مرجع عالیقدر شیعیان عراق به منظور رعایت حقوق مردم و حفاظت از خون افراد بیگناه به گروههای خودجوش مردمی مسلح ۲۰ مورد نصیحت را صادر کرد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:به گزارش خبرگزاری تسنیم به نقل از پایگاه خبری المنار، مرجع عالیقدر شیعیان عراق آیت الله سید علی سیستانی توصیه ها و سفارش هایی را خطاب به رزمندگان و گروه های مسلح داوطلب مردمی در میدان های نبرد و جهاد برضد تبهکاران تروریست داعشی صادر کرد و در این سفارش ها آنها را به رعایت حقوق شهروندان و حفظ خون افراد بی دفاع در میادین نبرد و مناطق درگیری ها سفارش کرد.
آیت الله سیستانی همچنین این نیروهای مسلح مردمی را به پرهیز از غفلت و کوتاهی در برابر دشمن فرا خوانده است.
از جمله این توصیه ها و سفارش های آیت الله سید علی سیستانی که از سوی دفتر این مرجع در عراق صادر شده و خبرگزاری های عراقی آن را مخابره کرده اند و نسخه ای از آن به دست آمده چنین آمده است:
از رزمندگان عزیزی که خداوند متعال به آنها توفیق حضور در میادین رزم و جهاد در جبهه های نبرد با متجاوزین عنایت فرموده توجه به موارد ذیل لازم است:
1 – همانا پروردگار سبحان – همان گونه که بر جهاد تاکید و بر آن دعوت کرده اند و این جهاد را یکی از ستون های اصلی دفاع از دین قرار داده است و مجاهدان را بر غیر ان ترجیح داده اند – همانا پروردگار برای این جهاد حدود و آدابی قرار داده که رعایت آن را موجب حکمت و عمل به آن را بر اساس فطرت انسان نهادینه کرده است و لازم است به این نکات توجه گردد و مورد رعایت قرار گیرند، و هرکس به این اصول توجه و به آنها عمل کند فضیلت مشارکت در آن نیز مشمول وی خواهد بود، و از برکات آن بهره مند خواهد شد، و هرکس به ان توجه نکند یا در عمل به انها خلل ورزد اجر عملش را از دست خواهد داد و هرگز به مقصود نخواهد رسید.
2- از این رو جهاد آدابی عمومی دارد که می بایست مورد توجه قرار گیرند، و این آداب را حتی در قبال غیر مسلمان ان باید رعایت کنید،و پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم نیز همواره بر رعایت آنها سفارش می کردند و یارانش را پیش از عزیمت به نبرد به این مسائل سفارش می کردند.
3 – همچنین در نبرد با خوارج و کسانی از مسلمان ان که از دین خروج می کنند و اعتصاب می کنند، اخلاقی و آدابی در نظر گرفته شده که از حضرت امام علی علیه السلام در این باره مواضعی از ایشان به ما رسیده است و سیره ایشان و توصیه های ایشان به یارانشان در خطبه ها و گفتارها آمده است، و امت بر عمل به این سفارش ها به اتفاق نظر رسیده است و این گفته ها و فرموده ها را برای خود با خدای خود حجت قرار داده است تا به موجب آن عمل شود و به این راه رهنمون شوند.
4 – زنهار شما را از قتل مردم بی گناه و پروردگار به آن تاکید داشته اند، از این رو هرگز نباید به این حقوق تعرض شود، مگر در مواردی که به آن اجازه داده شده است و برای آن شرایطی در نظر گرفته شده است، چرا که بزرگ ترین گناه قتل نفس انسان بی گناه است، و بالاترین ثواب در رعایت و توجه به این حق و جلوگیری از توجه نشدن به آن در نظر گرفته شده است، همانگونه که پروردگار متعال در قرآن کریم فرموده است، که در قتل نفس بی گناه آثار خطرناکی در این زندگی قرار داده شده است و در بعد از این زندگی هم آثاری مترتب است، اگر به موردی مشکوک برخوردید و ترسیدید که در آن خطایی باشد، ابتدا با گفتار هشدار دهید یا به صورتی تیراندازی کنید که به هدف اصابت نکند، یا به گونه ای شلیک کنید که منجر به مرگ نشود، برای خودداری از معصیت الهی و توجه به اختیاط در قتل انسان های بی گناه.
5 – زنهار شما را از تعرض به عموم مردمی که با شما نبرد نکرده اند، بخصوص مستضعفانی که سالخورده هستند و کم سن و سال می باشند و زنان جامعه هستند، حتی اگر از وابستگان به کسانی باشند که با شما سر جنگ دارند، چرا که تنها حرمت کسانی لازم نیست رعایت شود که با شما سرجنگ دارند و تنها می توانید اموال آنها را به دست آورید.
6 – زنهار شما را از تهمت زدن به مردم براساس دین و متهم شدنشان به این دلیل، و از این طریق بخواهید به آنها تعرض کنید، همان گونه که خوارج در صدر اول اسلام و پس از ان در این زمان قومی که از اهل فقه دین نبودند به آن دست زدند و براساس برداشت های شخصی و هواهای نفسانی به آن مبادرت کردند و در این راه با برخی از متون متشابهی که داشتند آن را توجیه کردند و پس از آن بود که مسلمان ان با هم دچار بلایایی شدند.
آیت الله سیستانی خطاب به رزمندگان افزودند: همانا بدانید که هر کس لفظ شهادتین را بر زبان آورد دیگر مسلمان است و خونش و مالش در امان است، هرچند مرتکب برخی گمراهی ها شود یا مرتکب عمل به برخی از بدعت ها گردد، چرا که هر گمراهی موجب کفر و تکفیر نمی شود، و نه هر بدعتی موجب نفی صفت اسلام از صاحب آن نمی گردد، و شاید کسی را واجب مرگ به دلیل فساد یا قصاص دانسته باشید ولی او مسلمان است.
7 – برحذر می دارم شما را { ای رزمندگان } از تعرض به غیر مسلمان ان حال هرچه دین و مذهبش بخواهد باشد فرقی نمی کند، چرا که آنها در حمایت مسلمان ان هستند و در امان آنها به سر می برند، و هرکس به حرمت آنها تعرض کند وی خائن و توطئه گر است، وهمانا که خیانت و توطئه زشت ترین کردار در فطرت و دین اللهی به شمار می رود.ایشان افزودند: بلکه باید گفت یک مسلمان نباید اجازه دهد حرمت غیر مسلمان ی که در امان مسلمین است مورد تعرض قرار گیرد، و باید در قبال آنها به گونه ای با غیرت عمل کند که گویی آنها هم از بستگانش هستند.
8 – زنهار شما را در قبال تعرض به اموال مردم، چرا که اموال یک مسلمان برای غیر او حالا نمی باشد مگر با رضایت وی تسلیم شود، از این رو هرکس اموال دیگری را غصب کند، وی برای خود قطعه ای از جهنم را به خود اختصاص داده است.
9 – زنهار شما را از ارتکاب به تمام افعال حرام، شما را برحذر می دارم از نزدیکی و تعرض به این مساله یا نقض چیزی از این قبیل خواه با زبان باشد یا با دست و شما را برحذر می دارم از مجازات کسی به خاطر گناه دیگری .
10 – همچنین هیچ قومی را از حقوقشان منع نکنید ولو این که شما را به خشم آورند ولی با شما نبرد نکرده باشند.
11 – و بدانید که بیشتر کسانی که با شما نبرد می کنند، به این دلیل است که به دلیل گمراهی دیگران به اشتباه به این کار دست زده اند، از این رو با کردار خود به گونه ای عمل نکنید که این اشتباه آنها به دلیل نادرستی کردارتان موجبات تایید گمراهان نشوید و کسانی که هنوز شک دارند با دیدن کردارتان به آنها نپیوندند، بلکه با رفتار سنجیده و درست خود به گونه ای رفتار کنید و نصیحت کنید و با عدالت برخورد کنید و بخشش را مدنظر قرار دهید تا راستی شما بر آنها ثابت گردد، و از ظلم و توهین و دشمنی بپرهیزید، چرا که هرکس شبه ای را از ذهن انسانی دور سازد گویی به وی زندگی مجدد بخشیده است و هرکس انسانی را بدون عذر دچار شبه سازد گویی وی را به قتل رسانده است.
12 – هرگز کسی گمان نکند که با ظلم می شود مساله ای را درمان کرد، در حالی که با عدالت می توان آن را حل نمود، چرا که توجه به برخی از رویدادها از روی شتاب و عدم توجه باعث بوجود آمدن عواقب و نتایجی در مدت متوسط و دور می گردد و با اطلاع از شیوه های زندگی و تاریخ امت ها می توان پی برد که این رویدادها می تواند باعث وجود چه ظلمی گردد که در برگیرنده ایجاد انگیزه دشمنی در نفوس و احساسات جامعه می شود و جامعه را با خطر فروپاشی رو به رو می سازد.
13 – اگر چه در برخی خویشتنداری ها و کنترل کردن خود و کامل کردن برهان – باهدف رعایت موازین و ارزش های عالی – ممکن است برخی از خسارتها در مدت کوتاه حاصل شود، اما این راه برکات بیشتر و عاقبت پسندیده تر و نتایجی بهتر را می تواند به دنبال داشته باشد، و در سیره امامان از آل البیت علیهم السلام امثال این مساله را بسیار می توان دید، و حتی آنها هرگز با طرف مقابل خواهان جنگ ، وارد جنگ نمی شدند مگر انها به این جنگ مبادرت ورزند، ولو این که در این آغازگری جنگ شماری از طرف خودی کشته شوند.
14 – برای کسانی از مردم که پیش از شما هستند حامیانی نصیحت کننده باشید، تا برای طرفداری از شما و یاریتان بر دشمنتان کمکتان کنند، و همچنین ضعفای آنها را در صورت توان یاری کنید، چرا که آنها برادرانتان و خانواده هایتان هستند، و بر آنها شفقت ورزید همان گونه که بر نزدیکان خود شفقت می ورزید، و همواره بدانید که پروردگار رفتار شما را نظاره گر است و کردارتان را می شمارد و از نیت هایتان آگاه است و شما را می آزماید.
15 - مبادا توجه به نمازهای واجب را فراموش کنید، چرا که کسی نیست که بتواند برای پروردگار سبحان عملی انجام دهد که از نماز فضیلتش بالاتر باشد، و همانا که نماز آدابی دارد که انسان با رعایت آن آداب به خالق خود نزدیک می شود، و با آن به پروردگارش درود می فرستد، و این نماز ستون دین است و ملاک قبول اعمال است و پروردگار متعال این وظیفه را براساس مقتضیاتی همچون ترس و جنگ کوتاه کرده است ، و حتی در صورتی که برای مدتی طولانی به جنگ مشغول باشد برای هر رکعت به یک تکبیر بسنده کرده است ولو این که انسان رو به قبله نبوده باشد که پروردگار متعال در این باره فرموده است: [حافظوا على الصلوات والصلاة الوسطى وقوموا لله قانتین، فإن خفتم فرجالاً أو رکباناً ، فإذا أمنتم فاذکروا الله کما علّمکم ما لم تکونوا تعلمون].
16 – و برای خود کمک بگیرید با استفاده از یاد بسیار ذکر یاد الله سبحانه و تعالی و تلاوت قران کریم و دیدارتان با پروردگار را به یاد آورید و این که به نزد او بر می گردید همان گونه که حضرت امیر المومنین علیه السلام چنین می کردند، حتی گفته شده است که ایشان به این مساله محافظت داشته اند به گونه ای که در میدان جنگ در حین مداومت بر این امر تیر کمان ها در کنار او به زمین می نشستند و تیرها از سمت چپ و راست سرشان می گذشتند و به او اصابت نمی کردند و هرگز از این عبادت بر نمی خواستند تا عبادت را به پایان برسانند.
18 – شما را بر حذر می دارم از شتابزدگی در جایی که خویشتنداری و توجه لازم است تا به واین وسیله خود را گرفتار مشکل نسازید، چرا که بسیاری از آن مسائلی که دشمن می خواهد در آن از شما امتیاز بگیرد و گرفتارتان کند مسائلی هستند که به انها توجه ندارید و حذر نمی کنید، و این که بدون توجه و حرفه ای گری دست به کار می شوید، همواره به تنظیم صفوف خود همت گمارید، و گام هایی را که بر می دارید حساب شده باشند، و هرگز دچار شتابزدگی نشوید و همواره با تامل و دقت آن را بررسی کنید، و وسایل مورد نیاز را در نظر آورید، و مستلزمات را مدنظر داشته باشید، و مطمئن شوید که می توانید در این راه استوار باشید و نتایج مطلوب را به دست آورید، و همواره در برخورد با دشمنان قوی باشید که شما بر حق هستید و بدانید که اگر درد می کشید آنها هم به مانند شما درد می کشند، ولی شما از خداوند خواسته ای دارید که آنها ندارند، خواسته های آنها مقبول نمی افتد و آرزوهای آنها دروغین است و اوهامی گذرا هستند که همچون سراب در مکانی است که فرد تشنه آن را آب می پندارد، بهانه های آنها شبهاتی در تاریکی شب است و چشمان آنها در اوهام کور گشته اند.
19 – از این رو و همچنین کسانی از مردم که پیش از شما هستند و دشمن با توسل به آنها قوت یافته باید نصیحت پذیر باشند، و جانفشانی های مدافعان را درک کرده و آزار را از آنها دور سازند و باعث ظن به خود نشوند، چرا که خداوند سبحان به کسی در قبال دیگری حقی نداده است مگر آن که بر آن دیگری هم حقی تعیین کرده باشد، از این رو هرکسی حقوقی متقابل دارد.
این مرجع عالیقدر دینی خطاب به رزمندگان افزودند: همانا بدانید که ناصح تر از خود بین خودتان کسانی را نمی یابید اگر باهم اختلافات را کنار گذارید و باهم در امور مثبت متحد شوید، ولو این که این امر خواهان بخشش یا گذشت از برخی از اشتباهات را بطلبد ولو این که این خطاها و اشتباهات آشکار باشند، و هرکس گمان کند غریبه ای می تواند ناصح بهتر از خانواده و خاندان و همشهریان او باشد و از او تبعیت کند بداند که این امر توهمی بیش نیست و هرکس مسائلی را تجربه کند که از قبل تجربه شده اند این امر برای او در عاقبت پشیمانی به همراه خواهد داشت.
ایشان افزودند : بدانید کسی که آغاز گر این بخشش است اجر و ثوابی دارد که هرکس در این صفخات بخشش را دنبال کند و اجر و ثواب این عمل به پای او نوشته خواهد شد، و این عمل نزد خداوند محفوظ خواهد بود، و باز خورد این اقدام خیر آن انسان در روزی که به آن نیاز دارد در سیاهی های برزخ و اوقات سخت قیامت به یاری او می رسند و هرکس از یکی از حامیان مسلمین پشتیبانی کند یا از خانواده اش حمایت نماید و او را در امور خانواده اش یاری رساند اجر و ثوابی دارد که یک مجاهد دارد.
20 – همچنین از همه می خواهم از امور و تعصبات ناپسندیده نوهش شده دوری کنند، و به مکارم اخلاق تمسک جویند چرا که پروردگار مردم را اقوام و ملت های محتلفی آفریده است تا باهم آشنا شوند، و منافع را با هم مبادله کنند، و هرکدامشان دیگری را یاری رساند ، از این رو افکار محدود و خودخواهی های شخصی بر شما غلبه نکنند، و شما آگاهید که چه بر سر شما و به کل امت اسلامی در سایر کشورها گذشته تا که امروز توانایی ها و قدرت ها و اموالتان و ثروت های شما به این صورت که به هم حمله ور شده اید هدر رود، به جای این که در جهت پیشبرد علوم و بهره برداری از نعمت ها به کار برید و امور مردم را با آن اصلاح کنید، از فتنه ای دوری کنید که تنها به ظالمین از شما شامل نشود، اما حال که فتنه روی داده است تلاش کنید تا این فتنه خاموش گردد و برحذر باشید تا دوباره بیدار نشود و همه به ریسمان الهی چنگ زنید و هرگز متفرق نشوید و بدانید که پروردگار متعال هرگاه از خیری که در دلتان باشد آگاه گردد جزای خیری در قبال آن چه از شما گرفته است به شما می دهد ، و خداوند بر همه چیز قادر و توانا است.
کد خبر: ۵۸۰۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۰۲
دکتر محمدرضا عارف در گفت وگو با روزنامه آفتاب بزد درخصوص مهمترین موضوعات روز کشور سخن گفت.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
متن کامل این گفتوگو در پی می آید:
ميخواستم در مورد احزاب اصلاحطلب جديدي كه اخیرا تشکیل شده اند نظرتان را بدانم. این احزاب به نسل اصلاح طلبان قبل از خود انتقاد می کنند و مثلا ميگويند این نسل تندرويهايي انجام دادهاند .یا گفته می شود که اصلاح طلبان بايد وارد تعامل با حكومت ميشدند كه نشدند و در واقع خسارتهايي را به جريان اصلاحات زدند. اول اينكه ميخواستم نظرتان را درمورد احزاب جديد بپرسم، دوم اينكه نقدهايي كه این احزاب به نسلهاي قبل تر ازخودشان دارندرا چقدر وارد و درست ميدانيد.
یکی از شعارهای قانون اساسي و اصلاحطلبان «دموكراسي» است ،لازمه دموكراسي هم حضور تشكلهاي مردمي می باشد. يعني اگر بخواهيم حقيقتا قانون اساسي به طور كامل پياده شودهيچ راهي جز تخزب نداريم. نگاه قانون اساسي در همه امور برمحوريت مردم است ، مردم تصميم گيرنده هستند حال گاهي مستقيم مثل انتخاب رئيس جمهور و نمايندگان مجلس گاهي هم غير مستقيم. اگر اين رويكرد را بپذيريم هيچ راهي جز تخزب نداريم. براي اينكه مسئله تحزب به معناي واقعي پياده شود بايد هر گروه و دستهاي كه تفكر خاصی دارد بتواند فعاليت خودش را شناسنامهدار كند. شناسنامهدار كردن يعني تشكيل يك تشكل؛ حال اگر این تشکل سیاسی باشد ميشود حزب و اگر در فضاي غير سياسي باشد می شود سازمانهاي مردم نهاد. من باتشكيل تشكلهاي مختلف موافقم. البته در شرايطي كه هنوز حزب به معناي واقعي و فراگیر در كشور نداريم می توانیم حركت جبههاي را دنبال كنيم؛ يعني احزاب همسو يا احزابي كه احساس ميكنند مشتركاتشان زياد است می توانند حركت جبههاي را دنبال كنند تا نقشی موثرتر در امور کشور داشته باشند. بنابراين خوشحاليم كه احزاب جديد تشكيل ميشوند و از آنها استقبال می کنیم . من از وزارت كشور كه با سعه صدر زمينه شناسنامهدار شدن فعالیت گروه ها را فراهم می کند تشکر می کنم.
در مورد قسمت بعدی سوال هم باید بگویم بحث انتقاد يك ضرورت برای حيات و رشد است. به خصوص که نقد پذيري جزء شعارهاي ماست اما آن عنصری که در نقد مهم است توجه به مسائل اخلاقي و نپرداختن به برخي حواشي است. نقد باید سازنده و مشفقانه باشد.در مورد نقد عملكرد گذشته نیز، باید این نقد بدون لکه دار کردن افراد و حفظ حرمت آنها باشد. حتما بايد يك جبهه نقد عملكرد خود را داشته باشد تا برخي از اشكالات و ضعفها را تكرار نكند. وقتي كه تشكلي در درون يك جبهه تشكيل ميشود و به نقد گذشته آن جبهه بپردازد به نظرم كار خوب و لازمی است،این کار می تواند مسیر حرکت مفیدتر و موثرتر را نشان دهد.
فكر نميكنيد تشكيلات ندا در این نقد گذشته تندروی كرده است؟ضمن اینکه جناح مقابل هم خيلي از اين حزب و مواضعش استقبال كرده است. مصداقا در مورد نداو مواضعشان چه نظري داريد؟
ما معياري براي تشخيص تندروي و كندروي موضع احزاب نداريم بلكه سليقهاي است .البته هيچ تشكلي نبايد به خودش اجازه دهد در مورد ديگران تصميم بگيرد و بگوید چه كسي باید از قطار اصلاحات پیاده شود و چه کسی بماند . معياري براي اصلاحطلبي سنجي نداريم كه بياييم بگوييم فلان فرد اصلاح طلب واقعي است فلاني اصلاح طلب واقعي نيست. هيچ تشكلي نبايد به خودش اجازه دهد در مورد ديگران تصميم گيري كند. اگر ميتواند، همسو شود و همكاري كند اگر نتوانست نبايد وارد مسائل حاشيهاي شود. به ويژه وقتي اينگونه رفتارها در فضاي سياسي كشورمان بروز پيدا ميكند متوجه افراد خاص و برخي بزرگان يك جبهه ميشود كه اين جفا در حق آن افراد است.
آقاي دكتر در مورد نقد های محتوایی ندا چه نظری دارید؟
اگر نقدها صادقانه و با نگاه به آینده باشد مطمئنا همه افراد از آن استقبال خواهند کرد.
منظورم خود «نقد» است. مثلا اینکه بگویند احزابي مثل مشاركت و مجاهدين تندرو بودند و عملكرد خودشان بود كه باعث شد مجوزشان لغو شود؟
اگر خواستيم نقد كنيم نبايد این نقد يك طرفه باشد. اخلاق به ما حكم ميكند كه افراد مورد نقد حاضر باشند تا بتوانند جواب دهند. مثلا در يك ميز گردي يا در يك هم انديشي که طرف ها هستند چنین نقد هایی هيچ اشكالي ندارد. بنابراین اگر تشکلی نسبت به رفتار تشكلي ديگر نقدي داشته باشد اولا بايد ببينيد آيا آن تشكل حاضر است بنشيند ودر كنار هم صحبت كنند. ثانیا بايد دو طرفه باشد يعني دو طرف حضور داشته باشند كه اگر حرفي و انتقادي دارند عنوان كنند.
آيا خودتان اين نقد را قبول داريد كه اين احزاب تندرويهايي كردند كه منجر به اين وضعيتشان شد؟
اولا من بر اين باورم كه نبايد شروع فعاليت خودمان را پايان فعاليت يك جريان بدانيم. آنقدر ظرفيت كار و نيرو در كشور داريم كه لازم نیست هيچ گروهي عضوگيري خود را از جدا شدگان بدنه گروه ديگر انجام دهد. در ضمن من هيچ وقت اينگونه هيچ گروهي را نقد نمی کنم و اگر نقدي می کنیم كلي است؛ يعني شرايط كشور ما طوري نيست كه ما بخواهيم احزابي را اینگونه نقد كنيم؛ به ويژه احزابي كه در مقطعي با برخي مشكلات و مسائلي روبرو شدند. اخلاق حكم ميكند با رعایت همه جوانب را داشته باشیم.
و نقدي كه اگر خودتان بخواهيد انجام دهيد؟
من در شرایط فعلی هيچ حزبي را نقد نميكنم چون نگاه من هميشه به آينده بوده و عقيده دارم نبايد در گذشته متوقف شويم. اگر نقد گذشته كمك به آينده كند، انجام ميدهيم. سعي ما بر اين است كه نقاط ضعفي كه ديگران داشتهاند را تكرار نكنيم؛ اگر تندروي بوده تندروي نكنيم، اگر انحصار طلبي بوده انحصار طلبي نكنيم ،اگر يك جا احساس ميكرديم از معيارها و شاخصهاي اصلاح طلبي فاصله گرفتهاند، فاصله نگيريم و ...
س: بدون ذكر نام بارها از انحصار طلبي صحبت فرموديد اكنون هم به آن اشاره كرديد. لطفا بگوييد اين مسئله متوجه چه گروههايي ميشود؟
آفت فعاليت و حركت سياسي انحصار طلبي است. در داخل يك حزب انحصار طلبي اين است كه از قبل مشخص باشد در كنگره چه كسي دبيركل ميشود و چه کسانی در دفتر سیاسی حضور پیدا خواهند کرد ؛ يعني فعاليتهاي حزبي كه نمودش فعاليتهاي جمعي است همه در يك نفر یا یک گروه محدود جمع شود . انحصار در داخل جبهه هم اين است كه يك تشكل و حزب بخواهد حرفهاي خود را به كرسي بنشاند. ممكن است در كوتاه مدت اين نگاه انحصار طلبي ما را به اهدافي برساند اما مطمئنا در دراز مدت اين نگاه نميتواند سامان پيدا كند و نميتواند ما را به سر مقصود منزل برساند و جز تضعیف کار تشکیلاتی و کنار گداشتن یا حذف تشکل ه نتیجه ای نخواهد داشت.
اگر بخواهيد مثالهاي تاريخي بدون ذكر نام افراد بزنيد در چه مقطعي از تاريخ این انحصار طلبی ها رخ داد و منجر به آسیب شد؟
شما اگر عملكرد احزاب را بعد از انقلاب نگاه كنيد آسيب هايي داشتند. مثلا يك حزب براي مدت كوتاهي مي آيد رشد مي كند و تاثيرگذار است و حتي در انتخابات و محافل مختلف حضور پيدا مي كند اما اين تاثيرگذاري موقتي است كه من يكي از دلايل آن را ريشه در انحصارطلبي ميدانم. به همين دليل ما همان ابتدا كه بنياد اميد را راه اندازي كرديم به این آسیب توجه شد و تصميم گرفتيم رويكردمان خرد جمعی باشد ؛یعنی تلاش شود به تدريج نقش فرد و اسم فرد از بين برود ؛ما در این خصوص در بنیاد که یک سازمان مردم نهاد است در مجموع موفق بوده ايم. البته هنوز به آن مطلوب كه مدنظرمان بوده است نرسيدهايم.
ما تشكلها را صاحب عقل و شعور ميدانيم و معتقديم باید خردجمعي را دنبال کرد و اين طور نيست كه يك نفر هرچه ميگويد تشكل بايد عمل كند. مهم ترين محور همه فعاليت هاي ما از سال 86 كه بنياد امید آغاز به کار کرد «اخلاق» ، «عقلانيت» و «خردجمعي» بوده است. به نظر من اگر بحث «خردجمعي» را در همه تشكلهاي سياسي محور قرار دهيم آسيب پذيري احزاب و تشكل ها كم مي شود و كمتر به فرد محوري سوق پيدا مي كنند.
مثال تاريخي از دوران انتخابات و دوم خرداد ميزنيد؟
اينكه در كشور ما بيشتر احزاب دولت محور و دولت ساخته بودند، واقعيتي است كه اگر بخواهيم هر كدام را مطرح كنم شايد گروه و احزاب ديگر وضعيتشان بهتر از اين نباشد. بهتر است وارد مصداق نشويم ما روند را نگاه ميكنيم و تلاش مان اين است كه حداقل گروه ما اين كار را نكند و فعالیت ها و تقسیم وظایف و مسئولیت ها در چارچوب اساسنامه و مرامنامه از پایین به بالا در یک پروسه کاملا منطقی و دموکراتیک انجام شود.
آقاي دكتر! ندا بحث تعامل با حكومت را مطرح ميكند و به گونه ای اظهار نظر ميكند كه گویی قبليها تعامل كافي نداشتند.آيا اصلاح طلبان قبل از اين با حكومت تعامل نداشتند كه عدهاي در حال حاضر بحث تعامل را مطرح ميكنند؟
اصلاح طلبان بخشي از حكومت هستند. سهم اصلاح طلبان يعني تفكر اصلاحات، در پيروزي انقلاب و در همه صحنههاي بعد از انقلاب يك سهم قوي و تاثيرگذار و موثر بوده است.
تفكر اصلاحات را عملا تفكر انقلاب ميدانيم. مفهوم تعامل شايد زماني مطرح باشد كه قرابت و همدلی بين دو گروه نباشد. ما بخشي از حكومت هستيم.
براي ما همدلي، هماهنگي و همراهي با حكومت يك فرض است بنابراين همکاری و همراهی و نزدیکی با بخش های مختلف ل با حكومت چيز جديدي نيست. اين موضوع هميشه وجود داشته است.
ما بايد تلاش كنيم جايگاهمان را با پتانسيلي كه داريم تثبيت كنيم و جايگاه مناسبتر و بهتر را كسب كنيم. من به جاي واژه تعامل، از همكاري، همدلي و همراهي با بخشهاي حكومت نام بردم چرا كه ما رودرروي حكومت نيستيم كه بگوييم با حكومت تعامل مي كنيم بلكه ما بخشي از حكومت هستيم. ممكن است يكسري افراد كه در جناح مخالف هستند اين طور فكر نكنند. ميخواستم بدانم اين تعامل چه قدر بايد باشد؟
تعامل با گروه رقيب را قبول داريم. در داخل نظام همه گروههاي سياسي بايد با هم تعامل داشته باشند و بخشي از مشكلاتي كه در حال حاظر با آن روبه رو هستيم به دليل عدم همكاري، همدلي و تعامل بین گروههاست.
يعني بحث تعامل در اينجا وجهي ندارد چون اصلاح طلبان درون نظام هستند؟
ج: دقیقا،هميشه همدلي، همكاري و همفكري بوده است و در هيچ شرايطي نبوده كه ما با بخشهاي حكومت رابطهمان قطع باشد.
س: با توجه به اينكه پايگاه اصلاح طلبان از مردم می باشد اگر تعارضي بين خواسته حكومت و خواسته مردم پيش بيايد اصلاح طلبان چه كار ميكنند؟
اصلا امكان ندارد. ما بر اين باوريم كه نظام و حكومت ما مبتني بر مردم است. مشروعيت نظام را از مردم ميدانيم. خود امام اولين فرمايششان اين بود كه من به نمايندگي از مردم حكومت تشكيل ميدهم اين موضوع را در قانون اساسي نیز ميبينيد ،هر وقت نظام نياز دارد مشروعيت خود را تثبيت كند مردم حضور پيدا ميكنند. در مورد راهپيمايي 22 بهمن می بینید علي رغم بيمهريها، يا برخوردهاي غيرمنطقي با مردم و با توجه به مشكلاتي كه دارند اما حضورشان قابل توجه است. ما هيچ وقت فكر نميكنيم نظام بخواهد رودرروي مردم باشد كه تفكر اصلاحات بخواهد يكي را انتخاب كند.
می توان این سوال را به گونه ای دیگر هم مطرح کرد؛اگر بین خواسته مردم و دولت تعارضی پیش بیایدآن زمان اصلاحطلبان چه خواهند کرد؟
مبنا مردم هستند.
