برچسب ها
در اواخر ماه نوامبر گزارش‌هایی وجود داشت که می‌گفت ائتلاف بین‌المللی علیه داعش و نیروهای دولت بشار اسد در دمشق، حملات هوایی خود علیه مرکز اصلی داعش در شرق سوریه یعنی شهر رقه را افزایش داده‌اند. به گزارش جام جم، اطلاعات بسیار محدودی در مورد محل سکونت ابوبکر البغدادی، رهبر داعش و معاونانش وجود دارد، اما شهر رقه به عنوان پایتخت این گروه تروریستی در سوریه شناخته می شود و به مهم ترین مظهر این گروه تبدیل شده است. براساس تحلیل تصاویری که توسط این گروه در فضای مجازی منتشر می شود، رقه شهری است که ساکنانش برداشتی افراط گرایانه از تعالیم اسلام داشته، از مشاهده اعدام افراد در انظار عمومی لذت می برند و بشدت از رهبران خشن خود حمایت می کنند؛ گفته می شود سر بریدن جیمز فولی، خبرنگار آمریکایی توسط داعش در تپه های نزدیک به این شهر انجام شده است. در واقع اطلاعات اندکی در مورد این شهر ۵۰۰ هزار نفری وجود دارد. حقیقت این است که رقه تا سال ۲۰۱۳ وارد درگیری های سوریه نشده بود. پیش از آغاز جنگ، اگر به رقه می رفتیم و همه چیز روال عادی خود را داشت. یک شهر غبارآلود که فاصله زیادی از دیگر شهرهای مهم سوریه داشت، امکانات رفاهی اندکی به شهروندانش ارائه می کرد و به همین دلیل بیشتر مردم از این وضع شکایت می کردند. درست است که جمعیت غالب این منطقه را سنی ها تشکیل می دادند، اما برخلاف دیگر شهرها همچون حلب و حما فعالیت های اسلام گرایانه در آن دیده نمی شد. درواقع یکی از مشخصات اصلی مردم این شهر این بود که عده بسیار کمی نماز می خواندند. اما وسعت چشمگیر، موقعیت مناسب و دور بودن از مناطق اصلی درگیری، موجب شد داعش از آن به عنوان یک دولت متمرکز استفاده کند. این گروه اکنون زمین هایی را در اختیار دارد که از حومه حلب در غرب سوریه تا نزدیکی مرزهای شرقی عراق کشیده شده است. گرچه نیروهای داعش طی چند ماه گذشته از شهر کوبانی در مرز ترکیه و سوریه به عقب رانده شدند، اما آنها توانسته اند باوجود بمباران نیروهای ائتلاف، شهر حیت در استان الرمادی عراق را به تصرف خود درآورند.از زمان تصرف موصل (دومین شهر بزرگ عراق) به دست داعش از ماه ژوئن، برخی تحلیلگران تصور کردند، این شهر به پایتخت داعش تبدیل می شود. اما در موصل که بیش از یک میلیون نفر جمعیت دارد، جنگ قدرت میان دیگر گروه های سنی در جریان است و در بسیاری از مناطق عراق نیز داعش با خطر نیروهای شبه نظامی شیعه و نیروهای پیشمرگه کرد روبه روست. قبایل سنی و حملات نیروهای ائتلاف را نیز باید به این جریان اضافه کرد. برای نیروهای خارجی که به عضویت داعش درمی آیند و بیشتر از مرز ترکیه وارد سوریه می شوند، رقه محلی آسان برای عبور و مرور است. گرچه حملات نیروهای ائتلاف و جنگنده های سوری شرایط سختی را برای ساکنان این شهر ایجاد کرده است، اما این شهر همچنان به عنوان پایگاه و مرکز اصلی این خلافت به حساب می آید. سرمد جیلانی، یکی از شهروندان سوریه است که اکنون در ترکیه ساکن بوده و مدیر یک سایت تحت عنوان «نابودی آرام رقه» است. وی می گوید باور عمومی این است که این شهر پایتخت اصلی داعش است. رهبران داعش که تعدادی از آنها نظامیان رژیم بعث عراق یا جهادی های کارکشته هستند، تعدادی از ساختمان ها در رقه را به عنوان مرکز دولت، ساختمان شهرداری و محل دفن کشته شدگان مورد استفاده قرار می دهند. گفته می شود یکی از پایگاه های پیشین ارتش سوریه به نام «گردان هفدهم» محل اعدام یا نگهداری گروگان ها و مخالفان داعش است. دادگاه های جدید، نیروهای محلی پلیس، مرکز اجرای امور اقتصادی و سیستم های بهداشتی از دیگر اقدامات جدید داعش در این شهر است. براساس قوانینی سفت و سختی که داعش در این شهر وضع کرده، تمام زنان باید نقاب بر صورت بزنند، نباید روی لباس های مردان عکس باشد، سیگار کشیدن ممنوع است، مغازه ها باید در پنج نوبت نماز بسته باشد، در فروشگاه لباس های زنانه فقط زنان باید فروشنده باشند و زنان تنها با محارم خود به خیابان ها بیایند. گردانی از زنان به نام الخنسا و گردانی از مردان به نام الحسبه، وظیفه نظارت بر انجام دقیق این دستورات در شهر را به عهده دارد. رقه همچنین به الگویی برای سیستم مالیات دهی تحت حکومت داعش تبدیل شده است؛ مغازه داران باید ۲.۵ درصد از درآمد خود را به عنوان زکات به داعش بدهند و در کنار آن باید ماهانه ۱۵۰۰ پوند سوریه بدهند که اصلا به عنوان مالیات به حساب نمی آید. داعش همچنین از هر خط تلفن در رقه حدود ۴۰۰ پوند می گیرد و این در حالی است که هزینه های آن بر دوش دولت سوریه است. بنا به گفته افراد محلی، در هر ماه به صورت منظم حدود ۴۰۰ دلار به کارگران شهری و مبارزان داعش داده می شود و در این میان قیمت کالا و اجناس شدیدا توسط داعشی ها کنترل می شود. شاید تصورش سخت باشد که تمام این اتفاقات فقط در طول دو سال گذشته به وجود آمده است. رقه ازجمله شهرهایی بود که از آغاز درگیری ها در سوریه، همچنان به دولت سوریه وفادار بود. در ماه مارس ۲۰۱۳، نیروهای وابسته به گروه های تروریستی همچون احرار الشام و جبهه النصره، کنترل این شهر را از دست نیروهای دولتی گرفتند. این نیروها از خارج آمده بودند و مردم رضایتی نسبت به این موضوع نداشتند. یک ماه بعد در ماه می ، پرچم سیاه جبهه النصره بر بالای ساختمان فرمانداری رقه بود، اما هیچ گروه تروریستی به طور کامل کنترل این شهر را در دست نداشت. به نظر می رسید شبه نظامیان بیشتر به دنبال جلب نظر مردم بودند و در همین حال به مبارزه با فعالانی می پرداختند که به دنبال برقراری دموکراسی در این شهر بودند. در آن زمان شورای شهر توسط یک وکیل اداره می شد و ارائه خدمات بهداشتی و شهری بسیار مطلوب بود. اما رقابت میان گروه های مسلح و نبود سرمایه گذاری مناسب برای شورای شهر، مانع از شکل گیری یک دولت محلی کارآمد شد. این شرایط فرصتی برای داعش به وجود آورد تا کل شهر را تحت کنترل خود بگیرد. در آوریل ۲۰۱۳ و پس از آن که شهر رقه توسط جبهه النصره سقوط کرد، داعش رسما وارد جنگ داخلی سوریه شد. داعش همان زمان اعلام کرد با جبهه النصره، ادغام شده است، اما جبهه النصره با این موضوع مخالفت کرد که دلیل اصلی آن اولویت های متفاوت داعش بود؛ برخلاف جبهه النصره، داعش سریعا اعلام کرد که هدف اصلی اش علاوه بر مبارزه با حکومت سوریه، ایجاد یک حکومت و اداره آن براساس قوانین شریعت است و در این راه از خشونت بیشتری بهره می گیرد. در آگوست ۲۰۱۳، نیروهای داعش حمله همه جانبه ای را علیه دیگر گروه های شبه نظامی در رقه انجام داده و به طور کامل کنترل این شهر را به دست گرفتند. داعش با افتتاح مراکزی جدید در رقه، کنترل آن را به سوری ها، عراقی ها و مبارزان خارجی داد. پس از تصرف موصل در ماه ژوئن ۲۰۱۴ به دست داعش، ورود این نیروهای خارجی به شهر رقه بیش از پیش افزایش یافت. تحولات پس از سیطره داعش بر رقهدر روزهای نخست حکومت داعش در رقه، برخی از مردم محلی از خشونت بیش از اندازه داعش ناراضی بودند، اما برخی نیز می گفتند با حضور داعش درگیری و آشوب میان نیروهای مسلح در این شهر پایان یافته و به همین دلیل از این وضع راضی بودند. این گروه با حفظ کارمندان و اعضای متخصص در نهادهای خدماتی، اعلام کردند این افراد تحت حکومت داعش به مردم خدمات می رسانند. به معلمان مدارس اجازه داده شد به فعالیت خود ادامه دهند، اما محتوای درسی آنها توسط داعش تغییر یافت و به عنوان مثال دروس شیمی و زبان فرانسه از محتوای درسی مدارس حذف شد. اما بسرعت مشخص شد که توانایی داعش در حفظ قدرت بستگی به میزان خشونت این گروه دارد. ابوحمزه یکی از اعضای اطلاعاتی داعش که بتازگی از این گروه جدا شده می گوید، هدف اصلی داعش برقراری حکومت از طریق اعمال شیوه های امنیتی است. بنا به گفته او، نیروهای امنیتی داعش متشکل از ملیت های مختلف هستند، اما تعداد زیادی از آنها را سوری هایی تشکیل می دهند که از حکومت سوریه جدا شده و آشنایی کاملی به مناطق کشور دارند. از سوی دیگر، اعمال مجازات های وحشیانه از سوی این گروه موجب ترس و وحشت مردم این شهر شده است. در میدان اصلی رقه سرهای جدا شده قرار دارد و بالای آن این نوشته به چشم می خورد: مجازات متخلفان از قوانین. نام قبلی این میدان بهشت بود، اما با کنترل داعش بر شهر، به میدان جهنم تغییر نام داد. بسیاری از شهروندان رقه می گویند هدف از اعمال این مجازات های شدید، ایجاد ترس و دلهره میان مردم است. به عنوان مثال، چندی پیش یک راننده به صورت تصادفی در حالی که سیگار می کشید، با ماشین خود وارد مناطق تحت کنترل داعش شد. اعضای این گروه با مشاهده سیگار کشیدن او، به سرعت وارد ماشینش شده و در یک لحظه سرش را جدا کردند. گرچه این گروه نتوانسته به صورت فنی خطوط تلفن و اینترنت این شهر را کنترل کند، اما اطلاعات همه افراد را جمع آوری کرده، هر فردی را که در شهر تصویربرداری کند به شدیدترین شکل مجازات می کند و اعضایی دارد که رفت و آمد شهروندان در معابر عمومی را کنترل می کند. از ماه پیش تاکنون دستورالعمل هایی منتشر شد مبنی بر این که نیروهای جهادی خارجی چگونه می توانند خانواده های خود را به رقه آورده یا با زنان این شهر ازدواج کنند. داعش به نیروهای خود خانه می دهد و زنان بیوه این نیروها نیز براساس تعداد فرزندان خود، حقوق و مزایا دریافت می کنند. در شهری که تا سال گذشته، همسایه ها با هم آشنا بودند، حال بسیاری از افراد حتی زبان یکدیگر را هم نمی فهمند. داعش و رسانه هاهنوز مشخص نیست که ویدئوهای این گروه و مجله انگلیسی زبان آن با عنوان «دابق» در کجا تولید می شود، اما شهروندان رقه از وجود تجهیزات پیشرفته ارتباطی در شهر خبر می دهند به گونه ای که مغازه های محلی ماهواره های اینترنتی می فروشند. بنا به گفته ابو حمزه، یک فیلمساز ایسلندی که به عضویت این گروه درآمده مسئول تهیه فیلم های ویدئویی برای جذب افراد بیشتر است. مطالب دابق نیز نشان می دهد شهروندان انگلیسی زبان، مسئول تهیه و تولید مطالب آن هستند. با وجود تمام این مسائل، بسیاری از اهالی رقه می گویند نیروهای داعش نتوانسته اند بخوبی این شهر را اداره کنند. برق در بیشتر ساعات روز قطع است، آب آشامیدنی سالم بندرت یافت می شود، خدمات بیمارستانی بسیار وخیم است، بیشتر مدارس بسته بوده و زباله ها در تمام سطوح خیابان ها دیده می شود. به نظر می رسد حملات جنگنده های ائتلاف ضربات مهلکی به این گروه زده است. بنا به گفته منابع رسمی، تاکنون ۱۶ پالایشگاه کوچک نفتی در سوریه و تحت کنترل داعش با این حملات منهدم شده است. مردم رقه می گویند با آغاز حملات جنگنده ها، اعضای داعش در میان جمعیت حاضر می شوند تا شکار آنها سخت تر شود. با پایان یافتن این حملات در عصر، اعضای این گروه بار دیگر ظاهر شده و علیه حملات این جنگنده ها تبلیغ می کنند. در این میان برخی مردم می گویند رهبران داعش سعی دارند با استخدام رهبران محلی سوریه، جمعیت این شهر و مناطق اطراف آن را کنترل کنند. سپردن پست ها و مسئولیت های فراوان یکی از انگیزه های این افراد در پیوستن به داعش است. حال بسیاری این پرسش را دارند که چرا مردم علیه حکومت داعش قیام نمی کنند. علاوه بر این، بسیاری از مردم رقه تمایل دارند این شهر تحت حکومت سوریه اداره شود، اما مشکل اصلی ترس مردم از اقدام علیه داعش است. آنها در ماه های ابتدایی حکومت داعش در رقه قیام کردند که با سرکوب وحشیانه داعش رو به رو شدند. در ماه آگوست نیز ۷۰۰ نفر از اعضای قبیله شیطاط علیه داعش در استان دیر الزور قیام کردند که همگی قتل عام شدند، اما این جنایت به هیچ وجه مورد توجه رسانه ها قرار نگرفت. برخی از سوری هایی که تحت حکومت داعش زندگی می کنند، عقیده دارند که می توانند به آرامی علیه داعش مقاومت کنند. بنا به گفته تحلیلگران، داعش ممکن است در اداره حکومت در شهری همچون رقه ناتوان بوده باشد، اما اکنون آینده مشخصی برای مقابله با آن وجود ندارد.
کد خبر: ۵۳۲۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۱

رادیو فردا: «حسن روحانی در تعابيری مختصر اما همدلانه با تجمع ۹دی ۱۳۸۸، به‌گونه‌ای غيرمستقيم به نقد "جنبش سبز" پرداخت. اين، بعيد است برای رييس‌جمهوری که طيفی از اکثريت تغييرخواه جزو حاميان انتخاباتی وی بودند، بدون هزينه باشد.» سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: وب سایت رادیو فردا" (RadioFarda) وابسته به سازمان سیا امریکا در واکنش به سخنان دیروز (9دی) دکتر حسن روحانی رییس جمهوری اسلامی ایران، در یادداشتی با عنوان «تفسير معنادار روحانی از ۹دی»  با ادبیاتی نامناسب به سخنان روحانی اعتراض می‌کند. رادیو فردا در ابتدای این یادداشت می‌نویسد: «رييس دولت اعتدال در جديدترين اظهارنظر خود که در ۹ دی ابراز شد، نخواست از کنار روزی که هسته اصلی قدرت آن را به نمادی عليه جنبش سبز و مطالبات دموکراتيک اکثريت مردم ايران تبديل کرده، بی‌تفاوت و در سکوت عبور کند.» این رسانه وابسته به سازمان "سیا" (CIA) می‌افزاید: «حسن روحانی در تعابيری مختصر اما همدلانه با تجمع ۹ دی ۱۳۸۸، به‌گونه‌ای غيرمستقيم به نقد "جنبش سبز" پرداخت. اين، بعيد است برای رييس جمهوری که طيفی از اکثريت تغييرخواه ايران جزو حاميان انتخاباتی وی بودند، بدون هزينه باشد.» وب سایت رادیو فردا با چشم پوشی از واقعیت مورد اعتراف همه دشمنان در خصوص حماسه مردمی 9 دی، می‌نویسد: «حسن روحانی جمعيتی را که در نهم دی‌ماه ۱۳۸۸ (پس از عاشورای خونين) توسط نهادهای حکومتی و با تبليغات پرحجم، عليه سبزها بسيج شده بودند، "مردم" توصيف کرده، و گفته است: "در ۹ دی مردم خواستند به يک‌سری اتفاقات ناخوشايند پايان دهند".» این سخنان دکتر حسن روحانی در پنجمین سالگرد حماسه مردمی 9 دی موجب شد تا خشم این رسانه وابسته را به گونه‌ای برآشوبد که در یادداشت مذکور، رئیس جمهور را فردی غیر مطلع از مسائل کشور در فتنه 88 بداند. رادیو فردا در این باره می‌گوید: «بعيد است روحانی که در مقطع ياد شده يکی از دو نماينده‌ی رهبر جمهوری اسلامی در شورای عالی امنيت ملی بوده، از بسيج رژيم سياسی برای لشکرکشی خيابانی بدنه‌ی اجتماعی حامی حکومت، بی‌خبر باشد.» این رادیوی امریکایی می‌افزاید: «روحانی هرچند در سخنان جديد خود کوشيد با تفسيری متفاوت از ۹ دی، شکاف شکل گرفته پس از انتخابات ۱۳۸۸ در جامعه و نيز ميان ملت و حکومت را به‌ نوعی ترميم کند، اما آشکارا، با نگاهی "يک‌سويه" و "تفسيری جهت‌دار" از مفهوم "مردم"، در عمل معترضان به نتايج رسمی انتخابات رياست جمهوری دهم (۱۳۸۸) را ناديده گرفت.» اما خشم و کینه امریکایی رادیو فردا از حماسه پرشور و مردمی 9 دی و همچنین سخنان روز گذشته حسن روحانی تا اینجا ادامه پیدا می کند که در ادامه این یادداشت، با طرح ادعاهای مضحکی می‌نویسد: «او[روحانی] از‌يک‌سو مدعی شد که لشکر بسيج شده توسط حکومت در روز ۹ دی، "مردم" ايران را نمايندگی می‌کردند و متعلق به يک جناح و گروه سياسی نبودند؛ و از سوی ديگر ادعا کرد که اين تجمع حکومتی، نمادی از "بيعت" مردم ايران با "رهبری و اصل ولايت فقيه" بود.» رادیو فردا با "رييس دولت بنفش" خطاب کردن حجت الاسلام حسن روحانی، می‌افزاید:«رييس دولت بنفش در اين ارزيابی نيز آشکارا در سمت آن قرائت و روايتی از انتخابات ۱۳۸۸ و حوادث پس از آن می‌ايستد که رهبر جمهوری اسلامی آن را تعريف می‌کند و با "حماسه" توصيف کردن ۹ دی، پيام آن را چنين توصيف می‌کند: «هر فردی حرف، نقد و يا اعتراضی دارد بايد در چارچوب قانون و مقررات آن را بيان کند.» وب سایت این رادیو بیگانه در پایان می‌نویسد: «روحانی در همين سخنرانی اخير خود، از لزوم "تحکيم وحدت و انسجام و همدلی ملی" و پرهيز از "اختلاف و تفرقه" می‌گويد. و معلوم نيست او چگونه با انتقاد از دموکراسی‌خواهان و رهبران محبوس جنبش سبز، و با ناديده گرفتن سبزها، در پی تحقق اتحاد ملی است.»   جام نیوز
کد خبر: ۵۳۱۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۰

فتنه ۸۸ یک کودتای اسرائیلی و آمریکایی برعلیه انقلاب اسلامی بود و عده‌ای نیز در داخل کشور دنبال قدرت‌طلبی بودند، قبل از آن شعار مردم را می‌دادند زمانی که فهمیدند مردم اعتناء نکردند در مقابل مردم ایستادند
کد خبر: ۵۳۰۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۰۹

