اینجانب بعنوان یک فرهنگی نسل اول انقلاب اسلامی اشاره ای به 6 اهانت در ظرف 6 ماه نموده تا هشداری باشد با اعتدالیون که در دام افراطیون قرار نگیرند که سرانجام مطلوبی را نداشته و شکاف دولت –ملت را ایجاد می نماید.
کد خبر: ۲۶۳۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۱/۲۵
چندان هم دور از انتظار نبود که راهپیمایان تهرانی امسال خشم و انزجار خود را نسبت به سیاستهای خصمانه دولت مستکبر آمریکا فریاد بکشند، اما آنچه در واقعیت توسط راهپیمایان تصویر شد درواقع خشم و نفرتی بیش از حد انتظار بود
کد خبر: ۲۶۲۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۱/۲۵
اصرار بر شعار «مرگ بر آمریکا» و «لبیک یاحسین» گزینه روی میز ملت ایران است که در بیش از هزار شهر و شهرستان و ۴ هزار روستای سراسر کشور و در تمامی مسیرهای منتهی به میدان بزرگ آزادی تهران ظهور خواهند یافت
کد خبر: ۲۶۱۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۱/۲۰
"صریحاً اعلام کردهایم که فنآوری هستهای ایران قابل مذاکره نیست و بحثها درباره تأسیسات ایران نیز بیمورد است. / مردم ایران و طرفهای مذاکره بهخوبی میدانند که هیأت ایران ذرهای در احقاق حقوق ملت ایران کوتاهی نخواهد کرد"
کد خبر: ۲۵۹۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۱/۱۶
ملت ایران با انقلابی که آفریدند یکی از بزرگترین و طلایی ترین اوراق تاریخ را بنام خویش رقم زدند. برگی که سر فصل زرینش ندای بزرگ حق طلبی و عدالت خواهی برای تمامی بشریت بود
کد خبر: ۲۵۸۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۱/۱۶
نماینده مشهد در مجلس خطاب به رئیسجمهور گفت: آقای روحانی! با چه سیاستی عمل کردید که زبان ۲ سانتیمتری نظام سلطه و آمریکا به اندازه ۱۰ متر علیه ملت ایران دراز شده است.
به گزارش آوای دنا به نقل از فارس، جواد کریمی قدوسی نماینده مردم مشهد در مجلس شورای اسلامی در جلسه علنی صبح امروز(سهشنبه) پارلمان، در تذکری آییننامهای اظهار داشت: امام خمینی(ره) بارها فرمودهاند «ما با اطمینان میگوییم که اسلام ابرقدرتها را به خاک مذلت میکشاند، ملت ما آمریکا را زیر پا میگذارد، خطر آمریکا آنقدر جدی است که اگر کوچکترین غفلتی کنیم، نابود میشویم».وی در ادامه خطاب به رئیسجمهور گفت: آقای روحانی! امام با آن عظمت که دنیا را بیدار کرد، شرط حیات سیاسی خودشان را عمل به اسلام میدانند، آقای روحانی! شما با سه شرط شرعی در این جایگاه قرار گرفتهاید که مهمترین شرط ایستادگی در برابر دشمن است، حال چگونه عمل کردید و با چه سیاستی اقدام میکنید که در این مدت، زبان 2 سانتیمتری نظام سلطه و آمریکا را به اندازه 10 متر علیه ملت ایران دراز کردهاید؟!کریمیقدوسی در بخش دیگری از سخنانش تاکید کرد: قطعا پیام انتخابات ریاستجمهوری، حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی را به دنبال خواهد داشت. زیرا حماسه سیاسی و اقتصاد مقاومتی دشمن را وادار به تسلیم و دادن امتیاز پشت میز مذاکره خواهد بود که از طرف دیگر تیم مذاکره کننده باید پیام انتخابات را در عمل دریافت کند و از تواضع در برابر دشمن و نظام سلطه پرهیز کند و اطاعت عملی از خواست ملت ایران را جدی بگیرد و عظمت 35 سال انقلاب اسلامی را 100 روزه به حراج نگذارد.وی ادامه داد: هر مقام و مسئولی که این موضوعات را فراموش کند و در عمل مراقب آرمانها بایستد، قطعا از همچون آمریکا به خاک مذلت مینشیند، حال تفاوت نمیکند آن شخص رئیسجمهور، نماینده مجلس باشد یا رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام.نماینده مشهد در مجلس در پایان تصریح کرد: امام تاکید کردند که کسانی تا آخر پای ما خواهند ایستاد که طعم فقر را چشیده باشند، حال وزرایی که ثروت آنها بالای 1000 میلیارد تومان است و ثروت یک وزیر به تنهایی برابری میکند با ثروت کل کابینه دهم، چگونه میتوانند سراغ اقتصاد مقاومتی بروند.
کد خبر: ۲۵۵۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۱/۰۸
در صرفا جهت اطلاع این هفته ؛ دسته گل ظریف این هفته صدای آمریکا را درآورد . بی بی سی فارسی هم دم خروس رو نشان داد و عمو عزت هم لباس بر تن لیما کرد !
کد خبر: ۲۵۰۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۰/۲۷
اگر امریکایی ها در موضوعی اقدام نمی کنند، علت آن، ناتوانی آنها است و نه عدم دشمنی. آنها گفتند اگر می توانستیم تار و پود صنعت هسته ای ایران را جدا می کردیم اما نمی توانیم
کد خبر: ۲۴۵۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۰/۱۹
احمدینژاد تابوشکنیهای مهمی کرد، مثلاً به اوباما نامههای متعدد نوشت، به ایشان انتخاب مجددش را تبریک گفت، اوباما را با موضوع گفتوگو به چالش کشید، پیشنهاد داد که پرواز مستقیم بین ایران و آمریکا برقرار شود، برای نخستین بار کنفرانسهای عظیم با ایرانیان خارج از کشور در تهران برگزار کرد و دهها نمونه دیگر
کد خبر: ۲۴۵۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۰/۱۸
این طرح تاکنون به امضای 201 نفر از نمایندگان مجلس رسیده است که در آن دولت را ملزم می کند تا برای رفع نیازهای حال و آینده در حوزه صنعت، کشاورزی و کشتیرانی تا 60 درصد غنی سازی انجام دهد
کد خبر: ۲۴۱۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۰/۰۸
از این که در مراسم روز دانشجو، مجالی بر سخن گفتن دانشجویان داده نشد و رییس جمهور متکلم وحده بود تاسف خود را ابراز می داریم و از جناب روحانی میپرسیم که آیا این روند نشان از عدم آزادی بیان در دانشگاهها نیست؟
کد خبر: ۲۳۴۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۱۸
درخواست مناظره دکتر روحانی و دکتر احمدی نژاد با واکنش های مختلف و البته متفاوتی همراه بود؛ از خوشحالی رئیس صدا و سیما تا بی خبری خواننده لس آنجلسی
کد خبر: ۲۳۳۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۱۴
دولت احمدینژاد هم چندان جای آبادی را از رئیسجمهور قبلی تحویل نگرفته بود و سازندگیهای دولت وی به هیچ وجه قابل مقایسه با دولتهای گذشته نیست.
