کهگیلویه و بویراحمد
دلی مهره آیینه ی تمام نمای کلک نقاش خداوندی است که رقص بلورو لطافت باران را در پهنه تابلویی به وسعت ده کیلومتر ، چشم هر گردشگری را خیره می کند.
کد خبر: ۶۷۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۲/۰۲
اوای دنا: محمود احمدي نژاد كه در راستاي دور چهارم سفرهاي استاني خود به استان هرمزگان سفر كرده است، در جمع مردم اين استان در بندر عباس با اشاره به ويژگيها و خصوصيات مردم اين منطقه و ايستادگي آنها دربرابر متجاوزين و استعمارگران در طول تاريخ، به اهميت عدالت و استقرار آن اشاره كرد و گفت: همهي پيامبران الهي بلافلاصله پس از دعوت به توحيد تلاش كردند كه مردم را به عدالت و اجراي آن دعوت و كاري كنند كه مردم در اين راستا قيام كنند.وي با بيان اينكه خداوند متعال مردم و حاكمان را به اجراي عدالت دعوت كرده است و از مردم خواسته است كه در اين راستا قيام كنند، افزود: قدم اول در راستاي رسيدن به سعادت، كمال و قلههاي پيشرفت و عزت عبارت است از حركت در راستاي عدالت و هيچ شرايطي نبايد مانع از ارادهي انسان براي اجراي عدالت باشد. دوستيها نبايد مانع تحقق اين موضوع شود و حتي دشمني با دشمنان نيز نبايد مانع از اعمال اجراي عدالت شود و اين فرمان الهي است كه در رابطه با دشمنانتان با عدالت رفتار كنيد و هيچ عاملي نبايد شما را از مرز عدالت و حركت در آن راستا خارج كند. به گزارش اوای دنا به نقل از ایسنا،رييس جمهور در ادامه با بيان اين كه مديران و حاكمان موظف هستند كه در حوزهي مسئوليت خود عدالت را رعايت كنند، به اقدامات دولت نهم و دهم، در راستاي اجراي عدالت اشاره كرد و گفت: مسئوليت حكومت، رئيس جمهور، قوه قضاييه ، مجلس و همهي مسئولان حركت در راستاي اجراي عدالت است. احمدينژاد با تاكيد بر اينكه مهمترين ماموريت حركت در راستاي عدالت است، تصريح كرد: در صحنهي داخلي و بينالمللي دولت تلاش دارد كه كارها را بر اساس عدالت به جلو ببرد، دولت در توزيع بودجههاي عمراني، رفاهي، سرمايهگذاريهاي صنعتي و كشاروزي و ديگر بخشها عدالت را پايه كار خود قرار داده است و برخي از طرحهاي دولت مانند سفرهاي استاني، توزيع سهام عدالت، اجراي هدفمند كردن يارانهها، توزيع سرمايهگذاري در بخشها و مناطق گوناگون در جهت عدالت است. وي افزود: اجراي عدالت به همان شدتي كه براي تودههاي مردم خوشايند و زيباست براي اقليتهاي پرخور، خودخواه و زياده خواه سخت است. احمدي نژاد در ادامه با اشاره به مشكلات كنوني در عرصهي جهاني گفت: همهي اين مشكلات ناشي از بيعدالتي عدهي قليلي است. كساني كه حاضرند همهي جهان را به خاك و خون بكشانند تا جيبهاي خود را پر كنند. عدهي قليلي كه در راس چند كشور براي خود حق بيشتري قائل هستند و به خود حق ميدهند كه در امور تمام ملتها دخالت كنند. سرمايهي ملتها، فرهنگ و شخصيت آنها را غارت كنند. وي اضافه كرد: در اطراف خودمان نگاه كنيم در برخي از كشورها چه خبر است؟ پايگاه نظامي براي دفاع از منافع استكبارگران ايجاد كردهاند، اما هزينهي آن از كجا تامين ميشود؟ از منابع كشورهاي بدبخت. به نام ايجاد امنيت سلاح ميفروشند و قراردادهاي چند ميلياردي ميبندند. و در واقع انرژي، نفت و موجوديت ملتها را غارت ميكنند. در حالي كه عامل اصلي ناامني، خود آنها هستند. در دنيا ملتها با يكديگر مشكلي ندارند، با هم دوست هستند، تودهي ملتها اهل تجاوز نيستند، اهل بي عدالتي و خودخواهي نيستند و عدهي قليلي اين بيعدالتيها، جنگها و تجاوزات را طراحي ميكنند. رييس جمهور گفت:آنها استقلال و منافع ملتها را غارت ميكنند و هزينهي اين اقدامات را از خود آنها مي گيرند. ميبينيد در افغانستان و پاكستان چه ميكنند، اخيرا با مسئولان افغاني ملاقاتي داشتم، بحث شد كه آنها ميگويند 1300 ميليارد دلار در افغانستان خرج كردهاند و مسئولان افغاني گفتند كه اين موضوع دروغ است، مسئولان افغاني مي گفتند، ما كلاس درس را با هزينه ي 15 هزار دلار ايجاد ميكنيم و نيروهاي اشغالگر با 50 هزار دلار و اين هزينهها را به حساب مردم افغانستان ميگذارند ، ميبينيد چپاول در چپاول، تجاوز در تجاوز. وي با اشاره به دشمني مستكبران با ملت ايران گفت:علت اين دشمني اين است كه ملت ايران معادلات ظالمانهي آنها را نپذيرفته است. ملت ايران گفته است كه ميخواهيم روي پاي خود بايستيم و نه به كسي ظلم ميكنيم و نه زير بار ظلم ميرويم. رييسجمهور در ادامه سخنان خود در جمع مردم استان هرمزگان با اشاره به اينكه «دشمنان و مستكبران مخالف اين هستند كه ملت ايران روي پاي خود بايستد» افزود: آنها ميخواهند ثروت و حيثيت و شرافت ملت ايران زير پاي آنها لگدمال شود و همه دعوا بر سر اين است و به اين خاطر با پيشرفت ما مخالف هستند كه نگذارند ملت ما روي پاي خود بايستد. اما بايد بگويم ملت ايران هيچ وقت آن را نخواهد پذيرفت و زير بار زور نخواهد رفت.وي خطاب به قدرتهاي استكباري گفت: اينجا بندرعباس است. همين مردم روزي در همين آبها و سرزمين درسي فراموش نشدني به استعمار آن زمان پرتغاليها و انگليسيها دادند. پس هركس بخواهد به حقوق ملت ايران تجاوز كند، ملت ايران چنين درسي به او خواهد داد. احمدينژاد با بيان اينكه «متاسفانه اجراي عدالت در داخل كشور نيز بعضي مخالفين دارد» اظهار كرد: عده قليلي هستند كه پيشرفت، رفاه تودههاي مردم، آباداني كشور و توليد و توزيع عادلانه را به نفع خود نميدانند و با هر قدمي براي عدالت مخالف بوده و سنگاندازي ميكنند. آنها آشكارا از اينكه حق مردم به خودشان داده شود ناراحت و عصبانياند و مخالفت ميكنند. رييسجمهور تصريح كرد: 50 سال ثروت ملت در جيب عدهاي قليل بوده كه امروز همه بايد بسيج شويم تا حداقل 50 سال ثروت خود ملت در جيب خودشان باشد. وي خاطرنشان كرد: ما ميدانستيم از اول سال آنهايي كه ضدعدالت هستند و ميخواهند مفت ببرند با هدفمندي يارانهها مخالفت ميكنند و دنبال يك فتنهگري و اخلال در اقتصاد هستند تا آن را به گردن هدفمندي يارانهها بيندازند و شيريني اين كار بزرگ را كه ملت انجام داده و در جهان به عنوان يك ملت بافرهنگ، همبسته، موحد و انقلابي ميدرخشد تلخ كنند. احمدينژاد با اشاره به مسائل پيش آمده در بازار سكه و ارز در ماههاي گذشته، افزود: اين بازي ارز و سكه بين داخليها و خارجيها هماهنگ انجام شد و برخي همكاران غفلت كردند و موضوع را جدي نگرفتند و فكر كردند مسلط هستند؛ در حالي كه آنها آمدند يك بازي مصنوعي براي قيمت ارز و طلا درست كردند؛ در حالي كه ذخاير ارز و طلاي ما در طول تاريخ بينظير است. رييسجمهور ادامه داد: آنها ميخواهند نفت ما را تحريم كنند، اما بايد بگويم كه آنقدر ما ارز داريم كه اگر دو سه سال هم يك بشكه نفت نفروشيم كشور به خوبي اداره ميشود و آرزوي دشمنان به دلشان باقي ميماند. وي تصريح كرد: البته همكاران ما مشغول هستند و به فضل الهي اين توطئهها خنثي خواهد شد، اما ميدانيد كه يك ناجوانمرد سنگي به چاه مياندازد كه 100 نفر بايد تلاش كنند آن را بيرون بياورند. احمدينژاد با خطاب مجدد به اين كشورها گفت: اين ملت بزرگ همه سنگهاي در چاه انداخته شده را در خواهد آورد و به سر مستكبرين خواهد كوبيد. رييسجمهور با اشاره به اينكه «متاسفانه برخي از خوشحالي مردم ناراحت هستند و وقتي ميبينند 60-70 درصد مردم به تعطيلات و مسافرت ميروند بهانه درست ميكنند كه بنزين مصرف ميشود» افزود: وقتي با اين افراد صحبت ميكنيم ميبينيم ناراحت هستند و ميگويند 120 ميليون سفر انجام شده و مردم به مسافرت رفتهاند. آنها ميگويند بنزين مصرف ميشود. اما بايد بدانند كه ما هرچه داريم از اين ملت است و همين ملت انقلاب كرده و ما را سر كار آوردند. ما بايد از شادي مردم خوشحال و از غصههايشان ناراحت باشيم. وي اضافه كرد: ما به آنها ميگوييم برويد با مردم صحبت كنيد و ببينيد بعضي بيعدالتيها چه بلايي بر سر مردم ميآورد. حال عدهاي مقاومت ميكنند كه آنها نيز اشتباه ميكنند و خيال ميكنند با سنگاندازي در مسير عدالت به جايي ميرسند. اما بدانند اين ملت براي رسيدن به قلههاي عدالت تصميم خود را گرفته و هركس جلوي آنها بايستد ملت آنها را به زبالهدان تاريخ خواهد فرستاد. به گزارش ايسنا، احمدينژاد در ادامه با بيان اينكه امروز روز سازندگي و توليد است، گفت: ايران كشوري بزرگ است كه بيش از يك ميليون و 840 هزار كيلومتر مربع وسعت دارد. 2هزار كيلومتر دريا در جنوب و بيش از هزار كيلومتر در شمال دريا داريم. همچنين كشور ما از معادن جنگلها و بالاتر از همه بهترين مردم، جوانان، دانشمندان، توليد كنندگان، كشاورزان، صيادان، كارگران و عشاير برخوردار است. رئيس جمهور افزود: امروز زماني است كه بايد عظمت و تواناييهاي ملت ايران به رخ دنيا كشيده شود و اين موضوع نيز در گرو كار است، در اين راستا وظايفي بر عهدهي دولت و وظايفي نيز بر عهدهي ملت است. وي تصريح كرد: آنچه بر عهدهي دولت است اول از همه زمينه سازي در جهت ايجاد اشتغال جوانان عزيز و غيور كشور است و ما مصمم هستيم تمام توان و موجودي دولت را در خدمت اشتغال جوانان عزيز به كار ببريم. احمدينژاد خاطر نشان كرد:در سال 90 كارهاي زيادي انجام شد، دولت تنها بود، برخي نه تنها همراهي نكردند، بلكه مخالفت هم داشتند، اما ملت و دولت با هم كار را جلو خواهند برد. در اين راستا گروهي مامور نظارت و بررسي شدهاند و نفر به نفر آدرس و محل اشتغال افراد را كنترل ميكنند و گزارش جامعي ارائه ميدهند و تا امروز الحمدالله با همت جوانان و كارآفرينان بيش از يك ميليون و 600 هزار از اين محلها تاييد شده است و بررسي بقيه هم ادامه دارد و وقتي كه تمام شد، گزارش آن به عرض ملت ايران خواهد رسيد. وي با بيان اينكه هدف گذاري ايجاد 2 و نيم ميليون فرصت شغلي است، اظهارداشت: اميدواريم با ايجاد اين 2 و نيم ميليون شغل در همه كشور از جمله استان هرمزگان و در بندرعباس همهي جوانان عزيز ما فرصت شغلي مناسب پيدا كنند.
کد خبر: ۶۴۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۱/۲۳
اوای دنا-آفتاب: با وجود دو روز گرم شدن هوا در بسیاری از مناطق ایران،اما سازمان هواشناسی پیش بینی کرده است از اواخر سه شنبه، 9 اسفند ماه، هوای سر وارد ایران می شود و برف و باران در راه است.از چهارشنبه سامانه بارشی از سمت شمال غرب و غرب وارد کشور می شود و بتدریج در روز پنجشنبه دامنه فعالیت آن به سواحل شمال ی، شمال شرق، دامنههای جنوبی البرز نیز میرسد و سبب بارش باران و برف و کاهش دما در این مناطق میشود.بر این اساس در روز پنجشنبه بارش متناوب در استانهای آذربایجان غربی، کردستان و کرمانشاه، بارش پراکنده در استانهای آذربایجان شرقی، زنجان، قزوین، تهران، البرز و همدان و از اواخر وقت وزش باد و گرد و خاک در استانهای ایلام و خوزستان انتظار میرود.روز جمعه اما اوضاع آب و هوای ایران، متناقض است؛ وزش باد شدید و گرد و خاک در استان های کرمانشاه، ایلام، خوزستان، فارس و بوشهر، بارش متناوب با وزش باد شدید در استانهای کردستان، آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، زنجان، قزوین، البزر، تهران، سمنان، خراسان شمال ی، شمال خراسان رضوی، قم، مرکزی، همدان، لرستان، چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد و بارش شدید در استانهای اردبیل، گیلان، مازندران و گلستان پیشبینی شده است.سازمان هواشناسی همچنین پیش بینی کرده است روز شنبه وزش باد شدید و گرد و خاک در استانهای کرمانشاه، ایلام، خوزستان، بوشهر و فارس و بارش با وزش باد نسبتا شدید در استانهای اردبیل، گیلان، مازندران، گلستان، خراسان شمال ی، شمال خراسان رضوی و دامنههای البرز جنوبی در استانهای سمنان، البرز و تهران پیشبینی شده است.از سوی دیگر از صبح جمعه ابتدا در شمال غرب و از اواخر وقت و طی روز شنبه در نیمه غربی کشور دمای هوا به طور قابل توجهی کاهش مییابد که این شرایط در روز یکشنبه نیمه شرقی را نیز تحت تاثیر قرار میدهد. به دلیل وزش باد شدید در روزهای جمعه و شنبه، دریای خزر مواج است و خلیجفارس و دریای عمان در روز جمعه مواج و روزهای شنبه و یکشنبه طوفانی است.کد مطلب :
کد خبر: ۵۱۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۲/۰۸
اوای دنا-امیدوار تابش :فرهنگ عامیانه بخشی از فرهنگ توده مردم است که تخیل ، احساس ، آرزو و اندیشه ها ی گوناگون را از نسلی به نسل دیگر منتقل کرده و دگرگونی معیارهای زیبا شناسی و اخلاقی هر دوره از زندگی یک قوم را آشکار می کند . علاقه روستائیان به حفظ سنت ها و اقتضای شیوه ی زندگی آنها با طبیعت باعث افزایش تخیل آنهاست . فرهنگ عامیانه و فولکلور مجموعه ای از دانش ها و باورها و رفتارها گروهی است که با موازین علمی و منطقی جامعه انطباق ندارد و اجرای آنها برحسب عادت ، تقلید و همچشمی و سرگرمی است . این دانشی ها عبارتند از آداب و رسوم ، تولد ، مرگ ، ازدواج ، و نحوه زندگی ، کشاورزی ، جشن ها ، پیشگوئی ها ، خرافات ، طبایت ها ، بازی ها ، آوازها ، قصه ها ، و سایر آداب و اعتقادات که بیانگر چگونگی تفکر و نحوه ی زندگی مردم در طول اعصار مختلف است .
