بعد از قانون شکنیهای متعدد رئیس دولت یازدهم بویژه در سفر اخیرش به استان یزد، برخی کارشناسان بر این عقیدهاند که آقای روحانی از جمله روسای جمهوری است که بدلیل نقض مصوبه شورای امنیت ملی بدلیل حمایت از یکی از سران فتنه و نقض قانون و همچنین خسارتهای مالی زیادی که در قراردادهای محرمانه اخیرش با برخی کشورهای اروپایی به منافع ملی و قشر محروم جامعه وارد کرده است، بزودی محاکمه خواهد شد.
به گزارش پایگاه خبری آوای رودکوف، بیباک نیوز نوشت: در شرایطی که کم کاریهای برخی دولتمردان یازدهم در عرصه اقتصاد و سیاست خارجی رائحه امید را در دلهای میلیونها ایرانی جویای کار و پیشرفت کمرنگ کرده است، جای هیچ شک و شبههای نیست که اقتدار و صلابت دستگاه قضا در برخورد با متخلفان و قانون شکنان و برخوردهای قاطع این نهاد انقلابی با مفسدان اقتصادی و امنیتی و همچنین قانون شکنان در ردههای بالا، امید عدالتورزی را در سطح عموم جامعه افزایش داده است تا جایی که این احتمال میرود که بعد از محاکمه و مجازات متخلفان و قانون شکنانی چون گروه امیر منصور آریا، بابک زنجانی و مهدی هاشمی، بزودی با محاکمه و مجازات برخی مسئولان دولتی، مردم ایران شاهد انقلاب بزرگ قضایی باشند.
گفتنی است؛ حسن روحانی اولین رئیس جمهوری است که تنها با چند هزار رای بیشتر و با استعانت از تمامی پتانسیل جریان کارگزاران، اصلاحات و سایر هم مسلکانش به پیروزی رسید تا جایی که آقای هاشمی بعنوان پدر معنوی و حامی دولت یازدهم؛ رای اصلی آقای روحانی را تنها 3 درصد عنوان کرد اما با همه این کمترینهایی که رئیس دولت یازدهم برای نشستن بر کرسی ریاست جمهوری به آن تمسک جسته است، میزان قانون شکنیهای وی در حمایت از سران فتنه و متخلفان اقتصادی و امنیتی و همچنین توهین به منتقدان دلسوز به سبک شاهان و شاهزادگان بسیار بالا میباشد.
بعد از توهینهای مکرر رئیس دولت یازدهم به منتقدان دلسوز با واژگان سخیقی چون؛ "کاسب"، بیشناسنامه"، "بیسواد"، "جیببر" و غیره، حال آقای روحانی در سفر اخیرش به یزد با تمام وجود از یکی از سران قانونشکن و فتنهگر حمایت کرد تا نوع نگاه و استراتژی وی در حب و بغضهایش بیش از پیش مشخص گردد و این شائبه برای مردم بپیش آید که از دیدگاه رئیس دولت یازدهم هر آنکه برعلیه مردم و نظام خیانت کند؛ شایسته تقدیر است و دلسوزان به منافع نظام و مردم، جماعتی بزدل، کاسب و بیسواد هستند از همین رو بعد از سفر روحانی به یزد انتقادات گستردهای از سوی مردم ولایتمدار یزد علیه وی براه افتاده است تا جایی که این احتمال میرود به دلیل اصرار رئیس دولت یازدهم بر ادامه این قانون شکنیها، دستگاه قضا تنها راه پیشگیری از تکرار این قانون شکنیها و فرونشاندن خشم مردم را در محاکمه روحانی بداند.
گفتنی است؛ سخنان تمجیدآمیز روحانی از یکی از سران فتنه در سفر چندروز گذشتهاش به یزد؛ واکنشهای زیادی را برانگیخت.پس از آنکه حسن روحانی در سخنرانی چند روز قبلش در یزد بخش مهمی از سخنانش را به تقدیر از خاتمی اختصاص داد، جریانات مومن و انقلابی این استان نسبت به این اقدام سیاسیکارانه رئیسجمهور واکنش نشان دادند. آیتالله ناصری نماینده ولیفقیه در استان یزد و امامجمعه این شهر امروز در خطبههای نمازجمعه با انتقاد از تلاش یک جریان سیاسی برای مصادره یزد به نفع خود گفت: زد جایگاه کار و کوشش است و نباید جولانگاه و پایتخت گروه خاصی باشد و به این شکل مصادره شود.یزد پایگاه این و آن نیست. یزد پایگاه اسلام است. یزد پایگاه دین است. یزد پایگاه علماست. حالا چون ما درانتخابات پیروز شدیم نباید آنچه هویت مردم است عوض کرد. نه یزد پایتخت هیچ جا نیست، پایتخت اسلام و ولایت است. این دغدغه های ما و دوستانی است که در روزهای گذشته آمدند در مدرسه مصلی. از این به بعد همه گروه ها باید بدانند یزد پایتخت هیچ حزبی نیست. جولانگاه هیچی نباید باشد و هیچ کس حق ندارد نام و نشانی برای یزد انتخاب کند. این مساله دغدغه خاطر ما است، ولی باید همه آرامش را حفظ کنند تا بهانه به دست کسی نیافتد. حجتالاسلام والمسلمین برهان امام جمعه مهریز نیز در خطبههای نمازجمعه با انتقاد از آنام بردن از یکی از سران فتنه توسط رئیس جمهور بر خلاف مصوبه شورای عالی امنیت ملی گفت: آقای روحانی! شما در امیرچقماق از فردی که در انتخابات به شما کمک کرد نام بردید ولی از علمای نامی یزد نامی برده نشد. آقای روحانی! شما در سخنرانی خود از رییس جمهوری سابق در دوران اصلاحات نام بردید در حالی که طبق مقررات و مصوبه شورای امنیت ملی این فرد ممنوع التصویرو نام بردن از او خلاف است. حرفهای شما در دفاع و حمایت از خاتمی بخاطر مصوبه شورای امنیت ملی یک اشتباه و گناه بزرگ محسوب می شود . حجت الاسلام و المسلمین سید ابراهیم حسینی امام جمعه ابرکوه نیز با انتقاد از سخنان حاشیه ساز روحانی و اشاره به اینکه همه نسبت به اصل سفر دولت به استان راضی بودند؛ اما متاسفانه حواشی ایجاد شد معلول کم تدبیری رئیس دولت تدبیر بود، خطاب به رئیسجمهور گفت: چرا درسخنان خود حساسیت زائی می کنید و درواپسین روزهای سال همدلی وهمزبانی ملت ودولت ایجاد فضای دوقطبی بین مردم و نظام در استان می کنید؟ خدا می داند این جناح بازی ها، گروه گرائی ها دسیسه اردوگاه استکبار و نظام سلطه است. همچنین نمازگزاران یزد و برخی شهرستانهای استان مثل بهاباد پس از پایان نمازجمعه با برگزاری تجمع و سردادن شعارهای انقلابی، به سخنان حاشیهساز رئیسجمهور واکنش نشان دادند.گفتنی است؛ در حالی حسن روحانی در سفر اخیر خود به یزد از محمد خاتمی از سران فتنه تقدیر کرد که وی و سایر همفکرانش در مدت زمانی کوتاه و تنها تا اواسط سال 93 رکورد اهانت به منتقدان خود را با انواع و اقسام واژگان اهانت آمیز شکستند.روحانی در سفر به یزد با نام بردن از محمد خاتمی از سران فتنه در حمایت از وی گفت: ایران قهرمان خدمتگزاران خود و آنهایی که برای عظمت ایران تلاش کردند را هیچگاه فراموش نخواهد کرد و هیچ کس هم نمیتواند نام و عظمت کسانی را که به مردم خدمت کردهاند را خاموش کند.
کد خبر: ۹۰۴۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۲۲
به گزارش پایگاه خبری آوای رودکوف،مسعود شعربافچي زاده در رويش نيوز نوشت»: فتنه سال 88 تبعات بسيار زيادي را بر كشور تحميل كرد و خسارت هاي فراواني به بار آورد. عده اي بدون پشتوانه منطقي و قانوني بر طبل تقلب كوبيدند و نظام را متهم به خيانت در آراء مردم كردند. كشور را به آشوب كشيدند به جاي اينكه اخلاق شكست را پيشه كنند به جان مملكت افتاده انتقام راي مردم را از نظام ستاندند.
موسوي و كروبي بعد از يكسال فتنه انگيزي با حكم شوراي عالي امنيت ملي كه هنوز هم عليرغم تغيير دولت و رياست دكتر روحاني بر اين شورا پابرجاست، در خانه هاي خود حصر شدند و دادگاه هايي نيز براي برخي ديگر از عوامل فتنه تشكيل و احكامي صادر شد كه هر كدام از آن ها مانند بهزاد نبوي يا دوران محكوميت خود را پشت سر گذاشتند و يا مانند تاج زاده مشغول گذراندن دوران محكوميت خودند و البته يك روز در ميان از درون اوين بيانيه مي دهند. در اين نوشتار قصد پرداخت به فتنه و واكنش دستگاه هاي انتظامي و امنيتي به آن را به طور كلي نداشته و صرفاً به يك مورد اشاره خواهد شد كه آن هم نه در زمان فتنه و يا حتي يكي دوسال پس از آن، كه بعد از 4 سال از گذشت فتنه رخ داده است.
خاتمي ممنوع التصوير و ممنوع الخبر است. اين خبري است كه چندين ماه پس از رياست جمهوري حسن روحاني ، يعني 4 سال بعد از ماجراهاي فتنه 88 در محافل خبري منتشر شد. ابتدا كسي گمان نمي كرد كه چنين خبري صحت داشته باشد، اما با ورود دادستاني به موضوع و فيلتر كردن يك سايت خبري بخاطر پخش تصاوير خاتمي، همه فهميدند كه موضوع جدي است.
درباره اين ممنوع التصويري چند سوال ساده وجود دارد كه از بايد از دستگاه قضا ژپرسيده شود:
1- سخنگوي قوه قضائيه آن را بر اساس مصوبه 298 دبيرخانه شوراي عالي امنيت ملي مي داند و اعلام مي كند كه دادستاني بر اساس اين مصوبه چنين حكمي را در مورد محمد خاتمي به رسانه ها ابلاغ كرده است، اژه اي اضافه مي كند كه حتي اگر چنين مصوبه اي هم نبود دادستاني مي توانست از اختياراتش در اين خصوص استفاده كند. البته آقاي اژه اي پيشتر كه درباره اين موضوع صحبت كرده بود صرفاً به اختيارت دادستاني اشاره و از مصوبه شوراي امنيت صحبتي به ميان نياورده بود. علي اي حال هنوز دقيقاً مشخص نيست كه دادستان از اختياراتش استفاده كرده يا اينكه مصوبه دبيرخانه شوراي امنيت را اجرا كرده است.
2- در هر حال سوالي كه بيشتر ذهن را درگير مي كند اين است كه چرا براي اعمال كردن اين ممنوع التصويري از سال 89(زمان حصر موسوي و كروبي) تا سال 92 صبر كرده و سپس دست به اين اقدام زده ايد. اولين مسئله اي كه به ذهن متبادر مي شود اين است كه با پيروزي حسن روحاني و احتمال اثرگذاري بيشتر خاتمي دستگاه قضا به چنين فكري افتاده است. اگر چنين پيش فرضي درست باشد، آيا واقعا با اين حكم توانسته ايد جلوي اثرگذاري خاتمي را بگيريد يا بالعكس وي را بخاطر استفاده از عنصر مظلوم نمايي و همچنين حماقت جبهه رقيبش اثرگذارتر كرده ايد؟
3- بعد اين چه حكمي است كه نقل سخنان خاتمي را مجاز مي داند ولي انتشار تصاويرش را نه؟ يعني عكس خاتمي فتنه انگيز است ولي سخنانش نه؟ به عبارتي اگر خاتمي جراحي پلاستيك كند، مشكل آن نهاد محترمي كه اين قانون را وضع كرده، حل خواهد شد؟ چرا كه در بسياري از مواقع نقل سخنان خاتمي مشكلي را براي رسانه ايجاد نمي كند، اما درج تصويرش چرا.
4- آيا دستگاه هاي مسئول قبل از تصميم گيري براي اجراي چنين حكمي كمي فكر كرده اند كه ببينند در دنياي امروز با اين همه وسيله ي ارتباط جمعي غير رسمي، ممنوع التصوير كردن يك فرد بيشتر شبيه جوك است تا يك حكم قانوني؟
و سوالات بسيار ديگري از اين دست كه مي توان پرسيد.
استدلال دستگاه قضا يا دبيرخانه شوراي امنيت يا هر نهاد ديگري كه چنين حكمي كرده است به احتمال قريب به يقين بحث عملكرد سيد محمد خاتمي در دوران فتنه است. اما آيا آقايان انديشيده اند كه با اين حكم نصفه و نيمه و از آسمان به زمين افتاده قضيه فتنه 88 كه اصل نظام را نشانه رفته بود تبديل كرده اند به يك دعواي سياسي مسخره بدون سود بر سر انتشار يا عدم انتشار تصوير يك روحاني؟ يعني واقعا مسئله مهم تري در كشور وجود ندارد كه هميشه يك پاي ثابت كنفرانس هاي خبري رياست جمهوري و برخي از نطق هايش ممنوع التصويري خاتمي باشد؟ متوجهيد كه مسئله را تا چه اندازه بزرگ و تازه گزكي دست طرف مقابل داده ايد كه يك دعواي سوري راه بيندازد و به احتمال قوي امروز و فردايي بر طبل پيرزوي در اين دعوا را بزند و خوشحال تيتر بزند كه سيدمان ديگر ممنوع التصوير نيست و اصلاً همه يادشان برود كه چرا بود؟
آقاي خاتمي اگر در فتنه 88 مقصر بوده و حرف ها و تصميماتش در به آشوب كشيده شدن كشور موثر بوده است كه شواهد چنين نشان مي دهد، بايد وي را محاكمه كرد. اصلاً مطالبه ما محاكمه آقاي خاتمي است. محاكمه كنيد و در آن دلايلي كه بخاطر آن ممنوع التصويرش كرده ايد بيان و حكمي كه متناسب با آن است، صادر كنيد. اگر هم امكان محاكمه نداريد، به هر دليلي، دست از اين حكم هاي نيم بند كه بيشتر به نفع خود آقاي خاتمي و جريان ايشان است، برداريد. لحظه اي فكر كنيد كه شايد اساساً در اين زمين بازي خورده ايد و آنچه را انجام داده ايد كه طرف مقابل مي خواهد.
کد خبر: ۸۹۸۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۱۸
عضو هیات رئیسه مجلس خبرگان رهبری از برگزاری افتتاحیه دوره پنجم مجلس خبرگان در ۴ خرداد ۹۵ خبر داد.
به گزارش پایگاه خبری آوای رودکوف ، آیتالله سید احمد خاتمی عضو هیات رئیسه مجلس خبرگان رهبری از برگزاری افتتاحیه دوره پنجم مجلس خبرگان در 4 خرداد سال 95 خبر داد.
به گزارش انتخاب ، آیتالله خاتمی با بیان اینکه اولین دستور کار دوره پنجم خبرگان، انتخاب رئیس و هیات رئیسه خواهد بود، تصریح کرد: ابتدا هیات رئیسه موقت تشکیل شده و آنها هیات رئیسه دائم را که دو سال مدیریت خبرگان را بر عهده خواهد داشت، انتخاب میکنند و در طول 8 سال 4 بار انتخابات هیات رئیسه و کمیتهها برگزار میشود.
عضو مجلس خبرگان رهبری همچنین تاکید کرد: روز 4 خرداد سال 95 ریاست دو ساله و قطعی مجلس خبرگان رهبری نیز انتخاب خواهد شد.
کد خبر: ۸۹۷۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۱۷
مسعود دهنمکی در آخرین به روزرسانی وبلاگ شخصیاش در پستی با عنوان «زلزله در راه است» به بحث انتخابات پرداخته است.
به گزارش پایگاه خبری آوای رودکوف ، مسعود دهنمکی در آخرین به روزرسانی وبلاگ شخصیاش در پستی با عنوان «زلزله در راه است» به بحث انتخابات پرداخته است که متن آن به شرح ذیل است:
آقایان چپ و راست! گسل تهران در انتخابات فعال تر شد .نه تهران کوفه است نه مردم سایر شهرها کم شعور
در رسوایی 2 گفتیم زلزله در راه است کسی باور نکرد حالا هم که در تهران پیش لرزه سیاسی را احساس کرده اند دارند توپ را می اندازند در زمین تلگرام و باور نمی کنند ظهور طبقه جدید با مختصات جدید و مطالبات جدید معلول تناقضات رفتاری در حکومت داری بوده و راست و یا فلان مداح با کوفه خواندن تهران و چپ و یا اقای مرعشی با توسعه نیافتگی و به تعبیری کم شعزاور خواندن شهرستانی ها و با فرمان شو دادن در مواقع شکست باز به بیراهه می روند و دارند صورت مسله را پاک می کنند.
اگر بپذیریم اصلاح طبان در شبکه سازی مجازی موفق بودند و پیروزی لیست آنها در تهران نتیجه این کار است آن طرفی ها هم رسانه ملی را داشتند . عقلای قوم باید بپذیرند این رای ها واکنشی و معلول چیزهای دیگری است .چه اول شدن فایزه هاشمی در تهران در مجلس پنجم و چه رای خاتمی در دوم خرداد و چه رای احمدی نژاد و چه امروز.
کدام نظام سیاسی در دنیا را سراغ داریم که در هر انتخابات مشروعیت خود را در دو قطبی سازی بین سیاه و سفید به چالش بگذارد .بحران های اجتماعی و فرهنگی فاصله و تضاد طبقاتی در کشور اگر چاره نشوند نه چپ برنده انتخابات است و نه راست .جدال سنت و مدرنیته و توسعه بدون الگوی بومی و فاصله طبقاتی و فروپاشی اخلاقیات و فساد سیستمی دارد گسل بین جامعه ایرانی را فعال می کند . زدن این حرفها به مفهوم ندیدن نیمه پرلیوان نیست ولی اینجا بحث آسیب شناسی و معدل گیری است.
کدام عقل سلیمی می پذیرد با این همه ادعای پیشرفت آمار بین 7 تا ده میلیون معتاد و 14 میلیون پرونده قضایی در سال و سن بالای ازدواج و آمار وحشتناک طلاق در مدیریت فرهنگی و اقتصادی مشکل نداریم و همه اینها تقصیر بیگانه است.
قبل از انتخابات 84 مستند فقر و فحشا و کدام استقلال کدام پیروزی را ساختم تا هشدار دهم و بفهمند ولی نفهمیدن و تازه شنیدم چند ماه پیش مسولین به تماشای چنین مستندنشسته اند.
امسال رسوایی 2 را ساختم تا بگویم زلزله در راه است و باز نفهمیدند و دارند آسمان را به ریسمان می بافند نتیجه انتخابات در تهران یک نشانه است چون کلان شهرها دارند به تهران های کوچک تبدیل می شوند احساس سرخوشی چپ از این آرا زود گذر است چون مطالبات جدید در راه است با دیدن رسوایی 2 بیشتر متوجه منظورم خواهید شد.
کد خبر: ۸۹۴۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۱۵
پنجمین قسمت برنامه تلوزیونی ۱۸۰ درجه با موضوع « آینده رابطه ایران و عربستان» جمعه شب از شبکه افق به روی آنتن رفت. در این برنامه صادق خرازی، حسین شیخ السلام، مسعود اسدالهی و علیرضا میر یوسفی درباره آینده رابطه ایران و عربستان بحث و گفتوگو کردند.به گزارش پایگاه خبری آوای رودکوف ، پنجمین قسمت برنامه تلوزیونی 180 درجه با موضوع « آینده رابطه ایران و عربستان» جمعه شب از شبکه افق به روی آنتن رفت. در این برنامه صادق خرازی، حسین شیخ السلام، مسعود اسدالهی و علیرضا میر یوسفی پیرامون رابطه و تنشهای پیش آمده و آینده رابطه ایران و عربستان سعودی بحث و گفتوگو کردند.
