مشکل دیگر آقاعلی مطهری، محرومیت از اندیشه و فکر و علم و دانش والا به ویژه علوم اسلامی است. او تا آن پایه از علوم اسلامی بیبهره است که تمسک من به آیه شریفه «ان جائکم فاسق بنباء فتبینوا» را به عنوان « تهمت فسق به یک شخص مومن»! دانسته و معرکه گرفته است!آوای دنا-روزنامه اعتماد به نقل از حجت الاسلام سیدحمید روحانی نوشت: برخی از روزنامهها در تاریخ 22 تیرماه 1393 نوشتهای از آقاعلی مطهری انتشار دادند که در آن نامبرده این حقیر را به جرم انتقادی که از او در حضور مقام معظم رهبری در تاریخ 26 خردادماه گذشته به عمل آوردم، سخت مورد تاخت و تاز قرار داده و انتقادهایم را «جملاتی که ناشی از تملق و چاپلوسی که تعفن آن بسیاری از حضار را متاذی کرد» دانسته است! لازم به یادآوری است که نامبرده در دیدار با مقام معظم رهبری در روز 26 خرداد دو موضوع را مطرح کرد: نخست اینکه موتورسواران با عدم رعایت مقررات راهنمایی و رانندگی مایه زحمت و دردسر برای مردمند و در این باره وقتی با اداره راهنمایی و رانندگی گفتوگو کردیم گفتند از دفتر رهبری سفارش شده است که موتورسواران را که از قشر مستضعفند مورد تعرض قرار ندهند که این ادعا در همان جلسه از سوی مسوول دفتر رهبری تکذیب شد. موضوع دومی که مطرح کرد پیشنهاد آزادی یا محاکمه و مجازات آقایان کروبی و موسوی (از عوامل فتنه) بود. پاسخ مقام رهبری در یادداشتی زیر عنوان «در دیدار با رهبری چه گذشت» در سایت بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی آمده است و به تکرار آن در این نوشته نیازی نیست، لیکن انتقادی را که در دیدار با رهبری از نامبرده کردم به گونه خلاصه بازگو میکنم تا روشن شود که چرا آقاعلی از انتقاد مشفقانه من آنگونه آشفته شده و طاقت و توان از کف داده و به ناسزاگویی و پیرایهتراشی پرداخته است. انتقادهای من از نامبرده در حضور رهبری در این سه محور بود که در پی میآید: 1. با اشاره به آیه شریفه ان جائکم فاسق بنباء فتبینوا ان تصیبوا فوما بجهاله... که اصل عقلایی تحقیق و تفحص را پیرامون خبرهایی که شنیده میشود مورد تاکید قرار میدهد، از او نقد کردم که چرا باید درباره خبری که دریافت میکند بدون پرس و جو و تحقیق باور کند و حتی به خود زحمت ندهد که دست کم با یک تلفن از دفتر رهبری بپرسد که آیا چنین سفارشی درباره موتورسواران شده است یا نه. و یادآور شدم که این روش که آنچه را میشنود بدون تحقیق باور کند و به آن ترتیب اثر دهد، برخلاف موازین شرعی و عقلی است و از عوامل فریب خوردن و آلت دست شدن است و یک انسان باخرد، فهیم و متعهد بدون تحقیق و پرس و جو خبری را نمیپذیرد و باور نمیکند. 2. در شرایطی که ایران امروز با مشکلات گوناگون اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی مواجه است و بیکاری، تورم و گرانی، مفاسد اجتماعی و اخلاقی و فرهنگی و تجاوز به ارزشهای اسلامی، ملت ما را رنج میدهد، از یک مسوول آگاه و مردمی انتظار است که در دیدار با رهبری درباره پیچیدهترین و بغرنجترین معضلات اجتماعی طرح بدهد، نظرخواهی کند و رهنمود بگیرد، آیا از نظر آقاعلی، امروز مردم ایران مشکلی بغرنجتر، کمرشکنتر، فوریتر و حیاتیتر از ناهنجاریهای موتورسواران ندارند؟! آیا تنها مشکل یا مهمترین و ضروریترین مشکل مردم ما نابسامانی موتورسواری و حصر فتنهگران است؟! 3. یک نماینده مجلس شورای اسلامی، نماینده عموم ملت ایران است، نه نماینده دسته و گروه ویژه! چگونه است که این نماینده محترم در هر محفل، مجلس و مناسبتی از فتنهگران و فتنهآفرینان یاد میکند و به اصطلاح معروف همیشه به یک سو غش میکند؟ آیا از دید او در میان مردم ایران دیگر کسی یا کسانی نیستند که استحقاق دفاع داشته باشند؟ آیا همه مردم ایران به حق و حقوقشان رسیدهاند و تنها آقایان کروبی و موسوی هستند که در برزخ بلاتکلیفی به سر میبرند؟ یکسونگری و گرایش باندی دور از شأن مسوولی است که خود را نماینده عموم ملت میداند. این خلاصه انتقادهایی است که در دیدار با رهبری در برابر اظهارات آقاعلی مطهری مطرح کردم، اکنون باید دید کدام یک از این سه محوری که به عنوان انتقاد در آن دیدار مطرح شد «جملاتی ناشی از تملق و چاپلوسی» بود! «که تعفن آن بسیاری از حضار جلسه را متاذی کرد»؟!! امیدوارم آقاعلی آن «جملاتی» را که در این سه محور آمده است و جنبه «تملق و چاپلوسی» دارد مشخص کند تا خوانندگان، او را خدای ناخواسته به عنوان یک آدم بیمسوولیت، یاوهگو، دروغ پرداز و هوچی باز نپندارند و گفتهها و نوشتههای او را بر این نسق ندانند و نخوانند. نامبرده ادعا کرده است که «بسیاری از حضار جلسه» از آن «جملاتی که ناشی از تملق و چاپلوسی» بود، متاذی شدند! لیکن به نظر میرسد منظور او از «بسیاری» جز خود او کسی نباشد... برخلاف ادعای او حاضران آن جلسه پس از پایان سخنان انتقادآمیزم و پایان دیدار، شتابان به سوی من شتافتند و صورتم را غرق بوسه کردند و تقدیر و تشکر قلبی خود را از سخنانم اظهار داشتند، فراموش نمیکنم آن مرد دردمندی را که نمیشناسم و نام او را نیز نپرسیدم، گویا از کرمانشاه بود دستانم را فشرد و در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود اظهار کرد سخنان شما در پاسخ اظهارات او آبی بود که بر روی آتش درونم ریخته شد که اگر سخنان شما را در رد و نقد او نمیشنیدم عقدهای از حرفهای او در دل من ایجاد شده بود که تا کرمانشاه باید زجر میکشیدم و اشک میریختم. او از عمق قلب برای من دعا کرد. خشم و کین آقاعلی مطهری از اینجانب به جرم چند انتقاد تا آن پایه است که ناسزاها و نسبتهای ناروایی که به من داده نتوانسته است او را آرام کند و خشم او را فرو نشاند. از این رو، به تحریف و تفسیر من درآوردی دست زده تا بتواند انتقادهایی را که بر او وارد شده کمرنگ سازد و از اهمیت آن بکاهد. ... آقاعلی مطهری افزون بر خوی انتقادناپذیری که از فرهنگ شاهنشاهی به ارث برده است چند مشکل دیگر هم دارد که مایه به چالش کشیده شدن او میشود: 1- بیگانگی از مردم آقاعلی مطهری راه مردم را گم کرده و از ملت جدا شده است، با مردم پابرهنه، پاکباخته، فداکار و انقلابی سروکار ندارد، آنان را نمیشناسد، خواست و برداشت و ایده و آرمان آنان را برنمیتابد، از دردها، رنجها و گرفتاریهای مردم بیخبر است، از ناهنجاریها و گرفتاریهای گوناگون اقتصادی، معضل بیکاری، رنج تورم و گرانی و... که به علت سوء مدیریت و بیتدبیری برخی از مسوولان و دولتمردان، گریبانگیر مردم شده است آگاهی ندارد. او چه میداند جوانانی که چند برابر سواد و معلومات او دانشآموخته و تحصیل عالیه را به پایان بردهاند، امروز از نابسامانی، سرگردانی بیخانمانی و بیکاری چه میکشند و چه رنجی میبرند؟ آقاعلی مطهری شاید گمان میکند مردم ایران همان ورشکستههای سیاسیاند که دور او را گرفته و او را آلت دست کردهاند و نوشتهها و گفتههای او را برای تضعیف نظام جمهوری اسلامی و ضربه زدن به خط امام و رهبری و ارزشهای انقلاب اسلامی با آب و تاب پوشش میدهند و منتشر میکنند. آقاعلی مطهری شاید بر این باور است که مردم ایران امروز همانند خود او از زندگی نسبتا آمیخته با رفاه برخوردارند و جز حصر خانگی دو تن از عوامل فتنه غم و غصهای ندارند، قهرا در چنین اوضاع مطلوب! او در دیدار با رهبری جز مشکل ترافیک موتورسواران و حصر فتنهسواران حرفی برای گفتن ندارد و معضل دیگری نمیبیند تا با رهبر در میان بگذارد. 2- وابستگی باندی دومین مشکل آقاعلی مطهری دنبالهروی کورکورانه او از باند قدرتطلب و فزونخواهی است که در راه آز نفسانی خویش فتنه 88 را کلید زدند و در راه سازش با امریکا و پایان دادن به آرمانهای انقلاب اسلامی و همدستی با مرتجعترین و خونریزترین دولتهای منطقه مانند آل سعود که موجودیت آن برای نگهبانی از کیان صهیونیسم است سر از پا نمیشناسند، راهشان از راه امام، رهبری و ملت انقلابی ایران جداست و تئوریسینهای آنان برآنند که با قلمهای زهرآگین و ننگین خود، غیرت، عزت، شرافت و انسانیت انسانی را از ملت ایران بگیرند، استقلالخواهی را با دستاویز اینکه دوره، دوره ارتباطات است نه استقلال به زیر سئوال ببرند، نوعدوستی، همدردی با ستمدیدگان و اتحاد و انسجام اسلامی را آرمانگرایی بیهوده و پوچ بنمایانند و ملت ایران را برای تن دادن به هر ذلت، رذالت و وادادگی آماده سازند، کتابهای «بامسوولیت سردبیر» و نیز کتاب «ایران و جهانی شدن» در واقع مانیفست این باند است. آقاعلی مطهری که گویا دریافته است دیگر در میان ملت انقلابی ایران و فرزندان امام جایگاهی ندارد به دنبالهروی از این باند خطرناک پرداخته و مطالبی بر زبان و قلم میآورد که این سیاست بیوطنان واداده را استواری میبخشد و خوراک تبلیغاتی چرب و نرمی برای بوقهای تبلیغاتی دشمنان سوگندخورده اسلام و ایران تدارک میبیند. دم زدن آقاعلی مطهری از کروبی و موسوی در هر فرصت و مناسبت و بیمناسبت و پشتیبانی از شیخ حسینعلی منتظری برای این است که بتواند در دل دگراندیشان و گروهکهای ضد انقلاب و بیگانه از اسلام و ایران «به هر حیله رهی» بیابد و از پشتیبانی آنان برخوردار باشد. 3- فقر علمی و فرهنگی مشکل دیگر آقاعلی مطهری، محرومیت از اندیشه و فکر و علم و دانش والا به ویژه علوم اسلامی است. او تا آن پایه از علوم اسلامی بیبهره است که تمسک من به آیه شریفه «ان جائکم فاسق بنباء فتبینوا» را به عنوان « تهمت فسق به یک شخص مومن»! دانسته و معرکه گرفته است! چنانکه پیشتر اشاره شد این آیه شریفه یک اصل عقلایی را مورد تایید و تاکید قرار میدهد که خبرها و گزارشها به ویژه واحد خبر واحد را بدون وارسی و پرس و جو نباید باور کرد و به آن ترتیب اثر داد و جمله شرطیه در این آیه برای بیان موضوع است و دارای مفهوم نیست. آقاعلی مطهری نه تنها از علوم اسلامی بیخبر است بلکه رساله عملیه را نیز مطالعه نکرده و مسائل شرعی خویش را نیز نمیداند و هنوز نتوانسته دریابد که غیبت و تهمت در کجا معنا و مفهوم پیدا میکند و اگر احیانا به یک مقام ناشناخته و بینام و نشان نسبتی داده شد غیبت و تهمت به شمار نمیآید مانند اینکه میگوییم برخی از آقازادهها سوءاستفادهچیاند، برخی از مقامات دولت خیانتکارند. او اگر اهل فکر و اندیشه بود، اینگونه بیگدار به آب نمیزد و به مصداق «پسته بیمغز اگر لب واکند رسوا شود»، فرودستی و میانتهی بودن خود را به نمایش نمیگذاشت. این کوتهبینی و سطحینگری است که او را به موضعگیریهای شتابزده و نسنجیده وامیدارد و با وجود بلندپروازیهایی که دارد، هر روز بیش از گذشته در میان ملت ایران ضایع میشود و اعتبار خود را از دست میدهد. آقاعلی مطهری اگر به جای رو آوردن به سیاستبازیهای نفرتانگیز و کودکانه و جاهطلبیهای ناشیانه به دنبال درس و تحصیل میرفت و پایههای علمی خود را استواری میبخشید، شاید اینگونه آلت دست نابکاران نمیشد و دین و دنیای او دستخوش هوسهای آنی و آرزوهای دستنیافتنی قرار نمیگرفت. آقاعلی مطهری از روی کوته بینی و سادهاندیشی گمان کرده است که با مطرح کردن مشکل ترافیک موتورسواران و پیشنهاد آزادی یا محاکمه فتنهکاران، به اصطلاح معروف «شاهکار» کرده و «واقعیات جامعه را به اطلاع رهبر» رسانیده است! غافل از اینکه دیر زمانی است که جریانهای ضد انقلاب و فتنهجویان بیوطن و عاشقان یقه چاک امریکا مانند برخی از ملی - مذهبیها، سلطنتطلبها، تجزیهطلبان منافقان و دیگر عناصری که رو به قبلهگاه کاخ سفید به نیاز و نیایش ایستادهاند در سایتها، بولتنها، شبنامهها و روزنامههای خود جریان حصر خانگی عوامل فتنه را دستاویزی برای آسیب رساندن به نظام جمهوری اسلامی قرار داده و از آن سوءاستفاده فراوان کردهاند و مقام رهبری با این ترفندها دیرزمانی است که آشنایی دارند و نیز از ناهنجاریهای گوناگون و رنجهای مردم نیز بیش از هر مقام دیگری باخبرند و به مسوولان مربوط در مورد مشکلات مردم رهنمودهای لازم را میدهند و حتی در سخنرانیهایشان نیز میبینیم که بسیاری از مشکلات کشور، حتی کوچکترین معضل اجتماعی مانند نابسامانی ترافیک مطرح شده است که از اشراف کامل ایشان به اوضاع کشور نشان دارد. هنر عناصر کوتهفکر و سطحینگر این است مانند مگسی که روی زخم مینشیند، تنها به بازگو کردن گرفتاریها و ناهنجاریها میپردازند، در خلوت و جلوت، بیمناسبت و بامناسبت، در حضور رهبری، در جمع مردمی، گرفتاریهای اجتماعی را که برای همگان عیان است جار میزنند و برای خود بازارگرمی درست کنند اما آن سوتهدلان و خیرخواهانی که به یاد مردمند و درد مردم را به درستی درک میکنند، به جای جار و جنجال، دنبال علاج میروند، برای چارهجویی به تدبیر و تامل مینشینند، طرحهای کارشناسی میدهند و به این گونه در راه رفع مشکلات به سهم خود گامی عملی برمیدارند. خیرخواه رهبر، ملت و کشور آنهایی هستند که دنبال راه علاج هستند، نه آن بیهنرانی که تنها هنرشان جار زدن و جاروجنجال کردن است. 4- فقدان معنویت دیگر مشکل آقاعلی مطهری این است که به مرز تقوا و پرهیزکاری پایبند نیست، او در نامه خود بیپروا و بدون واهمه چند نسبت ناروا و دور از موازین اسلامی به اینجانب داده است که مسوولیت شرعی دارد. او برای اینکه بتواند انتقادهایی را که به او کردهام بیاعتبار کند و ضعف فکری و فرودستی خود را که در دیدار با رهبری به نمایش گذاشت پوشیده دارد، به تحریف و دروغ دست زده و ادعا کرده است که من گفتهام «در حضور مقام رهبری... فقط باید از وضع موجود تعریف و تمجید کرد و احیانا به تملق و چاپلوسی پرداخت»!! دروغ دیگری که در نامه خود به من نسبت داده این است که «... فکر میکنید در مواجهه با رهبر انقلاب فقط باید دل ایشان را شاد کرد و از مطرح کردن واقعیات و نقاط ضعف جامعه برای برطرف کردن آن خودداری نمایید، اصل النصیحه لائمه المسلمین راعمدا فراموش کردهاید...»! نیز آورده است «...چگونه به یک شخص مومن فرهیخته محترم تهمت فسق میزنید...»! بیتردید یک انسان متعهد و معتقد به خدا و روز جزا این گونه راحت و بیپروا به تحریف و «تفسیر به رای» سخنان دیگری نمیپردازد و نسبتهای ناروا نمیدهد، بگذریم که او اصولا معنای «النصیحه لائمهالمسلمین» را نیز درنیافته است، چنان که مسائل دینی خود را نیز فرانگرفته و سخن گفتن درباره «یک شخص» بینام و نشان که تنها در درون او شناسایی شده است را « تهمت فسق» پنداشته است! باید از او پرسید این «شخص مومن» پنهان در درون شما چقدر مومن است که به دفتر رهبری نسبت دروغ داده است و به دروغ ادعا کرده است که «از دفتر رهبری سفارش شده است که موتورسواران را که از قشر مستضعفند مورد تعرض قرار ندهند»!! و جنابعالی چقدر مومن و مومنشناسی که این شخص را با وجود دروغ آشکار و تهمت زنی به دفتر مقام رهبری مومن میدانی؟! باید از جناب آقاعلی مطهری پرسید: اکنون که به تعبیر ما طلاب «مصنف» زنده است و انتقادهای او به جنابعالی در دیدار با رهبری ضبط شده و نوار آن موجود است، شما به خود جرات میدهی که به چنین تحریفها و تفسیرهای «مالایرضی صاحبه» دست بزنی و نسبتهای ناروا بدهی، باید دید در مورد نوشتهها و گفتههای آن بزرگانی که دیده از جهان فروبستهاند و حضور ندارند چه خواهی کرد. مصیبت برای آن شهید بزرگواری است که آقاعلی مطهری متولی آثار ایشان باشد، باید گفت انالله و انا الیه راجعون. نامبرده در پایان نامه خود آورده است: «نحوه رفتار با امام و پیشوا را باید در نحوه رفتار شهید آیتالله مطهری با امام خمینی جستوجو کرد»! باید دانست آنچه از شهید مطهری در دست است و در سیره ایشان آشکار است پیروی از ولایت و تعبد نسبت به امام است آن شهید از مردان ولایتمداری بود که هیچگاه از مرز ولایت گامی بیرون نگذاشت و نسبت به امام تعبد داشت. اگر امروز نیز در قید حیات بود بیتردید یکی از پیروان راستین مقام رهبری بود و افتخار همراهی با ایشان را داشت و لقمان گونه به فرزند خویش توصیه میکرد: «واقصد فی مشیک و اغضض من صوتک ان انکرالاصوات لصوت الحمیر.»
