دولت بهار-علیرضا پناهیان: هفتۀ اخیر در کنار حرم اباعبدالله الحسین(ع) میشنیدم اینجا بحث از ممنوعیت و یا ترک عمره است. آنجا زائران ایرانی کمشمار بودند و مؤمنان عراقی بسیار بیشتر از قبل به حرمها پناه میآوردند. این روزها زیارت حرم امام حسین(ع) رنگ و بوی دیگری دارد و سرشار از حماسه است. شما میتوانید در حالیکه شاهد رفت و آمد رزمندگان جوان و شهیدان پاکی هستید که در راه اباعبدالله الحسین(ع) قدم گذاشتهاند، برای حضرت علی اکبر(س) اشک بریزید و در میان اذکار و زیارتنامهها شنوندۀ شعارهای حماسی فراوانی باشید که علیه ظلم زمان بهویژه ظالمانی همچون آلسعود سرداده میشود.
در حرم مطهر حضرت ابوالفضل(ع) وقتی به این مطلب میاندیشیدم که «آیا اگر با عمره که یک عمل مستحب است، کمک به نظام ظالم سعودی در این شرایط بشود، اشکال شرعی ندارد؟»، شاهد صندوقهایی بودم که برای کمک به «حشد الشعبی»(بسیج مردمی عراق) در گوشه و کنار حرم گذاشته بودند و فکر میکردم اینجا یک زائر به چه کسانی کمک میکند و آنجا یک زائر به کدام جریان کمک میکند. برای کسانی که سرمایۀ خود و ارز ممکلت را که هیچ، عزت جامعۀ اسلامی را فدای بیتوجهی به اولویتها میکنند حسرت میخوردم.
شاید زیباتر از اینکه دولت اقدام کند و جلوی عمره را بگیرد، این باشد که خود مردم انصراف خود را از رفتن به عمره اعلام نمایند. نه فقط بهخاطر رفتار شنیع مأموران سعودی، که جنایتهای نظام سعودی در منطقه را نیز در نیت شریف خود در نظر بگیرند و کمی به کودکان یمن و یتیمان فراوان عراق و شام هم بیندیشند.
مردم هیچگاه مانند مسئولان مجبور به برخی مصلحتاندیشیها نیستند و میتوانند حقیقت قهر انقلابی خود را فراتر از هر مصلحتی به نمایش بگذارند. حتی اگر آن دو مأمور متجاوز سعودی مجازات شوند و رسماً عذرخواهی شود، صرف جنایات سعودیها در یمن و دیگر کشورهای اسلامی برای این تصمیم انقلابی کفایت میکند.
درست است که آرزوی پاک زیارت حرم پیامبر(ص) در دل هر مؤمنی موج میزند، اما در این شرایط که برای ما بهانۀ ملی ایجاد شده است تا با قهر انقلابی خود، به مردم ستمدیدۀ یمن کمک کنیم و با برخورد قاطع، بر رسوایی نظام فکری و فرهنگی سعودیها بیفزاییم، آیا هنوز باید به زیارت حرمین شریفین مدینه و مکه مبادرت بورزیم؟ آنهم در جایی که اساساً ثواب زیارت حرم مطهر اباعبدالله الحسین(ع) در روایات متعدد و معتبر از کلمات معصومین(ع) بیشتر از دهها حج و عمره اعلام شده است.
هر کس به دلیل جنایات نظام سعودی در منطقه بهویژه یمن و خیانت شنیع مأموران آل سعود عمره خود را تبدیل به زیارت حرم امام حسین(ع) کند، بیشک ثوابی مضاعف دریافت خواهد کرد و اقدام او از جانب شخص نازنین پیامبر اکرم(ص) بیجواب نخواهد ماند. به یاد روضۀ یوم الترویه میافتادم که امام حسین(ع) حج را نیمهتمام رها کرد و راه کربلا را پیش گرفت. وقتی عبدالله بن زبیر از امام(ع) پرسید: آیا حج را ترک میکنی؟! امام فرمودند: دفن شدن کنار فرات را بر دفن شدن کنار خانۀ کعبه ترجیح میدهم.(لَأَن أُدفَنَ بِشَاطِئِ الفُرَاتِ أَحَب إِلَی مِن أَن أُدفَنَ بِفِنَاءِ الکَعبَة؛ کامل الزیارات/73)
همیشه روضۀ یوم الترویه برایم یادآور این ابیات زیباست که از کودکی آن را میشنیدم:
به یوم الترویه محمل ببستند/خواتین اندر آن محمل نشستند
حرم را از حرم کردند بیرون/ همه سرگشته اندر دشت و هامون
کسانى را که بر عالم پناهند/ برون کردند از بین خداوند
کد خبر: ۶۱۸۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۲۳
این روزها اگرچه درباره توافق لوزان و پیامدهای آن به نقد یا به حمایت بحثهایی شده است و هر چند گفتنیهای دیگری نیز هست که نیاز به ارزیابی دارد ولی در این میان اشاره به چند نکته تعیین کننده که کمتر به آن پرداختهاند و یا در بحثها و بررسیها، آنگونه که باید مورد توجه قرار نگرفته است، ضروری به نظر میرسد.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
حسین شریعتمداری در ادامه در سرمقاله امروز کیهان آورده است:
1- پروتکل الحاقی که در توافق لوزان آمده است به بازرسان آژانس اجازه میدهد از همه تأسیسات مورد نظر خود در هر زمان و در هر مکان و بدون اطلاع قبلی «NO-NOTICE INSPECTION» بازرسی به عمل آورند. بدیهی است که پذیرش این پروتکل نه فقط امنیت هستهای بلکه امنیت نظامی جمهوری اسلامی ایران را با خطر جدی روبرو میکند. اعضای محترم تیم هستهای کشورمان در پاسخ به این سؤال که چرا پروتکل الحاقی را، آنهم به صورت «فراپروتکل»! پذیرفتهاید؟ اعلام میکنند که پذیرش پروتکل الحاقی داوطلبانه است!از سوی دیگر، برخی از منتقدان توافق لوزان تأکید میکنند که پذیرش پروتکل الحاقی باید به تصویب مجلس برسد، که در نگاه اول هر دو دیدگاه منطقی به نظر میرسد ولی در این میان نکته در خور توجهی وجود دارد که متأسفانه از آن غفلت شده است و آن، این که؛ قید «داوطلبانه- VOLONTARY» برای دور زدن مجلس است چرا که وقتی اعلام میشود پروتکل الحاقی به طور داوطلبانه پذیرفته شده است، یعنی هنوز قرارداد، پیمان و معاهدهای صورت نگرفته که مطابق اصل 77 قانون اساسی به تصویب مجلس نیاز داشته باشد. به اظهار نظر آقای عراقچی عضو محترم و ارشد مذاکرهکننده کشورمان که در برنامه گفتوگوی ویژه خبری شبکه 2 سیما (15 فروردین 94) مطرح شده است توجه کنید: «این پروتکل در مجلس تصویب نشده و این اختیار متعلق به مجلس است. این بسته به تصمیم مجلس است. ما در مذاکرات گفتیم به عنوان دولت میتوانیم قول بدهیم مفاد پروتکل را به صورت داوطلبانه و موقت اجرا کنیم تا زمانی که مجلس آماده تصویب آن باشد.» برادر عزیزمان آقای عراقچی در این اظهارنظر تأکید میکند که پذیرش پروتکل الحاقی داوطلبانه است و نیازی به تصویب مجلس ندارد. باید توجه داشت که سخن از پذیرش موقت و داوطلبانه تا تصویب مجلس نیست، بلکه میفرمایند «مفاد پروتکل را به صورت داوطلبانه و موقت اجرا میکنیم». در سلامت نفس و دلسوزی تیم هستهای کشورمان و از جمله جناب آقای عراقچی تردیدی نیست ولی متأسفانه حریف با بهرهگیری از غفلت آنان و از آنجا که میدانسته اجرای پروتکل نیاز به تصویب مجلس دارد، قید «داوطلبانه» را - با عرض پوزش- به تیم محترم مذاکرهکننده تحمیل کرده است. ظاهر قضیه و قید «داوطلبانه» در نگاه اول، امتیازی برای ایران تلقی میشود ولی با نگاهی دقیقتر که شرح آن گذشت، این قید، پروتکل الحاقی را از حوزه نظارت مجلس خارج میکند و به بیان دیگر، حریف از این طریق مجلس و نمایندگان مردم را دور زده است! آیا غیر از این است؟!گفتنی است علاوه بر تیم هستهای، مسئولان محترم نظامی کشورمان- از جمله وزیر محترم دفاع- نیز تاکید کردهاند هرگز به حریف اجازه بازرسی از مراکز نظامی را نخواهند داد که غیرت دینی و انقلابی آنان مانند همیشه درخور تقدیر است ولی باید گفت؛ این مجوز با پذیرش اجرای پروتکل الحاقی- به صورتی فراتر از مفاد آن- به حریف داده شده است تا آنجا که همین دیروز آقای لاوروف وزیر خارجه روسیه در مصاحبهای اعلام کرده است در صورت اجرای این توافق، ایران به کنترلشدهترین کشور جهان تبدیل خواهد شد.راهکار اما، فقط به فقط لغو توافق لوزان است که در سطرهای پایانی این نوشته به آن اشاره خواهیم کرد.2- برخی از دوستان به این واقعیت غیرقابل انکار که «آمریکا مورد اعتماد نیست» اشاره میکنند و نتیجه میگیرند چه تضمینی هست که آمریکا به تعهدات خود در توافق لوزان عمل کند؟ و برای این نگرانی شواهد و نمونههای فراوانی از سابقه عهدشکنی و غیرقابل اعتماد بودن آمریکا ارائه میکنند.در طرف مقابل، حامیان توافق پاسخ میدهند که بلافاصله بعد از عهدشکنی آمریکا همه توافقات انجام شده را نادیده گرفته و به نقطه قبل از توافق بازمیگردیم که این توضیح اگر چه منطقی است ولی بسیاری از تعهدات ما در توافق لوزان- و قبلا در توافق ژنو- بعد از اجراء قابل بازگشت نیست که شرح آن به نوشته دیگری نیاز دارد و از سوی دیگر نظر منتقدان که آمریکا را غیرقابل اعتماد میدانند نیز، یک دلشوره و نگرانی منطقی است و تنها با مروری گذرا به سوابق آمریکا جای کمترین تردیدی در صحت آن باقی نمیماند.اما در اینجا، نکته با اهمیت و تعیینکننده دیگری در میان است که متاسفانه مورد غفلت قرار گرفته و آن، این که؛ آمریکا نیازی به نقض عهد و نادیده گرفتن تعهدات خود ندارد! توجه کنید، منظور آن نیست که آمریکا اهل عهدشکنی و نقض تعهدات خود نیست، زیرا عهدشکنی و غیرقابل اعتماد بودن آمریکا به اندازهای بدیهی و آشکار است که نفی آن امکانپذیر نخواهد بود. بلکه سخن آن است که آمریکا در توافق لوزان نیازی به عهدشکنی ندارد! چرا؟! برای آن که همه خواستههای خود را در توافق لوزان گنجانده است. بنابراین نه فقط نیازی به نقض عهد ندارد، بلکه این آمریکاست که باید نگران باشد مبادا ایران به آنچه در لوزان پذیرفته است پایبند نماند و از اجرای آن خودداری کند! از این روی ضمن آن که اعتقاد به عهدشکنی و غیرقابل اعتماد بودن آمریکا برای همیشه واقعیت دارد ولی در عرصه مورد بحث یعنی توافق لوزان، اصلیترین مفاد مندرج در آن- اگر نگوئیم همه آن- به نفع آمریکاست بنابراین چرا باید از اجرای توافقی که خواستههای خود را در آن جای داده است، امتناع ورزد؟!3- توافق لوزان به گفته و تصور تیم هستهای کشورمان یک بیانیه مطبوعاتی است و الزامآور نیست! ولی از آنجا که شامل چارچوبهای اولیه (بخوانید همان مرحله اول از توافق دومرحلهای) است، در تعریف حقوقی نام «توافق» دارد و نه «بیانیه». اما، در هر دو حالت، هنوز دست مسئولان محترم کشورمان بسته نیست و میتوانند با استناد به اصول 77 و 125 قانون اساسی از پذیرش آن خودداری کنند. توضیح آن که اگر چه حریف اجرای پروتکل الحاقی را از میدان تصویب مجلس خارج کرده است ولی «توافق لوزان» حاوی تعهدات فراوان دیگری نیز هست که به تصریح اصول یاد شده از قانون اساسی، تنها پس از تصویب مجلس شورای اسلامی و تایید این مصوبه از سوی شورای نگهبان قابلیت پذیرش و اجرا خواهد داشت. بنابراین مسئولان محترم میتوانند و باید با استناد به اینکه الزامات توافق لوزان هنوز به تصویب مجلس شورای اسلامی و تائید شورای نگهبان نرسیده است، از پذیرش آن خودداری کرده و تا دیر نشده این توافق را ملغی اعلام کنند.
کد خبر: ۶۱۵۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۲۰
نمایش «پایی که جا ماند» به نویسندگی و کارگردانی صابر کوکبی اصل هنرمند تئاتر بهمئی در تهران به اجرا رفت
کد خبر: ۶۱۲۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۱۷
رهبر معظم انقلاب با صدور حکمی اعضای هیأت امنا و رئیس کمیته امداد امام خمینی(ره) را منصوب کردند
کد خبر: ۶۱۱۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۱۶
مرحومه مظاهری هیچ نسبت فامیلی با آیتالله مظاهری نداشته و این صرفا یک تشابه فامیلی بوده است. هر چند سایت رسمی هاشمی رفسنجانی ساعاتی بعد از انتشار پیام با اطلاع از این موضوع پیام مورد اشاره را اصلاح کرده است، اما دیگر رسانههایی که اقدام به انتشار پیام اولیه کردهاند، بیخبر از اصلاح این اشتباه پیام اولیه را در خروجی خود نگهداشته اند.به دنبال درگذشت بانو مظاهری، همسر مکرمه آیتالله جنتی دبیر شورای نگهبان قانون اساسی، مقامات عالیرتبه نظام از جمله رهبر معظم انقلاب و روسای سه قوه با صدور پیامهای تسلیت جداگانه، این مصیبت را به صاحبان آن خصوصا روحانی مجاهد و انقلابی ، آیتالله جنتی تسلیت گفتند.
در این میان اما پیام تسلیت هاشمی رفسنجانی بسیار جالب توجه و البته حاشیه ساز بوده است.
هاشمی رفسنجانی در پیامی که به مناسبت درگذشت این بانوی مکرمه صادر کرد، تلاش کرده است با نام نبردن از آیتالله جنتی، صاحب عزا را دیگران معرفی کند و با توجه به عنوان فامیلی این بانو و شباهت آن به عنوان فامیلی آیتالله مظاهری و حضور ایشان در شهر اصفهان، صاحب عزا را آیتالله مظاهری، ریاست حوزه علیمه اصفهان و از علمای برجسته اخلاق تشخیص داده و پیام تسلیت خود را خطاب به ایشان و البته خاندان جنتی صادر کند.
هاشمی رفسنجانی در پیام خود نوشته است: درگذشت بانوی مؤمنه مرحومه شادروان سرکار خانم صدیقه مظاهری را به آیت الله مظاهری و خاندان محترم جنتی و کلیه بازماندگان و بستگان آن مرحومه تسلیت می گویم.
از درگاه احدیت برای آن فقیده سعیده غفران و رحمت الهی و برای کلیه بازماندگان صبر و اجر مسالت می کنم.
اما نکته قابل توجه آنجاست که مرحومه مظاهری هیچ نسبت فامیلی با آیتالله مظاهری نداشته و این صرفا یک تشابه فامیلی بوده است. هر چند سایت رسمی هاشمی رفسنجانی ساعاتی بعد از انتشار پیام با اطلاع از این موضوع پیام مورد اشاره را اصلاح کرده است، اما دیگر رسانههایی که اقدام به انتشار پیام اولیه کردهاند، بیخبر از اصلاح این اشتباه پیام اولیه را در خروجی خود نگهداشته اند، به نحوی که خبرگزاری آنا وابسته به دانشگاه آزاد اسلامی که هاشمی رفسنجانی ریاست هیات موسس آنرا بر عهده دارد، خبر پیام تسلیت رئیس خود را با عنوان « تسلیت آیتالله هاشمی رفسنجانی به آیتالله مظاهری و خاندان جنتی» منتشر کرده است.
اما این اولین بار نیست که در ماههای گذشته هاشمی رفسنجانی به دلیل کهولت سن دچار اشتباه شده است، به نحوی که پیش از این و در جریان انتخابات رئیس مجلس خبرگان، برخی ناظران سیاسی تصمیم وی برای کاندیداتوری این عنوان را با توجه به فضای حاکم بر مجلس خبرگان، تصمیمی اشتباه و ناشی از تحلیل غلط به واسطه کهولت سن او ارزیابی کرده بودند.
گفتنی است هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاست جمهوری گذشته و پس از کاندیداتوری برای کسب این عنوان، به دلیل کهولت سن از سوی شورای نگهبان قانون اساسی دارای صلاحیت تصدی مسئولیت ریاست جمهوری اسلامی ایران شناخته نشد.
منبع: رجا
کد خبر: ۶۰۷۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۱۱
دوازدهم فروردین روز اقتدار و شوکت و استیلای قاطع مردم سالاری دینی و پایه ریزی ام القرای اسلامی برای تمام کشورهای آزادیخواه بوده است
کد خبر: ۶۰۶۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۱۱
رژیم آل سعود که با در گذشت ملک عبدالله به شدت دچار بحران مشروعیت شده بود بدنبال فرصتی برای قدرت نمایی بود .چراکه ائتلاف ضد داعش به علت ناکارآمدی نتوانسته بود جایگاه دولت سعودی را ارتقا دهد
کد خبر: ۶۰۶۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۰۹
همدلی و هم زبانی بود که بسیجی و پاسدار و ارتشی از هر صنف و طایفه و زبان و دین را در یک صف واحد به دفاع از اساس نظام اسلامی کشاند
کد خبر: ۶۰۶۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۰۹
رئيس دفتر، سرپرستان دفاتر، كاركنان و شبكه ناظر دفتر نظارت و بازرسي انتخابات استان كهگيلويه و بويراحمد در پیامی درگذشت همسر آیتالله جنتی دبیر شورای نگهبان را به وی تسلیت گفتند
کد خبر: ۶۰۵۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۰۸
رئیس کمیته امداد امام خمینی(ره) تغییر و اعضای شورای مرکزی این نهاد انقلابی افزایش می یابد
کد خبر: ۶۰۳۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۰۶
انصار حزب الله در بیانیهای به مناسبت آغاز سال «دولت و ملت، همدلی و همزبانی» بر ضرورت نقد منصفانه عملکرد دولت و دوری از تخریب این قوه تاکید کرد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:به گزارش خبرگزاری فارس، متن کامل بیانیه انصار حزب الله به مناسبت نامگذاری سال 94 از سوی رهبر معظم انقلاب با عنوان «همدلی و همزبانی دولت و ملت» به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیمإِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ ءَامَنُواْ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ إِذَا کَانُواْ مَعَهُ عَلىَ أَمْرٍ جَامِعٍ لَّمْ یَذْهَبُواْ حَتىَ یَسْتَأذِنُوهُ (سوره نور، آیه 62)
پیام های نوروزی هر ساله رهبر معظم انقلاب رفته رفته به سنت حسنه جاریهای مبدل شده که دلدادگان اسلام و انقلاب در زلال جاری آن سر فصلهای گفتمان و عمل انقلابی سال جدید را همگام با نو شدن طبیعت میجویند.
باورمندان ولایی امام راحل(ره) نه تنها این سخن جاودان آن حضرت را که «ولایت فقیه همان ولایت رسول الله(ص) است» در گوش جان دارند، بلکه به مثابه راهنمای اندیشه و عمل صالح در سنگ بنای اعتقادی خویش به مترقّی ترین و تنها حکومت ولایی عصر غیبت پذیرفته اند. تعیین شعار سال از سوی مقام ولایت را به حق باید همان «امر جامع» ادبیات قرآنی تلقّی کرد که مومنان در مواجهه صادقانه با آن، کمترین کج روی و تأویل ناروا و نفسانی در مخیّله خود عبور نمی دهند و همگی یکدل و یک جهت چونان صف پولادین در تحقق آن از صمیم جان تلاش مومنانه و جهاد مقدس می کنند.
سال جاری خورشیدی که مصادف با بهار فاطمی -آن شهیده مظلوم راه ولایت- است و از سوی رهبری معظم به «سال دولت و ملت، همدلی و همزبانی» نامبردار شده به رغم رسایی و بلاغت و بی نیازی از هر شرح و تفسیر اضافی، در عین حال اما در بردارنده تکالیف و وظایفی جدی برای ارادتمدان به ویژه یاران حزب الله است که بازخوانی و مرور آن فریضه ای انقلابی و چه بسا شرعی و عبادی باشد.
نخست آن که برای عمل به شعار امسال نه نیازی است که فی المثل انصار حزب الله و جناب شیخ حسن روحانی پسرخاله شوند و نه آنکه -لاسمح الله- دین خود را با فتاوای رئیس دولت اعتدال تعدیل کنند، در عین حال اما اعتراف صادقانه این واقعیت که دولت، دولت متوسّط الحالی است ولی بار مسئولیت های اجرایی در شرایط کنونی بسیار سنگین است. به ویژه آنکه متاسفانه طیفی از ورشکستگان سیاسی که علیرغم رسوایی و بی آبرویی و پیرو یک تصمیم خسارتبار و فاحش سیاسی هنوز از بدنه قدرت حذف نشدهاند و در همان حال که ادعای رفاقت با قافله دارند، ابایی از همنوایی آشکار و تکرار و همگامی با دسیسه های نخ نمای دزدان باج خواه زمانه ندارند.
در چنین شرایطی عاقلانه ترین و در عین حال مومنانه ترین راهبرد جز همدلی و همراهی صادقانه دولت و ملت و تبلیغ قولی و فعلی در بسط و گسترش این راهبرد نخواهد بود. در عین آنکه فراموش نمیکنیم دولت در تحقق وعدههای خود و امید واهی به مذاکرات موفق نبوده است و نه – چنانچه رسماً مدعی است- به همه وعده ها عمل کرده است اما به رغم همه کاستی ها، دولت را نماد سازش نمیدانیم و با بزرگنمایی ضعف های دولت مخالفیم.
مگر نه این است که طیف دشمن و در رأس آن آمریکا در صدد است با فشار، مردم را عاصی کند. آیا در چنین مواجهه آشکاری جز قرار گرفتن در جانب و دوشادوش دولت و یا همان همدلی و همزبانی چاره دیگری متصوَر است؟! قطعا التزام به همین راهبردِ متین و ضروری است که هم راه سوء استفاده بر «رفیقان ادعایی قافله و شریکان دزد» را می بندد و هم تضمین گر ناامیدی خصم دغلکار خواهد شد، افزون بر آنکه دشواری های عبور از پیچ تاریخی فراروی ملت را تسهیل می کند.
و نکته اخیر آنکه حزب الله و یاران انقلاب به خوبی واقفند که اولین بند مرامنامه مصوّب انصار از آغاز پیدایش تاکنون همانا «عکس العمل فوری و مناسب به رهنمود ها و فرامین مقام معظم رهبری و ولی امر مسلمین که به حسب مناسبت ها و ضرورت های حیاتی انقلاب از سوی معظم له ایراد می شود» بوده و هست، ضمن آنکه نصیحت و خیرخواهی مسئولین و کارگزاران نظام اسلامی و نیز مساعدت و همکاری فعال با ارگان های ذیربط حکومتی در حُسن اجرای وظایف قانونی محوله از دیگر مفاد مرامنامه انصار حزب الله بوده است-و من الله توفیق
کد خبر: ۶۰۳۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۰۵
به مناسبت شهادت حضرت فاطمه (س) یادواره شهدای روستای المور چاروسا برگزار شد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
به گزارش خبرنگار فارس از چاروسا، عصر امروز و به مناسبت شهادت حضرت فاطمه (س) یادواره شهدا روستای المور چاروسا برگزار شد.
در این مراسم یکی از اساتید حوزه و دانشگاه استان کهگیلویه و بویراحمد اظهار داشت: امروز ایران اسلامی پلههای ترقی را یکی پس از دیگری طی میکند و این پیشرفت مرهون خون شهدا است.
