از لحاظ عمرانی دولت آقای روحانی هیچ جای قابل رقابتی با دولت آقای احمدی نژاد ندارد. جاده هایی که در این هشت سال دولت ایشان درست شده است یا بنای خانه برای کارمندان و مردم مستضعفینی که امید نداشتند، صاحب خانه شوند کارخانه های صنعتی که در کشور زده شد، هواپیمایی که به کشور وارد و به خطوط ناوگان هوایی ما افزوده شد، رشد قطار و راه آهنی که در هشت سال داشتیم و سایر خدمات درزمینه آب رسانی، برق و تلفن رسانی به روستاها و سنت تعدیل نرخ انرژی و پرداخت مستقیم به مردم از جمله اقدامات خوب دولت آقای احمدی نژاد بوده است و باعث شده مردم مستضعف به نیکی از آقای احمدی نژاد یاد کنند و این انتقادها هم تا حالا تاثیری نداشته است.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
روح الله حسینیان ،نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی و عضو ارشد جبهه پایداری در گفت وگو با خبرنگار پارلمانی روزنامه روزان می گوید: مجموع عملکرد دولت احمدی نژاد از لحاظ عمرانی هیچ جای قابل رقابتی با دولت دولت روحانی ندارد. وی سوال از وزرا را حق مجلس می داند و تاکید می کند: در دولت احمدی نژاد سوال و تهدید به استیضاح خیلی زیاد بود و هیات رییسه هم از این سوال و استیضاح ها حمایت می کرد اما درحال حاضر لااقل هیات رییسه مجلس جلوی سوال و استیضاح ها را هم گرفته است.
مشروح این گفتگو را در ادامه بخوانید:
در ماه های اخیر انتقادهای بسیاری از دولت آقای احمدی نژاد مطرح است،لطفا به عنوان یکی از حامیان ایشان بفرمایید تاچه اندازه این نقدها را وارد می دانید؟ببینید؛هرکسی که کار می کند مورد انتقاد هم قرار می گیرد که ممکن است این انتقاد وارد هم باشد. اما یک دولت را باید در مجموع بررسی کنیم. باید ببینیم مجموع عملکرد دولت آقای احمدی نژاد از لحاظ سیاست خارجی و سیاست داخلی و اقتصاد چه بود؟ از لحاظ عمرانی دولت آقای روحانی هیچ جای قابل رقابتی با دولت آقای احمدی نژاد ندارد. جاده هایی که در این هشت سال دولت ایشان درست شده است یا بنای خانه برای کارمندان و مردم مستضعفینی که امید نداشتند، صاحب خانه شوند کارخانه های صنعتی که در کشور زده شد، هواپیمایی که به کشور وارد و به خطوط ناوگان هوایی ما افزوده شد، رشد قطار و راه آهنی که در هشت سال داشتیم و سایر خدمات درزمینه آب رسانی، برق و تلفن رسانی به روستاها و سنت تعدیل نرخ انرژی و پرداخت مستقیم به مردم از جمله اقدامات خوب دولت آقای احمدی نژاد بوده است و باعث شده مردم مستضعف به نیکی از آقای احمدی نژاد یاد کنند و این انتقادها هم تا حالا تاثیری نداشته است.
با این تفاسیر به نظر شما اگر آقای احمدی نژاد بخواهند به قدرت بازگردند و برای ریاست جمهوری آینده کاندیدا شوند شانسی برای پیروزی دارند؟به نظر من در یک حالت عادی بسیاری از مردم رای مجددی به ایشان می دهند.
میزان رای آقای احمدی نژاد بیشتر در شهرهای بزرگ است یا شهرستان ها؟همان منوالی که در سال 88 اتفاق افتاد به همان شکل مردم رای خواهند داد.
در دولت قبل مردم نسبت به گرانی ها و طرح های نیمه تمام انتقادهایی داشتند و بعضا مواضع ایشان درخصوص آزادی بیان مورد انتقاد بود، درواقع این باور بوده و هست که در دوران آقای احمدی نژاد هم فضا بسته شد و هم با مخالفان برخورد تندی صورت گرفت،درخصوص این انتقادها چه پاسخی دارید؟اینها حتما دروغ است. دولت آقای احمدی نژاد چکار کرد که جلوی آزادی بیان را گرفت؟ آیا از رقبای خودش شکایت کرد؟ درحالی که این همه تهمت زدند و فضا سازی کردند فقط یک یا دو شکایت شد که آن هم بخشیده شد و گذشت اما همین دولت که شعار آزادی می دهد از سوی شورای عالی امنیت ملی چند شکایت از نمایندگان شده است یا وزیر دولت سابقه نداشته به خاطر سوال از نماینده شکایت کند که این اتفاق افتاده است. درحالی که قانون اساسی صراحتا حق سوال از وزرا را برای نمایندگان به رسمیت شناخته است.اما کی احمدی نژاد به مخالفان خودش خطاب کرد به جهنم بروید.
اما آقای احمدی نژاد هم از اصطلاحات نامناسبی در گفتارشان استفاده می کردند؟مثلا.
برخی از این اصطلاحات قابل گفتن نیست.نه شما بگویید اشکالی ندارد.
فارغ از جملات زننده ای که قابل تکرار نیست و درجوامع بین المللی بسیار مورد انتقاد قرار گرفت از جمله مواردی که می توان به آن اشاره کرد همان خس و خاشاک بود که در نقد مخالفانشان به کار بردند؟این جمله درباره مخالفین نبود،من یادم هست این جمله درباره کسانی گفته شد که در خیابان شورش می کردند اما اینها فضاسازی کردند؛گفتند آقای احمدی نژاد به مخالفانش می گوید.
به هرحال بخشی از همین آشوب های خیابانی منتقدان آقای احمدی نژاد بودند؟به نظر من دولت آقای احمدی نژاد به مراتب بیشتر از این دولت به مخالفین احترام می گذاشت.
شما فرمودید سوال از وزرا حق مجلس است اما براساس آماری که خود مجلس ارائه داده تعداد این سوالات به مراتب نسبت به دولت آقای احمدی نژاد نه تنها به طور چشمگیری افزایش داشته بلکه بسیاری از وزرا در همان ماه های اولین سال کاری دولت تهدید به استیضاح شدند؟شما به عنوان یکی از چهره های شاخص منتقد دولت چه جوابی در توجیه این رویکرد مجلس دارید؟من این حرف را قبول ندارم،اتفاقا در دولت آقای احمدی نژاد دو مساله مطرح بود؛اول اینکه سوال و تهدید به استیضاح خیلی زیاد بود و هیات رییسه هم از این سوال و استیضاح ها حمایت می کرد اما درحال حاضر لااقل هیات رییسه مجلس جلوی سوال و استیضاح ها را هم گرفته است و به یکباره یکی از روسای هیات رییسه اعلام می کند هیچ استیضاحی در مجلس مطرح نیست در حالی که اینگونه نیست .هیات رییسه فضا سازی می کند تا جلوی سوال و استیضاح گرفته شود.سوالات مطرح می شود و پس از 7تا8ماه آن هم با فشار حاضر می شوند یکی از این سوالات را در دستور کار قرار دهند.امروز برعکس شده یعنی مجلس به مراتب منتفی شدن سوال و استیضاح را تسهیل می کند،درحالی که در گذشته راه را برای مطرح شدن سوال و استیضاح تسهیل می کردند.
به نظر شما این سوال و استیضاح درحال حاضر باید به چه صورت انجام شود؟ما هم معتقدیم بالاخره دولت قوه مجریه است و با مشکلات فراوانی روبروست؛به قول مقام معظم رهبری قوه مجریه در وسط میدان عمل است اما مشکل این است که دولت از یک مشت انسانهای مسن استفاده می کند به همین دلیل دولت خیلی بی تحرک است و سوالاتی هم که مطرح می شود بسیار فنی است.درحال حاضر آمار غلط می دهند می گویند ما از رکود خارج شده ایم درحالی که باید این مساله به عینیه نشان داده شود یعنی کارخانه ای مجددا مشغول به کار شده یا کارخانه ها به ثبات رسیده اند و درحال تعطیلی نیستند و کارگرانشان را بیرون نمی کنند بانک مرکزی باید این مساله را اعلام کند که چطور شده ما از رکود خارج شده ایم فقط آمار نقطه به نقطه تورم را می دهند در حالی که به قول آقای روحانی مردم با جیبشان چنین احساسی نمی کنند که تورم مهار شده است.از دولت انتظار است باتوجه به ادعای وزیر نفت که می گوید در آمد نفتی ما بیشتر شده است یا آقای روحانی مدعی هستند تحریم ها ترک برداشته است و فشار قبلی نیست ، تحرک اقتصادی در کشور بیشتر شده باشد،درحالی که قیمت آب و برق گران شده بدون آنکه حرفی زده شود. آقای احمدی نژاد اگر قیمت برق و آب را گران می کرد بالاخره چیزی هم روی یارانه ها می گذاشت بنابراین سوالات امروز بیشتر فنی است تا سیاسی .
اما خیلی ها استیضاح وزیرعلوم را سیاسی می دانند؟نه اینطور نبود.
یعنی این استیضاح ربطی به بورسیه های غیرقانونی نداشت؟خیر، وزیر آموزش عالی دانشگاه را به سمت و سویی برد که فقط یک تلنگری نیاز داشت تا دانشگاه ها را برهم بریزد،افراد جریان فتنه را برسر کار آورد.به هرحال مگر چند نفر از فرزندان نمایندگان بورسیه داشته اند؟ثابت کنند استیضاح کنندگان از بورسیه بگیران بوده اند.
پس از نظر شما دولت آقای روحانی برخلاف دولت اقای احمدی نژاد هیچ نقطه قوتی ندارد؟من اینطور نمی گویم. بالاخره هر دولتی نقاظ ضعف و قوتی دارد اما بحث ما برسر این است که باید مجموعه را بررسی کنیم؛به نظر من مجموعه دولت آقای روحانی دولت مجموعه ناکارآمدی است.
کد خبر: ۴۵۸۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۵
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
وبگاه خبری - تحلیلی «میدل ایست آنلاین» طی تحلیلی نوشت: تلویزیون ایران در اقدامی نادر تصاویری از سردار سرلشگر «قاسم سلیمانی» فرمانده سپاه قدس ایران در میدان نبرد در عراق را منتشر ساخت و بلافاصله این تصاویر در توییتر نیز پخش شد.
بر اساس این گزارش، سپاه قدس ایران شاخهای از نیروهای برون مرزی سپاه پاسداران ایران است که عملیات سنگین و سطح بالایی را در راستای اهداف جمهوری اسلامی ایران انجام میدهد.
در حالیکه سردار سرلشگر سلیمانی کمتر در رسانههای ایران ظاهر میشود، اما او در خاورمیانه به عنوان یکی از بانفوذترین و مقتدرترین فرماندهان محسوب میشود.
به گزارش این منبع خبری پیشتر نیز تصاویر سردار سلیمانی در شهر آمرلی عراق مشاهده شده بود.
یک مقام ارشد دولت آمریکا نیز در وصف سردار سلیمانی گفت: «او همانند «کایزر سوزی» شخصیت قهرمان یک فیلم معروف آمریکایی است که بیشتر اوقات در اذهان عمومی مشاهده نمی شود.»
منبع: فارس
کد خبر: ۴۵۸۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۴
سایت ریاست جمهوری در اقدامی سوال برانگیز تمام سخنرانی های رییس جمهور سابق را از قسمت بایگانی حذف کرد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :صفحه اینستاگرام منتسب به محمود احمدی نژاد خبر از حذف دوباره متن سخنرانی هایش در سایت ریاست جمهوری داد.
پس از حذف تمام فایل های صوتی، تصویری و متن سخنرانی های دکتر احمدی نژاد در ۸ سال گذشته از سایت رسمی ریاست جمهوری که با فشار رسانه ها و افکار عمومی تنها قسمتی ناقص از متن سخنرانی ها به سایت برگردانده شده بود، اینبار در اقدامی بی سر و صدا متن تمام سخنرانی های رییس جمهور سابق از قسمت بایگانی سایت ریاست جمهوری حذف گردید.
گفتنی است پیش از این فایل های صوتی و تصویری ۸ سال گذشته از روی سایت خبرگزاری ایرنا حذف شده بود.
به نظر می رسد به دلیل بازنشر بسیاری از سخنرانی مناسبتی دکتر احمدی نژاد در سال اخیر، دولت تدبیر و امید قصد دارد از انتشار مجدد این سخنرانی ها در فضای رسانه ای جلوگیری کند.
منبع: افکارنیوز
کد خبر: ۴۵۶۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۳
گروه تروریستی "داعش"در عراق و سوریه در سال جاری خلافت خود را از طریق این دو کشور اعلام کرد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :به گزارش سرويس بينالملل باشگاه خبرنگاران به نقل از پایگاه خبری شبکه العالم، گروه تروریستی "داعش"، بر یک سوم از خاک سوریه و مناطقی از عراق تسلط یافته و در سال جاری خلافت خود را از طریق این دو کشور واقع در قلب خاورمیانه اعلام کرد.
روزنامه سعودی الحیات در گزارشی به بررسی وضعیت گروه داعش و معرفی چهار تن از سران ارشد این گروه پرداخت و نوشت: گروه داعش متشکل از هزاران جنگجو از دو کشور سوریه و عراق و جنگجویان خارجی از سراسر جهان است و فرماندهان رژیم بعث صدام از سرکردگان ارشد آن به شمار می روند.
روزنامه الحیات اسامی چهار سرکرده ارشد داعش را به شرح زیر منتشر کرده است:
*ابوبکر البغدادیابوبکر البغدادی سرکرده گروه داعش در سال 1971 در یک خانواده عراقی متولد شد و پایگاههای خبری وابسته به عناصر تروریست و تندرو با ذکر زندگینامه البغدادی نوشته اند که او در دانشگاه اسلامی بغداد درس خوانده است.
رسانه های آمریکایی گزارش داده اند البغدادی پیش از اینکه در سال 2010 میلادی به عنوان سرکرده داعش درعراق تعیین شود، چندین سال در پایگاه بوکا به عنوان یکی از زندانهای آمریکا در جنوب عراق، در حبس بود.
در ژوئن سال جاری، گروه رو به رشد داعش، البغدادی را به عنوان "خلیفه" معرفی کرد و از همه خواست تا به وی اعلام وفاداری کنند.
باوجود اینکه تصاویر اندکی از البغدادی وجود دارد اما یک نوار ویدئوی در ژوئن گذشته از او پخش شد که البغدادی را با لباسهای سیاه و عمامه ای بر سر در یکی از مساجد شهر موصل عراق در حال سخنرانی نشان می داد.
البغدادی ثابت کرده است که در نابود کردن دشمنانش بسیار سنگدل است و هیچ تردیدی برای کودتا علیه هم پیمانان گذشته خود ندارد.
وی پیشتر علیه گروه تروریستی جبهه النصرهِ جدا شده از گروه القاعده در سوریه، جنگ به راه انداخت.