کد خبر: ۳۹۵۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۰۱
اي علي! هميشه فکر ميکردم که تو بر مرگ من مرثيه خواهي گفت و چقدر متأثرم که اکنون من بر تو مرثيه ميخوانم! اي علي! من آمدهام كه بر حال زار خود گريه كنم، زيرا تو بزرگتر از آني كه به گريه و لابه ما احتياج داشته باشي!... خوش داشتم که وجود غمآلود خود را به سرپنجه هنرمند تو بسپارم، و تو نيِ وجودم را با هنرمندي خود بنوازي و از لابلاي زير و بم تار و پود وجودم، سرود عشق و آواي تنهايي و آواز بيابان و موسيقي آسمان بشنوي ميخواستم که غمهاي دلم را بر تو بگشايم و تو «اکسير صفت» غمهاي کثيفم را به زيبايي مبدّل کني و سوزوگداز دلم را تسکين بخشي ميخواستم که پردههاي جديدي از ظلم وستم را که بر شيعيان علي(ع) و حسين(ع) ميگذرد، بر تو نشان دهم و کينهها و حقهها و تهمت ها و دسيسهبازيهاي کثيفي را که اززمان ابوسفيان تا به امروز بر همه جا ظلمت افکنده است بنمايانم اي علي! تو را وقتي شناختم که کوير تو را شکافتم و در اعماق قلبت و روحت شنا کردم و احساسات خفته وناگفته خود را در آن يافتم. قبل از آن خود را تنها ميديدم و حتي از احساسات و افکار خود خجل بودم و گاهگاهي از غيرطبيعي بودن خود شرم ميکردم؛ اما هنگامي که با تو آشنا شدم، در دوري دور از تنهايي به در آمدم و با تو همراز و همنشين شدم اي علي! تو مرا به خويشتن آشنا کردي. من از خود بيگانه بودم. همه ابعاد روحي و معنوي خود را نميدانستم. تو دريچهاي به سوي من باز کردي و مرا به ديدار اين بوستان شورانگيز بردي و زشتيها و زيباييهاي آن را به من نشان دادي. اي علي! شايد تعجب کني اگر بگويم که همين هفته گذشته که به محور جنگ «بنت جبيل» رفته بودم و چند روزي را در سنگرهاي متقدّم «تل مسعود» در ميان جنگندگان «امل» گذراندم، فقط يک کتاب با خودم بردم و آن «کوير» تو بود؛ کوير که يک عالم معنا و غنا داشت و مرا به آسمانها ميبرد و ازليّت و ابديّت را متصل ميکرد؛ کويري که در آن نداي عدم را ميشنيدم، از فشار وجود ميآرميدم، به ملکوت آسمانها پرواز ميکردم و در دنياي تنهايي به درجه وحدت ميرسيدم؛ کويري که گوهر وجود مرا، لخت و عريان، در برابر آفتاب سوزان حقيقت قرار داده، ميگداخت و همه ناخالصيها را دود و خاکستر ميکرد و مرا در قربانگاه عشق، فداي پروردگار عالم مينمود ... اي علي! همراه تو به کوير ميروم؛ کوير تنهايي، زير آتش سوزان عشق، در توفانهاي سهمگين تاريخ که امواج ظلم و ستم، در درياي بيانتهاي محروميت و شکنجه، بر پيکر کشتي شکسته حيات وجود ما ميتازد اي علي! همراه تو به حج ميروم؛ در ميان شور و شوق، در مقابل ابّهت وجلال، محو ميشوم، اندامم ميلرزد و خدا را از دريچه چشم تو ميبينم و همراه روح بلند تو به پرواز در ميآيم و با خدا به درجه وحدت ميرسم اي علي! همراه تو به قلب تاريخ فرو ميروم، راه و رسم عشق بازي را ميآموزم و به علي بزرگ آنقدر عشق ميورزم که از سر تا به پا ميسوزم .... اي علي! همراه تو به ديدار اتاق کوچک فاطمه ميروم؛ اتاقي که با همه کوچکياش، از دنيا و همه تاريخ بزرگتر است؛ اتاقي که يک در به مسجدالنبي دارد و پيغمبر بزرگ، آن را با نبوّت خود مبارک کرده است، اتاق کوچکي که علي(ع)، فاطمه(س)، زينب(س)، حسن(ع) و حسين(ع) را يکجا در خود جمع نموده است؛ اتاق کوچکي که مظهر عشق، فداکاري، ايمان، استقامت و شهادت است.راستي چقدر دلانگيز است آنجا که فاطمه کوچک را نشان ميدهي که صورت خاکآلود پدر بزرگوارش را با دستهاي بسيار کوچکش نوازش ميدهد و زير بغل او را که بيهوش بر زمين افتاده است، ميگيرد و بلند ميکند اي علي! تو «ابوذر غفاري» را به من شناساندي، مبارزات بيامانش را عليه ظلم و ستم نشان دادي، شجاعت، صراحت، پاکي و ايمانش را نمودي و اين پيرمرد آهنيناراده را چه زيبا تصوير کردي، وقتي که استخوانپارهاي را به دست گرفته، بر فرق «ابن کعب» ميکوبد و خون به راه مياندازد! من فرياد ضجهآساي ابوذر را از حلقوم تو ميشنوم و در برق چشمانت، خشم او را ميبينم، در سوز و گداز تو، بيابان سوزان ربذه را مييابم که ابوذر قهرمان، بر شنهاي داغ افتاده، در تنهايي و فقر جان ميدهد اي علي! تو در دنياي معاصر، با شيطانها و طاغوتها به جنگ پرداختي، با زر و زور و تزوير درافتادي؛ با تکفير روحانينمايان، با دشمني غربزدگان، با تحريف تاريخ، با خدعه علم، با جادوگري هنر روبهرو شدي، همه آنها عليه تو به جنگ پرداختند؛ اما تو با معجزه حق و ايمان و روح، بر آنها چيره شدي، با تکيه به ايمان به خدا و صبر و تحمل دريا و ايستادگي کوه و برّندگي شهادت، به مبارزه خداوندان «زر و زور و تزوير» برخاستي و همه را به زانو در آوردي اي علي! دينداران متعصّب و جاهل، تو را به حربه تکفير کوفتند و از هيچ دشمني و تهمت فروگذار نکردند و غربزدگان نيز که خود را به دروغ، «روشنفکر» ميناميدند، تو را به تهمت ارتجاع کوبيدند و اهانتها کردند. رژيم شاه نيز که نميتوانست وجود تو را تحمّل کند و روشنگري تو را مخالف مصالح خود ميديد، تو را به زنجير کشيد و بالاخره... «شهيد» کرد ... . يکي از مارکسيستهاي انقلابينما در جمع دوستانش در اروپا ميگفت: «دکتر علي شريعتي، انقلاب کمونيستي ايران را هفتاد سال به تأخير انداخت» و من ميگويم که: «دکتر علي شريعتي، سير تکاملي مبارزه در راه حقّ و عدالت را هفتاد سال به جلو برد »... . تو اي شمع زيباي من! چه خوب سوختي و چه زيبا نور تاباندي، و چه باشکوه، هستي خود را در قربانگاه عشق، فداي حق کردي . من هيچگاه از سوزش قلب تو و کوه اندوه تو و هاله حزني که بر وجودت سايه افکنده بود، احساس نگراني نميکردم؛ زيرا ميدانستم که تو شمعي و بايد بسوزي تا نور بدهي. سوختن، حيات است و آرامش، مرگ تو؛ و حرام است که شمع مقدّس وجود تو، قبل از آنکه سر تا به پا بسوزد، خاموش و تاريک گردد .اي علي! اي نماينده غم! اي درياي درد! اين رحمت بزرگ خدا بر تو گوارا باد ... . اي علي! شيعيان «حسين» در لبنان زندگي تيره و تاري دارند، توفان بلا بر آنها وزيدن گرفته است، سيلي بنيانکن ميخواهد که ريشه اين درخت عظيم را براندازد. همه ستمگران وجنايت پيشگان و عمّال ظلم و کفر و جهل، عليه ما به ميدان آمدهاند، قدرتهاي بزرگ جهاني، با زور و پول و نفوذ خود در پي نابودي ما هستند. مسيحيان به دشمني ما کمر بستهاند و مناطق فلکزده ما را زير رگبار گلولهها به خاک و خون ميکشند و همه روزه شهيدي به قافله شهداي خونينکفن ما اضافه ميشود، متحدين و عوامل کشورهاي به اصطلاح چپي نيز ما را دشمن استراتژيک خود ميدانند و در پنهان و آشکار، به دنبال نابودي ما هستند. عدّهاي از روحانينمايان و مؤمنين تقليدي و ظاهري نيز ما را محکوم ميکنند، که چرا با انقلاب فلسطين همکار و همقدم شدهايم. به شهداي ما اهانت ميکنند و آنها را «شهيد» نمينامند، زيرا فتواي مرجع براي قتال ضد اسرائيل و کتائب هنوز صادر نشده است! اين روحانينمايان، ما را به حربه تکفير ميکوبند . اي علي! به جسد بيجان تو مينگرم که از هر جانداري زندهتر است؛ يک دنيا غم، يک دنيا درد، يک کوير تنهايي، يک تاريخ ظلم وستم، يک آسمان عشق، يک خورشيد نور و شور و هيجان، از ازليّت تا به ابديت در اين جسد بيجان نهفته است تو اي علي! حيات جاويد يافتهاي و ما مردگان متحرک آمدهايم تا از فيض وجود تو، حيات يابيم قسم به غم، که تا روزگاري که درياي غم بر دلم موج ميزند، اي علي، تو در قلب من زنده و جاويدي ... .قسم به شهادت، که تا وقتي که فداييان از جان گذشته، حيات و هستي خود را در قربانگاه عشق فدا ميکنند، تو بر شهادت پاک آنها شاهدي و شهيدي ! و تو اي خداي بزرگ! علي را به ما هديه کردي تا راه و رسم عشقبازي و فداکاري را به ما بياموزاند؛ چون «شمع» بسوزد و راه ما را روشن کند و مابه عنوان بهترين و ارزندهترين هديه خود، او را به تو تقديم ميکنيم، تا در ملکوت اعلاي تو بياسايد و زندگي جاويد خود را آغاز کند...)) 29 خرداد سالروز شهادت دکتر شریعتی به همه دوستاران ایشان تسلیت باد
کد خبر: ۳۶۸۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۲۹
رسای خطاب به وزیر امور خارجه گفت: امیدوارم که همیشه مانند این دور از مذاکرات دلاور باشید و نه مانند دورههای قبل که دلآور بودید البته بدانید چون از حقوق ملت دفاع کردید ملت پشت سر شماست
کد خبر: ۳۴۴۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۳۱
همانطور که از مار گزنده و سیل و زلزله فرار میکنید، از دروغ بستن به دیگران و تهمت زدن دوری كنید كه جبران گناه بسیار سخت و گاهی وقتها غیرممكن است. در حدیثی از معصوم(ع) نقل است: "حرمت آبروی مومن، از حرمت خانه كعبه بالاتر است."
کد خبر: ۳۴۳۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۳۰
اگر کسى سخنى را بر ضد مؤمنى نقل کند و قصدش از آن ، زشت کردن چهره او و از بین بردن وجهه اجتماعى اش باشد و بخواهد او را از چشم مردم بیندازد، خداوند او را از محور دوستى خود خارج مى کند و تحت سرپرستى شیطان قرار مى دهد
کد خبر: ۳۳۶۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۲۴
زهرا حقی پژوهشگر فیلم مستند «من روحانی هستم» در نشستی رسانهای خطاب به حسن روحانی رئیس جمهور دولت یازدهم تصریح کرد: ما شناسنامه داریم و برای نقد کردن شما با شناسنامه و پاسپورت حاضر شدهایم.آقای روحانی برای انتقادازشماباشناسنامه آمدیمبه گزارش آوای دنا، مهمترین محورهای سخنان زهرا حقی، نماینده گروه "چند رسانهای شفق" در نشست خبری عوامل مستند "من روحانی هستم" بدین شرح است:
- از همان ابتدای روی کار آمدن آقای روحانی مشخص بود که به دلیل دوری ۸ ساله ایشان از فضای سیاسی از شخصیت ایشان سوءاستفاده کنند و تصویری جعلی از ایشان به نمایش بگذارند. به همین سبب ما سعی کردیم که بیشترین تکیه تحقیقاتمان را بر اساس منابع رسمی منتشر شده بگذاریم. به علت اینکه ما علم قطعی به حساسیت آن داشتیم بیشترین کار را بر روی تحقیق آن گذاشتیم. ما چندین بار به کتابخانه دانشگاه تهران، مجلس و مرکز اسناد انقلاب اسلامی مراجعه داشتیم.
- آقای روحانی به تنظیم کتاب خاطرات خود خیلی حساسیت داشتند و این مسئله ما را در سندیت این کتاب مطمئنتر میکرد. این کتاب تا سال ۵۸ را روایت میکرد. برای پس از آن سعی کردیم به منابع نزدیک به ایشان رجوع کنیم. بنابراین به خاطرات آقای هاشمی رجوع داشتیم.
- اولین معیار ما عدم نقض حریم شخصی بود؛ اینکه وارد حریم شخصی ایشان نشویم و هر آن چه از آقای روحانی میگوییم همانی باشد که آقای روحانی خودشان گفتهاند و به صورت رسمی منتشر شده است.
- معیار دوم حفظ شأن دکتر حسن روحانی به عنوان رئیسجمهور ایران بود. ما اصلاً به دنبال مسائل و اطلاعات حاشیهدار نرفتیم. چون نمیخواستیم حاشیهای داشته باشیم. زیرا یکی از خط قرمزهای ما عدم حاشیهسازی برای دولتهاست.
- در دی ماه گذشته نسخه نهایی این مستند آماده شد. با توجه به این که روز تولد رئیس جمهور ۹ دی ماه است برای اولین بار از شبکه خبری اجتماعی افسران این مستند رونمایی شد. پس از این رونمایی درخواست اکران از سوی افراد مختلف به ما رسید.
- اولین اکران در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران یعنی همان دانشکده خود رئیسجمهور صورت گرفت و برخوردها خیلی منطقی بود و بینندگان نظرات خود را میدادند.
- برخورد قشر دانشجو برخوردی منطقی و به دور از هیجان و جنجال بود و منتقدین و حامیان دکتر روحانی صحبت میکردند و تشکر هم میکردند.
