برچسب ها
اوای دنا:متن کامل سخنرانی دکتر محمود احمدی نژاد در اولین همایش قوه‌ مجریه در حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران به شرح ذیل است:بسم الله الرحمن الرحیماللهم‌ عجل‌ لولیک‌ الفرج‌ والعافیة والنصر واجعلنا من‌ خیر انصاره و اعوانه‌‌ والمستشهدین‌ بین‌ یدیه‌خدای بزرگ را سپاسگزارم که فرصت و توفیق حضور در این جلسة بسیار ارزشمند را عنایت فرمود. از همة شما عزیزان که با حضور خود بار دیگر بر اهمیت قانون اساسی و نیز عزم خودتان برای پیگیری تحقق اهداف قانون اساسی تأکید کردید، تشکر می‌کنم. همچنین از آقای دکتر حجازی و بقیة عزیزانی که این مراسم را برگزار کردند، تشکر می‌کنم.اما با توجه به اینکه گفته‌اند جلسات حقوقی‌ها خیلی خشک است، شاید جا داشته باشد که بگوییم که جلسه‌ای با این حدت و شدت ندیده‌ایم که برگزار شود. البته به لحاظ محتوا و مطالبی که مطرح شد، به خصوص بحث‌های آقایان دکتر حجازی، شعبانی، الهام، گرجی و اسلامی برای خود بنده بسیار مفید و آموزنده بود و من استفاده کردم.من واقعاً علاقه‌مند بودم که از زبان خود سخنرانان و عزیزانی که مقاله ارائه دادند مطالب را بشنوم، چون آدم وقتی با آن حسی که گوینده یا نویسنده مطلب را بیان می‌کند، دریافت می‌کند، چیز دیگری است. اما به لحاظ شرایطی که هست، از این موهبت محروم هستم، اما حتماً همة مقالات و سخنرانی‌ها را خواهم خواند و بهره خواهم برد. اگر هم نظری داشته باشم، برای دوستان خواهم فرستاد.اشاره کردند که در نظام اجتماعی ما مهم‌ترین رکن و نهاد، خود قانون اساسی است و از قانون اساسی مهم‌تر نداریم. همة اندیشه‌ها و نظریه‌های اجتماعی و حکومتی، مطالبات و آرزوهای چندصدساله، مفاهیم دینی مرتبط با مناسبات و نظامات اجتماعی، شیوة زمامداری، ارزش‌های الهی و انسانی و ... در قانون اساسی مندرج است.اگر ارزش‌ها یا حقوقی هم بخواهد در جامعه گسترش یابد، باز باید بر پایة قانون اساسی باشد. همچنین حقوق متقابل زمامداران و مردم و نیز نقش هر یک در ادارة جامعه به قانون اساسی بر می‌گردد.مهم‌ترین و مستحکم‌ترین سند تنظیم کنندة روابط و حد و مرزهای اجتماعی قانون اساسی است. آنهایی که به دنبال حکومت‌های علوی، نبوی، مردمی، عادلانه و آرمانی در این کشور هستند، سند آن قانون اساسی است.این حرف به معنای آن نیست که این سند کامل است و نیاز به اصلاح ندارد. خیر، بحث‌های خوبی مطرح شد. در دوره‌هایی از زمان براساس تجربیات، دانش، پیشرفت و کمال جامعه حتماً باید اصلاحاتی انجام دهیم. معنایش این نیست که وحی مُنزل است و نمی‌شود آن را دست زد، اما می‌خواهم بگویم که مهم‌تر از آن هم سندی نداریم.بحث‌هایی که آقایان شعبانی، گرجی و دیگران مطرح کردند، نشان‌دهندة نواقصی است. این ایراد اساسی به واضعان قانون اساسی نیست، چون آن کسانی که قانون اساسی را وضع کردند، نوعاً – بلکه همة آنها- فاقد تجربة حکومتداری و زمامداری بودند و در شرایط قبل از پیروزی انقلاب فرصتی در اختیارشان نبود. بنابراین نواقص طبیعی است. حتی اگر این مسئله هم نباشد - بالاخره جامعه در حال کمال و مناسبات در حال تغییر است - وقتی ما به سطح بالاتری منتقل شدیم، نیازمند تنظیم مجدد هستیم. تا زمانی که این قانون معتبر است، هیچ کس نمی‌تواند به استناد یک روایت، حدیث و حتی آیه‌ای از قرآن و فهم خود از دین، قانون اساسی را کنار بگذارد یا آن را نقض کند و بگوید فهم من از این چیز دیگری است. فهم شما برای خودتان معتبر است، نه در مناسبات اجتماعی.همة تصمیمات، قانونگذاری، قضاوت، اجرا و هر اقدام دیگری در کشور باید مبتنی بر این قانون باشد. قانون اساسی تنها سند مکتوب و مدون میثاق ملی است.از منظر تاریخی هم اگر نگاه کنیم، مهم‌ترین و تنها دستاورد انقلاب اسلامی قانون اساسی است. این کلام امام عزیز (ره) هم هست.اما نشست ما دربارة قوة مجریه در قانون اساسی است. البته همان طور که به درستی اشاره کردند، این تقسیم‌بندی که قوة مجریه حیطه‌ای دارد و کاری به کسی ندارد و قوة مقننه همین طور و ... ، متعلق به گذشته بوده و اصلاً حکومت از این شکل خارج شده است. اصلاً ادارة یک نظام نیازمند مناسبات جدیدتری است.اما قبل از اینکه به قوة مجریه بپردازم، می‌خواهم به موضوع اساسی‌تری اشاره کنم و آن خود انسان است. اصلاً این قانون اساسی هم برای انسان است. همة هستی برای انسان است. مخلوقی بالاتر از انسان در عالم هستی نداریم. انسان تنها موجودی است که استعداد الهی شدن دارد. تنها موجودی است که همة اسما و صفات الهی در وجود او به امانت گذاشته شده است و می‌تواند تجلی همة اسما و صفات الهی از جمله علم، حکمت، قدرت، رأفت، ستاریت، لطف و عشق خدا باشد.انسان می‌تواند خلیفه الله باشد. یعنی چه؟ جانشین باید شباهتی با اصل داشته باشد؛ یعنی غیر از خلق خودش، هر آنچه خدا در این عالم هستی می‌تواند انجام دهد، او نیز می‌تواند انجام دهد. انسان آفریده شده تا آیة عظیم و اعظم خدا و راه شناخت و دسترسی به خدا باشد. اگر خدا انسان را خلق نمی‌کرد، راهی برای شناخت خدا و ظرفیتی برای معرفی خدا وجود نداشت.به همین دلیل است که خدا همة عالم را در خدمت انسان و انسان را برای کمال، تعالی، الهی شدن و رسیدن به اوج عظمت قرار داده است. حکومت، قانون، قانون اساسی، کار، تلاش، خانواده، ازدواج و ... همه مربوط به انسان‌اند و دررابطه با انسان معنا پیدا می‌کنند همه باید بسترساز شکوفایی و تعالی انسان باشند؛ یعنی خدا عالم را برای انسان و انسان را برای تعالی و خداگونه شدن خلق کرد.انسان بالاترین مخلوق هستی است و مأموریت او این است که خود را از این خاک تا خدا بالا بکشد. اما انسان این شدن، تعالی و کمال را باید آزادانه انتخاب کند. خداوند انسان را آزاد آفریده و اجازه داده است که با اراده و انتخاب آزاد خود سیر تعالی و کمال را انتخاب کند و اتفاقاً این زیبایی کار خداست. همة هستی متعلق به خداست، همة اراده‌ها در راستای ارادة خداست، همة حیات و موجودیت متعلق به خداست، اما همین خدا مسیر کمال را در برابر انسان قرار می‌دهد، ولی می‌گوید مختار و آزادی که انتخاب کنی و اگر آزادانه انتخاب کردی، کمال پیدا خواهی کرد و انتخاب تو ارزش دارد.خدا می‌توانست اراده کند که انسان مثل ملائک یا سایر موجودات شود یا از همان ابتدا او را در بالاترین مرتبة کمال، بدون نیاز به حرکت انسان، خلق کند. اما زیبایی به این اندازه نبود که خدا مخلوقی را آفریده است که با انتخاب خودش به قله‌ها می‌رسد.عزیزان من، در شرایط تحمیل و اکراه، ارزش و ضدارزش و تعالی و سقوط بی‌معناست. زمانی نظام ارزشی و ارزیابی معنا پیدا می‌کند که انتخاب آزاد باشد. همة ارزش‌های انسانی در سایة آزادی معنا پیدا می‌کند و همة آنها به تبع آزادی است. از جمله عدالت، کرامت، اخلاق، ایثار، فداکاری، مهربانی، شجاعت و حتی ایستادن در برابر ظالم و حمایت از مظلوم، و همة زیبایی‌های عالم در سایة آزادی انسان معنا و مفهوم پیدا می‌کند. والا اگر عده‌ای را با اکراه و فشار برای مقابله با ظالمین بفرستیم، ارزشی ندارد. انسان باید انتخاب کند و به جایی برسد که ظلم را بد و در نقطة مقابل حیثیت، کرامت و شخصیت خود بپندارد و از آن دوری کند. اگر مقابله با ظالم و حمایت از مظلوم را ارزش بداند و انتخاب کند، آن ارزش دارد.خداوند حتی اجرای عدالت در روابط اجتماعی را نیز بر عهدة انسان‌ها و انتخاب آزاد آنها گذاشته است. همة پیامبران آمده‌اند و کتاب و میزان آمده است. برای چه؟ لیقوم الناس بالقسط؛ برای اینکه انسان‌ها عدالت را انتخاب کنند و به عدالت قیام کنند. در غیر این صورت، اولاً، مستقر نخواهد شد و ثانیاً، فاقد ارزش و کمال‌آفرینی است.چرا عدالت مهم است؟ چون بستر کمال و تعالی انسان است و راه رسیدن به خدا را باز می‌کند. حالا اگر همین عدالت با ارادة آزاد ملت‌ها و مردم مستقر نشود، کمال‌آفرین نیست و فاقد ارزش است چون انسان‌ها آزادند، خدا به آنها حق تعیین سرنوشت داده و این مهم‌ترین حق است.عزیزان من، استقلال هم به واسطة آزادی است. کسی که آزاد نیست، استقلال برای او معنا ندارد. استقلال زمانی است که آزادی هست. چرا؟ چون آزادی منشأ کرامت انسان است. کسی که آزادی ندارد، کرامتی ندارد. حالا مفهوم آزادی وسیع است و من وارد آن نمی‌شوم.آزادی منشأ کرامت انسان و کرامت مستلزم استقلال است. اینکه ملتی می‌خواهد مستقل باشد، برای این است که می‌خواهد با کرامت زندگی کند و احساس کرامت می‌کند. کسی که احساس کرامت نمی‌کند، استقلال برای او مفهومی ندارد.همة وابستگی‌ها و باز کردن راه سیطرة بیگانه بر ملت‌ها از ناحیة انسان‌های حقیر و تحقیر شده‌ای است؛ که در درون خود احساس کرامت نمی‌کنند. اگر آزادی نباشد، کرامت بی‌معناست و اگر کرامت نباشد، استقلال بی‌معناست.این به عنوان مقدمه بود، به بحث‌های خودمان برگردیم. مقدمة قانون اساسی را ببینید، بهایی است که ملت پرداخت: «استقلال، آزادی، حکومت اسلامی.» در عنوان شیوة حکومت در اسلام چنین می‌خوانیم: «رسالت قانون اساسی این است که زمینه‌های اعتقادی نهضت را عینیت بخشد، شرایطی را به وجود آورد که در آن انسان با ارزش‌های والا و جهان شمول اسلامی پرورش یابد.»در همین قسمت می‌خوانیم: «قانون اساسی تضمن کنندة نفی هرگونه استبداد فکری و اجتماعی و انحصار اقتصادی می‌باشد و در خط گسستن از سیستم استبدادی و سپردن سرنوشت مردم به دست خودشان تلاش می‌کند.»باز در همین بخش می‌خوانیم: «قانون اساسی زمینة چنین مشارکتی را فراهم می‌سازد تا در مسیر تکامل انسان هر فردی خود دست اندرکار و مسئول رشد، ارتقا و رهبری گردد و این همان تحقق حکومت مستضعفین در زمین خواهدشد.»کمی پایین‌تر می‌خوانیم که: «اقتصاد وسیله است، نه هدف؛ در ترکیب بنیادهای اقتصادی، اصل، رفع نیازهای انسان در جریان رشد و تکامل اوست.دربارة زن نیز همین است، خانواده کانون اصلی رشد و تعالی انسان، وظیفة خطیر و پر ارج مادری در پرورش انسان‌های مکتبی و ... .اصل اول: جمهوری اسلامی نظامی است برپایة ایمان به خدای یکتا، لااله الاالله؛ یعنی توحید. همین جا که گفته است توحید، معاد و نقش سازندة آن در سیر تکاملی انسان، عدل، امامت و بلافاصله «کرامت و ارزش والای انسان و آزادی توأم با مسئولیت او در برابر خدا» که این را هم شأن توحید، معاد، عدالت و امامت آورده است.اصل سوم: ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی؛ تأمین آزادی‌های سیاسی و اجتماعی؛ مشارکت عامة مردم در تعیین سرنوشت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی.اصل ششم: در جمهوری اسلامی ایران، امور کشور باید به اتکاء آرای عمومی اداره شود، از راه انتخابات.اصل نهم: در جمهوری اسلامی ایران، آزادی و استقلال و وحدت و تمامیت ارضی کشور از یکدیگر تفکیک ناپذیرند و حفظ آنها وظیفة دولت و آحاد ملت است. هیچ فرد یا گروه یا مقامی حق ندارد به نام استفاده از آزادی، به استقلال سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، نظامی و تمامیت ارضی ایران کمترین خدشه‌ای وارد کند. و هیچ مقامی حق ندارد به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور، آزادی‌های مشروع را، هرچند با وضع قوانین و مقررات، سلب کند.می‌گوید نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند، احزاب و جمعیت‌ها آزادند، راهپیمایی‌ها آزاد است و ...، واژة آزاد و آزادی در قانون اساسی بسیار است.در اصل چهل و سوم، در بحث اقتصاد، می‌گوید: برآوردن نیازهای انسان در جریان رشد، با حفظ آزادگی او؛ رعایت آزادی انتخاب شغل، محل سکونت و مسکن و ... .اصل پنجاه و ششم: حاکمیت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست و هم او انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم کرده است.هیچ کس نمی‌تواند این حق الهی را از انسان سلب کند یا در خدمت منافع فرد یا گروهی خاص قرار دهد.اما، قانون اساسی باید شکل‌دهندة یک نظام اجتماعی متوازن بر مبنای ارادة مردم باشد. برداشت من از قانون اساسی این است که این قانون، ساختارهایی را برای نظام اجتماعی پیش بینی کرده که اگر قطعات آن ساختار را در کنار هم بچینیم، یک نظام متوازن و متعادل در خدمت کمال، آزادی و تعالی انسان‌ها خواهد بود.بعضی‌ها خیال می‌کنند که قانون اساسی اصولی است که نوشته شده، حالا اگر ما به جزئی از آن عمل کنیم، بالاخره یک شکلی درست خواهدشد. من فکر می‌کنم برعکس است؛ یعنی واضعان قانون اساسی اول شکلی از نظام اجتماعی را در ذهنشان تصور و تصویر کرده‌اند، بعد اجزای آن را در قانون اساسی چیده‌اند. مثل پازل بزرگی که قطعه قطعه شده که اگر قطعه‌ها را کنار هم بگذاریم، آن پازل تکمیل می‌شود.بعضی‌ها خیال می‌کنند هر قطعه‌ای را به هر شکلی کنار هم بچینیم، کار درست می‌شود و لزوماً به یک شکل متوازن و متعادل خواهیم رسید.به نظرم این اشتباه است. باید نظام متوازنی داشته باشیم که در آن حق تعیین سرنوشت براساس آزادی متعلق به ملت باشد. این باید در تمام قوا، هرکسی که به نوعی با قانون اساسی سر و کار دارد یا در روند تأثیر می‌گذارد، متبلور باشد؛ هم در اجرا، هم در تفسیر و قانونگذاری و هم در قضاوت لحاظ شود.اصلاً قضاوت، اجرا، قانونگذاری، شورای نگهبان و حکومت باید در خدمت مطالبات بحق مردم و تأمین آزادی و حق تعیین سرنوشت آنها باشد، والا حکومت بی‌معناست.در قانون اساسی، تفسیر و برداشت‌ها از آن باید اختیارات و مسئولیت‌ها متوازن و متعادل باشد. اگر بشود درجه‌بندی کنیم، نمی‌شود به نهادی بگوییم مسئولیت شما 100 واحد است و اختیار شما 2 واحد. اگر 100 واحد مسئولیت دادیم، باید 100 واحد هم اختیار در کنار آن باشد.نمی‌شود مثلاً همة اختیارات در قوة مجریه متمرکز باشد و تکالیف در قوة قضائیه یا برعکس، اختیارات در قوای مقننه و قضائیه، اما مسئولیت‌ها و پاسخگویی‌ها در قوة مجریه. این عدم توازن است که مشکل ایجاد می‌کند و شکلی را که می‌خواهیم بسازیم، ناقص می‌شود. می‌خواستیم عدالت و کرامت را برپا کنیم، آزادی‌ها را تأمین کنیم، پیشرفت کنیم، یک جامعة آرام و کمال یافته و انسان‌های با کرامت داشته باشیم و آرامش انسانی را حاکم کنیم، اما می‌بینیم که موجودی خلق شده که یک دست آن شش متر است و دست دیگرش دو سانتی‌متر است . ... .هر قوه یا حاکم یا مسئولی باید به قدر اختیارات خود مسئول باشد. این یک اصل حقوقی است و فکر می‌کنم مفاهیم حقوقی، مفاهیمی عقلانی است.یکی از مسائلی که در قانون اساسی و قانونگذاری مهم است، تنظیم روابط بین قواست. شأن روابط قوا شأن قانون اساسی است، نه قانون عادی. نمی‌شود ما در قوة مجریه بنشینیم و برای خودمان مقرراتی وضع کنیم که چگونه با قوة قضائیه و مجلس برخورد کنیم. قوة مقننه هم برای خود تنظیماتی درست کند که چگونه با ما و قوة قضائیه برخورد کند. شأن تنظیم روابط قوا قانون اساسی است. نمی‌شود با آیین نامة داخلی مجلس یا قانون عادی، اختیاراتی را به قوه‌ای داد یا از آن سلب کرد.یکی از مسائل دیگر، تفسیر قانون اساسی است. وقتی تفسیرها زیاد می‌شود، غیرمستقیم اشکالی را به اصل وارد می‌کند؛ به خصوص وقتی تفسیر از یک اصل در مقاطع زمانی متناقض می‌شود که کار را بدتر می‌کند.تفسیر قانون اساسی در واقع خود قانون اساسی است و باید با اصل منطبق باشد. باید به گونه‌ای باشد که اکثریت قاطعی از مردم آن را درست بپندارند و بگویند فهم ما هم از قانون اساسی همین است؛ چرا؟ چون اصل اینکه قانون اساسی در کشور ما اجرا می‌شود، به خاطر رأی مردم است. اگر مردم رأی نمی‌دادند و این قانون اساسی را انتخاب نمی‌کردند، اجازة اجرا نداشت و موضوعیت پیدا نمی‌کرد.البته ممکن است بعضی‌ها بگویند که نه خیر، اینها بحث‌های تخصصی است و مردم نمی‌فهمند و هرچه ما گفتیم، درست است. اما بالاخره اصل قانون اساسی که تخصصی‌تر است. همین اصل قانون اساسی به رأی گذاشته شده و چون مردم رأی دادند، معتبر است.نمی‌شود تفسیری از قانون اساسی بکنیم که اکثریت ملت نقطة مقابل آن را بفهمند. در اینجا به نظرم فاقد مشروعیت و اصالت می‌شود.بحث مهم دیگر، تغییر اصول قانون اساسی است که تغییر آن هم پیش‌بینی شده است و روالی دارد. باید رهبری فرمان بدهند که هیئتی تشکیل بشود، بازنگری کند و بعد به رأی مردم گذاشته شود. باید رفراندوم برگزار شود. نمی‌شود با تفسیر یا با قانون عادی، قانون اساسی را عوض کرد یا حتی به نام مصلحت از طریق ارجاع آن به مجمع تشخیص مصلحت آن را عوض کرد.تشخیص مصلحت هم مثل تفسیر است. اولاً باید زمان داشته باشد. نمی‌شود قانون اساسی را به نام مصلحت عوض کنیم، در این صورت اصلاً نیازی به قانون اساسی نداریم.اینکه در قانون اساسی، مجمع تشخیص مصلحت پیش‌بینی شده، برای مصالح است که مصالح هم استثناهاست نه قاعده. راهی برای دور زدن و حذف قانون اساسی نیست. اگر در مجلس مصلحتی تشخیص داده می‌شود، باید آن قدر برجسته و آشکار باشد که اکثریت مردم بگویند بله، این مصلحت است و اکثریت قاطعی به آن رأی بدهند. نه اینکه مثل قوانین عادی رأی‌گیری شود و شورای نگهبان رد کند و بعد به مجمع برود.نمی‌شود عدة قلیلی بگویند که مصلحت ملت را ما تشخیص می‌دهیم، خود ملت قادر به تشخیص مصلحت خود نیست. چطور ملت آن قدر تشخیص داد که شما را انتخاب و بر خود حاکم کرد، اما مصالح خود را تشخیص نمی‌دهد؟این برای مصالح موقتی است. وقتی ما می‌خواهیم به هر دلیلی اصل قانون اساسی را معطل کنیم، یا در موارد نادری پایمان را از مرزهای قانون اساسی فراتر بگذاریم، باید اولاً استدلالی قوی پشت آن باشد، ثانیاً، زمان داشته باشد.یکی دیگر از مباحث قانون اساسی جایگاه رئیس جمهور، صرف نظر از احمدی‌نژاد، است. اگر ما سال اول بر قانون اساسی پافشاری می‌کردیم، همان فضای قبل منتقل می‌شد که اینها اختیارات اضافه ‌می‌خواهند و ... و حرف را منکوب می‌کردند و چه بسا ثمر نمی‌داد و بالعکس می‌شد.در قانون اساسی، تنها مقامی که نماینده و نماد تمرکز و شکل‌گیری ارادة ملی است، رئیس جمهور است؛ یعنی تنها جایی که همة ملت به یک نفر، یعنی رئیس جمهور، رأی می‌دهند. این قانون اساسی ماست.رئیس جمهور تنها کسی است که نمایندة کل ملت محسوب می‌شود. کسی است که بالاترین سطح نمایندگی از مردم را دارد. همة مردم برای انتخاب یک نفر می‌آیند. اشاره کردند، اصل 113 روشن است: بالاترین مقام رسمی کشور، پس از مقام رهبری، مجری قانون اساسی و رئیس قوه مجریه.بخش مهم مردم‌سالاری و جمهوری در انتخاب رئیس جمهور متبلور می‌شود که همة مردم اعمال اراده می‌کنند.البته همة ارکان نظام باید براساس اراده و رأی مردم باشند و هستند. اما مشکل از کجاست؟ مشکل از آنجاست که بخواهیم با اقلیتی کل ملت را کنترل کنیم. اینجا اختلاف‌ها شروع می‌شود؛ نه اختلاف، که بعضی‌ها به محض اینکه تذکر قانون اساسی می‌دهیم، می‌گویند وارد اختلافات شده‌اید؛ اینجا اختلاف نیست؛ اینجا صیانت از اصل نظام، اصل ملت، اصل حقوق مردم و اصل قانون اساسی است.بله، اگر جار و جنجال باشد، آن اختلاف و دعواست؛ اما بحث شخصی نیست. بگذارید اشارة کوتاهی داشته باشیم. ما مجلس داریم و مجلس هم نمایندگان مردم در حوزه‌های مختلف هستند. اما مقایسه‌ای آماری بکنیم. به واسطة قوانین عادی کار به جایی رسیده است که مجموعة نمایندگان مجلس نمایندة اقلیتی از مردم‌اند، نه اکثریت مردم.قانون انتخاباتِ اول می‌گفت هرکس در حوزة انتخابیة خودش باید 50 درصد به اضافة یک رأی بیاورد. بعداً در اجرا مشکلاتی پیدا شد و به 30 درصد تبدیل شد. باز تبدیل به 25 درصد شد. در بهترین شرایط، متوسط آرای کسانی که در دور اول به مجلس راه پیدا می‌کنند، 30 درصد آراست؛ یعنی 70 درصد شرکت کنندگان مشارکت ندارند. اگر به مرحلة دوم برسد که مشارکت هم پایین می‌آید. شما 30 درصد را در مشارکت ضرب کنید و روی واجدین شرایط ببرید و بعد ببینید که چه اتفاقی می‌افتد.اما در قانون ریاست جمهوری فرق می‌کند، باید 50 درصد به علاوة یک نفر باشد. معمولاً هم در ریاست جمهوری چون تمرکز هست، مشارکت مردم هم بالاتر است. نه اینکه بخواهیم در اینجا حق یا باطلی را اثبات کنیم. وقتی می‌گوییم ارادة مردم، ارادة مردم نیرو و سوختی است که اولاً، پشت موتور اداره و حاکمان قرار می‌گیرد و ثانیاً، جهت حرکت آنها را معلوم می‌کند.اگر این سوخت کم یا معیوب شد یا نمایندة اکثریت ملت نبود، نظام سست می‌شود. ضمن اینکه بحث‌های حقوقی هم دارد، که اگر موقعی خدای نکرده نهادها نمایندة اقلیت شدند، آیا اینها اصلاً مشروعیت و اجازة حکمرانی دارند؟ که بحث مستقلی است. اما من در اجرا می‌گویم، رأی و ارادة مردم فقط کاغذی نیست که در صندوق رأی بیندازند و عددها را بالا و پایین کند؛ هرکس تصمیم می‌گیرد و رأی می‌دهد، این ارادة او در عالم بیرون واقعیت پیدا می‌کند. مؤلفه‌هایی است که یک برآیند را در بیرون شکل می‌دهد و ما نمی‌توانیم آن را کم اهمیت تلقی کنیم.به حرف‌های مقدماتی برگردم، خدا در اختیار انسان ها قرار داده است، باید ملت بخواهد تا محقق شود. اگر ملت نخواهد، این دستگاه‌ها هر چقدر تلاش کنند، در بیرون اتفاقی نخواهد افتاد. این یک اصل است؛ ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا بانفسهم. محیط اجتماعی و تغییرات بیرونی تابع ارادة انسان‌هاست. نباید انتخابات را کم اهمیت بدانیم.حالا با قانون عادی مجلس را کرده‌ایم نمایندة اقلیت و با این می‌خواهیم اکثریت یا کل ملت را کنترل کنیم؛ این سخت می‌شود و دچار مشکل می‌شویم. باید این را اصلاح کنیم.بحث دیگر بحث اجرای قانون اساسی است که دیگر به آن نمی‌پردازم و به نظرم دخالت و ... بی معناست.اخیراً بحثی با عنوان تغییر قانون انتخابات ریاست جمهوری مطرح شده است. صرف نظر از اینکه این امر به چه سرنوشتی دچار شود، به نظرم نفس این کار اولاً، خلاف قانون اساسی است و همة ما سوگند خورده‌ایم که خلاف قانون اساسی عمل نکنیم. چرا در کاری که صراحت دارد خلاف قانون اساسی است وارد شویم و وقت و پول مردم را صرف آن کنیم؟ این مخالف صریح اصول 6 و 115 است.تذکر درستی دادند، و گفتند: قانون اساسی در موارد مسکوت، به منابع فقهی، از جمله آیات ارجاع داده است. آن بحثی که من کردم، گفتم مخالفت با قانون اساسی با استناد به یک آیه. این هم خود قانون اساسی اجازه داده است آنجا که من ساکت هستم، به سراغ آیات و روایات بروید.