یکی از اعضای داعش متوجه حضور پسر خاله و رفیق دوره کودکی اش در میان افرادی که قرار است اعدام شوند، می شود و تلاش زیادی می کند تا مانع اعدام وی شود اما این تلاش ها راه به جایی نمی برد و مسئول داعش خود وی را مامور کشتن رفیق دوران کودکی اش می کند.این فرد پس از کشتن رفیق دوران کودکی اش بسیار گریه می کند که این اقدام سبب می شود که یکی از سرکرده ای داعش تیر خلاص به این عضو داعش بزند. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com:  کمک‌های هوایی آمریکایی ‌ها به داعش در عراق واکنش نمایندگان پارلمان این کشور را به دنبال داشته است. به گزارش پایگاه النهرین، مثال آلوسی عضو کمیته روابط خارجی پارلمان عراق خواستار احضار سفیر آمریکا در عراق در قبال اخبار مربوط به پرتاب سلاح از سوی هواپیماهای آمریکایی برای داعشی ها شد. وی افزود: اگر این اخبار صحت داشته باشد که هواپیماهای آمریکایی در مناطق تحت کنترل داعش در استان صلاح الدین سلاح پرتاب می کنند باید سفیر آمریکا در بغداد احضار شود. آلوسی تاکید کرد: صحت این اخبار به این مفهوم است که مشکل کنونی باید از طریق مواضع رسمی و نه حرف های قشنگ حل شود.تعدادی از کشورهای عربی از داعش حمایت می کنند. همزمان حنان الفتلاوی نماینده مستقل پارلمان عراق نیز گفت: جنگنده های ائتلاف بین المللی مرکز نظامیان عراقی را در بیجی هدف قرار داده اند و سبب کشته شدن تعدادی از نیروهای عراقی شده اند. وی افزود: دولت عراق باید در این باره واکنش نشان دهد.سکوت فرمانده کل نیروهای مسلح و وزارت دفاع عراق در این باره تامل برانگیز است.آیا ما باید دوباره باور کنیم که این اقدامی غیر عمدی و اشتباهی بوده است؟ آیا اشتباه فقط باید درباره ارتش و نیروهای مردمی عراق رخ دهد؟ آیا ارسال سلاح برای داعشی ها در منطقه بلد اشتباهی است؟ ما نیاز به پاسخ روشن داریم. الفتلاوی تاکید کرد: ما منتظر موضع دولت عراق برای توقف این بازی مضحک هستیم زیرا مردم عراق بر این باورند که ائتلاف بین المللی برای مقابله با داعش نیامده است بلکه برای حمایت از تروریست های داعش و جنگ با نیروهای مردمی آمده است. از سوی دیگر وفیق السامرایی از کارشناسان نظامی با اشاره به نقش نیروهای مردمی اعلام کرد: نیروهای امنیتی و مردمی در حال تکمیل جاده به سوی حرمین عسکریین(ع) و تطهیر منطقه سامراء-دیالی هستند. روایتی از بی رحمی تکفیری‌ها این درحالی است که یک از تروریست های داعش که در دیالی بازداشت شده اند اعترافات تکان دهنده ای بی رحمی داعشی ها داشت. وی که ع-ج  نام دارد اعلام کرد: داعش در جاده کشاورزی در نزدیکی تکریت در چند ماه قبل کمین کرده بود و تعدادی از نیروهای امنیتی را بازداشت و به مناطق دور دست برای اعدام برد. فرد بازداشت که از ساکنان صلاح الدین است افزود: یکی از اعضای داعش متوجه حضور پسر خاله و رفیق دوره کودکی اش در میان افرادی که قرار است اعدام شوند، می شود و تلاش زیادی می کند تا مانع اعدام وی شود اما این تلاش ها راه به جایی نمی برد و مسئول داعش خود وی را مامور کشتن رفیق دوران کودکی اش می کند.این فرد پس از کشتن رفیق دوران کودکی اش بسیار گریه می کند که این اقدام سبب می شود که یکی از سرکرده ای داعش تیر خلاص به این عضو داعش بزند. این فرد بازداشت شده اذعان کرد: بسیاری از داعشی ها فریب خورده اند و افکار این گروهک را قبول ندارند.دهها داعشی از مراکز این گروهک فرار کرده اند و تمایلی برای جنگ ندارند.سرکرده های این گروهک را دیگر کشورهای عربی و خارجی تشکیل می دهند و عراقی ها نقش زیادی ندارند. دفع حمله داعش به عامر الفلوجه در غرب عراق همزمان شاکر العیساوی رئیس شورای ناحیه عامریه الفلوجه از هلاکت ده ها داعشی که سعی داشتند به ناحیه عامریه فلوجه نفوذ کنند خبر داد و افزود: تروریست ها از مناطق البوهوی و الحصی قصد نفوذ به عامر الفلوجه را داشتند. درگیری های شدیدی در جریان است که طی آن شمار زیادی از تروریست ها به هلاکت رسیده اند. منبع : تسنیم
کد خبر: ۵۳۰۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۰۷

عضو حزب موتلفه اسلامی تاکید کرد: ادعای اصلاح‌طلبان مبنی بر اینکه اصولگرایان با ابزارهای حاکمیتی همچون شورای نگهبان در صدد حذف اصلاح‌طلبان هستند، خنده‌دار است. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: به گزارش مهر اسدالله بادامچیان، عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی در گفتگوی تفصیلی با خبرنگار مهر در واکنش به اظهارات و ادعای اخیر برخی اصلاح‌طلبان مبنی بر استفاده ابزاری اصولگرایان از شورای نگهبان برای رقابت با جریان اصلاح‌طلبی، به بیان ریشه فکری و نظری جریان اصلاحات پرداخت و اظهار داشت: درباره اصلاحات، اصلاح‌طلبان و اصلاح‌طلبی باید قبل از هر چیز توجه کرد که اصلاح‌طلبان اشخاص حقیقی و یک شهروند هستند و باید از حقوق شهروندی برخوردار باشند و کسی در فکر حذف آنها نیست همانطور که حزب توده‌ای‌ها با همه ننگین بودن سابقه فعالیتشان و همچنین جریان کمونیستی هنوز در برخی لایه‌های مردم هستند هرچند که دیگر کسی به آنها اعتنایی ندارد ولی در عین حال از حقوق شهروندی برخوردارند. اصلاح‌طلبی و اصلاحات یک جریان التقاطی است که غربزدگی در آن غلبه داردوی با بیان اینکه اصلاح‌طلبی و اصلاحات یک جریان است که قطعا با جریان صحیح انقلاب و نظام جمهوری اسلامی و اصل ولایت فقیه و خط امام خمینی(ره) انطباق ندارد، گفت: در جریان اصلاح‌طلبی سلایق خاص و تفکرات التقاطی حاکمیت دارد که گاه همراه با غربزدگی و لیبرالی و گاه همراه با چپ‌زدگی و چپ‌گرایی در سالهای اخیر عجین بوده است و در پی جامعه مدنی- با تعریف غربی- و دموکراسی بجای مردم سالاری دینی و مدرنیته غربی و حتی در پی سکولاریزاسیون با تعریف جدبد بوده‌اند که این مبانی را می‌توان در جزوات منتشره در دولت اصلاحات از طرف مرکز تحقیقات و پژوهش وزارت کشور آن دوران مشاهده کرد. بادامچیان تصریح کرد: بنابراین اصلاح‌طلبان بخشی از مردم ایران هستند ولی در واقع باید گفت اصلاح‌طلبی و اصلاحات یک جریان التقاطی است که غربزدگی در آن غلبه دارد و به همین دلیل است که آمریکا و برخی روسای جمهور آن و خانم آلبرایت و رسانه‌های غربی از اصلاح طلبی و اصلاحات در ایران حمایت کرده و امروز نیز حمایت می‌کنند.عضو شورای مرکزی حزب موتلفه گفت: اگر مردم ما که عشق به امام(ره) و ولایت فقیه دارند - با توجه به اینکه امام(ره) اسلام ناب نبوی را مطرح فرموده‌اند و فقه مطلوب را فقه حوزوی و جواهرالکلام می‌دانند- اگر متوجه باشند که جریان اصلاح‌طلبی در تقابل با امام و خط امام(ره) و اسلام فقاهت و ولایت و فقه حوزوی هستند، به آنها هرگز رای نداده و نمی‌دهند. ماجرای اتهام اصلاح‌طلبان به مرحوم آیت‌الله مهدوی‌کنیوی افزود: اما مشکل اینجاست که اصلاح‌طلبان خود را در خط امام(ره) و اصلاح‌طلبی را در جریان اصیل انقلابی معرفی می‌کنند و در هنگامه انتخابات که می‌شود خود را بیش از جریان ارزشگرایان و متعهدان به امام خمینی(ره) و امام خامنه ای و روحانیت اصیل و مبارز اسلامی، به امام(ره)نزدیک می‌دانند؛ در نتیجه تعدادی از مردم به تصور اینکه آنها در خط امامت و لایت هستند به آنها رای می‌دهند. این فعال اصولگرا به اتهام‌زنی اصلاح طلبان نسبت به اصولگرایان اشاره کرد و گفت: اصلاح‌طلبان رقبای خود بویژه اصولگرایان را به انواع تهمت‌ها متهم می‌کنند اما جرأت ندارند اصولگرایان واقعی را دارای اسلام آمریکایی بخوانند ولی در انتخابات دوره سوم مجلس شورای اسلامی شاهد این بودیم که اصلاح طلبان با جسارت تمام مخالفان و رقبای خود را به اسلام آمریکایی متهم کردند تا آنجا که مرحوم آیت‌الله مهدوی کنی را متهم کردند و ایشان در محضر امام(ره) این موضوع را مطرح کرد و امام آن تائیدات را از ایشان بعمل آورد. وی با بیان اینکه اصلاح‌طلبان در گذشته خود را طرفدار محرومان و مستضعفان و فقرا معرفی می‌کردند و شعارهای داغ می‌دادند ولی با گذر زمان معلوم شد که این‌ها شعارهای انتخاباتی است گفت: در مجلس سوم و مجلس ششم که اکثریت یافتند و در فتنه 88 و فتنه 78 و در دولت اصلاحات مردم متوجه شدند که اینها کاری برای محرومان و مستضعفین نمی‌کنند و بیشتر در جهت تثبیت قدرت خود هستند لذا در انتخابات مجلس چهارم حتی یک نفر از آنها در 30 نفر تهران انتخاب نشد و مردم رأی به آنها ندادند و در مجلس هفتم هم همین اتفاق رخ داد.بادامچیان در ادامه اظهار داشت: اصلاح طلبان شعارهای بلندی می‌دهند اما در عمل غیر از شعارهایی که دارند را نشان می‌دهند؛ مثلا شعار آزادی عقیده و آزادی مخالف و آزادی رای داده و می‌دهند اما همین که در دولت اصلاحات به قدرت رسیدند چند هزار مدیر لایق مملکت را به جرم اینکه به آقای ناطق رای داده‌اند را از کار برکنار کردند و نیروهای وابسته باندی خود را بر سر کار آوردند که امروز اسامی آنها و جایگزین‌های آنان ثبت است و قابل انکار نیست.وی افزود: اصلاح طلبان در آن زمان در برکناری این افراد می‌گفتند، شما پیام دوم خرداد را نفهمیده اید؛ یعنی به مردم و آنها اهانت می‌کردند که شما نفهم هستید و پیام را نفهمیده اید! اصلاح‌طلبان با شروع دولتشان آبدارچی‌های دوره قبل را هم تغییر دادندعضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی تصریح کرد: در هر زمان که این جریان بر سر کار آمده است یا در هر دستگاه که مسئولیت یافته حتی در دولت آقای دکتر روحانی که اصلاح طلب نیست، همه افراد غیر اصلاح طلب را از وزرا و معاونان آنان و مدیرکل ها و استاندار و بخشدار و فرماندار را تغییر داده است، در حدی که مشهور شده و واقعیت هم دارد که حتی آبدارچی‌ها را هم تغییر داده‌اند و می‌دهند اما امروز با نهایت جسارت هنوز دم از آزادی فکر و عقیده و بیان و رأی آزاد می‌زنند.بادامچیان در ادامه خاطر نشان کرد: اصلاح‌طلبان دم از التزام به قانون اساسی می‌زنند اما در مواردی که به نفع آنها نیست اصول و موازین قانون اساسی را نه تنها حمایت نمی‌کنند بلکه آنها را زیر سوال برده و تهمت هم می‌زنند. اصلاح‌طلبان همواره شورای نگهبان را متهم به جناح‌گرایی کرده‌اندعضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی به اتهام‌زنی اصلاح‌طلبان به شورای نگهبان در خصوص روند تائید صلاحیت کاندیداهای ادوار انتخابات‌های مختلف اشاره کرد و گفت: در موضوع شورای نگهبان باید گفت قانون اساسی در اصل شورای محترم نگهبان را مسئول اصلی انتخابات‌ها می‌داند و تائید صلاحیت نامزدهای انتخاباتی را بعهده آن گذاشته است اما اصلاح‌طلبان همواره شورای نگهبان را به حذف جریان اصلاح طلبی متهم کرده‌اند. وی افزود: این ادعای اصلاح‌طلبان در حالی مطرح می‌شود که شورای نگهبان آنان را که مشکلات صلاحیتی از هر جناح و گروهی چه اصولگرا و چه اصلاح طلب و چه منفردین نداشته‌اند، طبق وظیفه شرعی، انقلابی و قانونی خود "تائید صلاحیت" کرده است و در 9 دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی و یازده دوره انتخابات ریاست جمهوری این امر قابل اثبات است. به گفته بادامچیان در مجلس سوم و ششم که اکثریت مجلس بدست اصلاح طلبان بوده باز تحت نظارت شورای نگهبان شکل گرفته است ولی اصلاح‌طلبان با مقاصد و اغراض سیاسی، همواره شورای نگهبان را تحت فشار قرار داده‌اند و می‌دهند.وی همچنین گفت: اصلاح‌طلبان برخلاف صراحت قانون اساسی در ایجاد شورای نگهبان و تائید صلاحیت نامزدها، کوشیده‌اند بگویند که شورای نگهبان باید عدم صلاحیت نامزدهایی که تائید صلاحیت نمی‌شوند را اثبات کنند در حالیکه قانون اساسی چنین امری را از شورای نگهبان نخواسته است چراکه اثبات عدم صلاحیت باید از طریق روند قضایی طی شود.عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی با تاکید بر اینکه شورای محترم نگهبان آنان را که صلاحیت تصدی مسئولیت مهم ریاست جمهوری یا نمایندگی ملت و دستیابی به اسرار کشور و اختیارات وسیع مجلس را ندارند نمی‌تواند احراز کند گفت: شورای نگهبان درواقع راهی جز عدم تائید صلاحیت آنها ندارد و عدم تائید صلاحیت، غیر از اثبات عدم صلاحیت است، همانطور که در گزینش خلبانان یا کادر پرواز یا مهمانداران اگر صلاحیت آنها تائید نشود، دستگاه مربوطه جان مسافران را بدست عناصر دارای ابهام نمی‌سپارد چراکه این امری عقلایی و مرسوم در همه جهان است. بادامچیان حذف مدیران لایق اصولگرا توسط اصلاح‌طلبان در برخی دوره‌ها را بخاطر منافع باندی و جناحی جریان اصلاحات دانست و گفت: آنها با علم به لایق بودن مدیران اصولگرا آنان را در ادوار مختلف کنار گذاشتند اما آن زمان حرفی از "اثبات عدم صلاحیت" نمی‌زدند.چرا اصلاح‌طلبان عناصری را معرفی می‌کنند که شورای نگهبان نمی‌تواند آنها را تائید صلاحیت کند؟ وی با بیان اینکه اصلاح‌طلبان می‌دانند که شورای نگهبان از شش فقیه که منصوب ولی فقیه و شش حقوقدان که منتخب مجلس شورای اسلامی هستند تشکیل می‌شود اظهار داشت: اما با ابنهمه اصلاح طلبان با ادعای اینکه ما در خط امام(ره) هستیم، از گذشته تاکنون شورای محترم نگهبان را آماج انواع تهمت‌ها و حملات و فشارها قرار داده و می‌دهند. این فعال سیاسی با اشاره به ایراد اصلاح طلبان در سال های گذشته خاطر نشان کرد: مشکل بزرگ اصلاح‌طلبان - که در سالهای گذشته با عناوین دیگری همچون لیبرال‌ها مطرح بوده‌اند- اینست که کاندیداهای آنان مشکل تائید صلاحیت دارند و شورای نگهبان در مسئولیت قانونی خود نمی‌تواند آنها را تائید صلاحیت کند.وی افزود: جریانی که اینهمه رد صلاحیت دارد باز در این موضوع پافشاری می‌کند که شورای نگهبان آنها را حذف کرده‌اند و این مسئله را قبول نمی‌کنند که آنها اعمال و رفتار و گفتاری داشته اند که شورای نگهبان نتوانسته آنها را تائید کند.بادامچیان با طرح این سوال از اصلاح‌طلبان که چرا شما عناصری را معرفی می‌کنید که شورای نگهبان نمی‌تواند آنها را تائید صلاحیت کند گفت: اصلاح طلبان همواره فرافکنی می‌کنند و تقصیر را بعهده شورای نگهبان، فقها و حقوقدانان آن می‌گذارند. عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی با رد این ادعای اصلاح‌طلبان مبنی بر اینکه اصولگرایان با ابزارهای حاکمیتی همچون شورای نگهبان در صدد حذف اصلاح طلبان هستند تصریح کرد: این ادعایی خنده دار است چراکه شورای نگهبان منصوب ولی فقیه عادل و رای نمایندگان مجلس شورای اسلامی است و جریان اصولگرا اعضای شورای نگهبان را نصب نمی‌کند که بخواهد تابع آنها باشد و بخواهد اصلاح‌طلبان را تائید صلاحیت نکند؛ آیا هیچ فکر عقلایی می‌تواند این تهمت اصلاح‌طلبان را بپذیرد؟. وی با بیان اینکه در شورای محترم نگهبان شخصیتی توانا و فقیهی متقی مانند آیت الله جنتی است که امام خمینی(ره) و امام خامنه ای در همه دوره های شورای نگهبان ایشان را نصب فرموده‌اند که این امر هم به دلیل تقوا، تعهد و بینش اسلامی و انقلابی آیت الله جنتی است گفت: بنابراین مگر می‌شود ایشان وظیفه الهی و قانون اساسی و امانت ولایت را بخاطر جریان این و آن فراموش کند؟این عضو موتلفه تاکید کرد: همین تهمت های جریان اصلاح طلب به شورای محترم نگهبان و نسبت دروغی که به جریان اصولگرایی می‌دهند که درصدد حذف رقیب اصلاح طلب از طریق شورای نگهبان است، بیش از گذشته ماهیت جریان اصلاح طلبی را نزد مردم افشا می‌کند.بادامچیان با تاکید بر اینکه اصولگرایان همواره به رای اکثریت مردم احترام گذاشته‌اند و می‌گذارند و حذف هیچ جریانی از جمله اصلاح طلبان را نمی‌خواهند اظهار داشت: اصولگرایان اصلاح اصلاح طلبان را در بازگشت به خط اصیل اسلام ناب نبوی و خط راستین امام خمینی(ره) و پذیرش ولایت فقیه و فقاهت حوزوی خواستارند.وی افزود: اصولگرایان به جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد رأی داده اند و به آن به عنوان میراث امام خمینی(ره) وفادارند لذا اصل جمهوریت اسلامی نظام را قبول دارند، نه مانند جریان اصلاح طلبی که جمهوریت را بر اسلامیت غلبه می‌دهد. به گفته بادامچیان اصولگرایان مانند اصلاح طلبان نیستند که تا به قدرت رسیدند شعارهایشان را فراموش کنند بلکه معتقدند که از همه نیروها و ظرفیت ها بدور از سلایق آنها باید در خدمت به نظام مانند دولت شهید رجایی و باهنر بهره گرفت. هفت مشکل اصلی اصولگرایان با اصلاح‌طلبانعضو حزب موتلفه اسلامی با برشمردن مشکلات اصلی اصولگرایان با اصلاح‌طلبان گفت: یکی از ایراداتی که اصولگرایان بر اصلاح‌طلبان وارد می‌دانند تفکر اصلاحات و اصلاح طلبی است که انطباقی با خط امام خمینی(ره) و اصل ولایت فقیه و فقاهت ندارد مگر در مواردی که خودشان آن را می پسندند یا مجبورند.وی باندگرایی و جناح گرایی را از دیگر مشکلات مربوط به اصلاح ‌طلبان دانست و تاکید کرد: اصلاح طلبان در هنگامه قدرت جز خودشان دیگران را کنار می‌زنند و کشور را از ظرفیت‌های نیروهای خدوم که با آنها هم عقیده نیستند خالی می‌کنند. بادامچیان همچنین گفت: سردادن شعارهای غیرواقعی و تهمت به رقبا همواره در روحیات این جریان وجود دارد در حالی که خود را آزادی خواه و دیگران را حذف‌طلب و ضد مدرنیته می‌دانند.وی به حمایت بیگانگان از جمله کشورهای استکباری و استعماری از اصلاح طلبی و اصلاح طلبان اشاره کرد و اظهار داشت وجود عناصری که قبلا با اصلاح‌طلبان بوده اند و امروز در آمریکا و انگلیس هستند و با بیگانگان همراهی می‌کنند مانند باطبی‌ها، اکبر گنجی ها، عطاالله مهاجرانی‌ها و ... از جمله نقاط ضعف اصلاح طلبان در تاریخ فعالیت هایشان محسوب می‌شود. این فعال اصولگرا عدم برائت از فتنه 88 و حمایت از عناصری که در فتنه نقشی کم یا زیاد داشته اند را از جمله انتقادات اصولگرایان به اصلاح طلبان برشمرد و تاکید کرد: بی درنگی و ناکارایی در مدیریت و اجرا که کشور را دچار ضعف مدیریت و ناهمواری‌ها می کند نیز از دیگر مشلات اصولگرایان با اصلاح طلبان است.بادامچیان همچنین با توصیه به اصلاح‌طلبان مبنی بر صادقانه رفتار کردن با مردم گفت: به اصلاح طلبان توصیه می‌کنم که با مردم بطور صادقانه تمامی گذشته، حال و برنامه های آینده خود را در میان بگذارند و بجای حمله و اتهام به اصولگرایان و شخصیت سیاسی به همه مسائلی که در دوران مجلس سوم و ششم و دولت اصلاحات اتفاق افتاده اشاره کنند و خطاهایشان را پذیرفته و از مردم و شهدا عذرخواهی کنند. وی همچنین به ذکر توصیه هایی به فعالین جریان اصولگرا پرداخت و گفت: به اصولگرایان نیز توصیه‌ام این است که مطالب و نظرات خود را نسبت به جریان اصلاح طلبی و اصلاحات و نقد خود را به رفتار و گفتار و تفکرات و سوابق اجرایی اصلاح‌طلبان مستند و با متانت و منصفانه مطرح کنند و قبل از همه اینها اصول و اصولگرایی را در تفکر، برنامه‌ها و بینش خود برای مردم شرح بدهند و خدمات و فداکاری های اصولگرایان را که اصلاح‌طلبان سعی در پوشش و نادیده گرفتن و انکار آن را دارند برای ملت بیان کنند.عضو شورای مرکزی حزب موتلفه همچنین خاطر نشان کرد: این تذکر و نصیحت بنده از روی تجربیات سیاسی و اجتماعی است، خواه از سخنم پند گیرند و خواه از سخنم ملال یابند.
کد خبر: ۵۲۶۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۰۳

امام تکلیف انقلاب را روشن کرد که مسئولان باید زمینه سازی بکنند برای قیام حضرت مهدی (عج)، امام فرمود:” مسائل مادی و اقتصادی اگر مسئولین را غافل کند خطری بزرگ انقلاب را تهدید می کند، تو نماینده شدی و وزیر شدی، قاضی شدی چشمت کور باید کار کنی وضع مردم خوب شود. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: دکتر مهدی کوچک زاده، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی هفته گذشته در هیات انصار علمدار ولایت در مسجد قمر بنی هاشم (ع) حاضر شد و با موضوع بصیرت و اهداف انقلاب اسلامی از دیدگاه امام خمینی ره به نکات و مسائل روز پرداخت. این نماینده مجلس شورای اسلامی در خصوص هدف از انقلاب اسلامی توسط مردم گفت: یک حرف هایی می باشد که ما انقلاب کردیم برای چه؟ انقلاب کردیم که وضع معیشت ما خوب شود، پس این چه وضعی است؟ چطور می شود که امام حسین (ع) از مدینه بیرون می آید( به دلیل اینکه معاویه به درک واصل شد و می خواستند برای یزید از امام بیعت بگیرند و از مدینه خارج شد) در طول این مسیر خیلی ها با امام برخورد کردند ولی با امام همراه نشدند و خیلی ها را هم امام فرستاد دنبال آن ها و یکی گفت من اسب خوبی دارم و به شما می دهم ولی امام گفت من شما را می خواهم. من نگرانم مسائل گوشه و کنار و حاشیه ای باعث شود که ما یک عمر زیارت عاشورا بخوانیم ولی حسینی نبوده باشیم، هر روز عاشوراست و همه جا کربلا است و هر روز یک حسین است و یک یزید و این دل نگرانی می باشد که من کدام طرف باشم. بزرگترین توهین و بی شرافتی این است که چشم باز کنیم ببینیم در تیم یزید می باشیم، مردم کوفه هم به امام حسین(ع) نامه نوشتند گفتند بیا، خیلی سخت است این حرفها را برای کسانی بزنیم که مثل شما عمری امام حسینی (ع) هستند. وی ادامه داد: در همین انقلاب خودمان دقت کنیم از همان اول چه کسانی در جریان انقلاب بودند و حالا سرانجامشان چه شد و حتی یک عده ای از همین ها به دلیل همکاری با منافقین اعدام شدند. مسئله گرانی و مسئله ی ظلم باید مدنظر گرفته شود و ما باید بدانیم که هیچکسی نمی تواند نسبت به ظلم آمریکایی و خارجی و مدیران داخلی بی تفاوت باشد. همین دیروز دیدید که یک سمینار مبارزه با فساد اقتصادی دائر شد و معاون رییس جمهور گفتند ما از یک ماه پیش به رهبر معظم انقلاب گفتیم برای شروع این سمینار یک پیامی دهید، اول آقا پیام ندادند و آخر دو خط مرقوم فرمودند و گفتند از این سمینارها قرار است چه معجزه ای دربیاید؟ شما که همه چیز را می دانید پس چرا جلو نمی روید تا فساد را ریشه کن کنید؟ دکتر مهدی کوچک زاده اظهار داشت: یک آیه ای در قرآن می باشد که مهر زدند قلب و چشم آن ها را( چرا وقتی انسان چشم دارد ولی کور دل می باشد) آیا ندیدند آن کسی را که خدای او هوای نفسش می باشد؟ چه کسی او را گمراه می کند؟ خداوند او را گمراه می کند علی رغم اینکه دانشمند می باشد( ما آیت ا… العظمی ها داشتیم) مثل شریعتمداری و منتظری و شیخ علی تهرانی چه شد؟ امام درباره ی شیخ علی تهرانی فرمود بعضی ها کتاب اخلاق می نویسند ولی از اخلاق چیزی نمی دانند. خداوند می فرماید چرا اینکار خلاف را می کنید می گوید دلم می خواهد، دوست دارم، حالا اگر کسی اینگونه گفت اولا ورود به صف یزیدی ها کرده و دوم خداوند بر قلب و گوش و چشم او مهر می زند. همه ی بی بصیرتی از اینجا می باشد، همه ی این مسیری که انسان در خط شیطان می رود برای این است که می گوید دلم می خواهد. گاهی هوای تهران را دود می گیرد و ما جلویمان را نمی توانیم ببینیم هوا و هوس حکمش همین است، چشم داریم اما به خاطر گرد و غبار نمی توانیم ببینیم. بعضی ها علم دارند و چشم دارند و آیت ا… می باشند ولی به خاطر تبعیت کردن از هوای نفس جلویشان را نمی توانند ببینند، اگر ما مومن هستیم باید ببینیم خدا چه می خواهد. مردم کوفه فکر می کنید از اول بی وجدان بودند؟ نخیر، سر بزنگاهی امتحان شدند. عده ای می گویند ما شب عملیات می رویم و هر وقت امام زمان آمد می رویم کنارش، من گفتم بله از این مال و اموالت معلوم است که انباشته کرد ، ریشه همه ی بدبختی ها در همین نفس است. وی در خصوص اوضاع اقتصادی کشور و سختی های پیش آمده بیان داشت: دارند از همین نفس استفاده می کنند و یک دروغ بزرگی را دارند به ملت می چسباندند می گویند ما انقلاب کردیم که گوجه فرنگی ارزان شود. بله این گرانی ها هم درست نیست، شما برای رضای خداوند تحمل می کنید، در مقابل بی تدبیری و بی عرضگی و اشرافی گری باید موضع بگیریم،.ما برای چه انقلاب کردیم؟ برای ارزانی گوجه فرنگی ؟ برای اینکه خانه و ماشین به ما بدهند؟ کم کم اگر متوجه نباشیم نمی فهمیم به چه کسی سیلی می زنیم وقتی که به خودمان می آئیم می بینیم امام حسین(ع) را سر بریدیم. به ما می گویند ترکیه را ببینید و غرب را ببینید که چه پیشرفتی کرده اند، هی اینها را به رخ ما می کشند. حالا ما انقلاب کردیم که اینطوری شود؟ این شهداء برای چه خون دادند به آن فکر کنید آیا این ها عقل شان کم بود و یا اینکه کسی آن ها را دوست نداشت یا چیز دیگری بود؟ این ها برای چه کشته شدند و حدود ۲۰۰ هزار نفر در طول ۸ سال جنگ ایران و عراق کشته شدند، این ها چه می گفتند؟ این خیلی سوال مهمی می باشد. امام حسین (ع) بیکار بود که زن و بچه اش را به کشتن داد برای چه؟ دشمن همه ی کارش این است که به ما بقبولاند که ما فقط برای زندگی خوب و اموال دنیا انقلاب کردیم. من اصلا امشب آمدم اینجا که یک عده یزیدی را رسوا کنم که خون ملت را توی شیشه می کنند. کوچک زاده با اشاره به اینکه امام اسلام آمریکایی را از اسلام ناب تفکیک کرده ، گفت : البته باید این را در نظر بگیریم که دو نوع اسلام داریم . یک اسلامی که به قول امام اسلام آمریکایی است. و یک اسلام هم اسلام ناب محمدی است . البته خود امام هم این دو اسلام را معنا کرده است .امام درباره اسلام آمریکایی می فرماید:” فرزندان عزیز جهادیم! به تنها چیزی که باید فکر کنید، به استواری پایه‌های اسلام ناب محمدی صلی‌اله علیه و آله و سلم است. اسلامی که غرب و در راس آن، آمریکای جهانخوار و شرق و در رأس آن شوروی جنایتکار را به خاک مذلت خواهد نشاند. اسلامی که پرچمدار آن پابرهنگان و مظلومین و فقرای جهانند و دشمنان آن‏، ملحدان و کافران و سرمایه‌داران و پول‌پرستانند. اسلامی که طرفداران واقعی آن همیشه از مال و قدرت بی‌بهره بوده‌اند و دشمنان حقیقی آن زراندوزان حیله‌گر و قدرتمداران بازیگر و مقدس نمایان بی‌هنرند.( الآن در لباس روحانی دارند سر ما کلاه می گذارند نماز شب می خوانند ولی خانه اش میلیارد ها تومان می ارزد) الآن تقدس یک عده ریش و یقه می باشد اگر از آن ها بگیری چیز دیگری ندارند. امام می فرمایند: ” آیا جوانان ما خونشان را برای اینکه ما زندگی خوبی داشته باشیم دادند، ایا می شود کسی خودش را بکشد تا زندگی خوبی داشته باشد یا اینکه این نهضت یک نهضت الهی بود، نهضت ایران نهضتی بود که خداوند تبارک و تعالی در آن نقش داشت”، گرنه شاه هم می رفت زیارت امام رضا(ع) و وقتی ما می گفتیم شاه ظالم است یک عده می گفتند کفر نگو شاه شیعه می باشد. اینکه دشمنان تابحال نتوانستند ما را یک لقمه ی چب بکنند برای این است که ما حسینی می باشیم و می خواهند این را هم از ما بگیرند. برخی میگویند اینطور نیست که همه ی دنیا یزید باشند و ما فقط امام حسین باشیم . آن ها هم خوبند. من خودم با آقای اوباما تلفنی صحبت کردم. خیلی آدم عاقل و با ادبی هم هست. ما اصلا دشمن نداریم. اگر بنشینیم با دنیا حرف بزنیم، دنیا هم با ما کاری ندارد. با همین حرف ها می خواهند زحماتی که در سی و پنج سال کشیده شده را یک شبه بر باد دهند. کوچک زاده با اشاره به اتفاقاتی که در روز دانشجو افتاد اضافه کرد: روز دانشجو روز استکبار ستیزی و مخالفت با آمریکاست. اما برخی با تمام وقاحت، امسال تلاش کردند که جنبه ضد استکباری این روز را کمرنگ کنند. البته جوان ها تقصیری ندارند. زیرا از کسانی که نه انقلاب را دیدند و نه جنگ را انتظاری نیست. اما آن آقایی که می آید منتقدین را “تازه به دوران رسیده” خطاب می کند باید یقه او را گرفت. وی در خصوص لحن تند یکی از مسئولین در روز دانشجو گفت: خود آن فرد هم قبول دارد که آمریکا اگر بتواند، تا سر حد ممکن به ملت ایران فشار وارد می کند. در این وضعیت چرا حرفی را میزنی که اگر نگوییم اکثریت، ولی تعداد زیادی از تو کینه به دل بگیرند. روزی میگویند بی سواد، روزی میگویند بی شناسنامه ، روز دیگر میگویند به جهنم بروند . چرا همش عصبانی هستی؟ شاید عصبانیت به دلیل به نتیجه نرسیدن مذاکرات است. این از ابتدا هم مشخص بود. رهبری از ابتدا فرمودند که خوشبین نیستند و البته دلیلش هم واضح است. مذاکرات برد برد با گرگ یعنی چه؟ یعنی گرگ یک پنجه به صورت شما بیاندازد و صورت شما را خونین کند و شما هم یک تکه از پشم گرگ را بکنی! حالا مذاکرات به نتیجه نرسیده و شما عصبانی هستی و حرفی میزنی که جماعت زیادی نسبت به تو کینه ورز بشوند. در این شرایط همه باید هوای هم دیگر را داشته باشند. همه این حرف را قبول دارند ، حتی خود آن آقا. وی در ادامه به موضوع امر به معروف و نهی از منکر اشاره کرد و گفت: مسئله دیگر امر به معروف و نهی از منکر است، زیرا علت اصلی قیام اباعبدلله که خودشان به آن تصریح کرده اند امر به معروف و نهی از منکر بود. البته ما باید روش صحیح آن را بلد باشیم. روش آن کتک زدن و فحش دادن نیست. اینکه خانومی مویش بیرون بود ما برویم به او بی احترامی کنیم، این امر به معروف و نهی از منکر نیست. برخورد با هر ناهنجاری هم یک قاعده دارد و یک دلیل اصلی قیام امام حسین (ع) برای امر به معروف بود، آیا ما چند نفرمان قواعد امر به معروف را می دانیم؟ و این همان چیزی بود که امام حسین (ع) برای او شهید شد. اگر دختری موهایش بیرون بود ما نباید به او فحش بدهیم. بالاترین منکرها ظلم مسئولین حکومتی می باشد و یاد بگیریم نهی از منکر را از بالایی ها انجام دهیم، چرا ملتی که فرزندانش را جلوی صدام فرستاد حالا برای امر به معروف کوتاهی می کند ؟ راه مبارزه با فساد راه انداختن سمیناری که خرجش معلوم نیست چقدر می باشد نیست. ای مردم مراقب باشید کلاه سرتان نرود، الآن چند تا را داریم که به خاطر آقازاده هایشان انقلاب را بیخیال شدند و هر کاری می کنند که فرزندانشان را نجات دهند و ما باید متوجه باشیم که فقط راه نجات ما دفاع از حریم ولایت می باشد. این نماینده مجلس شورای اسلامی پیرامون آزادی و استقلال اظهارداشت: امام در ادامه می فرمایند:” حکومت را برداشتند که حکومت اسلامی باشد نه اینکه فقط ازاد باشیم.  عده ای می گویند ما می خواهیم آزاد باشیم، ما هر طور می خواهیم حرف بزنیم و هرکار بکنیم. همه ی مقصد این نبود که آزاد باشیم. آیا ما فقط می خواستیم آزاد باشیم مثل سوئد که خیلی آزادی دارد و مستقل هم هستند ولی اگر از قرآن در آن خبری نباشد باز هم می خواستند؟ آیا ایران قیام کرد که فقط آزاد باشد و ما جوانان را دادیم که فقط آزاد باشیم؟ یا ایران متحول شده بود به یک ملت صدر اسلامی که شهادت را برای خودشان سعادت می دانستند” مردم این شهادت را می خواهند از شما بگیرند چون اگر کسی از خود گذشته باشد کسی نمی تواند جلویش بایستد، کسی که از مرگ نمی ترسد از هیچ چیزی نمی ترسد. امام فرمود:” مسئولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست بلکه نقطه شروع و انتقال بزرگ جهان اسلام به پرچمداری حضرت حجت (عج) می باشد.” وی در خصوص مقصد انقلاب اسلامی در تفکر امام گفت: امام تکلیف انقلاب را روشن کرد که مسئولان باید زمینه سازی بکنند برای قیام حضرت مهدی (عج)، امام فرمود:” مسائل مادی و اقتصادی اگر مسئولین را غافل کند خطری بزرگ انقلاب را تهدید می کند، تو نماینده شدی و وزیر شدی، قاضی شدی چشمت کور باید کار کنی وضع مردم خوب شود. حکومت اسلامی باید تمامی سعی و تلاش خود را بنماید ولی همه ی اینها نباید ما را از قیام ولی عصر (عج) منصرف کند. فرق ما با امام حسین (ع) چیست؟ امام حسین (ع) برای خداوند قیام کرد و ما هم قیام را از امام حسین (ع) الگو گرفتیم. چه کسی است که نداند مردم عزیز ما در سختی می باشند و گرانی و کمبود بر طبقه ی مستضعف فشار می اورد ولی هیچکس هم نیست که نداند که پشت کردن به فرهنگ دول دنیای امروز و برخورد قاطع و اسلامی با آمریکا و… فشار و سختی و گرسنگی را بدنبال دارد و مردم عزیز ما این راه را خود انتخاب کردند و بهای ان را خود پرداخت خواهند کرد و به ان افتخار می کنند. بدون شهادت این راه میسر نیست.” کوچک زاده در خصوص تهدیدات استکبار جهانی گفت: به خدا بمب هسته ای دروغ است و بهانه ای بیش نیست، بلکه مزاحمت این انقلاب برای آمریکا، یک عده ای پا برهنه ای است کا از فرزندان شهید شما درآمدند که ۳۳ روز اسرائیل را در جنوب لبنان زمین گیر کردند و بعد سنی های غزه و یمن را دیدند، حالا آمریکا آمده مسلمان تقلبی را بوجود آورده مثل داعش که جلوی ما را بگیرند. امام می فرمایند:” ملت شریف ایران توجه داشته باشد کاری که شما انجام دادید آن قدر گران بها می باشد که اگر صدها بار ایران با خاک یکسان شود نه تنها ضرری نکرده ایم بلکه سود زیستن در کنار اولیاء ا… را برده ایم.” آقا ما می خواهیم پا به گور بگذاریم دوست دارید چه کسی به استقبال ما آید؟ امام حسین(ع) و یا یزید؟ من میدانم زندگی ها سخت است ولی می خواهند به ما بگویند همه ی دنیا شکم و زیر شکم می باشد می خواهند دیدگاه ما را به دنیا و ارزش ها عوض کنند. در پایان سخنرانی یکی از حضار در مورد آیت الله مصباح یزدی و جبهه پایداری از دکتر کوچک زاده سوال پرسید و با لحنی کنایه آمیز گفت: کمی از پدر معنوی خودتان بگویید که دکتر کوچک زاده در پاسخ گفت: کسانی که بنده را می شناسند، اطلاع دارند که بنده دوسال است که عضو جبهه پایداری نیستم. درمورد آیت الله مصباح هم با این که ایشان بسیار انسان محترمی است و رهبری تعاریف زیادی از ایشان کرده اند، اما بنده یک آقا بیشتر ندارم و آن اقای خامنه ای هستند و بقیه برایم مثل همدیگر هستند و فرقی نمی کنند. البته تهمت ها و نسبت هایی که به ایشان می دهند، نباید قبل از اثباتش روی آنها تکیه کنیم و مدام تکرار کنیم. همه به یاد داریم که اول انقلاب هم نسبت هایی به شهید بهشتی می زدند، حضرت امام در مورد ایشان گفتند که مظلومیت شهید بهشتی از شهادتش برای من دردناک تر بود.   منبع/متین نیوز
کد خبر: ۵۲۴۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۲۹

سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: دکتر مهدی کوچک زاده در وبلاگ خود نوشت:در رسانه ها آمده بود که : شیرزادٰ  عضو حزب منحله مشارکت در جلسه ای در دانشگاه تهران در باره مسائل هسته ای اظهار نظرهایی نموده است که حاکی از عبث بودن تلاش مسئولین نظام برای حفظ دستاوردهای علمی و فناوری صنعت هسته ای است . وی و همپالکی مهمل گویش  مسمی به زیباکلام در این جلسه مدعی شده اند که اساسا صنعت هسته ای فاقد هر گونه دستاورد علمی و فناوری بوده و اصرار مسئولین نظام بر حفظ دستاوردهای آن  بر خلاف منافع ملت! استٰ همان ادعایی که مسئولین آمریکایی از کنگره گرفته تا وزارتخارجه و سازمان سیا علیرغم تلاششان برای متوقف نمودن پیشرفت هسته ای کشورمان بارها بر زبان آورده اند. سخنان این خود باختگان ترسو و و مهمل گو که در سوابق اظهار نظرهایشان مبارزه با اسرائیل  نیز برخلاف منافع ملی! و بوسیدن چکمه های رضاخان سند افتخار برشمرده شده است و با کمال تاسف و در اثر تسامح و نادیده گرفتن شرایط قانونی عضویت در هیئت علمیٰ از سوی مسئولین وزارت علوم و تحقیقات و فناوریٰ عضویت در هیئت علمی دانشگاه را هم بر خلاف ضوابط یدک می کشند تا حدی بی مبنا و سخیف است که ارزش بحث و تجزیه و تحلیل نداردٰ لکن جا دارد برای آشنا تر شدن با هویت و روحیات و مبانی تفکر و شخصیت این قماش باصطلاح روشنفکران که ریشه این قبیل اظهارات و سخنان بی مبنا است ٰبه اظهار نظری در مورد واقع بینی! و لزوم ترسیدن از آمریکا! و کنار آمدن با شیطان بزرگ ! که از سوی آنان و در سالهای حاکمیت اصلاح طلبان آمریکایی بر مجلس ششم عنوان شده پرداخته شود. جلودار این سنخ وادادگان و عضو ارشد سازمان منحله باصطلاح مجاهدین انقلاب اسلامی (بهزاد نبوی باصطلاح چریک پیر!)  در سال 81 در حالیکه کرسی نایب رئیسی مجلس شورای اسلامی را نیز اشغال نموده در باره لزوم ترسیدن از آمریکا و عدم مقابله با ابرقدرت جهان چنین افاضه می فرماید: ". . .  در واقع هیچ منطق و عقل سلیمی حکم نمی کند که یک کشور جهان سومی – حتی اگر همه ملت پشتیبان حکومتش باشند و همه این ملت مسلح – به جنگ نظامی با آمریکاٰ ابرقدرت جهان روند. در واقع خدا و تاریخ ٰ سردمداران ملتی که آن کشور را به جمگ با ابرقدرت جهان بکشانندٰ نخواهد بخشید. این سخنان را که می گویمٰ  شاید برخی جبهه بگیرند که فلانی از آمریکا می ترسدٰ بله به خاطر کشورم ٰ مردم و انقلابم از آمریکای تا بن دندان مسلح می ترسم" روزنامه اعتماد 28 مهر 81 صفحه سیاسی این جلودار ترسو که معلوم نیست در قضیه پس دادن جاسوس های آمریکایی   که نمایندگی ایران را برعهده داشت با منافع ملت چه معامله ای کرده است در مصاحبه دیگری افاضه می کند: " مسلم است که می ترسم! کیست که از آمریکای تا بن دندان مسلح که در عراق خود را چنین نشان داد و هیچ احترامی برای استقلال دولت ها قائل نیستٰ نترسد!؟ بلهٰ  من می ترسمٰ ظاهرا آمریکایی ها هرکاری بتوانند می کنندٰ سازمان ملل متحد یا حتی افکار عمومی غرب هم اهمیت ندارد." ماهنامه گزارش 15 خرداد 82ٰ صفحه 14 همزمان با این افاضاتٰ متملقین جلودار ترسیده از آمریکا و از جمله شیرزاد !! نفوذی مجلس ششم برای تئوریزه کردن و موجه جلوه دادن ترس از قدرت و زور و تسلیم در برابر قلدران در صفحه 2  روزنامه یاس نو مورخ 2 اردیبهشت 82 چنین می نویسد: " برای ترسیدنٰ شعور ترس لازم است. بعضی ها ممکن است نترسندٰ چون شعور درک خطر را ندارند! شواهدی که در هفته های اخیر از تحلیل های بعضی از تحلیلگران دیدیمٰ نشان می دهد که پاره ای از آقایانٰ اصولا اطلاع دقیق و درستی از توان تسلیحاتی پیشرفته و سیطره اطلاعاتی آمریکا و دیگر کشورها و نقاط واقعی قوت و ضعف طرف مقابل ندارند. این بی اطلاعی عمدتا به دلیل سیطره تئوری های ذهنی و تحلیل های باصطلاح ارزشی است که صاحبان آن را عمدتاٰ اسیر عینک خاص پیشداوری های تنگ نظرانه و کور کننده کرده است." جا دارد آقای رئیس جمهور که همواره منتقدین شکل تلاش برای حفظ دستاوردهای هسته ای را با عناوین مختلف "بی شناسنامه" و "بی سواد" و "تازه به دوران رسیده" می نوازند و مسئولین سیاست خارجی شان نیز اظهارات منتقدین را مخل پیشرفت تلاش ها برای حفظ حقوق هسته ای ملت می دانندٰ  در باره این اظهارات نیز که پس از دعوت آقای رئیس جمهور از دانشگاهیان برای اظهار نظر در مورد مسئله هسته ای مطرح می شود نیز ابراز لطفی بفرمایند و نظرشان را با دادن برچسب یا عنوانی ابراز نمایند! به راستی این اظهارات پشت مذاکره کنندگان در مورد هسته ای را خالی نمی کند! خصوصا که از سوی کسانی ابراز می شود که مدعی همراهی و حمایت از دولت و شخص آقای رئیس جمهور نیز هستند. به راستی داشجویان و اساتیدی که در انتخابات 88 به میرحسین رای دادند می پذیرند کسی یا کسانی در کسوت استاد دانشگاه و نماینده فکری آنان تا این حد زبون و ذلیلانه در برابر قدرت های پوشالی استکبار ابراز عجز و درماندگی کنند؟ پ . ن . یاد ضرب المثلی افتادم که می گفت " قلیچو ول کن قلوچ را بچسب"!
کد خبر: ۵۲۲۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۲۷

به گفته ی ابو احمد بین 17 تا 25 تن از سران داعش کسانی هستند که در سال های 2004 تا 2011 در زندان های آمریکایی ها در عراق نظیر بوکا و ابوغریب حضور داشته اند
کد خبر: ۵۲۰۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۲۴

براساس آمارها، در حدود یک‌میلیون ایرانی در آمریکا سکونت دارند. از این تعداد چند نفر موفق به ورود به رده‌های بالا در ادارات دولتی آمریکا شده‌اند؟ بالاترین جایگاهی که یک ایرانی در دولت آمریکا کسب کرده است متعلق به کیست؟ در این گزارش با مقامات ایرانی دولت آمریکا بیشتر آشنا می‌شوید.گروه گزارش ویژه مشرق - چندی قبل خبر انتصاب یک ایرانی به عنوان معاون امور بین‌الملل وزارت خزانه‌داری آمریکا منتشر شد. رامین طلوعی، شهروند آمریکایی ‌ ایرانی‌الاصلی است که به این سمت برگزیده شد. به همین بهانه، نگاهی به ایرانیان حاضر در مناصب مهم دولتی و فدرال در آمریکا خواهیم داشت. روایات مختلفی از تعداد ایرانیان مقیم آمریکا وجود دارد که هیچکدام معتبر نیست. چرا که بسیاری از ایرانیان هنوز ایرانی بودن خود را اعلام نکرده‌اند. اما نزدیکترین تخمین غیر رسمی را می‌توان برآورد "دفتر حفاظت منافع ایران" در واشنگتن دی سی دانست که این تعداد را 900 هزار نفر بر اساس گذرنامه‌های موجود اعلام کرده است. در هر حال، از این جمعیت تنها 12 نفر موفق به ورود حائز اهمیت به دستگاه سیاسی آمریکا شده‌اند که در این گزارش به معرفی آنها می‌پردازیم. گلی عامری (Goli Ameri)"گلی یزدی" متولد 4 مهر 1335 (26 سپتامبر 1956) در تهران است. او سیاستمدار و تاجر ایرانی مقیم آمریکا است. در پرتلند ایالت اورگن آمریکا زندگی می‌کند و دو فرزند دارد. او بنیانگذار و رییس اجرایی شرکت "مشارکت جهانی" (Global Engagement) است که هدف آن تقویت علائق و اهداف مشترک میان آمریکا و دیگر کشورهای جهان است. وی، معاون دبیر کل سابق دفتر ارزشهای انسانی و دیپلماسی صلیب سرخ و هلال احمر و مدیر کل سابق (معاونت وزیر) امور آموزشی و فرهنگی وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا بوده است. در سال 2004، به عنوان یک جمهوریخواه وارد مجلس نمایندگان آمریکا شد؛ در دوره جورج دابلیو بوش، به عنوان یکی از اعضای هیات سه نفرهٔ آمریکا در شصت و یکمین نشست کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد حضور داشت و سپس به عنوان نماینده امریکا در سازمان ملل متحد تا 26 می 2006 فعالیت کرد.عالیت‌ها و افتخاراتاو صاحب بیش از 50 مقاله و گزارش در زمینه بازار ارتباطات و دارای اعتبار و شهرت در مجلات و روزنامه‌های معتبری چون Telephony، The Oregonian, The Seattle Times, The San Jose Mercury News، و Internet Week است. شرکت او موسوم به eTinium آنقدر در کار خود موفق بود که چندین مرتبه بعنوان سخنران به کنفرانسهای صنعتی جهان دعوت شد. علاوه بر این، در رده‌های دانشگاهی به عنوان نماینده یا هماهنگ کننده فعالیتهای بسیاری داشت. عامری، به زبانهای انگلیسی و فرانسه تسلط کامل داشته و با اسپانیایی نیز آشنایی دارد. در اکتبر 2007، به خاطر تلاشهایش در سازمان ملل و فعالیتهای مستمرش در هیئت مشاور برنامه "آموزش ملی رهبری زنان" از سوی مجله "زنان شمال غرب" در لیست یکصد زن قدرتمند آمریکا قرار گرفت. همچنین در 11 می 2008، موفق به کسب جایزه "مدال افتخار جزیره الیس" که به 100 فرد موفق غیر بومی آمریکا اعطا می‌شود شد. او در سال 2012 به عضویت هیئت امناء سازمان خصوصی "خانه آزادی" در آمد. در روز 4 جولای 2012، روزنامه نیویورک تایمز به انتخاب عامری در لیست منتشره "موسسه کارنگی" بعنوان "مهاجرین افتخارآور آمریکا" اشاره کرد. مبارزات انتخاباتیسال 2004 اما سال مبارزات انتخاباتی عامری در منطقه خود برای ورود به مجلس نمایندگان بود. او با شکست "تیم فیلیپس" (Tim Phillips) اعتدالگرا که یک بازرگان کوچک بود و شکست "جیسون مشل" (Jason Meshell) محافظه‌کار به عنوان نامزد نهایی حزب جمهوریخواه اورگن وارد فاز رقابت با "دیوید وو" (David Wu) دموکرات شد. عامری، استاد جمع‌آوری کمک مالی است. به همین دلیل، توجه مقامات واشنگتن‌نشین به او جلب شد. او آنقدر در مرکز توجه قرار گرفت، که از وی به عنوان مورد بحث‌ترین و قویترین نامزد انتخاباتی مجلس نمایندگان در سال 2004 یاد می‌شد. رقابت وی با وو زمانی به چالش بزرگ کشیده شد که بحث تجاوز جنسی وو در دوران دانشگاه به یکی از همکلاسی‌هایش، در رسانه‌ها مطرح شد. در ابتدا، عامری خواهان ورود و دامان زدن به این بحث نبود، اما در مراحل اخر رقابت این بحث را پر رنگ کرد. سرانجام، وو با کسب اراء 58 درصد نسبت 38 درصد عامری وی را شکست داد. اما قصه به اینجا ختم نشد؛ این وو بود که در سال 2011 که فضاحت تعرض جنسی وی به یکی از دختران کمپین تبلیغاتی‌اش علنی شد، مجبور به استعفا گردید. دوران فعالیت در سازمان مللدانش و تخصص عامری در زمینه ارتباطات موجب موفقیت او در سامان ملل متحد شد. در تابستان 2005، جورج دابلیو بوش گلی عامری را به عنوان نماینده دائم امریکا در سازمان ملل برگزید. او با تسلط بر تکنولوژی نوین و طرح دولت اینترنتی در زمینه اصلاح سیستم مدیریتی سازمان ملل و شکل‌گیری شواری حقوق بشر موفقیت بسیاری را کسب کرد. مجلس سنا نیز به دلیل فعالیتهای وی دوره نمایندگی وی در سازمان ملل را تا 26 می 2006 تمدید کرد. او در کنفرانسهای مختلف در مورد موضوعات دموکراسی و حقوق‌بشری سخنرانی‌هایی داشته است که می‌توان مهمترین آنها را "بحران ایران: مسئله فرا قاره‌ای" اشاره کرد. فعالیت در وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکادر 15 نوامبر 2007، جورج دابلیو بوش وی را به عنوان نامزد احراز پست مدیر کل (معاونت وزیر) امور آموزشی و فرهنگی وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا به مجلس سنا معرفی کرد. وظیفه وی، اشاعه دیپلماسی عمومی امریکا به دیگر نقاط جهان بود. مجلس سنا در روز 13 مارس 2008 صلاحیت وی را تایید کرد. عامری، به منظور انجام ماموریتهای خود به کشورهای مختلف سفر کرد. در اولین سفر خود در می 2008 به امارات متحده عربی و قطر سفر کرد تا سیاستهای آموزشی و فرهنگی آمریکا در آن کشورها را توسعه بخشد. سفر دوم او به برزیل بود. در همان ماه می، وی در "برزیلیا" با فرناندو حداد -وزیر آموزش برزیل دیدار کرد. در این دیدار او قول مساعدت یک میلیون دلاری به سیستم آموزشی برزیل را داد. در ماه ژوئن 2008، به جمهوری آذربایجان سفر کرد که طی آن به "میسیر مردانف" -وزیر آموزش این کشور- اطمینان داد که پذیرش سالیانه دانشجویان آذربایجانی در آمریکا را افزایش خواهد داد. در جولای 2008، به اندونزی سفر کرد و با "فصلی جلال" -مدیر کل آموزش عالی وزارت آموزش اندونزی- دیدار کرد. در سپتامبر 2008، به چین و ویتنام سفر کرد. در سفر به چین با تنی چند از مقامات آموزشی و فرهنگی این کشور دیدار کرد و در ویتنام اقدام به تاسیس دفتر مشاوره آموزشی نمود. دوره مدیریت وی در تاریخ 20 ژانویه 2009 همزمان با به پایان رسیدن دولت بوش، به اتمام رسید. سیروس امیر مکری (Cyrus Amir-Mokri)"سیروس امیر مکری" متولد 1334 تهران است. او پس از انقلاب به همراه خانواده خود در سال 1981 به آمریکا مهاجرت کرد. وی در سال 1986 از دانشگاه هاروارد در رشته زیست شیمی فارغ التحصیل شد. س‍‍‍‍‍‍پس در رشته تاریخ در دانشگاه شیکاگو با گرایش تاریخ مدرن خاورمیانه ادامه تحصیل داد. او کمک هزینه تحصیلی سال پایان‌نامه خود را از "بنیاد ملون" (Mellon Foundation) دریافت کرد. پایان نامه دکترای وی در مورد تاریخ مشروطه ایران بود. سرانجام وی موفق به اخذ مدرک دکترای تاریخ و همزمان با آن، کارشناسی از دانشگاه شیکاگو شد.بالاترین منصب دست یافته امیر مکری، معاونت وزیر در موسسات مالی وزارت خزانه‌داری آمریکا بوده است. او همچنین مشاور ارشد رییس "کمیسیون تجارت کالا" و از اصلی‌ترین افراد در تصویب قانون "داد فرانک" (Dodd-Frank) - که حقوق مصرف کننده و اصلاحات وال استریت را در بر داشت- بود. همچنین به عنوان نماینده کمیسیون در "شورای نظارت ثبات مالی" فعالیت کرده است. از دیگر منصب‌های وی، منشی‌گری قاضی "بروس ام. سیلا" (Bruce M. Selya) در دادگاه تجدیدنظر است. مکری قبل از اینکه وارد دستگاه دیپلماسی امریکا بشود، در موسسات حقوقی Skadden, Arps, Slate, Meagher & Flom LLP به عنوان سهامدار فعالیت داشت. او معمولا وکالت پرونده‌های پیچیده‌ تجاری را بر عهده گرفته است. او هم به "مدال افتحار جزیره الیس" که مختص غیربومیان موفق آمریکا می‌باشد، دست یافته است. هوشنگ انصاری (Houshang Ansari)"هوشنگ مستمند شیرازی" معروف به هوشنگ انصاری متولد 1305 اهواز است. این سرمایه‌دار ایرانی به مدت 18 سال در دوره پهلوی دوم فعالیت سیاسی و تجاری داشت. از مناصب وی در آن دوره می‌توان به معاونت فنی وزارت بازرگانی، سفیر ویژه در کشورهای آفریقایی، و سفیر ایران در پاکستان و سیلان اشاره کرد. وی در دولت امیر عباس هویدا به وزارت اطلاعات و جهانگردی و اقتصاد رسید، و در دولت آموزگار وزیر دارایی و وزیر اقتصاد بود. انصاری در سال 1933 از طریق "عباس آرام" -سفیر وقت ایران در آمریکا- با مریم پناهی آشنا شد و ازدواج کرد. از فعالیتهای وی در دورانی که سفیر ایران در آمریکا بود می‌توان به مجاب کردن محمدرضا شاه برای کمک‌های میلیون دلاری به کشورهای دیگر و امضاء قرارداد با "هنری کیسینجر" -وزیر امورخارجه وقت آمریکا- برای احداث 8 نیروگاه هسته‌ای اشاره کرد. در دهه ،1970 سازمان سیا در گزارشی هوشنگ انصاری را یکی از 17 نفر "حلقه درونی" محمدرضا شاه خواند و وی را یکی از 2 گزینه شاه برای جایگزینی هویدا نامید. وی، با تاسیس حزب رستاخیز به عنوان رهبر "جناح سازنده" این حزب از سوی شاه انتخاب شد. این جناح، رقیب "جناح پیشرو" به رهبری جمشید آموزگار بود. بسیاری از حامیان انصاری از کسانی بودند که از انتخاب آموزگار به عنوان رهبر جناح پیشرو و حزب رستاخیز رضایت نداشتند. "عباس میلانی" -مورخ معاصر ضدانقلاب- در کتاب خود به نقل از مریم پناهی -که در سالهای بعد از انصاری طلاق گرفت- آورده که "یکی از دو اشتباه بزرگ شاه انتخاب نکردن هوشنگ بعنوان رهبر حزب رستاخیز بود و یکی از قویترین علل وقوع انقلاب 57 را می‌توان همین امر دانست".انصاری که از ثروتمندان تاریخ ایران محسوب می‌گردد، پس از عدم توفیق شرکت معروف خود به نام "فخر ایران" آن را به دولت شاه فروخت. وی در سال 1356 به ریاست شرکت ملی نفت ایران برگزیده شد اما در سال 1357 همزمان با کوبیده شدن بر طبل انقلاب به بهانه درمان ناخوشی خود، برای همیشه به خارج از ایران عزیمت کرد. او که با ثروت هنگفتی پای به خاک آمریکا گذاشت در سال 1986، رسما شهروندی آمریکا را گرفت و مدیریت شرکت National Oilwell Varco را بر عهده گرفت اما بعدها از آن استعفا داد. انصاری هم اکنون مدیر عامل شرکت Stewart & Stevenson LLC است و صاحب هلدینگ بزرگ "گروه پارمان" (Parman Group) در هیوستن است. این هلدینگ دارای چند شرکت با زمینه فعالیت تجارت بین‌المللی، ساخت و ساز، تولید وسایل رفاهی، تولید منسوجات، و تولید تجهیزات صنعت نفت است. انصاری که به عنوان دوست قدیمی کیسینجر و شریک تجاری وی از جمهوریخواهان جانفدای آمریکا محسوب می‌گردد، در تاسیس چندین موسسه و نهاد آموزشی و پزشکی نقش اساسی داشته است که از آن دست می‌توان به "دانشگاه سن مارتین" و موسسه "جیمز بیکر" اشاره کرد. هم‌اکنون انصاری در هیوستون زندگی می‌کند و گرایش سیاسی جمهوریخواه دارد. او از اصلی‌ترین افراد در بنیانگذاری موسسه جیمز بیکر تگزاس است. همچنین بخش ذخایر اسلامی موزه هنرهای عالی هیوستن تا حد بسیاری مدیون سرمایه و حمایت انصاری و همسرش است. اما وی در سال 2004 با یک اقدام چشمگیر و سیاستمدارانه، 15 میلیون دلار جهت پیشبرد امور "مرکز پژوهشهای سلول‌های بنیادین" به دانشگاه "کرنل" اهدا کرد. او که هم اکنون یکی از افراد هیئت مشاور تصمیم‌سازان "انجمن سیاست رسانه‌ای آمریکا در خارج از مرزها" است، در فوریه 2014 از ورود کتاب "یک هزار سال کتاب ایرانی" به کنگره ملی امریکا حمایت بسیاری به عمل آورد. این سرمایه‌دار و سیاستمدار کهنه‌کار ایرانی در سال 2003 موفق به دریافت "مدال افتخار جزیره الیس" و جایزه "وودرو ویلسون" (Woodrow Wilson) شد. در سال 2004 انصاری و همسرش شهلا اقدام به کمک مالی برای پیشبرد پروژه سلول‌های بنیادین دانشکده علوم پزشکی دانشگاه کرنل کردند و این دانشکده در مقام قدردانی از این عمل، اقدام به ساخت "مرکز سلول‌های بنیادین انصاری" کرد. همچنین، در سال 2004 اقدام به تاسیس آکادمی آمریکایی دیپلماسی کرد که در طی 2 سال بسیاری از بحث‌ها، مناظرات، سخنرانی‌ها، و سمینارها در مورد سیاست خارجی امریکا در ان صورت گرفت. علاوه بر این، کلکسیون تصویری انصاری از تاریخ امریکا در سال 2004 در "کتابخانه جورج بوش" به نام او نامگذاری شد. مایکل بنیامین (Michael Benjamin)نام کامل او "مایکل بنیامین بونهور" و متولد 1348 (1969) نیویورک از یک پدر یهودی ایرانی و مادر هندوراسی است. او سرمایه‌گذار شخصی شرکتهای اینترنتی محسوب می‌گردد. در سال 2004 به عنوان نامزد جمهوریخواه برای ورود به مجلس سنا تلاش کرد اما توفیقی به دست نیاورد. پدر بنیامین در سال 1950 از تهران به آمریکا مهاجرت کرد. پس از تولد بنیامین، پدرش درخواست انتقال به شعبه بانک امریکایی هندوراس را داد و خانواده وی به آنجا عزیمت کرد. اما در سال 1971 پرو و در سال 1973 اکوادور در انتظار او و والدینش بود. او در اکوادور در "آکادمی امریکایی کوتوپاکسی" تحصیل کرد. مقاصد بعدی خانواده سال 1974 نیویورک، سال 1980 کلمبیا، سال 1982 مکزیک، و در سال 1987 گرینویچ بود. بالاخره او موفق به اخذ مدرک کارشناسی خود از دانشگاه نیویورک در رشته اقتصاد و ادبیات غرب شد و به عنوان معاون رییس بانک سرمایه‌گذاری ریچر و شرکا (Richter & Co.,) در منهتن مشغول به کار شد. وی تا قبل از سال 1997 که تجارت و سرمایه‌گذاری شخصی خود را شروع کند، در شرکت "بیمه عمر گاردین" هم فعالیت داشت.ر سال 1996، در حالی که فقط 25 سال داشت، در رقابتهای انتخاباتی کنگره ملی آمریکا از منطقه منهتن شرکت کرد اما با اینکه گوی رقابت را "جرولد ندلر" (Jerrold Nadler) دموکرات از وی ربود، مورد تحسین "نیویورک پست" و "رادولف دابلیو جیولیانی" واقع شد. رییس ستاد انتخاباتی وی "جان سی وایتهد" (John C. Whitehead) رییس شرکت "گلدمن ساکس و شرکا" و "بانک فدرال نیویورک" بود. وایتهد بعدها وارد شرکت و توسعه و نوسازی منهتن شد و وظیفه بازسازی برجهای مرکز تجارت جهانی پس از واقعه 11 سپتامبر را بر عهده گرفت. مایکل، در ژانویه 2003 اعلام کرد که قصد ورود به مبارزات انتخاباتی سنا و رویارویی با حریف دموکرات خود "چاک شامر" (Chuck Schumer) را دارد. وقنی او 20 هزار را نفر را در کمپین خود به کار گرفت و 820 هزار دلار هزینه این کمپین کرد، توجه ناظران را به خود جلب نمود. اما علیرغم تلاش بسیار مایکل بنیامین محافظه‌کار و موفقیتهای وی در جلب نظر مردم، کمیته جمهوریخواهان منطقه اقدام به انتخاب "هاوارد میلز" (Howard Mills) اعتدالگرا به جای وی کردند. هر چند که بعدها میلز در رقابت با شامر شکست خورد. اما کنار گذاشتن بنیامین موجب افشاگری وی علیه هیئت جمهوریخواهان منطقه و جورج پتکی (George Pataki) -فرماندار نیویورک- گردید. اما در نامه‌ای علنی مقامات نیویورکی را به طراحی بازیهای پنهان و ناجوانمردانه سیاسی و زد و بندهای کثیف و غیرانسانی متهم کرد و علت کنار گذاشته شدن خود را وابسته نبودن‌اش به آنها ابراز داشت. وعده‌های انتخاباتی او شامل کاهش مالیات، جلوگیری از ولخرجی‌های دولتی، تامین امنیت اجتماعی، حمایت از همه والدین در مدارس و نه فقط ثروتمندان، منع سقط جنین به جز در موارد اضطراری، اشتغال زایی و جلوگیری از دخالت دولت در امور اقتصادی مردم، دفاع از هویت ملی، و رویکرد جدی نسبت به محور شرارت شامل ایران، کره شمالی، وسوریه بود. او از حمله به عراق و قرار دادن ایران در لیست محور شرارت حمایت کامل به عمل آورد. جمشید دلشاد (Jamshid "Jimmy" Delshad)جمشید دلشاد معروف به جیمی دلشاد متولد 1318 شیراز و یهودی است.در سال 1338 همراه با برادران خود به آمریکا مهاجرت نموده و در دانشگاه "نوردریج" کالیفرنیا در رشته علوم تحصیل کرد. دلشاد در سال 1338 به آمریکا مهاجرت کرد و در سال 1358 یک شرکت رایانه‌ای را تاسیس کرد. بعدها در سال 1369 به عنوان رییس کنیسه "سینای" که بزرگترین کنیسه جهان است، انتخاب شد. او هم اکنون از کاریزما و نفوذ بسیاری در جامعه یهودیان آمریکا برخوردار است.او در سال 2003 وارد شورای شهر بورلی هیلز شد و در 27 مارس سال 2007 رسما به عنوان شهردار این شهر انتخاب گردید. دلشاد، تا مارس 2011 شهردار شهر بورلی هیلز بود. وی، اولین ایرانی و تنها شخصیت ایرانی است که شهرداری یک شهر در امریکا را عهده‌دار شده است. جیمی دلشاد پس ار پایان دوره تحصیل، فعالیت خود را در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی ادامه داد و به مدت 7 سال در جایگاه یکی از مدیران اجرایی هیئت اموزشی آن دانشگاه تصمیمات مهمی را اتخاذ کرد. او در سال 1965 اقدام به تحصیل در رشته فن‌آوری انبارداری رایانه‌ای کرد و در سال 1978 موفق شد که مستقلا در زمینه فعالیت خود را داشته باشد. اما دلشاد در سال 1999 با انتخاب بعنوان رییس کنیسه "سینای"، شرکت رایانه‌ای خود را به جهت کمک و مساعدت به جامعه یهودیان فروخت. او علت این عمل خود را وقف کامل خود به جامعه یهودیان و کشوری اعلام کرد که فرصت تجربه "زندگی آمریکایی " را به وی بخشیده است. جیمی اینچنین ابراز داشت: "من به عنوان یک تاجر و متخصص تکنولوژی با این عمل نه تنها قصد انتقال تجربه خود به سازمانهای یهودی غیرانتفاعی را دارم بلکه می‌خواهم مردم پیرامونی خود را به رویارویی با چالشهای جذاب و جدید زندگی دعوت کنم تا از این مجرا آنها مرا به عنوان یک الگوی موفق ببینندو تا به حدی با جامعه یهودیان آشنا شوند که خود را جزئی از ما ببینند". وبسایت رسمی خود او جایی در معرفی‌اش اینچنین بیان می‌کند: "با آنکه او ایرانی است، اما آمریکا را کشور و بهشت خود دانسته و همیشه قدردان آن بوده است". وی وقتی در انتخابات 2003 شورای شهر پیروز شد، چنین گفت: "من با حس غرور ملی آمریکایی و افتخار به این مرز و بوم وارد شورای شهر شدم. من به این کشور که در حق من لطف کرد تا بتوانم از طریق ایجاد کار مساعد یک زندگی واقعی را تجربه کنم، همیشه بدهکارم". جمشید دلشاد که علاقه عجیبی به جیمی بودن دارد اما نام فامیلی دلشاد را هنوز به عللی که روشن نکرده حفظ نموده است، 48 سال است که در لس انجلس و 18 سال است که در بورلی هیلز زندگی می‌کند. وی 38 سال است که با لانی گرشتاین دلشاد ازدواج کرده و دارای دو فرزند دختر و پسر به نامهای "دبرا" و "دانیل" است. جیمی وقتی در سال 2007 شهردار شهر مورد علاقه‌اش شد، قول داد که آن شهر را تبدیل به امن‌ترین و آماده‌ترین جای آمریکا برای یهودیان کند. بدین ترتیب، دستور داد که در جای و جای شهر دوربین مدار بسته نصب شود تا هرگونه مشکل ترافیکی، دزدی و درگیری سریعا در دید پلیس باشد. وی، هر آنچه که برای استفاده از ابزار تکنولوژیک جهت کنترل بزهکاریهای شهر در توان داشت، بکار گرفت.افتخارات و جوایز جیمی دلشاد شامل موارد ذیل می‌گردد:جایزه انجمن مالکان وطنی B.H.P.E.T سال 2005جایزه سال 1990 کنیسه سینای به عنوان "مرد سال"جایزه سال 1991 فدراسیون یهودی باشگاه مردان با عنوان "بوته سوزان"جایزه رهبریت یهودی محافظه‌کار از موسسه "ماسوت/استسچر" کنیسه سینایاین کنیسه که بزرگترین کنیسه یهودی جهان است، در روزهای شنبه پذیرای یکهزار و 500 میهمان و روزهای تعطیلات رسمی 400 میهمان است. دو مدرسه را با یکهزار دانش‌آموز مدیریت می‌کند. همچنین دو غسالخانه در لس آنجلس دارد. ظاهرا کارکرد دلشاد تا به آن حد بود که با ایجاد اتحاد و هماهنگی میان بخشهای مختلف کنیسه، رشد عضویت در این مجموعه را تا 30 درصد بالا برد. او از 2002 تا 2010 ریاست بنیاد ماگبیت را بر عهده داشت. وظیفه این بنیاد، جذب دانشجویان گرفتار و بی‌پول به یهودیان از راه حمایت مالی آنها است. اما مناصبی که دلشاد در سازمانهای خصوصی و غیرانتفاعی داشته است:* عضویت در هیئت مدیره مرکز مشاوره ماپل* عضویت در هیئت مدیره مرکز پزشکی شبا* ریاست فدراسیون یهودیان ایرانی مقیم آمریکا* عضویت در هیئت مدیره کنیسه نصا* عضویت در بنیاد آگاهی فرهنگی اسراییل* ریاست کنیسه سینای* عضویت در آیپک* دیدار افتخاری بعنوان نماینده یهودیان با دالائی لاما* شرکت در همایشهای مختلف یهودیان به عنوان سرمایه‌گذار* عضویت در فدراسیون یهودیان JCRC جمشید دلشاد که از هیچ تلاشی برای رفاه حال هموطنان آمریکایی خود فروگذار نکرده، دستی هم بر آتش ایران ستیزی دارد. پایگاه خبری "فردا نیوز" در همین رابطه به نقل از روزنامه "لس آنجلس تایمز" در مطلب خود به تاریخ 20 تیر 1386 اورد که دلشاد قصد دارد از شورای شهر بورلی هیلز بخواهد که سرمایه‌گذاری‌های صندوق بازنشستگی بورلی هیلز در شركت‌های فعال در ایران را خارج كنند. هدف از این "اقدام نمادین" جمع‌آوری حمایت برای تشکیل جنبش در كالیفرنیا و سایر ایالت‌های آمریكا به منظور منزوی ساختن ایران معرفی شده است. لس انجلس تایمز در این رابطه اورده که هدف دقیق دلشاد مقابله با ایران بعنوان حامی تروریسم است؛ کمااینکه وی در این رابطه اینگونه ابراز داشته که "نمی‌خواهم چون ایرانی‌الاصل هستم، به این بهانه در قبال ایران سکوت کنم. می‌خواهم همه بدانند که برغم ایرانی بودنم، حامی امریکا هستم". سیروس حبیب (Cyrus Habib)سیروس حبیب متولد 31 مرداد 1360 است. او تا سن 8 سالگی سه مرتبه به سرطان عجیب و کمیابی دچار شد که هر سه مرتبه درمان گردید اما نهایتا او را در سن 8 سالگی برای همیشه نابینا کرد.وی در 4 نوامبر 2014 به عنوان نامزد دموکرات با کسب 65 درصد آرا رسما از ناحیه قانونی 48 واشنگتن وارد مجلس سنا شد. البته وی در سال 2012 هم با کسب 61 درصد آرا موفق به ورود به مجلس نمایندگان شده بود. او در آن زمان از سوی هم‌حزبی‌های خود به عنوان نایب رییس "کمیسیون تکنولوژی و توسعه اقتصادی" انتخاب شد. حبیب در رشته حقوق در دانشگاه "پرکنیز کوی" سیاتل موفق به اخذ مدرک کارشناسی شده است. او بورسیه موسوم به "رودز" دانشگاه آکسفورد را گرفت که فقط به دانشجویان ممتاز خارجی اهدا می‌شود. همچنین بورسیه موسوم به "ترومن" را برای انواع طرحهای ابتکاری و خدمت به جامعه آمریکا بدست آورد. او از پیروان پل سوروس برادر بزرگتر جورج سوروس تاجر و سرمایه‌گذار مشهور است که یک مجارستانی متولد آمریکا و مهندس و تاجر بزرگ بود، می‌باشد. سیروس حبیب، از دانشگاه کلمبیا با درجه "سوما کوم لاده" (لاتین-Summa Cum Laude) که بالاترین درجه علمی است، فارغ‌التحصیل شد. او عضو جامعه افتخاری "فی بتا کاپا" دانشگاه اکسفورد و سردبیر "مجله حقوق و قضا" دانشکده حقوق دانشگاه ییل آمریکا است. او در خدمت اساتیدی چون قاضی "گوئیدو کالابرسی"، پروفسور "آخیل امار"، و پروفسور "هارولد کوح" بوده است. حبیب در سال 2014 از سوی مجله "حکومتداری" به عنوان یکی از 12 قانونگذار برتر واشنگتن انتخاب شد. همچنین به عنوان یکی از 40 سیاستمدار برتر زیر 40 سال 2014 امریکا" از سوی واشنگتن پست انتخاب شد. راس میرکریمی (Ross Mirkarimi) "راس میرکریمی" متولد 13 مرداد 1340 (4 آگوست 1961) شیکاگو از پدری ایرانی به نام "حمید میرکریمی" و مادر روس یهودی با نام "نانسی کلمن" است. وقتی 5 سال بیش نداشت، والدینش از هم جدا شدند. مادر، او را با خود به "جیمز تاون" برد. پدر را بسیار کم می‌دید. راس، بعدها کارشناسی علوم سیاسی خود را از دانشگاه "سنت لوئیز" گرفت. سپس در رشته اقتصاد بین‌الملل موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد از دانشگاه "گلدن گیت" شد. او که از سال 1984 در سان فرانسیسکو زندگی می‌کند، دومین مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته علوم محیطی از دانشگاه سان فرانسیسکو دریافت کرده است. راس، در سال 2009 از همسر خود "الیانا لوپز" (Eliana Lopez) که یک ستاره تلویزیونی در ونزوئلا است، صاحب یک فرزند شد. اما در 13 ژانویه 2012 پس از به خطر انداختن بچه به دلیل مشاجره با همسرش در شب سال نو، به خشونت خانوادگی متهم شد. لذا، وی که رییس پلیس سان فرانسیسکو بود، تا مدتی توسط "اد لی" (Ed Lee) شهردار سان فرانسیسکو در تعلیق ماند. لی، از "شورای سرپرستان سان فرانسیسکو" خواست تا با اخذ رای نسبت به ابقا یا عزل وی تصمیم‌گیری کنند. نتیجه اینکه آراء کاملا به نفع وی صادر گردید و میرکریمی در سمت خود ابقا شد.میرکریمی، در ابتدای دوره خدمت خود در اداره پلیس سان فرانسیسکو، مامور دایره جرائم "یقه سفید" یا "بدون خشونت" (white collar crime) که توسط مقامات رخ می‌داد و عموما ارتباط به فساد مالی داشت، بود. نقشهایی که میرکریمی در سازمانهای مدنی و جوامع مختلف داشته است:*‌ رهبر ائتلاف منطقه آزاد هسته‌ای (Nuclear Free Zone)* عضویت در اتحادیه صنایع امریکا* عضویت در فدراسیون بین‌المللی مهندسین و متخصصین* عضویت در تالار تجار ایرانی- آمریکایی * تحلیلگر محیطی تیم مطالعاتی هاروارد بر روی مورد بحران عراق* عضویت در سازمان ملی زنان آمریکا راس، در سال 1990 همراه با "رالف نادر" لبنانی‌الاصل حزب سبز کالیفرنیا را تشکیل داد اما بعدا که عضو "شورای سرپرستان سان فرانسیسکو" بود، با علم به این موضوع که دیگر نمی‌تواند راه حزب سبز را بپیماید، در مارس 2010 دموکرات شد. او سیاستهایی همچون مجاز دانستن توزیع ماری جوآنا جهت استفاده‌های درمانی، تامین امنیت خیابانها و معابر، مبارزه با انواع جرائم و جنایات، منع مصرف تنباکو در زمین‌های گلف، تغییر نام برخی خیابانها برای احترام به اقلیت رنگین پوست جهت جلوگیری از عدم عزیمت آنها از شهر، کنترل سلاح، حمایت از "جاش وولف" ابر سرمایه‌گذار مشهور، حفظ و نگهداری محیط زیست، افزایش پلیس گشت پیاده، و افزایش تاثیربخشی معماری و ساخت و ساز شهری را در دستور کار قرار داد. اما هنگامی که اولین منع قانونی استفاده از کیسه‌های پلاستیکی را در سوپرمارکتهای بزرگ و داروخانه‌ها در 2007 پیشنهاد داد، توجه جامعه آمریکا را به خود جلب کرد. راس میرکریمی، در چندین وهله از نامزدان دموکرات سان فرانسیسکو به عنوان مسئول کمپین حمایت کرد و در سال 2003 هماهنگ‌کننده و سخنگوی کمپین "مت گونزالس" در انتخابات شهرداری سان فرانسیسکو بود. او، در سال 2008 حمایت خود از باراک اوباما را ابراز داشت. هم اکنون میرکریمی رییس پلیس سان فرانسیسکو است. قبل از این، از سال 2005 تا 2011 رییس پلیس منطقه 5 این شهر بود. سیاستهای او تحت عنوان "سیاستهای سبز" شامل عدالت اجتماعی و مبارزه با خشونت است. الکس نورسته (Alex Nowrasteh) "الکس نورسته" تحلیلگر امور مهاجرت است و برای "مرکز شکوفایی و آزادی جهانی موسسه کاتو" که یک اتاق فکر است، کار می‌کند. او فرزند "سیروس نورسته" و همسر آمریکایی ‌اش به نام "بتسی گریفین نورسته" و متولد کالیفرنیای جنوبی است. پدرش فیلمساز مشهوری است که فیلم "مسیری تا 11 سپتامبر" را در کارنامه خود دارد. سیروس نورسته بابت ساخت فیلم "روزی که به ریگان شلیک شد" به تهیه کنندگی "الیور استون" مشهور، به شدت بابت تبعیضات لیبرالی از سمت محافظه‌کاران زیر سوال رفت. "ریچارد آلن" -مشاور امنیت ملی ریگان- با چاپ مقاله‌ای در وال استرین ژورنال، وی را به شدت کوبید و نام فیلم او را "روزی که نورسته به حقیقت شلیک کرد" گذاشت. بدین ترتیب نورسته پاسخ شدیداللحن خود را طی چاپ مطلبی در لس انجلس تایمز به وی داد. جنجالی‌ترین فیلم او در ایران، "سنگسار ثریا" نام دارد.الکس، کارشناسی اقتصاد خود را از "دانشگاه جورج میسون" و کارشناسی ارشد همین رشته را از "دانشگاه اقتصاد لندن" اخذ نمود. در ژانویه 2013، شبکه خبر ABC او را به عنوان یکی از 15 تحلیلگر و کارشناس بزرگ مهاجرت در شبکه اجتماعی توئیتر اعلام کرد. همچنین مجله نشنال ژورنال او را یک وکیل آزادیخواه مهاجرت و مجله ملی‌گرای "رنسانس آمریکایی " وی را وکیل طرفدار مهاجرت آزاد و همتراز با وکلای مشهوری چون "آنتونی گرگوری"، "والتر بلاک"، "آلوارو وارگاس لیوزا"، و "خسوس هوئرتا دو سوتو" خواند. الکس نورسته دارای مقالات متعدد در زمینه مهاجرت برای روزنامه‌ هافینگتون پست، مجله فوربس، مجله نشنال ژورنال، و خبرگزاری رویترز است. دیوید صفویان (David Safavian)"دیوید حسین صفویان" متولد 13 مرداد 1346 (4 آگوست 1967) است و یک دختر دارد. او یک وکیل جمهوریخواه و رییس ستاد اداره خدمات دولتی امریکا است. صفویان که در میشیگان زندگی می‌کند، دارای مدرک کارشناسی حقوق از دانشگاه دترویت بوده و مدارج دیگر تحصیلی را در دانشگاههای لویولا، جرج تاون، میشیگان، و سنت لوئیز طی کرده است. او در مقاطع مختلف از شخصیتهای جمهوریخواه حمایت نموده است.صفویان در سال 1997، با همکاری "گراور نورکوئیست" اقدام به تاسیس بنگاه لابی "گروه مریت" کرد. او در گفتگو با "لگال تایمز" در آن زمان، بنگاه خود را کاملا پیرو اصول و رها از رشوه‌گیری و لابی خواند. اما در طی این سالها، صفویان از لابی‌گری برای بسیاری از شرکتهای خارجی مثل شرکتهای نفتی ونزوئلا و شرکتهای مختلف هندی و دولتهای پاکستان، گابون و کنگو دریغ نکرد. در سال 1999، سناتور "جون کیل" از آریزونا لایحه‌ای را به سنا برد که قمار اینترنتی را یک جرم محسوب می‌کرد. این امر، به شدت منافع صفویان را به خطر انداخت و او را ناراحت کرد. لذا، اقدام به تشکیل ائتلاف "حق انتخاب کاربر اینترنتی" بر علیه این لایحه کرد. لابی و نفوذ صفویان انقدر قوی بود که فوجی از قماربازان شامل انجمن‌ها و اتحادیه‌های مختلف امریکا -که برخی از آنها مشتری او بودند- را وارد این ائتلاف نمود. در نهایت ائتلاف وی موفق به کارشکنی در آن لایحه شد. صوفیان، در ژانویه 2001 بنگاه خود را به قصد تصدی ریاست ستاد انتخاباتی "کریس کانن" -نامزد جمهوریخواه- ترک کرد. او در فضاحت بزرگ پرونده "جک آبراموف" (تاجر و لابی‌گر مشهور یهودی) که مربوط به لابی‌گری و فساد مالی 87 میلیون دلاری می‌شود، دخیل بود. وی که رفیق گرمابه و گلستان آبراموف است، در آن زمان کارمند سازمان برنامه و بودجه دولت امریکا بود. صفویان، به 18 ماه حبس محکوم شد و تقاضای فرجام‌خواهی داد اما در دادگاه تجدیدنظر به شهادت دروغ محکوم شد. نهایتا، پس از کش و قوس فراوان، تمامی اتهامات وی فاقد وجاهت قانونی شناخته شد و صفویان تنها برای دروغ گفتن به دادگاه در رابطه با همکاری با آبراموف در 16 اکتبر 2009 به یک سال حبس محکوم گردید. فریار شیرزاد (Faryar Shirzad)"فریار شیرزاد" متولد 1965 لندن است. وی، دارای مدرک کارشناسی اقتصاد از دانشگاه مریلند، کارشناسی ارشد سیاست عمومیاز دانشکده جان اف کندی دانشگاه هاروارد، و دکترای حقوق از دانشگاه ویرجینیا است. شیرزاد، از مارس 2003 تا آگوست 2006 در شورای امنیت ملی آمریکا فعالیت داشت. او مشاور مخصوص جروج دابلیو بوش، رییس شورای اقتصاد ملی، و مشاور امنیت ملی در امور اقتصادی بوده است. شیرزاد همچنین فرستاده ویژه جورج دابلیو بوش به اجلاس گروه 8 بود. او بوش را برای شرکت در کنفرانسهای اقتصادی بین‌المللی آماده می‌کرد.این اقتصاددان، پیش از ورود به کاخ سفید، در اداره واردات وزارت بازرگانی فعالیت داشت و مسئولیت مذاکرات تجاری و اقتصادی با تمامی کشورها را بر عهده داشت. کمی پیش از آن هماهنگ‌کننده تیم تجاری "بوش-چنی" بود. همچنین مشاور مخصوص کمیته اقتصاد مجلس سنا بوده و به غالب دانشگاههای آمریکا مشاوره تجاری و اقتصادی داده است. او نیز موفق به دریافت "مدال افتخار جزیره الیس" شده است. شیرزاد از امضاءکنندگان پرونده دادگاه عالی آمریکا موسوم به "هالینگوورث وی پری" در حمایت از ازدواج همجنس‌گرایان در سال 2013 است. وی در حال حاضر مدیر ارشد دفتر روابط دولتی شرکت گلدمن ساکس است. ولی نصر (Vali Nasr)"سید ولی رضا نصر" در 29 آذر 1339 در تهران به دنیا آمد. او فرزند "سید حسین نصر" -استاد علوم اسلامی- است. در 16 سالگی به انگلیس رفت و پس از انقلاب 1357 به همراه خانواده برای همیشه به امریکا مهاجرت کرد. او موفق به اخذ مدرک کارشناسی روابط بین‌الملل از دانشگاه "تافتس" با درجه ممتاز "سوما کوم لاد" گردید. سپس در سال 1984 مدرک کارشناسی ارشد اقتصاد بین‌الملل و مطالعات خاورمیانه را از دانشگاه "فلچر" و در سال 1991 دکترای علوم سیاسی را از دانشگاه ماساچوست دریافت نمود. همسر او "دریا" یک مهندس تکنولوژی است و سه فرزند او امیر، حسین، و دنیا نام دارند. ولین نصر سه بار در برنامه معروف "دیلی شو" با میزبانی "جان استوارت" در تاریخهای یکم آگوست 2006، 22 سپتامبر 2009، و 25 آوریل 2013 حضور یافته است. او، هم‌اکنون دارای بیش از 20 کتاب و مقاله است. نصر، مفسر سیاسی مسائل خاورمیانه، اسلام شناس، نویسنده، و استاد دانشگاه است. از اعضای مستمر و ارشد موسسه بروکینگز بوده و ریاست موسسه مطالعات بین‌المللی پیشرفته دانشگاه جان هاپکینز را بر عهده دارد. وی، مشاور "ریچارد هولبروک" (Richard Holbrooke) -نماینده اوباما در امور پاکستان و افغانستان- بود. همچنین، عضو دائم شورای مناسبات خارجی دولت آمریکا است و در دانشگاههای کالیفرنیا و استراتفورد تدریس می‌کند. رامین طلوعی (Ramin Toloui)اما رامین طلوعی دموکرات دست به نقدترین ایرانی دستگاه دیپلماسی امریکا است، چرا که هم‌اکنون نسبت به هم‌نژادان خود در مهمترین پست دولتی قرار دارد. اما رامین طلوعی دموکرات دست به نقدترین ایرانی دستگاه دیپلماسی امریکا است، چرا که هم‌اکنون نسبت به هم‌نژادان خود در مهمترین پست دولتی قرار دارد.رامین طلوعی تهرانی در نوامبر 2014 به عنوان معاون امور بین‌الملل وزارت خزانه‌داری آمریکا منصوب شد. وی دارای مدرک کارشناسی فلسفه از دانشگاه هاروارد و کارشناسی ارشد فلسفه از دانشگاه آکسفورد است. وظایف وی در وزارت خزانه‌داری شامل مدیریت سیاستهای مالی بین‌المللی، ارتباط و همکاری با کشورهای گروه 20، و مدیریت مسائل اقتصادی داخلی و دو طرفه خارجی است. البته گفتنی است که طلوعی از سال 1999 همواره در خدمت این وزارت بوده است. وی، از سال 1999 تا 2001 اقتصاددان بخش اروپای مرکزی و جنوب شرقی، از سال 2001 تا 2003 مشاور معاون وزیر و از سال 2003 تا 2006 مدیر اداره نیمکره غربی وزارت خزانه‌داری آمریکا بود. از سوایق کاری طلوعی می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:* فعالیت در شرکت مدیریت سرمایه‌گذاری پاسیفیک* فعالیت در هلدینگ پیمپکو (PIMPCO) شامل: صندوق گروه بازارهای نوظهور پیمپکو، شرکت پیمپکو کانادا، شرکت استراتژی سود جهانی پیمیکو، بنیاد مجمع پیمپکو، صندوق بیمه پیمپکو، گروه بازار پیمپکو.* وزارت خزانه‌داری آمریکا
کد خبر: ۵۱۹۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۲۳

