برچسب ها
نمایندگان استان کهگیلویه و بویراحمد در مجلس شورای اسلامی در پیام هایی جداگانه فرا رسیدن روز معلم را تبریک گفتند
کد خبر: ۶۳۴۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۱۴

به مناسبت هفته زن و ولادت حضرت فاطمه(س)، زنان لنده‌ای مسیر لنده تا امامزاده سید محمود (ع) قلعه‌رئیسی را به طول 80 کیلومتر پیمودند.سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com:به گزارش خبرنگار فارس از چاروسا، 20 بانوی لنده‌ای به مناسبت هفته زن و ولادت حضرت فاطمه(س) مسیر شهرستان لنده تا امامزاده سیدمحمود(ع) قلعه‌رئیسی را به طول 80 کیلومتر پیاده پیمودند. این بانوان که از دیروز صبح از شهرستان لنده حرکت کردند امروز ظهر به امامزاده سیدمحمود(ع) رسیدند و مورد استقبال زوار این امامزاده قرار گرفتند. فاطمه دهقان در حاشیه این مراسم هدف از این مراسم پیاده‌روی را ترویج فرهنگ حجاب و عفاف و الگوگیری از فاطمه زهرا(س) دانست و اظهار داشت: ما به این حقیقت واقف هستیم که حضرت زهرا(س) در زمینه‌های عبادی، اخلاقی، رفتاری، سیاسی و اجتماعی آموزه‌ها و الگوهای ماندگاری را داشتند که برای همه نسل‌ها کاربرد داشته و آموزنده و انسان‌ساز بوده و هست. مسئول کاروان این پیاده‌روی بیان کرد: اگر ما الگویی برای زنان مسلمان چه شیعه و سنی در نظر بگیریم، حضرت فاطمه(س) بهترین الگو برای خواهران، مادران و دختران از نظر اخلاق و رفتار است. وی افزود: حضرت فاطمه(س) در دوران عمر کوتاه اما پربرکت خود مشکلات و ناملایمات بسیاری را تحمل کردند؛ اما هیچ‌گاه از راه دین خارج نشدند و همواره در همه حال همراه و همگام پیامبر اکرم(ص) و امام علی(ع) بودند. دهقان با بیان اینکه ولایت‌مداری، معرفت‌شناسی و عشق به پدر و همسر و فرزند را باید به صورت یک جا از حضرت فاطمه زهرا(س) الگو گرفت، تأکید کرد: امروز افتخار بزرگی بود که به نمایندگی از بسیاری از بانوان توانستیم در جهت فرهنگ فاطمی در جامعه قدمی برداریم. وی در پایان از تمام ادارات و نهادها که در این سفر کمک کردند، تشکر کرد.
کد خبر: ۶۲۳۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۲۸

ماموران بازرسی فرودگاه، دو پسر نوجوانان ایرانی را برای بازرسی به اتاقی منتقل کردند و وقتی یکی از ایشان از بازجویی بازگشت، اطرافیانش متوجه تغییرات عجیبی در وی شدند؛ تغییراتی که با چند سوال و جواب، به شکسته شدن بغض نوجوان منجر شد و پرده از حقیقت سیاهی برداشت که برای شنوندگان ماجرا هم قابل هضم به نظر نمی‌رسد، چه برسد به آن نوجوانان و خانواده‌هایشان.سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com:در بهبوهه تعطیلات نوروزی، در حالی که گشت‌وگذار و دید و بازدیدهای نوروزی حال بسیاری را خوش کرده بود، هواپیمایی از عربستان به سمت کشورمان به پرواز درآمد که حال مسافرانش اصلا خوش نبود؛ خوش نبود که نه، از نظر روحی ویران بودند و نمی‌دانستند چه کنند! به گزارش «تابناک»، حمله عربستانی ها به یمن برای برقرار کردن دموکراسی در این کشور، هرچه برای نشان دادن سبوعیت ساکنان سرزمین وحی کافی به نظر می‌رسید و چهره ایشان را در نزد جهانیان مخدوش می‌کرد، برای آن دسته از هموطنانمان که در یکی از شب های نوروزی از جده به مقصد تهران پرواز کردند، دلایل واضح تری برای انزجار از ایشان وجود داشت. ماجرا از آنجا آغاز شد که ماموران بازرسی فرودگاه، دو پسر نوجوانان ایرانی را برای بازرسی به اتاقی منتقل کردند و وقتی یکی از ایشان از بازجویی بازگشت، اطرافیانش متوجه تغییرات عجیبی در وی شدند؛ تغییراتی که با چند سوال و جواب، به شکسته شدن بغض نوجوان منجر شد و پرده از حقیقت سیاهی برداشت که برای شنوندگان ماجرا هم قابل هضم به نظر نمی‌رسد، چه برسد به آن نوجوانان. وقتی زائران خانه خدا متوجه این اتفاق شوم شدند، مسئولان کاروان و روحانی همراهشان را در جریان گذاشته و خواستار معرفی شرطه‌هایی شدند که این گناه نابخشودنی را مرتکب شده‌ بودند ولی نه اتاقی که در آن نوجوانان را برای تفتیش بدنی برهنه کرده بودند دوربین داشت و نه نشانی از آن دو پلیس از خدا بی خبر می‌شد یافت. البته همه اینها هم موجب نشد که خشم زائران فروبنشیند. زمانی طول نکشید که سرپلیس جده از یکسو در جریان قرار گرفت و به محل رسید و از سوی دیگر، کنسولگری کشورمان در جریان ماوقع قرار گرفت و نفراتی به فرودگاه اعزام شدند که بعدا سرکنسول هم به جمعشان پیوست. با رسیدن نیروهای پلیس، انگشت نگاری و نمونه برداری دی ان ای در دستور کار قرار گرفت ولی کسی از محل مجرمان آگاهی نداشت(!) و به نظر نمی‌رسید پایانی برای رنج حاجیان ایرانی رقم بخورد. حاجیان باید به پرواز می‌رسیدند و باز می‌گشتند، در حالی که در مقابل آن همه عذاب، فقط مشتی وعده که رئیس پلیس و سرکنسول برای پیگیری ماجرا و مجازات مجرمان داده بودند، همراه داشتند که تسلای دردهای هیچ کدامشان نبود. همه اینها موجب شد که در پرواز آن شب زائران خانه به میهنمان، نشانی از خوشی نباشد؛ حال همه منقلب بود و عصبانیتی در آن جمع موج می‌زد که در قیاس با اوضاع پدر و مادر آن نوجوانان، چیزی نبود چراکه از آن سفر روحانی، برایشان کابوسی مانده بود که نمی‌دانستند چه زمان تمام خواهد شد و فرجامش چه خواهد بود. تصورش هم دردناک است که بعد از عمری تلاش و پس انداز، راهی چنین سفری شوی و در بازگشت چنین درد بزرگی را برای همیشه به ارمغان بیاوری و حتی نتوانی تا زمان دستگیری و مجازات کسانی که روزگار دلبندت را تیره کرده‌اند، در آن فرودگاه شوم بمانی و همه امیدت، تلاش پلیسی شود که مجرمان از خودشان هستند. طبیعتا به تلاش آنچنان پلیسی که نمی‌شود دلخوش کرد، مگر آنکه مسئولان وزارت خارجه کشور و سازمان حج و زیارت، پیگیر ماجرا شده و به هر روشی که که می‌دانند، کاری کنند که مجرمان به مجازات برسند. هم مجرمان مجازات شوند و هم کسانی که قصد دارند به این سفر بروند، با خطراتی که در کمین‌شان نشسته آگاه شوند و حتی به پلیس آنجا نیز اعتماد نکنند. شاید اگر قرار باشد پدر و مادر آن نوجوانان آسیب دیده سخنی بگویند، هشدار به پدر و مادرهایی باشد که قصد دارند فرزندانشان را هم با خود به این سفر ببرند و از ایشان بخواهند که از این کار منصرف شوند؛ منصرف شوند چون این سفر بار معنوی خاصی برای این طیف سنی ندارد و علاوه بر آن، همراه داشتن کودکان و نوجوانان در این سفر، هم ممکن است دست و پای بزرگترها را در انجام مناسک و در طول سفر ببندد و هم ممکن است چنین اتفاقات شومی برایشان رقم بخورد. این توصیه ها هم اگر نباشد، قطعا پدر و مادر این نوجوانان که با رنج فرزندشان، رنجور شده‌اند، از زائران خواهند خواست که همه جا با فرزندانشان باشند، ولو در اتاق بازجویی و تفتیش بدنی در فرودگاه، چراکه می‌دانند نتیجه اعتماد به پلیس سعودی، می‌تواند تا چه اندازه درد آور و شوم باشد.شاید همین مسائل است که موجب شده برخی کشورها اجازه احرام بستن به افرادی که زیر سن قانونی هستند را نمی‌دهند و به جای اعزام این دسته زائران، سهمیه کشور در این مناسک را به بزرگسالان اختصاص می‌دهند، ولی در کشور ما نه تنها چنین رویکردی اتخاذ نشده، بلکه حتی در میان آموزش های مفصل به متقاضیان اعزام به حج، تذکری در این باب داده نمی‌شود. اما از همه این موارد تلخ تر آنجاست که می‌بینیم به فاصله چندین روز از وقوع آن رویداد شوم، هنوز دستگاه دیپلماسی کشور و سازمان حج و زیارت، نسبت به ماجرا موضع گیری نکرده و تلاش محسوسی برای پیگیری این پرونده شوم از خود نشان نداده‌اند و از آن دردناک تر و تلخ تر آنکه می‌بینیم وقتی معاون وزیر امور خارجه در امور کنسولی، پارلمانی و ایرانیان در این باره مورد پرسش قرار می‌گیرد، خبر شوم را تایید کرده و می‌گوید: «متاسفانه این اقدام شبه تجاوز برای دو تن از هموطنان ما که در ایام عید نوروز به عمره مشرف شده بودند پیش آمده است و...» شاید بهتر است این واکنش عجیب را ندید گرفته و منتظر موضع گیری شفاف مسئولان سازمان حج و زیارت و وزارت خارجه در این باره بمانیم!
کد خبر: ۶۱۳۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۱۷

وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی گفت: طرح تحول نظام سلامت از طرح‌های دولت دکتر روحانی است که برای رفع مشکلات مردم محروم اجرا شده است. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: به گزارش "خبرگزاری دانشجو"، سیدحسن قاضی‌زاده‌هاشمی امشب در بدو ورود به بوشهر در جمع خبرنگاران شرکت در کاروان نوآوران سلامت ‌را از اهداف سفر به بوشهر دانست و گفت: با توجه به اینکه کاروان نوآوران سلامت در استان بوشهر مستقر است طبق برنامه نوبت حضور من در این کاروان سی‌ام بهمن است.  وی نشست‌ با استاندار بوشهر برای بررسی مشکلات بهداشتی و درمانی استان از دیگر برنامه‌های سفر به بوشهر دانست.  هاشمی به طرح تحول نظام سلامت پرداخت و با بیان اینکه این طرح از طرح‌های دولت دکتر روحانی است ادامه داد: طرح تحول نظام سلامت از طرح‌های دولت دکتر روحانی است که برای رفع مشکلات مردم محروم اجرا شده است. ‌وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی هدف از تشکیل نوآوران سلامت را برای خدمات به مناطق محروم کشور دانست و بیان داشت: شعبه شرق نوآوران سلامت در مشهد راه‌اندازی شده که به مناطق شرقی‌ کشور خدمات ارائه می‌دهد و امیدواریم شعبه‌های دیگر آن راه‌اندازی شود.
کد خبر: ۵۷۸۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۳۰

