رییس اداره حفاظت محیط زیست رامهرمز از صدور حکم دادگاه برای عامل شکنجه و آزار و اذیت یک کفتار در این شهرستان با مجازات یک سال حبس و پرداخت 50 میلیون ریال جریمه نقدی خبر داد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com
رییس اداره حفاظت محیط زیست رامهرمز از صدور حکم دادگاه برای عامل شکنجه و آزار و اذیت یک کفتار در این شهرستان با مجازات یک سال حبس و پرداخت 50 میلیون ریال جریمه نقدی خبر داد.
حسن آقاشیرمحمدی اظهار کرد: عامل شکنجه و آزار و اذیت بیرحمانه یک کفتار راهراه در رامهرمز که منجر به مرگ حیوان شد، پس از شناسایی و دستگیری توسط نیروهای یگان محیط زیست شهرستان، با رای قاطع دادگاه به تحمل یک سال حبس و پرداخت ۵۰ میلیون ریال ضرر و زیان وارده به محیط زیست محکوم شد.
وی در خصوص این اتفاق گفت: ۲۳ اردیبهشت سال جاری، فردی از اهالی یکی از روستاهای اطراف شهرستان رامهرمز، یک کفتار ماده را به وسیله اسلحه شکاری ساچمهزنی هدف قرار داده و جانور را زخمی کرد.
این فرد در اقدامی وحشیانه و غیرانسانی در حالی که کفتار کاملا زنده بوده، حیوان مجروح را با یک طناب به پشت خودروی سمند خود بسته و آن را از محل شلیک تا روستا به روی زمین کشیده است.
رییس اداره حفاظت محیط زیست رامهرمز با بیان اینکه یکی از اهالی روستا از اقدام وحشیانه این فرد تصویربرداری کرده بود، افزود: اداره حفاظت محیط زیست رامهرمز که توسط یکی از روستاییان از این موضوع مطلع شده بود، پس از دریافت گزارش، محیطبانان را به روستای مذکور اعزام کرد اما عامل این اقدام بیرحمانه که متوجه حضور محیط بانان شده بود دقایقی پیش از رسیدن ماموران، کفتار را که به وسیله طناب به اتومبیل خود بسته بود از خودرو جدا کرد و از محل متواری شد.
آقاشیرمحمدی اظهارکرد: کفتار مجروح توسط محیطبانان برای مداوا به مرکز شهرستان منتقل شد و پس از ضدعفونی زخمها و اقدامات اولیه، به دانشکده دامپزشکی اهواز انتقال داده شد اما متاسفانه به دلیل اینکه تعداد زیادی ساچمه بر اثر شلیک با اسلحه شکاری وارد بدن کفتار شده و همچنین بر اثر کشیدن حیوان بر روی زمین به وسیله خودرو، تاندونها و بافت دستها در ناحیه مچ و آرنج، پوست و بافت شکم و پهلوی حیوان کاملا سوخته و از بین رفته بود، کفتار از بین رفت.
وی ادامه داد: با وجود اینکه ماده کفتار در مقابل درد و رنج فراوان ناشی از ضایعات وارده بسیار مقاوم بود اما تلاش دامپزشکان برای نجات جان این حیوان نتیجهبخش نبود و متاسفانه پس از گذشت چهار روز به دلیل انتشار عفونت و شدت جراحات، ماده کفتار از بین میرود.
وی ادامه داد: پس از این حادثه، تحقیقات در این زمینه، آغاز و عامل این اقدام غیرانسانی با تلاش نیروهای یگان محیط زیست و کمک همیاران محلی شناسایی شد. با شکایت اداره محیط زیست رامهرمز، پروندهای در این رابطه در دادگستری این شهرستان، تشکیل و احضاریه متهم توسط مقام قضایی، صادر و از طریق کلانتری محل به وی ابلاغ شد.
رییس اداره حفاظت محیط زیست رامهرمز گفت: پس از صدور احضاریه و حضور متهم در دادسرا، این فرد در مراحل بازپرسی ضمن اظهار بیاطلاعی از موضوع، منکر انجام هرگونه شکنجه کفتار شد اما زمانی که با فیلم و مستندات موجود مواجه شد، در اعترافات خود اعلام کرد لاشه کفتار را در مزرعه خود پیدا کرده و برای جلوگیری از فساد و آلودگی، لاشه آن را به خودرو بسته تا از محل دور کند، این درحالی است که در فیلم موجود کفتار مجروح کاملا زنده بود و برای نجات جان خود دائما تقلا میکرد.
آقاشیرمحمدی اظهار کرد: پس از اعترافات خلاف واقع، قرار مجرمیت برای متهم صادر شده و پرونده جهت رسیدگی به شعبه ۱۰۲ دادگاه کیفری شهرستان رامهرمز ارجاع شد.
در جریان رسیدگی به این پرونده، قاضی شعبه ۱۰۲ دادگاه کیفری شهرستان رامهرمز با وجود انکار مجرم، با قاطعیت بزه انتسابی متهم را محرز و مسلم تشخیص داد، بدین ترتیب دادگاه او را به یک سال حبس و پرداخت 50 میلیون ریال جریمه محکوم کرد و رای در تاریخ 4 شهریور، صادر و به متهم ابلاغ شد.
منبع/ایسنا
کد خبر: ۷۱۱۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۰۸
در اول مارچ سال ۱۹۳۲، هیتلر نامهای به برونسْویک نوشت و اجازه خواست که اگر ممکن است، آنجا را برای تشکیل کمپین برای رقابت ریاستجمهوری و تعیین رایش آینده که در پیش بود، ترک کند. این نامه، ۴ روز پس از آن نوشتهشدهبود که شهروندی هیتلر بهعنوان یک آلمانی، پذیرفته شد. هیتلر در اصل شهروند اتریشی بود و زمانی تابعیت آلمان را پذیرفت که در دولت استخدام شد. هیتلر میخواست به نتیجهی انتخابات و برگزیده شدن پاول فون هیندنبورگ اعتراض کند، با این حال یک سال پس از این موضوع، هیندنبورگ او را بهعنوان صدراعظم خود برگزید.
یک پزشک - در دوران پیش از ظهور خدماتی مانند پیام کوتاه، ایمیل و شبکههای اجتماعی، بهترین راه برای مکاتبهی افرادی که دور از هم زندگی میکردند، نوشتن بود. بیشتر این نامهها، محتوای کاملاً خصوصی داشت و بنابراین تعجبآور نخواهد بود اگر با سرک کشیدن در محتوای آن، به رازهای نویسندگان و یا میان گیرنده و نویسنده پی ببریم. برخی از نامهها هم از جنبههای تاریخی، بسیار مهم و تعیینکننده بودند و به نوعی بعضاً نامههای سرگشادهای بودند که میان رهبران سیاسی و اجتماعی جنبشها رد و بدل میشد و نقشی حساس در ادامهی روند مناسبات سیاسی و مبارزات ملتها داشت. این نامهها از لحاظ سیاسی و تاریخی، اهمیتی بهسزا دارند، اما نوشتهی امروز دربارهی نامههای بسیار مهمی است که امروزه کمتر از آنها سخنی به میان می اید. چه، اگر برخی از این نامهها مورد توجه گیرندهاش قرار میگرفت، بسیاری از فجایع و تلخکامیها به بار نمیآمد. در این نوشته، به مرور این نامههای مهم ولی فراموششده میپردازیم.
1- نامهی فیدل کاسترو به فرانکلین روزولتفیدل کاسترو، دوران زمامداری ۱۰ رئیسجمهور امریکا را درک کرده. آن هم رئیسجمهورهایی که اغلبشان، آرزوی خلع او از قدرت را داشتند و برخی تلاش عملی هم برای رسیدن به این مقصود، انجام دادند. به هر حال، اولین تماس کاسترو با آمریکا، حاوی پیامی دوستانه بود.در سال ۱۹۴۰، دانشآموزی ۱۲ ساله از مدرسهی Colegio de Dolores واقع در سانتیاگوی کوبا، به رویسجمهور وقت، فرانکلین روزولت، نامهای نوشت. او نامهی خود را چنین آغاز کردهبود: «دوست خوبم، روزولت!» او احوالپرسی گرمی با روزولت کرده بود و برایش نوشتهبود که وقتی در رادیو شنیده که روزولت مجدداً در انتخابات ریاستجمهوری برنده شده، چقدر خوشحال شدهاست. کودک از روزولت خواسته بود که برایش یک اسکناس ده دلاری بفرستد، زیرا تا آن زمان، یکی از این اسکناسها را از نزدیک ندیدهبود! این پسرک، کسی نیست جز فیدل کاسترو!کاسترو در نامهاش نوشتهبود که با آنکه زبان انگلیسیاش ضعیف است، اما خیلی باهوش است و خیلی صادقانه نوشتهبود: «با اینکه یک پسربچه هستم، خیلی فکر میکنم.» این نامه در ۲۷ نوامبر سال ۱۹۴۰ به مقصد رسید، اما هرگز به دست روزولت نرسید. بعدها وقتی روزولت فوت کرد، حتی فرصت نکرد که بداند فیدل کاسترو کیست!
2- نامهی ملکه الیزابت دوم به رئیسجمهور آیزنهاوردر سال ۱۹۵۷، دوایت آیزنهاور نخستین رئیسجمهور امریکا بود که از ملکهی انگلستان دعوت به عمل آورد. ملکه که از مدت اقامت خود و مهماننوازی رئیسجمهور و همسرش بسیار لذت بردهبود، دو سال بعد برای جبران آنها را به بالمورال در اسکاتلند دعوت کرد. بعد از سفر آنها به اسکاتلند، به نظر میرسید هنوز خاطرهی خوب طعم فوقالعادهی شیرینیهایی که ملکه از آنها برای پذیرایی استفاده کرده، از خاطر آیزنهاور نرفتهباشد. پنج ماه بعد از این ملاقات دوباره، ملکه نامهای به آیزنهاور نوشت و به آن دستور پخت شخصی خود برای تهیهی این شیرینیها را اضافه نمود.این نامه که در ۲۴ ژانویهی ۱۹۶۰ به مقصد امریکا فرستادهشد، از ماجرای عکسی از رئیسجمهور در روزنامه در حال درست کردن کباب بلدرچین، الهام گرفته بود. این نامه، سرشار از راههای مفیدی برای درست کردن صبحانه به اندازهی ۱۶ نفر بود. ملکه حتی به فکرش رسید که توصیه کند اگر تعداد افراد حاضر برای صبحانه کمتر از ۱۶ نفر باشد، مقدار آرد و شیر باید کاسته شود! این نامه، چنین پایان یافتهبود که چقدر ملکه و خانوادهاش از دیدار با رئیسجمهور لذت بردهاند.
3- نامهی استعفای هیتلردر اول مارچ سال ۱۹۳۲، هیتلر نامهای به برونسْویک نوشت و اجازه خواست که اگر ممکن است، آنجا را برای تشکیل کمپین برای رقابت ریاستجمهوری و تعیین رایش آینده که در پیش بود، ترک کند. این نامه، ۴ روز پس از آن نوشتهشدهبود که شهروندی هیتلر بهعنوان یک آلمانی، پذیرفته شد. هیتلر در اصل شهروند اتریشی بود و زمانی تابعیت آلمان را پذیرفت که در دولت استخدام شد. هیتلر میخواست به نتیجهی انتخابات و برگزیده شدن پاول فون هیندنبورگ اعتراض کند، با این حال یک سال پس از این موضوع، هیندنبورگ او را بهعنوان صدراعظم خود برگزید.در این نامه، خطاها و اشتباهات زیادی دیده میشود که عمدهی آن دربارهی درخواست هیتلر خروج از شغلش تا زمان «پایان انتخابات برای برگزیده شدن رئیس رایش بعدی» است. این نامه تازه چند سال است که پیدا شده و انتظار میرفت که در یک حراج، با قیمتی بیش از ۵۰۰۰ یورو به فروش برسد.
4- نامهی آلبرت انیشتین به فرانکلین روزولتنامهای که در سال ۱۹۳۹ توسط انیشتین برای روزولت نوشتهشد، یکی از مهمترین نامههای تاریخ معاصر تلقی میگردد. در این نامه، انیشتین به رئیسجمهور اخطار میدهد که ممکن است آلمانیها به سلاحی بسیار ویرانگر دست یابند. بعدها خودِ انیشتین میگفت که نوشتن این نامه، یکی از بزرگترین اشتباهات زندگیاش بود. برخی از مورخان باور دارند که این نامه را «لئو زیلارد» نوشته و انیشتین تنها امضا کردهاست،دربارهی سه نامهی دیگری که انیشتین برای روزولت نوشته، اطلاعات اندکی در دست است. با این حال تصور میشود که دو نامهی اول حاوی پیامهای مشاوره و نصیحتهایی برای رئیسجمهور است و در آن پیشنهادهایی به او میدهد، در آخرین نامه اما (که پیش از مرگ روزولت به دستش نرسید)، انیشتین از روزولت میخواست که لطفی در حق او کند. این نامه هم احتمالاً توسط زیلارد نوشته شده و برای نخستین بار، این زیلارد است که از مفهوم سلاح اتمی در این نامهی آخر سخن راندهاست. در این نامه از رئیسجمهور و کابینهاش درخواست شدهبود که اجازهی ملاقاتی خصوصی به زیلارد و دوستان دانشمندش داده شود تا دربارهی این موضوع با هم گفتوگو نمایند.5
- نامهی ماهاتما گاندی به آدولف هیتلردر بین سالهای ۱۹۳۹ و ۱۹۴۰، گاندی دو نامه به هیتلر نوشت. آنکه بیشتر دربارهاش شنیده شده، نامهای است که با عنوان «دوست عزیز»، شروع شدهاست و در جولای سال ۱۹۳۹ نوشته شده. گاندی به هیتلر نوشته بود که تنها خودِ هیتلر است که می تواند جلوی جنگ جهانی دوم را بگیرد. از هیتلر خواستهبود که مسیر خودش را در یافتن راهحلی بدون خشونت دنبال نماید و به او گفته بود که چقدر در این مسیر، دستاوردهای ارزشمندی داشتهاست. این سیاستمدار و فیلسوف برجستهی هندی، در انتهای نامهاش از اینکه نوشتهی او باعث هر گونه رنجش در هیتلر شدهباشد، فروتنانه عذر خواسته بود.نامهی دوم اما، در تاریخ کمتر مورد بحث قرار گرفته. در این نامه لحن گاندی تغییر کرده و مستقیماً شروع نامهی پیشین را یادآوری میکند و میگوید اینکه پیشتر او هیتلر را یک «دوست» خطاب کرده، صرفاً رعایت تشریفات بودهاست!این نامه پس از آن نوشتهشد که در دسامبر سال ۱۹۴۰، جنگ جهانی دوم آغاز گردید. در این نامه، گاندی نازیسم هیتلر را با امپریالیسم بریتانیا مقایسه نموده که هند در تلاش بود با آن به مقابله بپردازد. او به هیتلر هشدار داد که قدرت دیگری هم در جهان هست که با شیوههای پیشرفتهتر از او و با سلاحهای خودش، آلمان را شکست خواهد داد. او این نامه را با تکرار اخطاری مشابه به موسولینی پایان دادهاست.
6- درخواست کارِ لئوناردو داوینچیمدتها پیش از آنکه لئوناردو داوینچی برای نقاشیهایش معروف شود، او یک ایتالیایی از خانوادهی متوسط بود که مهارتهایی هم داشت، و خب، دقیقش این که خیلی از مهارتها را داشت! در سال ۱۴۸۲ و در سن سی سالگی، داوینچی که در آن زمان تقریباً ناشناخته بود، به دنبال شغلی میگشت. او مستقیماً نامهای برای دوک میلان نوشت تا یک موقعیت شغلی در اختیارش گذاشته شود. داوینچی مهارتهایش را در نامهای مفصل ذکر کرد و چنین اغاز کرد که او میتواند برای کشتیها اسلحه بسازد و همچنین توانایی ساخت واگنهای زرهپوش و منجنیق را هم دارد. او همچنین نوشت که میتواند برای دوک چندین روش حمله و دفاع، طرحریزی نماید. برای اینکه دوک با خودش فکر نکند که این مرد جوان فقط در فکر جنگ است، او گفت که توانایی طراحی پل، ساخت ساختمان و ساخت مجسمه از خاک رس، برنز و سنگ مرمر را نیز دارد. او که بسیار به نبوغ و تواناییهایش مطمئن بود، خاطرنشان کرد که اگر جناب دوک پی ببرد که او تنها یکی از این مهارتها را نداشته باشد، مختار است که وی را پای میز محاکمه بکشاند.
7- نامهی مالکوم ایکس به مارتین لوترکینگبا آنکه مارتین لوترکینگ و مالکوم ایکس بخاطر هدفی مشترک می جنگیدند، در روشهای آنها شباهتهای اندکی وجود داشت. در حالی که لوترکینگ بهشدت به مبارزهی بدون خشونت معتقد بود، مالکوم ایکس به مسیر شبهنظامی روی آورد. تضاد و رقابت آنها آنجا بیشتر نمود یافت که ایکس نامهای به کینگ نوشت و او را «دکتر کشیشمسلک ترسو مثل یک جوجه» خطاب کرد! ایکس دو نامه برای لوترکینگ فرستاد، یکی در سال ۱۹۶۳ و دیگری در سال ۱۹۶۴٫در اولین نامه، او از کینگ خواست که در یکی از تجمعات فضای باز شرکت کند و از آنها حمایت نماید. او در نامهاش نوشته بود که اگر رئیسجمهور جان اف. کندی، که یک کاپیتالیست است، و رهبر شوروی خرشچوف، که یک کمونیست است، هدفی مشترک با هم بیابند، او و کینگ هم میتوانند هدفی مشترک داشتهباشند! او در نهایت به کینگ پیشنهاد داد که اگر شخصاً برایش حضور در این تجمع مقدر نیست، یک نماینده بفرستد.نامهی بعدی، در ۳۰ جون ۱۹۶۴ نوشته شد که حاوی یک پیشنهاد خشن از سوی مالکوم ایکس بود. در نامه او از وضعیت اسفبار مردم در سنت آگوستین گفت. او همچنین تهدید کرد که اگر دولت بهرودی دخالت نکند، او مجبور است برخی از برادران را به سراغ کوکلوسکلانها بفرستد تا «طعم داروی خود را به آن ها بچشانند.»
8- "De Profundis” از اسکار وایلدتیرگی روابط مابین مارکیزِ کویینزبری و پسرش، لرد آلفرد داگلاس، بیشتر به این دلیل ریشهیابی شده که داگلاس با اسکار وایلد رابطهای دوستانه داشت. کمی بعد، وایلد دو سال را به دلیل بینزاکتی فراوان در زندان گذراند. او در زمان زندان، نامه ای به داگلاس با عنوان De Profundis (به معنای «از اعماق») نوشت که بعدها بهعنوان یک مقاله به چاپ رسید. این نامه، بازتابی است از خیانت داگلاس و پشیمانی عمیق وایلد.وایلد نامه را چنین میاغازد که او احساس میکند توسط داگلاس رها شده، همان داگلاس که شعرها و نامههای خصوصیای را که برایش فرستاده، منتشر نمودهاست. او داگلاس را متهم نمود که با سوء استفاده از ضعف شاعر، او را در دام خود کشانده است. او خود را شماتت کرده که چرا نتوانست هرگز به داگلاس «نه» بگوید. او در نهایت داگلاس را نصیحت میکند که: «بیشتر مردم بخاطر عشق و تحسین زندگی میکنند. اما در حقیقت با مورد عشق واقع شدن و تحت تحسین قرار گرفتن است که بایستی زندگی کنیم.»9- نامهی بنجامین فرانکلین به ویلیام استراهانپیش از آن که جنگ های امریکا برای استقلال آغاز گردد، یکی از پدران مؤسس این کشور، بنجامین فرانکلین، دوستیِ نزدیکی با ویلیام استراهان داشت. استراهان یکی از ناشران برجسته و از اعضای پارلمان بریتانیا شناخته میشد. حتی پس از آنکه جنگ انقلاب آمریکا آغاز شود، آن دو دوست باقی ماندند. این دوستی تنها تا زمانی دوام یافت که فرانکلین پی برد که استراهان رأی بر این داده که آمریکاییها بهعنوان شورشی شناخته شوند. در پاسخ، فرانکلین نامهای برای استراهان نوشت.شروع این نامه از آن رو جالب است که فرانکلین دوست قدیمیاش را به سردی «آقای استراهان» مورد خطاب قرار دادهاست. او استراهان و هممسلکان پارلمانیاش را مورد عتاب قرار دادهبود که هرج و مرج وقت در آمریکا، به دلیل آرا و اعمال آنها شکل گرفتهاست. او بریتانیاییها را قاتل خطاب کرد و حتی به دوست قدیمی گفت تا دستهای خود را بنگرد و ردْ خون اقوام را روی آن ببیند! نامهی کوتاه فرانکلین، با تصریح او که دوستی آنها دیگر پایان یافته و اینکه آن دو از این لحظه به بعد، همچون دو دشمن رو در روی هم ایستادهاند، تمام میشود.
