جانشین فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران گفت: امنیت عراق برای برگزاری مراسم اربعین تامین شده است.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
سردار اسماعیل قاآنی دقایقی پیش در جمع خبرنگاران، با اشاره به برگزاری جلسات مشترک بین مسئولان عراقی و ایرانی اظهار داشت: امنیت عراق برای برگزاری مراسم اربعین تامین شده است. جانشین فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران افزود: طرحهای بسیار گسترده در عراق برای مقابله با تهدیدات احتمالی داعش در حال اجرا است و به امید خدا مشکلی در این زمینه به وجود نمیآید. سردار قاآنی تصریح کرد: امیدواریم در مراسم اربعین حسینی برای هیچ یک از زائران ایرانی مشکلی به وجود نیاید هرچند برای امنیت زائران ایرانی نیز تدابیر گستردهای را برنامهریزی کردهایم.
منبع/تسنیم
کد خبر: ۵۱۰۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۳
سپاه ایران را نمیتوان مرعوب کرد مگر اینکه "یکی از آنان کشته شود"... این مقام آمریکایی صراحتا به نام قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس ایران اشاره و تصریح کرد که وی را باید دستگیر کرد یا کشت.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:به گزارش افکار، بسیاری از مردم سردار قاسم سلیمانی را در سال ۹۰ همزمان با موج خبری رسانه ای کشورهای غربی علیه وی شناختند.
هرچند که قاسم سلیمانی یکی از باتجربه ترین فرماندهان ارشد سپاه بوده و حدود ۱۴ سال است که مسئولیت سپاه قدس را بر عهده دارد و پیش از آن هم سالها فرمانده لشگر ۴۱ ثارالله کرمان بوده است.
اما نام وی با آغاز بحران سوریه بر سر زبان ها افتاد و برخی از سیاستمداران تندرو آمریکایی خواستار ترور فرمانده سپاه قدس شدند.
نزدیک به سه سال پیش "رئول مارک گرشت" عضو ارشد اندیشکده دفاع از دموکراسی در نشست تخصصی انتخابات در کشورهای اسلامی گفت: «قاسم سلیمانی بسیار سفر میکند... تکان بخورید... تلاش کنید یا دستگیرش کنید یا بکشیدش!»
گرشت پیش از این نیز درباره سپاه پاسدارن و حاج قاسم سلیمانی گفته بود: «سپاه پاسداران ایران از همان منطقی که آمریکا بر اساس آن عمل میکند، استفاده نمیکند.»
وی تاکید کرد که آنان [سپاه ایران] را نمیتوان مرعوب کرد مگر اینکه "یکی از آنان کشته شود"؛ این مقام آمریکایی صراحتا به نام قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس ایران اشاره و تصریح کرد که وی را باید دستگیر کرد یا کشت. بعد از آن بود که در چندین نوبت رسانه های غربی تلاش کردند با انتشار گزارش هایی از قاسم سلیمانی وی را خطرناک ترین فرد علیه امریکا معرفی کنند.
در همان ایام مجلۀ آمریکایی «وایرد» در گزارشی با تیتر ۱۳ فرد بسیار خطرناک دنیا، به بررسی۱۳ چهره پرداخته است که به عنوان چهرههای شناخته شده، به حساب میآیند. آنچه از نگاه این مجلۀ آمریکایی جالب و کمی تعجب آور به نظر میرسد، نام سردار «حاج قاسم سلیمانی» است که به عنوان خطرناکترین و مرموزترین فرد در دنیا شناخته شده است؛ حاج قاسم در این گزارش به ادعای وایرد، خطرناکترین فرد در خطرناکترین کشور معرفی شده است که میتواند تنها تهدیدکنندۀ نظامی آمریکا در غرب آسیا و سراسر دنیا باشد.اما سردار سلیمانی به موجی که توسط رسانه ها دامن زده می شد واکنشی نشان نمی داد و حتی خبر و تصویر خاصی از وی منتشر نمی شد.
تا جایی که پس از مدتها خبرسازی رسانه ها، تنها یک تصویر از وی در مراسم عزاداری حسینه امام خمینی بر روی جلد برخی نشریات و روزنامه های داخلی نقش بست.اما به نظر می رسد که با تغییر معادلات در سوریه و تلاش ایران برای اثبات ناکارآمدی ائتلاف ضد داعش؛ قاسم سلیمانی نیز سیاست جدیدی را در رویکرد رسانه ای خود اتخاد کرده است. مرد شماره یک سپاه قدس ایران این روزها علاوه بر میدان جنگ در عرصه رسانه ای نیز با قدرت به جنگ داعش رفته است و بسیاری از کاربران می توانند تصاویر حضور وی در نبرد علیه داعش را لحظه به لحظه از شبکه های اجتماعی ایرانی و عربی رصد کنند.
نکته مهم درباره این تصاویر تنوع آنهاست، اگر چه حاج قاسم در تمامی این تصاویر لباس عادی و غیرنظامی به تن دارد که این به بدین معناست که او برای جنگ و نبرد به عراق نرفته و موید حضور مستشاری ایران در عراق است، اما تنوع عکس ها، در برگیرنده حالات مختلف از این سردار است، زیارت در بین الحرمین، وضو گرفتن، نماز جماعت، عکس یادگاری با طیف های مختلف اعم از رزمندگان عرب، کرد، خبرنگاران، روحانیون، در کنار ضد هوایی، در کنار فرماندهان مقاومت، نمایندگان مجلس و این اواخر در حال هواخوری و پیک نیک در کوههای عراق . همچنین انتشار تصاویر متعدد حضور سلیمانی در عراق در حالی صورت می گیرد که از حضور او در سوریه تنها یک تصویر از دیدار با خانواده یکی از فرماندهان سوری منتشر شده بود.
به نظر می رسد با تغییر رویکرد رسانه های غربی در مقابله با داعش و ادعای آمریکا مبنی بر مبارزه با این جریان (درحالی که تا پیش از آن از جریان های تکفیری برای سرنگونی حکومت اسد حمایت می کرد) سردار سلیمانی با هوشمندی موافقت کرده است تا تصاویری از او در صحنه نبرد ارتش و گروههای مقاومت مردمی عراق با داعش منتشر شود تا همگان بدانند چه کسی در عرصه واقعی نبرد با تکفیر و تروریسم حضور دارد.اگر چه از زمان بحران سوریه و گسترش آن به عراق رسانه های داخلی مطالبی را در خصوص سردار سلیمانی منتشر کرده اند اما بی شک پیش تر و بیش تر از رسانه های داخلی، این خارجی ها بوده اند که به این شخصیت پرداخته اند و طبعا کسی از آنها، که عمدتا در جبهه دشمن قرار می گیرند، توقع انصاف یا صداقت را ندارد اما همان ها هم در عمده مطالبشان نتوانسته اند از شخصیت کاریزماتیک، اقدامات موثر و نقش پر رنگ حاج قاسم بگذرند و خواسته و ناخواسته به گوشه هایی از نقش آفرینی سردار در تحولات فلسطین، لبنان، سوریه، عراق پس از صدام و نیز مقطع کنونی پرداخته اند.
در خصوص این توجه رسانه هایی غربی علاوه بر اهمیت جایگاه سلیمانی، چند نکته دیگر را می توان بیان کرد؛اولا غربی ها علاقه ویژه ای به داستان سرایی دارند و برای جذب مخاطب ممکن است توجه ویژه ای به برخی سوژه ها داشته باشند خصوصا که بسیاری از مطالب آنها درباره سردار درون مایه یکسان و اطلاعات تکراری دارد.ثانیا آنها با ظرافت به دنبال ترسیم چهره ای خشن و رعب آور از سرلشگر سلیمانی هستند تا در اقدامات بعدی خود از این مسئله بهره بگیرند. در هفته اخیر نشریه امریکائی نیوزویک جلد خود را به سلیمانی اختصاص داده و از تیتر "کینه جو" برای روی جلد خود استفاده کرده اما در همان حال به نقش وی در مبارزه با داعش هم اشاره می کند.
کد خبر: ۵۰۸۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۲
سردار سلیمانی بود که دستور آزادی جاده ارتباطی سامراء- بغداد را در ژوئن گذشته صادر کرد و خود شخصا به نیروهایی که عازم آزاسازی این جاده شدند، پیوست.
به گزارش جام نیوز، شبکه المنار وابسته به حزب الله لبنان در گزارشی نوشت سردار قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس ایران، شخصا فرماندهی نبرد علیه داعش در عراق را برعهده گرفت.
سردار قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس به همراه تعدادی از کارشناسان نظامی ایرانی و لبنانی نبردها علیه داعش در عراق را شخصا فرماندهی کرد.
این شبکه در گزارشی تحت عنوان «بغداد.. روزی که هواپیمای سلیمانی فرود آمد» اعلام کرد: این سردار ایرانی که کمتر حضور علنی دارد، چند ساعت پس از سقوط موصل به دست تروریست های داعش در ژوئن گذشته، با یک هواپیمای ویژه وارد بغداد شد و تعدادی کارشناس نظامی ایرانی و لبنانی نیز همراه او بودند».
المنار به نقل از منابع آگاه در گزارش خود می افزاید: سردار سلیمانی با مسئولان عراقی نقشه مقابله با خطر داعش را تهیه کردند و بر اساس آن ابتدا باید امنیت بغداد تامین می شد، زیرا بیم آن می رفت تروریست ها که مساحت زیادی از شمال عراق را به اشغال در آورده بودند، به سمت پایتخت پیشروی کنند.
این شبکه به نقل از مبارزان عراقی افزود: سردار سلیمانی بود که دستور آزادی جاده ارتباطی سامراء- بغداد را در ژوئن گذشته صادر کرد و خود شخصا به نیروهایی که عازم آزاسازی این جاده شدند، پیوست.
همچنین وی در مهم ترین نبردها علیه داعش در کنار مبارزان عراقی بود و با بی سیم با آنان ارتباط برقرار می کرد و تحرکات آنان را مدیریت کرده و دستور پیشروی به سمت خطوط دشمن را صادر می کرد.
در این میان تهران اعلام کرد که از آغاز حمله داعش به عراق، علاوه بر ارسال مقادیری سلاح به عراق، تعدادی مشاور نظامی نیز به منظور کمک به نیروهای عراقی و مبارزان کُرد عازم این کشور شدند.
براساس جزییات کمتر فاش شده از زندگی سردار سلیمانی، وی در سال 1980 و در آغاز جنگ تحمیلی عراق با ایران به ارتش پیوست و سپس برای مبارزه با مواد مخدر عازم مرزهای مشترک ایران با افغانستان شد.
کد خبر: ۵۰۴۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۹
گروههایی که مشی و سیاق حزبالله لبنان را در عراق در پیش گرفتهاند، تاکنون بیشترین تأثیر و سهم را در عقب راندن تکفیریهای داعش داشتهاند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
به گزارش پایگاه خبری- تحلیلی المانیتور ، با وجود حضور گروههای مختلف در عراق، اما نبود نمونهای چون حزبالله لبنان در این کشور باعث شد تا داعش بتواند به موصل حمله ور شود و مناطق دیگری را نیز تحت سیطره خود درآورد و تا جاده سامرا پیش آید.
بنا به این گزارش، ایران دارای تأثیر دینی و سیاسی بالایی در عراق است و هیچ کس نمیتواند منکر نفوذ و حضور ایران در این کشور شود. سپاه قدس ایران به فرماندهی «سردار قاسم سلیمانی» توانست سریعا گروههای مختلف (از جمله گروههای) شیعی را نظم داده و با کمک کارشناسانی از حزبالله لبنان آنها را به بهترین جنگجویان مبارزه با داعش تبدیل کند.
المانیتور در ادامه از شخصی به نام «سید هاشم الحیدری» صحبت میکند، فردی که جدیدا در سپهر سیاسی و نظامی عراق ظهور یافته و به خصوص در روز عاشورا و طی خطبه آتشین و غرای خود، چهره کاریزماتیک و مصمم خود را به رخ همگان کشید. وی گویی نسخه جدید از سید حسن نصرالله، دبیر کل حزبالله لبنان است. خارج از گزارش پیش رو باید گفت، سید هاشم الحیدری شخصی است که شیخ «حسین المعتوق» از علمای برجسته کویت در وصف او میگوید: سید هاشم الحیدری مورد اعتماد کامل سید حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان است. او خود را سرباز سید حسن نصرالله و ولی امر مسلمین، حضرت آیتالله العظمی سید علی خامنهای میداند و گروه متبوعش هم جملگی از مریدان ولی امر هستند.
المانیتور گزارش میدهد، آنچه در عراق رخ میدهد همانند وضعیت بوسنی است که ایران از مسلمانان آنجا برای مبارزه با «اسلوبودان میلو شویچ» دیکتاتور یوگوسلاوی حمایت میکرد. اکنون نیز در حالیکه آمریکا صرفا حمایت لفظی از عراق میکند، ایران وارد عمل شده و به وسیله داوطلبانی از نیروهای عراقی و پیشمرگه توانسته بسیاری از شهرها را از دست داعش بازپس گیرد؛ در حالی که هواپیماهای ائتلاف هیچ کاری بر روی زمین انجام نمیدهند، نقش کارشناسان و افسران ایرانی در عراق بسیار عالی است.
به گزارش این پایگاه تحلیلی آمریکایی، حزبالله لبنان نیز در آموزش این گروههای مقاومت شیعی در عراق سهم بالایی دارد. یک منبع نظامی در عراق به المانیتور میگوید، دهها کارشناس چریکی حزبالله به عراق آمدهاند تا تاکتیکهای جنگ با داعش را آموزش دهند، هیچ کسی همچون آنها نوع جنگیدن با داعش را نمیدانند.
کد خبر: ۵۰۴۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۸
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
به زبان آوردن جمله ای نا امید کننده، ذهن کودک را مدت ها درگیر کرده و او را سرخورده می کند. به زبان آوردن واژگان آزار دهنده هرگز از ذهن پاک نمی شوند و جبران آن دشوار است. والدین باید مراقب گفتار، رفتار و ارتباط شان با فرزندان باشند. آنها باید در انتخاب کلمات و نحوه بیان دقت کنند و بدانند حرف هایشان بر فرزندان تاثیر می گذارد.
اهمیت نمی دهم
به گزارش گروه سلامت و بهداشت قدس آنلاین، بچه ها دوست دارند جزییات مکالمات و گفت و گوهایی را که حین بازی با دوستان داشته اند بازگو کنند، اما والدین حوصله ندارند و جملات " برام مهم نیست " یا " به من چه مربوط؟ " را به زبان می آورند. به زبان آوردن این جملات، سبب می شود کودک حرف هایش را قطع کند. اکثر والدینی که فرزندان جوان دارند از سکوت فرزندان شان شاکی هستند، اما نحوه برخورد و ارتباط شان با آنها را در کودکی فراموش کرده اند. در کودکی، به حرف های آنها گوش کرده و شنونده خوبی بوده اید. زمانی که وقت کافی برای شنیدن حرف هایشان ندارید به آنها بگویید الان نمی توانید روی حرف هایش تمرکز کنید. می توانید زمانی را تعیین کنید که حرف هایش را با شما در میان بگذارد. بچه ها نیاز دارند با والدینشان صحبت کنند پس سعی کنید این فرصت را برای آنها ایجاد کنید.
مطابق سنت رفتار کن
دخترتان هفت ساله است اما فکر می کنید رفتارهایش مانند دختری سه ساله است؟ روان شناسان کودک معتقدند، والدین با این عکس العمل تلاش می کنند وضعیت نا امید کننده شان را کنترل کنند. بچه ممکن است مطابق سن اش رفتار کند ولی والدین با گفتن این جمله می خواهند احساس بهتری داشته باشند. بچه هایی که انتقاد والدین را می شنوند سعی می کنند با کارهای غیر عادی توجه آنها را جلب کنند. وقتی عصبی می شوید آرام و بی حرکت بایستید. این کار سبب می شود آدرنالین بدن تان پایین بیاید و به جای اینکه قسمت هیجانی مغز عمل کند قسمت منطقی و عقلانی به کار بیفتد.
عذرخواهی کن
فرزندتان اسباب بازی همبازی اش را برداشته و او را ناراحت کرده است. به جای آن که از او بخواهید عذرخواهی کند به او یاد دهید با محبت و دلسوز باش. مجبور کردن کودک برای عذرخواهی کاری عبث است، اما اجتماعی با محبت بودن چیزی است که او باید بیاموزد. به جای فرزندتان شما عذرخواهی کنید تا او یاد بگیرد در چنین مواقعی چه باید کند.
نفهمیدی؟
چند بار تلاش کرده اید به فرزندتان جدول ضرب یا پرتاب کردن توپ را یاد بدهید؟ وقتی می بینید یاد نگرفته نگویید " نفهمیدی؟ ". به زبان آوردن این کلمه نوعی قضاوت عجولانه است و سبب سرخوردگی کودک می شود. به جای به زبان آوردن این کلمه، استراحت کنید و دوباره آموزش قدم به قدم را آغاز کنید.
تنهایت می گذارم
تصور کنید به محوطه بازی یا پارک رفته اید و بعد از یک ساعت مجبورید آنجا را ترک کنید، اما فرزندتان نمی آید؛ هرگز نگویید:" من رفتم تو اینجا تنها بمان." بچه حرف های تان را جدی می گیرد و می ترسد، اما وقتی می بیند تهدیدتان دروغ است چه می کند؟ شما دوست دارید فرزندتان حرف های شما را با جان و دل بپذیرد، پس به او دروغ نگویید و از تهدیدهای تو خالی استفاده نکنید.
