برچسب ها
سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: ایسنا - اکرم احقاقی: تمایلی برای مطرح‌شدن در رسانه‌ها ندارند، افکار عمومی با وجود اینکه همسرانشان را به خوبی می‌شناسد، از آن‌ها تصویری در ذهن ندارد. خواسته یا ناخواسته، پشت پرده، نقش‌های سیاسی و اجتماعی‌شان را ایفا می‌کنند، با این حال نقش اصلی‌شان، همان‌ نقش سنتی همسری دلسوز و مادری مهربان است. همتایان آن‌ها در عالم سیاست در برخی کشورها به عنوان «بانوی اول» تلاش می‌کنند نقشی متفاوت از قبل داشته باشند و مستقل از همسرانشان شخصیت حقوقی متمایزی برای خود ایجاد کنند، اما در عرف سیاست ایران این جایگاه تعریف نشده و شاید خود این افراد هم چندان تمایلی برای کسب آن ندارند.  با این حال ، همسران روسای جمهور ایران اگرچه از الگوی کشورهای غربی در کسب جایگاه بانوی اول پیروی نکرده‌اند، اما قطعاً همواره در کنار همسرانشان، آنها را در پیشبرد کارها یاری داده‌اند.  صاحبه عربی  اطلاعات چندانی از خانم «صاحبه عربی» و فرزندانش در فضای مجازی منتشر نشده است؛ به نحوی که در برخی از گزارش‌های خبری در مورد خانواده‌ حسن روحانی در دوران انتخاب نیز، به این موضوع اشاره شده است.  اما بر اساس آنچه در کتاب خاطرات حسن روحانی نوشته شده «صاحبه در سال 1333 در سرخه‌ی سمنان در یک خانواده‌ مذهبی و سنتی به دنیا آمده و پدرش عبدالعظیم عربی راننده‌ مینی‌بوس بوده که بین سرخه و سمنان تردد می‌کرده است».   صاحبه عربی همسر حسن روحانی  او که فرزند اول خانواده است، دارای سه خواهر به نام سعید‌ه، جمیله و ربابه و چهار برادر به نام حسن‌، حسین ‌،عباس و مسعود است.  14 سالش بود که در سال 1347 با مهریه «دو دانگ منزل مسکونی پدر و مادر داما‌د، مقداری زمین‌، آب و چند مثقال طلا» به عقد پسرخاله‌ی 20 ساله‌اش حسن روحانی درآمد.  مراسم ازدواجشان را در شهریور 1348 در یک فضای سنتی و مذهبی برگزار کردند. حاصل ازدواج صاحبه و حسن که به پیشنهاد پدر روحانی و با وساطت زن‌دایی زوجین (روشن پیوندی) انجام شد‌ پنج فرزند (سه دختر و دو پسر) است.  صاحبه که داغدار فوت نابهنگام یکی از پسرانش است، در طول این سال‌ها بیشتر در قالب یک بانوی خانه‌دار نقش ایفا کرده؛ چنانچه در زمان تبلیغات انتخابات ریاست‌جمهوری، خانواده روحانی نیز در کنار خانواده‌های جلیلی و ولایتی از حضور در برنامه‌ تلویزیونی «خانواده‌های کاندیداهای انتخابات ریاست‌جمهوری» که قرار بود برای اولین بار از شبکه 2 سیما پخش شود استقبال نکردند.  البته نام «صاحبه عربی» بعد از پیروزی روحانی در انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم بیش از گذشته مطرح شد. او به اقتضای همسر رئیس‌جمهور بودن در برخی مراسم رسمی حضور پیدا می‌کند . خانم عربی در بهمن ماه سال 92 به همراه جمعی از همسران مقامات دولتی و سفرای خارجی مقیم تهران در مراسم افتتاحیه‌ بازارچه‌ خیریه‌ای که در برج میلاد برگزار شده بود شرکت کرد و در پایان بازدید از برج میلاد در دفتر یابود آن که به نام «صاحبه روحانی» امضا کرده بود نوشت «امروز از برج میلاد دیدن نمودم. خیلی جالب و دیدنی بود‌، امیدوارم که موفق باشید.»  اما آنچه اخیرا نام او را بیش از هر زمان دیگری رسانه‌ای کرد، انتشار خبری در خبرگزاری فارس بود با عنوان «ضیافت همسر رئیس جمهور برای زنان در کاخ (سعدآباد)». این خبرگزاری منتقد دولت در خبر خود مدعی شد که تالار حافظیه سعدآباد در شب میلاد حضرت زهرا(س) محل برپایی جشن همسر رئیس‌جمهور برای همسران وزرا‌، سفرای خارجی مقیم تهران و زنان دولتی بوده و این مهمانی زنانه‌ با رقص دختران و شوی لباس همراه بوده است.  البته این خبرگزاری در خبر اولیه خود که بعد آن را از روی خروجیش حذف کرد مدعی شده بود که به هر یک از شرکت‌کنندگان در این جشن سکه‌هایی نیز اهدا شده است.  انتشار این خبر در اواخر فروردین امسال با واکنش‌های متفاوتی از سوی حامیان و منتقدان دولت روبرو شد؛ تعدادی از شرکت‌کنندگان از جمله هنرمندانی که در این مهمانی حضور داشتند به تکذیب محتوای این خبر پرداختند و اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس‌جمهور نیز در صفحه‌ی شخصی‌اش در فیس‌بوک به نقل از همسرش که در این جشن حضور داشت روایتی کاملا متفاوت منتشر کرد.   صاحبه عربی همسر حسن روحانی   از سوی دیگر برخی از نمایندگان مخالف دولت در مجلس از جمله اعضای جبهه پایداری از طریق تریبون این نهاد قانونگذاری به روحانی به علت برگزاری چنین جشنی از سوی همسرش تذکر دادند و آن را نمادی از اشرافی‌گری عنوان کردند و در ادامه «تعدادی از بانوان تهرانی» نیز در مقابل نهاد ریاست‌جمهوری تجمعی را که گفته شد «خودجوش» است برگزار کردند.  اما ماجرای انتشار این‌ اخبار که بسیاری آنها را «جهت‌دار و حاشیه‌ای» خواندند، به همین جا ختم نشد. از آنجا که برخی رسانه‌های منتشرکننده این اخبار به برخی نهادهای امنیتی وابسته هستند، این بار سرلشگر فیروزآبادی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح وارد میدان شد. او روز دوشنبه 29 اردیبهشت در مراسم اعطای دانش‌نامه به دانش‌آموختگان دوره دکتری دانشگاه عالی دفاع ملی در موضع‌گیری کم‌سابقه‌ای اظهار کرد: متاسفانه یک مقدار بازی‌های رسانه‌ای موجب تشویش اذهان عمومی می‌شود. مدیران رسانه‌ها باید جلوگیری کنند از اخباری که موجب تشویش اذهان مردم، تضعیف دولت و تخریب برخی از اقدامات می‌شود... .بعضی اخبار بی‌ارزش و تفرقه‌انگیز هستند، بعضی‌ها هم شایعه، تهمت و بی‌مبنا هستند. من خطی و سیاسی عرض نمی‌کنم، حتی رسانه‌هایی که به نوعی به نیروهای مسلح مرتبطند، خطا می‌کنند و برابر مشی و منویات رهبری حرکت نمی‌کنند. باید روششان را اصلاح کنند، والا ما با آنها برخورد می‌کنیم."  و البته پس از آن هم از ارائه گزارشی توسط وزارت اطلاعات در این زمینه که باز هم علیه رسانه‌های مذکور بود، اخباری منتشر شد و برخی نیز از تذکر مقامات عالی کشور نسبت به رویه این رسانه‌ها خبر دادند.  آخرین خبری که در مورد «صاحبه عربی» یا روحانی در رسانه‌ها منتشر شده، مربوط به عیادت وی از آیت‌الله مهدوی کنی رئیس مجلس خبرگان در بیمارستان بهمن است.   اعظم‌السادات فراحی  همسر «محمود احمدی‌نژاد» در سال 1337 در منطقه رسالت تهران در خانواده‌ای متوسط به دنیا آمد. او پدر و مادری با اصلیتی مشهدی دارد که او را برای تحصیل به دانشگاه علم و صنعت فرستادند؛ دانشگاهی که زمینه‌ساز ازدواج او با رئیس دولت‌های نهم و دهم شد.   اعظم‌السادات فراحی همسر احمدی‌نژاد  «اعظم» و «محمود» در تاریخ 22 خرداد 1359 دو سال بعد از انقلاب با یکدیگر ازدواج کردند. خواهر داماد (پروین احمدی‌نژاد) در مورد وصلت این دو که خود زمینه‌ساز آن بود می‌گوید: « هر دوی آنها در آن زمان دانشجوی علم و صنعت بودند و ما هم در رفت و آمدی که به دانشگاه داشتیم خانم فراحی را می‌دیدیم . در مورد ایشان با برادرم صحبت کردم، دیدم نظرشان مثبت است. بعد آدرس گرفتیم و رفتیم خواستگاری. ازدواج آن‌ها به سادگی برگزار شد؛ چون هر دو دانشجو بودند ، پدرم برای آن‌ها خانه‌ای در حوالی محله رسالت اجاره کرد تا رفت و آمدشان به دانشگاه راحت‌تر باشد.»  حاصل ازدواج این دو، دو پسر به نام مهدی و علیرضا و یک دختر به نام فاطمه است. مهدی احمدی‌نژاد پس از رئیس‌جمهور شدن پدر با « طیبه مشایی» دختر « اسفندیار رحیم مشایی» یار دیرین احمدی‌نژاد ازدواج کرد و حاصل این ازدواج دختری به نام زهرا است.  علیرضا احمدی‌نژاد پسر دوم نیز با خواهرزاده شهید محمود کاوه ازدواج کرده که حاصل این ازدواج نیز یک پسر است و فاطمه احمدی‌نژاد دختر خانواده که دارای مدرک مهندسی الکترونیک و مخابرات است هم با «مهدی خورشیدی» پسر سردار احمد خورشیدی با مهریه 14 سکه ازدواج کرده که حاصل ازدواج آنها زهرا خورشیدی است.  اعظم فراحی هم مانند دیگر همتایان سابق و اسبق خود تعامل چندانی با رسانه‌ها نداشت؛ گرچه طی هشت سال دولت نهم و دهم در بسیاری از سفرهای داخلی و خارجی همراه با همسرش حضور داشت و در جریان سفرهای استانی از برخی از موسسات خیریه و بهزیستی نیز بازدید می‌کرد.  او در جریان حملات رژیم صهیونیستی به غزه در سال 1387 نامه‌ای به «سوزان مبارک» همسر حسنی مبارک، دیکتاتور سابق مصر در ارتباط با اهمیت رفع حصر غزه ، تلاش در راستای کمک به مردم فلسطین و بازکردن گذرگاه رفح جهت جلوگیری از وقوع یک فاجعه‌ انسانی نوشت؛ نامه‌ای که در سایت ریاست جمهوری در 29 دی ماه منتشر شد.  اعظم‌سادات فراحی در جریان انتخابات ریاست‌جمهوری دهم تلاش کرد نقش موثرتری نسبت به قبل داشته باشد و در برخی از برنامه‌های تبلیغاتی احمدی‌نژاد شرکت می‌کرد؛ موضوعی که در جریان انتخاب ریاست‌جمهوری نهم سابقه نداشت؛ گرچه برخی، فضای به وجود آمده در برنامه‌های تبلیغات انتخاباتی آن سال و حضور همسران رقبای دیگر در این برنامه‌ها را عامل فعالیت‌های انتخاباتی بیشتر فراحی می‌دانند.  اعظم‌سادات فراحی در‌ آذرماه 1388 در اجلاس «همسران سران جنبش عدم تعهد» که در ایتالیا با موضوع « امنیت غذایی و نقش زنان در تلاش جهانی برای مقابله با گرسنگی » برگزار شده بود هم شرکت و سخنرانی کرد. او در جریان این سفر با همسران روسای جمهور برخی کشورهای شرکت‌کننده در این اجلاس از جمله همسران روسای جمهور سنگال ، عراق‌، پاکستان و... نیز دیدار داشت.  برخی از نزدیکان وی معتقدند او نقش موثری در ترغیب همسرش در جهت استفاده از زنان در کابینه دولت دهم داشته است؛ چنانچه احمدی‌نژاد در لیست پینشهادی‌اش به مجلس هشتم در راستای تشکیل دولت دهم سوسن کشاورز ، فاطمه آجرلو و مرضیه وحید دستجردی را به عنوان وزرای پیشنهادی برای وزارتخانه‌های آموزش و پرورش، رفاه و بهداشت معرفی کرد.   اعظم‌السادات فراحی همسر احمدی‌نژاد  فراحی مدتی نیز به پیشنهاد «منیره نوبخت» مسئول سابق شورای فرهنگی اجتماعی زنان، به جمع زنان تصمیم‌گیرنده در این شورا که زیر نظر شورای عالی انقلاب فرهنگی فعالیت می‌کند پیوست.  او در شانزدهمین اجلاس سران جنبش غیر متعهدها که در تابستان سال 91 در تهران برگزار شد، میزبان همسران برخی از مقامات شرکت‌کننده در این اجلاس بود. او در تالار آینه وزارت خارجه برای همتایان خود ضیافت ناهار ترتیب داد و به همراهی آن‌ها از نمایشگاه صنایع دستی که در برج میلاد برگزار شده بود بازید کرد و با تعدادی از آنها هم دیدارهای دو‌جانبه‌ داشت.  فراحی به طور معمول در دیدارهای رئیس دولت نهم و دهم با زنان که به مناسبت‌های مختلف برگزار می‌شد حضور پیدا می‌کرد. احمدی‌نژاد نیز در تعدادی از این دیدارها در تقدیر از مادر و همسرش سخنانی را بیان می‌کرد. او در همایش پنج هزار نفری «بانوی بصیر» که در تالار بزرگ وزارت کشور برگزار شد در مورد تعامل خود و همسرش گفت: «من بقیه مردها را نمی‌دانم‌، اما بنده اگر یک روز همسر خود را نبینم می‌میرم. حاضرم همه‌ این دنیا را برای دیدن لبخند مادر و همسرم بدهم.»  اعظم فراحی در سال 91 به همراه مرضیه دستجردی (وزیر بهداشت) از سوی خبرگزاری (وفا) به عنوان یکی از 10 زن خبرساز کشور در سال 90 معرفی شد.  در پایان عمر دولت دهم نیز احمدی‌نژاد به نمایندگی از دیگر اعضای هیات دولت لوح تقدیری را به پاس تلاش‌ها و حمایت‌های فراحی از دولت و رئیس‌جمهور به وی اهدا کرد.  زهره صادقی  همسر «سیدمحمد خاتمی» سال 1329 در قم در خانواده‌ای اصیل، ریشه‌دار و شناخته شده به دنیا آمد. مادرش خواهر امام موسی صدر و پدرش دکتر حجت‌الاسلام والمسلمین علی اکبر صادقی بود، پدر اهل علمی که 38 سال سابقه تدریس در دانشگاه شهید بهشتی را داشت و فروردین امسال دار فانی را وداع گفت.   زهره صادقی همسر سیدمحمد خاتمی  زهره صادقی که دختر خاله فاطمه طباطبایی (همسر مرحوم حجت‌الاسلام و المسلمین سیداحمد خمینی) و سیدصادق طباطبایی است در سال 1353 با سیدمحمد خاتمی ازدواج کرد؛ ازدواجی که خاتمی در مورد آن می‌گوید: « در سال 1353 با خانواده‌های معتبر و ریشه‌دار صدر و صادقی پیوند خوردم و از نعمت‌های بزرگ این خانواده به این کوچک‌، ازدواج با زنی با فضیلت‌، صبور و مهربان از خانواده‌ مهم صدر و صادقی است.»  حاصل وصلت آنها، دو دختر به نام‌های لیلا و نرگس و یک پسر به نام عماد است؛ فرزندانی که علاقه چندانی برای حضور در عرصه‌ سیاست ندارند.  لیلا در سال 1354 به دنیا آمده و دارای مدرک دکتری است و اکنون به همراه همسرش در خارج از کشور زندگی می‌کند. دختر کوچکتر آن‌ها شش سال بعد (1360) به دنیا آمد و اکنون در مقطع دکترا درحال تحصیل است. او نیز به همراه همسرش در خارج از کشور اقامت دارد، عماد تنها پسر این خانواده نیز در فرودین ماه سال 1367 به دنیا آمده و اکنون دانشجوی دوره کارشناسی ارشد مطالعات منطقه‌ای است و به همراه همسرش در تهران زندگی می‌کند.  زهره صادقی اگرچه در خانواده‌ای فرهنگی و سیاسی بزرگ شده، اما هیچ وقت به صورت جدی وارد فعالیت‌های سیاسی نشده و ترجیح داده بیشتر در کارهای اجتماعی و امور خیریه مشارکت داشته باشد.   زهره صادقی همسر سیدمحمد خاتمی  او در سال 78 به همراه تعدادی از همسران اعضای دولت وقت، موسسه خیریه‌ «به‌آفرین فردا» را تاسیس کرد؛ موسسه‌ای که مختص دانش‌آموزان دختر مقاطع تحصیلی راهنمایی و دبیرستان است و عضویت و حمایت از فرزندان ایتام از اولویت‌های اصلی آن.  زهره صادقی در زمان ریاست‌جمهوری سید محمد خاتمی به اقتضای جایگاهی که داشت در برخی از سفرها همسرش را همراهی می‌کرد. او در سال 87 در جریان حملات رژیم صهیونیستی به غزه در پاسخ به نامه‌ همسر امیر وقت قطر خواستار فراخوان دولت‌ها و ملت‌ها برای حمایت از مردم مظلوم فلسطین شد.  عفت مرعشی  «عفت مرعشی» در سال 1314 در خانواده‌ حجت‌الاسلام سید محمد صادق مرعشی به دنیا آمد. او که عضوی از فامیل بزرگ خانواده مرعشی و از نوادگان آیت‌الله سیدکاظم طباطبایی است، در سال 1337 با مهریه «مقداری باغ پسته» به همراه «آب» با علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی ازدواج کرد.   عفت مرعشی همسر هاشمی رفسنجانی  عفت مرعشی که شاید بتوان او را از بین همسران روسای جمهور بعد از انقلاب، خبرسازترین و سیاسی‌ترین فرد در سال‌های اخیر دانست در کتاب خاطراتش که با عنوان «پا به پای سرو» از سوی دفتر نشر معارف انقلاب منتشر شده خود را این گونه معرفی می‌کند: «من، عفت مرعشی، همسر عالم مجاهد، روحانی وارسته، سیاستمدار نامی ایران زمین، تربیت‌یافته مکتب اهل بیت (ع)، انسان شریف و بزگوار حضرت آیت‌الله آشیخ اکبرهاشمی رفسنجانی هستم. مردم عزیز مرا اغلب با دو حادثه و دو روایت می‌شناسند. اول حادثه ترور همسرم در سال 1358 که در نجات معجزه‌وار ایشان صاحب نقش بودم و دوم حوادث تلخ بعد از انتخابات ریاست‌جمهوری در سال 1388 و صحنه‌ رای دادن در حسینیه جماران که جملاتی از من در رسانه‌ها انتشار یافت و بهانه‌ای برای تخریب همسر و فرزندانم توسط تندروها شد.»  عفت مرعشی در بیان خاطراتش از ازدواج با هاشمی رفسنجانی که در سالنامه سال 92 روزنامه اعتماد بازنشر شده می‌نویسد: "خواستگار زیاد داشتم، هم از فامیل و هم از غریبه، اما پدرم با همه‌ آنها مخالفت کرده بود. پدرم برای دیدن آمیرزاعلی (پدر هاشمی رفسنجانی) به نوق (یکی از بخش‌های شهرستان رفسنجان در کرمان ) رفته بود. بعد از بازگشت با مادرم صحبت کوتاهی کرد و پس از مدتی نیز مادرم من را صدا کرد و گفت بیا اتاق کارت دارم. نگران شدم ، حدس زدم که موضوع درباره‌ ازدواج من است. «خانم جون» گفت: عفت جان ! حاج آقا که به نوق رفته بود آمیرزاعلی برای پسرش اکبر از تو خواستگاری کرده است. حاج آقا هم همان جا جواب قبول داده است. خشکم زده بود، دستپاچه شدم ، نمی‌دانستم چه جوابی بدهم ، سپاهی از افکار پریشان به یکباره به ذهنم هجوم آورد .خانم جون حرف‌هایش را تکرار کرد با دست اشاره کردم سکوت کند و خیلی خونسرد بدون ذره‌ای عصبانیت گفتم خانم‌جون یعنی چه همان‌جا جواب قبول داده ؟ چرا به من چیزی نگفته است؟ مگر زندگی من نیست ؟ مگر برای عذرا ، اقدس و نصرت با خودشان مشورت نکرد؟ برای چی قبل از این که نظر من را بپرسد‌، قبول کرده است؟ مگر من روی دست شما مانده‌ام که این جوری برخورد می‌کنید؟ مادرم گفت: عفت جان ‌، حرف تو درست است، اما پدرت را که می‌شناسی. کاری را بدون دلیل و مصلحت انجام نمی‌دهد. حتما دلیل خود را دارد. پسر سیدآمیرزاعلی باسواد است. 10 سالی است که در قم درس می‌خواند. می‌دانی که پدرت اهل علم را دوست دارد. حتما به خاطر همین موضوع بوده. تو هم لجبازی نکن و اگر نظر دیگری داری، با آقاجون صحبت می‌کنم که به نحوی موضوع را منتفی کند. خودت می‌دانی که او چقدر در مورد داماد سختگیر است. حتما خیری در این کار بوده که جواب مثبت داده و....»  همراهی عفت مرعشی در جریانات مبارزات قبل از انقلاب و فعالیت‌های بعد از انقلاب هاشمی رفسنجانی به خوبی در خاطرات هاشمی رفسنجانی نمود دارد؛ به نحوی که او در کتب خاطراتش بارها در جریان رخدادها و حوادث گوناگون به این نقش و نام (عفت) اشاره می‌کند.  حاصل ازدواج عفت مرعشی و هاشمی رفسنجانی پنج فرزند به نام‌های فاطمه‌،محسن‌،فائزه‌، محمد و یاسر است . دو دختر او با دو پسر آیت‌الله لاهوتی اشکوری امام جمعه سابق رشت و از دوستان هاشمی رفسنجانی در دوره زندان، ازدواج کردند. از بین فرزندان او فائزه هاشمی به صورت رسمی وارد سیاست و در مجلس پنجم به عنوان نماینده مردم تهران با رای بالایی مشغول به فعالیت شد.   عفت مرعشی همسر هاشمی رفسنجانی    صحبت‌های جنجالی وی در آن زمان در ارتباط با ورزش بانوان از جمله دوچرخه‌سواری آنها با واکنش‌های متفاوتی رو به رو شد. او در مجلس ششم هم کاندیدا شد ولی برخلاف مجلس پنجم با استقبال مواجه نشد . فائزه در زمان اصلاحات روزنامه «زن» را منتشر کرد که بعد از مدتی توقیف شد.  اولین عکسی که از عفت مرعشی به صورت رسمی منتشر شده مربوط به سال 1360 است؛ زمانی که وی به همراه همسرش که در آن زمان ریاست مجلس را برعهده داشت به کره شمالی رفتند و با «کیم ایل سونگ» رهبر وقت کره شمالی و پدر بزرگ رهبر فعلی این کشور عکس یادگاری گرفتند.  مرعشی، همسری است که هاشمی حفظ جانش را به نحوی مدیون اوست؛ چنان‌که در شب ‌4 خرداد 1358 در حالی که دو نفر از اعضای گروهک فرقان تلاش می‌کردند هاشمی را به رگبار گلوله ببندند مانع از کار آنها شد و جان شوهرش را از مرگ حتمی نجات داد.  آن‌چه باعث شد طی سال‌های اخیر بار دیگر نام عفت مرعشی در رسانه‌ها و افکار عمومی پررنگ‌تر شود سخنان وی بعد از رای دادن در حسینیه جماران در انتخابات ریاست‌جمهوری دهم در سال 88 بود. عده‌ای از اصول‌گرایان سخنان وی در مورد نتایج انتخابات را تحریک‌آمیز عنوان کردند.  اعضای خانواده عفت مرعشی و هاشمی رفسنجانی بعد از انتخابات 88 با چالش‌های زیادی روبه رو شدند؛ به نحوی که دو فرزند آن‌ها فائزه و مهدی هاشمی به علت اتهاماتی که علیه آنها مطرح بود مدتی را در زندان اوین به سر بردند و همچنان پرونده‌هایی علیه مهدی و فاطمه هاشمی در دادگاه انقلاب مفتوح است، اما عفت مرعشی در طول این مدت همواره سعی کرده در کنار آنها باشد و حتی به همراه آنها چندین بار به دادگاه رفته است.  منصوره خجسته باقرزاده  «منصوره خجسته باقرزاده» در سال 1326 در خانواده‌ای مذهبی، سنتی و بازاری متولد شد. پدرش حاج محمداسماعیل خجسته باقرزاده از کاسبان دین دار و باسواد مشهد بود.  منصوره توسط خدیجه میردامادی (مادر مکرمه رهبر معظم انقلاب) به «سیدعلی» معرفی شد و در نهایت در پاییز 1343 در حالی که 17 سال بیشتر نداشت توسط آیت‌الله میلانی به عقد سیدعلی خامنه‌ای درآمد.  در کتاب "شرح اسم "که به بیان زندگی مقام معظم رهبری در سال‌های قبل از انقلاب 1357-1318 پرداخته است در ارتباط با ازدواج ایشان نوشته شده: «مدتی از بازگشت به مشهد نمی‌گذشت. بانو خدیجه که در اندیشه ازدواج پسر دومش بود، دست به کار شد و دختری را که در خانواده‌ای سنتی و با علایق مذهبی پرورش یافته بود به او پیشنهاد کرد. همو پا پیش گذاشت و مقدمات خواستگاری را فراهم نمود. همان راهی که چهار پنج سال پیش برای سیدمحمد ( برادر بزرگتر) رفته بود، این بار برای سیدعلی پیمود. حاج محمداسماعیل خجسته باقرزاده، پدر عروس، از کاسبان دین‌دار و باسواد مشهد بود. او پذیرفت که دخترش به عقد طلبه تازه از قم برگشته‌ای درآید که تصمیم دارد در مشهد ساکن شود، آیت‌الله میلانی و دیگر بزرگان اهل علم مشهد او را می‌شناسند و تأیید می‌کنند و به او علاقه دارند. هزینه ازدواج، آن بخش که طبق توافق به عهده داماد بود، توسط آیت‌الله حاج سیدجواد خامنه‌ای تأمین شد که مبلغ قابل توجهی نبود. مخارج عقد را گذاشتند به عهده خانواده عروس که حتما قابل توجه بود. «آنها مرفه بودند، می‌توانستند و کردند» اوایل پاییز 1343 سیدعلی خامنه‌ای و خانم خجسته پیوند زناشویی بستند، خطبه عقد توسط آیت‌الله میلانی خوانده شد. از این زمان، همدم، همسر و همراهی تازه که هفده بهار بیشتر از عمرش نگذشته بود، پا به دنیای ‌آیت‌الله خامنه‌ای گذاشت که در همه فرودهای سرد و سخت زندگی سیاسی و شاید تک‌فرازهای آن در آن روزگار، یاری غمخوار و دوستی مهربان بود. کارت دعوت را سفارش دادند و روز جشن را که در خانه پدر عروس در پایین خیابان برگزار می‌شد، تعیین کردند. پس از عقد و پیش از هم‌خانه شدن، نوعروس خامنه‌ای باخبر شد که شوی 25 ساله‌اش پای در میدان مبارزه دارد.»  خانم خجسته که خواهر حسن خجسته باقرزاده است آن طور که در کتب و رسانه‌ها آمده نقش زیادی در همراهی و پشتیبانی آیت‌الله خامنه‌ای در شرایط سخت و دشوار زندان و بازداشت‌ها در پیش از انقلاب داشته است.  خجسته باقرزاده در سال 72 در زمانی که چهار سال بود آیت‌الله خامنه‌ای از سوی مجلس خبرگان رهبری به عنوان رهبر جمهوری اسلامی ایران انتخاب شده بود در مصاحبه‌ای با مجله انگلیسی زبان «محجوبه» که از سوی بنیاد اندیشه اسلامی وابسته به سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی منتشر می‌شود به بیان خاطراتی از زندگی خود با آیت‌الله خامنه‌ای پرداخته است.  در این مصاحبه که متن کامل آن در منابع اینترنتی وجود ندارد و در آرشیو بنیاد اندیشه اسلامی در حال حاضر نسخه‌ای از آن در دست نیست، باقرزاده در پاسخ به این سوال که شما چگونه همسرتان را در مبارزاتشان یاری می‌کردید می‌گوید: « فکر می‌کنم بزرگترین نقش من حفظ جو آرامش خانه بود؛ طوری که ایشان بتوانند با خیال راحت به کارشان ادامه دهند. من سعی داشتم تا ایشان را از نگرانی در مورد خود و فرزندانم دور نگه دارم. البته من نیز در زمینه‌های مختلف نظیر پخش اعلامیه‌ها، حمل پیام‌ها، اختفای اسناد و نظیر آن فعالیت داشتم. ولی فکر می‌کنم اصلا قابل ذکر نیستند؛ در آخرین‌ ماه‌های مبارزه در رابطه با پیام‌های تلفنی امام خمینی (ره) از پاریس، من آنها را برای تکثیر و توزیع به مراکزی در مشهد و دیگر شهرها ارسال می‌نمودم و اخبار را از مشهد و دیگر شهرهای خراسان جمع‌آوری نموده و به پاریس مخابره می‌کردم.»  وی در این مصاحبه که توسط خانم شیلا مالکی دیزجی به فارسی برگردانده شده و بخش‌هایی از آن در ماهنامه خبری و فرهنگی «ره‌آورد دانشگاه» بازنشر داده شده می‌گوید: «هیچ مسئولیت رسمی بخصوصی ندارم و همسرم بیش از هر چیز دیگری انتظار دارند که محیط خانوادگی آرام، شاد و سالم باشد.»  حاصل ازدواج آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای و منصوره خجسته باقرزاده، چهار پسر و دو دختر است که بنا به گفته خانم خجسته پسرانش قبل از انقلاب و دخترانش بعد انقلاب اسلامی به دنیا آمده‌اند. مصطفی بزرگترین فرزند آیت‌الله خامنه‌ای است که بیشتر در مطالعات حوزوی مشغول است. او با دختر مرحوم آیت‌الله عزیزالله خوشوقت ازدواج کرده است.  فرزند دوم خانم خجسته (سیدمجتبی خامنه‌ای) از دیگر فرزندان این خانواده در عرصه رسانه‌ای و سیاست کشور مطرح‌تر است. او داماد غلامعلی حداد عادل رئیس سابق مجلس و نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی است.  مسعود فرزند دیگر خانم خجسته باقرزاده و آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای است. او با دختر آیت‌الله سیدمحسن خرازی نماینده مردم تهران در مجلس خبرگان رهبری و عضو جامعه مدرسین ازدواج کرده است و با کمال و صادق خرازی رابطه خویشاوندی دارد.  گفته می‌شود حجت‌الاسلام سیدمسعود خامنه‌ای در دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب مشغول به فعالیت است.  آخرین پسر این خانواده حجت‌الاسلام سیدمیثم خامنه‌ای است که با دختر محمود لولاچیان از بازاریان مذهبی تهران ازدواج کرده است. او نیز مانند سیدمسعود با دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب همکاری دارد.  بشرا دختر اول خانواده با حجت‌الاسلام والمسلمین محمدجواد گلپایگانی پسر حجت‌الاسلام والمسلمین محمدی گلپایگانی رئیس دفتر مقام معظم رهبری ازدواج کرده است.  فرزند آخر این خانواده هدی خامنه‌ای نیز با مصباح‌الهدی باقری کنی فرزند آیت‌الله باقری کنی عضو مجلس خبرگان رهبری و قائم مقام دانشگاه امام صادق (ع) و برادرزاده آیت‌الله مهدوی کنی رئیس مجلس خبرگان رهبری ازدواج کرده است.  از همسر رهبر معظم انقلاب، تاکنون تصویری در رسانه ها منتشر نشده است. گرچه او در مراسم رسمی و سیاسی حاضر نمی‌شود و علاقه‌ای نیز برای شناخته شدن ندارد، اما به طور معمول به دیدار خانواده‌های شهدا می‌رود؛ چنانچه در مستندی که در مورد شهدای هسته‌ای چندی پیش از تلویزیون پخش شد همسر شهید رضایی‌نژاد یکی از شهدای هسته‌ای به حضور چندین‌باره منصوره خجسته باقرزاده در منزلش اشاره کرد.  عاتقه صدیقی (پوران رجایی)  «عاتقه صدیقی» یا «پوران رجایی» تنها همسر رئیس جمهوری است که در عرصه سیاسی کشور به صورت رسمی در قالب نماینده مجلس شورای اسلامی و عضویت در احزاب فعالیت کرده است.  پوران در سال 1322 در قزوین در خانواده‌ای متدین متولد شد، او در سال 1341 با شهید رجایی که نسبت فامیلی با او داشت ازدواج کرد.   عاتقه صدیقی همسر شهید رجایی  پوران که در گذر فعالیت‌های سیاسی نام خود را به عاتقه صدیقی تغییر داد، در مبارزات قبل از انقلاب به همراه شهید رجایی در فعالیت‌های سیاسی مخفی شرکت داشت.  در سال 1354 که شهید رجایی دبستان دخترانه رفاه را اداره می‌کرد در امور فرهنگی مدرسه فعال بود و علوم دینی و قرآن تدریس می‌کرد. در آستانه ورود امام(ره) همکاری‌هایی با شهید رجایی در ستاد استقبال از حضرت امام داشت. او پس از شهادت شهید رجایی، در انتخابات میان‌دوره‌ای مجلس شورای اسلامی که همزمان با سومین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری برگزار شد از طرف مردم تهران با یک میلیون و 842 هزار و 746 رأی موفق شد به مجلس راه پیدا کند. او چهارمین نماینده زن در این مجلس بود. او توانست در دو دوره بعد هم به عنوان منتخب مردم تهران به مجلس شورای اسلامی راه پیدا کند. او در چهارمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی هم کاندیدا شد، ولی از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شد.  عاتقه صدیقی سال‌ها از اعضای شورای مرکزی انجمن اسلامی معلمان بود و اکنون نیز همچنان عضو این انجمن است. او طی این سال‌ها از منتقدان سرسخت احمدی‌نژاد بود و معتقد بود که او نام رجایی را مصادره کرده است.   عاتقه صدیقی همسر شهید رجایی  حاصل ازدواج 20 ساله عاتقه صدیقی و شهید محمدعلی رجایی دو دختر و یک پسر است. کمال رجایی که بیشتر ترجیح می دهد در عرصه ی عمومی از نام خانوادگی مادرش استفاده کند، در سال 87 در گفت‌وگویی با شماره 61 مجله «شهروند امروز» اظهار کرد بعد از شهادت رجایی، خواستگاری‌هایی سیاسی از دختران رئیس‌جمهور شهید صورت گرفت، ولی عاتقه رجایی تلاش کرد بعد از فوت شوهرش، «این دو دختر را به آقازاده‌ها ندهد و خانواده را حفظ کند.»  عذرا حسینی یا عذرا بنی‌صدر  «عذرا حسینی» هنگامی که در سال‌های آخر دبیرستان بود با «ابوالحسن بنی‌صدر» که بعدها به عنوان اولین و بحث‌برانگیزترین رئیس جمهور ایران بعد از انقلاب، انتخاب شد، ازدواج کرد.  بنی‌صدر در کتاب دو جلدی "درس تجربه" که انعکاس‌دهنده خاطرات وی است و در آبان‌ماه 1380 در آلمان به چاپ رسیده در مورد ازدواجش می‌گوید "درصدد ازدواج بودم که خواهرم به من گفت در همدان در همسایگی‌مان که خانواده همسر کنونی‌ام در آنجا اقامت داشتند و من هم با برادر ایشان با هم به مدرسه می‌رفتیم دختری است و... . به رسم ایران خواستگاری شد و ترتیب عروسی و ازدواج داده شد. عقد در همدان صورت گرفت ولی در تهران عروسی کردیم".  ابوالحسن بنی‌صدر و همسرش در 7 شهریور 1340 با یکدیگر ازدواج کردند و در پاییز 1342 برای ادامه تحصیل و زندگی به پاریس رفتند و سپس همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی به تهران برگشتند.   عذرا حسینی همسر بنی‌صدر  حاصل ازدواج ابوالحسن بنی‌صدر و عذرا حسینی دو دختر و یک پسر است که یکی از دختران آنها به نام فیروزه در 24 مهرماه 1361 در حالی که 18 سال داشت با مسعود رجوی، سرکرده منافقین، که در آن زمان هم‌پیمان پدرش بود و مدتی بود که همسر قبلی‌اش اشرف ربیعی کشته شده بود، ازدواج کرد.  در مورد این ازدواج که گفته می‌شود بنی‌صدر چندان با آن موافق نبوده و به اصرار فیروزه و موافقت عذرا حسینی صورت گرفته، بنی‌صدر در کتاب خاطرات خود می‌گوید: " یک روزی که دخترم آمد پیش من، این موضوع مطرح شد. به او گفتم: « بهتر است کسی دیگری را پیدا کنیم برای ازدواج. این فرد، همسر مناسبی برای شما نیست.» او از من پرسید: «پس شما جرا با آنها در یک میثاق هستید؟» گفتم: «این میثاق، این طوری بوده، وضعیت کودتای خرداد 1360 پیش آمد و باید مقاومت از موضع آزادی انجام می‌گرفت. اگر آنها به سراغ من نمی‌آمدند، من به سراغ آنها می‌رفتم، اما ازدواج یک مسأله دیگری است و تنها سیاسی نیست. این موضوع، زندگی مشترک است. مضافا" من الان خودم توی تجربه هستم. بیشتر از این نمی‌توانم جلو بروم»."  البته ازدواج این دو چندان دوام پیدا نکرد و پس از مدتی مسعود رجوی و فیروزه بنی‌صدر از یکدیگر جدا شدند و مسعود رجوی با مریم قجر عضدانلو ازدواج کرد. ابوالحسن بنی صدر و عذرا حسینی همسر بنی‌صدر که در روز 30 خرداد 1360 بازداشت شد، در مورد بازداشت و نحوه آزادی‌ خود روایات متفاوتی را نقل می‌کند. ولی آیت‌الله موسوی اردبیلی چند سال پیش در جلسه‌ای که محمدرضا بهشتی فرزند شهید بهشتی نیز در آن حضور داشته در بیان خاطراتش در مورد دستگیری همسر بنی‌صدر و آزادی‌اش می‌گوید: « بعد از ماجرای پنهان شدن بنی‌صدر و فرار او مسأله‌ای پیش آمد. کمیته‌های انقلاب اسلامی سودابه سدیفی (همسر یکی از نزدیکترین یاران بنی‌صدر) را به اتفاق همسر بنی‌صدر شناسایی و دستگیر کرده بودند. من از این قضیه مطلع نبودم. اما علی‌الظاهر شهید بهشتی مطلع شده بودند و با وجود همه آن سوابق دوستانه و عمیقی که بین ما وجود داشت، آقای بهشتی بر سر من فریاد کشیدند و گفتند که شنیده ام که شما همسر بنی‌صدر را دستگیر کرده‌اید، ما با بنی‌صدر اختلافاتی داریم و اگر خطاهایی هم کرده باشد هنوز به خطاهای او یک دادگاه صالح رسیدگی نکرده است، اما حتی اگر آن دادگاه صالح رسیدگی کند و بنی‌صدر را مجرم بداند هم هیچ‌کس در ایران حق جسارت و تعرض به حقوق همسر ایشان را ندارد. ایشان فرمودند که مگر قرار است ما دوباره مناسبات ساواک را اینجا بازسازی کنیم؟!»  آن‌طور که سایت خبر آنلاین روایت کرده است، آقای موسوی اردبیلی در این جلسه ادامه می‌دهد: «شهید بهشتی به من مهلت دادند و گفتند که ظرف کمتر از 24 ساعت همسر بنی‌صدر باید آزاد بشود.»  وی همچنین از قول شهید بهشتی نقل کرده است که «ایشان فرمودند من می‌خواستم مستقیماً و رأساً این کار را بکنم اما چون همیشه به قانون احترام می‌گذارم و این ابتدا در حیطه اختیارات دادستان کل است و اگر آنجا تعللی پیش آمد رئیس دیوان عالی کشور باید مداخله کند، این اخلاق را رعایت کردم و ابتدا با شما در میان می‌گذارم و از شما می‌خواهم که پیگیری کنید ولی اگر کوچکترین تعللی بشود خودم شخصاً این کار را خواهم کرد.»  ابوالحسن بنی‌صدر در مصاحبه‌ای که با بی‌بی‌سی فارسی در خرداد 88 انجام داد در مورد فعالیت‌های همسرش در مدت 16 ماهی که او به عنوان رییس‌جمهور ایران مشغول به کار بوده می‌گوید: «همسر من در فعالیت سیاسی به شکل جداگانه و شخصی حضور نداشت و در حال حاضر هم فعالیت سیاسی ندارد.»  بنی‌صدر، 5 بهمن 1358 به ریاست جمهوری رسید، 20 خرداد 1360 با حکم امام از فرماندهی کل قوا برکنار شد، اول تیر 1360 به دنبال تصویب طرح عدم کفایت سیاسی در مجلس شورای اسلامی و به حکم امام خمینی(ره) از ریاست جمهوری عزل شد و هفتم مرداد 1360 به همراه مسعود رجوی حدود یک هفته پس از انتخاب محمدعلی رجایی به سمت ریاست جمهوری، با یک فروند هواپیمای بوئینگ 707 به خلبانی سرهنگ معزی، خلبان ویژه شاه، از ایران فرار کرد.
