برچسب ها
امام جمعه موقت تهران درخصوص نامگذاری سال ۹۴ می گوید: این شعار در پی آن نیست که دست منتقدین را ببندد و مسیر نقد را مسدود کند، بلکه در پی آن است که منتقدان، دلسوزانه و منصفانه انتقاد کنند و مسئولان محترم هم دوستانه و منطقی پاسخ دهند. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: آیت الله سیداحمد خاتمی در گفتگو با خبرنگار سیاسی «خبرگزاری دانشجو»، با بیان اینکه امیدوارم سال نو به برکت عطر حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیه برای مردم ما سالی متبرک باشد، به نامگذاری سال 94 از سوی رهبر انقلاب اشاره کرد و گفت: نامگذاری هایی که رهبر معظّم انقلاب برای سالها انجام می دهند بر اساس یک کار کارشناسی عمیق و گسترده و تشخیص نیاز صورت می گیرد. امام جمعه موقّت تهران در خصوص ضرورت انتخاب مقطع زمانی کنونی برای شعار «دولت و ملّت؛ همدلی و همزبانی» گفت: واقع مطلب این است که بحمدلله ملّت بزرگ ما در طول این 36 سال، قلّه های بزرگی را فتح کرده که بیان همه‌ی آنها به درازا می انجامد. یکی از این قلّه ها این است که دشمنان انقلاب و دنیای استکبار، در طول این 36 سال تمام ترفندهایی که برای سقوط و نابودی انقلاب های مردمی داشته اند به کار گرفتند امّا بحمدلله ناکام ماندند. نفس ماندگاری این نظام در هجوم دنیای توطئه ها، خود فتح قلّه ای ستودنی است و نشان از موفقیت نظام ولایت فقیه دارد. وی، فتح قلّه های گوناگون در عرصه های علمی، سیاسی، دیپلماتیک و  سایر را مورد اشاره قرار داد و با بیان اینکه در عین حال نباید به آنچه به دست آورده ایم قانع باشیم و باید مدام به قلّه های برتر نگاه داشته باشیم اظهار داشت: دست یابی به این مهمّ، لوازمی دارد که یکی از آنها همدلی مردم و مسئولان نظام است. این همدلی از لوازم ضروری رسیدن به موفقیت های برتر است. منتها مقام معظّم رهبری این همدلی را در سخنرانی روز گذشته تفسیر فرمودند که این همدلی و همزبانی به معنای آن نیست که « نقد » نباشد، به معنی آن است که نقد باشد امّا نقد سازنده. همچنین مسئولان نظام با منتقدانِ دلسوز، دوستانه برخورد کنند، تخریب و تحقیر نکنند. و البته م نقد ان هم دلسوزانه و از سر علاقه به نظام و مسئولان نقد کنند؛ به دیگر عبارت، «همدلی و همزبانی» با شعار به دست نمی آید بلکه با وحدت هدف به دست می آید و اینکه ملّت و دولت یک سمت و سو را دنبال کنند و آن پیشرفت نظام اسلامی و رسیدن به آرمان های بلند نظام اسلامی است. عضو هیئت رئیسه مجلس خبرگان رهبری تأکید کرد: این شعار در پی آن نیست که دست منتقدین را ببندد و مسیر نقد را مسدود کند، بلکه در پی آن است که منتقدان، دلسوزانه و منصفانه انتقاد کنند و مسئولان محترم هم دوستانه و منطقی پاسخ دهند. خاتمی در پاسخ به سؤالی در خصوص میزان تحقق نامگذاری سالها گفت: در این زمینه نباید فقط نیمه خالی لیوان را ببینم بلکه نیمه پر لیوان را هم باید دید. در نتیجه‌ی هر کدام از این نامگذاری ها، ما شاهد شکل گرفتن یک فرهنگ بوده ایم؛ این نامگذاری ها یک فرهنگسازی است و این مسئله کمی نیست. البته میزان تحقق آنها کم و زیاد دارد امّا به این معنا نیست که این نامگذاری ها نتیجه نداده است. به عنوان مثال سالی که رهبر معظّم انقلاب سال پیامبر اعظم(ص) نامیدند، علاوه بر برکات فروانی که در عرصه سیاسی و اجتماعی در پی داشت، شاهد تألیف ده ها جلد کتاب ارزشمند در رابطه با پیامبر اعظم بودیم. همچنین سالی که به عنوان «عزّت و افتخار حسینی» نامگذاری شد، ما شاهد پیامدهای ارزشمند در عرصه‌ی سیاست خارجی، سیاست داخلی و در عرصه‌ی فرهنگی بودیم. بحمدلله نامگذاری سال ها، برکات فراوانی داشته است.
کد خبر: ۶۰۱۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۰۳

بهار رضایی کارگردان تجربه گرا و نو گرای ایران از کار جدید تئاتر کمدی رمانتیک خود بنام عشق،دام،رام خبر داد. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com:کارگردان فعال و پویای ایران در مورد روند شکل گیری این نمایشنامه و نمایش افزود:این نمایشنامه در سال82نوشته و در دانشگاه اجرا شد و بعنوان یک کار دانشجویی باقی ماند تا امسال که بدلیل فضای جامعه و ارتباط بین افراد با همفکری برخی از دوستان تصمیم گرفته شد با بازنویسی متن کار جدیدی شکل گیرد و بر روی صحنه برود،این کار صد در صد رابطه ی بازیگر و تماشاچی است،شیوه اجرایی این کارشیوه ای متفاوت با سایر اجراهاست ولی در سالن تئاتر اجرا میشود. وی در مورد فضای قصه عشق،دام،رام گفت:این کار یک شخصیت زن به اسم رام دارد،رام بر اساس احساسش زندگی میکند و فکر میکند در رابطه با مردی که قرار میگیرد باید بر مبنای احساسش تصمیم بگیرد ،او با همین تفکر به ارتباط خود با مرد قصه جلو میرود و اتفاقاتی برایش پیش میاد ،که در واقع ما در این نمایش این اتفاقات رو به نقد میکیشیم. بهار رضایی در مورد نحوه انتخاب بازیگران این کار بیان کرد:خانم سپیده علایی بازیگر بسیار توانمندی است ولی بدلیل زندگی در خارج از ایران بسیار کم کار شدند حضور ایشون بدلیل شناخت بسیار زیاد از تئاتر برای ما بسیار مفید بوده و هست. آقای سام نوری،با وجود تفاوت شخصیتی بسیار زیاد با مرد قصه توانستند این شخصیت رو خیلی خوب درک و به نمایش در بیاورند. وی در مورد حضور خود به عنوان یک بازیگر نیز در این کار گفت:با پشت سر گذاشتن کارهای متفاوت این نکته را درک کردم که لذت بخش ترین بخش هنر بازیگری است البته در دورانی که سن کمتری داشتم گاهی اوقات بعنوان بازیگر نیز کار میکردم اما حال متوجه این موضوع شدم که کارگردانان بزرگ دنیا نیز در کارهای خود بازی میکنند و رابطه بیشتری با تماشاگر قصه برقرار خواهند کرد.تئاتر کمدی رمانتیک "عشق، دام ،رام "با بازی سام نوری ،سپیده علایی و بهار رضایی در بهار94در محل سالن تئاتر موزه استاد انتظامی به روی صحنه میرود.
کد خبر: ۵۹۸۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۲۸

نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی،‌گفت: ادبیات رئیس‌جمهور در برخورد با منتقدین را نوعی بدعت سیاسی در جمهوری اسلامی می‌دانم
کد خبر: ۵۹۶۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۲۴

مجموعه منتخب فیلم‌های پنجمین جشنواره مردمی فیلم عمار 17 و 18 اسفند درسالن  آمفی تئاتر دانشگاه صنعتی خاتم الانبیاء بهبهان اکران شد
کد خبر: ۵۹۲۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۱۹

دکتر احمدی نژاد  در فاز انتخابات نیست و به عرصه ورود هم نمی‌کند.ایشان می‌گویند باید مبانی انقلاب زنده بماند و طرح و حفظ شود. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: مهندس ثمره هاشمی مشاور و دستیار ارشد رئیس جمهور سابق کشورمان به گفت و گو با “روزنامه قانون” پرداخته است که متن آن در آدامه امده است: ضرورت سفر احمدی نژاد به ترکیه چه بود؟ امسال چهارمین سال درگذشت آقای اربکان، نخست وزیر اسبق ترکیه بود و فرزند ایشان آقای فاتح اربکان که رئیس یک بنیاد خیریه در ترکیه نیز است به نام خودشان یک دعوتنامه برای آقای احمدی‌نژاد فرستاد و تلفنی هم با دکتر صحبت وآقای احمدی نژاد  هم قبول کردند. دلیل خاصی داشت که این دعوت را قبول کردید؟ اولا نگاه آقای اربکان جهانی بود و مسلمانان را دوست داشت وباید دعوت اجابت می‌شد و یکی از دلایل دیگر این بود که آقای اربکان بعد دوره‌ای از لائیک‌ها برسر کار آمد و به مبانی دینی معتقد بود و در سخنرانی‌هایش مردم را به دین و جهاد دعوت می‌کرد و از همه مهم‌تر بر اساس همین مبانی به دنبال استقلال و مبارزه با آمریکا و صهیونیست‌ها بود ودر زمان نخست وزیری‌اش باعث تقویت روابط ایران و ترکیه شد. دلیل دیگر همکاری‌های دو ملت ایران و ترکیه است. باید برای همگرایی بیشتر میان دو کشور در این برهه از زمان که گذشته از اختلافات تهران و آنکارا منافع مشترکی را دارند، سفر انجام می‌شد. احمدی‌نژاد را برای مراسم در بورسا دعوت کردند چرا به استانبول رفت؟ اول که پرواز در استانبول می‌نشست و بعد هم چند برنامه در این شهر داشتیم. یکی حضور میان علما و طلاب در موسسه آل والبیت بود.این موسسه متعلق به آقای شهرستانی نماینده آیت‌ا… سیستانی است و ما نیز مهمان ایشان بودیم و بعد از آن هم آقای احمدی‌نژاد با یکی از شبکه‌های تلویزیونی ترکیه مصاحبه کردند و سپس ما به بورسا رفتیم. در بورسا چه گذشت؟ بعد از نماز جمعه  از منزل رهبرکبیر انقلاب دیدار کردیم که در حال حاضر دست یک مهندس معمار است و آن را بازسازی کرده است. هنگامی‌که به محله سکونت امام(س) وارد شدیم مردم آن محله جمع شدند و به یاران وآقای احمدی‌نژاد ابراز محبت داشتند و تسلیت می‌گفتند. تسلیت برای چه؟برای در گذشت والده احمدی نژاد؟ بله،  همه افراد آنجا  اطلاع داشتند.در صورتی‌که ما هیچ‌گونه اطلاع‌رسانی نکرده بودیم و به نظرم  از رسانه‌ها مطلع شده بودند.اولین برنامه ما در بورسا حضور  در  مسجد جامع آن شهر و شرکت در نماز جمعه بود. در نماز جمعه اهل تسنن شرکت کردید؟ بله. وقتی هم که نماز تمام شد، نمازگزاران و مردم خیابان استقبال چشمگیری از دکتر احمدی‌نژاد کردند. با حضور ما جمعیت زیادی علیه آمریکا شعار می‌دادندکه این نشان دهنده ظرفیت ضد صهیونیستی در ترکیه و همگرایی آن ملت با ایران است. در ادامه سفر به بورسا نیز ما بعد یک مصاحبه با شبکه تی‌آرتی ترکیه داشتیم و در نهایت برای سخنرانی که در سالگرد آقای اربکان برنامه‌ریزی شده بود، شرکت کردیم.در این مراسم آقای فاتح اربکان یک سخنرانی انقلابی کرد که بیشتر آن مربوط به دفاع از ایران علیه صهیونیست ها و دخالت آمریکا در منطقه بود. اربکان علیه دولت مستقرهم حرفی زد؟  مستقیم نه، سیاستمداران برداشت‌های خودشان را دارند. او بیشتر صهیونیست‌ها را محکوم و اختلافات منطقه‌ای را رد کرد. بعد از آقای اربکان، دکتر احمدی‌نژاد به جایگاه رفت و با دعا برای امام زمان(عج) کار را شروع کرد و در سخنرانی پیشنهاد داد که چطور می‌توانیم از مشکلات عبور کنیم. چه پیشنهاد‌هایی داد؟  اگرخلاصه بخواهم بگویم ابتدا به نابسامانی‌های چهار صد سال اخیر نظیر برده داری و بی‌عدالتی‌ها، جنگ‌ها به خصوص جنگ اول و دوم جهانی، غارت منابع و ثروت ملت‌ها و نظامات ظالمانه حاکم برجهان اشاره کردندوگفتندبایدازاین‌ نوع معضلات عبورشود وچندنکته راپیشنهاد دادنداز جمله به تقویت خودباوری و شناخت قدرت ملت‌ها، گسترش آگاهی و شناخت نقشه‌های دشمنان، تلاش برای وحدت و همبستگی، بسط دوستی‌ها و از همه مهم‌تر به تلاش برای شکل دهی مدیریت مشترک جهانی اشاره کردند.  استقبالی هم از این سخنان شد؟  این پیشنهادات برای حضار مهم بود و بار‌ها در ضمن سخنرانی تشویق می‌کردند قبل از سخنرانی صحنه‌هایی ازسخنرانی آقای احمدی‌نژاددرسازمان ملل که در مورد حقوق مردم فلسطین صحبت می‌کردند و می‌گفتند «در حالیکه اگر جنگ‌های اول و دوم در اروپا اتفاق افتاده است چرا سرزمین فلسطین باید اشغال شود» پخش شد حضار با دیدن این صحنه‌ها مرتب تشویق می‌کردند و تکبیرمی گفتند. با این همه استقبال پس چه کسی سخنرانی را خراب کرد؟  کسی سخنرانی را خراب نکرد. زمانی که آقای احمدی‌نژاد گفت این زمستان به پایان خواهد رسید و جهان رو به عدالت در پیش است و به نام مبارک حضرت مهدی(عج) اشاره کردند مردم شروع به ابراز احساسات و تکبیر گفتن کردند که در وسط جمعیت یکی با پرچم ارتش آزاد فریاد زد و علیه ایران و سوریه شعار داد که جمعیت آن را  از سالن بیرون کردند. اهل تسنن بورسا با شنیدن این سخنان تکبیر گفتند؟! بله. نام حضرت مهدی به عنوان منجی عدالت و امید در عالم آن‌قدر طرفدار دارد و ما می‌بینیم که در شهر بورسا این طرفداری می‌شود. احتمال داشت آن فرد از طرف دولت آقای اردوغان باشد؟ نه تصور نمی‌کنم زیرا سودی برای اردوغان نداشت و شعار‌های مردم علیه دولت نبود و فقط می‌گفتند که با تروریسم و حمایت از آن مخالف‌اند. اصلی‌ترین برنامه احمدی‌نژاد همین بود؟ بعد از بورسا به استانبول برگشتیم و در این شهر برنامه‌های دیگری مانند حضور در برنامه سوال و جواب رسانه‌ای بود که آقای احمدی‌نژاد هم شرکت کرد و به سوال‌ها پاسخ داد.بعد از آن در جمع مسلمانان و در مراسم بزرگداشت ولادت حضرت زینب(س)شرکت کردیم که در آن مراسم هم یک فردی مراسم را به‌هم زد ودر میان سخنرانی آقای احمدی نژاد به اعتراض فریاد زد. آثار سفر را چگونه می‌بینید؟  این سفر نشان داد که درمسیر آرمان‌های بلند، مرزهای نژادی ، قومی و مذهبی مانع از برادری نیست و همه زیر پرچم عدالت و آزادی می‌ایستند. مطلب بعدی اینکه عموم مردم به آینده امید دارند و همه به صحنه خواهند آمد و مردم نشان دادندکه تابوی صهیونیست‌هاشکسته است و اگر دولت‌ها هم بخواهند با آمریکا و اسرائیل رابطه داشته باشند ملت‌ها نمی‌خواهند.باید اشاره شود که جمهوری‌اسلامی ازظریفت بالایی برخوردار است و درگیری‌های جناحی نا متعارف آفتی برای انجام فعالیت‌ها و ماموریت‌های جهانی ایران است. احمدی‌نژاد یکی از ظرفیت‌ها در اختیار جمهوری‌اسلامی است و دکتر هرکجای دنیا برود از او استقبال می‌شود. ولی خلاف گفته شما آن چیزی که ما برای مثال در سازمان‌ملل می‌بینیم نکته دیگری را می‌رساند و از عدم استقبال از او خبر می‌دهد! منظور من مردم آزاده و آزادیخواه جهان هستند نه دولت‌های چند کشور.ما آمریکای لاتین، آفریقا،آسیا و حتی  اروپا و آمریکا که می‌رویم مردم از آقای احمدی‌نژاد استقبال می‌کنند و نباید با بد اخلاقی سیاسی از این مهم غافل شویم. البته به نظر شعارهایی که او می‌دهد سبب استقبال مردم می‌شود ، نه خودشخص احمدی نژاد؟  بله مردم به‌دنبال حق و عدالت هستند. بیان انسان‌ها و خواست عمومی آنها مقابله با ظلم است و انسان‌ها توحید‌گرا هستند و به این دلیل از شعار‌های آقای احمدی نژاد مردم استقبال می‌کنند.از سوی دیگر شجاعت ایشان موردتوجه است و همه جا از ایشان عکس می‌گرفتند و وقتی می‌گفتیم چرا!؟ می‌گفتند به دلیلی سخنرانی‌ها‌یشان در سازمان ملل و شجاعت‌های ایشان است. اگر مردم احمدی‌نژاد را می‌خواهند به دلیل آرمان‌های دکتر است نه چهره ایشان. ولی این آرمان‌ها باید در رفتار افراد هم باشد و آقای احمدی‌نژاد هر چه می‌گوید در کردارش هم وجود دارد و این باعث استقبال از ایشان می‌شود. آقای احمدی‌نژاد متعلق به نظام است و باید از آن حمایت کنیم و برای منافع حزبی شخصیت و جایگاه ایشان را مخدوش نکنیم. بله شاید شما نقد کنید ولی نباید تهمت و افترا در میان باشد. احمدی‌نژاد خودش بسیاری از چهره‌های نظام را تخریب کرد، چرا الان به این نتیجه رسیدید؟  ایشان تهمت و افترا به کسی نزده‌اند. وقتی دولت جدیدی سر کار می‌آید بیانگر آن است که مردم دولت تازه را می‌خواهند و برای همین به آن رای دادند و سر کار آوردند و سیاست‌های قبلی را دیگر قبول ندارند و موافق نیستند گرچه در این دوره اخیر کسی از آقای احمدی‌نژاد کاندیدا نبود و دولت یازدهم توانست رای مردم را برای خود کند.همه باید منصفانه نقد کنیم و منافع ملی را بر هر منفعتی ترجیح دهیم. دلیل دعوت اربکان از احمدی نژاد چه بود؟ چرا فردی از دولت مستقر را دعوت نکرد؟ آقای اربکان در دولت ترکیه که حضور ندارد و هم‌سوی اهداف و ارزش‌های مشترک و ظرفیت‌های دکتر باعث شد آقای اربکان از دکتر احمدی نژاد دعوت کند و این دعوت برای ملت‌ها صورت گرفت. در دیدار با عبدا… گل چه رخ داد؟ در این دیدار دو رئیس جمهور اسبق با هم دیدار و گفت و گو کردند تا برای استفاده از ظرفیت‌ها و نزدیک شدن مردم و دولت‌ها بایکدیگر هماهنگ شوندو جلوی پیشرفت دو کشور به دلیل اختلافات جزئی گرفته نشود . در مصاحبه با خبرنگار بی‌.بی.‌سی چه گذشت؟ مصاحبه‌ای قرار نبود انجام شود خبرنگاربی.بی.سی گفت از واحد مرکزی خبر کسی برای پوشش اخبار سفر دکتر احمدی نژاد نیامده و من با شما مصاحبه می‌کنم و ما نیز فکر کردیم از واحد دیگری برای تهیه خبرآمده داست ولی وقتی دیدیم که از جای دیگری است،پاسخ او را ندادیم و خبرنگار هم بعد به درستی در شبکه خودش درباره این ماجرا توضیح داد. چرا پوشش این خبر برای رسانه‌های ملی اهمیت نداشت و به آن توجه نکردند؟ ما که به آنها اعلام نکردیم ولی آنها باید گروهی را می‌فرستادند و مردم را در جریان می‌گذاشتند تا مردم برای اطلاع پیدا کردن از جزئیات این سفر به رسانه‌های غیر مراجعه نکنند. از طرف آقای اردوغان کسی برای استقبال نیامد؟  چون این سفررسمی نبود کسی از طرف شخص اردوغان برای استقبال نیامد ولی  مقامات محلی آمدند واز طرف دیگر پلیس ترکیه برای حفاظت سنگ تمام گذاشت. برخی معتقدند این سفرها بیشتر جنبه انتخاباتی و بازگشت به عرصه سیاست دارد،آیا این‌گونه است؟  کم لطفی می‌کنند و همه چیز را از عینک سیاسی می‌بیند.برای مثال در مسئله درگذشت والده محترم آقای دکتر، ایشان به  همه گفتند مبادا این جلسات سیاسی شود و حتی جلوی شعار‌هایی که در برخی از مراسم داده می‌شد را به شخصه می‌گرفتند ولی وقتی دیگر مردم از ایشان استقبال می‌کنند که مقصر ما و آقای احمدی‌نژاد نیستیم. جلسات یاران احمدی نژاد در این ساختمان(ولنجک) برگزار می‌شود؟ساختار اینجا چگونه است؟   بله، جلسات اینجا برگزار می‌شود وفقط اعضای دولت قبل حضور ندارند بلکه جلسه‌های علمی با علما، روحانیون و دانشگاهیان برگزار می‌شود  و در مورد مباحث انقلاب و مبانی ارزشی بحث می‌شود و مسائل سیاسی به ندرت مطرح می‌شود. تصمیم گیری‌های سیاسی چطور؟ سیاسی کاری نداریم و تنها روی مبانی انقلاب کار می‌کنیم .برای مثال روی رابطه مردم و حکومت بحث می‌شود که ما به عنوان یک حکومت اسلامی چه باید بکنیم ودر یک کشور اسلامی‌مردم چه حقوقی دارند. به نظر می‌رسد احمدی نژاد قصد بازگشت به سیاست از طریق انتخابات سال آینده رادارد،درست است؟ خیر ایشان اصلا در فاز انتخابات نیست و به عرصه ورود هم نمی‌کند.ایشان می‌گویند باید مبانی انقلاب زنده بماند و طرح و حفظ شود اهالی سیاست چطور؟ برای بازگشت به قدرت سراغ او نیامدند ؟ خیر بحثی تا کنون نشده است و تنها اظهار نظر‌هایی می‌شود و در آن به نظر می‌رسد برخی مواضع‌شان تند شده است و موازین را از دست داده است و تهمت می‌زنند و برخی هم که مواضع تندی داشتند،حال متعادل‌تر شدند. فضای سیاسی کشور متغیر است و باید صبر و سعی کنیم مبانی انقلاب فراموش نشود و این درگیری‌ها نشانه این است که برخی فراموش کردند برای چه  انقلاب کردند. اگر تهمت می‌زنند چرا احمدی‌نژاد در برابر آنها موضعی نمی‌گیرد؟ حجم توهین‌ها و اتهام‌ها آ نقد ر زیاداست که اگر بخواهیم وارد آن شویم و پاسخ دهیم از اهداف اصلی دور می‌شویم و این اتهامات کف‌های بر آب است که خواهد رفت.البته به برخی از اتهامات در صورت لزوم پاسخ می‌دهیم.
کد خبر: ۵۹۲۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۱۷

