برچسب ها
اوای دنا-علیرضا سعیدآبادی: اصلی ترین ضرورت و الزام برای حیات اجتماعی و سیاسی انسان ها در هر جامعه ای تشکیل حکومت است.حکومت ها با توجه به منبع قدرت به حکومت های الهی و غیرالهی،توحیدی و غیرتوحیدی یا مادی و غیرمادی قابل تفکیک اند. اسلام بیش از سایر مکاتب به ضرورت حکومت در جامعه معتقد است.روایت حضرت امیر«لابد للناس من امیر بر او فاجر»دلالت براین موضوع دارد که حکومت امری ضروری است و هیچ جامعه ای را گریز از آن نیست.حکومت در اسلام مبانی متعددی دارد.آنچه که در این جا به عنوان بحث محوری مطرح می شود این است:اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم. ما همانند اطاعت از خدا و رسول او به اطاعت از صاحبان امر در جامعه نیاز داریم و باید رجوع مان به ایشان باشد.تفسیر غالب این است که اولی الامر،ائمه معصومین علیه السلام اند و با واسطه و طبق احادیث مراد فقیه جامع شرایط است.و تفسیر دیگر موید این است که ولایت اولی الامر همان اطاعت از ولی فقیه است. درهر دو صورت،نظام ولایی از دستاوردهای شیعه است.امام عظیم الشان نظریه ولایت فقیه را اساس تشکیل حکومت اسلامی می دانند.اسلام غایت آفرینش را نیز در قرآن بیان فرموده است:و نرید انمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم الائمه و نجعلهم الوارثین.حکومت جهانی صالحان و دکترین مهدویت مبین همین مطلب است.در روایت حضرت امیر علیه السلام اساس تشکیل حکومت،مفروض و اصل بدیهی است. حاکم نماد ترتیبات و تشکیلات حکومتی است و بد و خوب حکومت به مجموعه آموزه ها،ساختار قدرت و روابط سیاسی بین حکومت کنندگان و حکومت شوندگان و در یک عبارت نظام سیاسی بستگی دارد.حکومت در حکم ظرف و نظام سیاسی مظروف آن است که با پسوند در کنار نام حکومت قرار می گیرد مانند حکومت سوسیالیستی،حکومت لیبرال و حکومت اسلامی.در تاریخ ادیان نقطه عطف در تکامل جوامع بشری ظهور اسلام است.در تاریخ اسلام واقعه بزرگ غدیر خم و ولایت حضرت امیر علیه السلام پس از پیامبر عظیم الشان اسلام صلوات الله علیه از اهمیت راهبردی برخوردار است و در تاریخ کشور عزیزمان ایران نقطه رهایی انقلاب اسلامی است.من اسلام را به اقتضای سن ام که در سال 57 نوجوان دوازده ساله ای بودم با امام عظیم الشان و پس از انقلاب اسلامی شناختم و درک کردم. آنچه درباره رهیافت خود از انقلاب اسلامی و دفاع مقدس که در آن از نزدیک حضور داشتم باید ارایه کنم در مجموعه ای از ده ها مصاحبه و یادداشت رسانه ای در دهه 80 و جمع بندی آن در شش ماه اخیر در روزنامه ها و خبرگزاری ها و سایت های مرجع سراسر کشور آورده شده است.بطور مثال،در جایی این سوال مهم را مطرح ساخته ام:اول اصول گرایی،بعد اصلاحات؟این سوال بسیار موضوع اساسی و چالش برانگیزی است که باید وجه تمایز دو رهیافت اصول گرایی و اصلاح طلبی را در کشورمان بدانیم و رویکردی را که مقام معظم رهبری به نام اصول گرایی اصلاح طلبانه برای جامعه مناسب دانسته اند درک کنیم. من معتقدم اصلاح طلبی و اصول گرایی بدون یکدیگر در حکم تنفس در هوای آلوده است.اصول به اصلاحات جهت می دهد.اصول گرایی در حکم زیربنا و اصلاح طلبی روبنا بوده است.رهیافت جریان سوم در رقابت سنتی اصول گرایی-اصلاح طلبی مستقل است و می تواند توازن دهنده باشد. متاسفانه آنچه که به نام اصالت جامعه مدنی در ایران ترویج شده بومی نیست.بخش عمده ای از آن فقط با فرهنگ غرب سازگار است.در اروپا و آمریکا حوزه سیاست همانند بازاری است که پدیدآور هر کالایی چه خوب و چه بد را به مردم ارایه می کند و سلیقه مخاطب را با تبلیغات فراوان به سمت کالا و فکر و فرهنگ موردنظر خود تغییر و سمت و سو می دهند.روح و روان،اخلاق و عواطف پاک انسانی در این بازار مکاره در معرض آسیب های جدی قرار دارد.آنچه که تحت عنوان بحران خانواده و سقوط اخلاق در غرب نامیده می شود از عوارض فرهنگ غربی است.غرب به نام دمکراسی و گسترش آن در جهان و با نادیده گرفتن سایر فرهنگ ها بحران خود را دارد جهانی سازی می کند.روشنفکران کشورهای جهان سوم بدون توجه به ناهمسانی و اختلاف های فرهنگ میزبان و مهمان یا همان فرهنگ غرب و عدم تفکیک و جداسازی ظواهر فرهنگی از آثار پیدا و ناپیدای آن،از ارزش های فرهنگی جامعه خود خواسته یا ناخواسته فاصله می گیرند.علت عقب ماندن برخی روشنفکران در این کشورها از خواست واقعی مردم از همین جا شروع می شود.بیداری اسلامی در جهان و رویکرد روشنفکران غرب گرا در قبال آن ناشی از همین مسئله است. در کشور ما تفاوت علوم طبیعی و علوم انسانی و متخصصان این دو حوزه بایکدیگر و احراز صلاحیت هایشان بی ارتباط با این بحث نیست.به ندرت پیش می آید که افراد بدون صلاحیت های حرفه ای ادعای پزشک بودن،داروسازی،مهندسی،سدسازی و شهرسازی و نظایر این را داشته باشند.در حالی که ادعای سیاست ورزی،فرهنگ شناسی،مردم شناسی و رشته هایی همانند این در کشور ما به هیچ وجه به صلاحیت های حرفه ای و آکادمیک بستگی ندارد.نتیجه این می شود که روشنفکرانی داریم که یا از سایر رشته ها به علوم انسانی وارد شده اند و یا صلاحیت های لازم را ندارند و تفاسیر وارداتی و غیربومی نیز ارایه می دهند.یک اشکال نیز در حوزه سیاست در ایران وجود دارد و آن این است که ما سیاستمدارانی را داریم که بازنشسته نمی شوند و مردانی هستند برای همه فصول،دوره ها و نسل ها و به جوان ترها هرگز مجال نمی دهند.تا ساعت ها می توان درباره انقلاب ما و ویژگی ها و صفات آن نوشت.انقلاب ایران،اسلامی است.پیش از این ذکر شد؛حکومت ها را به دو دسته الهی و غیرالهی می توان تقسیم کرد.حکومت های الهی قدرت را از آن خدا می دانند و در حکومت های غیرالهی به قدرتی بالاتر از قدرت شاه،رییس جمهور و غیره اعتقاد ندارند.انقلاب ایران،ضداستعماری است.در چند صد سال اخیر حکومت ها و پادشاهان ایرانی تحت تاثیر سیاست دول خارجی و سفرای آن ها در ایران بودند.تصمیم های اساسی مملکت در خارج از مرزها گرفته می شد.شاهان برای تغییر آب و هوا به فرنگ می رفتند و با پول ملت به  خوشگذرانی می پرداختند.با انقلاب اسلامی حق تعیین سرنوشت به ملت بازگشت.انقلاب ما،ضداستبدادی است.در راس حکومت فرد و شاهان خودکامه و مستبد قرار داشتند و آزادی های اساسی مردم را محدود کرده بودند. انقلاب ایران با شعار استقلال،آزادی و جمهوری اسلامی توانست به استبداد پایان دهد.قانون اساسی ایران مترقی است.انقلاب ایران،انقلاب فرهنگی است و نظام ولایی و ارزشی جدیدی را جایگزین ارزش های قبل از انقلاب ساخت.ارزش ها کهنه شوونیسم ایرانی،پهلویسم و آموزه های غربی بود و ارزش های جدید اسلام گرایی،نفی هرگونه سلطه،برادری،آزادی و عدالت است.حالا،روی سخن من با رسانه است از آن جهت که به شهروندان این امکان را می دهد که افکار و عقاید خود را با رعایت قانون مطبوعات به نظام سیاسی و مردم ارایه کنند و در جهت مهندسی افکار عمومی نقش تعیین کننده ای دارند.دوستان رسانه ای،من معتقدم کاندیداهای سال 88 هزینه فراوانی را به نظام سیاسی ما تحمیل کردند.این را نه برای کسب وجهه مطرح می کنم.در اندیشه سیاسی امام خمینی ره،ما سیاست را به دو شکل می شناسیم. سیاست الهی و سیاست شیطانی یا سیاست توحیدی و سیاست غیرتوحیدی.سیاستمدار کسی است که نظام سیاسی ایدئولژیک خود و جهان پیرامونی را بشناسد.نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران ولایی و دارای ساختار و ارکان مشخص است.از آن جهت که رییس جمهور و دولت به مجلس پاسخ می دهند و در برابر آن مسوول اند وجهی از نظام پارلمانی را دارد.از سوی دیگر،با توجه به جایگاه رییس جمهور که بالاترین مقام اجرایی کشور است و با رای مردم انتخاب می شود و پارلمان وی را انتخاب نمی کند نظام به ریاستی نزدیک تر است.از این رو،نظام سیاسی ما نه ریاستی است و نه پارلمانی بلکه نظام ولایی است و در دعوای اخیر دولت و مجلس نیز جاداشت هر کدام از این قوا به جای دفاع از خود از ساختار و نظام سیاسی و ولایی آن دفاع می کردند.نظام سیاسی ایران قانون اساسی مترقی دارد.استقلال قوا دارد.آزادی مطبوعات و حقوق و تکالیف شهروندی دارد.شورای نگهبان قانون اساسی و شورای خبرگان رهبری دارد.نظام سیاسی ما منافع ملی مشخصی دارد.از جمله این منافع حفظ ارزش های دینی،توسعه روابط با جهان اسلام،دوری از سلطه جویی و سلطه پذیری و دستیابی به عدالت و پیشرفت است.بنابراین سیاستمدار وقتی نظام سیاسی خود را نشناسد و دچار خطای استراتژیک و غیرقابل بخشش شود و پای بیگانه را به مسائل داخلی بازکند و مردم را ابزار سیاست های دنیاطلبانه خود قرار دهد و آسیب و صدمات فراوانی به ملت وارد کند.این معنایش این است که گرچه چهره های ثابت و مشهوری بوده اند اما از سیاست الهی پیروی نکرده اند.مدل من این است که نظام مقدس جمهوری اسلامی به افکار برتر و جامع تر و کاربردی تری که من با حفظ همه ارزش ها و وفاداری ها ارایه داده ام اجازه حضور در عرصه خطیر ریاست جمهوری یازدهم بدهد.من به سهم خود در این انتخابات مي خواهم مدل یادشده را با شعار:"دستان خالي اما توانمند و قلبي لبريز از نيروهاي دروني و انرژي هاي معنوي و ذهني سرشار از افكار و برنامه ها و آرزوهاي بزرگ براي مردم ايران اسلامي كه قطع به يقين همگي نيز دست يافتني هستند."به شهروندان ايراني ارايه دهم.افتخار ما این است که مردم در دفاع مقدس با دست خالی جنگ را بردند و پیش از آن،در انقلاب اسلامی پیروز شدند.اگر کسی بخواهد این افتخارات را که ناشی از ایمان مردم است ناچیز جلوه دهد باید بگویم که برروی شاخه ای نشسته و آن را از بن می برد.اگر من هم با دست خالی وارد این عرصه شده ام اما به انقلاب اسلامی ایمان دارم و توانمندم و فکرم پر است و از انباشت تجربه خوبی برخوردارم و می خواهم کاری کنم تا جوانان این مرز و بوم بیش از همیشه خود را باور داشته باشند و ببینند که در جامعه آن ها فردی خارج از مناسبات قدرت و کانون های ثروت به این عزم و اراده و توان بالا دست یافته و وارد شده و ملت را نیز همراه خود به بالاترین افتخارات خواهد رساند.این مدل اثر انگیزشی بسیار بالایی در جامعه خواهد گذاشت.این یک مدل کاملاً مردمی است.همه آن را خواهند ستود و زبانزد سایر ملت ها نیز خواهد شد. شايان ذكر است كه وي به عنوان كانديداي مردم تهران و چهره رسانه اي آشنا در سال هاي اخير و مدير مسئول سه نشريه در سال هاي گذشته در گفت و گوهاي خود با تعدادي از شهروندان در روزهاي تبليغات انتخابات نهمين دوره مجلس شوراي اسلامي،هدف خود را با پشتوانه سال ها تجربه حرفه اي در حوزه هاي رسانه و ارايه ده ها اثر و ايده و انتشار آنها در روزنامه ها و سايت هاي مرجع كشور در سال هاي اخير و صنعت و مسائل موجود در روابط كارفرمايي-كارگري،روابط بين الملل با گرايش استراتژي جمهوري اسلامي ايران،آموزش و پرورش و رويكرد آموزش هاي نوين در نظام آموزشي كشور و فرهنگ و ارشاد اسلامي با فعاليت چندساله در بخش هاي روابط عمومي و آموزشي اين وزارتخانه در سطوح كارشناسي و مديريتي و ستادي و پس از رسيدن به اين جامعيت فكري،كانديداتوري مردم تهران در انتخابات اخير مجلس شوراي اسلامي و درصورت اقبال مردم و عنايت ويژه شوراي محترم نگهبان قانون اساسي در تفسير رجل سياسي و خود،انتخابات رياست جمهوري يازدهم بيان كرده است.ضمناً سخنان و افكارش در پنج شش ماه  اخير تحت عناوين"وانتخاباتي كه گذشت؟"،"برنده و بازنده سوال از رييس جمهور كيست؟"،"فرهنگ سياسي ايرانيان و مسئله شناخت"،"فرهنگ برندسازي در ايران"،"انتخابات سال 88 شبيه 76 نبود!"،"مطبوعات،رسانه هاي مجازي و حوزه سياست در ايران"،"اول اصول گرايي،بعد اصلاحات؟"،"هر كه با ما نيست،برماست!"،"بيداري اسلامي و آينده ايراني"،"مدل شهردار-رييس جمهور هميشگي نيست!"،"چشم انداز يازدهم:ايران؛سرزمين ثبات"،" درك تحول مفهوم استراتژي پس از انقلاب اسلامي براي شناخت كانديداهاي رياست جمهوري يازدهم اهميت راهبردي دارد" ،"مرجعيت ديني الگوي ما سياستمداران ايراني"،"سوال از نامزدهاي احتمالي رياست جمهوري آينده:نگاه دولت يازدهم به مسئله الگوي ثابت توسعه در كشور چيست؟"،"مجلس در راس امور است نه قوا!" ،"معماي دوراهي و حوزه سياست در ايران"،"بهترين نمايندگان ملت"،"برد و باخت نامزدها و راز بقاي سياسي"،"رسانه ها و سياستمداران خوب و بد"،"دولت یازدهم و روش شناسی مهندسی فرهنگی"و"ملت ما و دولت یازدهم"علاوه بر ده ها ايده و اثر منتشر شده در سال هاي 80 در روزنامه ها،خبرگزاري ها و سايت هاي مرجع كشور قابل مطالعه است.خلاصه اهم سوابق تحصیلی و اداری علیرضا سعیدآبادیكانديداي مردم تهران در انتخابات نهمين دوره مجلس شوراي اسلامياخذ رتبه ممتازرشته کارشناسی ارشد روابط بین المللدانشگاه شهید بهشتیدر سال 1380(رونوشت پیوست)پشنهاددهنده ایده طرح تشکیل سازمان نیمه متمرکز نظام مهندسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران(رونوشت پیوست) مشمول آیین نامه جذب و نگهداری نیروی انسانی  نخبه در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی(رونوشت پیوست) دبیر تشکل خانه دانشجو در استان در سال های 81-1380(رونوشت پیوست)اخذ امتیاز عالی از پایان نامه کارشناسی ارشد با موضوع«بررسی استراتژی جمهوری اسلامی ایران پس از جنگ سرد»(رونوشت پیوست) کارشناس مسوول وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی  مطابق حکم کارگزینی امور اداری ازسال 1384 و معاون بين الملل اداره كل  روابط عمومي در سال 89 و معاون دفتر آموزش و توسعه فعاليت هاي هنري در سال 90 با ابلاغ داخلي(رونوشت پیوست) دبير نمايشگاه و نشست هاي تخصصي مد و لباس اسلامي-ايراني در سال 89(رونوشت پيوست)مدیر روابط عمومی موسسه آموزش از راه دور وزارت آموزش و پرورش تا اواخر سال 1384(رونوشت پیوست) کارشناس برگزیده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سطح ملی در چشنواره شهید رجایی در سال 1386(پیوست)برگزیده روابط عمومی های دولت در روز 27 اردیبهشت سال  1386 و تقدیر در سالن اجلاس سران(تقدیر نامه پیوست) پیشنهاد و تدوین « طرح جامع نحوه فعالیت روابط عمومی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی » و طی مراحل تصویب و ابلاغ توسط وزیر محترم به تمامی معاونت ها،سازمان ها،ادارات کل ستادی و استانی(رونوشت پیوست) طراحی«نظام ساماندهی و نصب تمثال حضرت امام خمینی ( ره ) و مقام معظم رهبری در دولت  » که به صورت بخشنامه با امضا وزیر محترم به تمامی دستگاه های اجرایی ابلاغ شد(رونوشت پیوست) پیشنهاد«طراحی و ایجاد بانک اطلاعاتی از هنرمندان حرفه ای و شرکت های معتبر در عرصه تبلیغات کشور » به شورای محترم  اطلاع رسانی دولت که در سال 1386 به  تایید رسید(رونوشت پیوست)مدیر مسوول نشریه پیام بانوان در سال 75-1374و تالیف مقالات متعدد در این نشریه (رونوشت پیوست)مدیر مسوول نشریه آموزش از راه دور وزارت آموزش و پرورش تا سال 1384و تالیف مقالات متعدد در این نشریه(رونوشت پیوست) مدیر مسوول نشریه وفا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درسال1386و تالیف مقالات در این نشریه(رونوشت پیوست) تدوین 6 جلد گزارش پژوهشی مرتبط با رشته  روابط بین الملل برای پژوهشکده مطالعات راهبردی وابسته به وزارت علوم و تحقیقات و فناوری(رونوشت پیوست ) تدوین 2 جلد گزارش پژوهشی مرتبط با روابط بین الملل برای خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (پیوست ) انتشار ده ها یادداشت و مقاله راهبردی و فرهنگی و مطلب آموزشي در روزنامه های کثیرالانتشار،نشريات،خبرگزاری ها و سایت های مرجع کشور(رونوشت پیوست)مسوول امور پژوهشی مرکز جامع علمی کاربردی شماره 5(تاییدیه پیوست) ایثارگر دفاع مقدس ( رزمنده – جانباز ) شماره تماس: 09122404987
کد خبر: ۸۸۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۵/۰۴

اوای دنا:در نظام مديريتي نوين فاکتورهاي مهمي در موفقيت يک مجموعه دخيل است که از جمله اين فاکتورها وجود شخصي مدير و مدبر در راس مجموعه به عنوان گرداننده و هماهنگ کننده امور مي باشد. تعيين سياستهاي کلي شرکت، نظارت بر حسن اجراي قوانين و راهبري و هدايت افراد تحت امر از وظايف اصلي رئيس مي باشد. هرچقدر يک سيستم وسيع تر باشد به همان نسبت مسئوليتهاي مديران افزايش مي يابد.يک مدير با صلاحيت صرفه نظر از حجم مسئوليت و نوع مجموعه اي که بر آن رياست ميکند بايد داراي ويژگيها و خصوصيات زير باشد:1- داشتن تخصصفردي که بر مجموعه اي مديريت ميکند بايد داراي دو ويژگي باشد. اول اينکه بايد با علوم نوين مديريت آشنايي کافي داشته باشد و بطور مستمر خود را با جديد ترين روشهاي راهبردي و استراتژيک مديريت بروز کند. دوم بايد در زمينه فعاليت مجموعه تحت امرش تخصص داشته باشد و رشته تحصيليش مرتبط با آن باشد. مثلاً فردي که در زمينه شيمي تحصيل نموده نمي تواند مدير خوبي در يک شرکت توليد قطعات اتومبيل باشد. داشتن تجربه و سابقه کاري در زمينه مديريت و رشته تخصصي نيز بسيار حائز اهميت است.2- استفاده از نيروي انساني حرفه اي و متعهدوجود کارمنداني متخصص، با صلاحيت و شايسته که وجدان کاري داشته باشند و مسئوليتي که به آنها واگذار شده است را با جديت انجام دهند، ميتواند در موفقيت و پيشرفت يک مجموعه نقش بسزايي ايفا نمايد. يک مدير واقعي هميشه سعي مي کند افرادي را به خدمت بگيرد که در زمينه تخصصي خود از بهترينها باشند و دو فاکتور سخت کوشي و مسئوليت پذيري از ويژگيهاي آنها محسوب گردد. صرف اينکه کسي معتمد، دوست، آشنا يا فاميل است نبايد او را به سمتي حساس منصوب کرد. ميدان دادن به افراد جديد و کشف استعدادها و منحصر نکردن فرصتها و پستهاي شغلي براي برخي افراد خاص نيز از وظايف مهم مديران فهيم است.3- گريز از خودکامگي و روي آوردن به مشورت گراييعدم استقبال از نظرات کارمندان ديگر، بي توجهي به پيشنهادات، ديکته کردن مطلق دستورات، اصرار بر اجراي بي چون و چراي قوانيني که صحيح به نظر نمي رسند و مورد انتقاد اکثريت است، باعث عدم اعتماد کارمندان و سستي در انجام امور شده و اعتبار يک مدير را پايين خواهد آورد. در علوم مدرن مديريتي اصل مشورت و بهره گيري از نظرات ديگران به عنوان مهمترين فاکتور موفقيت بشمار مي رود. برخي مديران تصور ميکنند "عقل کل" هستند و اين باعث نارضايتي هاي گسترده در بين کارمندان ميگردد.4- حذف فرهنگ تملق و چاپلوسييک مدير واقعي هيچ گاه به کارمندان اجازه ايجاد و گسترش فرهنگ چاپلوسي، تملق و "بله قربان گويي" در مورد خود را نمي دهد چون مي داند اين کار فقط به منظور حفظ و يا ارتقاي سمت و مسائل مادي است، نه احترام واقعي، و بيشتر به "تظاهر مصلحتي" شباهت دارد. تفهيم اينکه ارتقاي شغلي و مالي تنها در صورت انجام صحيح مسئوليتها و تلاش و کوشش بيشتر تحقق خواهد يافت و نه چاپلوسي، وظيفه مدير ميباشد. مديران قوي اصولاً نيازي به شنيدن چاپلوسي کارمندان خود ندارند مگر اينکه از برخي اختلالات روان پريشي مانند خود بزرگ بيني رنج ببرند.5- رعايت مساوات، عدالت و تکريم کارمندانعدم تبعيض اخلاقي بين کارمندان، احترام گذاردن به آنها، تشويق، خودداري از هر نوع توهين و تحقير، از جمله مشخصات مديران موفق است. هيچ گاه نبايد در ملاء عام فردي را مورد توبيخ قرار داد و به سرعت و بدون در نظر گرفتن واقعيات و تحقيقات کافي حکمي برايش صادر کرد. مسئوليت خواهي بايد بطور عمومي باشد و چشم پوشي تبعيض آميز از کوتاهي برخي کارمندان و ناديده گرفتن قصور آنها، دادن امتيازات بي دليل و سخت گيري بيش از حد در مورد برخي ديگر انگيزه کار را در اشخاص کاهش خواهد داد. از توهين به عقل و شعور کارمندان و اينکه آنها به ديد افرادي بدون درايت و درک درنظر گرفته شوند بايد جداً خوددراي شود.6- پذيرفتن مسئوليت اشتباهاتکسي که هيچ گاه قبول نميکند که اشتباه کرده است و هميشه سعي دارد اشتباهات و پي آمدهاي اين اشتباهات را بر گردن ديگران بيندازد هرگز نمي تواند در عرصه مديريت به کاميابي دست يابد. مهترين وظيفه يک مدير پذيرفتن خطاهايي است که يا مستقيماً توسط او انجام شده و يا توسط مجموعه تحت امرش. مديران با صلاحيت بجاي طفره رفتن و بهانه آوردن و توجيه کردنهاي بي ارزش هميشه از اشتباهاتشان درس ميگيردند و از آنها به عنوان "تجربيات ارزشمند" ياد مي کنند. اعتراف به اشتباه و عذر خواهي در ملاء عام از خصوصيات مديران باشهامت مي باشد.7- صداقت در گفتار، تحقق وعده ها"هدف هيچ گاه وسيله را توجيه نمي کند؛" جمله اي ساده اما بسيار پر اهميت در علم مديريت. فردي که صرفاً براي رسيدن به اهداف خود اقدام به دادن وعده هاي غير قابل تحقق نموده ( افزايش حقوق ، ارتقاي شغلي، بيمه نمودن کارمندان ... ) و از دروغ گفتن هيچ ابايي ندارد ممکن است در کوتاه مدت به موفقيتهايي برسد ولي قطعاً در دراز مدت پس از مشخص شدن پوشالي بودن وعده ها، کارمندان اعتماد خود را به کلي از دست داده و ديگر ارزشي براي صحبتهايش قائل نخواهند بود. دادن وعده هاي منطقي ولو اندک و قابل انجام، بسيار موثرتر است از وعده هاي پر آب و رنگ اما فريبکارانه. شفاف سازي نيز يکي از عوامل مهم در ايجاد اعتماد است بدين معني که مدير نه مشکلات را کوچک نمايي کند و نه دستاوردها را بزرگ نمايي. بهترين سياست همواره صداقت است.8- انتقاد پذيريوقتي کارمندان يک اداره آنقدر با مدير خود احساس راحتي کنند که بتوانند براحتي و بدون ترس، هرگونه انتقاد منطقي از نحوه عملکرد وي را ابراز نمايند، رابطه اي بسيار محکم و ارزنده بين آنها بوجود خواهد آمد چرا که کارمندان احساس ميکنند که انتقاداتشان "شنيده" ميشود و داراي اهميت است و مديرشان از اين انتقادات در جهت رفع نواقص و کاستي ها استقبال ميکند. در بحث مديريت نوين شنيدن انتقادات و نظرات کارمندان و افراد مرتبط با مجموعه به عنوان يک اصل استراتژيک براي پيشرفت مطرح است. محفوظ دانستن حق اعتراض قانونمند و منطقي کارمندان نيز از ويژگيهاي يک مدير با تدبير است.9- ارتباط با دنياي خارجمديران موفق معمولاً داراي روابط عمومي قوي و قدرت برقراري ارتباط با شرکتهاي ديگر و مشتريان و افراد خارج از مجموعه هستند. شايد بارها شنيده باشيد که عصر امروز، عصر ارتباطات و انتقال اطلاعات است. يک نظام مديريت هرچقدر توانايي بالاتري در برقراري ارتباط با دنياي خارج از مجموعه خود داشته باشد، از اعتبار و رتبه بالاتري برخوردار خواهد بود. به هرحال ممکن است برخي از شرکتها و افراد در خلاف سياست ها و رويکردها باشند و يا حتي به عنوان شرکت رقيب بشمار آيند اما اين دليل بر نداشتن ارتباط و تعامل نمي تواند باشد. يک مدير متبحر بايد به خاطر داشته باشد که "داشتن ارتباط با فردي حقيقي يا حقوق ي لزوماً به معناي پذيرفتن ديدگاه هاي او نيست."10-  مديريت اصولي تنش و بحراناختلاف، تنش، درگيري بين کارمندان، وضعيت هاي اضطراري، شرايط مالي ناپايدار و بحران ممکن است در هر اداره و شرکتي بوجود آيد. اين وظيفه مدير است که با درايت، عدالت و ميانجي گري بدور از هرگونه برخورد غير منطقي و اجحاف در حق کارمندان مسئله را حل و فصل کند و آرامش را به فضاي شرکت برگرداند.11-  عدم اصرار به حفظ پست و مقاممديراني که هدف آنها فقط پيشرفت همه جانبه شرکت است و به چيزي جز موفقيت مجموعه تحت امرشان نمي انديشند و نسبت به رفع مشکلات تعصب دارند و مشکلات پيش آمده براي کارمندان و مشتريان را مشکلات خود مي بينند، زماني که احساس کنند ناکامي هاي بسياري بوجود آمده و ديگر توانايي اداره و گرداندن شرکت را ندارند، هرگز به حفظ سمت خود اصرار نمي ورزند بلکه براحتي و بدون تنش و بصورت داوطلبانه استعفاء داده و مسئوليت را به نفري مي سپارند که صلاحيت بيشتري داشته باشد. اين موضوع بخصوص در سطوح مديريتي شرکتهاي کلان نمود واضح تري پيدا ميکند. مديراني که از روي دلسوزي و معيارهاي اخلاقي مقام خود را واگذار ميکنند ارزش بسيار والايي نزد ديگران پيدا خواهند کرد.12- برنامه ريزي منطقي براي تحقق اهداف کوتاه مدت و بلند مدتطبيعي است که هر شرکتي بايد داراي برنامه و اهداف باشد. اولاً اين اهداف بايد در سمت و سوي پيشرفت کلي شرکت باشند و تا حد امکان منافع کارمندان و مشتريان را تامين کنند، ثانياً لازم است برنامه ريزي براي رسيدن به اين اهداف واقع گرايانه و منطقي باشد. مديران با تجربه، هم در زمينه هدف گذاري و هم در زمينه برنامه ريزي براي محقق کردن آن اهداف بسيار حرفه اي عمل ميکنند. آنها ميدانند که رسيدن به هر هدفي ساز و کار خاص خودش را مي طلبد و نمي توان بدون در نظر گرفتن زمان و با راه حل هاي بي پايه و اساس و عجولانه و گاه با پاک کردن صورت مسئله به اهداف والا دست پيدا کرد. برنامه ريزي ها و روشهاي اجرايي نادرست معمولا نتايج معکوس به دنبال خواهند داشت.13-  پرهيز از حاشيه سازيبرخي مديران براي سرپوش گذاشتن بر ناکامي ها و منحرف کردن اذهان کارمندان و مشتريان از آنچه که واقعاً در حال اتفاق افتادن است، اقدام به ايجاد برخي حاشيه سازي ها ميکنند تا به اين صورت ميزان افت و ضرر مالي شرکت را پنهان نگاه دارند. داشتن صداقت و بيان شجاعانه شکست ها و عزم راسخ براي حل مشکلات و جبران ضرر بدون ايجاد حاشيه و طرح نکردن مسائلي که هيچ ربطي به شرکت ندارد، از خصوصيات يک مدير حرفه اي است.14-  ظاهر، اخلاق و رفتار مناسباز آنجايي که نقش يک مدير در الگو پذيري کارمندان بسيار حائز اهميت مي باشد، داشتن ظاهري آراسته و مرتب، لباسي در شان مديريت، دقت در گفتار، رعايت اصول اخلاقي و ادب و رفتار پسنديده، اجتناب ناپذير است. يک مدير واقعي هميشه با رفتار خوب خود به کارمندان مي آموزد که چگونه با همديگر و با مشتريان برخورد کنند.مردمان/
کد خبر: ۸۶۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۴/۲۸

