سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com
فتاح بدری:امروز وقتی خبرهای استان کهگیلویه و بویراحمد را مرور و مطالعه می کردم به تیترهایی از جمله «کمبود محسوس معلم ابتدایی در کهگیلویه و بویراحمد » ، «ضرورت تجمیع 411 مدرسه ابتدایی» و «تجمیع مدارس کم جمعیت استان » و موضوعاتی از این قبیل برخورد کردم که اگر چه راهکار مناسبی برای جبران کمبود آموزگار در این استان می باشد اما بنظر می رسد این راهکار قدم اول نیست و باید قدمهای دیگری برداشت و این مرحله را در صورت نیاز در آخرین مرحله ایجاد نماییم که به مواردی اشاره می کنم:
نخست باید گفت: دوره تحصیلی ابتدائی بنیان مرصوص تعلیم و تربیت، دوره آدم سازی و زیر ساخت آرمان و اندیشه یک ملت است .
به همین اعتبار اهمیت دوره ابتدائی بیشتر از مقاطع دیگر تحصیلی است.
تجربه نشان داده و تاریخ ثابت کرده است ، کشورهائی که به دوره ابتدایی توجه نداشته اند حادثه مختصری شالوده اجتماعی و استقلال آنها را از هم گسیخته است و اگر مملکتی به دوره ابتدائی توجه خاص داشته در تعالی و ترقی آن جامعه تردید نیست.
لذا اقتضا می نماید مسولین محترم تصمیم گیر در آموزش و پرورش نگاهی جامع به این دوره تحصیلی معطوف نمایند و با برنامه ریزی حساب شده زمینه ترقی و تعالی این مقطع را بیش از پیش فراهم نمایند.
یکی از این راهکارها و همچنین اشکالاتی که در سنوات گذشته و حال وجود دارد جلوگیری از فرار آموزگاران دارای مدرک تحصیلی کارشناسی و بالاتر از این مقطع می باشد.
به نحوی که ما شاهدیم همینکه آموزگاری موفق به اخذ مدرک بالاتری می شود سریعا به فکر تغییر رشته خود می گردد و متولیان امر نیز در این خصوص کم لطفی می کنند و زمینه حضور این افراد را در سایر مقاطع فراهم می نمایند که جلوگیری از این موضوع می تواند ، هم کمبود معلم در این رشته را جبران و هم زمینه حضور معلمان با تحصیلات عالی و با دانش بیشتر را در این مقطع فراهم نماید.
بنابراین آموزش ابتدایی با معلمان تحصیل کرده در رشته های مختلف موفق تر و کارآمد تر خواهد بود اگر بخواهیم و اگر دلسوز فرزندان خود باشیم.
مسئله دیگری که می تواند کمبود معلمان در این مقطع را جبران و زمینه تقویت این مقطع را نیز فراهم نماید عدم بکار گیری نیروهای کارآمد این مقطع در سایر مقاطع است که این موضوع نیز به وفور دیده می شود و بنظر نگارنده این یعنی به حرمتی به همه مقاطع ،این به معنای بی تدبیری و بی توجهی به نونهالان و نوجوانان و جوانان این مرزو بوم است زیرا هم باعث کمبود معلم در مقطع ابتدایی می شود و هم زمینه محروم شدن دانش آموزان این مقطع از وجود معلمان کارآمد و مدیر و از همه مهمتر زمینه تضییع حقوق دانش آموزان سایر مقاطع می گردد
به این معنی که احساس می شود فردی که از مقطع ابتدایی به عنوان مدیر و یا کادر اجرایی و حتی معلم خارج شده قدرت جذب و نحوه برخورد صحیح با دانش آموزان سایر مقاطع را ندارد و نمی تواند فرد موفقی در این مقطع باشد بعنوان مثال ما شاهد بودیم فردی را از مقطع ابتدایی بعنوان مدیر یا معاون در مقطع متوسطه دوم بکار گرفتند که اولا رضایت دانش آموزان را در پی نداشته و دوما توان مدیریتی و برخورد مناسب با این سن را نداشته و سوما زمینه بی رغبتی و بی انگیزه شدن دبیران ان آموزشگاه را فراهم نموده و هم اینکه ممکن است در آموزشگاه افراد با تحصیلات عالی ،چنین موضوعی برای انها قابل هضم نباشد.بنابراین رعایت این مطلب که هرکسی را در مقطع خود ساماندهی و مدیر یا مربی نماییم هم می تواند به کاهش نیاز در این مقطع کمک نماید و هم زمینه ساز تخصص و افزایش انگیزه در دانش آموزان و فرهنگیان خواهد شد.
و نکته اخر اینکه: ما مدعی کمبود نیرو در مقطع ابتدایی هستیم اما بکار گیری این نیروها در ستاد آموزش و پرورش بیش از پیش به چشم می خورد که این هم می بایست مورد توجه جدی قرار گرفته و در صورتی از نیروهای کارامد مقطع ابتدایی در ستاد آموزش و پرورش استفاده نماییم که در این مقطع دچار کمبود و نیاز نباشیم.
و لذا پیشنهاد اینجانب اینست که بعد از طی مراحل بالا ، در صورت نیاز و کمبود معلم پیشنهاد دوستان عزیز ، که همان تجمیع مدارس می باشد را اجرا نماییم.
و در پایان یاداشت خود را با این شعر زیبای شیخ اجل سعدی شیرازی رحمه الله علیه به پایان می برم و تو خو بخوان حدیث مفصل از این مجمل :
هرکه در خردیش ادب نکنند / در بزرگی فلاح از او برخاست
چوب تر را چنانکه خواهی پیچ / نشود خشک جز شکستن راست
