اوای دنا -سیدمهدی خرمی:وحدت و همبستگي يكي از مواردي است كه تداوم و پايداري نظامها و ملتها به آن بستگي دارد. و به همين دليل، تمامي ملتها براي وحدت و همبستگي اهميت خاصي قائل شده اند و براي حفظ اين امر خطير برخي امور را، در فرهنگ خود مقدس و مهم شمرده و آنها را محور همبستگي خود قرار داده اند. به عنوان نمونه وقتي در تاريخ جنگهاي صليبي دقت مي كنيم، مي بينيم مسيحي ها از مذهب به عنوان بهترين حربه براي اتحاد خود بهره برده اند، يا در جنگ جهاني دوم، آلمانها براي همبستگي خود از عنوان نژاد برتر استفاده كردند. در اين خصوص دين مبين اسلام نيز از ساير اديان مستثنا نبوده و اهميت خاصي براي اين موضوع قائل شده است و قرآن كريم بر اين نكته، تأكيد كرده است كه وحدت مايه استواري و نيرومندي، و اختلاف موجب شكست و سستي و از كف دادن قوت و قدرت است.با این حال وحدت و یکدلی برای ایلی به وسعت عشق که از قیام تا لنده از لنده تا جاورده از جاورده تا قلعه رئیسی از قلعه ریسی تا بیسیدون و کلات ، از ایدنک تا سوق از سوق تا پاقلعه نادیده گرفته شده و حرف از اختلاف و عدم انسجام به گوش می رسد .ای سران ایل به هوش باشید که ایل بزرگ طیبی مزین شده به ستارهایی که در آسمان ایل می درخشند و اعمال و رفتار ما را زیر نظر دارند تمسک بجویید به ستارگانی چون امازاده سید محمود(ع) ، امامزاده سید عمادالدین ولی (ع) ، امامزاده میرسالار (ع) ، امامزاده ناصرالدین محمد(ع) و .... !استان چهار فصل کهگیلویه و بویراحمد سرشار از جاذبه های طبیعی و گردشگری فراوانی است با نگاهی اجمالی به سیطره ایل بزرگ طیبی می بینیم ایلمان چه نقش بزرگی در جاذبه های طبیعی استان ایفا می کند .اگر چشمان بینا داشته باشیم می بینیم قطرات زیبای آبشارهای کمر دوغ و طوف خیمه را !می بینیم بزرگترین شتر سنگی دنیا را ! می بینیم روستای توریستی قیام را !
می بینیم قلعه ای تاریخی لنده ، الگن ، چاروسا ، لیر ، سوق ، ایدنک ، بیشه ای ، موگرمون و...که ریشه در تاریخ این ایل دارد ! می بینیم رودخانه خروشان جن و موگرمون ، مارون ، جاورده و رود قلاتی را ! می بینیم بهشتهای گم شده در جای جای سیطره ایلمان ! طبیعت دل انگیز موگرمون ،دلی مهرجان ، دلی مهره ، طبیعت بکر چاروسا ، قرق بادامستان سوق ، سواحل سد مارون و............!آیا این همه نعمت خدادادی نباید دیده شوند نباید ایلمان را به عنوان یک ایل بزرگ و با افتخار بشناسند !ایلی که در ناهنجاریهای اجتماعی کمترین سهم را دارد باید به عنوان یک افتخار از آن یاد شود !راستی آیا از خود پرسیدیم ریشه این همه مظلومیت ایلمان چیست ؟دنیا پرستی و جاه طلبی !وَ اعتصِموا بِحَبلِ الله جَميعاً وَلا تَفَرَقوا تعصب کور و تعصبات شخصی از جمله موانع مهم اتحاد است .اتحاد در بسیاری از موارد نیازمند روحیه ایثار و فداکاری، عفو و بخشش و تواضع و فروتنی است. دنیا طلبان و عاشقان شهرت و مقام که هیچ عملی را جز در راستای مال و مقام انجام نمی دهند و در لحظات بحرانی و مشکلات اجتماعی به جای میدان دادن به افراد لایق و گذشتن از حقوق خویش بر حفظ قدرت و موقعیت حزب و جناح خویش تأکید می کنند. آنها به جای اعتصام به حبل الله به عنوان محور وحدت به حبل شیطان که همان دنیا پرستی است، چنگ می زنند و ایجاد تفرقه می کنند. آنان به راحتی به خاطرمتاعی اندک و پُستی کوچک پَست می شوند و عزت و شوکت خود و ایل خود را می فروشند و استعمارگران نیز با توجه به چنین روحیاتی به تطمیع مادی و معنوی آنان می پردازند.و دقیقاً از همین روست که امام علی (ع) دنیا دوست ها را سرآغاز فتنه ها و ریشۀ همه محنتها و رنج ها می دانند.بیایید قدر ایلمان را قدر بدانیم و با هم ندای یکی شدن را سر دهیم تا چشم کسانی که قصد و طمع سوء از ما دارند را کور کنیم .در آخر داستانی را نقل می کنم به امید آنکه در این ایام سراسر حقه و حیله انتخابات، فریب دسیسه بازان سیاسی را نخوریم !كاروانی از مردمان كاشان شكایت به نزد حاكم بردند كه دو راهزن ، كاروان صد نفری ما را غارت كردند . حاكم با تعجب پرسید :« چگونه صدنفر از پس دو نفر بر نیامده اید ؟» یكی از آنان در پاسخ گفت : « آن ها دو نفر بودند همراه و ما صد نفر بودیم تنها ! »به امید ایلی همراه و منسجم
کد خبر: ۳۵۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۲۱
اوای دنا : چهار نماينده فعلي شهر تهران، پنج نماينده از آذربايجان شرقي، چهار نماينده از استان آذربايجان غربي، ۲نماينده از استان اردبيل، يك نماينده از اصفهان، یک نماینده از استان البرز، يك نماينده از استان ايلام، ۲ نماينده از خراسان شمالي، ۲ نماينده از خوزستان، یک نماينده از استان زنجان، ۲ نماینده از سیستان وبلوچیستان، چهار نماينده از استان فارس، یک نماینده از استان قزوین، سه نماینده از استان کردستان، یک نماینده ازاستان کرمان، سه نماينده از استان گيلان، ۲ نماینده از لرستان و یک نماینده از استان مازندران رد صلاحیت شده اند.به گزارش بی باک ،این رد صلاحیت ها در مرحله اول و توسط هیات های اجرایی انجام شده و طبق قانون این نمایندگان چهار روز فرصت دارند تا اعتراض کنند.اسامی ۴۰ نماینده به شرح زیر است:چهار نماينده فعلي شهر تهران۱- علی مطهری نماینده تهران۲- حمید رضا کاتوزیان نماینده تهران۳- علی عباسپور نماینده تهران۴- علیرضا محجوب نماینده تهرانپنج نماينده از آذربايجان شرقي۵- رضا رحمانی نماینده تبریز۶- مجید نصیرپور نماینده سراب۷- غلامحسین اهری نماینده اهر و هریس۸-سلمان خدادادی نماینده ملکان۹- رضا علیزاده نماینده ورزقانچهار نماينده از استان آذربايجان غربي۱۰-جلال محمود زاده نماینده مهاباد۱۱-نادر قاضی پور نماینده ارومیه۱۲-سلیمان جعفرزاده نماینده ماکو۱۳- علی زنجانی نماینده نقده۲ نماينده از استان اردبيل۱۴-وکیل سپه نماینده پارس آباد۱۵-یونس اسدی نماینده مشکین شهريك نماينده از اصفهان۱۶- محمد ضابطی نماینده نطنزیک نماینده از استان البرز۱۷- فاطمه آجرلو نماینده کرجيك نماينده از استان ايلام۱۸-داریوش قنبری نماینده ایلام۲ نماينده از خراسان شمالي۱۹- موسی الرضا ثروتی نماینده بجنورد۲۰-محمدمهدی شهریاری نماینده بجنورد۲ نماينده از خوزستان۲۱- مصطفی مطور زاده نماینده خرمشهر۲۲- خلیل حیات مقدم نماینده ماهشهریک نماينده از استان زنجان۲۳- سید فاضل موسوی نماینده خدابنده۲ نماینده از سیستان وبلوچیستان۲۴- پیمان فروزش نماینده زاهدان۲۵-یعقوب جدگدل نماینده چابهار و نیک شهرچهار نماينده از استان فارس۲۶- داوود محمدجانی نماینده آباده۲۷-محمد حسن دوگانی نماینده فسا۲۸- سید احمدرضا دستغیب نماینده شیراز(فرزند فخرالدین)۲۹- علی اصغر حسنی نماینده لارستانیک نماینده از استان قزوین۳۰-قدرت الله علیخانی نماینده قزوینسه نماینده از استان کردستان۳۱-عبدالجبار کرمی نماینده سنندج۳۲- سید عماد حسینی نماینده قروه۳۳-اقبال محمدی نماینده سنندجیک نماینده ازاستان کرمان۳۴-مصطفی رضاحسینی نماینده شهربابکسه نماينده از استان گيلان۳۵- سید مهدی صادق نماینده آستانه۳۶- فرهاد دلق پوش نماینده آستارا۳۷- بهمن محمدیاری نماینده طوالش۲ نماینده از لرستان۳۸- هادی مقدسی نماینده بروجرد۳۹- محمد محمدی سلسه و دلفانیک نماینده از استان مازندران۴۰-انوشیروان محسنی بند پی نماینده نوشهر و چالوس
کد خبر: ۳۵۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۲۰
اوای دنا -بهرام پارسا:نمایندگان شهرستان کهگیلویه در دوره های مختلف هر کدام به قدر وسع ،معرفت واعتقاد به اخلاق نمایندگی ،تجربه ای به یادگار گذاشتند .برخی در وظایف قانونگذاری وتعدادی در وظایف نمایندگی درخشیدند وخودی نشان دادند.به باور من شاید بتوان گفت اگر نماینده ای آبی نیاورد،برقی نیاورد،جاده ای نکشید،کارخانه ای کلید نزد ،طرحی نداد،حرفی نیست. اما سبو شکستن وپیمانه ریختن گناهی بزرگ است.مراد ومنظورم باشماست .بحث طایفه کوبیدن وطایفه وگروه وقوم پست دادن وبه جایی رسانیدن و چوب حراج برسر سرمایه های اجتماعی منطقه زدن و پیوندهای دوستی وقومی وایلی وطایفه ای در دستور کار قرار دادن وبهار امید را به خزان ناامیدی سپردن و سرکوب کردن رفیقان قدیم وتند صحبت کردن با آنها گشایشی نیست بلکه شاید هم پایانی برای شماست .شما از چه شیوه ای برای جذب حداکثری ودفع حداقلی استفاده کردید ؟دوست من ، شما باید از شیوه ی با دوستان مروت با دشمنان مدارا استفاده میکردید که نکردید.و شما تمام هم وغم خود را صرف عزل ونصب های غیر حرفه ای وکارشناسی نشده در درون شهرستان هایمان نهادی و به جد میگویم ضرر کردی و به همین دلیل نه دوستی باقی میماند ونه دشمنی می آید.
امیدوارم حرفهای این فرزندت را به دل نگیریودر پایان مطلبی عرض میکنم که نمیدانم از کیست ولی....باران باش وببار ونگو که کاسه های خالی از آن کیست .
کد خبر: ۳۵۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۲۰
اوای دنا -علی محمددوستی:در طول دوران تاريخ و گذر زمان،هيچ اصلي جاودان نخواهد ماند. اين روزها در هر کوي وبرزن صحبت از انتخابات نقل هر مجلس است و صف آرايي گروهها روز به روز شفاف تر ميشود .
شواهد و قراين حاکي از شرايط نامساعد آب وهواي سياسي محمد موحد نماينده 4دوره مجلس شوراي اسلامي شهرستان کهگيلويه است .
موحد گرچه آمد و تنور انتخابات به واسطه آمدنش داغتر نمود اما اين بار موحد ، موحد قبل نيست . موحد به نوعي خلع سلاح است. اولا اينکه موحد نه در تقابل با جناح اصلاحات است،که در پشت ارزشهاي نظام پنهان شود و خود را حامي اصول اوليه و ارزشمند بداند و رقبا را مخالف بداند، زيرا رقباي موحد دراين اصل اوليه نه تنها همگام با آن، بلکه ازوي جلوتر هستند. وجان کلام اينکه، ديگر هيچکس نمي توانند در پشت ارزشهاي اين نظام پنهان شود.دوم اينکه شعار بعدي موحد در تمام حوزه هاي انتخاباتي بحث قوميت هست که با برانگيختن محتاطانه احساسات درايل طيبي و ترويج فرهنگ اصالت نژاد به جذب حداکثري توده ها مي پرداخت .
