پایگاه خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir،
منصور نظری :
غسل شهادت کرده در نهر خروشان دمشق
افتاده از پا لالهای در ساحل خونین عشق
آورده عشق آسان بر او، جان بهر دلبر باختن
خود را به طوفانِ بلا از عاشقی انداختن
افتاده از پا بی نفس، فریاد میدارد جَرَس
این است آخر عاشقی، بیند هر او دارد هوس
ای در سرت شور ولا، ای بیقرار کربلا
این ره ندارد آخری، جز محنت و رنج و بلا
مَحرَم به درگاهی بیا، گر مرد این راهی بیا
گر کربلا خواهی بیا، برنیزه چون ماهی بیا
لا تا مگردی ابتدا، کِی ره بیابی بر اِلا
باید بلا بینی بلا، تا ره دَهندَت کربلا
باید به خون سجاده را رنگین نمود از عشق او
باید خضاب آرا کنی، چون لاله از خون روی و مو
در عاشقی اول قدم، ترکِ سَر است و جان و تن
عاشق کجا دارد خبر، جز یارِ خود، از ما و من
در ساحل آزادگی، خوابیده در آرامِ عشق
خون گشته جاری از تنش بر خاکِ گلگون دمشق
ماهی دگر گُل میکند، در برکۀِ چشمِ شَفق
بلبل تَغزُل میکند، جاء الحق و باطل زهق
شب در سیاهی کرده غرق، این عالم پُر زرقوبرق
عالم تمنا میکند، غوغایِ اشراقی ز شرق
گُل میکند آخر به ناز، آن شاخِ نرگس در حجاز
گردد سحرگاهی فَراز، بر این شب دورودراز
زهرا نشانی میرسد، بَر ناقه مَحمِل بَسته نور
در صبح عاشورا به لَب، فریاد میدارد ظُهور
کُل نهفلک را خامُشا، در کعبه خواند چاووشا
انی انا المهدی خوشا، بر لب برد حیدر ووشا
ای غرقه در خونش یمن، ای لالهگون دشت و دَمَن
گُمگشته آن یوسف تو را، بازآید آخر در وطن
بوی ظهورش میرسد از لالهزارانِ دمشق
از جا بخیزید عاشقان، میآید آن آقای عشق
دلخوش نما سید علی، ای خونجگر ما را وَلی
میگردد آخر شیعه را، آن ماه پنهان منجلی
پیر خراسانیِ ما، یاری یمانی را نَما
ما را به قاف عشق او، ای پیر عاشق رهنما
با ما بگو از کربلا، پیر خراسانی سخن
باید گرفت از اهرمن، مکه، منامه تا یمن
کُن لشکر حق را بهصف، هم ذوالفقارت را به کف
سوی سعودیها بگو، آورده موشکها هدف
ضحاک تا کی تا کجا، قوم یمن در خون کشد
خواهد که قلب شیعه را از سینه غم بیرون کشد
تا کی حرامی بر حرم، با دیدۀِ بد بنگرد
تا کی سعودی حنجرِ، مردانِ ما از کین درد
سخت است ما را ای ولی، دیدن و بنشستن بهجا
ظلم سعودی تا به کی؟این صبر خونین تا کجا؟
جوش آمده خون در رگِ ما حضرت سید علی
ده اذن جانبازی به ما، تا مکه گیریم ای ولی
آل سعودی را بگو تا تخت و تاج آتشزنیم
تیر بلا بر پیکرش مردانه چون آرش زنیم
باران بگو او را به سر بارد ز موشکهای ما
آل سعودی له شود چون ذره زیر پای ما
بوی ظهورش میرسد از لالهزارانِ دمشق
از جا بخیزید عاشقان، میآید آن آقای عشق
به امید ظهور حضرت یار...
دوشنبه 28 دیماه 1394 – منصور نظری
عضویت در خبر نامه