برچسب ها
متواضعانه از همه دانشگاهیان، متفکران و اندیشمندان، هنرمندان، اهالی قلم و همه آزادی خواهان و عدالت طلبان ، می خواهم که به پاس حرمت اندیشه و ارزشهای انسانی و برای ایفای مسئولیت خویش در جهت تبیین طراحی های تفرقه انگیز و سلطه طلبانه دشمنان بشریت ، به پا خیزند
کد خبر: ۵۵۳۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۴

وکیل  رییس سابق دیوان محاسبات گفت که محمدرضا رحیمی حکم صادره برای خود را قابل پذیرش نمی داند و از رئیس دستگاه قضا درخواست اعمال ماده ۱۸ خواهد کرد به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: محمدرضا نادری روز شنبه در گفت‌وگو با تسنیم در خصوص واکنش محمدرضا رحیمی رییس سابق دیوان محاسبات  به حکم صادره برای وی اظهار داشت: “این حکم برای ایشان قابل پذیرش نیست و معلوم است که از آن ناراحت هستند”. وی با بیان اینکه برای اجرای حکم صادره برای موکلش زمانی در نظر گرفته نشده، تصریح کرد: ما دنبال اعاده دادرسی هستیم و ممکن است برای توقف اجرای حکم، دستوری هم بگیریم. وکیل معاون اول دولت احمدی نژاد همچنین گفت که “ظرف چند روز آینده درخواست خود از رئیس قوه قضائیه برای اعمال ماده ۱۸ در پرونده رحیمی را تقدیم دستگاه قضایی خواهد کرد”. بر اساس ماده ۱۸ قانون آئین دادرسی، اگر آرای قطعی دادگاه‌های عمومی و انقلاب، نظامی و دیوان عالی کشور به تشخیص رئیس قوه قضاییه به عنوان قاضی القضات، خلاف بیّن شرع باشند، جهت اعاده دادرسی به مرجع صالح برای رسیدگی مجدد ارجاع می شود.
کد خبر: ۵۵۳۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۴

سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: رویش نیوز- هجرت ایزدی: سیاست خارجی یک دولت بر خلاف آن چه پنداشته می شود یکی از کارویژه های دولت نیست بلکه صورت تمام عیار فکری، فرهنگی و تمدنی آن دولت است. وقتی ایالات متحده ی امریکا عالم را برده ی خویش می بیند و ابزارهای متعدد برای حفظ قدرت خویش به کار می برد همه نشان آن است که حیات این دولت با استثمار مستضعفین عالم سامان یافته و این روح استکبار طلبی و استخدام گری امریکا را طاغوت زمانه ساخته است. تا زمانی که بشر در سیر انا لله و اناالیه راجعونی حضرت حق را ملاقات نکند همواره در این عالم غریب است و یار می طلبد. لذا اجتماع های اولیه اگرچه برای برآوردن نیازهای ظاهرا مادی تشکیل شد لکن حضور حضرت آدم علیه السلام از همان ابتدای خلقت ازآن جهت بود که با پیوستن زمین به آسمان از غربت انسان کاسته شود تا این که تاریخ پیامبران بالاخره به غدیر متصل شد و شیعه با پذیرش ولایت انسان کامل حیاتی بس مبارک را پیش خویش گشود.   در تقابل باشیعه که جانش با امام حاضر پیوسته است مستکبران عالم غریب ترین افراد در عالمند. لذا برای آن که خلا دوری از ولایت حق را پر کنند به ساز و کارهای محکم مادی روی می  آورند تا با دوستان مستضعف بتوانند قدرت خویش را در زمان تثبیت کنند. بنابراین  طواغیت عالم مستضعف ترین اهل عالمند که با ابزارهای بیشتر متورم شده اند و هرگاه یکی از آن سازو کارهای خود مدارانه  و دوستان استثمار شده از رده خارج شوند آن ها هم طاقت نمی آورند و تمام می شوند. در این راستا مذاکره ی دولت ها با طواغیت عالم دو گونه است؛ عموم دولت ها از طواغیت عالم می ترسند لذا با مذاکره و کسب حمایت بیشتر می خواهند فربه شوند وصورت دوم آن که دولت ها می دانند تمنای مذاکره با مستکبران قبل از کسب هویت برای خویش هویت بخشی به کافران و مشرکان است لذا فقط برای اتمام حجت و تذکر مذاکره می کنند. در حالی که مذاکره برای طواغیت عالم رفع غربت از خویش است و دنیای اطلاعاتی با حضور بی ریشه ی شبکه های اجتماعی به یک باغ وحش تبدیل شده است ، رسانه های دنیای مدرن به ملت ها القا می کنند که اگر آن ها با انتخاب دول سکولار دوستی با ابر قدرت های مادی را پیشه ی خویش کنند منافع آن ها بیشتر تامین خواهد شد. از آنجا که عادت ها و ترس بشر بزرگ ترین سلاح شیطان برای دوری از حق است دولتمردان کشورهای مستضعف به دلیل حضور فیزیکی قدرتمندانه ی دنیای مدرن خودشان را در مدار طواغیت عالم می گذارند تا خلا های مادی و امنیتی خویش را جبران کنند. انقلاب اسلامی در عصر قدرت نمایی دنیای مدرن نه ابزار های دنیای مدرن بلکه روح طواغیت عالم را به چالش طلبید. لذا طواغیت عالم پس از آن در ذیل انقلاب اسلامی باید خودشان را معنا می کردند.از آن جا که طاغوتیان نمی توانستند حقیقت غدیری و ولایی انقلاب اسلامی را برتابند با چنگ و دندان نشان دادن ها امید آن داشتند تا بتوانند براین حقیقت فرهنگی و تمدنی ابدی در تاریخ فایق آیند. دولت هایی که پس از انقلاب روی کار آمدند عموما نتوانستند این غنای فرهنگی بی نظیر انقلاب اسلامی را درک کنند لذا مسحور ابزار های دنیای مدرن گردیدند و هم رنگ زمانه شدند تا بالاخره بتوانند به اسم تامین امنیت و رفاه برای مدت کوتاهی از شر طواغیت در امان بمانند . از ابتدای پدید آمدن رشته ی روابط بین الملل همواره دو گرایش اساسی وجود داشته است؛ آرمانگرایی صلح طلب و واقع گرایی جنگ طلب. واقعیت آن است که تئوری های روابط بین الملل حتی در صورت آرمان گرایانه ی برد-برد چیزی جز هویت بخشیدن به طواغیت عالم نبوده است و آن چه این دو گروه به صحنه ی سیاست خارجی آورده اند جز ستم بر انسان های بی گناه و مظلوم نبوده است. دولتمردانی که در پارادایم های روابط بین الملل به دنبال ترقی جایگاه خویشند در یک بازی شیطانی وارد شده اند که حدود وثغور آن را مستکبران عالم طراحی کرده اند که در صورت ورود از عوارض و نتایج آن گریزی نیست. وقتی رهبرعزیز انقلاب متذکر می شوند که این جوانان خضوع قدرت های بزرگ را در مقابل ملت ایران خواهند دید همانند رهبران سیاسی عالم بلوف نمی زنند. ایشان نور جاری انقلاب اسلامی را در تاریخ می بینند و در راستای تحقق وعده های الهی ما را به مقاومت دعوت می کنند. انقلاب اسلامی تا ظهور امام عصر زنده است لذا همان گونه که دامنه ی شیطنت جباران ذیل ربانیت حضرت حق است دشمنی کافران و مزدوران آن ها با جمهوری اسلامی ذیل غدیر و انقلاب اسلامی است و نه عکس آن. طواغیت عالم هر چه می کنند انوار انقلاب اسلامی را شدید تر خواهد کرد. دولتمردان اگر جایگاه غدیری انقلاب اسلامی را بشناسند از سقیفه های متعدد ترسی به خود راه نمی دهند. هر ابزاری در این عالم آن قدر ظرفیت دارد که بشر به آن هویت می دهد. آدمی اگر نقش ابزار را همان سان که گفتمان حاکم بر دنیای مدرن حد اکثری می داند، معنا کند به همان ابزارها واگذار می شود ولی اگر افق نگاهش را ورای تحریم ها سامان دهد نه تنها ابزار را از دست آن ها ربوده است بلکه مقتدرانه و عزتمندانه اقدام می کند همان گونه که  انقلاب در هستی خویش عزیز است و مورد  غفلت قرار گرفته است. مگر از تمدن بحران زده ی ابزاری دنیای مدرن با پشتوانه ی خودمدارانه ی بیکنی و دکارتی و استراتژیست های جن زدهِ امریکایی چیزی جز بدهی چند د ه هزار میلیارد دلاری و فروپاشی فرهنگی دنیای مدرن پدید آمده است که بعضی مسئولان هنوز چشم امید به آن ها دارند. مقامات امریکایی به این عکس ها و قدم زدن های دیپلماتیک برای شکستن مقاومت به رهبری جمهوری اسلامی بسیار امید دارند و متاسفانه وزارت خارجه  از این توانایی عزت مندانه ی جمهوری اسلامی در راهبری جنبش های اسلامی به شدت غافل است. پس از توافق نامه ی سعدآباد در 1382 تونی بلر نخست وزیر وقت انگلستان در یک جلسه ی خصوصی اعلام کرد که میوه ی عراق را از دستان حسن روحانی دبیروقت شورای عالی امنیت ملی ایران به دست آورده است. این توافقنامه ها که با توافقنامه ی پاریس کامل شد ایران تعلیق کامل غنی سازی اورانیوم را پذیرفت. نتیجه ی این اعتمادسازی ها چیزی جز تصویب چند قطعنامه ی شورای حکام در سال 83 نبود . با این همه که همه ی جریان کفر علیه جمهوری اسلامی  دست به کار شدند به برکت ظرفیت های توحیدی انقلاب اسلامی شهید شهریاری ها در غنی سازی بیست درصد از قبل همین فشارها و تحریم ها روییدند. مطالبات زیاده خواهانه ی فعلی دول غربی برای تعطیلی فعالیت های هسته ای جمهوری اسلامی طی بیست سال و حتی بیشتر نیروهای انقلابی دیگری را پرورش خواهد داد و خدعه ی مکاران عالم راخنثی خواهد کرد. لذا در صورت مذاکره ی غیر انقلابی  ذات غدیری تمدن ساز انقلاب اسلامی در ظلمات فشارها همچون ستاره ای چشم جهان را خیره خواهد کرد.همان گونه که دولت با سیاست خارجی اعتدالی قصد عبور از تحریم ها را داشت و  بانفت زیر 50 دلاری مواجه شد حضرت حق مسئولان نظام را به سوی وحدت بیشتر برای تحقق سیاست های اقتصاد مقاومتی سوق داد. در حالی که روح توحیدی انقلاب اسلامی برهمه ی عالم احاطه دارد و مقامات امریکایی و اروپایی به این امر به خوبی واقفند متاسفانه بعضی مقامات داخلی از این عزت فرهنگی غافلند و برای رفع مشکلات هم چنان چشم به آن سوی مرزها دوخته اند. در صورتی که همین اقتدار فرهنگی است که ورای همه ی ابزارهای اطلاعاتی و امنیتی رژیم صهیونیستی گنبد آهنین را آماج حملات متعدد کرده است و هر حمله ای از سوی رژیم صهیونیستی از سی و سه روزه و بیست و دو روزه و هشت روزه و پنجاه  و یک روزه در نهایت آن ها را وادار به عقب نشینی می کند. امروز جنبش های عدالت خواهانه در عالم برای استمرار حیات خویش  باید از روح توحیدی انقلاب اسلامی مدد بگیرند و این ها نشان آن است که انقلاب اسلامی فراتر از مرزهای خویش عالم گیر خواهد شد . لذا نیروهای دلسوز انقلابی گمان نکنند که با دیپلماسی فعلی  تاریخ به عقب بازگشته و توافق نامه ی سعد آباد و پاریس دیگری امضا شده است بلکه حضرت حق که کل یوم هو فی شان است هردم برای ظهور ولایت مطلقه ی امام معصوم در ظلمات ابزارهای مرده ی دنیای مدرن تجلی خواهد کرد و نیروهایی به صحنه  خواهد آورد که  وعده های الهی را به منصه ی ظهور رسانند. انشا الله
کد خبر: ۵۵۳۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۴