اصل بر رأی مردم است. انتخابات آزاد، حق مردم است؛ هم اصالت دارد، هم ضرورت دارد و هم اهمیت دارد. در اینکه بخواهند برخلاف قانون اساسی، صلاحیت‌های رئیس جمهور را ببندند، به نظر عده‌ای که ملت هیچ حقی به آنها نداده است.کسی زمانی استاندار، وزیر و وکیل بوده است، در دوره‌ای که بوده از حقوقش استفاده کرده و مسئولیت‌هایش را هم پاسخ داده است. حالا ما انتخاب رئیس جمهور را که بالاترین رکن جمهوری و مردم سالاری است، منوط به این کنیم که عدة دیگری قبلاً تأیید کنند؛ سیاسی بودنش را عده‌ای و دیندار بودنش را عدة دیگری! یعنی اگر کسی بخواهد رئیس جمهور بشود، باید کاغذی دستش بگیرد و دنبال آدم‌ها راه بیفتد! آیا در قانون اساسی، رئیس جمهور این است؟اگر می‌خواهید قانون اساسی را عوض کنید، آن راه دارد. به صراحت بگویید می‌‌خواهیم آن را عوض کنیم و بالاخره آن را در مسیر ببرید.قبلاً هم چند بار تلاش شد که قانون اساسی را با شرایطی محدود کنند که خوشبختانه، شورای محترم نگهبان به عنوان نقض قانون اساسی آن را رد کرد.نباید کاری کنیم که حضور مردم کمرنگ شود و مردم فکر کنند عده‌ای به جای آنها تصمیم می‌گیرند. بالاخره قانون اساسی در اصل 115 ویژگی‌های رئیس جمهور را احصا کرده است: «رئیس جمهور باید از میان رجال مذهبی، سیاسی که واجد شرایط زیر باشد، انتخاب گردد: ایرانی الاصل، تابع ایران، مدیر، مدبر، دارای حُسن سابقه، امانت، تقوا، مؤمن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی و مذهب رسمی کشور.»اصل 116 فقط گفته است نحوة برگزاری انتخابات را قانون معین می‌کند، نه ویژگی‌های رئیس جمهور را.نظارت بر قانون اساسی هم بر عهدة شورای نگهبان است. در دو اصل تأکید شده که نظارت برعهدة شورای نگهبان است و تاکنون نیز همین طور بوده است.اصل این نظام با مردم است، اما عده‌ای مدام می‌خواهند مردم را محدود کنند. حالا اگر محدود کنیم، چه چیزی را به دست می‌آوریم؟ بعضی‌ها فکر می‌کنند اگر مردم را محدود کنند، خودشان سرجایشان می‌مانند. این طور نیست.به نظرم این کار هم عقلاً و هم شرعاً اشکال دارد. انقلاب ما با حضور مردم زنده است. مردم به تعیین سرنوشت حساس‌اند، احساس مسئولیت اجتماعی می‌کنند، 85 درصد در انتخابات شرکت می‌کنند.البته مردم این مسائل را نخواهند پذیرفت و ما هم همة تلاش خود را برای جلوگیری از نقض قانون اساسی به کار خواهیم برد. ما به دنبال انتخاباتی پرشور و گسترده هستیم. همة انرژی سیستم ما از حضور ارادة مردم گرفته می‌شود. اگر این را سست کنیم، چیزی باقی نمی‌ماند.نمایندگان محترم مردم هم نباید اجازه بدهند که این اقدامات خلاف قانون اساسی در پروندة کاری آنها ثبت شود. اگر کسانی هم می‌خواهند وارد فعالیت‌های انتخاباتی شوند، بروند نظر مردم را جلب کنند. کاری کن که مردم به تو رأی دهند، چرا می‌خواهی دست مردم را ببندی؟اجرای انتخابات، کاری اجرایی است. اصل 60 می‌گوید که اعمال قوة مجریه از طریق رئیس جمهور و وزراست. چطور می‌خواهید این را از وزارت کشور بگیرید و به دادستان کل بدهید؟ یعنی وزیر کشور کارهایش را به تأیید دادستان کل کشور برساند؛ این دخالت صریح قوة قضائیه در مسائل اجرایی است.در طول 33 سال همیشه وزارت کشور انتخابات را برگزار کرده است. اگر اشتباه بوده، برای همه بوده؛ اگر هم درست بوده، برای همه بوده است. شما هم با همین وزارت کشور، نماینده شدید یا دیگران رئیس جمهور، شورا و ... شده‌اند. همه با همین سیستم بالا آمده‌اند.آمده‌ایم روی جایی دست گذاشته‌ایم که دشمنان هم سوء استفاده کنند و همة گذشته را زیر سؤال ببرند. بعضی‌ها شوخی می‌کردند و می‌گفتند خوب است نام فرد موردنظر را هم در مصوبه بنویسند و خیال ملت را راحت کنند.البته تلاش برای دخالت در حوزة اجرا تلاشی مسبوق به سابقه است.اینها مطلقاً بحث‌های سیاسی نیست، بلکه بحث‌های فنی برای مصالح کشور است. برخی خیال می‌کنند هنوز زمان قاجار است که استبداد حاکم است، ملت مبارزه کرده‌اند و کشته داده‌اند و مجلسی پیدا کرده‌اند و همة حقوق مردم در مجلس متبلور است. نه خیر، جایگاه مجلس بسیار بسیار رفیع است، اما دستاوردهای ملت در انقلاب اسلامی فقط مجلس نیست.شخص رئیس جمهور را مردم مستقیماً انتخاب می‌کنند. حتی رهبری را به واسطه انتخاب می‌کنند، اول خبرگان رهبری، بعد رهبر.این طور نیست که فکر کنید مردم فقط یک پناهگاه دارند و یک جا هست که متعلق به مردم است و بقیه متعلق به دورة قاجار استبدادی هستند! این اندیشه باید بیرون برود. 33 سال است که انقلاب شده، ملت حاکم است و ملت باید حاکم شود.چنین تلاش‌هایی بوده است. مثلاً الان در شورای پول و اعتبار افرادی از سایر قوا و حتی بیرون از سیستم حکومتی هستند که تصمیم‌گیرند. در حالی که این شورا یک مرجع قطعاً حاکمیتی است. افرادی رأی می‌دهند که هیچ مسئولیتی ندارند و پاسخگو هم نیستند.تلاش شد که سایر قوا با حق وتو در عزل و نصب رئیس بانک مرکزی دخالت کنند. همین الان مصوب کرده‌اند که با حق وتو در هیئت امنای صندوق توسعه ملی دخالت کنند. اینها کار را خراب می‌کند.بعضی‌ها خیال می‌کنند هر چیزی دست آنها باشد، درست می‌شود و اگر دست آنها نباشد، خراب می‌شود. من خوشبینانه‌ نگاه می‌کنم. این طور نیست. اگر قانون اساسی را درست اجرا کنیم، مسائل درست خواهدشد. اگر بخواهیم اصلاح کنیم، بهترین اصلاح پایبندی به قانون اساسی است. اگر همین را اجرا کنیم، کار درست می‌شود. مقام معظم رهبری همین را فرمودند. نه اینکه از دیگران بگیریم و به دست خودمان بیاوریم.اینها مضر است، توازن را به هم می‌زند و برخلاف ارادة مردم است. اتفاقاً استبداد از همین جا شکل می‌گیرد.حالا برای بحث و تحقیق چند سؤال مطرح می‌کنم:البته پاسخ آن برای من روشن است. بحث‌های مربوط به حقوق اساسی و قانون اساسی است و می‌تواند به یک رسالة دکتری یا فوق لیسانس تبدیل شود.یکی را جناب آقای اسلامی مطرح فرمودند. بالاخره قوة قضائیه، اصل 62، اعمال قوه قضائیه از طریق دادگاه‌های دادگستری است. آیا ادارة زندان‌ها هم جزء قوة قضائیه است؟ آیا ثبت اسناد جزء قوه قضائیه است؟ آیا دادسرا و پزشکی قانونی جزء قوه قضائیه هستند؟یک اتفاقی می‌افتد، دادستان، قاضی و پزشک قانونی همان را می‌گویند. اینجا این شائبه ایجاد می‌شود که راه بر استیفای حقوق مردم تنگ می‌شود.حالا اخیراً لایحه‌ای به دولت دادند که کانون وکلا هم زیرنظر قوة قضائیه برود. خوب دیگر چه اتفاقی خواهد افتاد؟ شاید به مسئله توجه نیست. قاضی مستقل است و همه باید احترام بگذارند.همه در برابر قانون مساوی‌اند. از رهبری تا بنده که خاک پای ملت هستم، همه در برابر حکم قاضی ]برابرند[. اما معنای آن این نیست که همة امور کشور زیر نظر یک قوه بیاید.دو سال قبل بحث «پیشگیری از وقوع جرم» را داشتیم. یک جوری این را تفسیر کردند که تمام بخش‌های مقننه و اجرایی قبل از هر اقدام باید بروند اجازه‌ای بگیرند. گفتیم این طوری نیست. پیشگیری از وقوع جرم یعنی شما مطلع هستید که جرمی در حال اتفاق افتادن است. یا مقدماتی دارد چیده می‌شود که منجر به جرم می شود. شما باید آن مقدمات را کنترل کنید.اما سؤال‌ها!آیین نامة داخلی مجلس طبق اصل 66 ناظر بر ادارة جلسات و تنظیم امور مجلس است.یک) آیا این آیین نامة داخلی می‌تواند اختیاراتی را برای بعضی از قوا یا برای رئیس مجلس یا برای رئیس‌جمهور تعریف بکند؟ یا مسئولیت هایی را برای دیگران؟دو) مسیر قانونگذاری در مجلس دو منشأ دارد؛ یکی طرح و دیگری لایحه. طرح حق نمایندگان مجلس است. تعدادی از نمایندگان طرحی را می دهند و رسیدگی می‌شود. محدودة آن اصل 75 و قانون اساسی است. اما دولت هم حق دارد لایحه بدهد. دولت برای ادارة کشور به راهکارها و برنامه‌ای می‌رسد و می‌خواهد این را اجرا کند. آن را به لایحه تبدیل و به مجلس تقدیم می‌کند. حالا اگر مجلس محترم این لایحه را به گونه‌ای تغییر داد که با لایحة اولیه شباهتی ندارد یا اصلاً جهت‌گیری‌های آن عوض شده است. در این صورت، آیا این قانون محسوب می‌شود و دولت باید آن را اجرا کند؟ مسئولیت تبعات اجرایی چنین مصوبه‌ای به عهده کیست؟ اصلاً دیگر لایحه به چه دردی می‌خورد؟وقتی بناست کاملاً تغییر بکند، علی‌رغم مخالفت‌های دولت، دیگر چه ضرورتی به لایحه است؟ فرق لایحه و طرح چیست؟مسئولیت تهیه و اجرای بودجه به عهدة کیست؟ آیا می‌شود به بهانة رسیدگی به بودجه، کل بودجه زیر و رو شود؟ یا جهت‌گیری‌ها، مبانی و اصول آن دچار دگرگونی اساسی شود؟ آیا قانون اساسی اجازه می‌دهد یا نه؟ اگر شد، چه ضرورتی به ارائه لایحة بودجه است؟ و اگر قبول کردیم، مسئولیت تبعاتش به عهدة کیست؟فرض کنید دولت می‌گوید این مصوبه را نگذارید، چون تورم زاست. یا این پول را به آن دستگاه ندهید، نیاز ندارد یا پول را در جای نامناسب هزینه می‌کند یا درست هزینه نمی‌کند، ولی این پول را اختصاص می‌دهند. حالا مسئولیتش به عهدة کیست؟آیا این ضوابطی که در آیین‌نامة داخلی برای روند رسیدگی به بودجه گذاشته شده که در واقع، خودش یک بودجه‌نویسی ابتدایی است، منطبق با قانون اساسی است؟آیا مجلس شورای اسلامی می‌تواند در خلال رسیدگی به بودجه هر سال بسیاری یا اکثریت قوانین عادی را عوض ‌کند. آیا طبق قانون اساسی چنین اجازه‌ای را دارد؟ یا فرض کنیم اگر اجازه داشت، تبعاتش چه می‌شود؟کشور براساس قوانین ثابت اداره می‌شود. الان در دنیا چشم‌اندازهای پنجاه ساله تنظیم می‌کنند. حتی این قوانین پنج ساله و هفت ساله دارد منسوخ می‌شود. آیا می‌شود کشور را براساس قانون‌های یکساله اداره کرد؟قانون بودجه مستثنی و یک نوع حسابداری است. اما در خلال قانون بودجه، همة قوانین عادی هر روز تغییر پیدا می‌کند. دیگر چه چیزی ثابت می‌ماند؟ما حتی هر سال شاهد هستیم که قوانین برنامه هم در خلال قانون بودجه تغییر می‌کند. حالا بالاتر به شما بگویم، همین قانون بودجه در سال چندین بار اصلاحیه می‌خورد؛ یعنی افق برنامه‌ریزی ما چقدر است؟ یکسال است. شش ماه است، یک ماه است، نمی‌دانیم! بستگی به طرحی دارد که هر روز تصویب می‌شود. آیا اینها طبق قانون اساسی است؟ آیا به حال کشور مفید است؟ما اصل 75 را داریم. این یک تضمینی برای کنترل طرح‌هاست که هزینه ایجاد نکنند.آیا می شود ما اصل 75 را دور بزنیم. هزینه را بتراشیم، اما دور بزنیم. مثال؛ طرح را تصویب کنیم و دولت را موظف کنیم که بودجه‌اش را در قانون بودجة سال آینده بیاورد یا بگوییم دولت از بودجه صرفه‌جویی بکند و اینجا هزینه بکند. مثل قانونی که برای وزارت ورزش تصویب شد. گفتیم آقا! صرفه‌جویی هنوز اتفاق نیفتاده است. به ما فشار می‌آوردند که زودتر وزارت را تشکیل بده. می‌گفتیم بودجه‌ای نیست، می‌گفتند بودجه از محل صرفه‌جویی‌ها. می‌گفتیم هنوز اجرا نشده است که صرفه‌جویی بشود. ما باید قانون بودجه را اجرا کنیم و در پایان سال ببینیم صرفه جویی هست یا نیست. دیدید که چه فضایی در کشور درست شد.یا بیاییم مبهم بگذاریم. مثل «قانون تغییر ساعات». تغییر ساعت یک کار اجرایی است. مجلس تصویب کرد، ما معترض شدیم، گفتیم این هزینه دارد. هزینة آن را اثبات کردیم. کنتورهای وزارت نیرو را در شرایطی که ساعت تغییر می‌کند با شرایطی که ساعت تغییر نمی‌کند، مقایسه کردیم و دیدیم وقتی ساعت تغییر نمی‌کند، مصرف کاهش پیدا می‌کند؛ یعنی ما نیاز به سرمایه گذاری کمتری داریم. این را پیچاندند. چه طوری نوشتند؟ نوشتند ساعات رسمی کشور از اول فروردین تغییر می‌کند و 31 شهریور هم برمی‌گردد.چه کسی این کار را باید بکند؟ بعد به ما فشار آوردند که این کار اجرایی است و شما باید انجام دهید. گفتیم این دور زدن قانون اساسی است و درست نیست.بالاخره اصل 75 تضمینی است برای اینکه ثباتی در مدیریت کشور ایجاد شود. ما یک خزانه داریم و برای یک خزانه از دو نقطه، سه نقطه یا ده نقطه نمی‌شود برنامه‌ریزی کرد. نمی‌شود از ده نقطه خزانه را مدیریت کرد. پول زیاد خرج می‌کنیم، اما بازدهی پایین می‌گیریم. برای اینکه از چند نقطه خزانه دارد مدیریت می‌شود.آیا مجلس می‌تواند با طرح نمایندگان برای خودش اختیاراتی بالاتر از اختیارات قانون اساسی بتراشد یا حتی برای قوه قضائیه؟آیا مجلس شورای اسلامی می‌تواند با وضع قوانین عادی اعمال قوة مجریه را به غیر از وزرا و رئیس جمهور بسپارد؟ جز حوزة‌ مربوط به رهبری، آیا مجلس مثلاً می‌تواند یک چیزی را تصویب بکند و اجرایش را به یک نهاد مردمی بدهد؟ یک کار حاکمیتی را به یک نهاد مردمی بدهد؟دستگاه‌های نظارتی الحمدلله هم در قوه مقننه، مجریه و قضائیه زیاد داریم. البته ظاهراً اینها مسئول‌اند فقط بر قوة مجریه نظارت بکنند.از اول انقلاب یک ترسی در دل‌ها از قوة مجریه به خاطر تاریخ افتاد که همه‌اش در جهت بستن قوه مجریه بود. دیوان عدالت اداری نمی‌تواند تصمیمات قوه قضائیه را لغو کند. تصمیمات مجلس را هم نمی‌تواند لغو کند. فقط می‌تواند تصمیمات قوة مجریه ]را لغو کند.[اخیراً که اشاره کردند با تفسیری از اصل 138 رئیس مجلس بر کل قوه مجریه و بالاتر بر رئیس جمهور حاکم شده است و بخشنامة رئیس‌جمهور را نقض می‌کند. می‌تواند یا نمی‌تواند؟ اینها بحث‌های علمی است. فردا نگویند که آقا شورای نگهبان تصویب کرده و تو چرا حرف زدی و دیگر بی‌دین شده‌ای! این حرف‌ها نیست که شورای نگهبان هم ممکن است اشتباه کند. بالاخره باید یک جا حرف زد و در فضاهای علمی بحث و رسیدگی کرد.حالا این دستگاه‌های نظارتی می‌توانند به بهانة نظارت دخالت کنند؟ قبل از اجرا بگویند بیا این کار و آن کار را بکن. یا حتی بیایند تصمیم قوة مجریه را نقض کنند و بگویند تو نبایستی سد را اینجا می‌ساختی، بایستی اینجا می‌ساختی! حتی ما داریم که با بانک مرکزی مکاتبه شده است که چرا قیمت ارز را بالا نمی‌بری؟ باید بالا ببری. می‌توانند یا نمی‌توانند؟دو سؤال کوتاه است و دیگر عرضم را تمام می‌کنم.آیا قوة مجریه قوه‌ای است تحت امر دو قوة دیگر، یعنی آنها باید هر روز بنشینند و تصمیم بگیرند که به این بگویند که چه کار بکن. معنایش این است که برنامه و بودجه، اداری- استخدامی، اینها اولاً شاکله و توازن را به هم می‌زند، ثانیاً هزینه درست می‌کند، تعادل بودجه را به هم می‌زند و باید در یک نقطه مدیریت بشود.هر یک برای خودشان مصوبه می‌گذارند، می‌روند تصمیم می‌گیرند و این طوری نمی‌شود.آیا مجلس می‌تواند با وضع قوانین عادی اختیارات صریح رئیس جمهور در اصول 113، 121، 123، 124، 125، 126، 127، 128، 129، 134، 135، 136و 137 را محدود کند؟از اینکه حوصله کردید، من از همه شما تشکر می‌کنم. عرضم را خلاصه می‌کنم. تنها سندی که در اختیار ماست، قانون اساسی است. اگر می‌گوییم ولایت مطلقة فقیه، چون اینجا هست. بله یک موقع بحث‌هایی نظری با هم داریم. ممکن است بعضی‌ها به لحاظ نظری بعضی از اصول قانون اساسی را قبول نداشته باشند، اما آنها هم تحت حاکمیت این قانون هستند و حقوق آنها هم تحت حاکمیت این قانون محترم است؛ همة ملت.بحث‌هایی که خدمت شما عرض کردیم، بحث‌های علمی و نظری است برای اینکه کار بکنیم.بالاخره ما 33 سال انقلاب کرده‌ایم، در ابتدای راه هستیم. باید اصلاح و درست بکنیم. به محض اینکه کسی بحث نظری مطرح می‌کند، نباید انگی به پیشانی او بچسبانیم. آقا بحث نظری کرده است. یکی دربارة ایران نظر دارد. باید نظر بدهد. دربارة قانون اساسی نظر دارد، باید نظر بدهد.در مورد حقوق اساسی، آزادی‌های مردم نظر دارد، باید نظر بدهد. نباید بعضی‌ها خودشان را مالک و بقیه را رعیت بدانند.عده قلیلی بگویند ما اصلیم و بقیه فرع‌اند. ما درجه یک هستیم و بقیه درجه دو و بعضاً درجه سه هستند.دربارة حقوق اساسی مردم بحث خوبی شد. همة ملت درباره حقوق اساسی مسئولیم. یکی نمی‌تواند بگوید نه، من تصمیم گرفتم و تو دیگر حق نداری حرف بزنی. این نقطه و پایة شروع استبداد است.بله! همه باید حرف بزنند. ما به عنوان قوة مجریه، بنده به عنوان رئیس جمهور تلاش کردم که نهایت آزادی‌ها را پاس بدارم. سعی کردیم با هیچ کس به عنوان اظهارنظر، حتی وقتی به مرزهای توهین کشیده شده، برخورد نکنیم. مگر جایی که به اساس آسیب زده است و همکاران ما مجبور شدند که به قوه قضائیه شکایت کنند والا با حداکثر سعة صدر و سماحت برخورد کردیم.تلاش کردیم از حقوق اساسی مردم دفاع کنیم، مکاتبه کردیم، تذکر دادیم، نامه نوشتیم، بعضی جاها دیگر علنی شد. ما همه برای مردم، آزادی، تعالی انسان، و حقوق مردم هستیم. اصلاً حکومت برای حقوق مردم است. حکومت چیزی نیست که بگوید من حق دارم بر مردم سیطره داشته باشم و ... حتی پیامبر عزیز ما که اشرف مخلوقات و زیباترین زیبای عالم هستی و در اوج کمال است. خداوند به او می‌فرماید؛ فذکر انما انت مذکر لست علیهم بمصیطر. تو هدایتگری، تذکر می‌دهی. سیطره نداری و به جای آنها نمی‌توانی تصمیم بگیری. باید مردم بخواهند. تو هنرت این است که راه را بازکنی، هدایت و ارشاد کنی و مردم را با حقیقت خودشان آشنا کنی. اگر کسی ظلم کرد، جلوی ظلم را بگیری. از مظلوم دفاع کنی. جای مردم نیستی . پیغمبر!بعضی‌ها فکر می‌کنند حفظ نظام و استقلال این است که دائم دایره را ببندیم. والله استقلال فقط در سایة آزادی و عدالت حفظ خواهدشد. این کلام مولی امیرالمؤمنین علی (ع) است. باید آزادی و عدالت باشد، والا استقلال را نمی‌توانیم حفظ کنیم. در گذشته تجربه کردیم. مردم آزاد نبودند، عدالت و کرامت نبود، یک حوزة حاکمیت بود بدون اتکا به توده‌های مردم و مجبور شد به ذلیلانه‌ترین خفت‌های تاریخی در مقابل اجنبی تن بدهد.مردم باید در یک حکومت اسلامی احساس عزت، اثرگذاری و نقش‌آفرینی بکنند و رشد کنند. برخی فکر می‌کنند فقط خودشان مسلمان‌اند و بقیه مسلمان نیستند. خیال می‌کنند فقط آنها دین را حفظ می‌کنند و متعهد هستند.یک خاطره کوتاه می‌گویم و عرضم تمام! در شورایی بودیم و بحث‌های فرهنگی مطرح بود. در مدتی طولانی در کشور بحث بود که در کشور ما تعطیلات خیلی زیاد است. خودم قبلاً یک بررسی تطبیقی کرده بودم (شخصی) و معتقد بودم در ایران تعطیلات زیاد نیست، گرچه در بحث تعطیلات هم مباحث نظری داریم.اصلاً تعطیل یعنی چه؟ انسان نیاز به تفریح دارد یا ندارد؟ تفریح هم جزء زندگی است یا نیست؟ تفریح هم جزء کمال است یا نیست؟ با خانواده بودن جزء کمال است یا نیست؟غربی‌ها تعریفی کرده‌اند و مطابق آن: انسان یعنی اقتصاد. هر کس تا زمانی مفید است که دارد تولید اقتصادی می‌کند. به محض اینکه جدا شد، می‌شود اوقات فراغت. می‌خواهم این بحث‌ها را کنار بگذارم.یا آمار مقایسه¬ای. در آن شورا تصمیم گرفتیم گروهی تشکیل بشود، برود و یک پژوهش میدانی کند که آیا تعطیلات ما زیاد است یا کم است؟ رفتند و طی یکسال و نیم تا دو سال تمام کشورها را بررسی کردند و در آن جلسه گزارش آوردند.دیدند اولین کشور در کمترین تعطیلات یمن است با 64 روز. بعد ایران است با 77 روز و تعطیلات بقیۀ کشورها همه بالای 100 روز است. بعضی ها 136 روز تعطیلات دارند؛ تعطیلات آخر هفته و تعطیلات رسمی. ما 77 روز تعطیلات آخر هفته و رسمی داریم.همان¬جا پیشنهاد آورده بودند که اگر تعطیلات ما زیاد است، جا به جا کنیم. چه چیزی را جا به جا کنیم، گفتند نوروز را باید کم کنید. گفتیم نوروز را چرا کم کنیم؟ نوروز چهار روز تعطیل است و کمی هم تعطیلی این طرف و آن طرف آن می¬شود یک هفته و مردم یک هفته می¬روند دید و بازدید و ... یک پیشنهاد دیگر دادند که از نوروز یک روز کم کنیم و کنار عید فطر بگذاریم.حالا عرضم اینجاست که بعضی¬ها اصلاً نگاهشان اشکال پیدا کرده است. این نگاه باید تغییر کند. یکی برگشت گفت؛ آقا چه؟ عید فطر را بکنیم دو روز؟ یک ماه مردم زحمت کشیدند، تزکیه کردند، درست شدند، بگذاریم بروند فساد کنند و خراب بشوند؟ اینها که می¬گویم ضبط شده است، سند است. من هم سکوت کردم. نفر اول، دوم، ... هشت نفر در همین سیاق صحبت کردند. بعد من اجازه گرفتم و گفتم حرف¬ها را زدید، حالا گوش کنید. به همان نفر اولی که این حرف‌ها را زده بود گفتم شما وقتی که به مسافرت می‌روی، فساد می‌کنی؟ چرا خیال می‌کنی ملت می‌روند مسافرت فساد می‌کنند؟ این ملت ما که با خانواده می¬روند، آن خانم خانه که تا لحظۀ آخر باید کار کند. غذای توی راه را هم باید درست کند، چون باید ارزان دربیاید. می¬روند توی بیابان، کنار رودخانه، زیر درختی یک پتو می¬اندازند و خانوادگی غذایی می¬خورند، این شد فساد؟ چرا نگاه شما به ملت این است؟همین ملت 1400 سال 2000 سال توحید، عدالت و اندیشۀ انسانی را حفظ کرده است. الان همین ملت فداکاری می‌کند که من و شما اینجا هستیم. چرا نگاه شما به ملت این است؟ چرا خیال می‌کنی از مردم برتری؟ چرا این خیال را می‌کنی؟ این نقطۀ آغاز سقوط است. هرکس فکر می‌کند از مردم بالاتر است؛ والله ساقط شده است. همین نشانۀ این است که بویی از از کمال نبرده‌اند.این توده‌های عظیم مردم! از اینکه مردم به مسافرت می‌روند، ناراحت‌اند و می‌گویند مردم می‌روند فساد می‌کنند؟کجا این ملت می‌رود فساد می‌کند. این ملت عظیم یا می‌رود زیارت یا می‌رود ایران را می‌گردد. یا می‌رود صلۀ ارحام یا می‌رود کیف سالم می‌کند، اشکالی دارد؟ به خدا بعضی ها به جایی رسیده‌اند که از کیف و خوشحالی مردم ناراحت‌اند. یک موقعی بود که اول سهمیه بندی بنزین، ما می‌آمدیم سهمیه می‌دادیم، 100، 60، 50 لیتر، بعضی‌ها بودند که در بعضی نهادها در موضع تصمیم‌گیری بودند، اعتراض شدید به من می‌کردند و می‌گفتند آقا! یعنی چه 60 لیتر اضافه دادید؟ گفتم: خوب مگر چه می‌شود؟ گفت: می‌برند می‌سوزانند. گفتم: خوب ببرند بسوزانند. اولاً گردشگری جزء فرهنگ و اقتصاد است. و سبب تعدیل ثروت، همبستگی ملی، ارتباطات ملی، فهم مشترک ملی و اعتلای فرهنگی می‌شود. مردم باید استراحت کنند.می‌گفت: نخیر آقا! من دیگر ناراحت شدم. گفتم: شما صدایت از جای گرم بلند می‌شود و خودت شش دستگاه ماشین بیت المال در اختیار داری، هر موقع بخواهی خودت و خانواده‌ات مسافرت، تفریح، کیف و همه کارت را می‌کنی، بعد که به مردم می‌خواهد برسد، این طوری می‌شوی. ما برای مردم هستیم. حکومت درست شده تا برای مردم رفاه و آ
کد خبر: ۱۱۹۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۹/۱۶

