برچسب ها
هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی با ارسال نامه‌ای به تیتر اول و یادداشت کیهان اعتراض کرد. پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir ، هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی با ارسال نامه‌ای از طریق روابط عمومی مجلس به تیتر اول و یادداشت کیهان روز پنج‌شنبه- 23 مهرماه 94- اعتراض کرده است که متن جوابیه مجلس و پاسخ کیهان از نظر خوانندگان می‌گذرد. مدیر مسئول محترم روزنامه کیهانجناب آقای شریعتمداریبا سلامدر روزنامه کیهان پنج‌شنبه 23 مهرماه سال 94، در صفحات اول و دوم، مطالبی علیه مجلس شورای اسلامی انتشار یافته که از نمونه‌های بارز تهمت، تخریب و افترا است، لذا وفق قانون برای تنویر افکار ملت شریف ایران، در همان صفحات و به همان کیفیت، مطالب زیر به عنوان پاسخ آورده شود: 1- در تیتر و سوتیترها و سر مقاله مطالبی آورده شده که حاکی از بی‌اطلاعی مسئولین روزنامه از امور کشور است، لذا با برداشت انحرافی و 180 درجه خلاف واقع، به جای اصلاح تحریکات و مواضع قبلی روزنامه، خود را از مواجهه با اطلاعیه دفتر مقام معظم رهبری کنار کشانده و باز هم به روش فرار به جلو، رئیس و نایب رئیس مجلس را آماج تهمت قرار داده است. این اقدام کیهان اگر با این احتمال بررسی شود که اطلاعات کافی در اختیار داشته و چنین خلاف‌گویی می‌کند که بسیار مایه تاسف و عین بی‌صداقتی است و اگر با این احتمال باشد که اطلاعات کافی نداشته، سوال این است که چرا بدون اطلاع، دیگران را آماج تهمت قرار می‌دهد که البته در هر دو صورت، ضعف سلوک اخلاق رسانه‌ای آن روزنامه را نشان می‌دهد.آنچه در مسیر مراحل «طرح اقدام متناسب و متقابل دولت جمهوری اسلامی ایران در اجرای برجام» انجام گرفت، مسئولین هر دو فراکسیون مجلس در جریان هستند و می‌دانند که مطالب آن روزنامه خلاف واقع و کذب محض است. 2- رئیس محترم مجلس توصیه‌های لازم در هماهنگی کلی در کشور در چنین طرح مهمی را با محوریت دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی مطرح کردند که عین حقیقت و واقع بوده است، لذا مخالف نشان دادن این امر با بیانیه دفتر مقام معظم رهبری از عجایب روزگار و خلاف است و اتفاقا در چند طرح دیگر هسته‌ای که در مجلس نیز به تصویب رسید، دقیقا چنین هماهنگی صورت پذیرفته بود و همچنین مطالب مطرح شده توسط نایب رئیس محترم مجلس با برخی نمایندگان، درست بوده و برداشت آن روزنامه بی‌اساس و مردود است. 3- از رفتارهای نسنجیده دیگر آن روزنامه، نشستن در مقام افتاء و مشروع و غیرمشروع دانستن رای نمایندگان در این طرح است. کیست که نداند رعایت ضوابط شرعی و قانون اساسی، مرجعی مشخص به نام شورای نگهبان دارد و در آن زمان که این مقاله مغشوش در آن روزنامه نوشته شده، شورای محترم نگهبان رای خود را صادر نموده بود. البته اینگونه رفتارهای رسانه‌ای که در چند ماه اخیر آن روزنامه نسبت به مجلس انجام داده و موجب تشویش اذهان عمومی گردیده است، غیرمترقبه نیست و متاسفانه این رسانه، گاه با کلمات سخیف، مانند «سیب‌زمینی سرخ کرده» یا «طرح ابوالبقاء» و نظایر آن نسبت به مهمترین نهاد مردم‌سالاری دینی اسائه ادب نموده است و حال این سوال مطرح است که با چه مجوز شرعی و قانونی روزنامه‌ای که از بودجه عمومی ارتزاق می‌کند و مدیر مسئول آن ریالی در آن سرمایه‌گذاری نکرده، حق دارد مجلس را که مهمترین رکن مردم‌سالاری است تحقیر و تخریب کند؟ (گرچه رسانه‌های خصوصی هم چنین حقی را ندارند تا چه رسد به یک رسانه که از بودجه عمومی استفاده می‌کند). 4- در سایر مطالب این مقاله نیز دستپاچگی و تحلیل نادرست وجود دارد که تاسف‌آور است. مثل اینکه گفته شده: «در اقدامی تامل‌برانگیز فقط چند دقیقه بعد از قرائت گزارش کمیسیون طرح دو فوریتی ارائه شد!» این در حالی است که قبل از طرح دو فوریتی، حداقل در سه جلسه مفصل بین اعضایی از دو فراکسیون اصلی مجلس، این طرح مورد بررسی قرار گرفته و اصلاحات انجام شده بود و با دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی نیز هماهنگی صورت گرفته بود و قرار بر این شد که بعد از قرائت گزارش کمیسیون، طرح در صحن مطرح شود. آیا اینکه برای طرحی بسیار مهم و سرنوشت‌ساز، در کل کشور هماهنگی به عمل آمد ایراد دارد؟ یا اینکه ساعت‌ها اعضایی از دو فراکسیون روی این طرح کار کردند و به نتیجه رسیدند تا در مجلس با هماهنگی بیشتری کار جلو برود مورد اشکال است؟ طبعا در طرح‌های مهم نه در ایران که در سطح جهان معمول است خارج از متن جلسات، رایزنی‌ها و بحث‌هایی صورت گیرد تا در جلسات عاقلانه‌تر کار جلو برود حتی در همین قطعنامه اخیر شورای امنیت که کلا 10 دقیقه تصویب آن طول کشید ولی همگان می‌دانند چند ماه طرفین روی آن کار کردند و توافقاتی داشتند. اما اینکه گفته شده طرح به کمیسیون دیگری ارجاع شد با کمی دقت و رجوع به آیین‌نامه داخلی مجلس متوجه می‌شوید که کمیسیون برجام مسئول ارائه گزارش بود و کار خود را به سرانجام رساند و هیئت رئیسه می‌تواند طرح‌هایی را به این کمیسیون ارجاع دهد اما اصل وظیفه هیئت رئیسه ارجاع طرح به کمیسیون تخصصی یعنی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی است که در آیین‌نامه مشخص شده است و اتفاقا تمامی طرح‌هایی که در زمینه مباحث هسته‌ای در طول سالیان گذشته در مجلس مطرح شده از طریق همین کمیسیون بوده است. همه این مسائل نشانگر این است که آن روزنامه چون در چند ماه اخیر با تحلیل‌های اشتباه مسیر نادرستی را مورد توجه قرار داد که امروز روشن گردید با حقیقت و واقعیت فاصله دارد، لذا با چنگ زدن به آسمان و ریسمان، قصد فرار از تحلیل‌های غلط گذشته خود را دارد. لذا در پایان تاکید می‌شود نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی طی دو ماه گذشته با دقت موضوع هسته‌ای را مورد توجه قرار دادند و از سر خیرخواهی و مصالح کشور قانون سنجیده‌ای را با هماهنگی سایر مراجع مسئول سامان دادند که با تایید کامل و بلافاصله آن توسط شورای محترم نگهبان، برای اجرا ابلاغ گردید و بحث‌هایی از سنخ مطالب آن روزنامه نه تنها اشکالات و تخلفات گذشته آن جریده را علاج نمی‌کند که به دودستگی‌ها در کشور در این زمینه دامن می‌زند که رهبری معظم انقلاب همگان را از آن منع کردند. مهدی کیاییمدیرکل فرهنگی و روابط عمومی مجلس شورای اسلامی کیهان: از مجلس محترم که باید «عصاره فضائل ملت» باشد انتظار نمی‌رفت به جای پاسخ مستند، این همه اتهام ناروا را علیه کیهان ردیف کند و کیهان نیز در پی آن نیست که اتهامات مزبور را یک به یک پاسخ بدهد ولی اشاره به چند نمونه از این موارد را برای قضاوت افکار عمومی لازم تلقی می‌کند. 1- ادعا کرده‌اند که مسئولین هر دو فراکسیون مجلس در تمامی مسیر تهیه طرح اقدام متناسب و متقابل دولت در اجرای برجام، حضور داشته‌اند و توضیح نمی‌دهند که اگر مسئولان هر دو فراکسیون در جریان بوده‌اند، آن همه اعتراض و انتقاد شدید آنها که طرح یاد شده بدون حضور و کسب نظر آنها تهیه شده، چه علتی داشته است؟ نوار مذاکرات جلسات علنی مجلس در این خصوص موجود است. بنابراین، باید پرسید مسئولین فراکسیون مورد اشاره، مطالب روزنامه را «کذب محض»! تلقی می‌کنند یا ادعای مطرح شده در جوابیه را؟! 2- نوشته‌اند که «توصیه‌های رئیس محترم مجلس» در هماهنگی کلی کشور و با  محوریت شورای عالی امنیت ملی بوده که «عین حقیقت» بوده است که باید پرسید؛ اولا؛ کدام توصیه‌ها؟ اگر منظورتان توصیه‌های جلسه غیرعلنی است که در جلسه علنی نیز مطرح شد، پس چرا آن را تکذیب فرمودید؟ و ثانیا، وظیفه مجلس که در بیانات رهبر معظم انقلاب هم به آن توصیه شده است،‌ بررسی و اظهارنظر «نمایندگان ملت» است  و نه شورای عالی امنیت ملی، ثالثا؛ اگر با همه نمایندگان هماهنگ کرده  بودید چرا اجازه طرح پیشنهادات  - که حق نمایندگان است- را به نمایندگان ندادید؟! 3- اعتراض کرده‌اند که بیانیه دفتر رهبر معظم انقلاب، تأیید نظر هیئت رئیسه بوده است و کیهان آن را وارونه توصیف کرده است! و توضیح نداده‌اند ادعای مطرح شده آن بود که تصمیم برای تصویب طرح یک فوریتی - بدون  حق اظهارنظر و پیشنهاد نمایندگان - در جلسه سه نفره آقایان لاریجانی و شمخانی و حجازی - از بیت مقام معظم رهبری - اتخاذ شده است و این‌گونه وانمود شده بود که این تصمیم از سوی حضرت آقا بوده است!  که در بیانیه بیت معظم‌له با صراحت این ادعا رد شده بود. بنابراین چگونه  بیانیه را در تأیید اقدام خود تلقی فرموده‌اید؟  و اساسا اگر بیانیه در پی تأیید اقدام شما بود، چه نیازی به صدور آن وجود داشت؟! 4- آورده‌اند که مرجعی بنام شورای نگهبان طرح تصویب شده را تأیید کرده است و از این روی یادداشت و گزارش کیهان را «مغشوش»  نامیده‌اند، که باید گفت؛ اولا؛ اعتراض روز پنج‌شنبه کیهان به نحوه اخذ رأی بود و نه متن و مفاد  طرح و ثانیا؛ وظیفه شورای نگهبان ورود و اظهارنظر درباره چگونگی اخذ رأی نیست،  بلکه تنها اعلام انطباق یا عدم انطباق مصوبه با شرع مقدس و یا قانون اساسی است  و اکنون با توجه به اتهام فرار به جلو که به کیهان نسبت داده‌اید باید پرسید این ادعای شما که هیچ ربطی به موضوع ندارد، از نوع «فرار به جلو» است یا انتقاد مستند کیهان به نحوه برخورد خلاف آئین‌نامه آقایان در تصویب طرح مورد اشاره که شواهد آن موجود است؟!  5- نوشته‌اند کیهان گاه با کلمات سخیف نظیر «سیب‌زمینی سرخ کرده» یا «طرح ابوالبقاء»  نسبت به مهم‌ترین نماد مردم‌سالاری اسائه ادب کرده است که باید گفت؛ کاش به جای آن که کیهان را به «شتابزدگی»  متهم کنید، در تهیه جوابیه شتاب نمی‌کردید و می‌دیدید که تیتر یک کیهان روز 30 تیرماه 94 با عنوان «ورق خوردن تاریخ با سیب‌زمینی سرخ کرده»  درباره درخواست «مک دونالد»  برای حضور در ایران و اعتراض به آمریکایی‌ها بوده است که به جای رفع تحریم‌ها  دنبال حضور «مک دونالد»  در ایران هستند. این تیتر و گزارش مربوط به آن چه ربطی به مجلس داشت؟!  حالا بفرمایید، شما شتابزده‌اید یا کیهان؟! 6- درباره کیهان نوشته‌اند «روزنامه‌ای که از بودجه عمومی ارتزاق می‌کند و مدیرمسئول آن ریالی در آن سرمایه‌گذاری نکرده است»! که باید گفت: اولا؛ تأسف‌آور است که قانونگذاران از معنای بودجه عمومی خبر ندارند و نمی‌دانند که از قضا، کیهان روزنامه‌ای است که هیچ ردیف بودجه‌ای ندارد و صرفا متکی به درآمدهای مطبوعاتی خود نظیر آگهی، چاپ و... است، ضمن آن که مانند برخی روزنامه‌ها و نشریات کذایی، وابسته به هیچ حزب و گروهی هم نیست که از طریق آن حزب و گروه تأمین مالی شود. ثانیا؛ مگر آقایان لاریجانی و باهنر و بقیه نمایندگان، ریالی در مجلس شورای اسلامی سرمایه‌گذاری کرده‌اند که به خود حق می‌دهند از جایگاه مجلس اظهارنظر کنند؟ فرق کیهان با شما در این زمینه، آن است که کیهان متکی به درآمد خود است و شما از بودجه کلان کشور ارتزاق می‌کنید و البته در هر دوره نیز بی‌آن که به هیچ یک از مراکز آموزشی بروید،  یک رتبه تحصیلی از نوع لیسانس و فوق‌لیسانس  و دکتری دریافت می‌فرمایید و سایر مزایا بماند. 7- درباره ارجاع طرح به کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی به جای کمیسیون ویژه بررسی برجام نوشته‌اند «کمیسیون برجام مسئول ارائه گزارش بود و کار خود را به سرانجام رساند و هیئت رئیسه می‌تواند طرح‌هایی را به این کمیسیون ارجاع دهد، اما اصل وظیفه هیئت رئیسه ارجاع طرح به کمیسیون تخصصی یعنی کمیسیون امنیت ملی و سیاست‌ خارجی است» دراین‌باره گفتنی است که اگر کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی برای بررسی برجام کافی بود، چرا به تشکیل کمیسیون ویژه بررسی برجام رأی دادید؟ و اگر کمیسیون امنیت ملی را ناکافی می‌دانستید- که می‌دانستید و اعلام هم کرده بودید- و به همین علت کمیسیون ویژه را تشکیل داده بودید،  چرا بررسی طرح را به همین کمیسیون ویژه ارجاع ندادید؟ مگر نمی‌فرمایید وظیفه هیئت رئیسه ارجاع به کمیسیون تخصصی است؟ پس چرا از یک طرف کمیسیون ویژه را تخصصی‌تر از کمیسیون امنیت ملی می‌دانید و از سوی دیگر هنگام بررسی طرح، تخصصی بودن آن را قبول نمی‌فرمایید؟! 8- فرموده‌اند امروزه تحلیل‌های نادرست کیهان معلوم شده است که باید پرسید کدام یک از تحلیل‌ها و پیش‌بینی‌های کیهان با همان دقت که مطرح شده بود، تحقق نیافته است؟  کاش به یک نمونه از آن اشاره می‌کردید و یا کدام یک از تحلیل‌های شما برادران محترم دقیق بوده است، کاش از این عرصه هم یک نمونه می‌آوردید؟! و بالاخره درباره جوابیه مجلس محترم اگرچه گفتنی‌های دیگری نیز هست ولی می‌گذاریم و می‌گذریم و بر این نکته تاکید می‌ورزیم که در یادداشت و گزارش مورد اعتراض آقایان هیچ مطلبی بیرون از آنچه در جلسه علنی آن روز مجلس مطرح شده بود، وجود ندارد.   منبع/میزان
کد خبر: ۷۵۰۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۲۶

