افزايش قيمت نان، نگرانيهايي را در ميان خانوارهاي ايراني در مورد كاهش بيشتر مصرف نان ايجاد كرده است
کد خبر: ۵۰۷۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۱
جناب دکتر خادمی،بارها در جمع دانشجویان از پیشانی تحولات اجتماع بودنشان گفتید از مهم بودن فکر و ایده شان ،پس این چه مهم بودنیه که ندای دانشجویان لنده را لبیک گویی نیست
کد خبر: ۴۹۳۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۳۰
به همت انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه تهران، دومین همایش «زنده باد مرگ بر آمریکا» با مناظره میان مهرداد بذرپاش، مهدی بلوکات، مصطفی کواکبیان و علی شکوریراد دوشنبه 19 مهرماه در دانشگاه تهران برگزار میشود.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :به گزارش خبرنگار حوزه دانشگاه باشگاه خبرنگاران، انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه تهران دومین همایش «زنده باد مرگ بر آمریکا» با مناظره میان مهرداد بذرپاش، مهدی بلوکات، مصطفی کواکبیان و علی شکوری راد در دانشگاه تهران برگزار میکند.
همچنین در این برنامه که در روز دوشنبه ۱۹ آبان ساعت12:30 در تالار شهید چمران دانشکده فنی دانشگاه تهران برگزار میشود، محمد حسین رجبی دوانی پیرامون «قیام عاشورا؛ درس تعامل و مذاکره یا اصول مقاومت» سخنرانی خواهد کرد.
کد خبر: ۴۸۴۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۱۷
شب ها در این خانه سخت تر از همیشه می گذرد «من هر شب سرباز عراقی اسیر می شوم برای همسرم و عین یک نمایشنامه تا صبح برنامه داریم. صبح که دارویش را می خورد و آرام می شود، دست و پای من را می بوسد و می گوید ببخشید خانم».
به گزارش آوای دنا به نقل از فارس، این تنها شرح یک شب از سی و چند سال زندگی پرغصه همسران جانبازان اعصاب و روان است؛ زنان رنج کشیده و صبوری که سال ها بعد از به پایان رسیدن جنگ، درگیر جنگی بی سر و صدا و فرساینده در خانه های خود هستند.
نگهداری از جانباز اعصاب و روان آسان نیست. عملا دیگر نمی توان به چشم «همسر» به او نگاه کرد. بیمار است و بیشتر از همسر، پرستار می خواهد. اما کدام پرستار است که شب تا صبح نقش اسیر عراقی را بازی کند، با حمله های عصبی و عوارض ناشی از آن، مثل کتک و ناسزا و شکستن اثاث خانه و ... کنار بیاید، به دنبال داروهایش تا مرز اسرائیل برود و دم هم نزند و در ازای این همه؟ هیچ. شاید گاهی تقدیری از سوی بنیاد شهید، شهرداری یا نهادهای دیگر که آن هم باعث دلخوشی این رزمنده های واقعی است.
آنقدر به بیمارستان رفتم تا خودم هم مریض شدم52 ساله است. اما بیشتر از سنش به نظر می رسد. سختی های زندگی با جمشید، جانباز اعصاب و روان و شیمیایی در 27 سال گذشته پیرش کرده. 27 سال پیش، عملیات فاو، سلامتی همسرش را از او گرفت و حالا همسرش است که جنگ را به جای او ادامه می دهد «مشکلات خیلی زیاد است، به خصوص بیمارستان رفتن ها آنقدر زیاد شد که دیگر خودم هم روانه بیمارستان شدم». می گوید به خاطر اجر ثوابش این سال ها را تحمل کرده.
اما یک بار نزدیک بوده طاقتش تمام شود و آن وقتی بوده که جمشید از خانه خارج شده و به قم رفته و به خاطر حواس پرتی سه روز در قبرستان ها خوابیده «وقتی پیدایش کردیم، فرقی با یک مرده نداشت. از طریق جهاد ساوه پیدایش کرده و تحویل کلانتری داده بودند. روزی که پیدا شد، من در حال خودم نبودم. یک بچه کوچک هم داشتم و بدترین لحظه ام بود وقتی او را در آن حالت دیدم. همه برایم سر تکان می دادند. گمشده داشتن خیلی سخت است»
سه فرزند دارد. دو تا قبل از مجروح شدن پدرشان به دنیا آمده اند و یکی بعد از آن. اما از جمشید کاری برای تربیت آنها ساخته نیست «شوهر من مثل یک تکه گوشت است و کاری برای کمک به بزرگ کردن بچه ها از دستش برنمی آید. ریه هایش هم ناراحت است و نمی تواند کار کند».
خسته ام، اما به خاطر خدا و بچه ها تحمل می کنممحمود 49 ساله است، سال 62 در عملیات مجروح شده و شیمیایی است، اما به نظر همسرش، جانباز اعصاب و روان هم هست. زن 42 ساله ای که هنوز جوان است، اما دلش از سختی های زندگی و مبارزه یک تنه با این همه مشکل بدجوری پر است «در بیمارستان بستری نیست، اما فرقی با یک بیمار بستری ندارد. تنگی نفس دارد. عروسی نمی آید، در مراسم عزا زود می گوید بلند شو برویم، اینجا هوا آلوده است و اعصابش به هم می ریزد».
محمود پدر سه فرزند است «یکی از بچه ها بعد از جانباز شدن پدرش به دنیا آمده است. بچه ها می گویند باید با وی کنار آمد، چون مریض است. اما همه مان از این وضعیت به تنگ آمده ایم. وقتی دختر من می خواست ازدواج کند، بارها تقاضا و التماس کردم تا برای تهیه جهیزیه او کمکمان کنند، اما هیچ فایده ای نداشت».
این تنها مشکل همسر محمود نیست. دارو و درمان بزرگترین مشکل اوست «هزینه های درمان را بیمه می دهد، اما داروهایش گیر نمی آید. علاوه بر این باید در بیمارستان در بخش مغز و اعصاب و مشاوره بستری باشد».
وضعیت محمود از بقیه قدری بهتر است، چون می تواند به سر کار برود، اما... «در هوای گرم و آلوده نمی تواند کار کند. در جهاد کشاورزی کار می کند».
با این حال هیچ چیز بیشتر از بی اعتنایی های جامعه دلگیرش نمی کند؛ جامعه ای که محمود به خاطر امنیت و آسایش آنها به این روز افتاد «یک شب که حالش بد شد و خواستم او را به دکتر ببرم، نزدیک ولیعصر پلیس جلویم را گرفت تا جریمه ام کند. گفتم همسرم جانباز است، حالش بد شده و می خواهم او را به بیمارستان ببرم. پلیس خندید و گفت ما از این کلک ها زیاد دیده ایم! گفتم کارت شناسایی دارد و پلاک ماشین هم مشخص است، همسرم خودش هم بلند شد و با حال نزارش قدری تند با افسر پلیس صحبت کرد، پلیس هم گفت تو برو و فکر کن ما را گول زده ای! وقتی به بیمارستان رسیدم، دکتر گفت حالش خیلی بد است، چرا او را اینقدر دیر آورده ای؟ گفتم فقط یک ربع پلیس من را نگه داشت».
کیست که بتواند یک روز از این زندگی را تاب بیاورد؟ «خسته ام، دیگر بریده ام، اگر دارم تحمل می کنم، به خاطر بچه هایم و به خاطر رضای خدا است. فکر می کنم در کنار او دارم ایثار می کنم».
جنگ در خانه جانبازان ادامه داردشب ها در این خانه سخت تر از همیشه می گذرد «من هر شب سرباز عراقی اسیر می شوم برای همسرم و عین یک نمایشنامه تا صبح برنامه داریم. صبح که دارویش را می خورد و آرام می شود، دست و پای من را می بوسد و می گوید ببخشید خانم».
همسرش روزی 48 نوع دارو می خورد. با این حال، درصد جانبازی او را کاهش هم داده اند «دکترها می گویند وضعیت او از یک جانباز شصت درصد هم بدتر است، اما درصد جانبازی او را از 24 درصد به 10 درصد رسانده اند. کمیسیون پزشکی بنیاد شهید می خواهد مرتب جانبازان را زیر دستگاه ببرد، در حالی که این کار برای سلامت آنها مضر است».
فرزندش او را درک نمی کند. می گوید «جنگ تمام شده، اما در خانه جانبازان جنگ ادامه دارد. ما فراموش شده ایم، اما ما نفس می کشیم و خدا شاهد است که ما هم زنده ایم».
از نهادهای مسئول دل پری دارد «من تعجب می کنم اگر مسئولان سراغی از ما بگیرند. اما بد نیست گاهی برای ما یک تجلیل بگذارند. ما افسرده ایم و جمعی را هم افسرده می کنیم».
هر جا می روم، اول درصد می پرسند!انگار درد و رنج جانبازی و مشکلات جسمانی کم است که مشکلات مالی هم به آن اضافه شود! «دختر بزرگ من دانشجوی ترم 5 عکاسی است و من نمی توانم برایش حتی یک دوربین بخرم. افسرده شده و روزی 38 تا قرص می خورد و بارها خواسته انصراف بدهد که من مانع شده ام. دو دختر سادات دارم، اما سقفی بالای سر نداریم. یک حاج آقای نیکوکار که رئیس یک درمانگاه است، با دیدن وضعیت ما دلش به رحم آمد و برایمان خانه ای گرفت، اما اگر فردا بگوید بلند شو، جایی را ندارم که بروم».
گلایه های فراوانی از مقررات خدمات رسانی به جانبازان بر اساس درصد جانبازی دارد «روزی که جنگ شد، نگفتند که قرار است درصد تعیین کنند، اما امروز به هر جا که برای طلب کمک می روم، اول درصد جانبازی همسرم را می پرسند!»
مسائل مالی این روزها جزو مصائب زندگی خیلی هاست، چه برسد به کسانی که هزینه های بستری و دارو و درمان هم دارند و نان آورشان هم قادر به کار کردن نیست. همسر رنج کشیده دیگری می گوید «در هشت سال دولت قبلی قرار بود حقوق جانبازان را زیاد کنند، اما این اتفاق نیفتاد. اکنون ماهی 2 میلیون و 300 هزار تومان حقوق می گیرم و زندگی 5 نفر و هزینه تحصیل دو فرزند دانشجویم را با این پول تامین می کنم».
زنگ در و تلفن مساوی است با حمله چاقویی!یک تلفن یا صدای زنگ در هم کافی است تا فرامرز را به هم بریزد و وقتی این اتفاق می افتد، زن و بچه اش از هیچ چیز، از کتک گرفته تا حمله با چاقو مصون نیستند «همسرم 48 ساله است. سرباز بوده و چهار سال در منطقه حضور داشته. هم شیمیایی است و هم جانباز اعصاب و روان. درخواست کردم او را برای وضعیت ریه اش به خارج اعزام کنند، اما گفتند ما جانبازان اعصاب و روان را اعزام نمی کنیم. برای همین درخواست کردیم پروفسور مهاجر و سمیعی در بیمارستان خاتم وی را درمان کنند.
یک میلیون و 400 هزار تومان از بنیاد شهید حقوق می گیرد که 400 هزار تومان آن برای حق پرستاری است، با این حال معتقد است جانبازان دستگاه های دیگر وضعیت بهتری دارند و قوانین درصد جانبازی دست و پای مسئولان را برای کمک به آنها بسته است.
برای داروهای همسرم تا مرز اسرائیل رفتممی توانی تصورش را کنی که برای تهیه داروهای همسرت مجبور شوی به هشت کشور و از جمله به داروخانه ای دورافتاده در مرز اسرائیل بروی؟ اگر نمی توانی، باید بگویم همسر محمدرضا این کار را کرده است «همسر من در سال62 در عملیات خیبر در جزیره مجنون شیمیایی شد؛ عملیاتی که شهردار تهران فرمانده آن بود. جانباز شیمیایی 70 درصد است. 15 سالش بوده که از بسیج رفته به جبهه و وقتی مجروح شد، بعد از مداوا در بیمارستان صحرایی به اهواز و بعد مشهد فرستاده شد و بعد به ارتش پیوست. اکنون ناخدا 2 نیروی دریایی است و همین مهرماه بازنشسته شد».
از رسیدگی ارتش راضی است «همه امور مربوط به همسرم را ارتش انجام می دهد و هزینه دارو و بیمه جانبازان را هم می پردازد. اما داروهای خاص را بنیاد شهید به ما می دهد یا در تهیه آنها کمکمان می کند». با این حال خودش هم از پا نمی نشیند و دنبال دارو تا کجاها که نمی رود «داروهای شوهرم را از آمریکا آورده ام و خودم هشت کشور را به دنبال دارو رفته ام و حتی دو بار به لبنان تا مرز اسرائیل رفته ام! چون در آن زمان، یعنی سال های 78- 79 در ایران دارو گیر نمی آمد و می گفتند فلان دارو تنها در داروخانه ای در مرز اسرائیل پیدا می شود. بسیاری از داروهایی که وارد ایران شد، به نام شوهر من وارد شد». می گوید در طول این سال ها، بیشترین سختی را برای تهیه دارو کشیده است «گاهی ساعت 3 نصفه شب از تهران به بوشهر می رسیدم تا یک دارو را بگیرم. از فرودگاه که بیرون می آمدم، جایی را نداشتم بروم و در وسط خیابان سرگردان می ماندم تا صبح فردا دارو را بگیرم و باز با پرواز برمی گشتم و ساعت یک نصفه شب به تهران می رسیدم و آن موقع شب هیچ کسی نبود که در فرودگاه به دنبالم بیاید».
از سیستم جدید رسیدگی پزشکی به جانبازان راضی نیست «قبلا هر نوع جانبازی یک پزشک خاص داشت، اما اکنون بر اساس مناطق تعیین شده، همه جانبازان باید به یک پزشک عمومی مراجعه کنند. این در حالی است که کمتر جانبازی شرایط همسر من را دارد که با 70 درصد شیمیایی، جانباز اعصاب و روان هم هست».
موقع حمله های عصبی محمدرضا، وضعیت همسر و فرزندش مثل خانواده بقیه جانبازان اعصاب و روان اسفبار است «همسرم من و بچه ها را بسیار کتک زده، اما من اصلا از این مسائل ناراحت نشده ام. اذیت های همسرم را به پای بیماری می گذارم. اما وقتی دکتر همسرم را جواب کرد و گفت او زیر چادر اکسیژن است و درمان ها رویش جواب نمی دهد و او را به خانه ببرید، یکی از سخت ترین لحظه هایم بود. در تمام این لحظه ها تنها بودم و هیچ کسی نبود که مرا حمایت کند. شب هایی را که من تا صبح بیدارم، کسی نمی بیند. همین چند شب پیش از خواب بلند شد و نفسش بند آمد. اما من از این رسیدگی ها ناراحت نیستم، این کارها را برای خودم کرده ام و فردای قیامت دلم خوش است که من همه تلاشم را کرده ام».
او یک پرستار دلسوز واقعی است، تا جایی که حتی در بیمارستان هم دلش نمی آید رسیدگی به همسرش را به پرستاران بسپارد «شوهرم از سال 70 تا 78 مرتب در بیمارستان ساسان بستری بود و تنها برای مرخصی به خانه می آمد. من هم همیشه یا در ناصرخسرو بودم یا از 6 صبح تا 10 شب به بیمارستان می رفتم تا شوهرم معتاد مورفینی نشود، زیرا پرستاران با اینکه دلسوز هستند، اما بالاخره انسان هستند و از نگهداری این گونه مریض ها خسته می شوند و راحت یک مورفین تزریق می کنند تا ساکتش کنند. به پرستار می گفتم اگر می خواهی غر بزنی، به من بزن، به شوهرم هیچ نگو و من همه کارهایت را انجام می دهم».
سخت تر از رسیدگی تمام وقت به کسی که کتک می زند و حمله می کند، تربیت فرزندی شایسته با وجود این مشکلات است و این کاری است که او به خوبی از پسش برآمده «پسرم بسیار صبور است. پدرش بارها شیشه آب را به سمت او پرتاب کرد و یک بار چنان موبایلش را به سمت بچه پرت کرد که به گونه اش خورد و اگر قدری بالاتر می خورد، بچه ام کور می شد. اما او هیچ نگفت».
«از بچگی وقتی به بچه ام می گفتیم می خواهی در چه رشته ای درس بخوانی؟ می گفت پزشکی تا بتوانم مراقب پدرم باشم. اکنون نیز در تهران پزشکی می خواند و یکی از بهترین دانشجویان و مراقب حال پدرش است. از کلاس 12 نفره آنها در پیش دانشگاهی که 11 نفرشان فرزند شاهد و ایثارگر بودند، فقط دو نفر در رشته پزشکی قبول شدند: پسر من و آن یک نفری که سهمیه ای نبود. اما هنوز دوستان فرزندم نمی دانند پدر او جانباز است، چون از بس مسائل در رسانه ها بد منعکس شده، همه فکر می کنند جانبازان عده ای سودجو هستند که کیسه دوخته اند. این در حالی است که اگر تنها به کمک سهمیه وارد دانشگاه شده، چطور الان هم بهترین نمرات را دارد؟!»
خانه ای را تصور کن که در آن نمی توانی بوی غذا یا عطر راه بیندازی، سروصدا کنی، شامپو یا صابون عطری بزنی و ... «ما الان یک نیمرو هم می خواهیم درست کنیم، نباید بویش دربیاید، چون برای همسرم بد است. وقتی به حمام می رود، نباید شامپو و صابون عطری استفاده کند، چون برایش بد است. بچه من وقتی می خواهد از خانه بیرون برود، باید دم در ادوکلن بزند تا بوی آن به پدرش نخورد، چون برایش بد است. لباس های شیمیایی ها باید نخی باشد، رژیم غذایی خاص دارند و سرخ کردنی و فست فود و خیلی چیزهای دیگر را نمی توانند بخورند».
به جز دارو، شیمیایی ها تنها به یک چیز دیگر بسیار نیاز دارند: آرامش. «جانبازان شیمیایی نمی توانند زیاد از خانه بیرون بروند، چون گرما، سرما، گردوغبار و آلودگی اذیتشان می کند. شوهرم گاهی هفته ای یک بار هم از خانه بیرون نمی رود. البته حق پرستاری به ما می دهند، اما من الان بیش از ده سال است که با بچه ام نتوانسته ام به پارک بروم.اما یک سری امکانات درمانی هست که به بهبود سلامتی آنها کمک می کند، مثلا آب درمانی، استخر و امکانات ورزشی که به وضعیت ریه آنها بهبود می بخشد. ما در خانه برای شوهرم جکوزی زده ایم و از وقتی این کار را کرده ایم، فیزیوتراپی و ماساژ ریه او بسیار راحت شده است».
همسر محمدرضا دبیر است، 21 سال سابقه کار دارد و با وجود مشکل قلبی، دلش نمی خواهد بازنشسته شود «خیلی ها به من می گویند خودت را بازنشسته کن، اما همین قدر که برای کار هم از خانه بیرون می روم، باعث می شود حال و هوایم عوض شود. زیرا می بینم بقیه هم مشکلات خاص خود را دارند و باعث می شود خدا را شکر کنم. ما همه مشکلاتی را که مردم دارند، داریم و این مشکل هم روی آن، البته من این را مشکل نمی دانم، بلکه نعمتی در خانه است که تنها قدری دست و پای ما را بسته است».
و در آخر؟ لبخندی معنی دار می زند و می گوید «هشت سال جنگ تمام شد، اما ما در خانه مان هر روز خاطره جنگ را داریم».
کد خبر: ۴۸۴۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۱۷
زمان و مکان دریافت کارت ورود به جلسه و نیز محل برگزاری آزمون استخدامی کارشناسان حقوقی شرکت کار و تامین اعلام شد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
شرکت کنندگان در آزمون باید روزهای چهارشنبه و پنج شنبه مورخ 14 و 15 آبان ماه برای دریافت کارت ورود به جلسه خود به سایت سازمان سنجش به آدرس www.sanjesh.org مراجعه کنند.
آزمون در تاریخ شانزدهم آبان ماه سال جاری در 10 نقطه تعیین شده زیر در کشور برگزار میشود:
1- تهران بزرگ – البرز – قم – مرکزی:
تهران، بزرگراه جلال آل احمد، ابتدای پل گیشا، جنب بیمارستان شریعتی، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
2- اصفهان – چهارمحال و بختیاری – لرستان:
اصفهان، دروازه شیراز، خیابان هزار جریب، ساختمان شهید بهشتی دانشگاه اصفهان، درب شرقی دانشگاه،
3- فارس- کهگیلویه و بویر احمد:
شیراز، بلوار دانشجو، میدان ارم، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه شیراز، خوابگاه ارم
4- آذربایجان شرقی – آذربایجان غربی – اردبیل:
تبریز، قراملک، جاده ماشین سازی، دانشگاه جامع علمی کاربردی ماشین سازی تبریز
5- کرمانشاه – ایلام – همدان – کردستان:
کرمانشاه، طاق بستان، باغ ابریشم، دانشگاه رازی کرمانشاه، پردیس دانشگاه
6- مازندران-گلستان – سمنان:
ساری، بلوار فرح آباد (جاده دریا) کیلومتر5، موسسه آموزش عالی هدف ساری
7- خراسان رضوی:
مشهد، قاسم آباد، بلوار امامیه، حدفاصل چهارراه استاد یوسفی و خیابان ادیب، دانشکده حقوق، علوم سیاسی و زبانهای خارجی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد
8- کرمان – سیستان و بلوچستان – یزد
کرمان، انتهای بلوار جهاد، جنب شهرک افضلی پور، دانشگاه پیام نور مرکز کرمان ، سالن 9 دی
9- خوزستان:
اهواز، اتوبان گلستان، بلوار پردیس، مجتمع آموزش عالی و جهاد دانشگاهی خوزستان
10- قزوین- زنجان – گیلان:
قزوین، شهرک مینودر- بعد از میدان گلها، خیابان 9 دی، جنب پارک پامچال، دانشگاه پیام نور قزوین
به گزارش ایسنا، مهلت ثبت نام در آزمون جذب نیروی قراردادی شرکت کار و تأمین بعنوان کارشناس حقوقی جهت اشتغال در واحدهای حقوقی سازمان تأمین اجتماعی سراسر کشور در سال ۱۳۹۳ از روز 16 مهرماه آغاز شد و تا روز 27 مهرماه پایان پذیرفته است.