اوای دنا:طی حکمی از سوی رئیس سازمان بهزیستی فضل‌الله اتابک به عنوان مدیرکل جدید بهزیستی کهگیلویه و بویراحمد منصوب شد.امروز مراسم تودیع و معارفه مدیرکل قدیم و جدید اداره کل بهزیستی کهگیلویه و بویراحمد با حضور رئیس مرکز توسعه پیشگیری سازمان بهزیستی کشور و جمعی از مسئولین استانی برگزار شد.فضل‌الله اتابک از کلیه مدیران و رؤسای سازمان‌ها و نهادهای‌ دولتی، استاندار وقت و مجمع نمایندگان مجلس شورای اسلامی تقدیر و تشکر کرد و گفت: امیدواریم در افق روشن و از ابتدای راه شاهد همکاری و همراهی مسئولین و متولیان امر جهت رفع مشکلات معلولین باشیم.مدیرکل جدید سازمان بهزیستی کهگیلویه و بویراحمد تصریح کرد: مردم این خطه از سرزمین ایران اسلامی به نظام و آرمان‌های آن پایبند بوده و از هیچ خدمتی فروگذار نیستند که مصداق آن رشادت‌ها و جوانمردی این مردم در طول هشت سال دفاع مقدس است.در پایان این مراسم از خدمات قباد مبشری مدیرکل سابق این سازمان قدردانی شد. فضل الله اتابک مسولیت بهزیستی بخش لنده ،حراست دانشگاه ازاد ، مدیرکل بهزیستی استان و کارشناس سازمان هدفمندی یارانه های کشور را در کارنامه خود دارد. اوای دنا ضمن تقدیر از خدمات دکترمبشری برای اقای اتابک ارزوی موفقیت می نماید.
کد خبر: ۱۱۸۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۹/۱۲

اینجانب جنابعالی را انسانی موحد، مؤمن، پاک، صبور و دارای قلب و اندیشه ای زلال، عاشق و دلبسته به ارزشهای الهی و آحاد مردم جهان و عمیقاً عارف و متعهد به آرمان مهدوی، حاکمیت جهانی توحید، عدالت، عشق و آزادی و مدیریت مشترک ملت ها و فردی شایسته، مدیر، مدبر و امین و از جهات گوناگون توانمند می شناسم و آشنایی و همکاری با شما را برای خود هدیه ای الهی و افتخاری بزرگ می شمارم.
کد خبر: ۱۱۸۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۹/۱۱

اوای دنا:در برنامه دیروز، امروز، فردای این هفته که با حضور حجت الاسلام رسایی و شجاعی کیاسری از شبکه سوم سیما بخش  شد، این دو نماینده در خصوص ویزگیهای مجلس شورای اسلامی ،عملکرد مجلس ،طرح سوال از رئیس جمهور محترم ،و اصلاح قانون انتخابات و...به مناظره پرداختند. در ابتدا ی این برنامه شجاعی کیاسری عضو فراکسیون رهروان ولایت در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا محدوده ویژگی های مجلس تراز انقلاب اسلامی برای مجلس ما مشخص شده است، اظهار داشت: تمامی مجالس دنیا اشتراکات و افتراقاتی را با یکدیگر دارند که وجه اشتراک این مجالس دفاع از نظام و قانون اساسی مطروحه خود است و اصولا مخالفین نظام در هیچ مجلسی جای ندارند لذا ممکن است در قوه مقننه مخالف دولت وجود داشته باشد ولی مخالف نظام وجود ندارد.وی با تاکید بر اینکه مجلس در جمهوری اسلامی بر پایه دین  استوار است، گفت: قوه مقننه ای که در کشور ما فعالیت می کند خصیصه های منحصر به فرد خود را دارد و نمونه آن این است که احساس مسئولیت، استقلال، شجاعت و علم و ادب بر آن حاکم است که این مسائل وجه تمایز مجالس اسلامی ما با دیگر مجالس در دیگر ممالک است.شجاعی کیاسری با اشاره به صحبت های امام راحل در سال 58 که فرمودند برخی ها سعی دارند مجلس ما شورای ملی باشد نه اسلامی، تصریح کرد: آنها به این دلیل مخالفت می کردند که مجلس اسلامی نداشته باشیم چرا که هر چه قوه قانونگذاری ما بر مبنای اسلامی باشد پایداری و دوام نظام بیشتر و اقبال ملل دنیا به باورهای دینی قطع چند برابر خواهد شد.در ادامه این برنامه حجت الاسلام رسایی عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس در پاسخ به سوال مجری مبنی بر اینکه بنا به فرموده رهبری ارعاب، تهدید و فریب نگری در شهید مدرس اثر نداشته و مجلس فعلی یا مجالس پیشین چقدر به این ویژگی های مرحوم مدرس نزدیک هستند، گفت: مجلس نیاز به سنجش دارد و تفاوت مجلس ما با دیگر مجالس در قید دینی آن است و به عنوان مثال مجلس هلند تصویب کرده توهین به پروردگار ایرادی ندارد و لذا می توان این نتیجه را گرفت مجلس نمی تواند یک ارزش تام و کامل باشد.این نماینده مردم شاخصه هایی را برای مجلس ترسیم کرد و اظهار داشت: مجلس باید دارای شاخصه هایی نظیر ضداستکباری، ساده زیستی، خدمتگزار، سالم و دارای بصیرت و فهم درست از مسائل روز باشد و لذا مرحوم مدرس این ویژگی ها را داشت و باید مجلس را با آن مرحوم سنجید.رسایی با بیان اینکه مجلس بعد از انقلاب با دوره های قبل از انقلاب قابل مقایسه نیست، افزود: باید گفت همه مجالس بعد از انقلاب در یک تراز نبودند و مجلسی که به شاخصه های انقلاب نزدیک بوده مردم خدمات آنرا بیشتر درک کردند و این شاخصه ها مختص مجلس نیست بلکه شامل دولت هم می شود.در ادامه شجاعی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه تعبیر شما از اینکه لابی های مجلس می تواند استقلال قوه مقننه را تحت تاثیر قرار دهد، گفت: مردم رئیس جمهور را برای کار اجرایی و نمایندگان را برای قانون گذاری و نظارت انتخاب می کنند بنابراین اگر ما بحث تعامل را مطرح می کنیم، به این معنا نیست که مجلس و دولت یکی شوند چرا که ابزار قانونی مجلس براساس اصل 88 و 89 قانون اساسی سوال، تذکر، استیضاح و تحقیق و تفحص از مسئولین است.وی ادامه داد: مفهوم استقلال مجلس این است که براساس قانون و اصل تفکیک قوا از دستگاه هایی که از حسن قانون تخطی کرده اند، سوال بپرسد.این نماینده مجلس با تاکید بر اینکه مقتدرترین مجلس دنیا از آن ایران است، عنوان کرد: یکی دیگر از وجوح تمایز مجلس ما با دیگر مجالس در این است که در هیچ جای قانون پیش بینی نشده که نهادهای بالادست بتوانند آنرا منحل کنند.در ادامه برنامه رسایی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا قدرتی که در مجلس وجود دارد، این قوه می تواند به عنوان اعمال فشار بر دیگر دستگاه ها از آن استفاده کند، اظهار داشت: این قدرت وجود دارد و طی دو دوره نمایندگی بنده در مجلس شاهد آن بودم لذا با اسم دفاع از حقوق ملت و پیگیری امور مردم اینگونه مسائل رخ می دهد ولی اینکه این وضعیت غالب در مجالس ما باشد را نمی توانم به صورت قطعی بگویم.وی با بیان اینکه منتقد هیئت رئیسه مجلس است، اذعان داشت: قدرت مجلس یک جریان سیال بوده و بستگی دارد این قدرت را چه جریانی کنترل کند و در  جریان استیضاح وزرا شاهد آن هستیم.منتخب مردم مجلس نهم با تاکید بر اینکه برخی مطالبات نمایندگان از مسئولین نهادهای اجرایی قانونی نیست، افزود: به عنوان مثال در همین مجلس نهم یکی از نمایندگان نامه ای به یکی از وزرا نوشت و در آن درخواست غیرمعقولی را مطرح کرد و این کار نمایندگان مانع قانون گذاری و نظارت خواهد بود چرا که اگر این وزیر با این درخواست موافقت کند یقینا نماینده هم از نظارت بر آن چشم پوشی خواهد کرد.در ادامه برنامه شجاعی کیاسری در پاسخ به صحبت های رسایی گفت: طبق قانون نماینده برای طرح سوال از وزیر می تواند آنرا به مجلس فرا بخواند و بنده و آقای رسایی حق نداریم برای آن نماینده تعیین تکلیف کنیم.رسایی در پاسخ به صحبت های شجاعی کیاسری اظهار داشت: نماینده مجلس قسم خورده که منافع ملی را بر منافع شخصی و حزبی ارجح قرار دهد و در این رابطه استناد می کند به صحبت های مقام معظم رهبری که فرمودند در نظارت و اجرای قانون، موضع گیری هایی که فضای کشور را تحت تاثیر قرار می دهد مانند حب و بغض های شخصی، طایفه ای و محلی نباید در این امور دخالت داده شوند و بنده آن نماینده را که به وزیر نامه داده است را به کل نمایندگان تسری نمی دهم.شجاعی کیاسری در پاسخ به سوال مجری مبنی بر اینگه چگونه است که 70 نماینده مجلس طرح سوال را امضا می کنند و طی مدت کمی تعدادی از آنها امضاهای خود را پس می گیرند، گفت: در این رابطه هنگام طرح سوال از طرف معاون پارلمانی دولت و وزرا لابی های سنگینی تشکیل می شود و برخی ها را از طریق تطمیع و تهدید مجبور به پس گرفتن امضاها می کنند.در ادامه حمید رسایی با بیان اینکه مجلس یک ارگان سیال و محلی برای تضارب آرا میان نمایندگان است، گفت: تشکیل کمیسیون های مختلف برای همین منظور است و زمانی که طرحی در مجلس ارائه می شود ممکن است مسیر بررسی آن نمایندگان  مسائلی را حذف یا اضافه کنند؛ به هر حال خروجی باید از صحن علنی بیاید یعنی بعد از رای گیری 290 نفر از نمایندگان تصویب می شود و این در مورد یک قانون اتفاق می افتد.وی در پاسخ به اینکه قانون اصلاح انتخابات بعد از ورود به صحن علنی به دلیل حساسیت ها باید فاقد ایراد باشد، خاطرنشان کرد: در مورد این قانون کمی عجله شد و در صحن علنی مجلس شاهد تاکید رئیس مجلس در این موضوع بودیم و وی به گونه ای صحبت کردند که نمایندگان به آن رای دهند و این در حالی است که طبق آئین نامه مجلس هیئت رئیسه نمی تواند از یک طرح جانبداری کند.این نماینده اصولگرا با اشاره به تاکیدات شورای نگهبان مبنی بر عدم تصویب قانون اصلاح انتخابات بیان داشت: به دلیل تضاد قانون اصلاح انتخابات با قانون اساسی و مسئله دار بودن از لحاظ سیاسی، شورای نگهبان بارها تاکید داشت که در صورت تصویب در مجلس این طرح را رد خواهد کرد.رسایی افزود: بعد از انتخابات بک عده طرحی را مبنی بر لزوم داشتن کمیسیون عالی انتخابات مطرح کردند که به اعتقاد من تصویب آن به نوعی خواسته فتنه گران بود و در معنای تقلب در انتخابات ریاست جمهوری تفسیر می شد و اکنون عده ای با زرق و برق جدیدتری طرح کنونی را در مجلس با وجود انتقادات ما نسبت به این طرح آنرا مطرح کردند.وی با اشاره به تلاش های مجلس ششم در تصویب قانون انتخابات یادآور شد: در آن زمان طی 7 جلسه سه ساعته این طرح را تهیه کردند، این در حالیست که در مجلس هشتم به عنوان مثال در قانون نظام جامع رسانه در کمیسیون فرهنگی نمایندگان بیش از 2 هزار ساعت روی این قانون کار کردند.نماینده مردم تهران در پاسخ به سوال مجری مبنی بر اینکه کارویژه های فراکسیون موجود در مجلس نهم چیست، تصریح کرد: اکنون با وجود بیش از 45 فراکسیون مختلف در مجلس، 2 مورد فراکسیون که مختص امور سیاسی است، بدلیل جریان فکری و نگاه های متفاوت به امور از اصلی ترین فراکسیون های موجود در مجلس به شمار می آید.این نماینده اصولگرای مجلس اضافه کرد: وجود دیدگاه ها و نگاه های متفاوت در موضوعات مختلفی همچون طرح سوال از رئیس جمهور که از موضوعات داخلی کشور است، در این 2 فراکسیون سیاسی کاملا مشهود است.رسایی به نقش دیگر فراکسیون های موجود در مجلس نهم اشاره و تصریح کرد: به اعتقاد من دیگر فراکسیون ها گاها مفید و در برخی مواقع بیشتر برای لابی زنی دستگاه های اجرایی است و حتی گاهی برای بی تاثیرکردن کمیسیون ها در مجلس ایفای نقش می کنند و زمانی که یک وزیر یا مدیر اجرایی می بیند، می تواند مشکل خود را از طریق یک فراکسیون در صحن علنی حل کند در نتیجه خودش را ملزم به پاسخگویی به کمیسیون نمی داند.شجاعی کیاسری در ادامه به نقش و جایگاه مجلس شورای اسلامی در کشور اشاره و اظهار داشت: پایبندی به قانون اساسی و نظام از خصوصیات اصلی مجلس است و برای اینکه بحث ها پخته تر باشد نیاز به تضارب آرا داریم و اگر چنانچه همه مجلس بگویند بله، این دیگر مجلس نیست.وی در مورد نقش و کارویژه فراکسیون های مختلف بیان داشت: شکل گیری فراکسیون بر اساس دیدگاه و افکار متفاوت است و در موضوع مهمی مثل اصلاح قانون انتخابات مسلما نیاز به بحث بیشتری داریم.عضو کمیسیون شوراها در مجلس نهم در ادامه به شاخصه های مهم فراکسیون رهروان ولایت اشاره کرد و افزود: پرهیز از افراط و تفریط، پایبندی به نظام، خون شهدا، منویات امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری، توجه به مسائل اساسی مردم و گفتار و ادبیات درست از شاخصه های مهم این فراکسیون است.شجاعی کیاسری به تعامل میان مردم و دولت اشاره کرد و گفت: در تعامل میان این دو قوه باید به دو عنصر تفکیک ناپذیر همچون نظارت و همکاری توجه داشته باشیم، همانطور که حضرت آقا در منویاتشان بر تعامل میان این دو قوه تاکید داشتند و در عین حال فرمودند که مجلس نباید از کار نقد و نظارت غافل شود.وی در مورد طرح سوال از رئیس جمهور گفت: به دلیل مشکلات اشتغال، افزایش بیکاری و صدور مجوز برای کالاهای لوکس، سوِِال هایی برای ما پیش آمد که می خواستیم آنها را از رئیس جمهور بپرسیم.عضو کمیسیون شوراها در مجلس نهم در ادامه اضافه کرد: اعتقاد فراکسیون رهروان ولایت رسیدگی به مسائل اساسی مردم است و سوال از رئیس جمهور مبنی بر خواست های اقتصادی مردم کشور بودکه بعد از مدتی مقام معظم رهبری ادامه آن را به مصلحت ندانستند.شجاعی کیاسری همچنین خاطرنشان کرد: اجرای مصوبات مجلس از سوی دولت امری مهم است و نیاز به تعامل دارد، وقتی که ما شاهد اجرای قانون از سوی دولت در مورد موضوع هدفمندی یارانه ها هستیم آیا نباید سوال کنیم و یا در مورد تصویب وزارتخانه های جدید زمانی که دستورالعمل آن باید بعد از 6 ماه ابلاغ شود که متاسفانه اینگونه نشد و یا حتی 10 درصد درآمد بخش سلامت که در قانون از محل هدفمندی یارانه ها پیش بینی کردیم و باید تاکنون مبلغ 6 میلیارد تومان پرداخت می شد که تاکنون چنین امری محقق نشده است.وی در ادامه خاطرنشان کرد: تعامل میان دو قوه، ادبیات و ساز و کار خود را دارد و بدین معنا نیست که هرچه دولت می خواهد ما در مجلس اجرا کنیم، در واقع مجلس باید با توجه به استقلال خود دیدگاه های خود را مطرح و در مورد آنها پرسشگری کند و در خیلی از موارد شاهد کم کاری مجلس با دولت بوده ایم.رسایی در واکنش به سخنان شجاعی کیاسری، در مورد شاخصه های فراکسیون رهروان ولایت گفت: امیدواریم که این شاخصه ها ادامه داشته باشد و با استمرار هم پایان یابد اما سوالی که من دارم این است که اگر دوستان می خواهند از افراط و تفریط پرهیز کنند چرا در برخی موارد اینگونه عمل نکردند؛ بارها شاهد تاکیدات رهبری مبنی بر علنی نکردن اختلافات میان قوا در بین مردم بوده ایم و حتی در جمع بسیجیان فرمودند"اینگونه افراد قطعا خائن به کشورند" و معنای این جمله این بود که هر شخصی این کار را انجام دهد هزینه سنگینی باید پرداخت کند و مردم با نگاه بغض آلود به آن نگاه کنند.این نماینده اصولگرا افزود: سوال از رئیس جمهور بعد از کشمکش های زیادی مطرح شد و در این مورد دوستان رهروان ولایت از دولت خواستار تشکیل جلسه ای با هم را داشتند که دو نفر آنها هم بیشتر حضور نداشتند و حتی خود شجاعی کیاسری هم گفت که جلسه نباید برگزار می شد، آیا این افراط نیست؟ و هفته گذشته هم دولت با اینکه از تمام نمایندگان دعوت کرد اما عده ای در این میان خط و نشان کشیدند این درحالیست که ما هم به توصیه رهبری عمل کردیم چرا که توقع مردم هم حل کارشناسی مشکلات از سوی دولت و مجلس است، نه دعوا کردن میان این دو قوه.وی ادامه داد: هفته گذشته یکی از روسای کمیسیون ها گزارشی را در صحن علنی مجلس خواند که اگر کسی در بیرون  می شنید می گفت این دولت از کفر هم بدتر است، سپس نماینده دولت در تریبون درباره این موضوع توضیح داد که اگر قرار بود 10 درصد از یارانه ها را بیاوریم باید مرحله دوم هدفمندی یارانه ها اجرا می شد و این در حالی بود که مجلس آن را تصویب نکرد.رسایی در واکنش به این مسئله که یکی از شاخصه های فراکسیون راهروان ولایت پایبندی به منویات رهبری است، گفت: اکثریت سوال کننده ها به دلیل دغدغه فکری برحسب منافع مردم حق داشتند که سوال از رئیس جمهور کنند ولی بعد از مدتی رهبری مجبور شدند به صراحت مبنی بر لغو طرح سوال از رئیس جمهور بیاناتی را عرض کنند.وی در ادامه در پاسخ به سوال شجاعی کیاسری مبنی بر اینکه چرا رهبری مجبور شدند در جمع بسیجیان حکم حکومتی دهند، بیان داشت: به این خاطر که ایشان بارها در بیانات خود با صراحت کامل حرف خود را بیان می کردند و ما هم مصداقی در این میان آوردیم و شاهد بودیم که در طرح اخیر 100 نفر موافق سوال از رئیس جمهور بودند.نماینده اصولگرای مجلس در دوره های هشتم و نهم در ادامه افزود: سوال من این است که چرا رهبری به مجلس پیغام ندادند و چرا در دیدار با بسیجیان حرفش را زد، این برای من نماینده درد است.نماینده مردم تهران در ادامه با اشاره به عملکرد مجلس نهم در امور مختلف گفت: اگر بخواهم به عملکرد مجلس در سیاست خارجی نمره بدهم با عزت و افتخار نمره 20 را می دهم و به اعتقاد من در مسائل داخلی مجلس نهم بهتر از مجلس ششم عمل کرد و با استناد به بیانات رهبری می گویم؛ عملکرد مجلس هفتم از دوره های هشتم و نهم بهتر بود.شجاعی کیاسری در واکنش به سخنان حمید رسایی گفت: من در اینجا به نمایندگی از فراکسیون رهروان ولایت حرف نمی زنم و در مورد دعوت دولت از نمایندگان باید بگویم که این فراکسیون خدمت رئیس جمهور دعوت نشده بودند و آن دو نفر از دوستان خودشان شخصا در آن جلسه حضور داشتند، در بحث دعوت رئیس جمهور از نمایندگان با توجه به ساز و کاری که دارد، این دعوت در هیئت رئیسه انجام نشد و طبیعتا زمانی که دعوت رسمی نباشد، بعضی ها می روند و بعضی ها خیر، و در مورد این مسئله که شما گفتید رهبری مجبور شدند که حکم حکومتی خود را در میان بسیجیان مطرح کنند باید بگویم مقام معظم رهبری در دنیا با صلابت صحبت می کنند و اصلا جای بحث نیست که ایشان مجبور شدند یا خیر.وی در ادامه به مشکلات اقتصادی مردم اشاره و افزود: وقتی به حوزه انتخابیه می روم مردم از عدم ثبات در قیمت ارز، افزایش 100 برابری قیمت ها و دیگر مشکلات از ما سوال می پرسند و ما باید به مردم جواب بدهیم.رسایی در پاسخ به شجاعی کیاسری گفت: در پاسخ به مردم بگو مجلس تاکنون قانونی برای اقتصاد مقاومتی تصویب نکرده است.شجاعی کیاسری نماینده مردم تهران در مجلس نهم در  ادامه بیان داشت: وقتی در قانون سوال از وزیر اقتصاد و رئیس بانک مرکزی پیش بینی نشده و ما نمی توانیم از آنها سوال کنیم طبیعتا باید در مورد بروز مشکلات اقتصادی از شخص رئیس جمهور سوال کنیم که چرا با وجود اینکه بیش از 30 سال کشور در تحریم قرار دارد و این بهانه ای برای بروز مشکلات اقتصادی در کشور نیست، با این وجود شاهد افزایش صد برابر سکه در طول سه ماه هستیم و باید به این مسئله اذعان داشته باشیم که زندگی برای سطح متوسط و ضعیف جامعه بسیار سخت شده است.وی افزود: ما باید بنشینیم و بگوییم هر چه دولت می گوید همان است؟ ما قانون تصویب می کنیم و شما با آن مخالفت می کنید.رسایی در پاسخ به سخنان شجاعی کیاسری گفت: آیا با سوال از رئیس جمهور مشکلات حل می شد؟ کدام قانون را می گویید، قانون اصلاح انتخابات ریاست جمهوری؟شجاعی کیاسری در پاسخ به رسایی گفت: شما می توانید در صورت مخالفت با این طرح پیشنهاد حذف آن را در مجلس بدهید و این دعوا ندارد؛ با توجه به نزدیک بودن انتخابات ریاست جمهوری و وجود نقایصی در قانون انتخابات می خواهیم آنرا اصلاح کنیم.عضو کمیسیون شوراها در مجلس نهم در ادامه تصمیم نمایندگان حاضر در مجلس را به 4 گروه تقسیم و تشریح کرد: تصمیمات بر حسب منافع ملی، بر حسب منافع محلی منطقه ای، بر حسب منافع ملی و منطقه ای و در نهایت منافع حزبی است که این مورد کاری را برای مردم پیش نمی برد و مجلس باید به صورت قانونمند عمل کند، چرا که مجلس اسلامی مجلسی است که نماینده حرف مردمش را تبدیل به قانون می کند.حجت الاسلام رسایی در پاسخ به اینکه چه اقداماتی برای امور داخلی در مجلس وجود دارد که بتواند نمره قابل قبولی اخذ کند، گفت: همانطور که در سیاست خارجی منافع ملی بر هر مسئله ای ارجحیت دارد در سطح داخلی هم اینگونه است و اگر نماینده ای همسو با دشمن باشد مردم سیلی محکمی به او می زنند که 6 دور، دور خودش بچرخد همانند کسانی که در مجلس ششم حضور داشتند و اصلاح طلبانی که معروف به اصلاح طلبان آمریکایی اند و اکنون شاهد حضورشان در شبکه های جاسوسی غربی هستیم و عده ای هم در داخل کشور فتنه 88 را به راه انداختند که به لطف خدا و با قاطعیت قوه قضاییه و خواست مردم بازداشت شده اند.در پایان برنامه دیروز، امروز، فردا نتیجه نظر سنجی با این سوال که مهمترین توقع مردم از نمایندگان مجلس شورای اسلامی چیست، اعلام شد:   32.4 درصد ترجیح منافع ملی بر منافع حزبی و سیاسی24.7 درصد صداقت و شجاعت در بیان مسائل22.6 درصد پیگیری مسائل اقتصادی20.3 درصد نظارت موثر بر قوانین و دستگاه ها
کد خبر: ۱۱۷۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۹/۱۰

