امیر حاج رضایی می گوید در فوتبال ما هدف،وسیله را توجیه می کند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
امیر حاج رضایی، یکی از پیشکسوتان و صاحبنظران خوشنام فوتبال ایران است که صحبتهای کارشناسی او، همواره قابل توجه بوده است. حاج رضایی به عنوان یک فرد صاحبنظر، به صحبت درخصوص معضلات و کاستیهای فرهنگی فوتبالمان پرداخت و به توهینهایی اشاره کرد که در دیدار با تراکتورسازی تبریز، صنعت ساری و پرسپولیس، علیه مهدی رحمتی سر داده شد.
توهينها را باور نميكردم
ما شاهد هستيم بازيكن به دليل توهين به داور، گرفتن اخطار يا فريب داور، از طرف هواداران «هو» ميشود يا عليه او سوت ميزنند و چيز ديگري وجود ندارد.
من اين را ابتداي صحبتم بگويم كه حرف من، حرف فردي نيست و قصد دفاع از يك فرد را ندارم زيرا اكثر اهالي فوتبال مورد اين لطف معكوس قرار گرفتهاند. من ميخواهم يك بحث كلي و تربيتي را مطرح كنم. ما سعي ميكنيم در ماه محرم، خيلي مسائل را رعايت كنيم و به حرمت اين ماه، پيراهن مشكي به تن ميكنيم. باور كنيد برخي توهينهايي كه به مهدي رحمتي نسبت دادند را من حتي زمزمه هم نميتوانم بكنم. 90 دقيقه تمام، در ديدار پيكان با تراكتورسازي و پرسپوليس، عليه دروازهباني شعار سر داده شد كه 80 بازي ملي دارد، دروازهباني كه از سادات است، آن هم در ماه محرم. من اين توهينها را ميشنيدم اما باور نميكردم. متأسفانه يك نقاب دروغين روي فوتبال ما وجود دارد كه زير آن نقاب، برخي براي رسيدن به منافع شخصي دست به هر اقدامي ميزنند. خب اگر با كسي مشكل دارند، با زبان درست و انساني حرف بزنند و رفتار كنند، نه اين طور غيرانساني. ما نبايد فراموش كنيم كه يك نفر چقدر براي فوتبالمان زحمت كشيده است.
تن ندادن به بندگي
اگر مشكل كلاهبرداري از پسر من نبود، هرگز به فوتبال برنميگشتم، دلم نميخواست به هيچ ورزشگاهي قدم بگذارم. يك لفظ مؤدبانه روي برخي اشخاص گذاشته شده به نام ليدر و خود همان افراد، در بازي پيكان و پرسپوليس هواداران را رهبري ميكردند كه به رحمتي توهين شود و در تبريز هم اين اتفاق به صورت خيلي بدتر افتاد. من بحث فردي ندارم. الان بحث مهدي رحمتي است و حتي سرمربي كنوني استقلال هم مورد هتاكي شديد در يكي از ورزشگاهها قرار گرفت كه من از ورزشگاه خارج شدم. همه عزت يك مرد، شرافت او است و اگر شرافت او لكهدار شود، ديگر چيزي از آن مرد باقي نميماند. با محمد مايليكهن مقابل فرزندش اين اتفاق افتاد و ... ما ميخواهيم مسائل تربيتيمان را با يك سري كارهاي دمدست حل كنيم و دليلش اين است كه مرداني كه براي فوتبالمان تصميم ميگيرند، آدمهاي كوچكي هستند و تصميمات كوچك ميگيرند. اين موضوع فقط به هواداران خلاصه نميشود و شما ميتوانيد مشاجرههاي مديران و ادبياتي كه در فوتبالمان هست را ببينيد، رفتارهاي اجتماعي را هم ببينيد. آلبركامو، جملهاي گفته بود كه فكر ميكنم رعايت آن براي مربيان واقعي الزامي است. كامو گفته دو وظيفه مهم برعهده نويسنده است: «1- پشت كردن به دروغ 2- تن ندادن به بردگي» كه من اين گفته را در مورد مربي بيان كردم.
با شكستهاي فني شكستهاي اخلاقي هم از راه ميرسد
متأسفانه به موازات شكستهاي سريالي فني، شكستهاي اخلاقي هم از راه ميرسد و به عنوان نمونه، اتفاقي كه براي يكي از مسئولان تيم المپيك در كره جنوبي رخ داد و اين براي همه ايرانيها بد است. شكست هرگز شرافت كسي را لكهدار نميكند، بلكه اين بياخلاقي است كه شرافت را زيرسؤال ميبرد. اين حرفها خيلي زده شده و مثل بازار مسگرها، صدا به كسي نميرسد اما ما وظيفه داريم بگوييم. وقتي زيدان رفت پيش رئيسجمهور فرانسه ، از او پرسيد چرا در فينال جامجهاني با سر به سينه بازيكن ايتاليا زدي كه پاسخ داد: «بدون آن حركت، فوتبالم نيمهكاره ميماند.» من 60 سال با فوتبال زندگي كردم و وظيفه خودم ميدانم اين صحبتها را انجام دهم.
در فوتبال ما هدف، وسيله را توجيه ميكند
من هر دو دوره قبل و بعد از انقلاب را ديدهام و مردان شريفي داشتيم كه براي فوتبالمان كار ميكردند. به عنوان مثال، بعد از انقلاب صفاييفراهاني را داشتيم و محمد دادكان. به جز اين دو نفر، چه كسي را داشتيم كه مديريت فرهنگي فوتبال را بر عهده بگيرد؟ در واقع همه تابع بودند، زيرا منافع شخصي داشتند. فوتبال، ورزش شريف و بزرگي است و آدم بزرگ ميخواهد. الان وضعيتي پيش آمده كه فوتبال ما را سيل دارد با خود ميبرد. جدا از مباحث فني، در مباحث فرهنگي هم هر كدام از ما ميتوانيم حداقل 10 قصه تعريف كنيم، از ديدهها و شنيدههايمان. من يك زمان ميگفتم فوتبال ما ناپاك است، الان ميگويم فاسد است. اين را هم بگويم كه استاديوم، يك جامعه كوچك از كل جامعه است و بخشي از ناهنجاري ورزشگاهها، ريشه در بيرون دارد. براي پول، برخي تن به هر كاري ميدهند. ما مسلمان هستيم و ميگوييم يك مسلمان بايد شرافت داشته باشد اما فوتبال ايران، فوتبال ماكياوليستي است و هدف، وسيله را توجيه ميكند و از هر وسيلهاي براي هدفشان استفاده ميكنند. من خيلي چيزها را ميشنوم كه نميشود به آن استناد كرد. مثلاً اين كه برخي رؤساي هيأتها پاداش نقدي يا غيرنقدي ميگيرند كه رأي بدهند. اينها قابل اثبات نيست اما در صحبتهاي مردم هست.
در جذب مردان كوچك، فدراسيون ما اول است
امام حسين (ع) به ما آموخت اگر دين نداريد، آزاده باشيد. اين پيراهن مشكي در ماه محرم، به ما ياد نميدهد آزاده باشيم؟ بايد به يك دروازهبان با 80 بازي ملي اين همه توهين و ناسزا گفته شود؟ خدا را شكر كه تلويزيون بازي را پخش نكرد. حرف من، به صورت كلي است و ميگويم شرايط فرهنگي ما در فوتبال، در واقع ضدفرهنگي است. پاكسازي اين شرايط هم فقط به فدراسيون معطوف نيست اما ميگويم در جذب مردان كوچك، فدراسيون ما در دنيا اول است. در فوتبال ايران، آدم سالم مجرم است. من سال بعد 70 ساله ميشوم و انرژي و علاقهاي براي پست گرفتن در فدراسيون ندارم. دوران من سپري شده و الان نوبت جوانهاست. مشكلات فقط به فدراسيون معطوف نيست و جدا از فدراسيون، باشگاهها نيز كه بدنه فدراسيون هستند، مقصر هستند. اما اگر بپرسيد چطور ميشود اين مسائل را حل كرد، من جوابي ندارم زيرا فقط سرمان از اين مرداب بيرون مانده است.
لكه ننگ فوتبال است كه مايليكهن به زندان برود
جدا از اتفاقي كه ميان علي دايي و محمد مايليكهن افتاده؛ اگر انسان شريفي مثل مايليكهن به زندان برود، لكه ننگي براي فوتبالمان است. من هيچ قضاوتي ندارم كه كدام طرف راست ميگويد. اگر مايليكهن به زندان برود، براي فوتبال ما شرمآور است و تنش بين اين دو بزرگ فوتبال بايد از بين برود. همواره به مايليكهن گفتهام كه حيف از انسان شريفي مثل تو كه از ادبيات بهتري استفاده نميكند.
منبع/خبر انلاین
کد خبر: ۴۸۱۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۱۲
معاون وزیر خارجه آمریکا گفته است "ما امیدواریم رهبران در تهران با گام های لازم برای اطمینان بخشیدن به جهان مبنی بر این که این برنامه کاملا صلح آمیزاست، موافقت کنند و در نتیجه به انزوای اقتصادی و دیپلماتیک پایان دهندو زندگی مردم خود را بهبود بخشند. اگر این اتفاق روی ندهد، همه، ایران را مسئول خواهند دانست".
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
به گزارش مشرق، وندی شرمن معاون وزیر خارجه و رییس تیم امریکایی مذاکره کننده در 1+5، پنج شنبه شب (اول آبان 1393/ 23 اکتبر 2014) طی سخنانی در مرکز مطالعات راهبردی و بین المللی واشینگتن آخرین دیدگاه های امریکا درباره مذاکرات هسته ای با ایران را تشریح کرد.
شرمن در این سخنرانی گفته است که امریکا هرگز وضعیت فعلی برنامه هسته ای ایران را نخواهد پذیرفت.
متن کامل سخنرانی شرمن در ادامه می آید.
***
مرکز مطالعات بین المللی و راهبردی به خاطر برگزاری کنفرانسی مانند این کنفرانس شهرت دارد و مردان و زنانی که در سیاست تصمیم می گیرند می توانند با افرادی که درباره سیاست فکر می کنند،گفتگو کنند و این یک نیاز است.
من از دوستانم در مرکز کارنگی و نمایندگان انستیتو امور بین المللی نروژ تشکر می کنم. نروژ در دهه های اخیر نقش واقعا منحصر به فردی در دیپلماسی خاورمیانه ایفا کرده است. بنابراین از نقش نروژ تشکر می کنیم. نروژ در کمتر از دو هفته پیش به برگزاری کنفرانس بازسازی غزه در قاهره کمک کرد.آمریکا از ادامه مشارکت نروژ استقبال می کند.
تا آنجا که می دانم هدف اصلی این همایش فوق العاده تحلیل راهبرد گفتگوی هسته ای جمهوری اسلامی ایران است. من بسیار دوست داشتم ساکت بمانم و شما این راهبرد را برای من تشریح کنید زیرا من هر چه بیشتر درباره آن بدانم بهتر است. البته من می خواستم از این فرصت استفاده کنم درباره انگیزه ها و روند های تصمیم گیری افراد گروه و تیم من در جریان این گفتگوها صحبت کنم اما جای تعجب ندارد که من باید از این فرصت صرف نظر کنم زیرا از زمانی که گفتگوهای هسته ای شروع شده است من با مچ پیچ خورده، بینی شکسته و انگشت کوچک شده (اشاره ای به افزایش انتقادات علیه وی در آمریکا ) که در صفحه نخست نیویورک تایمز بیشتر مشهور است، مواجه شدم و نمی خواهم بعداز ظهر امروز با حرف های خود کارم به جراحی دندان برسد و باید مراقب باشم.
صادقانه بگویم چند هفته پیش زمانی که من دعوت اینستاینبرگ (رئیس دانشکده مکسویل) را دریافت کردم، نمی دانستم این وقت بد یا خوبی است تا آشکارا درباره روند مذاکرات صحبت کنم. در حقیقت زمان مهم است. همانطور که می دانید گفتگوها 1+5 و ایران یا ایی سه به علاوه سه تا مهلت 24 نوامبر تمدید شده است و مسلما من نمی خواهم امروز چیزی بگویم که فرصت ما برای موفقیت این گفتگوها را به خطر اندازد. همانطور مادلین آلبرایت وزیرامور خارجه سابق و دوست عزیز من گفته است مذاکرات مانند قارچ است. اغلب بهترین رشد را در تاریکی دارند. بهرحال درباره بسیاری از جنبه های موضوع همایش می توانیم صحبت کنیم و آن روابط ایران و غرب است.
در آغاز باید تاکید کنم مذاکرات 1+5 مهم است. ایران مجهز به تسلیحات هسته ای موجب افزایش عناصر غیرقابل قبول بی ثباتی و خطر در بخشی از جهان خواهد شد که هم اکنون از بی ثباتی و خطر بسیاری رنج می برد. اگر تهران چنین سلاحی داشته باشد، دیگر کشورها در منطقه ممکن است همین هدف را دنبال کنند و موجب رقابت فاجعه بار تسلیحاتی شود و می تواند شکاف فرقه ای را که ریشه اصلی تنش در خاورمیانه است را افزایش دهد و رژیم جهانی منع تکثیر را تضعیف کند و این در حالی است که باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا همواره به فکر تقویت این رژیم منع تکثیر است. به همین جهت رئیس جمهور آمریکا وعده داده است اطمینان می دهد ایران تسلیحات هسته ای بدست نخواهد آورد. ما ترجیح می دهیم به این هدف از راه دیپلماتیک برسیم اما اشتباه نکنید حداقل درخواست ما واضح است. ایران نباید تسلیحات هسته ای بدست آورد و بدست نخواهد آورد.
ایران پس از ژانویه گذشته که ما اجرای چارچوب گفتگو موسوم به طرح اقدام مشترک را آغاز کردیم،گام های مهمی در مسیر درست برداشته است. ایران در عوضِ کاهش محدود تحریم ها، متعهد شد در حالی که تحریم ها ادامه دارد، ترکیب مهم فعالیت های هسته ای خود را متوقف کند و حتی به عقب بازگرداند. به ویژه ایران توسعه ظرفیت غنی سازی خود را متوقف کرده است و ذخایر هگزفلوراید در حد کم غنی شده را ثابت نگه داشته است و تولید غنی سازی اورانیوم در حد بیست درصد را متوقف کرده است و موافقت کرده است راکتور آب سنگین اراک را پیشرفته تر نسازد و در را برای دسترسی بی سابقه و روزانه بازرسان به تاسیسات نطنز و فردو باز بگذارد. در آن زمان که طرح مشترک اعلام شد، بسیاری از ناظران تردید های قوی خود درباره عمل کردن ایران به تعهدات خود را اعلام کردند اما براساس گزارش آژانس بین المللی انرژی هسته ای، ایران آنچه را که وعده داده، انجام داده است. نتیجه این شد که برنامه هسته ای به نسبت چند سال گذشته محدودتر و شفاف تر شود. در عوض،1+5 به وعده خود برای کاهش محدود تحریم ها عمل کرده است.
کاهش بیشتر تحریم ها فقط زمانی حاصل می شود که ما بتوانیم به توافق جامع دست پیدا کنم که نگرانی های جامعه بین المللی را برطرف می کند. در صورتی که چنین توافقی به صورت کامل اجرا شود، اطمینان می دهد که برنامه هسته ای ایران منحصرا صلح آمیز است و مردم ایران را قادر می سازد بدنبال آینده درخشان تر باشند. ما البته آگاه هستیم این روند مذاکرات بحث برانگیز است. برخی نگران هستند این گفتگوها ناکام خواهد ماند و برخی دیگر می ترسند که موفق شود. بسیاری پرسش ها و تردیدهایی دارند. همانطور که گفتگوهای ما به جلو می رود، دولت اوباما به صورت منظم با اعضای کنگره و بسیاری از شرکای خارجی ما از جمله اسرائیل و کشورهای حوزه خلیج (فارس)رایزنی می کند. ما نگرانی های مختلف شنیده ایم و بیشترین تلاش خود را می کنیم تا به پرسش های سخت درباره ماهیت و مفاد توافق پاسخ دهیم و در عین حال بر تعهد قوی خود بر امنیت منطقه تاکید می کنیم. این گفتگوها ارزشمند است و همچنان ارزشمند خواهد بود و عقیده ما را درباره این که هر گزینه ای خطراتی دارد، تقویت خواهد کرد. تصمیم برای یافتن راه حل دیپلماتیک، تصمیم درستی است و ما هنوز باید کارهای سختی انجام دهیم.
همانطور که ما به مهلت بیست وچهارم نوامبر نزدیک می شویم، پادمان ارزشمند از جمله طرح اقدام مشترک همچنان در حال اجرا شدن است. هدف ما اکنون این است که به طرح جامع و پایدار برسیم که به صورت موثر همه مسیرهای بالقوه ایران برای رسیدن به مواد شکاف پذیر برای سلاح هسته ای را مسدود می کند. چنین طرحی ایران را از تولید سوخت اورانیم یا پولوتونیوم برای سلاح بازخواهد داشت.
بازرسی و نظارت همچنین بهترین شیوه برای جلوگیری از فرآوری مخفی این مواد است وهر نوع تلاش تهران برای خروج از الزامات خود را آنقدر آشکار و وقت گیر می سازد که به موفقیت منجر نخواهد شد. با توجه به خطرات، جای تعجب نیست گفتگوهای ما که در مسیر مشورتی پیش می رود، چندان سریع نباشد. هفته گذشته، همکاران 1+5 و من در وین بودیم و دقیق تر بگویم در یک هتل محبوس بودیم. هیئت ایرانی به ریاست محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران و کاترین اشتون مذاکره کننده ارشد 1+5 ریاست این گفتگوها را برعهده داشتند. هردو طرف را تیم کارشناسان فنی همراهی می کردند که به ما کمک می کردند همه گزینه ها را درک کنیم.گفتگوهای ما از همان آغاز جدی بود. این گفتگوها همچنین به شکل های مختلف انجام شد.
ما در ژنو، نیویورک و وین گفتگوهایی داشتیم که این گفتگوها دوجانبه، سه جانبه و چندجانبه بودند. ما برخی از جلسات را برای اصول و برخی از جلسات دیگر مشخص کردن پارامترهای فنی خاص اختصاص دادیم. این نشست در سطوح مختلف بود. متخصصان وروسای هیئت ها دیدار می کردند وگاهی مانند هفته گذشته در اروپا، جان کری وزیر امور خارجه آمریکا کرسی آمریکا را در اختیار داشت.
پوشیده نیست که در بین دولت های 1+5 برخی اختلافات عمده درباره موضوعات برجسته در جهان وجود دارد اما درباره برنامه هسته ای ایران همبستگی شعار ما بوده است. همه ما برای یک هدف کار می کنیم.گروه ما به همین منظور پیشنهاداتی به ایران داده است که منصفانه، قابل اجرا و منطبق با خواسته اعلام شده تهران برای داشتن برنامه صلح آمیز هسته ای پایدار است و دانش هسته ای این کشور و نیازهای اقتصادی آن را در نظر گرفته است.
رهبر معظم ایران بارها گفته است دولتش آرزو و نیت تولید تسلیحات هسته ای را ندارد. در حقیقت وی گفته است چنین پروژه ای براساس اسلام ممنوع خواهد بود. بنابراین پیشنهاد ما مطابق با موضع علنی اعلام شده ایران است. اگر ایران واقعا می خواهد اختلافات خود با جامعه بین المللی را حل کند و برچیدن تحریم های اقتصادی را تسریع سازد، فرصتی بهتر از الان تا بیست و چهارم نوامبر ندارد. اکنون زمان پایان دادن کار است.آیا این اتفاق خواهد افتاد؟من نمی دانم. من می توانم به شما بگویم همه اجزای طرح که باید مورد توافق دو طرف قرار گیرد، بر روی میز است.شرمن: هرگز وضعیت فعلی برنامه هسته ای ایران را نمی پذیریم
ما پیشرفت قابل توجهی در موضوعاتی داشتیم که ابتدا دشوار به نظر می رسید. ما سوء تفاهم ها را کنار زدیم و گفتگوهای جامع درباره همه عناصر متن احتمالی برگزار کردیم. بهرحال به مانند هر ابتکار دیپلماتیک و فنی پیچیده، این پازلی با قطعات زیاد و به هم پیوسته است. به همین جهت تمرکز به هر یکی از موضوعات به قیمت نادیده گرفتن موضوع دیگر اشتباه است. هر یک از اجزا مهم اعم از زیرساخت، انبار (موادهسته ای) یا تحقیق یا نوع تجهیزات یا مسئله زمان یا ترتیب( اجزا) مهم هستند اما یک بخشی که درباره آن به نوعی به خاطر اظهارات علنی ایران، اظهار نظرات بیشتری شد، نگرانی درباره اندازه و مقیاس ظرفیت غنی سازی جمهوری اسلامی ایران بود.
مقامات ایران بسیار امید دارند جهان به این نتیجه برسد که وضع موجود دست کم درباره این موضوع محوری (غنی سازی ) مورد قبول واقع شود، اما مسلما مورد قبول نمی شود. اگر به این صورت بود ما هرگز نیازی به این گفتگوهای دشوار و پرزحمت نداشتیم.
شورای امنیت به دلایلی ایران را تحریم کرد زیرا دولت این کشور الزامات خود براساس معاهده منع تکثیر را نقض کرد و وارد فعالیت های مخفی هسته ای مرتبط با تسلیحاتی شد و شفافیت کمتری در گزارش به آژانس های بین المللی از خود نشان داد.این مسیر تردید بسیار زیادی ایجاد کرد که نمی تواند به تنهایی با حرف و وعده های تهران برطرف شود.
جهان فقط درصورتی و در زمانی که ایران گام های متقاعد کننده و قابل راستی آزمایی برای نشان دادن کاملا صلح آمیز بودن برنامه هسته ای خود و صلح آمیز باقی ماندن این برنامه بردارد، تصمیم خواهد گرفت تحریم های مرتبط با برنامه هسته ای را تعلیق و سپس برچیند.
این استاندارد معقولی است که ایران می تواند آن را برآورده سازد. این استانداردی است که ایران باید آن را برآورده سازد و این برای پایان دادن به انزوای بین المللی ایران حیاتی است.
دولت اوباما تصریح می کند که در دیپلماسی گاهی اوقات عقیده خوبی است که دستورالعمل را باز کنیم تا بلکه سبک وسنگین کردن یک موضوع منجر به انعطاف پذیری در مسئله دیگر شود. با توجه به آشوب در خاورمیانه، درخواست ارتباط دادن مسئله هسته ای به موضوعات دیگر قابل درک است. به هرحال همه طرف ها توافق دارند که این مذاکرات باید یک مسیر، مشارکت کنندگان مشخص، منطق و مرز مشخص داشته باشد. ما بر روی یک کار تمرکز داریم و آن اطمینان از دست نیافتن ایران به تسلیحات هسته ای است. باید یادآور شوم در نشست های جداگانه در حاشیه هر یک از گفتگوهای (هسته ای) ما، من و تیم من نگرانی هایمان را درباره وضعیت شهروندان مفقود شده یا بازداشت شده آمریکایی در ایران اعلام می کنیم.
