به گزارش پایگاه خبری آوای رودکوف به نقل از دولت بهار، متن کامل پرسش های خبرنگاران و پاسخ های دکتر محمود احمدی نژاد در نخستین نشست خبری سال 1396، در ادامه امده است.
باشگاه خبرنگاران جوان: با سلام. آقای احمدی نژاد بعد از توصیه رهبری به شما که خواستند شما حضور پیدا نکنید، شما بیانیه ای دادید و گفتید از هیچ جریانی در انتخابات حمایت نمی کنید. علت حمایتتان از آقای بقایی چه بود؟ چرا تغییر موضع دادید؟
دکتر احمدی نژاد: خیلی متشکرم. پاسخ شما را من قبلا در یک پیام ویدئویی دادم. می توانید به آن مراجعه کنید. مجددا خدمت شما عرض می کنم که خودم هیچ برنامه ای برای ریاست جمهوری ندارم و از آقای بقایی به عنوان کاندیدای اصلح حمایت می کنم.
خبرنگار تلویزیون چین: نظرشما درباره توافق ایران با 1+5 و آینده این توافق چیست؟
دکتر احمدی نژاد: توافقی که اتفاق افتاده از لحاظ حقوقی یک سند است، بالاخره نهادهای مختلف در جمهوری اسلامی ایران آن را تایید کردند، مقام معظم رهبری هم پایبندی خودشان را به آن اعلام کردند. اما مشکل کجاست؟ مشکل اطلاعاتی است که در باره این سند به مردم داده شده است. هر دو طرف اطلاع رسانی شان در مورد این سند درست نبود. ظرفیتها و ادعاهایی برای این سند تعریف کردند و چیزهایی را به عنوان نتایج این سند مطرح کردند که واقعیت نداشت. گفتند تحریم ها برداشته می شود، روابط با کشورهای متخاصم بهتر می شود، تمام تحریم ها و فشار به بانکها، فشار به نفت، فشار به حوزه اقتصاد و شرکت ها همه یک جا برداشته می شود و همه چیز خوبِ خوب می شود. بعدا که در عمل و به طور واقعی با این سند مواجه شدند، همان کسانی که ادعا می کردند، عقب نشستند. معلوم شد که این ظرفیت ها در این سند وجود ندارد. یکی از بزرگترین ادعاها این بود که تحریم ها برداشته می شود و هیچ تحریم جدیدی هم اعمال نمی شود. وقتی آمریکایی ها تحریم جدیدی اعمال کردند، مسئولین کشور ما حاضر نشدند شکایت کنند، وقتی دیدند ظرفیت ندارد، شکایت نکردند. رفتند به اصل سند مراجعه کردند و دیدند جایی برای شکایت نیست. به نظر من اطلاع رسانی نادرست بود. در مواقعی که تصمیم گیری ها منافع ملی را تحت تاثیر قرار می دهد، باید ملت را با همه جزئیات در جریان قرار دهیم و چه بسا در این امور باید از ملت نظر خواست. اما این توافق از لحاظ حقوقی یک سند است که تصویب شده و معتبر است. اگر فکر کنیم که با آن همه مسائل حل خواهد شد، خیر [درست نیست]. مسائلی حل نخواهد شد و تحریم های قبلی خیلی هایش پابرجاست.
خبرنگار خبرگزاری ایسنا: سلام. از شما خواهش می کنم اگر جواب این سوال را در ویدئوهای روز درختکاری بیان کردید، مجددا بیان بفرمایید. طی چند روز گذشته یکی از نمایندگان مجلس به نقل از دیوان محاسبات از تخلف 12 هزار میلیاردی شما صحبت کردند در حالی که شما اخیرا انتقادهایی را به دولت داشتید مبنی بر اینکه از لحاظ اقتصادی موفق نبوده است. در حالی که این تخلفها وجود داشته و موقعی که کشور را تحویل می دادید، نرخ تورم در کشور 34.7 درصد تورم بوده است. با توجه به این دو موضوع فکر می کنید حالا اگر از طریق دوستانتان مجددا وارد عرصه سیاست بشوید، مردم با شما هستند؟
دکتر احمدی نژاد: خیلی ممنون از سوالی که مطرح کردید. اجازه بدهید اطلاعاتی را که دادید اصلاح بکنم. بالاترین تورم سال 91 بوده که سه تا جهش در قیمت ارز، خارج از اراده دولت اتفاق افتاد، کمک خارجی ها و داخلی ها بود و با هم بودند اما الان من این را تشریح نمی کنم ولی در آینده تشریح خواهم کرد و شما از طریق همان پیام های ویدئویی دریافت خواهید کرد. چون کنفرانس خبری جای اینکه برای هر سوال 15 دقیقه توضیح بدهیم، نیست و می خواهیم سوالات بیشتری را مطرح کنند و ممکن است یک سوال اولویت همه رسانه ها نباشد. در آن سالی که بیشترین فشارها بود، حتی کسانی که مجبور بودند بازارها را کنترل کنند، خودشان ارز و سکه می خریدند! بعضی نهادها در تهران روزی 15، 20 یا 50 هزار سکه می خریدند تا بازار را ملتهب نگهدارند! بعدا به پیمان کارانشان به جای اینکه پول بدهند سکه و ارز می دادند و این ها همه مستند است. با همه آن فشارها و جهش های ارزی، تورم 30.5 درصد بود. این که بگوییم تورم 40 درصد یا 48 درصد بود آن هم از طرف مقامات رسمی، صحیح نیست. تورم نقطه به نقطه هم به 40 درصد نرسید، به سایت مرکز آمار مراجعه بفرمایید. تورم نقطه به نقطه 40 درصد مربوط به آبان ماه 1392 یعنی دولت یازدهم است.
اما ادعاهایی درباره دولت های نهم و دهم مطرح کردند که آقا 12 هزار میلیارد، 15 هزار میلیارد، 3 هزار میلیارد، 8 هزار میلیارد و ... بالاخره مسابقه هست و کنتور هم ندارد، جایی هم که حساب کشی نمی شوند، همین طوری می گویند. ما هیچ جا پاسخ ندادیم. چرا پاسخ ندادیم؟ برای اینکه ما این مدل پاسخ گویی به مسائل را اساسا قبول نداریم. به جای اینکه برای مراجع رسمی سند ببرند و اثبات کنند، به متهم می گویند بیا اثبات کن! این که غلط است. آیا ما این طوری می خواهیم کشور را اداره کنیم؟ این طوری کسی سالم نمی ماند و آن که شارلاتان تر و دروغگوتر است، حاکم می شود. این درست مثل استدلال آمریکایی ها درباره مسائل هسته ای ما بود. آن ها می گفتند که شما منحرف شدید، ما می گفتیم سندتان کو؟ می گفتند شما اثبات کنید که منحرف نشدید! بابا! شما ادعا می کنید! البته متاسفانه نحوه رسیدگی قضایی هم درست نیست، افرادی را می گیرند، می برند و علنی متهم می شوند اما غیر علنی محاکمه می شوند! این اشکال در رسیدگی، به گروههای قدرت طلب و کسانی که اخلاق سیاسی را رعایت نمی کنند، فرصت می دهد که رقبایشان را متهم کنند. بعضی ها می گویند شما هم این طور عمل کنید. ما هم این طور عمل کنیم؟ بعضی ها خیال می کنند ما این طور بلد نیستیم عمل کنیم در حالی که از آنها واردتریم. ما بلدیم ولی اعتقاد نداریم و این را دون شان انسانی می دانیم. یک عده همین طوری تهمت می زنند که 12 میلیارد دلار بردند. از کجا بردند؟ کی برد؟ کجا برد؟ چطوری برد؟ کجا برگشت؟ کجا اثبات شد؟ شماها باید بیایید، توضیح بدهید و اثبات کنید. کسی که مطرح می کند باید اثبات کند. متاسفانه بعضی رسانه ها به این نکته اخلاقی توجه دقیق ندارند. می گویند خب دیگر! حالا رقیبمان است، یک تهمت می زنیم ولو هیچ سندی وجود نداشته باشد. چقدر اتهام زدند! بابا تمام اتهامات تاریخ را به ما زدند! 12 هزارتا را که الان من شنیدم، 18 هزارتا، 40 هزارتا و ... همین طور می گویند. آیا جایی چیزی اثبات شد؟ نکند خیال می کنید قوه قضائیه طرفدار ما است؟ معلوم است که اگر شکایتی علیه ما بشود حتما قوه قضائیه طرف ما را نمی گیرد. اگر طرف مقابل را نگیرد که می گیرد! اگر سندی هست، نشان بدهید. [تشویق]
تمام تهمتهایی که به ما زدند، [با اشاره به آقای بقایی] به ایشان هم زدند، ایشان با شکایت دولت یازدهم دستگیر شد، 7 ماه و نیم در زندان بود، 5 ماه در زندان وزارت اطلاعات دولت یازدهم بود. ایشان 5 ماه آفتاب ندید. یادم هست یک بار مقام معظم رهبری می فرمودند این ها که زندان انفرادی می دهند نمی فهمند یعنی چه! اگر یک روز خودشان بروند آنجا، دیگر به کسی زندان انفرادی نمی دهند. [آقای بقایی] 5 ماه در اتاق کوچک نور آفتاب ندید، خب چه گیرشان آمد؟ چیزی گیرشان آمد؟
آقای بقایی: حاضرم درباره همه مواردی که از من خواسته شده توضیح بدهم. من هیچ مشکلی ندارم. اتفاقا اگر فیلم های بازجویی را پخش کنند جنبه آموزشی هم دارد که چطور در مقابل بازجوها از خودتان دفاع کنید. [تشویق]
دکتر احمدی نژاد: بگذارید یک جمله دیگر بگویم. برای اینکه اثبات کنند ما تخلف کردیم، بعد از اینکه دیوان محاسبات و دادگاه جواب نداد، برخلاف قوانین با اینکه ما چند دستگاه نظارتی قانونی داریم، چندین کارشناس گرفتند و چند صد میلیون تومان از پول نهاد ریاست جمهوری به آن ها دادند و گفتند نهاد ریاست جمهوری را شخم بزنید، ببینید تخلفی پیدا می کنید یا نه؟ از تمام این ادعاهایی که رئیس جمهور و معاون اول و وزرایش و احزاب سیاسی و طرفدارانشان مطرح کرده بودند، لیست بلند بالایی تهیه کردند و به این ها دادند، گفتند بروید این ها را پیدا کنید. این ها چند ماه رفتند، تمام اسناد هشت ساله را زیر و رو کردند، یک گزارش مفصل تهیه کردند که ما همه این ها را دیدیم اما چیزی پیدا نکردیم! خود این ها به کارشناس های خودشان معترض شدند که چرا پیدا نکردید! بالاخره 300 میلیون تومان پول از بیت المال دادیم!
عزیز من، خواهر گرامی، دخترمن، عزیزان من، ملت عزیز، ما اعتقاد نداریم که باید فضای سیاسی را این طوری اداره کرد. در برابر منطق یک گروه و جمعیت انقلابی کم آوردند، نمی توانستند بگویند ما آدمهای بی عرضه ای هستیم و کشور را خوب اداره نمی کنیم، رفتند گشتند تا چیزهایی پیدا کنند. این همه آدمهای بی گناه را گرفتند و بردند. تیم اقتصادی من به دادستان کل نامه نوشتند که خب آقا هر کدام از اعضای دولت نهم و دهم، هر کدام با این افراد ارتباطی دارند علنی اعلام بکنید. من می خواهم خواهش کنم این جلسات محاکمه را که غیر علنی است، علنی کنید تا همه مردم بفهمند این ها با چه کسانی ارتباط داشتند. گفتند اعضای دولت قبل 7 هزار و 500 میلیارد تومان وام گرفتند! من خودم به رئیس بانک مرکزی نامه دادم که آقای رئیس بانک مرکزی هر کس از اعضای دولت من از 1 میلیون تومان تا هر چقدر وام گرفته این را [علنی] اعلام کن. آمد و گفت نه! این طور نمی شود باید خودشان [اعضای دولت] درخواست کنند! خودشان [اعضای دولت] جدول تهیه کردند با اسم خودشان، گفتند آقا ما هر چقدر وام گرفتیم، اعلام عمومی کنید. باز هم اعلام عمومی نکردند! یعنی واقعا فضا را این طور می خواهیم اداره کنیم؟ این چه مشابهتی با آرمانهای انقلاب، دین و اخلاق ما دارد؟ ما چنین کشوری می خواستیم؟
خود رئیس محترم قوه قضائیه اعلام کرد من راجع به دولت قبل موضع داشتم! مگر از آقای بقایی عذرخواهی نکردند؟ آقای عطریانفر مسئول [سابق] روزنامه شرق و در واقع مسئول رسانه ای اصلاح طلبان و کارگزاران است. بسیار هم به کارش مسلط و حرفه ایِ کار رسانه ای است. ایشان آمدند از کلیه اتهاماتی که از طرف روزنامه های جناحشان زدند از آقای بقایی عذر خواهی کردند. آقای اشرفی اصفهانی آمد عذرخواهی کرد. چرا؟ خیال می کنید این ها از ترس آمدند و عذرخواهی کردند؟ من چنین اعتقادی ندارم. این ها آدمهای حرفه ای هستند، این آقای اشرفی اصفهانی که فرزند شهید و یک روحانی و فرد باشخصیتی هم هست، فرزند شهید اشرفی اصفهانی بالاخره نان شهید اشرفی اصفهانی را خورده، از زندان و این ها هم نمی ترسد، فهمید اشتباه کرده است. نامه داد، گفت آقا من اشتباه کردم، عذر می خواهم. اتهاماتی را تکرار می کنند که وجود خارجی ندارد اما تکرار این اتهامات را سند می کنند! اگر کسی به فساد میدان بدهد، حتما نفعی برای خودش دارد. آقا من با صدای بلند اعلام می کنم تمام ثروت دوستانم در دولت های نهم ودهم را با یک دهم ثروت یکی از وزاری فعلی دولت عوض می کنم. من حتی حاضرم شما دوستان را هم ندید جمع بزنم! بلاخره من 40 سال است که معلم هستم. معلم ها هیچ چیز ندارند به جز صداقت و آدم شناسی. من این چهره هایی که می بینم [حاضران در جلسه]همه ثروتشان را جمع کنید به خدا به اندازه یک دهم ثروت یکی از اعضای کابینه تان که من اعلام خواهم کرد، نمی شود. بعد شما به پاکترین دولت کشور [حمله کردید]. نمی خواهم بگویم فرمان حمله را کی داد. آن آقایی که مُرد. سال 89 مُرد [شیمون پرز رئیس وقت رژیم صهیونیستی] و بعد در داخل هم یکی فرماندهی کرد. خیال می کنند اگر تکرار کنند، در جامعه رسوب می کند. این همه گفتند، ملت قبول نکرده است. اگر ملت قبول کرده بود این ها نباید اینقدر از آمدن آقای بقایی واهمه می داشتند. چرا واهمه دارید؟ اینقدر ترسیدید که دست هایتان را هم گم کردید و همه حرفهای خودتان را زیر سوال بردید. ما که رسانه نداشتیم، حرف هم نزدیم، 4 سال تمام ملت را کوبیدید. اگر تاثیر گذاشته بود نباید می ترسیدید، بلکه باید استقبال می کردید. نباید می گفتند [بقایی] باید رد صلاحیت بشود؛ نباید می گفتید که چرا می آید، به چه حقی می آید! اصلا شما به چه حقی می آیید؟
اگر آقای بقایی ان شاءالله رئیس دولت جمهوری اسلامی شود، حتما یکی از محورهای اصلی کارشان برقراری اخلاق در فضای سیاسی کشور است. بی اخلاقی مردم را کُشت. اگر در دولت من، یک شام اضافه می دادند، ما پولش را حساب می کردیم. بعد جالب است، می گویند ما 12 هزار میلیارد را [که احمدی نژاد برده بود!] به بیت المال برگرداندیم! لابد این آپارتمان 100 متری من در نارمک را فروختند و شده 12 هزار میلیارد و بردند و ریختند به حساب و من خودم خبر ندارم! از کجا برگرداندید؟ کجا بوده؟ کلی گویی و اتهام زنی به خدا در شان هیچ کس نیست. امیدوارم به زودی زود بی اخلاقی، ریا و دروغ از فضای سیاسی کل دنیا و از فضای سیاسی ایران رخت بربندد.
[یادآوری] مهندس مشایی: این خانم پرسیدند آیا شما فکر می کنید که در میان مردم رای دارید؟
دکتر احمدی نژاد: پاسخ دادم. ببینید! اصلا فکر می کنید رای دارید یعنی چه؟ فکر می کنید این سوال درستی است؟ بلاخره ایشان آمده و تصمیم گیری با ملت است، ملت تصمیم می گیرد. البته من فکر می کنم به لطف خدا رای بسیار بالایی در انتظار آقای بقایی است. [تشویق]
خبرنگار سایت انتخاب: همانطور که خودتان هم فرمودید ریشه بسیاری از مشکلات اقتصادی را به دولت های نهم و دهم نسبت می دهند. با توجه به شجاعتی که از شما سراغ داریم بفرمایید موردی هست که خودتان قبول داشته باشید و اگر دوباره به عنوان رئیس جمهور برگردید فکر می کنید کدام برنامه تان نیاز به اصلاح دارد؟
دکتر احمدی نژاد: در قسمت اول سوال فرمودند که مشکلات را به دولت قبل نسبت می دهند، به نظرم مقصر کشته شدن حضرت هابیل هم ما بودیم! در گزارش دهی باید مقایسه ای عمل کرد. در دولت قبل چند کارخانه ساخته شده؟ چقدر تولید اضافه شده؟ حالا چقدر؟ چقدر راه ساخته شده؟ الان چقدر؟ چقدر مدرسه و دانشگاه ساخته شده؟ چقدر در علم پیشرفت شده؟ الان چقدر؟ کلی می گویند قبلا همه چی سیاه بوده و الان همه چیز سفید است! بله اگر دولت بخواد برگردد حتما تغییراتی در مشی آن خواهیم داد. خیلی ها دیگر نباید در دولت باشند. [تشویق]
مُر قانون اساسی باید در کشور اجرا بشود. یک خاطره برایتان بگویم. یک بار در مذاکرات هسته ای یک آقایی مسئول بود و می رفت، مذاکره می کرد. در روز قدس من سخنران بودم. یک عده دیگر هم بودند که می رفتند و مذاکره می کردند خارج از چارچوب دولت، حتی می رفتند و به غربی ها می گفتند چرا فشار بر دولت را زیاد نمی کنید؟! چرا تحریمها را زیاد نمی کنید؟! این ها مستند است، در دادگاه ارائه شد و فرد مورد اشاره محکوم شد. من در سخنرانی ام گفتم بابا خارج از چارچوب دولت، کسی حق ندارد برود مذاکره کند. قضیه هسته ای حق مسلم ماست و ما بیشتر از حق مان نمی خواهیم. در یکی از جلسات مهم کشور که آن آقای مسئول رئیس جلسه بود، [به من] گفت به چه حقی درباره مذاکرات صحبت کردی؟ من مسئول مذاکرات هستم و من باید بروم صحبت کنم! گفتم شما را که من نفرستادم! 45 دقیقه توهین کرد، دیگران هم نشسته بودند، رئیس مجلس، مسئولین قوا و بعضی مسئولین نظامی. من یک جمله گفتم که می خواهم اینجا بگویم. گفتم ببینید، من کوچک همه ام. سر خودم هر بلایی می آورید، چیزی به شما نمی گویم. توهین می کنید، فریاد می زنید، حقوق شخصی من را تضییع می کنید، تنها دولتی که مخالفینش برای حمله به آن دولت مصونیت کامل داشتند، ما بودیم. گفتم هر چه می خواهید به من بگویید اما بدانید، اینجا وارد حیطه ریاست جمهوری شده اید، من سوگند خوردم که این امانت مقدس را عینا به مردم برگردانم. اجازه نمی دهم یک سر سوزن از گوشه اش بکنید. تو کی هستی؟ بزرگتر از تو هم نمی تواند این کار را بکند. امانتی را که ملت به آدم می سپرد، این را باید محکم [گرفت]. در نظام تصمیم گیری حتما باید اصلاحاتی اتفاق بیفتد. باید معلوم باشد که هر کس چه کاره است. باید مشخص شود تصمیم را چه کسی گرفت و آیا پای تبعاتش هست یا نه. تصمیم را دیگران می گیرند، فحشش را باید یکی دیگر بخورد! این از آن چیزهایی هست که حتما باید اصلاح شود و ان شاالله اصلاح خواهد شد.
خبرنگار روزنامه سیاست روز: شما از آقای بقایی حمایت کردید، اگر ایشان تایید صلاحیت نشوند واکنش شما چه خواهد بود؟
دکتر احمدی نژاد: چه دلیلی برای رد صلاحیت شدن ایشان هست؟ دلیلی وجود ندارد. همان طور که دیگران تایید می شوند ایشان هم باید تایید شود و من همه تلاشم را خواهم کرد که ایشان تایید شوند. [تشویق] راههای گوناگونی دارد، ان شاءالله مشکلی پیش نمی آید.
خبرنگار تلویزیون الاتجاه عراق: با توجه به این که جبهه اصول گرایی به شدت فعالیت می کند، آیا امکانش هست که در راستای انقلابی گری با همسویان خود ائتلاف استراتژیک داشته باشید؟ به هر حال هدف هر دو جایگزینی یک دولت جدید با دولت کنونی است.
دکتر احمدی نژاد: خیلی متشکرم. من فکر نمی کنم که هدف برادر عزیزم آقای بقایی از حضور در انتخابات صرفا رسیدن به کرسی ریاست جمهوری باشد، اصلا ما این را قبول نداریم، اصلا درست نیست. ما باید تلاش کنیم وظیفه خودمان را برای اصلاح جامعه انجام بدهیم. اصلا دعوای قدرت مطرح نیست. ائتلاف و تقسیم پست ها جایی معنا دارد که هدف [کسب] قدرت است و ما قدرت را می خواهیم بگیریم و بنشینیم با هم تقسیم کنیم. این چند تا وزارت خانه مال تو، این چند تا مال تو و این هم مال تو! ما اصلا این را در جمهوری اسلامی به رسمیت نمی شناسیم و این را از علت های اصلی مشکلات جامعه می دانیم. ضمن اینکه ما به همه احترام می گذاریم. ما اصل اصلاحات را قبول داریم، اصلا انسان برای اصلاحات به دنیا می آید. انقلاب برای اصلاحات بود. اصل این را که ما باید اصول و مبنا داشته باشیم هم قبول داریم. ولی فکر نمی کنم وجه اشتراک ما با این دو [اصولگرایی و اصلاح طلبی]، از یکی بیشتر از آن دیگری باشد. نه، در کشور آزادی هست و همه می توانند شرکت کنند و مردم باید انتخاب بکنند. دقت فرمودید که ما هیچ وقت تلاش نخواهیم کرد تا دایره انتخاب مردم را محدود کنیم. دیدگاه های مختلف هست، کشور هم آزاد است. یک کشور انقلابی است. هر کس را که مردم انتخاب کردند، محترم و عزیز است و همه باید کُمکش کنند.
خبرنگار خبرگزاری آنا دانشگاه آزاد اسلامی: شما در زمان خودتان منتقد دولتهای قبل بودید ولی الان هم داستان با دولت اصلاحات شده اید، آیا الان تغییر موضع دادید؟ موضع شما در باره ممنوع التصویری رئیس دولت اصلاحات و حصر آقای موسوی و کروبی چیست. می خواهم جمله ای را بگویم اما نمی دانم با اصول حرفه ای کارم چقدر سازگار است. ولی شما بهترین دوران عمرم را نابود کردید! [تشویق]
دکتر احمدی نژاد: خیلی متشکرم. همین شجاعتی هم که دارید، محصول دولت های نهم و دهم است. [تشویق] من هیچگاه نگفتم که در دوره نهم و دهم ضعفی وجود نداشته اما شاخص ها و عملکردها می گوید آن دوران یکی از بهترین دوره های شصت، هفتاد سال اخیر بوده است. شما دوره ای را نشان بدهید که با حداقل قیمت، مسکن تحویل داده شود. کل خودروهای کشور سال 84، 5 میلیون بود، و1 میلیون و 300 هزار تایش از رده خارج بود که تعویض شد و روزی که ما تحویل دادیم بیش از 14 میلیون خودرو در کشور بود. این را امثال شما و دوستان دیگر خریدند. ظرف 8 سال بیش از 6 میلیون مسکن ساخته شد، این را همین مردم خریدند، کس دیگری نخریده. در علم و فناوری [پیشرفت های زیادی انجام شد]. در خانه ها اکثرا تغییرات اساسی به وجود آمده، درآمد سرانه دوبرابر شد. بله، ممکن است کسی هم در گوشه ای آسیب دیده باشد، من این را انکار نمی کنم برای اینکه ساختار حکومتی بسیار وسیع است اما می دانید که تنها دولتی که دم دست مردم بود و هر کس خواسته ای، نیازی و مشکلی داشت، می توانست مستقیم بگوید، دولت ما بود. ما کف خیابان بودیم. من یادم نمی آید توی 8 سال شما مطلبی گفته باشید، اشاره ای کرده باشید، پیامی داده باشید و گفته باشید چه مشکلی برایتان پیش آمده. الان من در خدمتتان هستم تا اگر برایتان مشکلی پیش آمده با تمام توان تلاش کنم که مشکل جنابعالی برطرف شود.
