کد خبر: ۲۹۰۱۵
تاریخ انتشار: ۰۲ آبان ۱۳۹۹ - ۱۵:۵۵
خبرنگار پایگاه خبری آوای رودکوف گزارش می دهد:
حتی اگر هیچ ربطی به شبکه‌های اجتماعی نداشته باشید و از دنیای عجیب وغریب بعضی آدم‌های مجازی خبر نداشته باشید، به احتمال زیاد جمله «معتادا نمی‌گیرن» را شنیده اید. جمله‌ای که چند ماهی است وارد گفت وگوی روزمره ما شده و حتی به برنامه‌های تلویزیونی هم راه پیدا کرده است.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری آوای رودکوف به نقل از شهر آرا نیوز، حتی اگر هیچ ربطی به شبکه‌های اجتماعی نداشته باشید و از دنیای عجیب وغریب بعضی آدم‌های مجازی خبر نداشته باشید، به احتمال زیاد جمله «معتادا نمی‌گیرن» را شنیده اید. جمله‌ای که چند ماهی است وارد گفت وگوی روزمره ما شده و حتی به برنامه‌های تلویزیونی هم راه پیدا کرده است. «معتادا نمی‌گیرن» حالا درست شبیه تکیه کلام‌هایی شده است که سال‌های گذشته از سریال‌های طنز وارد گفتگو‌های روزمره مردم می‌شد و با ربط و بی ربط و بامزه و بی مزه، در خیلی جا‌ها استفاده می‌شود.

اما گوینده این جمله که ۶ ماه پیش جمله معروفش را گفت، ۲ روز است که دستگیر شده و برای ترک اعتیاد به یکی از کمپ‌های اطراف تهران فرستاده شده است. اما چرا بعد از ۶ ماه حالا این فرد دستگیر شده و چرا خبرش این قدر مهم بوده که در رسانه‌ها هم منتشر شده است؟ آدم‌های شبیه او چقدر در فضای مجازی هستند و در اصل مگر با بی آبرویی می‌شود معروف شد؟ درباره این سؤال‌ها و البته بهترین شکل واکنش ما به عنوان مخاطب به بی آبرو‌های مجازی، در ادامه این مطلب بیشتر خواهیم خواند.


معتاد غیرمحتاط!
در روز‌های اول بهار امسال و وقتی که خبرنگاری در یکی از شهر‌های اطراف تهران با افرادی که بی دلیل و بدون ماسک در شهر حضور داشتند، مصاحبه می‌کرد، به مردی با فیزیکی با مزه برخورد که البته از صدا و حرکاتش برمی آمد که درگیر اعتیاد است. خبرنگار از او پرسید که چرا در پارک حضور دارد و چرا ماسک ندارد که او گفت: «معتاد‌ها نمی‌گیرند، ما که ندیدیم معتاد‌ها بگیرند.» وقتی خبرنگار پرسید از کجا می‌دانید، او گفت: من خودم معتادم و از اتفاق الان آمدم اینجا و استعمال کردم (البته او به جای استعمال از جملات دیگری استفاده کرد که شایان ذکر در این مطلب نیست!).

این کلیپ با سرعتی عجیب وغریب در فضای مجازی پخش شد و هرکس که می‌خواست به شکلی نمک بریزد، از این جمله استفاده می‌کرد. اما هم زمان با اینکه این جمله به فراموشی سپرده نشد، خود این فرد هم فراموش نشد و به سرعت تعداد زیادی صفحه جعلی برای او زده شد. تا چند هفته کار این آقا این شد که هر چند روز درباره صفحه‌های جعلی‌ای که برایش می‌زنند شفاف سازی کند و از طرف دارانش! بخواهد که فقط صفحه اختصاصی او را دنبال کنند.

بعد از آن هم این فرد بیمار و ساده و از همه جا بی خبر با کمترین خلاقیت و کیفیتی در صفحه‌ای که به وضوح به وسیله چند سودجو اداره می‌شد، جمله معروفش را می‌گفت و شاید برای شما جالب باشد که روزبه روز هم به تعداد دنبال کنندگان او افزوده می‌شد! تفریح خیلی از بچه بامزه‌هایی که دورهمی می‌گرفتند، این بود که او را به عنوان میهمان ویژه دعوت کنند تا جمله «معتادا نمی‌گیرن» را بگوید و بساط پست و استوری آنان را پررونق کند. حالا بعد از ۶ ماه جولان دادن در اینستاگرام، خبر آمده که او بازداشت شده است. اما مطلب کمی وسیع‌تر و درد کمی عمیق‌تر از این فرد است که معتاد را محتاط تلفظ می‌کرد و با بی احتیاطی و ناآگاهی آبرویش را به حراج گذاشت.


معتادان تعمدی!
مسئله اصلی این مطلب، اما نه این آقا و نه آدم‌های ساده دیگری است که با وجود نقصی جسمانی یا مشکلی روانی یا بیماری‌ای مثل اعتیاد بازیچه عده‌ای سودجو می‌شوند که از کنار آن‌ها درآمدزایی کنند، زیرا تکلیف این افراد مشخص است. معضل اصلی آنجاست که عده‌ای وقتی توجه و تمرکز و علاقه مردم به این صفحه‌ها را می‌بینند، تعمدی و آگاهانه با حرف‌های پرت وپلا یا خود را به دیوانگی یا اعتیاد می‌زنند تا به آن‌ها هم توجه شود! هنوز چند روز از انتشار فیلم‌های آن فرد که جلو دوربین مثلا داشت خودکشی می‌کرد، نگذشته بود که عده‌ای شروع کرده بودند و ادای او را درمی آوردند تا دنبال کننده جمع کنند و هنوز از روز‌های اوج معتاد‌ها نمی‌گیرند، فاصله نگرفته بودیم که عده‌ای پای بساط‌های مختلف نشسته بودند و می‌گفتند ما نمی‌گیریم یا حرف‌های بی ربط دیگر می‌زدند.

#احمق ها_را_معروف_نکنیم از هشتگ‌های معروف اینستاگرام است، اما همه ما عمل به آن را وقتی چیز بامزه‌ای می‌بینیم، فراموش می‌کنیم. مسئله فقط این نیست که عده‌ای با معروف شدن شانسی بعضی آدم‌های ساده، از کنارشان درآمدزایی می‌کنند و مهم نیست بعضی آدم‌های زرنگ ادای احمق‌ها را درمی آورند تا تبلیغ بگیرند، نکته آنجایی تلخ‌تر می‌شود که بدانیم خیلی از این افراد که در دوره‌ای مطرح می‌شوند و نقل محافل شاخ‌های اینستاگرام می‌شوند و صفحه هایشان پرطرف دار می‌شود، پس از تکراری و بی مزه شدن که اتفاقا زود هم اتفاق می‌افتد، رها و افسرده می‌شوند.

داستان تلخ مردی را که به او استاد می‌گفتند و به قول خودش حرکات کاراته می‌زد، فراموش نکنیم؛ وقتی پس از چندماه حضور در میهمانی بچه پول دار‌ها و حرکت زدن، از یاد رفت و از شدت تنهایی خودکشی کرد. ما با لایک و دنبال کردن هایمان فقط لحظه‌ای نمی‌خندیم و حتی فقط باعث درآمدزایی و تبلیغات میلیونی گرفتن سودجو‌ها نمی‌شویم، گاهی هربار انتشار یک حماقت اینستاگرامی، می‌تواند آدمی را یک قدم به پرتگاه نابودی نزدیک‌تر کند!

مدینه صابری/خبرنگار افتخاری پایگاه خبری آوای رودکوف
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
* نظر: