به راستی اگر قرار باشد سید حسن خمینی با التزام به قانون در انتخابات ثبت نام کند، صلاحیت او در فقاهت و التزام عملی به ولایت فقیه به تایید شورای نگهبان قانون اساسی برسد و در انتخابات نیز با اقبال مردم مواجه شود، بروز خشونت سیاسی چه وجهی خواهد داشت؟ آیا ارتکاب خشونت سیاسی آن هم در قبال قضاوت انجام نشده ملت در قبال یک کاندیدا چیزی جز انحراف از مردمسالاری دینی به مثابه رکن اساسی اندیشه بنیان گذار کبیر انقلاب اسلامی (ره) است؟پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir،
دولت بهار نوشت: سرانجام پس از ماه ها گمانه زنی، کاندیداتوری حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی برای انتخابات مجلس خبرگان رهبری قطعی شد. حجت الاسلام والمسلمین سید علی خمینی پنج شنبه هفته گذشته طی سخنانی که توسط سایت جماران بازتاب داده شد، خبر کاندیداتوری برادر بزرگترش را اعلام کرد.
کاندیداتوری فرزند مرحوم سید احمد خمینی اگرچه به گمانه زنی های سیاسی طولانی مدت پایان داد اما باب جدیدی از تحرک سیاسی رسانه ها و گروه های مختلف را پیرامون اعلام حضور خود گشود. مطابق انتظار گروه های سیاسی علاقمند به حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی با تدارک استقبال رسانه ای گسترده از تصمیم تولیت بیت امام (ره)، آمادگی مناسب خود برای حمایت از چهره سیاسی محبوبشان را در پیکار انتخاباتی پیش رو به نمایش گذاشته و به رخ رقبا کشیدند.
در نقطه مقابل اما کاندیداتوری سید حسن خمینی مجموعه ای از واکنش های سیاسی را برانگیخته که متاسفانه درخوشبینانه ترین حالت ذیل گزاره "توسعه نیافتگی سیاسی" قابل بررسی است. تعجب برانگیز تر از همه اینکه عوامل بروز رفتارهای واپسگرایانه هیچ ابایی از بروز صریح و پررنگ آن در برابر دیدگان افکار عمومی که تا کمتر از 3 ماه دیگر پای صندوق های رای خواهند رفت، ندارند.
خط و نشان کشیدن های سیاسی و تهدید آمیزی که ناظر بر مسدود سازی راه سید حسن خمینی برای استفاده از حق شهروندی بدیهی اش –کاندیداتوری در انتخابات خبرگان – بود، طی ماه های اخیر حجم وسیع و قابل توجهی از فضای رسانه های اصولگرا را به خود اختصاص داد. گروه های سیاسی و رسانه های مخالف سید حسن خمینی کوشیدند به طرق مختلف او را از تصمیمش برای کاندیداتوری منصرف کنند اما ناکام ماندند.
در واقع بخش قابل توجهی از مخالفان سید حسن خمینی در عمل صریحا نشان دادند که ترجیح می دهند به جای پیروزی بر سید حسن خمینی در یک رقابت دمکراتیک و در پیشگاه ملت فهیم ایران، با فضا سازی او را از صحنه خارج کنند و در غیاب رقیب و در رقابت با خود، پیروزی در انتخابات را جشن بگیرند؛ سناریوی غیردمکراتیکی که در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم در قبال کاندیدای هواداران محمود احمدی نژاد مورد استفاده قرار گرفت.
طی روزهای اخیر اما موج جدیدی از تخریب و رفتارهای ناسالم سیاسی علیه سید حسن خمینی آغاز شده است. نسبت دادن سید حسن خمینی به سقیفه بنی ساعده و وعده افشاگری درباره وی گوشه ای از مجموعه رفتارهای سیاسی است که بیش از هر چیز حاکی از درونی نشدن ارزش دمکراسی در نهاد فاعلان آن است.
به راستی اگر قرار باشد سید حسن خمینی با التزام به قانون در انتخابات ثبت نام کند، صلاحیت او در فقاهت و التزام عملی به ولایت فقیه به تایید شورای نگهبان قانون اساسی برسد و در انتخابات نیز با اقبال مردم مواجه شود، بروز خشونت سیاسی چه وجهی خواهد داشت؟ آیا ارتکاب خشونت سیاسی آن هم در قبال قضاوت انجام نشده ملت درباره یک کاندیدا چیزی جز انحراف از مردمسالاری دینی به مثابه رکن اساسی اندیشه بنیان گذار کبیر انقلاب اسلامی (ره) است؟
واقعیت این است که کاندیداتوری سید حسن خمینی زمینه ای فراهم آورده تا گروه ها، شخصیت های سیاسی و رسانه هایی که با رای ملت برخورد زینتی دارند، یکی پس از دیگری خود را لو دهند و درونی نشدن فرایند دمکراتیک در وجودشان را فریاد بزنند؛ مساله ای که در عین نازیبایی البته خالی از فایده هم نیست و به شفافیت بیشتر فضای سیاسی و قضاوت دقیق تر افکار عمومی می انجامد.
روشن است که عقب ماندگی سیاسی و سیاست ورزی غیر مدنی، بدوی و قرون وسطایی صرفا در زیر سوال بردن نتایج انتخابات ریاست جمهوری نهم و دهم توسط اکبر هاشمی رفسنجانی و پیروانش خلاصه نمی شود، تلاش برای عقیم کردن حق استفاده افراد از کاندیداتوری نیز بدون کمترین تردیدی صورتی عالی از خشونت سیاسی و بی اعتقادی به شعور افکار عمومی در گزینش اصلح است؛ مساله ای که دولت دهم بزرگترین قربانی آن بود.
به نظر می رسد در حال حاضر برای مخالفان سید حسن خمینی بیش از هر چیز کنترل عصبانیت و مهار رفسنجانی درون و بازگشت به رقابت سالم ضروری به نظر می رسد. بدون تردید ارتکاب رفتارهای غیرمدنی به سبد اصولگرایان نخواهد افزود و اگر توجه و توان این جریانات صرف معرفی چهره ها و گزینه های جدید شود نتیجه بهتری در انتظار خواهد بود.
در عین حال روشن است که اشاره به سیاست ورزی غیر مدنی ذیل سرفصل "توسعه نیافتگی سیاسی" در سپهر سیاسی کشور به هیچ وجه نمی تواند مانعی بر سر راه نقد تحولات سیاسی اخیر ذیل سر فصل "ایدئولوژی انقلاب اسلامی و امام (ره)" باشد. بدیهی است با احترام به حق شهروندی حسن خمینی برای کاندیداتوری در انتخابات، باید برای این پرسش پاسخی یافت: "چگونه افرادی که در دهه گذشته با تلاش برای به موزه فرستادن خمینی کبیر (ره) به دنبال هضم در نظام سلطه بودند، حالا با خمینی خمینی گفتن هدف کهنه خویش را دنبال می کنند و هیچ مانعی نیز بر سر راهشان وجود ندارد."
کد خبر: ۸۰۰۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۲۴
من فكر ميكنم در نهايت اگر در اين معادله كسي به كس ديگر احتياج داشته باشد، اين اصولگرايان هستند كه به احمدينژاد نياز دارند. هم از نظر سبد راي احمدينژاد و هم از اين نظر كه بتواند به حركت آنها نظم دهد
کد خبر: ۷۹۴۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۱۸
رئیس جمهور سابق گفت: من مدیون بچههای حفاظت هستم که با مجاهدتهای خاموششان ایفای نقش میکنند.
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
محمود احمدینژاد رئیس جمهور سابق در گفتگو با خبرنگار دفاعی امنیتی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، درباره شهید مدافع حرم عبدالله باقری اظهار داشت: من مدیون بچههای حفاظت هستم که با مجاهدتهای خاموششان ایفای نقش میکنند.
وی ادامه داد: بین من و شهید باقری ارتباط عاطفی عمیقی برقرار بود و بنده این شهید بزرگوار را 15 سال است میشناسم و در سفرهای استانی و شرایط گوناگون سخت شهید باقری نقشافرینی کرد.
رئیس جمهور سابق با اشاره به خصوصیات اخلاقی شهید باقری عنوان داشت: این شهید بزرگوار با نهایت دقت و ایمان و اعتقاد به تکالیف خود عمل میکرد و از بچههایی بود که عاشق کشور و عاشق ارزشهای انقلابی و اعتقادی بود.
وی با اشاره به اینکه من مدیون بچههای حفاظت هستم، گفت: بچههای حفاظت مجاهدت خاموش دارند و اسمی از آنها نیست، ولی زندگی خود را برای ارزشهای الهی گذاشتهاند.
احمدینژاد تاکید کرد: آقاعبدالله از گلهای خوشبوی انقلاب بود و رابطه عاطفی ویژهای بین ما ایجاد شده بود و من به نوعی مدیون بچههای حفاظت هستم که به خاطر فداکاریهای خود همواره نقشآفرینی ویژهای دارند.
رئیس جمهور سابق با اشاره به نقش شهید باقری در تامین و حفاظت در سفرهای استانی تصریح کرد: به یاد دارم که در یکی از این سفرهای استانی ضربهای به چشم آقا عبدالله وارد شد، اما همواره کارش را انجام میداد.
رئیس جمهور سابق در پاسخ به این سوال که آینده سوریه را چگونه ارزیابی میکنید، خاطرنشان کرد: آینده سوریه روشن است.
کد خبر: ۷۵۷۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۰۷
رییس جمهور سابق کشور طی پیامی شهادت سردار سرتیپ پاسدار حاج حسین همدانی را تسلیت گفتند.
به گزارشپایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به نقل از مهر مردم، متن پیام دکتر احمدی نژاد بدین شرح می باشد:
بسم الله الرحمن الرحیم
قامت بلندی از منادیان توحید و عدالت و ایثار در راه صیانت از حریم ایمان و پاکی و ولایت بر خاک افتاد و همزمان روح و نامش به بلندای آسمان پرکشید.
شهید سردار سرتیپ پاسدار حاج حسین همدانی عمر خود را برای جهاد در راه استقرار ارزشهای الهی و انسانی و بر افراشتن پرچم حق و حقیقت و رضایت از مرزهای سیاسی، فرهنگی و جغرافیایی انقلاب اسلامی سپری کرد و در پایان، جان پرارزش خود را در تقابل با شقیترین عناصر روزگار فدا کرد.
اینجانب شهادت آن سردار سرافراز را به فرماندهی معظم کل قوا، قوای مسلح جمهوری اسلامی ایران به ویژه پاسداران سلحشور و همسر و فرزندان ایشان و مردم عزیز همدان تسلیت عرض نموده و ضمن طلب رحمت و مغفرت برای آن سفر کرده و صبر و اجر برای بازماندگان، دوام راه پر افتخار حسینی را از خداوند منان مسئلت دارم.
محمود احمدی نژاد
کد خبر: ۷۴۵۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۸
استاندار سابق تهران گفت:صلاح منافع ملی و کشور در این است که احمدینژاد سکوت کنند، اگر سکوت نمیکرد، خیلی از مسائل ممکن بود تغییر کند. بعضیها خدا را شکر کنند که احمدینژاد سکوت کرده است.
به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به نقل از باشگاه خبرنگاران، مرتضی تمدن سیاستمدار ایرانی و استاندار تهران در فاصله سالهای ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۲ بود. وی همچنین در مجلس هفتم بعنوان نماینده شهرکرد و عضو هیئت رییسه کمیسیون برنامه و بودجه بر کرسیهای بهارستان تکیه زده بود.
