اوای دنا:هاشم سلطانی پیرامون حواشی به وجود آمده پس از بازی تیم نفت و گاز گچساران(از شهرهای استان کهگیلویه و بویراحمد) و ذوب آهن نوین در چارچوب رقابتهای لیگ دسته دوم گفت:
ما در گچساران برابر تیم نفت و گاز این شهر که در حال حاضر تیم سوم جدول است بازی داشتیم و با توجه به اینکه رقابتها به هفته های پایانی خود نزدیک میشوند بازیها از فشردگی خاصی برخوردارند؛ ما در این بازی که نصف تیممان را به دلیل مصدومیت و محرومیت در اختیار نداشتیم تا دقیقه ۸۸ با یک گل از حریف خود جلو بودیم اما در این دقیقه تیم گچساران با یک گل صد در صد آفساید بازی را به تساوی کشاند و در ادامه نیز با وجود اینکه داور ۷ دقیقه وقت اضافه گرفت تا به نوعی تیم گچساران به گل برسد اما بازی در پایان با نتیجه مساوی یک بر یک به پایان رسید.
وی خاطرنشان کرد: تیم نفت و گاز گچساران با وجود اینکه در این بازی هم همانند دو بازی قبلی خانگی خود باید به دلیل بی انضباطی بازیکنان خود بدون تماشاگر بازی میکردند اما پس از بازی بعضی از آدمهایی که برای ما شناخته شده نبودند اما برای خود مسئولان تیم گچساران شناخته شده بودند به سمت بازیکنان ما حمله کردند و با مشت و لگد بازیکنان ما را مجروح کردند به طوری که بعضی از آنها اکنون در بیمارستان بستری هستند.
سرمربی تیم فوتبال ذوب آهن نوین با اظهار تاسف برای فوتبال ایران اظهار داشت: متاسفم که در این فوتبال هر شهری بدون فرهنگسازی، زیرساخت، امکانات سخت افزاری و بدون فراگیری منش تیمداری، تیمداری میکنند و این اتفاقات تاسف بار به وجود میآید.
وی افزود:متاسفانه بعضی از بازیکنان تیم نفت و گاز که شماره پیراهن های آنها ۶، ۱۰و ۱۱ بود با بازیکنان ما درگیر شدند و آنها را مجروح کردند به طوری که ۲ بازیکن ما با آمبولانس برای سی تی اسکن رفتند و احتمال دارد ضربه مغزی شده باشند، تدارکات تیم نیز مجروح شد همچنین سایر بازیکنان نیز مجروح شدند و باید به بیمارستان برویم و از آنها عکس بیاندازیم تا مبادا شکستگی برای آنها به وجود آمده باشد.
سرمربی تیم ذوب آهن نوین خاطرنشان کرد: بازی قبلی این تیم برابر سپیدرود رشت در گچساران چاقو کشی بود و انعکاس خبری در روزنامه های سراسری داشته است به همین دلیل مسئولان فدراسیون حتما در جریان اتفاقات گچساران هستند.
سلطانی اظهار داشت: باید بگویم این تیم اصلا صلاحیت حضور در فوتبال ایران را ندارد و باید این تیم را از لیگ اخراج کنند و تمام بازیها را نیز ۳ بر صفر به سود تیم حریف اعلام کنند.ورزش3/
کد خبر: ۵۸۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۲/۲۶
اوای دنا:برنا نوشت با موافقت دولت، کارکنان زن دارای فرزند، شاغل در دستگاههای اجرایی میتوانند ساعت کاری خود را در روزهای پنجشنبه از طریق دورکاری جبران کنند. هیات وزیران بنا به پیشنهاد معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رییس جمهور و به استناد اصل یکصد و سی و هشتم قانون اساسی تصویب کرد، کارکنان زن شاغل در دستگاههای اجرایی موضوع ماده(5) قانون مدیریت خدمات کشوری که دارای فرزند زیر هفت سال یا فرزند دانش آموز دوره ابتدایی هستند، ساعات کاری خود در روزهای پنجشنبه را میتوانند در سایر روزهای هفته با رعایت سقف مقرر در ماده(44) قانون مدیریت خدمات کشوری یا از طریق دورکاری جبران کنند. این مصوبه از سوی محمدرضا رحیمی؛ معاون اول رییس جمهور برای اجرا ابلاغ شده است.
کد خبر: ۵۷۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۲/۲۱
اوای دنا-پارسا:برنده ی واقعی انتخابات همیشه مردم بوده اند واین را در سی واند سال که از عمر این نظام میگذرد به خوبی ثابت کرده اند.اما این دوره از انتخابات کهگیلویه با عدم حضور شخصیتهایی چون موحد ونظری ومژدهی پور رنگ وجلای خاصی پیدا کرده است . ویکی از مدیران لایق ونخبه های دانشگاهی وعلمی وسیاسی خود جناب دکتر حسین فیاض بخش را به مردم عرضه کرده است وبه گفته ی یکی از روحانیون بزرگوار عدم حضور چهره های سیاسی در این دوره خواست خداوند بوده وخداوند مسیر را برای جناب دکتر فیاض بخش هموار کرده وباید منتظر پیروزی قطعی ایشان در انتخابات بود .رقیب ایشان از همین الان خودرا باخته میبیند وشایعه واطلاعیه میدهد که پیروزی از آن ماست و دولت منو میخواد واین بزرگترین توهین به شعور مردم ومسئولین نظام است ودست اندرکاران امر انتخابات باید این قضایا را پیگیری کنند .
اینطور نیست مردم ما میفهمند وعزم خود را جزم کرده اند تا دراین دوره از انتخابات برای نه به بعضی از مسولین که هم وغم خود را برای رفتن یکی از نامزدها به مجلس میکنند . بدنبال طرحی نو وفکری نو برای مجلس باشند .
انسجامی که در بخشهای متعدد بوجود آمده است وحمایت مردم فهیم وآگاه این حوزه از فرزند روستایی خودشان و حمایت دانشگاهیان وافراد تحصیلکرده و بالاتر از آن حمایت روحانییت معظم از دکتر فیاض بخش خود گواه مطلب است .ولی مردم ما باید به هوش باشند وگول این جور شعارها را که بعضی از نامزدها میدهند دوباره نخورند .
تمام امکانات ومسئولین همراه وهمگام یک نامزد باشند ولی خواست مردم چیز دیگری باشد . مردم تعیین کننده است وسر نوشت ساز است نه کسیکه برای مبلغ ناچیز حق مدیریتش تمام دین خود را بفروشد . مردم فیاض بخش را با ارائه ی شعارها وبرنامه هایش میخواهند وفشارها کارساز نیست .پس دوباره تکرار میکنم پیروز واقعی انتخابات مردمند .
وفتح وپیروزی نزدیک است برادر همت کن وغیرت داشته باش .
کد خبر: ۵۳۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۲/۱۱
اوای دنا- امين نوروزي : جوابیه مطلبی که در وب سایت عصر دنا در باب شهرستان شدن چرام و اختصاص مصاحبه ای با بزرگواری در این مورد منتشر شد و البته به صورت بیانیه وار در سطح شهر توزیع گردید و اتفاقا شبانه هم بر کوچه ها و خیابان های شهر چرام به تعداد زیاد منتشر شد البته این گونه به نظر می آید که شب نامه نویسی سنتی دیرینه در میان طرفداران برخی از کاندیدها دارد.
اقای بزرگواری نماینده شهرستان های کهگیلویه چرام و بهمئی شما احتمالا به اصل تفکیک قوا اعتقاد دارید ؟
نیک میدانید که دولت در سطح هر شهرستان نماینده ی تام الاختیار خود را دارد احتمالا شما می دانید که وظایف نمایندگی در وهله ی اول قانون گذاری و سپس نظارت بر اجرای قانون است البته برخی از وظایف فرعی دیگر هم وجود دارد.
جناب اقای بزرگواری یا چرام فاکتور های ارتقاء به شهرستان شدن را داشت که شهرستان شد یا نداشته و به ناحق شهرستان شد آن چیزی که آمار و فاکتور های شهرستانی می گوید چرام دارای این ارتقای جایگاه بوده و چیزی جز حقش به ا و استرداد نشده است .
حتما میدانید که شهرستان چرام 47 هزار نفر جمعیت دارد حتما میدانید که چهارمین شهر پر جمعیت استان است شما به خوبی می دانید که این شهرستان زیر ساخت های عمرانی اش و استقرار و استقلال اداراتش به چند سال قبل از نماینده شدن شما که هیچ حتی به قبل از دور 7 مجلس که خاطره انگیز ترین دور انتخابات برای شما بوده است برمی گردد .
جناب آقای بزرگواری از شما بعید است که عنوان می کنید چرام از نظر محدوده ی جغرافیایی همان است که بوده و در طول دهها سال آخر رشدی نداشته است شما که در طول سی و اندی سال گذشته پایه ی ثابت مراسمات و مجالس شادی و غم مابوده اید واقعا هیچ تغییری در چرام قبل از انقلاب با بعد از انقلاب حس نکرده اید؟ یعنی شما خدمات نظام مقدس جمهوری اسلامی را بغیر از دوره ی نمایندگ خودتان انکار میکنید ؟
جناب اقای بزرگواری دانشگاه پیام نور در لنده و باشت که یکی هنوز در جستجوی حق شهرستانی خود و دیگری همزمان با ما شهرستان شده قدمت بیشتری از چرام دارد و سالها قبل از ما صاحب دانشگاه شدند را چطور توجیه می کنید ؟ در آنجا شاخص شهرستان بودن ملاک نبوده و برای چرام از اهم واجبات شده ؟
برادر محترم نماز جمعه چه ربطی به فاکتور های شهرستان شدن دارد ؟ با زیر ساخت های شهرستان شدن چه نسبتی دارد ؟ به فرض كه داشته باشد چرا در حال حاضر علاوه بر شهرستانهای استان سوق لنده و پاتاوه هم شاهد برگذاری پر شکوه جمعه اند؟ نکند در سوق و پاتاوه هم دنبال زیر ساخت جهت تبدیل کردن به شهرستان هستید؟
چناب آقای بزرگواری وقتی که بیمارستان دهدشت با آن وسعت و سابقه در این حال و روز است بستر درمانی احداث شده در چرام که صرفا برای تزریقات درمان های سرپایی است چه دردی از ما دوا می کند ؟ شما می دانید تا کنون چند نفر در مسیر انتقال بین سوق چرام لنده دیشموک و قلعه رئیسی به دهدشت جان شیرین خود را از دست داده اند ؟
آیا بستر درمانی ایجاد شده در چرام را به عنوان برگ برنده ی خود در این دوره انتخابات به حساب میاورید ؟
آقای بزرگواری شما مدعی هستید که راه اندازی بستر درمانی و دادگاه و پیام نور در چرام توجیهی نداشت اما برادر بزرگوار در مورد بستر درمانی و دانشگاه برایتان گفتم ولی چطور نهادها و اداراتی مثل دادگاه و سایر ادارات در لنده و قلعه رئیسی توجیه دارد گرچه حق مسلم شهرهای نام برده بوده است و ولی برای چرام مقاومت بوده وتوجیهی نداشت ؟
شما مدعی هستید که اینها همه نتیجه امتیازاتی بوده که از دولت به خاطر همراهی با آن گرفتیم ولی سید گرامی آیا نمایندگان 176 شهرستان دیگری که همزمان با ما به عنوان شهرستان معرفی شدند هم مثل شما حامی و سینه چاک دولت بودند؟
شما که 4 سال به عنوان حامیان سینه چاک دولت مطرح بودید آیا نمی توانستید امتیازات بیشتری مثل راه اندازی پتروشیمی دهدشت یا فسفات چرام را از دولت مهرورز زمان هدیه بگیرید؟
در بحث وکیل الدوله بودنتان که شما آن را رد می کنید ضمن اعتقاد راسخ به خدمتگذاری بی منت دولت مهرورز نهم و دهم شما چه امتیازی در جهت رشد و آبادانی و توسعه منطقه از این همه فرصت های در اختیار گذاشته شده گرفتید ؟ شما مدعی هستید در برابردولت در زمانهای که دولت از اهداف عدول می کرد بدون رودر بایستی می ایستادید کاش يك مورد از نطق های غرّایتان را در مخالفت با دولت برایمان می گفتید تا ذهن پریشان ما آرام گیرد.
سید عزیز در بحث شهرستانی چرام فرموده اید که نتیجه ی همراهی شما با دولت بوده است برادر عزیز در استان هایی هم که نماینده گان اصلاح طلب به مجلس فرستادند هم شاهد ارتقای بخش ها به شهرستان هستیم آیا نمایندگان ان مناطق هم حامی و سینه چاک دولت اند؟
اینکه در حول شهرستان شدن مردم چرام وحدت وصف ناشدنی وجود داشت شکی نیست اما خودتان در سخنرانی هايتان در چرام در جشن شهرستانی اعلام کردید که با نظر مساعد مهندس نجار دکتر نجار و سردار نجار و عنایت ریاست محترم جمهوری و تلاش های بی دریغ استاندار جناب اقای نوذری چرام شهرستان شد و بنده کمترین نقش را داشتم حال چه شده که مدعی و داعیه دار ارتقا ی جایگاه چرام شدید؟
مدعی هستید که 12 ملیارد تومان بودجه ی امسال چرام بوده است حال برادر پاسخ دهید که چند درصد از این بودجه در بخش مرکزی و روستاهای تابعه اختصاص یافت ؟ چند درصد از آنرا به مکان های خاص اختصاص دادید ؟ در ضمن این تحولات که باعث پیشرفت چرام شده است کجایند که چشمان ما قادر به درک حتی ذره ای از برکات آن نیست برادر کاش شفاف تر از تخصیص 12 ميلیارد تومان در مناطق مختلف می گفتید. که البته این قصه سر دراز دارد . من الله توفیق
کد خبر: ۵۳۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۲/۱۰
اوای دنا-همشهری: :سیاست خوب و بد دارد.یکی خوب میگه یکی بد.یکی انتقاد می کنه دیگری اعتراض.در مجلس برای احقاق حق و اظهار نظر و اعتراض و حمایت و بر علیه بودن و . . . که حلوا قسمت نمیکنن.یکی نامه اعتراض آمیز می نویسه دیگری نقضش می کنه.یکی یه درخواست میده دیگری جوابش می ده.یکی، های میگه دیگری هوی.وقتی حرف و یا درخواستی به مذاق طرف مقابل خوش نیاید یا محترمانه و یا بی ادبانه و یا مودبانه جواب می دهد.درمجلس هم دوستی هست و هم دشمنی.هم جنگ است و هم صلح.هم سیاست بازی می کند هم پول.یکیسفارش می کند دیگری برانداز.یکی محبوب است و دیگری منفور.جوابیه به خبر منتشر شده در وب سایت خبری استان کهگیلویه و بویراحمدمورخ : ۴ اسفند / ۰۹۳۱ در ۲۹:۲۲با موضوع : آقای بزرگواری به این دلایل به شما رای نمیدهیمنوشته ی: مهدی رضاییhttp://kebnanews.ir/?p=19689با سلاممن اگر در جایگاه مسئولیت قرار گرفتم و اخلاق زشتی داشتم؛ فهم بدی از مسائل جامعه داشتم و معتقدبودم كه باید جیب خودم را پر كنم، نمی توانم به مردم بگویم این عقیده و اخلاق شخصی من است و اخلاق و عقیده ربطی به كسی ندارد !برای یك مسئول عقیده و اخلاق مسئله شخصی نیست؛ مسئله ای اجتماعی و عمومی است؛ حاكم شدن بر سرنوشت مردم است. آن كسی كه به مجلس می رود، یا به هر مسئولیت دیگری در نظام جمهوری اسلامی می رسد، اگر فاسد، بیگانه پرست و در خدمت منافع طبقات برخوردار جامعه بود، دیگرنمی تواند نقشی را كه ملت و طبقات محروم می خواهند، ایفا كند. اگر آن شخص انسان معامله گر، رشوه و توصیه پذیر و مرعوبی بود؛ در مقابل تشر تبلیغات و سیاستهای خارجی جا زد، دیگر نمی تواند مورد اعتماد مردم قرار گیرد و برود آنجا بنشیند و تكلیف ملك و ملت را معین كند. این شخص غیر از كفایت ذاتی و دانایی ذاتی، به . شجاعت اخلاقی، تقوای دینی و سیاسی و عقیده درست هم احتیاج دارحضرت آیت اله خامنه ایhttp://fadayivelayat.mihanblog.com وب سایت* * * * *همانطور که از سخنان آیت اله خامنه ای مشخص می گردد می توان گفت که بیشتر کاندید های تایید صلاحیت شده جهت انتخابات مجلس نهم که هم اکنون نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی هستند اکثراً از شرایط فوق برخورمی باشند.حال شما از کجا می دانید کاندیدای دیگری که هنوز درب بهارستان را ندیده و تاکنون بر کرسی آن تکیه نزده است لیاقتش بیشتر از آنچه که تاکنون تصور کرده اید باشد.شما که قلمی به این زیبایی دارید و خوش بیان هستید واز سیاست کشور خود با خبر هستید چرا سخن اززبان عوام می گویید؟جواب اول : آیا شما می دانید در کشوری زندگی می کنید که به جهان سوم معروف است؟آیا می دانید که معیار با سوادی که شما می گویید نه برای ما بلکه برای کشورهای جهان اول است؟آیا شما می توانید یک کارشناس کامپیوتر که تازه از دانشگاه فارغ التحصیل شده پیدا کنید که بتواند حداقل 05 خط برنامه نویسی بکند؟یا بتواند همانند یه کاردان کامپیوتر به ارائه خدمات بپردازد؟من کارشناس کامپیوتر هستم و تا حالا ادعایی مبنی بر باسواد دانستن خود در این رشته نداشته ام حال چه رسد به حاج آقا بزرگواری که رشته تحصیلی ایشان هیچ ارتباطی به علم کامپیوتر ندارد.اشکال از آقای بزرگواری و سطح سواد ایشان نیست،بلکه از تحصیلات رشته های حوزه انسانی و حوزه های علمیه می باشد که اساس سواد آموزیشان بر اساس ریاضیات و فیزیک و مهندسی نمی باشد.شما که ادعای مهندسی و باسواد بودنتان می شود آیا می توانید 05 غزل حافظ را از بر بخوانید؟برعکس همین نیز وجود دارد.شما کاری به کار کسانیکه بطور تجربی این حرفه را یاد گرفته اند نداشته باشید چون بر حسب علاقه بوده است.در کشور ما به دلیل نبود قانون کپی رایت همه می توانند در هر حرفه و گرایشی از کامپیوتراستاد شود.)برای اوسا شدن در برنامه فتوشاپ و اتوکد اصلاً نیازی به پرداخت هزینه زیادی ندارید.از دوستانتان که سی دی کرک شده آنرا دارند بصورت امانی تحویل گرفته و بر روی کامپیوتر شخصی خود نصب نمایید وسپس آموزش آنرا بوسیله کتاب و یا فایل دانلود شده از اینترنت فرا گیرید.شما به جای تحسین کردن آقای بزرگواری که صراحت و راستگویی را پیشه کرده اند و این حرف را زده اندایشان را به باد انتقاد گرفته اید؟حالا شما از کجا می دانید ایشان تاکنون در کامپیوتر مهارت کافی را بدست نیاورده باشند؟جاییکه من کار می کنم حدود دو هزار نفر مشغول به کار هستند.یعنی بیشتر از تمام کارمندان همه ادارات و سازمانهای محل زندگی شما.از دکترا تا زیر دیپلم.اما هیچکدام ادعایی بر اینکه چون کامپیوتر می دانند و بر این اساس حتماً باسواد هستند ندارند.شما شخصیت و اخلاق و سواد حوزوی و سیاسی آقای بزرگواری را ) شاید از سیاسی بودنشان هم شاکی باشید ولی طول چهار سال نمایندگی مجلس می تواند یک آدم بیسواد را به یک مهندس همه فن حریف درحوزه سیاست و اقتصاد و سایر حوزه ها تبدیل کند( نادیده گرفته اید و سطح سواد و آگاهی ایشان را با خود مقایسه نموده اید.این نشاندهنده بیسوادی خود شماست که نتوانسته اید مقایسه درستی انجام دهید و به انتقاد از آقای بزرگواری پرداخته اید.چه کسانی به ما و نماینده ما خندیده اند؟حالا ما به کاندیدها و نماینده های رد صلاحیت شده خودشان می خندیم که دلیل رد صلاحیت شدنشان بدتر از هر جرم و جنایتی است.جواب 0:در انتقاد اول شما کمی به آگاهی شما نسبت به دورو ورتان و اوضاع مملکت شک داشتم که با این انتقاد مطمئن شدم که کاملاً نا آگاه هستید و اینکه کلاً شما با مکتب فکری و سیاسی آقای بزرگواری مخالف می باشید وگرنه چه دلیلی دارد با شعار دادن و مخالفت ایشان با آقای کروبی و موسوی شما را ناراحت کند؟در اکثر راهپیماییها و مساجد و نمازجمعه ها از این شعارها زیاد بوده است و شما چرا از آنان نمی گویید؟مکتب فکری و عقیدتی ایشان خلاف عقاید شماست و با جبهه سیاسی شما متفاوت می باشد،پس چه دلیلی دارد عملکرد ایشان را به انتقاد گرفته و معیار خود را طرز نگاه دیگران قرار داده اید؟شما در دل آنان بوده اید یاخودشان بوده اید؟طرز نگاهشان شما را آزرده خاطر کرده است؟شما را حقیر و خار کرده است؟شما را در بین دوستانتان بیسواد و بی ارزش جلوه داده است؟به ناگاه دوربین تصاویر جمعیت حاضر در مجلس را نشان داده است که هر کسی در حال وهوای خود بوده است و چگونه شما توانسته اید در یک نگاه تا آخر ماجرا را خوانده باشید؟شما وقتی کسی را مخالف عقیده خود می بینید حق اعتراض و انتقاد یکجانبه را ندارید،بلکه در همچین مواقعی باید به مناظره بپردازید تا اینکه یکطرف مناظره کوتاه بیاید.
سیاست خوب و بد دارد.یکی خوب میگه یکی بد.یکی انتقاد می کنه دیگری اعتراض.در مجلس برای احقاق حق و اظهار نظر و اعتراض و حمایت و بر علیه بودن و . . . که حلوا قسمت نمیکنن.یکی نامه اعتراض آمیز می نویسه دیگری نقضش می کنه.یکی یه درخواست میده دیگری جوابش می ده.یکی، های میگه دیگری هوی.وقتی حرف و یا درخواستی به مذاق طرف مقابل خوش نیاید یا محترمانه و یا بی ادبانه و یا مودبانه جواب می دهد.درمجلس هم دوستی هست و هم دشمنی.هم جنگ است و هم صلح.هم سیاست بازی می کند هم پول.یکیسفارش می کند دیگری برانداز.یکی محبوب است و دیگری منفور.اما همه برای یک هدف آنجا جمع شده اند :1- قانونگذاری2- نظارتپشت پرده این دو گزینه تمام موارد فوق بوده است که ما به ندرت با آنها برخورد مستقیم داشته ایم به جزء درمواردیکه خودمان نامه به دست در بهارستان بر روی صندلیهای انتظار جهت نوبت دهی و ملاقات نماینده موردنظر خود نشسته باشیم.حاج آقای بزرگواری کارشان را به نحو احسن انجام می دهند و تمام مسایل و مشکلات شهری و استانی راپیگیری و به رفع آنها می پردازند.هر چند که بیشتر مشکلات پیش آمده برای ما شخصی هستند و انتظار برطرف نمودن صد در صدی چنین مشکلاتی بر عهده ایشان نمی باشد.ولی چه فایده!!! زیرا معیار انتخاب و شایستگی یک نماینده از نگاه شما انجام دادن و برطرف نمودن مشکلات شخصی افراد می باشد که اگر نماینده ای نتواند پاسخگوی چنین مشکلاتی باشد دیگر لیاقت نامزدی درانتخابات را ندارد.اگر تایید صلاحیت هر نماینده وکاندیدایی دست خود ما بود یا هیچ نماینده ای تایید نمی شد و یا خودمان راجهت انجام مسایل شخصی خود تایید می کردیم.آقای بزرگواری تمام مشکلات عام المنفعه را پیگیری و حل می نماید و بخاطر اینکه ایشان،انسانی متدین و باایمانی هستند کمتر کارهای شخصی دیگران را،بدلیل ضایع نشدن حقوق دیگران انجام می دهند و در زدو بندهای سیاسی به هیچ عنوان شرکت نمی کنند.از نظر شما چونکه ایشان چنین اخلاقی دارند دیگر صلاحیت انتخاب شدن را ندارند.جواب 3:آخی!!!خیلی خجالت کشیدی؟بمیرم برات!!!اکنون که مدت هاست از این گفته شما می گذرد آیا شما در زندگی بدبخت شده اید؟آیا استانهای همجوار راه را بر شما بسته اند؟آیا آقای بزرگواری مورد لعن و نفرین مردم قرار گرفته و به دردی بی درمان دچار شده است؟آیااکنون کسی آین گفته شما را به یاد دارد و اهمیتی می دهد؟آیا ستاد انتخاباتی ایشان پلمپ شده و کسی اجازه تبلیغات را ندارد؟آیا استان شما نابود شده است؟آیا متخصصین و مهندسین و استادان سازمانها و ادارات و دانشگاههای شهر و استانتان گریخته اند؟اگر توجه کنید می بینید که کسی به این حرف ها اهمیت نمیدهد.پس خود را مسخره سوژه خبری خبرنگاری نکنید .
آقای بزرگواری فقط و فقط جهت خنده گفته بودند که چرا کسی با من مصاحبه نمی کند(که این خبر را جهت کسب درآمد و پاداش روزانه خود ،روانه آنتن تلویزیون کرده بود)
شما چقدر بیکارید که در این اوضاع ولبشوی اقتصادی و تحریم و گرانی و گرمی بازار انتخابات چنین مطالب مسخره ای را به خورد خوانندگان خود می دهید.سوژه خبرنگاران دیگر را جهت تخریب چهره سیاسی کاندیدها،سوژه خبری خود کرده اید.به فکر نان باش که خربزه آب است!!!شما اگر قصد انتقاد از کسی را دارید با تخریب شخصیت،این کار را نکنید.
آقای بزرگواری انسانی وارسته و با شخصیت هستند و اصلاً درخور این ناملایمات و بی احترامی ها نمی باشند.در واقع شما ایشان را مسخره کرده اید.شما حتی در این خبر اجازه پاسخ و اظهار نظر را نداده اید که کسی در دفاع از آقای بزرگواری و محکوم کردن شما مطلبی بنویسد.
حال با این وجود چند روز به انتخابات بیشتر نمانده و اگر هزاران صفحه از این نوشته ها بر روی اینترنت منتشرشود هیچ امتیازی از آقای بزرگواری کسر نمی کند و کسی هم اهمیتی نمی دهد.چرا که مردم آن دیار سواد رادر دانستن علم کامپیوتر و اینترنت نمی دانند که اگر اینگونه باشد همه آنها بیسواد هستند.والسلام.
کد خبر: ۵۲۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۲/۰۹
اوای دنا:در ادامه روند تبلیغاتی کاندیداهای دوره نهم مجلس شورای اسلامی مهندس بهرامی کاندیدای شهرستانهای بویراحمد و دنا طبق برنامه ریزی قبلی میزبان شهرستان دنا بودند .مردم شهر سی سخت با شور و نشاط وصف ناپذیری به استقبال مهندس بهرامی آمدند .در این مراسم بعد از تلاوت قران کریم چند تن از طرفداران مهندس بهرامی ضمن اشاره به مشکلات شهر سی سخت حضور ایشان را گرامی داشتند .هنگام سخنرانی مهندس بهرامی در این مراسم شور و تشویق مردم به خصوص جوانان به حدی بود که ایشان و مسئولین درخواست کردند اجازه سخنرانی دهند .مهندس بهرامی ابتدا رزومه ای از تحصیلات و کارهای اجرایی خود به عنوان شهردار برتر کشور در سال 1388ایراد نمودند ،سپس از اهداف کاندیدا شدن خود سخن گفتند که اهداف بنده اول زدودن غبار محرومیت در حوزه انتخابیه و کل استان است چرا که ما استانی داریم چهار فصل که با راه اندازی زیر ساختها می تواند به تنهایی و در جذب توریست استان ما را به عنوان یک نماد اقتصادی معرفی کند .