گروه داعش یک کتابچه جدید به دستاوردهای نظامی البغدادی اشاره کرده و به ادعا و زعم خود اصل و نسب وی را به پیامبر اکرم نسبت می دهد.
اسم واقعی ابوبکر البغدادی همان "ابراهیم عواد ابراهیم علی البدری السامرائی" است و آمریکا اعلام کرده است که ده میلیون دلار برای افرادی که اطلاعاتی درباره مکان البغدادی داده یا وی را بازداشت کنند، تعیین کرده است.
* ابومحمد العدنانی"ابومحمد العدنانی" سخنگوی رسمی داعش، در سال 1977 در شهر ادلب سوریه متولد شد. او پیام های مهم گروه داعش از جمله بیان خلافت را که به پنج زبان منتشر شد، به طور عمومی اعلام کرد.
آمریکا امسال العدنانی را تروریست بین المللی توصیف کرد و گفت که او از اولین جنگجویان خارجی است و پیش از اینکه به عنوان سخنگوی این گروه تندرو معرفی شود، با نیروهای ائتلاف تحت رهبری آمریکا درعراق که از سال 2003 میلادی فعالیت داشت، مخالف بود.
پایگاههای خبری وابسته به عناصر تندرو با ذکر زندگینامه العدنانی نوشته اند که نام واقعی او، "طه صبحی فلاحه "است که بسیار اهل مطالعه بوده است.
*ابومسلم الترکمانی"ابومسلم الترکمانی" سرکرده بزرگ گروه داعش در عراق است.الترکمانی سرلشکر پیشین دوره صدام بود. تصور می شود که او مسئولیت استانهای عراق را که داعش بر آن چیره شد، برعهده دارد و هنگام خدمت در ارتش عراق در دوره ریاست جمهوری صدام در اطلاعات نظامی و گارد ریاست جهموری خدمت می کرد.
نام واقعی الترکمانی، "احمد عبدالله الحیالی" است در پایگاه بوکا در عراق حبس بود.
بعثی های دوره صدام برای جنگ با دولت بغداد به داعش پیوسته اند.
* ابوبکر الشیشانیابوعمر الشیشانی از سرکردگان بزرگ داعش است. او درسال 1986 در گرجستان متولد شد و گفته شده وی فرمانده نظامی داعش در سوریه است و مسئولیت عملیات حمله به مناطق گسترده ای از خاک سوریه را که تا مرزهای عراق امتداد دارد، برعهده دارد.
نام واقعی الشیشانی، تارخان باترهیفیلی است. وی به جنگجویانی که سال 2012 با ارتش عراق می جنگیدند، پیوست و برای البغدادی سوگند وفاداری یاد کرد.
افراد مسلح و نیروهای کرد معتقدند الترکمانی مدیریت نیروی اصلی هجومی گروه داعش را بر عهده دارد و اخیرا نیز برای تسلط بر منطقه کردنشین نزدیک مرزهای ترکیه فرمانده یک عملیات هجومی بوده است.
الشیشانی در میدان نبرد حضور مداومی دارد و عکسی از الشیشانی منتشر شده که وی را در حال تحویل خودروهای نظامی نشان می دهد که در عراق مصادره و به سوریه منتقل شده است.
کد خبر: ۴۵۶۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۳
عضو کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس : دولت باید هزینههای یک خانواده عیالوار کم درآمد را که مثلا با حقوق معلمی روزگار میگذراند، بسنجد و کمبودهای آن را ببیند و به یاری این خانوادهها بشتابد
کد خبر: ۴۵۶۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۳
دکتر محمود احمدینژاد در نامهای به حجتالاسلام سید حسن خمینی تولیت آستان امام راحل مجموعه هدایای دوران ریاستجمهوری خود را به این موزه و آستان اهدا کرد
کد خبر: ۴۵۶۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۳
روزنامه واشنگتن پست در گزارشی نوشت که آمریکا باید رویکرد چند سال اخیر خود در برابر ایران از جمله فشار تحریمها را حفظ کند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
به گزارش فارس،روزنامه واشنگتن پست در سرمقاله خود نوشت: مهلت ضربالاجل مذاکرات هستهای میان ایران و گروه ۱+۵ رو به پایان است و کمتر از ۸ هفته به پایان آن باقیمانده است اما چشم انداز آن چندان خوب نیست. مقامات آمریکایی ابراز امیدواری کرده بودند که مذاکرات فشرده یک هفتهای در سازمان ملل راه برای حصول توافق باز کند اما به گفته هر دوطرف مذاکرات پیشرفت کمی داشت.
یک مقام آمریکایی در پایان مذاکرات گفت که شکافها همچنان زیاد است. حسن روحانی رئیس جمهوری ایران نیز همین عقیده را داشت.
واشنگتن پست در ادامه نوشت: این بن بست قطعا بازتاب دهنده عدم ابتکار عمل توسط دولت باراک اوباما نیست. مذاکره کنندگان آمریکایی در پاسخ به عدم سازش ایران در مسائل کلیدی طرحهای جدیدی ارائه کردند. اما در مهمترین اظهار نظر، رهبر عالی ایران تاکید کرد که ایران هیچ یک از ۱۹ هزار سانتریفیوژ خود را که برای غنی سازی ساخته است اوراق نخواهد کرد. بنابراین آمریکا و متحدینش که اول تاکید داشتند همه ماشینهای غنی سازی باید حذف شوند طرح جدیدی ارائه کردند که همه سانتریفیوژها حفظ شوند اما ارتباط میان آنها قطع شود.
این روزنامه در ادامه با انداختن توپ به زمین ایران نوشت: اگر ایران برای کاهش شکافها میان طرفین تلاش میکرد اکنون شاهد چنین اختلافات گستردهای نبودیم. در عوض ایران بر حفظ تمام زیرساختهای هستهای و توسعه آن تاکید دارد در صورتیکه تنها یک توقف موقتی و کاهش سرعت غنی سازی و همچنین افزایش شافیتها به آنها پیشنهاد شده است. ایران مذاکره بر سر برنامه موشکهای بالستیک خود را رد میکند و همچنان با تحقیق درباره برنامه گذشته ساخت سلاحهای هسته ای مخالف است.
واشنگتن پست در ادامه مدعی شد که دولت اوباما در پاسخ به عدم پاسخگوییهای ایران در این زمینه سابقه کوتاه آمدن از درخواستهای دست نیافتنی خود را داشته است. آمریکا تلاش خود برای ممنوعیت دائمی غنی سازی را متوقف کرد و به نظر میرسد که نیاز به بسته شدن تاسیسات غنی سازی زیرزمینی ایران نیز کاهش یافته است. اکنون به نظر میرسد سناریوهایی که ایران هرگز سانتریفیوژهای خود را متوقف نمیکند در دست بررسی است.
در این تئوری به نظر میرسد که هدف آمریکا افزایش زمان دستیابی ایران به سلاح هستهای یا زمان گریز است که هم اکنون بین شش ماه تا یک سال تخمین زده شده است. با این حال رها کردن زیرساختهای هستهای دست نخورده ایران راه را برای حرکت ایران به سمت زرادخانه هستهای در زمان مورد دلخواه خود باز میکند در حالیکه تحریمهایی که به این کشور فشار آوردهاند برداشته خواهد شد و این مساله مسابقه تسلیحاتی را در منطقه به ویژه درمیان همسایگان ایران از جمله عربستان به راه خواهد انداخت.
واشنگتن پست در پایان نوشت: ما از مذاکرات و همچنین توافق موقت سال گذشته، که نسبت به شرایط در آستانه جنگ قبل از آن بسیار بهتر بود، حمایت میکنیم اما باراک اوباما باید در مقابل وسوسه دادن امتیاز بیشتر در مقابل حصول یک توافق بلند مدت تا ماه نوامبر مقاومت کند.
کد خبر: ۴۵۴۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۱
رییس جمهور اسبق آمریکا طی سخنانی درحالی که سعی کرد خود را حامی صلح نشان دهد، مدعی شد که قادر بوده در زمان ماجرای گروگانگیری ایران را با خاک یکسان کند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com : به گزارش سرویس سیاسی جام نیوز، در حالی که چند روز از نشست مجمع عمومی سازمان ملل در آمریکا و همچنین مذاکرات هسته ای ایران و 1+5 می گذرد، مقامات آمریکایی بر حجم حملات خود علیه کشورمان افزوده اند.
سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل متحد که مواضع ضد ایرانی وی مشهور است مجددا در سخنانی خواهان حمایت از عناصر مخالف نظام ایران شد.
به نوشته فارس، وبگاه خبری «ویووز» گزارش داد که، «جان بولتون»، سفیر اسبق آمریکا در سازمان ملل متحد و از نو محافظه کاران ضد ایرانی این کشور در تازه ترین اظهار نظر در باره جمهوری اسلامی ایران گفت:« سیاستهای آمریکا باید تغییر نظام ایران باشد.»
بولتون در سخنان خود مدعی شد که تنها راه حل در زمینه ایران سرنگونی این حکومت و برگرداندن آن به دست مردم است .
وی خاطر نشان ساخت که دولت آمریکا باید برای سرنگونی حکومت ایران به مخالفان کمک کند و البته این کار باید پیشتر از اینها صورت میگرفت اما هنوز هم دیر نشده است.
در همین رابطه، رییس جمهور اسبق آمریکا نیز طی سخنانی درحالی که سعی کرد خود را حامی صلح نشان دهد، مدعی شد که قادر بوده در زمان ماجرای گروگانگیری ایران را با خاک یکسان کند.
«جیمی کارتر»، رییس جمهور اسبق آمریکا طی مصاحبه با شبکه خبری «سی انبیسی» گفت: «شکست عملیات آزاد سازی گروگانهای آمریکایی در تهران فرصت را از وی برای غلبه بر «رونالد ریگان»، دیگر رییس جمهور اسبق آمریکا گرفت.»
کارتر در این مصاحبه تاکید کرد که اگر وی علیه ایران میجنگید، اهالی این کشور او را برای بار دوم در سال 1980 به ریاست جمهوری انتخاب میکردند.
کارتر در این زمینه گفت: «اگر علیه ایران عملیات نظامی انجام میدادم به عنوان ریاست جمهور جدید انتخاب میشدم. من قادر بودم ایران را با سلاحهای که در اختیار داشتیم از نقشه حذف کنم اما به خاطر حفظ جان بیگناهان و نیز در خطر بودن جان گروگانهای آمریکایی از انجام آن منصرف شدم. دعاهای من نیز البته مستجاب شده و گروگانها سالم آزاد شدند. من بر این باورم که تصمیم مناسبی اتخاذ کردم که البته کار آسانی نیز نبود.»
همسر جیمی کارتر نیز که در این جلسه حضور داشت با انتقاد از افکار عمومی آمریکا گفت: «در کشور ما صلح بسیار دشوار و جنگ محبوب میباشد.»
کد خبر: ۴۵۳۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۰
عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس شورای اسلامی با انتقاد از اظهارات وزیر امور خارجه در شورای روابط خارجی آمریکا مبنیبر اینکه اگر توافق هستهای صورت نگیرد، مردم به غربستیزان رأی خواهند داد، گفت: زیبنده نیست از تحریمها برای کسب رأی استفاده کنیم.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس شورای اسلامی با انتقاد از اظهارات وزیر امور خارجه در شورای روابط خارجی آمریکا مبنیبر اینکه اگر توافق هستهای صورت نگیرد، مردم به غربستیزان رأی خواهند داد، گفت: زیبنده نیست از تحریمها برای کسب رأی استفاده کنیم.
در جلسه علنی روز چهارشنبه مجلس شورای اسلامی بهرام بیرانوند، نماینده مردم بروجرد در مجلس شورای اسلامی با اشاره به اظهارات ظریفف وزیر امور خارجه در شورای روابط خارجی آمریکا اظهار داشت: متاسفانه چند روز گذشته در فضای رسانهها مطالبی منتشر شده که کام ما را تلخ کرده است.
وی ادامه داد: جملاتی به آقای ظریف منتسب شده که امیدواریم تکذیب شود.
بیرانوند افزود: آقای ظریف در شورای روابط خارجی آمریکا گفتهاند که اگر توافق هستهای صورت نگیرد، مردم در انتخابات آینده به غربستیزان رأی میدهند، این سخنان، زیبنده وزیر امور خارجه کشورمان نیست.
عضو فراکسیون اصولگرایان تصریح کرد: درست نیست که دولت از تحریمها به عنوان وسیلهای برای کسب رأی در انتخابات آینده استفاده کند، اصول 152 و 154 قانون اساسی تکلیف ملت ما را در مقابل مستکبران مشخص کرده است.
این نماینده مجلس خاطر نشان کرد: از آقای ظریف میخواهیم که دیپلماتی انقلابی باشد.
منبع/مهر
کد خبر: ۴۵۲۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۹
نماینده مردم کهگیلویه،بهمئی ،چرام و لنده در مجلس شورای اسلامی نسبت به آنچه حضور عوامل فتنه سال 88 در وزارت کشور عنوان میکرد، انتقاد کرد
کد خبر: ۴۵۱۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۹
وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی از کاهش مجدد هزینه بستری در بیمارستانهای دولتی در قالب اجرای طرح تحول نظام سلامت خبر داد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
به گزارش خبرنگار سرویس «سلامت» خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، دکتر سید حسن هاشمی در حاشیه اجلاس روسای دانشگاههای علوم پزشکی گفت: به دنبال ملاقات دیدار اعضای دولت با مقام معظم رهبری در هفته دولت، مقام معظم رهبری تاکید داشتند که قدرمطلق پرداختیهای مردم در حوزه سلامت، افزایش پیدا نکند. در این راستا رئیس جمهور به میزان 150 میلیارد تومان را علاوه بر اعتبارات قبلی، به وزارت بهداشت تخصیص دادند.
وی در این باره افزود: بر این اساس بیماران دارای دفترچه روستایی که اکنون در قالب طرح تحول نظام سلامت حدود پنج درصد هزینههای بستریشان میپردازند، پس از عید قربان این هزینههایشان به حدود سه درصد کاهش خواهد یافت. همچنین بیماران بستری شهری که تا کنون 10 درصد هزینهها را پرداخت میکردند بعد از عید قربان حدود شش درصد هزینهها را خواهند پرداخت.
کد خبر: ۴۵۱۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۸
رئیس جمهور به همراه هیات دولت اوخر هفته آینده در نهمین سفر استانی خود به استان زنجان سفر خواهد کرد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
به گزارش خبرنگار مهر، حجت الاسلام حسن روحانی رئیس جمهور کشورمان در نهمین سفر استانی خود به استان زنجان سفر خواهد کرد.
کاروان تدبیر و امید که تاکنون به استان های خوزستان، هرمزگان، سیستان و بلوچستان، ایلام، کردستان، لرستان، اردبیل و خراسان رضوی سفر کرده است بعد از یک وقفه کوتاه مدت بدلیل سفر رئیس جمهور به شصت و نهمین مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک از هفته آینده سفرهای استانی خود را از سر می گیرد.