کد خبر: ۵۰۱۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۷
با تمدید مذاکرات مخالف نیستیم/ اگر مذاکرات به نتیجه نرسد آمریکا بیش از همه ضرر میکند/ چه توافق بشود و چه نشود، اسرائیل روز بروز ناامنتر خواهد شد
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلام صبح روز (پنجشنبه) در دیدار اعضای مجمع عالی بسیج و نمایندگان اقشار مختلف بسیج، احساس مسئولیت انسانی و الهی و بصیرت را دو پایه اصلی تفکر منطقی بسیج دانستند و ضمن تحسین تلاش، جدیت و ایستادگی هیأت مذاکره کننده ایرانی، به بی نیازی ملت ایران به جلب اعتماد امریکا اشاره کردند و افزودند: به همان دلیلی که با اصل مذاکرات مخالف نبودیم با تمدید مذاکرات هم مخالف نیستیم البته هر قرار عادلانه و عاقلانه را قبول می کنیم اما می دانیم که این دولت امریکا است که نیازمند توافق است و از هرگونه عدم توافق ضرر خواهد کرد و اگر این مذاکرات در نهایت نیز به نتیجه نرسد، جمهوری اسلامی ایران ضرر نخواهد کرد.
رهبر انقلاب اسلامی، همراه شدن فکر و علم و منطق را با عشق و انگیزه های درونی، رمز حضور موفق بسیج در میدان های متنوع و گسترده عمل خواندند و افزودند: اولین و اصلی ترین پایه تفکر بسیجی که برگرفته از مبانی مستحکم دینی است، احساس مسئولیت انسانی و الهی در قبال خود و خانواده و جامعه و بشریت است.
ایشان افزودند: دومین پایه تفکر بسیجی که تکمیل کننده پایه اول و شرط لازم آن است، بصیرت و روشن بینی به معنای شناخت زمان و اولویت ها، شناخت دوست و دشمن و شناخت ابزار مقابله با دشمن، است.
رهبر انقلاب اسلامی، نبود بصیرت را زمینه ساز گرفتار شدن در شبهات، نادانی ها و کج فهمی ها دانستند و خاطرنشان کردند: کسانی که بصیرت ندارند، همانند بیچارگانی که در فتنه 88 گرفتار شدند، در فضایی غبارآلود حرکت و عمل می کنند و به همین علت چه بسا به دشمن کمک کنند و دوست را هدف حمله قرار دهند.
حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید براینکه احساس مسئولیت بدون داشتن بصیرت، بسیار خطرناک است، گفتند: برخی افراد، در دوران مبارزات قبل از انقلاب، و در سه دهه اخیر با احساس مسئولیت اما بدون بصیرت اقداماتی کردند که در نهایت به ضرر نهضت امام و انقلاب و کشور تمام شد.
ایشان با اشاره به تأکید های مکرر خود در جریان فتنه سال 88 بر موضوع بصیرت، گفتند: در همان ایام برخی از تکرار موضوع بصیرت، ناراحت شدند اما من باز هم بر بصیرت تأکید می کنم، زیرا هرچه انگیزه و مسئولیت انسان بیشتر باشد ولی بصیرت نباشد، خطر بیشتر است و به این چنین فردی هیچ اطمینانی نیست.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به تیزبینی و روشن بینی امام (ره) که در مقاطع مختلف همه مسائل مورد نیاز را بیان و جهت گیری ها را مشخص می کرد، گفتند: امام بزرگوار (ره) هم فرمان تشکیل بسیج را صادر کرد و هم جهت گیری و هدف اصلی را نشان داد و گفت: «هرچه فریاد دارید بر سر امریکا بکشید».
ایشان با اشاره به سخن معروف امام (ره) که فرمود «حفظ نظام از اوجب واجبات است» افزودند: افرادی که سخنان امام (ره) را درک نکردند، در برخی مقاطع خطاهایی فاحش مرتکب شدند.
حضرت آیت الله خامنه ای در جمع بندی این بخش از سخنان خود افزودند: حتی برای یک لحظه هم نباید از «احساس مسئولیت» به عنوان پایه اصلی تفکر بسیجی و «بصیرت» به عنوان شرط لازم آن، غفلت کرد.
ایشان با تأکید بر اینکه با چنین نگاهی می توان تعریف دقیق از «بسیجی» ارائه کرد، افزودند: هر فردی که با احساس مسئولیت و بصیرت مشغول فعالیت است، هر جا باشد بسیجی است، بنابراین اکثریت قاطع ملت ایران بسیجی هستند.
رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: البته قرارگاه اصلی این دایره عظیم، نیروی مقاومت بسیج است که باید الهام بخش نظم و تعلیم و تربیت، و حضور و حرکت باشد.
حضرت آیت الله خامنه ای عرصه فعالیت بسیج را نامحدود و بی پایان خواندند و افزودند: عرصه های دفاع، سازندگی، سیاست، اقتصاد، هنر، علم و فناوری، تشکل های مذهبی، و در واقع همه عرصه ها، میدان حضور بسیج است.
ایشان با تأکید بر اینکه در همه این عرصه ها الگوهای برجسته و شاخصی وجود دارد افزودند: این نخبگان در عرصه علم و تحقیق بسیجی وار فعالیت کردند از جمله اینکه آن زمانی که دشمن با خباثت تمام تلاش کرد تا تمام درها را به روی ملت ایران ببندد و مانع از دستیابی بیماران به رادیو داروها شود، شهید شهریاری و همکاران وی با تلاشی بسیجی، توانستند اورانیوم غنی شده بیست درصد و صفحه سوخت را تولید کنند.
حضرت آیت الله خامنه ای به نکته مهم دیگر اشاره کردند و افزودند: این تفکر بسیجی که پایه گذار آن امام بزرگوار (ره) بود، اکنون صادر شده و همچون عطر گل های بهاری است که کسی نمی تواند جلوی آنرا بگیرد.
ایشان افزودند: نسیم روح افزا و روانبخش تفکر بسیجی را اکنون در عراق، سوریه، لبنان، و غزه شاهد هستیم و به لطف خداوند در آینده نه چندان دور، در قدس شریف و برای نجات مسجدالاقصی هم شاهد آن خواهیم بود.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: براساس همین واقعیت ها و به برکت تفکر بسیجی، جمهوری اسلامی ایران شکست ناپذیر است.حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: بسیجی بودن اکثریت قاطع ملت ایران، دلیل شکست ناپذیری نظام اسلامی است اما این به معنای غفلت از امتحان ها و جهت گیری حرکت نیست.
ایشان تأکید کردند: جهت گیری اصلی حرکت نظام اسلامی، مقابله با استکبار و دولت استکباری امریکا است و نباید در این جهت گیری سستی و یا اشتباهی بوجود آید البته ما با ملت یا کشور امریکا مشکلی نداریم، بلکه مشکل ما زورگویی و زیاده خواهی دولت امریکاست.
رهبر انقلاب اسلامی درباره تمدید مذاکرات با پنج به علاوه یک افزودند: به همان دلیلی که با اصل مذاکره مخالفت نکردیم، با تمدید هم مخالف نیستیم اما باید به چند نکته نیز توجه کرد.
ایشان هیأت مذاکره کننده ایران را پرتلاش، جدی، دلسوز، مستحکم و منطقی خواندند و افزودند: هیأت ایرانی حقاً و انصافاً در مقابل حرف زور ایستادگی می کند و بر خلاف طرف مقابل، حرفش را هر روز عوض نمی کند.
رهبر انقلاب با اشاره به برخورد های دو گانه امریکایی ها افزودند: آنها در مجالس خصوصی و در نامه پراکنی یک جور حرف می زنند و در سخنان عمومی یک جور دیگر!
حضرت آیت الله خامنه ای، با یادآوری عقبه های مختلف «دیپلماتیک، سیاسی و رسانه ای طرفهای مقابلِ ایران» گفتند پشت سر هر کدام از مذاکره کنندگانِ با ما یک لشکر قرار دارد و در میان آنها، امریکا از همه بداخلاق تر و انگلیسی ها از همه موذی ترند.ایشان افزودند: هم ملت ایران و هم طرفهای مذاکره کننده بدانند که اگر مذاکرات به نتیجه نرسد آنکه بیش از همه ضرر می کند امریکایی ها هستند نه ما.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: با قاطعیت و استدلال محکم معتقدیم که قصد واقعی استکبار، جلوگیری از رشد و عزت و اقتدار روزافزون ملت ایران است.
ایشان، مسئله هسته ای را فقط یک بهانه خواندند و افزودند: البته آنها بهانه های دیگری هم دارند اما هدف واقعیِ تحریم و فشار اقتصادی به عنوان عاملی مهم، متوقف کردن پیشرفت ایران است.
ایشان اذعان رسانه های غربی به کاهش محبوبیت رئیس جمهور امریکا، میزان بسیار پایین شرکت کنندگان در انتخابات اخیر امریکا و حوادث فرگوسن را از جمله نشانه های متعدد شکاف عمیق ملت و دولت امریکا برشمردند و در تبیین نیاز دولت امریکا به مذاکرات هسته ای خاطرنشان کردند: مقامات امریکایی با توجه به همین مشکلات روز افزون، نیاز به یک موفقیت و پیروزی بزرگ دارند.
رهبر انقلاب افزودند: اما برخلاف امریکا، اگر مذاکرات به توافق نرسد برای ما آسمان به زمین نمی آید چون راه حلی داریم به نام اقتصاد مقاومتی.
ایشان اقتصاد مقاومتی را در کوتاه مدت باعث کاهش ضربات دشمن برشمردند و افزودند: همانگونه که صاحبنظران نیز معتقدند این نگاه در میان مدت و بلند مدت به حرکت عظیم ملت ایران، اوج خواهد داد.
رهبر انقلاب با انتقاد از سخنان برخی مقامات امریکا بعد از تمدید مذاکرات افزودند: آنها می گویند ایران باید اعتماد جامعه جهانی را جلب کند که در این حرف دو نکته ی کاملاً غلط وجود دارد.
ایشان افزودند:اولین نکته این است که این چند کشور معدود، نام خودشان را جامعه جهانی گذاشته اند و برای اثبات این حرف حدود 150 کشور عضو غیرمتعهدها و میلیاردها نفر از جامعه بشری را عملاً از جامعه جهانی حذف می کنند.
رهبر انقلاب تأکید کردند: نکته دوم این است که ما اصلاً به اعتماد کردن امریکا هیچ احتیاجی نداریم و نمی خواهیم اعتماد او را جلب کنیم چرا که برای ما اهمیتی ندارد.
حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: اینها مستکبرند و ما آبمان با مستکبران در یک جوی نمی رود.
ایشان با اشاره به یک نکته دیگر از سخنان مقامات امریکایی درباره ضرورت حفظ امنیت اسرائیل در سایه مذاکرات هسته ای تأکید کردند: این را بدانید که چه توافق هسته ای بشود و چه نشود، اسرائیل روز بروز ناامن تر خواهد شد.
رهبر انقلاب در همین زمینه افزودند: البته مقامات امریکایی حتی در همین حرفشان نیز صادق نیستند چرا که دولت مردان امریکا در واقع دنبال منافع و امنیت فردی خودشان هستند نه امنیت اسرائیل.
ایشان در تشریح این نکته افزودند: هدف اصلی مقامات امریکایی، راضی نگاه داشتن شبکه جهانی سرمایه داران صهیونیست است چرا که این شبکه هم به آنها رشوه و پول و مقام می دهد هم در صورت مخالفت، آنها را تهدید، رسوا و یا حتی ترور می کنند.
ایشان با اشاره به صداقت مسئولان ایرانی با ملت، ایستادگی ملی ایرانیان را در مقابل حرف زور خاطرنشان کردند و افزودند: اگر در مذاکرات حرف منطقی زده، و قرارهای عادلانه و عاقلانه گذاشته شود قبول می کنیم اما ایران، از صدر تا ذیل از آحاد مردمش تا همه مسئولانش در مقابل زیاده خواهی می ایستند.
رهبر انقلاب در پایان سخنانشان چند نکته را خطاب به بسیجیان بیان کردند.
توصیه به حلم و بردباری، صدق و صفا و پاکدامنی، شجاعت و فداکاری، دوری از تکبر، جلوگیری از «سایش اعتقادی، ایمانی و عملی در مواجهه با وسوسه های مختلف»، توجه به ساماندهی همه اقشار در بسیج، و ضرورت ارتباط این اقشار از جمله این نکات و توصیه ها بود.
رهبر انقلاب کمک دولت به رشد و گسترش بسیج را ضروری خواندند و افزودند: پایه اقتصادی مقاومتی تقویت تولید داخلی است که مسئولان دولتی در این زمینه از بسیج کمک بگیرند.
پيش از بيانات رهبر معظم انقلاب سردار سرلشکر محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، بر آمادگی بسیج برای ایفای وظایف و مسئولیتها تاکید و خاطرنشان کرد: مجموعه عظیم بسیج در مسیر نوسازی خویش و به منظور ترویج و استحکام بخشی به تفکر انقلاب اسلامی در جامعه سازماندهی جدیدی را برای گسترش ظرفیت نخبگان جامعه تعریف کرده که عالی ترین سطح آن مجمع عالی بسیج است.
همچنين سردار سرتيپ محمدرضا نقدی رئيس سازمان بسيج مستضعفين نيز در سخنانی با اشاره به تشکیل مجمع عالی اقشار بسیج مستضعفین گفت: این مجمع تلاش می کند با تبیین مواضع و ایجاد وحدت نظر، راههای پیشرفت سریعتر انقلاب اسلامی را هموار سازد.
کد خبر: ۵۰۱۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۷
وی افزود: سران فتنه بعد از 25 خرداد 88 نیز با حمایت بی بی سی و فیس بوک و توئیتر ، اردوکشی خیابانی خود را ادامه دادند تا جایی که کار به سر دادن شعار 'نه غزه ، نه لبنان' در روز قدس ، پاره کردن عکس امام (ره) و آتش زدن عزاخانه امام حسین(ع) کشیده شد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:امام جمعه مشهد: خبرگان ناظر بر عملکرد رهبری نیستند/ موسوی و کروبی کنار دریا و ییلاقشان برقرار استامام جمعه مشهد گفت: خبرگان، ناظر بر عملکرد رهبری نیستند چون رهبر ولی همه است و خبرگان نمی توانند بر عملکرد ولی خود نظارت کنند.
به گزارش ایرنا، آیت الله سید احمد علم الهدی شامگاه چهارشنبه در جلسه تفسیر هفتگی قرآن خود در محل مهدیه مشهد در پاسخ به پرسشهای حاضران درباره سخنان اخیر یکی از نمایندگان تهران در دانشگاه فردوسی مشهد افزود: رهبری ولی است و خبرگان مُوَلّی علیه هستند و وقتی او ولی من است چه طور بر عملکردش نظارت کنم؟
عضو مجلس خبرگان رهبری گفت: نظارت خبرگان بر بقای شرایط رهبری است، نه نظارت بر عملکرد رهبر و خبرگان بر دفتر رهبری و دستگاههای زیر نظر ایشان نظارتی ندارند.
علم الهدی تصریح کرد: افرادی که چنین مسایلی را مطرح می کنند فقه بلد نیستند و نمی دانند که مسایل دموکراسی لیبرال یک چیز است و اسلام موضوعی دیگر است .
امام جمعه مشهد با اشاره به مخالفت برخی افراد با ادامه حصر سران فتنه گفت: دادستان بر اساس مصالح سیاسی حکم به بازداشت این افراد داده است، چون آقایانی که از دفاع از اینها دم می زنند به قضاوت دستگاه قضا راضی نخواهند شد.
آیت الله علم الهدی به وقایع پس از انتخابات سال 88 اشاره و تاکید کرد: بررسی ادعای تقلب در انتخابات در نظام جمهوری اسلامی راهکار دارد و آن ارجاع ادعا به شورای نگهبان است .
وی افزود: در انتخابات 88 نیز به مدعیان تقلب در انتخابات گفته شد که از طریق راهکار قانونی ، اعتراض خود را پیگیری کنند اما آنها قبول نکردند و از نظام تقاضای ابطال انتخابات داشتند.
امام جمعه مشهد این تقاضا را زیاده خواهی در حقوق دانست و تصریح کرد: زیاده خواهی در حقوق ، 'بغی' است و حکم 'باغی' حکم محارب است.
آیت الله علم الهدی گفت: در 25 خرداد 88 پس از راهپیمایی معترضان به نتایج انتخابات حدود 23 تن کشته شدند و چون مباشر این قتل ها معلوم نشد، پس مسبب قتل در حکم قاتل است و مسبب قتل کسی است که اعلامیه داده و به راهپیمایی غیرقانونی دعوت کرده است .
وی افزود: سران فتنه بعد از 25 خرداد 88 نیز با حمایت بی بی سی و فیس بوک و توئیتر ، اردوکشی خیابانی خود را ادامه دادند تا جایی که کار به سر دادن شعار 'نه غزه ، نه لبنان' در روز قدس ، پاره کردن عکس امام (ره) و آتش زدن عزاخانه امام حسین(ع) کشیده شد.
عضو مجلس خبرگان رهبری ادامه داد: موسوی هیچگاه نگفت که این کارها به من مربوط نیست، لذا او متهم است و دادستان طبق قانون حق دارد که او را بازداشت کند و هیچ قانونی در کشور دادستان را در تعیین زمان بازداشت محدود نکرده که متهم را یک روز یا دو روز یا یکسال نگه دارد.
آیت الله علم الهدی تاکید کرد: دادستان به جای آنکه این افراد را در زندان نگهداری کند، حکم به نگهداری آنها در منزلشان داده و این افراد کنار دریا و ییلاق تابستانشان برقرار است، با محافظ می آیند و با محافظ می روند و رهبری در این حکم هیچ دخالتی ندارد و آن را به قانون واگذار کرده است.