اما اينک با آمدن رقباي جديد مانندحجه السلام شيخ نظري و دکترفياض بخش وآقاي دهناد درتمام حوزهاي خودشان عملا آرائ موحد تجزيه گرديد .وبنا به نوعي بخشها دارند به استقلال سياسي مي رسند.
وبا اين اوصاف دستهايش در تمام حوزههاي انتخاباتي بسته گرديدشعارسوم اين سياستمدار کهنه کار که امروز نامي بيش از وي باقي نمانده است استفاده ابزاري از مسئولين و نهادها بود که اين مهم به ترک اين ديار و رفتن به حوزه انتخاباتي بهبهان عملا از دست وي گريخته است .
مورد بعدي موحد ابهام در مواضع سياسي وي بود که به واسطه اين ابهام حنايش در نزدهيچکدام از دولتها چه اصلاحات و چه اصول گرا رنگي نداشت . به نظرم مد سياستهاي لايه ا ي و مبهم تمام شده است زيرا طبيعت سياسي هرزمان شخصيت سياسي خاص خود را مي طلبد و وعصر حاضر عصر صداقت و ايمان و عدالت است.
و در واقع اگر تعبير ويلفردو پارتو انديشمندايتاليايي در اين مورد به کار ببنديم موجودات مکار به لحاظ سياسي در دست شيران قهار گرفتار گرديدند. وعوامانه ترين تعبيرم در مورد اين بزگوار اين ضرب المثل پيران اين قبيله می باشد که مي گفتند هر آهويي در هرکوي پروار شد در همان کوه.......
کد خبر: ۳۵۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۲۰
اوای دنا : معاون توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمهورگفت: عیدی کارمندان حدود 350 هزار تومان خواهد بود. لطف الله فروزنده گفت: طبق قانون برنامه، 5 هزار امتیاز ضربدر ضریب حقوق می شود که حدود 350 هزار تومان خواهد بود.معاون توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمهور در پاسخ به سوال دیگری درباره تبدیل وضع کارمندان گفت: بزودی وضع نیروهای شرکتی در دستگاه های دولتی ساماندهی می شود.وی گفت: مشکل نیروهای شرکتی که با مدرک بالای فوق دیپلم قبل از سال 87 در دستگاه ها به کار گرفته شده اند، حل شد و به قراردادی تبدیل وضعیت شدند.فروزنده تصریح کرد: بقیه نیروهای شرکتی که در کارهای حجمی مشغول به کار هستند دولت برایشان تصمیمی گرفته که شرکت های واسطه ای را حذف کند و این افراد هم ساماندهی شوند.وی با بیان اینکه تبدیل وضع نیروهای پیمانی به رسمی در دستور کار قرار دارد گفت : کارمندانی که به صورت قراردادی کار می کنند اگر از کلانشهرها به شهرهای کوچک منتقل شوند از قراردادی و پیمانی و از طریق برگزاری آزمون و با رعایت قانون تبدیل وضعیت می شوند.فروزنده ابراز امیدواری کرد بحث تبدیل وضعیت ها برای تثبیت و امنیت شغلی افراد تا پایان امسال به نتیجه برسد.فروزنده افزود: آئین نامه نظام مهارتی به دولت ارائه و تصویب شد که بر اساس آن کارمندان با گذراندن آموزش مهارتی مدرک معادل دریافت می کنند و بخشی از مدارک معادل آنها به مدرک آموزش تبدیل می شود.معاون توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمهور تصریح کرد: مدیران موظف هستند سالانه 60 ساعت و کارکنان 40 ساعت آموزش ضمن خدمت ببینند و در افق 5 ساله 70 درصد نیروهای دولتی به سمت نیروهای مهارتی و 20 تا 30 درصد به سمت تحقیقات سوق داده می شوند.
وی گفت: در دستگاه های دولتی هر میزان کاهش هزینه صورت گیرد درصدی از آن به کارکنان اختصاص می یابد.فروزنده تاکید کرد: ظرفیت نظام پرداخت در ادارات به سمت عملکرد و پاداش سوق داده می شود و بستگی به افزایش کارایی دارد.
کد خبر: ۳۴۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۱۹
اوای دنا -احسان :عموما مردم در انتخابات و ایام منتهی به آن، شاهد صحنه های تکراری و ملال آوری از سوی نامزدها و اطرافیان آن ها هستند که در آن، به یکباره خود را «مهم»، «ارزشمند»، «صاحب رای و نفوذ» و .. آن هم در تمامی عرصه های سیاسی کشوری و منطقه ای می بینند. شخصی که باید در طول چهار سال برای ملاقات با فلان شخص و یا اطلاع از آمدن وی به استان یا استان های همجوار، خبر آمدنش را از کلاغ های آسمان یا اشخاص ذی نفوذ بشنود، آن هم مشخص نیست موفق به دیدار شود و یا در صورت موفقیت به دیدار با آن شخص، مشخص نیست که بتواند خواستهاش را برآورده سازد، به یکباره خود را مهم می بیند و تازه متوجه می شود که چه شخص مهمی بود و خود خبر نداشت. شاید این ترفند مفید باشد و بتوان عده ای را با این شیوه به سمت خود، آن هم در ایام انتخابات، جذب کرد، ولی تکرار آن، به شدت ملال آور و تنفر انگیز است.
مهمترین وجه ملال آوری این داستان، آن است که شخص، به وضوح میبیند بازیچه دست این و آن قرار گرفته است. این و آن، با نمایشی ساختگی، در صدد جذب رای او برآمده و در این راه از هر شیوه ای استفاده می کند. این است داستان چند دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی ما.
نکته جالب آنکه ا ین داستان (فریب و اهانت به شعور اجتماعی)، در حال تکرار شدن است، لکن با این تفاوت که رنگ خود را عوض کرده است. اگر تا دیروز حضور در خانه های مردم، میهمانی گرفتن و یا میهمانی رفتن و مواردی از این قبیل، در جذب رای تعیین کننده بود و برخی از نامزدهای انتخاباتی به آن روی می آوردند، امروزه، شاهد هستیم که متاسفانه، این اهانت، رنگ صریح تر به خود گرفته است؛ توضیح آنکه اگر فهرستی از عناوین خبرهایی را که سایت های استانی درباره اعلام حضور نامزدهای نامی انتخابات بیندازیم، شاهد خواهیم بودکه در اعلام موضع، از یک رویه واحد تبعیت می کنند. «موحد»، «هدایت خواه» و «حسینی» در ابتدا با قاطعیت اعلام کردند که، هر کدام به دلائل مختلف، در صحنه حضور پیدا نمی کنند و در این راستا، به مواردی همچون «مشکل اشتغال و بیکاری وسیع»، «بد آمدن استخاره» و ... استناد می جستند.
هرچند، درک این قبیل رفتارها و اغراض پشت آنها، برای مردم فهیم استان ساده و آسان بود (برای اطلاع از نظرات مردم، می توان به اصل خبرهایی که در سایت های عصر دنا و آوای دنا و ... در این مورد آمده است، مراجعه شود.) لکن سوال این جاست که چرا این افراد(نامزدهای انتخاباتی) به این شیوه متوسل می شوند؟ آیا اگر آقای موحد اعلام می کند که «به خاطر عدم برآورده کردن مشکل بیکاری وسیع در منطقه، و عدم توانایی در برآورده کردن آن، در صحنه حضور پیدا نمی کند» و اگر جناب هدایت خواه استخاره به قرآن را دلیل برنیامدن خود عنوان می کند، نباید دلیلی منطقی و قانع کننده برای حضور خود در صحنه، ارائه دهند؟ سوال اینجاست که به یکباره چه اتفاقی افتاده که آقایان از آن رای به ظاهر قاطع خود، برگشته و در صحنه حضور پیدا کرده اند؟آیا جناب موحد، مشکلی برای رفع بیکاری پیدا کرده است؟ جناب آقای موحدی که مدت بیست سال است در کرسی نمایندگی حضور دارد، بناست که چه راه حلی را برای این مسئله ارائه دهد که به یکباره از آن رای اولیه خود برگشته است؟
چه تضمینی وجود دارد که شخصی که اینگونه به راحتی از حرف خود بر می گردد (هرچند کارنامه ای کاملا مشخص از خود به جای گذاشتند.) به وعده های انتخاباتی نیز وفادار باشد؟ آیا مردم «اعلام عدم حضور اولیه» را باور کنند یا «تبلیغات و رایزنی های وسیع در سطح منطقه» را؟ چرا نامزدهای نامی به این شیوه روی می آورند؟ آیا غیر از «بازارگرمی» و یا به عبارت صریح تر «اهانت به شعور اجتماعی» است؟
بدیهی است که تلقی افرادی که اینگونه عمل می کنند، این است که مردم و ادراک عمومی، ناتوان از فهم این معادله است، حال آنکه باید بدانند به برکت نظام مقدس جمهوری اسلامی و روشنگری های گوناگونی که در طول این سالیان صورت گرفته شده است، گستره فهم و درک مردم و عمق شعور اجتماعی، به مراتب بالاتر از آن است که آقایان فکر می کنند.
از این روی پیشنهاد می کنم یا موارد فوق را به صورت کاملا شفاف و منطقی پاسخ دهند یا اینکه به طور رسمی از مردم شریف استان معذرت خواهی نمایند.
کد خبر: ۳۴۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۱۹
اوای دنا - نسیم عدالت: چند روز گذشته ثبت نام داوطبان کاندیداتوری مجلس شورای اسلامی به پایان رسید. و کم کم باید شاهد حضور این عزیزان در مجالس ختم، عروسی، همایش ها، دانشگاه ها و خلاصه همه جا باشیم. کت و شلوارپوشانی که به صف در مجالس ختم شرکت میکنند و قاری قرآن با ورود آنها به مجلس؛ قرائت قرآن را قطع کرده و ورود آنها را خوش آمد میگوید.عدهای که انقلاب و اسلام را در خطر دیده و وظیفهی خود می دانند تا وارد گود شوند.عده ای که این روزها به فکر مشکلات و کمبودات مردم افتادند.عد ه ای که به فکر جوانان افتادند و زمین ورزشی راه اندازی می کنند..یه عده ای هم به فکر ساخت و ساز مساجد و حسینیه هاافتادند که ایکاش همه پولاشون اینجا خرج میشد.عده ای که در این روزها طیبی یا بویر احمدی و یا .... شدند و حس ناسیونالیستی آنها گل کرده !!عده ای که تا دیروز تلفن ها را جواب نمیدادن و امروز فقط تک بزنید خودشون زنگ میزنن عدهای که این روزها هر روز موهای خود را اصلاح و ریشهای خود را مرتب میکنند. عدهای که این روزها با افراد معروف و معتبر شهر و شهرستان وارد گفتگو میشوند.عدهای که این روزها با صاحبان کارخانه ها، صنایع، پاساژها، بازاریان و صاحبان قدرت اقتصادی شهر و شهرستان پیرامون وظیفهی دینی خود به صحبت میپردازند.عدهای که این روزها عاشق روحانیت میشوند و سرامام جمعه را با وقت ملاقاتهای خود شلوغ میکنند. روحانیون صاحب نفوذ شهرستان ها این روزها از دست این عده خواب ندارند و تا پاسی از نیمه شب باید به گفتگو با این عزیزان بپردازند.عدهای که ناگهان به یاد زبان مادری خود میافتند و با لهجه غلییییییظ با هم ولایتی های خود صحبت میکنند.عدهای که یا جانباز هستند یا خانواده جانباز یا خانواده شهید، خلاصه یه جوری با دفاع مقدس و شهدا مأنوس هستند و دست جانبازان را این روزها بوسه باران میکنند.
عدهای که از خاطرات جبههی خود میگویند و دائما بر مزار شهدای گمنام و نشان دار شهر و شهرستان فاتحه قرائت میکنند.عدهای که در جمع دانشجویان روشنفکر میشوند و در جمع مردم دهاتی، در جمع روحانیون عاشق دین می شوند و در جمع سرمایه داران، اقتصاددان.عدهای که ناگهان بسیار توانمند و صاحب ایده و نظر می شوند.که البته ای کاش چها رسالش اینجوری بودن . بهر حال اگر برای :1-حضور حداکثری باشه سپاسگزاریم و ارای ما پیش کششون 2-اگر برای گرم کردن تنور انتخابات باشه ای ولا دستشون را هم می بوسیم 3-اگر برای توسعه و عمران حوزه انتخابیه باشه باز هم سپاس واما اگر برای :رفاه حال خود و اطرافیان و شهر زادگاه و لیدرها و... باشه باید مراقب باشیم و به هوش و قدر همین یه دونه رای مان را بدونیم و بدانیم روزی بخاطر رای به غیر اصلح پیش خدای سبحان مواخذه خوایم شد . به امید حضور یکپارچه مردم ما در پای صندوقهای رای و انتخاب اصلح با شعار میزان رای ملت است.