اوای دنا:تابستان، واژه‌اي كه خيلي از خاطرات كودكي‌ي ما را زنده مي‌كند كه هميشه و همه حال با تمام كردن درس و مدرسه و مواجه با 3 ماه تعطيلي به همراه گرماي طاقت فرساي 90روزه، جذابيت‌هاي خاصي را براي خانواده‌ها مخصوصا دانش آموزارن ايجاد مي‌كند. همزمان با این فصل و شروع گرمای طاقت فرسای آن با توجه به اینکه مردم مجبورند وقت بیشتری از روز را در منزل سپری نمایند وجود یک پارک با حداقل امکانات تفریحی بخشی از حقوق و انتظارات مردم می باشد که متاسفانه چنین خواسته ی معقولی تا کنون محقق نشده است و مردم فهیم و کم توقع لنده مجبورند ساعتها در کنار قصر بادی ابتدای شهر با کمترین امکانات وقت خود را سپری نمایند. اگرچه در غرب لنده پارکی در دست احداث می باشد اما طولانی شدن ساخت این پروژه کوچک جای بسی تامل دارد.امیداست مسولان شهری لنده بیش از پیش به فکر حل این مشکل باشند البته مشکلات شهر لنده به خودی خود کم نیست و نیز امید همه را ناامید کرده و کمتر کسی به آینده لنده در حوزه شهری دلخوش است.نبود مبلمان شهری، نبود فضای سبز، نبود پارک سالم برای تفریح، نبود آسفالت سالم در شهر وضعیت نامناسب بلوارها و صدها مشکل دیگر که دل همه مردم را خون کرده است.دل مردمی که همواره در برابر مشکلات و کمبودهای شهر خود به امید بهتر شدن شرایط صبور بوده‌اند و همراه و به امید روزی که از این بن بست فرهنگی و تفریحی و... خارج شویم .انشاء الله
کد خبر: ۸۶۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۴/۲۶

اوای دنا-علیرضا سعیدآبادی:از هنگامي كه دولت هاي امروزي شكل گرفته اند اين سوال همواره مطرح بوده كه ملت ها چه سهمي در سياست كشورها  دارند؟در دنیای معاصر، هر دولتي حتي دولت هاي اقتدارگرا نیز سعي مي كنند سياست هاي خود را به نام ملت ها معرفي و پيگيري كنند و به تمامي رفتارهای خود چهره مردمي بدهند ولی اين در اصل موضوع فرق زيادي ايجاد نمي كند.تفاوت بين  نظام هاي مردم سالار و نظام هاي اقتدارگرا بسیار عمیق و بنيادي است. جهان سوم از تجارب مدني در كشورهاي توسعه يافته بيشتر از اصل دمكراسي اكثريت آن هم از راه همه پرسی عمومی پیروی می کند.در حالی که حوزه سیاست مجموعه ای از متغیرهای بهم پیوسته است که ملت ها را امروزه از یکدیگر متمایز می سازد. قانون اساسی،ساز و کارهای رای گیری،آیین های دادرسی،پارلمان،مطبوعات آزاد،احزاب و تشكل هاي سياسي،افکار عمومی،نخبگان فكري و دانشگاهي پرسشگر،جامعه مدنی،گروه هاي  فرهنگي و اجتماعي، حقوق قومیت ها و اقليت ها،جامعه مدنی،نهادهاي ويژه نظارتي و شهروندانی مسئول و وفادار در هر جامعه و کارکرد و ميزان اثرگذاري هر كدام در رابطه بين حكومت كنندگان و حكومت شوندگان از اهميت فوق العاده اي برخوردار هستند. اين ها هر اندازه در جامعه اثرگذارتر و نهادینه شده تر باشند راه هاي رسوب قدرت و خودكامگي تنگ تر خواهند شد.شاید در اظهارنظرهاي سياسيون عبارت هايي از اين دست را زياد شنيده باشيد «مردم آمريكا با ایران مشكلي ندارند مقصر اصلي دولتمردان آمريكایی هستند»،« وجود دولت فراگیر در عراق به نفع مردم و و ملت های منطقه است»،يا جملاتي مانند«دولت افغانستان نماينده تمامي اقوام افغاني است»،«مردم مسلمان چچن در برابر روسيه از حق تعيين سرنوشت برخوردار بوده اند؟»،و یا این که«غربی ها به حقوق ملت فلسطین احترام نمی گذارند.»تفاوت واژگان دولت،ملت و مردم در این عبارت ها چیست؟از عهدنامه وستفالي در اروپا،دولت-ملت هاي امروزي برپايه  چهار مؤلفه سرزمين،مردم،حكومت و حاكميت شکل گرفته و سه دوره  را هم پشت سرگذارده اند.اول؛دوره كلاسيك كه در آن شكل ابتدايي و سنتي بر تمامي پديده ها و روابط  سياسي حاكم بوده است.دوم؛دوره مدرن و مدرنيته كه با عقلانيت سياسي،نهادينه شدن حوزه سياست و رشد نهادهاي مدني همراه شده است. در اين دوره است که حكومت ها به تدريج ياد مي گيرند و سعي مي كنند به خواست مردم احترام بگذارند و خود را نماينده ملت ها معرفي كنند.سوم؛دوره فرامدرن كه با محدود شدن دولت ها و نقش روزافزون افكار عمومي در سرنوشت جامعه و غلبه راهبردهاي ارتباطي بر سياست هاي محافظه كارانه سبب شده زندگي انسان ها در يك دنياي شيشه اي و شفاف قرار گيرد. زمانه ما،عصر غلبه اطلاعات و ارتباطات بر تمامی شئون زندگی فردی و اجتماعی بشر است.در این شرایط،جامعه هراندازه از ظرفيت ها و قابليت هاي بيشتري برخوردار باشد مي تواند بر سرنوشت و آينده سياسي،اقتصادي و فرهنگي خود تاثير بيشتري بگذارد.نارضايتي مردم آمريكا از عملكرد اقتصادي دولت اوباما باعث شد تا جمهوري خواهان با پيروزي در انتخابات ميان دوره اي بخشي از قدرت دمكرات ها را بدست آورند و به انتخابات رياست جمهوري آينده اميدوارانه تر نگاه كنند.دولت اقتدارگراي چين مدل دیگر در روابط بین الملل و نمونه شرقي توسعه و توسعه يافتگي در جهان معاصر به شمار می رود. مردم در چين به دولتمردان خود اعتماد كامل دارند و با انضباط و انسجام اجتماعي بسيار بالا از سياست رهبران جامعه پيروي مي كنند و آن را در فعالیت های روزمره به اجرا در می آورند.اصولاً،کیفیت و انگيزه نیروی انسانی يكي از مهم ترين دلايل توسعه در كشورهاي شرق آسيا است و حتی بسيار مهم تر از رشد غول آسای سرمايه گذاري خارجي در این کشورها محسوب می شود.ملت ها بواسطه هويت ملي و میزان افتخارات و ناکامی های خود در ادوار گذشته دارای شناسنامه ای هستند و هویت برجسته یا ناپیدایی دارند و چه بسيارند ملت هايي كه در سراشيبي سقوط قرار گرفته و دچار زوال و نیستی شده و امروزه فقط آثارشان در تاريخ قابل مشاهده است.هویت ملی شناسنامه هر ملتی است.هندی ها به تصوف و تقدیرگرایی معروف اند،آلمانی ها به سخت کوشی شهره هستند،انگلیسی ها مردمانی منظم اند،روس ها دارای ناسیونالیسم قوی هستند،ژاپنی ها ملتی بهره ورند،فرانسوی ها ملیت و ادبیات برجسته ای دارند،چینی ها انضباط اجتماعی بالایی دارند،مصری ها مردمی با تمدن غنی و چندهزار ساله اند،ایتالیایی ها دارای فرهنگ کهن و باشکوهی هستند و ایرانی ها نیز یکی از غنی ترین تمدن های بشری را دارند. ملتی به نام ایران که تمدن ساز است و زمانی نیمی از جهان را رهبری می کرد در تکامل فرایند دولت-ملت سازی ده ها سال زودتر از سایر ملت ها نهضت مشروطه خواهی را پدید آورد و چهار دهه قبل با انقلاب اسلامی آن را به نتیجه رساند و نظام بین الملل و روابط حاکم بر جهان را به شدت تحت تاثیر خود قرار داد.الگوی توسعه اسلامی ایرانی سهم بسیار ارزنده ای در پیشرفت فرهنگ جهانی و علوم بشری داشته و نمی تواند و نباید ویژگی های ذاتی و تاریخ ساز خود را به فراموشی بسپارد بویژه در شرایط نوین نظام بین الملل که بیداری ملت ها مرهون انقلاب اسلامی ملت ما در سال 57 و مقاومت جانانه در 8 سال دفاع مقدس است.جهش ملت ایران بعد از هر دوره رکود فرهنگی بسیار تحول آفرین است.پارادوکس فرهنگ اقتصاد نفتی و فرهنگ تمدن ساز ملت ما در دولت های یازدهم و دوازدهم به نفع فرهنگ اسلامی ایرانی باید حل شود.عافیت طلبی برآمده از فرهنگ نفتی و دولتی که بیشتر ناشی از ده ها سال برنامه ریزی های متفاوت پنج ساله توسعه،بودجه بندی های سالانه نفتی و نوسانات شدید اقتصادی کشورمان در عرصه های بین المللی بوده است در برابر تحول آفرینی ملت ما دارای ریشه نیست و موقتی و گذرا بوده و با عزم و اراده ملی به پایان این راه خواهد رسید.به نظر من لازمه عبور از مدل دولت رانتی و رهایی از اتکای مطلق و وابستگی کامل بودجه کشور به درآمد حاصل از فروش مواد خام و ثروت های خدادادی،استفاده درست و همه جانبه از ظرفیت های فرهنگ تمدن ساز اسلامی ایرانی با تمامی اجزای هویت ساز آن و در افق برنامه ريزي هاي میان مدت و بلندمدت و به تعبیر من افق"ایران1900"است.این دولت ها هستند که از شناسنامه ملت ها استفاده می کنند و باید این کار را هم به درستی انجام دهند.نادیده انگاری عناصر هویت ساز و شناسنامه ملی یک کشور و عدم توجه برنامه ريزان به آن آثار جبران ناپذیری در آينده ببار خواهد آورد و متاسفانه در گذشته بسیاری از ملت های جهان سومی کم یا زیاد قربانی سیاست ها شده اند.گرچه پس از قرن ها رقابت سنتی،پاردایم آرمان گرایی در روابط بین الملل و ایجاد روابط بین ملت ها در مواجهه با پارادیم واقع گرایی و روابط بین دولت ها امروزه با بیداری ملت ها بر علیه نظام سلطه بنظر می رسد وارد عرصه هماوردی جدیدی شده است.من در این شرایط پیچیده و با هدف هم گرایی کامل دولت و ملت و با شعار دولت یازدهم:ایران؛سرزمین ثبات براي پذيرش مسووليت دولت آينده خود را به ملت پيشنهاد کرده ام و درصورت تفسير موسع شوراي محترم نگهبان قانون اساسي درباره رجل سياسي و خود مصمم تر از تمامي كانديداها در زمان ثبت نام وارد اين عرصه خواهم شد.من معتقدم برای شناخت گروه ها و نامزدهای دولت یازدهم،نظام سياسي و قانون اساسي و منافع ملي بهترین شاخص های ممکن هستند.اول،نظام سياسي جمهوري اسلامي ايران كه در مباني با ويژگي هاي يك نظام مترقی ولايي و دربرابر ساير نظام هاي رايج سياسي مبتني بر روح مردم سالاري ديني و اصل تفكيك قوا و نزديكي به الگوي نظام هاي رياستي است و دوم،قانون اساسي با محتواي روشن و استنادات محكم و سوم منافع ملي كه ستاره راهنماي اقدامات هر كشوري در عرصه هاي بين المللي است كه هر سه شاخص هاي مناسبي براي فعالان سياسي هستند كه ايشان مي توانند از آنها پيروي كنند و راه را از بيراهه تشخيص دهند و مردم بوسیله آنها می توانند ایشان را بشناسند و كانديداهاي رياست جمهوري آينده بويژه من دقيقاً از اين مدل و جزييات آن که در مناظره ها ارایه خواهم کرد مي توانیم براي جلب آگاهانه نظر مردم استفاده كنیم.آري،روي سخن من براساس رهنمود مقام معظم رهبری و با یک رویکرد اصول گرایی اصلاح طلبانه مستقل ها هستند و مي خواهم به تقاضاهاي باقي مانده از سال ها رقابت سنتي اصول گراها و اصلاح طلب ها پاسخ دهم.به عقيده من،هركسي كه مستقل از كانون هاي قدرت و ثروت بتواند با ايده ها و افكار ارزنده تر و برنامه ريزي هاي مناسب تر از ظرفيت هاي موجود جامعه در تمامي اقشار و زيبايي ها و وجوه خاص و مشترك اصول گرايي و اصلاح طلبي در كشورمان استفاده كند با اقبال بيشتري مواجه خواهد شد.اصول گرايي و اصلاح طلبي با ورود جريان سوم كه مستقل و توازن دهنده است پويا و كارآمدتر خواهد شد.من به سهم خود در انتخابات رياست جمهوري يازدهم مي خواهم اين مدل را با شعار:"دستان خالي اما توانمند و قلبي لبريز از نيروهاي دروني و انرژي هاي معنوي و ذهني سرشار از افكار و برنامه ها و آرزوهاي بزرگ براي مردم ايران اسلامي كه قطع به يقين همگي نيز دست يافتني هستند."به شهروندان ايراني ارايه دهم.در مدل من و شعار آن،مردم و بويژه جوانان با انگيزه تر به آينده مي نگرند چون مي بينند كه فردي بدون برخورداري از امتياز و موقعيت هاي بالاي سياسي آمده و مي خواهد در سرنوشت كشورش نقش راهبردي و پيچيده ايفا كند. من معتقدم در خلا موجود احزاب دائمي،فراگير،حرفه اي و كارآمد رسانه ها نقش پيشتازي فعالان سياسي را در صحنه هاي كلان جامعه بعهده دارند و نقش مکمل احزاب را می توانند به خوبي ایفا كنند.هرچند طبق تقسيم بندي هاي رايج،مطبوعات ركن چهارم و احزاب ركن دوم دمكراسي اند اما اين تقدم و تاخر هميشگي نيست و شايد از اين رهگذر،يك الگوي بومي در كشور ما شكل گرفته باشد.رسانه ها با توجه به سطح تماس وسيع با نيروهاي فكري جامعه از عمق تحليلي بيشتري نسبت به گروه هاي سياسي در حال حاضر برخوردارند. رسانه هاي عمده  اعم از خبرگزاري ها،مطبوعات،سايت ها و شبكه هاي خبري مي توانند الگوسازي ها و شخصيت سازي هاي درخوري براي جامعه داشته باشند و از شخصيت زدگي دوري كنند و در سايه بازی های سياسي قرار نگيرند تا بتوانند شخصيت هاي جديد و ايده هاي بزرگ را به جامعه معرفي كنند.من معتقدم ايده ها و آثاري كه در ذهن شهروندان خلق مي شوند بايد در نشريات،خبرگزاري ها،سايت ها و شبكه هاي خبري پرورش يافته و افكار عمومي از طريق آنها ايده هاي ناب و شخصيت هاي جديد را بشناسند. رييس جمهور آينده ما خالق آثار و ايده هاي بزرگ براي ملت است و اين يكي از شاخص هاي كليدي همپاي شاخص وفاداري صددرصد به نظام سياسي،مردم،حكومت،اصول و ارزش هاي ملي است.افكار و ايده هاي ارزنده و اراده هاي بزرگ شهروندان بايد به كمك ابزار رسانه همانند ساير آثار در حوزه هاي تئاتر،سينما،هنرهاي تجسمي و عرصه هاي فرهنگي و اجتماعي آشكارا و تمام قد روي صحنه بروند و در معرض ديد عموم قرار بگيرند و حتي گستره هاي ملي را مي توانند درنوردند و براي ساير جوامع الگوساز باشند.اگر بيصدا بمانند خداي ناكرده تاييدي بر بي صدايي رسانه در كشور است و اين مناسب حال جامعه اسلامي ما با 75 ميليون شهروند و سرمايه انساني و روياها و آرزوهاي بزرگ ملي ايشان نيست.شايان ذكر است كه وي به عنوان كانديداي مردم تهران و چهره رسانه اي آشنا در سال هاي اخير و مدير مسئول سه نشريه در سال هاي گذشته در گفت و گوهاي خود با تعدادي از شهروندان در روزهاي تبليغات انتخابات نهمين دوره مجلس شوراي اسلامي،هدف خود را با پشتوانه سال ها تجربه حرفه اي در حوزه هاي رسانه و ارايه ده ها اثر و ايده و انتشار آنها در روزنامه ها و سايت هاي مرجع كشور در سال هاي اخير و صنعت و مسائل موجود در روابط كارفرمايي-كارگري،روابط بين الملل با گرايش استراتژي جمهوري اسلامي ايران،آموزش و پرورش و رويكرد آموزش هاي نوين در نظام آموزشي كشور و فرهنگ و ارشاد اسلامي با فعاليت چندساله در بخش هاي روابط عمومي و آموزشي اين وزارتخانه در سطوح كارشناسي و مديريتي و ستادي و پس از رسيدن به اين جامعيت فكري،كانديداتوري مردم تهران در انتخابات اخير مجلس شوراي اسلامي و درصورت اقبال مردم و عنايت ويژه شوراي محترم نگهبان قانون اساسي در تفسير رجل سياسي و خود،انتخابات رياست جمهوري يازدهم بيان كرده است.ضمناً سخنان و افكارش در پنج شش  ماه  اخير تحت عناوين"وانتخاباتي كه گذشت؟"،"برنده و بازنده سوال از رييس جمهور كيست؟"،"فرهنگ سياسي ايرانيان و مسئله شناخت"،"فرهنگ برندسازي در ايران"،"انتخابات سال 88 شبيه 76 نبود!"،"مطبوعات،رسانه هاي مجازي و حوزه سياست در ايران"،"اول اصول گرايي،بعد اصلاحات؟"،"هر كه با ما نيست،برماست!"،"بيداري اسلامي و آينده ايراني"،"مدل شهردار-رييس جمهور هميشگي نيست!"،"چشم انداز يازدهم:ايران؛سرزمين ثبات"،" درك تحول مفهوم استراتژي پس از انقلاب اسلامي براي شناخت كانديداهاي رياست جمهوري يازدهم اهميت راهبردي دارد" ،"مرجعيت ديني الگوي ما سياستمداران ايراني"،"سوال از نامزدهاي احتمالي رياست جمهوري آينده:نگاه دولت يازدهم به مسئله الگوي ثابت توسعه در كشور چيست؟"،"مجلس در راس امور است نه قوا!"،"معماي دوراهي و حوزه سياست در ايران"،"بهترين نمايندگان ملت"،"برد و باخت نامزدها و راز بقاي سياسي"،"رسانه ها و سياستمداران خوب و بد"و"دولت یازدهم و روش شناسی مهندسی فرهنگی"علاوه بر ده ها ايده و اثر منتشر شده در سال هاي 80 در روزنامه ها،خبرگزاري ها و سايت هاي مرجع كشور قابل مطالعه است.
کد خبر: ۸۶۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۴/۲۴

اوای دنا:محسن رضايي دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در نشست خبري که در حاشيه همايش تبيين حقوق حاکميت ايران بر جزاير سه‌گانه خليج فارس در سالن کنفرانس اداره کل تبليغات اسلامي قزوين برگزار شد به فارس گفت: اگر بخواهم کانديد شوم به صورت مستقل شرکت خواهم کرد و طرح ايالتي شدن را به صورت جدي پيگيري خواهم کرد و معتقدم اين طرح در چند فاز قابل اجرا است.وی در جمع خبرنگاران افزود: بايد به منازعات سياسي پايان دهيم و اختلافات بين قواي سه‌گانه با تشکيل شوراي حل و فصل اختلافاتي که از سوي مقام معظم رهبري شکل گرفت به پايان رسيد.ایشان يکپارچگي را از رمزهاي موفقيت و پيشرفت کشور دانست و ادامه داد: يکپارچگي به معناي انتقاد است، اما نبايد از مرز منازعات عبور کرد.
کد خبر: ۸۳۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۴/۰۹