آنچه می خوانید خلاصه ای از این میز گرد است:
صادق خرازی:- عربستان در حال حاضر در وضعیت بسیار بدی در جهان قرار دارد.
- تصویب برجام ستون فقرات لابی قدرتمند عرب را شکاند و از سوی دیگر شکست داعش در الرمادی و شکست های پی در پی در سوریه، از بین رفتن عقبه داعش در بمباران جنگنده های روسی ناکامی ائتلاف عرب ها برای جنگ در یمن و شکست مذاکرات در باره سوریه ضربه های سنگینی به عربستان وارد کرده است.
- دهمین موشک نیروهای انصار الله به ناوهای عربستان سعودی باعث شد تا فرمانده نیروی دریایی آمریکا اعتراف کند بخش زیادی از توان دریایی عربستان از بین رفته است.
- چرا باید رئیس جمهور سابق کشور ما با زن و بچه و همراهانش چهار با به عربستان سعودی سفر کند در حالی که مقامات سعودی حتی یک بار هم به ایران نیامدند. این جزء اشتباهات استراتژیک ما بود.
- متانتی در سیاست خارجه آقای ظریف وجود دارد که قابل تحسین است. ظریف تا زمانی که مقامات عربستانی به ایران نیامدند به عربستان نرفت.
- وقتی امارات متحده عربی نقش اول تحریم کالای ایران را ایفا و با ناموس ایران تجارت میکند و به فرانسه و اسرائیل اجازه داده تا هزاران افسر اطلاعاتی آنها در دبی و ابوظبی ایستگاه اطلاعاتی بزنند، چرا باید رئیس جمهور ما به این کشور سفر می کند؟
- چندی پیش دیداری با یوسف بن علوی وزیر خاجه عمان داشتم و او تعریف کرد «در یکی از جلساتی که با وزیران خارجه منطقه و وزیر خارجه مصر و اردن و جان کری وزیر امور خارجه آمریکا داشتیم، همه از آمریکا انتقاد کردند که شما با دشمن ما و کسی که به طور استراتژیک ما را مهار کرده و امروز همه ما تحت نفوذ جهان ایرانی هستیم مماشات کرده و مذاکره میکنید. شما به جای اینکه تحریمها علیه ایران را بیشتر کنید با دشمن ما مماشات میکنید. کری هم مشغول توضیح دادن بود که وزیر خارجه امارات با گستاخی از صحبتهای کری انتقاد کرده و جان کری پوشهای که در دست داشت را روی میز کوبید گفت و کل جهان عرب یک "ژنرال سلیمانی" برای مبارزه با تروریستها ندارد. 11 سپتامبر از داخل عربستان و پاکستان و کشورهای عربی شما طراحی شد و یک ایرانی در پشت هیچ حرکت تروریستی وجود نداشته است. در حالی که سیستم های امنیتی شما در کنار گروه های تروریستی که بوجود آوردید قرار دارند.»
- در عین حال که از حمله به سفارت عربستان در کشورمان ضربه خوردیم اما دستگاه دیپلماسی ما باید دو مسئله را همزمان پیش ببرد. یکی منافع ملی ایران و یکی هم ایجاد امنیت منطقه ای که باید با کار مشترک جمعی با کشورهای عضو کنفرانس اسلامی ایجاد شود.
شیخ الاسلام:
- از اول انقلاب تا به امروز عربستانی ها به انحاء مختلف با ما جنگیدند و تا به الان پیروز این صحنه نبرد ایران بوده است.
- تا قبل از انقلاب ایران و عربستان یک ارباب به نام آمریکا داشتند و برای به دست آوردن دل این ارباب میان عربستان و شاه ایران رقابت بود. بعد از انقلاب ایران در جبهه ضد انقلاب و ضد طاغوت قرار گرفت اما عربستان در همان جبهه باقی مانده است.
- سیاست های عربستان احمقانه و شاه محور است؛ این سیاست ها حتی در راستای حفظ منافع ملی اش هم نیست. بلکه تنها برای حفظ شاه عربستان است.
- برخی معتقدند ولیعهد دوم جنگ یمن را با هدف سرکوب مخالفت های داخلی آغاز کرده است.
- ایران دوستانش را می تواند انتخاب کند اما همسایگانش به او تحمیل شدند. عربستان یک دیوانه ای است که شاهنشاهی اداره می شود و مشکلات زیادی دارد.
- عربستان با دو چیز ایران یعنی اسلام و جمهوریت مشکل دارند. برای عربستان سم است که ایران انتخابات برگزار می کند. دموکراسی نوپا در عراق و راه حل سیاسی در سوریه برای عربستان یک سم است.
- پنج موضوع مشترک با عربستان داریم که با همه این شرایط باید مدیریت شود. یکی حج است که تعطیل بردار نیست. دوم امنیت منطقه که هر آتشی در منطقه به ضرر همه کشورها است. سوم مسئله نفت که ثروت همه ما است. چهارم مسئله فلسطین که برای ما حیاتی است و پنجم هم موضوع وحدت جهان اسلام که باید در رابطه ما و عربستان مدیریت شود.
- اسدالهی:
- سعود الفیصل بیش از 30 سال وزیر خارجه عربستان بود و در سی امین سالگرد وزیرخارجه بودنش جمله مهمی گفت که « در این سی سال یک روز آب خوش از گلویم پایین نرفته است و همه اش برای ما بحران بوده است.»
- تا قبل از انقلاب، سعودی ها با شیعیان مشکلی نداشتند اما بعد از انقلاب گفتمان آنها تغییر کرد و ایرانی ها را رافضی و شیعیان را کافر خواندند.
- در دولت های آقای هاشمی و خاتمی تنش زدایی در روابط ایران و عربستان پیش آمد و اوج آن در پیمان امنیتی میان وزارت کشور ایران و عربستان بود.
- سقوط صدام برای عربستان سنگین تمام شد. صدام مدعی بود من دیواره شرقی جهان عرب و جهان اهل سنت هستم و به نیابت از جهان عرب با فارس های مجوس مقابله می کنم! وقتی صدام سرنگون شد از دید عربستان این دیواره شرقی فرو ریخت و ایران نفوذ پیدا کرد.
- بعد از سقوط صدام برخی معارضان عراقی که 20 سال در ایران بودند به کشورشان بازگشتند و به قدرت رسیدند؛ این موضوع برای عربستان قابل تحمل نبود.
میریوسفی:
- اینکه امروز خیلی از کشورهای منطقه و جهان از بزرگی و قدرت ایران هراس دارند به خاطر سیاست بلند مدت و استراتژی ایران در منطقه و جهان است.
- برای درک سیاست هایی که امروز عربستان سعودی در قبال ایران و منطقه در پیش گرفته باید با ذربین از 25انویه 2011 تا آوریل 2011 را روز به روز بررسی کرد.
- ما با کشوری مواجه هستیم که باخت های استراتژیک را پشت سر هم برای خود می آورد. در چنین شرایطی چه شما به عربستان پاسخ دهید یا ندهید فرقی نمیکند. اگر پاسخ چنین کشوری را بدهیم عربستان با فرافکنی مشکلات داخلی اش را به حاشیه می برد.
منبع:تسنیم
کد خبر: ۸۹۴۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۱۵
آوای رودکوف:نماینده مردم کهگیلویه بزرگ در مجلس شورای اسلامی طی یاداشتی در صفه شخصی خود از نتایج مجلس خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیه تهران،ری،شمیرانات و اسلامشهر اظهار نگرانی کرد
کد خبر: ۸۸۹۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۱۰
آمار غیررسمی از نتایج شمارش آرای انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی در سراسر کشور منتشر شد.
به گزارش پایگاه خبری اوای رودکوفبه نقل از تسنیم ،آمار غیررسمی نتایج شمارش آراء صندوقهای اخذ رای انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی منتشر شد.
براساس این گزارش، تاکنون وضعیت 192 حوزه انتخابیه مجلس دهم در سراسر کشور مشخص شده است که تاکنون اصولگرایان با 83 نامزد نسبت به اصلاحطلبان با 55 نامزد پیشتاز ورود به بهارستان بودهاند.
از سویی دیگر تاکنون از میان 192 حوزه انتخابیه دهمین دوره مجلس شورای اسلامی، 34 حوزه به دور دوم کشیده شده است.
ایــــن آمــــار بـــعـــــد از تــــائــــیـــــد وزارت کــــشــــــــور و شـــــورای نــــگــــهــــبــــان رســــمــــیــــت خــــواهــــد یـــــافــــــت.
استان آذربایجان شرقی
حوزه انتخابیه تبریز، آذرشهر و اسکو:
حوزه انتخابیه مراغه و عجبشیر: حسینزاده (اصولگرا) و دواتگری(اصولگرا)؛ انتخابات به دور دوم کشیده شد.
حوزه انتخابیه مرند و جلفا: شافعی (اصلاحطلب) و حسننژاد (اصولگرا)؛ انتخابات به دور دوم کشیده شد.
حوزه انتخابیه اهر و هریس: حسینیان (اصولگرا) و عبدالهی(اصلاحطلب)؛ انتخابات به دور دوم کشیده شد.
حوزه انتخابیه میانه: فرمند(اصلاحطلب) و باشیویاری(اصولگرا)
حوزه انتخابیه سراب: نصیرپور (اصلاحطلب)، داوودی (مستقل)؛ انتخابات به دور دوم کشیده شد.
حوزه انتخابیه بناب: اعزازی (اصولگرا)
حوزه انتخابیه شبستر: علیلو (اصولگرا) آقاپور(مستقل)؛ انتخابات به دور دوم کشیده شد.
حوزه انتخابیه ملکان: سلمان خدادادی (اعتدالگرا)
حوزه انتخابیه کلیبر، خداآفرین و هوراند: ولی اللهقلیزاده (اصولگرا)
حوزه انتخابیه بستانآباد: محمد وحدتی (مستقل)
حوزه انتخابیه هشترود و چاراویماق: سید حمزه امینی (اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه ورزقان: رضا علیزاده (اصولگرا)
استان آذربایجان غربی
حوزه انتخابیه ارومیه: قاضیپور (اصولگرا)؛ 2 نماینده دیگر هنوز قطعی نشده است.
حوزه انتخابیه بوکان: قسیم عثمانی (اعتدالگرا)
حوزه انتخابیه پیرانشهر و سردشت: رسول خضری (مستقل)
حوزه انتخابیه خوی و چایپاره: تقی اکبری (اصولگرا)
حوزه انتخابیه سلماس: رسول جلایر (اصولگرا) و شهروز برزگر (اصلاحطلب)؛ انتخابات به دور دوم کشیده شد.
حوزه انتخابیه ماکو، چالدران، پلدشت و شوط: شریفپور(اصلاحطلب) و اکبرزاده(اصولگرا)؛ انتخابات به دور دوم کشیده شد.
حوزه انتخابیه مهاباد: محمودزاده (مستقل)
حوزه انتخابیه میاندواب و شاهیندژ و تکاب: عیسیزاده(اصولگرا)، هاشمی (اصولگرا) و میرزایی (اصلاحطلب)؛ انتخابات به دور دوم کشیده شد.
حوزه انتخابیه نقده و اشنویه: عبدالکریم حسینزاده (اصلاحطلب)
استان اردبیل
حوزه انتخابیه اردبیل، نمین و نیر: صدیف بدری(اصولگرا)، رضا کریمی (اعتدالگرا)؛ محمد فیضی(اصلاحطلب) و سید کاظم موسوی (مستقل) در دوره دوم برای کسب کرسی سوم نمایندگی مجلس در این حوزه به رقابت میپردازند.
حوزه انتخابیه پارسآباد و بیلهسوار: ایرج بیگدللو (اصولگرا) و شکور پورحسین(مستقل)؛ انتخابات به دور دوم کشیده شد.
حوزه انتخابیه خلخال و کوثر: بشیر خالقی (اصولگرا)
حوزه انتخابیه گرمی: سیدحمایت میرزاده (اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه مشگینشهر: ولی ملکی (مستقل)
استان اصفهان
حوزه انتخابیه اصفهان:
حوزه انتخابیه نایین و خور و بیانک: عباسعلی پوربافرانی (مستقل)
حوزه انتخابیه نطنز، بادرود و قمصر: مرتضی صفاری (اصولگرا)
حوزه انتخابیه فلاورجان: موسویلارگانی( اصولگرا)
حوزه انتخابیه اردستان: حجتالاسلام سیدصادق طباطبایینژاد (اصولگرا)
حوزه انتخابیه نجفآباد و تیران و کرون: ابوالفضل ابوترابی(اصولگرا)
حوزه انتخابیه مبارکه: زهرا سعیدی(مستقل)
حوزه انتخابیه خوانسار و گلپایگان: بختیار (اصلاحطلب)
شاهینشهر، میمه و برخوار: حسینعلی حاجیدلیگانی (اصولگرا)
حوزه انتخابیه فریدون شهر، فریدن و چادگان: اکبر ترکی (اصولگرا)
حوزه انتخابیه شهرضا و دهاقان: حجتالاسلام آقایی(اصولگرا)، سمیه محمودی(مستقل)؛ انتخابات به دور دوم کشیده شد.
حوزه انتخابیه لنجان: محسن کوهکن (اصولگرا)
حوزه انتخابیه سمیرم: سلیمی(اصولگرا)، جعفری(اصولگرا)؛ انتخابات به دور دوم کشیده شد.
حوزه انتخابیه کاشان، آران و بیدگل: سید جواد ساداتینژاد (اصولگرا)
حوزه انتخابیه خمینیشهر: سید جواد ابطحی (اصولگرا)
استان البرز
حوزه انتخابیه کرج، فردیس و اشتهارد: عزیز اکبریان(اصولگرا) و محمد جواد کولیوند(مستقل)
حوزه انتخابیه ساوجبلاغ، نظرآباد و طالقان: محمود بهمنی (اصولگرا)
استان ایلام
حوزه انتخابیه ایلام، ایوان، شیروان و چرداول و مهران: جلال میرزایی (اصلاحطلب)، لطیف صادقی(اصولگرا)، سلام امینی(مستقل) و سارا فلاحی(مستقل)؛ انتخابات به دور دوم کشیده شد.
حوزه انتخابیه دهلران، درهشهر و آبدانان: شادمهر کاظمزاده (مستقل) و علیمحمد احمدی (مستقل)؛ انتخابات به دور دوم کشیده شد.
استان بوشهر
حوزه انتخابیه بوشهر، گناوه و دیلم: حجتالاسلام عبدالحمید خدری (اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه دشتی و تنگستان: سید کمالالدین شهریاری (اصولگرا)
حوزه انتخابیه کنگان، دیر و جم: سکینه الماسی (اعتدالگرا)
حوزه انتخابیه دشتستان: محمدباقر سعادت (اعتدالگرا)
استان تهران
حوزه انتخابیه تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس:
حوزه انتخابیه پاکدشت: محمد قمی (اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه دماوند و فیروزکوه: سید احمد رسولینژاد (اصولگرا)
حوزه انتخابیه رباطکریم و بهارستان:
حوزه انتخابیه شهریار، قدس و ملارد:
حوزه انتخابیه ورامین، پیشوا و قرچک: سید حسین نقویحسینی(اصولگرا)
استان چهارمحال و بختیاری
حوزه انتخابیه شهرکرد: اردشیر نوریان(اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه اردل، فارسان، کوهرنگ و کیار: علی کاظمی(اصلاحطلب)، قدرتالله حمزه (اصولگرا)؛ انتخابات به دور دوم کشیده شد.
حوزه انتخابیه بروجن: خدیجه ربیعی(مستقل) و علی نادریفرد(مستقل)؛ انتخابات به دور دوم کشیده شد.
حوزه انتخابیه لردگان: محمد خالدی (اصلاحطلب)
استان خراسانجنوبی
حوزه انتخابیه بیرجند و درمیان: حجتالاسلام سید محمدباقر عبادی(اصولگرا)
حوزه انتخابیه نهبندان و سربیشه: نظر افضلی(اصولگرا)
حوزه انتخابیه قائنات: فرهاد فلاحتی (اصولگرا)
حوزه انتخابیه فردوس، سرایان و طبس: امیر حسنخانی (اصولگرا)
استان خراسانرضوی
حوزه انتخابیه مشهدمقدس و کلات:
حوزه انتخابیه تربتجام و تایباد: رحیمی (اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه تربتحیدریه و مهولات: ابوالقاسم خسروی(اصولگرا) و باستانی (اصلاحطلب)؛ انتخابات به دور دوم کشیده شد.
حوزه انتخابیه چناران و بینالود: محمد دهقان (اصولگرا)
حوزه انتخابیه خواف و رشتخوار: نگهبان سلامی(اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه درگز: حاتمیان (اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه سبزوار، جغتای و جوین: مقصودی(مستقل)، سبحانیفر(اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه فریمان، سرخس و بخشهای احمدآباد و رضویه: احسان قاضیزاده (اصولگرا)
حوزه انتخابیه قوچان و فاروج: هادی شوشتری (اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه کاشمر و خلیلآباد و بردسکن: بنیادی (اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه گناباد و بجستان: حمید بنایی(اصولگرا)
حوزه انتخابیه نیشابور و تختجلگه: حمید گرمابی (اصلاحطلب) و هاجر چنارانی (اصولگرا)
استان خراسانشمالی
حوزه انتخابیه بجنورد، مانه و سملقان و جاجرم: علی اکبری (اصلاحطلب) و علی قربانی (اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه اسفراین: هادی قوامی (اعتدالگرا)
حوزه انتخابیه شیروان: عبدالرضا عزیزی (مستقل)
استان خوزستان
حوزه انتخابیه اهواز:
حوزه انتخابیه آبادان:
حوزه انتخابیه اندیمشک: فریدون حسنوند(اصولگرا)
حوزه انتخابیه ایذه و باغملک: سیدهادی طباطبایی(اصولگرا) و هدایتالله خادمی(مستقل)؛ انتخابات به دور دوم کشیده شد.
حوزه انتخابیه بهبهان: محمودرضا ضرغامی (اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه خرمشهر: عبدالله سامری (مستقل)
حوزه انتخابیه دزفول: پاپی (اصولگرا)
حوزه انتخابیه دشتآزادگان و هویزه: قاسم ساعدی (اصولگرا)
حوزه انتخابیه رامهرمز و رامشیر: اقبال محمدیان (اصولگرا)
حوزه انتخابیه شادگان: مجید ناصرینژاد (اصولگرا)
حوزه انتخابیه شوش: سید راضی نوری (اصولگرا)
حوزه انتخابیه شوشتر و گتوند: سهراب گیلانی (اصولگرا)
حوزه انتخابیه مسجدسلیمان، لالی، هفتگل و اندیکا:
حوزه انتخابیه ماهشهر و امیدیه: حبیب آغاجری(اصولگرا) و دژمان (اصلاحطلب)؛ انتخابات به دور دوم کشیده شد.
استان زنجان
حوزه انتخابیه زنجان و طارم: فریدون احمدی(اصولگرا)، سید افضل موسوی(اصلاح طلب)
حوزه انتخابیه ابهر و خرمدره: محمدرضا خانمحمدی (اصولگرا) و محمد عزیزی (مستقل)؛ انتخابات به دور دوم کشیده شد.
حوزه انتخابیه خدابنده: سید البرز حسینی(اصولگرا) و احمد بیگدلی (مستقل)؛ انتخابات به دور دوم کشیده شد.
حوزه انتخابیه ماهنشان و ایجرود، دهستانهای بوغداکندی و قلتوق: سید مرتضی خاتمی (مستقل)
استان سمنان
حوزه انتخابیه سمنان و مهدیشهر: احمد همتی (اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه دامغان: ابوالفضل حسن بیگی(مستقل)
حوزه انتخابیه شاهرود: سید حسن حسینی شاهرودی (اصولگرا)
حوزه انتخابیه گرمسار: غلامرضا کاتب (مستقل)
استان سیستان و بلوچستان
حوزه انتخابیه زاهدان: علیم یارمحمدی (اصلاحطلب)، حسینعلی شهریاری(اصولگرا)
حوزه انتخابیه ایرانشهر، سرباز، دلگان، بخشهای فنوج و لاشاروبنت و آشار: درخشان (اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه چابهار، نیکشهر و کنارک: ایراننژاد (اصولگرا)
حوزه انتخابیه خاش و بخشهای نصرت آباد، میرجاوه و کورین: علی کرد(اصولگرا)
حوزه انتخابیه زابل، زهک و میانکنگی: احمدعلی کیخا (اصلاحطلب) - حبیبالله دهمرده (اصولگرا)
حوزه انتخابیه سراوان، سیب و سوران و زابلی: در ازهی(مستقل)
استان فارس
حوزه انتخابیه شیراز:
حوزه انتخابیه فیروزآباد: کرمپور (اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه نورآباد ممسنی: مرادی (اصولگرا) و گودرزی (اصلاحطلب)؛ انتخابات به دور دوم کشیده شد.
حوزه انتخابیه مرودشت: محمد مهدی برومندی(اصولگرا)
حوزه انتخابیه خرامه: داریوش اسماعیلی (اصولگرا)
حوزه انتخابیه آباده: زارع (اصولگرا)
حوزه انتخابیه جهرم: محمدرضا رضایی (اصولگرا)
حوزه انتخابیه لارستان: جمشید جعفرپور (اصولگرا)
حوزه انتخابیه لامرد: علوی (اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه فسا: جمالی نوبندگانی (اصولگرا)
حوزه انتخابیه اقلید: سید حسینافضلی (اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه سپیدان: خادم (اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه داراب: عسگری(اصولگرا) و انصاری (اصلاحطلب)؛ انتخابات به دور دوم کشیده شد.
حوزه انتخابیه کازرون: رضازاده (مستقل)
حوزه انتخابیه نیریز و استهبان: فرهاد طهماسبی(اصولگرا) و اصغر مسعودی(مستقل)؛ انتخابات به دور دوم کشیده شد.
استان قزوین
حوزه انتخابیه قزوین، آبیک و البرز: سیده حمیده زرآبادی(اصلاحطلب) و داوود محمدی (مستقل)
حوزه انتخابیه بوئینزهرا: بابایی (اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه تاکستان: بهمن طاهرخانی (اصلاحطلب)
استان قم
حوزه انتخابیه قم: احمد امیرآبادی فراهانی(اصولگرا)، علی لاریجانی(اصولگرا)، حجتالاسلام مجتبی ذوالنور(اصولگرا)
استان کردستان
حوزه انتخابیه بیجار: حمدالله کریمی (مستقل)
حوزه انتخابیه سقز و بانه: محسن بیگلری (اعتدالگرا)
حوزه انتخابیه سنندج، دیواندره و کامیاران:
حوزه انتخابیه قروه و دهگلان: علی محمد مرادی (مستقل)
حوزه انتخابیه مریوان و سروآباد: منصور مرادی (مستقل) و امید کریمیان (اصلاحطلب)؛ انتخابات به دور دوم کشیده شد.
استان کرمان
حوزه انتخابیه کرمان و راور: محمدرضا پورابراهیمی(اصولگرا) و محمدمهدی زاهدی (اصولگرا)
حوزه انتخابیه بافت: بختیاری (اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه بم و ریگان: نیکزادی(اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه جیرفت و عنبرآباد: کمالیپور (اعتدالگرا)
حوزه انتخابیه رفسنجان: محمد انارکی (اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه زرند و کوهبنان: حسین امیریخامکانی (اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه سیرجان و بردسیر: شهباز حسنپور بیلگری (اعتدالگرا)
حوزه انتخابیه شهر بابک: علی اسدی (اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه کهنوج و منوجان و رودبار جنوب و قلعه گنج: حمزهای (اصلاحطلب)
استان کرمانشاه
حوزه انتخابیه کرمانشاه: عبدالرضا مصری(اصولگرا)، سید قاسم جاسمی(اصولگرا)؛ انتخاب نفر سوم به دور دوم کشیده شد، شامل: احمد صفری(اصلاحطلب) و سیدسعید حیدریطیب(اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه اسلامآباد غرب و دالاهو: حشمتالله فلاحتپیشه (اصولگرا)
حوزه انتخابیه پاوه، جوانرود، ثلاث باباجانی و روانسر: شهاب نادری(اصولگرا)
حوزه انتخابیه سنقر و کلیایی: حجتالاسلام سیدجواد حسینیکیا (اصولگرا) و محمد رستگار(اصلاحطلب)؛ انتخابات بهدور دوم کشیده شد.
حوزه انتخابیه قصرشیرین و سرپلذهاب و گیلانغرب: فرهاد تجری (اصولگرا)
حوزه انتخابیه کنگاور، صحنه و هرسین: حسن سلیمانی (اصولگرا)
استان کهگیلویه و بویراحمد
حوزه انتخابیه بویراحمد و دنا: غلاممحمد زارعی (ااصولگرا)
حوزه انتخابیه کهگیلویه، بهمئی، چرام و لنده: عدل هاشمی(اصولگرا)
حوزه انتخابیه گچساران و باشت: غلامرضا تاجگردون (اصلاحطلب)
استان گلستان
حوزه انتخابیه گرگان و آققلا:
حوزه انتخابیه رامیان و آزادشهر: ابراهیمی(اصولگرا)
حوزه انتخابیه علیآباد: قرهخانی
حوزه انتخابیه کردکوی و ترکمن و بندرگز: رحمتالله جلالی(اصولگرا) رامین نورقلیپور(اصلاحطلب)؛ انتخابات به دور دوم کشیده شد.
حوزه انتخابیه گنبدکاووس: قرهجه طیار(اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه مینودشت و کلاله و مراوه تپه:
استان گیلان
حوزه انتخابیه رشت: غلامعلی جعفر زاده (اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه آستارا: داداشی (مستقل)
حوزه انتخابیه آستانه اشرفیه: محمدحسین قربانی (اصولگرا)
حوزه انتخابیه بندرانزلی: خستهوند (اصولگرا)
حوزه انتخابیه رودبار:
حوزه انتخابیه رودسر و املش: اسدالله عباسی (اصولگرا)
حوزه انتخابیه صومعهسرا: دلخوش (اصولگرا)
حوزه انتخابیه تالش، رضوانشهر و ماسال: محمود شکری (اصولگرا)
حوزه انتخابیه لاهیجان و سیاهکل: ذبیح نیکفر (اصولگرا)
حوزه انتخابیه فومن و شفت:
حوزه انتخابیه لنگرود: لاهوتی (اصلاحطلب)
استان لرستان
حوزه انتخابیه الیگودرز: محمد خدابخشی (اصولگرا)
حوزه انتخابیه بروجرد: علاءالدین بروجردی(اصولگرا)، هادی مقدسی(مستقل) عباس گودرزی (اصولگرا) و فاطمه مقصودی(مستقل)؛ انتخابات بهدور دوم کشیده شد.
حوزه انتخابیه پلدختر: حمیدرضا کاظمی (اصولگرا)
حوزه انتخابیه خرمآباد و دوره: محمد بیرانوند (اصلاحطلب)، مرتضی محمودوند(مستقل)، محمدرضا ملکشاهی راد(اصولگرا) و اعظم محمدنیا(مستقل)؛ انتخابات به دور دوم کشیده شد.
حوزه انتخابیه دلفان و سلسله: علی رستمیان (مستقل)
حوزه انتخابیه دورود و ازنا: حسین گودرزی (اصولگرا) و مجید کیانپور (مستقل)؛ انتخابات به دور دوم کشیده شد.
حوزه انتخابیه کوهدشت: الهیار ملکشاهی (اعتدالگرا)
استان مازندران
حوزه انتخابیه بهشهر: علی محمد شاعری (اصولگرا)
حوزه انتخابیه ساری و میاندورود: یوسفنژاد(اصلاحطلب)، دامادی(اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه قائمشهر: عبدالله رضیان(اصلاحطلب)؛ برای نفر دوم رقابت بین علیپور (اصولگرا) و ادیانی (اصولگرا) است
حوزه انتخابیه بابل: علی نجفیخوشرودی (اعتدالگرا)؛ برای کسب کرسی دوم باید حسین نیازآذری (مستقل) و همتالله طاهرنژادلداری(اصلاحطلب) با یکدیگر در دور دوم انتخابات به رقابت بپردازند.
حوزه انتخابیه آمل: یوسفیان ملا(مستقل)
حوزه انتخابیه نور و محمودآباد: علی اسماعیلی (اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه چالوس و کلاردشت: قاسم احمدیلاشکی (اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه بابلسر و فریدونکنار: ولیالله نانواکناری (اصولگرا)
حوزه انتخابیه تنکابن، عباسآباد و رامسر: شمسالله شریعتنژاد (اصلاحطلب)
استان مرکزی
حوزه انتخابیه اراک، کمیجان و خنداب: علیاکبر کریمی (اصولگرا)
حوزه انتخابیه تفرش و آشتیان: سید محمد حسینی (مستقل)
حوزه انتخابیه خمین: ابراهیم رضایی (اصولگرا)
حوزه انتخابیه ساوه و زرندیه: شهلا میر گلوبیات (اصولگرا) و محمدرضا منصوری(مستقل)؛ انتخابات به دور دوم کشیده شد.
حوزه انتخابیه شازند: غفاری (اصولگرا) و ابراهیمی (اصلاحطلب)؛ انتخابات به دور دوم کشیده شد.
حوزه انتخابیه محلات و دلیجان: سلیمی (اصولگرا)
استان هرمزگان
حوزه انتخابیه بندرعباس، حاجیآباد، قشم، ابوموسی و بندر خمیر: حسین هاشمی تختی(اصولگرا)، محمد آشوری(اصولگرا) و احمد مرادی(اصولگرا)
حوزه انتخابیه میناب، رودان، سیریک، جاسک و بشاگرد: مصطفی ذوالقدر (اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه بندرلنگه، بستک و پارسیان و کیش: خالد زمزمنژاد (اصلاحطلب) و احمد جباری (اصولگرا)؛ انتخابات به دور دوم کشیده شد.
استان همدان
حوزه انتخابیه همدان: حاجیبابایی (اصولگرا)
حوزه انتخابیه اسدآباد: رنجبرزاده (اصولگرا)
حوزه انتخابیه بهار و کبودرآهنگ: پورمختار(اصولگرا)
حوزه انتخابیه تویسرکان: محمدمهدی مفتح (اصولگرا)
حوزه انتخابیه رزن: حسن لطفی (اصلاحطلب) و عطاالله سلطانی صبور (اصولگرا)؛ انتخابات به دور دوم کشیده شد.
حوزه انتخابیه ملایر: محمد کاظمی (اصلاحطلب)؛ احمدیآزادیخواه (اصولگرا) و علیرضا امامی (اصلاحطلب) برای کسب دومین کرسی نمایندگی این شهرستان در دور دوم به رقابت میپردازند.
حوزه انتخابیه نهاوند: حسن بهرامنیا (اصولگرا)
استان یزد
حوزه انتخابیه یزد و اشکذر: سید ابوالفضل موسوی (اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه اردکان: محمدرضا تابش (اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه مبید و تفت: کمال دهقانی (اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه مهریز، بهاباد، خاتم، ابرکوه و بافق: محمدرضا بابایی(اصولگرا) و صباغیان(مستقل)؛ انتخابات به دور دوم کشیده شد.
اقلیتهای دینی
حوزه انتخابیه زرتشتیان: اسفندیار اختیاری (مستقل)
حوزه انتخابیه کلیمیان: مرهصدق (مستقل)
حوزه انتخابیه مسیحیان آشوری و کلدانی: یوناتن بتکلیا (مستقل)
حوزه انتخابیه مسیحیان ارمنی شمال ایران: کارنخانلری (مستقل)
حوزه انتخابیه مسیحیان ارمنی جنوب ایران: ژرژیک آبرامیان (مستقل)
این آمار تکمیل میشود/ لطفاً بهروز رسانی کنید...
کد خبر: ۸۸۷۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۰۸
انتخابات مجلسین شورای اسلامی و خبرگان رهبری برگزار خواهد شد. مردم در این انتخابات، نمایندگان خود در "دهمین" دوره مجلس شورای اسلامی و "پنجمین" دوره مجلس خبرگان رهبری را انتخاب خواهند کرد
کد خبر: ۸۸۴۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۰۶
همایش ائتلاف بزرگ اصولگرایان با حضور غلامعلی حداد عادل و برخی اعضای ائتلاف بزرگ اصولگرایان تهران در مسجد ارشاد شهرری برگزار شد.
به گزارش پایگاه خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir،
همایش ائتلاف بزرگ اصولگرایان در راستای بصیرتافزایی و آگاهیبخشی مردم شهرستان ری عصر امروز با حضور غلامعلی حداد عادل، جمع کثیری از اعضای ائتلاف بزرگ اصولگرایان تهران و مردم این شهرستان در مسجد ارشاد شهرری برگزار شد.
امروز پنجشنبه 29 بهمن نخستین روز از تبلیغات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی آغاز شده است که طی آن جمع کثیری از کاندیداهای ائتلاف بزرگ اصولگرایان حوزه انتخابیه تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر به شهرستان ری سفر کرده و با حضور در مسجد ارشاد شهرری با مردم این شهر دیدار و گفتوگو کردند.
شایان ذکر است، کاندیداهای ائتلاف بزرگ اصولگرایان ضمن سفر به شهرری به زیارت آستان مقدس حضرت عبدالعظیم الحسنی (ع)، امامزاده طاهر بن زین العابدین و حمزه بن موسی الکاظم (ع) مشرف شدند.
همچنین سخنران همایش بزرگ ائتلاف اصولگرایان در شهرری حجتالاسلام والمسلمین علی خاتمی امام جمعه زنجان و غلامعلی حداد عادل بودند.
غلامعلی حدادعادل، مهرداد بذرپاش، لاله افتخاری، اسماعیل کوثری، سید علی قریشی، علیرضا زاکانی، مهدی وکیلپور، محمد جواد عامری شهرابی، فاطمه رهبر، زهره طیبزاده نوری، فاطمه آیا، زهره الهیان، پرویز داودی، محمد سلیمانی، سید مسعود میرکاظمی، حسین مظفر، لطفالله فروزنده، محمد ناظمی اردکانی، مجتبی رحماندوست، محمد نبیحبیبی و حجتالله عبدالملکی از جمله حاضران در این همایش بودند.
گفتنی است، این دیدار و گفتوگو در حاشیه همایش بزرگ بصیرتافزایی و روشنگری انتخابات شهرستان ری برای حمایت از کاندیداهای اصولگرا برگزار شد.
کد خبر: ۸۷۷۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۲۹
لیست کاندیداهای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در پنجمین دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبری با شعار «امنای ملت، حافظان اصل ولایت» منتشر شد.
به گزارش پایگاه خبری آوای رودکوف به نقل از ایسنا، لیست کاندیداهای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در پنجمین دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبری با شعار «امنای ملت، حافظان اصل ولایت» منتشر شد.
اسامی کاندیداهای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در 30 استان کشور به ترتیب زیر است:
استان آذربایجان شرقی
1- محسن شبستری
2- محمد تقی پورمحمدی
3- هادی ملکوتی
4- محمد فیض سرابی
5- جواد حاجی زاده
استان آذربایجان غربی
1- علی اکبر قریشی
2- عسگر دیرباز
3- عباس رفعتی
استان اردبیل
1- سید حسن عاملی
2- سید صادق محمدی جزهای
استان اصفهان
1- سید یوسف طباطبایی
2- مرتضی مقتدایی
3- عبدالنبی نمازی
4- محمود عبداللهی
5- سید ابوالحسن مهدوی
استان البرز
1- سید محمدمهدی میرباقری
2- سید محمدعلی مدرسی
3- محسن کازرونی
استان ایلام
1- سید محسن سعیدی
استان بوشهر
1- سید هاشم حسینی بوشهری
استان تهران
1- محمد یزدی
2- احمد جنتی
3- محمد امامی کاشانی
4- محمدعلی موحدی کرمانی
5- محمد تقی مصباح یزدی
6- سید ابوالفضل میر محمدی
7- ابراهیم امینی
8- سید محمدرضا مدرسی
9- علیرضا اعرافی
10- علی مؤمن
11- محمد ری شهری
12- قربانعلی دری نجف آبادی
13- محمدباقر باقری کنی
14- حسن روحانی
15- غلامرضا مصباحی مقدم
16- محسن قمی
استان چهارمحال بختیاری
1- علیرضا اسلامی
استان خراسان جنوبی
1- سید ابراهیم رئیسی
استان خراسان رضوی
1- سید محمود هاشمی شاهرودی
2- سید احمد علم الهدی
3- سید احمد حسینی خراسانی
4- سید محمد سعیدی
5- حسن عالمی
6- سید مجتبی حسینی
7- محمد هادی عبد خدایی
استان خراسان شمالی
1- حبیب الله مهمان نواز
استان خوزستان
1- سیدمحمدعلی موسوی جزائری
2- عباس کعبی
3- سید علی شفیعی
4- محسن حیدری (آلکثیر)
5- عبدالکریم فرحانی
استان زنجان
1- محمدرضا حاج ابوالقاسمی دولابی
استان سمنان
1- سید محمد شاهچراغی
استان سیستان و بلوچستان
1- عباسعلی سلیمانی
2- علی احمد سلامی
استان فارس
1- اسدالله ایمانی
2- سید علی اصغر دستیب
3- احمد بهشتی
4- غلامعلی صفایی بوشهری
5- علی شیخ موحد
استان قزوین
1- علی اسلامی
2- محمود رجبی
استان قم
1- محمد مؤمن
استان کرمان
1- سید احمد خاتمی
2- محمدبهرامی خوشکار
3- امان الله علیمردای
استان کرمانشاه
1- حسن ممدوحی
2- محمود محمدی عراقی
استان کهکیلویه و بویراحمد
1- سید شرف الدین ملک حسینی
استان گیلان
1- زین العابدین قربانی
2- رضا رمضانی
استان مازندران
1- نور الله طبرسی
2- صادق لاریجانی
3- علی معلمی
4- علی اکبر سیفی مازندرانی
استان مرکزی
1- احمد محسنی گرگانی
2- محسن اراکی
استان هرمزگان
1- غلامعلی نعیم آبادی
استان همدان
1- غیاث الدین محمدی
2- سید مصطفی موسوی هوایی
استان یزد
1- ابوالقاسم وافی
کد خبر: ۸۷۲۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۲۵
به گزارش پایگاه خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir،
حجتالاسلام رسول منتجب نیا و حجتالاسلام محسن رهامی از جمله شخصیتهایی هستند که نامشان در میان تایید صلاحیتشدهها وجود ندارد.
محسن هاشمی، فاطمه هاشمی فرزندان آیتالله هاشمی نیز از دیگر چهرههای اصلاحطلب هستند که صلاحیت آنها تایید نشده است.
نام حجتالاسلام مرتضی اشراقی نوه امام راحل نیز در میان تایید صلاحیت شدگان دیده نمیشود.
حجتالاسلام محمد اشرفی اصفهانی فرزند شهید محراب و رییس هیات بدوی رسیدگی به تخلفات نهاد ریاست جمهوری نیز رد صلاحیت شده است.
مهدی نادمی عضو شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان و عضو بنیاد امید ایرانیان نیز از دیگر چهرههای اصلاحطلبی است که رد صلاحیت شده است.
به گزارش ایلنا، فاطمه راکعی دبیر کل جمعیت زنان مسلمان نواندیش و عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران نیز از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شده است.