- چهار ماه از رونمایی از این مستند گذشت و اکران های زیادی صورت گرفت و ما به سراغ کار بعدی خود رفتیم. عدهای اولین روز بعد از آغاز فاز دوم هدفمندی یارانهها از طریق مصاحبه با یک منبع آگاه از نهاد ریاست جمهوری و سپس با مصاحبه تند مشاور فرهنگی رئیس جمهور که ادبیات امنیتی و واقعا شگفتانگیزی داشت، پروژه تخریب این مستند را آغاز کردند و به یکباره ما تیتر اول همه این روزنامه ها شدیم. مگر میشود چنین اتفاقی بدون اتاق فکر صورت گرفته باشد؟! چند نفر خاص برای این روزنامهها مطلب مینوشتند و هر روز مسئولینی را که حتی مستند را ندیده بودند، وادار به موضع گیری میکردند. فتنه به ما نشان داد این رسانه ها از بیرون خط می گیرند. سناریویی که علیه ما اجرا شد خیلی جالب و عجیب شد. ابتدا به محتوا و تدوین اشکال گرفتند. منابع را نشان دادیم. سپس گفتند مغرضانه ساختید ولی وقتی مخاطب میدید برایش سوال بود که کجای آن مغرضانه است؟! و اخیراً اشکالی که همین الان که من این جا هستم به این مستند گرفته اند این است که چرا الان چنین چیزی را ساخته اید؟
- هزاران دروغ علیه ما نوشته شد چرا؟ به چه پشتوانه ای این همه دروغ گفته شد؟ اینهایی که این همه دروغ گفتند و تهمت زدند چرا خود را مصون از برخورد می دانند؟ آیا چاپ این همه دروغ با پول شخصی است یا پول بیت المال؟ چرا این همه دروغ؟ این همه افترا و تهمت ؟ چرا این همه فشار بر روی قوه قضائیه برای برخورد با چند دانشجو؟
- تا مرز تکذیب هویت ما پیش رفتند. من امروز اینجا هستم با همه معذوریتهایی که یک خانم دارد اینجا در برابر دوربینها هستم تا با شجاعت از مظلومیت این مستند دفاع کنیم. از ما شناسنامه خواستند آیا همیشه با مستندها این طور برخورد میکنند؟ ما با شناسنامه و گذرنامهمان آمدهایم تا بگوییم از این پس قرار است هر که نقد میشود با شناسنامه باشد.
- تمام اطلاعات مستند ما معتبر است و با استناد به کتب منتشر شده رسمی صورت گرفته است و تمام این فیلمهایی که ما استفاده کردیم در اینترنت قابل دانلود است و از هیچ منبع محرمانهای استفاده نکردهایم.
- تخریب کنندگان ما شهامت این را نداشتند که از پشت پرده بیرون بیایند. ما این مستند را از خاطرات آقای هاشمی ساختهایم. اگر مدعی هستید این بخش از مستند دروغ است چرا با ما برخورد می کنید؟ شاید شهامت این را ندارید که بگویید شاید خاطرات آقای هاشمی دروغ است.
- برای ما جالب است که از یک مستند ۵۶ دقیقهای فقط به یک بخش خاص بپردازند تا کاری کنند که آن مستند دیده نشود.
- مگر رئیسجمهور نگفتند بهترین ممیزی را وجدان مردم میدانند؟ اجازه بدهند مردم این مستند را ممیزی کنند. اجازه بدهند این مستند اکران شود تا در ممیزی وجدان مردم واقع شود نه اینکه جلوی اکران آن را بگیرند.
- به ما می گویند دروغ گفتهاید اگر میگفتیم روحانی اصلاحطلب است و به نخست وزیری میرحسین موسوی رای داده است راستگو بودیم؟ تقصیر مستندساز چیست که اقای روحانی به موسوی رای نداده است و یکی از عوامل موثر در جمع کردن غائله ۱۸ تیر است؟
- ما به کارمان اعتقاد داشتیم و جزم ما بر ادامه این راه هست. من چند جمله خطاب به اقای روحانی به عنوان فردی که شناسنامه و گذرنامه ام را نشان دادم و اثرم نیز شناسنامهدار است می گویم: ما فکر میکردیم ابتدایی ترین معذورات یک خانم و ابتداییترین اخلاق رسانهای رعایت میشود، اما نشد. خطاب من به ایشان به عنوان عالی ترین مقام اجرایی کشورمان این است:
ما این دغدغه را داریم کسانی که وقتی به حکم خدا توهین می شود، سکوت می کنند، امروز در برابر مستندی که سوابق انقلابی شما را نشان میدهد شروع به عربده کشی کردهاند، فکر میکنیم اینها قصد دارند هالهای برای شما ایجاد کنند تا منتقدین شما را از شما جدا کنند. اتفاقاتی که دارد امروز رخ می دهد شباهت زیادی به سال ۷۵ دارد. این روزنامههای زنجیرهای شباهت زیادی به روزنامههای زنجیره ای آن سالها دارد. اقای رئیسجمهور اینها کسانی هستند که شعار "عبور از روحانی" را سر خواهند داد. ما به وعده های الهی اعتقاد داریم "ان تنصروالله ینصرکم" ما برای خدا کار کردیم و خدا هم به ما تفضل کرد و ما با ایمان به وعده های الهی ادامه خواهیم داد. این "غوغازیستها" برای محکمه الهی چه جوابی آماده دارند؟ یقین بدانید که آن روز و آن محکمه نزدیک است.
- ما چهار ماه بود که اکران داشتیم ولی بدون هیچ اتفاق خاصی بلافاصله روز بعد از آغاز اجرای فاز دوم هدفمندیها رسانه هایی که حامی دولت تلقی می شوند شروع به هجمه و التهابآفرینی علیه این مستند کردند.
منبع/نسیم
کد خبر: ۳۳۳۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۲۰
مردم به کسی که دانشگاه آزاد را با بیش از ۳۰۰ هزار میلیارد تومان دارایی، حق خود و فرزندانش میداند اقبال نخواهند کرد
کد خبر: ۲۸۸۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۲۷
داوری:احمدینژاد به شورای عالی امنیت ملی نامه نوشت و گفت که حصر موسوی به نفع کشور نیست. رابطه این دو با هم بسیار نزدیک بود و احمدینژاد بارها در دولت نهم از نظرات مهندس موسوی استفاده کرد
کد خبر: ۲۴۹۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۰/۲۵
نوشتن طومار و شب نامه علیه مسوولان اجرایی اقدامی ناجوانمردانه و خلاف شرع و قانون است و باید با چنین افرادی برخورد جدی شود.
آوای دنا، حجت الاسلام سید رحمت الله سیادت در خطبه های نماز جمعه لیکک افزود: چنانچه نسبت به مسوولان اجرایی و یا روحانیون نقد منصفانه وجود داشته باشد باید به طور شفاف و قانونی بیان شود.وی بیان کرد: افرادی که شب نامه و یا طومار می نویسند برای تبرئه کردن خود به دیگران تهمت می زنند در صورتی که حقیقت روشن می شود.سیادت اظهار کرد: بر اساس آیات و روایات متعدد مومن باید در خفا عیب برادر دینی خود را بیان کند و این اقدام در جمع به دلیل ریخته شدن آبروی مسلمان جایز نیست.وی عنوان کرد: برخی مسوولان اجرایی تحریم های دشمنان را بهانه قرار داده و کم کاری می کنند.سیادت ابراز داشت: جاده ورودی شهر لیکک به بهانه کمبود اعتبار چندین سال نیمه کاره رها شده است.
منبع/ایرنا
کد خبر: ۲۴۶۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۰/۲۰
در روزهای اخیر برخی از منابع موثق و نزدیک به مراکز خاص نظارتی اعلام کردهاند که سرمایه یکی از وزرای کهنسال دولت نه تنها به حدود هزار میلیارد میرسد بلکه چهار شرکت خارجی هم به نام وی ثبت شده است.به گزارش آوای دنا به نقل از روزنامه جوان، انتقاد به ترکیب کابینه دولت یازدهم از همان عصر۱۳ مرداد ماه که رئیسجمهور در مراسم تحلیف، لیست ۱۸ نفره وزرا را تقدیم مجلس کرد، آغاز شد.انتقاد به اینکه میانگین سنی وزرای پیشنهادی بسیار بالاست، برخی فعالان غائله ۸۸ در بین افراد معرفی شده حضور دارند، گزینش وزرای دولت با نگاه سیاسی و نه نگاه فراجناحی صورت گرفته و بعضاً برای وزارتخانههای استراتژیک افراد کم سابقه یا کم توان را رئیسجمهور انتخاب کرده است.اما نمایندگان مجلس با نگاهی حداقلی به صلاحیت افراد معرفی شده به مجلس به ۱۵تن از آنها رأی اعتماد داده تا هم دولت سریعتر گامهای اثرگذاری برای حل مشکلات و معضلات مردم بردارد و هم رئیس دولت و همکارانش با دلگرمی و فراغ بال به استقبال یک دوره چهار ساله طاقت فرسا بروند.امروز پس از گذشت نزدیک به چهار ماه از عمر دولت میتوان به راحتی به کارشناسی بودن بسیاری از انتقادات آن روز دلسوزان نظام پی برد و صحه گذاشت که انتصاب برخی افراد به عنوان وزیر نتوانسته تحول و حداقل گشایشی در حوزههای خاص ایجاد کند. به عنوان نمونه میتوان گفت محافظه کاری منبعث از سن بالای برخی از اعضای کابینه نه تنها روحیه تلاش و پویایی را ازآنها گرفته، بلکه خلاقیت و نوآوری را در ارائه خدمات به مردم به صورت کامل با چالش مواجه کرده است یا اینکه افراد مسن پیشنهادی بهتر بود نظرات و آرای خود را در مقام مشاوره به اعضای رسمی دولت انتقال دهند و از این مسیر به پیشبرد امور کشور کمک کنند.وزیر میلیاردی آفت نو برای دولتی هادر کنار انتقادات پررنگ و پردامنه که در طول هفتههای گذشته به کابینه یازدهم وارد بود، امروز نقد تازهتری هم عمومیت پیدا کرده و آن ثروت سرسامآور برخی از وزرای دولت است که به مانند پتکی به پیکره احساسات مردم جامعه ضربه میزند.در روزهای اخیر برخی از منابع موثق و نزدیک به مراکز خاص نظارتی اعلام کردهاند که سرمایه یکی از وزرای کهنسال دولت نه تنها به حدود هزار میلیارد میرسد بلکه چهار شرکت خارجی هم به نام وی ثبت شده است. البته از این دست اخبار مستند در مورد برخی دیگر از وابستگان دولت یازدهم هم کم و بیش در گوش مردم کوچه وخیابان میپیچد و این سؤالات و ابهامات و نگرانیهای تازهتری را برای عموم جامعه بهوجود میآورد. یکی از نگرانیهای بحق جامعه آن است که چطور ممکن است وزیر دولت برآمده از حاکمیت اسلامی از لحاظ اقتصادی در سطح رویایی بوده و از رفاه خیرهکننده برخوردار باشد، بتواند مشکلات معیشتی اقشار فرودست جامعه را- که غالب جمعیت کشور را تشکیل میدهند- درک کرده، متوجه باشد که یک کارگر ساده فصلی برای تأمین نیازهای روزانه افراد تحت تکفلش چه مشقتی میکشد.چطور بخشی از مردم مستضعف و تهیدست جامعه به آینده دولت و حتی کشورشان ناامید و مأیوس نشوند زمانی که میبینند برخی کارگزاران با دردشان بیگانهاند و التفاتی به آنچه مبانی دینشان گفته، ندارند؟چه تضمینی وجود دارد که امثال این سیاستمدار میلیاردر از موقعیت خود سوء استفاده نکرده و زمینه رانتخواری شرکتهای منسوب به خود را فراهم نکند؟به راستی اطرافیان و تیم تصمیمگیر و تصمیمساز اینگونه وزرا را چه افرادی با چه سطح از رفاه اقتصادی تشکیل میدهند و زمینه رشد قارچگونه اشخاصی نظیر شهرام جزایری و بابک زنجانی در طول سالهای اخیر در کشور چقدر به حضور این افراد در عالیترین سطح مدیریتی کشور بر میگردد؟چرا نباید دستگاههای نظارتی و قضایی از این ثروتمندان ثروتاندوز سؤال کنند که این سرمایه حیرتآور را از کجا آوردهاید، تا هم اصل عدم تبعیض افراد در برابر قانون معنا پیداکند و هم مردم، صاحب کارگزار دلسوز و درد آشنا شوند؟کاش رئیسجمهور پاسخ دهد؛ اصلاً نسبت واژه اعتدال با ثروتهای افسانهای یک وزیر دولت اعتدال در چیست، نکند مفهوم اعتدال در نگاه دولتمردان انتخاب افراد فعال در فتنه۸۸ یا اشخاصی با داراییهای سرسامآور است؟مصادیق و معنای مفاهیمی مانند اعتدال و میانهروی را جامعه از کدام فعالیت و عملکرد دولت میتواند برداشت کند؟ منتقدان دیروز محصولی حامیان امروز وزیر میلیاردریادمان نرفته که برخی از مسئولان امروز قوه مجریه به همراه برخی وابستگان طیف تجدیدنظرطلب در ایامی که دولت اصولگرای نهم و دهم روی کار بود با تخریب و تخطئه افرادی مانند صادق محصولی هر تهمت و افترایی را به او نسبت داده و دولت را به باد ناسزا میگرفتند، امروز نه تنها واکنشی نسبت به میلیاردرهای دولت نشان نمیدهند، بلکه از عملکرد خنثی و کم بهره این جماعت حمایت میکنند؛ درحالی که رقم داراییهای افسانهای وزیر ثروتاندوز دولت کنونی اصلاً قابل قیاس با امثال محصولی نبوده و میرود تا کارکرد دولت اعتدال را در طول ماههای آینده اینگونه مصادیق با چالش مواجه کند.طرح «رسیدگی به دارایی مقامات، مسئولان و کارگزاران نظام» چرا اجرایی نمیشود؟حضور برخی میلیاردرها در سطوح مختلف دولت در حالی نقل محافل خصوصی و عمومی است که طرح «رسیدگی به دارایی مقامات، مسئولان و کارگزاران نظام» ماههاست در پیچ و خم مجمع تشخیص مصلحت نظام گیر کرده و همچنان اراده مناسبی برای تصویب و به تبع آن عملیاتی کردن آن وجود ندارد. اصل ۱۴۲ قانون اساسی رئیس قوه قضائیه را موظف کرده تا به دارایی رهبری، رئیسجمهور، معاونان وی، وزیران و همسر و فرزندان آنها در قبل و بعد از خدمت رسیدگی کند تا برخلاف حق، افزایش نیافته باشد. این اصل از قانون اساسی یک اصل مترقی و هماهنگ با مبانی فکری مردمسالاری دینی است. در حقیقت از نقطههای پایهای نظام مردمسالارانه اصل نظارت بر کار مسئولان ادارهکننده کشور و مسئولیت سیاسی، قانون یا مالی مقامات حکومتی است. نمایندگان دوره هفتم طرحی را با عنوان «طرح صیانت جامعه در برابر مفاسد اقتصادی» تهیه کردند که براساس آن علاوه بر مسئولان مشمول اصل ۱۴۲ قانون اساسی، معاونان وزرا، مدیران کل، نمایندگان مجلس، قضات دادگستری و مسئولان دفاتر آنان، اعضای شورای نگهبان، رئیس و اعضای مجمع تشخیص مصلحت، اعضای مجلس خبرگان رهبری، ائمه جمعه، سفرا، اعضای هیئت مدیره بانکها، استانداران، فرمانداران، بخشداران، شهرداران و اعضای شوراها و خانواده این مسئولان موظف به ارائه سالانه فهرست اموال خود میشدند و در نهایت سازمان بازرسی نیز ضمن بررسی صورت این اموال تغییرات سالیانه آن را به اطلاع همگان میرساند.این طرح بعدها به طرح «رسیدگی به دارایی مقامات، مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران» تغییر نام داد، اما محتوای آن همچنان تغییری نکرد.در واقع این طرح که از مجلس هفتم کلید خورد، به مجلس هشتم و نهم هم رسید و سرنوشتی پر فراز و نشیب پیدا کرد و بهعنوان یکی از آخرین طرحهای مجلس هشتم، برای تعیین تکلیف به مجمع تشخیص مصلحت نظام سپرده شد اما هنوز نتیجهای برایش تعیین نشده است.اگرچه قانون، مسئولان ارشد کشور را از جمله وزرا موظف کرده تا اموال و داراییهای خود را قبل ازمسئولیت وبعد از مسئولیت به مراجع ذی صلاح اعلام کند اما انتظار از نهادهای نظارتی وقضایی آن است تا با بررسی دقیق و کارشناسی و بدون درنظر گرفتن جایگاه اجتماعی افراد به داراییهای خیره کننده اشخاص خاصی که تنها وظیفه آنها خدمت به مردم بوده نه چیز دیگری رسیدگی کرده و آن را به اطلاع جامعه برساند.نگاه امام علی وحضرت امام در مورد کارگزارانبد نیست رئیس دولت اعتدال به افکارعمومی پاسخ دهند که ثروتهای افسانهای برخی از همکاران سالخورده وکهنسالش از چه طریقی کسب شده و چطور ممکن است این افراد موقعیت و شرایط اقتصادی و معیشتی اکثریت جامعه را درک کنند و چقدر قدرت کارایی در دولت دارند؟رئیس دولت اعتدال کاش بیان کند که انتخاب اینگونه افراد چه نسبتی با سیره امیرالمومنین دارد که چنین توصیه میکند: « خداوند مرا پیشوای خلقش قرار داده و بر من واجب کرده است که در باره خودم و خوراک و پوشاکم مانند مردمان ناتوان عمل کنم تا اینکه فقیر به سیره فقیرانه من تأسی کند و ثروتمند به وسیله ثروتش سرکشی و طغیان نکند.»مفید است تا جناب روحانی و همکارانش نظر حضرت امام را در مورد مسئولان نظام اسلامی مبنی بر: « آن روزی که دولت ما توجه به کاخ پیدا کرد، آن روز است که باید ما فاتحه دولت و ملت را بخوانیم... آن روزی که مجلسیان خوی کاخ نشینی پیدا کنند ـ خدای نخواسته ـ و از این خوی ارزنده کوخ نشینی بیرون بروند، آن روز است که ما برای این کشور باید فاتحه بخوانیم ما در طول مشروطیت از این کاخ نشینها خیلی صدمه خوردیم، مجلسهای ما مملو از کاخنشین بود و در بینشان معدودی بودند که از آن کوخنشینها بودند...» مرور و در انتخاب وزرای میلیاردر تجدیدنظر کنند تا مردم بتوانند نسبتهای حداقلی میان شعارهای دولت تا میدان عمل دولتمردان را پیدا کنند.
کد خبر: ۲۴۶۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۰/۲۰
وکیلی :عقیده من این است که در مخیله خاتمی نبوده که از رهبری عبور کند و امروز هم با چنگ و دندان خود را به ریسمان جمهوری اسلامی گرفته و آقایان هرچه به او لکه «جورج سوروس» میچسبانند، او همچنان به قانون، نظام و انقلاب پایبند است
کد خبر: ۲۳۴۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۱۹
آوای دنا-احمد علی کریمی زاده:عده ای با هوجی گری و تخریب اشخاص حقیقی و حقوقی می خواهند راه صد ساله را یک شبه طی می کنند
باید تأسف خورد برای خبرنگاران و صاحبان قلم و صاحبان سایهای خبری و تحلیلی و نشریات که بدون تحقیق و کسب اطلاعات کافی و مستند با درج اخبار نادرست، دنبال بزرگ شدن ،ایجاد تنش و تخریب مسئولین ومدیران ادارات هستند تا نامی در کنند و جند کامنت نا مربوط هم چاشنی شاهکارشان شود و عقده گشایی کنند ، ادعا می کنند که صادقانه قلم می زنند ، اینان یادشان رفته که مشی آنها باید حقیقت و انصاف باشد!
یقینا دروغ و اطلاعات ناکافی در موضوعی و درج اخبار نادرست باید رسیدگی شود و یا منبع خبر معلوم باشد .
راستی این چگونه خبری است که مدیران بعضی از پایگاهای خبری منتشر و اخبار کذبی را پخش می کتتد! می گویند فلان شده است!این خبر اگر حقیقی است پس ترس از درج نام چیست ؟ واگر دروغ است مرجع رسیدگی کیست؟
متاسفم برای این افراد که جایگاه واقعی خبرنگاران را به بهایی نا چیز می فروشند و آبروی خبرنگاران را لکه دار می کنند!
به قول فوتبالی ها تا نگفتند :خبرنگارعزیزم دقت کن ....دقت کن ، گرچه مسئول جایی نیستیم ولی مسئولین هم فرزندان شما هستند و قطعا نقد های منصافانه کار ساز تر از هر گونه شیطنت ، تهمت ، افترا و دروغ است.
کد خبر: ۲۱۹۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۸/۱۰
ايجاد هر گونه مزاحمت عمدي يا سهوي به وسيله تلفن از طريق هر فرد يا گروه و در هر رده سني براي مشتركان ديگر، مزاحمت تلفني محسوب مي شود؛ اما براي شكايت درخصوص اين مزاحمت ها به كجا بايد مراجعه كرد؟
آوای دنا/ ايجاد هر گونه مزاحمت عمدي يا سهوي به وسيله تلفن از طريق هر فرد يا گروه و در هر رده سني براي مشتركان ديگر، مزاحمت تلفني محسوب مي شود؛ اما براي شكايت درخصوص اين مزاحمت ها به كجا بايد مراجعه كرد؟ايجاد هر گونه مزاحمت عمدي يا سهوي به وسيله تلفن از طريق هر فرد يا گروه و در هر رده سني براي مشتركان ديگر، مزاحمت تلفني محسوب مي شود؛ اما براي شكايت درخصوص اين مزاحمت ها به كجا بايد مراجعه كرد؟به ياد مي آورم زماني كه تلفن ثابت در منازل در همه جا حتي مناطق دوردست همه گير شد و گوشي اي كه گاهي اوقات پشت هم زنگ مي خورد؛ با صداي زنگ تلفن مجبور مي شدي سريعتر سمت گوشي بروي شايد كسي كار مهمي داشته باشد و تلفن قطع شود.نفس نفس زنان به گوشي تلفن مي رسيدي همين كه گوشي را برمي داشتي كسي آن طرف گوشي فقط فوت مي كرد و تو آنچنان حرص مي خوردي كه قابل توصيف نبود.و حتي خوب به ياد مي آورم مادراني را كه فرزندان خردسالشان گريه مي كردند طوري كه مانع از انجام كارهاي منزل مي شدند و تلفن تنها راه نجات مادر از اين همه اذيت و آزار بود؛ مادر با گوشي شماره اي را مي گرفت و تو هم مي شدي مسوول ساكت كردن بچه ها!تا اينكه علم پيشرفت كرد و گوشي هاي همراه به بازار آمدند و اين سرگرمي به شكلي مدرنتر ادامه يافت.بالاخره روزي رسيد كه با توسعه فن آوري ارتباطي، شماره تماس گيرنده قابل تشخيص و پيگيري شد. البته در مقابل اين پيشرفت، پيشرفتهايي هم در ايجاد مزاحمتهاي تلفني از جمله شماره گرفتن با دبيت كارت و ..صورت گرفت!مزاحمان تلفني و دردسر براي خانواده ها و حتي نهادها و سازمانهامزاحمان تلفني به طور معمول در گروه سني خاصي قرار دارند كه اي كاش سرگرميهاي بهتري براي آنان وجود داشت تا آزار ديگران را موضوع بازيهاي خود نكنند.شايد كمتر خانواده، موسسه يا سازماني است كه از اين نوع مزاحمتها در امان باشد؛ زيرا مرتكبان گاه و بيگاه و در زماني كه مردم نياز به استراحت دارند، آسايش آنان را سلب ميكنند و پيامدهاي ناشي از اين مزاحمتها را كه ممكن است دردسرهاي بزرگي براي خانوادهها ايجاد كند، ناديده ميگيرند.انواع تلفن همراه و ثابت جاي خود را چنان در زندگي روزمره ما باز كرده است كه براي بسياري سپري كردن يك شبانهروز بدون استفاده از اين وسيله ارتباطي غير قابل تصور است؛ با وجود چنين وابستگي شديدي و البته نيازي كه به ارتباط غير حضوري با ديگران داريم، نميتوان دردسرهاي آن را هم ناديده گرفت.اين مزاحمتها به مشكلاتي كه براي خانوادهها ايجاد ميكنند، محدود نميشود؛ بلكه آتشنشاني، موسسات تاكسي تلفني، غذاخوريهايي كه مشتركان تلفني دارند، پليس ۱۱۰، ۱۱۸ و ... را هم دربرمي گيرد؛ به عبارت ديگر از اين معضل اجتماعي، همه درمانده اند.اين مزاحمتها شكلهاي مختلفي دارد؛ اما سوت كشيدن، سكوت و فوت كردن شايد كمتر آزار دهنده باشد. فحاشي و حرفهاي ركيك و تهمت در مرتبه دوم قرار دارد و از همه بدتر، دادن خبرهاي كذب و تكاندهنده است كه گاهي باعث شوك آني و از بين رفتن آرامش خانوادهها ميشود.اگر مزاحم تلفني مجرم شناخته شود، حكم صادر مي شوداگر بر اثر مزاحمت تلفني، شخصي متحمل ضرر و زيان شود، در اين صورت مطابق قوانين ميتواند با ارائه شكوائيه به دادسرا مبني بر مزاحمت تلفني و بيان دلايلي كه حاكي از خسارت رسيدن به وي باشد، مزاحم تلفني را به محاكمه بكشاند و چنانچه دادگاه متهم را مجرم بداند مكلف است ضمن صدور حكم جزايي در باره مزاحمت تلفني، نسبت به مطالبه ضرر و زيان مدعي خصوصي نيز حكم صادر كند و اگر نياز بيشتر به تحقيق درباره خسارت مدعي باشد، پس از رسيدگي لازم مطابق ماده ۱۲ قانون نسبت به صدور حكم اقدام مي شود.اگر كسي به عمد و با سوءنيت به وسيله تلفن خبر فوت يكي از نزديكان شنونده را به او بدهد و اين خبر موجب مرگ يا مرض شنونده شود، عملش مطابق با قانون مجازات اسلامي ممكن است قتل عمد شناخته شود و مرتكب قصاص شود؛ چون چنين عملي نسبت به يك فرد مسن در نوع خود كشنده به شمار ميرود.مزاحم زنداني ميشود!براي مجازات مزاحمتهاي پيامكي و تلفني، مجرمان به مجازات تعزيري محكوم ميشوند. اين مجازات ممكن است شامل شلاق، جريمه مالي و حبس باشد. نوع مجازات نيز بسته به شخصيت متهم، دفعات و نوع مزاحمت بستگي دارد.البته دور از انتظار نيست كه يك مزاحمت ساده به قتل يك نفر منجر شود؛ بنابراين سر و كار مزاحم تلفني كمتر به قصاص و ديه ميافتد؛ اما حبس مجازاتي معمول براي اين مزاحمان خواهد بود؛ و قانوني كه اجازه زنداني كردن مزاحم را ميدهد، قانون مجازات اسلامي است و مادهاي كه ميتوانيد اين حكم را در آن پيدا كنيد، ماده ۶۴۱ است كه مقرر شده است:«هرگاه كسي به وسيله تلفن يا دستگاههاي مخابراتي ديگر براي اشخاص مزاحمت ايجاد كند، علاوه بر اجراي مقررات خاص شركت مخابرات، مرتكب به حبس از يك تا شش ماه محكوم خواهد شد». البته اين همه ماجرا نيست. علاوه بر قانون مجازات اسلامي در مقرراتي كه شركت مخابرات دارد، مجازاتهاي ديگري هم براي مزاحم در نظر گرفته شده است.به كجا شكايت كنيم؟خيلي از افرادي كه قرباني مزاحمت تلفني ميشوند ترجيح ميدهند كه موضوع را پيگيري نكنند؛ اما براي كساني كه اين مزاحمتها امانشان را بريده است و به ستوه آمدهاند، چارهاي جز شكايت و پيگيري وجود ندارد.گفتيم كه علاوه بر مجازات زندان كه در قانون مجازات اسلامي براي مزاحمان در نظر گرفته شده است مجازاتهاي ديگري هم در قوانين شركت مخابرات براي آنان وجود دارد؛ بنابراين قربانيان مزاحمت تلفني ميتوانند از دو طريق موضوع را پيگيري كنند.اداره حقوقي وزارت دادگستري در سال ۱۳۷۳ در اين خصوص نظريهاي داده است كه تكليف موضوع را بهتر مشخص ميكند. در اين نظريه گفته شده است: در مورد مزاحمت تلفني چنانچه عمل مشتكيعنه (كسي كه از او شكايت شده) فقط مزاحمت تلفني باشد و همراه با جرم ديگري مانند فحاشي و استعمال الفاظ ركيك نباشد، در صورت احراز مزاحمت، تلفن مزاحم قطع ميشود؛ اما چنانچه مزاحمت تلفني همراه با جرايم ديگر از قبيل فحاشي يا تهديد باشد، رسيدگي به بزه ارتكابي با دادگاههاي عمومي محل خواهد بود.بنابراين اگر از جمله افرادي هستيد كه بعد از آن كه تلفن زنگ ميزند و گوشي را برميداريد، كسي جواب نميدهد و اين عمل چند بار و گاه بارها و بارها تكرار ميشود يا اينكه قرباني اشكال ديگر مزاحمت تلفني هستيد ميتوانيد به مراجع يادشده مراجعه كنيد تا با مزاحم برخورد شود.داشتن نامهاي از مخابرات نيز ميتواند باعث سرعت در كار شود. در اين مرحله روي يك برگه كاغذ شكايت خود را مطرح ميكنيد. عنوان مجرمانه اين شكايت هم چنين است: «ايجاد مزاحمت تلفني از طريق ارسال پيامك.» اگر توهين شديدي هم صورت گرفته باشد، شاكي ميتواند تقاضاي «اعاده حيثيت» را هم مطرح كند. ممكن است طرف مقابل نامشخص باشد. در چنين حالتي در بخش مربوط به متشاكي نوشته ميشود: «نامشخص».بعد از اين مرحله، با ارجاع شكايت به يكي از شعبههاي دادياري يا بازپرسي، با نامهاي كه دادگاه خطاب به كلانتري براي تكميل كردن تحقيقات مينويسد، كلانتري از مخابرات درخصوص اين شماره تلفن استعلام و تقاضاي پرينت مكالمات تلفني را عنوان ميكند. ممكن است اين استعلام به طور مستقيم از سوي دادگاه خطاب به مخابرات ارسال شود، اما بخش اوليه كار در اين مرحله شناسايي مزاحم است.حتي مخابرات ميتواند گوشي تلفن همراهي كه از آن تماس گرفته شده را رديابي كند و اين مساله را مشخص كند كه آخرين بار چه زماني و چگونه از آن استفاده شده و چه سيم كارتي در آن فعال بوده است؟ پس از اين مرحله و مشخص شدن شماره تماس، از سوي دادسرا براي آن نشاني و صاحب خط تلفن اخطاريه ارسال ميشود و دادسرا ايشان را احضار و تحقيق ميكند.اگر فردي در مرحله اول در دادسرا يا كلانتري حاضر نشود، براي بار دوم نيز براي او اخطاريه ارسال ميشود و در نهايت با عدم حضور وي، براي بار سوم در صورتي كه دادستان دلايل جرم را قوي تشخيص دهد، براي او حكم جلب صادر ميشود.در مرحله بازپرسي اگر فرد مزاحم اين مساله را بپذيرد، پرونده با صدور كيفرخواست براي صدور راي به دادگاه فرستاده ميشود. البته ممكن است مزاحم در طول مراحل بازجويي عنوان كند كه استعلام را قبول ندارد.در اين مرحله تا زمان اقرار، بازجويي ادامه مييابد و در صورتي كه دلايل كافي وجود داشته باشد، با اخذ قرار مناسب، پرونده مراحل بعدي خود را طي ميكند.يكي از شيوههاي اثبات مزاحمت تلفني، استناد به صداي ضبط شده است اما گاهي دادياران، بازپرسها يا قضات اين مساله را نميپذيرند. چون ممكن است با توجه به پيشرفت تكنولوژي، صداي ضبط شده ساختگي باشد.و اما...با همه اين مجازاتها باز هم كساني پيدا ميشوند كه اعصاب و روان مردم را دستمايه سرگرمي خود مي كنند.كمترين فايده مجازات مزاحمان تلفني اين است كه از تعداد آنان ميكاهد؛ اما نميتوان انكار كرد كه با توجه به پيامدهاي گسترده اين شيوه مردمآزاري، بايد براي افزايش تأثير مجازاتها چارهاي انديشيد و فكري كرد؛ شايد بايد قوانين را سفت و سختتر نوشت و شايد لازم است شناسايي و برخورد با مزاحمان را با همكاري شهروندان جديتر پيگيري كرد.
منبع/ایرنا
کد خبر: ۱۹۸۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۶/۰۵
پررويي و دريدگي و وقاحت و دهانچاكي وقتي تعميم يابد به زيان كل جامعه خواهد بود. ما زيانهاي بلبشوي آزاديخواهان دروغي و هوچيگر افراد كمدانش را چند مرتبه در طول تاريخ معاصر درك كردهايم
کد خبر: ۱۹۴۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۵/۲۵
مجلس و قوه قضاییه موظف به رعایت حقوق مردم هستند. نه اینکه وقتی به برادر آقای علی لاریجانی تهمت می زنند، ایشان آن زلزله ی سیاسی را در کشور ایجاد کنند و برای بقیه واکنش عادی بگیرند.آوای دنا/پس از انتشار سخنان حجت الاسلام بزرگواری درجلسه ی رای اعتماد به کابینه دولت جدید و بیان اظهاراتی در باره مهدی هاشمی، دختر آیت الله هاشمی خواستار واکنش رئیس جمهور و رییس مجلس به این اظهارات شد.فاطمه هاشمی در این مورد به «انتخاب» ، گفت: از این افراد توقع بیشتری نیست برخی زندگیشان با تهمت ، غیبت و دروغ عجین است كه خوشبختانه در جامعه شناخته شده هستند و کسی توجهی به اظهارات آنها نمیکند.وی در ادامه با اشاره به نقش مدیریتی رئیس مجلس گفت: هنگام پخش فیلمی مربوط به اقوام آقای لاریجانی که توسط احمدینژاد به مجلس برده شده بود آقای علی لاریجانی موضع گیری قاطعی کردند.دختر آیت الله هاشمی گفت: مجلس و قوه قضاییه موظف به رعایت حقوق مردم هستند. نه اینکه وقتی به برادر آقای علی لاریجانی تهمت می زنند، ایشان آن زلزله ی سیاسی را در کشور ایجاد کنند و برای بقیه واکنش عادی بگیرند.وی افزود: ضمن آنکه در ماجرای مربوط به برادر اقای لاریجانی، مستند به یک فیلم بود که البته به خطا و درست بودن آن کاری نداریم، اما ماجرای امروز مجلس در مورد مهدی هاشمی چیزی جز تهت و توهین نبود.فاطمه هاشمی با اشاره به یک حدیث گفت: پیامبر می فرمایند مردمان بد زبان و تهمت زنندگان هستند ، حال سئوال من این است که آقایان این حدیث را چگونه معنا می کنند؟ آیا از نظر این افراد، باید به همین سادگی از این اتهامات سنگین گذشت؟دختر آیت الله هاشمی گفت: از همه ی اینها بدتر آن است که این حرف های زشت، از زبان یک فرد روحانی منتشر شده که شان این لباس مقدس را رعایت نکرده است.وی با بیان اینکه «این اتفاقات برنامه ریزی شده بود»، ادامه داد: خواسته ما از روسای قوهٔ قضاییه و مقننه این است که همانگونه که از حقوق خانواده خود دفاع میکنند باید پاسدار حقوق دیگر مردم نیز باشند.دختر آیت الله هاشمی با اشاره به قضیهٔ بیست و دوم بهمن در قم و ارجاع و قرائت گزارش در مجلس گفت: مگر با آقای هاشمی چنین برخوردی نشد؟ اگر همان زمان این نیروهای سازمان یافته رسوا میشدند دیگر امروز به تحرکات خود ادامه نمیدادند.وی همچنین با تاکید بر نقش خاتمی و هاشمی در آرای دکتر روحانی گفت: ما از اقای رئیس جمهوری نیز توقع داریم موضع گیری کنند و به این بیحرمتیها پاسخ دهند. چرا که افرادی چون هاشمی و خاتمی، افراد کوچکی نیستند که به اجازه توهین به آنان آن هم در تریبون مجلس و در تلویزیون داده شود.
کد خبر: ۱۹۳۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۵/۲۱
غریب تر از تو قصه غربت رسول خدا(ص)ست که سالها مواجه با نفاق بوده است. غریب تر از تو قصه علی(ع) است؛ قصه دل پردرد و غصه خنجر و تیر و محراب و قلب شکافته و اینکه او ادامه راه رسول خدا(ص)ست
کد خبر: ۱۸۳۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۴/۲۴
همان طور که در شعارهای انتخاباتی خود گفتم دولت آینده، دولت فراجناحی خواهد بود؛ در دولت آینده استفاده از اعتدالگرایان، اصلاح طلبان، اصولگرایان محدودیت نخواهد داشت.به گزارش پایگاه آوای دنا؛ حجتالاسلام دکترحسن روحانی رئیسجمهور منتخب مردم در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری در اولین نشست خبری خود ضمن تبریک اعیاد شعبانیه و خیرمقدم به اصحاب رسانه اظهار داشت: لازم می دانم از ملت بزرگ و هوشمند ایران به خاطر خلق این روزهای به یادماندنی در تاریخ این کشور تشکر کنم.روحانی با بیان اینکه این فقط یک انتخابات و حضور نبود بلکه اعلام اعتماد و مشارکت فعال و آغاز فصل نو بود تصریح کرد: همه میگفتند غصهها به سر آمده و مردم پای صندوق شرایط نوینی را خلق کرده اند و پس از اعلام نتیجه انتخابات همه پیروز بودند.*اولین قفل با کلید من گشوده شدوی در پاسخ به سوال خبرنگار ایسنا مبنی بر اینکه شما نماد انتخاباتی خود را «کلید» معرفی کردید بنابراین اولین قفلی که کلید شما خواهد گشود چه قفلی است گفت: اولین قفل باز شد که آن قفل نیز مسئله سرمایه اجتماعی بود که مهمترین سرمایه به شمار میآید و سرمایه اجتماعی با مشارکت گسترده مردم ارتقا یافت و شادمانی سراسری مردم نیز نشان داد که ایران باز هم برترین است.*رئیسجمهور منتخب ملت در ادامه و در پاسخ به سؤال خبرنگار روزنامه ویژه نابینایان که پرسید من احمدینژادی هستم و به خاطر حفظ نظام و ایران و سربلندی کشورمان و توصیه مقام عظمای ولایت، پا به رکاب دولت شما تلاش خواهم کرد، شنیدهها حاکی از این است که شما میخواهید مدیران شایسته دولت دهم را درو کنید، آیا شما از آنان استفاده میکنید؟ توضیح داد: ما گفتیم کلید داریم داس نداریم. در دولت آینده کارآمدی و شایستهسالاری را مد نظر قرار خواهیم داد؛ همه آن عزیزانی که در این 8 سال کار و تلاش کردند و شایسته هستند، در برابر آنان تواضع و احترام میکنم و از آنان استفاده خواهم کرد البته اگر کسی اتوبوسی آمده باشد و بدون بلیت آمده باشد، آن فرد خودش بلیت نگرفته است.وی اضافه کرد: امیدوارم از همه مدیران شایسته در دولت آینده استفاده شود، این قول را هم میدهم که به سهم خودم اجازه نخواهم داد در دولت آینده به کسی توهین شود یا به کسی تهمت زده شود. انشاءالله اخلاق، برادری، محبت در این کشور مستقر خواهد شد و فقط با برادری و محبت و یگانگی است که میشود کشور را پیش برد.روحانی ادامه داد: ما در داخل کشور در ابتدا باید تلاش کنیم اگر کسی فاصله گرفته او را جذب کنیم. جذب، اولین قدم ماست، مردم ما خیلی خوب هستند، ممکن است استثناهایی هم در گوشه و کنار باشد ولی ملت، دوست نظام و انقلابند، زیر خیمه ولایت، ایرانیت و اسلامیت هستند.*دولت آینده دولتی فراجناحی و شایسته سالار خواهد بودخبرنگاری از روحانی پرسید آیا در کابینهاش از اصولگرایان استفاده خواهد کرد یا خیر که وی توضیح داد: همان طور که در شعارهای انتخاباتی خود گفتم دولت آینده، دولت فراجناحی خواهد بود؛ در دولت آینده استفاده از اعتدالگرایان، اصلاح طلبان، اصولگرایان محدودیت نخواهد داشت.نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی با بیان اینکه واژه دولت ائتلافی رانمیپسندد گفت که دولتش فراجناحی و شایسته سالار خواهد بود.*دولت آینده از حقوق ملت ایران کوتاه نخواهد آمدروحانی تاکید کرد:همه باید بدانند دولت آینده از حقوق حقه ملت ایران کوتاه نخواهد آمد.روحانی در پاسخ به سوال روزنامه اصلاحطلب اعتماد مبنی بر اینکه یکی از مسائلی که مطرح کردید، این بود که فضای امنیتی را به فضای سیاسی تبدیل می کنید که یک مصداق جدی برای این مسئله رفع محدودیت از بعضی چهرههای سیاسی است، در این زمینه چه برنامهای دارید، اظهار داشت: فضا را خود مردم عوض کردند؛ قرار بود قبلا دولت فضا را فضای دوستی، تعامل و فرهنگی کند که این روزها مردم فضا را کاملا عوض کردند.وی اضافه کرد: در خیلی از امور نباید عجله کنیم و باید به زمان واگذار کرد. بسیاری از امور کار یک رئیس جمهور و قوه مجریه به تنهایی نیست، سه قوه باید با یکدیگر کار کنند، تلاش کنند ولی کاملا امیدوارم فضا تغییر کند و بسیاری از خواسته هایی که مدنظر است زمینه تحققش آماده خواهد شد.رئیسجمهور منتخب مردم در پاسخ به این سوال که آیا قول میدهید این مطالبه را پیگیری کنید، یادآور شد: پس اینهایی که گفتیم چه بود؟
کد خبر: ۱۷۵۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۳/۲۷
بنده پیشنهاد می کنم برای ارزیابی توان جسمی آقای هاشمی، یک مسابقه دو صدمتر بین ایشان و آقای جلیلی و یک مسابقه کشتی بین آقای هاشمی و آقای حداد برگزار کنند!
کد خبر: ۱۶۵۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۳/۰۱
کسانی لیاقت جلوداری این ملت عاشورایی و حماسه آفرین در همه قوا و پست ها را دارند که به تبعیت از مولا و رهبرمان خود با ایثار و از خود گذشتگی حماسه آفرین باشند، و خود از پیروانشان تشنه تر باشند! نه زمین داران و سرمایه داران و . . . . فرزندان و برادران و خاندان آنها و مرفهان بی درد ! ....
کد خبر: ۱۴۹۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۱/۰۶
«مورخين يك نظريه دارند كه ميگويند هر جمله تاريخي كه سندش ارائه نشود يا دروغ است، يا چاپلوس يا مصلحت انديشي، پس هر گفتهاي كه سندش ارائه نشود، از نظر مورخين دورغ تلقي ميشود.»
اوای دنا:شنبه 23دی ماه سال جاری مطلبی با عنوان ،حلوای وفات ورزش لند ه را خوردیم!در بعضی از سایتهای استان منتشر شد که رئیس هیئت فوتبال لنده طی نامه ای پاسخ ایشان را بیان نموده اند که یک نسخه از ان به پایگاه اوای دنا ارسال گردیده که جواب ایشان عیننا منتشر می شود.انتظار می رود سایتهای منتشر کننده این تیتر نسبت به درج این پاسخ همکاری لازم را بعمل آورند.ضمنا درج این مطلب توسط اوای دنا به منزله تایید یا رد مطالب فوق نمی باشد.
نعمت الله درتاج:قبل از هر چيز دو نكته درباره اين مطالب لازم است يادآور شود.1ـ اين نوشتهها صرفاً جهت پاسخگويي به مسايل مطرح شده توسط همكار ورزشي جناب آقاي كريمي زاده ميباشد و نه قصد دفاع از خود را دارم و نه توجيه.
2ـ قصد حمايت از كسي را ندارم، قصد توهين هم به كسي را ندارم و مسئوليت اين نوشتهها هم به عهده اينجانب ميباشد.
در بخش هيئت فوتبال كه تصدي آن بعهده اينجانب مي باشد مطالبي از آقاي كريمي زاده در عصر دنا عنوان شده كه برخي از روي عدم اطلاعات كافي ايشان است و برخي نيز بطور كلي كذب محض است.
«مورخين يك نظريه دارند كه ميگويند هر جمله تاريخي كه سندش ارائه نشود يا دروغ است، يا چاپلوس يا مصلحت انديشي، پس هر گفتهاي كه سندش ارائه نشود، از نظر مورخين دورغ تلقي ميشود.»
1-درباره طايفه اي شدن باشگاههاي لنده به اطلاع خوانندگان محترم اين سطور ميرساند كه تمام تيمهاي فوتبال شهرستان لنده، با توجه به پسوندی که دارند، يك پسوندروستايي است نه طايفه اي مثلاً فجر تراب ـ وحدت مالا ملا ـ پاس مالشيخ ـ دهياري قيام ـ عقاب ايدنك ـ سايپا آبرزگه ـ مقاومت شيتاپ و سپيدكوه مونه و... پس اگر طايفهاي بود معمولاً بايد پسوند طايفه را بدنبال داشته باشند نه عنوان روستایی كه در آن ساکن می باشند.