حتي اگر دولت نزدیک به اصلاح طلبان یا اصلاح طلب باشد؟
ج: بله . اما ما هيچ وقت فكر نمي كنيم تعارضي بين نظام و دولت و مردم پيش بيايد. شايد با دولت، مجلس يا بخشي از نظام اختلاف نظرهایی وجود داشته باشد. آن وقت ما مجبوريم و بايد منافع و مطالبات مردم را پيگيري كنيم چون خودمان را برآمده از مردم ميدانيم و فكر ميكنيم اصلاحطلبان برخلاف شعارهايي كه داده ميشود كه در بدنه جامعه نفوذ ندارند اتفاقا در بدنه جامعه نفوذ دارند. آقاي دكتر! در 8 سال گذشته بخش عظيمي از اصلاحطلبان از بدنه حكومت اخراج شدند و بعد از آنکه روحانی پیروز شد كمكم زمینه بازگشت اصلاحطلبان به قدرت صورت گرفت. اکنون مدام از تعامل با حکومت صحبت می شود ، حال این پرسش مطرح است که مرزهای این تعامل با بخش ها و گروه های داخل حکومت کجاست ؟
ج: سوال خوبی است.به نظر من مهمترين مرزها منافع ملي و خطوط قرمز نظام هستند. خوشبختانه اصلاحطلبان با رقباي خود روي اصول اختلافي ندارند؛ یعنی همه ما چه اصلاح طلب چه اصولگرا ارزشها و قانون اساسي را قبول داريم. اما مهمترين مسئله امروز،توجه به ارزشها و منافع ملی در همه تصمیمات و امور است ؛ معتقدم گاهي تصميماتي كه در گروهها و افراد گرفته ميشود توجه جدي به منافع ملي نميشود و در این تصمیمات اولویت منافع باندي و گروهي و جناحی را ميبينيم.
در حال حاضر اينها بخشهاي عظيمي از قدرت هستند و اجازه ورود به اصلاح طلبان را نميدهند. از ابتداي انقلاب دو گروه در داخل نظام روبهروي هم بودهاند؛ چپ و راست، خط امام وخط بازار، اصولگرا و اصلاحطلب ؛ همیشه يك گروه ، گروه دیگر را متهم به انحصارطلبي مي کند. گروه رقيب اصلاحات متاسفانه در عمل در طول سالهاي گذشته انحصارطلبي خود را نشان داده است.مثلا با حربههاي فرهنگي و تريبون هایی كه در اختيار داشته تلاش کرده رقیب خود را حذف کند ؛ رقيبي كه حذف شدني نيست و اگر حذف هم شود آنها هم به جايي نميرسند و مطمئنا کشور ضرر می کند.
بنابراين شما معتقديد مرزي براي تعامل وجود ندارد؟
اصلا هيچ مرزي وجود ندارد قانون اساسي و ارزشهايمان بهترين مصاديق است. مهمترين مسئلهاي كه بايد محور همكاريمان قرار گيرد منافع ملي است. اگر اين را مبنا قرار دهيم شايد بتوان راحت با رقيب تعامل و همکاری و همفكري كنيم.
يكي از بزرگترين سوابق شما معاون اولي در دوره اصلاحات بود. در آن دوران آيا خاطرهاي داريد از اينكه بخشي از اصلاح طلبان با عملكرد خاص خود جريان اصلاحات را منحرف كرده باشند؟
واژه انحراف را قبول ندارم اما گاهي با حرکاتی روبهرو ميشديم كه مقداري فعاليت ما را كند ميكرد.
آيا شما در برابر اینگونه حرکات موضعگيري کردید؟
موضعگيريهای من عموما محرمانه و خصوصي بوده است،با هدف اصلاح و حل مشکل! من بر اين عقيدهام كه به جاي «من»، «ما» را در نظر بگيريم ؛من همیشه سعي كردهام مواضع خودم را رسانهاي نكنم ؛يعني در این راستا عارف 93 با عارف 63 هيچ فرقي ندارد.
آقاي دكتر! فکر می کنید این تفکر شما بین مردم طرفداری دارد؟
به نظرم مردم هم همين تفكر را دارند و همين را ميخواهند.مردم از تندروي و دعواهاي رسانه ای كه هيچ چيزي از درونش درنميآيد خسته شدهاند. مشكل و اختلاف نظر داريم اما بايد بنشينيم با هم آنها را حل كنيم و حتی الامکان به سطح جامعه نکشانیم.
شايد عدهاي به دليل اين سياست شما به آقاي عارف بگويند «محافظهكار» و حتی اصولگرايان در مورد شما اصطلاح « اصلاح طلب بيخطر» را به كار ميبرند.
قرار نیست اصلاح طلب "خطرناک" باشد . اصلاح طلب واقعی منافع ملی را در نظر می گیرد . این بی خطر بودن یعنی عدم ایجاد هزینه برای مردم و کشور.بنابراین معتقدم نبايد هزينه مردم را بالا ببريم و دلشان را خالي كنيم. مردم خسته ميشوند از دعواهاي بيهوده. ما نميخواهيم براي رقيب خود در داخل نظام خطري ايجاد كنيم. خطر ما بايد متوجه دشمن باشد. بايد متوجه كساني باشد كه ميخواهند تيشه به ريشه انقلاب بزنند.
حالا من با همكارم اختلافنظر دارم چرا بايد آن را به تهدیدی تبديل كنم. به همين دليل هم در طول اين سه دهه گذشته هميشه يك خطوط قرمزي داشتهام و به اصولي وفادار بودم و تا آنجايي كه به اين خطوط قرمز و اصولم آسيب وارد نشده كوتاه آمدهام.
در دهههاي 70،80 هم به دفتر تحكيم وحدت انتقادي داشتهايد؟
من خودم يكي از فعالین انجمن اسلامي در دوره دانشجویی بودم و همواره از روند رو به رشد انجمن های اسلامي حمايت ميكردم. اما هر وقت احساس ميكردم كه موضعگيري اعضا و تصميمي كه ميگيرند ممكن است مشكلاتي ايجاد كند سعي ميكردم در حد توانم با توضيح و تذكر ، راهنمايي كنم. وقتي رئيس دانشگاه تهران شدم همان ارتباطي كه با انجمنهاي اسلامي داشتم با جامعه اسلامي دانشجویان داشتم. حتما می دانید جامعه اسلامي دانشجويان يك جريان رقيب بود و زمان مدیریت من از دانشگاه تهران مجوز فعالیت گرفت. در واقع همان ارتباطي كه با انجمن اسلامي داشتم با دیگر تشکلها هم داشتم و در همگرا كردن جريانهاي دانشجويي تلاش می کردم. همواره بعنوان یک استاد مسلمان که دغدغه اش تقویت تشکل های اسلامی در دانشگاه است اگر نقد یا نظری داشته ام به دانشجویان و افراد مسئول منتقل کرده ام.
به نظرتان اين انجمن تندرويهايي داشت كه منجر به غيرقانوني شدنشان شد؟
به هر حال بايد بپذيريم وقتی يك تشكل دانشجویی هستيم و اعضايش برخلاف تشكلهاي سياسي دائمی نيستند و فقط دوران داشنجویی عضو تشکل هستند. پس بعضي از مواضعي كه یک حزب سیاسی ميگيرد نبايد تشكلهاي دانشجويي بگيرند. بنابراين دخالت بيش از حد در امور اجرايي درست نیست . مثلا در برهه ای تشکل های دانشجویی می خواستند رییس دانشگاه انتخاب کنند، این درست نیست. باید ارتقاء فرهنگی و علمی دانشگاه و پیگیری مسایل صنفی اولویت تشکل های دانشجویی باشد .به نظرم بايد عملکرد جنبش دانشجويي در سه دهه گذشته به نقد كشيده شود تا نقد سازنده و مفید راهگشای آینده جنبش دانشجویی کشور باشد.
طي يك سال و نيم اخير غالب جريان اصلاحات به پرهيز از تندروي تاكيد ميكنند. می توانید صراحتا بفرمایید کجا ها تندروی شده است؟مثلا در مورد همین تشکل های دانشجویی.
اجازه بدهيد من در یک مصاحبه يك طرفه به قضاوت نپردازم ؛ نمی خواهم وارد مصادیق شوم. بارها اعلام آمادگي
16 آذر 83 را يك بار گفتهايد.
نه فقط 16 آذر 83 بلكه همه 16 آذرها از اول انقلاب را ببينيم. به هر حال بايد به بررسی نقش جنبش دانشجویی بپردازیم و تعیین کنیم آیا در حال حاضر این جنبش آن تاثيرگذاري كه قبلا داشت را دارد ؟اگر الان اين تاثیر گذاری را ندارد بايد آسيبشناسي شود چرا!.ما به یک جنبش دانشجویی با نشاط و پویا و دردمند و متعهد نیاز داریم.
آقاي دكتر!ما حدودا يك ماه پيش خدمت آقاي توفيقي بوديم و ايشان تاکید داشتند که در دولت قبل تلاش شد در حوزه وزارت علوم تمرکز گرایی رخ دهد اما در این دولت این تمرکز گرایی در حال از بین رفتن است ؛یعنی دانشگاهیان خودشان بتوانند در امور دانشگاه دخالت کنند و مثلا بتنوانند رییس دانشگاه انتخاب کنند.به نظر می رسد فرمایش جنابعالی که فرمودید جنبش دانشجویی نبایستی وارد کار اجرایی شود در تعارض با این موضوع است.
من اینگونه نگفتم؛یک زمانی یک تشکل دانشجویی می خواهد رییس دانشگاه انتخاب کند و زمانی دیگر ممکن است طی سازوکاری از دانشجویان بخواهند در مورد انتخاب رییس دانشگاه نظر بدهند. ما بعد از عملكرد دو دهه تمركزي كه در امور اجراي دانشگاه داشتيم به روش غيرمتمركز هيئت امنايي رسيده ایم. يعني محوريت تصميمات دانشگاه در هيئت امنا باشد. با ساز و كارهايي كه مراجع قانوني تاييد ميكنند. در آنجا قطعا دانشجو و استاد و كارمند بايد نقش داشته باشند در مديريت و در تصميمات دانشگاه؛ اما در جايگاه خودشان !اگر ميخواهيد دانشگاه مشكلات كشور را سامان دهد و اگر ميخواهيد دانشگاه مركز توليد علم باشد هم دانشجو بايد در تصميمات آن موثر باشد هم استاد و هم كارمند.اين اتفاقي است كه در دانشگاههاي بزرگ دنيا رخ داده و ما كشف نكرديم و تجربه موفقی هم بوده است.دانشجو را نباید حذف کرد اما يك تشكل دانشجویی نبايد به خودش اجازه دهد فقط او تصميم بگيرد. در مقاطعي ما اين فضا را حس ميكرديم.
در مورد تشکل اساتید هم که اخیرا مجوز گرفته توضیحاتی بفرمایید.
بحث خوبي را مطرح كرديد. ما از ابتداي انقلاب تشكلهاي دانشجوييمان قوي بودند؛ انجمنهاي اسلامي، حضور موثري داشتند و كمك ميكردند اما كمتر ما با تشكل فراگير و منسجم اساتيد روبه رو بوديم. دو تشكل شكل گرفتند اما بنا به دلایلی نشدند. خوشبختانه در روزها و هفته های بعد از 24 خرداد سال گذشته و براساس نيازي كه به طور طبيعي در دانشگاه ها حس ميشد ، پيشنهاد يك تشكل منسجم هيئت علمي داده شد. پس از بررسی هایی ضرورت داتشن تشکلی فراگیر از اساتید به تایید جمعی از اساتید رسید و به این نتیجه رسیدیم که این تشکل باید بیشتر صنفی باشد البته قرار شد تشکل از موضع گیری های سیاسی نیز منع نشود.بهر حال تعدادی اساتید برجسته در ا ایجاد ین تشکل حضور دارند و نمی شود گفت در امور مختلف موضع گیری نداشته باشند.همچنین به این نتیجه رسیدیم که باید در مسائل راهبردی علم و فناوری مثل سند چشم انداز و تحقق آنها مشارکت داشته باشند.بنابر این با این نگاه سال گذشته درخواست مجوز این تشکل به کمیسیون ماده ده قانون احزاب وزارت کشور ارسال شد و اخیرا این مجوز صادر شده است.من از وزارت کشور هر چند که تاخیر داشت تشکر می کنم.فکر می کنم این تشکل می تواند در کشور مهم و مو ثر باشد.
اساتيدي كه ميخواهند عضو اين تشكل شوند به معناي عام است يا خاص؟
همه اعضای هئیت علمی دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی و پژوهشی دولتی و غیر دولتی می توانند طبق ضوابط عضو شوند.
آقاي دكتر! چه عاملي باعث شد كه تخلفات مالي و اختلاسها در دولت آقای خاتمی نباشد يا خيلي كم باشد ؟
شاید نباید من به این سوال پاسخ بدهم اما ما براي انتخاب افراد خيلي مراقب بوديم هم از نظر سياسي، هم عقيدتي و فرهنگي به خصوص سلامت اقتصادي. خود من روي سلامت اقتصادي افراد و تعهد آنان خيلي وسواس داشتم و تاكيدم روي افرادي بود كه حرف و حديثي پشت سرشان نباشد، انصافا هم دولت آقاي خاتمي در اين زمينه موفق بود. در آن دوره اتهامات بيربطسیاسی و فرهنگی زده شد ولي كمتر به يك مدير دوران اصلاحات اتهام مسائل اقتصادي و اختلاس زده شد.اگر آن وسواس را به خرج نمی دادیم شاید تخلفات هزاران ميلياردي و غيره پيش مي آمد. خوشبختانه در آن دوره ما از اين موارد نداشتيم و البته نگاه ما نگاه پيشگيري بود. همواره من از نهادهاي نظارتي خواهش ميكردم و هم خود ما مراقبت ميكرديم اگر يك مديرمان خداي ناكرده در حال افتادن در يك مسير ناصحيح است، جلوگيري كنيم و به محض اينكه متوجه ميشديم تذكر ميداديم. الحمدالله دولت اصلاحات در اين زمينه موفق بود.
آقاي دكتر در مورد عملکرد شما یک انتقادی وجود دارد؛ در 8 سالي كه به اصلاحات خيلي فشار آمد شما در بعضي از نهادها از جمله شوراي عالي انقلاب فرهنگي و مجمع تشخيص عضويت داشتید و دارید؛در این ایام آقای عارف چه کاری برای اصلاحات انجام داد؟
قاعدتا هر کاری برای کشور و برای اصلاحات لازم بود انجام و تشخیص می دادم انجام می دادم.همانطور که گفتم اصلاح طلبان بخشی از حاکمیت هستند حتی اگر مقطعی از دولت و امور اجرایی دور باشند.شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجمع تشخیص مصلحت نظام هم بخشهایی از حکومت هستند.
در مورد حوزه دانشگاه خيلي از اتفاقاتي كه می افتاد مثل امنيتي كردن فضاي دانشگاهها هيچ ربطي به مصوبات شوراي انقلاب فرهنگي نداشت بلكه منش دستگاه های اجرايي بود. یعنی نهادهاي اجرايي، دانشگاهها را به سمت غيرفرهنگي و امنيتي می بردند و در برخی موارد به دوستان در دستگاه های اجرایی تذکراتی می دادم.
به هر حال شورا بر فعاليتهاي وزارت علوم ناظر است.
نظارت كه طبيعي است اما بپذیریم که رییس شورا رییس جمهور است و شورا نمی خواهد سمت و سویش برخلاف جهت حرکت کلی دولت باشد.من در شورا رابطه نزديكي با تك تك افراد داشتم و ديدگاههاي خود را مطرح ميكردم.
البته این نظر ها را رسانه ای نمی کردم.
به نظر من رسانهاي كردن مسائل در خیلی از موارد، راهحل درستي نيست. نبايد چالشها را به ميان مردم كشيد و دل مردم را خالي كرد.
به هر حال هميشه اختلاف نظر وجود دارد.
پس یک جاهایی نظر مخالف داشتید اما رسانه ای نمی کردید.
نمی گویم لزوما نظر مخالف داشتم بلکه نظر داشتم و نظرات خودم را به نحو مقتضی اعلام می کردم و الان هم اعلام می کنم ، اما عموما رسانهاي نميكنم من راهكار را اين ميدانم.