نامه ای که آقای مشایی دادند یک نامه تاریخی است. چرا خیال می کنید که اگر به کسی نامه دادیم همه چیز عوض شده؟ ما همه را به راه انقلاب دعوت می کنیم. من به آقای ترامپ نامه دادم، به آقای بوش هم نامه دادم، اشکالی دارد؟ این معنایش تغییر موضع است؟ از چه موضعی؟ موضع آقای مشایی از اول این بوده که همه باید زیر چتر انقلاب باشند. محدودیتی وجود ندارد. ایشان تلاش کرد فضا را شفاف و حقیقت اصلاحات را به همه معرفی کند. من فکر می کنم اگر متن نامه را با دقت بیشتری بخوانیم برداشت های دیگری از آن خواهیم داشت. اصلا آقای مهندس مشایی، رسالت انسانی و اصلاح گری را انجام داد و من کارشان را تحسین می کنم. اما اینکه عده ای در حصر هستند، عده ای ممنوع التصویرند، عده ای [در] حبس اند، من قبلا هم گفتم، بنده راضی به حبس و زندانی بودن و محدودیت برای هیچ کس نیستم. [تشویق]
این اعتقاد من است و برای همین هم در دوره هشت ساله، سنگین ترین تهمت ها و توهین ها را به نام انتقاد در پاسداشت از حقیقت آزادی تحمل کردیم. من موافق حصر و ممنوعیت در هیچ جای دنیا نیستم، نه فقط جمهوری اسلامی. ما ماه رمضان دعا می کنیم «اللهم فک کل اسیر». خدایا همه را آزاد کن. همه را آزاد کن. به شما بگویم، بنده به عنوان کوچک شما همه 7 میلیارد را دوست دارم، نمی توانم دوست نداشته باشم. مخلوق خدا را دوست دارم، ممکن است با بعضی اعمال مخالف باشم، با این اندیشه مخالف باشم، ولی خودت را دوست دارم. مگر می شود دوست نداشته باشم. یادم هست توی آن مناظره هم گفتم که من به شما علاقه دارم. [خنده حضار] واقعا از ته دل گفتم که دوستتان دارم.
خبرنگار لس آنجلس تایمز: من هم سن شما هستم و خاطراتم شبیه شماست. در جمعیت طرفداران شما هم حضور دارند. یکی دو نفر از آن ها در پاسخ به این سوال که چرا از شما طرفداری می کنند، گفتند که آقای احمدی نژاد و تیمشان ضد الیگارشی پس از انقلاب هستند. الیگارشی به معنی هزار فامیل یا گروهی اندک است که بر منافع مردم حاکمند و اجازه گردش نخبگان و توزیع عادلانه ثروت را نمی دهند. این جمله من را یاد 5 سال پیش انداخت. در سال 2008 نویسنده رمان محبوب کافه پیانو که 15 بار تجدید چاپ شده، وقتی از کشور خارج شد در ترکیه به یک شبکه ماهواره ای در پاسخ به همین سوال گفت که آقای احمدی نژاد بعد از 34 سال از کف خیابان و از بین مردم علیه الیگارشی روحانیت و الیگارشی حاکمیت پس از انقلاب بلند شد. آقای فرهاد جعفری از حامیان شماست و در وبلاگ محبوبش مردم را به شما دعوت می کرد. آیا شما این پاسخ را تایید می کنید؟
دکتر احمدی نژاد: خیلی ممنون، استفاده کردیم از مطالب دوست عزیزمان. هر کسی از ظن خود شد یار من! بالاخره هرکس از یک ویژگی خوشش می آید، اما اینکه ما خواهان اصلاحات دائمی در سیستم اداره کشور هستیم، حرف درستی است و همه باید این طور باشیم. هیچکس ادعا نکرده سیستمی که الان کشور را اداره می کند، این تقسیم بندی قوا و سلسله مراتب و این روابط، چیز کاملی است و از آسمان آمده! نه، آدم ها وضع کردند، نقاط ضعفی دارد و این نقاط ضعف به ضعف های بزرگتری منجر می شود. اگر یادتان باشد، من سال 84 گفتم که وارد محدوده ممنوعه قدرت شدم. همه باید مراقب باشیم که محدوده های ممنوعه شکل نگیرد که اگر شکل گرفت، چیزی از ارزشها و جایی برای ملت باقی نمی ماند.
[یادآوری] مهندس مشایی: آقای دکتر! گفتند الیگارشی روحانیت. بحث روحانیت را مطرح کردند.
دکتر احمدی نژاد [خطاب به خبرنگار]: یعنی واقعا فکر می کنید ثروت کشور دست روحانیت است؟ حالا بعضی از آقایان وضعشان خوب شده ولی [روحانیت] اکثرا مثل من و شما هستند.
خبرنگار روزنامه نوآوران: تشکر می کنم از برگزار کنندگان این نشست که علاوه بر خبرنگار و عکاس و فیلمبردار، تعدادی کف زن هم دعوت کرده اند. [تشویق] در نشست خبری مگر کف می زنند؟
مجری (دکتر محمد رضا تقوی فرد): ببینید دوستان! هرگونه بحث حاشیه ای شما و طرح مطالبی که غیر حرفه ای است [آسیب می زند]. بنده 25- 26 سال در رسانه خدمتگزار هستم. می خواهیم برنامه خوبی اجرا کنیم و حقی از کسی ضایع نشود. آن دوستمان از خبرگزاری آنا زمانی که پیغام دادند که می خواهند سوالی بپرسند، من جنس سوالشان را حدس زدم. اما [این رفتار] انصاف نیست. با همین حرف های جانبی و حاشیه ای امکان سوال را از یک همکار دیگر گرفتیم. لطفا مستقیما سوال اصلی خودتان را بپرسید.
خبرنگار روزنامه نوآوران: آخر در نشست خبری کسی کف نمی زند!
مجری(دکتر محمد رضا تقوی فرد): حالا شما سوالتان را مطرح کنید، می گوییم یک کف هم برای شما بزنند. [تشویق]
خبرنگار روزنامه نوآوران: مقام معظم رهبری شما را از حضور در انتخابات منع کردند تا در کشور دوقطبی شکل نگیرد. با توجه به ورود آقای رئیسی به صحنه انتخابات، فکر نمی کنید عملا در حال حاضر انتخابات دوقطبی شده است و فکر نمی کنید با شکل گرفتن دوقطبیِ آقای رئیسی و آقای روحانی با ورود حضرتعالی، این دوقطبی از بین خواهد رفت؟!
دکتر احمدی نژاد: اول از همه این نکته را باید بگوییم. ما همه باید به همدیگر احترام بگذاریم. در تمام دنیا در نشست های خبری کف می زنند. در نیویورک هم که ما در نشست خبری سخنرانی داشتیم برای ما کف می زدند. فرقی هم ندارد. الان هم می زنند [تشویق]. از این دوست خبرنگار عزیز خواهش می کنم که به همدیگر احترام بگذاریم. شما هم برای کسی که دوست دارید، می توانید کف بزنید. ما اینجا جمع شدیم تا به تفاهم و اشتراک بیشتری برسیم. اینجانب بیشترین مواجهه با رسانه ها را در تمام دنیا داشتم. به راحتی تمام رسانه ها سوالات خود را می پرسند و ما جواب می دهیم.
قسمت اول سوالتان با بخش پایانی آن متفاوت بود.شما سوال فرمودید که مقام معظم رهبری فرموده شما نیایید تا انتخابات دوقطبی نشود و فرمودید که الان دوقطبی شده است و از افرادی اسم بردید [رئیسی و روحانی]. سوال می کنم: ورود ما انتخابات را دو قطبی خواهد کرد یا سه قطبی؟!
خبرنگار روزنامه نوآوران: سه قطبی.
دکتر احمدی نژاد: پس مشخص است.
خبرنگار روزنامه نوآوران: ورود خود شخص شما چطور؟
دکتر احمدی نژاد [با خنده]: یعنی شما می گویید من هم بیایم؟
خبرنگار روزنامه نوآوران: بله!
دکتر احمدی نژاد: من الان هم آمده ام دیگر...! [خنده و تشویق حضار] من به فکر شما هم هستم. هم کسانی که کف می زنند و هم کسانی که معترض به کف زدن هستند. به فکر همه هستم! ما همه یک ملتیم. باید با هم زندگی کنیم. همه با هم متفاوتیم. دو نفر درون ملت نیستند که عینا مانند هم باشند. به غیر از آقای من و آقای مشایی و اقای بقایی! [خنده و تشویق حضار] از شما تشکر می کنم اما من برنامه ای برای انتخابات ریاست جمهوری ندارم و از برادر عزیزم [حمید بقایی] حمایت خواهم کرد.
خبرنگار شبکه الجزیره: تشکر می کنم از شما آقای دکتر. با توجه به حمایت شما از آقای حمید بقایی، در صورت رد صلاحیت آقای بقایی برنامه شما چیست؟ آیا از کاندیدای دیگری حمایت خواهید کرد؟ و سوال دوم: در صورتی که آقای حمید بقایی به ریاست جمهوری برسند، سیاست خارجی شما برای برقراری ارتباط با کشورهای عربی منطقه و کشورهای حاشیه خلیج [فارس] چگونه خواهد بود؟
[حضار یکصدا فریاد زدند]: خلیج فارس!
دکتر احمدی نژاد: منظور این عزیز، خلیج فارس است.
[ خبرنگار شبکه الجزیره مجددا با عصبانیت]: کشورهای حاشیه خلیج [فارس]!
مجری [به کنایه]: البته الجزیره هم عربی نیست!
دکتر احمدی نژاد: برادر عزیز! نام گذاری ها، چیزی نیست که بشود تغییرش داد. از چند هزار سال قبل اینجا نامش دریای پارس بوده است. از دوره تمدن هخامنشیان نام اینجا دریای پارس بوده و به آن آسیب نخواهد رسید. اگر تمام دنیا هم جمع بشوند نمی توانند نام خلیج فارس را تغییر دهند. اجازه بدهید یک خاطره ای تعریف کنم. ما یک زمانی با یکی از همین حکام کشورهای حاشیه خلیج فارس ملاقات کردیم. این شخص به من گفت: بابا حساسیت نداشته باشید! ما در کودکی در کتاب های درسی مان خواندیم که نام اینجا خلیج فارس است [خنده حضار]. این جزایر [سه گانه] را هم اصلا نمی دانیم کجاست! به ما می گویند، ما هم تکرار می کنیم. ایشان [خبرنگار شبکه الجزیره] کارمند ساده ای بیش نیست. در هر صورت باید ایشان کار کنند. چرا می خواهید ایشان را از نان خوردن بیاندازید. حالا سوال شما چه بود؟! [خنده حضار]
تمام تلاشم را خواهم کرد که آقای بقایی تایید صلاحیت شوند. ضمن اینکه دلیلی برای تایید صلاحیت نشدن آقای بقایی وجود ندارد. کارهای زیادی می توان انجام داد. عجله نکنید! کاندیدای دیگری هم نخواهیم داشت. درباره سیاست خارجی باید بگویم که روابط ما با کشورهای منطقه حتما بهتر خواهد شد. در آینده جناب آقای بقایی، کنفرانس های خبری متعددی خواهند داشت و حرفهای خودشان را خواهند زد. درباره تمامی مسایل از جمله سیاست خارجی، مسائل فرهنگی، اقتصادی و ... به بیان نقطه نظرات خود خواهد پرداخت. ایشان یک برنامه جامع برای انتخابات تهیه کرده است. بی تردید اگر یک دولت مردمی و انقلابی در ایران باشد، روابط ما با کشورهای همسایه و حوزه خلیج فارس بهتر از قبل خواهد شد.
خبرنگار العالم: با تشکر از شما. سوال من
درباره خانه نشینی یازده روزه و قهر شما با مقام معظم رهبری و حاضرنشدن در
محل کارتان است. کارشناسان مسائل سیاسی بر این باورند که این نقطه، نقطه
انشقاق آقای محمود احمدی نژاد با جریانهای سیاسی بوده است. در حال حاضر با
سپری شدن بیش از چهار سال و با ورود مجدد حضرتعالی به صحنه سیاسی کشور،
توضیح شما در این باره چیست؟
دکتر احمدی نژاد: بسیار متشکرم. من قبلا در این باره صحبت
کرده ام و فکر می کنم مقام معظم رهبری هم به صراحت درباره این موضوع صحبت
فرموده اند. شما می توانید با مراجعه به صحبت های موجود در سایت ها به جواب
سوال خود پی ببرید.
خبرنگار آناتولی ترکیه: سلام اقای دکتر. در زمان رقابت
های انتخاباتی آمریکا، رفتار آقای ترامپ را به شما تشبیه می کردند و حتی در
این باره کاریکاتورهایی نیز کشیده شد. اما اخیرا با کاندیداتوری آقای
بقایی، به نظر میرسد که نوع رفتار شما دارای گرایش های اصلاح گرایانه است.
نظر شما درباره این تجدید رویه چیست؟ دوم اینکه اگر در زمان تصدی در مسند
ریاست جمهوری با آقای ترامپ هم دوره بودید، چه تصمیماتی اتخاذ می کردید؟
دکتر احمدی نژاد: با تشکر از شما. من موضع خودم را به
صراحت درباره آمریکا و آقای ترامپ در مصاحبه با خبرگزاری افه اسپانیا بیان
کردم که انعکاس وسیعی هم در دنیا داشت. می توانید مراجعه کنید به این
مصاحبه. اما درباره اینکه آیا ما تغییر موضع دادیم یا خیر، باید عرض کنم که
من همین حالا هم حرفهایی را میزنم که در سال 84 زدم. این بدیهی ست که در
اثر گذشت زمان، انسانها رشد خواهند کرد و عمیق تر خواهند شد. اما اصول و
چهارچوب ها همان اصول سال 84 است. سال 84 هم ما به دنبال اصلاحات اساسی در
کشور بودیم. ما آمدیم که روابط بین مردم و حکومت و روابط اقتصادی، سیاسی و
... درست شود. از همان اول هم بدنبال اصلاحات بودیم. اینکه دست خیلی ها را
از بیت المال قطع کردیم، بخاطر اصلاحات بود.البته تحمل هم کردیم. من در
رفتارم تغییر در اصول و مبانی را مشاهده نمی کنم.
[خبرنگار اناتولی ترکیه]: نظرتان درباره آقای ترامپ چیست؟
دکتر احمدی نژاد: از نظر من هیچ فرقی بین آقای ترامپ و
خانم کلینتون وجود ندارد. هر دو یکی هستند. هردو محصول سیستم آمریکا هستند.
هر دو مجری سیاست های مدیریت پشت پرده آمریکا هستند. اما هر کدام به طریقی
نقش آفرینی می کنند. یعنی اگر حتی خانم کلینتون هم رئیس جمهور آمریکا می
شد، باز هم همین اقدامات آقای ترامپ را انجام می داد. همانگونه که آقای
اوباما همان اقدامات اقای بوش را انجام می داد. آقای بوش می خواست منطقه ما
را تکه تکه کند و یک خاورمیانه جدید بسازد و کشورهای منطقه را به جان هم
بیاندازد. آغازش با حمله به عراق و افغانستان بود. آقای اوباما هم همان خط
را ادامه داد. خاورمیانه جدید یعنی [تشکیل] کشورهای کوچک و ضعیف تحت سلطه
آمریکا. سیاست ها را اشخاص دیگری وضع می کنند. اما از لحاظ روحیات شخصی
ممکن است با هم متفاوت باشند و بخواهند مردم را سرکار بگذارند. مانند الان
که یک بازی درست کردند به نام مهاجران اما در اصل در حال آماده شدن برای
جنگ در آسیا هستند. به میزان 500 میلیارد دلار، تقریبا دو برابر، بودجه
نظامی آمریکا را افزایش دادند. این اقدام در تاریخ آمریکا یک امر بی سابقه
است. ناگهان یک رئیس جمهور 500 میلیارد دلار بودجه نظامی را افزایش می دهد.
برای چه؟! آیا بودجه نظامی را برای صلح می خواهند؟ آیا بودجه نظامی برای
ساختن داخل آمریکاست؟ یا برای راه اندازی جنگ؟ آقای ترامپ که گفتند ما با
مسائل خارجی کاری نداریم و نگاهمان به مسائل و مشکلات داخلی آمریکاست! چرا
با 500 میلیارد دلار برای جوانان آمریکایی شغل ایجاد نمی کنند؟! چرا این
پول را برای جنگ می گذارند؟ چون سیاست ها را آقای ترامپ تعیین نمی کند.
سیاست ها توسط شورای 17 نفره که در پشت صحنه سیاست آمریکا [حضور دارند]و
متصل به کاخ باکینگهام هستند، تعیین می شود. آنها می نویسند و این ها جلوی
صحنه آن را اجرا می کنند. بنابراین در عمل با هم تفاوتی ندارند.
خبرنگار روزنامه شرق: آقای احمدی نژاد مثل اینکه سوال های ما مثل هشت سال ریاست جمهوری شما پایانی ندارد!
دکتر احمدی نژاد: اصلا من خودم سوال زا هستم دیگر! [خنده حضار]
خبرنگار روزنامه شرق: آقای احمدی نژاد! شما چندین سال از
شخصی حمایت کردید که یکی از اصلی ترین متهمین پرونده کهریزک بود. آقای سعید
مرتضوی در دادگاه برای همیشه از قضاوت محروم شدند اما علیرغم اتهامات
ایشان، شما از آقای مرتضوی حمایت کردید. در ماجرای کهریزک حتی مقام معظم
رهبری هم این اقدام را محکوم کردند اما هیچگاه شاهد نبودیم که شما درباره
نفی یا محکومیت این اتفاق صحبتی کنید. آقای احمدی نژادی که خودش را پاسدار
قانون اساسی و مدافع منافع ملت ایران می داند هیچگاه توضیحی در این مورد
نداد و حتی از متهم اصلی این پرونده دفاع کرد. سوال دوم اینکه...
[اعتراض مجری به طولانی شدن سوال]
دکتر احمدی نژاد: اجازه بدهید صحبتشان را ادامه بدهند. بالاخره ایشان شرق هستند! [خنده حضار]
خبرنگار روزنامه شرق: در مورد پرونده شخص شما و شکایت های متعدد از شما، شکایت رئیس مجلس و غیره و اینکه سخنگوی قوه قضائیه اعلام کردند پرونده حضرتعالی در حال بررسی است، اما شما هیچگاه حاضر به حضور پیدا کردن دردادگاه نشدید، شمایی که مدعی عدالت و اصول هستید... لطفا پاسخ دهید.
دکتر احمدی نژاد: خیلی متشکرم. 3 تا سوال کردند! در هر صورت «شرق» هستند؛ رئیس کل رسانه های جناح فلان اند! [همهمه در جلسه]
دکتر احمدی نژاد: اجازه بدهید از سوال وسط شروع کنیم. به
نظر می رسد که شما مواضع من را دنبال نمی کنید. در همان ماه رمضان سال88،
بنده در نماز جمعه تهران سخنرانی داشتم و به موضوع کهریزک پرداختم. گفتم که
این مسئله قطعا یک جنایت و یک فساد است و باید با این مسئله برخورد قاطع
بشود. می توانید به آن سخنرانی مراجعه و در صورت صلاحدید مجموعه روزنامه
تان، آن را منتشر کنید تا خواننده های شما در جریان قرار بگیرند. اما
ماجرای کهریزک چه ارتباطی به دولت دارد؟! ارتباطش با دولت چیست؟ آیا سازمان
زندان ها زیر نظر دولت است؟ آیا نیروی انتظامی زیر نظر دولت است؟ آیا قوه
قضائیه زیر نظر دولت است؟ در زمانی که آقای مرتضوی به ریاست سازمان تامین
اجتماعی منصوب شد هیچ کدام از این اتهامات مطرح نشده بود و در آینده مطرح
شد. تا امروز هم آقای مرتضوی توسط دادگاه های رسمی جمهوری اسلامی ایران در
ارتباط با پرونده کهریزک محکوم نشده است.
خبرنگار شرق: پس چرا ایشان عذرخواهی کردند؟
دکتر احمدی نژاد: عذرخواهی یک امر انسانی است. اما بحثی
که در مجلس بود در ارتباط با آقای مرتضوی نبود. به مدت 45 دقیقه من آنجا
[مجلس] صحبت کردم. گفتم بحث من دفاع از هیچ شخصی نیست بلکه من اینجا هستم
تا قوه مقننه در امور قوه مجریه دخالت نکند. تنها اختیار باقی مانده برای
رئیس قوه مجریه، عزل و نصب مدیران است. قوه مقننه قوانین خودش را روزانه
تغییر می دهد برای تغییر مدیران قوه مجریه! من این را قبول ندارم. از شخص
خاصی هم حمایت نکردم. ضمن اینکه آقای مرتضوی یک قاضی توانمند و زحمتکش بوده
است و مانند همه متهمین در دادگاه حاضر شده است. و اما سوال سوم که شما
مطرح فرمودید در مورد پرونده اینجانب. قوه قضائیه گفت، آن اشخاصی که شکایت
کرده بودند، آمده اند و شکایتشان را پس گرفته اند. حالا شما نماینده آن
اشخاصی هستید که شکایت کردند؟! همان کسی که گفتند شکایت کرده یک روز صبح
آمد درِ خانه ما. اما موضوع شکایتش چه بود؟ گفتند یک آقایی آمده و گفته است
که شما در سفر به کاشان در اجتماع مردم، حرفی زدید که به من اهانت شده
است. من در کاشان چه گفتم؟ در آنجا مردم فریاد می زدنند کاشان را استان کن!
من گفتم قانون می گوید: حداقل 1 میلیون نفر جمعیت [برای تبدیل شدن به
استان لازم است]. جمعیت کاشان کم است. شما جمعیت کاشان را زیاد کنید تا ما
هم اینجا را استان کنیم. [خنده حضار] خود آن فرد [که شکایت کرده بود] آمد
درِ منزل ما. گفت آقای احمدی نژاد من کسی هستم که از شما شکایت کردم. به
خدا من رفتم شکایت کنم تا بتوانم شما را ببینم. [خنده و تشویق حضار] شما که
فکر نمی کنید که اگر کسی از ما شکایت بکند، قوه قضائیه طرف ما را خواهد
گرفت؟! این طور فکر می کنید؟! ضمن اینکه سخنگوی قوه قضائیه گفت ما آن مسائل
را بررسی کردیم و چیزی نبود. آن چند نفر هم شکایتشان را پس گرفتند.
خبرنگارپرس تی وی: با سلام و خسته نباشید. بعضی از
همکاران سوال کردند که اگر آقای حمید بقایی تایید صلاحیت نشوند شما چه
اقدامی می کنید. پاسخ شما این بود که من تمام تلاش خود را می کنم و راه های
گوناگونی وجود دارد. قاعدتا شخصیت شما به گونه ای است که اتفاقات را از
قبل پیش بینی می کنید. با توجه به عقبه حضرتعالی اگر آقای حمید بقایی تایید
صلاحیت نشوند، لطفا بفرمائید آن راه هایی که می خواهید استفاده کنید،
چیست؟ [خنده حضار]
خبرنگار پرس تی وی: فکر نمیکنم سوال من خنده دار باشد!
دکتر احمدی نژاد: نه... به پاسخ من میخندند [خنده حضار] من گفتم راه های فراوانی داریم. پاسخ تان را صریح می گویم...خیر!
خبرنگار پرس تی وی: خیر یعنی چه؟
دکتر احمدی نژاد: یعنی اصلا نمی توانم راه هایم را بگویم! می توانم بگویم؟!
[خنده و تشویق حضار] بالاخره ما در حوزه سیاسی فعالیت داریم. شما به من می
گویید که طرح های آینده ات را بگو! این یعنی چه؟ حتما طرح هایی داریم و
چیزهای مهمی هم هست!
خبرنگار پرس تی وی: آیا شما به دنبال کودتا هستید؟!
دکتر احمدی نژاد: نه. اتفاقا ما به دنبال صلح و آرامش و امنیت هستیم و حافظ منافع ملتیم. کاملا منطقی و مستدل کارها را جلو خواهیم برد.
خبرنگار روزنامه شهروند: با سلام. حضورافرادی مانند
آقایان مشایی و بقایی در تیم شما منتقدانی در دو جریان سیاسی کشور [اصلاح
طلبان و اصولگرایان] دارد. تحلیل شما از اینکه اصولگرایان مخالف حضور مجدد
تفکر احمدی نژادی در کشور هستند، چیست؟
دکتر احمدی نژاد: خیلی ممنونم. البته دلیل را باید از خودشان پرسید اما من می خواهم به شما اطلاعات بیشتری را اضافه کنم. اشکال ندارد؟
خبرنگار روزنامه شهروند: خیر.
دکتر احمدی نژاد: در سال 84 مگر اصوگرایان موافق من بودند؟!
خبرنگار: بله! بودند!
دکتر احمدی نژاد: نبودند! اصولگرایان دو دسته شدند و هر دسته از کاندیدای خودشان حمایت کردند و اتفاقا هر دو مخالف بنده بودند و به من هم فشار می آوردند که شما نیا! تمام هشت سال هم منتقد من بودند. همین امروز که منتقد من نشدند! اما درباره اینکه علت مخالفت و انتقادشان از من چیست، من نمی توانم نیت خوانی کنم. باید از خودشان سوال کرد. من می گویم کشور ما، کشور جمهوری است. جمهوری اسلامی است. آزادی جزو اصول اولیه و آرمانهای ملت و جمهوری اسلامی است. اگر تعیین سرنوشت کشور جزء اصول اولیه و آرمان هاست، هر شخصی حق کاندیداتوری در انتخابات را دارد. هیچکس حق ندارد دیگران را امر و نهی کند. به چه دلیل [اصولگرایان] می گویند شما نیایید تا ما بیاییم؟! دلیل این را من هم متوجه نمی شوم که عده ای میگویند: شما نباید باشید اما ما بایید باشیم! تحلیل هایی دارم اما نمی توانم بگویم. ملت باید تصمیم گیرنده باشد. ما ملتی به این آگاهی و هوشیاری و رشیدی داریم که در تمام این سال ها بهترین تصمیمات را گرفته است. تمام دارایی ما این ملت است. در مقدمه صحبت هایم عرض کردم که هیچ کس بالاتر از ملت نیست. به نظرم مشکل جناح های سیاسی این است که باور کرده اند بالاتر از ملت ایران هستند. اشکال در اینجاست. اگر این مسئله حل شود، خیلی از مسائل ما حل می شود.
خبرنگار روزنامه اعتماد: با سلام و تشکر از شما. آقای احمدی نژاد! به نظر میرسد تناقض، تنها خصیصه ای است که از شما جدا نمی شود و شما از آن رهایی پیدا نمی کنید! از قانون اساسی و حقوق افراد صحبت کردید اما در دولت شما روزنامه های زیادی به تعطیلی کشیده شد. به نفر کنار دستتان [آقای حمید بقایی] اشاره کردید که 7 ماه در سلول انفرادی بودند در حالی که وزارت اطلاعات دولت شما در سال 88 افراد زیادی را در زندان انفرادی نگهداشت. من می خواهم به تناقض امروز شما اشاره کنم. اینکه شما چند ماه پیش، بعد از کاندیداتوری آقای بقایی، بیانیه صادر کردید و گفتید که من از هیچ کس حتی از نزدیکانم حمایت نخواهم کرد. هنوز یک ماه از بیانیه شما نگذشته بود که شما از آقای حمید بقایی حمایت کردید و امروز هم در کنار خودتان نشانده اید و دستش را بالا بردید و صراحتا از ایشان حمایت کردید. آقای احمدی نژاد! آیا آن زمان دروغ گفتید که از هیچ یک از کاندیدایی حمایت نمی کنید؟ و آیا اگر ایشان رد صلاحیت شوند، یکی از آن راه هایی که گفتید این خواهد بود که شخص شما در انتخابات ثبت نام کنید؟!
دکتر احمدی نژاد: متشکرم .شما چندتا سوال کردید. یک اتهام به ما اضافه شد که ما از تناقض رهایی پیدا نمی کنیم! من فکر می کنم تنها کسی هستم که تا الان هیچ رسانه ای نتوانسته است حتی یک تناقض از صحبت هایش بیرون بیاورد. شما یک تاریخ را جابجا کردید و گفتید که این تناقض است. شما گفتید بعد از اینکه آقای بقایی اعلام کاندیداتوری کرد، من اطلاعیه دادم. نه خیر! قبل از [اعلام کاندیداتوری] آقای بقایی من اطلاعیه دادم و بعد هم توضیح دادم که آن اطلاعیه برای چه بوده است. مثل این است که شما به یک پزشک مراجعه می کنید و به شما می گوید آب نخور. سه ماه بعد وقتی می روید به شما می گوید آب بخور! شما به آن پزشک می گویید آقای دکتر چرا تناقض دارید؟! آن حرفِ مهرماه سال 95 برای شرایط همان مهرماه بود.مخاطبان آن مشخص اند. بیست و سوم بهمن ماهِ 95 هم شرایط خودش را دارد و مخاطبش هم مشخص است. در زمانی که من اطلاعیه را نوشتم از کاندیداتوری ایشان [حمید بقایی] مطلع نبودم و مخاطبم اشخاص دیگری بودند. اما بعد که ایشان کاندیدا شد و شرایط عوض شد، من از ایشان حمایت کردم. آیا جرمی مرتکب شدم؟ آنجا یک جواب دادم [مهرماه]، آنجای دیگر جواب عده دیگری را دادم [بهمن ماه]، وقتی آقای بقایی کاندیدا شد، از ایشان حمایت کردم. این حق هرشخصی است که از کاندیدای مدنظر خود حمایت کند. چرا می خواهید این حق را از کسی بگیرید؟ کجای این کار تناقض است؟ یک جابجایی در تاریخ این فکر را به وجود آورده که این تناقض است. به عنوان مثال من در جایی گفته ام که هیچگاه در امور سیاسی کشور دخالت نخواهم کرد. با تغییر شرایط کشور و با توجه به نیاز کشور و درخواست مردم از من، وارد مسایل سیاسی می شوم. آیا این تناقض است؟ خیر. من فکر می کنم تناقض از لحاظ لغوی معنای دیگری دارد. شما گفتید روزنامه ها را در دولت شما بسته اند. آیا من بسته ام؟
خبرنگار روزنامه اعتماد: وزارت اطلاعات که زیر نظر شما بوده است!
دکتر احمدی نژاد: وزارت اطلاعات زیر نظر من بود؟! [همهمه در جلسه] در رابطه با پاسخ من مقداری فکر کنید! هیئت نظارت بر مطبوعات روزنامه شرق را بست و من به وزیر ارشاد به شدت تذکر دادم که این اشتباه است و هر چه زودتر این روزنامه را باز کنید. خط مشی ما در قبال رسانه ها و مطبوعات که کاملا مشخص بوده است. هیچکس به اندازه من در برابر مطبوعات قرار نگرفته و به سوالات مطبوعات پاسخ نداده است. من حتی یک بار هم به کسی اخم نکردم! حتی برای اولین بار به منتقدین خودمان هم جایزه دادیم و جلسات انتقادی خیلی خوبی با مطبوعات برگزار کردیم.
یکی از خبرنگاران: حسین شریعتمداری را می گویید؟
دکتر احمدی نژاد: نه خیر. اتفاقا آقای حسین شریعتمداری خیلی تندتر از شما می زند![خنده حضار] همه چیز را با هم میزند. شما رعایت می کنید. شما انصاف دارید. او هم می زند و هم دین و ایمان ما را زیر سوال می برد.
خبرنگار شبکه آسیایی عرب زبان: درباره توصیه مقام معظم رهبری مبنی بر عدم ورود حضرتعالی به انتخابات، کارشناسان مسائل سیاسی بر این باورند که فرمایشات مقام معظم رهبری صرفا یک توصیه بوده است و امر و نهی در کار نبوده است. نظر شما چیست؟ اگر شخص شما در انتخابات کاندید نشوید، ورود آقای بقایی و حمایت شما از ایشان تاثیرگذار خواهد بود؟
دکتر احمدی نژاد: مقام معظم رهبری به من
توصیه کردند که من در این دوره به عنوان کاندیدا حضور پیدا نکنم، نه اینکه
نسبت به سرنوشت کشور و مسائل مهم کشور بی تفاوت باشم. این بدین معنا نیست
که در مسائل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و غیره مشارکت نکنم و حضور نداشته
باشم. تک تک ایرانیان با حضور خودشان تاثیرگذارند. عده ای می گویند که این
توصیه، نهی کامل اینجانب است و عده ای میگویند که این صرفا یک توصیه است و
امر و نهی نیست. البته شخص مقام معظم رهبری هم در سخنانشان فرمودند که نه
می گوییم بیایید و نه می گوییم نیایید. صرفا توصیه است. توصیه به یک برادر
مومن است.همانطور که اشاره کردم من برنامه ای برای ریاست جمهوری ندارم.
خبرگزاری ایرنا: سلام آقای دکتر. سوال من را پرسیدند.من سوال نمی کنم.
دکتر احمدی نژاد: این نشان از جوانمردی شماست. [تشویق حضار]
دکتر احمدی نژاد: خبرنگاران داخلی همه مسائل رابردند به سمت انتخابات و خبرنگاران خارجی هم مجبور شده اند که بروند به سمت سوالات انتخاباتی. آنقدر مساله در منطقه و جهان هست...
خبرنگار المیادین: ویدئوهایی از شما منتشر شده که در آنها به آمار و ارقام اقتصادی و گزارشها اشاره شده. اگر آقای بقایی موفق به پیروزی در انتخابات بشوند، وعده شما به مردم در باب مسائل اقتصادی چیست؟
دکتر احمدی نژاد: من فکر می کنم که خود جناب آقای بقایی در حال اعلام برنامه هایشان هستند و احتمالا به زودی به طور جامع برنامه های اقتصادی را اعلام خواهند کرد. اما تصویری که من از مدیریت آقای بقایی و مدیریت کشور می بینم حتما یک حرکت بسیار سریع به سمت بهبود شاخص های اقتصادی و زندگی مردم خواهد بود و مطمئنم به محض اینکه ایشان مدیریت کشور را به دست بگیرند قیمت نفت اصلاح خواهد شد. کشور ما منابع کمی ندارد. هم منابع مادی داریم هم بهترین منابع انسانی را داریم. ایشان هم خیلی از برنامه هایش را اعلام کرده است. بحث اشتغال را جدی می گیرد. بحث مسکن را جدی می گیرد. بحث یارانه ها را جدی می گیرد. بحث ساختارهای اداری را جدی می گیرد. به عنوان نمونه ایشان با دقت اعلام کرد که باید یارانه رسانه ها و مطبوعات را به خود خبرنگاران و اهالی مطبوعات پرداخت کرد. من خبر دارم خبرنگارانی هستند که با حداقل دستمزد، چیزی در حدود 200یا 250 هزار تومان در ماه حقوق می گیرند.
فریاد یکی از خبرنگاران: بدون بیمه!
دکتر احمدی نژاد: ایشان گفتند که یارانه ها را با روشی که طراحی کردم به طور مستقیم به خبرنگاران و اهالی مطبوعات پرداخت می کنم. این نشان از تسلطشان بر فضای اجرایی کشور است. در حال حاضر اشخاصی که کاندیدای ریاست جمهوری هستند به طور کلی می گویند که ما از مطبوعات حمایت می کنیم. اما ایشان می گوید که حمایت من هوشمندانه است. یعنی دقیقا از کسانی پشتیبانی خواهم کرد که در فضای رسانه ای مشغول زحمت کشیدن هستند. تمامی رسانه ای ها را مانند بچه های رسانه ای خودشان پشتیبانی خواهند کرد. من نمی خواهم اینجا از جانب آقای بقایی صحبت کنم اما ایشان برنامه جامعی تهیه کرده است و در آینده اعلام خواهد کرد. من خواهش می کنم که به طور جامع برنامه هایشان را منتشر کنند تا همه در جریان قرار بگیرند.
خبرنگار خبرگزاری برنا: آقای دکتر! سلام و خسته نباشید عرض میکنم خدمت شما.
دکتر احمدی نژاد: علیکم السلام. شما هم خسته نباشید.
خبرنگار خبرگزاری برنا: در چهار سال گذشته اتهامات فراوانی به نزدیکان شما وارد شده است. شما آقای مرتضوی را که به سِمَت مدیرعامل تامین اجتماعی منصوب کردید، از خودتان نمی دانید! وزارت اطلاعات را هم از خودتان نمی دانید! بسته شدن مطبوعات را از جانب خودتان نمی دانید! آن دکل نفتی هم الان پیش ماست! آن چهل و هشت هزار سندی که در دوران ریاست آقای بقایی در سازمان میراث فرهنگی در راه ایران مفقود شد هم حتما پیش ماست! و ما شاهد بودیم که در سال 88 در صدا و سیما از سوی شما بدون هیچ مدرکی علیه بزرگان نظام اتهاماتی زده شد! آیا قرار است پاک دست ترین دولت تاریخ به آقای بقایی تحویل داده بشود و ما باید شاهد این اتفاقات در دولت بعد باشیم؟ و اینکه اگر شما قصد حضور در انتخابات را ندارید چرا درست در زمان ریاست جمهوری این نشست خبری را برگزار کردید و آقای بقایی را ساکت در کنار خود نشانده اید؟!
دکتر احمدی نژاد: خیلی متشکرم. همه حرف های خود را با نهایت هیجان و دلسوزی مطرح کردید. من همه شما را دوست دارم. شما به هر حال باید این خبر را برای رسانه خود تهیه کنید و من شما را مقصر نمی دانم. اما من همه این موارد را توضیح دادم. شما می توانید 50 هزار اتهام دیگر هم بزنید و این کاری ندارد. ما هم می توانستیم 100 برابر این اتهامات را بزنیم و بلد هم بودیم. در سال 88 ما به بزرگان نظام اتهام زدیم؟ 4 سال تمام در مقابل دولت نهم صف آرایی کردند و حتی به یکی از پادشاهان عربی که فوت کرده پیام دادند که نگران نباشید از اینکه دولت انقلابی سر کار آمده، ما ظرف شش ماه این دولت را ساقط می کنیم! بالاخره یک نفر از اینجا به عنوان نماینده کل نظام به آنجا رفت تا به آن ها بگوید چنین چیزی درست نیست. چقدر توهین کردند و تهمت زدند که هیچ کدام را جواب ندادیم. در همان یک سال قبل از انتخابات هرچه خواستند به دولت گفتند. من فقط یک نکته و دو سوال مطرح کردم. گفتم صحنه را چه کسی اداره می کند. این توهین است؟ آن آقایی که آن طرف میز نشسته بود شش بار پی در پی حرف من را تایید کرد. گفتم که شما سه دولت با هم هستید و وی هم حرف من را تایید کرد. این توهین و تهمت است؟ من سوال کردم که بچه های فلانی و فلانی از کجا میلیاردر شدند؟ این هم عین قانون اساسی است. مقامات کشور و فرزندانشان باید اموال خود را به قوه قضائیه اعلام کنند. بنده هم تنها رئیس جمهوری بودم که نه تنها به قوه قضائیه، بلکه به کل ملت همه اموال خود را اعلام کردم. یعنی ما به جایی رسیدیم که کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری نمی تواند یک سوال مطرح کند؟ این سوال می شود توهین به بزرگان نظام؟ خب بیایند بگویند ما اینقدر پول داشتیم و حالا اینقدر شده است و از این راه ها هم بدست آمده است. مگر قرار نیست شفافیت حاکم باشد؟ قانون فقط برای آفتابه دزد ها و فقیر و بیچاره هاست؟ ما در دوره انتخابات به کی تهمت زدیم و اهانت کردیم؟
می گفتند اصل نظام فلان کس است. طبق قانون اساسی همه در برابر قانون برابرند. یکی می گوید من صاحب انقلاب و کشورم و بقیه مردم هیچ کاره اند. من با این تفکر مخالفم. 48 هزار سند رفته است؟ کجا رفته است؟ سال 93 که سال همین دولت است. چرا به ما اتهام می زنند؟ این که می شود جنگل! هر که خواست به دیگری تهمت بزند؟ بسیاری از این تهمت ها که می زنند در دولت خودشان اتفاق افتاده است. نزدیک 2 میلیارد دلار ما توسط آمریکا غارت شد در این دولت. می گویند تقصیر دولت قبل است! این یک اصل حقوقی است که اگر آن را ندیده بگیریم، مشکلات ایجاد می شود و ممکن است این مسئله فردا برای خود شما ایجاد شود. کسی که اتهام می زند، باید برود در یک مرجعی حرف خود را ثابت کند، نه کسی که به او اتهام زده شده است! می دانید با این وضعیت چه زندگی برای مردم درست خواهید کرد؟ با این وضعیت هر ایرانی باید میلیاردها تومان قرض کند و کارمند استخدام کند و سایت ها و رسانه ها و روزنامه ها را صبح تا شب چک کند که ببیند به او تهمت زده می شود یا خیر. بعد حالا اگر جواب داد، جواب او را چاپ می کنند یا خیر؟!
خیلی از این موارد را ما پاسخ دادیم اما متاسفانه خیلی از رسانه ها و از جمله رسانه شما پاسخ ما را منتشر نکردند. این روند را می شود ادامه داد؟ این مدل چه شباهتی با ایران دارد؟ چه شباهتی با دین و فرهنگ ما دارد؟ ما که حرفی نداریم. رسیدگی کنند و اثبات کنند و اصلا همه ما را اعدام کنند. آن ها که مسئول رسیدگی هستند که با ما نیستند! آن ها از خدا می خواهند که سندی به آن ها داده شود تا حکمی علیه ما صادر کنند. به من می گفتند دیکتاتور! خب دیکتاتور باید چیزی در دستش باشد! چی در دست ما بود؟ یک معلم، رئیس جمهور شده و چیزی در دست ندارد و باز به او می گویند دیکتاتور! دیکتاتور باید یک ارتش و نیروی مسلح در دست داشته باشد. بیشترین ارتباط با رسانه ها را داشتیم و بعد می گویند ضد اطلاع رسانی هستیم! بیشترین توسعه فضای مجازی و اینترنت و زیر ساخت اینترنت در دولت ما اتفاق افتاده و بعد می گویند این ها ضد اینترنت هستند! به من می گویند ضد علم هستم! همان دانشگاهی که به شما لیسانس داده است، به بنده مدرک دکترا داده و عضو هیئت علمی کرده و مشغول تدریس هستم. به لحاظ علمی بیشترین پیشرفت های تاریخ کشور در دولت ما بوده است. بعد می گویند این دولت بی سوادها بوده است. با این اخلاق دو نفر با هم می توانند زندگی کنند؟ بیایید روش هایمان را درست کنیم. اگر واقعا من جایی به کسی توهین کردم بیاورید تا جبران کنم.
یکی از خبرنگاران: به مردم گفتید خس وخاشاک!
دکتر احمدی نژاد: خس و خاشاک به کی گفتم؟ به مردم گفتم؟ متن صحبت ها موجود است. من گفتم آن ها که دارند آتش می زنند و مردم را در خیابان می کشند، این ها یک اقلیتی هستند. 40 میلیون همه مردم ایران و عزیزند. کسانی که به من رای نداده بودند در هر دو دولت من مسئولیت داشتند. کدام دولت این چنین رفتار کرده است؟ بعد هم متهم می شویم به مخالفت با آزادی! ما یک نهاد بودیم و همه حکومت نبودیم. ما فقط دولت را در اختیار داشتیم. یک روزنامه نمی تواند بگوید به دلیل مخالفت با ما یارانه اش در زمان ما قطع شد. اینطور نبود که ما نتوانیم برخورد کنیم. نهادهای زیادی در کشور هستند و هر کدام طبق سلیقه خود رفتار می کنند. ما هم در حد توان و جایگاه خود سعی کردیم هیچ جا آزادی پایمال نشود. من تنها مسئول ارشد جمهوری اسلامی هستم که به راحتی در هر نقطه ایران وارد جمعیت مردم می شوم. نه تنها هیچ دغدغه ای ندارم، بلکه شوق هم دارم. یک مسئول ارشد دیگر پیدا کنید که مثل من خودش از مغازه خرید کند و به راحتی به زیارت و مسجد و بازار برود. این طور نیست که ما پیش از حضور، آدم هایمان را به آنجا فرستاده باشیم. حتی خیلی از اوقات محافظان مان هم نمی دانند که ما به کجا قرار است برویم.
من فکر می کنم یکی از علل عصبانیت دوستان از ما این است که حرف های بی سندی علیه ما زدند اما مردم قبول نکردند. جای تعجب است که در یک موضوع واحد جناح چپ یک اتهام به ما زده و جناح راست ضد آن اتهام را مطرح کرده است. در موضوع مذاکرات هسته ای جناح چپ می گفت شما تندرو هستید و چرا ایستادید؟ و جناح راست می گفت که شما لیبرال هستید و می خواهید سازش کنید! با این حرف ها البته ما دست از حق برنمی داریم. اگر رسانه ها بخواهند میلیاردها برابر این هم به ما حمله کنند، والله ما دست از حقوق ملت نخواهیم کشید. والله در دولت نهم و دهم هیچ سندی علیه حقوق ملت امضا نشد. به من هم هرچه می خواهید بگویید، اما اگر مشاهده شود که این حرف ها می خواهد موجب تضییع حقوق ملت شود، آنگاه سکوت نخواهم کرد.
ما در انتخابات 92 کاندیدا نداشتیم و 4 سال سکوت کردیم. آقای مشایی را رد کردند و ما به مردم گفتیم که کاندیدا نداریم. یک جریان اجتماعیِ اکثریتی و قوی کاندیدا نداشت و ما به احترام رای مردم چهار سال سکوت کردیم. حتی به اندازه این که کاری کنیم دولت وقت خود را صرف پاسخ به ما کند هم در کار آن ها خلل ایجاد نکردیم. اما حالا مشاهده می کنیم که این اتهامات دارد می شود پایه ای برای تضییع حق بزرگی از مردم. من به تک تک اتهاماتی که زده اند پاسخ خواهم داد. فعلا سه تا از آن ها بیرون آمده و سه تای دیگر هم ضبط شده و آماده پخش است و تا دوازده اتهام را یک به یک با عدد و رقم و سند پاسخ خواهم داد. گفتند که خزانه خالی بوده و من با آمارهای بانک مرکزی همین دولت گفتم نبوده است. گفته اند که انبارها خالی بوده و من بر اساس آمار سازمان غله ثابت کردم که حرفشان دروغ بوده است. راجع به درآمد نفتی و هسته ای و یارانه ها و مسکن و سایر موارد توضیح دادم و خواهم داد. بدانند اگر من هم زنده نبودم، این توضیحات منتشر خواهد شد.
