واکنش یک هوادار به تخریبها علیه نماینده اسبق کهگیلویه بزرگ

به گزارش پایگاه خبری آوای رودکوف؛وحید محمدی زاده در یاداشت خود که یک نسخه از آن به این پایگاه خبری ارسال گردیده در پاسخ به انچه که وی بد اخلاقی های رسانه ای علیه سناتور بزرگ کهگیلویه نام نهاد  نوشت:

امروز که باد موافق به کوی توست

نان را به نرخِ روزِ مبادا حساب کن

باسلام و آرزوی عاقبت بخیری،

همانگونه که میدانید رسالت یک خبرنگار؛شفاف سازی و به تصویر کشیدن واقعیات،مشکلات یک جامعه و البته باید از روی انصاف باشد نه اینکه از روی ترس،مطامع و منافع شخصی  و نشر اکاذیب
و صد البته وای به روزی که خبرنگار ما بخاطر جیبش قلم بزند و بدانید که رسانه های مزد بگیر و قلمی که از روی انصاف نباشد عاقبتی جز روسیاهی نخواهد داشت.

این روزها شاهد این هستیم که بعضی سایتهای محلی بصورت هماهنگ؛ به ابر مرد بزرگ کهگیلویه(سید محمد موحد) می تازند.

تُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ

(هر کس را بخواهی، عزت می دهی، و هر که را بخواهی خوار می کنی.)

مردی که نام آن با جنوب و مردم گره خورده است.
همان شخصی که تن صدایش هنوز هم در وزارت خانه ها می پیچد.
مردی که به عقیده ما جوانان تحصیل کرده که در این چند سال نبودنش پی بردیم که اسطوره نجات کهگیلویه است.
موحد همان سیاست مدار بی همتاست،همان کسی که روزگاری تکیه گاه نه تنها مردم کهگیلویه بلکه جنوب کشور بود،فردی که به معنای واقعی کلمه خدمتگذار مردم بود،همان شخصی که درب خانه اش بروی همگان باز بود و نه تنها خود بلکه خانواده اش را هزینه ما مردم کرده است و هرگز مانند نمایندگانی نیست که ماه ها توفیق زیارتشان نصیب کسی نمیشود.

کسی که اکنون نه در کسوت نمایندگی است و نه در دولت،اما تعداد دیدارهای مردمیش در روز برابری میکند با مجمع نمایندگان استان.

همان موحدی که هیبت و عظمت و تن صدایش لرزه بر اندام هر وزیری مینداخت،کسی که فرزندان حوزه انتخابیه اش از همدان و سیستان بلوچیستان گرفته تا تهران و خوزستان بر کرسی های مدیریتی آنها تکیه زده بودند.

اگر سن شما اکتفا نمیکند که دوران نمایندگی موحد را بیاد بیاورد،بدانید که در زمان نمایندگی ایشان اکثر مدیران استانی فرزندان کهگیلویه بودند.

در جایی از نوشته های ناروایشان مرقوم نمودند که ... اموال و ملاکی برای خود و اطرافیان در داخل و خارج کشور مهیا کرد... اگر موحد فرزند برومندش چون فرزندان دیگر نمایندگان سوار بر ماشین های چند صد میلیونی میشدند در یک تصادف ساده هرگز قربانی جاده ها نمیشد.

برخلاف شعار سخیفتان (حیا کن رها کن) این بار جوانان تحصیل کرده ای که در هر جایی تنها به در بسته میخورند با شعار واحدی موحد را میخوانند.ان شاء الله و تعالی