اين نشان از عدم اطلاع دقيق نويسنده محترم از تفاوت بين تبارشناسي و مكان سكونت افراد ورزشكار است. بنابراين از نظر ریشه یابی کلماتو تبار شناسی و همچنیناز نظر محل سکونت ورزشکاران ، خلط موضوع شده تا یک واقعیت ورزشی.حتي برخي از بازيكنان طوايف و روستاهاي ديگردر دستجات ورزشي ديگري فعاليت ميكنند كه اين بازيكنان هيچ ربطي به طايفه تیمی که درآن فعا لیت می کنند ندارند .و اگر نگاهي به اسامي بازيكناني كه در دفتر هيئت فوتبال ثبت قرارداد دارند بيافكنيد متوجه خواهيد شد كه بازيكنان يك تيم متعلق به چند طايفه مختلف هستند فقط ممكن است مدير عامل يا موسس يا سرپرست و كادر فني از همان طايفه باشند و الا بازيكنان معمولاً از طوايف مختلف هستند.
در اصل تيمها متعلق به روستاهاي اطراف لنده هستند اما چون در روستاهايشان زمين خاكي مناسب وجود ندارد مجبورند كه بيايند در لنده و از زمين فوتبال لنده استفاده كنند.2ـ درگيريها در ورزش لنده هيچ ربطي به ورزش حال لنده ندارد. درگيري در فوتبال لنده قدمتي به اندازه قدمت بخش لنده دارد و حتي ياد ندارم يك جام سالم در لنده از سال 55 تا حالا بدون درگيري به پايان رسيده باشد تازه حالامسابقات نسبت به قبل باز نصفه نيمه تمام ميشوند و بهتر شده،به گواه اسنادورزشی قبلاً هيچ جامي درلنده به پايان نميرسيد و معمولاً نيمه تمام براي سال اينده ميماند. (يادآور اين نكته نيز لازم است اگر به برنامه نود شبكه 3 سيما نگاه كنيد ميبينيد در سطح مملكت در زمينه ورزشهاي مختلف، از كشتي گرفته تا فوتسال و فوتبال و... درگيريها یی هست كه لنده نسبت به برخي از این درگيريها كه از شبكه 3 سيما نشان داده ميشود صد برابر شرف دارند.)
3ـ كدام تيم اخلاق را رعايت كرده كه سرش را بريدند؟ تيم خود جنابعالي يك دوره اخلاق را رعايت كرد ما پاداشي در حد توان مالي پرداخت نموديم.دیگه سراغ ندارم .اگه شما سراغ دارید بفر مایید.
4ـ درباره داوريها و كميته داوران،هر چیزی که نوشته شدهبا توجه به گزارشات داوری موجود در هیئت دروغ محض است، چرا كه تا حالا هيچگونه خلافي از سوي داوران ثابت نگرديده .اگر هم اشتباهي در قضاوت داوران صورت گرفت يا ناشي از ضعف علمي داوري بود يا سهواً بوده . همه شاهد اشتباه داوران در سطح دنيا هستيم تا چه رسد به لنده . به جرأت ميگويم پاكترين و مخلصترين داوريها در لنده صورت گرفته.
5ـ درباره كميته انضباطي اين ادعاي واسطهگري كه شما عنوان كرديد، يك مورد بياوريد و نشان دهيد. به اطلاع برسانم همه حقوقدانان ورزشي و مسئولين كميتههاي انضباطي مطلع هستند، كه آيين نامه انضباطي همه جرایم بازیکنان و مسئولین ورزشی رامعلوم ومشخص کرده . نوع جرم و جرايمرا بطور كامل در اين مجموعه آورده اگر جريمهاي كه براي بازيكنان خاطي در نظر گرفته شد، با آنچه در آيين انضباطيآورده شده، تناقض داشته باشد حرف شما درست اما اگر جرم با جريمه مساوي باشد درست بودن حكم كميته انضباطيرا نشان می دهد.كجا و كي رأي صادر شده در مقابل جرم بازيكن مساوي نبوده و در اين زمينه لابي گري صورت گرفته؟يك مصداق بياوريد.
6ـ درباره انعقاد قرارداد بازيكنان مطلب دیگری بود که به آن اشاره رفت. به اطلاع ميرسانم، كه ما فقط درباره بازيهاي فوتسال با بازيكنان قرارداد بستيم وبرای تیمهای فوتبالی هم، فقط براي بازيهاي داخل سالن با بازیکنان قرار داد منعقد کردیم. ما الان2 سال ونیم است كه هيچگونه نقل و انتقال فوتبال نداشتیم مگر براي تيم هايي كه قصد شركت در مسابقات داخل سالن را داشتند ضمناً 2 سال است كه حضرتعالي در هيئت فوتبال براي عقد قرارداد تشريف نياورديد اين مطالب را از كجا نقل قول ميفرمائيد؟ آيا اگر كسي در جایی در برابرقانون متضرر شده يااز روی غرض شخصي مطالبي را عنوان كرد، شما به گفته ايشان اعتماد مي كنيد و بدون تحقيق مينويسيد؟ يا اينكه تحقيق ميكنيد و صحت و سقم مطالب را ارزيابي مي كنيد سپس حقیقت را مي نويسيد؟ معمولاً گفتن يا نوشتن مطالب خلاف واقع هم مسئوليت شرعي دارد و هم مسئوليت قانوني.
7ـ كدام جام فوتبال برگزار شد كه به تيم قهرمان جايزه داده نشده؟ هر جامي كه هيئت فوتبال برگزار كرد، چه در زمينه فوتبال و چه در زمينه فوتسال به محض پايان يافتن مسابقه جوايز اهدا شد(لباس، توپ، لوحه يادبود، كاپ قهرماني و...) من نميدانم شما اصلاً درجريان مسابقات فوتبال وفوتسال لنده هستي يا خير؟ كدان تيم فوتبال جايزه قهرماني را از ما طلب دارد؟ در كدام رشته؟ در كدام رده سني؟
بنظر شما يك بخش با جمعيت 25000 نفر با يك زمين فوتبال با جمعيت ورزشي بالا، و حتي دريغ از يك توپ ورزشي كه از سوی هیئت فوتبال شهرستان یا استان به هيئت فوتبال كمك كرده باشند، چه بايد كرد؟ زمين چمن را 5/2 سال است كه اجاره ندادهايم يعني زمين نبود كه اجاره بدهيم (به همت مسئو لین ورزش وجوانانبه زیر کشت مجدد رفته بودو جذب اعتبار کردید.) همه ورزشكاران شاهد اين زمين هستند.حرف شما درباره زمين اجارهاي مربوط به چه زماني است؟ منظور شما كدام زمين ميباشد كه ما اجاره داده ايم؟ و اگر قرابتي در واگذاري اجاره زمين وجود داشت قاعدتاًشما و تيمتان از اين قرابت منتفع شدید.
تا زمين چمن آماده بود در برگزاري مسابقات هيچگونه كوتاهي نكرديم. مسابقات در ردههاي سني بزرگسالان، اميد، نوجوانان، جوانان، دسته دوم را برگزار كرديم و تيمهاي قهرمان را نيز به شهرستان اعزام نموديم. راه يافتن تيم پرسپوليس لنده( قهر مانی در بازیهای دسته دوم استان) تا اعزام تيم جوانان و نوجوانان به شهرستان دهدشت چه در رشتهفوتبال و چه در رشته فوتسال و حتي بانوان فوتسال را نيز درسطح شهرستان داشتيم ، برگزاري كلاسهاي داوري فوتبال با حضور آقاي افشارزاده براي خواهران و برادران همچنین برگزاری کلاس داوري فوتسال با حضور آقاي قنبر زاده (كه ایشان در ليگ بر تر كشور فعاليت ميكند) . اينها در شرايطي بود كه نه هیئت فوتبال شهرستان ونه استان نه از لحاظ ریالی ونه از از لحاظ اقلام ورزشی کو چکترین کمکی کرده باشند فقط با همکاری مسئو لین اداره ورزش وجوانان لنده این اقدامات صورت گرفت.و اما دربارهحق وروديتیمها برای شرکت در مسابقات كه فرمودهبودید بسیار سنگین می باشد ؛ شما بپرسيد ببينيد ورودي در شهر دهدشت، ياسوج، گچساران، رام، بهمئي و حتی بخش هایی مثل سوق ، قلعه ریسی... چقدر است بعد بياييد مقايسه كنيد با ورودي هاي كه ما از تيم ها ميگيريم.
به اطلاع خوانندگان می رساند، كه ما براي بزرگسالان 60 هزار تومان اميد 40 هزار تومان و جوانان 30 هزار تومان و نوجوانان 20 هزار تومان حق ورودی اخذ نموديم با شهرستانهاي همجوار مقايسه فر ماييد خواهشمند است در نوشتن مطالب مسئولانه و معتقدانه قلم بزنيد و نسبت به حقايق چشم پوشي نكنيد. .
نکته آخر: درباره بدهی هیئت در سال 89 ، چون بدهی سالهای قبل مانده بودو مبالغ بیشتری بودند، لذا رئیس ورزش وجوانان تصمیم گرفتند که بدهای سال قبل بر اساس اولویت ابتدا پرداخت شوند تا به ترتیب به سال 89 فوتسال برسد. فعا لیت های این هیئت مرور گونه تقدیم می گردد.
در سال 86 :اولين دورهاي ليگ فوتبال با شركت 18 تيم در 3 گروه 6 تيمي با 45 بازي برگزار شد.در سال 87: در رده سني بزرگسالان دسته يك 34بازي دسته دوم 15 بازي جوانان 21 بازي اميد 15 بازي نوجوانان 6 بازي در سال 88 :دسته يك 23 بازي، اميد 15 بازي جوانان 15 بازي نوجوانان 6 بازيسال 89 : دسته يك 23 بازي دسته دوم اميد6 بازي جوانان 6 بازي نوجوانان 6 بازي سال90 :به دليل تعمير و بازسازي زمين چمن بازيها داخل سالن برگزار گرديد، كه 11 تيم فوتبال و 14 تيم فوتسال در اين مسابقات شركت نمودند.
و همچنين مسابقات فوتسال مساجد با همکاریاداره ورزش وجوانان لنده برگزار گرديد. در سال 92و1391 با شركت 10 تيم فوتبال و 5 تيم فوتسال در سالن ليگ برگزار گرديد.بمناسبت آزاد سازي خرمشهر يك دوره مسابقه چهارجانبه از بهمئي و دهدشت و لنده برگزار گرديد.چراحتی برای يك لحظه هم که شده به نيمه پر ليوان هم نگاهي نمياندازيد؟ چرا هميشه انتقاد بيجا، طومار، شكايت عليه همديگر ترتيب ميدهيم اما يكبار نشده كه بياييم از كسي كه صادقانه خدمت ميكند قدرداني كنيم؟ چرا انتقاد ميكنيد ولي هيچگاه پيشنهاد و راهكاري ارائه نميدهيد؟ چرا كوچكترين ضعف را بزرگ ميكنيد و بزرگترين قوت را پوشش نميدهيد و چشم پوشي ميكنيد؟اميد است در پاسخگويي به مطالب خلاف واقع درج شده در سايت خبري عصر دنا مورخه 13 ديماه 91 ازجنبه شرعي و قانوني احساس مسئوليت نموده و در مقام عذرخواهي يا ارائه اسناد معتبر كوتاهي نشود. ضمناً حق پيگيري قانوني اين خبر براي اين هيئت محفوظ ميباشد. انشاء الله .
درتاج – رئیس هیئت فوتبال شهرستان لنده
کد خبر: ۱۳۶۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۱/۱۲