اوای دنا:مديران نالايق انسانهاي مشکلمداري هستند که احساس کهتري وخودکم بيني درآنها ريشه در بحرانهاي دوران رشد دارد وچون رشد همه جانبه واستانداردي نداشته اند درنتيجه هرهري مذهب هم گشته اند يعني کمبودهاي خودرا با پوششهاي مذهبي وظاهري متدين نقاب مي زنند وچون عقده هاي سرکوفته اي داشته اند تمايل افراطي به لجبازي وسماجت مرضي دارند ودرواقع دزدان نقابداري هستند که درپوشش هاي مختلف به حقوق مردم تعدي مي نمايند. مديران نالايق محصول باندگرايي سيستمي ناکارامد مي باشند که تنها ملاک براي آنها جلب توجه ازطريق قدرت نمايي مي باشد وبه عبارتي ديگر مديران نالايق برآيند تفکرات ورفتارهاي بيماري مي باشند که براي ارضاء روح بيمار خود ديگر آزاري مي نمايند.مديران نالايق خدايي را نمي شناسند وخداي آنها مقام وميز وپست آنهاست وچون خدا را بنده نيستند مستعد همه جور فساد اخلاقي واقتصادي واجتماعي وسياسي مي باشندوامام حسين (ع) مي فرمايند: "بترس ازکسي که ازخدا نترسد".مديران نالايق با ظاهري ارزشي ارزشها را خراب مي کنند چراکه روح بيمار آنها به همه مقدسات به شکل ابزار توجه دارد واگر زمان وشرايط به اينها اجازه دهد ادعاي ملاقات با معصوم عليهم السلام هم مي نمايند تنها بدين علت که بيمارهستند ودر عالم توهم وهذيان به سر مي برند.مديران نالايق يا ازلقمه حرام رويش يافته اند ويااينکه لقمه هاي حلال ارثي وباد آورده را بخاطر هوسراني وروح پليد خود با باطل آغشته اند فلذا ازترس برملا شدن واقعيات وجوديشان ناچار به هياهو سالاري وفرافکني وبرچسب زني به اين وآن هستند. مديران نالايق بدون استثناء سابقه نارحتيهاي شديد رواني وبستري در بيمارستانهاي رواني ويا مراکز رواني را داشته اند وآنهاييکه چنين پرونده اي نداشته اند ازمعدود سايکوزهاي پارنوئياي بوده اند که خوددرماني کرده اند وبا جبراني ستيزه گرانه شخصيتي ضداجتماعي پيدا کرده اندوبعبارتي هوش نسبتا" بالاي آنها اسبابي براي پوشش نمايي آنها شده است.مديران نالايق دروغگو هستند وعده و وعيد فراوان را ابزاري براي توجيه کاستيها تصور مي نمايند فلذا براحتي وخيلي آشکار دروغ مي گويند وبردروغ خودنيز اصرار مي ورزند تنها بخاطر اينکه زمان را بخرند. مديران نالايق تمايلات افراطي به تحقير واذيت ديگران دارند چراکه خود فريب خورده اند وسابقه بهره کشي هاي زيرکانه توسط عناصري را داشته اند ودراين راستا با تحقير مخالفان ومنتقدان خود به فکر کاهش آلام روحي خود هستند ولي نتيجه عکس مي گيرند چرا که نمک به زخمهاي تاول کرده قبلي خود مي زنند وخودشان هم عذاب مي کشند. خلاصه کلام مديران نالايق بيماران جامعه ستيزي هستد که بخاطر سيستمي بيمار فرصت هياهو پيداکرده اند واعتقادي به دين وخدا وولايت ندارند ونان را به نرخ روز مي خورند گاهي باشکل اصلاح طلبي وگاهي با نقاب اصول گرايي وگاهي هم با سوء استفاده ازاحساسات عوامفريبانه ولي تنها يک هدف دارند وآن هم جاه طلبي وقدرت است چراکه بدون قدرت هويتي نمي توانند داشته باشند. منبع/الف
کد خبر: ۸۲۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۴/۰۷

اوای دنا:چاپلوسي از ديگران، کاري ناشايست و سبب تشويق ديگران به ادامه کارهاي ناروايشان و نيز برانگيزنده غرور زيان آفرين انسان هاست. تملق، راهي کوتاه و بي هزينه براي کسب منزلت دروغين در اجتماع است. ريشه اصلي و چاپلوسي و ستايش نابجا، حقير بودن شخصيت فرد است. بدين ترتيب، کسي که احساس کمبود در خود نمي کند، هرگز لب به چاپلوسي تأييد نادرست ديگران نمي گشايد.چاپلوسي، عزت نفس فرد چاپلوس را از او مي گيرد و شخص ستايش شونده را نيز به غرور و تکبر واهي گرفتار مي سازد، نيز بر ادامه جرم و گناه دامن مي زند.بي اعتنايي به رفتار چاپلوسان، از عوامل مهم ريشه کني تملق در جامعه است. شيوع فرهنگ چاپلوسي، تصدي افراد غير کارآمد و نالايق بر منصب هاي اجرايي را در پي دارد هر انساني با تعريف و تمجيد موافق است او آهسته آهسته احساس غرور کاذب نموده و خود را منجي جامعه مي داند. رفته رفته و با تکرار اين گونه رفتارها از سوي افراد متعدد، آن فرد به تملق شنوي عادت مي کند و از آن پس اگر کسي بسيار محترم و به طور منطقي خواسته خود را بيان کند به او اعتنائي نخواهد کرد! در نزد مسئولين هم تملق گوئي زياد است. برخي براي دستيابي به اهداف بلند پروازانه که قطعا همچنين افرادي از عزت نفس برخوردار نمي باشند ـ به طور غير باورانه اي دست به ريا و تظاهر مي زنند. آن قدر تملق مي گويند تا شايد وي را ارتقا سازماني دهند و يا به مقامي بالاتر برسد. اين جاست که شايسته سالاري جاي خود را به مدح و ثنا گوئي مي سپارد. درارتباط بين مسئولين و مراجعين هم طرح ديگري از ريا و تظاهر در حال نمايش است. مسلم است اگر ارباب رجوع، توصيفات مسئول را بيش از آن چه مستحق است بيان کند ممکن است آن مسئول از حالت طبيعي خود خارج و کاري خارج از حدود و ضوابط و موازات انجام دهد. اقتصاد ضعيف و در مقابل آن رشد فزاينده رفاه طلبي، تقابل غني و فقير و فاصله اين دو طبقه از هم؛ براي زورگيران خشونت؛ مجرمان سرقت، و براي افراد معمولي تظاهر و مدح و ثنا به ارمغان مي آورد. جونز چاپلوسي را يک سري رفتارهاي استراتژيک مي داند که به صورت نامشروع براي نفوذ بر يک فرد خاص، با توجه به ويژگي ها و جذابيتهاي شخصي، طراحي شده اند. وارتمن و لينزنمير چاپلوسي را نوع رفتار استراتژيک تعريف مي کنند که توسط فرد براي افزايش جذابيتهاي خويش در نزد ديگران انتخاب مي شوند. رندي گوردن چاپلوسي را يک نوع استراتژي رفتاري مي داند که فرد از آن براي کسب وجهه مناسب و در نتيجه پيشرفت و ارتقاي شغلي بهره مي گيرد و اگر با زيرکي انتخاب گردد کارکنان را به جلو سوق مي دهد. اين تعريف، چاپلوسي را نوعي رفتار منفي و نامشروع نمي داند و به افراد پيشنهاد مي کند که از چاپلوسي به عنوان وسيله اي براي افزايش محبوبيت و جلب توجه استفاده کنند. از نظر تدسکي و ملبورگ چاپلوسي يک دسته از رفتارهاي خود آگاهانه است که افراد آن را با هدف کسب رضايت اشخاص مجهز به کنترل پاداشها و منابع مورد نياز به کار مي گيرند. اين تعريف متعادلي است و ماهيت رفتار چاپلوسي را به عنوان يک رفتار پويا و آگاهانه که براي افزايش احتمال دريافت پاداشهاي مورد نظر استفاده مي شود، به خوبي روشن مي کند و به راحتي آن را به محيط سازماني مربوط مي سازد. همچنين چاپلوسي را نبايد جزو رفتارهاي دغلکارانه و فريبکارانه محسوب کرد.دکتر کاظمي پور جامعه شناس معتقد است چاپلوسي و تملق در بين افرادي ديده مي شود که تخصص و اطلاعات کافي ندارند و با اين روش سعي مي کنند خود را حفظ يا ارتقا بخشند (ولي آنچه به رواج اين عادت رفتاري دامن مي زند شرايط جامعه خصوصاً سيستم اداري ما است و ما شاهديم که افراد متملق از جايگاه و موقعيت ويژه اي برخوردارند و البته مديران و رؤسا نيز از اين رفتار (احساس رضايت مي نمايند) اين رفتار ها در جوامع جهان سوم بيشتر به چشم مي خورد و دليل آن هم حاکميت رابطه به جاي ضابطه و قانون است. بنابراين چاپلوسي راه حلي براي برقراري ارتباط با افراد قدرتمند و بانفوذ قرار مي گيرد.)دکتر اميد ناصري روان شناس مي گويد: «تملق و چاپلوسي در جامعه اي رشد مي کند که جايي براي اظهار نظر آزاد و انتقاد وجود نداشته باشد. هم جامعه و هم خانواده در بروز اين رفتار مؤثرند».مليحه امنعي کارشناس ارشد روانشناسي با اشاره به نقش خانواده و نظام آموزشي مي گويد: «تملق و چاپلوسي نوعي رفتار است که آموخته مي شود و خانواده و مدرسه و رسانه هاي گروهي به عنوان کانون هاي مهم آموزشي و تأثير گذار به صورت مستقيم و غيرمستقيم در اين زمينه مؤثرند».همچنين در خانواده نيز عواملي مانند مردسالاري ايجاد محدوديت اجبار و تحميل، نظرخواهي نکردن از کودکان در مورد مسائل مربوط خودشان و در نتيجه مشارکت نداشتن آنها در انجام امور از جمله عوامل ايجاد کننده روحيه تملق است.همچنين در مطالعه چنگ رابطه بين جو سازماني و ميزان رفتار چاپلوسي بدين صورت بيان گرديده که کارمنداني که معتقدند جو سازماني آنها منفي است، تمايل بيشتري به استفاده از رفتار چاپلوسي نسبت به کارمنداني که احساس جو و فرهنگ سازاني مثبتي مي کنند، دارند. مطالعات ليندن و ميچل: علاوه بر اين ليندن و ميچل نشان داده اند در سازمانهايي که داراي سياستهاي پرسنلي کمي هستند و يا در سازمانهايي که اين سياستها در آنها وجود دارد اما به نحو مطلوبي کنترل و نظارت نمي شوند، رفتار چاپلوسي بيشتري دارد. حجت الاسلام جعفر پژوم سعيدي- پژوهشگر متون ادبيات، معنا و بازخورد واژه هاي تملق و چاپلوسي را چنين مي خواند: «تملق کلام غيرواقع جلوه دادن حقيقت و چاپلوسي نوع تزوير و خدعه براي فريب مخاطب است. بيان مسئله و موضوعتعاريف- در فرهنگ لغت دهخدا، چاپلوسي يعني تملق. چرب زباني. خوشامدگويي.- ستايش و ستودن کسي که در انجام وظايف خود سهل انگار است، چاپلوسي نام دارد. اين کار نوعي آفت زباني و اجتماعي است. - چرب زباني نيروي زيرمجموعه اش، يک غرور مافوق انساني در کالبد مدير توزيع مي کند. - چاپلوسي يک نوع باج دادن به طرف مقابل است. - احساس کمبودي است که فرد براي جبران آن لب به تأييد ديگران مي گشايد.- هنر افرادي است که با به کارگيري روش هاي عادي و بهنجار جامعه يا محيط کار خود قادر به کسب موفقيت دلخواهشان نيستند و با توسل جستن به راه هاي گوناگون چاپلوسي، زبان بازي، خبرچيني، جاسوسي، دورويي، نوکر صفتي و خيانت مي کوشند خلأ ناشي از ضعف هاي شخصيتي و تخصصي مورد نياز خويش در جامعه يا محيط کار خود را جبران کنند. گاهي تملق گويي، نتيجه عادت هاي رفتاري برگرفته از تربيت خانواده باشد و در موارد نيز ممکن است افرادي به دليل نداشتن مهارت در برقراري روابط درست اجتماعي، به اين حالت حرکتند. در هر صورت چاپلوسي، ناشي از حقارت شخصيت فرد يا به گمان خود آنان، ره آورد زرنگي و هوش و تدبير ايشان است. - چاپلوسي، حالتي است برخاسته از ضعف نفس و نوعي اسارت روحي انسان که در برابر ديگر آدميان براي جلب منافع و کسب امتيازهاي مادي صورت مي گيرد.-  تملق، راهي کوتاه و بي هزينه براي کسب منزلت دروغين در اجتماع است.- ستايش و ستودن کسي که در انجام وظايف خود سهل انگار است چاپلوسي نام دارد.اين کار نوعي آفت زياني و اجتماعي است.- واژه تملق در فرهنگ معين به معني «چرب زباني کردن، چاپلوسي و اظهار فروتني و محبت کردن» است در جامعه اي که راه هاي دستيابي به امکانات و منزلت اجتماعي بسته باشد و تمرکز در دست گروهي خاص، توزيعش معقول نبوده  هرکس در جاي واقعي خود قرار نداشته باشد يعني تصاحب منزلت ها و مناصب اجتماعي تناسبي با شايستگي افراد نداشته باشد يکي از وسايلي که ابداع مي شود تملق است زيرا راهي کوتاه و بي هزينه است.- تملق دروغي است زشت که جامه زيبا بر آن مي پوشانند و در نظر مديران مي آرايندو به عنوان کالا آن را مي فروشند تا موقعي مناسبتر بدست آورند. تملق نوعي دروغ است و چاپلوسي نوعي ريا.انواع چاپلوسي: بدون توجه به قصد و نيت فرد خود شيرين از اين رفتار، چهارنوع تاکتيک چاپلوسي عمده عبارتند از:الف- تعريف و تمجيد: در اين تاکتيک فرد خودشيرين به بيان نظرات و قضاوتهاي مطلوب درباره فرد هدف مي پردازد، چرا که اين حالت رواني در افراد وجود دارد که چنانچه متوجه شوند مطلوب و مورد توجه ديگران هستند، خود به خود تمايل و علاقه ويژه اي نسبت به آنها پيدا مي کنند. رفتارهايي مانند تحسين و چاپلوسي از اشکال ديگر اين تاکتيک هستند.ب- لطف و مرحمت: دومين شيوه لطف و مرحمت است. در اين شيوه که معمولاً به صورت ترکيب با تعريف و تمجيد به تکار مي رود، فرد خودشيرين، با لطف و مرحمت در موارد مختلف نسبت به فرد هدف و برآوردن نيازهاي وي علاوه بر آنکه خود را فردي انسان دوست نشان مي دهد، وي را نسبت به خود مديون مي سازد. ج- همسويي عقايد: در همسويي عقايد فرد خودشيرين، خود را همسو و هم جهت با نظرات، عقايد و ارزشهاي فرد هدف نشان مي دهد. همسويي براساس اين فرض شکل مي گيرد که انسانها افرادي را دوست دارندکه داراي ارزشها و عقايدي نظير خودشان هستند. براي مثال، زير دستاني که مي داند مافوقشان از همتاي خويش راضي نيست و از وي در برابر مافوق خود انتقاد مي کنند، از اين شيوه غيرمستقيم چاپلوسي و رفتار چاپلوسي استفاده مي کنند. د- خودنمايي: ‌چهارمين شکل از رفتار چاپلوسي خودنمايي است. يعني رفتار به شيوه اي که از نظر فرد هدف مطلوب و مناسب است و يا رفتار به شيوه اي که فرد را داراي ويژگي خاصي نشان دهد و وي را براي فرد هدف جذاب کند. آسيب هاي ناشي از چاپلوسي1-    مانع پيشرفت خلاقيت مي شود2-    باعث ايجاد باورهاي کاذب مديران مي شود3-    باعث پرورش افراد نان به نرخ روز خور مي شود4-    تحول و پيشرفت و بديع سازي را به چالش مي کشاند5-    چاپلوسي، عزت نفس فرد چاپلوس را از او مي گيرد 6-     سبب تشويق ديگران به ادامه کارهاي ناروايشان و نيز برانگيزنده غرور زيان آفرين انسان هاست.7-    تکبر را سبب مي شود و شخص را از عزت دور مي سازد.8-    بي انگيزگي9-    از بين رفتن خلاقيت10- عدم استاندارد  11- آلودگي هاي فکري  12- عدم بهره ورياين حرکت، براي ستايش شوندگان دروغين فخرفروشي و خودبيني بار مي آورد و براي ستمگران و خيانتکاران نيز، نوعي تأييد و تشويق عملي به شمار مي آيد. گروهي از افراد، از چاپلوسي ديگران مغرور مي شوند و خود نيز به باوري بي اساس از خويش مي رسند. اينان در وظايف و مسئوليت هاي خود، سستي و خيانت روا مي دارند و در عين حال؛ خود را وظيفه شناس، امانت دار و فداکار در راه مردم مي پندارند و از آنان انتظار تأييد و سپاسگذاري دارند.            اهميت و ضرورت پژوهشچاپلوسي در سازمان، سبب آلودگي فرهنگي و اخلاقي محيط کاري مي شود و به مرور، افراد غير کارآمد سرپرستي امور را به دست مي گيرند که کاهش ارتباط افراد سالم و کاردان و نيز پايين آمدن بهره وري در نتيجه فرو پاشي سازمان را منجر خواهد شد.چاپلوسي و يا آفات اخلاقي در هر مجموعه اي نشانگر ناسالم بودن روابط و مناسبات و هنجارهاي حاکم بر آن جامعه است. چنين فضايي در جامعه زماني شکل مي گيرد که منزلت ها و نقش ها آن گونه که شايسته افراد است توزيع نشود و در واقع شايسته سالاري به معني واقعي آن وجود ندارد. اگر هر شخص در جايگاه در خور نشان خود قرار گيردو مطابق با منزل واقعي اش از نقش اجتماعي مناسب برخوردار شود، مناسبات در روابط اجتماعي نيز از سلامت کافي برخوردار خواهد شد. انگيزه هاي چاپلوسي با کندوکاو درباره تملق و علل بروز آن در جوامع، در مي يابيم که در آن جوامع، فرديت رشد نکرده و افراد هويت خود را هضم شدن در جمع يا اشخاص بزرگ مي جويند. در جامعه اي که راه هاي دست يابي به امکانات و منزلت اجتماعي بسته باشد و تمرکز قدرت در دست گروهي خاص، و تصاحب جايگاه ها و منصب هاي اجماعي تناسبي با شايستگي افراد نداشته باشد، يکي از ابزارهايي که براي رهايي از اين تبعيض پديد مي آيد، تملق است؛ راهي کوتاه و بدون هزينه براي رسيدن به خواسته هاي که نه شايستگي مي خواهد و نه زحمت و کوشش. علل پيدايش چاپلوسي 1-       عدم احساس مسئوليت2-       فقدان باورهاي اخلاقي3-       نبود وجدان کاري4-     پايبند نبودن به تعهدات خود در قبال سازمان5-        حاکميت ارزشهاي مادي در برابر ارزشهاي معنوي6-        تجمل پرستي مدير7-        خلأ منزلت و نبود شايسته سالاري در ساختار اداري 8-       شدت زياد تضاد طبقاتي9-       سيستم اداري و بوروکراسي10-       ضعف مديريت سازمان در حاکميت رقابت سالم11-       ضعف مديريتي و سبک مديريتي 12-        عوامل فردي- شخصيتي 13-         متغيرهاي وضعيتي14-       تمرکز قدرت   راههاي جلوگيري از چاپلوسيروش بزرگان دين در برخورد چاپلوسانپيشوايان اسلام نه تنها از چاپلوسي و ستايش نابجا بيزار بودند، بلکه مدح آميخته به تملق را نيز عيب اخلاقي مي شمردند. آنان در برابر رفتار و گفتار ذلت باري که با غرور و شرف انساني مغاير بود، سکوت نمي کردند و اگر کسي مرتکب چنين عمل خلافي مي شد، از او انتقاد مي کردند مؤلف کنزالعمال، روايتي بدين مضمون آورده که:جماعتي از قبيله «بني عامر» به محضر پيامبر وارد شدند و شروع به مداحي و ستايش آن حضرت کردند. پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم به آنان فرمود: «سخن خود را بگوييد، ولي مواظب باشيد که شيطان شما را به زياده روي در کلام وادار نسازد». حضرت با اين سخن حکيمانه، گوشزد مي کند که هرگاه زبان را به حال خود واگذاريد، بيم آن مي رود که از حد خود تجاوز کند و زياده بر آنچه شايسته است، بگويد. در عين حال، به پيروان خود هشدار مي دهد که حتي درباره شخصيتي چون پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله وسلم نيز از ستايش و چاپلوسي بپرهيزند. خاموشييکي از بهترين و مناسب ترين روش هاي برطرف سازي رفتارهاي تملق آميز، اعتنا نکردن و پاسخ مثبت ندادن به رفتار چاپلوسان است که در حيطه روان شناسي، «خاموشي» ناميده مي شود. بدين ترتيب، اين گونه افراد، روش به ظاهر کارآمد خود را غير مؤثر و تحقيرآميز مي يابند و به اجبار، با تجديدنظر در شخصيت خود، سعي خواهند کرد رفتارهاي مناسبي را جايگزين رفتار پيشين خود نمايند.همانگونه که پيامبراکرم صلي الله عليه و آله وسلم در نکوهش چاپلوسي و مدح بي جا مي فرمايد: «اَحْثُّوا التُّرابَ عَلي وُجُوهِ الْمَدّاحينَ؛ به صورت چاپلوسان و مدحان خاک بپاشيد».تقويت مثبت در مقابل، توجه و نيز پاسخ دهي مثبت به رفتارهاي مناسب و اصلاح شده اين گونه افراد، روش مکمل براي تکنيک خاموشي است و اين تکنيک، در اصطلاح روان شناسان «تقويت مثبت» نام دارد.پيامدهاي اجتماعي چاپلوسيچاپلوسي و تملق، غرور مي آورد و مغرور به پند ناصحان گوش نمي دهد و اگر اين حالت او با قدرت همراه شود، هرکس را به سختي و بدبختي مي افکنند. بر اين اساس، پيامبر گرامي اسلام صلي الله علي و آله وسلم فرمود: «اذا مدحت اخاک في وجهه امررت علي حلقه موسي؛ هرگاه برادرت را پيش رويش بستايي، چنان است که تيغ بر گلوش نهاده اي». فرد چاپلوس، افزون بر اينکه مرتکب دروغ، نفاق و ميدان دادن به ستمگران مي شود، به نسبت موقعيت ستمگران و آثار ناگواري از تملق و چاپلوسي او پديد آمده، خود يکي از عوامل فساد و شريک جرم زيان ها و خسارت هاي وارد شده از اين ناحيه به شمار مي رود. هرکس به مقدار دخالت، همکاري، تأييد و تشويق خود از ديگران، در پيدايش فساد و ارتکاب جرم ها و ظلم، سهيم و شريک است. چاپلوسي، عزت نفس فرد چاپلوس را از او مي گيرد و شخص ستايش شونده را نيز به غرور و تکبر و واهي گرفتار مي سازد، نيز بر ادامه جرم و گناه دامن مي زند. راه هاي کاهش تملق و چاپلوسي1-    بايد به تدبيري براي حفظ و پاسداشت حريم حقوق و اخلاق فردي همت گمارد تا آن که اخلاق انسان دستخوش مطامع قدرتمند واقع نشود.2-    تنها مي بايد شايستگي کامل- هرچه بيشتر- کامل، مبناي نيل به امکانات قرار گيرد. در اين زمينه، کم کاري و کم لطفي متوليان امور جامعه را هم نبايد دست کم گرفت.3-    اصلاح ساختاري اداري و همچنين عملي و نه در حد شعار، باور به شايسته سالاري مي تواند به از بين بردن عادات ناپسند ديرين چاپلوسي، کمک زيادي کند. 4-    علت وجود تملق گويي در اين است که مديريت نتوانسته است رقابت سالم در امور سازماني خود به وجود آورد و يا نتوانسته است خلاقيت ها را کشف کند که در حقيقت، نشانگر ضعف مديريت است. اين مسئله سبب مي شود که کارکنان چاپلوسي، دروغگو و چرب زبان شوند. 5-    مدير بايد هنر حرفه اي بودن در کار موظف خود را ياد بگيرد. مسئوليت پذير باشد. در آن صورت، زيرمجموعه او هم مسئوليت پذير خواهد شد. 6-     مدير مي بايد تجارب کارکنان سازمان تحت مديريت خود را مورد توجه خود قرار بدهد و حالت مشورتي و تأملي داشته باشد نه آن که فرضاً يک مديريت خشک، بدون انعطاف و خودرأي باشد چرا که در چنين فضايي، جو چاپلوسي به وجود مي آيد. 7-    يک مدير پيش از هر اقدامي بايد زمينه سازي محيط کار را مورد توجه قرار دهد و برآموزش و بهسازي منابع انساني تأکيد داشته باشد تا جريان بهره وري و کارايي سازمان را بالا رود. وقتي که يک مدير داراي منابع انساني کارآمد باشد، ديگر جايي براي حرف و حديث، چاپلوسي و چرب زباني باقي نمي ماند. 8-    اصل تکنولوژي در اختيار مدير و نه مدير در اختيار تکنولوژي، معطوف به ابهام زدايي در سيستم مديريتي است.9-    بي اعتنايي به رفتار چاپلوسان، از عوامل مهم ريشه کني تملق در جامعه است.10-      شيوع فرهنگ چاپلوسي، تصدي افراد غير کارآمد و نالايق بر منصب هاي اجراي را در پي دارد11-      وجود مديران مستحکم12-      پرورش فرهنگ شايسته سالاري13-      گسترش آزادي نقد و انتقاد14-      اصلاح ساختارها و عملکردها15-      رشد افراد غيرمتملق16-ايجاد فضاي مناسب و سالم عوامل مؤثر بر جلوگيري و محو چاپلوسي:1) شيوه هاي تربيتي حاکم بر خانواده نقش بسيار مؤثري در بروز اين ناهنجاري ها دارد. 2) اصلاح روابط مناسب اجتماعي افراد از طريق آموزش و پرورش و متحول کردن ارزشهاي اجتماعي 3) تأمين نيازهاي مادي به منظور آلوده نشدن به اعمال غير قانوني ضروري به نظر مي رسد. 4) رفع کمبود هاي رواني و مديريتي که موجب آگاهي افراد مي شود. 5) داشتن روحيه انتقاد پذيري مسئولان که باعث تکامل و خلاقيت کارکنان مي شود تا آنان را براساس لياقت و شايستگي شان مورد محک و ارزيابي قرار دهند. امامي- پژوهشگر علوم ارتباطات، درباره دلايل ديگر بروز چاپلوسي به ضعف مديران سازمان در حاکميت رقابت سالم اشاره مي کند و مي گويد: «علت وجود تملق گويي در اين بوده که مديريت نتوانسته است رقابت سالم در امور سازماني خود به وجود آورد و يا نتوانسته است خلاقيت ها را کشف کند که در حقيقت، نشانگر ضعف مديريت است. اين مسئله سبب مي شود که کارکناني چاپلوسي، دروغگو و چرب زبان شوند...             دلايل رفتار چاپلوسي: چاپلوسي مي تواند دو دسته دليل داشته باشد:1- دلايل تدافعي: رفتار چاپلوسي تدافعي به منظور حفاظت شخصي از نتايج عملکرد ضعيف صورت مي گيرد. در اين حالت فرد ممکن است به منظور برانگيختن حس دلسوزي سرپرست خود به اين گونه رفتار کند. 2- دلايل سوداگرانه: رفتار چاپلوسي سوداگرانه واکنشي نيست. بلکه اهداف بلندمدتي را دنبال مي کند و اغلب توسط فرد به عنوان وسيله اي براي ارتقاء و يا شيوه اي براي دستيابي به اهداف شخصي استفاده مي شود.  تملق مانع پيشرفت خلاقيت فرهنگ تملق و تکريم هاي بودار برخي از کنارکنان لطمه زياد به تحرک و شيوه کاري مي زند به خصوص زماني که مدير يک اداره يا شرکت آدمي باشد که از تشويق ها و تعظيم و تکريم هاي زيرمجوعه اش همواره استقبال مي کند اما هيچ اقدام مؤثر در پيشرفت و توليد تحت نظارت خود به عمل نمي آورد. کارفرما و رئيس ضعيف النفس خيلي لذت مي برد که کارگر يا کارمند تحت امرش از او تمجيد کند و چشم و گوش بسته فرامين او را اطاعت کند. چرب زباني نيروي زيرمجموعه اش، يک غرورمافوق انساني د رکالبدش توزيع مي کند. تکرار اين کرنش و پذيرش، انرژي و قواي فعالانه انساني در تحول و پيشرفت و بديع سازي را به چالش ميکشاند و خمودگي در روحيه همه افراد جايگزين کوشش براي خلاقيت حرفه اي مي شود نتيجه اين شيوه هاي منع تحولات محيط کار، جامعه و گسترده کشور، درجازدگي، مصرف گرايي و مهار نوآوري مي شود. علت عقب ماندگي برخي جوامع، نداشتن سرمايه مادي (سرمايه ملي) نيست، بلکه تخمير انديشه هاي فعال، پژوهشي، تتبعات نوين و در يک کلام، وجود مديريت ستايش پذير و تملق طلب و بدون عرق ملي و تعهد اخلاقي است.  چاپلوسي و تملق معمولاً نسبت به چه افرادي صورت مي پذيرد؟چاپلوسي، اغلب نسبت به کساني صورت مي پذيرد که از توانمندي اقتصادي، سياسي، اجتماعي يا اداري بهره مندند و البته اين وضع محدود به تاريخ معاصر نيست و پيش از اين نيز گفتارهايي از تاريخ کهن وجود دارد که براساس آن مي توان دريافت که چاپلوسي در مناسبات ايرانيان از ديرباز وجود داشته است و جانثاران دروغين زيادي در همه عرصه ها باعث مي شوند تا حاصل زحمات و خدمات ارزنده بسياري از افراد متين جامعه ناديده گرفته شود.  رابطه چاپلوسي و صداقتدر محيط هايي که چاپلوسي متداول است، هر نوع تغييري بايد مورد پسند طبقه خاصي از جامعه باشد. در اين حالت، نتيجه اين مي شودکه صداقت و پايبندي به اصولي که تأمين کننده منافع واقعي مردم است جاي خود را به تحسين مبالغه آميز و در نهايت به چاپلوسي مي دهد.            نتيجه گيري شهوديدر جامعه اي که راه هاي دست يابي به امکانات و منزلت اجتماعي بسته باشد و تمرکز قدرت در دست گروهي خاص، و تصاحب جايگاه ها و منصب هاي اجتماعي تناسبي با شايستگي افراد نداشته باشد، يکي از ابزارهايي که براي رهايي از اين تبعيض پديد مي آيد، تملق است؛ راهي کوتاه و بدون هزينه براي رسيدن به خواسته هاي که نه شايستگي مي خواهد و نه زحمت و کوشش.چاپلوسي، هنر افرادي است که با به کارگيري روش هاي عادي و بهنجار جامعه يا محيط کار خود قادر به کسب موفقيت دلخواهشان نيستند و با توسل جستن به راه هاي گوناگون چاپلوسي، زبان بازي، خبرچيني، جاسوسي، دورويي، نوکر صفتي و خيانت مي کوشند خلأ ناشي از ضعف هاي شخصيتي و تخصصي مورد نياز خويش در جامعه يا محيط کار خود را جبران کنند. گاهي تملق گويي، نتيجه عادت هاي رفتاري برگرفته از تربيت خانواده باشد و در مواردي نيز ممکن است افرادي به دليل نداشتن مهارت در برقراري روابط درست اجتماعي، به اين حالت حرکتند. در هر صورت چاپلوسي، ناشي از حقارت شخصيت فرد يا به گمان خود آنان، ره آورد زرنگي و هوش و تدبير ايشان است.چه بسا کساني که با ستايش ديگران، فريب خوردند، ستايش بي اندازه(تملق گويي)خودپسندي مي آورد و انسان را به سرکشي وا مي دارد. آدمي که حيثيت و نفس انساني اش را ولو در نگاه آشنايان و همکاران خرد ميکند در مقابل شخصي به هر صورت توانمند و داراي تيتر کلاسيک و يا سازماني تبديل به يک موجود ذيروح مفلوک مي کند تا مثلاً مشغول کاري شود، رتبه بگيرد، ارتقاء پست نصيبش شود و يا خلاصه به اصطلاح نورچشمي فلان مدير و بهمان صاحب کارخانه و ... شود، اين آدم هيچ گاه مورد اعتبار اخلاقي و دلبستگي از سر صدق و صفا واقع نمي شود و او به فردي که نان را به نرخ روز مي خورد معروف است. - تملق و چاپلوسي نشاندهنده عدم توانايي فرد است زيرا فردي که توانايي دارد نياز به چاپلوسي ندارد. - مديراني که به چاپلوسي و تملق کارکنان خود اهميت مي دهند جوي پر از رويا و دروغ را در سازمان خود ايجاد مي کنند که در خاتمه به ضرر سازمان خودشان تمام مي شود. - بي اعتنايي به رفتار چاپلوسان، از عوامل مهم ريشه کني تملق در جامعه است. - شيوع فرهنگ چاپلوسي، تصدي افراد غيرکارآمد و نالايق بر منصب هاي اجرايي را در پي دارد منابع: حوزه نت،مسائل جاري مديريت
کد خبر: ۸۲۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۴/۰۶

اوای دنا: حقوق بازنشستگان و مستمری‌بگیران صندوق تأمین اجتماعی علاوه بر افزایش سالانه 100 هزار تومان افزایش یافت.سعید مرتضوی، ‌مدیرعامل صندوق تأمین اجتماعی‌ با اعلام این خبر گفت: امیدواریم شرایطی ایجاد شود که به حقوق بازنشستگان و مستمری‌بگیران 200 هزار تومان اضافه شود.براساس خبر منتشر شده در پایگاه اطلاع‌رسانی تأمین اجتماعی او افزود: با توجه به اینکه براساس کمک و مساعدت دولت و رئیس‌جمهور تعهدات دولت به صندوق تأمین‌اجتماعی در قالب واگذاری سهام 21 شرکت به ارزش 35 هزار میلیارد تومان انجام شده است،شرکت جدیدی جهت اداره این سهام در شرف تشکیل است که از محل درآمد سهام این شرکت‌ها از ابتدای سال‌جاری به مجموع حقوق بازنشستگان و مستمری‌بگیران مبلغ یکصد هزار تومان افزوده خواهد شد که از هفته تأمین‌اجتماعی( نیمه دوم تیرماه )پرداخت آن آغاز خواهد شد و امیدواریم با تکمیل برنامه‌های شرکت جدید تا پایان سال بتوانیم به حقوق و دریافتی بازنشستگان و مستمری‌بگیران مبلغ 200 هزار تومان اضافه نماییم تا بخش قابل توجهی از مشکلات معیشتی این عزیزان مرتفع گردد.افزایش حقوق بازنشستگانبا عملی شدن وعده مدیرعامل تأمین اجتماعی سال 91 برای تمامی بازنشستگان و مستمری بگیران این صندوق بیمه‌ای متفاوت از سال‌های دیگر خواهد بود. گروهی از فعالان بازنشسته این صندوق که از سال گذشته تلاش می‌کردند تا توجه دولت را به وخامت اوضاع معیشتی بازنشستگان جلب کنند بالاخره توانسته‌اند با جلب رضایت فقط مدیرعامل جدید بخش قابل توجهی از این مشکل را حل کنند. هر چند خود مدیرعامل اعلام کرده که این افزایش یکی از تأثیرات وصول طلب‌های این سازمان از دولت است.یکی از ذی‌نفعان تأمین اجتماعی دو روز پیش در گفت‌وگو با خبرنگار روزنامه همشهری توضیح داده بود که روز یکشنبه در بابلسر و در اردوی بازنشستگان تأمین اجتماعی مدیرعامل خواهد آمد و خبر افزایش 100 هزار تومانی مستمری و حقوق را رسما اعلام خواهد کرد.به گفته‌ او برای انتشار این خبر می‌بایست تا روز یکشنبه صبر شود اما احتمالا مدیرعامل صلاح دیده که این خبر را زودتر و در تهران منتشر کند.افزایش حقوق دولتیبراساس قانون موجود در کشور دولت هر سال یک‌بار حقوق و مستمری بازنشستگان تأمین اجتماعی را افزایش می‌دهد این افزایش سالانه شامل حال بازنشستگان کشوری نیز می‌شود، پیش‌بینی بازنشستگان تأمین اجتماعی این بود که با توجه به افزایش حقوق 15 درصدی کارکنان دولت به همین میزان نیز حقوق بازنشستگان افزایش خواهد داشت اما اقدام مدیرعامل تأمین اجتماعی شوک شادی آوری برای بازنشستگان به‌حساب می‌آید.فصل جدید در خدمات درمانیمدیرعامل تأمین اجتماعی معتقد است‌ خدماتی که در بخش درمان به بیمه شدگان ارائه می‌شود تابلوی تمامی خدماتی است که این صندوق ارائه می‌دهد و یکی از مهم‌ترین شکایت‌های مردم در بخش درمان کمبود نیروی انسانی است به همین دلیل تلاش شده‌است تا تعداد قابل توجهی نیروی کار در زمینه بالینی از جمله پزشک، پرستار، ماما و دیگررشته‌های گروه پزشکی و پیراپزشکی به استخدام صندوق تأمین اجتماعی در بیایند.با جذب این نیروها به مراکز درمانی ضمن اجرای تکلیف قانونی و ارتقای بهره‌وری نیروهای بالینی، کیفیت خدمات نیز به میزان قابل‌توجهی افزایش خواهد یافت که امیدواریم این مسئله باعث افزایش رضایتمندی بیمه‌شدگان از خدمات درمانی شود.سعید مرتضوی ضمن بازدید از حوزه محل برگزاری آزمون استخدامی صندوق تأمین اجتماعی با اشاره به استقبال گسترده از این آزمون، این مسئله را نشان‌دهنده اعتماد داوطلبان به آینده شغلی مطمئن در بخش‌های درمانی و بیمه‌ای صندوق تأمین اجتماعی دانست و افزود: در این دوره تعداد 5777 نفر در دو بخش بیمه‌ای و درمانی جذب صندوق تأمین اجتماعی خواهند شد و با اضافه‌شدن این افراد به جمع خانواده بزرگ تأمین اجتماعی فصل جدیدی از خدمتگزاری به بیمه‌شدگان در قالب خدمات نوین در دو حوزه درمانی و بیمه‌ای آغاز می‌شود.مدیرعامل صندوق تأمین اجتماعی ضمن اعلام این مطلب که نتایج اولیه آزمون استخدامی ظرف مدت یک هفته بعد از برگزاری آزمون، اعلام خواهد شد افزود: در این مرحله دو برابر ظرفیت، برای انجام مصاحبه علمی و گزینش مقدماتی معرفی خواهند شد که درصورت پذیرفته شدن در این مرحله، با استفاده از اختیارات مدیرعامل، مصرح در ماده 7 قانون گزینش در نیمه دوم تیر ماه سال‌جاری فعالیت خود را در مراکز درمانی و بیمه‌ای صندوق تأمین اجتماعی آغاز خواهند کرد.مرتضوی تعداد شرکت‌کنندگان در این آزمون را بیش از 98 هزار نفر اعلام کرد و افزود: پذیرفته شدگان برای اشتغال در 21 رسته شغلی به مراکز درمانی و بیمه‌ای سراسر کشور معرفی می‌شوند که بیش از 60 درصد این نیروها در رشته‌های شغلی پزشکی و پیراپزشکی و در بیمارستان‌ها و مراکز درمانی جدیدالاحداث مناطق مختلف کشور از جمله مناطق محروم به کار گرفته می‌شوند.وی از افتتاح بیمارستان‌های تأمین اجتماعی ماهشهر و یاسوج در آینده نزدیک خبر داد و گفت: با جذب نیروهای مورد نیاز این دو مرکز درمانی بزرگ، آرزوی دیرینه جامعه کارگری و بازنشستگی این دو شهرستان و شهر‌های مجاور تحقق یافته و شاهد افزایش پوشش خدمات درمانی در دو استان خوزستان و کهگیلویه و بویراحمد خواهیم بود.
کد خبر: ۸۰۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۳/۲۷

اوای دنا: معاون برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری از افزايش 15 درصدي حقوق كاركنان دولت و بازنشستگان خبر داد و گفت: این مصوبه در چند روز آینده ابلاغ می‌شود و کارکنان دولت، اعمال افزایش یادشده را همراه با معوقات ماه‌های قبل در فیش حقوق تیرماه شاهد خواهند بود. بهروز مرادي افزود: امروز در دولت تصويب شد كه ميزان حقوق كارمندان دولت و بازنشستگان در سال 91به ميزان 15 درصد افزايش پيدا كند.
کد خبر: ۷۹۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۳/۲۴

اوای دنا:حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به منتخبان ملت خاطرنشان کردند: نباید به اسم استقلال مجلس، درباره هر مسئله ای به دولت معترض شد... مراجع حل اختلاف مشخصند و مراجعه به قانون یا نظر شورای نگهبان، تکلیف همگان را مشخص می کند. به گزارش اوای دنا به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز(چهارشنبه) در دیدار نمایندگان منتخب ملت در نهمین دوره مجلس شورای اسلامی تأکید کردند: مجلس در عمل به وظایف مهم و اساسی خود، باید ضمن برخورداری از شاخص های یک مجلس زنده، پرتحرک و پرنشاط در ابعاد مختلف سیاسی، اخلاقی و مالی نیز، ‌مجلسی سالم باشد.ایشان احساس تکلیف، نیت خالصانه، توکل به پروردگار و تلاش برای کسب رضایت الهی را زمینه و شرط اصلی موفقیت آمیز بودن تلاشهای مجلس و دیگر دستگاهها خواندند و افزودند: اگر این نگاه و این روحیه حاکم شد، به برکت رحمت و یاری پروردگار راهها گشوده و همه مشکلات حل خواهدشد.حضرت آیت الله خامنه ای اتکال به قدرت لایزال الهی را رمز قدرت و پیشرفت جمهوری اسلامی دانستند و خاطرنشان کردند: نظام اسلامی در دنیای آشفته مادی، به دفاع از ارزشهای الهی و انسانی برخاسته است و نمایندگان مجلس باید با درک عمیق این مسئله، تقویت ارتباط با پروردگار را راز حقیقی دست یابی به موفقیت بدانند.ایشان دشمنی استکبار با جمهوری اسلامی را برخاسته از ذات غارتگر سلطه طلبان خواندند و افزودند: برخی با گوشه و کنایه می گویند دنیا را در مقابل نظام قرار ندهید اما این، سخنی از سر نیاندیشیدن است چرا که مطرح شدن داعیه حکومت دینی و مردمسالاری دینی، بطور طبیعی، فرعونهای جهانی را به مقابله با این نظام و این ملت برانگیخته است.رهبر انقلاب اسلامی در ادامه سخنانشان مجلس را رکن اساسی نظام برشمردند و به تشریح دو خصوصیت لازم مجلس شورای اسلامی یعنی زنده بودن و سالم بودن پرداختند.ایشان افزودند: مجلس راکد و خمود با خروجیهای نامناسب، مجلسی ناقص است و نمایندگان منتخب ملت باید با تحقق شاخصهای یک مجلس زنده، «نشاط و تحرک دستگاه قانونگذاری» را عینیت دهند.حضرت آیت الله خامنه ای عمل به وظایف اساسی مجلس یعنی تدوین قوانین خوب و نظارت صحیح را نشانه های بارز زنده بودن مجلس دانستند و افزودند: نمایندگان مجلس نهم با توجه به «شاخص های یک قانون خوب» و «معیارهای نظارت صحیح»، به وظایف خود عمل کنند.ایشان در همین زمینه، نظارتهای ناشی از نیتهای نادرست، نظارتهای جانبدارانه و ضدجانبدارانه و نیز نظارتهایی را که عمق یابی نمی کند، از جمله نظارتهای نادرست دانستند و افزودند: اینگونه کارها، نشان خواهد داد مجلس به معنای حقیقی کلمه، زنده نیست.رهبر انقلاب اسلامی، حضور مفید و فعال در صحن علنی مجلس و کمیسیونها را از دیگر نشانه های زنده بودن مجلس برشمردند و خاطرنشان کردند: حضور نامرتب و غیرمفید در جلسات و کمیسیونها از جمله گرفتاریهایی است که مجلس نهم، سعی کند آن را واقعاً  برطرف نماید.حضرت آیت الله خامنه ای حضور فعال در فضای سیاسی کشور و منطقه و جهان را از دیگر ضروریات یک مجلس زنده و پرنشاط برشمردند و افزودند: مجلس صحنه نمایانی از «انقلاب، افکار عمومی و سیاستهای کلان» کشور است و باید در حوادث و مسائل داخلی و خارجی، مواضع مشخصی داشته باشد.رهبر انقلاب با اشاره به حوادث و تحولات عمیق و پرشتاب منطقه افزودند: امروز در منطقه غوغایی است و در این منطقه مهم که قلب دنیا به شمار می رود، اوضاع عجیبی حاکم شده است.ایشان خاطرنشان کردند: اگر نمایندگان مجلس درباره حوادث منطقه، در وقت مناسب، مواضع مناسبی بگیرند، حتماً در افکار عمومی ملتهای منطقه و کشورهای مؤثر در تحولات منطقه، تأثیرگذار خواهد بود.حضرت آیت الله خامنه ای، در ادامه سخنانشان به تشریح دومین وی‍ژگی ضروری مجلس یعنی سالم بودن پرداختند.ایشان، برخورداری مجلس و فردفرد نمایندگان مردم را از سلامت «سیاسی، اخلاقی و مالی» کاملاً ضروری برشمردند و افزودند: اگر گرایشی ولی کوچک در منافات با برخی اصول انقلاب در مجلس شکل بگیرد این نشانه عدم سلامت سیاسی مجلس است.رهبر انقلاب بی توجهی به دغدغه ضروری احساس وظیفه، بی مبالاتی درباره مسائل مالی را از دیگر نشانه های ناسالم بودن مجلس خواندند و افزودند: هیأت رئیسه و نمایندگان تلاش کنند مجلس نهم در زمینه کاهش هزینه های بیهوده، الگو شود.ایشان خاطرنشان کردند: البته در میان نمایندگان مجلس کسانی که در این زمینه ها بخوبی احتیاط و مراقبت می کنند کم نیستند و این واقعیت مهم و تحسین برانگیز، نیازمند شکرگذاری است.حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به تأکید چند سال قبل ایشان در زمینه خودنظارتی مجلس افزودند: البته در این مورد، قانونی هم تصویب شده و لازم است نمایندگان با خود نظارتی و مراقبت دائم از خود و دیگر نمایندگان، از سلامت مجلس صیانت کنند.پرهیز از تعرض به آبروی دیگران از دیگر مسائلی بود که رهبر انقلاب اسلامی آن را از نشانه های مهم سلامت مجلس خواندند.ایشان به منتخبان ملت خاطرنشان کردند: متوجه باشید که شما از پشت بلندگویی ملی حرف می زنید و لازم است از تعرض به آبروی دیگران، بیان اتهاماتی که ثابت نشده است و طرح مسائل خصوصی افراد بشدت پرهیز کنید.هیاهو و جنجال برخی نمایندگان هنگام حرف زدن دیگر نمایندگان و یا مسئولان دولتی، ‌انتقاد صریحی بود که حضرت آیت الله خامنه ای بیان کردند.رهبر انقلاب تأکید کردند: مجلس جای گفتگوی حکیمانه و خردمندانه است و این مسئله با هیاهو هنگام حرف زدن دیگران کاملاً منافات دارد و این عادت بسیار بد و حیرت انگیز باید در مجلس شورای اسلامی ریشه کن شود.حضرت آیت الله خامنه ای استقلال مجلس را مسئله ای بسیار مهم و از نشانه های سلامت نهاد قانونگذاری دانستند و خاطرنشان کردند: در همه دولتهای گذشته و همه دوره های مجلس این تذکر داده شده است که نباید به اسم استقلال مجلس، درباره هر مسئله ای به دولت معترض شد، مجلس اگر نظر مخالفی دارد می تواند با پرهیز از اینگونه برخوردهای غیرمفید، در آن زمینه، قانون بگذارند.حضرت آیت الله خامنه ای همچنین اتحاد و همدلی را، مسئله و ضرورت مهم روز خواندند و افزودند: معنای این مسئله همسان بودن فکرها نیست و کسی از بیان اختلاف نظرها، ابایی ندارد اما باید کاملاً مشخص باشد که در عین اختلاف نظر و سلیقه، دستهای مسئولان در دست یکدیگر است و همه با هم در مسیر اعتلای کشور و تحقق اهداف انقلاب،‌ به پیش می روند.رهبر انقلاب اسلامی دوئیت و تفرقه را نشانه ضعف خواندند و افزودند: در زمینه اختلاف نظرها نیز مراجع حل اختلاف مشخصند و مراجعه به قانون یا نظر شورای نگهبان، تکلیف همگان را مشخص می کند و در هر حال باید اتحاد و همدلی مسئولان بروز بیاید.ایشان در همین زمینه افزودند: البته همه دو سه طرف موجود از مذمت اختلاف سخن می گویند اما در عمل نمونه های اختلاف، گاه دیده می شود که همه مسئولان و دستگاهها در درون خود و در ارتباط  با یکدیگر باید اتحاد و همدلی را حفظ و تقویت کنند.ایشان همچنین با تشکر از سخنان خوب و مفید آقای لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی افزودند: امید واثق وجود دارد که مجلس با استقلال، آزاد فکری، رعایت مصالح کشور، احساس شجاعت در مقابل دشمن و امید به آینده، فعالیتهای خود را برنامه ریزی و پیگیری کند.رهبر انقلاب در پایان سخنانشان، آینده روشن ملت و نظام را، حقیقتی بشارت داده شده خواندند و با تجلیل از ایمان ملت و جوانان خوب کشور افزودند: به یاری پروردگار محور حرکت عمومی کشور، تفکر و جهت گیری دینی و اسلامی است.حضرت آیت الله خامنه ای ابراز امیدواری کردند: به اذن الهی در این دهه که دهه پیشرفت و عدالت است ایران به پیشرفت محسوسی دست یابد و در پایان دوره میزان چشمگیری از عدالت در کشور محقق شود.در ابتدای این دیدار و پیش از سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی، آقای دکتر لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی با اشاره به ادوار مختلف قانونگذاری در ایران، دوران قانونگذاری بعد از انقلاب اسلامی را شکوفاترین دوران پارلمانی کشور برشمرد و افزود: در این دوره با تصویب میزان قابل توجهی از قوانین و اتکاء به جنبه ی آزادی و مبانی دینی، حرکت رو به جلوی کشور رقم خورده است.وی همچنین بر ضرورت تدوین نقشه راه مناسب برای تأمین منافع ملی و زمینه سازی برای آرامش پویا در کشور تأکید و رصد دائمی حوادث کشور و دفاع از حقوق ملی را از وظایف مجلس شورای اسلامی توصیف کرد.رئیس مجلس شورای اسلامی همچنین با بیان گزارشی از ترکیب کمی و کیفی منتخبان این دوره مجلس شورای اسلامی، پایبندی به آرمانهای انقلاب اسلامی و شجاعت در دفاع از حقوق ملت را از ویژگی های بارز نمایندگان مجلس شورای اسلامی دانست.
کد خبر: ۷۹۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۳/۲۴