مرتضی تمدن پیش از این مدیرکل صدا و سیمای استانهای قم و خراسان بود. پس از مجلس هفتم، با پایان دوره نمایندگی خود از سوی محمود احمدینژاد به عنوان مشاور اقتصادیاش برگزیده شد. وی همچنین سابقه معاونت حقوقی، امور مجلس و استانها در وزارت صنایع را داراست. مرتضی تمدن از سال ۱۳۸۷ تا ۱۷ شهریور ۱۳۹۲ (بیش از ۵ سال) بعنوان استاندار تهران مشغول به کار بود. نام وی در تاریخ ۲۳ مه ۲۰۰۴ در لیست سیاه وزارت خزانه داری آمریکا قرار گرفت.
در باشگاه خبرنگاران جوان با تمدن به گفتگو نشستیم که در ادامه میخوانید:
* چند فرزند دارید و در کدام منطقه تهران زندگی میکنید؟
دو فرزند دارم و در حال حاضر نزدیک شهرک مخابرات ساکن هستم البته منزل قبلی ما در خانههای سازمانی مجلس بود.
*از چه سالی در تهران ساکن هستید؟
از سال 83 به تهران آمدهام.
*در حال حاضر در سازمان صدا و سیما مشغول به کار هستید؟
خیر، در حال حاضر بازنشسته صدا و سیما هستم و هرازگاهی به سازمان میآیم.
*شغل اصلیتان چیست؟
کارهای مختلفی انجام میدهم و عمدتا تدریس میکنم.
*چه سالی وارد سازمان صدا و سیما شدید؟
سال 76 وارد سازمان شدم و قریب به 8 سال در دو مرکز صدا و سیمای قم و خراسان مدیرکل بودم که جزء سالهای خوب و خوشخاطره خدمت بنده است.
*قصد نوشتن کتاب خاطرات خود را ندارید؟
در حال حاضر در حال آماده کردن کتابی هستم که در حوزه مسائل کاری خودم در چارچوب چهار سال تجربه قانونگذاری در مجلس است که در حال آمادهسازی یافتههایم هستم تا این مطالب را در یک کتاب جمعآوری کنم، این کتاب را به عنوان بایدها و نبایدها و الزامات قانونگذاری مطرح خواهم کرد.
*چه زمانی این کتاب در بازار عرضه خواهد شد؟
عجلهای ندارم. با حوصله به کارم ادامه میدهم.
*نامآخرین کتابی که خواندید، چیست؟
کتاب "پای جای مانده" در جبهه که برای یکی از آزادگان است که یکی از کتابهای خوب رمان در حوزه جنگ است.
* در جنگ تحمیلی حضور داشتید و چه کارهایی در زمان جنگ انجام میدادید؟
در زمان جنگ در خدمت رزمندگان اسلام بودم، در ستاد حمزه سیدالشهدا، کردستان و در خدمت شهید کاوه بودم؛ از کارهای یک فرد ساده تا مسولیتهای ستاد پشتیبانی حمزه سیدالشهدا نیز انجام دادم.
* میتوانید لری صحبت کنید؟ چند لنگید؟
بله، البته بختیاری نیستم، اما میتوانم بختیاری نیز صحبت کنم، چهارلنگ و هفتلنگ مختص مردم اهل بختیاری است.
*دیبلال در شعرهای لری به چه معناست؟
دی بلال برای مخاطب قرار دادن کسی، به کار گرفته میشود، جایگاه شخصیتی و حقوقی دارد؛ در واقع تکه کلام است و در باورها و اعتقادات فرد مطرح کننده وجود دارد اما حضور فیزیکی ندارد. دیبلال نقطه تکرار آواز اصیل بختیاری است.
*به گذشته خودتان افتخار میکنید؟
به صورت مطلق نه، در مواردی افتخار میکنم.
*بزرگترین اشتباه زندگیتان چیست؟
میتوانستم بهتر از عمرم استفاده کنم.
*به نظر شما احمدینژاد به لحاظ گرایش سیاسی متعلق به کدام جریان بوده است؟
احمدینژاد گفته است متعلق به یک تشکل و یک حزب نیست، اگر اعتقاد به اصول، ارزشها و راه امام باشد، احمدینژاد در صف اول اصولگرایان است.
*مگر اصولگرای فارغ از اعتقاد به ارزشها و راه امام نیز وجود دارد؟
نمیدانم و در مورد دیگران قضاوت نمیکنم، احمدینژاد فراتر از قالبهای گروهی و حزبی به موضوعات نگاه میکند و معتقدم احمدینژاد به ترویج اصول و مبانی مهم و اساسی انقلاب کمک کرده است. احمدینژاد یکی از کسانی بود که منشاء بزرگترین خدمت به انقلاب به حساب میآمد.
*آخرین پیشنهاد کاری به شما چه بوده است؟
هیچ پیشنهاد کاری نداشتهام.
*چه زمانی به ایرانی بودن خودتان افتخار کردهاید؟
همیشه؛ باور من این است که خداوند در حق ما لطف کرده تا به ایرانی بودن خودمان افتخار کنیم. از موضوعات ریشهای و اعتقادی تا شجاعت و غیرت در ایرانی بودن نهفته است، ایرانی بودن برای من باعث مباهات و افتخار است.
*خطوط قرمز شما چیست؟
خطوط قرمز در زندگی شخصی دین و ناموس است و در زندگی اجتماعی ارزشها، باورها و اعتقاداتی است که به آنها پایبندیم.
*از زمانی برای ما بگویید که استاندار تهران شدید؟
نگاه و رویکرد بنده در زمان نمایندگی در مجلس بیشتر متوجه مسائل و موضوعات اجرایی کشور بود، به خصوص در کمیسیون برنامه و بودجه بیشتر درگیر حوزه اجرایی کشور بودم و همین موضوع انگیزهای شد تا ارتباط زیادی با ساختارهای اجرایی و مدیریتی کشور داشته باشم.
قبل از نمایندگی مجلس، 19 سال سابقه مدیریت اجرایی در وزارتخانههای مختلف را داشتم، در وزارت نیرو، جهاد سازندگی، حضور داشتم و زمانی فرماندار بودم، پس از مجلس از طرف دولت دعوت به همکاری شدم و مدتی را به عنوان مشاور رئیسجمهور، معاون وزیر صنایع و در پایان استاندار تهران شدم. در واقع دولت دعوت، به همکاری کرد و بنده هم به دلیل اینکه علاقمند به انجام مسئولیت و وظیفه بودم، پذیرفتم.
*با توجه به اینکه زمانی نماینده مجلس بودید، قصد دارید دوباره در انتخابات مجلس شرکت کنید؟
خیر،در حال حاضر علاقهای ندارم به حوزه نمایندگی وارد نمیشوم. در واقع تکلیفی برای خودم احساس نمیکنم که بخواهم در انتخابات مجلس ورود پیدا کنم، اما در انتخابات شرکت میکنم و رای خواهم داد.
* در زمانی که استاندار تهران بودید تا چه میزان با زمینخواری مبارزه کردید؟
فضا نباید برای زمینخواری به وجود بیاید، ما در حوزه کاری خودمان اجازه نمیدادیم فضایی برای پدیده زمینخواری به وجود بیاید، این از طریق هوشمندسازی سیستم مدیریتی دستگاههای مسئول در امر جلوگیری از زمینخواری، میسر میشد.
باید توجه کرد که چه کسانی باید با زمینخواری مبارزه کنند؟ جهاد کشاورزی، منابع طبیعی، محیط زیست و مسکن و شهرسازی عمده دستگاههایی هستند که باید در رابطه با زمینخواری مبارزه کنند. اراضیای که تصرف میشود بیشتر در اختیار این چهار دستگاه است و اگر این چهار دستگاه مراقبت و مواظبت لازم را انجام دهند به طور طبیعی پدیده ناهنجار زمینخواری کمتر اتفاق خواهد افتاد.
وقتی این چهار دستگاه تمهیدات لازم را انجام ندهند افراد تشویق میشوند تا به اراضی کشور دستدرازی کنند.
در زمان مسئولیت بنده موارد زمین خواری که با آن مواجه شدیم مربوط به سابق بود، زمینخوارانی بودند که از گذشتههای دور اراضی عرصههای منابع طبیعی، مسکن و شهرسازی را تصرف کرده بودند که یکی از کارهای ما برخورد با این افراد بود، البته کسانی نیز در این زمینه نوظهور بودند.
اگر به آمار تخریبهای عوارض تصرف اراضی در مدت مدیریت بنده در تهران توجه کنید، جزء آمارهای بالا در برخورد با ساختوسازهای غیرمجاز است و اگر از داخل سیستم چراغ سبزی به زمینخوار نشان داده نشود، این افراد جرأت اینکه بخواهند شبانه زمینی را تصرف و در مدت کوتاهی ساخت و ساز را انجام دهند، ندارند.
متأسفانه در حوزه شهرداریها و قوانین مشکلاتی وجود دارد، در بحث قوانین کمبودها و نقصهایی دیده میشود که این موضوع خمیرمایه زمینخواری در کشور را فراهم میکند. اما یکی از محورهای اصلی وظایف استانداری تهران در زمان مسئولیت بنده مبارزه با زمینخواری بوده است و در این رابطه کارگروهی تشکیل دادیم که به طور مشترک با دستگاه قضا کارهایی را در رابطه با زمینخواری صورت میگرفت.
زمینخواری به مفهوم امروزی در آن مقطع اتفاق نیفتاده است، اگر وجود داشت مربوط به گذشته بود و یا اگر در زمان ما به وقوع میپیوست، با آن برخورد میکردیم.
در شهرستانها و اراضی و تصرفاتی که انجام میشد مانند منطقه خوجیر، بومهن و رودهن بازپس گرفته شد، خوشبختانه پس از اتمام دوره مسئولیت بنده در استانداری تهران این روند پیگیری شد. استاندار تهران روند گذشته را برای مبارزه با زمینخواری متوقف نکرده و آن را پیگیری کرده است و در حال حاضر مبارزه با زمینخواری را در دستور کارشان قرار دادهاند.
بحث مبارزه با زمینخواری در استان تهران یکی از موضوعات مهم است و با دیگر نقاط کشور تفاوت دارد زیرا ارزش افزوده زمین در استان تهران بالا است. زمینهایی که در اختیار منابع طبیعی و محیط زیست قرار دارد از ارزش افزوده بالایی برخوردار هستند. به صورتی که در شعاع چند کیلومتری شهر تهران، اگر زمین متعلق به منابع طبیعی را تصرف و ویلایی ساخته شود، ارزش افزوده بالایی خواهد داشت، در حالی که در اطراف استانها و شهرهای دیگر به این میزان ارزش افزوده نخواهد داشت.
موج زمینخواری به سمت استان تهران همیشه بیش از دیگر مناطق کشور است، هم به دلیل کمبود زمین و هم بالا بودن ارزش افزوده. اگر به صورت سازمان یافته و ریشهای با این پدیده برخورد نشود، زمینخواری میتواند سرآغاز اتفاقات خیلی بدی باشد. حل ریشهای زمینخواری مستلزم این است که قوانین اصلاح شود، نه اینکه قانون نداریم بلکه قانون نارسا است که نیازمند اصلاح است.
طرحهایی در دولتهای نهم و دهم نسبت به این مسئله ارائه شد اما زمان برای اجرای آن کم بود و نتوانستیم عملیاتی کنیم. از جمله طرحهایی که مطرح شد، در حوزه واگذاری زمین برای باغشهرها در سراسر کشور و در استان تهران بود. به این صورت که باغشهرهایی مدیریت شده ایجاد شود و به صورت امانت و اجاره بدون مالکیت در اختیار مردم قرار گیرد تا زمینخواران گردنکلفت نیایند و منشأ مشکلات بعدی شوند.
