برچسب ها
قیامی که به وسیله امام معصوم صورت گرفت از ابتدا تا انتها درمسیری بود که خدا می خواست و کوچکترین اشتباه و خطا در آن راه ندارد وهمه اقدامات ریز و درشت  آن درچارچوب دین مقدس اسلام بود و بزرگ کردن یک بعد و کوچک شمردن یا نادیده گرفتن بعدی دیگر، خطایی فاحش است
کد خبر: ۲۳۶۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۲۵

بسیج که به فرمان امام راحل(ره) در پنجم آذر 1358 تشکیل شد شجره طیبه ای است که ریشه آن در دین و باورها و اعتقادات دینی و فرهنگی جامعه قرار دارد و تجلی آثار آن در حکومت و امور مادی و معنوی و زندگی مردم است. آوای دنا-علیرضا سعید آبادی:سال 1392 از سوی مقام معظم رهبری سال حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی نام گرفت.واژه حماسه دارای کاربردهای متفاوت است.در افسانه ها و ادبیات اساطیری به نبرد و پیروزی نیروهای خبر در برابر شر دلالت دارد. ادبیات فارسی در قالب اشعار و آثار حماسی از این گونه در مقایسه با سایر گونه ها بهره فراوان برده است.حماسه یکی از عمیق ترین و اثرگذارترین مفاهیم فرهنگی در جامعه بشمار می رود و در مردم برانگیختگی و شور پدید می آورد.در حوزه مسائل نظامی نیز بالا بردن کیفیت جنگ ها و دستیابی به تمامی اهداف سیاسی,انسانی و نظامی جنگ از راه خلق حماسه و قهرمان پروری و افزایش روحیه و توان ملی امکان پذیر بوده است. در امور سیاسی که به رابطه حکومت و مردم و تاثیر هر یک بر دیگری و رقابت نیروهای سیاسی در حوزه قدرت می اندیشد حماسه به نقش عظیم مردم و خواست و مشارکت ایشان در پیشبرد امور جامعه اشاره دارد.کاربرد دینی واژه حماسه از نگاه شیعی بر هیچ یک از ما پوشیده نیست.مصداق بارز آن حماسه کربلا با تمامی اثرگذاری های دینی و سیاسی آن در طی قرون متمادی است. حال سوال این است که حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی در سال 1392 بر چه اموری اطلاق داشته و دارد؟و نقش پارادایم و تفکر فراگیر بسیج در این حماسه ها چیست؟این نوشتار یک رویکرد تحلیلی و توصیفی دارد و مفروض اصلی آن این است که بسیج همانند واژه حماسه تمامی کاربردهای فرهنگی,نظامی,سیاسی و دینی آن را دارد. حماسه های بسیجبسیج که به فرمان امام راحل(ره) در پنجم آذر 1358 تشکیل شد شجره طیبه ای است که ریشه آن در دین و باورها و اعتقادات دینی و فرهنگی جامعه قرار دارد و تجلی آثار آن در حکومت و امور مادی و معنوی و زندگی مردم است.برانگیختگی و انگیزش انسان ها در آحاد مختلف جامعه از طریق مفاهیم عالیه دینی و فرهنگی برای مشارکت آن ها در امور حیاتی کشور از اهداف والای بسیج است.حماسه های بزرگی در این راه خلق شده است. دفع خطر تجزیه طلبی و عناد گروهک ها,مقابله با تهدیدهای خارجی در استان های مرزی,خلق حماسه های مردمی در دفاع مقدس,مشارکت در سازندگی پس از جنگ,دفاع ارزشی و نرم در برابر تهاجم فرهنگی,مهار اغتشاشات داخلی در سال های 1378 و 1388,نمایش قدرت و ایجاد بازدارندگی در برابر مداخلات خارجی در منطقه,الگوسازی در عرصه های مختلف مملکت داری  و نقش راهبردی در شکل گیری بیداری اسلامی از جمله مهم ترین این حماسه ها بشمار می روند.حماسه دفاع مقدس در هشت سال,مهم ترین حماسه بسیج بوده و دربرگیرنده عمیق ترین حماسه های انسانی,نظامی و سیاسی در تاریخ معاصر ایران و جهان است که ابعاد عظیم آن همواره ظرفیت واکاوی و نهادینه سازی و تعمیم به تمامی عرصه های جامعه را دارد. حماسه سیاسیسال 1392 کشورمان درحوزه سیاست داخلی توانسته ظرفیت و شرایط مناسبی برای خلق حماسه های جدید پدیدار کند و این نامگذاری موید آن بوده است.میزان مشارکت مردم در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم باوجود شرایط حساس داخلی و خارجی از یک حماسه سیاسی سرچشمه گرفته است. در بعد سیاست خارجی مقاومت در برابر فشارهای بی سابقه اقتصادی و سیاسی غرب به بهانه برنامه های هسته ای و خویشتنداری در مقابل درگیری های مذهبی در منطقه از یک حماسه سیاسی دیگر ناشی می شود.انقلاب اسلامی ایران از بدو پیدایش همواره با تهدیدهای داخلی و خارجی متعددی مواجه بوده است.پس از دفاع مقدس از بار نظامی تهدیدها در مقام مقایسه با زمان جنگ کاسته شده و بر حجم تهدیدهای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی افزوده شده است.نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران توانسته با ظرفیت بالای تهدیدپذیری خود نه تنها بر تهدیدها فائق آمده بلکه در بسیاری از موارد تهدیدها را به فرصت تبدیل ساخته است. حماسه اقتصادیپس از تسخیر لانه جاسوسی و قطع رابطه سیاسی با آمریکا بدون وقفه یکی از راه هایی که جهان غرب در برابر انقلاب اسلامی ایران در پیش گرفت اعمال محدودیت  برای فعالیت های اقتصادی کشورمان در عرصه های داخلی و منطقه ای و بین المللی بوده است.از آنجا که بخش اعظم درآمدهای ملی از محل فروش نفت و فراورده های آن تامین می شود از این رو,تاثیرگذاری بر بازار انرژی منطقه و نیاز خریداران و صف آرایی در درون اوپک برای کنترل برنامه های ایران از اهمیت خاصی برای غرب برخوردار بوده است. حجم سرمایه گذاری کشورهای غربی در بخش نفت و انرژی در ژئوپلتیک جنوبی و شمالی ایران نشان از این موضوع دارد که راهبرد غرب در این حوزه ها مبتنی بر دو مولفه بوده است؛اول محدودسازی درآمد کشور از محل فروش نفت از راه عدم برخورداری از بازارهای مناسب و عدم نوسازی و رقابت پذیری صنعت نفت و حوزه های وابسته به آن و دوم؛جلوگیری از مشارکت در برنامه های توسعه نفت و انرژی سایر کشورها با هدف تضعیف ایران و بخش های مولد آن برای کاهش سرمایه گذاری آتی در امور زیربنایی و جلوگیری از توسعه همه جانبه و رقابت کشور با قدرت های منطقه ای و جهانی که در نهایت انقلاب اسلامی را بتواند با چالش های جدی مواجه سازد. در این شرایط خلق حماسه اقتصادی از حساسیت خاصی برخوردار است.رهاسازی کشور از شرایط حصر اقتصادی,عدم وابستگی به اقتصاد تک محصولی,استفاده بهینه از ظرفیت بخش خصوصی و مردمی در اقتصاد ملی,جایگزینی اقتصاد مقاومتی با اقتصاد رانتی,ایجاد موقعیت های مناسب برای کسب و کار و رونق اقتصادی و افزایش تعاملات مستقل بین المللی با اقتصاد جهانی برای جمهوری اسلامی ایران می تواند حماسه اقتصادی را رقم بزند. تفکر فراگیر بسیج و بازتولید حماسه های نوحماسه,رخدادی بزرگ و بی سابقه است.عیناً تکرار تاریخ نیست.در خلق حماسه استفاده از ریشه ها و استعدادهای ذاتی و هویتی و تجارب یک ملت در گذشته,نگاه به مقتضیات زمانه و آینده پژوهی کامل به صورت توامان مدنظر است.حماسه بستگی زیادی به حماسه سازان و قهرمانان دارد. من معتقدم آنچه که بسیج را به خلق حماسه های بزرگ نائل آورده؛بهره گیری از تمامی ظرفیت های موجود در لایه های فرهنگی,نظامی,سیاسی و دینی واژه حماسه است.حماسه قهرمان می خواهد.بسیج با خیل عظیم مردان و زنان حماسه ساز این سرزمین قهرمان دوران ماست. بسیج الگوی ماندگاری برای نسل های فعلی و آینده است به شرط آن که همواره در کانون توجه برنامه ریزان ارشد کشور قرار داشته باشد.قهرمانان در خلق حماسه ها پیشتازند.بسیج با پیشتازی در عرصه های مختلف سیاسی,نظامی,اقتصادی و فرهنگی به گواه دوست و دشمن توانسته از عهده ماموریت های خطیر برآید.محوریت بسیج درخلق حماسه دفاع مقدس,بصیرت در مواجهه با تهدیدات متعدد داخلی,توان بالای بسیج در مقابله با جنگ نرم دشمنان خارجی و مشارکت ارزنده بسیج در برنامه های اقتصادی کشور نشان از جایگاه بی بدیل بسیج در انقلاب اسلامی از گذشته تا حال دارد. بسیج یک تفکر فراگیر و پارادایم بی مانند است که به تمامی مردم ایران و بلکه دینداران و آزادگان جهان تعلق دارد.براین اساس,جایگاه بسیج را در خلق حماسه های نو در دو سطح داخلی و بین المللی می توان مورد توجه قرار داد.در مسائل داخلی خلق حماسه سیاسی همان پیروی از ارزش های انقلاب اسلامی و دفاع مقدس برای مواجهه با شرایط خطیر جهانی پیش آمده یعنی به بهای حل فوری مشکلات داخلی دست برنداشتن از ارزش ها و ضرورت مقاومت در برابر زیاده خواهی ها و سلطه طلبی های استکبار البته با شیوه ها و راهبردهای جدید است و در مسائل خارجی پایبندی به اسلام ناب محمدی(ص) در برابر اسلام متحجرین است که امروزه با ترفندهای صهیونیست ها بیش از گذشته خطر آن گریبان کشورهای اسلامی را گرفته است.ایران ام القرای جهان اسلام است.نقش بسیج در خلق حماسه سیاسی همانا پشتوانه سازی و استفاده از ظرفیت عظیم مسلمانان در شرایط حساس بین المللی و بیداری اسلامی به نفع مصالح مردم ایران و منطقه است. فرق حماسه اقتصادی با آنچه که در بالا گفته شد این است که مسائل اقتصادی از پیچیدگی منحصر به خود  در مقایسه با حوزه سیاست برخوردار است.استیلای غرب بر بسیاری از نهادهای مالی و پولی و اقتصادی و بین المللی جهان از یک نابرابری در مناسبات اقتصاد بین الملل سخن می گوید.از این رو,کشورهای توسعه یافته عمدتاً برای پیشبرد منافع سیاسی خود از اهرم های اقتصادی بر علیه کشورهای هدف استفاده می کنند.براین اساس,کشور ما به آنچه که اقتصاد مقاومتی نامیده می شود در این شرایط نابرابر اقتصادی نیاز دارد.مقاومت در اقتصاد الگوهای عینی می خواهد.اقتصاد مردمی یکی از اصلی ترین این الگوهاست که با الگوی شناخته شده بسیج بسیار قرابت دارد و باید همانندسازی شود.این نوشتار مقدمه ای است بر این موضوع که اگر حتی اقتصاد داخلی تحت تاثیر نوسانات سیاسی در ارتباط تنگاتنگ با اقتصاد بین الملل قرار گیرد برای جلوگیری از تبدیل شدن کشورمان به یکی از حلقه های پیرامونی اقتصاد غرب و یا حتی دوری از خطر وابستگی به صورت نیمه پیرامون به مرکز,باید به اقتصاد بومی و مردمی مناسبی روی آوریم که زیرساخت آن بسیج و فرهنگ اقتصادی و مقاومتی درون آن است.بسیج و خلق حماسه اقتصادی از حماسه سیاسی به عقیده من پیچیده تر و ظریف تر است و نیازمند تبارشناسی مفهومی به مراتب دقیق تر و اتخاذ راهبردهای چندلایه مرتبط با مقوله اقتصاد سیاسی است.جنگ دائمی فقر و غنا در طول تاریخ گواه این مدعاست.مفروض نویسنده این است که می تواند سیاست داخلی در ارتباط و تعامل با سیاست بین الملل قرار گیرد ولی لازمه آن این است که از استقلال اقتصادی مناسبی برخوردار باشیم.نتیجه گیریدولت ها پس از انقلاب اسلامی با رویکردهای متفاوتی برسرکار آمده اند.دولت دفاع مقدس,دولت سازندگی,دولت اصلاحات,دولت عدالت محور و دولت اعتدال با این که هر کدام تفاوت های روبنایی و روشی بایکدیگر داشته اند اما زیربنای مشترک در همه این دولت ها پیروی از ارزش ها و اهداف والای انقلاب اسلامی و فعالیت در ساختار ولایی نظام مقدس جمهوری اسلامی بوده است. راه های رسیدن به این اهداف را هر یک با توجه به سیاست های خود تعیین کرده اند.بسیج ظرفیت مشترک و تمام نشدنی در تمام این دوره ها بوده و خواهد بود.بسیج الگوی ماندگار دوران معاصر برای نسل های آینده است به شرط آن که برنامه ریزان ارشد کشور همواره آن را در کانون برنامه ریزی های ملی قرار دهند.بسیج مانند همیشه در عرصه های داخلی و خارجی ظرفیت خلق حماسه های سیاسی و اقتصادی بزرگی را در درون خود دارد که چارچوب و کلیات آن در این نوشتار ارایه شد. و نرید انمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم الائمه و نجعلهم الوارثین.خلاصه اهم سوابق تحصیلی و اداری علیرضا سعیدآبادیشماره تماس: 09122404987كانديداي مردم تهران در انتخابات نهمين دوره مجلس شوراي اسلاميکاندیدای مردم تهران در انتخابات چهارمین دوره شورای شهراخذ رتبه ممتاز رشته کارشناسی ارشد روابط بین الملل دانشگاه شهید بهشتی در سال 1380(رونوشت پیوست)پشنهاددهنده ایده طرح تشکیل سازمان نیمه متمرکز نظام مهندسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران(رونوشت پیوست)مشمول آیین نامه جذب و نگهداری نیروی انسانی  نخبه در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی(رونوشت پیوست)دبیر تشکل خانه دانشجو در استان در سال های 81-1380(رونوشت پیوست)اخذ امتیاز عالی از پایان نامه کارشناسی ارشد با موضوع«بررسی استراتژی جمهوری اسلامی ایران پس از جنگ سرد»(رونوشت پیوست)کارشناس امور مجلس وزارت امور اقتصادی و دارایی از ابتدای سال 1392(رونوشت پیوست)کارشناس مسوول وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی  مطابق حکم کارگزینی امور اداری ازسال 1384 و معاون بين الملل اداره كل روابط عمومي در سال 89 و معاون دفتر آموزش و توسعه فعاليت هاي هنري در سال 90 با ابلاغ داخلي(پیوست)دبير نمايشگاه و نشست هاي تخصصي مد و لباس اسلامي-ايراني در سال 89(رونوشت پيوست)مدیر روابط عمومی موسسه آموزش از راه دور وزارت آموزش و پرورش تا اواخر سال 1384(رونوشت پیوست)کارشناس برگزیده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سطح ملی در چشنواره شهید رجایی در سال 1386(رونوشت پیوست)برگزیده روابط عمومی های دولت در روز 27 اردیبهشت سال  1386 و تقدیر در سالن اجلاس سران(تقدیر نامه پیوست)پیشنهاد و تدوین « طرح جامع نحوه فعالیت روابط عمومی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی » و طی مراحل تصویب و ابلاغ توسط وزیر محترم به تمامی معاونت ها،سازمان ها،ادارات کل ستادی و استانی(رونوشت پیوست)طراحی«نظام ساماندهی و نصب تمثال حضرت امام خمینی ( ره ) و مقام معظم رهبری در دولت  » که به صورت بخشنامه با امضا وزیر محترم به تمامی دستگاه های اجرایی ابلاغ شد(رونوشت پیوست)پیشنهاد«طراحی و ایجاد بانک اطلاعاتی از هنرمندان حرفه ای و شرکت های معتبر در عرصه تبلیغات کشور » به شورای محترم  اطلاع رسانی دولت که در سال 1386 به  تایید رسید(رونوشت پیوست)مدیر مسوول نشریه پیام بانوان در سال 75-1374و تالیف مقالات متعدد در این نشریه (رونوشت پیوست)مدیر مسوول نشریه آموزش از راه دور وزارت آموزش و پرورش تا سال 1384و تالیف مقالات متعدد در این نشریه(رونوشت پیوست)مدیر مسوول نشریه وفا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درسال1386و تالیف مقالات در این نشریه(رونوشت پیوست)تدوین 6 جلد گزارش پژوهشی مرتبط با رشته  روابط بین الملل برای پژوهشکده مطالعات راهبردی وابسته به وزارت علوم و تحقیقات و فناوری(رونوشت پیوست )تدوین 2 جلد گزارش پژوهشی مرتبط با روابط بین الملل برای خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (پیوست )انتشار ده ها یادداشت و مقاله راهبردی و فرهنگی و مطلب آموزشي در روزنامه های کثیرالانتشار،نشريات،خبرگزاری ها و سایت های مرجع کشور(رونوشت پیوست)مسوول امور پژوهشی مرکز جامع علمی کاربردی شماره 5(تاییدیه پیوست)ایثارگر دفاع مقدس ( رزمنده – جانباز )
کد خبر: ۲۲۹۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۰۵

413 اثر از استانهای اصفهان ، خوزستان ، بوشـهر، کهگیلویه و بویراحمد ، لرستان ، فارس ، ایلام و چهار محال و بختیاری به این جشنواره رسیده است . آوای دنا/به گزارش واحد مرکزی خبر ،هفتمین جشنواره کشوری شعر بومی محلی مناطق زاگرس نشین کشور با عنوان quotation mark تِمدار بیت quotation mark در شهرستان اردل آغاز شد. تِمدار در زبان بختیاری به معنای تار و پود است. دبیراجرایی جشنواره کشوری شعر تِمدار بیت گفت: 413 اثر از استانهای اصفهان ، خوزستان ، بوشـهر، کهگیلویه و بویراحمد ، لرستان ، فارس ، ایلام و چهار محال و بختیاری به این جشنواره رسیده است . آقای امینی افزود: این جشنواره با موضوع اشعار بختیاری در دو رده سنی کمتر و بیشتر از 30 سال و در دو بخش آزاد و آیینی با اولویت انتظار ، ایثار و شهادت و عفاف و حجاب برگزار می شود. وی گفت:در مراسم اختتامیه این جشنواره که عصرامروز برگزار می شود 12 شاعر برگزیده این جشنواره معرفی می شوند. وی حفظ میراث فرهنگی ، آداب و رسوم و ادبیات محلی ، ترویج گویش های محلی و فرهنگ استفاده از گویش ها را از اهداف برگزاری جشنواره شعر بومی محلی مناطق زاگرس نشین اعلام کرد . گویش های رایج در منطقه زاگرس نشین ایران هم اکنون از اصیل ترین گویش های ایران است. شهرستان اردل درفاصله 90 کیلومتری مرکز چهارمحال و بختیاری قرار گرفته است و شش دوره گذشته این جشنواره با استقبال گسترده شاعران بومی سرای ایران همراه شد.
کد خبر: ۱۹۶۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۵/۳۰

با نگاهی به آداب و رسوم جالب مردم مسلمان جهان در ماه مبارک رمضان با حال و هوای این روزهای آنان بیشتر آشنا شوید به گزارش آوای دنا به نقل از باشگاه خبرنگاران،مسلمانان سراسر جهان در ماه رمضان به يک واحد مبدل ميشوند و همراه يکديگر به عبادت ميپردازند. زيبايي اين مراسم عبادي در اين است که در هر گوشه جهان، مردم آنرا با آداب و رسوم خود زينت بخشيده و آنرا به ماهي شگفت انگيز تبديل ميکنند. در اينجا به شيوه برگزاري مراسم ماه رمضان در چند کشور مختلف ميردازيم.برمهمسلمانان برمه ماه رمضان را با احترام و شادي آغاز ميکنند. مشاهده هلال ماه به قدري براي آنان اهميت دارد که همه در شب آغاز رمضان بر جاي بلندي رفته و ماه را تماشا ميکنند. جمع شدن در مساجد براي خواندن قرآن و نماز شب بسيار اهميت دارد. بسياري از مردم ده شب آخر رمضان را در مسجد ميمانند و آنرا اعتکاف مينامند.در شب،تمام مکانهاي تجاري تعطيل است زيرا مردم به عبادت مشغولند.آنها پس از اقامه نماز شب ميخوابند و تا هنگام سحر بيدار نمي شوند و بلافاصله پس از نماز صبح به سر کار ميروند.آنها روزه خود را با خرما و آب باز ميکنند و افطار را با مراسمي زيبا، مانند خواندن اشعار مناسب آغاز مينمايند. غذاي افطار آنها مفصل است و شامل غذايي از نان،برنج و مرغ ميشود که لوري فرا نام دارد.ترکيهمردم ترکيه با وجود تغييرات فراواني که در فرهنگ آنان به وجود آمده است، همچنان ماه رمضان را يکي از گرامي ترين ماه ها ميدانند. آنها ماه رمضان را با چراغاني کردن مناره ها و جشن و سرور آغاز ميکنند. چراغ مناره ها از نماز مغرب تا اولين ساعات صبح روشن است. به گفته مقامات مذهبي ترکيه، بيش از 77 هزار مسجد در اين کشور وجود دارد و در رمضان جلوه بي نظيري دارد. قرائت قرآن و برگزاري نمايشگاه کتب مذهبي در مسجد جامع آنکارا و مسجد سلطان احمد در استانبول از نشانه هاي رسيدن ماه رمضان است.در اين ماه کودکاني که در مراسم مذهبي شرکت ميکنند بسيار تشويق ميشوند و کانالهاي تلويزيوني نيز تعداد سريالهاي داستاني مناسبت دار و برنامه هاي آموزش مذهبي خود را افزايش ميدهد که طرفداران فراواني هم دارد.افغانستانماه رمضان هنگامي در افغانستان آغاز ميشود که يکي از کشورهاي همسايه ديده شدن هلال ماه را اعلام کند زيرا موقعيت جغرافيايي آن طوري است که مشاهده هلال ماه نو را بسيار مشکل و گاهي ناممکن مينمايد.آنها قبل از آغاز رمضان مواد غذايي لازم را تهيه ميکنند و افطار دسته جمعي از جمله رسوم اين ماه است. انواع سرگرميهاي مختلف در مکانهاي عمومي و مساجد برپا است و مردم افغانستان علاوه بر رسيدگي به امور روزانه به عبادت و قرائت قرآن ميپردازند. کلاسها و کنفرانسهاي ديني متعددي در اين ماه برگزار ميشود که غالبا پس از نماز شب انجام ميگيرد.غذاهاي معمول افطار شامل برنج، گوشت و شير است و آب انار از جمله نوشيدنيهاي محبوب پس از غذا به شمار مي آيد. کار کشاورزي در طي رمضان تقريبا تعطيل ميشود اما کارخانه جات و ادارات داير هستند و فقط ساعات کاري در آنها کاهش ميابد.سوئدهر چند دين اسلام دين اقليت کشور سوئد است، اما از نظر تعداد، دومين دين اين کشور محسوب ميشود. يکي از مشکلات مسلمانان سوئد، رويت هلال ماه است که به خاطر شرايط خاص جغرافيايي، در اکثر اوقات ناممکن است. به همين دليل همه ساله بحث و جدل فراواني در اين باب ايجاد ميشود و در نهايت اکثر آنان زمان آغاز رمضان و عيد فطر در مکه را انتخاب ميکنند.يک تفاوت بزرگ در شيوه اجراي مراسم ماه رمضان در کشورهاي اسکانديناوي وجود دارد و آن کم بودن تعدادمسلمانان است. با اين وجود اين ماه با مراسمي روحاني است که مسلمانان همه ساله منتظر فرا رسيدن آن هستند و آغاز آن را به يکديگر تبريک ميگويند و آماده رفتن به مساجد و اقامه نماز شب ميشوند. در شهرهايي که فاقد مسجد هستند، مسلمانان مکان مناسبي را براي عبادات گروهي اين ماه اجاره ميکنند و در آن به برگزاري مراسم عبادي و آموزشي مي پردازند.تانزانيامسلمانان تانزانيا با اهميت فراواني که براي ماه رمضان قايل هستند، از نيمه ماه شعبان به استقبال آن ميروند. خيابانها را چراغاني و تزيين کرده و مساجد را تميز و آراسته ميکنند. سپس به ديدار اعضاي خانواده رفته و براي يکديگر هديه ميبرند.به منظور آماده شدن براي ماه رمضان، بيشتر مسلمانان تانزانيا روزهاي دوشنبه و چهارشنبه ماه شعبان را روزه ميگيرند(مانند بسياري از ايرانيان). آنها روزه گرفتن را از سن 12 سالگي لازم و واجب ميدانند و هر کس که به عبادت نپردازد از نظر آنان ملحد و کافر است.غذا خوردن و به خصوص تظاهر به روزه خواري در مکانهاي عمومي مجازات سختي در پي دارد و تمام مغازه ها در طي روز تعطيل هستند. حتا کافه هاي هتلها نيز تا هنگام افطار تعطيل هستند و فضا طوري است که غير مسلمانان نيز از غذا خوردن در اين ماه اجتناب ميکنند.شربت قند، قهوه، برنج، ماهي و سبزيجات از غذاهاي اصلي افطار به شمار مي آيند.جزاير کوموروس (Comoros)اين جزاير در ساحل شرقي آفريقا و بين ماداگاسکار و موزامبيک قرار دارند. مسلمانان ساکن اين جزاير در رمضان تا صبح بيدار ميمانند. آنها رسيدن ماه رمضان را از ابتداي شعبان جشن ميگيرند و در رمضان، مساجد را چراغاني کرده و براي نماز و قرائت قرآن در آنها جمع ميشوند و در طي ماه سعي دارند تا بيشتر به کار خير بپردازند و از صدقه دادن غافل نشوند.در اولين شب رمضان، مردم با چراغهايي در دست، به کنار ساحل ميروند و تا نيمه شب آنجا ميمانند. نور چراغهاي روشن بر آب دريا منعکس ميشود و عده اي با نواختن طبل، فرا رسيدن ماه رمضان را اعلام ميکنند.غذاي افطار آنها شامل سوپ محلي، گوشت، انبه و آب ميوه تازه است.چينبا فرا رسيدن رمضان، مقامات مذهبي هر محل، مسلمانان را آگاه کرده و آموزش احکام رمضان را آغاز ميکنند. مسلمانان چين در طي اين ماه با تاکيد و وسواس بسياري به انجام فرائض ديني ميپردازند و نماز شبي که ميخوانند بسيار مفصل است.اين نماز شامل 20 رکعت است که به طور جماعت خوانده ميشود و پس از هر رکعت دعاي يا مقلب القلوب خوانده ميشود. قرائت قرآن و شب زنده داري در شبهاي قدر اهميت ويژه اي دارد. هنگام افطار چاي، شيريني و خرما خورده ميشود که از جمله خوراکيهاي پر برکت محسوب ميشوند.آلمانماه رمضان در آلمان در شرايطي کاملا متفاوت با کشورهاي مسلمان برگزار ميشود. زندگي و آداب اجتماعي عموم هيچ تغييري نميکند و زندگي به همان سرعت و شدت ادامه دارد. تفاوت ساعت در آلمان نيز از جمله مواردي است که انجام مراسم رمضان در آلمان را متفاوت ميکند.روزها در تابستان بسيار طولاني و زمستانها بسيار کوتاهند و در 4 عصر به پايان ميرسند.در حدود 3.5 ميليون مسلمان در آلمان زندگي ميکنند و کمپانيها و اداراتي که کارکنان مسلمان زيادي دارند، در اين ماه برايشان تسهيلاتي قايل ميشوند که شامل تغيير شيفت کاري در کارهاي دو شيفتي و اختصاص دادن زمان کوتاهي براي نماز و افطار است. از آنجايي که عده زيادي از مسلمانان آلمان را مهاجرين تشکيل ميدهند، سعي ميکنند در اين ماه به ديدار يکديگر رفته و به خصوص مهاجرين تنها و دور از خانواده را تنها نگذارند.سوریهبا شروع ماه رمضان محله‌های قدیمی دمشق از سوق حمیدیه تا صحن مسجد اموی تا بازار مدحت پاشا جلوه رسوم کهن اهل شام از ماه رمضان است نمی توانی خرمای هندی یا العرق سوس را در سبد خرید کالای روزه داران سوریه مشاهده نکنی.در ماه رمضان بازارها به فروش انواع حلواهای معروف مانند کناقه و نهش که تهیه شده از شکر، پسته و کره است می‌پردازند و یا معجون‌های معروفی ازنان، لوبیا وغیره را تهیه و به فروش می‌رسانند.دهه اول ماه رمضان برای مردم سوریه "دهه غذا" است چرا که سوری‌ها در این 10 روز اهتمام خاصی به تهیه وعده‌های غذایی محلی و مخصوص ماه مبارک می‌دهند.مردم سوریه اعتقاد دارند که سفره ماه رمضان سفره خیر و برکت است و خانواده چه فقیر باشد چه غنی، خداوند رزق و روزی این ماه را برایش قرار داده است."فته"، "فول"، "حمص"، " فتوش"، "تبوله" و "متبل" از مشهورترین پیش غذاهای سفره افطاری ماه رمضان در سوریه است.قرآن خوانی جمعی کودکان و مناجات های مذهبی از مساجد و اماکن مذهبی رونق خاصی می‌گیرد.دمشق که به گل و یاسمنش معروف است با گلاب خود به استقبال قدم‌های مبارک رمضان آمده است و در بازار حمیدیه که قدم می‌زنی بوی گل‌های خوشبوی یاس در مغازه‌ها سروری وصف ناپذیر از عید مسلمانان ایجاد می‌کند.مردم سوریه در ماه رمضان هر روز صبح با آواز سحر که به آن " طبل زنی " می‌گویند، ازخواب بر می‌خیزند و با صدای این طبل مردم برای نماز و تهیه غذای سحری خود را آماده می‌کنند.مردم سوریه کوچک و بزرگ در ماه رمضان تکلیف خود می‌دانند که وقت بیشتری را در منزل یا مساجد برای قرائت قرآن کریم و احادیث نبوی اختصاص دهند.در 10 روز پایانی از ماه مبارک رمضان اماکن تاریخی مذهبی در نقاط مختلف دمشق با استقبال جمع کثیری از مردم سوریه روبه رو می‌شود که در آنجا مراسم شعرخوانی و سروده‌های دینی اجرا می‌شود از مهم ترین این اماکن مسجد بزرگ اموی است که از بی نظیرترین مساجد تاریخ اسلامی از لحاظ شکل ساختاری آن به شمار می رود و به دست ولید بن عبد الملک خلیفه اموی ساخته شده است و بزرگ ترین مسجد در دمشق به شمار می رود و همواره با حضور همه اقشار و صاحبان مذاهب مختلف اسلامی و غیراسلامی جلوه همزیستی و همکاری و همبستگی بوده است.کمک به نیازمندان و دادن زکات، صدقه، کفاره، جمع آوری کالاهای دیگر برای توزیع میان نیازمندان از کارهای خوب روزه داران سوریه در این ماه به شمار می‌رود.فلسطینمردم فلسطین نیز در ماه مبارک رمضان آداب و رسوم خود را دارند زمانی که هلال روز اول ماه مبارک رمضان را مشاهده کردند از مناره های مساجد صدای الله اکبر همه سرزمین فلسطین را پر می کند همه خیابان‌ها را آذین بندی می‌کنند و شادی و سرور دل‌های اهالی این دیار را می توانی در چشمان آنها بیابی.هنوز صدای طبل و سروده‌های سحرگاهان که مردم را برای زنده داری در سحر و صرف سحری از خواب بیدار می‌کند شنیده می‌شود که ندا می‌دهد "بیدار شوید وقت سحر آمده است."بوی نان گرم و مطبوع و شیرینی‌های خاص مخصوص فلسطینیان در دست روزه داران در آستانه وقت افطار با هیچ کجای دیگر قابل مقایسه نیست.از خوراکی‌های مشهور فلسطینیان در این ماه "المقلوبه"، الفریکه"، "المنسف" و انواع نوشیدنی‌هایی همچون آب انار، آب انگور و آب پرتقال است که سفره های افطار روزه داران فلسطینی را برکت داده است.شهر نابلس در کرانه باختری با جمعیتی بالغ بر 135 هزار فلسطینی یکی از مهم‌ترین شهرهای فلسطینی‌نشین محسوب می‌شود مسلمانان ساکن این شهر نیز همچون دیگر هم‌کیشان خود این روزها در حال و هوای ماه رمضان به سر می‌برند.
کد خبر: ۱۸۶۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۵/۰۴

اوای دنا-امیدوار تابش: كم باراني :درشهرلنده قبلاًرسم براين بود كه وقتي سالي كم باران بود عده اي ازمردم جمع مي شدندواين شعرها را مي خواندند :يالا يالاباروني(1) سيِمُسّوون ،سيِمُسّوون اورّ بيا وآسمون (2)،سرِگاه هونِ رئيس ياخدابارون ِبريسِ(3) ،ّيه مُس ِجهي داشتُم ّسرِِ تِلي كاشتُم يا خدابزن بارون سي  ِدلِ عيال دارون(4) ،ّمشكِ وملارّ اُوبُ كاي فتح لانّ خُوبُو(5)،ايمانيم هفت  ِبرارون اوّميِم ّودينِ بارون (6)وجلو خانه ها جمع مي شدند واين اشعار رامي خواندند تا صاحب خانه هابه آنها مقداري آرد مي دادند و اين افراد سر و روي خود را مي پوشيدند تا شناخته نشوند زيرا رسم براين بود كه به حالت ناشناس بيايند بعداًدرخانه اي جمع مي شدند واين آردها را براي خميركردن آماده مي كردند ،وقتي كه آنها را خمير مي كردند ، سنگ ريزه درآن خمير قرارمي دادند وخمير را پهن ميكردند كه به آن گرده(1) مي گفتند وآن را زيرخاكستر آتش قرارمي دادند هروقت گرده پخته مي شد آن را ا زيرخاكستر بيرون مي آوردند وبين افراد تقسيم مي كردند درسهميه هركس سنگ ريزه بود همه گروه او را مي گرفتند وبه طرف قنات يا استخر وياجويبار و رودخانه مي بردند تا كسي ضمانت او را ازيك روز تا يك هفته برعهده مي گرفت اگر در اين مدت باران مي باريد ديگر از افتادن در آب معاف مي شد ولي اگر باران نمي باريد اورا به آب مي انداختند ولي از جاييكه اعتقاد مردم خوب بود قبل اتمام موعد معين باران شروع به باريدن ميكرد . 1-اي خداوند ،اي خداوند تورحمي به حال بندگانت كن وباران رحمتت راببار .2-اي امامزاده سيد محمد حسين ،سيد محمد حسين ما ازتو مي خوهيم كه توازخدابخواهي تا ابرها رابراي بارندگي در آسمان بياورد .              3-سرگاوخانه رئيس  وبزرگ اين محل مي باشد بصورت گروگان است خدايا توبخاطر رهاي اين سرگاو باران رحمت راازآسمان ببار.-خدايا يك مشت جوداشتم وآنها راسرتپه بلندي كاشتم براي فرزندانم وجايي كاشتم كه امكان آبياري دستي آنها را نيست خدايا تو براي مردم كه عيا ل وروزي خورا ن تو هستند شروع به باريدن بار ان كن .5-مشك وملار را چون قايد فتح اله ديشب تا به سحر دعا براي بارندگي ميكرد وآنچنان ايشان گرم خواب شدن وباران باريده تا مشك وملار راآب برده وقايد فتح اله ازخواب بيدار نشده است.6-ماهفت برادران اي خدا بسوي توآمديم ودست دعا به درگاهت درازمي كنيم وازشما مي خواهيم باران رحمتت را بسوي ما بندگانت ببار .1-گرده :خمير را بصورت نا ن كيكي پهن مي كنند ودرزيرخاكستري كه بالاي آن آتش باشد قرارمي دهنددرخصوص فصل زمستان:مردم معتقد هستند كه فصل زمستان شامل چله بزرگ وكوچك  و بهار هستند .به اين شكل كه از اول ديماه تا دهم بهمن ماه را جله بزرگ مي دانند يعني چون چهل روز است به آن چله گپو يا چله بزرگو مي گويند وازيازده هم بهمن تاآخر بهمن را چله كوچك مي دانند ،چون ازشروع چله كوچك هواسردمي شود اعتقاد دارند كه چله كوچكه به چله بزرگه مي گويد اي پيرهُر،هِروتونّتّرِسي دالو وپيرمرد را سركِچِك چاله بنشوني وجّوونّ كاري كني كه جِلِ گاوخُش بدوزه.                                                                يعني اي پيرازكارافتاد شما اين هنر رانداشتي كه كاري كني تاپيرزن وپيرمرد ازشدت سرما روي سنگهاي دور بخاري هيزم سوز بنشينند وجوانان ازسردي لباس محكمي كه درزمستان باآن بدن گاوهارا مي پوشانند بدور خود بدوزند.  ومعتقد بودند وهستند  كه از11بهمن تا20بهمن را اززمستان وبقيه را از بهارمي دانند وچون نزديك عيد هوا سرد است مي گويند دّمّ دّمِ نوروزجُلِ گا وّخُت بدوز .يعني نزديكهاي عيد نوروز ازسرمايي لباس مخصوص گاو را به دور بدنت بدوز . وازاعتقادات ديگر اين است كه معتقد بودند دراتمام چله بزرگ وشروع چله كوچك آتش به زيرزمين مي رود وزمين را گرم مي كند درنتيجه علفها و درختان ازخواب بيدار مي شود وشروع به حركت مي كنند واين شعر را مي گويند ّارمّليلُم رو،مُرّمليلُم رو دِل وّكي كِنُم خّش   تّچِرايِ  بّن وُ بّلي  عالّمّ ايزّنُم تّش يعني مي گفتند زني دوپسر به نامهای ارمليل ومرمليل داشته كه اول زمستان گم شدند اين مادر ازاول زمستان تاروز دهم بهمن دنبال پسرانش مي گشته اما آنها را پيدا نكرده واين شعرراگفته ،اي ارمليل ومرمليل چون شما گم شديد وپيدا نشديد بعدازشما من دل به چه چيز يا كسي خوش كنم من ازغصه شما من  چوبهاي بن وبلوط  را آتش مي زنم وبا آن آتش تمام عالم ا مي سوزانم معتقد بودند كه آن مادر هرسال مي آيد وآن آتش راروشن مي كند تازيرزمين برود ودرختان وگياهان زنده شوند . بن :بنك بلي :بلوطخش :خوشحال      تچراي :چوب آتش گرفته  سیزده بدر رفتن :ازاعتقادات قدیم درلنده این بوده که هرقت سیزده نوروز به صحرا می رفتن زنان تازه ازدواج کرده یا زنی که دیر حامله می شد وقتی به صحرا می رفت علف را دست می گرفت می گفت ای سیزده بدر من امسال آمدم به امید اینکه سال آینده بچه ای دربغل داشته باشم و دو باره برای تفریح سیزده نوروز به صحرا بیایم براین باور بودند که خداوند دعایش رامستجاب می کند چون امروز با آرامش خاطر به درگاه خداوند دعامی کند . قسمتی از نوشته های امیدوار تابش با عنوان «اداب و رسوم قدیمی شهر لنده» در سایت تحلیلی خبری اوای دنا
کد خبر: ۱۴۹۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۱/۰۸

یکی از ویژگی های فتنه سال 88 آن بود که با وجود تاکیدات فراوان مقام معظم رهبری و مطالبه مردم متدین، برخی خواص و نخبگان به وظیفه خود عمل نکردند و در آزمون تاریخی سال 88 مردود شدند.  
کد خبر: ۱۲۶۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۰/۰۷

اوای دنا:عید فطر از مهم‌ترین جشن‌ها و اعیاد مسلمانان است. در کشورهای اسلامی، عید فطر از جمله اعیاد بسیار مهم محسوب می‌شود و معمولاً با تعطیلی رسمی همراه است. در این روز، روزه حرام است و مسلمانان نماز عید برگزار می‌کنندهمچنین پرداخت زکات فطره در این روز بر مسلمانان واجب است. در شب عید سعید فطر با ما همراه باشید تا با آداب و رسوم این عید سعید در دیگر کشورهای جهان آشنا شویم:سودانمردم کشورهای عربی و اسلامی، عید فطر را به عنوان یکی از برزگترین اعیاد اسلامی خود جشن می گیرند و با آداب و رسوم خاصی به استقبال عید فطر می روند.مردم سودان در نیمه ماه مبارک رمضان با خانه تکانی کردن خود را برای عید آماد می کنند. زنان در خانه انواع کیک و شیرینی های محلی را می پزند و بعد از نماز عید به مساجد برده و به میان مردم و افراد کهنسال و کودکان تعارف می کنند. بعد از نماز عید فطر مردم به دیدن بیماران و افراد کهنسال می روند. ساعتهای اول عید به دید و بازدید اقوام و همسایگان اختصاص دارد. بعد از ظهر روز عید بعد از نماز ظهر و خوردن ناهار، مردم بر سر مزار اموات خود می روند. تركيهعيد فطر در تركيه به دليل مصرف زياد شيريني و آب ‌نبات در اين روز به 'شكر بايرامي' يعني عيد شكر معروف است. چند روز مانده به عيد خانه تكاني و پخت و پز شيريني هاي مخصوص عيد شروع مي شود. نماز عيد با شكوه تمام و با حضور برخي سران سياسي و دولتي تركيه در مساجد محل در سراسر كشور برگزار مي‌شود. مردم در اين روز به زيارت اهل قبور مي روند، لباس‌هاي نو استفاده مي كنند و به ديد و بازديد از خويشان و آشنايان مي پردازند.در تركيه تعطيلات رسمي به مناسبت اين عيد سه روز است. مصرمسلمانان مصر یك هفته پیش از فرا رسیدن عید فطر به استقبال این روز رفته و مراسم خاصی كه برگرفته از میراث گذشتگان آنها است و با گذشت زمان نیز آن را حفظ كرده‌اند برگزار می‌كنند. شب عید فطر مصری‌ها اشعار خاصی كه یكی از آن‌ها "این شب عید” است را می‌خوانند. نماز عید فطر دراین كشور بسیار باشكوه برگزار می شود و صندوق های پرداخت زكات فطریه در محل برگزاری نمازها مستقر می شوند. تعطیلات عید از اول تا سوم شوال است. كیك های عید فطر درعین بومی بودن از تنوع زیادی برخوردار است. برگزاری مسابقات ورزشی از جمله اسب دوانی از مراسم خاص عید فطر در مصر است.اندونزیمردم اندونزی با برگزاری مراسمی به نام حلال‌به‌حلال به معنی روز مصالحه و آشتی که در مساجد برگزار می‌شود به استقبال عید فطر می‌روند.در شب عید مسلمانان اندونزی به کوچه و خیابان‏ها می‌روند و ندای‌ الله اکبر سر می‏دهند و با زدن طبل و نواختن موسیقی رسیدن عید فطر را اعلام کرده و به یکدیگر تبریک می‏گویند. ارسال کارت تبریک به آشنایان در ایام عیدفطر نیز یکی دیگر از مرسومات عیدفطر در اندونزی است. از رسوم جالب در اندونزی در زمان عید فطر بازگشت بیشتر اندونزیایی‌هایی خارج‌نشین به کشورشان است. در اندونزی سه‌روز پیش و دو روز پس از عید فطر تعطیل رسمی است.هندوستانمسلمانان کشور هندوستان نیز در روز عید فطر آداب ویژه‌ای دارند.پس از نماز، بزرگ‌ترین فرد خانواده در منزل به انتظار اقوام و آشنایان می‌ماند و برای پذیرایی از آنها، غذای عید فطر تهیه می‌کند. کوچک‌ترها با حلقه‌های گل به دیدار ریش‌سفید خانواده می‌روند و ظهر عید فطر را با هم می‌گذرانند. در این روز، موسیقی سنتی هندی در کوچه و بازار نواخته می‌شود و مردم لباس‌های نو به تن می‌کنند.در حقیقت نمایش نمادهای سنت و فرهنگ اصیل هندی، بخشی از جشن عید فطر را به‌خود اختصاص می‌دهد؛ به‌طوری که بدون آن، عید مفهومی ندارد و با آن، رنگ و بوی دیگری می‌گیرد. از این‌رو جشن عیدفطر، در میان مسلمانان هندی به‌دلیل سبک خاص فرهنگی‌‌ای که دارند، اندکی متفاوت است.یمنمردم یمن نیز به آداب و رسوم خاص خود پایبندند و از انواع مختلف شیرینی های محلی خود می خورند. برعکس دیگر کشورها مردم یمن در روز عید فطر به طیبعت می روند و و در این روز از طبیعت بکر لذت می برند و لباسهای نو می خرند و می پوشند. زنان یمنی جزء معدود زنانی هستند که در طبخ گوشت و کبابی کردن آن مشهورند. مردان با چوب درختان برایشان وسایل کباب کردن گوشت را آماده می کنند. این نوع غذا در مهمانی ها و مراسم درست می شود.پاکستانمسلمانان پاکستان نیز مانند دیگر کشورهای مسلمان نشین، روز عید را با اقامه نماز عید فطر و صرف صبحانه ای ساده آغاز می کنند. سپس به دیدار بزرگان خانواده می روند و صله رحم را به جا می آورند. البته جشن واقعی عید فطر در پاکستان، از ظهر آن روز شروع می شود. شوهرها و پدرها به فرزندان و همسرانشان عیدی می دهند و خانم های خانه، غذای خوش طعمی را که به «خرمای شیرین شده» معروف است، آماده می کنند و همگی با هم به هنگام صرف ناهار، روز عید را جشن می گیرند. تعطیلات عید فطر در پاکستان سه روز است و در آن، مدارس و اداره ها تعطیل می شود و همه به تفریح و شادی می پردازند و بیشتر وقت خود را با اقوام و آشنایان می گذرانند.اردنعید سعید فطر از بزرگترین اعیاد اردن است. مردم از چند روز پیش از فرا رسیدن عید در تكاپوی خانه تكانی، خرید لباس و سایر مایحتاج عید هستند. آنها در این روز به دید و بازدید اقوام، دوستان ، همسایگان و زیارت اهل قبور می پردازند. وزارتخانه ها، اداره های رسمی و موسسه های عمومی به مناسبت عید سعید فطر در این كشور چهار روز تعطیل هستند. مالزی مردم مالزی عید فطر را (hari raya puasa) به معنای روز عید می نامند. آنان از چند روز مانده به عید خود را آماده ی استقبال می کنند، شهر را چراغانی کرده به خرید از فروشگاه ها برای آمادگی در روز عید می پردازند. مردم به سفر می روند تا روز عید را در روستاها و شهر های مختلف در کنار خانواده ی خود سپری کنند.مردم مالزی در شب پیش از عید به تهیه ی غذا و شیرینی سنتی مخصوص از جمله "رندانگ" که از گوشت گاو و مرغ پخته شده در شیرنارگیل درست می شود و همچنین "توپات" که از برنج پیچیده شده در برگ خرما تهیه می شود می پردازند.رسم جالب دیگری که در این کشور جریان دارد سنت "سفره باز" است. نخست وزیر و مقامات دولتی قبل از عید از مردم دعوت به عمل می آورند تا در روز عید در خانه ی آنان حضور پیدا کنند. مقامات دولتی در روز عید درب خانه ی خود را بر روی عموم مردم باز می کنند و مردم هم برای عرض تبریک به منزل آنان می روند.افغانستاندر افغانستان سه روز تعطیل رسمی برای عید فطر در نظر گرفته شده است. این عید دارای تقدس زیادی برای مردم افغانستان است. معمولا مردم برای عید لباس های نو خریده، کودکان و نوجوانان به دست های خود حنا می بندند و عده ی زیادی از مردان و تعداد کمی از زنان برای نماز در مساجد جمع می شوند. در این سه روز همسایه ها برای دید و باز دید به خانه های یکدیگر می روند و عید را به هم تبریک می گویند. دید و بازدید ها به گونه ای است که وقتی کسی به خانه ی دیگری رفت، دیگری نیز حتما باید به خانه ی او بیاید و اگر چنین نکند عمل او بی احترامی به شخص مقابل پنداشته می شود.در بعضی  از روستاها مراسم عید به صورت دسته جمعی برگزار می شود به گونه ای که زنان روستا با پخت نوعی نان به همراه همسران و کودکان خود در خانه ی بزرگ روستا جمع می شوند. عراقیکی از چیزهایی که عید فطر را در عراق از دیگر کشورهای اسلامی متمایز می کند، پخت شیرینی«کلیجه» به صورت دسته جمعی است. برای پخت این شیرینی اعضای خانواده دور هم جمع شده و شیرینی می پزند. این شیرینی با ترکیبی از آرد، روغن، شکر مخلوط با خشکبار، خرما و کنجد تهیه می شود. پس از آن در قالبهای کوچک و بزرگ ریخته و مادر خانه آنها را در داخل فر قرار می دهد. در روز عید مردم که برای عید و بازدید به خانه های هم می روند، این شیرینی را به مناسبت آنکه فصل سرما باشد یا گرما با نوشیدنی گرم یا سرد میل می کنند. مردم عراق درجنوب بصره، بر اساس عادت قدیمی در کوچه ها و محله های خود برای ایجاد مهر و محبت جمع شده و غذای مخصوص«المطبک» را که از گوشت و برنج درست شده با هم می خورند. این آداب و رسوم را از آبا و اجداد خود به ارث برده اند و در ایام عید فطر و عید قربان از این غذا استفاده می کنند. این آداب و رسوم، رسم کشورهای جزیره عربی، نجد و حجاز بوده است و در عربستان و کویت همچنان ادامه دارد.تونسدر تونس عید فطر با حلوی آغاز می شود. این نام شیرینی ای است که مردم از اجداد خود از صد سال پیش یاد گرفته و به یکدیگر یاد داده اند. به مناسبت عید زنان تونسی شیرینی هایی با نامهای« المقروض، الغریبه، الباقلاوه، المحشی و الصمصه» درست می کنند.بسیاری تونسی ها در این روز، طبقهای شیرینی خود را با یکدیگر مبادله می کنند و هنگام مهمانی رفتن از شیرینی های یکدیگر تناول می کنند. اهالی روستای صفاقس، در این روز بر اساس آداب و رسوم خود ماهی شور درست می کنند و در روز اول عید می خورند. تونسی ها عید فطر را عید صغیر می نامند به دلیل اینکه اعتقاد دارند این برای کودکان است، زیرا بزرگترهابرایشان لباسهای عید، کفش و اسباب بازی می خرند و به آنها عیدی می دهند.لیبیمردم لیبی در روز عید، لباسهای سنتی خود را می پوشند و با همان لباسهای سنتی خود به مساجد و به دید و بازدید اقوام خود می روند. در روز عید مردم شیرینی های « البقلاوه، المقروض و الغریبه» می پزند و آب انار و آبمیوه های دیگر می نوشند.اماراتمسلمانان امارات در آخرین روزهای‌ماه مبارک رمضان با خرید لباس نو و تغییر برخی از لوازم منزل به استقبال عید سعید فطر می‌روند.براساس یک سنت دیرینه مردم امارات عید را در کنار اعضای خانواده، دوستان و دیگر مسلمانان با شکرگزاری به درگاه خداوند سپری می‌کنند. در روز نخست عید فطر بعد از خوردن خرما و برخی شیرینی‌های سنتی لباس‌های نو به تن کرده و به مسجد می‌روند تا نماز عید را اقامه کنند.بازی‌های دسته جمعی، نقاشی حنا روی دست و داستان‌سرایی، از دیگر مراسم این روز است. عید فطر در این کشور سه‌روز تعطیل است و یک روز قبل از فرارسیدن عید نیز جزو تعطیلات قرار می‌گیرد.سوریهمردم سوریه در ساعات اولیه روز عید نماز خود را در مسجد جامع اموی و یا دیگر مساجد برپا می کنند و پس از آن به زیارت اهل قبور رفته و بر سر مزار اموات خود، قرآن تلاوت می کنند. مردم سوریه به ویژه در روستاها طبق آداب و رسوم خود اقوام و خانواده ها به دور هم بر سر یک سفره که مملو از غذاها، خواراکی ها و شیرینی های محلی است، جمع می شوند. این شیرینی ها شامل«المزالیقات، الملیحی، قطایف و فطایر» می شود. در شهرها و استانهای سوریه،مرردم علاوه بر شیرینی ها از کیکها م نوشیدنی هایی لذت می برند که به مدت طولانی آن را تناول نکرده بودند که شامل السندوات، القشه، المحاشی و الکبب می شود. دمشقی ها مثلی دارند که می گویند دهه اول ماه مبارک رمضان«للمرق»، دهه دوم« للخرق» و دهه سوم«لصر الورق» است و به این معنی است که دهه اول به آبگوشت خوری، دوم خریدن لباس و دهه سوم به خوردن شیرینی جات اختصاص دارد.عربستانمردم عربستان بر اساس عادت و آداب و رسوم همیشگی خود صبح روز عید فطر قهوه، چای، انواع آبمیوه ها و خرماها را تناول می کنندو پس از آن یکی از مشهورترین خوردنی ها که از برنج و گوشت «الکبسه» درست شده می خورند. از عادت های اهل مکه خوردن شیرینی«المنار» بعد از نماز عیدفطر است که همسرانشان تهیه کرده اند. عمان عید سعید فطر در کشورهای حوزه ی خلیج فارس نیز از رنگ و بوی خاصی برخوردار است. در این کشورها، روز عید فطر درهای کاخ برای دیدار از پادشاه یاامیر آن سرزمین باز است. مردان این مناطق پس از اقامه ی نماز با یکدیگر رو بوسی میکنند. مراسم رو بوسی در این کشورها سنت خاصی دارد. در این روز تمام افراد خانواده بهترین لباسهای خود را بر تن می کنند و در نماز عید شرکت می نمایند. قبل از نماز، موذنین با خواندن اذان، پایان ماه رمضان را اعلام کرده و مردم را به نماز دعوت می کنند. کویتکشور کویت تنها کشوری است که  مردم برای عید فطر هفت شبانه روز را به جشن گرفتن می پردازند. در این روز ها تمامی مغازه ها با پرچم هایی مخصوص عید زینت داده می شوند . تمامی منازل و مغازه ها و حتی شرکت ها نیز از قبل تمیز شده اند و بوی عود از همه جا به مشام می رسد. در این روز ها مردم به عید دیدنی اقوام و آشنایان می روند و همگی لباس هایی نو که برای این عید خریداری کرده اند ، می پوشند.فلسطینمردم فلسطین، عید فطر را در میان خون و مرگ جشن می گیرند، ولی با این وجود مادرها در خانه ها شیرینی می پزند. پناهندگان فلسطینی در روز عید بر سر مزار اموات و شهدای خود می روند و برایشان قرآن تلاوت می کنند. یکی از اعضای خانه برای کودکان اسباب بازی های ارزان قیمت می خرد و به آنها هدیه می دهد تا شاید خنده را برلبان کودکان خود بیاورد. منبع/باشگاه خبرنگاران
کد خبر: ۹۳۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۵/۲۸

اوای دنا:كتاب «اين جويبار جاري» در راستاي ثبت آراء و نظريات رييس جمهور پيرامون شعر وادب فارسي، به همت مركز پژوهش، سنجش و اسناد رياست جمهوري چاپ و منتشر شد.به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری، كتاب "این جویبار جاری" با هدف تبيين آراء و نظريات و ثبت سخنان محمود احمدي نژاد درباره شعر و ادب فارسي در محافل، مجامع، همايش‌ها و نشست‌هايي كه به مناسبت بزرگداشت شعراي بزرگ شعر فارسي يا تقويت و گسترش زبان فارسي ايراد گرديده، منتشر شده است. کتاب «اين جويبار جاري» ضمن تبيين ديدگاه‌هاي رييس جمهور در خصوص شعر و شاعري، علاقه‌مندان و مشتاقان را به اين جنبه از زواياي شخصيت وي متوجه و رهنمون مي‌سازد. در مقدمه اين کتاب با بيان اينکه در انقلاب اسلامي كه انقلابي فرهنگي بود، البته مسئولان آن از ادبيات، شعر و بيان ادبي بركنار نبوده‌اند، عنوان شده که اشعار عارفانه حضرت امام (ره) در حد اعلاي شعر و در حقيقت، نجواي عاشقانه روح مشتاق، مهجور و بي‌تابي است كه در خلوت با معبود خويش به زيباترين بيان‌ها به مناجات مي‌نشيند و آنچه در طبع او شكوفا مي‌شود و گل مي‌كند، نثار گوشه جمال او مي‌نمايد؛ سخنراني‌ها و خطابه‌هاي مقام معظم رهبري نيز نمونه اعلاي فصاحت و بلاغت و برخوردار از ظرايف و بدايع ادبي و هنري است، ضمن آنكه همان معدود اشعار ي كه تاكنون از ايشان منتشر گرديده، بيانگر طبع سرشار و ذوق خداداد معظم له است. در ادامه «سخنِ نخستِ» اين کتاب، رويكرد احمدي‌نژاد به مقوله شعر و شاعري را از چند جهت قابل مطالعه دانسته شده و در بيان نوع نگاه رييس جمهور به مقوله شعر و شاعري و نيز عنايت و اهتمامي كه به شعر پارسي و شاعران ايراني به ويژه سلاطين سخن نغز دارد، آمده است: وي شعر را هديه‌اي الهي، تلاشي مقدس براي عبور از وادي عقل و ورود به آستانه عشق و جاري شدن در هستي لايتناهي، فرياد هنرمندانه آدمي، هنر برتر ايران زمين و شاعران را واصلان كمال و متصل به انسان كامل مي‌داند؛ از اينرو، همواره بر نگاه جهاني ايرانيان در طول تاريخ تأكيد مي‌ورزد و انديشه شاعران ايراني را پاسخي در خور و مناسب به نيازهاي بشر امروز مي‌داند. همچنين در مقدمه کتاب «اين جويبار جاري» ذکر شده که در نظر رييس جمهور شاهنامه "منظومه‌اي توحيدي"، فردوسي "احياگر هويت ملي"، مولانا "جاري در جان انسان‌ها" و حافظ "بهره‌مند و برخوردار از دولت و گنج بي‌كران عشق" است و نگاه و ادبيات رودكي بر كلام و منطق مبتني بر بمب اتم غالب و چيره است؛ رييس جمهور فراخور و مقتضاي حال و مقام و از طريق تمثيل و تمثل از چاشني شعر در گفته‌ها و سخنراني‌هاي خويش بهره گرفته و فضا را تلطيف مي‌نمايد و در جايگاه و مكانت شاعري و سخنوري دکتر احمدي نژاد در وصف انسان كامل «امام زمان(عج)» يا در مقام مفاخره يا پاسخ به برخي شبهات و شايعات از زبان شعر بهره جسته و پاسخي در خور داده‌اند.
کد خبر: ۸۹۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۵/۰۸

اوای دنا: دکتر محمود احمدی نژاد رئیس جمهور کشورمان در پیام نوروزی خود با تبریک فرا رسیدن عید سعید نوروز به ملت بزرگ ایران و جامعه بشری، سال گذشته را سالی پرفراز و نشیب و سرشار از شادکامی‌ها، شیرینی‌ها و پیروزی‌ها برای ملت ایران و جامعه بشری دانست و گفت: به فضل الهی در سال 91 تعهد این دولت بر عدالت، خدمت، پاکی، مهرورزی و تعالی کشور عمیق‌تر و وثیق‌تر از سال های گذشته در تمام لحظات و فعالیت‌ها جاری بوده و امسال نیز همچون گذشته حمایت از تولید، صادرات ملی، سرمایه و کار ایرانی در دستور کار دولت خواهد بود.احمدی نژاد با اشاره به اینکه در سال 90 ده‌ها هزار طرح عمرانی و پروژه‌های گوناگون در گوشه و کنار کشور به بهره‌برداری رسید و دستاوردهای علمی و فناوری‌ بزرگ در اختیار ملت قرار گرفت، اظهار داشت: در همین دوره اقدامات تحولی بسیاری برنامه‌ریزی شد که از این بابت خداوند منان را سپاسگزارم و از همراهی و همدلی ملت بزرگ صمیمانه تشکر می‌کنم.وی با بیان اینکه برنامه عظیم "مهر ماندگار" برای تکمیل و بهره‌برداری از تمام طرحهای بزرگ عمرانی، علمی، بهداشتی، صنعتی، فنآوری و کشاورزی و فرهنگی تهیه شده و آماده اجرا است، گفت: بنای دولت بر این است تا به گونه ای کار کند تا باری را بر دوش دولت بعدی نگذارد و در حقیقت ما می‌خواهیم این فرصت برای دولت بعدی باقی باشد که برنامه‌ و بودجه خود را خودش تنظیم کند و براساس برنامه‌هایی که به تایید ملت ایران می‌رسد کارهایش را جلو ببرد و طرح‌های نیمه تمام مانع اجرای برنامه‌های دولت بعدی نشود.احمدی نژاد خاطرنشان کرد: به فضل الهی تعهد دولت بر عدالت، خدمت، پاکی، مهرورزی و تعالی کشور عمیق‌تر و وثیق‌تر در سال 91 و در تمام لحظات و فعالیت‌ها جاری خواهد بود؛ ما همواره در کنار مردم، برای مردم و شریک شادی و غم مردم خواهیم بود.رئیس جمهور در بخشی از پیام خود با بیان اینکه با نگاهی به تاریخ مشخص می‌شود که انسان برای رسیدن به قله های کمال و تعالی هنوز در ابتدای راه است و در حقیقت بشریت هنوز فرصت شکوفایی کامل پیدا نکرده است، گفت: بهار انسانیت در راه است و باید بیاید و روشن است که سعادت و کمال حقیقی رسیدن به مقام خلیفه‌اللهی و به نقطه‌ای است که انسان از همه ظرفیت و استعدادهای الهی خود بهره‌برداری کند.وی با اشاره به دعای تحویل سال و اینکه همه به دنبال بهترین حال و نقطه اوج کمال هستند، گفت: این سوال مطرح است که به راستی احسن الحال چیست و چه کسی از همة عقل، علم، حکمت، عشق، درایت، عدالت، هوشمندی، قدرت، خلاقیت و سلامت برخوردار است و در اوج پرستش قرار دارد؟ پاسخ روشن است؛ معلوم است که همه اینها فقط و فقط در انسان کامل مجتمع است.رئیس جمهور کشورمان ادامه داد: انسان کامل نقطه اوج تجلی همه صفات و اسماء الهی و ظهور و بروز همه استعدادهای الهی انسان در عالم هستی است وهر کسی که می‌خواهد به قله کمال و سعادت برسد، راه، راهنما، قله، یاور و الگو اوست.وی با گرامیداشت یاد و نام امام راحل عظیم‌الشأن و شهداء، به ویژه شهدای هسته‌ای اظهار داشت: بیایید و بیاییم همه با هم با یاد خدا و عشق به امام عصر(علیه‌السلام) و خدمت و محبت به دیگران سالی پر از خوبی و زیبایی را آغاز کنیم.رئیس جمهور  کشورمان در خاتمه پیام خویش این اشعار را نیز به مناسبت بهار و خطاب به یگانه هستی قرائت کرد:السلام علیک یا ربیع الانام و نضره الایام تو بهترین حالی / چه خوش خوانده‌اند ترا که بهاری تو بهترین حالی / رمز عبور لیله و راز طلوع نهاری تو بهترین حالی / رویای منی، تو آرزوی جهانی تو بهترین حالی / تو مبدأای، تو مقصدی، راهی تو بهترین حالی / تو سرودی، زمزمه‌ای، فریادیتو بهترین حالی / تو دانه‌ای، جوانه‌ای، درخت پاک حیاتی تو بهترین حالی / هماره خرّم و سبز، گل همیشه بهاری شوق دیدار روی تو / تفسیر عمر من است سلام بر تو ای بهار مردمان / سلام بر تو ای خرّمی دوران
کد خبر: ۶۰۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۱/۰۱

اوای دنا-امیدوار تابش :فرهنگ عامیانه بخشی از فرهنگ توده مردم است که تخیل ، احساس ، آرزو و اندیشه ها ی گوناگون را از نسلی به نسل دیگر منتقل کرده و دگرگونی معیارهای زیبا شناسی و اخلاقی هر دوره از زندگی یک قوم را آشکار می کند . علاقه روستائیان به حفظ سنت ها و اقتضای شیوه ی زندگی آنها با طبیعت باعث افزایش تخیل آنهاست . فرهنگ عامیانه و فولکلور مجموعه ای از دانش ها و باورها و رفتارها گروهی است که با موازین علمی و منطقی جامعه انطباق ندارد و اجرای آنها برحسب عادت ، تقلید و همچشمی و سرگرمی است . این دانشی ها عبارتند از آداب و رسوم ، تولد ، مرگ ، ازدواج ، و نحوه زندگی ، کشاورزی ، جشن ها ، پیشگوئی ها ، خرافات ، طبایت ها ، بازی ها ، آوازها ، قصه ها ، و سایر آداب و اعتقادات که بیانگر چگونگی تفکر و نحوه ی زندگی مردم در طول اعصار مختلف است . مردم شهر لنده هم دارای اداب و سنن خاصی بوده که تصمیم گرفته ام گوشه ای از آنها را جمع آوری و در قالب کتابچه ای تهیه که اولین بخش آن را با توجه به زیباییهای آنها و نیم نگاهی به خاطرات بزرگترها تقدیم به همه هموطنان و لر زبانان میکنم :كم باراني :درشهرلنده قبلاًرسم براين بود كه وقتي سالي كم باران بود عده اي ازمردم جمع مي شدندواين شعرها را مي خواندند :يالا يالاباروني(1) سيِمُسّوون ،سيِمُسّوون اورّ بيا وآسمون (2)،سرِگاه هونِ رئيس ياخدابارون ِبريسِ(3) ،ّيه مُس ِجهي داشتُم ّسرِِ تِلي كاشتُم يا خدابزن بارون سي  ِدلِ عيال دارون(4) ،ّمشكِ وملارّ اُوبُ كاي فتح لانّ خُوبُو(5)،ايمانيم هفت  ِبرارون اوّميِم ّودينِ بارون (6)وجلو خانه ها جمع مي شدند واين اشعار رامي خواندند تا صاحب خانه هابه آنها مقداري آرد مي دادندواين افراد سروروي خود را مي پوشيدند تا شناخته نشوند زيرا رسم براين بود كه به حالت ناشناس بيايند .بعداًدرخانه اي جمع مي شدند واين آردها براي خميركردندآاماده ميكردند وقتي كه آنها را خمير ميكردند وسنگ ريزه درآن خمير قرارمي دادند وخميررا پهن ميكردند كه به آن گرده(1) مي گفتند وآن رازيرخاكستر آتش قرارمي دادند هروقت گرده پخته مي شد آن رااززيرخاكستر بيرون مي آوردند وبين افراد تقسيم مي كردند درسهميه هركس سنگ ريزه بود همه گروه اورا مي گرفتند وبه طرف قنات يا استخر وياجويبارورودخانه مي بردند تا كسي ضمانت اورا ازيك روز تا يك هفته برعهده مي گرفت اگردراين مدت باران مي باريد ديگر ارافتادن در آب معاف مي شد ولي اگر باران نمي باريد اورا به آب مي انداختند ولي از جاييكه اعتقاد مردم خوب بود قبل اتمام موعد معين باران شروع به باريدن ميكرد .1-اي خداوند ،اي خداوند تورحمي به حال بندگانت كن وباران رحمتت راببار .2-اي امامزاده سيد محمد حسين ،سيد محمد حسين ما ازتو مي خوهيم كه توازخدابخواهي تا ابرها رابراي بارندگي در آسمان بياورد .              3-سرگاوخانه رئيس  وبزرگ اين محل مي باشد بصورت گروگان است خدايا توبخاطر رهاي اين سرگاو باران رحمت راازآسمان ببار. -خدايا يك مشت جوداشتم وآنها راسرتپه بلندي كاشتم براي فرزندانم وجايي كاشتم كه امكان آبياري دستي آنها را نيست خدايا تو براي مردم كه عيا ل وروزي خورا ن تو هستند شروع به باريدن بار ان كن .5-مشك وملار را چون قايد فتح اله ديشب تا به سحر دعا براي بارندگي ميكرد وآنچنان ايشان گرم خواب شدن وباران باريده تا مشك وملار راآب برده وقايد فتح اله ازخواب بيدار نشده است.6-ماهفت برادران اي خدا بسوي توآمديم ودست دعا به درگاهت درازمي كنيم وازشما مي خواهيم باران رحمتت را بسوي ما بندگانت ببار .1-گرده :خمير را بصورت نا ن كيكي پهن مي كنند ودرزيرخاكستري كه بالاي آن آتش باشد قرارمي دهند ملار:وسيله بود كه ازسه تا چوب يك متر ونيم به هم بسته مي شدند ومشك حاوي ماست را به آن مي بستند وماست را به دوغ وكره تيديل ميكردند.اگرزماني باران مي زد ودرهنگام كسي فوت مي كرد وبعد از فوت آن شخص دچار بي باراني مي شدند مي رفتند مقداري ازگل قبرفرد مرده را مي آوردند ودرآب مي ريختند تا باران ببارد چون معتقد بودند ميت اين مرده باران رابرده وخاك قبرش همراه آب وارددريا مي شود ودريا بخار مي شود وابردرست مي شود دوباره باران مي بارد كه وقتي اينكار را مي كردندباران هم شروع به باراندگي مي كرد واگرباران زياد مي زد عروسك درست مي كردند وبه آب روان مي انداختند تابارندگي تمام شود .تمام شدن ماه صفر  ورسیدن ماه ربیع الاول : قبلاًدرشهر لنده وقتي ماه صفر تمام مي شد دسته چوب برميداشتند وآنهارا آتش مي زدند وقتي وارد خانه مي شدندمي گفتند مولي به تو وبيرون مي رفتند مي گفتند صّفّرّك به در .چون اعتقاد داشتند كه پيامبرقرموده:هروقت ماه صفرتمام شده ياييد ازمن مژدگاني بگيريد .معتقد بودند كه هزار بلا درسال وجوددارد كه يكي ازاين بلاها دريازده ماه سال است ونصدونودونه بلاي ديگر درماه صفر مي باشد به همين خاطر وقتي وارد خانه مي شدند يعني مي گفتند ماه مولي يعني ربيع الاول  وارد شو ووقتي بيرون مي رفتند مي گفتند ماه صفر كه پرازبلا هستي بيرون برو .       شيروره : ازرسومات ديگر دراين شهر قبلاًاين بود كه دوهمسايه كه دامدار بودن وقتي دامهاي آنان شروع زاييد ن وزمان شيردهي شروع مي شد .مثلاًدوهمسايه به نامهاي زهراوآسيه  باهم شيروره ميكردند يعني زهرا به مدت يك ماه شروع به دادن شير به آسيه  ميكرد وهروقت شير رامي دادزهرا با نكار(1) آن شيرهارا اندازه مي كرد ودرپايان ماه كه  نوبت آسيه  مي شد كه زهرا كه شير بدهكار آسيه بودبايد  شيرهاي بدهكاري خودرا تحويل آسيه  دهد زهرا هرقت شير مي بردوبه آسيه مي داد با نكارهاي كه قبلا آسيه ًطلبكار بوده اندازه ميگرفت وبه آسيه مي دادوآسيه هرنكار كه درعوض آن شير ميگرفت آن را مي شكست تاتمام نكارهاي طلبكاري خود را ميگرفت زهرا دوباره شير مي دادوبراي خودش كه طلبكار مي شد با نكار اندازه ميگرفت تاده الي پانزده روز دوباره شير را تحويل زهرا مي داد وبه تعداد نكارها شير ميگرفت وتا پايان زمان شيردهي گوسفندان اين رسم معامله  بين زهراو آسيه ادامه داشت .مي گفتند نكاردون پسين ازنكاردون صبح كوتاهتراست 1-نكار:چوبي بود به اين شكل y كه واحد وپيمانه اندازگيري در شير وره بود شيروره :يعني معامله شير بين دودامدار براي استفاده بيشتر از محصولات لبني  پسين :بعدازظهريا عصري               دون :قسمت يانصف روز الف:يعني نكار قسمت عصرچون گوسفندهارا صبح دوشيدن ازنكار قسمت صبح كوهتاتراست .ازدواج : قبلاًهركس دختر هركس رابراي ازدواج باپسرش مي خواست اصلاًپسر ودختر حق اظهارنظر نداشتند وانتخاب با پدران، دختر وپسر بوده كه يابصورت ناف برون بوده كه دراين روش وقتي دختري به دنيا مي آمد پدر پسر ويا مادر پسر هنگاميكه ناف آن طفل دختر را مي بريدند مي گفتند كه اين دختر مال پسر ماست وقتي اين دختر بزرگ مي شد بعنوان نامزد اين پسر بوده فقط اينكه اگر اختلافي بين خانواده ها بوجود می آمد  تا اين ازدواج به هم بخوردي .طريق ديگر اين  بوده كه پدرپسرازپدردختر،دخترش رابراي پسرش  خواستگاري مي كردومي گفت مثلاًنام پدردخترهوشنگ بودمي گفت آقاي  هوشنگ مي خواهم اگر قسمت خداباشد پسرم رابه فرزندي قبولي كني تابعنوان پسري ازپسرانت باشد ودركارها به ياريت بشتابد  وپدردختر بصورت آني جواب نمي دادومي آمد با اهل خانه زن وپسرانش مشورت ميكرد بعداًازدائي تاعموعمه خاله وپسرخاله با همه صحبت مي كرد ونظر خواهي مي شد وقتي همه جواب مثبت مي دادند جواب را خانواده  پسر مي دادواززماني كه جواب به آنها داد تازمان وروز وحتي فقط شب عروسي ،عروس وداماد ازنزديك باهمديگر ارتباط داشتندوالي رسم نبود تاقبل از عروسي با همديگر ارتباط داشته باشند واگرداماد به خانه نامزدش مي رفت نامزد يادرخانه پنهان مي شد ويااز خانه به خانه يكي ازبستگانش مي رفت .وهنگام برگزاري مراسم عروسي  داماد نزد اقوامان مي رفت ويوزي مي گرفت.يوزي: مقدار كمك مالي ياجنسي بوده كه به داماد مي دادند .قواي هالو :يعني درآن زمان رسم بوده كه گاو،اسب ،بزوگوسفند،قاطر،ويا فرش ويا تفنگ بعنوان قوا يه دائي دختر مي دادند ومي گفتند قوا،بهاء دارد بايد دائي دختر دربرابراين قوا وسيله يا وسايلي يه خواهرزاده خود اهداءمي كردي .وبايد داماد دراختيار خانه پدرزن بودي براي كارهاي خانگي مثل ساختن خانه شخم زدن كشاوزي وغير ه كمكشان مي كرد بطوري كه چون داماد زياد كارمي كرد مي گفتند اگر خرنداري داماد بگير. ولي خانه پدر زن آنقدر داماد رادوست مي داشتند كه هرچه مي خوردند يا داشتند بخورند سهميه داما دويژه بوده .وبه داماد مي گفتند برو «خّسي تّپّنّك بخور» :خّسي يعني :مادرزن  ،يعني برو آنچه را مادرزنت برايت برداشته وپنهان كرده برو وآن رابخور .وقتي پدر دختر بله را مي گفت پدر داماد زُون گِشون مي داد :يعني گاوي ياگوسفندي ياپول بعنوان زبان گشاده به دختر مي دادند ومادر دختر بعد ازكدخدايي :يعني اقوامان داماد مي آمدند مهريه وحق شيركه به آن شير بها مي گويند، مشخص مي كردند شروع به خريدن وسايل مرسوم آن زمان براي دخترش ميكرد ومقداري جوراب دستمال وروسري وپيراهن مي خريدند وهروقت دختر به خانه داماد مي بردند تحت عنوان رسه يعني هديه به اقوامان دختروداماد مي دادند .وروزي كه عروس را مي خواستن ببرند آرايشگر محلي مي آوردند وعروس را به رسم رايج كه آن زمان مرسوم مي كرد وبه رسم آن زمان آراسته مي شد وشبي كه دختر ازخانه پدر مي خواستند به خانه شوهر ببرند پسرعموي دختركه  نابالغ بود وچون مي گفتند محرم بوددرخانه پدردختر آرايش مي كردند ودامادرا هم آرايشگر مرد به حمام مي برد واورا حمام است  با پارچه اي كه درآن چند سكه پول وچند حبه قند مي گذاشتندوبه  كمردختر مي بست ومي گفتند اين كار به سبب مباركي مي باشد يعني دختر براي انجام وظايف درخانه جديد وبراي مقابله با مشكلات كمربسته وآماده مي باشد وقند يعني مزه زندگي مشتركي  چون قند شيرين باشد وعلت بستن به كمر توسط پسرعمو يعني پسرعمو مي گويد درزندگي ومشكلات آن چون كوه پشت سرت هستم وتا مراداري جاي هيچ نگراني برايت نيست  .وقتي عروس راازخانه پدر بسوي خانه شوهر ومي  آوردند تا به درخانه شوهر مي رسيد مي گفتند دم هونه گِرونيش چِنِ :يعني هديه مي خواهيم تاعروس وارد خانه شود كه پدرشوهرقول هديه ياپولي نقدي مي دادوعروس راوارد خانه مي كردند وهنگام ورود گوسفندي را مي كشتند بعنوا ن خونروش يعني باريختن  اين خون  قضا وبلاي براي زن شوهر اتفاق نيفتد.وازروزاول زندگي تا يك هفته غذاي عروس وداماد برعهده خانه عروس بوده بعد يك هفته دختر را به خانه پدرش مي بردند كه به واطلبيدن مشهور بوده بعدازاتمام حداقل يك روز ياحداكثر يك هفته مادرياخواهر ياخاله وياعمه داماد مي رفتند عروس رابه خانه شوهر مي آوردند بعداًآنچه ا زبرنج وگوشت وخوراكيهاي كه به خانه عروس داده بودند اضافه  بودند به خانه داماد همراه با مقداري وسيله هنگام واطلبون هم همان پس پرده دختر بود بعدازيك هفته   به دختر مي دادند .ودرهنگام زندگي مشتركي باپدر شوهر ومادر شوهر زن ومرد استقلالي دراستفاده وتصرف اموال نداشتند ومادر شوهر بصورت ارباب رعيتي با زن پسررفتار ميكرده كه قدما نقل مي كنند كه مي گويند حتي اگر فرزندكوچكي داشتند كه درگهواره هنگام گريه فرزند وشيردادن به آن كاملاًعروسها مختار نبودند ومي گفتند كه اتفاق مي افتاد كه شايد طفلي ازصبح تاعصر شايد يك بار ازگهواره درآورده مي شد وحتي درخوردن موادغذايي هم بصورت جيره بندي به شوهرتحت هيچ عنواني نمي توانست آشكارادردعواها في مابين مادر وهمسرازهمسرش دفاع كند زيرا اگرآشكارادفاع ميكرد مادرمي گفت مادروهمسررفتن به ديوان همسرسرافراز آمد مادر پشيمان ،ويا مي گفت شبگو روزگورا آنه غذامي دادند ومي گفتند هرچه گفتيم بايد پسر وعروس بدون چون چرا عمل كنند كه اين رسم مختص به لنده تنها نبود بلكه درتمام نقاط كهگيلويه رايج بوده است دليل اين بوده كه خودمادر شوهرها فبلاًبه همين سيستم حاكميت گرفتار بودند وعقده اي بودند ومي خواستند به اين روش عقده خودراخالي كنند.ودراين شرايط برد يعني زن وشوهرشب كه مي شود زن برعليه من مادر باشوهر صحبت مي كند وپسرم رابرعليه من تحريك كي كند .وزن بيچاره مي گفت ّخسي ايز ّنُم كه پُرخورم ميره ايزّ نُم كه لاغّرُم ،يعني :مادرشوهرمراكتك كاري مي كند ومي گويد كه شما زيادغذا مي خوري وپرخوري مي كني وشوهرمراكتك مي زند ومي گويد شما چون كم غذا مي خورد مرتب لاغر مي شويد.  يعني زن بدبخت رانه شوهر ونه مادر شوهر درك نمي كنند .عروس درمدت 40روز ازرفتن به مراسمات عزاداري منع ميكردند چون مي گفتند اگر به قبرستان بروي ممكن است چله مرده تورا بگيرد وموجب نازايي  توشود .افتادن دندانهاي شيري : وقتي بچه ها به سن هفت سالگي مي رسيدند ودندانهاي آنها شروع به افتادن مي كرد به بچه ها مي گفتند كه دندانهاي خود را درگيگاه بگذاريد وبگوييد.گيگاه دِندون حلواخّروّت دام دندون ريگ كوز وّم بِرِ چون اعتقاد داشتند دندانهاي شيري مقاومت ندارند وبايد دندانهاي كه بجاي آنها روييده مي شوند بايد دندانهاي محكمي باشند .گيگاه :يعني كودگاو *يعني اي كودگاو من دندان شيري كه فقط قدرت جويدن خرما وحلواراداشت به تودادم وازتومي خواهم دنداني به من بدهيد كه توانايي جويدن سنگريزه راداشته باشد .خوابيدن مرغ روي تخم ها : براي خوابيدن مرغ روي تخمها به اين شكل بوده كه اگر مرغي بعد مدتي تخم گذاري براي مدت از تخم گذاشتن خودداري مي كرد مي گفتند كه: مُرگِ كِرُك است وبراي اينكه ازكِرُكي سرد بشه يا مرغ چندين مرتبه درآب سرد حمام مي كردند ويا ازپرمرغ مي كندند وازسوراخهاي بيني مرغ رد مي كردند تا ازكِرُكي سرد بشه .راه مشخص کردن تعداد تخم مرغ وروش تبدیل تخم به جوجه :براي مشخص  كردن تعدادتخم هاي كه آينده مي گذارد پرهاي دم آن مرغك را مي چيدند وآنها را مي شمردند هرچند دانه بودند تعدادتخمهاي آينده اش مشخص مي شد كه اين برايشان به تجربه رسيده بود .وقتي مرغ شروع به تخم گذاري مي كرد اولين مرحله ازتخمگذاري رابراي تبديل جوجه مناسب           نمي دانستند چون مي گفتند اين تخمها تخم مرغ نوجواني مرغ مي باشد وتخمهاي مرحله دوم به بعدرا جمع آوري مي كردند تابقول خودشان مرغ كرك شود چند روزي ازكركي آن بگذرد تاكركي آن گرم شود بعداًدرقوطي ياجعبه ياكارتن مقداري كاه مي ريختند وپارچه ياگوني مي گذاشتند تخمها داخل جايگاه قرارمي دادند ومرغ راروي تخمه مي خوابندند تا بيست روزودراين مدت 24ساعتي يكبار مرغ رابراي مدت نيم الي يك ساعت براي تفريح وغذاخوردن وآب آشياميدن ومدفوع كردن آزاد مي كردند وجالب اين بود كه اگر مرغي ازگرسنگي تخم خود را مي خورد نوك منقارش مي سوختند ومي گفتند كرم غله خّر دي رُم مُرِگِ تيلّ خّر نّيرُم،  يعني كرمي كه غلات گندم وجو رابخورد ديدم ولي مرغي كه جوجه خود را بخورد نديدم وقتي شبهاي باراني كه رعدوبرق بود وآسمان غرش مي كرد باوسيله به آن كارتن يا قوطي ويا جعبه مي زدند ومي گفتند كربوي گنگ بوي لال بوي نّشنِفي :يعني اي جوجه هاي كه درون تخم مرغ هستي شما كروگنگ ولال باشيد اين صداي رعدوبرق وغرش آسمان رانشنويد . چو ن اعتقاد داشتند صداي غرش آسمان موجب هلاك جوجه ها دردرون تخم مرغ مي شود .  وقتي جوجه ازتخم بيرن مي آمدند تا يك هفته غذاي آنها پركونه پود وتا 40روز هيچ زن ودختري حق نداشت فوراٌبعد ازسرشستن به ديدار جوجه هاي كوچك مرغ بياييد چون معتقد بودند اگر كسي سرش شسته باشد وبه تماشاي جوجه بيايد تمام جوجه ها مي ميرند چون اين مسئله برايشان به تجربه رسيده بود ودراين مدت هم زياد احتياط كردند   .كِرُك :به مدت زماني كه مرغ تخم نمي گذارد مي گويند .ديرُم :ديدن     نّيرُم :نديدن       خّر:خوردن     نرفتن  مرغ ياجوجه  به آغل گوسفندان : چون معتقد بودند رفتن طيور خانگي به آغل گوسفندان موجب  بيماري انگلي پوستي به نان شِشِكّ مي شود .ششِِكّ:شپش دامي كه مختص بزوگوسفندوبزغاله وبره مي باشد .پيش بيني بارندگي : درخصوص پيش بيني بارندگي قدما معتقد بودن اگر تابستان بادهاي هفت روزه كه معروف به باد چپ بودن اگر اين بادها درمدت اين هفت روز درسال    مي وزيدند مي گفتند امسا ل وضعيت بارش وبارندگي خوب است ولي اگر باد ها نمي وزيدند مي گفتند كه اوضاع بارش درسالي كه درپيش داريم خوب نيست . واگر شبهاماه حلقه اي دور خود مي زد ودردرون حلقه ستاره زياد بوده مي گفتند سال امسالي خشكسالي است چون اطراف ماه خوشه وّرچين زياد است خوشه ورچين به كساني مي گفتند كه هنگام دروجووگندم پشت سركشاورزان خوشه هاي ازگندم وجوي كه مي افتاد آنها رمي داشتند .ولي اگر درحلقه اي كه دراطراف ماه بود   ستاره ديده نمي شد مي گفند امسال سالي پربارش است مردم سيرهستند كسي دنبال برچيدن خوشه نيست  .صداي روباه درشب و خاموش صداي شغالهادرشب : قدما درلنده مردم معتقد بودند كه اگر شب روباه ازقسمت شمال به طرف مغرب زوزه مي كشيدو مي آمد كه بقول خودشان شمال نقطعه اي بنام بّنگّرودون ودر قسمت مغرب قناتي بود كه محل آب شرب وغسل دادن ميتها بود مي گفتند كه اگر ازقسمت بّنگّرودون صداكند بطرف پايين بيانگر فوتي كسي اراهالي اين شهر مي باشد وهنگام زوزه كشيده برهمه ايجاب مي كرد كه بگويند وّخيراوميِ وخيربِرّ يعني اي روبا ه انشاءالله آمدن ورفتن همراه با خير وخوشي براي اهل اين محل باشد .وازديگر اعتقادات اين بود هنگام تقسيم جو يا گندم درون خرمن مي گفتند بايد اين تقسيم شب باشد تا روبا ه بياييد وزوزه بكشد چون همراه بايان زوزه كشيدن خير وبركت براي اين خرمن مي باشد . ازديگر اعتقادات اين منطقه اين بوده كه وقتي شب صداي شغالها آزاردهنده بود مي گفتند وقتي شغالي شروع به زوزه كشيدن كرده كفشهاي خودراوارونه كنيد صداي شغالها قطع مي شود كه اين براي مردم حال حاضر هم به تجربه رسيده است .مسافرت وخواب بدبودن ستاره براي انجام كارها  : ازاعتقاات ديگر اين محل اين بوده كه براي شروع هركاري يا مسافرتي ويا رفتن به خانه جديد ويا تابستان شروع مي شد مي خواستند بيرون بخوابند ويا دراتمام تابستان كه مي خواستند داخل بخوابند به ملا يا تقويم دان آن منطقه رجوع مي كردند ومي گفتند براي بگو كه ستاره دركدام طرف مي باشد چون اين اعتقاد راداشتند كه مي گفتند :*روز روزِ خدايّه پُرس کن  ببين ستاره كجايّه *قّرّ بّس قِطارّ ّبس زيرّ بي زِنارّ وّش گِرُم سفرمزن ري وري ستاره * درست روز مخصوص خدامي باشد اماپرس ببين ستاره دركدام طرف مي باشد *شخصي درجنگ كشته شده دليلش را مسافرت روبروي ستاره مي دانستند كه اين شعرفوق راگفته بودند ومعني شعر اين است قطاروزناره رابه قدرابست به ايشان گفتم كه روبروي ستاره مسافرت نكن .آداب  ورسوم مردم لنده درخصوص دهه محرم وعاشورا : ازديگر اعتقادات اين مردم اين بوده كه شبهاي محرم دردستجات زياد به سينه زني وزنجير زني مشغول بودن تا شبهاي تاسوعا وعاشورا دراين دوشب بعد اتمام سينه زني به دوسته تقسيم مي شدند وتا نزديك صبح اين اشعار را مي دادند امشب تاسوعاست  يامحمدامحشركبراست يامحمدا ،ولي درشب عاشورا مي گفتند امشبي را شه دين درحّرّمّت ميمانست مكن اي  صبح طلوع مكن اي  صبح طلوع ،                                   فرداحسين سّرمي دهد عباس واكبرمي دهد ،زينب اسيرمي ورد واي زبي برادري ،فردا حسين بي یاورست فرزند زهرا بي سراست ،اي فاطمه مينا د ُرنگ حسن كشتن مِنِ جنگ ،گِلي را كه حسين بو مي كرد شمر باچكمه لگد كوب        مي كرد .اين مراسم ادامه داشت تاپاسي ازشب صيح عاشورا بعد مراسم سينه زني وزنجيرزني بعد ظهر عاشورا مراسم تعزيه را انجام مي دادند صحنه كربلا را نزديك به واقعيت به تئاترنشان می دادند وبعد از مراسم تعزيه به خيمه ها حمله ورمي شدند وخيمه ها را آتش مي زدند ومي گفتند آتش زديم به خيمه گاه کشته شدن آل عبا بعداٌاسيران را مي گرفتند ومي بردند شب آنها به خرابهاي شام مي آوردند ومرسم شام غريبان رابرپامي كردند وحتي هنگام اربعين مراسم برگرداندسرامام حسين ار شام به كربلا را به نمايش درمي آوردند .اعتقادبعضي طايفه ها به ناميمون بودن روز چهارشنبه : ازديگر اعتقادات اين شهر طايفه بنام تيله كوئي هستند كه اينا ن معتقد هستند روز چهارشنبه روز ناميموني براي اين گروه مي باشد پس اين طايفه درروزچهارشنبه هيچ اموري كه بر مبناي ساخت وساز عروسي مسافرت خريد فروش شروع بكار جديد انجام نمي دهند چون براي خود وپيشينيان آنها تجربه شده كه انجام اين كارها برايشن ناميمون بوده است .طايفه درروستاي مونه هم شبيه به اين طايفه روز دوشنبه برايشان نحس وناميمون است كه اينها دراين روز دست به هيچيك از كارهاي كه درمتن فوق براي تيله كوئيهاست  هم انجام نمي دهند .درخصوص اعتقادات مردم در تحويل سال نو: مردم اين منطقه اعتقاد داشتند وقتي سال نو تحويل شود درهمان ساعت تحويل سال و دو ستاره به نامهاي زهرا ومشتري يكديگر راملاقات مي كنند وهركسي موفق به   ديدن اين صحنه ملاقات اين دوستاره شود هرآرزوي دردل داشته باشد وازخدا بخواهد برآورده مي شود .بطوري كه مي گفتند پيرزني بدون دندان دلش مي خواست پرآغلش ميش باشد وقت ديدن اين دوستاره ،  مي خواست بگويد  خدايا فردا آغلم پراز ميش باشد اشتباهي گفت فرداپرآغلش  ميخ باشد صبح متوجه شده كه آغل گوسفندانش پراز ميخ مي باشد .واين شعر رادرمورد اين ملاقات درساعت تحويل سال نومي گفتند رفيقي مون چِ خّشِ وُ ديري مون گِرونِ چي زهرا وُ مشتري سالي بينِ مون :يعني دوستي ورفقاقت ما آنقدر شيرين ودلچسب است كه مثل زهرا ومشتري وعده ملاقات وديدار ما هرسالي يكبار مي باشد سقوط شهاب سنگ درشب درزمان قدین درشهر لنده معتقد بودند که اگر  شب شهاب سنگي ازآسمان سقوط مي كرد ودرآسمان به هرجهتي  كشيده  مي شد مي گفتند اين به معني  است كه بزرگي يا شاهي از آن كشور يا آ ن منطقه  ای که ستاره کشیده می شد فوت مي كن د .درخصوص فصل زمستان:مردم معتقد هستند كه فصل زمستان شامل چله بزرگ وكوچك وبهار هستند .به اين شكل كه ازاول ديماه تادهم بهمن ماه را جيه بزرگ مي دانند يعني چون چهل روز است به آن چله گپو يا چله بزرگو مي گويند وازيازده هم بهمن تاآخر بهمن راجزچله كوچك مي دانند چون ازشروع چله كوچك هواسردمي شود اعتقاد دارند كه چله كوچكه به چله بزرگه مي گويد اي پيرهُر،هِروتونّتّرِسي دالو وپيرمرد را سركِچِك چاله بنشوني وجّوونّ كاري كني كه جِلِ گاوخُش بدوزه.                                                                يعني اي پيرازكارافتاد شما اين هنر رانداشتي كه كاري كني تاپيرزن وپيرمرد ازشدت سرما روي سنگهاي دور بخاري هيزم سوز بنشينند وجوانان ازسردي لباس محكمي كه درزمستان باآن   بد ن گاوهارا مي پوشانند بدور خود بدوزند دالو:پيرزن    جل :لباس مخصوص گاو      كچك :سنگهاي كه بعنوان سه پايه ازآنهابراي پختن غذااستفاده مي كردند       وخش :به خودش       چاله :بخاري هيزم سوز قبلي كه دروسط خانه بودند     ومعتقد بودند وهستند  كه از11بهمن تا20بهمن را اززمستان وبقيه راازبهار        مي دانند وچون نزديك عيد هواسرد است مي گويند دّمّ دّمِ نوروزجُلِ گا وّخُت بدوز .يعني نزديكهاي عيد نوروز ازسرمايي لباس مخصوص گاورابه دوربدنت بدوز .وازاعتقادات ديگر اين است كه معتقد بودند دراتمام چله بزرگ وشروع چله كوچك آتش به زيرزمين مي رود وزمين را گرم مي كند درنتيجه علفها وردختان ازخواب بيدار مي شود وشروع به حركت مي كنند واين شعر را مي گويند ّارمّليلُم رو،مُرّمليلُم رو دِل وّكي كِنُم خّش   تّچِرايِ  بّن وُ بّلي  عالّمّ ايزّنُم تّش يعني مي گفتند زني دوپس به نام ارمليل ومرمليل داشته كه اول زمستان گم شدند اين مادر ازاول زمستان تاروز دهم بهمن دنبال پسرانش مي گشته اما آنها را پيدا نكرده واين شعرراگفته ،اي ارمليل ومرمليل چون شما گم شديد وپيدا نشديد بعدازشما من دل به چه چيز يا كسي خوش كنم من ازغصه شما من  چوبهاي بن وبلوط  را آتش مي زنم وبا آن آتش تمام عالم ا مي سوزانم معتقد بودند كه آن مادر هرسال مي آيد وآن آتش راروشن مي كند تازيرزمين برود ودرختان وگياهان زنده شوند .بن :بنك      بلي :بلوط خش :خوشحال       تچراي :چوب آتش گرفته   درخصو ص شیون کردن بر مردگان : ازرسمهاي ديگر مردم اين بوده كه معتقد بودند زنان شيون كردن راازگاوهايادگرفتند چون وقتي گاوي ازبين مي رفت وجسد اودرصحرا             مي انداختند بقيه گاوهابرسر اين گاو دادفرياد مي كردند ودمهاي خود را تكان مي دادند وبادست زمين را مي كندند پس زنان هم این روش شیون کردن را ازاین حیوان آموختند .:دوقلو زاییدن گاو ازرسمهاي ديگر اين بوده وقتي گاو مي زاييد ودوقلو مي آورد اين زادولد را بسيار ناميمون مي دانستن فوراٌيكي از گوساله رابراي رفع قضا وبلاي اهل خانه برشاخ مادر گوساله سرمي بريدند تاقضا وبلا رد شود .دست برزمین زدن اسب :درقدیم مردم لنده وروستاهای اطراف معتقدبودند که اگر اسبي مرتباًدستهاي رابرزمين مي زد مي گفتند بيانگر مرگ يكي ازاهل خانه كه بيشتر مربوط به صاحب اسب مي شد چون معتقد بودند اسبها اخباری از  غيب مي داند .گریه زیاد  کودک :اگركودكي زياد گريه مي كرد مي گفتند گِرّیي شد مي گفتند گريه اين بچه بايد بوسيله درختي بنام دِرّ برطرف شود مي آمدند مقداري از لباس كودك را به كسي كه ناشناس باشد مي دادند ومي گفتند تو درفلان باغ درخت دِرّ وجود دارد برو اين لباس راببند وبگو دِرّ بِوّ گِرّ تاسه بار بعداًاين بچه بهانه گرفتن وگريه كردن رافراموش مي كرد .درِّ بِوّگِرّ :يعني ايدرخت دره گره وبهانه اين كودك ازشیر  بگير .ازرسومات ديگر مردم لنده قبلاٌاگر گوسفدي يابزي وياگاوي  را مي گشتند فقط صاحب دام به اندازه خوردن خودش برمي داشت بعداًفرياد مي كرد اي همسايه هركس بياييد وگوشت براي خوردنش ببرد هركس مي آمد به اندازه مصرف خانواده مي برد .ويادرزمستان مخصوصاٌروزهاي باراني به ترتيب هرخانه براي صبحانه آش كارده يا محلي هره مي گفتندازبرنج وكارده وسير وآبليمودرست مي كردند .صبح زود زن خانه بلند مي شد وآنراگرم مي كرد وبراي تمام همسايگان واقوامان وخويشان مي بردند واز آن مي خوردند .مي گفتند خاصيت كارده اين است كه به كليه كمك مي كند وموجب تقويت كليه ها مي شود .عزاداري: قبلاًاگر كسي ازدنيا مي رفت تاهفت روز درمسجد مردان ودرخانه زنان عزداري مي كردندوبعد هفت روز آرايشگر مردمحل را مي بردند وسروريش صاحبان عزا رااصلاح مي كردند وزني هم مي رفت زنان صاحب عزا واداربه حمام كردن مي كردند وتمام بستگان تا چهلم يا سالگرد به احترام شخص  شده لباس سياه مي پوشيدند  وبعد سالگرد وياقبل سال نو يك نفر داوطلب مي شد يك يادوپيراهن مردانه وزني پيراهن زنانه مي گرفتندوبه خانه صاحبان عزا مي رفتند ولباسهاي آنها راعوض مي كردند بعداًصاحبان عزا خودشان نزد بستگان وآشنايان مي رفتند ولباسهاي آنان راعوض مي كردند . اگرزني شهر فوت مي كرد بعد از سالگرد بزرگان طايفه مي نشستند آن زن رايابه برادرشوهر ياپسربرادر وياپسرخواهروبالاخره به يكي ازافرادطايفه مي دادند مخصوصاًاگرفرزندي يافرزنداني داشته مي دادند چون مي گفتند به زني بيوه مي گويند كه برادرشوهرنداشته باشد .وقتي كسي فوت مي كرد بعدازخاك سپاري دوياچند سنگ ريزه ازقبرمي آوردند ودرخانه صاحب عزا مي انداختند مي گفتند تاديگر براي اين خانه مصيبتي بوجود نياييد .علائم  آمدن میمان : وقتي نان مي پختنداگرخمير مي پريد مي گفتند ميمان براي ما مي آيد  ويااگرموي سر،زن صاحب ازخانه اززيرمقنعه به طرف بيرون مي پريد هم دال براين بوده كه مهمان براي خانه مي آيد .واگركف پاي كسي حالت لرزش بوجود مي آمد هم دال برآمدن میمان براي صاحب خانه مي دانستن واعتقا دداشتن ميهمان عزيز خداست وهرخانه ميمان داشته باشد نشانه اين است،كه خدادوستش دارد چون مي گفتند هركس راخدادوست داشته باشد ميمان برايش مي فرستد .اگرمیمان احترام شود یانشود چون شیپورچی است :اين داستان را مي گويند كه براي شخصي ميمان آمده وقتي ميمانها وارد خانه شدند گفت بفرمائيد اي شيران من وقتي غذا خوردن وقت خواب بود گفت برويد بخوابيد اي شتران من وصبح بعد از صبحانه ميمانها خداحافظي كردند گفت به سلامت اي شيپور چيهاي من ميمانها گفتند راز اين امر چيست ماازديشب تا حال ،شيروشتروشيپورچي شديم ،صاحب خانه گفت ميمان وقتي وارد خانه مي شود آنقدر عزيزوبا ابهت است كه همانند شير مي باشد اماوقتي غذاخورد مثل شترهرجاباشد مي خوابد ولي وقتي خداحافظي كرده اگر صاحب خانه احترامش كند همه جا تعريف اين احترام رامي گويد واگر بي احترامي هم بيندهم همه جا اين راتعريف مي كند به اين خاطربه ايشان شيپورچي مي گويند .تشخیص میزبان خوب ،یابدمیزبانی: ازديگراعتقادات اين بوده براي تشخيص خوش ميماني بابعد ميماني اگركف پاراخارش كنند اگركسي خوشش بياييد وحساسيت نداشته باشد اور فردي ميمان دوست مي گويند واگر حساسيت نشان دهد وي رافردي بد ميما ن قلم داد          مي كنند . اگرپشت ابروي كسي لرزش داشته باشد تكه اي علف خشك راپشت پلك وزيرابرو مي چسبانند تاازلرزش جلوگيري شود .                    وازديگر اعتقادات اين است كه وقتي غذايي يا چيز خوردني دردست كودكي بگذارند  می گفتند بسم الله ، او پدرت  وآن هم  مادرت  هستند درصورتيكه پدر يامادر واقعي درآنجا نبودند ، وچون  معتقد بودند که بچه که پدرومادرش زنده باشد نیازی به مساعدت غذایی دیگران ندار د وغذارا به  بچه يتيم مي دهند .تولد نوزاد :وقتي دختري ازدواج مي كند بعدازازدواج حامله مي شود اولاًخبر حامله شدن وبچه اول براي پدرمادر دختر بسيار مسرت بخش مي باشد وقتي ازحامله شدن باخبر مي شوند ديگر سخت ازدختر مواظبت ومراقبت ويژه مي كنند.ورسم اين است كه بچه اول راخانواده دختر گهواره وسايرمايحتاج پوشاكي بچه را باهماهنگي وهمكاري دخترآماده مي كنند ،تاروز وضع حمل وقتي بچه بدنيا بياييداگر دختر باشد قبلاًسه شب براي كشيك مي دادند واگر پسربوده برايش هفت شب كشيك مي دادند وقتي پسربوده برايش حيواني ذبح مي كردند وقسمتي ازگوشتش رابراي كساني كه كشيك مي زدند كباب ميكردند وقسمت ديگر رابين فقرا تقسيم مي كردند قبل تا حال پيش دعانويسان محلي مي رفتند وبا نخهاي سفيد وسياه (چله بر)درست مي كردند كه دعايي مي خواندند كه تا چهل روز تمام شود ازآزار واذيت اجنه وپري درامان مي باشند چون معتقدبودند مخصوصاًدراين چهل روز بيشتر مودآزارو اذيت را اجنه وپري واقع  می شوند  . قبلاًگهواره ومادر بچه رادوربندي بنام ِوريس قرارمي دادند ومي گفتند كه اجنه هم نمی  توانند ازاين طناب  عبورکنند  وارد دايره كه گهواره ومادر پچه است شوند وبعداًتا چهل روز زنگوله بزرگي به اسم كوس قرارمي دادند وشب تا صبح هروقت اين بچه بيدار مي شد اين كوس رابه صدادر مي آرودند چون معتقد بودند با به صدادرآوردن اين كوس باعث مي شود كه اجنه وپريان فراركنند .وازديگر رسومات اين بوده وهست كه زنان طايفه وبقيه دوستان زن به ديدار خودش وفرزند ش مي روند وهدايايي كه شامل پول ولباس براي بچه مي باشد  مي آورند بعد از چهل روز زن وفرزند را به خانه شوهر ش مي آورند .ِوریس: طناب که زنان ازموی بزمی بافتند غذای اضافه شب برای مصرف روزبعد :قبلاًدرشهرلنده رسم بود غذای که شب اضافه می شد وبرای مصرف وعده بعد استفاده کنند شب برآن غذاسوره توحید رامی خواندندوسوزن قفلی یا سوزن خیاطی درآن فرو می بردند چون معتقد بودند اگر این کاررا نکنند شبانه اجنه می آیند وازغذا می برند سوزن ویاسوزن قفلی برای این بودکه معتقد بودند اجنه از آهن آلات می ترسد واین کار باعث می شد که به اعتقاد خودشان غذا سالم بماند واجنه قدرت تصرف به آن رانداشته باشند چون معتقد بودن که اجنه شب ازغذای مانده می خورند وبرای اینکه ما متوجه نشویم دوباره آن رادرهمان ظرف استفراغ می کنند .شنا کردن گنجشک درفصل پاييز: درشهر لنده قدما معتقد بودن که هروقت گنجشک در ماه مهرماه شروع به شنا کردن نمايد نشانه باران زود هنگام است وبراين باور هنوز هم اعتقاد راسخ دارند چون می بینند بعداز شنا کردن گنجشکان یک هفته الی دوهفته بعد باران شروع به باريدن می کند .زاييدن گاو (گوساله دوقلو) :درقدیم درلنده اگر گاوی دوقلو می زایید معتقد بودن که موجب بلایی برای صاحب خانه می شود ویکی ازگوساله ها راذبح می کردند وخونش رابرشاخ می ریختندتاقضا وبلااز خانه و گاوصاحب خانه  رفع شود . دودکردن کله پاچه بز یا گوسفند :درقدیم درلنده مرسوم بوده برای باعبان ها که بخاطر تبدیل شدن گل مرکبات به میوه ،هنگام بهار که درختان مرکبات گل درست می کردند باغبان از قصابی کله پاچه ای می گرفت وآن رادرباغ می برد با روشن کردن آتش موهای کله پاچه را می سوزاند تابوی حاصل ازسوزندان موهای کله پاچه ویا باجابجاکردن آتش  دراطراف باغ بوی کله پاچه به همه درختان باغ برسد چون معتقد بودن که بوی کله پاچه موجب به بارنشستن درختان می شود . دود کردن دینشت (اسفند )در شب چهارشنبه :درقدیم وحالا درلنده مرسوم بوده که شب چهارشنبه (سه شنبه شب )عصرموقع اذان مغرب مقداری ذغال آتش می زدند ووقتی روشن می شدند مقداری اسفند روی آنها می ریختند تادودشوند سپس آن دود رادرخانه می چرخاندندتا بوی ودود همه فضای خانه راپرکند زیرامعتقد بودند بوی اسفند موجب فراری دادن اجنه از خانه می شوند وبرای اهل خانه مبارک است . سیزده بدر رفتن :ازاعتقادات قدیم درلنده این بوده که هرقت سیزده نوروز به صحرا می رفتن زنان تازه ازدواج کرده یا زنی که دیرحامله می شد وقتی به صحرا می رفت علف رادست می گرفت می گفت ای سیزده بدر من امسال آمدو به امید اینکه سال آینده بچه ای دربغل داشته باشم ودوبار برای تفریح سیزده نوروز به صحرا بیایم براین باور بودند که خداوند دعایش رامستجاب می کند چون امروز با آرامش خاطر به درگاه خداوند دعامی کند . چراغ روشن کردن روری قبر:درقدیم درلنده مرسوم بود هرکس فوت می کرد تا یک هفته چراغ فانوسی برقبرش روشن می کردند برای این کارشان دودلیل داشتند یکی چون فبلاسیمان نبوده می گفتندممکن است شب حیوانات درنده وگوشتخوار بیایند وقبرراسوراخ کنند وبه بدن میت آسیب برسانند ودیگری می گفتند چون تازه فوت کرده است باید چراغش خاموش نباشد وبقیه اموات متوجه شوند که شخص دیگری به آنها پیوسته است . نمک دادن به گوسفندان وسرصداکردن گاو:درقدیم درلنده مرسوم بود بین دامداران که برای اینکه گوسفندان یا بزهای آنها زود آماده جفت گیری برای حامله شدن شوند درطول یک هفته صح یا عصرها که ازچراگاه برمی گشتند مقداری نمک به آنها می دادند چون معتقد بودند که نمک هورمونهای جنسی آنهارا تحریک می کند وارگانسیم بدن راوادرمی کند تازودتر حیوان آماده برای جفت گیری وحامله شدن شود . وازدیگر اعتقادات این بود که وقتی گاوی یک مرتبه شروع به سروصداکردن کند وصدای بع بع آن تکرای ودریک نصف روز یایک روز کامل ادامه پیداکند معتقد بودن که آماده برای جفت گیری وحامله شدن است وفوراگاو را پیش گاو نر می بردند وبعداز جفت گیری گاو حامله وبرای زاییدن می شد . راه تشخیص حامله بودن بز یاگوسفند :دامداران درقدیم درلنده برای تشخیص اینکه آیا گوسفند ویابز حامله است یانیست صبح مقداری کمی نمک به گوسفند می دادند ودست زیر شکمش می گذاشتند اگر گوسفند حامله بودبچه گوسفند زیردست دامدارتکان می خورد واگر حامله نبود هم مشخص بود زیرامعتقد بودند که نمک موجب تحرک نوزاد گوسفند درشکم مادرش می شود .  بچه اول هر انسان: درقدیم معتقد بودن که بچه اول انسان مانند نان اول که زنان نان محلی می پختند که بوسیله تاوه یا تنور محلی که قبلابا هیزم یا کود گاو وگوسفند نان می پختند چون اولین نان که درتنور می گذاشتند میزان گرمی تنور برایشان مشخص نبود یا نان اولی تنور بسیارگرم بود می سوخت ویا هم تنور سرد بود آنطور که می خواستند نان پخته نمی شد ویا هم گرمای تنورمناسب بود ونان آنطوریکه می خواستند پخته می شد پس معتقد بودن بچه اولی هرانسانی مثل نان اول است یا بچه ای عاقل ودانا واهل فهم کمال است مثل نانی که خوب می پخت یا آدم شرطلب وناسازگار برای جامعه ومشکل ساز برا ی پدرومادر مثل نانی که می سوخت یا هم فرزندی ساده لوح وزود باور که حرف هرکس را می پذيرد وبه خوب يابد بودن آن کاری ندارد مثل نان پخته نشده پس می گفتند هرکس نان اولیش خوب پخته شود آدم خوش شانسی است مثل آدمی که بچه اولش شخصی عاقل ودانا باشد .
کد خبر: ۳۳۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۲/۱۴