قرار روز نخستی و بیقرار توام
تمام طول زمان را در انتظار توام
نشستهام که بیایی! به خانهام برگرد
قسم به ساحت این شعر دوستدار توام
تمام ثانیههایم پر از بهانهی توست
تو اعتبار منی یا من اعتبار توام ؟
همیشه ورد زبان منی، جهان منی
ولی نه آن منی، آه من دچار توام
به سینه داغ غمت، کوچه کوچه میگردم
به چشم مردم این شهر یادگار توام
اگر چه بود و نبود منی، سرود منی
یکی ز خیل هوادار بیشمار توام
بیا پلنگ غزلهای منزوی، یکبار
خیال کن که شکار توام، شکار توام!
حصار کن بغلت را که موج بردارم
چه شاعرانه و زیبا در انحصار توام
در انحصار منی، آفتاب زیبایی ....
و من زمین حقیری که در مدار توام