ممد نبودي ببيني شهر آزاد گشتهخون يارانت پر ثمر گشتهممد نبودي ببيني شهر آزاد گشتهخون يارانت پر ثمر گشته
آه و واويــــلا... كو جهان آرانور دوچشمان تر ما
ممد نبودي ببيني شهر آزاد گشتهخون يارانت پر ثمر گشتهممد نبودي ببيني شهر آزاد گشتهخون يارانت پر ثمر گشته
آه و واويلا... كو جهان آرانور دوچشمان تر ما »
اي نخل غلتيده به خوناشكي از شاديهم چو من بفشان ... روز آزادي
خيل ياران را ... خيز و ياري كندشت شادي را ... آبـياري كن
نخل در آ تش شعله ورگر چه شد بي سرنو بتي د يگر گشته بار آورشهد پيروزي خوشـهء خرمازورق و من ... ماهي و دريا
ممد نبودي ببينيگريهء باران لاله روياند از تربت يارانگشته آبادان هرچه ويران شدتربـت ياران گلباران شد
«ممد نبودي ببيني شهر آزاد گشتهخون يارا نت پر ثمر گشتهممد نبودي ببيني شهر آزاد گشتهخون يارا نت پر ثمر گشتهآه و و ا و يـــلا... كو جهان آرانور دوچشمان تر ما »