آوای دنا/تنها چند روز مانده به عمر دولت دهم بازار داغ لغو ابلاغ ها واستعفاها در اداره آموزش وپرورش شهرستان بهمئی ، هر روز داغ تر می شود ،این لغو ابلاغ ها البته درون تشکیلاتی می باشد یعنی نیروهای جریان اصولگرا ابلاغ همدیگر را یا لغو یا همدیگر را مجبور به استعفا میکنند.
مهمترین لغو ابلاغ شده روزهای اخیر آقای بهمن جشانی پور معاون پرورشی و فرهنگی شهرستان بهمئی می باشد وی در مصاحبه ای که یک نسخه از آن برای پایگاه خبری آوای دنا ارسال شده است ماجرا را اینگونه تعریف می نمایدکه البته به نظر می رسد وی بی پرده اظهارات خود را بیان نموده ،لذا سایت تحلیلی خبری آوای دنا حق پاسخگویی به عزیزانی که نامی از آنها برده شده است را محفوظ دانسته و آماده درج پاسخ انهانیز می باشد.
سوال : جناب آقای جشانی پور چرا عزل شده اید؟
با یاد و نام خداوند بزرگ و درود بر روح ملکوتی حضرت امام (ره)و یاد وخاطره شهدای هشت سال دفاع مقدس بویژه شهیدان جهان نژادیان و ورزنده (شهدای امورتربیتی شهرستان بهمئی) و آرزوی سلامتی برای حضرت امام خامنه ای و آرزوی قبولی طاعات و عبادات همه همکاران محترم، بنده حدود 23 سال در سمت های مختلف مربی پرورشی، دبیر الهیات و معارف اسلامی ، مدیر دبیرستان های شهرستان بهمئی خدمت می کردم و از سال 1386 تاکنون اولین معاون پرورشی و فرهنگی شهرستان بهمئی بوده ام.علت عزل اینجانب در آخرین روزهای حیات دولت دهم و آن هم از ناحیه تشکیلات خودی، دو علت داشت: 1) مهمترین علت , عدم همراهی اینجانب با تشکیلات حاکم بر آموزش وپرورش بهمئی در رای دادن به آقای دکتر ولایتی بود بنده طرفدار آقای جلیلی بودم چون اهداف و آرمان های جبهه پایداری را واقعا قبول دارم و می پسندم. 2) علت دوم ، بنده در کمیته انتصابات وستاد سازماندهی سال جاری حتی یکبار راه داده نشدم تا انتصابات و سازماندهی دستمایه خود خواهی ها ، خود محوری ها و یکسویه نگری های شخص رئیس اداره آموزش وپرورش آقای دهبان زاده قرار بگیرد به همین علت به شدت معترض بودم.
سوال: شاید معاون پرورشی و فرهنگی عضو کمیته انتصابات و یا ستاد سازماندهی اداره آموزش وپرورش نباشد؟
بحث اصلی دقیقا همین جاست. اتفاقا بنده به عنوان معاون پرورشی و فرهنگی عضو اصلی ستاد سازماندهی بوده ام و ابلاغم در مورخه 1/3/1392 به شماره 5/3315 و با امضای شخص رئیس آموزش و پرورش بهمئی صادر گردید. از طرفی بخشنامه شماره5/40265/701 اداره کل مورخه 6/9/1390 هر سه معاون اداره آموزش وپرورش را به عنوان اعضاء اصلی کمیته انتصابات معرفی می نماید ، مهمتر از همه حتما باید معاون پرورشی و فرهنگی در کمیته انتصابات حضور داشته باشد زیرا دستورالعمل « طرح احیاء نقش تربیتی معلم » حضور معاون پرورشی را در کلیه ارکان اصلی و تصمیم گیری های کلان آموزش وپرورش الزاما سهیم می داند. تنها معاونی که عضو ارشد شورای آموزش وپرورش است معاون پرورشی است که ریاست آن بر عهده فرماندار هست واین مساله یعنی الزام به حضور معاون پورشی در تصمیم گیری های کلان آموزش وپرورش. اما همان طور که عرض کردم ، خودخواهی ، خودکامگی و یکجانبه گرایی آقای دهبان زاده رئیس آموزش و پرورش باعث شد تا بنده نقشی در کمیته انتصابات و سازماندهی نداشته باشم.