امام جمعه مشهد گفت: ما قائل به معصومیت ولی فقیه نیستیم، اما حق نداریم هر تصمیم ایشان را که درست نمی دانیم بگوئیم اشتباه است، چون ولی فقیه، حکیم، حافظ الدینه و مخالف لهواه و مطیع الامر مولاه است و همه جوانب امور را در تصمیم گیری رعایت می کند و مشورت می گیرد.
آیت الله علم الهدی افزود: ولی فقیه موید از جانب امام زمان (عج) است و آیا امام زمان(عج) ، جامعه اسلامی را تحویل آقایی می دهند که بعد یک 'ابوالیلغوزی' از گوشه ای بیاید و بگوید او اشتباه می کند؟
وی با بیان اینکه امام خمینی(ره) ولایت فقیه را همان ولایت رسول الله می دانند گفت: از این رو مقابله با ولی فقیه و رویارویی با او، مبارزه و رویارویی با شخص پیغمبر است، حتی اگر برخورد کننده مسلمان و شیعه و معتقد به وحی و امامت و نبوت باشد.
امام جمعه مشهد افزود: دشمنان به این نتیجه رسیده اند که انقلاب و نظام را تا زمانی که ولایت هست نمی توانند از بین ببرند و راه از بین بردن ولایت استفاده از جریانهای داخلی است.
آیت الله علم الهدی در عین حال تاکید کرد: برخورد فیزیکی و اجرایی با طرفداران فتنه درست نیست و وظیفه ما این است که برخورد فکری و منطقی داشته باشیم و موقعیت فکری و بینشی خود را نشان دهیم، اما اگر کسانی توطئه کنند باید با آنها برخورد کرد.
منبع: ایرنا
کد خبر: ۵۰۱۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۷
خطیب نماز جمعه تهران با انتقاد از واگذاری پستهای کلیدی به مهرههای فتنه ۸۸، گفت: دولت افراد افراطی را جذب نکند و افراد معتدل و بچه بسیجیها با تفکر بسیجی را طرد نکند
کد خبر: ۴۹۴۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۳۰
یافته های تازه نشان می دهند نوشیدن چای می تواند اندازه دور کمر را کاهش دهد.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :، محققان هلندی پس از مطالعه و تجزیه و تحلیل آثار انواع چای - سبز، سفید و چای اولانگ - بر روی وزن بدن، اعلام کردند، کافئین و ترکیب های طبیعی موجود در چای به مصرف انرژی و افزایش تجزیه چربی بدن کمک می کند.
دکتر جفری بلومبرگ، پزشک و استاد علم تغذیه و مدیر مرکز تحقیقات انسانی دانشگاه تافتس گفت:" نتایج بررسی های مختلف دانشمندان نشان داده، نوشیدنی های خاص مانند چای می توانند باکتری های مفید روده را تقویت کنند.
او افزود:" نوشیدن یکی دو فنجان چای مورد علاقه تان در روز سبب بهبود خلق و خو، افزایش تمرکز و کاهش خطر ابتلا به بیماری های مختلف - سرطان، پوکی استخوان، فشار خون بالا و دیابت - می شود. "
البته باید به خاطر داشته باشید، نوشیدن چای به همراه ورزش و پیروی کردن از رژیم غذایی سالم سبب کاهش وزن و حفظ تندرستی می شود.
قدس انلاین
کد خبر: ۴۸۶۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۲۰
در پی اتمام دو دوره ریاست عزتالله ضرغامی بر سازمان صداوسیما، آیتالله جنتی در نامهای از وی تقدیر و تشکر کرد.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :آیتالله جنتی نماینده ولیفقیه و رئیس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی در پی اتمام دو دوره ریاست عزتالله ضرغامی بر سازمان صداوسیما در نامهای ضمن تقدیر و تشکر فراوان، از ایجاد زمینههای اطمینانخاطر خدمتگزاران به نظام م قدس جمهوری اسلامی ایران در آن سازمان، انتصاب مسئولیت جدید وی از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی را به عنوان عضو شورای انقلاب فرهنگی و شورای عالی فضای مجازی تبریک گفت. متن نامه آیتالله جنتی به شرح زیر است: جناب آقای مهندس سید عزتالله ضرغامی عضو محترم شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی فضای مجازی سلام علیکم انتصاب شایسته حضرتعالی توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت آیتالله العظمی خامنهای (مدظلهالعالی) به سمت «عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی فضای مجازی» جمهوری اسلامی ایران را که بیانگر تجربیات گرانقدر و شایستگیهای فراوان شما در عرصه خدمت به نظام م قدس جمهوری اسلامی میباشد، تبریک میگویم. دوران تصدی جنابعالی را در سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران قطعه ای ستودنی در تعالی آن سازمان و رشد جامعه در زمینههای انقلابی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بود. صداوسیما در این مدت نقش مؤثری در به صحنه آوردن مردم شریف در ایامالله 22 بهمن و 9 دی و روز قدس و موارد مشابه دیگر داشت که قابل تقدیر است. لازم میدانم از معاضدت مستمرتان با نهاد شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی در زمان ریاست سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران که همواره موجبات دلگرمی و اطمینانخاطر خدمتگزاران به نظام م قدس جمهوری اسلامی ایران را در این نهاد فراهم میکرد تشکر نمایم. امید است در مسئولیتهای جدید توفیقات روز افزونی نصیبتان گردد.
کد خبر: ۴۸۶۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۲۰
این سازمان در حال حاضر آموزش هایی را به اعضای خود داده است و زمان زیادی است که به عنوان یک سازمان مستقل در سوریه مشغول به خدمت گیری نیرو می باشد و این سازمان می تواند حتی بعد از سرنگونی رژیم بشار اسد نیز به کار خود ادامه دهد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :بخش انگلیسی پایگاه اطلاع رسانی شبکه العربیه (alarabiya) در نوشتاری با عنوان "ایران، حزب الله جدیدی را در سوریه تاسیس کرد" نوشت: «ایران در تلاش است تا شبه نظامیان شیعه در سوریه را متحد کند و آنها را زیر نظر سازمانی در آورد.
هدف ایران ایجاد یک بخش نظامی قدرتمند بوسیله نیروهای شیعه است تا در کنار ارتش بشار اسد شروع به فعالیت کنند.»
العربیه در این گزارش آورده است: «این سازمان جدید که به شدت مانند سازمان پیشرفته حزب الله لبنان خواهد بود، ایرانی ها، افغان ها و عراقی های شیعه را دور هم جمع کرده است و "قاسم سلیمانی" فرماندهی اصلی را به عهده دارد.
این ارتش که شباهت زیاد به حزب الله لبنان دارد، به شدت در تلاش است تا عضوهای بیشتری را در سوریه به خدمت گیرد.»
این وب سایت در ادامه افزوده است: «این سازمان در حال حاضر آموزش هایی را به اعضای خود داده و زمان زیادی است که به عنوان یک سازمان مستقل در سوریه مشغول به خدمت گیری نیرو است.
طبق برآوردها شاکله این سازمان بطوری ایجاد شده است که حتی بعد از سقوط احتمالی حکومت بشار اسد نیز به کار خود ادامه دهد.»
العربیه با بیان اینکه "این حرکت ایران با به خدمت گرفتن جوانان سوری توسط ارتش سوریه همزمان شده است" به نقل از یک فرمانده اردنی گزارش می دهد که: «"فایز الدویری" فرمانده اردنی اخیرا اعلام کرده است که قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس ایران پشت این جریان است.
این فرمانده اردنی در ادامه می گوید: "تصمیم گیرنده در سوریه، ژنرال سلیمانی است و این ایده وی بوده است که نیروهایی از ایران به سوریه اعزام شوند.
وی در ادامه به برنامه های قاسم سلیمانی در آموزش نیروهای عراقی و شبه نظامیان شیعه می پردازد و می گوید: "این نیروها آماده اند تا در جنگ شهری سوریه نیز شرکت کنند."»
العربیه در پایان می افزاید: «تهران به عنوان حامی بلند مدت سوریه می تواند با این سازمان جدید خود در این کشور، حمایت های جدیدی را از بشار اسد بوجود آورد. ایران جنگ سوریه را به عنوان یک بحران برای نفوذ ژئوپولوتیکی خود تلقی کرده و این جنگ را جنگ خود با آمریکا و غرب می داند.
از سوی دیگر سوریه نیز به پل استراتژیکی مهمی بین ایران و حزب الله تبدیل شده است.»
جام نیوز/
کد خبر: ۴۸۳۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۱۵
یک فلسطینی در عملیات شهادت طلبانه جدیدی در قدس ؛ با خودروی خود چند صهیونیست را در محله شیخ الجراح شهر بیت الم قدس زیر گرفت. سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :به گزارش سرویس بینالملل باشگاه خبرنگاران؛ شبکه تلویزیونی العربیه لحظاتی پیش در خبر فوری گزارش داد: یک فلسطینی با خودروی خود ده اسرائیلی را در محله شیخ الجراح شهر بیت الم قدس زیر گرفت و آنها را زخمی کرد.این فلسطیتی "ابراهیم العکاری" برادر شهید "موسی العکاری" است. وی پیشتر در اسارت یک سرباز صهیونیست در دهه 90 نیز شرکت داشت. ابراهیم العکاریدر همین حال کانال دهم تلویزیون رژیم صهیونیستی اعلام کرد عامل حمله در محله شیخ جراح بیت الم قدس ، پس از زیر گرفتن چند اسرائیلی از خودروی خود پیاده شد و با میله آهنی به دو شهرک نشین حمله کرد. در این عملیات دو تن به هلاکت رسیده و 14تن مجروح شدند که پنج تن از زخمیها، نظامیان صهیونیست هستند. العربیه همچنین اعلام کرد نظامیان اسرائیلی با تیراندازی به سوی راننده، او را به شهادت رساندند.
کد خبر: ۴۸۳۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۱۵
قافله عزاداری مجموعه های فرهنگی شهر اصفهان در روز تاسوعا برگزار می گردد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
به گزارش رویش نیوز، مجموعه های فرهنگی شهر اصفهان مانند سال های گذشته قافله عزاداری خود را در روز تاسوعای حسینی به راه خواهند انداخت.
این برنامه به منظور عرض ادب و ارادت و بزرگداشت مقام حضرت عباس علیه السلام، هم گرائی و هم دلی بین مراکز فرهنگی شهر اصفهان و عرض و ادب و احترام خدمت جانبازان هشت سال دفاع م قدس برگزار خواهد شد.
طبق این گزارش مجموعه های فرهنگی شهید بهشتی، شهید مدرس، شهید مفتح، عترت، پانزده خرداد، مسجد الامام، عاشورائیان، نورباران، اژه ای، دارالولایه، باران، قدس و فانوس مجریان برگزاری این قافله خواهند بود.
پس از اینکه قافله های عزاداری مراکز مختلف در میدان انقلاب گرد هم آمدند، این قافله ساعت 10 صبح تاسوعای حسینی ( دوشنبه، 12 آبان ماه) با شعار یا نافذ البصیره، از میدان انقلاب به سمت بنیاد جانبازان هشت سال دفاع م قدس حرکت خواهد کرد.
گفتني است حجت الاسلام و المسلمین سالک و حجت الاسلام و المسلمین آقا تهرانی خطیبان و سید رضا نریمانی مداح این قافله خواهند بود.
خادم الحسین، مرحوم محمدرضا کمیلی مسئولیت این قافله در سال های پیشین را به عهده داشت. بزرگ مردی که امسال در بین ما نیست.
کد خبر: ۴۷۹۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۰۹
هركاري كه براي انسان ضرر داشته يا باعث وهن دين و مذهب گردد حرام است و مؤمنين بايد از آن اجتناب كنند قمهزني علاوه بر اينكه از عرفي از مظاهر حزن و اندوه محسوب نميشود و سابقهاي در عصر ائمه، عليهمالسلام، و زمانهاي بعد از آن ندارد و تأييدي هم به شكل خاص يا عام از معصوم، علیهالسلام، در مورد آن نرسيده است. در زمان حاضر موجب وهن و بد نام شدن مذهب ميشوددر هيچ حالت جايز نيست
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
رویش نیوز- حجت الاسلام مهدی مسائلی: مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای هم در غالب فتوای فقهی و هم در غالب حکم حکومتی بیاناتی را در مورد قمهزنی دارند. توضیح بیشتر آنکه فتوا و استنباط فقهیِ مقام معظم رهبری در مورد قمهزنی مبنی بر حرمت آن در هر زمان و هر مکانی است و از این جهت مقلِّدین ایشان باید از انجام آن حتی به صورت پنهانی خودداری کنند، ایشان دراینباره میفرمایند:«هركاري كه براي انسان ضرر داشته يا باعث وهن دين و مذهب گردد حرام است و مؤمنين بايد از آن اجتناب كنند قمهزني علاوه بر اينكه از عرفي از مظاهر حزن و اندوه محسوب نميشود و سابقهاي در عصر ائمه، عليهمالسلام، و زمانهاي بعد از آن ندارد و تأييدي هم به شكل خاص يا عام از معصوم، علیهالسلام، در مورد آن نرسيده است. در زمان حاضر موجب وهن و بد نام شدن مذهب ميشوددر هيچ حالت جايز نيست»( اجوبة الاستفتائات، ترجمه فارسي، ص326.) اما افزون بر این فتوا، ایشان در بیاناتی دیگر حكم به ممنوعیت قمهزدنِ علنى و آشکار نمودهاند. ایشان در قسمتي از جواب نامه امام جمعه اردبيل مبنى بر اعلام تبعيت مردم اردبيل از نصايح و رهنمودهاى رهبر انقلاب در مسأله عزادارى فرمودند: «امروز اين ضرر بسيار بزرگ و شكننده است؛ و لذا قمهزدن علنى و همراه با تظاهر، حرام و ممنوع است.»alt
بايد توجه داشت كه در مواردي كه مرجعی به موردي حكم كند براي كلية مكلّفين حتي كساني كه از ايشان تقليد نميكنند واجب است كه آن را اطاعت كنند و حتی در صورتي هم كه فتواي مرجع تقليد دیگری با آن حكم خلاف يكديگر باشد، به يقين حكم بر فتوا مقدّم بوده و مخالفت با آن حرام ميباشد. آيت الله سيد محمد كاظم يزدي در كتاب «عروة الوثقي» مينويسد: «حكم الحاكم الجامع للشرائط لا يجوز نقضه و لو لمجتهد آخر... ؛ يعني اگر حاكم با فرض دارا بودن شرائط شرعي حكمي صادر كند هيچ كس حق نقض و مخالفت با آن را ندارد، حتي اگر مجتهد ديگري باشد...» اين مسئله فتواي جميع فقها است. بر اين اساس، وقتي ميرزاي شيرازي- قدس سرّه- فرمود: «اليوم استعمال تنباكو حرام است»، اجرای آن حكم بر همگان واجب بود، حتي بر خودش و نقض آن حكم حرام بود، حتي بر خودش.
پس اگر حتی مرجعِ تقلید کسی اجازة انجامِ قمه زنی را نیز داده باشد، واجب است چنین کسی از انجامِ علنی و آشکار قمهزنی خودداری کند، زیرا رهبری در این باره حکم به ممنوعیت آن نمودهاند.
البته ممکن است عدهای از روی لجاجت و یا غرض ورزی اظهار کنند که عنوان ولایت فقیه را اصلا قبول ندارند، اما به هر حال قمهزنی علنی در نظام جمهوری اسلامی ایران ممنوع است و انجام علنی آن نوعی تخطی از قوانین و مقررات اجتماعی کشور است، بیشک در هر کشوری قوانین اجتماعی وجود دارد که هرکس و با هراعتقادی باید به آنها احترام بگذارد، در غیر این صورت هرج و مرج بر جامعه مستولی خواهد شد.
باز در این میان بعضی از دوستان نیز میخواهند درباره حکم رهبری تشکیک نمایند و با فتوا و نظر شخصی خواندن فرمایشات رهبری، به اصطلاح در این موضوع میانداری کنند. اما این عزیزان باید توجه داشته باشند که بعضی از فرمایشات رهبری نص در حکم بودن آنها دارد و این گونه برداشتها به نوعی اجتهاد در مقابل نص است. زیرا اگر رهبری تنها با تعبیر «حرام» از قمهزنی یاد میکردند جایی برای این استنباط آنها بود؛ ولی هنگامی که تعبیر «ممنوع بودن قمهزنی» از سوی ایشان به کار می رود نشان از حکمی عمومی دارد که همة مردم کشور مؤظف به رعایت آن هستند. رهبری انقلاب افزون بر آن که در جواب نامه امام جمعه اردبيل در سال 1373 از این تعبیر استفاده نمودند و فرمودند: «قمهزدن علنى و همراه با تظاهر، حرام و ممنوع است» در سالهای بعد نیز بر این حکم خویش تأکید داشتهاند، چنانچه ایشان در سال 1388 ایشان صریحا فرمودند: «قمه زدن که گفتیم این ممنوع است، نباید این کار انجام بگیرد؛ این، مایهی دراز شدن زبان دشمنان علیه دوستان اهلبیت است.»( بیانات در دیدار با جمعی از طلاب و روحانیون۱۳۸۸/۰۹/۲۲) افزون بر این، فرمایشات رهبری درباره قمهزنی به گونهای است که نشان این سخنان فراتر از یک نصیحت و یا استنباط فقهی شخصی است. چنانچه ایشان صریحا در اینباره میفرمایند: «اين كار را نكنند. بنده راضي نيستم. اگر كسي تظاهر به اين معنا كند كه بخواهد قمه بزند، من قلباً از او ناراضيام.»( بيانات مقام معظم رهبري در آستانه ماه محرّم سال1373)
کد خبر: ۴۷۴۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
مشاور عالی نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در گفتوگویی، آخرین تحولات منطقه و ابعاد مختلف حضور ائتلاف مدعی مبارزه با داعش را مورد بررسی قرار داد.
