برچسب ها
پایگاه اطلاع رسانی آیت الله جعفر سبحانی پاسخ برخی سوالات خاص درباره روزه را داده استبه گزارش آوای دنا، متن این استفتا به شرح زیر است:* سوال: جویدن آدامس، کندر، استفاده از نخ دندان که حاوی فلوراید است برای روزه‌دار جایز است؟پاسخ: از مجموع چیزهایی که در دهان قرار می گیرد اگر ذرات آن وارد حلق شود اجتناب کنند و اما اگر ذراتی از آن جدا نمی‌شود و یا در صورت جدا شدن بیرون می‌ریزد اشکال ندارد.* برخی از افراد که فشار خون دارند باید قرص را زیر دندان بگذارند که سریعاً جذب می‌شود و احساس فرو رفتن در حلق را نمی‌کند، آیا روزه او صحیح است؟پاسخ: در فرض سؤال که خطر جدی است اگر در دهان جذب می‌شود و به حلق وارد نمی‌شود، اشکال ندارد و روزه او صحیح است.* اگر فردی در صورتی می‌تواند روزه بگیرد که شب قبل از آمپول یا داروی خاصی استفاده کند آیا استعمال آن واجب است؟پاسخ: اگر خوردن داروی خاص، حرجی و ضرری نداشته باشد باید انجام دهد مثلاً اگر کسی غذای خاصی بخورد می‌تواند روزه بگیرد باید از آن استفاده کند.
کد خبر: ۱۸۵۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۵/۰۱

اوای دنا/انگبین:حضرت محمد (ص) فرموده اند: خوردن عسل، استعمال بوی خوش، سوارکاری و نگاه کردن به سبزه نشاط آور است. به عقیده ابو علی سینا، عسل خوراکی است که جوانی را جاویدان می سازد، حافظه را نیرو می بخشد و گذشته را در خاطر زنده می کند، اندیشه را پاک می سازد، زبان را می گشاید و درد را ریشه کن می کند. بنابر نوشته ها و منابع مشخص می شود در دنیای قدیم چه از جنبه های غذایی و چه از حیثیت دارویی این ماده اعتبار و برتری چشم گیری به تمام معجون های خوراکی داشته است، حتی امروزه هم عده زیادی معتقدند، عسل طبیعی یک غذای کامل است که خواص درمانی زیادی دارد و بی تردید نه تنها از آن به عنوان ماده قندی، بلکه به عنوان معالج بسیاری از بیماری ها استفاده می نمایند. طبق بعضی از منابع علمی عسل طبیعی در بهبود بیماری های قلبی و گوارشی و ... کمک کرده و یک غذای مفید برای کودکان دو سال به بالا به حساب می آید که در رشد آن ها تأثیر به سزایی دارد، همچنین مصرف آن در کودکان و کهنسالان به علت هضم و جذب سریع حائز اهمیت است. عسل طبیعی به علت جذب سریع در داخل دستگاه گوارش، تخمیر الکلی ایجاد نمی کندو وجود اسیدهای آزاد در آن سبب جذب مواد چربی شده و کمبود آهن را جبران می کند. استفاده از آن به عنوان منبع انرژی در ورزش هایی چون : فوتبال، شنا، دو، کشتی، دوچرخه سواری بسیار معمول است. دانشمندان معتقداند که عسل طبیعی به علت داشتن قند زیاد و مواد معدنی و همچنین خاصیت باکتری کشی قوی برای پوشش محل جراحی مورد استفاده قرار گرفته است. آنها همچنین گزارش کرده اند که عسل طبیعی برای معالجه زخم های سطحی، زخم معده و برای ساختن بسیاری از داروها خصوصاً شربت سینه بکار می رود.قندهای موجود در عسل علیرغم شیرینی زیاد به دندان ها هیچ صدمه ای وارد نمی سازد، بلکه آنها را سفید و لثه را محکم می کند. پروفسور واسکور گسترف عقیده دارد چنانچه شکر مدتی در دهان بماند، توسط باکتری تجزیه شده و موجب ایجاد اسید لاکتیک در دهان می شود که برای دندان مضر است، ولی عسل طبیعی برخلاف شکر چون دارای آنتی بیوتیک طبیعی می باشد هیچ گونه اسیدی در دهان تولید نکرده و دندان ها را ضد عفونی می نماید. توجه: تجویز عسل جهت بیماری ها تنها باید توسط پزشک متخصص صورت گیرد.فواید فیزیولوژیکی عسل طبیعیاین تأثیرات را می توان به دو دستۀ  الف) مدارک صرفاً تجربی،  ب) شواهد و مدارک علمی و تأیید شده، تقسیم کرد :الف) مدارک تجربیفواید تغذیه ای عسل طبیعی عسل طبیعی به جهت سهولت جذب بهتر و مقاومت در برابر کوفتگی، مخصوصاً در مورد فعالیت های فیزیکی، مقاومت قوی را ایجاد می کند؛ همچنین کارایی بیشتر فکری را سبب می گردد. بنابر این هم افراد سالم هم افراد بیمار برای درمان هر نوع ضعف مخصوصاً در موارد هضم یا جذب غذا در بدن به آن نیاز دارند. به علاوه باعث افزایش رشد نوزادان، تثبیت مقدار کلسیم استخوان، کمک به درمان کم خونی و بی اشتهایی می شود.فواید عسل طبیعی برای دستگاه گوارش عسل طبیعی هضم و جذب غذا را بهبود می بخشد و برای مشکلات روده ای مزمن و عفونی مثل یبوست، زخم اثتی عشر یا دوازدهه و ناراحتی های کبد، مفید است.فواید عسل طبیعی برای سیستم تنفسیدر شرایط آب و هوایی معتدل و سخت، عسل طبیعی درمان شناخته شدۀ خوبی برای سرماخوردگی و ناراحتی ها و عفونتهای دهان و گلو و برونشیت می باشد. به نظر میرسد این اثر به غیر از خاصیت ضد باکتری بودن، مربوط به اثر آرام کنندگی و تسکین دهندگی فروکتوز موجود در آن باشد.فواید عسل طبیعی در درمان پوست و زخمعسل به علت خاصیت مرطوب کنندگی و تقویتی در ساخت کرمهاو مواد آرایشی کاربرد دارد. همچنین از آن در ساخت مواد دارویی یا قرار دادن مستقیم آن بر روی زخم، برای درمان درد ها و زخم های بالینی، زخم معده، زخم واریس و سوختگی یاد کرده اند. عسل طبیعی به مقاومت بدن در برابر عفونت و ترمیم بافت کمک می کند و موجب تسریع سرعت ترمیم زخم می گردد. اگر پس از سوختگی به موضع مالیده شود، سطح تاول را محدود ساخته و به ترمیم پوست سرعت می بخشد. در نوشته ها، شواهد تاریخی بسیاری از درمان انسان با عسل و یا کاربرد دامپزشکی (درد و زخم های باز و زخمهای پستان گاو) آن گزارش شده است. استفاده از نوعی کرم که روزی سه بار از آن استفاده می شود و از مقادیر مساوی عسل، آرد گندم سیاه و روغن زیتون تشکیل شده باشد، در درمان دردها و زخم های باز مثل زخم قانقاریا در اسبها بسیار موفق بوده است.فواید عسل طبیعی برای ناراحتی های چشمبراساس نظریات سنتی از اروپا، آسیا و آمریکای مرکزی عسل طبیعی، آب مروارید چشم را مداوا می کند یا کاهش می دهد و در صورتی که مستقیماً در چشم ریخته شود، آماس ملتحمه و ناراحتی های مختلف قرنیه چشم را درمان می کند. این گفته بیشتر در مورد عسل های ملیپونید و ترگونید از آمریکای مرکزی و جنوبی و هند صدق می کند.بیماری قند (دیابت)بر خلاف تصور بعضی ها که عسل را برای بیماری دیابت بی ضرر می دانند، مصرف بدون تجویز پزشک برای آنان مضر می باشد. عسل را تنها می توان با دستور پزشک متخصص جایگزین مقدار قندی نمود که برای بیمار مجاز می باشد و مصرف آن به عنوان قند اضافی بر آنچه در رژیم آنها پیش بینی شده مجاز نیست. با این وجود در عسل مصرفی بیماران دیابتی هرچه قند فروکتوز بیشتر از گلوکز باشد برای آنها بهتر است، به همین دلیل عسل اقاقیا که فروکتوز بیشتری دارد برای بیماران دیابتی توصیه می گردد.بررسی ها نشان می دهد که میزان انسولین در هنگام مصرف عسل طبیعی کمتر از مصرف سایر غذاها با کالری مشابه است و میزان قند خون مدت کوتاهی پس از خوردن آن در مقایسه با دیگر غذاهای هم کالری کمی بالاتر بوده است. در بررسی سلامتی افراد مشخص شده است که مصرف محصولات عسلی، قند خون را کمی نسبت به مصرف مقدار مشابه ساکارز بالا می برد.درمان دارویی به روش هندودر نظامهای درمانی سنتی همچون درمان بومی به روش هندو، اساساً از عسل به عنوان غذای نیروبخش برای نوزادان تازه متولد شده، جوانان، افراد مسن و برای دوران نقاهت بیماری و کشاورزان سخت کوش استفاده می شود.سایر فواید عسل طبیعیگفته میشود عسل طبیعی فعالیت کلیه را متعادل ساخته، در کاهش تب و جلوگیری از بی خوابی مؤثر است. همینطور در بهبود سلامتی افرادی که با الکل دچار مسمومیت شده اند و حفاظت کبد کمک می نماید؛ البته این تأثیرات به شهد (مایع غلیظ شده قندی ) فروکتوز نیز نسبت داده می شود. قلب، جریان خون، ناراحتی های کبد و به طور کلی بیمارانی که دوره نقاهت خود را می گذارنند، پس از تزریق محلولهایی با 20 تا 40 درصد عسل در آب بهبود حاصل می کنند.ب) شواهد علمی و تأئید شدهآن طور که از شواهد علمی بر می آید بهتر است که عسل را به عنوان یک غذا در نظر بگیریم تا یک دارو. تمام خواصی که توضیح داده شد حداقل برای استفاده داخلی بدن، به نوعی به اثرات تغذیه ای نسبت داده می شود. بعضی از خواص درمانی در عسل طبیعی به تأیید علمی رسیده است. البته این خواص درمانی فقط مربوط به عسل نیست بلکه این خواص در ساختمان اکثریت قندهای موجود در آن است، لذا می توان آن را در دیگر مواد شیرین قند دار نیز یافت. وقتی قند برای اولین بار در اروپا وارد بازار شد به عنوان دارو برای بیماریهای متعدد تجویز گردید و با احتیاط بکار گرفته شد.عسل طبیعی منبع انرژیعسل طبیعی به عنوان یک ماده غذایی اساساً از قندهای ساده فروکتوز و گلوکز تشکیل شده و کالری لازم بدن را به سرعت تأمین و در نهایت انرژی مورد نیاز برای افراد سالم و بیمار را فراهم می کند، که در حقیقت راهی سریع برای دستیابی به انرژی بدون نیاز به صرف زمان طولانی یا فعالیت هضم پیچیده است.عسل طبیعی منبع مواد مغذیاغلب مصرف عسل طبیعی به خاطر مواد مغذی مثل ویتامین ها و مواد معدنی توصیه می شود، اما به دلیل کم بودن این مواد نمی توانند مکمل قابل توجهی در یک رژیم غذایی باشند. مواد مغذی در عسل فرآوری نشده می توانند کیفیت بالایی داشته باشند.سایر موارد استفادهاستفاده خاص عسل تحت شرایط کنترل شده و آزمایشگاهی، سبب بهبود سریع زخم حیوانات، بهبود زخمهای ناشی از سوختگی در موش ها و انواع مختلف زخم در انسان بعد از عمل شده است. تحریک بافت توسط عسل، زخم و مدت زمان بهبودی را کاهش می دهد همچنین به زخم یا پوست نو و ظریف نمی چسبد و در بسیاری از بیمارستان های مناطق حاره، جایی که آنتی بیوتیکها و سایر داروها کم یاب می باشند، از آن به عنوان داروی موفقیت آمیزی استفاده می شود.عسل طبیعی قوی ترین ضد باکتریاییعسل طبیعی ساده ترین و پر مطالعه ترین فعالیت و اثر ضد باکتریایی را دارد. فعالیت ضد باکتری آن معمولاً به تراکم بالای قند و خاصیت اسیدی آن نسبت داده می شود. این ویژگی تا حدودی می تواند پاسخی برای اثر استرلیزه عسل روی زخم ها و برخی از عفونتهای ناشی از سرماخوردگی باشد، اما اثر مفید آن را روی زخم های ناشی از سوختگی و بهبود سریع تر زخم با خراشهای بافتی، توجیه نمی کند. پژوهشی نشان داده است که پوست پیوندی در صورت قرار داده شدن برای 12 هفته در عسل به میزان صددرصد پاسخ مثبت می دهد. از سوی دیگر به نظر می رسد عسل علاوه بر گلوکز اکسیداز دارای مواد ناشناخته دیگری است که تأثیرات ضد باکتری را موجب می شوند، از آن میان می توان پلی فنلها را نام برد. فعالیت ضد باکتری انواع مختلف عسل تفاوتهای زیادی با یکدیگر دارند و آزمایشها نشانگر آن است که اگر عسل حرارت بیند و یا به مدت طولانی در معرض آفتاب قرار گیرد، فعالیتهای ضد باکتری آن کاهش می یابد. نصویر:سید جواد سیروس فرهنگی بازنشسته آموزش و پرورش در حین کار با کندوهای عسل
کد خبر: ۱۵۴۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۲/۰۱

اوای دنا:اگرچه با گذر زمان به سن ما افزوده مي شود، اما راهکارهاي زيادي براي جوان تر ماندن و ايجاد احساس نشاط و شادابي وجود دارد.در سايت «MSN» به ۱۱ راهکار براي جوان ماندن اشاره شده است.* مصرف ويتامين D؛ اين ويتامين براي حافظه، پوست، قلب، استخوان و رگ ها لازم است و با سرطان مقابله مي کند. مصرف روزي ۱۰۰۰ تا هزار و ۲۰۰ميلي گرم ويتامين D پس از ۶۰سالگي، سن واقعي شما را تا حدود ۹سال کمتر نشان مي دهد.* مراقب اندازه دور کمرتان باشيد؛ با حفظ اندازه کمر، فشارخون، قند خون و کلسترول احتمال بروز بيماري هاي قلبي، عروقي به طور چشمگيري کاهش مي يابد و شما تا ۱۹سال جوان تر به نظر مي آييد.* حفظ روابط با دوستان و آشنايان؛ ارتباط با خانواده، دوستان و نزديکان را حفظ کنيد. اين امر باعث طراوت و شادابي شما مي شود به گونه اي که تا 8.5 سال از سن واقعي خود جوان تر به نظر مي رسيد.* ميوه و مغز ميوه مصرف کنيد؛ اين ۲ ماده غذايي، براي حفظ سلامت قلب، ذهن و اندازه دور کمر مفيد است. مصرف روزي ۴ تا ۵ وعده ميوه و مغزهاي خوراکي باعث مي شود شما تا حدود ۶سال جوان تر به نظر برسيد.* استرس را کنترل کنيد؛ استرس باعث پيري مي شود. کاهش استرس باعث مي شود فرد تا 7 سال جوان تر به نظر برسد.* غلات سبوس دار مصرف کنيد؛ غلات سبوس دار داراي فيبر و مواد مغذي بيشتري است که از بروز بيماري هاي مختلف پيشگيري مي کند و براي حفظ وزن سالم مفيد است. مصرف روزي ۵وعده غلات سبوس دار سن واقعي شما را تا 2.6 سال کمتر نشان مي دهد.* شاد بودن؛ داشتن خلق و خوي خوب و مثبت انديشي به سيستم حياتي بدن کمک مي کند. علاوه بر آن سن واقعي فرد را 5 سال کمتر از سن واقعي نشان مي دهد.* ورزش؛ پياده روي ۳۰دقيقه اي در روز، يکي از بهترين روش ها براي جوان نگه داشتن استخوان، کاهش فشار خون، حفظ اندازه دور کمر و سلامت مفاصل است. با انجام ورزش سن شما ۱۲سال کمتر به نظر مي آيد.* خواب کامل؛ خواب منظم و کافي فوايد زيادي دارد از جمله حفظ انرژي و پايين نگه داشتن وزن. حداقل ۶ساعت خواب در شب، سن شما را 3 سال کمتر از سن واقعي تان نشان مي دهد.* ورزش با وزنه؛ ورزش با دمبل براي عضله و استخوان ها مفيد است. ورزش هاي استقامتي به مدت ۱۰دقيقه و ۳ روز در هفته، سن شما را 2.5 سال کمتر نشان مي دهد.* رعايت بهداشت دندان و دهان؛ سالم بودن لثه و دندان يعني سلامت سيستم ايمني؛ مسواک زدن و استفاده روزانه از نخ دندان مانع از بروز بيماري هاي دندان ي و لثه اي و از دست دادن دندان مي شود و سن شما را ۶ سال کمتر نشان مي دهد.مترجم: عليرضا-
کد خبر: ۹۵۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۶/۱۰

اوای دنا: دندان درد با وجود آنکه داروهای پیشرفته زیادی برای آسان کردن این درد تولید شده است به راحتی قابل تحمل نیست.اما زمانی که برای اولین لحظات با درد دندان مواجه می شوید، معمولا درد شما را خیس عرق می کند. دندان دردها انواع گوناگون دارند. شما مایع سرد یا گرمی می خورید و ناگهان از درد منقلب می‌شوید یا حتی شیرینی ها شما را برای لحظاتی دچار دندان درد می کنند. برخی از مردم هم به خاطر مشکلات سینوسشان دندان درد می گیرند و آن زمانی است که تنها دندان های بالای آنان درد می گیرد.ساییده شدن دندان هم گاهی اوقات شما را به دندان درد می اندازد که در این صورت معمولا حساس شدن دندان برایتان مشکل ساز شده و باعث درد می شود.برخی از انواع این دردها احتیاج به رسیدگی فوری دارند. دردهایی که شما را نیمه های شب از خواب بیدار می کنند و یا حتی کارایی روزانه شما را در طول روز به حد صفر می رسانند آن دسته از مشکلاتی هستند که باعث می‌شوند شما سریعا با دکترتان تماس بگیرید و تقاضای کمک کنید که معمولا ممکن است حتی به خاطر رسیدن چرک به عصب دندان رخ داده باشد. اما قبل از آنکه شما بتوانید خود را به مطب دکترتان برسانید تا کمکی به شما بکند چه خواهید کرد؟از شدت درد فریاد می زنید یا اینکه گریه می کنید و احساس می کنید روز بعدی برای زندگیتان وجود ندارد. آرام باشید، چند راه برای آرام کردن دردتان تا رسیدن به دکتر به شما پیشنهاد می کنیم:- دو قرص ایپوبروفن با هم بخورید. در میان مسکن های قوی این دارو برای دندان مناسب تر است.- از اسپری های بی حسی استفاده کنید. آنها می توانند برای مدتی روی اعصاب دندان تان تاثیر بگذارند تا بتوانید خود را به دکتر برسانید. آنها در داروخانه ها در دسترس شما هستند.- کمپرس یخ بگذارید. روی گونه خود مقداری یخ که داخل یک کیسه است بگذارید، کمک‌تان می کند.- نگه داشتن آب یخ در دهانتان ممکن است کمکتان کند اما اگر می بینید باعث درد بیشتر و حساس شدن دردتان می شود از آن صرفنظر کنید.- سرتان را بالا نگه دارید. با اینکار از فشار وارده به دندان تان کاسته می شود.- دهانتان را بشویید. گاهی اوقات گیر کردن عذا بین دندان هایتان می تواند به اندازه خرابی دندان دردناک واقع شود.- به هیچ عنوان سرد، گرم و یا شیرینی ها را وارد دهانتان نکنید.- با تکه ای از آدامس دندان تان را بپوشانید.به شدت دوری کنید هیچ کمکی به شما نمی کنند:- آسپرین را روی دندان تان نگذارید. اگر می خواهید حالتان بهتر شود آن را با آب بخورید. گذاشتن آن روی لثه می تواند آن را زخم کند که خوب شدن آن ۳ یا ۴ روز طول می کشد.- اگر درد از بین رفت شما خوب نشده اید. تصور نکنید با قطع شدن درد مشکل از میان رفته است. آن را جدی بگیرید و سریعا به دکتر مراجعه کنید.منبع: همشهری آنلاین
کد خبر: ۶۱۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۱/۱۰

اوای دنا:سخنگوي شوراي نگهبان با بيان اينكه حدود سه هزار و 400 نفر از كانديدا‌هاي انتخابات مجلس شوراي اسلامي تاييد صلاحيت شده‌اند، گفت كه اين رقم حدود 70 درصد ثبت‌نام كنندگان را تشكيل مي‌دهد.عباسعلي كدخدايي اظهار كرد: امروز اسامي نهايي افرادي كه صلاحيت آنها از سوي شوراي نگهبان مورد تاييد واقع شده بود، از طريق فرمانداري‌ها به آنها ابلاغ خواهد شد.وي ادامه داد: داوطلباني كه صلاحيت‌شان در هيات‌ مركزي، هيات استاني و هيات اجرايي مورد تاييد واقع شده بود اما در مرحله شوراي نگهبان، صلاحيت‌شان تاييد نشده بود، ظرف سه روز فرصت دارند شكايات خود را در تهران به شوراي نگهبان و در استان‌ها به دفاتر نظارتي استان تحويل دهند.كدخدايي در گفتگو با ایسنايادآور شد: شوراي نگهبان هفت روز فرصت بررسي شكايات را دارد و در نهايت دوم اسفند نتايج نهايي اعلام خواهد شد.عضو حقوقدان شوراي نگهبان يادآور شد: در اين مرحله صلاحيت حدود سه هزار و 400 نفر از داوطلبان مورد تاييد واقع شد كه نشان دهنده رقم بالايي است و در حقيقت حدود 70 درصد ثبت‌نام كنندگان را تشكيل مي‌دهد.كدخدايي تعداد افرادي كه صلاحيت‌شان در مراحل هيات مركزي، هيات استاني و هيات اجرايي مورد تاييد واقع شده بود اما صلاحيت آنها در شوراي نگهبان مورد تاييد قرار نگرفته بود را حدود 70 نفر اعلام كرد و گفت: اين افراد فرصت دارند ظرف سه روز شكايات خود را به شوراي نگهبان ارائه دهند.سخنگوي شوراي نگهبان هم‌چنين حضور مردم در راهپيمايي 22 بهمن امسال را پرشورتر از هميشه عنوان كرد و گفت: نكته قابل توجه اين است كه امسال كه تهديدهاي بيشتري را از سوي دشمن داشتيم، مشاركت مردم نيز بيشتر بود و اين نشان مي‌دهد كه مردم به معيارهاي امام راحل و مباني نظام جمهوري اسلامي پايبند هستند و قطعا در دوازدهم اسفند ماه پاسخ دندان ‌شكني به دشمنان داخلي و خارجي خواهند داد.
کد خبر: ۴۴۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۱/۲۲

اوای دنا-امیدوار تابش :فرهنگ عامیانه بخشی از فرهنگ توده مردم است که تخیل ، احساس ، آرزو و اندیشه ها ی گوناگون را از نسلی به نسل دیگر منتقل کرده و دگرگونی معیارهای زیبا شناسی و اخلاقی هر دوره از زندگی یک قوم را آشکار می کند . علاقه روستائیان به حفظ سنت ها و اقتضای شیوه ی زندگی آنها با طبیعت باعث افزایش تخیل آنهاست . فرهنگ عامیانه و فولکلور مجموعه ای از دانش ها و باورها و رفتارها گروهی است که با موازین علمی و منطقی جامعه انطباق ندارد و اجرای آنها برحسب عادت ، تقلید و همچشمی و سرگرمی است . این دانشی ها عبارتند از آداب و رسوم ، تولد ، مرگ ، ازدواج ، و نحوه زندگی ، کشاورزی ، جشن ها ، پیشگوئی ها ، خرافات ، طبایت ها ، بازی ها ، آوازها ، قصه ها ، و سایر آداب و اعتقادات که بیانگر چگونگی تفکر و نحوه ی زندگی مردم در طول اعصار مختلف است . مردم شهر لنده هم دارای اداب و سنن خاصی بوده که تصمیم گرفته ام گوشه ای از آنها را جمع آوری و در قالب کتابچه ای تهیه که اولین بخش آن را با توجه به زیباییهای آنها و نیم نگاهی به خاطرات بزرگترها تقدیم به همه هموطنان و لر زبانان میکنم :كم باراني :درشهرلنده قبلاًرسم براين بود كه وقتي سالي كم باران بود عده اي ازمردم جمع مي شدندواين شعرها را مي خواندند :يالا يالاباروني(1) سيِمُسّوون ،سيِمُسّوون اورّ بيا وآسمون (2)،سرِگاه هونِ رئيس ياخدابارون ِبريسِ(3) ،ّيه مُس ِجهي داشتُم ّسرِِ تِلي كاشتُم يا خدابزن بارون سي  ِدلِ عيال دارون(4) ،ّمشكِ وملارّ اُوبُ كاي فتح لانّ خُوبُو(5)،ايمانيم هفت  ِبرارون اوّميِم ّودينِ بارون (6)وجلو خانه ها جمع مي شدند واين اشعار رامي خواندند تا صاحب خانه هابه آنها مقداري آرد مي دادندواين افراد سروروي خود را مي پوشيدند تا شناخته نشوند زيرا رسم براين بود كه به حالت ناشناس بيايند .بعداًدرخانه اي جمع مي شدند واين آردها براي خميركردندآاماده ميكردند وقتي كه آنها را خمير ميكردند وسنگ ريزه درآن خمير قرارمي دادند وخميررا پهن ميكردند كه به آن گرده(1) مي گفتند وآن رازيرخاكستر آتش قرارمي دادند هروقت گرده پخته مي شد آن رااززيرخاكستر بيرون مي آوردند وبين افراد تقسيم مي كردند درسهميه هركس سنگ ريزه بود همه گروه اورا مي گرفتند وبه طرف قنات يا استخر وياجويبارورودخانه مي بردند تا كسي ضمانت اورا ازيك روز تا يك هفته برعهده مي گرفت اگردراين مدت باران مي باريد ديگر ارافتادن در آب معاف مي شد ولي اگر باران نمي باريد اورا به آب مي انداختند ولي از جاييكه اعتقاد مردم خوب بود قبل اتمام موعد معين باران شروع به باريدن ميكرد .1-اي خداوند ،اي خداوند تورحمي به حال بندگانت كن وباران رحمتت راببار .2-اي امامزاده سيد محمد حسين ،سيد محمد حسين ما ازتو مي خوهيم كه توازخدابخواهي تا ابرها رابراي بارندگي در آسمان بياورد .              3-سرگاوخانه رئيس  وبزرگ اين محل مي باشد بصورت گروگان است خدايا توبخاطر رهاي اين سرگاو باران رحمت راازآسمان ببار. -خدايا يك مشت جوداشتم وآنها راسرتپه بلندي كاشتم براي فرزندانم وجايي كاشتم كه امكان آبياري دستي آنها را نيست خدايا تو براي مردم كه عيا ل وروزي خورا ن تو هستند شروع به باريدن بار ان كن .5-مشك وملار را چون قايد فتح اله ديشب تا به سحر دعا براي بارندگي ميكرد وآنچنان ايشان گرم خواب شدن وباران باريده تا مشك وملار راآب برده وقايد فتح اله ازخواب بيدار نشده است.6-ماهفت برادران اي خدا بسوي توآمديم ودست دعا به درگاهت درازمي كنيم وازشما مي خواهيم باران رحمتت را بسوي ما بندگانت ببار .1-گرده :خمير را بصورت نا ن كيكي پهن مي كنند ودرزيرخاكستري كه بالاي آن آتش باشد قرارمي دهند ملار:وسيله بود كه ازسه تا چوب يك متر ونيم به هم بسته مي شدند ومشك حاوي ماست را به آن مي بستند وماست را به دوغ وكره تيديل ميكردند.اگرزماني باران مي زد ودرهنگام كسي فوت مي كرد وبعد از فوت آن شخص دچار بي باراني مي شدند مي رفتند مقداري ازگل قبرفرد مرده را مي آوردند ودرآب مي ريختند تا باران ببارد چون معتقد بودند ميت اين مرده باران رابرده وخاك قبرش همراه آب وارددريا مي شود ودريا بخار مي شود وابردرست مي شود دوباره باران مي بارد كه وقتي اينكار را مي كردندباران هم شروع به باراندگي مي كرد واگرباران زياد مي زد عروسك درست مي كردند وبه آب روان مي انداختند تابارندگي تمام شود .تمام شدن ماه صفر  ورسیدن ماه ربیع الاول : قبلاًدرشهر لنده وقتي ماه صفر تمام مي شد دسته چوب برميداشتند وآنهارا آتش مي زدند وقتي وارد خانه مي شدندمي گفتند مولي به تو وبيرون مي رفتند مي گفتند صّفّرّك به در .چون اعتقاد داشتند كه پيامبرقرموده:هروقت ماه صفرتمام شده ياييد ازمن مژدگاني بگيريد .معتقد بودند كه هزار بلا درسال وجوددارد كه يكي ازاين بلاها دريازده ماه سال است ونصدونودونه بلاي ديگر درماه صفر مي باشد به همين خاطر وقتي وارد خانه مي شدند يعني مي گفتند ماه مولي يعني ربيع الاول  وارد شو ووقتي بيرون مي رفتند مي گفتند ماه صفر كه پرازبلا هستي بيرون برو .       شيروره : ازرسومات ديگر دراين شهر قبلاًاين بود كه دوهمسايه كه دامدار بودن وقتي دامهاي آنان شروع زاييد ن وزمان شيردهي شروع مي شد .مثلاًدوهمسايه به نامهاي زهراوآسيه  باهم شيروره ميكردند يعني زهرا به مدت يك ماه شروع به دادن شير به آسيه  ميكرد وهروقت شير رامي دادزهرا با نكار(1) آن شيرهارا اندازه مي كرد ودرپايان ماه كه  نوبت آسيه  مي شد كه زهرا كه شير بدهكار آسيه بودبايد  شيرهاي بدهكاري خودرا تحويل آسيه  دهد زهرا هرقت شير مي بردوبه آسيه مي داد با نكارهاي كه قبلا آسيه ًطلبكار بوده اندازه ميگرفت وبه آسيه مي دادوآسيه هرنكار كه درعوض آن شير ميگرفت آن را مي شكست تاتمام نكارهاي طلبكاري خود را ميگرفت زهرا دوباره شير مي دادوبراي خودش كه طلبكار مي شد با نكار اندازه ميگرفت تاده الي پانزده روز دوباره شير را تحويل زهرا مي داد وبه تعداد نكارها شير ميگرفت وتا پايان زمان شيردهي گوسفندان اين رسم معامله  بين زهراو آسيه ادامه داشت .مي گفتند نكاردون پسين ازنكاردون صبح كوتاهتراست 1-نكار:چوبي بود به اين شكل y كه واحد وپيمانه اندازگيري در شير وره بود شيروره :يعني معامله شير بين دودامدار براي استفاده بيشتر از محصولات لبني  پسين :بعدازظهريا عصري               دون :قسمت يانصف روز الف:يعني نكار قسمت عصرچون گوسفندهارا صبح دوشيدن ازنكار قسمت صبح كوهتاتراست .ازدواج : قبلاًهركس دختر هركس رابراي ازدواج باپسرش مي خواست اصلاًپسر ودختر حق اظهارنظر نداشتند وانتخاب با پدران، دختر وپسر بوده كه يابصورت ناف برون بوده كه دراين روش وقتي دختري به دنيا مي آمد پدر پسر ويا مادر پسر هنگاميكه ناف آن طفل دختر را مي بريدند مي گفتند كه اين دختر مال پسر ماست وقتي اين دختر بزرگ مي شد بعنوان نامزد اين پسر بوده فقط اينكه اگر اختلافي بين خانواده ها بوجود می آمد  تا اين ازدواج به هم بخوردي .طريق ديگر اين  بوده كه پدرپسرازپدردختر،دخترش رابراي پسرش  خواستگاري مي كردومي گفت مثلاًنام پدردخترهوشنگ بودمي گفت آقاي  هوشنگ مي خواهم اگر قسمت خداباشد پسرم رابه فرزندي قبولي كني تابعنوان پسري ازپسرانت باشد ودركارها به ياريت بشتابد  وپدردختر بصورت آني جواب نمي دادومي آمد با اهل خانه زن وپسرانش مشورت ميكرد بعداًازدائي تاعموعمه خاله وپسرخاله با همه صحبت مي كرد ونظر خواهي مي شد وقتي همه جواب مثبت مي دادند جواب را خانواده  پسر مي دادواززماني كه جواب به آنها داد تازمان وروز وحتي فقط شب عروسي ،عروس وداماد ازنزديك باهمديگر ارتباط داشتندوالي رسم نبود تاقبل از عروسي با همديگر ارتباط داشته باشند واگرداماد به خانه نامزدش مي رفت نامزد يادرخانه پنهان مي شد ويااز خانه به خانه يكي ازبستگانش مي رفت .وهنگام برگزاري مراسم عروسي  داماد نزد اقوامان مي رفت ويوزي مي گرفت.يوزي: مقدار كمك مالي ياجنسي بوده كه به داماد مي دادند .قواي هالو :يعني درآن زمان رسم بوده كه گاو،اسب ،بزوگوسفند،قاطر،ويا فرش ويا تفنگ بعنوان قوا يه دائي دختر مي دادند ومي گفتند قوا،بهاء دارد بايد دائي دختر دربرابراين قوا وسيله يا وسايلي يه خواهرزاده خود اهداءمي كردي .وبايد داماد دراختيار خانه پدرزن بودي براي كارهاي خانگي مثل ساختن خانه شخم زدن كشاوزي وغير ه كمكشان مي كرد بطوري كه چون داماد زياد كارمي كرد مي گفتند اگر خرنداري داماد بگير. ولي خانه پدر زن آنقدر داماد رادوست مي داشتند كه هرچه مي خوردند يا داشتند بخورند سهميه داما دويژه بوده .وبه داماد مي گفتند برو «خّسي تّپّنّك بخور» :خّسي يعني :مادرزن  ،يعني برو آنچه را مادرزنت برايت برداشته وپنهان كرده برو وآن رابخور .وقتي پدر دختر بله را مي گفت پدر داماد زُون گِشون مي داد :يعني گاوي ياگوسفندي ياپول بعنوان زبان گشاده به دختر مي دادند ومادر دختر بعد ازكدخدايي :يعني اقوامان داماد مي آمدند مهريه وحق شيركه به آن شير بها مي گويند، مشخص مي كردند شروع به خريدن وسايل مرسوم آن زمان براي دخترش ميكرد ومقداري جوراب دستمال وروسري وپيراهن مي خريدند وهروقت دختر به خانه داماد مي بردند تحت عنوان رسه يعني هديه به اقوامان دختروداماد مي دادند .وروزي كه عروس را مي خواستن ببرند آرايشگر محلي مي آوردند وعروس را به رسم رايج كه آن زمان مرسوم مي كرد وبه رسم آن زمان آراسته مي شد وشبي كه دختر ازخانه پدر مي خواستند به خانه شوهر ببرند پسرعموي دختركه  نابالغ بود وچون مي گفتند محرم بوددرخانه پدردختر آرايش مي كردند ودامادرا هم آرايشگر مرد به حمام مي برد واورا حمام است  با پارچه اي كه درآن چند سكه پول وچند حبه قند مي گذاشتندوبه  كمردختر مي بست ومي گفتند اين كار به سبب مباركي مي باشد يعني دختر براي انجام وظايف درخانه جديد وبراي مقابله با مشكلات كمربسته وآماده مي باشد وقند يعني مزه زندگي مشتركي  چون قند شيرين باشد وعلت بستن به كمر توسط پسرعمو يعني پسرعمو مي گويد درزندگي ومشكلات آن چون كوه پشت سرت هستم وتا مراداري جاي هيچ نگراني برايت نيست  .وقتي عروس راازخانه پدر بسوي خانه شوهر ومي  آوردند تا به درخانه شوهر مي رسيد مي گفتند دم هونه گِرونيش چِنِ :يعني هديه مي خواهيم تاعروس وارد خانه شود كه پدرشوهرقول هديه ياپولي نقدي مي دادوعروس راوارد خانه مي كردند وهنگام ورود گوسفندي را مي كشتند بعنوا ن خونروش يعني باريختن  اين خون  قضا وبلاي براي زن شوهر اتفاق نيفتد.وازروزاول زندگي تا يك هفته غذاي عروس وداماد برعهده خانه عروس بوده بعد يك هفته دختر را به خانه پدرش مي بردند كه به واطلبيدن مشهور بوده بعدازاتمام حداقل يك روز ياحداكثر يك هفته مادرياخواهر ياخاله وياعمه داماد مي رفتند عروس رابه خانه شوهر مي آوردند بعداًآنچه ا زبرنج وگوشت وخوراكيهاي كه به خانه عروس داده بودند اضافه  بودند به خانه داماد همراه با مقداري وسيله هنگام واطلبون هم همان پس پرده دختر بود بعدازيك هفته   به دختر مي دادند .ودرهنگام زندگي مشتركي باپدر شوهر ومادر شوهر زن ومرد استقلالي دراستفاده وتصرف اموال نداشتند ومادر شوهر بصورت ارباب رعيتي با زن پسررفتار ميكرده كه قدما نقل مي كنند كه مي گويند حتي اگر فرزندكوچكي داشتند كه درگهواره هنگام گريه فرزند وشيردادن به آن كاملاًعروسها مختار نبودند ومي گفتند كه اتفاق مي افتاد كه شايد طفلي ازصبح تاعصر شايد يك بار ازگهواره درآورده مي شد وحتي درخوردن موادغذايي هم بصورت جيره بندي به شوهرتحت هيچ عنواني نمي توانست آشكارادردعواها في مابين مادر وهمسرازهمسرش دفاع كند زيرا اگرآشكارادفاع ميكرد مادرمي گفت مادروهمسررفتن به ديوان همسرسرافراز آمد مادر پشيمان ،ويا مي گفت شبگو روزگورا آنه غذامي دادند ومي گفتند هرچه گفتيم بايد پسر وعروس بدون چون چرا عمل كنند كه اين رسم مختص به لنده تنها نبود بلكه درتمام نقاط كهگيلويه رايج بوده است دليل اين بوده كه خودمادر شوهرها فبلاًبه همين سيستم حاكميت گرفتار بودند وعقده اي بودند ومي خواستند به اين روش عقده خودراخالي كنند.ودراين شرايط برد يعني زن وشوهرشب كه مي شود زن برعليه من مادر باشوهر صحبت مي كند وپسرم رابرعليه من تحريك كي كند .وزن بيچاره مي گفت ّخسي ايز ّنُم كه پُرخورم ميره ايزّ نُم كه لاغّرُم ،يعني :مادرشوهرمراكتك كاري مي كند ومي گويد كه شما زيادغذا مي خوري وپرخوري مي كني وشوهرمراكتك مي زند ومي گويد شما چون كم غذا مي خورد مرتب لاغر مي شويد.  يعني زن بدبخت رانه شوهر ونه مادر شوهر درك نمي كنند .عروس درمدت 40روز ازرفتن به مراسمات عزاداري منع ميكردند چون مي گفتند اگر به قبرستان بروي ممكن است چله مرده تورا بگيرد وموجب نازايي  توشود .افتادن دندان هاي شيري : وقتي بچه ها به سن هفت سالگي مي رسيدند و دندان هاي آنها شروع به افتادن مي كرد به بچه ها مي گفتند كه دندان هاي خود را درگيگاه بگذاريد وبگوييد.گيگاه دِندون حلواخّروّت دام دندون ريگ كوز وّم بِرِ چون اعتقاد داشتند دندان هاي شيري مقاومت ندارند وبايد دندان هاي كه بجاي آنها روييده مي شوند بايد دندان هاي محكمي باشند .گيگاه :يعني كودگاو *يعني اي كودگاو من دندان شيري كه فقط قدرت جويدن خرما وحلواراداشت به تودادم وازتومي خواهم دندان ي به من بدهيد كه توانايي جويدن سنگريزه راداشته باشد .خوابيدن مرغ روي تخم ها : براي خوابيدن مرغ روي تخمها به اين شكل بوده كه اگر مرغي بعد مدتي تخم گذاري براي مدت از تخم گذاشتن خودداري مي كرد مي گفتند كه: مُرگِ كِرُك است وبراي اينكه ازكِرُكي سرد بشه يا مرغ چندين مرتبه درآب سرد حمام مي كردند ويا ازپرمرغ مي كندند وازسوراخهاي بيني مرغ رد مي كردند تا ازكِرُكي سرد بشه .راه مشخص کردن تعداد تخم مرغ وروش تبدیل تخم به جوجه :براي مشخص  كردن تعدادتخم هاي كه آينده مي گذارد پرهاي دم آن مرغك را مي چيدند وآنها را مي شمردند هرچند دانه بودند تعدادتخمهاي آينده اش مشخص مي شد كه اين برايشان به تجربه رسيده بود .وقتي مرغ شروع به تخم گذاري مي كرد اولين مرحله ازتخمگذاري رابراي تبديل جوجه مناسب           نمي دانستند چون مي گفتند اين تخمها تخم مرغ نوجواني مرغ مي باشد وتخمهاي مرحله دوم به بعدرا جمع آوري مي كردند تابقول خودشان مرغ كرك شود چند روزي ازكركي آن بگذرد تاكركي آن گرم شود بعداًدرقوطي ياجعبه ياكارتن مقداري كاه مي ريختند وپارچه ياگوني مي گذاشتند تخمها داخل جايگاه قرارمي دادند ومرغ راروي تخمه مي خوابندند تا بيست روزودراين مدت 24ساعتي يكبار مرغ رابراي مدت نيم الي يك ساعت براي تفريح وغذاخوردن وآب آشياميدن ومدفوع كردن آزاد مي كردند وجالب اين بود كه اگر مرغي ازگرسنگي تخم خود را مي خورد نوك منقارش مي سوختند ومي گفتند كرم غله خّر دي رُم مُرِگِ تيلّ خّر نّيرُم،  يعني كرمي كه غلات گندم وجو رابخورد ديدم ولي مرغي كه جوجه خود را بخورد نديدم وقتي شبهاي باراني كه رعدوبرق بود وآسمان غرش مي كرد باوسيله به آن كارتن يا قوطي ويا جعبه مي زدند ومي گفتند كربوي گنگ بوي لال بوي نّشنِفي :يعني اي جوجه هاي كه درون تخم مرغ هستي شما كروگنگ ولال باشيد اين صداي رعدوبرق وغرش آسمان رانشنويد . چو ن اعتقاد داشتند صداي غرش آسمان موجب هلاك جوجه ها دردرون تخم مرغ مي شود .  وقتي جوجه ازتخم بيرن مي آمدند تا يك هفته غذاي آنها پركونه پود وتا 40روز هيچ زن ودختري حق نداشت فوراٌبعد ازسرشستن به ديدار جوجه هاي كوچك مرغ بياييد چون معتقد بودند اگر كسي سرش شسته باشد وبه تماشاي جوجه بيايد تمام جوجه ها مي ميرند چون اين مسئله برايشان به تجربه رسيده بود ودراين مدت هم زياد احتياط كردند   .كِرُك :به مدت زماني كه مرغ تخم نمي گذارد مي گويند .ديرُم :ديدن     نّيرُم :نديدن       خّر:خوردن     نرفتن  مرغ ياجوجه  به آغل گوسفندان : چون معتقد بودند رفتن طيور خانگي به آغل گوسفندان موجب  بيماري انگلي پوستي به نان شِشِكّ مي شود .ششِِكّ:شپش دامي كه مختص بزوگوسفندوبزغاله وبره مي باشد .پيش بيني بارندگي : درخصوص پيش بيني بارندگي قدما معتقد بودن اگر تابستان بادهاي هفت روزه كه معروف به باد چپ بودن اگر اين بادها درمدت اين هفت روز درسال    مي وزيدند مي گفتند امسا ل وضعيت بارش وبارندگي خوب است ولي اگر باد ها نمي وزيدند مي گفتند كه اوضاع بارش درسالي كه درپيش داريم خوب نيست . واگر شبهاماه حلقه اي دور خود مي زد ودردرون حلقه ستاره زياد بوده مي گفتند سال امسالي خشكسالي است چون اطراف ماه خوشه وّرچين زياد است خوشه ورچين به كساني مي گفتند كه هنگام دروجووگندم پشت سركشاورزان خوشه هاي ازگندم وجوي كه مي افتاد آنها رمي داشتند .ولي اگر درحلقه اي كه دراطراف ماه بود   ستاره ديده نمي شد مي گفند امسال سالي پربارش است مردم سيرهستند كسي دنبال برچيدن خوشه نيست  .صداي روباه درشب و خاموش صداي شغالهادرشب : قدما درلنده مردم معتقد بودند كه اگر شب روباه ازقسمت شمال به طرف مغرب زوزه مي كشيدو مي آمد كه بقول خودشان شمال نقطعه اي بنام بّنگّرودون ودر قسمت مغرب قناتي بود كه محل آب شرب وغسل دادن ميتها بود مي گفتند كه اگر ازقسمت بّنگّرودون صداكند بطرف پايين بيانگر فوتي كسي اراهالي اين شهر مي باشد وهنگام زوزه كشيده برهمه ايجاب مي كرد كه بگويند وّخيراوميِ وخيربِرّ يعني اي روبا ه انشاءالله آمدن ورفتن همراه با خير وخوشي براي اهل اين محل باشد .وازديگر اعتقادات اين بود هنگام تقسيم جو يا گندم درون خرمن مي گفتند بايد اين تقسيم شب باشد تا روبا ه بياييد وزوزه بكشد چون همراه بايان زوزه كشيدن خير وبركت براي اين خرمن مي باشد . ازديگر اعتقادات اين منطقه اين بوده كه وقتي شب صداي شغالها آزاردهنده بود مي گفتند وقتي شغالي شروع به زوزه كشيدن كرده كفشهاي خودراوارونه كنيد صداي شغالها قطع مي شود كه اين براي مردم حال حاضر هم به تجربه رسيده است .مسافرت وخواب بدبودن ستاره براي انجام كارها  : ازاعتقاات ديگر اين محل اين بوده كه براي شروع هركاري يا مسافرتي ويا رفتن به خانه جديد ويا تابستان شروع مي شد مي خواستند بيرون بخوابند ويا دراتمام تابستان كه مي خواستند داخل بخوابند به ملا يا تقويم دان آن منطقه رجوع مي كردند ومي گفتند براي بگو كه ستاره دركدام طرف مي باشد چون اين اعتقاد راداشتند كه مي گفتند :*روز روزِ خدايّه پُرس کن  ببين ستاره كجايّه *قّرّ بّس قِطارّ ّبس زيرّ بي زِنارّ وّش گِرُم سفرمزن ري وري ستاره * درست روز مخصوص خدامي باشد اماپرس ببين ستاره دركدام طرف مي باشد *شخصي درجنگ كشته شده دليلش را مسافرت روبروي ستاره مي دانستند كه اين شعرفوق راگفته بودند ومعني شعر اين است قطاروزناره رابه قدرابست به ايشان گفتم كه روبروي ستاره مسافرت نكن .آداب  ورسوم مردم لنده درخصوص دهه محرم وعاشورا : ازديگر اعتقادات اين مردم اين بوده كه شبهاي محرم دردستجات زياد به سينه زني وزنجير زني مشغول بودن تا شبهاي تاسوعا وعاشورا دراين دوشب بعد اتمام سينه زني به دوسته تقسيم مي شدند وتا نزديك صبح اين اشعار را مي دادند امشب تاسوعاست  يامحمدامحشركبراست يامحمدا ،ولي درشب عاشورا مي گفتند امشبي را شه دين درحّرّمّت ميمانست مكن اي  صبح طلوع مكن اي  صبح طلوع ،                                   فرداحسين سّرمي دهد عباس واكبرمي دهد ،زينب اسيرمي ورد واي زبي برادري ،فردا حسين بي یاورست فرزند زهرا بي سراست ،اي فاطمه مينا د ُرنگ حسن كشتن مِنِ جنگ ،گِلي را كه حسين بو مي كرد شمر باچكمه لگد كوب        مي كرد .اين مراسم ادامه داشت تاپاسي ازشب صيح عاشورا بعد مراسم سينه زني وزنجيرزني بعد ظهر عاشورا مراسم تعزيه را انجام مي دادند صحنه كربلا را نزديك به واقعيت به تئاترنشان می دادند وبعد از مراسم تعزيه به خيمه ها حمله ورمي شدند وخيمه ها را آتش مي زدند ومي گفتند آتش زديم به خيمه گاه کشته شدن آل عبا بعداٌاسيران را مي گرفتند ومي بردند شب آنها به خرابهاي شام مي آوردند ومرسم شام غريبان رابرپامي كردند وحتي هنگام اربعين مراسم برگرداندسرامام حسين ار شام به كربلا را به نمايش درمي آوردند .اعتقادبعضي طايفه ها به ناميمون بودن روز چهارشنبه : ازديگر اعتقادات اين شهر طايفه بنام تيله كوئي هستند كه اينا ن معتقد هستند روز چهارشنبه روز ناميموني براي اين گروه مي باشد پس اين طايفه درروزچهارشنبه هيچ اموري كه بر مبناي ساخت وساز عروسي مسافرت خريد فروش شروع بكار جديد انجام نمي دهند چون براي خود وپيشينيان آنها تجربه شده كه انجام اين كارها برايشن ناميمون بوده است .طايفه درروستاي مونه هم شبيه به اين طايفه روز دوشنبه برايشان نحس وناميمون است كه اينها دراين روز دست به هيچيك از كارهاي كه درمتن فوق براي تيله كوئيهاست  هم انجام نمي دهند .درخصوص اعتقادات مردم در تحويل سال نو: مردم اين منطقه اعتقاد داشتند وقتي سال نو تحويل شود درهمان ساعت تحويل سال و دو ستاره به نامهاي زهرا ومشتري يكديگر راملاقات مي كنند وهركسي موفق به   ديدن اين صحنه ملاقات اين دوستاره شود هرآرزوي دردل داشته باشد وازخدا بخواهد برآورده مي شود .بطوري كه مي گفتند پيرزني بدون دندان دلش مي خواست پرآغلش ميش باشد وقت ديدن اين دوستاره ،  مي خواست بگويد  خدايا فردا آغلم پراز ميش باشد اشتباهي گفت فرداپرآغلش  ميخ باشد صبح متوجه شده كه آغل گوسفندانش پراز ميخ مي باشد .واين شعر رادرمورد اين ملاقات درساعت تحويل سال نومي گفتند رفيقي مون چِ خّشِ وُ ديري مون گِرونِ چي زهرا وُ مشتري سالي بينِ مون :يعني دوستي ورفقاقت ما آنقدر شيرين ودلچسب است كه مثل زهرا ومشتري وعده ملاقات وديدار ما هرسالي يكبار مي باشد سقوط شهاب سنگ درشب درزمان قدین درشهر لنده معتقد بودند که اگر  شب شهاب سنگي ازآسمان سقوط مي كرد ودرآسمان به هرجهتي  كشيده  مي شد مي گفتند اين به معني  است كه بزرگي يا شاهي از آن كشور يا آ ن منطقه  ای که ستاره کشیده می شد فوت مي كن د .