اوای دنا:۹۵درصد اهالی روستای کوخدان شهرستان دنا از توابع استان کهگیلویه و بویراحمد به زیارت حرم امام حسین (ع) مشرف شده اند. اهالی این روستا از توابع شهر سی سخت و در دامنه کوه دنا که اغلب شغل کشاورزی و دامداری دارند در عرض ارادت و زیارت حضور به کربلای معلی گوی سبقت را از دیگر روستاهای استان ربوده اند.حاج ولی الله رضا از مسئولان هیئت عزاداری روستا که فرهنگی بازنشسته است گفت: این روستا بیش از 100 خانوار و 550 نفر جمعیت دارد که اکثر قریب به اتفاق آنان به کربلای معلی مشرف شده اند.وی گفت: در این روستاها خانواده هایی وجود دارد که از یک تا 5 و بعضی از افراد نیز تا 10 بار به کربلای معلی مشرف شده اند.توکل پور از دیگر اهالی این روستا نیز گفت: ارادت به حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) و رسم زیارت کربلا به 120 سال و رفتن 6 نفر از اهالی با پای پیاده به مدت یک ماه به کربلای معلی برمی گردد.هرمزی، مدیر کاروان زیارت عتبات عالیات که از اهالی روستاست هم گفت: در این روستا 4 نفر مدیر کاروان وجود دارد و در روستا 2 مسجد یکی با سابقه 70 و یک حسینیه وجود دارد.رحمان عسکری، مدیر کاروان زیارتی هم که هم اکنون در بین الحرمین کربلای معلی حضور دارد، گفت: از 40 نفر اعضای کاروان 17 نفر اهالی این روستا هستند.منبع/شبستان
کد خبر: ۱۱۶۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۹/۰۵

اوای دنا:در حال حاضر وام‌هایی برای احداث مسکن به متقاضیان داده می‌شود که سقف وام احداث مسکن تا ۲۵میلیون تومان است که ما پیشنهادی دادیم که این سقف به ۴۰میلیون تومان افزایش یابد. مدیر امور طرح و برنامه بانک مسکن از ارائه پیشنهادی مبنی بر افزایش سقف وام احداث مسکن به بانک مرکزی خبر داد که این پیشنهاد در دست بررسی است.اردشیربیژنی با بیان این مطلب اظهار کرد: افزایش سقف وام احداث در قالب صندوق مسکن ویژه ارائه شده که این موضوع در دست بررسی است.وی افزود: در حال حاضر وام‌هایی برای احداث مسکن به متقاضیان داده می‌شود که سقف وام احداث مسکن تا 25میلیون تومان است که ما پیشنهادی دادیم که این سقف به 40میلیون تومان افزایش یابد.وی گفت: این پیشنهاد باید در بانک مرکزی مورد بررسی و کار کارشناسی قرار گیرد.همچنین قدرت‌الله شریفی مدیرعامل بانک مسکن با بیان اینکه خانه دار کردن مردم از اهداف و سیاستهای بانک مسکن است اظهار کرد: با توجه به نامگذاری امسال با عنوان سال تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی، این بانک در این راستا با تولید مسکن، تولید اشتغال در کشور را موجب می شود. منبع/ایسنا
کد خبر: ۱۱۶۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۹/۰۵

اوای دنا-سعادت صالحی نیا: دنیا آزمایشگاه است نه آسایشگاه و شلمچه جای کسانی است که برای هموار کردن ((راه کربلاي)) تو قطعات بدن، قطرات خون، کاسه های سر و سینه های خود را فدا کرده اند.آری جناب سر خوش، شاید شما روی خاک وخاشاک نمی توانید بخوابید. چه رسد به توپ و گلوله آتش شب های حمله.خواهشاً اندیشه، قلم و سخن خود را تنظیم کنید. سخن شهدا خدای سخن ها بود. آقای سرخوش احتمالاً زیاد سرخوشی به سر شما زده بود که در شلمچه دنبال استراحتگاه بودید، اگر محل استراحت می خواستید ،آدرس هتل دلوار را از خودم می گرفتید.اگر نمی دانید بگذارید من برایتان بگویم، آری 25 سال پیش کسانی بودند که با همه وجود غربت حسین و مظلومیت حق را حس کردند و هشت سال دفتر عاشورئيان را با خون خود نوشتند. و ما آن دفتر را باید به نسل های بعد انتقال دهیم تا نیروی شهادت را تربیت نماییم.این است فرهنگ شهدا، فرهنگی که نوجوانان و همه مردم را شیفته خود کرده است، در ضمن تمام بچه ها به رضایت والدین به آنجا می روند...به راستی شما نمی دانید آنجا چه خبر بوده است؟شما نوشتید(( در شلمچه جز پارس سگ های وحشی دیگرهیچ چیزی نیست )) این است جواب سینه های سوزان مادران شهیداین است جواب چشمان منتظر فرزندان شهید.شاید کاروان شما راه را اشتباهی رفته است که شبانه به آنجا رسیده اید. ولی با این وجود آیا شب که می رسد باید انصاف هم بخوابد؟گوهر ایمان و شرف خویش را دریاب که آنجا گنجینه معنویت و سازنده ترین عنصر برای هر انسانی است.جناب سر خوش چه شده است که شما کربلای ایران را به تمسخر گرفته اید؟چه شده است که خاک شفا بخش دردهای مردم را با دستشویی برابر می دانید؟چه شده است که کاروان خود را برتر از کاروان شهادت دانستیده اید؟حرمت نگه دارید.حرمت آنانی که از گرمای خورشید شلمچه و در معرض تابش آن حرارت عشق و شوق شهادت را یافتند.چه خوب است که شما می دانید خوابیدن در مسجد جایز نیست ولي  آیا نمی دانید که بی حرمتی به خون شهدا گناهی است نابخشودنی ؟کاش به اندازه اروپایی ها برای قهرمانان جنگ تان حرمت قائل بودید.حال بگذریم که این جنگ،جنگ حق علیه باطل و به دفاع از اسلام، وطن و ناموس ملت ایران بوده استدر پایان بدانید که خاک شلمچه با دل سخن می گوید، و تنها گوش حسینیان آن را می شنوند، پس حسینی شویم/نویسنده: سعادت صالحی نیا عضو کانون بصیرت بسیج دانشجویی استان بوشهردانشجوی دانشگاه خرد  /در جواب عبدالمحمد سرخوش/ در پی درج متن توهین آمیز به دفاع مقدس در هفته نامه نصیر؛گام نیوز *به گزارش اوای دنا به نقل از گام نیوزهفته نامه نصیر بوشهر در شماره 573 صفحه 6 خود در مطلبی با عنوان مشاهدات عینی در سفر کربلا به قلم عبدالمحمد سرخوش به بهانه سفرنامه نگاری کربلا به دفاع مقدس توهین نموده و دل عاشقان دفاع مقدس را به درد آورده است. هفته نامه نصیر بوشهر به مدیر مسئولی لاوری سالهای سال است که در اقداماتی نابخردانه، آرمان های مردم، انقلاب و اسلام را مورد هدف قرار می دهد. بخشی از مطلب هفته نامه نصیر:«شبانه وارد شلمچه شدیم، شلمچه ای که آقایان وادی نور می نامند(!)، همه ساله بچه های خردسال مردم را به آن جا می فرستند، تلفاتی هم می دهند. درآنجا یک مسجد و شش قبر و چندتایی دستشویی که تا مسجد 500 متریا کمتر و یا بیشتر فاصله دارد و (جز) پارس سگهای وحشی دیگرهیچ چیزی نیست ...!!!!!»
کد خبر: ۱۱۶۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۹/۰۴

اوای دنا-عیسی پاکار:باور کنید قلمم از نوشتن در باب موضوعی که قصد نگارش آن را دارد شرمگین است و خدا می داند که بیش از چند سال است که این قلم صبر کرده تا مشکلاتی که پیش روی مردم عزیز قلعه رئیسی است حل شود تا مبادا این قلم به سیاه نمایی و بزرگ کردن مشکلات متهم شود. اما چه کند که انگار برای بیدار کردن برخی مسولان مربوطه کار از تلنگر و اشاره گذشته و بارسانه ای کردن و فریاد زدن جهت حقوق از دست رفته مردم اقدام کرد.وبه قول مولای متقیان حق دادنی نیست و گرفتنی است. این مقدمه را چیدیم تا بگوئیم آقا جان در شهر قلعه رئیسی مشکلات فراوانی وجود دارد.سلام آقا محمود عزیز: من ازشهرغریب و همیشه تنهایم ،قلعه رئیسی بن بست و بی کس و کار سخن می گویم ٬ دکتر جان ! قسم به زخم های  کهنه شهرم ، قسم به دردهای نگفته اش و قسم به مردمان شهرم  که هیچ وقت مجالی برای گفتن درد دلهایشان نداشته اند ٬ قسم به مردمان دلتنگ و همیشه قانع دیارم  که با ۱۰ کیلو برنج و یه پنج کیلویی روغن سرنوشت خودشون رو بارها و بارها فروختند  ... سخنی جز از سر صدق و صفا نخواهم زد ٬از روحیه صراحت گویی خودت الهام میگیرم و راحت حرف هایم را میزنم ٬  قلعه رئیسی من گل است ٬ اما گلی که پژمرده دوران است ٬ زجر کشیده اعصار گذشته است ٬  دکتر جان قلعه رئیسی این روزها اصلاْ حالش خوب نیست ؟ بامریضی های جور واجورش دست و پنجه نرم می کند  ؟ ... اما مثل همیشه می سازد  و می سوزد و الکی هم می خندد .. گلو درد چرکینش این روزها خیلی اذیتش می کند ؟ ... هنوز هم تزریقات چی های ناشی بدون تجویز متخصص  تند و تند پنی سیلین بهش می زنند ... همه جاش ورم کرده ٬ تنگی نفسش که دیگر قوز بالا قوز شده است  ؟دکتر بی رو در وایسی بگم ٬ همه میدونن بذار شما هم بدونی !! بیشتر جواناش در شهر های غریب در بدترین شرایط ممکن دارن کار می کنن یه روز به این فکر افتادم کسانی که چند ماه میرن جای کار می کنند و از خانواده دورند چقدر پول با خودشون میارند اینا دو ماه الی سه ماه میرن در عسلویه یا ماهشهر یا گناوه ،باور کنید خودشون می گفتن خیلی هاشون موقع برگشتن پول کرایه ندارن ،دکتر جان٬ یادم میاد اون موقع ها هم قلعه رئیسی بیکار بود ٬ اما وقتی شما اومدید یه نور امیدی هم همراهتون اومد ٬ یه روز یادمه دو تا پیرمرد نشسته بودند و با هم حرف میزدند ٬ منهم ناخواسته گوش میدادم ٬ یکشون می گفت با آمدن آقای احمدی نجات بچه هامون میرن سر کار ٬نجات پیدا می کنیم ٬ دیگری گفت : احمدی نژاد نه احمدی نجات ٬ اما پیرمرد قبلی اصرار داشت که احمدی نجات و آخرش هم گفت حالا چه فرقی می کنه نژاد یا نجات اون اومده ما رو نجات بده پس میشه احمدی نجات ٬ و من در دل به تحلیل این پیرمرد احسن گفتم ٬ اما دکتر جون هنوز هم پسرای اون دو تا پیرمرد بیکارن ؟ احتمالاْ چون بیکارن شاید کار بدی انجام بدن... حالا نمی دونم در مورد شما چی می گن ؟ دکتر جون یه عده ای  بی عار توی شهر ما هستند راستش نمی دونیم با اینا چکار کنیم ٬ دارن به اسم شما حکومت می کنن ؟ می برن  ٬ می دوزن ٬ اما هر چه می دوزن اندازه تن کسی نیست ٬ یا تنگ تنگه ٬ یا از گشادی زار میزنه ٬ خب صد تا علت داره !! آقایون اصلاْ اینکاره نیستند ٬ بیچاره ها اشتباهی اومدند خیاط شدند ٬ علم مدیریت قانون داره ٬ خدایا تو خود شاهدی بعضی از این آقایون لیاقن نگهداری یه نفر رو ندارن چه برسه به یه اداره و چندین نفر ٬  دکتر جون بخدا دیگه نمی دونیم زمان بیکاری ٬  با نداری و درخواست  بچه ها چکار کنیم ؟ لباس میخوان ٬ کیف و کفش میخوان ٬ نون شب میخوان  ... الهی بمیرم ٬ چند ماه پیش شنیدم چند تا  از دردمندهای قلعه رئیسیی  شام شب ندارن ٬ از درد بیکاری رفتن غربت ، شاید یه کاری گیرشون بیاد تا بیشتر از این به بعد شرمنده زن و بچه هاشون نباشن ٬  ...دکتر جان !!قلعه رئیسی من غریبه توی این استان ،انگاری  بچه زن دومه  .... اونم نه زن عقدی دائم  ٬ زن صیغه ای ٬ نه به لباسش میرسن و نه به خوراکش ٬ زخم زبون هم بهش میزنن ٬ آخه به آینده هم امید وار نیست چون  مهریه هم نداره ٬  زخم  کم لطفی مسئولین غیر قلعه رئیسی  هنوز رو تن شهرمشهوده  ... اگه برات بگم چه گندهایی به اسم مدیریت های گتره ای زدند باورت نمی شه ٬ دکترجان ٬  خوب میدونم از شنیدن این حرفها دلت به درد میاد ولی به من اجازه بده حرفامو بزنم ٬ ...محمود عزیز بخدا قلعه رئیسی  مستحق این همه بی مهری نیست  ... این همه نسخه های مختلف جور واجور  براش می پیچند که یکش اصولی نیست ...  ٬ آخه تو کدوم شهر مسئولینش اینقدر نسبت به مردمش بی توجه اند ٬ تو کدوم شهر مسئولینش اینقدر به فکر استخدام فک و فامیل خودشون هستند ٬ تو کدوم شهر اینقدر آدم غیر متخصص سر کاره ٬ کسی هم عین خیالش نیست! انتخاب شهردار و رئیس آموزش و پرورش در این شهر بر چه اساسی صورت گرفته است؟ بذار نگم که بیشتر از این آبروی ریزی نشه. آقای رئیس جمهور ٬ توی این شهر همه به فکر حفظ پرستیژ اداری خودشون هستند تا بفکر کار و تلاش ٬ همش لاف و گزاف ٬... در آمدن از خجالت فامیلها !دکتر جان ٬  قلعه رئیسی  جوان ها و فرزندان لایق و شایسته ای داره که کسی  قدرشون رو نمی دونه  ٬ اصلاْ برای نگهداری اونا تلاشی انجام نشده،اونا رو دربدر و آواره شهرهای دیگه کردند که الحمدالله همه هم خوب رشد کردن ٬ آقای دکتر انتخاب مدیران در قلعه رئیسی بر اساس روابط است  نه تخصص و کارایی و همین امر باعث گردیده است  مدیران که اصول اولیه مدیریت را هم نمی دانند  از بکار گیری نیروهای متخصص بترسند ٬ چرا که برای صندلی ریاست آنها تهدید محسوب میشود دکتر جان بیا در این چند ماه کاری بکن کارستان ٬ بخدا تا ابد دعایت خواهیم کرد  و من خودم به همراه همه بچه های قلعه رئیسی قول میدهیم همچنان به شما در وفا دار بمانیم. قول بده دیگه اجاز ه ندی هر مدیر بی تدبیر و ترکیبی به صرف سفارش آقای ایکس بشه مدیر اداره ای و شروع کنه به قلع و قمع افراد بی گناه  ٬ آقای دکتر٬آخه چرا باید قلعه رئیسی بشه طرح کاد مدیران بی تدبیر و بی ترکیب ؟ چرا باید یه عده ای مدیر فله ای  صرف طرفداری از یه  آدم که در انتخابات پیروز شده بر مستند حساس ترین ادارات  جولان بدن ٬ نه علم مدیریت می دونن و نه سوادش رو دارن ٬ بخدا دکتر جون قلعه رئیسی خیلی گناه داره  ٬ دلم براش میسوزه !دکتر بخدا لیاقت ما بیشتر از اینهاست ٬ اصلاْ  نمی خوام بگم به ما ترحم کنید ٬ نه !! حق ما رو بدبد ٬ همین ! همین ٬ همین ٬گره گشای مشکلات ما جز شهرستانی شدن قلعه رئیسی هیچ چیز دیگری نخواهد بود.دکتر جون چون خوب می شناسمت ٬ هم جنسیم ٬ اینگونه درشتی کردم  منو ببخش ٬ منتظرم بیبینم و بشنوم که در مورد شهرم اقدامات مفیدی انجام گرفته است ٬ بدون تردید اینکار شما هم اجر اخروی دارد و هم اجر دنیوی .
کد خبر: ۱۱۲۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۸/۱۸

