صحنه بزن بزن دو عقاب سر سفید را مشاهده می کنید که بر سر شکار یک ماهی دعوایشان شده است
کد خبر: ۲۹۸۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۱۲
ابتکار نامهای به سردار دهقان، وزیر دفاع ارسال کردهاند تا تولید سلاح شکار ی از گردونه خارج شود و وزیر دفاع نیز قول مساعد دادهاند که جلوی تولید این سلاحها گرفته شود.
به گزارش آوای دنا ،فرمانده یگان حفاظت محیط زیست از بررسی پیشنهاد کاهش ساعات کاری محیطبانان از سوی سازمان حفاظت محیط زیست خبر داد و گفت: با معاونت حقوقی و امور مجلس سازمان حفاظت محیط زیست و ستاد کل نیروهای مسلح، در اینباره جلساتی داشتیم که در نهایت میتوان گفت نظرها مثبت است.
سرهنگ حمیدرضا خیلدار در گفتوگو با ایسنا، افزود: در حالی که نیروهای ناجا 10 روز خدمت کرده و 20 روز استراحت دارند، نیروهای یگان حفاظت محیط زیست، 18 روز بر سر کار بوده و تنها 12 روز استراحت میکنند؛ به عبارتی ساعت اضافه کاری محیطبانان با حقوق پایینتر، 184 ساعت بیشتر از نیروهای ناجا است.
وی در خصوص جذب نیرو در یگان حفاظت محیط زیست، اظهار کرد: نیروی مشغول به کار سازمان حفاظت محیط زیست 10 هزار و 700 نفر است که 25 درصد ساختار مصوب آن را تشکیل میدهد.
فرمانده یگان حفاظت محیط زیست اضافه کرد: در حال حاضر استانها 20 تا 30 درصد پست سازمانی خود را فعال کردهاند؛ که اگر اعتبار مورد نیاز فراهم شود، میتوانیم نیروهای بیشتری را برای حفاظت از عرصههای زیست محیطی کشور فراهم کنیم.
خیلدار اظهار کرد: خانم ابتکار نامهای به سردار دهقان، وزیر دفاع ارسال کردهاند تا تولید سلاح شکار ی از گردونه خارج شود و وزیر دفاع نیز قول مساعد دادهاند که جلوی تولید این سلاحها گرفته شود.
فرمانده یگان حفاظت محیط زیست ادامه داد: طبق ماده 191 قانون پنجم توسعه، دولت مکلف است که تعداد سلاحهای شکار ی را به تعداد جمعیت قابل برداشت حیاتوحش تحویل دهد که نامه اجرایی شدن این قانون نیز ابلاغ شده اما هنوز به اجرا در نیامده است.
وی تصریح کرد: به کمیسیون سلاح و مهمات شورای امنیت کشور نیز نامهای ارسال کردهایم تا در استانهایی که سلاح شکار ی بدون پروانه شکار مورد استفاده قرار میگیرد، در صورت مشاهده تخلف، مجوز سلاح شکار ی فرد باطل شود.
کد خبر: ۲۹۳۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۰۶
مسئول پرونده عبدالمالک ریگی در وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران ناگفتههای جالبی از تعقیب و عملیات دستگیری این تروریست معدوم را تشریح کرد.به گزارش آوای دنا ، چهارم اسفندماه سال 1388 یکی از بزرگترین و پیچیدهترین عملیات اطلاعاتی و امنیتی کشور برای دستگیری عبدالمالک ریگی رئیس گروهک جندالشیطان و از اشرار منطقه شرق کشور با موفقیت انجام شد.
اکنون که 4 سال از تاریخ انجام این عملیات گسترده میگذرد، هنوز افکارعمومی مشتاق است تا از زوایای پنهان و پیچیده انجام این عملیات اطلاعاتی و امنیتی آگاهی یابد.
بر این اساس و با توجه به پیگیریهای لازم موفق شدیم تا با مسئول پرونده عبدالمالک ریگی در وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران مصاحبه تفصیلی داشته باشیم تا وی ابعاد جدیدی از این عملیات را تشریح کند.
مشروح کامل مصاحبه خبرنگار امنیتی و دفاعی با مسئول پرونده عبدالمالک ریگی در وزارت اطلاعات را در تشریح انجام اقدامات اطلاعاتی و رصد عبدالمالک ریگی قبل و حین دستگیری و بخشی از اعترافاتش را در ذیل میخوانید:
با تشکر از اینکه این وقت را در اختیار ما قرار دادید. یکی از جذابترین بخشهای پرونده عبدالمالک ریگی نحوه عملیات و اطلاع از پرواز وی و نحوه نشاندن این هواپیما در خاک کشورمان است. روز گذشته نیروی هوایی ارتش جزئیاتی از این عملیات را منتشر کرد، اما مطمئنا جزئیات دیگری نیز وجود دارد. از جمله اخطارهایی که از سوی جنگنده نیروی هوایی ارتش به هواپیمای مسافربری قرقیزستان داده شد، اما عنوان نشد که چرا این هواپیمای مسافربری به اخطارها توجهی نکرده و فرود نمیآمد. این در حالی است که به طبع باید پیرو دستور میبود و فرود اضطراری میکرد. گویا خلبان هواپیمای مسافربری نیز مطلع بود که چه شخصی در هواپیما حضور دارد و به همین دلیل از دستورات جنگنده نیروی هوایی ارتش سرپیچی میکرد. جزئیاتی از این بخش از پرونده را تشریح کنید و اگر ناگفتهای است بفرمایید.
- به نام خداوند بخشنده مهربان. جنایات عبدالمالک ریگی یک اوجی داشت که موجب شد یک بسیج اطلاعاتی شکل بگیرد تا از اوج ضرباتی که نظام جمهوری اسلامی ایران از این ناحیه میخورد، جلوگیری شود.
یک مقدار از بحثهای اطلاعاتی این پرونده نه با یک تاخیر بلکه با یک گیر و گرفتاریهایی روبرو میشد که این گرفتاریها به بحثهای شرعی و اخلاقی مرتبط بود.
پیش از این عملیات پیچیده اطلاعاتی، عبدالمالک ریگی یکی دو مرحله در عملیات ویژه در تیررس ما قرار گرفت، اما به جهت اینکه خانواده همراهش بود و یا در محیطی بود که افراد و مردم بیگناه حضور داشتند ممکن بود به این افراد بیگناه صدمه بخورد.
این اتفاقات در امارات متحده رخ داد؟
- خیر، در پاکستان در تیررس ما بود. حال نگاهها بسیج شد به اینکه تلاش کنیم عبدالمالک ریگی را به دست بیاوریم و زیر ضرب ببریم و دوم اینکه در نوع اقدام نیز کمترین آسیب به بیگناهان و حتی زن و بچه عبدالمالک ریگی نرسد که لطف خداوند شامل حال ما شد.
رصد خود عبدالمالک ریگی از زمانی انجام شد که وی 2 دیدار با سرویس اطلاعاتی اسرائیل و آمریکا انجام داد و این اقدامات وی در راهبرد اطلاعاتی ما قرار گرفت که در همین ملاقاتها و یا رفتن برای ملاقاتها و زمانی که از محیط خود و نیروهایش دور میشد زیر ضرب ما میرفت، چون هم برد اطلاعاتی داشت و هم ضربه اساسی را میشد به شاکله و فرماندهی این گروه زد.
اطلاع ما از رفتن ریگی به قرقیزستان با توجه به ملاقاتی که با آمریکاییها برنامهریزی کرده بود از قبل وجود داشت. منتهی نقطه دقیق و روز سفر را خود عبدالمالک ریگی و سرویس اطلاعاتی مقابلش میدانست، اما لطف الهی شامل حال ما شد و روزی که ریگی قصد داشت برود و در جایی که مراجعه کرد(آن موقع فیلمها و عکسهایش در رسانهها منتشر شد ) از آنجا تقریبا روی موضوع سوار شدیم. اگرچه از قبل نیز آگاهی داشتیم، اما از آنجا به بعد به صورت لحظهای موضوع دنبال شد.
سفر ریگی از کابل به امارات البته با یک استقرار چند ساعته در امارات و سپس پرواز به سمت قرقیزستان بود. وی وقتی از کابل به سمت امارات پرواز کرد بالای 50 درصد گفتیم که سوار هواپیما شد که البته این اتفاق رخ داد و از امارات به سمت قرقیزستان نیز 80 تا 90 درصد یقین کردیم که جزو مسافران پرواز است.
نکته قابل توجه این است که ریگی با هویت کاملا جعلی هر دو سفر را انجام داد. یعنی هم از کابل به امارات و هم از امارات به قرقیزستان با هویت جعلی سفر میکرد.
از نکات جالب و بارز این بخش تغییر چهره و قیافه وی برای گرفتن عکس در هر دو عنوان جعلیاش بود. یعنی یک گذرنامه جعلی از کابل به امارات و یک گذرنامه جعلی با عکس تغییر چهره داده شده از امارات به قرقیزستان داشت که در هر دو گذرنامه چهرههای متفاوتی داشت، به طوری که اگر عکسهای جعلی را با قیافه اصلی ریگی مقایسه میکردیم تشخص آن بسیار سخت بود.
آیا سرویس اطلاعاتی امارات متحده از این موضوع اطلاع داشت؟
- نمیشود گفت سرویس اطلاعاتی امارات مطلع شده بود. منتهی دسترسی به این گذرنامههای جعلی که در اختیار ریگی بود نشان میداد که از جای خوب و دست برتری حمایت میشد که ما دست برتر را آمریکا و اسرائل میدانیم.
اینکه آیا این عمله اسرائیل یا آمریکا بود عموماً آمریکاییها در منطقه نیابتی کارها را دنبال میکنند. در افغانستان هم همه چیز از جمله گذرنامه اصلی کشور دیگر یافت میشود و سرویس مورد نظر به راحتی میتوانست به گذرنامهها دسترسی پیدا کند.
عبدالمالک ریگی برای عزیمت به قرقیزستان از امارات پرواز کرد و تا عرض نیم تا یک ساعت حدود 10 تا 20 درصد تردید بود که شاید ریگی سوار هواپیما نشده باشد.
قبل و یا پس از انجام پرواز این تردید وجود داشت؟
- خیر، پس از اینکه پرواز انجام شد. در صحنه دوستان وقتی بررسی کردند، مشخص شد ریگی فرودگاه امارات را ترک کرده و از آن به بعد هماهنگیهای داخل کشور صورت گرفت.
بخش اصلی عملیات پس از اینکه این موضوع قطعی شد، صورت گرفت . نیروی هوایی ارتش واقعا خیلی خوب پای کار آمد و توانست هواپیمای مسافربری قرقیزستان را از بالای اصفهان به سمت کرمان بازگرداند. حالا چرا قرقیزها خیلی اصرار به برگشت نداشته و میخواستند ادامه مسیر دهند به این دلیل بود که قبول نمیکردند یک هواپیمای بینالمللی را در داخل خاک کشور دیگری بنشانند و این امر را نقض هوایی و نقض کنوانسیون هوایی قلمداد میکردند. اینکه حامی ریگی بودند یا نه اطلاعی بر آن نیست که بتوان دقیق روی این موضوع صحبت کرد، اما خب هواپیمای مسافربری الحمدلله پس از شلیک اخطار جنگنده نیروی هوایی ارتش همانطور که اعلام شده در خاک کشورمان فرود آمد.
چند هواپیمای جنگنده نیروی هوایی ارتش در این عملیات شرکت داشتند؟
- 2 هواپیمای جنگنده. یکی از هواپیماها هم عملیات سوخترسانی را انجام داد. گفته میشود جنگنده نیروی هوایی ارتش تا 300 تیر اخطار هم شلیک کرد و هواپیمای مسافربری را با تهدید بازگرداند. اگر این هواپیما از مرز هوایی کشورمان عبور میکرد دیگر نقض کامل هوایی میشد.
در بحث اینکه چرا تلاش شد تا ریگی زنده دستگیر شود، علتهایی وجود داشت، از جمله اینکه وی حاوی اطلاعات زیادی بود، اما چه علتهای دیگری موجب شد تا به این نتیجه برسید تا ریگی را زنده دستگیر کنید؟
شاید اصل اول بر زنده شکار کردن ریگی نبود. اصل این بود که ما تقاص خون شهدای کشورمان را از وی بگیریم. ریگی تا آن موقع 1024 انسان بیگناه را شهید و زخمی کرده بود.
در عملیاتهایی که در داخل کشور و یا در مرزهای کشور انجام داده بود، دست به جنایات زده بود. بالاخره باید پاسخ این خونها داده میشد.
وقتی سطح اشرافیت اطلاعاتی و فضای کار اطلاعاتی این دید را به ما داد که میتوان ریگی را زنده شکار کرد، برنامهریزیها انجام گرفت که بحمدالله به ثمر هم نشست و در واقع این عملیات یک ریسک بزرگ اطلاعاتی بود.
در اینگونه اقدامات اطلاعاتی، عموم کارها به جهت اینکه شناختی از سرویس مقابل و یا از کاری که میخواستند انجام دهند وجود نداشت، یک ریسک بسیار بالایی را میطلبید.
اینکه میگویم 80 تا 90 درصد پس از اینکه پرواز ریگی انجام شد یقین نبود که وی در هواپیمای مذکور حضور داشت، به همین دلیل است. اگر یک دفعه برنامه تغییر میکرد و ریگی با پرواز دیگری میرفت واقعا چه میشد؟ و حالا اطلاعات ما هم دقیقا میگفت که وی از امارات قصد پرواز به قرقیزستان را دارد.
آیا فردی را در موقعیت فرودگاه داشتید که بتواند ریگی را تعقیب کند؟
- الحمدالله کنترل وی هم در کابل و هم در امارات وجود داشت، اما در محیط بینالمللی یک مقدار کار سختتر است چون محیط ما نیست. شما در کشور دیگری هستید و مشغول چک سوژه هستید و خب مسلما کار سخت میشود.
اطلاعات ما آن موقع اعلام میکرد که ریگی در حال عزیمت به سمت کریدور و یا فلان خروجی و گیت فرودگاه است. اما در اینجا این سوال مطرح بود که آیا واقعا هواپیمای حامل ریگی حرکت کرد و تغییر مسیر نداد؟ با توجه به اینکه ریگی عنصر شاخصی بود و روی آن سرمایهگذاری ویژهای شده بود ممکن بود هر لحظه تصمیم خود را تغییر دهند و اعلام کنند که ریگی به سمت ترانزیت حرکت کند و در داخل ترانزیت مسیر حرکت وی را تغییر دهند، اما پس از اینکه هواپیمای مسافربری قرقیزستان حرکت کرد، تستهایی انجام شد و یقین کردیم که ریگی حتما در این هواپیما سوار شده است.