در این کارگاه یک روزه که با همکاری مشترک دانشگاه و سازمان تامین اجتماعی خوزستان و  در سالن امفی تئاتر دانشگاه صنعتی خاتم الانبیاء بهبهان برگزار شد دکتر ابرهیم انوری مدیر داخلی مجله پژوهشی اقتصاد مقداری به سخنرانی پرداخت
کد خبر: ۵۸۵۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۰۹

وزیر کشور دولت اصلاحات معتقد است که دولت حسن روحانی باید از همه منتقدان منصف حمایت کنند چرا که منتقد، منتقد است.سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: به گزارش خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری فارس، سیدعبدالواحد موسوی لاری وزیر کشور دولت اصلاحات عصر امروز (جمعه) در حاشیه مراسم ختم دکتر صادق طباطبایی از مبارزان دیرین انقالب اسلامی در جمع خبرنگاران در پاسخ به این پرسش که نظرتان در مورد برخورد دولت با منتقدان چیست، گفت: هر وقت فضای نقد در جامعه مصون شود جامعه دچار مشکل خواهد شد. وی تاکید کرد:‌قطعا دولت یابد از همه منتقدان منصف حمایت کند. موسوی لاری در پاسخ به این پرسش که گاها می‌بینیم که دولت منتقدان را به دو دسته منتقدان خودی و غیرخودی تقسیم می‌کند، گفت: منتقد، منتقد است و دولت هم باید حمایت کند. به گزارش فارس چندی پیش 100 نماینده مجلس طی نامه‌ای به حجت‌الاسلام حسن روحانی (رئیس‌جمهوری ایرانی اسلامی) از نوع برخورد وی نسبت به منتقدان انتقاد کرده بودند و ادبیات به کار گرفته شده در برخورد با منتقدان را جایز ندانسته بودند.
کد خبر: ۵۸۵۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۰۸

وزیر فرهنگ و ارشاد با بیان اینکه ما در خط ولایت فقیه حرکت می‌کنیم، گفت: ارشاد هیچ مجوزی برای تک‌خوانی زنان صادر نمی‌کند. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com:به گزارش آوای دنا  به نقل از تسنیم، علی جنتی امروز در مراسم اختتامیه حضرت زینب(س) اظهار داشت: زندگی ائمه اطهار(ع) بصیرت و آگاهی‌ را به ما می‌آموزد که باید نتایج آن در جشنواره‌های آئینی برگزار شده متجلی شوند. وی با اشاره به اینکه احیای فرهنگ عاشورایی و اهل بیت(ع) از جمله نتایج برگزاری جشنواره‌های آئینی محسوب می‌شود، گفت: عزاداری مردم استان زنجان در ایام عاشورا نشان دهنده ارادت مردم این خطه از کشور به ائمه اطهار(ع) و ولایتمدار بودن آنان است. وزیر فرهنگ و ارشاد با اشاره به اینکه جشنواره شکوه شکیبایی آغاز کار نو و بی بدیعی است که در استان زنجان برگزار شده، گفت: انتظار داریم جشنواره‌ها برای شناخت هرچه بهتر اهل بیت عصمت و طهارت(ع) گام‌ها آغازین مؤثری واقع شوند. وی با بیان اینکه برگزاری نخستین جشنواره حضرت زینب(س) به عنوان اقدامی شایسته در عرصه فرهنگ و هنر باید تداوم پیدا کند، ابراز کرد: وزارت ارشاد حمایت‌های لازم را برای برگزاری هرچه با شکوه‌تر این جشنواره ملی در سال‌های آینده انجام می‌دهد. جنتی با بیان اینکه با تلاش‌های معاونت قرآن و عترت جشنواره‌های مشابه جشنواره شکوه شکیبایی در سراسر استان‌های کشور برگزار می‌شود، خاطرنشان کرد: این جشنواره در رابطه با دیگر ائمه اطهار(ع) در سال‌های آینده در هریک از استان‌های کشور برگزار می‌شود. وی با بیان اینکه ائمه اطهار(ع) با گوشت و خون مردم مسلمان کشور عجین شده‌اند، گفت: کارهای نو و بدیعی چون جشنواره شکوه شکیبایی فرصتی است تا با همت شاعران، نویسندگان، ادیبان و پژوهشگران آثاری ادبی، فرهنگی و هنری در رابطه با معصومین(ع) تولید شود. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به اینکه مقالات ارائه شده و دیگر آثار تولیدی جشنواره برای شناخت ابعاد مختلف زندگی حضرت زینب(س) و ائمه اطهار کمک می‌کند، عنوان کرد: با ارائه این آثار زاویه‌های ناشناخته ابعاد زندگی ائمه اطهار(ع) شناخته می‌شود. وی با بیان اینکه باید سبک زندگی خدا‌جویانه ائمه اطهار(ع) شناخته شود و الگوی زندگی قرار بگیرد، ابراز کرد: در زندگی حضرت زینب(س) صبر و مقاومت در مقابل مصائب قابل توجه بوده و فداکاری و ایثار آن حضرت الگوی بی نظیر است. جنتی افزود: زندگی حضرت زینب(س) و مقاومت و استقامت در برابر مشکلات باید برای ما سرمشق قرار گیرد چرا که اگر حضرت زینب(س) نبود وقایع کربلا افشا‌گری نمی‌شد و آثاری از واقعه کربلا بر جای نمی‌ماند. وی با اشاره به سخنان آتشین حضرت زینب(س) بیان کرد: سخنان آن حضرت کاخ یزید را به لرزه انداخت و امروزه با گذشت یک هزار و ۴۰۰ سال از واقعه عاشورا شاهد عظمت حماسه عاشورا هستیم. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه یک میلون و ۵۰۰ هزار ایرانی در راهپیمایی اربعین حسینی در کربلای معلی حضور داشتند، گفت: حدود ۲۰ میلیون نفر از سراسر جهان در راهپیمایی روز اربعین شرکت داشتند که امیدواریم در سال‌های آینده این تعداد بیشتر شود. وی با اشاره به اینکه افرادی که دستشان به جرم و گناه آلوده می‌شود به مرحله‌ای می‌رسند که آیات خداوند را تکذیب کرده و خداوند را انکار می‌کنند، خاطرنشان کرد: امروز شاهد هستیم که از یزید و ادامه دهندگان راه آنان چون صدام اثری باقی نمانده است که این درس عبرتی بزرگ محسوب می‌شود. جنتی با بیان اینکه باید اختلاف سلیقه‌ها و اختلاف نظرها را کنار گذاشته و برای دستیابی به اهداف اصلی تلاش کنیم، گفت: اگر همه تلاش‌ها یکسو شوند پیشرفت‌های بسیاری در عرصه‌های مختلف حاصل می‌شود. وی بیان کرد: باید همه تلاش‌ها برای استقرار ارزش‌های دینی به عمل آید و در شرایطی که بسیاری از مردم از خشونت و ظلم ستیزی رنج می‌برند با امر به معروف و نهی از منکر در کنار عمل‌ها و اقدامات درست خود مروج اسلام راستین شویم. وزیر فرهنگ و ارشاد با اشاره به اینکه از فعالیت‌های فرهنگی حمایت می‌شود، گفت: اگر ارزش‌های اسلامی در وجود ما تجلی یابند آن وقت می‌توان فرهنگ را اجرایی کرد و دولت تدبیر و امید بر این است که حقوق شهروندی را برای همه اقشار جامعه احیا کند. وی با بیان اینکه شعار ما مدارا و تحمل است، گفت: ما برای شنیدن نقد صحیح و سازنده در عرصه‌های فرهنگ و هنر نظرهای مخالف را نیز می‌پذیریم و در برابر تخریب‌ها نیز ترش‌رویی نمی‌کنیم. جنتی در پاسخ به اعتراض افراد حاضر در مراسم که در مورد صدور مجوز برای مجموعه موسیقی که تک خوانی بانوان نیز در آن وجود داشته است، گفت: ارشاد چنین مجوزی صادر نکرده است و تمام فعالیت‌ها ما زیر نظر ولی‌فقیه انجام می‌گیرد و ما در مسیر ولی فقیه حرکت می‌کنیم که اگر انحرافی انجام شود مقام معظم رهبری گوشزد می‌کنند. وی تصریح کرد: برای پذیرفتن حقایق و آگاهی از مسائل باید اطلاعات و اخبار جناح‌های گوناگون خوانده شود و برای آگاهی از حقایق نباید به اطلاعات یک منبع اکتفا کرد.
کد خبر: ۵۸۲۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۰۵

ما از دولت آقای احمدی‌نژاد جاهایی دفاع کردیم و جاهایی هم نقد اساسی. مادامی‌که حزب نباشد، افراد پاسخگوی فرد مورد حمایت خود نیستند. این ماجرا اصلاح‌طلب و اصولگرا ندارد، تحزب به نفع همه جریان‌های سیاسی کشور است. اما واقعیت این است که وضعیت احمدی‌نژاد در فضای عمومی کشور روبه رشد است و دارد بالا می‌آید. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: شرق نوشت:بازیگری محمدرضا باهنر، نایب‌رییس مجلس نهم مدتی است در بهارستان تغییر کرده و حالا به‌سادگی می‌توان رد تغییرات اخیر او را دید. باهنر ابایی ندارد از اینکه به صراحت از هواداری اصولگرایان تندرو بگوید و حتی آن را یک‌جور استراتژی برخی از طیف اصولگرا بداند. اما این استراتژی زمانی قابل فهم خواهد شد که از دل مصاحبه یک‌ساعت‌ونیمه با او به این تحلیل مهم برسیم که «احمدی‌نژاد در فضای کشور روبه‌رشد است و دارد بالا می‌آید». تحلیل باهنر ناگفته‌های زیادی در خود دارد و به عبارتی نوعی آینده‌نگری است؛ آینده‌نگری پیش‌روی جریان اصولگرایی و توجیه زودهنگام چرخش احتمالی به سمت‌وسوی حمایت از احمدی‌نژادی‌ها. برای پیش‌بینی این اتفاق و بسترسازی برای آن باهنر حالا زودهنگام به تبیین یک استراتژی می‌پردازد؛ استراتژی‌ای که کمتر در آن منافع ملی لحاظ شده و بیشتر سویه‌های بقای در قدرت در آن رخ می‌نماید. سوال‏‌ها به نام رحیمی که می‌رسد، باهنر چندان مایل به پاسخگویی نیست. اما هرچه باشد هم رحیمی و هم وکیلش به صراحت از نقش او در کمک به ١٧٠نامزد مجلس هشتم نام برده‌اند. با این حال، او بیان توجیهی قوی‌ای دارد. تاکید دارد هیچ‌کدام از آن ١٧٠نفر در جریان منابع مالی نبوده‌اند و سریع توپ را در زمین اصلاحات می‌اندازد که «مگر اصلاح‌طلب‌ها از صحت و سقم همه کمک‌های مالی-انتخاباتی باخبر‌ند؟» جایی هم در برابر اصرار خبرنگار بر طرح پرسش‌های بیشتر در موضوع رحیمی تاکید بر سکوت دارد و اینکه «خواهش می‌کنم وارد بحث آقای رحیمی نشوید.» گفت‌وگو با باهنر مطول بود. بخش بلندتری از این گفت‌وگو بناست در سالنامه «شرق» منتشر شود.    داستان احمدی‌نژاد برای اصولگرایان داستان عشق و نفرت شده، به ماجرای فساد و تخلف‌ها که می‌رسند، اعلام برائت می‌کنند و او را نمی‌شناسند اما به افق پیش‌رو و احتمال روی‌کارآمدنش که می‌رسد، بعید نیست همه دوباره به او باز گردند.  ببینید، ما حزب نداریم. ما از دولت آقای احمدی‌نژاد جاهایی دفاع کردیم و جاهایی هم نقد اساسی. مادامی‌که حزب نباشد، افراد پاسخگوی فرد مورد حمایت خود نیستند. این ماجرا اصلاح‌طلب و اصولگرا ندارد، تحزب به نفع همه جریان‌های سیاسی کشور است. اما واقعیت این است که وضعیت احمدی‌نژاد در فضای عمومی کشور روبه رشد است و دارد بالا می‌آید. در موضوع آقای روحانی هم با وجود آنکه روحانی کاندیدای ما نبود ما به دولت یازدهم خیلی امیدوار بودیم. زمانی که آقای روحانی بر سر کار آمد، مجلس نهم هم استقبال زیادی از آقای روحانی کرد. معدل رای وزرای آقای روحانی بالاترین عدد پس از انقلاب بود و شاگرد اول وزرا آقای طیب‌نیا بود که بالای ٢٧٠رای آورد. بنابراین ما استقبال کردیم و بسیار امیدوار بودیم.   یعنی حالا کمتر امیدوارید؟  خیر، حالا هم امیدمان را از دست نداده‌ایم اما نقد ی به دولت یازدهم وارد است.    چه نقد ی؟  اینکه دولت با وجودی که تدبیر می‌کند و به جمع‌بندی‌های خوبی می‌رسد، در اجرا شجاعت لازم را ندارد. حالا در صحبت، ما اصولگرایان به محافظه‌کاری مشهوریم، ولی در کل یک مکانیسمی هست که دولت‌ها و مجلس‌ها محافظه‌کار می‌شوند. اما وقتی که آدم به تصمیم خوب و درست می‌رسد، ممکن است عده‌ای مخالف و عده‌ای موافق باشند؛ من بارهاوبارها با وزرا صحبت کرده‌ام؛ به‌لحاظ صنفی باید از نمایندگان مجلس دفاع کنم اما بارها به وزیران گفته‌ام اگر نماینده‌ها حرف‌های غیرمدبرانه می‌زنند، شما لازم نیست به حرف‌هایشان توجه و به حرفشان گوش کنید، آخرش واکنش مجلس به دولت، استیضاح است. بنابراین می‌خواهم بگویم اگر دولت آقای روحانی نتواند در دو یا سه‌زمینه به‌صورت ملموس موفق شود و ذائقه مردم را شیرین کند، دو رقیب برای دولت روحانی در اذهان متصور است که متشکل هم نیستند؛ یکی احمدی‌نژاد و دیگری ما اصولگراها هستیم -که به قول شما جدا از هم هستیم - اما جداکردن ما از هم کار سختی است. اگر ما بخواهیم مرز بین خود و احمدی‌نژاد را شفاف مشخص کنیم، کار سختی است. یک گروه دیگر هم اصلاح‌طلب هستند که با توجه به عملکرد روحانی گاهی صدایشان درآمده و کمی فاصله گرفته‌اند. با وجود اینکه ما معتقدیم آقای روحانی در چینش وزرایش از اصلاح‌طلبان معتدل بیشتر از اصولگرایان معتدل استفاده کرده، اما اصلاح‌طلبان قانع نیستند. ما هم اگر بودیم، قانع نبودیم.    یکی از نقد هایی که به اصولگرایان هست، این است که چهره کاریزماتیک در این طیف سیاسی وجود ندارد. این فقدان را چطور جبران می‌کنید؟  بله این مشکل وجود دارد. بالاخره این چهر‌ه‌ها به‌تدریج ساخته می‌شوند و یک‌شبه نمی‌توان کسی را علم کرد یا با پروپاگاندا کسی را ساخت. من این نقد را وارد می‌دانم. متاسفانه این داستان خلقت است که به فاصله یک‌سال، دوچهره مطرح اصولگرایی را از دست دادیم؛ آقای عسگراولادی و آقای مهدوی‌کنی را. تا بخواهد کسی جایگزین شود، طول می‌کشد بالاخره باید خودمان تلاش کنیم.    آقای باهنر، الان جامعه با اخبار مختلفی مواجه می‌شود که میراث احمدی‌نژاد است؛ یک‌روز زنجانی و یک‌روز خاوری؛ یک روز هم نامه رحیمی و اعلام کمک جابر ابدالی به ١٧٠نامزد. حالا عدد این کمک یک‌میلیاردو٢٠٠میلیونی شاید رقمی بین پنج تا هفت‌میلیون شود.  شما برمی‌گردید می‌گویید نمایندگان پنج‌میلیون‌تومان از کسی پول گرفته‌اند. خیلی راحت به شما می‌گویم اولا این ١٧٠نماینده که اسامی‌شان هم هست، می‌توان قاطعانه گفت بالای ٨٠،٩٠درصدشان نمی‌دانستند پول مال «جابر ابدالی» است.    به هر حال ندانستن که دلیل نمی‌شود، خطا، خطاست.  شما اطلاعات خودتان را افزایش دهید، چون کمی اگر مسایل حقوقی را تورق کنید و آیین دادرسی را ببینید، می‌گویند برای اینکه جرم اتفاق بیفتد باید هم عنصر مادی، هم قانونی و معنوی وجود داشته باشد. عنصر معنوی اینجا وجود ندارد.    در آن دوره، زمانی شما عضو هیات‌رییسه مجلس بودید، آیا در آن زمان در جایگاهی نبودید که به این تخلف رسیدگی کنید؟ چون شما به پاک‌بودن منابع مالی اشاره کردید. به‌هر‌حال آقای رحیمی در نامه از شما هم اسم برده.  حالا نماینده‌ها به کنار، من به همه پول‌هایی که گرفتم و دادم، دقت کردم که پاک باشند. آقای رحیمی می‌گویند آقایی به نام ابدالی آمدند و می‌خواستند به ایشان پول بدهند، ایشان گفته برو پول را به باهنر بده، این از قول آقای رحیمی است.    بله، گویا آنطور که روایت شده، آقای ابدالی هم خیلی شما را قبول نداشتند.  بله، گویا ابدالی به آقای رحیمی گفته که من باهنر را قبول ندارم و بنابراین من حذف شدم.    یعنی شما با ابدالی هیچ دیداری نداشتید؟  خیر، من اصلا این آقا را ندیده ام.    اما ایشان تاکید دارند با شما دیدار داشته‌اند و آقای رحیمی هم... . مسایل آقای رحیمی را کنار می‌گذارم مسایل خودم را می‌گویم. اگر خدای ناکرده من پول ناپاک بگیرم و به صدنفر هم در داخل مملکت پول بدهم، هیچ‌کس تردید ندارد. چون باهنر به پاکدستی معروف است.    اتفاقا همین چیزها، مسوولیت شما را خطیرتر می‌کند.  خب، بنابراین اگر من به کسی پول بدهم که در انتخابات هزینه کند احتمالا لازم نیست تحقیق کند چون باهنر پول را جای درست صرف می‌کند. هر انتخاباتی که بوده چون من کسی هستم که حزب دارم، تشکیلات دارم و مهم‌تر از همه تلاش کرده‌ام که منشاء پول، ناپاک نباشد.    اما این‌بار گویا جایی اشتباه شده و آنطور که رحیمی در نامه به احمدی‌نژاد نوشته، منبع این کمک مالی چندان پاک نبوده.    آقای رحیمی در این قضیه یا دقت نکرده یا اگر خدای نکرده می‌دانسته و اطلاع داشته، جرم بزرگی مرتکب شده.    خب، اینکه می‌شود توجیه.  من برمی‌گردم به نمایندگان بیچاره‌، می‌خواهم بگویم امروز اگر کسی بخواهد در انتخابات کاندیدا شود، دست‌کم ٢٠٠میلیون‌تومان هزینه نیاز دارد. آیا تمام اصلاح‌طلبانی که از اول انقلاب کاندیدا شده‌اند، پول نگرفته‌اند و با دوریال نماینده شده‌اند؟ یا باید بگویند پولشان از ارث پدری بوده یا باید بگویند از کسی یا جایی پول گرفته‌اند.    چیزی که اینجا مطرح و برای ما مهم است ،تخطی از قوانین و منابع مالی این پول‌هاست.  من می‌خواهم بگویم اینکه گفتند ١٧٠ نماینده پنج‌میلیون‌تومان از کسی پول گرفته‌اند، به احتمال زیاد ٥٠میلیون هم از دیگران گرفته‌اند، دقت هم کرده‌اند که این پول از کجاست. آن زمان هیچ‌کدام از صحبت‌هایی که الان درباره منابع کمک مالی رحیمی گفته می‌شود، مطرح نبود. این سوال را در ادامه این بحث باید پرسید که اصلاح‌طلب‌ها از کجا پول آوردند؟    به‌هرحال ما پرونده اصلاح‌طلبی اینچنینی نداشتیم. یعنی اگر داشتیم و خبر نداریم شما بفرمایید که افکار عمومی هم مطلع شوند.  شما دقت کنید به عرض من، معتقدم این ١٧٠ نماینده به‌هیچ‌وجه متهم نبودند و نیستند. شما ادعا می‌کنی هر نماینده که از کسی پولی می‌گیرد باید برود تا ته اینکه پول از کجا آمده و از طرف کیست و منبع مالی‌اش را پیدا کند؟    طبیعی است که نماینده باید از سلامت مالی منابع حمایتی‌اش آگاه باشد. مگر غیر از این است؟  من می‌گویم مگر اصلاح‌طلب‌ها این کارها را می‌کنند.    خب تابه‌حال که داستانی مانند داستان آقای رحیمی از طیف اصلاح‌طلب‌ها گزارش نشده.  من تاکید دارم که ١٥٠نفر بی‌گناهند هرچند من نمی‌دانم چه‌کسانی هستند.    البته ١٥٠ نه و ١٧٠ نفر.  بله و من در بین آن ١٧٠نفر قطعا نیستم. چون بنده از کسی پول نمی‌گرفتم بلکه به خیلی‌ها پول داده و می‌دهم. این مساله را اینطور بزرگ و وسیع نکنید.    ما به‌دنبال بزرگ‌کردن نیستیم، سوال ما برای شفاف‌شدن افکار عمومی است، اگرنه در طیف شما که همه از شخص احمدی‌نژاد تبری می‌جویند چه رسد به این ماجرا.  برای همین می‌گویم این کارها یک حرکت سیاسی، اجتماعی است. ممکن است شما به رقبایتان لطمه وارد کنید اما بیش از این به کل نظام لطمه وارد می‌شود. برای نمونه این ٢٠هزارمیلیاردتومانی که درباره شاندیز گفته می‌شود باید بررسی و تحقیق کنند. اگر از نظر شرعی شرایط جور باشد، یک‌نفر که دوریال دزدی کند، مجازاتش با کسی که ٢٠هزارمیلیاردتومان دزدی کرده فرقی نمی‌کند. اما نگویید ٢٠هزارمیلیاردتومان تخلف شده، بلکه بروید تحقیق کنید و دقیق بدانید که ارقام چگونه است. ای نقد ر مردم را به هراس نیندازید. ای نقد ر روان مردم را آشوب نکنید.    شما در صحبت‌هایتان دو مساله غیرهمسان و نامشابه را کنار هم قرار دادید و نتیجه مشابه گرفتید. می‌فرمایید که من حزبی و تشکیلاتی هستم و برای خودم و نزدیکانم در هر انتخاباتی خرج می‌کنم، اصلاح‌طلب و اصولگرا ندارد و ایران و غیرایران هم ندارد، انتخابات، انتخابات است. این حرف که بدیهی است؛ اشکال از آنجا شروع می‌شود که نه یک حزب یا تشکیلات بلکه رییس دیوان محاسبات برای خودش تیم تشکیل دهد.  خواهش می‌کنم وارد بحث آقای رحیمی نشوید. آقای رحیمی یک خطای عمدی کرده یا هرچیزی. در مملکت ما که حزب نیست و هر زمانی که انتخابات می‌شود اصولگراها دورهم جمع می‌شوند یکی به اسم پیروان خط امام است و دیگری به نام ایثارگر و... ؛ با همدیگر کار می‌کنیم و تقسیم می‌کنیم. آقای رحیمی از مجلس دوم و قبل از اینکه در دیوان محاسبات باشد، همواره در سیستم‌های انتخاباتی بوده.  اگر شما می‌خواهید وارد قضیه بشوید، بشوید؛ من بحث‌های سیاسی خودم را مطرح کردم و وارد پرونده قضایی نمی‌شوم.  
کد خبر: ۵۷۹۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۰۲