مردم شهر لنده هم دارای اداب و سنن خاصی بوده که تصمیم گرفته ام گوشه ای از آنها را جمع آوری و در قالب کتابچه ای تهیه که اولین بخش آن را با توجه به زیباییهای آنها و نیم نگاهی به خاطرات بزرگترها تقدیم به همه هموطنان و لر زبانان میکنم :كم باراني :درشهرلنده قبلاًرسم براين بود كه وقتي سالي كم باران بود عده اي ازمردم جمع مي شدندواين شعرها را مي خواندند :يالا يالاباروني(1) سيِمُسّوون ،سيِمُسّوون اورّ بيا وآسمون (2)،سرِگاه هونِ رئيس ياخدابارون ِبريسِ(3) ،ّيه مُس ِجهي داشتُم ّسرِِ تِلي كاشتُم يا خدابزن بارون سي ِدلِ عيال دارون(4) ،ّمشكِ وملارّ اُوبُ كاي فتح لانّ خُوبُو(5)،ايمانيم هفت ِبرارون اوّميِم ّودينِ بارون (6)وجلو خانه ها جمع مي شدند واين اشعار رامي خواندند تا صاحب خانه هابه آنها مقداري آرد مي دادندواين افراد سروروي خود را مي پوشيدند تا شناخته نشوند زيرا رسم براين بود كه به حالت ناشناس بيايند .بعداًدرخانه اي جمع مي شدند واين آردها براي خميركردندآاماده ميكردند وقتي كه آنها را خمير ميكردند وسنگ ريزه درآن خمير قرارمي دادند وخميررا پهن ميكردند كه به آن گرده(1) مي گفتند وآن رازيرخاكستر آتش قرارمي دادند هروقت گرده پخته مي شد آن رااززيرخاكستر بيرون مي آوردند وبين افراد تقسيم مي كردند درسهميه هركس سنگ ريزه بود همه گروه اورا مي گرفتند وبه طرف قنات يا استخر وياجويبارورودخانه مي بردند تا كسي ضمانت اورا ازيك روز تا يك هفته برعهده مي گرفت اگردراين مدت باران مي باريد ديگر ارافتادن در آب معاف مي شد ولي اگر باران نمي باريد اورا به آب مي انداختند ولي از جاييكه اعتقاد مردم خوب بود قبل اتمام موعد معين باران شروع به باريدن ميكرد .1-اي خداوند ،اي خداوند تورحمي به حال بندگانت كن وباران رحمتت راببار .2-اي امامزاده سيد محمد حسين ،سيد محمد حسين ما ازتو مي خوهيم كه توازخدابخواهي تا ابرها رابراي بارندگي در آسمان بياورد . 3-سرگاوخانه رئيس وبزرگ اين محل مي باشد بصورت گروگان است خدايا توبخاطر رهاي اين سرگاو باران رحمت راازآسمان ببار. -خدايا يك مشت جوداشتم وآنها راسرتپه بلندي كاشتم براي فرزندانم وجايي كاشتم كه امكان آبياري دستي آنها را نيست خدايا تو براي مردم كه عيا ل وروزي خورا ن تو هستند شروع به باريدن بار ان كن .5-مشك وملار را چون قايد فتح اله ديشب تا به سحر دعا براي بارندگي ميكرد وآنچنان ايشان گرم خواب شدن وباران باريده تا مشك وملار راآب برده وقايد فتح اله ازخواب بيدار نشده است.6-ماهفت برادران اي خدا بسوي توآمديم ودست دعا به درگاهت درازمي كنيم وازشما مي خواهيم باران رحمتت را بسوي ما بندگانت ببار .1-گرده :خمير را بصورت نا ن كيكي پهن مي كنند ودرزيرخاكستري كه بالاي آن آتش باشد قرارمي دهند
ملار:وسيله بود كه ازسه تا چوب يك متر ونيم به هم بسته مي شدند ومشك حاوي ماست را به آن مي بستند وماست را به دوغ وكره تيديل ميكردند.اگرزماني باران مي زد ودرهنگام كسي فوت مي كرد وبعد از فوت آن شخص دچار بي باراني مي شدند مي رفتند مقداري ازگل قبرفرد مرده را مي آوردند ودرآب مي ريختند تا باران ببارد چون معتقد بودند ميت اين مرده باران رابرده وخاك قبرش همراه آب وارددريا مي شود ودريا بخار مي شود وابردرست مي شود دوباره باران مي بارد كه وقتي اينكار را مي كردندباران هم شروع به باراندگي مي كرد واگرباران زياد مي زد عروسك درست مي كردند وبه آب روان مي انداختند تابارندگي تمام شود .تمام شدن ماه صفر ورسیدن ماه ربیع الاول : قبلاًدرشهر لنده وقتي ماه صفر تمام مي شد دسته چوب برميداشتند وآنهارا آتش مي زدند وقتي وارد خانه مي شدندمي گفتند مولي به تو وبيرون مي رفتند مي گفتند صّفّرّك به در .چون اعتقاد داشتند كه پيامبرقرموده:هروقت ماه صفرتمام شده ياييد ازمن مژدگاني بگيريد .معتقد بودند كه هزار بلا درسال وجوددارد كه يكي ازاين بلاها دريازده ماه سال است ونصدونودونه بلاي ديگر درماه صفر مي باشد به همين خاطر وقتي وارد خانه مي شدند يعني مي گفتند ماه مولي يعني ربيع الاول وارد شو ووقتي بيرون مي رفتند مي گفتند ماه صفر كه پرازبلا هستي بيرون برو . شيروره : ازرسومات ديگر دراين شهر قبلاًاين بود كه دوهمسايه كه دامدار بودن وقتي دامهاي آنان شروع زاييد ن وزمان شيردهي شروع مي شد .مثلاًدوهمسايه به نامهاي زهراوآسيه باهم شيروره ميكردند يعني زهرا به مدت يك ماه شروع به دادن شير به آسيه ميكرد وهروقت شير رامي دادزهرا با نكار(1) آن شيرهارا اندازه مي كرد ودرپايان ماه كه نوبت آسيه مي شد كه زهرا كه شير بدهكار آسيه بودبايد شيرهاي بدهكاري خودرا تحويل آسيه دهد زهرا هرقت شير مي بردوبه آسيه مي داد با نكارهاي كه قبلا آسيه ًطلبكار بوده اندازه ميگرفت وبه آسيه مي دادوآسيه هرنكار كه درعوض آن شير ميگرفت آن را مي شكست تاتمام نكارهاي طلبكاري خود را ميگرفت زهرا دوباره شير مي دادوبراي خودش كه طلبكار مي شد با نكار اندازه ميگرفت تاده الي پانزده روز دوباره شير را تحويل زهرا مي داد وبه تعداد نكارها شير ميگرفت وتا پايان زمان شيردهي گوسفندان اين رسم معامله بين زهراو آسيه ادامه داشت .مي گفتند نكاردون پسين ازنكاردون صبح كوتاهتراست 1-نكار:چوبي بود به اين شكل y كه واحد وپيمانه اندازگيري در شير وره بود شيروره :يعني معامله شير بين دودامدار براي استفاده بيشتر از محصولات لبني پسين :بعدازظهريا عصري دون :قسمت يانصف روز الف:يعني نكار قسمت عصرچون گوسفندهارا صبح دوشيدن ازنكار قسمت صبح كوهتاتراست .ازدواج : قبلاًهركس دختر هركس رابراي ازدواج باپسرش مي خواست اصلاًپسر ودختر حق اظهارنظر نداشتند وانتخاب با پدران، دختر وپسر بوده كه يابصورت ناف برون بوده كه دراين روش وقتي دختري به دنيا مي آمد پدر پسر ويا مادر پسر هنگاميكه ناف آن طفل دختر را مي بريدند مي گفتند كه اين دختر مال پسر ماست وقتي اين دختر بزرگ مي شد بعنوان نامزد اين پسر بوده فقط اينكه اگر اختلافي بين خانواده ها بوجود می آمد تا اين ازدواج به هم بخوردي .طريق ديگر اين بوده كه پدرپسرازپدردختر،دخترش رابراي پسرش خواستگاري مي كردومي گفت مثلاًنام پدردخترهوشنگ بودمي گفت آقاي هوشنگ مي خواهم اگر قسمت خداباشد پسرم رابه فرزندي قبولي كني تابعنوان پسري ازپسرانت باشد ودركارها به ياريت بشتابد وپدردختر بصورت آني جواب نمي دادومي آمد با اهل خانه زن وپسرانش مشورت ميكرد بعداًازدائي تاعموعمه خاله وپسرخاله با همه صحبت مي كرد ونظر خواهي مي شد وقتي همه جواب مثبت مي دادند جواب را خانواده پسر مي دادواززماني كه جواب به آنها داد تازمان وروز وحتي فقط شب عروسي ،عروس وداماد ازنزديك باهمديگر ارتباط داشتندوالي رسم نبود تاقبل از عروسي با همديگر ارتباط داشته باشند واگرداماد به خانه نامزدش مي رفت نامزد يادرخانه پنهان مي شد ويااز خانه به خانه يكي ازبستگانش مي رفت .وهنگام برگزاري مراسم عروسي داماد نزد اقوامان مي رفت ويوزي مي گرفت.يوزي: مقدار كمك مالي ياجنسي بوده كه به داماد مي دادند .قواي هالو :يعني درآن زمان رسم بوده كه گاو،اسب ،بزوگوسفند،قاطر،ويا فرش ويا تفنگ بعنوان قوا يه دائي دختر مي دادند ومي گفتند قوا،بهاء دارد بايد دائي دختر دربرابراين قوا وسيله يا وسايلي يه خواهرزاده خود اهداءمي كردي .وبايد داماد دراختيار خانه پدرزن بودي براي كارهاي خانگي مثل ساختن خانه شخم زدن كشاوزي وغير ه كمكشان مي كرد بطوري كه چون داماد زياد كارمي كرد مي گفتند اگر خرنداري داماد بگير. ولي خانه پدر زن آنقدر داماد رادوست مي داشتند كه هرچه مي خوردند يا داشتند بخورند سهميه داما دويژه بوده .وبه داماد مي گفتند برو «خّسي تّپّنّك بخور» :خّسي يعني :مادرزن ،يعني برو آنچه را مادرزنت برايت برداشته وپنهان كرده برو وآن رابخور .وقتي پدر دختر بله را مي گفت پدر داماد زُون گِشون مي داد :يعني گاوي ياگوسفندي ياپول بعنوان زبان گشاده به دختر مي دادند ومادر دختر بعد ازكدخدايي :يعني اقوامان داماد مي آمدند مهريه وحق شيركه به آن شير بها مي گويند، مشخص مي كردند شروع به خريدن وسايل مرسوم آن زمان براي دخترش ميكرد ومقداري جوراب دستمال وروسري وپيراهن مي خريدند وهروقت دختر به خانه داماد مي بردند تحت عنوان رسه يعني هديه به اقوامان دختروداماد مي دادند .وروزي كه عروس را مي خواستن ببرند آرايشگر محلي مي آوردند وعروس را به رسم رايج كه آن زمان مرسوم مي كرد وبه رسم آن زمان آراسته مي شد وشبي كه دختر ازخانه پدر مي خواستند به خانه شوهر ببرند پسرعموي دختركه نابالغ بود وچون مي گفتند محرم بوددرخانه پدردختر آرايش مي كردند ودامادرا هم آرايشگر مرد به حمام مي برد واورا حمام است با پارچه اي كه درآن چند سكه پول وچند حبه قند مي گذاشتندوبه كمردختر مي بست ومي گفتند اين كار به سبب مباركي مي باشد يعني دختر براي انجام وظايف درخانه جديد وبراي مقابله با مشكلات كمربسته وآماده مي باشد وقند يعني مزه زندگي مشتركي چون قند شيرين باشد وعلت بستن به كمر توسط پسرعمو يعني پسرعمو مي گويد درزندگي ومشكلات آن چون كوه پشت سرت هستم وتا مراداري جاي هيچ نگراني برايت نيست .وقتي عروس راازخانه پدر بسوي خانه شوهر ومي آوردند تا به درخانه شوهر مي رسيد مي گفتند دم هونه گِرونيش چِنِ :يعني هديه مي خواهيم تاعروس وارد خانه شود كه پدرشوهرقول هديه ياپولي نقدي مي دادوعروس راوارد خانه مي كردند وهنگام ورود گوسفندي را مي كشتند بعنوا ن خونروش يعني باريختن اين خون قضا وبلاي براي زن شوهر اتفاق نيفتد.وازروزاول زندگي تا يك هفته غذاي عروس وداماد برعهده خانه عروس بوده بعد يك هفته دختر را به خانه پدرش مي بردند كه به واطلبيدن مشهور بوده بعدازاتمام حداقل يك روز ياحداكثر يك هفته مادرياخواهر ياخاله وياعمه داماد مي رفتند عروس رابه خانه شوهر مي آوردند بعداًآنچه ا زبرنج وگوشت وخوراكيهاي كه به خانه عروس داده بودند اضافه بودند به خانه داماد همراه با مقداري وسيله هنگام واطلبون هم همان پس پرده دختر بود بعدازيك هفته به دختر مي دادند .ودرهنگام زندگي مشتركي باپدر شوهر ومادر شوهر زن ومرد استقلالي دراستفاده وتصرف اموال نداشتند ومادر شوهر بصورت ارباب رعيتي با زن پسررفتار ميكرده كه قدما نقل مي كنند كه مي گويند حتي اگر فرزندكوچكي داشتند كه درگهواره هنگام گريه فرزند وشيردادن به آن كاملاًعروسها مختار نبودند ومي گفتند كه اتفاق مي افتاد كه شايد طفلي ازصبح تاعصر شايد يك بار ازگهواره درآورده مي شد وحتي درخوردن موادغذايي هم بصورت جيره بندي به شوهرتحت هيچ عنواني نمي توانست آشكارادردعواها في مابين مادر وهمسرازهمسرش دفاع كند زيرا اگرآشكارادفاع ميكرد مادرمي گفت مادروهمسررفتن به ديوان همسرسرافراز آمد مادر پشيمان ،ويا مي گفت شبگو روزگورا آنه غذامي دادند ومي گفتند هرچه گفتيم بايد پسر وعروس بدون چون چرا عمل كنند كه اين رسم مختص به لنده تنها نبود بلكه درتمام نقاط كهگيلويه رايج بوده است دليل اين بوده كه خودمادر شوهرها فبلاًبه همين سيستم حاكميت گرفتار بودند وعقده اي بودند ومي خواستند به اين روش عقده خودراخالي كنند.ودراين شرايط برد يعني زن وشوهرشب كه مي شود زن برعليه من مادر باشوهر صحبت مي كند وپسرم رابرعليه من تحريك كي كند .وزن بيچاره مي گفت ّخسي ايز ّنُم كه پُرخورم ميره ايزّ نُم كه لاغّرُم ،يعني :مادرشوهرمراكتك كاري مي كند ومي گويد كه شما زيادغذا مي خوري وپرخوري مي كني وشوهرمراكتك مي زند ومي گويد شما چون كم غذا مي خورد مرتب لاغر مي شويد. يعني زن بدبخت رانه شوهر ونه مادر شوهر درك نمي كنند .عروس درمدت 40روز ازرفتن به مراسمات عزاداري منع ميكردند چون مي گفتند اگر به قبرستان بروي ممكن است چله مرده تورا بگيرد وموجب نازايي توشود .افتادن دندانهاي شيري : وقتي بچه ها به سن هفت سالگي مي رسيدند ودندانهاي آنها شروع به افتادن مي كرد به بچه ها مي گفتند كه دندانهاي خود را درگيگاه بگذاريد وبگوييد.گيگاه دِندون حلواخّروّت دام دندون ريگ كوز وّم بِرِ چون اعتقاد داشتند دندانهاي شيري مقاومت ندارند وبايد دندانهاي كه بجاي آنها روييده مي شوند بايد دندانهاي محكمي باشند .گيگاه :يعني كودگاو *يعني اي كودگاو من دندان شيري كه فقط قدرت جويدن خرما وحلواراداشت به تودادم وازتومي خواهم دنداني به من بدهيد كه توانايي جويدن سنگريزه راداشته باشد .خوابيدن مرغ روي تخم ها : براي خوابيدن مرغ روي تخمها به اين شكل بوده كه اگر مرغي بعد مدتي تخم گذاري براي مدت از تخم گذاشتن خودداري مي كرد مي گفتند كه: مُرگِ كِرُك است وبراي اينكه ازكِرُكي سرد بشه يا مرغ چندين مرتبه درآب سرد حمام مي كردند ويا ازپرمرغ مي كندند وازسوراخهاي بيني مرغ رد مي كردند تا ازكِرُكي سرد بشه .راه مشخص کردن تعداد تخم مرغ وروش تبدیل تخم به جوجه :براي مشخص كردن تعدادتخم هاي كه آينده مي گذارد پرهاي دم آن مرغك را مي چيدند وآنها را مي شمردند هرچند دانه بودند تعدادتخمهاي آينده اش مشخص مي شد كه اين برايشان به تجربه رسيده بود .وقتي مرغ شروع به تخم گذاري مي كرد اولين مرحله ازتخمگذاري رابراي تبديل جوجه مناسب نمي دانستند چون مي گفتند اين تخمها تخم مرغ نوجواني مرغ مي باشد وتخمهاي مرحله دوم به بعدرا جمع آوري مي كردند تابقول خودشان مرغ كرك شود چند روزي ازكركي آن بگذرد تاكركي آن گرم شود بعداًدرقوطي ياجعبه ياكارتن مقداري كاه مي ريختند وپارچه ياگوني مي گذاشتند تخمها داخل جايگاه قرارمي دادند ومرغ راروي تخمه مي خوابندند تا بيست روزودراين مدت 24ساعتي يكبار مرغ رابراي مدت نيم الي يك ساعت براي تفريح وغذاخوردن وآب آشياميدن ومدفوع كردن آزاد مي كردند وجالب اين بود كه اگر مرغي ازگرسنگي تخم خود را مي خورد نوك منقارش مي سوختند ومي گفتند كرم غله خّر دي رُم مُرِگِ تيلّ خّر نّيرُم، يعني كرمي كه غلات گندم وجو رابخورد ديدم ولي مرغي كه جوجه خود را بخورد نديدم وقتي شبهاي باراني كه رعدوبرق بود وآسمان غرش مي كرد باوسيله به آن كارتن يا قوطي ويا جعبه مي زدند ومي گفتند كربوي گنگ بوي لال بوي نّشنِفي :يعني اي جوجه هاي كه درون تخم مرغ هستي شما كروگنگ ولال باشيد اين صداي رعدوبرق وغرش آسمان رانشنويد . چو ن اعتقاد داشتند صداي غرش آسمان موجب هلاك جوجه ها دردرون تخم مرغ مي شود . وقتي جوجه ازتخم بيرن مي آمدند تا يك هفته غذاي آنها پركونه پود وتا 40روز هيچ زن ودختري حق نداشت فوراٌبعد ازسرشستن به ديدار جوجه هاي كوچك مرغ بياييد چون معتقد بودند اگر كسي سرش شسته باشد وبه تماشاي جوجه بيايد تمام جوجه ها مي ميرند چون اين مسئله برايشان به تجربه رسيده بود ودراين مدت هم زياد احتياط كردند .كِرُك :به مدت زماني كه مرغ تخم نمي گذارد مي گويند .ديرُم :ديدن نّيرُم :نديدن خّر:خوردن نرفتن مرغ ياجوجه به آغل گوسفندان : چون معتقد بودند رفتن طيور خانگي به آغل گوسفندان موجب بيماري انگلي پوستي به نان شِشِكّ مي شود .ششِِكّ:شپش دامي كه مختص بزوگوسفندوبزغاله وبره مي باشد .پيش بيني بارندگي : درخصوص پيش بيني بارندگي قدما معتقد بودن اگر تابستان بادهاي هفت روزه كه معروف به باد چپ بودن اگر اين بادها درمدت اين هفت روز درسال مي وزيدند مي گفتند امسا ل وضعيت بارش وبارندگي خوب است ولي اگر باد ها نمي وزيدند مي گفتند كه اوضاع بارش درسالي كه درپيش داريم خوب نيست . واگر شبهاماه حلقه اي دور خود مي زد ودردرون حلقه ستاره زياد بوده مي گفتند سال امسالي خشكسالي است چون اطراف ماه خوشه وّرچين زياد است خوشه ورچين به كساني مي گفتند كه هنگام دروجووگندم پشت سركشاورزان خوشه هاي ازگندم وجوي كه مي افتاد آنها رمي داشتند .ولي اگر درحلقه اي كه دراطراف ماه بود ستاره ديده نمي شد مي گفند امسال سالي پربارش است مردم سيرهستند كسي دنبال برچيدن خوشه نيست .صداي روباه درشب و خاموش صداي شغالهادرشب : قدما درلنده مردم معتقد بودند كه اگر شب روباه ازقسمت شمال به طرف مغرب زوزه مي كشيدو مي آمد كه بقول خودشان شمال نقطعه اي بنام بّنگّرودون ودر قسمت مغرب قناتي بود كه محل آب شرب وغسل دادن ميتها بود مي گفتند كه اگر ازقسمت بّنگّرودون صداكند بطرف پايين بيانگر فوتي كسي اراهالي اين شهر مي باشد وهنگام زوزه كشيده برهمه ايجاب مي كرد كه بگويند وّخيراوميِ وخيربِرّ يعني اي روبا ه انشاءالله آمدن ورفتن همراه با خير وخوشي براي اهل اين محل باشد .وازديگر اعتقادات اين بود هنگام تقسيم جو يا گندم درون خرمن مي گفتند بايد اين تقسيم شب باشد تا روبا ه بياييد وزوزه بكشد چون همراه بايان زوزه كشيدن خير وبركت براي اين خرمن مي باشد . ازديگر اعتقادات اين منطقه اين بوده كه وقتي شب صداي شغالها آزاردهنده بود مي گفتند وقتي شغالي شروع به زوزه كشيدن كرده كفشهاي خودراوارونه كنيد صداي شغالها قطع مي شود كه اين براي مردم حال حاضر هم به تجربه رسيده است .مسافرت وخواب بدبودن ستاره براي انجام كارها : ازاعتقاات ديگر اين محل اين بوده كه براي شروع هركاري يا مسافرتي ويا رفتن به خانه جديد ويا تابستان شروع مي شد مي خواستند بيرون بخوابند ويا دراتمام تابستان كه مي خواستند داخل بخوابند به ملا يا تقويم دان آن منطقه رجوع مي كردند ومي گفتند براي بگو كه ستاره دركدام طرف مي باشد چون اين اعتقاد راداشتند كه مي گفتند :*روز روزِ خدايّه پُرس کن ببين ستاره كجايّه *قّرّ بّس قِطارّ ّبس زيرّ بي زِنارّ وّش گِرُم سفرمزن ري وري ستاره * درست روز مخصوص خدامي باشد اماپرس ببين ستاره دركدام طرف مي باشد *شخصي درجنگ كشته شده دليلش را مسافرت روبروي ستاره مي دانستند كه اين شعرفوق راگفته بودند ومعني شعر اين است قطاروزناره رابه قدرابست به ايشان گفتم كه روبروي ستاره مسافرت نكن .آداب ورسوم مردم لنده درخصوص دهه محرم وعاشورا : ازديگر اعتقادات اين مردم اين بوده كه شبهاي محرم دردستجات زياد به سينه زني وزنجير زني مشغول بودن تا شبهاي تاسوعا وعاشورا دراين دوشب بعد اتمام سينه زني به دوسته تقسيم مي شدند وتا نزديك صبح اين اشعار را مي دادند امشب تاسوعاست يامحمدامحشركبراست يامحمدا ،ولي درشب عاشورا مي گفتند امشبي را شه دين درحّرّمّت ميمانست مكن اي صبح طلوع مكن اي صبح طلوع ، فرداحسين سّرمي دهد عباس واكبرمي دهد ،زينب اسيرمي ورد واي زبي برادري ،فردا حسين بي یاورست فرزند زهرا بي سراست ،اي فاطمه مينا د ُرنگ حسن كشتن مِنِ جنگ ،گِلي را كه حسين بو مي كرد شمر باچكمه لگد كوب مي كرد .اين مراسم ادامه داشت تاپاسي ازشب صيح عاشورا بعد مراسم سينه زني وزنجيرزني بعد ظهر عاشورا مراسم تعزيه را انجام مي دادند صحنه كربلا را نزديك به واقعيت به تئاترنشان می دادند وبعد از مراسم تعزيه به خيمه ها حمله ورمي شدند وخيمه ها را آتش مي زدند ومي گفتند آتش زديم به خيمه گاه کشته شدن آل عبا بعداٌاسيران را مي گرفتند ومي بردند شب آنها به خرابهاي شام مي آوردند ومرسم شام غريبان رابرپامي كردند وحتي هنگام اربعين مراسم برگرداندسرامام حسين ار شام به كربلا را به نمايش درمي آوردند .اعتقادبعضي طايفه ها به ناميمون بودن روز چهارشنبه : ازديگر اعتقادات اين شهر طايفه بنام تيله كوئي هستند كه اينا ن معتقد هستند روز چهارشنبه روز ناميموني براي اين گروه مي باشد پس اين طايفه درروزچهارشنبه هيچ اموري كه بر مبناي ساخت وساز عروسي مسافرت خريد فروش شروع بكار جديد انجام نمي دهند چون براي خود وپيشينيان آنها تجربه شده كه انجام اين كارها برايشن ناميمون بوده است .طايفه درروستاي مونه هم شبيه به اين طايفه روز دوشنبه برايشان نحس وناميمون است كه اينها دراين روز دست به هيچيك از كارهاي كه درمتن فوق براي تيله كوئيهاست هم انجام نمي دهند .درخصوص اعتقادات مردم در تحويل سال نو: مردم اين منطقه اعتقاد داشتند وقتي سال نو تحويل شود درهمان ساعت تحويل سال و دو ستاره به نامهاي زهرا ومشتري يكديگر راملاقات مي كنند وهركسي موفق به ديدن اين صحنه ملاقات اين دوستاره شود هرآرزوي دردل داشته باشد وازخدا بخواهد برآورده مي شود .بطوري كه مي گفتند پيرزني بدون دندان دلش مي خواست پرآغلش ميش باشد وقت ديدن اين دوستاره ، مي خواست بگويد خدايا فردا آغلم پراز ميش باشد اشتباهي گفت فرداپرآغلش ميخ باشد صبح متوجه شده كه آغل گوسفندانش پراز ميخ مي باشد .واين شعر رادرمورد اين ملاقات درساعت تحويل سال نومي گفتند رفيقي مون چِ خّشِ وُ ديري مون گِرونِ چي زهرا وُ مشتري سالي بينِ مون :يعني دوستي ورفقاقت ما آنقدر شيرين ودلچسب است كه مثل زهرا ومشتري وعده ملاقات وديدار ما هرسالي يكبار مي باشد سقوط شهاب سنگ درشب درزمان قدین درشهر لنده معتقد بودند که اگر شب شهاب سنگي ازآسمان سقوط مي كرد ودرآسمان به هرجهتي كشيده مي شد مي گفتند اين به معني است كه بزرگي يا شاهي از آن كشور يا آ ن منطقه ای که ستاره کشیده می شد فوت مي كن د .درخصوص فصل زمستان:مردم معتقد هستند كه فصل زمستان شامل چله بزرگ وكوچك وبهار هستند .به اين شكل كه ازاول ديماه تادهم بهمن ماه را جيه بزرگ مي دانند يعني چون چهل روز است به آن چله گپو يا چله بزرگو مي گويند وازيازده هم بهمن تاآخر بهمن راجزچله كوچك مي دانند چون ازشروع چله كوچك هواسردمي شود اعتقاد دارند كه چله كوچكه به چله بزرگه مي گويد اي پيرهُر،هِروتونّتّرِسي دالو وپيرمرد را سركِچِك چاله بنشوني وجّوونّ كاري كني كه جِلِ گاوخُش بدوزه. يعني اي پيرازكارافتاد شما اين هنر رانداشتي كه كاري كني تاپيرزن وپيرمرد ازشدت سرما روي سنگهاي دور بخاري هيزم سوز بنشينند وجوانان ازسردي لباس محكمي كه درزمستان باآن بد ن گاوهارا مي پوشانند بدور خود بدوزند دالو:پيرزن جل :لباس مخصوص گاو كچك :سنگهاي كه بعنوان سه پايه ازآنهابراي پختن غذااستفاده مي كردند وخش :به خودش چاله :بخاري هيزم سوز قبلي كه دروسط خانه بودند ومعتقد بودند وهستند كه از11بهمن تا20بهمن را اززمستان وبقيه راازبهار مي دانند وچون نزديك عيد هواسرد است مي گويند دّمّ دّمِ نوروزجُلِ گا وّخُت بدوز .يعني نزديكهاي عيد نوروز ازسرمايي لباس مخصوص گاورابه دوربدنت بدوز .وازاعتقادات ديگر اين است كه معتقد بودند دراتمام چله بزرگ وشروع چله كوچك آتش به زيرزمين مي رود وزمين را گرم مي كند درنتيجه علفها وردختان ازخواب بيدار مي شود وشروع به حركت مي كنند واين شعر را مي گويند ّارمّليلُم رو،مُرّمليلُم رو دِل وّكي كِنُم خّش تّچِرايِ بّن وُ بّلي عالّمّ ايزّنُم تّش يعني مي گفتند زني دوپس به نام ارمليل ومرمليل داشته كه اول زمستان گم شدند اين مادر ازاول زمستان تاروز دهم بهمن دنبال پسرانش مي گشته اما آنها را پيدا نكرده واين شعرراگفته ،اي ارمليل ومرمليل چون شما گم شديد وپيدا نشديد بعدازشما من دل به چه چيز يا كسي خوش كنم من ازغصه شما من چوبهاي بن وبلوط را آتش مي زنم وبا آن آتش تمام عالم ا مي سوزانم معتقد بودند كه آن مادر هرسال مي آيد وآن آتش راروشن مي كند تازيرزمين برود ودرختان وگياهان زنده شوند .بن :بنك بلي :بلوط