سردار "یدالله جوانی" در مصاحبه با العالم، درباره عکسی که اخیراً از سرلشکر قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس در کنار تعدادی از نیروهای پیشمرگه در شمال عراق منتشر شده است، گفت: سرلشکر سلیمانی یک چهره شناخته شده جهانی و از یادگاران دوران دفاع م قدس است و سبک فرماندهی ایشان همان سبک فرماندهی در دوران دفاع م قدس است؛ و نگاهی به آن دوران نشان می دهد که فرماندهانی مانند قاسم سلیمانی و شهدایی مانند خرازی و همت و باکری حضور میدانی داشتند، و در عملیات و مواقع منطقه آزادسازی مناطق، در خط مقدم حضور پیدا می کردند.
سردار جوانی تأکید کرد: امروز حمایت ما از مردم کشورهای عراق و سوریه صادقانه است و کسانی که در این عرصه کمک و پشتیبانی می کنند و مشاوره می دهند، به طور طبیعی در صحنه حضور می یابند و این هم به صفا و صداقت و روحیه جهادی و شهادت طلبی آنها بر می گردد که این راه را یک حرکت م قدس می دانند. وی اظهار داشت: ما امروز با توطئهای از جانب آمریکایی ها علیه جهان اسلام و متاسفانه با بهره گیری از برخی ظرفیت های جهان مواجه هستیم.
حمایت عربستان، قطر و ترکیه و رژیم صهیونیستی از داعشسردار جوانی گفت: مقام معظم رهبری، گروه تروریستی - تکفیری داعش و دیگر گروه های تروریستی را فریب خوردگان می دانند؛ با بررسی ساختار داعش متوجه می شویم که سرکردگان این گروه عناصر وابسته بوده و سرویس های (جاسوسی) جهانی پشت سر آنها هستند، و ارتباطات آنها مشهود است؛ ما شاهد حمایت های عربستان، قطر و ترکیه و رژیم صهیونیستی از داعش در سوریه و عراق هستیم.
سردار جوانی افزود: امروزه برخی منابع غربی اطلاعاتی در خصوص ارتباطات رژیم صهیونیستی با گروه های تکفیری - تروریستی از جمله داعش در منطقه جولان فاش کرده اند، به عنوان مثال وقتی ابوبکر بغدادی سرکرده داعش به صراحت اعلام می کند که دشمن ما شیعه است و ما کاری با اسرائیل (رژیم صهیونیستی) نداریم در حقیقت این همان خواسته رژیم صهیونیستی است. لذا این بیانگر آن است که سرکردگان این گروه ها سرسپردگان بیگانگان هستند و متاسفانه آنها از این ظرفیت علیه جهان اسلام استفاده می کنند.
وی خاطرنشان کرد: در سایه چنین وضعیتی نیروهایی که از جمهوری اسلامی به کمک عراقی ها و سوری ها رفته اند، صادقانه به آنها کمک می کنند و به این طریق نماینده گان ملت ایران در کنار برادران سوریه و عراق هستند و از آنها حمایت می کنند تا آنها بتوانند با دشمنان اسلام و فریب خوردگان مبارزه کنند که البته شاهد رقم خوردن پیروزی هایی در این عرصه هستیم، و به اعتقاد خیلی ها اگر بغداد سقوط نکرد به خاطر حضور و کمک جمهوری اسلامی ایران بود.
سردار سلیمانی راه شهادت را انتخاب کرده استجوانی گفت: افرادی چون سردار سلیمانی و دیگران که قدم در این عرصه گذاشته اند در حقیقت این راه را آگاهانه انتخاب کرده اند و می دانند که این مسیر خطرهایی جدی دارد و می تواند به شهادت و ... منجر شود، لذا این صداقت و پایداری علاوه بر ایجاد انگیزه و روحیه باعث ایجاد جبهه ای واحد می شود.
وی درباره تلاش داعش برای تصرف شهر مرزی خانقین و واکنش ایران به این امر نیز گفت: گرچه در حوزه عملیات روانی برخی عناصر داعش بحث تهدید ایران را مطرح می کنند اما عناصر اصلی و سرکردگان و کسانی که در واقع هدایت این جریان را به عهده دارند، خوب می دانند که هرگونه اقدام علیه ایران یا نزدیک شدن به مرز جمهوری اسلامی و یا اقدام در داخل ایران از جانب این گروه ها نوعی خودزنی تلقی می شود؛ ما در زمان هشت سال دفاع م قدس با وجود توان بالای ارتش عراق و حمایت های گسترده منطقه ای و بین المللی که از این ارتش می شد، توانستیم بر آن پیروز شویم.
برخی مناطق داخل عراق را به عنوان خط قرمز اعلام کردیمسردار جوانی ادامه داد: به هر حال جمهوری اسلامی ایران به صراحت موضع خود را اعلام کرده و حتی برخی مناطق در داخل عراق و برخی مناطق کردنشین این کشور را به عنوان خط قرمز خود برشمرده است و خلاصه جمهوری اسلامی اجازه نمی دهد که ناامنی را به سوی مرزهای ما بیاورند. روند تحولات هم نشان داده که هروقت حمایت های جمهوری اسلامی با اقدامات مردمی مناطق درگیر همراه شده نتایج مطلوب حاصل شده است و پیشروی های داعش در برخی مناطق نیز به نقشه های پیچیده موجود در منطقه برمی گردد که متاسفانه ترک ها هم در آن نقش دارند.
سردار جوانی با اشاره به ماجراجوییهای داعش در سوریه و عراق در چند ماه اخیر گفت: بررسی و مطالعه روند تحرکات داعش طی چند ماه گذشته نشان می دهد که این گروه در سوریه با شکست های سنگینی مواجه شد، در حالیکه تصور می کرد می تواند شهرهای بزرگ را به تصرف دربیاورد و دایره نفوذ خود را گسترش دهد و حتی ساقط کردن دمشق از برنامه های این گروه بود، اما با شکست مواجه شد.
سردار جوانی تأکید کرد: داعش با یک توطئه پیچیده در عراق تحرکاتی را داشت و در یک دوره زمانی کوتاه موفق شد که در سه استان صلاح الدین، نینوا و الانبار شهرهای بزرگی مانند تکریت و موصل را تصرف کند؛ این گروه تصور می کرد که با شرایط به وجود آمده می تواند بر سامرا، بغداد و مناطق راهبردی دیگر تسلط پیدا کند.
حرکت داعش به سمت کوبانی برای جبران شکست در اطراف دمشقوی ادامه داد: اما تحولات در ماه های گذشته نشان می دهد که حرکت داعش متوقف شده است و اگر این گروه به کوبانی و مناطق دیگر در شمال عراق رفته است، در مقابل از برخی مناطق دیگر خارج شده است.
شیوه داعش استفاده از سپر انسانی استسردار جوانی ادامه داد: چون شیوه داعش رفتن به میان مردم و استفاده از سپر انسانی است، طبیعی است که مبارزه با این گروه زمان بر است و هم دولت سوریه و هم عراق بر این اعتقادند که باید در برخورد با داعش از روش هایی استفاده کنند که غیرنظامیان کمترین آسیب ها را ببیند.
ائتلاف ضد داعش به نتیجه نمی رسدسردار جوانی درباره ائتلاف ضد داعش که آمریکایی ها مطرح کرده اند، گفت: روش و شیوه اقدام ائتلاف ضد داعش به گونه ای نیست که به نتیجه برسد.
نقش ایران در مبارزه حقیقی با داعشسردار جوانی درباره کمک های ایران به دولت عراق در مقابله با تهدید تروریستی داعش گفت: جمهوری اسلامی ایران از همان ابتدا براین اعتقاد بود که یک توطئه بین المللی و منطقه ای در حال اجرا است.
حامیان پشت پرده گروه های تروریستیسردار جوانی تأکید کرد: اسناد و مدارکی فراوانی نیز موجود هست مبنی براین پشت صحنه این گروه هایی که با عناوین مختلف فعالیت هایی را آغاز کرده اند، آمریکا، کشورهای اروپایی، رژیم غاصب اسرائیل و برخی دولت های عربی در منطقه قرار دارند.
وی درباره واقعیت نقش ایران درحمایت از دولت عراق در مقابله با داعش گفت: جمهوری اسلامی با چنین تحلیلی از اوضاع، خود را در کنار دولت های و ملت های مشروع در منطقه قرار داد، در سوریه اعلام کرد که از دولت قانونی بشار اسد رئیس جمهوری سوریه حمایت می کند و این حمایت همزمان از ملت سوریه نیز است چون سوریه در معرض یک توطئه قرار گرفته است و همچنین عراق. سردار جوانی اظهار داشت: مسؤولان جمهوری اسلامی ایران بارها رسما این موضع که از ملت ها و دولت های قانونی عراق و سوریه حمایت می کند، این کمک ها نوع و کم و کیف آن به شکل حضور مستشاری، مشاوره ای، انتقال تجربیات بوده است.
سردار جوانی افزود: ایران با تجارب خود در طول سی و شش سال گذشته و در دوران جنگ تحمیلی و در برخورد با گروه های شورشی را به ملت های سوریه و عراق کمک کرده است، و این تجارب ملت ایران از سوی نیروی قدس سپاه پاسداران منتقل شده و توانسته مردم عراق و سوریه را به صحنه بیاورد ودرکنار دولت ها قرار داده است و بصیرت و شناخت حاصل شده است.
داعش در اطراف بغداد و دمشق شکست خوردوی افزود: پشتیبان اصلی دولت بشار اسد در سوریه مردم این کشور هستند که این مساله خود را در انتخابات نشان داد. سردار جوانی درباره عراق نیز گفت که مردم عراق بعد از یک سری تحولات در عراق به صحنه آمدند و با آموزش ها و تجارب و مشاوره ها وکمک های جمهوری اسلامی، توانستند حرکت داعش و دیگر گروه های تروریستی را متوقف کنند.
سردار جوانی در ادامه تصریح کرد: امروزه اگرچه درعراق و سوریه شاهد ناامنی درنتیجه تحرکات داعش هستیم، ولی اگرچه تا چند ماه قبل شاهد نزدیک شدن گروه های تروریستی به نزدیک دمشق بودیم ولی امروزه شاهدیم که تحرکات آنان در ریف دمشق بسیار محدود است و آن ها به سمت مناطق شمالی رفته و در شهر کوبانی هستند و در نزدیک مرزهای ترکیه، ترک ها احساس نگرانی کرده اند و در عراق نیز از بغداد فاصله گرفته اند و به مناطق شمالی در استان نینوا رفته اند.
وی در پاسخ به این سوال که آیا عقب نشینی داعش از اطراف دمشق و رفتن به سمت کوبانی درشمال سوریه یک نقطه میدانی مثبت است، گفت: در سوریه عقب نشینی های داعش از برخی مناطق تحت سلطه خود به اجبار صورت می گیرد وآن ها در نهایت باید این مناطق را ترک می کردند و رفتن آن ها به سمت شهر کوبانی از روی اختیار نبوده، بلکه از روی فشار عقب نشینی کردند و در عراق نیز داعش در اطراف بغداد و سامرا بودند و در استان های الانبار و صلاح الدین، ارتش عراق و نیروهای مردمی در ماه های گذشته توانستند بسیاری از مناطق را پاکسازی کنند و آن ها مجبور شدند به سمت مناطق شمالی حرکت کنند.
جوانی در پاسخ به این سوال که آیا نقش ایران بعد از تشکیل ائتلاف بین المللی ضد داعش به رهبری آمریکا در عراق تغییر کرده است یا همچنان مانند گذشته فعال است، اظهار داشت: ایران از ابتدای شروع بحران در سوریه و عراق خود را در کنار ملت عراق و سوریه قرار داد.
ایران معتقد است که آمریکا به دنبال مبارزه با تروریسم نیستوی تصریح کرد: ایران حرکت آمریکایی ها را اصالت دار نمی داند و معتقد است که آمریکایی ها در منطقه به دنبال مبارزه با تروریسم نیستند و یک دهه قبل و بعد از یازدهم سپتامبر منطقه با شعار مبارزه با تروریسم به عراق و افغانستان حمله کردند، اما نگاه آنان و هم پیمانانشان به تروریسم نگاه ابزاری است.
سردار جوانی گفت: اسناد و مدارک بسیار زیادی هست که گروه های سلفی و تکفیری در سوریه و عراق با مدیریت آمریکایی ها و سرویس های جاسوسی آمریکا واروپایی و کشورهای عربی و برخی از کشورهای همجوار سوریه و عراق شکل گرفتند و حمایت مالی و تسلیحاتی شدند و طبق فرموده مقام معظم رهبری آن ها نیت سالمی ندارند؛ از این رو جمهوری اسلامی درچنین ائتلافی شرکت نمی کند.
دفاع جمهوری اسلامی از ملت های منطقه، اصولی استوی خاطرنشان کرد: که جمهوری اسلامی ایران در چنین شرایطی صحنه را رها نمی کند، زیرا این خود یک نوع توطئه دیگری است و دفاع جمهوری اسلامی از ملت ها در منطقه مبنایی و اصولی است و صادقانه از دولت های مشروع و قانونی حمایت می کند و این روند را ادامه می دهد و در نهایت پیروز این صحنه ملت ها هستند و ملت سوریه و عراق دراین زمینه موفق خواهند بود.
ترکیه در شکل گیری داعش نقش مهمی داشته استسردار جوانی درباره وضعیت شهر کردنشین کوبانی و تماشاچی بودن ترکیه نیز گفت: گرچه ترکیه اعلام کرده که به ائتلاف ضد داعش ملحق می شود اما رفتار دولتمردان ترکیه نشان می دهد که هدف اصلی آنها از این صف آرایی و آرایش نظامی، مقابله با داعش نیست و اظهارات اردوغان مبنی بر این که اولویت نخست ترکیه سقوط دولت سوریه و نظلام بشار اسد است، این ثابت می کند که اولویت نخست ترکیه داعش نیست؛ بویژه این که آنکارا در شکل گیری گروه های تروریستی بویژه گروه های تشکیل دهنده داعش نقش مهمی داشته است و برخی مناطق ترکیه اردوگاه های نظامی این گروه ها بوده است و عناصر تروریستی از بسیاری از کشورها برای ملحق شدن به گروهک تروریستی داعش و دیگر گروه های تروریستی ابتدا وارد ترکیه می شدند و ترکیه نقش هماهنگ کننده داشته است. حتی ترک ها مجروحان تروریست ها را مداوا کرده اند و به آنها آموزش و تجهیزات داده اند.
وی خاطرنشان کرد: آمریکایی ها (اوباما و جان کری) نیز چنین موضعی در قبال کوبانی گرفته و اعلام کرده اند که سقوط کوبانی برای آنها نگران کننده نیست؛ آنها اعلام کردند که در کنار مبارزه با داعش، "معارضان میانه رو" را برای فشار بر بشار اسد مورد حمایت قرار می دهند، که ترکیه مبارزه با داعش در کوبانی را مشروط به آن می دانند؛ لذا این حقایق نشان می دهد که یک بازی در میان است و جریان و ائتلاف ضد داعش بیشتر نمایشی است هر چند که بمب باران هایی نیز از سوی آنها صورت می گیرد.
اشتباه راهبردی ترکیه در کوبانیسردار جوانی تأکید کرد: به عقیده من این هم یک اشتباه راهبردی دیگری است که دولتمردان ترکیه دارند انجام می دهند؛ صاحب نظران و کارشناسان که تحولات منطقه را تحلیل و رصد می کنند بر این اعتقاد هستند که اردوغان و دولت ترکیه در طی این سالها اشتباهات راهبردی متعددی را مرتکب شده اند.
فاجعه کوبانی گریبان ترکیه را خواهد گرفتوی افزود: این حرکت هم که به نوعی نمایشی است و ترکیه تماشاگر صحنه است؛ و امروزه یک نوع فاجعه انسانی درکوبانی در حال رخ دادن است گریبان ترکیه را خواهد گرفت.
سردار جوانی اظهار داشت: ما در روزهای اخیر می بینیم که در ترکیه در مناطق کردنشین در دیگر مناطق محل سکونت علوی ها، چه تحولات درگیریها و رویاروییهایی رخ داده وقتی که ترکیه اعلام میکنه می خواه با داعش مبارزه کند و داعش نیز شهرعین العرب و کوبانی را درمحاصره قرار داده و فشارهای زیادی و تعداد قابل توجهی را کشته و یا مجروح کرده است، درحالی که خود کردهای ترکیه درصدد کمک و حمایت هستند، دولت وارتش ترکیه مانع می شود؛ یعنی نشان می دهد اساسا نه تنها تماشگر هست بلکه مانع هم می شود.
سردار جوانی گفت: این مساله نشان می دهد که صداقت وجود ندارد، این کارها نمایشی است و هدف چیز دیگری است؛ که خود اردوغان هدف اولیه خود را ساقط کردن دولت بشار اسد می داند؛ و در واقع به ما تفهیم می کند که اساسا بحث ائتلاف و پیوستن بدان یک برنامه ریزی جدید برای مداخله در منطقه به شکل دیگری است.
پاسخ ایران به داعش و تحولات مرزهای شرقیسردار جوانی در پاسخ به این سؤال که آیا ایران در قبال تحولات پیرامون خود مانند داعش یا حوادث مرزهای شرق، جیش العدل، طالبان افغانستان و پاکستان و افزایش تهدیدات در ایران، اقدامی می کند یا خیر، اظهار داشت: با یک نگاه اجمالی به منطقه متلاطم و پرتحول غرب آسیا، درمی یابیم که ایران باثبات ترین و امن ترین کشور است که مردم مشغول کسب و کار و تجارت و رفت و امد و سفر هستند و در سالهای اخیر به ندرت شاهد برخی حوادث بودیم وحادثه اخیر در سراوان که منجر به شهادت چند تن از اعضای نیروی انتظامی شد، مسائل جدیدی نیست هر ازچندی برخی از اشرار و گروهها به دلیل حضور در پاکستان یا افغانستان تحرکاتی را انجام می دادند.