اینگونه اشاره شده که یک خانم قرقیزستانی ریگی راشناسایی کرد و مانع شد تا وی اسناد همراه خود را منهدم کند. آیا داخل هواپیمای مسافربری قرقیزستان هم فردی از نیروهای وزارت اطلاعات حضور داشتند؟
- اما توفیقی که ما داشتیم این بود که پس از اینکه پرواز در امارات نشست یکی دو عنصر بودند که میتوانستند در مسیر ریگی را رصد کنند.
بیشتر تلاش این بود که قبل از خروج از مرز هوایی کشور بتوانیم هواپیمای حامل وی را زمینگیر کنیم. اینکه عنصری بوده یا نبوده، مهم این است که توفیق الهی شامل حال ما شد و ریگی را از کابل تا امارات تحت رصد کامل داشتیم. از این سو هم یکی دو عنصر بودند که میتوانستند ریگی را چک کنند که کجا میرود و چه میکند.
گفته شد وقتی ریگی متوجه شده که هواپیما فرود اضطراری کرده و قصد دستگیری وی را دارید میخواست اقدام به خودکشی کند. آیا این موضوع صحت دارد؟
- خیر، اینطور نیست و این موضوع صحت ندارد.
ریگی پس از اینکه فهمیده بود گرفتار شده به گفته خودش خود را تسلیم شده حساب کرده بود و کار را تمام شده حساب کرد و تقریبا مقاومتی هم نکرد. مقاومتش چه فایدهای داشت، چون نه اسلحهای داشت و نه وسیله دیگری. به این دلیل که در هواپیما بود و از چند کریدور امنیتی در فرودگاههای بینالمللی عبور کرده بود. در کل اینطور نبود که وی در هنگام دستگیری چنان دفاعی بتواند از خود داشته باشد.
اگر ریگی همراهش سلاح داشت، امکان داشت هواپیماربایی انجام دهد؟
- بله، اما ریگی در آن موقع در این فضا نبود. وی در این سفر به قدری آرامش و اطمینان داشت که از کابل به سمت امارات و از آنجا عازم قرقیزستان بود و اصلا فکر نمیکرد که در این تور اطلاعاتی گیر کند که این موضوع را خودش بارها اذعان کرد.
ریگی خودش به ما میگفت «وقتی پرواز نشست گفتم دیگر تمام شد و من گرفتار شدم و همه چیز بیفایده است و هر واکنشی بخواهم نشان دهم بیفایده است».
در خصوص نحوه فرمان اصلی و اجرای عملیات در داخل کشور اعلام شد که آقای سعید جلیلی رأسا به آقای حیدر مصلحی دستور داده بود. آیا این موضوع صحت دارد؟
- عمده دستورات خاصی را که بخواهیم بگیریم از شورای عالی امنیت ملی اخذ میکنیم. به جهت اینکه شورای عالی امنیت ملی از نظر تصمیمسازی و اثرگذاری بر روی مجموعه ارکان حاکمیتی نظام اثر مستقیم دارد.
در بحث تبلیغات انتخاباتی این موضوع اعلام شد و آقای سعید جلیلی گفت که این موضوع به من اطلاع داده شد و من رأسا تصمیم گرفتم. در واقع خیلی اهمیتی ندارد که چه کسی دستور این عملیات را داده است. اطلاعات دقیق به هر کسی برسد قاعده این است که فرد دستور دهنده بتواند تصمیم را درست بگیرد.
اینکه آقای سعید جلیلی دستور داده و آقای مصلحی دستور را گرفته و کار انجام شده، نمیشود خیلی اعلامنظر کرد، چون در انتخابات معمولا اینطور است و خیلی هم اهمیت ندارد که چه کسی این دستور را داده است. شاید دستور داده میشد و ممکن بود ارتش خدای ناکرده یک درصد دیر پروازش را بلند میکرد و ریگی از مرز هوایی کشور خارج میشد.
الحمدالله یکی از علل موفقیت بزرگ این کیس، به جهت اطلاعاتی 50 درصد با ما بود و 50 درصد مابقی تمامی ارکان نظام بودند که کنار هم آمدند و این موضوع را پذیرفتند و آن را عملیاتی کردند و این بسیار مهمتر است.
من اکنون دقیقترین اطلاعات را به شما میدهم که فلان فرمانده و رهبر گروه تروریستی در فلان نقطه تهران حضور دارد. اینکه شما بپذیرید و آن را عملیاتی کرده و با آن برخورد کنید مهمتر از خود اطلاعات است و مهمترش این است که بتوانیم این موضوع را اجرایی کنیم.
چقدر زمان بود تا هواپیمای مسافربری قرقیزستان از کشور خارج شود؟
- نظر دوستان ارتش این بود که هواپیمای حامل ریگی از اصفهان عبور کرده بود و شاید حوالی یزد و کرمان رسیده بود و در طی مسیر هوایی حدود 10 دقیقه دیگر ممکن بود از مرز هوایی ایران خارج شود. هواپیمای مسافربری قرقیزستان حدود 1 ساعت و 20 دقیقه روی آسمان بود.
در طی این یک ساعت و 20 دقیقه جنگندهها در حال تعقیب هواپیمای حامل ریگی بودند؟
- خیر، سرضرب که هواپیما وارد حریم هوایی کشور شد جنگندههای نیروی هوایی ارتش بلند شدند. جنگندهها از پایگاه نهم شکار ی بندرعباس حرکت کرده و در حوالی اصفهان سوختگیری کردند و بالاخره به هواپیمای مسافربری حامل ریگی رسیدند که این هواپیما از یک مسیر نیز عبور کرده بود.
اینکه دستگاه اطلاعاتی ایران میتواند فردی را که مورد حمایت دستگاههای اطلاعاتی آمریکا، اسرائیل و انگلیس هست را از چنگ آنها در بیاورد و به دام بیاندازد کار بسیار بزرگی است.
-این عملیات فوقالعادهای بود که در جهان صورت گرفت. همیشه در تمامی دورانها وقتی کشورها میخواستند با یک تروریست مقابله کنند وی را میکشتند. این در حالی است که این تروریست را پس از دادن تلفاتهای فراوان گوشهای دستگیر کرده و آن را میکشند.
شاید به قول اسرائیلیها دقیقترین کار را آنها انجام میدهند که به خانه فردی میریزند و وی را پس از اینکه همه متوجه شدهاند ربایش میکنند که اینگونه اقدامات انسانی و اطلاعاتی نیست.
شاید ما هم این هنر را داشته باشیم و به خانه فردی بریزیم و وی را از خانه بیرون بکشیم که این گونه اقدامات هنر نیست. هنر این است که بتوانیم تروریستی را که با سرویسهای اطلاعاتی که با ایران عناد دارند و پشت سر این تروریست هستند و از وی حمایت کرده و وی را ساپورت مالی، امکاناتی و اطلاعاتی میکنند زنده و بدون هیچگونه تلفات دستگیر کنیم.
اینکه در قرارهای اطلاعاتی که با این تروریست گذاشته میشود و با استفاده از تقریبا تمامی پوششهای اطلاعاتی از گریم چهره گرفته تا گذرنامههای جعلی ریگی را میخواستند از کشور ثالثی به کشور ثالث دیگری منتقل کنند، ما وی را زیر ذرهبین قرار دهیم و بدون اینکه کسی کشته شود و یا آسیبی ببیند زنده دستگیر کنیم، واقعا در نوع خود بینظیر است.
البته وقتی هواپیمای حامل ریگی به زمین نشست از مسافران پرواز قرقیزستان عذرخواهی شد و به همه آنها هدیهای اعطا شد تا این موضوع تاخیر در رسیدنشان به مقصد از دلشان در آورده شود و تلاش کردیم تا به بازسازی روحی مسافران دست بزنیم.
اگرچه ریگی میگفت من صدای شلیک تیرهای اخطار جنگنده ایرانی را نمیشنیدم و گویا هم در داخل هواپیمای مسافربری صدای این شلیکها شنیده نمیشد، اما خلبان و کمکخلبان صحنه را کاملا مشاهده میکردند، اما خود ریگی میگفت که در داخل هواپیمای مسافربری من صدای شلیک جنگندهها را نشنیدم.
اوباما اینگونه ادعا میکرد که کار بزرگی انجام دادهاند. این در حالی است که سرویس اطلاعاتی آمریکا بالای سر جنازه بنلادن رسید، اما دیدیم که برای یک جنازه مرده چه کارهای تبلیغاتی انجام دادند که انگار آنها بنلادن را کشتهاند. این در حالی است که به اذعان همه سرویسهای اطلاعاتی و حتی پاکستانیها بنلادن قبل از عملیات آمریکاییها به دلیل بیماری کلیه مرده بود.
واقعا دیدیم که چه شلوغی کردند و در آخر اعلام کردند که بنلادن را ما کشتیم، اما اگر واقعا آمریکا هلیبرن کرده؟ آیا درست است؟ پاکستان که تابع دستورات آمریکا بود و خیلی از کشورها میتوانستند به آمریکا در این عملیات کمک کنند، اما چرا این کار را نکردند؟
هیچ کشور و هیچ سرویس اطلاعاتی در عملیات دستگیری ریگی به ما کمک نکرد. هیچ سرویس اطلاعاتی اعم از پاکستان و افغانستان در این عملیات ما را کمک نکردند.
آیا شما به این سرویسهای اطلاعاتی درخواست کمک داده بودید؟
- بله، این یک کار اطلاعاتی است. بالاخره با سرویس اطلاعاتی همسایه تبادلات اطلاعاتی وجود دارد. کما اینکه افغانیها و پاکستانیها هم از ما درخواستهایی دارند و تبادلاتی انجام میشود، اما در خصوص عملیات دستگیری ریگی این سرویسهای اطلاعاتی به ما کمک نکردند و حتی بعضا تلاش میکردند تا اطلاعات ریگی را مکتوم کنند.
نمیخواهم بگویم پاکستان هیچ کمکی نکرد. عبدالحمید برادر عبدالمالک ریگی را که آن موقع رسانهای هم شد، سرویس اطلاعاتی پاکستان با تلاشهایی که داشت تحویل ما داد. اما خود عبدالمالک به عنوان یک عنصر فرماندهی و عنصر ویژهای که حقیقتا به لحاظ شخصیتی هوش نسبی خوبی داشت و توان جمعآوری نیرو را داشت به این شکل زیر ضرب و برد اطلاعاتی ما قرار گرفت.
پس از عملیات دستگیری ریگی آیا پیامی از سوی سرویسهای اطلاعاتی کشورهای دیگر همانند روسیه دریافت کردید و این سرویسهای اطلاعاتی این عملیات را چگونه ارزیابی کردند؟
- در جلساتی که با آنها داشتیم و تبادلاتی که انجام میشد اعم از وزارتخارجه و رفتوآمدهایی که با برخی سرویسهای اطلاعاتی داریم، نوع این اقدام را پسندیده بودند و اعلام میکردند این عملیات منحصر به فرد بود و تا به حال به این شکل و بدون هیچگونه خونریزی چنین عملیاتی در دنیا انجام نشده است.
کشورها معمولا ادعای مبارزه با اقدامات تروریستی را دارند، اما برای دستگیری یک تروریست شاید دهها و صدها انسان بیگناه را میکشند، اما سرویس اطلاعاتی ایران بدون شلیک حتی یک تیر به سمت یک انسان بیگناه، فردی را که عامل خونریزی خیلیها بود را دستگیر کرد و قدرت اطلاعاتی کشورمان بدون کمک هیچ سرویس اطلاعاتی دیگری به منصه ظهور گذاشته شد و این خیلی مهم است.
الحمدلله در این موضوع مردم از نوع عملیات و پیروزی که رخ داد خیلی اظهار شادمانی کردند. مردم ما بیشتر برایمان ملاک بودند که الحمدلله فضای خیلی خوبی در کشور ایجاد شد.
دقیقا رصد ریگی را از چند وقت پیش از عملیات دستگیری آغاز کردید؟
- تقریبا از یک سال قبل رفت و آمدهایش را با سرویسهای اطلاعاتی دشمن تحت رصد داشتیم.
در خاک پاکستان و افغانستان ریگی را تحت نظر داشتید؟
تقریبا چون ارتباط وی با سرویسهای اطلاعاتی از جهتی برای ما مهمتر بود حدود 6 ماه قبل از دستگیری دیگر کاملا به وی نزدیک شده بودیم و خداوند لطف کرد و وی را در جایی دستگیر کردیم که هیچ بیگناهی کشته نشد.
پیش از این یک سال هم وی را تحت نظر داشتیم، اما اینکه به این نتیجه برسیم که میتوانیم وی را زنده دستگیر کنیم که بشود مستندسازی ارتباطاتش با سرویسهای اطلاعاتی کشورهای متخاصم را از خودش پرسید و از وی دریافت کرد، حدود 6 ماه قبل از دستگیری بود. یک سال پیش از عملیات دستگیری ریگی، وی چندین جا به کمینگاههای ما رفت.
کمینگاهها در داخل کشور بود و یا در خارج از کشور؟
-خیر، این کمینگاهها خارج از کشور و یا در حاشیه مرز بود.
ریگی هر جایی که نقل مکان میکرد به اتفاق خانوادهاش بود؟
- ریگی در برخی عملیاتها خودش حضور نداشت و گروههای حاشیهای عملیات انجام میدادند. ریگی عموما در مکانهایی حضور داشت که مردم بودند و به این وسیله برای خود حصار امنیتی ایجاد کرده بود و سعی میکرد بیشترین حفاظت را از خود داشته باشد، چون میدانست غیر از خودش کس دیگری مراقبش نیست و حتی سطح ملاقاتهایش را پایین آورده بود و ارتباطهای حضوری و سیستمی خود را محدود کرده بود.
خودش بود و چند نفری که محرم اسرارش بودند و به این وسیله تلاش داشت تا جانش را از بلایا به در ببرد، اما لطف خداوند با ما بود که این عملیات انجام شد.
خلبان هواپیمای مسافربری قرقیزستان پس از فرود اضطراری و پس از اینکه متوجه شد عبدالمالک ریگی در پرواز حضور دارد چه واکنشی از خود نشان داد؟
- خلبان ابتدا به ساکن مقاومت کرد و اعلام میکرد که این فرد مسافر ماست و نباید از پرواز پیاده شود که ما احکام بینالمللی برای دستگیری ریگی را در اختیار داشتیم و مهمتر اینکه «Wanted» در اختیار داشتیم و به لحاظ دیپلماتیک هم با قرقیزستان اقدامات دیپلماتیکی صورت گرفت.
قبل از عملیات دستگیری این اقدام دیپلماتیک با قرقیزستانیها انجام شد یا پس از انجام عملیات دستگیری؟
-خیر، پس از عملیات دستگیری. چون هنوز معلوم نبود که چه میشود و هرگونه اطلاعرسانی کار را خراب میکرد.
پس از عملیات دستگیری در چه فاصله زمانی موضوع را با دیپلماتهای قرقیزی مطرح کردید؟
- چند ساعت پس از دستگیری ریگی. این عملیات آخر شب بود. خلبان این سماجت را داشت تا مسافرش سوار هواپیما نشود حرکت نکند که با این اقدام دیپلماتیک موضوع حل شد.
ما تابع زور نیستیم که بگوییم باید حتما پرواز بدون ریگی حرکت کنی . به هر حال حق هر کشوری است و اگر احساس خطر از هواپیمایی بشود میتوان هواپیما را فرود آورد و رفع خطر کرد و سپس اجازه ادامه مسیر را دارد و طبق قانون بینالمللی این کار امکانپذیر است و ما نقض قوانین بینالمللی هوایی را انجام ندادیم. در ابتدای انقلاب اسلامی هم بسیاری از کشورها هواپیماهای کشورمان را مجبور به فرود اضطراری میکردند.
از حال و هوای ریگی در لحظهای که دستگیر شده بود و هنگامی که در حال انتقال بود توضیح دهید؟ واقعاً چهره ریگی در هنگام دستگیری وقتی در رسانهها منتشر شد، وحشتزده بود.
*مسئول پرونده ریگی در وزارت اطلاعات: ریگی خودش میگفت که من ترسیده بودم و به این موضوع اذعان داشت. پس از اینکه همکاران ما وی را به خارج هواپیما منتقل کردند گمان نمیکرد به این سادگی دستگیر شود. ریگی خودش میگفت حالا که دستگیر شدم تقاص این همه جنایت را خواهم داد.
برخورد همکاران ما که وی را دستگیر کردند و به خارج هواپیما منتقل کرده و سپس به زندان منتقل کردند برای ریگی بسیار جالب بود. فکر میکرد مانند خودش که یک انسان جانی است و مردم عادی را گروگان میگرفت و ماموران انتظامی را در گروگانگیریها و از ساعات اولیه آنان را مورد آزار و اذیت قرار میداد و دست و پاهای آنان را با زنجیر میبست و کتک میزد، امکان میداد که همکاران ما هم این برخورد را با وی داشته باشند. این در حالی بود که ریگی خودش میگفت من از برخورد شما بسیار تعجب کردم و ای کاش 5 سال قبل گیر شما میافتادم. ریگی میگفت من در زندان فهمیدم که جمهوری اسلامی ایران جای دیگر و چیز دیگری است و من اشتباه کردم و ای کاش این جنایتها را مرتکب نمیشدم.
ریگی به شدت از جنایات و اقداماتی که انجام داده بود خصوصا از سربریدن انسانهای بیگناه، شهادت سربازان وظیفه، عملیاتهای تروریستی انتحاری، به شهادت رساندن نمازگزاران مسجد امیرالمؤمنین (ع) و مسجد جامع، به شهادت رساندن سردار شوشتری و اقدامات جنایتکارانه در تاسوعای حسینی در چابهار به شدت پشیمان بود و میگفت مردم کشتن عاقبتی است که من گرفتار آن شدم و مکررا این موضوع را تکرار میکرد.
عبدالمالک ریگی بسیار علاقمند به فلسفه بود، البته شاید فلسفه بردی در بسیاری از مذاهب ندارد.
ریگی میگفت در دو سه ماه قبل از دستگیریام علاقمند به کتابهای شهید مطهری شدم. ریگی اینگونه تعریف میکرد که در این اواخر یکی از کتابهای شهید مطهری را خواندم که این کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم بود. ناگهان در اواسط کتاب احساس کردم که دارم شیعه میشوم و کتاب را زدم به دیوار و گفتم «مطهری دیگر داری من را شیعه میکنی».
حالا این حرفها را ریگی در زندان میزد. اگر وی واقعا پشیمان شده بود باید بر میگشت و خود را تسلیم میکرد و جنایتهایش را کم میکرد، اما وی داشت میرفت که با آمریکاییها برای عملیاتها و ناامنیهای بعدی ببنند. ریگی اصلا در این فضا نبود که از راهی که رفته بازگردد. اینکه وی از راهی که رفته بود بازگشته و سپس ما وی را دستگیر کردیم، درست نیست.
در مدتی که ریگی در زندان بود پیغام به جایی داد تا پیگیر آزادیاش باشند؟
-خیر، همانطور که در برخی از فیلمهای منتشر شده مشاهده کردید ریگی پس از دستگیری شروع به حرف زدن کرد و آنهایی را که میدانست، گفت.
ریگی اخبار ما را تبدیل به اطلاع و یقین کرد. جاهایی که تردید و شک داشتیم و سندش هم موجود نبود را ریگی تبدیل به یقین کرد. ریگی به تنهایی با یک افسر اطلاعاتی سرویس اسرائیل و آمریکا ملاقات کرده بود و این موضوع را خود ریگی میدانست و آن افسر اطلاعاتی و در این خصوص نه عکس و نه فیلمی موجود بودنه چیز دیگر. ما تنها خبری داشتیم که ریگی در محلی با این افسر اطلاعاتی قرار ملاقات داشته که پس از دستگیری وی به تشریح جزئیات این دست از ملاقاتها پرداخت.
ریگی در اعترافات خود به نحوه حمایتهایی که سرویسهای اطلاعاتی بیگانه از وی داشتند هم اشاره کرد؟
- آن چیزی که یک تروریست نیاز دارد حمایت سرویس اطلاعاتی متخاصم و پول است و این اعطای پول هم در قالب حمایت شکل میگیرد و بالاخره پول حلال مشکلات است.
در جریان به شهادت رساندن سردار شهید شوشتری و اقدامات تروریستی بعدی آیا ریگی اطلاعات محرمانهای از سرویسهای اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل دریافت کرده بود؟
- بله، ریگی در سال 88 دستگیر شد. وی ارتباط با سرویسهای اطلاعاتی بیگانه را از سالهای 83 و 84 آغاز کرد اما در ابتدا با یک یا دو واسطه بود و آرام آرام به این سرویسها نزدیکتر شد و در نتیجه جنایتهایش بیشتر شد.
در واقع پس از اقدامات تروریستی در مسجد جامع زاهدان که نزدیک به 350 شهید و مجروح داشت دیگر نوع اثرگذاری خود را بیشتر کرده بود.
در بحث به شهادت رساندن شهید شوشتری، ریگی اطلاع دقیق پیدا کرده بود و سرویسهای بیگانه هم برای ایجاد ناامنی پولهایی را به وی پرداخت کرده بودند. در این خصوص میان ریگی و سرویسهای اطلاعاتی بیگانه تعریف کارهایی انجام میشد و در نتیجه اقداماتی تروریستی شکل میگرفت.
آیا ریگی اقدامات و برنامههای تروریستی بعدی را هم در نظر داشت و در اعترافاتش آنها را بازگو کرد؟ زمانبندی برای اقدامات تروریستی بعدی داشت؟
-بله، اما زمانبندی نشده بود. دستور کلی ایجاد ناامنی در داخل کشور بود و حمایتهای مالی هم میشد. در برخی از عملیاتها هم با سرویس اطلاعاتی دشمن طی ملاقاتهایی که داشت دستور میگرفت تا در فلان جای ایران و فلان مرز کشور عملیات تروریستی انجام دهد. بخشی از این صحبتها و اعترافهای ریگی در رسانهها آمده و بخش دیگری هم نیامده که آرامآرام آنها هم اعلام میشوند.
تاثیر عملیات دستگیری ریگی توسط دستگاه اطلاعاتی و امنیتی کشورمان در فضای بینالمللی چگونه بود؟
- اولین تاثیر بحث نوع عملیات بود که بر روی اشرار منطقه اثر گذاشت و این شکل عمیلیات به شدت اشرار منطقه را وحشتزده کرد و در اذعانهای مختلفی که داشتند بارها به این موضوع اشاره کردند.
اثر دیگری که این عملیات در منطقه گذاشت کلاس اطلاعاتی ما را به حمدالله بالا برد و همه اینها عنایت خداوند و امام زمان (عج) و به برکت خون شهدا بود.
اینکه اطلاعاتی به شما برسد و همکاریهای لازم انجام بشود و اخبار دقیق شده و هواپیمای ارتش پرواز کند و هواپیمای حامل ریگی را فرود بیاورد. اگر اینا را کنار همدیگر قرار دهیم جز توکل به خدا و به برکت خون شهدا نبود.
در جامعه جهانی اولین لذت را مردم کشورمان بردند و خیلی خوشحال شدند. مردم شرق کشور خیلی خوشحال شدند، به خصوص خانواده شهدا، مجروحان و آسیبدیدهها به شدت خوشحال بودند که برای ما بسیار ارزشمند بود و شاید این خانوادهها یادشان رفت که شهید دادهاند چون از این نوع اقدام خوشحال بودند. واقعا تبریکها و و تقدیرهای فراوانی از وزارت اطلاعات شد و پس از آن نیز در عرصه بینالمللی و جهانی کشورهای مختلف از ما تشکر کردند که این نوع اقدام صورت گرفت . این کشورها اعلام میکردند که ما هم دوست داریم از اینگونه اقدامات در مقابله با تروریستها انجام دهیم و باید چکار کنیم و چگونه جلو برویم.
با تشکر از اینکه این وقت را در اختیار ما قرار دادید. اگر در پایان مطلبی دارید بفرمایید؟
- انشاءالله دعا کنیم که 5 مرزبان کشورمان که به تازگی به گروگان گرفته شدهاند به سلامتی به کشور بازگردند و امیدواریم کشور پاکستان در این خصوص همکاریهای لازم را داشته باشد.
کد خبر: ۲۷۰۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۰۴
مسافر پس از انحراف خودرو از مسیر اصلی، اعتراض و سپس سرو صدا کرد که ناگهان زن سرنشین صندلی عقب با گذاشتن چاقو زیر گردن پیرزن، وی را به سکوت وادار می کند که چاره ای نیز جز پذیرش این زور نداشت
کد خبر: ۲۴۷۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۰/۲۱
در اقدامي عجيب، دختر نوعروس عربستاني از همسر آيندهاش خواست که 300سوسمار زنده را به عنوان مهريه برايش از صحرا شکار کند، اما در نهايت به 100 سوسماري که تازه داماد شکار کرده بود، رضايت داد!به آوای دنا، پايگاه خبري شبکه العالم اظهار کرد: در حالي که در عربستان سعودي به طور معمول مهريههاي به نسبت سنگين (دست کم 100 هزار ريال سعودي معادل حدود 100ميليون تومان) براي دختران نو عروس در نظر گرفته ميشود، در برخي موارد، اين سنت با تعيين مهريههاي غيرعادي و عجيب؛ يا مهريههاي معنوي و اندک، شکسته شده است.در يکي از عجيبترين اين موارد، نو عروسي بعد از آگاهي از ترس همسر آيندهاش از سوسمار، از وي خواست تا به تنهايي و بدون کمک ديگران، به عنوان مهريه براي او 300 سوسمار زنده از بيابان شکار کند! البته داماد بيچاره موفق شد تنها 100 سوسمار زنده را شکار و به عروس خانم تقديم کند.تازه داماد که محسن نام دارد، در حضور بستگان عروس و داماد، ? صندوق بزرگ را که حاوي 100 سوسمار با اندازهها و شکلهاي مختلف بود، گشود تا شرط عروس خانم براي بله گفتن را به جا آورده باشد!پدر عروس هم که از اين کار دامادش خوشحال به نظر ميرسيد، گفت: از اينکه محسن براي به دست آوردن موافقت دخترم، اين ماجراجويي را قبول کرده، خوشحالم و کسي که سختي زندگي در صحرا و شکار سوسمار را به جان خريده، براي کسب رضايت همسرش همه کار خواهد کرد.وي ادامه داد: اين مهريه بسيار سادهتر از مهريههاي غيرممکن و سنگين است که جوانان توان مهيا کردن آن را ندارند.از سوي ديگر و در اقدامي متفاوت، در طائف عربستان پدر يک عروس در برابر عاقد از داماد خواست تا به عنوان مهريه، به عروس خانم در حفظ سوره مبارکه «ملک» کمک کند و هدف خود را از اين کار، شکستن سنت مهريههاي سنگين و بازگشت به تعاليم دين مبين اسلام درخصوص ازدواج آسان اعلام کرد.وي با بيان اين نکته که جوانها در دوره کنوني از لحاظ مالي در شرايط دشواري هستند؛ ابراز اميدواري کرد که همه پدران هنگام ازدواج دخترشان همين روش را در پيش گيرند.روزنامه «الانباء» چاپ عربستان با درج اين خبر، درباره رواج مهريههاي سبک و آسان کردن ازدواج نوشت: مردي در منطقه القنفده در حومه مکه مکرمه، مهريه دختر خود را تنها ?? ريال سعودي تعيين کرد که اين اقدام بسيار مورد تحسين اطرافيانش قرار گرفت و آنها نيز آرزو کردند که اين اقدام، الگوي ديگران در آسان کردن ازدواج قرار گيرد.در منطقه مدينه منوره نيز پدر يک عروس، هزينههاي جشن عروسي را که توسط داماد پرداخت ميشود، به عنوان مهريه پذيرفت و علاوه بر آن يک دستگاه منزل نوساز به نوعروس و تازه داماد هديه کرد.وي اظهار داشت: تنها مساله مهم براي من اين است که دخترم با همسر آينده خود زندگي سعادتمندانهاي داشته باشد.
منبع/فارس
کد خبر: ۲۰۴۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۶/۲۵
آوای دنا/10 گونه جانوری در کهگیلویه و بویراحمد در معرض خطرتهدید انقراض هستند.
به گزارش واحد مرکزی خبرمدیرکل محیط زیست کهگیلویه و بویراحمد گفت : از 80 گونه جانوری مهره دار در مــعرض تهدید درکشور 10 گونه آن در جنگل های کهگیلویه و بویراحمد زندگی می کند که درآستانه خطر انقراض هستند.
عطا پور شیرزاد با بیان اینکه از هزار و 256 گونه جانوری مهره دارکشور230 گونه دراین استان زندگی می کنند افزود: خرس قهوه ای، کل، بز، قوچ وحشی و کاراکال از جمله مهمترین گونه های جانوری درمعرض تهدید انقراض دراستان است که با حفاظت مطلوب در درازمدت می توان آنها را ازحالت تهدید خارج کرد.
پورشیرزاد، توسعه مناطق مسکونی، چرای بیش از ظرفیت پروانه دام ها، خشکسالی و شکار را از مهمترین عوامل تهدیدکننده این گونه ها بیان کرد.
وی کمبود نیروی انسانی و نبود تجهیزات را از جمله مشکلات اداره کل حفاظت محیط زیست کهگیلویه و بویراحمد برای حفاظت از حیاط وحش این استان دانست.