حجتالاسلام امرالله اندرزیان بیان کرد: شهدا از جان خود گذشتند تا ما در امنیت و آرامش زندگی کنیم و همه مدیون شهدا هستیم چراکه آنان مایه عزت و افتخار نظام اسلامی ایران هستند.
وی به نقشهها و توطئههای شوم دشمنان علیه ملت ایران اشاره کرد و افزود: هدف اصلی دشمنان اسلام و انقلاب، ایجاد اختلاف و تفرقه در بین ملت ایران است.
اندرزیان تاکید کرد: دشمنان میخواهند روح انقلابی ، نوعدوستی، کشور دوستی و همبستگی و اتحاد را از ملت ایران بگیرند تا از این طریق به اهداف شیطانی خود دست یابند.
وی بیان کرد: فرهنگ ایثار و شهادت یکی از راههایی است که سلامت و معنویت جامعه به ویژه نسل جوان را تضمین خواهد کرد و برای نهادینه شدن این فرهنگ غنی نیازمند تلاش بیشتری هستیم تا آن را به صورت فرهنگ عمومی در جامعه درآوریم و جهت انجام این امر مهم باید به نحوی اقدام کرد که آثار و پیامدهای مثبت آن برای نسل جوان که زمینه انتقال این فرهنگ به نسلهای بعدی است، پذیرفته شود.
استاد حوزه و دانشگاه استان کهگیلویه و بویراحمد اذعان داشت: برگزاری یادوارههای شهدا تجدید پیمان دوباره با آرمانها و اهداف شهدا است و میتواند از نظر فرهنگی نیز روی جوانان تأثیر مهمی داشته باشد که امیدواریم بتوانیم با برگزاری این یادوارهها دین خود را نسبت به شهدا و خانوادههای آنها ادا کنیم و ادامه دهنده خوبی برای راهشان باشیم.
به گزارش فارس، روستای المور در هفت کیلومتری شهر قلعهرئیسی قرار دارد که 9 شهید تقدیم نظام و انقلاب کرده است.
کد خبر: ۶۰۲۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۰۳
لنکرانی در نامهای سرگشاده از رفتار عدهای درباره حمله به مطهری به شدت انتقاد کرد. وی در بخشی از نامه هم نوشت: حمله تند آقای مطهری به امام جمعه شیراز نیز یکی دیگر از تلخی های این واقعه بود. ایشان به جای پیگیری قانونی این حمله، به امام جمعه محترم شیراز که شخصیتی وارسته و دانشمند و نماینده اغلب مراجع تقلید از سالها پیش و از همه بالاتر نماینده ولی فقیه در استان هستند، طی مکتوبی سرگشاده هتاکی میکند.به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:به نقل از تسنیم،
کامران باقری لنکرانی استاد تمام دانشگاه علوم پزشکی شیراز در نامهای سرگشاده، به جریانات اتفاق افتاده در شیراز پرداخت و هجمه زشت به علی مطهری را بسیار اسفناک و نگران کننده و برخلاف سیره شیرازیهای مومن و در عین حال با بصیرت خواند.
متن کامل این نامه به شرح ذیل است:
بسم الله الرحمن الرحیم
در مورد وقایع اخیر شیراز
روز دوشنبه هجدهم خرداد ماه اتفاقات تلخی در شیراز رخ داد که به سرعت در بین اقشار مختلف جامعه انعکاس یافت. حمله به یک نماینده مجلس در ورود به شهر شیراز که منجر به شکستن شیشه خوروی حامل وی شده اتفاق نادری در شهر شیراز است که بسیار تاسف بار است.
شیرازیهای مهمان دوست و با فرهنگ در برخورد با ناروایی ها هم چنین نکرده اند. به یاد دارم آقای شمس الواعظین که به سردبیر روزنامه های زنجیره ای مشهور بود، در سال های اواخر دهه هفتاد به شیراز آمده بود و در جلسهای در دانشگاه شیراز مورد انتقاد قرار گرفت و پاسخی در برابر منتقدین نداشت اما اذعان داشت که شما حزب اللهیهای شیرازی فرهنگی عمل میکنید و با استدلال جواب میدهید.
آقای گنجی که بعدا رسما مرتد شد، در شیراز آن هم در ایام ارتحال حضرت امام رضوان الله تعالی علیه در جلسهای مخفی مطالب سخیفی در مورد گذار از امام مطرح کرد و ما جمعی از پزشکان و اساتید دانشگاه با طرح شکایتی در دادگاه پیگیر موضوع شدیم که شرحش را خودش در کتابش نوشته است.
شیراز کرسیهای آزاد اندیشی را بسیار پیشتر از خیلی از مراکز علمی آغاز کرد که به مباحثات برخی از شاگردان مرحوم آیتالله سید منیرالدین حسینی الهاشمی در دهه هفتاد با سران فکری اصلاح طلب آن روز میتوان اشاره کرد.
این هجمهی زشت آنهم در بدو ورود آقای دکتر علی مطهری به شیراز بسیار اسفناک و نگران کننده و برخلاف سیره شیرازیهای مومن و در عین حال با بصیرت است. خوشبختانه دولت محترم دستور رسیدگی به این امر را داده و ظاهرا قرار است هیئتی از شورای امنیت کشور برای بررسی به شیراز بیایند و رسیدگی کنند.
این سرعت عمل در خور تحسین است و امید است با خاطیان برخورد قانونی انجام گردد. اما چند نکته دیگر هم میماند که توجه به آنها هم ضروری است:
۱. آنگونه که از شواهد امر پیداست حمله کنندگان از قبل در برابر درب فرودگاه شیراز مستقر بوده اند. آیا این امکان برای دستگاههای ذیربط وجود نداشت که برای تامین این نماینده اقدام و این عده را متفرق نمایند و به جای تاکسی از خودروی حفاظت شدهای برای انتقال آقای مطهری استفاده کنند. آیا آقای مطهری طعمه ای برای برخی از اقدامات بعدی نشده است؟
بد نیست یاد آوری شود آقای کاظمی که در پرونده قتلهای زنجیرهای در زندان بود، سالها مدیرکل اطلاعات استان فارس بوده و در زمان مرخصی های خود از زندان مورد استقبال گرم عده ای قرار میگیرفت که نماز جماعت خود را به ایشان اقتدا میکردند. در جریان واقعه مسجد آتشیها در مهر ۸۸ هم شاهد بودیم دست هایی بسیار تلاش کردند تا شیراز را به آشوب بکشانند که با مدیریت هوشمندانه نماینده ولی فقیه در استان حضرت آیت الله ایمانی ترفندهای این گروه برای ایجاد درگیری و بهانه سازی برای ضد انقلاب که با سواستفاده از جمعی از جوانان مومن و ولی احساساتی در حال شکل گیری بود به شکست انجامید.
۲. آنطور که در بیانیه دوم انجمن فرهنگ و سیاست دانشگاه شیراز آمده، شورای تامین امنیت استان حکم به لغو مراسم سخنرانی این نماینده داده بوده است ولی برخی مسئولین دانشکاه بر برگزاری جلسه به هر قیمت تاکید کرده و علیرغم مصوبه شورای تامین، برای برگزاری جلسه تاکید داشتهاند.
اینکه یکی از مسئولین منصوب دولت بر خلاف تصمیم یک نهاد قانونی مرتبط با دولت اقدام کند امر غریبی است و غریبتر این است که این نهاد را غیر مسئول بنامند و به تمرد از آن افتخار کنند. آیا با قانون گریزی میتوان با ادعای همراهی با دولت داشت و منصوب دولت بود؟
۳. از عجایب دیگر این واقعه تهدید به لشکرکشی خیایانی توسط آقای دکتر مطهری است. این موضوع که در دو مکتوب ایشان بعد از این واقعه تلخ آمده است را باید به حساب عصبانیت ایشان به دلیل این حمله زشت تلقی کرد والا اینکه نمایندهای به جای پیگیری قانونی از این سخن بگوید که من هم به طرفدارانم میگیوم که به خیایبان بیایند و چه کنند هرگز با قانون گرایی سازگار نیست.
۴. حمله تند آقای مطهری به امام جمعه شیراز نیز یکی دیگر از تلخی های این واقعه بود. ایشان به جای پیگیری قانونی این حمله، به امام جمعه محترم شیراز که شخصیتی وارسته و دانشمند و نماینده اغلب مراجع تقلید از سالها پیش و از همه بالاتر نماینده ولی فقیه در استان هستند، طی مکتوبی سرگشاده هتاکی میکند.
بهانه این هتاکی هم خبری است که به صورت ناقص از خطبههای نماز جمعه شیراز در ۲۲ اسفند سال جاری در برخی سایتها منتشر شده است. آیا این امر قران نیست که قبل از موضعگیری در هر امری تبیین انجام شود و از صحت و سقم اخبار اطمینان حاصل و بعد اظهار نظر شود. ایا عصابنیت و دلخوری از یک واقعه مجوز تندخویی و هتاکی است.
مگر این گفته شهید عزیز و استاد بزرگوار آیه الله مطهری نیست که "مگر میشود به خاطر دین بیدینی کرد" (مجموعه آثار ۱۶/۱۱۱). آیا فرزند ایشان به خیال دفاع از خود مجاز به توهین است؟
البته توهین به هر کسی زشت است به ویژه به شخصیت بزرگواری که از افتخارات علمی استان فارس است. در بزرگواری این شخصیت همین بس که امام خمینی رضوان الله تعالی علیه ایشان را با اصرار در شانزدهم مهرماه سال ۵۸ به امامت جمعه کازرون و نمایندگی خود منصوب و در حکم خود تاکید کردند که: امید است اهالی محترم نیز قدردان وجود شریف جنابعالی بوده و از همکاری و مساعدت در پیشبرد اهداف عالیه اسلام دریغ نورزند.
این شخصیت والا مقام که نامش در تالیفات متعدد از جمله گروه مولفین تفسیر نمونه میدرخشد، از مدرسین درس خارج فقه و اصول و نماینده مردم فارس در خبرگان رهبری از بدو تاسیس این مجلس بوده اند. آیا توهین به نماینده منتخب یک استان در خبرگان و شخصیتی که مراجع عظام تقلید همچون حضرت آیه الله العظمی مکارم شیرازی ایشان را برادر خود میخوانند، رواست.
آیا سخنان ایشان در خطبه نماز جمعه مبنی بر اینکه از تنش ها پرهیز کنید و به قانون عمل کنید در خور چنین هتاکیهایی است؟
به هر حال این واقعه تلخ بسیار هشدار دهنده بود که چگونه میتوان در دام اختلافات قرار گرفت و چگونه آشوب و فتنه میتواند تهدید کننده باشد. با یاد امام راحل عظیم الشان که کلامشان همیشه راهگشا بود این مقال را به پایان میبرم که سالها پیش نوشتند:
"موضعگیریها باید به گونهای باشد که در عین حفظ اصول اسلام برای همیشه تاریخ، حافظ خشم و کینه انقلابی خود و مردم علیه سرمایه داری غرب و در رأس آن امریکای جهانخوار و کمونیسم و سوسیالیزم بینالملل و در رأس آن شوروی متجاوز باشند.
هر دو جریان باید با تمام وجود تلاش کنند که ذرهای از سیاست «نه شرقی و نه غربی جمهوری اسلامی» عدول نشود که اگر ذرهای از آن عدول شود، آن را با شمشیر عدالت اسلامی راست کنند. هر دو گروه باید توجه کنند که دشمنان بزرگ مشترک دارند که به هیچ یک از آن دو جریان رحم نمیکند. دو جریان با کمال دوستی مراقب آمریکای جهانخوار و شوروی خائن به امت اسلامی باشند.
هر دو جریان باید مردم را هوشیار کنند که درست است که آمریکای حیلهگر دشمن شماره یک آنها است ولی فرزندان عزیز آنان زیر بمب و موشک شوروی شهید گشتهاند. هر دو جریان از حیله گریهای این دو دیو استعمارگر غافل نشوند و بدانند که امریکا و شوروی به خون اسلام و استقلالشان تشنهاند.خداوندا! تو شاهد باش من آنچه بنا بود به هر دو جریان بگویم گفتم، حالْ خود دانند.البته یک چیز مهم دیگر هم ممکن است موجب اختلاف گردد - که همه باید از شرّ آن به خدا پناه ببریم - که آن حب نفس است که این دیگر این جریان و آن جریان نمیشناسد." ( صحیفه امام ج ۲۱)
البته امروز از شوروی سابق چیزی نمانده ولی آمریکای جنایتکار و نفس اماره کماکان هستند. به هوش باشیم .!