وی افزود: این نیست که بگوییم چون در منطقه غرب و در عراق چنین وضعیتی به وجود امده ما با پدیده جدیدی روبرو هستیم، چه بسا جریان گروهک جند الشیطان عبدالمالک ریگی قبل از حوادث عراق، اتفاق افتاده بود. چون عقبه این گروهکهای تروریستی چه در عراق و سوریه چه در جنوب شرق ایران خصوصا در داخل افغانستان و پاکستان کشورهای مشخص یا سرویسهای اطلاعاتی کشورهای منطقه عربی یا اروپایی و امریکایی موساد رژیم صهیونیستی هستند.
زمینه های مشترک گروه های تروریستی شرق کشور با داعشسردار جوانی اظهار داشت: طبیعی است که اینها یک سری ارتباطاتی را برقرار و سعی کنند این مناطق را ناامن کنند اما به لحاظ فکری برخی از این گروههای تکفیری از طریق شبکه های ماهواره ای و برخی رسانه ها زمینه های مشترک فکری دارند، و با نفوذ برخی از عناصر تلاش می کنند سلسله کارهایی را در کشور ما انجام دهند.
سردار جوانی تأکید کرد: اما خوشبختانه در سالهای گذشته هم در مناطق شمال غرب کشور و هم مناطق کردستان کرمانشاه ایلام هم در حاشیه جنوبی کشور در سواحل خلیج فارس و مناطق محل سکونت برادران اهل سنت ما یا در منطقه سیستان و بلوچستان محل سکونت برادران اهل سنت،علیرغم کار و تلاش بسیار زیاد آنان در حوزه مسائل فکری که بتوانند یک نوع تحرکی ایجاد کنند به خاطر بصیرت و آگاهی ملت ایران و اقوام ایرانی و پیروان مذاهب دیگر، گروههای تروریستی وابسته نتوانستند در میان مردم ما از موقعیت و پایگاه مردمی برخوردار شوند؛ لذا آنها به این تحرکات بسنده می کنند، که البته این تحرکات خیلی ارزشی ندارد زیرا در داخل ایران نیستند، البته جمهوری اسلامی نیز خویشتن داری کرده که همین موجب سوء استفاده شده، اما مقامات ما هشدار می دهند.
هشدار به پاکستانسردار جوانی در پاسخ به این سؤال که آیا ایران در صورت بروز وقائع مشابه از سوی پاکستان، به آن پاسخ خواهد داد، اظهار داشت: هر کشوری منافع ملی خود را که در راس آن امنیت ملی است جدی می گیرد، و مسائل امنیت ملی برای ما بسیار بسیار جدی است؛ جمهوری اسلامی در این حوزه ها آستانه تحملی دارد و نمی تواند شاهد این باشد که گروههایی به عمق خاک پاکستان بروند و هر موقع که لازم بود تحرکی را داشته و مجدد بازگردند و ایران نیزفقط تماشاگر این صحنه باشد.
سردار جوانی گفت: امروز مقامات سیاسی و نظامی ما این موضوع را مطرح کردند نمایندگان مجلس این هشدارها را داده اند دستگاه دیپلماسی باید در این حوزه بسیار فعال باشد و مقامات پاکستان نیز در قبال این قضایا پاسخگو باشند به هرحال ایران این انتظار را از همسایه خود دولت پاکستان دارد که در مناطق همجوار با ایران که این گروهکها وجود دارند، حاکمیت خود را بیشتر کند و اجازه ندهد چنین گروههایی با استفاده از خاک پاکستان از موقعیت هایی بهره مند شوند که هر از گاهی به مرز ما نزدیک شوند به پاسدارها و مرزبانان ما تعرض کنند.
وی تأکید کرد: ما درگذشته ربایش مرزبانان را داشتیم، اخیرا این حرکت صورت گرفت، و اگر اینها داخل ایران بودند،جمع کردن و پاکسازی انها کار راحتی است.
در صورت ناتوانی پاکستان، ایران به منابع ناامنی پاسخ خواهد دادسردار جوانی ادامه داد: ایران به هرحال تاکنون برای حاکمیت کشورهای همسایه و همجوار دولت پاکستان احترام قائل بوده است، اما طبیعی است که پاکستان نیز باید به این مساله توجه کند و قطعا در صورت تکرار ایران این حق را برای خود قائل است که اگر دولت پاکستان قادر نیست امنیت را برقرار کند و حاکمیت خود را تعمیم دهد این جریانات اگر با اطلاعات دستگاههای اطلاعاتی پاکستان اقدام میکنند؛ باید به شکل دیگری به انها پاسخ داد درغیر این صورت و در صورت ناتوانی دولت پاکستان، ایران این توان را دارد که با تدبیر و رویکرد دیگر منابع ناامنی و تهدیدها را از بین ببرد.
۱۳۰ تکفیری دستگیر شده در ایرانسردار جوانی در پاسخ به این سؤال که آیا ۱۳۰ تکفیری دستگیر شده توسط امنیت ایران با داعش ارتباط دارند، اظهار داشت: وزیر اطلاعات در نشست مجلس شورای اسلامی از دستگیری تعدادی عناصر تکفیری طی این ماههای اخیر خبر دادند، اما شواهد امر و مطالب منتشر شده نشان نمی دهد که این افراد به شکل سازمان یافته با گروههای تکفیری ارتباط داشته باشند.
سردار جوانی ادامه داد: امروز شاهد این هستیم که افرادی ممکن است تحت تاثیر شبکه های ماهواره ای و فضای سایبر، شروع به بازنشر افکار تکفیری کنند؛ این کارها می تواند زمینه ای را برای ایجاد مشکلاتی در آینده فراهم کند، و ما احتمال می دهیم بیشتر افرادی که دستگیر شدند، مبلغ و مروج یک فکرو اندیشه انحرافی و ساخته و پرداخته استعمار هستند.
سردار جوانی گفت: اساس این جریان تکفیری گرچه پیشینه ای در تاریخ اسلام دارد، اما تشکیل یک جریان سازمان یافته از زمان محمد بن عبدالوهاب در منطقه نجد و حجاز است، که با قدرت سیاسی در منطقه با پشتوانه انگلیسی ها گره می خورد. سردار جوانی تأکید کرد: امروزه دستگاه رسانه ای غرب در اختیار این جریانها است برای ترویج این افکار و اندیشه در جهان اسلام و طبیعی است که در مناطق سکونت اهل سنت نیزچنین تحرکاتی وجود داشته باشد، و اقدامات دستکاه اطلاعاتی و امنیتی ما برای جلوگیری از ترویج و نشر افکار و اندیشه های الحادی و انحرافی، پیشگیرانه است.
کد خبر: ۴۶۳۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
مهم نیست که غربیها چه میگویند، مهم نیست که فلان تشکل کرد در کوبانی میجنگد، مهم خونهایی است که نباید به زمین ریخته شود. مهم مردم کوبانی هستند و شمایی که میتوانید جلوی خونریزی تروریستها را بگیرید. جلوی داعش را هر کجا بگیرید، منفعت است.آقای سلیمانی؛ سلام علیکم. ببخشید که جسارت کرده و در ملاء عام این نامه را برای شما نوشتم. حقیقتا راه دیگری سراغ نداشتم.
به گزارش ایسنا، صادق روحانی در خبرآنلاین با این مقدمه خطاب به سردار قاسم سلیمانی نوشت: آقای سلیمانی؛ غربیها هر روز در رسانههایشان میگویند که شما مرد شماره یک تغییرات و تحولات در خاورمیانهاید. اینکه آنها چقدر راست میگویند و چقدر دروغ میگویند مربوط به خودشان است اما ما ایرانیها به وجود شما افتخار میکنیم. هر بار که مطلبی از شما منتشر میشود از اقصینقاط دنیا نظراتی برایمان میآید مبنی بر اینکه وجود شما مایه افتخار ما در منطقه است.
همه میدانیم که حمایت از محور مقاومت در منطقه در برابر بیگانگان هدف اول و بلکه بزرگترین هدف شماست و به حمدالله تا کنون موفقیتهای بزرگی هم حاصل شده است. اینکه سیاست ایران حمایت از مردم سوریه و عراق است بر کسی پوشیده نیست. اگرچه غربیها میخواهند اوضاع را جور دیگری نشان دهند.
در قضیه محاصره آمرلی توسط گروهک تروریستی داعش، ایران نهایت تلاش خود را کرد که این حصر شکسته شود و به خواست خدا شکسته شد. این را که سهم ایران از این شکسته شدن محاصره چقدر است، هیچکس نمیداند اما اگر بخواهیم به آنچه که غربیها ادعا میکنند نگاه کنیم باید قبول کنیم که سهم بهسزایی در پیروزی داشتهایم.
خبرگزاری رویترز در آن روزها در گزارشی درباره آزادسازی آمرلی نوشت که یکی از نیروهای پیشمرگه در سلیمانبیک که خواست نامش فاش نشود، گفته «بخشی از این عملیات از سوی ایرانیان انجام شد. آنها تسلیحات ما را تامین کرده و برای انجام عملیات برنامهریزی کرده و نیروهای امنیتی و ارتش عراق را تعلیم دادند.» طبیعی است که با توجه به مسئولیت شما در فرماندهی نیروی قدس سپاه میتوان حدس زد که بار اصلی مقاومت در منطقه بر دوش شماست.
همه اینها را گفتم که اولا بگویم از شما بابت افتخاراتی که آفریدهاید متشکرم اما یک تقاضا دارم که خیلی فوری و عاجل است. این روزها اخبار بدی از شهر کوبانی به گوش میرسد. همه میدانند که اگر حصر آمرلی شکسته نمیشد چه بلایی بر سر مردمان این شهر میآمد. الان نیز همه همان حدس و گمانها را درباره کوبانی میزنند. اگرچه میدانیم که برخی کشورهای منطقه و آمریکا و همپیمانانش ادعا میکنند که دارند مواضع داعش نزدیک کوبانی را میزنند اما بعید میدانم که آنها جدیت کافی در مبارزه با تروریستها را داشته باشند. من کاری به اقدامات آنها ندارم. همچنین کاری به جبههگیری کسانی که در کوبانی با داعش میجنگند ندارم. تقاضای من این است که جلوی قتل عام مردم آن شهر را بگیرید. به هر دلیل کوبانی شده است محور تبلیغات رسانههای غربی و اینکه چقدر نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا دارند کمک میکنند که محاصره شکسته شود. اما من میدانم که اگر شما بخواهید میتوانید کوبانی را همانند آمرلی آزاد کنید.
مهم نیست که غربیها چه میگویند، مهم نیست که فلان تشکل کرد در کوبانی میجنگد، مهم خونهایی است که نباید به زمین ریخته شود. مهم مردم کوبانی هستند و شمایی که میتوانید جلوی خونریزی تروریستها را بگیرید. جلوی داعش را هر کجا بگیرید، منفعت است.
کد خبر: ۴۶۰۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۷
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
وبگاه خبری - تحلیلی «میدل ایست آنلاین» طی تحلیلی نوشت: تلویزیون ایران در اقدامی نادر تصاویری از سردار سرلشگر «قاسم سلیمانی» فرمانده سپاه قدس ایران در میدان نبرد در عراق را منتشر ساخت و بلافاصله این تصاویر در توییتر نیز پخش شد.
بر اساس این گزارش، سپاه قدس ایران شاخهای از نیروهای برون مرزی سپاه پاسداران ایران است که عملیات سنگین و سطح بالایی را در راستای اهداف جمهوری اسلامی ایران انجام میدهد.
در حالیکه سردار سرلشگر سلیمانی کمتر در رسانههای ایران ظاهر میشود، اما او در خاورمیانه به عنوان یکی از بانفوذترین و مقتدرترین فرماندهان محسوب میشود.
به گزارش این منبع خبری پیشتر نیز تصاویر سردار سلیمانی در شهر آمرلی عراق مشاهده شده بود.
یک مقام ارشد دولت آمریکا نیز در وصف سردار سلیمانی گفت: «او همانند «کایزر سوزی» شخصیت قهرمان یک فیلم معروف آمریکایی است که بیشتر اوقات در اذهان عمومی مشاهده نمی شود.»
منبع: فارس
کد خبر: ۴۵۸۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۴
تخت فولاد اصفهان، همچون گنجينه اي است كه گوهرهاي نايابي را در دل خود نگه داشته است و اسرار مگو در باب اين گوهرهاي ناياب بسيار دارد!
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
به گزارش رويش نيوز، تخت فولاد دركنار قبرستان بقیع مدینه، ابوطالب مكه و وادی السلام نجف اشرف از مهمترین و متبرك ترین مرقدهای جهان اسلام به شمار می رود. تا آنجایی كه برخی معتقدند تخت فولاد به واسطه قدمت و قبور متبرك آن، دومین قبرستان جهان اسلام است.
در جاي جاي اين تكه از بهشت معنوي كه قدم مي گذاري عظمت هاي عرفاني و علمي زيادي مدفون است. يكي از اين ذخاير عظيم، عارف وارسته و عالم برجسته حضرت باباركن الدين است.
نامش«مسعود بن عبدالله»و لقبش«ركن الدين»و از اهالي بيضاء «در شيراز »است. اما نسبت «انصاري» كه برخي به وي داده اند بي مدرك بوده و نام كاملش«باباركن الدين مسعود بن عبدالله بيضاوي» است.
«بابا» در قديم به دو گروه اطلاق مي شد و يكي از آن دو گروه عارفان و زاهدان و قطبها بودند؛ اين عده اغلب در قرنهاي هشتم و نهم مي زيستند و قبرهاي زيادي از اينها در اصفهان است و از آن رو كه ركن الدين مسعود هم از اين گروه بود وي نيز بابا لقب گرفت. تاريخ تولد وي روشن نيست اما وفاتش در(يكشنبه۲۶/ربيع الاول۷۶۹ق)رخ داده است.
مزار اين عارف برجسته، همچنان كه از سنگ نوشته وي هم هويداست، از ديرباز تاكنون مورد توجّه بسياري از انديشه وران شيعي بوده است، كه از اين ميان داستان كرامت آميز مزار وي در مورد شيخ بهايي و ارادت محمّد تقي مجلسي و ملا حسن نائيني آرندي و سيّد عبدالكريم كشميري در خور توجّه است.
وي آنگونه كه خود نوشته از كودكي معاني توحيدي را ادراك مي كرده و در عرفان علمي شاگرد كمال الدين عبدالرزاق كاشاني و داوود بن محمود قيصري بوده درطريقه سير و سلوك نيز ظاهرا از سلسله سهرورديان است و گويند استادش درعرفان عملي بابابيات است. همچنين نوشته اند كه شاه نعمت الله ولي مقدمات علوم رانزد ركن الدين شيرازي تحصيل كرد. مرقد باباركن الدين- كه در زمان حيات خود نيزبا عزت و احترام مي زيست- پس از رحلت وي تاكنون محل توجه و زيارت و توسل مردم و بزرگان و عرفا بوده و سال ها پس از رحلتش كرامتي هم از او رخ داد:
روزي مرحوم بهاءالدين محمدعاملي- مشهور به شيخ بهائي- با عده اي از بزرگان به زيارت اهل قبور مي روند. به قبرستان تخت فولاد كه مي رسند هنوز نفس تازه نكرده بودند كه شيخ بهائي به اطرافيان خود فرمود: «من چيزي شنيدم آيا شما هم شنيديد؟» حاضران گفتند:«ما چيزي نشنيديم و اصلاً كسي سخني نگفت !» مرحوم شيخ بهائي جمله اي را كه شنيده بودبه آنان نگفت و به خانه بازگشت و در خانه را به روي خود بست و شروع به گريه و تضرع وتوجه به آخرت نمود و تقريبا شش ماه بعد، دارفاني راوداع كرد و جسدش را از اصفهان به مشهد برده و دفن كردند.
مرحوم محمد تقي مجلسي مي نويسد: من از نزديكان شيخ بهائي بودم و او به من فرمود: «من به آماده شدن براي مرگ خبرداده (وامر) شدم» و آن جمله اي كه۲۶۲ سال پس از رحلت باباركن الدين از قبر وي , خطاب به شيخ بهائي گفته شد اين بود: «شيخنا! درفكرخودباش !»alt
بقعه باباركن الدين يكي از اماكن عبادت و رياضت مرحوم شيخ حسن علي نخودكي اصفهاني بود. مرحوم حاجي كرباسي نيز به بابا ركن الدين اعتقاد تام داشت و به زيارتش مي رفت.
بزرگ ديگري كه به زيارت وي مي رفت فقيه عارف حضرت آيت الله سيدعبدالكريم رضوي كشميري بود. مرحوم كشميري از قبور علماء به قبر استادش مرحوم آيت الله سيد علي قاضي در وادي السلام نجف و باباركن الدين در قبرستان تخت فولاد اصفهان زياد اهميت مي داد و اين دو را ممتاز مي شمرد و مي فرمود: «باباركن الدين روح و ريحان است» و نيز مي فرمود: « بر مرقد ركن الدين خواستم بفهمم ذكر او چه بوده الهامم شد كه ذكرش(لااله الاالله) بوده است».
