به گزارش پایگاه خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir،
بیستمین نشست علمی دبیرخانه دینپژوهان کشور با عنوان «اصول رواندرمانگری و مشاوره با رویکرد اسلامی با سخنرانی دکتر مسعود جانبزرگی و حضور جمعی از اساتید و پژوهشگران حوزه و دانشگاه در دبیرخانه دین پژوهان کشور برگزار شد.
«پیشینه و هدف پژوهش اصول روان درمانگری و مشاوره با رویکرد اسلامی»، «مخالفت جریان پوزیتیویستی علم با روان درمانگری با رویکرد اسلامی»، «ساختار و پایههای الگوی روان درمانگری»، «مکاتب و اصول رواندرمان نگری»، «پذیرفته شدن معنویت برای انسان و پذیرفتن توجه انسان به معاد در روانشناسی»، «میدانهای ادراکی انسان در روان درمانگری»، «طبیعت مادی و سیستم وجودی انسان بر اساس تعبیرهای قرآنی»، «عدم تعارض شاخصههای روانشناسی دینی با یافتههای تجربی»، «اصول مشورت اسلامی در فرایند درمان»، «شاخصهای اصلی در حوزه تخصصی مشاوره اسلامی» و «ماهیتهای اصلی ادراکی انسان»، محورها و موضوعات بودند که استاد مسعود جانبزرگی در این نشست علمی به تشریح آن پرداخت.
سخنران این نشست علمی در ابتدا ضمن اشاره به نقش بسیار مهم آیتالله غروی در این پژوهش، پیشینه پژوهش در اصول روان درمانگری و مشاوره با رویکرد اسلامی را دو دهه قبل عنوان کرد و افزود: پژوهشهای تخصصی در زمینه رواندرمانگری در دانشگاههای تا دو دهه قبل مورد توجه نبود و کسی به این امر نمیپرداخت و جریان پوزیتیویستی علم نیز در ابتدا اجازه نمیداد رویکردهای دینی به ثمر بنشیند؛ اما کمکم فضای این امر ایجاد شد و بزرگانی از جمله استاد جلالی با مطرح کردن مباحث «توحید درمانی» فضای امیدواری را در این زمینه به وجود آوردند.دکتر جانبزرگی هدف از پژوهش در زمینه را پاسخ به یک نیاز اصلی مبنی بر این که چرا اصول روان درمانی مبتنی بر متدهای بومی و دینی ما تدوین نشده است عنوان کرد و افزود بدین منظور بررسی و تطبیق اصول رواندرمانگری با اصول دینی در دستور کار قرار گرفت.
وی در ادامه به تشریح ساختار الگوی روان درمانی پرداخت و از «انسان شناسی و شخصیت»، «ترسیم سلامت انسان»، «قابلیت ارزیابی عینی شاخصهای سلامت و بیماری» و «بیان فرایند درمان» به عنوان چهار پایه اصلی ساختار الگوی روان درمانی یاد کرد.
پژوهشگر برگزیده حوزه دین در ادامه ضمن تشریح مکاتب موجود در زمینه رواندرمانگری، از مکتب «روانکاوی یا روانتحلیلگری» به عنوان یکی از مکاتب بزرگ مورد تدریس در دانشگاههای دنیا نام برد و ادامه داد: در این مکتب انسان شر، متعارض و مجبور تعریف میشو در حالی که وقتی کسی ذات انسان را واجد تعارض و شر می داند، قطعا با درمان این فرد باز هم این تعارضات ادامه خواهد داشت.وی افزود: مکتب دیگر، «مکتب رفتاری نگری» است که انسان را به رفتارهای قابل مشاهده، ارزیابی و سنجش تشبیه میکند و اصل درمان را بر شرطیسازی و یادگیری قرار میدهد. این مکتب نیز انسان را منفعل و مجبور ولی خنثی میداند.
این روانشناس دینی، از «مکتب انساننگری» به عنوان سومین مکتب در این زمینه نام برد و افزود: طرفداران این مکتب انسان را موجودی پاک و آزاد میدانند که میتواند خود را مدیریت کند و آنچه که انسان را هدایت میکند، خود انسان است، ولی در دیدگاه طرفداران این مکتب تناقضهای متعددی وجود دارد.
دکتر جانبزرگی افزود: «مکتب اگزیستانسیالیسم» نیز انسان را آزاد، محترم، فاقد وجود ثابت و محصول فرافکنی خود تعریف میکند، به عبارت دیگر انسان را بین بودن و شدن تعریف میکند. مکتب «شناختیها» نیز انسان را محصول تفکر خود میداند و معتقد است، انسان همانگونه که تفکر و تصور میکند تعریف میشود و رفتار میکند.
سخنران این نشست علمی اصول این مکاتب را دو حوزه «هستیشناسی» و «خود فرد» عنوان کرد و تأکید کرد در این مکاتب فضای ادراکی انسان شامل «هستی» و «رابطه با خود» است و این مکاتب کاری به ماورا و محیط غیبی ندارند.
دکتر جانبزرگی در ادامه به بحث «پذیرفتن معنویت برای انسان در روانشناسی» و «پذیرفتن توجه انسان به معاد در روانشناسی» پرداخت و خاطرنشان کرد: در روانشناسی، از دهه 90 به بعد، معنویت انسان مورد توجه قرار گرفت و تحقیقات به این سمت و سو رفت که انسان را نمیتوان فاقد معنویت تصویر کرد؛ و در ابتدای قرن 21 انسان به عنوان موجودی زیستی، اجتماعی و معنوی معنی شد، و البته از این نکته نباید غفلت کرد که معنویتی که در این زمینه برای انسان پذیرفته شد یک معنویت سکولار است.
وی ادامه داد: روانشناسان به این موضوع نیز اشاره کردند که انسان توجه خاصی به مبدا دارد و در جستوجوی این پرسش است که مبدا او کجاست؟ . این مساله در تفکرات اریکسون کاملا قابل مشاده است.