اوای دنا:مدیر کل توسعه منابع انسانی و پشتیبانی از برگزاری آزمون استخدامی ادارات کل ثبت احوال استانها در 26 خرداد ماه خبر داد.به گزارش اوای دنا به نقل از دفتر روابط عمومی و همکاریهای بین الملل، علیرضا بیات‌پور منابع آزمون استخدامی که بر اساس رشته شغلی می‌باشد را به شرح زیر بیان کرد.منابع امتحان تخصصی(رشته شغلی کارشناس و مسئول امور ثبت احوال) 1- قانون مدنی( موارد مرتبط)2- قانون ثبت احوال3- دستورالعمل های مصوب شورای عالی ثبت احوالمنابع امتحانی تخصصی(رشته شغلی کارشناسان تحلیل گر سیستم برنامه نویس سیستم و اپراتور) 1- مفاهیم مربوط به فناوری اطلاعات (IT) _ احمد فراهی_رماین مولانا پور2- مفاهیم بنیادی پایگاه داده و ساختار فای-روحانی رانکوهی3- زبانهای برنامه نویسیمنابع امتحان تخصصی(رشته شغلی کارشناس امور حقوق ی) 1- قانون ثبت احوال2- قانون مدنی م امور حسبی3- قانون مجازات اسلامی4- قانون اساسی 5- حقوق اداری، قوانین و مقررات استخدامیمنابع امتحان تخصصی(رشته شغلی مسئول خدمات اداری) 1- خلاصه سازی مکاتبات و نوشته های اداری2- اداره امور دبیرخانه-نویسنده آذرمحمدی3- آئین نگارش و مکاتبات اداری- تالیف:علی آسمند4- مهارتهای فناوری اطلاعات (IT)منابع امتحان تخصصی(رشته شغلی کارشناسان امور اداری) 1- قانون مدیریت خدمات کشوری و آئین نامه‌های اجرایی، تصویب نامه‌هاو بخنامه های ذیربط2- مجموعه طرح های طبقه بندی و ارزشیابی مشاغل3- مجموعه قوانین و مقررات استخدامی با آخرین اصلاحاتمنبع امتحان تخصصی( رشته شغلی حسابداری) 1- قانون محاسبات عمومی2- قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی و الحاقی آن3- قانون برگزاری مناقصاتمنابع امتحان تخصصی( رشته شغلی کارشناسان آمار موضوعی) 1- مفاهیم پایه‌ای احتمال و آمار- نوشته ج.ل..هاجز،ی.ت.لهمن- ترجمه سیامک نوربلوچی2- آمار و احتمال مقدماتی- جواد بهبودیان3- نظریه نمونه گیری و کاریردهای آن- علی عمیدی4- پورتال سازمان ثبت احوال کشور و نتایج سرشماری نفوس و مسکن مرکز آمار ایران
کد خبر: ۷۷۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۳/۱۶

اوای دنا-علیرضا سعیدآبادی:وقتی داروين نظريه تنازع بقا جانداران و انتخاب طبيعي يا اصلح را به عنوان نتيجه مطالعاتش از علوم زيستي به حوزه علوم اجتماعی ارایه کرد خيلي ها منتقد بودند كه رفتارها و روابط در محيط جانوري و يا گياهي هيچ شباهتي به محيط انساني ندارند و نمي توان نتايج حاصله از بررسي آن ها را به روابط اجتماعي در سطح انسان ها تعميم داد. او فکر می کرد هر جانداري بايد از لحظه تولد براي بقا با رقبا و عوامل ناسازگار محيط مبارزه كند و هر گروهی كه شرايط و توان كافي براي اين كار را نداشته باشد نابود مي شود. كوشش براي زنده ماندن يا تنازع بقا در طبيعت،عامل اصلي انتخاب جانداران اصلح براي بقا و تكثير نسل است.از بين افراد گونه هاي جانوري و يا گياهي همواره يک يا چند فرد با ويژگی هاي ممتاز ممكن است بوجود آيند كه همان باعث برتري و بقا آنان خواهد شد.اين گونه افراد بيش از هم نوعان خود باقي مي مانند،به توليد مثل مي پردازند و ويژگی های خود را از طريق وراثت به فرزندان منتقل مي كنند. داروينيسم اجتماعي به سبب تأثير بسزايي که نظريه انتخاب اصلح بر انديشه و تفكر تكاملي در جامعه گذاشته بود به این اسم ناميده شده است.اين مكتب با اين كه بخشي از اصول آن امروزه منسوخ شده اما پيروان آن مي كوشيدند وقوع جنگ ها و درگيري هاي شديد سياسي با انگيزه هاي برتري طلبانه در بين افراد و گروه ها را با آن توجيه و تفسير كنند. آنچه كه در نظريه تنازع بقا پايه مطالعات اوليه قرار گرفته وجود برتري طلبي،ستيزه جويي و دنياي پر از خشونت و جنگ در بين جانداران است.در حيات وحش،جانوران با اين كه از قدرت تعقل برخوردار نيستند اما در غريزه آنان هم رفتارهاي خشونت آميز و هم رفتارهاي مسالمت آميز به وفور ديده مي شود.براي مثال،در طبيعت مبارزه دو مار شاه كبرا با طول چند متر و جثه اي مهيب که به تصویر هم کشیده شده قواعد جالبي براي تامل ما دارند. اول،اين دو جاندار در هنگام مبارزه به يكديگر نيش نمي زنند. دوم،سعي هر كدام فقط اين است كه پشت ديگري را با زمين آشنا كند. سوم،حريف شكست خورده وقتي نتيجه را مي پذيرد محل مبارزه را ترك مي كند و طرف پيروز او را تعقيب نمي كند. چهارم،مبارزه تا سرحد مرگ نيست و فقط براي تعيين فرد پيروز است. پنجم،اين مبارزه مانند هر مبارزه ديگري يك طرف پيروز و يك طرف بازنده دارد. ششم،اين قواعد درباره همه جانوران از جمله كفتارها و كركس ها صدق نمي كند. هفتم،يكي از اصلي ترين انگيزه هاي جانوران براي شكار رفع گرسنگي است در حالي كه در جوامع انسانی به طور عام،بعضي ها از فرط سيري مبارزه مي كنند و هدف شان زر،زور و تزوير است. من بدون اين كه بخواهم مصاديق اجتماعي از نظريه تنازع بقا ارايه دهم مي خواهم با اشاره به اين كه طبيعت در بيشتر مواقع آموزگار خوبي براي انسان ها بوده فقط اين سوال را با استفاده از مثال يادشده مطرح كنم كه آیا اين قواعد در جوامع انساني و درباره رقابت هاي سياسي و يا درگيري هاي سياسي هم صدق مي كند؟و يا اين كه برخلاف آن،ما انسان ها در محيط زندگي خود بايد به دفعات شاهد تماشاي مجموعه راز بقا در حوزه سياست آن هم از نوع بي قاعده اش باشيم؟عرصه سياست اصلي ترين و موثرترين عرصه هاي زندگي بشر است. مسوولان جامعه در اثر رقابت ها و كنش و واكنش هاي سياسي است كه به قدرت دست مي يابند و بر تمامي بخش هاي جامعه مسلط مي شوند.مبارزه سياسي نيز كاميابي و ناكامي دارد.در کنش ها و واکنش های سیاسی در سطح خرد و رقابت هاي فردی و گروهي هميشه يك طرف برنده و يك طرف بازنده است.ولي در سطح داخلي و با هدف پيگيري منافع ملي در جوامع توسعه يافته قواعد بازي برد-برد حاكم است و كشور ما نيز از اين قاعده مستثني نيست. رقابت هاي سياسي هم قواعدي مشابه مبارزه دو مار شاه كبرا را دارد كه اگر عقلاني و به خوبي درك نشود سياست را به حوزه اي مخرب و ويرانگر تبدل خواهد كرد.در نظام هاي سياسي رايج سازوكارهاي متنوعي براي جلوگيري از انباشت قدرت و راه های بازتوزيع آن پيش بيني شده است.ساز و کارهای رای گیری،رسانه هاي همگاني،احزاب و تشكل هاي سياسي،افکار عمومی،نخبگان فكري و دانشگاهي منتقد و پرسشگر،جامعه مدني،گروه هاي  فرهنگي و اجتماعي، حقوق   اقليت ها و  نهادهاي فرهنگي و اجتماعي در هر جامعه و کارکرد و ميزان اثرگذاري هر كدام در رابطه بين حكومت كنندگان و حكومت شوندگان از اهميت فوق العاده اي برخوردار هستند.اين ها هر اندازه در جامعه اثرگذارتر و نهادینه شده تر باشند راه هاي رسوب قدرت و خودكامگي تنگ تر خواهند شد.در نظام سياسي جمهوري اسلامي ايران همواره فصل الخطاب گروه ها و سياستمداران،نظام سياسي و قانون اساسي و منافع ملي بوده است. اول،نظام سياسي جمهوري اسلامي ايران كه در مباني با ويژگي هاي يك نظام خاص ولايي و دربرابر ساير نظام هاي رايج سياسي مبتني بر روح مردم سالاري ديني و اصل تفكيك قوا و نزديكي به الگوي نظام هاي رياستي است.دوم،قانون اساسي با محتواي روشن و استنادات محكم و سوم منافع ملي كه ستاره راهنماي اقدامات هر كشوري در عرصه هاي كلان داخلي و بين المللي است كه هر سه شاخص هاي مناسبي براي فعالان سياسي هستند كه مي توانند از آنها پيروي كنند و راه را از بيراهه تشخيص دهند.اين قواعد براي همه فعالان مطرح سياسي بويژه نامزدهاي انتخابات رياست جمهوري لازم الاجراست و تخطي از آن خسارات جبران ناپذيري ببار مي آورد.رفتار فردي نامزدها در فتنه 88 نمونه اين بي قاعدگي است.من اعتقاد راسخ دارم كه معروف بودن كانديداهاي رياست جمهوري شرط كافي براي نامزدي نيست وگروه هاي سياسي بايد بابصيرت به مرجعيت شوراي نگهبان قانون اساسي احترام بگذارند. قواعد و چارچوب هاي سياسي بيش از ساير مقررات و قواعد متعارف در بخش هاي ديگر جامعه داراي آثار سازنده يا مخرب اند.برای مثال،قوانين صنعتی موجبات نارسايي و يا كارآمدي نظام اقتصادی را بيشتر فراهم مي آورند.اما قواعد سياسي تمامي بخش هاي جامعه را به شدت تحت تاثير خود قرار مي دهند.چه افرادي كه در رقابت ها پيروز مي شوند و چه افرادي كه شكست مي خورند در حوزه سياست بايد به اين قواعد پايبند باشند.چه بسيار در اثر گردش نخبگان و جابجايي قدرت در همه پرسي ها اتفاق مي افتد كه بازندگان ديروز،برندگان امروز شده اند و چه بسا بازندگان امروز هم برندگان فردا باشند. رفتار سياسي متغير مستقل نيست و نتايج ثابت و لايتغيري ندارد.سياستمداران تابع عوامل متعدد فراواني هستند.آنچه كه بيش از همه عوامل در اين جا مورد تاكيد من قرار مي گيرد فرهنگ سياسي و قواعد کنش و واکنش هاست كه با جامعه پذيري مجدد امكان ارتقا و بهبود هميشگي آن وجود دارد و در این فرايند جامعه پذيري سياسي نقش رسانه هاي همگاني در همه اشكال سنتي و مدرن آن از درجه اهميت بالايي برخوردار است.افكار عمومي بویژه در جوامع تحول گرا و مردم سالار مانند كشور ما بر اين واسطه هاي ارتباطي بسیار تاثير مي گذارند و از آن به شدت تاثير مي پذيرند.به گونه ای که به نظر می رسد افكار عمومي و رسانه هاي همگاني همانند دو روي سكه ژانوس اند كه وجود يكي بدون توجه به ديگري بي معنا و نامفهوم خواهد بود. شايان ذكر است كه وي به عنوان كانديداي مردم تهران و چهره رسانه اي آشنا در سال هاي اخير و مدير مسئول سه نشريه در سال هاي گذشته در گفت و گوهاي خود با تعدادي از شهروندان در روزهاي تبليغات انتخابات نهمين دوره مجلس شوراي اسلامي،هدف خود را با پشتوانه سال ها تجربه حرفه اي در حوزه هاي رسانه و ارايه ده ها اثر و ايده و انتشار آنها در روزنامه ها و سايت هاي مرجع كشور در سال هاي اخير و صنعت و مسائل موجود در روابط كارفرمايي-كارگري،روابط بين الملل با گرايش استراتژي جمهوري اسلامي ايران،آموزش و پرورش و رويكرد آموزش هاي نوين در نظام آموزشي كشور و فرهنگ و ارشاد اسلامي با فعاليت چندساله در بخش هاي روابط عمومي و آموزشي اين وزارتخانه در سطوح كارشناسي و مديريتي و ستادي و پس از رسيدن به اين جامعيت فكري،كانديداتوري مردم تهران در انتخابات اخير مجلس شوراي اسلامي و درصورت اقبال مردم و عنايت ويژه شوراي محترم نگهبان قانون اساسي در تفسير رجل سياسي و خود،انتخابات رياست جمهوري يازدهم بيان كرده است. ضمناً سخنان و افكارش در دو سه ماه  اخير تحت عناوين"وانتخاباتي كه گذشت؟"،"برنده و بازنده سوال از رييس جمهور كيست؟"،"فرهنگ سياسي ايرانيان و مسئله شناخت"،"فرهنگ برندسازي در ايران"،"انتخابات سال 88 شبيه 76 نبود!"،"مطبوعات،رسانه هاي مجازي و حوزه سياست در ايران"،"اول اصول گرايي،بعد اصلاحات؟"،"هر كه با ما نيست،برماست!"،"بيداري اسلامي و آينده ايراني"،"مدل شهردار-رييس جمهور هميشگي نيست!"،"چشم انداز يازدهم:ايران؛سرزمين ثبات"،" درك تحول مفهوم استراتژي پس از انقلاب اسلامي براي شناخت كانديداهاي رياست جمهوري يازدهم اهميت راهبردي دارد" ،"مرجعيت ديني الگوي ما سياستمداران ايراني"،"سوال از نامزدهاي احتمالي رياست جمهوري آينده:نگاه دولت يازدهم به مسئله الگوي ثابت توسعه در كشور چيست؟"،"مجلس در راس امور است نه قوا!"،"معماي دوراهي و حوزه سياست در ايران"و"بهترين نمايندگان ملت"علاوه بر ده ها ايده و اثر منتشر شده در سال هاي 80 در روزنامه ها،خبرگزاري ها و سايت هاي مرجع قابل مطالعه است. خلاصه اهم سوابق تحصیلی و اداری علیرضا سعیدآبادی •    كانديداي مردم تهران در انتخابات نهمين دوره مجلس شوراي اسلامي•    اخذ رتبه ممتاز رشته کارشناسی ارشد روابط بین الملل دانشگاه شهید بهشتی در سال 1380(رونوشت پیوست)•    پشنهاددهنده ایده طرح تشکیل سازمان نیمه متمرکز نظام مهندسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران(رونوشت پیوست) •    مشمول آیین نامه جذب و نگهداری نیروی انسانی  نخبه در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی(رونوشت پیوست) •    دبیر تشکل خانه دانشجو در استان در سال های 81-1380(رونوشت پیوست)•    اخذ امتیاز عالی از پایان نامه کارشناسی ارشد با موضوع«بررسی استراتژی جمهوری اسلامی ایران پس از جنگ سرد»(رونوشت پیوست) •    کارشناس مسوول وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی  مطابق حکم کارگزینی امور اداری ازسال 1384 و معاون بين الملل اداره كل روابط عمومي در سال 89 و معاون دفتر آموزش و توسعه فعاليت هاي هنري در سال 90 با ابلاغ داخلي(پیوست) •    دبير نمايشگاه و نشست هاي تخصصي مد و لباس اسلامي-ايراني در سال 89(رونوشت پيوست)•    مدیر روابط عمومی موسسه آموزش از راه دور وزارت آموزش و پرورش تا اواخر سال 1384(رونوشت پیوست) •    کارشناس برگزیده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سطح ملی در چشنواره شهید رجایی در سال 1386(رونوشت پیوست)•    برگزیده روابط عمومی های دولت در روز 27 اردیبهشت سال  1386 و تقدیر در سالن اجلاس سران(تقدیر نامه پیوست) •    پیشنهاد و تدوین « طرح جامع نحوه فعالیت روابط عمومی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی » و طی مراحل تصویب و ابلاغ توسط وزیر محترم به تمامی معاونت ها،سازمان ها،ادارات کل ستادی و استانی(رونوشت پیوست) •    طراحی«نظام ساماندهی و نصب تمثال حضرت امام خمینی ( ره ) و مقام معظم رهبری در دولت  » که به صورت بخشنامه با امضا وزیر محترم به تمامی دستگاه های اجرایی ابلاغ شد(رونوشت پیوست) •    پیشنهاد«طراحی و ایجاد بانک اطلاعاتی از هنرمندان حرفه ای و شرکت های معتبر در عرصه تبلیغات کشور » به شورای محترم  اطلاع رسانی دولت که در سال 1386 به  تایید رسید(رونوشت پیوست)•    مدیر مسوول نشریه پیام بانوان در سال 75-1374و تالیف مقالات متعدد در این نشریه (رونوشت پیوست)•    مدیر مسوول نشریه آموزش از راه دور وزارت آموزش و پرورش تا سال 1384و تالیف مقالات متعدد در این نشریه(رونوشت پیوست)•     مدیر مسوول نشریه وفا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درسال1386و تالیف مقالات در این نشریه(رونوشت پیوست) •    تدوین 6 جلد گزارش پژوهشی مرتبط با رشته  روابط بین الملل برای پژوهشکده مطالعات راهبردی وابسته به وزارت علوم و تحقیقات و فناوری(رونوشت پیوست ) •    تدوین 2 جلد گزارش پژوهشی مرتبط با روابط بین الملل برای خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (پیوست ) •    انتشار ده ها یادداشت و مقاله راهبردی و فرهنگی و مطلب آموزشي در روزنامه های کثیرالانتشار،نشريات،خبرگزاری ها و سایت های مرجع کشور(رونوشت پیوست)•    مسوول امور پژوهشی مرکز جامع علمی کاربردی شماره 5(تاییدیه پیوست) ایثارگر دفاع مقدس ( رزمنده – جانباز )     شماره تماس: 09122404987
کد خبر: ۷۷۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۳/۱۶

اوای دنا: طی حکمی از سوی اکبر نیکزاد، استاندار کهگیلویه و بویراحمد، "رحیم بهادری" به عنوان مشاور امور حقوق ی استاندار استان منصوب شد.به گزارش مهر، بهادری دارای مدرک کارشناسی رشته حقوق ، با 11 سال سابقه خدمت و فرزند شهید "نعمت الله بهادری " است.وی پیش از این مشاور جوان مدیرکل راه و ترابری و مشاور امور حقوق ی اداره کل راه و شهرسازی استان بود.قبل از بهادری، علی هادی پور این مسئولیت را در استانداری استان بر عهده داشت.
کد خبر: ۷۶۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۳/۰۷

اوای دنا: مدیرعامل مؤسسه تخصصی نیرو گستر با بیان دلاوری‌های رزمندگان اسلام در عملیات بیت‌المقدس که منجر به آزادی خرمشهر شد، گفت: واقعیت‌های جنگ باید به جوانان گفته شود. سردار عدل هاشمی بعد از ظهر امروز در همایش نشست روشنگری سپاه ناحیه لنده که به مناسبت سوم خرداد با حضور بسیجیان و مسئولان در سالن خدیجه کبری این شهر برگزار شد، با گرامیداشت یاد و خاطره شهدای دفاع مقدس اظهار کرد: رمز موفقیت و پیروزی ما در دوران هشت ساله دفاع مقدس وحدت و یکدلی مسئولان و مردم بوده است.مدیرعامل مؤسسه تخصصی نیرو گستر  افزود: این وحدت و یکدلی موجب حاکم شدن فرهنگ جبهه و جنگ در جامعه و انجام پیروزمندانه عملیات‌های بسیاری از جمله عملیات بیت المقدس شده است.وی گفت: عملیات بیت المقدس که به وسعت 6 کیلومتر در مناطق مرزی انجام شده تنها با هدف آزادی خرمشهر و عقب راندن دشمن از مرزهای جمهوری اسلامی ایران انجام شده است.هاشمی در ادامه با اشاره به نام‌گذاری یکی از میادین خرمشهر به میدان استقامت گفت: شدت درگیری در عملیات بیت المقدس به گونه‌ای بود که جنگ تن به تن در این میدان انجام می‌شد و دیگر تفنگ و گلوله در کار نبود بلکه تن بوده و سرنیزه‌ها.وی با بیان اینکه تاریخ دوران دفاع مقدس سراسر درس زندگی و سیاست و عبرت‌آموزی است، گفت: ما به عنوان کسانی که دوران جنگ را از نزدیک مشاهده کرده‌ایم باید تاریخ دوران دفاع مقدس را آن‌گونه که بود برای جوانان بیان کنیم.این فرمانده دوران دفاع مقدس افزود: اگر ما تاریخ دوران دفاع مقدس را برای فرزندان خود بازگو نکنیم بعد از گذشت ایام دچار انحراف و تحریف می‌شوند.هاشمی خاطرنشان کرد: دشمن در کمین است و نباید فکر کنیم او در خواب است بلکه آماده یک لحظه غفلت از سوی ما است.وی در ادامه  افزود: حرکت تاریخی و نهضت امام خمینی (ره) درس ایستادگی و مقاومت، درس از خودگذشتگی و ایثار و فداکاری را به ما داده  که این درس و فرهنگ را به عینه در دفاع مقدس شاهد بودیم.مدیرعامل مؤسسه تخصصی نیرو گستر تصریح کرد: امروز جنگ سخت افزاری تمام شده و دشمن جنگ دیگری را به نام جنگ نرم با استفاده از فرهنگ‌ها و مدل‌های مختلف آغاز کرده تا فرهنگ ما را خدشه‌دار کند.سردار هاشمی در ادامه با اشاره به گذشت 22 سال از آغاز بکار قرارگاه خاتم‌الانبیاء و حضور در عرصه سازندگی کشور گفت: قرارگاه خاتم الانبیاء با دستور فرماندهی معظم کل قوا مطابق با اصل 170 قانون اساسی شروع به فعالیت کرده و در کمتر از 22 سال فعالیت با بیش از 12 شرکت تخصصی زیر مجموعه خود هم اکنون در حال عمران و آبادانی در سطح کشور است.وی افزود: وظیفه این قرارگاه سازندگی همراهی دولت در سازندگی کشور بوده که از آن جمله می‌توان سدسازی، ایجاد خطوط راه آهن و ساخت خطوط پتروشیمی را نام برد.وی افزود: ما از آموزه‌های دینی دریافت کردیم که باید به فکر محرومان جامعه خود بوده و راه بیرون رفت از محرومیت را باید برای آنها مهیا کنیم.هاشمی عنوان کرد: ما نباید راه خود را در عرصه خدمت‌گذاری به مردم گم کنیم بلکه باید مطابق فرمایشات ولی امر مسلمین و دستورات دینی خود در خدمت‌رسانی به این مردم ولایتمدار کوتاهی نکنیم.این مسئول افزود: در کنار پروژه‌های عمرانی بزرگ از سود حاصله آنها دو و نیم درصد برای ساخت جاده و خانه عالم و مسجد و حسینه در شعاع 70 کیلومتری آن پروژه‌ها استفاده می‌شود.وی تصریح کرد: هزینه کردن این اعتبار به عهده مدیران بوده و نحوه توجه و دقت مدیران به این امر نیز ستودنی است.این سردار سازندگی در ادامه به پروژه محور پاتاوه دهدشت اشاره کرد و گفت: ارزشمندترین پروژه عمرانی در استان این پروژه بوده که نه تنها شهرستان کهگیلویه را بلکه استان را از بن بست خارج و به رفع معضل بیکاری در جامعه کمک شایانی می‌کند.وی ادامه داد: با اتمام این پروژه بیش از هزار نفر شغل ایجاد شده و این منطقه به عنوان یک قطب گردشگری نیز به دیگران معرفی می‌شود.هاشمی با اشاره به حجم اعتباری این پروژه گفت: از اردیبهشت 90 تا کنون بیش از  500 میلیارد ریال اعتبار جذب این پروژه شده به طوری که ماهانه قریب به هشت میلیارد ریال حقوق پرداخت می‌شود.وی در ادامه با اشاره به نامناسب بودن جاده‌های ارتباطی در استان کهگیلویه و بویراحمد، اضافه کرد: بعد از 32 سال بدون کمک دولت جاده روستای تراب آسفالت شده و هم اکنون به بهره‌برداری رسیده است.وی با اشاره به بن‌بست بودن شهر لنده تصریح کرد: ما برای رهایی این بخش از بن بست محور ارتباطی لنده به چاروسا و لنده به لیکک را در دستور کار قرار داده و به مناسبت این روز جاده ارتباطی لیکک به لنده با رمز یا علی‌ابن‌ابیطالب(ع) عملیات اجرایی خود را آغاز می‌کند.سردار هاشمی گفت: اساس مشکلات لنده جاده‌های ارتباطی آن بوده که در آینده نزدیک این مشکل نیز برطرف خواهد شد.مدیرعامل مؤسسه نیرو گستر  افزود: همه این پروژه‌‌ها هدیه مقام معظم رهبری به مناطق محروم بوده و در آینده نزدیک یک زینبیه ویژه خواهران در لنده هم ساخته می‌شود.بعد از این مراسم سردار هاشمی به همراه هیئت مؤسسه نیرو گستر از روند اجرایی جاده روستای مونه از توابع لنده بازدید کردند. خبر/سید فخرالدین علیزاده
کد خبر: ۷۵۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۳/۰۳