خش :خوشحال تچراي :چوب آتش گرفته درخصو ص شیون کردن بر مردگان : ازرسمهاي ديگر مردم اين بوده كه معتقد بودند زنان شيون كردن راازگاوهايادگرفتند چون وقتي گاوي ازبين مي رفت وجسد اودرصحرا مي انداختند بقيه گاوهابرسر اين گاو دادفرياد مي كردند ودمهاي خود را تكان مي دادند وبادست زمين را مي كندند پس زنان هم این روش شیون کردن را ازاین حیوان آموختند .:دوقلو زاییدن گاو ازرسمهاي ديگر اين بوده وقتي گاو مي زاييد ودوقلو مي آورد اين زادولد را بسيار ناميمون مي دانستن فوراٌيكي از گوساله رابراي رفع قضا وبلاي اهل خانه برشاخ مادر گوساله سرمي بريدند تاقضا وبلا رد شود .دست برزمین زدن اسب :درقدیم مردم لنده وروستاهای اطراف معتقدبودند که اگر اسبي مرتباًدستهاي رابرزمين مي زد مي گفتند بيانگر مرگ يكي ازاهل خانه كه بيشتر مربوط به صاحب اسب مي شد چون معتقد بودند اسبها اخباری از غيب مي داند .گریه زیاد کودک :اگركودكي زياد گريه مي كرد مي گفتند گِرّیي شد مي گفتند گريه اين بچه بايد بوسيله درختي بنام دِرّ برطرف شود مي آمدند مقداري از لباس كودك را به كسي كه ناشناس باشد مي دادند ومي گفتند تو درفلان باغ درخت دِرّ وجود دارد برو اين لباس راببند وبگو دِرّ بِوّ گِرّ تاسه بار بعداًاين بچه بهانه گرفتن وگريه كردن رافراموش مي كرد .درِّ بِوّگِرّ :يعني ايدرخت دره گره وبهانه اين كودك ازشیر بگير .ازرسومات ديگر مردم لنده قبلاٌاگر گوسفدي يابزي وياگاوي را مي گشتند فقط صاحب دام به اندازه خوردن خودش برمي داشت بعداًفرياد مي كرد اي همسايه هركس بياييد وگوشت براي خوردنش ببرد هركس مي آمد به اندازه مصرف خانواده مي برد .ويادرزمستان مخصوصاٌروزهاي باراني به ترتيب هرخانه براي صبحانه آش كارده يا محلي هره مي گفتندازبرنج وكارده وسير وآبليمودرست مي كردند .صبح زود زن خانه بلند مي شد وآنراگرم مي كرد وبراي تمام همسايگان واقوامان وخويشان مي بردند واز آن مي خوردند .مي گفتند خاصيت كارده اين است كه به كليه كمك مي كند وموجب تقويت كليه ها مي شود .عزاداري: قبلاًاگر كسي ازدنيا مي رفت تاهفت روز درمسجد مردان ودرخانه زنان عزداري مي كردندوبعد هفت روز آرايشگر مردمحل را مي بردند وسروريش صاحبان عزا رااصلاح مي كردند وزني هم مي رفت زنان صاحب عزا واداربه حمام كردن مي كردند وتمام بستگان تا چهلم يا سالگرد به احترام شخص شده لباس سياه مي پوشيدند وبعد سالگرد وياقبل سال نو يك نفر داوطلب مي شد يك يادوپيراهن مردانه وزني پيراهن زنانه مي گرفتندوبه خانه صاحبان عزا مي رفتند ولباسهاي آنها راعوض مي كردند بعداًصاحبان عزا خودشان نزد بستگان وآشنايان مي رفتند ولباسهاي آنان راعوض مي كردند . اگرزني شهر فوت مي كرد بعد از سالگرد بزرگان طايفه مي نشستند آن زن رايابه برادرشوهر ياپسربرادر وياپسرخواهروبالاخره به يكي ازافرادطايفه مي دادند مخصوصاًاگرفرزندي يافرزنداني داشته مي دادند چون مي گفتند به زني بيوه مي گويند كه برادرشوهرنداشته باشد .وقتي كسي فوت مي كرد بعدازخاك سپاري دوياچند سنگ ريزه ازقبرمي آوردند ودرخانه صاحب عزا مي انداختند مي گفتند تاديگر براي اين خانه مصيبتي بوجود نياييد .علائم آمدن میمان : وقتي نان مي پختنداگرخمير مي پريد مي گفتند ميمان براي ما مي آيد ويااگرموي سر،زن صاحب ازخانه اززيرمقنعه به طرف بيرون مي پريد هم دال براين بوده كه مهمان براي خانه مي آيد .واگركف پاي كسي حالت لرزش بوجود مي آمد هم دال برآمدن میمان براي صاحب خانه مي دانستن واعتقا دداشتن ميهمان عزيز خداست وهرخانه ميمان داشته باشد نشانه اين است،كه خدادوستش دارد چون مي گفتند هركس راخدادوست داشته باشد ميمان برايش مي فرستد .اگرمیمان احترام شود یانشود چون شیپورچی است :اين داستان را مي گويند كه براي شخصي ميمان آمده وقتي ميمانها وارد خانه شدند گفت بفرمائيد اي شيران من وقتي غذا خوردن وقت خواب بود گفت برويد بخوابيد اي شتران من وصبح بعد از صبحانه ميمانها خداحافظي كردند گفت به سلامت اي شيپور چيهاي من ميمانها گفتند راز اين امر چيست ماازديشب تا حال ،شيروشتروشيپورچي شديم ،صاحب خانه گفت ميمان وقتي وارد خانه مي شود آنقدر عزيزوبا ابهت است كه همانند شير مي باشد اماوقتي غذاخورد مثل شترهرجاباشد مي خوابد ولي وقتي خداحافظي كرده اگر صاحب خانه احترامش كند همه جا تعريف اين احترام رامي گويد واگر بي احترامي هم بيندهم همه جا اين راتعريف مي كند به اين خاطربه ايشان شيپورچي مي گويند .تشخیص میزبان خوب ،یابدمیزبانی: ازديگراعتقادات اين بوده براي تشخيص خوش ميماني بابعد ميماني اگركف پاراخارش كنند اگركسي خوشش بياييد وحساسيت نداشته باشد اور فردي ميمان دوست مي گويند واگر حساسيت نشان دهد وي رافردي بد ميما ن قلم داد مي كنند . اگرپشت ابروي كسي لرزش داشته باشد تكه اي علف خشك راپشت پلك وزيرابرو مي چسبانند تاازلرزش جلوگيري شود . وازديگر اعتقادات اين است كه وقتي غذايي يا چيز خوردني دردست كودكي بگذارند می گفتند بسم الله ، او پدرت وآن هم مادرت هستند درصورتيكه پدر يامادر واقعي درآنجا نبودند ، وچون معتقد بودند که بچه که پدرومادرش زنده باشد نیازی به مساعدت غذایی دیگران ندار د وغذارا به بچه يتيم مي دهند .تولد نوزاد :وقتي دختري ازدواج مي كند بعدازازدواج حامله مي شود اولاًخبر حامله شدن وبچه اول براي پدرمادر دختر بسيار مسرت بخش مي باشد وقتي ازحامله شدن باخبر مي شوند ديگر سخت ازدختر مواظبت ومراقبت ويژه مي كنند.ورسم اين است كه بچه اول راخانواده دختر گهواره وسايرمايحتاج پوشاكي بچه را باهماهنگي وهمكاري دخترآماده مي كنند ،تاروز وضع حمل وقتي بچه بدنيا بياييداگر دختر باشد قبلاًسه شب براي كشيك مي دادند واگر پسربوده برايش هفت شب كشيك مي دادند وقتي پسربوده برايش حيواني ذبح مي كردند وقسمتي ازگوشتش رابراي كساني كه كشيك مي زدند كباب ميكردند وقسمت ديگر رابين فقرا تقسيم مي كردند قبل تا حال پيش دعانويسان محلي مي رفتند وبا نخهاي سفيد وسياه (چله بر)درست مي كردند كه دعايي مي خواندند كه تا چهل روز تمام شود ازآزار واذيت اجنه وپري درامان مي باشند چون معتقدبودند مخصوصاًدراين چهل روز بيشتر مودآزارو اذيت را اجنه وپري واقع می شوند . قبلاًگهواره ومادر بچه رادوربندي بنام ِوريس قرارمي دادند ومي گفتند كه اجنه هم نمی توانند ازاين طناب عبورکنند وارد دايره كه گهواره ومادر پچه است شوند وبعداًتا چهل روز زنگوله بزرگي به اسم كوس قرارمي دادند وشب تا صبح هروقت اين بچه بيدار مي شد اين كوس رابه صدادر مي آرودند چون معتقد بودند با به صدادرآوردن اين كوس باعث مي شود كه اجنه وپريان فراركنند .وازديگر رسومات اين بوده وهست كه زنان طايفه وبقيه دوستان زن به ديدار خودش وفرزند ش مي روند وهدايايي كه شامل پول ولباس براي بچه مي باشد مي آورند بعد از چهل روز زن وفرزند را به خانه شوهر ش مي آورند .ِوریس: طناب که زنان ازموی بزمی بافتند غذای اضافه شب برای مصرف روزبعد :قبلاًدرشهرلنده رسم بود غذای که شب اضافه می شد وبرای مصرف وعده بعد استفاده کنند شب برآن غذاسوره توحید رامی خواندندوسوزن قفلی یا سوزن خیاطی درآن فرو می بردند چون معتقد بودند اگر این کاررا نکنند شبانه اجنه می آیند وازغذا می برند سوزن ویاسوزن قفلی برای این بودکه معتقد بودند اجنه از آهن آلات می ترسد واین کار باعث می شد که به اعتقاد خودشان غذا سالم بماند واجنه قدرت تصرف به آن رانداشته باشند چون معتقد بودن که اجنه شب ازغذای مانده می خورند وبرای اینکه ما متوجه نشویم دوباره آن رادرهمان ظرف استفراغ می کنند .شنا کردن گنجشک درفصل پاييز: درشهر لنده قدما معتقد بودن که هروقت گنجشک در ماه مهرماه شروع به شنا کردن نمايد نشانه باران زود هنگام است وبراين باور هنوز هم اعتقاد راسخ دارند چون می بینند بعداز شنا کردن گنجشکان یک هفته الی دوهفته بعد باران شروع به باريدن می کند .