از دیگر چهرههای رد صلاحیت شده از سوی شورای نگهبان برای انتخابات مجلس دهم، مجید فراهانی دبیر کل حزب ندای ایرانیان است.
همچنین نام محسن مهرعلیزاده معاون رییس جمهوری دولت اصلاحات در میان رد صلاحیتشدهها قرار دارد.
به گزارش ایلنا، صلاحیت علی صوفی وزیر تعاون دولت خاتمی و رییس ستاد ائتلاف فراگیر اصلاحطلبان استان تهران نیز از سوی شورای نگهبان تایید نشده است.
داریوش قنبری نماینده ادوار مجلس نیز از رد صلاحیت خود به ایلنا خبر داد و گفت بر اساس خبری که فرمانداری ایلام به دست وی رسیده است، صلاحیتش تایید نشده است.
احمد شوهانی نماینده کنونی مردم ایلام نیز در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، ضمن تایید خبر رد صلاحیتش گفت: اینگونه که نمایندگان و همکاران تا کنون به بنده اطلاعدادهاند، به جز بنده، حدود ۲۰ نفر دیگر از همکاران من در مجلس رد صلاحیت شدهاند.
لیست افراد که از حوزه تهران رد صلاحیت شدهاند، به شرح زیر است:
سیدجلال ساداتیان ردصلاحیت
سجاد سالک ردصلاحیت
مرتضی الویری ردصلاحیت
شهربانو امانی ردصلاحیت
محمدمهدی امامی ناصری رد صلاحیت
اشرف بروجردی ردصلاحیت
قدرتالله حشمتیان ردصلاحیت
محمد خونچمن ردصلاحیت
فاطمه داداشیان ردصلاحیت
ابوالقاسم رئوفیان ردصلاحیت
فاطمه راکعی ردصلاحیت
مجتبی رحماندوست ردصلاحیت
مسعود حیدری رد صلاحیت
طاهره رضازاده ردصلاحیت
محسن رهامی ردصلاحیت
فیاض زاهد ردصلاحیت
حسین زمانیان ردصلاحیت
محمدمهدی فقیهی ردصلاحیت
سیدعلی قائممقامی ردصلاحیت
جاوید قرباناوغلی ردصلاحیت
قاسم شعلهسعدی ردصلاحیت
علی صوفی ردصلاحیت
سمیه طهماسبی ردصلاحیت
هادی غفاری ردصلاحیت
مجید فراهانی ردصلاحیت
سیدعلی محتشمیپور فرزند علی اکبر محتشمیپور ردصلاحیت
رسول منتجبنیا ردصلاحیت
سیدحسن موسویتبریزی ردصلاحیت
سیدمهدی نادمی ردصلاحیت
حسین نقاشی ردصلاحیت
سیدابوالحسن نواب ردصلاحیت
فاطمه سادات مقمیمی رد صلاحیت
فاطمه هاشمی بهرمانی ردصلاحیت
انصراف
محسن هاشمی بهرمانی انصراف
وحید ابوالمعالی انصراف
محمد رویانیان انصراف
کد خبر: ۸۶۵۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۱۷
باید مردم را ازدرگیری های کاذب و بیهوده ای که بهترین خوراک منفعت طلبان سیاست باز جناح ها هست به سمت درگیری و جنگ حقیقی ولی فقیه- توده مردم با خواص استعلاخواه و پرروی اهالی سیاست هدایت کرد
کد خبر: ۸۶۱۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۱۵
با نزدیک شدن به روز هفتم اسفند و پس از اعلام نتایج بررسی صلاحیت نامزدهای انتخاباتی توسط هیأتهای نظارت به تدریج تکلیف جناحبندیها و لیستهای انتخاباتی مشخص شده هر چند هنوز ابهامات و پرسشهای مختلفی در این زمینه باقی مانده است.
به گزارش پایگاه خبری آوای رودکوف به نقل از ایسنا،
با نزدیک شدن به روز هفتم اسفند و پس از اعلام نتایج بررسی صلاحیت نامزدهای انتخاباتی توسط هیأتهای نظارت به تدریج تکلیف جناحبندیها و لیستهای انتخاباتی مشخص شده هر چند هنوز ابهامات و پرسشهای مختلفی در این زمینه باقی مانده است.
شورای نگهبان اعلام کرده که احتمالاً 15 درصد از کسانی که توسط هیأتهای نظارت رد صلاحیت شدهاند، در نهایت تأیید خواهند شد. با این وجود جناحهای سیاسی کشور تا حدود زیادی متوجه شدهاند که با چه مهرهها و در چه صحنهای با رقبای خود رقابت خواهند کرد.
بر اساس اخبار موجود انتخاباتی اصولگرایان که با کمبود مهره مواجه نیستند و تقریباً تمام اعضای اصلی آنها تأیید صلاحیت شدهاند با دو لیست در انتخابات شرکت میکنند. در مقابل اصلاحطلبان در تهران فقط چهار نامزد شناخته شده دارند و به امید تأیید صلاحیت 120 چهره شناخته شده دیگر خود در شورای نگهبان هستند.
این در حالی است که اصولگرایان در شورای ائتلاف اصولگرایان لیست 180 نفره از نامزدهای خود را تهیه کرده و این لیست را تا نیمه بهمن به 30 نفر میرسانند. رهروان ولایت هم جدا از بدنه اصولگرایی در حال تهیه لیست خود هستند.
جریان اعتدال نیز که حزب اعتدال و توسعه حزب شاخص آن است وضع چندان بهتری نسبت به اصلاحطلبان ندارد. به گونهای که از حدود 340 نفری که از این حزب در سراسر کشور ثبتنام کردند و فقط حدود 30 نفر تأیید شدهاند.
در ادامه گمانهزنیها درباره جناحبندیها، لیستهای انتخاباتی و سرلیستهای انتخاباتی به شرح زیر ارائه میشود:
1- شورای ائتلاف اصولگرایان
این شورا با حضور حداکثری گرایشهای اصولگرایان تشکیل شد و احزاب و تشکلهایی از قبیل موتلفه اسلامی، جبهه پایداری، ایثارگران، آبادگران، رهپویان، یکتا و جبهه پیروان خط امام (ره) و رهبری و جامعه اسلامی مهندسین از مهمترین عناصر این شورا هستند.
شورای ائتلاف لیستی 180 نفره از اصولگرایان را تهیه کرده و با رایزنی به دنبال تهیه لیست نهایی خود است. لیست این شورا به احتمال بسیار زیاد به تأیید جامعه روحانیت مبارز و ریشسفیدان اصولگرا میرسد.
این احتمال وجود دارد که غلامعلی حدادعادل در لیست این جریان باشد. هر چند که چهرههای کهنهکارتری از حدادعادل مانند محمدنبی حبیبی و اسدالله بادامچیان نیز دراین لیست حضور دارند اما حداد عادل این امتیاز را داشته که در دورههای اخیر در مجلس حضور داشته باشد و در این سالها نسبت به حبیبی و بادامچیان فردی رسانهایتر و شناختهتر شدهای باشد. حداد عادل در حال حاضر سخنگوی شورای ائتلاف است و فعالیت رسانها ی پررنگی هم در ماه اخیر داشته است.
2- فراکسیون رهروان ولایت
رهروانیها از جمله اصولگرایانی هستند که به شورای ائتلاف اصولگرایان نپیوستند. درباره این جدایی از سویی رهروانیها مدعی هستند که از آنها برای حضور در شورای ائتلاف دعوت نشده است و در آن سو شورای ائتلاف بیان میکند که فقط از احزاب و تشکلهای سیاسی دعوت کرده و رهروان فقط یک فراکسیون در مجلس است اما در پس این اظهارات یک دلیل برای جدایی رهروان از شورای ائتلاف وجود داشت و آن هم ناراحتی علی لاریجانی از پایداریها و عدم تمایل او برای ائتلاف با آنهاست. به تبعیت علی لاریجانی، فراکسیون رهروان نیز که از حامیان رئیس مجلس محسوب میشود به شورای ائتلاف وارد نشد و به گفته اعضای هیأت رئیسه خود، در حال تهیه لیستی جداگانه است.
ریاست فراکسیون رهروان بر عهده جلالی است و او به سفارش لاریجانی در انتخابات شرکت کرد. بنابراین احتمالاً جلالی در لیست فراکسیون رهروان باشد. البته اگر او در حوزه تهران باقی بماند و در روزهای آینده حوزه انتخابیه خود را تغییر ندهد.
البته لیست رهروان و شورای ائتلاف میتواند دارای اشتراکاتی هم باشد اما رصد اخبار انتخاباتی نشان میدهد که اصولگرایان در تهران با دو لیست اصلی حضور مییابند.
3- اصلاحطلبان
اصلاح طلبان مشتاقانه وارد انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی شدند و در تهران بیش از 120 چهره شناخته شده خود را به عرصه انتخابات وارد کردند، اما از این تعداد فقط 4 نفر در تهران تأیید صلاحیت شدند. استراتژی اصلاحطلبان هم در برابر رد صلاحیتها تعامل با شورای نگهبان و استفاده از ظرفیتهای موجود قانونی است و نیم نگاهی هم به رایزنی رئیس جمهور با شورای نگهبان دارد، اما با این وجود خوب میدانند که مهرههای تأثیرگذار کافی برای بستن لیست خود در تهران را نخواهند داشت.
محسن رهامی از اعضای شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان تأیید کرده است که اصالحطلبان حتماً لیست انتخاباتی ارائه خواهند کرد.
وی با اشاره به اینکه اصلاحطلبان در شرایط فعلی نامزدهای درجه 2 و 3 تأیید صلاحیت شده در تهران دارند اظهار کرده است که اولویت اصلاحطلبان تلاش برای تأیید صلاحیت چهرههای اصلی آنهاست.
رهامی در پاسخ به این پرسش که آیا احتمال تهیه لیست مشترک با طرفداران دولت وجود دارد، میگوید: اولویت ما حضور اصلاحطلبان کلیدی است، اما اگر دست ما از آنها کوتاه شد، در برابر تندروها از معتدلین حمایت میکنیم.
در ماههای گذشته اصلاحطلبان بارها تمایل خود را برای ائتلاف با حامیان دولت و مشخصاً حزب اعتدال و توسعه بیان کردند که جواب مشخصی از سوی آنها دریافت نکردهاند. بنابراین، درباره لیست انتخاباتی اصلاحطلبان دو احتمال وجود دارد؛ اول اینکه لیست آنها فقط شامل اصلاحطلبان باشد یعنی اصلاحات از مهرههای درجه 2 و 3 خود که برای مردم شناخته شده نیستند استفاده کند. شاید حمایت سیدمحمد خاتمی و بزرگان اصلاحات از این لیست موجب رأیآوری این مهرهها شود و سرلیست اصلاحات نیز محمدرضا عارف رئیس شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان خواهد بود. احتمال دوم این است که در روزهای آینده لیست مشترکی را با اعتدالگرایان ارائه کنند که در این شرایط تکلیف سرلیست نامشخص است.
اعتدال و توسعه (حامیان دولت)
هر چند عزم حامیان دولت برای حضور پررنگ در مجلس دهم جزم شده بود اما آنها نتوانستند تأیید بیش از 30 نفر از اعضای خود را در سراسر کشور به دست آوردند، بنابراین آنها هم مثل اصلاحطلبان در بستن لیست خود در تهران دچار چالش شدند.
در این چند ماه اصرار اصلاح طلبان برای ائتلاف با اعتدالگرایان با سکوت و جواب سربالای آنها مواجه شد. در این بین حتی احتمال ائتلاف اعتدالگرایان و حامیان دولت با طیف نزدیک به علی لاریجانی یعنی رهروان ولایت نیز به گوش رسید که اعتدال و توسعه این اخبار را نه تأیید کرد و نه تکذیب. به نظر میرسد عدم بیان شفاف مواضع اعتدال و توسعه برای ارزیابی شرایط نهایی جناحهای سیاسی و سنجیدن وزن اصلاحطلبان و رهروانیها باشد.
برای لیست انتخاباتی حزب اعتدال و توسعه نیز سه احتمال وجود دارد: 1- ارائه لیست مشترک با اصلاح طلبان، 2- ارائه لیست مشترک با رهروان ولایت، 3- ارائه لیست مشترک.
تکلیف سرلیست در هر سه حالت هنوز نامشخص است. اعتدال و توسعه پیش از این اعلام کرده بود که فاطمه هاشمی سرلیست آنها خواهد بود اما صلاحیت فاطمه هاشمی تأیید نشد و او اعتراضی هم به این مسأله نکرد و از عرصه انتخابات خارج شد. اخباری دیگری هم درباره تعیین سرلیست اعتدال و توسعه شنیده نشده است.
بنابراین در پایان میتوان گفت لیستهای احتمالی انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی در تهران عبارتند از:
1- لیست شورای ائتلاف اصولگرایان (سرلیست: غلامعلی حداد عادل)
2- لیست رهروان ولایت (سرلیست: کاظم جلالی)
3- لیست اصلاحطلبان (سرلیست: محمدرضا عارف)
4- لیست مشترک اصلاحطلبان و حامیان دولت (سرلیست: نامشخص)
5- لیست مشترک حامیان دولت و رهروان ولایت (سرلیست: نامشخص)
6- لیست حزب اعتدال و توسعه (سرلیست: نامشخص)
کد خبر: ۸۵۳۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۰۸
حسین مرعشی پس از جلسه امروز عضو شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان در مورد رد صلاحیتهای اصلاحطلبان اظهار داشت: جمعا در کشور ۳۰۰۰ اصلاحطلب ثبتنام کردهاند که تنها ۳۰ نفر تایید شدهاند، بر این اساس تنها ۱ درصد اصلاحطلبان تایید شدهاند.
به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.irبه نقل از ایلنا،
برخی از فعالان سیاسی اصلاحطلب در گفتوگوهایی جداگانه در رابطه وضعیت تائید یا رد صلاحیت خود از سوی هیاتهای نظارت شورای نگهبان خبر دادند.
تا روز گذشته اخباری از استانهای مختلف همچون استان آذربایجان شرقی یا استان فارس رسید که این اخبار تایید نشده بودند، اما با پایان مهلت بررسیها، این اخبار به صورت تایید شده در اختیار ایلنا قرار گرفت که اسامی چهرهها و شخصیتهای اصلاحطلب و اصولگرایی که در گفتوگو با ایلنا از تایید یا عدم تایید خود در هیاتهای اجرایی خبر دار شده بودند٬ به شرح ذیل است:
اسامی رد صلاحیت شدهها
ایلام
داریوش قنبری از استان ایلام، خبر رد صلاحیت خود توسط هیات نظارت را به ایلنا داد و گفت: اصلاحطلبان ایلام اکثرا رد صلاحیت شدهاند و بنا بر این است که اعتراض خود را تحویل دهیم.
کرمان
ابراهیم جهانگیری برادر اسحاق جهانگیری که از حوزه انتخابیه استان کرمان ثبتنام کرده بود، نیز از جمله چهرههایی است که رد صلاحیت شده است.
تهران
همچنین از حوزه تهران محمدجواد حقشناس، محسن هاشمی، فاطمه هاشمی، محمود میرلوحی، محمد صوفی، حجتالاسلام رسول منتجبنیا، حجتالاسلام محسن رهامی، فاطمه مقیمی، عباس علیخانی از ردصلاحیتشدگان انتخابات دهم مجلس هستند.
بر اساس گفتههای اعضای حزب اعتماد ملی به ایلنا، همه نامزدهای این حزب در لیست ردصلاحیت شدهها از سوی هیاتهای نظارت هستند که بر این اساس ابوالفضل شکوری، سمیه طهماسبی، نصرتالله تاجیک نیز از رد صلاحیت شدگان هستند.
خراسان رضوی
از حوزه انتخابیه خراسان رضوی و مشهد، همه چهرههای اصلاحطلب از جمله غلامرضا انصاری عضو فعلی شورای شهر تهران، ابراهیم اصغرزاده نماینده پیشین مجلس و سیدحسن رسولی استاندار پیشین خراسان تایید صلاحیت نشدند.
کرمانشاه
در حوزه انتخابیه کرمانشاه نیز سهراب دلانگیزان عضو شورای کرمانشاه کارگزاران، شهاب تجری از بنیاد باران کرمانشاه، جهانبخش امینی، موسوی اجاق، مصطفی محمدی، رئوف قادری از نمایندگان ادوار از دیگر نامزدهای رد صلاحیت شده در انتخابات کرمانشاه هستند.
صید ستار عزیزی و صید احمد عزیزی، قدرت احمدیان، مرضیه نظری نیا و علی ططری از دیگر چهرههای رد صلاحیت شده در کرمانشاه هستند.
حیدریطیب نماینده فعلی کرمانشاه، منوچهری نماینده اورامانات، فتح الله حسینی نماینده قصر شیرین و سرپل، حجت الله دمیاد استاندار احمدینژاد و نادر نوروزی ریس ستاد قالیباف نیز از جمله چهرههای اصولگرایی هستند که صلاحیتشان برای انتخابات مجلس رد شده است.
بوشهر
از حوزه انتخابیه بوشهر نیز صلاحیت محمد دادفر نماینده پیشین مجلس ششم برای ورود به مجلس دهم تایید نشد.
خراسان جنوبی
در خراسان جنوبی نیز صلاحیت جواد هروی نماینده فعلی قائن احراز نشد. همچنین محمدرضا آقا ابراهیمی عضو ارشد حزب اتحاد ملت رد صلاحیت شد.
علی آهنی از مدیران دولت خاتمی ، عابدی نماینده مجلس ششم نهبندان و منصور تاجری از فعالان سیاسی اصلاحطلب نیز رد صلاحیت شدهاند. به این ترتیب حمید آیتی از چهرههای اصلاحطلب منطقه تنها اصلاحطلب تایید صلاحیت شده است.
اردبیل
از حوزه انتخابیه اردبیل نیز علی محمد غریبانی نماینده پیشین اردبیل و استاندار پیشین استان آذربایجان غربی و ولی آذروش، نماینده مجلس ششم رد صلاحیت شدهاند
ضمن اینکه نام اکبر نیکزاد، از چهرههای نزدیک به احمدینژاد نیز در میان رد صلاحیت شدهها دیده میشود.
ناصر نصیری فرماندار استعفا داده پارس آباد مغان و نماینده سابق گرمی نیز برای انتخابات مجلس دهم رد صلاحیت شده است.
آذربایجان شرقی
از حوزه انتخابیه تبریز منادی سفیدان عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی نیز رد صلاحیت شده است.
مازندران
از حوزه انتخابیه ساری محمد دامادی نماینده فعلی ساری در مجلس، یوسفنژاد معاون مستعفی وزیر اقتصاد و امور دارایی و از چهرههای اصلاحطلب و شجاعی رد صلاحیت شدهاند
گیلان
از حوزه انتخابیه رشت نیز جعفرزاده ایمن آبادی و تامینی لیچانی نمایندگان فعلی رشت رد صلاحیت شدهاند.
همدان
از استان همدان خبر میرسد بسیاری از چهرههای اصلاحطلب و نزدیک به دولت روحانی رد صلاحیت شدهاند. اسامی آقایان علی حسینی نماینده مجلس ششم نهاوند، محمد کاظمی نماینده مجلس ششم ملایر و داستان سابق تهران، فاضل شهبازی، استاندار کردستان در دولت احمدینژاد و حیدریان عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی پزشکان. افخمی عضو ارشد حزب اتحاد ملت همدان در میان رد صلاحیت شدههای استان همدان دیده میشود.
فارس
به گزارش خبرنگار ایلنا حجت الاسلام سیدرضی حسینی المدنی نماینده اصلاح طلب دوره سوم مجلس شورای اسلامی در لامرد و مُهر و قاسم مقیمی پزشک و فعال سیاسی اصلاح طلب هم رد صلاحیت شدند و همچنین سیدمحسن علوی فرزند ارشد وزیر اطلاعات دولت تدبیر و امید و محمد باقر عامری نیا و بهرام طاهری نیز در این حوزه انتخابیه عدم احراز صلاحیت شده اند.