در كتاب آفتاب خوبان( شرح احوال سیدالعارفین آیتالحق سید عبدالکریم کشمیری، قدس سره)، آمده است: استاد سید عبدالکریم کشمیری(ره) درباره باباركن الدين مي فرمود: «من ابتدا در قبرستان تخت فولاد اصفهان از قبر بابا ركنالدین غافل بودم، اما یكبار دریافتم جذبه اى مرا به سوى قبر وى مي كشاند. حالى كه تا آن هنگام در قبرستان تخت فولاد برایم پیش نیامده بود».همچنین استاد با سه نفر از شاگردان سر قبر باباركن الدین در قبرستان تخت فولاد اصفهان رفتند و ساعتى نشستند. ایشان خطاب به بابا ركن الدین فرمود: «مي دانم آبرو دارى، مرا به نجف برگردان».بعد فرمود: «الحمدللَّه امروز عمرمان به عبادت گذشت».یكى از شاگردان عرض كرد: »به عبادت»؟!فرمود: «آرى! كنار قبر او؛ او خیلى قوى است».حضرت استاد فرمودند: من هروقت در زندگیم، مشكلى برایم رخ مى دهد، یك سوره یاسین براى بابا ركن الدین مدفون در قبرستان تخت فولاد اصفهان مى خوانم، مشكلم حل مى شود.یكى از شاگردان استاد مى گوید: «با استاد و دو تن از طلاب كه از قم همراه استاد بودند، بر مرقد بابا ركن الدین بودیم. من كنار استاد ایستاده بودم و آن دو با كمى فاصله از ما نشسته بودند. ناگهان مشاهده كردم شخصى چهارشانه با ریش حنایى رنگ و به نسبت بلند، در حالى كه یك سینى با چهار فنجان قهوه در دست داشت به ما نزدیك مى شود.همان دم استاد به من فرمود: مى بینى؟آن چه مى دیدم را به ایشان عرض كردم. آنگاه فرمود: خودش است! خودش است!بابا ركن الدین آمد و جلو هر یك از ما چهار نفر فنجانى از قهوه قرار داد و آن دو (شاگرد هم) فنجان مقابل خود را برداشتند. یكى از آن دو، همه قهوه خود را از بالاى شانه خود به پشت سرش ریخت و دیگرى هم همین كار را كرد ولى مقدار كمى قهوه از گوشه لبش وارد دهانش شد.پس از آن واقعه شخصى كه كمى از آن قهوه را چشیده بود، چنان مست بابا ركن الدین شده بود كه مى گفت: نمى دانید اینجا چه خبر است! اگر انسان از قم براى زیارت اینجا پیاده بیاید، جا دارد».
به گزارش رويش نيوز، باباركن الدين شرحي مبسوط به زبان فارسي بر كتاب فصوص الحكم از محيي الدين ابن عربي نگاشته و خود در حل مشكلات و رموز آن از نعمان خوارزمي استفاده كرده و به تشويق همين استادش آن را به پايان رسانده است. بابا خود مي نويسد: «نمي خواستم شرحم را از مسوده پاك نويس كنم اما در رويائي به من فرمودند: «و اما به نعمه ربك فحدث!»و در اثر اين امر،آن را به انجام رساندم . شرح ركن الدين بر فصوص «نصوص الخصوص في ترجمه الفصوص» نام دارد و خلاصه اي از شرحهاي قبلي اين كتاب مخصوصا شرح كاشاني و قيصري است به علاوه مطالب و ره آوردهاي علمي و عرفاني تازه خود،كه بر آنها افزوده است. در مقدمه اين كتاب گفته كه قصد دارد كتابي در كليات عرفان بنگارد و معلوم نيست آيا آن را نوشته يا خير؟ اثر ديگرش«معلوم الخصوص من مفهوم الفصوص»است كه ناتمام مانده؛ همچنين كتابي به نام «كشف الضر في نظم الدر»در شرح قصيده تائي بزرگ ابن فارض و رساله ي ديگري هم بنام «قلندريه»دارد.
باباركن الدين از قديمي ترين دانشمنداني است كه در تخت فولاد به خاك سپرده شده و تا چندي پس از عهد صفوي قبرستان تخت فولاد را هم « قبرستان بابا ركن الدين» مي گفتند حتي پل خواجو را كه در معبر آن مقبره واقع شده«پل باباركن الدين» مي ناميدند.
alt
مقبره باباركن الدين شيرازي، يكي از قديمترين آرامگاه هاي مغولي موجود در اصفهان است، كه چندين بار مرّمت شده است. بنابر كتيبه موجود در مدخل بقعه به خطِ ثلث محمد صالح اصفهاني مولوي، به اهتمام شاه عباس اول بخشي از آن مرمت شده و بر اساس كتيبه چله خانۀ آن در سال ۱۱۱۲ق در زمان شاه سلطان حسين صفوي تعميري بنيادين در آن انجام پذيرفته است. بنا به سنگ نوشته ديوار غربي مَدخل بقعه، در سال ۱۲۰۰ق توسط ميرزا محمد نصير بايزيدي بسطامي تعمير شده است و گويي پس از اين تاريخ نيز چندين بار مرّمت شده است. بر اين مقبره زيبا، گنبد هرمي فيروزگوني با دوازده ترك بر روي پنج پايه، به عدد ماه هاي سال يا عدد ائمه دوازده گانه وجود دارد كه در نوع خود اثر هنري بس زيبا و در خور توجّهي را فراهم آورده است. سردر ورودي تكيه كه در پيشخوان شمالي قرار گرفته داراي كتيبه اي است به خط ثلث محمد صالح مولوي اصفهاني. نماي بيروني بقعه كه به علت اضافه شدن پيشخوان شمالي، هفت ضلعي مي باشد به صورت طاق نماهايي با لچكي هاي منقوش و كاشي كاري شده چشم را مي نوازد. اتاق هايي در طرفين پيشخوان ورودي و سنگابي مكعب شكل در مقابل اتاق ضلع شرقي قرار دارد.
بنايي آجري به سبك معماري صفوي در جبهه شمالي تكيه كه برخي آن را چله خانه مي نامند از ديگر جاذبه هاي ان تكيه مي باشند.
اين تكيه مدفن بزرگاني است همچون:
مسعود بن عبدا... بيضاوي، عارف برجسته قرن هشتم متوفي 769 هـ .ق
ميرزا حسن خان جابري انصاري مورخ، محقق و اديب متوفي 1376هـ .ق
ملا محمد علي نوري مازندراني عالم و عارف جليل القدر، متوفي 1253هـ .ق
ملا حسن نائيني آرندي عارف كامل و عالم رباني متوفي 1270هـ .ق
جواد مجدزاده صهباي كرماني اديب و فرهنگي، متوفي 1364هـ .ق
کد خبر: ۴۵۶۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۴
اصولگرایان اگر میخواهند مجددا به قدرت بازگردند باید دعا کنند تا آقای احمدینژاد راضی به کاندیداتوری شود. اگر اصولگرایان میخواهند آقای روحانی در سال 96 رئیسجمهور نشود باید حتما به دنبال آقای احمدینژاد بیایند چراکه کسی را برای رقابت با آقای روحانی ندارند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com عبدالرضا داوری از جمله افراد نزدیک به محمود احمدینژاد است که در نوشتهها و گفتوگوهایش به شکلی صریح از محمود احمدینژاد دفاع میکند. داوری در مصاحبه تفصیلیاش با ایلنا، به نقد و بررسی دولت روحانی میپردازد و میگوید که روحانی اولین دولتی خواهد بود که شاید دور دوم ریاست جمهوری را نبیند و دلیل آن را تقابل روحانی و دولتمردانش با محمود احمدینژاد میداند و البته میگوید تقابل روحانی با احمدینژاد برای راضی نگه داشتن آیتالله هاشمی رفسنجانی است چراکه روحانی بدون برنامهریزی هاشمی خواب ریاست جمهوری را هم نمیدید. از دیگر سو، وی میگوید که روحانی در عرصهای "سیاست خارجی" قدم گذاشته و سرمایهگذاری کرده است که پارامترهایش دست وی نیست و اینک نیز میگوید توافق هستهای در کار نخواهد بود. داوری از سوی دیگر مدعی عدم برنامهریزی محمود احمدینژاد برای انتخابات مجلس و ریاست جمهوری آتی است و البته بیان میکند که اصولگرایان برای بازگشت به قدرت چارهای جز رجوع به محمود احمدینژاد را ندارند.
متن کامل مصاحبه دکتر عبدالرضا داوری با خبرگزاری ایلنا در ادامه آمده است:
ارزیابیتان از عملکرد دولت آقای روحانی چیست؟
دولت آقای روحانی در این مدت دو خطای استراتژیک داشته است. خطای اولشان این بود که تمام تخم مرغهایشان را در سبد مذاکرات هستهای قرار دادهاند و تمام توفیقات دولتشان را به توفیق در عرصه مذاکرات هستهای گره زدهاند که طبیعی است کمترین نوسان مثبت یا منفی در عرصه مذاکرات، میتواند کل عملکرد دولت را در محور مثبت یا منفی تحتالشعاع قرار دهد.
در حوزه سیاسی هم دولت ایشان یک خطای عمده دیگر دارند و آن هم اینکه هویت مقابل خود را آقای احمدینژاد تعریف کرده است، به یک معنا "دگر" دولت یازدهم را دولت نهم و دهم میدانند و ماموریت دولت خود را بازگرداندن عقربههای زمان به پیش از سال 1384 تعریف کرده است. این رفتار دولت یازدهم، سبد آراء آقای روحانی را به شدت آسیبپذیر کرده است چون به دلیل حملات غیرمنصفانه و بعضا کینهتوزانه آقای روحانی و دولتشان به آقای احمدینژاد و دولت قبل، آراء بخش مهمی از جامعه که در مناطق روستایی و کمتر توسعهیافته و حاشیهای قرار دارند و تقریبا 75 درصد کل سبد آرا در هر انتخاباتی را شامل میشوند و به آقای احمدینژاد شدیدا علاقهمند هستند در تضاد روحانی- احمدی نژاد که دولت یازدهم دنبال میکند از سبد آقای روحانی خارج میشود، آن هم در شرایطی که بخش مهمی از این اقشار در انتخابات سال 92 به آقای روحانی رای دادهاند. بنابراین معتقدم با روند حملات کنونی علیه دولت قبل، آقای روحانی در جلب آراء این بخش مهم از جامعه دچار مشکل خواهد شد ضمن آنکه نظرسنجیهای معتبر هم این پدیده را تایید میکند.
یعنی میخواهید بگوئید که دیگر آقای روحانی در آن طبقاتی که گفتید حامی ندارد.
معتقدم وقتی آقای روحانی بر اساس تحلیل و دستورالعملی که از آقای هاشمی دریافت کردهاند، هویت مقابل خود را آقای احمدینژاد نشان میدهد، عملا سبد آرای کسانی که به آقای احمدینژاد سمپاتی و علاقه دارند را از دست داده است.
شما میگوئید آقای روحانی هویت خودش را بعد از انتخابات آقای احمدینژاد قرار داد اما قبل از انتخابات هم اینکه هویت مقابل آقای روحانی، فردی مانند احمدینژاد است، مشخص بود.
در فضای عمومی کشور این طور نبود. شما صرفا فضای نخبگان، روشنفکران، دانشگاهیان و روزنامهنگاران را معیار ندانید. بدنه عمومی تودهها به ویژه در شهرهای کوچکتر و روستاها، به هیچ وجه تلقیشان این نبود که آقای روحانی در موضع ضدیت با آقای احمدینژاد قرار دارد.
اما در هنگام مناظرات و سفرهای تبلیغاتی، آقای روحانی صریحا به نقد سیاستهای دولت دهم بالاخص سیاستهای سیاست خارجی دولت میپرداخت.
هویت مقابل آقای روحانی در انتخابات اخیر آقای جلیلی بود. آقای سعید جلیلی نزد افکارعمومی و مردم نماینده آقای احمدینژاد نبود. آقای احمدینژاد بارها اعلام کرد که من در انتخابات نمایندهای ندارم و در انتخابات هم از کسی اعلام حمایت نمیکنم. مردم این پیام را دریافت کردند.
اگر قرار بود ضدیت با آقای احمدینژاد، موجب رایآوری باشد باید آقای قالیباف رئیسجمهور میشد؛ چون در ایام پیش از انتخابات خرداد 92، بیشترین حملات علیه دولت آقای احمدینژاد را آقای قالیباف و تیم سیاسی رسانهای نزدیک به شهردار تهران ساماندهی کرد. پس از تحلیل محتوای گفتارهای انتخاباتی کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری 92 متوجه شدیم که آقای قالیباف 3.7 برابر بیشتر از آقای روحانی علیه دولت دهم و آقای احمدینژاد سخن گفته بود. اتفاقا کاندیداهای اصولگرا رای نیاوردند چون تمام هویتشان را در ضدیت با آقای احمدینژاد قرار داده بودند.
با این حساب، با توجه به تحلیل شما اگر آقایان قالیباف و جلیلی هویتشان را در ضدیت آقای احمدینژاد قرار نمیدادند، احتمال بیشتری برای ریاست جمهوری داشتند.
شک نکنید که اگر اصولگرایان با پرچم ضدیت با آقای احمدینژاد حرکت نمیکردند و در عین حال با بیتدبیری کمپین انتخاباتی آقای جلیلی، صحنه انتخابات به صحنه سازش – مقاومت تبدیل نمیشد، آقای روحانی هیچ شانسی برای ریاستجمهوری نداشت. اصولگرایان باید دو کار میکردند. اول آنکه باید نقشه راه انتخاباتی آقای هاشمی را میفهمیدند و میدیدند که آقای هاشمی در حال مهندسی انتخابات است تا بتوانند نقشه راه آقای هاشمی را ناکام کنند و صحنه انتخابات را به مدل مورد نظر خود یعنی صحنه کارآمدی تبدیل کنند که در ذهن آقای قالیباف بود ولی همانطور که قبلا گفتم، صحنه عوض شد و انتخابات به جای رقابت بر سر کارآمدی به صحنه رفراندوم هستهای و دوگانه سازش – مقاومت تبدیل شد.
نکته دومی که اصولگرایان باید به آن توجه میکردند این بود که از تقابل با آقای احمدینژاد احتراز میکردند و نه تنها احتراز نکردند بلکه تلاش میکردند تا با تصویر خدمتگذار احمدینژادی در صحنه حاضر میشدند و خود را بدیل آقای احمدینژاد نشان میدادند که در این صورت با رای بالایی پیروز میشدند. البته با اقداماتی که در سالهای 90 تا 92 بخش سیاسی – رسانهای اصولگرایان علیه آقای احمدینژاد سازماندهی کرد، آنان دیگر نمیتوانستند با آقای احمدینژاد تعامل کنند چراکه دو سال تقابل کرده بودند تا نماینده آقای احمدینژاد را حذف کنند.
شما اولین اشتباه آقای روحانی را در این دانستید که ایشان تمامی تخممرغهای خود را در سبد مذاکرات هستهای گذاشته است اما خیلی از تحلیلگران و صاحبنظران هم اعتقاد دارند که از قضا نقطه قوت و پیروزی آقای روحانی در همین عرصه مذاکرات هستهای است. بهرحال توافقی صورت گرفت و مقداری از پولهای بلوکه شده ایران آزاد شد و روند پرشتاب تحریم متوقف شد...
میگویند پولها آزاد شده، ولی مگر چقدر پول آزاد شده است؟ همین الان 2.8 میلیارد دلاری که قرار شده در چهار ماه به ما بدهند، در همین مدت 4 ماهه 30 میلیارد از درآمدهای صادرات نفت ایران مجددا بلوکه میشود. یعنی به ازاء هر یک دلار آزاد شده 11 دلار بلوکه میشود! ضمن آنکه در نحوه هزینهکرد همین دلارهای آزاد شده هم دهها محدودیت وجود دارد.
این مقدار هم پول را آزاد کردن بهتر از این بود که هیچ پولی آزاد نشود...
عرض بنده این است که بزرگنمایی و اتکاء به این موضوع اشتباه بود. شما نباید تمامی تخممرغهای خود را در سبدی قرار دهید وقتی همه پارامترهای آن سبد تحت کنترل شما نیست. شناخت تیم آقای روحانی از ماهیت آمریکاییها، شناختی سطحی و غیرواقعی است. آقایان فکر کردند که با لبخند زدن و خوشوبشهای دیپلماتیک میتوانند طرف غربی را نرم کنند که نه تنها این اتفاق رخ نداده است بلکه هرچه نرمتر برخورد کردیم سختتر خوردیم.
شما میگوئید شناخت سطحی و غیرواقعی است اما آقای ظریف به عنوان وزیر امور خارجه و رئیس تیم مذاکرات، سالها در آمریکا تحصیل و زندگی کردهاند و علاوه بر آن، سفیر کشورمان در سازمان ملل بودهاند.
سالها حضور داشتن در آمریکا مانع عدمشناخت صحیح از آمریکا نیست. ممکن است فردی سالها در آمریکا باشد ولی شناخت درستی از ماهیت آمریکا نداشته باشد. اعتقاد دارم آقای روحانی و تیمش شناخت درستی از امپریالیسم و استکبار ندارند. وقتی رهبری آمدند و گفتند من به مذاکرات خوشبین نیستم این موضع ایشان مبتنی بر یکسری دادهها و اطلاعات دقیق بود که چنین چیزی را بیان کردند.
ولی آنقدر عملکرد دولت روحانی و آقای ظریف خوب بوده که فضای قبل شکسته و الان هیاتهای دیپلماتیک برای ورود به تهران درحال سبقت گرفتن از همدیگر هستند.
مابهازا این سفرها چیست؟
مابهازایش این نیست که وقتی رئیسجمهور آمریکا به رئیسجمهور فرانسه میگوید از سفر هیاتهای اقتصادی کشورت به تهران جلوگیری کن، اولاند میگوید من نمیتوانم و تورم نقطه به نقطه ما از حدود 45 درصد در حال کاهش است.
ادعای کاهش تورم فقط به خاطر فضای روانی ناشی از توافق ژنو است، والا چه اتفاق مهمی در حوزه اقتصاد رخ داده است؟ اصلا چطور میشود که تورم پائین بیاید وقتی که رشد اقتصادی منفی است و همزمان نقدینگی موجود در اقتصاد نسبت به سال قبل 30 درصد رشد کرده باشد؟ در حوزه اقتصادی به شکل واقعی هیچ اتفاقی نیافتاده است. فقط بازار ارز نسبت به رفتارهای دیپلماتیک، خوشبینی خود را بروز داده است و این موجب شده تا نرخ دلار در محدودهای ثابت بماند.
این به نظر شما دستاورد مثبتی نیست؟
این دستاورد هرچه که هست، ماهیت اقتصادی ندارد و به محض وقوع کمترین اختلال در مذاکرات، نرخ دلار جهش میکند. ضمن آنکه از سقوط آزاد بورس تهران غافل نشوید. شش میلیون سهامدار جزء و مردم عادی که در بازار بورس سرمایهگذاری کردهاند، در نه ماه اخیر خرد شدهاند. واقعیتها فقط شعار نیست. به نظرم، آقای روحانی در حوزه اقتصاد هیچ اقدام ملموسی نکرده است و فقط بر موج مذاکرات هستهای جلو رفته است. هیچ واقعیت اقتصادی در ماههای اخیر تغییری نکرده است، حتی همین شیب کاهش تورم را نیز اگر بررسی کنید میبینید این روند از اسفند سال 91 شروع شده است و این روندی است که از دوره آقای احمدینژاد با کنترل نقدینگی شروع است. بعد براساس آمارهای بانک مرکزی، رشد نقدینگی در سال 92 افزایش یافته و رشد اقتصادیمان هم که منفی است پس این نقدینگی افزایش یافته کجا جذب شده است؟ چطور میشود که با این شرایط تورم با مکانیزم اقتصادی کاهش یافته باشد؟ این براساس اصول اقتصاد معقول نیست. تمام حرف من این است که تدبیر اقتصادی نداشتیم بلکه اتفاق سیاسی رخ داده است و اینها آمدند از لحاظ روانی مقداری بازار را آرام کردهاند.
این یک دستاورد نیست؟
این یک دستاورد موقت است. در سوم آذر 93، اگر توافقی صورت نگیرد، شرایط حتی بدتر از قبل میشود.
به نظرم، شما امکان رسیدن به توافق غیرممکن میدانید؟
بله.
چرا؟
وقتی رهبری خطوط قرمز را شفاف و بر اساس منافع ملی و محاسبات کارشناسی بیان کردند، معلوم است که این خطوط قرمز مورد مخالفت آمریکاییهاست. ظرفیت غنیسازی 190 هزار سویی که رهبری درباره غنیسازی اورانیوم اعلام کردند، فراتر از غنیسازی صنعتی است و وقتی این خطوط قرمز اعلام میشود نشان میدهد تلاشها و فشارهای آمریکاییها به ثمر نرسیده است. در یک دورهای، اینها توانستند شکل مذاکرات را تغییر بدهند که شامل سطح و نوع مذاکرات بود. اینکه سطح مذاکرات بالاتر رفته است میتواند بر کیفیت مذاکرات اثرگذار باشد اما اینکه این تغییر سطح در نتیجه مذاکرات اثری داشته باشد، تصور درستی نیست.
براساس آخرین گفتهها، حدود شصت، هفتاد درصد متن توافق جامع نهایی مورد توافق دو طرف مذاکره قرار گرفته است...
خب ممکن است که حتی 99 درصد توافق صورت گیرد اما در یک درصد باقیمانده توافق نشود و این یک درصد، کل توافق را زیر سوال ببرد چون دربند آخر توافق ژنو آمده است تا در همه موارد طرفین به توافق نرسند، هیچ توافقی صورت نمیگیرد، به عبارتی طرفین بر سر دوراهی همه یا هیچ قرار دارند. مسئله اصلی آمریکاییها با ما در مورد سطح غنیسازی است. آمریکاییها به هیچ وجه ظرفیت غنیسازی 190 هزار سو را نمیپذیرند. مسئله اصلی ما هم رفع فوری همه تحریمهاست که آمریکاییها هم به آسانی از این ابزار دست برنمیدارند.
قبول دارید که آمریکاییها بیش از ما به توافق جامع نیازمند هستند؟
این یک بحث دیگر است. آمریکاییها اگر غنیسازی 190 هزار سویی را برای ایران قبول کنند، حزب دمکرات باید برای همیشه در تاریخ دفن شود. چون آنها میخواهند بگویند که ما بدون آنکه امتیازی به ایران بدهیم برنامه هستهای ایران را تعطیل کردیم در حالی که اگر هم تحریمها لغو شوند و هم ظرفیت 190 هزارسویی غنیسازی برای ایران تثبیت شود که اوباما در موقعیت بسیار سختی قرار میگیرد. البته این هدف با استقامت جدی بر سر منافع ملی کشورمان دستیافتنی بود اما خطای تیم آقای روحانی این بود که در آغاز کار عملا این پیام را به غربیها دادندکه تحریمها بر ایران موثر بوده و ما به خاطر تحریمهاست که آمدهایم و در حال مذاکره با آمریکا هستیم.
این حرف شما را هم آقای روحانی و هم آقای ظریف بارها رد کردند.
متاسفانه با رفتار دولت در آغاز کار و سخن گفتن از خزانه خالی و بحران اقتصادی، غربیها این پیام را دریافت کردند و بر همین اساس هم رفتارشان را محکم تنظیم کردند. تا آنجا که جان کری گفت که توافق نکردن بهتر از توافق بد است. پذیرش ظرفیت غنیسازی 190 هزار سویی برای ایران، حتما برای آمریکاییها یک توافق بد است.
آقای ظریف هم بارها گفته بودند که ایران زیر بار هر توافقی نمیرود و توافق نکردن بهتر از توافق بد است...
آقای ظریف هرچند این حرف را گفته است اما آقای کری این موضع را همان روز اول بیان کرد. با این شرایط سخن گفتن از نتیجه برد – برد کاملا بیمعناست.
شما بازی برد – برد را قبول دارید؟
من نتیجه برد – برد بین ایران انقلابی و آمریکای استکباری را از اساس قبول ندارم. چطور میشود با آمریکاییها به نتیجهای برسیم که هم پیروزی انقلاب اسلامی باشد و هم پیروزی جبهه شیطان، مگر چنین چیزی امکانپذیر است؟
اینکه شما چنین چیزی را میگوئید و از لفظ «شیطان» استفاده میکنید، بسیار ایدئولوژیک است. اما عرصه سیاست خارجی و دیپلماسی، عرصه رئالیستی است...
اتفاقا استفاده از لفظ شیطان و استکبار برای جبهه غرب کاملا رئالیستی و مبتنی بر واقعگرایی است. جمهوری اسلامی هم قرار است ساختاری باشد که از انقلاب اسلامی دفاع کند. انقلاب اسلامی یعنی نفی همه آنچه استکبار است و تحقق کلمه توحید و توحید یعنی نفی استکبار.
پس شما به هیچ وجه به مذاکرات خوشبین نیستید؟من اعتقاد دارم که مذاکرات به نقطه پایان رسیده است و در دو ماه آینده هم هیچ اتفاق معناداری نخواهد افتاد.
آقای داوری! در هنگام مذاکرات یکسری واژهها از سوی برخی جریانات سیاسی ظهور کرد که نمونه مشهور آن «دلواپسیم» بود. شما یا جریان آقای احمدینژاد هم دلواپس هستید؟
بهرحال نگرانی جدی در مورد شیوه کنش تیم مذاکرهکننده و پیامهایی که تیم دولت آقای روحانی به طرف غربی در این ماهها منتقل کرده، وجود دارد.
رهبری بارها از تیم مذاکرهکننده دفاع کرده است.
موضع رهبری با موضع جریانهای سیاسی فرق میکند. بالآخره رهبری از یک موضع بالا جریانها را هدایت میکنند. ولی موضع جریانها سیاسی، موضع تعامل و نقد سیاسی است و نقش و سطح تاثیرگذاری رهبری با جریانهای سیاسی متفاوت است. جریانهای سیاسی میتوانند نگرانیهایشان را سریع و صریح گویند ولی رهبری به دلیل جایگاهشان شاید صلاح نباشد صریحا دغدغهها و نگرانیهایشان را بیان کنند.
حال به عنوان یک فعال سیاسی فکر میکنید این دلواپسیها نزد رهبری هم وجود دارد.
قطعا بیشترین دغدغه و در عین حال اشراف نسبت به منافع ملی را رهبری دارند؛ هرچند که من نمیدانم این دغدغهها و نگرانیها در کدام حوزهها بیشتر است.
آقای داوری! با این حال شاهد حمایتهای مکرر مقام رهبری از دولت بودهایم که در آخرین بار نیز در دیدارشان با گفتند که همه بدانند که من از دولت حمایت میکنم و با همه توانم به دولت کمک خواهم کرد...
مگر از مقام معظم رهبری، توقعی غیر از این دارید؟
ولی نوع حمایت...
اگر به نوع حمایت باشد، حمایتهایی که رهبری از آقای احمدینژاد داشتند، در هیچ دورهای مشابه ندارد. حمایتی که رهبری از دولت آقای احمدینژاد کردند، حمایت گفتمانی بود و نه فقط حمایت اجرایی. به غیر از دولت آقای احمدینژاد، رهبری از هیچ دولتی، حمایت گفتمانی نکردند. دوما، مگر از مقام معظم رهبری، توقعی غیر از این دارید؟ بهرحال سیاست رهبری در حمایت از دولتها یک سیاست قطعی بوده است هرچند من حمایت ویژهای هم از سوی مقام معظم رهبری در این ماهها ندیدهام و فکر میکنم که حمایتهایی هم که ایشان تاکنون داشتهاند، در راستای همان حمایتهای متداول و معمول و جاری بوده است.
ولی بالآخره ایشان مذاکرهکنندهکنندگان را فرزندان انقلاب دانستند و اعلام کردند که من از تیم مذاکرهکننده حمایت میکنم...
این حمایت کاملا طبیعی است چراکه تیم مذاکرهکننده در حال مذاکره با دشمن است. وقتی سربازی را به جبهه فرستادید، باید این سرباز را از نظر لجستیک و تدارکات حمایت کرد. در عین حال رهبری چندین بار هم گفتند که من به مذاکرات خوشبین نیستم. آیا این دو قابل جمع است؟ خیر. من میخواهم بگویم که رهبری از مذاکرات حمایت میکنند تا اگر زمانی مذاکرات به نتیجه نرسید، دشمن سواستفاده نکند و باجخواهی و زیادهخواهی خود را به دوش ایران بیاندازند و بگویند چون رهبری ایران حمایت نکرد، مذاکرات شکست خورد. رهبری نظام حمایت کردند تا ماهیت دشمن روشن شود. تردیدی نداشته باشید که این روند به توافقی منجر نمیشود.
اگر توافقی صورت نگیرد، این عدم توافق موجب شکست روحانی میشود؟
به نظرم به جهت خطای استراتژیک آقای روحانی، دولت بعد از عدم توافق در آذرماه، دچار دستاندازهای بسیاری جدی خواهد شد.
این دستاندازها در کدام عرصهها بیشتر خواهد بود؟
در حوزه اقتصاد و سیاست داخلی مشکلات جدی خواهد بود. دولت آقای روحانی برای حوزههای اقتصادی و سیاست داخلی برنامه جدی نداشته و همه موضوعات را به زلف سیاست خارجی گره زده و تصور کرده میتواند این پروژه را به پیش ببرند تا از سرریز ارتباط با غرب برای حوزههای اقتصادی و سیاست داخلی استفاده کنند؛ چراکه نگاه دولت به مذاکرات صرفا محدود به مسئله هستهای نبوده است.
مگر چه نگاهی بوده؟آقایان به همکاری راهبردی با غرب میاندیشند.
اگر حرفتان هم درست باشد، آقای روحانی هم از همان زمان انتخابات، شعار تعامل با دنیا را سر میدادند.
تعامل با همکاری راهبردی متفاوت است. چون اینها نگاهی فراتر از مسئله هستهای داشتند، تمامی تخممرغها در این سبد قرار دادند و تصور کردند از سرریز همکاری راهبردی با امریکا، منافع اقتصادی بدست میآید و میتوانند نقاط ضعف در سایر حوزهها را بپوشانند. این باعث شد تا دچار خطای محاسباتی در تعیین استراتژی بشوند و با توجه به فضایی که امروز در مذاکرات داریم، بعید میدانم به این راحتی بتوانند خطایشان را جبران بکنند.
شما در صحبتهایتان گفتید که بحث مذاکرات برای دولت بیش از مسئله هستهای است و دولت به تعامل به غرب میاندیشد. اگر نگاهی به عملکرد آقای احمدینژاد کنیم، میبینیم که در ایشان در چهار سال اولشان، وارد یک فضای پر از تنش شدند و به قول خودشان، دیپلماسی تهاجمی را به راه انداختند ولی در چهار سال دوم دولتشان، دیگر از آن تنشها و اقدامات جنجالی خبری نبود بلکه ایشان بیشتر به اصول دیپلماسی پایبند بود و به سران غربی نامه مینوشت...
نامه که در دولت نهم نوشته شد.
بهرحال در چهار سال دوم، ایشان هم از بهبود و تعامل با غرب بدشان نمیآمد...
این حرف به طور کلی صحیح نیست. نگاه آقای احمدینژاد در دولت دهم، در امتداد نگاه دولت نهم بود. ایشان یک نگاه انسانمحور در سیاست خارجی دارد که خروجی آن موضوع راهبردی مدیریت مشترک جهانی است که طی آن، همه کشورها باید در مدیریت جهان سهیم شوند. استراتژی دیپلماسی آقای احمدینژاد در طول دولت نهم و دهم تغییری نیافت، هرچند محیط بینالملل و شرایط داخلی در دولت دهم نسبت به دولت نهم تغییر کرد.
پس منکر هرگونه تغییر در احمدینژاد هستید؟
آقای احمدینژاد در تاکتیکها متکاملتر شدند ولی در اصول و راهبرد تغییری نکردند.
ولی در سالهای پایانی ریاستجمهوریشان دیگر از آن اقدامات و حرفهای جنجالیای مانند مسئله هولوکاست شاهد نبودیم.
سوالات ایشان درباره هولوکاست همچنان پابرجاست و در عین حال بیپاسخ از طرف غرب. دیدید که در راهپیمایی روز قدس امسال نیز به این سوالات اشاره کردند. آقای احمدینژاد در بحث هولوکاست فقط چند سوال مطرح کردهاند و هیچ وقت به دنبال تنشزایی نبودند...
ولی در عمل، آنچه رخ میداد تنشزایی بود و چهار قطعنامه علیه کشورمان صادر شد.
اینها بازنمایی رسانهای است. اگر آقای احمدینژاد، آن سوالات درباره هولوکاست را نمیپرسید هم باز آن قطعنامهها صادر میشد. در عین حال یادتان باشد که مسئلهای که اقتصاد کشور ما را مختل کرد قطعنامههای مورد نظر شما نبود، بلکه مسئله تحریم بانک مرکزی در زمستان1390 و بعد از اتفاق مشکوک اشغال سفارت انگلیس در تهران، اقتصاد ایران را زیر ضرب برد و گرنه تا آن زمان تحریمها فشار کمرشکنی وارد نکرده بودند.
شما اشغال باغ قلهک را اقدامی مشکوک دانستید. این اقدام را برای برای به زمین زدن احمدینژاد میدانید؟
نتیجه این عمل، تحریم بانک مرکزی ایران بود. به نظرم عاملان این اقدام خواسته یا ناخواسته، به انگلیس و غرب پاس گل دادند.
دومین خطای استراتژیکی که گفتید حسن روحانی در این مدت انجام داده است، این بوده که وی هویت مقابل خود را محمود احمدینژاد تعریف کرده است و بر این اساس به تخریب دولت قبل عمل کرده اما خیلی از حامیان ایشان میگویند دولت روحانی باید آنچه در هشت سال گذشته رخ داده را به مردم بیان کند؛ مثلا بگوید که میزان تورم، رشد کشور و...
دولت آقای روحانی در حوزه اقتصادی هیچ نسخه جدیدی ندارد و عملا همان سیاستهای اقتصادی آقای احمدینژاد را دنبال میکند که قبل از حضور در دولت مداوما به همان سیاستها حمله میکردند! آقای نوبخت زمانی که خارج از دولت بود میگفت اگر هدفمندی یارانهها اجرا بشود، تورم به 500 درصد میرسد! ولی همین آقای نوبخت وقتی به دولت میآید و میخواهد فاز دوم هدفمندی را اجرا کند، میگوید تورم چندانی نخواهیم داشت! آقای نهاوندیان زمانی که خارج از دولت بود به رهبری نامه مینوشت که دولت آقای احمدینژاد یارانه تولید را نمیدهد، اما مگر دولت آقای روحانی به تولید یارانه داد؟
آقای روحانی و تیمش چون پس از سال 84 دیگر هیچگاه فکر نمیکردند به راس دولت برسند، هشت سال علیه آقای احمدینژاد سیاهنمایی کردند ولی وقتی به دولت آمدند، دیدند که تصمیمات آقای احمدینژاد منطبق بر اصول کارشناسی بوده است و آقایان فقط شعار سیاسی میدادند. مگر نمیگفتند آقای احمدینژاد قانون بهبود فضای کسب و کار را تعطیل کرده و شورای گفتوگو را برگزار نمیکند، حال بروید از آقای نهاوندیان بپرسید که در یک سال اخیر چند جلسه شورای گفتگو برگزار شده است؟ من به شما میگویم. در یکسال اخیر حتی یک جلسه از شورای گفتوگو هم برگزار نشده است.