به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: مقتدر مظلوم نوشت:«محمدرضا رحیمی» به ۵ سال و ۹۱ روز حبس، دو میلیارد و ۸۵۰ میلیون تومان رد مال و یک میلیارد تومان جزای نقدی محکوم شد. طبق حکم دادگاه که در دیوان عالی کشور تأیید و قطعی شده است ، رحیمی مرتکب فساد شده است. او مجرم است به دریافت رشوه و تحصیل مال نامشروع و مستحق مجازات و احمدی‌نژاد هم یک عذرخواهی بدهکار. برخی می‌گویند فساد رحیمی مربوط به قبل از دولت احمدی‌نژاد است که اگر اینگونه هم باشد، احمدی‌نژاد نباید یک مفسد را به کار می‌گرفت! مفسد ، مفسد است و در هر منصب و در هر سطح و منتسب به هر کس و متعلق به هر حزب و جناح که باشد، باید بدون هیچگونه مصلحت‌اندیشی و رودربایستی مجازات شود اما کم کم دارم به این یقین می‌رسم که قاطعیت در برخورد با مفاسد ارتباط مستقیم دارد با احمدی‌نژاد! یعنی اگر رحیمی منتسب به احمدی‌نژاد نبود و به شخص دیگری منتسب بود ، مثلاً به هاشمی رفسنجانی ، معلوم نبود با چنین سرعت و جدیت و قاطعیتی در محاکمه مواجه می‌شدیم! مثل مهدی هاشمی رفسنجانی که سال‌ها در حصن حصین "بابا" قرار داشت و الان هم که بعد از این همه سال پایش به دادگاه باز شده است ، به گفته معاون اول قوه قضاییه ، باندهای قدرت و ثروت قاضی پرونده را تحت سنگین‌ترین فشارها قرار داده‌اند! و حتی یکی از نمایندگان مجلس گفته است قرار است برای مهدی هاشمی که اتهاماتش چندین برابر رحیمی است ، 2 سال حبس آن‌هم تعلیقی در نظر بگیرند! یا مثل غلامحسین کرباسچی که معلوم نشد چه شد که از زندان آزاد شد! البته اگر بروید ماجرای فشار همه‌جانبه اصلاح‌طلب‌ها و هاشمی رفسنجانی و دولت دوم خرداد به قوه قضاییه را مطالعه کنید، معلوم می‌شود! حتی خاتمی که رئیس‌جمهور بود ، وارد عمل شد و به رهبری نامه نوشت و قس علی هذا! علی ایحال کاش همه مفسدان یک ارتباطی با احمدی‌نژاد داشتند!
کد خبر: ۵۵۲۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۳

این طیف هنگامی که در جایگاه محکومند، حاکم دروغگوست چون ابزار دارد و می‌تواند دروغ بگوید؛ وقتی هم که در جایگاه حاکمند، محکوم دروغگوست چون به قدرت دست نیافته و برای بازیابی قدرت دست به تخریب حاکم می‌زند! سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com:  صراط - رییس جمهور حسن روحانی روز گذشته با اشاره به انکار توفیقات دولت توسط دشمن گفت: "باوجود این دروغ‌ها و تشویش اذهان عمومی و حرکت مغایر با منافع ملی، دولت با اتکا به حمایت مردم در مدیریت اقتصاد کشور و شتاب رشد و توسعه توفیقات قابل ملاحظه‌ای داشته است ." به گزارش گروه سیاسی صراط، پنج سال پیش در انتخابات ریاست جمهوری دور دهم که به انتخابات جنجالی و فتنه صهیونیستی-امریکایی 88 تبدیل گردید؛ حامیان یکی از کاندیداها به صورت گسترده آمارهای ارائه شده از سوی دولت را که بر توفیقات چهار سال گذشته دلالت داشت، دروغ خوانده و دولت و رییس جمهور را متهم به دروغگویی کردند. این روند اعتراضی مبتنی بر موضوعی بود که در ایران مراکز ارائه آمارها یعنی بانک مرکزی و مرکز آمار ایران دولتی هستند پس رییس جمهور در آمارهایی که به نفع دولت ارائه می شود دروغ می گوید! این استدلال ها که با مبنایی بدبینانه و دقیقا مغایر با اصل اسلامی برائت عنوان می شد؛ به مدت چهار سال سایه سنگین اتهام دروغ گویی را بر سر دولت افکنده بود و موضوع را تا به جایی پیش برد که اعتماد عمومی به آمارها به صورت جدی خدشه دار شد. اکنون اما کاندیدای مورد حمایت همان جریان در راس قدرت قرار گرفته و او نیز به تبع همه دولت‌های جهان آمارهایی از عملکرد دولت و توفیقاتش به ملت ارائه می کند اما این بار داستان خیلی فرق کرده است. این بار منتقدان دولت در مظان اتهام دروغگویی قرار می‌گیرند و همه استدلال‌هایی که در چهار سال گذشته برای اثبات سهولت جعل آمار و دروغگویی دولت‌ها به مردم عنوان شده و به مخاطبان آموزش داده شده بود به یکجا رنگ می بازد. رییس جمهور علنا می گوید منکران توفیقات دولت دروغ می گویند آنهم دروغهایی به بزرگی ضدیت با منافع ملی! مساله بسیار جالب توجه است؛ این طیف همواره حق به جانب اصلاح‌طلب هنگامی که در جایگاه محکومند، حاکم دروغگوست چون ابزار دارد و می‌تواند دروغ بگوید؛ وقتی هم که در جایگاه حاکمند، محکوم دروغگوست چون به قدرت دست نیافته و برای بازیابی قدرت دست به تخریب حاکم می‌زند! لازم به ذکر است این موضوع بی شباهت به طرح گسترده مساله تقلب در فتنه 88 و فراموشی یکباره آن در سال 92 نیست. با این وجود باید گفت اذهان عمومی از حافظه کوتاه مدت خود محروم نشده اند و چنین برخورد های دوگانه ای نه تنها برای مجریان این بازی مضرات جدی دارد بلکه آتشی است که دودش به چشم همگان خواهد رفت.
کد خبر: ۵۵۲۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۲

«شماری از معلمان نقاط مختلف کشور در دو روز گذشته در اعتراض به وضع معیشتی خود از رفتن به کلاس‌های درس خودداری کردند./ معلمان از شائبه افزایش ۱۴ درصدی حقوق‌شان در سال ۹۴ نگران‌اند.» سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com:شماری از معلمان شهرهای اسلامشهر، رباط کریم، شهر قدس، کرج، شهریار، شیراز، شاهرود، سقز، بانه و مریوان در دو روز گذشته (سه شنبه ۳۰ دی و چهارشنبه ۱ بهمن) از رفتن به کلاس‌های درس خودداری کردند. همچنین صد‌ها معلم روز سه شنبه ۳۰ دی مقابل اداره آموزش و پرورش شاهرود و روز چهارشنبه ۱ بهمن مقابل اداره آموزش و پرورش مریوان تجمع کردند. معلمان متحصن به وضع معیشتی خود، بودجه سال آینده وزارت آموزش و پرورش و خدمات ضعیف بیمه طلایی معترض‌اند. در همین رابطه، یک فعال حقوق صنفی معلمان که نخواست نامش فاش شود به ایلنا گفت: معلمان از شائبه افزایش نزدیک به ۱۴ درصدی حقوق‌شان در سال ۹۴ نگران‌اند و به همین دلیل بودجه پیشنهادی دولت برای وزارت آموزش و پرورش را ناکافی می‌دانند. او در عین حال گفت: در حالی که بودجه برخی نهادهای خاص در سال آینده بیش از ۶۰ درصد افزایش پیدا کرده‌ است معلوم نیست دولت برای افزایش نزدیک به ۲۰ درصدی بودجه آموزش و پرورش چه توجیهی دارد.   منبع/ایلنا
کد خبر: ۵۵۲۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۲

دبیرکل حزب مردمی اصلاحات گفت:‌ آقای روحانی! دولت شما پیر است. این افراد باید به اتاق فکر بروند و اداره کار را جوانان در دست بگیرند. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: محمدزارع فومنی دبیرکل حزب مردمی اصلاحات در کنگره اصلاحات عصر امروز (پنجشنبه) در کنگره سالیانه این حزب در مجتمع فرهنگی جماران، به بیان استراتژی‌های خود برای دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی پرداخت و اظهار داشت: ما برای انتخابات مجلس آینده برنامه‌های مفصلی داریم. وی افزود: ما مقابل هرکسی که بخواهدبرابر مردم بایستد خواهیم ایستاد و در انتخابات آتی نیز با تمام قدرت وارد خواهیم شد و از تشرهای هیچ گروهی نمی‌هراسیم. دبیرکل حزب مردمی اصلاحات از عدم حضور برخی مدعوین به کنگره سالیانه این حزب انتقاد و تصریح کرد: اگر امروز من را سیلی می‌زنند به دلیل این است که چون منصور حلاج اسرار هویدا می‌کنم؛ همه جلسات دولت و نظام باید شیشه‌ای باشد، هیچکس حق ندارد پشت پرده برای مردم تصمیم بگیرد. به گفته فومنی، عارف، منتجب‌نیا، سیدمحمد خاتمی و کواکبیان از جمله افرادی بودند که به کنگره سالیانه حزب مردمی اصلاحات دعوت شده اما به این همایش نیامده بودند. وی ادامه داد: امروز من فهمیدم که راه را اشتباه نمی‌روم و چون من از طبقه ضعیف هستم چپاولگران و سرمایه‌داران با من مشکل دارند اما فومنی، و فومنی‌ها زنده‌اند تا زمانی که سکان این کشور را مقام معظم رهبری اداره می‌کند. فومنی در ادامه اظهارات خود به انتقاد برخی افراد از رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام اشاره و تأکید کرد: هاشمی مردی برای همه فصول است اما متحجرین می‌خواهند هاشمی را بکوبند چون فاقد اخلاق هستند در حالیکه آیت‌الله هاشمی قلب تپنده انقلاب است و تخریب وی تخریب انقلاب و مقام معظم رهبری است. دبیرکل حزب مردمی اصلاحات در ادامه اظهارات خود به آرایش کابینه دولت یازدهم نیز انتقاد کرد و گفت:‌ آقای روحانی! دولت شما پیر است. این افراد باید به اتاق فکر بروند و اداره کار را جوانان در دست بگیرند. فومنی در ادامه به اتفاقاتی که در مجلس شورای اسلامی در هنگام نطق علی مطهری نیز اشاره و خاطرنشان کرد: من به این مجلس تسلیت می‌گویم چرا که این مجلس نمی‌گذارد صدای ملت به ملت برسد. وی در مورد استراتژی حزب مردمی اصلاحات نیز گفت: ما یک حزب اصلاح‌طلب نوینی هستیم که نه تنها به دنبال اصلاحات در اصولگرایی و تفکرات حجری هستیم بلکه می‌خواهیم در درون اصلاح‌طلبی نیز اصلاحاتی صورت بگیرد چراکه ما اصلاحاتی می‌خواهیم که با مردم باشد نه اینکه بر ضدمردم باشد. دبیرکل جبهه مردمی اصلاحات در ادامه از اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور انتقاد کرد و گفت: من از درد چه کسی بگویم؟ در حالیکه دروغ‌پردازی و گرانی دارد بیداد می‌کند. فومنی ادامه داد:‌ جوانان ما در حالیکه برخی‌هایشان چهل و اندی سال سن دارند هنوز در آرزوی ازدواج هستند. آقایان جلسه مفصل و هزینه‌های آنچنانی می‌گنند و دم از اصلاح‌طلبی و اصولگرایی می‌زنند. ما می‌گوییم که کاخ استبدادی را خمینی کبیر فرو ریخت اما حالا این کاخ‌های امروزی را چه کسی فرو می‌ریزد. وی در ادامه در تجلیل از دولت یازدهم به دلیل سیاست خارجی صحیح، اظهار داشت: ما از این دولت انتظارات بیشتری داریم.   منبع: خبرگزاری فارس
کد خبر: ۵۵۲۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۲

" اطلاعیه  مدیریت حج و زیارت استان کهگیلویه وبویراحمد در خصوص پذیرش واجدین شرایط تشرف به حج تمتع سال 1394  در کاروان  "
کد خبر: ۵۵۲۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۲

بر اساس اعلام منابع رسمی، به رغم اینکه حقوق رئیس جمهور چین به تازگی 60 درصد رشد داشته است، با این حال اوباما بیش از 18 برابر حقوق رئیس جمهور چین دریافت می‌کند. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com:  حقوق دریافتی رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا بیش از 18 برابر حقوق سالانه رئیس جمهور چین است. بنا به اعلام منابع رسمی، حقوق رسمی رئیس جمهور آمریکا معادل 400 هزار دلار اعلام شده است و به گزارش سی ان ان وی در آخرین اعلام خود از دریافت 481 هزار و 98 دلار حقوق و مزایا طی یک سال خبر داده است. از سوی دیگر دولت چین و وزارت سرمایه انسانی این کشور طی روزهای گذشته حقوق دریافتی رئیس جمهور این کشور آسیایی را با 60 درصد افزایش به 136 هزار و 620 یوآن چین افزایش داده است. این میزان حقوق معادل 22 هزار دلار سالانه است که با احتساب 400 هزار دریافتی رسمی باراک اوباما، حقوق دریافتی رئیس جمهور آمریکا 18.18 برابر حقوق رئیس جمهور چین است. منبع: فارس
کد خبر: ۵۵۱۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۱

به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: مرتضی تمدن، در گفتگو با دولت بهار، ضمن تکذیب خبرسازیهای اخیر درباره روزنامه موسوم به "مهر عدالت" تاکید کرد: از وجود چنین روزنامه ای بی اطلاعم و صاحب امتیاز یا عضو شورای سیاستگذاری هیچ روزنامه ای نیستم. همچنین پیشتر یک مقام سیاسی و امنیتی دولت دهم نیز در گفتگو با دولت بهار خبر انتشار روزنامه "مهر عدالت" را تکذیب و اعلام کرده بود: انتشار چنین اخبار دروغی مصداق نشر اکاذیب و توهین به افکار عمومی و مردم است و باید بررسی کرد که این رسانه ها با چه اهدافی دست به انتشار اخبار کذب در خصوص موضوعات مربوط به دکتر احمدی نژاد می زنند. گزارش دولت بهار حاکی است، خبرگزاری ایلنا، وابسته به خانه کارگر و نزدیک به علی ربیعی، وزیر امنیتی دولت روحانی، امروز در خبری به نقل از یک "چهره آگاه نزدیک به احمدی نژاد" اعلام کرد "برای انتشار روزنامه‌ نیز برنامه‌هایی وجود دارد." این "چهره" به قول ایلنا "نزدیک به احمدی نژاد" در پاسخ به این سوال که آیا روزنامه "مهر عدالت" که به تازگی نام آن در رسانه‌ها منتشر شده٬ همان روزنامه‌ای است که قرار است به عنوان روزنامه اصلی جریان احمدی‌نژاد فعالیت کند یا خیر٬ به خبرنگار ایلنا گفت: "برای انتشار روزنامه٬ برنامه‌ای در دست داریم و اقداماتی نیز انجام شده است. اسم روزنامه "مهر عدالت" هم مطرح است اما اینکه این روزنامه تا چه اندازه قرار است تریبونی برای حرف‌ها و دیدگاه‌های احمدی‌نژاد باشد٬ هنوز معلوم نیست بنابراین برای انتشار روزنامه‌ به صورت معین و برنامه‌ریزی‌شده٬ اقداماتی جدی در حال انجام است." بنابراین گزارش، با توجه به اینکه چهره های نزدیک به دکتر احمدی نژاد، نسبتی با رسانه های مخالف ندارند و در صورت صحت اخبار نیز دلیلی وجود ندارد که به طور پنهان به رقبا اطلاع رسانی کنند، جای این سوال است که امنیتی ترین خبرگزاری تیم بنفش قرار است چه کسانی را به عنوان "چهره های نزدیک به دکتر احمدی نژاد" جا بزند، در غیر این صورت تنها گزینه ای که باقی می ماند، دروغ بافی محض است که اهداف پشت پرده آن نیز محل تامل است.
کد خبر: ۵۵۱۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۱

یک چهره نزدیک به احمدی‌نژاد از برگزاری اولین جلسه رسانه‌ای این جریان٬ در روز گذشته با هدف سیاست‌گذاری چگونگی حضور احمدی‌نژاد در رسانه‌های کشور خبر داد. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com:  ایلنا نوشت٬:یک چهره نزدیک به احمدی‌نژاد و حامی به وی٬ از برگزاری اولین جلسه رسانه‌ای محمود احمدی‌نژاد در سه شنبه خبر داد. بر اساس این گزارش محمدجعفر بهداد٬ محمد شیخان٬ مرتضی تمدن٬ ابوالحسن فقیه و عبدالرضا داوری اعضای این کمیته هستند که اولین جلسه آن نیز روز سه شنبه همین هفته در دفتر ولنجک احمدی‌نژاد برگزار شد و قرار است از این به بعد هر هفته روز چهارشنبه این جلسه برگزار شود. این کمیته با شرح وظایف مختلفی تشکیل شده که مهمترین مسئولیت‌های آن؛ 1) رصد اخبار مربوط به احمدی‌نژاد 2) رصد اخبار جریان نزدیک به محمود احمدی‌نژاد 3) رصد شرایط کشور 4) سیاستگذاری چگونگی حضور احمدی‌نژاد در رسانه‌های کشور است که رییس شورای سیاستگذاری آن را عبدالرضا داوری بر عهده دارد و ریاست شورا نیز خود احمدی‌نژاد است. این چهره آگاه همچنین به ایلنا خبر داد که برای انتشار روزنامه‌ نیز برنامه‌هایی وجود دارد. وی در پاسخ به این سوال که آیا روزنامه "مهر عدالت" که به تازگی نام آن در رسانه‌ها منتشر شده٬ همان روزنامه‌ای است که قرار است به عنوان روزنامه اصلی جریان احمدی‌نژاد فعالیت کند یا خیر٬ به خبرنگار ایلنا گفت: برای انتشار روزنامه٬ برنامه‌ای در دست داریم و اقداماتی نیز انجام شده است. اسم روزنامه "مهر عدالت" هم مطرح است اما اینکه این روزنامه تا چه اندازه قرار است تریبونی برای حرف‌ها و دیدگاه‌های احمدی‌نژاد باشد٬ هنوز معلوم نیست بنابراین برای انتشار روزنامه‌ به صورت معین و برنامه‌ریزی‌شده٬ اقداماتی جدی در حال انجام است. گفتنی است رسانه‌های همچون دولت بهار٬ متین نیوز٬ میدان 72 ٬ هما پرس٬ آئین٬ مهر ماندگار٬ رمز عبور و همچنین مهر مردم (پایگاه اطلاع‌رسانی رسمی رئیس دولت‌های نهم و دهم) از جمله رسانه‌های نزدیک به محمود احمدی‌نژاد هستند که در حال حاضر فعالیت دارند.
کد خبر: ۵۵۱۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۱