مهندس بهرامی پایتخت طبیعت ایران را یک کار فرهنگی برای استان در سطح کشور بیان کردند و گفتند بنده با تلاش و عرق منطقه ای توانستم با دعوت از کلیه شهرداران سراسر کشور پایتخت طبیعت ایران را برای همه کشور ثبت نمایم .در ادامه سخنانش از دیگر کارهای فرهنگی برای شناساندن استان ایجاد باشگاههای مختلف فرهنگی ورزشی به خصوص باشگاه فرهنگی ورزشی فوتبال شهرداری یاسوج بود که به نام استان اعتبار خاصی بخشید .مهندس بهرامی سی سخت را مهد نخبه و نخبه پروری دانستند و گفتند که نخبه های سی سختی در سطح کشور و جهان مایه افتخار همه هم استانیها می باشند .ایشان گفتند اگر یاسوج پایتخت طبیعت ایران است ، سی سخت نگین انگشتر پایخت طبیعت ایران می باشد .مهندس بهرامی با شعار عمل گرایی و راهی روشن برای فردا سخنان خود را پایان دادند .
کد خبر: ۵۲۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۲/۰۹
اوای دنا:سخنگوی جبهه حامیان انقلاب اسلامی از ورود این جبهه به صحنه انتخابات مجلس شورای اسلامی خبر داده است.روح الله سیدی مونه در این باره به ایرنا گفت: این جبهه به منظور دفاع از ارزش های اسلامی و حفظ و ارتقای دستاوردهای نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران شكل گرفته است.وی با بیان این كه این جبهه برای انتخابات 12 اسفند در تهران و همه شهرستان های كشور لیست انتخاباتی ارایه می كند، افزود: نامزدهای مورد نظر این جبهه در زمره كسانی هستند كه در بیش از سه دهه اخیر همواره در راستای رهنمودهای حضرت امام (ره) و فرمایشات رهبر عظیم الشان انقلاب اسلامی حركت كرده اند و در تمام میادین و صحنه های انقلاب اسلامی حضور فعال داشته اند.سخنگوی جبهه حامیان انقلاب اسلامی در پاسخ به پرسشی درباره پیشینه فعالیت سیاسی این جبهه نیز اظهار داشت كه فعالیت این جبهه در مجالس هفتم و هشتم در قالب فراكسیونی با همین نام دنبال می شده است اما در انتخابات مجلس نهم، این فعالیت ها به شكل منسجم تر و قوی تر دنبال می شود.وی با بیان این كه در لیست انتخاباتی جبهه حامیان انقلاب اسلامی، برخی چهره های اصلاح طلب نیز حضور دارند خاطرنشان كرد: ویژگی بارز نامزد این جبهه در انتخابات آینده، استفاده از چهره های جوان و انقلابی در كنار چهره های باسابقه و متعهد سی سال انقلاب اسلامی است.سیدی مونه با بیان این كه تاكنون 20 تن از اسامی لیست تهران جبهه حامیان انقلاب اسلامی نهایی شده است، گفت: لیست كامل این جبهه برای تهران و شهرستان ها روز شنبه منتشر می شود.
روح الله سیدی مونه از فرزندان کهگیلویه و شهر لنده می باشد.
کد خبر: ۴۹۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۲/۰۴
اوای دنا:بدون بسم الله که خطاب به شیمون می نویسم.
و بدون سلام.
خلاصه نامه در چند بیت که نمی دانم شاعرش کیست :
رهبرم قاطع سخن گفت و دلم را شاد کرد / قاطعانه لرزه بر اردوگه بیداد کرد
با توکل بر عنایت ها و الطاف خدا / در نماز جمعه چون جدش علی فریاد کرد
سرفرازم از خروش و اقتدار رهبرم / قدرت پوشالی دشمن همه بر باد کرد.
کاسه و کوزه ات را جمع کن شیمون. دیگر رجز خوانی نکن برای ایران. جنگ 33 روزه را که هر شب کابوسش را می بینی رهبر من حمایت کرد. و بعد از این هم هر کس در هر کجا سنگی بر تو پرتاب کند رهبرم حمایتش می کند و می شود تاج سر من و بدان که من هر شب با آرزوی نابودی اسرائیل کثیف می خوابم. بس است لیاقت نداری بیش از این … تمام
قسمتی از خطابه قدرتمندانه نائب بر حق امام زمان در نماز جمعه 14/11/1390:
…ما آنجائى که دخالت کنیم، صریح میگوئیم. ما در قضایاى ضدیت با اسرائیل دخالت کردیم؛ نتیجهاش هم پیروزى جنگ سى و سه روزه و پیروزى جنگ بیست و دو روزه بود. بعد از این هم هر جا هر ملتى، هر گروهى با رژیم صهیونیستى مبارزه کند، مقابله کند، ما پشت سرش هستیم و کمکش میکنیم و هیچ ابائى هم از گفتن این حرف نداریم. این حقیقت و واقعیت است…
Supreme Leader Ayatollah Khamenei stressed: “Whenever we are involved, we explicitly declare it. We were involved in the anti-Israel events, which resulted in victories in the 33-day and 22-day wars. And from now on, wherever a nation or a group fights and confronts the Zionist regime, we will support and help it, and we are not at all afraid of saying this.” 03/02/2012
به زبان خودت هم دادم گوگلتان ترجمه کرد :
מאז המעורבות שלנו, אנחנו מדברים מפורשות. היינו מעורבים במקרים של נגד ישראל, התוצאה היא ניצחון המלחמה שלושה ימים ואת הניצחון של המלחמה, היה בן עשרים ושניים יום. אחרי כל הזמן הזה שבו כל העם, כל קבוצה צריכה להתמודד עם המשטר הציוני, להילחם, חזרנו ועצרנו ואף פעם לא מהססים לומר שהם מדברים. זו האמת והמציאות…
فرزند علی مرتضی یعنی این / شمشیر کشیده خدا یعنی این
لبیک بگو به خطبه فاطمیاش / فرماندهی کل قوا یعنی این
منبع:وبلاگ اسمان شلمچه
کد خبر: ۴۴۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۱/۲۲
اوای دنا: به مناسبت سی و سومین فجر آزادی و طلوع انقلاب اسلامی یکدوره مسابقات شطرنج ویژه بانوان با شرکت 15 بانوی کهگیلویهای در محل کانون شطرنج اداره ورزش و جوانان این شهرستان برگزار شد.در این رقابت فشرده که به مدت 6 ساعت به طول انجامید، در پایان خانمها راضیه شریفیزاده، راضیه امیان و نرگس چنگ به ترتیب مقامهای نخست این دوره از مسابقات را کسب کردند.همچنین از سوی اداره ورزش و جوانان و هیئت شطرنج شهرستان کهگیلویه به نفرات برتر این دوره از مسابقات جوایز و لوح قهرمانی و سپاس اهداء شد.مسئولان برگزار کننده این دوره از مسابقات شطرنج دهه فجر در این شهرستان هیئت شطرنج کهگیلویه و داوری آن بر عهده اسکندر فروغپور و خدیجه چنگ بود.
کد خبر: ۴۴۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۱/۲۱
اوای دنا: اولین جلسه ستاد دهه فجر اداره آموزش و پرورش لتده با حضور رئیس و جمعی از نیروهای ستادی اداره آموزش و پرورش با هدف فراهم سازی زمینه حضور و مشارکت پرشور فرهنگیان و دانش آموزان وبرگزاری هرچه با شکوهتر سی و سومین سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی تشکیل گردیده است.
در این جلسه ابتدا آقای تقوی فرد رئیس اداره اموزش و پرورش نکاتی را در خصوص روزهای پیروزی انقلاب اسلامی و اهمیت گرامیداشت آن روزها بیان نمودند و در ادامه مقرر شددر خصوص :دستورالعمل مربوطه ،به مدارس، تهیه کتابچه زندگینامه حضرت امام خمینی (ره) ،توزیع پرچم جمهوری اسلامی ،ارسال پیامک با موضوع انقلاب اسلامی ،انشاء دانش آموزان با موضوع روزهای پیروزی انقلاب ،نقاشی همگانی ،تشکیل جلسه توجیهی با مدیران و مربیان و ارزیابی از عملکرد مدارس اقدام لازم بعمل آید.
کمیته ارتباطات و اطلاع رسانی ستاد دهه فجر لنده با همت نمایندگی اداره ارشاد اسلامی لنده تشکیل جلسه داد.
در این جلسه ابتدا حاج آقا الهی نژاد رئیس سازمان تبلیغات اسلامی لنده ضمن عرض خیر مقدم به حاضرین به تبیین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی پرداخت .سپس آقای اسماعیل زارعی رئیس نمایندگی ارشاد اسلامی بخش لنده هدف از تشکیل کمیته ارتباطات و اطلاع رسانی را تبادل افکار و نظرات حاضرین در خصوص پوشش و انعکاس اخبار و رویدادهای مهم انقلاب اسلامی در سراسر ایران اسلامی و خصوصا بخش لنده دانست و در ادامه حاضرین نکته نظرات خود را بیان نمودند.در این جلسه برنامه های آتی کمیته قرائت و به تصویب رسیده است .همچنین از طرف رئیس ارشاد اسلامی لنده کتابهایی به رسم یادبود به اعضای کمیته اهداشد.
اسماعیل زارعی یکی از صاحب نظران فعال در حوزه فرهنگ و هنر بخش لنده می باشد که سالهای سال در این راستا فعالیتهای چشمگیری داشته و در طول مسولیت ایشان در ارشاد اسلامی لنده اقدام به پیگیری جهت تشکیل قریب به 15 کانون فرهنگی و هنری مسجد ،یک مورد کانون تخصصی هنرهای نمایشی و یک باب خانه دیجیتال و همچنین تشکیل گروهای مختلف فرهنگی هنری و قرانی ،تشکیل چند باب کتابخانه باز در ادارات و نهادهای بخش نموده است.
تشکیل جلسه توجیهی با مدیران واحدهای آموزشی دراداره آموزش و پرورش لنده
در این جلسه که با حضور معاونت پرورشی ،کارشناسان فرهنگی و هنری، حراست ،بازرسی و امورحقوقی تشکیل شده بود نکات اجرایی مهم دستورالعمل ستاد دهه فجر تشریح و مسولین آموزش و پرورش لنده نکته نظرات خود را بیان نمودند.
در این جلسه از مدیران و مربیان تربیتی درخواست شد تا زمینه تشکیل برنامه ها و مسابقات فرهنگی و هنری و تزئین مدارس و..به نحو مطلوب فراهم و مهیا گردد.
کد خبر: ۳۹۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۱/۰۵
Iran to send US a toy model of downed drone
اوای دنا-سید مجید خرمی: در خبري كه در صفحه اول سايت ياهو اعلام شده بودمطلب جالبي نظر جهانيان را به خود جلب كرد كه ترجمه كرده و خدمت شما ارائه ميدهم .
متن خبر: پس از درخواست واشنگتن براي بازگشت هواپيماي pilotless ،ايران يك مدل اسباب بازي rq-170 را براي واشنگتن ارسال كرد.
اين منياتوربا شعار"ماآمريكارا زيرپا له مي كنيم، در آستانه سی و چهارمین سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي در 5 فوريه به واشنگتن فرستاده شد.
ايران گفت:اين هواپيما را در 4 دسامبر در حالي كه بصورت مخفيانه از كشور افغانستانبر فرازخاک ايران وارد شده و در حال شناسايي بود پايين آورده است.
گروهي از ايرانيان تصميم به توليد و عرضه يك مدل به مقياس 1:80 از اين هواپيماي سرنشين "با هزينه خود" گرفته اند.
هزينه اين مدل كه دراندازه 30سانتي متر در 14 سانتي متر است حدود 70000ريال مي باشد.
کد خبر: ۳۷۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۲۹
اوای دنا : امروز پنجشنبه 90/10/29 مردم روستاي الموراز توابع بخش قلعه رئیسی ميزبان حجت الاسلام موحد ،كانديداي اين دوره از مجلس بودند.
اين مهماني كه به خاطر جمعيت زياددر مسجد روستا تشكيل شد ،شامل اكثريت مردم روستاي فوق بود و تعدادي نيز از روستاهاي اطراف در اين ضيافت دوستانه شركت كرده نمودند.
آقاي موحد بايادآوري اينكه تمام تلاش ما براي حضور حداكثري مردم در انتخابات است ،نگراني خودرا از سوء استفاده برخي از افراد ،براي ناسالم كردن انتخابات اعلام نمود و استفاده برخي افراد مرتبط با جريانات سياسي را كه دست به اقدامات ناسالم مي زنند را ناشي از ضعف آنها و دست پاچگي زودهنگام آنها دانست .
ايشان بيان داشتند كه :ما براي اين انقلاب و رهبري نظام، در طول سي سال گذشته از جان خود مايه گذاشته ايم و براي حفظ اين ميراث ارزشمند ،با تمام توان تلاش خواهيم كرد.
مجري جلسه اعلام كردند كه نزديك به 98درصد اين منطقه از آقاي موحد حمايت مي كندوآقايان اتابك ضمن ارائه وبيان مشكلات موجود منطقه،ازحضور آقاي موحد تشكر نمودند.
در پایان این نشست آقاي موحد از مردم این روستا ،خانواده اتابک و آقاي دکترمژدهي پور تقدیر و تشكر نمودند.
خبر: سیدعمادالدین هاشمی
کد خبر: ۳۷۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۲۹
اوای دنا-امیدوار تابش :فرهنگ عامیانه بخشی از فرهنگ توده مردم است که تخیل ، احساس ، آرزو و اندیشه ها ی گوناگون را از نسلی به نسل دیگر منتقل کرده و دگرگونی معیارهای زیبا شناسی و اخلاقی هر دوره از زندگی یک قوم را آشکار می کند . علاقه روستائیان به حفظ سنت ها و اقتضای شیوه ی زندگی آنها با طبیعت باعث افزایش تخیل آنهاست . فرهنگ عامیانه و فولکلور مجموعه ای از دانش ها و باورها و رفتارها گروهی است که با موازین علمی و منطقی جامعه انطباق ندارد و اجرای آنها برحسب عادت ، تقلید و همچشمی و سرگرمی است . این دانشی ها عبارتند از آداب و رسوم ، تولد ، مرگ ، ازدواج ، و نحوه زندگی ، کشاورزی ، جشن ها ، پیشگوئی ها ، خرافات ، طبایت ها ، بازی ها ، آوازها ، قصه ها ، و سایر آداب و اعتقادات که بیانگر چگونگی تفکر و نحوه ی زندگی مردم در طول اعصار مختلف است .