من احساس می‌کنم که هرکدام از ما دیدگاهی خاص نسبت به مسائل داریم و می‌توانیم در عین حفظ احترام و دوستی، با نظرات همدیگر مخالفت کنیم
کد خبر: ۷۴۳۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۷

نوه بنیانگذار انقلاب اسلامی با بیان اینکه امام(ره) صرفا در بیانات و سخنرانی ها خلاصه نمی شوند،گفت: هرکس مدافع اندیشه امام(ره) است حداقل یکبار باید کتاب‌های ایشان را تورق کرده باشدپایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.irحجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی روز چهارشنبه در دیدار با اعضای ستاد برگزاری همایش بین المللی قرآن در سیره و اندیشه امام خمینی، با اشاره به اهداف برگزاری کنگره‌ها و همایش‌های مربوط به امام راحل، اظهار داشت: امام(ره) خود یک اندیشمند بود و بر همین اساس تحلیل یک اندیشه نیز اقدامی در راستای بالا بردن حوزه فهم و درک در هر جامعه است. وی با اشاره به سخن مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه بن مایه فکری جمهوری اسلامی اندیشه امام(ره) است، افزود: در جامعه ما مدعیان تفکر امام(ره) زیاد هستند که امرمبارکی است، اما مهم آن است که وقتی کسی می خواهد از یک اندیشه دفاع کند باید با آن آشنا باشند؛ طبعا کسانی که امام(ره) را نمی‌شناسند دفاع آنها ناقص خواهد بود. حجت الاسلام خمینی ادامه داد: خوب است از کسانی که مدعی تحلیل امام هستند ابتدا بپرسیم که امام(ره) چند کتاب نگاشته‌اند و با عناوین کدامیک از آنها آشنایی دارند که می‌خواهند ایشان را تحلیل کنند؟ زیرا امام(ره) صرفا در بیانات و سخنرانی ها خلاصه نمی شوند. یادگار امام با تأکید بر شناخت شخصیت امام(ره) ازهمه جهات، گفت: امام(ره) را بدون فلسفه، اصول و فقه نمی‌توان شناخت و لذا معرفی ایشان کمک کردن به بالا بردن دانش عمومی جامعه برای کسانی است که دغدغه دفاع از امام(ره) را دارند. وی گفت: هرکس مدافع اندیشه امام(ره) است حداقل یکبار باید کتاب‌های ایشان را تورق کرده باشد اما به خاطر آسان نبودن این کار، برگزاری چنین همایش‌هایی در مسیر شناخت ایشان می تواند کمک کند. حجت الاسلام خمینی تأکید کرد: تبیین شخصیت امام(ره) در حوزه های مختلف، کمک به استحکام بن مایه های فکری نظام جمهوری اسلامی است و هرگونه سستی، منجر به خلل در این کار می شود. وی گفت: حوزه های علمیه باید آراء فقهی و اصولی امام(ره) را محور بحث های خود کنند، خصوصا آنکه دست ما کم کم از نسل اول شاگردان امام(ره) که درس و سخن ایشان را شنیده بودند خالی می‌شود و با نسل‌هایی رو به رو می شویم که ممکن است سخن امام(ره) را نشنیده باشند. یادگار امام با اشاره به اینکه برخی بزرگان معاصر با امام(ره) بخشی از سخنان ایشان را نشنیده و درک نکرده اند، افزود: پررنگ شدن بعد سیاسی شخصیت امام(ره)، موجب ناشناخته ماندن ابعاد دیگر آن از جمله ابعاد علمی آن شده است؛ اما واقعیت این است که مجموعه ابعاد گوناگون، شخصیت امام(ره) را ساخته است و آن امام(ره) که دارای ابعاد مختلف است، خط امام واقعی را، به عنوان پایه و اساس جمهوری اسلامی، تشکیل می دهد. حجت الاسلام خمینی در ادامه سخنان خود در خصوص نسبت میان امام(ره) و قرآن، بررسی روش تفسیری امام(ره)، تأثیر قرآن در اندیشه سیاسی، اجتماعی، فقهی و کلامی امام(ره) و نقش ایشان در خارج کردن قرآن از مهجوریت را از موضوعات مهم در این بحث ذکر کرد. وی با بیان این توصیه که بسیار باید مراقب بود گرفتار دام کنگره سازی و مقاله سازی نشویم، افزود: تأثیر برگزاری یک کنگره می‌تواند شکل گرفتن یک سوال در ذهن مخاطب باشد تا او در آینده به دنبال یافتن پاسخ آن برود. همچنین حجت‌الاسلام سیدحسن خمینی در مراسم تجدید میثاق نیروی پلیس با امام خمینی و تجدید بیعت با فرمانده کل قوا گفت: نام‌گذاری یک هفته به نام نیروی انتظامی فرصتی است برای شناساندن و معرفی خدماتی که پلیس به مردم ارائه می‌دهد و از سوی دیگر فرصتی است تا تجارب و نقاط ضعف شناسایی شده و برای برطرف کردن چالش‌ها چاره‌اندیشی شود. وی گفت: پلیس باید خواستار آرامش روانی جامعه باشد. از یکسو با متخلفان و مجرمان برخورد کند و آنها بدانند که تخلف و جرم از چشمان تیزبین پلیس پنهان نمی‌ماند و از سوی دیگر مردم باید احساس کنند که آرامش و امنیت آنها حفظ شده و نباید احساس کنند که تحت کنترل غیرضروری قرار گرفته‌اند. نباید فضای جامعه یک فضای امنیتی باشد که مردم در آن احساس ناامنی کنند. تولیت مرقد امام خمینی افزود: وظیفه پلیس به عنوان نیروی انتظامی وظیفه‌ای ظریف و سخت است. تفاوت نیروهای نظامی و انتظامی در این است که نیروهای انتظامی علاوه بر وظیفه تامین امنیت باید احساس آرامش را نیز به جامعه منتقل کنند. حجت‌الاسلام خمینی افزود: امنیت مهم‌ترین رکن جامعه است و از قدیم تامین امنیت مهم‌ترین وظیفه حاکمیت بوده و حکومت‌هایی که بیش از دیگران موفق به استقرار نظم و امنیت در جامعه شده بودند توانستند نامی ماندگار برای خود به یادگار بگذارند. وی تاکید کرد: تمام پیشرفت‌های بشری ازجمله تولید علم در بستر امنیت رخ می دهد و احساس امنیت و آرامش فراتر از خود امنیت است و خوشبختانه امروز ایران در منطقه آشوب‌خیز دنیا در شرایطی ایستاده که سقف امنیتی خوبی بر فراز این مرز و بوم حاکم است و مردم در هر کجای ایران، در هر ساعتی از شبانه‌روز در امنیت به سر می‌برند.     مرجع :ایلنا
کد خبر: ۷۴۳۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۶

پیکر پاک دکتر سید ابراهیم جباری فر از جان باختگان حادثه منا در یاسوج مرکز استان کهگیلویه و بویراحمد فردا چهارشنبه تشییع می شود. پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.irمراسم تشییع پیکر مطهر دکتر سید ابراهیم جباری فر که ازجان باختگان حوادث حج امسال بود فردا از جلوی کانون بسیج به طرف میدان هفت تیر تشییع وسپس برای خاکسپاری به اصفهان منتقل می شود. سید ابراهیم جباری فر از فرزندان شایسته استان کهگیلویه و بویراحمد و نخستین استاد تمام دانشکده دندان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بود ، بیش از 50 مقاله در مجلات پژوهشی وعلمی داخلی وبین المللی چاپ و 5 جلد کتاب نیز در زمینه های مختلف دندان پزشکی کودکان تالیف کرده است.
کد خبر: ۷۴۱۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۴