کد خبر: ۳۴۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۱۸
اوای دنا -محمد صفایی :در تحلیل های سیاسی تمام هم و غم افراد بایستی با شیوه ای منطقی و بی غرض بنا شود و این روزها انشقاق و دو دستگی در اصولگرایان به چشم می خورد.
اگر در انتخابات آینده اصولگرایان به ائتلاف نرسند، مسیر حرکت مجلس سمت دیگری خواهد رفت.آن هم در شرایطی که منطقه در تب و تاب های عظیم می سوزد و نیازمند یک مدل الهام بخش است که آن هم انقلاب اسلامی است.
اگر مجلس ما با یک غفلت و اشتباه به دست نیروهای دگر اندیش بیفتد،طبیعتا ظرفیت های انقلاب اسلامی در منطقه خواهد سوخت و فرصت سازی به فرصت سوزی تبدیل خواهد شد. اصلا قرار به بحث جناحی نیست، مهم نیست که چه کسی ضرر می کند، مهم آن است که انقلاب و منافع ملی کشور از این رقابت متضرر می شود.
بنابراین پیروزی یا شکست جبهه پایداری یا جبهه متحد بر اثر رقابت درون گفتمانی در انتخابات مجلس اصلا اهمیتی ندارد. و حال که انقلاب و ارزش های نظام در خطر است جوانان و نخبگان کشوری و لشکری بایستی پیمانی نو با یاران امام ببندند و از سودجویی افراد دوگانه و دو دم جلوگیری کنند.
از آنجا که در استان ما موحد نماینده فعلی مردم بهبهان در مجلس به عنوان یکی از نامزدهای انتخاباتی پا به عرصه گذاشته است و از یک طرف با اصلاح طلبان در لنده و در جای دیگر دم از اصولگرایی می زند، دقیقا اذهان مردم به سوی دوگانگی و ابهام نزدیک تر می شود. هر چند اصلاح طلبان خود اذعان دارند که موحد از طیف ایشان بلند نشده و تنها در جستجوی آرای بیشتری است. نقدهای صورت گرفته در عصر دنا و دیگر سایت های استان نشان دهنده ی عدم رضایت عموم از ایشان بوده و حتی مردم بهبهان نیز با این مورد هم فکر و موافق اند. آقایان فیاض بخش و نظری که در زادگاه خودمطرح می باشند و با احترامی که برای ایشان قائلیم برای ایشان آرزوی موفقیت می کنیم ولی نماینده ای باید مطرح شود که مقبولیت عام دارد و نتیجه ی نهایی انتخابات در آرای مردم می باشد.
مردمی که می بینند هر آنچه را که زیبنده نیست. و حال همتی مضاعف و تلاشی بی شائبه لازم است که با ائتلاف دو نیروی واقعی انتخابات یعنی بزرگواری و حبیبی،این انشقاق و دو دستگی در نیروهای اصولگرا کم شود و با ائتلای یکی از این دو عزیز بر حفظ ارزش های انقلابی مداومت نمائیم. با آرزوی روزی که سکان کشتی انقلاب را به دست صاحب عصر،آقا امام زمان(عج)بسپاریم.
کد خبر: ۳۴۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۱۸
اوای دنا : با رای دادگاه كیفری و تایید دیوان عالی كشور فردی كه در اردیبهشت ماه سال 89 اقدام به تجاوز به عنف كرده بود، در ملاعام به دار مجازات آویخته شد. به گزارش ایرنا، اجرای این حكم با حضور مسوولان قضایی، انتظامی و مردم در یكی از روستاهای شهرستان گچساران به اجرا درآمد.
طبق ماده ۸۲ قانون مجازات اسلامي حد زنا در ۳ مورد، قتل است و فرقي بين جوان و غيرجوان و محصن و غيرمحصن نيست.
کد خبر: ۳۴۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۱۷
اوای دنا -حیات لایقی :حبیب اله جان !! با توجه به اینکه خبر، اعلام و بیان واقعیتهای زندگی اجتماعی و نقل عقاید و افکار عمومی است و مردم حق دارند از طریق اطلاعات دقیق و جامع به تصویری عینی از واقعیت دست یابند و خبرنگاران باید کوشش کنند تا اخباری را که در اختیار عموم می گذارند درست ، دقیق و معتبر باشد و با تکیه بر اندیشه و پژوهش صحت و اعتبار خبر را تمیز دهند و این ممکن نمی شود مگر با بصیرت و موشکافی و تحلیل اخبار و حوادثی که به وقوع می پیوندد .خبرنگاران در حرفه خود به اصول اخلاقی، انسانی و نیز عقاید فردی و گروهی خود و دیگران بسیار مقید هستند و گاهی اتفاق می افتد که بخاطر همین عقیده مندی ها، کار و موقعیت خود را از دست داده و حاضر نیستند که علیه حقیقت ، تبانی کنند ، در حالی که مطبوعات وظیفه ایجاد وحدت ملی و همگرایی و میثاق ملی را بر عهده دارند و تفرقه و شقه کردن ، هنر نیست اما گاهی شاهد انتشار اخبار تلخ و بعضا تحلیل های کذبی هستیم که برخی نشریات به انتشار آن مبادرت می ورزند.اخبار و گزارش های یک خبرنگار به عنوان سند تاریخی مورد استناد مردم و دولت مردان قرار خواهد گرفت پس باید در این گزارش ها واقعیات جامعه ، دردها و کاستی ها را بدون اغراض شخصی مورد کنکاش قرار داد و تصمیم گیری درباره موضوعات مختلف را به خود مردم واگذار و از هر گونه خط دهی در افکار عمومی خودداری کرد.در واقع رسانه برتر ، مخاطب گرا ، فرهنگ ساز ، معتقد به اصول و مبانی مکتبی و شفاف ساز است و بدون جهت گیری با جلب اعتماد و پیام رسانی مناسب از فضای داخلی و خارجی برای تنویر افکار عمومی نسبت به رویدادهای داخلی و خارجی با اثربخشی کامل بهره می گیرد.مرور تاریخ ، گواه خوبی بر تلاش فتنه گران داخلی و خارجی برای فریب اذهان عمومی است که متاسفانه از مجرای صاحبان قلم اجرا می شود. حبیب اله جان هر جایی درگیریهایی به وجود می آید حتی در اداره ها و کمیته امدادها و این کاملا طبیعی است و این درگیری که در این روستا اتفاق افتاده بود قبل از سفر موحد به درغک بوده و هیچ گونه جنبه سیاسی نداشت . این درگیری بر اثر طرحهای عمرانی روستا بود به این صورت که برای آسفالت یکی از خیابانهای این روستا بر روی آن قیر پاشیده شده و عبور وسایل نقلیه بر آن مشکلاتی برای خیابان به وجود می آورد که دهیار روستا مانع از تردد وسایل نقلیه بر روی این خیابان تازه قیر پاشیده شده بود و نهایتا با یکی از جوانان روستا درگیر و با وساطت مردم روستا از هم جدا شدند . لذا مردم این روستا آنقدر فهیم هستند که برای این مسائل فامیل بودن و اخوت خود را پشت پا نمی زنند . پس لطفا سعی نکنید اذهان عمومی را روی نقطه های باریک زوم کنید و این مسائل را بزرگ جلوه ندهید .
توضیح اوای دنا : خبرفوق در تاریخ 90/10/15توسط یکی از خبرنگاران از طریق سایت واصل گردیده است که طی چند روز اخیر تلفنهای مکرری دریافت نمودیم و جهت شفاف شدن موضوع اصل تکذیبیه جناب آقای لایقی از بخش دیشموک را انتشار و سه نکته را هم در این خصوص بیان می نماییم انشاء الله که مورد توجه قرار گیرد.
1-انعکاس نظرات و دیدگاههای مختلف در سایت تحلیلی خبری اوای دنا به منزله ی رد یا تاییدآنها نیست.
2-حق پاسخگویی را برای کسانی که مورد نقد قرار گرفته اند ویا نظری نسبت به مطالب سایت دارندمحفوظ می دانیم.
3- اوای دنا در ارائه اخبار و نظرات مختلف به هیچ وجه قصد تخطئه و تضعیف هیچ فرد و یا گروهی را ندارد .
کد خبر: ۳۴۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۱۷
اوای دنا : صبح روز جمعه مورخه 90/10/16حاج اصغر حبیبی کاندیدای دور نهم مجلس شورای اسلامی حوزه انتخابیه کهگیلویه، بهمئی و چرام با دعوت جمعی از اهای روستای قیام از توابع بخش لنده وارد این روستا شد که مورد استقبال شدید مردم قرار گرفت.
حبیبی در جمع مردم این روستا به ایراد سخن پرداخت و از خدمات نظام مقدس جمهوری اسلامی به محرومین و روستا ئیان سخن گفت ایشان خدمت به محرومین را از افتخارات نظام دانسته و بر پیگیری مطالبات بحق آنها توسط مسولین تاکید نمودند.
آقای حبیبی در این سفر کوتاه بنا به درخواست جمعی از اهالی روستا مبلغ پنجاه میلیون ریال به حسینیه روستا مساعدت مالی نموده که این عمل خداپسندانه ایشان با تقدیر و تشکر اهالی روستا همراه بوده است.
حبیبی همچنین به دیدار خانوادهای معظم شهدا رفته و از نزدیک با آنها ملاقات نمود.
حاج اصغر حبیبی علاوه بر روستای قیام به روستاهای دیگری از بخش لنده مسافرت نموده و عیادتهایی داشته است.
حاج حبیبی چند سالی را در شهر لنده بعنوان فرماندهی سپاه ناحیه لنده خدمت نمود که با اکثر مردم و خصوصا ایثارگران بخش لنده ارتباط نزدیکی دارد.
کد خبر: ۳۴۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۱۶
اوای دنا -حبیب الهی :همگان میدانند موحد قبل از اینکه یک رجل سیاسی باشد ظاهرا یک روحانی بوده و معمولا مردم رفتار یک روحانی را با دقت زیرنظر دارند عده ای ساده این رفتار را تقلید میکنند چون از یک عالم دینی ظاهرا سر زده عد ه ای که این رفتار را خلاف دین برداشت میکنند ان را پای جامعه روحانیت میذارند وعده ای این رفتارها را جواز بد اخلاقی برای خود به حساب می اورند و در اخر معتقدین به اسلام منهای روحانیت با شنیدن و دیدن این رفتارهای غیر اخلاقی از خوشحالی کف و سوت میزنند و به ریش مذهبی ها میخندند و معتقدین به روحانیت خون دل میخورند و انتقاد و اعتراض را تف سر بالا فرض کرده و دم در نمی اورند.
حال سوال این است که اقای موحد چه توجهیی برای این رفتارهای خود دارد؟
آیا سوگند خوردن مبنی بر اینکه کاندید نمیشود وخلاف ان عمل کردن کاری اخلاقی میباشد؟ ایا عمل بر خلاف استخاره که با کتاب مقدس به دست یه عالم بزرگ دینی گرفته شده بازی با اعتقادات مردم نیست؟ ایا قول اخلاقی دادن به کسی مبنی بر نیامدن در صحنه رقابت های انتخاباتی وخلف وعده وعدم پایبندی به این توافقات کار پسندیده ای است؟ ایا خیانت به رفاقت چندین چند ساله در شان یک روحانی یا حتی یک انسان پایبند به اخلاق است؟ ایااز ارزشهای دینی با نظر انسانها میشود گذاشت؟ ودرکل ایا رسیدن به مقام و منزلت دنیایی به این همه بد اخلاقی می ارزد؟
برفرض که عده ی کثیری از اقای موحد با اصرار خواستند کاندید شود جواب این سوالات چیست وجایگاه اخلاق کجاست؟
بنظر نگارنده اقای موحد باید جواب این سوالات را به افکار عمومی بدهد و بداند با این وصف در هر صورت بارنده است اگر شکست انتخاباتی بخورد که برد 20 ساله اش یکجا به کامش تلخ و برای همیشه بایگانی خواهد شد و اگر پیروز کسب ارا شود که اخلاق را باخت و این باخت برایش به مراتب سنگین تر خواهد بود پس نتیجه ی این بازی دوسر باخت برای جناب موحد خواهد بود و تنها راه نجاتش ترک قهرمانانه صحنه ی رقابت ها میباشد.
کد خبر: ۳۳۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۱۶
اوای دنا : درخشش تیم فوتبال شهرداری یاسوج در جام حذفی امسال باعث شد تا برخی از بازیکنان کلیدی این تیم مورد توجه مربیان لیگ برتری قرار بگیرند.به گزارش منابع خبری، پس از درخشش بازیکنان شهرداری یاسوج در جام حذفی و درخواست کادر فنی پرسپولیس مبنی بر جذب حسین هوشیار، مسئولان باشگاه پرسپولیس توانستند با پرداخت 150 میلیون تومان رضایت نامه این دروازه بان مشهدی را دریافت کنند.در همین حال قباد نگین تاج، شهردار یاسوج و مدیرعامل تیم شهرداری این شهر، خبر از پیوستن مقداد قباخلو مهاجم گلزن این تیم به مس کرمان داد. گویا باشگاه شهرداری یاسوج بابت رضایت نامه قباخلو، 250 میلیون تومان از مسئولان مس خواسته اند که مسی ها نیز با پرداخت این مبلغ موافقت کرده اند.بر پایه این گزارش، همچنین بعد از پیوستن هوشیار به پرسپولیس و قباخلو به مس کرمان، دیگر بازیکنان شاخص شهرداری همچون حمید مروی و میلاد جعفری که با پیشنهادات لیگ برتری مواجه شده اند نیز قصد جدایی از این تیم یاسوجی را دارند.شنیده ها حاکی از آن است که مسئولان شهرداری یاسوج با فروش حسین هوشیار و مقداد قباخلو، نه تنها 20 درصد از مبلغ قرارداد مجموعه بازیکنان و کادر فنی این تیم را پرداخت کرده اند بلکه توانسته اند به مشکلات مالی کارکنان شهرداری یاسوج نیز رسیدگی کنند!
اینجاست که مسولان ورزشی، استانی و منطقه ای وحتی سرمایه داران استان ،باید بیش از پیش به حمایت از ورزش و تیمهای استان بپردازند و حتی المقدور تیمها را بعنوان اسپانسر مالی مورد حمایت قرار دهند تا هم ورزش این آب و خاک توسعه یابد و هم جوانان ورزشگاران ما لیاقت و شایستگی های خود را در عرصه ملی و بین المللی به منصه ظهور برسانند.
کد خبر: ۳۳۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۱۶
اوای دنا : در ادامه فعالیتهای انتخاباتی حجت الاسلام موحد، ایشان روز پنج شنبه 90/10/15 بنا به دعوت جمعی از اصلاح طلبان (حامیان قدیمی سید قادر
لاهوتی)بخش دیشموک وارد این منطقه شد که بعد از حضور در جلسه آنان و دیدار مردمی با جمعی از اهالی این شهر در مسیر بعدی خود و جهت حضور
در روستای درغک از توابع همین منطقه با حاشیه هایی روبرو شد.
بنا بر اخبار واصله هنگامیکه آقای موحد و همراهان ایشان قصد ورود به روستای درغک را داشته اند، با ممانعت عده ای مواجه شدند که به همین خاطر
درگیری شدیدی ایجاد شده و ظاهرا چند نفر مجروح که حال یکی از انان که دهدار درغک است وخیم اعلام گردید وصدماتی به خودروحامل موحد وارد
گردید که با دخالت نیروی انتظامی وبازداشت تعدادی از درگیرشدگان قضیه خاتمه یافت .ظاهرا دهیار روستا و همراهان ایشان از هواداران حجت الاسلام
بزرگواری بوده اند.
کد خبر: ۳۳۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۱۵
اوای دنا : در ادامه فعالیتهای انتخاباتی صبح روز پنج شنبه مورخه 90/10/15 اقایان بزرگواری و نظری در شهرستان بهمئی جلسات و رایزنیهای مختلفی داشته اند.
حجت الاسلام بزرگواری در مسجد امام حسین شهر لیکک با مردم دیدار و گفتگو نموده. در این جلسه تعدادی از حاضرین مشکلات و نظرات خود را بیان نموده و از طرف نماینده شهرستان مکاتباتی برای آنها بعمل آمده است .در این مراسم آقای بزرگواری مردم را به نظم و ارامش دعوت و خواهان حضور حداکثری مردم در صحنه انتخابات شد.ایشان شایعه پراکنی را امری نادرست و ضمن دفاع از عملکرد چهار ساله خود قضاوت را حق مردم دانسته و در ادامه دیدارهایی به رسم قرائت فاتحه و دعوتهای انتخاباتی داشته است.
اگرچه تعدادی از همراهان ایشان جلسه امروزی را در قالب دیدار مردمی با نماینده مجلس تلقی می نمایند اما پیامک بخشی دیگر از هواداران ایشان بنوعی حاکی از تجمع هواداران ایشان در مسجد امام حسین بوده است.
متن پیامک :همایش 5000 نفری حامیان حاج آقای بزرگواری در شهر لیکک با شکوه وصف ناپذیری در حال انجام است.درود بر غیرتمندان ایل بهمئی ،سلام بر این حماسه ی بی نظیر !
**************
درجریان رقابتهای انتخاباتی وحمایت اقشار گوناگون از کاندیدای موردنظرخود به همت اقایان مودب و مددی که یکی از شعرای کشوری ازطایفه ی جومردی بابلی میباشد واقای خییر ازطایفه کرایی مقیم بهمئی با گرایش اصلاح طبی جلسه ای در تالار مالار در حمایت از
حجت الاسلام نظری یکی از کاندیدای دوره ی نهم برگزار گردید.
دراین جلسه که اقشار گوناگون بخصوص جوانان حضور داشتن اقای مددی اشعاری در زمینه ی مشکلات جامعه ومنطقه و توانمندی حاج اقای نظری قرائت نمودند.
سپس اقایحجت الا سلام رام نژاد از سادات عباسی وازخانواده شهید وطلاب منطقه بهمئی در حمایت از شیخ نظری مطالبی بیان نموده وبه ذکر ویژگی های وی پرداخت واز طرف جمع کثیری از سادات عباسی اعلام حمایت نمود.
سپس اقای قدسی داماد حجت الاسلام سید رضا موسوی از سادات میرسالار پیام حمایتی را از طرف وی قرائت نمود وهمچنین پیام حمایت دکتر مژدهی پور از شیخ نظری به حاضرین اعلام گردید ودر ادامه آقای نظری به ایراد سخن پرداختند.
کد خبر: ۳۳۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۱۵
آوای دنا -بهرام پارسا:اگر چه چند روزی از مرحله ی اول انتخابات یعنی همان ثبت نام از نامزدهای انتخابات نهمین دوره ی مجلس شورای اسلامی گذشته است وعملا"تا تایید نامزدها از سوی هیات های اجرایی ونظارت وزمان تبلیغات رسمی وقانونی آنها کمتر از 2 ماه مانده است اما عملا" شاهد تبلیغات انتخاباتی این نامزدها در حوزه ی انتخابیه ی شهرستانهای کهگیلویه وبهمئی وچرام هستیم .
هم به صورت راه انداختن ماشینهای دولتی وکاروانی وهم به شکلهای دیگرتبلیغاتی که معمولادرقالب کمکهای موردی ونقدی وکالایی وقول دادن بعضی ازمسولین نهادهای حمایتی به اقشارآسیب پذیر جامعه درقالب تحت پوشش قراردادن ویادادن وام وموارد دیگری ازقبیل کمک به مساجدوامامزاده وهیاتها ی مذهبی وورزشی و...هرچند میتوان دلایل زیادی رابرای رایزنی نامزدهاباگروهای مختلف حوزه ی انتخابیه برشمرد.امادربعضی مواقع این زدوبندهای تبلیغاتی که عموماباگروهای مختلف فکری وبزرگان محلی ومسولین ادارات ونهادهاتاثیرگذاردن اجتماعی شکل میگیرد.نه تنها مسیر خود راعوض نموده وازتبلیغ آشکارتر رفته بلکه درپاره ای از اوقات به تخریب دیگر نامزدها نیز رسیده است.این افراد خواسته یاناخواسته عملکرد گذشتگان ونمایندگان پیشین ویا دیگرمسئولین را زیر سوال برده وبرای محکم کردن مواضع خود نقد های غیر منصفانه وغیر کارشناسی نیز می کنند .
ونکته ی قابل تامل در این میان سخنان برخی از نمایندگان فعلی مجلس ومسئولین فعلی می باشد که با نقد عملکرد دیگران تمامی ویا عمده ای از پیشرفت ها (هر چند من ندیدم )را مدیون خود دانسته .
پس در این میان نقش جمهوری اسلامی واین نظام الهی چیست؟ آنها حتی ذره ای قایل به کمبودهاوکم کاریهاوکارشکنیهاوکاستیهاوگروه بازیهای فراوان خودشان نمی باشند.بااین وصف آنچه ازتبلیغات غیرقانونی این نامزدهاشنیده می شودعدم ارائه ی طرح وبرنامه ای ازسوی تعدادی ازاین نامزدهابرای بهبودحوزه ی خودورفع حل مشکل این منطقه است.و بیشتردرجلسات تبلیغی خودسعی درجذب ویارگیری ودادن قول وقرارهایی که هرگزعملی نمی شودودرصورت پیروزی درانتخابات مدیون اشخاص می باشند.
درنگاه درست وواقع بینانه می توان گفت عملکردامروزه ی همه ی مسولین و بویژه نامزدهادررصدودیدجامعه ومردم بوده ودربسیاری اززمانهااینگونه تبلیغات نتیجه ی معکوس داشته است.(مردم حرف اول را میزنند)علی ایحال انتظارمی رودنامزدهای محترم بااعلام توانمندی خوددرقالب طرح وایده وراهکارهاوپیشنهادبه مردم برای بهبودوضعیت استان ودیارمان وبه فرموده ی مقام عظمای ولایت حضورحداکثری مردم در انتخابات وحفظ قانون وآرامش وکمک بیشتربه مشارکت حداکثری قدم برداشته تاشاهدحضورمردممان در12اسفندباشیم که رضای خداوخلق هم همین است.
کد خبر: ۳۳۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۱۵
اوای دنا -حبیب الهی : یکی از مشکلات اصلی در عزل ونصب های مدیران منطقه توجه به پیشینه ی سیاسی افراد و میزان تحرک او برای نماینده ی منتخب بجای شایستگی است که همین نکته در معرفی افراد برای اشتغال هم مدنظر قرار میگیرد در حالیکه این تفکر کاملا غلط است چرا که از دیدگاه حاج اقای نظری باید عدالت و اشتغال برای همه باشد همانگونه که نماینده منتخب نماینده ی همه است پس دیگرانی که به کاندید دیگه رائ دادند حق وحقوق و توانمندی های دارند که باید در جای مناسب به دور از گرایش سیاسی از کمک انها بهر جست.
اقای نظری معتقد است باید پارلمان منطقه ای از نخبگان منطقه از تمام سلایق راه انداخت و هرگونه عزل و نصب را بانظر اکثریت انان انجام داد و حتی معتقد به پارلمان صنفی میباشد مثلا باید مدیر اموزش و پرورش یک شهر را با نظر اکثر فرهنگیان ان شهر انتخاب کرد .
وی همچنین معتقد است در زمینه اشتغال بانک اطلاعاتی از بیکاران تهیه شود وافراد از لحاظ سطح و رشته تحصیلی دسته بندی سپس امتیاز بندی شوند وحسب نیاز ادارات و ارگانها وشرکت های دولتی وخصوصی بدون توجه به گرایش سیاسی جهت اشتغال به ترتیب معرفی شوند تا شعار عدالت برای همه و اشتغال برای همه تحقق یافته وخط بطلان بر تبعیض ها کشیده شده و شاسته سالاری بجای باند بازی حاکم شود.
کد خبر: ۳۳۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۱۹
اوای دنا -امیدوار تابش :فرهنگ عامیانه بخشی از فرهنگ توده مردم است که تخیل ، احساس ، آرزو و اندیشه ها ی گوناگون را از نسلی به نسل دیگر منتقل کرده و دگرگونی معیارهای زیبا شناسی و اخلاقی هر دوره از زندگی یک قوم را آشکار می کند . علاقه روستائیان به حفظ سنت ها و اقتضای شیوه ی زندگی آنها با طبیعت باعث افزایش تخیل آنهاست . فرهنگ عامیانه و فولکلور مجموعه ای از دانش ها و باورها و رفتارها گروهی است که با موازین علمی و منطقی جامعه انطباق ندارد و اجرای آنها برحسب عادت ، تقلید و همچشمی و سرگرمی است . این دانشی ها عبارتند از آداب و رسوم ، تولد ، مرگ ، ازدواج ، و نحوه زندگی ، کشاورزی ، جشن ها ، پیشگوئی ها ، خرافات ، طبایت ها ، بازی ها ، آوازها ، قصه ها ، و سایر آداب و اعتقادات که بیانگر چگونگی تفکر و نحوه ی زندگی مردم در طول اعصار مختلف است .