بنابراین گزارش، رئیس جمهور و هیات همراه اواخر هفته آینده به استان زنجان سفر می کند.
کد خبر: ۴۵۰۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۸
اصولگرایان اگر میخواهند مجددا به قدرت بازگردند باید دعا کنند تا آقای احمدینژاد راضی به کاندیداتوری شود. اگر اصولگرایان میخواهند آقای روحانی در سال 96 رئیسجمهور نشود باید حتما به دنبال آقای احمدینژاد بیایند چراکه کسی را برای رقابت با آقای روحانی ندارند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com عبدالرضا داوری از جمله افراد نزدیک به محمود احمدینژاد است که در نوشتهها و گفتوگوهایش به شکلی صریح از محمود احمدینژاد دفاع میکند. داوری در مصاحبه تفصیلیاش با ایلنا، به نقد و بررسی دولت روحانی میپردازد و میگوید که روحانی اولین دولتی خواهد بود که شاید دور دوم ریاست جمهوری را نبیند و دلیل آن را تقابل روحانی و دولتمردانش با محمود احمدینژاد میداند و البته میگوید تقابل روحانی با احمدینژاد برای راضی نگه داشتن آیتالله هاشمی رفسنجانی است چراکه روحانی بدون برنامهریزی هاشمی خواب ریاست جمهوری را هم نمیدید. از دیگر سو، وی میگوید که روحانی در عرصهای "سیاست خارجی" قدم گذاشته و سرمایهگذاری کرده است که پارامترهایش دست وی نیست و اینک نیز میگوید توافق هستهای در کار نخواهد بود. داوری از سوی دیگر مدعی عدم برنامهریزی محمود احمدینژاد برای انتخابات مجلس و ریاست جمهوری آتی است و البته بیان میکند که اصولگرایان برای بازگشت به قدرت چارهای جز رجوع به محمود احمدینژاد را ندارند.
متن کامل مصاحبه دکتر عبدالرضا داوری با خبرگزاری ایلنا در ادامه آمده است:
ارزیابیتان از عملکرد دولت آقای روحانی چیست؟
دولت آقای روحانی در این مدت دو خطای استراتژیک داشته است. خطای اولشان این بود که تمام تخم مرغهایشان را در سبد مذاکرات هستهای قرار دادهاند و تمام توفیقات دولتشان را به توفیق در عرصه مذاکرات هستهای گره زدهاند که طبیعی است کمترین نوسان مثبت یا منفی در عرصه مذاکرات، میتواند کل عملکرد دولت را در محور مثبت یا منفی تحتالشعاع قرار دهد.
در حوزه سیاسی هم دولت ایشان یک خطای عمده دیگر دارند و آن هم اینکه هویت مقابل خود را آقای احمدینژاد تعریف کرده است، به یک معنا "دگر" دولت یازدهم را دولت نهم و دهم میدانند و ماموریت دولت خود را بازگرداندن عقربههای زمان به پیش از سال 1384 تعریف کرده است. این رفتار دولت یازدهم، سبد آراء آقای روحانی را به شدت آسیبپذیر کرده است چون به دلیل حملات غیرمنصفانه و بعضا کینهتوزانه آقای روحانی و دولتشان به آقای احمدینژاد و دولت قبل، آراء بخش مهمی از جامعه که در مناطق روستایی و کمتر توسعهیافته و حاشیهای قرار دارند و تقریبا 75 درصد کل سبد آرا در هر انتخاباتی را شامل میشوند و به آقای احمدینژاد شدیدا علاقهمند هستند در تضاد روحانی- احمدی نژاد که دولت یازدهم دنبال میکند از سبد آقای روحانی خارج میشود، آن هم در شرایطی که بخش مهمی از این اقشار در انتخابات سال 92 به آقای روحانی رای دادهاند. بنابراین معتقدم با روند حملات کنونی علیه دولت قبل، آقای روحانی در جلب آراء این بخش مهم از جامعه دچار مشکل خواهد شد ضمن آنکه نظرسنجیهای معتبر هم این پدیده را تایید میکند.
یعنی میخواهید بگوئید که دیگر آقای روحانی در آن طبقاتی که گفتید حامی ندارد.
معتقدم وقتی آقای روحانی بر اساس تحلیل و دستورالعملی که از آقای هاشمی دریافت کردهاند، هویت مقابل خود را آقای احمدینژاد نشان میدهد، عملا سبد آرای کسانی که به آقای احمدینژاد سمپاتی و علاقه دارند را از دست داده است.
شما میگوئید آقای روحانی هویت خودش را بعد از انتخابات آقای احمدینژاد قرار داد اما قبل از انتخابات هم اینکه هویت مقابل آقای روحانی، فردی مانند احمدینژاد است، مشخص بود.
در فضای عمومی کشور این طور نبود. شما صرفا فضای نخبگان، روشنفکران، دانشگاهیان و روزنامهنگاران را معیار ندانید. بدنه عمومی تودهها به ویژه در شهرهای کوچکتر و روستاها، به هیچ وجه تلقیشان این نبود که آقای روحانی در موضع ضدیت با آقای احمدینژاد قرار دارد.
اما در هنگام مناظرات و سفرهای تبلیغاتی، آقای روحانی صریحا به نقد سیاستهای دولت دهم بالاخص سیاستهای سیاست خارجی دولت میپرداخت.
هویت مقابل آقای روحانی در انتخابات اخیر آقای جلیلی بود. آقای سعید جلیلی نزد افکارعمومی و مردم نماینده آقای احمدینژاد نبود. آقای احمدینژاد بارها اعلام کرد که من در انتخابات نمایندهای ندارم و در انتخابات هم از کسی اعلام حمایت نمیکنم. مردم این پیام را دریافت کردند.
اگر قرار بود ضدیت با آقای احمدینژاد، موجب رایآوری باشد باید آقای قالیباف رئیسجمهور میشد؛ چون در ایام پیش از انتخابات خرداد 92، بیشترین حملات علیه دولت آقای احمدینژاد را آقای قالیباف و تیم سیاسی رسانهای نزدیک به شهردار تهران ساماندهی کرد. پس از تحلیل محتوای گفتارهای انتخاباتی کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری 92 متوجه شدیم که آقای قالیباف 3.7 برابر بیشتر از آقای روحانی علیه دولت دهم و آقای احمدینژاد سخن گفته بود. اتفاقا کاندیداهای اصولگرا رای نیاوردند چون تمام هویتشان را در ضدیت با آقای احمدینژاد قرار داده بودند.
با این حساب، با توجه به تحلیل شما اگر آقایان قالیباف و جلیلی هویتشان را در ضدیت آقای احمدینژاد قرار نمیدادند، احتمال بیشتری برای ریاست جمهوری داشتند.
شک نکنید که اگر اصولگرایان با پرچم ضدیت با آقای احمدینژاد حرکت نمیکردند و در عین حال با بیتدبیری کمپین انتخاباتی آقای جلیلی، صحنه انتخابات به صحنه سازش – مقاومت تبدیل نمیشد، آقای روحانی هیچ شانسی برای ریاستجمهوری نداشت. اصولگرایان باید دو کار میکردند. اول آنکه باید نقشه راه انتخاباتی آقای هاشمی را میفهمیدند و میدیدند که آقای هاشمی در حال مهندسی انتخابات است تا بتوانند نقشه راه آقای هاشمی را ناکام کنند و صحنه انتخابات را به مدل مورد نظر خود یعنی صحنه کارآمدی تبدیل کنند که در ذهن آقای قالیباف بود ولی همانطور که قبلا گفتم، صحنه عوض شد و انتخابات به جای رقابت بر سر کارآمدی به صحنه رفراندوم هستهای و دوگانه سازش – مقاومت تبدیل شد.
نکته دومی که اصولگرایان باید به آن توجه میکردند این بود که از تقابل با آقای احمدینژاد احتراز میکردند و نه تنها احتراز نکردند بلکه تلاش میکردند تا با تصویر خدمتگذار احمدینژادی در صحنه حاضر میشدند و خود را بدیل آقای احمدینژاد نشان میدادند که در این صورت با رای بالایی پیروز میشدند. البته با اقداماتی که در سالهای 90 تا 92 بخش سیاسی – رسانهای اصولگرایان علیه آقای احمدینژاد سازماندهی کرد، آنان دیگر نمیتوانستند با آقای احمدینژاد تعامل کنند چراکه دو سال تقابل کرده بودند تا نماینده آقای احمدینژاد را حذف کنند.
شما اولین اشتباه آقای روحانی را در این دانستید که ایشان تمامی تخممرغهای خود را در سبد مذاکرات هستهای گذاشته است اما خیلی از تحلیلگران و صاحبنظران هم اعتقاد دارند که از قضا نقطه قوت و پیروزی آقای روحانی در همین عرصه مذاکرات هستهای است. بهرحال توافقی صورت گرفت و مقداری از پولهای بلوکه شده ایران آزاد شد و روند پرشتاب تحریم متوقف شد...
میگویند پولها آزاد شده، ولی مگر چقدر پول آزاد شده است؟ همین الان 2.8 میلیارد دلاری که قرار شده در چهار ماه به ما بدهند، در همین مدت 4 ماهه 30 میلیارد از درآمدهای صادرات نفت ایران مجددا بلوکه میشود. یعنی به ازاء هر یک دلار آزاد شده 11 دلار بلوکه میشود! ضمن آنکه در نحوه هزینهکرد همین دلارهای آزاد شده هم دهها محدودیت وجود دارد.
این مقدار هم پول را آزاد کردن بهتر از این بود که هیچ پولی آزاد نشود...
عرض بنده این است که بزرگنمایی و اتکاء به این موضوع اشتباه بود. شما نباید تمامی تخممرغهای خود را در سبدی قرار دهید وقتی همه پارامترهای آن سبد تحت کنترل شما نیست. شناخت تیم آقای روحانی از ماهیت آمریکاییها، شناختی سطحی و غیرواقعی است. آقایان فکر کردند که با لبخند زدن و خوشوبشهای دیپلماتیک میتوانند طرف غربی را نرم کنند که نه تنها این اتفاق رخ نداده است بلکه هرچه نرمتر برخورد کردیم سختتر خوردیم.
شما میگوئید شناخت سطحی و غیرواقعی است اما آقای ظریف به عنوان وزیر امور خارجه و رئیس تیم مذاکرات، سالها در آمریکا تحصیل و زندگی کردهاند و علاوه بر آن، سفیر کشورمان در سازمان ملل بودهاند.
سالها حضور داشتن در آمریکا مانع عدمشناخت صحیح از آمریکا نیست. ممکن است فردی سالها در آمریکا باشد ولی شناخت درستی از ماهیت آمریکا نداشته باشد. اعتقاد دارم آقای روحانی و تیمش شناخت درستی از امپریالیسم و استکبار ندارند. وقتی رهبری آمدند و گفتند من به مذاکرات خوشبین نیستم این موضع ایشان مبتنی بر یکسری دادهها و اطلاعات دقیق بود که چنین چیزی را بیان کردند.
ولی آنقدر عملکرد دولت روحانی و آقای ظریف خوب بوده که فضای قبل شکسته و الان هیاتهای دیپلماتیک برای ورود به تهران درحال سبقت گرفتن از همدیگر هستند.
مابهازا این سفرها چیست؟
مابهازایش این نیست که وقتی رئیسجمهور آمریکا به رئیسجمهور فرانسه میگوید از سفر هیاتهای اقتصادی کشورت به تهران جلوگیری کن، اولاند میگوید من نمیتوانم و تورم نقطه به نقطه ما از حدود 45 درصد در حال کاهش است.
ادعای کاهش تورم فقط به خاطر فضای روانی ناشی از توافق ژنو است، والا چه اتفاق مهمی در حوزه اقتصاد رخ داده است؟ اصلا چطور میشود که تورم پائین بیاید وقتی که رشد اقتصادی منفی است و همزمان نقدینگی موجود در اقتصاد نسبت به سال قبل 30 درصد رشد کرده باشد؟ در حوزه اقتصادی به شکل واقعی هیچ اتفاقی نیافتاده است. فقط بازار ارز نسبت به رفتارهای دیپلماتیک، خوشبینی خود را بروز داده است و این موجب شده تا نرخ دلار در محدودهای ثابت بماند.
این به نظر شما دستاورد مثبتی نیست؟
این دستاورد هرچه که هست، ماهیت اقتصادی ندارد و به محض وقوع کمترین اختلال در مذاکرات، نرخ دلار جهش میکند. ضمن آنکه از سقوط آزاد بورس تهران غافل نشوید. شش میلیون سهامدار جزء و مردم عادی که در بازار بورس سرمایهگذاری کردهاند، در نه ماه اخیر خرد شدهاند. واقعیتها فقط شعار نیست. به نظرم، آقای روحانی در حوزه اقتصاد هیچ اقدام ملموسی نکرده است و فقط بر موج مذاکرات هستهای جلو رفته است. هیچ واقعیت اقتصادی در ماههای اخیر تغییری نکرده است، حتی همین شیب کاهش تورم را نیز اگر بررسی کنید میبینید این روند از اسفند سال 91 شروع شده است و این روندی است که از دوره آقای احمدینژاد با کنترل نقدینگی شروع است. بعد براساس آمارهای بانک مرکزی، رشد نقدینگی در سال 92 افزایش یافته و رشد اقتصادیمان هم که منفی است پس این نقدینگی افزایش یافته کجا جذب شده است؟ چطور میشود که با این شرایط تورم با مکانیزم اقتصادی کاهش یافته باشد؟ این براساس اصول اقتصاد معقول نیست. تمام حرف من این است که تدبیر اقتصادی نداشتیم بلکه اتفاق سیاسی رخ داده است و اینها آمدند از لحاظ روانی مقداری بازار را آرام کردهاند.
این یک دستاورد نیست؟
این یک دستاورد موقت است. در سوم آذر 93، اگر توافقی صورت نگیرد، شرایط حتی بدتر از قبل میشود.
به نظرم، شما امکان رسیدن به توافق غیرممکن میدانید؟
بله.
چرا؟
وقتی رهبری خطوط قرمز را شفاف و بر اساس منافع ملی و محاسبات کارشناسی بیان کردند، معلوم است که این خطوط قرمز مورد مخالفت آمریکاییهاست. ظرفیت غنیسازی 190 هزار سویی که رهبری درباره غنیسازی اورانیوم اعلام کردند، فراتر از غنیسازی صنعتی است و وقتی این خطوط قرمز اعلام میشود نشان میدهد تلاشها و فشارهای آمریکاییها به ثمر نرسیده است. در یک دورهای، اینها توانستند شکل مذاکرات را تغییر بدهند که شامل سطح و نوع مذاکرات بود. اینکه سطح مذاکرات بالاتر رفته است میتواند بر کیفیت مذاکرات اثرگذار باشد اما اینکه این تغییر سطح در نتیجه مذاکرات اثری داشته باشد، تصور درستی نیست.
براساس آخرین گفتهها، حدود شصت، هفتاد درصد متن توافق جامع نهایی مورد توافق دو طرف مذاکره قرار گرفته است...
خب ممکن است که حتی 99 درصد توافق صورت گیرد اما در یک درصد باقیمانده توافق نشود و این یک درصد، کل توافق را زیر سوال ببرد چون دربند آخر توافق ژنو آمده است تا در همه موارد طرفین به توافق نرسند، هیچ توافقی صورت نمیگیرد، به عبارتی طرفین بر سر دوراهی همه یا هیچ قرار دارند. مسئله اصلی آمریکاییها با ما در مورد سطح غنیسازی است. آمریکاییها به هیچ وجه ظرفیت غنیسازی 190 هزار سو را نمیپذیرند. مسئله اصلی ما هم رفع فوری همه تحریمهاست که آمریکاییها هم به آسانی از این ابزار دست برنمیدارند.
قبول دارید که آمریکاییها بیش از ما به توافق جامع نیازمند هستند؟
این یک بحث دیگر است. آمریکاییها اگر غنیسازی 190 هزار سویی را برای ایران قبول کنند، حزب دمکرات باید برای همیشه در تاریخ دفن شود. چون آنها میخواهند بگویند که ما بدون آنکه امتیازی به ایران بدهیم برنامه هستهای ایران را تعطیل کردیم در حالی که اگر هم تحریمها لغو شوند و هم ظرفیت 190 هزارسویی غنیسازی برای ایران تثبیت شود که اوباما در موقعیت بسیار سختی قرار میگیرد. البته این هدف با استقامت جدی بر سر منافع ملی کشورمان دستیافتنی بود اما خطای تیم آقای روحانی این بود که در آغاز کار عملا این پیام را به غربیها دادندکه تحریمها بر ایران موثر بوده و ما به خاطر تحریمهاست که آمدهایم و در حال مذاکره با آمریکا هستیم.
این حرف شما را هم آقای روحانی و هم آقای ظریف بارها رد کردند.
متاسفانه با رفتار دولت در آغاز کار و سخن گفتن از خزانه خالی و بحران اقتصادی، غربیها این پیام را دریافت کردند و بر همین اساس هم رفتارشان را محکم تنظیم کردند. تا آنجا که جان کری گفت که توافق نکردن بهتر از توافق بد است. پذیرش ظرفیت غنیسازی 190 هزار سویی برای ایران، حتما برای آمریکاییها یک توافق بد است.
آقای ظریف هم بارها گفته بودند که ایران زیر بار هر توافقی نمیرود و توافق نکردن بهتر از توافق بد است...
آقای ظریف هرچند این حرف را گفته است اما آقای کری این موضع را همان روز اول بیان کرد. با این شرایط سخن گفتن از نتیجه برد – برد کاملا بیمعناست.
شما بازی برد – برد را قبول دارید؟
من نتیجه برد – برد بین ایران انقلابی و آمریکای استکباری را از اساس قبول ندارم. چطور میشود با آمریکاییها به نتیجهای برسیم که هم پیروزی انقلاب اسلامی باشد و هم پیروزی جبهه شیطان، مگر چنین چیزی امکانپذیر است؟
اینکه شما چنین چیزی را میگوئید و از لفظ «شیطان» استفاده میکنید، بسیار ایدئولوژیک است. اما عرصه سیاست خارجی و دیپلماسی، عرصه رئالیستی است...
اتفاقا استفاده از لفظ شیطان و استکبار برای جبهه غرب کاملا رئالیستی و مبتنی بر واقعگرایی است. جمهوری اسلامی هم قرار است ساختاری باشد که از انقلاب اسلامی دفاع کند. انقلاب اسلامی یعنی نفی همه آنچه استکبار است و تحقق کلمه توحید و توحید یعنی نفی استکبار.
پس شما به هیچ وجه به مذاکرات خوشبین نیستید؟من اعتقاد دارم که مذاکرات به نقطه پایان رسیده است و در دو ماه آینده هم هیچ اتفاق معناداری نخواهد افتاد.
آقای داوری! در هنگام مذاکرات یکسری واژهها از سوی برخی جریانات سیاسی ظهور کرد که نمونه مشهور آن «دلواپسیم» بود. شما یا جریان آقای احمدینژاد هم دلواپس هستید؟
بهرحال نگرانی جدی در مورد شیوه کنش تیم مذاکرهکننده و پیامهایی که تیم دولت آقای روحانی به طرف غربی در این ماهها منتقل کرده، وجود دارد.
رهبری بارها از تیم مذاکرهکننده دفاع کرده است.
موضع رهبری با موضع جریانهای سیاسی فرق میکند. بالآخره رهبری از یک موضع بالا جریانها را هدایت میکنند. ولی موضع جریانها سیاسی، موضع تعامل و نقد سیاسی است و نقش و سطح تاثیرگذاری رهبری با جریانهای سیاسی متفاوت است. جریانهای سیاسی میتوانند نگرانیهایشان را سریع و صریح گویند ولی رهبری به دلیل جایگاهشان شاید صلاح نباشد صریحا دغدغهها و نگرانیهایشان را بیان کنند.
حال به عنوان یک فعال سیاسی فکر میکنید این دلواپسیها نزد رهبری هم وجود دارد.
قطعا بیشترین دغدغه و در عین حال اشراف نسبت به منافع ملی را رهبری دارند؛ هرچند که من نمیدانم این دغدغهها و نگرانیها در کدام حوزهها بیشتر است.
آقای داوری! با این حال شاهد حمایتهای مکرر مقام رهبری از دولت بودهایم که در آخرین بار نیز در دیدارشان با گفتند که همه بدانند که من از دولت حمایت میکنم و با همه توانم به دولت کمک خواهم کرد...
مگر از مقام معظم رهبری، توقعی غیر از این دارید؟
ولی نوع حمایت...
اگر به نوع حمایت باشد، حمایتهایی که رهبری از آقای احمدینژاد داشتند، در هیچ دورهای مشابه ندارد. حمایتی که رهبری از دولت آقای احمدینژاد کردند، حمایت گفتمانی بود و نه فقط حمایت اجرایی. به غیر از دولت آقای احمدینژاد، رهبری از هیچ دولتی، حمایت گفتمانی نکردند. دوما، مگر از مقام معظم رهبری، توقعی غیر از این دارید؟ بهرحال سیاست رهبری در حمایت از دولتها یک سیاست قطعی بوده است هرچند من حمایت ویژهای هم از سوی مقام معظم رهبری در این ماهها ندیدهام و فکر میکنم که حمایتهایی هم که ایشان تاکنون داشتهاند، در راستای همان حمایتهای متداول و معمول و جاری بوده است.
ولی بالآخره ایشان مذاکرهکنندهکنندگان را فرزندان انقلاب دانستند و اعلام کردند که من از تیم مذاکرهکننده حمایت میکنم...
این حمایت کاملا طبیعی است چراکه تیم مذاکرهکننده در حال مذاکره با دشمن است. وقتی سربازی را به جبهه فرستادید، باید این سرباز را از نظر لجستیک و تدارکات حمایت کرد. در عین حال رهبری چندین بار هم گفتند که من به مذاکرات خوشبین نیستم. آیا این دو قابل جمع است؟ خیر. من میخواهم بگویم که رهبری از مذاکرات حمایت میکنند تا اگر زمانی مذاکرات به نتیجه نرسید، دشمن سواستفاده نکند و باجخواهی و زیادهخواهی خود را به دوش ایران بیاندازند و بگویند چون رهبری ایران حمایت نکرد، مذاکرات شکست خورد. رهبری نظام حمایت کردند تا ماهیت دشمن روشن شود. تردیدی نداشته باشید که این روند به توافقی منجر نمیشود.
اگر توافقی صورت نگیرد، این عدم توافق موجب شکست روحانی میشود؟
به نظرم به جهت خطای استراتژیک آقای روحانی، دولت بعد از عدم توافق در آذرماه، دچار دستاندازهای بسیاری جدی خواهد شد.
این دستاندازها در کدام عرصهها بیشتر خواهد بود؟
در حوزه اقتصاد و سیاست داخلی مشکلات جدی خواهد بود. دولت آقای روحانی برای حوزههای اقتصادی و سیاست داخلی برنامه جدی نداشته و همه موضوعات را به زلف سیاست خارجی گره زده و تصور کرده میتواند این پروژه را به پیش ببرند تا از سرریز ارتباط با غرب برای حوزههای اقتصادی و سیاست داخلی استفاده کنند؛ چراکه نگاه دولت به مذاکرات صرفا محدود به مسئله هستهای نبوده است.
مگر چه نگاهی بوده؟آقایان به همکاری راهبردی با غرب میاندیشند.
اگر حرفتان هم درست باشد، آقای روحانی هم از همان زمان انتخابات، شعار تعامل با دنیا را سر میدادند.
تعامل با همکاری راهبردی متفاوت است. چون اینها نگاهی فراتر از مسئله هستهای داشتند، تمامی تخممرغها در این سبد قرار دادند و تصور کردند از سرریز همکاری راهبردی با امریکا، منافع اقتصادی بدست میآید و میتوانند نقاط ضعف در سایر حوزهها را بپوشانند. این باعث شد تا دچار خطای محاسباتی در تعیین استراتژی بشوند و با توجه به فضایی که امروز در مذاکرات داریم، بعید میدانم به این راحتی بتوانند خطایشان را جبران بکنند.
شما در صحبتهایتان گفتید که بحث مذاکرات برای دولت بیش از مسئله هستهای است و دولت به تعامل به غرب میاندیشد. اگر نگاهی به عملکرد آقای احمدینژاد کنیم، میبینیم که در ایشان در چهار سال اولشان، وارد یک فضای پر از تنش شدند و به قول خودشان، دیپلماسی تهاجمی را به راه انداختند ولی در چهار سال دوم دولتشان، دیگر از آن تنشها و اقدامات جنجالی خبری نبود بلکه ایشان بیشتر به اصول دیپلماسی پایبند بود و به سران غربی نامه مینوشت...
نامه که در دولت نهم نوشته شد.
بهرحال در چهار سال دوم، ایشان هم از بهبود و تعامل با غرب بدشان نمیآمد...
این حرف به طور کلی صحیح نیست. نگاه آقای احمدینژاد در دولت دهم، در امتداد نگاه دولت نهم بود. ایشان یک نگاه انسانمحور در سیاست خارجی دارد که خروجی آن موضوع راهبردی مدیریت مشترک جهانی است که طی آن، همه کشورها باید در مدیریت جهان سهیم شوند. استراتژی دیپلماسی آقای احمدینژاد در طول دولت نهم و دهم تغییری نیافت، هرچند محیط بینالملل و شرایط داخلی در دولت دهم نسبت به دولت نهم تغییر کرد.
پس منکر هرگونه تغییر در احمدینژاد هستید؟
آقای احمدینژاد در تاکتیکها متکاملتر شدند ولی در اصول و راهبرد تغییری نکردند.
ولی در سالهای پایانی ریاستجمهوریشان دیگر از آن اقدامات و حرفهای جنجالیای مانند مسئله هولوکاست شاهد نبودیم.
سوالات ایشان درباره هولوکاست همچنان پابرجاست و در عین حال بیپاسخ از طرف غرب. دیدید که در راهپیمایی روز قدس امسال نیز به این سوالات اشاره کردند. آقای احمدینژاد در بحث هولوکاست فقط چند سوال مطرح کردهاند و هیچ وقت به دنبال تنشزایی نبودند...
ولی در عمل، آنچه رخ میداد تنشزایی بود و چهار قطعنامه علیه کشورمان صادر شد.
اینها بازنمایی رسانهای است. اگر آقای احمدینژاد، آن سوالات درباره هولوکاست را نمیپرسید هم باز آن قطعنامهها صادر میشد. در عین حال یادتان باشد که مسئلهای که اقتصاد کشور ما را مختل کرد قطعنامههای مورد نظر شما نبود، بلکه مسئله تحریم بانک مرکزی در زمستان1390 و بعد از اتفاق مشکوک اشغال سفارت انگلیس در تهران، اقتصاد ایران را زیر ضرب برد و گرنه تا آن زمان تحریمها فشار کمرشکنی وارد نکرده بودند.
شما اشغال باغ قلهک را اقدامی مشکوک دانستید. این اقدام را برای برای به زمین زدن احمدینژاد میدانید؟
نتیجه این عمل، تحریم بانک مرکزی ایران بود. به نظرم عاملان این اقدام خواسته یا ناخواسته، به انگلیس و غرب پاس گل دادند.
دومین خطای استراتژیکی که گفتید حسن روحانی در این مدت انجام داده است، این بوده که وی هویت مقابل خود را محمود احمدینژاد تعریف کرده است و بر این اساس به تخریب دولت قبل عمل کرده اما خیلی از حامیان ایشان میگویند دولت روحانی باید آنچه در هشت سال گذشته رخ داده را به مردم بیان کند؛ مثلا بگوید که میزان تورم، رشد کشور و...
دولت آقای روحانی در حوزه اقتصادی هیچ نسخه جدیدی ندارد و عملا همان سیاستهای اقتصادی آقای احمدینژاد را دنبال میکند که قبل از حضور در دولت مداوما به همان سیاستها حمله میکردند! آقای نوبخت زمانی که خارج از دولت بود میگفت اگر هدفمندی یارانهها اجرا بشود، تورم به 500 درصد میرسد! ولی همین آقای نوبخت وقتی به دولت میآید و میخواهد فاز دوم هدفمندی را اجرا کند، میگوید تورم چندانی نخواهیم داشت! آقای نهاوندیان زمانی که خارج از دولت بود به رهبری نامه مینوشت که دولت آقای احمدینژاد یارانه تولید را نمیدهد، اما مگر دولت آقای روحانی به تولید یارانه داد؟
آقای روحانی و تیمش چون پس از سال 84 دیگر هیچگاه فکر نمیکردند به راس دولت برسند، هشت سال علیه آقای احمدینژاد سیاهنمایی کردند ولی وقتی به دولت آمدند، دیدند که تصمیمات آقای احمدینژاد منطبق بر اصول کارشناسی بوده است و آقایان فقط شعار سیاسی میدادند. مگر نمیگفتند آقای احمدینژاد قانون بهبود فضای کسب و کار را تعطیل کرده و شورای گفتوگو را برگزار نمیکند، حال بروید از آقای نهاوندیان بپرسید که در یک سال اخیر چند جلسه شورای گفتگو برگزار شده است؟ من به شما میگویم. در یکسال اخیر حتی یک جلسه از شورای گفتوگو هم برگزار نشده است.
مگر آقایان مداوما نگفتند که آقای احمدینژاد سازمان مدیریت را منحل کرد، پس حالا که دولت دستشان است چرا سازمان مدیریت را احیا نمیکنند؟ متاسفانه آقای روحانی به خاطر آنکه آقای هاشمی را راضی کند، مجبور شده هویت مقابل خودش را آقای احمدینژاد قرار بدهد. اگر کسی دلسوز آقای روحانی بود، به ایشان میگفت که شما نباید این کار را بکنید ولی آقای روحانی به دلیل ملاحظاتی که با آقای هاشمی دارد، ناچار است هویت مقابل خود را آقای احمدینژاد قرار دهد و همین رفتار، پاشنه آشیلش خواهد بود. با این روند اعتقاد دارم که آقای روحانی در سال 96 به سختی میتواند رای سال 84 آقای هاشمی را هم تکرار کند، یعنی رایش به 10 میلیون هم نمیرسد و شاید اولین رئیسجمهوری باشد که در دور دوم انتخاب نشود.