زاييدن گاو (گوساله دوقلو) :درقدیم درلنده اگر گاوی دوقلو می زایید معتقد بودن که موجب بلایی برای صاحب خانه می شود ویکی ازگوساله ها راذبح می کردند وخونش رابرشاخ می ریختندتاقضا وبلااز خانه و گاوصاحب خانه رفع شود . دودکردن کله پاچه بز یا گوسفند :درقدیم درلنده مرسوم بوده برای باعبان ها که بخاطر تبدیل شدن گل مرکبات به میوه ،هنگام بهار که درختان مرکبات گل درست می کردند باغبان از قصابی کله پاچه ای می گرفت وآن رادرباغ می برد با روشن کردن آتش موهای کله پاچه را می سوزاند تابوی حاصل ازسوزندان موهای کله پاچه ویا باجابجاکردن آتش دراطراف باغ بوی کله پاچه به همه درختان باغ برسد چون معتقد بودن که بوی کله پاچه موجب به بارنشستن درختان می شود . دود کردن دینشت (اسفند )در شب چهارشنبه :درقدیم وحالا درلنده مرسوم بوده که شب چهارشنبه (سه شنبه شب )عصرموقع اذان مغرب مقداری ذغال آتش می زدند ووقتی روشن می شدند مقداری اسفند روی آنها می ریختند تادودشوند سپس آن دود رادرخانه می چرخاندندتا بوی ودود همه فضای خانه راپرکند زیرامعتقد بودند بوی اسفند موجب فراری دادن اجنه از خانه می شوند وبرای اهل خانه مبارک است . سیزده بدر رفتن :ازاعتقادات قدیم درلنده این بوده که هرقت سیزده نوروز به صحرا می رفتن زنان تازه ازدواج کرده یا زنی که دیرحامله می شد وقتی به صحرا می رفت علف رادست می گرفت می گفت ای سیزده بدر من امسال آمدو به امید اینکه سال آینده بچه ای دربغل داشته باشم ودوبار برای تفریح سیزده نوروز به صحرا بیایم براین باور بودند که خداوند دعایش رامستجاب می کند چون امروز با آرامش خاطر به درگاه خداوند دعامی کند . چراغ روشن کردن روری قبر:درقدیم درلنده مرسوم بود هرکس فوت می کرد تا یک هفته چراغ فانوسی برقبرش روشن می کردند برای این کارشان دودلیل داشتند یکی چون فبلاسیمان نبوده می گفتندممکن است شب حیوانات درنده وگوشتخوار بیایند وقبرراسوراخ کنند وبه بدن میت آسیب برسانند ودیگری می گفتند چون تازه فوت کرده است باید چراغش خاموش نباشد وبقیه اموات متوجه شوند که شخص دیگری به آنها پیوسته است . نمک دادن به گوسفندان وسرصداکردن گاو:درقدیم درلنده مرسوم بود بین دامداران که برای اینکه گوسفندان یا بزهای آنها زود آماده جفت گیری برای حامله شدن شوند درطول یک هفته صح یا عصرها که ازچراگاه برمی گشتند مقداری نمک به آنها می دادند چون معتقد بودند که نمک هورمونهای جنسی آنهارا تحریک می کند وارگانسیم بدن راوادرمی کند تازودتر حیوان آماده برای جفت گیری وحامله شدن شود . وازدیگر اعتقادات این بود که وقتی گاوی یک مرتبه شروع به سروصداکردن کند وصدای بع بع آن تکرای ودریک نصف روز یایک روز کامل ادامه پیداکند معتقد بودن که آماده برای جفت گیری وحامله شدن است وفوراگاو را پیش گاو نر می بردند وبعداز جفت گیری گاو حامله وبرای زاییدن می شد . راه تشخیص حامله بودن بز یاگوسفند :دامداران درقدیم درلنده برای تشخیص اینکه آیا گوسفند ویابز حامله است یانیست صبح مقداری کمی نمک به گوسفند می دادند ودست زیر شکمش می گذاشتند اگر گوسفند حامله بودبچه گوسفند زیردست دامدارتکان می خورد واگر حامله نبود هم مشخص بود زیرامعتقد بودند که نمک موجب تحرک نوزاد گوسفند درشکم مادرش می شود . بچه اول هر انسان: درقدیم معتقد بودن که بچه اول انسان مانند نان اول که زنان نان محلی می پختند که بوسیله تاوه یا تنور محلی که قبلابا هیزم یا کود گاو وگوسفند نان می پختند چون اولین نان که درتنور می گذاشتند میزان گرمی تنور برایشان مشخص نبود یا نان اولی تنور بسیارگرم بود می سوخت ویا هم تنور سرد بود آنطور که می خواستند نان پخته نمی شد ویا هم گرمای تنورمناسب بود ونان آنطوریکه می خواستند پخته می شد پس معتقد بودن بچه اولی هرانسانی مثل نان اول است یا بچه ای عاقل ودانا واهل فهم کمال است مثل نانی که خوب می پخت یا آدم شرطلب وناسازگار برای جامعه ومشکل ساز برا ی پدرومادر مثل نانی که می سوخت یا هم فرزندی ساده لوح وزود باور که حرف هرکس را می پذيرد وبه خوب يابد بودن آن کاری ندارد مثل نان پخته نشده پس می گفتند هرکس نان اولیش خوب پخته شود آدم خوش شانسی است مثل آدمی که بچه اولش شخصی عاقل ودانا باشد .
کد خبر: ۳۳۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۲/۱۴
بسم الله الرحمن الرحیم
اي كه با نامت جهان آغاز شد / دفتر ما هم به نامت باز شددفتري كز نام تو زيور گرفت / كار آن از چرخ بالاتر گرفت
سایت تحلیلی خبری آوای دنا ،ازاوایل آبان ماه سال 1390 در اختیار مخاطبان قرار گرفته،این سایت آخرین تحلیلها و گزارشها از مهمترین اتفاقات روز مناطق، استان کهگیلویه و بویر احمد و ایران و جهان را به صورت آنلاین در اختیار مخاطبان خود قرار می دهد.
این سایت تحلیلی خبری خود را در امر اطلاعرسانی مستقل میداند و در چارچوب قوانین نظام جمهوری اسلامی و تعهد به آرمانهای انقلاب اسلامی و امام راحل و شهیدان و رهبرمعظم انقلاب، از درغلتیدن به تمایلات حزبی و جناحی پرهیز دارد اما نقد و تحلیل کارشناسانه دستگاهها، عملکرد مسوولان و احزاب را وظیفه ذاتی خود میپندارد و آن را با هدف ارتقای دانایی جامعه، حق پرسشگری شهروندان و وظیفه پاسخگویی مسئولان با جدیت دنبال میکند.اهداف ما همان اهداف انقلاب اسلامی است.ما استقلال را میستاییم، برای آزادی ارزش قائلیم و خط قرمز ما اخلاق و مبانی اسلامی است.ما خدمات نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را هیچگاه نادیده نمی گیریم و قدردان مسولین خدوم این مرزو بوم هستیم و همچنین فضای کار وتلاش دولت اسلامی را پاس می داریم.ما معتقدیم فضای رسانه ای امروز آکنده از نگاههای کم عمق و گذرا نسبت به مسايل مختلف است.اوای دنا در رویکرد خود میخواهد با ارايه تحلیلهای علمی و عمیق با روح حاکم بر این فضا مبارزه کند.
در این راه قصد داریم اطلاع رسانی را در قریب به اتفاق حوزههای خبری و تحلیلی (سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و هنری، ورزشي، حوزه و دانشگاه و... ) ادامه دهیم.
امیدواریم بتوانیم با یاری خداوند و عنایات ویژه حضرت ولی عصر (عج)و منویات مقاع عظمای ولایت حضرت امام خامنه ای (مدظله) گامی موثر در اعتلای ایران اسلامی برداریم.
اهداف:سایت تحلیلی خبری اوای دنا، با هدف یاری به جریان اطلاع رسانی آزاد، راه اندازی شده است.«این سایت » بر آن است تا با بهرهگيري از تمامي استعدادها و توانمنديهاي حوزه رسانهاي و با حركتي اميدبخش، صادقانه و شفاف و در عين حال حرفهاي، ارتباط خبري و رسانهاي شايستهاي با آحاد جامعه برقرار نمايد و با بهرهگيري از گنجينه عظيم تجربيات انقلاب بزرگ اسلامي در حوزههاي مختلف اجتماعي، فرهنگي، خانوادگي، اقتصادي، سياسي، فكري، عمراني و آموزشي الگوي درست و پويايي از "مثبت انديشي" ارايه نمايد و عرصهاي براي ظهور "اميدآفرين" اين پتانسيلها باشد.
در همين راستا اهداف و مرامنامه خود را به شرح ذیل اعلام می نماید.الف) پاسداشت فرهنگ اسلامي و نشر انديشههاي ناب ديني كه باور مخاطبان را تقويت مينمايد، در پيشاني فعاليتهاي پايگاه قرار دارد.
ب) مراقبت از اصول انقلاب اسلامي، منافع ملي، مصالح نظام و باورهاي ايماني مردم را از وظايف خود ميدانيم.
ج) «سایت تحلیلی خبری اوای دنا» بازخواني آرمانها و اهداف معماركبير انقلاب اسلامي حضرت امام خميني (ره) و فرامين رهبر فرزانه انقلاب اسلامي حضرت امام خامنهاي را وظيفه جدي و عملي خود ميداند.
د) توجه ويژه به نوآوري، تحولگرايي و بيان واقعيتهاي جامعه جزو اولويتهاي كاري ماست.
ه) گسترش دانايي، خردورزي و توانايي را عامل مهم پيشرفت و سربلندي و سعادت ايران اسلامي ميدانيم.
و) حفظ و حراست از وحدت، انسجام و يكپارچگي ملي وظيفه ماست.
ح) توجه خاص، تقويت و تعميم جايگاه و منزلت اجتماعي مردم را از وظايف خود می دانیم .