کد خبر: ۱۸۴۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۴/۲۸
دادرس دادگاه عمومی بخش زرقان این افراد را که به شکار غیرمجاز بره آهو متهم هستند، گنهکار شناخت و آنها را به ۹۱ روز زندان محکوم کرد ولی حبس آنان را به دلیل عدم سابقه کیفری، تعلیق کرد.
کد خبر: ۱۷۶۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۳/۳۰
اوای دنا: با ورود یک قلاده کفتار به شهر سوق و تعقیب آن به وسیله اهالی چند نفر زخمی شدند که در نهایت این کفتار به وسیله مأموران محیط زیست به دام افتاد.به گزارش اوای، سید قدرت علیپور در گفتوگو با خبرنگار فارس در کهگیلویه اظهار داشت: امروز یک قلاده کفتار به شهر سوق وارده شده بود که پس از تعقیب و گریز فراوان و مصدومیت سطحی چند تن از شهروندان سوقی به وسیله مأموران محیط زیست شهرستان کهگیلویه به دام افتاد.رئیس اداره محیط زیست شهرستان کهگیلویه با بیان اینکه مصدومین از افرادی بودند که سعی داشتند این کفتار را از پای در آوردند، تصریح کرد: این عمل کار بسیار اشتباهی بود و همین امر باعث شد تا این جانور با ترس به سمت شهروندان سوقی حملهور شود.علیپور بیان داشت: مأموران محیط زیست پس از اطلاع از این قضیه سریع به محل اعزام شدند و در کمترین زمان ممکن کفتار را به دام انداختند.وی با اشاره به اینکه بعضی گونههای کفتار در کوههای اطراف دهدشت به خصوص کوه خائیز و کوه سیاه زیست میکنند، عنوان کرد: در بعضی مواقع و به خصوص در فصول سرد سال بعضی از گونههای جانوری از جمله کفتار به تپههای اطراف شهر دهدشت و روستاهای اطراف مهاجرت میکنند.وی با توصیه به همه شهروندان به عدم حمله به حیوانات وحشی ابراز داشت: حیواناتی مثل کفتار هیچگونه مشکلی برای انسان به وجود نمیآورند.وی اضافه کرد: متاسفانه در موارد زیادی دیده شده که این حیوان ترسناک ولی بیآزار بر اساس یک اعتقاد غلط که همان درمانگر بودن اعضای تناسلی آن میباشد توسط بعضی سودجویان شکار میشود.علیپور افزود: این جانور معمولا شبها برای شکار بیرون میآید و به جهت مردارخواری یکی از بهترین نوع رفتگران محیط زیست به شمار میآید.وی عنوان داشت: توصیه ما به مردم این است که در صورت مشاهده جانوران وحشی در محل سکونت خود در نخستین فرصت به مأموران محیط زیست و یا پاسگاههای انتظامی اطلاعرسانی کنند.گفته می شود کفتار به دام افتاده در شهر سوق هماکنون در اداره محیط زیست کهگیلویه نگهداری میشود که پس از انجام معاینات دامپزشکی به دامن طبیعت بازگردانده میشود.
کد خبر: ۱۲۰۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۹/۲۱
اوای دنا:نمایشگاه دگردیسی در فرقه تروریستی منافقین شنبه، 11 آذرماه در یاسوج مرکز استان کهگیلویه و بویراحمد برپا شد.به گزارش اوای دنا به نقل ار ایسنا «حسین صابری» ، استاندار کهگیلویه و بویراحمد در مراسم افتتاح این نمایشگاه گفت:منافقین کارنامه سراسر سیاه و تیره دارند و با خاک وخون کشیدن جوانان برومند کشورمان بیش از 17 هزار نفر را به شهادت رساندند اما اقدام خصمانه آنها راهی به جایی نبرده است و روز به روز در محضر خداوند و مردم روسیاه تر می شوند.وی افزود:این افراد شهیدانی مانند آیت الله دستغیب، باهنر، رجایی،مطهری ،بهشت و مفتح را از ما گرفتند که همه این افراد اسوه ای از صبر و تقوا بودند .استاندار کهگیلویه و بویراحمد بیان کرد:فرقه منافقین دست نشانده استکبار هستند و با اعمال تروریستی خود سعی دارند نوکری خود را روز به روز بیشتر به اثبات برسانند.صابری تصریح کرد: سربازان گمنان امام زمان (عج) بر اعمال منافقین کاملاً کنترل دارند و کوچکترین حرکت آنان از دید آنان مخفی نیست.وی اظهار کرد:کسانی که از منافقین جدا می شوند و به وطن برمی گردند این ندامت آنان خوب است اما باید کاملاً مراقب این افراد بود تا دوباره به دامان منافقین برنگردند .استاندار کهگیلویه و بویراحمد با اشاره به سابقه تاریخی نفاق ابراز کرد:به اندازه طول تاریخ حیات بشریت نفاق وجود دارد که یکی از نمونه های آن بی وفایی کوفیان در قبال آل الله بود که یک نفاق فراموش نشدنی است.صابری عنوان کرد:نفاق و منافقین یعنی نوکری استکبار در تمام ابعاد و همه خیانت ها ،جنایت و کثافت کاری هایی که این گروهک تروریستی انجام دادند به نوکری استکبار بود.وی گفت:تا زمانی که ریشه استکبار خشکانده نشود نفاق وجود دارد و ما نیز باید امادگی مقابله با نفاق را به شکل های منخلف داشته باشیم. که یکی از حفظ آمادگی خود برگزاری چنین نمابشگاه هایی است.استاندار کهگیلویه و بویراحمد با بیان این مطلب که روحانیت یکی از اقشاری بود که در لیست ترور این گروهک تروریستی قرار داشت، تصریح کرد: این مسأله نشان می دهد که ما باید کجا هارا حفاظت کنیم . شهید صیاد شیرازی را بخاطر داشتن درجه سرلشکری به شهادت نرساندند بلکه به دلیل گفتن شهید سرلشکر بسیجی بود و امروزه دشمن بیشتر از ما به اثر گذاری فرهنگ بسیج پی برده و این فرهنگ غنی یکی از بیمه نامه های غیر قابل تمدید انقلاب اسلامی ایران است و به دلیل اهمیت این فرهنگ یکی از کارهای تروریستی خود را ترور اقشار مختلف بسیجی قرار دادند.صابری ضمن تقدیر و تشکر از دست اندرکاران این نمایشگاه اضافه کرد:این گونه نمایشگاه ها باید در مراکز دانشگاهی و مدارس برگزار شود چراکه امروز دشمن به دنبال شکار نسل جوان و نوجوان ماست.لازم به ذکر است که این نمایشگاه از روز شنبه یازدهم تا پنج شنبه نوزدهم آذر ماه در دانشکده پزشکی جنب بیمارستان امام سجاد (ع) یاسوج پذیرای بازدیدکنندگان است.
کد خبر: ۱۱۸۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۹/۱۱
اوای دنا: كلاه نمدي نرم با لبههاي متوسط و چيني در جلوي تاج آن كه اغلب مردان به سر ميگذارند. فدورا نامهاي ويژهاي دارد.
فدورا در موسيقي و سينماي نيمه دوم قرن بيستم كاربرد بسيار يافت كه از آن ميان ميتوان به كلاه معروف اينديانا جونز اشاره كرد.
كلاه نمدي
كلاه بختياري پوششي است گرد از جنس نمد(پشم در هم تنيده با رطوبت و فشار)، بيشتر به رنگ سياه و گاهي به رنگ قهوهاي روشن يا قهوهاي تيره بدون لبه، از پايين به بالا گشادتر، پايين آن سفتتر و فرم و شكل آن نيمكره بوده و معمولا شكل سر را به خود ميگيرد.
ارتفاع آن متنوع، اما در رايجترين نوع آن نزديك به 12سانتيمتر است. ضخامت نمد كلاه بايد حدود پنج ميليمتر و جنس آن مرغوب و خيلي نرم باشد.
كلاه نمدي ميان همه لرزبانان رايج و مورد استفاده است. تنها تفاوت در نوع رنگ كلاه مورد استفاده است. كلاه نمدي سياه تنها در ميان بختياريها استفاده ميشود، اما لرهاي كهگيلويه و بويراحمد و لرستان از كلاههاي نمدي با رنگ قهوهاي تيره و روشن استفاده ميكنند.
كلاه نمدي سياه در روستاهاي چهارمحال و روستاهاي اطراف اصفهان هنوز مورد استفاده قرار ميگيرد. كلاه نمدي ميان اهالي ديلمان در استان گيلان نيز هنوز مورد استفاده قرار ميگيرد كه رنگ اين كلاه معمولا قهوهاي است.
قشقاييها نيز نوعي كلاه نمدي سفيد رنگ (گاهي قهوهاي) كه به كلاه دوگوشي معروف و شبيه تاج است، استفاده ميكنند.
در گذشته استفاده از كلاه نمدي در بين ساكنان ساحل شمالي خليج فارس بويژه در استان بوشهر رواج داشته است.
رنگ سفيد اين كلاه كه به آن كلاه خسروي هم گفته ميشود در آغاز ويژه خانها بود، اما بعدها عشاير از پوشيدن لباس بختياري نيز منع شدند ، به مرور زمان كلاه سفيد جاي خود را به كلاه سياه مردم عادي داد و امروزه ديگر كودكان نيز كلاه سفيد خسروي به سر ميگذارند.
كلاه خسروي همانطور كه از نامش پيداست، طرحش از كلاه خسروان، پادشاهان ساساني است.
نوع ديگر آن نيز شب كلاه است كه بيشتر توسط جوانان مجرد، چوپانها، افراد كم درآمد و گاهي هنگام كار مورد استفاده قرار ميگيرد.
اين كلاه از يك نمد ضخيمتر و پستتر ساخته ميشود، معمولا رنگ آن قهوهاي روشن يا قهوهاي تيره است و علت نامگذاري آن به شب كلاه اين است كه چوپانها با همين كلاه ميخوابيدند و سر را روي قطعه سنگي ميگذاشتند و كلاه حايل ميان سر و سنگ بوده است.
كارگاههاي نمد مالي از ديرباز در شهرهاي شوشتر، دزفول، ايذه، شهركرد، بروجن، نجفآباد و... فعال بودهاند. امروزه كارگاههاي توليد كلاه نجفآباد و اصفهان مشهورتر، اما در عمل رو به زوال هستند. با اين حال كارگاههاي ساخت كلاه نمدي در شهر بروجن در استان چهارمحال و بختياري به دليل اقبال دوباره مردم به اين كلاه، روندي رو به رشد را طي ميكنند.
كلاه بيسبال
كلاهي از كتان سبك با تاج گرد نرم و آفتابگير سختي در جلو. پشت اين كلاه با اندازه سر كسي كه كلاه را بر سر ميگذارد قابل تنظيم است.
اين كلاه نه فقط در بازي بيسبال براي جلوگيري از نور آفتاب، كه در لباس راحت و روزمره امروزي نيز كاربرد زيادي دارد.
كلاه ماهيگيري
كلاه ماهيگيري از كتان نرم با لبههاي پهن پايين افتاده ساخته ميشود كه هم مردان و هم زنان به سر ميگذارند.
لبههاي پهن اين كلاه براي محافظت چشمها، صورت و حتي پشت گردن از آفتاب ساخته شده است.
اين كلاهها در آغاز توسط ماهيگيران و كشاورزان ايرلندي براي محافظت از باران استفاده ميشد، اما امروزه اغلب طبيعتگردان آن را سر ميگذارند.
كلاه قايقسواري
تاج اين كلاه حصيري بسيار كوتاه و لبههاي آن پهن است. پيش از اين توسط قايقرانان استفاده ميشد، اما امروزه در سفرهاي تابستاني و باغها نيز كاربرد دارد و با نواري به رنگ رسمي اعضاي باشگاهها، دانشكدهها يا انجمنها آراسته ميشود.
در استراليا، نيوزيلند و آفريقاي جنوبي اين كلاه هنوز بخشي از يونيفرم رسمي بسياري از مدارس پسرانه است.
كلاه پوست خرس
كلاه پوست خرس، كلاهي بلند از جنس خز است كه در مراسم يونيفرم نظامي استفاده ميشود.
شكل و جنس اين كلاه در اصل براي محافظت صاحب آن از ضربات برنده شمشير طراحي شده بوده، اما امروزه تنها توسط نظاميان بريتانيا استفاده ميشود و بويژه به دليل كاربردش توسط نگهبانان كاخ باكينگهام شناخته شده است.
كلاه شعبده
كلاه شعبدهبازان يا تاپ هت، كلاه استوانهاي بلند و لبه پهني است كه از پوست نمدمالي شده سگ آبي تهيه ميشود.
اين كلاه از نيمه دوم قرن هجدهم تا اواسط قرن بيستم استفاده عمومي داشت، اما اكنون تنها به خرگوشي كه شعبدهبازان از آن بيرون ميآورند، معروف است و كاربردش به برخي اعضاي انجمنهاي خاص محدود شده است.
كلاه پهن
كلاهي گرد، نرم و اغلب از پشم و نخ است كه لبه سخت و كوتاهي در جلو دارد. اين كلاه كه زماني كلاه پسرك روزنامهفروش نيز ناميده ميشد امروزه بيشتر توسط نويسندگان و روزنامهنگاران استفاده ميشود.
قدمت اين كلاه را تا قرن چهاردهم در شمال انگلستان تخمين ميزنند و اغلب با مهاجران ايرلندي و انگليسي در آمريكا پيوند خورده است.
در قرن نوزدهم بويژه كارگران انگليسي و ايرلندي اين كلاه را سر ميگذاشتند، اما از نيمه دوم قرن بيستم به اين سو، چهره بسياري از روشنفكران و هنرمندان نيز با اين كلاه همراه شد.
كلاه شرلوك هولمز
كلاه گرم و پشمي كه از فاستوني محكم ساخته ميشود، جلو و عقب آن لبه دارد و در كنارههايش روگوشيهايي هست كه ميتوان بالاي سر آنها را به هم گره زد.
اين كلاه مناسب شكار در آب و هواي باراني اسكاتلند ساخته شده و به دليل پيوندي كه با نام شرلوك هولمز دارد كلاهي براي كارآگاهان نيز پنداشته ميشود.
كلاه مخروطي شرقي
كلاههاي پهن مخروطي شكلي كه از جنس حصير ساخته شده اغلب در شرق و جنوب شرقي آسيا و مشخصا در چين، اندونزي، ژاپن، كره، فيليپين و ويتنام به كار ميرود.
اين كلاه با يك نوار پارچهاي كه از زير چانه ميگذرد روي سر نگاه داشته ميشود و فاصلهاش از روي سر با نواري ازجنس مشابه حفظ ميشود. اين كلاه فرد را مقابل آفتاب و باران محافظت ميكند.