سوال : حتی در سازماندهی نیروهای پرورشی هم هیچ دخالتی نداشتید؟
سازماندهی نیروهای پرورشی برابر بخشنامه ابلاغی اداره آموزش وپرورش باید 14/4/1392 انجام می شد که به علت کارشکنی رئیس آموزش وپرورش به روز شنبه 22 تیرماه موکول گردید و روز شنبه نیز این سازماندهی برگزار نشد که باعث اعتراض مربیان عزیز پرورشی گردید. همان روز ابلاغ اینجانب لغو گردید و روز یکشنه 23 تیرماه سازماندهی معاونین و مربیان پرورشی بدون حضور اینجانب و بوسیله رئیس آموزش وپرورش انجام گردید که اعتراضات به نحوه سازماندهی هنوز هم ادامه دارد.
سوال : برگردیم به گذشته مگر جنابعالی جزء تشکیلات حاکم بر آموزش و پرورش نبوده اید که حالا از طرف دوستان خودتان لغو ابلاغ گردیده اید؟
وقتی می گوئیم تشکیلات حاکم مسئله رنگ وبوی سیاسی پیدا میکند کار آموزش و پرورش در مرحله اول فرهنگ سازی است. مسائل سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و... باید در مراحل بعد از فرهنگ قرار گیرند. بنده از فعالان ستاد آقای احمدی نژاد بودم ، همچنین طرفدار بی حاشیه آقای بزرگواری در طول هر دو دوره بوده ام . از زمانی که وارد آموزش وپرورش شده ام ، سیاست زدگی و نگرش صرفا سیاسی و نگاه به افراد بر مبنای اینکه طرفدار کدام طیف سیاسی هستند را بر اداره آموزش وپرورش بهمئی حس کرده ام. کار سیاسی شده بود هدف اول و فرهنگ در مرتبه دوم قرار گرفته بود. هرکس با بزرگواری بود، موجه ، نورجشمی و بدون برچسب بود، بقیه محکوم ، غیر موجه و دسته چندم بودند. ملاک ارزیابی و ارزشیابی افراد شده بود موضع سیاسی که آقای صمدی نسب و رفقا طرفدار آن بودند. فضا بسیار بد ونامناسب شده بود همین مساله باعث شد تا نیروهای بااستعداد وتوانا و مسلط به مسائل علمی از شهرستان یا مهاجرت نمایند یا به حاشیه رانده شوند. به جرات می توان گفت در چنین شرایطی بسیاری از چهره های علمی شهرستان به دلیل فضای بسیار بد صرفا سیاسی به شهرهای همجوار مهاجرت نمودند.
سوال : اوج به حاشیه راندن نیروهای کار آمد وعلمی وتوانمند و صرفا کسانی که همسو با تفکر سیاسی آقای صمدی نسب نبودند چه سالهایی بود؟
ایشان در دولت نهم مطلقا به احمدی نژاد رای نداد و حتی در صندوق های رای هم آقای احمدی نژاد را تخریب می کرد. طرفدارن مثال زدنی آقای دکتر احمدی نژاد چند تن از فرهنگیان خوب شهرستان بهمئی از جمله آقایان کریم افتخاری ، منوچهر چک نژاد، ابوالحسن مومن نژاد ، علی طاهری و خدایار ثقفی و کلیه بچه های هیئت های مذهبی بودند اینان گمنام بودند وبدون پشتوانه ، و کسی موفقیت آنان را باور نداشت تلاششان نتیجه داد اما آقای صمدی نسب شد میراث خوار بدون زحمت و تمامیت خواهی وی و رفقایش باعث شد تا زحمتکشان آقای دکتر احمدی نژاد به حاشیه رانده شوند که خداوند قطعا بین اینها و آقای صمدی نسب و بزرگواری قضاوتی بسیار عادلانه خواهد نمود. به هر حال مبارزه با نیروهای کارآمد از زمان دولت نهم آغاز گردید و تاپایان دولت دهم همچنان ادامه دارد.