دکتر کامران باقری لنکرانیاستاد تمام دانشگاه علوم پزشکی شیرازعضو پیوسته فرهنگستان علوم پزشکی
کد خبر: ۵۹۷۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۲۵
در همه این سالهایی که ما آقای یزدی را میشناسیم؛ خود را وقف انقلاب و اسلام کرده و تاکنون حرفی و سخنی از ایشان نشنیدهایم که در راستای انقلاب و آرمانها و ارزشهای آن نباشد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
حجتالاسلام سید علیمحمد بزرگواری امروز در گفتوگو با خبرنگار فارس در یاسوج با اشاره به آشنایی خود با آیتالله محمدیزدی رئیس مجلس خبرگان رهبری اظهار کرد: ایشان را از هنگامی که در سالهای اولیه انقلاب نایب رئیسی مجلس شورای اسلامی را بر عهده داشتند، میشناسم.
وی گفت: در همه این سالهایی که ما آقای یزدی را میشناسیم؛ خود را وقف انقلاب و اسلام کرده و تاکنون حرفی و سخنی از ایشان نشنیدهایم که در راستای انقلاب و آرمانها و ارزشهای آن نباشد.
عضو فراکسیون روحانیت مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه ممکن است افراد در طول سالها لغزشی هر چند سهوی داشته باشند، تصریح کرد: اما من به عینه تاکنون هیچگونه لغزشی از سوی آیتالله یزدی مشاهده نکردهام و این عالم دینی همواره با بصیرت والای خود در راه کمک به پیشبرد اهداف انقلاب قدم برداشته است.
وی با اشاره به اینکه بصیرت در هنگامه بحرانها و فتنهها بیش از هر زمان دیگری ظهور و بروز میکند، تصریح کرد: در هنگامه فتنهها از جمله در فتنه 88 بهترین و انقلابی ترین مواضع را آیتالله یزدی داشتند.
نماینده مردم شهرستانهای کهگیلویه، بهمئی، چرام و لنده در مجلس شورای اسلامی با قدردانی از حسن انتخاب آیتالله یزدی به عنوان رئیس مجلس خبرگان رهبری تصریح کرد: خبرگان ملت نشان دادند که برای انقلاب و اهداف آن آیندهنگر و دلسوز هستند.
کد خبر: ۵۹۴۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۲۲
از تلاشهای بیدریغ و مؤثر سردار سرتیپ احمدیمقدم در دوره تصدی فرماندهی آن نیرو، تشکر و قدردانی مینمایم
کد خبر: ۵۹۲۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۱۸
دکتر احمدی نژاد در فاز انتخابات نیست و به عرصه ورود هم نمیکند.ایشان میگویند باید مبانی انقلاب زنده بماند و طرح و حفظ شود.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
مهندس ثمره هاشمی مشاور و دستیار ارشد رئیس جمهور سابق کشورمان به گفت و گو با “روزنامه قانون” پرداخته است که متن آن در آدامه امده است:
ضرورت سفر احمدی نژاد به ترکیه چه بود؟ امسال چهارمین سال درگذشت آقای اربکان، نخست وزیر اسبق ترکیه بود و فرزند ایشان آقای فاتح اربکان که رئیس یک بنیاد خیریه در ترکیه نیز است به نام خودشان یک دعوتنامه برای آقای احمدینژاد فرستاد و تلفنی هم با دکتر صحبت وآقای احمدی نژاد هم قبول کردند.
دلیل خاصی داشت که این دعوت را قبول کردید؟ اولا نگاه آقای اربکان جهانی بود و مسلمانان را دوست داشت وباید دعوت اجابت میشد و یکی از دلایل دیگر این بود که آقای اربکان بعد دورهای از لائیکها برسر کار آمد و به مبانی دینی معتقد بود و در سخنرانیهایش مردم را به دین و جهاد دعوت میکرد و از همه مهمتر بر اساس همین مبانی به دنبال استقلال و مبارزه با آمریکا و صهیونیستها بود ودر زمان نخست وزیریاش باعث تقویت روابط ایران و ترکیه شد. دلیل دیگر همکاریهای دو ملت ایران و ترکیه است. باید برای همگرایی بیشتر میان دو کشور در این برهه از زمان که گذشته از اختلافات تهران و آنکارا منافع مشترکی را دارند، سفر انجام میشد.
احمدینژاد را برای مراسم در بورسا دعوت کردند چرا به استانبول رفت؟ اول که پرواز در استانبول مینشست و بعد هم چند برنامه در این شهر داشتیم. یکی حضور میان علما و طلاب در موسسه آل والبیت بود.این موسسه متعلق به آقای شهرستانی نماینده آیتا… سیستانی است و ما نیز مهمان ایشان بودیم و بعد از آن هم آقای احمدینژاد با یکی از شبکههای تلویزیونی ترکیه مصاحبه کردند و سپس ما به بورسا رفتیم.
در بورسا چه گذشت؟ بعد از نماز جمعه از منزل رهبرکبیر انقلاب دیدار کردیم که در حال حاضر دست یک مهندس معمار است و آن را بازسازی کرده است. هنگامیکه به محله سکونت امام(س) وارد شدیم مردم آن محله جمع شدند و به یاران وآقای احمدینژاد ابراز محبت داشتند و تسلیت میگفتند.
تسلیت برای چه؟برای در گذشت والده احمدی نژاد؟ بله، همه افراد آنجا اطلاع داشتند.در صورتیکه ما هیچگونه اطلاعرسانی نکرده بودیم و به نظرم از رسانهها مطلع شده بودند.اولین برنامه ما در بورسا حضور در مسجد جامع آن شهر و شرکت در نماز جمعه بود.
در نماز جمعه اهل تسنن شرکت کردید؟ بله. وقتی هم که نماز تمام شد، نمازگزاران و مردم خیابان استقبال چشمگیری از دکتر احمدینژاد کردند. با حضور ما جمعیت زیادی علیه آمریکا شعار میدادندکه این نشان دهنده ظرفیت ضد صهیونیستی در ترکیه و همگرایی آن ملت با ایران است. در ادامه سفر به بورسا نیز ما بعد یک مصاحبه با شبکه تیآرتی ترکیه داشتیم و در نهایت برای سخنرانی که در سالگرد آقای اربکان برنامهریزی شده بود، شرکت کردیم.در این مراسم آقای فاتح اربکان یک سخنرانی انقلابی کرد که بیشتر آن مربوط به دفاع از ایران علیه صهیونیست ها و دخالت آمریکا در منطقه بود.
اربکان علیه دولت مستقرهم حرفی زد؟ مستقیم نه، سیاستمداران برداشتهای خودشان را دارند. او بیشتر صهیونیستها را محکوم و اختلافات منطقهای را رد کرد. بعد از آقای اربکان، دکتر احمدینژاد به جایگاه رفت و با دعا برای امام زمان(عج) کار را شروع کرد و در سخنرانی پیشنهاد داد که چطور میتوانیم از مشکلات عبور کنیم.
چه پیشنهادهایی داد؟ اگرخلاصه بخواهم بگویم ابتدا به نابسامانیهای چهار صد سال اخیر نظیر برده داری و بیعدالتیها، جنگها به خصوص جنگ اول و دوم جهانی، غارت منابع و ثروت ملتها و نظامات ظالمانه حاکم برجهان اشاره کردندوگفتندبایدازاین نوع معضلات عبورشود وچندنکته راپیشنهاد دادنداز جمله به تقویت خودباوری و شناخت قدرت ملتها، گسترش آگاهی و شناخت نقشههای دشمنان، تلاش برای وحدت و همبستگی، بسط دوستیها و از همه مهمتر به تلاش برای شکل دهی مدیریت مشترک جهانی اشاره کردند.
استقبالی هم از این سخنان شد؟ این پیشنهادات برای حضار مهم بود و بارها در ضمن سخنرانی تشویق میکردند قبل از سخنرانی صحنههایی ازسخنرانی آقای احمدینژاددرسازمان ملل که در مورد حقوق مردم فلسطین صحبت میکردند و میگفتند «در حالیکه اگر جنگهای اول و دوم در اروپا اتفاق افتاده است چرا سرزمین فلسطین باید اشغال شود» پخش شد حضار با دیدن این صحنهها مرتب تشویق میکردند و تکبیرمی گفتند.
با این همه استقبال پس چه کسی سخنرانی را خراب کرد؟ کسی سخنرانی را خراب نکرد. زمانی که آقای احمدینژاد گفت این زمستان به پایان خواهد رسید و جهان رو به عدالت در پیش است و به نام مبارک حضرت مهدی(عج) اشاره کردند مردم شروع به ابراز احساسات و تکبیر گفتن کردند که در وسط جمعیت یکی با پرچم ارتش آزاد فریاد زد و علیه ایران و سوریه شعار داد که جمعیت آن را از سالن بیرون کردند.
اهل تسنن بورسا با شنیدن این سخنان تکبیر گفتند؟! بله. نام حضرت مهدی به عنوان منجی عدالت و امید در عالم آنقدر طرفدار دارد و ما میبینیم که در شهر بورسا این طرفداری میشود.
احتمال داشت آن فرد از طرف دولت آقای اردوغان باشد؟ نه تصور نمیکنم زیرا سودی برای اردوغان نداشت و شعارهای مردم علیه دولت نبود و فقط میگفتند که با تروریسم و حمایت از آن مخالفاند.
اصلیترین برنامه احمدینژاد همین بود؟ بعد از بورسا به استانبول برگشتیم و در این شهر برنامههای دیگری مانند حضور در برنامه سوال و جواب رسانهای بود که آقای احمدینژاد هم شرکت کرد و به سوالها پاسخ داد.بعد از آن در جمع مسلمانان و در مراسم بزرگداشت ولادت حضرت زینب(س)شرکت کردیم که در آن مراسم هم یک فردی مراسم را بههم زد ودر میان سخنرانی آقای احمدی نژاد به اعتراض فریاد زد.
آثار سفر را چگونه میبینید؟
این سفر نشان داد که درمسیر آرمانهای بلند، مرزهای نژادی ، قومی و مذهبی مانع از برادری نیست و همه زیر پرچم عدالت و آزادی میایستند. مطلب بعدی اینکه عموم مردم به آینده امید دارند و همه به صحنه خواهند آمد و مردم نشان دادندکه تابوی صهیونیستهاشکسته است و اگر دولتها هم بخواهند با آمریکا و اسرائیل رابطه داشته باشند ملتها نمیخواهند.باید اشاره شود که جمهوریاسلامی ازظریفت بالایی برخوردار است و درگیریهای جناحی نا متعارف آفتی برای انجام فعالیتها و ماموریتهای جهانی ایران است. احمدینژاد یکی از ظرفیتها در اختیار جمهوریاسلامی است و دکتر هرکجای دنیا برود از او استقبال میشود.
ولی خلاف گفته شما آن چیزی که ما برای مثال در سازمانملل میبینیم نکته دیگری را میرساند و از عدم استقبال از او خبر میدهد! منظور من مردم آزاده و آزادیخواه جهان هستند نه دولتهای چند کشور.ما آمریکای لاتین، آفریقا،آسیا و حتی اروپا و آمریکا که میرویم مردم از آقای احمدینژاد استقبال میکنند و نباید با بد اخلاقی سیاسی از این مهم غافل شویم.
البته به نظر شعارهایی که او میدهد سبب استقبال مردم میشود ، نه خودشخص احمدی نژاد؟ بله مردم بهدنبال حق و عدالت هستند. بیان انسانها و خواست عمومی آنها مقابله با ظلم است و انسانها توحیدگرا هستند و به این دلیل از شعارهای آقای احمدی نژاد مردم استقبال میکنند.از سوی دیگر شجاعت ایشان موردتوجه است و همه جا از ایشان عکس میگرفتند و وقتی میگفتیم چرا!؟ میگفتند به دلیلی سخنرانیهایشان در سازمان ملل و شجاعتهای ایشان است. اگر مردم احمدینژاد را میخواهند به دلیل آرمانهای دکتر است نه چهره ایشان. ولی این آرمانها باید در رفتار افراد هم باشد و آقای احمدینژاد هر چه میگوید در کردارش هم وجود دارد و این باعث استقبال از ایشان میشود. آقای احمدینژاد متعلق به نظام است و باید از آن حمایت کنیم و برای منافع حزبی شخصیت و جایگاه ایشان را مخدوش نکنیم. بله شاید شما نقد کنید ولی نباید تهمت و افترا در میان باشد.
احمدینژاد خودش بسیاری از چهرههای نظام را تخریب کرد، چرا الان به این نتیجه رسیدید؟ ایشان تهمت و افترا به کسی نزدهاند. وقتی دولت جدیدی سر کار میآید بیانگر آن است که مردم دولت تازه را میخواهند و برای همین به آن رای دادند و سر کار آوردند و سیاستهای قبلی را دیگر قبول ندارند و موافق نیستند گرچه در این دوره اخیر کسی از آقای احمدینژاد کاندیدا نبود و دولت یازدهم توانست رای مردم را برای خود کند.همه باید منصفانه نقد کنیم و منافع ملی را بر هر منفعتی ترجیح دهیم.
دلیل دعوت اربکان از احمدی نژاد چه بود؟ چرا فردی از دولت مستقر را دعوت نکرد؟ آقای اربکان در دولت ترکیه که حضور ندارد و همسوی اهداف و ارزشهای مشترک و ظرفیتهای دکتر باعث شد آقای اربکان از دکتر احمدی نژاد دعوت کند و این دعوت برای ملتها صورت گرفت.
در دیدار با عبدا… گل چه رخ داد؟ در این دیدار دو رئیس جمهور اسبق با هم دیدار و گفت و گو کردند تا برای استفاده از ظرفیتها و نزدیک شدن مردم و دولتها بایکدیگر هماهنگ شوندو جلوی پیشرفت دو کشور به دلیل اختلافات جزئی گرفته نشود .
در مصاحبه با خبرنگار بی.بی.سی چه گذشت؟ مصاحبهای قرار نبود انجام شود خبرنگاربی.بی.سی گفت از واحد مرکزی خبر کسی برای پوشش اخبار سفر دکتر احمدی نژاد نیامده و من با شما مصاحبه میکنم و ما نیز فکر کردیم از واحد دیگری برای تهیه خبرآمده داست ولی وقتی دیدیم که از جای دیگری است،پاسخ او را ندادیم و خبرنگار هم بعد به درستی در شبکه خودش درباره این ماجرا توضیح داد.
چرا پوشش این خبر برای رسانههای ملی اهمیت نداشت و به آن توجه نکردند؟ ما که به آنها اعلام نکردیم ولی آنها باید گروهی را میفرستادند و مردم را در جریان میگذاشتند تا مردم برای اطلاع پیدا کردن از جزئیات این سفر به رسانههای غیر مراجعه نکنند.
از طرف آقای اردوغان کسی برای استقبال نیامد؟ چون این سفررسمی نبود کسی از طرف شخص اردوغان برای استقبال نیامد ولی مقامات محلی آمدند واز طرف دیگر پلیس ترکیه برای حفاظت سنگ تمام گذاشت.
برخی معتقدند این سفرها بیشتر جنبه انتخاباتی و بازگشت به عرصه سیاست دارد،آیا اینگونه است؟ کم لطفی میکنند و همه چیز را از عینک سیاسی میبیند.برای مثال در مسئله درگذشت والده محترم آقای دکتر، ایشان به همه گفتند مبادا این جلسات سیاسی شود و حتی جلوی شعارهایی که در برخی از مراسم داده میشد را به شخصه میگرفتند ولی وقتی دیگر مردم از ایشان استقبال میکنند که مقصر ما و آقای احمدینژاد نیستیم.
جلسات یاران احمدی نژاد در این ساختمان(ولنجک) برگزار میشود؟ساختار اینجا چگونه است؟ بله، جلسات اینجا برگزار میشود وفقط اعضای دولت قبل حضور ندارند بلکه جلسههای علمی با علما، روحانیون و دانشگاهیان برگزار میشود و در مورد مباحث انقلاب و مبانی ارزشی بحث میشود و مسائل سیاسی به ندرت مطرح میشود.
تصمیم گیریهای سیاسی چطور؟ سیاسی کاری نداریم و تنها روی مبانی انقلاب کار میکنیم .برای مثال روی رابطه مردم و حکومت بحث میشود که ما به عنوان یک حکومت اسلامی چه باید بکنیم ودر یک کشور اسلامیمردم چه حقوقی دارند.
به نظر میرسد احمدی نژاد قصد بازگشت به سیاست از طریق انتخابات سال آینده رادارد،درست است؟ خیر ایشان اصلا در فاز انتخابات نیست و به عرصه ورود هم نمیکند.ایشان میگویند باید مبانی انقلاب زنده بماند و طرح و حفظ شود
اهالی سیاست چطور؟ برای بازگشت به قدرت سراغ او نیامدند ؟
خیر بحثی تا کنون نشده است و تنها اظهار نظرهایی میشود و در آن به نظر میرسد برخی مواضعشان تند شده است و موازین را از دست داده است و تهمت میزنند و برخی هم که مواضع تندی داشتند،حال متعادلتر شدند. فضای سیاسی کشور متغیر است و باید صبر و سعی کنیم مبانی انقلاب فراموش نشود و این درگیریها نشانه این است که برخی فراموش کردند برای چه انقلاب کردند.
اگر تهمت میزنند چرا احمدینژاد در برابر آنها موضعی نمیگیرد؟ حجم توهینها و اتهامها آنقدر زیاداست که اگر بخواهیم وارد آن شویم و پاسخ دهیم از اهداف اصلی دور میشویم و این اتهامات کفهای بر آب است که خواهد رفت.البته به برخی از اتهامات در صورت لزوم پاسخ میدهیم.
کد خبر: ۵۹۲۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۱۷
کسی که می خواهد در کشور فعالیت کند باید ولایت فقیه را درک کند و قطعا نخستین گام برای فعالیت های سیاسی در کشور باور داشتن ولایت فقیه است
کد خبر: ۵۹۰۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۱۵
بسیاری از ناظران سیاسی پروژه اتاقهای فکر اصلاحات را با هدف ناامیدسازی اصولگرایان از تحقق وحدت، مفقودسازی پایگاه اجتماعی جریان اصولگرا و نمایش انسجام اصلاحات در مقابل اصولگرایی تحلیل میکنند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
مهر نوشت: به دنبال تشدید فعالیتهای سیاسی گروهها و احزاب کشور با برگزاری همایشها، کنگرهها، نشستها و همچنین جلسات تعیین استراتژی درون جریانی، سران و احزاب اصولگرا همواره از ضرورت تحقق وحدت و تشکیل ائتلاف گروههای مختلف اصولگرایی سخن گفتهاند و در این راستا نشستهای مشترکی میان تشکلها و احزاب این جریان برگزار شده است.
در این میان رسانههای اصلاحطلب کمر همت به القای تشتت، اختلاف و چنددستگی در اردوگاه اصولگرایان بسته اند و فعالین سیاسی این جریان نیز برای طراحی یک بازی جدید سیاسی جهت مقابله با اصولگرایان تلاش میکنند.
پروژه اول: ائتلاف اصلاحطلبان و اصولگرایان معتدل
«ائتلاف با اصولگرایان معتدل» پروژه جدیدی است که اصلاحطلبان برای تقسیم کردن اصولگرایان به دو دسته افراطی و اعتدالی و ارسال موج تفرق به میانه اردوگاه این جریان کلید زده اند. شاید بتوان محمدرضا عارف را در زمره کسانی دانست که بارها در سخنرانی و مصاحبههای خود از این عبارت استفاده کرده و میکند.
عارف در همایش سراسری اصلاحطلبان که دی ماه سال جاری برگزار شد، تاکید کرد: «ما پیشنهاد تشکیل یک ائتلاف نسبی حتی با رقبای خود را میدهیم و امیدواریم در این راه موفق باشیم».
وی همچنین در گفتگویی که با یک روزنامه اصلاحطلب داشت در پاسخ به این سوال که آیا بحث ائتلاف با اصولگرایان معتدل را غیر واقعی میدانید یا خیر گفت: «نه. من فكر میكنم كه به واقعیت نزدیك است».
در همین راستا احمد خرم وزیر دولت اصلاحات نیز همنوا با هم جریانیهای اصلاحطلب خود بر تعامل و گفتگو با اصولگرایان معتدل تاکید کرد و گفت: «ائتلاف اصلاحطلبان با اصولگرايان معتدل نه در قالبي رسمي بلكه به شكل هماهنگي براي جلوگيري از ريزش آرا به سبد راي افراطيون ميتواند شكل بگيرد. چنانچه طيف تندروي اصولگرا نیز مجهز به ميدان بيايد، شرايط براي همكاري و ائتلاف اصلاحطلبان و اصولگرايان معتدل فراهمتر ميشود».
اصلاحات
بسیاری از ناظران سیاسی اظهارات اصلاحطلبان مبنی بر وجود دوگانه افراطی- اعتدالی در اردوگاه اصولگرایان را اینگونه تحلیل میکنند که «اصلاحطلبان هرنوع موضعگیری و گفتمانی که مبتنی بر آموزههای انقلاب باشد را افراطیگری تلقی میکنند؛ چراکه اساسا در قاموس نظری اصلاحات، انقلابی بودن و انقلابی ماندن خارج از چارچوبهای عقل و اعتدال لیبرالی محسوب میشود»
محمدرضا باهنر در پی این قبیل اظهارات از سوی اصلاحطلبان با تاکید بر اینکه «جبهه پيروان خط امام و رهبري و جامعه اسلامي مهندسين ائتلاف اصولگراها با معتدلین اصلاحطلب را قبول ندارد» گفت: «اگر اصلاحطلبان نرم و معتدل و در چارچوب قانون اساسي باشند، به عنوان رقيب خوب ميپسنديم؛ اما به عنوان موتلف آنها را نميپسنديم چراكه ما با هم در مسائل سياسي اختلاف نظر اساسي داريم ولي بهعنوان رقيب خوب آنها را ميپذيريم» .
مبنای نظر دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری هم این استدلال بود که «اصلاحطلبان معتدل نشان دادهاند كه اگر به قدرت برسند، دوباره فضا را به دست راديكالهاي خودشان خواهند داد».
محسن کوهکن نیز در همین رابطه در گفتگو به با مهر با بیان اینکه من ائتلاف اصولگرایان و اصلاحطلبان معتدل را بعید میدانم تاکید کرد: باید به این مهم توجه کرد که روابط معتدلین اصلاحات با تندروهای اصلاحات همواره محفوظ است.
نایب رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری همچنین گفت: «روابط اصولگرایان با معتدلین اصلاحات تنها میتواند عدم تخاصم باشد».
پرویز سروری قائم مقام جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی هم در گفتگو با مهر ارائه پیشنهاد ائتلاف اصولگرایان معتدل و اصلاح طلبان را بازی جدید سیاسی اصلاحطلبان دانست و تصریح کرد: «هدف اصلاحطلبان در طرح پیشنهاد ائتلاف با اصولگرایان معتدل، ایجاد اختلاف در میان اردوگاه اصولگرایی، تولید فضای ناامیدی و دمیدن در چالشهای درون گروهی اصولگرایان است».
قائم مقام جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی افزود: «احساس من این است که یک برنامه از پیش تعیین شده توسط اصلاحطلبان طرح ریزی شده است تا بتوانند به شکلی فضای انسجام اصولگرایان در مقابل اصلاحطلبان را به فضای اختلاف تبدیل کند».
حجتالاسلام غلامرضا مصباحی مقدم نیز معتقد است نباید به پيشنهاداتي مانند ائتلاف با اصلاحطلبان توجه كنيم زیرا همت اصلاحطلبان ايجاد شكاف در ميان اصولگرايان است.
سخنگوی جامعه روحانیت مبارز تاکید میکند: «بنده تصور ميكنم تقسيم اصولگرايان در ادبيات به سنتي و نوگرا، محافظهكار و غير محافظهكار، تند و كند و حزباللهي و مذهبي كاملا حساب شده است و اين نوع القائات براي دستهبندي صورت ميگيرد و به دنبال دستهبندي هدف آنها ايجاد شكاف و انشقاق ميان مجموعه اصولگرايي است» .