الکربولی در جلسه‌ محاکمه‌اش بارها از عبارت «حسبی الله و نعم الوکیل» استفاده می‌کرد و عباراتی در تهدید «کفار» به قتل استفاده می‌نمود. گفته شده وی پس از شنیدن حکم اعدامش سجده‌ی شکر کرد.سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com:سحرگاه روز چهارشنبه‌ی گذشته، اردن ساجده الریشاوی (نیروی انتحاری عراقی که داعش خواستار آزادی وی بود) و زیاد الکربولی عراقی (که از اعضای سابق القاعده بود) را درست یک روز پس از انتشار فیلم زنده سوزاندن خلبان اردنی به دست داعش اعدام کرد. در این چند روز زیاد درباره‌ی ساجده الریشاوی مطلب منتشر شد، اما زیاد الکربولی کیست؟ زیاد خلف رجا الکربولی ملقب به ابوحذیفة، یک تاجر عراقی متولد 1982 و از اهالی شهر «القائم» عراق بود. الکربولی از اعضای عشیره‌ی الکرابلة، یکی از عشایر قبیله‌ی الدُلَیم به حساب می‌آمد. الدُلَیم از بزرگترین قبایل عربی است و اعضایش در منطقه‌ی بالادست و غرب فرات در عراق قرار دارند و استان الانبار تا پیش از انقلاب 1968 به نام آنان خوانده می‌شد. این قبیله عموما در عراق و مشخصا در الانبار و مناطق اطراف بغداد و استان‌های بابل، صلاح‌الدین، دیالی، موصل و بخشی‌هایی از سوریه مستقرند. این قبیله به واسطه‌ی نقش بارز فرزندانش در مقاومت عراق ضد اشغالگران خصوصا در فلوجه و هیت و القائم و الرمادی، آوازه‌ی بلندی دارد. در قبیله‌ی الدلیم چندین عشیره وجود دارد که یا به اعضایش اسم عشیره‌ی خود خوانده می‌شوند یا با نام الدلیمی. تعداد افراد این قبیله به دویست هزار تن می‌رسد. آنان را می‌توان در مناطق مرزی عراق با سوریه و اردن و عربستان یافت. زیاد الکربولی در همان مراحل نخست تشکیل سازمان «التوحید و الجهاد» توسط ابومصعب الزرقاوی در عراق به این گروه پیوست. این سازمان بعدها تبدیل شد به شاخه‌ی القاعده در عراق با نام القاعده‌ی بین‌النهرین. به مرور زیاد الکربولی یکی از مهم‌ترین نفرات القاعده‌ی عراق شده و روابط نزدیکی با رهبر القاعده‌ی عراق ابومصعب الزرقاوی اردنی برقرار نمود. کربولی چندی بعد به عنوان رئیس شاخه‌ی محلی القاعده در شهر الرطبة عراق (در مرز اردن) منصوب شده و سپس مسئولیت «غنایم» در القاعده‌ی بین‌النهرین و سمت مشاور ابومصعب الزرقاوی را به عهده گرفت. الکربولی از شغلش به عنوان کارمند گمرک در مرز اردن و عراق، برای مسلط شدن بر کاروان ‌های مواد غذایی و سوختی که بین عراق و اردن در رفت و آمد بودند استفاده می‌کرد. واحد «سواران سپاه خدا» دستگاه اطلاعاتی اردن در 23 می 2006 میلادی [2 خرداد 1385] اعلام کردند که موفق شده‌اند در مأموریتی خارج از مرزهای اردن، زیادالکربولی را بازداشت نمایند. وقتی در دادگاه وقتی قاضی با ذکر اتهامات او گفت که این اتهامات می‌تواند منجر به اعدام شود وی پاسخ داد «اعدام در راه خدا». الکربولی در جلسه‌ی محاکمه‌اش بارها از عبارت «حسبی الله و نعم الوکیل» استفاده می‌کرد و عباراتی در تهدید «کفار» به قتل استفاده می‌نمود. دادگاه امنیتی اردن در 5 مارس 2007 میلادی[14 اسفند 1385] او را به اعدام محکوم نمود. گفته شده وی پس از شنیدن حکم اعدامش سجده‌ی شکر کرد. کروبولی در فیلم اعترافاتش که از تلویزیون اردن پخش شد به قتل یک راننده‌ی اردنی در عراق و هدف قرار دادن برخی منافع اردن در این کشور اقرار نمود. وی همچنین به ربایش دو کارمند سفارت مراکش در عراق (عبدالرحیم بوعلام و عبدالکریم المحافظی) هنگام بازگشتشان از عمان به بغداد و سپس قتل آن دو اعتراف کرد. از دیگر اعترافات الکربولی می‌توان به ربایش مشاور معاون وزیر اقتصاد عراق در منطقه‌ی الرطیة در مرز اردن و عراق و مصادره‌ی ماشین ضدگلوله‌ی [وی] برای استفاده به عنوان ماشین بمب‌گذاری شده ضد نیروهای آمریکایی یا گارد ملی عراق اشاره کرد. پس از دستگیری کربولی، سازمان زرقاوی در عراق بیانیه‌ای صادر کرده و هرگونه ارتباط وی با این سازمان را نفی کرد. خود الکربولی نیز در جلسه‌ی محاکمه‌اش بر این نکته صحه گذاشت و اعلام کرد هیچ یک از اتهامات وارده به وی صحیح نیست و ضمنا او از هتلی بیروت ربوده شده و نه آنچنان که نیروهای اردنی می‌گویند از عراق. ضمنا مدعی شد شکنجه شده است. اما با توجه به اعترافات وی مبنی بر قتل یک راننده کامیون اردنی در عراق در سال 2005 و اعترافش به ربایش دو دیپلمات مغربی و همچنین وابستگی‌اش به القاعده، از طرف دادگاه اردن به جرم انجام حرکات تروریستی منجر به مرگ، توطئه‌چینی برای اقدام به کارهای تروریستی و در اختیار داشتن مواد غیر قانونی (تعدادی موشک) برای استفاده‌ی غیرقانونی، و انتساب به گروهی غیرقانونی به اعدام با طناب دار محکوم شد. این حکم در دادگاه تجدید نظر نیز تأیید گردید اما اردن این حکم را از آن زمان تا کنون در تعلیق نگاه داشته بود تا اینکه در جریان اخیر مجددا به جریان افتاد. زیاد الکربولی، از منصب مشاور ابومصعب الزرقاوی تا پای چوبه‌ی دار/ در حال ویرایشدو سال پیش بود که الکربولی از زندان اردن اعلام کرد حاضر است دیه راننده‌ی اردنی را پرداخت نماید. بنابرآنچه آن روزها از قول رئیس «سازمان عربی حقوق بشر» عبدالکریم الشریدة نقل شد، کربولی به هنگام ملاقات با وی در زندان این موضوع را اعلام کرده بود. اما منابع چیزی نشان نمی‌دهد که پرداخت دیه به خانواده‌ی مقتول را تأیید کند. نام زیاد الکربولی به همراه ساجده الریشاوی در بحث تبادل با خبرنگار اسیر ژاپنی نزد داعش (کینجی گوتو) مطرح گردید. دولت اردن اعلام کرد تا از سلامت خلبان اردنی معاذ الکساسبة مطمئن نشود این توافق را به موقعِ اجرا نمی‌گذارد. تلاش‌ها مقابل گردن‌کشی داعش به جایی نرسید و آنان اسیر ژاپنی را سر بریده و چند روز بعد هم فیلم آتش زدن خلبان اردنی را در سوم فوریه 2015 منتشر نمودند. با پخش این ویدئو، نیروهای اردنی در فردای همان روز یعنی سحرگاه چهارم فوریه 2005، ساجده الریشاوی و زیاد الکربولی را به دار کشیدند. وزارت کشور اردن در بیانیه‌ای اعلام کرد: «سحرگاه امروز چهارشنبه، حکم اعدام مجرمه ساجده مبارک عطروز الریشاوی و همچنین حکم اعدام مجرم زیاد خلف رجا الکربولی به وسیله‌ی طناب دار به اجرا در آمد.» این بیانیه ادامه داده بود: «اجرای حکم اعدام با حضور همه‌ی افراد ذی‌ربط مطابق با قانون به اجرا گذاشته شد» و سپس افزوده بود: «این احکام، همه‌ی مراحل قانونی لازم که در نص قانون آمده را به طور تمام و کمال پشت سر گذاشته بود.» کربولی پیش از اعدام وصیت کرده بود سلامش را به پدر و مادرش رسانده و آنچه در تملک دارد را به خانواده‌اش بدهند.    مشرق
کد خبر: ۵۷۱۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۲۲

سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان با بیان اینکه این حق قانونی مقاومت است که به تجاوزات در هر زمان و مکان پاسخ دهد، تاکید کرد ریخته شدن خون شهدای ایرانی و لبنانی در خاک سوریه نشان داد که هدف و سرنوشت ما یکی است. به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم به نقل از شبکه تلویزیونی المنار، سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان لحظاتی پیش سخنرانی خود را در مراسم بزرگداشت شهدای مقاومت که چند روز پیش در قنیطره در حمله هوایی رژیم صهیونیستی به خیل شهدای مقاومت بر ضد اشغالگری پیوستند، آغاز کرد. در این مراسم شمار زیادی از شخصیت های سیاسی و مذهبی لبنان و همچنین علاءالدین بروجردی رئیس کمیسیون سیاست خارجی و امنیت ملی مجلس شورای اسلامی ایران هم حضور دارند. تسلیت سید حسن نصرالله به خانواده شهدای قنیطره سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله در آغاز سخنرانی خود به روان پاک حضرت محمد(ص) و عترت پاکش درود فرستاد. دبیرکل حزب الله در ادامه به آیه ای از قرآن کریم درباره شهادت اشاره کرد و گفت : در آغاز مایلم سخنانی را در خصوص کاروان شهدا و همبستگی مردم در این زمینه بیان کنم و در  ادامه به عملیات ترور در قنیطره و عملیات مقاومت در مزارع اشغالی شبعا اشاره می کنم. وی در ابتدای سخنانش شهادت رزمندگان مقاومت را به خانواده شهدای قنیطره تسلیت گفت و افزود: ابتدا به خانواده های شهدا تبریک و تهنیت عرض می‌کنم و درجات عالی را نزد خداوند برای شهدای مقاومت مسئلت می‌کنم‬‎. از خداوند می خواهم که شهدای شما را شفیعان شما و ما در روز قیامت قرار دهد و به شما صبر و اجر عنایت فرماید. سید حسن نصرالله از کسانی که با حزب الله ابراز همبستگی کردند و شهادت رزمندگان مقاومت را تسلیت گفتند، تشکر و قدرانی کرد و گفت: با همچنین از تمام کسانی که به خاطر این شهدای بزرگ با ما به شیوه های مختلف ابراز همبستگی کردند از لبنان تا فلسطین، سوریه، ایران، موریتانی، پاکستان و جهان اسلام و کشورهای عربی و تمام کسانی که از عملیات بزرگ مقاومت در مزارع شبعا تمجید و ابراز همبستگی کردند، قدردانی می‌کنم‬. وی افزود: از مجاهدان و رزمندگان مقاومت اسلامی لبنان که از همان لحظه نخست ترور جنایتکارانه در قنیطره در بالاترین سطح آمادگی و مسئولیت پذیری قرار داشتند نیز تشکر می‌کنم. لازم است از ملت عزیز لبنان ملت مقاوم و تمام کسانی که در کنار مقاومت قرار داشته اند از همان لحظه ترور جنایتکارانه در قنیطره و با وجود مخاطرات امنیتی در مراسم تشییع شهدا شرکت و از هر گزینه ای که مقاومت در پیش گرفت، حمایت کرده اند، قدردانی می‌کنم. سید حسن نصرالله که سخنانش با ابراز احساسات مردم حاضر در مراسم بزرگداشت شهدای قنیطره روبرو می شد، از شهدای ارتش لبنان که در نبرد با تروریست ها و دفاع از لبنان در برابر تروریست های تکفیری مسلح به شهادت رسیدند، تمجید کرد.‬‎ وی با اشاره به همسویی و اتحاد گروه های تروریستی تکفیری و رژیم صهیونیستی خاطرنشان کرد: به شهدای ارتش لبنان که در راس بعلبک در نبرد با تکفیری ها به شهادت رسیدند، درود می فرستم.‬‎ دبیرکل حزب الله در ادامه با آوردن نام شهدای قنیطره از جمله شهید "الله دادی" از جمهوری اسلامی ایران گفت: به این شهدا اعلام می کنم بر شما مبارک باد و گوارای شما باد حسن عاقبت‬‎ و رستگاری. اما شما ای برادران و فرزندان و شهدای عزیزمان که به زندگی عزتمندانه و سعادت اخروی نائل شدید و ازخداوند می خواهیم به ما کمک کند در راه شما باقی بمانیم و راه شما را ادامه دهیم.آرزو داریم که خداوند نیز افتخار شهادت آنها را نصیب ما کند. نصرالله افزود: شهدای مقاومت، وابستگی و تعلق تمام خانواده‌ها به مدرسه جهاد و شهادت را نشان دادند شهدای قنیطره از طریق شهادت خود، استمرار حضور فرماندهان را در میدان بیان کردند. شهدای مقاومت، وابستگی و تعلق تمام خانواده ها به مدرسه جهاد و شهادت را نشان دادند شهدای قنیطره از طریق شهادت خود، استمرار حضور فرماندهان را در میدان بیان کردند.‬‎ سید حسن نصرالله با تمجید از شهید جهاد عماد مغنیه و دیگر شهدای مقاومت اعلام کرد : وقتی نتانیاهو و یعلون خارج می شوند و رزمندگان مقاومت را تهدید می کنند، آنچه را که امام زین العابدین(ع) به یزید گفت، به نتانیاهو و یعلون می گویند که آیا می خواهید ما را از شهادت بترسانید. ریخته شدن خون شهدای ایرانی و لبنانی بیانگر وحدت سرنوشت و نبرد است وی با اشاره به شهادت رزمندگان مقاومت در خاک سوریه اظهار داشت: آمیخته شدن خون لبنانی و ایرانی در خاک سوریه را به تصویر کشیدند  و وحدت قضیه و سرنوشت و یکی بودن میدان نبرد را به نمایش گذاشتند و نشان دادند که تجزیه دولت ها و جریان های سیاسی و دسته بندی موجب شکست و ناکامی بوده و این خون است که ما را وارده دوران پیروزی کرده است. دبیرکل حزب الله لبنان تصریح کرد: رزمندگان مقاومت در خط مقدم جبهه‌ها هستند و دنیا هرگز قادر نخواهد بود میان آنها و آنچه به آن ایمان دارند، مانع  ایجاد کنند‬‎. وی با اشاره به اقدام رژیم صهیونیستی در اسیر کردن هزاران فلسطینی و اشغال جولان سوریه و تجاوزات مستمر به لبنان و مناطق دیگر به ویژه سوریه اعلام کرد این رژیم به طور واضح از گروه‌های تروریستی تکفیری با هدف ویرانی سوریه و ارتش آن حمایت می‌کند. اسرائیل ساده ترین حقوق بشر را نقض می‌کند وی با بیان اینکه "اسرائیل در روز روشن مواضع ارتش سوریه را بمباران می کند" گفت: اسرائیل ساده ترین حقوق بشر را نقض می کند و از جنگ سوریه سوء استفاده می کند و به آن دامن می زند. اسرائیل به قطعنامه ای که برخی آن را تقدیس می کنند احترام نمی گذارد و پایبند نیست. سید حسن نصرالله تصریح کرد: اسرائیل شب و روز به تجاوزات خود ادامه می دهد لبنان در معرض تجاوزات مستمر اسرائیل قرار دارد اسرائیل از اوضاع منطقه به شدت استفاده می‌کند‬‎ .اسرائیل اکنون در وضعی است که احساس می کند می تواند همه را هر زمانی که بخواهد تهدید کند. اصلا نهادی به نام اتحادیه عرب وجود ندارد وی با انتقاد از اتحادیه عرب و مواضع سازشکارانه رژیم های عربی گفت در حقیقت باید گفت که اصلا نهادی به نام اتحادیه عرب وجود ندارد‬.  نصرالله با انتقاد از سیاست‌های رژیم های عربی و اتحادیه عرب خاطر نشان کرداسرائیل از وجود شکاف های عربی و اسلامی و ضعف کامل دولت های عربی و حتی آنچه اتحادیه عرب خوانده می شود، سوء‌استفاده می کند. هنگامی که درگیری در داخل کشورهای عربی باشد، پول و سلاح و رسانه های عربی هم حضور دارند، تجربه جنگ ظالمانه سال گذشته علیه غزه بهترین شاهدی بر این مدعاست. هنگامی که نبرد ، نبرد با اسرائیل باشد، تصمیم گیری عربی مستقلی هم وجود ندارد. تصمیم به ترور شهدای قنیطره در بالاترین سطوح دشمن اتخاذ شد به گزارش تسنیم، سید حسن نصرالله خاط نشان کرد، روز یکشنبه پیش از ظهر،‌بالگردهای اسرائیلی دو خودرو غیر نظامی را هدف قرار دادند که به شهادت برادران ما منجر شد که در حال انجام گشت زنی بودند. دشمن تصمیم به ترور شهدای قنیطره را قبلا گرفته بود و بر آن اصرار داشت‬‎. تصمیم به ترور شهدای قنیطره در بالاترین سطح تصمیم گیرندگان دشمن اتخاذ شد. وی افزود: ما در مقابل عملیات تروریستی آشکارقرار داریم که کاملا شبیه عملیات ترور شهید عباس الموسوی و همسرش و فرزندش در سال 1992 بود که هرگز تصادفی نیست‬‎. ما به این شهدای خود افتخار می کنیم و به پشتوانه آنها احساس سربلندی می کنیم و آنها را شهدای مقاومت و راه قدس می دانیم. اولین اقدام غافلگیر کننده حزب الله برای اسرائیل دبیرکل حزب الله لبنان با اعلام اینکه" اولین اقدام غافلگیرکننده ای حزب الله برای اسرائیل اعلام اسامی شهدای مقاومت نیم ساعت پس از ترور بود‬‎" تاکید کرد: اسرائیل گمان می‌کرد که حزب الله هرگز به عملیات ترور شهدای مقاومت در قنیطره پاسخ نمی دهد و گمان می کرد که حزب الله در وضعی متزلزل و ضعیف قرار دارد. بهانه‌های رژیم صهیونیستی برای حمله به جنوب سوریه نصرالله افزود: قاتل(رژیم صهیونیستی) آشفته و سردرگم شد در حالی که مقتول واضح و شفاف بود. بهانه اسرائیل برای ترور چه بود؟ بر اساس آنچه از تحلیلگران و روزنامه ها و رسانه های اسرائیلی و دیگران دریافت کردیم، متوجه بهانه های اسرائیل می شویم، یک بار گفتند که اسرائیل به این دلیل، این گروه را هدف قرار داد که می خواستند عملیاتی در جولان اشغالی انجام دهند. بار دیگر گفتند این گروه از رزمندگان به خاطر وضع سکوهای موشکی در این منطقه آمده بودند.‬‎ اسرائیلی ها بهانه های زیادی برای عملیات ترور شهدای قنیطره ایجاد کردند و بهانه ها همگی حول جولان بود‬‎. نتانیاهو هرگز از حضور النصره احساس نگرانی ندارد سید حسن نصرالله با اشاره به همکاری رژیم صهیونیستی و گروههای تکفیری در سوریه اظهار داشت: همه ملت های منطقه این سئوال را مطرح می کنند که اسرائیل در نوار مرزی چه می کند. هزاران جنگجوی جبهه النصره که تانک و توپخانه و موشک و انواع سلاح و ضد زره و مقادیر زیادی از مواد منفجره و مواضع نظامی و استحکامات نظامی دارند، بین نوار مرزی و نیروهای ارتش سوریه، مستقر هستند. جبهه النصره شاخه سوری شبکه القاعده است. شبکه القاعده در فهرست های تروریستی سازمان ملل و آمریکا و غربی و عربی قرار دارد شاخه عربی شبکه القاعده که از نظر غربی و عربی و بین المللی تروریستی خوانده می شود بین ارتش سوریه و نوار مرزی در جولان اشغالی حضور گسترده ای دارد نتانیاهو هرگز از این حضور النصره احساس نگرانی ندارد یعلون هرگز از حضور النصره نگران نیست بلکه به حمایت و پوشش هوایی جنگجویان و باز کردن بیمارستان های خود به روی تروریست های النصره می پردازند‬‎. هدف اسرائیل در تنگنا قرار دادن حزب الله بود وی با بیان اینکه "اسرائیل هرگز از حضور این افراد (تروریست‌های النصره) احساس نگرانی نمی‌کند" افزود: اسرائیل تصمیم خطرناکی می‌گیرد و دو خودرویی را هدف قرار می دهد که هیچ یک از این سلاح ها و جنگ افزارها را ندارند ملت‌ها این سئوال را می پرسند‬‎. فرهنگ ما و فرهنگ آباء‌ و اجداد ما ثابت کرده است که نوه‌های ما هم در راه شهادت گام بر‌می‌دارند .هدف اسرائیل این بود که پس از عملیات قنیطره به زعم خود، حزب الله دچار آشفتگی شود و در تنگنا قرار گیرد. غیر از بعد انسانی، تمام آنچه در این مصیبت رخ داد، جز خیر و برکت و مثبت و الطاف الهی نبوده است. هر چند در برابر جنایات قنیطره و دیگر جنایات رژیم دچار تالم می شویم، اما همانند حضرت زینب(س) که فرمود ما رایت الا جمیلا می گوییم که "ما راینا الا جمیلا" میان ما و دشمن اسرائیلی دنیا و آخرت قرار دارد. اسرائیل به طور رسمی مسئولیت عملیات قنیطره را برعهده نگرفت سیدحسن نصرالله با اشاره به نوع تحلیل‌ها از نوع پاسخ مقاومت به تجاوز رژیم صهیونیستی به جنوب سوریه که به شهادت 6 تن از رزمندگان مقاومت انجامید، گفت: از همان ساعات نخست ارتکاب این جنایت(در قنیطره)، همه به تحلیل و بررسی روی آوردند، پرسش اصلی که مطرح شد، این بود که آیا حزب الله به این تجاوز پاسخ خواهد داد یا ساکت می ماند؟ در صورتی که پاسخ مثبت باشد، پرسش  دیگری مطرح شد و آن اینکه، این پاسخ چگونه خواهد بود و محدوده آن تا کجا خواهد بود. این پرسش ها از روز یکشنبه تا ظهر چهارشنبه مطرح می شد. البته بیشترین بحث و بررسی را اسرائیلی ها مطرح می کردند. اما اکنون این مساله به پایان رسیده است و تا حد زیادی پاسخ شفاف شده است. آنچه پس از اعلام عملیات قنیطره از سوی حزب الله متوجه شد، اهمیت دارد.  این نکته را در نظر بگیرد که اسرائیل دولت منطقه ای بزرگی است که تهدید می کند و به قتل می رساند، اما چگونگی تعامل اسرائیل با این عملیات، بیانگر یک تردید بود. تا کنون من اطلاعی از اینکه کسی در اسرائیل این عملیات را رسما به عهده گرفته باشد، ندارم. موضوع دیگر چگونگی تعامل آنها در خصوص وجود یک سردار ایرانی در عملیات ترور بود. وی به هراس و سطح آماده باش این رژیم در مناطق مرزی با لبنان اشاره کرد و اعلام کرد : اسرائیل با آماده باش در جبهه شمالی، استحکامات و تدابیر پیشگیرانه و آماده باش اطلاعاتی و جاسوسی صد در صدی و حتی در شهرک های صهیونیست نشینی که چیزی در آن وجود ندارد، مستقر شدند، آن ها با وجود تهدیدها از سوی دولت های مختلف‌، پیام های متعددی را مطرح کردند، با این حال تمام اسرائیل، تمام اهتمامات خود را برای رصد کردن موضع حزب الله به کار گرفتند، پرسش آن ها این بود که حزب الله چه واکنشی نشان خواهد داد؟ هیچ ارتباطی میان پرونده هسته ای ایران با تصمیم مقاومت ندارد وی به دستاوردهای خون شهدای قنیطره اشاره کرد و گفت: اولین دستاورد خون شهدای قنیطره این بود که از روز یکشنبه تا روز چهارشنبه، اسرائیل منتظر واکنش حزب الله بود و این به برکت خون شهدا و اراده مبارزان بود. همچنین سخنانی مطرح شد مبنی بر اینکه ایران برای جلوگیری از پاسخ حزب الله به این تجاوز، تماس خواهد گرفت و یا اینکه مقامات سوری در این زمینه تماس خواهند گرفت. من تاکید می کنم که هیچ یک از دوستان هرگز راضی به ذلت و خواری ما نیستند و نمی خواهند هنگامی که خون ما بر زمین ریخته می شود، ما تنها تماشاگر و ناظر باشیم(و پاسخی به تجاوز ندهیم) من تاکید می کنم که هیچ مساله ای در لبنان، چه ریاست جمهوری و یا واکنش مقاومت ارتباطی با پرونده هسته ای ایران ندارد. دشمن باید به خاطر جنایتش در قنیطره مجازات می‌شد وی با تاکید بر اینکه "باید دشمن اسرائیلی به خاطر جنایتی که در قنیطره مرتکب شد مجازات می شد" افزود: آماده باش اسرائیل کافی بود تا به اسرائیلی ها گفته شود که نمی توانند مردم را به قتل برسانند و راحت بخوابند و آسوده باشند، گویی یک پشه را کشته اند.اسرائیلی ها تمام  احتمالات را در نظر گرفتند و از تمام سناریوها از کمترین حد تا بیشترین حد آن سخن گفتند، زیرا اسرائیل می داند که مقاومت قادر(به انجام هر کاری) و آماده است. مقاومت از همان ساعات نخست عملیات ترور، ما به وضوح تصمیم به پاسخ داشتیم و تردیدی هم در این زمینه نداشتیم،‌ما می گفتیم که باید دشمن اسرائیلی را به خاطر جنایتی که در قنیطره مرتکب شد مجازات کرد باید به تجاوزکاری دشمن پایان داد این مساله مستلزم فداکاری است، حتی اگر این پاسخ، کار را به جاهای باریک بکشاند، این مساله مستحق فداکاری است. ما منطقه عملیات و نوع و گزینه های خود را انتخاب کردیم و تمام احتمالات و بدترین احتمالات را در نظر گرفته و تدابیری را اتخاذ کردیم. ما خود را برای بدترین احتمالات آماده کرده بودیم نصرالله با اعلام اینکه مقاومت خود را برای بدترین احتمال‌ها آماده کرده بود، تصریح کرد: در حالی وارد این عملیات شدیم که ما خود را برای بدترین احتمالات هم آماده کرده بودیم و این مساله را اسرائیل پیش از روز چهارشنبه درک کرده بود مبنی بر  اینکه کسی که در این لحظه آتش می گشاید، برای تمام آنچه که حتی قابل پیش بینی نیست، آماده است. ما برای بدترین احتمالات و برای همه چیز آماده شدیم. وی به ویژگی های عملیات مقاومت در شبعا اشاره کرد و افزود: در حالی که این عملیات در سایه آماده باش کامل اسرائیل انجام شد‬‎. از ویژگی های عملیات شبعا این بود که در اوج آمادگی اسرائیل انجام شد. مقاومت در روز روشن و در اوج آمادگی و ناتوانی اسرائیل از اینکه چه امور و اتفاقاتی در حال وقوع است، پاسخ داد. این پیام عملیت به دشمنان و مردم آنها و به دوستان است، این عملیات مقاومت است، عملیات هوشمندانه، مبتکرانه و حرفه ای، دبیرکل حزب الله با تاکید بر اینکه ما پاسخ دشمن را به شیوه دشمن دادیم گفت : پاسخ ما در شبعا به ترور شهدا در قنیطره، اولا (مجاهدان) ما را در روز روشن کشتند، ما هم آنها را در روز روشن کشتیم، ساعت یازده و نیم در مقابل ساعت یازده و بیست و پنج دقیقه، دو خودرو (از حزب الله) در برابر دوخودرو و یک مقدار بیشتر، کشته‌ها و زخمی‌ها در برابر شهدا، موشک در برابر موشک، تنها دو اختلاف میان ما و اسرائیل وجود دارد، اول اینکه آنان ترسو بوده و مرد نیستند و نمی‌جنگند مگر در آبادی‌های مستحکم، آنان خیانت کردند اما مقاومت صورت به صورت پاسخ دادند، اختلاف دوم این است که اسرائیلی‌ها جرئت برعهده گرفتن عملیات خود را پیدا نکردند اما مقاومت مستقیما پس از انجام عملیات به واسطه بیانیه شماره یک این عملیات را برعهده گرفتند.‎ نتیجه تا این لحظه این است که آنها(صهیونیست ها) جز ناامیدی و پشیمانی چیزی عایدشان نشد و ما جز پیروزی چیز دیگری کسب نخواهیم کرد. وی با اشاره به آیه ای از قرآن کریم درباره مجاهدان راه خدا تاکید کرد: مردان ما هرگز از مرگ نمی ترسند آنها از روبروی دشمن می آیند نه از پشت آنها‬‎ باید به مجاهدان مقاومت و فرماندهان آنها که از لحظه ترور با مسئولیت کامل عمل کردند درود بفرستیم باید از مبارزان شجاعی که این عملیات بزرگ را در قلب د شمن انجام دادند تمجید کنم. اسرائیلی ها اکنون طی چند روز گذشته تاکنون کشف کردند که ارزیابی رهبران و فرماندهان سیاسی و نظامی و امنیتی آنها برآورد احمقانه ای بود. تمام برآوردها و پیش بینی‌های دشمن اشتباه بود سید حسن نصرالله با تاکید بر اینکه "تمام برآوردها و پیش بینی های دشمن اشتباه بود" افزود:  اسرائیلی ها متوجه شدند که رهبرانشان آنها را به خاطر ارتکاب این حماقت، در پرتگاه خطرات قرار داده است. نکته دوم اینکه ارتش اسرائیل و دستگاه های امنیتی و اطلاعاتی از مقابله با اراده مقاومت ناتوان بودند. مقاومت در آماده باش کامل است دبیرکل حزب الله لبنان با اعلام اینکه " ارتش اسرائیل از رویارویی با مقاومت و عملیات میدانی اش ناتوان است" تصریح کرد: این همین اسرائیلی است که در سال 2000 شکست دادیم بارها آن را شکست دادیم در سال 2006 شکست دادیم و اسرائیلی که روز چهارشنبه شکست دادیم سست تر از لانه عنکبوت است. نتیجه و خلاصه آنچه که رخ داد این است که مقاومت در لبنان در آماده باش کامل به سر می‌برد. وی گروه‌های تکفیری را همپیمان با رژیم صهیونیستی دانست و افزود: گروههای مسلح به ویژه گروه هایی که در جولان حضور دارند،  را هم پیمان طبیعی اسرائیل و ارتش لحد(اشاره به مزدوران آنتوان لحد که همدست رژیم صهیونیستی در جریان اشغال لبنان بودند) جدیدی هستند، هر چند پرچم اسلامی به دست گرفته اند. سید حسن نصرالله بار دیگر سخنان خود را در مصاحبه با شبکه المیادین تکرار کرد و افزود: دوست دارم که سخنانی را که در گفت و گو با المیادین در معادله نبرد بیان کردم، مورد تاکید قرار  دهم  و  امروز به اسرائیلی ها می گویم چیزی را آزمایش کردید که تا کنون آزمایش نکرده بودید. ما هرگز از جنگ نمی ترسیم به گزارش تسنیم، دبیرکل حزب الله لبنان با بیان اینکه مقاومت از جنگ ترسی ندارد ولی در مقابل جنگی که بر آن تحمیل شود مقابله می‌کند، گفت: اسرائیل باید خوب بفهمد که مقاومت، دوراندیش است و دست بسته نیست. اگر دشمن اسرائیلی گمان می کند که مقاومت از جنگ می ترسد امروز در مراسم بزرگداشت شهدای قنیطره به آنها می گویم که ما هرگز از جنگ نمی ترسیم و در صورتی که بر ما تحمیل شود لحظه ای در مقابله با دشمن و جنگ با آن تردید به خود راه نخواهیم داد و به یاری خدا در آن پیروز خواهیم شد. وی عملیات مزارع اشغال شبعا را حامل پیام مهمی برای رژیم صهونیستی دانست و افزود: روز چهارشنبه، پیام مهمتری به همراه داشت و آن اینکه اسرائیل نباید در محاسبات خود اشتباه کند، من از جنگ روانی و بزرگنمایی حرف نمی زنم، بلکه حقیقتی را که در میدان نشان دادیم، می گویم. نصرالله گفت: به دوستان و طرفداران خود می گویم که ما خواهان جنگ نیستیم، قدرت مقاومت این  است که مجبور است آماده باشد، زیرا با تجاوزگری اسرائیل روبرو هستیم، ما خواهان جنگ نیستیم، اما از آن هم نمی ترسیم(اگر دشمن جنگ افروزی کند)، لبنانی ها باید میان دو مساله تفاوت قائل شوند و اسرائیل هم باید این مساله را بفهمد که ما از جنگ نمی ترسیم، زیرا ما مرد جنگ و آماده آن هستیم و به یاری خدا در این جنگ هم پیروز خواهیم شد. با تجاوزی در هر زمان و مکان مقابله می‌کنیم دبیرکل حزب الله با اعلام اینکه "امروز پس از عملیات قنیطره و عملیات مزارع شبعا چیزی به نام قواعد درگیری در رویارویی با تجاوزگری و ترور برای ما ارزشی ندارد و به آن پایبند نخواهیم بود" تصریح کرد:  دیگر جداسازی صحنه های نبرد را به رسمیت نمی شناسیم. این حق اخلاقی ، انسانی و قانونی ما است که با تجاوز در هر زمان و مکان مقابله کنیم. وی افزود: ما شنیدیم که اسرائیل گفته است می خواهد به همان اقدامی که در واکنش به عملیات شبعا انجام شد، بسنده کند، ولی ما می دانیم که اسرائیل از رویارویی نظامی فرار می‌کند و در جست و جوی جوانانی که روز چهارشنبه تحقیرش کردند، خواهد رفت تا آنها را ترور کند. نصرالله گفت: ما بر این اساس در گذشته میان ترور و اقدام نظامی فرق قائل می شدیم و به هر اقدام نظامی پاسخ می دادیم، اما هنگامی که ترور امنیتی صورت می گرفت، درنگ می کردیم، اما از حالا به بعد هر یک از اعضای کادر مقاومت یا هر جوانی که ترور شود، ما اسرائیل را مسئول خواهیم دانست و حق خود می دانیم که به شیوه و در زمان مناسب به آن پاسخ دهیم.  دبیرکل حزب الله لبنان با تاکید بر آنکه "آنچه در مزارع شبعا روی داد، بیشتر از یک انتقام و کمتر از یک جنگ بود" تصریح کرد:‬‎ ما با حکمت و مسئولیت ملی عمل می کنیم‬‎ اما اهل احساسات و هیجانات نیستیم . این شهدا هستند که راه و مسیر را برای ما ترسیم می کنند و پیروزی های آتی را به ما مژده می دهند و ما از سال 1982 تا کنون همواره گفته ایم که مقاومت، تنها پاسخ است و شهدا پیروزی را برای ما ترسیم می کنند و انشاءالله پیروزی های بیشتری را در آینده کسب خواهیم کرد.
کد خبر: ۵۶۰۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۱۰

پایگاه خبری «والا» در دقایق اولیه این رویداد گزارش داد، یک بمب دست‌ساز در خودروهای متعلق به ارتش رژیم صهیونیستی منفجر شده است
کد خبر: ۵۵۸۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۸

 سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: رویش نیوز: کمی دیر شهید شدی شاید، البته فقط شایدalt آنهم کجا؟ کنار مرز جعلی یک غده سرطانی آفرین سردار که خط جنگ را از پشت خرمشهر سال 61 بردی به پشت حیفای 93 سردار واقعی تو هستی گرچه صداوسیمای ما مدام سردار آزمون را نشان می دهد و دهها عکس و صدها تحلیل از گریه او برای مصدومیت احتمالی اش پخش میشود!! سردار واقعی توهستی که نه اینکه اشک بریزی برای کش آمدن کشاله رانت، که اشک صاحبان گنبد آهنین را در آوردی. و گلهای تو زیباتر است از گلهای سردار آزمون! رسانه ما سرگرم پخش مجدد چهارخونه هست برای استهزای فرهنگ افغان ها و میلیونها مسلمان آن اینجا کسی از احمدشاه مسعود نمیگوید از تو نیزهم. گویا پیام انتخابات را تو نیز نگرفتی که در دوران پیاده روی با کری در وین رفته ای دوندگی با جهاد مغنیه آنهم در قنیطره و چه جالب است که اولین سردار شهید ما بدست صهیونیسم پس از پیاده روی مردان خندان ما حادث میشود بعد بازنشستگی تازه رفته ای در مبارزه با اسرائیل یاللعجب! راستی داشت یادم میرفت اینجا برای سربازان فراری فوتبالیست 25 میلیون تومان پاداش در نظر میگیرند و آنها یا هم تیمی هایشان به جواب این حسن اعتماد با زنان عریان استرالیا عکس یادگاری می اندازند شاید کسی مسخره ام کند عیبی ندارد ولی سرباز فراری تو هستی سردار: فراری از بازنشستگی، راحتی، وام های کم بهره! و پا روي پا انداختن از آبروی گذشته در صندوق خاطرات خرج کردن اصلا نمیشود در کاروان امام خامنه ای بود و سرباز فراری نبود متوسلیان هم همینطور بود  ایضا چمران و... . و چه زیباست برای در آغوش کشیدن شهادت باید فراری شد !! و اینجاست که اینترپل و شیاطین انس و جن دستشان به تو نمیرسد! ممنون که مجدد یادآور شدی: خط مقدم و دشمن اصلی، اسرائیل است و سبب شدی یادمان نرود عماد فرزند مکتب روح الله بود و یاد دادی بما تازه به دوران رسیده ها، که برای رسیدن به شهید دوران ها باید به اسرائیل حمله برد اینجا در تهران که کسی حق زدن بنرضدآمریکائی ندارد تا آرامش مذاکرات بهم نخورد ناچارا باید خونی علم شود در قنیطره که اکسیژن خون انقلاب از استکبار ستیزی کم نشود! اینجا مقاماتش برای تجمع ضدفرانسوی نیز نمیآیند چه برسد به تشییع پیکرت دوران گذار از خون به خنده هست دیگر چه کنیم. سلام بر خانه ساده ات در روستای پاریز که تاکنون و در این سالها میزبان 15 زوج جوان بوده بقول خودت منزل برکت! سلام سردار: کشورمان در دهه چهارم چه عجیب شده است: یکی کنار وزیر خارجه آمریکا قدم میزند تا فضای گرفته مذاکرات عوض شود یکی کنار جهاد مغنیه با اسرائیل می جنگد تا ته مانده فضای تنفس اسرائیل تمام شود به ما یتیمان کوی سیدعلی یاد داده اند که: خون شهید راه را باز می کند و چه زیبا گفت سید علی بعد از شهادتت: جمهوری اسلامی ایران تا روزی که آرمان فلسطین به ثمر برسد، مصمم خواهد ایستاد و آن روز را جوانان قطعاً خواهند دید
کد خبر: ۵۵۸۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۸

" اطلاعیه  مدیریت حج و زیارت استان کهگیلویه وبویراحمد در خصوص پذیرش واجدین شرایط تشرف به حج تمتع سال 1394  در کاروان   "
کد خبر: ۵۵۲۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۲

جوان روستایی که به علت تیراندازی ناشیانه و برآمده از یک سنت جاهلانه، در یک جشن عروسی مراسم سرور را به کام خود و دیگران تلخ کرد، نزدیک به یکسال است که زندانی است
کد خبر: ۵۴۹۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۳۰

سرزمین نخل و دریا در آستانه سفر دکتر روحانی رییس جمهوری به این استان حال و هوای خاصی گرفته و مردم به صورت خودجوش برای استقبال از کاروان تدبیر و امید لحظه شماری می کنند.سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: به گزارش ایرنا اقشار مختلف مردم استان بوشهر در قالب تشکل های مردم نهاد، صنوف، هیات ها با حضور در ستادهای استقبال و نصب پوستر و بنر خود را برای میزبانی از رییس جمهوری آماده می کنند. حضور پرشور مردم و به خصوص جوانان در ستادهای استقبال مردمی که در همه شهرستان های این استان تشکیل شده یادآور شور و حال روزهای انتخابات است. شماری از مردم حضور کاروان تدبیر و امید را فرصتی برای طرح و تصمیم گیری مسایل کلان توسعه ای استان می دانند و می گویند: همانطور که مردم این استان در انتخابات ریاست جمهوری خرداد 92 با مشارکت 84درصدی برگ زرین دیگری در کانامه حمایت از نظام و لبیک به دعوت رهبر فرزانه انقلاب دادند بدون شک در آیین استقبال از منتخب خود نیز برعهد خود استوار خواهند بود. یک جوان بوشهری گفت: جوانان بوشهر با وجود مشکلات فرارو با اعتقاد به برنامه های دولت برای برون رفت از وضعیت موجود با حضور در محل دیدار عمومی پشتیبانی خود را از نظام و دولت اعلام خواهند کرد. «علی رضوی» افزود: با توجه به وجود صنایع نفت،گاز و پتروشیمی دراین استان مهمترین خواسته جوانان بوشهری استفاده فرصت های شغلی تاسیسات موجود در رفع مشکل اشتغال است. «رباب حمزه ییان » یکی از زنان بوشهری نیز گفت: توجه به زنان سرپرست خانوار و رفع مشکلات بانوان از جمله خواسته های این قشر است. وی افزود: با توجه به شرایط خاص آب و هوایی در استان توجه به ورزش بانوان و ایجاد زمینه تفریح و سرگرمی برای آنان از شیوع آسیبهای اجتماعی پیشگیری می کند. «غلامحسین اهرمی » یکی ازنخلداران بوشهری نیز گفت: با توجه به خشکسالی انتظار داریم دولت تدبیر و امید با تخصیص اعتبارات مناسب برای احداث سدهای استان از خشکیدگی نخلها جلوگیری کند. وی تصریح کرد: تغییر شیوه آبیاری نخیلات یکی از خواسته های مهم نخلداران استان بوشهر است که این طرح به دلیل نبود اعتبار هنوز در استان اجرایی نشده و انتظار داریم دولت تدبیر و امید برای نجات نخلداران در این زمینه تصمیم گیری کند. «الیاس صالح احمدی» یکی دیگر از کشاورزان استان نیز گفت: نبود اعتبار مناسب برای اجرای طرح آبیاری تحت فشار با توجه به کمبود شدید آب چشم امید کشاورزان به رییس جمهوری برای تخصیص اعتبار و اجرایی شدن این طرح است که تحقق آن امید و نشاط را به جامعه کشاورزان استان هدیه می دهد. یکی از پرورش دهندگان میگو نیز گفت: استان بوشهر قطب صنعت پرورش میگوی پرورشی در کشور است که در صورت فراهم بودن زیرساختها از جمله برق و آب امکان تولید 50 تا 60 هزار تن نیز در استان وجود دارد. «علی پاکاری» افزود: با فراهم شدن زیرساختهای پرورش میگو در استان سالانه زمینه اشتغال هزاران نفر از جوانان استان در مزارع پرورش میگو فراهم و ارز آوری مناسبی نیز برای دولت به همراه دارد. «عبدالرسول غریبی » یکی از صیادان بوشهری نیز گفت: تصمیم گیری مناسب در بخش صید و صیادی و ارایه راهکارهای مناسب برای تقویت ذخایر و منابع آبزیان از خواسته های صیادان بوشهری است. معاون سیاسی، امنیتی واجتماعی استانداری بوشهر با اشاره به آمادگی این استان برای استقبال از رییس جمهوری افزود: مردم این استان باشکوه هر چه تمامتر روز سه شنبه هفته جاری برای استقبال رییس جمهوری و کاروان دولت تدبیر و امید در صحنه حاضر می شوند. «فتح الله حقیقی» افزود: ستاد استقبال سفر متشکل از 9 کمیته در استانداری برای استفاده مطلوب از این سفر ایجاد شده ضمن اینکه دیدار مردمی رییس جمهوری در ورزشگاه شهید بهشتی، اعزام نمایندگان رییس جمهوری با فرمانداران به شهرستانها، دیدار رییس جمهوری با قشرهای مختلف از جمله پزشکان، نخبگان، ایثارگران و علما و شنیدن سخنان نمایندگان آنها، نشست با سرمایه گذاران، شورای اداری، چند دیدار و مصاحبه با رسانه ها از جمله برنامه های سفر رییس جمهوری به استان بوشهر است. وی درباره فعالیت مرکز ارتباطات نهاد ریاست جمهوری که در مرکز استان مستقر است افزود: بهتر است مردم هرگونه پیام، درخواست، شکایت و انتقادی که دارند را از طریق سامانه 111 ارسال و در کوتاه ترین زمان پاسخ خود را دریافت کنند. «سعید زرین فر» معاون توسعه مدیریت و منابع انسانی استانداری بوشهر نیز گفت: در جریان سفر هیات دولت به این استان و راه اندازی مرکز ارتباطات مردمی ریاست جمهوری 800 نفر از کارکنان ادارات و دستگاههای اجرایی در این مرکز مستقر و برای پاسخگویی به مردم نیز 200 دستگاه رایانه نصب شده است. دبیر ستاد استقبال مردمی استان بوشهر از رییس جمهوری نیز گفت: مطالبات مردم این استان از دولت به شکل منسجم و هماهنگ در راستای بهره گیری بهتر از سفر کاروان تدبیر و امید پیگیری خواهد شد. «اکبر صابری » افزود: مردم استان بوشهر در انتخابات ریاست جمهوری 24خرداد پارسال با رای بسیار بالا و فاصله زیادی نسبت به بقیه کاندیداها، به دکتر روحانی رای دادند برهمین اساس انتظار می رود در جریان سفر رییس جمهوری و هیات دولت به استان، همان شور توام با شعور انتخاباتی پارسال را در استقبال باشکوه و متفاوتی از وی به نمایش بگذارند.
کد خبر: ۵۴۱۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۲

اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل با صدور نامه‌ای به محمد فرهادی، از کنار گذاشتن میلی‌منفرد از این وزارتخانه تقدیر کرد. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه‌های کشور با صدور نامه‌ای از محمد فرهادی وزیر علوم، تحقیقات و فناوری به دلیل عزل جعفر میلی‌منفرد معاون سابق آموزشی وزارت علوم تقدیر کرد. متن این نامه به شرح ذیل است: دانشگاه یک کشوری اگر اصلاح شود، آن کشور اصلاح می شود. امام‌خمینی(ره) جناب آقای دکتر محمد فرهادی وزیر محترم علوم، تحقیقات و فناوری با عرض سلام و خداقوت قطعا امروز شخصی پیدا نمی‌شود که از اهمیت و میزان اثرگذاری دانشگاه و مراکز آموزش عالی در کشور آگاه نباشد و نداند که اگر دانشگاه‌های کشور محلی برای علم‌اندوزی و تولید علوم مورد نیاز کشور باشند، آن گاه این تمامی ملت ایران هستند که از برکات این اتفاق میمون بهره‌مند خواهند شد و فرآیند تولید علم در دانشگاه‌ها منجر خواهد شد به استفاده صنایع از این علوم و در نهایت پیشرفت، توسعه و آبادانی ایران اسلامی و اگر دانشگاه‌ها از این هدف مطلوب خارج گردند و به هر هدف حتی بعضا مستحب دیگر مشغول گردند، عواقب این رخداد چیزی نخواهد بود الا عقب ماندگی کشور در رقابت پرشتاب علمی در جهان و دراز کردن دست دربرابر سایر ملت‌ها برای استفاده از علوم و صنایع تولید شده براساس این علوم در آن کشورها. شاید امروز هیچ شخصی به اندازه رهبری معظم انقلاب(دامت برکاته) به اهمیت نقش علم و پژوهش در کشور اهتمام نورزیده و برای پیشرفت کشور در این عرصه دغدغه نداشته است. این دغدغه از تاکیدهای فراوان ایشان بر لزوم استقلال علمی کشور، دست یافتن به قلل رفیع علم و دانش و از همه مهمتر ایجاد روحیه در دانشگاه‌ها و دانشجوها و اعتقاد راسخ به مفهوم " ما می‌توانیم " به وضوح روشن و مبرهن است. ایشان در جایی فرموده‌اند: "ما باید از محاصره‏ى موجود که کشورهاى جهان سوم در آن قرار گرفته‌‏اند، خودمان را خارج کنیم. این فقط وظیفه‏ ما نیست، بلکه وظیفه‏ همه‏ ملت‏‌هاى دنیاست که در دوره‌ه‏اى از کاروان علم عقب ماندند. من اعتقاد راسخم - که این اعتقاد با نظر خبرگان و کارشناسان فن تأیید شده است - این است که ما می‌‏توانیم این کار را کنیم. این مُهر «نمی‌توانیم» و «نمی‌‏توانید» را که یکى از بخش‏‌هاى عمده‏ سیاست فرهنگى دشمنان بوده، بایستى از ذهن خودمان پاک کنیم". یکی از مسائلی که می‌تواند دانشگاه، دانشجوها و اساتید را از مسیر دانش‌اندوزی و تولید علم خارج ساخته و اسیر حواشی مورد تایید دشمنان سازد، درگیر کردن دانشگاه در مسائل حزبی و جناحی است. یعنی اینکه دانشگاه بجای آنکه بدنبال ارائه اطلاعات صحیح سیاسی به دانشجویان باشد تا از این طریق دانشجویان عالم و دغدغه‌مندی تربیت شوند که هدف آنها علاوه بر پیشرفت علمی-صنعتی کشور، خدمت به نظام اسلامی، پیگیری آرمان‌های انقلاب و نقش بر آب کردن توطئه‌ها و نقشه‌های دشمنان در دانشگاه و اجتماع باشد، با به راه انداختن شاخه‌های دانشجویی احزاب در دانشگاه‌ها و مشغول کردن این گروه‌ها به یکدیگر و ایجاد درگیری‌های زرگری، به دنبال تامین مقاصد گروه‌ها و احزاب سیاسی خارج از دانشگاه و استفاده ابزاری این گروه‌ها از دانشجویان و دانشگاه‌ها باشد. این روزها در ایامی قرار داریم که مردم غیور ایران در 9 دی‌ماه بساط فتنه و فتنه‌گرانی را برچیدند که قصد داشتند از دانشگاه به عنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف شوم خود بهره‌برداری کنند که اتفاقا دانشجویان و اساتید انقلابی هم سهمی عظیم در این حماسه ایفا کردند. فلذا ما اعلام کنیم که وزارت علوم جمهوری اسلامی و دانشگاه‌های در طراز آن، می‌بایست مدیرانی را در راس خود ببینند که نه تنها سوابق منفی در فتنه علیه ملت ایران نداشتند، بلکه اتفاقا " ندای این عمار رهبری " را لبیک گفته باشند و به روشن‌گری و دفاع از انقلاب اسلامی در دانشگاه‌ها پرداخته باشند. در این راستا اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه‌های سراسر کشور بر خود لازم می‌داند از اقدام شایسته، انقلابی و علمی حضرتعالی در برکناری افرادی که صلاحیت کافی برای خدمت در مناسب بالای وزارتخانه مهمی همچون وزارت علوم را نداشتند تشکر کرده و برای جنابعالی و سایر همکاران متدین و انقلابی‌تان آرزوی سلامتی و توفیق روزافزون برای خدمت به نظام اسلامی و جامعه بزرگ دانشگاهیان از درگاه ایزد منان نماید. امیدواریم که انشاءالله دانشگاه‌هایی که هنوز با سرپرست اداره می‌شوند را نیز با معرفی گزینه‌هایی دانشمند و انقلابی از سردرگمی برهانید و به دانشگاهی در طراز انقلاب اسلامی مبدل سازید. ومن الله توفیق   خبرنامه دانشجویان ایران
کد خبر: ۵۲۸۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۰۶