آقای روحانی در چه زمانی رای نمیآورد؟ وقتی رقیبش در انتخابات سال 96، احمدینژاد باشد؟
اعتقاد دارم اگر در سال 96 مجموعهای با بینش، منش و روش آقای احمدینژاد مقابل آقای روحانی قرار بگیرد، آنگاه آقای روحانی اولین رئیسجمهوری خواهد بود که دور دوم ریاست جمهوری را نمیبیند.
به عنوان یکی از نزدیکان آقای احمدینژاد، فکر میکنید ایشان در انتخابات سال 96 کاندیدا میشود؟
آقای احمدینژاد دیگر اراده معطوف به قدرت ندارد و تا آنجا که میدانم به هیچ عنوان قصد کاندیداتوری یا برنامهریزی در هیچ انتخاباتی را ندارند. البته این تحلیل شخصی بنده و مربوط به امروز است و از آینده خبری ندارم و نمیدانم چه اتفاقی خواهد افتاد.
در چه شرایطی آقای احمدینژاد در انتخابات سال 96 شرکت میکند؟
اگر آقای احمدینژاد مجدداً رئیسجمهور شود، چیزی بر فضائل ایشان افزوده نمیشود. اما احتمالا اگر آقای احمدینژاد احساس کنند که منافع مردم و انقلاب با تداوم شرایط کنونی به طور جدی به خطر میافتد و ایشان میتوانند از منافع مردم و انقلاب صیانت کنند، نقشآفرین خواهند بود ولی امروز ممکن است که این تلقی را نداشته باشند.
اگر آقای احمدینژاد در چهار سال دیگر قصد کند که کاندیدا شود. آیا اصولگرایان که به قول شما هر کاری کردند تا آقای احمدینژاد به زمین بزنند، چه میکنند؟
آنها که چارهای ندارند. از قضا، اصولگرایان اگر میخواهند مجددا به قدرت بازگردند باید دعا کنند تا آقای احمدینژاد راضی به کاندیداتوری شود. اگر اصولگرایان میخواهند آقای روحانی در سال 96 رئیسجمهور نشود باید حتما به دنبال آقای احمدینژاد بیایند چراکه کسی را برای رقابت با آقای روحانی ندارند.
اینکه مسائلی نظیر دادگاه احمدینژاد از سوی اصولگرایان ایجاد شده، فکر نمیکنید به خاطر این است که اصولگرایان عزمشان را جزم کردهاند تا احمدینژاد دیگر در صحنه سیاست کشور نباشد؟
برای پاسخ به سوال شما لازم است اصولگرایان را تفکیک کنیم. اصولگرایان یک بدنه کوچک حزبی - رسانهای دارند که بخشی از اینها رابطه خوبی با آقای احمدینژاد ندارند. در عین حال جریان اصولگرایی یک بدنه اجتماعی ده میلیونی هستند و این سازمان رای به آقای احمدینژاد سمپاتی و علاقه شدید دارد و با آقای احمدینژاد احساس همذاتپنداری میکنند. چه بخش کوچک حزبی اصولگرایی بخواهد یا نخواهد این بدنه بزرگ کاملا در سبد رای آقای احمدینژاد مستقر است. به ویژه اگر آقای احمدینژاد بخواهد با جریان آقای هاشمی رقابت علنی بکند، قطعا در آن زمان، سازمان رای بدنه اجتماعی اصولگرایی کلا در سبد رای آقای احمدینژاد قرار میگیرد.
آقای احمدینژاد تا کی میخواهند سکوت کنند؟فعلا سکوت ایشان ادامه دارد مگر اینگه ایشان به جمعبندی جدیدی برسند.
فکر میکنید کی سکوتشان را میشکنند؟نمیدانم اما شاید در آینده آقای احمدینژاد ضروری ببینند برای آگاهی افکارعمومی نکاتی را بیان کنند.
ارزیابی خودتان از سکوت آقای احمدینژاد چه بوده است؟
سکوت ایشان تا الان نتایجی خوبی داشته است ولی باید مقداری زمان گذشت و نتایج عملکرد دولت فعلی مشخص و فاصله واقعی بین ادعاها و عملکردها روشن شود. به نظرم اگر فضای شفافتر شود، میتوان از این سکوت عبور کرد.
درباره جلسات آقای احمدینژاد با وزرا و مدیرانش هم صحبت میکنید.
این جلسات طبیعی است. آقای ناطقنوری با گذشت 30 سال از زمانی که وزیر کشور بودهاند، هنوز جلساتشان را با استاندارانشان برگزار میکند. این جلسات، بیشتر جلسات عاطفی است و آقای احمدینژاد هیج جلسه سازمانیافتهای ندارد.
پس تشکیل دولت در سایه را تکذیب میکنید.
ایشان به هیچ وجه به دنبال دولت در سایه نیست.
ارزیابیتان از انتقاداتی که اصولگرایان به دولت آقای روحانی میکنند، چیست؟
به نظرم یکی از خطاهایی که اصولگرایان دارند، این است که عرصه انتقاد از دولت آقای روحانی را به عرصههای فرعی میآورند. ما نباید تضاد اصلیمان با آقای روحانی را فراموش کنیم. ما دو تضاد اصلی با دولت آقای روحانی داریم: تضاد اول در عرصه استقلالخواهی است که ناشی از رفتار تیم دولت در مذاکرات هستهای است و تضاد دوم در عرصه عدالتخواهی است که ناشی از رویکردهای تیم دولت یازدهم در عرصه اقتصادی است، هرچند تا امروز به دلیل اولویتدهی به مذاکرات هستهای نتوانستهاند این رویکرد پیاده کنند اما گفتمان اقتصادی دولت آقای روحانی، بازتولید گفتمان اقتصادی دولت آقای هاشمی است؛ در واقع دولت آقای روحانی، دولت دوم آقای هاشمی است. به نظرم اصولگرایان به جای آنکه انتقاداتشان را به عرصههای فرهنگی ببرند که در شرایط امروز یک تضاد فرعی است، باید به تضاد اصلی یعنی تضاد بر سر مفاهیم استقلال و عدالت بپردازند. در اینجاست که میتوان دولت را به شکل جدی به نقد کشاند و نقاط ضعف دولت آقای روحانی را برای مردم روشن کرد. آحاد جامعه هم به این تضادها، حساس هستند و برای همین است که دولت آقای روحانی هم تمایل دارد که انتقادات به دولت یازدهم از عرصه فرهنگی فراتر نرود.
دلیلش چیست؟
اگر انتقادات به دولت یازدهم به عرصه فرهنگی محدود شود، دولت میتواند خلاهایش را در سایر حوزهها از منظر افکار عمومی بپوشاند و در عین حال میتواند اقبال بخشی از اقشار اجتماعی که طالب آزادیهای اجتماعی و فرهنگی بیشتر هستند را جلب کند. وقتی با حملات اصولگرایان در عرصه فرهنگی به دولت آقای روحانی، تصویر این دولت، به عنوان دولتی با دروازههای باز فرهنگی - اجتماعی ترسیم شود - که البته در واقع امر اینگونه نیست -، بخشی از اقشار اجتماعی از این تصویر دولت استقبال میکنند. بنابراین چنین شیوهای برای مواجهه با دولت یازدهم خطای راهبردی جریان اصولگراست. اصولگرایان اگر میخواهند در مواجهه با دولت یازدهم موفق باشند، باید به نقاط ضعف واقعی و پاشنه آشیل اصلی دولت آقای روحانی، یعنی سیاست خارجی و اقتصاد بپردازند.
آقای احمدینژاد برای انتخابات مجلس سال 94 برنامهای دارد؟
آقای احمدینژاد هیچ برنامهای برای هیچ انتخاباتی ندارند و قطعا در انتخابات مجلس بعدی هم حضور سازمانیافتهای نخواهند داشت. البته ممکن است برخی از وزرای ایشان با تصمیم شخصی در مناطقی که مقبولیت بومی و منطقهای دارند، مثل آقای نیکزاد در اردبیل یا آقای شیخالاسلام در چالوس در انتخابات حضور پیدا کنند که البته در این رابطه هم هنوز هیچ جمعبندی وجود ندارد.
دلیل این عدم حضور سازمانیافته چیست؟
واقعیت ساختار سیاسی کشورمان این است که همیشه مجلس به نوعی تابع دولت میشود. اگر الان نیز نگاه کنید، مشاهده میکنید که بخش مهمی از مجلس با دولت آقای روحانی همراه شده است. تا قبل از سال 90 نیز مجلس با دولت آقای احمدینژاد همراه بود.
اگر آقای احمدینژاد در انتخابات سال 96، کاندیدا نشود، احتمال دارد از کاندیدایی حمایت کنند؟
نمیدانم.
آقای داوری! شما ریاست مجتمع هما (هواداران مردمی احمدینژاد) را برعهده دارید. هما براساس چه سازوکاری راهاندازی شده است؟
بنده ریاستی در مجتمع هما ندارم. بیشتر نقش بنده نقش هماهنگکننده است چون سازوکار درونی هما یک سازوکار کاملا خودجوش، درونی و از پایین به بالاست...
میتوان گفت هما حزب آقای احمدینژاد است؟
به هیچ وجه. مجتمع هما با دفتر آقای احمدینژاد هیچ نوع ارتباط سازمانی و ساختاری ندارد. هما مجموعهای است که از پائین شکل گرفته و بخش کوچکی از بدنه نیروهای هوادار آقای احمدینژاد که در مناطق مختلف کشور، در وبلاگها، در شبکههای اجتماعی و... فعال هستند و نیاز داشتند تا هماهنگیها و همافزاییهایی صورت گیرد را به هم پیوند داده است.
آیا هما بدنه رای و ستاد آتی آقای احمدینژاد در سال 96 خواهد بود؟
هما برای فعالیت سیاسی برنامهای ندارد و نگاهمان غالبا فرهنگی و اجتماعی است.
تا حالا چه اقداماتی مجمتع هما داشته است؟
تا الان یک فراخوان و ثبتنام اولیه داشتهایم و توانستهایم برنامههای آموزشی محدودی هم برگزار کنیم. در حال حاضر سازماندهی و برنامهریزی مطالعاتی و پژوهشی در برخی از حوزهها را برای شناخت بهتر شرایط ایران و منطقه تکمیل کردهایم.
شما در بخشی از این مصاحبه بیان کردید که آقای روحانی برای رضایتخاطر آقای هاشمی هویت مقابلش را احمدینژاد تعریف کرده است. حال اگر آقای روحانی این کار را به قول شما انجام ندهد، به نظر شما آقای هاشمی چه میکند؟
آقای روحانی، هویتی مستقل از آقای هاشمی ندارد و میتوان دولت آقای روحانی را سایهای پررنگ از دولت آقای هاشمی دانست. آقای هاشمی ایستاده که دولت آقای روحانی تولید شده است و گرنه آقای روحانی بدون برنامهریزی آقای هاشمی، نمیتوانست حتی خواب ریاست جمهوری را هم ببیند.
رابطه اصلاحطلبان را با دولت آقای روحانی را چطور ارزیابی میکنید؟
اصلاحطلبان آقای روحانی را بیشتر به مثابه یک محلل و نه یک متحد نگاه میکنند. واقعیت این است که نظام بعد از فتنه 88، اصلاحطلبان را سه طلاقه کرد، حالا اصلاحطلبان میخواهند از محلل شدن آقای روحانی مشکل سه طلاقه بودنشان را حل کنند.
اینکه اصولگرایان میگویند اصلاحطلبان و روحانی به مشکل و جدایی برمیخورند را قبول دارید؟
در میان مدت این اتفاق نمیافتد. امروز آقایان خاتمی و هاشمی، که جریان اصلاحات و اعتدال را هدایت میکنند یک روحند در دو بدن. هر چند در بدنه اجتماعی اصلاحطلبان یکسری گلایهها و غرغرها وجود دارد ولی این غرغرها نمیتواند در استراتژی کلان این دو جریان اثرگذار باشد.
ارزیابیتان از آینده سیاسی آقای مشایی چیست؟
آقای مشایی از خرداد سال گذشته کاملا از عرصه سیاسی خود را به عرصه فرهنگی منتقل کردند و مشغول مطالعات و پژوهشهای فرهنگی هستند.
احتمال برگشتشان به عرصه سیاست وجود دارد؟
اصلا. ایشان به هیچوجه علاقهای برای درگیر شدن با سیاست ندارند. اگر سال پیش هم کاندیدا شدند، به دلیل اصرار آقای احمدینژاد بود. جنس آقای مشایی، جنس فرهنگ است.
به فرض اینکه آقای احمدینژاد در سال 96 در انتخابات حضور یابند و رئیسجمهور نیز شوند، آقای مشایی به عرصه دولت و سیاست باز میگردند؟
بعید میدانم آقای مشایی انگیزهای برای کار اجرایی داشته باشند.
کد خبر: ۴۵۰۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۸
رئیس جلسه علنی امروز مجلس شورای اسلامی طی سخنانی در ارتباط با اتفاقات دقایقی قبل مجلس، گفت: حقیر واژهای را گفتم و خطاب به آقای رسایی که از وی پوزش میطلبم و اگر آن واژه لایق کسی باشد لایق این بنده بود.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :به گزارش مشرق، در جلسه علنی روز یکشنبه مجلس شورای اسلامی حمید رسایی نماینده مردم تهران در مجلس در تذکر شفاهی با اشاره به اینکهای کاش امروز آقای لاریجانی رئیس جلسه بودند، خطاب به محمد حسن ابوترابی فرد گفت: من از سکوت شما تعجب میکنم، تشکر میکنم از آقای لاریجانی به خاطر موضع گیری جدی دیروز وی در برابر اظهارات توهین آمیز نخست وزیر بی ادب انگلیس. اگر آقای لاریجانی امروز اینجا بود به خاطر اینکه مواضع او در سیاستهای خارجی مهم است حتما سخنرانی می کرد.
وی افزود: چرا شما سکوت کردید. رئیس مجلس باید به نمایندگی از نمایندگان صحبت کند.
رسایی ادمه داد: متاسفانه در پرتو سیاستهای غلط خارجی بعد از 35 سال رئیس جمهور محترم در سفر نیویورک به ملاقات نخست وزیر انگلیس رفتند. ما خبر نداریم از آنچه که در این جلسه گفته و شنیده شده است که ان شاء الله رئیس جمهور وقتی برگشتند در این باره اطلاع رسانی میکنند.
نماینده مردم تهران گفت: اما کامرون چند ساعت بعد از ملاقات با رئیس جمهور محترم ما پشت تریبون سازمان ملل رفت و به ملت ایران و نظام اسلامی و حتی به همین دولتی که به او احترام گذاشته بود و به ملاقات او رفته بود توهینهای مکرری کرد.
رسایی افزود: من از آقای روحانی تشکر میکنم که با أعوذ بالله من الشيطان الرجيم به این سفر رفت.
ابوترابی فرد که ریاست جلسه را برعهده داشت در واکنش به این تذکر گفت: بنا نیست این طوری جلسه را اداره کنیم، فرمایش شما را همه فهمیدند. اما در این حین میکروفن رسایی در صحن علنی مجلس قطع شد و وی برای ادامه صحبتهای خود بدون میکروفن فریاد زد.
ابوترابی فرد در پاسخ به رسایی گفت: اینجا جای عربده کشی نیست، شما اگر احترام قائلید نباید داد بزنید. درست نیست و نباید این طور صحبت کرد.
نایب رئیس مجلس گفت: تذکر شما به دستور صحن مرتبط نبود اما چون راجع به نخست وزیر انگلیس بود حرف زدید و ما هم گوش کردیم اما نمیشود هرجا خواستید هر حرفی را بزنید.
ابوترابی فرد در پاسخ به اینکه چرا در آغاز مجلس در این باره صحبت نکرده و موضع گیری نکرده است گفت: روز گذشته ریاست مجلس در فرمایشات خوب و متقن خود پاسخ دولت ورشکستگی ای که در آستانه تجزیه داخلی است را داد.
وی افزود: شکست های پی در پی آنها در عراق و غزه و دنیای اسلام آنها را در تنگنای جدی قرار داده و چون اساس آن را دنیای اسلام و تدابیر رهبری می دانند در مجمع عمومی سازمان ملل حرف های بی اساس زدند اما من چون دیدیم این حرف ها ارزشی ندارد پاسخی به این یاوه گویی ها ندادم.
این در حالی بود که رسایی در اعتراض به اظهارات ابوترابی فرد جلسه علنی مجلس را ترک کرد و نمایندگان در واکنش به اظهارات نخست وزیر انگلیس فریاد مرگ بر انکلیس سر دادند.
نایب رئیس مجلس در واکنش به شعار نمایندگان گفت: این نه تنها موضع نمایندگان مجلس بلکه موضع ملت ما، مردم آسیا، آفریقا و همه ملت هایی است که در دوره استعمار انگلیس از ناحیه این دولت تهی از اخلاق آسیب های فراوانی دیده اند.
وی ابراز امیدواری کرد که با پیروزی پی در پی امت اسلام شاهد انزوای بیشتر حکومت خودکامه انگلیس باشیم.
همچنین محمد رضا پورابراهیمی نیز در سخنانی ضمن انتقاد از سخنان دیوید کامرون در مجمع عمومی سازمان ملل گفت: انتظار داشتیم رئیس جمهور در این باره موضع گیری میکرد اما امروز از کمیسیون امنیت ملی از سیاست خارجی مجلس میخواهیم که این مسئله را بررسی کند.
ابوترابیفرد از رسایی عذرخواهی کرد
خبرگزاری ایسنا: ابوترابی فرد گفت: تذکر آقای رسائی مربوط به موضوع جلسه نبود به دلیل اینکه فرمایشات ایشان خوب و به موقع بود من اجازه دادم ایشان تذکر خود را بیان کنند.
رئیس جلسه علنی امروز مجلس شورای اسلامی طی سخنانی در ارتباط با اتفاقات دقایقی قبل مجلس، گفت: حقیر واژهای را گفتم و خطاب به آقای رسایی که از وی پوزش میطلبم و اگر آن واژه لایق کسی باشد لایق این بنده بود.
پس از صحبتهای ابوترابی حمید رسائی نماینده مردم تهران در تذکری گفت: با اینکه من منتقد رئیس جمهور و سیاست خارجی ایشان هستم اجازه نمیدهم که کسی به ایشان توهین کند و ما یک تار موی ایشان را به انگلیسیها ترجیح میدهیم و از رئیس جمهور تشکر میکنیم که تأکیدات رهبری و حساسیتها را درک کردند و حاضر به ملاقات با مسئولین آمریکایی نشدند.
وی افزود: در عین حال از رئیس جمهور گله میکنم که چرا پاسخ کشور انگلیس در برابر یاوه گوییهایشان را نداد و در سخنرانی در مجمع عمومی در این باره صحبتی نکرد و همچنین از وزیر امور خارجه کشورمان نیز تشکر میکنم که در مقابل بیادبی نخست وزیر انگلیس و نحوه نشستن غیردیپلماتیکاش واکنش نشان داد و پای خود را روی پای دیگر انداخت و جا دارد از آقای کامرون تشکر داشته باشم که نشان داد سگ زرد برادر شغال است.
کد خبر: ۴۴۹۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۶
معاون دادستان کل کشور که حدود یک سال قبل وزیر دادگستری دولت دهم بود در دوران دفاع مقدس 23 ماه سابقه حضور در جبهه دارد و می گوید که آر پی جی زن و حتی تیرانداز هم بوده است.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
سید مرتضی بختیاری وزیر 60 ساله وزارت دادگستری دولت دهم امروز در حالی بر صندلی معاون امنیتی دادستان کل کشور تکیه زده که نخستین کار اجرایی خود را از ساختمان شهرداری فیض آباد مه ولات از توابع خراسان رضوی آغاز کرده است. این چهره خوش نام دستگاه قضایی کشور معاونت فرمانداری تربت حیدریه، جانشینی دادستان کاشمر، دادستان بیرجند، معاون دادستان مشهد، قائم مقامی دادگستری خراسان، ریاست دادگستری فارس و استانداری اصفهان را در کارنامه کاری خود دارد.
زمان جنگ شهردار منطقه فیض آباد مه ولات بودم
سید مرتضی بختیاری متولد 20 آذر 1331 در خانواده ای روحانی است و 2 دختر و 3 پسر دارد. وی که سابقه ای 23 ماهه در دوران دفاع مقدس را هم در کارنامه زندگی اش ثبت کرده در گفتگو با خبرنگار مهر در مورد روزهای جنگ، گفت: در آغاز جنگ شهردار منطقه محروم فیض آباد مه ولات از توابع خراسان رضوی بودم. البته فرماندهی بسیج شهر هم برعهده من بود و بعد هم مسئول بسیج شهرستان تربیت حیدریه شدم. آن روزها تمام تلاش ما این بود تا بتوانیم نیروهای داوطلب را جذب و بعد از آموزش راهی جبهه ها کنیم. و من هم مانند تمامی داوطلبان مشتاق حضور در جبهه ها بودم.
با شهید کاوه همرزم بودم
وی افزود: سال 1360 وقتی جانشین دادستان انقلاب در کاشمر بودم از طریق جهادسازندگی در بخش پشتیبانی وارد مناطق جنگی سومار شدم. از سال 63 دادستان بیرجند شدم و بعنوان بسیجی از طریق گردان امام علی(ع) تحت نظر تیپ ویژه شهدا وارد منطقه شدم. آن دوران فرمانده گردان شهید الله یار جابری و فرمانده تیپ هم شهید کاوه بود. البته با این شهید بزرگوار هم هم سخن بودیم و از نزدیک شاهد دلاوری های این بزرگ مرد بودم. هرچند در فیلم سینمایی شور شیرین زحمت زیادی برای به تصویر کشاندن واقعیت جنگ و شهید کاوه انجام شده بود اما هنوز جای کار دارد چراکه نمی توان معنویت این فرمانده بزرگ را سینمایی کرد.
جهادگر، فرمانده و رزمنده دوران جنگ تحمیلی به نقل از شهید صیاد شیرازی گفت: شهید صیاد شیرازی می گفت من در عملیات قادر برای نخستین باز این جوان را دیدم و به نبوغ و ابتکار در عملش را دیدم.
برای حضور در عملیات ها از قوه قضائیه مرخصی می گرفتم
بختیاری در مورد حضورش در مناطق جنگی، اظهارداشت: من در طول جنگ در بیشتر عملیات ها حضور داشتم. اما چون دادستان هم بودم قوه قضائیه اجازه نمی داد و می گفت اینجا ماندن واجب تر است. من هم از مرخصی های استحقاقی و تشویقی خودم استفاده می کردم و به دوستان گفته بودم هر وقت عملیات است زودتر بگویید تا عازم جبهه شوم. البته در دو عملیات کربلای 4 و 5 حدود 10 ماه مستمر در مناطق جنگی بودم.
بچه های خراسان در شجاعت اول بودند
معاون دادستان کل کشور که در دوران جنگ معاون و یا فرمانده گردان بود، گفت: بیشتر با بچه های خراسان بودیم. نیروهای بسیجی هر قسمت از مناطق خراسان ویژگیهای خاصی داشتند و می توان گفت که برو بچه های خراسان در شجاعت حرف اول را می زدند و همیشه خط شکن بودند. نمونه آن هم این است که نیشابور بیشترین شهید دوران دفاع مفدس را داشته است.
بختیاری در پاسخ به اینکه آن زمان شما دادستان انقلاب بودید و آیا در دوران جنگ در مناطق جنگی قضاوت می کردید، افزود: قضاوت نمی کردم و بیشتر یک رزمنده بودم.
32 ساله بودم / آرپی جی هم می زدم
معاون دادستان کل کشور اظهارداشت: همیشه بعنوان فرمانده یا معاون گردان با اسلحه کلاش تردد می کردیم و حمل آن آسانتر بود اما در طول جنگ آر پی جی هم زده ام.
در مورد روزهای جنگ و خانواده هم از بختیاری سئوال کردیم و او گفت: همسرم خواهر 2 شهید است و از رفتن من به جبهه ناراحت نبودند و خیلی هم مرا تشویق به حضور می کردند ومن آن موقع 32 سال داشته و فرزند هم داشتم.
کربلای 5 شیمیایی شدم
وی که از رزمندگان عملیات خیبر بود گفت که برای حضور در مناطق عملیاتی که شیمیایی شده بود تا مرحله هلی برد هم رفتیم اما گفتند آلودگی شیمیایی زیاد است و اعزام نشدیم. و ما وقتی تصاویر را در تلویزیون عراق دیدیمباورمان نمی شد که چگونه بچه ها شیمیایی شدند. اما در کربلای 5 آلوده به شیمیایی شدم.
می خواهم خاطرات جنگ را بنویسم
وزیر دادگستری دولت دهم افزود: فضای در جنگ طوری انسان را پرورش می داد که دیگر پیدا نمی شد حتی روحیه معنویت جنگ را در کار خودم بعنوان دادستان حس می کردم. به اعتقاد من باید این نگاه و این معنویت همچنان در کارهای روزمره هم قابل مشاهده باشد. آن وقت این اندیشه بسیجی موجب تحول اداری خواهد شد. گاهی دعا می کنم زودتر بازنشسته شوم و بتوانم خاطرات جبهه را به رشته تحریر در آورم.
لب مرز شهادت/ روایت معجزات جنگ
بختیاری در مورد برخی رخدادهای و اتفاقات دوران دفاع مقدس، گفت: در کربلای 5 یادم هست اسلحه کلاش همراه داشتم و مجبور بودیم در آب دراز کشیده و آرام آرام جلو برویم و آنجا مجروح شدم. (گلوله به شانه ام خورده بود) یکی از رزمندگان من را به پشت خاکریز برد و به چشم خودم دیدم که امدادگران یک به یک شهید می شدند تا جان زخمی ها را نجات دهند. یادم هست در همان عملیات که مجروح شده بودم در منطقه شلمچه خواستم خود را به بیمارستان صحرایی برسانم و تنها یک آمبولانس تویوتا بود. من و یک نفر دیگر جلو نشستیم وعقب هم پر از مجروح بود. بعد از طی مسافتی راننده توقف کرد تا کاری انجام دهد که یک مرتبه خودرو شروع به حرکت کرد. بعد از 50 متر خودرو ایستاد و وقتی عقب را نگاه کردیم همان جای قبلی خودرو یک توپ اصابت کرد. یعنی اگر خودرو حرکت نمی کرد قطعا همگی شهید می شدیم.
آر پی جی زن گردان رفتگر شد!
معاون دادستان کل کشور در بیان خاطرات خود از دوران جنگ تحمیلی، گفت:در کربلای یک دسته ادوات و تامین گردان نیامدند و باید عملیات انجام می شد. هر گردانی وظیفه خاصی داشت. یادم هست یکی از رزمندگان گردان آنقدر آر پی جی زده بود که لوله های آر پی جی سرخ شده و از گوشش خون می آمد و آر پی جی دو نیم شد. یکبار در شهر قائن بودم که در مسیر یک مردی از دوچرخه پیاده شد و گفت: آقای بختیاری من را می شناسی؟ گفتم نه... گفت من در عملیات یک با شما بودم! و من فهمیدم این همان رزمنده آر پی جی زن بود... و واقعا خوشحال شدم و کلی گپ زدیم. وقتی از شغلش سوال کردم گفت: رفتگر شهرداری هستم! و من از ته دل گریستم. خیلی متاثر شدم و با شهردار تماس گرفتم و گفتم: بنده به عنوان دادستان بیرجند خاک پای این رزمنده شجاع هستم تا اینکه کمی این رزمنده گمنام ارتقا یافت و مسئول پارک شد. اما واقعا برخی بسیجی های جنگ گمنام هستند.
منبع/مهر
کد خبر: ۴۴۹۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۶
بخشنامه جدید معاونت نظارت راهبردی ریاست جمهوری نور امید را در دل باز نشستگان تأمین اجتماعی خاموش کرد بطوریکه بر اساس این بخشنامه با حذف حق بیمه از اضافه کار کارمندان دولت تحت پوشش تأمین اجتماعی حقوق بیش از یک میلیون بازنشسته 20 تا 40 درصد کاهش می یابد.سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com : 17 تیرماه سال جاری معاونت نظارت راهبردی ریاست جمهوری بخشنامه ای را امضا و ابلاغ کرد مبنی بر اینکه حق بیمه از اضافه کار کارکنان دولت که از بیمه تامین اجتماعی برخوردارند حذف شود که این مصوبه از 31 شهریور ماه نیز اجرایی شد.
براساس این بخشنامه محاسبه اضافه کار در پاداش پایان خدمت و حقوق بازنشستگان نخواهد بود و براساس قوانین سازمان تامین اجتماعی حقوق بازنشستگی مساوی مجموع پرداختی دو سال پایان خدمت تقسیم بر ماه های این دو سال است و این بدین معنی است که کارمندانی که 30سال تمام از حقوق و اضافه کارشان هفت درصد کسر شده با این ابلاغیه جدید از کاهش حقوق در دوران بازنشستگی برخوردار می شود.
کارمندانی که در حال حاضر ماهیانه هفت درصد از حقوقشان به عنوان حق بیمه کسر و به حساب سازمان تامین اجتماعی واریز می شود با این ابلاغیه قانون جدید پس از بازنشستگی با کاهش 20 تا 40 درصدی حقوق مواجه می شوند و این با توجه به اینکه حقوق بازنشستگی افراد تحت پوشش تامین اجتماعی در مقایسه با نهادهای دیگر پایین است با مشکلات عدیده ای روبرو خواهند شد.
براساس اعلام سازمان تامین اجتماعی در حال حاضر 13 میلیون و 800 هزار نفر بیمه شده اصلی تحت پوشش سازمان تامین اجتماعی هستند و ماهیانه مبلغی را به عنوان حق بیمه پرداخت می کنند که با توجه به بخشنامه جدید معاونت راهبردی ریاست جمهوری بیش از یک میلیون نفر از این افراد آنهایی هستند که در حال حاضر در سازمان دولتی مشغول به کار بوده و از بیمه تامین اجتماعی برخوردارند که با حذف حق بیمه اضافه کار حقوق بازنشستگی این افراد کاهش پیدا می کند.
کارشناسان امور بیمه ای معتقدند این بخشنامه بسیار نسنجیده و بدون انجام کار کارشناسی لازم به تصویب رسیده چرا که باید میان کسی که چندین سال حق بیمه پرداخت کرده با فردی که به تازگی در سازمانی مشغول به کار می شود تفاوت قایل شد تا به ضرر کارمندان نباشد.
در همین رابطه محمد اسماعیل سعیدی دبیر کمیسیون اجتماعی مجلس به خبرنگار مهر گفت: با حذف حق بیمه اضافه کاری از حقوق کارکنان ، حقوق این افراد 20 تا 30 درصد در زمان بازنشستگی کم می شود که این اصلا عادلانه نیست.
مسئولان تأمین اجتماعی و معاونت ریاست جمهوری به مجلس فراخوانده می شوند
وی تاکید کرد: مشخص نیست معاونت نظارت و راهبردی ریاست جمهوری بخشنامه جدید را با چه هدفی امضا و ابلاغ کرده چون باعث می شود که حقوق بازنشستگان که به خودی خود کم است باز هم پایین تر عرف جامعه باشد و در این صورت مشکلات آنان چند برابر قبل خواهد شد.
به گفته وی قرار است طی روزهای آینده در ابتدا مسئولان تامین اجتماعی به کمیسیون اجتماعی مجلس دعوت شده و در این خصوص توضیح دهند که چرا بازنشسته ای که سال های زیادی را حق بیمه پرداخت می کند پس از بازنشستگی که باید نفس راحتی بکشد به یکباره حقوق و مزایای وی کم شود.
دبیر کمیسیون اجتماعی مجلس با اشاره به اینکه فرد بازنشسته در هنگام اتمام دوران کاری به خودی خود دچار شوک روحی و روانی می شود گفت: به جای اینکه دولت و مسئولان با استفاده از راهکارهایی زمینه های کاهش این شوک روحی را کم کنند می آیند قوانینی این چنینی تصویب می کنند که ضرر و زیان بیشتری به این قشر وارد کنند.
به گفته سعیدی اصلاح مدیریت و ساختار پرداخت مطالبات سازمان تامین اجتماعی و بدهی هایی که شامل حال بازنشستگان می شود و غیره از جمله اقداماتی است که دولت باید برای رفع مشکلات بازنشستگی انجام دهد.
وی با تاکید بر اینکه پرداخت بدهی بیش از 10 هزار میلیارد تومانی سازمان تامین اجتماعی ضروری است گفت: هر ساله بر میزان این بدهی افزوده می شود در حالی که می توان با پرداخت به موقع آن در سال از انباشته شدن مطالبات بازنشستگی و افراد تحت پوشش سازمان تامین اجتماعی کاست.
بخشنامه کاهش حقوق بازنشستگان باید اصلاح شود
وی اظهار داشت: معتقدم که ابلاغ این بخشنامه برای کاهش حقوق بازنشستگان تصمیم ناپخته ای است که باید اصلاح شود و به طور حتم کمیسیون اجتماعی در این خصوص واکنش نشان می دهد.
براساس بخشنامه جدید با همه کارمندان دارای بیمه تامین اجتماعی با یک روز و یا 28 سال سایقه کار یک نوع برخورد می شود و به هیچ وجه سالهایی که آنان حق بیمه برای اضافه کاریشان پرداخت کرده اند در نظر گرفته نشده است.
عضو کمیسیون اجتماعی مجلس با اشاره به اینکه اجرایی شدن بخشنامه کاهش حقوق بازنشستگان تاثیر بسیار نامطلوبی در آنها می گذارد گفت: با توجه به شرایط موجود دولت و مسئولان باید درخصوص افزایش حقوق بازنشستگان اقدام کرده و راهکار ارائه دهند.
سعیدی به علت تصویب بخشنامه جدید معاونت نظارت راهبردی اشاره کرد و افزود: شاید یکی از دلایل آن نقدینگی دولت باشد که آن را نیز می توان با اصلاح ساختار و مدیریت جبران کرد و همچنین با توجه به اینکه 35 درصد اقتصاد کشور در دست سازمان تامین اجتماعی است اما بسیاری از شرکت ها و کارخانجات این سازمان ورشکسته بوده و زیان ده شده اند به همین دلیل دولت باید در ابتدا راهکاری برای پرداخت بدهی های این سازمان ارائه دهد.
با توجه به مخالفت نمایندگان مجلس ابتدا این موضوع رسیدگی می شود که پیشنهاد دهنده سازمان تامین اجتماعی بوده یا اینکه خود دولت آن را عنوان و تصویب کرده و سپس مسئولان سازمان تامین اجتماعی و همچنین معاونت نظارت راهبردی ریاست جمهوری به مجلس فراخوانده می شود.
امضای بخشنامه ظلم آشکار به بازنشستگان
وی به جزئیات این بخشنامه اشاره کرد و گفت: فرمول و توجیه خاصی برای این بخشنامه وجود دارد که در نهایت درخصوص اضافه کار و بیمه پرداختی مشمولان تحت بیمه سازمان تامین اجتماعی هستند که در هر صورت کار درستی انجام نشده است.
به گفته دبیر کمیسیون اجتماعی مجلس، در صورت ادامه اجرای این مصوبه تمامی افرادی که از این پس بازنشسته می شوند حقوقشان کاهش پیدا می کند به طوری که با افزایش 25 درصدی حقوق در سال جاری حقوق این افراد مانند سال گذشته خواهد بود و این نشان دهنده ظلم آشکاری در حق آنان است.
سعیدی گفت: این بخشنامه که در دولت گذشته اجرای آن ابطال شده بود مجددا به دلایل نامشخصی در دولت جدید به تصویب رسید که از 31 شهریور نیز اجرایی شده است.
کارشناسان عنوان می کنند تصویب و ابلاغ بخشنامه حذف حق بیمه از اضافه کاری از سوی معاونت راهبردی ریاست جمهوری بدلیل کاهش نقدینگی دولت انجام شده است اما این راهکاری درست برای این کار نبوده بطوریکه با مدیریت منابع ، اصلاح ساختار، پرداخت به موقع بدهیهای سازمان تامین اجتماعی و ... میتواند از بحران ایجادشده بکاهد.
مخالفت تأمین اجتماعی با کاهش حقوق
از سویی دیگر معاون فنی و درآمد سازمان تامین اجتماعی نیز ضمن مخالفت با اجرای این بخشنامه در مورد کاهش حقوق بازنشستگان به خبرنگار مهر گفت: این قانون شامل حال افرادی که در گذشته بازنشسته شده اند نمی شود اما افرادی که از این پس بازنشسته شوند حقوقشان به طور متوسط با توجه به پرداختی هایی که دارند کم خواهد شد.
محمد حسین زدا با اشاره به اینکه بخشنامه جدید معاونت نظارت راهبردی ریاست جمهوری به ضرر بازنشستگان است گفت: این بخشنامه شامل پرسنل رسمی دولت که تحت پوشش سازمان تامین اجتماعی می شوند است.
وی با تاکید بر اینکه بازنشستگان نیروهای مسلح و کشوری مشمول این بخشنامه نیستند گفت: براساس این بخشنامه حق بیمه از اضافه کاری بازنشستگان حذف خواهد شد و در این صورت روی حقوقشان نیز تاثیر منفی می گذارد.
معاون فنی و درآمد سازمان تامین اجتماعی از مخالفت این سازمان برای اجرای بخشنامه جدید خبر داد و گفت: ما از ابتدا مخالف این قانون بودیم اما با بخشنامه جدید دولت نمی توانیم کاری انجام دهیم.
به گفته وی البته با مخالفت اعضای کمیسیون اجتماعی مجلس قرار است مجددا بخشنامه جدید دولت در کمیسیون اجتماعی با حضور مسئولان ذیربط بررسی شود و سپس ایرادات آن برطرف و زمینه اجرای آن فراهم شود.
زدا در پاسخ به اینکه اگر فردی با 29 سال سابقه و پرداخت حق بیمه برای اضافه کار بخواهد بازنشسته شود تکلیف حقوق بازنشستگی وی چه می شود گفت: این فرد برای بازنشستگی شامل بخشنامه جدید شده و به طبع حقوقش کم می شود که این عادلانه نیست و به ضرر فرد بازنشسته است زیرا 29 سال حق بیمه از اضافه کاری وی کسر شده است.
کاهش حداقل 20 درصدی حقوق یک میلیون باز نشسته
معاون فنی و درآمد سازمان تامین اجتماعی ا با اشاره به اینکه یک میلیون نفر از بیمه شدگان سازمان تامین اجتماعی شامل قانون جدید می شوند گفت: در حال حاضر 13 میلیون و 800 هزار بیمه شده اصلی تحت پوشش تامین اجتماعی هستند که هرکسی نسبت به پایه حقوق و میزان اضافه کاری پرداختی از حقوقش کسر می شود.
وی تاکید کرد: به طور متوسط حداقل 20 درصد از حقوق بازنشستگان با اجرایی شدن بخشنامه جدید دولت کسر خواهد شد که البته امیدواریم در کمیسیون اجتماعی این مشکل برطرف شود و بازنشستگان دچار ضرر و زیان نشوند.
در حالی این مصوبه به تصویب رسیده و ابلاغ شده است که در حال حاضر حقوق بازنشستگان سازمان تامین اجتماعی کمتر از بازنشستگان نیروهای مسلح، خدمات درمانی و ... است و جای این سوال وجوددارد که در دولت تدبیر و امید که همه افراد بخصوص بیمه شدگان و بازنشستگان تامین اجتماعی انتظار افزایش حقوق را داشتند ؛ برای کاهش حقوق چرا بازهم نوک تیز کمان بازنشستگان تامین اجتماعی را نشانه گرفته و مجددا به جای اینکه حقوق آنان افزایش پیدا کند از آنجه هست نیز کمتر خواهد شد.
مهر
کد خبر: ۴۴۸۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۶
نمایندهی مردم قم خطاب به رئیس جمهور گفت: از شما میخواهم پاسخ قاطعانهای به مردک بی ادبی که وزیر امور خارجه انگلیس است بدهید.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
به گزارش ایسنا، احمد امیرآبادی در نطق میان دستور امروز (یکشنبه) با تبریک سالروز هفتهی دفاع مقدس گفت: در سال 1929 به دلیل افول انگلیس لیره انگلیس از مبادلات اقتصادی جهان خارج و دلار جایگزین آن شد.
وی افزود: انگلستان هنوز در قرن نوزدهم به سر میبرد، کشوری که عرضهی حفظ منطقه خود را ندارد برای ایران تعیین تکلیف میکند، اگر این کشور عرضه دارد شهروندانش را از عملیات تروریستی محافظت کند.
این عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس تصریح کرد: افرادی که معتقدند خروج از بن بست اقتصادی درگرو رابطه با غرب است خوب نگاه کنند که دوستان و مستعمرات غرب در منطقه در چه وضعیت امنیتی ، سیاسی واقتصادی به سر می برد.
به گفتهی وی، مجلس همه تلاش خود را به کار میبندد تا دولت در رفع مشکلات مردم احساس تنهایی نکند.
امیرآبادی تاکید کرد: ما معتقدیم به جای تکیه بر غربیها باید از تمام ظرفیت داخلیمان استفاده کنیم.
نمایندهی مردم قم در انتقاد به عملکرد صدا و سیما از این سازمان خواست تا باب نقادی عملکرد دولت را باز کند.
به گفتهی وی، یک سال از عمر دولت گذشته است و اکنون وقت ارزیابی عملکرد دولت در جلسات کارشناسی در رسانهی ملی است.
این عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی خواستار ارائه دقیقتر آمار به مردم شد وافزود: در صورت اعلام آمار دقیق و درست اعتماد جامعه جلب و این اطلاعات مبنای تصمیم گیری درست در سرمایه گذاری میشود.
وی از رئیس کل بانک مرکزی پرسید: مبنای اعلام رشد 4 و 6 دهم درصدی اقتصاد چیست؟ در حالی که نرخ رشد تولید ناخالص داخلی یک مفهوم مستمر و سالیانه است بر اساس کدام آمار واطلاعات نرخ رشد اقتصادی را به صورت سه ماهه اعلام کردهاید.
نمایندهی مردم قم از وزرای آموزشی و دفاعی کشور خواست تا مشکلات فرهنگی مردم را مبنا قرار داده وپاسخگوی آنها باشد.
وی از هیات رئیسه مجلس خواست دلایل تشکیل با تاخیر جلسات علنی مجلس را بررسی کند.
امیرآبادی رفع مشکلات مسکن مهر به ویژه رفع موانع احداث زیرساختهای آب، برق و گاز مسکن مهر رسیدگی به مشکلات بیماران سرطانی، و صعبالعلاج و تدبیر برای رفع مشکل آب شرب قم را خواستار شد.
کد خبر: ۴۴۸۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۶
با این که منتقد سیاست خارجی آقای روحانی هستم ولی یک موی آقای روحانی را به انگلیس خبیث نمیدهم و اجازه نمیدهیم کسی به رئیس جمهور ما توهین کند
کد خبر: ۴۴۸۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۶
عضو کمیسیون کشاورزی، آب ومنابع طبیعی مجلس با انتقاد از سکوت و سکون حاکم بر مجموعه وزارت جهاد کشاورزی، گفت: در حالی که حوزه کشاورزی نقش مهمی در خروج از رکود و دور زدن تحریم ها دارد مسئولان از این بخش غافلند
کد خبر: ۴۴۸۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۵
بسیج دانشجویی ۹ دانشگاه کشور طی نامهای به رئیسجمهور ضمن انتقاد از عدم پاسخ به بیشرمیهای نخستوزیر خبیث انگلستان از دولت به عنوان نمایندگان ملت خواستند در جهت حفظ و اعتلای عزت ایران عزیز گام بردارد و در مقابل زورگوییها و تجاوزگریهای دشمن به طور کامل ایستادگی کند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
به گزارش فارس، بسیج دانشجویی ۹ دانشگاه کشور طی نامهای به رئیسجمهور ضمن انتقاد از عدم پاسخ به بی شرمیهای نخست وزیر خبیث انگلستان از دولت به عنوان نمایندگان ملت خواستند تا در جهت حفظ و اعتلای عزت ایران عزیز گام بردارد و در مقابل زورگوییها و تجاوزگریهای دشمن به طور کامل ایستادگی کند.
متن کامل این نامه به شرح ذیل است:«وَلَن تَرضى عَنکَ الیَهودُ وَلَا النَّصارى حَتّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُم قُل إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الهُدى وَلَئِنِ اتَّبَعتَ أَهواءَهُم بَعدَ الَّذی جاءَکَ مِنَ العِلمِ ما لَکَ مِنَ اللَّهِ مِن وَلِیٍّ وَلا نَصیرٍ﴿۱۲۰﴾
هرگز یهود و نصاری از تو راضی نخواهند شد، (تا به طور کامل، تسلیم خواستههای آنها شوی، و) از آیین (تحریف یافته) آنان، پیروی کنی. بگو: «هدایت، تنها هدایت الهی است!» و اگر از هوی و هوسهای آنان پیروی کنی، بعد از آنکه آگاه شدهای، هیچ سرپرست و یاوری از سوی خدا برای تو نخواهد بود.
جناب آقای روحانیریاست محترم جمهوری اسلامی ایرانسلام علیکمحضور روسای جمهورکشور در نشست سالانه سازمان ملل متحد،همواره فرصتی مغتنم در جهت تبیین باورها و مواضع نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بوده است که از ورای سلطه رسانه ای جبهه استکبار بتواند اندیشه های خود را که از سرچشمه معرفت اسلام ناب محمدی(ص)استخراج نموده است را در پیشگاه جهانیان به تصویر کشد و نیز بتواند در جهت آشکار ساختن ماهیت متجاوزگران و ستمگران عالم که خود را در الفاظ بشر دوستانه پنهان نموده اند،گام بردارد.
جناب آقای روحانیوزارت خارجه دولت محترمتان که نقش اصلی را در سیاست خارجه کشورمان به عهده دارد، همواره بر این باور بوده است که از طریق مذاکرات و گفت و گو که با چاشنی لبخند همراه باشد، می توان اختلافات بنیادین و اساسی جبهه استکبار با کشورمان را بر طرف نماید،اما این راهبرد اتخاذ شده بسیار سریع تر از آنچه تصور می شد رنگ باخت و در جریان دیدار جنابعالی با نخست وزیر روباه پیر که با سردی به لبخندهایتان پاسخ داد و ساعاتی بعد در نشست سازمان ملل متحد با گستاخی هرچه تمام بار دیگر با ادعاهای واهی به ملت ایران توهین نمود،بر همگان آشکار گردید که برای صیانت و دفاع از منافع ملی می بایست راهی دیگر جایگزین سیاست لبخند گردد.
ریاست محترم جمهورپس از اظهار نظرهای سخیفانه و بی شرمانه نخست وزیر انگلستان،انتظار آن می رفت که در زمان سخنرانیتان در تریبون سازمان ملل متحد به این گستاخی که تنها چند ساعت پس از دیدار با رئیس جمهور اسلامی ایران بود،پاسخی دندان شکن و قاطع بدهید تا از این طریق از عزت و منافع ملی کشور عزیزمان دفاع نمایید،لیکن متاسفانه حتی به طور تلویحی به این بی ادبی و توهین به ملت ایران پاسخی در خور و شایسته ندادید.
و جای بسی تاسف است که این توهین و دهن کجی به ملت ایران و همچنین بی تفاوتی رئیس جمهور،در هفته ای رخ داد که یاد آور هشت سال دلاوری مردان سرزمینمان بوده است که با قطره قطره های خونشان در مقابل متجاوزان و مستکبران ایستادند.
جناب آقای روحانیما دانشجویان،به عنوان پیشگامان ملت با تاسی از تعالیم متعالی اسلام عزیز ضمن انتقاد از عدم پاسخ به بی شرمی های نخست وزیر خبیث انگلستان بار دیگر یاد آور می شویم که دولت محترم به عنوان نمایندگان ملت می بایست در جهت حفظ و اعتلای عزت ایران عزیز گام بردارد و در مقابل زورگویی ها و تجاوزگری های دشمن به طور کامل ایستادگی نماید.
در پایان جهت یاد آوری بخشی از جنایات روباه پیر ،فهرست اندکی از این جنایات خدمتتان ارسال می شود.
و من الله توفیقبرخی از مهمترین خسارات غیر قابل محاسبه وارده بر ملت ایران توسط رژیم سلطنتی انگلستان بدین شرح میباشد:
۱. جدا کردن افغانستان از ایران در سال ۱۸۵۷ براساس پیمان پاریس؛
۲. تحمیل قرارداد رویتر (۱۸۷۲) که بر اساس آن، ایران به مدت ۷۰ سال کاملا به انگلستان فروخته شد؛
۳. ایجاد فرقههای ضاله بابیت و بهائیت به قصد انحطاط مذهبی در ایران و در نتیجه به انحراف کشیده شدن هزاران ایرانی؛
۴. تجزیه و تقسیم بلوچستان ایران در سال ۱۸۸۷ به منظور امنیت بخشیدن به سرحدات هند و به عنوان کمربند دفاعی جنوب غربی هند که مستعمره انگلیس به شمار میرفت؛
۵. نقش تاریخی انگلیس در ترویج مواد مخدر در ایران که از سوی «برادران شرلی» در دوره صفویه دنبال گرفته شد و دیری نپائید که تریاک به عنوان یک داروی خانگی جای خود را در میان ایرانیان باز کرد و پس از مدتی دولت انگلیس اعلام کرد که سوخته تریاک را با قیمت مناسب از افرادی که از این ماده استفاده میکنند میخرد و در نهایت نیز قرارداد تالبوت (انحصار توتون و تنباکو) به ایران تحمیل گردید؛
۶. تحمیل قرارداد لاتاری (تاسیس قمارخانه) به ایران از سوی میرزا ملکم خان؛
۷. تحمیل قرار داددارسی به ایران برای اکتشافات، استخراج و غارت منابع نفتی در سال ۱۹۰۱؛
۸. به انحراف کشاندن انقلاب مشروطیت و زمینه چینی برای اعدام آیت الله شیخ فضل الله نوری؛
۹. تحمیل قرار داد ۱۹۰۷ که بر اساس آن ایران بین انگلستان و روسیه تقسیم شد؛
۱۰. قحطی بزرگ سال های ۱۹۱۹-۱۹۱۷ که بی تردید بزرگ ترین فاجعه در تاریخ ایران است و ناشی از سیاستهای بازرگانی و مالی بریتانیا بود.
طی این قحطی نزدیک به ۴۰ درصد از جمعیت ایران (یعنی حدود ۸ تا ۱۰ میلیون نفر) به کام مرگ رفتند و در این قحطی تلف شدند و انگلیسیها که در آن زمان ایران را اشغال کرده بودند نه تنها برای کاستن از شدت قحطی کاری انجام ندادند، بلکه با خرید گسترده غله و مواد غذایی در ایران، وارد نکردن غذا از هند و بین النهرین، ممانعت از ورود غذا از ایالات متحده و اتخاذ سیاستهای مالی (از جمله نپرداختن درآمدهای نفتی به ایران)، قحطی را شدت بخشیدند و عامل اصلی تشدید و طولانی شدن قحطی ای شدند که منجر به مرگ میلیونها ایرانی شد؛
۱۱. تحمیل قرار داد ۱۹۱۹ که بر اساس آن شمال ایران نیز زیر سلطه انگلستان قرار گرفت؛
۱۲. زمینیه چینی، حمایت و پشتیبانی از کودتای رضاخان از طریقسید ضیاء الدین طباطبایی، روزنامه نگاری که عامل سفارت بریتانیا در تهران بود؛
۱۳. کمک به فراررضاخان از ایران و رویکار آوردن فرزندش؛
۱۴. نقش مستقیم درکودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ (۱۹۵۳) برای همراهی با آمریکا؛
۱۵. نقش مستقیم در جدایی کل سرزمینهای جنوبی خلیج فارس که در ۱۹۷۱ به جدایی کامل بحرین انجامید؛
۱۶. مانع تراشی در راه تشکیل حکومت جمهوری در ایران طی سالهای حکومت محمدرضا شاه؛
۱۷. همراهی با آمریکا در سرکوب انقلاب اسلامی ملت ایران؛
۱۸. ارتباط، آموزش و پشتیبانی ساواک توسط اینتلیجنت سرویس انگلیس که منجر به سرکوب، شهادت و مجروحیت تعداد زیادی از فعالان مبارزه علیه رژیم ستم شاهی شد؛
۱۹. اشغال و ویران شدن سفارت ایران در لندن و کشته شدن ۲ دیپلمات ایران؛ در ۶ روز پر تب و تاب در اردیبهشت سال ۱۳۵۹ یعنی از روز دهم تا پانزدهم آن ماه سفارت جمهوری اسلامی ایران در لندن به اشغال گروهی متشکل از شش مرد مسلح درآمد و ۲۶ نفر از جمله ۱۷ کارمند سفارتخانه، ۸ نفر مراجعهکننده و یک مأمور نگهبان انگلیسی به گروگان گرفته شدند؛ لازم به ذکر است در طول این حادثه، ۲ تن از اعضای فعال و انقلابی ایران جان باختند و بر اثر حملة یک گروه کماندوی انگلیسی به سفارتخانه، اشغالگران اصلی از بین رفتند و ساختمان سفارتخانه به صورت نیمه ویران بر جای ماند؛ با افشای یکی از مأموران سابق سازمان پلیس مخفی انگلیس (MI۶) اشغال سفارت و مرگ دیپلماتهای ایرانی را رئیس MI۶ طرحریزی کرده و اجرای آن را به چند تروریست عراقی که دستپرورده سازمان اطلاعاتی انگلیس بودند واگذار نموده بود؛
۲۰. سرقت اشیای عتیقه ایران و پشتیبانی از غارتگران میراث ملی ایرانیان و نگهداری آنها در موزههای بریتانیا و فروش برخی دیگر در حراجی معروف لندن نظیر ستونهای با ارزش تخت جمشید، منشور کوروش و نیز هزاران لوح، کتیبه و منشور به جای مانده از تمدن ایران باستان؛
۲۱. تحریک گروهکها و قومیتها پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران نظیر خلق عرب، کومله، پان ترکیسم، جندالشیطان و...؛
۲۲. کمکهای سیاسی، تسلیحاتی و اقتصادی به رژیم بعثی عراق برای حمله به ایران و ادامه این پشتیبانیها در طول ۸ سال جنگ؛
۲۳. حمایت بیپرده و مستمر از اشخاص، گروهکها و براندازان جمهوری اسلامی در ۳۳ سال گذشته نظیر بنیصدر، منافقین، ملی مذهبیها، اصلاحطلبان معاند و هدایت آشوبهای ۱۸ تیر ۷۸ و اغتشاشات پس از انتخابات نهم ریاست جمهوری(فتنه ۸۸) ازطریق سفارتخانه، شبکههای رسانهای همچون بیبیسی؛
۲۴. برنامهریزی،حمایت و هدایت تحریمهای بینالمللی علیه ملت ایران در طول ۳۳ سال گذشته؛
۲۵. تهدید به حمله نظامی و تلاش ناکام برای ایجاد فشار روانی علیه ملت مظلوم و مقتدر ایران؛
۲۶. فضاسازیهای مستمر رسانهای با بکار گرفتن بنگاههای سخن پراکنی نظیر بیبیسی و راهاندازی شبکههای مختلف رسانهای فارسی زبان در جهت براندازی و تخریب چهره نظام مقدس جمهوری اسلامی در افکار عمومی مردم دنیا، و تلاش برای نابودی فرهنگ و هویت غنی ملت عزیز ایران؛
۲۷. حمایت، اعطای پناهندگی و پشتیبانی مادی و امنیتی از سلمان رشدی، نویسنده کتاب موهن آیات شیطانی، که انگلیسیها سفارش دهنده، منتشر کننده و حامی کتاب و نویسندهاش بوده و هستند؛
۲۸. آموزش و تجهیز و پشتیبانی از بمبگذاری و دیگر اقدامات تروریستی در خوزستان، حرم مطهر رضوی، سیستان و بلوچستان، حسینیه شیراز و نیز ترور شهیدان لاجوردی و صیاد شیرازی در طی سالهای پس از انقلاب اسلامی و خصوصاً پس از اشغال افغانستان و عراق
۲۹. زمینه چینی و طراحی، آموزش، تجهیز و پشتیبانی از تروریستها برای ترور دانشمندان هستهای ایران همچون شهیدان علیمحمدی، شهریاری و دکترعباسی (رئیس فعلی سازمان انرژی اتمی) طبق اعتراف و تصریح جان ساورز رئیس سابق MI۶ و کوپر معاون اشتون؛
۳۰. بارها تجاوز به مرزهای آبی جنوبی و مرزهای هوایی شرقی و غربی ایران در طی سالهای پس اشغال افغانستان و عراق که در چندین نوبت منجر به دستگیری تفنگداران دریایی آنها از سوی مرزبانان ایرانی شد؛
۳۱. اشغال غیرقانونی باغ قلهک در تهران طی پنجاه سال گذشته؛
۳۲. حمایت از براندازان نظام جمهوری اسلامی ایران از طریق دادن پناهندگی و مجوز اقامت دائم به آنها نظیر مهاجرانی، گنجی، سروش، کدیور، مهدی هاشمی و ...؛
۳۳. مسدود شدن ۴ میلیارد دلار ذخیره ارزی ایران در بانکهای داخلی بریتانیا پس از تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در ایران؛
۳۴. خسارات ناشی از لغو قراردادهای تسلیحاتی بین ایران و انگلیس از جمله ناو خارک(که با تأخیر ۵ ساله تحویل ایران شد) و همچنین تأمین قطعات یدکی و تجهیزات تکمیلی تانکهای چیفتن و اسکورپیون که به بهای ۱۸ میلیون پاوند است که با پیروزی انقلاب اسلامی از سوی انگلیسی ها لغو گردید و در حالیکه پول خرید آنها قبلاً پرداخت شده بود، هرگز تحویل داده نشد؛
با احتساب هفتهای ۷۰ هزار پاوند جریمه تأخیر تحویل ناو خارک میزان خسارت وارده از سوی این کشور به ایران چیزی در حدود ۱۶ میلیون و هشتصد هزار پاوند میشود.
۳۵. نقش فعال و دخالت جویانه در جریان فتنه سال ۱۳۸۸
۳۶. ترور دانشمندان هسته ای کشور
بسیج دانشجویی دانشگاه علم صنعت
بسیج دانشجویی دانشگاه تهران
بسیج دانشجویی دانشگاه اراک
بسیج دانشجویی دانشگاه شهید چمران اهواز
بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی همدان
بسیج دانشجویی دانشگاه محقق اردبیلی
بسیج دانشجویی دانشگاه تبریز
بسیج دانشجویی داشنگاه بوعلی همدان
بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی اصفهان»
کد خبر: ۴۴۸۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۵