ما نظام را قبول داريم و اختلاف نظر ها دقيقا مثل مسائل خانواده است. شما چه قدر مسائل خانوادهتان را به دوستانتان ميگوييد؟ نگاه من هميشه به مسائل خودمان مثل داخل خانواده است. نميخواستم از يك فرصت و تريبوني براي تبيين و معرفي خودم استفاده كنم.
البته نميگويم ارتباط رسانهاي نباشد. ارتباط رسانهاي براي اين است كه مردم از رسانه استفاده كنند حتي بحثهاي چالشي ميتواند رسانهاي شود به شرط رعابت اخلاق و حرمت افراد و توجه به منافع ملی. شركت در بحثهاي اختلاف برانگيز و تفرقه برانگيز و اينكه نتيجهاش مطرح شدن يك نفر باشد من سعي ميكردم پرهيز كنم.
شما بحث ائتلاف نسبي با اصولگرايان در انتخابات مجلس را مطرح كرديد، مقداري رويايي نيست كه اصلاح طلبان بيايند با اصولگرايان ائتلاف نسبي داشته باشند؟
ج: فكر ميكنم بهمن سال گذشته بود در كنگره یکی از احزاب راهبردها و رويكردهاي خودم را درباره انتخابات مجلس آینده مطرح کردم.
اول: حفظ سرمايه اجتماعي كه خلق شده و تقويت آن (يعني مشاركت مردم را از 73 درصد بالاتر ببريم)
دوم؛ پيروزي در انتخابات 94. ما باید پیروز انتخابات شویم ؛لازمه این موضوع ارائه لیست واحد از سوی اصلاح طلبان در انتخابات است .
با اين رويكرد شروع كرديم و واقعا در يك سال گذشته روي رويكرد و راهبردهاي خود جدي ايستادهايم. گفتيم برنامه ميدهيم و الان داريم برنامه تدوين ميكنيم. ما گفتیم برخلاف برخی جریانات رقیب را نقی نمی کنیم و به همه جریانات داخل نظام اصالت می دهیم.
بايد با رقیب تعامل كنيم؛ شايد بهترين و مناسبترين مكان براي تعامل مجلس باشد.. من وقتي بحث ائتلاف نسبي با اصولگرایان را مطرح كردم همین موضوع مدنظرم بود.یعنی بتوانیم در مجلس مثلا 30 نفر را پیدا کنیم که محور تفاهم و همدلی و دوستی جریانات داخل مجلس باشند..اگر این اتفاق رخ دهد ما خیلی از اتفاقات که در مجلس رخ می دهد مثل دعوا ،سوال و تذکرات آنچنانی را درچنین مجلسی نخواهیم داشت.
در این شرایط مجلس ديگر به وظيفه خودش عمل ميكند يعني نگاهش ملي ميشود و به مسائل حاشيهاي كمتر ميپردازد. اين موضوع جزء راهبردهايمان است و به همين دليل اجماع كامل در جریان اصلاحات و ائتلاف نسبي را با بخشهايي از جریان رقیب را مطرح كرديم.
اميدوارم در اين مسير بتوانيم جلو برويم .البته وقتي ميتوانيم در این خصوص موفق شويم كه هر دو جناح این موضوع را بخواهند و قبول داشته باشند.
مثلا چه اشكالي دارد در مركز استاني كه 5 نماينده هست يك نفر در دو ليست مشترك باشد. يعني نميتوانيم در يك استان يك نفر را پيدا كنيم كه هر دو جناح قبولش داشته باشند؟
نشانههايي ديدهايد كه بخواهند؟
هر دو جناح بايد بخواهند.
چه اصولگرا و چه اصلاح طلب اين موضوع را قبول داشته اند؟
ج: من راهبرد خودم را مطرح كردم و انتظارم نداشتم روز اول از آن استقبال شود. اخيرا يكي از سايتهاي اصولگرا گفته هدف عارف از اين راهبرد تفرقهافكني در بين اصولگرايان است؛ به نظر من اين گفته نهايت بيتقوايي است. من نگاه خيرخواهانه به موضوع داشتم و اگر هم نشد اشكالي ندارد ما كه با كسي دعوايي نداريم. اين بحث هم مهم است كه شما چه كساني را اصولگرا ميدانيد؟ مثلا جبهه پايداري هم خود را اصولگرا ميداند.
ج: با دوستانی که این نظریه را قبول دارند و در جبهه رقیب فعالیت می کنند.
اسم نمی آورید؟
نه . نیازی نیست.
در یکی از سایت ها اسم آقای ناطق آمده بود .
گذشته آقای ناطق نشان می دهد که مطمئنا یکی از این افرادمی توانند ایشان باشند.اما بهتر است اسم نبریم.
جناح مقابل مرتب دوگانه عارف و ناطق را مطرح ميكند و به نظر می رسد ميخواهند يك مدل تفرقه را ه بیاندازد.به هرحال گفته می شود بخشی از اصلاح طلبان طرفدار حضور ناطق و حمایت از ایشان هستند و بخش دیگری از اصلاح طلبان بر عارف تمایل دارند.نظر جنابعالی چیست؟
اولا هر تشكل سياسي و حزبی بايد هويت خود را حفظ كند. اصلامهمترين دليل حضور ما تقويت هويتمان است.
هرچند خيلي تعصبي به تشكيلات ندارم اما به حفظ و ارتقاي هويت تشكيلاتی تاكيد دارم. امادر عين حال آمادگي نهايت همكاري را داريم. به هر حال، من در يك اردوگاه تعريف شدهام آقاي ناطق در اردوگاه ديگر.
ما نميتوانيم اين مسئله را نفي كنيم. حال اين دو اردوگاه چه قدر همپوشاني دارند و اهدافشان يكي است يك بحث تشکیلاتی است. واقعيت اين است كه اين دو اردوگاه مرامنامه شفافي ندارند كه خط كشي كنيم اين اصلاح طلب است، او اصولگرا. ما با حفظ هويت آمادگي کلی همكاري با همه دوستانمان در جبهه رقيب را داريم.
چه قدر شما مراقبت ميكنيد كه بين اصلاح طلبان تفرقه ايجاد نشود؟مصداقا عرض می کنم ؛از جانب شما در سایت های اصولگرا خبری منتشر شد مبنی بر اینکه «اصلاح طلبان رهبر ندارند.»این سخن باعث تفرقه افکنی می شود.
معمولا جواب اينگونه تيترها را نميدهم و هميشه از بداخلاقيهاي رسانهاي گلهمند هستم. انقلاب ما انقلاب فرهنگي بود و اين فرهنگي بودن انقلاب را فقط نبايد در حكومت ببينيم بلكه در نهادهاي عمومي و مردمي و مهمتر از همه رسانهها باید ببينيم؛ اگر اين موضوع را بپذيريم باید کمتر تيترهاي مشتريپسند و تفرقه افکن بزنبم.
دغدغه اصلي و مهم من انسجام داخلي اصلاحات است و تا اينجا هم با این راهبرد كوتاه آمده ام؛ هر تصميمي كه تا بحال گرفته ام در این راستا بوده است بر این باورم كه بايد جبههها هم مثل احزاب حساب و كتاب و رهبری مشخص داشته باشند.
ممكن است همین الان خبرنگاري از شما بپرسد كه آیا آقاي خاتمي را به عنوان رهبر جريان اصلاحات قبول داريد يا خير؟پاسخ شما چیست؟
موضع بنده را همه نسبت به آقاي خاتمي ميدانند و عملکردم در انتخابات ریاست جمهوری رویکردم را نسبت به جایگاه آقای خاتمی در جبهه اصلاحات نشان داده است و اخیرا نیز در همایش اصلاح طلبان موضع خودم نسبت به جایگاه ایشان را شفاف بیان نموده ام.
در حال حاضر همین اصولگرایانی که به عنوان معتدل شناخته می شوند وقتی همایشی برگزار می کنند تندروترین اصولگرا ها را دعوت می کنند و افتخار می نمایند که می خواهند با آنها ائتلاف کنند.بنابراین این بحث ائتلاف با اصولگرایان معتدل غیر واقعی است.
نه .من فكر ميكنم كه به واقعيت نزديك است .
این ائتلاف پس با چه کسانی است؟
الان نمی خواهم اسم بیاورم. يک زماني ممكن است كه يك تشكلي در يك مقطع خاص موضع تندي بگيرد تا طرفداران و سمپات هایش را به خودش نزديك كند. اين مسائل را به حساب رفتار آن تشکل نگذاريد؛ گاهي اين نشستها و جلسات براي انسجام دروني است .واقعيتها گاهي متفاوت از مسائل رسانهاي است و ما در دو جبهه گروههاي معتدل بسياري را داريم.و افراد برجسته تاثیرگذار در هر دو جبهه.
پس بیشتر مدنظرتان افراد هستند.
ج : الان در كشور ما نقش افراد كمتر از تشكلها نيست. اگر با ده نفر از افراد تاثيرگذار اصولگرا به توافق برسيم به نظرم جا انداختن آن خيلي راحتتر است.
رابطهتان با شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات چگونه است؟به هر حال حزب تشکیل ندادید و در این شرایط چکونه قرار است با جبهه در ارتباط باشید ؟
در مورد ضرورت تشکیل حزب بنده هیچ تردیدی ندارم؛ اما یک سوال همیشه برای من مطرح بود ه ؛ آیا تشکیل حزب قبل از انتخابات 94 به انسجام اصلاح طلبان کمک می کند یا خیر ؟ ؛ من در مورد این سوال به نتیجه نرسیدم ؛بنابراین تشکیل حزب را مرعا گذاشتیم تا بعد از انتخابات94 در مورد آن تصمیم گیری کنیم .در عين حال يك گروه سياسي به نام پويش اميد كه اعضای آن جوانان بودند را داریم كه در انتخابات 92 حضور جدي داشتند و خيلي از كارها در انتخابات با محوريت و همكاري آنان صورت ميگرفت.
وقتي مسئله حزب به تعویق افتاد دوستان و جوانا مرتبط با ما به سمت ثبت تشكل سیاسی جوانان رفتند كه بزودی ایجاد یک سازمان سياسي جوانان را به وزارت کشور اعلام و تقاضای مجوز خواهند کرد.
ارتباط ارگانيكي با شوراي هماهنگي نداريد؟
ج: ما با همه ارتباط مان نزديك است؛ اعضاي آنها در جلسات ما شركت ميكنند و ديدگاههاي ما را ميدانند.
آقاي دكتر لطفا در مورد پيشنهاد همه پرسي كه آقاي روحاني مطرح كردند نظرتان را بفرمایید.
ج: رئيسجمهور به عنوان بالاترين مقام اجرايي كشور حق دارد این قبیل مسائل را مطرح کند و واضح است كه هر رئيسجمهور به خصوص آقاي روحاني كه حقوقدان هم هستند وقتي يك پيشنهاد و طرحي را مطرح ميكند به حواشي و جوانب حقوقياش هم فكر ميكنند.
به نظر شما اين پيشنهاد قابل اجرا شدن است؟
بايد بپذيريم رئيسجمهور كشور حق دارد در همه امور اظهارنظر كند و پيشنهاد دهد منتهي با ساز و كارهاي قانوني. برخي اوقات بعضي افراد اجازه نميدهند حتی بالاترين مقام اجرايي كشور ديدگاه و نظرش را مطرح كند. ايشان مطمئنا به ساز و كارهايي كه در قانون اساسي ديده شده اشراف كامل دارد انقلاب و نظام ما براساس رفراندوم و نظر مردم به وجود آمده و پشتوانه و صاحب انقلاب، نظام و حكومت ما مردم هستند.قطعا توجه به نظر مردم در ایجاد آرامش بیشتر در دولت و ارائه جدی تر کار می تواند موثر باشد.
کد خبر: ۵۷۳۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۲۵
روزنامه های صبح امروز عناوین مهم خود را بیشتر به شرح زیر آماده کرده اند که در ادامه خواهید خواند.