مردم شهر لنده هم دارای اداب و سنن خاصی بوده که تصمیم گرفته ام گوشه ای از آنها را جمع آوری و در قالب کتابچه ای تهیه که اولین بخش آن را با توجه به زیباییهای آنها و نیم نگاهی به خاطرات بزرگترها تقدیم به همه هموطنان و لر زبانان میکنم :كم باراني :درشهرلنده قبلاًرسم براين بود كه وقتي سالي كم باران بود عده اي ازمردم جمع مي شدندواين شعرها را مي خواندند :يالا يالاباروني(1) سيِمُسّوون ،سيِمُسّوون اورّ بيا وآسمون (2)،سرِگاه هونِ رئيس ياخدابارون ِبريسِ(3) ،ّيه مُس ِجهي داشتُم ّسرِِ تِلي كاشتُم يا خدابزن بارون سي ِدلِ عيال دارون(4) ،ّمشكِ وملارّ اُوبُ كاي فتح لانّ خُوبُو(5)،ايمانيم هفت ِبرارون اوّميِم ّودينِ بارون (6)وجلو خانه ها جمع مي شدند واين اشعار رامي خواندند تا صاحب خانه هابه آنها مقداري آرد مي دادندواين افراد سروروي خود را مي پوشيدند تا شناخته نشوند زيرا رسم براين بود كه به حالت ناشناس بيايند .بعداًدرخانه اي جمع مي شدند واين آردها براي خميركردندآاماده ميكردند وقتي كه آنها را خمير ميكردند وسنگ ريزه درآن خمير قرارمي دادند وخميررا پهن ميكردند كه به آن گرده(1) مي گفتند وآن رازيرخاكستر آتش قرارمي دادند هروقت گرده پخته مي شد آن رااززيرخاكستر بيرون مي آوردند وبين افراد تقسيم مي كردند درسهميه هركس سنگ ريزه بود همه گروه اورا مي گرفتند وبه طرف قنات يا استخر وياجويبارورودخانه مي بردند تا كسي ضمانت اورا ازيك روز تا يك هفته برعهده مي گرفت اگردراين مدت باران مي باريد ديگر ارافتادن در آب معاف مي شد ولي اگر باران نمي باريد اورا به آب مي انداختند ولي از جاييكه اعتقاد مردم خوب بود قبل اتمام موعد معين باران شروع به باريدن ميكرد .1-اي خداوند ،اي خداوند تورحمي به حال بندگانت كن وباران رحمتت راببار .2-اي امامزاده سيد محمد حسين ،سيد محمد حسين ما ازتو مي خوهيم كه توازخدابخواهي تا ابرها رابراي بارندگي در آسمان بياورد . 3-سرگاوخانه رئيس وبزرگ اين محل مي باشد بصورت گروگان است خدايا توبخاطر رهاي اين سرگاو باران رحمت راازآسمان ببار. -خدايا يك مشت جوداشتم وآنها راسرتپه بلندي كاشتم براي فرزندانم وجايي كاشتم كه امكان آبياري دستي آنها را نيست خدايا تو براي مردم كه عيا ل وروزي خورا ن تو هستند شروع به باريدن بار ان كن .5-مشك وملار را چون قايد فتح اله ديشب تا به سحر دعا براي بارندگي ميكرد وآنچنان ايشان گرم خواب شدن وباران باريده تا مشك وملار راآب برده وقايد فتح اله ازخواب بيدار نشده است.6-ماهفت برادران اي خدا بسوي توآمديم ودست دعا به درگاهت درازمي كنيم وازشما مي خواهيم باران رحمتت را بسوي ما بندگانت ببار .1-گرده :خمير را بصورت نا ن كيكي پهن مي كنند ودرزيرخاكستري كه بالاي آن آتش باشد قرارمي دهند
ملار:وسيله بود كه ازسه تا چوب يك متر ونيم به هم بسته مي شدند ومشك حاوي ماست را به آن مي بستند وماست را به دوغ وكره تيديل ميكردند.اگرزماني باران مي زد ودرهنگام كسي فوت مي كرد وبعد از فوت آن شخص دچار بي باراني مي شدند مي رفتند مقداري ازگل قبرفرد مرده را مي آوردند ودرآب مي ريختند تا باران ببارد چون معتقد بودند ميت اين مرده باران رابرده وخاك قبرش همراه آب وارددريا مي شود ودريا بخار مي شود وابردرست مي شود دوباره باران مي بارد كه وقتي اينكار را مي كردندباران هم شروع به باراندگي مي كرد واگرباران زياد مي زد عروسك درست مي كردند وبه آب روان مي انداختند تابارندگي تمام شود .تمام شدن ماه صفر ورسیدن ماه ربیع الاول : قبلاًدرشهر لنده وقتي ماه صفر تمام مي شد دسته چوب برميداشتند وآنهارا آتش مي زدند وقتي وارد خانه مي شدندمي گفتند مولي به تو وبيرون مي رفتند مي گفتند صّفّرّك به در .چون اعتقاد داشتند كه پيامبرقرموده:هروقت ماه صفرتمام شده ياييد ازمن مژدگاني بگيريد .معتقد بودند كه هزار بلا درسال وجوددارد كه يكي ازاين بلاها دريازده ماه سال است ونصدونودونه بلاي ديگر درماه صفر مي باشد به همين خاطر وقتي وارد خانه مي شدند يعني مي گفتند ماه مولي يعني ربيع الاول وارد شو ووقتي بيرون مي رفتند مي گفتند ماه صفر كه پرازبلا هستي بيرون برو . شيروره : ازرسومات ديگر دراين شهر قبلاًاين بود كه دوهمسايه كه دامدار بودن وقتي دامهاي آنان شروع زاييد ن وزمان شيردهي شروع مي شد .مثلاًدوهمسايه به نامهاي زهراوآسيه باهم شيروره ميكردند يعني زهرا به مدت يك ماه شروع به دادن شير به آسيه ميكرد وهروقت شير رامي دادزهرا با نكار(1) آن شيرهارا اندازه مي كرد ودرپايان ماه كه نوبت آسيه مي شد كه زهرا كه شير بدهكار آسيه بودبايد شيرهاي بدهكاري خودرا تحويل آسيه دهد زهرا هرقت شير مي بردوبه آسيه مي داد با نكارهاي كه قبلا آسيه ًطلبكار بوده اندازه ميگرفت وبه آسيه مي دادوآسيه هرنكار كه درعوض آن شير ميگرفت آن را مي شكست تاتمام نكارهاي طلبكاري خود را ميگرفت زهرا دوباره شير مي دادوبراي خودش كه طلبكار مي شد با نكار اندازه ميگرفت تاده الي پانزده روز دوباره شير را تحويل زهرا مي داد وبه تعداد نكارها شير ميگرفت وتا پايان زمان شيردهي گوسفندان اين رسم معامله بين زهراو آسيه ادامه داشت .مي گفتند نكاردون پسين ازنكاردون صبح كوتاهتراست 1-نكار:چوبي بود به اين شكل y كه واحد وپيمانه اندازگيري در شير وره بود شيروره :يعني معامله شير بين دودامدار براي استفاده بيشتر از محصولات لبني پسين :بعدازظهريا عصري دون :قسمت يانصف روز الف:يعني نكار قسمت عصرچون گوسفندهارا صبح دوشيدن ازنكار قسمت صبح كوهتاتراست .ازدواج : قبلاًهركس دختر هركس رابراي ازدواج باپسرش مي خواست اصلاًپسر ودختر حق اظهارنظر نداشتند وانتخاب با پدران، دختر وپسر بوده كه يابصورت ناف برون بوده كه دراين روش وقتي دختري به دنيا مي آمد پدر پسر ويا مادر پسر هنگاميكه ناف آن طفل دختر را مي بريدند مي گفتند كه اين دختر مال پسر ماست وقتي اين دختر بزرگ مي شد بعنوان نامزد اين پسر بوده فقط اينكه اگر اختلافي بين خانواده ها بوجود می آمد تا اين ازدواج به هم بخوردي .طريق ديگر اين بوده كه پدرپسرازپدردختر،دخترش رابراي پسرش خواستگاري مي كردومي گفت مثلاًنام پدردخترهوشنگ بودمي گفت آقاي هوشنگ مي خواهم اگر قسمت خداباشد پسرم رابه فرزندي قبولي كني تابعنوان پسري ازپسرانت باشد ودركارها به ياريت بشتابد وپدردختر بصورت آني جواب نمي دادومي آمد با اهل خانه زن وپسرانش مشورت ميكرد بعداًازدائي تاعموعمه خاله وپسرخاله با همه صحبت مي كرد ونظر خواهي مي شد وقتي همه جواب مثبت مي دادند جواب را خانواده پسر مي دادواززماني كه جواب به آنها داد تازمان وروز وحتي فقط شب عروسي ،عروس وداماد ازنزديك باهمديگر ارتباط داشتندوالي رسم نبود تاقبل از عروسي با همديگر ارتباط داشته باشند واگرداماد به خانه نامزدش مي رفت نامزد يادرخانه پنهان مي شد ويااز خانه به خانه يكي ازبستگانش مي رفت .وهنگام برگزاري مراسم عروسي داماد نزد اقوامان مي رفت ويوزي مي گرفت.يوزي: مقدار كمك مالي ياجنسي بوده كه به داماد مي دادند .قواي هالو :يعني درآن زمان رسم بوده كه گاو،اسب ،بزوگوسفند،قاطر،ويا فرش ويا تفنگ بعنوان قوا يه دائي دختر مي دادند ومي گفتند قوا،بهاء دارد بايد دائي دختر دربرابراين قوا وسيله يا وسايلي يه خواهرزاده خود اهداءمي كردي .وبايد داماد دراختيار خانه پدرزن بودي براي كارهاي خانگي مثل ساختن خانه شخم زدن كشاوزي وغير ه كمكشان مي كرد بطوري كه چون داماد زياد كارمي كرد مي گفتند اگر خرنداري داماد بگير. ولي خانه پدر زن آنقدر داماد رادوست مي داشتند كه هرچه مي خوردند يا داشتند بخورند سهميه داما دويژه بوده .وبه داماد مي گفتند برو «خّسي تّپّنّك بخور» :خّسي يعني :مادرزن ،يعني برو آنچه را مادرزنت برايت برداشته وپنهان كرده برو وآن رابخور .وقتي پدر دختر بله را مي گفت پدر داماد زُون گِشون مي داد :يعني گاوي ياگوسفندي ياپول بعنوان زبان گشاده به دختر مي دادند ومادر دختر بعد ازكدخدايي :يعني اقوامان داماد مي آمدند مهريه وحق شيركه به آن شير بها مي گويند، مشخص مي كردند شروع به خريدن وسايل مرسوم آن زمان براي دخترش ميكرد ومقداري جوراب دستمال وروسري وپيراهن مي خريدند وهروقت دختر به خانه داماد مي بردند تحت عنوان رسه يعني هديه به اقوامان دختروداماد مي دادند .وروزي كه عروس را مي خواستن ببرند آرايشگر محلي مي آوردند وعروس را به رسم رايج كه آن زمان مرسوم مي كرد وبه رسم آن زمان آراسته مي شد وشبي كه دختر ازخانه پدر مي خواستند به خانه شوهر ببرند پسرعموي دختركه نابالغ بود وچون مي گفتند محرم بوددرخانه پدردختر آرايش مي كردند ودامادرا هم آرايشگر مرد به حمام مي برد واورا حمام است با پارچه اي كه درآن چند سكه پول وچند حبه قند مي گذاشتندوبه كمردختر مي بست ومي گفتند اين كار به سبب مباركي مي باشد يعني دختر براي انجام وظايف درخانه جديد وبراي مقابله با مشكلات كمربسته وآماده مي باشد وقند يعني مزه زندگي مشتركي چون قند شيرين باشد وعلت بستن به كمر توسط پسرعمو يعني پسرعمو مي گويد درزندگي ومشكلات آن چون كوه پشت سرت هستم وتا مراداري جاي هيچ نگراني برايت نيست .وقتي عروس راازخانه پدر بسوي خانه شوهر ومي آوردند تا به درخانه شوهر مي رسيد مي گفتند دم هونه گِرونيش چِنِ :يعني هديه مي خواهيم تاعروس وارد خانه شود كه پدرشوهرقول هديه ياپولي نقدي مي دادوعروس راوارد خانه مي كردند وهنگام ورود گوسفندي را مي كشتند بعنوا ن خونروش يعني باريختن اين خون قضا وبلاي براي زن شوهر اتفاق نيفتد.وازروزاول زندگي تا يك هفته غذاي عروس وداماد برعهده خانه عروس بوده بعد يك هفته دختر را به خانه پدرش مي بردند كه به واطلبيدن مشهور بوده بعدازاتمام حداقل يك روز ياحداكثر يك هفته مادرياخواهر ياخاله وياعمه داماد مي رفتند عروس رابه خانه شوهر مي آوردند بعداًآنچه ا زبرنج وگوشت وخوراكيهاي كه به خانه عروس داده بودند اضافه بودند به خانه داماد همراه با مقداري وسيله هنگام واطلبون هم همان پس پرده دختر بود بعدازيك هفته به دختر مي دادند .ودرهنگام زندگي مشتركي باپدر شوهر ومادر شوهر زن ومرد استقلالي دراستفاده وتصرف اموال نداشتند ومادر شوهر بصورت ارباب رعيتي با زن پسررفتار ميكرده كه قدما نقل مي كنند كه مي گويند حتي اگر فرزندكوچكي داشتند كه درگهواره هنگام گريه فرزند وشيردادن به آن كاملاًعروسها مختار نبودند ومي گفتند كه اتفاق مي افتاد كه شايد طفلي ازصبح تاعصر شايد يك بار ازگهواره درآورده مي شد وحتي درخوردن موادغذايي هم بصورت جيره بندي به شوهرتحت هيچ عنواني نمي توانست آشكارادردعواها في مابين مادر وهمسرازهمسرش دفاع كند زيرا اگرآشكارادفاع ميكرد مادرمي گفت مادروهمسررفتن به ديوان همسرسرافراز آمد مادر پشيمان ،ويا مي گفت شبگو روزگورا آنه غذامي دادند ومي گفتند هرچه گفتيم بايد پسر وعروس بدون چون چرا عمل كنند كه اين رسم مختص به لنده تنها نبود بلكه درتمام نقاط كهگيلويه رايج بوده است دليل اين بوده كه خودمادر شوهرها فبلاًبه همين سيستم حاكميت گرفتار بودند وعقده اي بودند ومي خواستند به اين روش عقده خودراخالي كنند.ودراين شرايط برد يعني زن وشوهرشب كه مي شود زن برعليه من مادر باشوهر صحبت مي كند وپسرم رابرعليه من تحريك كي كند .وزن بيچاره مي گفت ّخسي ايز ّنُم كه پُرخورم ميره ايزّ نُم كه لاغّرُم ،يعني :مادرشوهرمراكتك كاري مي كند ومي گويد كه شما زيادغذا مي خوري وپرخوري مي كني وشوهرمراكتك مي زند ومي گويد شما چون كم غذا مي خورد مرتب لاغر مي شويد. يعني زن بدبخت رانه شوهر ونه مادر شوهر درك نمي كنند .عروس درمدت 40روز ازرفتن به مراسمات عزاداري منع ميكردند چون مي گفتند اگر به قبرستان بروي ممكن است چله مرده تورا بگيرد وموجب نازايي توشود .افتادن دندانهاي شيري : وقتي بچه ها به سن هفت سالگي مي رسيدند ودندانهاي آنها شروع به افتادن مي كرد به بچه ها مي گفتند كه دندانهاي خود را درگيگاه بگذاريد وبگوييد.گيگاه دِندون حلواخّروّت دام دندون ريگ كوز وّم بِرِ چون اعتقاد داشتند دندانهاي شيري مقاومت ندارند وبايد دندانهاي كه بجاي آنها روييده مي شوند بايد دندانهاي محكمي باشند .گيگاه :يعني كودگاو *يعني اي كودگاو من دندان شيري كه فقط قدرت جويدن خرما وحلواراداشت به تودادم وازتومي خواهم دنداني به من بدهيد كه توانايي جويدن سنگريزه راداشته باشد .خوابيدن مرغ روي تخم ها : براي خوابيدن مرغ روي تخمها به اين شكل بوده كه اگر مرغي بعد مدتي تخم گذاري براي مدت از تخم گذاشتن خودداري مي كرد مي گفتند كه: مُرگِ كِرُك است وبراي اينكه ازكِرُكي سرد بشه يا مرغ چندين مرتبه درآب سرد حمام مي كردند ويا ازپرمرغ مي كندند وازسوراخهاي بيني مرغ رد مي كردند تا ازكِرُكي سرد بشه .راه مشخص کردن تعداد تخم مرغ وروش تبدیل تخم به جوجه :براي مشخص كردن تعدادتخم هاي كه آينده مي گذارد پرهاي دم آن مرغك را مي چيدند وآنها را مي شمردند هرچند دانه بودند تعدادتخمهاي آينده اش مشخص مي شد كه اين برايشان به تجربه رسيده بود .وقتي مرغ شروع به تخم گذاري مي كرد اولين مرحله ازتخمگذاري رابراي تبديل جوجه مناسب نمي دانستند چون مي گفتند اين تخمها تخم مرغ نوجواني مرغ مي باشد وتخمهاي مرحله دوم به بعدرا جمع آوري مي كردند تابقول خودشان مرغ كرك شود چند روزي ازكركي آن بگذرد تاكركي آن گرم شود بعداًدرقوطي ياجعبه ياكارتن مقداري كاه مي ريختند وپارچه ياگوني مي گذاشتند تخمها داخل جايگاه قرارمي دادند ومرغ راروي تخمه مي خوابندند تا بيست روزودراين مدت 24ساعتي يكبار مرغ رابراي مدت نيم الي يك ساعت براي تفريح وغذاخوردن وآب آشياميدن ومدفوع كردن آزاد مي كردند وجالب اين بود كه اگر مرغي ازگرسنگي تخم خود را مي خورد نوك منقارش مي سوختند ومي گفتند كرم غله خّر دي رُم مُرِگِ تيلّ خّر نّيرُم، يعني كرمي كه غلات گندم وجو رابخورد ديدم ولي مرغي كه جوجه خود را بخورد نديدم وقتي شبهاي باراني كه رعدوبرق بود وآسمان غرش مي كرد باوسيله به آن كارتن يا قوطي ويا جعبه مي زدند ومي گفتند كربوي گنگ بوي لال بوي نّشنِفي :يعني اي جوجه هاي كه درون تخم مرغ هستي شما كروگنگ ولال باشيد اين صداي رعدوبرق وغرش آسمان رانشنويد . چو ن اعتقاد داشتند صداي غرش آسمان موجب هلاك جوجه ها دردرون تخم مرغ مي شود . وقتي جوجه ازتخم بيرن مي آمدند تا يك هفته غذاي آنها پركونه پود وتا 40روز هيچ زن ودختري حق نداشت فوراٌبعد ازسرشستن به ديدار جوجه هاي كوچك مرغ بياييد چون معتقد بودند اگر كسي سرش شسته باشد وبه تماشاي جوجه بيايد تمام جوجه ها مي ميرند چون اين مسئله برايشان به تجربه رسيده بود ودراين مدت هم زياد احتياط كردند .كِرُك :به مدت زماني كه مرغ تخم نمي گذارد مي گويند .ديرُم :ديدن نّيرُم :نديدن خّر:خوردن نرفتن مرغ ياجوجه به آغل گوسفندان : چون معتقد بودند رفتن طيور خانگي به آغل گوسفندان موجب بيماري انگلي پوستي به نان شِشِكّ مي شود .ششِِكّ:شپش دامي كه مختص بزوگوسفندوبزغاله وبره مي باشد .پيش بيني بارندگي : درخصوص پيش بيني بارندگي قدما معتقد بودن اگر تابستان بادهاي هفت روزه كه معروف به باد چپ بودن اگر اين بادها درمدت اين هفت روز درسال مي وزيدند مي گفتند امسا ل وضعيت بارش وبارندگي خوب است ولي اگر باد ها نمي وزيدند مي گفتند كه اوضاع بارش درسالي كه درپيش داريم خوب نيست . واگر شبهاماه حلقه اي دور خود مي زد ودردرون حلقه ستاره زياد بوده مي گفتند سال امسالي خشكسالي است چون اطراف ماه خوشه وّرچين زياد است خوشه ورچين به كساني مي گفتند كه هنگام دروجووگندم پشت سركشاورزان خوشه هاي ازگندم وجوي كه مي افتاد آنها رمي داشتند .ولي اگر درحلقه اي كه دراطراف ماه بود ستاره ديده نمي شد مي گفند امسال سالي پربارش است مردم سيرهستند كسي دنبال برچيدن خوشه نيست .صداي روباه درشب و خاموش صداي شغالهادرشب : قدما درلنده مردم معتقد بودند كه اگر شب روباه ازقسمت شمال به طرف مغرب زوزه مي كشيدو مي آمد كه بقول خودشان شمال نقطعه اي بنام بّنگّرودون ودر قسمت مغرب قناتي بود كه محل آب شرب وغسل دادن ميتها بود مي گفتند كه اگر ازقسمت بّنگّرودون صداكند بطرف پايين بيانگر فوتي كسي اراهالي اين شهر مي باشد وهنگام زوزه كشيده برهمه ايجاب مي كرد كه بگويند وّخيراوميِ وخيربِرّ يعني اي روبا ه انشاءالله آمدن ورفتن همراه با خير وخوشي براي اهل اين محل باشد .وازديگر اعتقادات اين بود هنگام تقسيم جو يا گندم درون خرمن مي گفتند بايد اين تقسيم شب باشد تا روبا ه بياييد وزوزه بكشد چون همراه بايان زوزه كشيدن خير وبركت براي اين خرمن مي باشد . ازديگر اعتقادات اين منطقه اين بوده كه وقتي شب صداي شغالها آزاردهنده بود مي گفتند وقتي شغالي شروع به زوزه كشيدن كرده كفشهاي خودراوارونه كنيد صداي شغالها قطع مي شود كه اين براي مردم حال حاضر هم به تجربه رسيده است .مسافرت وخواب بدبودن ستاره براي انجام كارها : ازاعتقاات ديگر اين محل اين بوده كه براي شروع هركاري يا مسافرتي ويا رفتن به خانه جديد ويا تابستان شروع مي شد مي خواستند بيرون بخوابند ويا دراتمام تابستان كه مي خواستند داخل بخوابند به ملا يا تقويم دان آن منطقه رجوع مي كردند ومي گفتند براي بگو كه ستاره دركدام طرف مي باشد چون اين اعتقاد راداشتند كه مي گفتند :*روز روزِ خدايّه پُرس کن ببين ستاره كجايّه *قّرّ بّس قِطارّ ّبس زيرّ بي زِنارّ وّش گِرُم سفرمزن ري وري ستاره * درست روز مخصوص خدامي باشد اماپرس ببين ستاره دركدام طرف مي باشد *شخصي درجنگ كشته شده دليلش را مسافرت روبروي ستاره مي دانستند كه اين شعرفوق راگفته بودند ومعني شعر اين است قطاروزناره رابه قدرابست به ايشان گفتم كه روبروي ستاره مسافرت نكن .آداب ورسوم مردم لنده درخصوص دهه محرم وعاشورا : ازديگر اعتقادات اين مردم اين بوده كه شبهاي محرم دردستجات زياد به سينه زني وزنجير زني مشغول بودن تا شبهاي تاسوعا وعاشورا دراين دوشب بعد اتمام سينه زني به دوسته تقسيم مي شدند وتا نزديك صبح اين اشعار را مي دادند امشب تاسوعاست يامحمدامحشركبراست يامحمدا ،ولي درشب عاشورا مي گفتند امشبي را شه دين درحّرّمّت ميمانست مكن اي صبح طلوع مكن اي صبح طلوع ، فرداحسين سّرمي دهد عباس واكبرمي دهد ،زينب اسيرمي ورد واي زبي برادري ،فردا حسين بي یاورست فرزند زهرا بي سراست ،اي فاطمه مينا د ُرنگ حسن كشتن مِنِ جنگ ،گِلي را كه حسين بو مي كرد شمر باچكمه لگد كوب مي كرد .اين مراسم ادامه داشت تاپاسي ازشب صيح عاشورا بعد مراسم سينه زني وزنجيرزني بعد ظهر عاشورا مراسم تعزيه را انجام مي دادند صحنه كربلا را نزديك به واقعيت به تئاترنشان می دادند وبعد از مراسم تعزيه به خيمه ها حمله ورمي شدند وخيمه ها را آتش مي زدند ومي گفتند آتش زديم به خيمه گاه کشته شدن آل عبا بعداٌاسيران را مي گرفتند ومي بردند شب آنها به خرابهاي شام مي آوردند ومرسم شام غريبان رابرپامي كردند وحتي هنگام اربعين مراسم برگرداندسرامام حسين ار شام به كربلا را به نمايش درمي آوردند .اعتقادبعضي طايفه ها به ناميمون بودن روز چهارشنبه : ازديگر اعتقادات اين شهر طايفه بنام تيله كوئي هستند كه اينا ن معتقد هستند روز چهارشنبه روز ناميموني براي اين گروه مي باشد پس اين طايفه درروزچهارشنبه هيچ اموري كه بر مبناي ساخت وساز عروسي مسافرت خريد فروش شروع بكار جديد انجام نمي دهند چون براي خود وپيشينيان آنها تجربه شده كه انجام اين كارها برايشن ناميمون بوده است .طايفه درروستاي مونه هم شبيه به اين طايفه روز دوشنبه برايشان نحس وناميمون است كه اينها دراين روز دست به هيچيك از كارهاي كه درمتن فوق براي تيله كوئيهاست هم انجام نمي دهند .درخصوص اعتقادات مردم در تحويل سال نو: مردم اين منطقه اعتقاد داشتند وقتي سال نو تحويل شود درهمان ساعت تحويل سال و دو ستاره به نامهاي زهرا ومشتري يكديگر راملاقات مي كنند وهركسي موفق به ديدن اين صحنه ملاقات اين دوستاره شود هرآرزوي دردل داشته باشد وازخدا بخواهد برآورده مي شود .بطوري كه مي گفتند پيرزني بدون دندان دلش مي خواست پرآغلش ميش باشد وقت ديدن اين دوستاره ، مي خواست بگويد خدايا فردا آغلم پراز ميش باشد اشتباهي گفت فرداپرآغلش ميخ باشد صبح متوجه شده كه آغل گوسفندانش پراز ميخ مي باشد .واين شعر رادرمورد اين ملاقات درساعت تحويل سال نومي گفتند رفيقي مون چِ خّشِ وُ ديري مون گِرونِ چي زهرا وُ مشتري سالي بينِ مون :يعني دوستي ورفقاقت ما آنقدر شيرين ودلچسب است كه مثل زهرا ومشتري وعده ملاقات وديدار ما هرسالي يكبار مي باشد سقوط شهاب سنگ درشب درزمان قدین درشهر لنده معتقد بودند که اگر شب شهاب سنگي ازآسمان سقوط مي كرد ودرآسمان به هرجهتي كشيده مي شد مي گفتند اين به معني است كه بزرگي يا شاهي از آن كشور يا آ ن منطقه ای که ستاره کشیده می شد فوت مي كن د .درخصوص فصل زمستان:مردم معتقد هستند كه فصل زمستان شامل چله بزرگ وكوچك وبهار هستند .به اين شكل كه ازاول ديماه تادهم بهمن ماه را جيه بزرگ مي دانند يعني چون چهل روز است به آن چله گپو يا چله بزرگو مي گويند وازيازده هم بهمن تاآخر بهمن راجزچله كوچك مي دانند چون ازشروع چله كوچك هواسردمي شود اعتقاد دارند كه چله كوچكه به چله بزرگه مي گويد اي پيرهُر،هِروتونّتّرِسي دالو وپيرمرد را سركِچِك چاله بنشوني وجّوونّ كاري كني كه جِلِ گاوخُش بدوزه. يعني اي پيرازكارافتاد شما اين هنر رانداشتي كه كاري كني تاپيرزن وپيرمرد ازشدت سرما روي سنگهاي دور بخاري هيزم سوز بنشينند وجوانان ازسردي لباس محكمي كه درزمستان باآن بد ن گاوهارا مي پوشانند بدور خود بدوزند دالو:پيرزن جل :لباس مخصوص گاو كچك :سنگهاي كه بعنوان سه پايه ازآنهابراي پختن غذااستفاده مي كردند وخش :به خودش چاله :بخاري هيزم سوز قبلي كه دروسط خانه بودند ومعتقد بودند وهستند كه از11بهمن تا20بهمن را اززمستان وبقيه راازبهار مي دانند وچون نزديك عيد هواسرد است مي گويند دّمّ دّمِ نوروزجُلِ گا وّخُت بدوز .يعني نزديكهاي عيد نوروز ازسرمايي لباس مخصوص گاورابه دوربدنت بدوز .وازاعتقادات ديگر اين است كه معتقد بودند دراتمام چله بزرگ وشروع چله كوچك آتش به زيرزمين مي رود وزمين را گرم مي كند درنتيجه علفها وردختان ازخواب بيدار مي شود وشروع به حركت مي كنند واين شعر را مي گويند ّارمّليلُم رو،مُرّمليلُم رو دِل وّكي كِنُم خّش تّچِرايِ بّن وُ بّلي عالّمّ ايزّنُم تّش يعني مي گفتند زني دوپس به نام ارمليل ومرمليل داشته كه اول زمستان گم شدند اين مادر ازاول زمستان تاروز دهم بهمن دنبال پسرانش مي گشته اما آنها را پيدا نكرده واين شعرراگفته ،اي ارمليل ومرمليل چون شما گم شديد وپيدا نشديد بعدازشما من دل به چه چيز يا كسي خوش كنم من ازغصه شما من چوبهاي بن وبلوط را آتش مي زنم وبا آن آتش تمام عالم ا مي سوزانم معتقد بودند كه آن مادر هرسال مي آيد وآن آتش راروشن مي كند تازيرزمين برود ودرختان وگياهان زنده شوند .بن :بنك بلي :بلوط
خش :خوشحال تچراي :چوب آتش گرفته درخصو ص شیون کردن بر مردگان : ازرسمهاي ديگر مردم اين بوده كه معتقد بودند زنان شيون كردن راازگاوهايادگرفتند چون وقتي گاوي ازبين مي رفت وجسد اودرصحرا مي انداختند بقيه گاوهابرسر اين گاو دادفرياد مي كردند ودمهاي خود را تكان مي دادند وبادست زمين را مي كندند پس زنان هم این روش شیون کردن را ازاین حیوان آموختند .:دوقلو زاییدن گاو ازرسمهاي ديگر اين بوده وقتي گاو مي زاييد ودوقلو مي آورد اين زادولد را بسيار ناميمون مي دانستن فوراٌيكي از گوساله رابراي رفع قضا وبلاي اهل خانه برشاخ مادر گوساله سرمي بريدند تاقضا وبلا رد شود .دست برزمین زدن اسب :درقدیم مردم لنده وروستاهای اطراف معتقدبودند که اگر اسبي مرتباًدستهاي رابرزمين مي زد مي گفتند بيانگر مرگ يكي ازاهل خانه كه بيشتر مربوط به صاحب اسب مي شد چون معتقد بودند اسبها اخباری از غيب مي داند .گریه زیاد کودک :اگركودكي زياد گريه مي كرد مي گفتند گِرّیي شد مي گفتند گريه اين بچه بايد بوسيله درختي بنام دِرّ برطرف شود مي آمدند مقداري از لباس كودك را به كسي كه ناشناس باشد مي دادند ومي گفتند تو درفلان باغ درخت دِرّ وجود دارد برو اين لباس راببند وبگو دِرّ بِوّ گِرّ تاسه بار بعداًاين بچه بهانه گرفتن وگريه كردن رافراموش مي كرد .درِّ بِوّگِرّ :يعني ايدرخت دره گره وبهانه اين كودك ازشیر بگير .ازرسومات ديگر مردم لنده قبلاٌاگر گوسفدي يابزي وياگاوي را مي گشتند فقط صاحب دام به اندازه خوردن خودش برمي داشت بعداًفرياد مي كرد اي همسايه هركس بياييد وگوشت براي خوردنش ببرد هركس مي آمد به اندازه مصرف خانواده مي برد .ويادرزمستان مخصوصاٌروزهاي باراني به ترتيب هرخانه براي صبحانه آش كارده يا محلي هره مي گفتندازبرنج وكارده وسير وآبليمودرست مي كردند .صبح زود زن خانه بلند مي شد وآنراگرم مي كرد وبراي تمام همسايگان واقوامان وخويشان مي بردند واز آن مي خوردند .مي گفتند خاصيت كارده اين است كه به كليه كمك مي كند وموجب تقويت كليه ها مي شود .عزاداري: قبلاًاگر كسي ازدنيا مي رفت تاهفت روز درمسجد مردان ودرخانه زنان عزداري مي كردندوبعد هفت روز آرايشگر مردمحل را مي بردند وسروريش صاحبان عزا رااصلاح مي كردند وزني هم مي رفت زنان صاحب عزا واداربه حمام كردن مي كردند وتمام بستگان تا چهلم يا سالگرد به احترام شخص شده لباس سياه مي پوشيدند وبعد سالگرد وياقبل سال نو يك نفر داوطلب مي شد يك يادوپيراهن مردانه وزني پيراهن زنانه مي گرفتندوبه خانه صاحبان عزا مي رفتند ولباسهاي آنها راعوض مي كردند بعداًصاحبان عزا خودشان نزد بستگان وآشنايان مي رفتند ولباسهاي آنان راعوض مي كردند . اگرزني شهر فوت مي كرد بعد از سالگرد بزرگان طايفه مي نشستند آن زن رايابه برادرشوهر ياپسربرادر وياپسرخواهروبالاخره به يكي ازافرادطايفه مي دادند مخصوصاًاگرفرزندي يافرزنداني داشته مي دادند چون مي گفتند به زني بيوه مي گويند كه برادرشوهرنداشته باشد .وقتي كسي فوت مي كرد بعدازخاك سپاري دوياچند سنگ ريزه ازقبرمي آوردند ودرخانه صاحب عزا مي انداختند مي گفتند تاديگر براي اين خانه مصيبتي بوجود نياييد .علائم آمدن میمان : وقتي نان مي پختنداگرخمير مي پريد مي گفتند ميمان براي ما مي آيد ويااگرموي سر،زن صاحب ازخانه اززيرمقنعه به طرف بيرون مي پريد هم دال براين بوده كه مهمان براي خانه مي آيد .واگركف پاي كسي حالت لرزش بوجود مي آمد هم دال برآمدن میمان براي صاحب خانه مي دانستن واعتقا دداشتن ميهمان عزيز خداست وهرخانه ميمان داشته باشد نشانه اين است،كه خدادوستش دارد چون مي گفتند هركس راخدادوست داشته باشد ميمان برايش مي فرستد .اگرمیمان احترام شود یانشود چون شیپورچی است :اين داستان را مي گويند كه براي شخصي ميمان آمده وقتي ميمانها وارد خانه شدند گفت بفرمائيد اي شيران من وقتي غذا خوردن وقت خواب بود گفت برويد بخوابيد اي شتران من وصبح بعد از صبحانه ميمانها خداحافظي كردند گفت به سلامت اي شيپور چيهاي من ميمانها گفتند راز اين امر چيست ماازديشب تا حال ،شيروشتروشيپورچي شديم ،صاحب خانه گفت ميمان وقتي وارد خانه مي شود آنقدر عزيزوبا ابهت است كه همانند شير مي باشد اماوقتي غذاخورد مثل شترهرجاباشد مي خوابد ولي وقتي خداحافظي كرده اگر صاحب خانه احترامش كند همه جا تعريف اين احترام رامي گويد واگر بي احترامي هم بيندهم همه جا اين راتعريف مي كند به اين خاطربه ايشان شيپورچي مي گويند .تشخیص میزبان خوب ،یابدمیزبانی: ازديگراعتقادات اين بوده براي تشخيص خوش ميماني بابعد ميماني اگركف پاراخارش كنند اگركسي خوشش بياييد وحساسيت نداشته باشد اور فردي ميمان دوست مي گويند واگر حساسيت نشان دهد وي رافردي بد ميما ن قلم داد مي كنند . اگرپشت ابروي كسي لرزش داشته باشد تكه اي علف خشك راپشت پلك وزيرابرو مي چسبانند تاازلرزش جلوگيري شود . وازديگر اعتقادات اين است كه وقتي غذايي يا چيز خوردني دردست كودكي بگذارند می گفتند بسم الله ، او پدرت وآن هم مادرت هستند درصورتيكه پدر يامادر واقعي درآنجا نبودند ، وچون معتقد بودند که بچه که پدرومادرش زنده باشد نیازی به مساعدت غذایی دیگران ندار د وغذارا به بچه يتيم مي دهند .تولد نوزاد :وقتي دختري ازدواج مي كند بعدازازدواج حامله مي شود اولاًخبر حامله شدن وبچه اول براي پدرمادر دختر بسيار مسرت بخش مي باشد وقتي ازحامله شدن باخبر مي شوند ديگر سخت ازدختر مواظبت ومراقبت ويژه مي كنند.ورسم اين است كه بچه اول راخانواده دختر گهواره وسايرمايحتاج پوشاكي بچه را باهماهنگي وهمكاري دخترآماده مي كنند ،تاروز وضع حمل وقتي بچه بدنيا بياييداگر دختر باشد قبلاًسه شب براي كشيك مي دادند واگر پسربوده برايش هفت شب كشيك مي دادند وقتي پسربوده برايش حيواني ذبح مي كردند وقسمتي ازگوشتش رابراي كساني كه كشيك مي زدند كباب ميكردند وقسمت ديگر رابين فقرا تقسيم مي كردند قبل تا حال پيش دعانويسان محلي مي رفتند وبا نخهاي سفيد وسياه (چله بر)درست مي كردند كه دعايي مي خواندند كه تا چهل روز تمام شود ازآزار واذيت اجنه وپري درامان مي باشند چون معتقدبودند مخصوصاًدراين چهل روز بيشتر مودآزارو اذيت را اجنه وپري واقع می شوند . قبلاًگهواره ومادر بچه رادوربندي بنام ِوريس قرارمي دادند ومي گفتند كه اجنه هم نمی توانند ازاين طناب عبورکنند وارد دايره كه گهواره ومادر پچه است شوند وبعداًتا چهل روز زنگوله بزرگي به اسم كوس قرارمي دادند وشب تا صبح هروقت اين بچه بيدار مي شد اين كوس رابه صدادر مي آرودند چون معتقد بودند با به صدادرآوردن اين كوس باعث مي شود كه اجنه وپريان فراركنند .وازديگر رسومات اين بوده وهست كه زنان طايفه وبقيه دوستان زن به ديدار خودش وفرزند ش مي روند وهدايايي كه شامل پول ولباس براي بچه مي باشد مي آورند بعد از چهل روز زن وفرزند را به خانه شوهر ش مي آورند .ِوریس: طناب که زنان ازموی بزمی بافتند غذای اضافه شب برای مصرف روزبعد :قبلاًدرشهرلنده رسم بود غذای که شب اضافه می شد وبرای مصرف وعده بعد استفاده کنند شب برآن غذاسوره توحید رامی خواندندوسوزن قفلی یا سوزن خیاطی درآن فرو می بردند چون معتقد بودند اگر این کاررا نکنند شبانه اجنه می آیند وازغذا می برند سوزن ویاسوزن قفلی برای این بودکه معتقد بودند اجنه از آهن آلات می ترسد واین کار باعث می شد که به اعتقاد خودشان غذا سالم بماند واجنه قدرت تصرف به آن رانداشته باشند چون معتقد بودن که اجنه شب ازغذای مانده می خورند وبرای اینکه ما متوجه نشویم دوباره آن رادرهمان ظرف استفراغ می کنند .شنا کردن گنجشک درفصل پاييز: درشهر لنده قدما معتقد بودن که هروقت گنجشک در ماه مهرماه شروع به شنا کردن نمايد نشانه باران زود هنگام است وبراين باور هنوز هم اعتقاد راسخ دارند چون می بینند بعداز شنا کردن گنجشکان یک هفته الی دوهفته بعد باران شروع به باريدن می کند .زاييدن گاو (گوساله دوقلو) :درقدیم درلنده اگر گاوی دوقلو می زایید معتقد بودن که موجب بلایی برای صاحب خانه می شود ویکی ازگوساله ها راذبح می کردند وخونش رابرشاخ می ریختندتاقضا وبلااز خانه و گاوصاحب خانه رفع شود . دودکردن کله پاچه بز یا گوسفند :درقدیم درلنده مرسوم بوده برای باعبان ها که بخاطر تبدیل شدن گل مرکبات به میوه ،هنگام بهار که درختان مرکبات گل درست می کردند باغبان از قصابی کله پاچه ای می گرفت وآن رادرباغ می برد با روشن کردن آتش موهای کله پاچه را می سوزاند تابوی حاصل ازسوزندان موهای کله پاچه ویا باجابجاکردن آتش دراطراف باغ بوی کله پاچه به همه درختان باغ برسد چون معتقد بودن که بوی کله پاچه موجب به بارنشستن درختان می شود . دود کردن دینشت (اسفند )در شب چهارشنبه :درقدیم وحالا درلنده مرسوم بوده که شب چهارشنبه (سه شنبه شب )عصرموقع اذان مغرب مقداری ذغال آتش می زدند ووقتی روشن می شدند مقداری اسفند روی آنها می ریختند تادودشوند سپس آن دود رادرخانه می چرخاندندتا بوی ودود همه فضای خانه راپرکند زیرامعتقد بودند بوی اسفند موجب فراری دادن اجنه از خانه می شوند وبرای اهل خانه مبارک است . سیزده بدر رفتن :ازاعتقادات قدیم درلنده این بوده که هرقت سیزده نوروز به صحرا می رفتن زنان تازه ازدواج کرده یا زنی که دیرحامله می شد وقتی به صحرا می رفت علف رادست می گرفت می گفت ای سیزده بدر من امسال آمدو به امید اینکه سال آینده بچه ای دربغل داشته باشم ودوبار برای تفریح سیزده نوروز به صحرا بیایم براین باور بودند که خداوند دعایش رامستجاب می کند چون امروز با آرامش خاطر به درگاه خداوند دعامی کند . چراغ روشن کردن روری قبر:درقدیم درلنده مرسوم بود هرکس فوت می کرد تا یک هفته چراغ فانوسی برقبرش روشن می کردند برای این کارشان دودلیل داشتند یکی چون فبلاسیمان نبوده می گفتندممکن است شب حیوانات درنده وگوشتخوار بیایند وقبرراسوراخ کنند وبه بدن میت آسیب برسانند ودیگری می گفتند چون تازه فوت کرده است باید چراغش خاموش نباشد وبقیه اموات متوجه شوند که شخص دیگری به آنها پیوسته است . نمک دادن به گوسفندان وسرصداکردن گاو:درقدیم درلنده مرسوم بود بین دامداران که برای اینکه گوسفندان یا بزهای آنها زود آماده جفت گیری برای حامله شدن شوند درطول یک هفته صح یا عصرها که ازچراگاه برمی گشتند مقداری نمک به آنها می دادند چون معتقد بودند که نمک هورمونهای جنسی آنهارا تحریک می کند وارگانسیم بدن راوادرمی کند تازودتر حیوان آماده برای جفت گیری وحامله شدن شود . وازدیگر اعتقادات این بود که وقتی گاوی یک مرتبه شروع به سروصداکردن کند وصدای بع بع آن تکرای ودریک نصف روز یایک روز کامل ادامه پیداکند معتقد بودن که آماده برای جفت گیری وحامله شدن است وفوراگاو را پیش گاو نر می بردند وبعداز جفت گیری گاو حامله وبرای زاییدن می شد . راه تشخیص حامله بودن بز یاگوسفند :دامداران درقدیم درلنده برای تشخیص اینکه آیا گوسفند ویابز حامله است یانیست صبح مقداری کمی نمک به گوسفند می دادند ودست زیر شکمش می گذاشتند اگر گوسفند حامله بودبچه گوسفند زیردست دامدارتکان می خورد واگر حامله نبود هم مشخص بود زیرامعتقد بودند که نمک موجب تحرک نوزاد گوسفند درشکم مادرش می شود . بچه اول هر انسان: درقدیم معتقد بودن که بچه اول انسان مانند نان اول که زنان نان محلی می پختند که بوسیله تاوه یا تنور محلی که قبلابا هیزم یا کود گاو وگوسفند نان می پختند چون اولین نان که درتنور می گذاشتند میزان گرمی تنور برایشان مشخص نبود یا نان اولی تنور بسیارگرم بود می سوخت ویا هم تنور سرد بود آنطور که می خواستند نان پخته نمی شد ویا هم گرمای تنورمناسب بود ونان آنطوریکه می خواستند پخته می شد پس معتقد بودن بچه اولی هرانسانی مثل نان اول است یا بچه ای عاقل ودانا واهل فهم کمال است مثل نانی که خوب می پخت یا آدم شرطلب وناسازگار برای جامعه ومشکل ساز برا ی پدرومادر مثل نانی که می سوخت یا هم فرزندی ساده لوح وزود باور که حرف هرکس را می پذيرد وبه خوب يابد بودن آن کاری ندارد مثل نان پخته نشده پس می گفتند هرکس نان اولیش خوب پخته شود آدم خوش شانسی است مثل آدمی که بچه اولش شخصی عاقل ودانا باشد .
کد خبر: ۳۳۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۲/۱۴
اوای دنا-حبیب الهی :در راستای حمایت اقشار گوناگون منطقه از کاندیدای مورد حمایت خود، سادات منگزوری در شهرستان بهمئی با محوریت بزرگ خاندان جویباری جلسه ای در سه شنبه شب گذشته بادعوت از شیخ نظری ترتیب داده اند.
در این جلسه ابتدا یکی از همراهان شیخ ضمن معرفی وی اشاره کوتاهی به توانمندی های وی داشت سپس تعدادی از حاضرین مشکلات فراوان خود ومنطقه را بصورت کوتاه بیان نمودنددر ادامه حجت الا اسلام نظری در زمینه های مختلف ازجمله انگیزه حضورش در صحنه انتخابات نکاتی را بیان داشتند .
وی گفت استان ما یک درصد کشور است در حالیکه حدود سی درصد منابع نفت وگاز کشور را داریم وبه غیر این منابع معادن رو زمینی فراوانی در استان وجود دارد در حالیکه محرومترین استان کشور با رشد اقتصادی 8دهم درصدی میباشیم واین فاجعه است وجالب اینکه حوزه انتخابیه ی ما از میان 3منطقه استان یعنی بویراحمد و گجساران و کهگیلویه محرومترین منطقه استان میباشد وبنده در صورت انتخاب فریاد مردم این خطه را به گوش مسئولین به شکلی از تریبون مجلس فریاد میزنم که تک تک مردم صدای فریاد من را بشنوند ودر راستای صنعتی شدن استان که شدنی هست گام بر میدارم وضمانت اجرای این حرف در دستان شما مردم است یعنی نماینده ای که فردا به وعدهای داده شده عمل نکرد نباید جرائت حضور مجدد داشته باشد وباید با نه ی مردم مواجه شود ایشان بیان فرمودند با تقویت وصنعتی نمودن دامداری کشاورزی وباغداری و توسعه جنگلداری و راه اندازی منابع رو زمینی توان حل مشکل بیکاری را به راحتی داریم حاضرین بارها با تکبیر گفتن سخنان حاج اقا نظری را تائید کردند.
کد خبر: ۳۲۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۱۴
اوای دنا: جبهه حامیان دولت اسلامی طی اطلاعیه ای اعلام موجودیت کرد:بیش از سی سال از عمر با برکت انقلاب اسلامی ایران می گذرد و این خورشید هر روز فروزان تر از دیروز بر جهان ظلمانی، نور افشانی میکند. به گواه تاریخ، انقلاب ما سرشار از لحظات سرنوشت ساز و تعیین کننده بوده و هر چه بر عمر بابرکت آن افزوده گشته، میزان تاثیر گذاری این برهه های حساس بیشتر شده است.اکنون نیز ما در برابر یک مقطع حساس و سرنوشت ساز دیگر قرار گرفته ایم، ضمیر پاک، ذهن آگاه و چشم بصیر شما مردم بهتر از هر تحلیل گری می تواند مختصات این برهه خاص را ترسیم کرده و بر میزان تاثیرگذاری آن در سرنوشت و آینده کشور صحه بگذارد.در این میان سپهر سیاسی کشور شاهد حضور احزاب و گروه هایی است که برای فتح مجلس نهم تجهیز شده اند و با طراحی اقسام سناریوهای خاص سعی دارند بر تفکر اصیل انقلاب چیره شوند. قطعا ذهن شما هم مثل بسیاری دیگر به دنبال پاسخ این پرسش است که در این تنگنای حساس و تاریخی چه باید کرد؟ آنچه ما به عنوان جبهه خودجوش و کاملا مردمی "حامیان دولت اسلامی" یافته ایم به این قرار است.1- از آنجا که همه گروه ها و احزاب در یک پیمان نانوشته کمر به تضعیف دولت احمدی نژاد به عنوان عصاره اراده مردم و بازوی توانمند ولایت فقیه و رهبری معظم انقلاب اسلامی بسته اند، بر ما فرض است که از ثمره خواست خود دفاع کنیم. با توجه به اینکه این دفاع نمی تواند در انفعال معنا پیدا کند لذا بر ماست که مانند آنچه در تیر 84 و خرداد 88 رقم زدیم، باز هم خود به میدان عمل وارد شده و جبهه عدالت طلبان را در معرض انتخاب قرار دهیم.2- توجه به این مهم که دولت حق دخالت مستقیم در انتخابات را ندارد مسئولیت ما مضاعف می شود، اینجاست که نقش آفرینی نخبگان ناشناخته ، شایسته و مظلوم حامی دولت اسلامی دارای اهمیت می گردد. جبهه حامیان دولت اسلامی با توجه به ظرفیت های عظیم مردمی، باید با معرفی هر آن کس که دارای صلاحیت های لازم برای ورود به صحنه رقابت انتخابات مجلس است، عرصه حضور خود را معنا ببخشد.این بدان معناست که:الف- هر کس خود را وامدار گروه های متصل به کانون های قدرت و ثروت نکرده و در دایره حامیان دولت اسلامی قرار گرفته، می تواند با نشان حمایت از رئیس جمهور مردمی و عدالت خواه به صف نامزدهای انتخابات بپیوندد. به عبارت دیگر خط قرمز حامیان دولت اسلامی و جبهه مردمی عدالت طلبان عدم ورود به گروه های سیاسی چون اصولگرایان، اصلاح طلبان، فتنه گران و جبهه جعلی احمدی نژادی ها یعنی جبهه پایداری است.ب- بر اساس این پیش فرض ها، از تمام حامیان واجد شرایط دعوت می کنیم به صورت فراگیر و بدون توجه به محدودیت ها و ملاحظات برای انتخابات مجلس نهم ثبت نام کنند. سپس افرادی که از مرحله تایید صلاحیت عبور کردند با یافتن یکدیگر و اتصال به مردمِ طرفدارِ دولتِ اسلامی، خود را برای رقابت با احزاب و گروههای نشان دار آماده کرده و با استفاده از همان ظرفیتی که احمدی نژاد را در انتخابات 84 و 88 به پیروزی رساند، برای کسب آرای مردم تلاش خواهند کرد. یادمان باشد آنچه یوم الله 3 تیر و 22 خرداد را رقم زد ما مردم بودیم نه کس دیگر!3- با این توضیح می توان از سد انفعال و یا انتخاب اجباری گذشت و منتخبانی را به مجلس فرستاد که در وامدار هیچ کسی جز آرای مردم نخواهند بود.4 - برای جبهه حامیان دولت اسلامی و کاندیداهای آن ، پیروزی در انتخابات ، اصل اول نیست ، بلکه آنچه در درجه نخست اهمیت است ، حضور باشکوه و نمایش عظیم اراده مردمی و حمایت از دولت عدالت خواه برآمده از خواست پابرهنگان است ، و البته اِنَّ الله عَلی نَصرِهِم لَقَدیر (آیه 39-سوره حج)
کد خبر: ۲۹۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۰۱
اوای دنا- بهرام پارسا :جناب استاندار و نمایندگان استان با عرض خسته نباشید و دست مریزاد در مدت این چندروز. ولی حقیر به عنوان یک شهروند چند جمله خدمتتان عرض مینمایم ولی قبل از آن رهنمودههایی از مقام عظمای ولایت را در مورد سفرهای استانی ریاست محترم جمهور برای شما ومخاطبین میآورم وبعد چند حرف از این حقیر بشنوید .(((((نکته لازمی که باید عرض بکنم، این است که مردم به این وعدهها و به این سفرهای استانیِ پُربرکت، حقیقتا امید بستهاند؛ کوشش کنید این امیدها برآورده شود. مبادا در هر بخشی از بخشها طوری عمل شود که مردم احساس کنند که امیدوار نیستند. هم اکنون خوشبختانه مردم امیدوارند؛ این را ما از طرق مختلف و با نشانههای گوناگون به دست آوردهایم.)))) بیانات در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت 85/6/6 ((( یک مجموعه کاری درست کنید، بنشینند واقعا طرحهای نیمهتمام را- حالا یک رقمی هم ذکر کردند که فلان تعداد طرحهای نیمهتمام داریم- اولویتبندی کنند؛ کدامهایش اولویتدار هستند، کدامهایش وعده بیشتری داده شده یا توقع بیشتری از سوی مردم وجود دارد، اینها را مشخص کنید، به آنها بپردازید. این را مقدم کنید بر طرحهای جدید. چقدر خوب است که همه وعدههایی که دولت به مردم داده، عمل بشود. اگر چنانچه وعدهای به مردم داده بشود و عمل نشود، این، مشکلات درست خواهد کرد؛ نه فقط نسبت به دولت بلکه به نظام.))) بیانات در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت 1390/-((( سفرهای استانی آقای رئیسجمهور و هیأت دولت، جزو کارهای خیلی خوب است. رفتن در میان مردم و حرفها را بیواسطه از زبان آنها شنیدن، خیلی در شکل بخشیدن به انگیزههای آن کسی که کار متوجه به اوست، تأثیر دارد. البته در کنار این کار، 2چیز را حتما رعایت کنید: یکی اینکه با یک گفته ناسنجیده، توقعی را که قابل برآورده شدن نیست یا به زودی قابل برآورده شدن نیست، در مردم زنده نکنید، تا تلاقی بین قول و عمل از نظر مردم ناممکن جلوه نکند. دوم اینکه این خدمت رسانیها- که کارهای نقد و نزدیک و شبیه مُسکن است- نباید موجب شود که شما را از کارهای زیربنایی و اساسی باز بدارد؛ ما به هر دو کار احتیاج داریم؛ نه باید فقط چسبید به کارهای زیربنایی و از نیازهای روزمره مردم غافل شد- که این بسیار چیز خطرناکی است- و نه عکسش درست است که ما سرگرم شویم به کارهای امداد و فوری و اضطراری. به این 2نکته حتما توجه شود.)))) بیانات در دیدار استانداران سراسر کشور 1384/12/18 واما بعد این چند روز خیلی زحمت کشیدید وخسته شدید وبعنوان یک شهروند کهگیلویه ای از شما تشکر میکنم چون به اندازه ی کافی بعد از حضورتان دراستان زیبای من تمام هم وغم خود را برای رفع مشکلات ومحرومیتها واز همه ی پتانسیل ها استفاده میکنید وخواهید کرد . واما یک سوال از حضور شما وباعرض شرمندگی و آن اینکه ما حصل سفرهای جناب دکتر احمدی نژاد به استان کهگیلویه وبویراحمد چه بود ؟میدانم که میگویی آنوقت من نبودم و از مدیران قبلی باید پرسید .ولی جناب استاندار شما یک مقایسه ی سطحی بین سفر چند روز پیش جناب احمدی نژاد به مازندران و به دومین استان نفت خیز ایران (کهگیلویه و بویر احمد) داشته باش . جناب نیکزاد در استان ما اگر اشتباه نکنم یک کارخانه ی سنگ شکن ویک جایگاه سی ان جی و درشهرستان کهگیلویه هم پل گاودانه که اینقدر رسانه ای وکبکبه ودبدبه داشت وشاید من نمیدانم طرحهای دیگری هم افتتاح شد . جناب استاندار در 4 سفر ریاست جمهوری محبوب به استان من در زادگاه من ((بخش چاروسا))چه پروژه هایی افتتاح یا کلنگ زنی شد ؟ در لنده چه کارهایی صورت گرفت ؟ جناب استاندار در یاسوج 27 ستاد ارتباط مردمی داشتیم . در کهگیلویه چندتا؟ یه سوال کنید ببینید چند نفر توانسته اند جناب فروزنده را در شهرستان کهگیلویه ملاقات کنند ؟ جناب نیکزاد عزیز از اینکه شما آدم زحمتکش ودلسوز وپرتاشی هستید شکی نیست .جناب نیکزاد عزیز آیا این با عدالت ،دولت عدالت محور و مهر ورز همخوانی دارد ؟ وسوالهای دیگر ؟با پوزش
کد خبر: ۲۸۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۹/۲۹
