پایگاه خبری آوای رودکوف -نسیم آنلاین نوشت:در سه سال گذشته بدون تردید مهمترین حامی دولت و جریان اصلاحطلب کسی نبود جز اکبر هاشمی رفسنجانی. رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام که از منت گذاشتن بر سر رئیس دولت تدبیر و امید ابائی نداشت و رای 50/7 درصدی وی را مدیون خودش میدانست و میگفت: "دکتر روحانی یک هفته قبل از انتخابات 92، سه درصد رأی داشت که با حمایت من به بالای 50 درصد رفت".
او بود که در نقش پدر معنوی دولت به منتقدان ناکارآمدی حسن روحانی و کابینه وی میتاخت و آنان را "حسود، مزاحم، تندرو" و...خطاب میکرد تا حاشیه امنی برای دولت فراهم آورد.
البته فقط دولت تدبیر و امید در چتر حمایتی هاشمی رفسنجانی قرار نداشت بلکه جریان اصلاحات نیز به دلیل عملکرد خود در فتنه 88 و ممنوعیت حضور لیدر اصلیاش بالاجبار تمام هجمههای خود برای از میدان بدر کردن او در دوران دوم خرداد را فراموش! کرده و قیمومیت او را پذیرفتند.
درگذشت ناگهانی آیتالله هاشمی رفسنجانی باعث شد تا تکیهگاه بزرگ دولت و اصلاحطلبان فرو ریزد. این مساله در کوتاه مدت و بلندمدت میتواند بحرانی عمیق در این طیف ایجاد کند و در این مجال به بررسی این مساله خواهیم پرداخت که چه کسانی شانس جانشینی وی را دارند؟
بلافاصله پس از اعلام خبر درگذشت رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام، «جنگ پنهان» جانشینی وی آغاز گردید.
ابتدا اصلاحطلبان در 24 ساعت پس از درگذشت آیتالله هاشمی رفسنجانی برای محکم کردن جای پای رئیس دولت اصلاحات و انتقال جایگاه «لیدری» به وی، به طور ملموسی به فضاسازی روی آوردند.
آنها سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان [که همواره منت آن را بر سر حسن روحانی گذاشته و به پشتوانه آن دولت وی را رحم اجارهای خود معرفی کردند!] را وزنهای سنگین و منحصر در اختیار رئیس دولت اصلاحات میدانند و اکنون به دبنال آن هستند تا با تبدیل شدن به یک «قطب» دولت را به زیرمجموعه خود تبدیل کنند نه آنکه جزوی از آن باشند!
در آنسو حامیان حسن روحانی نیز بیکار نمانده و وی را جانشینی مناسب معرفی کردند. دلائل آنها نیز شنیدنی است!
آنها رئیس دولت اصلاحات را فاقد نقشآفرینی در مجامع و افکار عمومی به دلیل ایجاد محدودیتها بر وی بخاطر نقش آفرینی در فتنه 88 میدانند. او که اکنون حتی از حضور در تشییع مرحوم هاشمی نیز منع میشود با در اختیار داشتن کدام جایگاه میتواند در مواقع ضروری برای نجات این جریان به رایزنی و گفتگو با نهادهای نظام بپردازد.
البته نباید از این نکته نیز غفلت کرد که حامیان حسن روحانی، هنوز خاطرات تلخ برخورد اصلاحطلبان با هاشمی رفسنجانی را از یاد نبردهاند. افرادی چون حسن روحانی و اطرافیانش به خوبی آگاه هستند که مدعیان اصلاحات هیچگاه با «هاشمی رفسنجانی» صادق نبودند چه آنگاه که در دوران اصلاحات او را «عالیجناب سرخپوش» لقب داده و در هنگامه انتخابات مجلس ششم بدترین بلاها را بر سر او آوردند و چه زمانی که در سال 84 و 88 به او پناه بردند تا بتوانند سرپوشی بر اقدامات خود علیه نظام جمهوری اسلامی در دوران بدمستی خروج از حاکمیت بگذارند!
رئیس دولت تدبیر و امید با تجربه حضور در مقام دبیری شورای عالی امنیت ملی در دوره اصلاحات به خوبی این نکته را لمس کرده که برای جریان اصلاحات آنچه اصالت دارد «قدرت» است و در راه رسیدن به این امر از هیچ اقدامی فروگذاری نمیکنند. هماهنگونه که «رئیس سابق مجمع تشخیص مصلحت نظام» تنها برای آنان «ابزاری» بود تا بتوانند در ساختار جمهوری اسلامی «نفس بکشند» و علی رغم گرفتن «ژست» اپوزیسیون، مناصب حکومتی را در اختیار بگیرند اکنون نیز در موقعیت دست برتر قرار بگیرند به طرفةالعینی از روحانی «عبور» خواهند کرد.