برای من به عنوان معاون وزیر امور خارجه آمریکا هیچ چیزی مهمتر از اطمینان از رفتار مناسب با شهروندان آمریکایی نیست. باید امیر حکمتی، سعید عابدینی، جیسون رضائیان بدون تاخیر اجازه بازگشت در کنار خانواده شان داده شود و ما همه تلاش خود را برای یافتن پاسخ به پرسش ها درباره محل نگهداری و سلامت رابرت لوینسون و بازگشت او به خانه انجام می دهیم.
یک توافق هسته ای بدست آید یا نیاید، آمریکا به ابراز نگرانی های همیشگی خود درباره سیاست های ایران که ثبات منطقه ای را تضعیف می کندو منطبق با هنجارها و ارزش های جهانی نیست، ادامه می دهد. ما همچنان دولت ایران را در همه جنبه های سابقه حقوق بشری خود و اقدامات این کشور که اختلافات فرقه ای را دامن می زند، مسئول می دانیم.
سیاست ما در قبال هر کشوری این است که تعامل در یک موضوع منجر به سکوت ما درباره موضوعات دیگر نخواهد شد.
جان کندی بیش از پنجاه سال پیش در مراسم سوگند ریاست جمهوری در دوران جنگ سرد گفت آیا همکاری، روزی جنگل سوء ظن که غرب را از شرق جدا کرده است، به عقب می راند. امروز کسانی در آمریکا هستند که به همه حرف هایی که رهبران ایران می گویند اعتمادی ندارند و بسیاری در ایران نیز می پرسند آیا آمریکا به تعهدات خودپایبند است. مسلما اگر جنگل بی اعتمادی وجود نداشته باشد، دست کم بیشه زار بی اعتمادی بین دو طرف وجود دارد. با توجه به اتفاقاتی که در دهه های گذشته روی داده است، چگونه این بی اعتمادی نمی تواند وجود داشته باشد اما من می توانم به شما به طور قطعی بگویم که آمریکا هیچ طرحی را که نتواند راستی آزمایی کند، نخواهد پذیرفت و ما وعده هایی نخواهیم داد که نتوانیم به آن عمل کنیم. ما علاوه براین که خواهان حسن نیت هستیم، حسن نیت نشان خواهیم داد.
رئیس جمهور آمریکا و سران ایران پاییز گذشته تصمیم گرفتند امکان گفتگوهای مستقیم درباره موضوع هسته ای را آزمایش کنند اما هردو طرف با مقاومت ها و انتقادهایی به خاطر این اقدام جسورانه روبرو شدند اما هنوز هردو طرف مسیر خطرات دیپلماسی را بر تردید گزینه های دیگر ترجیح می دهند. ماهنوز نمی دانیم عواقب کامل این تصمیم چه خواهد بود اما جهان هم اکنون بهتر از زمانی است که رهبران دو طرف این آغاز (گفتگوها )را نادیده می گرفتند.
با این همه اتفاقاتی که امروز در خاورمیانه اتفاق می افتد، اگر برنامه هسته ای ایران بی حرکت نمی شدو در عوض با سرعت کامل به سمت انبار بیشتر و ظرفیت غنی سازی اورانیوم بیشتر وتولید پولوتونیوم در سطح تسلیحاتی و شفافیت کمتر پیش می رفت، عامل ثبات دهنده وجود نداشت.
اگرچه تا به امروز روند گفتگوهای ما نتوانسته است امیدهای عالی ما را برآورده سازداما همچنان بیش از انتظارات بسیاری از ناظران است.اشتباه نکنید. اجماع درباره طرح جامع نیاز به تصمیمات بسیار دشواری دارد و ما در این زمینه سپاسگزار هستیم. این مذاکرات آسان نیست اما منفعت آن فوق العاده و حیاتی است که ما این موضوع را درک کنیم زیرا پذیرفتن و اجرای طرح جامع دورنمای مردم در هر جایی از جهان را بهبود می بخشد و موجب کاهش نگرانی ها و افزایش امنیت در سراسر خاورمیانه خواهد شد. این موجب رونق بیشتر (اقتصادی ) بدون از دست رفتن شرافت مردم ایران خواهد شد.
این (توافق ) متحدان وشرکای ما را دربرابر تهدید جدید و خطرناک حفظ خواهد کرد و انگیزه را برای رقابت هسته ای منطقه ای کاهش خواهد داد و رژیم منع تکثیر بین المللی را تقویت خواهد کرد. این (توافق) موجب می شود شهروندان ما امنیت بیشتری داشته باشندو بار دیگر ظرفیت دیپلماسی مستقیم برای دستیابی به راه حل برد -برد را نشان خواهد دادکه به هیچ راه دیگر دست یافتنی نخواهد بود.
دیپلماسی در مقایسه با هر گزینه دیگری می تواند راه حل پایدارتر درباره مسائل مربوط به فعالیت های هسته ی ایران ایجاد کند. تقریبا حدود هشتصد سال پیش، سعدی شاعر ایران به شنوندگان توصیه کرد تا صبر داشته باشند. هر راحتی پس از دشواری ها حاصل خواهد شد. با وجود مذاکرات فشرده گروه 1+5 امروز ما هنوز در مرحله دشواری قرار داریم. ما باید عاقلانه از زمان باقیمانده استفاده کنیم.
آمریکا و متحدان آن آماده هستند از این فرصت تاریخی برای حل نگرانی های ما درباره برنامه هسته ای ایران استفاده کنند. ما امیدواریم رهبران در تهران با گام های لازم برای اطمینان بخشیدن به جهان مبنی بر این که این برنامه کاملا صلح آمیزاست، موافقت کنند و در نتیجه به انزوای اقتصادی و دیپلماتیک پایان دهندو زندگی مردم خود را بهبود بخشند. اگر این اتفاق روی ندهد، همه، ایران را مسئول خواهند دانست. ما ایران را ترغیب می کنیم تصمیم درستی گیرد، علاوه بر آن ما مصمم هستیم اقدامات لازم را برای حفظ امنیت آمریکا و بهبود صلح وثبات در سراسر جهان برداریم. ما امیدواریم ایران تصمیم درستی بگیرد و ما نیز آماده هستیم این کار را انجام دهیم.شرمن: هرگز وضعیت فعلی برنامه هسته ای ایران را نمی پذیریم
سوال: چگونه طرف ها می توانند اختلافات خود را حل کنند؟
شرمن: طرفها با تلاش بسیار می توانند اختلافات را حل کنند. ما زمان زیادی را در کنار یکدیگر سپری کرده ایم. ما مسائل یکدیگر را درک می کنیم. همه ما توافق داریم که ایران نباید به تسلیحات هسته ای دست یابد و ما باید طرحی را به پیش ببریم که همه مسیرها برای دستیابی به مواد شکاف پذیر برای تسلیحات هسته ای بسته شود و صلح آمیز بودن ایران به شیوه راستی آزمایی و به صورت واقعی آشکار شود. صادقانه بگویم فرانسه ،آلمان، انگلیس، چین یا روسیه هیچکدام در این گروه نمی خواهند در این زمینه معامله کنند زیرا به نفع هیچ کس نیست یک کشور دیگر دارای هسته ای به این گروه اضافه شود.
سوال: آیا تحریم های مربوط به تروریسم یا حقوق بشری ایران با وجود توافق به قوت خود باقی می ماند؟
شرمن: ما از همان آغاز روشن ساختیم که تحریم های مربوط به حقوق بشر و تروریسم موضوعات جداگانه ای است. بنابراین گفتگو فقط درباره تحریم های مربوط به هسته ای است که اگر به توافق برسیم تعلیق و سپس برچیده می شوندو تفاوت بسیاری برای ایران ایجاد خواهد کرد.
سوال: پس از توافق هسته ای چه کاری می شود در سوریه، عراق و درباره داعش انجام داد؟
شرمن: من فکر می کنم این گمانه زنی است و نیازی به گفتگو درباره آن در حال حاضر نیست.
همانطور که رئیس جمهور و وزیر امور خارجه آمریکا گفته اند ایران چندان از داعش خشنود نیست. ما بدنبال تضعیف و نابودی داعش هستیم اما در حال حاضر در حال هماهنگی نیستیم و همه تمرکز ما بر روی مذاکرات هسته ای است. همانطور که در اظهارات خود گفتم اگر ایران بدنبال دستیابی به تسلیحات هسته ای برود، پیامد جدی برای ثبات در خاورمیانه خواهد داشت. بنابراین این اولویت نخست ما است.
سوال: در صورت نرسیدن به توافق و اعمال نشدن محدودیت ها بر ایران چه اتفاقی خواهد افتاد؟
شرمن: شدت اوضاع (تنش) در همه طرف ها شکل خواهد گرفت و هیچکدام از اینها خوب نیست. به همین جهت می گویم خطرات در اینجا زیاد است. منظورم این نیست که ما توافق بد یا نیمه بد خواهیم داشت بلکه ما نیاز به توافقی خواهیم داشت که هدف ما را برآورده سازد. ایران نتواند به تسلیحات هسته ای دست یابد و همه مسیرها برای مواد شکاف پذیر به صورت قابل راستی آزمایی بسته شوند. ما برای این هدف تلاش می کنیم زیرا گزینه دیگر وحشتناک خواهد بود.
کد خبر: ۴۷۸۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۰۸
روحیه مقاومت ، دفاع از مظلوم و مبارزه با ظالم ، از درس های فرهنگ عاشورا است."فرهنگ پدافند غیرعامل" از این فرهنگ باید لبریز گردد و این به محاسبات جداگانه ای نیاز دارد و فراتر از یک نوشتار جای کار دارد
کد خبر: ۴۷۴۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۰۴
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
حجت الاسلام حسن روحانی، رئیس جمهوری کشورمان دوشنبه شب ساعت 22 به طور زنده و تلویزیونی با مردم از شبکه یک سیما گفت و گو کرد.
متن کامل این گفت و گوی تلویزیونی به شرح زیر است:
رئیس جمهور درباره رشد اقتصادی 4.6 و همچنین عبور از رکود که توسط رئیس جمهور در مشهد اعلام شد، خاطرنشان کرد: من اولا عیدغدیر خم را تبریک عرض می کنم و امیدوارم همه ما بتوانیم جزو متمسکین به امیرالمومنین و ائمه هدی باشیم و روز به روز وحدت بین مسلمانان و بخصوص بین ایرانیان و ادیان رسمی ایرانی بیشتر شود. و بتوانیم کشور را به نقطه مطلوب برسانیم.
وی افزود: همانطور که اشاره کردید از آغاز دولت با رکود تورمی مواجه بودیم که معضل بسیار بزرگی بود و حل آن به سادگی امکان پذیر نبود. من میخواهم به مردم شریف ایران عرض کنم که همه کارهایی که دولت انجام داده با مشورت متخصصان بوده و در واقع اگر یاری آنها و حمایت عامه مردم و هدایت های مقام معظم رهبری نبود به این نقطه نمی رسیدیم.
روحانی افزود: در مساله رکود که موضوع بسیار مهمی بود ما تقریبا آثار اینکه احتمالا داریم از رکود خارج می شویم را از زمستان پارسال دیدیم. اولین بخشی که از رکود پارسال خارج شد بخش نفت ما بود. شاید شروعش هم از بخش نفت بود. در سال 91 رشد ما منهای 6 ممیز 8 دهم بود و درسال 92 رشد ما منهای 2.9 بود. لذا در مجموع ما هشت یا نه فصل پشت سر هم رکود داشتیم.
رئیس جمهور گفت: کشور ما هیچ زمانی اینچنین رکودی توام با تورم بالای 40 درصد تجربه نکرده بود. لذا وقتی رکود عمیق می شود خروج هم مشکل است. زمستان پارسال اولین بخش اقتصاد ما از رکود خارج شد و تولید ما در بخش نفنت 13.7 رشد نشان داد.
همچنین در زمستان پارسال رشد واردات ما افزایش یافت و مجموعت 22.2 در زمستان پارسال رشد داشتیم. 16.4 در بخش مواد اولیه و 32 درصد در بخش سرمایه ای و کارخانجات و ماشین آلات رشد واردات داشتیم که خود این رشد اعلام میکرد که معنایش این است که در فصل بعد باید به تدریج خروج از رکود را تجربه کنیم.
وی گفت: در سه ماه اول 93 تحرک خوبی در بخش های مختلف اقتصاد دیدیم. در گردشگری هم مثلا رشد فوق العاده ای مشاهده کردیم که البته آن هم از زمستان پارسال شروع شد. گردشگری ما 2 برابر فصل اول سال قبل است. در بخش معدن و صنعت رشد 10 درصد داشتیم. در تولید خودرو 3 ماهه اول امسال نسبت به پارسال 80 درصد رشد را تجربه کرده. در پتروشیمی و فولاد خام رشد داشتیم.
در پتروشیمی و فولاد خام رشد داشتیم. البته بخش نفت هم امسال هم نسبت به سه ماهه اول پارسال باز هم رشد داشتیم. بخش نفت ما 6.1 درصد نسبت به سه ماه اول پارسال رشد یافته. در خدمات و کشاورزی هم این رشد را می بینیم. در کشاورزی 3.3 رشد داشتیم.
رئیس جمهور کشورمان با بیان این که بانک مرکزی با محاسباتی که داشت اعلام کرد، گفت: البته روشن باشد که این رشد بر مبنای 3 ماهه اول امسال در مقایسه با سه ماهه اول پارسال است ولی مطمئنم تا پایان سال رشدمان مثبت خواهد بود البته باید عدد و رقم را جلوتر برویم تا اعلام کنیم.
روحانی در پاسخ به سوالی راجع به تداوم رشد حتی در صورت نداشتن موفقیت در مذاکرات گفت: اولین عامل رشد اعتماد مردم به دولت بود. مردم به صاحب نظران و دولت اعتماد کردند. اساس رشد سرمایه اجتماعی است. اگر در اقتصاد حرکت کردیم ریشه اش سرمایه اجتماعی است. دولت و ملت به هم نزدیک تر شدند و این اساس کار بود. از طرف دیگر مردم احساس کردند این دولت در زمینه سیاست خارجی با منطق و کارشناسی و تبحر لازم دارد حرکت میکند. البته قدرتهای بزرگ روبروی ما هستند؛ اینکه ایران قادر است با 6 قدرت بزرگ دنیا بحث کند و با منطق و استدلال مذاکره کرده و به تفاهمی ولو موقت 6 ماهه برسد خودش قدم مهمی است که دولت برداشت.
بعد از توافق ژنو در مصاحبه ای به کارآفرینان گفتم حالا نوبت شماست. خب مردم احساس میکنند که تلاطم های خارجی کاهش یافته.
روحانی افزود: هرگونه در هسته ای حرکت کنیم مردم می دانند روابط با دنیای بیرون پیش می رود. بحث هسته ای یک جزء از روابط خارجی ماست. جایگاه ایران را ببینید، وقتی به اجلاس بین المللی می رویم کشور بزرگی نیست که درخواست ملاقات نداشته باشد. قبلا وقتی می آمدند با مقامات ما ملاقات میکردند زبانشان گاهی زبان نصیحت بود، امروز زبانشان زبان سوال است. می پرسند راجع به منطقه و مسائل ایران و اقتصاد کشور و ...؛ اصولا سیاست خارجی ما گام به جلو برداشته.
وی ادامه داد: ما در قدم اول در هسته ای موفق به توافق موقت شدیم. الان کار بزرگی پیش رو داریم که آن توافق نهایی است. این کار بزرگی است. موضوعی که 12 سال محل بحث بوده بین ایران و کشورهای بزرگ جهان. از سال 81 داستان آغاز شده است. معضل دوازده ساله را یک روزه و دو روزه نمی شود حل کرد ولی قدم هایی که برداشتیم خوب بوده. ما در کلیات مساله اتفاق نظری با 5+1 داریم که البته جزئیات بسیار مهم است و هنوز بحث های مهمی داریم. امروز 5+1 قبول کرده که حق هسته ای ایران را به رسمیت بشناس د. حالا اینکه ایران برای چند سال چه شرایطی را بپذیرد محل بحث است. در اینکه تحریم باید برداشته شود اختلاف نیست در اینکه کی آغاز شود و کی پایان یابد و ... هست که مسائل مهمی هم هست البته.
رئیس جمهور گفت: در اینکه در نطنز باید غنی سازی شود. در اینکه فردو مرکزی هست برای ایران جای بحث نیست. در اینکه در اراک نیروگاه میخواهیم بحثی نیست حالا اینکه چگونه باشد داریم بحث می کنیم. هیچکس دنبال این نیست که بگوید ایران غنی سازی نکند؛این بحث فراموش و حذف شده. در اینکه ایران نیروگاه برای رادیو دارو داشته باشد کسی بحث ندارد. حتی اینکه ایران از سایر تکنولوژی های مدرن هسته ای باید استفاده کند کسی شک ندارد. الان برخی داوطلب هستند که به محض توافق، در همین نیویورک رئیس جمهور فرانسه مطرح کرد که میخواهیم بعد توافق تعاملات هسته ای با ایران داشته باشیم و فناوری های مدرن را در اختیار ایران بگذاریم. امروز بحث این است که ایران باید همه فناوری های مدرن هسته ای را در اختیار داشته باشد و روی آن اتفاق نظر هست.
خوشبختانه ما مسائل اصلی اقتصاد کشور را قبل از توافق نهایی هسته ای توانستیم قدم های بزرگی برداریم. رکود را قبل از توافق نهایی هسته ای عبور کردیم. امروز هیچ تردیدی نیست که از رکود عبور کردیم. البته مردم باید بدانند وقتی می گوییم از رکود عبور کردیم هنوز تا رسیدن به رونق مطلوب فاصله داریم. اگر موفقیت هایی به دست آوردیم به خاطر حمایت ملت ایران است. همه دارند از مذاکرات حمایت می کنند؛ اگر حمایت رهبری نبود و ملت ایران همصدا نبود خیلی مشکل داشتیم.
رئیس جمهور گفت: موضوع هسته ای بازگشت ناپذیر است و هیچ وقت به قبل برنخواهیم گشت. به شرایطی رسیدیم که به یکسال قبل برنمیگردیم اما اینکه چگونه پیشرفت می کنیم .و آیا در چهل روز آینده توافق نهایی می شود تمدید می شود یا نمی شود و ... مسائلی است که مطرح است. فکر میکنیم در همین 40 روز باقی مانده مسائل قابل حل و فصل نهایی است اما اگر مسائلی پیش بیاید که نتوانیم همه مسائل را حل کنیم راه حلی را دو طرف به تفاهم می رسند. دنیا هم قبول کرده که ایران باید دارای فناوری هسته ای باشد. در اجلاس سران شانگهای با 5+1 غیر از یکیشان دیدار کردیم. یکی از سران 5+1 میگفت دیگر خسته شده ایم و باید مساله حل شود. امیدواریم مساله در مسیر حل خود و مسیری که به نفع همه منطقه و جهان است به پیش برود.
روحانی همچنین در ادامه با بیان اینکه ما علائم بسیار زیادی داریم گفت: در 6 ماهه امسال رشد صادرات و واردات را ملاحظه کنید که قابل ملاحظه است. ما در 6 ماه حدود 26 میلیارد واردات داشتیم، 23 میلیارد صادرات داشتیم. غیرنفتی. حدود 50 میلیارد است. با این روند تا پایان سال یک واردات صادرات حدود 100 میلیاردی غیرنفتی داریم. نشان از حرکت رو به جلوی کشور است. اقتصاد ما حرکت کرده و مردم امیدوار به آینده هستند.
وی گفت: قبلا ببینید چه وضعیتی در کشور بود. بانک مرکزی تبدیل به مرکز فروش سکه شده بود. حجم نقدینگی ما شده بود یک سیل مخرب. در این 13-14 ماه دولت یازدهم تقریبا نقدینگی در مسیر درست حرکت میکند. در مسیر بورس و بانکها. امروز بانکهای ما در زمینه تسهیلاتی که باید به بخش تولید بدهند دستشان مقداری باز شده. تسهیلاتی که در 5 ماه اول امسال بانکهای ما پرداخت کردند نسبت به 5 ماه سال گذشته 40.5 درصد افزایش یافته. عمده این تسهیلات هم برای سرمایه در گردش بوده.
رئیس جمهور با بیان اینکه باید نقد به دولت ادامه یابد، گفت: گاهی با لحن تند برایم نامه می نویسند و من استقبال میکنم. خیلیها به من نوشته بودند کارشناسان شما مسیر اشتباه می روند. شما اول رفتید برای کنترل تورم و لذا رکود هیچوقت حل نمی شود. ما خیلی بحث کردیم. البته قبل از اینکه انتخاب شوم جلسات اقتصادی مفصلی داشتیم. بعد از انتخابات 2 ماه بحث مفصل داشتیم. تقریبا به این نتیجه رسیدیم که بدون کنترل تورم نمی توان بحث رکود را حل کرد. تورم همان بود که مردم را روزانه نگران میکرد و مردم به سمت سکه و ارز می رفتند. البته این نکته را خوب است توضیح دهم. گاهی مردم می گویند دولت مرتب می گوید تورم را مهار کردیم، جنس ها که ارزان نشده. مهار تورم به معنای ارزان شدن اجناس نیست؛ درحالی که ما اسب سرکش تورم را مهار کردیم، رشد را کاهش دادیم نه اینکه متوقف کردیم و اصلا تورم نداریم.
روحانی افزود: یکسال قبل از دولت، رشد تورم ماهانه 3 درصد بوده و گاهی البته 5 درصد هم داشتیم. در این دولت رشد ما حداکثر یک درصد است به جای سه درصد. البته گاهی بعضی از ماه ها هفت دهم و گاهی 1.4 و 1.2 بوده. به طور متوسط یک درصد بوده. اگر به همان میزان قبل ادامه می یافت فردی که درآمدش 1.5 میلیون بود با آن رشد 3 درصد و با مهاری که ما ایجاد کردیم، یعنی 20 درصد قدرت خریدش را بالا بردیم. با وضع قبل 1500000 تومان 1200000 تومان قدرت خرید داشت و ما 300 هزار تومان به او قدرت خرید دادیم. لذا جلوی رشد تورم گرفته شده است.