اصفهان
تا این لحظه هیچ خبر موثقی از تایید چهرههای اصلاحطلب منتشر نشده است.
تمامی نامزدهای اصلاح طلب نجف آباد رد صلاحیت شدند.. فتح اله معین، استاندار سابق خوزستان و عضو فعلی شورای شهر اصفهان، حسن مختاری، مهدی حری، علی محمد ایزدی و فتح اله غیور گزینههای اولیه برای قرار گرفتن در لیست اصلاحطلبان نجف آباد بودند. به این ترتیب از 50 نفر کاندیداها.نجف آباد وتیران وکرون فقط 8 نفر تایید شدند.همچنین کلیه اصلاح طلبان سمیرم هم رد صلاحیت شدهاند
علی اکبرابرقویی نژاد، قدرت الله نوروزی فرماندار اسبق اصفهان، علی یارمحمدیان عضو حزب اتحاد ملت، مرتضی مبلغ معاون وزیر کشور دولت خاتمی ، محمداقایی عضو شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان اصفهان، نسرین صحراییان همسر شهید و کمال جلال الدینی عضو ارشد اتحاد ملت نیز رد صلاحیت شدهاند
کردستان
در راهروهای مجلس شنیده میشود که حامد قادرمزی نماینده فعلی قروه و سالار مرادی نماینده سنندج و امید کریمیان نماینده مریوان در مجلس شورای اسلامی نیز در میان رد صلاحیتشدههای انتخابات قرار دارند.
آذربایجان غربی
به گزارش ایلنا، ظاهرا نام محمدقسیم عثمانی نماینده فعلی بوکان در میان تایید صلاحیت شدهها قرار ندارد.
قم
صلاحیت محمدرضا اسماعیلی مقدم و صحفی از چهرههای اصلی اصلاحطبان قم نیز رد شده است.
خوزستان
به گزارش خبرنگار پارلمانی ایلنا، در راهروهای مجلس شنیده میشود جواد سعدون زاده نماینده فعلی آبادان و محمدباقر شریعتی نماینده فعلی بهبهان و حجتالله درویشپور نماینده ایذه در مجلس شورای اسلامی نیز در میان رد صلاحیتشدههای انتخابات قرار دارند.
برخی منابع از رد صلاحیت ولیالله شجاعپوریان نماینده سابق بهبهان و عضو شورای شهر تهران در انتخابات اهواز خبر میدهند.
چهارمحال و بختیاری
صلاحیت جلیلی سرقلعه نماینده لردگان نیز رد صلاحیت شده است.
گلستان
محمد جواد نظری مهر نماینده فعلی بندرگز و بندرترکمن و عبدالکریم رجبی نماینده مینودشت نیز رد صلاحیت شدهاند.
زنجان
از استان زنجان، احمد حکیمیپور عضو کنونی شورای شهر تهران از چهرههای رد صلاحیتشده برای انتخابات مجلس دهم است.
مرکزی
در استان مرکزی صلاحیت علی یوسفی رییس ستاد میرحسین موسوی در استان مرکزی و مشاور استاندار احراز نشد.
جعفر صفری مشاور استاندار، مرتضی سورانه، اسماعیل نادری از حوزه شازند، بهمن اخوان و همچنین دانش منفرد نمایندگان ادوار، رد صلاحیت شدند.
تأیید و ردصلاحیتشدگان چهرههای سیاسی انتخابات مجلس در تهران
خبرگزاری آنا: پس از بررسی صلاحیتهای نامزدهای انتخابات مجلس توسط هیئت نظارت استان تهران، نتایج تایید صلاحیت برخی داوطلبان به شرح زیر است.
علی مطهری ردصلاحیت
فاطمه هاشمی ردصلاحیت
سید علیاکبر محتشمیپور ردصلاحیت
حمید رسایی ردصلاحیت
محسن رهامی ردصلاحیت
فاطمه راکعی ردصلاحیت
مهدی نوبخت ردصلاحیت
شهربانو امانی ردصلاحیت
شهابالدین صدر ردصلاحیت
جواد اطاعت ردصلاحیت
محمدجواد حقشناس ردصلاحیت
رسول منتجبنیا ردصلاحیت
الیاس حضرتی ردصلاحیت
محمدعلی وکیلی ردصلاحیت
علی باقری ردصلاحیت
سجاد سالک ردصلاحیت
مجید فراهانی ردصلاحیت
-----------------------------محمدرضا عارف تأیید صلاحیت
علیرضا محجوب تأیید صلاحیت
مهدی کوچکزاده تأیید صلاحیت
مصطفی کواکبیان تأیید صلاحیت
کاظم جلالی تأیید صلاحیت
سهیلا جلودارزاده تأیید صلاحیت
اسامی تعدادی از نمایندگان فعلی ردصلاحیت شده در انتخابات مجلس
خبرگزاری ایسنا: تعدادی از نمایندگان فعلی مجلس طبق نظر هیات های نظارت بر انتخابات بر استان های مختلف ردصلاحیت شده و یا اینکه صلاحیت آنها احراز نشده است.
اسامي اين نمايندگان از اين قرار است:
محمد بیاتیان نماینده بیجار، غلامعلی جعفرزاده نماینده رشت، سالار مرادی نماینده سنندج، علیرضا منادی نماینده تبریز، نعمت الله منوچهری نماینده پاوه، مجید منصوری نماینده لنجان، صفر نعیمی رز نماینده آستارا، سیدهادی حسینی نماینده قائمشهر، کمال الدین پیرموذن نماینده اردبیل، محمدسعید انصاری نماینده آبادان، جواد سعدون زاده نماینده آبادان، شمس الله بهمئی نماینده رامهرمز، عبدالله تمینی نماینده شادگان، جواد هروی نماینده قائنات، محمدباقر شریعتی نماینده بهبهان، محمدمهدی پورفاطمی نماینده دشتی و تنگستان، ارسلان فتحی پور نماینده کلیبر، علی مطهری نماینده تهران، حمیدرضا رسایی نماینده تهران، احمد شوهانی نماینده ایلام، حجت الله درویش پور نماینده ایذه و باغ ملک، مهدی موسوی نژاد نماینده دشستان و محمد دامادی نماینده ساری.
طبق قانون این افراد سه روز فرصت اعتراض به شورای نگهبان دارند و شورای نگهبان نیز بررسی هایش را در روز 27 بهمن اعلام می کند و از روز 29 بهمن تبلیغات رسمی انتخابات آغاز می شود.
فاطمه هاشمی: رد صلاحیتم را تلفنی اعلام کردند
خبرگاری ایلنا: فاطمه هاشمی خبر انصراف برادرش از حضور در انتخابات را تکذیب کرد.
فاطمه هاشمی با تایید خبر رد صلاحیت خود اعلام کرد: شب گذشته با بنده تماس گرفتند و خبر رد صلاحیت من را اعلام کردند.
وی در مورد خبر انصراف محسن هاشمی از حضور در انتخابات مجلس شورای اسلامی عنوان کرد: فشارهای زیادی به برادرم وارد شد تا از حضور در انتخابات انصراف دهد، اما وی هیچ وقت این کار را نکرد و علیرغم صحبتهای برخی اما محسن هاشمی انصراف نداده است.
همچنين ايسنا نوشت: صلاحیت مرتضی اشراقی نوه بنیان گذار انقلاب اسلامی که برای نمایندگی در انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی اعلام کاندیداتوری کرده بود، برای تصدی این سمت از سوي هيات نظارت بر انتخابات احراز نشد.
انتشار شایعه استعفای استاندار خوزستان
خبرگزاری فارس: از صبح امروز برخی رسانههای جریان اصلاحات خبر استعفای عبدالحسن مقتدایی استاندار خوزستان را منتشر کردند.
این رسانههای وابسته به جریان اصلاحات مدعی شدند که استاندار خوزستان به دلیل آنچه رد صلاحیتهای گسترده از سوی شورای نگهبان در این استان خوانده شده، استعفا داده است.
خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس در تماسهای مکرر با استاندار خوزستان تلاش کرد تا درباره صحت این خبر کسب اطلاع کند ولی مقتدایی از پاسخگویی در این زمینه خودداری کرد.
روابط عمومی استانداری خوزستان نیز در گفتوگویی با خبرنگار فارس به صورت شفاهی استعفای استاندار را رد کرد اما تا این لحظه تکذیبیه رسمی از سوی استانداری خوزستان درباره شایعه اصلاحطلبان منتشر نشده است.
رد صلاحیت ۹۹ درصد اصلاح طلبان
خبرگزاری ایلنا: عضو شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان گفت: فقط ۳۰ اصلاح طلب تایید شدند.
سیدحسین مرعشی پس از جلسه امروز عضو شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان در مورد اخبار نگران کننده رد صلاحیتهای اصلاحطلبان اظهار داشت: جمعا در کشور ۳۰۰۰ اصلاحطلب ثبتنام کردهاند که تنها ۳۰ نفر تایید شدهاند، بر این اساس تنها ۱ درصد اصلاحطلبان تایید شدهاند.
این عضو حزب کارگزاران با بیان اینکه این اقدام هیاتهای نظارت بر خلاف منویات مقام معظم رهبری است، افزود: این عملکرد بر خلاف سیاستهای کلی نظام نیز هست.
وی با بیان اینکه تنها پنج نامزد داوطلب در تهران و تقریبا ۲۵ نامزد اصلاح طلب در شهرهای دیگر در هیات اجرایی تایید صلاحیت شدهاند، گفت: از شورای نگهبان انتظار داریم از حیثیت نظام دفاع کند و اجازه ندهد کاری که در هیاتهای نظارت صورت گرفته است، استمرار پیدا کند.
مرعشی از محمدرضا عارف، علیرضا محجوب، سهیلا جلودارزاده، مصطفی کواکبیان و هاشمیزهی به عنوان تنها اصلاحطلبان تایید شده در تهران نام برد و گفت: این اتفاقی خوبی نیست و ما به دنبال دفاع از خود نیستیم بلکه دنبال دفاع از نظام جمهوری اسلامی هستیم.
کد خبر: ۸۴۰۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۲۷
یکی از کاندیدای انتخابات دور دهم مجلس شورای اسلامی در شیراز به جرم حمل مواد مخدر دستگیر شد.به گزارش سرویس سیاسی شیرازه، «م. ح. ش» که از سوی هیئت اجرایی انتخابات مجلس شورای اسلامی صلاحیتش تایید شده بهدلیل حمل مواد مخدر در فرودگاه شهید دستغیب دستگیر شد.
او که مدیرمسئولی یکی از روزنامههای شیراز را نیز بر عهده دارد، تا دهه 70 کارمندی ساده بود که در دوران اصلاحات به ثروت دهها میلیادری دست یافت.
یک قلم از دارایی دهها میلیاردی این کاندیدای تایید صلاحیت شده از سوی هیئت اجرایی، هتل چند طبقهای است که در شیراز قرار دارد و اخذ مجوز ساخت آن بدون برخی حمایتهای خاص در زمان دولت خاتمی و استانداری ابراهیم انصاری لاری مقدور نبود.
کد خبر: ۸۳۲۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۲۱
آقای هاشمی! آتش فتنهای که از اظهارات و اقدامات و مواضعتان بوجود آوردید، اول دامان خود شما را خواهد گرفت و طبیعتاً هر گونه توقعی بیمعناست . ان شا الله بتوانید با توبه انقلابی و فاصله گیری از اطرافیان نااهل و مأیوس کردن دشمنان ظلم بزرگ را جبران کنید.به گزارش "پایگاه خبری آوای رودکوف"
متن رنجنامه حسین فدایی دبیرکل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی و نماینده سابق مردم تهران در مجلس شورای اسلامی خطاب به هاشمی رفسنجانی منتشر شد:
مواضع شما را در روزهای اخیر و در ثبت نام مجلس خبرگان رهبری مشاهده کردم. فرموده بودید که: «امیدواریم این انقلاب به حضرت حجت (عج) واگذار شود و ما نیز زیر نظر این امام زنده و غایب، راهمان را بدرستی بپیماییم.»
مواضع جنابعالی را از ابتدای انقلاب مرور و بازخوانی کردم تا ببینم آیا مسیری که جنابعالی از ابتدای انقلاب اسلامی تا به امروز پیموده¬اید در راستای آرزویی می باشد که بیان کردید و یا آنکه خدای ناخواسته برعکس است. لذا این رنجنامه را تقدیم می کنم شاید مؤثر افتد.
حمایت از منافقین و جنبشی ها
در اثنای مبارزات قبل از انقلاب، هرچند مطالبی در مورد جنابعالی شنیده بودم ولی اولینبار که توفیق دیدار شما را پیدا کردم در زندان اوین بود. در آن زمان از کمیتهی مشترک به اوین منتقلشده بودم و در آنجا در سلول انفرادی بودم. هنگام اولین ملاقات با خانواده وقتی در اتاق انتظار ملاقات، زندانیان سیاسی را جمع و مأمورین زندان چشمبند را از روی چشمانم باز کردند، عدهای زندانی در کناری بودند و یک فرد روحانی تنها در کناری دیگر ایستاده بود؛ متوجه شدم که از طرف چپیها (مارکسیستها) و منافقین (سازمان مجاهدین خلق) در بایکوت قرارگرفته¬اید. با اعتقادی که به روحانیت داشتم بهطرف شما آمدم و حال و احوالی کردیم و علیرغم توجهی که معمولاً به یک زندانی جدید میشد، شما را ترجیح دادم. بعدها که از سلول انفرادی به بند عمومی منتقل شدیم به بند علما و روحانیون (مذهبیون) آمدم و آشنایی بیشتری با شما حاصل شد، هرچند مجال آن کوتاه بود و شما آزاد شدید. اما آنچه در این مدت برایم جلبتوجه مینمود سؤالهای شما از محیط بیرون و فضای دانشگاهی بود و نگرانیتان از افکار افرادی همچون دکتر پیمان و امثالهم؛ چراکه این افکار را خطرناک میدانستید. این دقت نظر برای من که یک جوان ۲۰، ۲۱ ساله بودم بسیار قابلتوجه بود. البته داستان حمایتهای شما از منافقین (سازمان مجاهدین خلق) و فاصلهگیری شما پس از تغییر ایدئولوژی آنها و برخوردهایشان با روحانیت در زندان را نیز کمابیش میدانستم.
با این خاطره که از شما در ذهن داشتم، پس از پیروزی انقلاباسلامی دعوت از افرادی چون دکتر پیمان برای عضویت در شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی، برایم بسیار سؤالبرانگیز بود. بعدها نیز در رابطه با حمایت ششدانگ شما از آقای بهزاد نبوی در ماجرای انفجار دفتر نخستوزیری که منجر به شهادت آقایان رجائی و باهنر شد -آن هم در خطبههای نماز جمعه- و همچنین هنگام رأی اعتماد وزارت صنایع سنگین، همچنین زمانی که در رابطه با سازمان مجاهدین انقلاباسلامی خدمت رسیدیم و ماجراهای سازمان را مطرح کردیم و نیز آن هنگام که نگرانی خود را از خط ۳ و باند مهدی هاشمی (سال ۶۱-۶۲) برای شما تشریح کردیم ولی حضرتعالی بهعنوان رهنمود فرمودید که مراقب باشید آتشبیار معرکه نشوید (!)، بر تعجب ما افزوده شد. اما بههرحال چون تصور ما این بود که حضرتعالی سرباز و یار حضرت امام (ره) هستید، بر این نکات تمرکز نکردیم.
اصرار بیشازحد بر پذیرش قطعنامه خلاف نظر امام خمینی(ره)
آنچه برای ما غمانگیزتر بود اصرار بیشازحد شما -علیرغم نظر حضرت امام خمینی (ره)- بر پذیرش قطعنامه بود. آن زمان که فشارهای بینالمللی و لیبرالها و ضدانقلاب و منافقین و آقای منتظری و بیت ایشان بر حضرت امام (ره) و ملت ایران برای القا و تحمیل قطعنامه به جمهوری اسلامی بود و راهبرد حضرت امام (ره) و ملت ایران و رزمندگان «جنگ جنگ تا پیروزی» بود، شما به دنبال پذیرش قطعنامه بودید. اینکه چنین تحلیل و نظری داشتید، شاید چندان مهم به نظر نرسد، ولی مسئله پراهمیت این است که برای تحقق نظرتان در فرماندهان ایجاد تردید کردید. «خط تردید» بزرگترین اشتباه استراتژیک شما بود که برای به راه انداختن آن تلاش کردید و همعرض دیدگاه امام (ره) این خط را بر ملت ایران تحمیل کردید. نام آن را نیز عقلانیت گذاشتید و به فرماندهان و رزمندگان سپاه گفتید همه موافق قبول قطعنامه هستند؛ الا شما و اگر شما کوتاه بیایید حضرت امام (ره) هم قبول میکنند.
تئوریزه کردن «خط تردید» و تندرو خواندن مخالفینِ آن
آقای هاشمیتئوریزه کردن «خط تردید» و عقلانی جلوه دادنش و تندرو خواندن مخالفینِ آن، بزرگترین خطای شما بود و متأسفانه نه تنها هیچگاه در خود تردید نکرده بلکه همواره مخالفین را مذمت نمودید. ولی ای کاش این « خط تردید » را لحظه ای در افکار خود تقویت می کردید تا شاید ... .البته خوب میدانید که امام و ملت ایران و بچههای حزب الهی هیچگاه جنگطلب نبوده و نیستند؛ بلکه بر عزت ملی و غیرت ملی تأکید داشته و دارند؛ هیچگاه به وعدههای نظام سلطه اعتماد نداشته و ندارند و بزرگترین مصداق و دلیل آنهم همین قطعنامه ۵۹۸ بود. دشمنان چقدر به وعدههای خود عمل کردند؟ آیا متجاوز (صدام) محاکمه شد؟ بر مردم عادی کوچه و بازار هم معلوم بود که ماشین جنگی صدام با کارگردانی و حمایت و پشتیبانی قدرتهای جهانی کوک شده و محاکمهی صدام یعنی محاکمهی خودشان و آنها هرگز زیر بار چنین موضوعی نخواهند رفت. بگذریم ...
حمایت از مرام اقتصادی موسوی و چرخش ۱۸۰ درجه ای به سمت تعدیل اقتصادی وتشدید فشار به مردم
جناب هاشمیحضرتعالی در دوران ریاستجمهوری خویش با در پیش گرفتن سیاستِ تعدیل اقتصادی از مرام اقتصادی دولت آقای میرحسین موسوی –که میدانیم موردحمایت شدید جنابعالی بود- یعنی اقتصاد بسته و دولتی به سمت اقتصاد باز و آزاد، طی یک چرخش ۱۸۰ درجهای در خطمشی، تغییر رویکردی آشکار دادید؛ بهگونهای که در خطبههای نماز جمعه که تا دیروز بر عدالت اجتماعی تأکید داشتید ازآنپس مردم را به مانور رفاه و مصرفگرائی دعوت کردید و چه بسیار خیرخواهان و دوستان که شما را نصیحت کردند و گوش فرا ندادید.سوگوارانه باید عرض کنم که در دوران دولت جنابعالی فرصتهای زیادی از دست رفت. عدهای از بستگان و اعضای حزب دولت ساخته که شما را پدر معنوی خود میدانند و شما نیز خود را برادر معنوی آنها معرفی کردید آنچنان شما را احاطه کردند که صدای دیگری را یا نمیشنیدید و یا حسابی برای آن باز نمیکردید. فشار اقتصادی آنقدر بر مردم زیاد شد که حوادث و رخدادهای ۱۳ آبان، مشهد، اسلامشهر و ... رخ داد ولی علت وقوع آنها را ریشهیابی نکردید. کسبهی جزء، حتی فروشندگان تره بار هم قیمتها را افزایش میداد و علت را که جویا میشدید میگفتند چون دلار گران شده پس ما هم گران میکنیم. این در شرایطی بود که عدهای از نزدیکان شما خیلی معمولی و با صراحت میگفتند که بستگان رئیسجمهور بایستی با بستگان روسای جمهور دنیا ارتباط و حشرونشر داشته باشند؛ و قطعاً برای اینکه کم نیاورند، روی آوردن به زندگی و مشرب اشرافی و گذراندن اوقات فراغت و تفریحات در اروپا و جزایر تفریحی و... امری طبیعی است. و یا اظهار میداشتند که در دنیا برای اجرای سیاست تعدیل اقتصادی دولتها با معترضین برخورد میکنند و کشتن آنها هزینهای است که برای تعدیل اقتصادی و اصلاحات اقتصادی غربی باید پرداخت تا کشور شکوفا شود!!
تهاجم فرهنگی، شکلگیری طبقه ممتاز و اشرافیت دولتی در دولت هاشمی
وای بر ما. این تذهبون؟بهراستی، زندگی ملت رهاشده از جنگ و مستضعفین کجا و زندگی مرفه بیدردان و دنیاطلبان کجا؟!آن هنگام که هشدارها و فریادهای رسا و بلند رهبر معظم انقلاب (مدظلهالعالی) نسبت به مسائلی همچون تهاجم فرهنگی، مذمت شکلگیری طبقه ممتاز، اشرافیت دولتی و امثالهم به گوش میرسید نیز واکنش مناسب از شما ندیدیم و فیالمثل اگر به وزیری از مشکلات اقتصادی و گرانی انتقاد می شد میگفت تو هم سوسیالیست شدهای؟! ( کما اینکه اخیراً هم این جمله از وزیری دیگر شنیده شده است. )در دوران شما فکر و فعالیت اقتصادی غلط آنچنان حاکم شد که در شهرداری هر کاری امکانپذیر شد؛ البته به قول معروف «قیمت آن متفاوت بود.» دستگاه اطلاعاتی نیز که باید چشم نظام و دیدهبان آن برای رصد کجیها باشد وارد عرصههای اقتصادی فاسد شد و علیرغم نظر رهبر معظم انقلاب به کارش ادامه داد و شما حمایت می کردید. آقای هاشمی ما دیدیم که خط نفوذ دشمنان قسمخورده ملت ایران وارد حریم خصوصی و خانوادگی مدیران کشور شده و در حال آلودهسازی فرزندان آنها است؛ اما دریغا که هشدارها فایدهای نکرد.
سپردن مسئولیت مرکز تحقیقات استراتژیک به کسی که ولایت فقیه را قبول نداشت
جناب آقای هاشمی!برای ما این نکته نیز بسیار تعجببرانگیز بود که مسئولیت مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری را به کسی واگذار کردید که ولایتفقیه را قبول نداشت و جالب آنکه آنجا کانون فعالیت گروهها و احزابی شد که نه تنها به دنبال ترویج لیبرالیسم در فضای جامعه بودند، بلکه حتی علیه شما و دولت شما رسماً فعالیت میکردند و علیه ارزشهای انقلاب مطلب مینوشتند و شما میدانستید و به این مسئله تن دادید؛ چرا؟
توهم ریاست جمهوری مادام العمر برای شما!!!
توجه داشتید که قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶ اطرافیان شما تلاش زیادی کردند که محدودیت زمانی قانون اساسی را برای ریاست جمهوری نادیده بگیرند تا جایی که اگر امکانش باشد ریاست جمهوری شما را مادام العمر کنند، براستی واکنش شما در خصوص این گونه عملکردها چه بود؟
وقتی در رابطه با فساد و ریخت و پاشهای مدیریتی هشدار داده می¬شد می¬گفتید وقتی قطار توسعه اقتصادی و سازندگی حرکت می¬کند ۵ تا ۱۰درصد ریخت و پاش امری طبیعی است و این نگاهی وارداتی است نه مبنی بر اسلام ناب محمدی (ص) و توجه به محرومین و مستضعفین.
ناطق نوری را شما ناکام کردید!پاسخ مشارکتی ها به خیرخواهی شما!
جالب است در انتخابات دوم خرداد، در حالی که همه و از جمله شخص آقای ناطق انتظار داشتند از وی حمایت کنید، با کمال تعجب شما همسو با جریان موسوم به چپ- همانها که در مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری بهشان بال و پر دادید- در نماز جمعه سناریوی تردید و احتمال تقلب را تقویت کردید. به این ترتیب جمله «بنویسید خاتمی میخوانند ناطق» آقای ناطقی را که کاملاً به شما نزدیک بود با ناکامی مواجه کرد. در انتخابات ۷۶ بود که خیلی ها میزان وفاداری شما به نزدیکترین دوستانتان –از جمله آقای ناطق- را فهمیدند و ای کاش آقای ناطق نیز همین حقیقت را درک می کرد!
آیا یادتان هست که چند صباح بعد، مشارکتی ها در انتخابات مجلس ششم از خجالت شما در آمدند و هدیه ای که در دوم خرداد از شما دریافت کرده بودند را در زمستان ۷۸ به شما عودت دادند!!!
و دیدید که کودتای نرم و سخت ۱۸ تیرماه سال ۱۳۷۸ را رغم زدند و اگر نگوییم کارگردانی کردند ولی همراه و مؤید خوبی بودند تا اسباب به آتش کشاندن میراث امام و شهدا و ملت ایران را فراهم آورند که خدا نخواست.
- شما دیدید که آنها تمامی شخصیت شما را به استهزاء گرفتند.- شما دیدید که آنها میراث امام را به آتش کشیدند.- شما دیدید که بیشترین دشمنی آنها با شما بود.- شما دیدید که آنها دنبال حکومت سکولار هستند.- شما دیدید که آنها خط امام را تحریف میکنند- شما دیدید که آنها تحت تأثیر خط نفوذ، هضم در نظام ظالمانه جهان را پذیرا هستند- شما دیدید خط افراط و رادیکال را آنها دنبال میکنند.- شما دید که آنها جهاد، گذشت و ایثار بسیجیان را به خشنوتطلبی معنا کردند.اما در مقابل چه کردید؟
آنچه شرط بلاغ بود به شما گفتیم؛ اما دریغ از گوش شنوا
و ما علیرغم بیمهریها و کملطفیها به خاطر امام و شهدا و انقلاب حاضر شدیم با شما کار کنیم، بهعنوان محور وحدت از شما دعوت کنیم و شما به بهانه فراجناحی بودن امتناع ورزیدید. حتی قبل از انتخابات خبرگان رهبری خدمت شما رسیدیم و عرض شد که در شورای مرکزی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی به تبعیت از جامعه مدرسین حوزه علمیه قم اسامی نامزدهای سراسر کشور را در یک جلسه به جمعبندی رسیدند ولی در مورد حضرتعالی در دو جلسه بحث و بررسی با اختلاف یک رأی حضرتعالی رأی آوردید (که موجب شد خانم وحید دستجردی به اعتراض بر قرار گرفتن نام شما در فهرست از جمعیت بروند). آنچه دوستان و اعضای شورای مرکزی از سوز دل و خیرخواهی و حضوری در جلسه در اعتراض و انتقاد به شما مطرح کردند عبارت بود از:
۱) اجرای مشی اقتصادی و سیاست تعدیل که منجر به حمایت از سرمایهداران بی درد و نادیده انگاشتن توده مردم و مستضعفین میشود.۲) برخی اطرافیان شما (حزب دولت ساخته کارگزاران) در مسائل اقتصادی علاوه بر بند ۱، حساسیتی نسبت به فساد اقتصادی و مالی ندارند.۳) بستگان شما علاوه بر بند ۱ و ۲ سلوکشان شکل دادن به یک طبقه ممتازه و ویژهخواری را تداعی میکند.۴) در بخش فرهنگی در دوران دولت شما مشکلات جدی ظهور و بروز کرد.۵) در مسائل خارجی سیاست تنشزدایی یعنی وادادگی را اتخاذ کردید؛ گویا ایران کاری کرده که حالا بیاید رفع تنش کند!و مهمتر اینکه دیدگاه شما با دیدگاه حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری زاویه دارد و این موجب گسست فکری در نظام می شود.پس از بیان محورهای انتقاد به مشی مدیریتی دولت کارگزاران، جنابعالی در مقام پاسخگویی همهی موارد را نفی کردید و بیان داشتید که تعداد دانشجویان، مدارس و... زیاد شده و ثانیاً ابزارهای فرهنگی در اختیار رهبری است نه دولت که شگفتی زیادی برای دوستان ایجاد کرد که فیالمجلس واکنش نشان دادند.
جناب آقای هاشمیملاحظه میفرمایید که بچههای حزبالله از روی تعهد و وظیفه آنچه شرط بلاغ بود انجام دادند و صادقانه بارها و بارها مشکلات و انتقادات را برای شما بیان کردند اما دریغ از گوش شنوا.
حاضر نشدید به وحدت حزب الله کمک کنید! و ما چه میدانستیم که بنا دارید با مخالفین خود ائتلاف کنید؟!
پس از کودتای نرم و قائله ۱۸ تیر ۷۸ که همهی نیروهای حزبالله را نگران کرد، گروههای سیاسی اصولگرا گرد هم جمع شدند تا چارهاندیشی کنند. آنها وفاق در بین همهی وفاداران بهنظام را ضروری دانستند و جهت شکلگیری این وفاق محوریت شما را جمعبندی کردند و همگی خدمت رسیدند و تحلیل خود را ارائه دادند و از شما برای محوریت وفاق همه نیروهای معتقد بهنظام دعوت کردند. اما شما علیرغم قبول تهدیدها و چالشها و ضرورت وفاق و وحدت فرمودید که دوم خردادیها در قدرت هستند و شما در ضعف هستید و من هم فراجناحی هستم و تحقیر آمیز گفتید دلم برای شما می سوزد و حاضر نشدید به وحدت حزب الله کمک کنید! و ما چه میدانستیم که بنا دارید با مخالفین خود ائتلاف کنید؟! هرچند اگر در انتخابات دوم خرداد دقت میشد معلوم بود که طراحان کارگزار و آقایان مرعشی و کرباسچی از فعالان صحنه هستند. آنان اولین کسانی هستند که اتهام ناجوانمردانه تقلب را به جمهوری اسلامی زدند و صریحاً تبلیغ کردند که در پای صندوقهای رأی مردم مینویسند خاتمی ولی خوانده میشود ناطق؛ شما میدانستید و توی دهان آنها نزدید و بلکه آنرا فرصتی تلقی کردید تا نامزد موردنظر حزبالله رأی نیاورد.
ماجرای قدرتطلبی تمام نشد
القصه؛ ماجرای قدرتطلبی تمام نشد و روزبهروز به شکلی دیگر ادامه یافت. مردم فهمیدند هاشمی دهه ۷۰ با هاشمی دهه ۶۰ و هاشمی دهه ۸۰ با هاشمی دهه ۷۰ تفاوت دارد.
مردم دیدند همان تیم اقتصادی که در دولت میرحسین موسوی دنبال اقتصاد بسته و دولتی بود، در دولت هاشمی با شعار اقتصاد آزاد و اقتصاد باز به میدان آمده و در دولت آقای خاتمی هم فعال مایشاء است، چنانچه در دولت احمدینژاد و الآن هم در دولت روحانی همان فکر میدانداری میکند؛ البته ممکن است بعضی عوضشده باشند ولی فکر همان فکر است. این فکر و اندیشه اقتصاد لیبرال -آنهم ناقص و با اشکال مختلف عاریهای و وارداتی با الگوهای صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی- است که بیش از ۳۰ سال تلاش میکند تا خودش را بر کشور تحمیل کند و فرصت نداده تا اقتصاد ملی و اسلامی وارد صحنه شود.
دائماً میگفتید میآیم، نمیآیم!
جناب آقای هاشمیچه کسی باید پیشتاز تحقق اسلام ناب محمدی (ص) و اندیشه ناب امام خمینی (ره) در حوزه اقتصاد میشد؟ شما کدام جبهه را تقویت کردید؟!
بههرحال یک سال قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ اعضای شورای مرکزی جمعیت ایثارگران خدمت شما آمدیم -بااینکه به وفاق کمک نکردید و علی رغم آنکه با مخالفین و منتقدین خود ائتلاف کرده بودید و با همه ناملایماتی که از سوی شما مشاهده شد- و عرض کردیم شما نیروهای نسل اول انقلاب هستید، اوضاع کشور خوب نیست و یاران امام بایستی برای نسل آینده کمک کنند تا کادر سازی شود، لازم است جوانان و تازه نفس ترها به میدان بیایند، گردش نخبگان صورت گیرد، چرخش قدرت شود، به جوانان بها داده شود و دیگر حضور نسل اولیهای مانند شما در عرصه انتخابات به مصلحت نیست. هر آن¬چه تحلیل کردیم را قبول کردید و تشویق نمودید و گفتید که بنا دارید در انتخابات وارد نشوید ولی تا آستانه انتخابات هرروز مطلبی مطرح کردید و دائماً میگفتید میآیم، نمیآیم! و در آخر با اینکه متوجه شدید مقام معظم رهبری مصلحت شما را در آمدن به عرصه انتخابات ندیدند ولی تصمیم گرفتید که وارد رقابت شوید. بار دیگر و در آستانه انتخابات سال۸۴ ریاست جمهوری خدمت رسیدیم و شما را یادآور ملاقات یک سال قبل کردیم و فرمودید همه آن حرفها را که گفتید یادم هست و قبول دارم ولی اگر اصولگرایان وحدت کنند، نمیآیم. گفتیم کمک کنید تا وحدت شود؛ ما طی توافقات که داشتهایم قرار است هرکس در سنجش افکار عمومی بالاتر باشد از وی حمایت کنیم و شما گفتید اگر روی آقای ولایتی تفاهم کنید من حمایت میکنم و نمیآیم. عرض کردیم بنای ما این است که هرکس در سنجش بالاتر باشد و الآن آقای قالیباف بالاتر است و گفتید ایشان سرهنگ است و اهل پادگان و حاضر نشدید کمک کنید. ما عرض کردیم در بهترین حالت اگر شما بیایید انتخابات دومرحلهای میشود و نفس دومرحلهای شدن یک افت برای شما است و مصلحت شما نیست، قبول کردید؛ ولی فرمودید دوستان ما سنجش کردهاند همین الآن که من تصمیم نگرفتهام برای آمدن، ۵۷ درصد رأی دارم. عرض کردیم ما از این سنجش خبر داریم، نظرسازی است که اطرافیان شما انجام داده اند و علمی نیست و ساختگی است و با این مذاکره جدا شدیم و شما تحت تأثیر جریانات مشکوک و لیبرالها وارد صحنه شدید و با دست خودتان زمینه رأی آوری آقای احمدینژاد را فراهم کردید.
حمایت ضدانقلاب و مارکسیستها و لیبرالها و امثالهم در مرحله دوم انتخابات ۸۴
جناب آقای هاشمیچه بگوییم از ستاد تبلیغات انتخابات شما و کارناوالهایی که راه انداختند و برچسبهای ۲۰۰۵ که تولید کردند! براستی چه کسانی برای شما تبلیغ میکردند و چه میتوان گفت از آن فیلم تبلیغاتی و بهاصطلاح دیدار صمیمی با جوانان و ... .
و چه بگوییم از مرحله دوم انتخابات که همهی ضدانقلاب و مارکسیستها و لیبرالها و امثالهم از شما حمایت کردند و دوقطبی احمدینژاد و هاشمی رقم خورد که طبعاً نتیجه کار برای هر انسان منصفی معلوم بود.
کار شما برای رأیآوری به کجا رسیده بود؟!!!
در همان زمان مطلع شدیم که اتاقهای فکر و کمیتهی پشتصحنه به ستادهای شما خط دادهاند که ساعت ۱۲ امشب اگر اسم آقای هاشمی از صندوق درنیامد بریزید جلوی وزارت کشور و در خیابانها و اعلان کنید تقلب شده. خوشبختانه این خبر زودهنگام لو رفت و به حضرتعالی منعکس شد و شما هم به برادرتان منعکس کردید و این فتنه تااندازهای کور شد. چون معترضین سازماندهی شده کمتر از هزار نفر آمدند و شعار تقلب سردادند و فتنه خنثی شد؛ ولی متأسفانه همان جریان نفوذ موفق شد، این سناریو را بعدها به نتیجه رساند.جالبتر آنکه فرزند عزیزتان و البته به قول شما مظلوم (!) آقای مهدی هاشمی، قبل از انتخابات ۸۴، در تاریخ دوم ژوئن ۲۰۰۵ در مصاحبه با روزنامه امریکایی «یو.اس.ای تودی» جملاتی بر زبان راند که شرم بر چهره انسان از بازگو کردن آن مینشیند، اما برای بازخوانی تاریخ باید بگویم که او در این مصاحبه گفت: «پدرم در صورت انتخاب مجدد بهعنوان رئیس جمهوری، قانون اساسی را به منظور کاهش قدرت رهبری و تبدیل آن به مقامی تشریفاتی نظیر «ملکه انگلیس» تغییر خواهد داد.»
البته همین آقازاده عزیزتان همان زمان بارها برای ما پیغام فرستاد که اگر پدرم رئیسجمهور شود حاضریم ۴ یا ۵ وزارت خانه را به شما بدهیم و بعد هم تهدید کرد که اگر برای ژنرال ما مشکل پیش آید ژنرال شما را میزنیم.
وای بر ما، کار شما برای رأیآوری به کجا رسیده بود؛ از گریه با جوانان تا حمایت ضدانقلاب؛ از تطمیع توسط فرزندتان تا تهدید توسط ایشان.پس باید پرسید «فاین تذهبون»؟!
کینهی حزبالله به دل گرفتید
آقای هاشمیچه شده که چنین شتابان مسیر افول را انتخاب کردهاید؟! ما را کاملاً از خود مأیوس کرده اید. حزبالله نهایت حسن نیت خود را نسبت به شما نشان داد ولی شما حاضر نشدید کمی توجه و تأملکنید. کینهی حزبالله به دل گرفتید و همه را با احمدینژاد یکی فرض کردید که حتماً اشتباه کردید! شما هیچ میدانید بسیاری از بزرگان که از حضرتعالی حمایت میکنند نه به این دلیل است که در شما اشکال نمیبینند بلکه برای بازدارندگی از شکلگیری منتظری دیگری هستند، متاسفانه شما هیچ متوجه این معنا نیستید.
خط ۳ که در دهه ۶۰ مخالف شما بود با تمام قامت به همراه کارگزاران و فرزندان شما به صحنه آمدند تا به بهانه حمایت از شما از دولت وقت انتقام بگیرند و خودشان را برای انتخابات سال ۸۸ آماده کردند و خدا میداند که چه تلاشها و برنامهریزیهایی شد، چه پولها که خرج شد، چه ارتباطاتی که برقرار شد و چه کارشناسان داخلی و خارجیای که به کار گرفته شدند تا در ۸۸ احمدینژاد رأی نیاورد. کلید فتنه با اسم رمز تقلب مدتها قبل از انتخابات سال ۸۸ زده شد که دلیل آشکارش راه انداختن کمیته صیانت از آراء بود.
دردمندانه عرض میکنیم که در همهی صحنههای آشکار و پنهان فتنه -از اتاقهای فکر پشتصحنه گرفته تا تظاهرات آشکار جریان فتنه- همه و همه جای پای بستگان و نزدیکان آقای هاشمی به چشم میخورد.
بر اساس چه اطلاعاتی، دود آتش فتنه گران را دیده و پیشبینی کردید؟
قبل از شروع فتنه ۸۸ که به قول خودتان در آخرین نماز جمعه، اسم بحران روی آن قرار دادید، در نامه بدون سلامی که با رضایت و موافقت جنابعالی رسانهای شد، خطاب به ولیفقیه اعلام کردید که اگر به پیشنهادهای شما توجه نشود، آتش و دود آن بعد از انتخابات، جامعه را فرا خواهد گرفت و چطور همان شد که شما گفتید، حالآنکه هیچگاه حاضر نشدهاید به سؤال افکار عمومی جواب دهید بر اساس چه اطلاعاتی، دود آتش فتنه گران را دیده و پیشبینی کرده است. و همچنین گفتید: «با این¬همه بر فرض این¬که اینجانب صبورانه به مشی گذشته ادامه دهم، بیشک بخشی از مردم و احزاب و جریان¬ها این وضع را بیش از این بر نمیتابند و آتشفشان¬هایی که از درون سینههای سوزان تغذیه میشوند، در جامعه شکل خواهد گرفت که نمونههای آن را در اجتماعات انتخاباتی در میدان¬ها، خیابان¬ها و دانشگاه¬ها مشاهده میکنیم.» و البته راست هم می¬گفتید چرا که فرزندانتان میدان¬دار این صحنه¬ بودند! و در آخر نامه با بیت شعری کنایه آلود گفتید:
سر چشمه شاید گرفتن به بیل چو پر شد نشاید گرفتن به پیل و حال آنکه شما از همه این¬ها مطلع بودید و به جای برخورد با این عناصر فتنه¬گر که داشتند کشور را به آتش فتنه خود می¬سوزاندند و به سمتی می¬بردند تا سوریه¬ای دیگر در ایران عزیز ما رقم بزنند و به جای تلاش برای فرونشاندن آتش فتنه¬ی قدرت¬طلبان که معلوم بود ایادی استکبارند، عکس العمل شما آن نامه¬ی بدون سلام شد که حاوی تهدیدات متعدد به رهبری و مجموعه¬ی نظام بود.
فیلم فائزه هاشمی را دیدید،اتفاقی نیفتاد
فیالمثل وقتی به شما گفته شد دخترتان فائزه خانم در تظاهرات بوده و چنین و چنان شعارهایی داده، گفتید فیلمش را بدهید و وقتی فیلم را هم دیدید، نهتنها اتفاقی نیفتاد بلکه برعکس حضور آنها در فتنه بیشتر شد و ما هیچگاه از جنابعالی درباره برائت از حضور و مدیریت تظاهرات توسط فرزندانتان، ندیده و نشنیدیم.
نسبت نادرست دادن به فرماندهان سپاه و آیت الله ری شهری و شراکت در فتنه ۸۸با موسوی
کار بهجایی رسید که شما برای اثبات ادعای تقلب، استشهاد غلط به فرماندهان سپاه دادید و نقل غلط از آیتالله ریشهری کردید. آقای هاشمی! روح امام و شهدا را عذاب دادید وقتی در جلسه ۴ نفره با حضور میرحسین موسوی و سید محمد خاتمی و سید حسن خمینی گفتید کف نظر آقای میرحسین ابطال انتخابات است. با این اقدامات و موضعگیریهایتان فرصت رجزخوانی و تجرّی برای نظام سلطه و سفیران آن، منافقین و ضدانقلاب را فراهم آوردید و حاضر نشدید به دهن میرحسین بزنید. البته نه شما و نه خاتمی و نه آقای سیدحسن به دهن میرحسین نزدید و در این ماجرا شریکید.
اعواج و شک و تردید را در نماز جمعه جبران نکردید
در روز ۲۶ تیرماه سال ۸۸ (که به قول خودتان نماز جمعه تاریخی بود) و به شهادت تاریخ و اسناد که مورد حمایت جریان ضدانقلاب، معاندین خارجی، سکولارها، ملی مذهبیها و منافقین بود، بهعنوان یگانه رهبر جریان فتنه، همان خواستههای خود در نامه بدون سلام را از تریبون مقدس نماز جمعه تکرار کردید و قطعاً میدانید اکثریت کسانی در آن نماز جمعه حامی شما بودند، هیچ قرابتی با مقدسات شرعی و نماز نداشتند تا جایی که به آن شکل در صف نماز جماعت حاضر شدند و به امامت شما اقتدا کردند.
بهراستی آقای هاشمیِ یار و یاور امام و رهبری، حالا یارو یاور چه جریانی شده بود؟ چرا دشمنان قسمخورده ملت ایران به او دلخوش کرده بودند؟ چرا ضدانقلاب به او استشهاد و استناد میکردند؟!
آه از این همه اعواج و شک و تردید! آه از این همه شاد کردن دل دشمن! آه از این همه تغییر در کسی که خود را یار امام و دوست، همراه، همسنگر دیروز، امروز و فردای رهبری می¬داند!
قربان دل رهبر عزیز و خانواده شهدا و ملت مظلوم ایران که حالا شاهد یکدندگیها و غرور اصحاب و یاران بنیانگذار انقلاب بودند. از میرحسین و کروبی و خاتمی بگذریم، جناب هاشمی شما چرا چنین کردید؟!
چرا به جای جبران، در آخرین نماز جمعه¬ی خود که حاوی مطالب سرشار از انحرافات فکری و بدعت¬های دینی و تهدید نظام ولایی بود خود را ابزاری برای نفوذ نظام سلطه و دشمنان انقلاب برای مقابله با رهبری قرار دادید؟!
قوه قضاییه را تحت فشار قرار دادید که مهدی هاشمی را تبرئه کند
اگر روزی فشارها برملا شود چه برای شما میماند؟!
همکاری شما در بازگرداندن مهدی فراری، برای محاکمه وی، بسیار اقدام مناسبی بود، اما مع الاسف پسازآن خطای دیگری که از شما سر زد آن بود که قوه قضاییه را با لطایفالحیل تحتفشار قراردادید تا مجرم را تبرئه کند؛ داستان فشارها به قوه قضاییه و تلاش برای تبرئه مهدی و...اگر روزی برملا شود چه برای شما میماند؟!
ماجرای نامزدی مجدد و انتخابات ۹۲ نیز یک داستان مفصل و درسآموز است. هم انتخابات گذشت وهم مهدی محکوم شد که درسها و عبرتهایش برای تاریخ و آیندگان بهجای میماند، ولی آنچه باعث شد این رنجنامه را بنویسم داستان تحریف تاریخ و مواضع حضرت امام خمینی (ره) و واقعیتهای انقلاب بود. بسیار برایم رنجآور است که اصحاب امام، یاران انقلاب و مجاهدان دیروز را در حال ریزش ببینم. خدا میداند خوشحال نیستم که هیچ، غم و اندوه دارم که برای چه؟ چرا هاشمی حاضر است با دست خود عزت و افتخارات را پایمال کند؟ من نمیگویم شما قصد خیانت دارید ولی دردمندانه عرض میکنم نتیجه و آثار مواضع و اقدامات شما منجر به خیانت به انقلاب و ملت ایران میشود. چرا باید شما مطلبی را بیان کنید که خوراک و استناد رسانهی بیگانه و دشمنان اسلام شود؟
سرنوشت مشترک هاشمی و منتظریوقتی به یاد آقای منتظری میافتم سرنوشت مشترکی در ذهنم تداعی میکند. هنگامی که این جملهی حضرت امام خطاب به آقای منتظری را در نامهی ۰۶/۰۱/۶۸ مرور میکنم که فرمودند «تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام» را مرور میکنم، به این یقین میرسم که خداوند حکیم پاسخ رفتار غیرصادقانه و ناخالصانه را در دنیا و آخرت میدهد.
جناب هاشمیمتاسفانه واقعیت امر این است که شما از جایگاه یک انسان زیرک و سیاسی که در مقابل دشمنان میایستاد، تا جایگاه فردی که رهبری یک گروه سیاسی قدرتطلب را بهدست گرفته، افول کردهاید. این کار مشاورههای غلط و اتاقهای فکر ادراک ساز نفوذی است تا چنین شخصیت بزرگی را جلوی انقلاب و نظام قرار دهند؛ البته زمینهها مهم است و آن زمینهها این فرصتها را به وجود میآورد.
مواضع افراطی سال های اخیر
جناب هاشمیچگونه بگوییم در مسیر عدل و قسط قرار دارید؟ چگونه بگوییم دم زدن شما از عدالت و قسط واقعی است؟ چگونه بگوییم در تلاش برای بسترسازی ظهور حضرت ولی¬عصر(عج) هستید در صورتی¬که جرم برخی از فرزندانتان با این همه پرونده اثبات شده و حکم صادر شده، ولی باز از ایشان تمام قد دفاع می کنید و در مقابل فرزندانتان نظام مظلوم جمهوری اسلامی را محکوم می کنید! آیا این دست اندازی¬ها و جرم¬های فرزندان شما شایسته¬ی ملت مظلوم ایران است که این¬گونه حامیشان هستید.
برای روشن شدن بیشتر شما و افکار عمومی مروری بر مواضع این سال¬های اخیرتان دارم:
۱- شما در فروردین ماه سال ۹۱ و در گفتوگویی با فصلنامه مطالعات بینالمللی میگویید: «من در سالهای آخر حیات امام (ره) نامهای را خدمتشان نوشتم، تایپ هم نکردم. برای اینکه نمیخواستم کسی بخواند و خودم به امام دادم. در آن نامه هفت موضوع را با امام مطرح کردم و نوشتم که شما بهتر است در زمان حیاتتان، اینها را حل کنید، در غیر این صورت ممکن است اینها به صورت معضلی سدّ راه آینده کشور شود. گردنههایی است که اگر شما ما را عبور ندهید، بعد از شما عبور کردن مشکل خواهد بود... یکی از این مسائل رابطه با آمریکا بود. نوشتم بالاخره سبکی که الان داریم که با آمریکا نه حرف بزنیم و نه رابطه داشته باشیم، قابل تداوم نیست. آمریکا قدرت برتر دنیا است. مگر اروپا با آمریکا، چین با آمریکا و روسیه با آمریکا چه تفاوتی از دید ما دارند؟ اگر با آنها مذاکره داریم، چرا با آمریکا مذاکره نکنیم؟ معنای مذاکره هم این نیست که تسلیم آنها شویم. مذاکره میکنیم اگر مواضع ما را پذیرفتند و یا ما مواضع آنها را پذیرفتیم، تمام است.»
و جالب اینکه پسازآنکه این اظهارات شما با واکنش نخبگان سیاسی و رسانهها مواجه میشود، در توجیه ادعای خود گفتید: «اگر بحثهایم در مورد رابطه با آمریکا در آن نامه مورد ایراد بود، حتماً حضرت امام در همان زمان پاسخ من را میدادند.» (!)
با توجه بهقاعده «الاقرار العقلا علی أنفسهم جائز» میتوان صحت ادعای شما در نگارش نامه را پذیرفت، اما اینکه شما سکوت امام را حمل بر رضایت ایشان کردهاید، سخت مبالغهآمیز و تحریف مکتب امام (ره) است. حتی اگر صحت ادعای شما مبنی بر عدم پاسخ امام را بپذیریم هیچ عقل سلیمی نمیپذیرد که سکوت امام بهمعنای موافقت با دیدگاه شما باشد. چه آنکه امام در پیش و پس از انقلاب در بسیاری از مسائل چالشی مطرح بین انقلابیون، همچون کتاب شهید جاوید و دکتر شریعتی، سکوت پیشه کردند و این را نمیتوان بهحساب موافقت ایشان با دیدگاههای انحرافی گذارد و مهمتر اینکه سرتاسر مواضع حضرت امام(ره) در سال پایانی عمر و حتی در وصیت نامه سیاسی الهی ایشان و در نامه عزل آقای منتظری (۰۶/۰۱/۶۸) و پیام نوروزی ایشان در ( ۰۱/۰۱/۶۸) همه و همه نفی دیدگاه و نظر شماست.
۲- شهریورماه ۱۳۹۲ و در اوج تبلیغات مستکبران علیه مقاومت و سوریه که باهدف حمله به این کشور و اشغال آن انجام میگرفت، جنابعالی نیز به سهم خود پازل طراحیشده نظام سلطه را تکمیل کرده و در مراسم سالگرد آیتالله صالحی مازندرانی ادعا کردید: «مردم سوریه بیش از ۱۰۰ هزار کشته و ۸ میلیون آواره دادند در داخل و خارج، زندانها پر از مردم، زندانها جا ندارد بعضی از ورزشگاهها را گرفتند، آنها را پر کردند شرایط بدی بر مردم حاکم است مردم ازیکطرف از طرف خود حکومتشان بمباران شیمیایی میشوند و از طرف دیگری امروز منتظر بمبهای آمریکا باید بمانند.»
تنها پس از واکنش رسانهها و سیاسیون انقلابی بود که شما عقبنشینی کرده و اظهارات خود را تصحیح کردید، اما چگونه میتوان تبعات آن سخنان دشمنشادکن و مستندساز برای دشمنان را از یاد برد؟
۳- دیگر موضع شما که بسیار هم جنجالبرانگیز شد، ادعای شما مبنی بر موافقت امام (ره) برای حذف شعار مرگ بر آمریکا بود؛ چنانچه در گفتگو با ماهنامه مدیریت ارتباطات ادعا کردید: «موافق نبودیم که در مجامع عمومی مرگ کسی را شعار دهیم. مثلاً در اجتماعات ما «مرگ بر بنی صدر» شعار داغ مردم بود که در نماز جمعه خواهش کردم که نگویند. «مرگ بر بازرگان» بود که خواهش کردم، نگویند. «مرگ بر شوروی» بود که گفتم الا ن با شوروی مشکل آنچنانی نداریم. درباره آمریکا هم گفته بودم. وی گفت یک اصل قرآنی وی را به این روحیه رسانده است، چراکه قرآن از زبان خداوند به مسلمانان صدر اسلام که به بتها فحش میدادند، میگوید: حق ندارید به بتهای آنها فحش بدهید. «و لا تسّب الذین یدعون من دون الله» میفرماید بتها را سب نکنید، چون آنها هم متقابلاً به خدا بد میگویند و باعث گمراهی بیشتر آنها میشوید.»
پسازآن نیز پایگاه اطلاعرسانی حضرتعالی با بازنشر بخشی از خاطرات شما نوشت: «هاشمی با یادآوری حذف شعار «مرگ بر آمریکا» و اینکه امام با حذف این شعار موافق بودند و واکنشهای تند بعدی و جوسازیهای بهعملآمده در این خصوص تأکید میکند: تمام مطلب همان بود که نوشته بودم. الآن هم دقیقاً یادم نیست که چه نوشتم. بههرحال موافق نبودیم که در مجامع عمومی مرگ کسی را شعار دهیم.»این در حالی بود که تا آخرین روز عمر پر برکت امام عظیمالشان در همه مجامع عمومی و مخصوصاً در حضور ایشان در حسینیه جماران و نیز در نمازهای جمعهای که به امامت خود حضرتعالی برگزار شد، شعار «مرگ بر آمریکا» سر داده میشد.
مگر از یاد بردهایم که حضرت امام در پیام قبول قطعنامه که در کمتر از یک سال تا پایان عمر پر برکتشان صادر شد، با اشاره به ادعاهای آل سعود برای توجیه کشتار حج گذاران، فرمودند: «دستنشاندگان امریکا آتش زدن پرچم امریکا را بهحساب آتش زدن حرم، و شعار مرگ بر شوروی و امریکا و اسرائیل را بهحساب دشمنی با خدا و قرآن و پیامبر گذاشتهاند؛ و نیز مسئولین و نظامیان ما را با لباس اِحرام به عنوان رهبران توطئه معرفی کردهاند!»
و مگر میتوان فراموش کرد که ایشان قاطعانه تأکید کرد: «از خدا میخواهیم که این قدرت را به ما ارزانی دارد که نه تنها از کعبه مسلمین، که از کلیساهای جهان نیز ناقوس مرگ بر امریکا و شوروی را به صدا درآوریم.»
امام بزرگواری که تا آخرین لحظات حیات، دست از مجاهدت و مبارزه نکشید، چگونه ممکن است در میانهی سالهای دفاع مقدس موافق حذف شعار «مرگ بر آمریکا» شده باشد؟!
گویا برخی خواص که به «آلزایمر سیاسی» مبتلا شدهاند، آرزوهای دوره استحاله خود را به نام امام (ره) سند میزنند! خدا را شکر میکنم که آن عزیز سفرکرده، هوشمندانه چنین روزهایی را پیشبینی کرد و راه سوءاستفاده را چنین بست: «اکنونکه من حاضرم، بعضی نسبتهای بیواقعیت به من داده میشود و ممکن است پس از من، در حجم آن افزوده شود. لهذا عرض میکنم آنچه به من نسبت دادهشده یا میشود، مورد تصدیق نیست، مگر آنکه صدای من یا خط و امضای من باشد با تصدیق کارشناسان یا در سیمای جمهوری اسلامی چیزی گفته باشم.»حال که امام (ره) به این صراحت مسیر «تحریف» را مسدود کرده و شاهد چنین ادعاهایی هستیم، باید از خود بپرسیم اگر آن امام بصیر چنین پیشبینی نکرده بود، تحریفگران با میراث فکری او چه میکردند؟!
و ملت ایران بسیار متأسف و متأثر است که چطور و چگونه ممکن است، کسی که هر چه دارد از امام و انقلاب است، اینگونه مکتب امام را تحریف کند.
۴- روایت عجیب شما در خصوص چرایی آغاز جنگ نیز بسیار تأملبرانگیز است. شما اخیراً در مصاحبهای ادعا کردهاید: «در همان موقع [ابتدای انقلاب] انسانهای افراطی بین ما بودند که حرف از صدور انقلاب [نه آن گونه که امام میگفتند] میزدند. بعضیها [نه باز با رویکرد و منظوری که امام داشتند] میگفتند: با دولتها کار نداریم و با ملتها کار داریم. این حرفهای عجیبوغریب، باعث شد که کمکم اختلاف پیش بیاید. عراق بیش از همه ترسید و عامل اجانب شد و علیه ما جنگ به راه انداخت.»
ظاهراً صدام هم بیتقصیر بوده و این به قول شما افراطیهای داخلی بودهاند که صدام را ترساندهاند تا آن جنگ ظالمانه را بر ملت ایران تحمیل کند. اما آقای هاشمی! آن افراطیهایی که از آنها سخن گفتهاید و آنها را آغازگر جنگ نامیده اید؟، چه کسانی هستند؟ اگر مقصودتان مسئولان نظام هستند که خود شما هم جزو آنان بودهاید و احتمالاً باید گفت حضرتعالی در رأس افراطیون بودهاید.
مگر یادتان رفته است که حضرت امام در پیام منشور روحانیت فرمودند: «من قبلاً نیز گفتهام همه توطئههای جهان خواران علیه ما از جنگ تحمیلی گرفته تا حصر اقتصادی و غیره برای این بوده است که ما نگوییم اسلام جوابگوی جامعه است و حتماً در مسائل و اقدامات خود از آنان مجوز بگیریم.»
و باز در همین پیام در پاسخ به کسانی که ادعاهایی مانند شما را مطرح میکنند، میفرمایند «آنان که هنوز بر این باورند و تحلیل میکنند که باید در سیاست و اصول و دیپلماسی خود تجدیدنظر نماییم و ما خامی کردهایم و اشتباهات گذشته را نباید تکرار کنیم و معتقدند که شعارهای تند یا جنگ سبب بدبینی غرب و شرق نسبت به ما و نهایتاً انزوای کشور شده است و اگر ما واقعگرایانه عمل کنیم، آنان با ما برخورد متقابل انسانی میکنند و احترام متقابل به ملت ما و اسلام و مسلمین میگذارند. این یک نمونه است که خدا میخواست پس از انتشار کتاب کفرآمیز «آیات شیطانی» در این زمان اتفاق بیفتد و دنیای تفرعن و استکبار و بربریت چهره واقعی خود را در دشمنی دیرینهاش با اسلام برملا سازد تا ما از سادهاندیشی به درآییم و همهچیز را بهحساب اشتباه و سوءمدیریت و بیتجربگی نگذاریم و با تمام وجود درک کنیم که مسئله اشتباه ما نیست، بلکه تعمد جهان خواران به نابودی اسلام و مسلمین است و الا مسئله فردی سلمان رشدی آنقدر برایشان مهم نیست که همه صهیونیستها و استکبار پشت سر او قرار بگیرند»
اگر هم مقصودتان از افراطیهایی که دم از صدور انقلاب میزدند، همان خط ۳ ایها و باند مهدی هاشمی معدوماند، خوب است از خود بپرسید، الان باقیماندههای آنها کجا هستند و آیا در پناه شما مأوی نگرفتهاند؟
۵- مواضع و دیدگاههای روزها و سالیان اخیر شما درباره ولایت فقیه نیز به مراتب تأملبرانگیز است. بنا بر نقل رسانهها شما در جلسه تاریخ ۷ اسفند ۸۷ هیئت امنای وقت دانشگاه آزاد، پیشنهاد یکی از اعضا را که گفته بود «در صورت فوت کلیه یا اکثریت اعضای مؤسس در یک زمان، ولیفقیه تصمیمگیری کند و این مسئله در اساسنامه گنجانده شود» را رد کرده و گفتهاید «ولیفقیه خوب است اما اشکالش این است که بعداً اگر نظام ما ولیفقیه نداشته باشد، اگر ما بخواهیم وقف ابدی باشد که نمیشود بگوییم ولیفقیه؛ ممکن است نظام ما ولیفقیه نداشته باشد... تعدادی علیالبدل داشته باشد که در صورت حادثه جایگزین شود.»