درخصوص فصل زمستان:مردم معتقد هستند كه فصل زمستان شامل چله بزرگ وكوچك وبهار هستند .به اين شكل كه ازاول ديماه تادهم بهمن ماه را جيه بزرگ مي دانند يعني چون چهل روز است به آن چله گپو يا چله بزرگو مي گويند وازيازده هم بهمن تاآخر بهمن راجزچله كوچك مي دانند چون ازشروع چله كوچك هواسردمي شود اعتقاد دارند كه چله كوچكه به چله بزرگه مي گويد اي پيرهُر،هِروتونّتّرِسي دالو وپيرمرد را سركِچِك چاله بنشوني وجّوونّ كاري كني كه جِلِ گاوخُش بدوزه.                                                                يعني اي پيرازكارافتاد شما اين هنر رانداشتي كه كاري كني تاپيرزن وپيرمرد ازشدت سرما روي سنگهاي دور بخاري هيزم سوز بنشينند وجوانان ازسردي لباس محكمي كه درزمستان باآن   بد ن گاوهارا مي پوشانند بدور خود بدوزند دالو:پيرزن    جل :لباس مخصوص گاو      كچك :سنگهاي كه بعنوان سه پايه ازآنهابراي پختن غذااستفاده مي كردند       وخش :به خودش       چاله :بخاري هيزم سوز قبلي كه دروسط خانه بودند     ومعتقد بودند وهستند  كه از11بهمن تا20بهمن را اززمستان وبقيه راازبهار        مي دانند وچون نزديك عيد هواسرد است مي گويند دّمّ دّمِ نوروزجُلِ گا وّخُت بدوز .يعني نزديكهاي عيد نوروز ازسرمايي لباس مخصوص گاورابه دوربدنت بدوز .وازاعتقادات ديگر اين است كه معتقد بودند دراتمام چله بزرگ وشروع چله كوچك آتش به زيرزمين مي رود وزمين را گرم مي كند درنتيجه علفها وردختان ازخواب بيدار مي شود وشروع به حركت مي كنند واين شعر را مي گويند ّارمّليلُم رو،مُرّمليلُم رو دِل وّكي كِنُم خّش   تّچِرايِ  بّن وُ بّلي  عالّمّ ايزّنُم تّش يعني مي گفتند زني دوپس به نام ارمليل ومرمليل داشته كه اول زمستان گم شدند اين مادر ازاول زمستان تاروز دهم بهمن دنبال پسرانش مي گشته اما آنها را پيدا نكرده واين شعرراگفته ،اي ارمليل ومرمليل چون شما گم شديد وپيدا نشديد بعدازشما من دل به چه چيز يا كسي خوش كنم من ازغصه شما من  چوبهاي بن وبلوط  را آتش مي زنم وبا آن آتش تمام عالم ا مي سوزانم معتقد بودند كه آن مادر هرسال مي آيد وآن آتش راروشن مي كند تازيرزمين برود ودرختان وگياهان زنده شوند .بن :بنك      بلي :بلوط خش :خوشحال       تچراي :چوب آتش گرفته   درخصو ص شیون کردن بر مردگان : ازرسمهاي ديگر مردم اين بوده كه معتقد بودند زنان شيون كردن راازگاوهايادگرفتند چون وقتي گاوي ازبين مي رفت وجسد اودرصحرا             مي انداختند بقيه گاوهابرسر اين گاو دادفرياد مي كردند ودمهاي خود را تكان مي دادند وبادست زمين را مي كندند پس زنان هم این روش شیون کردن را ازاین حیوان آموختند .:دوقلو زاییدن گاو ازرسمهاي ديگر اين بوده وقتي گاو مي زاييد ودوقلو مي آورد اين زادولد را بسيار ناميمون مي دانستن فوراٌيكي از گوساله رابراي رفع قضا وبلاي اهل خانه برشاخ مادر گوساله سرمي بريدند تاقضا وبلا رد شود .دست برزمین زدن اسب :درقدیم مردم لنده وروستاهای اطراف معتقدبودند که اگر اسبي مرتباًدستهاي رابرزمين مي زد مي گفتند بيانگر مرگ يكي ازاهل خانه كه بيشتر مربوط به صاحب اسب مي شد چون معتقد بودند اسبها اخباری از  غيب مي داند .گریه زیاد  کودک :اگركودكي زياد گريه مي كرد مي گفتند گِرّیي شد مي گفتند گريه اين بچه بايد بوسيله درختي بنام دِرّ برطرف شود مي آمدند مقداري از لباس كودك را به كسي كه ناشناس باشد مي دادند ومي گفتند تو درفلان باغ درخت دِرّ وجود دارد برو اين لباس راببند وبگو دِرّ بِوّ گِرّ تاسه بار بعداًاين بچه بهانه گرفتن وگريه كردن رافراموش مي كرد .درِّ بِوّگِرّ :يعني ايدرخت دره گره وبهانه اين كودك ازشیر  بگير .ازرسومات ديگر مردم لنده قبلاٌاگر گوسفدي يابزي وياگاوي  را مي گشتند فقط صاحب دام به اندازه خوردن خودش برمي داشت بعداًفرياد مي كرد اي همسايه هركس بياييد وگوشت براي خوردنش ببرد هركس مي آمد به اندازه مصرف خانواده مي برد .ويادرزمستان مخصوصاٌروزهاي باراني به ترتيب هرخانه براي صبحانه آش كارده يا محلي هره مي گفتندازبرنج وكارده وسير وآبليمودرست مي كردند .صبح زود زن خانه بلند مي شد وآنراگرم مي كرد وبراي تمام همسايگان واقوامان وخويشان مي بردند واز آن مي خوردند .مي گفتند خاصيت كارده اين است كه به كليه كمك مي كند وموجب تقويت كليه ها مي شود .عزاداري: قبلاًاگر كسي ازدنيا مي رفت تاهفت روز درمسجد مردان ودرخانه زنان عزداري مي كردندوبعد هفت روز آرايشگر مردمحل را مي بردند وسروريش صاحبان عزا رااصلاح مي كردند وزني هم مي رفت زنان صاحب عزا واداربه حمام كردن مي كردند وتمام بستگان تا چهلم يا سالگرد به احترام شخص  شده لباس سياه مي پوشيدند  وبعد سالگرد وياقبل سال نو يك نفر داوطلب مي شد يك يادوپيراهن مردانه وزني پيراهن زنانه مي گرفتندوبه خانه صاحبان عزا مي رفتند ولباسهاي آنها راعوض مي كردند بعداًصاحبان عزا خودشان نزد بستگان وآشنايان مي رفتند ولباسهاي آنان راعوض مي كردند . اگرزني شهر فوت مي كرد بعد از سالگرد بزرگان طايفه مي نشستند آن زن رايابه برادرشوهر ياپسربرادر وياپسرخواهروبالاخره به يكي ازافرادطايفه مي دادند مخصوصاًاگرفرزندي يافرزنداني داشته مي دادند چون مي گفتند به زني بيوه مي گويند كه برادرشوهرنداشته باشد .وقتي كسي فوت مي كرد بعدازخاك سپاري دوياچند سنگ ريزه ازقبرمي آوردند ودرخانه صاحب عزا مي انداختند مي گفتند تاديگر براي اين خانه مصيبتي بوجود نياييد .علائم  آمدن میمان : وقتي نان مي پختنداگرخمير مي پريد مي گفتند ميمان براي ما مي آيد  ويااگرموي سر،زن صاحب ازخانه اززيرمقنعه به طرف بيرون مي پريد هم دال براين بوده كه مهمان براي خانه مي آيد .واگركف پاي كسي حالت لرزش بوجود مي آمد هم دال برآمدن میمان براي صاحب خانه مي دانستن واعتقا دداشتن ميهمان عزيز خداست وهرخانه ميمان داشته باشد نشانه اين است،كه خدادوستش دارد چون مي گفتند هركس راخدادوست داشته باشد ميمان برايش مي فرستد .اگرمیمان احترام شود یانشود چون شیپورچی است :اين داستان را مي گويند كه براي شخصي ميمان آمده وقتي ميمانها وارد خانه شدند گفت بفرمائيد اي شيران من وقتي غذا خوردن وقت خواب بود گفت برويد بخوابيد اي شتران من وصبح بعد از صبحانه ميمانها خداحافظي كردند گفت به سلامت اي شيپور چيهاي من ميمانها گفتند راز اين امر چيست ماازديشب تا حال ،شيروشتروشيپورچي شديم ،صاحب خانه گفت ميمان وقتي وارد خانه مي شود آنقدر عزيزوبا ابهت است كه همانند شير مي باشد اماوقتي غذاخورد مثل شترهرجاباشد مي خوابد ولي وقتي خداحافظي كرده اگر صاحب خانه احترامش كند همه جا تعريف اين احترام رامي گويد واگر بي احترامي هم بيندهم همه جا اين راتعريف مي كند به اين خاطربه ايشان شيپورچي مي گويند .تشخیص میزبان خوب ،یابدمیزبانی: ازديگراعتقادات اين بوده براي تشخيص خوش ميماني بابعد ميماني اگركف پاراخارش كنند اگركسي خوشش بياييد وحساسيت نداشته باشد اور فردي ميمان دوست مي گويند واگر حساسيت نشان دهد وي رافردي بد ميما ن قلم داد          مي كنند . اگرپشت ابروي كسي لرزش داشته باشد تكه اي علف خشك راپشت پلك وزيرابرو مي چسبانند تاازلرزش جلوگيري شود .                    وازديگر اعتقادات اين است كه وقتي غذايي يا چيز خوردني دردست كودكي بگذارند  می گفتند بسم الله ، او پدرت  وآن هم  مادرت  هستند درصورتيكه پدر يامادر واقعي درآنجا نبودند ، وچون  معتقد بودند که بچه که پدرومادرش زنده باشد نیازی به مساعدت غذایی دیگران ندار د وغذارا به  بچه يتيم مي دهند .تولد نوزاد :وقتي دختري ازدواج مي كند بعدازازدواج حامله مي شود اولاًخبر حامله شدن وبچه اول براي پدرمادر دختر بسيار مسرت بخش مي باشد وقتي ازحامله شدن باخبر مي شوند ديگر سخت ازدختر مواظبت ومراقبت ويژه مي كنند.ورسم اين است كه بچه اول راخانواده دختر گهواره وسايرمايحتاج پوشاكي بچه را باهماهنگي وهمكاري دخترآماده مي كنند ،تاروز وضع حمل وقتي بچه بدنيا بياييداگر دختر باشد قبلاًسه شب براي كشيك مي دادند واگر پسربوده برايش هفت شب كشيك مي دادند وقتي پسربوده برايش حيواني ذبح مي كردند وقسمتي ازگوشتش رابراي كساني كه كشيك مي زدند كباب ميكردند وقسمت ديگر رابين فقرا تقسيم مي كردند قبل تا حال پيش دعانويسان محلي مي رفتند وبا نخهاي سفيد وسياه (چله بر)درست مي كردند كه دعايي مي خواندند كه تا چهل روز تمام شود ازآزار واذيت اجنه وپري درامان مي باشند چون معتقدبودند مخصوصاًدراين چهل روز بيشتر مودآزارو اذيت را اجنه وپري واقع  می شوند  . قبلاًگهواره ومادر بچه رادوربندي بنام ِوريس قرارمي دادند ومي گفتند كه اجنه هم نمی  توانند ازاين طناب  عبورکنند  وارد دايره كه گهواره ومادر پچه است شوند وبعداًتا چهل روز زنگوله بزرگي به اسم كوس قرارمي دادند وشب تا صبح هروقت اين بچه بيدار مي شد اين كوس رابه صدادر مي آرودند چون معتقد بودند با به صدادرآوردن اين كوس باعث مي شود كه اجنه وپريان فراركنند .وازديگر رسومات اين بوده وهست كه زنان طايفه وبقيه دوستان زن به ديدار خودش وفرزند ش مي روند وهدايايي كه شامل پول ولباس براي بچه مي باشد  مي آورند بعد از چهل روز زن وفرزند را به خانه شوهر ش مي آورند .ِوریس: طناب که زنان ازموی بزمی بافتند غذای اضافه شب برای مصرف روزبعد :قبلاًدرشهرلنده رسم بود غذای که شب اضافه می شد وبرای مصرف وعده بعد استفاده کنند شب برآن غذاسوره توحید رامی خواندندوسوزن قفلی یا سوزن خیاطی درآن فرو می بردند چون معتقد بودند اگر این کاررا نکنند شبانه اجنه می آیند وازغذا می برند سوزن ویاسوزن قفلی برای این بودکه معتقد بودند اجنه از آهن آلات می ترسد واین کار باعث می شد که به اعتقاد خودشان غذا سالم بماند واجنه قدرت تصرف به آن رانداشته باشند چون معتقد بودن که اجنه شب ازغذای مانده می خورند وبرای اینکه ما متوجه نشویم دوباره آن رادرهمان ظرف استفراغ می کنند .شنا کردن گنجشک درفصل پاييز: درشهر لنده قدما معتقد بودن که هروقت گنجشک در ماه مهرماه شروع به شنا کردن نمايد نشانه باران زود هنگام است وبراين باور هنوز هم اعتقاد راسخ دارند چون می بینند بعداز شنا کردن گنجشکان یک هفته الی دوهفته بعد باران شروع به باريدن می کند .زاييدن گاو (گوساله دوقلو) :درقدیم درلنده اگر گاوی دوقلو می زایید معتقد بودن که موجب بلایی برای صاحب خانه می شود ویکی ازگوساله ها راذبح می کردند وخونش رابرشاخ می ریختندتاقضا وبلااز خانه و گاوصاحب خانه  رفع شود . دودکردن کله پاچه بز یا گوسفند :درقدیم درلنده مرسوم بوده برای باعبان ها که بخاطر تبدیل شدن گل مرکبات به میوه ،هنگام بهار که درختان مرکبات گل درست می کردند باغبان از قصابی کله پاچه ای می گرفت وآن رادرباغ می برد با روشن کردن آتش موهای کله پاچه را می سوزاند تابوی حاصل ازسوزندان موهای کله پاچه ویا باجابجاکردن آتش  دراطراف باغ بوی کله پاچه به همه درختان باغ برسد چون معتقد بودن که بوی کله پاچه موجب به بارنشستن درختان می شود . دود کردن دینشت (اسفند )در شب چهارشنبه :درقدیم وحالا درلنده مرسوم بوده که شب چهارشنبه (سه شنبه شب )عصرموقع اذان مغرب مقداری ذغال آتش می زدند ووقتی روشن می شدند مقداری اسفند روی آنها می ریختند تادودشوند سپس آن دود رادرخانه می چرخاندندتا بوی ودود همه فضای خانه راپرکند زیرامعتقد بودند بوی اسفند موجب فراری دادن اجنه از خانه می شوند وبرای اهل خانه مبارک است . سیزده بدر رفتن :ازاعتقادات قدیم درلنده این بوده که هرقت سیزده نوروز به صحرا می رفتن زنان تازه ازدواج کرده یا زنی که دیرحامله می شد وقتی به صحرا می رفت علف رادست می گرفت می گفت ای سیزده بدر من امسال آمدو به امید اینکه سال آینده بچه ای دربغل داشته باشم ودوبار برای تفریح سیزده نوروز به صحرا بیایم براین باور بودند که خداوند دعایش رامستجاب می کند چون امروز با آرامش خاطر به درگاه خداوند دعامی کند . چراغ روشن کردن روری قبر:درقدیم درلنده مرسوم بود هرکس فوت می کرد تا یک هفته چراغ فانوسی برقبرش روشن می کردند برای این کارشان دودلیل داشتند یکی چون فبلاسیمان نبوده می گفتندممکن است شب حیوانات درنده وگوشتخوار بیایند وقبرراسوراخ کنند وبه بدن میت آسیب برسانند ودیگری می گفتند چون تازه فوت کرده است باید چراغش خاموش نباشد وبقیه اموات متوجه شوند که شخص دیگری به آنها پیوسته است . نمک دادن به گوسفندان وسرصداکردن گاو:درقدیم درلنده مرسوم بود بین دامداران که برای اینکه گوسفندان یا بزهای آنها زود آماده جفت گیری برای حامله شدن شوند درطول یک هفته صح یا عصرها که ازچراگاه برمی گشتند مقداری نمک به آنها می دادند چون معتقد بودند که نمک هورمونهای جنسی آنهارا تحریک می کند وارگانسیم بدن راوادرمی کند تازودتر حیوان آماده برای جفت گیری وحامله شدن شود . وازدیگر اعتقادات این بود که وقتی گاوی یک مرتبه شروع به سروصداکردن کند وصدای بع بع آن تکرای ودریک نصف روز یایک روز کامل ادامه پیداکند معتقد بودن که آماده برای جفت گیری وحامله شدن است وفوراگاو را پیش گاو نر می بردند وبعداز جفت گیری گاو حامله وبرای زاییدن می شد . راه تشخیص حامله بودن بز یاگوسفند :دامداران درقدیم درلنده برای تشخیص اینکه آیا گوسفند ویابز حامله است یانیست صبح مقداری کمی نمک به گوسفند می دادند ودست زیر شکمش می گذاشتند اگر گوسفند حامله بودبچه گوسفند زیردست دامدارتکان می خورد واگر حامله نبود هم مشخص بود زیرامعتقد بودند که نمک موجب تحرک نوزاد گوسفند درشکم مادرش می شود .  بچه اول هر انسان: درقدیم معتقد بودن که بچه اول انسان مانند نان اول که زنان نان محلی می پختند که بوسیله تاوه یا تنور محلی که قبلابا هیزم یا کود گاو وگوسفند نان می پختند چون اولین نان که درتنور می گذاشتند میزان گرمی تنور برایشان مشخص نبود یا نان اولی تنور بسیارگرم بود می سوخت ویا هم تنور سرد بود آنطور که می خواستند نان پخته نمی شد ویا هم گرمای تنورمناسب بود ونان آنطوریکه می خواستند پخته می شد پس معتقد بودن بچه اولی هرانسانی مثل نان اول است یا بچه ای عاقل ودانا واهل فهم کمال است مثل نانی که خوب می پخت یا آدم شرطلب وناسازگار برای جامعه ومشکل ساز برا ی پدرومادر مثل نانی که می سوخت یا هم فرزندی ساده لوح وزود باور که حرف هرکس را می پذيرد وبه خوب يابد بودن آن کاری ندارد مثل نان پخته نشده پس می گفتند هرکس نان اولیش خوب پخته شود آدم خوش شانسی است مثل آدمی که بچه اولش شخصی عاقل ودانا باشد .
کد خبر: ۳۳۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۲/۱۴

اوای دنا : مسئول ثبت نام نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی حوزه انتخابیه کهگیلویه گفت: با پایان یافتن  مهلت ثبت نام 13 نفر برای این دوره مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیه کهگیلویه ،بهمئی و چرام نام نویسی کرده اند.سعید خواجوی در گفت و گو با خبرنگاران ضمن گرامیداشت سالروز حماسه 9دی  اظهار داشت : مردم ایران با بصیرت ترین و ولایتمدار ترین مردم  مسلمان دنیا هستند که آمادگی همه جانبه خود را برای جانفشانی در راه ولایت و انقلاب بارها و بارها در عرصه های مختلف اعلام کرده اند.وی افزود : جهانیان باید بدانند که انقلاب به داشتن چنین مردمانی به خود می بالد و به پشتوانه این همه بصیرت و دانایی هیچ هراسی از توطئه های دشمنان نظام ندارد چرا که مطمئن است مردم جواب محکم و دندان شکنی برای آنها در آستین دارند.مسئول ثبت نام از کاندیداهای نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی حوزه انتخابیه کهگیلویه گفت: مردم  ایران زمین آمادگی خلق حماسه ای جدید را در تاریخ انقلاب اسلامی داشته و آن را در انتخابات مجلس شورای اسلامی که در دوازدهم اسفند ماه برگزار می شود نمایان می سازند.خواجوی در ادامه به جو انتخابات در سطح استان و شهرستان اشاره کرد و  افزود: در سنوات گذشته و انتخابات های مجلس شورای اسلامی و ریاست جمهوری و دیگر انتخابات هایی که در سطح کشور برگزار شده تاکنون به نسبت جمعیت همیشه شاهد حضور با شکوه مردم در این عرصه سیاسی اجتماعی که نوعی تعیین  سرنوشت خود می باشد نمود عینی داشته و زبان زد خاص و عام بوده است .وی در ادامه بااشاره به پایان یافتن مهلت ثبت نام برای نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی  گفت: 13 نفر برای حوزه انتخابیه کهگیلویه ، بهمئی و چرام ثبت نام کرده اند.مسئول ثبت نام انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی در کهگیلویه یاد آور شد: میانگین سنی ثبت نام کنندگان تا کنون 44 سال بوده که این نشان دهنده حضور فعال جوانان در عرصه های سیاسی می باشد.خواجوی در ادامه افزود: مهمترین شعار ستاد انتخابات نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی سلامت ، امنیت و مشارکت می باشد.در پایان اسامی این کاندیداها به شرح ذیل اعلام شده است: 1-سید حسین آذرشب 2- حجت الاسلام سید علی محمد بزرگواری 3- مجید باقریان  4- ایوب بهمئی 5- علی اصغر حبیبی  6- ایاز خادمی 7- نورالله دهناد    8-علیرضا سجادی   9-حسین فیاض بخش   10- حجت الاسلام  سید محمد موحد  11- سید محمد رحیم یزدانی  12-  حجت الاسلام  خلیل نظری  13- حکمت الله نریمانیانتهای خبر/ سید فخرالدین علیزاده
کد خبر: ۳۱۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۰۹

اوای دنا-علی محمددوستی :آقاي موحد نگذار مردم نه اي که به هاشمي گفتند براي تو هم تکرار شود.آقاي موحد! سرگذشت بعضي از خواص انحصار طلب و تماميت خواه که روزي در راس نخبگان اين مملکت قرار داشتند  نه تنها درس عبرت بلکه تلنگري است براي سياستمداران سطح خرد و کلان جامعه ماست . و درسي است تلخ براي آنهاي که آمال و اهداف اين مردم صديق را فراموش کردند . آقاي موحد!تاريخ سياسي ملت ايران را اگر بازخواني کنيم نظاره گر خواهيم بود که از زمان شکل گيري نظام سياسي در ايران عزيز ملت همواره در تمام ازمنه و امکنه يار و مدد کار حکومت ها و سياست مداران  خود بوده و هستند ،مگر اينکه حاکمان از ياد مردم غافل شوند  و آنها فراموش شوند . ملت ايران ملتي نجيب و صديق هست و حاکمان خود را تا جايي قبول دارند که از نوع و جنس خودشان باشد . و راز شکست کليه سياستمداران در گذشته و حال اشراف زدگي و غفلت از احوال مردم  در گذشته و حال بوده است. و در همين زمان کسب قريب به 15ميليون از 17 ميليون راي پاک و ساده دل مردم روستاييان به آقاي دکتر احمدي نژاد بهترين گواه براي اين ادعاست. آقاي موحد سيد عزيز !به خاطر آوريد که مايه دلخوشي و سرمايه وجودي همين مردم براي حمايت بي دريغ از حضرت عالي اين بود که نماينده ي شان برخاسته از بطن  همين توده مردم محروم و در اصطلاح ضرب المثلهاي مانده در سينه هاي پيران اين قبيله( بلوط خور با آنها هست) اما همين  مردم امروز بايد نظاره گر باشند که همين بچه لر بلوط خور آنها، نشين و برخاستش با اغنيا  ست و آمال وآرزوهاي آنان در سايه سار دنياي پرزرق وبرق سرمايه داري زنگار گرفته و رنگ ورو رفته است. و آيا از ياد فقرا غافل شدن و در دامان  سفره ي پر رنگ و لعاب اغنيا نشستن ،نسيان توده محرومان نيست؟ آقاي موحد !باور کنيد عشق و علاقه و احساسات پاک اين مردم در راستاي حمايت از حضرت عالي  دين مداري و پشتيباني محض حضرت عالي از ولايت فقيه که تجلي گاه نور و رحمت الهي است بود و سيادت تو در کنار کار، زيباييش را دوچندان کرده بود اما آيا سکوت معنا دار حضرت عالي در تمام فراز و نشيب هاي انقلاب  به منظور جذب آرائ مخالفان علي الخصوص در فتنه 88 چه معنايي براي مردم محروم اين خطه ي ولايت مدارخواهد داشت ؟ آيا مردم حق ندارند در مشي سياسي حضرت عالي شک و ترديد کنند ؟آيا عکس العمل نمايندگان همسايه ات که امروز به خاطر همين کار مورد تنفر مخالفان در حوزه انتخابيه خود قرار گرفته اند گوشت را کر نکرد؟ آقاي موحد!ذهنيت اين مردم و شعور سياسي ْآنان همگام با توسعه و پيشرفت ايران اسلامي در مقياس وسيعي بالا آمده  و هر شعار و حرفي را ديگر قبول نخواهند کرد ،چرا که اين مردم تشنه مشتي صداقتند که آن در وجود يک شخصيت متعهد و از بن دندان معتقد به ولايت متبلور شود ،اين مردم ديگر نخواهند گذاشت که به هيچ قيمتي تفکر محافظه کار ي و انحصار طلبي برآنان غالب شود. حضرت عالي از کدام ظرفيت و پتانسيل خود استفاده نکردي که قصد داري آنرا به فعل برساني؟ كدامين آمال و آرزوي اين مردم را فراموش نکردي که در صدد احياي مجدد آن برآمدي؟سيد جان به زعم خودم در کوران حيات سياسي تنها سياستمداري که به موقع از ميز سياست خود بلند شد ،کسي نبود جز ناطق نوري که به موقع کفشهاي سياسي خود را آويخت . آيا موقع آن نرسيد که به موقع و تا در اوج قدرت هستيد از قدرت کناره گيري کنيد تا ياد و خاطره ات در اذهان اين مردم به يادگار بماند . اگر مردم به تو نه گفتندديگر در چشم مردم سوخته و يادت محو خواهد شد و آن وقت کنار رفتنت از موضع و سياست براي خودت هم معنا نخواهد داشت.
کد خبر: ۲۹۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۰۱

اوای دنا -سید فخرالدین علیزاده:فرمانده حوزه مقاومت بسيج سوق گفت:بهترين تعريفي كه مي توان براي بسيج آورد،در هم اميختگي اخلاص ،معنويت و مردمي بودن است. سرهنگ مختار جماعتي در جمع بسيجيان بخش سوق با بيان اينكه بسيج نهادي مردمي و انقلابي و برخواسته از بطن جامعه است اظهار داشت : بسيج همدرد و همنواي مردم رنج كشيده و محروم وضعيف جامعه بوده و ذر همه عرصه ها آنها را ياری كرده است.وي در ادامه افزود:بسيج دانشگاه ومدرسه عاليه اي بوده که دانش اموختگان آن معنويت وعلم را با هم فرا گرفته وبا رتبه هاي عالي از آن فارغ التحصيل مي شوند. فرمانده حوزه مقاومت بسيج سوق با اشاره به جنگ هشت ساله عراق عليه ايران  گفت: در طول هشت سال دفاع مقدس بسيجيان با رشادت ،از خود گذشتگي وايثار در مقابل دشمن تا دندان مسلح ايستادگي کرده است .سرهنگ جماعتي ادامه داد : بسيج و بسيجيان به واسطه تهذيب نفس ،شب زنده داري وارتباطي که با معبود خود پيدا کردند از جان ومال خود گذشتند ونام وآوازه انقلاب اسلامي را در تمام دنيا به اثبات رساندند .وي در ادامه تصريح کرد :ما هم امروز به تبعيت از منويات حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبري وظيفه داريم ،به عنوان يک بسيجي در ميدان فرهنگي که دشمن آشکارا به مبارزه عليه ما بر خواسته ايستادگي کرده ،وبا تمام وجود در جهت اعتلاي نام وآوازه انقلاب اسلامي ايران وشکست نقشه هاي شوم دشمن تلاش کنيم .فرمانده حوزه مقاومت بسيج سوق در ادامه با اشاره به برنامه هاي هفته بسيج يادآور شد: غلار روبي و عطر افشاني گلزار شهدا ، همايش بسيجيان در 5 آذر ، ديدار با خانواده هاي شاهد و ايثار گر بخش سوق و برگزاري برنامه هاي مختلف فرهنگي در سطح بخش مهمترين برنامه هاي هفته بسيج اين حوزه مقاومت مي باشد.
کد خبر: ۲۲۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۹/۰۷

ارتباط با معبود و همکلام‌شدن با معشوق در ضمیر هر انسانی نهفته است و دل طوفانی هر فردی به یاد او آرام می‌گیرد و ملجأ و پناه درماندگان است، راز و رمزی بین عاشق و معشوق است که جز آن دو نمی‌دانند. هر ارتباطی با معشوق، الفبایی و رمزی دارد که عاشق باید آن را بداند...
کد خبر: ۱۴۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۸/۲۴

ميخك گياهي بسيار كوچك اما با خواص درماني فراوان است كه درعين حال به عنوان يك ادويه شفابخش و خوش عطر در تهيه غذاها مورد استفاده قرار مي‌گيرد.
کد خبر: ۹۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۸/۲۴