10- نامهی گریس بِدِل به آبراهام لینکلنتا بهحال چیزی از ماجرای ریش خاص آقای لینکلن شنیدهبودید؟ او ریشش را به خاطر نامهی دختری جوان بهنام گریس بدل به این سبک نگاه داشتهبود. گریس در آن زمان، دخترکی یازده ساله بود. نامهی دوشیزه بدل که در ۱۵ آگوست سال ۱۸۶۰ نوشته شدهبود، به لینکلن میگفت از آنجایی که او صورت لاغری دارد، بهتر است ریش بگذارد تا خوشقیافهتر به نظر بیاید. او گفت که زنها عاشق ریش هستند و اگر او ریش بگذارد، شوهرانشان را مجبور خواهند کرد تا به او رأی دهند! بدل پیشنهاد کردهبود که از آنجایی که ممکن است آقای لینکلن گرفتار باشد، یکی از دخترانش از طرف او جوابش را بدهد.چهار روز بعد، لینکلن شخصاً جواب نامهی او را نوشت. او از نامهی گریس تشکر کرد و نوشت که دختری ندارد و سه پسر دارد. او نوشت که شاید ریش گذاشتن، یک تظاهر بیمعنا به نظر بیاید. بدل بعدها با لینکلن در مقام رئیسجمهور و در حالی که ریش گذاشتهبود، در سفرش به وستفیلد در سال ۱۸۶۱ ملاقات نمود.
کد خبر: ۷۰۹۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۰۷
فرمانده انتظامی شهرستان بویراحمد گفت: سهلانگاری پدر بزرگ در نگهداری از اسلحه جان نوه دو سالهاش را در شهرستان دنا گرفت
کد خبر: ۷۰۰۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۲۴
سردار عوض شهابی فر از سرداران برومند استان کهگیلویه و بویراحمد و مستشار عالی نظامی سپاه قدس جمهوری اسلامی توسط گروه تروریستی داعش مورد سوقصد قرار گرفت
کد خبر: ۶۵۴۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۱۱
در فهرستی که طرف مقابل خواسته با آنها مصاحبه کند من اولین نفر هستم اما مشخص نیست چه سؤالی دارند؛ 23 نفر هستند که مذاکرهکنندگان ما این درخواست را قبول نکردند.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com به نقل از فارس، علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی امشب در برنامه نگاه یک شبکه اول سیما طی سخنانی با اشاره به خرداد ماه و با بیان اینکه خرداد، ماه امام (ره) است، یاد بنیانگذار انقلاب اسلامی را گرامی داشت.
شمخانی در خصوص نامگذاری سال جاری از سوی مقام معظم رهبری تحت عنوان سال همدلی، همزبانی ملت و دولت گفت:بستر سال 94 نیازمند تعمیم عملی این واژگان پر محتوا است. شرایط منطقهای، مذاکرات هستهای و انتخابات مجلس در پایان سال ایجاب میکرد به نحوی این بستر فراهم شود تا ضمن عبور از آسیب پذیریهای محتمل به یک مدلی برسیم که فارغ از نگاههای جناحی، فتح و پیروزی را نصیب کشور کند.
دبیر شورای عالی امنیت ملی درباره محور همدلی و وحدت در بین دولت و ملت گفت: زمانی میگوییم مستقلترین، مقتدرترین و با ثباتترین کشور هستیم، این وضعیت ناشی از نوع حکومت ماست. ساختار و اقدامات حکومت باعث شد که ما ثبات پیدا کنیم.
نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی در خصوص ریشه ثبات و امنیت در ایران در حالی که در منطقه پرآشوبی حضور داریم، خاطرنشان کرد: ایران باثباتترین کشور منطقه است، به راحتی از تحولات درونی عبور میکند و در مورد تحولات بیرونی نیز اقدامات پیشدستانهای دارد. ایران کشوری است که با ثباتترین و مقتدرترین کشور منطقه است و دارای صبر استراتژیک (راهبردی) میباشد.
شمخانی در خصوص حضور گروههای تروریستی و تکفیری در منطقه نیز عنوان کرد: در منطقهای که ما زندگی میکنیم، مدلهای حکومتی موروثی، خانوادگی و ... وجود دارد. متاسفانه سرخوردگی ناشی از استبداد، تحقیر ناشی از استکبار و احساس بی هویتی ناشی از محدودسازی در کشورهای پیرامون بستری را فراهم میکند که اعتراض صورت میگیرد.
وی ادامه داد: امروز افراط شکل گرفته در منطقه ما همراه با ارتجاع، استکبار و صهیونیسم است و اینها در اینکه محور مقاومت باید مورد تضعیف قرار گیرد و به وضع فرسایشی برسد، متفق هستند.
شمخانی همچنین جنگ نیابتی را یک جنگ مکمل برای تضعیف محور مقاومت و محور انقلاب اسلامی خواند و به اقدامات و تلاشهای استکبار جهانی برای مقابله با انقلاب اسلامی طی سالهای گذشته اشاره کرد.
دبیر شورای عالی امنیت ملی در خصوص تهاجم سعودیها علیه یمن و اهداف ریاض از این حمله نیز گفت: اهداف خام و مبتنی بر تفکر آماتوری و هیجانی و جوان ناشی از تغییر حاکمیت در عربستان منجر به تصمیم راهبردی غلطی شد که میشد به شیوه دیگری و به صورت مسالمتآمیز حل شود ولی یک مدل بسیار بد تصمیمگیری را در منطقه ما اجرا کردند.
وی ادامه داد: امروز حدود دو ماه است که بدون توقف - البته 5 روزه که آن هم به صورت گزینشی حمله میکردند -اعلام کردند که گروه حاکم صنعا را ترک و اسلحه ها را تحویل دهد و حاکمیت قبلی برگردد. اما امروز گروه کوچکی (انصارالله) که ادعای حاکمیت در یمن نداشت و انصارالله گروهی جهانی شده است.
شمخانی به تنفر ایجاد شده از عربستان در بین مردم یمن نیز اشاره کرد و گفت: دیگران خارج از منطقه به جای جلوگیری از این تهاجم، معتقدند با فرسایش بردن امت اسلامی از لحاظ راهبردی، امنیت اسرائیل تامین میشود.
وی در خصوص اینکه گفته میشود میخواهند ارتش عربی ایجاد کنند،پرسید: مگر یمن عربی نیست؟ هرموقع انبار مهمات اسرائیل پر میشود یک دسر غذایی دارد و میرود غزه را بمباران میکند.
به باور دبیر شورای عالی امنیت ملی باید جبهه عربی تشکیل شود برای مقابله با کسی که منافع جهان اسلام را هدف قرار داده است.
وی از تکفیریها پرسید آیا شما تا به حال راکتی به سمت تل آویو شلیک کردهاید؟ گفت: چطور میشود تلآویو در امنیت باشد، ولی اهل سنت در رمادی و عراق در امنیت نباشند.
شمخانی در ادامه به طرح 4 مادهای ایران برای یمن اشاره کرد و گفت: این مدل سختی نیست. نگاه آنها بیش از آنکه به واقعیات صحنه باشد به نوع هواپیما، انبار مهمات و سلاح های خریداری شده توسط دلارهای نفتی است. اما آنها نمیتوانند مقاومت یک ملت را از بین ببرند.
دبیر شورای عالی امنیت ملی اضافه کرد: ما در زمان حاکمیت قبلی عربستان و بعد از آن سعی کردیم از این بی مهاباگری مبتنی بر دستور دادن به دیگران دست بردارند و حتما در کنار هم به شکل منطقهای، حتما میتوانیم مشکلات منطقه را حل کنیم.
شمخانی تصریح کرد: هیچ کس قصدی در توسعه وضعیت جغرافیایی خود ندارد. ما نیازی نداریم مساحت خود را وسعت ببخشیم؛ نه اول انقلاب به کشوری تجاوز کردیم و نه آموزههای دینی ما این اجازه را به ما میدهد.
وی افزود: نخبگان اهل سنت باید نسخهای را برای نسل کشی که به نام دین صورت میگیرد، ترسیم کنند و ما نیز کمک میکنیم.
به گفته شمخانی جنگ بین تمدنها در راستای منافع اسرائیل است.
دبیر شورای عالی امنیت ملی درباره هدف ایران در حمایت از محور مقاومت گفت: هدف ما مقابله با توسعه رژیم صهیونیستی با شعار از نیل تا فرات بود. این رژیم هر زمان اراده میکرد هر زمینی در اطراف مرزهای خود را اشغال میکرد. ما مدعی تاسی به شعار رسول خدا هستیم، مگر ما میتوانیم نسبت به سرنوشت جهان اسلام بی تفاوت باشیم، ما غمخوار مستضعفان جهان هستیم.
