یاداشت از وحید حاج سعیدی؛
پیش خودمان بماند خدا وکیلی این وضع و اوضاع روزگار هم دیگر نوبر است و جا دارد یکصدا «تفو بر تو ای چرخ دنیا تفو» را زمزمه کنیم!
کد خبر: ۳۴۹۷۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۹/۲۲
طنز جدید ؛
والا تا جایی که حافظه تاریخی و جغرافیاییمان یاری میکند قرار بود وابستگی به ارز کم شود که حالا زیاد هم مهم نیست. ولی بخش اصلی داستان در ماجرای تسعیر به نقل از سخنگوی اقتصادی دولت این است که فرمودهاند: هیچ جهش تورمی در قیمت کالاهای مؤثر در زندگی و سفره مردم نخواهیم داشت.
کد خبر: ۳۴۴۱۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۶/۲۰
یاداشت طنز به قلم وحید حاج سعیدی:
ای کاش فرصتی پیش بیاید و دوستان لابلای این همه خدمترسانی به خلق و ادای تکلیف، باب هفتم گلستان سعدی علیه الرحمه را که در باب تربیت نگاشته شده است، ورق بزنند یا .....
کد خبر: ۳۰۵۳۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۴/۱۳
اجتماعی
این فهرست ۸۴ ساله نشان میدهد از زمات تاسیس این سازمان تا ۱۳۸۰ ما ایرانیان به ۵۰ اسم دختر زیر به عنوان برترین اسامی دخترانه رای دادیم.
کد خبر: ۲۳۳۳۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۱۲
دهدشت
نماینده شهرستانهای کهگیلویه ؛بهمئی ؛چرام و لنده با صدور پیامی ضمن تبریک فرا رسیدن اعیاد شعبانیه، ولادت امام حسین (ع) و روز پاسدار را گرامی داشت.
کد خبر: ۲۱۸۰۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۱/۳۱
رئیس قوه مجریه هفته گذشته آب پاکی را روی دست همگان ریخت: «دولت اگر کاری جز برجام نکرده بود، برای دستاورد ۳ سالهاش کافی بود»! وی در ادامه این جمله قصار، ضمن «نعمت» خواندن برجام و دستاوردهای بیشمارش(!) گفت: «اگر کفران نعمت کنیم، عذاب الهی نازل میشود»!
کد خبر: ۱۳۹۴۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۱۴
یک روزنامه سعودی در واکنشی منفعلانه به سخنان رئیس جمهوری ایران مبنی بر استفاده از «زبان اقتدار» مقابل اهمالکاری عربستان در باره فاجعه «منا»، به وی توهین کرد.
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
به گزارش خبرگزاری فارس، دکتر «حسن روحانی» رئیس جمهوری ایران صبح شنبه 11 مهرماه در مراسم استقبال از پیکر 104 تن از جانباختگان فاجعه منا در فرودگاه مهرآباد، درباره موضوع حجاج به عربستان سعودی هشدار داد.
روحانی گفته بود: «زبان ما در این حادثه زبان عواطف، برادری و ادب بود و در جای لازم نیز از زبان دیپلماسی استفاده شده و اگر هم لازم باشد جمهوری اسلامی ایران از زبان اقتدارش استفاده خواهد کرد»
امروز سهشنبه روزنامه عکاظ در یادداشتی به قلم «زیاد عیتانی» مدیر دفتر بیروت خود به این هشدار دکتر روحانی واکنش نشان داد و به وی توهین کرد و او را «دروغگو» نامید.
عیتانی با بازی کردن با واژه اقتدار، نوشت: آنچه در آخرین سخنرانیهای حسن روحانی توجهم را جلب کرد کلمه اقتدار بود. به فرهنگ لغت مراجعه کردم تا معنای آن را پس از آنکه برایم ابهام داشت، بیابم.
او با بیان اینکه این واژه [در عربی] دو معنا دارد و یکی «طبخ گوشت در دیگ» [قِدر=دیگ] و دیگری «طلب قدرت از خداست»، نوشت، «منظور روحانی کدام معناست. تفسیر اول؟». اگر اینطور است که سیاستهای دولت او چیزی برای مردم باقی نگذاشته است. ملت ایران که رأیشان در انتخابات دزدیده شد و مال و پولش را در راه صدور تروریسم و مرگ مردم منطقه صادر کردند... .
عکاظ در ادامه این گزارش سراسر توهین و اتهام نوشت: اگر منظور روحانی تفسیر دوم از معنای کلمه است که امری عجیب است. چون خدا دعای ستمکاران را اجابت نمیکند. دعای مستجاب برای مظلومان است... .
عکاظ افزود: «اقتدار»ی که روحانی از آن صحبت کرد، واژه عربی نبود بلکه حروفش عربی بود برای اینکه با آن به مردمش دروغ بگوید... .
این روزنامه سعودی اساءه ادب خود را بدینجا ختم نکرد و در ادامه با بیان اینکه «اقتدار روحانی ادبیاتی فارسی با حروفی عربی بود»، نوشت: روحانی خواست که به مردمش دروغ بگوید... اقتدار روحانی دروغی جدید در ادامه دروغهای سابق... و استعارهای بود برای مخفی کردن واژه «ناتوانی بازندگان» است.
سیاستهای رسانههای سعودی و رسانههای همسو با این کشور مانند برخی رسانههای کویتی از چند ماه گذشته بویژه پس از جمعبندی مذاکرات هستهای میان ایران و مجموعه موسوم به «1+5» خصمانهتر شده و پس از حادثه مکه نیز جان تازهای گرفته است.
کد خبر: ۷۴۰۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۴
دکتر مهدی کوچک زاده نماینده مردم تهران ، نسبت به بخشی از سخنرانی دیروز دکتر روحانی که در آن برخی منتقدان را با تعبیر "تازه به دوران رسیده" خطاب کرد، واکنش نشان داد
کد خبر: ۵۱۳۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۷
نخستین مشکل لیست اعلام شده از سوی کمسیون فرهنگی مجلس آن بود که نام علی مطهری در آن دیده نمی شد و همین موضوع کافی بود تا هم علی مطهری این کار را خلاف عقل بخواند و هم ریاست مجلس با برگزاری انتخابات مخالفت کند.
به گزارش گروه سیاسی-فرهنگ نیوز، مدتی است که در مجلس شورای اسلامی بحثی کاملا حاشیه ای جای مباحث اصلی و متن را گرفته است و انتخاب نماینده مجلس شورای اسلامی در شورای نظارت بر مطبوعات به موضوعی اختلافی میان نمایندگان تبدیل شده است.
مجلس شورای اسلامی که در شوراهای مختلفی(مانند شوراي پول واعتبار، شوراي گفتگوي دولت با بخش خصوصي، هيئت نظارت اندوخته اسكناس، شورايعالي آب و...) یک یا چند نماینده دارد، می بایست برای شورای نظارت بر مطبوعات نیز نماینده ای معرفی کند و بر اساس قانون کمیسیون مربوطه می تواند حداقل دو برابر افراد مورد نیاز را به صحن مجلس معرفی کند و از آنجایی که در شورای محل بحث تنها یک نفر از مجلس شورای اسلامی حضور دارد بنابر این کمیسون می تواند حداقل ۲ نفر را معرفی کند.
روال انتخاب افراد در کمیسیون نیز بدین منوال است که نمایندگان اعلام نامزدی می کنند و اعضای کمیسیون با رای خود افراد مورد نیاز را شناسایی و به صحن مجلس معرفی می کند.
ماجرا نیز از آنجایی آغاز شد که کمیسیون فرهنگی مجلس بر اساس قانون دو نفر از نمایندگان(آقایان رسایی و نبویان) را به صحن علنی مجلس معرفی کرد تا از میان آنها یک نفر را نمایندگان انتخاب کنند اما از آنجایی که افراد معرفی شده همسو با برخی جریان های مجلس نبودند، با مشکل مواجه شدند.
نخستین مشکل لیست اعلام شده از سوی کمسیون فرهنگی مجلس آن بود که نام علی مطهری در آن دیده نمی شد و همین موضوع کافی بود تا هم علی مطهری این کار را خلاف عقل بخواند و هم ریاست مجلس با برگزاری انتخابات مخالفت کند.
مخالفت ریاست مجلس به پایان نرسید و برای آنکه به هر نحو ممکن از عدم انتخاب نماینده مورد نظر ایشان ممانعت ورزد، از راهکار «رای استمزاجی» بهره جست و حال آنکه استفاده از این راهکار به لحاظ قانونی و تاریخی دارای دو مشکل عمده است که در ذیل مورد بررسی قرار می گیرد.
* رای استمزاجی چیست و در چه مواقعی قابلیت اجرا دارد؟
در فرهنگ لغت "استمزاج " يعني "زمينه بدست آوردن " و "استفسار كردن "؛ رأيگيري استمزاجي نوعي رأيگيري است كه در آئيننامه داخلي مجلس بيان نشده، بلكه درواقع عرفي در مجلس است كه بر اساس آن رئيس قوه مقننه ميتواند در شرايطي و براي پيشبرد بهتر اداره مجلس از آن استفاده كند.
نکته مهم اینجاست که رأيگيري استمزاجي در رابطه با موضوعي كه قالب قانوني ندارد، استفاده ميشود و امر در آن شرايط است. اما رئيس مجلس ميتواند حتي پس از رأيگيري استمزاجي و با توجه به شرايط و به تشخيص خود، اقدامي برخلاف نظر مطرح شده از سوي نمايندگان در رأيگيري استمزاجي انجام دهد و موضوعي خلاف آئيننامه نيست.
لازم به ذكر است در رأيگيري استمزاجي، نمايندگان نظر خود را با فشار دادن دكمههاي دو به نشان مخالفت و چهار به نشانه موافقت در خصوص موضوع مطرح شده، بيان ميكنند.
شيوه رأيگيري استمزاجي در مجالس قبلي استفاده ميشده است اما حجت نيست، بلكه يك روال و عرفي در مجلس براي استفاده از آن در برخي مسائل است.
همانطور که در تعریف رای استمزاجی آمده است از این نوع رای گیری در زمانی استفاده می شود که قالب قانونی خاصی وجود ندارد و این در حالی است که متن ماده ۲۱۸ آیین نامه داخلی مجلس صریح و واضح است و بر اساس این ماده آيين نامه داخلي، کمیسیون ها موظفند براي انتخاب ناظرين در مجامع حداقل دو برابر تعداد مورد نیاز کاندیدا معرفی کنند و کمیسیون فرهنگی نیز بر همین اساس آقایان نبویان و رسایی را براي هيأت نظارت بر مطبوعات معرفی کرده است.
پس اولین اشکال وارد بر این اقدام آقای لاریجانی، مخالفت این اقدام با قوانین داخلی مجلس است.
* چرا در موارد پیشین این اعتراض وجود نداشته است؟
از اشکال قانونی این موضوع که بگذریم یک سوال دیگر به وجود می آید و آن هم اینکه چرا در موارد پیشین که اتفاقا در آنها نیز تنها دو نفر از سوی کمیسیون فرهنگی برای شورای مورد بحث معرفی شده اند، هیات رئیسه اینگونه حساسیت نشان نداد و وارد کارزار نشد؟!
در اینباره مهرداد بذرپاش عضو هیئت رییسه مجلس طی تذکری در اعتراض به این مساله گفت: ما در جلسه هیئترئیسه موضوع آئیننامه را به صورت مفصل مورد بررسی قرار دادیم و روی کلمه به کلمه آئیننامه صحبت کردیم.
وی ادامه داد: در موضوع انتخاب ناظران کمیسیونها کمیسیونهای ذیربط موظفند حداقل به میزان دو برابر مورد نیاز از بین نمایندگان داوطلب واجد شرایط به مجلس معرفی کنند. در واقع با این واژه حداقل کمیسیون میتواند حداکثر ۱۰ نفر را هم معرفی کند، پس عملا تشخیص این بود که کمیسیون خلاف آئیننامه عمل نکرده و در این کمیسیون فرهنگی نص آئیننامه عمل کرده است.
بذرپاش با اشاره به انتخاب ناظرین مجلس در شورای نظارت بر مطبوعات در دورههای گذشته، خاطرنشان کرد: «قبلا هم آقای کامران و مطهری از سوی کمیسیون به مجلس معرفی شده بودند و کسی هم اعتراضی نکرد و حتی در مورد کمیسیونهای دیگر و ناظرین دیگر نیز همیشه به این روال عمل شده و ما طبق یک سامانه توافق کردیم و تاکنون اعضای ناظر را انتخاب کردهایم. حالا جای سوال است که چرا این موضوع باید آن قدر مورد بحث قرار گیرد و چرا به خودمان اجازه میدهیم که چنین صحبتهایی مطرح شود؟ مگر آقای نوباوه و یا آقای کیایینژاد و یا آقای شجاعیکیاسری از مردم رأی نیاوردهاند؟»
جالب اینجاست که در همین رای استمزاجی نیز تعداد موافقان اقدام کمیسون فرهنگی ۱۰۰ نفر و مخالفان آن ۹۴ نفر بوده اند که ۱۱ رای ممتنع به کمک آراء مخالف رفته است!
کد خبر: ۴۲۴۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۰۹
اوای دنا:چاپلوسي از ديگران، کاري ناشايست و سبب تشويق ديگران به ادامه کارهاي ناروايشان و نيز برانگيزنده غرور زيان آفرين انسان هاست.
تملق، راهي کوتاه و بي هزينه براي کسب منزلت دروغين در اجتماع است. ريشه اصلي و چاپلوسي و ستايش نابجا، حقير بودن شخصيت فرد است. بدين ترتيب، کسي که احساس کمبود در خود نمي کند، هرگز لب به چاپلوسي تأييد نادرست ديگران نمي گشايد.چاپلوسي، عزت نفس فرد چاپلوس را از او مي گيرد و شخص ستايش شونده را نيز به غرور و تکبر واهي گرفتار مي سازد، نيز بر ادامه جرم و گناه دامن مي زند.بي اعتنايي به رفتار چاپلوسان، از عوامل مهم ريشه کني تملق در جامعه است. شيوع فرهنگ چاپلوسي، تصدي افراد غير کارآمد و نالايق بر منصب هاي اجرايي را در پي دارد هر انساني با تعريف و تمجيد موافق است او آهسته آهسته احساس غرور کاذب نموده و خود را منجي جامعه مي داند. رفته رفته و با تکرار اين گونه رفتارها از سوي افراد متعدد، آن فرد به تملق شنوي عادت مي کند و از آن پس اگر کسي بسيار محترم و به طور منطقي خواسته خود را بيان کند به او اعتنائي نخواهد کرد! در نزد مسئولين هم تملق گوئي زياد است. برخي براي دستيابي به اهداف بلند پروازانه که قطعا همچنين افرادي از عزت نفس برخوردار نمي باشند ـ به طور غير باورانه اي دست به ريا و تظاهر مي زنند. آن قدر تملق مي گويند تا شايد وي را ارتقا سازماني دهند و يا به مقامي بالاتر برسد. اين جاست که شايسته سالاري جاي خود را به مدح و ثنا گوئي مي سپارد.
درارتباط بين مسئولين و مراجعين هم طرح ديگري از ريا و تظاهر در حال نمايش است. مسلم است اگر ارباب رجوع، توصيفات مسئول را بيش از آن چه مستحق است بيان کند ممکن است آن مسئول از حالت طبيعي خود خارج و کاري خارج از حدود و ضوابط و موازات انجام دهد. اقتصاد ضعيف و در مقابل آن رشد فزاينده رفاه طلبي، تقابل غني و فقير و فاصله اين دو طبقه از هم؛ براي زورگيران خشونت؛ مجرمان سرقت، و براي افراد معمولي تظاهر و مدح و ثنا به ارمغان مي آورد. جونز چاپلوسي را يک سري رفتارهاي استراتژيک مي داند که به صورت نامشروع براي نفوذ بر يک فرد خاص، با توجه به ويژگي ها و جذابيتهاي شخصي، طراحي شده اند. وارتمن و لينزنمير چاپلوسي را نوع رفتار استراتژيک تعريف مي کنند که توسط فرد براي افزايش جذابيتهاي خويش در نزد ديگران انتخاب مي شوند. رندي گوردن چاپلوسي را يک نوع استراتژي رفتاري مي داند که فرد از آن براي کسب وجهه مناسب و در نتيجه پيشرفت و ارتقاي شغلي بهره مي گيرد و اگر با زيرکي انتخاب گردد کارکنان را به جلو سوق مي دهد. اين تعريف، چاپلوسي را نوعي رفتار منفي و نامشروع نمي داند و به افراد پيشنهاد مي کند که از چاپلوسي به عنوان وسيله اي براي افزايش محبوبيت و جلب توجه استفاده کنند. از نظر تدسکي و ملبورگ چاپلوسي يک دسته از رفتارهاي خود آگاهانه است که افراد آن را با هدف کسب رضايت اشخاص مجهز به کنترل پاداشها و منابع مورد نياز به کار مي گيرند. اين تعريف متعادلي است و ماهيت رفتار چاپلوسي را به عنوان يک رفتار پويا و آگاهانه که براي افزايش احتمال دريافت پاداشهاي مورد نظر استفاده مي شود، به خوبي روشن مي کند و به راحتي آن را به محيط سازماني مربوط مي سازد. همچنين چاپلوسي را نبايد جزو رفتارهاي دغلکارانه و فريبکارانه محسوب کرد.دکتر کاظمي پور جامعه شناس معتقد است چاپلوسي و تملق در بين افرادي ديده مي شود که تخصص و اطلاعات کافي ندارند و با اين روش سعي مي کنند خود را حفظ يا ارتقا بخشند (ولي آنچه به رواج اين عادت رفتاري دامن مي زند شرايط جامعه خصوصاً سيستم اداري ما است و ما شاهديم که افراد متملق از جايگاه و موقعيت ويژه اي برخوردارند و البته مديران و رؤسا نيز از اين رفتار (احساس رضايت مي نمايند) اين رفتار ها در جوامع جهان سوم بيشتر به چشم مي خورد و دليل آن هم حاکميت رابطه به جاي ضابطه و قانون است. بنابراين چاپلوسي راه حلي براي برقراري ارتباط با افراد قدرتمند و بانفوذ قرار مي گيرد.)دکتر اميد ناصري روان شناس مي گويد: «تملق و چاپلوسي در جامعه اي رشد مي کند که جايي براي اظهار نظر آزاد و انتقاد وجود نداشته باشد. هم جامعه و هم خانواده در بروز اين رفتار مؤثرند».مليحه امنعي کارشناس ارشد روانشناسي با اشاره به نقش خانواده و نظام آموزشي مي گويد: «تملق و چاپلوسي نوعي رفتار است که آموخته مي شود و خانواده و مدرسه و رسانه هاي گروهي به عنوان کانون هاي مهم آموزشي و تأثير گذار به صورت مستقيم و غيرمستقيم در اين زمينه مؤثرند».همچنين در خانواده نيز عواملي مانند مردسالاري ايجاد محدوديت اجبار و تحميل، نظرخواهي نکردن از کودکان در مورد مسائل مربوط خودشان و در نتيجه مشارکت نداشتن آنها در انجام امور از جمله عوامل ايجاد کننده روحيه تملق است.همچنين در مطالعه چنگ رابطه بين جو سازماني و ميزان رفتار چاپلوسي بدين صورت بيان گرديده که کارمنداني که معتقدند جو سازماني آنها منفي است، تمايل بيشتري به استفاده از رفتار چاپلوسي نسبت به کارمنداني که احساس جو و فرهنگ سازاني مثبتي مي کنند، دارند. مطالعات ليندن و ميچل: علاوه بر اين ليندن و ميچل نشان داده اند در سازمانهايي که داراي سياستهاي پرسنلي کمي هستند و يا در سازمانهايي که اين سياستها در آنها وجود دارد اما به نحو مطلوبي کنترل و نظارت نمي شوند، رفتار چاپلوسي بيشتري دارد. حجت الاسلام جعفر پژوم سعيدي- پژوهشگر متون ادبيات، معنا و بازخورد واژه هاي تملق و چاپلوسي را چنين مي خواند: «تملق کلام غيرواقع جلوه دادن حقيقت و چاپلوسي نوع تزوير و خدعه براي فريب مخاطب است. بيان مسئله و موضوعتعاريف- در فرهنگ لغت دهخدا، چاپلوسي يعني تملق. چرب زباني. خوشامدگويي.- ستايش و ستودن کسي که در انجام وظايف خود سهل انگار است، چاپلوسي نام دارد. اين کار نوعي آفت زباني و اجتماعي است. - چرب زباني نيروي زيرمجموعه اش، يک غرور مافوق انساني در کالبد مدير توزيع مي کند. - چاپلوسي يک نوع باج دادن به طرف مقابل است. - احساس کمبودي است که فرد براي جبران آن لب به تأييد ديگران مي گشايد.- هنر افرادي است که با به کارگيري روش هاي عادي و بهنجار جامعه يا محيط کار خود قادر به کسب موفقيت دلخواهشان نيستند و با توسل جستن به راه هاي گوناگون چاپلوسي، زبان بازي، خبرچيني، جاسوسي، دورويي، نوکر صفتي و خيانت مي کوشند خلأ ناشي از ضعف هاي شخصيتي و تخصصي مورد نياز خويش در جامعه يا محيط کار خود را جبران کنند. گاهي تملق گويي، نتيجه عادت هاي رفتاري برگرفته از تربيت خانواده باشد و در موارد نيز ممکن است افرادي به دليل نداشتن مهارت در برقراري روابط درست اجتماعي، به اين حالت حرکتند. در هر صورت چاپلوسي، ناشي از حقارت شخصيت فرد يا به گمان خود آنان، ره آورد زرنگي و هوش و تدبير ايشان است. - چاپلوسي، حالتي است برخاسته از ضعف نفس و نوعي اسارت روحي انسان که در برابر ديگر آدميان براي جلب منافع و کسب امتيازهاي مادي صورت مي گيرد.- تملق، راهي کوتاه و بي هزينه براي کسب منزلت دروغين در اجتماع است.- ستايش و ستودن کسي که در انجام وظايف خود سهل انگار است چاپلوسي نام دارد.اين کار نوعي آفت زياني و اجتماعي است.- واژه تملق در فرهنگ معين به معني «چرب زباني کردن، چاپلوسي و اظهار فروتني و محبت کردن» است در جامعه اي که راه هاي دستيابي به امکانات و منزلت اجتماعي بسته باشد و تمرکز در دست گروهي خاص، توزيعش معقول نبوده هرکس در جاي واقعي خود قرار نداشته باشد يعني تصاحب منزلت ها و مناصب اجتماعي تناسبي با شايستگي افراد نداشته باشد يکي از وسايلي که ابداع مي شود تملق است زيرا راهي کوتاه و بي هزينه است.- تملق دروغي است زشت که جامه زيبا بر آن مي پوشانند و در نظر مديران مي آرايندو به عنوان کالا آن را مي فروشند تا موقعي مناسبتر بدست آورند. تملق نوعي دروغ است و چاپلوسي نوعي ريا.انواع چاپلوسي: بدون توجه به قصد و نيت فرد خود شيرين از اين رفتار، چهارنوع تاکتيک چاپلوسي عمده عبارتند از:الف- تعريف و تمجيد: در اين تاکتيک فرد خودشيرين به بيان نظرات و قضاوتهاي مطلوب درباره فرد هدف مي پردازد، چرا که اين حالت رواني در افراد وجود دارد که چنانچه متوجه شوند مطلوب و مورد توجه ديگران هستند، خود به خود تمايل و علاقه ويژه اي نسبت به آنها پيدا مي کنند. رفتارهايي مانند تحسين و چاپلوسي از اشکال ديگر اين تاکتيک هستند.ب- لطف و مرحمت: دومين شيوه لطف و مرحمت است. در اين شيوه که معمولاً به صورت ترکيب با تعريف و تمجيد به تکار مي رود، فرد خودشيرين، با لطف و مرحمت در موارد مختلف نسبت به فرد هدف و برآوردن نيازهاي وي علاوه بر آنکه خود را فردي انسان دوست نشان مي دهد، وي را نسبت به خود مديون مي سازد. ج- همسويي عقايد: در همسويي عقايد فرد خودشيرين، خود را همسو و هم جهت با نظرات، عقايد و ارزشهاي فرد هدف نشان مي دهد. همسويي براساس اين فرض شکل مي گيرد که انسانها افرادي را دوست دارندکه داراي ارزشها و عقايدي نظير خودشان هستند. براي مثال، زير دستاني که مي داند مافوقشان از همتاي خويش راضي نيست و از وي در برابر مافوق خود انتقاد مي کنند، از اين شيوه غيرمستقيم چاپلوسي و رفتار چاپلوسي استفاده مي کنند. د- خودنمايي: چهارمين شکل از رفتار چاپلوسي خودنمايي است. يعني رفتار به شيوه اي که از نظر فرد هدف مطلوب و مناسب است و يا رفتار به شيوه اي که فرد را داراي ويژگي خاصي نشان دهد و وي را براي فرد هدف جذاب کند. آسيب هاي ناشي از چاپلوسي1- مانع پيشرفت خلاقيت مي شود2- باعث ايجاد باورهاي کاذب مديران مي شود3- باعث پرورش افراد نان به نرخ روز خور مي شود4- تحول و پيشرفت و بديع سازي را به چالش مي کشاند5- چاپلوسي، عزت نفس فرد چاپلوس را از او مي گيرد 6- سبب تشويق ديگران به ادامه کارهاي ناروايشان و نيز برانگيزنده غرور زيان آفرين انسان هاست.7- تکبر را سبب مي شود و شخص را از عزت دور مي سازد.8- بي انگيزگي9- از بين رفتن خلاقيت10- عدم استاندارد 11- آلودگي هاي فکري 12- عدم بهره ورياين حرکت، براي ستايش شوندگان دروغين فخرفروشي و خودبيني بار مي آورد و براي ستمگران و خيانتکاران نيز، نوعي تأييد و تشويق عملي به شمار مي آيد. گروهي از افراد، از چاپلوسي ديگران مغرور مي شوند و خود نيز به باوري بي اساس از خويش مي رسند. اينان در وظايف و مسئوليت هاي خود، سستي و خيانت روا مي دارند و در عين حال؛ خود را وظيفه شناس، امانت دار و فداکار در راه مردم مي پندارند و از آنان انتظار تأييد و سپاسگذاري دارند. اهميت و ضرورت پژوهشچاپلوسي در سازمان، سبب آلودگي فرهنگي و اخلاقي محيط کاري مي شود و به مرور، افراد غير کارآمد سرپرستي امور را به دست مي گيرند که کاهش ارتباط افراد سالم و کاردان و نيز پايين آمدن بهره وري در نتيجه فرو پاشي سازمان را منجر خواهد شد.چاپلوسي و يا آفات اخلاقي در هر مجموعه اي نشانگر ناسالم بودن روابط و مناسبات و هنجارهاي حاکم بر آن جامعه است. چنين فضايي در جامعه زماني شکل مي گيرد که منزلت ها و نقش ها آن گونه که شايسته افراد است توزيع نشود و در واقع شايسته سالاري به معني واقعي آن وجود ندارد. اگر هر شخص در جايگاه در خور نشان خود قرار گيردو مطابق با منزل واقعي اش از نقش اجتماعي مناسب برخوردار شود، مناسبات در روابط اجتماعي نيز از سلامت کافي برخوردار خواهد شد. انگيزه هاي چاپلوسي با کندوکاو درباره تملق و علل بروز آن در جوامع، در مي يابيم که در آن جوامع، فرديت رشد نکرده و افراد هويت خود را هضم شدن در جمع يا اشخاص بزرگ مي جويند. در جامعه اي که راه هاي دست يابي به امکانات و منزلت اجتماعي بسته باشد و تمرکز قدرت در دست گروهي خاص، و تصاحب جايگاه ها و منصب هاي اجماعي تناسبي با شايستگي افراد نداشته باشد، يکي از ابزارهايي که براي رهايي از اين تبعيض پديد مي آيد، تملق است؛ راهي کوتاه و بدون هزينه براي رسيدن به خواسته هاي که نه شايستگي مي خواهد و نه زحمت و کوشش. علل پيدايش چاپلوسي 1- عدم احساس مسئوليت2- فقدان باورهاي اخلاقي3- نبود وجدان کاري4- پايبند نبودن به تعهدات خود در قبال سازمان5- حاکميت ارزشهاي مادي در برابر ارزشهاي معنوي6- تجمل پرستي مدير7- خلأ منزلت و نبود شايسته سالاري در ساختار اداري 8- شدت زياد تضاد طبقاتي9- سيستم اداري و بوروکراسي10- ضعف مديريت سازمان در حاکميت رقابت سالم11- ضعف مديريتي و سبک مديريتي 12- عوامل فردي- شخصيتي 13- متغيرهاي وضعيتي14- تمرکز قدرت راههاي جلوگيري از چاپلوسيروش بزرگان دين در برخورد چاپلوسانپيشوايان اسلام نه تنها از چاپلوسي و ستايش نابجا بيزار بودند، بلکه مدح آميخته به تملق را نيز عيب اخلاقي مي شمردند. آنان در برابر رفتار و گفتار ذلت باري که با غرور و شرف انساني مغاير بود، سکوت نمي کردند و اگر کسي مرتکب چنين عمل خلافي مي شد، از او انتقاد مي کردند مؤلف کنزالعمال، روايتي بدين مضمون آورده که:جماعتي از قبيله «بني عامر» به محضر پيامبر وارد شدند و شروع به مداحي و ستايش آن حضرت کردند. پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم به آنان فرمود: «سخن خود را بگوييد، ولي مواظب باشيد که شيطان شما را به زياده روي در کلام وادار نسازد». حضرت با اين سخن حکيمانه، گوشزد مي کند که هرگاه زبان را به حال خود واگذاريد، بيم آن مي رود که از حد خود تجاوز کند و زياده بر آنچه شايسته است، بگويد. در عين حال، به پيروان خود هشدار مي دهد که حتي درباره شخصيتي چون پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله وسلم نيز از ستايش و چاپلوسي بپرهيزند. خاموشييکي از بهترين و مناسب ترين روش هاي برطرف سازي رفتارهاي تملق آميز، اعتنا نکردن و پاسخ مثبت ندادن به رفتار چاپلوسان است که در حيطه روان شناسي، «خاموشي» ناميده مي شود. بدين ترتيب، اين گونه افراد، روش به ظاهر کارآمد خود را غير مؤثر و تحقيرآميز مي يابند و به اجبار، با تجديدنظر در شخصيت خود، سعي خواهند کرد رفتارهاي مناسبي را جايگزين رفتار پيشين خود نمايند.همانگونه که پيامبراکرم صلي الله عليه و آله وسلم در نکوهش چاپلوسي و مدح بي جا مي فرمايد: «اَحْثُّوا التُّرابَ عَلي وُجُوهِ الْمَدّاحينَ؛ به صورت چاپلوسان و مدحان خاک بپاشيد».تقويت مثبت در مقابل، توجه و نيز پاسخ دهي مثبت به رفتارهاي مناسب و اصلاح شده اين گونه افراد، روش مکمل براي تکنيک خاموشي است و اين تکنيک، در اصطلاح روان شناسان «تقويت مثبت» نام دارد.پيامدهاي اجتماعي چاپلوسيچاپلوسي و تملق، غرور مي آورد و مغرور به پند ناصحان گوش نمي دهد و اگر اين حالت او با قدرت همراه شود، هرکس را به سختي و بدبختي مي افکنند. بر اين اساس، پيامبر گرامي اسلام صلي الله علي و آله وسلم فرمود: «اذا مدحت اخاک في وجهه امررت علي حلقه موسي؛ هرگاه برادرت را پيش رويش بستايي، چنان است که تيغ بر گلوش نهاده اي». فرد چاپلوس، افزون بر اينکه مرتکب دروغ، نفاق و ميدان دادن به ستمگران مي شود، به نسبت موقعيت ستمگران و آثار ناگواري از تملق و چاپلوسي او پديد آمده، خود يکي از عوامل فساد و شريک جرم زيان ها و خسارت هاي وارد شده از اين ناحيه به شمار مي رود. هرکس به مقدار دخالت، همکاري، تأييد و تشويق خود از ديگران، در پيدايش فساد و ارتکاب جرم ها و ظلم، سهيم و شريک است. چاپلوسي، عزت نفس فرد چاپلوس را از او مي گيرد و شخص ستايش شونده را نيز به غرور و تکبر و واهي گرفتار مي سازد، نيز بر ادامه جرم و گناه دامن مي زند. راه هاي کاهش تملق و چاپلوسي1- بايد به تدبيري براي حفظ و پاسداشت حريم حقوق و اخلاق فردي همت گمارد تا آن که اخلاق انسان دستخوش مطامع قدرتمند واقع نشود.2- تنها مي بايد شايستگي کامل- هرچه بيشتر- کامل، مبناي نيل به امکانات قرار گيرد. در اين زمينه، کم کاري و کم لطفي متوليان امور جامعه را هم نبايد دست کم گرفت.3- اصلاح ساختاري اداري و همچنين عملي و نه در حد شعار، باور به شايسته سالاري مي تواند به از بين بردن عادات ناپسند ديرين چاپلوسي، کمک زيادي کند. 4- علت وجود تملق گويي در اين است که مديريت نتوانسته است رقابت سالم در امور سازماني خود به وجود آورد و يا نتوانسته است خلاقيت ها را کشف کند که در حقيقت، نشانگر ضعف مديريت است. اين مسئله سبب مي شود که کارکنان چاپلوسي، دروغگو و چرب زبان شوند. 5- مدير بايد هنر حرفه اي بودن در کار موظف خود را ياد بگيرد. مسئوليت پذير باشد. در آن صورت، زيرمجموعه او هم مسئوليت پذير خواهد شد. 6- مدير مي بايد تجارب کارکنان سازمان تحت مديريت خود را مورد توجه خود قرار بدهد و حالت مشورتي و تأملي داشته باشد نه آن که فرضاً يک مديريت خشک، بدون انعطاف و خودرأي باشد چرا که در چنين فضايي، جو چاپلوسي به وجود مي آيد. 7- يک مدير پيش از هر اقدامي بايد زمينه سازي محيط کار را مورد توجه قرار دهد و برآموزش و بهسازي منابع انساني تأکيد داشته باشد تا جريان بهره وري و کارايي سازمان را بالا رود. وقتي که يک مدير داراي منابع انساني کارآمد باشد، ديگر جايي براي حرف و حديث، چاپلوسي و چرب زباني باقي نمي ماند. 8- اصل تکنولوژي در اختيار مدير و نه مدير در اختيار تکنولوژي، معطوف به ابهام زدايي در سيستم مديريتي است.9- بي اعتنايي به رفتار چاپلوسان، از عوامل مهم ريشه کني تملق در جامعه است.10- شيوع فرهنگ چاپلوسي، تصدي افراد غير کارآمد و نالايق بر منصب هاي اجراي را در پي دارد11- وجود مديران مستحکم12- پرورش فرهنگ شايسته سالاري13- گسترش آزادي نقد و انتقاد14- اصلاح ساختارها و عملکردها15- رشد افراد غيرمتملق16-ايجاد فضاي مناسب و سالم عوامل مؤثر بر جلوگيري و محو چاپلوسي:1) شيوه هاي تربيتي حاکم بر خانواده نقش بسيار مؤثري در بروز اين ناهنجاري ها دارد. 2) اصلاح روابط مناسب اجتماعي افراد از طريق آموزش و پرورش و متحول کردن ارزشهاي اجتماعي 3) تأمين نيازهاي مادي به منظور آلوده نشدن به اعمال غير قانوني ضروري به نظر مي رسد. 4) رفع کمبود هاي رواني و مديريتي که موجب آگاهي افراد مي شود. 5) داشتن روحيه انتقاد پذيري مسئولان که باعث تکامل و خلاقيت کارکنان مي شود تا آنان را براساس لياقت و شايستگي شان مورد محک و ارزيابي قرار دهند. امامي- پژوهشگر علوم ارتباطات، درباره دلايل ديگر بروز چاپلوسي به ضعف مديران سازمان در حاکميت رقابت سالم اشاره مي کند و مي گويد: «علت وجود تملق گويي در اين بوده که مديريت نتوانسته است رقابت سالم در امور سازماني خود به وجود آورد و يا نتوانسته است خلاقيت ها را کشف کند که در حقيقت، نشانگر ضعف مديريت است. اين مسئله سبب مي شود که کارکناني چاپلوسي، دروغگو و چرب زبان شوند... دلايل رفتار چاپلوسي: چاپلوسي مي تواند دو دسته دليل داشته باشد:1- دلايل تدافعي: رفتار چاپلوسي تدافعي به منظور حفاظت شخصي از نتايج عملکرد ضعيف صورت مي گيرد. در اين حالت فرد ممکن است به منظور برانگيختن حس دلسوزي سرپرست خود به اين گونه رفتار کند. 2- دلايل سوداگرانه: رفتار چاپلوسي سوداگرانه واکنشي نيست. بلکه اهداف بلندمدتي را دنبال مي کند و اغلب توسط فرد به عنوان وسيله اي براي ارتقاء و يا شيوه اي براي دستيابي به اهداف شخصي استفاده مي شود. تملق مانع پيشرفت خلاقيت فرهنگ تملق و تکريم هاي بودار برخي از کنارکنان لطمه زياد به تحرک و شيوه کاري مي زند به خصوص زماني که مدير يک اداره يا شرکت آدمي باشد که از تشويق ها و تعظيم و تکريم هاي زيرمجوعه اش همواره استقبال مي کند اما هيچ اقدام مؤثر در پيشرفت و توليد تحت نظارت خود به عمل نمي آورد. کارفرما و رئيس ضعيف النفس خيلي لذت مي برد که کارگر يا کارمند تحت امرش از او تمجيد کند و چشم و گوش بسته فرامين او را اطاعت کند. چرب زباني نيروي زيرمجموعه اش، يک غرورمافوق انساني د رکالبدش توزيع مي کند. تکرار اين کرنش و پذيرش، انرژي و قواي فعالانه انساني در تحول و پيشرفت و بديع سازي را به چالش ميکشاند و خمودگي در روحيه همه افراد جايگزين کوشش براي خلاقيت حرفه اي مي شود نتيجه اين شيوه هاي منع تحولات محيط کار، جامعه و گسترده کشور، درجازدگي، مصرف گرايي و مهار نوآوري مي شود. علت عقب ماندگي برخي جوامع، نداشتن سرمايه مادي (سرمايه ملي) نيست، بلکه تخمير انديشه هاي فعال، پژوهشي، تتبعات نوين و در يک کلام، وجود مديريت ستايش پذير و تملق طلب و بدون عرق ملي و تعهد اخلاقي است. چاپلوسي و تملق معمولاً نسبت به چه افرادي صورت مي پذيرد؟چاپلوسي، اغلب نسبت به کساني صورت مي پذيرد که از توانمندي اقتصادي، سياسي، اجتماعي يا اداري بهره مندند و البته اين وضع محدود به تاريخ معاصر نيست و پيش از اين نيز گفتارهايي از تاريخ کهن وجود دارد که براساس آن مي توان دريافت که چاپلوسي در مناسبات ايرانيان از ديرباز وجود داشته است و جانثاران دروغين زيادي در همه عرصه ها باعث مي شوند تا حاصل زحمات و خدمات ارزنده بسياري از افراد متين جامعه ناديده گرفته شود. رابطه چاپلوسي و صداقتدر محيط هايي که چاپلوسي متداول است، هر نوع تغييري بايد مورد پسند طبقه خاصي از جامعه باشد. در اين حالت، نتيجه اين مي شودکه صداقت و پايبندي به اصولي که تأمين کننده منافع واقعي مردم است جاي خود را به تحسين مبالغه آميز و در نهايت به چاپلوسي مي دهد. نتيجه گيري شهوديدر جامعه اي که راه هاي دست يابي به امکانات و منزلت اجتماعي بسته باشد و تمرکز قدرت در دست گروهي خاص، و تصاحب جايگاه ها و منصب هاي اجتماعي تناسبي با شايستگي افراد نداشته باشد، يکي از ابزارهايي که براي رهايي از اين تبعيض پديد مي آيد، تملق است؛ راهي کوتاه و بدون هزينه براي رسيدن به خواسته هاي که نه شايستگي مي خواهد و نه زحمت و کوشش.چاپلوسي، هنر افرادي است که با به کارگيري روش هاي عادي و بهنجار جامعه يا محيط کار خود قادر به کسب موفقيت دلخواهشان نيستند و با توسل جستن به راه هاي گوناگون چاپلوسي، زبان بازي، خبرچيني، جاسوسي، دورويي، نوکر صفتي و خيانت مي کوشند خلأ ناشي از ضعف هاي شخصيتي و تخصصي مورد نياز خويش در جامعه يا محيط کار خود را جبران کنند. گاهي تملق گويي، نتيجه عادت هاي رفتاري برگرفته از تربيت خانواده باشد و در مواردي نيز ممکن است افرادي به دليل نداشتن مهارت در برقراري روابط درست اجتماعي، به اين حالت حرکتند. در هر صورت چاپلوسي، ناشي از حقارت شخصيت فرد يا به گمان خود آنان، ره آورد زرنگي و هوش و تدبير ايشان است.چه بسا کساني که با ستايش ديگران، فريب خوردند، ستايش بي اندازه(تملق گويي)خودپسندي مي آورد و انسان را به سرکشي وا مي دارد. آدمي که حيثيت و نفس انساني اش را ولو در نگاه آشنايان و همکاران خرد ميکند در مقابل شخصي به هر صورت توانمند و داراي تيتر کلاسيک و يا سازماني تبديل به يک موجود ذيروح مفلوک مي کند تا مثلاً مشغول کاري شود، رتبه بگيرد، ارتقاء پست نصيبش شود و يا خلاصه به اصطلاح نورچشمي فلان مدير و بهمان صاحب کارخانه و ... شود، اين آدم هيچ گاه مورد اعتبار اخلاقي و دلبستگي از سر صدق و صفا واقع نمي شود و او به فردي که نان را به نرخ روز مي خورد معروف است. - تملق و چاپلوسي نشاندهنده عدم توانايي فرد است زيرا فردي که توانايي دارد نياز به چاپلوسي ندارد. - مديراني که به چاپلوسي و تملق کارکنان خود اهميت مي دهند جوي پر از رويا و دروغ را در سازمان خود ايجاد مي کنند که در خاتمه به ضرر سازمان خودشان تمام مي شود. - بي اعتنايي به رفتار چاپلوسان، از عوامل مهم ريشه کني تملق در جامعه است. - شيوع فرهنگ چاپلوسي، تصدي افراد غيرکارآمد و نالايق بر منصب هاي اجرايي را در پي دارد منابع: حوزه نت،مسائل جاري مديريت
کد خبر: ۸۲۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۴/۰۶