کد خبر: ۴۸۲۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۱۴
ظریف در بازدید از دستاوردهای هسته ای جمهوری اسلامی ایران ضمن ادای احترام به شهدای گرانقدر هسته ای بر استمرار فعالیت های صلح آمیز کشورمان در بهره برداری از دانش اتمی تاکید کرد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دولت ،«محمدجواد ظریف» وزیر امور خارجه و رییس گروه مذاکره کننده هسته ای ایران همراه اعضای این تیم روز دوشنبه ضمن بازدید از تاسیسات نطنز و فردو از تلاش های ارزشمند دانشمندان هسته ای و تمامی دست اندرکاران و نیروی انسانی شاغل در این بخش قدردانی کرد.به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دولت به نقل از ایرنا، ظریف در بازدید از دستاوردهای هسته ای جمهوری اسلامی ایران ضمن ادای احترام به شهدای گرانقدر هسته ای بر استمرار فعالیت های صلح آمیز کشورمان در بهره برداری از دانش اتمی تاکید کرد.
وزیر امورخارجه و اعضای تیم مذاکره کننده هسته ای در این بازدید از آخرین روند فعالیت های فناوری هسته ای کشورمان مطلع شدند.
تیم مذاکره کننده هسته ای جمهوری اسلامی ایران به ریاست ظریف بیش از یک سال است برای حل و فصل بحران ساختگی علیه برنامه صلح آمیز هسته ای در حال مذاکره با گروه 1+5 است.
طرفین پس از رسیدن به توافق اولیه ژنو در سوم آذر ماه 92، مذاکرات جامع را برای رسیدگی به توافق نهایی آغاز کرده اند که این مذاکرات به دلیل اختلاف طرفین بر سر موضوعات اساسی تا 24 نوامبر (سوم آذر ماه) تمدید شد.
هم اکنون به رغم برگزاری هشت دور مذاکرات جامع هسته ای و نیز دیدارهای دو جانبه با هیات آمریکایی در سطوح مختلف سیاسی و کارشناسی، طرفین به رغم پیشرفت در مذاکرات بر سر موضوعات اساسی همچون میزان غنی سازی اورانیوم ایران، نحوه لغو تحریم هاعلیه برنامه هسته ای صلح آمیز ایران و نیز مدت زمان توافق جامع اختلاف نظر دارند.
در آخرین دور مذاکرات که 22 تا 24 مهرماه با محوریت دیدار با مقامات آمریکایی برگزار شد، ایده های مطرح شده در این مذاکرات در گفت و گوهای کارشناسی که 30 مهر ماه و اول آبان ماه جاری در وین برگزار شد، مورد بحث و بررسی کارشناسان قرار گرفت .
قرار است ظریف به زودی نشست سه جانبه دیگری با جان کری وزیر امور خارجه آمریکا و کاترین اشتون مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا داشته باشد.
کد خبر: ۴۷۵۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
متنی که در زیر آمده، دلنوشته مرحوم سیداحمد خمینی است که چند سال پس از شهادت برادرش، درباره او نوشت.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
به گزارش ایسنا، جماران با انتشار این یادداشت آورده است: در تاریخ 26 مهرماه 1359 و در آستانه چهارمین سال شهادت آیتالله سیدمصطفی خمینی، فرزند رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران و همزمان با شهادت خواهران و برادران مسلمان در جبهههای جنگ، این بیانیه از سوی سیداحمد خمینی به شرح زیر انتشار یافت:
«بسم الله الرحمن الرحیم
از من خواستهاند تا درباره برادرم، استادم و مرادم مطلبی بنویسم. در شرایط کنونی چه چیز میتوان نوشت؟ من او را از هیچیک از شهدای انقلاب بالاتر نمیدانم، زیرا شهید با ایثار خون خویش به چنان مرحلهای میرسد که برای او بود و نبود، دانش و بینش، امتیازی نیست. شهادت مقامی است که دیگر اوصاف شهید را تحتالشعاع قرار میدهد. شهید با ایثار خون خویش به مقامی دست مییابد که ذکر دیگر اوصاف جمیل انسانی برای او بیهوده است، آنچه شهید را شاهد اجتماع میگرداند وجود حالتی است که از عمق جان او برمیخیزد. دیگر فلسفه، عرفان، فقه، اصول و ادب و به طور کلی همه علوم و فنون، چنان زبون و محو به آن حالت الهی است که نامشان عارمان است. خون شهید راهگشای اجتماعی است که در علوم و فنون غرق و گمراه شده است.
در هر دوره عارف و فیلسوف، فقیه اصولی، ادیب، همه و همه از آدم تا ما جیرهخواران، قطره قطره خونهایی هستند که برای خدا و راه او بر زمین میریزد و متأسفانه هنوز ره گمکردکان راه هدایت در حوزههای دینی و دانشگاهی به مناسبت جو حاکم بر محیط تنگشان که سالیان دراز به درازای جهان ماده، به الفاظی مشغولند که شهید هر لحظهای با عنوان کردن شهادتش از محتوای همه آنها گذشته و با خدا یکی شده است. افسوس که به مناسبت کاری که در اینجا به عهدهام است، نمیتوانم غلام حلقه به گوش خاک کف پای برادران و خواهران در جبهه باشم. همین مقدار بدانند که نه تنها قلب تاریک من که قلب بزرگ و نورانی امام برای یکایک آنان میتپد. برادرم همچون یکی از شهدای قبل از پیروزی انقلاب به دست عوامل شاه مسموم شد. از خصوصیات بارز این مرد خدا دشمنی پر و پا قرص با شاه و رژیم او و جهتدار بودنش در مبارزه و صراحتش در برخورد با مسائل اصولی و آشتی ناپذیریاش در مقابل سازشکاران بود. خوب نیست شهیدی را بیشتر از شهید دیگر ستود که همه در پیش خدا یکسانند.»
کد خبر: ۴۷۳۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۰۲
مردم زرقان صبح۲۷ ذیالحجه قبل از طلوع خورشید و پس از قرائت زیارت عاشورا، چادرهایی بزرگ با قدمتی چند صدساله با اداب خاصی بر حیاط حسینیهها بر میافرازند و با ساز و دهل و شعار «یاحسین» به استقبال عاشورا میروند
کد خبر: ۴۷۰۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۲۸
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
ایسنا - اکرم احقاقی: تمایلی برای مطرحشدن در رسانهها ندارند، افکار عمومی با وجود اینکه همسرانشان را به خوبی میشناسد، از آنها تصویری در ذهن ندارد. خواسته یا ناخواسته، پشت پرده، نقشهای سیاسی و اجتماعیشان را ایفا میکنند، با این حال نقش اصلیشان، همان نقش سنتی همسری دلسوز و مادری مهربان است. همتایان آنها در عالم سیاست در برخی کشورها به عنوان «بانوی اول» تلاش میکنند نقشی متفاوت از قبل داشته باشند و مستقل از همسرانشان شخصیت حقوقی متمایزی برای خود ایجاد کنند، اما در عرف سیاست ایران این جایگاه تعریف نشده و شاید خود این افراد هم چندان تمایلی برای کسب آن ندارند.
با این حال ، همسران روسای جمهور ایران اگرچه از الگوی کشورهای غربی در کسب جایگاه بانوی اول پیروی نکردهاند، اما قطعاً همواره در کنار همسرانشان، آنها را در پیشبرد کارها یاری دادهاند. صاحبه عربی اطلاعات چندانی از خانم «صاحبه عربی» و فرزندانش در فضای مجازی منتشر نشده است؛ به نحوی که در برخی از گزارشهای خبری در مورد خانواده حسن روحانی در دوران انتخاب نیز، به این موضوع اشاره شده است. اما بر اساس آنچه در کتاب خاطرات حسن روحانی نوشته شده «صاحبه در سال 1333 در سرخهی سمنان در یک خانواده مذهبی و سنتی به دنیا آمده و پدرش عبدالعظیم عربی راننده مینیبوس بوده که بین سرخه و سمنان تردد میکرده است».
صاحبه عربی همسر حسن روحانی
او که فرزند اول خانواده است، دارای سه خواهر به نام سعیده، جمیله و ربابه و چهار برادر به نام حسن، حسین ،عباس و مسعود است. 14 سالش بود که در سال 1347 با مهریه «دو دانگ منزل مسکونی پدر و مادر داماد، مقداری زمین، آب و چند مثقال طلا» به عقد پسرخالهی 20 سالهاش حسن روحانی درآمد. مراسم ازدواجشان را در شهریور 1348 در یک فضای سنتی و مذهبی برگزار کردند. حاصل ازدواج صاحبه و حسن که به پیشنهاد پدر روحانی و با وساطت زندایی زوجین (روشن پیوندی) انجام شد پنج فرزند (سه دختر و دو پسر) است. صاحبه که داغدار فوت نابهنگام یکی از پسرانش است، در طول این سالها بیشتر در قالب یک بانوی خانهدار نقش ایفا کرده؛ چنانچه در زمان تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری، خانواده روحانی نیز در کنار خانوادههای جلیلی و ولایتی از حضور در برنامه تلویزیونی «خانوادههای کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری» که قرار بود برای اولین بار از شبکه 2 سیما پخش شود استقبال نکردند. البته نام «صاحبه عربی» بعد از پیروزی روحانی در انتخابات ریاستجمهوری یازدهم بیش از گذشته مطرح شد. او به اقتضای همسر رئیسجمهور بودن در برخی مراسم رسمی حضور پیدا میکند . خانم عربی در بهمن ماه سال 92 به همراه جمعی از همسران مقامات دولتی و سفرای خارجی مقیم تهران در مراسم افتتاحیه بازارچه خیریهای که در برج میلاد برگزار شده بود شرکت کرد و در پایان بازدید از برج میلاد در دفتر یابود آن که به نام «صاحبه روحانی» امضا کرده بود نوشت «امروز از برج میلاد دیدن نمودم. خیلی جالب و دیدنی بود، امیدوارم که موفق باشید.» اما آنچه اخیرا نام او را بیش از هر زمان دیگری رسانهای کرد، انتشار خبری در خبرگزاری فارس بود با عنوان «ضیافت همسر رئیس جمهور برای زنان در کاخ (سعدآباد)». این خبرگزاری منتقد دولت در خبر خود مدعی شد که تالار حافظیه سعدآباد در شب میلاد حضرت زهرا(س) محل برپایی جشن همسر رئیسجمهور برای همسران وزرا، سفرای خارجی مقیم تهران و زنان دولتی بوده و این مهمانی زنانه با رقص دختران و شوی لباس همراه بوده است. البته این خبرگزاری در خبر اولیه خود که بعد آن را از روی خروجیش حذف کرد مدعی شده بود که به هر یک از شرکتکنندگان در این جشن سکههایی نیز اهدا شده است. انتشار این خبر در اواخر فروردین امسال با واکنشهای متفاوتی از سوی حامیان و منتقدان دولت روبرو شد؛ تعدادی از شرکتکنندگان از جمله هنرمندانی که در این مهمانی حضور داشتند به تکذیب محتوای این خبر پرداختند و اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهور نیز در صفحهی شخصیاش در فیسبوک به نقل از همسرش که در این جشن حضور داشت روایتی کاملا متفاوت منتشر کرد.