اما در سال1388 و به دنبال پیروزی دوباره دکتر احمدی نژاد و حوادث فتنه 1388 ، عده بسیار زیادی از نیروهای خوب و علمی و مذهبی صرفا به علت طرفداری از جناح چپ مورد هجمه سنگین آقای صمدی نسب و تشکیلات حاکم قرار گرفتند. کار به جایی رسید که همین نیروهایی که اکثرا جانباز ، رزمنده و خانواده شهید بودند در محاکمه ای قبل از اتهام از طرف آقای صمدی نسب « فتنه گران شهرستان بهمئی » نامیده شدند. چه برچسب هایی که زده نشد ، چه اتهاماتی که وارد نشد ، چه مسائلی که گفته نشد. همین افراد چند روز بعد این همه اتهامات وبیدادگری ها فتنه 1388 را خودشان محکوم کردند و در نهم دیماه 1388 همین افرادی که از طرف آقای صمدی نسب « فتنه گران شهرستان بهمئی » نامیده شدند پیشقراول حماسه نهم دیماه شدند. اینها در ایمان ، تقوی ، جانبازی و رزمندگی، اکثرا از امثال صمدی نسب ها جلوتر بودند. بعضی از همین افراد کسانی بودند که در حوادث مهم انقلاب تا پای شهادت پیش رفتند و حالا همین برچسب که آقای صمدی نسب به این افراد زده زمان زیادی می خواهد تاپاک شود.
سوال: نقش جنابعالی اینجا چه بود و چرا شما مغضوب واقع شدید؟
من همیشه منتقد افراط بودم، من در اداره آموزش وپرورش حضور داشتم اما خودکامگی ها و خودخواهی ها و افراط را قبول نداشتم همیشه از آقای صمدی نسب به خاطر طرد نیروهای خوب و کارآمد و انقلابی انتقاد می کردم. اصولگرای متعصبی بودم اما افراط را نمی پذیرفتم و اعتقاد داشتم یک نیروی فرهنگی ، مومن و رزمنده صرفا به خاطر یکبار رای دادن به کسی نباید طرد شود، بلکه باید کار فرهنگی نمود و بصیرتی را که مقام معظم رهبری( مدظله العالی) بر آن تاکید داشت ترویج نمود.
سوال : اما آقای دهبان زاده که در آن زمان کاره ای نبود ، حالا چرا با وی مشکل دارید؟
آقای دهبان زاده پسر عموی آقای صمدی نسب می باشد.در زمان آقای صمدی نسب ایشان مسئول ارزیابی و رسیدگی به شکایاتِ اداره آموزش و پرورش بهمئی بود. در سال1387 به دنبال یک تخلف محرز در اداره آموزش وپرورش بهمئی بازرسی وزرات آموزش و پرورش کشور دخالت نمود و دهبان زاده را از سِمت ارزیابی و رسیدگی به شکایات خلع نمودو اجازه پست گرفتن مجدد در اداره آموزش وپرورش !!! را از وی سلب نمود. اما پس از مدتی آقای صمدی نسب حکم کارشناس امور اداری اداره آموزش و پرورش را برای ایشان امضاء کرد (دهن کجی به بازرسی وزارت آموزش وپرورش). در این سمت به دنبال اخلاق بسیار تند و غیر متعارف ایشان ، منفور اکثر فرهنگیان شهرستان شده بود و بعضا همکاران شکایت از وی را نزد اینجانب می آوردند و بنده مرتب به وی تذکر می دادم همین عدم انتقاد پذیری و انعطاف پذیری باعث شد تا برای همیشه ما باهم میانه خوبی نداشته باشیم.