به گزارش آوای دنا، حجتالاسلام سید علیمحمد بزرگواری گفتوگو فارس ، از حضور وزیر امور خارجه در مجلس و توضیحات وی در خصوص مباحث مربوط به مذاکرات و توافقات هستهای گفت و افزود: تا اندازه زیادی برای نمایندگان مجلس شفافسازی شد و خواسته مجلس این بود که بیشتر در این خصوص برای مردم شفافسازی شود تا در صورت بروز هرگونه خلف وعده از سوی طرف مقابل کسی در این سو به دروغگویی متهم نشود.وی با بیان اینکه به طور قطع و یقین خلف وعده و دروغگویی از طرف مقابل روشن و آشکار میشود، تصریح کرد: اگر شفافسازی بیشتری شود اعتماد مردم به نمایندگان خود در مذاکرات بهتر و بیشتر جلب میشود.نماینده مردم شهرستانهای کهگیلویه، بهمئی، چرام و لنده در مجلس شورای اسلامی به خواسته ظریف از نمایندگان اشاره کرد و گفت: روی سخن وزیر خارجه با نمایندگان و انتظار وی از ما این بود که حمایت مجلس پشت سر تیم مذاکره کننده باشد که همینگونه هم خواهد بود.حجتالاسلام بزرگواری در ادامه به گزارش 100 روزه شب گذشته رئیسجمهور اشاره کرد و گفت: ای کاش رئیسجمهور محترم به جای برشمردن اشکالات دولت قبل از برنامههای خود بیشتر سخن میگفت.نماینده ادوار هشتم و نهم مجلس با بیان اینکه من این سخنان را تا حدود زیادی از روی تدبیر و در چارچوب امیدبخشی به جامعه ندیدم، تصریح کرد: مدبرانه این بود که رئیسجمهور برنامههای خود را برای آینده تبیین میکرد و امید را به روح جامعه میدمید که متاسفانه اینگونه نشد.وی با ذکر این سخن که البته هر دولتی اشکالاتی هم دارد، خاطرنشان کرد: دولت احمدینژاد هم چندان جای آبادی را از رئیسجمهور قبلی تحویل نگرفته بود و سازندگیهای دولت وی به هیچ وجه قابل مقایسه با دولتهای گذشته نیست.وی اقدامات هر دولت را مکمل دولت قبلی برای موفقیت کشور برشمرد و گفت: اگر امروز تیم فوتبال و یا والیبال در جهان مقتدرانه میدرخشد محصول اقدامات گذشتگان است و این موفقیتها برای دولت فعلی و دولت بعد از آن هم صدق میکند.
کد خبر: ۲۳۰۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۰۶
عراقچی با وجود اینکه یکی از دیپلمات های شاخص در دو دولت محمود احمدی نژاد بود با روی کار آمدن حسن روحانی نه تنها کنار گذاشته نشد بلکه ارتقا هم پیدا کرد. گویی که وزیر خارجه جدید به قابلیت بالای او پی برده بود. جواد ظریف پس از انتخاب عراقچی مورد انتقاد قرار گرفت، نه در افکار عمومی بلکه در محافل خصوصی. ظریف عراقچی را به معاون بین الملل باز گردانده بود و از همه مهمتر او را به عنوان دست راست خود در مذاکرات هسته ای برگزیده بود.به گزارش فرارو، سید عباس عراقچی دیپلمات 51 ساله متولد تهران و معاون حقوقی و امور بین الملل وزارت خانه سابقه بلند بالایی در دستگاه دیپلماسی ایران دارد. در سال 1370 به عنوان کارشناس بخش بین الملل وارد وزارتخانه شد و آرام آرام پله های ترقی را طی کرد. اولین پست مهم دیپلماتیک او سرپرستی نمایندگی ایران در سازمان کنفرانس اسلامی در سال 73 بود، پس از آن چند سالی در سمت های پژوهشی و مطالعاتی ایفای نقش کرد. در سال 78 سفیر اکردیته ایران در تالین-استونی شد. ماموریت وی تا سال 82 ادامه داشت، او در همان زمان سفیر ایران در فنلاند نیز بود. عراقچی در سال 82 رئیس اداره اول اروپای غربی وزارت امور خارجه شد. او تا سال 83 در این سمت باقی ماند. از سال 83 تا 84 رییس دانشکده روابط بین الملل وزارت خارجه بود. پس ار انتخاب محمود احمدی نژاد به عنوان رییس جمهور و حضور منوچهر متکی در وزارت خارجه، عباس عراقچی نیز جهش بلندی داشت. او از سال 84 تا سال86 به عنوان معاون حقوقی و امور بین الملل وزارت خارجه ایفا نقش کرد. معاونتی که یکی از مهمترین معاونت های وزارتخانه به حساب می آید. پس از آن در سال 86 به عنوان سفیر ایران در ژاپن عازم توکیه شد. ماموریتش در ژاپن تا سال 90 ادامه داشت. عراقچی در ابتدای سال 92 سخنگوی وزارت خارجه شد و پس از پیروزی حسن روحانی از سوی جواد ظریف به عنوان معاون حقوقی وزارتخانه انتخاب شد. عراقچی در ماه های پایانی حضور سعید جلیلی در شورای عالی امنیت ملی به عنوان یکی از اعضای تیم مذاکره کننده هسته ای فعالیت کرد.سابقه عراقچی در وزارت خارجه هم دیپلماتیک است و هم پژوهشی. وی مدرک لیسانس خود را در رشته روابط بینالملل از دانشگاه تهران اخذ کرده و از همین دانشگاه در رشته علوم سیاسی و در مقطع فوق لیسانس ادامه تحصیل داد. عراقچی سپس به انگلستان رفت و از دانشگاه کنت دکترای خود را در رشته اندیشههای سیاسی دریافت کرد. سید عباس عراقچی به زبانهای انگلیسی و عربی تسلط دارد. عراقچی با وجود اینکه یکی از دیپلمات های شاخص در دو دولت محمود احمدی نژاد بود با روی کار آمدن حسن روحانی نه تنها کنار گذاشته نشد بلکه ارتقا هم پیدا کرد. گویی که وزیر خارجه جدید به قابلیت بالای او پی برده بود. جواد ظریف پس از انتخاب عراقچی مورد انتقاد قرار گرفت، نه در افکار عمومی بلکه در محافل خصوصی. ظریف عراقچی را به معاون بین الملل باز گردانده بود و از همه مهمتر او را به عنوان دست راست خود در مذاکرات هسته ای برگزیده بود. پس از اینکه ماموریت تازه عراقچی مشخص شد، او نقش فعال خود را در مسائل دیپلماسی ایران مخصوصا پرونده هسته ای ایفا کرد. عراقچی با گذشت زمان بسیار کوتاه توانست به یک چهره رسانه ای و کاریزماتیک تبدیل شود. او برخلاف جواد ظریف کمتر می خندد و جدیت بیشتری از خود نشان می دهد و برخلاف مجید تخت روانچی کمتر گوشه گیر است و چهره ای رسانه ای است. به این ترتیب با این سه دیپلمات ترکیب مناسبی در تیم مذاکره کننده هسته ای ایجاد شد.عراقچی در حال حاضر نه تنها مذاکره کننده ارشد هسته ای است بلکه عملا نقش سخنگوی تیم مذاکره کننده را نیز بر عهده دارد. او در سه دور مذاکرات ژنو به شکل مستمر با خبرنگاران ارتباط برقرار می کرد و درباره مذاکرات اطلاع رسانی می کرد. نقش اطلاع رسانی او در مذاکرات ژنو سه بیش از پیش پر رنگ شد. او در روز دوم مذاکرات نشست خبری برگزار کرد، نشست خبری که بازتاب گسترده ای داشت و در مقاطع مختلف با اظهار نظرهای کوتاه خود جو مذاکرات را تحت تاثیر قرار می داد. فعالیت عراقچی در نشست ژنو سه مورد توجه ویژه رسانه ها قرار داشت به گونه ای که هاآرتص روزنامه مشهور اسرائیلی از او به عنوان "پلیس بد" تیم مذاکره کننده ایران یاد کرد. او در در طول تمام مذاکرات سعی می کرد خواسته های حداکثری ایران را مطرح نماید، شاید همین عامل و چهره نه چندان خندانش باعث شده بود که از سوی این رسانه اسرائیلی "پلیس بد" خوانده شود. هاآرتص جواد ظریف را پلیس خوب تیم مذاکره کننده ایرانی معرفی کرده بود، مرد خندان وزارت خارجه ایران. عباس عراقچی در نشست های مذاکرات که در سطح معاونان برگزار می شد رییس تیم مذاکره کننده ایرانی بود.
کد خبر: ۲۲۹۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۰۴
تعطیلی برخی از تاسیسات هسته ای ما اصلا قابل قبول نیست چرا که ما برای راه اندازی این تاسیسات بسیار تلاش کرده ایم و خون دلها خورده ایم و شهدایی را در این راه تقدیم کرده ایم که باید پاسدار خون آنها باشیم .
آوای دنا:حجت الاسلام سید علی محمد بزرگواری در گفتگو با انقلاب نیوز، در واکنش به توافق صورت گرفته میان ایران و غرب گفت : با توجه به اینکه ما اصلا به غرب اعتمادی نداریم آنها باید تلاش کنند تا اعتماد ایران را جلب کنند و همه تحریم های ظالمانه ای که سالها بر علیه ملت ایران تحمیل کرده اند را کاملا بردارند. نماینده مردم کهگیلویه و بویراحمد در مجلس شورای اسلامی ادامه داد : با توجه به اینکه برنامه هسته ای ایران کاملا صلح آمیز بوده و هست نباید هیچ یک از تاسیسات اتمی مان تعطیل و به حالت تعلیق در بیاید و بایستی غنی سازی ما همچون گذشته ادامه داشته باشد . سید علی بزرگواری افزود : دفاع از حقوق هسته ای ملت ایران در برابر چپاولگران غربی توسط تیم مذاکره کننده ما در ژنو بسیار قابل تقدیر است و همان طوری که رهبری عزیز از عملکرد آنان تقدیر کردند ما هم از آنان تشکر و قدردانی می کنیم . عضو کمیسیون صنایع و کشاوری مجلس در ادامه افزود : غرب باید بداند که ایران هیچ گونه اعتمادی به آنها نداشته و ندارد و آنها باید عملکردی داشته باشند که اعتماد ایران جلب شود و باید دست از خواسته های بی منطق و بی اساس شان بردارند . نماینده مردم کهگیلویه و بویراحمد در بخش دیگری از سخنانش افزود : تعطیلی برخی از تاسیسات هسته ای ما اصلا قابل قبول نیست چرا که ما برای راه اندازی این تاسیسات بسیار تلاش کرده ایم و خون دلها خورده ایم و شهدایی را در این راه تقدیم کرده ایم که باید پاسدار خون آنها باشیم . سید علی بزرگواری ادامه داد : رژیم منحوس اسرائیل با لابی گری و فشار بر دیگر کشورها سعی دارد تا مناقشات سیاسی به راه انداخته و با جو سازی دروغین بر علیه ایران این توافق را تحت تاثیر قرار دهد و کشوری همچون عربستان سعودی را تحریک به واکنش می کند اما اسرائیل و دیگر حامیانش باید بدانند که هیچ راهی به جایی نخواهند برد و شکست سرنوشت آنهاست. نماینده مردم کهگیلویه و بویراحمد در مجلس در پایان سخنانش با توجه به عدم اعتماد ایران به غرب گفت : آمریکایی ها با توجه به اینکه حامی منافع اسرائیل بوده و هستند هرگز با به خطر افتادن منافع اسرائیل توافقی نمی کنند اما برای اینکه نشان دهند تنها آنها حامی اسرائیل نیستند کشورهایی همچون انگلیس و فرانسه را جلو می اندازند تا برایشان اقداماتی صورت دهند .
کد خبر: ۲۲۹۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۰۴
کمک مالی به دانشگاه ایرانیان بر اساس قانون اختصاص یافت و این مبلغ هم به حساب دانشگاه واریز شده بود. وقتی دکتر احمدینژاد با جوسازی غیرمنصفانه از سوی برخی افراد در دولت فعلی مواجه شدند، دستور دادند تا کمک دریافتی از دولت به خزانه بازگردانده شود.
به گزارش آوای دنا،علی اکبر جوانفکر، مشاور رسانه ای رئیس جمهور سابق با روزنامه شرق گفت و گویی انجام داده است که متن این مصاحبه به شرح زیر است:
علت سکوت آقای احمدینژاد چیست؟ گفته است فعلا ششماه سکوت میکنیم.
کجا چنین صحبتی را گفتهاند.
همه جا منتشر شده است.
در واقع این مطلب را به ایشان نسبت دادهاند.
بههرحال نزدیکان ایشان هم این گفته را مبنی بر اینکه استراتژی ایشان و نزدیکانشان فعلا سکوت است تایید کردهاند.
ایشان عملا ترجیح دادهاند که در برابر هوچیگریها و ادعاهایی که از سوی برخی افراد در دولت فعلی مطرح شده است سکوت کنند. اما رسما چنین چیزی را نگفتهاند و برای سکوتشان هم محدوده زمانی مشخص نکردهاند.
رسمی و غیررسمیاش خیلی مهم نیست. مهم این است که ما در عمل هم میبینیم که چنین روندی را در پیش گرفتهاند.
بههرحال باید به دولت آقای روحانی هم فرصت داد تا آنچه در چنته فکری و برنامهریزیهایشان دارند عرضه کنند. پس از آن میتوان درباره نتیجه کارها و اقدامات صحبت کرد.
این مگر منافاتی دارد با اینکه ایشان صحبت کنند؟ آقای احمدینژاد چرا در برابر عملکرد گذشته و برخی سوالهایی که وجود دارد سکوت کردهاند؟
عملکرد گذشته قابل رصد کردن است و شما میتوانید این کار را انجام دهید و البته همه کارهای دولت آقای احمدینژاد قابل دفاع است و عملکرد هشتساله دولت ایشان نیز افتخارآمیز بوده است.
ولی یکسری بحث و ابهاماتی وجود دارد یا به وجود آمده است. مثلا ایشان قرار بود و قول داده بود که یکسری مسایل را بگوید که هیچوقت نگفت. بعدا بحث دانشگاه ایرانیان و حواشی آن، برداشت و برگرداندن 16میلیارد تومان پیش آمد که همه اینها پرسش ایجاد میکند.
اگر سوال مشخصی باشد و بتوانم پاسخ بدهم در خدمتتان هستم. ولی آقای احمدینژاد فعلا بنا بر صحبت ندارند. بحث ششماه و اینها هم نیست.
ولی ایشان چند روز قبل با خبرگزاری «تسنیم» صحبت کردند.
بله درخصوص صحبتهای آقای (علی) لاریجانی بود.
ولی این سکوت بهنوعی باعث میشود که آنچه شما شبههآفرینی و جوسازی مینامید تایید شود. یعنی در عمل به ضرر ایشان است.
البته از نظر شما تایید است.
میگویند سکوت علامت رضاست.
نه این سکوت بلندترین فریاد اعتراض است و خیلیها این را درک میکنند. البته در ذات این کار یک رفتار جوانمردانه نیز وجود دارد زیرا به طرف فرصت دادهاند تا کار کند و مردم نتیجهاش را ببینند.
به نظر شما بعد از ششماه نقد دولت آقای روحانی از سوی ایشان و همراهان سابقشان آغاز میشود؟ البته بهجز شما که الان هم صحبت میکنید.
فرجه زمانی ششماههای که میگویید اصالت ندارد. من هم ماموریتی برای صحبتکردن ندارم و اگر صحبتی میکنم یک تصمیم شخصی است. دولت آقای روحانی را هم همیشه میتوان نقد کرد. اما فکر میکنم باید به دولت جدید فرصت داد و البته این برخلاف انتظاری بود که ما در دولت نهم داشتیم زیرا در آن زمان حتی قبل از تشکیل دولت نهم یک آتش سنگین تهیه شد بهویژه از سوی مدعیان اصلاحطلبی روی دولت ریخته شد که در طول هشتسال بعد هم ادامه پیدا کرد.
شاید همانطور که شما میگویید واقعا حق با آقای احمدینژاد باشد، ولی با سکوت معلوم نمیشود که حق با ایشان بوده است.
ما باید ضعف موجود در حوزه رسانهای کشور را که مشکلآفرین شده است، بپذیریم. آقای لاریجانی اظهاراتی علیه آقای احمدینژاد درخصوص ممنوعالخروجشدن آقای خاتمی کرده است. رسانهها میتوانند این اظهارات را ریشهیابی کرده و از ایشان سوال کنند که استناد و دلایل چنین اتهامی از سوی ایشان چیست؟ زیرا ممنوعالخروجکردن افراد طبق قانون برعهده دستگاه قضایی است. بههرحال آقای احمدینژاد گفتهاند که آقای خاتمی رییسجمهور کشور بودهاند و جایگاه ریاستجمهوری ایجاب میکند که اصلا چنین اتفاقی درمورد ایشان نیفتد و اصولا ممنوعالخروجکردن افراد در حیطه اختیارات قانونی ایشان نبوده است. ضمنا در باور ایشان نیز چنین رفتاری درخصوص آقای خاتمی قابل پذیرش نیست.
درباره «حصر» چطور؟ دولت آقای احمدینژاد هیچگاه وارد قضیه نشدند؟
اینها هم برای رسانه قابل رصد کردن است.
اتفاقا مشکل آنجاست که اصلا قابل رصد کردن نیست.
اگر قابل رصد کردن نیست چرا میخواهید پای آقای احمدینژاد را به میان بکشید. اگر ادعایی درخصوص شورایعالی امنیت ملی وجود دارد، بروید از آقای جلیلی که دبیر شورایعالی امنیت ملی بوده است بپرسید.
ایشان دبیر شورا و عضو دولت بودهاند؟ رییسجمهور وقت هم رییس شورا بوده است. اگر آقای جلیلی بداند، پس آقای احمدینژاد هم حتما میداند.
اما آقای احمدینژاد این مساله را رد کرده است. باید سوالتان را از دبیر شورا بپرسید. ضمنا آقای جلیلی عضو دولت نبوده است.
یعنی دبیر شورا تصمیمی گرفته که رییس شورا از آن خبر ندارد؟
بههرحال اگر ادعایی در این خصوص وجود دارد، باید بروید از ایشان بپرسید که آیا شورا در این زمینه تصمیمی گرفته است یا خیر. اینکه الان شما میگویید یک فرضیه است. فرضیهای است که رییسجمهور وقت نیز از آن تبری جسته است. درخصوص ممنوعالخروجکردن افراد از جمله آقای خاتمی، ماده 133 آیین دادرسی مسوولیت این کار را متوجه دستگاه قضایی دانسته است که البته تصمیم به ممنوعالخروجکردن افراد هم طبق همین ماده قانونی در یک محدوده زمانی ششماهه اعتبار دارد.
از این بحث که بگذریم من میخواستم شما یک مقایسهای هم بین روند مذاکرات هستهای در دولت آقای احمدینژاد و روحانی انجام دهید و دیگر اینکه آقای احمدینژاد بارها اعلام کرده بود که آماده مذاکره با آمریکاست. نامه هم نوشت اما پاسخی نگرفت درحالی که ما میبینیم که الان این اوباماست که به روحانی تلفن میکند و ملاقاتی در آمریکا بین وزرای خارجه دو کشور صورت میگیرد. به اعتقاد شما این بهمعنای ناکامی سیاست تهاجمی آقای احمدینژاد بهویژه در زمینه هستهای نیست؟
نامه روشنگرانه آقای احمدینژاد هم هیچ نسبتی با مذاکره نداشت و ایشان با هدف مذاکره این نامه را برای اوباما نفرستاده بود. مذاکره با آمریکا را نظام جمهوری اسلامی هیچوقت رد نکرده اما شروطی برای انجام آن قایل بوده است. تاکید آقای احمدینژاد همواره به انجام مذاکره بر مبنای احترام متقابل بوده است. جمهوری اسلامی فرصتهای بهتری برای مذاکره داشت که از دست رفت.
