پایگاه خبری آوای رودکوف-عیسی محتشم :به نظر میرسد برای تحلیل شرایط کنونی و آشوبهای خیابانی کشور ابتدا باید صف معترض و منتقد را از فتنهگر و آشوبگر جدا کرد. میتوان معترضین و منتقدان دلسوز به وضع اقتصادی کشور را به دو قسم اصلی تقسیم کرد:
قسم اول: شامل مردم، نخبگان، علما و مراجع عظام تقلید هستند که طی سالهای اخیر همواره به وضع بد اقتصادی گلایه داشتهاند و آن را در تریبونها و تحلیلها و دیدارهای خود همواره به مسئولین امر، مشفقانه، گاها عتابانِ و حتی با گریه به عرض مسئولین امر رساندهاند؛ و خواهان بهبود شرایط اقتصادی کشور شدند که از آن جمله هشدار اغلب مراجع تقلید بارها علنی شده است.
قسم دوم از منتقدان و معترضین به شرایط و فساد اقتصادی، تنها شامل مقام معظم رهبری میشود. ایشان بیش از بیست سال همواره دغدغه معیشت و وضعیت اقتصادی کشور را داشته و |آن را به مسئولین و دولتها و جریانات مختلف سیاسی گوشزد کرده است.
بیش از شانزده سال از فرمان 8 مادهای او میگذرد. فرمان هشت مادهای مبارزه با مفاسد اقتصادی که در تاریخ 10 اردیبهشت 1380 به سران سه قوه اعلام شد، درواقع نشاندهنده ریشهای بودن این مفاسد از دولتهای قبلی بود که انتظار میرفت دولت مدعی عدالت اجتماعی به آن جامه عمل بپوشاند. در آن سالها مقام معظم رهبری از مسئولین قوای سهگانه خواسته بود به سراغ ریشهها و امالفساد بروند نه به سراغ ضعفا که این خود بیانگر ریشهای بودن فساد است و طی سالهای اخیر به دولت تدبیر و امید که میخواست با اجلاسیِ و همایش به مبارزه با مفاسد اقتصادی برخیزد، در پیامی نوشته است: «مگر وضعیت برای شما مسئولین سه قوه روشن نیست؟... چرا اقدام قاطع و اساسی صورت نمیگیرد؟... توقع من از آقایان محترم تصمیمات قاطع عملی و بدون هرگونه ملاحظه با فساد است»؛ اما متأسفانه راهنماییهای مشفقانه و تشرهای رهبری حتی آنجا که گ فرمود: از بسیاری از چیزهایی که در کشور میگذرد، مردم گلهمندند، هم در مسئولین قوای سهگانه که اکثراً برآیندی از جریانات سیاسیاند، اثر نکرد. حتی ابراز شرمندگی مقام معظم رهبری از بیکاری جوانان و تحصیلکردگان، نتوانست مسئولین فشل و تنبل را تکانی بدهد.
همین کافی بود تا اعتراضات بهحق و مردمی، نسبت به عملکرد برخی از مؤسسات مالی و اعتباری طی روزهای اخیر دستمایهای شود تا عدهای از ایرانی نماها، با خشونت و هتک حرمت آنگونه که از شعارهایشان پیداست با نظام اسلامی، انقلاب، رهبری و... تسویهحساب کنند.
اما جریانهای سیاسی مثل همیشه آدرس غلط میدهند و از زیر بار مسئولیت شانه خالی کردند و اتفاقاً دنبال سوءاستفاده از اتفاقات اخیر به نفع خود هستند. اصولگرایان بهحق یا ناحق سیاستهای اقتصادی و وعدههای توخالی دولت و برخی عناصر وابسته به آن را عامل شکلگیری این اعتراضات و اردوکشی خیابانی میداند؛ و اصلاحطلبان معتقدند که برخی اصولگرایان و بازندگان انتخابات 92 به دنبال تخریب وجهه دولت و زیر سؤال بردن توان اجرایی و اقتصادی آن هستند. هر دو جریان سیاسی در اظهارات و تحلیل شرایط اولاً تلاش میکنند که خود را مبرا از اشتباه و تقصیر جلو دهند و دوما بهنوعی تظاهرکنندگان و آشوبطلبها را معترض به وضعیت معیشتی و اقتصادی ازجمله گرانی، تورم و فساد اقتصادی مسئولان قلمداد کنند.
اما حقیقت این است که معترض واقعبین به وضعیت اقتصادی، معیشتی و بیعدالتی دو گروه فوقاند و آنان که این شبها پنجه به چهره اسلام قران انقلاب و رهبری میکشند از جنس فتنه گران ریشهدار 88 هستند، با همان شعارها و تخریب اموال عمومی و دولتی که از خارج از مرزها هدایت و فرماندهی میشوند. اینان چه معترض باشند (به فرض محال) چه آشوب گر و برانداز، بهواسطه عملکرد جریانات اصلاحطلب و اصولگرا فضای مساعدی برای عرضاندام پیداکردهاند. این جریانات سالهاست توان اجرایی، نظارتی و خدماتی نظام را بازیچه قدرتطلبی و تنآسایی و اشرافی گری کردهاند و امروز برای هم شاخوشانه میکشند و به دنبال دزد میگردند.
امروز مردم همه میدانند اگر مجلس به گفته نایب رئیس اولش عزمی برای مبارزه با فساد ندارد و نظارت را بهعنوان یک وظیفه ذاتی قربانی باجخواهی و رانت کرده است، مجلسی است که تقریباً اصلاحطلب اعتدالی و اصولگرا در آن برابرند. اگر دولت تدبیر و امید، ناتوان، فاقد برنامه و سوار بر گرده مردم است، برآیند تلاش و همزیستی همه جریانات اصلاحطلبها اعتدالیون و اصولگرایان معتدل (عقلگرا)!! است. اگر قوه قضائیه در برخورد با مفاسد و اجرای عدالت لنگ میزند تحت تأثیر همین جریانات است. که باید به افکار عمومی پاسخگو باشند.