اینگونه اظهار نظر درست زمانی از سوی شما مطرح میشد که شما رئیس مجلس خبرگان رهبری بودید و این انتظار به حق از حضرتعالی وجود داشت که بیش از هر کس دیگری پاسدار نظام و الگوی حکومتی ولایت فقیه باشید. حال چطور ممکن است رئیس مجلس خبرگان برای «آلترناتیو ولایت فقیه» برنامهریزی کند؟!
۶- نگاه شما به مقوله «آلترناتیو نظام ولایی» تنها به همین سخن ختم نمیشود. در دهه فجر سال ۱۳۸۹ در گفتوگو با روزنامه جمهوری اسلامی و در توصیه به کسانی که ناراضی خطابشان کردید، گفتید: «من به این قشر ناراضی توصیهام این است که بیایید در صحنه. انقلاب مال آنها هم هست. همه بیایند. حتی آنهایی هم که در انقلاب نبودند، سهمی هم نداشتند بیایند. این کشور مال آنها هم هست. ما میخواهیم همه بیایند. ما الان آلترناتیوی برای وضع موجود نداریم. همین را باید حفظ بکنیم. با اصلاحات. با ترمیمهایی که لازم است انجام بدهیم. این طرف هم بعدها این را به رخ آنها نکشند که برای ما آمدند. همه به عنوان وظیفه ملی و انقلابی و اسلامی بیایند.»
چنین به نظر میرسد که شما خود را در قامت رهبر اپوزیسیون تلقی کرده و به هواداران این جریان توصیه میکنید فعلاً که گزینه دیگری بهجای نظام نداریم، باید کوتاه آمد! سبحان الله! چطور ممکن است رئیس مجمع تشخیص مصلحت یک نظام خود را گاه در قامت رئیس اپوزیسیون همان نظام تصور کند؟!
۷- موضوع دیگر مورد ادعای شما امکان تشکیل شورای رهبری است که در ۲۶ بهمن ۹۳ گفتهاید: «اگر خبرگان به وظیفه خودشان درست عمل کنند، در صورت نبودن یک فرد مناسب حتماً میتوانند شورایی کنند. چون قانون شورا شدن هم باز است. شاید در آینده بدون شورا نتوانند کار درستی انجام بدهند.»
این درحالی است که هم ما و هم شما میدانیم که قانون اساسی مخالف رهبری شورایی است و بنا بر نقل حضرت آیت الله امینی، امام نیز پسازآنکه نظر شورای بازنگری قانون اساسی مبنی بر حذف رهبری شورایی را شنیدند، بر آن صحه گذاردند؛ با این حال مواضع این روزهای اخیر شما و بازگوکردن مجدد تئوری شکست خورده و شورای رهبری و اصرار بر جا انداختن این تئوری خلاف قانون اساسی برای چیست؟!حال جای این پرسش از حضرتعالی است که در حالی که هیچ محمل قانونی بر ای رهبری شورایی نیست، طرح یکباره آن از سوی شما با چه هدفی انجام میپذیرد؟ ایا میتوان در اینگونه اظهارات نیت خیر پیدا کرد؟شما می دانید که افراد عادی هم چنین تلقی می کنند شما طرح مسئله شورائی را برای این مطرح می کنید که در آن شریک شوید و چرا حاضرید چنین اتهاماتی را برای خود بخرید.و باز می دانید همه نخبگان و حضرت امام(ره) رهبری شورائی را راهگشا نمی دانستند و با تجربه به دست آمده آن را از قانون اساسی حذف کردند.
۸- موضوع دیگری که نشان میدهد بهزعم جنابعالی مسیر انقلاب بعد از امام خمینی (ره) دچار تحریف شده و بر اساس اندیشههای بنیانگذار انقلاب حرکت نکرده است، اظهارنظر شما در ۱۰ آبان ۹۴ و در همایش بینالمللی "قرآن در سیره و اندیشه امام خمینی" است، آنجایی که مدعی میشوید «البته اگر این انقلاب را با اندیشه و دیدگاه امام خمینی (س) پیش میبردیم، قطعاً در حال حاضر وضعیت بهتری داشتیم، اما من مأیوس نیستم که با توجه به آگاهی که مردم پیدا کردند و تواناییهایی که بهطور روزافزون در کشور افزایش پیدا میکند، ما موج جدیدی از پیشرفت را که تا الآن نگذاشتند به آن دست بیابیم در آینده به نام اسلام و قرآن ایجاد کنیم».
حالآنکه باید از شما بپرسیم چه کسانی به دنبال فرستادن امام خمینی و اندیشههای امام خمینی به موزه تاریخ بودند و در حال حاضر آنها چه قرابت و ارتباطی با شما دارند تا جایی که این قرابت به حدی نزدیک میشود که "عبدالحسین هراتی¬فرد" فرد هتاک به امام خمینی (ره) و انقلاب، در چند قدمی هاشمی رفسنجانی در مجمع تشخیص مصلحت نظام حاضر میشود و در جلسات خصوصی و عمومی شما شرکت میکند.
آیا با این وضعیت نمیتوانیم به تغییر ۱۸۰ درجهای هاشمی رفسنجانی اقرار کنیم و بگوییم دشمنان دیروز انقلاب، امام و فعلی مقام معظم رهبری، دوستان و حامیان امروز هاشمی رفسنجان
کد خبر: ۸۱۷۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۰۶
حضور یک زن در ستاد انتخابات کشور برای ثبتنام انتخابات مجلس خبرگان در اولین روز از ثبتنام انتخابات این مجلس از جمله حاشیههای این روز بود.
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir،
حضور یک زن در ستاد انتخابات کشور برای ثبتنام انتخابات مجلس خبرگان در اولین روز از ثبتنام انتخابات این مجلس از جمله حاشیههای این روز بود.
عصمت سوادی که از حوزه انتخابیه تهران ثبتنام کرد، متولد 1340 بوده و مدرس دانشگاه و حوزه است.
قانون انتخابات مجلس خبرگان رهبری شرایط انتخاب شوندگان را تصریح کرده است؛ در ماده 3 این قانون آمده است که خبرگان منتخب مردم باید دارای شرایط زیر باشند:
الف- اجتهاد به دیانت و وثوق و شایستگی اخلاقی
ب- اجتهاد در حدی که قدرت استنباط مسائل فقهی را داشته باشد و بتواند ولی فقیه واجد شرایط رهبری را تشخیص دهد.
ج- بینش سیاسی و اجتماعی و آشنایی با مسائل روز
د- معتقد بودن به نظام جمهوری اسلامی ایران
ه- نداشتن سوابق سوء سیاسی و اجتماعی
در این قانون ذکر نشده که نماینده مجلس خبرگان باید صرفا مرد باشد.
تاکنون 9 نفر برای ثبتنام در انتخابات پنجمین دوره مجلس خبرگان در ستاد انتخابات در وزارت کشور حضور یافتهاند.
* آیتالله سید احمد خاتمی عضو فعلی مجلس خبرگان رهبری
* امان الله علیمرادی بدر سیری برای حوزه کرمان ثبتنام کرد. وی مدرس حوزه و دانشگاه است و متولد 1342 است . وی اولین کسی بود که برای ثبتنام وارد ستاد انتخابات کشور شد.
* سید مهدی دریاباری از مدرسین حوزه فیضیه قم نیز برای حوزه تهران ثبتنام کرده است. وی متولد سال 57 است.
* حبیت الله احمدی نیز برای حوزه اصفهان ثبتنام کرد. وی متولد 1326 بوده و مدرس حوزه است.
* فرزند آیتالله ابوالفضل میرمحمدی نیز با حضور در ستاد انتخابات کشور برای پدر خود ثبتنام کرد. طبق قانون وکلای داوطلبان میتوانند برای موکلان خود ثبتنام کنند.
آیت الله میرمحمدی عضو فعلی مجلس خبرگان و متولد 1303 است.
* سید محسن موسوی تبریزی داماد آیت الله نوری همدانی فرد دیگری بود که برای ثبتنام حضور یافت. وی مدرس حوزه علمیه نجف است و برای حوزه آذربایجان غربی ثبتنام کرد. موسوی تبریزی متولد سال 1330 است.
* سید محسن سعیدی گلپایگانی نیز که استاد حوزه است برای استان ایلام ثبتنام کرد. وی متولد 1341 است.
سید رضا ربیعی که متولد سال 1339 بوده و مدرس حوزه است برای تهران ثبتنام کرد.
آخرین فردی که تا این لحظه ثبتنام کرده است آیتالله سید مجتبی آیت اللهی است. وی مدرس حوزه است متولد 1349 بوده و برای حوزه تهران ثبتنام کرد.
امروز اولین روز ثبتنام انتخابات مجلس خبرگان رهبری است داوطلبان این انتخابات فرصت دارند تا روز 2 دی با ارائه مدارک خود اعلام داوطلبی کنند.
وزیر کشور ساعت 8:30 به همراه محمد حسین مقیمی رئیس ستاد انتخابات ، علی پورعلی مطلق دبیرستاد انتخابات و حسین علی امیری سخنگوی وزارت کشور از محل ستاد انتخابات کشور بازدید کرد.
وی در اظهارات خود تاکید کرد که وزارت کشور تلاش میکند انتخاباتی با شکوه، سالم و قانونی اجرا کند.
وی از همه دستاندرکاران انتخابات خواست تا تلاش کنند انتخابات قانونی، سالم و با شکوه برگزار شود. رحمانی فضلی همچنین از رسانهها خواست که برای جذب مشارکت مردم با وزارت کشور همراهی کرده و وزارت کشور را یاری کنند.
کد خبر: ۸۰۲۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۲۶
رئیس شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان در واکنش به دانشجویی که او را به محافظه کاری و انفعال متهم کرد گفت: من منفعل نیستم. من نمی خواهم داخل نظام زور آزمایی کنم زیرا زورآزمایی ما در مقابل دشمنان و براندازان نظام است.به گزارشپایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir،محمد رضا عارف عصر امروز در دانشگاه صنعتی شریف در مراسمی به مناسبت 16 آذر با اشاره به اینکه ما می خواهیم موثر باشیم و به حل مشکلات کمک کنیم ، خاطر نشان کرد: گاهی ما یک مسأله فرعی را جدی می گیریم و از مسأله اصلی غافل می شویم و من همواره تاکید کردم که باید بر اساس مشترکات حرکت کنیم.
وی همچنین افزود: اگر مطالبات دانشجویی در سالهای قبل آرامتر مطرح میشد تا کنون آنها حل شده بودند، شعار تند دادن که کاری ندارد. ما با جریان اصولگرا 85 درصد اشتراک داریم و آنها را برادر خود می دانیم و مثل برخی ها به طرف مقابلمان بدگویی نمی کنیم. ما با اصولگرایان رقابت جدی داریم و فردای هفت اسفند دنبال رفاقت با آنها هستیم.
عارف در ادامه تاکید کرد: من هم می توانم در اینجا شعار تند بدهم و شما به به و چه چه کنید، اما این اقدام ااگر خیانت به شما نباشد کم لطفی به شما است.
وی در پاسخ به دانشجویی که پرسید که آیا اصلاح طلبان با چهره اصلاح طلبی فقط 15 درصد با پایداریها اختلاف دارند گفت: اشتراک ما با اصولگرایان زیاد است اما پایداریها بخش کوچک از اصولگراها هستند که خیلی هم مورد قبول آنها نیستند.
بر اساس این گزارش موضع گیری عارف نسبت به وقایع سال 88 بخش دیگری از سوالات دانشجویان بود و دانشجویان عارف را متهم کردند که چشم خود را نسبت به سال 88 بسته است که وی در پاسخ گفت: من چشم خود را بر مسائل 88 نبسته ام من اگر فرصت داشته باشم اتفاقات سال 88 و 84 را چاپ می کنم اما الان صلاح نمی دانم به این مسائل بپردازم. دوستان از دیدگاه های من در این باره اطلاع دارند. البته این حق شما است که بدانید که چرا که کاندیدای رئیس جمهوری بودم رئیس ستاد انتخابات خاتمی شدم. این مسائل باید باز شود که الان جایش نیست. در یک فضای کارشناسی و بدون هدف مچ گیری باید اتفاقات گذشته آسیب شناسی شود. من هیچ گاه سکوت نکردم فقط صحبت های خود را رسانهای نمی کنم.
در ادامه دانشجویی از عارف پرسید که شما برای حل مشکلات دانشجویان تا الان چه کردید ، که عارف در پاسخ گفت: من همه مسائل دانشجویان را در دانشگاه و در خارج پیگیری کردم، اما آنها را رسانهای نکردم.
وی با اشاره به اینکه باید شرایط زمانه را هم در نظر گرفت خاطر نشان کرد: ما می خواهیم از شرایط قبل از خرداد 92 به یک شرایط مطلوب برسیم که این مسأله زمان بر است و باید سعه صدر داشته باشیم زیرا افرادی در بیرون از دانشگاه دنبال سکوت دانشگاه بودند و از هر نهادی برای فشار به دانشگاه استفاده میکنند. مشکل دیگر ما هم این است که برخی مدیران دانشگاه نحوه تعامل با دانشجویان را بلد نیستند. گاهی هم تصمیم یک مدیر دانشگاه مورد قبول خود او هم نیست.
به گزارش ایسنا مسأله حصر بخشی از سوالات دانشجویان از عارف بود که وی در پاسخ به آنها گفت: رفع حصر از وعده های رئیس جمهور است و امیدوارم فردا که رئیس جمهور به این دانشگاه می آید خبرهای خوبی داشته باشد. من معتقدم باید در شرایط منطقه ای با رایزنی این مسأله حل شود.
وی در ادامه در برابر اصرار دانشجویی برای توضیح بیشتر عارف درباره مسأله حصر اظهار کرد: من رئیس جمهور نیستم و شما باید این مسأله را از طریق رئیس جمهور پیگیری کنید. من چه کارهام که شما از من پاسخ می خواهید . من تعبیر استخوان لای زخم را درباره حصر به کار برده ام و معتقدم این مسأله باید حل شود. در دو سال گذشته هم در حد وظیفه خود این مسأله را پیگیری کردم اما اکنون نمی خواهم گزارش بدهم که با چه مسئولانی در این رابطه صحبت کردم. البته سمتی هم ندارم که گزارش کار بدهم .
رئیس بنیاد امید ایرانیان همچنین در پاسخ به سوالی درباره احتمال رد صلاحیت نامزدهای اصلاح طلبان در انتخابات گفت: انتظار ما این است که همه مسئولان بر اساس قانون عمل کنند . با فتوای رهبری درباره حق الناس بودن رای مردم هم بسیاری از مشکلات گذشته را دیگر نخواهیم داشت. ما باید الگوی انتخابات 92 را دنبال کنیم. ما هم کارگروه رایزنی در شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان تشکیل داده ایم و با مسئولان انتخابات رایزنی داریم و اگر هم حقی از ما از بین رفت از طریق قانونی آن را دنبال میکنیم.
در ادامه دانشجویی از عارف پرسید چرا باید الگوی انتخابات 92 را دنبال کنیم در حالیکه درآن انتخابات آیت الله هاشمی رد صلاحیت شد که عارف در پاسخ به این پرسش خاطر نشان کرد: هنگامی که آیت الله هاشمی در انتخابات 92 ثبت نام کرد من ستادهای انتخاباتی خود را تعطیل کردم و ما دنبال حمایت از آیت الله هاشمی بودیم. اگر من گفتم الگوی انتخابات 92 را دنبال کنیم منظورم مربوط به روند برگزاری انتخابات است نه رد صلاحیت آیت الله هاشمی.
وی تاکید کرد: چاره ای جز تسلیم در برابر قانون نداریم. کار دیگری هم نمی توانیم انجام دهیم ما طراح زمین بازی و داور نیستیم و گاهی هم انتخاب بازیکنان دست ما نیست.
رئیس بنیاد امید ایرانیان همچنین در پاسخ به پرسشی درباره اختلاف اصلاح طلبان در سال 84 و پیروزی رقیب آنها در اثر همین اختلافات اظهار کرد: من در سال 84 معاون رئیس جمهور بودم و همه انتظار داشتند که کاندیدای اصلاح طلبان باشند اما شما اجازه بدهید که من وارد گذشته نشوم زیرا اگر وارد این بحث شوم موجب ایجاد چند دستگی میان اصلاح طلبان میشود. اتفاقات سال 84 خوب نبود و ما اکنون از آن تجربه استفاده کردهایم.
دانشجویی از عارف پرسید که اگر شما در سال 88 به جای مهندس موسوی در آن انتخابات بودید آیا اتفاقات سال 88 می افتاد یا نه ؟ که وی گفت: من الان نمی توانم جوابی بدهم و تحلیلی ندارم به هر حال روند به سمتی رفت که مهندس موسوی و کروبی در آن ماندند ما از تجربههای گذشته استفاده کردیم و در سال 92 با هم مبارزه نکردیم.
وی همچنین در پاسخ به پرسشی درباره چرایی انفعال دولت در برابر گروه های فشار تاکید کرد: دولت منفعل نبوده و رئیس جمهور و وزیر کشور پیگیر مسأله گروه های فشار هستند که گزارش حادثه اخیر هم آماده شده و از طریق قوه قضاییه در حال پیگیری است اما آیا باید دولت برای نشان دادن پیگیری خود کسی را اعدام کند؟
عارف در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه اگر شما در سال 92 رئیس جمهور می شدید برنامه شما چه بود گفت : من برنامه خودم را داشتم و الان زمان مطرح کردن آن نیست، زیرا دولت با مشکلات زیادی روبرو است به هر حال اولویت اول من مبارزه با فساد بود.
منبع/افتاب
کد خبر: ۷۹۲۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۱۵
اسامی کاندیداهای احتمالی انتخابات دهمین دوره مجلس در هالهای از ابهام است زیرا هنوز چهره ها و احزاب مشخصا چگونگی فعالیت انتخاباتی خود را اعلام نکرده اند و لذا نمیتوان دقیقا مشخص کرد که چه کسانی خواهند آمد
کد خبر: ۷۸۷۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۱۱
وزیر تعاون کابینه خاتمی سخنران مراسم مجلس دهم وفاق در همایش بزرگ اصلاحطلبان کهگلویه خواهد بود.
به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir،
استاندار کهگیلویه و بویراحمد در دولت اول هاشمی رفسنجانی و وزیر تعاون کابینه خاتمی سخنران مراسم مجلس دهم وفاق در همایش بزرگ اصلاحطلبان کهگلویه و بویراحمدخواهد بود.
به گزارش منابع خبری مراسم سخنرانی علی صوفی عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت٬ روز جمعه سیزده آذر در سینما دهناد یاسوج برگزار می شود که مجوز آن از سوی حزب ندای ایرانیان گرفته شده است.
کد خبر: ۷۸۳۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۰۷