تخت فولاد اصفهان، همچون گنجينه اي است كه گوهرهاي نايابي را در دل خود نگه داشته است و اسرار مگو در باب اين گوهرهاي ناياب بسيار دارد! سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: به گزارش رويش نيوز، تخت فولاد دركنار قبرستان بقیع مدینه، ابوطالب مكه و وادی السلام نجف اشرف از مهمترین و متبرك ترین مرقدهای جهان اسلام به شمار می رود. تا آنجایی كه برخی معتقدند تخت فولاد به واسطه قبور متبرك آن، دومین قبرستان جهان اسلام است. در جاي جاي اين تكه از بهشت معنوي كه قدم مي گذاري عظمت هاي عرفاني و علمي زيادي مدفون است. يكي از اين ذخاير عظيم، مرحوم میرزا حسین کشیکچی مشهور به هالو است. باربر ، حمّال و نگهبان ساده بازار اصفهان بود. آنقدر ساده بود و بی ریا که مردم به او لقب "هالو" داده بودند.  امّا کسی نمی دانست که در ورای این ظاهر ساده و فقیرانه، روح بلندی وجود دارد، صاحب مقامی رفیع که ملازم و همنشین حجّت یگانه خداوند، واسطه فیض زمین و آسمان، حضرت صاحب الأمر و الزّمان أرواحنا لتراب مقدمه الفداء)گردیده است. مرحوم میرزا حسین کشیکچی مشهور به هالو (متوفی 1309 ه.ق) که بدن مطهرش در بهشت تخت پولاد، خاک تابان جنوب زاینده رود آرام گرفته است، حکایتی شگفت انگیز دارد که از قول مرحوم حاج آقا جمال اصفهانی در کتاب عبقری الحسان نقل گردیده است. نوشتار زیر، داستان این حکایت است: نزدیک اذان ظهر روز بود. مثل هر روز مهیای رفتن به مسجد شدم. از منزل ما تا مسجد فاصله چندانی نبود. چند سالی بود که توفیق امامت جماعت در این مسجد به من عنایت شده بود. مسجدی که به واسطه قرار گرفتنش در راسته بازار، پاتوق کسبه و اهل بازار بود و البته حضور باربران و کشیکچیان و نگهبان های بازار هم رونق خاصی به مسجد می داد.    هنوز چند قدمی به مسجد مانده بود که صدای جمعیت اندکی که تابوتی را بر دوش خود حمل می کردند مرا متوجه خود ساخت. جلوتر رفتم؛ تابوتی ساده و فقیرانه بر دوش چند نفر که همه از باربران بازار بودند و چند نفری مشایعت کننده نیز در کسوت ساده حمّالان و کشیکچیان بازار که البته چهره برخی از آنها برایم آشنا بود. معلوم بود که میّت، یکی از منسوبان همین آدم های سر و ساده و فقیر است که اینچنین غریبانه و بی پیرایه تشییع می شود. در همین بین، ناگهان چشمم به میرزا حبیب، تاجر سرشناس و مؤمن بازار افتاد که با حالتی نزار و پریشان در حالی که بشدت می گریست و مویه می کرد، جنازه را مشایعت می نمود. مشاهده میرزا حبیب، آن هم با این حال پریشان که گویی صاحب عزای اصلی است و نزدیک ترین کسان خود را از دست داده است، مرا بسیار شگفت زده کرد. آخر میرزا حبیب از بازاریان و تجّار سرشناس و مؤمن بازار و از نیکان اصفهان بود. اگر از نزدیکان و بستگان او کسی فوت نموده، پس چگونه است که اینچنین غریبانه و بی خبر تشییع می شود؟!  چرا از بزرگان تجار و کسبه و اقربای خود میرزا حبیب، کسی در این تشییع جنازه شرکت ندارد؟! ... همه اینها سؤالاتی بود که ذهن مرا به خود مشغول ساخته و بشدّت کنجکاو یافتن اصل ماجرا کرده بود. در همین حال بودم که نگاه پریشان میرزا حبیب به من افتاد و گویی متوجه تعجب و حیرانی من شد. بطرفش رفتم و دست بر شانه اش گذاشتم. پیش از آنکه سخنی بگویم با صدایی لرزان و مصیبت زده گفت: «حاج آقا جمال! به تشییع جنازه یکی از اولیای خدا نمی آیید؟! »كشيكچي کلامش بر قلب و جانم نشست و مرا بی اختیار بسوی جنازه کشاند. از رفتن به مسجد منصرف شدم و به همراه میرزا حبیب و جماعت باربران و کشیکچیان بازار، جنازه را به طرف غسّالخانه مشایعت نمودم. از بازار تا غسالخانه که در محلی بنام «سرچشمه پاقلعه» قرار داشت، مسافت نسبتاً زیادی بود و من باتفاق عده معدود مشایعت کننده در حالی این مسافت را پیمودم که در تمام طول مسیر، جمله میرزا حبیب در توصیف صاحب جنازه، ذهنم را به خود مشغول ساخته بود و بشدت کنجکاو بودم تا صاحب آن را بشناسم. به غسالخانه که رسیدیم، جنازه را تحویل مغتسل دادند تا مراسم تغسیل و تکفین میت انجام شود. گوشه خلوتی یافتم و تا مهیا شدن جنازه، در انتظار نشستم. ساعتی از ظهر گذشته بود و من خسته از راه دراز و اندوهناک از فوت نماز جماعت اول وقت، به سرزنش خود پرداختم که چرا بی جهت، تحت تأثیر سخنان یک تاجر پریشان حال، مسجد و نماز جماعت را ترک گفته ام. در حال و هوای خود بودم که دستی بر شانه خود احساس کردم. خودش بود، میرزا حبیب. مثل اینکه تحیّر و سرگردانی مرا بیش از این تاب نیاورده بود. حالا مثل اینکه کمی آرام گرفته بود. به او گفتم: «میرزا! این جنازه کیست؟! حکایت این حال پریشان شما چیست؟!» میرزا حبیب، آه بلندی کشید و در حالی که دست بر کمر گرفته بود و می نشست، گفت: «قصه عجیبی است حکایت من و آشناییم با صاحب این جنازه!! قصه ای که تا کنون برای کسی آن را بازگو نکرده ام.» با کنجکاوی و تعجب گفتم: «بسیار مشتاق شنیدنم میرزا حبیب! بگو و مرا از این بهت و حیرانی بیرون آور.» میرزا حبیب دوباره آهی کشید و ادامه داد:  « همینطور که می دانید امسال من مسافر قافله حج بودم. کاروان ما ابتدا راهی عراق شد تا پس از زیارت عتبات مقدسه نجف و کربلا، راهی حجاز شویم. همه چیز بخوبی می گذشت تا در چند فرسخی کربلا، کیسه حاوی سکه ها و بعضی اثاثیه ضروری سفرم را دزدان به سرقت بردند. جستجوهایم نتیجه ای نداشت و از طرفی دلم نمی خواست که غیر از خودم، همسفرانم را نیز درگیر مشکل پیش آمده خود نمایم. برای همین بی اینکه کسی متوجه موضوع شود، بهانه ای آوردم و خود را از همسفران جدا کردم. قافله حج عازم حجاز شد و من درمانده و مستأصل در عراق ماندم بلکه فرجی شود و بتوانم راهی به اموال از دست رفته خویش بیابم. اندوهی سنگین و عمیق بر من مستولی شده بود و از اینکه می دیدم علی رغم دارایی های بسیار، توفیق انجام مناسک حج از من سلب شده است  احساس غبن و خسارتی جانکاه می کردم. هیچ دوست و آشنایی هم نداشتم تا به او پناه ببرم و پولی قرض بگیرم.   شبی تنها از نجف بسمت کوفه به راه افتادم تا در مسجد کوفه معتکف گردم بلکه فرجی حاصل شود. در راه حالتی عجیب بر من مستولی شده بود. احساس درماندگی و استیصال می کردم و در همان حال به آقا و مولایم، حضرت صاحب الأمر (عج) متوسل گردیدم. چیزی نگذشت که در همان بیابان و در تاریکی شب، ناگهان سواری در برابرم ظاهر شد. با حضور او همه جا روشن و نورانی شد و بزرگی و شکوهش مرا مسحور خود ساخت. آنگاه که جمال و چهره پرفروغش را نگریستم، اوصاف و نشانه هایی را که در مورد امام زمان، حضرت صاحب الأمر (عج) شنیده بودم در آن بزرگوار مشاهده نمودم. در آن حال، ایشان در برابرم ایستاده فرمودند: «چرا اینطور افسرده حالی؟! » عرض کردم که خستگی راه سفر دارم. فرمودند: «اگر سببی غیر از این دارد بگو.» چون دیدم آن بزرگوار اصرار دارند که سرگذشتم را شرح دهم، ماجرای خود را بیان کردم و سبب ناراحتی و تأثر خود را عرضه داشتم. در این هنگام دیدم، حضرتش فردی بنام «هالو» را صدا زدند. بلافاصله فردی نمد پوش درهیأت و لباس کشیکچی ها و باربرهای بازار اصفهان، در کنارمان نمایان شد. وقتی که جلو آمد به دقت در وی نگریستم و متوجه شدم همان هالوی اصفهان خودمان است؛ کشیکچی بازار که ازسال ها پیش در اطراف حجره ام رفت و آمد دارد و او را کاملاً می شناسم.   حضرت رو به او نموده فرمودند: «اسباب سرقت شده اش را به او برسان و او را به مکه ببر و بازگردان.» آقا این جمله را فرمودند و از نظرم ناپدید شدند. آن شخص، ساعتی از شب را با من در محل مشخصی از کوفه قرار گذاشت تا پول و وسایل گمشده ام را به من برساند. من متحیّر از آنچه می دیدم با نگاه مبهوت خویش هالو را بدرقه کردم. او رفت و ساعتی دیگر در مکانی که وعده گاهمان بود نمایان شد. در حالی که بسته ای در دست داشت. آن را به من داد و گفت: «درست ببین، قفل آن را باز کن و آنچه را داشتی به دقت بنگر تا بدانی که صحیح و سالم تحویل گرفته ای.»   من به بررسی وسایل و شمارش سکه هایم مشغول شدم. دیدم همه چیز دست نخورده و سالم است. آن شخص که مطمئن بودم هالوی خودمان است ولی از هیبت او جرأت سؤال کردن نداشتم، با من در کربلا و در زمانی دیگر وعده کرد و از من خواست تا وسایلم را به شخص امینی بسپارم و مهیای حرکت بسمت مکه شوم. من نیز در زمان مقرر در وعده گاه حاضر شدم. هالو جلو می رفت و من به دنبال او. پس از مدت کمی راه رفتن، بناگاه خود را در مکه یافتم. در مکه از من جدا شد و هنگام خداحافظی مکانی را تعیین نمود و از من خواست تا پس از انجام مناسک حج به آنجا بروم تا مرا بازگرداند. او همچنین از من خواست تا این راز را برای کسی بازگو نکنم و فقط در جواب هم کاروان یان خویش بگویم که همراه کس دیگری از راهی نزدیک تر آمده ام.    مناسک حج به پایان رسید و من در تمام طول انجام اعمال خویش، مشعوف از عنایت مولا و صاحب خویش بودم و دلتنگ از فراق حضرتش، او را جستجو می کردم. پس از پایان مناسک حج،  در وعده گاه خویش حاضر شدم و در ساعت مقرر دوباره هالو را دیدم که بسویم آمد و پس از سلام و مصاحفه، به همان کیفیت قبل و در مدتی بسیار کوتاه مرا به کربلا برگرداند. عجیب آنکه در تمام این مدت با اینکه با من سخنان نرم و ملایمی داشت، از شدت هیبت و عظمت او جرأت سؤال کردن پیدا نکردم. موقع خداحافظی در کربلا، خواستم از مَراحم او در حق خویش تشکر کنم که گفت: «از تو خواسته هایی دارم که امیدوارم هرگاه وقتش رسید، برایم انجام دهی.» این را گفت و از من جدا شد. روزها و هفته ها سپری شد. سفر شگفت انگیز و معجزه آسای من به پایان رسید و به اصفهان بازگشتم. مدتی کوتاه به استراحت و دید و بازدید گذشت. اولین روزی که به حجره خود در بازار رفتم، جمعی از تجّار و بازاریان به دیدنم آمدند. در این بین، ناگاه هالو، همان شخص باکرامت و والا مقام را دیدم، با همان لباس و کسوتی که در کربلا و مکه دیده بودم. خواستم که از جای برخیزم و او را تعظیم کنم که با اشاره دست مانع شد و از من خواست که سخنی بر زبان نیاورم و رازش را پوشیده دارم. سپس نزد باربرها و کشیکچی ها رفت و با آنها چای خورد و قلیانی کشید. مدتی بعد موقع رفتن، نزد من آمد و آهسته گفت: «آن تقاضایی که از تو داشتم این است که روز پنجشنبه دو ساعت مانده به ظهر بیایی منزل ما تا کارم را به تو بگویم.» آن گاه آدرس منزلش را داد و تأکید کرد که سر ساعتی که گفته بروم، نه دیرتر و نه زودتر.  تا پنجشنبه موعود برسد ، چند روز فاصله بود که برای من یک عمر گذشت و من دیگر او را در بازار ندیدم. در تمام این مدت به راز وعده آخر هالو می اندیشیدم و لحظه شماری می کردم تا دیدارمان تازه شود و من از او احوال مولا و صاحبمان را جویا شوم. و بالاخره آن پنجشنبه موعود از راه رسید و آن همین دیروز بود. صبح با خود گفتم خوب است ساعتی زودتر به ملاقات هالو بروم تا با او درباره مولایمان و راز و رمز ارتباطش با امام زمان (عج) گفتگو کنم. به آدرسی که داده بود رفتم، اما اثری از منزل هالو و نشانه هایی که گفته بود نیافتم. ساعتی جستجو کردم تا سرانجام در همان ساعتی که وعده کرده بودیم ، منزلش را یافتم.» میرزا حبیب در حالی که بشدّت منقلب شده بود و اشک از دیدگانش جاری بود، آه بلندی کشید و با صدایی لرزان ادامه داد:  «وقتی خود را پشت درب خانه هالو یافتم، آماده در زدن شدم که ناگاه دیدم درب خانه باز شد و سید بزرگواری غرق نور با عمامه ای سبز بر سر و شال مشکی به کمر از خانه هالو خارج شد و هالو نیز شتابان به دنبال او از خانه بیرون آمد در حالی که بشدت ادب می کرد و تواضع و احترام فوق العاده ای نثار آن جناب می نمود. در آن حال صدای هالو را می شنیدم که می گفـت: «سیدی و مولای! خوش آمدید، لطف فرمودید به خانه این حقیر تشریف فرما شدید... » هالو تا انتهای کوچه آن سید بزرگوار را بدرقه کرد و بازگشت. مقابلم که رسید، آثار شعف و شور زایدالوصفی را در سیمایش مشاهده کردم. سلام کردم و با حالتی آمیخته از بهت و حیرت از او پرسیدم: «هالو! او که بود؟» چهره اش دگرگون شد و پاسخ داد: «وای بر تو!! مولا و صاحب خود را نشناختی؟!!.... او سرور و مولایم، حضرت حجت ابن الحسن (عج) بود که در واپسین روز عمرم، لطف فرموده و به دیدار نوکر خود آمده بود....» آن گاه مرا با خود به داخل خانه اش برد و چنین گفت: «از شما می خواهم فردا به ابتدای بازار بروی و دو ساعت مانده به ظهر، حمال ها و کشیکچی ها را با خود به این خانه بیاوری. درب این خانه باز خواهد بود و وقتی به آن وارد می شوید ، من از دنیا رفته ام. کفنم را به همراه هشت تومان پول آماده کرده و داخل صندوق گوشه اتاق گذاشته ام. آن را بردار و خرج کفن و دفنم نما و در قبرستان تخت پولاد به خاکم بسپار....!! »   با شنیدن این سخنان ، تأثّری عمیق بر جانم نشست. مات و مبهوت از آنچه دیدم و شنیدم، با جناب هالو، وداعی سخت و حسرت آلود نمودم و خانه اش را ترک گفتم. امروز صبح به بازار رفتم و دوستان و رفقای حمّال و کشیکچی هالو را خبر کردم و با هم به سمت منزل هالو به راه افتادیم، بی آنکه طبق خواسته جناب هالو، کس دیگری را با خبر سازم. در ساعت مقرّر به منزلش رسیدیم، در حالی که درب خانه باز بود و همانطور که خودش دیروز خبر داده بود، روح از بدنش مفارقت کرده و در اتاق، رو به سمت قبله آرام گرفته بود. درب صندوقی را که گوشه اتاق بود گشودم و داخل آن کفنی دیدم با هشت تومان پول که در آن نهاده شده بود. جنازه او را غریبانه برداشتیم و اکنون طبق وصیّت او سوی قبرستان تخت پولادش می بریم....» صحبت های میرزا حبیب که به اینجا رسید، با صدای صلوات تشییع کنندگان که تعدادشان از عدد انگشتان دست فراتر نمی رفت، متوجه شدم که کار غسل و تکفین میت تمام شده است. حالت عجیبی داشتم. بغض سنگینی در گلویم نشسته بود و از اینکه تاکنون از وجود امثال هالو در اطراف خویش بی خبر بوده ام، در وجود خویش احساس شرمساری می کردم. بی اختیار میرزا حبیب را در آغوش گرفتم و چشمان او را که لیاقت دیدار مولا و صاحبمان، حضرت ولی عصر (عج) را یافته بود، غرق بوسه خویش کردم.   چیزی نگذشت که تابوت جناب هالو دوباره بر دستان اقلیت تشییع کننده بسوی آرامگاه تخت پولاد روانه شد. خود را به زیر تابوت آن ولیّ خدا رساندم و با چشمانی اشکبار او را تا تخت پولاد مشایعت کردم. دلم می خواست، پرتوی از نور معرفت یکی از عاشقان و دلباختگان ملازم و همراه حجّت خدا، وجودم را روشن سازد.   مراسم تدفین جناب هالو که تمام شد، دیدم میرزا حبیب تاجر که تا همین جا نیز سوز و بی قراری بی اندازه اش در فراق هالو، حاضران و تشییع کنندگان اندک او را که همگی از دوستان و همکاران او بودند به حیرت وا داشته بود، طاقت از کف داد و خود را بر خاک مزار او انداخت، در حالی که با صدای بلند می گفت: «ای مردم! هیچ کدام از شما او را نشناختید!... او یکی از اولیای خدا و از ملازمان امام زمان (عج) بود....» و در آن هنگام کسی از حاضران جز من، راز سوز و گداز بی اندازه میرزا حبیب را نمی دانست. صبح فردای آن روز، میرزا حبیب به سراغ من فرستاد تا به مسجد بازار بروم. من که هنوز مبهوت ماجرای دیروز و حکایت میرزا حبیب و هالو بودم، بی درنگ خود را به مسجد رساندم. دیدم جمع زیادی که اکثر آنها از حاجیان کاروان حج امسال و همسفران میرزا حبیب بودند در مسجد جمع شده اند. چشم میرزا حبیب که به من افتاد جلو آمد و گفت: «می خواهم راز شگفت انگیز سفر حج خود را با همسفریان و هم کاروان یان خویش در محضر مبارک آیت الله چهارسوقی فاش نمایم و پرده از چهره غریب و گمنام چناب هالو بردارم.» لبخند رضایتی به نشانه تأیید از خود نشان دادم و سپس در معیّت میرزا حبیب و دیگر همسفران او عازم بیت آیت الله سید محمد چهار سوقی، صاحب کتاب شریف روضات الجنّات شدیم. در منزل آیت الله روضاتی (چهار سوقی) همهمه و شور و حال عجیبی بود. میرزا حبیب تاجر، در حالی که ردای مشکی بر تن داشت و مصیبت زده ای را می مانست که نزدیک ترین فرد زندگیش را از دست داده است، با صدایی لرزان و گریان، حکایت عجیب و شگفت انگیز سفر حج خود و ماجرای عنایت حضرت صاحب الأمر (عج) بواسطه جناب هالو را برای حضرت آیت الله و دیگر حاضران تعریف می کرد و در این بین صدای گریه و ضجّه مردم، همراه با ذکر یابن الحسن آنها شور و حال عجیبی در بیت روحانی بزرگترین عالم شهر ایجاد کرده بود. سخنان میرزا حبیب که تمام شد ولوله ای وصف ناشدنی در حاضران ایجاد شد و از همه پر سوز و گدازتر، حال خود مرحوم آیت الله روضاتی بود که با شنیدن حکایت میرزا حبیب و جناب هالو، در حالی که اشک شوق از دیدگان مبارکش روان بود، منقلب و پریشان از جای برخاسته و عازم تخت پولاد، محل دفن جناب هالو گردید. موج زیادی از جمعیت، یابن الحسن گویان در حالی که مرحوم آیت الله روضاتی در پیشاپیش آنها حرکت می کرد بسمت تخت پولاد روانه شدند. لحظه به لحظه بر شمار جمعیت افزوده می شد و طولی نکشید که سیل مشتاقان امام زمان (عج) به قبرستان مقدّس تخت پولاد رسید. مرحوم آیت الله سید محمد چهارسوقی در حالی که بشدت گریه می کرد و پریشان بود، خود را بسرعت به کنار قبر هالو رساند. سپس این عالم ربّانی خود را بر روی قبر جناب هالو افکند و پس از گریه ها و راز و نیازهای فراوان، برخاست و رو به جمعیت فرمود: «مردم اصفهان! در همین جا به شما وصیّت می کنم، هنگامی که مُردم، مرا اینجا کنار قبر هالو دفن کنید. می خواهم وقتی امام زمان به زیارت قبر هالو تشریف می آورند، از روی قبر من عبور کنند و نگاهی هم به قبر من بیندازند.» اکنون سالیان درازی از آن روز می گذرد و مزار مرحوم میرزا حسین کشیکچی ، مشهور به « هالو» در تکیه صاحب روضات تخت پولاد اصفهان ، این خاک تابان و سرزمین ستارگان درخشان علم و عرفان و معرفت ، ملجأ و زیارتگاه عاشقان و دلباختگان حضرت ولی عصر (عج) است تا روزی که ان شاء الله دل های عاشق و طوفانزده منتظرانش به ساحل آرامش ظهور مبارکش ، اطمینان و سکون یابد. در پایان نکته ای باید خاطرنشان كرد که دسترسی ما به منابع محدود بوده و درباره دیگر شرح حالات این والامقام اطلاع خاصی در دست نمی باشد، لذا اگر افرادی هستند که جزییات بیشتری از سیر و سلوک این بزرگوار می دانند، مطالب و مستندات خود را به اين ايميل ارسال فرمايند: info@rooyeshnews.com
کد خبر: ۵۰۰۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۷

صدایش با 8 سال دفاع مقدس گره خورده است و از ان روزها تا به امروز همیشه با صدایش خاطره داشته ایم. از طنین «با نوای کاروان » تا نوحه های محرمی امروز همگی جوری در تاروپود بدن انسان نفوذ می کند که نمی توان مانع از جریان اشک ها شد. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com : به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران،صدایش با 8 سال دفاع مقدس گره خورده است و از ان روزها تا به امروز همیشه با صدایش خاطره داشته ایم. از طنین «با نوای کاروان » تا نوحه های محرمی امروز همگی جوری در تاروپود بدن انسان نفوذ می کند که نمی توان مانع از جریان اشک ها شد. حاج صادق آهنگران بعد از پایان دوران جنگ با رویه ای جدید به سراغ مداحی رفت. او حال از نوحه خوان های جدید و سبک مداحی امروزی با ایران 7 می گوید. صدای حاج صادق آهنگران،  در آن روزها،  صدای عشق و جذبه بود.  صدای نسلی که در دوران دفاع مقدس شکفت و شناسنامه‌دار شد.  حالا بعد از این همه سال، از آن دوران چه دارید بگویید؟ عزیزانی که با عرفا در ارتباط هستند یک روایتی دارند،  می‌گویند، کنار علما زانو بزنید؛  چرا که اینها باطن پاکی دارند،  این باطن پاک عرفا، اولیای خدا و افرادی کنار آنها می‌نشینند، دل به آنها می‌بندند،  شیفته‌شان می‌شوند، اثر می‌کند. غیر از کلام،  با سخن،  کلام و رفتارشان شخصی که شیفته‌شان شده،  متحولش می‌کنند،  دین‌اش را قوی می‌کنند،  اعتقادش را محکم می‌کنند،  شجاعت و بصیرت به او می‌دهند. بنده،  کنار همچون بزرگانی نشستم.  امام (ره) فرمودند « اینها ره  صدساله را یک شبه طی کردند».  من در کنار بسیجیانی که اسمشان روی دیوارها و تصاویرشان در بنر‌هاست، مثل  مهدی باکری، حاج همت،  حسین علم الهدی، مجید وفایی،  علی‌ هاشمی و. . .  خیلی از بچه‌هایی که اسمی از آنها نیست و گمنامند،  فقط در محله،  شهر، روستاهایشان اسم‌های آنها بر زبان اهالی در شهرهایشان جاری است، اسم چندانی ندارند، اما در پیش خدا قرب دارند، نشستم، پس باطن اینها در بنده و صدایم اثر کرد.  از سوی دیگر اولین شعری که با آن شهرتی پیدا کردیم و  مسیر زندگی ما را تغییر داد،  در محضر امام (ره) بود، گویا ایشان هم یک نظر باطنی به بنده داشتند. تا الان هم نوکری امام حسین (ع) و نوکری شهداست، که صدای ما را اثرگذار کرد.    وارد ایام محرم شده‌ایم اما به نظر می‌رسد حضورتان در مجامع نوحه خوانی و مراسم مذهبی کمرنگ‌تر شده است. محرم امسال چکار می‌کنید؟ از همان ایام جنگ که بسیجی‌ها از روضه خوانی و حماسه خوانی استقبال کردند،  به حرم حضرت امام رضا(ع)رفته و از ثامن الحجج خواستم این لیاقت را به من بدهد تا موقعی که زنده‌ام تا آخر در خانه امام حسین‌(ع) و شهدا و اهل بیت (ع) باشم. الحمدلله می‌بینیم این خواسته به اجابت رسیده و تا الان کار اصلی‌ام نوحه خواندن است، تلویزیون هم  برنامه‌های مرابخصوص در ایام دفاع مقدس و هفته بسیج و ...  پخش می‌کند. البته کارهای فرعی مثل مشاور صدا و سیمای خوزستان و  عضو هیأت امنای هیأت رزمندگان اسلام هم هستم،   یک مؤسسه‌ای فرهنگی هم داریم که بیشتر در رابطه با امام حسین (ع)، اهل بیت (ع) و دفاع مقدس وکارهای فرهنگی فعالیت می‌کند.    آیا سبک و سیاق نوحه‌خوانی شما، همان سبک دفاع مقدس است یا تغییر کرده؟ از آن سبک فاصله نگرفته‌ام،  چون ما را با آن چهره می‌شناسند،  البته نمی‌توانم بگویم سبک مال خودم است،  سبک خوزستانی است،  اخیراً هم در اجلاس پیر غلامان اهل بیت‌(ع) که در اهواز برگزار شد،  ثبت ملی کردند. سبک خوزستانی و جنوبی خوب مطرح نشده و من آن را مطرح کردم،  بنابراین به نام من تمام شد و مرا به نام سبک خوزستانی و آهنگران می‌شناسند،  وجوان‌ها به خاطر ضرورت وضعیت امروز،   سبک‌های دیگر را از من نمی‌پذیرند،  مثلاً یک سری شعرها را نمی‌توانستم با سینه زنی بخوانم. اشعار حماسی،  مثل مرگ بر امریکا را با موسیقی حماسی  خواندم،  «کربلا منتظر ماست بیا تا برویم» بخصوص برای ولایت و رهبری خواندم که اثرگذار باشد ولی اعم کار من همان سنتی خواندن و در راستای اهل بیت (ع) و شهداست.    از حال و هوای هیأت‌های امروزی برای‌مان بگویید؛ چه تفاوتی با هیأت‌های دوران دفاع مقدس دارد؟ تفاوت‌هایی کرده،  ولی من باهمان سبک و سیاق زمان جنگ و دوران دفاع مقدس می‌خوانم، به خاطر استقبالی که جوان‌ها از روضه‌های امام حسین (ع)، سینه‌زنی و سنتی خوانی‌ می‌کنند، که آثار آن در جنگ و پیروزی انقلاب مشخص شد و همه اثر داشتند  در پیروزی انقلاب و هشت سال دفاع مقدس و الان که با سینه ستبر در مقابل دشمن ایستاده ایم،  دشمن برنامه‌ریزی کرده همان طوری آیت‌الله سید احمد خاتمی در مجلس خبرگان گفتند،   از سازمان سیا مدارکی بدست آمده که در هیأت‌ها و مداحان می‌خواهند ورود پیدا کنند،  این به خاطر اثرگذاری و اهمیت کار مداحان است،  لذا شروعش بی‌حکمت هم نیست. مثلاً مسائلی در سبک و سیاق‌ها واردشد و اثر گذاشت و سبک‌های غربی را وارد کردند،  بدون این‌که جوان‌ها حواسشان به این قضیه باشد،  شعرهای ضعیفی وارد کردند. در بعضی هیأت‌ها به شکلی هیأت‌داری و سینه‌زنی و عزاداری می‌کنند که واقعاً در شأن اهل بیت (ع) نیست.  ضعف و بهانه به دست دشمن می‌دهند؛ دشمنی که میلیاردها دلار هزینه می‌کند تا بتواند بین مذاهب و ادیان و شیعه و سنی تفرقه بیندازد. سبک‌ها را به شکلی وارد می‌کنند که تفرقه برانگیز است. مشخص است دشمن با حساب و کتاب کار می‌کند.  از یک طرف،  می‌خواهد شیعه را با قمه زنی‌،  زخمی کردن  خود با زنجیرهای سه خار،  یا راه رفتن روی آتش و ...  خشن نشان بدهند تا کسانی که به طرف تشیع و اسلام می‌آیند، آنها زده بشوند.  باید مواظب باشیم   چون هیچ مکتبی به جز تشیع،  رسانه وسیع مداحی امام حسین (ع) را ندارد که این چنین جمعیتی را جمع کند که اثراتش مکرر در تمام دوران انقلاب و دفاع مقدس،  دیده شده است،  دشمن خیلی در این زمینه فعالیت می‌کند، شبکه‌های ماهواره‌ای چگونه از انگلیس هدایت می‌شوند؟ خیلی از رهبران این شبکه‌ها که مرکزشان انگلیس است، از آنها‌ خط می‌گیرند و به گونه‌ای عمل می‌کنند که بین اهل تسنن  و تشیع تفرقه بیندازند، سفارشم به مداحان این است وقتی که آقا می‌گوید   این کارها حرام است،   باید از این جلسه بیرون بیایند و اعتراض کنند تا این فرهنگ شکل نگیرد و دشمن نتواند  بهره ببرد و در این مرحله هم شکست بخورد.    به نظر شما مداحی چه نقشی در رشد فرهنگ عاشورایی دارد؟ مقام معظم رهبری جمله بسیار جالبی دارند که می‌گویند: «یک بیت شعر کار چندین سخنرانی را می‌کند»،  چون یک مداح می‌تواند چندین هنر را با هم ارائه دهد. شعر که یک هنر است، صدای خوب و  مجلس گردانی  همچنین محتوای قوی و اعتقادی را در شعر جا دادن و ربط به روضه‌ دادن نیز یک هنر است. چندین هنر در مداح نهفته شده که قطعاً اثرش بیشتر از یک سخنران است.  یک مداح می‌تواند کار سخنران و شاعر را انجام دهد، چه بهتر که بتواند اعتقادات  را تحکیم بخشد.  مداحان می‌توانند وقتی مستمع تمام حواسش به مداح است و  دارد اشک می‌ریزد و تمام عاطفه‌اش را به مداح داده نوایشان را توأم با احساس،  معرفت بخشی و بصیرت کنند.  این می‌تواند اعتقادات را همراه با حماسه و پیام به عمق تاروپود مستمع نفوذ دهد.    بهترین خاطره‌ای که از محرم و تاسوعا و عاشورا دارید، چیست؟ یک بار شب تاسوعا در دزفول بودم.  آن زمان بعثی‌ها موشک‌های 12 متری به دزفول می‌زدند،  شهر خالی از سکنه شده بود. ما شب تاسوعا با بسیجی‌ها، در سنگر بودیم.   مردم شب‌ها به شهرک‌های  اطراف می‌رفتند و روز،  بازمی‌گشتند،  آن شب شهید حسین علم الهدی با چند نفر از بچه‌های بسیجی‌ و سپاهی آنجا بود. عزاداری دزفولی‌ها در تاسوعا و عاشورا معروف است. شهیدحسین علم الهدی گفت: امشب،  شب تاسوعاست. اینجا باید غوغایی می‌شد و سینه زنی در خیابان‌ها راه می‌افتاد. برای امام حسین (ع) باید بیرون بیاییم تا شهر اینگونه خاموش نشود و بسیجی‌ها و مردمی که بیشتر برای دفاع از شهر مقاومت می‌کردند، روحیه بگیرند. 4،  5 نفری بیرون آمدیم و من شروع به نوحه خوانی کردم.  خیابان‌ها خلوت بود،  فکر نمی‌کردم اشخاص زیادی بیایند.  یواش یواش جمعیت به ما ملحق شد، نفرات آنقدر زیاد شد که صدایم به جمعیت نمی‌رسید و با بلندگوی دستی شروع به خواندن کردم. مجلس بسیار حماسی و تبدیل به خاطره شد. بعدها،  از این ماجرا الهام گرفته و هیأت رزمندگان تشکیل شد که هم اکنون 640 شعبه در تمام کشور دارد.    چگونه به مداحی علاقه مند شدید؟ این استعداد را از کودکی در خود احساس می‌کردید؟ صدایم را از پدرم به ارث بردم،  البته صدای حزین مادرم هم در خانواده معروف بود،  به نظرم صدایم را بیشتر از خانواده پدری به ارث برده‌ام،  این علاقه و استعداد صدا در تمام خانواده‌ ما وجود دارد، یکی از عموهایم مداح و یکی قاری قرآن است،  ولی علاقه من به نوحه خوانی در خانواده بیشتر از همه بود،   در سه سالگی برای روضه خوانی یک روحانی به منزل ما می‌آمد که نابینا بود،  با توجه به علاقه‌ای که به روضه خوانی داشتم جلوی او می‌نشستم و از او تقلید می‌کردم، این علاقه همین طور ماند تا این‌که بزرگ شدم،  اینقدر این مسأله با من عجین شده بود که در کلاس اول و دوم دبستان، سر کلاس هم می‌خواندم،  چون خانواده‌ام  مذهبی بودند،  پدرم مرا به مسجد محل می‌برد،   درشب‌های احیا مابین دو نماز جوشن کبیر می‌خواند و من هم در این فضا پرورش یافتم و مداح شدم. تاسوعا و عاشورا، در دزفول خیلی شلوغ می‌شد 7،  8 ساله که بودم آرزو می‌کردم در یکی از هیأت‌ها بخوانم. یادم می‌آید در یک بلندی می‌نشستم و به هیأت‌های عزاداری نگاه می‌کردم که رد می‌شدند، نمی‌دانستم که خدا به من این توفیق را می‌دهد که در دزفول عصر تاسوعا و عاشورا این گونه زمزمه کنم. من از کوچکی دوست داشتم بخوانم و اکنون این دعای من مستجاب شده است.    شما درنوحه خوانی از چه کسی الگو می‌گیرید؟ آیا آموزشی هم دراین باره دیده‌اید؟ الگو گرفتن من بیشتر از سبک‌های جنوب، بخصوص دزفولی است. نوحه‌ها و شعرهای حماسی که در زمان جنگ خواندم همه از سبک‌های قدیمی دزفول بود، یادم هست،  سال 59 که جنگ شروع شد،   یک سبکی حاج حبیب الله معلمی که شاعر دفاع مقدس بود،  نوحه‌های جنگی و حماسی می‌خواند، «حرخطا کارم،  پشیمانم» و من اول جنگ آن را می‌خواندم. می‌گفت این مال 15 سال قبل است که من سال 59 با خواندن آن سبک قدیمی دوباره آنرا زنده کردم. البته درمورد آموزش هم باید بگویم که من به طور مستقیم نزد کسی آموزش ندیدم،  بیشتر سبک مداحان را ضبط کرده و از روی نوار، سبک‌شان را تقلید می‌کردم.    بحث‌ها و نقدهای زیادی درباره مداحی‌های امروز در جریان است. جایگاه مداحی را در کشور چگونه ارزیابی می‌کنید و چه پیامی برای نوحه‌خوان‌ها دارید؟ طبق روایات پیامبر (ص) هر سال که می‌گذرد، حرارت عشق و محبت  امام حسین (ع) در قلوب مؤمنین بیشتر می‌شود.  مداحان جایگاه بسیار مهمی دارند که جدا از سخنرانی و مداحی،  می‌توانند بصیرت بخشی کنند. غیر از شور، شعور را هم انتقال بدهند، صفات امام حسین (ع) را بیان کنند، همه این هنرها را مداح‌ها  می‌توانند انجام دهند، متأسفانه کسانی را داریم که می‌گویند شما غیر از بحث روضه و امام حسین (ع) وارد بحث دیگری نشوید.  مداحان جایگاه بسیار مهمی دارند، چندین هزار نفر پای منبر مداحان می‌نشینند. مداحان باید حواسشان باشد که این جایگاه را خداوند به آنها داده و بهترین موقع بهره‌برداری و استفاده علیه دشمن است،  دشمن از همین محرم و صفر ضربه خورده،  همانگونه که امام (ره) فرمودند،  باید این جایگاه را حفظ کنند و  بتوانند از آن بهترین بهره را ببرند.    رمز دلنشین بودن صدای خود را در چه می‌دانید؟ جز این‌که اهل بیت (ع) منتی  بر من گذاشتند،  نمی‌دانم سببش چه بوده است. خودم را نگاه می‌کنم،  واقعاً چنین لیاقتی را نداشتم، جز این که بگویم بر من منت گذاشتند «تا یار که را خواهد و میلش به که باشد» این میل و لطف را به ما کردند،  من جوانی‌ام را در کنار اولیای خدا، مثل مهدی باکری، کاوه، دستواره،  حاج همت و یا بسیجیانی که گمنام شهید شدند گذراندم که اکنون  در میان ما نیستند،  اینها به صدا، درون و حنجره ام اثر کردند.  یکی دیگر از نعمت‌ها را وجود پربرکت سپاه می‌دانم،  چون عضو سپاه بودم،  جناح‌ها نتوانستند به خاطر سپاهی بودنم،  مرا به طرف خودشان بکشند،  جز بحث ولایت که بحث اعتقادی است که همه ما باید سینه چاک ولایت باشیم. بنابراین صدایی که ما داشتیم به نظرم صفای امام (ره)، دعای پدر و مادر و خانواده شهدا بود که اثرگذار و ماندگار شد. یکی از نوحه‌هایی که شما در دوره دفاع مقدس ‌خواندید«ای شهیدان به خون غلتان خوزستان درود» بود که خیلی در روحیه رزمندگان اثرگذار بود، این نوحه را چه زمانی خواندید؟ شعر «ای شهیدان به خون غلتان خوزستان درود» که ما را مشهور و رسانه‌ای کرد،  اولین شعری است که از معلمی گرفتم. یعنی اولین نوحه‌ای بود که شعر آن توسط پسرش به دست من رسید، این  نوحه را قبل از این‌که خدمت امام (ره) بروم، برای نیروهای هویزه که می‌خواستند عملیات کنند به واسطه حسین علم‌الهدی، خواندم. وقتی هم بود که عشایر را خدمت امام (ره) برده بودند، آن موقع رژیم بعث شایعه کرده بود، عرب‌های اهواز با صدام هستند و علم الهدی می‌خواست بابردن عشایر پیش امام، نشان دهد که چنین چیزی نیست، تصور نمی‌کردم که فضای اینجوری پیش بیاید، ولی به عشق زیارت امام آمدم، وقتی عشایر را به جماران بردیم و آنجا خواندم، آن روز سه باراز تلویزیون پخش شد،  اولین شعر از معلمی و نخستین اجرایم برای کسانی بود که جز 4،  5 نفر آنها همه‌شان شهید شدند، اجرای بعدی در محضر امام (ره) بود و همه اینها دست به دست داد تا این شعر زندگی ما را عوض کند و مسیر زندگی‌ام همین بشود که دارم.    چه پیامی برای نوحه خوان‌ها دارید؟ به دقت سفارشات مقام معظم رهبری را بخوانند و به آن عمل کنند؛ اگر این سفارشات را اجرا کنند مداح موفقی خواهند شد و مورد رضایت اهل بیت (ع) و امام زمان (عج) واقع خواهند شد. همه سفارشات در پیام آقا هست و چیزی کم و کسر ندارد.    امسال در تهران هم برنامه دارید؟ محرم امسال تهران نخواهم بود،  البته چند وقت پیش دو شب در مهدیه  و در هیأت خوزستانی‌های مقیم مرکز بودم، محرم امسال در شهرهای مختلف خوزستان مثل بهبهان،  دزفول، شوشتر و اندیمشک و ... خواهم بود.  
کد خبر: ۴۷۹۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۰۸

سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com : پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه نوشت:مسیحیان و صابئین شهرستان البصره عراق با تشکیل کاروان های عزاداری امام حسین(ع)، یاد و خاطره عاشورا را گرامی داشتند. به گزارش خبرگزاری نون عراق، مسئولان برگزاری این مراسم، هدف از برگزاری مراسم عزاداری را تاکید بر این موضوع عنوان کردند که نهضت امام حسین(ع) به یک مذهب خاص اختصاص ندارد بلکه پیامی برای تمامی بشریت بر علیه ظلم و فساد است. شیخ مازن نایف رئیس طایفه صابئین مندایی در بصره در این باره گفت: ایام عزاداری ابا عبدالله الحسین(ع) با یکی از اعیاد صابئین به نام عید کوچک مصادف است که ما برگزاری آن را به خاطر اینکه با ایام عاشورایی و شهادت سرور شهیدان اما حسین(ع) مصادف شد، به تاخیر انداختیم. کاروان عزادارای عیسی بن مریم که از سوی مسیحیان تشکیل می شود، یکی از مشهورترین کاروان های عزادارای در بصره به شمار می شود. این کاروان علاوه بر برگزاری مراسم عزاداری، هرساله شرکت کنندگان در عزاداری امام حسین(ع) را اطعام می دهد. یکی از شهروندان مسیحی که در مراسم عزاداری شرکت کرده با تاکید بر اینکه کاروان عیسی بن مریم مختص یک گروه خاص نیست و صابئین، مسیحیان، ترکمنان، شیعیان و سنی ها در آن شرکت می کنند، گفت: همبستگی ملی از مهم ترین مشخصه این مراسم این است.
کد خبر: ۴۷۹۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۰۸

فرزدق به امام حسین (ع) گفت: چگونه به سوی کوفه می روی و نسبت به مردم آن امید بسته ای در حالی که همین ها بودند که مسلم بن عقیل پسر عموی شما را به شهادت رساندند. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: کاروان امام حسین علیه السلام پس از یک شبانه روز اقامت در "خزیمیه" در مورخ 20 ذی الحجة سال 60 هجری قمری به "شقوق" وارد شدند.در این منزلگاه امام (ع) مردی را دید که از جانب کوفه می آمد و از او درباره مردم کوفه سئوال نمود. آن مرد پاسخ داد: "مردم عراق در مخالفت با شما متحد و هماهنگ کرده اند و برجنگ با شما هم پیمان شده اند." امام حسین (ع) در پاسخ فرمود: "امور[بندگان]، به دست خدای متعال است، هرچه را که بخواهد انجام می دهد و پروردگار ما هر روز اراده ای دارد، اگر قضای الهی بر ما نازل شد، ما خدا را بر نعمتهایش حمد کرده و از برای شکرش از او مدد می جوییم و اگر قضای الهی میان ما و آرزوهایمان فاصله انداخت، آن که نیّت او خالص است و بر پایه حق استوار، از رحمت او دور نیست." در کتاب ابن عثم کوفی آمده است که : "فرزدق در این منزل نیز با امام حسین(ع) ملاقات داشته است. سید بن طاووس نیز نقل کرده است که امام حسین(ع) اشعاری را در پاسخ سؤال فرزدق بیان نمود. فرزدق گفت: چگونه به سوی کوفه می روی و نسبت به مردم آن امید بسته ای در حالی که همین ها بودند که مسلم بن عقیل پسر عموی شما را کشتند؟!" امام حسین(ع) اشک از چشمانش جاری شد و فرمود: "خداوند مسلم را رحمت کند؛ مسلم به سوی رحمت و رضوان الهی شتافت و آنچه برعهده او بود انجام داد، [اما] آن مسئولیتی که برعهده ماست، همچنان باقی مانده است."
کد خبر: ۴۶۷۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۲۳

بازی های آسیایی، هر 4 سال یک بار برگزار می شود و از 4 سال قبل که بازی های آسیایی گوانگژو تمام شده است ، دولت دهم برنامه ریزی های خود را برای این دوره از بازی های انجام داد و سه سال تلاش کرد. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com : عصر ایران نوشت: نمایندگان مجلس شورای اسلامی در بیانیه ای ضمن تقدیر از ورزشکاران ایرانی که توانستند در بازی های آسیایی اینچئون افتخار آفرینی کنند، از مسؤولان وزارت ورزش و جوانان و به ویژه شخص وزیر به خاطر کسب این موفقیت، قدردانی کردند.این که مجلسی ها ، قدردان زحمات دیگران باشند، بسیار ارزشمند است. این، رویه بسیار ارزشمندی است که در کنار انتقادها و برخوردهای سلبی ، هر جا کار نیک، قدم مثبت و موفقیتی هم وجود داشته باشد، از عاملان آن ، سپاسگزاری شود چه آن که پاسداشت نیکی ها به دلیل مشوّق بودنش ، خود مصداقی از امر به معروف است. از این رو ، ما نیز به نوبه خود به وزیر ورزش و جوانان ، مسؤولان این وزارتخانه، فدراسیون ها و ورزشکارانی که تلاش خود را برای سربلندی کشور انجام دادند، فارغ از این که چه نتایجی حاصل شد، خدا قوت و دست مریزاد می گوییم.در این میان ، آنچه باید بر سبیل انصاف و جوانمردی گفت این است که موفقیت کاروان ورزشی ایران در بازی های آسیایی، تنها به عملکرد مثبت مسؤولان کنونی مربوط نمی شود و تلاش های صورت گرفته در دولت قبلی نیز مقدمه این پیروزی ها بوده است.ورزش و نیل به رتبه های بالا در آن، نیازمند روندی طولانی مدت است و این گونه نیست که در یک سال گذشته که دولت جدید بر سر کار آمده ، همه مقدمات این پیروزی فراهم شده باشد. بازی های آسیایی، هر 4 سال یک بار برگزار می شود و از 4 سال قبل که بازی های آسیایی گوانگژو تمام شده است ، دولت دهم برنامه ریزی های خود را برای این دوره از بازی های انجام داد و سه سال تلاش کرد. دولت یازدهم نیز یک سال زحمت کشید و کوشش های قبلی را تکمیل کرد تا کاروان ورزشی ایران بتواند بیشترین مدال های طلا و نقره را در تاریخ حضورش در بازی های آسیایی به دست آورد.امید که همدلی ها و موفقیت ها فقط به میدان های ورزشی محدود نشود و در عرصه های سیاسی، اجتماعی،اقتصادی و ... نیز شاهد آن باشیم.
کد خبر: ۴۶۱۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۷

سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com : حجت الاسلام و المسلمین دکتر حسن روحانی در پیامی درخشش ورزشکاران ایرانی در بازیهای آسیایی را تبریک گفتند متن پیام رئیس جمهور به این شرح است: بسم الله الرحمن الرحیم درخشش مقتدرانه ورزشکاران کشورمان در بازیهای آسیایی «اینچئون» را به ملت بزرگ ایران، اعضای کاروان ورزشی، مدیران و مربیان پر تلاش تبریک می گویم و زحمات همه آنان را ارج می نهم. بویژه آنکه، موفقیت قهرمانان عزیزمان با منش و اخلاق پهلوانی همراه بود. کسب بیشترین مدال طلا از بازیهای آسیایی تاکنون، در حالی میسر شد که مسئولان وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک با وحدت و هماهنگی رویکرد کیفی و حرفه ای را بر جهت گیری های کمّی ترجیح دادند. همچنین از حضور تاریخی و موفقیت آمیز بانوان ورزشکار ایرانی که در عین پایبندی به شئونات اسلامی و ملی بر قلّه افتخار ایستادند و در کنار کسب مدال های بی سابقه، باور و توان زنان ایرانی را بار دیگر به تصویر کشیدند، قدردانی می نمایم. امیدوارم با همت و عزم استوار همه جوانان با استعداد و عزیز ایران اسلامی، همواره شاهد موفقیت های بیش از پیش در تمام عرصه ها و میادین بین المللی باشیم. حسن روحانیرییس جمهوری اسلامی ایران
کد خبر: ۴۵۵۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۲

رئیس جمهور به همراه هیات دولت اوخر هفته آینده در نهمین سفر استانی خود به استان زنجان سفر خواهد کرد. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com : به گزارش خبرنگار مهر، حجت الاسلام حسن روحانی رئیس جمهور کشورمان در نهمین سفر استانی خود به استان زنجان سفر خواهد کرد. کاروان تدبیر و امید که تاکنون به استان های خوزستان، هرمزگان، سیستان و بلوچستان، ایلام، کردستان، لرستان، اردبیل و خراسان رضوی سفر کرده است بعد از یک وقفه کوتاه مدت بدلیل سفر رئیس جمهور به شصت و نهمین مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک از هفته آینده سفرهای استانی خود را از سر می گیرد. بنابراین گزارش، رئیس جمهور و هیات همراه اواخر هفته آینده به استان زنجان سفر می کند.
کد خبر: ۴۵۰۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۸

ما حق داریم که هر جا پای ارزش ها در میان باشد به وظیفه انقلابی و اصولی خود عمل کنیم و با آموزه هایی که قرآن به ما یاد داده است از ملامت کنندگان بی بصیرت نهراسیم و پاسخگوی دغدغه های رهبری عزیز و ملت ایران باشیم
کد خبر: ۴۱۷۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۰۲