ایران
کد خبر: ۲۲۸۰۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۵/۱۲
جهان
رسانه های روسیه به اظهارات اخیر دونالد ترامپ که در آن برای تماس با ایران ابراز تمایل شده اشاره کردند و به بازتاب این درخواست توسط رئیس جمهوری آمریکا پرداخته اند.
کد خبر: ۲۲۷۹۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۵/۱۱
در دیدار سفیران، کارداران و مسئولان وزارت امور خارجه:
رهبر انقلاب اسلامی تصور حل مشکلات کشور با مذاکره یا رابطه با آمریکا را خطایی واضح خواندند و افزودند: آمریکا با اصل نظام اسلامی مشکل اساسی و مبنایی دارد، ضمن اینکه کشورهای فراوانی در افریقا، آسیا و آمریکای لاتین هستند که با آمریکا رابطه دارند اما همچنان با مشکلات فراوان دست به گریبانند.
کد خبر: ۲۲۶۹۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۴/۳۰
کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان گفت: اعضای شورا صرفنظر از ایرادات ماهیتی مصوبه اصلاح قانون مبارزه با پولشویی که جز مصوبات چهارگانه موسوم به FATF است، اعلام کردند با توجه به اینکه لایحه قضایی است و باید از سوی رییس قوه قضاییه اعلام و ارجاع شود آن را مغایر قانون اساسی تشخیص دادند.
کد خبر: ۲۲۶۲۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۴/۲۳
استاد دانشگاه جرج تاون واشنگتن تشریح کرد
استاد دانشگاه جرج تاون واشنگتن تاکید کرد: ایران خودش، خود را به دامن چین و روسیه انداخته است. با از بین رفتن برجام این دو کشور بیشتر از ایران سوء استفاده خواهند کرد.
کد خبر: ۲۲۵۳۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۴/۱۲
نامه خواندنی بسیج دانشگاههای تهران به مسئولین حامی برجام:
آقای لاریجانی یادتان هست جایی که آمریکایی ها پایشان را کج گذاشتند و علیه ایران تحریم تصویب کردند گفتید: «رسانه ی ملی اضطراب بلاوجه درباره مصوبه ی آمریکایی ها ایجاد نکند» ولی مطمئناً فراموش کرده اید که گفته بودید: «خروج آمریکا از برجام مُهر پایان بر توافق هستهای است» زیرا امروز نه تنها مهر پایانی نمیبینیم بلکه شاهد نمایشی از توجیهات نپذیرفتنی هستیم!
کد خبر: ۲۲۰۶۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۳۱
روحانی
رفت و آمدهای دیپلماتیک روسای کشورهای مختلف به محل اقامت دکتر حسن روحانی در مدت چهار روز حضور در نیویورک و در حاشیه هفتاد و دومین مجمع عمومی سازمان ملل متحد، حاشیه های جالبی که داشت، نمایش بی اعتباری جنجال های ضد ایرانی دونالد ترامپ و دولت او بود.
کد خبر: ۱۹۸۰۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۰۷
سیاسی
رئیس جمهور: برای هر شرایطی آماده ایم؛ضرر خروج از برجام صد درصدمتوجه آمریکاست
کد خبر: ۱۹۶۸۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۶/۲۸
برجام
مقامات آمریکایی بارها تهدید کرده اند که توافق هسته ای را لغو خواهند کرد در حالی که این پیمان همچنان پابرجاست و از سوی ایران اجرا می شود.
کد خبر: ۱۸۶۱۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۴/۱۰
یادداشت 598
کد خبر: ۱۷۱۹۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۲/۱۶
من از ساحت ملت غیور و شهیدپرور ایران عذر میخواهم و قبلش استغفرالله میگویم اما بنا اگر بر کوتاه آمدن دائمی از اصول و ارزشها باشد، حتی با حرامزادههای اسرائیلی هم میتوان توافق کرد!
کد خبر: ۹۲۳۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۱۴
آوای رودکوف-رسایی در جمع دانشجویان تحکیم وحدت گفت: به نظر من تقسیم بندی درست جریانات سیاسی آن موضوعی است که مقام معظم رهبری بیان داشتند که در کشور دو نگاه غربگرا و درونگرا وجود دارد
کد خبر: ۸۵۴۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۰۸
دستی که سَر او میبُرَد، از پیکرِ غَزّالهها / کِی صُلح و سازش میکند با او امامِ لالهها؟بنگر که خون چون میچکد، از پیکرِ شام و دمشق / بنگر به خاک افتادنِ مردانِ زیبا رویِ عشق
کد خبر: ۷۴۳۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۷
سخنان مقام معظم رهبری درباره ممنوعیت مذاکره با واشنگتن تیتر مشترک رسانههای انگلیسی زبان است/ رویترز: این سخنان در حالی است که رئیس جمهور ایران مکرر میگوید دولتش آماده است تا با "هر کسی" برای حل موضوعات منطقهای گفتگو کند. به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir،
رهبر انقلاب صبح امروز در دیدار با فرماندهان و کارکنان نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و خانوادههای آنان به مذاکره با آمریکا اشاره کرده و فرمودند: اینکه با مذاکره با آمریکا مخالفیم علتی دارد؛ مذاکره آمریکا با جمهوری اسلامی یعنی نفوذ؛ میخواهند راه را باز کنند برای تحمیل. سخنان ایشان در خصوص منع مذاکره با ایالات متحده تیتر مشترک رسانههای انگلیسی زبان بود: * دیلی استار: رهبر ایران مذاکره با آمریکا ممنوع است
در حالی که کمتر از سه ماه قبل، ایران توافقی را با غرب امضا کرد، که ماحصل چنیدن سال مذاکره به رهبری آمریکا بود
رهبر معظم ایران مذاکرات مجدد با آمریکا را محکوم کرد
* پولتیکو: رهبر ایران: با آمریکا گفتگو نمی کنیم
این سخنان در حالی مطرح می شود که افراطیون ایران می خواهند جلوی توافق را بگیرند. هرچند ایت الله خامنه ای علنا از این توافق حمایت نکرده است
* رویترز: رهبر ایران مذاکره با آمریکا را ممنوع کرد
رهبر ایران به صورت عمومی توافق با غرب را تایید نکرده است. این توافق پیروزی برای اعتدالیون محسوب می شود.
سخنان رهبر ایران با روحانی اختلاف زیادی دارد، رئیس جمهور ایران امیدوار است که رابطه با غرب را "عادی سازی" کند و مکرر گفته است که دولتش آماده است تا با "هر کسی" برای حل موضوعات منطقه ای گفتگو کند.
* بیزینس استاندارد: رهبر معظم ایران درباره هر گونه مذاکره با آمریکا هشدار داد
آیت الله خامنه ای گفت: در مذاکرات اخیر هسته ای،غرب تلاش کرده تا راهی برای نفوذ پیدا کند. گرچه طرف ایرانی هشار بوده اما ان ها توانسته اند راه های پیدا کند و اقداماتی علیه منافع ملی ایران داشته اند
* جروزالم پست: رهبر ایران می گوید مذاکره با آمریکا ممنوع است
رهبر ایران ایت الله خامنه ای امروز گفت که هر مذاکره با آمریکا ممنوع است زیرا معایب بی پایانی دارد و به جمهویر اسلامی اسیب می زند.
* شینهوا: رهبر معظم ایران درباره هر گونه مذاکره با آمریکا هشدار داد
آیت الله علی خامنه ای رهبر معظم ایران روز چهارشنبه از مقامات این کشور خواست با آمریکا بر سر مسائل متقابل و بین المللی گفتگو نکنند.
* یورو نیوز: رهبر ایران مذاکره با ایران را ممنوع کرد
* ایندیپندنت: رهبر ایران می گوید مذاکره با آمریکا ممنوع است
منبع: خبرگزاری نسیم
کد خبر: ۷۴۲۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۵
از همان ابتدا میان جان کری وزیر امور خارجه و «سوزان رایس» مشاور امنیت ملی اوباما بر سر موضوع حساس رفع تحریم های ایران در شورای امنیت سازمان ملل متحد اختلاف وجود داشت.خبرگزاری مهر: دبه در آوردن طرف آمریکایی در ساعت صفر مذاکرات هسته ای طی ۲۴ ساعت اخیر به صورتی ویژه مورد توجه خبرنگاران و تحلیلگران حاضر در محل مذاکرات هسته ای قرار گرفته است. اصلی ترین سوال خبرنگاران، به عوامل و عناصر دخیل در عهد شکنی اخیر طرف غربی باز می گردد.
یک منبع آگاه غربی حاضر در محل مذاکرات در این باره به خبرنگار اعزامی مهر به وین گفت: «از همان ابتدا میان جان کری وزیر امور خارجه و «سوزان رایس» مشاور امنیت ملی اوباما بر سر موضوع حساس رفع تحریم های ایران در شورای امنیت سازمان ملل متحد اختلاف وجود داشت که همین امر منجر به عدم اعلام نظر قطعی رئیس جمهور آمریکا در خصوص این موضوع اختلافی شده بود.»
وی افزود: «با این حال به نظر می رسد سوزان رایس توانسته است نظر اوباما را نسبت به سخت گیری بیشتر در حوزه رفع تحریم های شورای امنیت جلب نماید.»
لازم به ذکر است که باراک اوباما چهارشنبه شب و در یک پیام مهم که از طریق ویدئو کنفرانس به تیم مذاکره کننده آمریکا منتقل شد، بر سر توافقات صورت گرفته حول موضوع رفع تحریم ها «دبه» درآورده و خواستار اتخاذ مواضع سخت تر از سوی جان کری و همراهانش شد.
سوزان رایس، مشاور امنیت ملی فعلی اوباما و نماینده سابق ایالات متحده آمریکا در شورای امنیت سازمان ملل متحد است. وی به لحاظ سیاسی در زمره دموکرات های تندرو محسوب می شود.
رایس از ابتدای مذاکرات هسته ای نه تنها نقش موثری در ایجاد توافق میان دو طرف ایفا نکرده است، بلکه در جریان تمدید هفت ماهه مذاکرات در آذرماه سال گذشته نیز نقش مستقیم و بارزی ایفا کرد.
کد خبر: ۶۷۸۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۱۹
رهبر معظم انقلاب فرمودند: اگر از من سؤال شود که «شما موافق مذاکرات اخیر هسته ای هستید یا مخالف»، می گویم نه موافق هستم و نه مخالف، چون هنوز اتفاقی نیفتاده است
کد خبر: ۶۱۴۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۲۰
تارنمای ' آمریکن فری پرس در گزارشی با اشاره به اینکه رژیم صهیونیستی که خود دارای ذخایر و تسلیحات گسترده اتمی است، تلاش می کند تا مانع دستیابی به توافق جامع هسته ای غرب با ایران شود.به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
این پایگاه خبری در نوشتاری به قلم 'ریچارد والکر' نوشت که جنگ طلبان در اسراییل و لابی صهیونیست در کنگره آمریکا آماده اند مانع از انجام هرگونه توافقی با ایران شوند.
در همین حال، 'ری مک گاورن' تحلیلگر سابق سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) چندی پیش اسراییل را مانع بزرگی در راه توافق هسته ای بین ایران و 1+5 دانست .
وی در عین حال یادآورشد که حملات غیرانسانی اسراییل به غزه و کرانه باختری، موضع بین المللی این رژیم در مورد این مساله را تضعیف کرده است.
'مک گاورن' همچنین توافق هسته ای را گشایشی برای امکان واقعی همکاری ایران و آمریکا در زمینه مقابله با افراط گرایی دانست.
از نظر وی، اکنون زمان آن است که آمریکا اختلافات را با ایران کنار گذارد، اگرچه وی اسراییل را مخالف با هر گونه عادی سازی روابط واشنگتن و تهران تصور کرده است.
واقعیت این است که لابی صهیونیستی در آمریکا از قدرت برخوردار است تا از طریق کمک دهندگان متمول به این لابی، رسانه های طرفدار اسراییل و کنگره جلوی هر گونه توافقی با ایران را بگیرد.
'وندی شرمن' عضو تیم مذاکره کننده آمریکا با ایران نیز هشدار داده است که برخی متحدان واشنگتن، از قرار معلوم اسراییل و عربستان سعودی و همچنین اعضای کنگره خواستار شکست مذاکرات هستند.
این منبع اضافه کرد، تردیدی نیست که توافق با ایران به آمریکا امکان می دهد با تهران در مورد تهدید داعش تعامل کند.
ایران برخلاف عراق از توان نظامی برای در هم شکستن داعش برخوردار است. اما سیاست خاورمیانه ای اسراییل با انزوای ایران به هر قیمتی و ائتلاف با دشمنان تهران همچون عربستان سعودی که به ایجاد و تسلیح داعش و دیگر گروه های تروریستی کمک کرده است، تطبیق دارد.
'نوام چامسکی' مفسر سیاسی به تازگی در گفت وگویی که شبکه خبری راشاتودی گفت: ایران قادر است بدون فوت وقت داعش را نیست و نابود کند.
منبع/ایرنا
کد خبر: ۴۹۵۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۲
روشن است که امریکا مایل به لغو هیچ تحریمی نیست و در بهترین حالت می خواهد بخشی –و نه تمام- تحریم ها را به نحو موقت و بازگشت پذیر تعلیق کند.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
شنیده های «ایران هسته ای» حکایت از آن دارد که اگر دولت امریکا در مذاکرات مسقط طرح جدیدی درباره تحریم ها عرضه نکند، این مذاکرات شکست خواهد خورد.
برخی منابع می گویند پیشنهادهایی که تاکنون امریکایی ها در این مورد ارائه کرده اند به هیچ وجه راضی کننده نبوده است.
اطلاعات موجود نشان می دهد پیشنهادهای امریکا درباره 4 مسیر فعلی تحریم علیه ایران چنین بوده است:
1- امریکا اعلام کرده است قادر به تعلیق یا لغو قطعنامه های شورای امنیت نیست چرا که این قطعنامه ها فقط در موضوع هسته ای صادر نشده است.
2- موضع دولت امریکا درباره تحریم های یک جانبه اعمال شده از سوی کنگره این است که اساسا لغو این تحریم ها در اختیار دولت نیست و دولت صرفا می تواند به کنگره مراجعه کرده و برای متقاعد کردن آن به لغو تحریم ها تلاش کند. امریکایی ها گفته اند این کار را حداقل دو سال پس از تصویب توافق نهایی و به شرطی انجام خواهند داد که ایران در این مدت تمکین خود از توافق را نشان داده باشد. در مقطع زمانی پس از توافق جامع، رییس جمهور صرفا قول تعلیق موقت تحریم های کنگره را داده است.
3- درباره تحریم های اتحادیه اروپا، ادعا شده است که این تحریم ها بلافاصله پس از توافق نهایی از سوی شورای اروپا تعلیق خواهد شد.
4- همچنین در زمینه تحریم های یک جانبه ای که بر اساس فرمان های اجرایی رییس جمهور امریکا اعمال شده، آنچه تیم مذاکره کننده امریکا در مذاکرات گفته این است که تحریم هایی که اتباع و شرکت های غیر امریکایی را هدف می گیرد تعلیق خواهد شد اما تحریم هایی که اتباع و شرکت های امریکایی را از تجارت با ایران منع می کند، بر جای خود خواهد ماند.
به این ترتیب، روشن است که امریکا مایل به لغو هیچ تحریمی نیست و در بهترین حالت می خواهد بخشی –و نه تمام- تحریم ها را به نحو موقت و بازگشت پذیر تعلیق کند.
در این باره در تهران کم و بیش اجماع وجود دارد که در مقابل چنین پیشنهادی، درخواست های امریکا برای اعمال محدودیت های شدید و بسیار طولانی مدت بر برنامه هسته ای ایران به هیچ وجه قابل پذیرش نیست.
شنیده ها حکایت از آن دارد که امریکایی ها در مذاکرات لغو نهایی تحریم ها را به تعیین تکلیف برنامه موشکی، اجرای طولانی مدت پروتکل الحاقی در ایران و همچنین گزارش آژانس مبنی بر حل موضوع PMD مشروط کرده اند.