* به نظر شما بهترین راهحل برای حل زمینخواری در کشور چیست؟
اصلاح قوانین،وقتی ریشه مالکیت یک فرد در کشور که جرأت کرده هکتارها زمین را تصرف کند، جویا میشویم، با قباله و بنچاق علفچر برای دامش مواجه میشویم، آن زمین فقط با این هدف در اختیارش قرار گرفته اما فرد با حصار کشیدن به دور زمین و قطعه قطعه کردن آن، زمین را به فروش میرساند، با این شرایط باید روی این قانون مالکیت تجدیدنظر کنیم. گاهی اوقات قطعه زمینی برای باغداری و کشاورزی واگذار میشود، اما فرد برای ویلاسازی اقداماتی را انجام میدهند، پس از بررسی متوجه میشویم برق، آب، گاز به این ملک داده شده است که در زمینه شهرداریها نیز همین اتفاق میافتد که همه این موارد ناشی از نقص قوانین در کشور است.
در زمان مدیریتی بنده در استانداری تهران شبی از محلی عبور میکردیم و دیدیم در آن محل دهها کارگر کار میکنند، متوقف شدیم. این محل مابین بومهن و پردیس قرار داشت، قضیه از این قرار بود یک فرد زمینی را تصرف کرده و غیرقانونی و شبانه به ساخت و ساز مشغول بود و آن زمان ما باید سریعا به مقام قضایی اطلاع میدادیم تا دستور توقف و تخریب داده شود؛ اما این فرد راهها و منافذ قانونی را شناسایی کرده بود، به گونهای که برنامهریزی کرده بود تا بنایی را در آنجا بسازد و سقفی را ایجاد کند، زیرا میدانست در این حالت دستور تخریب به راحتی داده نمیشود. جالب این است که در چند ساعت این کار انجام شده بود، قانون در اینجا الزاماتی دارد که مشمول مرور زمان است و در این صورت نمیتوانیم رفع تجاوز و آثار تصاحب را از بین ببریم.
معتقدم باید به صورت ریشهای بحث اصلاح قوانین مورد بازنگری قرار گیرد، بعضی از اینها حتی نیازمند این هستند که از لحاظ جنبههای شرعی بازنگری شوند، زیرا قانون میگوید کسی که زمینی را آباد کرد، مالک آن میشود و البته مامیدانیم در بعضی مواقع افراد درختانی را میکارند، اما نه با این هدف که بخواهند آنجا را آباد کنند، بلکه قصد آن را دارند تا زمین را تصرف و پس از آن به فروش برسانند.
مسئله حیران از کجا شروع شد؟ زمینهای کشاورزی شمال از کجا به ویلا سازی تبدیل شد؟ نمیدانم تا چند سال دیگر زمین داریم که بخواهیم در آنجا مرکبات و کشاورزی کنیم؟ ساخت و سازهایی در اطراف رودخانههای تهران، در بستر رودخانه لتیان، کرج انجام شده است. باید دید ریشه رشد و تکثیر این ساخت و سازها از کجا نشات میگیرد، قطعا نقص قانون و ایرادات زیربنایی در زمینخواری نقش بسزایی دارد.
*در رابطه با بیمه ایران به شما اتهاماتی وارد شد، این موضوع از چه قرار بود؟
کسی به من اتهامی نزد، در این مورد هیچگاه بحثی متوجه بنده نبوده است؛ قضیه از این قرار بود که در آن مقطع تعدادی از مدیران استانداری تهران را به دادگاه احضار شدند، این موضوع به عنوان استانداری تهران مطرح شد و نه به عنوان استاندار تهران.
*در سال 2004 شما را در لیست سیاه خزانهداری آمریکا قرار دادند، علت این موضوع چه بود؟
از آنها باید بپرسید؛ آمریکا و انگلیس این کار را کردند و تعداد زیادی از مسئولان کشور را در لیست سیاه قرار دادند و طبیعی است دشمنی با آمریکا و رژیم صهیونیستی هزینه دارد و ما آن را پذیرفتیم.
*اتحادیه اروپا در سال 90 شما را به همراه 22 مقام ایرانی به دلیل نقض حقوق شهروندی از ورود به کشورهای این اتحادیه محروم کردند، واقعیت این امر چیست و آیا شما حقوق شهروندان را نقض کردید؟
این به دنبال موج تخریب علیه جمهوری اسلامی ایران اتفاق افتاد، زمانی این موضوع اتفاق افتاد که در حوزه مسائل اجتماعی و امنیت عمومی شهر تهران میخواستند اختلال جدی ایجاد کنند که شناسایی و با آنها برخورد شد، این کار موجب عصبانیت آنها شد، زیرا آنها برنامههای سنگینی داشتند تا زندگی مردم و شرایط امنیتی در تهران را به جایی برسانند که برای مردم دغدغه و نگرانی ایجاد کند. ما در مقابل این مسائل به طور قاطع وارد بحث شدیم و اجازه ندادیم آنها نقشههایشان را علیه مردم پیاده کنند، البته ما از مجاری قانونی این حق را داشتیم که از آنها شکایت کنیم، زیرا آنها بدون دلیل و غیرقانونی این تصمیم را اتخاذ کرده بودند، اما کارها و گرفتاریها باعث شد که شکایت را پیگیری نکنیم، در حال حاضر وظیفه دولت است که از حقوق شهروندان دفاع کند، از کار غیرقانونی که آنها انجام دادند و دخالتی که در مسائل داخلی کشور کردند، دفاع کند. این موضع مثل این میماند که ما برای مدیران اجرایی آمریکا و انگلیس محرومیتهایی را در نظر بگیریم. آنها یک کار ضد حقوق بشری مرتکب شدند و به نظرم هنوز ظرفیت وجود دارد تا وزارت خارجه و دولت در دفاع از حقوق شهروندان علیه این تصمیمات اعلام جرم و شکایت کنند.
*در زمان مسئولیتتان با چپها و راستها یکسان رفتار کردهاید؟
چپ و راست در کشور اعتباری ندارد، این را برای ما درست کردهاند. اندیشه در اختیار انقلاب، اسلام است، اما اندیشهای که مخالف این موضوعات است مهم نیست که چپ و راست باشد. بعضی از راستها بد هستند و بعضی از چپها خوب و گاهی بالعکس. مرزبندی چپ و راست درست نیست، به این بحثها اعتنا نمیکنم. اگر با کسی در موضوعی اختلاف نظر داشتم، اساسی و ریشهای و دیدگاهی بوده است و به تقسیمبندی چپ و راست توجهی ندارم.
*اصلاحطلبها را در تصدی کرسیهای مجلس به چه میزان موفق میبینید؟
اظهارنظر نمیکنم.
*نظرتان در رابطه با جبهه یکتا چیست؟
عدهای از مدیران دولت نهم و دهم صلاح دیدند تا در یک مجموعهای به نام جبهه یکتا جمع شوند و اعلام موجودیت کنند، نظر خاصی در رابطه با آنها ندارم.
*در حال حاضر رابطهای با آقای احمدینژاد دارید؟
بنده مدیر دولت احمدینژاد بودم و از صمیم قلب ایشان را دوست دارم، حتما با وی رابطه و مراوده دوستی برقرار خواهد بود.
*پیشنهادتان در حوزه انتخابات به احمدینژاد چیست؟
احمدینژاد در حوزه انتخابات اظهارنظر روشن و صریحی کردهاند، از بنده پیشنهادی نخواستند و تا زمانی که نخواهند در انتخابات شرکت کنند، نمیتوانم بگویم چه پیشنهادی برای وی دارم. وی اعلام موضع صریح نسبت به انتخابات مجلس انجام داده و گفتهبه هیچوجه در انتخابات مجلس ورود پیدا نخواهد کرد و همچنین قصدی ندارد که ائتلاف و یا لیستی برای انتخابات مجلس ارائه دهد. وی اشاره کرده در این حوزه تکلیفی را برای خودشان احساس نمیکنند، باید هرگونه نگاه و نظر در بحث انتخابات آتی را موکول به نظر خودش کرد و مسئولیتی ندارم که بخواهم در رابطه با احمدینژاد اظهارنظر کنم.
*به نظر شما، اگر احمدینژاد در انتخابات ریاست جمهوری و یا مجلس شرکت کند، پیروز میشود؟
پاسخ این سوال را باید از احمدینژاد یا مجاری دیگری پرسید که وی قصد شرکت در انتخابات را دارد و یا خیر، پس از آن در رابطه با موفقیت و عدم موفقیت وی صحبت کنیم. به طور طبیعی کسی میتواند ارزیابی را به صراحت ارائه بدهد که برنامهای برای انتخابات داشته باشد. احمدینژاد هیچگونه صحبتی در این رابطه انجام نداده است تا بررسی کنیم که وی موفق میشود و یا خیر.
برای پیروزی احمدینژاد در انتخابات باید در میان مردم رفت و از آنان نظر خواست، اما آنچه که مربوط به عرصه کاری احمدینژاد است، چون سمت سخنگویی و مسئولیتی در این حوزه ندارم، نمیتوانم نظر دهم و فقط به عنوان یک شهروند نظر میدهم.
*آیا احمدینژاد سکوت کرده است؟
صلاح منافع ملی و کشور در این است که احمدینژاد سکوت کنند، اگر سکوت نمیکرد، خیلی از مسائل ممکن بود تغییر کند. بعضیها خدا را شکر کنند که احمدینژاد سکوت کرده است.
*در ماههای اخیر بازار تهمت و بهتان دولتها به یکدیگر داغ شده است، به نظر شما این رفتار ناشی از چیست؟
در حوزه مسائل سیاسی و رفتارها اصولا الزامات اخلاقی داریم که اگر این الزامات رعایت نشود و کسی به آن پایبند نباشد، به طور طبیعی مجموعه فضای اجتماعی دچار آسیب میشود.
قضاوت هر عملکردی در حوزه اجرایی کشور به عهده ملت است و مردم باید قضاوت کنند. قضاوت مردم در بحث انتخابات و مسائل دیگر مشابه تجلی پیدا میکند، اما باید دید این اتهامات و ابهاماتی که پیرامون دولت نهم و دهم ایجاد میکند مبنایش چیست و از کجا نشات میگیرد، باید بر روی این موضوع متمرکز شویم.
فضای حال حاضر یکطرفه است، دولت نهم و دهم در شرایط سکوت است و حرف و اتهامی را متوجه دولت فعلی نکرده است. اگر جایی اظهارنظری شده در راستای پاسخگویی نسبت به اتهاماتی بوده که آنها به وجود آوردهاند.
از دولت یازدهم و کسانی که در فضای رسانهای به صورت مستمر فضاسازی میکنند و اتهام وارد میکنند، باید سوال کرد که چرا این کار را انجام میدهند، ضمن اینکه این اتهامات قابل پاسخ است و بخشی از آن جواب داده شده است، بخش دیگر آن در آینده جواب داده خواهد شد و بخشی از آن را هم ملت ایران پاسخ خواهند داد، لذا اگر شرایط وارد کردن اتهامات به گونهای بوده است که ظرفیت فضای رسانهای برای پاسخگویی فراهم نبوده، از طریق مرجع قضایی اقدام شده است، مشابه کاری که صورت گرفته است.
یک مسئول از دولت یازدهم با اظهارنظری در رابطه با هزینه شدن 700 میلیارد دلار در دولت نهم و دهم، اتهاماتی را وارد کرد؛ در حال حاضر به مراجع قضایی ارجاع داده شده و راهی موثرتر از آن وجود ندارد. باید ادله و دلایلشان را برای اتهام وارد کردن به مرجع قضایی ارائه بدهند و اگر کسی هم شاکی است، دلایل خودش را به دادگاه میبرد و حکم دادگاه معتبر است.