آیت‌‌الله ابوالقاسم خزعلی یار صدیق امام و رهبری و عضو مجلس خبرگان، دارفانی را وداع گفت.به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به نقل از فارس، آیت‌‌الله ابوالقاسم خزعلی عضو مجلس خبرگان پس از یک دوره طولانی بیماری و به دلیل کهولت سن صبح امروز چهارشنبه دعوت حق را لبیک گفت. آیت الله ابوالقاسم خزعلی، در سال 1304 هجری شمسی در بروجرد، از توابع استان لرستان متولد شد. بخشی از تحصیلات ابتدایی را در استان لرستان و باقیمانده آن را به دلیل مهاجرت به مشهد مقدس در این شهر سپری کرد. در سن 17 سالگی به تحصیلات حوزوی علاقمند شد و به حوزهٔ مشهد رفت و دورهٔ مقدمات و سطح را در این حوزه فراگرفت سپس برای ادامه تحصیلات حوزوی و بهره‌مندی از محضر اساتید برجسته نظیر آیت الله العظمی بروجردی و امام خمینی(ره) عازم قم شد و در کلاس درس خارج فقه و اصول آنان شرکت کرد. مشاهده شخصیت امام خمینی(ره) در زمان تحصیل و ارتباط نزدیک با ایشان به دلیل شرکت در کلاس درس حضرت امام باعث علاقمندی وی به شخصیت ایشان و قدم گذاشتن در مسیر مبارزات علیه رژیم پهلوی شد. آیت الله بروجردی نیز علاقه ویژه‌ای به وی به عنوان یکی از شاگردان برجستهٔ خود داشت. ارتباط نزدیک با این دو شخصیت سبب انجام فعالیت‌های مبارزاتی نظیر سخنرانی، انتشار اعلامیه‌ها و رهبری مردم جهت حرکت‌های اعتراضی علیه رژیم شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی وی مسئولیت‌هایی نظیر عضویت در مجلس خبرگان قانون اساسی و عضویت در مجلس خبرگان رهبری به نمایندگی از مردم خراسان رضوی را بر عهده داشته است. دو سال قبل از ازدواج، آیت الله خزعلی، برای تکمیل معلومات حوزوی خود و گذراندن دورهٔ خارج به شهر قم رفت. آیت الله خزعلی در قم، در درس خارج فقه "آیت الله بروجردی" و درس "خارج فقه" حضرت امام خمینی (ره) شرکت کرد. وی همچنین مدتی در درس "آیت الله بهجت"‌ حاضر شد و از محضر این استاد برجسته استفاده کرد. آیت الله خزعلی، علاوه بر شاگردی، ارتباط ویژه‌ای با حضرت امام(ره) داشت و به علت اقامت در محلهٔ "یخچال"، این مجاورت با امام، نقش مهمی در زندگی ایشان داشت. چون امام به رغم مقام رفیع خود در تمام رشته‌های دینی، می‌خواست برخی نکات فقهی را با توجه به دانش گستردهٔ آیت‌الله بروجردی فراگیرد آیت الله خزعلی چون شاهد حضور امام در کلاس فقه آیت‌الله بروجردی بود، به شدت تحت تأثیر قرار گرفت و این روحیهٔ فروتنی و تواضع تأثیر عمیقی برجای نهاد و مقدمهٔ پیوند و الفت نسبت به امام در ایشان شد. او در سال 1338 طی یک سخنرانی در شهر رفسنجان، با مقایسهٔ شاه و آیت‌ الله بروجردی، شاه را به یک انگشتر در دستان بروجردی تشبیه کرد و در توضیح قدرت مرجع تقلید شیعیان اظهار کرد که هرگاه ایشان اراده نماید این انگشتر را پرت می‌نماید. این سخنان تأثیر گسترده‌ای در میان نیروهای امنیتی و حتی خود شاه به جا نهاد. به زودی دستگاه امنیتی رژیم پهلوی در برخورد نسبت به سخنان آقای خزعلی ایشان را به سه سال تبعید به گناباد محکوم کرد. حضور مستمر در نهضت امام خمینی(ره) بارزترین جنبهٔ سیاسی شخصیت آیت‌الله خزعلی حضور مستمر و شایان در نهضت اسلامی امام خمینی(ره) بود. در سال 1352 باز به دلیل امضای نامه و اعلامیه به نفع حضرت امام(ره) به بندر گناوه تبعید شد. پس از جریان تبعید در گناباد، امام(ره)‌ ایشان را به حضور طلبید و ضمن تشویق خواستار ادامهٔ مبارزه با دستگاه پهلوی گردیدند. در دههٔ 1340 آیت‌ الله خزعلی سفرهای تبلیغی زیادی به نقاط مختلف ایران، به خصوص استان خوزستان، انجام داد. از دیگر فعالیت‌های آیت‌ الله خزعلی سخنرانی در حسینیهٔ ارشاد است. این مرکز در اواخر دههٔ 1340 محل سخنرانی شخصیت‌هایی چون استاد مطهری و دکتر شریعتی بود. آقای خزعلی نیز در سال 1348 چند سخنرانی در حسینیهٔ ارشاد ایراد کرد که محتوای آنها ضرورت فعالیت‌های فرهنگی از جمله تأسیس کتابخانه بود. تبعیدهای پیاپی و محدودیت‌های روزافزون، آیت‌ الله خزعلی را از پیگیری مبارزه علیه رژیم بازنمی‌داشت. در سال 1354 آیت‌ الله خزعلی در مسجدالجواد تهران دستگیر و در زندان قزل‌قلعه به مدت 48 روز در یک سلول به همراه یک نفر دیگر حبس گردید. پس از انتشار مقاله ٔ توهین‌آمیز روزنامهٔ اطلاعات علیه امام خمینی(ره) در روزهای 18 و به خصوص 19 دی ماه 1356 مردم قم تظاهرات وسیعی علیه رژیم پهلوی برگزار کردند. رژیم این تظاهرات را در 19 دی ماه به شدت سرکوب کرد. پس از این واقعه، کمیسیون حفاظت امنیت اجتماعی شهرستان قم در 12 دی‏ماه 135، 10 نفر فوق را به نقاط دوردست تبعید نمود. آیت‌ الله خزعلی این بار زیر بار این تبعید نرفت، از این رو ناچار شد به صورت مخفی در تهران زندگی نماید. وی تا آستانهٔ پیروزی انقلاب به همین صورت در تهران زندگی کرد. آیت الله خزعلی پس از استعفای "آیت الله مهدوی کنی" به عضویت شورای نگهبان در آمد. دور دوم انتصاب فقهای شواری نگهبان در سال 1359، شورای نگهبان با حضور آیت الله صافی گلپایگانی، آیت الله احمد جنتی، آیت الله ابوالقاسم خزعلی، آیت الله محمدی گیلانی، آیت الله محمد مؤمن و آیت الله امامی کاشانی تشکیل شد. اعلام برائت آیت الله خزعلی از اظهارات فرزندش مهدی خزعلی یکی از فرزندان آیت الله خزعلی، به نام مهدی خزعلی از فعالان فتنه سال 1388 بود که آیت‌الله خزعلی 28 خردادماه 1388 بیانیه‌ای را مبنی بر اعلام برائت از مواضع فرزندش، مهدی خزعلی منتشر کرد. آیت‌الله خزعلی در بخشی از این بیانیه نوشته بود: «مدت مدیدی است پسرم مهدی خزعلی از راه مستقیم منحرف شده درست در خط مقابل قرار گرفته هر چه نصحیت می‌کنم و برای هدایتش متوسل به اولیای خدا می‌شوم اثر نمی‌کند. با بعضی از علمای بزرگ صحبت کردم، فرمود دست نگه دار شاید به راه بیاید. دیگر کاسه صبرم لبریز شده، دیگر با او صحبت نمی‌کنم و حرف‌های نامناسب او را بر نمی‌تابم. ملت انقلابی عزیز همیشه در صحنه ما بدانند او از ما جدا هست و هر چه از من نقل کند، نپذیرند. با من ارتباطی ندارد ولی الان هم دعا می‌کنم خداوند به او توفیق دهد که از راه انحرافی که پیش گرفته است برگردد و گرنه خداوند مقتدر، اسلام و انقلاب و امام و رهبر و رئیس جمهور و مسلمین عزیز را از شر او مصون و محفوظ بفرماید...»
کد خبر: ۷۲۳۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۲۵

دبیرخانه جشنواره مردمی فیلم عمار، فراخوان ششمین دوره این جشنواره را در هشت موضوع و پنج بخش منتشر کرد
کد خبر: ۷۱۷۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۱۷

پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir «آیا پول/ثروت خوشبختی می‌آورد؟» شاید قدمت این سؤال به قدمت اختراع پول/مالکیت خصوصی باشد. اما این مناقشه‌ای است که در دهه‌های اخیر هم‌زمان با تولید داده‌های معتبر و جامع آماری، بسیار بررسی‌ شده است. امروزه پذیرفته شده که صرفا ثروت با شاخص‌های اقتصادی سنتی نظیر درآمد ناخالص ملی نمی‌تواند وضعیت مردم کشورها را نشان بدهد. دانیل کانمن، برنده نوبل اقتصاد ۲۰۰۲ و آنگوس دیتون، اقتصاددان دانشگاه پرینستون در سال ۲۰۱۰ در پژوهشی گسترده پس از بررسی ۴۵۰‌ هزار نفر، صراحتا اعلام کردند که به این نتیجه رسیده‌اند پول بیشتر لزوما به شادی بیشتر نمی‌انجامد!» در مقاله آنها نموداری بود که نشان می‌داد، وقتی درآمد از حد مشخصی فراتر می‌رود، ازآن‌پس درآمد بیشتر لزوما احساس بهتری به آدم‌ها نمی‌دهد. شاید همین کشفیات بود که منجر شد سازمان ملل در سال ۲۰۱۲ اولین کنفرانس شادی ملل‌متحد را برگزار کند و سال بعد روز ۲۰ مارس را به‌عنوان روز بین‌المللی شادی نام‌گذاری کند. در همین راستا در سال‌های اخیر مؤسسه نظرسنجی گالوپ۱ یک رشته نظرسنجی را برای سنجش احساسات مثبت و منفی مردم جهان کلید زده است. اهمیت سنجش احساسات ازآن‌رو است که نه‌تنها کیفیت حیات ذهنی آدم‌ها را تحت‌ تأثیر قرار می‌دهد، بلکه رفتار آنها را نیز جهت می‌دهد. گالوپ برای سنجش احساسات مثبت و منفی افراد ۱۵ سال به بالای ۱۴۸ کشور جهان در سال ۲۰۱۴ نظرسنجی گسترده‌ای را با نمونه‌ای شامل ۱۵۳هزارنفر اجرا کرد. در این پیمایش برای سنجش احساسات مثبت از مردم پنج سؤال پرسیده شده: ۱- آیا احساس می‌کنید دیروز به خوبی استراحت کرده‌اید؟۲- آیا تمام دیروز با احترام با شما رفتار شد؟۳- آیا دیروز زیاد لبخند زدید یا خندیدید؟۴- آیا دیروز چیز جالبی یاد گرفتید یا انجام دادید؟۵- آیا دیروز احساس سرخوشی داشتید؟ بنا بر گزارش رسمی منتشرشده گالوپ باعنوان «۲۰۱۵ Global Emotions» بیش از ۷۰ درصد مردم جهان گفتند که روز قبل از نظرسنجی سرخوشی فراوان، لبخند یا خنده فراوان را تجربه کرده‌اند و احساس می‌کنند به‌خوبی استراحت کرده‌اند و محترمانه با آنها برخورد شده، ۵۰ درصد نیز گفته بودند که روز قبل چیز جالبی یاد گرفته یا انجام داده‌اند. گالوپ گزارش داد که از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۴ شاخص احساسات مثبت تغییر چندانی نکرده و بین ۶۸ تا ۷۱ در نوسان بوده است. همچنین مشخص شد مردم آمریکای لاتین بیش از بقیه دنیا روزانه احساسات مثبت را تجربه می‌کنند. برای اولین‌بار در سال ۲۰۱۴ هر ۱۰ کشور ابتدای فهرست از این منطقه بودند: پاراگوئه، کلمبیا، اکوادور، گواتمالا، هندوراس، پاناما، ونزوئلا، کاستاریکا، السالوادور، نیکاراگوئه. این آمار این استنباط را به ذهن متخصصان گالوپ متبادر کرد که احساس شادی در این منطقه پدیده‌ای فرهنگی است. جامعه‌شناسی احساسات نیز به ما می‌گوید احساسات، همچون عقاید، مخلوقاتی فرهنگی هستند، به این معنی که ما چگونه احساس‌کردن را نیز همچون بسیاری از باورها، دانش‌ها و مهارت‌های لازم برای زندگی فردی و اجتماعی، در فرایند جامعه‌پذیری «می‌آموزیم». ما به‌طور غیرمستقیم یاد می‌گیریم که بر کدام وجوه زندگی تمرکز کنیم، وضع خود و اطراف‌مان و رویدادها را چگونه تفسیر کنیم و چه احساسی نسبت به آنها داشته باشیم. در آمار احساسات مثبت، ۱۰ کشور انتهای فهرست که مردمش کمتر از مردم ۱۳۸ کشور دیگر احساس مثبت داشتند، عبارت بودند از: سودان، تونس، بنگلادش، صربستان، ترکیه، افغانستان، بوسنی و هرزگوین، گرجستان، لیتوانی و نپال. برخلاف بعضی تصورات، خوشبختانه ایرانی‌ها در انتهای این فهرست نبودند. احساسات مثبتی که ایرانیان در زندگی روزمره خود تجربه می‌کنند و در پاسخ به سؤال‌های گالوپ آن را تأیید کرده‌اند، دست‌کم آن‌قدر زیاد بوده که آنها به قعر جدول رتبه‌بندی احساسات مثبت سقوط نکنند. طبق گزارش گالوپ سه‌چهارم بزرگسالان دنیا گفته بودند روز قبل مصاحبه لبخند زده یا خندیده‌اند، حتی ۵۲ درصد مردم افغانستان نیز، اما در میان ۱۴۸ کشور دنیا فقط در تونس، صربستان و ترکیه کم‌تر از ۵۰ درصد مردم چنین تجربه‌ای داشتند. در این نظرسنجی گسترده که به زبان‌های محلی کشورها اجرا شد، احساسات منفی نیز بررسی شد. برای این منظور پنج سؤال پرسیده شد. یکی از سؤال‌ها این بود که آیا پاسخ‌گو روز قبل در بیشتر اوقات احساس درد جسمی، نگرانی، غم، اضطراب و عصبانیت داشته است یا خیر. نتایج نشان داد روز قبل از پیمایش یک‌سوم مردم دنیا نگرانی یا اضطراب را تجربه کرده بودند، یک‌چهارم درد جسمی و کمی کم‌تر از یک‌پنجم غم‌ و خشم را تجربه کرده بودند. به‌طور میانگین ۲۵ درصد مردم دنیا همه پنج احساس فوق را تجربه کرده بودند. بیشترین شیوع این احساسات در عراق (۵۶ درصد مردم) و کم‌ترین در ازبکستان بود. ۵۰ درصد ایرانیان نیز چنین تجربه‌ای را گزارش کردند. عراق در پیمایش‌های ۲۰۱۱، ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ همواره در صدر فهرست بوده و از سال ۲۰۰۸ به بعد همواره بین پنج کشور اول بوده است. در سال ۲۰۱۴، ۱۰کشور ابتدای فهرست عبارت بودند از: عراق، ایران، کامبوج، لیبریا، سودان‌ جنوبی، اوگاندا، قبرس، یونان، توگو، بولیوی و فلسطین. در سال ۲۰۱۳ کشورهای مصر، سوریه، سیرالئون، قبرس شمالی و لبنان در کنار عراق، ایران، یونان، قبرس و کامبوج جزء ۱۰ کشور صدرنشین بودند. بنا به گزارش گالوپ، به لحاظ منطقه‌ای، مردم خاورمیانه نسبت به سایر مناطق جهان کمترین احساسات مثبت و بیشترین احساسات منفی را تجربه کرده بودند. این یافته با وجود تحولات و وضع فعلی خاورمیانه شاید چندان هم عجیب نباشد. شیوع احساسات منفی در این منطقه حدود ۲۵ درصد و بیش از میانگین جهانی بود (به جز در الجزایر). گالوپ در هر دو گزارش ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ خود تأکید کرده است که در جدول رتبه‌بندی کشورها در احساسات مثبت و منفی، کشورها به‌طور معکوس قرار نگرفته‌اند؛ یعنی کشورهایی که بیشترین رتبه را در احساسات مثبت کسب کرده‌اند لزوما کمترین رتبه را در احساسات منفی به دست نیاورده‌اند. مثلا هم ابراز احساسات مثبت و هم ابراز احساسات منفی در میان مردم کشورهای آمریکای‌لاتین شیوع بالایی داشت. جالب اینکه بعضی کشورها هم احساسات مثبت و هم منفی ناچیزی نشان داده‌اند. این مردم کم‌احساس به طور عمده کشورهای شوروی سابق هستند. ۱۰ کشور ابتدای فهرست کم‌احساس‌ها عبارت بودند از: ازبکستان، چین، مغولستان، میانمار، روسیه، تایوان، رواندا، قزاقستان، قرقیزستان و ترکمنستان. اگر به۱۰ کشور ابتدای فهرست کشورهایی که احساسات منفی در آنها بیشترین شیوع را دارد، دوباره نگاه کنیم و شاخص توسعه انسانی (HDI) آنها را از اخیرترین گزارش سالانه سازمان ملل (۲۰۱۳) استخراج کنیم، خواهیم دید که در پیمایش سال ۲۰۱۴ گالوپ شش کشور شاخص توسعه انسانی متوسط یا پایین دارند، یعنی غالبا مردم در این کشورها درآمد سرانه و وضع آموزشی و بهداشتی نامناسبی دارند. تنها چهار کشور در شاخص توسعه انسانی وضع خیلی بالایی دارند: قبرس، یونان، لبنان و ایران. سرانه درآمد ناخالص داخلی قبرس و یونان حدود دو برابر ایران و لبنان اندکی بیش از ایران است، میانگین سال‌های تحصیل هم به‌عنوان یک شاخص آموزشی و فرهنگی در چهار کشور این فهرست بالاتر از ایران است. با این وجود مردم این کشورها نیز احساسات منفی را بیش از صدواندی کشور دیگر گزارش کردند. اگرچه گالوپ داده‌های خود را به‌طورکامل علنی منتشر نکرده تا بتوان درباره آن بررسی‌های دقیق‌تر آماری انجام داد، اما در همین حد هم به نظر می‌رسد اگرچه وضع نامساعد عینی و مادی زندگی با تجربه احساسات منفی می‌تواند همراه باشد، اما کشورهایی هم هستند که از لحاظ وضع درآمد، بهداشت، آموزش و کیفیت و استانداردهای زندگی بسیار بالاتر از بعضی دیگر هستند اما مردم زیادی در این کشورها همچنان احساسات منفی را تجربه می‌کنند. یکی از مباحثات در علوم اجتماعی این است که اگرچه احساسات کاملا بی ربط به واقعیت‌های عینی نیستند، اما احساساتی که افراد تجربه می‌کنند، ممکن است ناشی از عوامل دیگری نیز باشد. اینکه ما چگونه جهان اطراف را احساس کنیم، وابسته به این است که آن را چگونه بفهمیم و تفسیر کنیم. منابع متعددی هستند که فهم و تفسیر ما را از جهان می‌سازند؛ ازجمله تجارب تاریخی یک جامعه، آموزه‌های فرهنگی که ممکن است به‌طورمستقیم از طریق نظام آموزشی منتقل شده باشد یا به‌طور غیرمستقیم در فرایند تربیت یا حضور در جامعه آموخته باشیم و رسانه‌ها. بعضی تجارب تاریخی ممکن است ایجادکننده، تقویت‌کننده یا پایدارکننده احساسات منفی باشند، یا فهمی از وضع موجود ایجاد کرده باشند که به احساسات منفی بینجامد، مثلا جنگ و نابسامانی شدید و طولانی. بعضی رویدادهای دور یا نزدیک یا بعضی اطلاعات ممکن است سطح مطالبات را به حدی بالا برده باشد که بهبود وضعیت عینی و کیفیت زندگی آن‌چنان که هست احساس نشود و ناکامی و احساسات منفی به بار بیاورد. اگر فهم ما از جایگاه واقعی‌مان در جهان منطبق با واقعیت نباشد نیز مطالباتی شکل می‌گیرد که با منابع و امکان‌های موجود ناسازگار خواهد بود و دست نیافتن به آن مطالبات می‌تواند احساس خشم یا غم تولید کند. تصویری که رسانه‌ها از وضع زندگی مطلوب در اختیار ما می‌گذارند، عامل دیگری است که تفسیر ما را از وضعیت خودمان شکل می‌دهد و متعاقب آن احساسات متناظرش را پدید می‌آورد. امروزه رسانه‌ها اطلاعات و تصاویری از سراسر دنیا مخابره می‌کنند که به مدد تکنولوژی‌های نوین در دسترس خیل عظیمی از جمعیت جهان است. وقتی اطلاعات و تصاویری دریافت می‌کنیم که برای ما مطلوب، اما دست‌نیافتنی است، ممکن است غمگین یا افسرده شویم. اگر برای دستیابی به همه مطلوب‌هایی که می‌بینیم خود را مُحِق بدانیم و انتظاراتی داشته باشیم که احتمال بدهیم امکان برآورده شدنش نیست یا کم است، معمولا مضطرب، غمگین یا حتی خشمگین می‌شویم. از سوی دیگر همان‌طور که گالوپ به‌طور مختصر نشان داده است، به‌نظر می‌رسد بعضی فرهنگ‌ها به‌طور متفاوتی احساسات خود را تجربه و بیان می‌کنند. ممکن است در فرهنگ‌های مختلف میراث و آموزه‌هایی وجود داشته باشد که افراد را ترغیب کند نوع خاصی از احساسات را بیشتر ادراک و بیان کنند یا نکنند. همچنان که گفتیم در فهرست ۱۰ کشوری که مردم‌شان هم احساسات مثبت و هم احساسات منفی کمی گزارش کردند، قرابت‌های فرهنگی و منطقه‌ای دیده می‌شود. این داده این ظن را تقویت می‌کنند که در این فرهنگ‌ها ادراک و بیان احساسات احتمالا به‌شدت بعضی مناطق دیگر نیست. اگرچه اظهارنظر دقیق درباره این موضوع نیاز به مطالعات دقیق‌تر دارد، بااین‌حال بعضی حدس‌ها دور از ذهن نیست. برای مثال در آموزه‌های فرهنگ عامه ما در ایران مفهوم «چشم زخم» مفهوم مشهوری است. افراد بسیاری هستند که به چشم زخم اعتقاد دارند و رویدادهای متعددی را به آن نسبت می‌دهند. همچنین این آموزه وجود دارد که برای در امان ماندن از چشم زخم لازم است بخشی از داشته‌های خود را پنهان کرد و در معرض دید عموم قرار نداد، یا درباره آن با کسی سخن نگفت و حتی در موارد نیاز تظاهر به نداشتن چیزهایی کرد: پول، سلامت و البته شادی! در تجربه اغلب ما موقعیت‌هایی هستند که در آن افراد (یا حتی خود ما!) درعین‌حال که وضع خیلی نامطلوبی ندارند در محافل عمومی و نزد دوستان و آشنایان از نداشتن پول، بیماری، گرفتاری، بختِ بد، غم‌وغصه و «هزار بدبختی» ناله و شکایت می‌کنند! این نالان‌بودن و ابراز مداوم احساسات منفی، گاه به عادتی پایدار تبدیل می‌شود و حتی به نظر می‌رسد تکرار آن گاه موجب سرایت اجتماعی آن می‌شود. یعنی وقتی به‌طور مداوم کسی یا کسانی در اطراف ما از گرفتاری و بخت بد خود می‌نالند، احساسات منفی شیوع می‌یابد. از سوی دیگر بیان احساسات منفی، می‌تواند موجب جلب توجه و ترحم دیگران شود. جلب توجه و ترحم، پاداشی است که فرد در قبال بیان احساسات خود می‌گیرد و اگر این اتفاق به طور گسترده رخ دهد، می‌تواند تقویت‌کننده هنجاری شود که طبق آن افراد بیش از آنکه تمایل داشته باشند احساسات مثبت خود را با دیگران در میان بگذارند، احساسات منفی را به اشتراک می‌گذارند. در همین راستا می‌توان به آموزه‌ای دیگر بین ایرانیان اشاره کرد که سهیم‌شدن در احساسات منفی دیگران (غم و غصه و...) را واجد ارزش و یک فضیلت اخلاقی معرفی می‌کند. ما معمولا هم‌نوایی و همدلی با احساسات منفی دیگران را نشانه عمق دوستی می‌دانیم. به‌نظر می‌رسد این امر نیز تقویت‌کننده هنجار ابراز احساسات منفی است. بیان احساسات منفی علاوه بر جلب توجه و ترحم، که فی‌نفسه نوعی پاداش برای ابراز‌کننده محسوب می‌شود، می‌تواند پیامدهای دیگری نیز داشته باشد. کسی که احساسات منفی خود را بیان می‌کند، می‌تواند با ترحمی که جلب می‌کند، امتیاز بگیرد. امتیاز لزوما نفع مستقیم مادی و مالی نیست. ما نوعا از اینکه دیگران احساس خوبی نداشته باشند می‌رنجیم و درصدد بر می‌آییم احساس رنج و غصه آنها را برطرف کنیم، از این رو ممکن است فرصت‌ها و امکان‌هایی به آنها بدهیم که احساس بهتری داشته باشند؛ مثلا توقع کمتری در انجام بعضی کارها (که وظیفه آنها تلقی می‌شده) از آنها داشته باشیم و از بعضی خبط و خطاهایشان چشم بپوشیم. پذیرش کم‌کاری و خطاکاری نیز پاداش‌هایی است که فرد در قبال بیان احساسات منفی خود دریافت می‌کند. اگر در یک بافت فرهنگی اعطای چنین پاداش‌هایی (توجه، ترحم، پذیرش کم‌کاری و خطاکاری) در قبال کسانی که احساسات منفی خود را به‌طور مداوم ابراز می‌کنند، رایج باشد، می‌توان پیش‌بینی کرد که اظهار احساسات منفی به رفتاری شایع تبدیل شود. به‌طور خلاصه می‌توان گفت داده‌های گالوپ صراحتا بیان می‌کند که اگرچه ادراک و ابراز احساسات منفی بین ایرانیان بیش از دیگر ملل شایع است، اما این لزوما به معنای فقدان احساسات مثبت میان آنها نیست. داده‌های گالوپ همچنین این حدس را تقویت می‌کند که صرفا عوامل عینی نظیر ثروت و استانداردهای زندگی تعیین‌کننده شیوع احساسات مختلف در ملت‌ها و جوامع نیست، بلکه معجونی از عوامل عینی و ذهنی (نظیر تجارب تاریخی و آموزه‌های فرهنگی) دست‌اندرکار شکل‌دادن به احساسات مردم جهان است. پی‌نوشت:گالوپ (Gallup) یک مؤسسه خصوصی نظرسنجی با سابقه ۸۰ ساله است که داده‌های کشوری و بین‌المللی فراوانی تولید می‌کند. در نظرسنجی‌های معمولا تلفنی و گاه حضوری گالوپ، دامنه متنوعی از موضوعات از دید مردم آمریکا یا کشورهای دیگر بررسی می‌شود؛ از جمله وضع اشتغال و کسب‌وکار، میزان هزینه‌کرد مصرف‌کنندگان، وضع مهاجران، مسائل نژادی، وضع آموزش، وضع بهداشت و بیمه، محبوبیت چهره‌های سیاسی و مذهبی، موضوعات مناقشه‌برانگیز مذهبی، سیاسی، اجتماعی و... . منبع: شرق
کد خبر: ۷۱۶۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۱۷

نخستين جشنواره  استاني مطبوعات و نشريات و نمايندگي خبرگزاريهاي استان كهگيلويه و بويراحمد توسط معاونت فرهنگی و مطبوعات اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی و با همکاری خانه مطبوعات برگزار می شود
کد خبر: ۷۱۱۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۰۸

