دولت بهار-علیرضا پناهیان: هفتۀ اخیر در کنار حرم اباعبدالله الحسین(ع) میشنیدم اینجا بحث از ممنوعیت و یا ترک عمره است. آنجا زائران ایرانی کمشمار بودند و مؤمنان عراقی بسیار بیشتر از قبل به حرم ها پناه میآوردند. این روزها زیارت حرم امام حسین(ع) رنگ و بوی دیگری دارد و سرشار از حماسه است. شما میتوانید در حالیکه شاهد رفت و آمد رزمندگان جوان و شهیدان پاکی هستید که در راه اباعبدالله الحسین(ع) قدم گذاشتهاند، برای حضرت علی اکبر(س) اشک بریزید و در میان اذکار و زیارتنامهها شنوندۀ شعارهای حماسی فراوانی باشید که علیه ظلم زمان بهویژه ظالمانی همچون آلسعود سرداده میشود.
در حرم مطهر حضرت ابوالفضل(ع) وقتی به این مطلب میاندیشیدم که «آیا اگر با عمره که یک عمل مستحب است، کمک به نظام ظالم سعودی در این شرایط بشود، اشکال شرعی ندارد؟»، شاهد صندوقهایی بودم که برای کمک به «حشد الشعبی»(بسیج مردمی عراق) در گوشه و کنار حرم گذاشته بودند و فکر میکردم اینجا یک زائر به چه کسانی کمک میکند و آنجا یک زائر به کدام جریان کمک میکند. برای کسانی که سرمایۀ خود و ارز ممکلت را که هیچ، عزت جامعۀ اسلامی را فدای بیتوجهی به اولویتها میکنند حسرت میخوردم.
شاید زیباتر از اینکه دولت اقدام کند و جلوی عمره را بگیرد، این باشد که خود مردم انصراف خود را از رفتن به عمره اعلام نمایند. نه فقط بهخاطر رفتار شنیع مأموران سعودی، که جنایتهای نظام سعودی در منطقه را نیز در نیت شریف خود در نظر بگیرند و کمی به کودکان یمن و یتیمان فراوان عراق و شام هم بیندیشند.
مردم هیچگاه مانند مسئولان مجبور به برخی مصلحتاندیشیها نیستند و میتوانند حقیقت قهر انقلابی خود را فراتر از هر مصلحتی به نمایش بگذارند. حتی اگر آن دو مأمور متجاوز سعودی مجازات شوند و رسماً عذرخواهی شود، صرف جنایات سعودیها در یمن و دیگر کشورهای اسلامی برای این تصمیم انقلابی کفایت میکند.
درست است که آرزوی پاک زیارت حرم پیامبر(ص) در دل هر مؤمنی موج میزند، اما در این شرایط که برای ما بهانۀ ملی ایجاد شده است تا با قهر انقلابی خود، به مردم ستمدیدۀ یمن کمک کنیم و با برخورد قاطع، بر رسوایی نظام فکری و فرهنگی سعودیها بیفزاییم، آیا هنوز باید به زیارت حرم ین شریفین مدینه و مکه مبادرت بورزیم؟ آنهم در جایی که اساساً ثواب زیارت حرم مطهر اباعبدالله الحسین(ع) در روایات متعدد و معتبر از کلمات معصومین(ع) بیشتر از دهها حج و عمره اعلام شده است.
هر کس به دلیل جنایات نظام سعودی در منطقه بهویژه یمن و خیانت شنیع مأموران آل سعود عمره خود را تبدیل به زیارت حرم امام حسین(ع) کند، بیشک ثوابی مضاعف دریافت خواهد کرد و اقدام او از جانب شخص نازنین پیامبر اکرم(ص) بیجواب نخواهد ماند. به یاد روضۀ یوم الترویه میافتادم که امام حسین(ع) حج را نیمهتمام رها کرد و راه کربلا را پیش گرفت. وقتی عبدالله بن زبیر از امام(ع) پرسید: آیا حج را ترک میکنی؟! امام فرمودند: دفن شدن کنار فرات را بر دفن شدن کنار خانۀ کعبه ترجیح میدهم.(لَأَن أُدفَنَ بِشَاطِئِ الفُرَاتِ أَحَب إِلَی مِن أَن أُدفَنَ بِفِنَاءِ الکَعبَة؛ کامل الزیارات/73)
همیشه روضۀ یوم الترویه برایم یادآور این ابیات زیباست که از کودکی آن را میشنیدم:
به یوم الترویه محمل ببستند/خواتین اندر آن محمل نشستند
حرم را از حرم کردند بیرون/ همه سرگشته اندر دشت و هامون
کسانى را که بر عالم پناهند/ برون کردند از بین خداوند
کد خبر: ۶۱۸۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۲۳
طی سانحه رانندگی یک دستگاه مینیبوس هیوندا در کیلومتر یک بیبی حکیمه خاتون (س) 18 نفر مصدوم شدند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
به گزارش فارس از گچساران، بقعه متبرکه بیبی حکیمه خاتون (س) به عنوان مهمترین امامزاده در استان کهگیلویه و بویراحمد که بر اساس اسناد و روایات مختلف، دختر بلافصل حضرت امام موسی بن جعفر (ع) بوده، دارای جایگاه والایی است.
این بقعه متبرکه در حدفاصل گچساران و بندر گناوه که همانند مرواریدی در میان تنگهای طویل میدرخشد، با وجود قرار گرفتن درموقعیت خاص جغرافیایی از جمله قرار گرفتن در میان کوههایی صعبالعبور، راههای پر پیچ و خم،ناهموار و دارای شیبهای تند، سالانه میزبان افزونبر یک میلیون نفر زائر از سراسر کشور و کشورهای حوزه خلیج فارس است که متاسفانه هر از چند گاهی سوانح رانندگی در آن اتفاق میافتد.
شب گذشته باخبر شدیم که سانحه جدیدی در یک کیلومتری این بقعه متبرکه اتفاق افتاده که سریعا خود را بخش اتفاقات بیمارستان مرکزی شهر رساندیم که خوشبختانه با هماهنگیهای فرماندار دلسوز شهرستان نیز هماهنگیهای کامل در راستای رسیدگی و مداوای هرچه بهتر مصدومین صورت گرفته بود.پس از لحظاتی انتظار در بیمارستان به همراه رئیس پلیس راه و فرماندار گچساران، نیز مصدومین به وسیله آمبولانس به بیمارستان انتقال داده و سریعا مورد مداوا قرار گرفتند.
عبدالرحیم رحیمی فرماندار گچساران که پس از باخبر شدن از این اتفاق سریعا خود را به بیمارستان رسانده بود، ضمن عیادت از مصدومان و بررسی وضعیت آنها، در گفتوگو با خبرنگار فارس، اظهار کرد: خوشبختانه در این سانحه رانندگی هیچگونه حادثه مرگ و مصدومیت شدید رخ نداده و مصدومان همه تحت مراقبت و مداوای سرپایی قرار گرفتند.
وی با بیان اینکه تعداد زائران مصدوم در این سانحه رانندگی 18 نفر بودهاند، افزود: این زائران که با یک دستگاه مینیبوس از شهرستان بهبهان به سمت حرم مطهر بیبی حکیمه خاتون(س) در حرکت بودند، متاسفانه در یک کیلومتری حرم مطهر نیز دچار سانحه شدند.رحیمی با اشاره به حضور به موقع نیروهای پلیس راه شهرستان، گفت: خوشبختانه پس از اطلاع از وقوع این حادثه نیروهای پرتلاش پلیس راه شهرستان سریعا خود را به محل حادثه رسانده و با همکاری نیروهای امدادی از جمله اورژانس و هلال احمر نسبت به اعزام مصدومان اقدام کردند.
این مسئول با بیان اینکه شدت این سانحه شدید نبوده و زائران همه در وضعیت خوبی هستند، گفت: باتوجه به وجود اورژانس و آمبولانسهای بینراهی نیز تعداد هشت آمبولانس از شهر دوگنبدان به صحنه حادثه انتقال داده شد که به علت شدید نبود حادثه نیز سه دستگاه آمبولانس آن بدون مصدوم برگشت.
نماینده عالی دولت در گچساران در پاسخ به سوال فارس مبنی بر علت حضور وی در بیمارستان و اینکه تلفنی هم میتوانستید جویای وضعیت شوید، تصریح کرد: پس از مطلع شدن نیز سعی در برقراری تماس با واحدهای اورژانس آن منطقه شدم و در سطح شهر نیز آمبولانسهایی را به صحنه حادثه اعزام وبا بیمارستان نفت نیز جهت همکاری هماهنگی کردیم.
وی ادامه داد: خدمت به زائران حضرت بیبی حکیمه خاتون (س) را نه تنها وظیفه بلکه یک تکلیف شرعی برای خود و دیگر مسئولان میدانم و در حال حاضر حضورم در بین این مصدومان تنها جهت دلداری و همدلی با آنها و خانوادههایشان است.
بشیر جانیپور فرمانده پلیسراه گچساران در حاشیه عیادت از بیماران و بررسی وضعیت آنها در گفتوگو با فارس اظهار کرد: این سانحه که در یک کیلومتری حرم مطهر و حدفاصل امامزاده کاکامبارک (ع) با این امامزاده واجبالتعظیم رخ داده بر اساس بی احتیاطی راننده مینیبوس به علت عدم توانایی در کنترل سریع وسیله نقلیه ناشی از تخطی سرعت مطمئنه در جاده پرشیب اتفاق افتاده است.
فرمانده پلیسراه گچساران با بیان اینکه خوشبختانه در این سانحه هیچ مورد فوتی یا مصدومیت شدید نبوده است، افزود: با حضور به موقع نیروهای امدادی شهرستان، در حال حاضر همه مسافران در بیمارستان مورد مداوای سرپایی قرار گرفتهاند.
پس از گفتوگو با مسئولان و مداوی اولیه بیماران نیز سراغ راننده مینیبوس رفتیم که از زبان وی نیز علت این سانحه را جویا شویم، منصور مهرجویی راننده مینیبوس در خصوص چگونگی رخ دادن این اتفاق، بیان کرد: در کیلومتر یک حرم مطهر که به جاده پرشیبی رسیدیم ناگهان به علت شتاب گرفتن سرعت مینیبوس قادر به کنترل سرعت نشدم و به علت اینکه خودرو با زائرانی که در آن محدوده بودند برخورد نکند نیز مینیبوس را به سمت تپه هدایت کردم که این سانحه اتفاق افتاد.
کد خبر: ۶۱۷۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۲۲
امام جمعه شیراز در خطبههای نماز جمعه گفت: گر کسی حریم ولایت و خبرگان رهبری را شکست باید انتظار داشته باشد که دیگران حریم او را نشکنند؟ اگر باد را کاشتید مگر نه اینست که طوفان درو میکنید؟ چرا مسائل را برش میدهید و مسائل را بریده از گذشته و آینده بررسی میکنید؟
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
آیتالله اسدالله ایمانی در خطبههای این هفته نماز جمعه شیراز به اجلاسیه مجلس خبرگان و نیز دیدار اعضای این مجموعه با مقام معظم رهبری اشاره و اظهارداشت: وزیر امور خارجه پیرامون مذاکرات هستهای و فعالیتهایی که در این عرصه انجام شده نکاتی را یادآور شد که از مجموع صحبتها، تلاش همگان برای حفظ عزت، استقلال و سربلندی کشور، مردم و نظام جمهوری اسلامی دیده میشود.
وی با اشاره به صحبتهایی که در موضوع فعالیتهای هستهای در این اجلاسیه انجام شد، افزود: اگرچه در مورد مشکلات هستهای بحث شد اما از صلابت و ایستادگی بر اصول و آنچه رهبر مطرح کردند نیز صحبت شد و این امید را زنده کرد که سربازان نظام جمهوری اسلامی و تیم مذاکره کننده اگر توفیق عقد توافق نامه را هم پیدا نکنند، توانستند منطق قوی و سازنده و اثرگذار جمهوری اسلامی را برای جهانیان تبیین کنند و بهانهگیریهای دشمن را بازگو کنند و امید است که دشمنان نیز بر سر عقل آمده و بدانند با ملت ایران با زبان تحقیر و تهدید نمی توان سخن گفت.
آیتالله ایمانی به سخنان فرمانده سپاه در اجلاسیه خبرگان رهبری نیز اشاره و خاطرنشان کرد: فرمانده سپاه پاسداران نیز با بیان ویژگیهای نظام در خارج و نیز درون کشور و عرصههای مختلف که با سپاه بوده و هست، نکاتی را یادآور شد که نشان دهنده خدمتگزاری این عزیزان هم در عرصه داخل و هم در عرصه خارج و حرکت آنها برای موفقیت نظام است که هم ویژگی پیشرونده و پیشبرنده دارد.
وی با اشاره به فرمایشات مقام معظم رهبری در مورد محیط زیست، اظهار کرد: متأسفانه با دست خود، فضای زندگی خود را نابود می کنیم و در شهر شیراز که روزگاری حدود ۸۰ تا ۹۰ درصد شهر فضای سبز پوشانده بود و مزارع و باغات فراوان بود، امروز به دلیل نبود برنامه ریزی دقیق در سالیان متمادی، فضای سبز و باغات رشدی نداشته و شاهد تغییر کیفیت و تغییر باغ به خانه، مغازه، مرکز تجاری و امثال اینها هستیم، در حالی که میتوان باغها را آنچنان نگه داشت که هم برای مالک و هم برای جامعه سودآور باشد.
آیتالله ایمانی با اشاره به روز ۲۲ اسفند و سالروز بزرگداشت شهدا و تأسیس بنیاد شهید، خاطرنشان کرد: بزرگداشت شهدا از این جهت مهم است که مکتب آنها احیا و حفظ شود و به این موضوع بپردازد که برای چه شهید شد و چرا به شهادت رسید؟
وی گفت: این چرا باید در دوران حیات و زندگی مطرح باشد و نسل بعد از شهدا باید این چراها را حفظ کند که با کمال تأسف عدهای با تمام وجود تلاش میکنند که شهید را به فراموشی بسپارند و مکتب شهدات و مسئله شهدا فراموش، کم رنگ و کم اثر شود حال آنکه چیزی که به ما اعتبار داد خون شهدا بوده و هست.
امام جمعه شیراز با اشاره به وقایع اخیر در شیراز، اظهار کرد: با توجه به دستور تحقیق از مبادی ذیربط، مسائل را باید به شکل مجموعه دید و نباید بهصورت یک حادثه در یک مقطع برش داده و روی آن حرف زده شود؛ ممکن است حادثهای تلخ اتفاق بیفتد، باید دید چه کسانی فضای این حادثه تلخ را ایجاد کردند و چه عواملی به شکلگیری حادثه منتهی شد.
وی با تأکید بر ریشهیابی وقایع اخیر در شیراز، افزود: از همه کسانی که دستاندرکار تحقیق در این عرصه هستند، میخواهند مطالب را ریشهیابی کنند و سناریوهایی را که در این ایام طراحی شده، همه آنها را مد نظر قرار دهند و بازگو کنند وگرنه ممکن است به حادثه در یک مقطع توجه شود و به قلب حقیقت و واقعیت منتهی نشود.
آیتالله ایمانی خاطرنشان کرد: در فضای برخی مطبوعات انسان مطالبی میبیند که استنباط میشود یک نوع عقدهگشایی و تسویه حساب سیاسی در حال انجام است.
وی افزود: گویا مقدماتی طراحی شده تا به اینجا برسد و عدهای عقده گشایی کنند و مسائل سیاسی خود را تعقیب کنند. این افراد باید توجه داشته باشند که این چنین نیست که قضاوت امروز بدون پاسخ و سخن ما بدون سرانجام باشد. روزی در برابر قضاوتهایی که بر اساس برداشتهای جناحی انجام می گیرد، باید پاسخگو بود.
وی با اشاره به حوادثی که اخیرا و در چند نوبت در شیراز تکرار شده است، تصریح کرد: از مدتها قبل بارها تذکر دادم که در زمینه بازگشایی پنجره فتنه در استان نشانههایی دیده میشود؛ یعنی میبینیم و احساس میکنم که عدهای برای اینکه استان فارس از آرامش و مسائل اصلی دور بدارند، دریچه و پنجرههای فتنه را آرام آرام میگشایند و این خطری است برای استان و متذکر شدم که آرامش و سلامت استان را هدف قرار دادهاند.
آیتالله ایمانی با اشاره به مشکلاتی چون بیکاری، تعطیلی کارخانهها، خشکسالی، حاشیهنشینی و گسترش آن به مرکز شهر، گفت: این مشکلات شهر است و علاوه بر آن مسائل مختلفی در شهر وجود دارد، آیا واقعا مشکل اینست که هر روز سخنرانی دعوت شود و باوجود تذکر شورای تأمین، توجه نکنند؟ مگر این پست چقدر باید بماند؟
وی تأکید کرد: دانشجویان مسموم شدهاند، هیچ نمایندهای بیانیه صادر نمیکند؛ اما یک حادثه سیاسی اتفاق میافتد، همه مضطرب شده و به کار میافتند. اگر کسی حریم ولایت و خبرگان رهبری را شکست باید انتظار داشته باشد که دیگران حریم او را نشکنند؟ اگر باد را کاشتید مگر نه اینست که طوفان درو میکنید؟ چرا مسائل را برش میدهید و مسائل را بریده از گذشته و آینده بررسی میکنید؟ چرا قصد دارید دولت را مصادره کنید؟ دولت اعتدال، تدبیر و امید دولت همه مردم است و دولت یک گروه خاص نیست.
امام جمعه شیراز خاطرنشان کرد: شیراز نیز شیراز دوران طاغوت نیست؛ شیراز حرم سوم اهل بیت (ع) است و اگر روزی دشمنان در شیراز جشن فرهنگ و هنر برگزار کردند، آن خواب سپری شد و الان نزدیک ۱۵ هزار شهید در استان و در شیراز نیز پنج هزار شهید وجود دارد و خون شهدا اجازه نمیدهد که مسائل به دوران گذشته برگردد و حرم سوم الزاماتی دارد و باید به این الزامات ملتزم باشیم.
کد خبر: ۵۹۵۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۲۲
می بایست روشی درست برای فرهنگ سازی در مواجهه مناسبت های مذهبی و ملی اتخاذ کنیم و آن را الگوی عمومی جامعه قرار دهیم
کد خبر: ۵۹۴۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۲۲
حجت اسلام والمسلمین سید حسن خمینی تولیت حرم مطهر حضرت امام خمینی (ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، با حضور در منزل دکتر احمدی نژاد، فقدان والده مکرمه ایشان را تسلیت گفت. سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
به گزارش مهرمردم؛ حجت اسلام و المسلمین سید حسن خمینی چهارشنبه شب گذشته با حضور در منزل دکتر احمدی نژاد، مراتب تاثر و تالم خود را از ضایعه مولمه رحلت والده مکرمه ایشان ابراز داشنه است.وی در این دیدار از خداوند متعال، رحمت و رضوان الهی را برای آن مرحومه مغفوره و صبر و اجر را برای دکتر احمدی نژاد و سایر بازماندگان مسالت کرد.همچنین سردار احمدی مقدم فرمانده نیروی انتظامی نیز با حضور در منزل دکتر احمدی نژاد، فقدان والده مکرمه ایشان را تسلیت گفت و با رئیس جمهور سابق ابراز همدردی نمود.
کد خبر: ۵۷۹۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۰۲
نشست مدیران کل اوقاف و امور خیریه و منابع طبیعی و آبخیزداری به منظور ایجاد تفاهم نامه مشترک انتقال سند اماکن متبرکه
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
به گزارش آوای دنا به نقل از پایگاه اطلاع رسانی اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری کهگیلویه و بویراحمد، روز پنجشنبه نشست مدیر کل اوقاف و امور خیریه و مدیر کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان با حضور نماینده دفتر ولی فقیه در اداره کل منابع طبیعی استان و جمعی از کارشناسان این ادارات در سالن اجتماعات اداره کل منابع طبیعی کهگیلویه و بویراحمد برگزار شد. این نشست به منظور ایجاد تفاهم نامه مشترک و توافق طرفین در راستای رفع اختلافات و انتقال سند مالکیت به نام بقاء متبرکه برگزار شد.
در این جلسه مدیرکل منابع طبیعی و آبخیزداری استان پیشنهاد کرد در مسیر راه های بقاء متبرکه و امامزادگان استان و همچنین محدوده آنها فضای سبز ایجاد گردد. مهندس بهشتی فرد در این خصوص اظهار داشت: اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان آمادگی دارد بدین منظور نهال مورد نیاز را تامین کند.
حجتالاسلام جنتیپور، مدیر کل اوقاف و امور خیریه استان نیز اعلام کرد: اداره اوقاف استان مساعدت لازم را جهت حفاظت وآبیاری نهال های غرس شده به عمل خواهد آورد.قابل ذکر است اولین اقدام در این خصوص، اجرای عملیات نهالکاری در هفته منابع طبیعی در مسیر و محدوده حرم امامزاده بی بی حکیمه (س) می باشد که این عملیات با همکاری دو اداره نامبرده اجرا خواهد شد. در این نشست توافق به عمل آمد تا پایان سال جاری 1393 انتقال سند مالکیت 9 بقعه از مجموع 17 بقعه و اماکن متبرکه شهرستان های گچساران و دنا که رفع اشکال گردیده با توافق این ادارات و با همکاری اداره ثبت و اسناد و املاک استان انجام شود و مابقی آنها پس از رفع اشکال و اصلاح نقشه های اجرایی، اقدامات انتقال سند آنها با هماهنگی دستگاه های متولی پیگیری شود.
شایان ذکر است در این نشست توافق شد کلیه امامزادگان استان پس از طی مراحل قانونی سند دار شوند.
کد خبر: ۵۷۲۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۲۴
حجتالاسلام سید رضا اکرمی، نماینده 5 دوره مجلس شورای اسلامی و رئیس شورای فرهنگی ریاست جمهوری دولت یازدهم مهمان این هفته برنامه «شناسنامه» بود.
به گزارش «تابناک»، اکرمی در ابتدای برنامه گفت: من در سال 40 برای طلبگی وارد قم شدم و حجتالاسلام حسن روحانی هم همان سال از سمنان به قم آمدند و در مدرسه آیتالعظمی گلپایگانی مشغول به تحصیل شدند. من نیز در مدرسه جهانگیرخان قم مشغول به تحصیل شدم. در خیلی از درسهای سطح با هم همدوره و هم سطح بودیم. من در طول این 53 سال از روحانی هوش،گوش، دانش و کوشش را دیدم.
** حصر قانونی و شرعی است
اکرمی در پاسخ به این سوال که در انتخابات 88چطور حاج اقای اکرمی سمت میرحسین موسوی رفتند، گفت: من تنها نبودم ستادی تشکیل دادیم آقای غفوری فرد و دکتر آخوندی و آقای کاتوزیان ومن بودم و انصارالله؟ ستادی به عنوان حمایت از میرحسین من برای خودم سه تا دلیل داشتم خوب دوران دفاع ایشان نخست وزیر بود چندسالی هم که من نماینده بودم ایشان را از نزدیک دیدم ساده زیستی و کوشش و تلاش .بیست سالی هم که از زمان نخست وزیری تا آن زمان خ داده بود من انصافا نقطه منفی از ایشان ندیدم در جامعه روحانیت مبارز هم نشسته بودیم برخی صحبت کردند که آقای میرحسین با رهبری زاویه دارد به دلیل آن قراین دوره ریاست جمهوری ونخست وزیریش.
وی ادامه داد: آیت الله امامی کاشانی در آن جلسه نقل کرد گفت من از ایشان سوال کردم اقای میرحسین شما با آقا زاویه فکری و عملی داشتید الان چه می گویید؟ ایشان با صراحت نقل کرد که آقای میرحسین گفته است که من رهبری آقا را قبول دارم ان زمان زمان خودش بود و الان زمان دیگر است. بنابراین من علاقهمند به آقای موسوی بودم و به این دلیل انتخاب کردم قانون مداری و ساده زیستی و کوشش آن دوران نخست وزیری نداشتن هیچ نقطه منفی آن بیست سال این هم نسبت به ولایت فقیه. ولی در همان دوره تبلیغات در ستادی که ما داشتیم یکی دو مورد بود.
** به شعار نه غزه نه لبنان اعتراض کردم
رئیس شورای فرهنگی نهاد ریاست جمهوری اضافه کرد: مثلا برخی هوادارانش شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران می دهند من به آقای دکتر آخوندی گفتم که به میرحسین بگو این شعار ها یعنی چی ما همچین چیزی نداریم، ما فلسطین را به عنوان کار استراتژیکی داریم نه به عنوان تاکتیک و این حرفها نمیشود و یک مورد دیگر به آقای آخوندی گفتم به میرحسین منتقل کند چهارشنبه آخرین روز تبلیغات به قول آقای ناطق کرکره را کشیدیم پایین و 5شنبه شد و جمعه هم رای گیری بود.
اکرمی تصریح کرد: بعد از انتخابات من در مراسم تنفیذ آقای احمدی نژاد توسط رهبری و مراسم تحلیف در مجلس شرکت کردم نامه تبریک نمایندگان را امضا کردم و بعد آنچه که در خیابان ها گوشه و کنار چه عاشورا چه غیر عاشورا و روز قدس اتفاق افتاد همه را از دم، محکوم کردم و الان هم باورم این است که حصری که انجام گرفته قانونی و شرعی است و من با تمام وجود آن را پذیرا هستم و مقام معظم رهبری روی دشمن ما حساسند و باید هم باشند امریکا و اروپا و ارتجاع عرب نسبت به انقلاب ما طمع دارند نپذیرفتند ولو به ظاهر بگویند ما باید نسبت به آنها حساس باشیم و کاری نکنیم که دشمن در اندیشه و عمل ما زاویه ببیند باید دشمن را با تمام وجود محکوم کنیم بعد هم نسبت به آن حوادث واقعا جفا شد، بلاخره فتنه بود 8ماه کشور درگیر بود.
** رهبر انقلاب بعد از 25 سال بدیل ندارند
"من در دوران انتخابات هم میرحسین را ندیدم چه رسد به بعد من حشر و نشر حضوری که نداشتم بله آن روز احساس وظیفه کردیم ولی به قول معروف کارمان تمام شد ولی من در تمام حوادثی که رخ داد در مجلس بودم و میدیدم که انتخابات تمام اما حوادث ادامه دارد. اما این نکته را هم عرض بکنم اگر بنا باشد ما روی فتنه88 به صورت جامع بررسی بکنیم، معتقدم باید روی آن مناظره که برخی شورش ها و اختلافات را کلید زد هم بررسی کنیم. شب ارتحال امام بود میخواستیم مراسم سالگرد امام را برگزار کنیم. من اشاره کردم رهبرمعظم انقلاب همین الان هم بعد 25سال بدیل و عدیل (همانند) ندارد."
وی افزود: باید ما با تمام وجود براساس عقیده و تجربه تسلیم باشیم نه اینکه چشم و گوش بسته، اینها اسناد است. من هیچ وقت رابطهام را با جامعه روحانیت نداشتم.بعد از قصه ان مناظره یک مقداری به قول معروف گل آلود شد. واقعا به اقای ناطق جفا شد. برخی از دوستان ما هم نسبت به ایشان کم لطفی کردند بالاخره یک اطلاعیه ای لااقل .خدمت ایت الله مهدوی کنی رحمت الله علیه فرمودند من بعد از آن مناظره فردا در حرم امام به آقای احمدی نژاد تندی کردم گفتم این چه حرفی بود شما زدید چرا اسم بردید ولی این بیشتر می بایست به قول معروف بارز باشد. اقای روحانی هم خیلی کم در جامعه رو حانیت شرکت می کردند. اما بعد از این قصه یک کم جدی تر شد. الان که اقای روحانی انقدر گرفتار است .اقای ناطق هم ما خواهانیم که بیایند اما هنوز قانع نشدیم که بیایند.
وی در پاسخ به این سوال که چرا با آقای روحانی برای ثبت نام انتخابات سال92به وزارت کشور رفتید اما قبلا با آقای هاشمی نرفتید؟ گفت: من با آقای روحانی واقعا مثل دوبرادر هستیم ما را کنار اقای هاشمی نگذارید. اقای هاشمی شخصیتی است که ما برایشان دعا می کنیم وامیدواریم که ایشان را از خطاها مصونیت عنایت کند ولی با آقای روحانی خیلی صمیمیت داریم.
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه شما در یادداشتی در روزنامه ای گفتید به عنوان شخص حقیقی که شورای نگهبان آقای هاشمی را تایید صلاحیت نکرد انتقاد دارید؟ گفت: من یادم نمی آید.
وی در پاسخ به این سوال که دولت اقای روحانی دولت سوم آقای هاشمی است؟ گفت: من بین این دو تشابه و سنخیت میبینم اما حتما دو فردند اصلا شرایط آقای هاشمی با شرایط فعلی اقای روحانی فرق می کند.
اکرمی در پاسخ به این سوال که اصلاح طلبان نقش ویژه ای در پیروزی دکتر روحانی داشتند؟ گفت: من سه نکته اینجا عرض می کنم اولا تا مادامی که این واژه ی اصلاح طلبان اصولگرایان یک تعریف مشخص و گویا ندارد ما نمیتوانیم آنچه که پیش می اید را بگویم برای اصلاح طلبان است یا اصول گرایان .مثلا اقای روحانی تا روز سه شنبه ای که پنج شنبه اش انتخابات ممنوع می شود در نظر سنجی ها نفر سوم چهارم یاپنجم است .اما دیدیم روز سه شنبه و چهارشنبه سفر به مشهد که خود یک تابلو شد و وضع به گونه ای دیگر تغییر پیدا کرد که اقای روحانی دارد به جلو می آید و ایشان گفتند در دیدار با آقای طبسی فرمود من به شما تبریک می گویم .درنظرسنجی ها چیزی که موردتوجه قرار نمی گرفت نظرنداده ها بودند که ان عدد بالایی بود وآن عدد بالا روز جمعه خودش را نشان داد .مثلا خیلی ها باورنمیکردند آقای روحانی در روستاها آنقدر رای داشته باشد با اینکه او اصلا سفر نکرده بود ولی مردم روستا رای دادند. بالاخره 30 درصد مردم کشور روستاییها هستند. یا اینکه در مشهد که جایگاه قالیباف و جلیلی بود ولی رای روحانی بالاتر بود. ما تامادامی که در کشور تشکل و حزب و تحزب نداریم، جمعیت ما شناور است. نه فقط برای روحانی، شما در سال 76 فکر میکردید خاتمی رای بیاورد؟ در مورد احمدینژاد هم اینگونه بود. این از اشکالاتی است که ما داریم. ما باید به تشکل تن دهیم و حزب را شکل دهیم و کار مرامنامه ای در طول سال داشته باشیم. به نظر من این افراد هستند که خودشان را نشان میدهند نه جریانها. جریانهای اصوگرا، اصلاحطلب یا قسمت سوم خلی تاثیرگذار نیستند. مردم خودشان تشخیص میدهند و انتخاب میکنند.
وی در مورد اینکه رفتار اصولگرایان در این چند سال با دولت روحانی چگونه بوده است، گفت: ابتدا ما باید بنشینیم و اصولگرایی و اصلاحطلبی را معنا کنیم. من اصولگرایی هستم که اصلاح طلبی را قبول دارم. ما باید در روشهایمان تجدید نظر بکینم. همین اقتصاد مقاومتی امری ضروری است که ما باید به آن توجه کینم و این برای ما ضروری است. ما 2 چیز را باید همیهش حکم قرار دهیم، اول رهبری و بعد قانون. الان وقت نظر دادن نیست. ما سند چشم انداز 20 ساله، برنامه 5 ساله پنجم، قوانین و رهبری را داریم. این را باید جدی بگیریم و به آن عمل کنیم. قطعا هرکسی که اصلاح طلب جدی است قطعا باید اصولگرا باشد زیرا اصلاحات را که نمیتوان در هوا انجام داد و باید به اصولی پایبند بود.
اکرمی در پایان گفت: من درباره شهادت و شهدا 3 تا حرف دارم. اول اینکه وجدانا باور دارم شهدا با آگاهی و تعقل و ایمان پذیرفتند و رفتند جلو. من باور دارم هرکس در هر لباس و هر پستی نسبت به شهدا و خانواده شهدا از روی علم و عمد و عناد خیانت کند حتما چوب میخورد و واگذار به آخرت هم نمیشود. من این را در زندگی لمس کردم. حرف آخرم در مورد شهید خودم است. من در دوکوهه و عملیات کربلای 8 بودم که به من خبر داددند که ایشان شهید شده است. من 2 رکعت نماز شکر به جا آوردم که بچه 19 ساله من در این مسیر عاقبت به خیر شد. وقتی ساک او را تحویل گرفتم دیدم کتاب دانشگاهی است و رویش قرآن است. نواری هم از صدای او بود که با شنیدن آن فهمیدم پسر من خوب و زیبا انتخاب کرده است و با اطمینان و آرامش این مسیر را انتخاب کرده است و در حرفهایش هم داشت که این امام بود که ما را به آنجا رساند. از سال 66 تا حالا من نسبت به او و راه شهدا وفادارم و از خدا میخواهم ما را مدیون شهدا نکند زیرا آنها نسبت به امام خیلی مخلص بودند. دشمنان انقلاب خیر نمی بینند و دوستان انقلاب سرفراز خواهند بود.
کد خبر: ۵۶۶۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۱۷
دکتر محمود احمدی نژاد با آرمان های حضرت امام(س) تجدید میثاق کرد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:به گزارش آوای دنا به نقل از پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، به مناسبت سی و ششمین سالگرد انقلاب اسلامی محمود احمدی نژاد رئیس جمهور سابق به همراه برخی از اعضای کابینه دولت نهم و دهم صبح امروز چهارشنبه 15 بهمن ماه در حرم امام راحل حاضر شد و با آرمانهای بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران تجدید بیعت کرد.
در این مراسم علی اکبر جوانفکر، میرتاج الدینی، عبدالرضا شیخ الاسلامی، مجتهدزاده، شمس الدین حسینی، حمیدرضا بقایی، موسوی، ابوالحسن فقیه، محمد جعفر بهداد، نسرین سلطانخواه، محمد رضا فرزین، ظهره وند، بداغی، مرتضی تمدن و روحالله احمدزاده حضور داشتند.
همچنین در این مراسم جمعی با سر دادن شعارهایی مانند: «شعار هرچی مرده احمدی بر می گرده» و «احمدی دلاور پیرو خط رهبر»، محمود احمدی نژاد را همراهی کردند.
کد خبر: ۵۶۵۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۱۵
محمود احمدی نژاد رئیس جمهور سابق به همراه اعضای کابینه دولت نهم و دهم صبح چهارشنبه در حرم امام راحل حاضر شده و با آرمانهای آن بزرگوار تجدید بیعت می کنند.به گزارش خبرنگار بولتن نیوز به مناسبت سی و ششمین سالگرد انقلاب اسلامی محمود احمدی نژاد رئیس جمهور سابق به همراه اعضای کابینه دولت نهم و دهم صبح چهارشنبه 15 بهمن ماه در حرم امام راحل حاضر شده و با آرمانهای آن بزرگوار تجدید بیعت می کنند.خبرنگار ما مطلع شده که همه وزرای دولت نهم و دهم و همچنین مقامات ارشد این دولت ها برای تجدید بیعت با آرمانهای امام راحل جهت همراهی با احمدی نژاد دعوت شدند.
کد خبر: ۵۶۳۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۱۲
" اطلاعیه مدیریت حج و زیارت استان کهگیلویه وبویراحمد در خصوص پذیرش واجدین شرایط تشرف به حج تمتع سال 1394 در کاروان "
کد خبر: ۵۵۲۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۲
دکتر احمدی نژاد مردی است که ۸ سال تمام برای ملت بزرگ ایران خدمت کرد و میلیونها انسان بویژه محرومین را شیفته انقلاب و نظام اسلامی کرد
کد خبر: ۵۴۱۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۲
هدف اصلی و مأموریت کلی سپاه بدر از ابتدای تشکیل این سازمان، دفاع از مقدسات و پیروی از خط امام خمینی(ره) بوده است.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
باشگاه خبرنگاران در گزارشی نوشت: خروج آمریکا از خاک عراق، شکست سنگینی بر پیکره ایالات متحده وارد کرد زیرا اعتبار خود را در بین کشورهای خلیجفارس از دست داد و کشورهای عربی خلیجفارس بهویژه عربستان سعودی و حتی دیگر کشورها، از آمریکا خواسته بودند بر عراق مسلط شوند زیرا این کشورها از نظام حاکم در عراق به دلیل شیعه بودن مسئولان اجرایی عراق خوف دارند و میترسند که مبادا عراق و ایران متحد شوند و یک قدرت منطقهای بزرگ شکل بگیرد.
بعد از بیداری اسلامی، بعثیهای منحوس فعالیتهای خود را در غرب عراق آغاز کردند، آنها هر جمعه از مردم اهل سنت الانبار، فلوجه، موصل و نینوا درخواست میکردند تا به خیابانها بیایند و علیه حکومت تظاهرات کنند، رسانههای سعودی نیز از این مساله سوءاستفاده کردند و مدعی بودند اهل سنت در عراق در اقلیت قرار گرفتند و حکومت وقت اقدام به سرکوب اهل سنت کرده است از همین رو حکومت وقت به شورشیان و مزدوران بعثی هیچ اهمیتی نداد، بعثیها با همکاری چندین افسر بعثی و تعدادی از قبایل عراق، راه را برای ورود تکفیریهایی که در سوریه بودند باز کردند و گروهک تروریستی داعش که در ابتدا فقط چند گروهک خود را روانه عراق کرده بود باتوجه به اینکه موصل را برای فعالیت خود امن دید، اقدام به حضور گسترده نیروهای خود کرد.
در واپسین ساعات نهم ژوئن سال 2014 بود که گروهک تروریستی موسوم به داعش درپی پیشروی به شمال عراق، توانست زیر چتر خیانت برخی قبایل اهل تسنن منتسب به حزب بعث و اهمالکاری و خیانتهای مقامات مسئول در ارتش و قسمتهای اداری موصل و دیگر استانها موفق شد کنترل سه استان مهم کشور عراق را در دست گیرد.
در حالیکه غرب و به خصوص آمریکا با تشکیل ائتلاف صرفا تبلیغاتی ضد داعش برای عوام فریبی گوش فلک را کر کرده بود، زیرسایه این ائتلاف و به صورت آشکار و پنهان به حمایتهای خود از عناصر داعش و فرستادن تسلیحات به آنها ادامه داد اما سپاه بدر به کمک نیروهای مردمی که به فرمان مرجعیت عراق لبیک گفته بودند و ارتش عراق به مبارزه با این گروه خون آشام پرداخت و توانست با تعداد محدودی نیرو و تجهیزات کمر داعش را در عراق بشکند.
سال 1362 بود که شهید اسماعیل دقایقی دست به یک اقدامی ماندگار یعنی فرماندهی تیپ بدر زد و از سال 1364 این تیپ به صورت سازمان یافته و منظم وارد فاز نظامی شد و از آن سال بود که گسترش یافت. تیپ بدر با گسترش توانست به سپاه بدر موسوم شود که این سپاه شاخهای از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که ابتدا توسط آیتالله هاشمی شاهرودی تشکیل و پس از چند ماه به آیتالله محمدباقر حکیم منتقل شد و آن دوران که مشخص نبود، چگونه باید این توان نظامی سازماندهی شود شهید دقایقی مسئولیت آن را برعهده گرفت.
شهید دقایقی یکی از عناصر انقلابی ایران بود که برای به ثمر رسیدن انقلاب به مبارزه علیه رژیم شاهنشاهی پرداخت و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در سپاه مشغول شد و در 28 دیماه 1365 در عملیات کربلای 5 براثر اصابت خمپاره به شهادت رسید.
این شهید بزرگوار زمانی که فرماندهی تیپ 9 بدر را پذیرفت، با تمامی قدرت و پشتکار در مدت کوتاهی موفق شد یگان رزم منسجم و قدرتمندی را در این تیپ پایه گذاری کند.تیپ بدر در آن مقطع زمانی متشکل از دو گروه احرار و بعدها مجاهدین میشد که احرار متشکل از اسیران عراقی بود و مجاهدین نیز افرادی بودند که علیه رژیم بعث و صدام به مبارزه میپرداختند و اکثر آنها توسط عوامل رژیم بعث زندانی و بعد از شکنجه وحشتناک و سهمگین به اعدام محکوم میشدند.احرار از میان اسیران عراقی تشکیل میشد که به رغم آنکه اسیر بودند، اما به این نتیجه دست یافته بودند که صدام آنها را به زور و با فریب به جبهه کشیده است تا با ایرانیها بجنگند که این دسته از اسیران علاقمند بودند تا در نبرد حق علیه باطل در جبهه حق قرار گیرد و با علاقه و اشتیاق در این گردان با ارتشی که خودشان سالها در آن میجنگیدند، و در بسیاری از عملیاتها توانست ضربات سنگین و سهمناکی را بر بدنه رژیم بعث وارد کند و بسیاری از آنها هم به شهادت رسیدند.بعد از سرنگونی صدام و در پی آن متلاشی شدن حزب بعث و تشکیل دولت مستقل در عراق افرادی که در سپاه بدر سازماندهی شده بودند، نقش مهم و بسزایی را در ایجاد امنیت و استقرار حکومت ایفا کردند و اکنون شاخه نظامی بدر نیز به فرماندهی "هادیالعامری" مقابل جنایات داعش ایستاده و در پی آزادسازی کل عراق از شر این تروریستها است و شاید یکی از اقدامات مهمی که از این سازمان صورت گرفتهاست آزادسازی آمرلی بود.
* فرماندهی به دور از پستهای دنیوی در پی رهاسازی عراق از شر تروریستها"هادی فرحان عبدالله العامری" ملقب به "حاج العامری" متولد سال 1954 در استان دیاله عراق است. وی از دهه هشتاد قرن گذشته میلادی مبارزات خود با رژیم بعث عراق و حاکمیت دیکتاتوری صدام بر این کشور را آغاز کرد. العامری به علت فعالیتهایی که در عرصه سیاسی و مبارزه با حزب بعث داشت به واسطه سیاستهای سرکوب گرایانه صدام در حالی که حکم اعدامش صادر شده بود، سالها مجبور به دوری از عراق شد.
هادیالعامری تابعیت ایرانی دارد و همسرش نیز ایرانی است و حتی در تبعید نیز مبارزات خود با رژیم صدام را ادامه داد و در سال1982 متولی امور خاص سپاه بدر در ایران بود و بعد از سال 1991 مدیریت عملیاتهای نظامی در داخل عراق را به عهده گرفت، در آن سالها توانست ضربات سنگینی به حزب بعث وارد کند.
بعد از سقوط حزب بعث در عراق، وی به همراه همکارانش وارد عراق شد و با توجه به حساسیت آنزمان و اینکه عراق در دست بیگانگان قرار نگیرد، وارد مراکز اصلی دولت شد و در سال 2005 با همکاری همرزمانش توانست سازمان اطلاعاتی نوپایی را در عراق راهاندازی کند. وی سابقه نمایندگی در پارلمان عراق و وزارت راه و ترابری در دولت نوری مالکی را در کارنامه فعالیتهای سیاسی خود نیز دارد.
العامری از 20 خرداد در حالی که وزیر راه و ترابری عراق بود، با درخواست نوری المالکی نخستوزیر وقت و فتوای آیتالله سیستانی مرجع تقلید شیعیان عراق، لباس نظامی به تن کرد و خود به استان دیالی (مکانی که داعش قصد داشت از آنجا به عنوان یک محور برای عملیات به سمت بغداد استفاده کند) رفت.
آنقدر اقدامات مثبت از سوی العامری در مبارزه با تروریسم صورت گرفت تا باعث شد در روند تشکیل دولت وحدت ملی به ریاست حیدر العبادی، وی به عنوان گزینه پیشنهادی ائتلاف دولت قانون برای تصدی وزارتدفاع معرفی شود، اما همانگونه که در دولت ائتلاف قانون به رهبری نوری مالکی، وزیر راه و ترابری بود و بارها مقامات آمریکایی بهویژه جانکری، وزیر خارجه آمریکا تلاش کردند مانع از ادامه حضور وی در کابینه عراق شوند که البته این تلاش آنها ناکام ماند در این دولت هم با سمپاشیهای رسانهای و مداخله آمریکا و عربستان سعودی و فشار آنها بر برخی گروههای وابسته اهل تسنن باعث مخالفت قاطع آنها با انتخاب وی به این سمت شد اما در عین حال در دوره جدید نیز العامری به اقدامات خود در مبارزه با تروریستها ادامه داد.
"هادیالعامری" در مصاحبههای صورت داده هدف اصلی و مأموریت کلی سپاه بدر از ابتدای تشکیل این سازمان را دفاع از مقدسات و پیروی از خط امام خمینی(ره) دانسته است.
* کمکهای مستشاری ایران به سپاه بدربزرگترین موفقیتهای سپاه بدر و نیروهای مردمی در اوایل م حرم الحرام امسال به دست آمد؛ عملیات استراتژیک جرفالصخر که با همکاری همه گروههای مقاومتی و کمک مستشاری سپاه قدس از جمله سردار حاجقاسم سلیمانی به عراق صورت گرفت.هادیالعامری در مصاحبهای با روزنامه وطن امروز در رابطه با کمکهای جمهوری اسلامی ایران به سپاه بدر اذعان کرد: ما بهوسیله فدایی شدن جوانان شیعه عراقی و همکاری سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران با گروههای مقاومتی شیعه است. اگر حاجقاسم و امثال او نبودند هماکنون نه اثری از حرم حضرت زینب سلامالله علیها بود و نه اثری حتی از سامرا و حرم عسکریین سلامالله علیهما. همه عملیاتهای سرنوشتساز از جمله آمرلی، جرف الصخر، سامرا، مناطق فلوجه و مناطقی از الانبار با همکاری مجاهدان از جمله حاجقاسم صورت گرفته است.
حضور حاجقاسم سلیمانی به عنوان فرمانده سپاه قدس در عراق باعث محبوبیت چند برابری نیروهای پاسدار در بین مردم عراق شد. در فضای مجازی مردم عراق تصاویر حاجقاسم را به همدیگر ارسال میکنند و وحدت میان نیروهای مقاومتی شیعه توانسته است کمر تکفیریها را در عراق بشکند. یکی از آرزوهای حامیان داعش این است که حاجقاسم کشته شود، داعش از اسم این رزمنده در هراس است، اگر به رسانههای داعشیها سری بزنید، خواهید فهمید که چقدر تکفیریها از این مجاهد قهرمان در هراس هستند. در اینجا جا دارد از مجاهدان ایرانی که به صورت خودجوش پا به پای نیروهای مجاهد عراقی جنگیدند و به شهادت رسیدند یاد کنم و از خداوند برای آنها علو درجات را خواستار باشم.