این بدان معناست که حتی در بلند مدت هم امیدی به لغو تحریم ها وجود ندارد.
تحلیلگران می گویند اگر امریکا در مسقط پیشنهاد جدیدی در این باره عرضه نکند، قطعا ایران تمایلی به پذیرش پیشنهاد فعلی امریکا نخواهد داشت و بنابراین مذاکرات شکست خواهد خورد.
کد خبر: ۴۸۵۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۱۹
اصولگرایان اگر میخواهند مجددا به قدرت بازگردند باید دعا کنند تا آقای احمدینژاد راضی به کاندیداتوری شود. اگر اصولگرایان میخواهند آقای روحانی در سال 96 رئیسجمهور نشود باید حتما به دنبال آقای احمدینژاد بیایند چراکه کسی را برای رقابت با آقای روحانی ندارند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com عبدالرضا داوری از جمله افراد نزدیک به محمود احمدینژاد است که در نوشتهها و گفتوگوهایش به شکلی صریح از محمود احمدینژاد دفاع میکند. داوری در مصاحبه تفصیلیاش با ایلنا، به نقد و بررسی دولت روحانی میپردازد و میگوید که روحانی اولین دولتی خواهد بود که شاید دور دوم ریاست جمهوری را نبیند و دلیل آن را تقابل روحانی و دولتمردانش با محمود احمدینژاد میداند و البته میگوید تقابل روحانی با احمدینژاد برای راضی نگه داشتن آیتالله هاشمی رفسنجانی است چراکه روحانی بدون برنامهریزی هاشمی خواب ریاست جمهوری را هم نمیدید. از دیگر سو، وی میگوید که روحانی در عرصهای "سیاست خارجی" قدم گذاشته و سرمایهگذاری کرده است که پارامترهایش دست وی نیست و اینک نیز میگوید توافق هستهای در کار نخواهد بود. داوری از سوی دیگر مدعی عدم برنامهریزی محمود احمدینژاد برای انتخابات مجلس و ریاست جمهوری آتی است و البته بیان میکند که اصولگرایان برای بازگشت به قدرت چارهای جز رجوع به محمود احمدینژاد را ندارند.
متن کامل مصاحبه دکتر عبدالرضا داوری با خبرگزاری ایلنا در ادامه آمده است:
ارزیابیتان از عملکرد دولت آقای روحانی چیست؟
دولت آقای روحانی در این مدت دو خطای استراتژیک داشته است. خطای اولشان این بود که تمام تخم مرغهایشان را در سبد مذاکرات هستهای قرار دادهاند و تمام توفیقات دولتشان را به توفیق در عرصه مذاکرات هستهای گره زدهاند که طبیعی است کمترین نوسان مثبت یا منفی در عرصه مذاکرات، میتواند کل عملکرد دولت را در محور مثبت یا منفی تحتالشعاع قرار دهد.
در حوزه سیاسی هم دولت ایشان یک خطای عمده دیگر دارند و آن هم اینکه هویت مقابل خود را آقای احمدینژاد تعریف کرده است، به یک معنا "دگر" دولت یازدهم را دولت نهم و دهم میدانند و ماموریت دولت خود را بازگرداندن عقربههای زمان به پیش از سال 1384 تعریف کرده است. این رفتار دولت یازدهم، سبد آراء آقای روحانی را به شدت آسیبپذیر کرده است چون به دلیل حملات غیرمنصفانه و بعضا کینهتوزانه آقای روحانی و دولتشان به آقای احمدینژاد و دولت قبل، آراء بخش مهمی از جامعه که در مناطق روستایی و کمتر توسعهیافته و حاشیهای قرار دارند و تقریبا 75 درصد کل سبد آرا در هر انتخاباتی را شامل میشوند و به آقای احمدینژاد شدیدا علاقهمند هستند در تضاد روحانی- احمدی نژاد که دولت یازدهم دنبال میکند از سبد آقای روحانی خارج میشود، آن هم در شرایطی که بخش مهمی از این اقشار در انتخابات سال 92 به آقای روحانی رای دادهاند. بنابراین معتقدم با روند حملات کنونی علیه دولت قبل، آقای روحانی در جلب آراء این بخش مهم از جامعه دچار مشکل خواهد شد ضمن آنکه نظرسنجیهای معتبر هم این پدیده را تایید میکند.
یعنی میخواهید بگوئید که دیگر آقای روحانی در آن طبقاتی که گفتید حامی ندارد.
معتقدم وقتی آقای روحانی بر اساس تحلیل و دستورالعملی که از آقای هاشمی دریافت کردهاند، هویت مقابل خود را آقای احمدینژاد نشان میدهد، عملا سبد آرای کسانی که به آقای احمدینژاد سمپاتی و علاقه دارند را از دست داده است.
شما میگوئید آقای روحانی هویت خودش را بعد از انتخابات آقای احمدینژاد قرار داد اما قبل از انتخابات هم اینکه هویت مقابل آقای روحانی، فردی مانند احمدینژاد است، مشخص بود.
در فضای عمومی کشور این طور نبود. شما صرفا فضای نخبگان، روشنفکران، دانشگاهیان و روزنامهنگاران را معیار ندانید. بدنه عمومی تودهها به ویژه در شهرهای کوچکتر و روستاها، به هیچ وجه تلقیشان این نبود که آقای روحانی در موضع ضدیت با آقای احمدینژاد قرار دارد.
اما در هنگام مناظرات و سفرهای تبلیغاتی، آقای روحانی صریحا به نقد سیاستهای دولت دهم بالاخص سیاستهای سیاست خارجی دولت میپرداخت.
هویت مقابل آقای روحانی در انتخابات اخیر آقای جلیلی بود. آقای سعید جلیلی نزد افکارعمومی و مردم نماینده آقای احمدینژاد نبود. آقای احمدینژاد بارها اعلام کرد که من در انتخابات نمایندهای ندارم و در انتخابات هم از کسی اعلام حمایت نمیکنم. مردم این پیام را دریافت کردند.
اگر قرار بود ضدیت با آقای احمدینژاد، موجب رایآوری باشد باید آقای قالیباف رئیسجمهور میشد؛ چون در ایام پیش از انتخابات خرداد 92، بیشترین حملات علیه دولت آقای احمدینژاد را آقای قالیباف و تیم سیاسی رسانهای نزدیک به شهردار تهران ساماندهی کرد. پس از تحلیل محتوای گفتارهای انتخاباتی کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری 92 متوجه شدیم که آقای قالیباف 3.7 برابر بیشتر از آقای روحانی علیه دولت دهم و آقای احمدینژاد سخن گفته بود. اتفاقا کاندیداهای اصولگرا رای نیاوردند چون تمام هویتشان را در ضدیت با آقای احمدینژاد قرار داده بودند.
با این حساب، با توجه به تحلیل شما اگر آقایان قالیباف و جلیلی هویتشان را در ضدیت آقای احمدینژاد قرار نمیدادند، احتمال بیشتری برای ریاست جمهوری داشتند.
شک نکنید که اگر اصولگرایان با پرچم ضدیت با آقای احمدینژاد حرکت نمیکردند و در عین حال با بیتدبیری کمپین انتخاباتی آقای جلیلی، صحنه انتخابات به صحنه سازش – مقاومت تبدیل نمیشد، آقای روحانی هیچ شانسی برای ریاستجمهوری نداشت. اصولگرایان باید دو کار میکردند. اول آنکه باید نقشه راه انتخاباتی آقای هاشمی را میفهمیدند و میدیدند که آقای هاشمی در حال مهندسی انتخابات است تا بتوانند نقشه راه آقای هاشمی را ناکام کنند و صحنه انتخابات را به مدل مورد نظر خود یعنی صحنه کارآمدی تبدیل کنند که در ذهن آقای قالیباف بود ولی همانطور که قبلا گفتم، صحنه عوض شد و انتخابات به جای رقابت بر سر کارآمدی به صحنه رفراندوم هستهای و دوگانه سازش – مقاومت تبدیل شد.