*وطن امروز - با رونمایی از فیلم محمد (ص) سینما رنگ خدا گرفت نور تویی روح تویی- شرکت ملی نفتکش ایران باردیگر در لیست تحریم اتحادیه قرار گرفت عنایت آمریکایی اروپا!- تظاهرات در آمریکا و انگلیس علیه جنایت چپلهیل سکوت غرب درقتل 3 دانشجوی مسلمان - درخواست برای استعفای ابتکار
*حمایت - نیویورک تایمز: حامیان تحریم متوهم هستند ایران از برنامه هستهای عقب نشینی نمیکند- سانسور رسانههای آمریکایی در ترور 3 دانشجوی مسلمان - دادستان کل کشور: دشمنان انقلاب اسلامی همچنان در جهالت غوطه می خورند- مدیرکل ثبت اسناد و املاک یزد در گفت و گو با «حمایت» خبر داد نیاز به 30میلیارد ریال اعتبار برای آرشیو پروندههای ثبتی
*کیهان - نخست وزیر رژیم کودککش صهیونیستی: ایران، اسرائیل را محاصره کرده میخواهد خفه کند- واردات 79 هزار خودروی خارجی طی سال جاری - انصارالله: سفارت آمریکا در یمن لانه جاسوسی بود - خطیب جمعه تهران: پیام راهپیمایی عظیم 22 بهمن ذلتناپذیری و عزت بود
*جام جم - اعتراض به تبعیض رسانهای در غرب قتل 3 مسلمان در سکوت- توافق 2 مرحلهای اسلو درسی برای مذاکرات هستهای- مردم برای مسکن مهر پول اضافه نخواهند پرداخت- بانکمرکزی نام 445 صرافی مجاز را برای خرید و فروش ارز اعلام کرد شرایط جدید خرید و فروش ارز
*ایران - از سوی نتانیاهو و وزیر اطلاعات رژیم اسرائیل رقم خورد هجوم تل آویو به توافق هستهای- استقبال پاپ از فرستاده روحانی- جهانگیری: گردشگران غیر مسلمان باید از حقوق مشروع برخوردار باشند - در پایان رقابت دو رشته آزاد و فرنگی ایران قهرمان جام تختی 93 شد*رسالت - رهبر معظم انقلاب درگذشت والده محمود احمدي نژاد را تسليت گفتند- حضور ميليوني ملت در 22 بهمن، پاسخ دندان شكن به آمريكا- عقبنشيني اسرائيل با تودهني بچه مسلمان ها از سال 2000- نظر ما مطابق ديدگاه رهبري يک مرحله اي بودن مذاکرات است
*ابتکار - غيبت محسوس دلواپسان هستهاي در رسانه ها پس از بيانات رهبر انقلاب؛ لام تا کام؛ مخالفان مذاکرات ساکت اند- شهيندخت مولاوردي با پاپ ديدار کرد؛ تشريفات واتيکان براي «دخت ايراني» - محسن رضايي تاکيد کرد؛ عزم مجمع تشخيص براي نظارت دقيق بر قوا - در پيامي به همايش نفت مطرح شد: روايت آيتالله هاشمي از تدابير انقلابي امام (ره) *اعتماد - محسن رضايي از عزم جدي مجمع تشخیص مصلحت نظام براي نظارت بر عملکرد قوای سه گانه خبر داد- گزارش «اعتماد» از واكنش ها و انتظارهاي مردم مناطق غبار گرفته از رييس سازمان محيط زيست - هزاران نفر در مراسم تشييع سه دانشجوي مسلمان امريكايي شركت كردند واكنشها به جنايت چپلهيل - اكران بزرگترين پروژه سينمايي كشور با حضور اصحاب فرهنگ ورسانه برگزار شد پايان انتظار براي نمايش «محمد(ص)»
*دنیای اقتصاد - بهدنبال آشفتگی شدید اوضاع اقتصادی در دستور کار قرار گرفت انقلاب ارزی در ونزوئلا- در جدیدترین آمار رسمی منعکس شد توقف تخلیه حباب زمین- غرب و روسیه بر سر اوکراین به توافق رسیدند آتشبس شکننده بین اروپا و روسیه- معاون اول رئیسجمهور مطرح کرد سه خسارت روزهای محدود برای سفرهای تفریحی
*خراسان - اروپا شرکت ملي نفتکش ايران را دوباره تحريم کرد- پيگيريهاي خراسان درباره بحران هواي اهواز از 2 عضو کابينه- اطلاعات 7 تا 15 ميليون نفر در هيچ بانک اطلاعاتي وجود ندارد- تبيين الگوي «کنترل اجتماعي» در هزار آيه قرآن کريم
*اطلاعات - روسيه: فرصت کافي براي امضاي موافقتنامه سياسي ايران و 1+5 وجود دارد - دادستان ديوان محاسبات کشور:با فسادهاي مالي قاطعانه برخورد مي کنيم- نامه سپاس اتحاديه ميهني كردستان عراق به رهبر معظم انقلاب - محكوميت گسترده قتل 3 دانشجوي مسلمان در كاروليناي آمريكا
*مردم سالاری - معاون رييسجمهور ايران با رهبر کاتوليکها ديدار کرد تاکيد پاپ بر رسيدن به توافق نهايي هسته اي- ايستادگي اوباما در برابر وضع تحريمهاي جديد شرط لازم اما ناکافي است توقف در شتاب مذاکرات با تقابل کاخ سفيد و کنگره - رهنمودهاي رهبري روش کار ما را تعيين ميکند - علي شمخاني: لغو تمامي تحريم ها مطالبه ملي است
*سیاست روز- نگاهي بر آنچه آمريكا در مذاكرات هستهاي دنبال ميكند تكرار تاريخ- قتل سه مسلمان و تكرار دوگانگي رسانهها و سياستمداران غربي هياهو براي شارلي، حمايت از چيلهيل- وزير خارجه چين امروز به تهران ميآيد نقش كمرنگ چين در توافق هستهاي با ايران
*جمهوری اسلامی - وال استریت ژورنال اعلام کرد اروپاییان در شوق بازگشت به بازار ایران، ائتلاف تشکیل دادند- مدیرعامل سازمان بیمه سلامت خبر داد بیش از 50 قلم داروی گرانقیمت درمان ناباروری تحت پوشش بیمه سلامت- دهها کشته و زخمی در حمله تروریستی به مسجد شیعیان در پیشاور- درخواست اوباما از کنگره برای تهاجم زمینی به عراق و سوریه به بهانه مبارزه با داعش
*هدف و اقتصاد - غيبت7 تا 15 ميليون نفر در بانکهاي اطلاعاتي- زنگنه: اميدواريم با تدبير رهبري شر تحريمها از سر ملت ايران کم شود- بايد به ظرفيتهاي جايگزين در اقتصاد منهاي نفت بپردازيم
*جهان صنعت - آمادهباش دولت برای افزایش نرخ ارز محدودیتهای جدید در راه است؟- تحلیل اکونومیست از نقش کرملین در بحران اوکراین؛ جنگ پوتین با غرب- انتخاب علیرضا تابش به سمت مدیرعاملی بنیاد فارابی- احترام به اقلیتها؛ افغانی یا افغانستانی؟!*کار و کارگر- ربیعی در همایش زنان در مسیر توسعه: حقوق زنان در محیط های کاری رعایت نمیشود - با پیشنهاد روسیه صورت گرفت تصویب قطعنامه تحریم گروه تروریستی داعش در شورای امنیت - انتقاد خطیب جمعه تهران از افراط و تفریط ها در تحلیل مذاکرات هستهای - رییس کمیسیون برنامه و بودجه: توافق یا عدم توافق هستهای موجب جهش یا افت اقتصادی نمی شود
*شهروند - ١٥ماه پس از دستگیری بابک زنجانی ماجرا پیچیدهتر شد انتقال ٧هزار میلیارد تومان پول نفت به ٤ کشور خارجی - حذف یارانهبگیران ثروتمند و گرفتاری دولت و مجلس در رصد درآمد خانوار ٧تا ١٥ میلیون نفر در هیچ بانک اطلاعاتی نیستند - هوای اهواز دیروز گردوغبار نداشت آلودگی آبادان و گچساران؛ ١٥ برابر حد مجاز - یک روز کار در معدن زغال سنگ از نگاه دوربین «شهروند» زندگی در تاریکی
*راه مردم - نجار در گفت و گو با « راه مردم»: برای معضل کم آبی مردم در کنار مسئولان کمک کنند- «آتقی» آینه عبرت پس از آزادی از زندان به « راه مردم» آمد؛ امیدوارم بزودی جلوی دوربین بروم - « C8 اعتباری» راهبرد پیشگیری از ایجاد مطالبات معوق بانک ها با رویکرد اقتصاد مقاومتی
*امتیاز - فشار آب در پایتخت کاهش مییابد- اولتیماتوم پلیس به موتورسواران متخلف- آغاز مذاکرات ایران و ۳ غول برقی جهان- افتتاح مهدکودک زندان زنان تهران
باشگاه خبرنگاران
کد خبر: ۵۷۲۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۲۵
محمود احمدینژاد رئیسجمهور سابق ایران پس از اتمام دوره ۸ ساله ریاستجمهوری و مدتها دوری از دوربینهای تلویزیونی با شبکه تیآرتی ترکیه مصاحبه کرد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
محمود احمدینژاد رئیسجمهور سابق ایران پس از اتمام دوره ۸ ساله ریاستجمهوری و مدتها دوری از دوربینهای تلویزیونی با شبکه تیآرتی ترکیه مصاحبه کرد. به گزارش شبکه تیآرتی ترکیه، احمدینژاد پس از اتمام دو دورهی ریاستجمهوریاش که ۸ سال به طول انجامید، با شرط عدم صحبت درباره مسائل سیاسی درخواست مصاحبه شبکه تلویزیونی تیآرتی را پذیرفت.
محمود احمدینژاد در این مصاحبه گفت: «نه تحریمهای بینالمللی قابل توجه است و نه تهدیدات احتمالی اسرائیل و ایالات متحده آمریکا». احمدینژاد با دفاع از فعالیتهای هستهای ایران افزود: «کشورهای غربی که به اسرائیل اجازه دادند تا به سلاحهای هستهای دست یابد، ایران را از دستیابی به انرژی هستهای منع میکنند.»وی با تأکید بر اینکه ایران و ترکیه به عنوان دو قدرت بزرگ منطقه میبایست با یکدیگر همکاری کنند، هشدار داد که برخی از قدرتها به دنبال کاشت بذر اختلاف بین کشورهای اسلامی هستند و این کشورها باید از این دام اجتناب کنند.
رئیسجمهور سابق ایران ضمن استقبال بسیار گرمی که از گروه خبری تیآرتی کرد و با وجود تسلط خوبی که بر روی زبان ترکی دارد اما در مقابل دوربین به ترکی صحبت نکرد.در برابر ملت ترکیه نشسته نمیتوانم صحبت کنمدر حالی که این مصاحبه اختصاصی بود، احمدینژاد گفت: «برای ملت ترکیه احترام بسیار زیادی قائل هستم و به صورت نشسته با آنها نمیتوانم سخن بگویم» و به همین دلیل ترجیح داد که به صورت ایستاده مصاحبه انجام بشود. وی با اینکه گفته بود «درباره مسائل سیاسی صحبت نخواهم کرد» اما بازهم در بین صحبتهای خود پیامهای مهمی را مطرح کرد.احمدینژاد گفت: «ترکیه ملتی بزرگ و بسیار باافتخار، خواهان آزادی و عدالت است و در راه این ارزشها اهل مبارزه و مجادله میباشد. ترکها قرنها پرچمدار اسلام بودند. معتقدم که ایران و ترکیه به عنوان دو قدرت بزرگ باید دست به دست یکدیگر بدهند. ترکیه کشوری به سرعت در حال توسعه است. جمعیت دو کشور نیز نزدیک به ۸۰ میلیون و نیز بسیار جوان میباشد. ایران دارای غنیترین ذخایر گاز طبیعی و نفت در جهان است. اگر این دو کشور بزرگ جهان اسلام دست به دست یکدیگر دهند چه دستاوردها که میتوانند داشته باشند؛ میتوانند به صورت مشترک خودرو و هواپیما تولید کرده و به رفاه تمام دنیای اسلام کمک کنیم.»
رئیسجمهور سابق ایران با تأکید بر اینکه تلاشهایی برای ایجاد نفاق در دنیای اسلام میشود و همه کشورهای اسلامی میبایست نسبت به این موضوع دقت داشته باشند، افزود: «جنگهای مذهبی و فرقهای در حال از بین بردن دنیای اسلام است. مسلمان ان در حال کاهش قدرت و توان یکدیگر هستند. مردمی که تا دیروز در کنار یکدیگر نماز میخواندند، یکدیگر را میکشند. گروههای تروریستی ایجاد و تقویت شده توسط سازمانهای اطلاعاتی غربی هم چون داعش در حال خدمت به این بازی هستند. مسلمان ، مسلمان است و کسی نباید وارد این بازی بشود.» فعالیتهای هستهای ایراناحمدینژاد درباره برنامه هستهای ایران گفت: «فعالیتهای هستهای ایران یک موضوع ملی برای ایران و فراتر از احزاب و مسائل سیاسی است. ایران معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای را امضا کرده است. تنها هدف ایران تولید انرژی هستهای است نه تولید سلاح. انرژی هستهای حق ایران است همانگونه که حق هر کشور دیگری نیز میباشد.»
مسئله فلسطین رئیسجمهور سابق ایران موضع قاطع ترکیه در دفاع از فلسطین را ستود و افزود: «بیتالمقدس متعلق به همه ما است و برای همه مسلمان ان مقدس میباشد. اقدامات اسرائیل در مسجدالاقصی همه ما را آزرده میکند. هرگز این موضوع را نخواهیم بخشید. در سرزمینهای اشغالشده توسط اسرائیل خونها جاری است. ترکیه پشتیبانی کاملی از آرمان فلسطین میکند و این سبب غرور و افتخار ماست.»
منبع: راستخبر فارسی
کد خبر: ۵۷۲۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۲۳
دستاوردهای ارزشمند و شگرف انقلاب اسلامی برای ملتهای مسلمان و مستضعف جهان نور امید و روشنی بخش افق سعادت و برای ملت عزیز ایران سرافرازی و سربلندی همراه با عزت و آزادگی است
کد خبر: ۵۷۱۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۲۲
ماهیت انقلاب ما این بود که در مقابل زورگویان بایستیم و زیر بار ظلم و ستم نرویم و امروزه نباید بخاطر بعضی از مشکلات اقتصادی عزت خود و اقتدار خود را از دست بدهیم
کد خبر: ۵۶۴۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۱۵
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
رویش نیوز: کمی دیر شهید شدی شاید، البته فقط شایدalt
آنهم کجا؟ کنار مرز جعلی یک غده سرطانی
آفرین سردار که خط جنگ را از پشت خرمشهر سال 61 بردی به پشت حیفای 93
سردار واقعی تو هستی گرچه صداوسیمای ما مدام سردار آزمون را نشان می دهد
و دهها عکس و صدها تحلیل از گریه او برای مصدومیت احتمالی اش پخش میشود!!
سردار واقعی توهستی که نه اینکه اشک بریزی برای کش آمدن کشاله رانت، که اشک صاحبان گنبد آهنین را در آوردی.
و گلهای تو زیباتر است از گلهای سردار آزمون!
رسانه ما سرگرم پخش مجدد چهارخونه هست برای استهزای فرهنگ افغان ها و میلیونها مسلمان آن
اینجا کسی از احمدشاه مسعود نمیگوید از تو نیزهم.
گویا پیام انتخابات را تو نیز نگرفتی
که در دوران پیاده روی با کری در وین
رفته ای دوندگی با جهاد مغنیه
آنهم در قنیطره
و چه جالب است که اولین سردار شهید ما بدست صهیونیسم
پس از پیاده روی مردان خندان ما حادث میشود
بعد بازنشستگی تازه رفته ای در مبارزه با اسرائیل
یاللعجب!
راستی داشت یادم میرفت اینجا برای سربازان فراری فوتبالیست
25 میلیون تومان پاداش در نظر میگیرند
و آنها یا هم تیمی هایشان به جواب این حسن اعتماد
با زنان عریان استرالیا عکس یادگاری می اندازند
شاید کسی مسخره ام کند عیبی ندارد
ولی سرباز فراری تو هستی سردار:
فراری از بازنشستگی، راحتی، وام های کم بهره! و پا روي پا انداختن از آبروی گذشته در صندوق خاطرات خرج کردن
اصلا نمیشود در کاروان امام خامنه ای بود و سرباز فراری نبود
متوسلیان هم همینطور بود ایضا چمران و... .
و چه زیباست برای در آغوش کشیدن شهادت باید فراری شد !!
و اینجاست که اینترپل و شیاطین انس و جن دستشان به تو نمیرسد!
ممنون که مجدد یادآور شدی:
خط مقدم و دشمن اصلی، اسرائیل است و
سبب شدی یادمان نرود عماد فرزند مکتب روح الله بود
و یاد دادی بما تازه به دوران رسیده ها، که برای رسیدن به شهید دوران ها باید به اسرائیل حمله برد
اینجا در تهران که کسی حق زدن بنرضدآمریکائی ندارد تا آرامش مذاکرات بهم نخورد
ناچارا باید خونی علم شود در قنیطره که اکسیژن خون انقلاب از استکبار ستیزی کم نشود!
اینجا مقاماتش برای تجمع ضدفرانسوی نیز نمیآیند چه برسد به تشییع پیکرت
دوران گذار از خون به خنده هست دیگر چه کنیم.
سلام بر خانه ساده ات در روستای پاریز که تاکنون و در این سالها میزبان 15 زوج جوان بوده
بقول خودت منزل برکت!
سلام سردار:
کشورمان در دهه چهارم چه عجیب شده است:
یکی کنار وزیر خارجه آمریکا قدم میزند تا فضای گرفته مذاکرات عوض شود
یکی کنار جهاد مغنیه با اسرائیل می جنگد تا ته مانده فضای تنفس اسرائیل تمام شود
به ما یتیمان کوی سیدعلی یاد داده اند که:
خون شهید راه را باز می کند و چه زیبا گفت سید علی بعد از شهادتت:
جمهوری اسلامی ایران تا روزی که آرمان فلسطین به ثمر برسد، مصمم خواهد ایستاد و آن روز را جوانان قطعاً خواهند دید
کد خبر: ۵۵۸۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۸
جناب آملی لاریجانی، الله الله از آن روزی که دستان قاضی برای کوبیدن چکش در محکمه بلرزد و عدالت به قربانگاه رود، بدانید آن روز هویت انقلابیمان زیر سوال خواهد بود و انقلابمان فرسنگها از آرمان خود، فاصله خواهد گرفت.به گزارش سرویس سیاسی پایگاه 598، انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل هشت دانشگاه جنوب کشور در خصوص ضرورت اجرای عدالت در مورد پرونده مهدی هاشمی، خطاب به آیتالله آملیلاریجانی رئیس قوه قضائیه نامهای نوشته اند که نسخه ای از آن در اختیار پایگاه 598 قرار گرفته است.