وی ادامه داد: مهمات و تسلیحات نیروهای مجاهد رزمنده غالبا ایرانی است، همه نقشههای نظامی با هماهنگی نیروهای مجاهد و پاسدار ایرانی و عراقی صورت میگیرد و امور اجرایی و پشتیبانی به طور کل برعهده سپاه بدر است و همه گروههای مقاومتی در یک محور علیه تکفیریها عمل میکنند و عملیات جرف الصخر که در استان بابل عراق انجام شد، اولین عملیات پیروزمندانه و به نوعی آغاز موفقیتها به شمار میرفت.
پانزدهم دی ماه امسال نیز حاجی العامری در حاشیه مراسم گرامیداشت سردار شهید "حمید تقوی" در جمع خبرنگاران در رابطه با کمکهای مستشاری جمهوری اسلامی ایران به عراق برای مبارزه با تروریست اظهار داشت: نیروهای مردمی در کنار نیروهای ارتش و پلیس عراق با داعش (تروریستهای تکفیری ) مبارزه میکنند و بدون نیاز به کمک ائتلاف بر تروریستها پیروز شوند و اگر قاسم سلیمانی و جمهوری اسلامی ایران در عراق نبودند، اکنون دولت حیدر العبادی هم نبود.
* آمریکا بهدنبال انحلال سازمان بدرسایت گلوبال سکیوریتی در رابطه با سازمان بدر اینگونه نوشته استکه؛ اکنون سازمان بدر متشکل از دهها هزار نیروی پیاده نظام، زره پوش، توپخانه، ضدهوایی و واحدهای کماندویی است. این سایت ادامه داد: در ابتدا استراتژی این سازمان ایجاد یک حلقه محبوب مقاومتی بین مردم بود و هدف دیگرش بسیج عراقیها در خارج از عراق و آموزش استفاده از سلاح به آنها بود.
سایت گلوبال سکیوریتی افزود: یکی از اهداف مهم این سازمان استفاده از سلاح برای ایجاد یک نیروی مسلح علیه صدام به شمار میآمد اما اکنون استراتژی سازمان بدر حرکت بر محور مقاومت و ایجاد امنیت پایدار در عراق است و آمریکا نیز طی سالهای 2000 تا 2007 خواهان انحلال این سازمان بوده است که دلیل آن را خشونت علیه اعراب سنی و ایجاد ناامنی در منطقه میدانند.
سایت تایمز در این باره نوشت؛ از اوایل اشغال عراق توسط آمریکا، ایالات متحده به دنبال انحلال این شاخه نظامی بود، اما بعد از ترور آیتالله باقر حکیم متوجه شد که مجلس اعلای انقلاب اسلامی نیاز به یک شاخه امنیتی دارد.
کد خبر: ۵۳۷۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۷
مسئول نمایندگی ولی فقیه در نیروی قدس سپاه ضمن تشریح لحظه شهادت سردار تقوی تاکید کرد:برای دفاع از حرم اهل بیت با تمام وجود وارد میشویم.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
حجتالاسلام علی شیرازی مسئول نمایندگی ولی فقیه در نیروی قدس سپاه پاسداران طی سخنانی در مراسم بزرگداشت سردار شهید حمید تقوی با اشاره به خصوصیات شهید تقوی گفت: سردار تقوی در دوران جنگ هشت ساله دفاع مقدس به درون عراق میرود. جایی که نیروهای بعثی و صدامیان قرار دارند. او تا کربلا هم پیش میرود و کسی که همراه شهید تقوی و از نیروهای عراقی بود میگوید ذرهای ترس در وجود او ندیدهام که علت آن تقوی شهید تقوی بود.
وی افزود: این روحیه شجاعت و شهادتطلبی تا آخر در وجود سردار تقوی وجود داشت. امروز همه شهدای حرم و یارانشان در مقابل استکبار، داعش، اسرائیل و دشمنان برای رضای خدا شمشیر به دست میگیرند.
مسئول نمایندگی ولی فقیه در نیروی قدس سپاه، تأکید کرد: یک عده میگویند اگر در کنار آمریکا نایستیم انقلاب شکست میخورد آنها هر چقدر هم بخواهند دل انسانهای مومن را خالی کنند و بگویند آمریکا و اسرائیل و داعش کجا و ما کجا اما ذرهای تردید در دل رزمندگان ایجاد نمیشود. ما تابع ولایت و رهبری هستیم و تا پای جان برای دفاع از دین و ارزشها و آرمانهای انقلاب و دفاع از خط ولایت فقیه محکم ایستادهایم.
شیرازی با تأکید بر اینکه برای دفاع از حرم اهل بیت با تمام وجود وارد میشویم به نحوه شهادت شهید تقوی اشاره کرد و گفت: تیر به پهلوی او اصابت کرد و چند ساعتی هم با درد همراه شد و بعد پرواز کرد که این اشاره به این نکته دارد که یا زهرا من هم آمادهام پهلویم شکسته شده و فرزندان تو هنوز برای پهلوی شکسته تو میسوزند.
سردار شهید حمید تقوی از فرماندهان دفاع مقدس بود که در روزهای اخیر در دفاع از عتبات عالیات در سامرا به دست تروریستهای تکفیری به شهادت رسید.
کد خبر: ۵۳۵۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۵
کسی که در فتنه دست داشته و زندان رفته و محکوم شده و آقایی که مثل آفتاب روشن است کیست، نباید میراث شهدا را در اختیارش قرار دهیم
کد خبر: ۵۳۳۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۲
مسئلهی انرژی هستهای بهانه است؛ میخواهند یک ملت را به زانو در بیاورند؛ میخواهند انقلاب را زمین بزنند
آن روز ما چانه میزدیم سرِ دو، سه سانتریفیوژ، [ در حالی که] امروز چندین هزار سانتریفیوژ مشغول کارند. جوانهای ما، دانشمندان ما، محقّقین ما، مسئولین ما همّت کردند، کارها را پیش بردند. بنابراین از مذاکراتی هم که امروز در جریان است، ما ضرری نخواهیم کرد. البتّه بنده همچنان که گفتم خوشبین نیستم؛ من فکر نمیکنم [از]این مذاکرات آن نتیجهای را که ملّت ایران انتظار دارد، بهدست بیاید.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
گروه سیاسی گفتمان نیوز، ۲۶ آذرماه همایشی با عنوان «بررسی ۱۰ سال مذاکرات هسته ای میان ایران و کشورهای ۵+۱» در دانشگاه تهران برگزار شد که افراد حاضر در آن از جمله آقایان احمد شیرزاد و صادق زیباکلام به اظهارنظردرباره برنامه هستهای ایران پرداختند.
پاسخ ادعاهای مطرح شده توسط این دو تن، پیشتر و مکررا از سوی کارشناسان و مسئولان سابق و کنونی مرتبط با انرژی اتمی پاسخ داده شده است. جالب اینکه دکتر گرت پورتر در خاک آمریکا، هشت سال از عمر خود را وقف تحقیق و مطالعه روی برنامه هستهای ایران کرده و به همه سوالات و شبهات ادعایی پیرامون آن پاسخ میگوید.
با این حال پایگاه گفتمان نیوز از منظری دیگر به این اظهار نظرات پاسخ داده؛ رهبر انقلاب در سال های اخیر به مناسبت های گوناگون در مورد ابعاد گوناگون برنامه هسته ای ایران سخنرانی نموده اند که در این نوشته هرچند ناقص به گوشه ای از بیانات ایشان اشاره شده است.
شیرزاد: چرا موضوع هسته ای را ناموسی کرده اید؟ چه فرقی می کند ۱۰ هزار سانتریفیوژ داشته باشیم یا ۱۰ تا!؟
احمد شیرزاد نماینده اصلاح طلب مجلس ششم با بیان اینکه هرکسی در هر دوره ای که تصمیم گرفته ایران را به سمت هسته ای شدن پیش ببرد اشتباه کرده گفت: از مسئولان سازمان انرژی اتمی در زمان مجلس ششم سؤال میکردم که استراتژی هستهای ما چیست که هیچکس پاسخ روشنی در این باره به من نمیداد.
عضو فراکسیون مشارکت در مجلس ششم با بیان اینکه از این چاه (صنعت هستهای) آبی در نمیآید، مگر اینکه برای برخی افراد نانی درآید، افزود: از سال ۸۲ تاکنون دریغ از یک لیوان آب برای کشور.
وی اظهار داشت: هیچکس در ایران نمیداند که ما به چه دلیلی به مسیر هستهای شدن پا گذاشتهایم و این امر دقیقاً به مانند ادامه جنگ بعد از آزادسازی خرمشهر بود در حالیکه برخی افراد شعارهایی مانند راه قدس از کربلا میگذرد را بیان میکردند. شیرزاد گفت: اگر جمهوری اسلامی ایران به جای ۱۰ هزار دستگاه سانتریفیوژ ۵۰۰ یا هزار و یا حتی ۱ دستگاه داشته باشد چه اتفاقی رخ میدهد؟
مسئلهی انرژی هستهای بهانه است؛ میخواهند یک ملت را به زانو در بیاورند؛ میخواهند انقلاب را زمین بزنند
رهبرانقلاب: یک تجربهای در اختیار ملّت ایران است – که حالا من مختصراً عرض خواهم کرد – این تجربه ظرفیّت فکری ملّت ما را بالا خواهد برد؛ مثل تجربهای که در سال ۸۲ و ۸۳ در زمینهی تعلیق غنیسازی انجام گرفت، که آنوقت تعلیق غنیسازی را در مذاکرات با همین اروپاییها، جمهوری اسلامی برای یک مدّتی پذیرفت. خب ما دو سال عقب افتادیم، لکن به نفع ما تمام شد. چرا؟ چون فهمیدیم که با تعلیق غنیسازی، امید همکاری از طرف شرکای غربی مطلقاً وجود ندارد. اگر ما آن تعلیق اختیاری را – که البتّه بهنحوی تحمیل شده بود، لکن ما قبول کردیم، مسئولین ما قبول کردند – آن روز قبول نکرده بودیم، ممکن بود کسانی بگویند خب یک ذرّه شما عقبنشینی میکردید، همهی مشکلات حل میشد، پروندهی هستهای ایران عادی میشد. آن تعلیق غنیسازی این فایده را برای ما داشت که معلوم شد با عقبنشینی، با تعلیق غنیسازی، با عقب افتادن کار، با تعطیل کردن بسیاری از کارها مشکل حل نمیشود؛ طرف مقابل دنبال مطلب دیگری است؛ این را ما فهمیدیم، لذا بعد از آن شروع کردیم غنیسازی را آغاز کردن. امروز وضعیّت جمهوری اسلامی با سال ۸۲، زمین تا آسمان فرق کرده؛ آن روز ما چانه میزدیم سرِ دو، سه سانتریفیوژ، [ در حالی که] امروز چندین هزار سانتریفیوژ مشغول کارند. جوانهای ما، دانشمندان ما، محقّقین ما، مسئولین ما همّت کردند، کارها را پیش بردند. بنابراین از مذاکراتی هم که امروز در جریان است، ما ضرری نخواهیم کرد. البتّه بنده همچنان که گفتم خوشبین نیستم؛ من فکر نمیکنم [از]این مذاکرات آن نتیجهای را که ملّت ایران انتظار دارد، بهدست بیاید، لکن تجربهای است و پشتوانهی تجربی ملّت ایران را افزایش خواهد داد و تقویت خواهد کرد؛ ایرادی ندارد امّا لازم است ملّت بیدار باشد.
بیانات در دیدار دانشآموزان و دانشجویان۱۳۹۲/۰۸/۱۲
رهبرانقلاب: سلطه میخواهد برگردد به این کشور. همهی این تلاشها برای این است. مسئلهی انرژی هستهای بهانه است. آن کسانی که خیال میکنند اگر ما مسئلهی انرژی هستهای را حل کردیم، مشکلات حل خواهد شد، خطا میکنند. مسئلهی انرژی هستهای را مطرح میکنند، مسئلهی حقوق بشر را مطرح میکنند، مسائل گوناگون را مطرح میکنند، که اینها بهانه است. مسئله، مسئلهی فشار است، میخواهند یک ملت را به زانو در بیاورند؛ میخواهند انقلاب را زمین بزنند.
بیانات در دیدار جمعی از کارآفرینان سراسر کشور۱۳۸۹/۰۶/۱۶
شیرزاد: در زمینه هستهای جمهوری اسلامی ایران نه منابع اولیه دارد و نه احاطه به علوم آن
شیرزاد در ادامه گفت: در زمینه هستهای جمهوری اسلامی ایران نه منابع اولیه دارد و نه احاطه به علوم آن را
عضو فراکسیون مشارکت در مجلس ششم افزود: تولید اورانیوم در جمهوری اسلامی ایران ۱۰ برابر قیمت جهانی تمام میشود. ضمن اینکه هیچگونه برداشتی نیز از معدن ساغند یزد تا کنون به دست نیامده و فقط فعلاً از معدن گچین بندرعباس برداشت میکنیم.
آنها خیال میکردند که ما نمیتوانیم صفحهی سوخت و میلهی سوخت درست کنیم؛ اما جوانهای ما درست کردند و آنها ماندهاند در مقابل عمل انجام شدهی ملت رهبرانقلاب: سوخت رآکتور تحقیقاتی تهران داشت تمام میشد، به ما گفتند باید بیائید اورانیوم ۵/۳ درصدتان را به فلان کشور بدهید تا او تبدیل کند به ۲۰ درصد؛ بعد او بدهد به فلان کشور، که او تبدیل کند به سوخت؛ بعد با اجازهی آقایان دنیا، این سوخت بیاید داخل! یعنی از چندین خان بگذرد، که قطعاً هم نمیگذشت. اگر چنانچه ما میخواستیم سوخت هستهای را برای همین رآکتورهای تحقیقاتی که در اینجا داریم، از اینها بخریم، تا ملت ایران را ذلیل و تحقیر نمیکردند، ذرهای از آن را به ما نمیدادند. یک وقتی من گفتم اگر همین نفتی که ما امروز داریم، مال اروپائیها بود و بنا بود ما از آنها نفت یا بنزین بخریم، بطری بطریاش را با قیمتهای گزاف به ما میفروختند. آنها اینجوریاند. خب، اینها فکر میکردند که ما برای خرید سوخت ۲۰ درصد مجبور خواهیم شد و زیر بار خواهیم رفت؛ لذا این موانع را درست کردند. اما جوانهای ما آمدند کار تحقیقاتی کردند و سوخت ۲۰ درصد را خودشان درست کردند. بعد آنها خیال میکردند که ما نمیتوانیم صفحهی سوخت و میلهی سوخت درست کنیم؛ اما جوانهای ما درست کردند و کار گذاشتند. حالا آنها ماندهاند در مقابل عمل انجام شدهی ملت ایران!
بیانات در دیدار مدالآوران المپیک و پارالمپیک۱۳۹۱/۱۲/۲۱
شیرزاد: متأسفانه برخی افراد خصوصاً دلواپسان مسئله هستهای را به ایدئولوژی نظام تبدیل کردهاند
شیرزاد با اشاره به مذاکرات هستهای گفت: جمهوری اسلامی ایران با ورود به صنعت هستهای به خط قرمز برخی قدرتهای بزرگ وارد شده است و هماکنون باید در میز مذاکرات به آنها بگوییم که اگر ایران پای خود را از خطوط و دایره قرمز آنها عقبتر بگذارد چه چیزی را به ایران میدهند و این موضوع تنها در میز مذاکرات مشخص میشود.
نماینده مجلس ششم با تأکید بر اینکه متأسفانه برخی افراد خصوصاً دلواپسان مسئله هستهای را به ناموس یا ایدئولوژی نظام تبدیل کردهاند، افزود: وقتی چیزی به ناموس تبدیل شود نمیتوان برای آن چانهزنی کرد.
این فعال سیاسی تصریح کرد: در حال حاضر شورای عالی امنیت ملی به مسئله هستهای نگاه منافع ملی دارد و دیگر به هیچ وجه به این موضوع نگاه ناموسی ندارد.
مشکل زورگوهای سیاسی غرب این نیست که ایران بر سر قضیهی هستهای مذاکره نمیکند ؛ نه، مشکل آنها این است که ایران زیر بار حرف آنها نمیرود
رهبرانقلاب: وانمود میشود این زورآزمائی به خاطر مثلاً مسئلهی هستهای یا مسئلهی حقوق بشر است؛ و این دروغ است. دروغ بودن این ادعا، یکی از واقعیتهاست. نه اینکه ما بگوئیم این واقعیت است؛ امروز در دنیا کسی نیست که باور کند آمریکا دنبال حقوق بشر است، دنبال حقوق ملتهاست؛ یا رژیم صهیونیستیِ نسلکش و کودککش دنبال اجرای دموکراسی در کشورهای دنیاست. پروندهی آمریکا، پروندهی رژیم صهیونیستی، پروندهی همین چند قدرت که در مقابل جمهوری اسلامی قرار دارند، از لحاظ مسئلهی حقوق بشر و طرفداری از حقوق ملتها و حقوق انسانها، پروندهی بسیار سیاهی است. شصت سال نسلکشی در فلسطین، نقض حقوق بشر نیست؟ دادن سلاح اتمی به دولت غاصب صهیونیستی، نقض صلح جهانی نیست؟ اینهائی که این کارها را کردند، میتوانند مدعی دفاع از صلح جهانی باشند؟ دادن سلاح شیمیائی به کسی مثل صدام، نقض حقوق بشر نیست؟ کارهائی از قبیل آنچه که در ابوغریب و گوانتانامو و افغانستان و عراق و نقاط دیگری از دنیا به وسیلهی آمریکائیها، به وسیلهی غربیها، به وسیلهی انگلیس اتفاق افتاده است، جائی برای ادعای دفاع از حقوق بشر باقی میگذارد؟ بنابراین اینکه اینها میگویند مقابلهی ما با جمهوری اسلامی برای حقوق بشر است، دروغ است؛ این هم که میگویند مقابلهی با جمهوری اسلامی برای سلاح هستهای است، دروغ است؛ این را ما اول با حدس بیان میکردیم، بعد در مذاکرات و مبادلات بینالمللی برای ما روشن شد که آنها میدانند جمهوری اسلامی دنبال سلاح هستهای نیست؛ این را باور کردند و قبول دارند، و واقعیت هم همین است؛ در عین حال مسئلهی سلاح هستهای را مطرح میکنند. پس ادعای اینکه این فشارها، این تحریمها، این محاصرهها، این دشمنیها و خصومتها به خاطر مسئلهی سلاح هستهای و مسئلهی توان هستهای است، یک دروغ است؛ این دروغ بودن هم یک واقعیت است.
بیانات در دیدار کارگزاران نظام۱۳۹۱/۰۵/۳
رهبرانقلاب: یکی از حرفهای رائج این است: ما بر ایران فشار وارد میآوریم تا ایران به پای میز مذاکره برگردد. کدام میز مذاکره؟ کِی ایران مذاکرات در مورد مسائل گوناگون جهانی را، از جمله مسئلهی هستهای را ترک کرده بوده که حالا برگردد؟! این یک تقلب و خدعهی تبلیغاتی است. ما تلاش میکنیم که ایران به میز مذاکره برگردد! این، خدعه و تقلب تبلیغاتی است. همین را در دنیا هی تکرار میکنند، هی میگویند، هی میگویند. این تعبیرات اینقدر تکرار میشود که به نظرم خود سیاستمداران غربی هم باورشان میآید که واقعیت این است؛ در حالی که آن کسی که این شکل را، این جملهبندی را، این فرمول مطلب را اختراع میکند، مقصود دیگری دارد. او از ایران نمیخواهد که به میز مذاکره برگردد؛ او میخواهد ایران هنگام مذاکره، در مقابل زورگوئیهای غربی تسلیم شود. خب، جواب از طرف ایران این است که نخیر؛ شماها کوچکتر از آن هستید که بتوانید یک ملت انقلابیِ مبارزِ بصیرِ آگاه را در مقابل خواستهها و مطامعِ خودتان به زانو دربیاورید. مشکل زورگوهای سیاسی غرب این نیست که ایران بر سر قضیهی هستهای یا قضایای دیگر مذاکره نمیکند؛ نه، مشکل آنها این است که ایران زیر بار حرف آنها نمیرود. و البته این مشکل باقی خواهد ماند؛ معلوم است.
بیانات در دیدار نخبگان و مسئولان استان خراسان شمالی۱۳۹۱/۰۷/۲۵
رهبرانقلاب: نظام سلطه جنگ را، فقر را، فساد را گسترش میدهد، با همان سازوکار مشخّص تقسیم دنیا به ظالم و مظلوم. اسلام – یعنی انقلاب اسلامی که برگرفتهی از همان مفاهیم اسلامی است – میآید میگوید: لا تَظلِمونَ وَ لا تُظلَمون، یعنی همهی این عوامل را نفی میکند؛ چالش اصلی اینجا است؛ دعوای اصلی اینجا است؛ دعوای با انقلاب اینها است؛ بقیّهی حرفها بهانه است. تحریم، جنگ داخلی، ایجاد کودتا، بقیّهی چیزهایی که در این سالها [بوده]، مسئلهی انرژی هستهای، همه را در این چهارچوب باید نگاه کرد، باید دید: یک انقلابی میآید برخلاف تصور همهی دنیا پیروز میشود، دولت تشکیل میدهد و آن دولت ماندگار میشود و میماند – برخلاف تصور همهی دنیا که خیال میکردند جمهوری اسلامی ظرف شش ماه، یک سال، دو سال، بعد یک خرده تخفیف دادند، ظرف سه چهار سال، باید از بین میرفت – روزبهروز قویتر شد، روزبهروز «اَصلُها ثابِتٌ وَ فَرعُها فِی السَّماء. تُؤتی اُکُلَها کُلَّ حینٍ بِاِذنِ رَبِّها» شد، تبدیل شد به یک قدرت منطقهای، تبدیل شد به یک کشور اثرگذار در مسائل کلان جهانی؛ با این مخالفند، با این دشمنند.
بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی۱۳۹۲/۰۶/۲۶
زیباکلام: هیچ پیشرفت و نوآوری علمی در رابطه با مسئله هستهای نه تنها در ایران بلکه در هیچ کشوری وجود ندارد
در ادامه این همایش صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران و فعال اصلاح طلب گفت: هر وقت به مردم، مطبوعات و رسانهها اجازه اظهارنظر در مورد آن داده نشده متأسفانه حاصل کار خوب از کار درنیامده است.
وی ادامه داد: اشغال سفارت آمریکا نیز اینگونه بود و اجازه داده نشد افکار و نظرات دیگر ارائه شود و تصمیمی بود که وحشتناک به زیان منافع ملی بود و همچنان از منافع ملی قربانی میگیرد.
زیباکلام تصریح کرد: به راه افتادن آمریکاستیزی هم همینطور بوده است. در مسئله جنگ نیز اجازه داده نمیشد مسائل گفته شود. زمانی که آتشبس برقرار شد تا به امروز همچنان بحث و گفتوگو در این رابطه وجود دارد و افراد مختلف پذیرش قطعنامه ۵۹۸ را بر گردن هم میاندازند.
وی افزود: کسانی که تلاش میکردند مسائل هستهای را پیش ببرند آدمهای انقلابی، اسلامی، غیرتمند و غیور شدند و کسانی که صحبتهای کژدار مریض میکردند به قول احمدینژاد خائن شدند.
زیباکلام اضافه کرد: من زمانی در یک جا گفتم هستهای چه گلی به سر ملت زده است و فقط به خاطر این مسئله برایمان پرونده درست شد..وی ادامه داد: من بارها از اصولگرایان پرسیدم حداقل یکی از این ۲۵۰ صنعتی که هستهای به وجود میآورد بگویید. هیچ پیشرفت و نوآوری علمی در رابطه با مسئله هستهای نه تنها در ایران بلکه در هیچ کشوری وجود ندارد.
عضو هیأتعلمی دانشگاه تهران در قسمت دیگری از سخنانش افزود: فعالیتهای هستهای دست کم از سال ۸۲ به این سو خیلی شیره گلوسوزی برای مملکت نبوده است، نه از نظر پیشرفت علمی خیلی خبری بوده و نه از لحاظ اقتصادی و چه بسا با مطالبی که مطرح شد به ضرر ما بوده است.
حرکت هستهای و صنعت هستهای، نماد پیشرفت یک کشور است
رهبرانقلاب: در هر برههای که ما در مقابل جبههی دشمن انعطاف نشان دادیم و با توجیههائی عقبنشینی کردیم – مثلاً یک وقت گفتیم بگذارید بهانه را از دست دشمن بگیریم، یک وقت گفتیم بگذارید سوءظن دشمن را از خودمان زائل کنیم – دشمن مواضع گستاخانهتری علیه ما گرفته. در آن روزی که ادبیات مسئولین ما آلوده شد به حرفها و تعبیرات تملقآمیز نسبت به غرب و فرهنگ غربی، در آن روز اینها ما را «محور شرارت» معرفی کردند! چه کسی؟ آن کسی که خودش مجسمهی شرارت بود. رئیس جمهور قبلی آمریکا – مجسمهی شرارت – ایران اسلامی را «محور شرارت» معرفی کرد! این کِی بود؟ آن وقتی که ما در ادبیات خودمان، در اظهارات خودمان، حرفهای تملقآمیز نسبت به غرب و نسبت به آمریکا و اینها را تکرار میکردیم. اینها اینجوریاند. در همین قضیهی هستهای، آن وقتی که ما با اینها همراهی کردیم و عقبنشینی کردیم – البته برای ما تجربهای بود، اما این واقعیت است – اینها جلو آمدند؛ اینقدر جلو آمدند که من در همین حسینیه گفتم اگر بنا باشد که این روال از سوی آنها ادامه پیدا کند، من خودم وارد قضیه خواهم شد؛ و وارد قضیه شدم؛ ناچار شدیم؛ اینها کار ما نیست. عقبنشینیها آنها را گستاختر کرد، طلبگارتر کرد. یک روزی بود که مسئولین ما قانع بودند که اجازه بدهند ما ۲۵ سانتریفیوژ در کشور داشته باشیم؛ آنها گفتند نمیشود! اینها قانع شدند که ۵ تا سانتریفیوژ داشته باشیم؛ باز هم گفتند نمیشود! مسئولین ما قانع شدند که ۳ تا سانتریفیوژ داشته باشیم؛ باز هم گفتند نمیشود! امروز گزارش را شنیدید، یازده هزار سانتریفیوژ داریم! اگر ما آن عقبنشینیها را، آن انعطافها را ادامه میدادیم، امروز از پیشرفت هستهای که هیچ خبری نبود، به این نشاط علمی هم که در چند سال اخیر در کشور وجود پیدا کرده – این حرکت علمی، این جوانها، این ابتکارات، اختراعات، پیشرفتهای گوناگون در بخشهای مختلف – قطعاً لطمه میخورد؛ چون اولاً نسبت به هر یک از آنها ممکن بود یک بهانهای بیاورند؛ ثانیاً حرکت هستهای و صنعت هستهای، نماد پیشرفت یک کشور است.
بیانات در دیدار کارگزاران نظام۱۳۹۱/۰۵/۰۳
رهبرانقلاب: یک جمله هم در خصوص قضیهی هستهای عرض کنم من در سخنرانیِ روز اول سال گفتم جبههی مخالف ما که عمدتاً منحصر در چند کشور معدودِ زورگو و زیادهخواه است و اسم خودشان را به غلط و به دروغ میگذارند جامعهی جهانی، و در رأس آنها آمریکا است، محرک اصلی هم صهیونیستهایند، مسئلهی اینها این است که نمیخواهند موضوع هستهای ایران حل شود. اگر لجبازی آنها نبود، موضوع هستهای براحتی حل میشد. بارها تا لحظهی حل پیش رفتیم، امضاء کردند، آژانس هستهای امضاء کرد؛ قبول کرد که این اشکالاتی که وجود داشته، برطرف شده – اینها موجود است، اینها سند است؛ اینها که قابل انکار نیست – خب باید قضیه تمام میشد، پروندهی هستهای کشور باید پایان پیدا میکرد. آمریکائیها بلافاصله یک چیز جدید را مطرح کردند، آوردند وسط. نمیخواهند قضیه تمام شود. نمونههای متعددی را ما در این زمینه داریم. حل مسئلهی هستهای جمهوری اسلامی، به حسب طبیعت خود، از جملهی کارهای سهل و آسان و روان است؛ اما وقتی طرف مقابل مایل نیست این قضیه حل شود، خب بله همین جور میشود که ملاحظه میکنید.
بیانات در دیدار مسئولان و کارکنان قوهی قضائیه۱۳۹۲/۰۴/۰۵
زیباکلام: اینکه میگویند اسرائیل باید نابود شود و با افتخار هم این حرف را میزنند باعث چنین مشکلاتی میشود
زیباکلام خاطرنشان کرد: این سوالی که در رابطه با مسئله هستهای پرسیده شد را میتوان در رابطه با مسائل دیگر مانند اینکه آیا فعالیتهای سیاست خارجی ایران در سوریه و لبنان به نفع ما در بلندمدت بوده است یا اینکه آیا اشغال سفارت آمریکا و ادامه جنگ به نفع ما بوده است نیز پرسید.
جمهوری اسلامی ایران تنها کشوری است که عملا اعلام کرده میخواهد یک کشور دیگر به نام اسرائیل را نابود کند، این در شعار هم خلاصه نشده و هرگاه توانستیم در رابطه با نابودی اسرائیل با کمک به حماس و لبنان و غیره گام برداشتیم و اگر سلاحهای مرگبار هم به آنها ندادهایم به خاطر این بوده که نمیشده است.
این استاد دانشگاه افزود: ما در مقابل همه تهدیدهایی که داشتهایم فقط گفتهایم که اسلام با سلاح هستهای مخالف است و علما و مقام معظم رهبری فتوا دادهاند که سلاح هستهای حرام است و یک طلبه ساده هم میداند که فتوا تابع زمان است.
این استاد دانشگاه اظهار داشت: اینکه میگویند اسرائیل باید نابود شود و با افتخار هم این حرف را میزنند باعث چنین مشکلاتی میشود و آن وقت با هر چیزی که در ایران ختم به کشتار جمعی شود مخالفت خواهند کرد.
اسرائیل که روزی در این منطقه عربده میکشید؛ از چند صد جوانِ باایمان و پُرشور شکست خورد؛ سلاح قوی و شکستناپذیر آنها، ایمان بود
رهبرانقلاب: جنجالی که راه میاندازند، با هدف این است که ما را متوقف کنند. میدانند که ما دنبال سلاح هستهای نیستیم؛ این را فهمیدهاند، دانستهاند. من شک ندارم که دستگاههای تصمیمگیر و تصمیمساز در این کشورهائی که جلوی ما ایستادهاند، اطلاع دارند و میدانند که ما دنبال سلاح هستهای نیستیم. واقعاً سلاح هستهای به صرفهی ما نیست؛ علاوه بر اینکه از لحاظ فکری و نظری و فقهی، ما این کار را خلاف میدانیم و این حرکت را حرکت خلافی میدانیم. ما استفادهی از این تسلیحات را گناه بزرگ میدانیم و نگهداشتنش را یک کار بیهودهی پرضررِ پرخطر میدانیم و هرگز دنبالش هم نمیرویم. آنها هم این را میدانند، اما روی این نقطه فشار میآورند برای اینکه این حرکت را متوقف کنند. ما میخواهیم به دنیا اثبات کنیم که داشتن سلاح هستهای، قدرتآفرین نیست؛ به دلیل اینکه قدرتهائی که سلاح هستهای دارند، امروز دارای سختترین مشکلاتند. آنها با تهدید هستهای بر دنیا مسلط شدند، اما امروز این تهدید دیگر کاربرد ندارد. ما میخواهیم بگوئیم ما دنبال سلاح هستهای نیستیم و اقتدار را در سلاح هستهای نمیدانیم و اقتدار متکی به سلاح هستهای را هم میتوانیم بشکنیم.
بیانات در دیدار دانشمندان هستهای۱۳۹۰/۱۲/۰۳
رهبرانقلاب: یک حادثهی مهم دیگر که خوب است ملت ما به اهمیت آن توجه داشته باشد و این حادثه معنا دارد، اتفاقی است که در گردهمائی طولانی مربوط به ان.پی.تی در نیویورک افتاد. اصلاً این گردهمائی را تشکیل داده بودند تا قدرتهای زورگو بتوانند به برکت این گردهمائی، ملتهائی را که هنوز به انرژی هستهای دسترسی پیدا نکردهاند، باز هم محدودتر کنند، موانع سر راه آنها را بیشتر کنند. البته دلشان میخواست و برنامهریزی کرده بودند که در این اجلاس، بالخصوص نسبت به جمهوری اسلامی کینهورزی خودشان را آشکار کنند. درست عکس آنچه که میخواستند، اتفاق افتاد. تقریباً یک ماه این گردهمائی طول کشید. به جای اینکه آنها بتوانند مقاصد خودشان را پیش ببرند و کشورهائی مثل جمهوری اسلامی را محدود کنند، نتیجهای که از این کنفرانس طولانی به دست آمد، این بود که قدرتها به وسیلهی ۱۸۹ کشور موظف شدند که سلاحهای هستهای خودشان را نابود کنند؛ از ادامهی تولید این سلاحها مانع بشوند؛ حق دستیابی به قدرت هستهای صلحآمیز به وسیلهی کشورهای دیگر شناخته شد و رژیم صهیونیستی – که دایههای او در این کنفرانس بشدت هم به نفع او فعال بودند – محکوم شد به اینکه بایستی به قرارداد ان.پی.تی بپیوندد؛ درست عکس آنچه آنها میخواستند. این حادثهی کوچکی نیست؛ این نشاندهندهی این است که قدرت زورگو و متکبر و مستکبر آمریکا و دیگر قدرتهای زورگو و دنبالهروان اینها در دنیا حرفشان پیشروی ندارد. امروز دیگر آمریکا در موضعی نیست که بتواند در سیاستهای بینالمللی دخالت مؤثر بکند. جمهوری اسلامی با ایستادگی سی سالهی خود توانسته است وضعیتی را در افکار عمومی جهان به وجود بیاورد که نه فقط ملتها، حتّی دولتها هم – یعنی ۱۸۹ دولت – در مقابل آمریکا میایستند و علیرغم او تصمیمگیری میکنند و رأی میدهند. اینها جزو بشارتهای الهی است به ملت بزرگ ایران
خطبههای نماز جمعهی تهران در حرم امام خمینی (ره)۱۳۸۹/۰۳/۱۴
رهبرانقلاب: وقتی که ملت مشاهده میکند که ما بدون اینکه یک کشور پشتیبانی داشته باشیم، توانستهایم از درون خودمان دانش هستهای را رشد بدهیم، فوران بدهیم، به پیشرفت برسانیم، خب جوان امیدوار میشود. در دنیا چند تا از کشورهای دارندهی دانش هستهای این را به طور بومی توانستهاند در خودشان به وجود بیاورند؟ بسیار کم. هستند، اما بسیار بسیار نادر؛ از دیگران گرفتهاند. بسیاری از همینهائی که الان – ما این را اطلاع داریم، بنده میدانم؛ از روی اطلاع دارم عرض میکنم – دانش هستهای دارند، کشورهای پشتیبان به آنها بستهی دانش را اهداء کردند؛ روی دلائل ایدئولوژیکی و سیاسی و بقیهی چیزها. ما نه؛ ما توانستیم خودمان این کار را انجام بدهیم.
بیانات در دیدار جمعی از کارآفرینان سراسر کشور۱۳۸۹/۰۶/۱۶
رهبرانقلاب: امروز برخلاف سی سال پیش، رژیم صهیونیستی دیگر یک هیولای شکستناپذیری نیست؛ برخلاف دو دهه پیش، آمریکا و غرب تصمیمگیران بی چون و چرا در خاورمیانه نیستند؛ بر خلاف ده سال پیش فنآوری هستهای و دیگر فنآوریهای پیچیده برای ملتهای مسلمان منطقه، دور از دسترس و افسانهگون به شمار نمیرود. امروز ملت فلسطین، قهرمان مقاومت است، ملت لبنان به تنهایی شکنندهی هیبت پوشالی رژیم صهیونیستی و فاتح جنگ ۳۳ روزه است و ملت ایران پرچمدار و خطشکن حرکت به سمت قلهها است.
پیام ولیامر مسلمین به حجاج بیتاللهالحرام۱۳۸۹/۰۸/۲۴
رهبرانقلاب: بحث سلاح هستهای را مطرح میکنند. خب، ما سلاح هستهای را نه بهخاطر زید و عمرو، نه به خاطر آمریکا و غیر آمریکا، بهخاطر عقیدهمان قبول نداریم؛ هیچ کس نباید داشته باشد. وقتی ما میگوییم شما نداشته باش، معنایش این است که خودمان هم قاطعاً میگوییم نباید داشته باشیم و نخواهیم داشت؛ امّا مسئلهی آنها مسئلهی دیگری است؛ آنها حرفی ندارند که برخی از کشورها هم فرضاً بهوجود بیایند [که] انحصار آنها را به هم بزنند، البتّه نمیخواهند انحصارشان به هم بخورد، امّا قیامتی هم بر پا نمیکنند؛ در مورد ایران اسلامی و جمهوری اسلامی قیامت بپا میکنند؛ چرا؟ چون داشتن یک چنین توانی، یک چنین قدرتی، پشتوانهی این نظامِ «لا تَظلِمونَ وَ لا تُظلَمون» است؛ چالش اصلی اینجا است؛ این را باید شناخت، این را باید دید، در این چهارچوب بایستی رویکردهای آمریکا و غرب و فلان کشور وابستهی به اینها و فلان جریان وابسته و دلبستهی به اینها را تفسیر و تحلیل کرد؛ انقلاب اسلامی این است.
بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی۱۳۹۲/۰۶/۲۶
رهبرانقلاب: روزی که مقاومت اسلامی در لبنان به همّت دلاورمردان لبنانی و با توصیه و حمایت امام راحل شکل گرفت، اسرائیل، بیروت – یعنی پایتخت لبنان – را در اشغال خود داشت و بر مقدّرات سیاسی این کشور چنگ انداخته بود. آن روز وقتی مقاومت اسلامی شعار «زحفاً زحفاً نحوالقدس» را سر داد، گروهی از بیخبران، آنان را سادهاندیش خواندند و به طعنه سؤال کردند: آیا میشود به سوی قدس حرکت کرد، حال آنکه شما لبنانیها از ورود به پایتخت کشور خود ناتوان هستید؟ از آن تاریخ تا پیروزی تاریخی مقاومت اسلامی بر اسرائیل، فقط هجده سال به درازا کشید. تصدیق میفرمایید که هجده سال، در تاریخ مبارزات ملتها زمان زیادی نیست. بی تردید، مبارزه، خسارتهای تأسّفباری را نیز به همراه دارد. مردم کشته میشوند؛ خانهها ویران میگردد؛ فشار اقتصادی بر دوش مردم سنگینی میکند و دهها مصیبت دیگر که ملال و تأثّر آن هرگز دلهای ما را رها نخواهد کرد؛ ولی باید ببینیم نتیجه این ایثار و فداکاری چیست؟ پیروزی آنقدر باارزش است که ناگزیر باید بهای آن نیز پرداخته شود. اسرائیل که روزی در این منطقه عربده میکشید و همه خواستههای خود را بر ملتهای عربی دیکته میکرد، اینک ناتوان و افسرده در برابر عظمت مقاومت اسلامی، بر زمین زانو زده است؛ این بخشِ کوچکی از تواناییهای ملتهای مسلمان و عرب است. یقین بدانید که اگر همه امکانات جهان اسلام و حتّی بخشی از آن در این مسیر به کار گرفته شود، ما شاهد زوال و نابودی رژیم صهیونیستی خواهیم بود. اسرائیل در جنوب لبنان از یک مقاومت چند هزار نفره شکست خورد. درست است که حزباللَّه، امتداد مردمیِ عمیقی داشته و به هنگام ضرورت توانسته است هزاران، بلکه دهها هزار نیرو را بسیج کند؛ ولی به طور مستمر فقط از چند هزار، بلکه گاه از چند صد نیرو در محورهای رویارویی با اشغالگران صهیونیست بهره برده است. یعنی اسرائیل و همه امکانات نظامی آن و فنآوری تسلیحاتی و پیشرفتهاش – که به زرّادخانه امریکا متّصل است – از چند صد جوانِ باایمان و پُرشور که از سلاحهای بسیار ابتدایی در جنگ بهره میبرند، شکست خورد. البته سلاح قوی و شکستناپذیر آنها، سلاح ایمان بود. پس، الگوی مقاومت و مبارزه پیش روی ماست؛ یعنی میتوان با مقاومت و مبارزه و البته تحمّل خسارت، به پیروزی رسید. درعینحال الگوی شکست نیز پیش روی ماست و آن دل بستن به روشهای سازشکارانه و کاسه گدایی صلح در دست گرفتن است. نتیجه آن نیز تحقیر، به ذلّت کشاندن و در نهایت تحمیل یکطرفه خواستههای اسرائیل است که این را نیز عیناً مشاهده کردیم.
بیانات در مراسم گشایش کنفرانس بینالمللی حمایت از انتفاضه ۱۳۸۰/۰۲/۰۴
تجربهی جمهوری اسلامی و تجربهی ملت ایران نشان داد که در این راه، آن که پیروز است، ملت ایران است و او است که به دشمنان خود سیلی خواهد زد
رهبرانقلاب: جمهوری اسلامی در قضیهی هستهای، هم قانونی عمل کرده است، هم شفاف عمل کرده است، هم از لحاظ استدلالی، منطقی عمل کرده است؛ منتها این یک نقطهای است که برای فشار بر جمهوری اسلامی این را مناسب دانستهاند. اگر این هم نباشد، یک قضیهی دیگری را برای فشار مطرح میکنند. هدف، تهدید است؛ هدف، فشار است؛ هدف، خسته کردن است. خودشان گفتند: هدف، تغییر دادن نظام سیاسی و سازوکار سیاسی است. البته در حرفهای خصوصی که میزنند، یا گاهی نامه که مینویسند، میگویند نه، ما نمیخواهیم نظام را تغییر دهیم؛ لیکن در گوشه و کنار حرفهایشان، در اظهاراتشان، در عملکردشان، این مسئله کاملاً روشن است. ملتی که زیر فرمان آنها نباشد، بر طبق میل آنها عمل نکند، بر طبق سلیقهی آنها در ممشای خود عمل نکند، مغضوب آنها است. حکومتها و دولتها هم اگر در مقابل آنها مطیع و سربهراه بودند، برایشان مقبولند؛ نه دموکراسی برای آنها اهمیت دارد، نه حقوق بشر اهمیت دارد، نه هستهای اهمیت دارد. مسئله این است که جمهوری اسلامی روی پای خود ایستاده است، با اتکاء به قدرت خود ایستاده است، با اعتماد به خدای متعال ایستاده است، و در جهات مختلف دارد پیشرفت میکند؛ این را اینها نمیپسندند، و نپسندند. البته تجربهی جمهوری اسلامی و تجربهی ملت ایران نشان داد که در این راه، آن که پیروز است، ملت ایران است و او است که به دشمنان خود سیلی خواهد زد.
بیانات در دیدار مسئولان و کارکنان قوهی قضائیه۳۹۲/۰۴/۰۵
کد خبر: ۵۲۵۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۰۲
آگاهي از آنچه در سفر و مخصوصا يك پياده روي چند روزه بيش از همه مرود نياز است، مي تواند راهگشا باشد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
به گزارش رویش نیوز، با توجه به در پيش بودن حماسه پياده روي تا كربلا و حرم امام حسين (عليه السلام)، ليستي از اقدامات و تمهيدات بهداشتي و رفاهي را مطالعه خواهيد كرد كه به كار بستن آنها قطعا مفيد واقع خواهد شد:
* مقداری خشکبار بویژه مویز و کشمش و مغزهای خوراکی به همراه داشته باشید تا در حین پیاده روی بویژه در هوای نسبتاً سرد شب ها انرژی لازم را برای حرکت شما تأمین نماید.
* مقداری لیمو ترش تازه به همراه ببرید و بر روی غذاهای گوشتی که احیاناً در طول مسیر به شما داده می شود، قبل از مصرف بچکانید تا از مسمومیت های احتمالی پیشگیری نماید.
* یک لیوان شخصی تمیز جهت نوشیدنی ها به همراه داشته باشید و حتی الامکان در ظروف نامطمئن و غیربهداشتی و ظرف های یکبارمصرف غیرمجاز نوشیدنی و غذای داغ را مصرف ننمایید.
* در صورت داشتن سابقه آلرژی و حساسیت های غذایی از مصرف غذاهای سرخ شده و حاوی ادویه زیاد خودداری فرمایید.
* از مصرف غذاهای خیلی چرب و یا خیلی سرخ شده و نیز نوشیدنی های خیلی سرد حتی الامکان اجتناب کنید.
* جهت پیشگیری از عرق سوز شدن و التهابات پوستی ناشی از تعریق زیاد، لباس زیر مناسب و گشاد و با الیاف نخی به تن نمایید.
* کفش مناسب به پا داشته باشید. ضمناً به همراه داشتن یک جفت دمپایی سبک نیز که زمان خستگی پا بتواند جایگزین کفش گردد، مناسب بنظر می رسد.
* به دلیل احتمال بارش باران و جهت مصون ماندن از وزش باد سرد، به همراه داشتن چتر و بارانی مناسب و یا حتی پانچوهای یکبارمصرف ارزان قیمت (مخصوص کوهنوردی) می تواند مفید باشد.
* بجای ساک دستی از کوله پشتی مناسب استفاده نمایید و در عین حال، همه تلاش خود را بکار گیرید تا سبک بار باشید.
* حداقل یک ملحفه تمیز یا کیسه خواب مناسب به همراه داشته باشید.
* حتی الامکان چند عدد ماسک یکبار مصرف به همراه داشته باشید.
* به همراه داشتن دستمال کاغذی، چند عدد دستکش یکبار مصرف و نیز رویه های یکبارمصرف توالت فرنگی نیز می تواند مفید باشد.
* تن پوش گرم مناسب و کلاه، چفیه یا شال جهت پوشش سر وگردن و صورت در هنگام پیاده روی در شب به همراه داشته باشید.
* به همراه داشتن خمیر یا ژل مخصوص ضدعفونی دست و نیز صابون شخصی نیز توصیه می شود.
* مهر و جانماز شخصی به همراه داشته باشید.
* حوله مناسب و دیگر وسایل استحمام به همراه داشته باشید.
* جهت حفظ بهداشت دهان و دندان، مسواک، خمیر دندان و نخ دندان به همراه داشته باشید.
* برای جلوگیری از آفتاب سوختگی چشم و پوست صورت، بهتر است عینک آفتابی مناسب و کلاه نقاب دار به همراه داشته باشید.