بسیج کارکنان دانشگاه خاتم الأنبیاء بهبهان در هم صدایی با تمام مسلمین جهان به خصوص ملت مسلمان ایران، اقدام شنیع نشریه مسموم فرانسوی شارلی ابدو و همچنین حمایت دولت فرانسه و سکوت مدعیان حقوق بشر را محکوم کرد
کد خبر: ۵۵۱۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۱

آیا راه حل مقابله با پدیده زیرمیزی نزدیك كردن تعرفه‌های رسمی به مبلغی است كه خارج از تعرفه دریافت می‌شده و دریافت كننده آن را «عادلانه» و «واقعی» می‌دانسته است؟... شوك واردشده به هزینه درمانی، شوكی واقعی است كه آثار آن سال‌ها باقی خواهدماند. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com:به گزارش پایگاه 598 ، این روزنامه حامی دولت در نقد طرح تحول سلامت نوشته است: با وجود وعده رعایت «شیب ملایم» در افزایش قیمت‌ها و حركت به سمت «تك‌رقمی» كردن تورم وزارت بهداشت با ابلاغ كتاب «واحد ارزش نسبی خدمات سلامت ١٣٩٣» با افزایش ٢ تا ۵/٢ برابری حق الزحمه جراحان و پزشكان شاغل در بیمارستان‌های خصوصی و دولتی عملا تورمی ٣ رقمی را وارد درمان و سلامت كشور به‌ویژه در بخش خصوصی كرده است.  این افزایش چشمگیر، بخشی از طرح بزرگ تر تحول سلامت و محصول شش ماه فعالیت وزارت بهداشت و حدود ۲۵ انجمن تخصصی پزشكی است. این اقدام كه برای «عادلانه» و «واقعی» كردن تعرفه‌های پزشكی صورت گرفته آثار خود را نه تنها بر بخش سلامت كه بر كل اقتصاد كشور برجا خواهد گذاشت... برخی پدیده «زیرمیزی» یا دریافت حق‌الزحمه بیش از تعرفه (كه برخلاف تصور كاملا رومیزی و با واریز به حساب و «كارت به كارت» و در اكثر موارد از طریق حسابداری بیمارستان‌ها صورت می‌پذیرفت) را ناشی از «غیرواقعی» بودن تعرفه‌های جراحی دانسته و بر این اعتقاد هستند كه با «واقعی» كردن «تدریجی» تعرفه‌ها این پدیده نیز حذف خواهد شد.  این نوع طرح موضوع از یكسو ایجاد یك توجیه برای زیرمیزبگیرهاست و از سوی دیگر نشان از ارج ننهادن بر عملكرد بسیاری از پزشكان شاغل در همین بخش خصوصی است كه با رعایت تعرفه‌های جاری و مصوب به جامعه خدمت كرده‌اند. گرچه معدل مبلغ زیرمیزی‌ها را نمی‌توان به‌طور دقیق مشخص كرد و زیرمیزی‌بگیرها هر كدام یا هر صنف از آنها نرخ و قیمت خود را داشته و دارند اما به طور متوسط می‌توان به ضریبی حدود سه تا چهار برابر تعرفه قبلی رسید.  آیا راه حل مقابله با پدیده زیرمیزی نزدیك كردن تعرفه‌های رسمی به مبلغی است كه خارج از تعرفه دریافت می‌شده و دریافت كننده آن را «عادلانه» و «واقعی» می‌دانسته است؟... شوك واردشده به هزینه درمانی، شوكی واقعی است كه آثار آن سال‌ها باقی خواهدماند. سناریوهای زیر دور از تصور نیستند.  اگر دولت به تعهدات خود درتامین و افزایش سهم خود در هزینه درمانی و تسویه بدهی ٥٣٠٠٠ میلیارد تومانی به سازمان تامین‌اجتماعی، تامین كسری بودجه ادواری وزارت بهداشت (فعلاشش هزار میلیارد تومان)، تبدیل سهم ٣٠ درصدی خود از مخارج درمان به ٦٠ یا ٧٠ درصد، تاسیس بیمارستان‌های جدید و افزایش كادر پزشكی شاغل در بخش دولتی عمل كند، بخش خصوصی درمان با تعرفه‌های فعلی دچار بحران ناشی از عدم مراجعه متقاضیان شده و زیان هنگفتی متوجه سرمایه گذاری بزرگ انجام شده در تاسیس این بیمارستان‌ها خواهد شد. احتمال تحقق این سناریو با توجه به همه عوامل داخلی و خارجی كم است. اما درصورتی كه دولت به تعهدات خود عمل نكند بیمارستان‌های دولتی چون گذشته در تامین نیازهای فزاینده مراجعان ناتوان خواهند ماند و «پول از جیب» و سهم مردم از هزینه درمانی افزایش می‌یابد و بسیاری دوباره به سمت درمان در بخش خصوصی سوق داده خواهند شد كه با تعرفه‌های فعلی جز افزایش «هزینه‌های خانمان برانداز» نتیجه‌ای نخواهد داشت. این سناریو به ویژه زمانی خطرناك‌تر می‌شود كه زمزمه «مدیریت خصوصی بیمارستان‌های دولتی» برای «كارآمد»كردن آنها نیز به گوش می‌رسد.
کد خبر: ۵۵۰۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۱

مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب کهگیلویه و بویراحمد گفت: این استان در بهار و تابستان سال آینده با چالش بزرگ تامین آب مواجه است. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: به گزارش خبرنگار مهر، سید علی لدنی نژاد ظهر چهارشنبه در جمع خبرنگاران افزود: برداشت بی رویه از منابع آب و کمبود نزولات جوی در کشور این وضعیت را به وجود آورده است. وی بر برنامه ریزی برای کاهش تبعات ناشی از کمبود آب تاکید کرد و اظهار داشت: برنامه ریزی بمنظور پایش مداوم و حفاظت از منابع آب و تنظیم الگوی مناسب مصرف باید در دستور کار تمامی دستگاههای مسئول قرار گیرد. لدنی نژاد تشکیل شورای آب در کهگیلویه و بویراحمد را ضروری دانست و بیان داشت: با توجه به اهمیت مسئله آب، در سطح ملی ساختار شورای عالی آب تشکیل شده و مسائل آب در سطح کلان مورد بررسی و ارزیابی قرار می گیرد. مدیر عامل شرکت آب و فاضلاب افزود: با تشکیل این شورا برنامه ریزی برای کنترل و کیفیت بخشی به مصرف آب و حفاظت از منابع آبی به صورت بهینه انجام خواهد گرفت. وی اظهار داشت: ایجاد ساختار شورای آب در سطح استانها به ریاست استاندار به عنوان بالاترین مقام اجرایی دولت در استان با هدف همسو کردن تلاشهای سازمانهای مختلف در تامین، مصرف و حفاظت از آب ضروری است. لدنی نژاد بیان کرد: در این شورا شرکت آب منطقه ای استان به عنوان مسئول منابع  آب استان و شرکتهای آب و فاضلاب  شهری و روستایی به عنوان مسئول توزیع آب شرب و جمع آوری و دفع فاضلاب درسطح شهرها و روستاههای استان، می توانند نقش کلیدی در این شورا داشته باشند. وی عنوان کرد: سازمانها و نهادهای دولتی از جمله سازمان جهاد کشاورزی و محیط زیست، اداره کل اطلاعات، علوم پزشکی، منابع طبیعی و آبخیزداری و آموزش و پرورش، صدا و سیمای مرکز استان به عنوان عضو اصلی و تصمیم گیرنده در برنامه های شورای آب استان باید حضور داشته باشند. وی تاکید کرد: مکاتبات و  رایزنی های لازم برای تشکیل شورای آب با شرکت مهندسی آب و  فاضلاب کشور صورت گرفته که امیدواریم با موافقت این شرکت هرچه سریعتر شاهد تشکیل شورای آب استان باشیم تا بتوانیم با حضور همه اعضا تصمیمات لازم را در این خصوص اتخاذ کنیم.
کد خبر: ۵۵۰۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۱

استاندار کهگیلویه و بویراحمد گفت: در همایش خیرین مدرسه ساز که در سال ۹۲ برگزارشد، ۱۶ میلیارد تومان توسط خیرین مدرسه ساز به آموزش و پرورش کهگیلویه و بویراحمد اهداء شد.سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: به گزارش خبرگزاری تسنیم از دهدشت،سید موسی خادمی ظهر امروز در همایش شوراهای آموزش و پرورش کهگیلویه و بویراحمد که در دهدشت برگزار شد،اظهار داشت: هرکجا که همدلی و جدیت به خرج دهیم در صدر قرار گرفته‌ایم و شورای آموزش و پرورش استان آماده جهش برای طی کردن مسیر طرقی و پیشرفت است. استاندار کهگیلویه و بویراحمد گفت: اهمیت آموزش و پرورش یک امر بدیهی است و در بالاترین اسناد در نظام جمهوری اسلامی و قرآن کریم همواره به این امر مقدس سفارش شده است. وی بابیان اینکه هرعلمی که نافع به حال مردم باشد و سبب بهبودی،رشد و تعالی مردم گردد سودمند است،ابراز کرد: تفاوت اصلی انسان و حیوان نیز در علم و قدرت یادگیری است. خادمی بابیان اینکه در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بر توسعه آموزش تا دوران متوسطه به صورت رایگان اجرا شود تأکید شده است، عنوان کرد: رابطه توسعه یافتگی با انسان‌های کارآمد و منابع انسانی یک رابطه مستقیم است. وی بابیان اینکه زمانی توسعه یافتگی با منابع طبیعی غنی مرتبط بود، بیان کرد: هم‌اکنون با وجود بهترین منابع طبیعی در منطقه خاورمیانه توسعه یافتگی به معنای متداول را شاهد نیستیم. خادمی بابیان اینکه وجود منابع طبیعی لزوم توسعه یافتگی نخواهدبود،ابراز کرد: نیروی انسانی توانمند با اقتصاد مبتنی برمنابع طبیعی می‌توان به سمت اقتصاد دانش بنیان حرکت کرد. وی بابیان اینکه برای پیشرفت راهی جز توجه به تعلیم و تربیت نداریم،بیان کرد: دولت تدبیر و امید به کار کارشناسی اهمیت می‌دهد و هر دولتی که با تدبیر همراه است نمی‌تواند نسبت به آموزش و پرورش بی‌تفاوت باشد. خادمی بابیان اینکه یکی از ابتکارهای شوراهای آموزش و پرورش جهت دادن به کمک‌های مردمی و سرمایه گذاری بر مسئله آموزش است، عنوان کرد: در همایش خیرین مدرسه ساز 16 میلیارد تومان به امر مدرسه سازی و آموزش در استان کهگیلویه و بویراحمد تعلق گرفت.
کد خبر: ۵۵۰۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۱

سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: وزیر امور خارجه ایران یکی از وزرای دولت یازدهم بود که به دلایل مختلف بسیار مورد متوجه رسانه‌ها و مردم قرار گرفت. دیروز سالگرد تولد ۵۵ سالگی محمدجواد ظریف بود و روزنامه ایران گفت‌وگویی با محمدجواد ظریف در سالروز تولد ایشان داشته که در ادامه می خوانیم. * در آغاز بهتر است بدانیم که شما در چه سالی و در چه شهری متولد شدید؟– من در هفدهم دی ۱۳۳۸ در تهران متولد شدم. مادرم دختر مرحوم حاج میرزا علی نقی کاشانی از تجار بزرگ تهران و پدرم از تجار به‌نام اصفهان بود. * در کدام محله تهران زندگی می‌کردید؟– خانه ما بین خیابان کاشان و خیابان کمالی، پشت باغ شاه سابق بود؛ خانه‌ای بزرگ و قدیمی که تا بعد از فوت پدرم آن را داشتیم. بعد از ایشان نگهداری آن خانه برای مادرم مشکل شد. در شش سالگی، چند ماهی به اصفهان رفتیم و من در دبستان کار مشغول شدم اما خیلی زود به تهران بازگشتیم و با آغاز سال تحصیلی بعد من به دبستان علوی رفتم. فکر می‌کنم کلاس دوم دبستان بودم که اولین سخنرانی‌ام را در روز عید غدیر انجام دادم. این شد که از همان ابتدا به نوشتن متن و سخنرانی عادت کردم. * پدرتان در چه سالی به رحمت خدا رفت؟– پدرم در سال ۱۳۶۳ مرحوم شدند. همسرم دو ماهه باردار بود که ایشان از دنیا رفتند. آن زمان من در آمریکا بودم و متأسفانه نتوانستم برای مراسم پدرم به ایران بازگردم. * دوران کودکی شما مصادف با کدام تحولات سیاسی و اجتماعی در ایران بود؟– من در خانه تنها فرزند بودم و هیچ هم‌بازی‌ای نداشتم. از طرفی خانواده ما به شدت محافظه‌کار بودند. * به لحاظ سیاسی؟ – از همه لحاظ. ما در منزلمان تلویزیون و رادیو نداشتیم. پدرم رادیو را در کمدی می‌گذاشت و در آن را قفل می‌کرد. فقط برای شنیدن دعای سحر ماه مبارک رمضان از آن استفاده می‌کرد.* با اینکه توان مالی خرید تلویزیون را داشتید.– بله. بیش از اینها توانایی مالی داشتند، اما به علت اعتقاداتی که داشتیم، تلویزیون خریداری نشده بود. فکر می‌کنم تا ۱۵ سالگی به سینما نرفتم. علاوه بر این روزنامه‌ای هم در خانه ما پیدا نمی‌شد. پدر و مادرم اجازه رفت و آمد را نیز به من نمی‌دادند. * با دوستان؟– اجازه رفت و آمد با هیچ‌کس را نمی‌دادند. من فقط هر روز صبح به مدرسه می‌رفتم. حتی پدرم برای کنترل بیشتر، به باغبان خانه سپرده بود که مرا تا ایستگاه اتوبوس مدرسه همراهی کند. لذا در کودکی بسیار از جامعه دور بودم. البته به خاطر گرایش‌های شخصی و مطالعه خودم، کم و بیش از اوضاع جامعه باخبر می‌شدم. مثلاً در آن زمان به تازگی حسینیه ارشاد افتتاح شده بود و مرحوم شریعتی در آنجا صحبت می‌کرد. من نیز برای بعضی سخنرانی‌هایم به هر طریق ممکن از کتاب‌های مرحوم شریعتی استفاده می‌کردم. در آن مقطع کتاب‌های زیادی می‌خریدم که خواندن بعضی از آنها نیز در آن زمان ممنوعیت داشت. * در همان شرایط خانواده شما بیشتر به کدام طیف سیاسی گرایش داشتند؟ منتقدانی مانند جلال آل‌احمد، مرحوم شریعتی، گروه‌های اسلام‌خواهی مانند حزب مؤتلفه اسلامی یا گروه‌ها و جریانات ملی، همانند جبهه ملی ایران؟– هیچ‌کدام. پدربزرگ من در زمان مرحوم مصدق از لحاظ اقتصادی به ایشان کمک می‌کرد. از طرفی ایشان با مرحوم کاشانی آشنا بود و رفت و آمد نزدیک داشت. اما من در مدرسه با کسانی که گرایش‌های سیاسی داشتند، مانند چند نفر از فرزندان سردمداران حسینیه ارشاد ارتباط داشتم و در هر فرصتی از آنها کتاب می‌گرفتم و می‌خواندم. مرحوم آقای مطهری نیز به مدرسه علوی می‌آمدند، اما من هیچ‌گاه سعادت دیدن ایشان را نداشتم. در مدرسه علوی دیدگاه‌های متدین را مطالعه می‌کردیم. همچنین کسانی که سیاسی‌تر بودند کتاب‌های مرحوم آقای طالقانی را می‌خواندند. به خاطر ندارم دیدگاه‌های ملی‌گرایان در آنجا رواج داشته باشد. * گرایش شما بیشتر به کدام سمت بود؟– بنده کتاب‌های سنتی و انقلابی را همزمان مطالعه می‌کردم و از معدود شاگردان مدرسه علوی بودم که هم در جلسات حجتیه و هم در جلسات انقلابیون شرکت می‌کرد. در مدرسه دو طیف وجود داشت؛ یک طیف حجتیه‌ای بودند و در جلسات مرحوم آقای حلبی که بعضاً در منزلشان تشکیل می‌شد، شرکت می‌کردند. بنده نیز به منزل ایشان می‌رفتم و از طرف دیگر در جلسات بچه‌های انقلابی نیز شرکت می‌کردم. بنابراین فکر می‌کنم قبل از سفرم به آمریکا با هر دو تفکر آشنایی پیدا کردم. * چطور بحث سفر شما به آمریکا در خانواده مطرح شد؟– این عزیمت به اصرار من صورت گرفت. پدر و مادرم مخالفت می‌کردند و بیشتر آمادگی داشتند در صورت ضرورت مرا به انگلیس که به ایران نزدیک‌تر است، بفرستند. خاطرم هست که دعوای خیلی جدی هم بین ما پیش آمد، زیرا پدر و مادرم می‌گفتند کمی صبر کنم تا به لندن بروم. اما من نگران بودم که خیلی دیر بشود. آنجا بود که با رفتنم به آمریکا موافقت کردند. به یاد دارم در این میان با مرحوم پدرم خیلی تندی کردم. خدا از سر تقصیرات همه ما بگذرد. * پس ایده سفر به آمریکا نظر خودتان بود؟– خارج شدن از ایران نظر بنده بود. در سه ماهی که در دبیرستان خوارزمی بودم روزی به مدرسه علوی رفتم تا دوستانم را ببینم. یکی از مربیان مدرسه مرا صدا کرد و گفت که از آنجا بروم، زیرا احتمال دارد برای خودم و مدرسه دردسر درست کنم. حتی یکی از معلم‌های مدرسه خوارزمی بیرون از کلاس به بنده هشدار داد که بیشتر مواظب خودم باشم. من فقط شانزده سال داشتم و طبیعتاً این موارد باعث نگرانی او می‌شد. به همین خاطر برای رفتن به آمریکا به خانواده‌ام اصرار می‌کردم. * یعنی دقیقا در ۱۷ سالگی از ایران خارج شدید؟– سال دوم نظری را تمام کرده بودم. سه ماه از سوم نظری را نیز در مدرسه خوارزمی تجریش گذراندم که در ژانویه ۱۹۷۷ و در زمان حکومت کارتر از ایران خارج شدم. * چه سالی ازدواج کردید؟– در تابستان ۱۳۵۸ به تهران بازگشتم. با مادرم تماس گرفتم که می‌خواهم به ایران بازگردم و ازدواج کنم. به فاصله یک هفته به اصفهان رفتم تا خواهرم را که پانزده سال از من بزرگتر است، ببینم. ایشان نیز خواهر یکی از دوستان خودش را به عنوان دختری متدین و انقلابی، برای ازدواج معرفی کرد. * و این اولین مراسم خواستگاری برای شما بود؟– بله؛ اولین و آخرین. اقامت بنده در ایران سه هفته به طول انجامید. در ماه مبارک رمضان بود که روزی خواهرم آنها را به خانه خود دعوت کرد. دو خانم جوان آمدند، اما من دقت نکردم و حتی متوجه نشدم منظورشان کدام‌یک از آنهاست. مادر و پدرم هنوز در تهران بودند. بنابراین با اجازه آنها همراه خواهر و شوهر خواهرم به خواستگاری رفتیم. ایشان همانطور که فکر می‌کردم، متدین و انقلابی بودند. به یاد دارم در آن جلسه کمی قرآن و حدیث خواندم که ایشان پسندیده بودند. زمانی که به خانه بازگشتیم به مادرم اطلاع دادم که برای تشریفات به اصفهان بیایند. نامزدی‌مان مصادف با شب‌های احیا بود. در آن زمان ایشان ۱۷ سال داشتند و من ۱۹ ساله بودم که ازدواج کردیم. جالب اینکه پسرم نیز در سن ۱۹ سالگی و دخترم در ۱۷ سالگی ازدواج کردند. * به لحاظ فرهنگی چگونه با آمریکایی‌ها کنار آمدید؟