متن این نامه به شرح زیر است:
بگو: پروردگارم به عدالت فرمان داده است (اعراف، آیه ۲۹)
جناب آیتالله صادق آملیلاریجانیریاست محترم قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران
سلام علیکم
یقیناً یکی از آرمانها و اهداف انقلاب اسلامی تحقق شعار عدالت در عرصههای مختلف آن است، شعاری که در پرتو آن استعدادهای همه افراد زمینهای برای رشد و بروز پیدا میکند و در عین حال مجرمان بسزای جرم خود میرسند تا جامعه از هرج و مرج پاک شود.
فرا رسیدن دهه فجر انقلاب اسلامی دوباره آرمانهای انقلاب را یادآوری میکند، آرمانی که در آنجایی برای آقازاده و آقازادگی نیست و همه در برابر قانون یکسان هستند، همچنان که شاهد هستید امروز عدالت گم شده تمدن غربی است و مردم اروپا و آمریکا به دنبال تحقق عدالت به خیابانها آمدهاند، چه برای عدالت اقتصادی و چه برای عدالت نژادی، شعار سر میدهند.
خوشا به حال مردم ایران که ۳۵ سال پیش شعار عدالت را سر دادند و اسلام را مبنای عدالت خود قرار دادند و برای اجرای عدالت به جمهوری اسلامی رأی مثبت دادند. امروز قوه قضائیه به عنوان مرجع دادرسی کشور وظیفهای خطیر بر عهده دارد، احکام جزایی متناسب با جرمها باعث میشود تا ما شاهد امنیت اجتماعی و اقتصادی باشیم و این امر اعتماد مردم به حکومت خود را دو چندان میکند.
در هفته گذشته شاهد حکم قطعی و عادلانهای نسبت به محمدرضا رحیمی توسط قوه قضائیه بودیم، مفسدی که بیشترین تلاشها برای پای میز محاکمه کشیدنش را جنبش دانشجویی مسلمان انجام داد.
قوه قضائیه با صدور حکمی قاطع و بدون توجه به مقام و منصب افراد، جایگاه عدالت را در جمهوری اسلامی به رخ همگان کشید.
انقلاب اسلامی میتواند بدون کوچکترین اغماضی یکی از مسئولان را به دادگاه برده بدون آنکه در روند اجرایی کشور خللی وارد شود و یا باعث ناراحتی شود و این نشان دهنده مردمسالاری دینی هست که امام بزرگوارمان آن را ایجاد کردند.
اما امروز قوه قضائیه در مقابل امتحانی دیگر است، به مراتب سختتر و دشوارتر از حکم رحیمی، امروز پرونده «مهدی هاشمی» را میتوان به عنوان شاخصی برای رعایت عدالت در جمهوری اسلامی در نظر گرفت، این پرونده از آن جهت شاخص عدالت است که همه مردم ایران مفسدههای این آقازاده در قراردادهای اقتصادی نفتی را به عینه دیده و با دستان خود لمس کردند و هرگونه اغماض و بیعدالتی برای ملت ملموس خواهد بود که نتیجه آن بیاعتمادی به جمهوری اسلامی خواهد شد.
این پرونده که مدتی در دادگاه در حال بررسی است ـ و البته انتظار میرفت تا با علنی برگزار شدن، اعتماد اذهان عمومی کشور بیشتر شود ـ به هر حال رو به پایان است، اجرای حکمی قاطع و قوی در برابر شخصی که جرمهای امنیتی و اقتصادی آن بر کسی پوشیده نیست نشان دهنده عدالت در جمهوری اسلامی خواهد بود و اعتماد مردم به قوه قضائیه و حکومت را در بر خواهد داشت.
رئیس قوه قضائیه
شما قطعا بهتر از ما میدانید که پیوند سببی با فلان مسئول و یا رابطه نسبی با فلان آیتالله و... برای کسی امنیت نمیآورد و همه در پیشگاه محکمه یکسانند.
همگان میدانند که مهدی هاشمی از پشتوانه لابیهای ثروت و قدرت بهره میبرد و نیز میدانند که امروز قوه قضائیه زیر فشار سنگین این لابیها قرار گرفته تا از کنار جرمهای فراوان این آقازاده چشم بسته عبور کند، اما جناب آملی لاریجانی، الله الله از آن روزی که دستان قاضی برای کوبیدن چکش در محکمه بلرزد و عدالت به قربانگاه رود، بدانید آن روز هویت انقلابیمان زیر سوال خواهد بود و انقلابمان فرسنگها از آرمان خود، فاصله خواهد گرفت.
قوه قضائیه از حمایت مردم، دانشجویان، طلاب و آحاد جامعه برخوردار است، تا زمانی که به عدالت حکم کند، امید است نوری که امروز در دل جوانان و مردم برای پیشبرد عدالت در دهه پیشرفت و عدالت افروخته شده با اجرای عدالت در مورد پرونده مهدی هاشمی شعلهورتر شود تا در دهه فجر بیعتی دوباره با آرمانهای انقلاب اسلامی باشد.
در نهایت باید بگوییم امروز شما در برابر خداوند منان که هیچگاه حق بندگانش را نمیبخشد و امام راحل و خون هزاران هزار شهیدی که برای اجرای عدالت توسط جمهوری اسلامی خون خود را هدیه دادهاند، پاسخگو هستید.
باشد که شما و ما بتوانیم روی خود را در پیشگاه آنها بالا بگیریم و بگوییم به وظیفه دینی و انقلابی خویش عمل کردهایم.
والسلام علیکم و رحمةالله
- انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه چمران اهواز
- انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه هرمزگان
- انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شیراز
- انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه صنعتی شیراز
- انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم و فنون خرمشهر
- انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه چابهار
- انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اهواز
- انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه آزاد اهواز»
کد خبر: ۵۵۷۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۷
صبح امروز همگام با مسلمان ان سراسر جهان و کشور عزیزمان ایران اسلامی، پرسنل و اساتید دانشگاه صنعتی خاتم الانبیاء بهبهان در کمپین عشاق حضرت محمد (ص) شرکت کردند
کد خبر: ۵۵۷۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۷
اساتید دانشگاه های اصفهان طي نامه ای به بان كي مون، تلاش سازمان ملل براي صیانت از حریم آزادی های اساسی و حقوق بشر را خواستار شدند و پيرامون اهانت روزنامه فرانسوی به پیامبر اسلام هشدار دادند.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
متن اين نامه كه در اختيار رويش نيوز قرار گرفته به شرح زیر است. گفتني است نام اساتید امضا کننده این نامه در پایان نامه منتشر شده است:
جناب آقای بان کی موندبیر کل محترم سازمان ملل متحدبا سلام واحترام،اینجانبان، با علم واطلاع از دغدغه های جنابعالی به منظور صیانت از حریم آزادی های اساسی و حقوق بشر، نگرانی خویش را از عدم توجه دقیق به ابعاد متفاوت مساله نشریه شارلی ابدو اعلام می داریم. خط فاصلِ دقیق و ظریفی میان آزادی بیان و توهین به باورها و عقاید دیگران وجود دارد؛ که عدم رعایت آن، سو تفاهم ها و نزاع های بنیادینی را سبب خواهد شد.http://rooyeshnews.com/images/stories/ya%20mohamad.jpg
به همان میزانی که حق آزادی بیان از حقوق اساسی و نقض ناشدنی آدمی است؛ از این حق برخوردار است که بنا بر اصل آزادی مذهب، عقاید و باورهای او از توهین، تمسخر و تحقیر مصون باشد؛ بخصوص اگر این عقاید و باورها منشاء و مبدائی الهی و ماورائی داشته باشد. بی تردید آزادی بیان نمی تواند به معنای آزادی توهین و آزادی نابود کردن میراث بشری و ارزش های اخلاقی باشد. جناب آقای دبیر کل، ساده سازی مسائل و فروکاست واقعیت پیچیده به نتیجه گیریهای شتابزده، به تمامیت خواهی و دیکتاتوری اکثریت منجر خواهد شد؛
ما امضا کنندگان این نامه ضمن اعلام انزجار از اقدامات خشونت بار و غیراسلامی گروه داعش و محکوم ساختن تروریسم و هر نوع استفاده نامشروعی از قدرت، ارتباط دادن داعش به اسلام که دین رحمت و مهربانی است و اصرار بر پروژه اسلام هراسی که به افزایش رنج و درد مسلمان ان جهان بوِیژه مسلمان ساکن در اروپا و آمریکا منجر خواهد شد را محکوم می کنیم.
ماده بیستم از ميثاق بينالمللي حقوق مدني و سياسي هرگونه حمایت از رواج تنفرهای ملي، نژادي يا مذهبي را ممنوع ساخته است و این نگرانی وجود دارد که با صحنه آرایی برخی رسانه های خبری و با تمسک ابزاری به اصل آزادی بیان، تنفر و هراس از اسلام در دنیا رواج یابد. جناب آقای دبیر کل، وظیفه حفظ صلح و امنیت در سطح بین الملل ایجاب می کند که به زمینه ها و عواملی که امنیت پایدار و صلح جهانی را به مخاطره می اندازد، توجه شده و در راستای محو و یا کمرنگ ساختن این زمینه ها و عوامل تلاش همه جانبه و البته عاجل صورت پذیرد؛
صلح و امنیت بیش از آنکه مساله ای عینی و تحقق یافته باشد، احساس و تجربه ای ذهنی است که در فضای تعاملات بین الاذهانی انسانها، دولتها، نهادهای فروملی و سازمانهای فراملی پدیدار می شود، احساس صلح و احساس امنیت است که صلح واقعی و امنیت سخت افزاری را پدید می آورد؛
در شرایطی که حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم، پیامبر مورد تصدیقِ بیش از یک میلیارد مسلمان ، مورد توهین قرار می گیرد؛ چگونه می توان از احساس صلح و احساس امنیت سخن گفت و دفاع کرد؛ حتی اگر اصل اخلاقی و حقوقی منع توهین و تحقیر را به کنار نهیم، صلح و امنیت بین الملل ایجاب می کند که مقدسات و باورهای ادیان و مذاهب محترم شمرده شود.
جناب آقای دبیرکل بنا بر اصل برابری تمامی انسانها، توجه برابر و بی تبعیض سازمانهای بین المللی و بویژه سازمان ملل به آزادی بیان، آزادی مذهب، و ممنوعیت توهین و تحقیر را خواستاریم.
با تقدیم احترامجمعی از اساتید دانشگاه های استان اصفهان
کد خبر: ۵۵۵۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۶
۲۰۸ نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در نشست علنی صبح امروز (یکشنبه) پارلمان با صدور بیانیهای از نیروی قدس سپاه و سردار سلیمانی در پی مبارزه با گروههای تروریستی و داعش و نقش مؤثر در ایجاد امنیت در منطقه تقدیر و تشکر کردند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
متن کامل این بیانیه که ضرغام صادقی عضو هیأت رئیسه مجلس آن را قرائت کرد، به شرح ذیل است:
بسمه تعالی
نیروهای پرتوان و متعهد و مقتدر نیروی قدس سپاه و فرماندهی هوشمند و پرتوان و قهرمانان سردار سلیمانی تقدیر میکنیم و از نقش تعیینکننده نیروی قدس این بازوی مقتدر امت انقلاب اسلامی و رهبر معظم انقلاب اسلامی در دفاع از ملت مسلمان و پایدار از امنیت منطقه و مبارزه مقتدرانه و پیروزمندانه با گروهکهای تروریستی به ویژه گروهک تروریستی جنایتکار و شرور داعش این مزدور استکبار جهانی و صهیونیسم جهانی تقدیر و تشکر میکنیم.
شهادت سردار سپاه اسلام ، سردار اللهدادی و دیگر شهدای سرافراز نیروی قدس که بر اساس درخواست کشورهای منطقه به عنوان مشاوران نظامی ایفای مسئولیت کردند و در این راه به مقام رفیع شهادت رسیدند به عموم امت اسلام و ملت بزرگ ایران تبریک و تسلیت میگوییم.
فارس
کد خبر: ۵۵۴۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۵
هافبک متهم به دوپینگ عراق می گوید: مسئولان فوتبال ایران می خواهند مرا قربانی کنند تا خودشان قربانی نشوند و این برای ما دو کشور که دین مان اسلام است اتفاق خوبی نیست.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
بدون شک علا عبدالزهرا ، سوژه اصلي رسانه هاي ايراني در دو روز گذشته بوده است. دوپينگ او و اعتراض ايران به اين موضوع به اخبار اصلي جام ملتهاي آسيا بدل شده است.
هافبک تیم ملی عراق در مورد بحث دوپینگش می گوید:« من نمی دانم این چه کارهایی است که مسئولان ایران انجام می دهند. آنها با انتشار این اخبار می خواهند ذهن مردم ایران را جای دیگری ببرند تا باخت را فراموش کنند و انتقادی انجام ندهند. من 6 ماه پیش برای تراکتورسازی بازی می کردم. 19 شهریور با این تیم فسخ قرارداد کردم. 20 شهریور با پرواز هوایی به بغداد رفتم. از آن زمان تاکنون چرا مسئولان ایرانی درباره دوپینگ من حرفی نردند؟ چرا مهرماه به من چیزی نگفتند؟ چرا آبان ماه حرفی نزدند؟ چرا گذاشتند و فقط نیم ساعت بعد از بازی این بحث را رسانه ای کردند؟»
عبدالزهرا در ادامه می گوید:« من یک بار در ایران تست دوپینگ دادم. مسئولان گفتند تست تو مشکوک است و باید یک بار دیگر از تو تست بگیریم. من هم با تراکتورسازی فسخ قرارداد کردم و به عراق رفتم. آن زمان مسئولان فدراسیون ایران باید با باشگاه جدید من یا فدراسیون عراق مکاتبه می کردند و می گفتند که من باید تست بدهم. آنها هیچ حرفی به من نزدند و نامه ای به من ندادند. واقعا نمی توانم درک کنم که چرا مسئولان ایران حالا یادشان افتاده که باید از من تست می گرفتند. آنها برای من آی تی سی صادر کردند اما حالا آمده اند و از مثبت بودن دوپینگ من حرف می زنند که جای تعجب دارد.» علا عبدالزهرا در ادامه می گوید:« مگر ایرانی ها نمی گویند که من دوپینگ کرده ام؟ چرا خبرش روی سایت کنفدراسیون فوتبال آسیا و حتی فیفا نیست؟ چرا فقط در رسانه های ایرانی می گویند که فیفا دوپینگ مرا تایید کرده؟ اگر من دوپینگ کرده ام، پس باید خبرش روی سایت های رسمی بیاید اما فعلا که خبری نیامده. این خوب نیست که مسئولان ایرانی با آبروی من بازی می کنند. آنها خودشان مسلمان هستند و می دانند در دین اسلام، آبروی کسی را نباید برد.یکی دو روز است که همه در استرالیا به من جور دیگری نگاه می کنند. من وقتی از تراکتورسازی جدا شدم، پولم را پس دادم. گفتم که این پول برای من که فقط چند بازی انجام داده ام حرام است اما حالا می بینم که این شایعات را برایم ساخته اند. اگر واقعا دوپینگی بودم چرا نیم ساعت بعد از بازی اعلامش کردید؟ مسئولان فوتبال ایران می خواهند مرا قربانی کنند تا خودشان قربانی نشوند و این برای ما دو کشور که دین مان اسلام است اتفاق خوبی نیست.»منبع:ورزش سه
کد خبر: ۵۵۴۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۴
متواضعانه از همه دانشگاهیان، متفکران و اندیشمندان، هنرمندان، اهالی قلم و همه آزادی خواهان و عدالت طلبان ، می خواهم که به پاس حرمت اندیشه و ارزشهای انسانی و برای ایفای مسئولیت خویش در جهت تبیین طراحی های تفرقه انگیز و سلطه طلبانه دشمنان بشریت ، به پا خیزند
کد خبر: ۵۵۳۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۴
بسیج کارکنان دانشگاه خاتم الأنبیاء بهبهان در هم صدایی با تمام مسلمین جهان به خصوص ملت مسلمان ایران، اقدام شنیع نشریه مسموم فرانسوی شارلی ابدو و همچنین حمایت دولت فرانسه و سکوت مدعیان حقوق بشر را محکوم کرد
کد خبر: ۵۵۱۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۱
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
وزیر امور خارجه ایران یکی از وزرای دولت یازدهم بود که به دلایل مختلف بسیار مورد متوجه رسانهها و مردم قرار گرفت. دیروز سالگرد تولد ۵۵ سالگی محمدجواد ظریف بود و روزنامه ایران گفتوگویی با محمدجواد ظریف در سالروز تولد ایشان داشته که در ادامه می خوانیم.