اوای دنا-دکتر خدارحم سهرابی :گسترش ادعاهای واهی و غیر قانونی و  فعالیت های ضد ایرانی امارات متحده عربی و اتحادیه نمایشی عرب و شورای همکاری خلیج فارس ( که نام جعلی شورای کشورهای عربی خلیج به خود داده اند ) در خصوص جزایر سه گانه , نام تاریخی خلیج فارس و توجه به وقایع خطرناک و سرنوشت ساز منطقه ای و بین المللی در ماه های اخیر , موجب تجاوز و تعدی به یکی دیگر از خطوط قرمز ملت ایران شده است بدین ترتیب  بررسی اجمالی مساله جزایر ایرانی خلیج فارس را ضروری ساخته است . از سوی دیگر چشم طمع بیگانگان به این منطقه غنی و استراتژیک ایرانی که به "نخستین منبع انرژی جهان" مشهور است موجب گشته است که استعمار انگلیس و آمریکا در صدد برآیند تا با تحریک اعراب بدوی منطقه به تغییر نام آن به خلیج عرب اقدام نمایند تا در طی چند سال آیند از نفوذ ایران در این منطقه همیشه ایرانی بکاهند . با عملی سازی این طرح استعماری و متجاوزانه کشورهای سودجو به راحتی پایگاه های خود را در منطقه مستحکم تر می نمایند و از منابع جهانی ایران بهره میبرند . بدون تردید ملت ایران با آشنایی نسبت به حقوق تاریخی و منافع ملی خود در این برهه ی سرنوشت ساز وظایف و مسئولیت های خود را در پیشگاه تاریخ به انجام خواهد رسانید و این فتنه های زننده را ناکام خواهد گذاشت . بر طبق قوانین بین المللی ایران تا چند دهه پیش که بحرین را در اختیار داشت بر 85% از دریای پارس(خلیج فارس) تسلط داشت . کنترل بر دریای مکران یا اریتره ( عمان ) و شمال اقیانوس هند نیز در طول تاریخ در اختیار ایران بوده است و امروزه این امر برای کشورهای فتنه انگیز و سودجوی جهان گران آمده است . پس از اشتباه فاحش محمدرضا شاه پهلوی پیرامون واگذاری مجمع الجزیره بحرین امروزه نیز شاهد توطئه های جدیدی برای جزایر سه گانه و مالکیت ایران بر خلیج فارس و حتی نام این دریا هستیم . بدون شک بحرین اگر واگذار نشده بود اعراب و انگلیسی ها به خود این اجازه را نمی دادند که وارد خطوط ملی و قانونی ایران شوند . در دوره نخست وزیری هویدا پس از یک جنجال بین المللی از سوی کشور استعمارگر و متجاوز انلگستان برای مالکیت تاریخی ایران بر بحرین , شاه ایران مجبور به پذیرفتن رفراندوم از سوی سازمان ملل در بحرین شد .  با توجه به تسلط کامل انگلستان و آمریکا بر سازمان ملل , این رفراندوم نیز با جعل و فریب اجرا شد و نتیجه رفراندوم به نفع انگلستان جهت تجزیه بحرین از ایران اعلام شد . بحرین دریای مروارید و نفت خلیج فارس امروزه عروسکی در دست آمریکا و انگلستان شده است و ثروت های کلان این منطقه ایرانی نیز به یغما می رود . همچنین با واگذاری بحرین مالکیت ایران بر دریای پارس کاهش چشم گیری پیدا نمود و اگر روزی جزایر سه گانه و یا حتی فقط ابوموسی به اشغال امارات در آید ایران دیگر هیچ حرفی برای گفتن در نخستین منبع انرژی جهان نخواهد داشت . پس بایستی با دقت و تمرکز ملی مانع هرگونه مذاکره ای و دست درازی پیرامون این حقوق ملی خود شویم .در دهه‌های اخیر، بارها به جعل نام خلیج فارس، اعتراض شده است، تا جایی که سازمان ملل متحد تا کنون پنج بار در دورده‌های گوناگون، بر رسمی بودن نام «خلیج فارس» تأکید کرده و افزون بر آن، از هیأت‌های بین‌المللی خواسته که در مکاتبات رسمی، به ویژه در اسناد سازمان ملل، از نام کامل «خلیج فارس» بهره گیرند؛ حال به نظر شما، سرآغاز این موضع‌گیری قاطع از کجاست؟از زمان روی کار آمدن جمال عبدالناصر در مصر و بروز تفکرات پان عربیسم، در میان کشورهای عربی منطقه، موجی به راه افتاد که تا بروز چند جنگ به مانند جنگ تحمیلی و قربانی کردن هزاران جوان ایرانی و شهادت هزاران نفر از شهروندان ایرانی توسط جریان نژاد پرست عرب  علیه کشورمان ادامه یافت و اثرات بد آن هنوز هم دیده می‌شود؛ غافل از آنکه زمان آخال‌ها و ترکمانچای‌ها گذشته است. از طرفی خلیج فارس همواره مانند خونی است که در رگهای ایرانیان جریان دارد وهر گونه اختلال در این فرایند می تواند پیکره ملت ایران را دچار وهن و ضعف کند.بررسی تاریخچه 4 هزار ساله این آبراه استراتژیک نشان می دهد که خلیج فارس پیوسته عامل وحدت وهمگرائی ملی بوده وبه همین دلیل استعمارگران برای ایجاد یک جنگ روانی علیه ایرانیان آزاده ،تلاش کرده اند تا نام های مجعولی بر خلیج فارس بگذارند.اگر چه مورخان وجغرافی دانان بزرگی مانند هردوت ،ننار خوس ،استرابون ونیز استخری ، مسعودی ومستوفی در تذکره ها ودست نوشته های خود ازاین آبراه مهم به نام خلیج فارس یاد کرده اند. اما نخستین بار روزنامه تایمز لندن در سال 1962در یک مقاله سؤال برانگیز ومشکوک واژه غریب ومجعولی بر این آبراه اطلاق کرد.طبیعی است در آن زمان جعل نام زیبای خلیج فارس توسط یک روزنامه انگلیسی واکنش شدید ملت ایران را به دنبال داشت اما جعل این نام ،موجب شد که برخی مدعیان قومیت عربی این واژه مجعول را محملی برای ایجاد تقابل بین ملت ایران وهمسایگان عرب خود قرار دهند. جمال عبدالناصر رئیس جمهوری وقت مصر که از رهگذر تشدید جریان کاذب قومیت عربی تلاش داشت تا یک جبهه عربی علیه ملت ایران ایجاد کند بارها از واژه مجعول دیگری در مورد خلیج فارس استفاده کرد. تشدید جریان سازی های سیاسی ورسانه ای جمال عبدالناصر علیه ایران موجب شد تا روابط سیاسی ایران و مصر از سال 1962 تا سال 1970 بکلی قطع شود وحتی دو کشور تا مرز لشکر کشی پیش رفتند که جنگ صدام با این رویکرد و با این نگاه صورت گرفت  و تاسف اینجاست که  پس از آغاز خیزش مسالمت آمیز مردم بحرین در فوریه ۲۰۱۱، رژیم ال سعود که موجودیت آل خلیفه را در منطقه در خطر می دید، نیروهای خود را تحت عنوان توافقنامه نیروهای "سپر جزیره" برای کمک به سرکوب مردم این کشور به بحرین اعزام کرد. سرکوب شدید مردم به دست نیروهای آل خلیفه و آل سعود موجب شد سران این دو خاندان برای توجیه علت حضور این نیروهای اشغالگر سعودی در بحرین، و جلوگیری از گسترش اعتراضها به عربستان، به فکر الحاق بحرین به عربستان بیفتند. "عبدالله بن عبدالعزیز" شاه سعودی در نشست اخیر شورای همکاری در ریاض در نوزدهم دسامبر سال گذشته، از کشورهای عضو دعوت کرد با عبور از مرحله همکاری، وارد مرحله اتحاد در چارچوب یک سرزمین واحد شوند. " سعود الفیصل" وزیر خارجه سعودی نیز دو هفته قبل در همایش جوانان عرب منطقه تأکید کرد، هماهنگی و همکاری کشورهای شورای همکاری کافی نیست .. و کشورهای عضو شورای همکاری، به تشکیل یک اتحادیه قابل قبول روی آورند . از این رو طلب می نماید که ایرانیان و سیاستگذاران ایرانی با هر گرایشی  از موضع انفعالی برخورد ننمایند . بحرین که تا چهل سال پیش یکی از استانهای ایران بود ودر مجلس شورای ملی نماینده هم داشت اینطور از دست ما برود و ما حتی در رسانه هایمان هیچ ادعایی درباره آن نداشته باشیم . بهتر است یک مقدار تهاجمی تر و فعالتر با مسایل منطقه روبرو شویم .چرا باید اینطور باشد ؟؟؟؟؟ دکتر خدارحم سهرابی ، فرهنگی و استاد دانشگاه
کد خبر: ۷۵۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۳/۰۲

اوای دنا: نمایندگان مجلس در جلسه علنی امروز خود که به بررسی بخش‌های هزینه‌ای لایحه بودجه اختصاص داشت، مصوبه‌ای را به تصویب رساندند که بر اساس آن افزایش حقوق کارکنان هیئت علمی، لشکری و کشوری و قضات توسط دولت مشخص می‌شد.‌طبق قانون مدیریت خدمات کشوری مقرر بود هر سال تفاوت تطبیق حقوق ‌ها کاهش یابد و حقوق ‌ها بر اساس نرخ ‌تورم افزایش بیابد اما با این مصوبه نمایندگان مجلس اجرای این بخش از قانون مدیریت خدمات کشوری برای یک سال و تنها در سال 91 متوقف می‌شوند و افزایش حقوق در اختیار دولت قرار می‌گیرد.به گزارش فارس، دولت در لایحه بودجه سال 91 پیشنهاد کرده بود حقوق ‌ها تا 15 درصد افزایش یابد که با این مصوبه مجلس که اختیار افزایش حقوق را به دولت سپرده است، ‌ حقوق ‌ها در سال 91 تا ‌15 درصد افزایش می‌یابد.‌جزء 3 بند 13 ماده واحده که در خصوص افزایش نرخ حقوق ‌ها است، تصریح می‌کند: افزایش حقوق گروه‌های مختلف حقوق بگیر از قبیل هیئت علمی، کارکنان کشوری و لشکری و قضات به طور جداگانه توسط دولت به نحوی که تفاوت تطبیق موضوع مواد 71 و 78 قانون مدیریت خدمات کشوری در حکم حقوق ثابت باقی بماند انجام می‌پذیرد.
کد خبر: ۷۳۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۲/۲۶

اوای دنا-دکتر خدارحم سهرابی :ايران هراسي يكي از راهبردهاي تبليغاتي و جنگ رواني در سياست خارجي آمريكا و برخي از كشورهاي اروپايي، عليه جمهوري اسلامي ايران است. راهبرد ايران هراسي همزاد و مترادف با راهبرد اسلام هراسي و امواج آن مي باشد. اين راهبرد در طي سي ساله گذشته همواره توسط دولت هاي ايالات متحده آمريكا چه جمهوري خواه و چه دموكرات، به صورت پيوسته در سياست خارجي و ديپلماسي عمومي اين كشور پي گيري شده است. چرائي اتخاذ راهبرد ايران هراسي به شكل گيري و پيروزي انقلاب اسلامي در ايران باز مي گردد. انقلاب اسلامي، ايران را كه كانون توجهات جهان اسلام قرارداد. اين مهم به همراه موقعيت ژئواستراتژيك كشورمان باعث شد كه ايران به بازيگري تأثيرگذار بر مناسبات دو منطقه خاورميانه عربي و جنوب غرب آسيا تبديل شود. در شرايط مذكور عملا منافع آمريكا را به چالش كشيده به گونه اي كه كاندوليزا رايس صراحتاً اعلام كرد؛ ايران تنها كشوري است كه مهمترين چالش هاي استراتژيك را براي ايالات متحده و شكلي از خاورميانه كه ما خواهان ايجاد آن هستيم پديد آورده است. در همين راستا «ري تكيه» در مقاله اي با عنوان «هزينه هاي بازدارندگي ايران» كه نشريه تصميم ساز «فارين افروز» در تاريخ 29 آوريل 2008 آن را منتشر كرد به برخي از چالش ها اشاره مي كند و اذعان مي دارد كه؛ «ايران مشكلاتي اساسي براي ايالات متحده پديد آورده است. تلاش ايران براي دستيابي به توانايي هاي هسته اي، دخالت هاي زيركانه در عراق، مخالفت آزاردهنده ايران با فرآيند صلح (رژيم جعلي) اسرائيل و فلسطين فهرستي سهمگين از گلايه هاي آمريكا از ايران را تشكيل مي دهد.» ¤محورهاي ايران هراسي آمريكا و برخي از كشورهاي غربي همواره با رويكرد تخاصمي مسائل مرتبط با ايران را منعكس مي نمايند به گونه اي كه جمهوري اسلامي ايران در نظر مخاطب، تهديدي عليه صلح و امنيت منطقه و جهان معرفي مي گردد. رصد و محوريابي جنگ رواني نظام سلطه عليه ايران مؤيد اين موضوع است و راهبرد ايران هراسي مشتمل بر هفت محور مي باشد كه عبارتند از: -القاء دسترسي ايران به سلاح هاي هسته اي -حمايت ايران از تروريسم -نقض حقوق بشر در ايران -القاء تهاجمي بودن فناوري هاي دفاعي ايران -دخالت جمهوري اسلامي ايران در امور كشورها -اسلامي بودن نظام سياسي در ايران -القاء مخالفت ايران با صلح و ثبات منطقه اي. مخدوش جلوه دادن ماهيت و اركان نظام ديني و رويكرد تخاصمي نسبت به ايران، نقطه مشترك تمامي محورهاي ذكر شده مي باشد كه برآيند آن چهره اي از جمهوري اسلامي را در ذهن مخاطب آماج ترسيم مي كند كه بر پيش فرض و انگاره ايجاد هول و هراس استوار است. ¤تاكتيك ها و تكنيك هاي ايران هراسي دست كاري و فريب افكار عمومي و وارد كردن بازيگران در زمين بازي و نقش هاي تعيين شده از سوي آمريكا غايت هدف راهبرد ايران هراسي است كه لازمه تحقق آن اجراي دقيق تاكتيك ها و تكنيك هاي متنوع هدفمند و پيچيده مي باشد. برخي از اين تاكتيك ها و تكنيك ها عبارتند از: -بهره گيري از بار منفي واژه ها، كلمات و مفاهيم حساسيت برانگيز در افكار عمومي (نسبت دادن بنياد گرايي به جمهوري اسلامي ايران) -وانمايي و سياه نمايي درخصوص ايران (تهيه و نمايش فيلم ضد ايراني 300) -بهره گيري از تاكتيك ارعاب (القاء خطر فناوري موشكي ايران براي اروپا) -انگاره سازي هاي هدفمند (قراردادن تصوير آقاي احمدي نژاد در كنار تصوير هيتلر) - استفاده از تاكتيك همسان سازي (قرار دادن نام سپاه در فهرست سازمان هاي تروريستي) - تحريف اخبار مرتبط با ايران (غيرصلح آميز معرفي كردن پيشرفت هاي هسته اي ايران) - القاء مستقيم و غيرمستقيم (معرفي ايران به عنوان محور و كانون شرارت در جهان) - بهره گيري از تكنيك تكرار (ايران به دنبال استيلا بر كشورهاي منطقه مي باشد) موارد مذكور در واقع بخشي از تاكتيك ها و تكنيك هاي مورد استفاده در راهبرد ايران هراسي است كه به طور معمول در خصوص ايران مورد استفاده مقامات و رسانه هاي آمريكايي و اروپايي قرار مي گيرد. ¤ امواج ايران هراسي موج اول ايران هراسي همزمان با پيروزي انقلاب اسلامي در ايران به مرحله اجرا گذارده شد. با عملياتي شدن موج اول اين راهبرد، كشورهاي عربي منطقه در شرايطي هول انگيز قرا رگرفته و وادار به بازي در زمين معين شده از سوي آمريكا و لابي صهيونيسم شدند. هول و هراس ايجاد شده در بين كشورهاي منطقه و جاه طلبي صدام، عملا پازل جنگ افروزي آمريكا را كامل كرد و جنگي همه جانبه و گسترده را با هدف سرنگوني جمهوري اسلامي، به ايران تحميل كرد. از سوي ديگر اجراي موج اول ايران هراسي، موضوع فلسطين را نيز از كانون توجهات جهان عرب خارج ساخت، اين مهم فرصت مناسبي را براي رژيم جعلي اسرائيل فراهم كرد تا اقدام به قتل عام گسترده و وحشيانه فلسطيني ها و آواره كردن آنان نمايد. در واقع در سايه موج اول ايران هراسي بود كه رژيم اشغالگر قدس توانست جنوب لبنان را به اشغال خود در آورد. ¤ موج دوم ايران هراسي از آنجا كه ايران هراسي، همزاد و مترادف با اسلام هراسي است لذا همزمان با موج دوم اسلام هراسي، دومين موج ايران هراسي نيز به منصه ظهور رسيد. پس از حادثه 11 سپتامبر با معرفي ايران به عنوان محور و كانون شرارت، عملا موج دوم ايران هراسي در سياست خارجي ايالات متحده آمريكا شكل گرفت. نومحافظه كاران جنگ سالار با انگاره سازي و تقسيم جهان به خير و شر، سعي در القاء اين مفهوم داشتند كه ايران در نطقه كانوني شرارت در جهان قرار گرفته است. كاخ سفيد در موج دوم ايران هراسي با شكل دادن فضاي هيجاني عليه ايران، سعي مي كرد تا ايران را وادار به تغيير رفتار و تغيير ساختار نمايد. همچنين ايران هراسي و معرفي ايران به عنوان محور و كانون شرارت، فرصت ايجاد اجماع و منزوي ساختن ايران در مناسبات بين المللي را براي آمريكا فراهم مي ساخت. ¤ موج سوم ايران هراسي متعاقب شكست سياست هاي خاورميانه اي آمريكا، موج سوم ايران هراسي نيز كليد زده شد. پيروزي اصولگرايان و تاكيد آنان بر پايداري در سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران و همزماني آن با وقوع تحولات منطقه اي، توازن قدرت در منطقه را به سود ايران تغيير داد. پس از آن با احساس نگراني عميق واشنگتن از تحكيم محور ايران، عراق، سوريه لبنان و فلسطين، راهبرد ايران هراسي بيش از پيش مورد تاكيد سران كاخ سفيد قرار گرفت. وقوع جنگ 33 روزه و پيروزي حزب الله لبنان از يك سو و ناكامي هاي پي درپي آمريكا در منطقه و عراق شرايط را براي كاخ سفيد بحراني تر و دشوارتر كرد از اين رو نومحافظه كاران جنگ سالار راه خروج از بحران را در گرو توازن قدرت و بازدارندگي ايران يافتند بنابراين عملياتي كردن موج سوم ايران هراسي، ناظر بر ايجاد بازندگي و مهار منطقه اي جمهوري اسلامي ايران است. ¤ اهداف پيدا و پنهان ايران هراسي 1- انتقال بحران از مديترانه به خليج فارس: كاخ سفيد با تاكيد بر راهبرد ايران هراسي در واقع سعي دارد بر تحولات منبعث از پيروزي بزرگ حزب الله در جنگ جولاي 2006 مديريت نمايد. در اين راستا با تمركز بر روي اين راهبرد و انتقال بحران به خليج فارس عملا سعي دارد تا وضعيت امنيتي رژيم جعلي اسرائيل را بهبود بخشيده و همانند موج اول ايران هراسي، براي اين رژيم جعلي فرصت سازي نمايد. در اين رابطه اظهارات بشاراسد در جمع گروهي از فرهيختگان عرب به درك بهتر وضعيت نابسامان رژيم صهيونيستي كمك مي نمايد وي گفته بود؛ «رژيم اسرائيل پس از پيروزي مقاومت لبنان بر اين رژيم وارد دوران پيري خود شده است.» 2- سرعت بخشيدن به روند سازش اعراب و رژيم جعلي اسرائيل: واشنگتن در موج دوم ايران هراسي به دنبال اين هدف مي باشد كه با ايجاد هول و هراس در بين كشورهاي عربي از قدرت نفوذ ايران در منطقه، اين كشورها را وادار به بازي كردن در ميدان بازي تعيين شده نمايد. فرآيند كاناليزه كردن كشورهاي عربي منطقه، پازل آمريكا و لابي صهيونيسم را در جهت ايجاد جبهه عربي- اسرائيلي كامل مي كند. تشكيل جبهه موصوف از يك سو اجراي مصوبات نشست پائيزي موسوم به آناپوليس را امكان پذير مي سازد و از سوي ديگر شرايط را براي به رسميت شناختن رژيم جعلي اسرائيل فراهم مي كند وي اعلام داشت: در چرايي و اصرار آمريكا و لابي صهيونيسم براي سرعت بخشيدن به روند سازش اعراب و رژيم اشغالگر قدس، اظهارات بشاراسد قابل تأمل است و معادله بين المللي بعد از پيروزي بزرگ حزب الله تغيير كرد به گونه اي كه بسياري از ميانجي گران بين المللي از جمله سران يهودي به دمشق مي آيند و از ما مي خواهند تا در صلح با اسرائيل شتاب به خرج دهيم، زيرا معتقدند كه اسرائيل در معرض خطر قرار دارد و به ناچار بايد آن را از طريق تسريع در صلح در منطقه از زوال و نيستي محتمل نجات دهند.» در اين رابطه مي توان تصور كرد كه اجراي سياست لبه پرتگاه جنگ عليه دمشق در واقع ناظر بر حلقه تكميلي تسريع روند سازش اعراب و رژيم صهيونيستي است. 3- تشكيل ناتوي عربي از عمان تا لبنان: بازدارندگي در برابر قدرت ايران از طريق همكاري دولت هاي عربي منطقه يكي از اهداف ديگر راهبرد ايران هراسي و اساس سياست خارجي ايالات متحده آمريكاست. در واقع هدف واشنگتن از تأكيد بر موج سوم ايران هراسي، جدا كردن ايران از همسايگان عرب و ايجاد بلوك عربي (ناتوي عربي) متشكل از شش كشور حاشيه خليج فارس، مصر، اردن و آمريكا (1+2+6) در برابر ايران مي باشد. در اين راستا «ديك چني» معاون رئيس جمهوري آمريكا، در اواخر ماه مي روي عرشه ناو آمريكايي «جان استينس» در خليج فارس، تصريح كرد: «ما با دوستانمان در برابر تندروي و تهديدهاي استراتژيك خواهيم ايستاد. ما به تلاش براي رهايي كساني كه متحمل رنج و سختي شده اند ادامه خواهيم داد و دشمنان آزادي را به دست عدالت خواهيم سپرد و با كمك ديگران از دستيابي ايران به جنگ افزارهاي كشتار گروهي و چيره شدن اين كشور بر منطقه جلوگيري خواهيم كرد.» 4- مهار منطقه اي ايران: عملياتي شدن راهبرد ايران هراسي ناظر بر تلاش واشنگتن براي سوزاندن برگ هاي برنده ايران در منطقه است. كاخ سفيد با ايجاد هول و هراسي در كشورهاي عربي سعي دارد آنان را وادار به نقش آفريني در عراق، لبنان و فلسطين مطابق با سياست هاي خود نمايد. در اين ارتباط همزمان با درخواست «رايان كروكر» سفير آمريكا در عراق، براي بازگشايي سفارتخانه هاي كشورهاي عربي در بغداد، رابرت گيتس وزير دفاع اين كشور نيز در گفت وگو با يك شبكه عربي به كشورهاي مذكور توصيه كرده است اگر مي خواهند در عراق تنها صداي يك همسايه و آن هم ايران شنيده نشود، فوراً سفيران خود را به عراق اعزام نمايند. 5- منزوي ساختن ايران در عرصه بين المللي: زمينه سازي براي منزوي ساختن ايران در عرصه بين المللي هدف ديگر اجراي راهبرد ايران هراسي مي باشد. واشنگتن با تأكيد بر راهبرد مذكور در واقع سعي دارد مدل كره شمالي را براي متوقف ساختن فعاليت هاي هسته اي ايران پياده سازي كند. ضمن آنكه اجراي راهبرد ايران هراسي به زعم آمريكا، مي تواند باعث شكل گيري اجتماع ضدايراني در جهان شده و بازيگران رسمي و غيررسمي را با سياست هاي ايران ستيزانه كاخ سفيد همراه نمايد. 6- ايجاد مسابقه تسليحاتي در منطقه: ميليتاريزه شدن سياست خارجي آمريكا هزينه هاي زيادي را متوجه اين كشور كرد به گونه اي كه جنگ عراق تاكنون 700 ميليارد دلار براي كاخ سفيد هزينه در برداشته و دست كم 3هزار ميليارد بر اقتصاد آمريكا خسارت وارد كرده است. از اين منظر راهبرد ايران هراسي در واقع وادار كردن كشورهاي عربي به مسابقه تسليحاتي با ايران مي باشد تا واشنگتن از محل فروش تسليحات بتواند بازار سودآوري را براي خود مهيا سازد. انعقاد قرارداد تسليحاتي 20ميليارد دلاري في مابين آمريكا، عربستان سعودي و برخي اميرنشين هاي منطقه ناظر بر تحقق اين هدف است. اظهارات «نيكلاس برنز» معاون وزير خارجه آمريكا به خوبي رابطه فروش جنگ افزار به كشورهاي منطقه و راهبرد ايران هراسي را مشخص مي سازد. وي هدف از فروش تسليحات به كشورهاي منطقه را توانمند ساختن آنها در برابر توسعه طلبي ها و تجاوزگري هاي ايران عنوان مي كند. 7- توجيه حضور نظامي و اشغالگري آمريكا در منطقه: انگاره سازي براي كشورهاي منطقه و هراساندن آنان از ايران، فرآيندي است كه در واقع حضور نظامي آمريكا در منطقه و اشغالگري آن را توجيه مي كند. اين موضوع، زماني اهميت خود را بيش از پيش نمايان مي سازد كه موج نفرت و انزجار در منطقه نسبت به عملكرد آمريكا فزوني يافته است. بنابراين ايران هراسي راهبرد تبليغاتي و جنگ رواني است كه ناظر بر ترميم قدرت نرم آمريكا در منطقه مي باشد. 8- تسلط بر منابع نفتي منطقه: آمريكا با عملياتي كردن راهبرد ايران هراسي علاوه بر اينكه حضور خود را در منطقه توجيه و تثبيت مي نمايد، امكان تسلط خود بر منابع انرژي منطقه را نيز مهيا مي سازد. شايان ذكر است منابع 22 ميليارد بشكه اي نفت آمريكا طي 11 سال آينده به اتمام خواهد رسيد و اين كشور مجبور خواهد شد روزانه 25ميليون بشكه نفت خام خريداري كند. از اين منظر راهبرد ايران هراسي رابطه مستقيمي با تأمين انرژي مورد نياز آمريكا در كمتر از ربع قرن آينده دارد چرا كه در چند سال آينده به دليل مصرف فزاينده داخلي، امكان صادرات نفت از برخي از كشورهاي صادركننده گرفته خواهد شد و تنها عربستان، عراق و ايران كشورهايي خواهند بود كه در 30 سال آينده مي توانند صادرات نفت داشته باشند. بنابراين ايران هراسي در واقع پلي است كه واشنگتن سعي دارد با عبور از آن از يك سو تحولات آينده داخلي خود را مديريت نمايد و از سوي ديگر بحران هاي منطقه اي و بين المللي فراروي آمريكا را مهار و كنترل نمايد.
کد خبر: ۷۲۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۲/۲۴

