به گزارش پایگاه خبری آوای رودکوف، بابك حيدري در رویش نیوز نوشت: آیا باور می کنید سیزدهمین اجلاس سران سازمان همکاری اسلامی در استانبول ترکیه که با شعار «وحدت و همبستگی برای عدالت و صلح»! عرصه ترکتازی عربستان سعودی و همپیمانان آن بود و حتی سخنان تهدیدآمیز محمد جواد ظریف و اتمام حجت و خط و نشانهای آقای روحانی برای اردوغان نتوانست مانع از نوشتن بیانیهای ضدجمهوری اسلامی ایران و خط مقاومت شود، به محملی برای حمله به نیروهای انقلابی و ارزشی تبدیل شود!
جرقه ناکامی در این اجلاس و بیانیه آن، از اجلاس سطح کارشناسان در عربستان زده شد، اجلاسی که به دلیل عدم صدور ویزا برای کارشناسان وزارت امور خارجه(!)، بدون حضور دیپلماتهای ما برگزار شد و پیشنویس بیانیهای اماده شد که 4 بند ضدایرانی و یک بند ضد حزب الله لبنان در آن گنجانده شد.
محکومیت حمله به ساختمان سفارت و کنسولگری عربستان سعودی در ایران؛ رد اظهارات مقامات ایرانی به ویژه در زمینه اجرای احکام قضایی علیه افراد مرتکب جرایم تروریستی در عربستان سعودی؛ محکومیت دخالتهای ایران در امور داخلی بحرین، یمن، سوریه و سومالی؛ محکومیت حمایت ایران از تروریسم و تأکید بر اینکه رابطه ایران با کشورهای همسایه باید بر پایه حسن همجواری و عدم دخالت در امور داخلی کشورهای همسایه و احترام به حاکمیت و استقلال کشورهای همسایه و حل اختلافات از طریق راههای مسالمتآمیز باشد و در نهایت تروریستی خواندن حزبالله لبنان مواردی است که در این پنج بند آورده شده است.
و اما در زمان برگزاری اجلاس در سطح وزرا، آقای وزیر امور خارجه ضمن هشدار به سعودیها با اشاره به تجربه سوءاستفاده ابزاری از سازمان همکاری اسلامی در دوران جنگ تحمیلی صدام علیه ایران عنوان کرد: «در آن مقطع آقای طارق عزیز وزیر خارجه وقت عراق، بندهایی ضد ایرانی را با حمایت تعداد معدودی از کشورهای منطقه به تصویب میرساند، اما ما اعتنایی به این رویکردهای ضد ایرانی نمیکردیم. باید از گذشته درس عبرت گرفت، ببینید الان طارق عزیز کجاست؟» وخواستار اصلاح این رویکرد شد و لیکن تاثیرگذار نبود.
آقای روحانی نیز در گفتگوهای خود با اردوغان و سخنرانی خود در اجلاس و بیان اینکه «برای همه روشن است که نه عربستان مشکل ایران است؛ و نه ایران مشکل عربستان. مشکل اصلی، جهل و تعصب و خشونتورزی است. معضل همه ما، اختلافات در جهان اسلام است» و عدم حضور در اجلاس پایانی در نهایت موفق شد از خواندن بیانیه جلوگیری کند و این در حالی است که خبرنگاران احتمال میدهند رئیسجمهوری ترکیه و ایاد مدنی، دبیر کل سازمان همکاریهای اسلامی، نشستی مطبوعاتی برگزار کرده و ضمن ارائه دستاوردهای این نشست، بیانیه پایانی را در اختیار رسانهها قرار دهند.
و اما عمق فاجعه آنجاست که پیاده نظام و ابزار رسانهای اصلاح طلبان در فرافکنی شرمآور عدم توفیق دستگاه سیاست خارجی را به گردن افراد و نهادهای انقلابی انداخته و بیشرمانه آنان را متهم میکنند.
روزنامه دنیای اقتصاد در مقالهای با عنوان «معمای بیانیه ضدایرانی نشست استانبول» با تبیین 3سناریو (بخوانید قصهپردازی سیاسی) در شکلگیری بیانیه ضد ایرانی پازل سه بعدی را ترسیم میکند و تدوین این بیانیه را به سه عامل «امتداد راهبرد مخالفت با برجام دولت عربستان سعودی»، «ضعفهای سیاست خارجی ایران در حوزه عربی و در قبال همسایگان» و «نهادهای دیگری متولی تنظیم دستورکارها در منطقه خاورمیانه و بهخصوص حوزه عربی» مرتبط میکند.
سه عاملی که اولین آن خیالپردازی دامنه دار، و دومین آن حمله به دیپلمات انقلابی و معاون عربی و آفریقای وزارت امور خارجه آقای امیرعبدالهیان و سومین آن حمله ناجوانمردانه به شیرمردانی است که در خط مقدم جهاد و شهادت، همتشان دفاع از کیان اسلام و این مرزو بوم است.
در اینکه دشمن، غدار و سرکش ،حیلهگرو مکار است شکی نیست ولی راهبردی که دشمن روباه صفت را شیر میکند و وقاحت را به این حد میرساند مذموم و غلط است، سیاستهایی که قرار بود عزت را به پاسپورت ایرانی برگرداند، نه جوانان انقلابی و شجاع.
در این مقاله خنجر خیانت آنجا بر کمر جوانان انقلابی مینشیند که در سناریوی دوم با اشاره به تخصص و درایت محمدجوادظریف در هدایت مذاکرات هستهای و موفقیت در باز نمودن یک گره 12 ساله از پای ایران، به نوعی به ضعفهای سیاست خارجی ایران در حوزه عربی و در قبال همسایگان اشاره کرده و دیپلمات شجاع و حزب الهی، امیرعبدالهیان را هدف قرار میدهد و در تشریح سناریو با وقاحت هرچه تمامتر سوم مینویسد:«سناریوی سوم اگرچه در امتداد سناریوی دوم است، اما این موضوع را برجسته میکند که اداره تمام سیاست خارجی ایران در وظیفه و هدایت وزارت امور خارجه نیست و نهادهای دیگری متولی تنظیم دستورکارها در منطقه خاورمیانه و بهخصوص حوزه عربی هستند که باعث شده تا علاوه بر ظهور برخی اختلاف نظرها، شاهد تنظیم یک رویکرد منسجم و مشخص برای مواجهه با تحولات و واکنش مناسب به آن نباشیم. از این منظر وزارت خارجه در حوزه ارتباط با همسایگان عربی عملاً نقش درجه دوم یافته و نمیتواند بسان مذاکرات هستهای تمام پتانسیل خود را صرف حل کردن مشکلات و برقراری روابط کند.»
اقایان کارشناس آیا زانو زدن در مقابل امیر کویت، بند 25 ساله برجام برپای ایران، ایستادن در کنار مجسمه سردار رومی فاتح ایران و پذیرایی دون از شان مقام دوم مملکتی با ایشان و نیز نتیجه ضعفهای سیاست خارجی ایران در حوزه عربی و سایر نهادها و بدون تعارف از نظر شما گفتمان، رفتار انقلابی است؟
یادتان نرود عزت ایران و ایرانی در خروش انقلابی امام امت بر کاپیتولاسیون بود.
یادتان نرود افتخار ایران و ایرانی به دفاع جانانه 8 ساله از این مرز و بوم بود.
یادتان نرود افتخارما به موضع قاطع و شجاعانه رهبرمان در مقابل کشورهای اروپایی در موضوع میکونوس بود.
یادتان نرود که روزی رئیسجمهور مدبر این مرزو بوم، تدبیر را در بالازدن ورودی چادر معمر قذافی با عصای خود دانستند و روز دیگری از پشت وارد شدن به چادر وی، تا با سری خمیده به چادر او وارد نشوند و اینگونه عزت را به ایران و ایرانی داد.
یادتان نرود امروز مریدان و فدائیان وی باشجاعت و سربلندی از عزت اسلام در اقصی نقاط دنیا دفاع می کنند و قلم زنی شما مدیون این سیاست است، نه سیاست.
عضویت در خبر نامه