اوای دنا: مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان با صدور پيامی درگذشت آيت ‌الله سيد كرامت‌ الله ملك‌حسينی، نماينده ولی فقيه در استان كهگيلويه و بويراحمد را تسليت گفت. به گزارش روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان، حجت الاسلام سید لطف الله سپهر مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان در پی درگذشت آيت‌الله سيد كرامت‌الله ملك‌حسينی، نماينده ولی فقيه و نماينده مردم استان كهگيلويه و بويراحمد در مجلس خبرگان رهبری، ارتحال اين عالم روحانی را تسليت گفت. "اذا مات العالم الفقیه ثلم فی الاسلام ثلمه لاسیرها  شیء با قلبی مالامال از غم و اندوه ارتحال جانکاه فقیه مجاهد و عالم ربانی و فاضل صمدانی ابوالشهید حضرت آیت الله ملک حسینی طاب ثراه را به محضر حضرت ولی الله اعظم روحی له الفداء و رهبر حکیم انقلاب اسلامی و قاطبه مردم استان های جنوب کشور بویژه مردم با اخلاص و پرمحبت استان کهگیلویه و بویراحمد و بیت شریف ایشان و خلف عالم صالح ایشان آیت ا... حاج آقا محسن ملک حسینی تسلیت و تعزیت عرض مینمایم. آن فقیه وارسته ویژگی های منحصربفردی از جمله زهد علوی،سخاوت حسنی،شجاعت  حسینی و فقیه صادقی را یکجا در خود همراه داشته است و عمر شریف خود را در نشر معارف حقه اهل بیت علیهم السلام و تربیت شاگردان بیشمار و تاسیس حوزه های علمیه و بناهای دینی سپری نمود. روح آن فقیه عالی مقام مورد توجه اجداد طاهرین خود خواهد بود و یاد آن یگانه کم نظیر برای مردم استان به همیشگی تاریخ ماندگار است." مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان حجت الاسلام سید لطف ا... سپهر
کد خبر: ۱۱۱۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۸/۱۵

اوای دنا-عیسی پاکار:سلام قلعه رئیسی عزیزم٬ قلعه رئیسی غریب و همیشه تنهایم ، قلعه رئیسی بن بستم ٬ سلام برزخم های  کهنه ات، دردهای نگفته ات که هیچ وقت مجالی برای گفتن نداشتی ٬ سلام برمردمان دلتنگ و همیشه قانعت که با ۱۰ کیلو برنج و یه پنج کیلویی روغن سرنوشت خودشون رو می فروشن ... قلعه رئیسی گلم  حالت چطور است عزیزم ؟ ... چه می کنی... شنیدم چند سالی هست که می گن  می خوای ارتقاء  پیدا کنی چه شد؟ بامریضی هات چطوری؟ ... می دونم مثل همیشه می سازی  و می سوزی.. گلو درد چرکینت چطوره ؟ ... هنوز هم تزریقات چی های ناشی بهت پنی سیلین  می زنن؟ ... تنگی نفست چطوره گلم ؟ شنیدم داری تلاش می کنی آسم مزمنت رو درمان کنی... ؟ شنیدم بچه هات از دردبیکاری دست به همه چیز می زنند،بچه های تو که خیلی خوب با ادب بودند، راستی هنوز دنبال دود و دمی یا نه؟! اعتیادت را چکار کردی؟ ... ادامه می دی یا درمان شدی؟... زبونم لال شنیدم مصرفت بیشتر شده ؟ با مرام می گن تازگی ها اکس خور شدی ٬ کراک هم که مصرف می کنی  ؟ میدونی خیلی خطر ناکه؟ میگن اگه ادامه بدی کرم میزنه به همه جات ٬ باآرتروز گردنت چه می کنی؟... هنوز درددت می کنه ؟ احتمال میدم دیگه تاحالا باید دیسک کمرت هم عود کرده باشه...؟ بازخم معده چطوری؟... یادمه خیلی  اذیتت می کرد ٬ یادته میگفتم اینقدر کم خوری نکن عاقبت زخم معده می گیری! ... این غذاها دیگه با معده ات سازگار نیست . یادم میاد اون موقع ها بیکار بودی ٬ هنوز هم بیکاری درسته ؟ .. با بیعارای شهر چکار می کنی ؟شنیدم بی اعتمادی خیلی زیاده،  با نداری زمان بیکاری بچه هات چکار می کنی؟ ... الهی بمیرم ٬ شنیدم چند تا  از بچه هات شام شب ندارن ٬ از درد بیکاری رفتن تو گرمای عسلویه دارند کار می کنند،اخه چه کاری کاری که تو گرمای 50درجه است٬ رفتن تو گرمای ماهشهر،دیلم ،گناوه ، چرا به فکر بچه هات نیستی تا کی باید آواره باشند ؟چرا شکایت نمی کنی؟ چرا داد نمی زنی؟جایی که بچه هات هستند دست کمی از زندان نداره ٬ ... سن و سالت هم که دیگه بالا رفته ٬ اگه تا حالا کاری گیر نیاوردی بعیده بقیه بذارن کاری گیرت بیاد... ! آه قلعه رئیسی غریبم .... قلعه رئیسی  خوب  من...  می دونم زخم کم لطفی مسئولین غیر قلعه رئیسیی هنوز رو تنته...می دونم مسولینت فقط به این فکرند که ساعت یک بشه و پرواز کنند به سمت دهدشت،جالبه یکی از بچه ها بهم گفت خونه ی تمام مسولین ادارتت در دهدشته،شنیدم خونه های بچه های شورای شهر در دهدشته، چه شده تو که قبلا مرکز همه جا بودی جای رئیسان بودی ،دردمند همیشه گرفتارم... باوفای همیشه قانع و ماندگارم... تومستحق این همه بی مهری نبودی بخدا ... هزار بار بهت گفتم نذار این همه نسخه های مختلف جور وا جور  برات بپیچند...  گوش نکردی ٬ هر که رسید یه جور گرفتارت کرد ٬ آخه تو کدوم شهر سیم می کشن دور چمن بلوار ٬ اما برای تو کشیدن ٬ افرادی که شورای شهر بودند چکار کردند برات؟چرا تو بهتر نمی شی ، چرا تو هیچ پیشرفت نمی کنی؟چرا رنگت تغییر نمی کنه؟ تورا خدا پیشرفت کن هرجا میریم مسخرمون می کنند میگند فقط چندخیابون دارین، دیدی از همه اونایی که فقط ادعا داشتند کسی به دردت نخورد و فقط لاف بود و پرستیژ های بی خود اداری  ... قلعه رئیسی من ... قلعه رئیسی دردمند ٬ بیچاره و آرزومند من٬ حالا که به حرف من رسیدی به چند نکته خوب گوش بده اگه پسندیدی عمل کن و الا.... هر چه دیدی از چشم خودت دیدی ٬ بذار حداقل من حرفامو بزنم تا راحت بشم ٬ بخاطر اینکه خودم رو ببخشم اول اینکه جوان ها و فرزندان لایق و شایسته ای داری٬  قدرشون رو ندونستی ٬ درسته تو به اون ها نرسیدی ٬ اونا رو دربدر و آواره شهرهای دیگه کردی که الحمدالله همه هم خوب رشد کردن ٬ اما اون ها هیچ وقت تو را فراموش نکردن و تنهات نمی ذارن... مثل همیشه کمکت می کنن روی پای خودت بایستی... دوم اینکه قول بده دیگه داروی که هر آدم ( مدیر ) ناشی و بی سوادی برات تجویز می کنه  نخوری ٬ شاید خیلی ها بخوان دارو خورت کنن.. نگران نباش برای همه دردات دوا پیدا میشه فقط ممکنه کمی طول بکشه اما انشاء الله خوب می شی... نگران نباش عزیزم ٬آخه چرا باید بشی طرح کاد مدیران بی تدبیر و بی ترکیب ٬ چرا باید یه عده ای مدیر فله ای  صرف طرفداری از یه  آدم که در انتخابات پیروز شده بر مستند حساس ترین ادارات  جولان بدن ٬ نه علم مدیریت می دونن و نه سوادش رو دارن رئیس اداره آب وفاضلابت چقدر سواد داره؟در صورتیکه چندین مهندس عمران بیکار داری،رئیس اداره منابع طبیعیت کیه ؟بخدا تو خیلی گناه داری قلعه رئیسی من  ٬ دلم برات میسوزه ٬ آخر اینکه عزیزم نگران بیکاری خودت و بچه هات نباش٬ می دونم تو کشور مقام اول رو داری ... اصلاْ بابت این مقام اولی که کسب کردی  بهت تبریک نمی گم ٬  انشالله و با یاری خدا با همت همین بچه هات یه کار آبرومند پدر مادر دار برات پیدا می کنیم تا  از این گرفتاری نجات پیدا کنی . وحرف بعد از آخرم  قلعه رئیسی گلم ... ای قلعه رئیسی خوب و مهربان من، خیلی ها شاید هنوز نمی دونن تو چندین شهید از بهترین بچه ها تو تقدیم انقلاب کردی ٬ خیلی جانباز و آزاده داری که همه شون کلکسیون درد ند ٬ خیلی ها نمی دونن تو یه دانشخواه داشتی به اسم یوسف که  چندین عملیات بزرگ را انجام داده  ٬ خیلی ها نمی دونن تو استعداد فوق العاده ای داری ٬ تو باشجاع ترین افرادو داری ٬تو سیاسیونی مثل دکتر بیژنی و دکتر فیاض بخش ،دکتر مژدهی پور و....داری،تو آبشار کمر دوغو، امام زاده سید محمید،امام زاده میر سالار،و قلعه تاریخی قلعه رئیسی که قدمت زیادی دارد را داری ٬ خیلی ها نمی دونن بچه های شیمیایی تو یکی یکی دارن ترکت می کنن و غریبانه می رن تا ابدیت . قلعه رئیسی عزیزم یه کمی هم به داشته هات فکر کن و مطمئن باش میتونی بهتر بشی... از بچه هات که در مهاجرت هستند  دعوت کن ٬ نخبه های شهر رو شناسایی کن ٬ یه جلسه برای نخبه های شهر بذار ٬ ازشون بخوا بهت کمک کنن ٬ بهشون بگو دردت چیه ؟ حتماْ  کمکت می کنند ٬  ٬هیچ وقت نا امید نباش... قلعه رئیسی  خوب من ... با همه مشکلات، دردها و گرفتاریهایت بازهم دوستت داریم و جان ناقبلمان را فدای ماندگاری نامت می کنیم ... شهرمن...قلعه رئیسی عزیزم ... مامن و زادگاهم... دوستت دارم... دوستت دارم ... دوستت دارم ...
کد خبر: ۱۰۸۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۸/۰۹

اوای دنا:رییس مرکز آموزش مدیریت دولتی کشوردر نشست شورای اداری کهگیلویه و بویراحمد با اشاره به تهیه بانک اطلاعات مدیران ایران گفت: تاکنون مشخصات 25 هزار مدیر و افرادی که در دوره های مدیریت شرکت کرده اند در بانک اطلاعات مدیران کشور ثبت شده است. آقای مهدوی افزود: اطلاعات این بانک بر روی پایگاهی اینترنتی به همین نام قرار گرفته است و مدیران ارشد استان ها می توانند از میان آن مدیران سازمانها را انتخاب کنند. وی افزود: در این بانک ، اطلاعاتی همچون سابقه افراد ، دانش و تجربه آنان و اطلاعات ارزشمند دیگری قرار گرفته است که در تشخیص صلاحیت های مدیریتی افراد تعیین کننده است. مهدوی گفت : این اطلاعات در اختیار استانداران ، معاون های آنان و وزیران و معاونان آنان قرار می گیرد تا افرادی که شایستگی بیشتری دارند ، انتخاب شوند. وی افزود: این طرح برای شناسایی و حفظ سرمایه های انسانی سازمان های دولتی کشور اجرا شده است و در مراحل بعدی گسترش خواهد یافت. به گزارش واحد مرکزی خبر رییس مرکز آموزش مدیریت دولتی کشور گفت : در این مرحله نام مدیران کنونی پایه ، میانی و ارشد کشور و نیز افرادی که در دوره های ویژه این مرکز شرکت کرده اند در آن قرار دارد. وی یکی دیگر از طرح های در دست اجرای مرکز آموزش مدیریت دولتی کشور را آموزش های ویژه تربیت مدیر اعلام کرد و افزود : در یک دوره زمانی 6 ماهه دوره های مدیریت پایه ، میانی ، ارشد و سیاسی به شرکت کنندگان آموزش داده می شود. مهدوی گفت : این دوره ها بین 120 تا 224 ساعت برگزار خواهد شد و در پایان دوره ها گواهی نامه افراد مستعد مدیریت به آنان داده می شود.
کد خبر: ۱۰۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۸/۰۴

به گزارش اوای دنا به نقل از پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری ،رییس جمهور در نامه ای به آیت الله صادق لاریجانی با اشاره به اینکه در اصول قانون اساسی لزوم اجازه، موافقت و یا مصلحت اندیشی قوه قضائیه در اجرای وظایف قانونی رییس جمهوری پیش بینی نشده است، تاکید کرد: به استناد اصول متعدد قانون اساسی از جمله اصل 113 و سوگند شرعی اصل 121، مصمم به اجرای کامل قانون اساسی و اصلاح اساسی و ریشه ای امور کشور هستم. متن نامه دکتر محمود احمدی نژاد به رییس قوه قضائیه شرح زیر است:بسم الله الرحمن الرحیمآیت الله صادق لاریجانیرئیس محترم قوه قضائیهسلام علیکمپاسخ مورخه 30/7/91 جنابعالی که با مُهر"خیلی محرمانه" ارسال گردید واصل و موجب تشدید نگرانی اینجانب از نحوه اجرای اصول متعدد قانون اساسی از سوی ریاست محترم قوه قضائیه گردید. از آنجا که این مکاتبات مربوط به حقوق اساسی ملت است ضرورتی به محرمانه بودن ندارد، درباره نامه فوق نکات زیر را متذکر می گردم:1- بر اساس اصل 113 قانون اساسی رئیس جمهوری به عنوان منتخب ملت بالاترین مقام رسمی کشور پس از رهبری و رئیس قوه مجریه و به علاوه مجری قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است. همچنین بر اساس اصل 121 قانون اساسی ریاست جمهوری با سوگند شرعی متعهد به صیانت از حقوق اساسی ملت شده است. متن اصول فوق کاملاً‌روشن است. صیانت از حقوق اساسی ملت از منظر تدوین کنندگان قانون اساسی آنقدر مهم بوده است که در متن سوگند شرعی ریاست جمهوری به وضوح درج شده است و تفاسیر متعدد شورای محترم نگهبان نیز بر این مسئولیت و اختیار خطیر رئیس جمهوری تاکید دارد. 2- اینجانب بر اساس وظیفه قانونی، بررسی نحوه اجرای اصول قانون اساسی در آن قوه از جمله نحوه دادرسی را در برنامه کاری خود داشته ام. از سال 88 چندین بار با جنابعالی مکاتبه و مواردی از قانون اساسی را تذکر داده ام لیکن از علنی کردن آنها خودداری نموده ام. در سخنرانی های عمومی تذکرات لازم برای اجرای عدالت و رسیدگی دقیق به حقوق مردم داده ام. به خصوص در جلسه مورخه 6/4/91 مسئولین قضایی در مشهد مقدس نگرانی خود را دربارة اهتمام کافی قوه قضائیه به تامین و رعایت حقوق اساسی ملت مندرج در اصول متعدد قانون اساسی از جمله اصول2 ، 3 ، 6 ، 9 ، 19 ،20 ، 22 ، 23 ، 24 ، 25 ، 26 ، 27 ، 32 ، 34، 35 ، 36 ، 37 ، 38 و 39 به صراحت اعلام نمودم.3- در نامه خود فرموده اید که رئیس جمهوری قبل از برنامه ریزی برای سرکشی به زندان باید از قوه-قضائیه اجازه بگیرد. دو بار هم تاکید کرده اید که سرکشی به زندان اوین به مصلحت نمی باشد و یک بار هم فرموده اید که موافق نیستید. باید یادآور شوم که در اصول قانون اساسی لزوم اجازه یا موافقت و یا مصلحت اندیشی قوه قضائیه در اجرای وظایف قانونی رئیس جمهوری پیش بینی نشده است.چگونه جنابعالی اجرای قانون اساسی را به مصلحت نمی دانید. اگر این نگاه بر کل فعالیت های قوه قضائیه حاکم باشد آیا نمی شود تصور کرد که برخی از اصول قانون اساسی و حقوق اساسی مردم با مصلحت اندیشی و تشخیص شخصی در قوه قضائیه متوقف شده و یا نادیده انگاشته می شود. متاسفانه جنابعالی قبلاً اعلام کرده اید که وجود هیئت منصفه مطبوعات که صراحت اصل 168 قانون اساسی است را قبول ندارید که در این مورد حضوری تذکر دادم. اما متاسفانه ظاهراً بخشی از اقدامات قوه قضائیه درباره مطبوعات و رسانه ها با همین نگاه انجام می گیرد.4- در نامه فوق با استناد به عناوینی چون ضرورت رسیدگی به معیشت مردم و یا اینکه یکی از منتسبین نزدیک اینجانب (آقای جوانفکر مدیر روزنامه ایران) مشغول تحمل کیفر در زندان اوین است و یا اینکه چرا در سال هفتم ریاست جمهوری سرکشی انجام می شود و یا اینکه نزدیک به انتخابات ریاست جمهوری بعدی هستیم، سرکشی از زندان اوین را دارای شائبه سیاسی و حمایت از مجرم تلقی فرموده اید:اولاً به استناد کدام اصل از اصول قانون اساسی جنابعالی می توانید امری را تفسیر سیاسی کنید و مانع از اجرای قانون اساسی شوید.ثانیاً آیا به عنوان رئیس قوه قضائیه می توانید به استناد تشخیص سیاسی خود حکمی صادر نمائید. ثالثاً مگر بناست قوه قضائیه و یا زندان اوین در انتخابات آتی نقشی ایفا نمایند.رابعاً آیا جنابعالی برنامه های کاری و اجرای وظایف مندرج در قانون اساسی و اصل قضاوت را منوط به شرایط سیاسی می دانید.خامساً به راحتی به اینجانب اتهام " حمایت از مجرم" زده اید. گرچه اینجانب حکم علیه آقای جوانفکر را بر خلاف عدالت می دانم ولیکن محاکمه تمام شده و ایشان در حال تحمل مجازات است. چگونه ممکن است سرکشی به زندان حمایت از مجرم تلقی شود. به علاوه شما از کجا می دانید که دیدار با ایشان در برنامه کاری اینجانب بوده است.در حالی که جنابعالی به آسانی به رئیس جمهوری که نماینده ملت و مجری قانون اساسی است اتهام می زنید آیا می توان برای آحاد مردم که پشتیبان خاصی جز خداوند ندارند امنیت قضایی متصور بود. ضمن احترام عمیق به خیل عظیم قضات متعهد و کارکنان شریف قوه قضائیه باید اذعان نمایم که برخی معتقدند این رفتار به یک رویه در مسئولین بلند مرتبه قوه قضائیه تبدیل شده است. توجه شما را به برخورد سخنگوی قوه قضائیه با سئوال خبرنگار جلب می نمایم. لازم به ذکر است که آقای جوانفکر مشاور مطبوعاتی اینجانب بوده ولیکن هیچ نسبتی با اینجانب دور یا نزدیک ندارد.سادساً‌ آیا به نظر جنابعالی اجرای اصول قانون اساسی می تواند تحت تاثیر سالهای مختلف مسئولیت یک مسئول متوقف و یا دگرگون شود. آیا باید پذیرفت که بسیاری از رفتارها و مواضع در قوه قضائیه تحت تاثیر حوادث سیاسی است.سابعاً اتفاقاً‌رفع ریشه ای مشکلات مزمن اقتصادی کشور ایجاب می نماید که علاوه بر اقدامات صرف اقتصادی، نحوه اعمال عدالت و برخورد با مفاسد اقتصادی و رانت خواری های عده ای خاص و ایجاد امنیت عمومی اقتصادی که در تمهید فضای سالم اقتصادی و اثر بخش بودن سیاستها و برنامه های اقتصادی دولت نقش تعیین کننده دارد، نیز مورد ارزیابی و بررسی قرار گیرد. اموری که جزء‌وظایف اصلی قوه-قضائیه بوده و از این جهت نقش این قوه را ممتاز کرده است تا جایی که به اعتقاد بسیاری از علما وظیفه قطعی و لاینفک حکومت قضاوت است. متاسفانه گزارش مستند و دقیقی از انجام این وظایف قوه قضائیه در دسترس نیست. ثامناً در حالیکه به فرموده امام راحل (ره) زندان باید دانشگاه باشد و علی القاعده درب آن به روی اقشار مختلف از جمله حقوقدانان، روانشناسان، جامعه شناسان و محققین علوم انسانی و دانشجویان و مددکاران اجتماعی باز باشد، بازدید رئیس جمهوری که انتظار می رفت با استقبال مسئولین قوه قضائیه مواجه شود، شائبه ای ایجاد نمی کند بلکه مخالفت با این امر شائبه های زیادی ایجاد خواهد کرد.تاسعاً آیا قابل قبول است که اینجانب نیز پرداخت بودجه های کلان به قوه قضائیه را به مصلحت ندانم.5- ضمن تذکر اصول 61 ، 113 ، 121 ، 161 و بند 2 اصل 156 اعلام می دارم که به استناد اصول متعدد قانون اساسی از جمله اصل 113 و سوگند شرعی اصل 121، مصمم به اجرای کامل قانون اساسی و اصلاح اساسی و ریشه ای امور کشور هستم و مطمئناً با سرکشی از زندانها و برخی دادگاهها نحوه اجرای اصول قانون اساسی و رعایت حقوق اساسی ملت را مورد بررسی قرار داده و گزارش آن را به ملت بزرگ و مقام معظم رهبری تقدیم خواهم کرد. انشاء‌الله .در انجام این وظیفه سنگین یاری همه قوا و دلسوزان و لطف خدای متعال را می طلبم. محمود احمدی نژاد
کد خبر: ۱۰۶۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۸/۰۱