صاحبه عربی همسر حسن روحانی
از سوی دیگر برخی از نمایندگان مخالف دولت در مجلس از جمله اعضای جبهه پایداری از طریق تریبون این نهاد قانونگذاری به روحانی به علت برگزاری چنین جشنی از سوی همسرش تذکر دادند و آن را نمادی از اشرافیگری عنوان کردند و در ادامه «تعدادی از بانوان تهرانی» نیز در مقابل نهاد ریاستجمهوری تجمعی را که گفته شد «خودجوش» است برگزار کردند. اما ماجرای انتشار این اخبار که بسیاری آنها را «جهتدار و حاشیهای» خواندند، به همین جا ختم نشد. از آنجا که برخی رسانههای منتشرکننده این اخبار به برخی نهادهای امنیتی وابسته هستند، این بار سرلشگر فیروزآبادی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح وارد میدان شد. او روز دوشنبه 29 اردیبهشت در مراسم اعطای دانشنامه به دانشآموختگان دوره دکتری دانشگاه عالی دفاع ملی در موضعگیری کمسابقهای اظهار کرد: متاسفانه یک مقدار بازیهای رسانهای موجب تشویش اذهان عمومی میشود. مدیران رسانهها باید جلوگیری کنند از اخباری که موجب تشویش اذهان مردم، تضعیف دولت و تخریب برخی از اقدامات میشود... .بعضی اخبار بیارزش و تفرقهانگیز هستند، بعضیها هم شایعه، تهمت و بیمبنا هستند. من خطی و سیاسی عرض نمیکنم، حتی رسانههایی که به نوعی به نیروهای مسلح مرتبطند، خطا میکنند و برابر مشی و منویات رهبری حرکت نمیکنند. باید روششان را اصلاح کنند، والا ما با آنها برخورد میکنیم." و البته پس از آن هم از ارائه گزارشی توسط وزارت اطلاعات در این زمینه که باز هم علیه رسانههای مذکور بود، اخباری منتشر شد و برخی نیز از تذکر مقامات عالی کشور نسبت به رویه این رسانهها خبر دادند. آخرین خبری که در مورد «صاحبه عربی» یا روحانی در رسانهها منتشر شده، مربوط به عیادت وی از آیتالله مهدوی کنی رئیس مجلس خبرگان در بیمارستان بهمن است.
اعظمالسادات فراحی
همسر «محمود احمدینژاد» در سال 1337 در منطقه رسالت تهران در خانوادهای متوسط به دنیا آمد. او پدر و مادری با اصلیتی مشهدی دارد که او را برای تحصیل به دانشگاه علم و صنعت فرستادند؛ دانشگاهی که زمینهساز ازدواج او با رئیس دولتهای نهم و دهم شد.
اعظمالسادات فراحی همسر احمدینژاد
«اعظم» و «محمود» در تاریخ 22 خرداد 1359 دو سال بعد از انقلاب با یکدیگر ازدواج کردند. خواهر داماد (پروین احمدینژاد) در مورد وصلت این دو که خود زمینهساز آن بود میگوید: « هر دوی آنها در آن زمان دانشجوی علم و صنعت بودند و ما هم در رفت و آمدی که به دانشگاه داشتیم خانم فراحی را میدیدیم . در مورد ایشان با برادرم صحبت کردم، دیدم نظرشان مثبت است. بعد آدرس گرفتیم و رفتیم خواستگاری. ازدواج آنها به سادگی برگزار شد؛ چون هر دو دانشجو بودند ، پدرم برای آنها خانهای در حوالی محله رسالت اجاره کرد تا رفت و آمدشان به دانشگاه راحتتر باشد.» حاصل ازدواج این دو، دو پسر به نام مهدی و علیرضا و یک دختر به نام فاطمه است. مهدی احمدینژاد پس از رئیسجمهور شدن پدر با « طیبه مشایی» دختر « اسفندیار رحیم مشایی» یار دیرین احمدینژاد ازدواج کرد و حاصل این ازدواج دختری به نام زهرا است. علیرضا احمدینژاد پسر دوم نیز با خواهرزاده شهید محمود کاوه ازدواج کرده که حاصل این ازدواج نیز یک پسر است و فاطمه احمدینژاد دختر خانواده که دارای مدرک مهندسی الکترونیک و مخابرات است هم با «مهدی خورشیدی» پسر سردار احمد خورشیدی با مهریه 14 سکه ازدواج کرده که حاصل ازدواج آنها زهرا خورشیدی است. اعظم فراحی هم مانند دیگر همتایان سابق و اسبق خود تعامل چندانی با رسانهها نداشت؛ گرچه طی هشت سال دولت نهم و دهم در بسیاری از سفرهای داخلی و خارجی همراه با همسرش حضور داشت و در جریان سفرهای استانی از برخی از موسسات خیریه و بهزیستی نیز بازدید میکرد. او در جریان حملات رژیم صهیونیستی به غزه در سال 1387 نامهای به «سوزان مبارک» همسر حسنی مبارک، دیکتاتور سابق مصر در ارتباط با اهمیت رفع حصر غزه ، تلاش در راستای کمک به مردم فلسطین و بازکردن گذرگاه رفح جهت جلوگیری از وقوع یک فاجعه انسانی نوشت؛ نامهای که در سایت ریاست جمهوری در 29 دی ماه منتشر شد. اعظمسادات فراحی در جریان انتخابات ریاستجمهوری دهم تلاش کرد نقش موثرتری نسبت به قبل داشته باشد و در برخی از برنامههای تبلیغاتی احمدینژاد شرکت میکرد؛ موضوعی که در جریان انتخاب ریاستجمهوری نهم سابقه نداشت؛ گرچه برخی، فضای به وجود آمده در برنامههای تبلیغات انتخاباتی آن سال و حضور همسران رقبای دیگر در این برنامهها را عامل فعالیتهای انتخاباتی بیشتر فراحی میدانند. اعظمسادات فراحی در آذرماه 1388 در اجلاس «همسران سران جنبش عدم تعهد» که در ایتالیا با موضوع « امنیت غذایی و نقش زنان در تلاش جهانی برای مقابله با گرسنگی» برگزار شده بود هم شرکت و سخنرانی کرد. او در جریان این سفر با همسران روسای جمهور برخی کشورهای شرکتکننده در این اجلاس از جمله همسران روسای جمهور سنگال ، عراق، پاکستان و... نیز دیدار داشت. برخی از نزدیکان وی معتقدند او نقش موثری در ترغیب همسرش در جهت استفاده از زنان در کابینه دولت دهم داشته است؛ چنانچه احمدینژاد در لیست پینشهادیاش به مجلس هشتم در راستای تشکیل دولت دهم سوسن کشاورز ، فاطمه آجرلو و مرضیه وحید دستجردی را به عنوان وزرای پیشنهادی برای وزارتخانههای آموزش و پرورش، رفاه و بهداشت معرفی کرد.
اعظمالسادات فراحی همسر احمدینژاد
فراحی مدتی نیز به پیشنهاد «منیره نوبخت» مسئول سابق شورای فرهنگی اجتماعی زنان، به جمع زنان تصمیمگیرنده در این شورا که زیر نظر شورای عالی انقلاب فرهنگی فعالیت میکند پیوست. او در شانزدهمین اجلاس سران جنبش غیر متعهدها که در تابستان سال 91 در تهران برگزار شد، میزبان همسران برخی از مقامات شرکتکننده در این اجلاس بود. او در تالار آینه وزارت خارجه برای همتایان خود ضیافت ناهار ترتیب داد و به همراهی آنها از نمایشگاه صنایع دستی که در برج میلاد برگزار شده بود بازید کرد و با تعدادی از آنها هم دیدارهای دوجانبه داشت. فراحی به طور معمول در دیدارهای رئیس دولت نهم و دهم با زنان که به مناسبتهای مختلف برگزار میشد حضور پیدا میکرد. احمدینژاد نیز در تعدادی از این دیدارها در تقدیر از مادر و همسرش سخنانی را بیان میکرد. او در همایش پنج هزار نفری «بانوی بصیر» که در تالار بزرگ وزارت کشور برگزار شد در مورد تعامل خود و همسرش گفت: «من بقیه مردها را نمیدانم، اما بنده اگر یک روز همسر خود را نبینم میمیرم. حاضرم همه این دنیا را برای دیدن لبخند مادر و همسرم بدهم.» اعظم فراحی در سال 91 به همراه مرضیه دستجردی (وزیر بهداشت) از سوی خبرگزاری (وفا) به عنوان یکی از 10 زن خبرساز کشور در سال 90 معرفی شد. در پایان عمر دولت دهم نیز احمدینژاد به نمایندگی از دیگر اعضای هیات دولت لوح تقدیری را به پاس تلاشها و حمایتهای فراحی از دولت و رئیسجمهور به وی اهدا کرد. زهره صادقی همسر «سیدمحمد خاتمی» سال 1329 در قم در خانوادهای اصیل، ریشهدار و شناخته شده به دنیا آمد. مادرش خواهر امام موسی صدر و پدرش دکتر حجتالاسلام والمسلمین علی اکبر صادقی بود، پدر اهل علمی که 38 سال سابقه تدریس در دانشگاه شهید بهشتی را داشت و فروردین امسال دار فانی را وداع گفت.
زهره صادقی همسر سیدمحمد خاتمی
زهره صادقی که دختر خاله فاطمه طباطبایی (همسر مرحوم حجتالاسلام و المسلمین سیداحمد خمینی) و سیدصادق طباطبایی است در سال 1353 با سیدمحمد خاتمی ازدواج کرد؛ ازدواجی که خاتمی در مورد آن میگوید: « در سال 1353 با خانوادههای معتبر و ریشهدار صدر و صادقی پیوند خوردم و از نعمتهای بزرگ این خانواده به این کوچک، ازدواج با زنی با فضیلت، صبور و مهربان از خانواده مهم صدر و صادقی است.» حاصل وصلت آنها، دو دختر به نامهای لیلا و نرگس و یک پسر به نام عماد است؛ فرزندانی که علاقه چندانی برای حضور در عرصه سیاست ندارند. لیلا در سال 1354 به دنیا آمده و دارای مدرک دکتری است و اکنون به همراه همسرش در خارج از کشور زندگی میکند. دختر کوچکتر آنها شش سال بعد (1360) به دنیا آمد و اکنون در مقطع دکترا درحال تحصیل است. او نیز به همراه همسرش در خارج از کشور اقامت دارد، عماد تنها پسر این خانواده نیز در فرودین ماه سال 1367 به دنیا آمده و اکنون دانشجوی دوره کارشناسی ارشد مطالعات منطقهای است و به همراه همسرش در تهران زندگی میکند. زهره صادقی اگرچه در خانوادهای فرهنگی و سیاسی بزرگ شده، اما هیچ وقت به صورت جدی وارد فعالیتهای سیاسی نشده و ترجیح داده بیشتر در کارهای اجتماعی و امور خیریه مشارکت داشته باشد.
زهره صادقی همسر سیدمحمد خاتمی
او در سال 78 به همراه تعدادی از همسران اعضای دولت وقت، موسسه خیریه «بهآفرین فردا» را تاسیس کرد؛ موسسهای که مختص دانشآموزان دختر مقاطع تحصیلی راهنمایی و دبیرستان است و عضویت و حمایت از فرزندان ایتام از اولویتهای اصلی آن. زهره صادقی در زمان ریاستجمهوری سید محمد خاتمی به اقتضای جایگاهی که داشت در برخی از سفرها همسرش را همراهی میکرد. او در سال 87 در جریان حملات رژیم صهیونیستی به غزه در پاسخ به نامه همسر امیر وقت قطر خواستار فراخوان دولتها و ملتها برای حمایت از مردم مظلوم فلسطین شد. عفت مرعشی «عفت مرعشی» در سال 1314 در خانواده حجتالاسلام سید محمد صادق مرعشی به دنیا آمد. او که عضوی از فامیل بزرگ خانواده مرعشی و از نوادگان آیتالله سیدکاظم طباطبایی است، در سال 1337 با مهریه «مقداری باغ پسته» به همراه «آب» با علیاکبر هاشمی رفسنجانی ازدواج کرد.
عفت مرعشی همسر هاشمی رفسنجانی
عفت مرعشی که شاید بتوان او را از بین همسران روسای جمهور بعد از انقلاب، خبرسازترین و سیاسیترین فرد در سالهای اخیر دانست در کتاب خاطراتش که با عنوان «پا به پای سرو» از سوی دفتر نشر معارف انقلاب منتشر شده خود را این گونه معرفی میکند: «من، عفت مرعشی، همسر عالم مجاهد، روحانی وارسته، سیاستمدار نامی ایران زمین، تربیتیافته مکتب اهل بیت (ع)، انسان شریف و بزگوار حضرت آیتالله آشیخ اکبرهاشمی رفسنجانی هستم. مردم عزیز مرا اغلب با دو حادثه و دو روایت میشناسند. اول حادثه ترور همسرم در سال 1358 که در نجات معجزهوار ایشان صاحب نقش بودم و دوم حوادث تلخ بعد از انتخابات ریاستجمهوری در سال 1388 و صحنه رای دادن در حسینیه جماران که جملاتی از من در رسانهها انتشار یافت و بهانهای برای تخریب همسر و فرزندانم توسط تندروها شد.» عفت مرعشی در بیان خاطراتش از ازدواج با هاشمی رفسنجانی که در سالنامه سال 92 روزنامه اعتماد بازنشر شده مینویسد: "خواستگار زیاد داشتم، هم از فامیل و هم از غریبه، اما پدرم با همه آنها مخالفت کرده بود. پدرم برای دیدن آمیرزاعلی (پدر هاشمی رفسنجانی) به نوق (یکی از بخشهای شهرستان رفسنجان در کرمان ) رفته بود. بعد از بازگشت با مادرم صحبت کوتاهی کرد و پس از مدتی نیز مادرم من را صدا کرد و گفت بیا اتاق کارت دارم. نگران شدم ، حدس زدم که موضوع درباره ازدواج من است. «خانم جون» گفت: عفت جان ! حاج آقا که به نوق رفته بود آمیرزاعلی برای پسرش اکبر از تو خواستگاری کرده است. حاج آقا هم همان جا جواب قبول داده است. خشکم زده بود، دستپاچه شدم ، نمیدانستم چه جوابی بدهم ، سپاهی از افکار پریشان به یکباره به ذهنم هجوم آورد .خانم جون حرفهایش را تکرار کرد با دست اشاره کردم سکوت کند و خیلی خونسرد بدون ذرهای عصبانیت گفتم خانمجون یعنی چه همانجا جواب قبول داده ؟ چرا به من چیزی نگفته است؟ مگر زندگی من نیست ؟ مگر برای عذرا ، اقدس و نصرت با خودشان مشورت نکرد؟ برای چی قبل از این که نظر من را بپرسد، قبول کرده است؟ مگر من روی دست شما ماندهام که این جوری برخورد میکنید؟ مادرم گفت: عفت جان ، حرف تو درست است، اما پدرت را که میشناسی. کاری را بدون دلیل و مصلحت انجام نمیدهد. حتما دلیل خود را دارد. پسر سیدآمیرزاعلی باسواد است. 10 سالی است که در قم درس میخواند. میدانی که پدرت اهل علم را دوست دارد. حتما به خاطر همین موضوع بوده. تو هم لجبازی نکن و اگر نظر دیگری داری، با آقاجون صحبت میکنم که به نحوی موضوع را منتفی کند. خودت میدانی که او چقدر در مورد داماد سختگیر است. حتما خیری در این کار بوده که جواب مثبت داده و....» همراهی عفت مرعشی در جریانات مبارزات قبل از انقلاب و فعالیتهای بعد از انقلاب هاشمی رفسنجانی به خوبی در خاطرات هاشمی رفسنجانی نمود دارد؛ به نحوی که او در کتب خاطراتش بارها در جریان رخدادها و حوادث گوناگون به این نقش و نام (عفت) اشاره میکند. حاصل ازدواج عفت مرعشی و هاشمی رفسنجانی پنج فرزند به نامهای فاطمه،محسن،فائزه، محمد و یاسر است . دو دختر او با دو پسر آیتالله لاهوتی اشکوری امام جمعه سابق رشت و از دوستان هاشمی رفسنجانی در دوره زندان، ازدواج کردند. از بین فرزندان او فائزه هاشمی به صورت رسمی وارد سیاست و در مجلس پنجم به عنوان نماینده مردم تهران با رای بالایی مشغول به فعالیت شد.
عفت مرعشی همسر هاشمی رفسنجانی
صحبتهای جنجالی وی در آن زمان در ارتباط با ورزش بانوان از جمله دوچرخهسواری آنها با واکنشهای متفاوتی رو به رو شد. او در مجلس ششم هم کاندیدا شد ولی برخلاف مجلس پنجم با استقبال مواجه نشد . فائزه در زمان اصلاحات روزنامه «زن» را منتشر کرد که بعد از مدتی توقیف شد. اولین عکسی که از عفت مرعشی به صورت رسمی منتشر شده مربوط به سال 1360 است؛ زمانی که وی به همراه همسرش که در آن زمان ریاست مجلس را برعهده داشت به کره شمالی رفتند و با «کیم ایل سونگ» رهبر وقت کره شمالی و پدر بزرگ رهبر فعلی این کشور عکس یادگاری گرفتند. مرعشی، همسری است که هاشمی حفظ جانش را به نحوی مدیون اوست؛ چنانکه در شب 4 خرداد 1358 در حالی که دو نفر از اعضای گروهک فرقان تلاش میکردند هاشمی را به رگبار گلوله ببندند مانع از کار آنها شد و جان شوهرش را از مرگ حتمی نجات داد. آنچه باعث شد طی سالهای اخیر بار دیگر نام عفت مرعشی در رسانهها و افکار عمومی پررنگتر شود سخنان وی بعد از رای دادن در حسینیه جماران در انتخابات ریاستجمهوری دهم در سال 88 بود. عدهای از اصولگرایان سخنان وی در مورد نتایج انتخابات را تحریکآمیز عنوان کردند. اعضای خانواده عفت مرعشی و هاشمی رفسنجانی بعد از انتخابات 88 با چالشهای زیادی روبه رو شدند؛ به نحوی که دو فرزند آنها فائزه و مهدی هاشمی به علت اتهاماتی که علیه آنها مطرح بود مدتی را در زندان اوین به سر بردند و همچنان پروندههایی علیه مهدی و فاطمه هاشمی در دادگاه انقلاب مفتوح است، اما عفت مرعشی در طول این مدت همواره سعی کرده در کنار آنها باشد و حتی به همراه آنها چندین بار به دادگاه رفته است. منصوره خجسته باقرزاده «منصوره خجسته باقرزاده» در سال 1326 در خانوادهای مذهبی، سنتی و بازاری متولد شد. پدرش حاج محمداسماعیل خجسته باقرزاده از کاسبان دین دار و باسواد مشهد بود. منصوره توسط خدیجه میردامادی (مادر مکرمه رهبر معظم انقلاب) به «سیدعلی» معرفی شد و در نهایت در پاییز 1343 در حالی که 17 سال بیشتر نداشت توسط آیتالله میلانی به عقد سیدعلی خامنهای درآمد. در کتاب "شرح اسم "که به بیان زندگی مقام معظم رهبری در سالهای قبل از انقلاب 1357-1318 پرداخته است در ارتباط با ازدواج ایشان نوشته شده: «مدتی از بازگشت به مشهد نمیگذشت. بانو خدیجه که در اندیشه ازدواج پسر دومش بود، دست به کار شد و دختری را که در خانوادهای سنتی و با علایق مذهبی پرورش یافته بود به او پیشنهاد کرد. همو پا پیش گذاشت و مقدمات خواستگاری را فراهم نمود. همان راهی که چهار پنج سال پیش برای سیدمحمد ( برادر بزرگتر) رفته بود، این بار برای سیدعلی پیمود. حاج محمداسماعیل خجسته باقرزاده، پدر عروس، از کاسبان دیندار و باسواد مشهد بود. او پذیرفت که دخترش به عقد طلبه تازه از قم برگشتهای درآید که تصمیم دارد در مشهد ساکن شود، آیتالله میلانی و دیگر بزرگان اهل علم مشهد او را میشناسند و تأیید میکنند و به او علاقه دارند. هزینه ازدواج، آن بخش که طبق توافق به عهده داماد بود، توسط آیتالله حاج سیدجواد خامنهای تأمین شد که مبلغ قابل توجهی نبود. مخارج عقد را گذاشتند به عهده خانواده عروس که حتما قابل توجه بود. «آنها مرفه بودند، میتوانستند و کردند» اوایل پاییز 1343 سیدعلی خامنهای و خانم خجسته پیوند زناشویی بستند، خطبه عقد توسط آیتالله میلانی خوانده شد. از این زمان، همدم، همسر و همراهی تازه که هفده بهار بیشتر از عمرش نگذشته بود، پا به دنیای آیتالله خامنهای گذاشت که در همه فرودهای سرد و سخت زندگی سیاسی و شاید تکفرازهای آن در آن روزگار، یاری غمخوار و دوستی مهربان بود. کارت دعوت را سفارش دادند و روز جشن را که در خانه پدر عروس در پایین خیابان برگزار میشد، تعیین کردند. پس از عقد و پیش از همخانه شدن، نوعروس خامنهای باخبر شد که شوی 25 سالهاش پای در میدان مبارزه دارد.» خانم خجسته که خواهر حسن خجسته باقرزاده است آن طور که در کتب و رسانهها آمده نقش زیادی در همراهی و پشتیبانی آیتالله خامنهای در