پروژه دوم: سیاهنمایی ائتلاف گروههای اصولگرایی با جبهه پایداری
پس از رد پیشنهاد ائتلاف اصلاحطلبان و اصولگرایان معتدل از سوی برخی چهرههای شاخص اصولگرا، محمدرضا باهنر در نشستی خبری تاکید کرد که در انتخابات آتی «باید با جبهه پایداری ائتلاف کنیم».
دبیر کل جبهه پیروان گفت: «امروز اصولگرایان باید به هم نزدیک بشوند و این دوره ما به عنوان جبهه پیروان خط امام و رهبری احساس می کنیم که باید با جبهه پایداری موتلف شویم»
باهنر همچنین افزود: «علاقهمند هستیم که جامعتین با آیت الله مصباح یزدی نیز جلساتی را داشته باشند؛ چراکه وحدت این دو برای ما بسیار مهم و ضروری است».
پس از سخنان دبیرکل جبهه پیروان بود که موجی از تحلیلها و القائات رسانههای اصلاحطلب مبنی بر افراطی شدن طیف اصولگرایان سنتی و احتمال جدایی طیف لاریجانی از آنها به دلیل همراهی با اعضای پایداری شدت گرفت و همچنین فعالین اصلاحطلب نیز به نکوهش این تصمیم باهنر پرداختند.
در همین راستا محسن رهامی عضو شورای هماهنگی جبهه اصلاحات با تاکید بر اینکه حق طبيعي اصولگرايان است كه اردوگاه خود را متمركز كنند، گفت: «عملي شدن این اتفاق تا زماني كه صفت افراط و تفريط از جبهه پايداري حذف نشود عملاً اتفاق نخواهد افتاد مگر اينكه جريان اصولگرايي معتدل و سنتي از معيارهاي اصولگرايي خود دست بردارند و مشي تندروي را كه با ماهيت آنها در تعارض است پيش بگيرند».
وی همچنین در تحلیلی ورای موضوع ائتلاف جبهه پیروان با پایداری، معتقد است: «در حال حاضر هيچ كدام از شخصيتهاي اصولگرا از جمله آیت الله محمد یزدی نمیتوانند خلأ وجود آيتالله مهدوي كني پر كنند، بنابراين ريش سفيدي اشخاص حاضر در صحنه اصولگرايي موجب حل اختلافات اصولگرايان نخواهد شد و من هم بعيد ميدانم اصولگرايان به اجماع برسند».
پروژه سوم: تفکیک لاریجانی از جریان اصولگرایی
در این پروژه اصلاحطلبان و رسانههای آنان سعی دارند در موضوع وحدت اصولگرایی، دوگانهای از باهنر و لاریجانی بسازند و وانمود کنند که لاریجانی با پیشنهادات دبیر کل جبهه پیروان مبنی بر ائتلاف صد در صدی در میان اصولگرایان مخالف است و قصد دارد با تشکیل حزبی جدید(حزب رهروان ولایت) از جریان اصولگرایی جدا شده و مستقلا به فعالیت بپردازد.
روزنامه اصلاحطلب اعتماد نیز در همین رابطه طی تحلیلی مینویسد: «باهنر تلاش ميكند تا مرد اول ميدان عملياتي براي ائتلاف فراگير اصولگرايان باشد و لاريجاني نيز براي خود جايگاهي را تعريف ميكند كه جامعتين و ائتلاف اصولگرايان – در صورت تحقق – نتوانند روي نامهايي كه او معرفي ميكند قلم قرمز بكشند. نقطه اختلاف مشي جديد باهنر و لاريجاني نيز همانجاست؛ جايي كه اصولگرايان حتي حاضر ميشوند حاميان احمدينژاد را هم در ليست خود بگذارند و لاريجاني حاضر نيست كانديداهاي خود را كنار آنان قرار دهد» .
روزنامه اعتماد در این تحلیل و تحلیلهای دیگر خود سعی بر وجود اختلاف میان رئیس و نایب رئیس مجلس دارد و مینویسد: «اختلاف لاريجاني و باهنر اگرچه اختلاف ميان دو شخصيت مهم اصولگراست اما بيش از آن نشاندهنده دو نگاه متفاوت در اين جريان است. يك نگاه به راهبري لاريجاني معتقد به دوري از تندروها و پالايش جريان اصولگرايي است و نگاه ديگر به سردمداري باهنر به دنبال جذب تمام اصولگرايان براي مقابله با اصلاحطلبان است».
این روزنامه همچنین پس از برگزار نشدن نشست سه جانبه آیات عظام موحدی کرمانی، محمد یزدی و مصباح یزدی یا تیتر ادعایی «مخالفت علي لاريجاني با سازوكار وحدت اصولگرايان» نوشت: «علي لاريجاني سازوكار وحدت اصولگرايان را قبول ندارد. اين را مي شد از همان روزي كه به راهاندازي حزب رهروان ولايت چراغ سبز نشان داد، ديد». سپس در ادامه مینویسد: «آيت الله محمد يزدي به اين راحتي ها دور يك ميز با آيت الله مصباح یزدی نمي نشيند و نه علي لاريجاني به اين راحتيها در قبال برخي تلاشها براي بازگرداندن پدر معنوي جبهه پايداري به اردوگاه ديگر اصولگرايان سكوت مي كند».
روزنامههای اصلاح طلب «شرق، اعتماد و آرمان» در شماره های اخیر خود بطور هماهنگ در تیترها، خبرها و تحلیلهای خود از وجود اختلافات حزب منسوب به علی لاریجانی با طیف اصولگرایان سنتی یعنی جبهه پیروان و جامعتین مینویسند. در همین رابطه روزنامه اعتماد در گفتگویی که با کاظم جلالی انجام داد با انتخاب تیتری خطاب به محمدرضا باهنر نوشت: «نگران حزب لاریجانی نباشید» .
رسانههای اصلاحطلب در حالی از اختلاف شدید محمدرضا باهنر با حزب منسوب به لاریجانی(حزب رهروان ولایت) و شخص کاظم جلالی سخن می گویند که دبیرکل جبهه پیروان بارها تاکید کرده است: «اگر آقاي جلالي ميخواهد حزب رهروان ولايت را راه بيندازند، راه بيندازند ما مخالفت نميكنيم و تشويقشان هم ميكنيم. ما مثلا پنج حزب اصولگرا داريم و اين هم ميشود ششمين حزب».
باهنر همچنین میافزاید: «امروز اعضاي جبهه پيروان خط امام و رهبري ١٥ تشكل هستند كه همه اينها مجوزدار هستند. حال اگر (اعضای فراکسیون رهروان ولایت) رفتند و حزب تشكيل دادند، قاعدتا از آنجايي كه ما با آنها مواضع نزديك داريم ميتوانيم با هم كار كنيم».
پروژه چهارم: القای اختلافات شدید در جامعتین
از سوی دیگر آیتالله موحدی کرمانی دبیرکل جامعه روحانیت هم که بارها بر ضرورت وحدت جریان اصولگرایی تاکید داشته است، در رابطه با دیدار و مشورت با آیتالله مصباحیزدی گفت: «تلاش میکنیم جامعتین و آیتالله مصباح یزدی به نظری واحد دست پیدا کنند».
در پی سخنان آیت الله موحدی کرمانی بود که روزنامههای اصلاحطلب با هدف مخدوش جلوه دادن تعامل جامعتین با آیتالله مصباح نوشتند: «جامعه روحانیت به جبهه پایداری گرایش پیدا کرده است». این رسانهها همچنین مدعی اختلاف آیتالله محمد یزدی و عدم پذیرش وی در ائتلاف و نشست با آیت الله مصباح یزدی شدند.
اصلاحات
این درحالی است که دبیر کل جامعه روحانیت مبارز از قطعیت نشست با آیتالله مصباح و آیت الله محمد یزدی خبر داد و تاکید کرد: «زمان برگزاری این نشست اواخر اسفندماه سال جاری مشخص خواهد شد».
مصباحی مقدم سخنگوی جامعه روحانیت مبارز در واکنش به خبرسازی رسانههای اصلاحطلب ضمن تکذیب هرگونه گرایش جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین به حزب یا جبههای خاص تاکید کرد: «واقعیت این است که محور فعالیت سیاسی اصولگرایان، جامعتین است و اصولگرایان در چارچوب همین تشکیلات، فعالیتهای خود را انجام میدهند؛ جامعتین جهتگیری به سمت شخصیتها و گروهها نخواهد داشت».
ناظران سیاسی معتقدند اصلاحطلبان وحدت اصولگرایان را در گرو وحدت سران و بزرگان این جریان میدانند به همین جهت درصدد القای وجود اختلافات لاینحل میان اعضای جامعتین با یکدیگر و نیز با آیت الله مصباح یزدی هستند.
از نگاه بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان سیاسی پروژه اتاقهای فکر اصلاحات از قبیل «طرح ائتلاف اصلاحطلبان با اصولگرایان معتدل، سیاهنمایی ائتلاف گروههای اصولگرایی با جبهه پایداری، تفکیک لاریجانی و فراکسیون رهروان از جریان اصولگرایی و القای اختلافات شدید در جامعتین»، همگی با هدف ناامیدسازی اصولگرایان از تحقق وحدت، مفقودسازی پایگاه اجتماعی مناسب برای جریان اصولگرا و نمایش انسجام اصلاحات در مقابل اصولگرایی به منظور رقابت در انتخابات آتی مجلس صورت میگیرد.
کد خبر: ۵۸۹۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۱۳
احتمالا وي در دانشگاه امام حسين(ع) مستقر خواهد شد و همزمان نيز در مجمع تشخيص مصلحت نظام نيز حضور خواهد داشت.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
پايگاه خبري تحليلي «پارس» نوشت:احتمالا محسن رضايي به سپاه پاسداران انقلاب اسلامي باز مي گردد.
سردار محسن رضايي كه از سال 1376 از سپاه پاسداران انقلاب اسلامي خارج شده بود مجددا طي درخواستي خواهان بازگشت به اين نهاد انقلابي شده است.
هدف اصلي وي از بازگشت به اين نهادِ پاسدار ارزشهاي انقلاب، تقويت بنيه علمي و نهاد دانشگاهي سپاه، عنوان شده است.
احتمالا پس از پذيرش مجدد درخواست رضايي، وي در دانشگاه امام حسين(ع) مستقر خواهد شد و همزمان نيز در مجمع تشخيص مصلحت نظام نيز حضور خواهد داشت.
وي در حال حاضر عضو هيات علمي دانشگاه با درجه دانشياري(Associate Professor) است كه با توجه به طي مراتب علمي، به عنوان استاد(Professor) در دانشگاه امام حسين(ع) مشغول فعاليت علمي خواهد شد.
لازم به ذكر است سردار محسن رضايي در روز قدس نيز رسما با لباس سپاه در راهپیمایی شرکت کرده بود.
در صورت پذيرش درخواست محسن رضايي جهت حضور مجدد در سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، با توجه به ممنوعيت قانوني، وي ديگر نمي تواند براي هيچ انتخاباتي، نامزد شود.
محسن رضايي ميرقائد در خرداد 1358 به عضویت سپاه درآمد. در شهریور 1360 از سوی حضرت امام خمینی(ره) به فرماندهی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (به عنوان پنجمین فرمانده کل سپاه) منصوب شد و در دوران پرافتخار هشت سال دفاع مقدس، فرماندهی سپاه اسلام را برعهده داشت.
در دوره تصدی فرماندهی کل سپاه پاسداران، سازمان رزم سپاه را طرح ریزی کرد و به فرمان حضرت امام(ره)، سپاه را به 3 نیروی زمینی، دریایی و هوایی مجهز نمود و توانست سپاه را در قالب 5 نیرو سازماندهی کند.
در این دوره همچنین اقدام به تأسیس دو دانشگاه امام حسین(علیه السلام) و بقیه الله(عجل الله فرجه) نمود و به منظور بهره گیری از ظرفیت یگان های مهندسی سپاه برای کمک به دولت در اجرای طرح های عظیم سازندگی کشور، خود شخصاً فرماندهی قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء را برعهده گرفت.
در شهریور 1376 پس از قبول استعفای وی توسط رهبر معظم انقلاب و فرماندهي كل قوا، از سوی ایشان به عنوان «دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام» منصوب گردید.
* چرا لباس سپاه پوشیدم؟به گزارش «پارس»، رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت پس از حضور در راهپیمایی روز قدس با پوشیدن لباس سپاه ،دل نوشته ایی به شرح زیر نوشت: «بازگشت به ارزشهای انقلاب» کجا رفت آن صمیمیتها، آن برادریها، آن اعتمادها؟ کجا رفت آن شهادت طلبی، آن مجاهدات بدون ادعا؟ کجا رفت آن دست محرومان را گرفتن؟ کجا رفت اجابت فریادهای «یا للمسلمین»؟ کجا رفت آن شعارهای حمایت از مستضعفین و پا برهنهها؟ از حقیر سوال شد که چرا لباس پاسداریِ بدون درجۀ سالهای اول انقلاب را در راه پیمایی روز قدس پوشیدی؟ یک کلام خواستم بگویم: برگردیم به ارزشهای انقلاب، برگردیم به صفا و صداقتِ روزهای آزادی خرمشهر، برگردیم به برادریها، برگردیم به فضای رفع محرومیت، برگردیم به سلامت اقتصادی روزهای اول انقلاب، برگردیم به وحدتِ روزهای بعد از شهادت شهید بهشتی. به راستی در کشور چه چیز کم داریم؟ رهبری و نظامی داریم که همچون نخ تسبیح، همۀ ما را گرد یکدیگر جمع میکند. ملتی داریم که پانصد میلیون جمعیت را در کل منطقه میتواند اداره کند. معادن و منابعی داریم که قادر است یک میلیارد جمعیت را رفع نیاز کند، دین و مذهبی داریم که میتواند قلوبِ سخت ترین دشمنانِ بشر را تسخیر کند.
البته نمیگویم خدای ناکرده تمام ارزشهای انقلاب از دست رفته که، اگر چنین بود محاصره اقتصادی نمیشدیم، غرب و اسرائیل با ما خصومت نمیورزیدند، بلکه میخواهم بگویم که تنها راه جهشِ این انقلاب و رفع مشکلاتِ ناشی از فساد و تبعیض و فقر در کشور، فقط و فقط بازگشت صادقانه و گسترده به ارزشهای انقلاب اسلامی است که باید از مسئولان و جناحهای سیاسی کشور آغاز شود.
ارزشهای انقلاب، تنها ساده زیستی و استکبار ستیزی نیست، برادری، شهادت طلبی، صداقت و صمیمیت و نیز حفظ بیت المال و ... همه و همه جزء لاینفک ارزشهای انقلابند. همه ارزشهای انقلاب را باید با هم ببینیم. آری، لباس سپاه پوشیدم که هم از رزمندگان و مظلومین سوریه، فلسطین و عراق حمایت کنم و هم بگویم تنها راه نجات منطقه، این است که ما در داخل کشور، عمیقا به ارزش های انقلاب اسلامی برگردیم. موج ناامنی که از سوریه و عراق شروع شده و امروز به فلسطین رسیده است اگر مهار نشود در ماه های آینده وارد لبنان و خلیج فارس شده و احتمالا در آنصورت به ایران هم کشیده خواهد شد. می بینید که در مذاکرات 1+5 در مقابل تواضع و فروتنی ایران، چگونه زیاده خواهی میکنند. آری، ما باید قوی تر شویم، ولی تنها راه آن، بازگشت کامل به ارزشهای انقلاب است. جامعۀ ما نیاز به آزاد سازی یک انرژی بزرگ معنوی دارد که تنها، با بازگشت به ارزشهای انقلاب، این مهم، شدنی است.
کد خبر: ۵۸۶۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۰۹
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
به گزارش رویش نیوز دکتر فواد ایزدی، در جلسه ای که به همت تشکل رویش نیروهای انقلاب اصفهان برگزار شده بود به صحبت پیرامون برخی زوایای مذاکرات هسته ای، تعامل ايران و آمريكا، توافق ژنو و ... پرداخت.
چرا به توافق نمی رسیم؟ قطعا مشکل از طرف دولت آقای روحانی نیست
دكتر ايزدي درباره دلايل عدم حصول توافق گفت: مشکل آقای اوباما و آقای کری هم نیستند چون آنها نیز بدشان نمی آید که توافق وجود داشته باشد، اما حقیقتاً مشکل بر می گردد به توافق ژنو، در توافق ژنو ایران به یک سری اصولی پایبند شد که الان یک سری مشکلی پیش آورده است، در متن توافق ژنو هر جایی صحبت از، تحریم شده است یک کلمه «هسته ای» قبلش آمده است، این مسأله مهم است، در قدم نهایی تحریم ها گفته ایم، اگر قرار باشد تحریمی برداشته بشود، تحریم های هسته ای برداشته می شود، در متن آمده است، الان چه اتفاقی افتاده است؟ اخیرا به صحبت های حضرت آقا توجه کرده اید؟ ایشان فرمودند: «اگر ما به دیکته طرف مقابل هم تمکین کنیم، و بگوییم که چشم در نهایت تحریم ها قرار نیست که اصلی هایش برداشته بشود» چرا؟ چون در توافق ژنو این ما بودیم که پذیرفتیم که فقط تحریم های هسته ای برداشته بشود، خوب تحریم های هسته ای برداشته بشود دیگر، نه مشکل این است که این تحریم هایی که وجود دارد تحریم های نفتی، تحریم های بانکی، اینها فقط به دلیل هسته ای ایجاد نشده است، دو سه دلیل دیگر هم لیست کرده اند، یعنی زمانی که این کار صورت گرفته نگفته ما ایران را تحریم می کنیم فقط به خاطر هسته ای بودنش، یه دو سه مورد دیگر هم گفته است، و نتیجه اش شده است وضعیت فعلی، وضعیت فعلی چیست؟ وضعیت فعلی این است که ایران علاقه دارد به توافق برسد، حتی آماده دادن امتیاز هم در حوزه هسته ای هست، منتها طرف مقابل می گوید هسته ای کافی نیست، شما بروید در حوزه های دیگر هم هماهنگ بشوید، اگر هماهنگ شدید آن وقت ممکن است که ما تحریم ها را فکری به حالش بکنیم. خوب این اتفاق افتاده است.
وي درباره چگونگي برخورد با تحريم ها در مذاكرات و عدم رفع و رجوع آن ها طي يك سال و دو ماه گذشته اظهار داشت: مشکلات فنی هسته ای ایران قابل حل است، چون دوستان یک سری امتیاز می دهند و یک جورایی بحث هسته ای را رفع و رجوع می کنند مشکل تحریم هاست که الان ایجاد دردسر کرده، یک مشکل دیگر این است که ما پذیرفتیم که به تحریم های سازمان ملل هم بپردازیم، تحریم های سازمان ملل یک بخشی اش مربوط به موشک های بالستیک ایران است، مربوط به فناوری نظامی ایران است، قبل از توافق ژنو ما می گفتیم تحریم های سازمان ملل غیر قانونی است، چرا؟ چون برنامه ای هسته ای ایران، بر اساس مدارک خودشان هیچ وقت از مسیر صلح آمیزش خارج نشده است، یعنی در متن های متعددی که در آژانس بین المللی انرژی اتمی منتشر کرده هیچ وقت نگفته که ایران مثلا دو کیلو مواد اورانیوم غنی شده را، برده تبدیل به غنی شده در سطح سلاح کرده است، چون ایران بر اساس قوانین آژانس عمل کرده، از این جهت ادعای ایران قبل از توافق ژنو این بود که بردن ایران به سمت سازمان ملل یک اقدام سیاسی بود چون اقدام سیاسی بود و فنی نبود غیر قانونی بود، چون غیر قانونی بود پس تحقیقاتی هم که وضع شده غیر قانونی بوده، این را ایران قبل از توافق ژنو می گفت، بعد از این توافق در حقیقت پذیرفت، که به قطعنامه های سازمان ملل هم بپردازد، اما الآن گیر آژانس چیست؟alt
استاد دانشگاه تهران درباره مشكلات پيش روي مسائل هسته اي ايران به نكته جالبي اشاره كرد و گفت: مشکلشان این است که می گویند ما نمی دانیم برنامه هسته ای شما حتما صلح آمیز هست یا نه؟ بعد ایران می گوید شما موردی پیدا کرده اید؟ می گویند نه! ولی ما هنوز مطمئن نیستیم. این مشکل است. مشکل این که شما ثابت کنید ما دزد نیستیم. این نوع برخورد آژانس با ما است. همچنين چون آمریکا و انگلیس، در آژانس حضور دارند، اجازه نداده اند که آژانس بیاید مثل کشورهای دیگر با ما برخورد کند، مشکل دومی که در مذاکرات وجود دارد، این است که طرف مقابل می خواهد دسترسی داشته باشد به سایتهای نظامی ایران، اینم ایران حاضر نیست، حرف ایران هم حرف نابجایی نیست، چون هیچ کشوری اجازه نمی دهد که سایت های نظامی اش در اختیار کشورهای دیگر باشد مخصوصاً آمریکا، آمریکایی که ما را به حمله نظامی تهدید می کند.
فؤاد ایزدی رسيدن به توافق را ممكن دانست و افزود: بله، امکانش هست. چطور؟ اگر ایران اصرار نکند که تحریم ها برداشته بشود، و بگوید ما در حوزه هسته ای امتیاز می دهیم، تحریم ها برداشته نشود، تعلیق بشود فقط، راضی به تعلیق بشود، اگر این توافق بشود، ما به توافق می رسیم، منتها به شرط این که طرف مقابل هم مسأله حضور در سایت های نظامی ما را کوتاه بیاید. اگر طرف مقابل اصرار به دسترسی به سایت های نظامی کشور داشته باشد، آن وقت بعید است که ایران بپذیرد، چون انقلاب اسلامی اتفاق افتاد به خاطر همین مسائل، که آمریکایی ها هر جایی خواستند نیایند و بروند، و سیستم در دست آنها باشد، اگر این طور بود که نیازی به انقلاب نبود، و هیچ کشوری هم اجازه نمی دهد، مگر کشورهای دست چندمه وابسته به آمریکا، که اجازه بدهند که سیستم نظامی شان در اختیار آمریکا باشد.
دكتر ايزدي درباره اين سوال كه چه مشکلی با تعلیق وجود دارد؟ گفت: مشکل تعلیق این است که تعلیق دست رئیس جمهور است، و اوباما دو سال بیشتر دیگر رئیس جمهور نیست، و دو سال دیگر دوباره همان مشکلات ایجاد می شود، این ظرفیت هم هست. چون در آمریکا تیم آقای اوباما در اقلیت است در این مذاکرات، جمهوری خواهان و اکثر دموکرات ها مخالف هستند. به همین دلیل می گویند شما تحریم ها را بردارید و تعلیق نکنید، فقط، حرف غیر منطقی هم نیست. می گویند ما به حرفهای شما گوش می دهیم منتها شما هم تحریم ها را بردارید ولی طرف مقابل این کار را انجام نمی دهد، هم می خواهد تحریم سر جایش باشد و هم می خواهد برنامه هسته ای محدود بشود.