باید سایر اتهامات نیز ریشهیابی شود و به نظر بنده آنبخشهایی از تلاشهای دولت نهم و دهم زیر سوال میرود که برای تودههای مردم انجام شده است، باید ردپای آن را پیدا کرد که چرا سهام عدالت که متعلق به توده مردم است و حداقل 40 میلیون نفر از آثار آن استفاده کردهاند، زیرسوال میرود.
به چه دلیلی مسکن مهر زیرسوال میرود؟ حداقل 4 میلیون نفر در شهر و روستا شرایط استفاده از مسکن برای آنها فراهم شده است. یارانهها زیر سوال میرود، برای اینکه به طور نامساوی پولی از آحاد جامعه و مردم گرفته اما به طور مساوی تقسیم میشود، به این صورت که کسی انرژی بیشتری مصرف میکند باید یارانه بیشتری دهد و کسی که انرژی کمتری مصرف میکند یارانه کمتری میدهد، اما ماهانه یارانه به طور مساوی بین آنها تقسیم میشود.
من یک سوال دارم که چرا به یارانه، سهام عدالت، مسکن مهر و بنگاههای زودبازده حمله میشود، در هر حوزهای که مربوط به تودههای مردم اقدام و حرکتی صورت گرفته است، زیرسوال میرود و اتهاماتی وارد میشود، انسان میتواند کمکم مشکوک شود به اینکه جریان و حرکتی در کار است که از توانمند و قدرتمند شدن تودههای مردم جلوگیری کند. اگر مردم سطوح نیازهای و رفاه اولیهشان برآورده شود، قطعا مطالبهگر خواهند شد، این مطالبهگر شدن جامعه به مزاق بعضیها خوش نمیآید و نگران این هستند.
چرا نمیخواهند یکی ازحداقل نیازهای زندگی مردم که مسکن تامین شود، کسی در رابطه با مسکن مهر ادعایی نداشته است که در سطح عالی به نیاز مسکن ایرانیان پاسخ داده ، بلکه مسکن مهر در سطح معمولی است، حق یک زوج جوان ایرانی است که در ابتدای زندگی یک مسکن حداقلی داشته باشند.
یارانهها از گذشته وجود داشت و خلق نشد، من به عنوان نماینده مجلس که زمانی در کمیسیون برنامه و بودجه حضور داشتم میگویم؛ یارانه به صورت یکجا در اختیار بعضی از سازمانها و دستگاهها قرار میگرفت و آنها صرف میکردند. در مقطعی تشخیص داده شده که مردم بهتر میتوانند این یارانهها را مصرف کنند و بین همه مردم توزیع شد و اتفاق جدیدی نبود.
همین یارانه که با مبلغی مشخص به مردم پرداخت میشود، در گذشته در بودجههای سالیانه به تصویب مجلس میرسید، اما به چند دستگاه و وزارتخانه داده میشد و آنها به نیابت از طرف مردم مصرف میکردند، دولت احمدینژاد تشخیص داد که مردم بهتر از دستگاهها میتوانند مبلغ یارانه را مدیریت کنند.
بخشی از یارانه را از جیب مردم به جیب خود مردم برگرداندیم، الان در بعد یارانهها اتهاماتی که وارد میکنند و معتقدند هزینه اضافه بر روی دست دولت یازدهم گذاشته شده، من یک سوال دارم مگر یارانه از جیب دولت فعلی داده میشود؟
از شما نیز یک سوال دارم؛ یارانه در حال حاضر از چه محلی به مردم داده میشود؟ یارانه از مردم گرفته میشود و به مردم بازگردانده میشود و از بودجه عمومی دولت پرداخت نمیشود که بعضیها بخواهند عزا بگیرند.
دولت از محل افزایش حاملهای انرژی مانند بنزین، گاز، نفت، برق، آب مبالغی بدست میآورد و آنرا به عنوان یارانه به مردم پرداخت میکند. از این محل 70 هزار میلیارد تومان دولت وصول میکند و 40 هزار میلیارد آن را به مردم بر میگردانند، 30 هزار میلیارد تومان برای دولت باقی میماند، این اختلاف در کجا هزینه میشود.
کارشناسان اعتقادشان بر این است که قریب به 90 هزار میلیارد تومان از مردم گرفته میشود اما من به عدد حداقل اکتفا میکنم در حالیکه نظر اکثر کارشناسان این است که از محل افزایش حاملهای انرژی و از محل فروش نفت خام به پالایشگاههای تولید بنزین 90 هزار میلیارد تومان به دولت میرسد و 40 هزار میلیارد آن به دولت برگردانده میشود و 50 هزار میلیارد تومان برای دولت باقی میماند، سوال مهم این است که این مبلغ باقیمانده چگونه هزینه میشود.
مدلی بهتر از توزیع یارانه حال حاضر تاکنون ارائه نشده است و اگر با این روش مخالف هستند، مدل دیگری را ارائه دهند. یارانه حداقل کاری است که میتوانند انجام دهند، چرا دولت احمدینژاد یارانه داد؟ برای اینکه افزایش حاملهای انرژی را اجرا کرد و برای جبران قدرت خرید مردم یارانه را داد.
عدهای معتقدند مدل توزیع یارانه در حال حاضر مشکلاتی را به وجود آورده است، آنها میتوانند مدل دیگری را پیشنهاد دهند. با همه احترامی که برای حوزه بهداشت و درمان قائل هستم اما معتقدم در آینده طرح سلامت پاسخ نیازهای مردم در این حوزه را نخواهد داد و نمیتواند انتظارات حداقلی را برآورده کند.
هرجا پای مردم در میان بوده است با سیاستهای دولت نهم و دهم مخالفت میشوند و هرجا پای منافع مردم در کار بوده است، با آن مخالفت شده است. امروز اگر کسی حرف مردم را بزند نقرهداغش میکنند و اگر حرف مردم را بزنید، اتهامی به شما وارد میشود.
*نظرتان در رابطه با مناظره روحانی و احمدینژاد چیست و آیا روحانی این مناظره را میپذیرد؟
بهترین راهکار مناظره است و چرا نباید مسائل در فضای آزاد صورت منطقی مطرح شود، یکی از مدلهای بررسی مناظره است، اما یک طرف اعلام آمادگی کرده و طرف دیگر پاسخی نداده است و باید دوطرف آمادگی داشته باشند.
*آیا احمدینژاد در رابطه با پیشنهاد مناظره با شما مشورتی داشته است؟
خیر، بنده هم مانند شما اعلام آمادگی احمدینژاد را شنیدم و البته عدم ارائه پاسخ از سوی دولت را نیز از جانب رسانهها متوجه شدم.
*احمدینژاد طبق روال گذشته محفلهایی را در جنتآباد و ولنجک برگزار میکند. آیا شما در این جلسات حضور دارید؟
بله، خط سیر شفاف و روشنی را احمدینژاد مبنی بر احیای گفتمان انقلاب و امام (ره) و پیگیری منویات مقام معظم رهبری در پیش گرفته است، تازگی ندارد و از زمانی که رئیسجمهور شد، نگاه و رویکردش این بوده است.
گفتمان احمدینژاد از باورهای انقلاب سرچشمه میگیرد، در حال حاضر در جلسات هم این موضوعات دنبال میشود.این جلسات در حوزه، سیره، راه و روش امام و مقام معظم رهبری و استکبارستیزی برگزار میشود و وارد مسائل جزئی و بیاهمیت مانند تقسیم قدرت و انتخابات نمیشود. اندیشه و تفکر احمدینژاد و مجموعه همراه با وی معطوف به اصل انقلاب است و وارد مسائل بی ارزش نمیشوند.
*احمدینژاد در یکی از جلسات گفته، وظیفه ما ایجاد موج فرهنگی است، نظرتان در این رابطه چیست؟
این همان بحث گفتمان امام و مقام معظم رهبری و انقلاب است، طبعا این موضوعات در حوزه فرهنگی تقسیمبندی میشود و در حوزه اقتصادی و اجتماعی جای نمیگیرد.
*به نظر شما یک سیاستمدار ایرانی باید بازنشسته شود و یا خیر؟
اگر منظورتان از بازنشستگی سازمانی و اداری است، قطعا بازنشسته خواهد شد، زیرا شتری است که دَرِ خانه همه میخوابد، اما به مفهوم این است که آن فرد را بایگانی و از تجربهاش استفاده نکنند، پاسخم خیر است.
در مقاطعی سرمایههای اجتماعی و ملی به کار گرفته نشده ومدیرانی را در دولتهای بعد از انقلاب با هر خط و مشی، داشتیم که از تجارب و توانمندیهایی برخوردار بودند اما کنار گذاشته شدند.
دولتهایی که بر سر کار هستند، باید از این سرمایههای ملی استفاده کنند، اما متاسفانه به هر دلیلی توفیقی در این حوزه در کشور حاصل نشده است و خیلی از این افراد به معنای مطلق بازنشسته میشوند. در برخی مواقع کاری نداریم که فردی از چه تجربه و توانمندی برخوردار است و با نگاه جریانی و گروهی مینگریم و آنها را برای همیشه بایگانی میکنیم و فرقی نمیکند از طرف کدام دولت باشد.
*چرخش نخبگی در کشور باید چه مکانیسمی داشته باشد؟
باید در عرصه اجرایی کشور به مدیران جوان جرات عرضه اندام داد که در دولتهای نهم و دهم انجام شد، طیف جوان و جدیدی از مدیران به عرصههای مدیریتی کشور ورود پیدا کردهند، البته انتظار نداشتیم عملکرد آنها کامل و جامع باشد، اما باید از یک جایی آغاز میشد. پس از انقلاب اسلامی مدیرانی به صورت موروثی مدیریتهای کلیدی کشور را برعهده داشتند، در دولتهای نهم و دهم این معامله برهم خورد و افراد توانمند و تحصیلکرده جوان مسئولیتی را پذیرفتند، از این رو کسانی تا وسط میدان و یا تا پایان راه دولت را همراهی کردند، اما مهم این است که جوانانی وارد عرصه مدیریتی کشور شدند.
ما نیازمند این هستیم که بدنه مدیریتی کشور جوان شود و جوانان جایگزین مدیران گذشته شوند، آنگونه نباشد که کسانی که توان جسمی پایینی دارند و توان کارهای اجرایی سنگین را ندارند و با توجه به اینکه توان فکری هر شخصی تا یک حدی است و آستانهای دارد، نباید این چنین افراد را به زور وارد عرصه کرد و به آنها مسئولیت داد همچنین نباید افراد نخبه و جوان در نوبت مدیریت اجرایی کشور پشت خط بمانند.
باید جوان کردن عرصه مدیریت کشور قانونمند شود و طبق یک برنامه انجام شود، اما در حوزههایی نخبگان علاقمند نیستند وارد دنیای اجرایی شوند، در این رابطه باید برای استفاده از این نخبهها طرحهایی جامع در نظر گرفته شود تا از اندیشه، تفکر و تحقیقات پژوهشی آنها استفاده شود. این تابع نگاه مسئولان وقت جامعه است که از آن طیف نخبه جامعه که تمایل ندارند وارد بدنه اجرایی کشور شوند، چگونه استفاده شود.
به نظر بنده ظرفیت عظیمی در کشور و بین نخبگان وجود دارد و ما نباید خودمان را دستکم بگیریم. این روزها با بعضی از صحنههامواجه میشویم، به صورتی که توان نخبگان، دانشجویان و افراد زبده را ارزان میفروشیم. احساس میکنم در بعضی از صحنهها به گونهای صحبت میکنیم که منجر به تحقیر توانمندی این قشر از جامعه میشود و بیشتر نمیتوانیم به جامعه تلقین میشود تا میتوانیم.