شرایط سخت و دشوار زندان و بازداشتها در پیش از انقلاب داشته است. خجسته باقرزاده در سال 72 در زمانی که چهار سال بود آیتالله خامنهای از سوی مجلس خبرگان رهبری به عنوان رهبر جمهوری اسلامی ایران انتخاب شده بود در مصاحبهای با مجله انگلیسی زبان «محجوبه» که از سوی بنیاد اندیشه اسلامی وابسته به سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی منتشر میشود به بیان خاطراتی از زندگی خود با آیتالله خامنهای پرداخته است. در این مصاحبه که متن کامل آن در منابع اینترنتی وجود ندارد و در آرشیو بنیاد اندیشه اسلامی در حال حاضر نسخهای از آن در دست نیست، باقرزاده در پاسخ به این سوال که شما چگونه همسرتان را در مبارزاتشان یاری میکردید میگوید: « فکر میکنم بزرگترین نقش من حفظ جو آرامش خانه بود؛ طوری که ایشان بتوانند با خیال راحت به کارشان ادامه دهند. من سعی داشتم تا ایشان را از نگرانی در مورد خود و فرزندانم دور نگه دارم. البته من نیز در زمینههای مختلف نظیر پخش اعلامیهها، حمل پیامها، اختفای اسناد و نظیر آن فعالیت داشتم. ولی فکر میکنم اصلا قابل ذکر نیستند؛ در آخرین ماههای مبارزه در رابطه با پیامهای تلفنی امام خمینی (ره) از پاریس، من آنها را برای تکثیر و توزیع به مراکزی در مشهد و دیگر شهرها ارسال مینمودم و اخبار را از مشهد و دیگر شهرهای خراسان جمعآوری نموده و به پاریس مخابره میکردم.» وی در این مصاحبه که توسط خانم شیلا مالکی دیزجی به فارسی برگردانده شده و بخشهایی از آن در ماهنامه خبری و فرهنگی «رهآورد دانشگاه» بازنشر داده شده میگوید: «هیچ مسئولیت رسمی بخصوصی ندارم و همسرم بیش از هر چیز دیگری انتظار دارند که محیط خانوادگی آرام، شاد و سالم باشد.» حاصل ازدواج آیتالله سیدعلی خامنهای و منصوره خجسته باقرزاده، چهار پسر و دو دختر است که بنا به گفته خانم خجسته پسرانش قبل از انقلاب و دخترانش بعد انقلاب اسلامی به دنیا آمدهاند. مصطفی بزرگترین فرزند آیتالله خامنهای است که بیشتر در مطالعات حوزوی مشغول است. او با دختر مرحوم آیتالله عزیزالله خوشوقت ازدواج کرده است. فرزند دوم خانم خجسته (سیدمجتبی خامنهای) از دیگر فرزندان این خانواده در عرصه رسانهای و سیاست کشور مطرحتر است. او داماد غلامعلی حداد عادل رئیس سابق مجلس و نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی است. مسعود فرزند دیگر خانم خجسته باقرزاده و آیتالله سیدعلی خامنهای است. او با دختر آیتالله سیدمحسن خرازی نماینده مردم تهران در مجلس خبرگان رهبری و عضو جامعه مدرسین ازدواج کرده است و با کمال و صادق خرازی رابطه خویشاوندی دارد. گفته میشود حجتالاسلام سیدمسعود خامنهای در دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب مشغول به فعالیت است. آخرین پسر این خانواده حجتالاسلام سیدمیثم خامنهای است که با دختر محمود لولاچیان از بازاریان مذهبی تهران ازدواج کرده است. او نیز مانند سیدمسعود با دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب همکاری دارد. بشرا دختر اول خانواده با حجتالاسلام والمسلمین محمدجواد گلپایگانی پسر حجتالاسلام والمسلمین محمدی گلپایگانی رئیس دفتر مقام معظم رهبری ازدواج کرده است. فرزند آخر این خانواده هدی خامنهای نیز با مصباحالهدی باقری کنی فرزند آیتالله باقری کنی عضو مجلس خبرگان رهبری و قائم مقام دانشگاه امام صادق (ع) و برادرزاده آیتالله مهدوی کنی رئیس مجلس خبرگان رهبری ازدواج کرده است. از همسر رهبر معظم انقلاب، تاکنون تصویری در رسانه ها منتشر نشده است. گرچه او در مراسم رسمی و سیاسی حاضر نمیشود و علاقهای نیز برای شناخته شدن ندارد، اما به طور معمول به دیدار خانوادههای شهدا میرود؛ چنانچه در مستندی که در مورد شهدای هستهای چندی پیش از تلویزیون پخش شد همسر شهید رضایینژاد یکی از شهدای هستهای به حضور چندینباره منصوره خجسته باقرزاده در منزلش اشاره کرد. عاتقه صدیقی (پوران رجایی) «عاتقه صدیقی» یا «پوران رجایی» تنها همسر رئیس جمهوری است که در عرصه سیاسی کشور به صورت رسمی در قالب نماینده مجلس شورای اسلامی و عضویت در احزاب فعالیت کرده است. پوران در سال 1322 در قزوین در خانوادهای متدین متولد شد، او در سال 1341 با شهید رجایی که نسبت فامیلی با او داشت ازدواج کرد.
عاتقه صدیقی همسر شهید رجایی
پوران که در گذر فعالیتهای سیاسی نام خود را به عاتقه صدیقی تغییر داد، در مبارزات قبل از انقلاب به همراه شهید رجایی در فعالیتهای سیاسی مخفی شرکت داشت. در سال 1354 که شهید رجایی دبستان دخترانه رفاه را اداره میکرد در امور فرهنگی مدرسه فعال بود و علوم دینی و قرآن تدریس میکرد. در آستانه ورود امام(ره) همکاریهایی با شهید رجایی در ستاد استقبال از حضرت امام داشت. او پس از شهادت شهید رجایی، در انتخابات میاندورهای مجلس شورای اسلامی که همزمان با سومین دوره انتخابات ریاستجمهوری برگزار شد از طرف مردم تهران با یک میلیون و 842 هزار و 746 رأی موفق شد به مجلس راه پیدا کند. او چهارمین نماینده زن در این مجلس بود. او توانست در دو دوره بعد هم به عنوان منتخب مردم تهران به مجلس شورای اسلامی راه پیدا کند. او در چهارمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی هم کاندیدا شد، ولی از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شد. عاتقه صدیقی سالها از اعضای شورای مرکزی انجمن اسلامی معلمان بود و اکنون نیز همچنان عضو این انجمن است. او طی این سالها از منتقدان سرسخت احمدینژاد بود و معتقد بود که او نام رجایی را مصادره کرده است.
عاتقه صدیقی همسر شهید رجایی
حاصل ازدواج 20 ساله عاتقه صدیقی و شهید محمدعلی رجایی دو دختر و یک پسر است. کمال رجایی که بیشتر ترجیح می دهد در عرصه ی عمومی از نام خانوادگی مادرش استفاده کند، در سال 87 در گفتوگویی با شماره 61 مجله «شهروند امروز» اظهار کرد بعد از شهادت رجایی، خواستگاریهایی سیاسی از دختران رئیسجمهور شهید صورت گرفت، ولی عاتقه رجایی تلاش کرد بعد از فوت شوهرش، «این دو دختر را به آقازادهها ندهد و خانواده را حفظ کند.» عذرا حسینی یا عذرا بنیصدر «عذرا حسینی» هنگامی که در سالهای آخر دبیرستان بود با «ابوالحسن بنیصدر» که بعدها به عنوان اولین و بحثبرانگیزترین رئیس جمهور ایران بعد از انقلاب، انتخاب شد، ازدواج کرد. بنیصدر در کتاب دو جلدی "درس تجربه" که انعکاسدهنده خاطرات وی است و در آبانماه 1380 در آلمان به چاپ رسیده در مورد ازدواجش میگوید "درصدد ازدواج بودم که خواهرم به من گفت در همدان در همسایگیمان که خانواده همسر کنونیام در آنجا اقامت داشتند و من هم با برادر ایشان با هم به مدرسه میرفتیم دختری است و... . به رسم ایران خواستگاری شد و ترتیب عروسی و ازدواج داده شد. عقد در همدان صورت گرفت ولی در تهران عروسی کردیم". ابوالحسن بنیصدر و همسرش در 7 شهریور 1340 با یکدیگر ازدواج کردند و در پاییز 1342 برای ادامه تحصیل و زندگی به پاریس رفتند و سپس همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی به تهران برگشتند.
عذرا حسینی همسر بنیصدر
حاصل ازدواج ابوالحسن بنیصدر و عذرا حسینی دو دختر و یک پسر است که یکی از دختران آنها به نام فیروزه در 24 مهرماه 1361 در حالی که 18 سال داشت با مسعود رجوی، سرکرده منافقین، که در آن زمان همپیمان پدرش بود و مدتی بود که همسر قبلیاش اشرف ربیعی کشته شده بود، ازدواج کرد. در مورد این ازدواج که گفته میشود بنیصدر چندان با آن موافق نبوده و به اصرار فیروزه و موافقت عذرا حسینی صورت گرفته، بنیصدر در کتاب خاطرات خود میگوید: " یک روزی که دخترم آمد پیش من، این موضوع مطرح شد. به او گفتم: « بهتر است کسی دیگری را پیدا کنیم برای ازدواج. این فرد، همسر مناسبی برای شما نیست.» او از من پرسید: «پس شما جرا با آنها در یک میثاق هستید؟» گفتم: «این میثاق، این طوری بوده، وضعیت کودتای خرداد 1360 پیش آمد و باید مقاومت از موضع آزادی انجام میگرفت. اگر آنها به سراغ من نمیآمدند، من به سراغ آنها میرفتم، اما ازدواج یک مسأله دیگری است و تنها سیاسی نیست. این موضوع، زندگی مشترک است. مضافا" من الان خودم توی تجربه هستم. بیشتر از این نمیتوانم جلو بروم»." البته ازدواج این دو چندان دوام پیدا نکرد و پس از مدتی مسعود رجوی و فیروزه بنیصدر از یکدیگر جدا شدند و مسعود رجوی با مریم قجر عضدانلو ازدواج کرد.