گات
گات، كلاه سنتي مردان كرهاي است و براي ايرانيان به واسطه سريالهاي كرهاي پخش شده از تلويزيون آشناست.
اين كلاه از موي اسب ساخته ميشود كه چارچوبي از ني بامبو به آن شكل ميدهد و رنگ سياه آن تا حدي شفاف است.
شكل گات استوانهاي بلند است كه لبه پهني دورتادور آن را گرفته است.
غُتره
غتره، پوششي سه قسمتي است كه مردان عرب به سر ميگذارند و از يك عرقچين در وسط سر، روسري سفيد يا راهداري كه دور صورت آويزان ميشود و نوار سياهي كه بالاي سر و دور اين روسري ميپيچد تشكيل شده است.
مدل، رنگها و انواع غترهها ميتواند نشانگر قبيله و قوميت فردي كه آن را بر سر دارد، باشد.
قراقلي
كلاهي استوانهاي است كه از پشم نوعي گوسفند به نام قراقل ساخته ميشود و در آسياي مركزي كاربرد دارد.
برخي رهبران شوروي سابق مثل برژنف علاقه خاصي به استفاده از اين كلاه داشتند.
اينكلاه بر سر محمدعلي جناح نيز ديده ميشد و امروزه نيز حامد كرزاي اغلب همين كلاه را بر سر دارد.
كلاه فرانسوي
كلاه كپي كه در ايران اغلب به عنوان كلاه فرانسوي شناخته ميشود شكل استوانهاي كوتاه دارد كه تاج آن گرد و تخت است و لبهاي در جلو دارد.
اين كلاه را پليس و نظاميان فرانسوي بر سر ميگذارند كه از سال 1830 در اين كشور به كار رفته و براي هر رده و درجهاي نوعي از آن استفاده ميشود.
اين كلاه غير از فرانسه ميان برخي نيروهاي بلژيك، يونان، نروژ، اسپانيا، سوئد، هند، ايرلند شمالي و سوئيس نيز كاربرد دارد.
كلاه يهودي
كيپا يا كلاه يهودي، كلاهي بود به رنگ سفيد يا زرد كه يهوديان در دوران كهن در اروپا ميپوشيدند.
اوايل پوشيدن آن اختياري بود، اما بعد از سال ۱۲۱۵ مردان بالغ يهودي مجبور بودند خارج از محلههاي يهودينشين براي شناخته شدن، اين كلاه را بپوشند. بعيد نيست ريشه اين كلاه هم مثل كلاه فريژي كه يهوديان بابلي ايران بايد ميپوشيدند از ايران باشد.
طبق قوانين يهودي، يهودياني كه عمل به احتياط ميكنند بايد هميشه موهايشان را بپوشانند. اين كلاه هميشه در دستنوشتههاي يهوديان ميآمد و يهوديان آلمان بعدها آن را در مهرهايشان و نشان رستههاي نظاميشان استفاده ميكردند كه نشان ميدهد اقلا ابتدا اين كلاه بخشي از لباس يهوديان بوده است.
در متون يهوديان آمده كه مرد سرناپوشيده نبايد تورات را بلند بخواند يا به چيز مقدسي فكر كند يا چهار ذراع راه برود و وارد شدن مرد سرناپوشيده به كنيسه نيز جايز نيست.
طربوش
طربوش يا آنگونه كه درتركيه ميگويند، فز، كلاه نمدي سرخ رنگ به شكل استوانهاي كوتاه است كه اغلب آويز ريش ريشي به بالاي آن متصل است و يادآور حاكميت عثماني است.
طربوش در مصر كه مردم اين كشور پيش از انقلاب مصر به وسيله آن شناخته ميشدند سالها بود فقط بر سر دانشجويان الازهر و قاريان قرآن كريم ديده ميشد، اما امروزه دوباره جاي خود را بر سر مردم مصر پيدا كرده است.
طربوش نماد تاريخي و فرهنگي عصر پاشاها و افنديها در مصر قبل از انقلاب ژوييه 1952 به عنوان نشان مردانگي و وجاهت استفاده ميشد، اما پس از مدتها استفاده نشدن عملا به منبع درآمد خوبي براي آتليههاي عكاسي تبديل شد و عكاسخانههاي مصر با ارائه طربوش، مردم و گردشگران را تشويق ميكردند با آن عكس يادگاري بگيرند.
از وقتي به سر گذاشتن طربوش از حالت يك رسم قديمي از ميان رفت صنعت طربوشسازي نيز از رونق افتاد، اما با اين حال ميتوان در شهرك الحسين، گنجينهاي از اين كلاه معروف مصري را پيدا كرد.
در حال حاضر خيلي از دختران و پسران مصري در مراسم عروسي و جمعهاي خصوصي طربوش به سر ميگذارند.
طربوش اوايل قرن 19 ميلادي بهوسيله محمدعلي پاشا، موسس مصر تازه وارد اين كشور شد. در زمان عباس اول نيز اين كلاه پوشش رسمي دربار شد. محمدالطربوش 150 سال قبل شركت طربوش دوزي را به راه انداخت.
پاناما
كلاهي حصيري است كه در اكوادور ساخته شده است، اما چون از كانال پاناما براي فروش و صادر شدن به بقيه دنيا ميرفت به اين نام شناخته شده است. كلاه پاناما معمولا با لباسهاي تابستاني پوشيده ميشود.
منبع/جام جم
کد خبر: ۱۱۵۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۸/۲۹
اوای دنا: آیین معارفه و تودیع استانداران سابق و جدید اردبیل حاشیههایی داشت که از نظر میگذرد. * مراسم معارفه استاندار اردبیل بعد از ۴۰ دقیقه تاخیر در مجتمع فدک اردبیل با قرائت آیاتی از قرآن کریم آغاز شد و مجری این برنامه در هر فرصتی سعی میکرد اشعاری ترکی با احساسات خاص قرائت کند تا فضای جلسه را از سنگین بودن رسمی به حالت پویایی و نشاط سوق دهد که در این بین واکنش نماینده مردم اردبیل به اشعاری با مضامین اردبیل خنده را بر لب حاضران مینشاند. * در حالی که تشریفات عجیبی در استقبال از استاندار جدید به راه افتاده بود چند دستگاه اتوبوس حمل و نقل عمومی اردبیل در جلوی مجتمع فدک حاضر بود که بر روی این اتوبوسها پلاکاردی با مضمون «ستاد استقبال مردمی» نوشته شده و از طرفی تعدادی از همروستاییهای نیکزاد گوسفند به محل حضور نیکزاد آورده بودند تا جلوی او قربانی کنند. * از تشریفات عجیب این مراسم آمادهباش کامل نیروهای آتشنشانی با لباس فرم و همچنین تعدادی جوان و نوجوان بسیجی با لباس متحدالشکل به همراه گل و پرچم سهرنگ جمهوری اسلامی ایران بود که یک تونل خوبی را برای عبور وزیر و استاندار جدید به وجود آورده بودند. * هرچند رئیس شورای شهر اردبیل در سخنرانی افتتاح پروژههای عمران شهری اعلام کرد که استقبال از نیکزاد شکل مردمی داشته اما از چند روز پیش شورای شهر و شهرداری که نمیتوانستند خوشحالی خود را از انتخاب شهردار سابق اردبیل به عنوان استاندار کتمان کنند بنرها و پارچه نوشتههای متعددی در سطح شهر و جلوی فدک اردبیل نصب کرده بودند تا حضور نیکزاد را تبریک بگویند. * در مراسم معارفه امروز ۱۰ نفر از نمایندگان مردم استان در مجلس گرفته تا یکی از جانبازان سخنرانی کردند که معاون عمرانی استاندار اولین سخنرانی بود که پشت تریبون رفت و به ارائه گزارشی از عملکرد صابری در حوزههای مختلف پرداخت. * در این مراسم رئیس کل دادگستری استان، رئیس مجمع نمایندگان استان در مجلس، مصطفی افضلیفرد نماینده مردم اردبیل در مجلس به نمایندگی از نمایندگان حوزه انتخابیه اردبیل، نیر، نمین و سرعین و یونس اسدی به عنوان منتخب نمایندگان شهرستانهای مختلف استان و همچنین نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه اردبیل، سید حسین صابری استاندار سابق اردبیل، وزیر کشور و در نهایت نیکزاد استاندار جدید اردبیل به ایراد سخنرانی پرداختند به طوریکه این مراسم بیش از ۳. ۵ ساعت به طول انجامید. * جلسه معارفه به قدری طولانی شد که تعدادی از شرکتکنندگان چند بار برای هواخوری به بیرون از جلسه رفته و هوایی تازه کردند. * در این مراسم از مدیران کل تا مدیران جزء از فرمانداران تا بخشداران و شهرداران و همچنین برخی از صنوف و عموم مردم حاضر شده بودند به طوریکه هم بخش اصلی و هم طبقه فوقانی مجتمع فدک مملو از حاضرانی بود که برای این مراسم آمده بودند. * در خلال برنامه خانواده نیکزاد همسر و دو فرزند او به همراه مادر اکبر نیکزاد در سالن جلسه حاضر شده و پرسنل شهرداری نیز به گرمی از فرزند خردسال او استقبال کرده و او را بارها به آغوش گرفتند که برخی شیطنتهای پسر نیکزاد نیز در قسمت عقب سالن به برخی بینظمیها کمک کرده بود. * از دیگر حاشیههای این مراسم پخش کلیپی از عملکرد سید حسین صابری با عنوان خدمت بیمنت بود که به زیبایی دستاندرکاران استانداری عملکرد دو ساله وی را به تصویر کشیده و ناگفتههای دوران مدیریتی وی را به ویژه سفرهای هفتگی به شهرستانها و روستاها در قالب کلیپی به نمایش گذاشتند که تنها اشکال این کلیپ افزودن برخی پروژههایی بود که به در سالهای گذشته به دست استانداران قبلی افتتاح شده بود. * از بین نمایندگان استان تنها منصور حقیقتپور که گفته میشود با سید حسین صابری میانه خوبی ندارد در مراسم حاضر نشده بود و مجری برنامه نیز حاضر نبودن وی را در جلسه به حاضران گوشزد کرد. * در این مراسم تعدادی از سخنرانان از وزیر کشور به عنوان دکتر و تعدادی نیز به عنوان مهندس یاد میکردند در حالی که بر اساس قانون دادن القاب غیرواقعی به اشخاص به ویژه در قالب مدرک تحصیلی غیرقانونی است اما هیچیک از مدیران و نمایندگان استان متوجه این مسئله نبودند. * رئیس مجمع نمایندگان استان در سخنرانی خود هم ایام گذشته نظیر هفته دولت را گرامی داشت و هم ایام پیش رو را به نام دفاع مقدس تبریک گفت و هم از حادثه زلزله و تسلیت آن سخنی به میان آورد. * در این مراسم انتقاد نماینده مردم اردبیل در مجلس مصطفی افضلیفرد در حالی از رسانهها در خصوص انتشار مطلبی با عنوان «نمایندگان در انتخاب استاندار جدید دخالتی نداشتند» سخن به میان آورد که اسناد خبری و صدای موجود این نماینده در گفتوگو با خبرنگار فارس به خوبی ثابت میکند که وی به صراحت اعلام کرده نمایندگان در جابهجایی استاندار اردبیل دخالتی نداشتند. * در تجلیل از زحمات سید حسین صابری استاندار سابق اردبیل دستاری از جانبازان دوران دفاع مقدس در خطابه خود از زحمات وی قدردانی کرده و برای نیکزاد آرزوی توفیق کرد. * در حالی که در این مراسم حضور باقری جدی قهرمان پارالمپیک نیز به چشم میخورد، مجری برنامه به سرعت قهرمانی باقری جدی، مجید فرزین و انوشیروانی را در پارالمپیک و المپیک تبریک گفت. * امام جمعه اردبیل نیز در این مراسم از ریخت و پاشهای انجام شده در مراسم معارفه به ویژه آمادهباش نیروهای آتشنشانی و برخی کارهای زاید تشریفاتی انتقاد کرد و اظهار داشت: اگر قرار است چنین کارهایی معمول باشد پس چرا برای سایر استانداران و یا مدیران انجام نمیشود. * امام جمعه اردبیل پس از پایان سخنان خود با عذرخواهی از وزیر کشور سالن جلسه را ترک کرد و در هنگام رفتن بیان کرد: بنده برای معارفه استاندار تا ساعت ۱۱ برنامهریزی داشتم و به دلیل انجام مصاحبه مهم با یکی از خبرگزاریهای مهم کشوری باید به وعده خود عمل کرده و در محل مصاحبه حاضر شوم. * استاندار سابق اردبیل به رغم پخش شدن کلیپی از عملکرد خود حدود ۲۰ دقیقهای نیز صحبت کرد و از برخی کارهای انجام شده سخن به میان آورده و در خطاب به اظهارات افضلیفرد نماینده مردم اردبیل در مجلس در خصوص ثابت ماندن نرخ بیکاری به کاهش تدریجی آن اشاره کرد. * در این مراسم احکام استاندار جدید قرائت و از زحمات صابری نیز با لوح سپاس و هدایایی تجلیل شد و به صورت ابتکاری لوح سپاس تهیه شده از طرف صابری به نیکزاد تقدیم شد. * در این مراسم جمعی از عکاسان و فیلمبرداران در قسمتهای مختلف سالن مشغول فعالیت و شکار صحنهها بودند و تعداد ۱۵ خانم نیز در سالن جلسه حضور داشتند که اغلب آنها از خبرنگاران رسانههای گروهی استان و نشریات محلی بودند. * طولانیترین سخنرانی را در این مراسم وزیر کشور انجام داد که با لحنی شوخی به اظهار نارضایتی برخی از نمایندگان و مسئولان از جابهجایی استاندار اردبیل پاسخ داد و گفت: تا دیروز به ما فشار میآوردند که استاندار را تغییر دهید اکنون همان افراد به خاطر همین جابهجایی از ما گله میکنند. * وزیر کشور همچنین به سفت و سخت بودن صابری در هزینه بیتالمال اشاره کرد و یادآور شد: من یقین دارم که صابری اجازه نمیدهد ریالی از بیتالمال صرف کارهای بیهوده شود. * در این سخنرانی وزیر کشور از جلیل جعفری بنه خلخال نماینده خلخال و کوثر در مجلس به عنوان نخبه حوزه فناوری هستهای یاد کرد و با خطاب قرار دادن وی گفت: ایران امروز در عرصه هستهای سرآمد کشورهای دنیاست. * با وجود طولانی بودن مراسم هیچ پذیرایی از حاضران در پایان جلسه صورت نگرفت و حاضران با خستگی تمام و مدیران با صرف کردن یک روز کاری خود به مراسم معارفه به خانههای خود برگشتند. *به گزارش فارس، آخرین سخنران این مراسم اکبر نیکزاد استاندار جدید بود که در سخنان خود بارها از خاطرات شیرین دوران شهرداری خود گفت و به علاقمندی خود به آش دوغ نیز اشارهای کرد و اظهار داشت: بنده حسرت به دل ماندم که در اردبیل مثل همه مردم به مغازه آشفروشی رفته و دل سیر آش دوغ بخورم. * نیکزاد به روند پایان ماموریت خود در شهرداری اردبیل و حضور در دو استان قزوین و کهگیلویه و بویراحمد به شوخی اشاره کرد و افزود: وزیر کشور بنده را به قزوین فرستاد تا همچون معاونان قبلی استاندار بر اثر سقوط هواپیما جانم را از دست بدهم و به کهگیلویه و بویراحمد فرستاد تا شاید در این منطقه کوهستانی بلایی سرم بیاید اما با برگرداندنم به اردبیل ثابت کرد «مال بد بیخ ریش صاحباش است».