– من در دوره دبیرستان به سانفرانسیسکو رفتم. آن زمان دوران اوج حضور ایرانی‌ها در آمریکا بود؛ یعنی بیشترین تعداد دانشجوی خارجی در آمریکا را ایرانیان تشکیل می‌دادند. هر جایی که می‌رفتم، به خصوص در کالیفرنیا، آنقدر حضورشان پررنگ بود که خود را در همان محیط ایرانی حس می‌کردم. فارغ از گرایش‌های مذهبی، در همان دبیرستانی که من ثبت‌نام کردم به اندازه کافی دانش‌آموز ایرانی وجود داشت. * از ملیت‌های دیگر هم بودند؟– چینی‌ها هم بودند. عرب‌ها نیز به تازگی شروع به آمدن کرده بودند، اما ایرانی‌ها جو غالب را تشکیل می‌دادند. در مجموع در طول دوران دانشجویی‌ام تنها یک بار به همراه دوستان به منزل معلم دبیرستانمان دعوت داشتیم و یک بار نیز برای ناهار میهمان یکی از استادهای دانشگاه بودیم. به جرأت می‌توانم بگویم که فقط همین دو بار بود که به محیط آمریکایی وارد شدم. نزد معلم دبیرستان سالاد خوردیم و نزد آن استاد دانشگاه نیز چون با فرهنگ اسلامی آشنایی داشت، مقداری پنیر خوردیم؛ چراکه سایر غذاها ذبح شرعی نشده بود. * پس می‌دانستید ذبح اسلامی نشده بود؟– بله، به همین خاطر ارتباط محدودی با آمریکایی‌ها داشتیم. پس از ازدواج نیز ارتباط محدودی داشتیم، تا زمانی که نماینده دائم ایران در سازمان ملل متحد در نیویورک شدم. به خاطر نوع کارم و اینکه باید با محیط آمریکا تعامل داشته باشم، من و همسرم سعی کردیم با آمریکایی‌ها رفت و آمد کنیم. البته بنده حدود ۳۰ سال در این کشور زندگی کردم و فرهنگ این کشور را خوب می‌شناسم. جالب ایناست که اکثر ایرانیانی که در آمریکا زندگی می‌کنند، اسم غذاها و ادویه‌ها را به انگلیسی می‌دادند اما من و هسمرم هنوز نمی‌دانیم. * چون رستوران کم می‌رفتید؟– به رستوران مسلمان‌ها می‌رفتیم یا به رستوران‌هایی که ماهی یا سبزیجات سرو می‌کردند. به خانه آمریکایی‌ها رفت و آمد نداشتیم. به طور کلی حتی رفت و آمدمان در ایران نیز به هر دلیل محدود بوده است، شاید به خاطر اینکه چندان اجتماعی نیستیم. * یعنی این تمایل، برخاسته از تضاد فرهنگ و نظام اجتماعی میان ایران و آمریکا در وجود شماست؟– نه الزاماً، زیرا افرادی هستند که خیلی راحت با محیط آمریکا ارتباط برقرار می‌کنند. شاید به خاطر این است که من از کودکی تنها بوده‌ام و میل زیادی به شرکت در میهمانی و عروسی ندارم. حتی در مورد مجالس مذهبی نیز اگر در خانه به روضه گوش بدهم راحت‌تر هستم. * رابطه شما با شعر، ادبیات و موسیقی و به طور کلی با عالم هنر و خیال چگونه است؟– سالی که من در دبیرستان سه و نیم نمره تا بیست کم داشتم، ۲ نمره آن از هنر بود. در مورد خط و نقاشی ذوقی نداشتم. هیچ وقت خطم خوب نبوده. به همین خاطر در آمریکا همیشه متن‌هایم را با کامپیوتر تایپ می‌کردم. * در مورد شعر و ادبیات چطور؟– به شعر و ادبیات بسیار علاقه‌مند بودم. در مدرسه علوی به خاطر اینکه انشاء را خیلی خوب می‌نوشتم، سخنران شدم. از زمانی که مطالعه را شروع کردم، خیلی جدی کتاب خواندم. خدا پدرم را رحمت کند. طبع شعری داشت و برای ائمه شعر می‌گفت. به همین خاطر در خانواده ما علاقه به شعر و شاعری وجود داشت اما هنری مثل موسیقی در بین نبود، زیرا آن را حرام می‌دانستند. من تا ۱۵ – ۱۶ سالگی هیچ نوع موسیقی‌ای نشنیده بودم. حتی اگر در تاکسی موسیقی پخش می‌شد، می‌گفتیم لطفاً خاموش کنید. اما بعد از آن کمی تغییر کردیم و حتی قبل از انقلاب موسیقی گوش می‌کردیم. برخلاف فرزندانم، هیچ‌گاه خودم را متعلق به عالم هنر ندانستم. رشته دخترم طراحی داخلی است و پیانو می‌نوازد. پسرم نیز سنتور می‌زند. * آیا شده که همسرتان با پدر و مادرتان گله کنند که این چه رشته‌ای بود که شما انتخاب کردید، مثلاً ای‌کاش کامپیوتر می‌خواندید و در شرکتی کار می‌کردید؟– الحمدالله چون نیاز مالی ندارم، از این جهت ناراحت نیستم، اما به طور کلی وقت زیادی را با کامپیوتر می‌گذرانم. اولین بار بنده کامپیوتر را به وزارت خارجه آوردم و اولین مسئول کامپیوتر وزارت خارجه توسط من با کامپیوتر شخصی آشنا شد. رشته‌ای که انتخاب کردم، مسئولیت بسیار سنگینی را برایم به دنبال داشته است. بسیار اتفاق افتاده که با خود فکر می‌کنم خسارت اشتباهاتی را که من و امثال من در حوزه سیاست خارجی مرتکب شدیم، در واقع ۷۰ میلیون ایرانی متحمل شدند. حتی به این فکر می‌کنم که با این وضعیت، چقدر به جای اجر و ثواب، نگرانی اخروی دارم. البته ناشکری نمی‌کنم؛ زیرا زندگی بسیار راحتی داشتم و به خاطر اموالی که از پدر و مادرم به من رسیده است هیچ‌گاه مشکل مادی نداشتم. هیچ وقت نه نیاز داشتم و نه موقیعتش برایم فراهم شده که از عواید شغلم، چیزی به من برسد و جز حقوقم چیزی دریافت نکرده‌ام. ماشین یا خانه‌ای به خاطر کارم نگرفتم. خانه و هر چیز دیگری که دارم از ارث پدرم و بخشش مادرم است. از این ۲۵ سال کار، هیچ به دست نیاوردم، جز ناسزا؛ هم از طرف مخالفان که من را مانند دیگران می‌دیدند و هم از طرف دوستان خودمان. * نمی‌دانم فیلم «حاجی واشنگتن» مرحوم علی حاتمی را دیده‌اید یا نه؟ داستان فیلم مربوط به سفر اولین نماینده سیاسی ایران در عهد قاجار به ینگه دنیا با همان ایالات متحده آمریکاست. آیا شباهت‌ها و تفاوت‌هایی با شخصیت حاجی واشنگتن در خود می‌بینید؟ می‌توانید با آن شخصیت شباهت‌هایی داشته باشید یا برقرار کنید؟– شاید شباهتش این باشد که با وجود اینکه با کم و زیادش سی سال در آمریکا زندگی کردم، آداب و رسوم ایرانی و اسلامی خود را حفظ کرده‌ام؛ گرچه امیدوارم نکات مثبتی هم از ظواهر فرهنگ غربی، مانند احترام به حقوق و وقت دیگران آموخته باشم. ولی در مجموع هنوز فرهنگ غرب برای بنده، یک فرهنگ بیگانه است. * و تفاوت‌های شما با حاجی واشنگتن؟– فکر می‌کنم بقیه ویژگی‌های او، جزو تفاوت‌هایمان باشد. * در پایان تمایل دارم بدانم تعریف شما از خود دیپلماتتان چیست؟ آیا خود را به فرض یک دیپلمات ایرانی شیعه انقلابی مدرن جهانی شده یا چیزی شبیه به این تعبیر می‌دانید؟– شما در انتخاب این عناوین صاحب اختیارید. البته چون بسیار سخاوتمندانه این عناوین را انتخاب کرده‌اید! گذشته از شوخی و بدون تعارف، من خودم را خدمتگزاری می‌دانم که تمام تلاشش را در حد توانش کرده، سعی کرده منافع کشور را فدای منافع خودش نکند و منافع دیگران را هم در نظر بگیرد. قضاوت در مورد نتایج تلاش‌هایم با مردم بلندنظر و پرگذشت است که امیدوارم کاستی‌های مرا ببخشند و البته قضاوت نهایی با خداوند علیم و کریم است که بیش از هر چیز به مغفرت واسعه دل بسته‌ام.
کد خبر: ۵۴۹۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۳۰