ابوالحسن بنی صدر و عذرا حسینی
همسر بنیصدر که در روز 30 خرداد 1360 بازداشت شد، در مورد بازداشت و نحوه آزادی خود روایات متفاوتی را نقل میکند. ولی آیتالله موسوی اردبیلی چند سال پیش در جلسهای که محمدرضا بهشتی فرزند شهید بهشتی نیز در آن حضور داشته در بیان خاطراتش در مورد دستگیری همسر بنیصدر و آزادیاش میگوید: « بعد از ماجرای پنهان شدن بنیصدر و فرار او مسألهای پیش آمد. کمیتههای انقلاب اسلامی سودابه سدیفی (همسر یکی از نزدیکترین یاران بنیصدر) را به اتفاق همسر بنیصدر شناسایی و دستگیر کرده بودند. من از این قضیه مطلع نبودم. اما علیالظاهر شهید بهشتی مطلع شده بودند و با وجود همه آن سوابق دوستانه و عمیقی که بین ما وجود داشت، آقای بهشتی بر سر من فریاد کشیدند و گفتند که شنیده ام که شما همسر بنیصدر را دستگیر کردهاید، ما با بنیصدر اختلافاتی داریم و اگر خطاهایی هم کرده باشد هنوز به خطاهای او یک دادگاه صالح رسیدگی نکرده است، اما حتی اگر آن دادگاه صالح رسیدگی کند و بنیصدر را مجرم بداند هم هیچکس در ایران حق جسارت و تعرض به حقوق همسر ایشان را ندارد. ایشان فرمودند که مگر قرار است ما دوباره مناسبات ساواک را اینجا بازسازی کنیم؟!» آنطور که سایت خبر آنلاین روایت کرده است، آقای موسوی اردبیلی در این جلسه ادامه میدهد: «شهید بهشتی به من مهلت دادند و گفتند که ظرف کمتر از 24 ساعت همسر بنیصدر باید آزاد بشود.» وی همچنین از قول شهید بهشتی نقل کرده است که «ایشان فرمودند من میخواستم مستقیماً و رأساً این کار را بکنم اما چون همیشه به قانون احترام میگذارم و این ابتدا در حیطه اختیارات دادستان کل است و اگر آنجا تعللی پیش آمد رئیس دیوان عالی کشور باید مداخله کند، این اخلاق را رعایت کردم و ابتدا با شما در میان میگذارم و از شما میخواهم که پیگیری کنید ولی اگر کوچکترین تعللی بشود خودم شخصاً این کار را خواهم کرد.» ابوالحسن بنیصدر در مصاحبهای که با بیبیسی فارسی در خرداد 88 انجام داد در مورد فعالیتهای همسرش در مدت 16 ماهی که او به عنوان رییسجمهور ایران مشغول به کار بوده میگوید: «همسر من در فعالیت سیاسی به شکل جداگانه و شخصی حضور نداشت و در حال حاضر هم فعالیت سیاسی ندارد.» بنیصدر، 5 بهمن 1358 به ریاست جمهوری رسید، 20 خرداد 1360 با حکم امام از فرماندهی کل قوا برکنار شد، اول تیر 1360 به دنبال تصویب طرح عدم کفایت سیاسی در مجلس شورای اسلامی و به حکم امام خمینی(ره) از ریاست جمهوری عزل شد و هفتم مرداد 1360 به همراه مسعود رجوی حدود یک هفته پس از انتخاب محمدعلی رجایی به سمت ریاست جمهوری، با یک فروند هواپیمای بوئینگ 707 به خلبانی سرهنگ معزی، خلبان ویژه شاه، از ایران فرار کرد.
کد خبر: ۴۷۰۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۲۷
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
به گزارش روابط عمومی اداره کل ورزش و جوانان استان کهگیلویه وبویراحمد ،تیم الیت کیک بوکسینگ استان در مسابقات قهرمانی کشور به یک مدال طلا،یک نقره و سه برنز دست یافت. در جریان مسابقات رزمی الیت کیک بوکسینگ آقایان کشور که طی روزهای 16 الی 18 مهرماه با حضور 23 استان کشور در چهار رده سنی نونهالان ،نوجوانان ،جوانان و بزرگسالان به میزبانی استان مازندران و شهر عباس آباد برگزار شد ،تیم رزمی استان موفق به کسب عناوین ذیل شد.1- کسب مقام اول و مدال طلا توسط آقای علی شمشیری در وزن 26- کیلو گرم رده سنی نونهالان2- کسب مقام دوم و مدال نقره توسط آقای محمد ایمور زاده در وزن 33 – کیلو گرم رده سنی نوجوانان3- کسب مقام سوم و مدال برنز توسط آقای وحید پژو مان در وزن 29- کیلو گرم رده سنی نونهالان4- کسب مقام سوم و مدال برنز توسط آقای سعدی فداکار در وزن 26-کیلو گرم رده سنی نونهالان5- کسب مقام سوم و مدال برنز توسط آقای احمد رضا محمودیان در وزن 43-کیلو گرم رده سنی نوجواناندر قسمت تیمی این مسابقات تیم های مازندران ،گیلان ،فارس به مقام های اول تا سوم دست یافتند و تیم الیت کیک بوکسینگ استان در مقام چهارم قرار گرفت.
کد خبر: ۴۶۷۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۲۳
ورزش هویت ملی ماست و ورزشکاران عموما باعث ایجاد نشاط و شادابی در جامعه می شوند
کد خبر: ۴۶۶۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۲۲
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
به گزارش رویش نیوز در مراسمي که امروز برگزار خواهد شد، چهار گروه موسیقی بانوان شامل گروه آواز ملل به سرپرستی ش.م، گروه پریشاد به سرپرستی پ.خ، گروه حرکت شیفتگان دل به سرپرستی ه.ک و گروه گونای به سرپرستی م.ط به اجرای برنامه میپردازند.
پرده اول:
داریوش پیرنیاکان در چهاردهمین جشن خانه موسیقی مهر سال گذشته، درباره عدم اجازه زنان برای تکخوانی گفته بود: موسیقی باید به رسمیت شناخته شود و فقها باید پاسخگو باشند که چرا میگویند موسیقی حرام است؟ پیرنیاکان در این جشن خواستار آزاد شدن صدای بانوان شد.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: طبق نظر مراجع اگر صدای تکخوانهای زن در موسیقی موجب مفسده نباشد، ایرادی ندارد و برخی از مراجع در اینباره چنین نظری دارند. علی جنتی در حاشیه رونمایی از نخستین و بزرگترین نهجالبلاغه مطلا که ۳۰ مهرماه در محل دفتر وزارتخانه فرهنگ و ارشاد اسلامی رونمایی شد، در پاسخ به پرسشی درباره افزایش تکخوانهای زن و مغایرت آن با نظر بعضی مراجع گفت: طبق نظر مراجع اگر صدای تکخوانها موجب مفسده نباشد ایرادی ندارد و برخی از مراجع در این باره چنین نظری دارند.
واکنش آیت الله مکارم شیرازی
در همین حال آیتالله مکارمشیرازی در واکنش به صدور مجوز پخش صدای بانوان گفت : وزارت ارشاد بداند تکرار این کارها سبب میشود مردم فاصله بگیرند واین طرز سخنگویی جسورانه بیسابقه است
آیتالله مکارمشیرازی در آغاز درس خارج فقه خود در مسجد اعظم قم گفت: عدهای آمده و در مغالطهای آشکار گفتهاند که فقها دلیلی ندارند برای این که صدای زن نباید پخش شود و چرا علما و فقها میگویند خواننده زن نباشد؛ این طرز سخنگویی جسورانه سابقه ندارد.
استاد برجسته حوزه در ادامه با انتقاد از جسور شدن برخی افراد و اظهارات تأمل برانگیز در خصوص درخواست صدور مجوز برای پخش صدای خوانندگان زن، تصریح کرد: عدّهای آمده و در مغالطهای آشکار گفتهاند که فقها دلیلی ندارند برای این که صدای زن نباید پخش شود و چرا علما و فقها میگویند خواننده زن نباشد؛ این طرز سخنگویی جسورانه سابقه ندارد.
وی اظهار داشت: افرادی که جسور شده و مدعی شدهاند که فقها دلیل خود را بر ممنوعیت پخش صدای خوانندگان زن و موسیقی از نوع حرام بگویند، خبر ندارند که یک طلبه بیست سال درس میخواند تا به مرحله اول اجتهاد برسد و یک مرجع تقلید نیز سی یا چهل سال باید تلاش کند تا به این مرحله برسد، حال یک خواننده و نوازنده بیاید و از خود فتوایی بدهد.
آیت الله مکارم شیرازی تصریح کرد: وزارت فرهنگ و ارشاد بداند تکرار این کارها سبب می شود مردم فاصله بگیرند
.
پرده دوم:
رقص زنان ايراني درجشنواره میراث ناملموس اصفهان طی چند روز گذشته برای این اجلاس حاشیه ساز شد برای این اجلاس حاشیه ساز شد. در این اجلاس در یکی از غرفه ها دو نفر از بانوان که با لباس محلی خراسان حضور دارند، حرکات زننده و خارج از عرفی انجام می دهند که به هیچ عنوان رقص محلی یا دیگر عناوین توجیهی را برنمی تابد.همچنین در قسمتی دیگر از این جشنواره چندتن از دختران در حال یک بازی محلی اصفهاني هستند. در این رابطه باید خاطرنشان نمود، کسی با بازی بانوان مخالفتی ندارد، لیکن این بازی و تحرک زیاد در ملأ عام و در مقابل انظار نامحرم جای سوال دارد. برای مشاهده فیلم ها ( اينجا ) کلیک کنید.
پرده سوم:
برگزاری کنسرت تک خوانی بانوان در حضور مردان نامحرم در تالار وحدت همراه با انجام حرکات موزون.
به گزارش رویش نیوز در این مراسم که امروز برگزار خواهد شد، چهار گروه موسیقی بانوان شامل گروه آواز ملل به سرپرستی ش.م، گروه پریشاد به سرپرستی پ.خ، گروه حرکت شیفتگان دل به سرپرستی ه.ک و گروه گونای به سرپرستی م.ط به اجرای برنامه میپردازند.همچنین قرار است از یک خواننده قبل از انقلاب در این برنامه تجلیل شود به اضافه یک سورپرایز دیگر!!
این در حالی است که در روز عرفه نیز 4 زن در قزوین اقدام به برگزاری کنسرت کردند در حالی که حرکات موزون نیز در برنامه گنجانده شده بود. پس عجیب نیست که بلیط های 30000 تومانی این کنسرت همگی به فروش رسید و صندلی خالی دیگر برای این کنسرت نماند.
نکته ای که به ذهن متبادر می شود این است که آرام آرام فرهنگ این کنسرت ها و تک خوانی زنان در جامعه اسلامی در حال شکل گیری است و شاید مسئولین و صاحب نظران وقتی عمق فاجعه را درک کنند که دیگر دیر شده و کار از کار گذشته باشد. نکند به این موضوع نیز مانند مسئله حجاب نگاه شود و زمانی شاخک هایمان تیز شود که فرهنگ و ذائقه جامعه در قبال این موضوع تغییر یافته و بازگرداندن جامعه شبیه به تکان دادن یک کوه از جای خود باشد.
وزارت ارشاد، نمايندگا مجلس، شوراي انقلاب فرهنگي و كليه ارگان های فرهنگی مسئول، دستگاه هاي نطارتي ونيروي انتظامي، شايسته است این موضوع را در اولویت های خود قرار دهند و آن ر پیگیری کنند. وزارت ارشاد در دادن مجوزها به کنسرت ها و جشن ها دقت بیشترکند، مسئولان فرهنگی هم نسبت به جلوگیری از چنین رویدادهایی اقدامات لازمرا انجام دهند. تا کی باید شاهد چنین رفتارهایی در جامعه اسلامی باشیم.
کد خبر: ۴۶۶۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۲۲
همزمان با دومین روز از هفته کاهش اثرات بلایای طبیعی، مانور تخلیه و اسکان اضطراری در دانشگاه صنعتی خاتم الانبیای بهبهان برگزار شد
کد خبر: ۴۶۳۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
نمایش «اُ. دِ. لو! O The Lo» که با آغاز مهرماه، میزبان تماشاگران خود در تماشاخانه آو بود، تنها تا ۲۱ مهرماه روی صحنه خواهد رفت.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :به گزارش روابط عمومی گروه نمایش آو، "اُ. دِ. لو !O The Lo " که با آغاز مهرماه 1393 میزبان تماشاگران خود در تماشاخانه آو بود تنها تا 21 مهرماه روی صحنه خواهد رفت. پیش از این قرار بود این نمایش تا پایان ماه جاری اجرا داشته باشد که با توجه به همکاری یکی از بازیگران این نمایش با گروه بدن دیوانه به سرپرستی یاسر خاسب راهی فستیوالی خارج از ایران خواهند شد. نمایش "اُ. دِ. لو!O The Lo" به کارگردانی امیر افشاری و دراماتورژی و بازنویسی سهیل اعرابی و امیر افشاری برداشتی از نمایشنامه اتللو اثر شکسپیر است. همچنین رضا کشاورز به عنوان مشاور اجرا (حرکات بدن و تکنیک دلقکی) و شرکت شهر نوین به عنوان تهیه کننده در این اجرا حضور دارند.گفتنی است این نمایش اجرای جدیدی از گروه نمایش آو است که در "تماشاخانه ی آو" که یک سردابه با قدمتی تاریخی است به اجرا می رود و تاکنون هنرمندانی همچون اصغر همت، بابک محمدی، افشین هاشمی، مهدی کوشکی، نسیم احمدپور، صحرا فتحی، یاسر خاسب، محمد عباسی و ... به تماشای آن نشسته اند.علاقه مندان جهت تهیه بلیت این نمایش با تخفیف، میتوانند از طریق سایت تیوال برای خرید اقدام کنند یا با شمارههای ۸۸۰۲۱۶۴۶ و۸۸۳۵۳۲۲۴ جهت رزرو بلیت تماس بگیرند. بهای بلیت نمایش بدون تخفیف ۱۳ هزار تومان است.
کد خبر: ۴۶۲۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۹
دو کشتی گیر کهگیلویه و بویراحمدی در مسابقات قهرمانی کشتی فرنگی کشور و انتخابی تیم ملی خوش درخشیدند
کد خبر: ۴۶۲۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۹
جواد رضایی جودو کار نوجوانان استان کهگیلویه و بویراحمد به اردو مشترک تیم ملی جودو که در کشور ارمنستان برگزار میگردد دعوت شده است
کد خبر: ۴۵۸۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۵
دانشگاه صنعتی خاتم الانبیاء بهبهان هم اکنون با سه دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست،دانشکده فنی و مهندسی و علوم پایه با بیش از دو هزار دانشجو محور توسعه و پیشرفت شهرستان بهبهان می باشد
کد خبر: ۴۵۶۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۳
غلامعلی پورعطایی، نوازده دوتار و خواننده آوازهای عاشقانه و عارفانه خراسان، دقایقی پیش از دنیا رفت.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
به گزارش خبرنگار بخش موسیقی ایسنا، پیشکسوت موسیقی نواحی خراسان که مدتی بود با عفونت ریه و سنگ صفرا دست و پنجه نرم میکرد و مدتی را هم در بیمارستان امام رضا (ع) مشهد بستری شده بود، روز شنبه، 12 مهرماه، در سن 73 سالگی درگذشت.
این هنرمند طی چند ماه اخیر با سردردهای عجیبی مواجه شده بود و از درد کمر و گردن رنج میبرد.
«نوایی نوایی» از آثار شاخص این هنرمند محسوب میشود.
غلامعلی پورعطایی متولد سال 1320 و بازنشسته آموزش و پرورش بود.
اهالی تربتجام او و نوای دوتارش را خیلی خوب میشناسند؛ خودش میگفت: «دوتار ساز دل است. هیچکس از عبارت دوتارنوازی استفاده نمیکند و همه میگویند؛ دوتارزنی. دوتار را میزنند، ولی بقیه سازها را مینوازند. دوتار یک جور فریاد است اما این زدن به معنای خشونت نیست. بیشتر جوشش و عصیان روح است. روال دوتارزدن اینگونه است که از یک دعوا شروع میشود و به آشتی ختم میشود.»
پورعطایی را فرنگیها هم خوب میشناسند. علاوه بر اجرا در شهرهای مختلف ایران، صدای دوتار را به گوش بسیاری از جهانیان هم رسانده بود. در خیلی از فیلمها و سریالها هم ساز زده و با بهرام بیضایی و واروژ کریم مسیحی همکاری کرده بود.
کد خبر: ۴۵۵۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۲
مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی از برگزاری آزمون استخدامی این سازمان در روز جمعه چهارم مهرماه در کشور خبر داد و گفت: سه هزار و 200 نفر پس از قبولی در این آزمون به استخدام تامین اجتماعی در می آیند که بخشی از مشکلات ما و کمبود نیروی انسانی را تامین خواهند کرد.سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
به گزارش ایرنا سید 'تقی نوربخش' روز پنجشنبه در نشست سراسری کمیته بیمه و درمان کشور که با حضور نمایندگان کمیته های بیمه درمان استانها در بیمارستان رازی قزوین برگزار شد، افزود: سازمان تامین اجتماعی یک سازمان بیمه گر است که حدود 39 میلیون نفر از جمعیت کشور را زیر پوشش قرار داده است.
وی اضافه کرد: این سازمان یک نهاد بین نسلی است که درصورت یکپارچه سازی ساختاری اجزای آن در حوزه بیمه ای، درمانی و اقتصادی می تواند بسترساز رفاه اجتماعی باشد.
نوربخش با بیان اینکه در زمان آغاز مسوولیت در این سازمان آن را با وضعیت نامطلوبی تحویل گرفتیم ادامه داد: در ابتدای کار در این سازمان، با کسری بودجه 51 هزار میلیارد ریالی مواجه بودیم، اما توانستیم با برنامه ریزی و بدون فروش دارایی های سازمان، این کمبود را جبران و حتی مستمری بازنشستگان را 25 درصد افزایش دهیم.
وی از سیاست ها و تصمیمات هشت سال گذشته در این سازمان انتقاد کرد و گفت: در مدت هشت سال، هشت مدیرعامل در این سازمان تغییر کرد اما با آغاز به کار دولت تدبیر و امید و ایجاد تغییرات ساختاری بر بسیاری از مشکلات فائق آمدیم و درباره انتصاب مدیران نیز تلاش کردیم از نیروهای داخلی سازمان، فارغ از گرایش های سیاسی استفاده کنیم.
این مسوول بر تعادل مصارف و درآمدهای این سازمان بعنوانی نهادی درآمد هزینه ای تاکید کرد و یادآور شد: محاسبات بیمه ای این سازمان باید با راهکارها و روش های مناسب بگونه ای باشد تا از فزونی هزینه بر درآمد جلوگیری کند.
وی ابلاغ سیاست های مقام معظم رهبری در بخش سلامت و اقتصاد مقاومتی را فرصتی مهم و نشانه علاقه مندی ایشان به سلامت عامه مردم دانست و ادامه داد: خوشبختانه نگاه دولت تدبیر و امید و بویژه دکتر روحانی به موضوع سلامت نیز بسیار جدی است و امسال 10هزار میلیارد تومان از منابع دولت به بخش سلامت تخصیص یافته است.
نوربخش با اشاره به اجرای طرح تحول نظام سلامت گفت: سازمان تامین اجتماعی نقش مهمی در اجرای این طرح داشته و در بخش خرید خدمت کاملا هماهنگ با این طرح 12هزار میلیارد تومان برای اجرا و تامین منابع آن در سال جاری هزینه خواهد کرد.
وی افزود: در بخش درمان مستقیم نیز علاوه بر راه اندازی چهار بیمارستان در شهرهای کرمان، بیرجند، ایلام و عسلویه در سال جاری که دو مورد آن افتتاح و دو مورد نیز بزودی راه اندازی می شود، اقدام به تجهیز و بازسازی ناوگان درمان مستقیم کرده و حدود 400 میلیارد تومان تخصیص منابع در بخش درمان داشته و بعلاوه با بازسازی تجهیزات، خرید یکصد دستگاه آمبولانس و استخدام سه هزار و 200 نفر را در دستور کار دارد.
وی همچنین از حذف دفترچه های درمان بیمه و عدم لزوم ارایه آن ها در مراکز ملکی تامین اجتماعی در راستای جایگزینی آن ها با کارت هوشمند تا پایان سال جاری خبر داد.
مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی با بیان اینکه تمرکز این سازمان بر مستمری بگیران و معیشت و رفاه آنان است افزود: در همین راستا برای ایجاد مزایای به حق مستمری بگیران اقداماتی انجام و یا دردست اقدام است که از جمله آنها می توان به افزایش 25 درصدی حقوق مستمری بگیران، ایجاد مسکن امید برای مستمری بگیران فاقد مسکن و حذف فرانشیز در مراکز طرف قرارداد اشاره کرد.
39 میلیون و 200 هزار نفر در کشور تحت پوشش سازمان تامین اجتماعی هستند.
کد خبر: ۴۴۶۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۳
نمایش" مکاشفات راسکلنیکف، با آر.جی.دیو در گالری دوزخ " 15 مهرماه در خانه نمایش آوبه صحنه می رود
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :نمایش مکاشفات راسکلنیکف، با آر.جی.دیو در گالری دوزخ به نویسندگی پیمان مجیدی وکارگردانی سابینا شیاری ، پیمان مجیدی از تاریخ 15 مهرماه لغایت 10آبان ماه 1393 در خانه نمایش آو به روی صحنه خواهد رفت
دیگر عوامل این نمایش عبارتند از
بازیگران: حسام منظور، رامین سیار دشتی، محمدرضا علی اکبری، روژین رحیمیمدیرروابط عمومی: محمد حق جوتهیه کننده: سابینا شیاریمدیر برنامه ریزی، تولید و اجرا: مهراو نوری
تلفن رزرو: 88021646 – 09391241110-09195562142
بها: ۱۵,۰۰۰ تومانبرای سه روز نخست اجرا با تخفیف، ۱۰.۰۰۰ تومان
کد خبر: ۴۴۵۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۳