نکته دومی که اصولگرایان باید به آن توجه میکردند این بود که از تقابل با آقای احمدینژاد احتراز میکردند و نه تنها احتراز نکردند بلکه تلاش میکردند تا با تصویر خدمتگذار احمدینژادی در صحنه حاضر میشدند و خود را بدیل آقای احمدینژاد نشان میدادند که در این صورت با رای بالایی پیروز میشدند. البته با اقداماتی که در سالهای 90 تا 92 بخش سیاسی – رسانهای اصولگرایان علیه آقای احمدینژاد سازماندهی کرد، آنان دیگر نمیتوانستند با آقای احمدینژاد تعامل کنند چراکه دو سال تقابل کرده بودند تا نماینده آقای احمدینژاد را حذف کنند.
شما اولین اشتباه آقای روحانی را در این دانستید که ایشان تمامی تخممرغهای خود را در سبد مذاکرات هستهای گذاشته است اما خیلی از تحلیلگران و صاحبنظران هم اعتقاد دارند که از قضا نقطه قوت و پیروزی آقای روحانی در همین عرصه مذاکرات هستهای است. بهرحال توافقی صورت گرفت و مقداری از پولهای بلوکه شده ایران آزاد شد و روند پرشتاب تحریم متوقف شد...
میگویند پولها آزاد شده، ولی مگر چقدر پول آزاد شده است؟ همین الان 2.8 میلیارد دلاری که قرار شده در چهار ماه به ما بدهند، در همین مدت 4 ماهه 30 میلیارد از درآمدهای صادرات نفت ایران مجددا بلوکه میشود. یعنی به ازاء هر یک دلار آزاد شده 11 دلار بلوکه میشود! ضمن آنکه در نحوه هزینهکرد همین دلارهای آزاد شده هم دهها محدودیت وجود دارد.
این مقدار هم پول را آزاد کردن بهتر از این بود که هیچ پولی آزاد نشود...
عرض بنده این است که بزرگنمایی و اتکاء به این موضوع اشتباه بود. شما نباید تمامی تخممرغهای خود را در سبدی قرار دهید وقتی همه پارامترهای آن سبد تحت کنترل شما نیست. شناخت تیم آقای روحانی از ماهیت آمریکاییها، شناختی سطحی و غیرواقعی است. آقایان فکر کردند که با لبخند زدن و خوشوبشهای دیپلماتیک میتوانند طرف غربی را نرم کنند که نه تنها این اتفاق رخ نداده است بلکه هرچه نرمتر برخورد کردیم سختتر خوردیم.
شما میگوئید شناخت سطحی و غیرواقعی است اما آقای ظریف به عنوان وزیر امور خارجه و رئیس تیم مذاکرات، سالها در آمریکا تحصیل و زندگی کردهاند و علاوه بر آن، سفیر کشورمان در سازمان ملل بودهاند.
سالها حضور داشتن در آمریکا مانع عدمشناخت صحیح از آمریکا نیست. ممکن است فردی سالها در آمریکا باشد ولی شناخت درستی از ماهیت آمریکا نداشته باشد. اعتقاد دارم آقای روحانی و تیمش شناخت درستی از امپریالیسم و استکبار ندارند. وقتی رهبری آمدند و گفتند من به مذاکرات خوشبین نیستم این موضع ایشان مبتنی بر یکسری دادهها و اطلاعات دقیق بود که چنین چیزی را بیان کردند.
ولی آنقدر عملکرد دولت روحانی و آقای ظریف خوب بوده که فضای قبل شکسته و الان هیاتهای دیپلماتیک برای ورود به تهران درحال سبقت گرفتن از همدیگر هستند.
مابهازا این سفرها چیست؟
مابهازایش این نیست که وقتی رئیسجمهور آمریکا به رئیسجمهور فرانسه میگوید از سفر هیاتهای اقتصادی کشورت به تهران جلوگیری کن، اولاند میگوید من نمیتوانم و تورم نقطه به نقطه ما از حدود 45 درصد در حال کاهش است.
ادعای کاهش تورم فقط به خاطر فضای روانی ناشی از توافق ژنو است، والا چه اتفاق مهمی در حوزه اقتصاد رخ داده است؟ اصلا چطور میشود که تورم پائین بیاید وقتی که رشد اقتصادی منفی است و همزمان نقدینگی موجود در اقتصاد نسبت به سال قبل 30 درصد رشد کرده باشد؟ در حوزه اقتصادی به شکل واقعی هیچ اتفاقی نیافتاده است. فقط بازار ارز نسبت به رفتارهای دیپلماتیک، خوشبینی خود را بروز داده است و این موجب شده تا نرخ دلار در محدودهای ثابت بماند.
این به نظر شما دستاورد مثبتی نیست؟
این دستاورد هرچه که هست، ماهیت اقتصادی ندارد و به محض وقوع کمترین اختلال در مذاکرات، نرخ دلار جهش میکند. ضمن آنکه از سقوط آزاد بورس تهران غافل نشوید. شش میلیون سهامدار جزء و مردم عادی که در بازار بورس سرمایهگذاری کردهاند، در نه ماه اخیر خرد شدهاند. واقعیتها فقط شعار نیست. به نظرم، آقای روحانی در حوزه اقتصاد هیچ اقدام ملموسی نکرده است و فقط بر موج مذاکرات هستهای جلو رفته است. هیچ واقعیت اقتصادی در ماههای اخیر تغییری نکرده است، حتی همین شیب کاهش تورم را نیز اگر بررسی کنید میبینید این روند از اسفند سال 91 شروع شده است و این روندی است که از دوره آقای احمدینژاد با کنترل نقدینگی شروع است. بعد براساس آمارهای بانک مرکزی، رشد نقدینگی در سال 92 افزایش یافته و رشد اقتصادیمان هم که منفی است پس این نقدینگی افزایش یافته کجا جذب شده است؟ چطور میشود که با این شرایط تورم با مکانیزم اقتصادی کاهش یافته باشد؟ این براساس اصول اقتصاد معقول نیست. تمام حرف من این است که تدبیر اقتصادی نداشتیم بلکه اتفاق سیاسی رخ داده است و اینها آمدند از لحاظ روانی مقداری بازار را آرام کردهاند.
این یک دستاورد نیست؟
این یک دستاورد موقت است. در سوم آذر 93، اگر توافقی صورت نگیرد، شرایط حتی بدتر از قبل میشود.
به نظرم، شما امکان رسیدن به توافق غیرممکن میدانید؟
بله.
چرا؟
وقتی رهبری خطوط قرمز را شفاف و بر اساس منافع ملی و محاسبات کارشناسی بیان کردند، معلوم است که این خطوط قرمز مورد مخالفت آمریکاییهاست. ظرفیت غنیسازی 190 هزار سویی که رهبری درباره غنیسازی اورانیوم اعلام کردند، فراتر از غنیسازی صنعتی است و وقتی این خطوط قرمز اعلام میشود نشان میدهد تلاشها و فشارهای آمریکاییها به ثمر نرسیده است. در یک دورهای، اینها توانستند شکل مذاکرات را تغییر بدهند که شامل سطح و نوع مذاکرات بود. اینکه سطح مذاکرات بالاتر رفته است میتواند بر کیفیت مذاکرات اثرگذار باشد اما اینکه این تغییر سطح در نتیجه مذاکرات اثری داشته باشد، تصور درستی نیست.
براساس آخرین گفتهها، حدود شصت، هفتاد درصد متن توافق جامع نهایی مورد توافق دو طرف مذاکره قرار گرفته است...
خب ممکن است که حتی 99 درصد توافق صورت گیرد اما در یک درصد باقیمانده توافق نشود و این یک درصد، کل توافق را زیر سوال ببرد چون دربند آخر توافق ژنو آمده است تا در همه موارد طرفین به توافق نرسند، هیچ توافقی صورت نمیگیرد، به عبارتی طرفین بر سر دوراهی همه یا هیچ قرار دارند. مسئله اصلی آمریکاییها با ما در مورد سطح غنیسازی است. آمریکاییها به هیچ وجه ظرفیت غنیسازی 190 هزار سو را نمیپذیرند. مسئله اصلی ما هم رفع فوری همه تحریمهاست که آمریکاییها هم به آسانی از این ابزار دست برنمیدارند.
قبول دارید که آمریکاییها بیش از ما به توافق جامع نیازمند هستند؟
این یک بحث دیگر است. آمریکاییها اگر غنیسازی 190 هزار سویی را برای ایران قبول کنند، حزب دمکرات باید برای همیشه در تاریخ دفن شود. چون آنها میخواهند بگویند که ما بدون آنکه امتیازی به ایران بدهیم برنامه هستهای ایران را تعطیل کردیم در حالی که اگر هم تحریمها لغو شوند و هم ظرفیت 190 هزارسویی غنیسازی برای ایران تثبیت شود که اوباما در موقعیت بسیار سختی قرار میگیرد. البته این هدف با استقامت جدی بر سر منافع ملی کشورمان دستیافتنی بود اما خطای تیم آقای روحانی این بود که در آغاز کار عملا این پیام را به غربیها دادندکه تحریمها بر ایران موثر بوده و ما به خاطر تحریمهاست که آمدهایم و در حال مذاکره با آمریکا هستیم.
این حرف شما را هم آقای روحانی و هم آقای ظریف بارها رد کردند.
متاسفانه با رفتار دولت در آغاز کار و سخن گفتن از خزانه خالی و بحران اقتصادی، غربیها این پیام را دریافت کردند و بر همین اساس هم رفتارشان را محکم تنظیم کردند. تا آنجا که جان کری گفت که توافق نکردن بهتر از توافق بد است. پذیرش ظرفیت غنیسازی 190 هزار سویی برای ایران، حتما برای آمریکاییها یک توافق بد است.
آقای ظریف هم بارها گفته بودند که ایران زیر بار هر توافقی نمیرود و توافق نکردن بهتر از توافق بد است...
آقای ظریف هرچند این حرف را گفته است اما آقای کری این موضع را همان روز اول بیان کرد. با این شرایط سخن گفتن از نتیجه برد – برد کاملا بیمعناست.
شما بازی برد – برد را قبول دارید؟
من نتیجه برد – برد بین ایران انقلابی و آمریکای استکباری را از اساس قبول ندارم. چطور میشود با آمریکاییها به نتیجهای برسیم که هم پیروزی انقلاب اسلامی باشد و هم پیروزی جبهه شیطان، مگر چنین چیزی امکانپذیر است؟
اینکه شما چنین چیزی را میگوئید و از لفظ «شیطان» استفاده میکنید، بسیار ایدئولوژیک است. اما عرصه سیاست خارجی و دیپلماسی، عرصه رئالیستی است...
اتفاقا استفاده از لفظ شیطان و استکبار برای جبهه غرب کاملا رئالیستی و مبتنی بر واقعگرایی است. جمهوری اسلامی هم قرار است ساختاری باشد که از انقلاب اسلامی دفاع کند. انقلاب اسلامی یعنی نفی همه آنچه استکبار است و تحقق کلمه توحید و توحید یعنی نفی استکبار.
پس شما به هیچ وجه به مذاکرات خوشبین نیستید؟من اعتقاد دارم که مذاکرات به نقطه پایان رسیده است و در دو ماه آینده هم هیچ اتفاق معناداری نخواهد افتاد.
آقای داوری! در هنگام مذاکرات یکسری واژهها از سوی برخی جریانات سیاسی ظهور کرد که نمونه مشهور آن «دلواپسیم» بود. شما یا جریان آقای احمدینژاد هم دلواپس هستید؟
بهرحال نگرانی جدی در مورد شیوه کنش تیم مذاکرهکننده و پیامهایی که تیم دولت آقای روحانی به طرف غربی در این ماهها منتقل کرده، وجود دارد.
رهبری بارها از تیم مذاکرهکننده دفاع کرده است.
موضع رهبری با موضع جریانهای سیاسی فرق میکند. بالآخره رهبری از یک موضع بالا جریانها را هدایت میکنند. ولی موضع جریانها سیاسی، موضع تعامل و نقد سیاسی است و نقش و سطح تاثیرگذاری رهبری با جریانهای سیاسی متفاوت است. جریانهای سیاسی میتوانند نگرانیهایشان را سریع و صریح گویند ولی رهبری به دلیل جایگاهشان شاید صلاح نباشد صریحا دغدغهها و نگرانیهایشان را بیان کنند.
حال به عنوان یک فعال سیاسی فکر میکنید این دلواپسیها نزد رهبری هم وجود دارد.
قطعا بیشترین دغدغه و در عین حال اشراف نسبت به منافع ملی را رهبری دارند؛ هرچند که من نمیدانم این دغدغهها و نگرانیها در کدام حوزهها بیشتر است.
آقای داوری! با این حال شاهد حمایتهای مکرر مقام رهبری از دولت بودهایم که در آخرین بار نیز در دیدارشان با گفتند که همه بدانند که من از دولت حمایت میکنم و با همه توانم به دولت کمک خواهم کرد...
مگر از مقام معظم رهبری، توقعی غیر از این دارید؟
ولی نوع حمایت...
اگر به نوع حمایت باشد، حمایتهایی که رهبری از آقای احمدینژاد داشتند، در هیچ دورهای مشابه ندارد. حمایتی که رهبری از دولت آقای احمدینژاد کردند، حمایت گفتمانی بود و نه فقط حمایت اجرایی. به غیر از دولت آقای احمدینژاد، رهبری از هیچ دولتی، حمایت گفتمانی نکردند. دوما، مگر از مقام معظم رهبری، توقعی غیر از این دارید؟ بهرحال سیاست رهبری در حمایت از دولتها یک سیاست قطعی بوده است هرچند من حمایت ویژهای هم از سوی مقام معظم رهبری در این ماهها ندیدهام و فکر میکنم که حمایتهایی هم که ایشان تاکنون داشتهاند، در راستای همان حمایتهای متداول و معمول و جاری بوده است.
ولی بالآخره ایشان مذاکرهکنندهکنندگان را فرزندان انقلاب دانستند و اعلام کردند که من از تیم مذاکرهکننده حمایت میکنم...
این حمایت کاملا طبیعی است چراکه تیم مذاکرهکننده در حال مذاکره با دشمن است. وقتی سربازی را به جبهه فرستادید، باید این سرباز را از نظر لجستیک و تدارکات حمایت کرد. در عین حال رهبری چندین بار هم گفتند که من به مذاکرات خوشبین نیستم. آیا این دو قابل جمع است؟ خیر. من میخواهم بگویم که رهبری از مذاکرات حمایت میکنند تا اگر زمانی مذاکرات به نتیجه نرسید، دشمن سواستفاده نکند و باجخواهی و زیادهخواهی خود را به دوش ایران بیاندازند و بگویند چون رهبری ایران حمایت نکرد، مذاکرات شکست خورد. رهبری نظام حمایت کردند تا ماهیت دشمن روشن شود. تردیدی نداشته باشید که این روند به توافقی منجر نمیشود.
اگر توافقی صورت نگیرد، این عدم توافق موجب شکست روحانی میشود؟
به نظرم به جهت خطای استراتژیک آقای روحانی، دولت بعد از عدم توافق در آذرماه، دچار دستاندازهای بسیاری جدی خواهد شد.
این دستاندازها در کدام عرصهها بیشتر خواهد بود؟
در حوزه اقتصاد و سیاست داخلی مشکلات جدی خواهد بود. دولت آقای روحانی برای حوزههای اقتصادی و سیاست داخلی برنامه جدی نداشته و همه موضوعات را به زلف سیاست خارجی گره زده و تصور کرده میتواند این پروژه را به پیش ببرند تا از سرریز ارتباط با غرب برای حوزههای اقتصادی و سیاست داخلی استفاده کنند؛ چراکه نگاه دولت به مذاکرات صرفا محدود به مسئله هستهای نبوده است.
مگر چه نگاهی بوده؟آقایان به همکاری راهبردی با غرب میاندیشند.
اگر حرفتان هم درست باشد، آقای روحانی هم از همان زمان انتخابات، شعار تعامل با دنیا را سر میدادند.
تعامل با همکاری راهبردی متفاوت است. چون اینها نگاهی فراتر از مسئله هستهای داشتند، تمامی تخممرغها در این سبد قرار دادند و تصور کردند از سرریز همکاری راهبردی با امریکا، منافع اقتصادی بدست میآید و میتوانند نقاط ضعف در سایر حوزهها را بپوشانند. این باعث شد تا دچار خطای محاسباتی در تعیین استراتژی بشوند و با توجه به فضایی که امروز در مذاکرات داریم، بعید میدانم به این راحتی بتوانند خطایشان را جبران بکنند.
شما در صحبتهایتان گفتید که بحث مذاکرات برای دولت بیش از مسئله هستهای است و دولت به تعامل به غرب میاندیشد. اگر نگاهی به عملکرد آقای احمدینژاد کنیم، میبینیم که در ایشان در چهار سال اولشان، وارد یک فضای پر از تنش شدند و به قول خودشان، دیپلماسی تهاجمی را به راه انداختند ولی در چهار سال دوم دولتشان، دیگر از آن تنشها و اقدامات جنجالی خبری نبود بلکه ایشان بیشتر به اصول دیپلماسی پایبند بود و به سران غربی نامه مینوشت...
نامه که در دولت نهم نوشته شد.
بهرحال در چهار سال دوم، ایشان هم از بهبود و تعامل با غرب بدشان نمیآمد...
این حرف به طور کلی صحیح نیست. نگاه آقای احمدینژاد در دولت دهم، در امتداد نگاه دولت نهم بود. ایشان یک نگاه انسانمحور در سیاست خارجی دارد که خروجی آن موضوع راهبردی مدیریت مشترک جهانی است که طی آن، همه کشورها باید در مدیریت جهان سهیم شوند. استراتژی دیپلماسی آقای احمدینژاد در طول دولت نهم و دهم تغییری نیافت، هرچند محیط بینالملل و شرایط داخلی در دولت دهم نسبت به دولت نهم تغییر کرد.
پس منکر هرگونه تغییر در احمدینژاد هستید؟
آقای احمدینژاد در تاکتیکها متکاملتر شدند ولی در اصول و راهبرد تغییری نکردند.
ولی در سالهای پایانی ریاستجمهوریشان دیگر از آن اقدامات و حرفهای جنجالیای مانند مسئله هولوکاست شاهد نبودیم.
سوالات ایشان درباره هولوکاست همچنان پابرجاست و در عین حال بیپاسخ از طرف غرب. دیدید که در راهپیمایی روز قدس امسال نیز به این سوالات اشاره کردند. آقای احمدینژاد در بحث هولوکاست فقط چند سوال مطرح کردهاند و هیچ وقت به دنبال تنشزایی نبودند...
ولی در عمل، آنچه رخ میداد تنشزایی بود و چهار قطعنامه علیه کشورمان صادر شد.
اینها بازنمایی رسانهای است. اگر آقای احمدینژاد، آن سوالات درباره هولوکاست را نمیپرسید هم باز آن قطعنامهها صادر میشد. در عین حال یادتان باشد که مسئلهای که اقتصاد کشور ما را مختل کرد قطعنامههای مورد نظر شما نبود، بلکه مسئله تحریم بانک مرکزی در زمستان1390 و بعد از اتفاق مشکوک اشغال سفارت انگلیس در تهران، اقتصاد ایران را زیر ضرب برد و گرنه تا آن زمان تحریمها فشار کمرشکنی وارد نکرده بودند.
شما اشغال باغ قلهک را اقدامی مشکوک دانستید. این اقدام را برای برای به زمین زدن احمدینژاد میدانید؟
نتیجه این عمل، تحریم بانک مرکزی ایران بود. به نظرم عاملان این اقدام خواسته یا ناخواسته، به انگلیس و غرب پاس گل دادند.
دومین خطای استراتژیکی که گفتید حسن روحانی در این مدت انجام داده است، این بوده که وی هویت مقابل خود را محمود احمدینژاد تعریف کرده است و بر این اساس به تخریب دولت قبل عمل کرده اما خیلی از حامیان ایشان میگویند دولت روحانی باید آنچه در هشت سال گذشته رخ داده را به مردم بیان کند؛ مثلا بگوید که میزان تورم، رشد کشور و...
دولت آقای روحانی در حوزه اقتصادی هیچ نسخه جدیدی ندارد و عملا همان سیاستهای اقتصادی آقای احمدینژاد را دنبال میکند که قبل از حضور در دولت مداوما به همان سیاستها حمله میکردند! آقای نوبخت زمانی که خارج از دولت بود میگفت اگر هدفمندی یارانهها اجرا بشود، تورم به 500 درصد میرسد! ولی همین آقای نوبخت وقتی به دولت میآید و میخواهد فاز دوم هدفمندی را اجرا کند، میگوید تورم چندانی نخواهیم داشت! آقای نهاوندیان زمانی که خارج از دولت بود به رهبری نامه مینوشت که دولت آقای احمدینژاد یارانه تولید را نمیدهد، اما مگر دولت آقای روحانی به تولید یارانه داد؟
آقای روحانی و تیمش چون پس از سال 84 دیگر هیچگاه فکر نمیکردند به راس دولت برسند، هشت سال علیه آقای احمدینژاد سیاهنمایی کردند ولی وقتی به دولت آمدند، دیدند که تصمیمات آقای احمدینژاد منطبق بر اصول کارشناسی بوده است و آقایان فقط شعار سیاسی میدادند. مگر نمیگفتند آقای احمدینژاد قانون بهبود فضای کسب و کار را تعطیل کرده و شورای گفتوگو را برگزار نمیکند، حال بروید از آقای نهاوندیان بپرسید که در یک سال اخیر چند جلسه شورای گفتگو برگزار شده است؟ من به شما میگویم. در یکسال اخیر حتی یک جلسه از شورای گفتوگو هم برگزار نشده است.
مگر آقایان مداوما نگفتند که آقای احمدینژاد سازمان مدیریت را منحل کرد، پس حالا که دولت دستشان است چرا سازمان مدیریت را احیا نمیکنند؟ متاسفانه آقای روحانی به خاطر آنکه آقای هاشمی را راضی کند، مجبور شده هویت مقابل خودش را آقای احمدینژاد قرار بدهد. اگر کسی دلسوز آقای روحانی بود، به ایشان میگفت که شما نباید این کار را بکنید ولی آقای روحانی به دلیل ملاحظاتی که با آقای هاشمی دارد، ناچار است هویت مقابل خود را آقای احمدینژاد قرار دهد و همین رفتار، پاشنه آشیلش خواهد بود. با این روند اعتقاد دارم که آقای روحانی در سال 96 به سختی میتواند رای سال 84 آقای هاشمی را هم تکرار کند، یعنی رایش به 10 میلیون هم نمیرسد و شاید اولین رئیسجمهوری باشد که در دور دوم انتخاب نشود.
آقای روحانی در چه زمانی رای نمیآورد؟ وقتی رقیبش در انتخابات سال 96، احمدینژاد باشد؟
اعتقاد دارم اگر در سال 96 مجموعهای با بینش، منش و روش آقای احمدینژاد مقابل آقای روحانی قرار بگیرد، آنگاه آقای روحانی اولین رئیسجمهوری خواهد بود که دور دوم ریاست جمهوری را نمیبیند.
به عنوان یکی از نزدیکان آقای احمدینژاد، فکر میکنید ایشان در انتخابات سال 96 کاندیدا میشود؟
آقای احمدینژاد دیگر اراده معطوف به قدرت ندارد و تا آنجا که میدانم به هیچ عنوان قصد کاندیداتوری یا برنامهریزی در هیچ انتخاباتی را ندارند. البته این تحلیل شخصی بنده و مربوط به امروز است و از آینده خبری ندارم و نمیدانم چه اتفاقی خواهد افتاد.
در چه شرایطی آقای احمدینژاد در انتخابات سال 96 شرکت میکند؟
اگر آقای احمدینژاد مجدداً رئیسجمهور شود، چیزی بر فضائل ایشان افزوده نمیشود. اما احتمالا اگر آقای احمدینژاد احساس کنند که منافع مردم و انقلاب با تداوم شرایط کنونی به طور جدی به خطر میافتد و ایشان میتوانند از منافع مردم و انقلاب صیانت کنند، نقشآفرین خواهند بود ولی امروز ممکن است که این تلقی را نداشته باشند.
اگر آقای احمدینژاد در چهار سال دیگر قصد کند که کاندیدا شود. آیا اصولگرایان که به قول شما هر کاری کردند تا آقای احمدینژاد به زمین بزنند، چه میکنند؟
آنها که چارهای ندارند. از قضا، اصولگرایان اگر میخواهند مجددا به قدرت بازگردند باید دعا کنند تا آقای احمدینژاد راضی به کاندیداتوری شود. اگر اصولگرایان میخواهند آقای روحانی در سال 96 رئیسجمهور نشود باید حتما به دنبال آقای احمدینژاد بیایند چراکه کسی را برای رقابت با آقای روحانی ندارند.
اینکه مسائلی نظیر دادگاه احمدینژاد از سوی اصولگرایان ایجاد شده، فکر نمیکنید به خاطر این است که اصولگرایان عزمشان را جزم کردهاند تا احمدینژاد دیگر در صحنه سیاست کشور نباشد؟
برای پاسخ به سوال شما لازم است اصولگرایان را تفکیک کنیم. اصولگرایان یک بدنه کوچک حزبی - رسانهای دارند که بخشی از اینها رابطه خوبی با آقای احمدینژاد ندارند. در عین حال جریان اصولگرایی یک بدنه اجتماعی ده میلیونی هستند و این سازمان رای به آقای احمدینژاد سمپاتی و علاقه شدید دارد و با آقای احمدینژاد احساس همذاتپنداری میکنند. چه بخش کوچک حزبی اصولگرایی بخواهد یا نخواهد این بدنه بزرگ کاملا در سبد رای آقای احمدینژاد مستقر است. به ویژه اگر آقای احمدینژاد بخواهد با جریان آقای هاشمی رقابت علنی بکند، قطعا در آن زمان، سازمان رای بدنه اجتماعی اصولگرایی کلا در سبد رای آقای احمدینژاد قرار میگیرد.
آقای احمدینژاد تا کی میخواهند سکوت کنند؟فعلا سکوت ایشان ادامه دارد مگر اینگه ایشان به جمعبندی جدیدی برسند.
فکر میکنید کی سکوتشان را میشکنند؟نمیدانم اما شاید در آینده آقای احمدینژاد ضروری ببینند برای آگاهی افکارعمومی نکاتی را بیان کنند.
ارزیابی خودتان از سکوت آقای احمدینژاد چه بوده است؟
سکوت ایشان تا الان نتایجی خوبی داشته است ولی باید مقداری زمان گذشت و نتایج عملکرد دولت فعلی مشخص و فاصله واقعی بین ادعاها و عملکردها روشن شود. به نظرم اگر فضای شفافتر شود، میتوان از این سکوت عبور کرد.
درباره جلسات آقای احمدینژاد با وزرا و مدیرانش هم صحبت میکنید.
این جلسات طبیعی است. آقای ناطقنوری با گذشت 30 سال از زمانی که وزیر کشور بودهاند، هنوز جلساتشان را با استاندارانشان برگزار میکند. این جلسات، بیشتر جلسات عاطفی است و آقای احمدینژاد هیج جلسه سازمانیافتهای ندارد.
پس تشکیل دولت در سایه را تکذیب میکنید.
ایشان به هیچ وجه به دنبال دولت در سایه نیست.
ارزیابیتان از انتقاداتی که اصولگرایان به دولت آقای روحانی میکنند، چیست؟
به نظرم یکی از خطاهایی که اصولگرایان دارند، این است که عرصه انتقاد از دولت آقای روحانی را به عرصههای فرعی میآورند. ما نباید تضاد اصلیمان با آقای روحانی را فراموش کنیم. ما دو تضاد اصلی با دولت آقای روحانی داریم: تضاد اول در عرصه استقلالخواهی است که ناشی از رفتار تیم دولت در مذاکرات هستهای است و تضاد دوم در عرصه عدالتخواهی است که ناشی از رویکردهای تیم دولت یازدهم در عرصه اقتصادی است، هرچند تا امروز به دلیل اولویتدهی به مذاکرات هستهای نتوانستهاند این رویکرد پیاده کنند اما گفتمان اقتصادی دولت آقای روحانی، بازتولید گفتمان اقتصادی دولت آقای هاشمی است؛ در واقع دولت آقای روحانی، دولت دوم آقای هاشمی است. به نظرم اصولگرایان به جای آنکه انتقاداتشان را به عرصههای فرهنگی ببرند که در شرایط امروز یک تضاد فرعی است، باید به تضاد اصلی یعنی تضاد بر سر مفاهیم استقلال و عدالت بپردازند. در اینجاست که میتوان دولت را به شکل جدی به نقد کشاند و نقاط ضعف دولت آقای روحانی را برای مردم روشن کرد. آحاد جامعه هم به این تضادها، حساس هستند و برای همین است که دولت آقای روحانی هم تمایل دارد که انتقادات به دولت یازدهم از عرصه فرهنگی فراتر نرود.
دلیلش چیست؟
اگر انتقادات به دولت یازدهم به عرصه فرهنگی محدود شود، دولت میتواند خلاهایش را در سایر حوزهها از منظر افکار عمومی بپوشاند و در عین حال میتواند اقبال بخشی از اقشار اجتماعی که طالب آزادیهای اجتماعی و فرهنگی بیشتر هستند را جلب کند. وقتی با حملات اصولگرایان در عرصه فرهنگی به دولت آقای روحانی، تصویر این دولت، به عنوان دولتی با دروازههای باز فرهنگی - اجتماعی ترسیم شود - که البته در واقع امر اینگونه نیست -، بخشی از اقشار اجتماعی از این تصویر دولت استقبال میکنند. بنابراین چنین شیوهای برای مواجهه با دولت یازدهم خطای راهبردی جریان اصولگراست. اصولگرایان اگر میخواهند در مواجهه با دولت یازدهم موفق باشند، باید به نقاط ضعف واقعی و پاشنه آشیل اصلی دولت آقای روحانی، یعنی سیاست خارجی و اقتصاد بپردازند.
آقای احمدینژاد برای انتخابات مجلس سال 94 برنامهای دارد؟
آقای احمدینژاد هیچ برنامهای برای هیچ انتخاباتی ندارند و قطعا در انتخابات مجلس بعدی هم حضور سازمانیافتهای نخواهند داشت. البته ممکن است برخی از وزرای ایشان با تصمیم شخصی در مناطقی که مقبولیت بومی و منطقهای دارند، مثل آقای نیکزاد در اردبیل یا آقای شیخالاسلام در چالوس در انتخابات حضور پیدا کنند که البته در این رابطه هم هنوز هیچ جمعبندی وجود ندارد.
دلیل این عدم حضور سازمانیافته چیست؟
واقعیت ساختار سیاسی کشورمان این است که همیشه مجلس به نوعی تابع دولت میشود. اگر الان نیز نگاه کنید، مشاهده میکنید که بخش مهمی از مجلس با دولت آقای روحانی همراه شده است. تا قبل از سال 90 نیز مجلس با دولت آقای احمدینژاد همراه بود.
اگر آقای احمدینژاد در انتخابات سال 96، کاندیدا نشود، احتمال دارد از کاندیدایی حمایت کنند؟
نمیدانم.
آقای داوری! شما ریاست مجتمع هما (هواداران مردمی احمدینژاد) را برعهده دارید. هما براساس چه سازوکاری راهاندازی شده است؟
بنده ریاستی در مجتمع هما ندارم. بیشتر نقش بنده نقش هماهنگکننده است چون سازوکار درونی هما یک سازوکار کاملا خودجوش، درونی و از پایین به بالاست...