کد خبر: ۴۷۰۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۲۷

سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله‌العظمی امام خامنه‌ای گزیده‌ای از بیانات ایشان را به مناسبت عید سعید غدیر خم به شرح زیر  منتشر نموده است: * زنده نگه‌داشتن غدیر، زنده نگه‌داشتن اسلام استمسئله‌ی امامت و مسئله‌ی ولایت و زنده نگهداشتن غدیر، به یک معنا زنده نگهداشتن اسلام است. مسئله فقط مسئله‌ی شیعه و معتقدین به ولایت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) نیست. اگر ما مردم شیعه و مدعی پیروی از امیرالمؤمنین حقیقت غدیر را درست تبیین کنیم، هم خودمان درک کنیم، هم به دیگران معرفی کنیم، خود مسئله‌ی غدیر میتواند وحدت‌آفرین باشد. بحث اعتقاد قلبی و اتصال یک نحله‌ی دینی و مذهبی به یک اصل اعتقادی، یک بحث است؛ شناخت مسئله، بحث دیگری است. اسلام عالی‌ترین مسئله در باب تشکیل جامعهی اسلامی و نظام اسلامی و دنیای اسلامی را در مسئله‌ی غدیر متجلی کرده است. ۱۳۹۱/۰۸/۱۰ * غدیر فقط مسأله جانشینی نیست توجه دادن به مسأله امامت استماجرای غدیر فقط نصب یک جانشین برای پیغمبر نبود. غدیر دو جنبه دارد: یکی جنبه‌ی نصب جانشین است. جنبه‌ی دیگر قضیه، توجه دادن به مسئله‌ی امامت است؛ امامت با همان معنائی که همه‌ی مسلمین از این کلمه و از این عنوان میفهمیدند. امامت یعنی پیشوائی انسانها، پیشوائی جامعه در امر دین و دنیا؛ این یکی از مسائل اصلی در طول تاریخ طولانی بشر بوده است. مسئله‌ی امامت، یک مسئله‌ی مخصوص مسلمانها یا مخصوص شیعیان نیست. امامت یعنی یک فردی، یک گروهی بر یک جامعه‌ای حکمرانی میکنند و جهت حرکت آنها را در امر دنیا و در امر معنویت و آخرت مشخص میکنند. این یک مسئله‌ی همگانی است برای همه‌ی جوامع بشری. ۱۳۸۹/۰۹/۰۴ * عیدالله‌الاکبرغدیر در آثار اسلامی ما به «عیدالله‌الاکبر»، «یوم العهد المعهود» و «یوم المیثاق المأخوذ» تعبیر شده است. این تعبیرات که نشان دهنده‌ی تأکید و اهتمامی خاص به این روز شریف است، خصوصیتش در مسأله‌ی ولایت است. آن عاملی که در اسلام ضامن اجرای احکام است، حکومت اسلامی و حاکمیت احکام قرآن است، والا اگر آحاد مردم، ایمان و عقیده و عمل شخصی داشته باشند، لیکن حاکمیت -چه در مرحله‌ی قانونگذاری و چه در مرحله‌ی اجرا - در دست دیگران باشد، تحقق اسلام در آن جامعه، به انصاف آن دیگران بستگی دارد. اگر آنها افراد بیانصافی بودند، مسلمانان همان وضعی را پیدا میکنند که شما امروز در کوزوو، دیروز در بوسنی و هرزگوین، دیروز و امروز در فلسطین و در جاهای دیگر شاهدش بوده‌اید و هستید - ما هم در ایران مسلمان عریق و عمیق خودمان، سالهای متمادی همین را مشاهده میکردیم - اما چنانچه حکام، قدری با انصاف باشند، اجازه خواهند داد که این مسلمانان به قدر دایره‌ی خانه‌ی خودشان - یا حداکثر ارتباطات محله‌ای - چیزهایی از اسلام را رعایت کنند؛ ولی اسلام نخواهد بود! ۱۳۷۸/۰۱/۱۶ * اگر تخلف نمیشد...امروز ما و جامعه‌ی بشری، همچنان در دوران نیازهای ابتدایی بشری قرار داریم. در دنیا گرسنگی هست، تبعیض هست - کم هم نیست؛ بلکه گسترده است، به یک جا هم تعلق ندارد؛ بلکه همه جا هست - زورگویی هست، ولایت نابحق انسان‌ها بر انسان‌ها هست؛ همان چیزهایی که چهار هزار سال پیش، دو هزار سال پیش به شکل‌های دیگری وجود داشته است. امروز هم بشر گرفتار همین چیزهاست و فقط رنگ‌ها عوض شده است. «غدیر» شروع آن روندی بود که میتوانست بشر را از این مرحله خارج کند و به یک مرحله‌ی دیگری وارد کند. آن وقت نیازهای لطیف‌تر و برتری، و خواهش‌ها و عشق‌های به مراتب بالاتری، چالش اصلی بشر را تشکیل میداد. راه پیشرفت بشر که بسته نیست! ممکن است هزارها سال یا میلیون‌ها سال دیگر بشریت عمر کند؛ هر چه عمر کند، پیوسته پیشرفت خواهد داشت. منتها امروز پایه‌های اصلی خراب است؛ این پایه‌ها را پیغمبر اسلام بنیانگزاری کرد و برای حفاظت از آن، مسأله‌ی وصایت و نیابت را قرار داد؛ اما تخلف شد. اگر تخلف نمیشد، چیز دیگری پیش میآمد. «غدیر» این است. در طول دوران دویست‌وپنجاه ساله‌ی زندگی ائمه (علیهم‌السلام) - که عمر دوران ظهور ائمه از بعد از رحلت پیغمبر تا زمان وفات حضرت عسکری، دویست‌وپنجاه سال است - هر وقت ائمه توانسته‌اند و خودشان را آماده کرده‌اند تا این‌که به همان مسیری که پیغمبر پیش‌بینی کرده بود، برگردند؛ اما خوب، نشده است دیگر. حالا ماها در این برهه‌ی از زمان، به میدان آمده‌ایم و همتی هست به فضل و توفیق الهی و ان‌شاءالله که به بهترین وجهی ادامه پیدا کند. ۱۳۸۴/۱۰/۲۹ * نباید طرح مسأله غدیر به جدایی مسلمان‌ها بینجامدمرحوم آقای مطهری (رضوان‌الله‌علیه) مقاله‌ای به نام «الغدیر و وحدت اسلامی» دارد؛ ایشان در آن، این مسأله را تبیین میکند که، طرح مسأله‌ی غدیر، چطور میتواند وسیله‌ای باشد برای نزدیک کردن دل‌های مسلمان‌ها به همدیگر. مرحوم علامه‌ی امینی هم عقیده‌ی شیعه را در «الغدیر» اثبات کرده است؛ اما کتاب، بیان، لحن، سلیقه و شیوه‌ی برخورد او با مسأله، طوری است که همه‌ی مسلمین را جذب میکند.شما تقریظهایی را که مسلمانان مصر، شام و دیگر نقاط دنیا بر کتاب ایشان نوشته‌اند، ببینید! ما باید توجه داشته باشیم که نوع طرح مسأله، طوری نباشد که به جدایی مسلمان‌ها بینجامد؛ این خیلی مهم است. الان جمعیت انبوهی از مسلمانان دنیا به مکتب و مذهب ما معتقدند و در دنیا هم آبرومندند. هم جمهوری اسلامی در ایران و هم شیعیان در هر نقطه‌ای که هستند، مردم آبرومندی هستند و در عراق، لبنان و جاهای دیگر، مسلمان‌ها به وجود اینها افتخار میکنند. بنابراین باید مراقب باشیم که مسأله را طوری طرح کنیم که هم‌عقیده‌های خودمان ناراحت نشوند. البته باید عقیده‌ی خودمان را بیان و آن را تثبیت کنیم؛ اما اشتباهات و خطاها را هم برطرف کنیم. ۱۳۸۴/۰۹/۱۴ * مسأله‌ی غدیر ورود نبی مکرم اسلام در امر مدیریت جامعه است مسأله‌ی غدیر و تعیین امیرالمؤمنین (علیه‌الصلاةوالسلام) به عنوان ولیامر امت اسلامی از سوی پیامبر مکرم اسلام (صلیالله‌علیه‌واله‌وسلم) یک حادثه‌ی بسیار بزرگ و پرمعناست؛ در حقیقت دخالت نبی مکرم در امر مدیریت جامعه است. معنای این حرکت که در روز هجدهم ذیالحجه سال دهم هجرت اتفاق افتاد، این است که اسلام به مسأله‌ی مدیریت جامعه به چشم اهمیت نگاه میکند.این‌طور نیست که امر مدیریت در نظام اسلامی و جامعه‌ی اسلامی، رها و بیاعتنا باشد. علت هم این است که مدیریت یک جامعه، جزو اثرگذارترین مسائل جامعه است. تعیین امیرالمؤمنین هم - که مظهر تقوا و علم و شجاعت و فداکاری و عدل در میان صحابه‌ی پیغمبر است - ابعاد این مدیریت را روشن میکند. معلوم میشود آنچه از نظر اسلام در باب مدیریت جامعه اهمیت دارد، اینهاست. کسانی که امیرالمؤمنین را به جانشینی بلافصل هم قبول ندارند، در علم و زهد و تقوا و شجاعت آن بزرگوار و در فداکاری او برای حق و عدل، تردید ندارند؛ این مورد اتفاق همه‌ی مسلمین و همه‌ی کسانی است که امیرالمؤمنین (علیه‌الصلاةوالسلام) را میشناسند. این نشان میدهد که جامعه‌ی اسلامی از نظر اسلام و پیغمبر، چه نوع مدیریت و زمامداری و حکومتی را باید به عنوان هدف مطلوب دنبال کند. ۱۳۸۳/۱۱/۱۰ * عید غدیر، سنت ملی ماستعید غدیر هم سنت ملی ماست؛ چون ملت ما دارای این عقیده و این محتوا و این هویت در ذهن خودش هست. یکی از کارهای دشمنان این است که ملتها را از هویت خالی کنند. البته این قضیه، داستان مفصلی است و با دو کلمه، نه میشود ابعادش را نشان داد و نه میشود خطرش را آن‌چنان که هست، گوشزد کرد. شما در محیط دانشجویی با این سیاست کلی که شناخته و ناشناخته و پیدا و پنهان وجود دارد، باید مبارزه کنید و مبانی ارزشی را - مبانیای که حقیقتا تشکیل‌دهنده‌ی هویت ملت ایران است و میتواند آنها را پیش ببرد و صاحب همه چیز کند - حفظ کنید. ۱۳۸۲/۰۲/۰۸ کلیک کنید * او عادل‌ترین شما در بین مردم است!نبیاکرم در بیان صفات امیرالمؤمنین میفرماید: «اعدلکم فی الرعیة»، او عادل‌ترین شما در بین مردم است. هم عدالت درونی و معنوی و فردی امیرالمؤمنین مراد است و هم عدالت رفتاری و عدالت اجتماعی او. اینها چیزهایی است که در زبان به آسانی میشود بیان کرد، اما در تحقق و تبلور در عمل است که انسان به عظمت این حقیقت و کسانی که تجسم این حقیقت بوده‌اند، پی میبرد. عدالت به معنای واقعی کلمه در وجود امیرالمؤمنین، در رفتار او، در تقوای او و در توجه او حضور دارد. در رفتار بیرونی او هم عدالت تجسم پیدا میکند. امروز بعد از گذشت قرنها، اگر بخواهیم عدالت را تعریف کنیم و آن را در ضمن مثال و نمونه بیان کنیم، هیچ مثالی رساتر و گویاتر از رفتار امیرالمؤمنین علیه‌السلام نمیتوانیم پیدا کنیم. این است که نبیاکرم او را به امر پروردگار و با نصب الهی به مردم معرفی و به مقام ولایت منصوب میکند. این یک حقیقت اسلامی است. این کجا و این‌که کسی معتقد باشد که هر ظالمی با هر شیوه و رفتار بازیگرانه‌ای توانست زمام قدرت را در دست بگیرد، مردم باید از او اطاعت کنند، کجا؟! این اسلام است یا آن؟! لذا مسأله‌ی غدیر با این مضمون والا متعلق به همه‌ی مسلمانهاست، چون به معنای حاکمیت عدل، حاکمیت فضیلت و حاکمیت ولایت‌اللَه است. اگر ما هم بخواهیم حقیقتاً از متمسکین به ولایت امیرالمؤمنین باشیم، باید خودمان و محیط زندگیمان را به عدل نزدیک کنیم. بزرگ‌ترین نمونه این است که هرچه بتوانیم، استقرار عدل کنیم. چون دامنه‌ی عدالت نامحدود است. هرچه بتوانیم عدل را در جامعه بیشتر مستقر کنیم، شباهت ما به امیرالمؤمنین و تمسک ما به ولایت آن بزرگوار بیشتر خواهد شد. ۱۳۸۱/۱۲/۰۱ * غدیر و انقلاب اسلامی ایرانشاید اکثر آن کسانی هم که در ماجرای بیعت امیرالمؤمنین علیه‌الصلاةوالسلام، گرد آن بزرگوار را گرفتند و با او بیعت کردند و پای فشردند و فداکاری نمودند، واقعه‌ی غدیر و به طریق اولی ظهور اسلام و جنگهای امیرالمؤمنین را ندیده بودند. اما اسلام و هدایت و نور آن فقط برای کسانی نیست که در آن وقت حضور داشتند، بلکه برای همه و برای همیشه است: «و اخرین منهم لما یلحقوا بهم». انقلاب اسلامی شروع یک راه پرافتخار و سعادت‌بخش بود. همه‌ی کسانی که از بیعدالتی رنج برده‌اند و تشنه‌ی عدالتند، این پدیده را به جان دوست دارند و برای آن تلاش میکنند. همه‌ی کسانی که سنگینی و فشار نظام دیکتاتوری و اختناق و زورگویی و قدرت فردی را احساس کرده یا درباره‌ی آن فکر کرده‌اند، از انقلاب اسلامی، از حرکت ملت مسلمان و از مبارزه‌ی فراگیر این ملت استقبال کرده‌اند و میکنند. مخصوص امروز نیست، در آینده هم همین‌طور خواهد بود. ۱۳۸۱/۱۰/۱۹ * اوج مطلوب همه‌ی رسالت‌هاامیرالمؤمنین علیه‌الصلاةوالسلام در مقابله با خطرها آن‌چنان شجاعانه عمل میکند که میگوید کسی نمیتوانست با فتنه‌ای که من چشم آن را درآوردم - منظور، فتنه‌ی خوارج است - یا فتنه‌ی ناکثین درافتد. آن معنویت و دین و اخلاق و فضیلت از یک طرف، آن بینش عمیق و شجاعت و فداکاری و عواطف رقیق انسانی در کنار صلابت و استحکام معنوی و روحی از طرف دیگر؛ همه‌ی اینها ناشی از عصمت است؛ چون خدای متعال او را به مقام عصمت برگزیده است و گناه و اشتباه در کار او وجود ندارد. اگر چنین کسی در رأس جامعه باشد، اوج مطلوب همه‌ی رسالتهاست. این معنای غدیر است. در غدیر، چنین کاری اتفاق افتاد. ۱۳۸۰/۱۲/۱۲ * بشریت، حکومت پنج‌ساله‌ی امیرالمومنین را هرگز فراموش نخواهد کردامامت، یعنی همان اوج معنای