بر همین اساس است که حسن روحانی در سه سال و نیم گذشته اصلاحطلبان را «بدهکار» به خود میداند و نه «طلبکار» و حالا اجازه نمیدهد آنها با استفاده از این موقعیت طلائی «عبور» از خودش را کلید بزنند!
بنابراین درگذشت آیتالله «هاشمی رفسنجانی» از برخی جهات برای جریان «اصلاحطلب» شرایطی به مراتب سختتر از سال 88 را رقم زده است و آنان باید تصمیم بگیرند که یا با پذیرش «لیدری» حسن روحانی و «تحت قیمومیت» وی قرار گرفتن، پایان جریانی را که تا امروز با «تنفس مصنوعی» زنده مانده بود را بپذیرند یا با «جدا کردن» راه خود از «اعتدالگرایان» به زیر «بیرق» مردی بروند که حتی اجازه حضور در مجامع رسمی و رسانهها را هم ندارد چه برسد به «چانهزنی» با نظام!
در این میان به جز این دو نفر، اسامی چون «اکبر ناطق نوری» و «سید حسن خمینی» نیز به گوش میرسد.
علیاکبر ناطق نوری که هنوز مورد احترام برخی افراد موثر جریان اصولگرائی چون علی لاریجانی، محمدرضا باهنر و...میباشد و مواضع وی پس از 88 نزدیک به اصلاحطلبان شده است. حمایت وی از حسن روحانی و نقش آفرینی در انتخابات 92 نیز وی را بیشتر به این جریان نزدیک کرده است اما مهمترین نکته پذیرش شیخوخیت وی برای اصلاحات دورتر شدن این جریان از شعارهای خود در یک دهه گذشته وژستهای متفاوت آنها از دیگر افراد و جریانات میباشد. زیرا ناطق نوری نیز هنوز خاطرات تلخ اهانتهای اصلاحطلبان به خود همچون «مجلس زوری نمیخوایم، ناطق نوری نمیخوایم» را از یاد نبرده و گهگاهی در گفتگوها یا سخنرانیهایش از آن رفتارها ابراز گلایه و ناراحتی میکند.
سید حسن خمینی دیگر فردی است که نام وی از سوی برخی نجوا میشود. سال گذشته در همین ایام بود که ثبت نام وی در انتخابات خبرگان رهبری، با حمایت ویژه هاشمی رفسنجانی مواجه شد به گونهای که وی را ملقب به عنوان «علامه» کرده و پس از عدم احراز صلاحیت وی برای حضور در انتخابات، هجمه سنگینی به شورای نگهبان را در دهه فجر آغاز کرد!
او در این سالها تمام اعتبار خود و بیت امام را برای تقویت اصلاحطلبان به میان آورده و در این راه از پذیرش نصائح دلسوزانه و مشفقانه دیگران هم امتناع کرده است. حمایت از کاندیدای اصلاحطلبان در انتخابات 88 و همراهی با آنان در حوادث پس از آن، حمایت از حسن روحانی در انتخابات 92 و...
اما نکات مهم در پائین آمدن شانس وی برای پوشیدن «ردای جانشینی هاشمی رفسنجانی» را میتوان در دو مساله اشاره کرد:
1) امروز سید حسن خمینی با 44 سال سن، هنوز در آغاز راه است و سن و سال وی آنگونه نیست که افرادی چون حسن روحانی، ناطق نوری، رئیس دولت اصلاحات که اغلب در دهه هفتم عمر خود به سر میبرند شیخویت وی را بپذیرند و حاضر بشوند وی را به عنوان مهتر و بزرگ خود قبول کنند.
2) ناپختگی وی در عرصه سیاست نیز مزید بر علت است که وی شانس کمتری نسبت به دیگران داشته باشد. مهمترین ظهور و بروز سید حسن خمینی در عرصه سیاست مربوط به کاندیداتوری وی در انتخابات سال گذشته مجلس خبرگان رهبری بود. مجموعه اقدامات وی برای فرار از گردن نهادن به احراز شرائط قانونی حضور در انتخابات و سپس حمله وی به شورای نگهبان نشان داد وی در اوج خامی سیاسی قرار دارد و هنوز برای رسیدن به مرحلهای که توانائی نقش آفرینی و سیاستورزی راه طولانی و بسی دور را در پیش رو دارد!
با توجه به افزایش اعتراضات عمومی به ناکارآمدی دولت در افکار عمومی به ویژه پس از محقق نشدن وعدههای پسابرجامی حسن روحانی، امروزه درگذشت هاشمی رفسنجانی شرایط بغرنج و پیچیدهای در آستانه انتخابات برای جریان حاکم در دولت ایجاد کرده است و یک تصمیم میتواند سرنوشت آنها را تا دهها سال دستخوش اتفاقات مهم و حتی مهلکی نماید که شاید دیگر زمانی برای جبران آن پیدا نکنند!
عضویت در خبر نامه