میتوان گفت هما حزب آقای احمدینژاد است؟
به هیچ وجه. مجتمع هما با دفتر آقای احمدینژاد هیچ نوع ارتباط سازمانی و ساختاری ندارد. هما مجموعهای است که از پائین شکل گرفته و بخش کوچکی از بدنه نیروهای هوادار آقای احمدینژاد که در مناطق مختلف کشور، در وبلاگها، در شبکههای اجتماعی و... فعال هستند و نیاز داشتند تا هماهنگیها و همافزاییهایی صورت گیرد را به هم پیوند داده است.
آیا هما بدنه رای و ستاد آتی آقای احمدینژاد در سال 96 خواهد بود؟
هما برای فعالیت سیاسی برنامهای ندارد و نگاهمان غالبا فرهنگی و اجتماعی است.
تا حالا چه اقداماتی مجمتع هما داشته است؟
تا الان یک فراخوان و ثبتنام اولیه داشتهایم و توانستهایم برنامههای آموزشی محدودی هم برگزار کنیم. در حال حاضر سازماندهی و برنامهریزی مطالعاتی و پژوهشی در برخی از حوزهها را برای شناخت بهتر شرایط ایران و منطقه تکمیل کردهایم.
شما در بخشی از این مصاحبه بیان کردید که آقای روحانی برای رضایتخاطر آقای هاشمی هویت مقابلش را احمدینژاد تعریف کرده است. حال اگر آقای روحانی این کار را به قول شما انجام ندهد، به نظر شما آقای هاشمی چه میکند؟
آقای روحانی، هویتی مستقل از آقای هاشمی ندارد و میتوان دولت آقای روحانی را سایهای پررنگ از دولت آقای هاشمی دانست. آقای هاشمی ایستاده که دولت آقای روحانی تولید شده است و گرنه آقای روحانی بدون برنامهریزی آقای هاشمی، نمیتوانست حتی خواب ریاست جمهوری را هم ببیند.
رابطه اصلاحطلبان را با دولت آقای روحانی را چطور ارزیابی میکنید؟
اصلاحطلبان آقای روحانی را بیشتر به مثابه یک محلل و نه یک متحد نگاه میکنند. واقعیت این است که نظام بعد از فتنه 88، اصلاحطلبان را سه طلاقه کرد، حالا اصلاحطلبان میخواهند از محلل شدن آقای روحانی مشکل سه طلاقه بودنشان را حل کنند.
اینکه اصولگرایان میگویند اصلاحطلبان و روحانی به مشکل و جدایی برمیخورند را قبول دارید؟
در میان مدت این اتفاق نمیافتد. امروز آقایان خاتمی و هاشمی، که جریان اصلاحات و اعتدال را هدایت میکنند یک روحند در دو بدن. هر چند در بدنه اجتماعی اصلاحطلبان یکسری گلایهها و غرغرها وجود دارد ولی این غرغرها نمیتواند در استراتژی کلان این دو جریان اثرگذار باشد.
ارزیابیتان از آینده سیاسی آقای مشایی چیست؟
آقای مشایی از خرداد سال گذشته کاملا از عرصه سیاسی خود را به عرصه فرهنگی منتقل کردند و مشغول مطالعات و پژوهشهای فرهنگی هستند.
احتمال برگشتشان به عرصه سیاست وجود دارد؟
اصلا. ایشان به هیچوجه علاقهای برای درگیر شدن با سیاست ندارند. اگر سال پیش هم کاندیدا شدند، به دلیل اصرار آقای احمدینژاد بود. جنس آقای مشایی، جنس فرهنگ است.
به فرض اینکه آقای احمدینژاد در سال 96 در انتخابات حضور یابند و رئیسجمهور نیز شوند، آقای مشایی به عرصه دولت و سیاست باز میگردند؟
بعید میدانم آقای مشایی انگیزهای برای کار اجرایی داشته باشند.
کد خبر: ۴۵۰۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۸
مشاور رسانه ای رییس جمهور سابق می گوید در دولت احمدی نژاد فضا و شرایط برای یک توافق هسته ای عزتمندانه فراهم بود اما اجازه داده نشد.
آوای دنا-علی اکبر جوانفکر، در گفتگو با خبرآنلاین ضمن انتقاد از سیاست های هستهای دولت یازدهم، اظهار داشت: اقدام شتابزده دولت آقای روحانی برای مذاکره و توافق با 1+5 ، در بدترین شرایط ممکن اتفاق افتاده است و این در حالی است که ما بهترین شرایط را برای یک توافق عزتمندانه در دولت دهم در اختیار داشتیم اما اجازه داده نشد که از آن فرصت استثنایی برای این مهم، استفاده شود.
وی در ادامه طرح این نظر افزود: متعاقب آن با اقدامات هدفمندی که در جهت محدود ساختن اختیارات رئیس جمهور وقت و بی اثر کردن تصمیمات دولت دهم و آسیب به اقتصاد کشور به عمل آمد، بستر اعمال تحریم های شدید غرب علیه ایران فراهم گردید.
جوانفکر با بیان اینکه دولت یازدهم در شرایط تحریم و نابسامانی اوضاع اقتصادی به سمت مذاکره و توافق رفته است، خاطرنشان کرد: حاصل آن تا کنون به زیان ملت ایران بوده یعنی بخش مهمی از فعالیت های هسته ای تعطیل شده و البته در مقابل آن هیچ چیز عایدمان نشده است.
وی در مورد رویکرد دولت احمدی نژاد به مذاکره یا رابطه با آمریکا نیز به خبرآنلاین گفت: در مورد ارتباط با آمریکا هم رویکرد دکتر احمدی نژاد ، دو مشخصه اصلی داشت. رویکرد اول ، نسبت به مردم آمریکا بود. ایشان از سال اول روی کار آمدنشان به دنبال ارتباط گیری و تماس فکری با مردم آمریکا و روشنگری در افکار عمومی این کشور بودند. اقداماتی مانند نامه نوشتن به مردم آمریکا، سفرهای هر ساله به نیویورک و ملاقات با گروه های مختلف مردمی و مصاحبه های متعدد با رسانه های پربیننده آمریکا، مطرح کردن موضوع خط هوایی مستقیم و ... با همین هدف انجام شد و نشان داد میان دو ملت هیچگونه دشمنی وجود ندارد. به نظر می رسد عده ای از ادامه این دشمنی منافع بسیاری را دنبال می کردند.
احمدینژاد معتقد بود مذاکره با آمریکا باید شفاف باشد نه پشت درهای بسته و پنهانی
مشاور رسانه ای رییس جمهور سابق ادامه داد: مشخصه دوم رویکرد دکتر احمدی نژاد در قبال آمریکا و شکستن تابوی رابطه با این کشور بود. دکتر احمدی نژاد در عین حال که بی پروا جنایت ها و سیاست های غلط دولت آمریکا را در مجامع بین المللی افشا می کرد و به چالش می کشید، اعتقاد داشت مذاکره با آمریکا باید شفاف و در مقابل دیدگان افکار عمومی باشد و نه پشت درهای بسته و پنهانی.
وی با طرح این سوال که چرا از درخواست احمدینژاد برای برقراری رابطه عادلانه با آمریکا استقبال نشد اما روحانی با کمترین هزینه انجام داد؟، افزود: باز اینجا هم شاهد تغییر رویکرد در دولت جدید هستیم. اینکه دولت فعلی ایران آشکار شدن رابطه با آمریکا را از ابتدا در دستور کار خود قرار داد به نظر من چیزی نیست جز مطالبه افکار عمومی در ایران و آمریکا که در این سالها شکل گرفت و از حالت یک تابو خارج شد. اما باز هم سوال اصلی اینجاست که چرا پیشنهاد دکتر احمدی نژاد برای برقراری ارتباط عادلانه و بر اساس احترام در داخل مورد حمایت قرار نگرفت و برعکس در این دولت با کمترین واکنش و هزینه ممکن انجام شد؟ از مدتها قبل افکار عمومی آماده این قضیه بود اما تغییر موضع سیاسیون چه توجیهی می تواند داشته باشد؟ فکر می کنم نقد اصلی متوجه افراد و جریانهایی است که در شرایط عزتمندانه و مقتدرانه از دکتر احمدی نژاد برای هر دو موردی که اش
کد خبر: ۳۸۴۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۲۱