مطلوب اداره‌ی جامعه در مقابل انواع و اقسام مدیریتهای جامعه که از ضعفها و شهوات و نخوت و فزون‌طلبی انسانی سرچشمه میگیرد. اسلام شیوه و نسخه‌ی امامت را به بشریت ارائه میکند؛ یعنی این‌که یک انسان، هم دلش از فیض هدایت الهی سرشار و لبریز باشد، هم معارف دین را بشناسد و بفهمد - یعنی راه را درست تشخیص دهد - هم دارای قدرت عملکرد باشد - که «یا یحیی خذ الکتاب بقوة» - هم جان و خواست و زندگی شخصی برایش حائز اهمیت نباشد؛ اما جان و زندگی و سعادت انسانها برای او همه چیز باشد؛ که امیرالمؤمنین در کمتر از پنج سال حکومت خود، این را در عمل نشان داد. شما میبینید که مدت کوتاه کمتر از پنج سال حکومت امیرالمؤمنین، به عنوان یک نمونه و الگو و چیزی که بشریت آن را هرگز فراموش نخواهد کرد، در طول قرنها همچنان میدرخشد و باقی مانده است. این نتیجه‌ی درس و معنا و تفسیر واقعه‌ی غدیر است. ۱۳۸۰/۱۲/۱۲ * توصیه رهبر انقلاب درباره کتاب الغدیرهمین کتاب الغدیر هم به‌نظر من مهجور است. من به دوستانمان سفارش کردم الغدیر را که در آن صدها کتاب است - یعنی ایشان درباره‌ی موضوعات مختلف، مطالبی دارد. گاهی صد صفحه، هشتاد صفحه درباره‌ی یک شخص، یک مطلب، یا یک حدیث، مطلب دارد و یک نفر باید اینها را از اولِ الغدیر بخواند، تا به مطلب مورد نظر برسد و از آن استفاده کند. حالا کو آن آدمی که حوصله کند، یازده جلد کتاب الغدیر را بخواند و این‌گونه مطالب را بیرون بکشد؟! - مورد بررسی دقیق قرار دهند و موضوعات مختلف را دانه دانه بیرون بکشند؛ هر کدامشان یک کتاب، یا یک جزوه است. الغدیر هم - آن کاخ عظیمی که مرحوم امینی ساخته - به جای خود محفوظ؛ این کتابها هم دانه دانه بیاید و اقطار عالم را پر کند. یعنی الغدیر به صورت یک مجموعه، وجود داشته باشد، یک جا هم جزوه، جزوه وجود داشته باشد. ۱۳۷۸/۱۲/۱۰
کد خبر: ۴۶۴۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۲۱

نوشته بود «یک پسر پنج‌ساله به فروش می‌رسد» یک آگهی چند خطی روی دیوارهای شهر با یک شماره موبایل. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com : به گزارش ایسنا، شهروند در این باره می‌نویسد: شوخی نبود. پشت خط صدایی شکسته انگار که صدای پیرزنی سالخورده باشد اما سالخورده نبود. ماجرا، قصه فروش کلیه نیست، روایت فروش یک بچه است، یک پسربچه پنج ساله که مادر و پدرش او را به فروش گذاشته‌اند، آگهی کرده‌اند و گوش به زنگ تلفن که چه کسی پسرشان، پسر پنج ساله‌شان را می‌خرد؟ پدر و مادرش، یک زوج زابلی‌اند که پسر‌شان را برای فروش گذاشته‌اند. به این امید که از اجاره‌نشینی خلاص شوند و در مقابل، پسرشان به دست فرد نیکوکاری بیفتد و آینده روشنی داشته باشد. آگهی چند خطی، تکان‌دهنده است اما از آن تکان‌دهنده‌تر، واگذاری یک کودک ٥ساله در ازای یک خانه است، خانه‌ای در زابل. پسرشان را می‌فروشند چون پدر و مادرش، نمی‌توانند از پس هزینه‌های خود و سه فرزندشان بر بیایند، در پرداخت کرایه ماهیانه منزلشان مانده‌اند و نمی‌خواهند هر شب شاهد شب بیداری‌ها و گرسنگی ‌های فرزندان دل‌خسته‌شان باشند. پسرتان را برای فروش گذاشته‌اید؟ برای فروش نه، در ازایش یک خانه می‌خواهیم. یعنی پسرتان را در ازای یک خانه می‌دهید؟ بله چرا؟ چون پول نداریم حاج آقا، چون هیچ چیزی نداریم، صاحبخانه جوابمان کرده است. ما پول نداریم، رعیت هستیم. خب هر کسی که پول نداشته باشد باید فرزندش را بفروشد؟ این کار را برای آینده بچه‌هایم انجام می‌دهم. کجا زندگی می‌کنید؟ زابل. خود زابل یا روستاهای اطراف؟ نه خود زابل. به سازمان‌های مرتبط برای این‌که به شما کمک کنند مراجعه کرده‌اید؟ بله حاج آقا، همه جا رفتیم. چی را قبول نمی‌کنند؟ این‌که کمکمان کنند. یعنی خانه به شما بدهند؟ بله، ولی هیچ کمکی هم نمی‌کنند، ما هیچ چیزی نداریم. دقیقا به شما چه گفتند؟ گفتند که شوهرم باید ٦٠ساله بشود. شوهرم مریض است، بدحال است، عکس از سینه و ریه‌اش گرفتیم و بردیم، شوهرم حتی ناراحتی قلبی دارد، دست و پاهایش شکسته است، اما باز هم می‌گویند وقتی ٦٠سالش شد کمک می‌کنیم. من سه‌سال است که پیگیر کمک هستم. نامه‌نگاری مکتوب داشتید؟ بله، ولی گفتند شوهرم باید ٦٠سالش شود. پیش چه کسی رفتید؟ یادم نیست. چرا شوهرتان کار نمی‌کند؟ مریض است حاج آقا، کاری نمی‌تواند بکند. اصلا شغل شوهر شما چیست؟ راننده بوده، ولی ماشین نداره. یعنی قبلا ماشین داشته؟ نه قبلا هم نداشته. خب چطوری رانندگی می‌کرده؟ برای کجا کار می‌کرده؟ قبلا که مرزها باز بودند، با ماشین گازوییل می‌برد مرز، ولی الان که مرزها بسته شده دیگه نمیشه گازوییل برد. همسرتان از کجا ماشین می‌آورد؟ ماشین از آشناها می‌گرفت، یک ماشین از داماد خواهرزاده مادرم می‌گرفت و با رفیق‌هایش گازوییل می‌برد. با خود صاحب ماشین می‌رفتند مرز و گازوییل می‌فروختند. الان پول از کجا میارید؟ از یارانه. چقدر می‌گیرید؟ ٢٠٠هزار تومان. چرا شوهر شما کار نمی‌کند، به جز رانندگی کار دیگری بلد است؟ زمانی که در تهران بودیم کار می‌کرد، ولی کار برایش سخت بود و نمی‌توانست کار کند. تهران به چه کاری مشغول بود؟ ٢‌سال در کوره می‌کرد، ولی کارخانه بیمه‌اش نمی‌کرد، کارش هم سخت بود، دیگر نتوانست کار کند. شوهرتان چند سالش است، شما چند‌ سال دارید؟ شوهرم ٥٥ ساله است و من ٣٥‌سال دارم. اسمتان را می‌گویید؟ من آرزو . س و شوهرم عباسعلی. خ. خب شوهرتان نمی‌تواند مثلا سرایدار شود، نگهبانی بدهد، کارهایی از این دست؟ دست‌ها و پاهای شوهرم شکسته، نمی‌تواند کارهای سنگین انجام بدهد، هیچ جای دیگری هم نتوانست کار نگهبانی و سرایداری پیدا کند. اگر از این کارها پیدا شود حتما کار می‌کند. دست و پای شوهرتان به چه دلیل شکسته است؟ تصادف کرده، موقعی که رانندگی می‌کرد، تصادف کرد و دست‌ها و پاهایش آسیب دید. شما چند تا بچه دارید؟ سه تا. چند ‌سالشان است؟ اسم‌هایشان را می‌گویید؟ پسرم ابوالفضل کلاس ششم است. دخترم زهرا کلاس پنجم است و پسرم آریا. که ٥ سالشه و برای فروش گذاشتید. بله. حاج آقا برای من هم خیلی سخته، از وقتی که کوچک بود، بزرگش کردم، من خودم شبانه‌روز گریه می‌کنم، ولی چه کاری می‌توانم انجام بدهم، گفتم شاید از طرف کمیته امداد کاری بکنند، ولی هیچ خبری نشد. آریا خودش چیزی نمی‌گوید؟ خبردار شده که می‌خواهید بفروشیدش؟ زهرا و ابوالفضل چطور با این مسأله برخورد کرده‌اند؟ گریه می‌کنه، همه‌شان گریه می‌کنند، زهرا، ابوالفضل و آریا گریه می‌کنند، می‌گویند چرا این‌جوری شد، من هم ناراحت هستم، ولی جایی از خودمان نداریم، این کار را برای آینده خود بچه‌ها می‌خواهم انجام بدهم، برای این‌که معتاد نشوند، من جوان‌های دیگر را می‌بینم که پلاستیک جمع می‌کنند تا بفروشند برای عمل‌شان (اعتیادشان)، نمی‌خواهم بچه‌های من این‌طوری بشوند. خب شما می‌خواهید یکی از بچه‌هایتان را فدا کنید تا بقیه بچه‌ها سرنوشت بهتری داشته باشند؟ من باید چه کار کنم؟ چه کاری از دست من بر می‌آید؟ خیلی‌ها هستند که خانه اجاره‌ای دارند، باید بچه‌های‌شان را بفروشند؟ ما که پول نمی‌خواهیم، فقط یک خانه می‌خواهیم. فکر می‌کنید آخر و عاقبت آریا چی میشه اگر بفروشیدش؟ نمی‌دانم حاج آقا. به این فکر نکردید که آریا دست یک آدم ناجوری بیفتد؟ خب همین جوری که بچه‌ام را نمی‌دهم، به کسی می‌دهم که امکاناتش خوب باشد، نه این‌که شرایطی مانند ما داشته باشد و فردا دوباره بچه‌ام را بفروشد. چطور می‌فهمید کسی که برای بردن آریا آمده آدم خوبی است؟ خب باید بروم و خانه‌شان را ببینم، کجا زندگی می‌کنند، از چهارتا همسایه‌شان سوال کنم، باید مطمئن شوم بعد بچه‌ام را بدهم وگرنه اگر خوب نباشه من را هم بکشند بچه‌ام را نمی‌دهم. به نظرتان فروختن پسرتان چه تأثیری هم روی آریا و هم بچه‌های دیگرتان دارد؟ من این کار را برای بچه‌هایم می‌کنم، می‌خواهم یک آدم خیرخواهی پیدا شود و به داد ما برسد. اگر می‌خواستم بچه‌ام را بفروشم در بیمارستان و موقع زایمان این کار را می‌کردم. من سر آریا سزارین شدم، مریض شدم. شوهرم هم که سکته کرده، من هم مریض هستم. چه بیماری دارید؟ من بیماری کلیه دارم، یکی از کلیه‌های من کار نمی‌کند، فردا هم من می‌میرم هم شوهرم، می‌خواهم از آینده بچه‌هایم مطمئن شوم، من به آینده امید ندارم، مسئولان هم به داد ما نمی‌رسند، من خیلی وقته که رنگ دکتر را هم ندیده‌ام. چه کاری باید بکنم؟ شوهرتان معتاد که نیست؟ نه نیست. هیچ‌وقت اعتیاد نداشت؟ قبلا بوده ولی الان رها کرده، معتاد اون‌طوری نبوده، معتاد شیره بوده، ولی چون قند داشته، دکتر گفته که خطرناکه، برای همین رها کرده، الان اصلا معتاد نیست. شما که وضعتان این‌طوری بود، بی‌پول بودید و بیکار، شوهرتان هم که زمانی اعتیاد داشت، چرا سه بچه آوردید؟ خب قبلا این‌طوری نبودیم، اولش خوب بود. در خانه پدرم زندگی می‌کردیم، ولی بعد مشکلات ما زیاد شد. شما خودتان نمی‌توانید کار کنید؟ کار نیست اصلا، زابل کار ندارد. مثلا نمی‌توانید در خانه مردم کار کنید؟ شدنی است. من خیلی وقت‌ها در خانه مردم کار می‌کنم، ولی بیشتر مواقع به جای پول و مزد به من لباس می‌دهند، لباس که به کار من نمیاد. هیچ‌وقت حاضر نیستم لباس‌های کهنه دیگران را ببرم و بفروشم. در خانه‌ها کارگری می‌کردم، بادنجان و گوجه‌فرنگی پاک می‌کردم. از وقتی این آگهی را پخش کردید چند نفر به شما زنگ زدند؟ خیلی‌ها زنگ زدند. می‌گفتند که بچه‌ات را نفروش، به تو کمک می‌کنیم خانه بگیری، گفتند به تو پول می‌دهیم، ولی دیگر خبری نشد. حتی یک نفر می‌گفت شخص خیری را معرفی می‌کند که کمکمان کند. ولی معرفی نکرد. می‌گفت برایتان با بلوک و آجر خانه درست می‌کنیم، ولی هنوز خبری نشده، من اگر می‌خواستم بچه‌ام را بفروشم، موقع زایمان این کار را می‌کردم، ولی الان راهی ندارم. الان آب و نان من گلی است. چند وقت است آگهی فروش پسرتان را گذاشته‌اید؟ دو ماه. از اقوام و فامیل و دوست و آشنا کسی به کمکتان نیامد؟ فامیلی که بتواند کمکمان کند و خانه بگیریم نداریم. همسایه‌ها چی؟ همسایه‌ها کاری نکردند؟ نه، هیچ چیزی نگفتند. چه وسایلی در خانه‌تان دارید؟ ما فقط یک یخچال داریم و یک تلویزیون، چیز دیگه‌ای نداریم. یخچال را هم یک نفر به شکل امانت به ما داده که تابستان را بگذرانیم. غذا روی چی درست می‌کنید؟ یک گاز پیک‌نیکی دارم. کرایه خانه شما چقدر است؟ ماهیانه صد‌هزار تومان. چقدر پول پیش؟ پول پیش ندارد. خانه‌تان چند متر می‌شود؟ حدودا ١٢٥ متر با یک سالن بزرگ. خرج مدرسه بچه‌هایتان را چگونه تأمین می‌کنید؟ از طریق یارانه و کمک همسایه‌ها. همسایه‌هایی که به مدرسه رفتن بچه‌هایتان کمک می‌کنند، نمی‌توانند کاری کنند که پسر ٥ساله‌تان را نفروشید؟ خب کمک می‌کنند ولی ما خانه می‌خواهیم، نمی‌توانند این کار را بکنند. غذا را چه کار می‌کنید، با این توضیحاتی که دادید چه غذایی به بچه‌هایتان می‌دهید؟ خب بچه‌های من رنگ میوه را نمی‌بینند، گوشت و مرغ نمی‌توانم بخرم، همسایه‌ها کمکمان می‌کنند، دو همسایه قدیمی داریم که خیلی به فکر ما هستند، ولی برای آینده بچه‌هایم حاضرم همیشه گرسنه باشم، ولی در مقابل یک خانه داشته باشم تا بچه‌هایم بدون سقف نباشند. شوهرتان با فروش پسرتان مخالف نیست؟ نه، مخالفتی ندارد. او کاری به این مسائل ندارد، او وضع خوبی ندارد. من هم چندان وضع خوبی ندارم. منزل شما کجای زابل است؟ روبه‌روی مصلی، کوچه (...) ، پلاک (...) است. یک آزمایشگاه مرکزی نزدیک خانه ما است.
کد خبر: ۴۶۰۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۶

داستان  زندگی ‌ علیرضا رمضانی، ستاره جوان  آبی ها به گزارش آوای دنا ، علیرضا متولد سال 1372 است. تنها 21 سال سن دارد. وقتی حرف می‌زند لهجه آذری  اش قابل تشخیص است و  . در ابهر به دنیا آمده است؛ شهری با 87هزار نفر جمعیت که دومین شهر بزرگ استان زنجان محسوب می‌شود. او از دل استانی کشف شد که چندان فوتبالی به حساب نمی‌آیند. استان زنجان یک میلیون و 15هزارنفر جمعیت دارد، اما علیرضا رمضانی جزو معدود فوتبالیست‌هایی‌ است که از استان زنجان به لیگ‌برتر ایران رسیده  . او در هفته‌ دوم لیگ برتر در بازی با استقلال‌خوزستان به عنوان بازیکن تعویضی به زمین رفت و کاری کرد که حالا نامش به عنوان یکی پدیده‌های لیگ سیزدهم مطرح است. اما بد نیست بدانید علیرضا رمضانی پدیده فصل جدید استقلال تهران در خوابگاه بازیکنان پایه تیم زندگی ‌می‌کند. داستان زندگی او را از دست ندهید. این گزارش روایتی  است بر اساس گفته ‌های  علیرضا با تماشاگران امروز. از ابهررود تا ستارگان پایتختتنها اطلاعاتی که از او در دسترس است، به یک جمله خبری ختم می‌شود. علیرضا رمضانی فصل گذشته در لیگ‌یک در تیم نفت‌وگاز گچساران بازی کرده اما مسیری که تا پوشیدن پیراهن استقلال گذرانده، به خوبی نشان می‌دهد چه سختی‌هایی برای انتقال به این تیم کشیده است. او در 18 سالگی برای اولین‌بار در تیمی محلی در ابهر بازی کرد. تیمی به نام «ابهر‌رود» که احتمالا در فوتبال ایران کسی نام آن را نشنیده است. اما رمضانی چندماهی در این تیم بود تا اینکه بالاخره تصمیم گرفت از لیگ استانی زنجان به تهران نقل مکان کند:‌ «ریسک بزرگی بود. از پدر و مادرم اجازه گرفتم تا برای فوتبال به تهران بیایم.» او در لیگ‌دو استان تهران عضو تیم «ستارگان پایتخت» شد. باز هم تیمی ناشناخته که مدتی را‌ هم آنجا گذراند. در آن روزها در خوابگاهی  واقع در میدان راه‌آهن تهران زندگی می‌کرد. خوابگاهی که چند بازیکن از تیم ستارگان پایتخت در آن زندگی می‌کردند. اما شرایط سخت‌تر از چیزی بود که تصورش را کنید: «حقوقی از تیم نمی‌گرفتیم و مجبور بودیم در کنار فوتبال، شب‌ها کار کنیم». آن روزها غیر از تمرینات روزانه‌ گروهی با تیم ستارگان پایتخت، شب‌ها هم مسافت زیادی پیاده‌روی می‌کرد. او به عنوان تراکت‌پخش‌کن یک شرکت تبلیغاتی استخدام شده بود و در کوچه‌های اطراف میدان راه‌آهن تراکت‌های تبلیغاتی پخش می‌کرد. بدون رودربایستی اعتراف می‌کند: «بعضی شب‌ها گرسنه می‌خوابیدم. پول نداشتم غذا بخورم. نه‌می‌خواهم مظلوم‌نمایی کنم، نه چیز دیگری. این موضوعی است که ممکن است برای هرکس دیگری هم پیش بیاید.» استقامت در باشگاه مقاومتمسابقات لیگ دو تهران تمام شد. رمضانی مشمول ‌ شده بود و برای گذراندن دوران سربازی به باشگاه مقاومت رفت و تست داد. سرمربی باشگاه مقاومت که «استقامت» نام داشت، او را قبول کرد. او هم قرارداد سفت و سختی با این باشگاه امضا کرد که بر‌اساس آن در دوران سربازی باید در مقاومت بازی می‌کرد. اما پس از گذشت دو سال خدمت نظام وظیفه قرارداد او بندهایی داشت که نمی‌توانست به راحتی از باشگاه مقاومت جدا شود. همزمان به تیم‌ جوانان هم دعوت شد. به اردوی تیم رفت و تمرین کرد اما مدتی مانده به مسابقات قهرمانی آسیا، زانویش آسیب دید و از لیست تیم خط خورد. تمام پول دریافتی رمضانی از باشگاه مقاومت تهران همان حقوق ماهیانه‌ای بود که‌به عنوان سرباز نظام وظیفه دریافت می‌کرد؛ 90 هزار تومان. چند ماه اضافه‌خدمت خورد. حتی پس از پایان خدمت سربازی هم قراردادش با مقاومت تمام نشد. چند پیشنهاد از سایپا و تراکتورسازی دریافت کرد، اما نتوانست رضایت‌نامه‌اش را از مقاومت بگیرد. تا اینکه بالاخره‌ با پیشنهاد تیم لیگ‌یکی نفت‌ و گاز گچساران از مقاومت جدا شد. روزهای سخت در گچسارانقرارداد رمضانی با نفت ‌و گاز گچساران 30 میلیون تومان بود. او 20 میلیون تومان از مبلغ قرارداد گرفت و به باشگاه مقاومت داد تا رضایت‌نامه‌اش صادر شود. اما 10 میلیون تومان باقیمانده مبلغ قرارداد او هیچ‌وقت از سوی باشگاه نفت‌ و گاز گچساران پرداخت نشد. به این ترتیب نیم‌فصلی ‌که در گچساران سپری کرد، هیچ درآمدی نداشت. البته با این توضیح اضافه که در گچساران به راحتی تهران شغل جانبی وجود نداشت تا او درآمدی داشته باشد: «در خوابگاه زندگی‌ می‌کردم. درآمدی نداشتم. باشگاه باقیمانده مبلغ قراردادم را پرداخت نکرد. یادم می‌آید یک‌بار که تمرینات تیم تعطیل شد، همه بچه‌ها برای استراحت به کیش رفتند اما من پولی نداشتم که به ابهر برگردم. همه از من می‌پرسیدند چرا تعطیلات به خانه برنمی‌گردی. بهانه‌ می‌کردم که می‌خواهم تنها باشم و استراحت کنم.» البته معضلات زندگی در گچساران به این محدود نمی‌شد. محمدحسین ضیایی، سرمربی نفت ‌و گاز گچساران اصلا ارتباط خوبی با رمضانی نداشت: «مدام در تمرینات من را جلوی بقیه بازیکنان تحقیر می‌کرد و می‌گفت هیچ‌وقت بازیکن نمی‌شوی. چندباری هم وسط تمرین من را بیرون کرد». فصل کابوس‌‌وار رمضانی در گچساران تمام شد، اما حتی در رویا هم نمی‌دید که پس از آن همه سختی، فصل بعد در یکی از دو تیم پرطرفدار ایران بازی کند. روزی که آبی‌پوش شد«یکی از دوستان به من زنگ زد و خبر داد که باشگاه استقلال تست می‌گیرد. همراه با دوستانم به کمپ ناصر حجازی رفتیم. لباس عوض کردیم و دو تا تیم شدیم و بازی کردیم. 20 دقیقه از بازی نگذشته بود که من را از زمین بیرون کشیدند. بعد دیدم امیرخان فلعه‌نویی سراغم آمد اصلا باور نمی‌شد. در بازی چند تا دریبل زده بودم و بدون استرس می‌دویدم. اما باورم نمی‌شد که امیرخان از من خوشش آمده باشد. چند روز بعد با استقلال قرارداد بستم.» قرارداد او با استقلال رقم بالایی ندارد اما او راضی است. در یکی از بندهای قراردادش با استقلال آمده که باشگاه موظف است محل زندگی علیرضا رمضانی را فراهم کند. او این روزها در خوابگاه بازیکنان پایه استقلال که در کنار کمپ ناصر حجازی ساخته شده، زندگی می‌کند. در یک اتاق کوچک که با وسایل اولیه زندگی تجهیز شده است. پدرش کشاورز است. در ابهر یک هکتار باغ انگور دارند. اما درآمد این باغ انگور اندازه‌ای نیست که پدرش به او کمک مالی کند. او از سال 1390 روی پای خودش ایستاده و هیچ وقت از پدرش کمکی نگرفته است. چهره محبوب در ابهر روزی که در جام‌شهدا برای اولین‌بار با پیراهن استقلال به زمین رفت، یادش نمی‌رود. آن روز در بازی با ملوان برای استقلال یک پنالتی گرفت تا آرش برهانی آن را گل کند. علیرضا خوش‌شانس بود که آن بازی از شبکه سه پخش مستقیم شد و تماشاگران استقلال خیال‌شان راحت شد که در فصل جدید یک پدیده در ترکیب آبی‌پوشان خودنمایی می‌کند. هفته اول لیگ‌برتر فرصت به هنرنمایی او نرسید، اما در بازی با استقلال خوزستان در هفته‌دوم زمانی به زمین آمد که بازی بدون گل بود. او آمد و یک پاس‌گل‌ داد:‌ «روی نیمکت بودم که امیرخان من را صدا کرد. از من پرسید که می‌تونی بازی کنی؟ توضیح داد که شرایطش سخت‌ است. اما من هیچ استرسی نداشتم. به زمین رفتم و آن پاس‌گل را دادم.» رمضانی یکی از چهره‌های دوست‌داشتنی تمرینات استقلال است. بازیکنان تیم او را دوست دارند. امید ابراهیمی و محمد قاضی بیشتر هوایش را دارند. اما نباید فراموش کرد که هنوز راه زیادی پیش‌رو دارد. مسیری که از ابهر آغاز شده و خودش آرزو دارد به اروپا برسد. تا حالا چند باری که‌ با پیراهن استقلال به میدان رفته باعث شده یکی از محبوب‌ترین چهره‌های شهرستان ابهر شود: «در این مدت لطف کردند و با تماس تلفنی و اس‌ام‌اس حسابی مرا را شرمنده کرده‌اند». تماشاگران امروز
کد خبر: ۴۲۶۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۱۳

به گفته برخی از متخصصان تغذیه، خوردن خرما برای دیابتی‌ها، افراد مبتلا به سندرم متابولیک، بیماری‌های قلبی و عروقی و تبخال زیاد توصیه نمی‌شود. احمد ساعدی، متخصص تغذیه می گوید: خرما یکی از میوه‌هایی است که در رژیم غذایی هر فردی باید قرار بگیرد زیرا قند موجود در آن انرژی رسانی می‌کند. وی افزود: روزانه ۲ عدد خرمای متوسط برای دیابتی‌ها متناسب است و بیشتر از آن توصیه نمی‌شود. خرما برای دیابتی‌ها، افراد مبتلا به سندرم متابولیک، بیماری‌های قلبی و عروقی و تبخال زیاد توصیه نمی‌شود. تبخال ویروسی است و خرما برای افراد مبتلا به عارضه تبخال مناسب نیست زیرا خرما قند خون را بالا می‌برد و ویروس‌های تبخال در رشد خود از قند موجود در خرما استفاده می‌کنند. مصرف خرما با شیر و ماست توصیه می‌شود و جلوی گرسنگی و تشنگی را می‌گیرد. استفاده از خرما ۲ تا ۳ عدد می‌تواند به عنوان جانشین میوه باشد همچنین می‌توان برای تهیه کیک و شیرینی از خرما استفاده کرد که ضرر کمتری نسبت به شیرین‌های معمولی خواهد داشت.
کد خبر: ۳۸۹۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۲۵

اگر هدف از روزه اين باشد كه مثلاً روزه بگيرد تا در چاقي و لاغريش اثر كند، و يا در قند و چربي خونش و ... مؤثر واقع شود، اين روزه نزد خداوند سبحان ذره اي ارزش و ثواب ندارد و چه بسا موجب خشم و غضب خداوند گردد و او را به عذاب الهي مبتلا سازد. به گزارش سرویس علمی جام نیوز به نقل ازقرآن و حدیث؛ پزشكان اعلام كرده اند بدن انسان در روز نياز به حداقل ۸ ليوان آب دارد و نبايد منتظر ماند تا بدن تشنه شود قبلا بايد آب لازم را به بدن رساند و تشنگي براي بدن مضر است. اين مسئله براي ماه رمضان و تشنگي طولاني مدت و امربه روزه در قرآن چطور قابل توجيه است؟ پاسخ: جواب اجمالي: يافته هاي ناقص و خطاپذير پزشكان معتبر تر است يا آموزه هاي وحياني خداوندي كه به تمام ابعاد وجود انسان و جهان خلقت عالم و حكيم است؟ اگر فكر مي كنيد يافته هاي دانشمندان پزشكي معتبر تر است در ادامه به برخي از يافته اي علم پزشكي در اين زمينه اشاره مي نماييم. جواب تفصيلي:1- دكتر ژان فرموزان در باره فوايد روزه داري چنين مي گويد:در آغاز روزه داري، زبان باردار است، عرق بدن زياد مي شود، دهان بو مي گيرد، گاه آب بيني را مي افتد و همه، علامت شستشوي كامل بدن است. پس از سه، چهار روز، بو برطرف مي شود، اسيداُوريك ادرار كاسته مي شود و شخص احساس سبكي و خوشي خارق العاده اي مي كند و در اين حال اعضا هم استراحتي دارند. 2- دكتر كارلو آمريكايي در مورد فوايد روزه مي گويد:روزه درماني دراز مدت براي موارد زير تجويز مي شود:1- فشار خون زياد، 2-تَصَلُّب شرائين كه تازه آغاز شده، 3-گرفتگي مجاري خون و لنف،4-آسم قلب، 5-آنژين قلبي، 6- سرطان خون، 7- امراض عصبي، 8-اختلالات دستگاه متابوليسم (چاقي، نِقرِس، ورم مفاصل، رماتيسم،9-امراض كبد، 10- ورم كيسه صفرا، 11-امراض معده و روده، 12-يبوست مزمن ، 13-ورم لوزه مزمن، 14-زكامهاي حلق و بيني، 15-زكامهاي ناي و نايژه، 16-ناراحتي هاي كليه و مثانه،17-امراض زنان (تورم لگن خاصره، اختلالان قائدگي، نازايي، يائسگي)،18- اگزما، 19-دمل، 20-كورك و كهير، 21-امراض چشمي مثل آب سبز، 22-سر درد مزمن، 23-افسردگي، 24- ضعف جنسي، 25-هيجان شديد، 26-وسواس، 27- نوالژي، مخصوصاً ميگرن، 28- صعب العلاج،29- سرطان قبل از آشكار شدن. 3- دكتر كارلو: روزه اي كه اسلام واجب كرده، بزرگترين ضامن سلامتي بدن است.4- دكتر كارل (فيزيولوژيست بزرگ فرانسوي) مي گويد: لزوم روزه داري در تمام اديان تأكيد شده است. در روزه ابتدا گرسنگي و گاهي نوعي تحريك عصبي و بعد ضعف احساس مي شود، ولي در عين حال كيفيات پوشيده اي كه اهميت زيادي دارند، به فعاليت مي افتند و بالاخره تمام اعضا مواد خاص خود را براي نگهداري و تعادل محيط داخلي و قلب قرباني مي كنند. 5- دكتر كودل پا فرانسوي مي گويد: 5/4 بيماري ها از تخمير غذا در روزه ها است كه همه با روزه اصلاح مي گردد. 6- دكتر بنديكت: در اين مدت (ايام روزه) در تركيب خون، هيچ گونه اخلاطي به هم نرسيده و آن نوري كه در بعضي از روزه داران ديده مي شود، يك حالت جواني و نشاطي است كه براي روزه داران رخ مي دهد. 7- كلنل درورشا (روانشناس): روزه موجب حالت جزبه روحي مي شود. 8- دكتر تومانياس: فايده بزرگ كم خوردن و پرهيز نمودن از غداها در يك مدت كوتاه، آن است كه چون معده در طول مدت يازده ماه مرتب پر از غذا بوده و در مدت يك ماه روزه داري، مواد غذايي خود را دفع مي كند و همين طور كبد، كه براي حل و هضم غذا مجبور است دائماً صفراي خود را مصرف كند. در مدت سي روز ترشحات صفراوي را صرف حل كردن باقيمانده غذاي جمع آوري شده خواهد كرد. دستگاه هاضمه در نتيجه كم خوردن غذا اندكي فراغت حاصل نموده و رفع خستگي مي نمايد. روزه يعني كم خوردن و كم آشاميدن در مدت معيني از سال و اين بهترين راه معالجه و حفظ تندرستي است كه طب قديم و جديد را از اين حيث متوجه خود ساخته، مخصوصاً امراضي را كه به آلات هاضمه به خصوص كليه و كبد عارض مي شود و توسط دارو نمي توان آنها را علاج كرد، روزه بخوبي معالجه مي نمايد.چنانچه بهترين داروها براي برطرف كردن سوء هاضمه روزه گرفتن است، مرض مخصوص كبد نيز كه موجب يرقان مي گردد، بهترين طريقه معالجه اش همانا روزه گرفتن است، چه آنكه ايجاد اين مرض اغلب اوقات بواسطه خستگي كبد است، كه در مواقع زيادي عمل و فعاليت نمي تواند صفرا را از خون بگيرد. 9- دكتر پاك نژاد: در ظرف مدت يك ماه روزه داري، آدمي دارنده يك بدن تازه تعمير شده و آزاد گرديده و از قيد و بند سموم رها شده است. 10- دكتر كلوخ (پزشك مشهور آمريكايي): سرطان از تماس زياد ميكروب هاي عفوني و سم هاي آنها با بدن پديد مي آيد، سرطان ابتدا دمل كوچكي است كه در روده يا معده مي رويد، اين دمل ها را مي توانيم به آساني با يكي دو هفته روزه، معالجه كنيم. معالجه كم خوني معمولي، سيليس، مالاريا، كثافت و چرك ريه، دمل ها ي بسيار بد كه بوسيله ترك غذا، ترك خوراک هاي گوشت دار ممكن مي شود. 11- دكتر آلكسي سوفورين(پزشك روسي): تنها طريق براي قطع ريشه سرطان روزه است و بس. درمان از طريق روزه فائده ويژه اي در بيماري هاي كم خوني، ضعف روده ها، التهاب بسيط و مزمن، دمل هاي خارجي و داخلي، سل، نِقرس، بيماري هاي چشم، مرض قند، بيماري هاي جلدي، بيماري هاي كليه، كبد، و اسكليرور، روماتيسم، استسقا، نوراستني، عرق النساء، خراز (ريختگي پوست) و بيماري هاي ديگر دارد. 12- دكتر اتوبو خنگر در كنگره پزشكي بغداد: شخص روزه دار با سوزاندن رسوبات بيمارگونه و چربي هاي زائد بدن، كوره متابوليسم خود را مي افروزد. در مدت پنجاه سال كه از تأسيس كلينك اتوبوخنگر مي گذرد، بيش از پنجاه هزار بيمار در اين كلينيك، توسط روزه درمان شده امد. 13- دكتر حسين جعفري معاون بهداشت وزارت بهداشت: بدن انسان مانند حوضي است كه غذا از طرفي وارد و از طرف ديگر خارج مي‌شود؛ مثلاً مواد قندي از جانبي وارد شده و از جانب ديگر به‌مصرف سوختن رسيده و دفع مي‌‌شود كه آن ‌را حوضچه متابوليسمي (Metabolic - Pool) ناميده‌اند. آنچه وارد مي‌شود تازه است و آنچه خارج مي‌شود از مانده‌ها و كهنه‌هاست و بايد خارج شود. اكسيژني كه امروز وارد بدن مي‌شود 6 ماه بعد خارج شده و كلسيم امروز 180 روز بعد مصرف مي‌شود. اگر ازت راديو اكتيو در غذا باشد چند هفته بعد آن‌ را در ادرار مي‌بينيم. هم‌اكنون فكر كنيد آيا كافي‌ است با چند روز روزه داري توقع داشت كه همه مواد غذايي فاسد جاي خود را به مواد غذايي تازه بدهند يا بايد با روزه‌هاي متوالي به چنين نتيجه و مقصودي رسيد؟در حالت عادي، ورود مواد غذايي تازه به بدن از قاعده و نظم خاصي پيروي نمي‌كند و برعكس خروج مواد غذايي فاسد از بدن داراي نظم است. بنابراين انبارهاي ذخيره مواد غذايي در بدن، درست و مرتب پر نمي‌شوند و متابوليسم مواد غذايي ممكن است به‌صورت كامل صورت نگيرد و ممكن است فرد دچار بيماري‌هاي ناگوار شود. روزه گرفتن موجب پيدايش نظم در ذخاير بدني مي‌شود و از پيدايش بسياري از بيماري‌هاي ناگوار جلوگيري مي‌كند (اين خود دليلي بر اثبات وجوب روزه داري است). مكانيسم ورود و خروج مواد غذايي از بدن را مي‌توان به دو چرخ دندانه‌دار تشبيه كرد؛ زماني بدن مي‌تواند كار خود را به نحو احسن انجام دهد كه اين دو چرخ دندانه‌دار خوب در يكديگر جاي گيرند و بچرخند و بين فعاليت آنها تعادل ايجاد شود. با توجه به اينكه در حالت عادي و اكثر اوقات ورود مواد غذايي به بدن داراي نظم خاصي نيست لذا تعادل لازم بين فعاليت اين دو چرخ دندانه‌دار وجود نخواهد داشت بنابراين لازم است كه دندانه‌هاي چرخ وارداتي را با روزه‌داري تعمير و منظم كرد و اين عمل با يكي، دو روز، روزه متوالي انجام نخواهد پذيرفت. دكتر الكسيس كارل درباره روزه مطالبي دارد تا آنجا كه مي‌گويد با روزه‌داري قند خون در كبد وارد مي‌شود و چربي‌هايي كه زير پوست ذخيره شده‌اند و پروتئين‌هاي عضلات، غدد و سلول‌هاي كبدي آزاد مي‌شوند و به‌مصرف تغذيه مي‌رسند كه وقتي با سخن ژان فروموزان كه مي‌گويد بعضي عناصر ذخيره‌اي بدن براي 30روز كافي ‌است، در كنار يكديگر قرار داده مي‌شود نتيجه مي‌گيريم كه در پايان يك ماه روزه‌داري، انسان داراي يك بدن آزاد شده از قيد و بند سموم خواهدشد. اخيرا ولاديميرنيكي‌تين، استاد بيوشيمي با سال‌ها آزمايش و تجربه و تحقيق روي موش‌هاي صحرايي به‌اثبات رساند كه به‌وسيله گرسنه نگهداشتن موش‌ها با متد مخصوص مي‌توان عمر متوسط 5/2 ساله آنها را به 4سال و نيم رساند. وي معتقد است كه اگر غدد فوق كليوي مدتي گرسنگي بكشند ناچار مي‌شوند هورمون‌هاي اضافي را كه موجب عدم‌تعادل شده‌اند بخورند از اين‌رو: 1)اگر در طول سال، پيشامدهاي ناگواري اعم از سوء‌تغذيه ترشحات غددي را به‌هم زده باشند روزه مي‌تواند تعادل مجددي بين آنها براي مدت‌ها برقرار سازد.2) روزه‌داري حتي در كساني كه لاغر يا داراي وزن طبيعي هستند، باعث مي‌شود بدن چربي‌هاي قبلي را بسوزاند و پس از پايان دوره روزه‌داري، به جاي آنها چربي تازه و مناسب‌تري را جايگزين كند.براي افرادي هم كه چربي ذخيره‌اي زيادي در بدن خود دارند، فرصت مغتنمي فراهم مي‌شود تا مقداري از آنها را براي توليد انرژي به مصرف رسانند و از اضافه وزن خود بكاهند. 3)يكي از مهم‌ترين فوايد روزه‌داري بهبود وضعيت بدن و تناسب اندام است كه با سوخت بافت چربي و كاهش انرژي دريافتي ميسر مي‌شود. بنابران درصورتي كه فرد روزه‌دار توصيه‌هاي بهداشتي را رعايت كند، به‌طور طبيعي بعد از ماه رمضان، به‌دليل كاهش چربي‌هاي بدن بايد تا چند كيلوگرم كاهش وزن پيدا كند. در سال‌هاي اخير به‌دليل عادات و رفتارهاي غلط غذايي، روزه‌داري نه تنها موجب كاهش وزن نمي‌شود و تهيه انواع و اقسام خوراكي‌ها و شيريني‌هاي مختلف در مهماني‌هاي افطار نه‌تنها موجب از بين بردن اثرات معنوي روزه شده بلكه با اسراف و پرخوري سرانجام اضافه وزن و چاقي را به همراه دارد. تذكر مهم: اگر هدف از روزه اين باشد كه مثلاً روزه بگيرد تا در چاقي و لاغريش اثر كند، و يا در قند و چربي خونش و ... مؤثر واقع شود، اين روزه نزد خداوند سبحان ذره اي ارزش و ثواب ندارد و چه بسا موجب خشم و غضب خداوند گردد و او را به عذاب الهي مبتلا سازد. بر همين اساس حضرت علي (ع) فرمودند: با اخلاص (عمل را فقط براي خشنودي خداوند انجام دادن) كارهاي انسان نزد خداوند قبول مي شود.(غررالحكم، ص 432).بنابراين وظيفه يك فرد مسلماني كه مي خواهد روزه بگيرد و يا عمل واجب و مستحبي را انجام دهد، آن است كه بگويد:«خدايا! مي دانم تو حكيمي و تمام دستوراتت براي خير و سعادت ما است، و مي دانم اين عمل فوائد زيادي براي من و حتي جامعه دارد، ولي من اين عمل را فقط براي رضايت و خشنودي تو انجام مي دهم».و لازم نيست اينها را به زبان بگويد، بلكه در دلش چنين نيتي داشته باشد، كافي است. كساني كه دلشان به حال مردم مي سوزد و دوست دارند جوانان اين مرز و بوم، جواناني سالم از نظر روحي و جسمي باقي بمانند، راهي ندارند جز آنكه دلهاي پاك جوانان را با دستورات حيات بخش اسلام عزيز آشنا سازند و مسائل اسلام را با استدلال و منطق براي آنان بيان نمايند. برادران و خواهران عزير بدانند كه آنچه درباره فلسفه احكام گفته مي شود، قسمتي از علت احكام مي باشد و الا ذهن ما توان درك حقيقت و تمام علت احكام را ندارد، زيرا علم ما در برابر علم بي نهايت خداوند عليم و ائمه اطهار (ع) نا چيز است. بر همين اساس، رسول گرامي اسلام (ص) مي فرمايد:«در روزه آنقدر فايده هست، كه قابل شمارش نيست». (بحارالانوار، ج 93، ص 254) (كتاب فلسفه روزه).