چه زمانی؟
فرصتهایی که ما در موضع قویتری بودیم. مثل زمانی که آقای احمدینژاد به نیویورک سفر میکرد و از ظرفیت رسانههای آمریکایی به خوبی استفاده میجست و از این رهگذر دولت آمریکا را در افکار عمومی این کشور به چالش کشیده بود. بنده معتقدم اتفاقاتی که بعدا در آمریکا رخ داد و اعتراضات مردمی در «والاستریت» را برانگیخت نتیجه روشنگریهای آقای احمدینژاد بود. بهطوریکه این مساله به یک معضل اساسی برای دولت آمریکا تبدیل شده بود.
خب اگر معتقدید که آن زمان فرصتهای بهتری داشتیم چرا رخ نداد؟ این بهمعنای عدم اعتماد به دولت ایشان نبود؟
تصمیم به گفتوگو باید در سطح بالاتری اتخاذ میشد. اما صرفا موضع برتر ملاک نیست، بلکه طرف مقابل ما باید به این نتیجه برسد که از موضع برابر و احترام متقابل مذاکره انجام شود نه اینکه آقای روحانی برود مذاکره کند و بعد اوباما بگوید که ایران بر اثر استیصال ناشی از تحریمها به مذاکره روی آورده است که البته بهانه آن را هم خود دولتمردان فعلی به دست آمریکا دادهاند. وقتی برخلاف واقع مدعی خالیبودن خزانه دولت میشوند، دقیقا در جهت اثبات سخنان آقای اوباما یعنی مذاکره بر اثر استیصال موضع گرفتهاند. بیان چنین سخنان نسنجیده و خلاف واقعای، طرف مقابل را کاملا جری میکند و من از کسی مانند آقای روحانی که یک دیپلمات باسابقه است، تکرار چنین اشتباه فاحشی را تعجببرانگیز میدانم.
یعنی میگویید خزانه پر است؟
بله 13 مرداد 91 وقتی از خزانه گزارشگیری میشود صدهامیلیاردتومان در خزانه پول بوده است. 13 مرداد 92 هم باز گزارشگیری شده بیش از دوبرابر سال 91 موجودی داشته است. درآمدهای نفتی کشور هم طی سالجاری نسبت به سال قبل بسیار خوب بوده است و ذخایر ارزی نیز بسیار قابلتوجه است. بنابراین گزارشهای خلافواقع هیچ دستاوردی جز اثبات ادعای آمریکا بهدنبال ندارد.
شما گفتید که اراده برای مذاکره باید در سطوح بالاتر حاکمیت بهوجود آید. پس چرا اگر به گفته شما در دوره آقای احمدینژاد ما فرصت بهتر یا موقعیت بهتری برای مذاکره داشتیم، این تصمیم گرفته نشد؟
پیشتر توضیح دادم که این یک مساله دوطرفه است. طرف مقابل هم باید بپذیرد که از موضع احترام و برابر با ایران مذاکره کند. بدیهی است تا چنین شرایطی پذیرفته نشود یا نشانههایی از آن بروز داده نشود، اتخاذ چنین تصمیمی در سطوح بالای نظام دور از ذهن خواهد بود.
من برگردم به سوالی که ابتدای همین بحث مطرح کردم. چطور است که بیپاسخماندن نامه رییسجمهور ما را شما ناشی از قدرت ما ارزیابی میکنید اما تماس تلفنیای که آنها برقرار میکنند را ناشی از ضعف ما میدانید؟ بالاخره اگر قرار به برقراری ارتباط باشد باید یکی شروع کند و دیگری پاسخ بدهد. در غیر این صورت که ارتباطی برقرار نمیشود و قضیه بیشتر شکل یک ژست سیاسی یا تبلیغاتی میگیرد.
بنده هیچوقت نگفتم که بیپاسخماندن نامه رییسجمهور وقت به آقای اوباما ناشی از قدرت ما بوده است. گفتم نامه آقای احمدینژاد به اوباما روشنگرانه بوده و هدف از آن مذاکره نبوده است. تماس تلفنی آقای اوباما با آقای روحانی هم بدون بستر و زمینههای لازم برقرار نشده است. گراهایی داده شد که او تماس گرفت. اوباما اگر مطمئن نبود که در آن طرف خط هم کسی منتظر تماس اوست حتما به آقای روحانی تلفن نمیکرد. او میدانست که اگر تماس بگیرد، آقای روحانی پاسخگو خواهد بود.
فکر میکنم آقای احمدینژاد هم وقتی نامه مینوشته حتما گوشه چشمی به دریافت پاسخ نامه داشته است!
آقای احمدینژاد هم اگر نامهای به آقای اوباما نوشته است، در چارچوب سیاستهای نظام بوده و هدف از آن هم، مذاکره بر مبنای دیدگاه طرف مقابل نبوده است. نامه آقای احمدینژاد به اوباما یک محتوای روشنگرانه و هدایتگرانه داشته است.
یعنی الان نیست؟ اگر قایل به این باشیم که سیاستها و تصمیمات در این خصوص از سطوح بالاتر هماهنگ شده است.
اگر اینطور بود که مورد نقد رهبری قرار نمیگرفتند.
البته ایشان در کلیات نقد نکردند برخی رفتارها را نقد کردند و قبل از سفر هم بحث نرمش قهرمانانه مطرح شده بود.
یعنی به نظر شما ما در عمل نرمشمان قهرمانانه بود؟ باید صبر کرد و دید. امیدوارم وقتی کف دستمان چیزی میگذارند رویمان بشود بگوییم که در ازای از دست دادن چه چیزی بوده است!
اما برگردیم به همان بحث سکوت آقای احمدینژاد درباره دانشگاه ایرانیان و برداشت 16میلیارد تومان که کلی شبهه ایجاد شد که اصلا چرا این پول برداشته شد. اگر هم قانونی بود چرا بازگردانده شد؟ از سویی ایشان آذرماه باید بروند دادگاه. در ارتباط با آقای رحیمی هم سخنگوی قوه قضاییه تایید کردهاند که پرونده ایشان در ارتباط با بیمه ایران تشکیل و بازجویی هم شدهاند. همه اینها سوالهایی است که انتظار میرفت ایشان به آنها پاسخ دهند.
بخشی از اینهایی که گفتید خیلی روشن است و باید از دستگاه قضایی سوال کنید. آنها باید نسبت به اتهاماتی که مطرح کردهاند پاسخگو باشند. من سخنگوی آقای رحیمی هم نیستم. درباره آقای احمدینژاد هم ایشان طبق قانون عمل میکنند. برای خود من هم پیوسته احضاریه میآمد و بنده هم طبق قانون عمل میکردم و در دادگاه حضور مییافتم.