نیکزاد همچنین به دوستانش از خطه کرمان همولایتیهای صابری در زمان بازسازی بم و زرند کرمان و ابراز ارادت آنها اشاره کرد و گفت: هنوز که هنوز است از بم دوستانم برایم خرما میفرستند و ما نه تنها امروز بلکه در آینده نیز مهماننوازی خود را به صابری نشان خواهیم داد.
کد خبر: ۹۷۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۶/۱۸
اوای دنا:خوش خوراکی آدمها این روزها به گنجشکها هم رسیده و برخی ها گنجشکهای کوچک و دوست داشتنی را با یک لقمه ناقابل به کام مرگ می کشانند.
به گزارش اوای دنابه نقل از مهر، اگر این روزها سری به بازار اهواز و البته برخی شهرهای دیگر این استان بزنید، می بیند که دست فروشانی حضور دارند که گنجشک های سلاخی شده را به سیخ کشیده اند و در سینی هایی، آنها را در معرض فروش مردم قرار می دهند این در حالی است که برخی از مردم از دیدن چنین صحنه هایی شگفت زده و ناراحت می شوند و برخی دیگر با پرداخت پول آنها را تبدیل با لقمه های خوشمزه می کنند. شیوه خوردن آنها هم شامل چندین شیوه است. برخی آنها را کباب می کنند، برخی به عنوان گوشت در خورش استفاده می کنند و برخی هم آنها را سرخ می کنند ولی در نهایت همه این شیوه باعث شده ادامه نسل گنجشکها که بی آزارترین پرنده های دور و بر ما هستند و خیلیها با دیدن آنها احساس شور و شعف می کنند با خطرات جدی مواجه شود.جالب اینکه به علت جثه کوچک گنجشک ها، تهیه غذایی از آنها باعث نابودی تعداد فراوانی از این پرنده می شود. برای نمونه برای یک وعده غذای معمولی یک فرد که البته پرخور هم نباشد حداقل ۲۰ گنجشک باید شکار و کشته شوند که می توان نتیجه گرفت برای یک وعده غدایی یک خانواده پنج نفری ۱۰۰ گنجشک باید شکار شوند. خوردن گنجشک ها که روز به روز طرفداران فراوانی پیدا می کند ادامه حیات این پرنده را تهدید می کند زیرا هم فروشندگان آن در حال افزایش هستند و هم تعداد شکار آن. حتی کار به جایی رسیده که برخی از فروشندگان شرمنده مشتریان خود در بعدازظهرها می شوند زیرا گنجشکی برای فروش به آنها ندارند.در گذشته مردم لانه کردن گنجشک در خانه ای را نشانه ورود خوشبختی و خیر و برکت به آن خانه می دانستند ولی حالا چه تغییری در زندگی آدمها پیش آماده که این پرنده کوچک خوشبختی نیز باید اسیر خوش خوراکی برخی ها شود.خانمی که در بازار نادری اهواز روزانه تعدادی فراوانی گنجشک می فروشد در حالیکه با مهارت و سرعت خاصی پرهای گنجشک ها را از بدن آنها جدا می کند و به سیخ می کشید در این خصوص می گوید: مردم روز به روز استقبال فراوان تری از این گنجشک ها می کنند و من در روز بیش از هزارتا از آنها را می فروشم. وی در خصوص اینکه معمولا مشتریانش از چه قشری هستند، می گوید: فرقی نمی کند این پرنده ها طرفداران زیادی دارند. از مردم بالای شهر مشتری دارم از مردم پائین شهر که با چانه زنی خود امان ما را بریده اند نیز مشتری دارم. جدیدا بالا شهرهایها برای کلاس گذاشتن این پرنده ها را می خرند و جلو میهمان خود می گذارند.شیوه فروش گنجشک در اهواز این فروشنده در خصوص اینکه این گنجشک ها در کدام مناطق صید و شکار می شوند نیز می گوید: شهرستان دزفول بیشتری حجم شکار گنجشک را به خود اختصاص داده و معمولا بیشتر آنها از این شهر آورده می شوند ولی در کل اغلب شهرهای استان خوزستان همانند شوشتر و حمیدیه شکار گنجشک ها در آنها صورت می گیرد.این پرنده ها معمولا به وسیله یک توری بزرگ که روی آن گندم یا سایر مواد خوردنی می گذارند و با کشیدن ناگهانی آن، صید می شوند تا غدای مردمی شوند که برای کلاس گذاشتن این پرنده را در سفره غذایی خود می گذارند.یکی از فروشنده های دیگر اهواز نیز در این خصوص می گوید: از وقتی مرغ گران شده فروش گنجشک بالاتر رفته به گونه ای که عرصه گنجشک جوابگوی تقاضای بی شمار و روبه افزایش مردم نیست.وی همچنین می گوید: کار من چون شامل یک سینی و یک گونی (کیسه مخصوص آرد) است مزاحمت چندانی برای کسی ایجاد نمی کند و معمولا از جایی به ما برای عدم کار کردن تذکر نداده اند ضمن اینکه اگر هم روزی قرار است مانع کار ما شوند به راحتی جابه جا می شویم ولی ما مشتری داریم و حتی به صورت تلفنی هم سفارش می گیریم.اما شکار بی رویه گنجشک باعث خطرات فروانی برای این پرنده ها شده به گونه یک کارشناس حیات وحش در این خصوص عنوان می کند: شکار بی رویه گنجشک در شهرستان دزفول عامل تغییر جثه این پرنده شده است. مونا قدسی می گوید: طبق مطالعات انجام گرفته در ارتباط با زیست سنجی گنجشک معمولی در شهرستان دزفول در استان خوزستان، اختلاف معنی داری در برخی از متغیرهای کمی مربوط به بیومتری این گونه، از جمله طول بدن و وزن بدن، در مقایسه با مناطق دیگر مشاهده شده است که این می تواند به دلیل مصرف غذایی بیش از حد گنجشک در جوامع انسانی شهرستان دزفول باشد. وی تصریح می کند: پرندگانی نظیر گنجشک به دلیل قدرت سازگاری زیاد، دامنه بردباری وسیع و تنوع رژیم غذایی دارای پراکنش وسیعی هستند و در مناطق مسکونی، زمین های زراعتی، باغ ها و عموما در جوار محل زندگی انسان ها به سر می برند.قدسی می گوید: شهرستان دزفول با داشتن آب و هوا و پوشش گیاهی مناسب، شرایط مناسبی برای رشد کافی این پرنده را دارد بنابراین تنها موردی که می تواند کاهش جثه این پرنده را در پی داشته باشد، شکار بیش از حد است. شکار این پرنده در دزفول توسط صیادان و مردم محلی به حدی زیاد است که پرندگان صید شده به شهرستان های مجاور نیز توزیع می شود.این کارشناس حیات وحش تصریح می کند: نتایج تحقیقات حاکی از آن است که شکار و فشار صیادی بی رویه در دزفول منجر به کاهش جثه گونه گنجشک شده و ادامه این روند در طولانی مدت، بدون مدیریت صحیح منجر به کاهش جمعیت این پرنده خواهد شد؛ در نتیجه بایستی برنامه ریزی اصولی و مدیریت صحیح در ارتباط با شکار این پرنده در دزفول انجام پذیرد.گنجشکها پرندگانی هستند کوچک با منقار کلفت و مخروطی و پاهای نسبتا کوتاه که اغلب پر و بال رنگارنگ ندارند. بیشتر به صورت اجتماعی به سر می برند و به طور دسته جمعی زاد و ولد میکنند و پروازی نیرومند ندارند.گنجشک معمولی به طول ۱۴ تا ۱۵ سانتیمتر است. گنجشک نر تارک خاکستری پررنگ پس گردن بلوطی، گلوی سیاه، گونه ها و سطح شکمی سفید مایل به خاکستری است. در پرواز خط بالی کوتاه و نسبتا واضح و دمگاه خاکستری دارد. پرنده ماده و نا بالغ فاقد سیاهی گلو در سطح پشتی قهوه ای تیره و در سطح شکمی سفید چرک است.زیستگاه گنجشکها مناطق مسکونی، کشاورزی است و به ندرت دور از محل آدمی زندگی می کنند. در سوراخها و پرچینها، روی شاخه های درخت و در مناطق مختلف لانه می سازند. گنجشک امروزه تقریبا در همه جای دنیا یافت میشود. بیشتر گنجشکها آوازی دلفریب و موزیکال دارند. اغلب گنجشکان لانه خود را در بوته زارها و علفزارها می سازند، اما نوعی گنجشک لانه اش را در جاهای بلندتری نسبت به گنجشکان دیگر میسازد. گاهی لانه را برفراز درختان همیشه سبز تا هشت متر ارتفاع می سازد. لانه آنها از خار و خاشاک و الیاف گیاهی، وگاهی از شاخههای کوچک درختان است.موسم تخمگذاری گنجشکها معمولا از نیمه فصل بهار آغاز می شود و تا اواخر پائیز ادامه دارد. ماده از چهار تا شش تخم سفید رنگ با علائم سرخ ــ قهوهای می گذارد. گنجشکهای که در نواحی معتدل به سر می برند گاه با فرا رسیدن پائیز و زمستان به سوی نواحی گرم مهاجرت می کنند.به هر حال در حالی که حیات وحش روز به روز در حال دور شدن از زندگی ماشینی آدمها است تنها گنجشکها به دلیل قدرت بالای آنها در کنار آمدن با شرایط محیطی هستند که با جست و گزیرو آوازشان برخی اواقات روحی تازه به کالبد زندگی خشک آدمها می دمند ولی تداوم شکار بی رویه آنها برای لذت چند لحظه ای شکستن استخوان های ظرفیت این پرنده کوچک خوشبختی شاید به زودی دیدن پرواز گنجشکها در خیابان و کوچه را نیز به حسرت تبدیل کند.
کد خبر: ۸۹۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۵/۰۶
اوای دنا-علیرضا سعیدآبادی:وقتی داروين نظريه تنازع بقا جانداران و انتخاب طبيعي يا اصلح را به عنوان نتيجه مطالعاتش از علوم زيستي به حوزه علوم اجتماعی ارایه کرد خيلي ها منتقد بودند كه رفتارها و روابط در محيط جانوري و يا گياهي هيچ شباهتي به محيط انساني ندارند و نمي توان نتايج حاصله از بررسي آن ها را به روابط اجتماعي در سطح انسان ها تعميم داد.
او فکر می کرد هر جانداري بايد از لحظه تولد براي بقا با رقبا و عوامل ناسازگار محيط مبارزه كند و هر گروهی كه شرايط و توان كافي براي اين كار را نداشته باشد نابود مي شود.
كوشش براي زنده ماندن يا تنازع بقا در طبيعت،عامل اصلي انتخاب جانداران اصلح براي بقا و تكثير نسل است.از بين افراد گونه هاي جانوري و يا گياهي همواره يک يا چند فرد با ويژگی هاي ممتاز ممكن است بوجود آيند كه همان باعث برتري و بقا آنان خواهد شد.اين گونه افراد بيش از هم نوعان خود باقي مي مانند،به توليد مثل مي پردازند و ويژگی های خود را از طريق وراثت به فرزندان منتقل مي كنند.
داروينيسم اجتماعي به سبب تأثير بسزايي که نظريه انتخاب اصلح بر انديشه و تفكر تكاملي در جامعه گذاشته بود به این اسم ناميده شده است.اين مكتب با اين كه بخشي از اصول آن امروزه منسوخ شده اما پيروان آن مي كوشيدند وقوع جنگ ها و درگيري هاي شديد سياسي با انگيزه هاي برتري طلبانه در بين افراد و گروه ها را با آن توجيه و تفسير كنند.
آنچه كه در نظريه تنازع بقا پايه مطالعات اوليه قرار گرفته وجود برتري طلبي،ستيزه جويي و دنياي پر از خشونت و جنگ در بين جانداران است.در حيات وحش،جانوران با اين كه از قدرت تعقل برخوردار نيستند اما در غريزه آنان هم رفتارهاي خشونت آميز و هم رفتارهاي مسالمت آميز به وفور ديده مي شود.براي مثال،در طبيعت مبارزه دو مار شاه كبرا با طول چند متر و جثه اي مهيب که به تصویر هم کشیده شده قواعد جالبي براي تامل ما دارند.
اول،اين دو جاندار در هنگام مبارزه به يكديگر نيش نمي زنند.
دوم،سعي هر كدام فقط اين است كه پشت ديگري را با زمين آشنا كند.
سوم،حريف شكست خورده وقتي نتيجه را مي پذيرد محل مبارزه را ترك مي كند و طرف پيروز او را تعقيب نمي كند.
چهارم،مبارزه تا سرحد مرگ نيست و فقط براي تعيين فرد پيروز است.
پنجم،اين مبارزه مانند هر مبارزه ديگري يك طرف پيروز و يك طرف بازنده دارد.
ششم،اين قواعد درباره همه جانوران از جمله كفتارها و كركس ها صدق نمي كند.
هفتم،يكي از اصلي ترين انگيزه هاي جانوران براي شكار رفع گرسنگي است در حالي كه در جوامع انسانی به طور عام،بعضي ها از فرط سيري مبارزه مي كنند و هدف شان زر،زور و تزوير است.
من بدون اين كه بخواهم مصاديق اجتماعي از نظريه تنازع بقا ارايه دهم مي خواهم با اشاره به اين كه طبيعت در بيشتر مواقع آموزگار خوبي براي انسان ها بوده فقط اين سوال را با استفاده از مثال يادشده مطرح كنم كه آیا اين قواعد در جوامع انساني و درباره رقابت هاي سياسي و يا درگيري هاي سياسي هم صدق مي كند؟و يا اين كه برخلاف آن،ما انسان ها در محيط زندگي خود بايد به دفعات شاهد تماشاي مجموعه راز بقا در حوزه سياست آن هم از نوع بي قاعده اش باشيم؟عرصه سياست اصلي ترين و موثرترين عرصه هاي زندگي بشر است.