کد خبر: ۳۷۷۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۱۱

مرکز موسوم به دیدبان حقوق بشر سوریه، از انتشار فتوای جدید مبلّغان سلفی و وهابی نزدیک به تروریست‌های "داعش" در مورد شرایط قبول روزه خبر داد. به گزارش شبکه اطلاع رسانی دانا به نقل از العالم، این مرکز مخالف دولت سوریه، یکی از مبلغان و مفتیان داعش در شهر "الباب" سوریه، در آستانه ماه مبارک رمضان فتوای جدیدی صادر کرده است که بر اساس آن، روزۀ کسانی که گروهک داعش را دوست ندارند، باطل است! این شیخ تکفیری در فتوای جالب خود آورده است: «هرکس که "دولت اسلامی عراق و شام" (داعش) را دوست نداشته باشد، روزه اش باطل است؛ و هر که نماز نخواند نیز روزه اش باطل است. پس هر کس که چنین ویژگی هایی دارد، به خود زحمت روزه گرفتن ندهد، چرا که جز تشنگی و گرسنگی هیچ بهره ای نخواهد برد» ! مبلّغان سلفی وابسته به داعش، در صدور فتواهای عجیب و غریب، سابقه طولانی دارند و این فتواها در موارد بسیار، موجب هتک حرمت و تعرض به نوامیس مسلمانان و کشته شدن بسیاری از آنان شده است.
کد خبر: ۳۷۵۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۰۷

حجت‌الاسلام والمسلمین قرائتی در یکی از درس‌های قرآن خود عامل افزایش روزی را از نظر قرآن بیان می‌کند؛ عاملی که امروز کسی رغبت چندانی به آن ندارد و شاید علت آن ضعف ایمان باشد.  حجت‌الاسلام «محسن قرائتی» یکی از اساتید تفسیر قرآن کریم که بیش از 32 سال به تدریس معارف قرآن و «اهل‌بیت(ع)» می‌پردازد و سال گذشته در نظر‌سنجی مردمی به عنوان محبوب‌ترین چهره قرآنی انتخاب شد. به همین جهت برگزیدن نام «معلم دوست‌داشتنی» برای او دور از واقعیت نیست. بر همین اساس خبرگزاری ما از سال 1392 در طرحی با عنوان درس‌های قرآن «معلم دوست داشتننی» به بازخوانی بخشی از مطالب ارزشمند ایراد شده توسط استاد قرائتی در برنامه درس‌هایی از قرآنی پرداخت تا با تکرار معارف قرآنی و یادآوری آن برای مخاطبان، گامی در جهت ارتقای سبک زندگی قرآنی و رسیدن به مطالبه مقام معظم رهبری برداشته باشد. در ادامه بخشی از مطالب درس‌هایی از قرآن با موضوع «حکمت‌هایی از قرآن» که در 28 اردیبهشت‌ماه سال 1360 در برنامه درس‌هایی از قرآن ایراد شده است تقدیم مخاطبان خبرگزاری فارس می‌شود. نکته 1) «وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَکُمْ خَشْیَةَ إِمْلاقٍ» (اسراء/31) بچه‌هایتان را از ترس گرسنگی نکشید «نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ» (اسراء/31) ما به ایشان روزی می‌دهیم. روزی افراد به واسطه فرزندانشان است نکته 2) در گذشته دو عامل برای سقط جنین بود، یکی عامل اقتصادی و دیگری عامل روانی. عامل اقتصادی در این آیه است که می‌گوید: «مِنْ إِمْلاقٍ» (انعام/151) از ترس نان و آب! نکته 3) حدیث داریم: اگر کسی از ترس خرجی ازدواج نکند، ایمانش ضعیف است. خداوند فرموده که «نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ» ما به آنها روزی می‌دهیم. «إِیَّاکُمْ»(اسراء/31) اول به آن‌ها روزی می‌دهیم(فرزندان)، بعد به شما روزی می‌دهیم. اگر شما یک لقمه نان می‌خورید، صدقه‌ سر بچه‌‌های شماست. خانه‌ای که نمی‌توان در آن نماز خواند نکته 4) مسائل شهوی مهم است، دنبال زنا نروید. اگر کسی درخانه‌ای بود که زن نامحرم در آنجا حضور داشت، وضع خانه هم طوری است که کس دیگری نمی‌تواند آمد و شد کند نمی‌شود در آن خانه نماز خواند «وَ لا تَقْرَبُوا الزِّنى‏ إِنَّهُ کانَ فاحِشَةً وَ ساءَ سَبیلاً» (اسراء/32) دنبال مال یتیم نروید نکته 5) قرآن می‌گوید: کسی که مال یتیم را بخورد «فی‏ بُطُونِهِمْ ناراً» (نساء/10) وجودش می‎‌سوزد؛ چون مال یتیم را که می‌خوری، بچه یتیم نمی‌تواند از خود دفاع کند و دلش می‌سوزد.منبع: خبرگزاری فارس
کد خبر: ۳۳۴۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۲۲

ما ایرانی ها همیشه خودمان را یکی از احساسی ترین و شادترین ملت های جهان می دانیم و خیلی هم روی این مسئله اصرار داریم امان عجیب است که بررسی های موسسه گالوپ این نظر را کاملا تایید نمی کند و می گوید ما ایرانی ها آنقدر هم که فکر می کنیم احساساتی یا خوشحال نیستیم  
کد خبر: ۲۲۷۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۸/۲۸

آمریکا آن مرد که می گفت: " شمر هزار و سيصد سال پيش مرد ، شمر امروز را بشناس . امروز بايد در و ديوار اين شهر با شعار فلسطين تكان می‏خورد " رفته است  
کد خبر: ۲۰۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۷/۰۱

این سالهای کودکی زمان مناسبی است تا فرزندتان عشق به انجام فرایض را تجربه کند. بهتر است کمک کنید تا او نیز روزه دار باشد اما به روشی که اذیت نشود.اگر هنگام سحر او را نیز بیدار کنید،خیلی خوب است به شرطی که این کار با هماهنگی قبلی با خود او انجام شود  
کد خبر: ۱۸۳۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۴/۲۲

اوای دنا: بعضی‌ فكر می‌كنند حس ششم یك نیروی ماورایی است، بعضی‌ دیگر هم فكر می‌كنند فقط حس ششم دارند. برخی دیگر هم فكر می‌كنند این حس یك شانس است كه بعضی‌ دارند و بعضی‌ ندارند. اما جالب است كه گروهی از دانشمندان می‌گویند، این حس را می‌توان یك قدرت واقعی در انسان‌ها دانست كه با آزمایش‌در آزمایشگاه‌ها و حتی در اسكن‌های مغزی می‌توان وجود آن را نشان داد. با خواندن این مطلب حتما پدیده‌ای را كه گاهی با وجودتان آن را حس كرده‌اید و حتی براساس آن تصمیم گرفته‌اید در خواهید یافت و حتی می‌توانید آن را تقویت كنید.تحقیقات نشان می‌دهد، غریزه ما گاهی زودتر از عقل و منطق شرایط را درك و به زبان بدن ترجمه می‌كند. درواقع گاهی غریزه چیزهایی را كه باید بدانیم قبل از آنكه هشیارانه و از طریق مغز آنها را دریابیم به ما انتقال می‌دهد. این روندی است كه غریزه ما حالت فیزیكی پیدا می‌كند.بردن یا باختن را قبل از شروع بازی حدس می زنید زمانی كه قلبتان به شدت می‌زند، عرق را روی سطح بدنتان حس می‌كنید و احساس دل‌آشوب و احساس خطر دارید یا حتی گاهی كه ضربان قلب و تعداد نفس كشیدن‌تان طبیعی است و هیچ علامتی ندارید هم حس ششم (یا غریزه) شما ممكن است درحال ارسال پیام به شما باشد. سال گذشته «دكتر‌بارفابی دان»، پروفسور عصب‌شناسی و محقق رفتارشناسی انسانی در دانشگاه «وست هاكل» یك تحقیق بسیار جالب انجام داد. او گروهی از افراد را انتخاب كرد و از آنها خواست كه ضربان قلب خود را در حالت‌های مختلف حدس بزنند. سپس از این افراد درخواست كرد در یك بازی حدس زدن و كشیدن ورق بازی شركت كنند. آنها در این بازی ۴ دسته ورق مختلف پیش رو داشتند كه بدون آنكه بدانند در هركدام از آنها فقط چند عدد وجود داشت. در این بازی حدس زدن درست هرعدد باعث به دست آوردن پول و هر ۳ اشتباه درحدس زدن شماره درست باعث از دست دادن پول می‌شد. درنهایت پس از چندبار بازی كردن، افرادی كه بهترین حدس‌ها را می‌زدند جدا شدند و مشخص شد آنها بیشتر از دیگران می‌توانند عددهای صحیح را حدس بزنند. جالب این بود كه گروه دكتردان به این نتیجه رسیدند گروهی كه حدس‌های بهتری در مورد اعداد روی برگه‌های بازی می‌زدند در حالت‌های مختلف ضربان قلب خود را هم بهتر حدس می‌زدند و درواقع قدرت پیش‌بینی یا غریزه یا حس ششم آنها قوی‌تر از بقیه است.مطالعه‌ای كه پیش‌تر در دانشگاه ایوا انجام گرفته هم در نوع خود جالب بود. در این مطالعه میزان عرق‌كردن كف دست‌های چند شرط‌بند اندازه‌گیری می‌شد. طبیعی بود كه استرس باعث افزایش عرق كردن كف دست‌ها می‌شود. مطالعه نشان داد در مورد برخی افراد آنها به محض آنكه ورق‌های خود را دریافت می‌كردند، در صورتی‌كه ورق‌ها مناسب نبودند، شدت عرق كردن دست آنها بالا می‌رفت و جالب اینكه این موضوع حتی قبل از آن بود كه دیگران ورق‌های خودشان را دریافت كنند و جالب‌تر اینكه در بیشتر موارد این افراد درنهایت بازنده بودند. این به آن معنا بود كه افراد موردتحقیق توانایی حدس زدن برد و باخت خود را قبل از اینكه فرصت تجزیه و تحلیل منطقی را داشته باشند، دارند.وقتی نابیناها می بینندچشمعملكرد دستگاه بینایی انسان را می‌توان اینگونه خلاصه كرد: «چشم‌ها تصاویر را دریافت می‌كنند و مغز آنها را پردازش می‌كند. اما واقعیت این است كه انسان دوگونه بینایی دارد؛ بینایی خودآگاه و بینایی ناخودآگاه و درواقع بینایی چشمان ما خیلی بیشتر از آن چیزی است كه فكر می‌كنیم.» برای مثال، افرادی كه به دلیل ضایعات مغزی بینایی خود را از دست می‌دهند، می‌توانند دربسیاری از موارد جهت حركت یك شی‌ء‌ را حدس بزنند یا از روی حالت چهره یك انسان كه در سكوت كامل است به احساسات او پی ببرند. این در حالی است كه آنها امكان دیدن آن اشیا یا آن انسان‌ها را ندارند. درواقع بینایی ناخودآگاه آنها از محرك‌های بینایی امواجی را دریافت می‌كنند، این در حالی است كه بینایی خودآگاه آنها هیچ ایمپالسی دریافت نكرده است. با وجود آنكه بینایی معمول آنها هیچ تصویری دریافت نمی‌كند اما آنها می‌توانند تاحدودی از اطراف خود باخبر باشند و البته این چیزی است كه خود آنها هم نمی‌توانند هیچ توضیحی برای آن پیدا كنند.افرادی كه بینایی ناخودآگاه دارند شاید گروهی خاص باشند اما درعین حال آنها می‌توانند نشانه‌ای از اتفاقی باشند كه برای همه آدم‌ها می‌افتد. همه انسان‌ها نوعی از اطلاعات بینایی را جذب و پردازش می‌كنند كه به دستگاه بینایی خودآگاه راه نمی‌یابد و در آن پردازش نمی‌شود. پروفسور جوی هرش، مدیرمركز MRI دانشگاه پزشكی كلمبیا، می‌گوید او و تیمش نشان داده‌اند واكنش مغز ما در قبال تماشای تصاویر افرادی كه حالت‌های ترسان و ناراحت دارند، احساس اضطراب است. این نكته به نظرتان عجیب نیست؟ اما نكته این است كه به گفته دكتر هرش حتی اگر این تصاویر را آنقدر سریع به افراد نشان دهیم كه آنها درواقع این تصاویر را نبینند هم باز واكنش احساس اضطراب در مغز و بدن فرد شكل می‌گیرد. پروفسور هرش می‌گوید: «هسته آمیگال كه مركز مهمی در ابراز احساسات و شكل‌گیری آنها در انسان است، حتی وقتی تصاویر با سرعت ۳۳صدم ثانیه پیش چشم می‌آید- یعنی سرعتی كه مغز نمی‌تواند چیزی را كه می‌بیند پردازش كند- واكنش نشان می‌دهد، این واكنش درواقع واكنش اضطرابی است.» چنین واكنشی را می‌توان ناشی از رفتار پیشینیان انسان دانست، زمانی كه هر غریبه‌ای می‌توانست یك خطر بالقوه محسوب شود و بیگانه‌ای می‌‌توانست از خطر دور بماند كه هرچه سریع‌تر حس مناسب را در افراد جامعه‌ای كه به آن پاگذاشته بود ایجاد كند.حس ششم نمی‌گذارد چاق شویددستگاه گوارشبیشتر انسان‌ها فكر می‌كنند اكثریت انسان‌ها افرادی شكمو هستند كه اگر به میل خود غذا بخورند بسیار چاق می‌شوند اما اگر به غریزه و حس ششم خود در مورد چقدر خوردن و چی خوردن اعتماد كنید سالم‌تر از زمانی خواهید بود كه به رژیم‌های غذایی پایبند بوده‌اید؛ پروفسور تریسی تیلكا، فوق‌تخصص روانشناسی در دانشگاه ایالی‌اوهایو، پس از بررسی رفتارهای غذایی ۱۲۵۰ دانشجوی دختر طی ۳سال اعلام كرد آنهایی كه به غریزه و حس درونی خود در مورد گرسنگی و سیری و انتخاب نوع و میزان غذاها تكیه داشتند پس از طی ۳سال BMI مناسب‌تری نسبت به آنهایی كه هرروز كالری موادغذایی را كه می‌خوردند محاسبه كرده و سعی می‌كردند برای خود برنامه غذایی با محدودیت كالری داشته باشند، داشتند. در مطالعه‌ای دیگر كه در سال ۲۰۰۵ به چاپ رسید هم نشان داده شد زنانی كه به حس درونی خود به غذا خوردن یا نخوردن تكیه داشتند پس از ۲سال نسبت به زنانی كه از انواع رژیم‌های غذایی استفاده می‌كردند وزن‌ مناسب‌تر، كلسترول خون پایین‌تر و فشارخون طبیعی‌تری داشتند. حتی در مطالعاتی دیگر مطرح شده، افرادی كه به حس درونی خود و غریزه‌شان در مورد غذا خوردن اتكا می‌كنند بیشتر به داشتن برنامه زندگی سالم و برنامه منظم ورزش و فعالیت جسمانی فكر می‌كنند و و می‌شود گفت اعتمادبه‌نفس مناسب‌تری دارند.حس ششم چشم‌هایتان را تقویت كنیددكتر ئباتریس دی‌گلادر، فوق‌تخصص نورولوژی می‌گوید: «همه ما اطلاعاتی را جذب و پردازش می‌كنیم كه در حیطه خودآگاه ما ثبت نمی‌شوند.دركل می‌شود گفت، همه انسان‌ها یك‌جور آگاهی‌ها و بینش‌هایی دارند كه در آن قسمت‌های بدوی مغز درگیر هستند و این آگاهی و بینش‌ها ربطی به خودآگاه ندارد.» اما نكته‌ای كه باعث درنظر گرفته نشدن این حس آگاهی می‌شود چیست؟ دكتر دی‌گلادر می‌گوید: «انسان به شدت به بینایی، عقل و منطق خود وابسته شده است و برای همین به این غریزه یا حس غریزی خود تكیه نمی‌كند، برای مثال، اگر وارد محیطی شوید كه ناگهان در آن دچار اضطراب شدید، به جای اینكه فكر كنید حس ششم شما این نكته را رقم زده، به این فكر كنید كه شاید رنگ دیوارها پایین بودن سقف یا حتی دیدن این محل در خواب باعث رقم خوردن اضطراب در شماست.»چطور حس ششم دستگاه گوارش‌تان را تقویت كنیداگر می‌خواهید غریزه غذاخوردن عالی داشته باشید باید به تمام امواجی كه دستگاه گوارش و مغزتان می‌فرستد به دقت گوش كنید. بهترین كار این است كه هر ۳ یا ۴ ساعت چیزی بخورید و زمانی كه احساس كردید انرژی گرفته‌اید و تاحدودی سیر شده‌اید و قبل از اینكه فكر كنید زیادی خورده‌اید دست از غذاخوردن بكشید. كار دیگری كه می‌توانید بكنید هم این است كه قبل از شروع غذا به آنچه می‌خواهید بخورید فكر كنید و ببینید چه مقدار از آن غذا برای شما كافی خواهد بود و این حجم غذا در بدن شما چه میزان انرژی ایجاد خواهد كرد. اینگونه حس غریزی‌تان بهتر درمورد میزان و چگونگی غذاهایی كه باید بخورید شما را هدایت خواهد كرد.