وی خاطرنشان کرد: گروههای تکفیری وقتی بروز و ظهور یافتند گفتند تهدید اول ما ایران و شیعیان هستند، میگویند اگر در عراق دولت اسلامی شکل گرفته این دولت با توجه به اینکه صدام سنی را ساقط کرده، دولت مطلوب بغداد نیست. اگر در سوریه امروز حاکمیتی وجود دارد که ذلت پذیر نیست، مبتنی بر حمایت ایران شکل گرفته است.
شمخانی در خصوص تلاشها برای کشاندن ناامنی به مرزهای ایران، عنوان کرد: اینکه تا امروز نتوانستند ناامنی را به ایران بکاشند این نیست که نخواستهاند بلکه واقعیت این است که نمیتوانستند.
وی در خصوص پاسخ ایران به هرگونه ماجراجویی در کشاندن جنگهای نیابتی به مرزهای ایران خاطرنشان کرد: آنها تا یک زمانی تا نزدیکی مرز ما با خانقین آمدند، ولی منهدم شدند.
دبیر شورای عالی امنیت ملی تصریح کرد: اجازه نخواهیم داد تهدیدی علیه مرزهای ما شکل بگیرد.
شمخانی در ادامه برنامه نگاه یک و درباره پاسخ ایران به هرگونه ماجراجویی به هر گونه جنگهای نیابتی گفت: بحث حضور تکفیریها در 40 کیلومتری مرزهای ایران، مربوط به وضعیت فعلی نیست و مربوط به گذشته است.
وی با بیان اینکه ایران سه خط قرمز در عراق دارد، عنوان کرد: تهدید مرزهای ایران، تهدید بغداد و تهدید عتبات عالیات، این سه خط قرمز برای جمهوری اسلامی محسوب میشود.
شمخانی تصریح کرد: ایران به کمک ملت عراق که شامل شیعه، کرد، سنی و مرجعیت هستند و حمایت از آنان توانسته گروههای تروریستی در عراق را تضعیف کند و اگر ایران از اتفاقات عراق، پشتیبانی نمیکرد، حتما وضعیت این کشور تغییر میکرد.
دبیر شورای عالی امنیت ملی اظهار داشت: دستگاههای امنیتی، انتظامی و دفاعی ایران تمامی اقدامات تروریستی در عراق و در نزدیکی مرزهای ایران را رصد و آنها را خنثی کردهاند.
وی با اشاره به تلاش گروههای تروریستی برای نفوذ به ایران از طریق مرزهای غربی گفت: حضور تهدیدآمیز گروههای تروریستی در 40 کیلومتری مرزهای ایران مربوط به سال 1393 است که ما توانستیم آنها را به صدها کیلومتر عقبتر برانیم، ضمن اینکه نیروهای امنیتی ایران هم اکنون بر قرارگاههای شیطانی گروههای تروریستی که هم اکنون بسیار آسیب پذیر هم هستند، مسلط است.
شمخانی درباره عملکرد ائتلاف بینالمللی شکل گرفته علیه داعش در عراق، افزود: تشکیک بسیار زیادی در ائتلاف تشکیل شده با حضور 60 کشور برای مبارزه علیه داعش وجود دارد، چرا که اقدامات و عملکردشان به هیچ وجه مشخص نیست.
وی خاطرنشان کرد: ائتلاف بینالمللی علیه داعش در عراق با محوریت آمریکا شکل گرفته است در حالی که همین ائتلاف بینالمللی با محوریت آمریکا در سوریه از گروههای تروریستی حمایت میکند، لذا آنها باید پاسخ دهند چرا ائتلاف تشکیل شده بینالمللی، علیه سوریه هم اکنون علیه دولت حاکم دمشق اقداماتی را در راستای تضعیف آن انجام میدهد. پس باید گفت که آمریکا در منطقه راهبرد متناقضی دارد.
شمخانی تصریح کرد: کشورهای حاضر در ائتلاف بین المللی علیه داعش در عراق باید توضیح دهند که چه کارنامه قابل قبولی درباره مبارزه علیه گروههای تروریستی داشتهاند.
نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی در خصوص طرح تجزیه عراق اظهار داشت: طرح تجزیه کشورهای اسلامی، ریشه در اندیشکدهها و مراکز مطالعاتی آمریکا دارد و مربوط به شرایط حال نیست.
وی افزود: احساس مردم عراق این است که مزایای در کنار هم بودنشان برتری و غلبه بر منفعت تجزیه تاکتیکی دارد، ضمن اینکه آمریکا و غرب میدانند که قادر به تجزیه عراق نخواهند بود.
شمخانی با اشاره به مذاکرات هستهای اظهار داشت: آمریکاییها زمانی به شروع مذاکرات با ایران گرفتند که به این جمع بندی رسیدند که اعمال تهدید نظامی علیه ایران قابل تصور نیست. همچنین آنها متوجه شده بودند که آنها میتوانند آغازگر جنگ علیه تهران باشند ولی به هیچ وجه پایان دهنده آن نیستند. ضمن اینکه قادر نخواهند فناوری بومی هستهای ایران را از بین ببرند.
وی گفت: آمریکاییها تهدید نظامی علیه تهران را کنار گذاشتهاند، ضمن اینکه آنها متوجه شده بودند که برنامه هستهای ایران متوقف نشده و حتی پیشرفتهای زیادی نیز داشته است، لذا آنها در نهایت به دنبال مذاکره با ایران برآمدند.
دبیر شورای عالی امنیت ملی افزود: آمریکاییها برای رسیدن به منافع حداکثری و راضی کردن برخی متحدان نامشروع منطقهای مانند رژیم صهیونیستی هر از گاهی بر طبل تهدید دم میزنند که البته طبلی توخالی است.
شمخانی اظهار داشت: آمریکاییها ضمن مذاکره با ایران زیر سایه شبح تهدید، تحریمها علیه تهران را ادامه میدهند و سعی میکنند که متحدان ایران را تضعیف کرده و سر پنجههای آنها را از بین ببرند.
وی گفت: آمریکاییها باید بدانند که ایران زیگزاگی و هیجان زده نیست، بلکه اصولی رفتار کرده و دارای صبر و بصیرت استراتژیک است.
دبیر شورای عالی امنیت ملی گفت: در اواخر دولت قبل جان کری در یکی از کشورهای منطقه اعلام کرد که ما برنامه صلح آمیز هستهای ایران را به رسمیت میشناسیم.
وی افزود: در تصمیم گیری ایران، تهدیدات هیچ تاثیری ندارد، زیرا ما مبتنی بر توانمندی ذاتی خود هستیم و دارای مردمی متحد و نیروی مسلحی مقتدر و ضد بیگانه میباشیم. لذا تهدیدات هیچ تاثیری در هیچ یک از بندهای توافق هستهای نخواهد داشت.
دبیر شورای عالی امنیت ملی در ادامه در خصوص مذاکرات هستهای گفت: آنها برای خودشان یک ترتیبی از قلدری و کدخدایی را ترسیم کردند، ما هم عزت، اقتدار و دفاع از توانمندی ذاتی و بومی خود را تعریف کردیم. ما در فضای چالش به دنبال تامین منافع خود هستیم و آنها به دنبال مهار ایران هستند.
شمخانی خاطرنشان کرد: مهار ایران هدف آنهاست. مهار یک اقدام تعاملی و صلح جویانه نیست. اینجا جنگ بین ارادههاست، هر کس اراده قویتر داشته باشد میتواند بهره مناسبتری ببرد و مذاکره کار دشواری است.
وی گفت: ما محتوای متن را فدای توافق نمیکنیم. محتوا و متن توافق را فدای تعجیل و شتاب زدگی یا زمانبندی خاص نخواهیم کرد. موضوع هستهای یک موضوع کشوری و فراتر از دولتهاست و به همین دلیل نیازمند مفاهمه و همگرایی است و نیازمند این است که توافق در اجماع صورت گیرد و اگر نخواهد صورت گیرد نیز باید در اجماع باشد.
دبیر شورای عالی امنیت ملی ادامه داد: محتوای فنی به نحو شایستهای باید محقق شود و توافق خوب توافقی است که پیامدهای پس از توافق یا عدم توافق موقعیت راهبردی و استراتژیک ایران را اعتلا ببخشد.
شمخانی در خصوص اصرار آمریکاییها برای بازرسی از سایتهای نظامی ایران گفت: آنچه را به عنوان تحریم بر کشور ما به شکل ظالمانهای اعمال شد، به نحوی تقاص اتهامی بود که آنها حالا دنبال اثبات آن هستند. کل تهدیدی که انجام دادند بر مبنای اسناد واهی بود.
وی خطاب به آمریکاییها گفت: شما ایران را از حق طبیعیاش محروم کردید آن هم به خواست اسرائیل، 12 سال است به اشکال مختلف آنچه را میخواستید نظارت و بازرسی کردید، حال به دنبال چه چیزی هستید؟ حال بر این اصرار دارید که باید مراکز نظامی را بازرسی کنیم.
شمخانی دوباره پرسید: حالا به دنبال اثبات چه مدعایی هستید؟ برای چه به دنبال این اقدامات هستید؟ ایران به شکل شفافی نشان داده که مراکز هستهایش کجاست و ... و ایران ترسیم کرده در افق چشم انداز 1404 در موضوعات کلیدی در منطقه وضع برتری پیدا کند.
دبیر شورای عالی امنیت ملی خاطرنشان کرد: جمهوری اسلامی ایران در موضوع هستهای هیچ هدف دیگری غیر از صلحآمیز را دنبال نمیکند. آنها باید به دنبال حل مسائل فنی باشند نه تحقیر ملی.
وی در خصوص بازرسیهای فراتر از پروتکل الحاقی گفت: بسیاری از کشورها معتقدند که ایران نباید استثنا باشد و تیم مذاکره کننده نیز این را نپذیرفته و با حمایتهای ملت ایران از تیم مذاکره کننده این رویا محقق نخواهد شد.
شمخانی در خصوص مقابله با این درخواستهای غیر واقعی گفت: میز مذاکره میز دعوا و جدل است، با نگرانیها نباید برخورد سادهانگارانه کرد.
وی با ذکر این نکته که طرف مقابل بیشتر از ایران نیازمند مذاکره است، تصریح کرد: موضوعات را به موضوعات جناحی تبدیل نکنیم و همدیگر را متهم به خیانت و واژههای بی بستر و زمینه نکنیم و نسبت به همدیگر سوء نیت نداشته باشیم. کسانی که دلسوز و دلواپس هستند میتوانند کمک کنند نگرانیها و دلواپسیهایشان رفع شود.
شمخانی با بیان اینکه رهبری فرمودند ما در مذاکرات هستهای چیز پنهانی نداریم، عنوان کرد: مراحل هستهای مراحل حساسی شده و اجماع ملی مهم است.
وی درباره اینکه آیا اطلاعات مربوط به مذاکرات در اختیار مردم قرار گرفته است؟ خاطرنشان کرد: میشود باز هم اطلاعات را در اختیار مردم قرار داد. اگر فریادی داریم بر سر دبه درآوران در بیاوریم نه به سر مذاکره کنندگان.
شمخانی همچنین گفت که او اولین کسی است که در فهرستی که طرف مقابل خواسته با آنها مصاحبه کند.
دبیر شورای عالی امنیت ملی در خصوص افراد دیگر عنوان کرد: مشخص نیست چه سؤالی دارند، 23 نفر هستند که مذاکره کنندگان ما این درخواست را قبول نکردند.
شمخانی خاطرنشان کرد: مسیر مذاکره ما یک تصمیم اصولی است و به دنبال رسیدن به توافق هستیم ولی توافق خوب، همه تلاشگران این صحنه به دنبال تحقق توافق هستند، ولی اگر توافق شد به این معنا نیست که همه مسائل اقتصادی ما فردا حل میشود. این افزودن مطالبات غیر واقعی است. حصول توافق از لحاظ روانی آسایشی ایجاد میکند، ولی اینگونه نیست که همه مشکلات اقتصادی ما حل میشود.
وی گفت: مشکلات اقتصادی ما تنها مرتبط با تحریم نیست.
دبیر شورای عالی امنیت ملی موثرترین راه برای بی اثر کردن تحریمها و دشمنی آمریکا را تقویت دست مذاکره کننده و مقابله با درک غلط طرف مقابل برشمرد.
شمخانی گفت: باید بر مبنای اقتصاد مقاومتی، سکویی که آنها سوار شدند را خنثی کنیم.
نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی در خصوص ادامه تحریمها علیه ایران بعد از توافق نیز گفت: این مطالبه آنهاست ولی اینگونه نیست که ما به این وضعیت تن داده یا بدهیم. آنها یک بار میگویند رئیس جمهور اختیاراتی دارد که منفک از کنگره است و تحریمهای ما تحریمهای مبتنی بر قطعنامه شورای امنیت است. هم وزن سازی اقدامات ما با گامهایی که بر میدارند چاره اقدام است.
به باور وی آنها به دنبال این هستند که این اهرم (تحریم) را که احساس میکنند برندهتر از جنگ نیابتی و حمله است، به منظور حفظ قدرت مهار ایران به شکلی نگه دارند.
کد خبر: ۶۵۴۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۱۰
عباس عبدی میگوید: به نظرم آقای هاشمی اگر مخالف بازداشت من بود، هم از ماجرا مطلع میشد و هم حتماً جلوی این کار را میگرفت البته شاید بگویند مطلع نبودند که این خیلی بدتر است.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
عباس عبدی عضو در گفتوگویی با نشریه اصلاحطلب اندیشه پویا مباحث مختلفی را درباره تسخیر سفارت آمریکا، زندانی شدن در دوران ریاستجمهوری هاشمی، وقایع دولت خاتمی، انتخابات سال 84 و نیز روی کار آمدن دولت روحانی مطرح کرد که بخشهایی از این مصاحبه در ادامه میآید:*شاید این یک خوش خیالی است که برخی فکر میکنند همه مشکلات ما به دلیل نداشتن رابطه با آمریکاست همچنان که عدهای هم در مقابل این ذهنیت فکر میکنند همه بدبختی ما از وجود احتمالی چنین رابطهای است.*در موضوع تسخیر سفارت آمریکا باید چه کسی گرفته میشد؟ کارتر؟ کسی که در سفارت آنها کار میکند مثل همان سرباز جنگی است و در گروگانگیری هم همان اتفاقی میافتد که در جنگ.*آنهایی که امروز میگویند مخالفیم جدی نگیرید، آقای دکتر یزدی که در آن زمان وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی بود و منطقاً باید به لحاظ حرفهاش با این کار مخالفت میکرد مدعی است من اولین کسی بودم که زنگ زدم و از این کار (تسخیر سفارت آمریکا) حمایت کردم. ولی الآن میگوید مخالفم.*آن کسی که مخالف تسخیر سفارت بود هم باید توضیح دهد که چرا نتوانسته در عقلانیت جمعی تأثیر بگذارد، من در ماجرای تسخیر سفارت اگر هم تقصیری قائل باشد برای کسانی قائلم که تجربه داشتند و در دولت بودند و بد عمل کردند نه برای دانشجویان.*در ماجرای تسخیر سفارت قدرت با مرحوم بازرگان بود، شما باید آن اتفاق را با 78 مقایسه کنید. مرحوم بازرگان تا حدی میشود معادل رئیس دولت اصلاحات، دانشجوها هم همین دانشجویان هستند و نیروهایی هم موافق دانشجویانند و نیروهایی مخالف. چنین چیزی نیست که هدف از تسخیر سفارت سقوط دولت بازرگان بوده باشد.
اشغال سفارت هنوز یک مسئله سیاسی روز است*یک دلیل که نمیتوان درباره اشغال سفارت بحث دقیق و بیطرفانه کرد این است که این موضوع به مقوله تاریخ تبدیل نشده و مسئله اشغال سفارت هنوز یک مسئله سیاسی روز است. به این دلیل نمیتوانید خیلی جدی به آن بپردازید.*کار در وزارت اطلاعات خیلی با روحیات من سازگار نبود، استعفاء هم ندادم و یک روز دیگر نرفتم خیلی افراد دیگر هم بیرون آمدند شاید من اولین نفر بودم که سال 64 بیرون آمد و اصلاً کسی پیگیری نکرد وقتی هم که به حسابداری نرفتم یعنی همه چیز تمام شده بود.*من در جنگ حضور نداشتم من کلاً به دلایل فیزیکی جنگ نرفتم، هم گوشم در صورت صدای زیاد کر میشود و هم معاف هستم، خصلت و روحیه نظامی هم ندارم. اول انقلاب زمانی که ترور زیاد بود مدتی اسلحه دستم بود اما خیلی زود کنار گذاشتم و فکر کردم اصلاً نمیتوانم از آن استفاده کنم و یکی دیگر را هدف بگیرم.*یکی از دلایل حذف آقای خوئینیها از مرکز تحقیقات استراتژیک این بود که شاید آقای هاشمی فکر میکرد که این مرکز کارش این است که سیاستهای برنامه اول را تئوریزه کند، یک بار جلسهای بود و مرکز نظری را به آقای هاشمی انتقال داد، ایشان برای کوچک کردن گفت که این حرفها ژورنالیستی است، مرکز تحقیقات و روزنامه سلام در ذهن آقای هاشمی یکی شده بود و دیگر ادامه دادن معنا نداشت.*مسئله آقای موسوی خوئینیها با آقای هاشمی به خاطر این بود که سروکله یک روزنامه منتقد به مدیرمسئولی ایشان به نام سلام پیدا شده بود من مشکلی با ماندنم (در مرکز تحقیقات) نداشتم، من آقای روحانی را هیچ وقت ندیدم فقط آقای مهاجرانی را جای من گذاشتند و من تبدیل شدن به یک پژوهشگر عادی تا اینکه سال 72 به زندان افتادم و فردایش آمده بودند و ماشین بردند بعد از زندان دوباره سر کار رفتم اما بعد از مدتی گفتند تسویه کن و من هم تسویه کردم.*مجلس سوم که تمام شد یک عده را بازداشت کردند به سلام هم کشیده شده بود و یکی را گرفتند این احتمال را میدادند که شاید اتفاقی بیفتد اما این اتفاق خیلی زودتر از تصورم رخ داد؛ معمولاً یادداشتهای سلام به نام نبود و نویسنده خاصی نداشت و به پای کل سلام نوشته میشد. شاید برخی بیشتر از «الو سلام»ها عصبانی میشدند.
بر اساس دستور وزارت اطلاعات فلاحیان بازداشت شدم*نهایتاً بر اساس دستور وزارت اطلاعات آقای فلاحیان بازداشت شدم. ربطش هم برمیگردد به بیماری آقای منتظری که برای درمان تهران آمده بودند و خبری که در سلام زده بود بعدش من را گرفتند من اساساً حکم بازداشت نداشتم.*من نمیخواهم انگیزه آقای هاشمی را بدانم اما حتماً وزارت اطلاعات قدرتی برای این اقدام داشت و بر همین اساس کارهایی کرده بود و برایش کف زده بودند.*به نظرم آقای هاشمی اگر مخالف بازداشت هم بود هم از ماجرا مطلع میشدند و هم حتماً جلوی این کار را میگرفت البته شاید بگویند که مطلع نبودند که این خیلی بدتراست. آقای هاشمی خودش میتوانست برخورد کند و توضیح بخواهد. دیوان عالی کشور نوشته که من سه روز بدون حکم بازداشت زندانی بودم.*سؤال: برخی منتقد شما و اکبر گنجی بودند و میگفتند با این مواجهه هاشمی را به اردوگاه راست هل میدهید؛ عبدی: آقای هاشمی اصلاً همانجا بود کسی نمیخواست ایشان را به آنجا بفرستد اتفاقاً کارهایی که شد ایشان را آورد این طرف و الا ایشان آن طرف بود.*اصلاً کسی آقای هاشمی را به آن طرف هل نداد آقای هاشمی بچه نیست که بتوانید ایشان را به این طرف و آن طرف هل دهید. مصاحبه ایشان با همشهری را در جریان انتخابات مجلس ششم خواندهاید؟ نزدیکان ایشان مثل آقای عطریانفر چقدر در آن دستکاری کرده بودند آخرش هم آنطور در آمده بود آخرش هم با دستکاری نتوانستند مواضع آن گفتوگو را جمع و جو کنند؛ آن نوع آمدن علیه این طرف بود نه علیه آن طرف، اصولاً سرلیست آنان بودند. شما موضع امروز ایشان را رها کنید. در چنان شرایطی چرا نباید انتقاد میشد.*سؤال: به نظر شما سال 92 آقای هاشمی با کاندیداتوری خود گرهای باز نکرد؟ عبدی: ایشان آمده بود که رد صلاحیت شود تا موج ایجاد شود؟ آقای هاشمی باید کسی باشد که رد صلاحیت شود؟ باید کارش به اینجا بکشند؟ موج به دلیل بیکفایتی و مشکلات دیگر ایجاد شد. این حرفها برای سیاست زده میشود نه برای تحلیل واقعی. آقای هاشمی اگر کنار رفته بود، اگر نمیرفت در مجمع تشخیص مصلحت بالای دست رئیسجمهور منتخب در سال 76 بنشیند در مواقعی که این مملکت گرفتار میشد میتوانست گره را باز کند.* آقای هاشمی صریحا نمیگوید نگاهم تغییر کرده است، هاشمی آن روز با هاشمی امروز فرق میکند من میتوانم از آن زمانش انتقاد کنم و برای امروزش کف بزنم.*اگر به سال 84 برگردیم به هیچ وجه برای ایجاد اجماع بر سر آقای هاشمی تلاش نمیکنم برای آنکه آن اجماع کمکی به حل مشکل نمیکند.*سؤال: چرا امروز آقای هاشمی در این موقعیت متفاوت از آن روز ایستاده است؟ عبدی: برای اینکه اصلاحطلبان بیخاصیت هستند. اصلاحطلبان اگر قوی بودند کسی به آقای هاشمی این حد که الآن هست کاری نداشت.*رفقای ما با اولین شکست شبیه لشکر شکستخورده شدند و به جای این که به گذشته برگردند با همدیگر دعوا کردند، شروع کردند علیه رئیس مجلس حرف زدن و این مسیر تا انتخابات 84 ادامه پیدا کرد. منشأ شکست 84 رفتن به کار غیر جبههای بود.*یکی از کارهای من این است که کلیشههای ذهنی را مورد سؤال قرار دهم. هر موقع میگفتید این کار را بکنید آن کار را نکنید، میگفتند سرمایه اجتماعیمان را نباید از طریق اقدامات مسالمتجویانه از دست بدهیم اما نتیجه چه شد؟ نتیجه این شد که بخش قابل توجهی از نیروهای رادیکال اینها خارج نرفتند بلکه زیر چتر ندا رفتند.*پس اینطور هم نیست که جریان اصلی در جامعه خواهان افزایش مطالبات رادیکال باشد. علت اینکه مطالبات رادیکال میشد این بود که میدیدند مطالباتشان در سطح 10 درصد انجام نمیشود و آن را در سطح 20 درصد و بیشتر مطرح میکردند اما اگر رئیسجمهور همان 10 درصد را به انجام میرساند. آنها هم همانجا میایستادند. در 92 زیر چتر یک نامزدی که عضو جامعه روحانیت و سخنران بیست و سوم تیر بود آمدند آیا کسی میگوید چرا این کار را کردهاید؟ با افتخار هم با این مشی حمایت میکنند.*انتخاب آقای روحانی قضیهاش فرق میکند به نظر من اصلاحطلبان بر حسب یک راهبرد مشخص به این نتیجه نرسیدهاند چون بخش قابل توجهی از اصلاحطلبان تا ساعت 4 بعد از ظهر روزی که ثبت نام تمام شد منتظر بودند کاندیدای خودشان نامزد شود.*اساساً کسانی که اینقدر مدعی هستند که میگویند ما بودیم که آوردیمش حالا هم باید مشارکت کنند اما کاری ندارم که آنها میخواهند سرمایهشان را پای روحانی بیاورند یا نیاورند اشکالی ندارد که نیاورند به شرطی که از تصمیمی که میگیرند دفاع کنند و به مردم توضیح دهند که مواضعشان چقدر در پیشرفت امور مؤثر است.*من معتقدم چیزی که اصلاحطلبان میدهند خیلی کمتر از دستاورد با ارزشی است که میتوانند بگیرند، همان چیزی را که دارند اگر به دولت کمک کنند به ازایش بیشتر گیرشان میآید و به اهدافشان نزدیک میشود.
اصلاحطلبان قدرتشان در جامعه تضعیف شده و توان بسیجیشان از بین رفته است*در شرایط کنونی اگر قالیباف هم رئیسجمهور میشد با اینکه در جناح مقابل است اما اگر همینطور مذاکرات 1+5 را پیش میبرد از او حمایت میکردم چون فارغ از دعواها معتقدم امروز مهمترین مسئله این است که تنشهای بینالمللیمان به خطر جنگ منتهی نشود. بنابراین میگویم که باید سرمایه سیاسی و اجتماعیمان را با احتیاط کامل پشت دولت قرار دهیم.*امروز اصلاحطلبان قدرتشان در جامعه تضعیف شده و توان بسیجیشان از بین رفته است. وقتی یک رئیسجمهوری به نام شما بالا آمده باشد متفاوتی است با زمانی که یک رئیسجمهور از دل اصولگرایان برآمده باشد؛ خارج از چارچوب موازنه قوا نباید حرف زد.
کد خبر: ۶۳۹۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۲۰
ماشااله مهنایی محیط بان منطقه حفاظت شده خاییز که در جریان درگیری مسلحانه با شکارچیان غیرمجاز در فروردین ۱۳۸۹ دو نفر از آنان را هدف گلوله قرار داده و منجر به فوت یکی از شکارچیان شده بود از اتهام قتل عمد تبرئه شده و پس از پنج سال از زندان آزاد خواهد شد.ماشااله مهنایی محیط بان منطقه حفاظت شده خاییز که در جریان درگیری مسلحانه با شکارچیان غیرمجاز در فروردین ۱۳۸۹ دو نفر از آنان را هدف گلوله قرار داده و منجر به فوت یکی از شکارچیان شده بود از اتهام قتل عمد تبرئه شده و پس از پنج سال از زندان آزاد خواهد شد.
همسر ماشااله مهنایی در گفت و گو با خبرگزاری آنا درباره شرایط آزادی این محیط بان که این سالها را در زندان گذرانده است میگوید: «از شنیدن این خبر خیلی خوشحال شدیم. حالا در حال تهیه سند برای وثیقه آزادی همسرم هستیم.»
پایگاه خبری دیدهبان محیط زیست و حیات وحش در توضیح مفصل داستان حادثه روی داده برای ماشااله مهنایی نوشته شذه است: او طبق کیفرخواست صادره از دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان بهبهان به اتهام قتل عمد یکی از شکارچیان و ایجاد جرح عمدی شکارچی دیگر به زندان منتقل شده و تحت محاکمه قرار گرفت.
از اواسط سال ۱۳۸۹ تاکنون نزدیک به پنج سال است که ماشااله مهنایی در زندان بسر میبرد. در این مدت ماشااله، همسر و دو فرزندش تحت سختترین شرایط مالی و روحی قرار گرفتهاند. آنها هر روز منتظر صدور حکم اعدام برای ماشااله بودهاند و سال های سختی را سپری کردهاند.
ماجرا چه بود؟
ماجرا به پنج سال قبل و روز عید سال ۸۹ یعنی تاریخ ۱۳۸۹/۱/۱ برمیگردد. محیط بان هدایتاله دیدهبان مسئول منطقه حفاظت شده خائیز در استان کهگیلویه و بویراحمد صبح بسیار زود و ساعاتی پس از تحویل سال نو به تنهایی مشغول گشت زنی در ارتفاعات بوده است.
ناگهان صدای شلیک چندین گلوله در کوه میپیچد و دیدهبان از روی صدای شلیکها متوجه میشود که برخی از گلولهها از سلاح جنگی شلیک شده است.
محیط بان هدایتاله دیدهبان به سمت محل صدای شلیک گلولهها حرکت کرده و به دوربین کشی و جستجو میپردازد و نهایتا حوالی ساعت ۱۱ صبح ۶ فرد مسلح را مشاهده میکند که صورتهای خود را بستهاند.
محیط بان در حالی که افراد مسلح متوجه حضور او نشده بودند با دوربین عکاسی از آنها تصویربرداری میکند.
مسئول منطقه حفاظت شده خائیز از طریق تلفن همراه با سایر محیط بانان تماس گرفته و ۴ محیط بان از دو پاسگاه منطقه برای برخورد قانونی با متخلفین عازم ارتفاعات میشوند.
دیده بان که تسلیم نشدن افراد مسلح و بروز درگیری مسلحانه را محتمل میدانست طی تماس تلفنی پاسگاه انتظامی و رئیس پلیس پیشگیری شهرستان را نیز در جریان میگذارد.
محیط بان دیده بان به صورت نامحسوس افراد مسلح را زیر نظر داشت تا زمانی که چهار مامور دیگر به ارتفاعات میرسند.
حوالی ساعت ۱۴ محیط بانان تنگهای را شکارچیان درون آن مشغول استراحت بودند محاصره میکنند. محیط بانان از بالا به تنگه مسلط بودند و شکارچیان در پایین قرار داشتند.
در این لحظه شکارچیان که متوجه حضور مامورین در اطراف خود شده بودند با صورتهای کاملا بسته از تنگه خارج میشوند.
مامورین با صدای بلند فرمان ایست را صادر کرده و خود را به شکارچیان معرفی میکنند.
محیط بانان با صدای بلند اعلام میکنند: «ما مامور محیط زیست هستیم، اطراف شما محاصره است و راه فرار ندارید، اسلحه ها را روی زمین بگذارید.»
۶ نفر شکارچی یک اسلحه ژ۳ ، یک ناتو ( اسلحه جنگی پیشرفته متعلق به نیروهای ناتو) ، یک برنو، یک تکلول ساچمه زنی و احتمالا یک کلاشینکف در اخیار داشتند.
