اوای دنا-اسدالله ربانی مهر:چرا پيترسون آمريكايي بيشتر حاج بخشي را ميشناسد تا ما ...؟ اسكات پيترسون از خبرنگاران روزنامه آمريكايي كريستين ساينس مانيتور، سفري به ايران داشته و در موضوع جنگ تحقيق ميكرد و در ديداري كه با مسعود ده نمكي كارگردان سينماي ايران داشته ميگويد: «ما در آمريكا يك مركز فرهنگي راهاندازي كرديم و در مورد جنگ ايران و عراق تحقيق ميكنيم و روي مستندات جنگ شما بسيار كار كردهايم و همه مستندات را ترجمه كرديم و در اين مستندات، اولويت ما، مستندهاي روايت فتح است.»پيترسون آمريكايي ميگويد: «جنگ شما دو نماد داشته كه من عكس آن دو نماد را به ديوارهاي دفتر كارم زدم، اين دو نماد يكي شهيد آويني است و ديگر حاجبخشي و من عكس هر دو را در دفتر كارم نصب كردم. شهيد آويني نماد تفكر و روح جنگ است و حاج بخشي نماد شجاعت و حماسه جنگ است.»ما نسل سوميها زمان جنگ را تجربه نكردهايم اما در مورد حاج بخشي روايت ميكنند كه شب عمليات كه ميشد به رزمندگان روحيه ميداد و با شوخيهاي خود، شور و نشاط خاصي به رزمندگان ميداد، ظرفي پر شده از حنا به دست داشت و وارد ميشد و فرياد ميزد: كجا ميرويد، ميگفتند: كربلا، ميگفت من را با خودتان ميبريد، رزمندگان ميگفتند: نه جا نداريم، و حاجي بخشي با خنده دنبالشان ميكرد...
از حاج بخشي نقل شده كه وقتي در رسانههاي رژيم بعثي شايعه شده بود كه حاج بخشي كشته شده است، نزديك خط عمليات شد و در مصاحبه با خبرنگاران خارجي ميگفت: به صدام بگوييد: من از آن دنيا آمدهام تا تو را ببرم. همرزمان حاج بخشي نقل ميكنند در حالي كه پسر او در جبهه شهيد شده بود حتي حاضر نشد يك روز از عمليات و رزمندگان جدا شود و با همان شور و نشاط به رزمندگان روحيه ميداد و هيچ كس فكر نميكرد حاج بخشي دو ساعت پيش فرزندش شهيد شده و خودش روحيهاش را در ساعات حساس عمليات از دست نميدهد.
اما اين تنها گوشهاي از حماسهها و رشادتهاي مردان بزرگ دفاع مقدس است، آنهايي كه شجاعانه روي مين رفتند و از سيم خاردار دشمن گذشتند تا عزت و مردانگي را براي كشور به ارمغان آورند، تا امروز مردم اين سرزمين در عزت و سرافرازي زندگي كنند.اما جاي امثال حاج بخشيها امروز در ميان ما خالي است، كساني كه تمام وجودشان را براي انقلاب گذاشتند، دل باخته قدرت و ثروت و رياست نبودند، اهل تزوير نبودند، همه وجودشان اخلاص بود و با خداي خود معامله كردند نه با كسي ديگر، براي خدمت به خلق و انجام تكليف در برابر همه زيادهخواهي ايستادند و در نهايت جاودانه ماندند و براي هميشه در قلبها زنده و جاودانه هستند.بياييم در جامعه امروزي، راه و رسم حاج بخشيها را زنده نگه داريم، اين همه براي رياست و قدرت حرص نخوريم، براي پست و قدرت به تخريب ديگران متوسل نشويم، نسبت به حق و باطل جامعهمان بيتفاوت نباشيم، قدر شهدايمان را بدانيم و در مسير شهدا حركت کنيم، فرهنگ اسلامي را پاس بداريم و از غلطيدن جوانان پاكمان به دامن غرب جلوگيري كنيم.چرا بايد جوانان ما هنرپيشههاي غربي را بيشتر از امثال شهيد مرتضي آويني، محمود شهبازي، همت، باكري، زينالدين، چمران و ... بشناسند، چرا عكس حاج بخشي به عنوان نماد شجاعت در دفتر پيترسون آمريكايي باشد اما بعضي دانشآموزان و دانشجويان ما حتي نام حاج بخشي را نشنيده باشند؟ دستگاههاي فرهنگي ما، صدا و سيما، دانشگاهها و... به كجا ميروند چه انديشههايي را به جامعه تزريق ميكنند؟ در ساختمانهاي چند طبقه دستگاههاي فرهنگي ما چه ميگذرد؟ جوانان ما چقدر با فرهنگ حماسه آشنا هستند؟ آيا نسلهاي جديد امثال حاج بخشي دارد كه به جامعه تحويل دهد؟ در برابر نشانه گرفتن فكر فرزندانمان از سوي شبكههاي ماهوارهاي، چه كرده ايم؟ مسؤولان ما چقدر ديوار اعتماد بين خود و مردم را بالا برده اند؟ راستي در جامعهاي كه شهدا براي ما به يادگار گذاشتند، وضعيت حجاب، امر به معروف و نهي از منكر، خدمت به محرومين، پاكدستي و اخلاص، تقوا و پاكدامني چطور است؟ هر چند تلخ است اما بايد گفت واي به روزي كه از اصل فاصله گيريم... البته منکر خدمات دولتمردان عزیز نیستیم اما توقع بیشتری داریم .
باید امروز كاري كنيم شايد فردا مجالي براي آن نباشد.