بوها روی رفتار شما تاثیر می‌گذارندبینیمحققان می‌گویند بینی انسان روی بسیاری از تصمیماتی كه می‌گیرد تاثیر می‌گذارد. درواقع قدرت بویایی ما، حتی اگر به‌طور خودآگاه متوجه آن نشویم، روی عملكرد مغزمان تاثیر می‌گذارد. در مطالعه‌ای كه اخیرا در بلژیك انجام گرفته از گروهی از مردان خواسته شد در اتاق‌هایی جداگانه به تماشای یكسری عكس‌ بنشینند. در زمان تماشای عكس‌هایی از انسان‌ها در این اتاق‌ها بوهای مختلف مثل بوی اشك (مشابه بوی محلول نمكی)، بوی گل رز، بوی غذا و بوی جوهر پخش شده و درنهایت مشخص شد تماشای عكس‌های یكسان در انسان‌های مختلف باتوجه به بوهای اتاقی كه در آن بودند احساسات مشابهی را ایجاد كرد. درنهایت محققان می‌گویند، پخش بوی محلول نمكی حس مهربانی و احساس علاقه و محبت به مادران را در تصاویر زنان در این مردان ایجاد می‌كرد؛ بوی گل احساس علاقه و احساسات رمانتیك و بوی غذا هم یادآور خاطرات مربوط به خانه و تجملات خانوادگی است. در واقع همین ویژگی‌هاست كه روی انسان‌ها تاثیر می‌گذارند و ممكن است فرد را نسبت به فرد دیگری دچار احساس خوب یا بد كند. اما نكته جالب ماجرا این است كه محققان می‌گویند، برخی بوها ممكن است روی رفتار انسان‌ها تاثیر بگذارد. برای مثال تحقیقی در فرانسه نشان داده، وجود یك بوی مخصوص در فروشگاه‌ها می‌تواند خریداران را مدت زمان بیشتری در فروشگاه نگه دارد و متوسط خرید كردن آنها را بالا ببرد.درمطالعه‌ای دیگر در هلند هم نشان داده شده وجود بوی دائمی وانیل در یك فروشگاه مخصوص لباس‌های زنانه فروش این فروشگاه را دو برابر كرده است. چطور حس ششم بویایی‌تان را تقویت كنید؟ اگرچه هنوز هیچ‌كس نتوانسته راهی پیدا كند كه میزان گیرنده‌های بویایی در بینی انسان را افزایش دهد اما حالا محققان می‌گویند اگر افراد بوی عرق خود را استشمام كنند قدرت بویایی تیزتری خواهند داشت (این به دلیل وجود برخی تركیبات استروئیدی در تعریق انسان است.) اما نكته جالب‌تر اینكه برخی تحقیقات جدید نشان داده ورزش كردن هم می‌تواند روی قدرت بویایی انسان تاثیر بگذارد زیرا با ورزش كردن میزان آدرنالین خون بالا می‌رود و این باعث انقباض عروق بینی و بالارفتن میزان استنشاق هوا توسط بینی‌ها می‌شود اما این را هم بدانید كه زندگی در شهرهای شلوغ به ضرر قوه بویایی شماست. رسپتورهای بویایی شما هر ۳هفته یك‌بار از بین می‌روند و رسپتورهای جدید جای آنها را می‌گیرند اما زندگی در شهرهای آلوده باعث كاهش تعداد این رسپتورها و نیز كاهش ساخت رسپتورهای جدید می‌شود.دقت نکنیدقدرت تفكر، منطق، استدلال و تشخیص شما در ادراك شما از جهان پیرامون‌تان نقش دارند؛ حتی وقتی درحالت خودآگاه متوجه آن نیستید حس قضاوت شما فعال است.اگر از شما بپرسند كه فكر می‌كنید زمانی كه با دقت كامل روی موضوعی متمركز هستید گیرایی و درك شما بالاتر است یا وقتی كه برآن موضوع متمركز نیستید چه پاسخی می‌دهید؟ به‌طور قطع خواهید گفت وقتی با تمام تمركز و حواس بر آن متمركز باشید اما باور می‌كنید كه پاسخ‌تان اشتباه بوده است؟ در مطالعه‌ای كه نتیجه آن در سال ۰۱۰۲ در نشریه «ینجر نورو...» به چاپ رسیده محققان به گروهی از افراد تصاویر انتزاعی و مفهومی را نشان دادند. دراین آزمایش از آنها خواسته شد نیمی از تصاویر را بادقت و تمركز كامل نگاه كنند و نیمی دیگر را صرفا بدون توجه، جالب بود كه در این میان افراد داوطلب بیشتر تصاویری را كه بدون دقت تماشا كرده بودند به‌خاطر آوردند تا تصاویری را كه برآن تمركز كرده بودند. كن پالر، پروفسور نورولوژی و یكی از محققان اصلی این تحقیق می‌گوید: «حتی زمانی كه تمركز ندارید و از خودآگاه خود استفاده نمی‌كنید حس ششم به پردازش اطلاعات مشغول است، زمانی كه تمركز، منطق و خودآگاه شما بر چیزی متمركز نیست ناخودآگاه یا حس ششم راحت‌تر و سهل‌تر به پردازش اطلاعات مشغول می‌شود و اینگونه حتی بهتر هم عمل می‌كند و درنهایت هم می‌تواند به نتیجه موردنظر برسد.»دكتر ژكارتیوس، متخصص روانشناسی در دانشگاه رادباد در هلند می‌گوید تمركز نداشتن، باعث می‌شود بهتر تصمیم بگیرید! در سال۵۰۰۲ دكتر ژكارتیوس از ۰۰۱نفر داوطلب خواست به ارزیابی ۴مدل اتومبیل بپردازند كه هركدام از‌ آنها در چند بخش با اتومبیل‌های دیگر تفاوت داشتند. در یك گروه افراد بادقت تمام به بررسی مشخصات اتومبیل‌ها پرداختند و تصمیم گرفتند و گروه دیگر فقط نگاهی سریع به اتومبیل‌ها انداختند سپس به كاری دیگر مشغول شدند. درنهایت تنها ۵۲درصد از افرادی كه با تمركز كامل اتومبیل‌ها را بررسی كرده بودند توانستند اتومبیل‌های برتر را انتخاب كنند اما در نقطه مقابل ۰۶ درصد از كسانی كه فقط نگاهی به اتومبیل‌ها كرده بودند توانستند اتومبیل بهتر را انتخاب كنند. دكتر ژكارتیوس در این مورد می‌گوید: «زمانی كه افراد مشغول كار دیگری هستند، ناخودآگاه حس ششم آنها مشغول پردازش اطلاعات تصاویری است كه دیده است و اینگونه می‌شود كه تصمیم‌گیری در این حالت درست‌تر از زمانی است كه افراد به صورت خودآگاه و با تمركز كامل به پردازش اطلاعات می‌پردازند.»حس ششم در خواب وجود داردتمام تصاویری كه در طول روز می‌بینید (گربه‌ای كه در خیابان دیده‌اید، كشتی تفریحی كه در برنامه خبری تلویزیون تماشا كرده‌اید و...) در مغز شما ثبت می‌شوند و سپس در زمانی كه خواب هستید دوباره سراغ شما می‌آیند و در واقع همین تصاویر هستند كه رؤیاهای شما را شكل می‌دهند. در بخش موسوم به خواب «REM» مغز شما سراغ این تصاویر می‌رود و آنها را مجدد پردازش می‌كند. دكتر «ربه‌كا اسپنسر»، پروفسور روانپزشكی و استاد دانشگاه «آمرست» در ماساچوست در این مورد می‌گوید: «مرحله REM خواب در زندگی انسان نقش مهمی بازی می‌كند، این مرحله در حل كردن مسائل، مشكلات و تصمیم‌گیری انسان بسیار مهم است، زیرا در این مقطع مغز اطلاعات و تصاویر را در كنار هم می‌گذارد و به راه‌حل‌های جدید و راه‌های بهتر فكر می‌كند.» در اینجا شما به راه‌حل‌هایی می‌رسید كه محال بود در زمان بیداری به آنها برسید. در ضمن مرحله REM خواب در تثبیت احساسات شما هم نقش دارد.دكتر اسپنسر می‌گوید: «دلیل اینكه خیلی از اوقات درست در زمان بیدارشدن به همسر، فرزندان یا والدین خود فكر می‌كنید همین موضوع است؛ مرحله REM خواب باعث می‌شود احساس ارتباط عاطفی و علاقه شما در حالت ناخودآگاه تقویت شود.» دكتر «دیوید بارو»، فوق تخصص نورولوژی سلولی در دانشگاه هاروارد و نویسنده كتاب «كمیته خواب» در سال‌های اخیر روی نحوه خواب و چگونگی رؤیا دیدن انسان‌ها تمركز و پژوهش داشته است و می‌گوید، طی ۲سال تحقیق متوجه شده است كه بیش از یك‌سوم افراد موردمطالعه كه طی روز با مسئله یا مشكلی روبه‌رو بوده‌اند در زمان خواب برای آن مسئله راه‌حلی پیدا كرده‌اند. رؤیا دیدن فاقد منطق‌های معمولی انسانی است، شما در رؤیا از قید و بندهای معمول تفكر و منطق دور می‌شوید و برای همین راه‌حل‌هایی پیدا می‌كنید كه محال است در حالت بیداری و ذهن خودآگاه آنها را بیابیم.»حس ششم خوابتان را تقویت كنیدبرای آنكه یك مسئله سخت یا یك مشكل را حل كنید خواب خودتان را به تاخیر نیندازید، بگذارید ضمیر ناخودآگاه‌تان آن مسئله را حل كند. دكتر بارو در این مورد یك نسخه جالب دارد: «روی تخت دراز بكشید و مشكل خودتان را روی كاغذ بنویسید و با فكر كردن به آن به خواب بروید، اینگونه ضمیر ناخودآگاه و حس ششم شما مشكل را برایتان حل می‌كند.»منبع: مجله تپش
کد خبر: ۸۸۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۵/۰۵

اوای دنا-علیرضا سعیدآبادی:وقتی داروين نظريه تنازع بقا جانداران و انتخاب طبيعي يا اصلح را به عنوان نتيجه مطالعاتش از علوم زيستي به حوزه علوم اجتماعی ارایه کرد خيلي ها منتقد بودند كه رفتارها و روابط در محيط جانوري و يا گياهي هيچ شباهتي به محيط انساني ندارند و نمي توان نتايج حاصله از بررسي آن ها را به روابط اجتماعي در سطح انسان ها تعميم داد. او فکر می کرد هر جانداري بايد از لحظه تولد براي بقا با رقبا و عوامل ناسازگار محيط مبارزه كند و هر گروهی كه شرايط و توان كافي براي اين كار را نداشته باشد نابود مي شود. كوشش براي زنده ماندن يا تنازع بقا در طبيعت،عامل اصلي انتخاب جانداران اصلح براي بقا و تكثير نسل است.از بين افراد گونه هاي جانوري و يا گياهي همواره يک يا چند فرد با ويژگی هاي ممتاز ممكن است بوجود آيند كه همان باعث برتري و بقا آنان خواهد شد.اين گونه افراد بيش از هم نوعان خود باقي مي مانند،به توليد مثل مي پردازند و ويژگی های خود را از طريق وراثت به فرزندان منتقل مي كنند. داروينيسم اجتماعي به سبب تأثير بسزايي که نظريه انتخاب اصلح بر انديشه و تفكر تكاملي در جامعه گذاشته بود به این اسم ناميده شده است.اين مكتب با اين كه بخشي از اصول آن امروزه منسوخ شده اما پيروان آن مي كوشيدند وقوع جنگ ها و درگيري هاي شديد سياسي با انگيزه هاي برتري طلبانه در بين افراد و گروه ها را با آن توجيه و تفسير كنند. آنچه كه در نظريه تنازع بقا پايه مطالعات اوليه قرار گرفته وجود برتري طلبي،ستيزه جويي و دنياي پر از خشونت و جنگ در بين جانداران است.در حيات وحش،جانوران با اين كه از قدرت تعقل برخوردار نيستند اما در غريزه آنان هم رفتارهاي خشونت آميز و هم رفتارهاي مسالمت آميز به وفور ديده مي شود.براي مثال،در طبيعت مبارزه دو مار شاه كبرا با طول چند متر و جثه اي مهيب که به تصویر هم کشیده شده قواعد جالبي براي تامل ما دارند. اول،اين دو جاندار در هنگام مبارزه به يكديگر نيش نمي زنند. دوم،سعي هر كدام فقط اين است كه پشت ديگري را با زمين آشنا كند. سوم،حريف شكست خورده وقتي نتيجه را مي پذيرد محل مبارزه را ترك مي كند و طرف پيروز او را تعقيب نمي كند. چهارم،مبارزه تا سرحد مرگ نيست و فقط براي تعيين فرد پيروز است. پنجم،اين مبارزه مانند هر مبارزه ديگري يك طرف پيروز و يك طرف بازنده دارد. ششم،اين قواعد درباره همه جانوران از جمله كفتارها و كركس ها صدق نمي كند. هفتم،يكي از اصلي ترين انگيزه هاي جانوران براي شكار رفع گرسنگي است در حالي كه در جوامع انسانی به طور عام،بعضي ها از فرط سيري مبارزه مي كنند و هدف شان زر،زور و تزوير است. من بدون اين كه بخواهم مصاديق اجتماعي از نظريه تنازع بقا ارايه دهم مي خواهم با اشاره به اين كه طبيعت در بيشتر مواقع آموزگار خوبي براي انسان ها بوده فقط اين سوال را با استفاده از مثال يادشده مطرح كنم كه آیا اين قواعد در جوامع انساني و درباره رقابت هاي سياسي و يا درگيري هاي سياسي هم صدق مي كند؟و يا اين كه برخلاف آن،ما انسان ها در محيط زندگي خود بايد به دفعات شاهد تماشاي مجموعه راز بقا در حوزه سياست آن هم از نوع بي قاعده اش باشيم؟عرصه سياست اصلي ترين و موثرترين عرصه هاي زندگي بشر است. مسوولان جامعه در اثر رقابت ها و كنش و واكنش هاي سياسي است كه به قدرت دست مي يابند و بر تمامي بخش هاي جامعه مسلط مي شوند.مبارزه سياسي نيز كاميابي و ناكامي دارد.در کنش ها و واکنش های سیاسی در سطح خرد و رقابت هاي فردی و گروهي هميشه يك طرف برنده و يك طرف بازنده است.ولي در سطح داخلي و با هدف پيگيري منافع ملي در جوامع توسعه يافته قواعد بازي برد-برد حاكم است و كشور ما نيز از اين قاعده مستثني نيست. رقابت هاي سياسي هم قواعدي مشابه مبارزه دو مار شاه كبرا را دارد كه اگر عقلاني و به خوبي درك نشود سياست را به حوزه اي مخرب و ويرانگر تبدل خواهد كرد.در نظام هاي سياسي رايج سازوكارهاي متنوعي براي جلوگيري از انباشت قدرت و راه های بازتوزيع آن پيش بيني شده است.ساز و کارهای رای گیری،رسانه هاي همگاني،احزاب و تشكل هاي سياسي،افکار عمومی،نخبگان فكري و دانشگاهي منتقد و پرسشگر،جامعه مدني،گروه هاي  فرهنگي و اجتماعي،حقوق  اقليت ها و  نهادهاي فرهنگي و اجتماعي در هر جامعه و کارکرد و ميزان اثرگذاري هر كدام در رابطه بين حكومت كنندگان و حكومت شوندگان از اهميت فوق العاده اي برخوردار هستند.اين ها هر اندازه در جامعه اثرگذارتر و نهادینه شده تر باشند راه هاي رسوب قدرت و خودكامگي تنگ تر خواهند شد.در نظام سياسي جمهوري اسلامي ايران همواره فصل الخطاب گروه ها و سياستمداران،نظام سياسي و قانون اساسي و منافع ملي بوده است. اول،نظام سياسي جمهوري اسلامي ايران كه در مباني با ويژگي هاي يك نظام خاص ولايي و دربرابر ساير نظام هاي رايج سياسي مبتني بر روح مردم سالاري ديني و اصل تفكيك قوا و نزديكي به الگوي نظام هاي رياستي است.دوم،قانون اساسي با محتواي روشن و استنادات محكم و سوم منافع ملي كه ستاره راهنماي اقدامات هر كشوري در عرصه هاي كلان داخلي و بين المللي است كه هر سه شاخص هاي مناسبي براي فعالان سياسي هستند كه مي توانند از آنها پيروي كنند و راه را از بيراهه تشخيص دهند.اين قواعد براي همه فعالان مطرح سياسي بويژه نامزدهاي انتخابات رياست جمهوري لازم الاجراست و تخطي از آن خسارات جبران ناپذيري ببار مي آورد.رفتار فردي نامزدها در فتنه 88 نمونه اين بي قاعدگي است.من اعتقاد راسخ دارم كه معروف بودن كانديداهاي رياست جمهوري شرط كافي براي نامزدي نيست وگروه هاي سياسي بايد بابصيرت به مرجعيت شوراي نگهبان قانون اساسي احترام بگذارند. قواعد و چارچوب هاي سياسي بيش از ساير مقررات و قواعد متعارف در بخش هاي ديگر جامعه داراي آثار سازنده يا مخرب اند.برای مثال،قوانين صنعتی موجبات نارسايي و يا كارآمدي نظام اقتصادی را بيشتر فراهم مي آورند.اما قواعد سياسي تمامي بخش هاي جامعه را به شدت تحت تاثير خود قرار مي دهند.چه افرادي كه در رقابت ها پيروز مي شوند و چه افرادي كه شكست مي خورند در حوزه سياست بايد به اين قواعد پايبند باشند.چه بسيار در اثر گردش نخبگان و جابجايي قدرت در همه پرسي ها اتفاق مي افتد كه بازندگان ديروز،برندگان امروز شده اند و چه بسا بازندگان امروز هم برندگان فردا باشند. رفتار سياسي متغير مستقل نيست و نتايج ثابت و لايتغيري ندارد.سياستمداران تابع عوامل متعدد فراواني هستند.آنچه كه بيش از همه عوامل در اين جا مورد تاكيد من قرار مي گيرد فرهنگ سياسي و قواعد کنش و واکنش هاست كه با جامعه پذيري مجدد امكان ارتقا و بهبود هميشگي آن وجود دارد و در این فرايند جامعه پذيري سياسي نقش رسانه هاي همگاني در همه اشكال سنتي و مدرن آن از درجه اهميت بالايي برخوردار است.افكار عمومي بویژه در جوامع تحول گرا و مردم سالار مانند كشور ما بر اين واسطه هاي ارتباطي بسیار تاثير مي گذارند و از آن به شدت تاثير مي پذيرند.به گونه ای که به نظر می رسد افكار عمومي و رسانه هاي همگاني همانند دو روي سكه ژانوس اند كه وجود يكي بدون توجه به ديگري بي معنا و نامفهوم خواهد بود. شايان ذكر است كه وي به عنوان كانديداي مردم تهران و چهره رسانه اي آشنا در سال هاي اخير و مدير مسئول سه نشريه در سال هاي گذشته در گفت و گوهاي خود با تعدادي از شهروندان در روزهاي تبليغات انتخابات نهمين دوره مجلس شوراي اسلامي،هدف خود را با پشتوانه سال ها تجربه حرفه اي در حوزه هاي رسانه و ارايه ده ها اثر و ايده و انتشار آنها در روزنامه ها و سايت هاي مرجع كشور در سال هاي اخير و صنعت و مسائل موجود در روابط كارفرمايي-كارگري،روابط بين الملل با گرايش استراتژي جمهوري اسلامي ايران،آموزش و پرورش و رويكرد آموزش هاي نوين در نظام آموزشي كشور و فرهنگ و ارشاد اسلامي با فعاليت چندساله در بخش هاي روابط عمومي و آموزشي اين وزارتخانه در سطوح كارشناسي و مديريتي و ستادي و پس از رسيدن به اين جامعيت فكري،كانديداتوري مردم تهران در انتخابات اخير مجلس شوراي اسلامي و درصورت اقبال مردم و عنايت ويژه شوراي محترم نگهبان قانون اساسي در تفسير رجل سياسي و خود،انتخابات رياست جمهوري يازدهم بيان كرده است. ضمناً سخنان و افكارش در دو سه ماه  اخير تحت عناوين"وانتخاباتي كه گذشت؟"،"برنده و بازنده سوال از رييس جمهور كيست؟"،"فرهنگ سياسي ايرانيان و مسئله شناخت"،"فرهنگ برندسازي در ايران"،"انتخابات سال 88 شبيه 76 نبود!"،"مطبوعات،رسانه هاي مجازي و حوزه سياست در ايران"،"اول اصول گرايي،بعد اصلاحات؟"،"هر كه با ما نيست،برماست!"،"بيداري اسلامي و آينده ايراني"،"مدل شهردار-رييس جمهور هميشگي نيست!"،"چشم انداز يازدهم:ايران؛سرزمين ثبات"،" درك تحول مفهوم استراتژي پس از انقلاب اسلامي براي شناخت كانديداهاي رياست جمهوري يازدهم اهميت راهبردي دارد" ،"مرجعيت ديني الگوي ما سياستمداران ايراني"،"سوال از نامزدهاي احتمالي رياست جمهوري آينده:نگاه دولت يازدهم به مسئله الگوي ثابت توسعه در كشور چيست؟"،"مجلس در راس امور است نه قوا!"،"معماي دوراهي و حوزه سياست در ايران"و"بهترين نمايندگان ملت"علاوه بر ده ها ايده و اثر منتشر شده در سال هاي 80 در روزنامه ها،خبرگزاري ها و سايت هاي مرجع قابل مطالعه است. خلاصه اهم سوابق تحصیلی و اداری علیرضا سعیدآبادی •    كانديداي مردم تهران در انتخابات نهمين دوره مجلس شوراي اسلامي•    اخذ رتبه ممتاز رشته کارشناسی ارشد روابط بین الملل دانشگاه شهید بهشتی در سال 1380(رونوشت پیوست)•    پشنهاددهنده ایده طرح تشکیل سازمان نیمه متمرکز نظام مهندسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران(رونوشت پیوست) •    مشمول آیین نامه جذب و نگهداری نیروی انسانی  نخبه در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی(رونوشت پیوست) •    دبیر تشکل خانه دانشجو در استان در سال های 81-1380(رونوشت پیوست)•    اخذ امتیاز عالی از پایان نامه کارشناسی ارشد با موضوع«بررسی استراتژی جمهوری اسلامی ایران پس از جنگ سرد»(رونوشت پیوست) •    کارشناس مسوول وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی  مطابق حکم کارگزینی امور اداری ازسال 1384 و معاون بين الملل اداره كل روابط عمومي در سال 89 و معاون دفتر آموزش و توسعه فعاليت هاي هنري در سال 90 با ابلاغ داخلي(پیوست) •    دبير نمايشگاه و نشست هاي تخصصي مد و لباس اسلامي-ايراني در سال 89(رونوشت پيوست)•    مدیر روابط عمومی موسسه آموزش از راه دور وزارت آموزش و پرورش تا اواخر سال 1384(رونوشت پیوست) •    کارشناس برگزیده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سطح ملی در چشنواره شهید رجایی در سال 1386(رونوشت پیوست)•    برگزیده روابط عمومی های دولت در روز 27 اردیبهشت سال  1386 و تقدیر در سالن اجلاس سران(تقدیر نامه پیوست) •    پیشنهاد و تدوین « طرح جامع نحوه فعالیت روابط عمومی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی » و طی مراحل تصویب و ابلاغ توسط وزیر محترم به تمامی معاونت ها،سازمان ها،ادارات کل ستادی و استانی(رونوشت پیوست) •    طراحی«نظام ساماندهی و نصب تمثال حضرت امام خمینی ( ره ) و مقام معظم رهبری در دولت  » که به صورت بخشنامه با امضا وزیر محترم به تمامی دستگاه های اجرایی ابلاغ شد(رونوشت پیوست) •    پیشنهاد«طراحی و ایجاد بانک اطلاعاتی از هنرمندان حرفه ای و شرکت های معتبر در عرصه تبلیغات کشور » به شورای محترم  اطلاع رسانی دولت که در سال 1386 به  تایید رسید(رونوشت پیوست)•    مدیر مسوول نشریه پیام بانوان در سال 75-1374و تالیف مقالات متعدد در این نشریه (رونوشت پیوست)•    مدیر مسوول نشریه آموزش از راه دور وزارت آموزش و پرورش تا سال 1384و تالیف مقالات متعدد در این نشریه(رونوشت پیوست)•     مدیر مسوول نشریه وفا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درسال1386و تالیف مقالات در این نشریه(رونوشت پیوست) •    تدوین 6 جلد گزارش پژوهشی مرتبط با رشته  روابط بین الملل برای پژوهشکده مطالعات راهبردی وابسته به وزارت علوم و تحقیقات و فناوری(رونوشت پیوست ) •    تدوین 2 جلد گزارش پژوهشی مرتبط با روابط بین الملل برای خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (پیوست ) •    انتشار ده ها یادداشت و مقاله راهبردی و فرهنگی و مطلب آموزشي در روزنامه های کثیرالانتشار،نشريات،خبرگزاری ها و سایت های مرجع کشور(رونوشت پیوست)•    مسوول امور پژوهشی مرکز جامع علمی کاربردی شماره 5(تاییدیه پیوست) ایثارگر دفاع مقدس ( رزمنده – جانباز )     شماره تماس: 09122404987
کد خبر: ۷۷۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۳/۱۶

اوای دنا:لاغر شدن و تناسب اندام امروزه تبدیل به یکی مهمترین مسائل برای بسیاری از انسانها شده است. ما قصد نداریم تا رژیم غذایی خاصی را برای شما معرفی کنیم، بلکه به دنبال این هستیم تا 4 خوراکی چربی سوز را به شما معرفی کنیم.به گزارش اوای دنا به نقل از باشگاه خبرنگاران، لاغر شدن و تناسب اندام امروزه تبدیل به یکی مهمترین مسائل برای بسیاری از انسانها شده است. به جرات می توان گفت که تعداد رژیم های غذایی و تمرینات ورزشی موجود در جهان در حال حاضر بسیار زیاد است و هر کدام از آنها برای اشخاص خاصی توصیه شده است. در این مطل ما قصد نداریم تا رژیم غذایی خاصی را برای شما معرفی کنیم و بلکه به دنبال این هستیم تا ۴ خوراکی چربی سوز را به شما معرفی کنیم.شکلاتباید گفت که قبل از این هم بسیار در مورد خواص این ماده غذایی خوشمزه و تاثیرات مثبت آن خصوصا بر روی سیستم قلب و گردش خون شنیده بودیم. اما بر اساس جدیدترین تحقیقات که در سال ۲۰۱۱ صورت گرفت است ، مشخص شده است که کاکائو حاوی آنتی اکسیدانی به نام " epicatechins " است که باعث می شود تا اولا رگ ها و موی رگ ها در قلب تقویت و ترمیم بشوند و ثانیا از میزان ذخیره سازی چربی در بدن انسان کاهش پیدا کند.پنیربسیاری از افرادی که رژیم غذایی دارند سعی می کنند تا لبنیات و خصوصا پنیر را از برنامه غذایی خود حذف کنند و این اشتباهی بزرگ است. بر اساس تحقیقات انجام گرفته در دانشگاه تنسی در آمریکا مشخص شده است که افرادی که روزی ۳ بار از مواد غذایی لبنی استفاده می کنند چربی بیشتری می سوزانند و البته فراموش نکنید که لبنیات حاوی کلسیم فراوانی است که برای استخوان سازی بسیار مهم و حیاتی است و افرادی که کلسیم کافی دریافت نمی کنند عموما چربی بیشتری ذخیره می کنند.روغن نارگیلشاید بسیاری تصور کنند که روغن نارگیل بیشتر برای موهای انسان و حالت دادن به آن به کار می رود اما حقیقت این است که این روغن این میوه دارای نیز دارای خاصیت چربی سوزی است و همچنین در تحقیقاتی که در سال ۲۰۰۹ در کشور برزیل بر روی زنان انجام شده است مشخص شده است که روغن نارگیل باعث کاهش کلسترول مضر خون نیز می شود.خشکبارانواع خشکبار مثل : بادام ، گردو ، فندق ، پسته و.. حاوی اسید چرب مفید امگا ۳ هستند که برای حفظ سلامت قلب انسان بسیار مفید است. در عین حال این خوراکی ها با فعال کردن سیستم متابولیسمی بدن انسان باعث می شوند که روند چربی سوزی در بدن انسان تسریع شود.این خوراکی ها همچنین حاوی مقدار زیادی فیبر هستند که باعث می شود تا انسان کمتر احساس گرسنگی کرده و بالطبع کمتر غذا مصرف کند.
کد خبر: ۶۱۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۱/۰۹

اوای دنا-افکار: بعضی‌ها باور دارند که دنیا همانی است که باید باشد و ما با تجربه مشکلات زندگی درس‌های باارزشی می‌گیریم و یا اینکه این دنیا برنامه‌ای خیلی خیلی بزرگ‌تر و پیچیده‌تر از آنچه که کسی بتواند حدس بزند با خود دارد. شاید همه این باورها درست باشند، شاید هم نه.موقعیت هر چه که باشد، زندگی در سیاره ما همیشه آنطور برنامه‌ریزی شده به نظر نمی‌رسد. درست است، لحظاتی از زندگیمان با شادی، خنده و زیبایی همراه است. ما موجوداتی اجتماعی هستیم و بسیاری از این لحظات خوب بخاطر روابطمان با دیگران است.خیلی وقت‌ها هم هست که اینقدر خوب نیستیم و طوری با هم رفتار می‌کنیم که اجتماعی بودن ما را زیر سوال می‌برد. خیلی وقت‌ها بخاطر متفاوت بودن نژاد، رنگ پوستمان مورد حمله قرار می‌گیریم، زنان و کودکان مورد تجاوز و آزار قرار می‌گیرند، به خاطر ترس از اطرافیانمان از کمک به یک غریبه خودداری می‌کنیم و بیشمار کسانی هستند که در سراسر جهان از گرسنگی و بی‌‌سرپناهی رنج می‌برند.باوجود این بی‌احترامی‌ها برای همدیگر و تعصباتی که در همه ما ریشه دوانده، اگر به گذشته نگاه کنیم تعجب خواهیم کرد که الان رفتار بسیار بهتری نسبت به گذشته که وحشی‌تر بودیم، با هم داریم.تجربه انسان در طول تاریخ شدیداً و عمیقاً بیرحمانه بوده است. بعنوان مثال، اگر در ابتدای دوره رنسانس در اروپا زندگی می‌کردیم و کسی قانون‌شکنی می‌کرد، ممکن بود به خاطر آن اندام‌تناسلی‌اش را قطع کنند یا روده‌هایش را از شکمش بیرون بکشند. در زمانی که شکسپیر نمایشنامه‌هایش را می‌نوشت، برای به خط نگه داشتن مردم جامعه، سرها قطع می‌شدند. در زمان رومان‌ها، یکی از سرگرمی‌های اصلی تماشای آدمهایی بود که توسط شیرها خورده می‌شدند. بنابراین، باوجود قساوت ناگفتنی و وحشتناک در عصر کنونی ما، باز هم متمدن‌تر از گذشته شده‌ایم.اما باوجود اینکه می‌دانیم نسبت به گذشته با هم مهربان‌تر شده‌ایم، به نظر می‌رسد که برای غلبه بر بیزاری و ناسازگاری‌هایمان، نیاز به تکامل بیشتر داریم تا بتوانیم همیشه با احترام و مهربانی با هم رفتار کنیم.اما چه چیز دلیل این بی‌احترامی‌های همیشگی نسبت به یکدیگر است؟ چه چیزی اینقدر انزوا، تنهایی و جدایی ایجاد می‌کند، طوریکه آنهایی که متفاوت از ما به نظر می‌رسند را دشمن خود می‌بینیم؟ چرا با این همه بیزاری و بی‌احترامی با هم رفتار می‌کنیم؟ آیا به این دلیل است که ترس‌های درونیمان را بر یکدیگر منعکس می‌کنیم و به جای اینکه بفهمیم این ترس و ناشکیبایی از درونمان ریشه می‌گیرد، آن را مشکلاتی می بینیم که نیاز به نابودی دارند؟جون کابات-زین (Jon Kabat-Zinn) استاد مدیتیشن می‌گوید، "باید یاد بگیریم که چطور فرش خوش‌آمدگویی را برای نیمه تاریک خود پهن کنیم چون وقتی سرکوبش می‌کنیم، آن را به دیگران منعکس می‌کنیم و دچار سندرم ما-و-آنها می‌شویم: حق با ماست و با آنها نیست، پس باید قبل از اینکه آنها ما را بکشند، ما آنها را بکشیم."این خیلی مهم است، زیرا تا زمانیکه برای از میان برداشتن دشمنانمان و اطمینان از بقای خود، همدیگر را می‌کشیم، به زمانی منتقل می‌شویم که چنین جنگ‌هایی برای ادامه وجود نوع انسان مضر است و به زوال انسان کمک می‌کند. برای اینکه بر اکثر مشکلات و مسائلی که با آنها سروکار داریم، چه اجتماعی، چه محیطی یا جهانی، غلبه کنیم، باید بر تعصبات خود پیروز شده و در کنار هم و با هم تلاش کنیم نه در مقابل همدیگر.گنگاجی (Gangaji)، مربی معنوی در کتاب خود می‌نویسد: "به نظر من می‌رسد که ما در آستانه یک جهش تکاملی قرار داریم و آنچه که آن را وضعیت انسان می‌نامیم چیزی است که دیگر غیرمرسوم است. در گذشته وقتی برای یک تکه غذا یا سرپناه با هم می‌جنگیدیم، مفید به نظر می‌رسید. شاید این منیت‌ها در ما ریشه دوانده باشد. اینکه می‌گوییم اول قبیله من، اول ملت من. و با این ترس که ممکن است چیزی از ما گرفته شود، به دیگران حمله می‌کنیم. اما می‌توانیم دنیایی هماهنگ و توام با همکاری داشته باشیم طوری به هم نگاه کنیم که برای بقا به یکدیگر نیاز داریم. قبل‌ها برای تضمین بقای خود باید بر یکدیگر غلبه می کردیم، اما امروز باید طریقه‌ای کاملاً جدید از ارتباط را کشف کنیم و برای کشف آن به همدیگر نیاز داریم."
کد خبر: ۳۹۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۱/۰۴