رئیس جمهور با بیان اینکه در تیرماه سال گذشته تورم نقطه به نقطه 45 درصد بوده، اظهار داشت: امسال ولی این تورم به 14 درصد رسیده است که در تاریخ اقتصاد ایران بی سابقه است که دولتی بتواند در یکسال اینمقدار تورم نقطه به نقطه را کاهش دهد. تورم سالانه هم حدود 20 درصد است. الان هم اجناس گران تر می شود ولی با شیب ملایم. در اقلام خوراکی اگر مقایسه کنید شهریور سال 92 را نسبت به 91، می بینید که تورم 40-45 و حتی 77 درصد است، اما امسال شهریور نسبت به شهریور پارسال 40 و 70 و 30 درصد نداریم؛ 6 و 4 و 12 درصد است. ما تورم را کاهش دادیم و مهار کردیم و همزمان هم توانستیم از رکود خارج شویم. لذا آن حرفی که دوستان می گفتند که دولت تورم را به قیمت تعمیق رکود کاهش داد امروز قبول دارند که حرف دقیقی نبوده. من این پیروزی بزرگ اقتصادی را به ملت ایران تبریک میگویم. اگر امید و حضور مردم نبود نمی شد.
روحانی اظهار داشت: صدها شرکت بزرگ دنیا منتظر توافق نهایی هسته ای هستند تا سرازیر شوند به سمت ایران.
وی با بیان اینکه از آن شرایط سابق خارج شده ایم، گفت: امسال هدفمان این است که تورم ما زیر 20 درصد باشد. البته قبلا به مردم قول 25 درصد داده بودیم. امروز قول زیر 20 درصد می دهیم. هدف ما این است که یک رشد مثبت حدود 3 درصد تا پایان سال داشته باشیم.
روحانی با بیان اینکه مردم می دانند اهل مبالغه و شعار نیستیم، درباره مساله نرخ بیکاری نیز گفت: مساله اشتغال بسیار مهم است. رشد که ما دنبال آن هستیم، یکی از مهمترین آثارش اشتغال است. البته به معنای آن نیست که به محض خروج از رکود اشتغال بسیار ایجاد شود. برای اولین بار متقاضیان دریافت وام بیکاری کاهش یافته است. این نشان دهنده کاهش بیکاری است. وزارت کار ما در این 6 ماهه تقریبا چیزی بالای 400 هزار اشتغال جدید اعلام میکند. 430 هزار اضافه شده. اشتغال خالص ما در 6 ماهه اول سال رقم خوبی است. امیدوارم در 6 ماهه دوم هم به همین صورت حرکت به جلو داشته باشد. اینکه ما در بحث اشتغال بیکاری ما تک رقمی شده بسیار خوشحالیم و امیدواریم نگهداریم و در قدم های بعدی نگهداریم. در زمینه تورم هدف نهایی ما تک رقمی شدن است، البته در سال 95 احتمالا.
رئیس جمهور همچنین با بیان این که تا پایان 94 هدفمان این است که رشد اقتصادی بالای 6 درصد باشد، خاطرنشان کرد: امیدوارم همه برنامه های ما توام با توفیق باشد. البته احساس مردم نسبت به رشد و اشتغال کمی با تاخیر انجام می شود اما در عین حال آمار دولت درست است و این دولت وعده داده به مردم که هرچه واقعیت است به مردم بگوید. ما اگر اشتباه کنیم هم به مردم گفته و به صراحت عذرخواهی کرده و به آن افتخار میکنیم چون صاحب اختیار مملکت مردم هستند و هیچ قیمی بالای سر مردم نیست. همه مسئولان افتخارشان این است که خادم مردم باشند.
رئیس جمهور با اشاره به اینکه مردم به تعبیر امام ولی نعمت ما هستند، در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه جدی ترین اقدام که دولت برای تحول در ساختار اقتصاد کشور به منظور خروج از رکود چه بود و همچنین نقدهای وارد شده به بسته تحولی دولت و ناسازگار نبودن آن با اقتصاد مقاومتی تصریح کرد: ما برای خروج از رکود بسته ای آماده کردیم و سمیناری هم داشتیم و توضیح دادیم. این بسته نه تنها با اقتصاد مقاومتی در تضاد نیست بلکه در همان راستاست. بسیار مهم است در زمانی که تحریم هنوز ادامه دارد و دسترسی به منابع خارجی نداریم و بانکهای ما هنوز به آن صورت فعال نشدند، توانستیم از رکود خارج شویم. البته این قدم اول است. آن بسته که دادیم اگر مجلس تصویب نهایی کند حرکت جدی تری شروع می شود. بعضی بندهای آن بسیار مهم است؛ برای تقویت بانکها و خوش حسابی دولت. دولت در گذشته خوش حساب نبوده.
روحانی با بیان اینکه مجلس با تصویب فوریت، قدم اول را خیلی خوب برداشت، اظهار امیدواری کرد که مجلس آن را به تصویب نهایی برساند.
وی ادامه داد: این بسته می تواند ما را در مسیر رونق قرار دهد. اشتغال در سایه رونق به وجود می آید. ما رونق مستمر پایداری می خواهیم که بتوانیم ادامه بدهیم. اینکه گفته می شود فقط در زمینه نفت توانستیم این حرکت را ادامه بدهیم، البته ما در این بخش حرکت خوبی داشتیم و در زمینه گاز امسال انشاءالله تا حالا 45 میلیون مترمکعب گاز در روز اضافه شده و تا پایان امسال هدفگذاری این است که 140 میلیون مترمکعب گاز به تولیدمان اضافه شود که تحول بسیار بزرگی است. مقدار مصرف نفت گاز و نفت کوره در نیروگاه های ما کاهش یافته چون میتوانیم گاز بیشتر بدهیم. امیدواریم سال آینده به آنجا برسیم که همه نیروگاه های ما بتوانند از گاز استفاده کنند چون محیط زیست بسیار مهم است.
روحانی درباره مساله آب نیز گفت: یکی از مهمترین راه حل ها این است که آبیاری را در کشاورزی مدرن کرده و از حالت سنتی خارج کنیم. در طول دهه های گذشته، دولتهای گذشته مجموعه زمین های کشاورزی که مجهز کردند به آبیاری مدرن 1 میلیون و 330 هزار هکتار است؛ در این دولت در طول یکسال گذشته برنامه ریزی ما البته برای سال 93، 284 هزار هکتار زمین را زیر طرح آبیاری مدرن قرار میدهیم. در سیستان و بلوچستان و خوزستان و ایلام اعلام کردم برنامه زیادی داریم برای اجرای آبیاری مدرن.
وی با بیان اینکه در محیط زیست قدم بزرگی برداشتیم، اظهار داشت: در شهرهای بزرگ بنزین وگازوئیل تغییر کرده و آلودگی کاهش یافته. البته آلودگی فقط به بنزین و گازوئیل نیست. در زمینه ریل قدم های بزرگی برداشتیم و به زودی به ترکمنستان و قزاقستان وصل می شود. طرح های دوخطی و برقی کردن داریم. در بخش های مختلف، در بحث خودرو هم حرکت خیلی خوبی شده است.
رئیس جمهور با اشاره به اینکه در همه بخش ها به پیش می رویم ولی ممکن است بخش هایی هنوز در رکود باشد، تصریح کرد: در بخش مسکن حرکتمان کند است و باید تقویت شود. خوشبختانه با اطمینان به مردم میگوییم که از رکود خارج شدیم.
روحانی در ادامه سخنان خود با بیان اینکه قیدوبندهایی که وجود دارد در زمینه تولید و محیط کسب و کار باید رفع شود، اظهار داشت: درباره کسب و کار آئین نامه تصویب شد و قدم به جلو برداشتیم. گفتگوی مستمری بین مقامات دولتی و بخش خصوصی وجود دارد و در چند سفر خارجی که اخیرا رفتم بخش خصوصی هم حضور یافتند؛ در ترکیه و قزاقستان و آستاراخان. معنیش این است که حرکتی آغاز شده اما تا رسیدن به نقطه مطلوب خیلی کار داریم. در همان 15 روز اول دولت 35 بند تصویب کردیم تا برخی مشکلات حل شود؛ گردش کار در گمرک 26 روز بود که امروز به 3 روز رسیده. این همان دولت الکترونیک است که باید به آن سمت برویم.
وی افزود: در برخی کشورها مجوز اقتصادی 24 ساعت بیشتر وقت نمیخواهد، در واقع معاونت راهبردی ما مسئول نظارت بر بسته است و کل دولت و معاون اول این بسته را دنبال میکند تا دقیقا اجرا شود و سریعتر بتوانیم اقتصاد را به نقطه ای برسانیم که همان رونق اقتصادی است.
رئیس جمهور درباره مساله هدفمندی یارانه ها نیز گفت: در یارانه ها، هدفمندی یارانه تبدیل شده بود به اینکه ما حامل های انرژی را گرانتر بفروشیم و آن پول به ضمیمه پول از خزانه را به افراد بدهیم در یارانه نقدی. اولین مشکلی که در دولت مواجه شدیم این بود که دیدیم ماهانه 2000 میلیارد کسر داریم برای پرداخت یارانه. ضمن اینکه هدفمندی برای چیز دیگر بود. چاره ای نداشتیم قدم دیگر در هدفمندی برداریم. خیلی ها مخالف بودند. الان نامه کارشناسان و نمایندگان و اساتید دانشگاه را دارم که پرونده بسیار بزرگی است. میگفتند دست به این کار نزن و دنبال مرحله دوم نباش چراکه خطرناک است. می گفتند کنترل تورم هم از بین خواهد رفت. اما ما چاره ای نداشتیم جز اینکه قدم دوم را برداریم.
روحانی گفت: البته این قدم به خاطر شرایط اقتصادی کشور ما، بزرگ نبود. ما کسری که داشتیم برای پرداخت را جبران کردیم که از جای دیگر برداشت نکنیم. همچنین بنابود در تولید و سلامت و امنیت غذایی قدم هایی برداریم. در بخش سلامت تقریبا دولت و من در دوران انتخابات وعده هایی که به مردم دادم، خوشبختانه همه اش را امسال عملیاتی کردم. وعده داه بودم همه مردم زیر پوشش بیمه قرار بگیرند. امنیت غذایی را برای اقشار بسیار آسیب پذیر هم آماده کردیم و یارانه کالایی پرداخت کردیم. یکی دیگرش هفته جاری و هفته آینده پرداخت می شود. در بخش سلامت امسال 4800 میلیارد تومان به بخش سلامت داریم می دهیم. که آثارش را می بینید. امروز افرادی که بستری می شوند و حتی عمل جراحی دارند مقداری که مردم از جیب میدهند زیر 10 درصد است و بیمه و مردم بالای 90 درصد را می پردازند. البته اخیرا اعلام شده 6 درصد. در روستاها زیر این است.
وی خاطرنشان کرد: داروها اغلبش امروز تحت پوشش بیمه قرار گرفته و تقریبا دارو در این یکسال گران نشده. البته برخی ممکن است 2 تا 3 درصد گران شده باشد. داروهای خارجی و تجهیزات پزشکی از پارسال کاهش یافته و بازهم امیدواریم شاهد کاهش باشیم. به گزارش تسنیم، وی افزود: در همه روستاها که مرکز بهداشتی داشتیم خیلی جاها پزشک نداشتیم الان اعزام میشوند. در بیمارستانها بعد از ظهر الان پزشک متخصص هم داریم. امیدوارم بازهم ادامه دهیم این روند را تا معضلات گذشته را مردم با آن روبرو نباشند.
رئیس جمهور با بیان اینکه در ادامه سلامت 2 برنامه داریم، افزود: اول خدمات پزشکی و بهداشتی به حاشیه نشینان است که شروع کردیم به ساماندهی اینها. البته بیشتر خدمت را می خریم. رقم خیلی تکان دهنده است. مردمی که در حاشیه شهرها هستند رقم بسیار بالایی است. بالای 9 میلیون و نزدیک 10 میلیون نفر است. که اینها را تحت پوشش داریم قرار می دهیم. در برخی شهرها مانند تبریز اجرا شده. بخش بعدی بخش بهداشت است که آن را هم شروع کرده ایم. امیدوارم در بخش سلامت قدم به قدم جلو برویم و به نقطه مطلوب برسیم.
روحانی افزود: در همین سفر نیویورک چند مقام تبریک گفتند و تاکید کردند ایران کار بزرگی کرده در بخش سلامت. باور نمیکردند ایران در شرایط تحریم بتواند در این بخش قدمی بردارد که برخی کشورهای بزرگ و صنعتی نتوانستند.
وی ادامه داد: در یارانه ها در بخش تولید هم شروع کردیم به کمک کردن. 5700 میلیارد تومان امسال به بخش تولید کمک میکنیم. در این 6 ماه 50 درصدش را کمک کردیم. در زمینه بودجه هم حرکت بسیار خوبی کردیم.
رئیس جمهور با بیان این که بودجه عمرانی ما نسبت به پارسال، 3 برابر و دقیقترش 3.3 برابر خواهد بود و در بودجه استانی ما 12.5 برابر می شود، اظهار داشت: یکی از کارهای رونق همین طرح هاست. در بخش عمرانی ما بیش از 3 برابر پارسال داریم اعتبار اختصاص می دهیم که بسیار بزرگ است. می تواند به عمران کمک کرده و امیدآفرین باشد. و شرایط را برای رونق آماده کند.
روحانی ادامه داد: عده ای از مردمی که یارانه می گیرند روشن است که نیاز ندارند. می شود طبق قانون قطع کرد ولی اشکال پیش می آید. عده ای دیگر هستند که نیاز ندارند و شناسایی آنها سخت است. مثال می زنم، فرض کنید 100 درصد نباید یارانه بگیرند از اینها 50 نفر شناسایی می شوند ولی به 50 نفر دیگر می دهیم. این در جامعه نگرانی ایجاد می کند. چون برخی که وضعشان بهتر است میگیرند. راهی بود که همه را شناسایی کنیم که من تاکنون من موافقت نکردم و آن سرک کشیدن به حسابهای مردم است. این ضررش بیشتر از نفعش است. اعتماد مردم به دولت را خدشه وارد می کند. تمام رونق اقتصادی ما باید توسط مردم ایجاد شود دولت تسهیل کننده است.
وی خاطرنشان کرد: برای اینکه کارآفرینان به صحنه بیایند باید اعتماد کامل داشته باشند. این اعتماد با هیچ چیز قابل مقایسه نیست. البته دنبالش هستیم اگر بتوانیم راه حلی قابل قبول پیدا کنیم عملیاتی کنیم. هنوز هم دلمان میخواهد خود مردم نگیرند چون بهترین راه همین است.
رئیس جمهور در پاسخ به سوال دیگری راجع به طرح های نیمه تمام در پروژه های عمرانی خاطرنشان کرد: در بودجه مردم مطلع هستند که ما امسال دنبال اتمام طرح ها هستیم. اگر طرحی 5 درصد یا 6 درصد اجرا شده نمیتوانیم 2 درصد دیگر ادامه دهیم و بقیه بماند. طرح های نیمه تمام زیادی داریم. بنا داریم طرح هایی را دنبال کنیم که تا پایان سال تمام شوند. 246 طرح در این زمینه را بودجه اختصاص دادیم. مواردی را هم در سفرهای استانی وعده دادم که قرار است آن ها را اجرا کنیم.
روحانی ادامه داد: انشاءالله امسال طرح های عمرانی ما در پایان سال خواهید دید که بسیاری از طرح های نیمه تمام که برخی سالها مانده تکمیل می شود که قدم خوبی برای اقتصاد کشور خواهد بود.
رئیس جمهور همچنین در ادامه سخنان خود خاطرنشان کرد: یکی از بحث هایی که بسیار مهم است و من خیلی دنبال میکنم، مساله محیط زیست است. نمی خواهم بگویم با تحول در سوخت همه مساله محیط زیست حل می شود. برخی اقدامات طولانی مدت میخواهد مثلا ریزگردها به این سادگی قابل حل نیست. هامون ها و دریاچه هایی که خشک شده به این سادگی برنمیگردد؛ البته داریم روی اینها فکر میکنیم. خیلی دوست دارم ببینم در زاینده رود آب جاری است. دریاچه ارومیه بسیار اهمیت دارد؛نه تنها برای استان آذربایجان شرقی و غربی و اردبیل بلکه برای کشور ما اهمیت زیادی دارد. اگر وضعیتش بحرانی تر شود یک طوفان می تواند شاید 7-8-10 استان ما را طوفان نمک بگیرد و تنفس مردم را دچار مشکل کرده و زمین های کشاورزی را از بین ببرد. اولین تصمیم دولت درباره دریاچه ارومیه بود.
روحانی در این باره ادامه داد: گزارش ویژه دادند کارگروه احیای دریاچه ارومیه. جلسات متعددی برگزار می شود در این زمینه. قدم به قدم باید جلو رفت.
وی همچنین با بیان اینکه در گازوئیل تحول زیادی رخ داده و گوگردزدایی زیادی شده است، افزود: در برخی از طرحهای گذشته ما مسائل زیست محیطی کم مورد توجه بوده. در جایی بر مبنای نیاز کشاورزی سد زدیم و محاسبه دقیق نبوده که چه مشکلاتی می تواند ایجاد کند در مسائل زیست محیطی. یکی از مسائلی که مداوم دنبال میکنم مساله آب است که بسیار مهم است.
رئیس جمهور با تاکید بر لزوم بالا بردن بهره وری آب، خاطرنشان کرد: شاید قیمت آبی که الان مصرف می شود از قیمت محصول در برخی جاها بیشتر باشد. با طبیعت نمی شود جنگید، قاعده مند بودن فقط برای دنیای سیاست نیست. باید در محیط طبیعی هم اینچنین عمل کرد. با قواعد طبیعت و سنن الهی نمی شود مبارزه کرد. مساله آب بسیار مهم است.
روحانی در بخش دیگری از سخنان خود یکی دیگر از حوزه هایی که برای رئیس جمهور مهم است را حوزه ریلی عنوان کرد و گفت: ریل می تواند مسیر مطمئنی برای مردم باشد. انشاءالله در این زمینه قدمهای مهمی برخواهیم داشت. بنادر نیز جزو مسائل مهمی است که دنبال می کنم. جاسک را دنبال میکنیم تا تبدیل شود به بندری برای صادرات نفت. سواحل مکران پتانسیل بالایی دارد.
وی در ادامه با تاکید بر اینکه نفت و گاز بویژه در حوزه های مشترک جزو اولویت های دولت یازدهم است، اظهار داشت: در این زمینه اقدامات خیلی خوبی شروع شده است. اینها جزو اولیات من است.
رئیس جمهور همچنین با تاکید بر لزوم تعادل بخشی در کشور گفت: امیدواریم در برنامه ششم این را دنبال و به ثمر برسانیم.
روحانی تورم را از جمله مسائلی دانست که روزانه به آن فکر کرده و در راستای مهار آن اقدام میکند. وی افزود: هر روز ماه رمضان بخشی از وقت برای خروج از رکود اختصاص می یافت.
وی ادامه داد: مسائل اجتماعی ما و حقوق شهروندی مردم و همچنین مسائل سیاسی جامعه ما بسیار مهم است. مردم باید احساس راحتی کنند. البته من باید خدمت مردم بگویم که برخی از موارد دولت به تنهایی نمیتواند کار را تمام کند. اقتضائات حکومت این است که بتوانیم با اجماع نظر و هماهنگی قوای دیگر بتوانیم به نقطه مطلوب برسیم. من هیچ چیز فراموش نکردم. برخی با ایمیل و نامه می نویسند فلان موضوع یادت رفته ولی یادم نرفته. به قولهایم وفادارم.
روحانی گفت: از مردم که در همه زمینه ها به دولت کمک کردند و همچنین از کارآفرینان که قدم های بزرگی برداشتند و از کارشناسان و دانشگاهیان به خاطر نقد و تذکراتشان که بسیار ارزشمند است تشکر می کنم. امیدوارم به تذکرات و نقدهایشان ادامه دهند. نکته آخر به سیاسیون میگویم که همه قواعد بازی را رعایت کنیم. در دولت من از همه جناح ها هستند. آرایش خشم را نباید بگذاریم در کشورمان بوجود بیاید. آرایش ما باید تعاون و همدلی و همکاری در مسائل مهم کشور که به نفع کل ملت است باید باشد. همه احزاب باید دست به دست هم دهند تا به نقطه مطلوب برسند.
رئیس جمهور در پایان از بنیاد شهید نیز تشکر کرد و گفت: درباره خانواده های شهدا و جانبازان و ایثارگران، دولت بدهکاری از سال 86 داشته که 1700 میلیارد از معوقات مانده بود که نسبت به جانبازان و ایثارگران همه را پرداخت کردیم و امیدواریم تا پایان مهر نسبت به خانواده معظم شهدا را نیز پرداخت کنیم. یاد امام عزیز و همه شهیدان را گرامی می داریم و برای سلامت مقام معظم رهبری که امروز خوشحال شدیم بعد از دوران نقاهت به جمع مردم آمده و صحبت کردند، دعا می کنیم.
شبکه خبر
کد خبر: ۴۶۵۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۲۱
یک زن مبارز کرد به نام مایسا عبدو فرماندهی نیروهای نظامی کوبانی را در مبارزه با داعش بر عهده دارد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
به گزارش مشرق به نقل از خبرگزاری فرانسه ، یک زن مبارز کرد به نام "مایسا عبدو" فرماندهی نیروهای نظامی کوبانی را در مبارزه با داعش بر عهده دارد. این زن نظامی که به نام "نارین آفرین" شهرت دارد، کمتر مقابل دوربینها حاضر میشود، اما بسیاری از فعالان حاضر در کوبانی از جمله ناظران حقوق بشر، حضور پررنگ وی در صحنه مبارزه با داعش را تایید کردهاند.
گفته میشود آفرین مغز متفکر عملیاتهای نیروهای کرد در کوبانی است و در کنار "محمود برخودان"، فرمانده ارشد نظامیان این شهر، در مقابل عناصر داعش ایستادگی میکند. به گفته رامی عبدالرحمن، دیدهبان حقوق بشر در سوریه، "بخش اعظم عملیاتهای نظامی علیه داعش در کوبانی توسط آفرین طرحریزی شدهاند و با فرماندهی وی اجرا میشوند."
کد خبر: ۴۶۴۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
ديگر اين حرف به ضربالمثل تبديل شده است كه «تا عروس و داماد نباشي و با كفش آهنين نيفتيد دنبال كارها و خريدهاي عروسي نميفهميد كه چه ميگذرد دور و برتان. » انگار ديگر دور شدهايم از آن زمانهايي كه به قول قديميها، جشن عروسي شب شيرين وصال بود. ديگر كمتر اين حرف به گوشتان ميرسد كه «انشاءالله در عروسيت جبران ميكنم».