استاد دانشگاه تهران درباره تحريم هاي وضع شده عليه ملت ايران اظهار داشت: از سال 58 آمریکا تحریم هایش را اعمال کرده است، و این نکته ای که آقا فرمودند تحریم ها خیلی هایش قبل از بحث هسته ای بوده، نکته درستی است، بحث هسته ای ایران الان حدود 12 سال است مطرح شده در صورتی که از 35 سال پیش این تحریم ها بوده، در این تحریم ها چهار دسته دلیل ذکر شده: 1. عدم اشاعه یعنی سلاح های کشتار جمعی؛ 2. تروریسم3. حقوق بشر4.دیگران. ما دو نوع تحریم اصلی داریم: یکی تحریم بانکی، یکی تحریم نفتی، تحریم نفتی یعنی ما مثل قبل نمی توانیم نفت بفروشیم، تحریم بانکی یعنی نفتی که فروختیم را نمی توانیم پولش را بیاوریم داخل کشور، چون نقل و انتقال مالی محدود شده است، الان می خواهیم ببینیم اگر به توافق نهایی برسیم و طرف مقابل امضاء بکند، طرف مقابل در حوزه اقتصادی، چقدر می تواند حرکت مثبت داشته باشد یا ما داشته باشیم؟
در ادامه فواد ايزدي به ذكر مثالي از رابطه ايران و آمريكا در طول تاريخ پرداخت و توضيحاتي پيرامون آن داد: سال 1996 زمانی که آقای هاشمی رییس جمهور بود یک تفکری را داشت چون علاقمند به بهبود روابط با آمریکا بود، به ذهنش رسید که ما بیاییم از شرکت های نفتی آمریکایی دعوت کنیم که بیایند در خلیج فارس حضور داشته باشند، سود خودشان را هم ببرند بعد از روابط اقتصادی با آمریکا باعث بشود که این شرکت ها از نفوذ سیاسی خودشان استفاده کنند، این یخ روابط شکسته شود، در عمل چه شد؟ نهادهای صهیونیستی متوجه شدند که چه اتفاقی دارد می افتد با نفوذی که در کنگره داشتند این قانون را سال 1996 تصویب کردند که چه اتفاقی بیفتد؟ که نه تنها شرکت های آمریکایی منع شدند از آمدن به صنعت نفتی ایران، شرکت های دیگر هم منع شدند، و این سال 5 سال قبل از آن سالی بود که بحث هسته ای مطرح شود. خود آمریکا که به داعش و دیگر گروه های تروریستی از جمله منافقین کمک و مساعدت کرده است، چرا به ما می گوید شما تروریسم هستید؟ خوب این طور است دیگر، قانون جنگل این کار را می کند. می گویند شما از حزب الله حمایت می کنید. دلیل حمایت ایران از حزب الله این است که حزب الله یک نیروی بازدارنده است برای ما، یعنی چی؟ یعنی زمانی که نتانیاهو ما را تهدید به حمله نظامی می کند، چرا حمله نمی کند؟ چون می داند اگر حمله کند ده هزار تا موشک می خورد بر روی سرش. این خیلی خوب است برای ما، چون اسرائیل خوف جنوب لبنان را دارد. همان طور که می خواهند در حوزه هسته ای این فناوری را از ایران بگیرند، در حوزه های دفاعی هم می خواهند حزب الله را از دست ایران بگیرند.
آیا آمریکایی ها فکر می کنند ما واقعا می خواهیم بمب اتم بسازیم؟
فواد ايزدي درباره چگونگي تفكر آمريكا پيرامون مسئله هسته اي ايران گفت: آمريكا اگر واقعا این فکر را بکنند ما می رویم شفاف سازی می کنیم و داستان فیصله پیدا می کند، اگر کسی خواب باشد تکانش که بدهید بیدار می شود منتها اگر کسی خودش را زده باشد به خوابی تکانش هم که بدهید بیدار نمی شود، آیا آمریکایی ها واقعا خوابند یا خودشان را زده اند به خوابی؟ آمریکایی ها می گویند که ما نمی دانیم که ایران تصمیم به ساخت سلاح هسته ای دارد یا نه؟ و اگر ایران بخواهد به سمت سلاح هسته ای برود ما کشف می کنیم. از این جهت کل سلاح هسته ای بهانه است خودشان هم می دانندکه بهانه است، ایران یک سری محیط هسته ای دارد که به صورت بیست و چهار ساعته دارد بررسی می شود. مشکل انقلاب اسلامی است، که از آن خوششان نیامده است. آمریکا کشورهای دنیا را دو گروه می کند، کشورهایی که هماهنگ می شوند، یک سری کشورهایی که می گویند اینها هماهنگ نمی شوند، اینها دشمنند، مثل ایران، کار نهادهایی آمریکایی این است که اینقدر به این کشورهای غیرهماهنگ فشار بیاورند که آنها نیز هماهنگ شوند، که بعضی وقتها هم موفق می شوند.
خوب حالا باید چه کنیم با این وضعیت فعلی؟
وي درباره نحوه برخورد با شرايط فعلي دو نظريه مطرح كرد: در کشور دو نظریه مطرح می شود، یک نظریه، نظریه سیاست خارجی پسر خوب است، یعنی ما به آمریکایی ها می گوییم ما یک زمانی انقلابی بودیم، سر و صدا می کردیم، شعار می دادیم، ولی الان اینها دیگر تعطیل و ما می خواهیم تبدیل به کشور هماهنگ شویم، آیا اجازه می دهید؟ نظریه دیگر هم این است که می گویند نخیر ایران باید مقاومت کند، اقتصاد مقاومتی داشته باشد، چرا ما حتی اگر بخواهیم نمی توانیم پسر خوب باشیم؟ چرا آمریکایی ها حتی اگر ما حاضر بشویم هماهنگ شویم، لزوما از ما نمی پذیرند؟ چین انقلاب کرد و بعد دوباره پسر خوبی شد و با آمریکا دوست شد عده ای می گویند چرا ما مثل چین نمی شویم؟ این نظر دو تا مشکل دارد: ما مشکل لابی اسرائیل را داریم، اگر ایران و آمریکا بخواهند به هم نزدیک شوند به خاطر این استکه اسرائیل نمی گذارد، مشکل دوم این است که چین آن زمانی که با آمریکا به توافق رسید بمب اتم داشت، یعنی آمریکا چین را تهدید به حمله نظامی نمی کرد. آمریکا مدام ما را به حمله نظامی تهدید می کند، که مخالف منشور سازمان ملل است. این نظر، نظر کارشناسی نیست ما اگر بخواهیم هم نمی توانیم چین باشیم به دلایلی که عرض کردم.
در ادامه سوالاتي توسط حاضرين در جلسه از ايشان پرسيده شد:
*** اگر آمریکا به ایران حمله کند چه می شود؟
از وزیر دفاع آمریکا پرسیدند: اگر آمریکا به ایران حمله کند چه می شود؟ گفت: «ایرانی ها کشتی های ما را غرق می کنند» چون ایران می تواند از خودش دفاع کند.
*** چرا توافقات نبايد دو مرحله ای باشد؟
آقا چند روز پیش در سخنانشان فرمودند: اینکه بعضی ها می گویند توافقات را دو مرحله ای انجام دهیم یعنی اول توافقات سیاسی انجام شود و بعد برویم سراغ جزئیات این به نفع کشور نیست، چرا؟ چون ما در کلیات که حرف اختلاف جدی وجود ندارد، کلیات این است که ایران حق غنی سازی دارد، طرف مقابل هم پذیرفته است که این حق را دارد منتها می گویند این غنی سازی اسباب بازی باشد، صنعتی نباشد، همین طوری سرگرمی باشد. بنابراین کلیاتش به خاطر مقاومت مردم ایران حل شده است، الان مسأله حل شده است، منتها مسأله این است که این غنی سازی به درد ما می خورد یا نه؟ به درد نیروگاه بوشهر می خورد یا نه؟ مشکل خاص همین جزئیات است، طرف مقابل می خواست کلک بزند می گفت: ما می آییم کلیات را توافق می کنیم، که راحت است بعد یک سری انتظارات داخل کشور انجام بشود،بعد در جزئیات گیر بدهیم، یعنی زمانی که ایران پرید در استخر سرش را زیر آب نگه می دارد، متأسفانه بعضی دوستان در امور خارجه نیز داشتند به همین مسیر می رفتند، که آقا جلوی این کار را گرفتند.
مشکل ما این است که زمانی که به طرف مقابلمان امتیاز زیاد می دهیم، نتیجه ای که در ذهنش می آید این نیست که ایران امتیاز داد ما هم امتیاز بدهیم، نتیجه ای که در ذهنش ایجاد می شود این است که ایران امتیاز به ما داد به خاطر فشار ما، ما فشار را زیاد می کنیم تا کار تمام شود. این هم به خاطر تفاوت فرهنگی است. در فرهنگ آمریکایی خشونت زیاد است. مثلا ورزش های زورخانه ای ما با فوتبال آمریکایی مقایسه کنید. این تفاوت فرهنگی است. از این جهت شما نگاه کنید، ما می خواهیم کوتاه بیاییم ولی طرف مقابل می خواهد سوار شود.
مشکل ایران و آمریکا این طوری است زمانی که ما زیاد امتیاز می دهیم با تفکر ایرانی داریم این کار را می کنیم، می گوییم مثلا آقای اوباما فرد باهوش و مؤدبی است، قدم می زنیم، می خندیم، تفکر تفکر ایرانی است، تفکر آمریکایی چیست؟ می خندد و می گوید بله فشارهای ما جواب داده، فشارها را بیشتر کنیم تا کار تمام شود، ما مشکلی با قدم زدن نداریم، منتها این پیام نباید در ذهن طرف مقابل ایجاد شود که ایران به خاطر فشارها عقب نشینی کرده است. انعطاف زیاد خوب نیست.
در بحث هسته ای وقتی که با مردم صحبت می کنند کلی گویی می کنند، خوب مردم در ذهنشان سؤال هست، یک عده ای هم دسترسی به ماهواره دارند، اگر سوالاتشان را جواب نگیرند آنجا جواب می گیرند، از این جهت خیلی بهتر بود که صداقت دوستان در این حوزه ها بیشتر می بود، و واقعیت ها را راحتتر بگویند، یعنی زمانی که مردم دقیقا متوجه باشند که کار به چه صورت پیش رفته است زمانی هم که اگر به شکست منجر شود، می گویند اینها سعی خودشان را کردند ولی اگر همه اش گل و بلبلی صحبت کنند پس فردا توجیحش سخت تر می شود.
*** زیرساخت برای جوانان براي ورود به اين عرصه چگونه آماده مي شود؟
مشکل ما این است که کارشناس آمریکا کم داریم، جوانان در این حوزه باید وارد شوند، یک مقدار باید زبانشان تقویت شود، کارشناس باید بتواند زبان را بخواند ما در این حوزه ضعف داریم، باید بدانیم که طراحی طرف مقابل چه چیزی است، این را که بفهمیم این نیاز به بستر مناسب و دقت دارد، دوستانی هم که در دولت هستند در حوزه کارشناسی مشکل پیدا می کنند. دانستن زبان و توجه به طراحی های دشمن خیلی مهم است.
دولت قبل، بحث هسته ای اش دست آقای جلیلی بود، آقای جلیلی انسان بسیار شریفی است آدم توانمندی هم هست،منتها مشکل این بود که جواب نگرفتند دوستان، یعنی نتیجه ای که قابل ارائه باشد جواب نگرفتند و جواب نگرفتنشان را نیز نتوانستند برای مردم توجیه کنند، یعنی در انتخابات گذشته همه یک طرف بودند و آقای جلیلی یک طرف، همه بهش حمله می کردند، ایشان هم خوب نمی توانست دفاع کند از خودش، آدمهای خوب لزوما توانمندی در جواب دادن ندارند. منتها امتیازی که داشت این بود که به باد نداد همه چیزی را. این موفقیتش بود.
نکته آقا همیشه یادتان باشد اگر این مذاکرات به نتیجه رسید خوب است، اگر هم به نتیجه نرسید، این هم برای برد است چون ما یک قشر جوانی داریم که این طور فکر می کنند که اگر ما برویم به آمریکا لبخند بزنیم همه چیز حل می شود الان آن قشر هم به این نتیجه رسیده است که اشتباه می کرده، چون دوستان رفتند، لبخند هم زدند، سعی هم کردند، راهپیمایی هم کردند، اتفاقی نیفتاد. این اجماع را ما داخل کشور نیاز داشتیم، یک عده بودند می گفتند چرا صحبت نمی کنید؟ اگر تا آخر هم مشکل حل نشود باز هم برای افکار عمومی داخل کشور خوب است، که بفهمند دعوای ایران و آمریکا تقصیر ما نبوده، ما سعی خودمان را کرده ایم، هیچ کس بیشتر از آقای روحانی و ظریف خواهان توافق نیستند منتها اگر آنها هم نتوانند بگیرند نشان دهنده این است که تقصیر از ما نیست. از طرف مقابل است این برای ما حُسن است.
اگر تاریخ را مطالعه کنید، بعد از پایان جنگ تحمیلی همه دولت هایی که آمده اند همه شان دنبال کاهش تنش با آمریکا بوده اند، پنجاه درصد ما همیشه حل بوده است. کاری که حضرت آقا انجام دادند، آمدند فراتر از کانال های دیپلماتیک با مردم کشورهای مخاطب صحبت کردند، این را می گویند دیپلماسی عمومی، فعالیت هایی که یک کشور انجام می دهد برای تأثیرگذاری بر روی افکار عمومی کشورهای دیگر.
کد خبر: ۵۸۲۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۰۵