عیدی آخر سال کارمندان و بازنشستگان دولت ۶۰۰ هزار تومان تعیین شد. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com:  طبق قانون مدیریت خدمات کشوری عیدی آخر سال ۹۳ کارمندان دولت تعیین شد. براین اساس یک منبع آگاه در سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور از عیدی 600 هزار تومانی کارمندان در سال جاری خبر داد. همچنین سال گذشته نیز عیدی کارمندان 503 هزار تومان تعیین شده بود.   فارس
کد خبر: ۵۴۹۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۹

اطلاق‌صفت 'حسین‌قلی‌خانی' به دولت یازدهم که پس از نسبت دادن صفات دیگری مثل «فرصت پیش‌آمده»، «رحم اجاره‌ای» و «فرزند خوانده»! از سوی اصلاح‌طلبان خطاب به دولت روحانی صورت گرفته است، نشان می دهد اصلاح طلبان نتوانسته اند خواسته های خود را در قالب این دولت تامین نمایند. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com:گروه سیاسی مشرق - در نظریات علوم سیاسی همیشه درباره منشأ و نوع دولت نظریات مختلفی مطرح شده است و کتاب‌های زیادی درباره انواع دولت نگاشته شده است. در این نظریات، بر اساس ویژگی شاخص یک دولت، آن را در یک دستۀ خاص قرار می‌دهند. مثلا، در دولتی که دین مرکزیت خود را در سازماندهی، قانونگذاری و اداره جامعه از دست می دهد و بر اساس مجموعه ای از دستورات و تعالیم فردی و اخلاقی اداره می شود به آن دولت، دولت سکولار می گویند. یکی از اصطلاحاتی که ریشه در تاریخ معاصر ایران دارد، دولت حسینقلی خانی است. این اصطلاح که ریشه آن به حکومت محلی فردی به همین نام در لرستان برمی‌گردد، به معنای دولتی است که با خودکامگی سعی در برقراری نظم در منطقه تحت نفوذ خود را دارد. این اصطلاح چند روز قبل توسط سعید حجاریان برای نامیدن دولت روحانی استفاده شد. به همین دلیل در ادامه، طی چهار سؤال مشخص به بررسی ریشه و معنای آن پرداخته‌ایم. 1-سعید حجاریان چه گفت؟ روزنامه آرمان به نقل از سعید حجاریان درباره نوع دولت یازدهم می‌نویسد: «دولت کنونی ایران را می‌توان تا حدودی ایدئولوژیک، تا حدی مدرن و تا حدی عقلانی دانست. در واقع، دولت در ایران ملغمه‌ای از این حالت‌هاست. درنتیجه، نمی‌توان دولت را در یکی از این قالب‌ها گنجاند، بلکه باید برای دولت در ایران تئوری مستقلی تعریف کرد. عده‌ای دولت را «دولت پادگانی» می‌نامند، عده‌ای آن را «دولت پاتریمونیال» خوانده‌اند. عده‌ای آن را «دولت مطلقه» دانسته‌اند و بعضی‌ها هم به آن صفت «دموکراسی» داده‌اند و برخی دیگر «دولت استثنایی» گفته‌اند. گروهی هم از «بناپارتیسم» استفاده کرده‌اند و برخی دیگر آن را رانتینر دانسته‌اند و ... هر یک هم برای تعریف خود مبانی عرضه می‌کنند. الان، پیشنهاد می‌کنم دولت فعلی را حسینقلی‌خانی بنامیم تا بعدا ببینیم چه خواهد شد!»[1] 2. حسین‌قلی خان کیست؟ بر اساس منابع تاریخی حسینقلی خان یکی از والیان لرستان بوده که در دیکتاتوری و خشونت کم‌نظیر بوده است. درباره شخصیت او در تاریخ آمده است: «حسينقلي خان در زمان ناصر الدين شاه قاجار والي پشتكوه لرستان بود و قبلاً لقب «صارم السطنه» داشت و از طرف دولت ايران درجه امير توماني؛ يعني سرلشگري، هم به او اعطاء شده بود. وی مردي به شدت خشن و ديكتاتور و در عين حال جنگجو و كاردان بود. از آن‌جهت وي را لايق و كاردان مي‌دانند كه سپاهيانش در آن‌زمان بطور قطع يكي از مرتب‌ترين افواج موجود در كشور بشمار مي‌آمد. در زمان حكومت حسینقلي خان، هيچكس از خود قدرت و اختياري نداشت. همه چيز به (خان) تعلق داشت و سرپيچي از خواسته و فرمانش به هلاكت و نابودي عائله و بلكه عشيره‌اي منتهي مي‌گرديد. حسينقلي خان سه فصل بهار و تابستان و پائيز را در حسين آباد مي‌زيست و مردم پشتكوه از بيم ستمگري‌ها و آدمكشي‌هايش خواب راحت نداشتند.»[2] 3. ضرب‌المثل به چه معناست؟ ظلم و ستم‎‌ها و مشکلاتی که حسینقلی خان در لرستان به وجود آورده بود باعث شده که سیره و روش حکومتداری وی به عنوان یک روش دیکتاتورگونه مطرح شود و به عنوان یک ضرب‌المثل مطرح شود. درباره ریشه این ضرب‌المثل گفته شده است: «هرگاه در منطقه‌ای بی‌نظمی و غارت و چپاول و یغماگری از ناحیه ارباب قدرت مشاهده شود و قوانین جاریه نتواند حقوق ضعفا و زیردستان را احقاق کند آن نوع حکومت جابرانه را حسینقلی خانی گویند. به همین جهت از همان موقع کلمه حسینقلی خانی با مفاهیم خودمختاری و خودکامگی و اجحاف و ستمگری و غارت و چپاول ترادف پیدا کرده است و هرجا تعدی و تجاوز به حقوق دیگران مشاهده شود آن را به حسینقلی خانی تشبیه و تمثیل می‌کنند.»[3] اطلاق صفت «حسین‌قلی‌خانی» به دولت یازدهم که پس از نسبت دادن صفات دیگری مثل «فرصت پیش‌آمده»، «رحم اجاره‌ای» و «فرزند خوانده»! از سوی اصلاح‌طلبان خطاب به دولت رئیس جمهور روحانی صورت گرفته است، نشان می دهد اصلاح طلبان نتوانسته اند خواسته های خود را در قالب این دولت تامین نمایند و هر از چند گاهی در قالب واژگانی همراه با تحقیر و تمسخر، نارضایتی خود را از عملکرد دولت یازدهم ابراز می دارند.
کد خبر: ۵۴۸۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۹