* در آغاز بهتر است بدانیم که شما در چه سالی و در چه شهری متولد شدید؟– من در هفدهم دی ۱۳۳۸ در تهران متولد شدم. مادرم دختر مرحوم حاج میرزا علی نقی کاشانی از تجار بزرگ تهران و پدرم از تجار بهنام اصفهان بود.
* در کدام محله تهران زندگی میکردید؟– خانه ما بین خیابان کاشان و خیابان کمالی، پشت باغ شاه سابق بود؛ خانهای بزرگ و قدیمی که تا بعد از فوت پدرم آن را داشتیم. بعد از ایشان نگهداری آن خانه برای مادرم مشکل شد. در شش سالگی، چند ماهی به اصفهان رفتیم و من در دبستان کار مشغول شدم اما خیلی زود به تهران بازگشتیم و با آغاز سال تحصیلی بعد من به دبستان علوی رفتم. فکر میکنم کلاس دوم دبستان بودم که اولین سخنرانیام را در روز عید غدیر انجام دادم. این شد که از همان ابتدا به نوشتن متن و سخنرانی عادت کردم.
* پدرتان در چه سالی به رحمت خدا رفت؟– پدرم در سال ۱۳۶۳ مرحوم شدند. همسرم دو ماهه باردار بود که ایشان از دنیا رفتند. آن زمان من در آمریکا بودم و متأسفانه نتوانستم برای مراسم پدرم به ایران بازگردم.
* دوران کودکی شما مصادف با کدام تحولات سیاسی و اجتماعی در ایران بود؟– من در خانه تنها فرزند بودم و هیچ همبازیای نداشتم. از طرفی خانواده ما به شدت محافظهکار بودند.
* به لحاظ سیاسی؟
– از همه لحاظ. ما در منزلمان تلویزیون و رادیو نداشتیم. پدرم رادیو را در کمدی میگذاشت و در آن را قفل میکرد. فقط برای شنیدن دعای سحر ماه مبارک رمضان از آن استفاده میکرد.* با اینکه توان مالی خرید تلویزیون را داشتید.– بله. بیش از اینها توانایی مالی داشتند، اما به علت اعتقاداتی که داشتیم، تلویزیون خریداری نشده بود. فکر میکنم تا ۱۵ سالگی به سینما نرفتم. علاوه بر این روزنامهای هم در خانه ما پیدا نمیشد. پدر و مادرم اجازه رفت و آمد را نیز به من نمیدادند.
* با دوستان؟– اجازه رفت و آمد با هیچکس را نمیدادند. من فقط هر روز صبح به مدرسه میرفتم. حتی پدرم برای کنترل بیشتر، به باغبان خانه سپرده بود که مرا تا ایستگاه اتوبوس مدرسه همراهی کند. لذا در کودکی بسیار از جامعه دور بودم. البته به خاطر گرایشهای شخصی و مطالعه خودم، کم و بیش از اوضاع جامعه باخبر میشدم. مثلاً در آن زمان به تازگی حسینیه ارشاد افتتاح شده بود و مرحوم شریعتی در آنجا صحبت میکرد. من نیز برای بعضی سخنرانیهایم به هر طریق ممکن از کتابهای مرحوم شریعتی استفاده میکردم. در آن مقطع کتابهای زیادی میخریدم که خواندن بعضی از آنها نیز در آن زمان ممنوعیت داشت.
* در همان شرایط خانواده شما بیشتر به کدام طیف سیاسی گرایش داشتند؟ منتقدانی مانند جلال آلاحمد، مرحوم شریعتی، گروههای اسلامخواهی مانند حزب مؤتلفه اسلامی یا گروهها و جریانات ملی، همانند جبهه ملی ایران؟– هیچکدام. پدربزرگ من در زمان مرحوم مصدق از لحاظ اقتصادی به ایشان کمک میکرد. از طرفی ایشان با مرحوم کاشانی آشنا بود و رفت و آمد نزدیک داشت. اما من در مدرسه با کسانی که گرایشهای سیاسی داشتند، مانند چند نفر از فرزندان سردمداران حسینیه ارشاد ارتباط داشتم و در هر فرصتی از آنها کتاب میگرفتم و میخواندم. مرحوم آقای مطهری نیز به مدرسه علوی میآمدند، اما من هیچگاه سعادت دیدن ایشان را نداشتم. در مدرسه علوی دیدگاههای متدین را مطالعه میکردیم. همچنین کسانی که سیاسیتر بودند کتابهای مرحوم آقای طالقانی را میخواندند. به خاطر ندارم دیدگاههای ملیگرایان در آنجا رواج داشته باشد.
* گرایش شما بیشتر به کدام سمت بود؟– بنده کتابهای سنتی و انقلابی را همزمان مطالعه میکردم و از معدود شاگردان مدرسه علوی بودم که هم در جلسات حجتیه و هم در جلسات انقلابیون شرکت میکرد. در مدرسه دو طیف وجود داشت؛ یک طیف حجتیهای بودند و در جلسات مرحوم آقای حلبی که بعضاً در منزلشان تشکیل میشد، شرکت میکردند. بنده نیز به منزل ایشان میرفتم و از طرف دیگر در جلسات بچههای انقلابی نیز شرکت میکردم. بنابراین فکر میکنم قبل از سفرم به آمریکا با هر دو تفکر آشنایی پیدا کردم.
* چطور بحث سفر شما به آمریکا در خانواده مطرح شد؟– این عزیمت به اصرار من صورت گرفت. پدر و مادرم مخالفت میکردند و بیشتر آمادگی داشتند در صورت ضرورت مرا به انگلیس که به ایران نزدیکتر است، بفرستند. خاطرم هست که دعوای خیلی جدی هم بین ما پیش آمد، زیرا پدر و مادرم میگفتند کمی صبر کنم تا به لندن بروم. اما من نگران بودم که خیلی دیر بشود. آنجا بود که با رفتنم به آمریکا موافقت کردند. به یاد دارم در این میان با مرحوم پدرم خیلی تندی کردم. خدا از سر تقصیرات همه ما بگذرد.
* پس ایده سفر به آمریکا نظر خودتان بود؟– خارج شدن از ایران نظر بنده بود. در سه ماهی که در دبیرستان خوارزمی بودم روزی به مدرسه علوی رفتم تا دوستانم را ببینم. یکی از مربیان مدرسه مرا صدا کرد و گفت که از آنجا بروم، زیرا احتمال دارد برای خودم و مدرسه دردسر درست کنم. حتی یکی از معلمهای مدرسه خوارزمی بیرون از کلاس به بنده هشدار داد که بیشتر مواظب خودم باشم. من فقط شانزده سال داشتم و طبیعتاً این موارد باعث نگرانی او میشد. به همین خاطر برای رفتن به آمریکا به خانوادهام اصرار میکردم.
* یعنی دقیقا در ۱۷ سالگی از ایران خارج شدید؟– سال دوم نظری را تمام کرده بودم. سه ماه از سوم نظری را نیز در مدرسه خوارزمی تجریش گذراندم که در ژانویه ۱۹۷۷ و در زمان حکومت کارتر از ایران خارج شدم.
* چه سالی ازدواج کردید؟– در تابستان ۱۳۵۸ به تهران بازگشتم. با مادرم تماس گرفتم که میخواهم به ایران بازگردم و ازدواج کنم. به فاصله یک هفته به اصفهان رفتم تا خواهرم را که پانزده سال از من بزرگتر است، ببینم. ایشان نیز خواهر یکی از دوستان خودش را به عنوان دختری متدین و انقلابی، برای ازدواج معرفی کرد.
* و این اولین مراسم خواستگاری برای شما بود؟– بله؛ اولین و آخرین. اقامت بنده در ایران سه هفته به طول انجامید. در ماه مبارک رمضان بود که روزی خواهرم آنها را به خانه خود دعوت کرد. دو خانم جوان آمدند، اما من دقت نکردم و حتی متوجه نشدم منظورشان کدامیک از آنهاست. مادر و پدرم هنوز در تهران بودند. بنابراین با اجازه آنها همراه خواهر و شوهر خواهرم به خواستگاری رفتیم. ایشان همانطور که فکر میکردم، متدین و انقلابی بودند. به یاد دارم در آن جلسه کمی قرآن و حدیث خواندم که ایشان پسندیده بودند. زمانی که به خانه بازگشتیم به مادرم اطلاع دادم که برای تشریفات به اصفهان بیایند. نامزدیمان مصادف با شبهای احیا بود. در آن زمان ایشان ۱۷ سال داشتند و من ۱۹ ساله بودم که ازدواج کردیم. جالب اینکه پسرم نیز در سن ۱۹ سالگی و دخترم در ۱۷ سالگی ازدواج کردند.
* به لحاظ فرهنگی چگونه با آمریکاییها کنار آمدید؟– من در دوره دبیرستان به سانفرانسیسکو رفتم. آن زمان دوران اوج حضور ایرانیها در آمریکا بود؛ یعنی بیشترین تعداد دانشجوی خارجی در آمریکا را ایرانیان تشکیل میدادند. هر جایی که میرفتم، به خصوص در کالیفرنیا، آنقدر حضورشان پررنگ بود که خود را در همان محیط ایرانی حس میکردم. فارغ از گرایشهای مذهبی، در همان دبیرستانی که من ثبتنام کردم به اندازه کافی دانشآموز ایرانی وجود داشت.
* از ملیتهای دیگر هم بودند؟– چینیها هم بودند. عربها نیز به تازگی شروع به آمدن کرده بودند، اما ایرانیها جو غالب را تشکیل میدادند. در مجموع در طول دوران دانشجوییام تنها یک بار به همراه دوستان به منزل معلم دبیرستانمان دعوت داشتیم و یک بار نیز برای ناهار میهمان یکی از استادهای دانشگاه بودیم. به جرأت میتوانم بگویم که فقط همین دو بار بود که به محیط آمریکایی وارد شدم. نزد معلم دبیرستان سالاد خوردیم و نزد آن استاد دانشگاه نیز چون با فرهنگ اسلامی آشنایی داشت، مقداری پنیر خوردیم؛ چراکه سایر غذاها ذبح شرعی نشده بود.
* پس میدانستید ذبح اسلامی نشده بود؟– بله، به همین خاطر ارتباط محدودی با آمریکاییها داشتیم. پس از ازدواج نیز ارتباط محدودی داشتیم، تا زمانی که نماینده دائم ایران در سازمان ملل متحد در نیویورک شدم. به خاطر نوع کارم و اینکه باید با محیط آمریکا تعامل داشته باشم، من و همسرم سعی کردیم با آمریکاییها رفت و آمد کنیم. البته بنده حدود ۳۰ سال در این کشور زندگی کردم و فرهنگ این کشور را خوب میشناسم. جالب ایناست که اکثر ایرانیانی که در آمریکا زندگی میکنند، اسم غذاها و ادویهها را به انگلیسی میدادند اما من و هسمرم هنوز نمیدانیم.
* چون رستوران کم میرفتید؟– به رستوران مسلمان ها میرفتیم یا به رستورانهایی که ماهی یا سبزیجات سرو میکردند. به خانه آمریکاییها رفت و آمد نداشتیم. به طور کلی حتی رفت و آمدمان در ایران نیز به هر دلیل محدود بوده است، شاید به خاطر اینکه چندان اجتماعی نیستیم.
* یعنی این تمایل، برخاسته از تضاد فرهنگ و نظام اجتماعی میان ایران و آمریکا در وجود شماست؟– نه الزاماً، زیرا افرادی هستند که خیلی راحت با محیط آمریکا ارتباط برقرار میکنند. شاید به خاطر این است که من از کودکی تنها بودهام و میل زیادی به شرکت در میهمانی و عروسی ندارم. حتی در مورد مجالس مذهبی نیز اگر در خانه به روضه گوش بدهم راحتتر هستم.
* رابطه شما با شعر، ادبیات و موسیقی و به طور کلی با عالم هنر و خیال چگونه است؟– سالی که من در دبیرستان سه و نیم نمره تا بیست کم داشتم، ۲ نمره آن از هنر بود. در مورد خط و نقاشی ذوقی نداشتم. هیچ وقت خطم خوب نبوده. به همین خاطر در آمریکا همیشه متنهایم را با کامپیوتر تایپ میکردم.
* در مورد شعر و ادبیات چطور؟– به شعر و ادبیات بسیار علاقهمند بودم. در مدرسه علوی به خاطر اینکه انشاء را خیلی خوب مینوشتم، سخنران شدم. از زمانی که مطالعه را شروع کردم، خیلی جدی کتاب خواندم. خدا پدرم را رحمت کند. طبع شعری داشت و برای ائمه شعر میگفت. به همین خاطر در خانواده ما علاقه به شعر و شاعری وجود داشت اما هنری مثل موسیقی در بین نبود، زیرا آن را حرام میدانستند. من تا ۱۵ – ۱۶ سالگی هیچ نوع موسیقیای نشنیده بودم. حتی اگر در تاکسی موسیقی پخش میشد، میگفتیم لطفاً خاموش کنید. اما بعد از آن کمی تغییر کردیم و حتی قبل از انقلاب موسیقی گوش میکردیم. برخلاف فرزندانم، هیچگاه خودم را متعلق به عالم هنر ندانستم. رشته دخترم طراحی داخلی است و پیانو مینوازد. پسرم نیز سنتور میزند.
* آیا شده که همسرتان با پدر و مادرتان گله کنند که این چه رشتهای بود که شما انتخاب کردید، مثلاً ایکاش کامپیوتر میخواندید و در شرکتی کار میکردید؟– الحمدالله چون نیاز مالی ندارم، از این جهت ناراحت نیستم، اما به طور کلی وقت زیادی را با کامپیوتر میگذرانم. اولین بار بنده کامپیوتر را به وزارت خارجه آوردم و اولین مسئول کامپیوتر وزارت خارجه توسط من با کامپیوتر شخصی آشنا شد. رشتهای که انتخاب کردم، مسئولیت بسیار سنگینی را برایم به دنبال داشته است. بسیار اتفاق افتاده که با خود فکر میکنم خسارت اشتباهاتی را که من و امثال من در حوزه سیاست خارجی مرتکب شدیم، در واقع ۷۰ میلیون ایرانی متحمل شدند. حتی به این فکر میکنم که با این وضعیت، چقدر به جای اجر و ثواب، نگرانی اخروی دارم. البته ناشکری نمیکنم؛ زیرا زندگی بسیار راحتی داشتم و به خاطر اموالی که از پدر و مادرم به من رسیده است هیچگاه مشکل مادی نداشتم. هیچ وقت نه نیاز داشتم و نه موقیعتش برایم فراهم شده که از عواید شغلم، چیزی به من برسد و جز حقوقم چیزی دریافت نکردهام. ماشین یا خانهای به خاطر کارم نگرفتم. خانه و هر چیز دیگری که دارم از ارث پدرم و بخشش مادرم است. از این ۲۵ سال کار، هیچ به دست نیاوردم، جز ناسزا؛ هم از طرف مخالفان که من را مانند دیگران میدیدند و هم از طرف دوستان خودمان.