در اول مارچ سال ۱۹۳۲، هیتلر نامه‌ای به برونسْویک نوشت و اجازه خواست که اگر ممکن است، آن‌جا را برای تشکیل کمپین برای رقابت ریاست‌جمهوری و تعیین رایش آینده که در پیش بود، ترک کند. این نامه، ۴ روز پس از آن نوشته‌شده‌بود که شهروندی هیتلر به‌عنوان یک آلمانی، پذیرفته شد. هیتلر در اصل شهروند اتریشی بود و زمانی تابعیت آلمان را پذیرفت که در دولت استخدام شد. هیتلر می‌خواست به نتیجه‌ی انتخابات و برگزیده شدن پاول فون هیندنبورگ اعتراض کند، با این حال یک سال پس از این موضوع، هیندنبورگ او را به‌عنوان صدراعظم خود برگزید. یک پزشک - در دوران پیش از ظهور خدماتی مانند پیام کوتاه، ایمیل و شبکه‌های اجتماعی، بهترین راه برای مکاتبه‌ی افرادی که دور از هم زندگی می‌کردند، نوشتن بود. بیشتر این نامه‌ها، محتوای کاملاً خصوصی داشت و بنابراین تعجب‌آور نخواهد بود اگر با سرک کشیدن در محتوای آن، به رازهای نویسندگان و یا میان گیرنده و نویسنده پی ببریم. برخی از نامه‌ها هم از جنبه‌های تاریخی، بسیار مهم و تعیین‌کننده بودند و به نوعی بعضاً نامه‌های سرگشاده‌ای بودند که میان رهبران سیاسی و اجتماعی جنبش‌ها رد و بدل می‌شد و نقشی حساس در ادامه‌ی روند مناسبات سیاسی و مبارزات ملت‌ها داشت. این نامه‌ها از لحاظ سیاسی و تاریخی، اهمیتی به‌سزا دارند، اما نوشته‌ی امروز درباره‌ی نامه‌های بسیار مهمی است که امروزه کمتر از آن‌ها سخنی به میان می اید. چه، اگر برخی از این نامه‌ها مورد توجه گیرنده‌اش قرار می‌گرفت، بسیاری از فجایع و تلخ‌کامی‌ها به بار نمی‌آمد. در این نوشته، به مرور این نامه‌های مهم ولی فراموش‌شده می‌پردازیم. 1- نامه‌ی فیدل کاسترو به فرانکلین روزولتفیدل کاسترو، دوران زمام‌داری ۱۰ رئیس‌جمهور امریکا را درک کرده. آن هم رئیس‌جمهورهایی که اغلب‌شان، آرزوی خلع او از قدرت را داشتند و برخی تلاش عملی هم برای رسیدن به این مقصود، انجام دادند. به هر حال، اولین تماس کاسترو با آمریکا، حاوی پیامی دوستانه بود.در سال ۱۹۴۰، دانش‌آموزی ۱۲ ساله از مدرسه‌ی Colegio de Dolores واقع در سانتیاگوی کوبا، به رویس‌جمهور وقت، فرانکلین روزولت، نامه‌ای نوشت. او نامه‌ی خود را چنین آغاز کرده‌بود: «دوست خوبم، روزولت!» او احوال‌پرسی گرمی با روزولت کرده بود و برای‌ش نوشته‌بود که وقتی در رادیو شنیده که روزولت مجدداً در انتخابات ریاست‌جمهوری برنده شده، چقدر خوشحال شده‌است. کودک از روزولت خواسته بود که برای‌ش یک اسکناس ده دلاری بفرستد، زیرا تا آن زمان، یکی از این اسکناس‌ها را از نزدیک ندیده‌بود! این پسرک، کسی نیست جز فیدل کاسترو!کاسترو در نامه‌اش نوشته‌بود که با آن‌که زبان انگلیسی‌اش ضعیف است، اما خیلی باهوش است و خیلی صادقانه نوشته‌بود: «با این‌که یک پسربچه هستم، خیلی فکر می‌کنم.» این نامه در ۲۷ نوامبر سال ۱۹۴۰ به مقصد رسید، اما هرگز به دست روزولت نرسید. بعدها وقتی روزولت فوت کرد، حتی فرصت نکرد که بداند فیدل کاسترو کیست! 2- نامه‌ی ملکه الیزابت دوم به رئیس‌جمهور آیزنهاوردر سال ۱۹۵۷، دوایت آیزنهاور نخستین رئیس‌جمهور امریکا بود که از ملکه‌ی انگلستان دعوت به عمل آورد. ملکه که از مدت اقامت خود و مهمان‌نوازی رئیس‌جمهور و همسرش بسیار لذت برده‌بود،  دو سال بعد برای جبران آن‌ها را به بالمورال در اسکاتلند دعوت کرد. بعد از سفر آن‌ها به اسکاتلند، به نظر می‌رسید هنوز خاطره‌ی خوب طعم فوق‌العاده‌ی شیرینی‌هایی که ملکه از آن‌ها برای پذیرایی استفاده کرده، از خاطر آیزنهاور نرفته‌باشد. پنج ماه بعد از این ملاقات دوباره، ملکه نامه‌ای به آیزنهاور نوشت و به آن دستور پخت شخصی خود برای تهیه‌ی این شیرینی‌ها را اضافه نمود.این نامه که در ۲۴ ژانویه‌ی ۱۹۶۰ به مقصد امریکا فرستاده‌شد، از ماجرای عکسی از رئیس‌جمهور در روزنامه در حال درست کردن کباب بلدرچین، الهام گرفته بود. این نامه، سرشار از راه‌های مفیدی برای درست کردن صبحانه به اندازه‌ی ۱۶ نفر بود. ملکه حتی به فکرش رسید که توصیه کند اگر تعداد افراد حاضر برای صبحانه کمتر از ۱۶ نفر باشد، مقدار آرد و شیر باید کاسته شود! این نامه، چنین پایان یافته‌بود که چقدر ملکه و خانواده‌اش از دیدار با رئیس‌جمهور لذت برده‌اند. 3- نامه‌ی استعفای هیتلردر اول مارچ سال ۱۹۳۲، هیتلر نامه‌ای به برونسْویک نوشت و اجازه خواست که اگر ممکن است، آن‌جا را برای تشکیل کمپین برای رقابت ریاست‌جمهوری و تعیین رایش آینده که در پیش بود، ترک کند. این نامه، ۴ روز پس از آن نوشته‌شده‌بود که شهروندی هیتلر به‌عنوان یک آلمانی، پذیرفته شد. هیتلر در اصل شهروند اتریشی بود و زمانی تابعیت آلمان را پذیرفت که در دولت استخدام شد. هیتلر می‌خواست به نتیجه‌ی انتخابات و برگزیده شدن پاول فون هیندنبورگ اعتراض کند، با این حال یک سال پس از این موضوع، هیندنبورگ او را به‌عنوان صدراعظم خود برگزید.در این نامه، خطاها و اشتباهات زیادی دیده می‌شود که عمده‌ی آن درباره‌ی درخواست هیتلر خروج از شغلش تا زمان «پایان انتخابات برای برگزیده شدن رئیس‌ رایش بعدی» است. این نامه تازه چند سال است که پیدا شده و انتظار می‌رفت که در یک حراج، با قیمتی بیش از ۵۰۰۰ یورو به فروش برسد. 4- نامه‌ی آلبرت انیشتین به فرانکلین روزولتنامه‌ای که در سال ۱۹۳۹ توسط انیشتین برای روزولت نوشته‌شد، یکی از مهم‌ترین نامه‌های تاریخ معاصر تلقی می‌گردد. در این نامه، انیشتین به رئیس‌جمهور اخطار می‌دهد که ممکن است آلمانی‌ها به سلاحی بسیار ویران‌گر دست یابند. بعدها خودِ انیشتین می‌گفت که نوشتن این نامه، یکی از بزرگ‌ترین اشتباهات زندگی‌اش بود. برخی از مورخان باور دارند که این نامه را «لئو زیلارد» نوشته و انیشتین تنها امضا کرده‌است،درباره‌ی سه نامه‌ی دیگری که انیشتین برای روزولت نوشته، اطلاعات اندکی در دست است. با این حال تصور می‌شود که دو نامه‌ی اول حاوی پیام‌های مشاوره و نصیحت‌هایی برای رئیس‌جمهور است و در آن پیشنهادهایی به او می‌دهد، در آخرین نامه اما (که پیش از مرگ روزولت به دست‌ش نرسید)، انیشتین از روزولت می‌خواست که لطفی در حق او کند. این نامه هم احتمالاً توسط زیلارد نوشته شده و برای نخستین بار، این زیلارد است که از مفهوم سلاح اتمی در این نامه‌ی آخر سخن رانده‌است. در این نامه از رئیس‌جمهور و کابینه‌اش درخواست شده‌بود که اجازه‌ی ملاقاتی خصوصی به زیلارد و دوستان دانشمندش داده شود تا درباره‌ی این موضوع با هم گفت‌وگو نمایند.5 - نامه‌ی ماهاتما گاندی به آدولف هیتلردر بین سال‌های ۱۹۳۹ و ۱۹۴۰، گاندی دو نامه به هیتلر نوشت. آن‌که بیشتر درباره‌اش شنیده شده، نامه‌ای است که با عنوان «دوست عزیز»، شروع شده‌است و در جولای سال ۱۹۳۹ نوشته شده. گاندی به هیتلر نوشته بود که تنها خودِ هیتلر است که می تواند جلوی جنگ جهانی دوم را بگیرد. از هیتلر خواسته‌بود که مسیر خودش را در یافتن راه‌حلی بدون خشونت دنبال نماید و به او گفته بود که چقدر در این مسیر، دستاوردهای ارزشمندی داشته‌است. این سیاستمدار و فیلسوف برجسته‌ی هندی، در انتهای نامه‌اش از اینکه نوشته‌ی او باعث هر گونه رنجش در هیتلر شده‌باشد، فروتنانه عذر خواسته بود.نامه‌ی دوم اما، در تاریخ کمتر مورد بحث قرار گرفته. در این نامه لحن گاندی تغییر کرده و مستقیماً شروع نامه‌ی پیشین را یادآوری می‌کند و می‌گوید این‌که پیش‌تر او هیتلر را یک «دوست» خطاب کرده، صرفاً رعایت تشریفات بوده‌است!این نامه پس از آن نوشته‌شد که در دسامبر سال ۱۹۴۰، جنگ جهانی دوم آغاز گردید. در این نامه، گاندی نازیسم هیتلر را با امپریالیسم بریتانیا مقایسه نموده که هند در تلاش بود با آن به مقابله بپردازد. او به هیتلر هشدار داد که قدرت دیگری هم در جهان هست که با شیوه‌های پیشرفته‌تر از او و با سلاح‌های خودش، آلمان را شکست خواهد داد. او این نامه را با تکرار اخطاری مشابه به موسولینی پایان داده‌است. 6- درخواست کارِ لئوناردو داوینچیمدت‌ها پیش از آن‌که لئوناردو داوینچی برای نقاشی‌های‌ش معروف شود، او یک ایتالیایی‌ از خانواده‌ی متوسط بود که مهارت‌هایی هم داشت، و خب، دقیق‌ش این که خیلی از مهارت‌ها را داشت! در سال ۱۴۸۲ و در سن سی سالگی، داوینچی که در آن زمان تقریباً ناشناخته بود، به دنبال شغلی می‌گشت. او مستقیماً نامه‌ای برای دوک میلان نوشت تا یک موقعیت شغلی در اختیارش گذاشته شود. داوینچی مهارت‌های‌ش را در نامه‌ای مفصل ذکر کرد و چنین اغاز کرد که او می‌تواند برای کشتی‌ها اسلحه بسازد و همچنین توانایی ساخت واگن‌های زره‌پوش و منجنیق را هم دارد. او همچنین نوشت که می‌تواند برای دوک چندین روش حمله و دفاع، طرح‌ریزی نماید. برای این‌که دوک با خودش فکر نکند که این مرد جوان فقط در فکر جنگ است، او گفت که توانایی طراحی پل، ساخت ساختمان و ساخت مجسمه از خاک رس، برنز و سنگ مرمر را نیز دارد. او که بسیار به نبوغ و توانایی‌های‌ش مطمئن بود، خاطرنشان کرد که اگر جناب دوک پی ببرد که او تنها یکی از این مهارت‌ها را نداشته باشد، مختار است که وی را پای میز محاکمه بکشاند. 7- نامه‌ی مالکوم ایکس به مارتین لوترکینگبا آن‌که مارتین لوترکینگ و مالکوم ایکس بخاطر هدفی مشترک می جنگیدند، در روش‌های آن‌ها شباهت‌های اندکی وجود داشت. در حالی که لوترکینگ به‌شدت به مبارزه‌ی بدون خشونت معتقد بود، مالکوم ایکس به مسیر شبه‌نظامی روی آورد. تضاد و رقابت آن‌ها آن‌جا بیش‌تر نمود یافت که ایکس نامه‌ای به کینگ نوشت و او را «دکتر کشیش‌مسلک ترسو مثل یک جوجه» خطاب کرد! ایکس دو نامه برای لوترکینگ فرستاد، یکی در سال ۱۹۶۳ و دیگری در سال ۱۹۶۴٫در اولین نامه، او از کینگ خواست که در یکی از تجمعات فضای باز شرکت کند و از آن‌ها حمایت نماید. او در نامه‌اش نوشته بود که اگر رئیس‌جمهور جان اف. کندی، که یک کاپیتالیست است، و رهبر شوروی خرشچوف، که یک کمونیست است، هدفی مشترک با هم بیابند، او و کینگ هم می‌توانند هدفی مشترک داشته‌باشند! او در نهایت به کینگ پیشنهاد داد که اگر شخصاً برای‌ش حضور در این تجمع مقدر نیست، یک نماینده بفرستد.نامه‌ی بعدی، در ۳۰ جون ۱۹۶۴ نوشته شد که حاوی یک پیشنهاد خشن از سوی مالکوم ایکس بود. در نامه او از وضعیت اسفبار مردم در سنت آگوستین گفت. او همچنین تهدید کرد که اگر دولت به‌رودی دخالت نکند، او مجبور است برخی از برادران را به سراغ کوکلوس‌کلان‌ها بفرستد تا «طعم داروی خود را به آن ها بچشانند.» 8- "De Profundis” از اسکار وایلدتیرگی روابط مابین مارکیزِ کویینزبری و پسرش، لرد آلفرد داگلاس، بیشتر به این دلیل ریشه‌یابی شده که داگلاس با اسکار وایلد رابطه‌ای دوستانه داشت. کمی بعد، وایلد دو سال را به دلیل بی‌نزاکتی فراوان در زندان گذراند. او در زمان زندان، نامه ای به داگلاس با عنوان De Profundis (به معنای «از اعماق») نوشت که بعدها به‌عنوان یک مقاله به چاپ رسید. این نامه، بازتابی است از خیانت داگلاس و پشیمانی عمیق وایلد.وایلد نامه را چنین می‌اغازد که او احساس می‌کند توسط داگلاس رها شده، همان داگلاس که شعرها و نامه‌های خصوصی‌ای را که برای‌ش فرستاده، منتشر نموده‌است. او داگلاس را متهم نمود که با سوء استفاده از ضعف شاعر، او را در دام خود کشانده است. او خود را شماتت کرده که چرا نتوانست هرگز به داگلاس «نه» بگوید. او در نهایت داگلاس را نصیحت می‌کند که: «بیشتر مردم بخاطر عشق و تحسین زندگی می‌کنند. اما در حقیقت با مورد عشق واقع شدن و تحت تحسین قرار گرفتن است که بایستی زندگی کنیم.»9- نامه‌ی بنجامین فرانکلین به ویلیام استراهانپیش از آن که جنگ های امریکا برای استقلال آغاز گردد، یکی از پدران مؤسس این کشور، بنجامین فرانکلین، دوستیِ نزدیکی با ویلیام استراهان داشت. استراهان یکی از ناشران برجسته و از اعضای پارلمان بریتانیا شناخته می‌شد. حتی پس از آن‌که جنگ انقلاب آمریکا آغاز شود، آن دو دوست باقی ماندند. این دوستی تنها تا زمانی دوام یافت که فرانکلین پی برد که استراهان رأی بر این داده که آمریکایی‌ها به‌عنوان شورشی شناخته شوند. در پاسخ، فرانکلین نامه‌ای برای استراهان نوشت.شروع این نامه از آن‌ رو جالب است که فرانکلین دوست قدیمی‌اش را به سردی «آقای استراهان» مورد خطاب قرار داده‌است. او استراهان و هم‌مسلکان پارلمانی‌اش را مورد عتاب قرار داده‌بود که هرج و مرج وقت در آمریکا، به دلیل آرا و اعمال آن‌ها شکل گرفته‌است. او بریتانیایی‌ها را قاتل خطاب کرد و حتی به دوست قدیمی گفت تا دست‌های خود را بنگرد و ردْ خون اقوام را روی آن ببیند! نامه‌ی کوتاه فرانکلین، با تصریح او که دوستی آن‌ها دیگر پایان یافته و این‌که آن دو از این لحظه به بعد، هم‌چون دو دشمن رو در روی هم ایستاده‌اند، تمام می‌شود. 10- نامه‌ی گریس بِدِل به آبراهام لینکلنتا به‌حال چیزی از ماجرای ریش خاص آقای لینکلن شنیده‌بودید؟ او ریش‌ش را به خاطر نامه‌ی دختری جوان به‌نام گریس بدل به این سبک نگاه داشته‌بود. گریس در آن زمان، دخترکی یازده ساله بود. نامه‌ی دوشیزه بدل که در ۱۵ آگوست سال ۱۸۶۰ نوشته شده‌بود، به لینکلن می‌گفت از آن‌جایی که او صورت لاغری دارد، بهتر است ریش بگذارد تا خوش‌قیافه‌تر به نظر بیاید. او گفت که زن‌ها عاشق ریش هستند و اگر او ریش بگذارد، شوهران‌شان را مجبور خواهند کرد تا به او رأی دهند! بدل پیشنهاد کرده‌بود که از آن‌جایی که ممکن است آقای لینکلن گرفتار باشد، یکی از دختران‌ش از طرف او جواب‌ش را بدهد.چهار روز بعد، لینکلن شخصاً جواب نامه‌ی او را نوشت. او از نامه‌ی گریس تشکر کرد و نوشت که دختری ندارد و سه پسر دارد. او نوشت که شاید ریش گذاشتن، یک تظاهر بی‌معنا به نظر بیاید. بدل بعدها با لینکلن در مقام رئیس‌جمهور و در حالی که ریش گذاشته‌بود، در سفرش به وستفیلد در سال ۱۸۶۱ ملاقات نمود.
کد خبر: ۷۰۹۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۰۷