شکارچیان سلاحهای خود را زمین نمیگذارند و یکی از آنها فریاد میزند و به محیط بانان میگوید که: «پایین نیایید وگرنه شلیک میکنیم.»
از پنج نفر محیط بان سه نفر آنها مسلح بودند. ماشاله مهنایی و یکی از دیگر از مامورین که مسلح بودند اقدام به شلیک هوایی میکنند اما باز هم متخلفین تسلیم نمیشوند.
ماشااله مهنایی یک تیر به فاصله حدودا پنج متری در کنار پای یکی از شکارچیان شلیک میکند تا او را وادار به تسلیم کند.
پس از آن شکارچیان مسلح به سمت محیط بانان تیراندازی میکنند.
پس از تیراندازی مستقیم از سوی متخلفین ماشاله مهنایی به سمت شکارچیان شلیک کرده و یکی از شکارچیان مسلح را از ناحیه پا هدف قرار میدهد.
شکارچی مجروح روی زمین افتاده و شروع به فریاد زدن میکند.
در این لحظه یکی از شکارچیان که اسلحه نداشت به سمت شکارچی زخمی میدود تا سلاح او را برداشته و با مامورین درگیر شود.
ماشااله مهنایی قبل از آنکه شکارچی دوم اسلحه شکارچی مجروح را بردارد او را نیز از ناحیه پا هدف قرار میدهد و هر دو متخلف کنار هم روی زمین میافتند.
پس از تیر خوردن دومین شکارچی تیراندازیها قطع شده محیط بان هدایت اله دیدهبان که مسلح نبود برای کمک به مجروحین به سمت پایین تنگه میرود.
درحالی که دو شکارچی مجروح روی زمین افتاده و چهار نفر دیگر بالای سر آنها ایستاده بودند، محیط بان هدایتاله دیدهبان خودش را به شکارچیان میرساند.
متخلفین ابتدا قصد داشتند به دیدهبان شلیک کنند اما وقتی میبینند که او بدون سلاح و برای کمک به مجروحین پایین رفته از درگیری منصرف میشوند.
دیدهبان برای جلوگیری از ادامه درگیری به سایر محیطبانان میگوید که منطقه را ترک کنند و خودش به تنهایی بالای سر مجروحین حاضر میشود.
در حالی که دیدهبان با وسایل کمکهای اولیه مشغول بستن زخمهای دو شکارچی مجروح بود، چهار شکارچی دیگر اسلحه ها و کوله پشتیهای مجروحین را از روی زمین برداشته و پس از چند لحظه در گوشی صحبت کردن به قصد خروج از منطقه به راه میافتند.
دیدهبان از چهار شکارچی خواهش میکند تا منطقه را ترک نکنند و برای انتقال مجروحین به پایین کمک کنند اما آنها به راه خود ادامه میدهند.
حتی یکی از شکارچیان مجروح به چهار نفر دیگر خود التماس میکند که بایستند و نروند اما آنها بدون توجه به درخواستهای دیده بان و دوستان مجروح خود به همراه اسلحه ها و کوله پشتیها از صحنه درگیری دور میشوند. حتی فحش و ناسزاهای دوست مجروحشان نیز فایده نداشته و آنها منطقه را ترک میکنند.
محیط بان دیده بان به تنهایی مشغول بستن زخمهای مجروحین میشود اما امکان انتقال آنها به پایین کوه وجود نداشته است.
خونریزی یکی از شکارچیان قطع میشود اما خونریزی نفر دیگر بسیار شدید بوده و قطع نمیشده است.
پس از حدود ۴۰ دقیقه شکارچی مجروحی که خونریزی زیادی داشت دچار تشنج شده و پس از دقایقی فوت میکند.
حوالی غروب آفتاب دیدهبان متوجه سر و صدای زیادی میشود و متوجه که حدود ۴۰ فرد مسلح از طایفه شکارچیان در حال بالا آمدن از ارتفاعات هستند.
دیدهبان مطمئن بود اگر افراد مسلح او را در کنار جنازه هم طایفه خود ببینند بلافاصله او را خواهند کشت.
دیده بان برای آنکه افراد طایفه بتوانند محل استقرار مجروحین را پیدا کنند آتش بزرگی در کنار آنها روشن کرده و دقایقی پیش از رسیدن آنها محل را ترک میکند.
دیدهبان از مسیرهای فرعی و در تاریکی شب خود را به شهر میرساند و بلافاصله حافظه دوربین، عکسها و فیلمها را به دست پلیس آگاهی میرساند.
پس از این حادثه پروندهای در زمینه در دادگستری شهرستان تشکیل شده و محیط بانان بارها مورد بازجویی و تحقیقات قرار میگیرند. که این روند در نهایت منجر به بازداشت ماشااله مهنایی شده بود.
کد خبر: ۶۳۸۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۱۸
فرمانده انتظامی کهگیلویه و بویراحمد از هلاکت شرور و قاتل فراری یک مأمور پلیس در درگیری مسلحانه با ماموران این استان در یاسوج خبرداد
کد خبر: ۶۳۶۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۱۵
«این پسر مرضیه را که خواهر بزرگتر الهام بود عامل مخالفت الهام میدانست به همین دلیل مرضیه را هم کشت. چون مرضیه الهام را راضی کرده بود که با آن پسر یاسوجی ازدواج کند»
کد خبر: ۶۲۵۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۳۰
فرمانده انتظامي استان کهگيلويه و بويراحمد از دستگيري راهزن مسلح و سابقه دار در شهرستان بويراحمد خبر داد و گفت: در بازرسي از منزل متهم سه قبضه سلاح گرم و 710 گرم هروئين کشف و ضبط شد
کد خبر: ۶۲۰۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۲۵
دیشب براثر تیراندازی با اسحله کلاشنیکف در یکی از محلات گچساران چهار نفر کشته و مجروح شدند
کد خبر: ۶۱۹۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۲۴
دیوان عالی کشور حکم قصاص محیط بان غلامحسین خالدی را که سه بار توسط شعبه اول دادگاه کیفری استان کهگیلویه و بویراحمد تایید شده بود را نقض و رسیدگی به پرونده را به شعبه دادگاه دیگری ارجاع نمود
کد خبر: ۵۷۹۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۰۱
نماینده ولیفقیه در کهگیلویه و بویراحمد گفت: مسئولان به جای سیاست چپ و راستی به فکر خدمت صادقانه به مردم باشند
کد خبر: ۵۷۷۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۲۹
ارتش اردن امروز جمعه، اعلام کرد، دهها جنگنده اردنی عملیات بمباران مراکز آموزشی داعش و مخازن اسلحه این گروه تروریستی را روز پنجشنبه بمباران کردند
کد خبر: ۵۶۶۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۱۷
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
مقتدر مظلوم نوشت:
ننگ بر جنازه پاسداری که در خشابِ اسلحه اش فشنگ باقی مانده باشد . . .
و امروز شاهد آن هستیم که جنازه دیپلماسی ما وقتی کشف می شود که خشابِ اسلحه اش پر فشنگ مانده و بدنش از پشت سوراخ سوراخ شده که نشان از فرار از قرار است . . .
نسبتِ سخنرانیِ به شدت جذابی که دکتر روحانی و گفتمانش در همایش اقتصادِ ایران داشتند با روحیه استکبار ستیزیِ حکومت و انقلاب اسلامی چیست ؟ . . .
دکتر روحانی در بخشی از سخنرانی اش در روزِ یکشنبه بیان کرد:«آرمان ما به سانتریفیوژ وصل نیست» ؛ آری آرمان ما به سانتریفیوژ وصل نیست اما ایستادگی در برابرِ استکبار و زیر بارِ زور نرفتن ، آرمان ما و اسلام است . . .
پ.ن: با آمریکا باید وزیرِ جنگِ مان مذاکره کند . . . نه وزیرِ خارجه ! این قوم زبان نفهم اند ؛ مگر مذاکره با سرخپوست ها منجر به قتلِ عامشان نشد . . .
کد خبر: ۵۵۱۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۲
جوان روستایی که به علت تیراندازی ناشیانه و برآمده از یک سنت جاهلانه، در یک جشن عروسی مراسم سرور را به کام خود و دیگران تلخ کرد، نزدیک به یکسال است که زندانی است
کد خبر: ۵۴۹۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۳۰
همایش امروز اصلاحطلبان غایبان بسیاری داشت که عدم حضور چهرههای تندروی این جریان ملموستر حس میشد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:به گزارش مشرق، همایش اصلاحطلبان عصر امروز در حالی به همت شورای هماهنگی جبهه اصلاحات در کانون توحید تهران برگزار شد که جای خالی چهرههای شاخص اصلاحطلب توجه بسیاری از خبرنگاران را به خود معطوف کرده بود که البته عدم حضور پررنگ چهرههای تندرو اصلاحطلب با توجه به روی کار آمدن دولت اعتدال گویای تغییر رویه و روشهای اعتدال گونه اصلاحطلبان بود.
بر پایه این گزارش، آیتالله هاشمی رفسنجانی، محمد خاتمی، حجتالاسلام ناطق نوری، علی مطهری و کرباسچی غایبانی بودند که علیرغم دعوت به همایش نیامدند.
سعید حجاریان، مصطفی معین، عبدالله نوری، محمدعلی نجفی، محمد سعیدی کیا، اکبر ترکان،صادق زیباکلام ، محمدرضا تاجیک، علیاکبر محتشمیپور ، محمد علی ابطحی، محمد سلامتی، محمدرضا خاتمی، مرتضی الویری، جعفر توفیقی، هادی خانکی، سیدحسین موسوی تبریزی، غلامحسین کرباسچی، اسحاق جهانگیری، مجید انصاری، جواد اطاعت، محسن آرمین،زهرا اشراقی، اکبر اعلمی، معصومه ابتکار، علی ربیعی، اشرف بروجردی، مسعود پزشکیان، تاجگردون، محمدرضا خباز، الیاس حضرتی، محسن مهرعلیزاده، علی خرم ،حقشناس، حسین مرعشی، فائزه هاشمی، محسن هاشمی، محمد قوچانی، محمد مقدم، علیرضا محجوب، علیاکبر موسوی خوئینیها، احمد پورنجاتی، احمد مسجد جامعی ، حسین کاشفی، محمد عطریانفر، داریوش قنبری، سعید لیلاز، موسوی بجنوردی، مرتضی حاجی،احمد شیرزاد، مرتضی مبلغ، علی یونسی، حسن یونسی، محمد شریعتمداری، کمال خرازی از جمله اصلاحطلبانی بودند که اثری از آنان در همایش امروز اصلاحطلبان مشاهده نشد.به گزارش فارس، محمدرضا عارف رئیس بنیاد امید ایرانیان، رسول منتجب نیا دبیرکل حزب اعتماد ملی، عبدالواحد موسوی لاری وزیر کشور دولت اصلاحات، هادی خامنهای دبیرکل مجمع نیروهای خط امام، محسن رهامی دبیرکل انجمن اسلامی دانشگاهیان کشور، حسین کمالی دبیرکل حزب اسلامی کار، فاطمه راکعی دبیرکل حزب زنان نو اندیش، محتشمیپور همسر مصطفی تاجزاده، صادق خرازی رئیس شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان، مصطفی کواکبیان دبیرکل حزب مردم سالاری، شکوری راد نماینده مجلس ششم، محمدحسن غریبانی عضو شورای هماهنگی اصلاحات، مهدی خزعلی فعال فتنه 88، احمد حکیمیپور دبیرکل حزب اراده ملت، هادی غفاری عضو مجمع نیروهای خط امام (که در جریان فتنه 88 از انبار مؤسسه تحت مدیریتش اسلحه و مهمات کشف شد) و حسن رسولی عضو بنیاد باران حاضران در این همایش بودند
کد خبر: ۵۴۵۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۶
رئیسجمهور با تأکید بر اینکه ایران همواره در کنار ملت و دولت سوریه در مبارزه علیه تروریسم بوده و خواهد بود، اظهار امیدواری کرد که مسیر پیروزی ملت سوریه ادامه پیدا کند و صلح و آرامش به طور کامل در این کشور مستقر شود.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com نقل از فارس: حسن روحانی رئیسجمهور کشورمان امروز سهشنبه و در دیدار «ولید معلم» وزیر امور خارجه سوریه تأکید کرد: امروز برای همگان روشن شده است که راه برخی کشورها در حمایت از تروریستها نادرست و بینتیجه بوده است و این حمایتها تنها منجر به توسعه خشونت و ناامنی در منطقه شده است.
رئیسجمهور با بیان اینکه کسانی که در سوریه اسلحه به دست گرفتهاند معارض نبوده، بلکه تروریست هستند، اظهار داشت: در ماههای اخیر این واقعیت برای جهانیان بیش از پیش آشکار شده است به طوری که امروز حتی کسانی که آنها را بوجود آوردند و حمایت کردند، آرام، آرام از تروریستها فاصله میگیرند.
وی ادامه داد: امروز برای منطقه و جهان روشن شد که دولت و ارتش سوریه توان مقابله با تروریستها و حفظ کشور را دارند.
رئیسجمهور با اشاره به اینکه شرایط منطقه و جهان به سمت بهرهگیری از راهحل سیاسی، متعادل و عاقلانه در سوریه است، گفت: مطمئن هستیم که ملت سوریه پیروز نهایی این صحنه خواهد بود.
روحانی همچنین از حضور وزیر خارجه سوریه در نخستین اجلاس جهان عاری از خشونت و افراطیگری قدردانی کرد.
وزیر امور خارجه سوریه نیز در این دیدار با اعلام تشکر دولت و ملت کشورش از رهبر معظم انقلاب، دولت و ملت ایران بخاطر حمایتهای برادرانه، گفت: تهران و دمشق در سنگری مشترک قرار دارند.
ولید معلم، مأموریت تروریستها در منطقه را جنگ و خونریزی دانست و از حمایت آمریکا و برخی کشورها در پشتیبانی و حمایت از گروههای تروریستی در سوریه انتقاد کرد.
وی با اشاره به حمله هوایی اخیر رژیم صهیونیستی و بمباران مناطقی از سوریه، اظهار داشت: هدف رژیم صهیونیستی و حامیانش از اینگونه حملات ، تخریب زیرساختهای اقتصادی و ضربه به ملت سوریه است.
وزیر خارجه سوریه افزود: جهان عاری از خشونت و افراطگری، آرمان جهان امروز است و رییس جمهوری ایران این ایده بزرگ را به درستی طرح و ابعاد آن را در سخنرانی امروز تبیین کرد.
کد خبر: ۵۱۵۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۸
در حالی که وزیر خارجه کانادا طی اجلاس منامه در اظهاراتی توهین آمیز سردار سلیمانی را مورد خطاب قرار داد، حسین موسویان با اشاره به خوشنشینی مقامات غربی، سلیمانی را کسی دانست که در مبارزه با داعش جانش را به خطر انداخته است.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com: تسنیم نوشت : جان برد، وزیر خارجه کانادا در اجلاس منامه با توهین به سردار قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران گفت: قاسم سلیمانی نماینده ترور در منطقه، امروز به عنوان قهرمان مبارزه با داعش خود را نشان میدهد.
سید حسین موسویان، دیپلمات سابق ایرانی و پژوهشگر مقیم در دانشگاه پرینستون آمریکا در پاسخ به اظهارات توهینآمیز وزیر خارجه کانادا گفت: آقای وزیر، در حالی که شما اوقاتتان را در کاخهای کشورهای منطقه و در هتلهای فوقالذکر میگذرانید، سردار سلیمانی جانش را در کف گرفته در صحنه عملیاتی و در جبهههای عملیاتی با داعش و تروریسم تکفیری مبارزه میکند و جانش را برای مبارزه با داعش به خطر انداخته است. آنوقت شما ایران را در مورد تروریسم داعش محکوم میکنید. همه میدانند که تروریسم تکفیری داعش و جبهه النصره و طالبان و القاعده، ریشه در یک ایدئولوژی خطرناک دارد که منزلگاه آن کشورهای عربی حاشیه جنوبی خلیج فارس (GCC) است.
موسویان ادامه داد: برای مبارزه با ریشه این تروریسم چه کردهاید؟ داعش و تروریستهای تکفیری با پول و اسلحه کشورهای GCC رشد کردند و پدید آمدند، برای مبارزه با این واقعیت تلخ چه کردهاید؟ اینها واقعیاتی است که کسی در این کنفرانس جرئت ندارد در مورد آن حرف بزند. آمریکا رهبری اقدامات خصمانه علیه ایران را در ۳۵ سال گذشته بهعهده داشته است. حتی آمریکا نقش مثبت ایران در مبارزه با داعش را مورد تقدیر قرار داده است. همین چند روز پیش جان کری، وزیر خارجه آمریکا نقش ایران در مبارزه با داعش را مثبت خواند. وقتی آمریکا در این مورد به نقش مثبت ایران اعتراف میکند، چرا در این کنفرانس، پیروان آمریکا، غیرمنصفانه ایران را مورد سرزنش قرار میدهند".
گفتني است موسویان كه در اجلاس منامه موسوم به "Manama Dialogue " حضور دارد، در پاسخ به اظهارات ژان-ایو لودریان، وزیر دفاع فرانسه که ایران را تهدیدی برای امنیت جهانی قلمداد کرد، نيز گفت:
آقای وزیر! شما ایران را تهدیدی در راستای اشاعۀ سلاح های هسته ای دانستید. شما می دانید که ایران بمب هسته ای ندارد و هیچ نشانه ای مبنی بر انحراف برنامه هسته ای ایران به سمت ساخت بمب مشاهده نشده است. شما می دانید که اسراییل تنها کشوری است در خاورمیانه که بمب هسته ای دارد و حقیقت امر اینست که ۴۰۰ بمب هسته ای اسراییل صلح و امنیت خاورمیانه را تهدید می کند.
سفیر پیشین کشورمان در ادامه با طرح این پرسش از وزیر فرانسوی که:" چرا شما یک کلمه در مورد این واقعیت صحبت نکردید و نمی کنید؟" افزود:
آقای وزیر! شما بهتر می دانید که هدف اول معاهده انپیتی، خلع سلاح هسته ای است. پنج قدرت بزرگ مذاکره کننده با ایران دارای ۲۲۰۰۰ بمب هسته ای هستند و ۴۰ سال است که معاهدۀ انپیتی را زیر پا گذاشته و نقض کرده اند.
موسویان در ادامه گفت: آیا شما ۲۲۰۰۰ بمب هسته ای را نابود کرده اید؟ چرا فرانسه بمب های هسته ای خود را نابود نکرده و چرا انپیتی را نقض کرده است؟ برعکس فرانسه و قدرتهای بزرگ با کشورهایی که انپیتی را نپذیرفته و بمب هسته ای ساخته اند مثل اسراییل و پاکستان و هند رابطه استراتژیک برقرار کرده و همۀ تحریمها را علیه ایران اعمال نموده است؛ در حالیکه ایران عضو معاهدۀ انپیتی است و بمب هسته ای ندارد و جالب تر اینکه فرانسه به اسراییل کمک کرد تا بمب هسته ای بسازد.
سیدحسین موسویان در پایان افزود: چرا این واقعیتها را نادیده می گیرید؟
وزیر دفاع فرانسه در پاسخ نتوانست به هیچیک از سوالات مطرح شده توسط موسویان در مورد برنامه هسته ای پاسخ بدهد و صرفاً گفت که فرانسه و آژانس بین المللی انرژی و سایر قدرتها هنوز در مورد صلح آمیز بودن برنامه هسته ای ایران قانع نشده اند.
کد خبر: ۵۱۳۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۷
آقاي علي مطهری پاسخ دهند كه دولت آمريكا با جماعتی كه از ديوار مركز امنيتی بالا روند و درونش بمب آتش زا پرتاب كنند، چه برخوردی می كند؟
کد خبر: ۵۰۱۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۷