ط) «پايگاه تحلیلی خبری اوای دنا» مصمم است تا با تبديل شدن به يك رسانه فراگير در حوزههاي اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و ورزشي به عنوان ركن رسانهاي تحقق نظام جامع رفاه و تامين اجتماعي عمل نموده و نيازهاي اطلاعاتي و تحليلي جامعه را در حوزه مسايل گوناگون برطرف نمايد.
ي) «پايگاه تحلیلی خبری اوای دنا» با اعتقاد به مباني ذكر شده و فضا و وضعيت كنوني كشور بر اين باور است كه جريان سالم اطلاع رساني و آگاهسازي جامعه به عنوان يك ضرورت عيني و حتمي خودنمايي ميكند، لذا ضمن آن كه از انتشار اخبار "ياس آلود" و "سياه نمايي" خودداري مينمايد، تلاش خواهد كرد تا با انتشار آن بخش از اخباري كه در تصميمسازي و شكلگيري آزاد افكار عمومي نقش دارند رسالت خود را به عنوان يك پايگاه قوي و حرفهاي اطلاع رساني به انجام رساند و به عنوان پيام رساني اميدآفرين بخشي از پيكره نظام مقدس جمهوري اسلامي، تلاش معنادار خادمان ملت در سازمانها مجموعه وزارتخانهها و ارگانها را به درستي و كمال در فضاي رسانهاي كشور ترجمه كند.
مزيتها:1. «پايگاه تحلیلی خبری اوای دنا» در استان کهگیلویه و بویراحمد به صورت رسمي و مشخص، هيچ گونه خبر تنش آفرين، حساسيتزا و يا با رويكرد منفي منتشر نميكند، بلكه اخبار اميدواركننده با جهتگيري مثبت، رسالت اطلاع رساني اين پايگاه است.
2- اين پايگاه خبري به مقوله اطلاع رساني دقيق و شفاف به عنوان رويكرد اصلي و اساسي به صورت گسترده و فراگير خواهد پرداخت و با انتشار خبر و تحليل در اين خصوص به مرجع رسانهاي مورد رجوع و وثوق مطبوعات تبديل خواهد شد.
نكاتي قابل توجه:1. انعکاس دیدگاهها و نظرات مختلف در « اوای دنا » به منزله رد یا تايید آنها نیست.
2. « اوای دنا» خود را به اخلاق حرفهای روزنامهنگاری پایبند میداند و مبنای فعالیت این سایت بر سه اصل « بیطرفی » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.
3-« اوای دنا » حق پاسخگویی را برای کسانی که مورد نقد قرار گرفتهاند و یا نظری نسبت به مطالب سایت دارند، محفوظ میداند.
4. « اوای دنا » از درج پیامها و مطالب اهانتآمیز نسبت به دیگران، اقوام، مذاهب و تحریک کننده و... به شدت خودداری میکند.
5. « اوای دنا » از ارایه مطالب، خبرها و دیدگاههای افراد و گروههای مختلف جامعه و همکاری صاحبان اندیشه، اساتید و دانشجویان و فرهیختگان با سایت استقبال میکند.
6. صداقت و سرعت در ارايه اخبار و انصاف در نگارش و انتشار تحلیل ها و مقالات سر لوحه دست اندرکاران این پایگاه است.
7. « اوای دنا » رعایت تمام قوانین حقوقی مربوط به مطبوعات ایران را بر خود فرض دانسته و علاوه بر رعایت قانون، تلاش خواهد کرد از محدوده اخلاق حرفه ای ژورنالیستی خارج نشود.
8. تمامی نظراتی که از طریق صفحات داخلی مطالب (پایین هر صفحه) فرستاده می شوند و نیز مطالبی که از طریق صفحه تماس با ما ارسال شوند، با دقت مطالعه شده، احتمالا منتشر و در صورت لزوم با فرستنده تماس گرفته خواهد شد.اوای دنا پیشاپیش از راهنمایی ها و نقدهای مخاطبان و به خصوص همکاران گرامی در جهت رفع نقایص فنی و محتوایی و ارتقای کیفی این پایگاه خبری، تحلیلی استقبال می کنند.
9. « اوای دنا رسانه شماست ». نويسنده و ناقد رسانه خود باشيد.واما نام سایت:بعضی از کاربران عزیز، نقدهایی بر نام سایت داشته اند که در ذیل تعریفی از دنا را می نویسیم:کوه دنادِنا بلندترین قله رشته کوههای زاگرس در غرب ایران است.دنا با ارتفاع۴۴۴۸متراز بلندترین ارتفاعات زاگرس می باشد واز حدود ۴۴قله مرتفع تشکیل شده است واز لحاظ موقعیت جغرافیایی در جنوب استان اصفهانِِِِ, شمال غربی استان فارس ولی بخش اعظم آن در شمال شرقی استان کهگیلویه وبویراحمد قرار دارد.در تمام سال پوشیده از برف است و یکی از سرچشمه های کارون وهمچنین رود مارون می باشد ویکی از کم نظیرترین منابع انواع واقسام گیاهان دارویی در دنیاست
حرف آخر:این پایگاه خبري، تحليلي به هیچ یک از گروههای سیاسی تعلق نداشته و ندارد و به هیچ عنوان تصمیم نداشته و نداریم ابزاری برای تحقق اهداف و غرض ورزی های شخصی در استان باشیم و لیکن با تمام قوا و در راه مصالح نظام اسلامی و مسوولین متعهد با تمامی خائنان به این ملت و آب و خاک مبارزه خواهیم کرد و حنجره ای خواهیم بود برای مردم مظلومی که پناهی ندارند.برآنیم محکم و استوار با استعانت از خداوند متعال در راه خدمت به هم استانی های ارجمند و ایرانیان عزیز، حق بنویسیم و حق بگوییم و حق را فریاد بزنیم و در این راه حضور گرم تمامی آزادمردان و غیور زنان را به عنوان همکار و صاحبان این رسانه ارج می نهیم و برای تمامی خیر خواهان این ملت از درگاه ایزدی موفقیت و سلامتی و استواری در رسیدن به اهداف آرزو می نماییم.
سایت تحلیلی خبری اوای دنا در ستاد ساماندهي پايگاههاي اينترنتي ايراني وابسته به معاونت امور مطبوعات و اطلاع رساني وزارت فرهنگ و ارشاداسلامي دولت جمهوري اسلامي ايران ثبت شده است .
تغییرات:
همزمان با اعلام رسمی معاونت محترم مطبوعاتی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مبنی بر لزوم کسب پروانه انتشار جهت پایگاهای خبری ، از طریق سایت مربوطه اقدام به ثبت نام نموده که در نهایت با تصویب هیات محترم نظارت بر مطبوعات «سایت تحلیلی خبری آوای دنا » به «پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف» تغییر نام یافت و مجوز انتشار گرفت.
و اما وجه تسمیه آوای رودکوف:
«رودکوف »نام منطقه ای است در شهرستان لنده از توابع استان کهگیلویه و بویراحمد که از سالهای دور تا کنون پسوند نام خانوادگی بیش از هزاران نفر از افراد آن دیار می باشد و همانطور که از نامش پیداست اسم رودخانه ای است که منطقه و چندین روستای حوالی این رودخانه به نام رودکوف شناخته شده می باشند.
رودکوف کجاست:رودکوف در منتهی الیه کوه حاتم یکی از دهها کوه با عظمت و استوار استان چهار فصل کهگیلویه و بویراحمد و خوزستان است ...در دامنه رودکوف مردان بزرگ و با اصالتی زندگی می کردند که به شجاعت و پاکی نام آور بودند....زنانی که در دامن آنها محبت و نوعدوستی و پاک دامنی معنا می شد و مردانی که اسلحه شان صداقت بود و کلامشان معرفت .....نام این سایت را گذاشتیم «آوای رودکوف»تا هیچ وقت نام و یاد ایل و تبارمان یادمان نرود....تا هیچ وقت زنان و مردان بزرگ و با اصالت مان با گذشت روز گار گرد فراموشی بر آنها ننشیند....چه خوش بود ان زمان که ریش سفید و بزرگ مان می نشست و برای دیگران قصه مردانگی و معرفت و شجاعت تعریف می کرد. هر چند فضای مجازی آن روز نبود اما از طیبی تا بهمئی و بویراحمد از سرحد دلی و دیشموک تا ایذه و مالمیر و از دامنه دنا تا لنده و حاتم از همدیگر خبر داشتیم و در شادی و غم هم شریک بودیم و امروز نباید بگذاریم نوعدوستی و اصالت و شجاعت در بین مردمانمان کمرنگ گردد واین رسالت ماست ...پس «آوای رودکوف» را در این راه و انجام این رسالت بزرگ تنها نگذارید.....
سامانه پیام کوتا ما: 30006708342342
تلفن ما: 09304009825
ایمیل ما: fatah_01348@yahoo.com
الهی نصیرمان باش، تا بصیرگردیم ،بصیرمان کن تا از مسیر بر نگردیم و آزادمان کن تا اسیر نگردیم.
مدیر مسول و صاحب امتیاز پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir1390/8/28
کد خبر: ۱۹۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۹/۰۱
• رسما به من گفتند که شما محبوب شدید و در انتخابات چیزی بگویید و از کسی حمایت کنید رای می آورد! خوب آیا ما تبلیغ کردیم، یا کار کردیم؟! همه می گویند که تبلیغات دولت ضعیف است. تبلیغات نداریم که، پس کار کردیم، خوب می گویید کار نکنیم؟ می دانید چه حرفی می زنید؟ ...
کد خبر: ۱۴۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۸/۲۴