کهگیلویه...
عضویت در خبر نامه
ﺍﯾﺮﺍﻥ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﯾﻌﻨﯽ ﺍﻣﯿﺪ ﻫﺴﺖ، ﯾﻌﻨﯽ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﻫﺴﺖ، ﻣﺎ ﺳﻮﺭﯾﻪ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﯾﻢ ﺣﺘﯽ ﺍﮔﺮ ﺣﻘﻤﺎﻥ ﺿﺎﯾﻊ ﺷﻮﺩ. ﺍﮔﺮ ﭘﻮﻟﻤﺎﻥ ﺩﺭ ﮐﺸﻮﺭﻫﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﺧﺮﺝ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ، ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﺑﯿﮑﺎﺭﯼ ﻟﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﯾﻢ، ﺍﮔﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮔﻔﺘﻦ ﺩﺭﺩﻫﺎ ﺁﺯﺍﺩ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ ﻭﻟﯽ .... ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﯾﻢ. ﺍﻣﻨﯿﺖ ﻫﺴﺖ، ﮐﻮﭼﻪ ﻫﺎ ﻭ ﺧﯿﺎﺑﺎﻧﻬﺎ ﺧﺮﺍﺏ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ، ﺑﻤﺐ ﻭ ﻣﻮﺷﮏ ﺑﺮ ﺳﺮﻣﺎﻥ ﻧﻤﯽ ﺑﺎﺭﺩ، ﻣﺎ ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺍﻫﯿﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ﺧﻄﺮ ﺁﺗﺶ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﮐﺸﻮﺭ ﺭﺍ ﺑﺒﯿﻨﯿﻢ، ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﺷﻌﻮﺭ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﮐﻪ ﺑﺪﺍﻧﯿﻢ ﺭﺍﻩ ﺭﻓﺎﻩ ﻭ ﺁﺳﺎﯾﺶ ﻭ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺍﺯ ﺍﻏﺘﺸﺎﺵ ﻭ ﺩﺭﮔﯿﺮﯼ ﻧﻤﯽ ﮔﺬﺭﺩ.
ﻣﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﺻﺒﺮ ﺭﺍ ﺑﻠﺪ ﺑﺎﺷﯿﻢ، ﻣﺎ ﺩﺷﻤﻨﺎﻧﯽ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﮐﻪ ﺟﺰ ﺑﻪ ﺣﻤﺎﻡ ﺧﻮﻥ، ﺑﻪ ﺗﺠﺰﯾﻪ ﮐﺸﻮﺭ ﺑﻪ ﻧﺎﺑﻮﺩﯼ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺭﺿﺎﯾﺖ ﻧﻤﯽ ﺩﻫﻨﺪ، ﺁﻧﻬﺎ ﺧﻮﺍﺏ ﺳﻮﺭﯾﻪ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯾﻤﺎﻥ ﺩﯾﺪﻩ ﺍﻧﺪ، ﻫﻮﺷﯿﺎﺭ ﺑﺎﺷﯿﻢ.
ﻣﺎ ﻣﺜﻞ ﺁﻥ ﻣﺎﺩﺭﯾﻢ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺣﻖ ﺧﻮﺩ ﻣﯽ ﮔﺬﺭﯾﻢ ﻭﻟﯽ ﺑﻪ ﻧﺎﺑﻮﺩﯼ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺧﻮﯾﺶ ﺭﺿﺎﯾﺖ ﻧﻤﯽ ﺩﻫﯿﻢ. ﺑﮕﺬﺍﺭ ﺍﯾﻦ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺑﮕﺬﺭﺩ، ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻣﻔﺴﺪﺍﻥ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﯼ ﻣﺴﺘﺎﻧﻪ ﺟﻮﻻﻥ ﺩﻫﻨﺪ ﺭﻭﺯﯼ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺁﺳﯿﺐ ﺑﺒﯿﻨﺪ ﺳﺮﻭﻗﺘﺸﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﯿﻢ ﺭﻓﺖ، ﻣﺎ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﺧﻮﺏ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﯿﻢ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎﻧﺪﻧﺶ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻣﻨﯿﺘﺶ ﺑﺎﯾﺪ ﺧﻮﻥ ﺟﮕﺮ ﺑﺨﻮﺭﯾﻢ.
ﺍﯾﺮﺍﻥ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﯾﻌﻨﯽ ﺍﻣﯿﺪ ﻫﺴﺖ ﯾﻌﻨﯽ ﻓﺮﺩﺍ ﻫﺴﺖ، ﯾﻌﻨﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﮔﺎﻡ ﻫﺎﯼ ﺑﻠﻨﺪِ ﺧﻮﺏ ﺷﺪﻥ، ﻋﺪﺍﻟﺖ، ﺁﺯﺍﺩﯼ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺩﺍﺭﯾﻢ. ﺟﻮﺍﻧﺎﻥ ﺧﻮﺑﻤﺎﻥ ﺳﻨﮓ ﺭﺍ ﺭﻫﺎ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺁﮔﺎﻫﺎﻧﻪ ﺍﺯ ﺣﻖ ﺧﻮﺩ ﺳﺨﻦ ﺑﮕﻮﯾﻨﺪ، ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺑﺰﻧﻨﺪ ﻭﻟﯽ ﺑﺎﻧﮑﯽ ﮐﻪ ﻣﺎﻝ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﺳﺖ ﺭﺍ ﺁﺗﺶ ﻧﺰﻧﻨﺪ.
اشکان شفائی