شبکه بین المللی تیما انگلستان: دوستان شما در آن جایگاه و همیشه با همین ادبیات فکر می کنند همه آنچه می گویند بر حق هست. الزاما اصرار نداشته باشید که هرچه را شما می گویید ما باور کنیم و این عدم باور ما را بگذارید به حساب اینکه در بقیه موارد هم سخت باور هستیم و مخالفین شما هم هرچه را بگویند، زود باور نمی کنیم. شما رئیس دولتی هستید که آزموده شده است. لیست بالایی از خطاهای شما وجود دارد. به مخالفین خود حق بدهید که ادعاهای شما در مورد اینکه برای بهبود معیشت مردم و ترمیم ساختار سیاسی آمده اید را باور نکنند. خواهشا بفرمایید برای تغییر چه چیزی آمده اید؟ آمده اید چه چیزی را به چالش بکشید؟
دکتر احمدی نژاد: فکر می کنم اولین چیزی که باید تغییر بدهیم، تفکر شماست. شما دارید نیت من را می خوانید؟ به چه دلیل این کار را می کنید؟ اگر اینطور باشد که من هم می گویم شما مامور فلان جا هستید؟ می توانید برای نیت خوانی سندی ارائه دهید؟ چرا به مردم توهین می کنید؟ ما مخالف توهین به مردم هستیم. شما اگر مخالف هستید خود را به مردم عرضه کنید و آقای بقایی هم خود را به مردم عرضه می کند و مردم هم تصمیم می گیرند. می دانید طبق قوانین انتخابات، تبلیغات علیه یک کاندیدا جرم است و زندان دارد؟ خودتان را معرفی کنید. چرا اصرار دارید که حرف خود را تحمیل کنید؟ یعنی می گویید ملت ایران نمی فهمند؟ مشکوک باشید. مگر ما اعتراضی کردیم که چرا مشکوکید؟ چرا اصرار دارید به مردم بی احترامی بکنید؟ من می گویم این تفکر، تفکری استبدادی است. این همان استکباری است که می گوید 80 میلیون نمی فهمند و ما می فهمیم! درست مثل ماجرای یارانه ها که بزرگترین رفراندوم بعد از رفراندوم جمهوری اسلامی اتفاق افتاد. بهار سال 93 دولت، مجلس، قوای دیگر و رسانه ها یک جانبه مردم را از چندین ماه قبل بمباران کردند که یارانه ضرر دارد و مردم باید پس دهند. فشار عجیبی به مردم آوردند و تمام سرمایه اجتماعی و دینی و فرهنگی و سیاسی کشور را خرج کردند. من به یکی از بزرگان نظام همان موقع عرض کردم که نگذارید این هزینه ها داده شود. حداقل رسانه ملی خود را هزینه نکند چون بالای 75 درصد مردم ثبت نام می کنند. دولت از ثبت نام یک عده ممانعت کرد، یعنی ایرانیان خارج از کشور. متاهلین جدید که از خانواده خود جدا شده بودند هم نتوانستند ثبت نام کنند. نیروهای مسلح هم آن موقع از ثبت نامشان جلوگیری شد. 97 درصد مردم ثبت نام کردند و گفتند حرف های شما را قبول نداریم. هنوز هم مخالفت می کنند و می گویند مردم نمی فهمند! در این 97 درصدی که ثبت نام کرده اند 5 میلیون دانشجو و استاد دانشگاه وجود دارد. 20 میلیون فارغ التحصیل دانشگاهی وجود دارد. هزاران مخترع و پژوهشگر وجود دارد. چرا خیال می کنید بیشتر از ملت می فهمید؟
می گویند که یک فهرست بلند بالا از نارضایتی خود از تو داریم. به چه حقی آمده ای و کاندیدا شده ای؟ چه چیزی را می خواهی اصلاح کنی و کجا را خراب کنی؟ به چه حقی آمدی؟ به همان حقی که شما داری سوال می کنی! شما بگویید به چه حقی ما را محدود می کنید؟ شما می خواهید با فشار به من، ملت را محدود کنید؟ اکثریت ملت طرفدار دولت دهم هستند. اگر قبول ندارید صبر می کنیم انتخابات برگزار شود و این نتیجه را خواهیم دید. ملت بزرگ و تمدن آفرین و فرهیخته ایران از جمعی خوششان بیاید به هر دلیلی، آن ها را صادق و پرکار و مردمی می دانند و بعد یک عده شروع می کنند، هزاران اتهام می زنندکه این ها پوپولیست و عوام فریب هستند. در واقع این حرف ها را به ما نمی زنید، بلکه به مردم می زنید. مردم هم که قبول نکردند! ما دعوا نمی توانیم بکنیم. یک معیار وجود دارد و آن هم نظر مردم است. چرا اصرار دارید که عده ای را حذف کنید از دایره انتخاب مردم؟ از رای مردم می ترسید و یا رای مردم را قبول ندارید؟ من آمده ام تا با این شیوه برخورد و مقابله کنم. آن مدیرعامل بانکی که با یک میلیون وام مخالفت می کند، اما بیست میلیارد وام را به راحتی می دهد، خود را برتر از مردم می داند. من تا جان دارم با این شیوه مقابله می کنم و خود را فدای ملت می کنم. راجع به نیت شما دوست عزیزی که سوال پرسیدید هم قضاوت نمی کنم. تفتیش عقاید اشتباه است.
علی اکبر جوانفکر: ایشان یک شهروند ایرانی هستند، سوال خودشان را هم احتمالا نپرسیدند. سوال رسانه شان را پرسیدند که برای انگلستان است.
دکتر احمدی نژاد: اصلا مهم نیست. انگلیس یا هر جای دیگر. من به نیت ایشان و یا حتی به نیت رسانه هم کاری ندارم. من با این نوع نگاه مخالفم. یه عده خودشان را برتر می دانند. این برتر دیدن باید ور بیفتد. میلیاردها برابر این هم توهین بکنند، هیچ گاه از دفاع از حقوق ملت ایران دست برنخواهم داشت.
خبرنگار خبرگزاری ایلنا: اگر ماهم یک خبرگزاری خارجی بودیم و پسوند یک کشور خارجی را داشتیم، زودتر نوبت به ما می رسید...
توضیحات مجری: آقای دکتر فقط به یک سوال پاسخ دهید چون واقعا وقت نیست و همکاران دیگر هم سوال دارند...
دکتر احمدی نژاد: آقای تقوی فر توضیح ندهید. اجازه بدهید صحبت کنند. امروز تقریبا اکثر سوال کننده ها مخالفین دولت دهم بودند. اجازه دهید سوال بپرسند.
خبرنگار خبرگزاری ایلنا: توصیه می کنم به آقای بقایی که اگر رئیس جمهور شدند، حتما یه تیم رسانه ای خوب و قوی برای خود انتخاب کنند.
دکتر احمدی نژاد: خود این خانم را بیاورید ببینید بهتر اداره می کنند یا نه. خانم ها معمولا بهتر اداره می کنند.
خبرنگار خبرگزاری ایلنا: آقای احمدی نژاد این شعار شما در زمان دولتتان بود که قرار است عدالت را بوجود بیاورید. اما شاهد بودیم که بین طبقات جامعه اختلاف زیادی بوجود آمد و خیلی از مردم از نظر اقتصادی دچار مشکل شدند. از طرفی سفرهایی داشتید با عنوان تببین آرمان های امام، اما بعد از کاندیداتوری آقای بقایی فهمیدیم که این سفرها هم انتخاباتی بود. آقای بقایی هم گفته بودند رجل سیاسی کسی است که رفیقش را نفروشد. اما آقای رحیمی که معاون اول شما بودند، گفتند که شما ایشان را فروختید.
دکتر احمدی نژاد: چهار سوال کردید!
خبرنگار خبرگزاری ایلنا: خب آخرین نفر بودم!
دکتر احمدی نژاد: ببخشید! اما زور گویی، زورگویی است! گفتند از ابتدا هر کس یک سوال، اما شما چهار پنج نفر، هر کدام چهار پنج سوال پرسیدید. آقای رحیمی به شما گفتند این حرف را؟ ایشان چند مصاحبه کرده؟ من نشنیدم که ایشان همچین حرفی زده باشند. من آقای رحیمی را مظلوم می دانم و از ایشان هم دفاع کردم. اگر جلسه دادگاه ایشان منتشر شود، مردم خواهند دید که چه کسانی به ایشان گفتند بیا پشتیبان انتخاباتی ما شو و چه کسانی را به ایشان معرفی کردند و ایشان به چه کسانی پول داد. آقای رحیمی یک ریال نامربوط در زندگی اش نیست. من این ها را اعلام کردم و اطلاعیه دادم و گفتم که روند رسیدگی را قبول ندارم. اما بالاخره حکمی صادر شده است ایشان هم دارد زندانی اش را می کشد. آن ماجرایی که بهانه کردند برای آقای رحیمی چه زمانی اتفاق افتاده است؟ زمانی که ایشان رییس دیوان محاسبات بود و منتخب نمایندگان مجلس، یعنی قبل از آمدن به دولت. همان ها که بعدا این کارها را کردند، خودشان به ایشان گفتند شما بیا پشتیبانی انتخاباتی بکن. چه زمانی محاکمه شد؟ بعد از دولت! از شما سوال می کنم چه ربطی به معاون اولی ایشان داشت؟ چه ربطی به دولت داشت؟
وقتی ما ایشان را آوردیم در دولت 215 نماینده مجلس نامه دادند و تشکر کردند و گفتند خیلی انتخاب شایسته ای انجام دادید. ما کدام را باید قبول کنیم؟ بنده پای همکارانم هستم، البته به شما می گویم که پای حق هستم وگرنه بیشترین برخوردها را خودم من انجام داده ام. قبل ازاینکه کسی مطلع بشود، من مطلع شدم و برخوردهای تند کردم. اصلا می آمدند و به من انتقاد می کردند که چرا عوض می کنی؟ چرا برخورد می کنی؟ آن وقت همان هایی که آن حرف ها را می زدند، می گویند چرای پای آنها نمی ایستی؟!
سفرهایی که ما کردیم برای تبیین خط امام بوده است دیگر، یک کلمه غیراز خط امام در آنجا صحبت شده؟ الان من می خواهم بروم سفر، قبلش اعلام می کنم برای چه می خواهم بروم سفر، اشکالی دارد؟ این چه نوع قضاوتی است؟! مثل این می ماند که شما بگویید از دوره ای که مدرسه می رفتید، تبلیغات ریاست جمهوری می کردید. [خنده حضار] به خدا اصلا به فکر ما نبود. من سال 84 هم قصد نداشتم. من خیلی دیر تصمیم گرفتم ولی خب رسانه ها هم اسم ما را مطرح می کردند. خیلی دیر، آخرین نفری بودم که رفتم ثبت نام کردم. آن صندلی برای ما ملاک نبود. ما می خواستیم یک اصلاحاتی انجام بدهیم.
فرمودند که در دولت ما فاصله طبقاتی زیاد شد! فاصله طبقاتی معیار ندارد؟! همین طوری است؟! یا معیار دارد؟! اولا درآمد سرانه در دولت ما دو برابر شد. مصرف ملی 75 درصد بالا رفت. جهت اطلاع بگویم که از سال 92 تاکنون مصرف لبنیات 30 درصد کاهش پیدا کرده است. توزیع درآمد بین مردم هم بدتر شده است. در دولت ما ضریب جینی که معیاری است برای توزیع ثروت و هرچه کم تر باشد توزیع ثروت بهتر است؛ از 42 صدم رسید به 35 صدم. در دنیا برای یک صدمش برنامه ریزی های وسیع انجام می دهند. در هیچ دولتی چنین اتفاقی نیفتاده است. در دولت فعلی دوباره ضریب جینی به 39 صدم برگشته است. اگر دنبال معیار هستیم باید معیارهای شناخته شده را وسط بگذاریم. [در دولت قبل] درآمد سرانه بالا رفته و توزیع ثروت هم بهتر شده است. بسیاری از مردم سبد مصرف شان گسترش پیدا کرد. اینها آمارهای رسمی کشور است. اما همینطور می توانیم بگوییم سازندگی نابود شد؛ فاصله طبقاتی افزایش پیدا کرد؛ همه می توانند بگویند. به همین خاطر اعتباری ندارد و در مردم هم قابل پذیرش نیست. می گویید نه؟ می توانید با یکی از همکاران ما بروید هرجا که شما می گویید، برویم بین مردم سوال کنیم، بگوییم از برنامه های اقتصادی دولت قبل راضی هستید یا دولت فعلی؟ ببینید چه جوابی می دهند. بالاخره مردم معیار هستند دیگر. مردم معیاراند.
من گفته ام که بزودی گزارش خواهم داد به ملت. پیشرفت هایی که در دولت قبل شد [را] مقایسه [می کنیم] با دولت قبل و بعدش. اینها را توضیح خواهم داد با اسناد معتبر. تولید چه شد! فولاد چه شد! سیمان چه شد! خودرو چه شد! برق چه شد! صادرات چه شد! واردات چه شد! پتروشیمی چه شد. می گویند دولت قبل اصلا اشتغال ایجاد نکرده است! خب یک چیزی بگویید که بگنجد دیگر! در دولت قبل با نفتریال که نفت [در آمار] رشد ملی را می آورد پایین چون دو سال آخر تولید نفت چهل درصد کاهش پیدا کرد بخاطر تحریم، ما مجموعا 28.5 درصد رشد اقتصادی داشتیم. بدون نفت 42 درصد [در مجموع رشد اقتصادی داشتیم]. با این معیاری که آقایان می گویند که هر یک درصد رشد، [معادل]100 هزار شغل است که من معتقدم یک درصد رشد نفت 100 هزار شغل ایجاد نمی کند، حتی 10 هزار شغل هم ایجاد نمی کند، اما آقایان رشد نفت را می زنند به حساب آن، می گویم قبول. بدون نفت 42 درصد رشد داشتیم یعنی 4 میلیون و 200 هزار شغل ایجاد شده است. با نفت که قبول نداریم ولی شما می گویید 2 میلیون و 850 هزار شغل ایجاد شده است. چرا می گویید شغل درست نشد؟!