مگر آقایان مداوما نگفتند که آقای احمدینژاد سازمان مدیریت را منحل کرد، پس حالا که دولت دستشان است چرا سازمان مدیریت را احیا نمیکنند؟ متاسفانه آقای روحانی به خاطر آنکه آقای هاشمی را راضی کند، مجبور شده هویت مقابل خودش را آقای احمدینژاد قرار بدهد. اگر کسی دلسوز آقای روحانی بود، به ایشان میگفت که شما نباید این کار را بکنید ولی آقای روحانی به دلیل ملاحظاتی که با آقای هاشمی دارد، ناچار است هویت مقابل خود را آقای احمدینژاد قرار دهد و همین رفتار، پاشنه آشیلش خواهد بود. با این روند اعتقاد دارم که آقای روحانی در سال 96 به سختی میتواند رای سال 84 آقای هاشمی را هم تکرار کند، یعنی رایش به 10 میلیون هم نمیرسد و شاید اولین رئیسجمهوری باشد که در دور دوم انتخاب نشود.
آقای روحانی در چه زمانی رای نمیآورد؟ وقتی رقیبش در انتخابات سال 96، احمدینژاد باشد؟
اعتقاد دارم اگر در سال 96 مجموعهای با بینش، منش و روش آقای احمدینژاد مقابل آقای روحانی قرار بگیرد، آنگاه آقای روحانی اولین رئیسجمهوری خواهد بود که دور دوم ریاست جمهوری را نمیبیند.
به عنوان یکی از نزدیکان آقای احمدینژاد، فکر میکنید ایشان در انتخابات سال 96 کاندیدا میشود؟
آقای احمدینژاد دیگر اراده معطوف به قدرت ندارد و تا آنجا که میدانم به هیچ عنوان قصد کاندیداتوری یا برنامهریزی در هیچ انتخاباتی را ندارند. البته این تحلیل شخصی بنده و مربوط به امروز است و از آینده خبری ندارم و نمیدانم چه اتفاقی خواهد افتاد.
در چه شرایطی آقای احمدینژاد در انتخابات سال 96 شرکت میکند؟
اگر آقای احمدینژاد مجدداً رئیسجمهور شود، چیزی بر فضائل ایشان افزوده نمیشود. اما احتمالا اگر آقای احمدینژاد احساس کنند که منافع مردم و انقلاب با تداوم شرایط کنونی به طور جدی به خطر میافتد و ایشان میتوانند از منافع مردم و انقلاب صیانت کنند، نقشآفرین خواهند بود ولی امروز ممکن است که این تلقی را نداشته باشند.
اگر آقای احمدینژاد در چهار سال دیگر قصد کند که کاندیدا شود. آیا اصولگرایان که به قول شما هر کاری کردند تا آقای احمدینژاد به زمین بزنند، چه میکنند؟
آنها که چارهای ندارند. از قضا، اصولگرایان اگر میخواهند مجددا به قدرت بازگردند باید دعا کنند تا آقای احمدینژاد راضی به کاندیداتوری شود. اگر اصولگرایان میخواهند آقای روحانی در سال 96 رئیسجمهور نشود باید حتما به دنبال آقای احمدینژاد بیایند چراکه کسی را برای رقابت با آقای روحانی ندارند.
اینکه مسائلی نظیر دادگاه احمدینژاد از سوی اصولگرایان ایجاد شده، فکر نمیکنید به خاطر این است که اصولگرایان عزمشان را جزم کردهاند تا احمدینژاد دیگر در صحنه سیاست کشور نباشد؟
برای پاسخ به سوال شما لازم است اصولگرایان را تفکیک کنیم. اصولگرایان یک بدنه کوچک حزبی - رسانهای دارند که بخشی از اینها رابطه خوبی با آقای احمدینژاد ندارند. در عین حال جریان اصولگرایی یک بدنه اجتماعی ده میلیونی هستند و این سازمان رای به آقای احمدینژاد سمپاتی و علاقه شدید دارد و با آقای احمدینژاد احساس همذاتپنداری میکنند. چه بخش کوچک حزبی اصولگرایی بخواهد یا نخواهد این بدنه بزرگ کاملا در سبد رای آقای احمدینژاد مستقر است. به ویژه اگر آقای احمدینژاد بخواهد با جریان آقای هاشمی رقابت علنی بکند، قطعا در آن زمان، سازمان رای بدنه اجتماعی اصولگرایی کلا در سبد رای آقای احمدینژاد قرار میگیرد.
آقای احمدینژاد تا کی میخواهند سکوت کنند؟فعلا سکوت ایشان ادامه دارد مگر اینگه ایشان به جمعبندی جدیدی برسند.
فکر میکنید کی سکوتشان را میشکنند؟نمیدانم اما شاید در آینده آقای احمدینژاد ضروری ببینند برای آگاهی افکارعمومی نکاتی را بیان کنند.
ارزیابی خودتان از سکوت آقای احمدینژاد چه بوده است؟
سکوت ایشان تا الان نتایجی خوبی داشته است ولی باید مقداری زمان گذشت و نتایج عملکرد دولت فعلی مشخص و فاصله واقعی بین ادعاها و عملکردها روشن شود. به نظرم اگر فضای شفافتر شود، میتوان از این سکوت عبور کرد.
درباره جلسات آقای احمدینژاد با وزرا و مدیرانش هم صحبت میکنید.
این جلسات طبیعی است. آقای ناطقنوری با گذشت 30 سال از زمانی که وزیر کشور بودهاند، هنوز جلساتشان را با استاندارانشان برگزار میکند. این جلسات، بیشتر جلسات عاطفی است و آقای احمدینژاد هیج جلسه سازمانیافتهای ندارد.
پس تشکیل دولت در سایه را تکذیب میکنید.
ایشان به هیچ وجه به دنبال دولت در سایه نیست.
ارزیابیتان از انتقاداتی که اصولگرایان به دولت آقای روحانی میکنند، چیست؟
به نظرم یکی از خطاهایی که اصولگرایان دارند، این است که عرصه انتقاد از دولت آقای روحانی را به عرصههای فرعی میآورند. ما نباید تضاد اصلیمان با آقای روحانی را فراموش کنیم. ما دو تضاد اصلی با دولت آقای روحانی داریم: تضاد اول در عرصه استقلالخواهی است که ناشی از رفتار تیم دولت در مذاکرات هستهای است و تضاد دوم در عرصه عدالتخواهی است که ناشی از رویکردهای تیم دولت یازدهم در عرصه اقتصادی است، هرچند تا امروز به دلیل اولویتدهی به مذاکرات هستهای نتوانستهاند این رویکرد پیاده کنند اما گفتمان اقتصادی دولت آقای روحانی، بازتولید گفتمان اقتصادی دولت آقای هاشمی است؛ در واقع دولت آقای روحانی، دولت دوم آقای هاشمی است. به نظرم اصولگرایان به جای آنکه انتقاداتشان را به عرصههای فرهنگی ببرند که در شرایط امروز یک تضاد فرعی است، باید به تضاد اصلی یعنی تضاد بر سر مفاهیم استقلال و عدالت بپردازند. در اینجاست که میتوان دولت را به شکل جدی به نقد کشاند و نقاط ضعف دولت آقای روحانی را برای مردم روشن کرد. آحاد جامعه هم به این تضادها، حساس هستند و برای همین است که دولت آقای روحانی هم تمایل دارد که انتقادات به دولت یازدهم از عرصه فرهنگی فراتر نرود.
دلیلش چیست؟
اگر انتقادات به دولت یازدهم به عرصه فرهنگی محدود شود، دولت میتواند خلاهایش را در سایر حوزهها از منظر افکار عمومی بپوشاند و در عین حال میتواند اقبال بخشی از اقشار اجتماعی که طالب آزادیهای اجتماعی و فرهنگی بیشتر هستند را جلب کند. وقتی با حملات اصولگرایان در عرصه فرهنگی به دولت آقای روحانی، تصویر این دولت، به عنوان دولتی با دروازههای باز فرهنگی - اجتماعی ترسیم شود - که البته در واقع امر اینگونه نیست -، بخشی از اقشار اجتماعی از این تصویر دولت استقبال میکنند. بنابراین چنین شیوهای برای مواجهه با دولت یازدهم خطای راهبردی جریان اصولگراست. اصولگرایان اگر میخواهند در مواجهه با دولت یازدهم موفق باشند، باید به نقاط ضعف واقعی و پاشنه آشیل اصلی دولت آقای روحانی، یعنی سیاست خارجی و اقتصاد بپردازند.
آقای احمدینژاد برای انتخابات مجلس سال 94 برنامهای دارد؟
آقای احمدینژاد هیچ برنامهای برای هیچ انتخاباتی ندارند و قطعا در انتخابات مجلس بعدی هم حضور سازمانیافتهای نخواهند داشت. البته ممکن است برخی از وزرای ایشان با تصمیم شخصی در مناطقی که مقبولیت بومی و منطقهای دارند، مثل آقای نیکزاد در اردبیل یا آقای شیخالاسلام در چالوس در انتخابات حضور پیدا کنند که البته در این رابطه هم هنوز هیچ جمعبندی وجود ندارد.
دلیل این عدم حضور سازمانیافته چیست؟
واقعیت ساختار سیاسی کشورمان این است که همیشه مجلس به نوعی تابع دولت میشود. اگر الان نیز نگاه کنید، مشاهده میکنید که بخش مهمی از مجلس با دولت آقای روحانی همراه شده است. تا قبل از سال 90 نیز مجلس با دولت آقای احمدینژاد همراه بود.
اگر آقای احمدینژاد در انتخابات سال 96، کاندیدا نشود، احتمال دارد از کاندیدایی حمایت کنند؟
نمیدانم.
آقای داوری! شما ریاست مجتمع هما (هواداران مردمی احمدینژاد) را برعهده دارید. هما براساس چه سازوکاری راهاندازی شده است؟
بنده ریاستی در مجتمع هما ندارم. بیشتر نقش بنده نقش هماهنگکننده است چون سازوکار درونی هما یک سازوکار کاملا خودجوش، درونی و از پایین به بالاست...
میتوان گفت هما حزب آقای احمدینژاد است؟
به هیچ وجه. مجتمع هما با دفتر آقای احمدینژاد هیچ نوع ارتباط سازمانی و ساختاری ندارد. هما مجموعهای است که از پائین شکل گرفته و بخش کوچکی از بدنه نیروهای هوادار آقای احمدینژاد که در مناطق مختلف کشور، در وبلاگها، در شبکههای اجتماعی و... فعال هستند و نیاز داشتند تا هماهنگیها و همافزاییهایی صورت گیرد را به هم پیوند داده است.
آیا هما بدنه رای و ستاد آتی آقای احمدینژاد در سال 96 خواهد بود؟
هما برای فعالیت سیاسی برنامهای ندارد و نگاهمان غالبا فرهنگی و اجتماعی است.
تا حالا چه اقداماتی مجمتع هما داشته است؟
تا الان یک فراخوان و ثبتنام اولیه داشتهایم و توانستهایم برنامههای آموزشی محدودی هم برگزار کنیم. در حال حاضر سازماندهی و برنامهریزی مطالعاتی و پژوهشی در برخی از حوزهها را برای شناخت بهتر شرایط ایران و منطقه تکمیل کردهایم.
شما در بخشی از این مصاحبه بیان کردید که آقای روحانی برای رضایتخاطر آقای هاشمی هویت مقابلش را احمدینژاد تعریف کرده است. حال اگر آقای روحانی این کار را به قول شما انجام ندهد، به نظر شما آقای هاشمی چه میکند؟
آقای روحانی، هویتی مستقل از آقای هاشمی ندارد و میتوان دولت آقای روحانی را سایهای پررنگ از دولت آقای هاشمی دانست. آقای هاشمی ایستاده که دولت آقای روحانی تولید شده است و گرنه آقای روحانی بدون برنامهریزی آقای هاشمی، نمیتوانست حتی خواب ریاست جمهوری را هم ببیند.
رابطه اصلاحطلبان را با دولت آقای روحانی را چطور ارزیابی میکنید؟
اصلاحطلبان آقای روحانی را بیشتر به مثابه یک محلل و نه یک متحد نگاه میکنند. واقعیت این است که نظام بعد از فتنه 88، اصلاحطلبان را سه طلاقه کرد، حالا اصلاحطلبان میخواهند از محلل شدن آقای روحانی مشکل سه طلاقه بودنشان را حل کنند.
اینکه اصولگرایان میگویند اصلاحطلبان و روحانی به مشکل و جدایی برمیخورند را قبول دارید؟
در میان مدت این اتفاق نمیافتد. امروز آقایان خاتمی و هاشمی، که جریان اصلاحات و اعتدال را هدایت میکنند یک روحند در دو بدن. هر چند در بدنه اجتماعی اصلاحطلبان یکسری گلایهها و غرغرها وجود دارد ولی این غرغرها نمیتواند در استراتژی کلان این دو جریان اثرگذار باشد.
ارزیابیتان از آینده سیاسی آقای مشایی چیست؟
آقای مشایی از خرداد سال گذشته کاملا از عرصه سیاسی خود را به عرصه فرهنگی منتقل کردند و مشغول مطالعات و پژوهشهای فرهنگی هستند.
احتمال برگشتشان به عرصه سیاست وجود دارد؟
اصلا. ایشان به هیچوجه علاقهای برای درگیر شدن با سیاست ندارند. اگر سال پیش هم کاندیدا شدند، به دلیل اصرار آقای احمدینژاد بود. جنس آقای مشایی، جنس فرهنگ است.
به فرض اینکه آقای احمدینژاد در سال 96 در انتخابات حضور یابند و رئیسجمهور نیز شوند، آقای مشایی به عرصه دولت و سیاست باز میگردند؟
بعید میدانم آقای مشایی انگیزهای برای کار اجرایی داشته باشند.
کد خبر: ۴۵۰۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۸
یک هفته نامه آلمانی با اشاره به اینکه سردار قاسم سلیمانی نیروهای عراقی را در مبارزه با داعش آموزش میدهد، به موفقیت وی در آزادسازی شهر آمرلی اشاره کرده و وی را ژنرال نخبهای که تصمیمات آمریکا را خنثی میکند دانست.
به گزارش تسنیم، هفته نامه "اشپیگل" در مطلبی سردار قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه را متخصص در زمینه عملیات های مخفی خارجی ارزیابی کرده و به عملیات جدید وی در عراق اشاره کرده و نوشت: وی به عراقی ها در مبارزه با گروه تروریستی داعش آموزش می دهد که این عملیات با موفقیت های اولیه ای هم روبرو شده است.
اشپیگل در ادامه نوشت: سردار قاسم سلیمانی شخصیتی نیست که در خانه بماند وقتی که نیروهای خود را به نبرد می فرستد. وی رئیس نیروی قدس سپاه که یک نیرو برای عملیات های خارجی سپاه در ایران است می باشد. این فرمانده ۵۷ ساله می تواند به راحتی در پشت جبهه باقی بماند اما ترجیح می دهد خود را در جبهه نبرد نشان دهد.
قاسم سلیمانی به تازگی در وسط دیگ بخار شهر آمرلی در شمال عراق دیده شده است. وی با هلیکوپتر پروازهایی خطرناک را بر فراز مواضع داعش در شمال عراق انجام داده است. این شهر ترکمان نشین شمال عراق مدت دو ماه توسط تروریست های داعش محاصره شده بود که آزادسازی این شهر یک موفقیت قابل توجه تحت رهبری قاسم سلیمانی بود.
"اشپیگل" در بخش دیگری از این مطلب نوشت: قاسم سلیمانی به عنوان مردی جسور، بی صبر و تحمل و بسیار بی پروا، بلند پرواز و باهوش و بسیار کاریزماتیک اعتبار دارد. وی در جریان شورش ها علیه رژیم شاهنشاهی در ایران به عنوان مردی جوان به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قدم گذاشت.
این هفته نامه آلمانی در ادامه نوشت: عملیات های سلیمانی دائما مخفی هستند. ایران وقتی که مسئله عملیات های سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در خارج مطرح است بسیار کم حرف است. موفقیت برای ایران این است که عملیات های آن ها کمتر آشکار شود. از عملیات های فعلی در عراق تنها این موضوع مشخص شده است که سلیمانی به عنوان مشاور نظامی از نیروهای عراقی در شهر آمرلی حمایت می کرده است. این مسئله را یکی از معتمدان رهبر انقلاب اسلامی به خبرنگار مسائل ایران نیویورک تایمز گفته است.
اشپیگل از نقش سلیمانی به عنوان مشاور نظامی در سوریه نیز نوشته و تصریح کرد که تحت رهبری سلیمانی ارتش متزلزل سوریه به نیرویی قدرتمند در داخل تبدیل شد. رویکرد وی ایرانی ها را از رهبری جنگ کلاسیک به سمت تاکتیک های مدرن سوق داده است.
اشپیگل در ادامه سلیمانی را ژنرال نخبه ای ارزیابی کرد که تصمیمات آمریکا را خنثی می کند و در بخش دیگری از این مطلب نوشت: عراق و مردم این کشور سلیمانی را کاملا می شناسند. بعد از سقوط صدام حسین وی مدتهای طولانی در این کشور عملیات هایی را اجرایی می کرد. سلیمانی بسیاری از نیروهای شیعه را آموزش داد که بعدها در دستگاه های امنیتی عراق، در بخش های اداری و سیاست وارد شدند.
نویسنده در بخش پایانی این مطلب نوشت: آمریکا و سردار قاسم سلیمانی در عراق البته علیه دشمنی برابر اما با رویکردها و روش های متفاوت مبارزه می کنند. سلیمانی بر خلاف تصمیمات آمریکا عمل می کند.
کد خبر: ۴۳۷۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۶