درباره 16میلیارد تومان چطور؟ اگر قانونی برداشته شده بود چرا پس داده یا پس گرفته شد؟
در هفتههای آخر دولت دهم بود که تصمیم به تاسیس دانشگاه ایرانیان در شورایعالی انقلاب فرهنگی گرفته شد.
چرا اینقدر سریع؟ این شبهه تقویت شد که اعضای دولت برای آینده خود دنبال یک شغل و منبع درآمد و پایگاهی میگردند.
عجله نکنید. بنده دارم به سوال شما جواب میدهم وقتی دارم به زمان تصمیمگیری درباره تاسیس دانشگاه اشاره میکنم در واقع دارم به سوال شما جواب میدهم. ضمنا توجه داشته باشید که دانشگاه یک کانون درآمدی نیست و کسی که قصد فعالیت درآمدزا داشته باشد به سمت تاسیس دانشگاه نمیرود و من این ادعا را بیاساس میدانم. کمک مالی دولت به موسسات غیرانتفاعی هم یک وظیفه قانونی است که برای دهها موسسه و نهاد غیرانتفاعی انجام میشود. کمک مالی به دانشگاه ایرانیان بر اساس قانون اختصاص یافت و این مبلغ هم به حساب دانشگاه واریز شده بود. وقتی دکتر احمدینژاد با جوسازی غیرمنصفانه از سوی برخی افراد در دولت فعلی مواجه شدند، دستور دادند تا کمک دریافتی از دولت به خزانه بازگردانده شود.
اما اینجا دولت داشت به آینده اعضای خودش با توسل به یک حربه قانونی کمک میکرد. اگر کاری که کردند قانونی بوده است جوسازی که نمیتوانسته آن را بلااثر کند.
این حرف بیاساسی است که گفته شود دانشگاه ایرانیان برای تامین آینده اعضای دولت دهم ایجاد شده است. کمکهای مالی به این دانشگاه نیز در چارچوب اختیارات قانونی دولت انجام شده است. آیا بازگرداندن این کمک به خزانه دولت محل اشکال است؟ در این زمینه اتهامات غیرمنطقی و نادرستی مطرح شده است.
خب اگر اتهام بود چرا پول را برگرداندند؟ میتوانستند از طریق مراجع قضایی ثابت کنند که همه اینها جوسازی است و کارشان قانونی بوده است.
کسانی که اتهامی را مطرح میکنند باید آن را ثابت کنند و برای اثبات ادعای خودشان میتوانند به مراجع ذیربط مراجعه کنند. آقای احمدینژاد بنا نداشت بر سر این موضوع با دولت آقای روحانی دعوا کند بنابراین دستور داد که این مبلغ به خزانه عودت داده شود و به این ترتیب بهانه از برخی عناصر دولت فعلی که با جوسازی میخواستند مقاصد سیاسی خود را دنبال کنند، گرفته شد.
ولی سازمان بازرسی هم وارد شد و غیرقانونیبودن این برداشت را تایید کرد. یعنی همه باهم دارند جوسازی میکنند؟
استناد شما برای این ادعا چیست؟ کجا این بررسی را انجام داده است؟ برای انجام بررسی به چه کسی مراجعه کرده است؟ استناداتش کجاست؟
الان دانشگاه با چه بودجهای قرار است اداره شود؟
در این زمینه نامهای از طرف آقای بقایی به دولت فعلی نوشته شده و ضرورت اختصاص کمکهای مالی به دانشگاه ایرانیان مورد تاکید قرار گرفته است.
مورد دیگری که میخواستم از شما سوال کنم بحث دانشجویان ستارهدار و اخراج استادان دانشگاه بود. آقای احمدینژاد به کل منکر این مساله میشد. در حالی که ما الان میبینیم از این دانشجویان و استادان اعاده حیثیت شده و طبق برخی آمار 400دانشجوی محروم از تحصیل به دانشگاه بازگشتهاند.
در دولت آقای روحانی کسانی به کار گرفته شدهاند که از متحصنان دولت آقای خاتمی یا جریان فتنه حمایت کردهاند اما الان برگشتهاند سرکار.
سوال من چیز دیگریاست. میگویم آقای احمدینژاد به کل منکر چیزی شده بودند که الان معلوم شده است واقعیت دارد
موضع رسمی دولت آقای احمدینژاد همان است که قبلا هم اعلام شده بود. در دانشگاه کسی را به دلایل سیاسی ستارهدار نمیکنند. اگر دانشجویی در بیرون از محیط دانشگاه مرتکب بزه یا جرمی شده باشد که بر اثر آن بازداشت و زندانی شده و در نتیجه از تحصیل محروم مانده باشد این مساله نباید به حساب دانشجو بودن وی نوشته شود زیرا این جرم هیچ ارتباطی با دوران تحصیل او ندارد. بنابراینچنین فرضیهای ممکن است وجود داشته باشد که برخی افراد به دلایل امنیتی بازداشت و از تحصیل محروم شده باشند که اکنون با پایان یافتن دوران محکومیت به دانشگاه بازگشتهاند.
البته خیلیها هم بازداشت نشده بودند.
بسیار خب، در حد یک فرضیه که اشکالی ندارد اما موضع دولت آقای احمدینژاد همانی بود که اعلام شد و ستارهدار کردن دانشجویان به دلایل سیاسی را قبول نداشتند.
پس چرا شدند؟
شما میتوانید از وزارت اطلاعات دولت آقای روحانی بخواهید تا دلایل محرومیت افرادی را که شما مدعی آن هستید، اعلام کند.
زیادند. میتوانید فهرستشان را از وزارت علوم یا دانشگاه آزاد بگیرید.
شما ادعایی را مطرح کردهاید و این شما هستید که باید فهرست ادعایی خودتان را منتشر کنید. سیاست دولت این نبوده که به دلیل مسایل سیاسی کسی را ستارهدار کنند. الان مدعی هستید که یک عدهای را برگرداندهاند به دانشگاه که اینها ستارهدار بودهاند. بسیار خب، بروید در این زمینه تحقیق کنید و از مسوولان دولت فعلی نیز بپرسید چرا این افراد مورد ادعای شما از تحصیل محروم شده بودند. شما به زور میخواهید بگویید که اینها به دلایل سیاسی ستارهدار شده بودند و بنده آن را نمیپذیرم.
برای اینکه واقعا بوده است. علت محرومیت از تحصیل یک چیز است اما مساله اساسی تقبیح خود عمل محرومکردن از تحصیل است که برخلاف مفاد صریح قانون اساسی است.