* به همراه داشتن برخی اقلام دارویی از قبیل قرص سرماخوردگی، قرص ضدحساسیت (آنتی هیستامین)، و داروهای ضد التهاب پوستی (عرق سوز) از قبیل پودر تالک، کرم کالاندولا، هیدروکورتیزون جلدی و یا ویتامین ADمی تواند مفید باشد. ضمن اینکه در صورت داشتن بیماری زمینه ای، داروی خود را باید به همراه داشته باشید.
کد خبر: ۵۰۴۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۹
علی مطهری در خصوص روال کاری مجلس خبرگان گفت: فعلا روال کار این است که سالی دو بار دور هم جمع میشوند و ناهار و شامی میخورند و چند تهاجم به فتنه گران میکنند و چند تذکر فرهنگی به دولت یازدهم میدهند و تمام
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
علی مطهری در خصوص روال کاری مجلس خبرگان گفت: فعلا روال کار این است که سالی دو بار دور هم جمع میشوند و ناهار و شامی میخورند و چند تهاجم به فتنه گران میکنند و چند تذکر فرهنگی به دولت یازدهم میدهند و تمام
«روال کار مجلس خبرگان این است که سالی دو بار دور هم جمع میشوند و ناهار و شامی میخورند و چند تهاجم به فتنه گران میکنند و چند تذکر فرهنگی به دولت یازدهم میدهند و تمام».
این جملات تنها بخشی از اظهارات جدید علی مطهری نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی است که در شماره ۱۲ هفته نامه خبری – تحلیلی صدا منتشر شده است.
وی که به پرسشهای صدا درباره رقابت بر سر ریاست خبرگان رهبری پاسخ میداده است در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه ارزیابی شما از موقعیت و وضعیت کنونی مجلس خبرگان پس از درگذشت مهدوی کنی چیست؟ گفته است: «به طور کلی مجلس خبرگان رهبری با رویهای که از سالها قبل در پیش گرفته است خاصیتی غیر از تعیین رهبر بعدی ندارد. وارد هر مسالهای میشود غیر از مسائلی که باید وارد شود. با توجه به اینکه ان شاءالله مقام معظم رهبری تا سالهای طولانی در قید حیات خواهند بو، با روند فعلی این مجلس، تاثیرگذاری آن بر فضای اجتماعی و سیاسی کشور متصور نیست. مثلا مجلس خبرگان رهبری وظیفه دارد بر عملکرد مقام رهبری و بر دستگاهها و نهادها و سازمانهای زیر مجموعه نهاد رهبری نظارت داشته باشد و رسیدگی کند امام ما هیچ اثری از این کارها نمیبینیم. این در حالیست که خود رهبر انقلاب چند سال پیش فرمودند مجلس شورای اسلامی (چه رسد به مجلس خبرگان رهبری) میتواند حتی از دفتر من تحقیق و تفحص کند. فعلا روال کار مجلس خبرگان این است که سالی دو بار دور هم جمع میشوند و ناهار و شامی میخورند و چند تهاجم به فتنه گران میکنند و چند تذکر فرهنگی به دولت یازدهم میدهند و تمام؛ این در حالیست که به وضعیت فرهنگی دولتهای نهم و دهم که در برخی حوزهها بدتر بود توچه چندانی نداشتند و این نشانه آن است که گرایش سیاسی در کار آنها دخالت دارد. به هر حال مجلس خبرگان باید به جایگاه اصلی خود برگردد».
این سخنان تامل برانگیز نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی نسبت به فعالیت افرادی فاضل، شایسته، مجتهد، با تقوا و عالم است. شاید اشتباه افرادی چون مطهری این است که فکر میکنند مجلس خبرگان جایی است که یک جریان سیاسی بیاید و آنجا را ابزار قدرت یابی خودش کند.
این جریانات با اهداف خاص، شبهاتی را نسبت به وظایف و فعالیتهای مجلس خبرگان رهبری مطرح میکنند؛ شبهاتی که بیش از هرچیز رنگ و بوی سیاسی داشته و درصدد است مجلس خبرگان را نیز به محلی برای رقابتهای سیاسی مبدّل نماید و شاید همه اینها تنها به دلیل از دست دادن آیت الله مهدوی کنی در قامت ریاست خبرگان رهبری است.
تا آنجایی که حتی آیت الله علم الهدی از اعضای خبرگان رهبری در مصاحبهای گفته بود: «مسئله خبرگان ارتباط مستقیمی با جریان اعتقاد دینی مردم و تکلیف شرعی مردم در عرصه مدیریت اجتماعی دارد. یعنی به هیچ وجه یک جریان سیاسی نمیتواند بیاید برای مردم رهبر تراش باشد. در این نظام جمهوری اسلامی، میتوان رئیس جمهور درست کرد برای مردم، نماینده مجلس درست کرد برای مردم؛ اما رهبر تراشی به وسیله جریانهای سیاسی ممکن نیست.»
بنابراین بر خلاف سخنان علی مطهری آنچه از برآیند خبرگان رهبری میتوان تحلیل کرد این است که مجلس خبرگان جای رقابت نیست بلکه رقابت در اینجا معکوس است چرا که اکثر اعضای خبرگان گریزان از ریاست و حتی جو تند سیاسی هستند و کسی نمیخواهد رئیس شود و تا بوده است اعضای خبرگان دنبال انجام تکلیف هستند.
پس از درگذشت آیتالله مشکینی در سال ۸۶، تغییر بزرگی در شاکله مجلس خبرگان رهبری ایجاد شد و فضای دوقطبی برای رسیدن به کرسی ریاست مجلس خبرگان شکل گرفت که یک سو آیتالله هاشمی رفسنجانی بود و سوی دیگر سه ضلعی، آیتالله یزدی، آیتالله جنتی و آیتالله مصباح یزدی.
هاشمی رفسنجانی به عنوان دومین فردی بود که نامش در جایگاه ریاست خبرگان رهبری ثبت شد اما آنچه که باعث تغییر فضای سیاسی خبرگان رهبری شد فتنه سال ۸۸ بود چرا که برخی از اعضای مجلس خبرگان اعتقاد داشتند، رئیس مجلس خبرگان باید فردی باشد که به دور از فعالیتهای سیاسی و جناح بندیهای موسوم باشد.
به هر حال بعد از گذشت سه سال از ریاست هاشمی رفسنجانی، مهدوی کنی به عنوان سومین رئیس بر کرسی ریاست صندلی مجلس خبرگان تکیه زد.
و اینک صندلی خالی که اکنون در غیاب آیت الله مهدوی کنی، آیت الله هاشمی شاهرودی عهده دار مسئولیتهایش است نیازمند فردی است که از هر لحاظ روحیاتی نزدیک به شخص مرحوم مهدوی کنی داشته باشد.
هرچند که رایزنیها در قطبهای مختلف درآنباره وجود دارد اما اصرار جناح منتسب به هاشمی رفسنجانی و افرادی همچون مطهری جهت ریاست هاشمی رفسنجانی بر خبرگان رهبری از آنجایی تامل برانگیز خواهد بود که با توجه به رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم پس چه طور در این جهت از سوی خبرگان رهبری به عنوان اصلح شناخته خواهند شد. آمادگی و تلاش وی در این زمینه تا بدان جایی است که هاشمی رفسنجانی درباره کاندیدا شدن برای ریاست مجلس خبرگان رهبری در پاسخ به سؤالی در همین زمینه گفتهاند درصورتی که بعضی افراد که آنها را برای ریاست خبرگان صالح نمیدانم قصد کاندیدا شدن داشته باشند، آمادگی خود را برای کاندیداتوری ریاست این مجلس اعلام خواهم کرد. اما نکته اینجاست که اصلح و صالح در نگاه رییس مجمع تشخیص چه کسی خواهد بود، تفاوت دارد.
درست مانند زمانی که آیتالله مهدوی کنی برای ریاست مجلس خبرگان نامزد شد هاشمی به احترام وی از نامزدی انصراف داد تا آنجایی که علی عسگری از روحانیون نزدیک به رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در مورد شرایط حضور هاشمی برای ریاست مجلس خبرگان گفته است که: «در صورت ثبت نام کردن افرادی همچون آیت ا… هاشمی شاهرودی و آیت ا… واعظ طبسی برای ریاست مجلس خبرگان، آقای هاشمی ضرورتی برای ثبت نام در این انتخابات نمیبیند.»
البته که هاشمی شاهرودی و واعظ طبسی از روحانیون نزدیک به هاشمی رفسنجانی و مورد احترام تمام حریانهای سیاسی در کشور هستند. هاشمی رفسنجانی در آخرین روز تکیه زدن بر صندلی مجلس خبرگان، اعلام کرد که در سال ۸۶ از واعظ طبسی برای این پست دعوت کردهاند که تولیت حرم امام رضا (ع)، این پیشنهاد را قبول نکرده است. هاشمی شاهرودی نیز از دیرباز جایگاه ویژهای نزد هاشمی رفسنجانی داشته است.
و باید گفت هاشمی شبیه این ادبیات دوپهلو را در انتخابات ریاستجمهوری نهم و یازدهم نیز به کار برد و با وجود حضور چهرههای همسو با وی، سرانجام شخصا وارد گود شد و باید منتظر باشیم تا ببینیم در دقایق پایانی و نهایی تصمیم وی چه خواهد بود.
پیرامون این مهم حتی آیتالله حائری شیرازی نماینده استان فارس در مجلس خبرگان درباره موضوع جانشینی آیتالله مهدویکنی میگوید: ریاست مجلس خبرگان رهبری، از نظر شرایط فعلی جامعه آبروی خبرگان محسوب میشود. اینجانشین باید کسی باشد که همانند آیتالله مهدویکنی حامی و کمک حال رهبر بزرگوارمان باشد.
آیتالله حائری شیرازی در پاسخ به سؤالی مبنی بر واکنش برخی افراد نسبت به ریاست مجلس خبرگان گفت: نمایندگان خبرگان توجه دارند که فرق است بین کسانی که خواستار مهار کردن فتنه ۸۸ بودند و از پراکندگیها جلوگیری کردند و کسانی که خواهان قدرتطلبی بودند لذا میان این دو تفاوت وجود دارد.
حال باید ببینیم افراطیون ورشکسته و حامی فتنه تا کجا به روند تخریب خود در جهت مخالف ادامه خواهند داد و برای کسب قدرت گزینههای خودی در منصبهای مختلف، روند مذکور را ادامه میدهند تا بدان جایی که حتی با زیر سوال بردن وظایف نمایندگان مردم در خبرگان رهبری، فتنه ۸۸ را به دست فراموشی سپرده و هراس واکنش افراد نسبت به این مهم را داشته باشند.
شاید که ایجاد شانتاژهای رسانهای و خطابه کردن چنین سخنانی به ظاهر فضا را برای گزینههای خودی باز کند اما حضور افرادی فاضل و عالم که همواره در راه پیروزی این انقلاب مجاهدتهای فراوانی را انجام دادهاند در بطن تصمیم سازیها و انتخاب گزینه نهایی متفاوت خواهد بود.
منبع/خبرگزاری دانشجو
کد خبر: ۴۹۱۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۲۸
مراسم عزاداری عاشورای حسینی در حرم مطهر امامزاده سید محمود (سید محمید) علیه السلام ۱۳ آبان یکهزاروسیصدو نود و سه
کد خبر: ۴۸۲۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۱۵
عکس/ حسن روحانی در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی ( ظهر عاشورا )
کد خبر: ۴۸۲۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۱۴
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
رويش نيوز - مهرداد زینلیان: امان از مصیبت تشنگی و سوز عطش! چه بد مصیبتی بود، تشنگی و سوز جگر!! و تو سقا بودی و بیش از همه در این مصیبت شکستی! غم شهادت یاران و برادران آنقدر برایت سهمگین نبود که غم تحمل سوز عطش کودکان و صدای العطش به آسمان بلند شده آنان.
مجلس اول:
مدینه شهر پیغمبر در آرامشی عجیب فرو رفته بود. سال، سال بیست و ششم پس از هجرت بود و شهر مدینه در این سالیان پس از رحلت رسول الله، تنها داغدار پیامبر نبود که داغ جگر گوشه و پاره تن پیامبر فاطمه (س) و داغ مظلومیت علی (ع)، وصی بر حق رسول خدا بر دوشش سنگینی می کرد. در این سالیان پس از پیامبر و فاطمه (س) نخلستانهای مدینه، تنها مونس خلوت و تنهایی علی (ع) بود و چاه، تنها م حرم سوز و درد پنهانیش.
خانه علی اما در این روزها، میزبان مولود خجسته ای بود که وجودش، فضای مدینه را عطرآگین ساخته بود. فاطمه کلابی که عطر حضورش، یاس علی، زهرای مظلومه را در خاطرها مجسم می ساخت در نخستین روزهای شعبان سال بیست و ششم هجرت فرزند مبارکی را به دنیا آورد که همه هستی خویش را به پای ولایت فاطمه و فرزندانش نثار نمود.
و آن مولود خجسته تو بودی، عباس! و این نام مبارک را پدر و مولایت علی (ع) بر تو نهاد که نام نیکوی عمویش بود: «خشم گیرنده بر دشمنان».
روزی که تو متولد شدی، برادرانت حسن و حسین (ع) به همراه خواهرانت زینب و ام کلثوم (س)، برای چشم روشنی در خانه پدر بودند. همه خوشحال از این مولود مبارک و من نمی دانم تو را که به آغوش پدر دادند؛ چرا مولا علی (ع) گریان بود، در حالی که دستان کوچکت را بوسه می زد و بر چشم می گذاشت؟!
و تو اولین لبخند را بر چهره حسین (ع) نثار کردی و حسین چون فرزند، تو را در آغوش کشید و من نمی دانم چه رازی بود میان آن لبخند و آن آغوش که تفسیری از دنیا و آخرت تو بود...
مجلس دوم:
کنار در ایستاده بودی و سر بر دیوار، چشمان اشکبارت را بر چهره خون گرفته پدر دوخته بودی. باورت نمی شد! آخر علی برای تو تنها پدر نبود که مولای تو و همه هستی تو بود. دست های پر مهرش، آرامش گر روح و جانت بود و ولایتش تکیه گاه امن ایمانت.
و حالا این پدر بود که این چنین خسته و بیمار، مجروح از تیغ جهالت دشمن در بستر شهادت افتاده بود. و تو نوجوانی چهارده ساله بیشتر نبودی. فکر مصیبت از دست دادن پدر، غم سنگینی بر دلت افکنده بود و بغض سنگینی گلوی نازنینت را می فشرد.
اطراف بستر پدر، برادرانت حسن و حسین و کمی آن سوتر، زینب و ام کلثوم، و مادر نیز در کار پرستاری پدر.
دستان پدر در دستان برادرانت بود و تو را شرم از اینکه نزدشان بروی که آنها فرزندان فاطمه (س) پاره تن رسول الله بودند و تو فرزند امّ البنین که خود را کنیز فاطمه زهرا (س) می دانست.
غرق در اندوه مصیبت فردا بودی که نگاه بی رمق پدر متوجه تو شد و تو سر از دیوار برداشتی و به اشاره پدر نزد بالینش نشستی کنار برادرت حسین که نه حکم برادر که حکم پدر داشت برای تو.
ــ .... گریه می کنی عباسم. اشک هایت را پاک کن میوه دلم؛ تو مصیبت بسیار خواهی کشید. و بعد دست های تو بود که با هرم دستان رنگ باخته پدر، گرما می گرفت و پدر بی آنکه بخواهی، دستان تو را غرق در بوسه کرد و تو شرمگین از این همه مهر، سر بر بالین پدر نهادی و بغض فروخورده ات را دوباره شکستی. پدر، دست تو را در دست حسین نهاد.
ــ .... حسین جانم! عباس را به تو می سپارم و ... عباس جانم! مبادا لحظه ای دست از یاری برادر برداری!
... و ساعتی بعد روح ملکوتی پدر پرواز کرد و تو در این اندیشه که چگونه به وصیت پدرعمل خواهی نمود.