ذات و اصل عملی یک چیز است و آنگونه که انجامش می دهیم چیز دیگر. لازم است که از همین ابتدا بین آنچه در مذاکرات هسته ای اتفاق افتاد و می افتد با نفس مذاکرات فرق گذاشته شود. که در همین راستا رویکرد صاحبنظران و مردم هم به مذاکرات هسته ای به دو دسته تقسیم می شود. عده ای اصل مذاکره و پای میز مباحثه نشستن با آمریکا را بنابر آنچه دراین۳۵سال بین ایران و آمریکا گذشته است بیهوده می دانند که در صحت و سقم این سخنان بحث بسیار است. اما عده ای دیگر که البته شاید هم عقیده با گروه اول هم باشند، پشت سر رهبری گرانقدر انقلاب قرار گرفته اند و تمرین ولایت مداری می کنند. قبل از شروع مذاکرات هسته ای و قبل تر از روی کارآمدن دولت یازدهم، حضرت آقا در سفر نوروزی خود به مشهد با اشاره به پیغام های آمریکایی جهت مذاکره گفتند: «آمریكائی ها مدتی است كه از طرق گوناگون پیغام می دهند كه خواهان مذاكره جداگانه با ایران در خصوص موضوع هسته ای هستند اما من بر اساس تجربه های گذشته به چنین گفتگوهائی خوشبین نیستم... البته من مخالفتی هم ندارم». بعد از شروع مذاکرات نیز همیشه موضع رهبری حمایت از مذاکره و مذاکره کنندگان بود و هرجا که از عدم خوش بینی به طرف غربی و بی نیازی ملت ایران به جلب اعتماد آمریکا گفتند، در کنارش تلاش، جدیت و ایستادگی هیئت مذاکره کننده را تحسین کرده وحتی از عدم مخالفت با تمدید مذاکرات خبر دادند. اما نکته اصلی اینجاست که علی رغم تاکید مکرر حضرت آقا بر بداخلاقی ها و خوی استکباری آمریکایی ها و موذی گری انگلیسی ها و تلاش برای به نتیجه نرسیدن مذاکرات از طرف غربی ها، علت حمایت ایشان از اصل مذاکرات و تیم مذاکره کننده چیست؟ چرا ایشان با تمدید مذاکرات مخالفت نکردند؟ رهبری فرمودند من با تمدید مذاکرات مخالف نیستم، به همان دلیل که با اصل آن مخالف نبودم. اما این دلایل عدم مخالفت چیست؟ دفتر حفظ و نشرآثار حضرت آیت الله خامنه ای در نوشتاری که قبل از شروع مذاکرات پاییز امسال منتشر کرد، تمام علل توافق رهبری با موضوع مذاکرات ا جمع آوری کرده است که طبق آن، حضرت آقا برای این عمل خود، ۹گزاره را در نظر گرفته اند: ۱- ایران می خواهد پرونده هسته ای بسته شود ولی طرف غربی نه!میشد در طول تمام دفعاتی که ایران و غرب به مذاکره با یکدیگر پرداختند، این پرونده با توافقی منطقی و عادلانه مختومه شود. اما اسناد حاصل از مذاکرات میگوید که هربار، این زیاده خواهی طرف غربی بود که مذاکرات را به سرانجام نرساند و این نشان می دهد که ادامه دارشدن پرونده هسته ای ایران برای طرف غربی سودی دارد که تمام شدنش ندارد. «بارها تا لحظه حل پیش رفتیم، امضاء کردند، آزانس هسته ای امضاء کرد-قبول کردند که این اشکالاتی که وجود داشته برطرف شده- خب باید قضیه تمام می شد... اینها سند است، اینها قابل انکارنیست... اما آمریکائی ها بلافاصله یک چیز جدید را مطرح کردند...» ۲- هنر توافق در ادامه دادن مسیر استعمده ترین گره مذاکرات هسته ای که با اسم های زیبای شفاف سازی و جلب اعتماد جهانی از طرف آمریکا به خرد افکارعمومی دنیا داده می شود، همان توقف کامل چرخه هسته ای ایران است که ایران هم هیچگاه در برابر این خواسته تسلیم نشد. « تعامل با دنیا هیچ ایرادی ندارد، ما ازاول هم اهل تعامل با دنیا بودیم، منتها در تعامل طرف مقابل را باید شناخت... اگر چنانچه توافق و تفاهم به این معنا بود که او بگوید شما باید از این راه برگردید.... این خسارت است» ۳- تجربه ای برای اعتماد به نیروی درونی کشور« با تلاشی که دولت محترم و مسئولین کشور دارند انجام می دهند، ما موافقیم. یک کاری است، یک تجربه‌ای است، احتمالاً یک اقدام مفیدی است؛ این کار را انجام بدهند، اگر نتیجه گرفتند که چه بهتر، امّا اگر نتیجه نگرفتند، معنایش این باشد که برای حل مشکلات کشور بایستی کشور روی پای خودش بایستد» ۴- حمایت از تصمیم مسئولین اجرایی کشوررویکرد هر دولتی با اسلاف خود می تواند متفاوت باشد و جمهوری اسلامی در عمر۳۵ساله خود به خوبی این مورد را به نمایش گذاشته است. دولت یازدهم با رویکرد مذاکره و اعتقاد به تنش زدایی با غرب روی کار آمد و به عقیده حضرت آقا منتخب مردم را باید حمایت کرد اما خطوط قرمز نظام همیشه ثابت اند.« من خودم مسئول اجرایی بوده ام، وسط میدان بوده ام،سنگینی کار و سختی کار را با همه وجودم احساس کرده ام... لذا اینها [مسئولان اجرایی] احتیاج به کمک دارند،من هم کمکشان میکنم، حمایتشان می کنم، این یک طرف قضیه است که قطعی است. از یک طرف اصرار دارم بر تثبیت حقوق ملت ایران... از حقوق ملت ایران یک قدم عقب نشینی نباید بشود» ۵- آشکارشدن دشمنی دشمن«یکی از برکات همین مذاکرات اخیر این بود که دشمنی آمریکایی ‌ها و مسئولین دولت ایالات متحده‌ی آمریکا با ایران و ایرانی، با اسلام و مسلمین آشکار شد، برای همه مدلّل شد، همه این را فهمیدند.» ۶- عادی شدن رابطه آژانس با ایران« همه بدانند که با وجود ادامه مذاکرات، فعالیتهای جمهوری اسلامی ایران در زمینه تحقیق و توسعه هسته ای به هیچ وجه متوقف نخواهد شد و هیچیک از دستاوردهای هسته ای نیز تعطیل بردار نیست، ضمن آنکه روابط آژانس بین المللی انرژی اتمی با ایران نیز باید روابط متعارف و غیرفوق العاده باشد» ۷- مقابله با جریان های مخرب افکارعمومی ایرانغرب رسانه در اختیار دارد و چون ذات استکباری و خوی فریبندگی دارد به راحتی می تواند دنیا و نظام بین الملل را علیه ملت ایران تحریک کند ضمن اینکه منافع بسیاری از دولتها در همراهی با غرب تامین می شود.«هدف آنها این است که با این بهانه، فضای بین المللی را بر ضد ایران حفظ کنند و بر همین اساس بود که با طراحی جدید دولت برای مذاکره درخصوص موضوع هسته ای موافقت شد تا این جوّ جهانی شکسته و ابتکار عمل از طرف مقابل گرفته شود و حقیقت نیز برای افکار عمومی دنیا مشخص شود» ۸- تاکید بر نداشتن سلاح هسته ای« میگویند ما از بمب هسته‌ای میترسیم! اولا تضمین برای جلوگیری از سلاح هسته‌ای راه‌های خودش را دارد... ثانیاً اگر بنا است که راجع به مسئله‌ی سلاح هسته‌ای کسی نگران باشد، آن، آمریکا نیست. آمریکا که خودش چند هزار کلاهک هسته‌ای دارد، چند هزار بمب هسته‌ای دارد، و خودش به کار برده... شما چه کسی هستید که بایستی نگران این باشید که فلان کشور به سلاح هسته‌ای دست پیدا میکند یا نمیکند؛ وانگهی آن دستگاه‌هایی که مسئولند، خب بله، میشود تضمین کرد. البتّه‌ [تضمین] هم شده است یعنی روشن است؛ شاید خود آنها هم میدانند. اصل حرف آنها حرف ناحقّی است» ۹- به دست گرفتن ابتکار عمل در سیاست خارجی« من همواره طرفدار ابتکار در سیاست خارجی و مذاکره بوده و هستم و توصیه همیشگی من به مسئولان این بوده که در سیاست خارجی و مبادلات بین المللی هرچه تلاش و ابتکار وجود دارد به کار بندند اما نباید نیازمندی های کشور و برخی مسایل همچون تحریم ها، به مذاکره گره زده شود »درست است که طرف غربی اینطور وانمود می کند که ایران در مظان اتهام سلاح هسته ای است ولی این دلیل بر عقیب نشینی و منفعل بودن ایران در برابر این ادعا نیست. مذاکره کردن می تواند به دنیا نشان بدهد که ایران موضوعی بر دروغگویی با مخفی کردن از جامعه بین المللی ندارد واین غرب است که باید ادعاهایش را ثابت کند.   منبع/الف
کد خبر: ۵۱۵۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۸

در آستانه انتشار گزارش کمیته اطلاعاتی سنای آمریکا درباره شکنجه‌های سازمان سیا در دوران جورج بوش، جمهوری‌خواهان کنگره و کاخ سفید بر سر انتشار آن و خطرات احتمالی وارد مجادله شده‌اند. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: نشریه نیویورک‌تایمز در گزارشی از درگیری جمهوری‌خواهان و کاخ سفید بر سر گزارش شکنجه سازمان سیا خبر داد. به نوشته این نشریه، در آستانه انتشار گزارش سنای این کشور در مورد کاربرد شکنجه از سوی دولت ایالات متحده - که شامل جزئیاتی است که می‌تواند بخشی از پنهان‌ترین اعمال سازمان سیا پس از واقعه یازده سپتامبر سال 2001 را آشکار کند - دولت اوباما و منتقدان جمهوری‌خواه آن روز دوشنبه بر سر علنی کردن این گزارش و خطری که ممکن است از سوی عکس‌العمل دیگر کشورها ایجاد شود با یکدیگر وارد مجادله شدند. در حالی که ایالات متحده تأسیسات دیپلماتیک و پایگاه‌های نظامی خود را در وضعیت هشدار قرار داده است، مقامات دولتی اعلام کرده‌اند که انتظار ندارند که گزارش - یا حتی خلاصه مدیریتی غیرطبقه‌بندی شده آن را که قرار است امروز سه‌شنبه انتشار یابد - بتواند خشونتی همانند حمله به کنسولگری این کشور در بنغازی در لیبی را برانگیزد که به کشتن شدن 4 آمریکایی انجامید. به گفته آن‌ها چنین خشونت‌های تلافی‌جویانه‌ای بیشتر ناشی از ادراک مردم نسبت به حمله به اسلام به عنوان یک دین است تا اینکه ناشی از خشونت اعمال شده بر افراد مسلمان باشد. اما برخی رهبران جمهوری‌خواه کنگره علیه انتشار این گزارش هشدار داده و اعلام کرده‌اند که گزارش‌هایی که مرتبط با فعالیت‌های اطلاعاتی داخلی و خارجی که بیانگر شیوه‌های بازجویی خشن سازمان سیا طی دوران زمامداری بوش است می‌تواند به شورش، خشونت و حتی مرگ آمریکایی ‌ها بینجامد. دیک چنی، معاون سابق رئیس جمهوری آمریکا نیز همچون دیگر مقامات دوران زمامداری جورج بوش با دفاع از سازمان سیا، اعلام کرد که این موارد، بازجویی‌های خشنی مربوط به یک دهه پیش بوده که "کاملا و تماما توجیه‌پذیرند" و اتهامات مطرح شده مبنی بر اینکه سازمان سیا اطلاعات مربوطه را به کاخ سفید ارائه نکرده و یا اینکه در ارزشمندی و تأثیرگذاری شیو‌ه‌های خود اغراق کرده‌ است را رد کرد. کاخ سفید هرچند اذعان کرده است که این گزارش ممکن است بتواند "ریسک بزرگتری" را نسبت به تأسیسات و پرسنل این کشور در کشورهایی همچون پاکستان، یمن، مصر، لیبی و عراق ایجاد کند. اما اعلام کرده است که دولت ماه‌ها - و در واقع، سال‌ها - فرصت داشته است تا طرحی برای (چگونگی) بازتاب این گزارش داشته است و این ریسک‌ها نباید انتشار این گزارش را از سوی کمیته اطلاعاتی سنا به تعویق بیاندازد. تسنیم/
کد خبر: ۵۱۵۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۸

روانپزشکان آمریکایی تاکید دارند خوابیدن زود هنگام در شب عامل کلیدی و مهم برای شاد بودن در طول روز است. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: به گزارش ایسنا به نقل از ساینس ورلد ریپورت،‌ در یک نظرسنجی متخصصان آمریکایی از ۱۰۰ دانش آموز در مورد تعداد دفعاتی که افکار منفی و خودآیند را در طول روز تجربه می‌کنند و اینکه هنگام شب به موقع خواب می‌روند یا تا دیروقت بیدار می‌مانند، پرسش‌هایی مطرح کردند. این متخصصان در بررسی‌های خود مشاهده کردند افرادی که مدت کوتاهی را در طول شب می‌خوابند و اغلب دیر وقت به رختخواب می‌روند نسبت به افراد دیگر تعداد دفعات بیشتری در طول روز گرفتار افکار و قضاوت‌های منفی و آزاردهنده می‌شوند. متخصصان توصیه می‌کنند افرادی که به طور مکرر با افکار منفی درگیر هستند، می‌توانند با خوابیدن زود هنگام در شب به خود کمک کنند. همچنین روانپزشکان امیدوارند با انجام مطالعات بیشتر در آینده بتوانند با این یافته در ارائه روش درمانی مناسب برای اختلال‌های استرس و افسردگی بهره بگیرند. نویسنده ارشد این مطالعه گفت می‌توان با اطمینان اظهار کرد که خواب کافی و به موقع یک میانجی مفید و کم‌هزینه برای حل مشکل افرادی است که در قفس افکار منفی گرفتار شده‌اند و با این افکار خودآیند و کنترل‌شده، زندگی هر روز به کام‌شان تلخ شده است.
کد خبر: ۵۱۴۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۷

مهمترین سؤالی که این روزها جامعه تحلیلی ایران و آمریکایی های پیگیر پرونده هسته ای ایران را به خود مشغول کرده این است که «اشتون کارتر»، وزیر دفاع جدید آمریکا چه راهبردی در قبال ایران در پیش خواهد گرفت؟ آیا راهبردهای وی با «چاک هیگل» متفاوت خواهد بود؟ سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: به گزارش جهان، میان «راهبردهای نظامی» پنتاگون با «تصمیمات لحظه ای» در مواقع بحران، باید تفاوت قائل بود، به همین دلیل گرچه حوادث امنیتی و نظامی در آینده قابل پیش بینی نیستند و نمی توان به صورت قطعی درباره عملکرد آمریکا و استراتژی نظامی این کشور در قبال به خصوص سوریه، عراق و به صورت کلی داعش در آینده اظهار نظر قطعی کرد ولی این که در نگاه راهبردی وزیر دفاع جدید آمریکا جایگاه گزینه "نظامی و جنگ" در برابر ایران چیست، می توان گمانه زنی های جدی را مطرح کرد. یک نگاه نسبتا دقیق می گوید که اوباما نسبت به استفاده از گزینه نظامی به صورت کلی ملاحظات بیشتری نسبت به بوش دارد، اوباما توان اقتصادی آمریکا و عمق بحران های بین المللی و قدرت محور مقاومت در منطقه را به گونه ای تحلیل می کند که برای استفاده از گزینه نظامی بدون نگاه به هزینه و فایده آن محافظه کارتر از بوش است. اوباما تلاش می کند که نسبت به بوش واقع گرایانه تر عمل کند و به همین دلیل با انتقاداتی در جامعه سیاسی آمریکا به دلیل عدم قاطعیت در سیاست خارجی متهم می شود. در همین حال نیز گفته می شود هنگامی که چاک هیگل به سمت استفاده بیشتر از گزینه نظامی بر علیه داعش در خاورمیانه رفت، با اوباما دچار اختلاف شد. کارتر فهم تخصصی تری از چاهک هیگل درباره موضوعات هسته ای دارد و متخصص فناوری نظامی و تسلیحات هسته ای است. به همین دلیل پیش بینی می شود که کارتر حرفه ای تر از هگل در وزارت دفاع آمریکا عمل کند و از سوی دیگر با کاهش بودجه نظامی آمریکا نیز سازگارتر از چاهک هگل باشد. اما کارتر در ژوئن سال ۲۰۰۸ در مقاله‌ای برای مرکز بلفر دانشگاه هاروارد می‌نویسد: "باید به اقدام نظامی علیه برنامه هسته‌ای ایران به عنوان بخشی از یک استراتژی جامع نگاه شود نه به عنوان یک گزینه مستقل. با این‌که بخشی از یک گزینه واقعی است اما اقدام نظامی نمی‌تواند به تنهایی مشکل را حل کند." او می‌نویسد، حمله نظامی در بهترین حالت می‌تواند برنامه هسته‌ای ایران را دو سال به تعویق بیندازد. کارتر سپس هزینه‌های چنین حمله‌ای را برای آمریکا شرح می‌دهد. او می‌نویسد، این می‌تواند منجر به "تاثیری بی‌بازگشت بر اذهان ایرانی‌ها شود؛ می‌تواند موجب دخالت فزاینده ایران از طریق حزب‌الله و گروه‌های وابسته دیگر در عراق، لبنان، کرانه غربی و غزه شود." او می‌گوید، منافع آمریکا در منطقه، از جمله سفارتخانه‌ها و کارکنانش در کشورهایی که همدست ایران محسوب می‌شوند، مورد تهدید قرار می‌گیرد. او در این مقاله می‌نویسد، جایگزین مسیر دیپلماتیک "استراتژی بازداری و تنبیه ایران است که برنامه هسته‌ای خود را ادامه داده است؛ رشته‌ای از اقدامات نظامی ، حمله هوایی، محاصره، و بازداری با تهدید، می‌تواند در این استراتژی جای داشته باشد." این نکته قابل تاکید است که کارتر در استفاده از گزینه نظامی درباره کشورهایی که مدعی‌اند در حال ساخت سلاح هسته ای هستند مانند ایران و کره شمالی تفاوت قائل است. سوابق کارتر نشان می دهد که وی گرچه به استفاده از گزینه نظامی با شرایط خاص و در موقعیت های خاص تر علاقه مندی نشان داده ولی این علاقه مندی برای کره شمالی بیشتر از ایران بوده است. بررسی برخی شواهد نشان می دهد که کارتر حمله نظامی آمریکا به ایران را بسیار پرهزینه تر و سنگین تر از کره شمالی می داند. به تعبیر دیگر وی گزینه نظامی را در مقابل ایران به نسبت نحوه مواجهه نظامی احتمالی با کره شمالی ناکارآمدتر می داند. نکته قابل تامل آنکه در آن مقاله، کارتر به عدم توانایی اسرائیل به حملات مکرر علیه تجهیزات ایران اشاره می‌کند و می‌نویسد که حملات اسرائیل با توجه به حریم هوایی غیردوستانه‌ای که این کشور مجبور است برای رسیدن به ایران از آن استفاده کند، محدود خواهد بود. "حمله اسرائیل کوچک خواهد بود. هزینه حمله اسرائیل برای آمریکا می‌تواند تقریبا به اندازه حمله خود آمریکا باشد." همچنین به گزارش روزنامه صهیونیستی جروزالم پست، گرِگ رزنبام، رئیس شورای دموکراتیک ملی یهودیان و همکار اشتون کارتر در دانشگاه کندی هاروارد می‌گوید: «کارتر برای جلوگیری از دستیابی به سلاح هسته‌ای شاید بیشتر هوادار گزینه نظامی بود. او به روشنی اشاره می‌کند که این گزینه به تنهایی نمی‌تواند برنامه سلاح هسته‌ای ایران را متوقف کند. به نظر او باید رشته‌ای از گزینه‌ها روی میز باشد.» بدین ترتیب می توان این گونه بیان کرد که راهبرد احتمالی کارتر درباره ایران با سیاست دیپلماسی و تهدید اوباما کاملا هماهنگ بوده و وی گزینه نظامی را به تنهایی در برابر ایران ناتوان می بیند و معتقد است گزینه نظامی یا به تعبیر دقیق تر گزینه تهدید نظامی مکملی در کنار بسته مذاکره و تحریم در مواجهه با ایران باید باشد.
کد خبر: ۵۱۳۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۷

مذاکرات هسته ای مملو از برداشت ها و سوءبرداشت ها و تناقض های عمدی و غیرعمدی است. بين المللي كردن و فرسایشی ساختن مسائل داخلی کشورهای هدف در سطح جهان، دو راهبرد قدیمی دولت های استعمارگر است
کد خبر: ۵۱۳۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۷

دبیرکل حزب ندای ایرانیان گفته است که احتمالاً در انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ کاندیدا شود. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com:به گزارش تسنیم، سیدصادق خرازی دبیرکل حزب ندای ایرانیان به نقد عملکرد سیاسی برخی اصلاح‌طلبان پرداخته و گفته است که اصلاح‌طلبی یک فکر و منش است، نه حزب سیاسی که برخی آن را انحصاری خود بدانند. وی گفته، کسانی که در این طیف جای دارند دیدگاه‌های مختلفی دارند. یکی معتقد به تعامل با نظام و حکومت است، یکی مخالف آن، یکی خود را در چارچوب نظام و اسلام تعریف می‌کند و یکی چیز دیگر. این فعال سیاسی اصلاح‌طلب، اصلاحات مدنظر خود را همان حرکت دینی تعریف کرده و گفته است که اصلاح‌طلبی یعنی اصلاح جامعه تحت تعالیم اسلام و این همان مدینه فاضله‌ای است که همه بزرگان و انبیا به دنبال آن بودند. خرازی بیان کرده است: اسلام و دین برای اصلاح جامعه و تعالی آن آمده است، تعریف ما از اصلاح‌طلبی این است. به همین خاطر معتقدیم باید در چارچوب نظام اسلامی و در تعامل با حکومت باشیم. وی واکنش تند چهره‌های اصلاح‌طلب نسبت به تشکل ندا را احساسی و بدون فکر خوانده و گفته است که ندا تازه شکل گرفته است و خود را هنوز نشان نداده و به نظر می‌رسد این نظرها و یا مخالفت‌ها عجولانه باشد. باید کمی صبر کرد تا به مرور زمان، معلوم شود که چه تعداد از این مخالفت‌ها احساسی و چه‌ تعداد عاقلانه بوده است. صادق خرازی هدف از راه‌اندازی ندای ایرانیان را ایجاد فرصتی برای جوانان دانسته و تصریح کرده است: هدف ما از راه‌اندازی ندا، متشکل کردن و فرصت دادن به جوان‌هاست که امیدواریم بتوانیم آن را محقق کنیم. خرازی در پایان خاطرنشان کرده است که برخی می‌گویند اینکه اکثر شورای مرکزی ندا از فعالان رسانه ای اصلاح طلب‌اند به این خاطر است که فضای رسانه‌ای برای حضور در انتخابات دوازدهم آماده شود. به قول آمریکایی ‌ها هیچ چیز غیرممکن نیست و همه چیز محتمل است، بنابراین احتمال دارد که من هم برای انتخابات 96 بیایم.
کد خبر: ۵۱۱۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۵

سپاه ایران را نمی‌توان مرعوب کرد مگر اینکه "یکی از آنان کشته شود"... این مقام آمریکایی صراحتا به نام قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس ایران اشاره و تصریح کرد که وی را باید دستگیر کرد یا کشت. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com:به گزارش افکار، بسیاری از مردم سردار قاسم سلیمانی را در سال ۹۰ همزمان با موج خبری رسانه ای کشورهای غربی علیه وی شناختند. هرچند که قاسم سلیمانی یکی از باتجربه ترین فرماندهان ارشد سپاه بوده و حدود ۱۴ سال است که مسئولیت سپاه قدس را بر عهده دارد و پیش از آن هم سالها فرمانده لشگر ۴۱ ثارالله کرمان بوده است. اما نام وی با آغاز بحران سوریه بر سر زبان ها افتاد و برخی از سیاستمداران تندرو آمریکایی خواستار ترور فرمانده سپاه قدس شدند. نزدیک به سه سال پیش "رئول مارک گرشت" عضو ارشد اندیشکده دفاع از دموکراسی در نشست تخصصی انتخابات در کشورهای اسلامی گفت: «قاسم سلیمانی بسیار سفر می‌کند... تکان بخورید... تلاش کنید یا دستگیرش کنید یا بکشیدش!» گرشت پیش از این نیز درباره سپاه پاسدارن و حاج قاسم سلیمانی گفته بود: «سپاه پاسداران ایران از همان منطقی که آمریکا بر اساس آن عمل می‌کند، استفاده نمی‌کند.» وی تاکید کرد که آنان [سپاه ایران] را نمی‌توان مرعوب کرد مگر اینکه "یکی از آنان کشته شود"؛ این مقام آمریکایی صراحتا به نام قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس ایران اشاره و تصریح کرد که وی را باید دستگیر کرد یا کشت. بعد از آن بود که در چندین نوبت رسانه های غربی تلاش کردند با انتشار گزارش هایی از قاسم سلیمانی وی را خطرناک ترین فرد علیه امریکا معرفی کنند. در همان ایام مجلۀ آمریکایی «وایرد» در گزارشی با تیتر ۱۳ فرد بسیار خطرناک دنیا، به بررسی۱۳ چهره پرداخته است که به عنوان چهره‌های شناخته شده، به حساب می‌آیند. آنچه از نگاه این مجلۀ آمریکایی جالب و کمی تعجب آور به نظر می‌رسد، نام سردار «حاج قاسم سلیمانی» است که به عنوان خطرناک‌ترین و مرموزترین فرد در دنیا شناخته شده است؛ حاج قاسم در این گزارش به ادعای وایرد، خطرناک‌ترین فرد در خطرناک‌ترین کشور معرفی شده است که می‌تواند تنها تهدیدکنندۀ نظامی آمریکا در غرب آسیا و سراسر دنیا باشد.اما سردار سلیمانی به موجی که توسط رسانه ها دامن زده می شد واکنشی نشان نمی داد و حتی خبر و تصویر خاصی از وی منتشر نمی شد. تا جایی که پس از مدتها خبرسازی رسانه ها، تنها یک تصویر از وی در مراسم عزاداری حسینه امام خمینی بر روی جلد برخی نشریات و روزنامه های داخلی نقش بست.اما به نظر می رسد که با تغییر معادلات در سوریه و تلاش ایران برای اثبات ناکارآمدی ائتلاف ضد داعش؛ قاسم سلیمانی نیز سیاست جدیدی را در رویکرد رسانه ای خود اتخاد کرده است. مرد شماره یک سپاه قدس ایران این روزها علاوه بر میدان جنگ در عرصه رسانه ای نیز با قدرت به جنگ داعش رفته است و بسیاری از کاربران می توانند تصاویر حضور وی در نبرد علیه داعش را لحظه به لحظه از شبکه های اجتماعی ایرانی و عربی رصد کنند. نکته مهم درباره این تصاویر تنوع آنهاست، اگر چه حاج قاسم در تمامی این تصاویر لباس عادی و غیرنظامی به تن دارد که این به بدین معناست که او برای جنگ و نبرد به عراق نرفته و موید حضور مستشاری ایران در عراق است، اما تنوع عکس ها، در برگیرنده حالات مختلف از این سردار است، زیارت در بین الحرمین، وضو گرفتن، نماز جماعت، عکس یادگاری با طیف های مختلف اعم از رزمندگان عرب، کرد، خبرنگاران، روحانیون، در کنار ضد هوایی، در کنار فرماندهان مقاومت، نمایندگان مجلس و این اواخر در حال هواخوری و پیک نیک در کوههای عراق . همچنین انتشار تصاویر متعدد حضور سلیمانی در عراق در حالی صورت می گیرد که از حضور او در سوریه تنها یک تصویر از دیدار با خانواده یکی از فرماندهان سوری منتشر شده بود. به نظر می رسد با تغییر رویکرد رسانه های غربی در مقابله با داعش و ادعای آمریکا مبنی بر مبارزه با این جریان (درحالی که تا پیش از آن از جریان های تکفیری برای سرنگونی حکومت اسد حمایت می کرد) سردار سلیمانی با هوشمندی موافقت کرده است تا تصاویری از او در صحنه نبرد ارتش و گروههای مقاومت مردمی عراق با داعش منتشر شود تا همگان بدانند چه کسی در عرصه واقعی نبرد با تکفیر و تروریسم حضور دارد.اگر چه از زمان بحران سوریه و گسترش آن به عراق رسانه های داخلی مطالبی را در خصوص سردار سلیمانی منتشر کرده اند اما بی شک پیش تر و بیش تر از رسانه های داخلی، این خارجی ها بوده اند که به این شخصیت پرداخته اند و طبعا کسی از آنها، که عمدتا در جبهه دشمن قرار می گیرند، توقع انصاف یا صداقت را ندارد اما همان ها هم در عمده مطالبشان نتوانسته اند از شخصیت کاریزماتیک، اقدامات موثر و نقش پر رنگ حاج قاسم بگذرند و خواسته و ناخواسته به گوشه هایی از نقش آفرینی سردار در تحولات فلسطین، لبنان، سوریه، عراق پس از صدام و نیز مقطع کنونی پرداخته اند. در خصوص این توجه رسانه هایی غربی علاوه بر اهمیت جایگاه سلیمانی، چند نکته دیگر را می توان بیان کرد؛اولا غربی ها علاقه ویژه ای به داستان سرایی دارند و برای جذب مخاطب ممکن است توجه ویژه ای به برخی سوژه ها داشته باشند خصوصا که بسیاری از مطالب آنها درباره سردار درون مایه یکسان و اطلاعات تکراری دارد.ثانیا آنها با ظرافت به دنبال ترسیم چهره ای خشن و رعب آور از سرلشگر سلیمانی هستند تا در اقدامات بعدی خود از این مسئله بهره بگیرند. در هفته اخیر نشریه امریکائی نیوزویک جلد خود را به سلیمانی اختصاص داده و از تیتر "کینه جو" برای روی جلد خود استفاده کرده اما در همان حال به نقش وی در مبارزه با داعش هم اشاره می کند.
کد خبر: ۵۰۸۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۲

گروههایی که مشی و سیاق حزب‌الله لبنان را در عراق در پیش گرفته‌اند، تاکنون بیشترین تأثیر و سهم را در عقب راندن تکفیری‌های داعش داشته‌اند. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: به گزارش پایگاه خبری- تحلیلی المانیتور ، با وجود حضور گروههای مختلف در عراق، اما نبود نمونه‌ای چون حزب‌الله لبنان در این کشور باعث شد تا داعش بتواند به موصل حمله ور شود و مناطق دیگری را نیز تحت سیطره خود درآورد و تا جاده سامرا پیش آید. بنا به این گزارش، ایران دارای تأثیر دینی و سیاسی بالایی در عراق است و هیچ کس نمی‌تواند منکر نفوذ و حضور ایران در این کشور شود. سپاه قدس ایران به فرماندهی «سردار قاسم سلیمانی» توانست سریعا گروههای مختلف (از جمله گروه‌های) شیعی را نظم داده و با کمک کارشناسانی از حزب‌الله لبنان آن‌ها را به بهترین جنگجویان مبارزه با داعش تبدیل کند. المانیتور در ادامه از شخصی به نام «سید هاشم الحیدری» صحبت می‌کند، فردی که جدیدا در سپهر سیاسی و نظامی عراق ظهور یافته و به خصوص در روز عاشورا و طی خطبه آتشین و غرای خود، چهره کاریزماتیک و مصمم خود را به رخ همگان کشید. وی گویی نسخه جدید از سید حسن نصرالله، دبیر کل حزب‌الله لبنان است. خارج از گزارش پیش رو باید گفت، سید هاشم الحیدری شخصی است که شیخ «حسین المعتوق» از علمای برجسته کویت در وصف او می‌گوید: سید هاشم الحیدری مورد اعتماد کامل سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان است. او خود را سرباز سید حسن نصرالله و ولی امر مسلمین، حضرت آیت‌الله العظمی سید علی خامنه‌ای می‌داند و گروه متبوعش هم جملگی از مریدان ولی امر هستند. المانیتور گزارش می‌دهد، آن‌چه در عراق رخ می‌دهد همانند وضعیت بوسنی است که ایران از مسلمانان آن‌جا برای مبارزه با «اسلوبودان میلو شویچ» دیکتاتور یوگوسلاوی حمایت می‌کرد. اکنون نیز در حالیکه آمریکا صرفا حمایت لفظی از عراق می‌کند، ایران وارد عمل شده و به وسیله داوطلبانی از نیروهای عراقی و پیشمرگه توانسته بسیاری از شهرها را از دست داعش بازپس گیرد؛ در حالی که هواپیماهای ائتلاف هیچ کاری بر روی زمین انجام نمی‌دهند، نقش کارشناسان و افسران ایرانی در عراق بسیار عالی است. به گزارش این پایگاه تحلیلی آمریکایی ، حزب‌الله لبنان نیز در آموزش این گروههای مقاومت شیعی در عراق سهم بالایی دارد. یک منبع نظامی در عراق به المانیتور می‌گوید، دهها کارشناس چریکی حزب‌الله به عراق آمده‌اند تا تاکتیک‌های جنگ با داعش را آموزش دهند، هیچ کسی همچون آن‌ها نوع جنگیدن با داعش را نمی‌دانند.
کد خبر: ۵۰۴۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۸

آقاي علي مطهری پاسخ دهند كه دولت آمريكا با جماعتی كه از ديوار مركز امنيتی بالا روند و درونش بمب آتش زا پرتاب كنند، چه برخوردی می كند؟
کد خبر: ۵۰۱۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۷

با تمدید مذاکرات مخالف نیستیم/ اگر مذاکرات به نتیجه نرسد آمریکا بیش از همه ضرر می‌کند/ چه توافق بشود و چه نشود، اسرائیل روز بروز ناامن‌تر خواهد شد سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com:به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلام صبح روز (پنج‌شنبه) در دیدار اعضای مجمع عالی بسیج و نمایندگان اقشار مختلف بسیج، احساس مسئولیت انسانی و الهی و بصیرت را دو پایه اصلی تفکر منطقی بسیج دانستند و ضمن تحسین تلاش، جدیت و ایستادگی هیأت مذاکره کننده ایرانی، به بی نیازی ملت ایران به جلب اعتماد امریکا اشاره کردند و افزودند: به همان دلیلی که با اصل مذاکرات مخالف نبودیم با تمدید مذاکرات هم مخالف نیستیم البته هر قرار عادلانه و عاقلانه را قبول می کنیم اما می دانیم که این دولت امریکا است که نیازمند توافق است و از هرگونه عدم توافق ضرر خواهد کرد و اگر این مذاکرات در نهایت نیز به نتیجه نرسد، جمهوری اسلامی ایران ضرر نخواهد کرد. رهبر انقلاب اسلامی، همراه شدن فکر و علم و منطق را با عشق و انگیزه های درونی، رمز حضور موفق بسیج در میدان های متنوع و گسترده عمل خواندند و افزودند: اولین و اصلی ترین پایه تفکر بسیجی که برگرفته از مبانی مستحکم دینی است، احساس مسئولیت انسانی و الهی در قبال خود و خانواده و جامعه و بشریت است. ایشان افزودند: دومین پایه تفکر بسیجی که تکمیل کننده پایه اول و شرط لازم آن است، بصیرت و روشن بینی به معنای شناخت زمان و اولویت ها، شناخت دوست و دشمن و شناخت ابزار مقابله با دشمن، است. رهبر انقلاب اسلامی، نبود بصیرت را زمینه ساز  گرفتار شدن در شبهات، نادانی ها و کج فهمی ها دانستند و خاطرنشان کردند: کسانی که بصیرت ندارند، همانند بیچارگانی که در فتنه 88 گرفتار شدند، در فضایی غبارآلود حرکت و عمل می کنند و به همین علت چه بسا به دشمن کمک کنند و دوست را هدف حمله قرار دهند. حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید براینکه احساس مسئولیت بدون داشتن بصیرت، بسیار خطرناک است، گفتند: برخی افراد، در دوران مبارزات قبل از انقلاب، و در سه دهه اخیر با احساس مسئولیت اما بدون بصیرت اقداماتی کردند که در نهایت به ضرر نهضت امام و انقلاب و کشور تمام شد. ایشان با اشاره به تأکید های مکرر خود در جریان فتنه سال 88 بر موضوع بصیرت، گفتند: در همان ایام برخی از تکرار موضوع بصیرت، ناراحت شدند اما من باز هم بر بصیرت تأکید می کنم، زیرا هرچه انگیزه و مسئولیت انسان بیشتر باشد ولی بصیرت نباشد، خطر بیشتر است و به این چنین فردی هیچ اطمینانی نیست. حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به تیزبینی و روشن بینی امام (ره) که در مقاطع مختلف همه مسائل مورد نیاز را بیان و جهت گیری ها را مشخص می کرد، گفتند: امام بزرگوار (ره) هم فرمان تشکیل بسیج را صادر کرد و هم جهت گیری و هدف اصلی را نشان داد و گفت: «هرچه فریاد دارید بر سر امریکا بکشید». ایشان با اشاره به سخن معروف امام (ره) که فرمود «حفظ نظام از اوجب واجبات است» افزودند: افرادی که سخنان امام (ره) را درک نکردند، در برخی مقاطع خطاهایی فاحش مرتکب شدند. حضرت آیت الله خامنه ای در جمع بندی این بخش از سخنان خود افزودند: حتی برای یک لحظه هم نباید از «احساس مسئولیت» به عنوان پایه اصلی تفکر بسیجی و «بصیرت» به عنوان شرط لازم آن، غفلت کرد. ایشان با تأکید بر اینکه با چنین نگاهی می توان تعریف دقیق از «بسیجی» ارائه کرد، افزودند: هر فردی که با احساس مسئولیت و بصیرت مشغول فعالیت است، هر جا باشد بسیجی است، بنابراین اکثریت قاطع ملت ایران بسیجی هستند. رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: البته قرارگاه اصلی این دایره عظیم، نیروی مقاومت بسیج است که باید الهام بخش نظم و تعلیم و تربیت، و حضور و حرکت باشد. حضرت آیت الله خامنه ای عرصه فعالیت بسیج را نامحدود و بی پایان خواندند و افزودند: عرصه های دفاع، سازندگی، سیاست، اقتصاد، هنر، علم و فناوری، تشکل های مذهبی، و در واقع همه عرصه ها، میدان حضور بسیج است. ایشان با تأکید بر اینکه در همه این عرصه ها الگوهای برجسته و شاخصی وجود دارد افزودند: این نخبگان در عرصه علم و تحقیق بسیجی وار فعالیت کردند از جمله اینکه آن زمانی که دشمن با خباثت تمام تلاش کرد تا تمام درها را به روی ملت ایران ببندد و مانع از دستیابی بیماران به رادیو داروها شود، شهید شهریاری و همکاران وی با تلاشی بسیجی، توانستند اورانیوم غنی شده بیست درصد و صفحه سوخت را تولید کنند. حضرت آیت الله خامنه ای به نکته مهم دیگر اشاره کردند و افزودند: این تفکر بسیجی که پایه گذار آن امام بزرگوار (ره) بود، اکنون صادر شده و همچون عطر گل های بهاری است که کسی نمی تواند جلوی آنرا بگیرد. ایشان افزودند: نسیم روح افزا و روانبخش تفکر بسیجی را اکنون در عراق، سوریه، لبنان، و غزه شاهد هستیم و به لطف خداوند در آینده نه چندان دور، در قدس شریف و برای نجات مسجدالاقصی هم شاهد آن خواهیم بود. رهبر انقلاب اسلامی افزودند: براساس همین واقعیت ها و به برکت تفکر بسیجی، جمهوری اسلامی ایران شکست ناپذیر است.حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: بسیجی بودن اکثریت قاطع ملت ایران، دلیل شکست ناپذیری نظام اسلامی است اما این به معنای غفلت از امتحان ها و جهت گیری حرکت نیست. ایشان تأکید کردند: جهت گیری اصلی حرکت نظام اسلامی، مقابله با استکبار و دولت استکباری امریکا است و نباید در این جهت گیری سستی و یا اشتباهی بوجود آید البته ما با ملت یا کشور امریکا مشکلی نداریم، بلکه مشکل ما زورگویی و زیاده خواهی دولت امریکاست. رهبر انقلاب اسلامی درباره تمدید مذاکرات با پنج به علاوه یک افزودند: به همان دلیلی که با اصل مذاکره مخالفت نکردیم، با تمدید هم مخالف نیستیم اما باید به چند نکته نیز توجه کرد. ایشان هیأت مذاکره کننده ایران را پرتلاش، جدی، دلسوز، مستحکم و منطقی خواندند و افزودند: هیأت ایرانی حقاً و انصافاً در مقابل حرف زور ایستادگی می کند و بر خلاف طرف مقابل، حرفش را هر روز عوض نمی کند. رهبر انقلاب با اشاره به برخورد های دو گانه امریکایی ها افزودند: آنها در مجالس خصوصی و در نامه پراکنی یک جور حرف می زنند و در سخنان عمومی یک جور دیگر! حضرت آیت الله خامنه ای، با یادآوری عقبه های مختلف «دیپلماتیک، سیاسی و رسانه ای طرفهای مقابلِ ایران» گفتند پشت سر هر کدام از مذاکره کنندگانِ با ما یک لشکر قرار دارد و در میان آنها، امریکا از همه بداخلاق تر و انگلیسی ها از همه موذی ترند.ایشان افزودند: هم ملت ایران و هم طرفهای مذاکره کننده بدانند که اگر مذاکرات به نتیجه نرسد آنکه بیش از همه ضرر می کند امریکایی ها هستند نه ما. رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: با قاطعیت و استدلال محکم معتقدیم که قصد واقعی استکبار، جلوگیری از رشد و عزت و اقتدار روزافزون ملت ایران است. ایشان، مسئله هسته ای را فقط یک بهانه خواندند و افزودند: البته آنها بهانه های دیگری هم دارند اما هدف واقعیِ تحریم و فشار اقتصادی به عنوان عاملی مهم، متوقف کردن پیشرفت ایران است. ایشان اذعان رسانه های غربی به کاهش محبوبیت رئیس جمهور امریکا، میزان بسیار پایین شرکت کنندگان در انتخابات اخیر امریکا و حوادث فرگوسن را از جمله نشانه های متعدد شکاف عمیق ملت و دولت امریکا برشمردند و در تبیین نیاز دولت امریکا به مذاکرات هسته ای خاطرنشان کردند: مقامات امریکایی با توجه به همین مشکلات روز افزون، نیاز به یک موفقیت و پیروزی بزرگ دارند. رهبر انقلاب افزودند: اما برخلاف امریکا، اگر مذاکرات به توافق نرسد برای ما آسمان به زمین نمی آید چون راه حلی داریم به نام اقتصاد مقاومتی. ایشان اقتصاد مقاومتی را در کوتاه مدت باعث کاهش ضربات دشمن برشمردند و افزودند: همانگونه که صاحبنظران نیز معتقدند این نگاه در میان مدت و بلند مدت به حرکت عظیم ملت ایران، اوج خواهد داد. رهبر انقلاب با انتقاد از سخنان برخی مقامات امریکا بعد از تمدید مذاکرات افزودند: آنها می گویند ایران باید اعتماد جامعه جهانی را جلب کند که در این حرف دو نکته ی کاملاً غلط وجود دارد. ایشان افزودند:اولین نکته این است که این چند کشور معدود، نام خودشان را جامعه جهانی گذاشته اند و برای اثبات این حرف حدود 150 کشور عضو غیرمتعهدها و میلیاردها نفر از جامعه بشری را عملاً از جامعه جهانی حذف می کنند. رهبر انقلاب تأکید کردند: نکته دوم این است که ما اصلاً به اعتماد کردن امریکا هیچ احتیاجی نداریم و نمی خواهیم اعتماد او را جلب کنیم چرا که برای ما اهمیتی ندارد. حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: اینها مستکبرند و ما آبمان با مستکبران در یک جوی نمی رود. ایشان با اشاره به یک نکته دیگر از سخنان مقامات امریکایی درباره ضرورت حفظ امنیت اسرائیل در سایه مذاکرات هسته ای تأکید کردند: این را بدانید که چه توافق هسته ای بشود و چه نشود، اسرائیل روز بروز ناامن تر خواهد شد. رهبر انقلاب در همین زمینه افزودند: البته مقامات امریکایی حتی در همین حرفشان نیز صادق نیستند چرا که دولت مردان امریکا در واقع دنبال منافع و امنیت فردی خودشان هستند نه امنیت اسرائیل. ایشان در تشریح این نکته افزودند: هدف اصلی مقامات امریکایی، راضی نگاه داشتن شبکه جهانی سرمایه داران صهیونیست است چرا که این شبکه هم به آنها رشوه و پول و مقام می دهد هم در صورت مخالفت، آنها را تهدید، رسوا و یا حتی ترور می کنند. ایشان با اشاره به صداقت مسئولان ایرانی با ملت، ایستادگی ملی ایرانیان را در مقابل حرف زور خاطرنشان کردند و افزودند: اگر در مذاکرات حرف منطقی زده، و قرارهای عادلانه و عاقلانه گذاشته شود قبول می کنیم اما ایران، از صدر تا ذیل از آحاد مردمش تا همه مسئولانش در مقابل زیاده خواهی می ایستند. رهبر انقلاب در پایان سخنانشان چند نکته را خطاب به بسیجیان بیان کردند. توصیه به حلم و بردباری، صدق و صفا و پاکدامنی، شجاعت و فداکاری، دوری از تکبر، جلوگیری از «سایش اعتقادی، ایمانی و عملی در مواجهه با وسوسه های مختلف»، توجه به ساماندهی همه اقشار در بسیج، و ضرورت ارتباط این اقشار از جمله این نکات و توصیه ها بود. رهبر انقلاب کمک دولت به رشد و گسترش بسیج را ضروری خواندند و افزودند: پایه اقتصادی مقاومتی تقویت تولید داخلی است که مسئولان دولتی در این زمینه از بسیج کمک بگیرند. پيش از بيانات رهبر معظم انقلاب سردار سرلشکر محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، بر آمادگی بسیج برای ایفای وظایف و مسئولیتها تاکید و خاطرنشان کرد: مجموعه عظیم بسیج در مسیر نوسازی خویش و به منظور ترویج و استحکام بخشی به تفکر انقلاب اسلامی در جامعه سازماندهی جدیدی را برای گسترش ظرفیت نخبگان جامعه تعریف کرده که عالی ترین سطح آن مجمع عالی بسیج است. همچنين سردار سرتيپ محمدرضا نقدی رئيس سازمان بسيج مستضعفين نيز در سخنانی با اشاره به تشکیل مجمع عالی اقشار بسیج مستضعفین گفت: این مجمع تلاش می کند با تبیین مواضع و ایجاد وحدت نظر، راه‌های پیشرفت سریعتر انقلاب اسلامی را هموار سازد.
کد خبر: ۵۰۱۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۷

یک نماینده اصولگرای مجلس خطاب به رییس‌جمهور گفت: ما موفقیت شما را موفقیت جمهوری اسلامی و شکست شما را شکست جمهوری اسلامی می‌دانیم و هیچ منتقد دلسوز و ولایتمداری از شکست شما خوشحال نمی‌شود. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com :  حجت‌الاسلام حمید رسایی در نطق میان دستور خود در جلسه علنی امروز (سه‌شنبه) مجلس، اظهار کرد: امروز چهارم آذر و سالگرد توافقنامه ژنو است. سال گذشته وقتی خبر توافقنامه ژنو اعلام شد عده‌ای به دلیل خوش‌بینی نسبت به آمریکا و ایادی‌اش آن را یک پیروزی بزرگ دانستند و جشن گرفتند. رییس‌جمهور محترم در پیام خود به مقام معظم رهبری اعلام کرد که با این توافقنامه حق غنی‌سازی ملت ایران مورد اذعان قدرت‌های بزرگ قرار گرفته و همچنین حقوق هسته‌ای ما به رسمیت شناخته شده، تحریم‌ها برداشته شده و فروپاشی سازمان تحریم‌ها آغاز شده است. وی افزود: هنوز جوهر توافقنامه ژنو خشک نشده بود که آمریکایی ‌ها هم حق غنی‌سازی ملت ما را انکار کردند و هم از باقی ماندن تمام تحریم‌ها سخن گفتند و مواضع مسئولان ایرانی را برای مصرف داخلی دانستند. آقای روحانی و آقای ظریف هم این سخنان را رد کردند و لغو تحریم‌ها و تثبیت حق غنی‌سازی را بدیهی دانستند و مواضع آمریکایی ‌ها را برای مصرف داخلی دانستند. نماینده مردم تهران در مجلس با اشاره به مذاکرات ایران و ۱+۵ در وین، خاطرنشان کرد: آنچه دیروز در وین اتفاق افتاد یعنی عدم توافق امر تازه‌ای نبود. این عدم توافق از یک سال قبل و یک ساعت بعد از آنچه آن را پیروزی بزرگ می‌نامیدند اتفاق افتاده بود و همه اشکالات به متن ضعیف و مبهم توافقنامه ژنو بر می‌گردد. رسایی اضافه کرد: سال گذشته ما انتقاد داشتیم چرا مذاکرات محرمانه است؟ چرا متن توافقنامه منتشر نمی‌شود؟ الان هم نمی‌دانیم در وین بر چه چیزی توافق شده که آمریکایی ‌ها خوشحال و راضی‌اند؟ اکنون یک سال از زمانی که آقای روحانی کلیدشان را با خوش‌بینی در قفل خوی استکباری آمریکا چرخاندند تا این خوی استکباری را تغییر دهند، می‌گذرد اما به جای اینکه قفل باز شود کلید خوش‌بینی و اعتماد به آمریکا شکست؛ بدیهی بود که قفل باز نشود چرا که آمریکا به تعبیر خمینی کبیر گرگ است و خوی گرگی در ذات گرگ است. این نماینده مجلس ادامه داد: یک سال قبل توافقنامه ژنو امضا شد تا تحریم‌ها برداشته شود، به ملت توهین نشود، گرانی‌ها کاسته شود و چرخ کارخانه‌ها بچرخد. اما از زمان توافقنامه ژنو تاکنون ۱۰۰ مورد تحریم جدید داشته‌ایم، توهین‌ها بیشتر شد، سانتریفیوژها پلمپ شد، چرخ کارخانه‌ها ایستاده و گرانی‌ها بیشتر شده است. وی با بیان اینکه آمریکا برای هزارمین بار ثابت کرده به دنبال صلح نیست و نباید به او اعتنا کرد، افزود: امام در آخرین پیام خود به مناسبت هفته بسیج فرمودند من به خلوص بسیجیان غبطه می‌خورم و از خدا می‌خواهم مرا با بسیجیان محشور گرداند چرا که در این دنیا افتخارم این است که بسیجیم. امام همچنین می‌گوید چه در جنگ و چه در صلح، بزرگ‌ترین ساده‌اندیشی این است که تصور کنیم جهانخواران خصوصا آمریکا و شوروی از ما و اسلام عزیز دست برداشته‌اند. نباید لحظه‌ای از کید دشمنان غافل بمانیم. در نهاد و سرشت آمریکا و شوروی کینه و دشمنی با اسلام ناب محمدی (ص) موج می‌زند. رسایی همچنین یادآور شد: رهبر انقلاب سال گذشته دو هفته قبل از توافقنامه فرمودند که من به این مذاکرات خوش‌بین نیستم. ایشان فرمودند من در جزئیات دخالت نمی‌کنم اما فکر نمی‌کنم از این مذاکرات آن نتیجه‌ای که ملت ایران انتظار دارد به دست بیاید لکن پشتوانه‌ای برای ملت ایران است. ما از مسئولین که در جبهه دیپلماسی فعالیت می‌کنند حمایت می‌کنیم اما ملت بیدار باشد و بداند چه اتفاقی دارد می‌افتد تا بعضی از تبلیغات‌چی‌های مواجب‌بگیر دشمن که از روی مزد و مواجب و ساده‌لوحی می‌خواهند افکار عمومی را منحرف کنند نتوانند. این نماینده اصولگرای مجلس در ادامه خطاب به رییس‌جمهور گفت: ما موفقیت شما را موفقیت جمهوری اسلامی و شکست شما را شکست جمهوری اسلامی می‌دانیم. هیچ منتقد دلسوز و ولایتمداری از شکست شما خوشحال نیست. انتقاد ما به خوش‌بینی شما نسبت به غرب بود. همه حرف ما این است که اکنون نه سانتریفیوژها می‌چرخد و نه کارخانه‌ها و دلیل آن اعتماد به کدخداست به جای اعتماد به خدای کدخدا. وی اضافه کرد: در مقطع فعلی سانتریفیوژها نماد استقلال ماست. ما از شما تشکر می‌کنیم که بعد از عقب‌نشینی‌های غیرقابل دفاع در توافقنامه ژنو امسال در وین دقت کردید و ایستادید. رسایی همچنین گفت: متاسفانه آقای روحانی در یک سال گذشته همواره منتقدین خود را با تعابیری چون بی‌سواد، افراطی، بی‌شناسنامه، ترسو و بزدل خطاب کرد و ما را به جهنم حواله داد. ما منتظر بودیم شب گذشته آقای روحانی از منتقدین عذرخواهی کند اما متاسفانه این اتفاق نیفتاد. وی با اشاره به حضور پدر و مادر شهید احمدی‌روشن در جلسه امروز مجلس، گفت: پدر و مادر شهید احمدی‌روشن امروز تصمیم گرفتند به مجلس بیایند و از مواضع مجلس در موضوع هسته‌ای تشکر کنند، کاش قانون اجازه می‌داد پدر احمدی‌روشن امروز از پشت تریبون مجلس نطق کند، ایشان فرمودند: «آقای رییس‌جمهور ما برای موفقیت شما در تحقق مطالبات رهبری دعا می‌کنیم. دلسوزانه می‌گوییم که به دوستان مصطفی و به جوانان این کشور اعتماد کنید، دوستانی که با تمام وجود به خدای کدخدا اعتقاد دارند». آقای احمدی‌روشن همچنین گفت من وقتی خوشحالی همکاران شهید تهرانی‌مقدم را در شلیک موشک‌های اسرائیل‌زن دیدم سجده شکر کردم و دلم می‌خواست خوشحالی دوستان مصطفی مردم و رهبرم را نیز ببینم.   منبع/ایسنا
کد خبر: ۴۹۷۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۴