یادداشت به قلم مدینه صابری:
سبک زندگی جدید بهطور یقین در تعارض و تناقض با سبک زندگی گذشته (ماقبل کرونا) و حتی پسا کرونا(بعد از مهار کرونا)، خواهد بود و حتمأ دائمی نیست و چه بسا عدم توجه اصولی به آن میتواند امیدها، امیدواریها، یأسها، علایق و تصمیمات آینده را در همه بخشها تحت تأثیر قرار دهد...
پایگاه خبری آوای رودکوف- مدینه صابری:انسان این موجود دوپا، موجودی
اجتماعی است و در همه حال در پرتو تعلیم و تربیت که برخی از مراحل تعلیم و
تربیت بهصورت مستقیم و بعضأ نیز بهصورت غیرمستقیم تحقق میباید در صدد
است به تعالی فردی و اجتماعی دست یابد.
آماده شدن برای حضور در اجتماع، در همه اعصار، در جسم و جان و روح پرنیاز
بشر امروز رشد پیدا کرده و در بعضی مواقع نیز به تکامل رسیده است؛ در همین
رابطه باید دانست این تکامل که انسان امروز را با اهدافی در مقیاس کوچک تا
بزرگ درآمیخته است؛ نه تنها به تنهائی امکان تحقق دارد بلکه مهمترین رکن
خود را که برخورداری از مواهب همکاری و همدلی است را نیز در خود پرورده است
و این مسأله محقق نشده جز در پرتو همکاری فعال نهاد خانواده با نظام
آموزشی، نظام تربیتی، نظام مذهبی و دیگر خرده نظامهای مستتر در آن!!!
در همین راستا نشو و نمو کرونا ویروس این میهمان ناخوانده بر پهنه کشورمان،
با معضلاتی همراه شد که خود بر لزوم آسیبشناسی مسأله به منظور حصول به
جامعهای عاری از بیماری تصریح کرد که در مختصر زیر به آن خواهیم پرداخت:
1-رسوخ موج دوم شیوع کرونا در کشور
کرونا یک بیماری تنفسی است که علائمی همچون سرماخوردگی و آنفولوآنزا دارد و
تنها راه انتقال آن نیز سطوح آغشته به ویروس عنوان شده و بار تجمعی و
انتقالی آن نیز در محیطهای پرتجمع بیشتر و مهلکتر است.
موج اول آن که در بهمن و اسفندماه 1398 آغاز شد و در چند صباح گذشته نیز در
موجهای بعدی ادامه یافت؛ موجی از ترس و همهمه و وجوان جمعی را آگاه کرد و
به تلاش جمعی برای ریشهکنی آن انجامید و چه بسا همین موج اول بود که نوعی
کژکارکرد و خردهفرهنگ نادرست را به جامعه خوراند؛ ولیکن رسوخ موج دوم آن
که با جنجال رسانههای جمعی صوتی و تصویری همراه شد؛ بار دیگر ثابت کرد،
مشارکتها خفته است و در بسیاری مواقع همکاری خانوادهها با جامعه رو به
افول است.
همین موج اول و موج دوم شیوع کرونا ویروس در مقیاس کشورمان که حکایتهای
خفته در پس پردههای عدم صداقت و فقدان همدلی را برای مسئولان و مردم
کشورمان بازگو و به تثبیت فقدان هماهنگی در گفتار و عمل رهنمون کرد؛ این
مسأله بود که وجود تعارض بین دیدگاههای مختلف در خانواده و اجتماع را پرده
برداشت و این موج تعارض را از مقیاس گرایش تا مقیاس اجتناب توسعه داد.
2-تغییر سبک زندگی و تغییرات مقطعی
به گفته روانشناسان و جامعه شناسان و بر اساس آنچه در اجتماع دیده شده و به
اثبات رسیده است؛ تغییرات مقطعی در دنیای دیجیتال امروز کشورمان که دارد
مسیر پیشرفت و ترقی را به سمت یک جامعه صنعتی برمیدارد، در صورتیکه
متناسب با نیازهای اجتماع نهادینه نشود و مسیر خود را طی نکند ساختار
اجتماع را درخواهد نوردید و تار و مار خواهد کرد.
تغییر سبک زندگی با توجه به شیوع کرونا ویروس میتواند نویدبخش یک زندگی
عاشقانه خارج از کنترل قلمداد شود که خود تابع قوانین مشخص است که به تناسب
همین دوره تدوین و تصویب شده است؛ پس باید دانست این عشق جدید که با کسب
شیوه جدید زندگی در جای جای کشورمان به تحقق رسیده است؛ تصادفی نیست بلکه
بر پایه احتمالات از قطعیت نیز برخوردار است البته تا اطلاع ثانوی!!!
سبک زندگی جدید بهطور یقین در تعارض و تناقض با سبک زندگی گذشته (ماقبل
کرونا) و حتی پسا کرونا(بعد از مهار کرونا)، خواهد بود و حتمأ دائمی نیست و
چه بسا عدم توجه اصولی به آن میتواند امیدها، امیدواریها، یأسها، علایق
و تصمیمات آینده را در همه بخشها تحت تأثیر قرار دهد و سکوتها را
جایگرین صداها کند.
3-خدمت 24 ساعته
همانگونه بر همه مبرهن و واضح است؛ کار زیاد نه تنها فرسودگی شغلی را در
کوتاهمدت و درازمدت بدنبال دارد بلکه اثرات مخرب آن بر جسم و جان و روح
نیز غیرقابل انکار است.
خدمت تمام وقت در صف مقدم مبارزه با کرونا و خدمت طولانیمدت در صفوف بعدی
این جنگ تام عیار نقشی موثر در روابط بین فردی، روابط عاطفی درون
خانوادهها و تعاملات اجتماعی میگذارد و درازمدت شدن هر چه بیشتر فاصله
اجتماعی ممکن است در آینده حلقه شناخت متقابل را در هم شکند و از آنجائیکه
کسب مهارتهای اجتماعی در گرو توان ایجاد رابطه در انواع گوناگون اقتصادی و
اجتماعی و فرهنگی و مذهبی است؛ این عدم رابطه و یا کاهش به یکباره خود
نوعی گسست اجتماعی را برای مردمان به ارمغان خواهد آورد و رشتههای اجتماعی
را از بین خواهد برد و نوعی رکود را در همه امور در پی خواهد داشت.
این روزهای سخت (روزهای درگیری با کرونا ویروس)، با ایجاد فاصله بر مبنای
نظرات معددی که موجود است؛ علاقمندی را از طرف مقابل خواهد ربود و رابطه
سالم را مخدوش خواهد کرد و این جمله را که میگوید" عشق اگر چه قافیهاش
مشکل است اما اگر خدا بخواهد ردیف خواهد شد" را عکس خواهد کرد.
4-ایجاد تعارض و تناقض در گفتار و عمل
بر مبنای نظر روانشناسان و روانکاوان و بعضأ جامعهشنان انسان حریص است و
در معرض موارد اینچنینی و با مواجه شدن با چنین محدودیتهائی حتمأ با
تعارض و تناقض رو در رو خواهد شد و از تبعات آن نیز میتوان به تعارض
گرایش-گرایش، تعارض گرایش- اجتناب و تعارض اجتناب-اجتناب، اشاره کرد که خود
نوعی انسان دو قطبی را علی الخصوص در نسل حاضر که سرد و گرم روزگار را
نچشیدهاند ایجاد خواهد کرد و چه بسا با تداوم این حالت بر جوان امروز که
بیشتر در معرضِ خطر است؛ زندگی نیز بر او سخت گردد.
همین تعارضعات درونی و بیرونی است که صداقت در گفتار و عمل را از نسل جوان و
نسلهای گذشته تا نسلهای امروز خواهد گرفت و آن پیوند ناگسستنی را خواهد
زدود.
مدینه صابری/خبرنگار پایگاه خبری آوای رودکوف
عضویت در خبر نامه