مردم شهر لنده هم دارای اداب و سنن خاصی بوده که تصمیم گرفته ام گوشه ای از آنها را جمع آوری و در قالب کتابچه ای تهیه که اولین بخش آن را با توجه به زیباییهای آنها و نیم نگاهی به خاطرات بزرگترها تقدیم به همه هموطنان و لر زبانان میکنم :كم باراني :درشهرلنده قبلاًرسم براين بود كه وقتي سالي كم باران بود عده اي ازمردم جمع مي شدندواين شعرها را مي خواندند :يالا يالاباروني(1) سيِمُسّوون ،سيِمُسّوون اورّ بيا وآسمون (2)،سرِگاه هونِ رئيس ياخدابارون ِبريسِ(3) ،ّيه مُس ِجهي داشتُم ّسرِِ تِلي كاشتُم يا خدابزن بارون سي ِدلِ عيال دارون(4) ،ّمشكِ وملارّ اُوبُ كاي فتح لانّ خُوبُو(5)،ايمانيم هفت ِبرارون اوّميِم ّودينِ بارون (6)وجلو خانه ها جمع مي شدند واين اشعار رامي خواندند تا صاحب خانه هابه آنها مقداري آرد مي دادندواين افراد سروروي خود را مي پوشيدند تا شناخته نشوند زيرا رسم براين بود كه به حالت ناشناس بيايند .بعداًدرخانه اي جمع مي شدند واين آردها براي خميركردندآاماده ميكردند وقتي كه آنها را خمير ميكردند وسنگ ريزه درآن خمير قرارمي دادند وخميررا پهن ميكردند كه به آن گرده(1) مي گفتند وآن رازيرخاكستر آتش قرارمي دادند هروقت گرده پخته مي شد آن رااززيرخاكستر بيرون مي آوردند وبين افراد تقسيم مي كردند درسهميه هركس سنگ ريزه بود همه گروه اورا مي گرفتند وبه طرف قنات يا استخر وياجويبارورودخانه مي بردند تا كسي ضمانت اورا ازيك روز تا يك هفته برعهده مي گرفت اگردراين مدت باران مي باريد ديگر ارافتادن در آب معاف مي شد ولي اگر باران نمي باريد اورا به آب مي انداختند ولي از جاييكه اعتقاد مردم خوب بود قبل اتمام موعد معين باران شروع به باريدن ميكرد .1-اي خداوند ،اي خداوند تورحمي به حال بندگانت كن وباران رحمتت راببار .2-اي امامزاده سيد محمد حسين ،سيد محمد حسين ما ازتو مي خوهيم كه توازخدابخواهي تا ابرها رابراي بارندگي در آسمان بياورد . 3-سرگاوخانه رئيس وبزرگ اين محل مي باشد بصورت گروگان است خدايا توبخاطر رهاي اين سرگاو باران رحمت راازآسمان ببار. -خدايا يك مشت جوداشتم وآنها راسرتپه بلندي كاشتم براي فرزندانم وجايي كاشتم كه امكان آبياري دستي آنها را نيست خدايا تو براي مردم كه عيا ل وروزي خورا ن تو هستند شروع به باريدن بار ان كن .5-مشك وملار را چون قايد فتح اله ديشب تا به سحر دعا براي بارندگي ميكرد وآنچنان ايشان گرم خواب شدن وباران باريده تا مشك وملار راآب برده وقايد فتح اله ازخواب بيدار نشده است.6-ماهفت برادران اي خدا بسوي توآمديم ودست دعا به درگاهت درازمي كنيم وازشما مي خواهيم باران رحمتت را بسوي ما بندگانت ببار .1-گرده :خمير را بصورت نا ن كيكي پهن مي كنند ودرزيرخاكستري كه بالاي آن آتش باشد قرارمي دهند
ملار:وسيله بود كه ازسه تا چوب يك متر ونيم به هم بسته مي شدند ومشك حاوي ماست را به آن مي بستند وماست را به دوغ وكره تيديل ميكردند.اگرزماني باران مي زد ودرهنگام كسي فوت مي كرد وبعد از فوت آن شخص دچار بي باراني مي شدند مي رفتند مقداري ازگل قبرفرد مرده را مي آوردند ودرآب مي ريختند تا باران ببارد چون معتقد بودند ميت اين مرده باران رابرده وخاك قبرش همراه آب وارددريا مي شود ودريا بخار مي شود وابردرست مي شود دوباره باران مي بارد كه وقتي اينكار را مي كردندباران هم شروع به باراندگي مي كرد واگرباران زياد مي زد عروسك درست مي كردند وبه آب روان مي انداختند تابارندگي تمام شود .تمام شدن ماه صفر ورسیدن ماه ربیع الاول : قبلاًدرشهر لنده وقتي ماه صفر تمام مي شد دسته چوب برميداشتند وآنهارا آتش مي زدند وقتي وارد خانه مي شدندمي گفتند مولي به تو وبيرون مي رفتند مي گفتند صّفّرّك به در .چون اعتقاد داشتند كه پيامبرقرموده:هروقت ماه صفرتمام شده ياييد ازمن مژدگاني بگيريد .معتقد بودند كه هزار بلا درسال وجوددارد كه يكي ازاين بلاها دريازده ماه سال است ونصدونودونه بلاي ديگر درماه صفر مي باشد به همين خاطر وقتي وارد خانه مي شدند يعني مي گفتند ماه مولي يعني ربيع الاول وارد شو ووقتي بيرون مي رفتند مي گفتند ماه صفر كه پرازبلا هستي بيرون برو . شيروره : ازرسومات ديگر دراين شهر قبلاًاين بود كه دوهمسايه كه دامدار بودن وقتي دامهاي آنان شروع زاييد ن وزمان شيردهي شروع مي شد .مثلاًدوهمسايه به نامهاي زهراوآسيه باهم شيروره ميكردند يعني زهرا به مدت يك ماه شروع به دادن شير به آسيه ميكرد وهروقت شير رامي دادزهرا با نكار(1) آن شيرهارا اندازه مي كرد ودرپايان ماه كه نوبت آسيه مي شد كه زهرا كه شير بدهكار آسيه بودبايد شيرهاي بدهكاري خودرا تحويل آسيه دهد زهرا هرقت شير مي بردوبه آسيه مي داد با نكارهاي كه قبلا آسيه ًطلبكار بوده اندازه ميگرفت وبه آسيه مي دادوآسيه هرنكار كه درعوض آن شير ميگرفت آن را مي شكست تاتمام نكارهاي طلبكاري خود را ميگرفت زهرا دوباره شير مي دادوبراي خودش كه طلبكار مي شد با نكار اندازه ميگرفت تاده الي پانزده روز دوباره شير را تحويل زهرا مي داد وبه تعداد نكارها شير ميگرفت وتا پايان زمان شيردهي گوسفندان اين رسم معامله بين زهراو آسيه ادامه داشت .مي گفتند نكاردون پسين ازنكاردون صبح كوتاهتراست 1-نكار:چوبي بود به اين شكل y كه واحد وپيمانه اندازگيري در شير وره بود شيروره :يعني معامله شير بين دودامدار براي استفاده بيشتر از محصولات لبني پسين :بعدازظهريا عصري دون :قسمت يانصف روز الف:يعني نكار قسمت عصرچون گوسفندهارا صبح دوشيدن ازنكار قسمت صبح كوهتاتراست .ازدواج : قبلاًهركس دختر هركس رابراي ازدواج باپسرش مي خواست اصلاًپسر ودختر حق اظهارنظر نداشتند وانتخاب با پدران، دختر وپسر بوده كه يابصورت ناف برون بوده كه دراين روش وقتي دختري به دنيا مي آمد پدر پسر ويا مادر پسر هنگاميكه ناف آن طفل دختر را مي بريدند مي گفتند كه اين دختر مال پسر ماست وقتي اين دختر بزرگ مي شد بعنوان نامزد اين پسر بوده فقط اينكه اگر اختلافي بين خانواده ها بوجود می آمد تا اين ازدواج به هم بخوردي .طريق ديگر اين بوده كه پدرپسرازپدردختر،دخترش رابراي پسرش خواستگاري مي كردومي گفت مثلاًنام پدردخترهوشنگ بودمي گفت آقاي هوشنگ مي خواهم اگر قسمت خداباشد پسرم رابه فرزندي قبولي كني تابعنوان پسري ازپسرانت باشد ودركارها به ياريت بشتابد وپدردختر بصورت آني جواب نمي دادومي آمد با اهل خانه زن وپسرانش مشورت ميكرد بعداًازدائي تاعموعمه خاله وپسرخاله با همه صحبت مي كرد ونظر خواهي مي شد وقتي همه جواب مثبت مي دادند جواب را خانواده پسر مي دادواززماني كه جواب به آنها داد تازمان وروز وحتي فقط شب عروسي ،عروس وداماد ازنزديك باهمديگر ارتباط داشتندوالي رسم نبود تاقبل از عروسي با همديگر ارتباط داشته باشند واگرداماد به خانه نامزدش مي رفت نامزد يادرخانه پنهان مي شد ويااز خانه به خانه يكي ازبستگانش مي رفت .وهنگام برگزاري مراسم عروسي داماد نزد اقوامان مي رفت ويوزي مي گرفت.يوزي: مقدار كمك مالي ياجنسي بوده كه به داماد مي دادند .قواي هالو :يعني درآن زمان رسم بوده كه گاو،اسب ،بزوگوسفند،قاطر،ويا فرش ويا تفنگ بعنوان قوا يه دائي دختر مي دادند ومي گفتند قوا،بهاء دارد بايد دائي دختر دربرابراين قوا وسيله يا وسايلي يه خواهرزاده خود اهداءمي كردي .وبايد داماد دراختيار خانه پدرزن بودي براي كارهاي خانگي مثل ساختن خانه شخم زدن كشاوزي وغير ه كمكشان مي كرد بطوري كه چون داماد زياد كارمي كرد مي گفتند اگر خرنداري داماد بگير. ولي خانه پدر زن آنقدر داماد رادوست مي داشتند كه هرچه مي خوردند يا داشتند بخورند سهميه داما دويژه بوده .وبه داماد مي گفتند برو «خّسي تّپّنّك بخور» :خّسي يعني :مادرزن ،يعني برو آنچه را مادرزنت برايت برداشته وپنهان كرده برو وآن رابخور .وقتي پدر دختر بله را مي گفت پدر داماد زُون گِشون مي داد :يعني گاوي ياگوسفندي ياپول بعنوان زبان گشاده به دختر مي دادند ومادر دختر بعد ازكدخدايي :يعني اقوامان داماد مي آمدند مهريه وحق شيركه به آن شير بها مي گويند، مشخص مي كردند شروع به خريدن وسايل مرسوم آن زمان براي دخترش ميكرد ومقداري جوراب دستمال وروسري وپيراهن مي خريدند وهروقت دختر به خانه داماد مي بردند تحت عنوان رسه يعني هديه به اقوامان دختروداماد مي دادند .وروزي كه عروس را مي خواستن ببرند آرايشگر محلي مي آوردند وعروس را به رسم رايج كه آن زمان مرسوم مي كرد وبه رسم آن زمان آراسته مي شد وشبي كه دختر ازخانه پدر مي خواستند به خانه شوهر ببرند پسرعموي دختركه نابالغ بود وچون مي گفتند محرم بوددرخانه پدردختر آرايش مي كردند ودامادرا هم آرايشگر مرد به حمام مي برد واورا حمام است با پارچه اي كه درآن چند سكه پول وچند حبه قند مي گذاشتندوبه كمردختر مي بست ومي گفتند اين كار به سبب مباركي مي باشد يعني دختر براي انجام وظايف درخانه جديد وبراي مقابله با مشكلات كمربسته وآماده مي باشد وقند يعني مزه زندگي مشتركي چون قند شيرين باشد وعلت بستن به كمر توسط پسرعمو يعني پسرعمو مي گويد درزندگي ومشكلات آن چون كوه پشت سرت هستم وتا مراداري جاي هيچ نگراني برايت نيست .وقتي عروس راازخانه پدر بسوي خانه شوهر ومي آوردند تا به درخانه شوهر مي رسيد مي گفتند دم هونه گِرونيش چِنِ :يعني هديه مي خواهيم تاعروس وارد خانه شود كه پدرشوهرقول هديه ياپولي نقدي مي دادوعروس راوارد خانه مي كردند وهنگام ورود گوسفندي را مي كشتند بعنوا ن خونروش يعني باريختن اين خون قضا وبلاي براي زن شوهر اتفاق نيفتد.وازروزاول زندگي تا يك هفته غذاي عروس وداماد برعهده خانه عروس بوده بعد يك هفته دختر را به خانه پدرش مي بردند كه به واطلبيدن مشهور بوده بعدازاتمام حداقل يك روز ياحداكثر يك هفته مادرياخواهر ياخاله وياعمه داماد مي رفتند عروس رابه خانه شوهر مي آوردند بعداًآنچه ا زبرنج وگوشت وخوراكيهاي كه به خانه عروس داده بودند اضافه بودند به خانه داماد همراه با مقداري وسيله هنگام واطلبون هم همان پس پرده دختر بود بعدازيك هفته به دختر مي دادند .ودرهنگام زندگي مشتركي باپدر شوهر ومادر شوهر زن ومرد استقلالي دراستفاده وتصرف اموال نداشتند ومادر شوهر بصورت ارباب رعيتي با زن پسررفتار ميكرده كه قدما نقل مي كنند كه مي گويند حتي اگر فرزندكوچكي داشتند كه درگهواره هنگام گريه فرزند وشيردادن به آن كاملاًعروسها مختار نبودند ومي گفتند كه اتفاق مي افتاد كه شايد طفلي ازصبح تاعصر شايد يك بار ازگهواره درآورده مي شد وحتي درخوردن موادغذايي هم بصورت جيره بندي به شوهرتحت هيچ عنواني نمي توانست آشكارادردعواها في مابين مادر وهمسرازهمسرش دفاع كند زيرا اگرآشكارادفاع ميكرد مادرمي گفت مادروهمسررفتن به ديوان همسرسرافراز آمد مادر پشيمان ،ويا مي گفت شبگو روزگورا آنه غذامي دادند ومي گفتند هرچه گفتيم بايد پسر وعروس بدون چون چرا عمل كنند كه اين رسم مختص به لنده تنها نبود بلكه درتمام نقاط كهگيلويه رايج بوده است دليل اين بوده كه خودمادر شوهرها فبلاًبه همين سيستم حاكميت گرفتار بودند وعقده اي بودند ومي خواستند به اين روش عقده خودراخالي كنند.ودراين شرايط برد يعني زن وشوهرشب كه مي شود زن برعليه من مادر باشوهر صحبت مي كند وپسرم رابرعليه من تحريك كي كند .وزن بيچاره مي گفت ّخسي ايز ّنُم كه پُرخورم ميره ايزّ نُم كه لاغّرُم ،يعني :مادرشوهرمراكتك كاري مي كند ومي گويد كه شما زيادغذا مي خوري وپرخوري مي كني وشوهرمراكتك مي زند ومي گويد شما چون كم غذا مي خورد مرتب لاغر مي شويد. يعني زن بدبخت رانه شوهر ونه مادر شوهر درك نمي كنند .عروس درمدت 40روز ازرفتن به مراسمات عزاداري منع ميكردند چون مي گفتند اگر به قبرستان بروي ممكن است چله مرده تورا بگيرد وموجب نازايي توشود .افتادن دندانهاي شيري : وقتي بچه ها به سن هفت سالگي مي رسيدند ودندانهاي آنها شروع به افتادن مي كرد به بچه ها مي گفتند كه دندانهاي خود را درگيگاه بگذاريد وبگوييد.گيگاه دِندون حلواخّروّت دام دندون ريگ كوز وّم بِرِ چون اعتقاد داشتند دندانهاي شيري مقاومت ندارند وبايد دندانهاي كه بجاي آنها روييده مي شوند بايد دندانهاي محكمي باشند .گيگاه :يعني كودگاو *يعني اي كودگاو من دندان شيري كه فقط قدرت جويدن خرما وحلواراداشت به تودادم وازتومي خواهم دنداني به من بدهيد كه توانايي جويدن سنگريزه راداشته باشد .خوابيدن مرغ روي تخم ها : براي خوابيدن مرغ روي تخمها به اين شكل بوده كه اگر مرغي بعد مدتي تخم گذاري براي مدت از تخم گذاشتن خودداري مي كرد مي گفتند كه: مُرگِ كِرُك است وبراي اينكه ازكِرُكي سرد بشه يا مرغ چندين مرتبه درآب سرد حمام مي كردند ويا ازپرمرغ مي كندند وازسوراخهاي بيني مرغ رد مي كردند تا ازكِرُكي سرد بشه .راه مشخص کردن تعداد تخم مرغ وروش تبدیل تخم به جوجه :براي مشخص كردن تعدادتخم هاي كه آينده مي گذارد پرهاي دم آن مرغك را مي چيدند وآنها را مي شمردند هرچند دانه بودند تعدادتخمهاي آينده اش مشخص مي شد كه اين برايشان به تجربه رسيده بود .وقتي مرغ شروع به تخم گذاري مي كرد اولين مرحله ازتخمگذاري رابراي تبديل جوجه مناسب نمي دانستند چون مي گفتند اين تخمها تخم مرغ نوجواني مرغ مي باشد وتخمهاي مرحله دوم به بعدرا جمع آوري مي كردند تابقول خودشان مرغ كرك شود چند روزي ازكركي آن بگذرد تاكركي آن گرم شود بعداًدرقوطي ياجعبه ياكارتن مقداري كاه مي ريختند وپارچه ياگوني مي گذاشتند تخمها داخل جايگاه قرارمي دادند ومرغ راروي تخمه مي خوابندند تا بيست روزودراين مدت 24ساعتي يكبار مرغ رابراي مدت نيم الي يك ساعت براي تفريح وغذاخوردن وآب آشياميدن ومدفوع كردن آزاد مي كردند وجالب اين بود كه اگر مرغي ازگرسنگي تخم خود را مي خورد نوك منقارش مي سوختند ومي گفتند كرم غله خّر دي رُم مُرِگِ تيلّ خّر نّيرُم، يعني كرمي كه غلات گندم وجو رابخورد ديدم ولي مرغي كه جوجه خود را بخورد نديدم وقتي شبهاي باراني كه رعدوبرق بود وآسمان غرش مي كرد باوسيله به آن كارتن يا قوطي ويا جعبه مي زدند ومي گفتند كربوي گنگ بوي لال بوي نّشنِفي :يعني اي جوجه هاي كه درون تخم مرغ هستي شما كروگنگ ولال باشيد اين صداي رعدوبرق وغرش آسمان رانشنويد . چو ن اعتقاد داشتند صداي غرش آسمان موجب هلاك جوجه ها دردرون تخم مرغ مي شود . وقتي جوجه ازتخم بيرن مي آمدند تا يك هفته غذاي آنها پركونه پود وتا 40روز هيچ زن ودختري حق نداشت فوراٌبعد ازسرشستن به ديدار جوجه هاي كوچك مرغ بياييد چون معتقد بودند اگر كسي سرش شسته باشد وبه تماشاي جوجه بيايد تمام جوجه ها مي ميرند چون اين مسئله برايشان به تجربه رسيده بود ودراين مدت هم زياد احتياط كردند .كِرُك :به مدت زماني كه مرغ تخم نمي گذارد مي گويند .ديرُم :ديدن نّيرُم :نديدن خّر:خوردن نرفتن مرغ ياجوجه به آغل گوسفندان : چون معتقد بودند رفتن طيور خانگي به آغل گوسفندان موجب بيماري انگلي پوستي به نان شِشِكّ مي شود .ششِِكّ:شپش دامي كه مختص بزوگوسفندوبزغاله وبره مي باشد .پيش بيني بارندگي : درخصوص پيش بيني بارندگي قدما معتقد بودن اگر تابستان بادهاي هفت روزه كه معروف به باد چپ بودن اگر اين بادها درمدت اين هفت روز درسال مي وزيدند مي گفتند امسا ل وضعيت بارش وبارندگي خوب است ولي اگر باد ها نمي وزيدند مي گفتند كه اوضاع بارش درسالي كه درپيش داريم خوب نيست . واگر شبهاماه حلقه اي دور خود مي زد ودردرون حلقه ستاره زياد بوده مي گفتند سال امسالي خشكسالي است چون اطراف ماه خوشه وّرچين زياد است خوشه ورچين به كساني مي گفتند كه هنگام دروجووگندم پشت سركشاورزان خوشه هاي ازگندم وجوي كه مي افتاد آنها رمي داشتند .ولي اگر درحلقه اي كه دراطراف ماه بود ستاره ديده نمي شد مي گفند امسال سالي پربارش است مردم سيرهستند كسي دنبال برچيدن خوشه نيست .صداي روباه درشب و خاموش صداي شغالهادرشب : قدما درلنده مردم معتقد بودند كه اگر شب روباه ازقسمت شمال به طرف مغرب زوزه مي كشيدو مي آمد كه بقول خودشان شمال نقطعه اي بنام بّنگّرودون ودر قسمت مغرب قناتي بود كه محل آب شرب وغسل دادن ميتها بود مي گفتند كه اگر ازقسمت بّنگّرودون صداكند بطرف پايين بيانگر فوتي كسي اراهالي اين شهر مي باشد وهنگام زوزه كشيده برهمه ايجاب مي كرد كه بگويند وّخيراوميِ وخيربِرّ يعني اي روبا ه انشاءالله آمدن ورفتن همراه با خير وخوشي براي اهل اين محل باشد .وازديگر اعتقادات اين بود هنگام تقسيم جو يا گندم درون خرمن مي گفتند بايد اين تقسيم شب باشد تا روبا ه بياييد وزوزه بكشد چون همراه بايان زوزه كشيدن خير وبركت براي اين خرمن مي باشد . ازديگر اعتقادات اين منطقه اين بوده كه وقتي شب صداي شغالها آزاردهنده بود مي گفتند وقتي شغالي شروع به زوزه كشيدن كرده كفشهاي خودراوارونه كنيد صداي شغالها قطع مي شود كه اين براي مردم حال حاضر هم به تجربه رسيده است .مسافرت وخواب بدبودن ستاره براي انجام كارها : ازاعتقاات ديگر اين محل اين بوده كه براي شروع هركاري يا مسافرتي ويا رفتن به خانه جديد ويا تابستان شروع مي شد مي خواستند بيرون بخوابند ويا دراتمام تابستان كه مي خواستند داخل بخوابند به ملا يا تقويم دان آن منطقه رجوع مي كردند ومي گفتند براي بگو كه ستاره دركدام طرف مي باشد چون اين اعتقاد راداشتند كه مي گفتند :*روز روزِ خدايّه پُرس کن ببين ستاره كجايّه *قّرّ بّس قِطارّ ّبس زيرّ بي زِنارّ وّش گِرُم سفرمزن ري وري ستاره * درست روز مخصوص خدامي باشد اماپرس ببين ستاره دركدام طرف مي باشد *شخصي درجنگ كشته شده دليلش را مسافرت روبروي ستاره مي دانستند كه اين شعرفوق راگفته بودند ومعني شعر اين است قطاروزناره رابه قدرابست به ايشان گفتم كه روبروي ستاره مسافرت نكن .آداب ورسوم مردم لنده درخصوص دهه محرم وعاشورا : ازديگر اعتقادات اين مردم اين بوده كه شبهاي محرم دردستجات زياد به سينه زني وزنجير زني مشغول بودن تا شبهاي تاسوعا وعاشورا دراين دوشب بعد اتمام سينه زني به دوسته تقسيم مي شدند وتا نزديك صبح اين اشعار را مي دادند امشب تاسوعاست يامحمدامحشركبراست يامحمدا ،ولي درشب عاشورا مي گفتند امشبي را شه دين درحّرّمّت ميمانست مكن اي صبح طلوع مكن اي صبح طلوع ، فرداحسين سّرمي دهد عباس واكبرمي دهد ،زينب اسيرمي ورد واي زبي برادري ،فردا حسين بي یاورست فرزند زهرا بي سراست ،اي فاطمه مينا د ُرنگ حسن كشتن مِنِ جنگ ،گِلي را كه حسين بو مي كرد شمر باچكمه لگد كوب مي كرد .اين مراسم ادامه داشت تاپاسي ازشب صيح عاشورا بعد مراسم سينه زني وزنجيرزني بعد ظهر عاشورا مراسم تعزيه را انجام مي دادند صحنه كربلا را نزديك به واقعيت به تئاترنشان می دادند وبعد از مراسم تعزيه به خيمه ها حمله ورمي شدند وخيمه ها را آتش مي زدند ومي گفتند آتش زديم به خيمه گاه کشته شدن آل عبا بعداٌاسيران را مي گرفتند ومي بردند شب آنها به خرابهاي شام مي آوردند ومرسم شام غريبان رابرپامي كردند وحتي هنگام اربعين مراسم برگرداندسرامام حسين ار شام به كربلا را به نمايش درمي آوردند .اعتقادبعضي طايفه ها به ناميمون بودن روز چهارشنبه : ازديگر اعتقادات اين شهر طايفه بنام تيله كوئي هستند كه اينا ن معتقد هستند روز چهارشنبه روز ناميموني براي اين گروه مي باشد پس اين طايفه درروزچهارشنبه هيچ اموري كه بر مبناي ساخت وساز عروسي مسافرت خريد فروش شروع بكار جديد انجام نمي دهند چون براي خود وپيشينيان آنها تجربه شده كه انجام اين كارها برايشن ناميمون بوده است .