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :به گزارش پارسینه به نقل از اعتماد، در اين سالهاي اخيردر جشنهاي عروسي آنقدر بريز و بپاش ميشود و آنقدر هزينههاي چندصد ميليوني بابت يك شب مراسم خرج ميشود كه هركس از دور به اين ماجراها نگاه كند، انگشت به دهان خواهد ماند. جشنهاي عروسي، به نوعي تبديل به ميدان محك زدن مهماناني شده است كه دعوت شدهاند تا حسابي شگفتزده صفرهايي شوند كه قرار است يك عمر عروس و داماد به پاي آن پير شوند. شگفتيهايي مانند تالارهايي با ورودي چندصد هزار توماني، ماشينهاي آخرين سيستم و حتي هليكوپتر، هواپيما و بالنهايي كه عروس و داماد را ميخواهد به خانه بخت ببرد.
لباس عروس، آرايشگاه و فيلمبرداري كه براي ثبت خاطرات ميآيند، انگار به نوعي فرياد از خودبيگانگي تجملاتي ميزنند اما كجاست گوش شنوا؟ خودروي عروسي ۳۰۰ ميليوني، فيلمبرداري و عكاسي ۲۵ ميليوني آن هم در كوير دوبي و سواحل تركيه، گل آراييهاي ميليوني، وروديهاي ۳۰۰هزار توماني براي هر نفر در سالنهاي عروسي و... از جمله امكاناتي هستند كه در همين تهران خودمان همه روزه هزينه ميشود تا يك شب به قول خودشان به يادماندني را ثبت كنند. در اين گزارش به سراغ برخي آرايشگاهها، سالنهاي برگزاركننده مراسم، آتليههاي فيلمبرداري، كرايه وسيله نقليه مراسم عروسي و... رفتهايم تا سر از كار اين هزينههاي چندصد ميليوني دربياوريم.
با تخفيف آرايش عروس ۸ميليون تومانبرخي آرايشگاهها آنقدر اسم و رسم در كردهاند كه ديگر كمتر كسي است نام آنها را نشنيده يا سري به آنجا نزده باشد. آرايشگاههايي كه با تبليغهاي متنوع از جمله اينكه فلان بازيگر و شخصيت مطرح كشور به آن آرايشگاه ميرود يا از فلان وسايل و فلان آرايشگر از فلان كشور استفاده ميكنند، باعث شده است كه هر روز بر ميزان مشتريهايشان اضافه شود. از طرف ديگر به همين نسبت به ميزان دستمزدشان هم بيفزايند. به سراغ يكي از اين آرايشگاههاي مطرح رفتيم. با شنيدن قيمت و كارهايي كه انجام ميدادند حيرت كرديم.
حيرتمان از زماني آغاز شد كه مدير آرايشگاه درمورد خدماتي كه براي عروسهايش ارايه ميداد، شروع به صحبت كرد: «از چند ماه قبل از عروسي بايد پوست عروس آماده ميك آپ بشود. ماساژ و تقويت پوست صورت، پاكسازي و شفافسازي پوست، بوتاكس، گريم شبيهسازي عروس به داماد، ميك آپ ويژه عروس به سبك اروپايي، ماسك و تقويت و آمادهسازي مو براي رنگ كردن، رنگ و مش، شينيون، مانيكور و طراحي ناخن، تتو و طراحي بدن و... از جمله كارهايي است كه براي عروس انجام ميدهيم.»
او در ادامه تضمين هم ميدهد كه آرايش صورت عروس تا پايان شب هيچ تغييري نخواهد كرد. براي بازار گرمي هم كه شده وقتي به سر قيمت ميرسيم، ميگويد: زماني آمدهايد كه به تخفيف ويژهمان خوردهايد: «پكيج ويژه عروس كه همه اين آيتمها را شامل ميشود، يك عدد تاج شكيل عروس و آرايش ويژه پاتختي هم به عنوان هديه تقديم عروس خانم ميشود كه روي هم هشت ميليون تومان براي شما تمام خواهدشد.»
۷۰۰ مهمان، نفري ۳۰۰ هزار تومانسالنها و باغهايي كه مراسم عروسي در آنها برگزار ميشود، روز به روز مثل قارچ از هر كوي و برزني سر در ميآورند. اما يكسري باغ و سالنهاي عروسي اسم و رسمدار، آنقدر شهرت به هم زدهاند كه خيلي از عروس و دامادها يكي از آرزوهايشان است كه بتوانند مراسم عروسيشان را در اين سالنها برگزار كنند. وقتي پا به يكي از همين سالنهاي معروف شهر گذاشتيم، منوي غذايي روبهرويمان قرار دادند كه تصور اولمان اين بود كه اين غذاها براي هفت شب و هفت روز است چون هرچقدر حساب كرديم همه آنها در يك شب خورده نميشدند.
در اين منو، نام غذاهايي بود كه بعضي از آنها اصلا به گوشمان نخورده بود و توانايي تلفظ كردن آنها را هم نداشتيم. غذاهايي مانند پلوي مكزيكي با ميگو، كوكتل ميگو با سس تارتار، سالاد فرانسوي، خوراك زبان با سس ترخون، چيكن فينگر، بره درسته با سس گريوي، ماهي درسته با تزيين مخصوص، چيكن آلاشريمپ به روش فرانسوي، استرفراي سبزيجات، كباب مكزيكي از فيله گوساله، سيني قرقاول با تزيينات ويژه، بوقلمون درسته با تزيين آناناس، شيرين پلو با مرغ، سوفله كلم، لازانيا، بيف استروگانف، رولت گوشت، و بيش از ۱۰ نوع خورشت و انواع سالاد و اردور مثل سالاد فصل، سالاد امريكايي، سالاد كلم روس، سالاد ماكاروني، قارچ سرخ شده، بوراني اسفناج يا ماست و خيار، سالاد براكلي، سالاد سيب زميني و پيازچه، سالاد فرانسه ، سيني سبزيجات پخته ايراني و فرنگي، انواع ترشي و دسرهاي مختلفي مثل پلمبير، كرم قهوه، كرم كارامل، ژله ميوه، موس ليموترش، موس شكلات، شارلوت ميوه و... اينها قرار است بر سر ميز شام قرار بگيرد. در طول مراسم هم انواع ميوههاي چهار فصل، كمپوتهاي خارجي، بستني، معجون و آبميوههاي طبيعي براي پذيرايي مهمانان در نظر گرفته شده است.
بعد از خواندن منوها مسوول اين بخش به ما گفت: «منوها بر اساس طيف غذاها، خوراكها و دسرها طراحي شده، البته اگر عروس و داماد بخواهند، ميتوانيم منوهاي تركيبي هم طراحي كنيم ولي هزينهاش متفاوت است.» بعد از تمام اين صحبتها وقتي قيمت اين سالن با منوي رنگارنگش به ميان آمد، به حالت عادي كه انگار رقمها را به ريال ميگويد، ادامه داد: «هزينه اين سالن براي هر نفر از مهمانان با احتساب سرويس و ماليات به طور متوسط نزديك ۳۰۰ هزار تومان تمام ميشود. » بعد از گفتن اين قيمت خودمان را از تك و تا نينداختيم تا ادامه صحبتهايش را بگويد كه صحبت از ظرفيت و صف رزرو به ميان ميآيد: «ظرفيت سالنهاي اين تالار از ۷۰۰ نفر شروع ميشود يعني تعداد مهمانان در كمترين حالت ممكن ميتواند ۷۰۰ نفر باشد. اگر شما ميخواهيد براي مراسم، اين سالن را انتخاب كنيد متاسفانه بايد بگويم هر چهار تالار پذيرايي تا سه ماه آينده رزرو شده است و فقط ميشود در صورت پرداخت كامل هزينهها براي سه ماه آينده براي شما سالني را درنظر بگيريم.»
لباس عروس، با پارچهيي از طلا، ۶۰ميليون تومانلباس شب عروسي از آن دسته لباسهايي است كه فقط يك بار ميشود آن را بر تن كرد. مثل كت و شلوار دامادي نيست كه آقا داماد بعد از مراسم عروسياش بارها و بارها بتواند از آن استفاده كند. اما حساسيتي كه براي خريد لباس عروسي وجود دارد، براي هيچ نوع لباسي نميتوانيد پيدا كنيد. به همين خاطر مزونهاي زيادي با تبليغات وسيع، لباسهاي عروس خاص و منحصر به فردي را طراحي ميكنند تا مشتريهاي بيشتري به سمت خود جذب كنند. يكي از اين مزونهاي معروف تهران كه كمتر كسي به خاطر قيمت بالاي آن ميتواند به سراغش برود، در يكي از برجهاي فرمانيه قرار دارد.
براي رفتن به آنجا بايد از چند هفته قبل وقت گرفته باشيد. يكي از ويژگيهايي كه اين مزون دارد وقتهاي تعيين شدهاش را تكي ميدهد و به هيچ عنوان نبايد با عروسهاي ديگر تداخل پيدا كند. اين مزون در يك برج بلند بالا با آسانسوري مجزا قرار دارد؛ براي اينكه از روي مدلهاي لباس عروس كپيبرداري نشود، تدابير امنيتي زيادي انديشيده شده، به عنوان مثال عروس خانم يا بايد به تنهايي يا نهايتا با آقا داماد براي ديدن و انتخاب لباس عروس حضور داشته باشند. با صاحب اين مزون كه صحبت ميكنيم ميگويد: «ما فقط با برندهاي معروف مانند «...» كار ميكنيم و تمام سفارشهايمان مستقيم از خود كمپاني ارسال ميشود. اما براي فيكس نهايي اندازهها و از همه مهمتر انحصاريبودن برند طراح كمپاني، با هزينه سفارشدهنده كه همان عروس و داماد هستند، براي دو هفته به ايران ميآيد و بعد از طراحي و الگوبرداري به اسپانيا برميگردد.
يك ماه بعد سفارش لباس عروس فرستاده خواهدشد. البته باز هم قيمت مدلهاي انتخابي نسبي هستند. يعني بستگي به جنس پارچه و تور دارد. قيمت پارچه حرير، ابريشم يا ساتن... با هم متفاوت است. همينطور سنگ دوزي روي كار هم بسته به قيمت روز سنگها و جواهرات محاسبه خواهدشد.» او در ادامه ميگويد: «البته هستند عروسهايي كه ميخواهند واقعا از همه عروسها خاصتر و متمايزتر باشند. براي همين درخواست ميكنند جنس پارچه لباس عروسشان زربافت باشد يا در آن از الياف طلا استفاده بشود. طلاي كار شده در لباس، باعث درخشندگي و زيبايي بي نظيرو خيره كنندهيي ميشود.» از قيمتها كه ميپرسيم در جواب ميگويد: «تمام لباس عروسهاي اين مزون به اضافه دستمزد، پارچه، لوازم مصرفي و هزينه رفت و برگشت طراح اسپانيايي به طور ميانگين از ۶۰ ميليون تومان شروع ميشود و سقف گرانترين لباس هم معلوم نيست. چون بايد به نرخ روز محاسبه شود.»
ثبت خاطرات با ۲۵ ميليون تومانعكس و فيلم از جمله به يادماندنيترين يادگاريهايي است كه سالها بعد از مراسم عروسي براي زوجها باقي ميماند. براي همين، حساسيت نسبت به فيلمبرداري و عكاسي بالا ميرود و افراد دوست دارند به بهترين شكل ممكن شب خاطره انگيزشان ثبت شود. ما هم به سراغ يكي از آتليههاي معروف تهران رفتيم كه در آنجا مراسم افراد مطرح كشور از طريق دوربينهاي آنها به ثبت رسيده است. وارد آنجا كه شديم با كمي گردش در سالن آتليه با هرگونه نما، دكور و صحنههايي كه فكرش را ميكرديم براي عكاسي، مواجه شديم، از سنتي تا كلاسيك، از پيانو وميز بيليارد گرفته تا كمانچه و گرامافون. عكسهاي روي در و ديوار هم مناظر فوقالعاده زيبايي را نشان ميداد. ساحلهاي بكر، درياچه، جنگل، كوههاي برفي، كوير، باغهاي مجلل، خانههاي سنتي و.... .
خلاصه هر جايي كه فكرش را بكنيد، عروس و دامادهاي روي در وديوار، آنجا عكس گرفته بودند. شهرت آتليه به اين بود كه بسياري از عكاسيهاي آنها در مكانهاي خارج از كشور صورت ميگيرد و بسياري از بازيگرها و فوتباليستها براي عكاسي، اين آتليه را انتخاب ميكنند. بعد از اينكه كمي به عكسها نگاه ميكنيم، نوبت آن ميشود تا از كارهايي كه انجام ميدهند و پولي كه ميگيرند بگويند: «دو آلبوم ۴۰ در ۶۰ با ۲۰ برگ عروسي باغ لواسان چاپ دو رو پلكسي، آلبوم ۴۰ در۶۰ با ۲۰ برگ عروسي كوير چاپ دو رو پلكسي، حالا بسته به انتخاب خودتان دارد، ميتوانيد كويرهاي ايران را انتخاب كنيد يا دوبي يا حتي قطر و... كليپ اين عكسها هم، شب مراسم از طريق ويدئو پروجكشن پخش ميشود.
ساخت كليپ اسپرت و آشنايي مخصوص عروس و داماد، فيلمبرداري يك الي ۵ دوربينه با كيفيت Full HD، فيلمبرداريها با استفاده از ريل - كرين - پروجيپ - اس تي دي كم وتجهيزات پيشرفته ديگر انجام ميشود. نورپردازي سينمايي و حرفهيي محل مراسم براي بالا بردن كيفيت تصاوير، شاسي عكس يك در ۵/۱ پنج عدد به اضافه شاسي هديه، ژورنال كوچك چاپ پلكسي سفيد از دو آلبوم براي عروس و داماد وژورنال كوچك عكسهاي عروسي براي والدين عروس و داماد و ليت يادگاري كه به تعداد مهمانها نيز به شما داده خواهد شد.»
ميگويند هر كدام از اين خدماتي كه گفتند، ميتوانند اضافه و كم كنند كه در اين صورت روي هزينه نيز تاثير خواهد داشت. وقتي به قيمتها ميرسيم، ميگويد: «اگر تمام اين امكانات را بخواهيد و بخواهيد خارج از ايران هم عكسهايتان انداخته شود بين ۱۵ تا ۲۵ ميلون تومان خرج برميدارد. اگر هم بخواهيد در داخل ايران عكسهايتان را بيندازيد قيمت بين ۱۲ تا ۱۵ ميليون تومان ميشود.»
در آسمانها پرواز كن و به خانه بخت بروبماند آنهايي كه وضع مالي خوبي دارند و ميتوانند عروسيهاي چند صدميليوني بگيرند. خودشان بالاترين مدل ماشينها را هم سوار هستند و شب عروسي همان ماشينها را تبديل به ماشين عروس ميكنند. اما باز هم هستند كساني كه براي داشتن يك ماشين خاص و كمياب مثلا ماشينهاي كلاسيك و قديمي يا ماشينهايي كه در ايران به تعداد انگشتان دست هم نميرسند، حاضرند هزينههاي هنگفتي بپردازند. حتي به خاطر بودن چنين افرادي، شغلي به همين منظور نيز به وجود آمده است كه ماشينهاي خاص و گرانقيمت را براي يك شب به عروس و دامادها كرايه ميدهند.
كرايه ماشينهاي عروس هم بسته به اينكه به چه مدت، چه مدل از ماشين، گلزده يا ساده ميخواهند، متفاوت است. ميتواند از شبي ۵۰۰ هزارتومان شروع بشود و تا پنج ميليون تومان و حتي بالاتر هم برسد. البته چون باز عدهيي از همين عروس و دامادهاي خاص هستند كه نميخواهند با چهار چرخ به خانه بخت بروند، براي آنها هم راهكارهايي در نظر گرفته شده است. مثلا درشكه با چهار اسب، هواپيماي دونفره و حتي بالن در خدمت اين عروس و دامادها هستند تا آنها را به خانه بخت بفرستند. البته كرايه يك شب اين وسايل سر به فلك ميكشد و حتي به ۱۰ ميليون تومان به بالا هم ميرسد.
نقش خاطره ميزند عروسيهاي قديميشايد به ياد داشته باشيد عروسيهايي را كه براي راهاندازياش تمام اهل فاميل، دوست و آشنا دست به دست هم ميدادند و گوشهيي از كار را ميگرفتند. آنقدر كارها به سرعت پيش ميرفت كه هيچ كاري روي زمين نميماند. عروسيها در يك خانه خشتي برگزار ميشد. اين خانهها در شب عروسي پر ميشد از صندليهاي فلزي معمولي بدون حرير و گل آرايي.
آقايان در حياط و خانمها در خانه مينشستند. سفره عقدي هم در يك اتاق كوچك بود با همان وسيلههاي محدود و سنتي كه در هر خانهيي پيدا ميشد. ميوه و شيريني و يك نوع غذا كه ديگش را هم در همان حياط پشتي بار ميگذاشتند. عروس و داماد هم به كمك همسايه و فاميل آماده ميشدند. يك نفر نيز مرامي، ماشين عروس را گل ميزد و ديگري ريسه وصل ميكرد و... اين سبك عروسي را ديگر تنها ميتوان در فيلمها و سريالهاي تلويزيون ديد و در واقعيت بايد آنها را به دست فراموشي بسپاريد. معادله پيچيده و عجيبي است. اين روزها خيليها در اوج جواني به ازدواج تن نميدهند، چون پول كافي براي برگزاري جشن ازدواج شان در فلان تالار و خريد طلا و ماشين مدل بالا را ندارند. سالها تلاش ميكنند و زحمت ميكشند تا شايد بتوانند بخشي از اين هزينه را تامين كنند و در نهايت زماني كه ديگر خبري از شوق جواني و ازدواج نيست با يك هزينه نسبي، عروسي مجللي برگزار ميكنند.
اما با اين حال كساني را ميتوانيد پيدا كنيد كه به راحتي آبخوردن بابت اين جور مراسم هزينه ميكنند و روزبهروز به خاطر بالا رفتن تقاضا، به مشاغلي براي برگزاري عروسيهاي خاص و گرانقيمت نيز افزوده ميشود.
کد خبر: ۴۶۱۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۷
ایالت کالیفرنیا آمریکا قانونی را وضع کرد که به وسیله آن روابط جنسی در دانشگاهها آزاد است.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
ایالت کالیفرنیا آمریکا قانونی را وضع کرد که به وسیله آن روابط جنسی در دانشگاهها آزاد است.
به گزارش خبرگزاری فرانسه ، «جیری براون» حاکم ایالت کالیفرنیا قانوی را به نام «بله یعنی بله» امضا کرد که در نوع خود اولین قانون در آمریکا بود.
بر اساس این قانون دوطرف در صورت موافقت کامل و صریح و با هوشیاری بالا میتوانند رابطه جنسی داشته باشند. این ایالت وضع چنین قانونی را عاملی در راستای حمایت از دختران در مورد عدم تجاوز به آنها میداند.
بعد از امضای این قانون «دیان کلین» سخنگوی دانشگاه کالیفرنیا به خبرگزاری فرانسه گفت که ما بسیار خوشحالیم از اینکه این طرح را تبدیل به قانون کردیم.
باشگاه خبرنگاران
کد خبر: ۴۵۴۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۱
بیشتر زنانی که در گروه تروریستی داعش عضویت دارند، اتباع کشورهای اروپایی هستند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
به گزارش سرويس بينالملل باشگاه خبرنگاران به نقل از پایگاه خبری شبکه العالم، بیشتر زنانی که در گروه تروریستی داعش عضویت دارند، اتباع کشورهای اروپایی از جمله فرانسه ، انگلیس و آلمان هستند.
پیوستن زنان و دختران اروپایی به گروه های تروریستی در سوریه و عراق به ویژه عضویت در داعش و روند رو به رشد مهاجرت شهروندان اروپایی به مناطق درگیری های تروریستی باعث نگرانی مقامات امنیتی اروپایی شده است.
القدس العربی در گزارشی نوشت: یک چهارم از زنان و دختران اروپایی که از خانه و خانواده خود می گریزند تا به گروهک های تروریستی ملحق شوند، فرانسوی هستند. انگلیس و آلمان نیز پس از فرانسه در این زمینه بیشترین آمار را به خود اختصاص داده اند.
روزنامه گاردین نیز نوشت که 50 زن از انگلیس و 40 زن از آلمان به داعش پیوسته اند و کوچکترین آنها یک دختر ۱۲ ساله آلمانی می باشد و اتریش با 14 زن در مکان چهارم قرار دارد.
گفته می شود بیشتر این زنان در استان الرقه ساکن هستند.
براساس تحقیقات مرکز کینگز وابسته به دانشگاه لندن، تعدادی از دختران نوجوان اروپایی برای ازدواج با اعضای داعش به سوریه رفته اند و تنها تعداد کمی از آنها در این کشور سلاح به دست گرفته اند.
اگرچه تحقیقات اندکی در مورد انگیزه زنان و دختران از پیوستن به داعش وجود دارد اما تبلیغات گروهک تروریستی داعش در شبکه های اجتماعی حاکی است که سربازگیری از زنان از طریق فریب دادن آنها برای شرکت در اعمال خیریه و بشردوستانه انجام می شود و در این میان صفحات گروهک داعش در شبکه اجتماعی فیسبوک و دیگر شبکه های اجتماعی تصاویری از زنان مسلح و حتی زنانی را نشان می دهد که سر بریده در دستان خود دارند تا از این طریق قدرت این زنان عضو داعش نشان داده شود.
ازدواج یکی از دلایل سربازگیری داعش از زنان است، گرچه مسائل دیگری چون جهاد نکاح نیز مطرح است.
بر اساس پژوهشی که در موسسه کینگز انجام شده است: بیشتر زنان و دختران اروپایی عضو داعش بین 16 تا 24 سال سن دارند و اغلب آنها از تحصیلات دانشگاهی برخور دارند.
کد خبر: ۴۵۳۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۰
اصولگرایان اگر میخواهند مجددا به قدرت بازگردند باید دعا کنند تا آقای احمدینژاد راضی به کاندیداتوری شود. اگر اصولگرایان میخواهند آقای روحانی در سال 96 رئیسجمهور نشود باید حتما به دنبال آقای احمدینژاد بیایند چراکه کسی را برای رقابت با آقای روحانی ندارند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com عبدالرضا داوری از جمله افراد نزدیک به محمود احمدینژاد است که در نوشتهها و گفتوگوهایش به شکلی صریح از محمود احمدینژاد دفاع میکند. داوری در مصاحبه تفصیلیاش با ایلنا، به نقد و بررسی دولت روحانی میپردازد و میگوید که روحانی اولین دولتی خواهد بود که شاید دور دوم ریاست جمهوری را نبیند و دلیل آن را تقابل روحانی و دولتمردانش با محمود احمدینژاد میداند و البته میگوید تقابل روحانی با احمدینژاد برای راضی نگه داشتن آیتالله هاشمی رفسنجانی است چراکه روحانی بدون برنامهریزی هاشمی خواب ریاست جمهوری را هم نمیدید. از دیگر سو، وی میگوید که روحانی در عرصهای "سیاست خارجی" قدم گذاشته و سرمایهگذاری کرده است که پارامترهایش دست وی نیست و اینک نیز میگوید توافق هستهای در کار نخواهد بود. داوری از سوی دیگر مدعی عدم برنامهریزی محمود احمدینژاد برای انتخابات مجلس و ریاست جمهوری آتی است و البته بیان میکند که اصولگرایان برای بازگشت به قدرت چارهای جز رجوع به محمود احمدینژاد را ندارند.
متن کامل مصاحبه دکتر عبدالرضا داوری با خبرگزاری ایلنا در ادامه آمده است:
ارزیابیتان از عملکرد دولت آقای روحانی چیست؟
دولت آقای روحانی در این مدت دو خطای استراتژیک داشته است. خطای اولشان این بود که تمام تخم مرغهایشان را در سبد مذاکرات هستهای قرار دادهاند و تمام توفیقات دولتشان را به توفیق در عرصه مذاکرات هستهای گره زدهاند که طبیعی است کمترین نوسان مثبت یا منفی در عرصه مذاکرات، میتواند کل عملکرد دولت را در محور مثبت یا منفی تحتالشعاع قرار دهد.
در حوزه سیاسی هم دولت ایشان یک خطای عمده دیگر دارند و آن هم اینکه هویت مقابل خود را آقای احمدینژاد تعریف کرده است، به یک معنا "دگر" دولت یازدهم را دولت نهم و دهم میدانند و ماموریت دولت خود را بازگرداندن عقربههای زمان به پیش از سال 1384 تعریف کرده است. این رفتار دولت یازدهم، سبد آراء آقای روحانی را به شدت آسیبپذیر کرده است چون به دلیل حملات غیرمنصفانه و بعضا کینهتوزانه آقای روحانی و دولتشان به آقای احمدینژاد و دولت قبل، آراء بخش مهمی از جامعه که در مناطق روستایی و کمتر توسعهیافته و حاشیهای قرار دارند و تقریبا 75 درصد کل سبد آرا در هر انتخاباتی را شامل میشوند و به آقای احمدینژاد شدیدا علاقهمند هستند در تضاد روحانی- احمدی نژاد که دولت یازدهم دنبال میکند از سبد آقای روحانی خارج میشود، آن هم در شرایطی که بخش مهمی از این اقشار در انتخابات سال 92 به آقای روحانی رای دادهاند. بنابراین معتقدم با روند حملات کنونی علیه دولت قبل، آقای روحانی در جلب آراء این بخش مهم از جامعه دچار مشکل خواهد شد ضمن آنکه نظرسنجیهای معتبر هم این پدیده را تایید میکند.
یعنی میخواهید بگوئید که دیگر آقای روحانی در آن طبقاتی که گفتید حامی ندارد.
معتقدم وقتی آقای روحانی بر اساس تحلیل و دستورالعملی که از آقای هاشمی دریافت کردهاند، هویت مقابل خود را آقای احمدینژاد نشان میدهد، عملا سبد آرای کسانی که به آقای احمدینژاد سمپاتی و علاقه دارند را از دست داده است.
شما میگوئید آقای روحانی هویت خودش را بعد از انتخابات آقای احمدینژاد قرار داد اما قبل از انتخابات هم اینکه هویت مقابل آقای روحانی، فردی مانند احمدینژاد است، مشخص بود.
در فضای عمومی کشور این طور نبود. شما صرفا فضای نخبگان، روشنفکران، دانشگاهیان و روزنامهنگاران را معیار ندانید. بدنه عمومی تودهها به ویژه در شهرهای کوچکتر و روستاها، به هیچ وجه تلقیشان این نبود که آقای روحانی در موضع ضدیت با آقای احمدینژاد قرار دارد.
اما در هنگام مناظرات و سفرهای تبلیغاتی، آقای روحانی صریحا به نقد سیاستهای دولت دهم بالاخص سیاستهای سیاست خارجی دولت میپرداخت.
هویت مقابل آقای روحانی در انتخابات اخیر آقای جلیلی بود. آقای سعید جلیلی نزد افکارعمومی و مردم نماینده آقای احمدینژاد نبود. آقای احمدینژاد بارها اعلام کرد که من در انتخابات نمایندهای ندارم و در انتخابات هم از کسی اعلام حمایت نمیکنم. مردم این پیام را دریافت کردند.
اگر قرار بود ضدیت با آقای احمدینژاد، موجب رایآوری باشد باید آقای قالیباف رئیسجمهور میشد؛ چون در ایام پیش از انتخابات خرداد 92، بیشترین حملات علیه دولت آقای احمدینژاد را آقای قالیباف و تیم سیاسی رسانهای نزدیک به شهردار تهران ساماندهی کرد. پس از تحلیل محتوای گفتارهای انتخاباتی کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری 92 متوجه شدیم که آقای قالیباف 3.7 برابر بیشتر از آقای روحانی علیه دولت دهم و آقای احمدینژاد سخن گفته بود. اتفاقا کاندیداهای اصولگرا رای نیاوردند چون تمام هویتشان را در ضدیت با آقای احمدینژاد قرار داده بودند.
با این حساب، با توجه به تحلیل شما اگر آقایان قالیباف و جلیلی هویتشان را در ضدیت آقای احمدینژاد قرار نمیدادند، احتمال بیشتری برای ریاست جمهوری داشتند.
شک نکنید که اگر اصولگرایان با پرچم ضدیت با آقای احمدینژاد حرکت نمیکردند و در عین حال با بیتدبیری کمپین انتخاباتی آقای جلیلی، صحنه انتخابات به صحنه سازش – مقاومت تبدیل نمیشد، آقای روحانی هیچ شانسی برای ریاستجمهوری نداشت. اصولگرایان باید دو کار میکردند. اول آنکه باید نقشه راه انتخاباتی آقای هاشمی را میفهمیدند و میدیدند که آقای هاشمی در حال مهندسی انتخابات است تا بتوانند نقشه راه آقای هاشمی را ناکام کنند و صحنه انتخابات را به مدل مورد نظر خود یعنی صحنه کارآمدی تبدیل کنند که در ذهن آقای قالیباف بود ولی همانطور که قبلا گفتم، صحنه عوض شد و انتخابات به جای رقابت بر سر کارآمدی به صحنه رفراندوم هستهای و دوگانه سازش – مقاومت تبدیل شد.
نکته دومی که اصولگرایان باید به آن توجه میکردند این بود که از تقابل با آقای احمدینژاد احتراز میکردند و نه تنها احتراز نکردند بلکه تلاش میکردند تا با تصویر خدمتگذار احمدینژادی در صحنه حاضر میشدند و خود را بدیل آقای احمدینژاد نشان میدادند که در این صورت با رای بالایی پیروز میشدند. البته با اقداماتی که در سالهای 90 تا 92 بخش سیاسی – رسانهای اصولگرایان علیه آقای احمدینژاد سازماندهی کرد، آنان دیگر نمیتوانستند با آقای احمدینژاد تعامل کنند چراکه دو سال تقابل کرده بودند تا نماینده آقای احمدینژاد را حذف کنند.
شما اولین اشتباه آقای روحانی را در این دانستید که ایشان تمامی تخممرغهای خود را در سبد مذاکرات هستهای گذاشته است اما خیلی از تحلیلگران و صاحبنظران هم اعتقاد دارند که از قضا نقطه قوت و پیروزی آقای روحانی در همین عرصه مذاکرات هستهای است. بهرحال توافقی صورت گرفت و مقداری از پولهای بلوکه شده ایران آزاد شد و روند پرشتاب تحریم متوقف شد...
میگویند پولها آزاد شده، ولی مگر چقدر پول آزاد شده است؟ همین الان 2.8 میلیارد دلاری که قرار شده در چهار ماه به ما بدهند، در همین مدت 4 ماهه 30 میلیارد از درآمدهای صادرات نفت ایران مجددا بلوکه میشود. یعنی به ازاء هر یک دلار آزاد شده 11 دلار بلوکه میشود! ضمن آنکه در نحوه هزینهکرد همین دلارهای آزاد شده هم دهها محدودیت وجود دارد.
این مقدار هم پول را آزاد کردن بهتر از این بود که هیچ پولی آزاد نشود...
عرض بنده این است که بزرگنمایی و اتکاء به این موضوع اشتباه بود. شما نباید تمامی تخممرغهای خود را در سبدی قرار دهید وقتی همه پارامترهای آن سبد تحت کنترل شما نیست. شناخت تیم آقای روحانی از ماهیت آمریکاییها، شناختی سطحی و غیرواقعی است. آقایان فکر کردند که با لبخند زدن و خوشوبشهای دیپلماتیک میتوانند طرف غربی را نرم کنند که نه تنها این اتفاق رخ نداده است بلکه هرچه نرمتر برخورد کردیم سختتر خوردیم.
شما میگوئید شناخت سطحی و غیرواقعی است اما آقای ظریف به عنوان وزیر امور خارجه و رئیس تیم مذاکرات، سالها در آمریکا تحصیل و زندگی کردهاند و علاوه بر آن، سفیر کشورمان در سازمان ملل بودهاند.
سالها حضور داشتن در آمریکا مانع عدمشناخت صحیح از آمریکا نیست. ممکن است فردی سالها در آمریکا باشد ولی شناخت درستی از ماهیت آمریکا نداشته باشد. اعتقاد دارم آقای روحانی و تیمش شناخت درستی از امپریالیسم و استکبار ندارند. وقتی رهبری آمدند و گفتند من به مذاکرات خوشبین نیستم این موضع ایشان مبتنی بر یکسری دادهها و اطلاعات دقیق بود که چنین چیزی را بیان کردند.
ولی آنقدر عملکرد دولت روحانی و آقای ظریف خوب بوده که فضای قبل شکسته و الان هیاتهای دیپلماتیک برای ورود به تهران درحال سبقت گرفتن از همدیگر هستند.
مابهازا این سفرها چیست؟
مابهازایش این نیست که وقتی رئیسجمهور آمریکا به رئیسجمهور فرانسه میگوید از سفر هیاتهای اقتصادی کشورت به تهران جلوگیری کن، اولاند میگوید من نمیتوانم و تورم نقطه به نقطه ما از حدود 45 درصد در حال کاهش است.
ادعای کاهش تورم فقط به خاطر فضای روانی ناشی از توافق ژنو است، والا چه اتفاق مهمی در حوزه اقتصاد رخ داده است؟ اصلا چطور میشود که تورم پائین بیاید وقتی که رشد اقتصادی منفی است و همزمان نقدینگی موجود در اقتصاد نسبت به سال قبل 30 درصد رشد کرده باشد؟ در حوزه اقتصادی به شکل واقعی هیچ اتفاقی نیافتاده است. فقط بازار ارز نسبت به رفتارهای دیپلماتیک، خوشبینی خود را بروز داده است و این موجب شده تا نرخ دلار در محدودهای ثابت بماند.
این به نظر شما دستاورد مثبتی نیست؟
این دستاورد هرچه که هست، ماهیت اقتصادی ندارد و به محض وقوع کمترین اختلال در مذاکرات، نرخ دلار جهش میکند. ضمن آنکه از سقوط آزاد بورس تهران غافل نشوید. شش میلیون سهامدار جزء و مردم عادی که در بازار بورس سرمایهگذاری کردهاند، در نه ماه اخیر خرد شدهاند. واقعیتها فقط شعار نیست. به نظرم، آقای روحانی در حوزه اقتصاد هیچ اقدام ملموسی نکرده است و فقط بر موج مذاکرات هستهای جلو رفته است. هیچ واقعیت اقتصادی در ماههای اخیر تغییری نکرده است، حتی همین شیب کاهش تورم را نیز اگر بررسی کنید میبینید این روند از اسفند سال 91 شروع شده است و این روندی است که از دوره آقای احمدینژاد با کنترل نقدینگی شروع است. بعد براساس آمارهای بانک مرکزی، رشد نقدینگی در سال 92 افزایش یافته و رشد اقتصادیمان هم که منفی است پس این نقدینگی افزایش یافته کجا جذب شده است؟ چطور میشود که با این شرایط تورم با مکانیزم اقتصادی کاهش یافته باشد؟ این براساس اصول اقتصاد معقول نیست. تمام حرف من این است که تدبیر اقتصادی نداشتیم بلکه اتفاق سیاسی رخ داده است و اینها آمدند از لحاظ روانی مقداری بازار را آرام کردهاند.
این یک دستاورد نیست؟
این یک دستاورد موقت است. در سوم آذر 93، اگر توافقی صورت نگیرد، شرایط حتی بدتر از قبل میشود.
به نظرم، شما امکان رسیدن به توافق غیرممکن میدانید؟
بله.
چرا؟
وقتی رهبری خطوط قرمز را شفاف و بر اساس منافع ملی و محاسبات کارشناسی بیان کردند، معلوم است که این خطوط قرمز مورد مخالفت آمریکاییهاست. ظرفیت غنیسازی 190 هزار سویی که رهبری درباره غنیسازی اورانیوم اعلام کردند، فراتر از غنیسازی صنعتی است و وقتی این خطوط قرمز اعلام میشود نشان میدهد تلاشها و فشارهای آمریکاییها به ثمر نرسیده است. در یک دورهای، اینها توانستند شکل مذاکرات را تغییر بدهند که شامل سطح و نوع مذاکرات بود. اینکه سطح مذاکرات بالاتر رفته است میتواند بر کیفیت مذاکرات اثرگذار باشد اما اینکه این تغییر سطح در نتیجه مذاکرات اثری داشته باشد، تصور درستی نیست.
براساس آخرین گفتهها، حدود شصت، هفتاد درصد متن توافق جامع نهایی مورد توافق دو طرف مذاکره قرار گرفته است...
خب ممکن است که حتی 99 درصد توافق صورت گیرد اما در یک درصد باقیمانده توافق نشود و این یک درصد، کل توافق را زیر سوال ببرد چون دربند آخر توافق ژنو آمده است تا در همه موارد طرفین به توافق نرسند، هیچ توافقی صورت نمیگیرد، به عبارتی طرفین بر سر دوراهی همه یا هیچ قرار دارند. مسئله اصلی آمریکاییها با ما در مورد سطح غنیسازی است. آمریکاییها به هیچ وجه ظرفیت غنیسازی 190 هزار سو را نمیپذیرند. مسئله اصلی ما هم رفع فوری همه تحریمهاست که آمریکاییها هم به آسانی از این ابزار دست برنمیدارند.
قبول دارید که آمریکاییها بیش از ما به توافق جامع نیازمند هستند؟
این یک بحث دیگر است. آمریکاییها اگر غنیسازی 190 هزار سویی را برای ایران قبول کنند، حزب دمکرات باید برای همیشه در تاریخ دفن شود. چون آنها میخواهند بگویند که ما بدون آنکه امتیازی به ایران بدهیم برنامه هستهای ایران را تعطیل کردیم در حالی که اگر هم تحریمها لغو شوند و هم ظرفیت 190 هزارسویی غنیسازی برای ایران تثبیت شود که اوباما در موقعیت بسیار سختی قرار میگیرد. البته این هدف با استقامت جدی بر سر منافع ملی کشورمان دستیافتنی بود اما خطای تیم آقای روحانی این بود که در آغاز کار عملا این پیام را به غربیها دادندکه تحریمها بر ایران موثر بوده و ما به خاطر تحریمهاست که آمدهایم و در حال مذاکره با آمریکا هستیم.
این حرف شما را هم آقای روحانی و هم آقای ظریف بارها رد کردند.
متاسفانه با رفتار دولت در آغاز کار و سخن گفتن از خزانه خالی و بحران اقتصادی، غربیها این پیام را دریافت کردند و بر همین اساس هم رفتارشان را محکم تنظیم کردند. تا آنجا که جان کری گفت که توافق نکردن بهتر از توافق بد است. پذیرش ظرفیت غنیسازی 190 هزار سویی برای ایران، حتما برای آمریکاییها یک توافق بد است.
آقای ظریف هم بارها گفته بودند که ایران زیر بار هر توافقی نمیرود و توافق نکردن بهتر از توافق بد است...
آقای ظریف هرچند این حرف را گفته است اما آقای کری این موضع را همان روز اول بیان کرد. با این شرایط سخن گفتن از نتیجه برد – برد کاملا بیمعناست.
شما بازی برد – برد را قبول دارید؟
من نتیجه برد – برد بین ایران انقلابی و آمریکای استکباری را از اساس قبول ندارم. چطور میشود با آمریکاییها به نتیجهای برسیم که هم پیروزی انقلاب اسلامی باشد و هم پیروزی جبهه شیطان، مگر چنین چیزی امکانپذیر است؟
اینکه شما چنین چیزی را میگوئید و از لفظ «شیطان» استفاده میکنید، بسیار ایدئولوژیک است. اما عرصه سیاست خارجی و دیپلماسی، عرصه رئالیستی است...
اتفاقا استفاده از لفظ شیطان و استکبار برای جبهه غرب کاملا رئالیستی و مبتنی بر واقعگرایی است. جمهوری اسلامی هم قرار است ساختاری باشد که از انقلاب اسلامی دفاع کند. انقلاب اسلامی یعنی نفی همه آنچه استکبار است و تحقق کلمه توحید و توحید یعنی نفی استکبار.
پس شما به هیچ وجه به مذاکرات خوشبین نیستید؟من اعتقاد دارم که مذاکرات به نقطه پایان رسیده است و در دو ماه آینده هم هیچ اتفاق معناداری نخواهد افتاد.
آقای داوری! در هنگام مذاکرات یکسری واژهها از سوی برخی جریانات سیاسی ظهور کرد که نمونه مشهور آن «دلواپسیم» بود. شما یا جریان آقای احمدینژاد هم دلواپس هستید؟
بهرحال نگرانی جدی در مورد شیوه کنش تیم مذاکرهکننده و پیامهایی که تیم دولت آقای روحانی به طرف غربی در این ماهها منتقل کرده، وجود دارد.
رهبری بارها از تیم مذاکرهکننده دفاع کرده است.
موضع رهبری با موضع جریانهای سیاسی فرق میکند. بالآخره رهبری از یک موضع بالا جریانها را هدایت میکنند. ولی موضع جریانها سیاسی، موضع تعامل و نقد سیاسی است و نقش و سطح تاثیرگذاری رهبری با جریانهای سیاسی متفاوت است. جریانهای سیاسی میتوانند نگرانیهایشان را سریع و صریح گویند ولی رهبری به دلیل جایگاهشان شاید صلاح نباشد صریحا دغدغهها و نگرانیهایشان را بیان کنند.
حال به عنوان یک فعال سیاسی فکر میکنید این دلواپسیها نزد رهبری هم وجود دارد.
قطعا بیشترین دغدغه و در عین حال اشراف نسبت به منافع ملی را رهبری دارند؛ هرچند که من نمیدانم این دغدغهها و نگرانیها در کدام حوزهها بیشتر است.
آقای داوری! با این حال شاهد حمایتهای مکرر مقام رهبری از دولت بودهایم که در آخرین بار نیز در دیدارشان با گفتند که همه بدانند که من از دولت حمایت میکنم و با همه توانم به دولت کمک خواهم کرد...
مگر از مقام معظم رهبری، توقعی غیر از این دارید؟
ولی نوع حمایت...
اگر به نوع حمایت باشد، حمایتهایی که رهبری از آقای احمدینژاد داشتند، در هیچ دورهای مشابه ندارد. حمایتی که رهبری از دولت آقای احمدینژاد کردند، حمایت گفتمانی بود و نه فقط حمایت اجرایی. به غیر از دولت آقای احمدینژاد، رهبری از هیچ دولتی، حمایت گفتمانی نکردند. دوما، مگر از مقام معظم رهبری، توقعی غیر از این دارید؟ بهرحال سیاست رهبری در حمایت از دولتها یک سیاست قطعی بوده است هرچند من حمایت ویژهای هم از سوی مقام معظم رهبری در این ماهها ندیدهام و فکر میکنم که حمایتهایی هم که ایشان تاکنون داشتهاند، در راستای همان حمایتهای متداول و معمول و جاری بوده است.
ولی بالآخره ایشان مذاکرهکنندهکنندگان را فرزندان انقلاب دانستند و اعلام کردند که من از تیم مذاکرهکننده حمایت میکنم...
این حمایت کاملا طبیعی است چراکه تیم مذاکرهکننده در حال مذاکره با دشمن است. وقتی سربازی را به جبهه فرستادید، باید این سرباز را از نظر لجستیک و تدارکات حمایت کرد. در عین حال رهبری چندین بار هم گفتند که من به مذاکرات خوشبین نیستم. آیا این دو قابل جمع است؟ خیر. من میخواهم بگویم که رهبری از مذاکرات حمایت میکنند تا اگر زمانی مذاکرات به نتیجه نرسید، دشمن سواستفاده نکند و باجخواهی و زیادهخواهی خود را به دوش ایران بیاندازند و بگویند چون رهبری ایران حمایت نکرد، مذاکرات شکست خورد. رهبری نظام حمایت کردند تا ماهیت دشمن روشن شود. تردیدی نداشته باشید که این روند به توافقی منجر نمیشود.
اگر توافقی صورت نگیرد، این عدم توافق موجب شکست روحانی میشود؟
به نظرم به جهت خطای استراتژیک آقای روحانی، دولت بعد از عدم توافق در آذرماه، دچار دستاندازهای بسیاری جدی خواهد شد.
این دستاندازها در کدام عرصهها بیشتر خواهد بود؟
در حوزه اقتصاد و سیاست داخلی مشکلات جدی خواهد بود. دولت آقای روحانی برای حوزههای اقتصادی و سیاست داخلی برنامه جدی نداشته و همه موضوعات را به زلف سیاست خارجی گره زده و تصور کرده میتواند این پروژه را به پیش ببرند تا از سرریز ارتباط با غرب برای حوزههای اقتصادی و سیاست داخلی استفاده کنند؛ چراکه نگاه دولت به مذاکرات صرفا محدود به مسئله هستهای نبوده است.
مگر چه نگاهی بوده؟آقایان به همکاری راهبردی با غرب میاندیشند.
اگر حرفتان هم درست باشد، آقای روحانی هم از همان زمان انتخابات، شعار تعامل با دنیا را سر میدادند.
تعامل با همکاری راهبردی متفاوت است. چون اینها نگاهی فراتر از مسئله هستهای داشتند، تمامی تخممرغها در این سبد قرار دادند و تصور کردند از سرریز همکاری راهبردی با امریکا، منافع اقتصادی بدست میآید و میتوانند نقاط ضعف در سایر حوزهها را بپوشانند. این باعث شد تا دچار خطای محاسباتی در تعیین استراتژی بشوند و با توجه به فضایی که امروز در مذاکرات داریم، بعید میدانم به این راحتی بتوانند خطایشان را جبران بکنند.