سوال: پس از آقای صمدی نسب آقای حصار حکم رئیس اداره آموزش وپرورش گرفتند آیا باز هم جنابعالی تحت فشار بودید؟
آقای صمدی نسب پس از جریانات و حوادث در زمان تصدی اش برآموزش وپرورش از جمله دخل و تصرف در نوار سخنرانی امام جمعه وقت« حجت الاسلام والمسلمین فرجام» و شکایت حاج آقای فرجام از ایشان که منجر به بازداشت وی توسط نیروی انتظامی گردید و به حاشیه راندن نیرو های کارآمد و توزیع نامناسب امکانات در روستاها و شهر مورد به شدت مورد انتقاد افکار عمومی قرار گرفت تا جائی که ادامه کار ایشان در آموزش و پرورش شهرستان میسر نبود. از طرفی طرفداران وی از جمله آقای بزرگواری ، آقای دانشی و آقای سید محمود موسوی در ماجرای نوار سخنرانی امام جمعه بدون توجه به اینکه کدام طرف حق است و کدام طرف باطل ، جانب آقای صمدی نسب را گرفتند و وی را به سمت معاون اداری مالی اداره کل آموزش و پرورش استان منصوب نمودند، علیرغم میل باطنی آقای صمدی نسب ، آقای حاج حصار رئیس آموزش و پرورش شهرستان بهمئی گردید منصفانه بگویم با ورود ایشان به اداره آموزش وپرورش افراط گرایی ها از بین رفت ، آموزش و پرورش تا حد خیلی زیادی به اصل خویش بازگشت، فضای رفاقت و دوستی حاکم گردید و فضا بسیار تلطیف شد. اما آقای صمدی نسب انتظار داشت تا آقای حاج حصار راه او را برود ، چون چنین نشد در مدت 2 سال و اندی از زمان ریاست آقای حصار ، وی به شدت مورد غضب آقای صمدی نسب قرار گرفت و مدیرکل هم در رابطه با این مسئله واقعا منفعلانه عمل کرد تا جایی که در سال 1391 درحالی که تنها چند ماهی به بازنشستگی آقای حصار باقیمانده بود ایشان را عزل و پسر عمویش آقای دهبان زاده را به جای ایشان نشاند.
سوال: آیا لغو ابلاغ جنابعالی از طرف آقای دهبان زاده با هماهنگی اداره کل بویژه معاون پرورشی استان انجام گرفت ، یا عزل جنابعالی خودسرانه بود؟
عزل اینجانب با دستور ویژه آقای صمدی نسب و توسط اقای دهبان زاده بدون هیچ گونه کم کاری از طرف اینجانب و همچنین بدون هر گونه هماهنگی با معاون پرورشی استان انجام شده است. اما بنده معلمم و معلم در هر سنگری باید رسالت دینی و اعتقادی خود را به بهترین وجه انجام دهد چه رئیس باشد ، چه معاون و چه پای تخته کلاس، به هر حال باید وظیفه را خوب به سرانجام رساند.در پایان اگر صحبتی هست بفرمائید؟
من از همه مربیان و معاونین عزیز پرورشی و فرهنگی و مشاوران و مربیان تربیت بدنی و همکاران عزیز خودم حلالیت می طلبم. جهت احقاق حق آنها تا جایی که در توان داشتم انجام وظیفه کردم اگر گاها نتوانستم به بعضی از خواسته های همکارانم پاسخی بدهم شاید از انجام وظیفه ام فراتر بود. جا دارد از استاد عزیز و فرهیخته ام حضرت حجت الاسلام مصطفی شجاعیان که مدت 6 سال در کنار وی با آرامش خاطر در سنگر بزرگ معاونت پرورشی و فرهنگی به راحتی انجام وظیفه نمودم تشکر و قدردانی کنم واز همکاران عزیزم در اداره آموزش وپرورش بهمئی کمال تشکر و قدردانی را دارم. بهمن جشانی پور 09163714550
واقعأکه جشانی چور راست می گوید،سیل استعفاهادرآموزش زیادهست،ظفری،جلالیان،جاودان،حقانی،رحیمی که بیش از چند باروایشان از جانی های ..... می باشد،واقعأجوخفقان در آموزش وپرورش شهرستان حاکم است نمی دانیم چراشورای تأمین شهرستان چلوگیری نمی کند،........................................................................................................................................................................................