مسوولان جامعه در اثر رقابت ها و كنش و واكنش هاي سياسي است كه به قدرت دست مي يابند و بر تمامي بخش هاي جامعه مسلط مي شوند.مبارزه سياسي نيز كاميابي و ناكامي دارد.در کنش ها و واکنش های سیاسی در سطح خرد و رقابت هاي فردی و گروهي هميشه يك طرف برنده و يك طرف بازنده است.ولي در سطح داخلي و با هدف پيگيري منافع ملي در جوامع توسعه يافته قواعد بازي برد-برد حاكم است و كشور ما نيز از اين قاعده مستثني نيست.
رقابت هاي سياسي هم قواعدي مشابه مبارزه دو مار شاه كبرا را دارد كه اگر عقلاني و به خوبي درك نشود سياست را به حوزه اي مخرب و ويرانگر تبدل خواهد كرد.در نظام هاي سياسي رايج سازوكارهاي متنوعي براي جلوگيري از انباشت قدرت و راه های بازتوزيع آن پيش بيني شده است.ساز و کارهای رای گیری،رسانه هاي همگاني،احزاب و تشكل هاي سياسي،افکار عمومی،نخبگان فكري و دانشگاهي منتقد و پرسشگر،جامعه مدني،گروه هاي فرهنگي و اجتماعي،حقوق اقليت ها و نهادهاي فرهنگي و اجتماعي در هر جامعه و کارکرد و ميزان اثرگذاري هر كدام در رابطه بين حكومت كنندگان و حكومت شوندگان از اهميت فوق العاده اي برخوردار هستند.اين ها هر اندازه در جامعه اثرگذارتر و نهادینه شده تر باشند راه هاي رسوب قدرت و خودكامگي تنگ تر خواهند شد.در نظام سياسي جمهوري اسلامي ايران همواره فصل الخطاب گروه ها و سياستمداران،نظام سياسي و قانون اساسي و منافع ملي بوده است.
اول،نظام سياسي جمهوري اسلامي ايران كه در مباني با ويژگي هاي يك نظام خاص ولايي و دربرابر ساير نظام هاي رايج سياسي مبتني بر روح مردم سالاري ديني و اصل تفكيك قوا و نزديكي به الگوي نظام هاي رياستي است.دوم،قانون اساسي با محتواي روشن و استنادات محكم و سوم منافع ملي كه ستاره راهنماي اقدامات هر كشوري در عرصه هاي كلان داخلي و بين المللي است كه هر سه شاخص هاي مناسبي براي فعالان سياسي هستند كه مي توانند از آنها پيروي كنند و راه را از بيراهه تشخيص دهند.اين قواعد براي همه فعالان مطرح سياسي بويژه نامزدهاي انتخابات رياست جمهوري لازم الاجراست و تخطي از آن خسارات جبران ناپذيري ببار مي آورد.رفتار فردي نامزدها در فتنه 88 نمونه اين بي قاعدگي است.من اعتقاد راسخ دارم كه معروف بودن كانديداهاي رياست جمهوري شرط كافي براي نامزدي نيست وگروه هاي سياسي بايد بابصيرت به مرجعيت شوراي نگهبان قانون اساسي احترام بگذارند.
قواعد و چارچوب هاي سياسي بيش از ساير مقررات و قواعد متعارف در بخش هاي ديگر جامعه داراي آثار سازنده يا مخرب اند.برای مثال،قوانين صنعتی موجبات نارسايي و يا كارآمدي نظام اقتصادی را بيشتر فراهم مي آورند.اما قواعد سياسي تمامي بخش هاي جامعه را به شدت تحت تاثير خود قرار مي دهند.چه افرادي كه در رقابت ها پيروز مي شوند و چه افرادي كه شكست مي خورند در حوزه سياست بايد به اين قواعد پايبند باشند.چه بسيار در اثر گردش نخبگان و جابجايي قدرت در همه پرسي ها اتفاق مي افتد كه بازندگان ديروز،برندگان امروز شده اند و چه بسا بازندگان امروز هم برندگان فردا باشند.
رفتار سياسي متغير مستقل نيست و نتايج ثابت و لايتغيري ندارد.سياستمداران تابع عوامل متعدد فراواني هستند.آنچه كه بيش از همه عوامل در اين جا مورد تاكيد من قرار مي گيرد فرهنگ سياسي و قواعد کنش و واکنش هاست كه با جامعه پذيري مجدد امكان ارتقا و بهبود هميشگي آن وجود دارد و در این فرايند جامعه پذيري سياسي نقش رسانه هاي همگاني در همه اشكال سنتي و مدرن آن از درجه اهميت بالايي برخوردار است.افكار عمومي بویژه در جوامع تحول گرا و مردم سالار مانند كشور ما بر اين واسطه هاي ارتباطي بسیار تاثير مي گذارند و از آن به شدت تاثير مي پذيرند.به گونه ای که به نظر می رسد افكار عمومي و رسانه هاي همگاني همانند دو روي سكه ژانوس اند كه وجود يكي بدون توجه به ديگري بي معنا و نامفهوم خواهد بود.
شايان ذكر است كه وي به عنوان كانديداي مردم تهران و چهره رسانه اي آشنا در سال هاي اخير و مدير مسئول سه نشريه در سال هاي گذشته در گفت و گوهاي خود با تعدادي از شهروندان در روزهاي تبليغات انتخابات نهمين دوره مجلس شوراي اسلامي،هدف خود را با پشتوانه سال ها تجربه حرفه اي در حوزه هاي رسانه و ارايه ده ها اثر و ايده و انتشار آنها در روزنامه ها و سايت هاي مرجع كشور در سال هاي اخير و صنعت و مسائل موجود در روابط كارفرمايي-كارگري،روابط بين الملل با گرايش استراتژي جمهوري اسلامي ايران،آموزش و پرورش و رويكرد آموزش هاي نوين در نظام آموزشي كشور و فرهنگ و ارشاد اسلامي با فعاليت چندساله در بخش هاي روابط عمومي و آموزشي اين وزارتخانه در سطوح كارشناسي و مديريتي و ستادي و پس از رسيدن به اين جامعيت فكري،كانديداتوري مردم تهران در انتخابات اخير مجلس شوراي اسلامي و درصورت اقبال مردم و عنايت ويژه شوراي محترم نگهبان قانون اساسي در تفسير رجل سياسي و خود،انتخابات رياست جمهوري يازدهم بيان كرده است.
ضمناً سخنان و افكارش در دو سه ماه اخير تحت عناوين"وانتخاباتي كه گذشت؟"،"برنده و بازنده سوال از رييس جمهور كيست؟"،"فرهنگ سياسي ايرانيان و مسئله شناخت"،"فرهنگ برندسازي در ايران"،"انتخابات سال 88 شبيه 76 نبود!"،"مطبوعات،رسانه هاي مجازي و حوزه سياست در ايران"،"اول اصول گرايي،بعد اصلاحات؟"،"هر كه با ما نيست،برماست!"،"بيداري اسلامي و آينده ايراني"،"مدل شهردار-رييس جمهور هميشگي نيست!"،"چشم انداز يازدهم:ايران؛سرزمين ثبات"،" درك تحول مفهوم استراتژي پس از انقلاب اسلامي براي شناخت كانديداهاي رياست جمهوري يازدهم اهميت راهبردي دارد" ،"مرجعيت ديني الگوي ما سياستمداران ايراني"،"سوال از نامزدهاي احتمالي رياست جمهوري آينده:نگاه دولت يازدهم به مسئله الگوي ثابت توسعه در كشور چيست؟"،"مجلس در راس امور است نه قوا!"،"معماي دوراهي و حوزه سياست در ايران"و"بهترين نمايندگان ملت"علاوه بر ده ها ايده و اثر منتشر شده در سال هاي 80 در روزنامه ها،خبرگزاري ها و سايت هاي مرجع قابل مطالعه است.
خلاصه اهم سوابق تحصیلی و اداری علیرضا سعیدآبادی
• كانديداي مردم تهران در انتخابات نهمين دوره مجلس شوراي اسلامي• اخذ رتبه ممتاز رشته کارشناسی ارشد روابط بین الملل دانشگاه شهید بهشتی در سال 1380(رونوشت پیوست)• پشنهاددهنده ایده طرح تشکیل سازمان نیمه متمرکز نظام مهندسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران(رونوشت پیوست) • مشمول آیین نامه جذب و نگهداری نیروی انسانی نخبه در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی(رونوشت پیوست) • دبیر تشکل خانه دانشجو در استان در سال های 81-1380(رونوشت پیوست)• اخذ امتیاز عالی از پایان نامه کارشناسی ارشد با موضوع«بررسی استراتژی جمهوری اسلامی ایران پس از جنگ سرد»(رونوشت پیوست) • کارشناس مسوول وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مطابق حکم کارگزینی امور اداری ازسال 1384 و معاون بين الملل اداره كل روابط عمومي در سال 89 و معاون دفتر آموزش و توسعه فعاليت هاي هنري در سال 90 با ابلاغ داخلي(پیوست) • دبير نمايشگاه و نشست هاي تخصصي مد و لباس اسلامي-ايراني در سال 89(رونوشت پيوست)• مدیر روابط عمومی موسسه آموزش از راه دور وزارت آموزش و پرورش تا اواخر سال 1384(رونوشت پیوست) • کارشناس برگزیده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سطح ملی در چشنواره شهید رجایی در سال 1386(رونوشت پیوست)• برگزیده روابط عمومی های دولت در روز 27 اردیبهشت سال 1386 و تقدیر در سالن اجلاس سران(تقدیر نامه پیوست) • پیشنهاد و تدوین « طرح جامع نحوه فعالیت روابط عمومی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی » و طی مراحل تصویب و ابلاغ توسط وزیر محترم به تمامی معاونت ها،سازمان ها،ادارات کل ستادی و استانی(رونوشت پیوست) • طراحی«نظام ساماندهی و نصب تمثال حضرت امام خمینی ( ره ) و مقام معظم رهبری در دولت » که به صورت بخشنامه با امضا وزیر محترم به تمامی دستگاه های اجرایی ابلاغ شد(رونوشت پیوست) • پیشنهاد«طراحی و ایجاد بانک اطلاعاتی از هنرمندان حرفه ای و شرکت های معتبر در عرصه تبلیغات کشور » به شورای محترم اطلاع رسانی دولت که در سال 1386 به تایید رسید(رونوشت پیوست)• مدیر مسوول نشریه پیام بانوان در سال 75-1374و تالیف مقالات متعدد در این نشریه (رونوشت پیوست)• مدیر مسوول نشریه آموزش از راه دور وزارت آموزش و پرورش تا سال 1384و تالیف مقالات متعدد در این نشریه(رونوشت پیوست)• مدیر مسوول نشریه وفا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درسال1386و تالیف مقالات در این نشریه(رونوشت پیوست) • تدوین 6 جلد گزارش پژوهشی مرتبط با رشته روابط بین الملل برای پژوهشکده مطالعات راهبردی وابسته به وزارت علوم و تحقیقات و فناوری(رونوشت پیوست ) • تدوین 2 جلد گزارش پژوهشی مرتبط با روابط بین الملل برای خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (پیوست ) • انتشار ده ها یادداشت و مقاله راهبردی و فرهنگی و مطلب آموزشي در روزنامه های کثیرالانتشار،نشريات،خبرگزاری ها و سایت های مرجع کشور(رونوشت پیوست)• مسوول امور پژوهشی مرکز جامع علمی کاربردی شماره 5(تاییدیه پیوست) ایثارگر دفاع مقدس ( رزمنده – جانباز ) شماره تماس: 09122404987
کد خبر: ۷۷۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۳/۱۶
اوای دنا:به گزارش واحد مرکزی خبر منطقه حفاظت شده خائیز کهگیلویه در معرض تهدیدقرار گرفت . منطقه حفاظت شده خاییز منطقه ای است تپه ماهوری ، کوهستانی ، صخره ای با بارندگی سالانه حداقل 250 و حداکثر 670 میلی متر و حداقل و حداکثر460 و 1500 متر از سطح دریا است .این منطقه در حوزه استحفاظی شهرستانهای گچساران،کهگیلویه و بهبهان با مساحتی معادل 33 هزار هکتار در دی ماه سال 77 در ردیف مناطق حفاظت شده کشور قرار گرفت.چرای بیش از حد دام ، نبود مدیریت جامع در بهره برداری از منابع طبیعی منطقه ، سوء استفاده سودجویان ، وجود شکار چیان مختلف ، آتش سوزی ، احداث جاده ، آبرسانی و برق رسانی به روستاهای این منطقه و به تبع آن تخریب درختان و تپه ها و اخیرا هم انجام حفاری های اکتشاف نفت از جمله تهدیدات این منطقه است .پوشش گیاهی منطقه بلوط ( گونه غالب ) بنه ، کلخنگ ، بادام وحشی ، ارژن ، خوشک ، گون ، گیاهان دارویی و گونه هایی از خانواده گندمیان است و گونه های جانوری شامل : کل و بز ، گرگ ، کفتار ، شغال ، روباه ، تشی و خوک وحشی و پرندگانی از جمله کبک ، تیهو ، بحری و دلیجه است. این منطقه از ارزشهای تفریحی ، ورزشی ، توریستی ، پژوهشی و آموزشی برخوردار است. عبور رودخانه مارون از این منطقه ، وجود غارها ، چشمه سارهای فراوان ،پوشش گیاهی ، جانوری متنوع وچشم اندازهای طبیعی جلوه زیبایی به این منطقه بکر بخشیده است.از جاذبه های دیدنی این منطقه علاوه بر طبیعت سرسبز بهاری و با طراوت آن به منطقه تنگ تکاب،سد مارون و غارهای طولانی آب کِنار و غار نیدِه می توان اشاره کرد،به طوری که غار نیده با 700متر طول تاکنون ناشناخته مانده است.گونه های گیاهان داروئی این منطقه از خارهای گندمیان بوده که دارای ارزش صنعتی اند که هرساله وجود افراد غیرمجاز تهدیدی جدی برای این نوع گیاهان محسوب می شوند.گونه های جانوری شامل پستانداران کل و بز،گراز،پلنگ،گرگ،روباه،کفتار،شغال و انواع خفاش ها است.محمد براتی 85 ساله ساکن یکی از روستاهای این منطقه می گوید: در سالهای قبل این منطقه دارای جمعیت وحوش بیش از یک صد برابر کنونی از جمله کل ، بز و قوچ بود و تنوع وحوش در این منطقه کاملا مشهود بوده است اما در یک دوره زمانی براثر ازدیاد جمعیت انسانی ، سلاحهای غیرمجاز ، شکار و صید بی رویه ، جمعیت وحوش دراین مناطق درمعرض نابودی قرارگرفت .دیگر روستایی هم به آتش سوزی ها اشاره کرد و گفت : تا کنون بارها این منطقه دچار اتش سوزی شده به گونه ای که آتش سوزی کاملا توسط مردم بومی و ساکنان روستاهای این منطقه کنترل شد و منابع طبیعی و محیط زیست به دلیل صعب العبور بودن و نداشتن بالگرد و نیروی انسانی عملا نتوانستند تأثیری در کنترل آتش داشته باشند و کنترل آتش به صورت سنتی موجب افزایش محدوده آتش سوزی شد. دیگر روستائیان هم قطع جنگلها و تبدیل این مناطق به اراضی کشاورزی و استفاده روستائیان از چوب این درختان به عنوان هیزم برای گرمی خانه ها در زمستان را از جمله مشکلات این منطقه حفاظت شده عنوان کردند .عبور رودخانه مارون این منطقه موجب شده تا شکار چیان چشم طمع به شکار غیر مجاز ماهیان این رودخانه داشته باشند . به گفته علی مدد سلیمی از ساکنان این منطقه گاهی شکار چیان به انتقال موتور برق به حاشیه این رودخانه وانتقال برق به داخل آب رودخانه اقدام می کنند و همین هم موجب می شود تا همه موجودات آبزی داخل آب تا شعاع حدود 150 متری از محل انتقال برق از بین بروند و این نوعی نسل کشی و قساوت قلب است .برخی دیگر از ساکنان و دوستداران طبیعیت از روند حفاری ها برای اکتشاف نفت در این منطقه گله مند بودند که مسئولان شرکت نفت عنوان کردند که مجوز حفاری ها برای شناسایی معادن نفت و گاز با اخذ مجوز قبلی از سازمان محیط زیست و منابع طبیعی بوده و همه تلاشمان را برای عدم آسیب رسانی به محیط زیست به ویژه جانوران و پرندگان را به کار می گیریم .رئیس محیط زیست شهرستان کهگیلویه می گوید : عوامل زیست محیطی زیادی این منطقه را تهدید می کنند که نیاز به همکاری همه مسئولین برای جلوگیری از تخریب این منطقه بکر و حفاظت شده دارد.سیدقدرت الله علی پور مهم ترین این عوامل را افزایش جمعیت،چرای بیش از حد دامهای اهلی ،تخریب مراتع و قطع جنگل برای زغال گیری و بخصوص اکتشافات نفت برشمرد و افزود: اگر از این عوامل تخریب زا جلوگیری نشود در آینده نزدیک شاهد تخریب واز بین رفتن گونه های جانوری این منطقه خواهیم بود.این مقام مسئول می افزاید: بر اساس سرشماری های به عمل آمده رشد حیات وحش این منطقه در سال گذشته 50درصد بود که این نشان از تلاش شبانه روزی کارکنان اداره محیط زیست در این منطقه است.وی نبود بالگرد برای سرکشی و بازرسی از منطقه همچنین کنترل آتش سوزی ، کمبود نیرو انسانی به ویژه محیط بان و عدم اختصاص اعتبار مناسب را از عمده مشکلات کنونی اداره محیط زیست دانست کارشناسان محیط زیست استان جلوگیری از شکار بی رویه ،احداث دیوار حفاظتی ، افزایش یگانهای حفاظتی برای نظارت کامل بر این مناطق ( شبانه روزی ) ، سرمایه گذاری برای تقویت ظرفیت ها و توانمندیهای این مناطق از جمله گیاهان دارویی ، جلوگیری از حوادثی همانند آتش سوزی ، تجهیز یگانهای حفاظت از این مناطق و سایر مناطق به بالگرد برای کنترل مناسب تر ، اشاعه فرهنگ و درونی شدن رفتار مناسب با محیط را از جمله راهکارهای تقویت این منطقه عنوان کردند .