همه جا رکود است بعد می گویند ما 700هزار شغل ایجاد کرده ایم و وضع خیلی خوب شده است! آقای شیخ الاسلام مسئول شغل بود، آماده است با اسم و مشخصات اعلام کند برای چه کسانی شغل درست شد. چون ما که شغل درست کردیم همه بیمه تامین اجتماعی هم شدند. الآن هم آقایان باید اعلام بکنند. ما اگر می گوییم فقر، اگر می گوییم ثروت، اگر می گوییم پیشرفت، اگر می گوییم پسرفت؛ اینها نیازمند شاخص اند والا در این فضا همینطور می گوییم وضع خیلی بد شد! شما گفتید من می خواهم خدمت کنم اما نکردید! بسیار خب، خیلی ممنون نظر شماست، من که نمی خواهم نظر شما را عوض کنم. یکی از بدترین کارهایی که در کشور ما شد زیر سوال بردن آمار رسمی کشور بود. آمار رسمی را زیر سوال بردند. یعنی نهاد های آماری را بی اعتبار کردند در کشور. خب از کجا معلوم حرف شما درست است؟ به نظرم باید روش برخوردمان را با مسائل درست کنیم. اینقدر به همدیگر بدبین نباشیم. یک چیز بیشتر نیست. الان سوال میکنم از شما، آقای رییس جمهور سفر می رود این طرف و آن طرف، انتخاباتی است یا خیر؟ ما پارسال رفتیم سخنرانی کردیم در گرگان، می گویند انتخاباتی است! رئیس جمهور الان می رود سفر، می گویند انتخاباتی نیست! بالاخره یک بام و دو هوا... تناقض اتفاقا اینجاست.
یکی از خبرنگاران: شما هم سال 88 سفر می رفتید!
احمدی نژاد: من که نگفتم [سفرهای سال 88 انتخاباتی نبود]. من نمی گوم [که سفر]نمی رفتم. من می گویم بین این دو سفر نباید قضاوت دوگانه کرد. ما همیشه در سفریم دیگر!
خبرنگار عصرایران: آقای احمدی نژاد شما یک رسم و شاید عادت نه چندان خوبی دارید که جواب سوالات را معمولا با حاشیه، با خنده و با سوال جواب می دهید!
دکتر احمدی نژاد: یک روزنامه هم دیروز نوشته بود!
خبرنگار: فرقی هم نمیکند که سوال کننده [نماینده] مجلس باشد، رقیبتان باشد، خبرنگار باشد. من این گلایه را از شما بکنم و خواهش می کنم، سوال من سخت نیست واقعا از شما می خواهم که از آن عبور نکنید. شما کاندیدای برخواسته از جبهه اصولگرایان بودید. به عنوان رئیس جمهورِ راستی 8 سال بر سر کار بودید اما این حمایت همه جانبه و ارتباط در حال حاضر بین شما و اطرافیان شما دچار شکاف و گسست شده است. علت این تقابل و رودرویی بین شما و ایشان چیست؟ مضاف بر اینکه شما...
دکتر احمدی نژاد: سوال سوم!
خبرنگار عصر ایران: نه... مضاف بر همین موضوع شما تنها رییس جمهوری هستید که وزیران و اعضا کابینه شما علیه شما صحبت می کنند و اعلام برائت میکنند و شما را یک امت واحده می خوانند! چه شده که از کابینه شما فقط آقای مشایی و آقای بقایی ماندند؟
دکتر احمدی نژاد: اینکه پاسخش خیلی ساده است، ما آزاد اندیش بودیم، ما مرز وزرایمان را نمی بستیم، می گفتیم شما نظرات سیاسی تان را بدهید اما باید در چهارچوب برنامه دولت عمل کنید. ما تنها دولت فراجناحی بودیم. این پاسخ سوال آخر شما! پاسخ سوال وسط تان اینکه، چه زمانی من گفتم جزو جناح اصولگرا هستم؟ چه زمانی جناح اصولگرا گفته این جزو ماست؟ هیچ وقت! سال 84 اصولگراها دو کاندیدا داشتند، من اسم نمی برم. روشن است که شما خودتان دوست دارید یک چیزی را دائم تکرار کنید و من هم قبول کنم! اشکال اینجاست. اینکه می گویید شما جواب سوالات را جور دیگری می دهید، معلوم است که شما یک پاسخ خاصی را انتظار دارید و دوست دارید آن پاسخ را به شما بدهم! آن را دریافت نمی کنید و می گویید پاسخ نگرفتم! بالاخره شما رسانه اید! سوال تان را مطرح کنید، پاسخ بنده را هم مطرح کنید، قضاوت هم با مردم است. من که نباید آنجور که شما می خواهید جواب بدهم! اتفاقا صریح ترین پاسخ دهنده من هستم. به صراحت می گویم اما نه آن چیزی را که شما دوست دارید. شما دوست دارید من یک چیزی را تایید کنم که در ذهن شماست. شما یک تصویری می خواهید از من در جامعه بسازید بعد می خواهید این تصویر را به دست خود من نقاشی کنید. خب معلوم است که من هرگز این را نخواهم پذیرفت چون تصویرتان غلط است. این را نگذارید به حساب دیگری. بالاخره شما بگذارید به حساب هوش ایرانی ها. ایرانی ها با هوش اند.
شما به عنوان رسانه، رابطید دیگر. شما می گویید ما رابط بین مردم و مسئولینیم. ما دستتان را هم میبوسیم. [به مردم بگویید این] سوال، این هم پاسخ، عینا بگذارید در معرض دید مردم. شما چرا راجع به پاسخ قضاوت می کنید؟ چرا قضاوت می کنید؟ دیگر از رسانه خارج می شوید وقتی قضاوت میکنید. بله! یک مقاله نویس می آید قضاوت می کند، اشکالی ندارد اما خبرنگار و خود رسانه که نباید قضاوت کند. می گویید مردم! ما این سوال را کردیم ایشان هم این جواب را داد. ملت هم می فهمند. بابا به خدا ملت ایران خیلی می فهمند! متاسفانه یک عده در ایران این را قبول ندارند. در کل دنیا یک عده هستند که فکر می کنند از بقیه بیشتر می فهمند. عزیز من! من پاسخ خودم را می دهم نه آنی که شما می خواهید. از شما هم ناراحت نمی شوم. شما سوال کردید، بنده هم پاسخ دادم. بنده هیچ وقت عضو جناحی نبودم لااقل از دوره ریاست جمهوری. با من هم مخالف بودند، تا الان هم مخالف اند، آن چهار سال اول هم بیشترین حملات را علیه من کردند، از آن ها هم گلایه ندارم. شما بدانید که من از هیچ کس گلایه ندارم. همه کسانی که به شخص بنده توهین کردند و تهمت زدند، همه را بخشیدم. همان موقع بخشیدم ولی فکر می کنم اینجوری نمی توانیم باهم زندگی کنیم. باید روش ها را عوض بکنیم، باید به هم احترام بگذاریم و به فکر همدیگر احترام بگذاریم. ایشان نیت کرده رییس جمهور بشود. [باید بگوییم] تو نیتت غلط است؟ تو یک قصد خلافی داری؟ این ها روش های درستی نیست. جوری نشود که ما یاد قرون وسطی بیفتیم!
مجری: آقای دکتر احمدی نژاد، بر اساس فهرستی که داریم، عدالت حکم می کند یک روزنامه دیگر هم سوال بپرسد اما وقت نداریم...
دکتر احمدی نژاد: ممکن است عدالت ایشان ظلم به بنده یا دیگران باشد اما بپرسند.
خبرنگار تماشاگران امروز: وقتی که درباره وزارت اطلاعات پرسیدند، گفتید که مگر دست من بود؟ درباره معاونت مطبوعاتی پرسیدیم گفتید که مگر دست من بود؟ دوره آقای رامین را عرض میکنم. شما 8 سال در کشور رییس جمهوری کردید، در جواب خیلی از سوال هایی که اینجا پرسیده شد، گفتید مگر دست من بود؟ شما در 8 سالی که قدرت داشتید نتوانستید از قانون اساسی دفاع کنید، در این زمینه ها چه تضمینی وجود دارد که اگر دوباره بیاید، 8 سال بعدش دوباره نگویید مگر دست من بود؟
دکتر احمدی نژاد: اولا تضمین اصلی رای مردم است، یادتان باشد. در ثانی من در قسمت اول بحث توضیح دادم که یکی از کارهایی باید بشود اصلاح نظام تصمیم گیری کشور است، یعنی شما فکر می کنید الان هرکس هرکاری بکند مسئولش آقای رییس جمهور است؟ ساختارهای اداره کشور را باید بشناسید، به همین دلیل من گفتم یکی از اصلاحات اساسی، اصلاح نظام تصمیم گیری کشور است. این دقیقا ناظر بر مطلبی بود که جنابعالی فرمودید. بالاخره اگر من باید عملکرد یک معاون وزیر را توضیح بدهم باید خودم انتخابش کنم. نمی شود وزرا مسئولیت جدا داشته باشند، به چند جا باید پاسخ بدهند؟ کس دیگری به آن ها تحمیل کند، بعد من جواب بدهم؟ این از نظر حقوقی باید اصلاح بشود. عنایت کنید...
خبرنگار تماشاگران امروز: خب باید برود مجلس دیگر!
دکتر احمدی نژاد: به لحاظ حقوقی یک موقع لازم نیست حتما برود مجلس، ممکن است تفسیر قانون اساسی بخواهد، ممکن است اصلاح قانون اساسی بخواهد، ممکن است قانون عادی بخواهد، ممکن است تفاهم ملی لازم باشد. یک راه ندارد که. بالاخره این همان است که من به آن منتقد بودم، شما حالا به خود من برمی گردانید؟! ضمن اینکه در دولت قبل بیشترین مسئولیت پذیری توسط بنده انجام شد. بیشترین پاسخ گویی انجام شده است، حتی جایی که مربوط به من نبوده است. یک مثال دیگر برایتان بزنم، سال 89 طرحی در مجلس گذشت و تمام اختیارات رییس جمهور در امور نفت گرفته شد. بعد سال 91 یک اتفاقی در نفت افتاده، میگویند رییس جمهور جواب بدهد! پاسخگویی با اختیارات باید تناسب داشته باشد. شما وقتی اختیارات را گرفتید و دادید به کس دیگر حالا از من چرا سوال می کنید؟ یا اینکه در قانون برنامه پنجم اختیار عزل و نصب رییس کل بانک مرکزی و شورای پول و اعتبار از رئیس جمهور گرفته شد. نگهداشتند در مجمع تشخیص، در دولت فعلی تحویل دادند! یعنی ما آخر سال 89، 90، 91 تا مرداد 92 فاقد اختیارات قانونی بودیم برای بانک مرکزی و شورای پول و اعتبار! یک اتفاقاتی در سیستم بانکی افتاده است و می گویند باید احمدی نژاد بیاید جواب بدهد! این ها مسئله است، بله ما می توانیم هراتفاقاتی به هرکسی نسبت بدهیم. ولی مگر اینجور می شود زندگی کرد؟ به خدا هم می توانیم جواب بدهیم؟ اصلا اینطور می شود وضع را اصلاح کرد؟ اگر اختیاری هست، معادلش مسئولیت باید باشد. نمی شود اختیارات، یک جا باشد و مسئولیت یک جای دیگر باشد! ما میخواهیم اصلاح بکنیم از روش صحیح، از روش منطقی اصلاح بکنیم و این را تا آخر دنبال خواهیم کرد.
اجازه بدهید من فقط تشکر بکنم. من صمیمانه از همه تشکر می کنم، می دانم بالاخره چهار سال خیلی حرف ها زده شده، خیلی سوال ها هست، طبیعی هم هست، این را من غیرعادی نمی دانم. این اولین جلسه بود، همانطور که اعلام شده ان شاءالله جلسات دیگری را تنظیم خواهیم کرد. اگرهم عزیزانی تحت فشار بودند بخاطر امکانات محدود ما یا فرصت نشد سوال شان را مطرح کنند، من عذر می خواهم. امیدوارم که در جلسات بعدی جوری تنظیم کنند که آنها زودتر بتوانند سوال شان را مطرح کنند. برای همه شما، ملت ایران و همه بشریت بهترین ها را آرزو میکنم. زنده باد بهار، زنده باد ایران.
دکتر احمدی نژاد [در حال بالا آوردن دست حمید بقایی]: به خدا این جرم نیست! ان شاءالله همه موفق باشید.
عضویت در خبر نامه