طايفه درروستاي مونه هم شبيه به اين طايفه روز دوشنبه برايشان نحس وناميمون است كه اينها دراين روز دست به هيچيك از كارهاي كه درمتن فوق براي تيله كوئيهاست هم انجام نمي دهند .درخصوص اعتقادات مردم در تحويل سال نو: مردم اين منطقه اعتقاد داشتند وقتي سال نو تحويل شود درهمان ساعت تحويل سال و دو ستاره به نامهاي زهرا ومشتري يكديگر راملاقات مي كنند وهركسي موفق به ديدن اين صحنه ملاقات اين دوستاره شود هرآرزوي دردل داشته باشد وازخدا بخواهد برآورده مي شود .بطوري كه مي گفتند پيرزني بدون دندان دلش مي خواست پرآغلش ميش باشد وقت ديدن اين دوستاره ، مي خواست بگويد خدايا فردا آغلم پراز ميش باشد اشتباهي گفت فرداپرآغلش ميخ باشد صبح متوجه شده كه آغل گوسفندانش پراز ميخ مي باشد .واين شعر رادرمورد اين ملاقات درساعت تحويل سال نومي گفتند رفيقي مون چِ خّشِ وُ ديري مون گِرونِ چي زهرا وُ مشتري سالي بينِ مون :يعني دوستي ورفقاقت ما آنقدر شيرين ودلچسب است كه مثل زهرا ومشتري وعده ملاقات وديدار ما هرسالي يكبار مي باشد سقوط شهاب سنگ درشب درزمان قدین درشهر لنده معتقد بودند که اگر شب شهاب سنگي ازآسمان سقوط مي كرد ودرآسمان به هرجهتي كشيده مي شد مي گفتند اين به معني است كه بزرگي يا شاهي از آن كشور يا آ ن منطقه ای که ستاره کشیده می شد فوت مي كن د .درخصوص فصل زمستان:مردم معتقد هستند كه فصل زمستان شامل چله بزرگ وكوچك وبهار هستند .به اين شكل كه ازاول ديماه تادهم بهمن ماه را جيه بزرگ مي دانند يعني چون چهل روز است به آن چله گپو يا چله بزرگو مي گويند وازيازده هم بهمن تاآخر بهمن راجزچله كوچك مي دانند چون ازشروع چله كوچك هواسردمي شود اعتقاد دارند كه چله كوچكه به چله بزرگه مي گويد اي پيرهُر،هِروتونّتّرِسي دالو وپيرمرد را سركِچِك چاله بنشوني وجّوونّ كاري كني كه جِلِ گاوخُش بدوزه. يعني اي پيرازكارافتاد شما اين هنر رانداشتي كه كاري كني تاپيرزن وپيرمرد ازشدت سرما روي سنگهاي دور بخاري هيزم سوز بنشينند وجوانان ازسردي لباس محكمي كه درزمستان باآن بد ن گاوهارا مي پوشانند بدور خود بدوزند دالو:پيرزن جل :لباس مخصوص گاو كچك :سنگهاي كه بعنوان سه پايه ازآنهابراي پختن غذااستفاده مي كردند وخش :به خودش چاله :بخاري هيزم سوز قبلي كه دروسط خانه بودند ومعتقد بودند وهستند كه از11بهمن تا20بهمن را اززمستان وبقيه راازبهار مي دانند وچون نزديك عيد هواسرد است مي گويند دّمّ دّمِ نوروزجُلِ گا وّخُت بدوز .يعني نزديكهاي عيد نوروز ازسرمايي لباس مخصوص گاورابه دوربدنت بدوز .وازاعتقادات ديگر اين است كه معتقد بودند دراتمام چله بزرگ وشروع چله كوچك آتش به زيرزمين مي رود وزمين را گرم مي كند درنتيجه علفها وردختان ازخواب بيدار مي شود وشروع به حركت مي كنند واين شعر را مي گويند ّارمّليلُم رو،مُرّمليلُم رو دِل وّكي كِنُم خّش تّچِرايِ بّن وُ بّلي عالّمّ ايزّنُم تّش يعني مي گفتند زني دوپس به نام ارمليل ومرمليل داشته كه اول زمستان گم شدند اين مادر ازاول زمستان تاروز دهم بهمن دنبال پسرانش مي گشته اما آنها را پيدا نكرده واين شعرراگفته ،اي ارمليل ومرمليل چون شما گم شديد وپيدا نشديد بعدازشما من دل به چه چيز يا كسي خوش كنم من ازغصه شما من چوبهاي بن وبلوط را آتش مي زنم وبا آن آتش تمام عالم ا مي سوزانم معتقد بودند كه آن مادر هرسال مي آيد وآن آتش راروشن مي كند تازيرزمين برود ودرختان وگياهان زنده شوند .بن :بنك بلي :بلوط
خش :خوشحال تچراي :چوب آتش گرفته درخصو ص شیون کردن بر مردگان : ازرسمهاي ديگر مردم اين بوده كه معتقد بودند زنان شيون كردن راازگاوهايادگرفتند چون وقتي گاوي ازبين مي رفت وجسد اودرصحرا مي انداختند بقيه گاوهابرسر اين گاو دادفرياد مي كردند ودمهاي خود را تكان مي دادند وبادست زمين را مي كندند پس زنان هم این روش شیون کردن را ازاین حیوان آموختند .:دوقلو زاییدن گاو ازرسمهاي ديگر اين بوده وقتي گاو مي زاييد ودوقلو مي آورد اين زادولد را بسيار ناميمون مي دانستن فوراٌيكي از گوساله رابراي رفع قضا وبلاي اهل خانه برشاخ مادر گوساله سرمي بريدند تاقضا وبلا رد شود .دست برزمین زدن اسب :درقدیم مردم لنده وروستاهای اطراف معتقدبودند که اگر اسبي مرتباًدستهاي رابرزمين مي زد مي گفتند بيانگر مرگ يكي ازاهل خانه كه بيشتر مربوط به صاحب اسب مي شد چون معتقد بودند اسبها اخباری از غيب مي داند .گریه زیاد کودک :اگركودكي زياد گريه مي كرد مي گفتند گِرّیي شد مي گفتند گريه اين بچه بايد بوسيله درختي بنام دِرّ برطرف شود مي آمدند مقداري از لباس كودك را به كسي كه ناشناس باشد مي دادند ومي گفتند تو درفلان باغ درخت دِرّ وجود دارد برو اين لباس راببند وبگو دِرّ بِوّ گِرّ تاسه بار بعداًاين بچه بهانه گرفتن وگريه كردن رافراموش مي كرد .درِّ بِوّگِرّ :يعني ايدرخت دره گره وبهانه اين كودك ازشیر بگير .ازرسومات ديگر مردم لنده قبلاٌاگر گوسفدي يابزي وياگاوي را مي گشتند فقط صاحب دام به اندازه خوردن خودش برمي داشت بعداًفرياد مي كرد اي همسايه هركس بياييد وگوشت براي خوردنش ببرد هركس مي آمد به اندازه مصرف خانواده مي برد .ويادرزمستان مخصوصاٌروزهاي باراني به ترتيب هرخانه براي صبحانه آش كارده يا محلي هره مي گفتندازبرنج وكارده وسير وآبليمودرست مي كردند .صبح زود زن خانه بلند مي شد وآنراگرم مي كرد وبراي تمام همسايگان واقوامان وخويشان مي بردند واز آن مي خوردند .مي گفتند خاصيت كارده اين است كه به كليه كمك مي كند وموجب تقويت كليه ها مي شود .عزاداري: قبلاًاگر كسي ازدنيا مي رفت تاهفت روز درمسجد مردان ودرخانه زنان عزداري مي كردندوبعد هفت روز آرايشگر مردمحل را مي بردند وسروريش صاحبان عزا رااصلاح مي كردند وزني هم مي رفت زنان صاحب عزا واداربه حمام كردن مي كردند وتمام بستگان تا چهلم يا سالگرد به احترام شخص شده لباس سياه مي پوشيدند وبعد سالگرد وياقبل سال نو يك نفر داوطلب مي شد يك يادوپيراهن مردانه وزني پيراهن زنانه مي گرفتندوبه خانه صاحبان عزا مي رفتند ولباسهاي آنها راعوض مي كردند بعداًصاحبان عزا خودشان نزد بستگان وآشنايان مي رفتند ولباسهاي آنان راعوض مي كردند . اگرزني شهر فوت مي كرد بعد از سالگرد بزرگان طايفه مي نشستند آن زن رايابه برادرشوهر ياپسربرادر وياپسرخواهروبالاخره به يكي ازافرادطايفه مي دادند مخصوصاًاگرفرزندي يافرزنداني داشته مي دادند چون مي گفتند به زني بيوه مي گويند كه برادرشوهرنداشته باشد .وقتي كسي فوت مي كرد بعدازخاك سپاري دوياچند سنگ ريزه ازقبرمي آوردند ودرخانه صاحب عزا مي انداختند مي گفتند تاديگر براي اين خانه مصيبتي بوجود نياييد .علائم آمدن میمان : وقتي نان مي پختنداگرخمير مي پريد مي گفتند ميمان براي ما مي آيد ويااگرموي سر،زن صاحب ازخانه اززيرمقنعه به طرف بيرون مي پريد هم دال براين بوده كه مهمان براي خانه مي آيد .واگركف پاي كسي حالت لرزش بوجود مي آمد هم دال برآمدن میمان براي صاحب خانه مي دانستن واعتقا دداشتن ميهمان عزيز خداست وهرخانه ميمان داشته باشد نشانه اين است،كه خدادوستش دارد چون مي گفتند هركس راخدادوست داشته باشد ميمان برايش مي فرستد .اگرمیمان احترام شود یانشود چون شیپورچی است :اين داستان را مي گويند كه براي شخصي ميمان آمده وقتي ميمانها وارد خانه شدند گفت بفرمائيد اي شيران من وقتي غذا خوردن وقت خواب بود گفت برويد بخوابيد اي شتران من وصبح بعد از صبحانه ميمانها خداحافظي كردند گفت به سلامت اي شيپور چيهاي من ميمانها گفتند راز اين امر چيست ماازديشب تا حال ،شيروشتروشيپورچي شديم ،صاحب خانه گفت ميمان وقتي وارد خانه مي شود آنقدر عزيزوبا ابهت است كه همانند شير مي باشد اماوقتي غذاخورد مثل شترهرجاباشد مي خوابد ولي وقتي خداحافظي كرده اگر صاحب خانه احترامش كند همه جا تعريف اين احترام رامي گويد واگر بي احترامي هم بيندهم همه جا اين راتعريف مي كند به اين خاطربه ايشان شيپورچي مي گويند .تشخیص میزبان خوب ،یابدمیزبانی: ازديگراعتقادات اين بوده براي تشخيص خوش ميماني بابعد ميماني اگركف پاراخارش كنند اگركسي خوشش بياييد وحساسيت نداشته باشد اور فردي ميمان دوست مي گويند واگر حساسيت نشان دهد وي رافردي بد ميما ن قلم داد مي كنند . اگرپشت ابروي كسي لرزش داشته باشد تكه اي علف خشك راپشت پلك وزيرابرو مي چسبانند تاازلرزش جلوگيري شود . وازديگر اعتقادات اين است كه وقتي غذايي يا چيز خوردني دردست كودكي بگذارند می گفتند بسم الله ، او پدرت وآن هم مادرت هستند درصورتيكه پدر يامادر واقعي درآنجا نبودند ، وچون معتقد بودند که بچه که پدرومادرش زنده باشد نیازی به مساعدت غذایی دیگران ندار د وغذارا به بچه يتيم مي دهند .تولد نوزاد :وقتي دختري ازدواج مي كند بعدازازدواج حامله مي شود اولاًخبر حامله شدن وبچه اول براي پدرمادر دختر بسيار مسرت بخش مي باشد وقتي ازحامله شدن باخبر مي شوند ديگر سخت ازدختر مواظبت ومراقبت ويژه مي كنند.ورسم اين است كه بچه اول راخانواده دختر گهواره وسايرمايحتاج پوشاكي بچه را باهماهنگي وهمكاري دخترآماده مي كنند ،تاروز وضع حمل وقتي بچه بدنيا بياييداگر دختر باشد قبلاًسه شب براي كشيك مي دادند واگر پسربوده برايش هفت شب كشيك مي دادند وقتي پسربوده برايش حيواني ذبح مي كردند وقسمتي ازگوشتش رابراي كساني كه كشيك مي زدند كباب ميكردند وقسمت ديگر رابين فقرا تقسيم مي كردند قبل تا حال پيش دعانويسان محلي مي رفتند وبا نخهاي سفيد وسياه (چله بر)درست مي كردند كه دعايي مي خواندند كه تا چهل روز تمام شود ازآزار واذيت اجنه وپري درامان مي باشند چون معتقدبودند مخصوصاًدراين چهل روز بيشتر مودآزارو اذيت را اجنه وپري واقع می شوند . قبلاًگهواره ومادر بچه رادوربندي بنام ِوريس قرارمي دادند ومي گفتند كه اجنه هم نمی توانند ازاين طناب عبورکنند وارد دايره كه گهواره ومادر پچه است شوند وبعداًتا چهل روز زنگوله بزرگي به اسم كوس قرارمي دادند وشب تا صبح هروقت اين بچه بيدار مي شد اين كوس رابه صدادر مي آرودند چون معتقد بودند با به صدادرآوردن اين كوس باعث مي شود كه اجنه وپريان فراركنند .وازديگر رسومات اين بوده وهست كه زنان طايفه وبقيه دوستان زن به ديدار خودش وفرزند ش مي روند وهدايايي كه شامل پول ولباس براي بچه مي باشد مي آورند بعد از چهل روز زن وفرزند را به خانه شوهر ش مي آورند .ِوریس: طناب که زنان ازموی بزمی بافتند غذای اضافه شب برای مصرف روزبعد :قبلاًدرشهرلنده رسم بود غذای که شب اضافه می شد وبرای مصرف وعده بعد استفاده کنند شب برآن غذاسوره توحید رامی خواندندوسوزن قفلی یا سوزن خیاطی درآن فرو می بردند چون معتقد بودند اگر این کاررا نکنند شبانه اجنه می آیند وازغذا می برند سوزن ویاسوزن قفلی برای این بودکه معتقد بودند اجنه از آهن آلات می ترسد واین کار باعث می شد که به اعتقاد خودشان غذا سالم بماند واجنه قدرت تصرف به آن رانداشته باشند چون معتقد بودن که اجنه شب ازغذای مانده می خورند وبرای اینکه ما متوجه نشویم دوباره آن رادرهمان ظرف استفراغ می کنند .شنا کردن گنجشک درفصل پاييز: درشهر لنده قدما معتقد بودن که هروقت گنجشک در ماه مهرماه شروع به شنا کردن نمايد نشانه باران زود هنگام است وبراين باور هنوز هم اعتقاد راسخ دارند چون می بینند بعداز شنا کردن گنجشکان یک هفته الی دوهفته بعد باران شروع به باريدن می کند .زاييدن گاو (گوساله دوقلو) :درقدیم درلنده اگر گاوی دوقلو می زایید معتقد بودن که موجب بلایی برای صاحب خانه می شود ویکی ازگوساله ها راذبح می کردند وخونش رابرشاخ می ریختندتاقضا وبلااز خانه و گاوصاحب خانه رفع شود . دودکردن کله پاچه بز یا گوسفند :درقدیم درلنده مرسوم بوده برای باعبان ها که بخاطر تبدیل شدن گل مرکبات به میوه ،هنگام بهار که درختان مرکبات گل درست می کردند باغبان از قصابی کله پاچه ای می گرفت وآن رادرباغ می برد با روشن کردن آتش موهای کله پاچه را می سوزاند تابوی حاصل ازسوزندان موهای کله پاچه ویا باجابجاکردن آتش دراطراف باغ بوی کله پاچه به همه درختان باغ برسد چون معتقد بودن که بوی کله پاچه موجب به بارنشستن درختان می شود . دود کردن دینشت (اسفند )در شب چهارشنبه :درقدیم وحالا درلنده مرسوم بوده که شب چهارشنبه (سه شنبه شب )عصرموقع اذان مغرب مقداری ذغال آتش می زدند ووقتی روشن می شدند مقداری اسفند روی آنها می ریختند تادودشوند سپس آن دود رادرخانه می چرخاندندتا بوی ودود همه فضای خانه راپرکند زیرامعتقد بودند بوی اسفند موجب فراری دادن اجنه از خانه می شوند وبرای اهل خانه مبارک است . سیزده بدر رفتن :ازاعتقادات قدیم درلنده این بوده که هرقت سیزده نوروز به صحرا می رفتن زنان تازه ازدواج کرده یا زنی که دیرحامله می شد وقتی به صحرا می رفت علف رادست می گرفت می گفت ای سیزده بدر من امسال آمدو به امید اینکه سال آینده بچه ای دربغل داشته باشم ودوبار برای تفریح سیزده نوروز به صحرا بیایم براین باور بودند که خداوند دعایش رامستجاب می کند چون امروز با آرامش خاطر به درگاه خداوند دعامی کند . چراغ روشن کردن روری قبر:درقدیم درلنده مرسوم بود هرکس فوت می کرد تا یک هفته چراغ فانوسی برقبرش روشن می کردند برای این کارشان دودلیل داشتند یکی چون فبلاسیمان نبوده می گفتندممکن است شب حیوانات درنده وگوشتخوار بیایند وقبرراسوراخ کنند وبه بدن میت آسیب برسانند ودیگری می گفتند چون تازه فوت کرده است باید چراغش خاموش نباشد وبقیه اموات متوجه شوند که شخص دیگری به آنها پیوسته است . نمک دادن به گوسفندان وسرصداکردن گاو:درقدیم درلنده مرسوم بود بین دامداران که برای اینکه گوسفندان یا بزهای آنها زود آماده جفت گیری برای حامله شدن شوند درطول یک هفته صح یا عصرها که ازچراگاه برمی گشتند مقداری نمک به آنها می دادند چون معتقد بودند که نمک هورمونهای جنسی آنهارا تحریک می کند وارگانسیم بدن راوادرمی کند تازودتر حیوان آماده برای جفت گیری وحامله شدن شود . وازدیگر اعتقادات این بود که وقتی گاوی یک مرتبه شروع به سروصداکردن کند وصدای بع بع آن تکرای ودریک نصف روز یایک روز کامل ادامه پیداکند معتقد بودن که آماده برای جفت گیری وحامله شدن است وفوراگاو را پیش گاو نر می بردند وبعداز جفت گیری گاو حامله وبرای زاییدن می شد . راه تشخیص حامله بودن بز یاگوسفند :دامداران درقدیم درلنده برای تشخیص اینکه آیا گوسفند ویابز حامله است یانیست صبح مقداری کمی نمک به گوسفند می دادند ودست زیر شکمش می گذاشتند اگر گوسفند حامله بودبچه گوسفند زیردست دامدارتکان می خورد واگر حامله نبود هم مشخص بود زیرامعتقد بودند که نمک موجب تحرک نوزاد گوسفند درشکم مادرش می شود . بچه اول هر انسان: درقدیم معتقد بودن که بچه اول انسان مانند نان اول که زنان نان محلی می پختند که بوسیله تاوه یا تنور محلی که قبلابا هیزم یا کود گاو وگوسفند نان می پختند چون اولین نان که درتنور می گذاشتند میزان گرمی تنور برایشان مشخص نبود یا نان اولی تنور بسیارگرم بود می سوخت ویا هم تنور سرد بود آنطور که می خواستند نان پخته نمی شد ویا هم گرمای تنورمناسب بود ونان آنطوریکه می خواستند پخته می شد پس معتقد بودن بچه اولی هرانسانی مثل نان اول است یا بچه ای عاقل ودانا واهل فهم کمال است مثل نانی که خوب می پخت یا آدم شرطلب وناسازگار برای جامعه ومشکل ساز برا ی پدرومادر مثل نانی که می سوخت یا هم فرزندی ساده لوح وزود باور که حرف هرکس را می پذيرد وبه خوب يابد بودن آن کاری ندارد مثل نان پخته نشده پس می گفتند هرکس نان اولیش خوب پخته شود آدم خوش شانسی است مثل آدمی که بچه اولش شخصی عاقل ودانا باشد .
کد خبر: ۳۳۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۲/۱۴
اوای دنا -حبیب الهی :در راستای حمایت اقشار گوناگون منطقه از کاندیدای مورد حمایت خود، سادات منگزوری در شهرستان بهمئی با محوریت بزرگ خاندان جویباری جلسه ای در سه شنبه شب گذشته بادعوت از شیخ نظری ترتیب داده اند.
در این جلسه ابتدا یکی از همراهان شیخ ضمن معرفی وی اشاره کوتاهی به توانمندی های وی داشت سپس تعدادی از حاضرین مشکلات فراوان خود ومنطقه را بصورت کوتاه بیان نمودنددر ادامه حجت الا اسلام نظری در زمینه های مختلف ازجمله انگیزه حضورش در صحنه انتخابات نکاتی را بیان داشتند .
وی گفت استان ما یک درصد کشور است در حالیکه حدود سی درصد منابع نفت وگاز کشور را داریم وبه غیر این منابع معادن رو زمینی فراوانی در استان وجود دارد در حالیکه محرومترین استان کشور با رشد اقتصادی 8دهم درصدی میباشیم واین فاجعه است وجالب اینکه حوزه انتخابیه ی ما از میان 3منطقه استان یعنی بویراحمد و گجساران و کهگیلویه محرومترین منطقه استان میباشد وبنده در صورت انتخاب فریاد مردم این خطه را به گوش مسئولین به شکلی از تریبون مجلس فریاد میزنم که تک تک مردم صدای فریاد من را بشنوند ودر راستای صنعتی شدن استان که شدنی هست گام بر میدارم وضمانت اجرای این حرف در دستان شما مردم است یعنی نماینده ای که فردا به وعدهای داده شده عمل نکرد نباید جرائت حضور مجدد داشته باشد وباید با نه ی مردم مواجه شود ایشان بیان فرمودند با تقویت وصنعتی نمودن دامداری کشاورزی وباغداری و توسعه جنگلداری و راه اندازی منابع رو زمینی توان حل مشکل بیکاری را به راحتی داریم حاضرین بارها با تکبیر گفتن سخنان حاج اقا نظری را تائید کردند.
کد خبر: ۳۲۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۱۴
اوای دنا : سرهنگ قدرتالله بيعتاصل فرمانده انتظامی شهرستان گچساران گفت: جواني 25 ساله که در آبان ماه سالجاري با وارد کردن ضربات چاقو،دختر جوان 17 سالهاي را در بهبهان به قتل رسانده بود پس از گذشت دو ماه، توسط مأموران اداره جنايي پليس آگاهي گچساران و با همکاري کارآگاهان شهرستان بهبهان دستگير شد.وي گفت: در مراحل اوليه رسيدگي پليس خوزستان، مطلع شد متهم به قتل پس از ارتکاب جنايت از استان خارج شده است که با هماهنگيهاي بعمل آمده، ردپاي اين متهم فراري با اقدامات گسترده مأموران اداره جنايي شهرستان گچساران پس از گذشت دو ماه در يکي از مناطق اين شهرستان پيدا شد.فرمانده انتظامي گچساران تصريح کرد: مأموران با انجام کار اطلاعاتي و پليسي و تحت نظرقرار دادن محلهاي تردد متهم فراري، مخفيگاه او را در سطح گچساران شناسايي و در يک اقدام غافلگيرانه اين قاتل فراري را دستگير کردند.وي اضافه کرد: متهم به قتل در تحقيقات به ارتکاب جنايت با واردکردن ضربات چاقو به مقتول اعتراف كرد و مجرم فراري تحويل پليس شهرستان بهبهان شد.
گفتنی است هردو نفر متولد کهگیلویه و در شهرستان بهبهان زندگی می کردند و نکته مهم اینکه قاتل عموی مقتول می باشد و ظاهرا بحث ازدواج مطرح بود .
این اتفاق حدودا دوماه پیش رخ داده و قاتل بعد از قتل دختر جوان وی را در بیابان رها نموده و فراری شده و گویا قصد فرار به یکی از کشورهای هم مرز را داشته که توسط پلیس دستگیر و روانه زندان شد.
کد خبر: ۳۲۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۱۳