شما در صحبتهایتان گفتید که بحث مذاکرات برای دولت بیش از مسئله هستهای است و دولت به تعامل به غرب میاندیشد. اگر نگاهی به عملکرد آقای احمدینژاد کنیم، میبینیم که در ایشان در چهار سال اولشان، وارد یک فضای پر از تنش شدند و به قول خودشان، دیپلماسی تهاجمی را به راه انداختند ولی در چهار سال دوم دولتشان، دیگر از آن تنشها و اقدامات جنجالی خبری نبود بلکه ایشان بیشتر به اصول دیپلماسی پایبند بود و به سران غربی نامه مینوشت...
نامه که در دولت نهم نوشته شد.
بهرحال در چهار سال دوم، ایشان هم از بهبود و تعامل با غرب بدشان نمیآمد...
این حرف به طور کلی صحیح نیست. نگاه آقای احمدینژاد در دولت دهم، در امتداد نگاه دولت نهم بود. ایشان یک نگاه انسانمحور در سیاست خارجی دارد که خروجی آن موضوع راهبردی مدیریت مشترک جهانی است که طی آن، همه کشورها باید در مدیریت جهان سهیم شوند. استراتژی دیپلماسی آقای احمدینژاد در طول دولت نهم و دهم تغییری نیافت، هرچند محیط بینالملل و شرایط داخلی در دولت دهم نسبت به دولت نهم تغییر کرد.
پس منکر هرگونه تغییر در احمدینژاد هستید؟
آقای احمدینژاد در تاکتیکها متکاملتر شدند ولی در اصول و راهبرد تغییری نکردند.
ولی در سالهای پایانی ریاستجمهوریشان دیگر از آن اقدامات و حرفهای جنجالیای مانند مسئله هولوکاست شاهد نبودیم.
سوالات ایشان درباره هولوکاست همچنان پابرجاست و در عین حال بیپاسخ از طرف غرب. دیدید که در راهپیمایی روز قدس امسال نیز به این سوالات اشاره کردند. آقای احمدینژاد در بحث هولوکاست فقط چند سوال مطرح کردهاند و هیچ وقت به دنبال تنشزایی نبودند...
ولی در عمل، آنچه رخ میداد تنشزایی بود و چهار قطعنامه علیه کشورمان صادر شد.
اینها بازنمایی رسانهای است. اگر آقای احمدینژاد، آن سوالات درباره هولوکاست را نمیپرسید هم باز آن قطعنامهها صادر میشد. در عین حال یادتان باشد که مسئلهای که اقتصاد کشور ما را مختل کرد قطعنامههای مورد نظر شما نبود، بلکه مسئله تحریم بانک مرکزی در زمستان1390 و بعد از اتفاق مشکوک اشغال سفارت انگلیس در تهران، اقتصاد ایران را زیر ضرب برد و گرنه تا آن زمان تحریمها فشار کمرشکنی وارد نکرده بودند.
شما اشغال باغ قلهک را اقدامی مشکوک دانستید. این اقدام را برای برای به زمین زدن احمدینژاد میدانید؟
نتیجه این عمل، تحریم بانک مرکزی ایران بود. به نظرم عاملان این اقدام خواسته یا ناخواسته، به انگلیس و غرب پاس گل دادند.
دومین خطای استراتژیکی که گفتید حسن روحانی در این مدت انجام داده است، این بوده که وی هویت مقابل خود را محمود احمدینژاد تعریف کرده است و بر این اساس به تخریب دولت قبل عمل کرده اما خیلی از حامیان ایشان میگویند دولت روحانی باید آنچه در هشت سال گذشته رخ داده را به مردم بیان کند؛ مثلا بگوید که میزان تورم، رشد کشور و...
دولت آقای روحانی در حوزه اقتصادی هیچ نسخه جدیدی ندارد و عملا همان سیاستهای اقتصادی آقای احمدینژاد را دنبال میکند که قبل از حضور در دولت مداوما به همان سیاستها حمله میکردند! آقای نوبخت زمانی که خارج از دولت بود میگفت اگر هدفمندی یارانهها اجرا بشود، تورم به 500 درصد میرسد! ولی همین آقای نوبخت وقتی به دولت میآید و میخواهد فاز دوم هدفمندی را اجرا کند، میگوید تورم چندانی نخواهیم داشت! آقای نهاوندیان زمانی که خارج از دولت بود به رهبری نامه مینوشت که دولت آقای احمدینژاد یارانه تولید را نمیدهد، اما مگر دولت آقای روحانی به تولید یارانه داد؟
آقای روحانی و تیمش چون پس از سال 84 دیگر هیچگاه فکر نمیکردند به راس دولت برسند، هشت سال علیه آقای احمدینژاد سیاهنمایی کردند ولی وقتی به دولت آمدند، دیدند که تصمیمات آقای احمدینژاد منطبق بر اصول کارشناسی بوده است و آقایان فقط شعار سیاسی میدادند. مگر نمیگفتند آقای احمدینژاد قانون بهبود فضای کسب و کار را تعطیل کرده و شورای گفتوگو را برگزار نمیکند، حال بروید از آقای نهاوندیان بپرسید که در یک سال اخیر چند جلسه شورای گفتگو برگزار شده است؟ من به شما میگویم. در یکسال اخیر حتی یک جلسه از شورای گفتوگو هم برگزار نشده است.
مگر آقایان مداوما نگفتند که آقای احمدینژاد سازمان مدیریت را منحل کرد، پس حالا که دولت دستشان است چرا سازمان مدیریت را احیا نمیکنند؟ متاسفانه آقای روحانی به خاطر آنکه آقای هاشمی را راضی کند، مجبور شده هویت مقابل خودش را آقای احمدینژاد قرار بدهد. اگر کسی دلسوز آقای روحانی بود، به ایشان میگفت که شما نباید این کار را بکنید ولی آقای روحانی به دلیل ملاحظاتی که با آقای هاشمی دارد، ناچار است هویت مقابل خود را آقای احمدینژاد قرار دهد و همین رفتار، پاشنه آشیلش خواهد بود. با این روند اعتقاد دارم که آقای روحانی در سال 96 به سختی میتواند رای سال 84 آقای هاشمی را هم تکرار کند، یعنی رایش به 10 میلیون هم نمیرسد و شاید اولین رئیسجمهوری باشد که در دور دوم انتخاب نشود.
آقای روحانی در چه زمانی رای نمیآورد؟ وقتی رقیبش در انتخابات سال 96، احمدینژاد باشد؟
اعتقاد دارم اگر در سال 96 مجموعهای با بینش، منش و روش آقای احمدینژاد مقابل آقای روحانی قرار بگیرد، آنگاه آقای روحانی اولین رئیسجمهوری خواهد بود که دور دوم ریاست جمهوری را نمیبیند.
به عنوان یکی از نزدیکان آقای احمدینژاد، فکر میکنید ایشان در انتخابات سال 96 کاندیدا میشود؟
آقای احمدینژاد دیگر اراده معطوف به قدرت ندارد و تا آنجا که میدانم به هیچ عنوان قصد کاندیداتوری یا برنامهریزی در هیچ انتخاباتی را ندارند. البته این تحلیل شخصی بنده و مربوط به امروز است و از آینده خبری ندارم و نمیدانم چه اتفاقی خواهد افتاد.
در چه شرایطی آقای احمدینژاد در انتخابات سال 96 شرکت میکند؟
اگر آقای احمدینژاد مجدداً رئیسجمهور شود، چیزی بر فضائل ایشان افزوده نمیشود. اما احتمالا اگر آقای احمدینژاد احساس کنند که منافع مردم و انقلاب با تداوم شرایط کنونی به طور جدی به خطر میافتد و ایشان میتوانند از منافع مردم و انقلاب صیانت کنند، نقشآفرین خواهند بود ولی امروز ممکن است که این تلقی را نداشته باشند.
اگر آقای احمدینژاد در چهار سال دیگر قصد کند که کاندیدا شود. آیا اصولگرایان که به قول شما هر کاری کردند تا آقای احمدینژاد به زمین بزنند، چه میکنند؟
آنها که چارهای ندارند. از قضا، اصولگرایان اگر میخواهند مجددا به قدرت بازگردند باید دعا کنند تا آقای احمدینژاد راضی به کاندیداتوری شود. اگر اصولگرایان میخواهند آقای روحانی در سال 96 رئیسجمهور نشود باید حتما به دنبال آقای احمدینژاد بیایند چراکه کسی را برای رقابت با آقای روحانی ندارند.
اینکه مسائلی نظیر دادگاه احمدینژاد از سوی اصولگرایان ایجاد شده، فکر نمیکنید به خاطر این است که اصولگرایان عزمشان را جزم کردهاند تا احمدینژاد دیگر در صحنه سیاست کشور نباشد؟
برای پاسخ به سوال شما لازم است اصولگرایان را تفکیک کنیم. اصولگرایان یک بدنه کوچک حزبی - رسانهای دارند که بخشی از اینها رابطه خوبی با آقای احمدینژاد ندارند. در عین حال جریان اصولگرایی یک بدنه اجتماعی ده میلیونی هستند و این سازمان رای به آقای احمدینژاد سمپاتی و علاقه شدید دارد و با آقای احمدینژاد احساس همذاتپنداری میکنند. چه بخش کوچک حزبی اصولگرایی بخواهد یا نخواهد این بدنه بزرگ کاملا در سبد رای آقای احمدینژاد مستقر است. به ویژه اگر آقای احمدینژاد بخواهد با جریان آقای هاشمی رقابت علنی بکند، قطعا در آن زمان، سازمان رای بدنه اجتماعی اصولگرایی کلا در سبد رای آقای احمدینژاد قرار میگیرد.
آقای احمدینژاد تا کی میخواهند سکوت کنند؟فعلا سکوت ایشان ادامه دارد مگر اینگه ایشان به جمعبندی جدیدی برسند.
فکر میکنید کی سکوتشان را میشکنند؟نمیدانم اما شاید در آینده آقای احمدینژاد ضروری ببینند برای آگاهی افکارعمومی نکاتی را بیان کنند.
ارزیابی خودتان از سکوت آقای احمدینژاد چه بوده است؟
سکوت ایشان تا الان نتایجی خوبی داشته است ولی باید مقداری زمان گذشت و نتایج عملکرد دولت فعلی مشخص و فاصله واقعی بین ادعاها و عملکردها روشن شود. به نظرم اگر فضای شفافتر شود، میتوان از این سکوت عبور کرد.
درباره جلسات آقای احمدینژاد با وزرا و مدیرانش هم صحبت میکنید.
این جلسات طبیعی است. آقای ناطقنوری با گذشت 30 سال از زمانی که وزیر کشور بودهاند، هنوز جلساتشان را با استاندارانشان برگزار میکند. این جلسات، بیشتر جلسات عاطفی است و آقای احمدینژاد هیج جلسه سازمانیافتهای ندارد.
پس تشکیل دولت در سایه را تکذیب میکنید.
ایشان به هیچ وجه به دنبال دولت در سایه نیست.
ارزیابیتان از انتقاداتی که اصولگرایان به دولت آقای روحانی میکنند، چیست؟
به نظرم یکی از خطاهایی که اصولگرایان دارند، این است که عرصه انتقاد از دولت آقای روحانی را به عرصههای فرعی میآورند. ما نباید تضاد اصلیمان با آقای روحانی را فراموش کنیم. ما دو تضاد اصلی با دولت آقای روحانی داریم: تضاد اول در عرصه استقلالخواهی است که ناشی از رفتار تیم دولت در مذاکرات هستهای است و تضاد دوم در عرصه عدالتخواهی است که ناشی از رویکردهای تیم دولت یازدهم در عرصه اقتصادی است، هرچند تا امروز به دلیل اولویتدهی به مذاکرات هستهای نتوانستهاند این رویکرد پیاده کنند اما گفتمان اقتصادی دولت آقای روحانی، بازتولید گفتمان اقتصادی دولت آقای هاشمی است؛ در واقع دولت آقای روحانی، دولت دوم آقای هاشمی است. به نظرم اصولگرایان به جای آنکه انتقاداتشان را به عرصههای فرهنگی ببرند که در شرایط امروز یک تضاد فرعی است، باید به تضاد اصلی یعنی تضاد بر سر مفاهیم استقلال و عدالت بپردازند. در اینجاست که میتوان دولت را به شکل جدی به نقد کشاند و نقاط ضعف دولت آقای روحانی را برای مردم روشن کرد. آحاد جامعه هم به این تضادها، حساس هستند و برای همین است که دولت آقای روحانی هم تمایل دارد که انتقادات به دولت یازدهم از عرصه فرهنگی فراتر نرود.
دلیلش چیست؟
اگر انتقادات به دولت یازدهم به عرصه فرهنگی محدود شود، دولت میتواند خلاهایش را در سایر حوزهها از منظر افکار عمومی بپوشاند و در عین حال میتواند اقبال بخشی از اقشار اجتماعی که طالب آزادیهای اجتماعی و فرهنگی بیشتر هستند را جلب کند. وقتی با حملات اصولگرایان در عرصه فرهنگی به دولت آقای روحانی، تصویر این دولت، به عنوان دولتی با دروازههای باز فرهنگی - اجتماعی ترسیم شود - که البته در واقع امر اینگونه نیست -، بخشی از اقشار اجتماعی از این تصویر دولت استقبال میکنند. بنابراین چنین شیوهای برای مواجهه با دولت یازدهم خطای راهبردی جریان اصولگراست. اصولگرایان اگر میخواهند در مواجهه با دولت یازدهم موفق باشند، باید به نقاط ضعف واقعی و پاشنه آشیل اصلی دولت آقای روحانی، یعنی سیاست خارجی و اقتصاد بپردازند.
آقای احمدینژاد برای انتخابات مجلس سال 94 برنامهای دارد؟
آقای احمدینژاد هیچ برنامهای برای هیچ انتخاباتی ندارند و قطعا در انتخابات مجلس بعدی هم حضور سازمانیافتهای نخواهند داشت. البته ممکن است برخی از وزرای ایشان با تصمیم شخصی در مناطقی که مقبولیت بومی و منطقهای دارند، مثل آقای نیکزاد در اردبیل یا آقای شیخالاسلام در چالوس در انتخابات حضور پیدا کنند که البته در این رابطه هم هنوز هیچ جمعبندی وجود ندارد.
دلیل این عدم حضور سازمانیافته چیست؟
واقعیت ساختار سیاسی کشورمان این است که همیشه مجلس به نوعی تابع دولت میشود. اگر الان نیز نگاه کنید، مشاهده میکنید که بخش مهمی از مجلس با دولت آقای روحانی همراه شده است. تا قبل از سال 90 نیز مجلس با دولت آقای احمدینژاد همراه بود.
اگر آقای احمدینژاد در انتخابات سال 96، کاندیدا نشود، احتمال دارد از کاندیدایی حمایت کنند؟
نمیدانم.
آقای داوری! شما ریاست مجتمع هما (هواداران مردمی احمدینژاد) را برعهده دارید. هما براساس چه سازوکاری راهاندازی شده است؟
بنده ریاستی در مجتمع هما ندارم. بیشتر نقش بنده نقش هماهنگکننده است چون سازوکار درونی هما یک سازوکار کاملا خودجوش، درونی و از پایین به بالاست...
میتوان گفت هما حزب آقای احمدینژاد است؟
به هیچ وجه. مجتمع هما با دفتر آقای احمدینژاد هیچ نوع ارتباط سازمانی و ساختاری ندارد. هما مجموعهای است که از پائین شکل گرفته و بخش کوچکی از بدنه نیروهای هوادار آقای احمدینژاد که در مناطق مختلف کشور، در وبلاگها، در شبکههای اجتماعی و... فعال هستند و نیاز داشتند تا هماهنگیها و همافزاییهایی صورت گیرد را به هم پیوند داده است.
آیا هما بدنه رای و ستاد آتی آقای احمدینژاد در سال 96 خواهد بود؟
هما برای فعالیت سیاسی برنامهای ندارد و نگاهمان غالبا فرهنگی و اجتماعی است.
تا حالا چه اقداماتی مجمتع هما داشته است؟
تا الان یک فراخوان و ثبتنام اولیه داشتهایم و توانستهایم برنامههای آموزشی محدودی هم برگزار کنیم. در حال حاضر سازماندهی و برنامهریزی مطالعاتی و پژوهشی در برخی از حوزهها را برای شناخت بهتر شرایط ایران و منطقه تکمیل کردهایم.
شما در بخشی از این مصاحبه بیان کردید که آقای روحانی برای رضایتخاطر آقای هاشمی هویت مقابلش را احمدینژاد تعریف کرده است. حال اگر آقای روحانی این کار را به قول شما انجام ندهد، به نظر شما آقای هاشمی چه میکند؟
آقای روحانی، هویتی مستقل از آقای هاشمی ندارد و میتوان دولت آقای روحانی را سایهای پررنگ از دولت آقای هاشمی دانست. آقای هاشمی ایستاده که دولت آقای روحانی تولید شده است و گرنه آقای روحانی بدون برنامهریزی آقای هاشمی، نمیتوانست حتی خواب ریاست جمهوری را هم ببیند.
رابطه اصلاحطلبان را با دولت آقای روحانی را چطور ارزیابی میکنید؟
اصلاحطلبان آقای روحانی را بیشتر به مثابه یک محلل و نه یک متحد نگاه میکنند. واقعیت این است که نظام بعد از فتنه 88، اصلاحطلبان را سه طلاقه کرد، حالا اصلاحطلبان میخواهند از محلل شدن آقای روحانی مشکل سه طلاقه بودنشان را حل کنند.
اینکه اصولگرایان میگویند اصلاحطلبان و روحانی به مشکل و جدایی برمیخورند را قبول دارید؟
در میان مدت این اتفاق نمیافتد. امروز آقایان خاتمی و هاشمی، که جریان اصلاحات و اعتدال را هدایت میکنند یک روحند در دو بدن. هر چند در بدنه اجتماعی اصلاحطلبان یکسری گلایهها و غرغرها وجود دارد ولی این غرغرها نمیتواند در استراتژی کلان این دو جریان اثرگذار باشد.
ارزیابیتان از آینده سیاسی آقای مشایی چیست؟
آقای مشایی از خرداد سال گذشته کاملا از عرصه سیاسی خود را به عرصه فرهنگی منتقل کردند و مشغول مطالعات و پژوهشهای فرهنگی هستند.
احتمال برگشتشان به عرصه سیاست وجود دارد؟
اصلا. ایشان به هیچوجه علاقهای برای درگیر شدن با سیاست ندارند. اگر سال پیش هم کاندیدا شدند، به دلیل اصرار آقای احمدینژاد بود. جنس آقای مشایی، جنس فرهنگ است.
به فرض اینکه آقای احمدینژاد در سال 96 در انتخابات حضور یابند و رئیسجمهور نیز شوند، آقای مشایی به عرصه دولت و سیاست باز میگردند؟
بعید میدانم آقای مشایی انگیزهای برای کار اجرایی داشته باشند.
کد خبر: ۴۵۰۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۸
کانال دو تلویزیون فرانسه اعلام کرد: نیروی هوایی فرانسه نخستین حمله خود را به مواضع داعش در عراق انجام داد.
به گزارش خبرگزاری مهر، کانال دو تلویزیون فرانسه امروز اعلام کرد: نیروی هوایی فرانسه نخستین حمله هوایی به مواضع داعش در عراق را انجام داده است.
هنوز از جزئیات این خبر و مناطقی که توسط جنگندههای فرانسوی هدف حمله قرار گرفته، خبری منتشر نشده است.
این در حالی است که در پی اعلام موافقت "فرانسوا اولاند" رئیس جمهور فرانسه با مشارکت در حملات هوایی علیه مواضع داعش در عراق، "باراک اوباما" رئیس جمهور آمریکا از این تصمیم، تمجید کرده بود.
کد خبر: ۴۴۰۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۸
جنگندههای آمریکایی برای اولین بار از آغاز حملات این جنگندهها به پایگاههای گروه داعش در عراق مواضع گروه داعش در جنوب غرب بغداد را هدف قرار دادند.خبرگزاری ایسنا: جنگندههای آمریکایی برای اولین بار از آغاز حملات این جنگندهها به پایگاههای گروه داعش در عراق مواضع گروه داعش در جنوب غرب بغداد را هدف قرار دادند.
پایگاه اینترنتی شبکه خبری الجزیره نوشت: فرماندهی مرکزی آمریکا اعلام کرد که جنگندههای آمریکایی حملات هوایی را به پایگاه "دولت اسلامی" (داعش) در جنوب غرب بغداد انجام دادند که این حمله در راستای کمک به ارتش عراق در مقابله با افراد مسلح داعش صورت میگیرد.
همچنین به گزارش منابع، مسئولان آمریکایی اعلام کردند که این حمله هوایی به خاطر درخواست نیروهای عراقی صورت گرفته که نیاز به حمایت و کمک برای مقابله با داعش دارند.
به گزارش منابع، این حمله آمریکا به عنوان اولین اقدام در چارچوب ائتلافی است که واشنگتن در تلاش برای تشکیل آن جهت مقابله با گروه داعش است.
جنگندههای آمریکایی همچنین حملاتی را به پایگاههای داعش در نزدیکی سنجار در شمال عراق انجام داده و تجهیزات گروه داعش را منهدم کردند و بدین ترتیب از هشتم اوت گذشته تاکنون جنگندههای آمریکایی 162 حمله را به پایگاههای گروه داعش در شمال و غرب عراق انجام دادهاند.
از سوی دیگر، ژان ایو لودریان، وزیر دفاع فرانسه که به امارات سفر کرده بود، اعلام کرد که جنگندههای فرانسوی پروازهای شناسایی را در عراق برای مقدمه چینی جهت انجام حملات علیه گروه داعش انجام دادند.
فرانسه روز دوشنبه اجرای اولین پروازهای شناسایی در عراق را در چارچوب مشارکت این کشور در ائتلاف علیه داعش آغاز کرد.
به گفته وزیر دفاع فرانسه ، هواپیماهای رافائل که در ابوظبی هستند به همراه هواپیماهای شناسایی دستوراتی را برای اجرای ماموریتهای شناسایی جهت انجام حملات علیه داعش در مرحله آتی دریافت کردند.
وی گفت: ما آماده اجرای حملات علیه گروه داعش هستیم در صورتی که فرانسوا اولاند، رئیس جمهوری فرانسه دستور بدهد.
در همین راستا فرانسه حضور نظامی خود در امارات را تقویت کرد تا جایی که در حال حاضر شش هواپیما از نوع رافائل و 900 سرباز فرانسوی در این کشور دارد.
از سوی دیگر منابع مطبوعاتی اعلام کردند که گروه داعش تونلهای مخفی را در دو شهر تکریت و موصل جهت آمادگی برای مقابله با عملیات نظامی حفر کرده که ممکن است در چارچوب ائتلاف علیه داعش صورت بگیرد کرد.
به گزارش منابع، داعش هزاران تن از اعضای خود را به عملیات حفر 24 ساعته گمارده است.
کد خبر: ۴۳۶۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۵
تأکید رهبر معظم انقلاب بر لزوم پایبندی وزرا به فاصلهگذاری با فتنه و فتنهگران، کام رسانههای ضدانقلاب و بیگانه را تلخ کرد
کد خبر: ۴۲۳۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۰۸
مقامات هندی روز شنبه ۱۲ ژوئیه ۲۰۱۴ از بازداشت کدخدای یک روستا در ایالت "بوکاروی" این کشور به اتهام دستور به تجاوز به یک دختر ۱۱ ساله خبر دادند.خبرآنلاین: مقامات هندی روز شنبه ۱۲ ژوئیه ۲۰۱۴ از بازداشت کدخدای یک روستا در ایالت "بوکاروی" این کشور به اتهام دستور به تجاوز به یک دختر ۱۱ ساله خبر دادند.
خبرگزاری فرانسه گزارش داد؛ کدخدای این روستا دستور داده دختر ۱۱ ساله ای ، جهت مجازات برادرش که برای زنی مزاحمت ایجاد کرده، مورد تجاوز قرار گیرد.
پلیس ایالت بوکارو می گوید آزمایش های پزشکی تایید کرده اند که این کودک قربانی ، روز دوشنبه گذشته مورد تجاوز قرار گرفته است.
این حادثه زمانی اتفاق افتاد که زن شوهر داری نزد کدخدای روستا علیه یک جوان شکایت کرد. این زن جوان را به ایجاد مزاحمت و تلاش برای تجاوز متهم کرد.
کدخدای روستا در ایالت بوکارو در تصمیمی عجیب دستور داده که، شوهر این زن به خواهر جوان تجاوز کند.
مادر این دختر قربانی به شبکه سی ان ان گفته :« آنها دخترم را به جنگل بردند و در آنجا مورد تجاوز قرار دادند. همه ساکنان روستا آمدند اما دخالت نکردند، گریه کردیم و کمک خواستیم اما کسی به داد ما نرسید.»
پس از این حادثه پلیس ایالت بوکارو ، کدخدای روستا را به همراه شوهر زن و همچنین برادر دختر قربانی، بازداشت کرد.
در برخی روستاهای دور افتاده هند ، کدخدایان روستاها برای حل و فصل نزاعات محلی خود به جای دادگاه ها به قضاوت می پردازند که در برخی موارد قضاوت های آنها باعث دخالت پلیس شده است.
کد خبر: ۳۸۵۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۲۱
هر یک از 32 تیم حاضر در مسابقه های جام جهانی سال 2014 فوتبال در برزیل و در پایان این مسابقه ها بر اساس جایگاه خود، از فدراسیون بین المللی فوتبال (فیفا) پاداش مالی دریافت می کنند و برهمین اساس، برای تیم ملی فوتبال ایران، پاداش هشت میلیون دلاری در نظر گرفته شده است!به گزارش آوای دنا، جام جهانی 2014 فوتبال در برزیل روز یکشنبه هفته آینده (بامداد روز دوشنبه به وقت تهران) با برگزاری دیدار پایانی بین تیم های ملی آرژانتین و آلمان به پایان می رسد.
شرکت کنندگان در این تورنمنت بزرگ جهانی علاوه بر افتخار افرینی برای کشورشان، در پایان مسابقات بر حسب عملکردشان می توانند مبالغ چشمگیری را از فیفا دریافت کنند.
بر اساس اعلام ˈسپ بلاترˈ رئیس فیفا و مسئولان اجرایی فدراسیون بین المللی فوتبال، تیم قهرمان این دوره از مسابقات مبلغ 35 میلیون دلار به عنوان جایزه دریافت خواهد کرد.
در جام جهانی 2014 نسبت به دوره قبلی، اهدا پاداش های فیفا رشد 37 درصدی دارد چرا که در جام جهانی 2010 آفریقای جنوبی، مجموع کل پاداش های فیفا برای 32 تیم حاضر در مسابقات 420 میلیون دلار بود که این این رقم به 576 میلیون دلار افزایش یافته است.
بر اساس جدول فیفا تیم دوم مبلغ 25 میلیون دلار پاداش می گیرد و تیم سوم هم 22 میلیون و تیم چهار مسابقات 20 میلیون دلار دریافت خواهد کرد.
تیم های که به جمع 16 تیم صعود کرده اند، هر کدام 9 میلیون دلار دریافت می کنند و تیم های رسیده به نیمه نهایی هرکدام 14 میلیون دلار دریافت می کنند.
لیست پاداش های فیفا به 32 تیم شرکت کننده در جام جهانی 2014 به شرح زیر است:
*تیم اول( از بین آلمان یا آرژانتین) 35 میلیون دلار
*تیم دوم( از بین آلمان یا آرژانتین 25 میلیون دلار
*تیم سوم( از بین برزیل یا هلند) 22 میلیون دلار
*تیم چهارم( از بین برزیل یا هلند) 20 میلیون دلار
*کلمبیا 14 میلیون دلار
*بلژیک 14 میلیون دلار
* فرانسه 14 میلیون دلار
*کاستاریکا 14 میلیون دلار
*شیلی 9 میلیون دلار
*مکزیک 9 میلیون دلار
*سوئیس 9 میلیون دلار
*اروگوئه 9 میلیون دلار
* یونان 9 میلیون دلار
* الجزایر 9 میلیون دلار
*آمریکا 9 میلیون دلار
*نیجریه 9 میلیون دلار
*اکوادور 8 میلیون دلار
*پرتغال 8 میلیون دلار
*کرواسی 8 میلیون دلار
*ایران 8 میلیون دلار
*ایتالیا 8 میلیون دلار
*انگلیس 8 میلیون دلار
*بوسنی 8 میلیون دلار
*ساحل عاج 8 میلیون دلار
*اسپانیا 8 میلیون دلار
*غنا 8 میلیون دلار
*روسیه 8 میلیون دلار
*کره جنوبی 8 میلیون دلار
*ژاپن 8 میلیون دلار
*استرالیا 8 میلیون دلار
*هندوراس 8 میلیون دلار
*کامرون 8 میلیون دلار
ورزشی (6). ** 547 *منبع: ایرنا
کد خبر: ۳۸۴۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۲۰
سرمربی سابق تیم ملی فوتبال ایران گفت: کارلوس کیروش تیم ایران را در گروه 4 تیمی چهارم کرد و ما این نتیجه را با عباس آقا هم میتوانستیم به دست آوریم.
به گزارش خبرگزاری فارس، از نتایج تیم ملی در جام جهانی تنها مربی که هیچ اظهار نظری در مورد عملکرد کارلوس کیروش و نتایج او در جام جهانی نداشت محمد مایلیکهن بود. سکوت سرمربی سابق تیم ملی که به صراحت کلام شهرت دارد حکایت از آرامش قبل از طوفان میداد. محمد مایلیکهن مثل همیشه تمام حرفها را شنید و در گفتوگو با فارس سکوتش را شکست و تحلیل خود را از نتایج تیم ملی در جام جهانی و همچنین عملکرد کارلوس کیروش را به شرح زیر بیان کرد.
* تیم ملی با عباس آقا هم در جام جهانی چهارم میشد
ظاهرا در این کشور به جوان ایرانی و استعدادهایش توجهی نمیشود و انگار اصلا آنها وجود ندارند. در برنامه شب گذشته قرار بود مناظره موافقها و مخالفها برگزار شود اما در نهایت آنچه که دیدیم انتقادهای فردوسیپور، جاودانی و حاجرضایی از مجید جلالی بود. آنها به شدت علیه مجید جلالی موضع گرفتند. روزنامه منتسب به دولت مربی ایرانی را تبدیل به موتور گازی کرد و مربی خارجی را بنز نامید. من به خودروی بنز اعتقاد دارم، اما میخواهم بدانم در گروهی که فقط 4 تیم وجود داشتند آیا کارلوس کیروش میخواست تیم ملی ایران را پنجم کند؟ به عقیده من این تیم اگر دست عباسآقا هم بود همان تدارکاتچی زحمتکشی که کارلوس کیروش در مورد امید نمازی اسم او را به میان آورد باز هم تیم او چهارم میشد و پنجم نمیشد.
* مربی ایرانی به جای کیروش بود، بیچارهاش میکردند
ضمن اینکه طبق آمار سایت فیفا ما در اکثر موارد تیم آخر جام جهانی برزیل شدیم و در رابطه با آمارهای فنی تیم آخر جام شدیم.اکنون این عملکرد را با عملکرد تیم ملی در جام جهانی 98 فرانسه مقایسه کنید. با این حال مربی ایرانی هیچ انتقادی از کیروش نکرد و از گل بالاتر به ایشان نگفت اما آن تیتر وقیحانه علیه مربیان ایرانی به کار برده شد و جالب است هیچ کدام از مسئولان هم صدایشان درنیامد. در حالی که اگر یک مربی ایرانی به جای کیروش بود او را بیچاره میکردند.
* کسی به تعویضهای کیروش نپرداخت
ما در مقابل آرژانتین در دقیقه 92 گل خوردیم یعنی در زمانی که کیروش تعویضهایش را انجام داده بود اما هیچ کس به این مسئله نپرداخت که گل آرژانتین بعد از تعویضهای کیروش زده شد اما اگر مربی ایرانی بود همه میگفتند تعویض او اشتباه بوده و ما گل خوردیم. همین فردوسیپور چنین حرفی را میزد. البته از دید من تعویض کیروش درست انجام شد اما اگر مربی ایرانی بود برای آنکه او را بکوبند، از تعویضهایش ایراد میگرفتند.
* زمین تمرین تیم ملی در آفریقای جنوبی بدتر از کمپ تیم ملی بود
کیروش میگوید زمین کمپ تیم ملی کیفیتش خوب نیست همین زمین که ایشان از آن ایراد میگیرند در دوره سرمربیگری من یک رویا بود. ضمن اینکه فیلم اردوی تیم ملی در آفریقای جنوبی را ملاحظه کنید. زمینی که در آنجا ملیپوشان ما تمرین کردند بسیار بدتر از زمین کمپ تیمهای ملی بود. پس چرا هیچ صحبتی در این زمینه نشد؟ پس شاید بده بستانی وجود داشته است. ما که در عهد بوق نیستیم اما کیروش خودش کرنر میزند و خودش آن را گل میکند. او بارها به بهانه اینکه از کمپ تیمهای ملی بازدید کند، به برزیل رفت آیا وظیفه ایشان بود که چنین کاری انجام دهد؟
* فدارسیون فوتبال نیازی به دبیر ندارد
مهدی محمدنبی دبیر فدراسیون فوتبال دو ماه است که به عنوان سرپرست در کنار تیم ملی است در واقع معنی این حرف این است که فدراسیون فوتبال ما دو ماه است که دبیر ندارد، آن هم دبیری که بالاترین عامل اجرایی فدراسیون است. وقتی فدراسیون دو ماه بدون دبیر روزگار میگذراند معنایش آن است که به دبیر نیاز ندارد. همه کارها را باید خود کیروش انجام میداده است.
* جدایی نمازی ربطی به تیم بانوان آمریکا نداشت
کیروش میگوید کمبود امکانات است. سؤال من این است وقتی او جزو 10 مربی گران دنیاست چگونه کمبود امکانات داریم؟ پس پول بوده که به او بدهیم و پول است که امکانات میآورد. شب گذشته کیروش گفت نمازی برای حضور در تیم ملی بانوان آمریکا از تیم ملی جدا شد در حالی که این مسئله واقعیت ندارد. جریان چیز دیگری است که اکنون نمیخواهم آن را بگویم. وقتی نمازی از تیم ملی رفت کیروش او را با عباسآقای زحمتکش تدارکات تیم ملی مقایسه کرد. این توهین به مربی ایرانی بود.
* عوامل کیروش برای ماندنش جریان سازی کردند
کیروش وقتی همراه تیم ملی به اردوهای خارجی میرفت به ایران برنمیگشت. حتی وقتی فاصله اردو با پرتغال هم زیاد بود به ایران برنمیگشت و به کشورش میرفت اما اکنون چگونه با اینکه قراردادش تمام شده و پرتغال و برزیل خیلی با هم فاصله ندارند، به ایران برگشت. مگر قراردادش تا پایان جام جهانی نبود؟ کیروش و عواملش دو سه ماه قبل از شروع جام جهانی مدام فشار میآوردند و میگفتند که همه کشورها و باشگاهها او را میخواهند از آفریقای جنوبی گرفته تا باشگاههایی مثل منچستر یونایتد و تاتنهام و اگر با او قرارداد امضا نشود وامصیبتا خواهد شد. همه عواملش میخواستند زور کنند تا کیروش بماند. آیا این جریانسازیها طبیعی است؟ روزنامه منتسب به دولت مربیان ایرانی را موتور گازی مینامد پس شاید سایر مسئولان کشور هم باید از خارج کشور بیاوریم و لابد ما آدم لایق در این مملکت نداریم.
* نمایندگان مجلس چرا مقابل توهینها واکنش نشان نمیدهند
از عملکرد نمایندگان ملت در مجلس متعجبم. آیا آنها نمایندگان مردم نیستند و فقط زمانی که میخواهند رای بگیرند نماینده مردم میشوند؟ چرا آنها مقابل این توهینها هیچ واکنشی نشان نمیدهند و نسبت به توهین مربی ایرانی سکوت کردهاند؟ آقایان بذرپاش، رسایی، مطهری و کامران چرا واکنش نشان نمیدهید؟ برای کیروش هم پول بود هم از جان آدمیزاد تا شیر مرغ در اختیارش قرار گرفت اما او تیم ایران را در گروه 4 تیمی چهارم کرد و پنجم نشدیم.
* فردوسیپور و عواملش عوامفریبی میکنند
تریبون به طور یکطرفه در اختیار فردوسیپور و عواملش است و عوامفریبی میکند. کجای دنیا بر اساس نظرسنجی مربی انتخاب میکنند؟ نظر سنجی زمانی قابل اعتماد و اتکا است که ابتدا نظرات مخالف و موافق شنیده شود و سپس به رای گیری گذاشته شود، نه اینکه از 25 روز قبل خوراک یک طرفه داده شود و بعد نظرسنجی انجام شود. در ضمن برای کار تخصصی باید به نظر متخصصان مراجعه کرد نه عوام، مثلا اگر قصد سد سازی داشته باشید باید به نظر متخصصان مراجعه کنید نه عوام، نظر متخصصان هم در خفا گرفته می شود. من 5 روز قبل پیشبینی کرده بودم که فردوسیپور چنین نظرسنجی را بگذارد و از کیروش قدیس بسازد. ظاهرا شما خبرنگاران زورتان به مربیان ایرانی میرسد. مگر علی رضوانی خبرنگار واحد مرکزی خبر نبود که در تلویزیون گفت کیروش سه ماه است که در هالیدی به سر میبرد و وقتی کیروش به ایران برگشت حاضر نشد با رضوانی صحبت کند و گفت من هالیدی بودم. اگر این کارها و این حرفها را مربی ایرانی میزد بیچارهاش میکردید. مگر کیروش در یک نشست خبری وقتی سؤالی پرسیده شد که به ذائقهاش خوش نیامد نشست را ترک نکرد؟ اگر مربی ایرانی چنین کرده بود بیچاره شده بود.
* آن مربی (قلعهنویی) را محاکمه کردند
من با آن مربی (قلعهنویی) اختلاف سلیقه دارم اما وقتی او در جام ملتها در ضربات پنالتی به کره جنوبی باخت، فردوسیپور در برنامهاش دادگاه تشکیل داد که همین آقای حاج رضایی هم حضور داشت و آن مربی را محاکمه کردند. اما شب گذشته سه ساعت وقت به کیروش داده شد و پس از آن وقتی جلالی آمد سه به یک و غیرمنصفانه با او صحبت کردند، این مناظره نبود.
* یوزپلنگ ایرانی تبدیل به موش ایرانی شد
قرار بود ما در جام جهانی یوزپلنگهای ایرانی باشیم اما تبدیل به موش ایرانی شدیم. در باری با آرژانتین 10 دقیقه بازیکنان ما خودشان بودند، دیدید که چه کردند، آنقدر در ذهن بازیکنان ما کرده بودند که 5 گل از آرژانتین میخورید که خودشان نبودند، من بازیکنان ایرانی را میشناسم و استعدادهایشان را میدانم. هر ایرادی که از من بگیرند نمیتوانند تاریخ را عوض کنند. مایلیکهن هزار عیب دارد ولی سایت AFC در زمان سرمربیگری من نوشت که در فوتبال آسیا رنسانس به وجود آمد که علت آن شایستگی جوانان ایرانی بود. ما 10، 15 بازیکن را به باشگاههای خارجی صادر کردیم، مهدویکیا، یزدانی، میناوند، دینمحمدی، علی دایی، کریم باقری، نیما نکیسا، علی موسوی، رضا شاهرودی، خداداد عزیزی و سهراب بختیاری زاده، اینهایی که در ذهنم است. اما چه شد که در جام جهانی وقتی یک بازیکن در شرایط مناسب نیست دوباره در دیدار بعدی هم در ترکیب اصلی قرار میگیرد.
* نکونام عامل انسجام تیمی بود
جواد نکونام اگر در زمین راه هم میرفت که این کار را نمیکرد اشکالی نداشت، زیرا او عامل مهمی برای انسجام تیمی بود، او کاپیتان تیم بود و فوقالعاده وظایفش را خوب انجام میداد. چرا مدام جوانان ایرانی را میکوبید؟ تیم ملی ایران در جام جهانی باید پوست میانداخت، بعد کیروش میگوید مهدی شریفی جوان آیندهداری است و آینده روشنی دارد، مگر من مهدویکیا، میناوند، علی موسوی و یزدانی 18 ساله را استفاده نکردم؟ و در فوتبالمان تحول به وجود نیاوردم؟
* گروه ما در جام جهانی 98 سختتر بود
کیروش میگوید دنیا ما را شناخته، ببخشید؟! مگر ما در جام جهانی 98 نتایج بهتری نگرفته بودیم؟ مگر گروه ما در جامهای جهانی 98 فرانسه و 78 آرژانتین و 2006 آلمان سخت تر از گروه ایران در جام جهانی 2014 نبود؟ در جام جهانی 78 ما با هلندی بازی کردیم که نایب قهرمان شد، اسکاتلند و پرو هم بودند، تازه حق هلند خورده شد که به نایب قهرمانی رسید. اما ما در جام جهانی برزیل با بوسنیای بازی کردیم که برای اولین بار بود به جام جهانی میآمد. جالب است میگویند چون این تیم شانسی برای صعود نداشت بهتر بازی کرد، در حالی که وقتی تیمی برد و باخت برایش فرقی نمیکند، راحت تر میتواند بازی کند، اما وایویلا از این زبان که آدمها چطور آن را میچرخانند.
* انتخاب سرمربی تیم ملی انتخابات ریاستجمهوری نیست
مگر انتخاب سرمربی تیم ملی انتخابات ریاستجمهوری است که همه افراد باید در آن نقش داشته باشند؟ زاکرونی چهار سال در ژاپن حضور داشت و او را یکی از موفقترین مربیان ژاپن مینامند اما بعد از جام جهانی برکنارش کردند، التماس هم نمیکند که بماند، بعد میگویند ژاپن 15 لژیونر و کره 20 لژیونر دارد، اما نتایج ما بدتر از آنها بوده است، ما باید استعداد و جوان ایرانی را باور کنیم، ما میتوانیم سه چهار تیم ملی در سطح خوب داشته باشیم. در خط هافبک ما کسی نبود که پاسهای توی در بدهد، اما از بختیار رحمانی و قاسم حدادیفر استفاده نمیشود.
* مربی ایرانی بود اعدامش میکردیم
علیرضا جهانبخش 10 دقیقه مقابل آرژانتین خوب بازی میکند اما در بازی بعد از او استفاده نمیشود. محمدرضا خلعتبری را خط میزند و میگوید چون در طول فصل زیاد بازی نکرد خط خورد، اما در مورد قوچاننژاد و اینکه او هم زیاد بازی نکرده بهانههایی میآورد که جالب است. خود من در مورد قضیه مهدی رحمتی از کیروش حمایت کردم و به نوعی او را تأیید کردم، اما مربیان معلم هستند و وقتی کار به آنجا میرسد که شاگرد میگوید اشتباه کردم و عذرخواهی میکند، چرا رحمتی دعوت نمیشود؟ مگر معلم وظیفهاش چیست؟ چرا هادی عقیلی که میتوانست به ما کمک کند دعوت نمیشود؟ چرا او را با تیم ملی به جام جهانی نبردند تا موش ایرانی نشویم. طبیعی است وقتی چینش تیم ملی 10، صفر است نمیتوانید به دروازه حریف برسید. علیرضا حقیقی هر چه توپ گرفت بلند فرستاد، در حالی که باید یکبار توپ را به دفاع راست بدهد، یک بار به دفاع چپ، اما هیچکدام از اینها نبود و فقط بلند توپها را میفرستادیم. اگر هر مربی ایرانی دیگر بود اعدامش میکردیم، بعد هم میگوییم ما عالی بودیم، مگر در گروه چهار تیمه باید پنجم میشدیم؟
* فیفا فکس زده که ایران به جام جهانی برگردد
فضا به گونهای است که انگار این آقا فتحالفتوح کرده است و شاید هم تیم ایران اشتباهی به تهران برگشته و فیفا فکس زده است که دوباره به برزیل برویم و مسابقات را ادامه بدهیم و عجب است که در این دوره ضعیفتر از سه دوره قبل جام جهانی نتیجه گرفته بودیم که این هم قابل پیشبینی بود. اما فردوسیپور دادار و دودور راه انداخته و این آقا را ستایش میکند. من به عادل فردوسیپور خیلی اعتقاد داشتم، اما اکنون نمیدانم چه بگویم. از فردا همه علیه من میشوند، اشکالی ندارد، وظیفهام است که از جوان و استعداد ایرانی دفاع کنم، من آنها را میشناسم، جوانان ایرانی طلا هستند. مگر خبرنگاران ایرانی با حداقل امکانات، بهترین کارها را نمیکنند؟ اگر خبرنگاران ایرانی هم امکانات خارجیها را داشتند بهتر کار میکردند. مسئولان ما فقط حرف از جوان ایرانی میزنند.
* کیروش بنز نیست
من گفتم به بنز اعتقاد دارم و آدم باید هر جا که دانش است آن را فرا بگیرد. من در 30، 40 کلاس مربیگری بوده ام که مدرس برخی از آن کلاس ها آلمانی بودند، آنها کشوری هستند که بعد از جنگ جهانی دوم و بعد از ویرانی کامل دوباره کشورشان را ساختند و با وطندوستی و تلاشی که داشتند و فعل خواستن، کشور خود را ساختند و اکنون ببینید کجای دنیا قرار دارند، اما این آقا بنز نبود. یک ضربالمثل داریم که میگویند فلان چیز را رنگ میکنند تا جای فلان چیز بفروشند. این آقا بیشترین پول را گرفته است، اما چند بازی در لیگ ما را دیده است؟ فقط به استانهایی مثل اصفهان رفته تا آثار تاریخی ببیند و یا در شهرهایی مثل انزلی که آب و هوای خوب و ساحل دارد حاضر شده است. شهرهایی که باید میرفت را نرفته است و خوابش را هم به ورزشگاههای ما آورده است و بعد هم میگویند ال و بل است و مدام هم عواملش فشار میآورند که قراردادش با پول بیشتر تمدید شود، مگر او را همه جا نمیخواستند؟
* کشور ما غیرممکنها را ممکن میکند
کیروش ابتدا عباس ترابیان سرپرست تیم ملی را کنار گذاشت و پس از آن والیزاده مدیر رسانهای تیم ملی را برکنار کرد، نمازی رفت، سیموئز رفت، میکو مربی بدنساز هم از تیم ملی جدا شد و بعد هم در مورد پیراهنهای تیم ملی دیدید که چه اتفاقی افتاد و مشخص شد که به خاطر یک مشت دلار بوده است، خدا را شکر که تاریخ را نمیتوان تغییر داد، همه دیدند که در جام جهانی 98 و جام ملتها تیم ملی ایران چه کارهایی کرد و از همه مهمتر اینکه عناوینی مثل بهترین بازیکن آسیا، آقای گل مسابقات و کاپ اخلاق را هم گرفتیم. تیم ملی فوتسال را هم به مقام چهارم جهان رساندند که اگر باشگاه ها همکاری میکردند و ما درخشان و انصاریفر را هم در آن مسابقات داشتیم حداقل نایب قهرمان میشدیم اما دستم خالی بود به همین خاطر صادق ورمرزیار بدون یک ثانیه استراحت و تعویض در تمام مسابقات بازی کرد. من مهم نیستم، مهم ایران است و ایرانیها، من نژادپرست نیستم، اما میگویم باید تواناییهای ایرانی و ایرانیها را باور داشته باشیم، بارها گفتهام ما از کشوری هستیم که غیرممکن ها را ممکن میکند.
* جوان ایرانی را تحقیر نکنید
تیم ملی والیبال ایران اکنون به جمع شش تیم برتر جهان راه پیدا کرده است و این شایستگی جوانان ایرانی را نشان میدهد، البته این را هم بدانید که در والیبال همواره تیم قویتر پیروز میشود اما در فوتبال تیمهایی که ضعیفتر هم هستند شانسی برای پیروزی دارند، در همین پرتغال، یونان در جام ملت های اروپا قهرمان شد. ما استعدادهای بینظیری داریم زیرا استعداد از بین خیل علاقمندان پیدا میشود و در ایران علاقمند به فوتبال زیاد است، همانطور که در کشتی مازندران از خیل علاقمندان استعداد به کشتی کشف میشود. خواهش میکنم ایرانی و جوانان ایرانی را تحقیر نکنید، این مسائل خون من را به جوش میآورد.
* فردوسیپور محو تماشای کیروش شد
کاش دلایل منطقی میگفتند، اما یک بار میگویند میزان دوندگی ملیپوشان ما زیاد شده است، اما در بازی سوم و مقابل بوسنی از لحاظ بدنی کم آوردیم، در فوتبال فقط معیار دوندگی نیست که اگر این طور بود از دومیدانیکاران عزیز استفاده میکردیم. همانطور که سوئیس هم مقابل آرژانتین بیشتر دوید. سوئیس یک تیم معمولی بود پس بهتر است در فضایی کاملاً غیراحساسی مسائل بررسی شود مگر قرار است در گروه چهار تیمی پنجم شویم؟ عباس آقای زحمتکش هم بود همین تیم ملی را چهارم میکرد، شما هم بودید تیم ملی در جام جهانی چهارم میشد و در گروه چهار تیمی پنجم نمیشدید، اما مربیان ایرانی مظلوم واقع شدند، من بارها در مورد علیرضا جهانبخش و استعدادش صحبت کردم، ما در لیگمان طلا داریم. کیروش میگوید امید ابراهیمی را به خاطر سپاهان خط زده است، اما مگر رحمان احمدی و احسان حاج صفی عضو تیم سپاهان نبودند و جالب است وقتی این حرفها را کیروش میزد فردوسیپور محو تماشای جمالش بود، اما اگر مربی ایرانی بود فردوسیپور چه چیزهایی که نمیگفت. من عادل را دوست دارم زیرا او هم ایرانی است.
* نمیگویم پول کیروش در جاهای دیگر جامعه هزینه میشد
من نمیگویم اگر به کیروش این همه پول نمیدادیم این پول در سایر امور جامعه استفاده میشد، اما میخواهم برایتان مسألهای را بگویم، یکی از اقوام من به سرطان مبتلا شده و من نسخه او را به داروخانه بردم، داروخانه گفت باید بیمه آن را تأیید کند و مسافت زیادی را تا بیمه طی کردم، آنجا سه هزار نفر شماره داده بودند. من خجالت میکشم که بخواهم از اسمم استفاده کنم، اما مردم گفتند شما چرا توی صف ایستاده اید و من را حلوا حلوا کردند و به داخل بردند، در حالی که من کسی نیستم و اگر کاری هم کردم صد برابر مزدش را گرفته ام با این حال مردم به من لطف دارند، به ارواح خاک مادرم و به بچه هایم قسم میخورم که در آنجا خیلیها به من لطف داشتند، البته بگویم هاشمی وزیر محترم بهداشت زحمات زیادی کشیده است، اما آنجا هم ازدحام زیاد جمعیت هم مردم و هم کارمندان زحمتکش را کلافه کرده بود. پس چطور میگویند پول نیست. کیروش یکی از 10 مربی گران دنیاست.
* من آدم مستقلی هستم
همانطور که در بین ما مربیان ممکن است آدم ناصالح وجود داشته باشد در بین شما خبرنگاران هم ممکن است افرادی وجود داشته باشد اما من این را میخواهم بگویم چرا جوان ایرانی را ذبح میکنیم و جوان ایرانی را از بین میبریم. همه ما پیشینه داریم من یک آدم مستقلی هستم نه طرفدار احمدینژاد هستم نه رفسنجانی و روحانی و خاتمی. اما دست هر کدام از اینها که برای این کشور و جوانان آن زحمت میکشند میبوسم. من از احمدینژاد حمایت کردم و به او اعتقاد داشته و دارم. خیلی جاها و در مقاطعی هم از او انتقاد کردم. از رئیس سازمان تربیت بدنی که معاون احمدینژاد بود تندترین انتقادها را کردم اگر میخواستم استفاده کنم بیشترین استفاده را در زمان ریاست جمهوری احمدینژاد میکردم. من هم بلدم چه کنم و در این کشور زندگ میکنم. بحث واردات خودرو، گرفتن وامهای کلان و زمین در فلان جا را بلدم اما یک ریال سوءاستفاده نکردم اگر چنین کردم مرا در میدان شهر دار بزنند. برای من مهم کشور ایران است. کشور ما بهشت است. ثروت فراوان داریم که ثروتش را به یغما میبرند. من همیشه مستقل بودم. اما از نمایندگان مجلس میخواهم مسائل را بررسی کنند. 4-5 نفر آنه بنشینند و مسائل را به دقت رصد کنند. فوتبال قدرت زیادی دارد و اکنون جام جهانی تمام دنیا را تحت تاثیر قرار داده. نمیگویم دولت ورود کند بلکه بررسی کنند ببینند پولهایی که داده شده در چه محلهایی هزینه شده است و اینکه تیم ایران که یوزپلنگان ایرانی بودند در جام جهانی تبدیل به موش ایرانی شدند.
*تشکر از ضرغامی و فردوسی پور
باید از صدا و سیما و شخص ضرغامی و همچنین فردوسیپور، رضا جاودانی و همه عوامل برنامهای که جام جهانی را پخش میکنند، تشکر کنم. زیرا زحمات زیادی میکشند و در هیچ جای دنیا مسابقات جام جهانی به این خوبی پوشش داده نمیشود و وظیفه دارم به عنوان یک ایرانی از آنها تشکر کنم، اما ما در برزیل به جای پوزپلنگ موش ایرانی شدیم ولی فردوسی پور گفت که باید به احترام این تیم کلاه از سر برداریم در حالی که سه گل از بوسنی خورده بودیم.
در جام جهانی 2006 در بازی آخر که مقابل آنگولا یک بر یک مساوی کردیم و مقابل پرتغال و مکزیک با همه ستاره های آنها بازی کردیم، همین مجری گفت: خداحافظ اقای برانکو. و به شدت از تیم ملی انتقاد کرد اما در جام جهانی برزیل به شدت جوسازی مثبت انجام داد.
کد خبر: ۳۷۹۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۱۳
پس از پایان بازیهای مرحله گروهی جام جهانی 2014 برزیل سایت رسمی فدراسیون جهانی فوتبال «فیفا» اقدام به انتشار آمار کلی این 48 بازی کرده است.
میانگین گلزده در هر بازی: 2.8 (میانگین در جام جهانی قبلی: 2.3)
میانگین کارت قرمز در هر بازی: 0.2 (میانگین در جام جهانی قبلی: 0.3)
میانگین کارت زرد در هر بازی: 2.7 (میانگین در جام جهانی قبلی: 3.8)
میانگین تعداد پاس در هر بازی: 384 (میانگین در جام جهانی قبلی: 353)
میانگین زمان مفید بازی در هر دیدار: 55.5 دقیقه (میانگین در جام جهانی قبلی: 69.8 دقیقه)
بیشترین گلزده: هلند با 10 گلزده (میانگین گلزده در مرحله گروهی جام بیستم 4.1 بوده است.)
بهترین تیم در کارهای تهاجمی: فرانسه با 62 حمله به روی دروازه حریفان. آمار این تیم بدین شرح است: 7 گلزده، 13 شوت بلوکه شده، 19 شوت مهار شده و 23 شوت خارج از چارچوب. میانگین عمکرد خط حمله تیمها در مرحله گروهی این جام هم 38.5 حمله بوده است.
بهترین تیم در دادن پاس: آلمان با 1792 پاس سالم. آمار این تیم بدین شرح است: 425 پاس کوتاه سالم، 1214 پاس نیمهبلند سالم، 153 پاس بلند سالم و 85 درصد میزان پاس سالم. میانگین پاسکاری در مرحله گروهی این تورنمنت هم 1153 پاس سالم بوده است.
بهترین تیم در کارهای دفاعی: ایران با 92 دفاع. آمار این تیم بدین شرح است: 72 تکل، 12 مهار و 8 شوت بلوکه شده. میانگین عملکرد دفاعی تیمها در این تورنمنت هم 67.4 دفاع بوده است.
بهترین گلزن جام بیستم در مرحله گروهی: توماس مولر از آلمان با 7 شوت و 4 گل زده.
بهترین دونده جام بیستم در مرحله گروهی: مایکل بردلی از آمریکا با 38 هزار و 19 متر مسافت پیوده شده.
بیشترین پاس سالم در مرحله گروهی: خاویر ماسچرانو از آرژانتین با 278 پاس سالم و 89.4 درصد دقت پاس (14 درصد پاس کوتاه، 69.1 درصد پاس نیمهبلند و 16.9 درصد پاس بلند).
بهترین مهار: بن فاستر، دوازهبان انگلیس با 2 مهار.
** تیم ملی کشورمان به لحاظ انضباطی با دریافت 4 کارت زرد، 49 خطای مرتکبشده و 40 خطای صورت گرفته بر روی بازیکنانش در رده چهاردهم ردهبندی 32 تیم حاضر در مرحله گروهی این تورنمنت قرار گرفت. تیم ملی آلمان از این حیث منضبطترین تیم و در مکان نخست قرار داد.
** شاگردان کارلوس کیروش به لحاظ گلزده در رده سیام ردهبندی 32 تیم حاضر در مرحله گروهی این تورنمنت قرار گرفتهاند. تیم ملی موفق شد تنها یک گل به ثمر برساند و از این حیث با تیمهای هندوراس و کامرون برابر است ولی به لطف گلخورده کمتر بالاتر از این دو تیم ایستاد. هلند با 10 گلزده در مکان نخست است.
** در ردهبندی بهترین آمار شوتزنی در مرحله گروهی جام بیستم تیم ایران ضعیفترین آمار را دارد و در مکان سیودوم ایستاده است. شاگردان کیروش در سه بازی خود 22 شوت به سمت دروازه حریفان خود زدند که از این تعداد 6 شوت از داخل محوطه جریمه و 6 شوت از خارج از محوطه جریمه به داخل جارچوب زده شده است. فرانسه از این حیث در صدر است.
کد خبر: ۳۷۴۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۰۷
گروه تکفیری داعش با عنوان دولت اسلامی عراق و شام که توسط کشورهای غربی و عربی حامی گروههای تروریستی ضدسوری تجهیز و مسلح شده است، ممنوعیت های زیادی را بر مردم مناطق زیر نفوذ خود اعمال می کند.به گزارش پایگاه 598، این گروه وابسته به القاعده هر چند در عراق و با ادعای مبارزه با آمریکا شکل گرفت، اما با کسب حمایت کشورهای غربی عربی ضد سوری و دریافت میلیون ها دلار پول و تسلیحات، علیه نظام سوریه وارد جنگ شد.
داعش به دلیل کشتار مردم طرفدار دولت سوریه و همچنین نظامیان این کشور بویژه سربریدن و سوزندان سرها در آتش، خشن ترین گروه تروریستی تکفیری مورد حمایت کشورهای عربی غربی ضدسوری شناخته می شوند.
بیشتر اعضای این گروه و همچنین دیگر گروه تکفیری جبهه النصره مزدوران جنگی خارجی از کشورهای عربی و حتی اروپایی به ویژه فرانسه و آلمان هستند.
داعش که به تازگی شهر موصل عراق را اشغال کرده است در مناطق تحت نفوذ خود، مجازات های شدیدی مانند سربریدن برای نادیده گرفتن دستورات خود اجرا می کند که سبب شده بسیاری از مردم مناطق تحت سلطه مجبور شوند فقط برای انجام موارد ضروری از خانه خارج شوند که بیشتر شامل مردان می شود.
شهر رقه در سوریه از جمله مناطق تحت اشغال گروه تکفیری داعش است که به گزارش شبکه المیادین مردم مجبورند محدودیت های زیادی از جمله موارد زیر را تحمل کنند.
1 - پوشیدن شلوار جین (برای زنان)
2 - پوشیدن شلوار جین توسط مردان کمر باریک
3 - کوتاه کردن مو
4 - نمایش لباس های زنانه در ویترین
5 - کار کردن مردان در فروشگاه لباس زنانه
6 - ورود مردان به مغازه های لباس خیاطی زنانه
7 - تبلیغ آرایشگاه های زنانه
8 - مراجعه زنان به پزشک مرد
9 - شانه کردن موی سر و صورت (برای مردان)
10 - کشیدن سیگار و قلیان
11 - نشستن زنان روی صندلی
کد خبر: ۳۶۲۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۲۱
رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین روز پنجشنبه رسما «رامی حمدالله» را به عنوان نخست وزیر ˈدولت وحدتˈ ملی فلسطین معرفی کرد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر،خبرگزاری فرانسه به نقل ازیک مقام تشکیلات خودگردان فلسطین در رام الله گزارش داد: محمود عباس درنامه ای به حمدالله که درحال حاضر نخست وزیراین تشکیلات است، او را به عنوان نخست وزیر دولت وحدت ملی معرفی کرد.این مقام فلسطینی که خواست نامش فاش نشود، درگفت و گو با خبرگزاری فرانسه افزود: دولت وحدت تقریبا آماده است وتنها مساله ای که درباره آن اختلاف نظر وجود دارد ، وزیرخارجه است.به گفته وی، جنبش های فتح و حماس با انتخاب «ریاض المالکی» به عنوان وزیرخارجه موافق نیستند.مالکی دیپلماتی کهنه کار است که از سال 2007 تاکنون وزیر خارجه تشکیلات خودگردان بوده است.یک مقام نزدیک به حماس گفت : این جنبش مایل است که سمت وزیر خارجه به «زیاد ابوعامر» که هم اکنون معاون حمدالله است، محول شود.حماس و فتح در تاریخ 23 آوریل (3 اردیبهشت) توافقنامه آشتی با یکدیگر امضا کردند و متعهد شدند که ظرف مدت 5 هفته دولت وحدت ملی را تشکیل دهند.به موجب این توافق نامه، دو طرف در همکاری با یکدیگر دولتی مستقل را تشکیل خواهند داد تا راه برای برگزاری انتخاباتی که سالها به تعویق افتاده است، هموار شود.به گفته این مقام فلسطینی چنانچه اختلاف نظر درباره وزیر خارجه نیز حل و فصل شود، خبر تشکیل دولت ظرف چند ساعت آینده اعلام می شود.برگزاری انتخابات ریاست تشکیلات خودگردان، مجلس قانون گذاری، اجرای کامل توافق آشتی و تامین آزادی های عمومی و فعال کردن سازمان آزادیبخش فلسطین، اولویت هایی است که دولت جدید باید با اجرای آن، به دودستگی بین گروه های فلسطینی پایان دهد.کابینه جدید فلسطین متشکل از 15 وزیر متخصص و مستقل خواهد بود که طی مراسمی در کرانه باختری برای پذیرش مسوولیت های جدید خود سوگند یاد می کنند.
کد خبر: ۳۵۲۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۰۸
هلنا کاستا، سرمربی پرتغالی تیم ملی فوتبال زنان ایران، مربی تیم فرانسوی فوتبال مردان کلرمون فوت شد. این بالاترین موقعیت مربیگری در دنیای فوتبال مردان است که به یک زن سپرده میشود.
به گزارش آوای دنا، خانم کاستا از سال ۲۰۱۲ سرمربی تیم ملی فوتبال زنان ایران بوده است. او پیشتر هدایت تیم ملی زنان قطر و چند تیم باشگاهی را بر عده داشت.
این مربی ۳۶ ساله که سابقه مربیگری تیم جوانان بنفیکا را به عهده داشته از انتهای فصل رسما به کلرمون خواهد پیوست.
باشگاه تیم کلرمون که در لیگ دوی فرانسه قرار دارد با اعلام این خبر گفت: این مساله باید باشگاه را وارد دورهای جدید کند.
پیش از خانم کاستا، بالاترین رتبهای که در فوتبال مردان به زنها سپرده شده بود، مربیگری تیم ایتالیایی ویتربیس بود که در سال ۱۹۹۹ برای دو بازی به کارولینا موریکا سپرده شد. ویتربیس در سری C۱ ایتالیا رقابت میکرد
هلنا کاستا ۱۳ سال هدایت تیم جوانان نفیکا را بر عهده داشت. او همچنین برنده دو عنوان قهرمانی در لیگ فوتبال زنان شده است و تیم اودیولاس را در سال ۲۰۰۹ به قهرمانی لیگ دسته دو پرتغال رساند و باعث ارتقاء این تیم به دسته بالاتر شد.
تیم ملی فوتبال زنان قطر در سال ۲۰۱۲ با مربیگری هلنا کاستا با پیروزی ۴-۱ مقابل مالدیو به اولین موفقیت بینالمللی رسید. اما در عین حال در رساندن تیم ملی فوتبال زنان ایران به جام جهانی ۲۰۱۵ ناموفق عمل کرد.
کلرمونت فوت، چهاردهمین تیم لیگ دسته دو فوتبال فرانسه است.شفقناورزشی
کد خبر: ۳۳۰۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۱۷
هفت کشور از 10 کشور جهان که شادترین و خوشبینترین مردم را دارند در آمریکای لاتین قرار دارند. این را یک نظر سنجی موسسه گالوپ نشان میدهد که در آن مردم 148 کشور مورد سوال قرار گرفتهاند.از این مردم پرسیده شده است که آیا در روز گذشته، به خوبی استراحت کردهاند؟ آیا با آنها با احترام رفتار شده؟ آیا زیاد لبخند زدهاند و خندیدهاند؟ آیا چیز جدیدی یاد گرفتهاند یا کاری جالب انجام دادهاند؟ و آیا اینکه در روز گذشته احساس شادمانی کردهاند؟ پاناما در این نظرسنجی در جایگاه اول قرار گرفته است!
به گزارش آوای دنا به نقل از ایسنا، به نوشته کریستین ساینس مونیتور، شادترین مردم جهان در قطر زندگی نمیکنند جایی که بر طبق بسیاری از شاخصها ثروتمندترین کشور جهان است؛ در ژاپن هم زندگی نمیکنند، جایی که بالاترین امید به زندگی را دارد؛ در کانادا هم زندگی نمیکنند، جایی که بالاترین میزان تحصیلات دانشگاهی را دارد. این کشورها حتی در 10 رتبه اول هم قرار ندارند.
در یک نظرسنجی که 150هزار نفر از همه جهان در آن شرکت داشتهاند، نشان میدهد که هفت کشور از 10 کشور با شادترین مردم، در آمریکای لاتین قرار دارند. بیشتر این هفت کشور، کشورهایی هستند که از حیث شاخصهای متداول مناسب بودن زندگی در آنها، وضعیت خوبی ندارند، برای مثال، یکی از این کشورها یعنی گواتمالا از دههها جنگ داخلی و بعد از آن از نرخ بالای جنایات سازمان یافته رنج برده است و یکی از بالاترین آمار قتل در جهان را دارد. گواتمالا از نظر شاخص توسعه انسانی سازمان ملل که ترکیبی از سه شاخص امید به زندگی، آموزش و درآمد سرانه است وضعیتی شبیه به عراق دارد، اما از نظر شاد بودن مردم در رده هفتم نظرسنجی گالوپ قرار دارد. گالوپ در هر کشور تقریبا از 1000 نفر، پنج سوال فوق را پرسیده است. در پاناما و پاراگوئه، 85 درصد شرکتکنندگان به هر 5 سوال فوق جواب مثبت دادهاند. بعد از این دو کشور، السالوادور، ونزوئلا، ترینیداد و توباگو، تایلند، گواتمالا، فیلیپین، اکوادور و کاستاریکا در ردههای سوم تا دهم قرار دارند.
غمگینترین و ناراحتترین مردم دنیا در سنگاپور زندگی میکنند، یکی از مرفهترین و منظمترین کشورهای دنیا که از توسعهیافتهترین کشورهای دنیا است. بعضی از دیگر کشورهای ثروتمند نیز در انتهای جدول شادمانی قرار گرفتهاند. آلمان و فرانسه با کشور آفریقایی سومالی در رتبه چهل و هفتم شریک هستند. کشورهای مرفه ممکن است عمیقا غمگین باشند و کشورهای فقرزده غرق در شادی و یا نزدیک به آن هستند.
کد خبر: ۳۲۵۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۱۱