موشک شهاب3 موشک میان برد بالستیک است که در ابتدای آزمایش‌ها، ۱۳۰۰ کیلومتر برد داشت که با تلاش مهندسان ایرانی بهینه شد و برد آن به ۲۱۰۰ کیلومتر رسید. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.comموشک شهاب ۳ از سال ۲۰۰۲ تاکنون به طور رسمی ساخته می‌شود. این موشک یک موشک میان برد بالستیک است که در ابتدای آزمایش‌ها، ۱۳۰۰ کیلومتر برد داشت که با تلاش مهندسان ایرانی بهینه شد و برد آن به ۲۱۰۰ کیلومتر رسید. آزمایش‌های این موشک از سال ۱۳۷۷ تا ۱۳۸۲ ادامه داشت و سرانجام در تیرماه سال ۱۳۸۲ رسماً به آمار موشک‌های ایرانی افزوده شد. این موشک از سوخت مایع برای تهیه نیروی پیشران استفاده می‌کند. این موشک برای نخستین بار در میدان آزادی و در هفته دفاع مقدس سال ۱۳۷۷ به نمایش همگان درآمد. وزن این موشک ۱۶ تن و قطر آن ۱٫۳ متر و طول این موشک در حدود ۱۶متر می‌باشد. وزن خشک این موشک ۲۱۸۰کیلوگرم است قادر به حمل یک کلاهک ۷۶۰ تا ۱۰۰۰ کیلوگرمی می‌باشد. این موشکها ۱۷ متر طول دارند و قادرند کلاهکی به وزن ۱۰۰۰ کیلوگرم را تا مسافت ۱۳۰۰ تا ۱۵۰۰ کیلومتر حمل کنند. در نمونه جدید که در رزمایش پیامبر اعظم در سال ۱۳۸۷ آزمایش شد، برد این موشک به ۲۰۰۰ کیلومتر ارتقاء یافته‌است. موتور موشک شهاب۳، ۲۶۷۶۰کیلوگرم نیروی رانش تولید می‌کند که برای طی مسافت ۲۰۰۰ کیلومتر کافی است. اگر بخواهند برد آن بیشتر شود، از کلاهک‌های کم وزن‌تر استفاده می‌کنند و به همین دلیل، وزن کلاهک‌های از ۷۶۰ تا ۱۱۵۸کیلوگرم متفاوت است. خانواده «شهاب» را باید نامدارترین نسل موشک‌های ایرانی بنامیم که در 3 رنج شهاب1،2 و3 تولید شدند، در واقع جمهوری اسلامی ایران در اولین گامهای خود برای تولید موشک در داخل، شهاب 1 را با بُرد 300 کیلومتر از روی موشک اسکادB ساخت و حدود 2 سال بعد، موشک شهاب 2 با بُرد 500 کیلومتر ساخته شد. بعد از آن بود که با الگوبرداری از روی موشک اسکاد C، اولین موشک جمهوری اسلامی ایران با هدف اصابت به سرزمین‌های اشغالی با نام «شهاب 3» تولید شد. این موشک بُردی در حدود 1150 کیلومتر داشت که برای اصابت به سرزمین‌های اشغالی می‌بایست از مرزهای غربی کشور نظیر گیلانغرب شلیک می‌شد. پس از آزمایش موشک شهاب 3 در سال 1377 و اعلام مشخصات آن از جمله بُرد، نگاه دشمنان به توانایی موشکی ایران تغییر کرد زیرا ارائه نمونه‌های جدیدتر، دوربُردتر و دقیق‌تر از خانواده موشکهای شهاب نشان دهنده رسیدن ایران به سطوح بالای فناوری موشکی بود که نوید محصولات مخوف‌تری را در آینده می‌داد. نمونه‌های مختلفی از شهاب3 تولید و به خدمت نیروهای مسلح کشور درآمد که از نظر بُرد و زیرسامانه‌ها ارتقاء یافته‌اند اما همگی یک مرحله‌ای سوخت مایع بوده و از سامانه هدایت اینرسیایی برخوردارند. از جمله می‌توان به نمونه‌ پیشرفته‌تر شهاب 3 با نام «قدر» با قابلیت بهره‌گیری از کلاهک‌های Multi War Head (بارانی)، تولید و تحویل رده های عملیاتی گردیده که قابلیت هدف‌گیری تا بُرد 2هزار کیلومتر را دارند. موشک "حیتس 3" می تواند موشک های "شهاب 3" ایران را هدف قرار دهد! تلویزیون رژیم صهیونیستی حدود دو سال پیش  مدعی شد که  موشک "حیتس 3" می تواند موشک های شهاب 3 ایران را هدف قرار دهد و گنبد آهنین نیز برای مقابله با موشکهایی در نظر گرفته شده است که حماس شلیک می کند. یک روز پس از آزمایش ناکام موشک حیتس برای مقابله با موشک های شهاب ایرانی، یک کارشناس نظامی اسرائیلی  به نام یوسی میلمان در روزنامه معاریو تلاش مسئولان امنیتی اسرائیل برای موفقیت آمیز جلوه دادن این آزمایش را به مثابه عمل جراحی موفقیی که منجر به مرگ بیمار شد، دانست. میلمان در مقاله خود تحت عنوان «یک آزمایش و سوال»، محور آن را روی آزمایش موشک حیتس متمرکز کرده و بدون اعتراف مستقیم  به شکست آن نوشت: می توان  شکست این آزمایش را نیز به فال نیک گرفت، اما همه چیز به اینجا ختم نمی شود بلکه هدف از این آزمایش ارسال پیام بازدارندگی به طرف مقابل بود که این نیز تحقق نیافت.   منبع/میزان
کد خبر: ۷۰۱۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۲۷

یک افسر ارتش آمریکا در مقاله ‌ای با مشارکت دو تحلیلگر دیگر، پیش‌بینی کرده کشورش سال ۲۰۲۶ به ایران حمله خواهد کرد.سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس، «فیل والتر»، از اعضای سابق ارتش آمریکا، «دیان ماین» ، دانشجوی دوره دکتری علوم سیاسی و «ناثان فینی»، از افسران فعلی ارتش آمریکا شده در یادداشتی در روز سه‌شنبه پیش‌بینی کرده‌اند کشورشان سال 2026 به ایران حمله خواهد کرد. آنها در این یادداشت در پایگاه «نشنال‌اینترست» با ترسیم فضایی خیالی از رویدادهای سال 2026 به توصیف دلایلی پرداخته‌اند که به موجب آنها آمریکا به ایران حمله کرده است. «نشنال‌اینترست» در انتهای مقاله مزبور (با عنوان «سال 2026 است و آمریکا در آستانه حمله به ایران قرار دارد: عملیات آزادی ایران») خاطرنشان کرده این مقاله تنها دیدگاه‌های نویسندگان را بازتاب داده و منعکس‌کننده مواضع دولت آمریکا، وزارت دفاع یا ارتش این کشور نیست. نگارندگان در یادداشت خود که گویا در فضای زمانی ۱۰ سال بعد به نگارش در آمده ایران را به نقض توافق هسته‌ای متهم کرده و این موضوع را دلیل تصمیم واشتگتن جهت حمله به ایران دانسته‌اند. آنها می‌نویسند: «ایران در سال ۲۰۱۵ توافقی را با آمریکا درباره برنامه هسته‌ای امضا کرد که در بخشی از آن معاهده بازرسی‌هایی مشابه با بازرسی‌های سازمان ملل از رژیم صدام حسین وضع شده بود.» در ادامه این مقاله ، ایران به نقض بازرسی‌های مورد تصریح در این توافق متهم و عنوان شده است: «ایرانی‌ها ابتدا از این توافق تبعیت کردند و به بازرسان آژانس اجازه دسترسی به تأسیسات خود را دادند. ‌علی‌رغم صدور چندین قطعنامه شورای امنیت که خواستار دسترسی نامحدود به تأسیسات هسته‌ای نطنز، فردو و اراک است، ایران در این امر تعلل ایجاد کرده است.»
کد خبر: ۶۹۸۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۲۰