به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: اصلاح طلبان همواره سعی در به میدان کشیدن اکثر مردم دارند و از انتخابات حداکثری حمایت کرده‌اند. اگر ایران وجود نداشته باشد اسلام در مدل شیعی را نمي‌توانيم حفظ، تقویت و گسترش دهیم. برخی اعضای اصلاح طلب شورای شهر به دنبال حزب اتحاد ملت هستند. اصولگرا از ایجاد جریان رقابت آزاد نگران است و با ابهام و اتهام سعی می‌کند هر گونه رقیب را حذف کند. اصولگرایان فاقد پایگاه مردمی هستند. در انتخابات ۹۲ کسانی که به دنبال مهندسی انتخابات بودند با مهندسی مواجه شدند. درشرایط برابر، مردم جریان اصلاحات را به هر جریان دیگري ترجیح می‌دهند. تنها با وجود مجلس اعتدالی، دولت اعتدالی می‌تواند راه خود را پیش ببرد. كيانوش راد از فعالان سياسي و حزبي در سه دهه اخير در گفت‌وگو با قانون به بررسي و نقد سياست ورزي از طريق احزاب و نيز رويدادهاي جاري كشور پرداخته است.   چرا در ایران احزاب پا نمي‌گيرد؟ حزب یک پدیده مدرن انسانی است که در شرایط و بستر خاصی شکل گرفته و اگر از شرایط خود جدا شود و در زمینه دیگری قرارگیرد، کار کردهای خود را كامل نشان نمی‌دهد. متاسفانه در جامعه ما ساختار‌های اجتماعی و اقتصادی به معنای کامل با وجود حزب شکل نگرفته است و همچنین به لحاظ فرهنگی میل به حركات فردی وجود دارد.  از سوی دیگر نوعی نگاه منفی به فعالیت‌های حزبی و سیاسی وجود دارد و در ساده‌ترين برخورد، حکومت مخالفان خود را به وابستگی به بیرون متهم می‌کند. در این فضای مبهم، فعالیت و کار حزبی با مشکلات عدیده‌ای مواجه است. دو عامل از سوی حکومت و فعالان سیاسی اصلی‌ترین عواملی است که برای فقدان کار حزبی در ایران می‌توان نام برد.اول اينكه حکومت باید به شرح صدر رسیده باشد تا انتقادات، مخالفت‌ها و اعتراضات را در درون خود جذب کند و در بازخورد مثبت آنها را در تصميمات خود به جامعه برگرداند. مسئله دوم اينكه فعالان سیاسی باید به واقع بینی رسیده باشند که همه چیز را به یک باره نمي‌توان به دست آورد و باید آرمان‌های خود را در قالب سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران پیش ببرند.   آيا كارهاي حزبي معايبي ندارد؟ هر کار جمعی احتمال خطا دارد ولی همواره کار فردی از میزان آسیب پذیری بیشتری برخوردار است و تاثیرگذاری کمتری نیز دارد ومعدل کار حزبی قابل قبول‌تر است.   براي جدي تر شدن فعاليت هاي حزبي در ايران چه راهكاري ارائه مي‌دهيد؟ باید کار حزبی در کشور تقویت شود و اگرزمانی در بازنگری قانون اساسی وجود احزاب را در شیوه پارلمانی خود به شیوه محسوس‌تر لحاظ کنیم، می‌توانیم امیدوار باشیم فعالیت‌های حزبی جدی‌تر صورت بگیرد. چون در شرایط فعلی فعالیت پارلمان ما حزبی نیست و در ساختار نظام ما احزاب به طور جدی حضور ندارند.   چرا در زمان اصلاحات كه قدرت در دستان شما بود براي اين اهداف اقدامي نكرديد؟ در دوره اصلاحات خانه احزاب به شکل منظم شکل گرفت و تعداد مجوز‌هایی که به احزاب سیاسی جدید داده شد، تسهیلات کمک به احزاب و مبالغی را که به صورت عادلانه به احزاب سیاسی واگذارشد، همه در راستاي كمك به حزب گرايي بود. شکل گیری و تاسیس خانه احزاب بعد از دوره اصلاحات به تعطیلی کشیده شد ولی به لحاظ فرهنگی باید کار گسترده‌ای می‌کردیم.   اين جديت براي حزب گرايي در ميان اصولگرايان نيز وجود دارد؟  امروز ما شاهد آن هستيم كه ضرورت شکل‌گیری احزاب را اصولگرايان نيز درک کرده‌اند. اصولگرایان نگاه به حزب را تجمیع افراد برای یک هدف از پیش تعیین شده مي‌دانند ولی در اصلاحات با اینکه آرمان‌ها كلي مورد توجه است ،حزب یک مکانیزم خود انگیخته نيز دارد و در مسائل مختلف کشور تصمیم‌گيری می‌کند. خط قرمز‌ها برای اصلاح‌طلبان افراد و شخصیت‌ها نیستند و تنها چارچوب قانون اسیاسی است که ما در آن مسیر حرکت می‌کنیم.   صحبت از خانه احزاب شد، دلايل مقاومت در برابر بازگشايي مجدد آن چيست؟ مکان‌هایی که ویژگی صنفی آنها بیشتر است باید در دست اصناف قرار بگیرد و اینکه در رای گیری چه افرادی وارد خانه احزاب شوند، مهم نيست. حتی اگر اصولگرایان وارد خانه احزاب شوند اصلاح طلبان هيچ اعتراض و نگراني ندارند. تنها نگراني ما از اين است كه كانديداهاي مارا حذف كنند.   به نظر شما اين حساسيت حاكميت به دليل اقدامات صورت گرفته توسط برخي افراد در سال‌هاي گذشته نيست؟ اگر یک نظام سیاسی تعریف درستی از منافع ملی نداشته باشد، آن نظام سیاسی  مقابل منتقدان و مخالفان قرار می‌گیرد. برای مثال اتفاقاتی در جامعه ایران رخ می‌دهد و اعتراضاتی را ما شاهد هستیم اگر این اعتراضات مساوی با براندازی شناخته شود نظام به سمت برخورد با آنها می‌رود ولی اگر به عنوان اعتراض انگاشته شود و به جای برخورد به گفت‌و‌گو رو آورده شود، مشکل حل خواهد شد. ماباید بپذیریم در فهم خواسته‌های معترضان برداشت نادرستی صورت گرفته و این موضوعات اعتراضی باعث رشد سیستم سیاسی شده است نه اينكه مشكل ايجاد كند.   در اين اعتراض‌ها به قانون تعرضي نمي‌شود؟ در این روز‌ها از براندازی قانونی نام برده می‌شود که این هم درست نیست. قانون نباید هیچ وقت زیر پا گذاشته شود ولی خود قانون اجازه اعتراض و مخالفت را نیز داده است. اکثر جریان فعال سیاسی هیچ وقت به دنبال براندازی نظام نبوده و همواره تلاش اصلاح طلبان در جهت اصلاح سیستم سیاسی كشور بوده است.   اين سخن راچگونه مي‌توان به منتقدان اصلاحات ثابت كرد؟ نوع رفتار اصلاح طلبان هنگام ورود به انتخابات یعنی اینکه نظام را قبول و تنها مردم مي‌توانند در رابطه با اتهاماتي كه به اصلاح طلبان زده مي‌شود، قضاوت كنند. اشکالی ندارد یک گروه، جناح دیگری را برانداز بنامد. بايد توجه داشت که بالا‌ترین فساد عدم رعایت قانون است و حتی کسانی که ادعای پیاده کردن عدالت را دارند و عدالت را بدون رعایت قانون پیاده مي‌کنند، چیزی غیر از فساد در بر ندارد. محدودیت‌های قانوني  را باید با قانون مرتفع کرد، ولی اینکه مسئولان با بهانه اینکه من برای مردم کار می‌کنم و اگر قانون جلوي پای من را گرفته باشد باید آن را دور بزنم درست نيست و سیاست رابین هودی ما را به جایی نمی‌رساند. عدالت قانونمدارانه ما را به پیش می‌برد و ما باید به اجرای قانون اساسی تاکید کنیم. ..                                                                                                                                             اصولگرايان مدعي هستند اگر جبهه اصلاحات حرف هاي حكومت پسند بزند، بدنه اجتماعي خود را از دست خواهد داد، شما اين ادعا را قبول داريد؟ انتخابات برای تامین منافع مردم صورت می‌گيرد و طبق قانون اسیاسی حاکمیت متعلق به مردم است و همه مردم فارغ از رنگ، آيین و مذهب در تعیین سرنوشت خود دخیل هستند. شما شاهد هستيد حتی رهبری در انتخابات سال 92گفتند کسانی که نظام را قبول ندارند در تعیین سرنوشت خود دخالت کنند. وقتی رهبری و قانون به این صراحت تاکید بر حضور مخالفان در انتخابات می‌کنند كسي نمي‌تواند نسبت به رای مردم بی‌تفاوت باشد. ما اگر ادعای مخالفت با اسلام هراسی را در جهان داریم ابتدا باید اسلام هراسی را در داخل جامعه برچینیم. چرا در هنگام راهپیمایی ۲۲ بهمن خانم‌های کم حجاب را نشان می‌دهند ولی در مواقع دیگر در خیابان پلیس به دنبال آنها می‌رود و  برخورد می‌کند!؟ اصلاح طلبان همواره سعی در به میدان کشیدن اکثر مردم دارند و از انتخابات حداکثری حمایت کرده‌اند.   به نظر شما نبايد حريم ارزش‌هاي ديني حفظ شود؟ توجه داشته باشيم این سخن قابل دفاعی است که اگر ایران وجود نداشته باشد اسلام در مدل شیعی را نمي توانيم حفظ، تقویت و گسترش دهیم. دفاع از مسلمین جهان در چارچوب تعریف شده همواره و همیشه ممکن است و نمی‌شود نسبت به مسائل جهان اسلام بی‌تفاوت بود ولي ناديده گرفتن منافع ملی راهی است که مارا به خطا می‌کشد.   حزب اتحاد ملت با حزب مشاركت ارتباطي دارد؟ این حزب مانند سایر احزاب اعضايي را دارد که با گرایش‌های مختلف هستند، برخی اعضای شورای شهر که اصلاح طلب بوده‌اند به دنبال ایجاد این حزب هستند مانند هر حزب دیگری باید در انتظار نشست تا اساسنامه آنها تعیین شود و بعد از آن با موضع‌گیری‌هایی که دارند ما بتوانيم در باره آنها قضاوت كنيم ولی افراد موسس این حزب در دایره اصلاح طلبان قرار دارند.   چرا درباره تشكيل اين حزب مخفي‌كاري مي‌شود؟ جریان اصولگرا از ایجاد جریان رقابت آزاد نگران است و با ابهام و اتهام سعی می‌کند هر گونه رقیب را حذف کند. اصولگرایان صاحب آرا هستند ولی نه حداکثری چرا كه اصولگرایان فاقد پایگاه مردمی هستند. آنها براي پيروزي دو راه حل را در پيش گرفته اند؛ یا باید از رانت‌های انتخاباتی مانند کنار گذاشتن رقبا بهره بگیرند و در میدان بدون رقیب بتازند یا باید به بازسازی فکری و فلسفی خود برای اداره کشور بپردازند. اصولگرایان باید مفهوم آرای مردم رابفهمند و فلسفه سیاسی خود را تصحيح کنند. اگر اصولگرایان حق حاکمیت واقعی مردم را تبیین کنند، می‌توان در یک رقابت آزاد پیروز شد و جناح پيروز نقش خود را در اداره كشور ايفا كند.   جناح هاي رقيب را به دو طيف تقسيم كرديد، آيا جايگاهي براي جريان اعتدال هم در انتخابات سال آينده داريد؟ بعید مي‌دانم تيم آقاي روحاني قصد ورود به انتخابات را در جايگاه دولت داشته باشد ولی نمی‌توان منکر شد احزابی که حامی دولت بودند، مانند اعتدال و توسعه در انتخابات پر تلاش باشندو اگر اصلاح طلبان بخواهند مجلسی متعادل و غیر تندروشکل بگیرد باید از همگرایی بیشتری استفاده كنند وجلوی تکثر را بگیرند. نبايد فراموش شود اشتباه حریفان باعث پیروزی جناح دیگر می‌شود و ديديم در انتخابات ۹۲ کسانی که به دنبال مهندسی انتخابات بودند با مهندسی مواجه شدند. اصلاح طلبان حتما باید سعی در ایجاد اجماع حداکثری با خواسته‌های حداقلی در انتخابات آینده داشته باشند و اين خواسته تنها با همگرايي به دست مي آيد.   اين همگرايي را در نيرو هاي اصلاح‌طلب و به ويژه در نشست اخير مي توان حس كرد؟ بعد از سال‌ها اولین حضور اصلاح طلبان خود را نشان داد. در نخستين گام ممکن بود كاستي‌هايي باشد ولی در ادامه باید هماهنگی‌هایی صورت گيرد تا مشكلات مرتفع شود.   عدم حضور برخي چهره‌ها دليل خاصي داشت؟ خير. تنها دليل اينكه برخي چهره ها و افراد جريان اصلاح طلب در نخستين همايش اصلاحات بعد از 6 سال شركت نكردند، اين بود كه هماهنگي‌هايي بايد صورت مي گرفت و انجام نشد.   گاهي چهره هاي اصلاح طلب در مورد دولت اظهار نظر هايي مي‌كنند كه مخالفان اعتدال آن را عليه روحاني به كار مي‌گيرند،آيا عمدي در اين گونه اظهارات وجود دارد؟ تصور نمي كنم عمدي در كار باشد. به اعتقاد من در فضای سیاسی باید از سخنان سیاسی استفاده شود. اصلاح طلبان شاید استراتژی متفاوتی از دولت داشته باشند ولی اینکه در یک حرکت سیاسی ما ناگزیریم خود را به جريانات نزدیک‌تر، نزدیک کنیم، از این قاعده پیروی می‌کنیم. گاهی ما به عنوان یک کنشگر سیاسی سخن می‌گوییم و برخی اوقات شخصی حرف می‌زنیم و نبايد خارج از عرف سخن بگوييم.   آینده مجلس را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ می‌توانید با اصولگرایان مقابله كنيد؟ من اعتقاد دارم درشرایط برابر مردم جریان اصلاحات را به هر جریان دیگري ترجیح می‌دهند. ولی چون ممکن است موانعی باشد ما باید با احتیاط ‌بيشتري عمل کنیم تا مجلس را نه هماهنگ با دولت بلکه غیر مزاحم دولت تشکيل دهیم. تنها با وجود مجلس اعتدالی، دولت اعتدالی می‌تواند راه خود را پیش ببرد و هر وقت دولت اصلاح طلب داشتیم، مجلس اصلاح طلب را دنبال می‌کنیم ولی برای این دولت باید مجلس اعتدالی تشكيل شود.   اگر اين پولي كه رحيمي مدعي است به نامزدهاي انتخاباتي مجلس هشتم داده  در دوره اصلاحات پرداخت مي شد چه برخوردي با اصلاح طلبان صورت مي‌گرفت؟ در دوره‌های مختلف افرادی با انگيزه‌های متفاوت برای تبلیغات به نمایندگان کمک می‌کردند و اين روند در جهان رواج دارد. ولی استفاده از پول‌های حرام كه در اختيار افراد بد نام و مسئله دار است، برای هر شخص و هر جناحي پسنديده نيست. در بعضی از کشور‌ها مکانیزم دولت راه قانونی را برای کمک برخی از شرکت‌ها به احزاب سیاسی بازگذاشته است كه اين یک سیستم شفاف و قابل رویت براي مردم است كه اين روند از فساد سیاسی جلوگیری می‌كند. ولی اتفاق نادری که در دوره احمدی‌نژاد وتوسط معاون اول او صورت گرفت دخالت سازمان یافته وسیستماتیک در استفاده از پول‌های دولتی و شبهه‌ناک در پیروزی یافتن یک جریان خاص سیاسی بود.اين جريان خاص متاسفانه بیشترین شعار‌های پایبندی به اصول اخلاقی و اسلامی را  سر داده‌ بود و رقبای خود را به بی‌دینی متهم مي كرد. اگراین اتفاق در مجلس ششم یا دوران اصلاح‌طلبان اتفاق مي افتاد، قيامت مي‌شد و همين جناح فضا را آنچنان تیره و تار نشان مي‌دادند که گويي اسلام و نظام از بین رفته است. اما ماشاهد آن هستيم كه وقتي اين فاجعه در میان اصولگرایان صورت مي گيرد با بهانه هاي گوناگون و پرده پوشي  سعی مي شود براي  حفظ جایگاه خود اقدام كنند.   برخي مي گويند در زمان اصلاحات نيز از اين‌گونه اتفاق ها رخ داده است،چه پاسخي به منتقدان داريد؟ مجموعه مدیران دوره اصلاحات و دوره‌ای که دولت هفتم و هشتم سر کار بود از جمله پاکدست‌ترین افراد در طول دوره اجرایی جمهوری اسلامي بوده است. پاکدستی دولت‌های هفتم وهشتم به نحوی بوده است که اصولگرایان نيز بار‌ها بر آن تاکید كرده‌اند.   اصولگرايان در واكنش به اين ماجرا بايد چه اقدامي را انجام دهند؟  صداقت و شفافیت در برخورد با مردم و پذیرش فساد بزرگ سیاسی که در دولت احمدی‌نژاد اتفاق افتاد از سوی محافظه کاران می‌تواند به ترمیم بخشی از ضایعه‌ای که به جناح اصولگرا خورده است را پوشش دهد.
کد خبر: ۵۷۶۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۲۹

نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی گفت: دولت به جای پاسخ به منتقدان صریح خود، در حال پرونده سازی برای آنهاست.سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: حجت‌الاسلام حمید رسایی مدیر مسئول هفته نامه 9 دی و نماینده تهران در گفت‌وگو با خبرنگار پارلمانی خبرگزاری فارس، نسبت به توقیف هفته نامه 9 دی واکنش نشان داد. وی در همین زمینه گفت: توقیف هفته نامه 9 دی چیز عجیبی نیست و اتفاقی بود که با توجه به روحیه حاکم بر دولت آقای روحانی توقع آن را داشتیم. در روزهای آینده هم روند قانونی را پیگیری می کنیم و با دفاع مستدل و حقوقی از هفته نامه انشاء الله 9 دی را مجددا منتشر خواهیم کرد و خاری در چشم آنها که عصبانی هستند باقی خواهیم ماند. رسایی ادامه داد: وقتی رئیس دولت در طول عمر یک سال و نیمه خود، بیش از 45 بار با استفاده از الفاظ ناشایست و ادبیات نامناسب، منتقدان خودش را خطاب می کند و به جای پاسخگویی به منتقدان تلاش می‌کند تا با تخفیف آنها از میزان تأثیر انتقاداتشان کم کند، توقیف یک هفته نامه از سوی وزارت ارشاد این دولت عجیب است؟ هنوز جای شکرش باقی است که این دولت کم تحمل اجازه می دهد تا منتقدانش نفس بکشند. وی در خصوص دلایل توقیف هفته نامه 9 دی گفت: هنوز به صورت مکتوب چیزی به ما ابلاغ نشده اما بر اساس آنچه معاونت مطبوعاتی ارشاد اعلام کرده «شائبه توهین به امام راحل» یکی از دلایل توقیف عنوان شده که البته دلیل مضحکی است آن هم از طرف کسانی که در برابر توهین به ولایت امیرالمومنین یا توهین به رسول خدا خودشان را به ندیدن می زدند. مدیر مسئول 9 دی اظهار داشت: دست اندرکاران هفته نامه 9 دی که بنده کوچکترین آنها هستم همگی از نیروهای ارزشی مطبوعات هستند که به امام راحل عشق می ورزند برای همین هم همواره این رسانه مورد کینه دشمنان امام و رسانه های بیگانه بوده است و دنباله های داخلی آنها برای حذفش جشن می گیرند. رسایی افزود: دولت در حالی به بهانه «شائبه توهین به امام» یک رسانه منتقد خود را توقیف می کند که برخی از توهین کنندگان به شخص امام راحل و مبانی آن رهبر عظیم الشان در بخش هایی از بدنه دولت در رفت و آمدند و حتی این افراد از وزارت ارشاد جایزه می گیرند تا جایی که اخیرا به یکی از توهین کنندگان به رهبر معظم انقلاب که از اقوام معاون مطبوعاتی است، در وزارت ارشاد مسئولیت داده شد. این فرد که نتوانسته بود کتاب توهین‌آمیز خود را در ایران به چاپ برساند، کتابش را در خارج از کشور منتشر می کند. مدیر مسئول 9 دی درباره دلیل دیگری که برای توقیف 9 دی ذکر شده گفت: یکی از دلایل یادداشت های 9دی در نقد عملکرد وزارت خارجه در موضوع هسته ای بوده است که ما نسبت به انتقادات فنی و دلسوزانه خود از روند مذاکرات هسته ای و توافقنامه ژنو افتخار می کنیم به طوری که امروز بعد از گذشت یک سال و چند ماه از امضای این توافقنامه ژنو، صحت و قوت نقد های 9 دی و چند رسانه منتقد دیگر بر همگان روشن شده است. رسایی اضافه کرد: دولت به جای پاسخ به منتقدان صریح خود، در حال پرونده سازی برای آنهاست به طوری که از نمایندگان منتقد مجلس شکایت می کند و رسانه های منتقد را توقیف یا به دادگاه ارسال می کند. مدیر مسئول 9 دی گفت: اگر معاونت مطبوعاتی وزیر ارشاد در ادعای خود صادق است، صوت جلسه امروز هیأت نظارت بر مطبوعات را منتشر کند تا معلوم شود که دلیل اصلی توقیف 9 دی چه بوده، چرا آقای جنتی در جلسه امروز صبح عصبانی بوده و اعلام کرده 9 دی باید توقیف شود و هر هزینه ای هم دارد، داشته باشد. وی گفت: هیأت نظارت بر مطبوعات که اکثر اعضای آن از دولت یازدهم هستند، هنوز بعد از گذشت پنج ماه درباره فضاسازی چند رسانه منتسب به دولت در خصوص اسیدپاشی به صورت نظام اسلامی و همنوایی با رسانه‌های بیگانه توضیحی نداده اما برای توقیف 9 دی، بولتن تهیه کرده و به جلسه هیأت نظارت برده است بعد مراجع عظام تقلید را افرادی معرفی می کند که تحت تأثیر بولتن به روند غلط فرهنگی ارشاد تذکر می دهند. نایب رئیس کمیسیون اصل 90 گفت: عصبانیت آقایان از پیگیری موضوع استیضاح وزیر ارشاد توسط بنده در مجلس است در حالی که این وظیفه نمایندگی بنده است و ربطی به هفته نامه 9 دی ندارد، نمی دانم چرا این را به آن ربط داده اند. رسایی ادامه داد: بر اساس تماس تلفنی یکی از اعضای دولت در شب گذشته، عصبانیت آقایان از تیتر اول 9 دی در هفته جاری است که به پیگیری موضوع جیسون رضائیان و کمک کلیدی بابک زنجانی به ستاد انتخاباتی بنفش اختصاص داشت و کسی حاضر به پاسخگویی درباره آن نیست بلکه به جای پاسخگویی، فحاشی می کنند. نماینده تهران همچنین خاطرنشان کرد: تیتر هفته آینده 9 دی هم به موضوع پرونده مهدی هاشمی و گزارشی از اسنادی که توسط وی در سال 88 در جاده تلو لواسان سوزانده شده بود اختصاص داشت که ظاهرا برای جلوگیری از انتشار آن چنین برخوردی صورت گرفت اما بنده و دوستان دیگر سانتریفیوژ نیستیم که با پلمب و توقیف و قفل و بند دهانمان بسته شود بلکه دولت باید پاسخ انتقادات را بدهد و مطالبات مردم را بی جواب نگذارد. رسایی افزود: از این به بعد تا رفع توقیف 9 دی، بوسیله رسانه های دلسوز دیگر یا در سایت شخصی ام یا در شبکه های مجازی ای که دارم، این مطالبات را  دنبال و اطلاع رسانی می کنم.
کد خبر: ۵۷۵۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۲۷

سید حمید روحانی در شماره اخیر نشریه رمز عبور به انتقاد شدید از مواضع آیت الله هاشمی رفسنجانی پرداخت و گفت:  آقای هاشمی خودش از کسانی بود که وقتی احساس می کردند افرادی با نظر او موافق نیستند و مخالفت می کنند، حتی حاضر بودند به افراد تهمت بسیار ناروایی وارد کنند تا اینها را از صحنه حذف کنند. نمونه اش آقای کروبی رئیس مجلس بود و آقای هاشمی رئیس جمهور شده بود. آقای کروبی با آن روحیه ای که داشت گاهی نقد و مخالفتی می کرد. خلاصه اش این است که ایشان یک وقتی به آقای کروبی گفته بود که یک خانمی با بچه در بغل هست که اینجا و آنجا می رود و می گوید این بچه آقای کروبی است و آقای کروبی رهایش کرده است. به آقای کروبی بلافاصله گفتم بگویید این خانم را به دفتر شما بیاورند و او را ببینند. گفت باشد. مدتی گذشت و من هرروز پیگیری می کردم. فشار آوردند که این خانمی که بچه به بغل این در و آن در می زند و می گوید از من بچه دارد، کجاست؟ چرا اورا نمی آورید؟ وقتی بیشتر به این موضوع فشار آوردند آقای هاشمی گفت اینکه چیزی نیست! مسائل بدتر از این درباره شما هست! و نسبت ناروایی به خانم آقای کروبی داده بود....وقت گرفتیم و به دفتر ریاست جمهوری رفتیم. بعد ایشان گفتند نه، من آقای کروبی را می شناسم، حاج خانم را می شناسم، به آنها اعتماد دارم اما من می خواستم با آقای کروبی صحبت کنم که این شایعه را چگونه باید از بین ببریم.   تابناک
کد خبر: ۵۷۴۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۲۶

دکتر محمدرضا عارف در گفت وگو با روزنامه آفتاب بزد درخصوص مهمترین موضوعات روز کشور سخن گفت. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: متن کامل این گفت‌وگو در پی می آید: مي‌خواستم در مورد احزاب اصلاح‌‌طلب جديدي كه اخیرا تشکیل شده اند نظرتان را بدانم. این احزاب به نسل اصلاح طلبان قبل از خود انتقاد می کنند و  مثلا مي‌گويند این نسل تندروي‌هايي انجام داده‌اند .یا گفته می شود که اصلاح طلبان بايد وارد تعامل با حكومت مي‌شدند كه نشدند و در واقع خسارت‌هايي را به جريان اصلاحات زدند. اول اينكه مي‌خواستم نظرتان را درمورد احزاب جديد بپرسم، دوم اينكه نقد هايي كه این احزاب  به نسل‌هاي قبل تر ازخودشان دارندرا چقدر وارد و درست مي‌دانيد. یکی از شعارهای قانون اساسي و اصلاح‌طلبان «دموكراسي» است ،لازمه دموكراسي هم حضور تشكل‌هاي مردمي می باشد. يعني اگر بخواهيم حقيقتا قانون اساسي به طور كامل پياده شودهيچ راهي جز تخزب نداريم. نگاه قانون اساسي در همه امور برمحوريت مردم است ، مردم تصميم گيرنده هستند حال گاهي مستقيم مثل انتخاب رئيس جمهور و نمايندگان مجلس گاهي هم غير مستقيم. اگر اين رويكرد را بپذيريم هيچ راهي جز تخزب نداريم. براي اينكه مسئله تحزب به معناي واقعي‌ پياده شود بايد هر گروه و دسته‌اي كه تفكر خاصی دارد بتواند فعاليت خودش را شناسنامه‌دار كند. شناسنامه‌دار كردن يعني تشكيل يك تشكل؛ حال اگر این تشکل سیاسی باشد مي‌شود حزب و اگر در فضاي غير سياسي باشد می شود سازمان‌هاي مردم نهاد. من باتشكيل تشكل‌هاي مختلف موافقم. البته در شرايطي كه هنوز حزب به معناي واقعي و فراگیر در كشور نداريم می توانیم حركت جبهه‌اي را دنبال كنيم؛ يعني احزاب همسو يا احزابي كه احساس مي‌كنند مشتركات‌شان زياد است می توانند حركت جبهه‌اي را دنبال كنند تا نقشی موثرتر در امور کشور داشته باشند. بنابراين خوشحاليم كه احزاب جديد تشكيل مي‌شوند و از آنها استقبال می کنیم . من از وزارت كشور كه با سعه صدر زمينه شناسنامه‌دار شدن فعالیت  گروه ها را فراهم می کند تشکر می کنم. در مورد قسمت بعدی سوال هم باید بگویم بحث انتقاد يك ضرورت برای حيات و رشد است. به خصوص که نقد پذيري جزء شعارهاي ماست اما آن عنصری که در نقد مهم است توجه به مسائل اخلاقي و نپرداختن به برخي حواشي است. نقد باید سازنده و مشفقانه باشد.در مورد  نقد عملكرد گذشته نیز، باید این نقد بدون لکه دار کردن افراد  و حفظ حرمت آنها باشد. حتما بايد يك جبهه نقد عملكرد خود را داشته باشد تا برخي از اشكالات و ضعف‌ها را تكرار نكند. وقتي كه تشكلي در درون يك جبهه تشكيل مي‌شود و به نقد گذشته آن جبهه بپردازد به نظرم كار خوب و لازمی است،این کار می تواند مسیر حرکت مفیدتر و موثرتر را نشان دهد. فكر نمي‌كنيد تشكيلات ندا در این نقد گذشته تندروی  كرده است؟ضمن اینکه  جناح مقابل هم خيلي از اين حزب و مواضعش استقبال كرده است. مصداقا در مورد نداو مواضعشان  چه نظري داريد؟ ما معياري براي تشخيص تندروي و كندروي موضع احزاب نداريم بلكه سليقه‌اي است .البته هيچ تشكلي نبايد به خودش اجازه دهد در مورد ديگران تصميم بگيرد و بگوید چه كسي باید از قطار اصلاحات پیاده شود و چه کسی بماند . معياري براي اصلاح‌طلبي سنجي نداريم كه بياييم بگوييم فلان فرد اصلاح طلب واقعي است فلاني اصلاح طلب واقعي نيست. هيچ تشكلي نبايد به خودش اجازه دهد در مورد ديگران تصميم گيري كند. اگر مي‌تواند، همسو شود و همكاري كند اگر نتوانست نبايد وارد مسائل حاشيه‌اي شود. به ويژه وقتي اينگونه رفتارها در فضاي سياسي كشورمان بروز پيدا مي‌كند متوجه افراد خاص و برخي بزرگان يك جبهه مي‌شود كه اين جفا در حق آن افراد است. آقاي دكتر در مورد نقد های محتوایی ندا چه نظری دارید؟ اگر نقد ها صادقانه و با نگاه به آینده باشد مطمئنا همه افراد از آن استقبال خواهند کرد. منظورم خود « نقد » است. مثلا اینکه بگویند احزابي مثل مشاركت و مجاهدين تندرو بودند و عملكرد خودشان بود كه باعث شد مجوزشان لغو شود؟ اگر خواستيم نقد كنيم نبايد این نقد يك طرفه باشد. اخلاق به ما حكم مي‌كند كه افراد مورد نقد حاضر باشند تا بتوانند جواب دهند. مثلا در يك ميز گردي يا در يك هم انديشي که طرف ها هستند چنین نقد هایی هيچ اشكالي ندارد. بنابراین اگر تشکلی نسبت به رفتار تشكلي ديگر نقد ي داشته باشد اولا بايد ببينيد آيا آن  تشكل حاضر است بنشيند ودر كنار هم صحبت كنند. ثانیا  بايد دو طرفه باشد يعني دو طرف حضور داشته باشند كه اگر حرفي و انتقادي دارند عنوان كنند. آيا خودتان اين نقد را قبول داريد كه اين احزاب تندروي‌هايي كردند كه منجر به اين وضعيت‌شان شد؟ اولا من بر اين باورم كه نبايد شروع فعاليت خودمان را پايان فعاليت يك جريان بدانيم. آ نقد ر ظرفيت كار و نيرو در كشور داريم كه لازم نیست هيچ گروهي عضوگيري خود را از جدا شدگان بدنه گروه ديگر انجام دهد. در ضمن من هيچ وقت اينگونه هيچ گروهي را نقد نمی کنم و اگر نقد ي می کنیم كلي است؛ يعني شرايط كشور ما طوري نيست كه ما بخواهيم احزابي را اینگونه نقد كنيم؛ به ويژه احزابي كه در مقطعي با برخي مشكلات و مسائلي روبرو شدند. اخلاق حكم مي‌كند با رعایت همه جوانب را داشته باشیم. و نقد ي كه اگر خودتان بخواهيد انجام دهيد؟ من در شرایط فعلی هيچ حزبي را نقد نمي‌كنم چون نگاه من هميشه به آينده بوده و عقيده دارم نبايد در گذشته متوقف شويم. اگر نقد گذشته كمك به آينده كند، انجام مي‌دهيم. سعي ما بر اين است كه نقاط ضعفي كه ديگران داشته‌اند را تكرار نكنيم؛ اگر تندروي بوده تندروي نكنيم، اگر انحصار طلبي بوده انحصار طلبي نكنيم ،اگر يك جا احساس مي‌كرديم از معيارها و شاخص‌هاي اصلاح طلبي فاصله گرفته‌اند، فاصله نگيريم و ... س: بدون ذكر نام بارها از انحصار طلبي صحبت فرموديد اكنون هم به آن اشاره كرديد. لطفا بگوييد اين مسئله متوجه چه گروه‌هايي مي‌شود؟ آفت فعاليت و حركت سياسي انحصار طلبي است. در داخل يك حزب انحصار طلبي اين است كه از قبل مشخص باشد در كنگره چه كسي دبيركل مي‌شود و چه کسانی در دفتر سیاسی حضور پیدا خواهند کرد ؛ يعني فعاليت‌هاي حزبي كه نمودش فعاليت‌هاي جمعي است همه در يك نفر یا یک گروه محدود جمع شود . انحصار در داخل جبهه هم اين است كه يك تشكل و حزب بخواهد حرف‌هاي خود را به كرسي بنشاند. ممكن است در كوتاه مدت اين نگاه انحصار طلبي ما را به اهدافي برساند اما مطمئنا در دراز مدت اين نگاه نمي‌تواند سامان پيدا كند و نمي‌تواند ما را به سر مقصود منزل برساند و جز تضعیف کار تشکیلاتی و کنار گداشتن یا حذف تشکل ه نتیجه ای نخواهد داشت. اگر بخواهيد مثال‌هاي تاريخي بدون ذكر نام افراد بزنيد در چه مقطعي از تاريخ این انحصار طلبی ها رخ داد و منجر به آسیب شد؟ شما اگر عملكرد احزاب را بعد از انقلاب نگاه كنيد آسيب هايي داشتند. مثلا يك حزب براي مدت كوتاهي مي آيد رشد مي كند و تاثيرگذار است و حتي در انتخابات و محافل مختلف حضور پيدا مي كند اما اين تاثيرگذاري موقتي است كه من يكي از دلايل آن را ريشه در انحصارطلبي مي‌دانم. به همين دليل ما همان ابتدا كه بنياد اميد را راه اندازي كرديم به این آسیب توجه شد و  تصميم گرفتيم رويكردمان خرد جمعی باشد ؛یعنی تلاش شود به تدريج نقش فرد و اسم فرد از بين برود ؛ما در این خصوص در بنیاد که یک سازمان مردم نهاد است در مجموع موفق بوده ايم. البته هنوز به آن مطلوب كه مدنظرمان بوده است نرسيده‌ايم. ما تشكل‌ها را صاحب عقل و شعور مي‌دانيم و معتقديم باید خردجمعي را دنبال کرد و اين طور نيست كه يك نفر هرچه مي‌گويد تشكل بايد عمل كند. مهم ترين محور همه فعاليت هاي ما از سال 86 كه بنياد امید آغاز به کار کرد «اخلاق» ، «عقلانيت» و «خردجمعي» بوده است. به نظر من اگر بحث «خردجمعي» را در همه تشكل‌هاي سياسي محور قرار دهيم آسيب پذيري احزاب و تشكل ها كم مي شود و كمتر به فرد محوري سوق پيدا مي كنند. مثال تاريخي از دوران انتخابات و دوم خرداد مي‌زنيد؟ اينكه در كشور ما بيشتر احزاب دولت محور و دولت ساخته بودند، واقعيتي است كه اگر بخواهيم هر كدام را مطرح كنم شايد گروه و احزاب ديگر وضعيت‌شان بهتر از اين نباشد. بهتر است وارد مصداق نشويم ما روند را نگاه مي‌كنيم و تلاش مان اين است كه حداقل گروه ما اين كار را نكند و فعالیت ها و تقسیم وظایف و مسئولیت ها در چارچوب اساسنامه و مرامنامه از پایین به بالا در یک پروسه کاملا منطقی و دموکراتیک انجام شود.  آقاي دكتر! ندا بحث تعامل با حكومت را مطرح مي‌كند و به گونه ای اظهار نظر  مي‌كند كه گویی قبلي‌ها تعامل كافي نداشتند.آيا اصلاح طلبان قبل از اين با حكومت تعامل نداشتند كه عده‌اي در حال حاضر بحث تعامل را مطرح مي‌كنند؟ اصلاح طلبان بخشي از حكومت هستند. سهم اصلاح طلبان يعني تفكر اصلاحات، در پيروزي انقلاب و در همه صحنه‌هاي بعد از انقلاب يك سهم قوي و تاثيرگذار و موثر بوده است. تفكر اصلاحات را عملا تفكر انقلاب مي‌دانيم. مفهوم تعامل شايد زماني مطرح باشد كه قرابت و همدلی بين دو گروه نباشد. ما بخشي از حكومت هستيم. براي ما همدلي، هماهنگي و همراهي با حكومت يك فرض  است بنابراين همکاری و همراهی و نزدیکی با بخش های مختلف ل با حكومت چيز جديدي نيست. اين موضوع هميشه وجود داشته است. ما بايد تلاش كنيم جايگاه‌مان را با پتانسيلي كه داريم تثبيت كنيم و جايگاه مناسب‌تر و بهتر را كسب كنيم. من به جاي واژه تعامل،  از همكاري، همدلي و همراهي با بخش‌هاي حكومت نام بردم چرا كه ما رودرروي حكومت نيستيم كه بگوييم با حكومت تعامل مي كنيم بلكه ما بخشي از حكومت هستيم. ممكن است يكسري افراد كه در جناح مخالف هستند اين طور فكر نكنند. مي‌خواستم بدانم اين تعامل چه قدر بايد باشد؟ تعامل با گروه رقيب را قبول داريم. در داخل نظام همه گروه‌هاي سياسي بايد با هم تعامل داشته باشند و بخشي از مشكلاتي كه در حال حاظر با آن روبه رو هستيم به دليل عدم همكاري، همدلي و تعامل بین گروه‌هاست. يعني بحث تعامل در اينجا وجهي ندارد چون اصلاح طلبان درون نظام هستند؟ ج: دقیقا،هميشه همدلي، همكاري و همفكري بوده است و در هيچ شرايطي نبوده كه ما با بخش‌هاي حكومت رابطه‌مان قطع باشد. س: با توجه به اينكه پايگاه اصلاح طلبان از مردم  می باشد اگر تعارضي بين خواسته حكومت و خواسته مردم پيش بيايد اصلاح طلبان چه كار مي‌كنند؟ اصلا امكان ندارد. ما بر اين باوريم كه نظام و حكومت ما مبتني بر مردم است. مشروعيت نظام را از مردم مي‌دانيم. خود امام اولين فرمايش‌شان اين بود كه من به نمايندگي از مردم حكومت تشكيل مي‌‌دهم اين موضوع را در قانون اساسي نیز مي‌بينيد ،هر وقت نظام نياز دارد مشروعيت خود را تثبيت كند مردم حضور پيدا مي‌كنند. در مورد راهپيمايي 22 بهمن  می بینید  علي رغم بي‌مهري‌ها، يا برخوردهاي غيرمنطقي با مردم و با توجه به مشكلاتي كه دارند اما حضورشان قابل توجه است. ما هيچ وقت فكر نمي‌كنيم نظام بخواهد رودرروي مردم باشد كه تفكر اصلاحات بخواهد يكي را انتخاب كند. می توان این سوال را به گونه ای دیگر هم مطرح کرد؛اگر بین خواسته مردم و دولت تعارضی پیش بیایدآن زمان اصلاح‌طلبان چه خواهند کرد؟ مبنا مردم  هستند. حتي اگر دولت نزدیک به اصلاح طلبان یا اصلاح طلب باشد؟ ج: بله . اما ما هيچ وقت فكر نمي كنيم تعارضي بين نظام و دولت و مردم پيش بيايد. شايد با دولت، مجلس يا بخشي از نظام اختلاف نظرهایی وجود داشته باشد. آن وقت ما مجبوريم و بايد منافع و مطالبات مردم را پيگيري كنيم چون خودمان را برآمده از مردم مي‌دانيم و فكر مي‌كنيم اصلاح‌طلبان برخلاف شعارهايي كه داده مي‌شود كه در بدنه جامعه نفوذ ندارند اتفاقا در بدنه جامعه نفوذ دارند. آقاي دكتر! در 8 سال گذشته بخش عظيمي از اصلاح‌طلبان از بدنه حكومت اخراج شدند و بعد از آنکه روحانی پیروز شد  كم‌كم زمینه بازگشت اصلاح‌طلبان به قدرت صورت گرفت. اکنون مدام از تعامل با حکومت صحبت می شود ، حال این پرسش مطرح است که مرزهای  این تعامل با بخش ها و گروه های داخل حکومت کجاست ؟ ج: سوال خوبی است.به نظر من مهم‌ترين مرزها منافع ملي و خطوط قرمز نظام هستند. خوشبختانه اصلاح‌طلبان با رقباي خود روي اصول اختلافي ندارند؛ یعنی همه ما چه اصلاح طلب چه اصولگرا ارزش‌ها و قانون اساسي را قبول داريم. اما مهم‌ترين مسئله امروز،توجه به ارزشها و منافع ملی در همه تصمیمات و امور است ؛ معتقدم گاهي تصميماتي كه در گروه‌ها و افراد گرفته مي‌شود توجه جدي به منافع ملي نمي‌شود و در این تصمیمات اولویت  منافع باندي و گروهي و جناحی را مي‌بينيم. در حال حاضر اينها بخش‌هاي عظيمي از قدرت هستند و اجازه ورود به اصلاح طلبان را نمي‌دهند. از ابتداي انقلاب دو گروه در داخل نظام روبه‌روي هم بوده‌اند؛ چپ و راست، خط امام وخط بازار، اصولگرا و اصلاح‌طلب ؛ همیشه  يك گروه ، گروه  دیگر را متهم به انحصارطلبي مي کند. گروه رقيب اصلاحات متاسفانه در عمل در طول سال‌هاي گذشته انحصارطلبي خود را نشان داده است.مثلا با حربه‌هاي فرهنگي و تريبون هایی كه در اختيار داشته تلاش کرده رقیب خود را حذف کند  ؛ رقيبي كه حذف شدني نيست و اگر حذف هم شود آنها هم به جايي نمي‌رسند و مطمئنا کشور ضرر می کند. بنابراين شما معتقديد مرزي براي تعامل وجود ندارد؟ اصلا هيچ مرزي وجود ندارد قانون اساسي و ارزش‌هايمان بهترين مصاديق است. مهم‌ترين مسئله‌اي كه بايد محور همكاري‌مان قرار گيرد منافع ملي است. اگر اين را مبنا قرار دهيم شايد بتوان راحت با رقيب تعامل و همکاری و همفكري كنيم. يكي از بزرگترين سوابق شما معاون اولي در دوره اصلاحات بود. در آن دوران آيا خاطره‌اي داريد از اينكه بخشي از  اصلاح طلبان  با عملكرد خاص خود جريان اصلاحات را منحرف كرده باشند؟  واژه انحراف را قبول ندارم  اما گاهي با حرکاتی روبه‌رو مي‌شديم كه مقداري فعاليت ما را كند مي‌كرد. آيا شما  در برابر اینگونه حرکات موضع‌گيري کردید؟ موضع‌گيري‌های من عموما محرمانه و خصوصي بوده است،با هدف اصلاح و حل مشکل! من بر اين عقيده‌ام كه به جاي «من»، «ما» را در نظر بگيريم ؛من همیشه  سعي كرده‌ام مواضع خودم را رسانه‌اي نكنم ؛يعني در این راستا عارف 93 با عارف 63 هيچ فرقي ندارد. آقاي دكتر! فکر می کنید این تفکر شما بین مردم طرفداری دارد؟ به نظرم مردم هم همين تفكر را دارند و همين را مي‌خواهند.مردم از تندروي و دعواهاي رسانه ای كه هيچ چيزي از درونش درنمي‌آيد خسته شده‌اند. مشكل و اختلاف نظر داريم اما بايد بنشينيم با هم آنها را حل كنيم و حتی الامکان به سطح جامعه نکشانیم. شايد عده‌اي به دليل اين سياست شما به آقاي عارف بگويند «محافظه‌كار» و حتی اصولگرايان در مورد شما اصطلاح « اصلاح طلب بي‌خطر» را به كار مي‌برند.  قرار نیست اصلاح طلب "خطرناک" باشد . اصلاح طلب واقعی منافع ملی را در نظر می گیرد . این بی خطر بودن یعنی عدم ایجاد هزینه برای مردم و کشور.بنابراین معتقدم نبايد هزينه مردم را بالا ببريم و دلشان را خالي كنيم. مردم خسته مي‌شوند از دعواهاي بيهوده. ما نمي‌خواهيم براي رقيب خود در داخل نظام خطري ايجاد كنيم. خطر ما بايد متوجه دشمن باشد. بايد متوجه كساني باشد كه مي‌خواهند تيشه به ريشه انقلاب بزنند. حالا من با همكارم اختلاف‌نظر دارم چرا بايد آن را به تهدیدی تبديل كنم. به همين دليل هم در طول اين سه دهه گذشته هميشه يك خطوط قرمزي داشته‌ام و به اصولي وفادار بودم و تا آنجايي كه به اين خطوط قرمز و اصولم آسيب وارد نشده كوتاه آمده‌ام. در دهه‌هاي 70،80 هم به دفتر تحكيم وحدت انتقادي داشته‌ايد؟ من خودم يكي از فعالین انجمن اسلامي در دوره دانشجویی بودم و همواره از روند رو به رشد انجمن های اسلامي حمايت مي‌كردم. اما هر وقت احساس مي‌كردم كه موضع‌گيري اعضا و تصميمي كه مي‌گيرند ممكن است مشكلاتي ايجاد كند سعي مي‌كردم در حد توانم با توضيح و تذكر ، راهنمايي كنم. وقتي رئيس دانشگاه تهران شدم همان ارتباطي كه با انجمن‌هاي اسلامي داشتم با جامعه اسلامي دانشجویان داشتم. حتما می دانید  جامعه اسلامي دانشجويان يك جريان رقيب بود و زمان مدیریت من از دانشگاه تهران مجوز فعالیت گرفت. در واقع  همان ارتباطي كه با انجمن اسلامي داشتم با دیگر تشکلها هم داشتم و در همگرا كردن جريان‌هاي دانشجويي تلاش می کردم. همواره بعنوان یک استاد مسلمان که دغدغه اش تقویت تشکل های اسلامی در دانشگاه است اگر نقد یا نظری داشته ام به دانشجویان و افراد مسئول منتقل کرده ام. به نظرتان اين انجمن تندروي‌هايي داشت كه منجر به غيرقانوني شدن‌شان شد؟ به هر حال بايد بپذيريم وقتی  يك تشكل  دانشجویی  هستيم و اعضايش برخلاف تشكل‌هاي سياسي دائمی نيستند و فقط دوران داشنجویی عضو تشکل هستند. پس بعضي از مواضعي كه یک حزب سیاسی مي‌گيرد نبايد تشكل‌هاي دانشجويي بگيرند. بنابراين دخالت بيش از حد در امور اجرايي درست نیست . مثلا در برهه ای تشکل های دانشجویی می خواستند رییس دانشگاه انتخاب کنند، این درست نیست. باید ارتقاء فرهنگی و علمی دانشگاه و پیگیری مسایل صنفی اولویت تشکل های دانشجویی باشد .به نظرم بايد عملکرد جنبش دانشجويي در سه دهه گذشته به نقد كشيده شود تا نقد سازنده و مفید راهگشای آینده جنبش دانشجویی کشور باشد. طي يك سال و نيم اخير غالب جريان اصلاحات به پرهيز از تندروي تاكيد مي‌كنند. می توانید صراحتا بفرمایید کجا ها تندروی شده است؟مثلا در مورد همین تشکل های دانشجویی. اجازه بدهيد من در یک مصاحبه يك طرفه به قضاوت نپردازم  ؛ نمی خواهم وارد مصادیق شوم. بارها اعلام آمادگي 16 آذر 83 را يك بار گفته‌ايد.  نه فقط 16 آذر 83 بلكه همه 16 آذرها از اول انقلاب را ببينيم. به هر حال بايد به بررسی نقش جنبش دانشجویی بپردازیم و تعیین کنیم آیا در حال حاضر این جنبش  آن تاثيرگذاري كه قبلا داشت را دارد ؟اگر الان اين تاثیر گذاری را ندارد بايد آسيب‌شناسي شود چرا!.ما به یک جنبش دانشجویی با نشاط و پویا و دردمند و متعهد نیاز داریم. آقاي دكتر!ما حدودا يك ماه پيش خدمت آقاي توفيقي بوديم و ايشان تاکید داشتند که در دولت قبل تلاش شد در حوزه وزارت علوم تمرکز گرایی رخ دهد اما در این دولت این تمرکز گرایی در حال از بین رفتن است ؛یعنی دانشگاهیان خودشان بتوانند در امور دانشگاه دخالت کنند و مثلا بتنوانند رییس دانشگاه انتخاب کنند.به نظر می رسد فرمایش جنابعالی که فرمودید جنبش دانشجویی نبایستی وارد کار اجرایی شود در تعارض با این موضوع است. من اینگونه نگفتم؛یک زمانی یک تشکل دانشجویی می خواهد رییس دانشگاه انتخاب کند و زمانی دیگر ممکن است طی سازوکاری از دانشجویان بخواهند در مورد انتخاب رییس دانشگاه نظر بدهند. ما بعد از عملكرد دو دهه تمركزي كه در امور اجراي دانشگاه داشتيم به روش غيرمتمركز هيئت امنايي رسيده ایم. يعني محوريت تصميمات دانشگاه در هيئت امنا باشد. با ساز و كارهايي كه مراجع قانوني تاييد مي‌كنند. در آنجا قطعا دانشجو و استاد و كارمند بايد نقش داشته باشند در مديريت و در تصميمات دانشگاه؛ اما در جايگاه خودشان !اگر مي‌خواهيد دانشگاه مشكلات كشور را سامان دهد و اگر مي‌خواهيد دانشگاه مركز توليد علم باشد هم دانشجو بايد در تصميمات آن موثر باشد هم استاد و هم كارمند.اين اتفاقي است كه در دانشگاه‌هاي بزرگ دنيا رخ داده و ما كشف نكرديم و تجربه موفقی هم بوده است.دانشجو را نباید حذف کرد اما يك تشكل دانشجویی نبايد به خودش اجازه دهد فقط او تصميم بگيرد. در مقاطعي ما اين فضا را حس مي‌كرديم. در مورد تشکل اساتید هم که اخیرا مجوز گرفته توضیحاتی بفرمایید. بحث خوبي را مطرح كرديد. ما از ابتداي انقلاب تشكل‌هاي دانشجويي‌مان  قوي بودند؛ انجمن‌هاي اسلامي، حضور موثري داشتند و كمك مي‌كردند اما كمتر ما با تشكل فراگير و منسجم اساتيد رو‌به رو بوديم. دو تشكل شكل گرفتند اما بنا به دلایلی نشدند. خوشبختانه در روزها و هفته های بعد از 24 خرداد سال گذشته و براساس نيازي كه به طور طبيعي در دانشگاه ها حس مي‌شد ، پيشنهاد يك تشكل منسجم هيئت علمي داده شد. پس از بررسی هایی ضرورت داتشن تشکلی فراگیر از اساتید به تایید جمعی از اساتید رسید و به این نتیجه رسیدیم که این تشکل باید بیشتر صنفی باشد البته قرار شد تشکل از موضع گیری های سیاسی نیز منع نشود.بهر حال  تعدادی اساتید برجسته در ا ایجاد ین تشکل حضور دارند و نمی شود گفت در امور مختلف موضع گیری نداشته باشند.همچنین به این نتیجه رسیدیم که باید در مسائل راهبردی علم و فناوری مثل سند چشم انداز و تحقق آنها مشارکت داشته باشند.بنابر این با این نگاه سال گذشته درخواست مجوز این تشکل به کمیسیون ماده ده قانون احزاب وزارت کشور ارسال شد و اخیرا  این مجوز صادر شده است.من از وزارت کشور هر چند که تاخیر داشت تشکر می کنم.فکر می کنم این تشکل می تواند در کشور مهم و مو ثر باشد. اساتيدي كه مي‌خواهند عضو اين تشكل شوند به معناي عام است يا خاص؟ همه اعضای هئیت علمی دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی و پژوهشی دولتی و غیر دولتی می توانند طبق ضوابط عضو شوند. آقاي دكتر! چه عاملي باعث شد كه تخلفات مالي و اختلاس‌ها در دولت آقای خاتمی نباشد يا خيلي كم باشد ؟ شاید نباید من به این سوال پاسخ بدهم اما  ما براي انتخاب افراد خيلي مراقب بوديم هم از نظر سياسي، هم عقيدتي و فرهنگي به خصوص سلامت اقتصادي. خود من روي سلامت اقتصادي افراد و تعهد آنان خيلي وسواس داشتم و تاكيدم روي افرادي بود كه حرف و حديثي پشت سرشان نباشد، انصافا هم دولت آقاي خاتمي در اين زمينه موفق بود. در آن دوره اتهامات بي‌ربطسیاسی و فرهنگی زده شد ولي كمتر به يك مدير دوران اصلاحات اتهام مسائل اقتصادي و اختلاس زده شد.اگر آن وسواس را به خرج نمی دادیم شاید تخلفات هزاران ميلياردي و غيره پيش مي آمد. خوشبختانه در آن دوره ما از اين موارد نداشتيم و البته نگاه ما نگاه پيشگيري بود. همواره من از نهادهاي نظارتي خواهش مي‌كردم و هم خود ما مراقبت مي‌كرديم اگر يك مديرمان خداي ناكرده در حال افتادن در يك مسير ناصحيح است، جلوگيري كنيم و به محض اينكه متوجه مي‌شديم تذكر مي‌داديم. الحمدالله دولت اصلاحات در اين زمينه موفق بود. آقاي دكتر در مورد عملکرد شما یک انتقادی وجود دارد؛ در 8 سالي كه به اصلاحات خيلي فشار آمد شما در بعضي از نهادها از جمله شوراي عالي انقلاب فرهنگي و مجمع تشخيص عضويت داشتید و دارید؛در این ایام آقای عارف چه کاری برای اصلاحات انجام داد؟ قاعدتا هر کاری برای کشور و برای اصلاحات لازم بود انجام و تشخیص می دادم انجام می دادم.همانطور که گفتم اصلاح طلبان بخشی از حاکمیت هستند حتی اگر مقطعی از دولت و امور اجرایی دور باشند.شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجمع تشخیص مصلحت نظام هم بخشهایی از حکومت هستند. در مورد حوزه دانشگاه خيلي از اتفاقاتي كه می افتاد مثل  امنيتي كردن فضاي دانشگاه‌ها هيچ ربطي به مصوبات شوراي انقلاب فرهنگي نداشت بلكه منش دستگاه های اجرايي بود. یعنی  نهادهاي اجرايي، دانشگاه‌ها را به سمت غيرفرهنگي و امنيتي می بردند و در برخی موارد به دوستان در دستگاه های اجرایی تذکراتی می دادم. به هر حال شورا بر فعاليت‌هاي وزارت علوم ناظر است. نظارت كه طبيعي است اما بپذیریم که رییس شورا رییس جمهور است و شورا نمی خواهد سمت و سویش برخلاف جهت حرکت کلی  دولت باشد.من در شورا  رابطه نزديكي با تك تك افراد داشتم و ديدگاه‌هاي خود را مطرح مي‌‌كردم. البته این نظر ها را رسانه ای نمی کردم. به نظر من رسانه‌اي كردن مسائل در خیلی از موارد، راه‌حل درستي نيست. نبايد چالش‌ها را به ميان مردم كشيد و دل مردم را خالي كرد. به هر حال هميشه اختلاف نظر وجود دارد. پس یک جاهایی نظر مخالف داشتید اما رسانه ای نمی کردید. نمی گویم لزوما نظر مخالف داشتم بلکه نظر داشتم و نظرات خودم را به نحو مقتضی اعلام می کردم و الان هم اعلام می کنم ، اما عموما رسانه‌اي نمي‌كنم من راهكار را اين مي‌دانم. ما نظام را قبول داريم و اختلاف نظر ها دقيقا مثل مسائل خانواده است. شما چه قدر مسائل خانواده‌تان را به دوستانتان مي‌گوييد؟ نگاه من هميشه به مسائل خودمان مثل داخل خانواده است. نمي‌خواستم از يك فرصت و تريبوني براي تبيين و معرفي خودم استفاده كنم. البته نمي‌گويم ارتباط رسانه‌اي نباشد. ارتباط رسانه‌اي براي اين است كه مردم از رسانه استفاده كنند حتي بحث‌هاي چالشي مي‌تواند رسانه‌اي شود به شرط رعابت اخلاق و حرمت افراد و توجه به منافع ملی. شركت در بحث‌هاي اختلاف برانگيز و تفرقه برانگيز و اينكه نتيجه‌اش مطرح شدن يك نفر باشد من سعي مي‌كردم پرهيز كنم. شما بحث ائتلاف نسبي با اصولگرايان در انتخابات مجلس را مطرح كرديد، مقداري رويايي نيست كه اصلاح طلبان بيايند با اصولگرايان ائتلاف نسبي داشته باشند؟ ج: فكر مي‌كنم بهمن سال گذشته بود در كنگره  یکی از احزاب راهبردها و رويكردهاي خودم را درباره انتخابات مجلس آینده مطرح کردم. اول: حفظ سرمايه اجتماعي كه خلق شده و تقويت آن (يعني مشاركت مردم را از 73 درصد بالاتر ببريم) دوم؛ پيروزي در انتخابات 94. ما باید پیروز انتخابات شویم ؛لازمه این موضوع ارائه لیست واحد از سوی اصلاح طلبان در انتخابات است . با اين رويكرد شروع كرديم و واقعا در يك سال گذشته روي رويكرد و راهبردهاي خود جدي ايستاده‌ايم. گفتيم برنامه مي‌دهيم و الان داريم برنامه تدوين مي‌كنيم. ما گفتیم برخلاف برخی جریانات رقیب را نقی نمی کنیم  و به همه جریانات داخل نظام اصالت می دهیم. بايد با  رقیب تعامل كنيم؛ شايد بهترين و مناسب‌ترين مكان براي تعامل مجلس باشد.. من وقتي بحث ائتلاف نسبي با اصولگرایان را مطرح كردم همین موضوع مدنظرم بود.یعنی بتوانیم در مجلس مثلا 30 نفر را پیدا کنیم که محور تفاهم و همدلی و دوستی جریانات داخل مجلس باشند..اگر این اتفاق رخ دهد ما خیلی از اتفاقات که در مجلس رخ می دهد  مثل دعوا ،سوال و تذکرات آنچنانی را درچنین  مجلسی نخواهیم داشت. در این شرایط مجلس ديگر به وظيفه خودش عمل مي‌كند يعني نگاهش ملي مي‌شود و به مسائل حاشيه‌اي كمتر مي‌پردازد. اين موضوع جزء راهبردهايمان است و به همين دليل اجماع كامل در جریان اصلاحات و ائتلاف نسبي را با بخش‌هايي از جریان رقیب را مطرح كرديم. اميدوارم در اين مسير بتوانيم جلو برويم .البته  وقتي مي‌توانيم در این خصوص موفق شويم كه هر دو جناح این موضوع را بخواهند و قبول داشته باشند. مثلا چه اشكالي دارد در مركز استاني كه 5 نماينده هست يك نفر در دو ليست مشترك باشد. يعني نمي‌توانيم در يك استان يك نفر را پيدا كنيم كه هر دو جناح قبولش داشته باشند؟ نشانه‌هايي ديده‌ايد كه بخواهند؟ هر دو جناح بايد بخواهند. چه اصولگرا و چه اصلاح طلب اين موضوع را قبول داشته اند؟ ج: من راهبرد خودم را مطرح كردم و انتظارم نداشتم روز اول از آن استقبال شود. اخيرا يكي از سايت‌هاي اصولگرا گفته هدف عارف از اين راهبرد تفرقه‌افكني در بين اصولگرايان است؛ به نظر من اين گفته نهايت بي‌تقوايي است. من نگاه خيرخواهانه به موضوع داشتم و اگر هم نشد  اشكالي ندارد ما كه با كسي دعوايي نداريم. اين بحث هم مهم است كه شما چه كساني را اصولگرا مي‌دانيد؟ مثلا جبهه پايداري هم خود را اصولگرا مي‌داند. ج: با دوستانی که این نظریه را قبول دارند و در جبهه رقیب فعالیت می کنند. اسم نمی آورید؟ نه . نیازی نیست. در یکی از سایت ها اسم آقای ناطق آمده بود . گذشته آقای ناطق نشان می دهد که مطمئنا یکی از این افرادمی توانند ایشان باشند.اما بهتر است اسم نبریم. جناح مقابل مرتب دوگانه عارف و ناطق را مطرح مي‌كند و به نظر می رسد مي‌خواهند يك مدل تفرقه  را ه  بیاندازد.به هرحال گفته می شود بخشی از اصلاح طلبان طرفدار حضور ناطق و حمایت از ایشان هستند و بخش دیگری از اصلاح طلبان بر عارف تمایل دارند.نظر جنابعالی چیست؟ اولا هر تشكل سياسي و حزبی بايد هويت خود را حفظ كند. اصلامهم‌ترين دليل حضور ما تقويت هويت‌مان است. هرچند خيلي تعصبي به تشكيلات ندارم اما به حفظ و ارتقاي هويت تشكيلاتی تاكيد دارم. امادر عين حال آمادگي نهايت همكاري را داريم. به هر حال، من در يك اردوگاه تعريف شده‌ام آقاي ناطق در اردوگاه ديگر. ما نمي‌توانيم اين مسئله را نفي كنيم. حال اين دو اردوگاه چه قدر همپوشاني دارند و اهدافشان يكي است يك بحث تشکیلاتی است. واقعيت اين است كه اين دو اردوگاه مرامنامه شفافي ندارند كه خط كشي كنيم اين اصلاح طلب است، او اصولگرا. ما با حفظ هويت آمادگي کلی همكاري با همه دوستانمان در جبهه رقيب را داريم. چه قدر شما مراقبت مي‌كنيد كه بين اصلاح طلبان تفرقه‌ ايجاد نشود؟مصداقا عرض می کنم ؛از جانب شما در سایت های اصولگرا خبری منتشر شد مبنی بر اینکه «اصلاح طلبان رهبر ندارند.»این سخن باعث تفرقه افکنی می شود. معمولا جواب اينگونه تيترها را نمي‌دهم و هميشه از بداخلاقي‌هاي رسانه‌اي گله‌مند هستم. انقلاب ما انقلاب فرهنگي بود و اين فرهنگي بودن انقلاب را فقط نبايد در حكومت ببينيم بلكه در نهادهاي عمومي و مردمي و مهم‌تر از همه رسانه‌ها باید ببينيم؛ اگر اين موضوع را بپذيريم باید کمتر  تيترهاي مشتري‌پسند و تفرقه افکن بزنبم. دغدغه اصلي و مهم من انسجام داخلي اصلاحات است و تا اينجا هم با این راهبرد كوتاه آمده ام؛ هر تصميمي كه تا بحال گرفته ام در این راستا بوده است بر این باورم كه بايد جبهه‌ها هم مثل احزاب حساب و كتاب و رهبری مشخص داشته باشند. ممكن است همین الان خبرنگاري از شما بپرسد كه آیا آقاي خاتمي را به عنوان رهبر جريان اصلاحات قبول داريد يا خير؟پاسخ شما چیست؟ موضع بنده را همه نسبت به آقاي خاتمي مي‌دانند و عملکردم در انتخابات ریاست جمهوری رویکردم را نسبت به جایگاه آقای خاتمی در جبهه اصلاحات نشان داده است و اخیرا نیز  در همایش اصلاح طلبان موضع خودم نسبت به جایگاه ایشان  را شفاف بیان نموده ام. در حال حاضر همین  اصولگرایانی که به عنوان معتدل شناخته می شوند وقتی همایشی برگزار می کنند تندروترین اصولگرا ها را دعوت می کنند و افتخار می نمایند که می خواهند با آنها ائتلاف کنند.بنابراین این بحث ائتلاف با اصولگرایان معتدل غیر واقعی است. نه .من فكر مي‌كنم كه به واقعيت نزديك است . این ائتلاف پس با چه کسانی است؟ الان نمی خواهم اسم بیاورم. يک زماني ممكن است كه يك تشكلي در يك مقطع خاص موضع تندي بگيرد تا طرفداران و سمپات هایش  را به خودش نزديك ‌كند. اين مسائل را به حساب رفتار آن تشکل نگذاريد؛ گاهي اين نشست‌ها و جلسات براي انسجام دروني است .واقعيت‌ها گاهي متفاوت از مسائل رسانه‌اي است و ما در دو جبهه گروه‌هاي معتدل بسياري را داريم.و افراد برجسته تاثیرگذار در هر دو جبهه. پس بیشتر مدنظرتان افراد هستند. ج : الان در كشور ما نقش افراد كمتر از تشكل‌ها نيست. اگر با ده نفر از افراد تاثيرگذار اصولگرا به توافق برسيم به نظرم جا انداختن آن خيلي راحت‌تر است. رابطه‌تان با شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات چگونه است؟به هر حال حزب تشکیل ندادید و در این شرایط چکونه قرار است با جبهه در ارتباط باشید ؟ در مورد ضرورت تشکیل حزب بنده هیچ تردیدی ندارم؛ اما یک سوال همیشه برای من مطرح بود ه ؛ آیا تشکیل حزب قبل از انتخابات 94 به انسجام اصلاح طلبان کمک می کند یا خیر ؟ ؛ من در مورد این سوال به نتیجه نرسیدم ؛بنابراین تشکیل حزب را مرعا گذاشتیم تا بعد از انتخابات94 در مورد آن تصمیم گیری کنیم .در عين حال يك گروه سياسي به نام پويش اميد كه اعضای آن جوانان بودند را  داریم كه در انتخابات 92 حضور جدي داشتند و خيلي از كارها در انتخابات با محوريت و همكاري آنان صورت مي‌گرفت.  وقتي مسئله حزب به تعویق افتاد دوستان و جوانا مرتبط با ما به سمت ثبت تشكل سیاسی جوانان رفتند كه بزودی ایجاد یک سازمان سياسي جوانان را به وزارت کشور اعلام و تقاضای مجوز خواهند کرد. ارتباط ارگانيكي با شوراي هماهنگي نداريد؟ ج: ما با همه ارتباط مان نزديك است؛ اعضاي آنها در جلسات ما شركت مي‌كنند و ديدگاه‌هاي ما را مي‌دانند. آقاي دكتر لطفا در مورد پيشنهاد همه پرسي كه آقاي روحاني مطرح كردند نظرتان را بفرمایید. ج: رئيس‌جمهور به عنوان  بالاترين مقام اجرايي كشور حق دارد  این قبیل مسائل را مطرح کند و  واضح است كه هر رئيس‌جمهور به خصوص آقاي روحاني كه حقوقدان هم هستند وقتي يك پيشنهاد و طرحي را مطرح مي‌كند به حواشي و جوانب حقوقي‌اش هم فكر مي‌كنند. به نظر شما اين پيشنهاد قابل اجرا شدن است؟ بايد بپذيريم رئيس‌جمهور كشور حق دارد در همه امور اظهارنظر كند و پيشنهاد دهد منتهي با ساز و كارهاي قانوني. برخي اوقات بعضي افراد اجازه نمي‌دهند حتی بالاترين مقام اجرايي كشور ديدگاه و نظرش را مطرح كند. ايشان مطمئنا به ساز و كارهايي كه در قانون اساسي ديده شده اشراف كامل دارد انقلاب و نظام ما براساس رفراندوم و نظر مردم به وجود آمده و پشتوانه و صاحب انقلاب، نظام و حكومت ما مردم هستند.قطعا توجه به نظر مردم در ایجاد آرامش بیشتر در دولت و ارائه جدی تر کار می تواند موثر باشد.
کد خبر: ۵۷۳۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۲۵

برخی‌ها به‌دنبال این هستند که به مردم بگویند اصولگرایان هیچ خدمتی نکرده‌اند که این یک شگرد سیاسی است و مخصوص سیاست‌مدارانی است که با اخلاق خداحافظی کرده‌اند
کد خبر: ۵۶۵۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۱۵

طی روزهای اخیر در رسانه‌ها به خصوص در طیف خود اصلاح‌طلبان در خصوص وزیر بهداشت مطالبی نوشته شد که نشان داد از نیروهای قوی خود هم واهمه دارند
کد خبر: ۵۶۳۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۱۴

علی پهلوان دبیرکل اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان در گفت‌وگو با فارس با اشاره به برگزاری دادگاه سعید زیباکلام گفت: رئیس جمهور همواره اعلام می‌کند که باید فضای نقد و انتقاد در دانشگاه‌ها وجود داشته باشد و نباید فضای دانشگاه را امنیتی کنیم ولی متاسفانه از آن طرف می‌بینیم با کسی که در فضای دانشگاهی انتقادی انجام می‌دهد چنین برخوردی می‌شود و وی را به دادگاه می‌کشانند. وی افزود: این رفتارها با آنچه در شعارهای رئیس جمهور دیده می‌شود و با بحث آزادی بیان متضاد است و مسئولان دولت باید به منتقدان اجازه صحبت بدهند. پهلوان در خاتمه گفت: به خاطر مسائلی که اخیرا در برخورد با منتقدان با آن روبرو بودیم اعلام می‌کنیم که اعضای اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان به عنوان یکی از منتقدان توافق‌نامه ژنو و در حمایت از آقای زیباکلام در دادگاه وی شرکت خواهند کرد. به گزارش جهان، از سویی، کمیته صیانت از منافع مردم ایران، طی اطلاعیه‌ای از اساتید و دانشجویان دعوت کرد تا در راستای حمایت از سعید زیباکلام در دادگاه محاکمه وی حاضر شوند. متن این اطلاعیه به شرح زیر است: دکتر سعید زیباکلام به اتهام انتقاد از مسئولین دولتی در زمینه توافق ژنو مجدداً به دادگاه احضار شد. این استاد برجسته دانشگاه که طی یک سال گذشته در سراسر کشور اقدام به نقد علمی توافق ژنو در مجامع دانشگاهی نموده است در ادامه برخورد‌ها علیه منتقدین رویه دیپلماسی دولت یازدهم به دادگاه احضار شده است. اگرچه پس از گذرانده شدن دو جلسه بازپرسی و یک جلسه دادگاه به نظر می‌رسید پرونده وی به سوی مختومه شدن پیش می‌رود اما با احضار مجدد این استاد دانشگاه به دادگاه گویا دادرسی این پرونده وارد مرحله‌ای تازه‌ای شده و با توجه به جایگاه این چهره علمی در حرکات انتقادی نسبت به رفتار‌ها و رویکردهای دولت یازدهم در عرصه سیاست خارجی، بیم آن می‌رود اینگونه فشار‌ها نهایتاً منجر به خفقانی گسترده گردیده که این سلب آزادی بیان تبعات جبران‌ناپذیری را برای منافع ملی می‌تواند به بار بیاورد. این در حالی است که در همین مدت شاهد برخوردهای قضایی با چهره‌ها و مطبوعات منتقد دیگر نیز بوده‌ایم و لغو سخنرانی چهره‌های منتقد توافقنامه ژنو در شهر‌ها و دانشگاه‌های مختلف و نیز جلوگیری از نقد جدی توافقنامه در رسانه ملی از دیگر فعالیت‌های صورت گرفته علیه فضای آزاداندیشی و آزادی بیان توسط دولت بوده است. در همین راستا کمیته صیانت از منافع ایران از دانشجویان، اساتید دانشگاه و چهره‌های کشور دعوت می‌نماید تا با همراهی با این استاد دانشگاه در جلسه�" دادگاه وی پیام اعتراض خود را به این رویه اعلام دارند. این مشایعت اعتراضی فردا یکشنبه ۱۲ بهمن‌ماه ساعت ۸ صبح در این آدرس برگزار می‌گردد: مترو ۱۵ خرداد، خیابان خیام، خیابان داور، ساختمان شماره ۲ قوه قضائیه، طبقه اول، شعبه ۱۰۵۷ دادگاه عمومی جزایی.
کد خبر: ۵۶۲۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۱۲

رئیس ستاد برگزاری دهه فجر انقلاب اسلامی در گچساران گفت: دهه فجر امسال نمایشگاه آثار حضرت امام در گچساران برگزار می‌شود.سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: به گزارش خبرگزاری فارس از گچساران، یدالله مرادی عصر امروز در نشست ویژه برنامه‌های دهه فجر انقلاب اسلامی در این شهرستان با بیان اینکه دهه فجر انقلاب اسلامی نماد همایش ملی و وحدت مردم در ایجاد حکومتی مردمی است، افزود: انقلاب اسلامی ایران جنبشی مردمی بود که نشان داد هیچ اراده‌ای توان ایستادگی در برابر خواست مردم را ندارد. وی در ادامه با اشاره به برنامه‌های ویژه دهه فجر انقلاب اسلامی در گچساران گفت: نواختن زنگ انقلاب، رژه مردمی و موتوری استقبال از امام راحل، برپایی ایستگاه صلواتی و تجلیل از دانش آموزان برتر طرح بورسیه از جمله برنامه‌های روز نخست دهه فجر در گچساران است. رئیس ستاد برگزاری دهه فجر انقلاب اسلامی جشن ویژه کارکنان زن بیمارستان شهید رجایی، تجلیل از نویسندگان شهرستانی و نقد کتاب، برپایی نمایشگاه کتاب آثار حضرت امام راحل را از دیگر برنامه‌های دهه فجر در این شهرستان عنوان کرد. وی ایجاد وحدت و یکدلی در آستانه فرارسیدن دهه فجر انقلاب اسلامی را از وظایف رسانه‌ها عنوان کرد و خاطرنشان کرد: رسانه‌ها در آستانه دهه مبارک فجر باید با پرداختن به اهمیت و جایگاه انقلاب اسلامی و پوشش برنامه‌های خاص این دهه بر تداوم راه امام راحل و وحدت سیاسی تأکید کنند.
کد خبر: ۵۶۱۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۱۱

آیا راه حل مقابله با پدیده زیرمیزی نزدیك كردن تعرفه‌های رسمی به مبلغی است كه خارج از تعرفه دریافت می‌شده و دریافت كننده آن را «عادلانه» و «واقعی» می‌دانسته است؟... شوك واردشده به هزینه درمانی، شوكی واقعی است كه آثار آن سال‌ها باقی خواهدماند. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com:به گزارش پایگاه 598 ، این روزنامه حامی دولت در نقد طرح تحول سلامت نوشته است: با وجود وعده رعایت «شیب ملایم» در افزایش قیمت‌ها و حركت به سمت «تك‌رقمی» كردن تورم وزارت بهداشت با ابلاغ كتاب «واحد ارزش نسبی خدمات سلامت ١٣٩٣» با افزایش ٢ تا ۵/٢ برابری حق الزحمه جراحان و پزشكان شاغل در بیمارستان‌های خصوصی و دولتی عملا تورمی ٣ رقمی را وارد درمان و سلامت كشور به‌ویژه در بخش خصوصی كرده است.  این افزایش چشمگیر، بخشی از طرح بزرگ تر تحول سلامت و محصول شش ماه فعالیت وزارت بهداشت و حدود ۲۵ انجمن تخصصی پزشكی است. این اقدام كه برای «عادلانه» و «واقعی» كردن تعرفه‌های پزشكی صورت گرفته آثار خود را نه تنها بر بخش سلامت كه بر كل اقتصاد كشور برجا خواهد گذاشت... برخی پدیده «زیرمیزی» یا دریافت حق‌الزحمه بیش از تعرفه (كه برخلاف تصور كاملا رومیزی و با واریز به حساب و «كارت به كارت» و در اكثر موارد از طریق حسابداری بیمارستان‌ها صورت می‌پذیرفت) را ناشی از «غیرواقعی» بودن تعرفه‌های جراحی دانسته و بر این اعتقاد هستند كه با «واقعی» كردن «تدریجی» تعرفه‌ها این پدیده نیز حذف خواهد شد.  این نوع طرح موضوع از یكسو ایجاد یك توجیه برای زیرمیزبگیرهاست و از سوی دیگر نشان از ارج ننهادن بر عملكرد بسیاری از پزشكان شاغل در همین بخش خصوصی است كه با رعایت تعرفه‌های جاری و مصوب به جامعه خدمت كرده‌اند. گرچه معدل مبلغ زیرمیزی‌ها را نمی‌توان به‌طور دقیق مشخص كرد و زیرمیزی‌بگیرها هر كدام یا هر صنف از آنها نرخ و قیمت خود را داشته و دارند اما به طور متوسط می‌توان به ضریبی حدود سه تا چهار برابر تعرفه قبلی رسید.  آیا راه حل مقابله با پدیده زیرمیزی نزدیك كردن تعرفه‌های رسمی به مبلغی است كه خارج از تعرفه دریافت می‌شده و دریافت كننده آن را «عادلانه» و «واقعی» می‌دانسته است؟... شوك واردشده به هزینه درمانی، شوكی واقعی است كه آثار آن سال‌ها باقی خواهدماند. سناریوهای زیر دور از تصور نیستند.  اگر دولت به تعهدات خود درتامین و افزایش سهم خود در هزینه درمانی و تسویه بدهی ٥٣٠٠٠ میلیارد تومانی به سازمان تامین‌اجتماعی، تامین كسری بودجه ادواری وزارت بهداشت (فعلاشش هزار میلیارد تومان)، تبدیل سهم ٣٠ درصدی خود از مخارج درمان به ٦٠ یا ٧٠ درصد، تاسیس بیمارستان‌های جدید و افزایش كادر پزشكی شاغل در بخش دولتی عمل كند، بخش خصوصی درمان با تعرفه‌های فعلی دچار بحران ناشی از عدم مراجعه متقاضیان شده و زیان هنگفتی متوجه سرمایه گذاری بزرگ انجام شده در تاسیس این بیمارستان‌ها خواهد شد. احتمال تحقق این سناریو با توجه به همه عوامل داخلی و خارجی كم است. اما درصورتی كه دولت به تعهدات خود عمل نكند بیمارستان‌های دولتی چون گذشته در تامین نیازهای فزاینده مراجعان ناتوان خواهند ماند و «پول از جیب» و سهم مردم از هزینه درمانی افزایش می‌یابد و بسیاری دوباره به سمت درمان در بخش خصوصی سوق داده خواهند شد كه با تعرفه‌های فعلی جز افزایش «هزینه‌های خانمان برانداز» نتیجه‌ای نخواهد داشت. این سناریو به ویژه زمانی خطرناك‌تر می‌شود كه زمزمه «مدیریت خصوصی بیمارستان‌های دولتی» برای «كارآمد»كردن آنها نیز به گوش می‌رسد.
کد خبر: ۵۵۰۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۱

ما اقدامات تروریسی را محکوم می کنیم. خود ما از بزرگترین قربانیان تروریسم هستیم، اما نسبت به احقاق حقوق تمامی ادیان الهی مخصوصاً مسلمانان که در فرانسه تعدادشان کم نیست هم کوتاه نخواهیم آمد
کد خبر: ۵۴۸۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۹

مسئولین رده های پایین مملکت و نمایندگان لر و مسئولین وقت استانی این هدیه ی بزرگ رهبر معظم انقلاب را با دید نگاه کلی به استان برنامه ریزی ننمودند و این طرح را تنها در محدوده جنوب استان اختصاص دادند،حال این که ...
کد خبر: ۵۴۶۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۷