افراد و شخصیتهای توانمند و قدرتمندی در کشور داریم که میتوانیم با حضور آنها کشور را راهبری کنیم و نگذاریم کشور این سرمایهها و قشر نخبه جامعه را دچار یاس و ناامیدی کند. یکی از اهداف جریانهای پیشرو در مقابله با نظام جمهوری اسلامی ایران بیانگیزه کردن اندیشمندان است. اگر اجازه دهیم این اتفاق بیفتد، ممکن است برای ما تاثیرات بلندمدت نامطلوب داشته باشد.
*نظرتان در رابطه با اتفاقات سال 88 چیست؟
مقام معظم رهبری تصویر روشنی از آن حادثه و وقایع ارائه کردند و فرمودند، آنها به زعم خودشان آمده بودند کار را یکسره کنند و هدفشان براندازی بود، اما به لطف خدا موفق نشدند و با حضور و هشیاری ملت ایران به موفقیت نرسیدند.
پروژه 88 پروژه براندازی بود و آنها از تعدادی از مخالفین و منتقدین داخل کشور توانستند در این جریان استفاده کنند، اما برنامه و ساختار کاری این بود که کار را یکسره کنند.
ملت ایران از انقلاب مراقبت و مواظبت کرد، اما در حال حاضر به شکل دیگری آن هدف را دنبال میکند، آنگونه نیست که آنها دست برداشتند و عقبنشینی کردند.ملت به طرح براندازی نرم و کودتای مخملی که و آنها مطرح میکردند پاسخ داد، اجازه ندادند نقشههایشان را در کشور برای براندازی پیاده کنند اما آنها با روشهای دیگر به دنبال این هستند که ما را ضعیف کنند تا تیر آخر را بزنند.
آنها تصمیمشان این است که تا نقطه حداکثری ایران را تضعیف کنند و بعد تصمیم آخر را اتخاذ و اجرایی کنند، زیرا آنها میترسند به کشورهای قوی و توانمند حمله کنند.
در حال حاضر حرفهایی از سوی برخیها مطرح میشود مبنی بر اینکه قصد داشتند به ایران حمله نظامی کنند، به نظر بنده این حرفها خیالبافی و توجیه برخی کارها و تصمیمات غلطی است که بعضی ها گرفتهاند. تا وقتی که ملت ایران قوی و توانمند باشد، آنها جرات حمله نخواهند داشت.
جالب این است، کسی که اعلام میکند تحریمها پدر مردم را درآورده است، تا دیروز معتقد بود تحریمها هیچ تاثیری در روند اقتصادی مردم ایران ندارد، به نظرم آن موقع درست میگفت و ما داشتیم روند و دور زدن تحریمها را جلو میبردیم. در رابطه با این موضوع آمریکاییها میگویند، اگر مذاکرات شروع نمیشد، ساختار تحریمها در حال پاشیدن بود.
آمریکاییها معتقد بودند فلجکنندهترین تحریمها علیه ایران اعمال شده است، اما با شروع مذاکرات اعلام کردند، ساختار تحریمها در حال از هم پاشیدن بود. آنها توان برخورد با یک نیروی منسجمی مانند لبنان و حماس را ندارند، حالا چگونه میتوانند به ایران چپ نگاه کنند؟ این دستکم گرفتن ملت ایران است که بگوییم آنها میخواستند به ایران حمله کنند.
کوچکتر از آن بودند که بخواهند به ملت ایران حمله کنند و هیچ سندی برای تائید حمله آنها به ایران وجود ندارد. اگر به حرفها و رجزخوانی رسانهای آنها استناد میکنید، در حال حاضر آنها میگویند ما ایران را شکست دادیم، سرجایش نشاندیم و چرخهای صنعت هستهای ایران را پنچر کردیم.
زمانی که توان داخلی و اقتصاد مقاومتی ضعیف و منازعات داخلی افزایش پیدا کند، کمکم سرنوشت ما به خارج و معادلات جهانی پیوند بخورد، آن زمان آنها میتوانند به ما حمله نظامی کنند، اما کور خواندهاند زیرا ملت ایران هیچگاه در تاریخ تسلیم قدرتهای شیطانی نشده و از این به بعد هم نخواهد شد.
*به نظر شما چقدر از مشکلات کشور ناشی از تحریمها و چقدر ناشی از سوء مدیریتها است؟
کسانی که در حال حاضر بر سر کار هستند، در گذشته معتقد بودند 80 درصد سوء مدیریت و 20 درصد تحریمها در مشکلات کشور موثر است، اما در حال حاضر معتقد هستند 80 درصد تحریمها و 20 درصد سوء مدیریتها در مشکلات کشور موثر است.
کد خبر: ۷۴۴۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۷
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
امیر وظیفه شناس در آفتاب یزد نوشت:متاسفانه بسیاری از اصلاح طلبان و بخصوص مردم عادی تصور میکنند چون محمود احمدی نژاد دوره مدیریت او توام با فسادهای حیرت انگیز بوده پس لزوما کل مردم ایران به صورت همصدا و یکدل از او نفرت دارند!
به عبارت دیگر چنانچه احمدی نژاد کاندیدای ریاست جمهوری شود نه تنها رای نمیآورد بلکه تعداد آرای او آنقدر ناچیز خواهد بود که باعث محو دائمی او از دنیای سیاست میشود!!
باور چنین دیدگاهی از طرف بسیاری برای من خیلی دشوار بود و گمان میکردم امکان ندارد جمعیت زیادی علاقه مند مسائل سیاسی و اجتماعی باشند اما تا به این حد بی اطلاع و پرت از حقایق باشند تا اینکه اخیرا عکس سخنرانی محمود در بیرجند منتشر شد و اکثریت مخالفان او شروع کردند به تمسخر او که در مساجد خالی سخنرانی میکند. این موضوع باعث کنجکاوی من شد چون اطمینان دارم در جایی چون بیرجند جمعیت عظیمی برای سخنرانی او میآیند و اتفاقا نه فقط بیرجند بلکه به جز شمال شهرتهران در هرکجا که برود قطعا جمعیت زیادی برای دیدنش تجمع خواهند کرد.
بنابراین اول فکر کردم این تحقیر کردن هم از جنس همان کل کل های فیس بوکی است ولی با کمی کنجکاوی و صحبت کردن با چند نفر متوجه شدم که نه تنها کل کل نیست بلکه اکثریت اعتقاد دارند احمدی نژاد هیچ محبوبیتی در بین مردم ندارد و هرگاه کاندید شود رای نمیآورد .
این همه بی اطلاعی از کشور بسیار غم انگیز و حتی خطرناک است.دوستان عزیزم بدون ذره ای تردید به شما عرض میکنم که احمدی نژاد در میان اقشار سطح پایین و بخصوص کسانی که اوضاع مالی خوبی ندارند وجهه دارد.
طرفداران بیشمار او در حد ستایش یک منجی عاشق او هستند آن هم، اکنون که تریبون ندارد درحالیکه چنانچه کاندیدای ریاست جمهوری شود و به اندازه بقیه کاندیداها تریبون داشته باشد با یک سخنرانی و دادن یک وعده خیلی معمولی همه طرفداران خود را متشکل و یکپارچه میکند و به سادگی جمعیت عظیم طرفداران خود را به هرسو که بخواهد می کشد. البته اعتقاد دارم طرفداران او یک اکثریت بسیار شکننده هستند. یعنی در مرز نصف رای دهندگان دائمی. یعنی چنانچه در انتخابات بعدی او کاندیدا شود ممکن است در مرحله اول رای نیاورد ولی آنچه که قطعی است رقیب او هم رای نخواهد آورد و قطعی تر این است که به صورت صد درصدی احمدی نژاد یک پای فینال است و همه کاندیداهای دیگر باید خود را برای دوم شدن آماده کنند...
امیدوارم سیاسیون عالیرتبه اصلاحات و یا تصمیم گیران همین دولت تدبیر این همه بی اطلاع نباشند.
محمود احمدی نژاد و یا بهتر است بگویم احمدی نژادیسم ریشه محکمی در این کشور دارد و تا زمانی که ایران عزیز مدرن نشود و فرهنگ کنونی پر از ایراد را پشت سرنگذارد یک پا ثابت همه منازعات خواهد بود...
کد خبر: ۷۴۰۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۳
رئیس سابق سازمان صدا و سیما با بیان اینکه عضو هیچ مجمع حزب و گروهی نبوده و نیستم گفت: فارغ از مسئولیت حقوقی گذشتهام، هاشمی دهه ۶۰ و احمدینژاد دولت نهم را بیشتر میپسندم؛ معتقدم به هر میزان که مسئولین از رهنمودهای رهبری فاصله بگیرند، از کارآمدی آنان کاسته میشود.خبرگزاری فارس: چندی پیش بود که آیتالله هاشمی رفسنجانی رقیب انتخاباتی محمود احمدی نژاد در جریان انتخابات سال 84 در گفتوگویی با یک هفتهنامه اصلاح طلب اظهار داشته بود «صداوسیما پیش از انتخابات و حتی یک سال قبل از انتخابات 84 دربست در اختیار آن جریان بود.
به هر حال تمام دستاوردهای انقلاب را با آوردن بعضی از آدمهایی که بعدها مشخص شد به کدام جریان وابسته هستند، زیر سؤال میبردند که در همان ایام و حتی قبل از انتخابات 84 من گفته بودم که صداوسیما به خاطر دستمالی قیصریه را به آتش نکشد.
احمدینژاد از گروه ایثارگران بیرون آمد و عضو آنجا بود. رئیس صداوسیما هم عضو آنجا بود. اینها با هم پیمان داشتند و در صداوسیما هم هرچه میخواستند، انجام میدادند.» ادعایی که باعث شد تا به سراغ عزتالله ضرغامی رئیس سابق صداو سیما رفته و پیرامون این مسئله گفتوگوی کوتاهی با ایشان داشته باشیم.
ضرغامی که در دوره جدید فعالیت شورای عالی فضای مجازی از سوی مقام معظم رهبری به عنوان یکی از اعضای حقیقی این شورا منصوب شده است ضمن تاکید بر اینکه تاکنون عضو هیچ مجمع حزب و گروهی نبوده و نیست گفت: در این مصاحبه نه تنها اظهارات نادرست است بلکه نتیجهگیری و تحلیل آن نیز غلط است.
وی در ادامه با بیان اینکه من هیچگاه عضو جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی نبودهام ادامه داد: تا آنجایی که میدانم جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی حداقل در دوره دوم جزو تندترین منتقدین و رادیکالترین گروهها نسبت به رئیس دولت دهم و برخی اطرافیان وی بودند.
رئیس سابق سازمان صداو سیما همچنین تاکید کرد: در دوره من رسانه ملی همواره بر اساس مصالح ملی و سیاستهای کلی نظام حرکت کرد و هرگز متأثر از گروهها و جریانهای سیاسی نبود.
ضرغامی در پایان تصریح کرد: شخصاً و فارغ از مسئولیت حقوقی گذشتهام، هاشمی دهه 60 و احمدینژاد دوره نهم را بیشتر میپسندم؛ معتقدم به هر میزان که مسئولین از رهنمودهای رهبری فاصله بگیرند، از کارآمدی آنان کاسته میشود.
کد خبر: ۷۳۸۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۲
گاردین در گزارشی به پخش خندوانه در ایران و استقبال ایرانیها از استندآپ کمدی پرداخت.
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
مجله مهر: هرچند که در چند روز گذشته خندوانه درکشور خودمان کم سروصداترین روزهای اخیرش را میگذراند، وبسایت خبری انگلیسی گاردین گزارش دیروز عصر خودش را از منطقه خاورمیانه به پخش این برنامهی تاثیرگذار از رسانه ملی ایران اختصاص داد.گاردین با اشاره به نقاط قوت برنامه سازان این برنامه علی الخصوص رامبد جوان و حضور جنابخان تلاش این برنامه را زیرکانه و موفق دانست و فضای آن را توصیف و بخشهای مختلفش را معرفی کرد. گاردین با دیدگاه خاص خود بی توجه به پیشینه و سابقه طنز در ادبیات و هنر ایران تحلیلی از دلایل استقبال ایرانیها از استندآپ کمدی یا به قول خندوانهایها خنداننده ایستاده و عادت پخش و انتشار جوک ارائه داد و بدون ارائه آمار مشخصی سعی کرد با مقایسه این برنامه با برنامههای شبکههای ماهوارهای فارسی زبان، تلویزیون ملی را درجذب مخاطب تا حدی ناموفق نشان بدهد و از خندوانه به عنوان یک مورد نادر در جذب مخاطب یاد کرد. این روزنامه البته به پخش همیشگی برنامهها و سریالهای طنز و غیرایرانی هم اشاره نکرد و محتوای کمیک این برنامه، پوشش و همجواری مخاطبان زن و مرد را در این برنامه عجیب دانست که البته مشاهده این صحنهها برای مخاطب ایرانی امری عادیست. گاردین در ادامه با صحبت با معاون پیشین وزیر فرهنگ و ارشاد و صادق زیباکلام بر تحلیلهای خود اعتبار داخلی هم اضافه کرد. گزارش را در زیر میخوانید:
«یرانیان از جوک ساختن و شوخی کردن با هر چیزی لذت میبرند و به اشتراک گذاشتن این شوخیها از طریق تلفنهای هوشمند به یک عادت افراطی روزانه در برخی از آنها تبدیل شده. در کشوری با فضای سیاسی محدود، طنز موقعیتی فراتر از سرگرمیهای ساده به دست میآورد.
در حال حاضر، استندآپکمدی ارمغانی است که از طریق نمایش در تلویزیون دولتی به خانههای مردم آمده. خندوانه "laughmelon(ترکیبی از خنده و هندوانه) برنامهای ست که در کانال کمدی نسیم چند شب در هفته پخش میشود. میزبانی این برنامه با رامبد جوان، یک طنز پرداز شناخته شده محبوب بین جوانان است که دیگر کمدینهای ایرانی را به اجرای استندآپ کمدی دعوت میکند و در این نمایش رقابتی بین آنها برگزار میشود.
موفقیت این برنامه عجیب بوده چرا که تلویزیون دولتی با سانسورهایی همراه است در صورتی که برنامههایی مثل بفرمایید شام که از شبکههای ماهوارهای مثل منوتو که از لندن پخش میشوند سانسوری ندارند و از این لحاظ جذابیت دارند....
اگر چه تعدادی از ایرانیها تجربه قبلی در اجرای استندآپ کمدی را داشتند، این ژانر تنها به درستی با خندوانه معرفی شده و شروع این برنامه تبدیل شده به پلت فرمی برای اجرای استدآپ کمدی توسط بسیاری از کسانی که نمایش کمدی اجرا میکنند.
جوان برنامه را در مقابل مخاطبان انتخاب شده از مردان و زنان جوان اجرا میکند. پوشش زنان مانتو و روسریهای رنگارنگ است که در مقایسه با چادر سیاه و روسری که معمولا توسط زنان در تلویزیون ملی استفاده میشود جالب توجه است. کمدین ها اغلب آواز میخوانند و کف میزنند. مخاطبان مرد و زن کنار یکدیگر هستند که این یک صحنه غیر قابل تصور در تلویزیون دولتی ایران تا یک دهه پیش بود.
علی اصغر رمضانپور، معاون وزیر فرهنگ سابق، گفت: تولید کنندگان برنامه در برقراری ارتباط با جوانان موفق بودند چرا که خندوانه مسائل را از نزدیک لمس کرده و به عبور از خط قرمزها نزدیک بوده. اما به اندازه کافی در انجام این کار ظریف عمل کرده وموفق شده است.
رمضانپور به گاردین گفت: "این گروه سازنده و پشت صحنه با تلویزیون دولتی برای مدت زمان طولانی همکاری کردند به طوری که آنها به طور کامل از خطوط قرمز خود آگاه هستند، اما در عین حال می دانند که چگونه از منابع چشمگیر استفاده کنند به طوری که برای جوانان جذاب باشد. زیرکانه، در لفافه و عبور کردن از خط قرمزها"
"با ظهور رسانه های اجتماعی، به ویژه برنامه های پیام رسان آنلاین مانند وایبر و تلگرام که در ایران محبوب هستند، جوک گفتن اوج گرفته و به یک رسانه خاص در ایران تبدیل شده و هنگامی که بحث فقط شوخی است مردم خیلی درباره آن نگران نیستند و راحت حرفشان را میزنندو از شوخی به عنوان یک قالب و فضا برای بیان خودشان استفاده میکنند"
جوان نمایشی دونفره با یک عروسک مانند ماپت به نام "جنابخان" اجرا میکند که لهجه جنوبی ایران را دارد. در طول برنامه، عروسک آهنگهای فولکلور از نقاط مختلف ایران را میخواند که به نحوی تلاش برنامه نویسان برای رسیدن به توجه مردم سراسر کشور است. جوان همچنین بخشی از نمایش خود را به معرفی کتاب، نمایشنامه و گالری نمایشگاهها جدید اختصاص میدهد.
صادق زیبا کلام، استاد دانشگاه تهران و مفسر برجسته سیاسی، گفت دلیل اینکه خندوانه موفق بوده این است که یک برنامه دولتی معمولی نیست. و مطابق معمول دیدگاههای دولت را در موردمسائل اجتماعی بازتکرار نمیکند. " این برنامه صدای خاص خود را دارد. بر روی نظرات دولت منطبق نیست و واقعا به نحوی طبیعی است. "
زیبا کلام گفت که برنامه به طور غیرمستقیم فرصتی را برای بینندگان فراهم آورده تا بیش از حد دیدگاههای سیاسی خودشان را بیان کنند. در طول یک مسابقه اخیر بین دو کمدین در مقابل مردم، کمدینی که نظرش به نظر رئيس جمهور سابق تندرو، محمود احمدی نژاد نزدیکتر تلقی میشد رای پایینتری را از طریق پیامکهای مردم به دست آورد.، درحالی که کمدین دیگری که گرایشش به اصلاحطلبان نزدیکتر بود رای بالاتری به دست آورد.
زیبا کلام گفت ایرانیان به فعال رسانههای اجتماعی تبدیل شدهاند، چرا که آنها به طور طبیعی در بیانشان با محدودیتهایی روبرو هستند. او گفت این برای یک استاد دانشگاه مثل خودش عجیب است که صفحه اش در فیس بوک ۴۰۰۰۰۰ لایک کننده داشته باشد. "این یک اتفاق غیرمعمول است - به طور معمول یک استاد دانشگاه اروپا را با چنین دنبال کنندگانی در رسانه های اجتماعی نمیبینید."
کد خبر: ۷۳۶۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۱
محمد البرادعی مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی که بین سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۹ مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی بود، در کتاب «عصر فریب » که مجموعه خاطرات وی در دوران مسئولیتش است به درخواستش برای دیدار با محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران با حضور علی اکبر صالحی به عنوام مترجم برای طرح پیشنهاد سوخت از سوی آمریکایی ها، اشاره کرده است
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
محمد البرادعی مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی که بین سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۹ مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی بود، در کتاب «عصر فریب » که مجموعه خاطرات وی در دوران مسئولیتش است با اشاره به درخواستش برای دیدار با محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران با حضور علی اکبر صالحی به عنوام مترجم برای طرح پیشنهاد سوخت از سوی آمریکایی ها، نوشت:
ارزش سیاسی مقدمات سوخت پیشنهاد شده را برای احمدی نژاد توضیح دادم و گفتم بازرسی هر چه سریعتر تاسیسات جدید در فوردو برای آژانس بین المللی انرژی اتمی ارزش دارد و گفتم:« بهتر است بدانید آژانس های اطلاعاتی غربی چندین سال است از تاسیسات باخبرند.»احمدی نژاد خندید. پاسخ داد:«اگر آنها واقعا نمی دانستند، اوباما نمی گفت احتمالا نظامی است.» البرادعی می افزاید: وی اضافه کرد که اوباما باید دست از لفاظی درباره ایران برداردو دیگر نگوید: «شما باید این کار را انجام دهید، شما باید این کار را انجام دهید.» و نباید آشکارا تهران را سرزنش کند. گفتم احمدی نژاد باید درک کند که اوباما محدودیت های داخلی خود را دارد که در پاسخ گفت:« من هم همین طور.»
به عقیده مدیرکل آژانس بین الملی انرژی اتمی برای احمدی نژاد و در کل ایران، رفتار محترمانه غرب اهمیت زیادی داشت. وی با اشاره به بی اعتنایی احمدی نژاد نسبت به سازکوزی رئیس جمهور سابق ، می نویسد: به علاوه احساس می کرد اینکه اوبامابه پیام تبریکش بعد از انتخابات آمریکا پاسخ نداده است، مورد توهین قرار گرفته است.