سایت تحلیلی خبری آوای دنا ( avayedena.com): به گزارش خبرنگار مرکز تخصصی علوم حدیث؛ سومین دوره سلسله نشست های نقد مقاله مرکز تخصصی حدیث در تاریخ بیست و پنج خرداد ماه 1393به کار خود پایان داد. در این دوره که با حضور پژوهشگران و اساتید مرکز تخصصی حدیث و در بیست روز برگزار شد، مقالات قرآنی و حدیثی مکتوب از مجلات علمی مانند حدیث حوزه، علوم حدیث، حدیث پژوهی مورد بررسی و نقدقرار گرفت. این نشست ها در دو شکل موضوعی و ترتیبی برگزار گردید. در نشست¬های ترتیبی مقالات، به ترتیب ارکان تشکیل دهنده یک مقاله علمی مورد نقد و بررسی قرار گرفته و در نشست¬های نقد موضوعی محتوای مقالات براساس موضوعات از پیش تعیین شده نقد گردید.
کد خبر: ۶۶۲۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۲۶

به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا ( avayedena.com): علی مطهری نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی طی یادداشتی به «ارزیابی اجمالی دولت تدبیر و امید» در دو سال اخیر پرداخت. وی در بخشی از مقاله خود می نویسد در سیاست داخلی، دولت ضعیف عمل کرده و به شعارها و رفتارهای خود جامه عمل نپوشانده است. بدون شک آزادی بیان در این دولت کمتر از دولت سابق است. البته عامل اصلی این است که همواره دولت‌هایی که قصد اجرای کامل قانون اساسی را دارند از سوی برخی نهادها تحت فشار قرار می‌گیرند. فشارهایی که امروز بر دولت آقای روحانی در زمینه بر هم زدن سخنرانی‌ها و جلوگیری از اظهار عقیده‌ها وجود دارد بر دولت آقای احمدی‌نژاد وجود نداشت و تنها در اواخر آن دولت که ایشان گاهی به حقوق ملت می‌پرداخت، فشارهایی وارد می‌شد.     منبع/تابناک
کد خبر: ۶۶۲۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۲۴

تحلیلگر مشهور عرب با اشاره به نگرانی عمیق رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی از برداشته شدن ممنوعیت تحویل سامانه موشکی اس 300 روسیه به ایران، این اقدام را تغییر دهندۀ موازنه قدرت در منطقه دانست. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com به نقل از  العالم، روزنامه رأی الیوم در مقاله ای به قلم عبدالباری عطوان، درباره لغو ممنوعیت فروش سامانه موشکی اس 300 به ایران نوشت: دو سیلی محکم در فاصله کمتر از یک ماه به صورت بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل نواخته شد؛ اولین سیلی زمانی بود که دولت باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا بدون توجه به اعتراض های نتانیاهو چارچوب توافق با ایران را امضا کرد؛ و دومین سیلی هنگامی که روسیه ممنوعیت تحویل موشکهای اس سیصد را به ایران لغو کرد. این در حالی است که این موشک ها جلوی هر حمله هوایی احتمالی اسرائیل را به تاسیسات هسته ای ایران خواهد گرفت. در همین حال در پی امضای چارچوب توافق بین ایران و شش قدرت جهانی، ممنوعیت تحویل این موشکها به ایران از جانب روسیه لغو شد. نتانیاهو در تماس با ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه از این اقدام مسکو ابراز نگرانی و ناخشنودی کرد، اما این نارضایتی هیچ نتیجه ای ندارد. نویسنده این مقاله با اشاره به این که اگرچه کشورهای جهان به سیاست های دشمنانه و توسعه طلبانه رژیم صهیونیستی توجه کافی نمی کنند اما این رژیم نمی تواند کشورهای جهان را فریب دهد، تصریح کرد: در همین حال، پس از پررنگ شدن نقش آگاهی بخشی رسانه های ارتباط اجتماعی، تاثیر سلطه و تسخیر رسانه های غربی به نفع اسرائیل تضعیف شده است. با این حال برخی کارشناسان نظامی اسرائیل تلاش کردند اقدام اخیر روسیه را کم اهمیت جلوه دهند. این کارشناسان گفتند جنگنده های اسرائیلی می توانند بر خطر موشک های اس سیصد غلبه کنند، اما سوال این است که اگر این اظهارنظرها واقعی است، پس چرا نتانیاهو در سال گذشته دوبار به مسکو سفر کرد تا پوتین را از تحویل سامانه موشکی اس سیصد به ایران منصرف کند؟ عبد الباری عطوان همچنین افزود: ما نمی دانیم آیا تحویل موشک های روسی به ایران زمینه ساز تحویل آن به سوریه خواهد بود یا خیر، اما وقوع چنین احتمالی بعید نیست. این در حالی است که هماهنگی‌هایی غیر علنی بین دولت سوریه و آمریکا وجود دارد و بدین علت، سامانه دفاعی سوریه تا کنون به حملات هوایی جنگنده های آمریکا به مواضع تشکیلات داعش در سوریه پاسخ نداده است. اکنون آشکار شده است تا کنون در نتیجه فشارهای آمریکا، روسیه این موشک ها را به ایران و سوریه تحویل نداده بود، اما پس از این که سوریه سلاحهای شیمیایی خود را منهدم کرد و ایران از بلند پروازی های خود در تولید سلاح هسته ای - حتی اگر به صورت موقت- دست برداشته، نگرانی های آمریکا برطرف شده است. اگر چه اسرائیل به صورت علنی از تحویل موشک های اس سیصد به ایران ناخشنود است، اما این رژیم تنها طرفی نیست که از این اقدام خشمگین است، زیرا حتما عربستان نیز به صورت غیر علنی نسبت به این مسئله ابراز ناخشنودی کرده است چرا که عربستان سعودی گرفتار جنگ نیابتی برضد ایران در سوریه، عراق و جنگ مستقیم در یمن شده است. عربستان همچنین نیروی هوایی خود را پس از نیروی هوایی اسرائیل در منطقه قدرتمندترین نیرو می داند، هرچند بعید است که جنگ مستقیم بین ریاض و تهران صورت بگیرد. ایران با دستیابی به این مدل پیشرفته از موشکهای روسی می تواند با نیروهای هوایی عربستان مقابله کند و باید به یاد بیاوریم که روسیه همپیمان قدرتمند ایران است. وی در پایان نوشت: تحویل موشکهای اس سیصد به ایران موازنه قدرت در منطقه را به نفع این کشور دگرگون خواهد کرد. ایران پس از دستاوردهایی که در رقابت تسلیحاتی به دست آورده است اکنون در رقابت تسلیحاتی متعارف پیشرفت زیادی حاصل کرده و فاصله بین این کشور و رقبای خود چندین مایل شده است. افزون بر این، روسیه و آمریکا دو کشور بزرگ برای جلب رضایت ایران رقابت می کنند و به دشمنان عرب ایران را به دیده تحقیر می نگرند.
کد خبر: ۶۲۳۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۲۷

مقاله آزاد خردمند معاون فرهنگی هنری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی در کنفرانس بین المللی روانشناسی و مشاوره پذیرش شد. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: به گزارش روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کهگیلویه و بویراحمد، مقاله آزاد خرمند معاون فرهنگی هنری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی با عنوان رابطه بین ویژگی های شخصیتی و عزت نفس با صمیمیت زناشویی مردان متأهل معتاد شهر یاسوج در کنفرانس بین المللی روانشناسی و مشاوره که در اردیبهشت ماه در دانشگاه آزاد مرودشت با حضور بیش از 10 کشور دنیا برگزار خواهد شد پذیرش شد.
کد خبر: ۶۲۲۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۲۷

امام علی علیه السلام در کتاب غررالحکم و دررالکلم می فرمایند :کسی که عیب و کاستیهای تو را پنهان کند و به منظور اصلاح، آنها را به تو تذکر ندهد دشمن توست
کد خبر: ۶۲۱۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۲۶

اولین کنگره بین المللی خون، بیماری ها و کاربرد بالینی روزهای 21تا24 اردیبهشت امسال در قالب 10 شاخص در شهر یاسوج مرکز استان کهگیلویه وبویراحمد برگزار می شود.  به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: به نقل از ایرنا، دبیر علمی کنگره بین المللی خون در یاسوج گفت: کم خونی ها، بیماری های انعقاد و خونریزی دهنده ها، طب انتقال خون، سلول های بنیادی، پیوند ، پاراکلینیک و تشخیص از مهمترین محورهای این کنگره بین المللی است. دکتر بهروز یزدان پناه روز سه شنبه در نشست خبری افزود: لوکمیا و آنکولوژی درمان، مراقبت و کیفیت زندگی بیماران خونی،اکتشافات دارویی در بیماری‏های خونی و اخلاق ، قوانین و حقوق بیمار در خون شناسی از دیگر محورهای مهم این کنگره جهانی است. وی اظهار کرد: تاکنون بیش از 46 انجمن، دانشگاه و سازمان علمی و تحقیقاتی در زمینه پزشکی در داخل و خارج از کشور برای حضور، اعزام سخنران و حمایت های ویژه از این کنگره اعلام آمادگی کرده اند. این پزشک متخصص ابراز داشت: 25 مورد از این انجمن ها و سازمان های تحقیقاتی خارجی هستند. یزدان پناه تاکید کرد: انجمن خون اروپا، انتقال خون فرانسه و آسیا شامل هشت کشور صاحب نظر در زمینه علم پزشکی از جمله این سازمان ها هستند. وی تصریح کرد: همچنین تاکنون 26 صاحبنظر از کشورهای مختلف جهان از جمله ایتالیا، آلمان، فرانسه، استرالیا، سریلانکا، هند، پاکستان ، عراق و لبنان برای حضور و حمایت از این کنگره جهانی اعلام آمادگی کرده اند. یزدان پناه اظهار کرد: هماهنگی ها و تدابیر لازم برای گرفتن ویزا و سایر مقدمات جهت حضور به موقع این افراد و صاحبنظران جهانی از طریق امور بین الملل وزارت بهداشت و وزارت امور خارجه انجام شده است. وی از ارسال 307 مقاله علمی به سه زبان انگلیسی، فارسی و فرانسوی به دبیرخانه کنگره خبر داد و گفت: 150 داور داخلی و خارجی نیز در حال پایش نهایی این مقالات هستند. دبیر علمی کنگره جهانی خون در یاسوج همچنین از حضور بیش از 600 میهمان ویژه ، صاحبنظر ، محقق ، پروفسور و دانشمند علم پزشکی در داخل و خارج از کشور در این کنگره خبر داد. وی یاداور شد: برگزاری این کنگره به عنوان یک رویداد مهم علمی علاوه بر داشتن دستاورد های متعدد پژوهشی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی برای کشور، می تواند موجب معرفی هر چه بیشتر ظرفیت های استان و شهر یاسوج شود. وی یکی از اهداف اصلی برگزاری این کنگره را استفاده از تجربه ها و معلومات علمی اندیشمندان، صاحبنظران و استادان دانشگاه های ملی و بین المللی به منظور ارایه خدمات هر چه مطلوبتر بهداشتی و درمانی به بیماران خونی کهگیلویه و بویراحمد اعلام کرد. یزدان پناه افزود: ترویج فرهنگ توریسم سلامت و معرفی جاذبه ها و ظرفیت های مختلف گردشگری و صنایع دستی استان از دیگر اهداف برگزاری این کنگره بین المللی چهار روزه خواهد بود. وی با بیان اینکه حدود 80 سخنران داخلی و خارجی نیز در طول برگزاری چهار روزه کنگره مشخص شده اند، افزود: 40 نفر از این افراد سخنرانان خارجی دعوت شده از انجمن ها و سازمان های علمی بین المللی است. وی از برگزاری تورهای گردشگری در مناطق و جاذبه های توریستی استان به ویژه شهر یاسوج و برپایی نمایشگاهی از دستاوردها و ظرفیت های بالقوه فرهنگی، صنایع دستی و سوغات محلی در طول برگزاری این کنگره چهار روزه خبر داد. وی افزود: علاقمندان می توانند از هم اکنون با مراجعه به سایت کنگره به آدرس http://www.icbdca.yums.ac.ir نسبت به نام نویسی و صدور کارت ویژه خود اقدام کنند.
کد خبر: ۶۱۵۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۲۰