امواج سهمگین اسلام هراسی که موجب برانگیختن نفرت بخشی از افکار عمومی علیه اسلام و مسلمانان و توجیه کننده هر گونه اهانتی به مقدسات ملت‌ها از یک سو و مشروع دانستن اقدامات تجاوزکارانه علیه ملتهای مسلمان از سوی دیگر می شود. "سیدمحمد خاتمی" رئیس جمهوری اسبق کشورمان در نامه‌ای به دبیرکل سازمان ملل از او خواسته تا با دعوت از همه نیروهای صلح‌طلب، اقدامی عملی برای توقف خشونت و ترور انجام دهد. وی آمادگی "بنیاد گفت‌وگوی تمدن‌ها" را نیز برای همکاری اعلام کرده است. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: متن كامل اين نامه که در وب‌سایت سیدمحمد خاتمی منتشر شده است را در ادامه آمده می خوانید:  به نام خدا عالی‌جناب آقای بان کی مون دبیرکل محترم سازمان ملل متحد با احترام و درود من نیز چون شما و صدها میلیون نفر در سراسر جهان از جنایت تروریستی پاریس و رویدادهای مشابه ونگران کننده پیش و پس از آن که نمونه‌ای از آثار شوم و ضدانسانی تروریسم و افراط گرایی در شرق و غرب عالم است متأثرم و آن را به شدت محکوم می‌کنم؛ اما از سازمان ملل متحد، سازمان‌های بین‌المللی، دولت‌ها، نهادهای مدنی،‌ نخبگان و سرآمدان جهان انتظاری فراتر از محکوم کردن این حوادث می رود. آقای بان کی مون در جهان امروز، خشونت و ناامنی و افراط، جهنمی سوزان آفریده است که همه انسان ها، پیروان همه مذاهب، همه ملت ها و اقوام را در همه جای جان در کام خود می کشد، اما مسأله این است که آنچه احیاناً به نام مبارزه با ترور و خشونت انجام می‌گیرد نه تنها راهگشا نیست، بلکه متأسفانه گاه آتش این بلای سهمگین را افروخته تر می‌کند. تروریسم و خشونت، نه جنگ دین و آزادی، نه منازعه شرق و غرب و نه مواجهه میان مذاهب و اقوام و ملل که خطری جدید و جدی است که ریشه های گوناگون دارد و باید این ریشه ها را خشکاند و جهان را از پرتگاه “افراطی گری” دور کرد. آقای دبیرکل در سپتامبر ۲۰۰۱ میلادی برج های دوقلوی نیویورک در اثر اقدامی تروریستی و تکان دهنده فروریخت و خطر “تروریسم” که پیش از آن هم وجود داشت، به چشم آمد و جمهوری اسلامی ایران در نخستین لحظات بروز حادثه، آن را محکوم کرد و پیشبرد “گفت و گوی تمدن ها” و طرح “ائتلاف برای صلح” را چاره کار دانست، اما در سویی دیگر پنداشته شد با ائتلاف برای “جنگ علیه تروریسم” که پنداشته می شد پرچم آن در دست جریان‌هایی چون القاعده است، می توان ریشه این پدیده شوم را کند؟ اما اگر این شیوه پاسخ می داد چرا امروز شاهد گسترش امواج تروریسم در سراسر جهان هستیم و امواجی که نمونه‌ای از آن در پاریس به چشم خورده هر روز ازشرقی‌ترین نقطه عالم تا غربی‌ترین نقطه آن، در عراق و سوریه، در فلسطین و لبنان، در افغانستان و پاکستان، در نیجریه و میانمار و در جای جای عالم خشونت و خون و ترور عرصه را برهمگان از شیعه و سنی و ایزدی و مسیحی و یهودی تا عالم دینی و روشنفکر و سیاستمدار و کودک و پیر و جوان تنگ کرده است! امروز تنها در خاورمیانه و آسیا و آفریقا و آمریکای لاتین نیست که امنیت از میان رفته است، بلکه در قلب کشورهای اروپایی و آمریکا نیز هیچکس در امان نیست و بپذیریم که امنیت در جهان به هم پیوسته امروز یا در همه جا برقرار می شود یا هیچ کجا روی امنیت را نمی بیند. اگر صدای گفت‌و‌گو، صلح و مدار را که در لحظه ای حساس از تاریخ در سازمان ملل طنین افکند و مورد استقبال همگان قرار گرفت، جدی گرفته می شد و با ریشه‌یابی امور در جستجوی راهکارهای عملی با ضمانت اجرایی بودیم و سازمان ملل متحد و نهادهای بین المللی می توانستند سیاستمداران را وادار به رعایت موازین و ملزومات برقراری صلح کند و نهادهای مدنی و اندیشمندان و عالمان عالم در این راه گام‌های بلندتری بر می داشتند، امروز شاهد چنین وضعیت تلخی نبودیم. اگر دعوت به “ائتلاف برای صلح بر پایه عدالت” در سال 2001 و پس از تصویب پیشنهاد ”گفت‌وگوی تمدن‌ها” در هیاهوی جنگ و خون و انتقام و لشگرکشی پس از حادثه تروریستی یازده سپتامبر که خون‌بارتر از آن حادثه هولناک بود گم نمی شد و اگر نصایح خیرخواهان مبنای تصمیمات بین المللی قرار می گرفت آیا بازهم شاهد چنین روزهای تلخی بودیم؟ عالی‌جناب آیا فکر کرده ایم، نه تنها برپایه تعالیم ادیان و موازین اخلاقی که به اعتبار رهیافت‌های علمی و حتی تجارب سیاسی، فقر، محرومیت، سرکوب، اشغال، آوارگی، استبداد و بدتر از همه تحقیر انسان که از سوی حکومت‌های فاسد و قدرت‌های توسعه طلب بر عالم و آدم تحمیل شده است در پدید آمدن این حوادث شوم چه نقشی دارد؟ اگر به جای مدارا و محبت، نفرت وخشونت و به جای دیگردوستی، دیگرستیزی حاکم شود و آن که قدرتمندتر است خشونت بیشتری را اعمال و از خشونت ورزانی‌ که آنان را هم‌سو با منافع خود می داند حمایت کند، آیا در دور باطل خشونت و سرکوب و تحقیر از یک‌سو و ترور و افراطی‌گری از سوی دیگر گرفتار نخواهیم شد؟ وقتی میلیونها انسان که سرزمینشان اشغال می شود و فریاد مظلومیت و ستم دیدگان و آوارگان در هلهله جنون‌آمیز اشغالگران سرکوب‌گر و آدم‌کش گم شود و بسیاری از قدرتمندان به جای تنبیه متجاوز، مظلوم و آواره را تحقیر کنند، هویت های مرگبار برساخته می شود و تروریسم بی وطن حتی از میان غربیان سربازگیری می کند. تروریسم، افراطی‌گری و به حاشیه‌راندگی نوع خوب و بد ندارد. نباید تبعیضهای وحشتناکی که حاصل اعمال ضابطه ها و معیارهای دوگانه است از نظر دور داشت. آقای دبیرکل موسی (ع) پیامبر عزت و مبارزه با فرعونیت است و مسیح (ع) پیامبر محبت و مهربانی و انسانیت و محمد مصطفی (ص) پیامبر رحمت و آزادگی. آیا پرسیده ایم که اشغال و جنایت و سرکوب به نام موسی و تحقیر انسانها و به راه اندازی جنگهای صلیبی جدید به نام عیسی و سربریدن بی‌گناهان و به بردگی کشاندن زنان و ترور و به خاک و خون کشاندن انسان‌ها به نام محمد که هم جنایت علیه بشریت است و هم اهانت بزرگ به این پیامبران عظیم الشأن؟ آقای بان کی مون محبت ورزان و مدافعان آزادی و عدالت و حقوق بشر در همه جا و با هر آئین و مشرب و مسلک مخالفان با تبعیض و تحمیل و طرفداران برخورداری همگان از برکات زندگی و حق و حرمت در جهان کم نیستند، ولی صدایشان شنیده نمی شود! باید عملاً به فکر راهکارهایی بود، که این صداها بهتر به گوش برسد. امروز وقت آن است که نهادهای بین المللی با همه سرآمدان عالم، همه دولت ها و همه نهادهای مدنی به علل و عوامل گوناگون پدید آمدن این وضع ناگوار بیاندیشند و منصفانه و واقع بینانه در صدد مبارزه با آن برآیند. عالی‌جناب من می دانم که آنچه طی زمانی دراز شکل گرفته است و منجر به تبعیض و بی عدالتی و عقب ماندگی ملتها و استقرار نظامات ناعادلانه بین المللی و نهایتاً تولید خشونت و افراطی‌گری شده است نه با گفتار و اندرز از میان می رود و نه به سرعت و به یک‌باره. من می دانم که تعصب و جهالت و کژاندیشی در میان جریانهایی که عقب ماندگی و تحقیر شدگی خود را مبدل به نفرت کرده اند وخشونت و ترور را راه استیفای حقوق از دست رفته خود کرده اند و با کمال تأسف بر اندام رفتار زشت و غیر انسانی خود جامه تقدس می پوشانند و از این راه به انسان و ارزش‌های متعالی و مقدس خیانت می کنند، با نصیحت خیرخواهان و حتی بیانیه و تظاهرات و راهپیمایی به سادگی دست از جنایت بر نمی‌دارند و نیز می‌دانم که توسل به زور و خشونت برای نابود کردن این جریانها هم همانگونه که به تجربه نیز ثابت شده است، جز به عمیق‌تر شدن گرایش‌های انحرافی و بسط و گسترش این جریانهای منحط نمی انجامد و حتی گاه سبب مظلوم نشان دادن آنها و جذب و جلب بیشتر تحقیر شدگان به سوی آنان نیز خواهد شد. من می‌دانم که امواج سهمگین اسلام هراسی که موجب برانگیختن خشم و نفرت بخش هایی از افکار عمومی علیه اسلام و مسلمانان و توجیه کننده هر گونه اهانتی به مقدسات ملت‌ها و اقوام از یک سو و مشروع نشان دادن اقدام‌های تجاوزکارانه علیه ملتهای مظلوم، به خصوص مسلمانان از سوی دیگر می شود و نیز غرب‌هراسی که حاصل عدم تفکیک میان جنبه‌های استعماری سیاست‌های غربی در خارج از مرزهای ملی کشورهای غربی با جنبه‌های تمدنی و فرهنگی مغرب زمین که لااقل دست‌آوردهای مثبتی برای خود غربیان داشته است می باشد به سادگی و با توصیه های اخلاقی و سیاسی از میان نخواهد رفت. اما نمی توان از تجارب و تلاش های عملی نیز غافل ماند. جلب توجه واقعی جهانیان و دست اندرکاران عالم اندیشه و عمل به دور از احساسات، مسؤولیتی جهانی و انسانی است. ریشه‌یابی وضعیت و واقعیت تلخی که به صورت خشونت و افراط گرایی، چه از سوی دولت‌ها و چه جریان‌های سیاسی و عقیدتی بروز کرده است و تروریسم تنها یکی از جلوه‌های وحشتناک و ملموس آن است، نخستین گام برای یافتن راه‌حلی است که اگر ارائه شود بدون تردید مورد اقبال افکار عمومی عالم و نیز همه خیرخواهان صلح‌طلب و انسان‌دوست قرار خواهد گرفت و اندک اندک موجب انزوای افراطیون و خشونت گرایان و ان‌شاءالله محو آن از صحنه بین المللی خواهد شد. من به سهم اندک خود پیشنهاد می کنم سازمان ملل متحد با شجاعت در این راه گام بردارد و عالمان و اندیشمندان، روشنفکران، سیاستمداران، دولت ها و نهادهای مدنی را برای اقدامی عاجل با هدف تحقق آشتی تاریخی که از اهداف مهم گفت‌وگوی فرهنگ‌ها و تمدن‌ها است در این سو فراخواند. بنیاد گفت‌وگوی تمدن‌ها نیز آمادگی آن را دارد با بازخوانی تجربه خویش و با مشارکت اندیشمندان خیرخواه و صلح طلب جهان در حد توان خود به بلندتر شدن صدای گفت و گو و صلح و نزدیک‌تر شدن به جهان عاری از خشونت و افراط کمک کند. آقای دبیرکل نگذارید و نگذاریم جهان و انسان تحت هیچ عنوانی در معرض هراس، نا امنی و مخاطره باقی بماند. باید از کیان دین،‌ آزادی،‌ عدالت، اخلاق و گفت و گو و صلح به جد دفاع کرد. سید محمد خاتمی مؤسس و رئیس
کد خبر: ۵۴۸۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۸

سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: به گزارش پایگاه 598، این روزنامه حامی دولت در گزارشی نوشته است: پس از آنکه نعمت‌زاده عضو ۷۰ ساله کابینه روحانی نتوانست نمایندگان خانه ملت را درخصوص انتقادشان به واردات برنج شکر و خودروهای لوکس، قانع کند کارت زرد را برای دومین‌بار از آن خود کرد تا زمینه استیضاح‌اش فراهم شود و این بار با ادعای نماینده تهران درخصوص ثبت سفارش خودروهای بالای ۲۵۰۰ سی.سی ممکن است وی را تا یک قدمی استیضاح پیش برده باشد. حال این انتقاد نماینده تهران منجر به واکنش معاون وزیرصنایع شد تا برای رهایی وزیر از سایه سنگین استیضاح به دفاع بپردازد. گرچه گفته می‌شود که وزیر خود به خاطر این انتقادات قصد استعفا از این وزارتخانه را دارد. گفته می‌شود اعضای هیأت رئیسه با استیضاح نعمت‌زاده مخالفت کرده‌اند و در مقابل برخی نمایندگان درحال جمع‌آوری امضا برای استیضاح وزیر صنعت هستند. حتی گفته می‌شود که طرح استیضاح نعمت‌زاده آماده شده و به هیات‌رئیسه مجلس نیز تحویل داده شده است... در این‌باره گفتنی است در طول یکسال گذشته محمدرضا نعمت‌زاده که به وزیر هزار میلیاردی دولت هم معروف است، نه‌تنها نتوانسته سر و سامانی به وضعیت بازار دهد بلکه در طول این مدت شاهد افزایش قیمت‌ها نیز بوده‌ایم. از بازار خودرو، افزایش نامناسب واردات، گرانی‌های کالاهای اساسی مردم و عدم کنترل بازار و قیمت‌ها گرفته تا وجود رانت و فساد در برخی حوزه‌ها و سازمان‌های وابسته به وزارت صنعت، معدن و تجارت و عدم توجه و نظارت مناسب و دقیق نعمت‌زاده و مدیران تحت امر وی سبب شده تا این روزها این وزیر دولت تحت آماج هجمه‌های افکار عمومی و نمایندگان خانه ملت قرار گیرد.
کد خبر: ۵۴۷۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۸