اوای دنا: نتيجه نهايي انتخابات مجلس نهم از هر بعد كه بررسي شود؛ يك امر بيش از همه خود را نشان مي دهد و آن پاسخ "منفي" اكثريت مردم به تركيب و رویکرد حاکم بر مجلس هشتم بود.به گزارش رجانيوز، عدم حضور قريب به 200 نماينده مجلس هشتم در مجلس نهم، به خوبي نشان مي دهد جنجال هاي سياسي و روزمره، تصويب طرح هاي خاص و ... در طول 4 سال مجلس هشتم تا چه حد مورد تاييد يا رد توده هاي مردم بوده است. این در حالی است که بازماندن چهره هاي مطرحي همچون احمد ناطق نوري، اسدالله بادامچيان، حميدرضا كاتوزيان،‌ علي عباس‌پور، حشمت‌الله فلاحت‌پيشه، محسن ‌كوهكن،‌ كاظم دلخوش، محمدحسن غفوري فرد،  ‌‌مصطفي كواكبيان، علي بنايي، ‌محمد خباز، داريوش قنبري،  جهانبخش محبي‌نيا و ... نيز آشكارا نشان مي دهد برخي از نمادهاي مجلس هشتم چگونه مورد قضاوت نهايي مردم قرار گرفتند. از سوي ديگر آراي معنادار و دو مرحله اي تعدادي از چهره هاي سياسي مشهور مجلس هشتم نيز كه در دوره هاي قبلي به راحتي و در همان دور نخست وارد مجلس مي شدند، در اين دوره نشان مي دهد راي مردم به برخي از اين چهره ها مشروط و يا از روي اضطرار بوده است؛ محمد رضا باهنر، احمد توكلي، علي مطهري و ... افرادي هستند كه هر يك در انتخابات مجلس هشتم در همان دور نخست با آراي قابل توجهي وارد مجلس شدند اما در انتخابات اخير عليرغم شهرت خود نتوانستند در دور اول رضايت مردم را كسب كنند و بواسطه تبليغات و ... جواز حضور در مجلس نهم را در "دور دوم" انتخابات كسب كردند. و شاید همین رای معنادار کافی باشد تا نظر مردم درباره رویکرد حاکم بر مجلس هشتم و لزوم تحول جدی در این رویکرد، به درستی فهم شود. این در حالی است که کارنامه خوانی 4 ساله مجلس هشتم به خوبي نشان مي دهد، در شرايط كنوني مي توان بسيار بهتر و مدبرانه تر عمل نمود و در ازاي پرداختن به جنجال هاي سياسي روزمره و غير ضروري كه مورد انتظار مردم هم نيست، به بسياري از اهداف و برنامه هاي كلان نظام و حل مشكلات توده هاي مردم پرداخت. نگاهی به بخش‎هایی از کارنامه عملکرد مجلس هشتم شاید تحلیل رای مردم و بازماندن 200 نفر از نمایندگان این مجلس برای حضور در مجلس نهم را آسان‏تر می کند: تعیین مبلغ 100 میلیون تومان برای تخصیص به هر نماینده مجلسابتدای تشکیل مجلس هشتم بود که انتشار خبری مبنی بر تخصیص مبلغ 100 میلیون تومان به هر نماینده مجلس از سوی هیات رئیسه و با بهانه تامین محلس اسکان و دفتر کار توسط نمایندگان، جنجال رسانه‌ای بزرگی را در حاشیه مجلس به وجود آورد. خبرها حاکی از اعطای وام 100 میلیون تومانی تقریبا بلاعوض به نمایندگان مجلس بود. حسن کامران نماینده مردم اصفهان در مصاحبه‌ای، با حمله به هیات رئیسه مجلس، از اعطای 100 میلیون تومان به نمایندگان خبر داد و این امر را  نشانه‌ای برای ترویج اشرافی‌گری در میان مسئولین نظام دانست. ماجرا از این قرار بود که بنا بر گفته کامران، به هریک از نمایندگان مبلغ هشتاد میلیون تومان بابت کرایه خانه اعطا شده بود که پنجاه میلیون از این مبلغ به عنوان ‏وام بلاعوض و 30 میلیون تومان باقی‌مانده نیز در قالب قرض الحسنه و با بهره کم بود. همچنین به هر ‏نماینده مجلس مبلغ 20 میلیون تومان بابت خرید ماشین پرداخت شد که به این ترتیب هر نماینده مجلس 100 میلیون ‏تومان دریافت نمود. تخصیص 30 میلیون تومان وام قرض‌الحسنه به هر نماینده در حالی صورت می‌گرفت که به گفته حسن کامران "مردمی‌که با رای خود ما را به مجلس فرستادند، از گرفتن یک میلیون تومان آن عاجز ‏بودند." و در شرایطی بابت خرید اتومبیل به هر نماینده 20 میلیون پرداخت می‌شد که مجلس خود دارای سیستم ‏حمل و نقل و اتومبیل‌های مجلس در اختیار نمایندگان بود. هر چند رسانه‌ای شدن این موضوع موجي از انتقادات را به سمت مجلس و هیات رئیسه آن روانه کرد ولی هیچ گاه خبری مبنی بر توقف اعطای این مبلغ به نمایندگان از سوی مجلس شنیده نشد. طفره چند ساله مجلس از تصویب طرح نظارت بر نمایندگان مجلس مجلس هفتم بود که نمایندگان به این نتیجه رسیدند طرحی را به تصویب برسانند که بر مبنای آن بر عملکرد نمایندگان مجلس نیز  نظارتی صورت بپذیرد و این در حالی بود که در طول هفت دوره قبلی مجلس شورای اسلامی، نمایندگان بدون واهمه از هرگونه نظارت و عواقب هر گونه تخلف، بر کرسی‌های مجلس تکیه زده بودند. با این حال مصادف شدن طراحی این طرح با پایان یافتن دوره مجلس هفتم، طرح نظارت بر عملکرد نمایندگان مجلس را به مجلس هشتم کشاند، تا این مجلس تصویب کننده طرح نظارت بر نمایندگان مجلس باشد. اما فراز و نشیب‌های عجیب  و گاه ساختگی بر سر تصویب این طرح، تصویب این طرح را به سال آخر مجلس هشتم کشاند! مهدی کوچک‌زاده نماینده تهران به عنوان یکی از نمایندگان جدی در پیگیری این طرح، درباره طرح و سرنوشت آن می‌گوید: "پس از آنکه سال گذشته در دیداری كه نمایندگان مجلس با رهبر معظم انقلاب داشتند ایشان هم به ضرورت وجود نظارت بر مجلس و نمایندگانی كه خودشان بر دستگاه‌ها نظارت می كردند تأكید كردند، همان طرح قبلی یعنی طرحی كه از مجلس هفتم تصویب شده بود توسط دوستان آبادگران همان طرح با اصلاحات مختصری در مجلس مطرح گردید كه متأسفانه طرح مذکور که طرح پخته و نسبتا جامعی بود، به بهانه‌هایی با مخالفت روبه رو شده و با هدایت هیت رئیسه مجلس،به کمیسیون اصل 90 ارجاع شد." کوچک‌زاده با اشاره به ناکام ماندن سرانجام طرح پیشنهادی کمیسیون اصل 90 در صحن علنی ادامه می‌دهد: "این كمیسیون پس از دو سه ماه بررسی دوباره در یك شكل جدیدی این طرح را به صحن مجلس ارجاع داد در آنجا باز هم مخالفت‌هایی شد و آنجا ارجاع داده شد به یك كمیسیون مشترك خاص بررسی این طرح. این كمیسیون مشترك اولین گزارش خودش را در 33 ماده در بهمن ماه سال گذشته ارائه داد كه متأسفانه آن طرح 33 ماده ای دارای اشكالات بسیار زیادی بود كه اگر نگویم درست در راستای عكس طرح نظارت نمایندگان بود حداقل می‌گویم هیچ یك از اهداف طرح را برآورده نمی‌كرد. به طوری كه ده ماده اول آن 33 ماده در راستای خواسته های نمایندگان نوشته شده بود." و این همه در حالی است که مقام معظم رهبری در خرداد ماه سال 89 خطاب به نمایندگان مجلس فرمودند: "یک شأن نظارتى هم براى خود مجلس و براى آحاد نمایندگان تعریف کنید. من معتقدم که شما دو سال دیگر توى مجلسید، معلوم نیست بعد از این توى مجلس باشید یا نباشید؛ ممکن است دیگر هرگز گذارتان به مجلس نیفتد؛ اما صدها و صدها نفر در طول زمان از اینجا عبور خواهند کرد؛ کسانى خواهند آمد و روى این صندلى‌ها خواهند نشست. اگر شما امروز توانستید یک سازوکار کنترلى متقن و محکم براى نظارت بر کار نماینده پایه‌گذارى کنید تا هر وقتى که این دستگاه خوب کار کند، اجرش مال شماست؛ مزد الهى‌اش مال شماست."نمایندگان مجلس، سرانجام طرحی را که در کمیسیون اصل 90 قانون اساسی تنظیم و به امضای156 نفر از وکلای ملت رسیده بود، به رای گذاشتند تا فوریت آن در روز یک‌شنبه 4 مهر سال گذشته، با 79 رای موافق و 81 رای مخالف 201 نماینده حاضر تصویب نشود و طرحی که 156 نماینده به طور مکتوب از آن حمایت کرده بودند فقط 79 رای موافق را در این رای‌گیری کسب کند! این روند ادامه داشت تا سرانجام بعد از كش و قوس‌های فراوان، این طرح که با طرح اولیه در مجلس هفتم و نگاه مطلوب رهبر انقلاب فاصله قابل ملاحظه‌ای داشت، تحت فشار رسانه‌ها و افكار عمومی به تصویب وكلای ملت برسد. وقف دانشگاه آزاد پروژه دانشگاه آزاد و تغییر مدیریت این دانشگاه را باید یکی از طولانی‌ترین و دشوار ترین پروژه‌های عدالت‌خواهانه و فساد ستیزانه در طول بیش از شش سال گذشته دانست. پروژه‌ای که طی این سال‌ها بسیاری از نهادهای موثر نظام را درگیر خود کرد. اما ورود مجلس به این ماجرا شاید یکی از تلخ‌ترین روزهای مجلس هشتم را آفرید که در رسانه‌ها با عنوان یکشنبه سیاه مجلس ثبت شد. اما ماجرای یکشنبه سیاه چه بود؟ پس از تکمیل گزارش تحقیق و تفحص مجلس از آموزش عالی، و ورود دولت به بررسی عملکرد دانشگاه آزاد اسلامی، دولت به این جمعبندی رسید که بدلیل ساختار خاص مدیریتی این دانشگاه، بخش مهمی از اموال 250 هزار میلیارد تومانی این دانشگاه مورد سوء استفاده شخصی و حتی سیاسی قرار گرفته و بر همین اساس تغییر در نحوه اداره آن ضروری به نظر می‌رسد. بر همین اساس شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان عالی‌ترین نهاد تصمیم‌گیر در این زمینه، برای اصلاح نحوه مدیریت این دانشگاه وارد عمل شد. در مقابل این اقدام، هیات امناء و ریاست دانشگاه آزاد، طرح وقف اموال دانشگاه آزاد را مطرح کرد تا بر این اساس از ورود دولت وهر مجموعه غیر از مجموعه مدیریت دانشگاه در اداره آن جلوگیری کند. در همین زمان و در شرایطی که شورای عالی انقلاب فرهنگی، با گذراندن مصوبه‌ای، این وقف را غیر قانونی اعلام کرده بود، طرحی در مجلس به جریان افتاد که بر اساس آن، اموال عمومی دانشگاه آزاد به بهانه وقف این اموال، به اموالی خصوصی مبدل شده و وقف اموال دانشگاه آزاد به یک قانون رسمی تبدیل شود تا دست هر نهاد و مجموعه‌ای برای ورود به آن و اصلاح نحوه مدیریت و ساختار این دانشگاه بسته شود. در جریان رای گیری برای تصویب این طرح، نمایندگان در واکنش به تذکری مبنی بر اینکه بنا بر نظر حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری، مجلس در مواردی که شورایعالی انقلاب فرهنگی ورود کرده است حق ورود ندارد، این نظر را به رای گیری گذاشته و با کمال تعجب به آن رای منفی دادند! سرانجام نمایندگان مجلس در این جلسه با ۱۴۰ رأی موافق با یک فوریت طرح حمایت از تأسیس و تقویت مؤسسه‌ها و مراکز آموزش عالی غیردولتی موافقت کردند که ضمن تغییر روند تصویب اساس‌نامه‌ی دانشگاه آزاد، بر وقف غیرقانونی اموال این دانشگاه مهر تأییدمی‌زد. عملی شدن این مصوبه به معنای خارج شدن ثروت 250 هزار میلیاردی این دانشگاه از دست مردم به اسم وقف آن بود. این در حالی بود که اساس‌نامه‌ی جدید دانشگاه آزاد پس از ۴۰ ماه کار کارشناسی در شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب و توسط رییس جمهور به مسؤولان این دانشگاه ابلاغ شده بود؛ اساس‌نامه‌ای که در آن وقف اموال 250 هزار میلیارد تومانی دانشگاه آزاد را غیرقانونی می‌دانست. تصویب این طرح در مجلس برای بهارستان نشینان بسیار گران تمام شد و اعتراضات سراسری افكار عمومی و به ویژه دانشجویان سراسر كشور به این طرح را در بر داشت. البته نمایندگان مجلس دو روز بعد تحت فشار شدید افكار عمومی مجبور شدند كه با مصوبه ای دیگر بر رای قبلی خود خط بطلان بكشند. این در حالی بود که کمیسیون اصل 90 مجلس یکسال بعد هیات رئیسه مجلس مجلس هشتم را به عنوان مقصر اصلی تصویب این طرح معرفی کرد. طرح مجلس برای ممانعت از کاندیداتوری افراد لیسانسه در انتخابات مجلس و ماجرای مستثنی کردن نمایندگان فعلی مجلس هشتم برای اولین بار، در زمستان سال 1389 اقدام به اصلاح تبصره سه ماده ۲۸ قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی کرد که بر اساس آن داشتن حداقل مدرک کارشناسی ارشد برای ثبت نام در انتخابات مجلس را الزامی‌می كرد. در نگاه اول شاید اجرای این مصوبه عاملی برای ارتقاء سطح دانش و تخصصی شدن تصمیمات مجلس به نظر می‌رسید. اما اقدامات بعدی مجلس در تبصره زدن به این مصوبه این شائبه را به وجود آورد که ورود این بند به قانون انتخابات کشور، با هدف محدود کردن رقبای احتمالی نمایندگان مجلس صورت گرفته است. چرا که با تلاش حدود 90 نماینده دارای مدرک تحصیلی کارشناسی، و چهار با دستکاری در این تبصره، بندهای جدیدی به قانون مذکور اضافه شد که بر آن اساس حضور در مجلس معادل با یک دوره تحصیلی به شمار می‌رفت. اما ایراد وزارت کشور برای ثبت نام نمایندگانی که اولین دوره نمایندگی خود را می‌گذراندند، موجب شد تا در جلسه روز یکشنبه پنجم تیر امسال در مجلس طرح استفساریهای ۲ فوریتی در مجلس ارائه شو د که در آن پرسیده شده بود: "حضور در بخشی از یک دوره مجلس، معادل یک دوره حضور در مجلس محسوب میشود یا نه؟" که نمایندگان به این سوال رای مثبت دادند. همچنین در این جلسه مشکل حدود ۱۵ نماینده که مدرک تحصیلی لیسانس آنها مورد تائید وزارت علوم نبود و اصولا این عده از مرکز آموزش مدیریت دولتی مدرک گرفتند و این مدرک بر اساس اصلاح قانون انتخابات از سوی مجلس، معتبر نبود نیز با طرح استفساریه حل شد و نمایندگان مصوب کردند که مدرك تحصیلی كارشناسی ارشد و كارشناسی و معادل آنها شامل آن دسته از مداركی می‌باشد كه توسط وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكی و حوزه علمیه قم و دیگر مراجع قانونی ذی‌صلاح صادر شده است. تصویب حقوق مادام العمر برای نمایندگان مجلس آذر ماه 1390 استفساریه‌ای با رای مثبت 122 نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید که به موجب آن و بر مبنای تبصره 3 از ماده 71 قانون خدمات كشوری، نمایندگان مجلس و تمامی مقامات دارای سمت‌های مدیریت سیاسی - اعم از شاغل و بازنشسته- چیزی شبیه به حقوق مادام العمر دریافت کنند. مجلس در این طرح مصوب کرد که اگر کسی دو سال در سمت‌هایی همچون ریاست سه قوه، معاونت اول رئیس جمهور، نیابت رئیس مجلس شورای اسلامی‌و عضویت شورای نگهبان، وزارت، نمایندگی مجلس شورای اسلامی، معاونت رئیس جمهور، استانداری، سفارت و معاونت وزرا مشغول به کار باشد و بعدا، چندین سال در مسئولیت پایین‌تر و مدیرکل باشد، همچنان 80درصد حقوق و مزایای همان شغل قبلی خود را دریافت می كند. واكنش منفی رسانه‌ها نسبت به این مصوبه به‌گونه‌ای بود كه لغو مصوبه پرداخت حقوق مادام‌العمر به مدیران سیاسی را به دنبال داشت به نحوی که لغو این مصوبه با استقبال و تایید رهبر معظم انقلاب روبرو شد. تصویب قانون بهبود فضای کسب و کار به نفع یک درصدی ها آذرماه سال 90 و به بهانه حمایت از بخش خصوصی، طرحی جنجالی در مجلس به بررسی گذاشته شد که به طرح بهبود فضای کسب و کار مشهور شد. این طرح که با پیشنهاد اتاق بازرگانی به عنوان اصلی‌ترین صنف بخش خصوصی، به مجلس ارائه شده بود، عملا قوه‌ای جدید که محور آن اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران بوده با اختیارات فراقوه‌ای و بی سابقه را بوجود می آورد و عملا به بخش خصوصی اختیاراتی عجیب را ارائه می‌کرد. در این زمینه، دکتر شهرزاد عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس می‌گوید: " این طرح که اختیارات نامحدودی را به قسمتی از بخش خصوصی داده است که نماینده اقلیتی از ثروتمندان هستند و من فکر می کنم شورای نگهبان موارد بسیاری از آن را رد خواهد کرد. گفتنی است عده ای خاص از تجار با تهیه طرح نگران کننده و یک جانبه تحت عنوان "ایجاد فضای مساعد کارآفرینی" به بهانه ایجاد فضای کسب و کار درصدد تغییرات اساسی اقتصادی در کشور به نفع بخش خصوصی و سرمایه داری هستند. این طرح نیز سرانجام با اصلاحاتی به تصویب مجلس رسید. جنجال هاي سياسي و بيهوده اي كه درد مردم نبود بخش قابل توجهی از عمر 4 ساله مجلس هشتم صرف جنجال‌هاي رسانه اي شد كه برخي از نمايندگان به طور متناوب در دستور كار قرار داده بودند و انعكاس آن در جامعه نيز جز ايجاد ياس و نااميدي در ميان توده هاي ملت نتيجه ديگري نداشت. پیگیری طرح جنجالی سوال از رييس جمهور در آخرين روزهاي سال 90 و در حالي كه بسياري از سوالات مربوط به برهه اي بودند كه نيازي به طرح دوباره آنها نبود، از جمله اتفاقاتي بود كه بدون ترديد بايد از آن به عنوان نقطه ضعف بزرگ مجلس هشتم ياد كرد. در شرايطي كه رهبر معظم انقلاب بيش از هر زمان ديگري مسئولان را به وحدت و همراهي براي اداره امور كشور فرا مي خواندند، پر و بال دادن مجلس به حواشي تاريخ گذشته در دولت و طرح سوالاتي كه كمتر مورد دغدغه مردم بود، باعث شد تا روند چالش هاي ميان قوه مقننه و مجريه بيشتر شود. همچنين تهديدهاي پياپي تعدادي از وزراي دولت به بهانه هاي مختلف نيز بايد در همين راستا مشاهده و تحليل شود. نمونه‌های ذکر شده تنها بخشي از اقداماتی بود که در آن مبنای تصویب قوانین چیزی غیر از منافع ملی بود و به این موارد می‌توان تصویب طرح تحقیق و تفحص از ماجرای کهریزک و کوی سبحان، لایحه حمایت از خانواده، قانون برنامه پنجم توسعه و ماجرای بانک مرکزی و موارد دیگری را  بر نیز اضافه کرد. این نمونه‌ها نشان‌دهنده چیست؟ آیا تقوای سیاسی مبنای عمل برخی از نمایندگان در قبال این طرح ها در مجلس هشتم بوده است و آیا ادامه این روند در مجلس نهم می‌تواند به نفع کشور و نظام باشد؟ و از همه مهم تر آنكه اين روزها بيش از هر زمان ديگري تغيير در رویکردهای حاکم بر مجلس هشتم، ضروري به نظر نمي رسد؟ و اینچنین بود که 200 نماینده مجلس هشتم از مجلس بازماندند.
کد خبر: ۷۲۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۲/۲۱