منبع: تابناک
کد خبر: ۷۳۴۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۰۷
زمانی که مراسم به پایان خود نزدیک میشد و به عنوان حسن ختام برنامه، احمدینژاد خطاب به حاضران گفت که چند دعا میکنم و شما آمین بگویید. احمدینژاد اینگونه دست به دعا برداشت: "انشاالله ظلم، نامردی و مال مردمخوری ریشهکن شود. " به گزارشپایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، ساعت 19، اینجا خیابان شهید شیرازی تهران(آبشار)، مسجدمحمدیه. قرار است تا لحظاتی دیگر مردی پای به مسجد بگذارد که 2 سالی میشود از صندلی ریاست جمهوری برخاسته و جای خود را به دکتر "حسن روحانی" داده است. **طبق برنامه ریزی قبلی، احمدی نژاد سخنران مراسمی تحت عنوان "دفاع مقدس در برابر نفوذ شیطان" است. **نماز مغرب و عشا اقامه شده و همهچیز برای استقبال از رئیس دولتهای نهم و دهم آماده است. هوا به شدت گرم و چیزی که بیش از همه توجه را به خود مشغول و تا حدی کلافه میکند، ازدحام جمعیت است. **صدای ولوله میآید؛ بله خودش است؛ ناگهان صدای شعارها بلند میشود؛ همان شعار معروف. "به جون هر چی مرده احمدی برمیگرده!" **"محمود احمدینژاد" که به نماز نرسید و به صورت فرادی نمازش را ادا کرده بود، با همراهی "مجتبی ثمره هاشمی" و در میان انبوه مردم و عکاسان وارد حیاط مسجد میشود. **"احمدی دلاور یاور خط رهبر"؛ "احمدی بیا؛ احمدی بیا". اینها شعارهایی بود که در استقبال از رئیس دولت سابق سر داده میشد. **شعارهایی که بوی انتخابات مجلس یا شاید ریاستجمهوری 96 را میداد و نشان از عزم جزم هواداران احمدینژاد برای استقبال از آفتابیشدن او در حال و هوای سیاست ایران بود. **پس از عرض خوشآمدگویی به احمدینژاد از سوی "حجتالاسلام محمدی" امام جماعت مسجد محمدیه، مجری برنامه پشت تریبون رفت و خطاب به احمدینژاد گفت: "ما میگوییم دکتر احمدینژاد اما شما برای ما همان "حاج محمود" جبههها هستی." **پس از آن، احمدینژاد پشت تریبون قرار گرفت و صحبتهایی را پیرامون عید قربان، دفاع مقدس و نقش انقلاب اسلامی ایران در استکبارستیزی بیان کرد. **سخنرانی احمدینژاد در داخل حیاط مسجد برای خیل مردم به نمایش گذاشته شده بود. **احمدینژاد در بخشی از اظهارات خود گفت: "آنهایی که خدایی کار نمیکنند، هرچه قدر هم که حنجرههای خود را پاره کنند باز هم دروغ میگویند." **وی در بخشی از اظهارات خود درباره سرنوشت "صدام حسین" دیکتار مخلوع عراق، ابراز کرد: "دیدیم که آمریکاییها چگونه ریختند و ترتیب صدام را دادند." این اظهارات خنده حضار را در پی داشت! **در ابتدا همهمه حاضران، شنیدن اظهارات احمدینژاد را برای ما سخت کرده بود اما هرچهقدر که جلوتر میرفتیم، فضا آرام تر و بهتر شد. **رئیسجمهور سابق کشورمان درخصوص آرمان خود برای ارتباط با جهان گفت: "هدف ما احترام متقابل و کمک به صلح جهانی است." **در حاشیه این مراسم، هفتهنامه "هزاره سوم" که به طور ویژه و تکبرگی برای این برنامه به چاپ رسیده بود، میان حضار دست به دست میشد و مردم در پارهای از اوقات، بیتوجه به اظهارات احمدینژاد، مشغول واکاوی ویژهنامه میشدند. **در میانههای اظهارات احمدینژاد، "غلامحسین الهام" از مشاورین احمدینژاد در دولت دهم، وارد حیاط مسجد شد. **کمکم مراسم به پایان خود نزدیک میشد و به عنوان حسن ختام برنامه، احمدینژاد خطاب به حاظران گفت که چند دعا میکنم و شما آمین بگویید. احمدینژاد اینگونه دست به دعا برداشت: "ان شاالله ظلم، نامردی و مال مردمخوری ریشهکن شود. "مردم هم با آمینهای بلند و یکصدای خود، مهر تأییدی بر آرزوی احمدینژاد زدند. **با پایان مراسم، خودمان را از ترس لِه شدن در ازدحام جمعیت، سریعا به جلوی درب مسجد رساندیم. **منتظر بودیم که احمدینژاد از مسجد خارج شود. "مجتبی ثمره هاشمی" و سپس "علیاکبر جوانفکر" از چهرههای نزدیک به رئیس دولتهای نهم و دهم، زودتر از رئیسشان، مسجد را ترک کردند. **بار دیگر و با آمدن احمدینژاد به جلوی مسجد، ولولهها و شعارها سر به آسمان کشید. "ابوالفضل علمدار احمدی را نگه دار" شعاری بود که مردم با آن احمدینژاد را بدرقه کردند. **50 متر جلوتر از مسجد، مجتبی ثمره هاشمی ایستاده بود. به سراغ او رفتیم تا سوالاتی را از وی، پیرامون فعالیتهای انتخاباتی احمدینژاد و حال و روز "اسفندیار رحیم مشایی" و "حمید بقایی" بپرسیم اما انگار ثمره هاشمی هم رسم خندیدن به سوالات خبرنگاران را به خوبی از احمدینژاد فراگرفته بود و تنها به همین یک جمله اکتفا کرد: "من اصلا مصاحبه نمیکنم."
کد خبر: ۷۲۹۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۰۲
در آن ملاقات دوساعته خلاف سخنان اخیر (احمدی مقدم) را از آقای احمدینژاد شنیدم، اینکه حساب آقای خاتمی از دیگران جداست و ایشان آدم پاکدست و درستی است. در آن مدت و دیدارهای پیشین من هیچگاه موردی که نشان دهد احمدینژاد درباره خاتمی بغضی داشته باشد، نشنیدم. سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com
به گزارش دولت بهار، محمدرضا تابش، خواهرزاده رئیس دولت اصلاحات و دوست دوران جنگ «احمدیمقدم»، درباره نقلقولهای فرمانده سابق نیروی انتظامی از «احمدینژاد»، با اشاره به دیدار دوساعتهاش با «احمدینژاد» در پایان کار دولت دهم به روزنامه شرق گفت: «در آن ملاقات دوساعته خلاف سخنان اخیر (احمدی مقدم) را از آقای احمدینژاد شنیدم، اینکه حساب آقای خاتمی از دیگران جداست و ایشان آدم پاکدست و درستی است. در آن مدت و دیدارهای پیشین من هیچگاه موردی که نشان دهد احمدینژاد درباره خاتمی بغضی داشته باشد، نشنیدم».
محمد رضا تابش پیش از این در گفت و گو با دولت بهار خاطرنشان کرده بود: «بعد از اینکه آقای دکتر احمدی نژاد مسند ریاست جمهوری را ترک کردند یک بار با ایشان ملاقات کردم. رفتم و از زحمات ایشان به عنوان ریاست جمهور تشکر کردم، اتفاقا آن ملاقات خیلی هم طولانی شد. ایشان مطالبی را گفتند، ما هم حرف هایی را مطرح کردیم و جلسه خوبی بود. خود آقای دکتر احمدی نژاد گفتند که من نه تنها قصد تضعیف دولت را ندارم بلکه حتی قصد مخالفت هم ندارم. من واقعا هیچ کارشکنی از جانب مسئولان دولت قبل و هواداران آقای احمدی نژاد در کار دولت یازدهم نمی بینم. امیدوارم همه ما به این اخلاقیات توجه داشته باشیم.»
اسماعیل احمدی مقدم در مصاحبه با نشریه رمز عبور با طرح ادعاهایی عجیب و غریب خاطرنشان کرده بود که محمود احمدی نژاد خواستار بازداشت رئیس دولت اصلاحات شده است.
دفتر دکتر محمود احمدی نژاد با صدور اطلاعیه ای ادعاهای احمدی مقدم را کاملا خلاف واقع و کذب نامید و تاکید کرد امثال احمدی مقدم هرگز در جایگاه مشورت دهی به رئیس جمهور سابق قرار نداشته اند.
اسماعیل احمدی مقدم سال گذشته به صورت ناگهانی از فرماندهی نیروی انتظامی کنار گذاشته شد و سردار اشتری جایگزین او شد.
طی ما های اخیر شایعات و اتهامات اقتصادی زیادی درباره اسماعیل احمدی مقدم و بازداشت او منتشر شده است. با بالا گرفتن این شایعات احمدی مقدم در برنامه "امشب" شبکه اول سیما حضور پیدا کرد و همه اتهامات را بی اساس خواند. اسماعیل احمدی مقدم روزهای سخت و پرفشاری را در افکار عمومی سپری می کند و تلاش او برای عبور از این شرایط با استفاده از فرافکنی و جنجال سازی قابل درک به نظر می رسد.
محافل اصولگرا در حالی به ادعاهای بی اساس اسماعیل احمدی مقدم درباره درخواست احمدی نژاد برای بازداشت رئیس دولت اصلاحات پر و بال می دهند که پیش از این با به راه انداختن یک جنجال رسانه ای کذب مدعی برقراری تماس بین دفاتر احمدی نژاد و رئیس دولت اصلاحات برای تشکیل یک ائتلاف سیاسی شده بودند.
پیش از این نیز یکی از روسای قوا در گفت و گو با لوموند گفته بود: "ممنوعالخروج بودن محمد خاتمی رئیس دولت اصلاحات جزء عادات بد دولت احمدینژاد بوده است."
دکتر احمدی نژاد در گفت و گو با خبرگزاری تسنیم ضمن تکذیب این ادعا گفته بود: "ممنوعالخروجی؟ احمدینژاد؟ این موضوع قضایی است. چه ربطی به ما دارد؟ من حتی اگر این اختیار را داشتم هرگز این کار را نمیکردم."
کد خبر: ۷۰۶۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۰۲
سخنگوی دولت دهم گفت: احمدینژاد برنامهای برای انتخابات ریاست جمهوری ندارد.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com
غلامحسین الهام در جمع خبرنگاران گچساران با اشاره به مسائل فرهنگی در کشور، اظهار داشت: ضروری بوده که برای مسائل فرهنگی به اندیشههای امام(ره) برگردیم.
وی تأکید کرد: اندیشههای حضرت امام خمینی(ره) باید به خوبی تبیین شود و این رسالت بر عهده همه ماست.
سخنگوی دولت دهم در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا محمود احمدینژاد برنامهای برای انتخابات دارد، گفت: احمدینژاد هیچ گونه برنامهای برای انتخابات ندارد.
الهام عنوان کرد: از نظر احمدینژاد مهمترین مسئله امروز تبیین گفتمان انقلاب اسلامی و اندیشههای حضرت امام خمینی(ره) بوده و این فراتر از انتخابات است.
کد خبر: ۶۹۷۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۱۹
تیم مورد علاقه رئیس جمهور کشورمان تا حدی مشخص شده است.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com
محمود احمدی نژاد رئیس جمهور سابق کشورمان از هواداران تیم فوتبال استقلال بود؛ این موضوع البته هیچ گاه به صورت رسمی عنوان نشد اما از گوشه و کنار و برخی از نزدیکان وی این موضوع مطرح می شد که احمدی نژاد یک استقلالی دو آتشه است و حتی یک بار رویانیان در یک مصاحبه اعلام کرد زمانی که مدیرعامل پرسپولیس بود، احمدی نژاد برایش کری خوانی می کرد.
درباره رئیس جمهوری فعلی کشورمان هم شنیده می شود که وی هم طرفدار تیم فوتبال استقلال است.
یکی از شاهدانی که در جلسه بازیکنان تیم ملی با حسن روحانی بعد از صعود به جام جهانی 2014 برزیل حضور داشته در این باره حرف های جالبی به خبرنگار نامه نیوز زد.
وی اعلام کرد که روحانی در زمان دیدن یکی از اعضای استقلالی تیم ملی خوش و بش گرمی با وی داشت و یکی از افراد نزدیک به رئیس جمهوری، وی را بازیکن سابق تیم مورد علاقه روحانی معرفی کرده است!
جالب اینکه روحانی در این جلسه اعلام کرده که برای در بر داشتن نظرات هواداران سرخابی، رنگ آبی را با رنگ قرمز در آمیخته و رنگ بنفش که تلفیقی از رنگ قرمز و آبی است را به عنوان رنگ انتخاباتی اش انتخاب کرده است!
رئیس جمهور دوران اصلاحات نیز طبق اخبار منتشره، طرفدار تیم پرسپولیس بوده است. گفته شده او پس از پایان دولتش زمانیکه برای تشکر و قدردانی از کارکنان موسسه ایران به آنجا رفته بود وقتی خبرنگار از خاتمی پرسید که پرسپولیسی هستید یا استقلالی، با تامل و لبخند گفت: «با پسرم که استقلالی است کل کل دارم!»
کد خبر: ۶۸۹۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۰۶
اخیرا خبری مبنی بر شکایت محمود احمدینژاد از اسحاق جهانگیری منتشر شد که دفتر معاون اول به آن پاسخ داد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.comدر پی اظهارات وکیل احمدینژاد مبنی بر شکایت محمود احمدینژاد از اسحاق جهانگیری معاون اول رییسجمهور، دفتر معاون اول اعلام کرد:
«از طرح شکایت آقای احمدینژاد در دستگاه قضایی استقبال نموده و مستندات تخلفات و سوءمدیریتهای آقای احمدینژاد را به مرجع قضایی تسلیم خواهیم کرد.»
منبع: ایسنا
کد خبر: ۶۸۷۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۰۵
نماینده اصلاحطلب مجلس نهم درخصوص استیضاحهای مکرر وزرا، نامزدهاي مرتبط با پرونده رحیمی، کارشکنیهای دلواپسان و همچنین ممنوعیت رسانهای لیدر جریان اصلاحات توضیحاتی ارائه کرد.سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com
نماینده اصلاحطلب مجلس نهم درخصوص استیضاحهای مکرر وزرا، نامزدهاي مرتبط با پرونده رحیمی، کارشکنیهای دلواپسان و همچنین ممنوعیت رسانهای لیدر جریان اصلاحات توضیحاتی ارائه کرد.
پیش از آنکه معاون اول محمود احمدینژاد روانه زندان شود، به رئیس خود نامهای نوشت و در آن به ١٧٠ نامزد انتخاباتی اشاره کرد که با واسطه از او کمک مالی دریافت کرده بودند.
محمدرضا تابش در همین زمینه به تعلل صورتگرفته درخصوص انتشار نام ١٧٠ نامزد مجلس که متهم به دریافت کمک مالی از محمدرضا رحیمی شده بودند، اشاره دارد و به ایلنا گفته: «تعاملات و رایزنیهایی با قوهقضائیه انجام گرفت و در پی آن سخنگوی محترم شورای نگهبان نیز اعلام کرد، این مسئله در تأیید صلاحیت نمایندگان مورد توجه قرار خواهد گرفت که امیدواریم این مسئله محقق شود.
البته بهتر بود پس از درخواست برخی از نمایندگان، اسامی این افراد منتشر میشد تا نمایندگان هم توضیحات خود را ارائه کنند تا ابهامی در این خصوص باقی نمیماند؛ چراکه ممکن است این مبالغ را صرف امور عامالمنفعه کرده باشند».
این نماینده اصلاحطلب مجلس همچنین با تأکید بر آغاز فعالیت انتخاباتی جبهه اصلاحات برای حضور پرقدرت در انتخابات مجلس، اعلام کرد: «جناحهای اصلاحطلب از مدتها پیش اقدامات مقدماتی برای انتخاب نامزدهای خود و معرفی آنان به مردم را آغاز کردهاند، اما تا زمانی که این اطمینان ایجاد نشود که صلاحیت کاندیداهای انتخاباتی در چارچوب ضوابط و معیارهای قانونی و ارزشهای نظام تعیین میشود، نمیتوان با قطعیت صحبت کرد».
تابش همچنین با اشاره عدم امکان استفاده از نام و تصویر رئیس دولت اصلاحات در فعالیتهای انتخاباتی اصلاحطلبان، معتقد است: «بیشک رئیس دولت اصلاحات، مهمترین مرجع این جبهه است و مردم نیز این جریان را به نام ایشان شناخته و به آن اعتماد دارند و در صورتی که امکان بیان دیدگاهها و حضور رسانهای برای ایشان فراهم نباشد، نوعی تبعیض علیه اصلاحطلبان صورت خواهد گرفت و تنها راهکار عبور از این وضعیت نیز بازگشت به قانون است».
او این نکته را تبعیض و عاملی بازدارنده برای جریان اصلاحات عنوان کرد و از دستگاه قضائی خواست صریحا درخصوص صدور این حکم اظهار نظر کرده و اعلام کند بر اساس کدام ماده قانونی چنین حکمی صادر شده است.
منبع/ایلنا
کد خبر: ۶۸۶۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
از هماکنون نهادهای مجری و ناظر انتخابات برای هرچه باشکوهتر برگزار شدن انتخابات فعالیت خود را آغاز کرده و البته احزاب و جریانهای سیاسی هم تنور انتخابات را گرم کردهاند
کد خبر: ۶۸۴۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۲۸
احمدی نژاد گفت: وقتی زبانها، قدمها و دستها با هم متحد شود، همه کارهای به ظاهر بزرگ و حل نشدنی، قابل حل خواهد بود.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com "دکتر محمود احمدینژاد" رئیس دولت نهم و دهم در حاشیه مراسم نماز عید سعید فطر، اظهار داشت: به لطف خدا ملت ایران همیشه رو به کمال و پیشرفت بوده و هیچ وقت متوقف نشده است. وی ادامه داد: هیچگاه به حرکت رو به پیشرفت و کمال ایران سکون و خدشهای وارد نشده است و من آرزو دارم ملت ایران همواره قلههای عزت و عظمت را فتح کند. رئیس جمهور سابق در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به نامگذاری امسال از سوی رهبر معظم انقلاب افزود: هر ارزشی که بخواهد محقق شود، مستلزم همراهی و وحدت مردم است. احمدی نژاد گفت: امکان ندارد یک ارزش الهی و انسانی را تصور کنید که بدون همراهی، همدلی، وحدت و بدون مشارکت و بدون احساس مسئولیت همگانی محقق شود. وی اظهار داشت: در طول تاریخ، انبیا و اولیا آمدهاند تا ملت ها را متحد کنند. احمدی نژاد گفت: وقتی زبانها، قدمها و دستها با هم متحد شود، همه کارهای به ظاهر بزرگ و حل نشدنی، قابل حل خواهد بود.
منبع/باشگاه خبرنگاران
کد خبر: ۶۸۳۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۲۷
در آگهی های روزنامه رسمی، نشانی یک شرکت در شهر شوشتر استان خوزستان، کوچه ای به نام رییس جمهور سابق کشورمان است.
کد خبر: ۶۷۸۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۱۸
سایت تحلیلی خبری آوای دنا ( avayedena.com)
جلیل محبی در الف نوشت:۱. چندي است بحث ها بر سر بازگشت و قدرت گرفتن محمود احمدي نژاد داغ شده است كه اين علل مختلفي از جمله ناكارامدي دولت جاري در اداره اقتصاد، ركود و بيكاري شديد، انفعال شبيه به موت برخي در مقابل بيگانان و دشمنان ايران، توهين هاي به انتقاد كنندگان و غير آنها دارد. وقايع و رفتارهايي كه دوراني نه چندان دور را به ياد مي آورد:
دوراني كه علي رغم فشار هاي اقتصادي دولت در صحنه بود از اين استان به آن استان سركشي ميكرد. هر روز ابتكار جديدي از ناحيه دولت سر ميزد كه شايد موفق هم نميشد اما نشان از پويايي دولتمردان داشت. سخنراني نبود كه به دشمن حمله نشود و باهركلمه از سخنراني قيمت نفت بالا و پايين نرود...
۲. اطرافيان محدود احمدي نژاد را كه چند رسانه اي به دست دارند و همچنان از مفاسدي مانند رحيمي و غيره دفاع ميكنند را كنار بگذاريم، ميتوان باقي مردم را به نسبت احمدي نژاد اين گونه تعريف كرد:
- عده اي كه متعصبانه از ميرحسين موسوي دفاع كردند و ميكنند.
- عده اي كه متعصبانه در مقابل ميرحسين از احمدي نژاد دفاع و حمايت كردند لكن حمايت ايشان حمايت از نظام اسلامي مقابل شعار هاي منحرف از ارزشها بود. اين عده بعد از ۸۸ به مرور دست از حمايت از شخص احمدي نژاد برداشتند و به حمايت گفتماني از وي پرداختند.
- و دسته سوم توده عمومي مردم كه فارغ از گرايش هاي سياسي سياسيون به موقع انتخاب با معجوني از خاطرات و احساسات و شرايط روز و شب و اقتصاد و بين الملل به سمتي متمايل ميشوند كه عده تعيين كننده و سرنوشت ساز هميشگي كشورند؛ از ۷۶ تا ۸۸...
۳. سال هفتاد و هشت كه انتخابات مجلس شوراي اسلامي برگذار شد، هاشمي رفسنجاني دوران سقوطي را آغاز نمود كه سال ۸۴ به قعر خود رسيد و سال ۸۸ با رفتار سياسي اش خود را در داخل نظام نيز به حاشيه اي راند. به نحوي كه در دوره اي مطرود از مردم و حاكميت شد. حوالي سال نود ديگر كسي فكر نميكرد كه هاشمي در سپهر سياست ايران جايي داشته باشد.
اما توده عمومي مردم ورق را به نفع هاشمي چرخاند. اگر هاشمي رد صلاحيت هم نميشد ميتوانست با ابزار ايجاد تفرقه در ميان كانديداهاي حريف و احمدي نژاد سازي از جليلي و با نقش پر رنگ شاگرد ديرين علي اكبر ولايتي و با ايجاد وحدت ميان اصلاح طلبان يك تنه به ميدان رقابت بياد، اما آنچه موجب پيروزي اش شد نگرش تغيير كرده توده مردم بود. اگر همه آنهايي كه سال هشتاد و هشت به موسوي راي داده باشند هم اگر به هاشمي راي دهند باز هم عده اي از راي دهندگان احمدي نژاد بودند كه موجب راي آوري بديل هاشمي (روحاني) شدند.
نتيجتاً رسيدن از اوج به حضيض و بازگشت نسبي به اوج امر ناممكني نيست و ميبينيم كه در ساليان نه چندان طولاني اتفاق افتاده است.
۴. بي شك احمدي نژاد سوداي بازگشت به قدرت دارد. توهمي هم در سر نمي پروراند. حقيقت آن است كه روز به روز گرايش به او بيشتر ميشود و او به فراست اين را دريافته است و شايد سكوت دو ساله او نيز خود نوعي دميدن در همين گرايش است. اما آنچه بازگشت احمدي نژاد را مشكل ميكند موانع قانوني (شوراي نگهبان قانون اساسي) است.
احمدي نژاد با خود اين گونه فكر ميكند كه نظام از طرفي از دست وادادگي و انفعال مفرط سياست خارجي دولت به ستوه خواهد آمد و از طرف ديگر نمي تواند مردمي را كه در هيات هاي مذهبي و مراسماتي مانند سه شنبه غواصان به او ابراز علاقه مي كنند كنترل نمايد و هر دو عامل موجب تاييد صلاحيت او خواهد شد.
هرچند با تركيب فعلي شوراي نگهبان چنين امري بسيار بعيد به نظر ميرسد و با اقداماتي مانند رد صلاحيت هاشمي ديگر جايي براي ترس از رد صلاحيت كس ديگر باقي نمي ماند، لكن هر امري محتمل است و احمدي نژاد بر همين احتمال سرمايه گذاري ويژه اي كرده است.
۵. احمدي نژاد هاشمي نيست كه بتواند با سازماندهي قدرت بديل خود را به صحنه سياست وارد كند و پشت صحنه به اداره او بپردازد. احمدي نژاد شخصيتي منحصر به فرد و غير قابل تكثير است. حتي اگر ميتوانست نزديك ترين فرد خود يعني اسفنديار رحيم ميشايي را به قدرت برساند باز كاركردي كه اكنون روحاني به نيابت از هاشمي انجام ميدهد قابل اجرا نبود. سخن راندن احمدي نژاد مهمترين ابزار اوست كه قابل انتقال به غير نيست. نه مشايي و هيچ كس ديگر و اين مسئله اي است كه احمدي نژاد ميداند. شخصيت احمدي نژاد هم آنگونه نيست كه بخواهد يك جريان سياسي را راهبري كند. او به دنبال ايستادن بر قله اجراست. بدود، كار كند، دربيافتد، زمين بزند، زمين بخورد و برخيزد و هماوردي را خود به شخصه باز آغاز كند.
۶. تكرار كنيم: هرچند با تركيب فعلي شوراي نگهبان چنين امري بسيار بعيد به نظر ميرسد و با اقداماتي مانند رد صلاحيت هاشمي ديگر جايي براي ترس از رد صلاحيت كس ديگر باقي نمي ماند، لكن هر امري محتمل است و احمدي نژاد بر همين احتمال سرمايه گذاري ويژه اي كرده است. اما اگر موفق شود از سد قانون اساسي بگذرد يقيناً موفق خواهد شد و آن روز ديگر شما با احمدي نژاديسم راديكال مواجه هستيد.
کد خبر: ۶۶۷۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۰۲
در پی درگذشت همسر آقای محمدرضا رحیمی، دکتر محمود احمدی نژاد رییس جمهور سابق پیام تسلیت صادر کرد
کد خبر: ۶۶۱۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۲۴