مجلس سوم:
... از درون خیمه فریادش را شنیدی. صدای نحسش را شناختی.
ــ کجایند خواهر زادگان ما؟!
قضیه را دانستی. دلت نمی خواست مولایت شاهد این منظره باشد. به سرعت از خیمه بیرون آمدی. شمر بود سوار بر اسب، رو به سوی خیمه ها فریاد می کشید و فرزندان بنی کلاب را طلب می کرد. تو را که دید، خنده مستانه ای سر داد و گفت:
ــ آمدی عباس؟! چرا تنهایی؟! پس برادرانت ....
سخنش را قطع کردی؛ ــ چه می خواهی؟ تو را با پسران علی (ع) چه کار؟!
ــ ابوفاضل! برای تو و برادرانت از سوی ابن زیاد، امان نامه آورده ام. شما خواهرزادگان ما، در امان هستید.
رگ های غیرتت به جوش آمد. حالا دیگر جعفر و عبدالله و عثمان هم با تو همراه بودند. دلت نمی خواست این گفتگو بیش از این به طول انجامد، شاید خبر آن به اهل حرم برسد. پس با تمام وجود بر سرش فریاد کشیدی:
ــ ... دستانت بریده باد ای دشمن خدا و لعنت و نفرین خدا بر امان نامه ات!! ... از ما می خواهی که برادر و مولایمان را تنها گذاریم و به لعنت شدگان الهی و فرزندانشان بپیوندیم؟! برادرانت نیز تو را در این نظر همراهی کردند.
حالا شمر را می دیدی که هی هی کنان، خشمگین از پاسخ دندان شکن امیر سپاه حسین(ع) بسوی لشکرگاه شام در تاخت و تاز است.
مجلس چهارم:
خورشید نهم م حرم ، آرام آرام به افق نزدیک می شد. در لشگرگاه دشمن، گویا ولوله افتاده بود. صدای شیهه اسبان و سم ستوران، فضا را پر کرده بود. مثل اینکه دشمن قصد حمله داشت. شاید فرمان تازه ای از شام برای ابن سعد رسیده بود.
خواهرت را دیدی که مضطرب و پریشان، سر بر شانه مولا نهاده و مولایت حسین (ع) او را به آرامش می خواند.
ــ زینبم! آرام جانم! شتاب مکن، آرام باش، مبادا دشمن دلشاد گردد!!
خواستی اضطراب و التهاب خواهر را فرونشانی. نزد مولا رفتی تا اجازه رفتن بگیری، شاید از دشمن خبر تازه ای بیاوری. مولایت حسین (ع) ، تو را مأمور حرکت کرد:
ــ برادر جان، عباس! بر اسب سوار شو و نزد دشمن رو و از آنان بپرس که چه می خواهند.
درنگ نکردی. به همراه زهیر و حبیب و چند تن دیگر از اصحاب امام، بسمت لشکرگاه ابن سعد تاختی. لشکر دشمن پر ولوله بود. این همه ساز و برگ! این همه دشمن! مگر به جنگ که آمده اند؟! با کدام سپاه عظیم، قصد پیکار دارند؟!
بسوی عمر سعد رفتی. از هیبت تو لشکر دشمن شکافته شد. نجواهایشان را می شنیدی:
ــ .... این عباس است. علمدار حسین، پسر علی، قمر بنی هاشم .... حتماً امان نامه می خواهد؟!...
ابن سعد ملعون را دیدی. پیش از آنکه او هم در مورد تو به توهم بیفتد، پیام مولایت را ابلاغ کردی:
ــ از ما چه می خواهید؟! و پاسخ را شنیدی که:
ــ دستور از امیر ابن زیاد رسیده که به شما پیشنهاد کنیم یا بر حکم او گردن نهید یا با شما جنگ خواهیم کرد. و تو نزد مولایت بازگشتی تا پاسخ امام را بشنوی:
ــ نزد آنان بازگرد و اگر می توانی تا فردا از آنها مهلت بگیر، شاید امشب را برای خدا عبادت کنیم...
بسوی لشکرگاه دشمن بازگشتی و پیام مولا را ابلاغ کردی و چنین پاسخ شنیدی:
ــ تا فردا صبح به شما مهلت می دهیم. اگر تسلیم شدید، شما را بسوی ابن زیاد می بریم وگرنه دست از شما برنمی داریم...
مجلس پنجم:
... تاریکی شب، همه جا را فرا گرفته بود. آتش لشکرگاه دشمن، پهنه صحرا را پر کرده بود. دشمن خود را برای نبردی نابرابر در صبح فردا آماده می کرد.
مولایت حسین (ع) اصحاب را بیرون از خیمه دور هم فراخواند و چنین سخن آغاز کرد:
ــ خدای را به نیکوترین سپاسها ثنا می گویم و او را در نعمت، شدت و بلا سپاسگزارم... آگاه باشید! گمان نمی کنم، بیش از یک روز از این ملاعین مهلت داشته باشم. آگاه باشید! من به همه شما رخصت و اجازه رفتن دادم. همه شما آزادید و می توانید بروید و من بیعت خود را از گردن همگی شما برداشتم و از جانب من حرجی بر ذمه و عهده شما نیست. اینک سیاهی و تاریکی شب همه جا را فراگرفته، در تاریکی شب پراکنده شوید؛ زیرا که این گروه، فقط مرا می خواهند و اگر بر من، پیروز شده دست یابند از دیگران دست برمی دارند.
سخن امام که به اینجا رسید، نتوانستی تاب بیاوری. در حالی که چهره ماه منظرت، لاله گون و آسمان چشمانت از اشک ابری شده بود پیش از دیگران برخاستی و غیرت و مردانگی را فاش گفتی:
ــ مولای من! جانم به فدای تو! چگونه پس از تو زنده بمانیم؟! خدا نیاورد آن روزی را که پس از تو باشیم... زندگی پس از تو را نمی خواهیم...
مجلس ششم:
... امان از مصیبت تشنگی و سوز عطش! چه بد مصیبتی بود، تشنگی و سوز جگر!! و تو سقا بودی و بیش از همه در این مصیبت شکستی! غم شهادت یاران و برادران آنقدر برایت سهمگین نبود که غم تحمل سوز عطش کودکان و صدای العطش به آسمان بلند شده آنان.
بی تابی علی اصغر (ع) این طفل شش ماهه حسین (ع) در قنداقه و در آغوش بی شیر مادر، چقدر برایت سخت و جگر سوز بود!
به خاطر آوردی دو روز قبل را که برای آوردن آب با تنی چند از سپاه امام عازم فرات شدید و پس از درگیری با گروهی از لشکر دشمن، مشک ها را سیراب کرده به خیمه گاه آوردید و اکنون از آن یاران و دلاوران حتی یک تن هم باقی نمانده بود.
حالا مولا تنها و غریب در برابر خیل دشمن و تو تنها عمود خیمه گاه حسین (ع) که امیر و علمدار سپاهش بودی و چشم امید زنان و کودکان حرم به دستانت که سقا بودی و آب، هدیه دستان تو بود بر لبان خشکیده و عطشناک اهل حرم .
زمان، زمان جانبازی تو بود. جان چه قابل دارد تا در مسلخ حسین (ع) قربانی شود. سوز عطش تمام وجودت را فراگرفته بود و این عطش، نه عطش تشنگی که عطش وصال و فنا شدن در راه معشوق بود. دیگر تاب ماندنت نبود. از هم اکنون رسول خدا (ص) و پدرت علی (ع) و برادرت حسن (ع) را بر درگاه بهشت، منتظر خود می یافتی.
بسوی مولا که اکنون یکه و تنها در برابر لشکری از دشمن ایستاده بود شتافتی و گفتی:
ــ مولای من! آیا اذن جهاد می دهید؟!
امام (ع) در حالی که به سختی می گریستند، فرمودند:
ــ برادر جان! تو علمدار و پرچمدار من هستی، اگر تو بروی، لشکر من پراکنده می شود. و تو عرض نمودی:
ــ راستی دلم تنگ شده و از این زندگی خسته و ملول شده ام؛ می خواهم انتقامم را از این منافقین بگیرم. و امام فرمودند:
ــ حال که عازم میدان هستی، پس قدری آب برای این کودکان بیاور. و تو خوشحال از این فرمان، آماده رزم که نه مهیای دیدار محبوب شدی..
مجلس هفتم:
... و تو رفتی. سوار بر اسب با نیزه ای در دست و مشکی بر پشت، رو بسوی فرات. و من نمی دانم که چگونه گذشتی از میان خیل هزاران دشمن که از هر سو چون ابر سیاه بر ماه جمالت می تاختند و تیغ و سنان از هر سو بر تو می فکندند.
و تو قلب لشکر دشمن را شکافتی و علی وار با شجاعت و صلابتی حیدری، حلقه محاصره دشمن را شکستی و به تیغ اسداللهی، گروه کثیری از دشمنان خدا را به خاک مذلت افکندی و صاعقه وار تا کرانه فرات تاختی.
به ساحل فرات که رسیدی، تشنگی دیگر امانت را ربوده بود. لبهایت خشکیده تر از کویر در حسرت قطره ای آب و تو از اسب فرود آمدی و بر کرانه فرات نشستی. دست ها را بر خنکای آب فرو کردی و جرعه ای آب در کف بالا آوردی، اما...
ــ چگونه بنوشم از این آب که مولایم حسین لب تشنه و عطشناک است؟! چگونه بنوشم از این آب که کودکان اهل حرم ، العطش گویان چشم به راه سقایند؟! این نه شرط عاشقی است که عاشق، سیراب و معشوق، تشنه لب بماند.
و آب از میان دو کفت فرو ریخت و برای همیشه فرات در حسرت بوسه بر لبان تو داغدار شد. و لب های مشک را از آب روان سیراب نمودی و بر پشت بستی و سوار بر اسب رو به خیام حرم تاختی که کودکان، منتظر آمدنت بودند.
آغاز مرثیه عشق بازی تو اینجا بود و تو چه زیبا درخشیدی در محضر معشوق، و من نمی دانم چه بر تو گذشت که هیچ قلمی نمی تواند صحنه شورانگیز جانبازی عاشقانه تو را به تصویر بکشد.
مجلس هشتم:
سوار بر اسب بسوی خیمه گاه روان شدی، در حالیکه مشک بر پشت داشتی و چیزی بجز فریاد العطش کودکان در گوش تو طنین انداز نبود. باید هرچه زودتر قولی را که به سکینه داده بودی عمل می کردی و آب را به کودکان تشنه لب حرم می رساندی. این مشک می توانست همه آنها را سیراب کند و آتش عطش از جگر پر سوزشان بنشاند. آخر این کودکان ، فرزندان اهل بیت رسول بودند که چنین معصومانه در آتش کینه نامردمان بی ایمان دست و پا می زدند.
ناگاه لشکریان دشمن را دیدی که از هر سو به طرفت هجوم می آورند و تیر و نیزه هاشان را بسویت نشانه رفته اند.
او نیز شجاعانه با آنان در جنگ شدی و به دست یداللهی خود، گروه کثیری از آنان را به جهنم فرستادی، در حالی که چنین رجز می خواندی:
یا ارهب الموت اذالموت رقا
حتی أواری هی المصالیت لقی
نفسی لنفس المصطفی الطهر وقا
انی أنا العباس أغروا بالسقا
ولا أخاف الشر یوم الملتقی
(نمی ترسم از مرگ چون رو کند دلم با دلیری مگر خو کند
بود جانم از بهر مولا سپر که عباسم و مشک دارم به بر
نمی ترسم از جنگ با کافران وگر باردم جمله تیغ و سنان)
کسی را یارای مقابله با تو نبود و از ضرب تیغت هیچ کافری جان به در نمی برد. اما دشمن که در برابر نبرد دلیرانه ات توان مقاومت نداشت، به حیله متوسل گشت و نابهنگام از کمین گاه نخلی، ضربه ای به دست راستت وارد و دست راست تو را از بدن جدا کرد. ولی تو شمشیر بدست چپ دادی درحالیکه چنین می خواندی:
والله ان قطعتموا یمینی انی أحامی ابداً عن دینی
و عن امام صادق الیقین نجل النبی الطاهر الأمین
(قسم بر خدا کاو به حالم گواست جدا گر کنید از تنم دست راست
ز دین و امامم حمایت کنم که فرزند پاکیزه مصطفاست)
و با دست چپ شمشیر بر دشمنان می زدی تا اینکه ضعف در رخصار چون ماهت نمایان شد. در این هنگام ملعونی دیگر از کمین گاه خود بیرون آمد و ضربتی دیگر بر دست چپت وارد ساخت و آن را قطع نمود. اما تو با روح بلند و مسیحاییت، عاشقانه ترین لحظات را در برابر محبوب حقیقی خود به نمایش گذاشته بودی و اینبار نیز عاشقانه نجوا کردی:
یا نفس! لا تخشی من الکفار
و أبشری برحمه الجبار
مع النبی السید المختار
قد قطعوا ببغیهم یساری
فأصلهم یا رب حر النار
(مترس ای نفس از کفار ملعون بشارت بر تو از حق باد اکنون
که گردی با رسول الله مختار غریق رحمت جبار بی چون
یسارم را جدا کردند دونان به دوزخ کن تو یا رب مردم دون)
خون پاک و مطهرت از رگ های بریده فوران می کرد و سرو استوار قامتت از شدت ضعف رو خمیدن گذاشته بود. اما صدای العطش کودکان، همچنان در گوش تو بود و امید سقایت اهل حرم ، تو را بسوی خیمه گاه روان می ساخت. درحالیکه مشک بر دندان گرفته بودی، سوار بر اسب رو بسوی حرم می تاختی و دشمن از هر سو تو را احاطه کرده بود. در این هنگام آنچه امید تو را نومید ساخت، چوبه تیری بود که از سوی دشمن بر سینه مشک نشست و آخرین قطرات امید سقا را بر خاک تفتیده و عطشناک نینوا پاشید.
مشک که بر زمین افتاد، ضعف بر قامت سروت چیره گشت. تیر دیگری از سوی دشمن پرتاب شد و سینه سرشار از عشق به مولای تو را از هم درید. حالا دیگر خود را در آستانه شهادت می دیدی و آماده پرواز به ملکوت بودی. اما دلت می خواست سر بر دامن مولا داشته باشی و برای آخرین بار چشمان خون گرفته ات را به آفتاب جمال مولایت آشنا سازی. برای همین بود که درحالیکه با ضربه عمود آهنین دشمن از اسب فرو می افتادی، فریاد برآوردی که:
ــ برادر جان حسین! برادرت را دریاب!
دلت می خواست که این آخرین بار مولایت را، عشقت را، محبوبت را و همه هستی ات را «برادر» بخوانی تا لذت عاشقانه با محبوب را با پیوند برادری مضاعف سازی.
... و حسین (ع)، برادر و مولایت بسویت شتافت درحالیکه پشتش از داغ فراق تو شکافته بود و خورشید چشمانش در کسوف ماه خون گرفته جمالت در محاق.
و تو در آغوش معشوق به ملکوت پر کشیدی تا به جبران دستهای قلم شده ات در راه محبوب ، صاحب بالهایی شوی که تو را به اعلی علیین برسانند؛ مقامی که تا ابد آرزوی همه شهدای راه حق و فضیلت خواهد بود.
منابع:
1) بحار الانوار، مرحوم علامه محمد باقر مجلسی(ره)
2) الارشاد ، شیخ بزرگوار محمد بن نعمان معروف به شیخ مفید
3) اللهوف ، عالم جلیل القدر سید ابن طاووس (ره)
4) ذریعه النجاه ، مولا محمد رفیع گرمرودی تبریزی
5) چهره درخشان قمر بنی هاشم ، استاد علی ربانی خلخالی
کد خبر: ۴۸۱۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۱۱