کد خبر: ۶۴۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۱/۲۳
یکی از معانی کاربردی سکولاریست عرفی کردن یا عرفی ساختن امور غیر عرفی و غیر معمول در یک اجتماع هدف می باشد که از جهاتی با معنای دیگرش یعنی جداساختن به نحو بسایر عجیبی،درآمیخته است. در جامعه ای اسلامی،عرف جامعه می بایست بر خواسته از اراده دینی و مذهبی حاکم بر افکار و ذهنیت تشکیل دهنده مدنیت مسلمین باشد،اما ممکن است به علل و دلایل مختلفی اعم از 1- فردی همانند جاه طلبی،ثروت اندوزی،حرص و آز،حسادت و مشکلات روحی و روانی و تضادهای عقیدتی 2- مشکلات عمومی اجتماعی فراگیر نظیر نفوذ فرهنگهای معاند و متجاوز هدفدار داخلی و بیرونی و توطئه منافقین جهت تسلط و استثمار جمعی یا قشری و طبقه ای (عموماًطبقه متوسط و نیروی جوان) تغییرات عدیده و عمده ای در این عرف اسلامی و ساختار هنجارهای پدیدآورنده آن ، بوجود آوردند که موجب زمین گیر کردن افراد مرید و زمین گیر شدن خود ایده و مرام برخواسته از عرف مذهبی گردد.تغییرات نرم و حساب شده عرف باب طبع میل صاحبان نفوذ و حیله را فراهم می کند . دورانهای اینچنین گذشته و قرن هایی را پدید آورده ، که تجربه کارآمد آنرا اکنون عده ای بر ضد عده ای دیگر به کار می برند و روزگار اینگونه پدید آمده است . هنگامی که منفعت طلبی موجب شود که عقاید و برداشت های شخصی از دین عرف جدیدی را پایه ریزی کند و بنا به خواست افراد تاثیر گذار و نخبه سیاسی نا اهل جامعه به سمت و سویی سوق پیدا می کند،که وجه راه و رضای خدا رها شده و منافع شخصی و محدود دنیوی ملاک کمال انسان و شعور بشری قرار گیرد. میان دین و مذهب با عرف جاری در جامعه مذهبی،جدایی و گسیختگی عمیق و غیر قابل برگشت اتفاق افتد و در لحظه عرف جدید هدف ساخته و ظهور می کند ،عرفی بزرگ اما ناکارآمد و فقیر از ذات هدایت و روشنگری . در جامعه هدف عرف می شود پارتی بازی و تبعیض صورت پذیرد . گرگ شدن و خوردن فرصتها به نفع خود و مصادره کردن همه چیز دین و انسان های متدین،برای وارد کردن به قلمرو پوشالی و فرضی ساخته شده توسط متجاوزین به حقوق مردم . پذیرش عرف جدید توسط کودن ها و کور مغزهای حیوان سفت و شهوت پرست ٰ که از استعدادها و توانایی های خدادادی تنها پذیرفتن آن امر بدون دلیل و برهان فطری و علمی را می داند و سری را به نشانه تایید جنباندن. که این شرایط وجوب شکل گیری سکولاریته خاموش در ناخوداگاه بتن جامعه مسلمان و یکتتا پرست و شیعه راه امامان معصوم (ع) می گردد . و افراد را به سمت سکولاریته شدن و معاویه صفت بودن سوق می دهد و می فهماند که باید در این منجلاب چنان که رایج است عمل کنند تا دمی از دنیای رقبای سکولار پیدا شده در این جو عقب نماند . چون عرف دیگر آن است که همرنگ جماعت بودن عالی است و هر که سکولارتر،موهبت و پیشرفتش بیشتر . بنا به مشاهدات عینی در استان کهگیلویه و بویراحمد و مناطق نفوذ دست اندرکاران حاضر در استانٰ ظاهر امر مبین به اذهان فریفته شده و امن می باشد که از تبعیض و پارتی بازی آنهم به این آ شکار ی و وقاحت که از سر وصورت استان کهگیلویه و بویراحمد بالا می رود و برخی رؤسای جزء شهرستانی و استانی وام دار آن هستند و نقش کاسه داغ تر از آش را در آن ایفا می کنند و همگان خرسندند که هیچ شخص یا جنبشی،حتی کلمه ای از این وقایع غریب را بازگو نمی کند و مرحمی پیدا نشده و نمی شود تا داغی را فرو نشاند . خوب است بدانیم که خداوند تبارک و تعالی و اوصیا و انبیاش در روی زمین وجود این چنین گستاخی هایی را تنها مایه فرومایگی و رها کردن جهاد نفس می دانند که باعث می شود که اشخاص همچون حکمرانانی خود مختار،منابع و منافع عمومی را همچون ملک شخصی هرآنگونه که میل دارند تقسیم نموده و شرکای خویش را سیراب و گرد افسردگی را بر صورت سامان و دیار و روی مردمان نجیب و آرام این خطه از سرزمین اسلامی بپاشند و عقیده و مرام خداشناسی و ولایت پرستی آنان را لگد کوب کنند .و در قهقهه های مستانه خویش به تمامی دنیای قانون و شرع بخندند و به برادران دینی ما همچون برده هایی در غل و زنجیر،عنودانه و یک چشم بنگرند و خوش باشند و خوشگذرانی کنند.وای از این همه بیداد.آقایانی که با اقدام به جذب غیر قانونی و غیر مجاز دهها نفری در سیستم های دانشگاه آزاد دهدشت ٰ ادرات دولتی تازه تاسیس چرام و بهمئی و شرکت نفت و گاز گچساران و ایستگاه گاز دهدشت،پروژه های عمرانی در منطقه و شرکت ملی حفاری اهوازٰ بانک های دولتی و نیمه دولتی،بنیاد مسکن واداره تعزیرات حکومتی و اداره راه ترابری و ادارات استان فارس و........ دخالت نا به جا برای ابقاء یا ترفیع درجه افراد و لیدرهای انتخاباتی که جزء بیراهه رفتن و نابودی توان نیروی انسانی کارآمد و ایجاد فضایی کاذب و فاسد در استان می شود که جز بازی و بازی گردانی هیچ خیر و برکتی ندارند و دست چپاول انگلیسی و آمریکایی و هراجبنی را از پشت بسته اند و عامل تاراج شرافت،عزت نفس و اعتقاد دینی این مردمند و چه خوب جا انداخته و به ما فهمانده اند که آقایان توانسته اند ! و هر که پارتی و نفوذ دارد می تواند،آیا در این مکتب این عمل پذیرفته است !؟ می توان گفت شمر لعین فرومایه نیز توانست ، صدام در حمله به ایران در طول جنگ تحمیلی توانست ! اما عده ای با شرافت کاسه سر خود را به خداوند عاریه دادند و جان دادند و خونفشان به گواه تاریخ نگذاشتند که حیثیت مسلمین بر باد برود ، آیا نفوذ وقدرت اینگونه اشخاص آنچنان نفس مردم را بریده و ذلیل ساخته یا عرف آنان در جان ما رسوخ کرده که به این راحتی می پذیریم وعقب نشسته ایم و تنها تماشاگریم و قانون نانوشته اما نامحترم جنگل را یادآوری می کنیم اما باید به این افراد بگوییم که چه راحت باد برده است وجدانهایی را که حتی بی دین ها آن را دارند (آزاد مرد باشید حداقل اگر دین ندارید.) این عده خود را به آنچه که برتر از شانشان است نسبت می دهند و دست درازی به آنان چیزی می کنند که از آن باز داشته شده اند ، حق را می پوشانند و شبه افکنی می کنند ، دیر زمانی است که پرده سیاه فتنه ها پاره و سینه شقاوت دریده شده است .مردم دیگر تمامی افسانه ها را می دانند و خواب ندارند . . عده ای گمان می کنند که نمی میمیرند و در گور تنگ و تاریک نمی روند ،که این گونه رشته های انسانیت را با طمع نان حرام میان خلق از هم گسسته اند ؟دیر زمانی نیست که پنداشته ایم که با دادن خون رگهایمان و به مسلخ فرستادن عزیزانمان ،پنجه در پنجه با شیطان جنگیده ایم و نغمه حسین (ع) در ظهر عاشورا را لبیک گفته ایم ، حال آنکه در کنارمان بی توجه به خدای کعبه ، به بتها می نگریم و سکولاریسم مدرن را با جان دل پذیرفته ایم ! و بر همه چیز خط بطلان کشیده ایم . حسابرس این بی عدالتی در کهگیلویه و بویراحمد کیست ؟؟کدام مبانی فکری توجیح کننده این تفکرات مسموم است ؟ کسانی که از این دنیا به این شیوه ها نصیبی نبرده اند و از دنیای خود باز مانده اند آن هم به دلیل عملکردهای ناسالم این افراد ، در این بلاتکلیفی ، چه تکلیفی دارند ؟ چه تاییدی موجب شده تا این حرکات ادامه پیدا کند ؟ آیا جمهوری خود مختار چون کردستان عراق یا ایالات فدرال آمریکایی در این خطه برقرار شده است ؟باقیمانده جامعه که حدود اسلامی را رعایت می کنند و این گونه سیاست بازی و بازیچه بودن را نمی پذیرند و وارد این شاکله های سیاسی نمی شوند چه کنند به گوشه ای بروند و تصوف پیشه کنند یا به شکار گیاه خواری بپردازند ؟ عمر کوتاه انسانی فرزندان برومند این دیار چه قدر دیگرش بر باد برود تا صاحبی عادل و خدا ترس برای این قطعه پاک و نجیب از بهشت خدا بر روی زمین که از مملکتی اسلامی است پیدا شود ؟
((انعکاس دیدگاهها و نظرات مختلف در اوای دنا به منزله رد یا تایید آنها نیست))
کد خبر: ۲۰۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۹/۰۱
معلمي شأن است نه شغل
معلمي شأني است والا ،شغل نيست.اگر بخواهيم فضايي ايجاد كنيم كه معلمي را در رديف ساير مشاغل جاي بدهيم ،اين به معناي تنزل شأن والاي معلم است چرا كه اولين معلم انسانها خداي تعالي است.بدنبال ان جامعه ومردم بايد اين جايگاه رفيع را پاس بدارند واحاد مردم براي حل مشكلات جامعه فرهنگي متحد شوند.ما معتقديم آموزش وپرورش كانون پاك ترين نيروها ست،اما حراست ومواظبت از طهارت اين كانون در وهله اول بدست معلمين وبعد بعهده ديگران است.در مهندسي اقتصادي بايد به جايي برسيم كه از نيروهاي كيفي موجود ولو اندك بهترين وشيرين ترين نتيجه را عايد آموزش وپرورش كنيم.بايد به نسبت اعتبار موجود هزينه هاي جاري مديريت شوند در اين عرصه مي توان بخشي از امور مربوط به آْموزش و پرورش با مشاركت مردم و با نظارت قوي مديريت كرد. در سال جاري با اين نگاه كه معلمي شأن است نه شغل بايد:
فضاي سالمي را براي متربيان آماده نمائيم.
کد خبر: ۵۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۸/۲۴