اوای دنا-دکتر خدارحم سهرابی :ابتدا در بیان ريشة این اصطلاح باید گفت که “Islamophobia” از دو کلمة اسلام “Islam”، حرف ما بعد کلاسیکِ O و كلمة فوبیا “Phobia” به معنای ترس یا بیزاری نامعقول از چیزی تشکیل یافته است. گفتنی است که كلمة «فوبیا» دو کاربرد کلی و متفاوت دارد. گاه در روانشناسی در مورد افراد به معنای نوعی بیماری به‌کار می‌رود و گاه در زمينة اجتماعی و در کنار اصطلاحات مربوط به ضدیت با اقوام و ملیت‌ها استفاده مي‌شود. بدیهی است که مورد نخست فاقد دلالت سیاسی است ولی مورد دوم دلالتی سیاسی دارد (مرشدی‌زاد، 1388: 14).اگر بخواهیم بر اساس این کلمات به تعریف این مفهوم بپردازیم، دلالت این تعریف بسیار ناقص و محدود خواهد بود. شاید مفهوم تبعیض و ناشکیبایی ضداسلام و مسلمانان ساده‌ترین تعریف برای این مفهوم باشد. البته باید توجه داشت که هر چند کاربرد این واژه به چند دهة اخیر باز مي‌گردد1 اما بحث اسلام‌هراسي پیشینه‌ای تاریخی دارد و در پس زمينة آن علل مختلف تاریخی، فرهنگی، مذهبی، سیاسی و روان‌شناسی نمایان است.  در دایرة‌المعارف مطالعات قومی نژادی آمده است که با وجود گسترش مسئلة اسلام‌هراسي و تبدیل شدن آن به یکی از معضلات نگران‌کننده پس از 11 سپتامبر، هنوز تعریف جامع و مانعی از آن وجود ندارد (Encyclopedia of Race … 2003: 218). در اصطلاح رایج اسلام‌هراسي، مسلمانان به عنوان افرادی تلقی مي‌شوند که با ارزش‌هاي غربی درتقابل هستند و به عنوان دشمن و تهدید برای ارزش‌ها و انسجام ملی به شمار مي‌آيند. این واژه به تبعیض و پیش‌داوری (غیر عقلانی) ضداسلام یا مسلمانان اشاره دارد(Fredman, 1992: 121).مؤسسة (Runnymede Trust) اسلام‌هراسي را این‌طور تعریف کرده است2: «ترس یا تنفر از اسلام، و در نتیجه، ترس و تنفر از همة مسلمانان»؛ این مؤسسه همچنین توضیح مي‌دهد که واژة اسلام‌هراسي به تبعیض عملی علیه مسلمانان از طریق ایجاد محرومیت در زندگی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی اشاره دارد و در پی بیان این مطلب است  که اسلام هیچ ارزش مشترکی با دیگر فرهنگ‌ها ندارد و جایگاه پایین‌تری نسبت به فرهنگ غربی دارد و بیشتر از اینکه یک مذهب باشد، یک ایدئولوژی سیاسی خشونت‌بار است و خصومت با آن امری عادی به شمار مي‌آيد (Islamphobia…, 1997: 60). عوامل بسیاری در ایجاد و گسترش اسلام‌هراسي مؤثر بوده‌اند که از جمله، می‌توان به مسائل زیر اشاره کرد3: 1.    رشد احساسات ضد مهاجرت در بيشتر کشورها. 2.    اقدامات تروریستی گروه‌هاي  افراطی نظیر القاعده. 3.    خشونت و تبعیض سازمان‌یافته ضدمسلمانان (با حمایت دولت‌ها و احزاب غربی). 4.    گسترش ایدئولوژی‌های خیر و شرگونه (نظیر نظریة برخورد تمدن‌هاي هانتینگتون). 5.    هراس از گسترش ایدئولوژی اسلام سیاسی. 6.    مشروعیت‌بخشی هوشمندانه دولت‌های غربی به دشمنی ضداسلام و مسلمانان و نادیده گرفتن حقوق مسلمانان. 7.    هراس از گسترش اسلام و اسلامی شدن اروپا.8.    ایجاد و گسترش موج رسانه‌اي ضداسلام و مسلمانان. بعد از یازده سپتامبر گزارش‌ها و اخبار رسانه‌ها ضدمسلمانان و اعراب، چهرة مسلمانان را نزد افکار عمومی به‌شدت مخدوش کردند. رسانه‌ها به جای توجه به واقعیات موجود در جهان اسلام، توجه خود را (عمداً یا غیرعمدی) بر روی فضای آلودة ضداسلام متمرکز كرده‌اند و در راستای تقویت همین فضای ضد اسلامی حرکت مي‌كنند و در پی تکرار گزینشی پیوند میان اسلام و خشونت هستند. برخی رسانه‌ها هم در تلاش‌اند تا نشان دهند که جنگ‌هاي صلیبی میان اسلام و مسیحیت همچنان ادامه دارد و تقابل بین مسلمانان و مسیحیان، ادامه همان جنگ‌هاي صلیبی است. رسانه‌ها برای تخریب اسلام در نزد افکار عمومی، به طرح پرسش‌هاي کلیشه‌ای در مورد اسلام مي‌پردازند و براي مثال، مباحثی مانند: تبعیض ضدزنان مسلمان، حجاب، و جهاد را مطرح مي‌كنند. در این مطلب که رسانه‌ها نقشی اساسی در معضل اسلام‌هراسي دارند، تردیدی وجود ندارد. در این بخش ابتدا به اجمال، نقش و ابزار رسانه‌ها در جهت گسترش اسلام‌هراسي و نظریه‌هاي موجود در این زمینه، معرفي مي‌شوند و در ادامه به‌طور خاص، متمرکز بر بحث اسلام‌هراسي  در رسانه‌هاي  بریتانیا بررسي مي‌شود. گروه‌هاي قدرتمند با تسلط بر جریان اصلی رسانه‌ها (به عنوان یکی از منابع قدرت در دنیای جدید) به شکل هوشمندانه‌ای عمل مي‌كنند و در این راستا، روش‌ها و ابزارهای جدیدی را در انتقال پیام و اقناع مخاطب به کار می‌برند. از این روست که در بحث اسلام‌هراسي و ضدیت با اسلام و مسلمانان، از مفاهیم قدیمی و عامیانة نژاد‌پرستی (رنگ پوست، نوع نژاد، نژاد برتر، نژاد پست و...) و اختلافات آشکار مذهبی صحبتی به میان نمی‌آورند و در مقابل، با ابزارهای دیگری پیام خود را به‌شکل باورپذیر و توجیه‌پذير به مخاطب ارائه می‌دهند؛ براي مثال، مسئله‌اي که امروزه در بحث اسلام‌هراسي در رسانه‌هاي غربی و به همین نحو، در رسانه‌هاي بریتانیایی مطرح مي‌شود، تأکید بر تمایزها و تفاوت‌هاي مسلمانان با جامعة میزبان است که پس از روشن كردن تفاوت‌ها، تلاش مي‌كنند که ارزش‌ها و ويژگي‌هاي فرهنگي ـ مذهبی خود را در جایگاهی برتر، و ارزش‌ها و ويژگي‌هاي فرهنگي ـ مذهبی مسلمانان را در مرتبه‌ای پایین‌تر قرار دهند. به عبارتی ديگر، پس از تمرکز بر روی اختلافات، در مرحلة بعد‌، اقدام فرهنگ‌ها و ارزش‌هاي غربی به عنوان یک ایدئآل معرفي مي‌كنند. پیامد چنین گفتمانی، مخالفت و بیگانه‌انگاریِ سایر فرهنگ‌ها  و ارزش‌هاست. البته این تنها، یکی از جنبه‌های اقدامات اسلام‌ستیزانة رسانه‌هاي غربی به‌شمار می‌رود. نگرانی در مورد رسانه‌ها وقتی شدت می‌یابد که برای بيشتر مردم، تنها منبع کسب اطلاعات و اخبار (به‌ويژه آن‌هايي که با مسلمانان در ارتباط نیستند) این رسانه‌ها  باشند. در مجموع، رسانه‌ها نقش کلیدی در شكل‌گيري و گسترش اسلام‌هراسي ایفا مي‌كنند، براساس تحقیقات الیزابت پول در دایرة‌المعارف مطالعات قومی و نژادی، رسانه‌ها نقش مهمی را در ایجاد فضای ضد اسلامی و اسلام‌هراسي  ایفا كرده‌اند. وی با مطالعة مقالات روزنامه‌های انگلیسی بین سال‌هاي 1994 تا 2004 م. به این نتیجه رسیده است که رسانه‌ها اغلب در پی نمایش تصویری منفی از مسلمانان هستند  که در نتیجة این تصاویر، مسلمانان یک تهدید و دشمن برای ارزش‌هاي غربی محسوب مي‌شوند . (Encyclopedia of Race …, 2003: 217) بن در کتاب زنان مسلمان در جامعه انگلیس معتقد است که دشمنی و خصومت ضداسلام در پیوند  نزدیک با  تصاویری از مسلمانان است كه در رسانه‌ها به نمایش در مي‌آيد و در آن مسلمانان وحشی، بدوی، غیرمتمدن و بی‌فرهنگ معرفی مي‌شوند (Benn,and Jawad 2004: 165). رسانه‌ها با استفاده از منابع مالي قابل ملاحظه و شبكه‌هاي متنوع در تلاش‌اند كه تصويري نامناسب از اسلام به افكار عمومي ارائه دهند. در همين حال، هرچند  مسلمانان تلاش مي‌كنند كه اين تصوير نادرست را تصحيح كنند و به نوعي با اين تصوير مقابله كنند، با توجه به سلطة جهاني رسانه‌هاي غربي، عموماً تلاش‌هاي آن‌ها بي‌فايده (و يا كم‌فايده) بوده است. غرب براساس تجربه‌هاي جنگ‌هاي جهاني و دوران جنگ سرد، داراي توان بسيار حرفه‌اي در راه تبليغات و انتقال پيام‌هاي مورد نظرش شده است و اين چيزي است كه مسلمانان از آن بي‌بهره‌اند. بيشتر رسانه‌هاي غربي از حوادث پس از يازده سپتامبر در جهت بهره‌برداري از اهداف سياسي خود استفاده مي‌كنند اين رسانه‌ها اسلام را در اشكال «راديكاليسم»، «بنياد‌گرايي» و «افراط‌گرايي» نمايش مي‌دهند و روشن است كه در دنياي پست‌مدرن و در فضايی كه رسانه‌ها نقش محوري دارند، تصاوير داراي واقعیتی فراتر از حقيقت مي‌گردند. رسانه‌هاي بریتانیایی در تلاش‌اند كه مسلمانان را تروريست و تهديد براي امنيت غرب معرفي کرده بدين طريق، هم از گسترش اسلام جلوگيري كنند و هم به نوعي جنگ افغانستان و عراق را توجيه كنند. همين تلاش‌ها و جريان‌ها در سال‌هاي اخير منجر به شكل‌گيري بخشی از جريان اسلام‌ستيزي و اسلام هراسي در جامعة بریتانیا شده است. برخي اختلاف ميان مسلمانان و جريان‌هاي اصلي رسانه‌اي را امری عادي تلقي مي‌كنند، اما واضح است که اين چالش فراتر از يك اختلاف‌نظر است؛ زیرا ضمن اینکه به‌طور روزافزون افزایش می‌یابد، تأثيرات عميقي هم، بر زندگي مسلمان داشته است. مسلمانان معتقدند كه رسانه‌ها تصويري نادرست از آن‌ها ارائه مي‌دهند و تمركز رسانه‌ها، بیشتر بر جنبه‌ها و اخبار منفي است و توجهي به نكات مثبت نمي‌شود. با یک نگاه کلی به بحث اسلام‌هراسي در رسانه‌هاي بریتانیا می‌توان سه محور اصلی را شناسایی کرد که عموماً اغلب اخبار و گزارش‌ها و مقاله‌هاي مربوط به مسلمانان، براساس این نقاط محوری سازمان‌دهی و بیان مي‌شوند. در اینجا به اجمال این محورها بررسي مي‌شود: راهکار :حضور مسلمانان در فضاي مجازيمسلمانان به‌تدريج در حال آشنايي و بهره‌گيري از فناوري‌‌هاي جديد ارتباطي هستند كه يكي از آن‌ها فضاي مجازي اينترنت است. امروزه شاهد وب‌سايت‌هاي فراوانی دربارة اسلام هستيم. به علت ارزانی و دسترسی آسان به اینترنت، این پدیده در حال گسترش و پیشی گرفتن از سایر رسانه‌هاي است؛ براي مثال هم اکنون بيشتر گروه‌ها و سازمان‌هاي اسلامی در بریتانیا وب‌سایت رسمی دارند که در آن اخبار، مواضع و ديدگاه‌ها، مقالات و تحليل‌هاي خود را ارائه مي‌دهند. با يك نگاه كلي و براساس جست‌وجوهاي معمول انجام شده در وب‌سايت‌هاي اسلام و مسلمان اين نتايج به‌دست آمده است:1.  بسياري از سايت‌ها در كشورهاي غربي و به زبان انگليسي هستند؛2. در فرقه و ايدئولوژي سایت‌ها تنوع فراوان وجود دارد؛3. انواع مختلف سايت‌هاي مربوط به سازمان‌ها، اشخاص، دانشگاهي و اتاق‌هاي گفت‌وگو  وجود دارد؛4. محتويات سايت عموماً عبارت‌اند از: دعوت، موضوعات آموزشي و اطلاع‌رساني سياسي، مسائل جاري، گفت‌وگوهايي ميان عقيده‌اي و مقالات (Bunt, 2000: 35). به‌طور کلی موضوعات متنوعي در صفحات مربوط به اسلام و مسلمانان بحث مي‌شود: قرآن و حديث، فرقه‌هاي اسلامي (شيعه‌ ـ سني و صوفيه و...) ديدگاه‌هاي فلاسفه اسلامي، اختلافات شيعه و سنی، مسائل سياسي مربوط به كشورهاي اسلامي نظير افغانستان‌ـ پاكستان، كشمير، مالزي، سنگاپور، سودان، عربستان، اسلام سياسي (به‌ويژه مرتبط با حماس و حزب‌الله).به نظر می رسد دنیای مجازی و وب‌سایت‌ها، فضای مفیدی برای گفت‌وگو در مورد اسلام ایجاد كرده‌اند. این فضا به کاربران این اجازه را مي‌دهد تا علاقه‌مندان و کسانی که در مورد اسلام (و عموماً تصویر رسانه‌اي منفی آن) کنجکاو هستند، بتوانند اطلاعات مفیدی کسب کنند.
کد خبر: ۷۰۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۲/۱۵

اوای دنا: محمود احمدي نژاد كه در راستاي دور چهارم سفرهاي استاني خود به استان هرمزگان سفر كرده است، در جمع مردم اين استان در بندر عباس با اشاره به ويژگي‌ها و خصوصيات مردم اين منطقه و ايستادگي آن‌ها دربرابر متجاوزين و استعمارگران در طول تاريخ، به اهميت عدالت و استقرار آن اشاره كرد و گفت: همه‌ي پيامبران الهي بلافلاصله پس از دعوت به توحيد تلاش كردند كه مردم را به عدالت و اجراي آن دعوت و كاري كنند كه مردم در اين راستا قيام كنند.وي با بيان اين‌كه خداوند متعال مردم و حاكمان را به اجراي عدالت دعوت كرده است و از مردم خواسته است كه در اين راستا قيام كنند، افزود: قدم اول در راستاي رسيدن به سعادت، كمال و قله‌هاي پيشرفت و عزت عبارت است از حركت در راستاي عدالت و هيچ شرايطي نبايد مانع از اراده‌ي انسان براي اجراي عدالت باشد. دوستي‌ها نبايد مانع تحقق اين موضوع شود و حتي دشمني با دشمنان نيز نبايد مانع از اعمال اجراي عدالت شود و اين فرمان الهي است كه در رابطه با دشمنانتان با عدالت رفتار كنيد و هيچ عاملي نبايد شما را از مرز عدالت و حركت در آن راستا خارج كند. به گزارش اوای دنا به نقل از ایسنا،رييس جمهور در ادامه با بيان اين كه مديران و حاكمان موظف هستند كه در حوزه‌ي مسئوليت خود عدالت را رعايت كنند، به اقدامات دولت نهم و دهم، در راستاي اجراي عدالت اشاره كرد و گفت: مسئوليت حكومت، رئيس جمهور، قوه قضاييه ، مجلس و همه‌ي مسئولان حركت در راستاي اجراي عدالت است. احمدي‌نژاد با تاكيد بر اين‌كه مهمترين ماموريت حركت در راستاي عدالت است، تصريح كرد: در صحنه‌ي داخلي و بين‌المللي دولت تلاش دارد كه كارها را بر اساس عدالت به جلو ببرد، دولت در توزيع بودجه‌هاي عمراني، رفاهي، سرمايه‌گذاري‌هاي صنعتي و كشاروزي و ديگر بخش‌ها عدالت را پايه كار خود قرار داده است و برخي از طرح‌هاي دولت مانند سفرهاي استاني، توزيع سهام عدالت، اجراي هدفمند كردن يارانه‌ها، توزيع سرمايه‌‌گذاري در بخش‌ها و مناطق گوناگون در جهت عدالت است. وي افزود: اجراي عدالت به همان شدتي كه براي توده‌هاي مردم خوشايند و زيباست براي اقليت‌هاي پرخور، خودخواه و زياده خواه سخت است. احمدي نژاد در ادامه با اشاره به مشكلات كنوني در عرصه‌ي جهاني گفت: همه‌ي اين مشكلات ناشي از بي‌عدالتي عده‌ي قليلي است. كساني كه حاضرند همه‌ي جهان را به خاك و خون بكشانند تا جيب‌هاي خود را پر كنند. عده‌ي قليلي كه در راس چند كشور براي خود حق بيشتري قائل هستند و به خود حق مي‌دهند كه در امور تمام ملت‌ها دخالت كنند. سرمايه‌ي ملت‌ها، فرهنگ و شخصيت آنها را غارت كنند. وي اضافه كرد: در اطراف خودمان نگاه كنيم در برخي از كشورها چه خبر است؟ پايگاه نظامي براي دفاع از منافع استكبارگران ايجاد كرده‌اند، اما هزينه‌ي آن از كجا تامين مي‌شود؟ از منابع كشورهاي بدبخت. به نام ايجاد امنيت سلاح مي‌فروشند و قراردادهاي چند ميلياردي مي‌بندند. و در واقع انرژي، نفت و موجوديت ملت‌ها را غارت مي‌كنند. در حالي كه عامل اصلي ناامني، خود آنها هستند. در دنيا ملت‌ها با يكديگر مشكلي ندارند، با هم دوست هستند، توده‌ي ملت‌ها اهل تجاوز نيستند، اهل بي‌ عدالتي و خودخواهي نيستند و عده‌ي قليلي اين بي‌عدالتي‌ها، جنگ‌ها و تجاوزات را طراحي مي‌كنند. رييس جمهور گفت:‌آنها استقلال و منافع ملت‌ها را غارت مي‌كنند و هزينه‌ي اين اقدامات را از خود آنها مي گيرند. مي‌بينيد در افغانستان و پاكستان چه مي‌كنند، اخيرا با مسئولان افغاني ملاقاتي داشتم، بحث شد كه آنها مي‌‌گويند 1300 ميليارد دلار در افغانستان خرج كرده‌اند و مسئولان افغاني گفتند كه اين موضوع دروغ است، مسئولان افغاني مي گفتند، ما كلاس درس را با هزينه ي 15 هزار دلار ايجاد مي‌كنيم و نيروهاي اشغال‌گر با 50 هزار دلار و اين هزينه‌ها را به حساب مردم افغانستان مي‌گذارند ، مي‌بينيد چپاول در چپاول، تجاوز در تجاوز. وي با اشاره به دشمني مستكبران با ملت ايران گفت:‌علت اين دشمني اين است كه ملت ايران معادلات ظالمانه‌ي آنها را نپذيرفته است. ملت ايران گفته است كه مي‌خواهيم روي پاي خود بايستيم و نه به كسي ظلم مي‌كنيم و نه زير بار ظلم مي‌رويم. رييس‌جمهور در ادامه سخنان خود در جمع مردم استان هرمزگان با اشاره به اين‌كه «دشمنان و مستكبران مخالف اين هستند كه ملت ايران روي پاي خود بايستد» افزود: آن‌ها مي‌خواهند ثروت و حيثيت و شرافت ملت ايران زير پاي آن‌ها لگدمال شود و همه‌ دعوا بر سر اين است و به اين خاطر با پيشرفت ما مخالف هستند كه نگذارند ملت ما روي پاي خود بايستد. اما بايد بگويم ملت ايران هيچ وقت آن را نخواهد پذيرفت و زير بار زور نخواهد رفت.وي خطاب به قدرت‌هاي استكباري گفت: اين‌جا بندرعباس است. همين مردم روزي در همين آب‌ها و سرزمين درسي فراموش نشدني به استعمار آن زمان پرتغالي‌ها و انگليسي‌ها دادند. پس هركس بخواهد به حقوق ملت ايران تجاوز كند، ملت ايران چنين درسي به او خواهد داد. احمدي‌نژاد با بيان اين‌كه «متاسفانه اجراي عدالت در داخل كشور نيز بعضي مخالفين دارد» اظهار كرد: عده‌ قليلي هستند كه پيشرفت، رفاه توده‌هاي مردم، آباداني كشور و توليد و توزيع عادلانه را به نفع خود نمي‌دانند و با هر قدمي براي عدالت مخالف بوده و سنگ‌اندازي مي‌كنند. آن‌ها آشكارا از اين‌كه حق مردم به خودشان داده شود ناراحت و عصباني‌اند و مخالفت مي‌كنند. رييس‌جمهور تصريح كرد: 50 سال ثروت ملت در جيب عده‌اي قليل بوده كه امروز همه بايد بسيج شويم تا حداقل 50 سال ثروت خود ملت در جيب خودشان باشد. وي خاطرنشان كرد: ما مي‌دانستيم از اول سال آن‌هايي كه ضدعدالت هستند و مي‌خواهند مفت ببرند با هدفمندي يارانه‌ها مخالفت مي‌كنند و دنبال يك فتنه‌گري و اخلال در اقتصاد هستند تا آن را به گردن هدفمندي يارانه‌ها بيندازند و شيريني اين كار بزرگ را كه ملت انجام داده و در جهان به عنوان يك ملت بافرهنگ، همبسته، موحد و انقلابي مي‌درخشد تلخ كنند. احمدي‌نژاد با اشاره به مسائل پيش آمده در بازار سكه و ارز در ماه‌هاي گذشته، افزود: اين بازي ارز و سكه بين داخلي‌ها و خارجي‌ها هماهنگ انجام شد و برخي همكاران غفلت كردند و موضوع را جدي نگرفتند و فكر كردند مسلط هستند؛ در حالي كه آن‌ها آمدند يك بازي مصنوعي براي قيمت ارز و طلا درست كردند؛ در حالي كه ذخاير ارز و طلاي ما در طول تاريخ بي‌نظير است. رييس‌جمهور ادامه داد: آن‌ها مي‌خواهند نفت ما را تحريم كنند، اما بايد بگويم كه آن‌قدر ما ارز داريم كه اگر دو سه سال هم يك بشكه نفت نفروشيم كشور به خوبي اداره مي‌شود و آرزوي دشمنان به دلشان باقي مي‌ماند. وي تصريح كرد: البته همكاران ما مشغول هستند و به فضل الهي اين توطئه‌ها خنثي خواهد شد، اما مي‌دانيد كه يك ناجوانمرد سنگي به چاه مي‌اندازد كه 100 نفر بايد تلاش كنند آن را بيرون بياورند. احمدي‌نژاد با خطاب مجدد به اين كشورها گفت: اين ملت بزرگ همه‌ سنگ‌هاي در چاه انداخته شده را در خواهد آورد و به سر مستكبرين خواهد كوبيد. رييس‌جمهور با اشاره به اين‌كه «متاسفانه برخي از خوشحالي مردم ناراحت هستند و وقتي مي‌بينند 60-70 درصد مردم به تعطيلات و مسافرت مي‌روند بهانه درست مي‌كنند كه بنزين مصرف مي‌شود» افزود: وقتي با اين افراد صحبت مي‌كنيم مي‌بينيم ناراحت هستند و مي‌گويند 120 ميليون سفر انجام شده و مردم به مسافرت رفته‌اند. آن‌ها مي‌گويند بنزين مصرف مي‌شود. اما بايد بدانند كه ما هرچه داريم از اين ملت است و همين ملت انقلاب كرده و ما را سر كار آوردند. ما بايد از شادي مردم خوشحال و از غصه‌هايشان ناراحت باشيم. وي اضافه كرد: ما به آن‌ها مي‌گوييم برويد با مردم صحبت كنيد و ببينيد بعضي بي‌عدالتي‌ها چه بلايي بر سر مردم مي‌آورد. حال عده‌اي مقاومت مي‌كنند كه آن‌ها نيز اشتباه مي‌كنند و خيال مي‌كنند با سنگ‌اندازي در مسير عدالت به جايي مي‌رسند. اما بدانند اين ملت براي رسيدن به قله‌هاي عدالت تصميم خود را گرفته و هركس جلوي آن‌ها بايستد ملت آن‌ها را به زباله‌دان تاريخ خواهد فرستاد. به گزارش ايسنا، احمدي‌نژاد در ادامه با بيان اين‌كه امروز روز سازندگي و توليد است، گفت: ايران كشوري بزرگ است كه بيش از يك ميليون و 840 هزار كيلومتر مربع وسعت دارد. 2هزار كيلومتر دريا در جنوب و بيش از هزار كيلومتر در شمال دريا داريم. همچنين كشور ما از معادن جنگل‌ها و بالاتر از همه بهترين مردم، جوانان، دانشمندان، توليد كنندگان، كشاورزان، صيادان، كارگران و عشاير برخوردار است. رئيس جمهور افزود: امروز زماني است كه بايد عظمت و توانايي‌هاي ملت ايران به رخ دنيا كشيده شود و اين موضوع نيز در گرو كار است، در اين راستا وظايفي بر عهده‌ي دولت و وظايفي نيز بر عهده‌ي ملت است. وي تصريح كرد: آنچه بر عهده‌ي دولت است اول از همه زمينه سازي در جهت ايجاد اشتغال جوانان عزيز و غيور كشور است و ما مصمم هستيم تمام توان و موجودي دولت را در خدمت اشتغال جوانان عزيز به كار ببريم. احمدي‌نژاد خاطر نشان كرد:‌در سال 90 كارهاي زيادي انجام شد، دولت تنها بود، برخي نه تنها همراهي نكردند، بلكه مخالفت‌ هم داشتند، اما ملت و دولت با هم كار را جلو خواهند برد. در اين راستا گروهي مامور نظارت و بررسي شده‌اند و نفر به نفر آدرس و محل اشتغال افراد را كنترل مي‌كنند و گزارش جامعي ارائه مي‌دهند و تا امروز الحمدالله با همت جوانان و كارآفرينان بيش از يك ميليون و 600 هزار از اين محل‌ها تاييد شده است و بررسي بقيه هم ادامه دارد و وقتي كه تمام شد، گزارش آن به عرض ملت ايران خواهد رسيد. وي با بيان اين‌كه هدف گذاري ايجاد 2 و نيم ميليون فرصت شغلي است، اظهارداشت: اميدواريم با ايجاد اين 2 و نيم ميليون شغل در همه كشور از جمله استان هرمزگان و در بندرعباس همه‌ي جوانان عزيز ما فرصت شغلي مناسب پيدا كنند.
کد خبر: ۶۴۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۱/۲۳