شاید قضیه به همین جا ختم نشود و منجر به استعفاهای بیشتری گردد و انجاست که گروه حاکم متضرر خواهند شد.صحیح این بود که اجازه میدادید این چند روز هم سپرس شود و جناح مقابل این تغییرات را انجام می دادند
مگر قرار براین است که همیشه یک نفر در یک جایگاه اداری بماند واین همه سر صدا وهیاهو بپا شود قحط رجال که نمی باشد آقای جشانی گرچه آدم خوبی است اما دال براین نیست برای همیشه دریک مسئولیت بماند
نمد دانم چرا همیشه عزل ونصب ها در لیکک بهمئی اینقدر سر وصدا ایجاد می کند در کدام جای این کشور این همه هیاهو برای عزل ونصب ها بپا میشود عزل ونصب وزرای ما هم این قدر هیاهو ندارند
رفتنت عین حق بود باید با این ایستایی که در سیستم پرورشی ایجاد کردی حلالیت بطلبی ولی آقا حق ناس را چکار میکنی . تو طرفدار حصار شدی ؟ اگر راست میگفتی همان وقت حرف می زدی حق این بود با آمدن آقای جوخی به معاونت مالی تو را هم برمیداشتند ولی با کانال زدن و التماس به دهبان زاده رییس کارگزینی وقت والتماس به حاج صمدی ماندی/
نمک نشناسی میکنی یه مربی گمنامی بودی صمدی پیات که مگه ...... چند رای داشتن که دو معاون اداره داشته باشند دور دوم بزرگواری که فامیل و وابستگان به دامان حاج آقا م پناه برده بودید کجا به بزرگواری رای دادند دقیقه نودی ها میدونی چیه ؟
آقای جشانی بارها به گفته دوستان نزدیک جنابعالی در مورد حصار می گفتید آقای حصار بسیار ضعیف است و بدلیل همین مشکلات شما سه روز قهر کردی رفتی خونه بعد از ترس صندلی شیرینت که الآن برایش مویه می کنی برگشتی
دوست عزیز در مورد آقای چک نژاد که دفاع کردی مگر تخریب ایشان نزد دوستان جریان یادت رفته که دادن هرگونه پست به ایشان را رد می کردی قبل آمدن آقای حصار که بیاد دوستان را می ترساندی که بد می شود حالا شدی حامی
یادم نرفته همین دو سه روز قبل عزلت بدست نیروی توانمند اصول گرایان آقای دهبان زاده چقدر از ایشان تعریف و تمجید می کردی راستی بخاطر این اطاق کوچکه چقدر باید خودت را کوچک کنی
من تا یادم هست آقای فرجام خودت را به عنوان یک نیروی توانمند در شورای آموزش و پرورش قبول نداشت دلیلش هم عدم ورود شما در ستاد ائمه جمعه توسط ایشان بوده و همواره نسبت به ایشان معترض بودی جای سوال دارد رییس پرورشی یک شهرستان در ستاد نماز جمعه نباشد ؟؟؟؟؟
اقای جشانی پور معلم پرورشی بود.معلمی دلسوزوسختکوش ومهربان وازبهترین مربی های قران کریم بودودرزمان تصدی دراموزش وپرورش بازهم بسیار خوب کار میکرد اکثرکارمندان ومعلمان اموزش وپرورش از اورضایت دارند باند بازی را قبول نداشت درزمان جنک شهید جهان نژادیان درسمت معاون تربیتی واموزشی کارمیکرد .اقای جشانی گذینه مناسبی برای جایگزینی ان مرد بزرگ بود. خدا بزرگ است
نظراتی که حاوی توهین و اهانت باشد منتشر نخواهد شد.
بعداز سقوط در آب حوض مدرسه این بار در ناکارآمدی خود ودوستانش و تنفر مردمی سقوط خواهد کرد............
مگر ارثی است
آقا حق ناس را چکار میکنی . تو طرفدار حصار شدی ؟ اگر راست میگفتی همان وقت حرف می زدی
حق این بود با آمدن آقای جوخی به معاونت مالی تو را هم برمیداشتند ولی با کانال زدن و التماس به دهبان زاده رییس کارگزینی وقت والتماس به حاج صمدی ماندی/
دور دوم بزرگواری که فامیل و وابستگان به دامان حاج آقا م پناه برده بودید کجا به بزرگواری رای دادند
دقیقه نودی ها میدونی چیه ؟
بعد از ترس صندلی شیرینت که الآن برایش مویه می کنی برگشتی
در مورد آقای چک نژاد که دفاع کردی مگر تخریب ایشان نزد دوستان جریان یادت رفته که دادن هرگونه پست به ایشان را رد می کردی
قبل آمدن آقای حصار که بیاد دوستان را می ترساندی که بد می شود حالا شدی حامی
راستی بخاطر این اطاق کوچکه چقدر باید خودت را کوچک کنی
جای سوال دارد رییس پرورشی یک شهرستان در ستاد نماز جمعه نباشد ؟؟؟؟؟
...............
خ را به سلاخی تبعید کشاندی حالا حامی شان شدی
خودشان بهتر تو را می شناسند
درزمان جنک شهید جهان نژادیان درسمت معاون تربیتی واموزشی کارمیکرد .اقای جشانی گذینه مناسبی برای جایگزینی ان مرد بزرگ بود.
خدا بزرگ است