محرومیت از تحصیل موضوعی نیست که در قانون اساسی به آن اشاره شده باشد. همه آحاد جامعه در برابر قانون یکسان هستند و دانشجو بودن برای هیچکس مصونیت ایجاد نمیکند. ممکن است فردی دانشجو باشد اما در خارج از محیط دانشگاه مرتکب عمل مجرمانهای شود و مجازات ناشی از این عمل مجرمانه میتواند به مانعی در ادامه تحصیل او منجر شود که این مسایل هرکدام باید در فایل مخصوص به خودش بررسی شود اما به نظر میرسد که شما قایل به تفکیک موارد نیستید.
در شرایطی که دولتمردان سابق زمانی برای نقد دولت فعلی نگه داشتهاند و فعلا صلاح را در سکوت میبینند من میخواهم از شما سوال کنم که نقدتان به این دولت چیست؟
نقد باید متوجه موضوعات مشخصی باشد. اما در یک نگاه کلی به دولت فعلی میتوان گفت که میانگین سنی اعضای دولت آقای روحانی بیش از حد متعارف است و بعضا به طنز از آن بهعنوان خانه سالمندان یاد میکنند. البته برخی اعضای دولت از ابتدای مسوولیت خود، بنای بهانهجویی را گذاشتهاند و این امر میتواند اقتضای سن بالا باشد.
علت این نیست که ما تجربه ناخوشایندی از جوانگرایی داشتیم؟
پس شما در موضع پاسخگویی هستید نه سوال. یعنی از حالت بیطرفی خارج شدهاید و روزنامهنگار مستقل نیستید.
کد خبر: ۲۱۹۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۸/۰۹
دولت هزينه پرداخت يارانه را از طريق افزايش قبوض تامين مي كند به نحوي مي شود گفت كه دولت سر مردم كلاه مي گذارد
کد خبر: ۲۱۷۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۸/۰۳
اگر بتوانيم 10 تا يقه سفيد را بگيريم خيلي از مسائل کشور حل ميشود. امکان ندارد يک فساد کلان باشد ولي يقه سفيد در آن نباشد
کد خبر: ۲۱۳۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۷/۲۰
نظر امام را در ارتباط با آمریکا البته بر اساس فهم خود دقیقا می پسندم او همان شیطان بزرگ است مگر شیطان تا لحظه سرازیر شدن به گور، انسان را رها می کند مگر انسان های مومن و با تقوا زرنگتر از شیطان نبودند مگر آمریکا شبهی از شیطان واقعی نیست پس چرا ما که باید حریف شیطان واقعی شویم اعتماد نکنیم حریف شبهه شیطان می شویم اینکه بگوییم اگر به آمریکا نزدیک شدیم او شیطان بزرگ است و ما را می بلعد نشان از ترس و ضعف است نقشه راه را مقام معظم رهبری تبیین فرمودند
آوای دنا-حبیب الله نظری:از 24 آذر 1387 که خبرنگار عراقی به بوش رئیس جمهور سابق آمریکا لنگه کفش خود را پرتاب کرد حدود 5 سال می گذرد و متاسفانه این سنت بد در اقصی نقاط جهان هر روز به شکلیبروز و ظهور می کند و صرف نظر از زشت بودن عمل منتظر الذیدی در پرتاب کفش به فردی که مهمان مقامات رسمی عراق تقریبا به صورت دوموکراتیک در حاکمیت حضور داشتند اما تفاوت این پرتاب با آن پرتاب بسیار فاحش است که در حد بضاعت خود به آن می پردازم :
ابتدا عرض می نمایم نه تنها بنده عمل الذیدی را زشت می دانم بلکه خودش نیز هر چند به ظاهر عمل خود را زشت دانست و خبرنگاران حاضر عراقی در آن مصاحبه و مقامات رسمی عراق عمل ایشان را زشت دانستند که به صورت خلاصه اشاره و به اصل موضوع برمی گردم،پس از پرتاب کفش بلافاصله تعداد زیادی از خبرنگاران حاضر از بوش عذر خواهی کرده و مقامات عراق این حادثه را شرم آور توصیف کردند و حتی دولت عراق رسما در بیانیه ای این عمل را لطمه به شهرت و حرفه ی خبرنگاران عراق اعلام کرده و بالاخره شخص الزیدی ضمن ابراز ندامت از عمل زشت خود از نورمالکی تقاضای بخشودگی و در نهایت به این دلیل به حداقل مجازات این جرم یعنی سه سال حبس محکوم گردید و حتی به دلیل تنگی عرصه برای حضور خود در عراق از بعضی کشور ها تقاضای پناهندگی کرد .
و جالب این است که وی هیچگاه خواهان حضور در ایران که نماد دشمنی با آمریکا در جهان است نشد و بعد ها در مصاحبه با آسوشیتدپرسی بیان داشت همانقدری که از اشغال نظامی عراق توسط آمریکامتنفر بوده از اشغال عقیدتی عراق توسط ایرانیان تنفر دارد به گفته وی ایرانیان آن روی سکه هستند ولی متاسفانه بر خلاف نظریه ی معصوم که می فرمایند عمل زشت از طرف هر کس سر بزند زشت است ولی از طرف مسلمان زشت تر است عده ای که فقط خود را بصیر و دیگران را کور مادرزادی فرض می نمایند با ذوق زدگی از الزیدی قهرمانی ساختن که نگو و نپرس و اکنون در حال ترویج سنت وی هستند.
از نظر بنده آمریکا همان شیطان بزرگ است که معمار کبیر انقلاب رحمه الله علیه فرمودند و جالب اینکه در کنار حضور جاودانگی خداوند سبحان که خود نیز در قرآن می فرماید از رگ گردن به شما نزدیک ترم شیطان نیز لحظه لحظه حضور خود را در کنار ما حفظ می کند بشر تا لحظه پایان عمر نمی تواند شیطان را از حضور در امور خود منع کند بلکه باید تدبیر نماید که شیطان علیرغم حضور دستش خالی بماند همه می دانند آمریکا خود با ایران قطع رابطه نموده و امام هیچگاه دستور قطع رابطه صادر نفرمود و حتی پس از گروگانگیری مذاکره داشتیم که به آن نمی پردازم فقط در یک جمله عرض نماید یک روی آن مذاکره رفع مشکلات موجود و برقراری روابط عادی مثل سایر کشور ها بود که به هر دلیل رابطه تا کنون محقق نشد یک وجه فرمایش امام رحمه الله علیه که آمریکا را شیطان بزرگ دانست شاید این بوده و باشد همانگونه که خداوند فرمودند خواهی یا نخواهی ای انسان شیطان کنار و در کمین توست و راه گریز نیست.