* نمیدانم فیلم «حاجی واشنگتن» مرحوم علی حاتمی را دیدهاید یا نه؟ داستان فیلم مربوط به سفر اولین نماینده سیاسی ایران در عهد قاجار به ینگه دنیا با همان ایالات متحده آمریکاست. آیا شباهتها و تفاوتهایی با شخصیت حاجی واشنگتن در خود میبینید؟ میتوانید با آن شخصیت شباهتهایی داشته باشید یا برقرار کنید؟– شاید شباهتش این باشد که با وجود اینکه با کم و زیادش سی سال در آمریکا زندگی کردم، آداب و رسوم ایرانی و اسلامی خود را حفظ کردهام؛ گرچه امیدوارم نکات مثبتی هم از ظواهر فرهنگ غربی، مانند احترام به حقوق و وقت دیگران آموخته باشم. ولی در مجموع هنوز فرهنگ غرب برای بنده، یک فرهنگ بیگانه است.
* و تفاوتهای شما با حاجی واشنگتن؟– فکر میکنم بقیه ویژگیهای او، جزو تفاوتهایمان باشد.
* در پایان تمایل دارم بدانم تعریف شما از خود دیپلماتتان چیست؟ آیا خود را به فرض یک دیپلمات ایرانی شیعه انقلابی مدرن جهانی شده یا چیزی شبیه به این تعبیر میدانید؟– شما در انتخاب این عناوین صاحب اختیارید. البته چون بسیار سخاوتمندانه این عناوین را انتخاب کردهاید! گذشته از شوخی و بدون تعارف، من خودم را خدمتگزاری میدانم که تمام تلاشش را در حد توانش کرده، سعی کرده منافع کشور را فدای منافع خودش نکند و منافع دیگران را هم در نظر بگیرد. قضاوت در مورد نتایج تلاشهایم با مردم بلندنظر و پرگذشت است که امیدوارم کاستیهای مرا ببخشند و البته قضاوت نهایی با خداوند علیم و کریم است که بیش از هر چیز به مغفرت واسعه دل بستهام.
کد خبر: ۵۴۹۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۳۰
ما اقدامات تروریسی را محکوم می کنیم. خود ما از بزرگترین قربانیان تروریسم هستیم، اما نسبت به احقاق حقوق تمامی ادیان الهی مخصوصاً مسلمان ان که در فرانسه تعدادشان کم نیست هم کوتاه نخواهیم آمد
کد خبر: ۵۴۸۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۹
امواج سهمگین اسلام هراسی که موجب برانگیختن نفرت بخشی از افکار عمومی علیه اسلام و مسلمان ان و توجیه کننده هر گونه اهانتی به مقدسات ملتها از یک سو و مشروع دانستن اقدامات تجاوزکارانه علیه ملتهای مسلمان از سوی دیگر می شود. "سیدمحمد خاتمی" رئیس جمهوری اسبق کشورمان در نامهای به دبیرکل سازمان ملل از او خواسته تا با دعوت از همه نیروهای صلحطلب، اقدامی عملی برای توقف خشونت و ترور انجام دهد. وی آمادگی "بنیاد گفتوگوی تمدنها" را نیز برای همکاری اعلام کرده است.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
متن كامل اين نامه که در وبسایت سیدمحمد خاتمی منتشر شده است را در ادامه آمده می خوانید:
به نام خدا
عالیجناب آقای بان کی مون
دبیرکل محترم سازمان ملل متحد
با احترام و درود
من نیز چون شما و صدها میلیون نفر در سراسر جهان از جنایت تروریستی پاریس و رویدادهای مشابه ونگران کننده پیش و پس از آن که نمونهای از آثار شوم و ضدانسانی تروریسم و افراط گرایی در شرق و غرب عالم است متأثرم و آن را به شدت محکوم میکنم؛ اما از سازمان ملل متحد، سازمانهای بینالمللی، دولتها، نهادهای مدنی، نخبگان و سرآمدان جهان انتظاری فراتر از محکوم کردن این حوادث می رود.
آقای بان کی مون
در جهان امروز، خشونت و ناامنی و افراط، جهنمی سوزان آفریده است که همه انسان ها، پیروان همه مذاهب، همه ملت ها و اقوام را در همه جای جان در کام خود می کشد، اما مسأله این است که آنچه احیاناً به نام مبارزه با ترور و خشونت انجام میگیرد نه تنها راهگشا نیست، بلکه متأسفانه گاه آتش این بلای سهمگین را افروخته تر میکند.
تروریسم و خشونت، نه جنگ دین و آزادی، نه منازعه شرق و غرب و نه مواجهه میان مذاهب و اقوام و ملل که خطری جدید و جدی است که ریشه های گوناگون دارد و باید این ریشه ها را خشکاند و جهان را از پرتگاه “افراطی گری” دور کرد.
آقای دبیرکل
در سپتامبر ۲۰۰۱ میلادی برج های دوقلوی نیویورک در اثر اقدامی تروریستی و تکان دهنده فروریخت و خطر “تروریسم” که پیش از آن هم وجود داشت، به چشم آمد و جمهوری اسلامی ایران در نخستین لحظات بروز حادثه، آن را محکوم کرد و پیشبرد “گفت و گوی تمدن ها” و طرح “ائتلاف برای صلح” را چاره کار دانست، اما در سویی دیگر پنداشته شد با ائتلاف برای “جنگ علیه تروریسم” که پنداشته می شد پرچم آن در دست جریانهایی چون القاعده است، می توان ریشه این پدیده شوم را کند؟ اما اگر این شیوه پاسخ می داد چرا امروز شاهد گسترش امواج تروریسم در سراسر جهان هستیم و امواجی که نمونهای از آن در پاریس به چشم خورده هر روز ازشرقیترین نقطه عالم تا غربیترین نقطه آن، در عراق و سوریه، در فلسطین و لبنان، در افغانستان و پاکستان، در نیجریه و میانمار و در جای جای عالم خشونت و خون و ترور عرصه را برهمگان از شیعه و سنی و ایزدی و مسیحی و یهودی تا عالم دینی و روشنفکر و سیاستمدار و کودک و پیر و جوان تنگ کرده است!
امروز تنها در خاورمیانه و آسیا و آفریقا و آمریکای لاتین نیست که امنیت از میان رفته است، بلکه در قلب کشورهای اروپایی و آمریکا نیز هیچکس در امان نیست و بپذیریم که امنیت در جهان به هم پیوسته امروز یا در همه جا برقرار می شود یا هیچ کجا روی امنیت را نمی بیند.
اگر صدای گفتوگو، صلح و مدار را که در لحظه ای حساس از تاریخ در سازمان ملل طنین افکند و مورد استقبال همگان قرار گرفت، جدی گرفته می شد و با ریشهیابی امور در جستجوی راهکارهای عملی با ضمانت اجرایی بودیم و سازمان ملل متحد و نهادهای بین المللی می توانستند سیاستمداران را وادار به رعایت موازین و ملزومات برقراری صلح کند و نهادهای مدنی و اندیشمندان و عالمان عالم در این راه گامهای بلندتری بر می داشتند، امروز شاهد چنین وضعیت تلخی نبودیم.
اگر دعوت به “ائتلاف برای صلح بر پایه عدالت” در سال 2001 و پس از تصویب پیشنهاد ”گفتوگوی تمدنها” در هیاهوی جنگ و خون و انتقام و لشگرکشی پس از حادثه تروریستی یازده سپتامبر که خونبارتر از آن حادثه هولناک بود گم نمی شد و اگر نصایح خیرخواهان مبنای تصمیمات بین المللی قرار می گرفت آیا بازهم شاهد چنین روزهای تلخی بودیم؟
عالیجناب
آیا فکر کرده ایم، نه تنها برپایه تعالیم ادیان و موازین اخلاقی که به اعتبار رهیافتهای علمی و حتی تجارب سیاسی، فقر، محرومیت، سرکوب، اشغال، آوارگی، استبداد و بدتر از همه تحقیر انسان که از سوی حکومتهای فاسد و قدرتهای توسعه طلب بر عالم و آدم تحمیل شده است در پدید آمدن این حوادث شوم چه نقشی دارد؟
اگر به جای مدارا و محبت، نفرت وخشونت و به جای دیگردوستی، دیگرستیزی حاکم شود و آن که قدرتمندتر است خشونت بیشتری را اعمال و از خشونت ورزانی که آنان را همسو با منافع خود می داند حمایت کند، آیا در دور باطل خشونت و سرکوب و تحقیر از یکسو و ترور و افراطیگری از سوی دیگر گرفتار نخواهیم شد؟
وقتی میلیونها انسان که سرزمینشان اشغال می شود و فریاد مظلومیت و ستم دیدگان و آوارگان در هلهله جنونآمیز اشغالگران سرکوبگر و آدمکش گم شود و بسیاری از قدرتمندان به جای تنبیه متجاوز، مظلوم و آواره را تحقیر کنند، هویت های مرگبار برساخته می شود و تروریسم بی وطن حتی از میان غربیان سربازگیری می کند. تروریسم، افراطیگری و به حاشیهراندگی نوع خوب و بد ندارد. نباید تبعیضهای وحشتناکی که حاصل اعمال ضابطه ها و معیارهای دوگانه است از نظر دور داشت.
آقای دبیرکل
موسی (ع) پیامبر عزت و مبارزه با فرعونیت است و مسیح (ع) پیامبر محبت و مهربانی و انسانیت و محمد مصطفی (ص) پیامبر رحمت و آزادگی. آیا پرسیده ایم که اشغال و جنایت و سرکوب به نام موسی و تحقیر انسانها و به راه اندازی جنگهای صلیبی جدید به نام عیسی و سربریدن بیگناهان و به بردگی کشاندن زنان و ترور و به خاک و خون کشاندن انسانها به نام محمد که هم جنایت علیه بشریت است و هم اهانت بزرگ به این پیامبران عظیم الشأن؟
آقای بان کی مون
محبت ورزان و مدافعان آزادی و عدالت و حقوق بشر در همه جا و با هر آئین و مشرب و مسلک مخالفان با تبعیض و تحمیل و طرفداران برخورداری همگان از برکات زندگی و حق و حرمت در جهان کم نیستند، ولی صدایشان شنیده نمی شود! باید عملاً به فکر راهکارهایی بود، که این صداها بهتر به گوش برسد. امروز وقت آن است که نهادهای بین المللی با همه سرآمدان عالم، همه دولت ها و همه نهادهای مدنی به علل و عوامل گوناگون پدید آمدن این وضع ناگوار بیاندیشند و منصفانه و واقع بینانه در صدد مبارزه با آن برآیند.
عالیجناب
من می دانم که آنچه طی زمانی دراز شکل گرفته است و منجر به تبعیض و بی عدالتی و عقب ماندگی ملتها و استقرار نظامات ناعادلانه بین المللی و نهایتاً تولید خشونت و افراطیگری شده است نه با گفتار و اندرز از میان می رود و نه به سرعت و به یکباره. من می دانم که تعصب و جهالت و کژاندیشی در میان جریانهایی که عقب ماندگی و تحقیر شدگی خود را مبدل به نفرت کرده اند وخشونت و ترور را راه استیفای حقوق از دست رفته خود کرده اند و با کمال تأسف بر اندام رفتار زشت و غیر انسانی خود جامه تقدس می پوشانند و از این راه به انسان و ارزشهای متعالی و مقدس خیانت می کنند، با نصیحت خیرخواهان و حتی بیانیه و تظاهرات و راهپیمایی به سادگی دست از جنایت بر نمیدارند و نیز میدانم که توسل به زور و خشونت برای نابود کردن این جریانها هم همانگونه که به تجربه نیز ثابت شده است، جز به عمیقتر شدن گرایشهای انحرافی و بسط و گسترش این جریانهای منحط نمی انجامد و حتی گاه سبب مظلوم نشان دادن آنها و جذب و جلب بیشتر تحقیر شدگان به سوی آنان نیز خواهد شد.
من میدانم که امواج سهمگین اسلام هراسی که موجب برانگیختن خشم و نفرت بخش هایی از افکار عمومی علیه اسلام و مسلمان ان و توجیه کننده هر گونه اهانتی به مقدسات ملتها و اقوام از یک سو و مشروع نشان دادن اقدامهای تجاوزکارانه علیه ملتهای مظلوم، به خصوص مسلمان ان از سوی دیگر می شود و نیز غربهراسی که حاصل عدم تفکیک میان جنبههای استعماری سیاستهای غربی در خارج از مرزهای ملی کشورهای غربی با جنبههای تمدنی و فرهنگی مغرب زمین که لااقل دستآوردهای مثبتی برای خود غربیان داشته است می باشد به سادگی و با توصیه های اخلاقی و سیاسی از میان نخواهد رفت.
اما نمی توان از تجارب و تلاش های عملی نیز غافل ماند. جلب توجه واقعی جهانیان و دست اندرکاران عالم اندیشه و عمل به دور از احساسات، مسؤولیتی جهانی و انسانی است. ریشهیابی وضعیت و واقعیت تلخی که به صورت خشونت و افراط گرایی، چه از سوی دولتها و چه جریانهای سیاسی و عقیدتی بروز کرده است و تروریسم تنها یکی از جلوههای وحشتناک و ملموس آن است، نخستین گام برای یافتن راهحلی است که اگر ارائه شود بدون تردید مورد اقبال افکار عمومی عالم و نیز همه خیرخواهان صلحطلب و انساندوست قرار خواهد گرفت و اندک اندک موجب انزوای افراطیون و خشونت گرایان و انشاءالله محو آن از صحنه بین المللی خواهد شد.
من به سهم اندک خود پیشنهاد می کنم سازمان ملل متحد با شجاعت در این راه گام بردارد و عالمان و اندیشمندان، روشنفکران، سیاستمداران، دولت ها و نهادهای مدنی را برای اقدامی عاجل با هدف تحقق آشتی تاریخی که از اهداف مهم گفتوگوی فرهنگها و تمدنها است در این سو فراخواند. بنیاد گفتوگوی تمدنها نیز آمادگی آن را دارد با بازخوانی تجربه خویش و با مشارکت اندیشمندان خیرخواه و صلح طلب جهان در حد توان خود به بلندتر شدن صدای گفت و گو و صلح و نزدیکتر شدن به جهان عاری از خشونت و افراط کمک کند.
آقای دبیرکل
نگذارید و نگذاریم جهان و انسان تحت هیچ عنوانی در معرض هراس، نا امنی و مخاطره باقی بماند. باید از کیان دین، آزادی، عدالت، اخلاق و گفت و گو و صلح به جد دفاع کرد.
سید محمد خاتمی
مؤسس و رئیس
کد خبر: ۵۴۸۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۸
ملت ایران با وجود تنوع قومی که در تمامی بخش های شمالی ، جنوبی ، شرقی ، غربی و مرکزی این سرزمین پهناور گسترده شده اند کمترین فاصله اجتماعی را دارند و بحمدالله به بالاترین سطح آگاهی سیاسی و هم افزایی در زمان معاصر رسیده اند
کد خبر: ۵۳۴۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۵
کسی که در فتنه دست داشته و زندان رفته و محکوم شده و آقایی که مثل آفتاب روشن است کیست، نباید میراث شهدا را در اختیارش قرار دهیم
کد خبر: ۵۳۳۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۲
فتنه گران ذائقه مردم و دلسوزان انقلاب را تلخ کرده و با عث تشویش اذهان عمومی و ایجاد شکاف در بین مردم شدند
کد خبر: ۵۳۰۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۰۸