اوای دنا:رئیس فراکسیون فرهنگیان مجلس گفت: قرار است طرح نحوه تربیت وجذب معلمان در آموزش و پرورش از اولویت‌های مهم کاری فراکسیون فرهنگیان باشد.سید حسین نقوی حسینی در گفت‌وگو با خانه ملت، طرح نحوه تربیت وجذب معلمان در آموزش و پرورش را از جمله فعالیت‌های مهم این فراکسیون دانست و تصریح کرد: در حال حاضر سیستم آموزشی کشور فاقد استراتژی مشخص در جذب و تربیت معلمان است به همین جهت وزارتخانه آموزش و پرورش  مجبور شده برای جذب معلمان از شیوه‌هایی مانند حق التدریسی و یا شرکت‌های خدمات آموزشی استفاده کند.نماینده مردم ورامین در مجلس شورای اسلامی ادامه داد: متاسفانه امروزه نحوه جذب و تربیت معلم در سیستم آموزش و پرورش تعریف دقیقی ندارد؛ بنابراین فراکسیون فرهنگیان درصدد است تا این مهم را بررسی کند.این نماینده مردم در مجلس نهم با بیان اینکه اعضای فراکسیون فرهنگیان به دنبال تهیه طرحی برای چگونگی جذب و تربیت معلمان استخدامی در آموزش و پرورش هستند؛ اعلام کرد: این طرح بر نحوه تربیت معلمان و چگونگی گذراندن مراحل آموزشی آنان تاکید دارد و نشان می‌دهد که معلم از چه طریقی می‌تواند وارد عرصه تعلیم و تربیت شود.وی با اشاره به فرمایشات مقام معظم رهبری تصریح کرد: طبق بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی،  معلمی شغل محسوب نمی‌شود و نباید از دید اشتغال به آن نگریست.سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی هماهنگی با مسئولان صندوق ذخیره فرهنگیان را از دیگر برنامه‌های فراکسیون فرهنگیان دانست و مطرح کرد: قرار است نشستی مشترک با مدیر عامل و مسئولان صندوق ذخیره فرهنگیان برگزار و طی آن گزارشی از عملکرد این صندوق ارائه شود.رئیس فراکسیون فرهنگیان مجلس گفت: زمان تشکیل جلسه فراکسیون فرهنگیان بعد از هماهنگی با مسئولان صندوق ذخیره فرهنگیان آغاز می‌شود.
کد خبر: ۱۰۳۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۷/۱۷

اوای دنا:مدیران کل دفتر فنی، امور بانوان وخانواده و بازرسی و ارزیابی عملکرد استانداری کهگیلویه و بویراحمد تودیع ومعارفه شدند. با حکم استاندار جدید استان، "سید حسین کاظمی" به سمت سرپرست دفتر فنی استانداری، "فریده کیامرثی" به سمت سرپرست دفتر اموربانوان وخانواده و"محمدرضا نوذری" به سمت مدیر دفتر بازرسی وارزیابی عملکرد استانداری استان منصوب شدند. در این مراسم از خدمات "حمیداسکندری" مدیر دفتر فنی، "لیلا زاده باقری" مدیر دفتر بانوان و امور خانواده و "عبدالرحمان ارجمندی" مدیرکل دفتر ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات تقدیر بعمل آمده است.گفته می شود ماموریت این افراد در استانداری کهگیلویه وبویراحمد به اتمام رسیده است.
کد خبر: ۱۰۲۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۷/۱۲

اوای دنا:طی احکام جداگانه‌ای از سوی قادر آشنا – مدیر کل هنرهای نمایشی – حجت الاسلام رحیم جعفری به عنوان مشاور مدیر کل و مدیر دفتر تعزیه و جان‌محمد خوب‌پور به عنوان مدیر دفتر طرح استقرار گروه‌های نمایشی منصوب شدند. به گزارش اوای دنا به نقل از  همشهری آنلاین، در متن حکم حجت الاسلام رحیم جعفری آمده است: «تعزیه به عنوان نگین هنرهای نمایشی ایران و گوهر گرانبهای هنر این سرزمین، همواره مایه مباهات و فخر بوده و هست؛ تثبیت و ارتقای جایگاه این هنر قدسی، حمایت و هدایت گروه‌های فعال تعزیه در سراسر ایران اسلامی و معرفی شایسته این گونه‌ ارزنده هنری به جهانیان، دورنمای قابل دسترسی است که همت و تلاشی متعهدانه را می‌طلبد. نظر به تعهد و توانمندی جنابعالی در حوزه هنر تعزیه به موجب این ابلاغ، به عنوان مشاور مدیر کل و مدیر دفتر تعزیه منصوب می‌شوید. امید است ضمن هماهنگی با کانون نمایش‌های سنتی و آیینی و با برنامه‌ریزی، همکاری و همفکری با اصحاب تعزیه، شاهد ارتقای هر چه بیشتر جایگاه این هنر مقدس باشیم». حجت الاسلام رحیم جعفری به مدت 2 سال مدیر کل ارشاد استان کرمانشاه، به مدت 8 سال معاون فرهنگی هنری اداره کل ارشاد کرمانشاه، 7 سال مسئول دبیرخانه کانون مساجد کرمانشاه، 20 سال در بخش اداری و آموزشی دانشگاه، 12 سال عضو شورای انتخاب متون نمایشی استان کرمانشاه، مدیر امور استان‌های وزارت ارشاد و 2 سال به عنوان مشاور مدیر کل استان البرز فعالیت داشته است. همچنین در حکم جداگانه‌ای خطاب به جان‌محمد خوب‌پور آمده است: "استقرار گروه‌های نمایشی استانها در تالارهای تحت پوشش و حمایت از تولیدات نمایشی از اقدامات امیدبخش و نشاط‌آفرین است. جناب آقای جان‌محمد خوب‌پور، نظر به تعهد، تجربه و توانمندی جنابعالی در حوزه فرهنگ و هنر، به موجب این ابلاغ به عنوان مدیر دفتر طرح استقرار گروه‌های نمایشی کشور منصوب می‌شوید". جان‌محمد خوب‌پور دارای مدرک کارشناسی زبان و ادبیات عرب، کارشناسی ارشد علوم قرآن و حدیث، 8 سال مدیر دبیرستان وهنرستانهای آموزش و پرورش، 4 سال به عنوان رئیس ادره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان بهمنی(از توابع استان کهگیلویه و بویراحمد) ، رئیس اداره فرهنگی و کارشناسی ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان البرز،‌عضویت در کارگروه و شورای راهبردی فرهنگ و هنر شهرستان بهمنی است.
کد خبر: ۱۰۲۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۷/۰۹

اوای دنا:همزمان با برگزاری جشنواره شهید رجائی صنعت نفت و بزرگداشت روز کارمند، با حضور مهندس قاسمی وزیر نفت از کارکنان نمونه وزارت نفت تقدیر بعمل آمد که در میان تقدیرشده ها نام مهندس حسن نشان زاده یکی از مدیران هم استانی بعنوان مدیر نمونه در شرکت ملی صنایع پتروشیمی به چشم می خورد. لازم به ذکر است مهندس نشان زاده متولد شهرستان چرام می باشد که سمت های رئیس بهره برداری شرکت پتروشیمی تندگویان و همچنین مدیرعامل شرکت پتروشیمی بسپاران مجتمع بندر امام را در کارنامه خود دارد. با آرزوی موفقیت های آتی برای این هم استانی عزیز.
کد خبر: ۹۹۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۶/۲۹

اوای دنا: تنها مرکز MRI کهگيلويه و بويراحمد به دليل آنچه که مسئولان کمبود مواد اوليه اعلام کرده اند، تعطيل شده است. به گزارش مهر، مرکز MRI کوثر ياسوج وابسته به بخش خصوصي، بيش از 10 روز است که تعطيل شده و به گفته مدير اين مرکز ممکن است تا دو ماه آينده هم تعطيل باشد. بر اين اساس تعطيلي اين مرکز که استان 700 هزار نفري کهگيلويه و بويراحمد و حتي برخي شهرهاي استانهاي همجوار را پوشش مي‌داد، اکنون بيماران نيازمند به اين خدمات پزشکي را با مشکل مواجه کرده به طوري که برخي از آنها راهي شهرهاي همجوار مي‌شوند تا براي تشخيص بهتر پزشک، عکس MRI تهيه کنند.اين مسئله منجر به افزايش هزينه‌ها بر گرده بيماران اين استان مي‌شود و درمان آنها را هم به درازا مي‌کشاند. ا گرچه گفته مي‌شود تعطيلي مراکز MRI تنها مختص به ياسوج نيست و در برخي ديگر از شهرهاي کشور هم وضعيت به همين شکل است.با اين حال مرکز MRI ياسوج که با سرمايه گذاري بخش خصوصي راه اندازي شده اکنون و با تعطيلي دچار مشکلاتي در رابطه با بازگشت سرمايه هم مي‌شود.مدير اين مرکز گفت: اين مرکز به دليل کمبود مواد اوليه مورد نياز براي خنک کردن دستگاه تعطيل شده است. مجتبي مدحتي افزود: مواد مورد نياز از خارج از کشور وارد مي‌شود که هم اکنون بسياري از مراکز MRI در کشور با اين مشکل مواجه هستند.وي بيان کرد: هم اکنون در حال پيگيري براي تهيه اين مواد از وزارت بهداشت هستيم و در صورت تامين در کمترين زمان راه اندازي مي‌شود. مدحتي يادآور شد: البته مسئولين وزارت بهداشت قول داده اند تا 60 روز آينده اين ماده را در اختيار اين مرکز قرار دهند.مدير مرکز MRI کوثر ياسوج با اشاره به مشکلات ناشي از تعطيلي اين مرکز گفت: حجم سرمايه گذاري اين مرکز بيش از 2.5 ميليارد در سال 86 بوده که با استمرار اين وضعيت متضرر مي‌شويم. با اين حال معاون درماني دانشگاه علوم پزشکي ياسوج کمبود گاز هليوم به دليل تحريم ورود اين گاز به کشور را دليل تعطيلي اين مرکز عنوان کرد و گفت: هم اکنون 35 مرکز ديگر در کشور هم با اين مشکل مواجه هستند.اورنگ ايلامي افزود: وزارتخانه هم تاکنون نتوانسته اين گاز را وارد کند و در صورت تامين، اين مرکز فعاليت خود را آغاز مي‌کند.
کد خبر: ۹۹۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۶/۲۷

اوای دنا:با همت موسسه فرهیختگان جوان لنده ، نخستین همایش اعتیاد با شعار آموزش ،اگاهی و پیشگیری و با حضور مدیر کل بهزیستی و رئیس مبارزه با مواد مخد استان کهگیلویه وبویراحمدو اساتید دانشگاه در تاریخ بیست و سوم شهریورماه سال جاری در محل سالن خدیجه کبری شهر لنده برگزار می گردد. این موسسه برنامه های متنوعی، جهت این همایش در نظر گرفته و از عموم مردم و همشهریان عزیز جهت حضور دعوت بعمل آورده اند. موسسه فرهیختگان جوان لنده فعلا زیر نظر دفتر امام جمعه شهر لنده فعالیت دارند و این اولین همایش و برنامه رسمی آن می باشد امیداست مسولین نهادهای فرهنگی بخش ، شهرستان و استان این جوانان عزیز را در مسیر برنامه های فرهنگی و هنری خود یاری نماید.
کد خبر: ۹۷۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۶/۲۰

اوای دنا-علیرضاسعیدآبادی:پيشتازي احزاب و گروه هاي سياسي باعث مي شود که گزينه هاي پيشنهادي آنان براي احراز پست رياست جمهوري از سوي مردم جدي گرفته شده و حتي شايسته ترين آنها مورد قبول عامه قرار گيرد. وقتي اين نقش به هردليل ممکن در مناسبات بين حکومت کنندگان و حکومت شوندگان با مشکل مواجه گردد به اشکال مختلف بر جامعه اثر گذاشته و تصميمات حزبي را با چالش روبرو مي سازد.يکي از اين تاثيرات عمده،اختلال در فرايند گردش قدرت و معرفي شايستگان ملت براي انتخابات سرنوشت ساز رياست جمهوري در کشور است. در شرايطي که ما شاهد خلا احزاب دائمي،کارآمد و حرفه اي در جامعه باشيم رسانه ها به عنوان يکي از ارکان مردم سالاري ديني مي توانند اين رابطه و سطح تماس را بين صاحبان افکار و برنامه هاي نو و ملت برقرار کرده و از هرج و مرج يا سراسيمگي سياسي جلوگيري کنند. در غيراين صورت،افرادي که توان کافي دارند ناديده گرفته شده و کساني که به معناي واقعي عصاره فضائل ملت نيستند و يا در صحنه هاي ديگر آزموده شده اند و فاقد نوآوري هاي لازم هستند به مردم معرفي خواهند شد. سازوکار معرفي افراد واجد شرايط براي احراز پست رياست جمهوري نيازمند يک شبکه پيچيده از رسانه ها و کانال هاي ارتباطي در جامعه است که سرمايه هاي ملت در اين شبکه به دقت مورد توجه و ارزيابي قرار گيرند. زمان محدود براي ثبت نام و تبليغات کانديداها فرصت را از افرادي که توان بالايي دارند اما شناخته شده نيستند و يا به کانون هاي قدرت و ثروت نيز متصل نبوده اند خواهد گرفت. رسانه ها در اين شرايط است که نقش پيشتازي را به خوبي بايد بازي کنند.سوال اين است که در کشور ما رسانه در خدمت حزب بايد باشد يا حزب در خدمت رسانه؟احزاب به افکار عمومي سمت و سو مي دهند يا رسانه ها بايد به هدايت افکار عمومي بپردازند؟با گذشت چهار دهه از انقلاب شکوهمند اسلامي من مي خواهم بيان کنم که پاسخ اين سوال بستگي به تعريف ما از الگوي توسعه در کشور دارد. ديدگاه شرقي معتقد است که دولت،موتور محرکه توسعه است و هيچ پيشرفت،ترقي و تعالي بدون دخالت مستقيم و يا هدايت دولت در جامعه اتفاق نمي افتد.ديدگاه مقابل آن الگوي غربي توسعه است که نقش دولت را محدود کرده و بخش خصوصي را مولد توسعه مي داند.انقلاب اسلامي با توجه به خاستگاه مردمي و اجتماعي گسترده اي که دارد از الگوي اول نمي تواند پيروي کند. الگوي دوم نيز اگر به معناي حاکميت نظام سرمايه داري باشد مورد قبول نيست.از اين رو،الگوي توسعه در انقلاب اسلامي داراي تعريف جديدي است. از يک سو،حاکميت الهي و از سوي ديگر حاکميت مردم دو وجه غالب در تعريف حکومت ديني در کشور ماست.من معتقدم که انقلاب اسلامي که ثمره خون صدها هزار شهيد و جانباز  در دهه هاي اخير است موتور محرکه اش خون بوده است.خون،نماد مبارزه شيعه در بستر تاريخ اسلام است. انقلاب اسلامي مي تواند از اين الگو پيروي کند.دولتمردان بايد خون هايي را که در رگ هاي جامعه جريان دارد پاس داشته و آن را به عنوان بزرگ ترين سرمايه به الگويي هميشگي تبديل کنند.اين الگو بسيار مشارکت جو،مولد،مقدس،کارآمد،تاريخ ساز،سرزنده،دشمن ستيز،انقلابي،آينده ساز،باصلابت،بومي و واجد تمامي عناصر سازنده يک جامعه است. وقتي در سراسر کشور خيابان ها،کوچه ها،محله ها و اماکن ما مزين به نام شهداست و يادآور خون هاي مقدس مردمان اين سرزمين است که در راه آزادي،استقلال و جمهوري اسلامي به زمين ريخته شده اند درقالب يک گفتمان جديد و کاربردي با جزئياتي که در موقع مناسب ارايه خواهم کرد مي توانند در همه شئون جامعه الگو باشند.الگوي توسعه ايراني مي تواند نه از نوع شرقي باشد و نه غربي.در عين حال،از مزيت هاي هر دو الگوي يادشده مي تواند استفاده کند.انقلاب اسلامي و دفاع مقدس و حوادث خونبار آن نمي تواند در زمان متوقف بماند.الگوسازي و برجسته سازي آن نياز به گفتمان هاي جديد دارد.مگرنه اين است که ما در جامعه بهره وري،کيفيت،مسئوليت پذيري،وفاداري،تخصص،تعهد،کارآمدي،حاکميت الهي و مشارکت مردمي را مي خواهيم.تجربه هاي گرانسنگ تاريخ معاصر اين مفاهيم را براي ما کاربردي ساخته است و فقط دولتمرداني را مي خواهد که علاوه بر نقش ديني به آن نقش سياسي،اقتصادي و از همه مهم تر نقش فرهنگي بدهند.شعار کافي است.ارزش هاي انقلاب اسلامي و دفاع مقدس و خون مايه آن داراي تمامي جنبه ها و عناصر موردنياز براي يک الگوي جامع و مانع توسعه بومي در کشور هستند.دولت هاي يازدهم و دوازدهم مروج اين الگوي توسعه ملي بايد باشند.من معتقدم در اين چارچوب و با اين شرايط،رسانه ها مقدم بر احزاب هستند.امام عظيم الشان فرمود:"قلم ها شهيد پرور هستند.اهميت انتشارات،مثل اهميت خون هايي است که در جبهه ها ريخته مي شود."البته من برنامه هايي براي توسعه احزاب در کشورمان دارم که به وقتش ارايه خواهم کرد اما در حال حاضر رسانه ها بايد نقش خود را به خوبي ايفا کنند.تکرار چهره هاي قديمي براي انتخابات رياست جمهوري يازدهم جفا به سرمايه هاي ملت است.معناي آن اين است که ملت ما ندارد کساني را که بتوانند جاي شخصيت ها را بگيرند.درحالي که همه ما مي دانيم که اين درست نيست.شايد درباره معرفي چهره هاي جديد در عرصه انتخابات رياست جمهوري اگر شوراي محترم نگهبان قانون اساسي اصل آن را بپذيرد بتوان سه نگاه را از يکديگر تفکيک کرد:نگاه اول؛هنگامي است که  بين برنامه ها و شخصيت و توان فکري اين افراد سازگاري و ارتباط صددرصد ديده مي شود و همه مي توانند آن را  باور کنند.نگاه دوم؛وقتي است که در اين رابطه فاصله وجود داشته و تناسب منطقي ديده نمي شود و همه چيز حاکي از آن است که برنامه ها فراتر از توان فردي اين چهره هاي جديد است.نگاه سوم؛همان برداشت سنتي کساني است که عقيده دارند فقط و فقط افرادي که پست هاي حساس حاکميتي داشته اند مي توانند وارد اين عرصه شوند و به فرصت سوزي هاي ناشي از نگاه خود توجه نمي کنند.فصل الخطاب گروه ها و سياستمداران ايراني،نظام سياسي و قانون اساسي و منافع ملي هستند.اول،نظام سياسي جمهوري اسلامي ايران كه در مباني با ويژگي هاي يك نظام خاص ولايي و دربرابر ساير نظام هاي رايج سياسي مبتني بر روح مردم سالاري ديني و اصل تفكيك قوا و نزديكي به الگوي نظام هاي رياستي است و دوم،قانون اساسي با محتواي روشن و استنادات محكم و سوم منافع ملي كه ستاره راهنماي اقدامات هر كشوري در عرصه هاي بين المللي است كه هر سه شاخص هاي مناسبي براي فعالان سياسي هستند كه ايشان مي توانند از آنها پيروي كنند و راه را از بيراهه تشخيص دهند.كانديداهاي رياست جمهوري آينده بويژه فرد مستقلي مانند من دقيقاً از اين مدل و جزييات آن مي توانند براي اثرگذاري بر راي مردم استفاده كند.آري،روي سخن من به عنوان کانديداي احتمالي رياست جمهوري يازدهم براساس رهنمود مقام معظم رهبري و با يک رويکرد اصول گرايي اصلاح طلبانه دراين لحظه رسانه ها هستند و مي خواهم با کمک آنها به تقاضاهاي باقي مانده از سال ها رقابت سنتي اصول گراها و اصلاح طلب ها پاسخ دهم. به عقيده من،هركسي كه مستقل از كانون هاي قدرت و ثروت بتواند با ايده ها و افكار ارزنده تر و برنامه ريزي هاي مناسب تر از ظرفيت هاي موجود جامعه در تمامي اقشار و زيبايي ها و وجوه خاص و مشترك اصول گرايي و اصلاح طلبي در كشورمان استفاده كند با اقبال بيشتري مواجه خواهد شد.اصول گرايي و اصلاح طلبي با ورود جريان سوم كه مستقل و توازن دهنده است پويا و كارآمدتر خواهد شد.من به سهم خود در انتخابات رياست جمهوري يازدهم مي خواهم اين مدل را با شعار:"دستان خالي اما توانمند و قلبي لبريز از نيروهاي دروني و انرژي هاي معنوي و ذهني سرشار از افكار و برنامه ها و آرزوهاي بزرگ براي مردم ايران اسلامي كه قطع به يقين همگي نيز دست يافتني هستند."به شهروندان ايراني تقديم  کنم. در مدل من و شعار آن يعني"چشم انداز يازدهم:ايران؛سرزمين ثبات"،مردم و بويژه جوانان با انگيزه تر به آينده مي نگرند چون مي بينند كه فردي بدون برخورداري از امتياز و موقعيت هاي بالاي سياسي آمده و مي خواهد در سرنوشت كشورش نقش راهبردي و پيچيده ايفا كند.من معتقدم در اين شرايط،رسانه ها نقش پيشتازي فعالان سياسي را در صحنه هاي كلان جامعه مي توانند بعهده بگيرند و نقش مکمل احزاب را به خوبي ايفا كنند.هرچند طبق تقسيم بندي هاي رايج،مطبوعات ركن چهارم و احزاب ركن دوم دمكراسي اند اما اين تقدم و تاخر هميشگي نيست و شايد از اين رهگذر،يك الگوي بومي در كشور ما شكل بگيرد. رسانه ها با توجه به سطح تماس وسيع با نيروهاي فكري جامعه از عمق تحليلي بيشتري نسبت به گروه هاي سياسي در حال حاضر مي توانند برخوردار باشند.رسانه هاي عمده  اعم از خبرگزاري ها،مطبوعات،سايت ها و شبكه هاي خبري مي توانند الگوسازي ها و شخصيت سازي هاي درخوري براي جامعه داشته باشند و از شخصيت زدگي دوري كنند و در سايه بازي هاي سياسي قرار نگيرند تا بتوانند شخصيت هاي جديد و ايده هاي بزرگ را به جامعه معرفي كنند. من معتقدم ايده ها و آثاري كه در ذهن شهروندان خلق مي شوند بايد در نشريات،خبرگزاري ها،سايت ها و شبكه هاي خبري پرورش يافته و افكار عمومي از طريق آنها ايده هاي ناب و شخصيت هاي جديد را بشناسند. رييس جمهور آينده ما خالق آثار و ايده هاي بزرگ براي ملت است و اين يكي از شاخص هاي كليدي همپاي شاخص وفاداري صددرصد به نظام سياسي،مردم،حكومت،اصول و ارزش هاي ملي است.افكار و ايده هاي ارزنده و اراده هاي بزرگ شهروندان بايد به كمك ابزار رسانه همانند ساير آثار در حوزه هاي تئاتر،سينما،هنرهاي تجسمي و عرصه هاي فرهنگي و اجتماعي آشكارا و تمام قد روي صحنه بروند و در معرض ديد عموم قرار بگيرند و حتي گستره هاي ملي را مي توانند درنوردند و براي ساير جوامع الگوساز باشند.اگر بيصدا بمانند خداي ناكرده تاييدي بر بي صدايي رسانه در كشور است و اين مناسب حال جامعه اسلامي ما با 75 ميليون شهروند و سرمايه انساني و روياها و آرزوهاي بزرگ ملي ايشان نيست.در پايان اين سوال جدي را براي آينده مطرح مي کنم و مي پرسم آيا اين مردان بزرگ هستند که جامعه را مي سازند يا اين جامعه است که مردان بزرگ را معرفي مي کند؟جامعه شرايط را مي سازد و يا اين شرايط است که جامعه را شکل مي دهد؟شايان ذكر است كه سعيدآبادي به عنوان كانديداي مردم تهران در نهمين دوره انتخابات مجلس شوراي اسلامي و چهره رسانه اي آشنا در سال هاي اخير و مدير مسئول سه نشريه در سال هاي گذشته،داراي پشتوانه سال ها تجربه حرفه اي در حوزه هاي رسانه با ارايه ده ها اثر و ايده و انتشار آنها در روزنامه ها،شبکه هاي خبري و سايت هاي مرجع كشور،صنعت و شناخت مسائل موجود در روابط كارفرمايي-كارگري،روابط بين الملل با گرايش استراتژي جمهوري اسلامي ايران،آموزش و پرورش و رويكرد آموزش هاي نوين در نظام آموزشي كشور و حوزه فرهنگ و ارشاد اسلامي با فعاليت چندساله در اين وزارتخانه در سطوح كارشناسي و مديريتي و ستادي براي رسيدن به اين جامعيت فكري مي باشد.ضمناً سخنان و افكارش در هفت ماه اخير تحت عناوين متنوع در قالب مصاحبه ها و يادداشت هاي مختلف علاوه بر ده ها ايده و اثر منتشر شده در سال هاي 80 در روزنامه ها،خبرگزاري ها و سايت هاي مرجع كشور قابل مطالعه است.خلاصه اهم سوابق تحصيلي و اداري عليرضا سعيدآباديكانديداي مردم تهران در انتخابات نهمين دوره مجلس شوراي اسلامياخذ رتبه ممتاز رشته کارشناسي ارشد روابط بين الملل دانشگاه شهيد بهشتي در سال 1380(رونوشت پيوست)پشنهاددهنده ايده طرح تشکيل سازمان نيمه متمرکز نظام مهندسي فرهنگي جمهوري اسلامي ايران(رونوشت پيوست)مشمول آيين نامه جذب و نگهداري نيروي انساني  نخبه در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي(رونوشت پيوست)دبير تشکل خانه دانشجو در استان در سال هاي 81-1380(رونوشت پيوست)اخذ امتياز عالي از پايان نامه کارشناسي ارشد با موضوع«بررسي استراتژي جمهوري اسلامي ايران پس از جنگ سرد»(رونوشت پيوست)کارشناس مسوول وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي  مطابق حکم کارگزيني امور اداري ازسال 1384 و معاون بين الملل اداره كل روابط عمومي در سال 89 و معاون دفتر آموزش و توسعه فعاليت هاي هنري در سال 90 با ابلاغ داخلي(پيوست)دبير نمايشگاه و نشست هاي تخصصي مد و لباس اسلامي-ايراني در سال 89(رونوشت پيوست)مدير روابط عمومي موسسه آموزش از راه دور وزارت آموزش و پرورش تا اواخر سال 1384(رونوشت پيوست)کارشناس برگزيده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در سطح ملي در چشنواره شهيد رجايي در سال 1386(رونوشت پيوست)برگزيده روابط عمومي هاي دولت در روز 27 ارديبهشت سال  1386 و تقدير در سالن اجلاس سران(تقدير نامه پيوست)پيشنهاد و تدوين « طرح جامع نحوه فعاليت روابط عمومي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي » و طي مراحل تصويب و ابلاغ توسط وزير محترم به تمامي معاونت ها،سازمان ها،ادارات کل ستادي و استاني(رونوشت پيوست)طراحي«نظام ساماندهي و نصب تمثال حضرت امام خميني ( ره ) و مقام معظم رهبري در دولت  » که به صورت بخشنامه با امضا وزير محترم به تمامي دستگاه هاي اجرايي ابلاغ شد(رونوشت پيوست)پيشنهاد«طراحي و ايجاد بانک اطلاعاتي از هنرمندان حرفه اي و شرکت هاي معتبر در عرصه تبليغات کشور » به شوراي محترم  اطلاع رساني دولت که در سال 1386 به  تاييد رسيد(رونوشت پيوست)مدير مسوول نشريه پيام بانوان در سال 75-1374و تاليف مقالات متعدد در اين نشريه (رونوشت پيوست)مدير مسوول نشريه آموزش از راه دور وزارت آموزش و پرورش تا سال 1384و تاليف مقالات متعدد در اين نشريه(رونوشت پيوست) مدير مسوول نشريه وفا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي درسال1386و تاليف مقالات در اين نشريه(رونوشت پيوست)تدوين 6 جلد گزارش پژوهشي مرتبط با رشته  روابط بين الملل براي پژوهشکده مطالعات راهبردي وابسته به وزارت علوم و تحقيقات و فناوري(رونوشت پيوست )تدوين 2 جلد گزارش پژوهشي مرتبط با روابط بين الملل براي خبرگزاري جمهوري اسلامي ايران (پيوست )انتشار ده ها يادداشت و مقاله راهبردي و فرهنگي و مطلب آموزشي در روزنامه هاي کثيرالانتشار،نشريات،خبرگزاري ها و سايت هاي مرجع کشور(رونوشت پيوست)مسوول امور پژوهشي مرکز جامع علمي کاربردي شماره 5(تاييديه پيوست)ايثارگر دفاع مقدس ( رزمنده – جانباز )    شماره تماس: 09122404987
کد خبر: ۹۶۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۶/۱۶

اوای دنا:صادق زيباکلام اخيراً در مصاحبه با الجزيره از سياست‌هاي اعلام نظام اسلامي در اجلاس تهران دفاع کرد. حالا وي در تشريح اين اظهارت خود مي‌گويد که "در مصاحبه با الجزيره از حزب‌الهي‌ها و انصار حزب‌الهي‌ها "تندتر و آتشين‌تر" از نظام دفاع کردم."به گزارش خبرنگار حوزه دانشگاه خبرگزاري آنا، صادق زيباکلام استاد دانشگاه و از چهره‌هاي اصلاح‌طلب کشور اخيراً در يکي از برنامه‌هاي تلويزيوني شبکه الجزيره با موضوع اجلاس سران غيرمتعهد حضور يافت. وي برخلاف آنچه که الجزيره انتظار داشت تمام قد از سياست‌هاي جمهوري اسلامي ايران دفاع کرد.در اين برنامه تلويزيوني علاوه بر صادق زيباکلام، مصطفي علاني مدير امنيت و دفاع مرکز تحقيقات خليج فارس در دوبي و شخصي به نام مهدي خلجي که الجزيره وي را از پژوهشگران موسسه واشنگتن معرفي مي‌کرد، حضور داشتند.در اين مناظره داغ، هر دو ميهمان الجزيره مکرراً تأکيد داشتند که اجلاس تهران هيچ دستاوردي نداشته است، اما زيباکلام از سياست‌هاي اعلامي جمهوري اسلامي ايران در مورد سوريه، مسئله هسته‌اي و اصلاح ساختار سازمان ملل "تمام قد" دفاع کرد.وي اگر چه در اين گفتگو تنها بود و دو طرف مقابل وي به همراه مجري يک نظر مشترک داشتند، اما قاطعانه اعلام کرد که دشمنان ايران در "ايزوله کردن" کشور ما موفق نبوده‌اند و نشانه اين عدم توفيق هم حضور کشورهاي دنيا در مقايس وسيع در اجلاس سران غيرمتعهدها در تهران و نيز حضور بان کي مون در اين اجلاس است.زيبا کلام که به زبان انگليسي تسلط کامل دارد و در اين گفتگو با زبان انگليسي سخن مي‌گفت، بر اين نکته مهم تأکيد کرد که "من بايد اضافه کنم که در قبال اين اجلاس و مسئله ايران دو نکته وجود دارد. نکته اول اينکه آمريکا به هيچ وجه نتوانست در منصرف کردن کشورها براي حضور در اجلاس تهران موفق باشد. نکته دوم هم اينکه کشورهاي مختلف دنيا با وجود فشارهاي آمريکا در سطوح بالايي اعم از پادشاه، رئيس‌جمهور، وزير خارجه و غيره در اجلاس شرکت کردند و اين مسئله گوياي آن است که ايران امتيازات فراواني را عليه آمريکا و اسرائيل در اختيار دارد."اما الجزيره قطري سخنان جالب زيباکلام را وقتي به موضوع سوريه رسيد، ناتمام گذاشت؛ آنجايي که وي گفت که مسئله سوريه براي جمهوري اسلامي ايران يک مسئله استراتژيک استو سوريه تنها کشور عربي است که از ايران در هنگام جنگ با عراق پشتيباني کرد.آخرين جمله زيباکلام هم اين بود که "سوريه تنها کشوري است که درباره فلسطين مواضع يکساني با ايران دارد و از حزب‌الله لبنان نيز حمايت‌هاي صريحي بعمل آورده است."؛ الجزيره هنگامي که سخنان زيباکلام به اينجا رسيد، سخنان وي را قطع کرد.کارشناسان سياسي، شبکه خبري الجزيره و کشور "يک ميليون هشتصد هزار نفري قطر" را يکي از اصلي‌ترين حاميان مخالفان سوريه مي‌دانند. سران قطر تاکنون بارها عليه بشار اسد و نظام سوريه سخن گفته و خواستار سرنگوني نظام اين کشور شده‌اند.با گذشت چند روز از اين مصاحبه، حالا صادق زيباکلام در گفتگو با خبرنگار آنا مي‌گويد که " من وقتي پاي نظام و تماميت انقلاب پيش بيايد، از صدتا حزب‌الهي و انصار حزب‌اللهي، انصارتر و حزب‌الهي‌تر هستم."وي تصريح مي‌کند: در مصاحبه با الجزيره در مقابل کساني نشستم که مي گويند جمهوري اسلامي نبايد باشد. من در برابر اين افراد از خيلي‌ از حزب‌الهي‌ها و انصار حزب‌الهي‌ها "تندتر و آتشين‌تر" از نظام دفاع کردم.اين استاد دانشگاه پيش از نيز با حضور در مراسم افطاري اساتيد برجسته دانشگاه با رهبر انقلاب حضور يافته بود. اين اقدام وي مورد هجمه تند سايت‌هاي فارسي‌زبان ضدانقلاب واقع شد اما وي در مصاحبه‌اي گفته بود که "حضور در اين مراسم برايم غنيمت و قابل توجه بود.
کد خبر: ۹۶۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۶/۱۳