پس تدبیر کنید که امکان نابودی شیطان تا آخر خلقت وجود ندارد و هیچ انسان مومنی به معنی واقعی تا کنون تا دم مرگ مدعی حذف شیطان از زندگی خود نبوده این را از این باب عرض کردم که افراد با بصیرت نگویند نه بابا، شما کجای کاری ما شیطان را نابود کردیم و دیگر در ادامه زندگی کاری به ما ندارد و نیازی به تدبیر نیست بیان این مقدمه به این دلیل بود که مرا آمریکایی فرض نکنید و بدانید نظر امام را در ارتباط با آمریکا البته بر اساس فهم خود دقیقا می پسندم او همان شیطان بزرگ است مگر شیطان تا لحظه سرازیر شدن به گور انسان را رها می کند مگر انسان های مومن و با تقوا زرنگتر از شیطان نبودند مگر آمریکا شبهی از شیطان واقعی نیست پس چرا ما که باید حریف شیطان واقعی شویم اعتماد نکنیم حریف شبهه شیطان می شویم اینکه بگوییم اگر به آمریکا نزدیک شدیم او شیطان بزرگ است و ما را می بلعد نشان از ترس و ضعف است نقشه راه را مقام معظم رهبری تبیین فرمودند .
فرمودند با نرمش قهرمانانه بروید در گود مذاکره و رهبر معظم انقلاب مدظله العالی در اینجا نقش مربی نظانم را دارد و جز مربی احدی حق ندارد به بازیکنان میدان امر و نهی کند راهنمایی و اظهار نظر دلسوزانه با ناهموار کردن میدان بازی برای بازکن ، زمین تا آسمان فاصله دارد هر فردی در جامعه حق دادن مشورت حتی به رهبری دارد ولی حق دخالت و سنگ اندازی در مسیر به هیچ کس نباید داده شود و آنهایی که افراط می کنند بدانند محرک آنها همان شیطان واقعی بوده و در نهایت خدمتگذار شیطان بزرگ خواهد شد .
برگردم به اصل موضوع همگان می دانند حاکمان آمریکا خیانت های فراوان علیه بشریت در اقصی نقاط جهان مرتکب شده اند و با حمایت آنها الان نیز روزانه خون هزاران انسان بی گناه ریخته و یا بی خانمان می شوند در نتیجه آزادی خواهان دنیا و کسانی که به واسطه امریکا به آنها ظلم شده آمریکا را جرسومه فساد تلقی می کنند لذا مقامات آمریکا را شایسته هر گونه توهین و تحقیر می دانند و جناب الزیدی نیز با این نگاه به یک روی سکه یعنی جناب بوش لنگه کفش خود را که نماد تحقیر شدید است پرتاب کرده که البته ضمن جنایتکار دانستن بوش بنده عمل الزیدی را زشت و به دور از آموزه های دینی می دانم به حسب نقل منتشر شده از الزیدی چه بسا اگر شرایطی محیا می شد ایشان به آن روی سکه نیز آن لنگه کفش خود را پرتاب می کرد پس به این دلیل نباید خیلی از رفتار الزیدی خرسند باشیم چراکه ما در تیر رس او قرار نگرفتیم وقتی شیطان نماد زشتی هاست و وقتی حاکمان آمریکا از جمله بوش نماد شیطان است که همین نیز است در مقابل ، روحانیت نماد اسلام و دین و انصاف بوده و هست در فرهنگ کهن این سرزمین لباس روحانیت نماد لباس انبیاء و ائمه و اولیاء خدا بوده و از قداست ویژه ای برخوردار است هیچ انسان با تقوایی به خود جسارت اهانت به این لباس را صرف نظر از شخصیت فرد ملبس نداده و نمی دهد صرف نظر از اینکه جناب دکتر روحانی در مقام ریاست جمهوری هستند که احترام ایشان را مضاعف می نمایند دوستان افراط گر و حامیانشان بفرمایند پرتاب لنگه کفش به یک روحانی ولو بی مسئولیت با کدام یک از آموزه های دینی و میهنی ما سازگاری دارد ؟
آیا روحانی هم شأن بوش است ؟!مایلم دوستان تفاوت شأن بوش با جناب روحانی را بیان نمایند شاید بتوانند فاصله ی زمین تا آخرین آسمان که در ذهن ما متصور است را با روشن گری افراد بصیر به قدری کوتاه نمایند که ما نیز به جمع دوستان بپیوندیم . أین تذهبون ؟ نظام مسئول دارد افراد با تجربه و صاحب نظر دارد مجلس دارد اگر اشکالی در دیپلماسی مشاهده شده آنها با چشم باز و دقت امور را رصد می نمایند بالاخره هر جا لازم باشد به فرد مسئول و دیپلمات میدان بازی سیاست تذکر می دهند به تعبیر رهبری معظم اردو کشی خیابانی وقتی قانون هست جایگاهی ندارد مگر رهبری تیز بین و هوشیار و آگاه نظام سکان دار نظام نیست ؟
اگر آقایان حرفی دارند و امکان دسترسی به رهبری ندارند از طریق اربابان خود حرفشان را برسانند ضمن اینکه دفتر رهبری و سایت رهبری و افراد امینی که امکان دسترسی به رهبری دارند هستند که نقطه نظرات آقایان را به رهبری برسانند افراد آزادنند با رعایت موازین هر نقدی دارند در نشریات به رفتار هر فرد مسئولی بیان کنند و از تریبون های مختلف حرف و دیدگاه خود را بیان نموده تذکر دهند که اگر در صحنه ی دیپلماسی فردی دچار لغزش یا اشتباه شده اصلاح نماید این درست نیست که حرمت ها را بشکنیم و خلیفه کشی را باب نماییم روحانیت تشیع خالی از اشکال نیست اما دوستان عزیز بدانند امکان ندارد آخوند وطن فروش شود پس خیالتان از این باب نسبت به جناب روحانی راحت باشد . اما بدانید پرتاب الزیدی پرتاب به نماد ظلم و زور و ستم و استکبار و اشغال گری بوده و پرتاب به روحانی پرتاب به نماد پاکی صلح و دوستی انسانیت و اسلام بوده و فاصله ی این دو از دید این بنده حقیر قابل حدس نیست .
در پایان همین جا فرصت را مغتنم شمرده و نقد خویش را به عنوان یک اصولگرای معتقد به اصلاح در چارچوب اصول نسبت به بیان دکتر روحانی در مسافرت اخیر به اختصار عرض می دارم جناب دکتر روحانی در سخنرانی خویش در سازمان ملل خواستار خلع صلاح کشتار جمعی همه کشور های منطقه از جمله اسرائیل گردید که به نظر می رسید بهتر بود ایشان پسوند غاصب بودن اسرائیل را نباید فراموش می نمود چرا که ما کشوری را به نام اسرائیل به رسمیت نمی شناسیم بهتر است همواره از آن به عنوان رژیم جعلی و غاصب سرزمین های فلسطین نام ببریم .قم المقدسه/حبیب الله نظری
کد خبر: ۲۱۲۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۷/۱۴
بسیج طلاب مدرسه علمیه معصومیه (س) در نامهای به حجت الاسلام حسن روحانی رییس جمهور پرسشهایی را درباره مذاکره با رییس جمهور آمریکا مطرح کرد
کد خبر: ۲۱۰۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۷/۱۱