نوحا حاشد دانشمند هسته ای مصری از آمادگی این کشور برای آغاز نبرد مسلحانه با رژیم صهیونیستی خبر داد. به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از آروتز‌شوا؛ نوحا حاشد سالها قبل به دلیل حمایت از رژیم صهیونیستی در مصر زندانی شد اما توانست در سال 2011 از این کشور خارج شود.حاشد سپس در هیفا شمال سرزمین های اشغالی ساکن شد. او ادعا می‌کند نیروی نظامی مصر در صحرای سینا مشغول آماده سازی ارتشی مستحکم علیه رژیم صهیونیستی است. حاشد در ادامه ادعایش می‌گوید: مبارزه نظامیان مصری با گروههای به اصطلاح تروریست در صحرای سینا همگی غیر‌واقعی و نمایشی هستند. آنها در حقیقت به تجهیز و آموزش نیروهای حماس می‌پردازند. جاسوس های نفوذ کرده در ارتش مصر از مقامات ارشد نظامی شنیده اند، آنها کانال های ارتباطی بین این کشور و رژیم صهیونیستی را برای استفاده در زمان مناسب باز گذاشته اند. معاون سابق شورای امنیت ملی رژیم صهیونیستی هم چند ماه پیش مقاله ای در باره خطر مصر برای تل‌آویو نوشته و مدعی شده بود برگزاری مانورهای نظامی بزرگ و بی‌سابقه در صحرای سینا، نشان دهنده آماده شدن مصر برای حمله به سرزمین های اشغالی است.
کد خبر: ۶۱۳۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۱۸

رتبه بندی معلمان پس از کش‌وقوس‌ فراوان در واپسین روزهای سال ۹۳ توسط هیئت دولت تصویب شد که بر این اساس امتیاز حق شغل فرهنگیان از ۱۵ تا ۵۰ درصد افزایش می‌یابد اما این طرح از سوی فرهنگیان با ابهامات و اما و اگرهای بسیاری مواجه شده است.سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، طرح رتبه بندی معلمان یکی از مهمترین اخبار جامعه فرهنگیان و آموزش وپرورش در سال 93 بود. 20 فروردین 93 بود که نمایندگان مجلس در جریان بررسی طرح رتبه بندی با 99 رأی موافق، 61 رأی مخالف و 21 رأی ممتنع از مجموع 198 نماینده حاضر در صحن علنی با این طرح مخالفت کردند. محمدرضا خباز معاون تقنینی معاون امور پارلمانی رئیس جمهور در جریان بررسی طرح رتبه بندی معلمان در مجلس شورای اسلامی ضمن مخالفت با طرح مذکور گفت:‌ طرح نظام رتبه بندی معلمان مغایر اصول 60،‌ 74 و 75 قانون اساسی است ضمن اینکه با سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی و قانون برنامه پنجم توسعه نیز مغایرت دارد. در حقیقت رتبه بندی معلمان به دلیل تعریف نشدن منابع مالی لازم برای اجرا از سوی مجلس رای نیاورد و پس از رد این طرح در مجلس بود که دولت قول داد تا قبل از پایان سال 93 طرح رتبه بندی معلمان را تهیه و برای تصویب به مجلس ارائه کند. در ماه‌های پایانی سال 93 بود که فرهنگیان در اعتراض به وضعیت معیشتی و تأخیر در پرداخت مطالباتشان، اقدام به اعتراضاتی کردند و با تجمع در مقابل مجلس خواستار بهبود وضعیت معیشتی خود و بازگرداندن معلم به جایگاه واقعی در جامعه شدند. در جریان انتقادات معلمان درخصوص وضعیت معیشتی، مسئولان آموزش و پرورش از تلاش برای نهایی کردن طرح رتبه بندی معلمان و تصویب آن تا پایان سال 93  با هدف ارتقای جایگاه معلمان و بهبود وضعیت معیشتی خبر دادند. سید محمد بطحایی معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش با اشاره به اینکه  آنچه که هم اکنون درخصوص رتبه بندی معلمان تصویب شده کلیاتی است در خصوص اینکه معلمان در 4 گروه رتبه‌بندی شوند،‌گفت: معلمی که با کسب تجربه، تلاش، مدرک تحصیلی و گذراندن دوره‌های آموزشی مختلف توانسته بخشی از امتیازات را کسب کند از فوق‌العاده شغل بیشتری نسبت به آنچه در قانون آمده بهره‌مند می‌شود. در حقیقت روح حاکم بر طرح رتبه‌بندی معلمان افزایش کیفیت کار آنهاست و اینکه معلمان در حوزه‌های پژوهشی و علمی تلاش بیشتری کرده و در یک کلام معلم‌تر شوند. وی ادامه داد: تاکید می‌کنم که با اجرای طرح رتبه‌بندی معلمان، امتیازات قانون مدیریت خدمات کشوری از بین نمی‌رود. اما در خصوص رتبه‌بندی‌ها و اینکه کدام افراد و با چه مدارکی را شامل می‌شود به تصویب آئین‌نامه و ضوابط مربوطه در هیئت وزیران نیاز داریم. معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش‌وپرورش با اشاره به اینکه افزایش حقوق ناشی از اجرای طرح رتبه‌بندی معلمان 100 یا 150 هزار تومانی که اعلام می‌شود، نیست، عنوان کرد: فردی که موفق به کسب رتبه یک شود که شرایط آن نیز بسیار ساده است 70 درصد فوق‌العاده شغل آن افزایش می‌یابد.البته معلمان درخواست دارند که حقوق آنها همانند کارکنان سایر وزارتخانه‌ها شود و در قانون خدمات کشوری شرایط و ضوابطی وجود دارد که کارکنان آموزش و پرورش می‌توانند مانند کارکنان سایر وزارتخانه‌ها از آن استفاده کنند اما تفاوت میان کارکنان آموزش‌وپرورش با کارکنان دولت به دلیل این است که کارمندان سایر نهادها به دلیل برخی قوانین خاص از امتیازاتی بهره‌مند می‌شوند که منجر به افزایش دریافتی آنها می‌شود در حقیقت در دستگاه‌هایی که منابع آنها اجازه می‌دهد خدمات رفاهی بیشتری ارائه می‌شود و کمک هزینه رفاهی بیشتری به کارکنان خود ارائه می‌کنند. معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش گفت:‌تفاوت میان کارکنان آموزش و پرورش با سایر کارکنان دولت در میزان امتیازات رفاهی است و آموزش‌وپرورش به دلیل کمبود بودجه نمی‌تواند امتیازات رفاهی را ارائه دهد. به گزارش خبرگزاری تسنیم، سرانجام در آخرین روزهای سال 93 یعنی 28 اسفند ماه بود که هیئت دولت با طرح رتبه بندی معلمان موافقت کرد. براساس این مصوبه، مشمولان طرح طبقه‌بندی معلمان شامل آموزگاران، دبیران، هنرآموزان، مربیان امور تربیتی، مشاوران، مراقبان سلامت، مدیران و معاونان مدارس و مجتمع‌های آموزشی و تربیتی براساس ضوابطی که به تصویب هیئت وزیران می‌رسد، رتبه‌بندی حرفه‌ای می‌شوند.مشمولانی که براساس ضوابط مصوب در یکی از رتبه‌ها قرار می‌گیرند، به ترتیب از 15، 25، 35 و 50 درصد افزایش امتیاز حق شغل از مهرماه سال 1394 برخوردار خواهند شد. اما فرهنگیان چندان به طرح رتبه بندی معلمان خوش بین نیستند و نظرات مختلفی در این زمینه دارند که در ذیل به بخشی از نظرات آنها اشاره شده است: * مدرک بنده لیسانس مهندسی کامپیوتر است و حق شغلم 420 هزار تومان است که طبق رتبه بندی 63 هزار تومان به حق شغلم اضافه می‌شود. در واقع این مبلغ سود معوقات ما هم نمی‌شود. آقای وزیر، معاون وزیر ، نماینده مجلس پس این افزایش 150، 300، 450، .. هزار تومانی که تا قبل از این مصاحبه می‌کردید و می‌گفتید، چه شد؟ * استاد معلم 300 تومان حقوق (هیچ معلمی به این مقام نمیرسه)، دانشیار معلم 200 هزار تومان ( بازم کسی بهش نمیرسه) ، استادیار معلم 145 هزار و مربی معلم 85 هزار تومان حقوقشون اضافه میشه. 50 درصد پولش میشه 48 هزار تومان و  800 امتیاز در حال حاضر 96 هزار تومان می‌شود. * هر کس شرایط رتبه 1 را داشته باشد و انتظارات را ایجاد کند 72 هزار تومان به حقوقش زیاد می شود و البته بابت این افزایش 72 هزار تومانی مقدار زیادی از حقوقشان مالیات کسر خواهد شد. یعنی وضعیت نسبت به گذشته تغییری نخواهد کرد. برپایه این گزارش البته هنوز جزئیات طرح رتبه بندی معلمان که در هیئت دولت مصوب شد منتشر نشده است و مشخص نیست که طرح قبلی تا چه اندازه تغییر یافته است آیا فرهنگیان بازهم در چهار گروه استاد معلم، دانشیار معلم،‌استادیار معلم و مربی معلم تقسیم بندی می شوند یا این تقسیم بندی‌ها دستخوش تغییر و تحولات شده است؟ نارضایتی فرهنگیان از طرح رتبه بندی معلمان را با حمیدرضا کفاش معاون وزیر آموزش و پرورش در جریان گذاشتیم که وی در پاسخ به این سوال تسنیم عنوان کرد: بنده در جریان آخرین تغییرات لایحه رتبه‌بندی نیستم ولی طرحی که در گذشته مطرح بود معلمان را در 4 رتبه تقسیم‌بندی می‌کرد و در داخل این مجموعه معلمان طبق مقالات، تألیفات و سوابق و سنوات خدمت خود از امتیازاتی بهره‌مند می‌شدند. معاون وزیر آموزش و پرورش ادامه داد: آن‌چه که معلمان و فرهنگیان در رابطه با طرح رتبه‌بندی اعلام می‌کنند بخشی از این طرح است، به عنوان مثال معلمان اعلام می‌کنند که چرا حقوق سایر کارکنان دولت بدون آن‌که از آن‌ها کتاب و تألیفات خاصی بخواهند افزایش یافته است. این نشان می‌دهد که طرح رتبه‌بندی به خوبی برای فرهنگیان تشریح نشده است. کفاش تصریح کرد: رتبه‌بندی معلمان دو بخش دارد در بخش نخست معلمان از وضع موجود یک سطح بالاتر می‌آیند مانند آنچه که در آموزش عالی اتفاق افتاد. اساتید دانشگاه در گذشته از قانون هماهنگ پرداخت تبعیت می‌کردند که بعداً از این قانون جدا شدند و ﺳﻂﺢ پرداختی به آن‌ها جهش قابل ملاحظه‌ای یافت و پس از آن در داخل رتبه‌بندی‌های خود نیز ارتقا می‌یافتند. در طرح رتبه‌بندی اگر کف حقوق معلمان به عنوان مثال A باشد وقتی رتبه‌بندی اجرا می‌شود این کف حقوق از A به B رشد می‌یابد ﻛﻪ ارتباطی به تألیفات، مقالات و سنوات خدمت ندارد‌ اما در بخش دوم برای تقسیم‌بندی معلمان در 4 رتبه تعیین‌ شده باید بر اساس مقالات، پژوهش‌ها و سنوات خدمت امتیازاتی را کسب کنند. معاون وزیر آموزش و پرورش بیان کرد: هم اکنون معلمان تصور می‌کنند اگر قرار است حقوقشان اضافه شود از آن‌ها مقاله و تألیفات خاصی می‌خواهند اما این موارد برای ارتقا یافتن از یک رتبه به رتبه دیگر مد نظر است. البته این موارد نیز قابل بحث است و امکان تغییر در نوشتن آئین‌نامه‌ها وجود دارد. به عنوان مثال می‌توان در طرح جدید شرایط خاصی را برای دوره‌های ضمن خدمت در نظر گرفت. اما بحث تألیف، تدریس و تحقیق جزو کار معلمان است و معلمی که تحقیق و مطالعه کم‌تری داشته باشد امتیاز کم‌تری می‌گیرد. به گزارش تسنیم باید دید در طرح رتبه بندی که توسط دولت به تصویب رسیده است برای ارتقای جایگاه معلمان چه تدابیری اندیشیده شده است؛ آیا اجرای این طرح و دسته بندی معلمان در رتبه‌‌های تعیین شده منجر به بهبود وضعیت معیشتی آنها می‌شود اگر چه فلسفه اصلی رتبه بندی معلمان افزایش کیفیت کار آنها و به تعبیر معاون وزیر آموزش و پرورش در یک کلام معلم‌تر شدن آنهاست.
کد خبر: ۶۰۱۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۰۳

در آغازین روزهای سال جدید شهرستان لنده شاهد برگزاري حضور لنده ای هایی است كه از اقصا نقاط ايران خواهند آمد
کد خبر: ۵۹۸۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۲۸