آوای دنا - دلسوز لنده :روی سخنم با شماست جناب آقای گلالی : ما را بگو روی دیوار چه کسی داشتیم یادگاری می نوشتیم ما شما را به عنوان یک آزاد اندیش می دانستیم که به غیر از حقیقت چیز دیگری ننویسد و فقط برای احقاق حقوق مردم لنده دست به قلم شود. ولی اول برای خودم متاسفم ثانیاً برای مردم لنده وثالثاً برای شما البته شاید شما هم مثل اطرافیان حاج آقا خواسته شخصی به سرتون زد که این هم از حق طبیعی هر فرده ولی نه همه افراد ؟جناب گلالی چرا دارین از تریبونی که مردم لنده در این مدت به دست شما ها دادند خلاف واقع را می گید ؟مگر آقای موحد 16 سال بیشترین آرا را در شهر لنده نداشتند ؟مگر 16سال موقع انتخابات کدخدای شهر لنده نبودند ؟مگر 16 سال سکاندار سیاسی منطقه نبودند ؟مگر 16 سال مردم لنده برای ایشان یار و یاور نبودند ؟حاج آقا شاه مردی برای دوران انتخابات در شهر لنده حضور فعال داشتند نه تمام فصول ؟توی این 16 سال نمی شد حتی برای یک بار حرف از شهرستانی لنده به زبان می آوردند؟آقای گلالی شاید سنتون اقتضا نکند!! ولی ایشان در سر خودشون این افکار شما را داشتند لنده پایگاه اصلی من است! ایل بزرگ طیبی را در پشت سر خود دارم! بگذار برای سایر مناطق کار کنم تا بتونم برای دوره های بعد در سایر ایلات رای جمع کنم 16 سال کم بود برای احقاق حقوق بخشی به قول خودتان قدیمی ترین بخش استان ؟ 16 سال کم بود تا مردم لنده را امروزه با روستاههای استان (البته قصد هیچ بی حرمتی نسبت به سایر نقاط استان را ندارم ) مقایسه کنند ؟در این 16 سال ایشان برای لنده چه کردند ؟سی سخت جلوی چشمان حاج آقا شهرستان شد مگر ایشان لنده را نمی دیدند؟بهمئی جلو چشمان حاجی شهرستان شد مگر ایشان لنده را نمی دیدند؟به قول برادر عزیزم عسکری شاید لنده زیر پونز بود؟آقای گلالی چرا حقیقت را کتمان می کنید ؟در شهر لنده که جناب آقای موحد تشریف آوردند چه کسی ایشان را همراهی کردند ؟چرا از مردمی که رنج دوران خورده اند کسی حضور نداشت ؟چرا از پابرهنگان لنده کسی در صف حضور نداشتند؟مگر نمی شود همین طیف عظیم به قول شما را با انگشتان دست شمرد؟چه کسانی برای حاجی گل و شیرینی آوردند؟تو رو به خدا اگر قلم به دست گرفتید فقط حقیقت را بنویسید !دور حاجی مگر نه همین افرادی بودند که از صدقه سر حاجی به نان و نوایی رسیدند ؟ ( نوش جانشان ما که بخیل نیستیم )ولی جناب گلالی اسفا وا اسفا به حال مردم لنده ؟ما شما را به عنوان صدای مردم لنده می شناسیم ولی این چرخش 360درجه با چه طعمی است ؟بنده به عنوان یک لنده ای از همه کسانی که برای لنده دست به قام می شوند خواهشمندم اگر حقیقت را نمی نویسید لا اقل خلاف واقع ننویسید!!!جناب آقای گلالی به شما قول چه حکومتی داده شد که آرمانهایتان برای لنده به فراموشی سپرده شد؟ چرا سوالهایتان را از نماینده 16سال رسمی و 4 سال غیر رسمی لنده نمی پرسید ؟چرا باید لنده را فدای اهداف عادی خودمان کنیم ؟بیایید با هم صادق باشیم و لا اقل در این دنیای مجازی صدای خاموش لنده را سر دهیم !
کد خبر: ۲۷۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۹/۲۵
اوای دنا: دکترمحمود احمدی نژاد' در جلسه استانی هیات دولت در كهگیلویه و بویراحمد كه در محل استانداری برگزار شد، از حضور باشكوه آحاد مختلف مردم به ویژه جوانان با نشاط و انقلابی در مراسم استقبال از خادمان خود در دولت صمیمانه تشكر كرد. رییس جمهوری گفت:مردم استان به بهانه استقبال از خادمین خود به صحنه آمدند و با شعارهای انقلابی و حماسی خود بار دیگر به دهان منافقان و بدخواهان داخلی و خارجی ملت بزرگ ایران زدند. همچنین در پایان جلسه رحیمی مصوبات سفر دولت به كهگیلویه و بویراحمد رادر جمع خبرنگاران تشریح و اظهارداشت:در جلسه با دستور رییس جمهوری تصمیمات جدیدی تصویب شد و برای عمران و آبادانی استان كهگیلویه و بویراحمد برنامه ریزی هایی صورت گرفت. وی افزود: هیات دولت در این جلسه تمامی مصوباتی را كه مربوط به سفرهای گذشته بوده است و برای اجرا با موانعی مواجه بودند، به صورت یك به یك مورد بررسی قرار داد و برای رفع موانع آنها تصمیماتی اتخاذ كرد. معاون اول رییس جمهوری افزود: بیشتر این مصوبات با مشكل كمبود اعتبار مواجه و یا نیازمند تصمیمات جدیدی برای رفع موانع پیش روی بودند كه در این جلسه با حضور هیات وزیران و استاندار برای آنها چاره اندیشی شد. رحیمی افزود: نحوه توزیع و اجرای تعهدات بانك های عامل در استان در خصوص پرداخت تسهیلات مربوط به مشاغل خانگی با اعتبار 260 میلیارد ریال برای ایجاد هشت هزار و 500 شغل و خوداشتغالی با اعتبار 226 میلیارد ریال برای دو هزار و 200 شغل كه پیشتر مصوب و ابلاغ شده بود، بررسی شد و بانكها متعهد شدند تا پایان بهمن به تعهدات خود عمل كنند و در این زمینه هماهنگی لازم بین مدیرعامل بانك و مدیر بانك در استان به عمل آید. به گفته وی، مقرر شد وزیر امور اقتصادی و دارایی در خصوص لزوم توجه به نظارت و تقویت مكانیزم های نظارتی بر تسهیلات پرداختی توسط بانكها اعلام نظر كند. رحیمی در خصوص مصوبات كارگروه توسعه اشتغال و سرمایهگذاری استان كهگیلویه و بیراحمد نیز افزود: اختصاص 250 میلیارد ریال توسط معاونت برنامه ریزی به عنوان وجوه اداره شده برای كمك سود، اختصاص مبلغ یك هزار و 553 میلیارد ریال تسهیلات از سوی بانك مركزی و بانكهای عامل برای طرح های اشتغالزایی استان، تامین تسهیلات مورد نیاز طرح های نیمه تمام و سرمایه در گردش بنگاه ها تا پایان سال 1390 از مهمترین این مصوبات است. رحیمی گفت: مقرر شد طرح اختصاص زمین برای مجتمع های كشاورزی و دامپروری كه در دولت تصویب شد، توسط وزارت جهاد كشاورزی برای نخستین بار در این استان با فوریت اجرا شود. وی با ارائه گزارشی از آخرین وضعیت مصوبات سفرهای قبلی دولت به كهگیلویه و بویر احمد یادآور شد:از مجموع 549 مصوبه با یك هزار و 764 پروژه و در سه دوره سفر در مجموع 259 مصوبه محقق شده است و 193 مصوبه در دست اجرا می باشد و 97 مصوبه در دست پیگیری است و 2/47 درصد مصوبات به صورت كامل محقق شده است و 35 درصد مصوبات اجرایی شده اند و برآورد اعتباری اجرای مصوبات سه دور سفر به استان افزون بر 21هزار و 922 میلیارد ریال می باشد. رحیمی گفت: از سال 1384 تا سال 1390 سهم تسهیلات بانكی استان هفت هزار و 820 میلیارد ریال بوده است كه در قالب این اعتبار تاكنون بانكها نسبت به اختصاص مبلغ سه هزار و 30 میلیارد ریال در قالب 10هزار و 190 طرح عقد قرارداد با پیش بینی اشتغالزایی17هزار و 200 نفر اقدام كرده اند. وی یاداور شد: تعهد اشتغالزایی استان در سال جاری ایجاد16هزار و 500فرصت شغلی است كه تاكنون بیش از 11 هزار فرصت شغلی ایجاد شده است. معاون اول رئیس جمهور درباره تصمیمان اتخاذ شده در جلسه استانی هیات دولت نیز افزود:برای مصوبات گذشته استان كه با مشكل مواجه بودند چاره اندیشی شد تا موانع آن برطرف شود. به گفته وی، مصوبات جدیدی نیز در این جلسه تصویب شد كه اختصاص 300میلیارد ریال تسهیلات برای كمك به تهیه علوفه دام عشایر، عمران شهری و روستایی، 300 میلیارد ریال تسهیلات برای 3 هزار واحد مسكونی آسیب دیده از سیل از سوی بانكها و 60میلیارد ریال برای 3 هزار خانواده به صورت بلاعوض، ایجاد شهرك صنعتی در سی سخت و چند شهرستان دیگر توسط وزارت صنعت معدن و تجارت و احداث یك خط برق برای شهرستان دنا از جمله این مصوبات می باشد.
کد خبر: ۲۷۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۹/۲۴
اوای دنا-مهدی گلالی تراب :سالهاست که مردمان شهری دوردست در آرزوی شهرستانی شدن پیر شده اند. خون دل خوردند. وبه اصطلاح با زمین و زمان جنگیدند. مردمان این شهر خانه و کاشانه را رها کرده وقدم در راه شهرستانی گذاشتند. ماراتن شهرستانی چند سال است که ادامه دارد. شهرستان دنا با همه حرف و حدیث هایش ما را تنها گذاشت و خیلی زود به پایان خط رسید.بعد نویت به چرام و باشت رسید. این دو شهر نیز به پایان خط رسیدند. و مسابقه ماراتن مانند ماند و مردمان شهر من و حسرت شهرستانی. گاه خیلی تند قدم برمی داشت و به پایان خط می رسید و گاه ارام و اهسته در گوشه می نشست و مسابقه را رها می کرد. کسی فکر نمی کرد که این ماراتن این همه طول بکشد. خدارا شکر. اگر شهرستانی را به دست نیاوردیم ، لااقل می توانیم این ادعا را داشته باشیم که بایداسم شهر ما را در کتاب رکوردها ، گینس نوشت.بی شک روزی این درخواست خود را عملی می کنیم. و حالا خبرهای خوشی در راه است. در استانه سفر رئیس جمهور به استان ، از هر گوشه و کنار ندا می اید که لنده شهرستان شد. خدا می داند که این بار چه نقشه ای در میان است. اما به عقیده خیلی ها این بار خبر فرق دارد. مردمان شهر غریب منتظر تشریف فرمایی جناب اقای دکتر احمدی نژاد هستند.
اما این نکته نباید فراموش شود که ما برای بدست اوردن شهرستانی خون دلها خورده ایم. راستی به نظر شما در ماراتن شهرستانی چرا شهر لنده عقب افتاد ؟
ایا شهر باشت و چرام و سی سخت دوپینگ نکرده اند ؟
ایا دست های پشت پرده در راه شهرستانی لنده مانع ایجاد نکرده اند ؟
ایا مسئولین دردوپینگ بعضی شهرها نقش نداشتند ؟
کد خبر: ۲۴۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۹/۱۳
اوای دنا ،به گزارش روابط عمومی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان کهگیلویه، هفتمین جلسه شورای فرهنگ عمومی شهرستان کهگیلویه با موضوع فرهنگ انتخابات وبا حضور اعضا در محل دفتر امام جمعه(رئیس شورا)برگزار شد .
در این جلسه که با تلاوت آیاتی چند ازکلام الله مجیدآغاز شد "آزاد خردمند" رئیس ارشاد اسلامی شهرستان و دبیر شورا گزارشی رادر مورد مصوبات گذشته شورا ارایه و اظهار داشت: یکی از مصوبات شورا این بود که به منظور گسترش فرهنگ کتابخوانی کلیه ادارات ونهادهای دولتی کارکنان خود را به عضویت کتابخانه های عمومی درآورند که با توجه به فرارسیدن هفته کتاب این امر اجرایی و کتابخانه ها به صورت رایگان ادارات رابه عضویت در آوردند.وی افزود:به برکت نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران مردم برسرنوشت خود حاکم شده اند ودر این عمر سی وچندساله نظام انتخابات زیادی در مملکت صورت گرفته که نشان از مردم سالاربودن نظام است اما متاسفانه انتخابات گاهی دربرخی مناطق تبعاتی برای جامعه ما به دنبال داشته است که بصورت مصداقی به چند مورد اشاره می شود:بحث قوم گرائی ،شایعاتی که برای مردم بصورت مشکل روانی درآمده ،ایجاد اغتشاش در جامعه،تخریب جدی اموال دولتی وبیت المال از این گونه می باشد.در ادامه اعضا به بیان دیدگاه های خود پیرامون موضوع پرداختند ومصوب شد با توجه به در پیش بودن انتخابات مجلس شورای اسلامی در اسفند ماه سال جاری در دوجلسه آتی شورا بحث انتخابات مورد بررسی قرارگیرد.
کد خبر: ۲۰۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۹/۰۳