کد خبر: ۴۱۶۰
تاریخ انتشار: ۳۱ مرداد ۱۳۹۳ - ۰۷:۴۵
در اسارت چیزهایی دیدم که اصلا در وصف هم نمی گنجد. بچه ها مانند شهدا مقاومت می کردند و هرگز از آرمان های خود کوتاه نمی آمدند

 آوای دنا :سید ناصر حسینی پور نویسنده کتاب پایی که جاماند ،این آزاده سرافراز به یکی از خاطرات جالب خود اشاره کرده و می گوید: خانواده از یافتن من ناامید شده بودند. گمان می کردند شهید شده ام و بچه ها نتوانستند جنازه ام را به عقب برگردانند. دوستان دیده بودند که تیر خورده ام و بالاخره  خانواده ام بعد از سال ها مجاب شده بودند که شهید شده ام. همین باعث شده بود که برای من مجلس ختم نیز برگزار کنند. وقتی برگشتم دیدم پارچه های مراسم ختمم روی در و دیوار نصب شده و شهادتم را تبریک گفته اند.
وی افزود: لیاقت شهادت را نداشتم و تنها اسما شهید خطاب شدم. در اسارت چیزهایی دیدم که اصلا در وصف هم نمی گنجد. بچه ها مانند شهدا مقاومت می کردند و هرگز از آرمان های خود کوتاه نمی آمدند. زیر سخت ترین شکنجه ها و تحت بدترین آزارها تنها به عشق امام راحل و راه بلند انقلاب دوام می آوردند.

منبع/شهید نیوز

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
* نظر: