کد خبر: ۲۰۰۱۱
تاریخ انتشار: ۲۴ مهر ۱۳۹۶ - ۱۵:۰۸
کهگیلویه و بویراحمد
سیلاب و کلوار دو روستای محروم و دورافتاده در نزدیکی شهر مارگون استان کهگیلویه و بویراحمد اند که با وجود بیش از دو هزار نفر جمعیت ساکن روستایی، به دلیل برخوردار نبودن از ابتدایی‌ترین امکانات زندگی با خطر مهاجرت و فراموشی روبرو هستند.
به گزارش پایگاه خبری آوای رودکوف؛سیلاب و کلوار دو روستای محروم و دورافتاده در نزدیکی شهر مارگون استان کهگیلویه و بویراحمد اند که با وجود بیش از دو هزار نفر جمعیت ساکن روستایی، به دلیل برخوردار نبودن از ابتدایی‌ترین امکانات زندگی با خطر مهاجرت و فراموشی روبرو هستند. 


جاده‌ ناهموار روستا تا مارگون سه ساعت فاصله دارد و روستاییان برای رفتن به این شهر هزینه‌ای بیش از ۱۰۰ هزار تومان پرداخت می‌کنند، در دسترس نبودن وسیله نقلیه نیز سبب می‌شود تا خدمات گوناگون به سختی در دسترس روستاییان قرار گیرد، آب آشامیدنی از چشمه‌های دور از روستا به دست زنان جمع‌آوری می شود و با الاغ و اسب به روستا می‌رسد. هفته‌ای یک بار وانت یا نیسان برای پُر کردن کپسول‌های گازی راهی روستا می‌شود که تنها منبع گرمایشی برای پخت خوراک زنان روستا در کنار اجاق هیزمی است.


نزدیک‌ترین خانه‌ بهداشت و خدمات درمانی در روستای مجاور، کلوار قرار دارد که به دلیل نبود امکانات پزشکی تنها قادر به برطرف کردن مشکلات و بیماری‌های معمولی روستاییان است.



راه تحصیل برای پسران هموارتر است و دختران اندکی پس از سوادآموزی و فراگیری خواندن و نوشتن، به خانه و کار در امور روزمره زندگی بازمی‌گردند. تنها مدرسه‌ روستا به صورت مختلط برگزار می‌شود و چنانچه دانش‌آموزی به ادامه‌ تحصیل علاقه داشته باشد، باید به روستاهای نزدیک یا شهر مهاجرت یا با پرداخت هزینه رفت‌وآمد کند. زنان روستا بیش از مردان در کارهای خانه و تهیه نیازهای ابتدایی روستا نقش دارند. آنها در کنار خانه‌داری، کار در زمین‌های زراعی، دامداری و مراقبت از فرزندان برای کاستن از نیاز خانواده به پرورش پرندگان خانگی نیز می‌پردازند. مردان روستا در زمین‌های نه‌چندان مناسب که روی شیبی ناهموار قرار دارد کشاورزی می‌کنند. تمام کشاورزی این منطقه از طریق دیم صورت میگیرد. شیب زمین و کاهش بارش باران سبب شده تا کشت گندم و جو به عنوان اصلی‌ترین محصول کشاورزی روستاییان با مشکل روبرو شود. کشاورزی در سیلاب و کلوار تنها برای تهیه نیازهای خوراکی مردم روستا است و نتوانسته در اقتصاد و درآمدزایی آنها اثرگذار باشد. دامداری از دیگر مشاغل و شیوه‌های تامین نیازهای روستاییان است که در سال‌های اخیر به دلیل مهاجرت جوانان به شهرهای نزدیک، رونق گذشته را از دست داده است. از الاغ و اسب برای تهیه آب و هیزم به دست زنان و دختران روستا استفاده می‌شود.


سن ازدواج در سیلاب و کلوار  ۱۵ تا ۲۵ سالگی است با این‌حال بیشتر جوانان در ۲۰ سالگی ازدواج می‌کنند و با توجه به نقش فرزندان در کارهای خانه، زمین و دامداری، هر خانواده به طور متوسط ۴ تا ۶ فرزند دارد که همگی از سنین کودکی تا بزرگسالی در گذران زندگی خانواده نقش دارند. نبود شغل و درآمد جوانان روستا را راهی روستاهایی می‌کند که در آن امکان زندگی و کار برای آنها فراهم است. سیلاب و کلوار زیر تیغ محرومیت به آرامی نفس می‌کشند.



عکس:‌امیرعلی رزاقی/خبرگزاری مهر
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
* نظر: