کد خبر: ۱۴۲۷۰
تاریخ انتشار: ۳۰ شهريور ۱۳۹۵ - ۰۹:۰۶
شعر-منصور نظری
استاد منصور نظری به مناسبت عید ولایت و امامت ، عید غدیر غم شعری با عنوان «باده بگو که تَر کند لب زِ خُمِ غدیر ما» سروده و تقدیم نموده به مدافعان حرم علوی
پایگاه خبری آوای رودکوف-منصور نظری : استاد منصور نظری به مناسبت عید ولایت و امام ، عید غدیر غم شعری با عنوان  «باده بگو که تَر کند لب زِ خُمِ غدیر ما» سروده و تقدیم نموده به مدافعان حرم علوی

باده بگو که تَر کند لب زِ خُمِ غدیر ما
تا ز میِ ولا چشد مستی بی‌نظیر ما

تاج ولا نهاده سر، قُرص قمر امیر ما
زمزم عاشقی روان از لبِ لعل پیر ما

جلوۀِ آفتاب حق، ساقی دُردِ ناب حق
از لب لعل حیدری، گشته روان شراب حق

مست شمیم او به جان، نرگس و یاس و ارغوان
درج محبت علی، سینه‌ به ‌سینه‌ها روان

از دَم عشق حیدری، عالم عاشقی جوان
عید ولای حیدری، می‌دهد آسمان اذان

پرده گُشایِ راز حق، بُرده ز عرشیان سبق
ره به سپیده می‌برد، در شب چشم او شفق

ساغر و ساقی و سبو، با لب او به گفتگو
طعنه به باده میزند مستی جان‌فزای او

دیده و دل ز دلبری، برده به دام آرزو
باد صبا به نکهتی، عطر خدا بَرد از او

حِلّه گر ترانه‌ها، رونق روضه خانه‌ها
فاتح بدر و خیبر و حیدر در فسانه‌ها

از لب لعل حیدری باده روان پیمبری
ساقی آب زمزم و وارث ملک رهبری

در خَم زُلف عنبرین، رهزن دل به شب کمین
حمله به دیده می‌برد، هم ز یسار و هم یمین

کیست علی به سروری، خاتمۀِ پیمبری
بر در او به قنبری، حور و ملک به نوکری

جان و جهان علی علی، روح و روان علی علی
آینه‌ای که اندر او، روی خدا شود جلی

راحت جان علی علی، کون و مکان علی علی
روح اذان علی علی، سِرّ نهان علی علی

جلوۀِ عشق لم‌یزل، جَلّ جَلالهُ اَجل
ساقی بادۀِ ازل، فاتح خندق و جمل

خسرو خاوران علی، شاه دلاوران علی
دلبر عاشقان علی، پادشه جنان علی

شور و شرار دف علی، تیغ دو دم به کف علی
فاطمه دُرّ عاشقی، حله بر او صدف علی

داده به‌رسم عاشقی دل به ولای آل او
مِی به پیاله می‌کِشد، نقشِ خدا خیال او

دل به دمشق عشق او، رنگِ شقایق آمده
در پیِ انتقام او لشکر عاشق آمده

تهنیت و مبارکا، شاد و عزیز و محترم
عید غدیر عاشقی بر تو مدافع حرم

به امید ظهور حضرت یار
29 شهریور 1395 منصور نظری
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
* نظر: