به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
سایت خانه ملت نوشت:سبحانینیا نماینده مردم نیشابور در مجلس شورای اسلامی و عضو هیات رئیسه مجلس دوشنبه شب در حاشیه برنامه منادیان فجر که در مدرسه عالی شهید مطهری برگزار شد، در پاسخ به سوالات طلاب و دانشجویان در خصوص ترکیب آینده مجلس شورای اسلامی گفت: در سالهای اخیر حضور جوانان در جایگاههای مختلف در نظام جمهوری اسلامی، حضور خوبی بوده و در همین دوره هشتم مجلس نیز نیروهای جوان موثر و فعال حضور دارند و در آینده نیز همینطور خواهد شد.
سبحانینیا درباره فعالیتهای انتخاباتی اصولگرایان و اصلاح طلبان گفت: دو جریان کلی اصولگرایی و اصلاح طلبی عملا فعال هستند، البته اگر گروههای اصولگرا همگرایی بیشتری داشته باشند فضای عمومی جامعه نسبتا به جریان اصولگرایی مثبت است و از این جریان قطع امید نشده و در صورتی که به لیست واحدی دست یابند میتوان امیدوار بود که مجلس آینده اصولگرا باشد اما اگر چنین نشود جریان اصلاح طلبی که یک مدت تقریبا از صحنه خارج شده بود با نشستهایی که در 2 ماه گذشته برگزار کرده در حال احیا است.
وی افزود: علیرغم اینکه اصلاح طلبان نیز برای همگرایی تلاش میکنند بین آنها نیز اختلاف وجود دارد.
سبحانینیا گفت: ممکن است ترکیب مجلس آینده بین اصولگرایان و اصلاح طلبان به صورت مساوی تقسیم شود به نحوی که هم از نیروهای اصولگرای میانه رو و هم از اصلاح طلبان میانه رو در مجلس حضور داشته باشند و نباید فراموش کرد نیروهای افراطی هر دو جریان مذکور جایگاهی در بین مردم ندارد.
وی در پاسخ به این سوال مبنی بر اینکه آیا وحدت اصولگرایان محقق میشود؟ گفت: تلاشهایی در این زمینه انجام شده و آقای تقوی نشستهایی را برگزار کرده و هر دو هفته یکبار سفرهای استانی در این زمینه دارد و میخواهد اصولگرایان را همگرا کند که البته بیتاثیر نبوده است.
سبحانی نیا در این زمینه ادامه داد: با بزرگان جامعه روحانیت و جامعه مدرسین قم و مجموعههای مرتبط صحبتهایی شده که زیر چتر جامعتین گروههای اصولگرا به اصول کلی دست یابند و به دور از سهم خواهی، همگرایی در زمینه انتخابات محقق شود، به دلیل اینکه اگر این کار صورت نگیرد همانند انتخابات ریاست جمهوری فرصت خوبی که میتوانسته است در اختیار اصولگرایان قرار بگیرد از دست برود لذا باید تلاش شود این همگرایی موفق شود.
کد خبر: ۵۷۷۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۲۹
اینکه عده ای از اصولگرایان با آقای احمدی نژاد مخالفت دارند یا به او انتقاد دارند و بیایند خدمات را منفی جلوه بدهند این موجب می شود که دست خودشان در مقابل اصلاح طلبان خالی شود. وزارت خانه ها را چه کسی ادغام کرد؟مجلس و دولت باهم. این در صورتی است که در مجلس ششم و دولت اصلاحات یک وزارت خانه را می خواستند ادغام کنند نمیتوانستند ولي اینجا 7 تا وزارتخانه را 3تا کردند و کارهای بزرگی انجام شده است.
حجت السلام سید محمدرضا ميرتاج الديني معاون پارلماني دولت احمدي نژاد و يكي از افراد كابينه اوست كه همچنان با او همكاري مي كند. او در گفت و گويي كه با خبرآنلاين انجام داده است پیش بینی کرده است که محمود احمدی نژاد در انتخابات آینده خارج از چهارچوب اصولگرایان عمل نخواهد کرد.
به گزارش آوای دنا متن این گفتگو به شرح زیر است:
آیا سال بعد باز هم برای مجلس شورای اسلامی کاندید می شوید یا خیر؟ این سوالی است که چه در تهران و چه در تبریز مکررا از بنده پرسیده می شود. در جواب این سوال باید عرض کنم که زمان برای اعلام کردن اینکه کاندید می شوم یا خیر بسیار زود می باشد. در حقیقت باید منتظر باشیم زمان مورد نظر فرا برسد و اوضاع و شرایط برسی شود تا بتوانم به یک جمع بندی برسم، که می توانم برای انتخابات مجلس شرکت کنم یا خیر. رقبای اصلی در انتخابات آینده مجلس چه طیف یا جناحی خواهند بود ؟ انتخابات مجلس مانند ریاست جمهوری نمی باشد. در مجلس علاوه بر جریان ها و گروه های سیاسی، شخصیت های حقیقی هستند، که باهم رقابت دارند و کاندید ها با شخصیت حقیقی شان رقابت می کنند. چه بسا در یک منطقه ای شخصیت حقیقی هویت داشته باشد. فارغ از جایگاه سیاسی اش که به هر بلوکی از جریان های سیاسی می تواند متعلق باشد. بنابراین اگر داوری نزدیک به واقع به مجلس داشته باشیم اینطوری می توانیم بگوییم که برای کسب کرسی های مجلس ،هم جریان های سیاسی هستند که باهم رقابت می کنند و هم کاندیداها و شخصیت های حقیقی هستند که رقابت دارند .لکن با توجه به شرایط جدیدی که در آرایش سیاسی کشور به وجود آمده و اصلاح طلبان و گروه های نزدیک به اصلاح طلب ها مانند جبهه اعتدال و کارگزاران و با توجه به پیروزی در ریاست جمهوری با عزم و امید وبیشتر در انتخابات وارد خواهند شد. وقتی که یک سنگر را فتح کردند می خواهند سنگر مجلس را هم فتح کنند و این خودش یکی دلیل است که جریان اصول گرا با وحدت و برنامه ریزی بیشتری وارد شوند. خیلی خودشان را تنهای عرصه میدانی رقابتی ندانند و به رقابت درون گروهی بپردازند. مجلس دهم به نظر من در جبهه اصولگرایان مجلسی نیست که طیف های اصولگرا بخواهند با هم رقابت درون گروهی داشته باشند. به نظر شما اصولگرایان در انتخابات این دوره مجلس شواری اسلامی به وحدت خواهند رسید ؟ این بار با توجه به بستر سیاسی جامعه، احتمال همگرایی و وحدت در میان اصولگرایان بیشتر است و این در استان ها بیشتر خواهد بود. اما در تهران نیزتلاش بر ائتلاف کامل بین اصولگرایان می باشد و من پیش بینی می کنم بالای 80 تا 90 درصد اتحاد بین اصولگرایان صورت می گیرد. اصولگرایان ازاتحاد با جبهه پایداری و دیگر حزب ها استقبال کرده بودند این تمایل و جبهه گیری جدیدی که اتفاق افتاده برای چیست؟ طیف های داخل جریان اصولگرا در حال حاضر مشخص تر شده اند. که یکی از آنها طیف پایداری می باشد، جبهه پیروان امام هم همین طور.اما جبهه پیروان خط امام و رهبری بیشتر به جامعتین اعتقاد دارند، اگر چه مجموعه های دیگر هم فاصله زیادی با جامعتین ندارند اما باز هم در این میان آیت الله مصباح هم تاثیر گذارند. تلاشی که بعضی ها شروع کرده اند ایجاد همگرایی بین این ها می باشد.فکر می کنم تلاش عده ای در همین جاست که بتوانند این همگرایی را و زمینه ائتلاف را فراهم کنند. اخیرا آیت الله مصباح یزدی دیدارهایی با جریان های سیاسی اصولگرا داشتند. تا پیش از این بیشتر اعضای جبهه پایداری به دیدار ایسان می رفتند. آیا درگذشت آیت الله مهدوی کنی خلاای در جریان اصولگرایی ایجاد کرده است؟ بلاخره افراد تاثیر گذار در جریان ائتلاف اصولگرا یا درمیان گروه های سیاسی هستند ویا شخصیت های معنوی و علمی که عموما در قم هستند. مانند آقای مصباح و یا در جامعه مدرسین قم یا جامعه روحانیت مبارز و شخصیت هایی مثل آقای تقوی. اینها هم در همین راستا تلاش می کنند. امر این کار طبیعی می باشد و خیلی خارج از فضای سیاسی و عرف و فعالیت های انتخاباتی نیست که مثلا با آقای مصباح و.. جلسه بگذارند. این یک مسئله معمولی می باشد و بیانگر این نکته است که ما در آرایش سیاسی جامعه به همه شخصیت های تاثیر گذار نیاز داریم. سازو کاری که معمولا اصولگرایان برای رسیدن به وحدت داشته اند در سال های قبل مسئله شیخوخیت بود، و آنها پرچم دار وحدت بودند الان این شیخوخیت باید دست چه کسانی باشد؟ من فکر می کنم که این همگرایی باید از درون جریان های سیاسی و تشکل های سیاسی آغاز شود و شکل گیرد. این جهت گیری ها به طرف هم باشد و همگرایی اصل باشد. درواقع می توان برای تقویت یکدیگر از توانمندی ها و امتیازات یکدیگر جمع کرد و استفاده کرد. این باید رویکرد اصلی تشکل های سیاسی باشد و چون این ها به صورت تشکلی و حزبی کار می کنند، باید این رویکرد را اصل قرار بدهند. مشترکات طیف های اصولگراهم خیلی زیاد هست، یعنی 90 درصد وجه مشترک دارند اما این دلیل نیست که اختلافی در تصمیم گیری ها نداشته باشند. بیشتر اختلافات در مصادیق است. برای این مصادیق هم بلاخره راهکارهایی هست که به یک تفاهم برسند. بنابراین بحث علما و بزرگان در این میان توصیه و راهنمایی و هدایت کلی است، که جریانات اصولگرا اضلاع مختلف شان را به هم نزدیک کنند. این گروه های سیاسی به این بالندگی سیاسی رسیده اند که خودشان پیش قدم بشوند . پیش بینی خود شما چه هست ، یعنی کدام جناح اصولگرا با کدام جریان اصولگرا به وحدت می رسد . تهرانی ها به سمت قمی ها می روند یا قمی ها به سمت تهرانی ها. جبهه پیروان مرکزیت می شود یا جبهه پایداری می شود؟ پیش بینی بنده این است که یا یک لیست 30 نفره کامل می دهند و زیر آن را همه امضا می کنند. در حقیقت این ایده آل و مطلوب است ،که هر کدام کاندیدهایی را درآنجا قطعا خواند داشت. سه ضلعی و چهار ضلعی می شود و افراد مستقل هم طبعا می آیند. اگر این نشد و نهایتا اگر دوتا لیست بیاید قطعا 80 درصد افراد مشترک خواهند داشت بنابراین جای نگرانی نیست. خیلی ها که دردولت قبل حضور داشتند و حامی آقای احمدی نژاد بودند بعد از اتمام دولت دیگر وی را قبول نداشتند، آقای احمدی نژاد قرار است در انتخابات مجلس چه کار کند؟ فکرمی کنم که آقای احمدی نژاد در انتخابات مجلس آینده پرچم جدایی بلند نمی کند و حرکت مستقلی ندارد. ما و بعضی از دوستان هم نظرمان این است که ایشان در انتخابات مجلس اقدام مستقل از اصولگرایان انجام ندهد. اگر در بعضی از وجوه توافقاتی با مجموعه اصولگرایان داشته باشد، قطعا حمایت می کند و آنجایی که توافق ندارد، نسبت به آنها سکوت می کند این پیشنهاد بنده و بعضی ار دوستان به ایشان است .همچنین قراین هم نشان می دهد که در انتخابات مجلس آینده مستقل از جریان اصولگرایی ورود پیدا نخواهد کرد. به چه دلیل بیشتر وزرایی که از دولت جدا شدند و اصولگرایان حال حاضر مقابل آقای احمدی نژاد می ایستند؟ در اعضای هیات دولت ایشان شما و افراد کمی هستید که هم چنان حداقل موضع منفی ندارید نسبت به ایشان؟ این مسائل را که باید از مخالفان ایشان پرسید، ولی آقای احمدی نژاد از نظر سیاسی، خواستگاه اش از آغاز خواستگاه اصولگرایان بود. ولکن به صورت سیستماتیک و شکلی کاندیدای اصولگرایان به حساب نمی آمد. از وقتی آمد اکثر کابینه ایشان را اصولگرایان تشکیل دادند، یعنی اکثر کابینه یا افراد اصولگرا یا افراد مستقلی که این اصول را می پذیرفتند بودند، ولی در ادامه دوره ایشان از دوره دوم، یعنی دولت دهم فاصله ها بین اصولگرا وآقای احمدی نژاد بیشتر شد. از مخالفین و منتقدین اصلی ایشان،خود اصولگرایان بودند، چه در مجلس و چه در بخش های دیگر . وارد بحث چرایی مخالفان با ایشان نمی شوم که بسیار مفصل است. من نمیخواهم بحث کنم که کجا اصولگرایان درست می گویند و کجا آقای احمدی نژاد درست می گفتند . این نیاز به برسی بیشتری دارد. من همیشه نظرم این بوده و بعضی مواقع حق را به ایشان می دادم و بعضی اوقات انتقاد اصولگرایان را قبول داشتم ، ولی بهتر از این می توانستند عمل کنند. هر دو به یکدیگر نامهربانی می کردند. بنابراین بعضی ها که از جمع احمدی نژاد جدا شدند، در خط مخالفت با ایشان آمدند که من این رفتار و روش آنها را قبول ندارم. من معتقدم که انسان ها که کار می کنند رجال و شخصیت های سیاسی هیچکدامشان بدون اشکال نمی توانند کار کنند. املای نا نوشته غلط ندارد ما باید معدلگیری گیری کنیم اگر شخصیتی در جامعه موثر می باشد و در انقلاب یک سرمایه به حساب می آید ، ما نباید آن را به راحتی از دست بدهیم. دوستانی که فاصله گرفتند بالاخره می توانند حضور و ارتباط و نظراتشان را می توانند منتقل کنند و می توانند تاثیر گذار هم باشند ولی فاصله گرفتن باعث می شود که هیچ نقش و تاثیری را نداشته باشند. از نظر شما هم چنان آقای احمدی نژاد دارای محبوبیت هستند؟ یعنی اگر از یک لیستی حمایت کنند آن لیست پیروز می شود؟ من معتقدهستم که آقای احمدی نژاد هم چنان از محبوبیت برحوردار است. نشانه اش هم این است ،که هر کجا حضور پیدا می کنند و مردم مطلع می شوند که جایی سخنرانی دارد سعی می کنند خودشان را به ایشان برسانند. من هم که در دولت دهم معاون ایشان بودم ،هر جایی می روم به من مراجعه می کنند. از این ارتباطات مردمی نه در یک شهر بلکه در جاهای مختلف می توان کشف کرد که ایشان همچنان در دل مردم قرار دارد، ولی این مسئله را باید تفکیک کرد. بعضی شخصیت ها هستند که خودشان در میان مردم محبوب هستند،ولی اینکه طیف وابسته به ایشان همان محبوبیت داشته باشد یا کاندیداهای مورد حمایت ایشان رای بیاورنداین را نمی توانیم بگوییم ،این فرق می کند شخص آقای احمدی نژاد محبوبیت دارد.بلکه مجموع جریان های اصولگرایان همه باهم بیایند،هر کدام سهمی دارند طرفداران احمدی نژاد هم سهمی دارند. این ها وقتی که در کنار هم باشند هم افزایی بیشتر می شود. ما در انتخابات های گذشته می دیدیم که به عنوان مثال لیستی منتشر می شد با عنوان یاران خاتمی ، یا یاران هاشمی. ممکن است در این دوره لیست یاران احمدی نژاد هم منتشر شود؟ از این مسئله دقیقا اطلاعی ندارم. فکر می کنید برای دوباره به هم رسیدن اصولگرایان و احمدی نژاد کدام یک باید پیش قدم بشوند؟ آیا احمدی نژاد باید بایستد و اصولگرایان سراغ او بیاییند، یا نه احمدی نژاد از درون اصولگرایی درامده باید به سمت اصولگرایان برگردد؟ چون این فاصله گرفتن از هر دو طرف بود و نزدیک شدن هم باید از هر دو طرف باشد و جهت ها را باید برگردانند. افرادی در این میان هستند که می توانند کمک کنند. اسم نمی آورم . ولی بعضی افرادی که در هر دو جمع هم طیف اصولگرایان هم در طیف آقای احمدی نزاد مقبولیت دارند باید این ها را به هم نزدیک کنند. هم چنان که گفتم در طیف های اصولگرایان مشترکات بیشتر از اختلافات است. بالای 90 درصد مشترکات هست. من اینجا درصد تعین نمی کنم. بسیاری از اختلافات در برخورد ها و رفتار هاست که این فاصله ها ایجاد می شود، نه در عقیده ها و گرایش ها. چون مشترکات زیاد هست می تواند وحدت اتفاق بیافتد. در اظهارات اصلاح طلبان ،استدلال آنها این است که آقای احمدی نژاد به لحاظ اجتماعی شخصیت بسیار مطلوبی نیست و اگر این را به اصولگرایان نسبت دهیم و وصل کنیم پیروز انتخابات مجلس آینده ما خواهیم بود ؟ فکر می کنید که احمدی نژاد با این فاصله ای که از اصولگرایان دارند در زمین اصلاح طلبان بازی می کنند؟ محبوبیت و جایگاه آقای احمدی نژاد در جامعه و در بین مردم مسئله روشنی می باشد. این را به اشکال مختلف می توانند ارزیابی کنند تا برایشان روشن شود ، این چیز مخفی نیست. محبوبیت یک شخصیت سیاسی از نظر سنجی و یا با نحوه برخورد و رفتار مردم هم معلوم می شود. در حقیقت مسئله مبهمی نیست. یک جایگاه در میان سیاسیون هست و یک جایگاه افکار عمومی جامعه که با افکار سیاسیون یکی نیست. محبوبیت و جایگاه آقای احمدی نژاد در بین مردم با محبوبیت ایشان در بین سیاسیون متفاوت است. سیاسیون خیلی انتقاد دارند ولی مردم قبول اش دارند. بنابراین اگر اصولگرایان بخواهند مردم را داشته باشند باید سکوت کنند و هر چه از آقای احمدی نژاد انتقاد کنند به ضرر خودشان می باشد. نکته بعدی این است که گاهی بستر را برای حمله اصلاح طلبان به آقای احمدی نژاد را اصولگرایان فراهم می کنند. خدمات دولت های نهم و دهم برای کل جریان اصولگراست. ما با دست خودمان این خدمات را صفر می کنیم. بعد اصلاح طلبان می گویند چه کار کردید برای مردم ؟ سوال خوبی هم هست. از این طرف موفقیت های آقای احمدی نژاد را بعضی از اصولگرایان منتقد تخریب می کنند و این خدمات را صفر می کنند و بعد دستشان خالی می شود. بنده در اواخر دولت دهم یک مناظره تلویزیونی با یکی از نمایندگان اصولگرا داشتم. من دیدم که ایشان یک لیست بلند بالایی نوشته که این ها اشکالات دولت دهم است و همه اقدامات دولت را نفی کرد. من هم گفتم شما که همه خدمات را نفی کردید دیگر چه چیزی برای اصولگرایان باقی می ماند؟ کارهای بزرگی که دولت نهم و دهم انجام داده اند به پشتیبانی مجلس انجام شد. نباید ما عقب نشینی بکنیم و در واقع خدمات را بیان نکنیم. مقام معظم رهبری، هم بارها فرمودند که اقداماتی که همه دولت مردان انجام می دهند حتما بگویند، هم این نکته امید در دل مردم ایجاد می کند. در اواخر دولت دهم رهبری این را بیان داشتند که خیلی خدمت کرده است. از طرف دیگر رویکرد های سیاسی ای که آقای احمدی نژاد داشته انقلابی بوده است. حتی در سال آخر حضرت آقا فرمودند که در این دوره بود که شعارهای انقاب احیا و زنده شد. هدفمندی یارانه ها که انجام شد، دقیقا این یک کار بزرگی بود که دولت های قبلی نتوانسته بودند انجام دهند. اینجا هم مجلس و هم دولت دست به دست هم دادند و اجرا کردند. حال یک عده ای می آیند و ایراد می گیرند که این کار دارای اشکالات فراوانی بوده. مگر کار به این بزرگی بدون اشکال می شود؟ هیچ کدام از انتقاد هایی که نسبت به هدفمندی یارانه ها انجام شده هیچ کدامشان اصلاح نشده است. اجرا با مسئله فکر تفاوت دارد. باید واقع نگر باشیم اما اصل هدفمندی که کار بزرگی بود دولت احمدی نژاد به همراه مصوبات مجلس انجام داد. خوب لایحه ای که دولت آورده بود یارانه نقدی برای هفت دهک بود ، اما در مجلس سه طیف وجود داشت. یک طیف می گفتند که تنها به افراد تحت شمول کمیته امداد و بهزیسیتی بدهیم یعنی تنها دو دهک مانند آقای توکلی. حتی این پیشنهاد را هم در بررسی بودجه دادند ولی رای نیاورد. کمیسیون اقتصادی مصوبه اش 5 دهک ، یعنی نصف جامعه بود. اگر پیشنهاد بعدی رای نمی آورد به همین می رسیدند. منتها یک طیف دیگر که اکثریت مجلس بودند ،گفتند نمی شود مردم را ازهم تفکیک کنید. منتها به تناسب درآمدها یعنی دهک های بالا مقدار کمی بهشان داده شود. حسن قضیه این بود که مردم را جدا نکرد و در مقام اجرا هم کار برای اجرا آسان شده بود. وقتی این کلیت تصویب شد راحت تر شدند و گفتند اجرایی تر شد. نظر اصلی شان این بود که به ثروتمندان ندهند. اما چون در مقام اجرا مشکل بود این مصوبه مجلس کار را برای آنها تسهیل کرد. در کل در خصوص خدمات اصولگرایان چه در دولت و چه در مجلس کارهای زیادی شده است و این ها با هم عجین هستند. اینکه عده ای از اصولگرایان با آقای احمدی نژاد مخالفت دارند یا به او انتقاد دارند و بیایند خدمات را منفی جلوه بدهند این موجب می شود که دست خودشان در مقابل اصلاح طلبان خالی شود. وزارت خانه ها را چه کسی ادغام کرد؟مجلس و دولت باهم. این در صورتی است که در مجلس ششم و دولت اصلاحات یک وزارت خانه را می خواستند ادغام کنند نمیتوانستند ولی اینجا 7 تا وزارتخانه را 3تا کردند و کارهای بزرگی انجام شده است. جدا از نکات مثبت دولت قبل انتقادات بسیاری به آنها وارد است به عنوان مثال خانه نشینی احمدی نژاد. شما گفتید که احتمال نمی دهید آقای احمدی نژاد حرکتی جدا از اصولگرایان انجام دهد ولی عملا الان جدا هستنند. اگر تاانتخابات مجلس جریان احمدی نژاد و طیف اصولگرایی به هم نزدیک نشوند، آیا احمدی نژاد به صورت مستقل در انتخابات اقدامی نمی کند؟ اصولگرایان باید راهبرد خودشان را در این قضیه تعریف کنند و اگر بنا بر نزدیک شدن باشد آن موقع می روند و با ایشان صحبت می کنند. اما اگر نه بخواهند این روند را ادامه بدهند به همین شکل پیش می روند من به صورت کلی این نکته را می گویم که نباید از امتیازات و ظرفیت های آقای احمدی نژاد در جامعه غافل بشویم. از نظر شما نسبت مجلس آینده با دولت فعلی چگونه خواهد بود؟ طبعا مجلس بعدی با فعلی تفاوت خواهد داشت، و اصلاح طلبان و حامیان دولت تلاش می کنند که طرفداران زیادی در مجلس داشته باشند .من معتقد هستم که جریان اصولگرا همواره در مجلس بعدی جریان اصلی خواهد بود. علت هم این است که نباید فقط با تهران قضاوت کنیم. کاندیداهای اصولگرا در شهرستان ها و در استان ها محبوبیت خوبی دارند و طی سال های گذشته با مردم بوده اند و از مردم جدا نشده اند و خیلی به مردم خدمت کرده و همواره دنبال کارهای مردم بودند واین بحث فراتر از بحث های سیاسی می باشد. این ارتباط صمیمی و خوب با مردم محفوظ است. لذا بخشی از مجلس آینده همان نماینده های اصولگرای شهرستان ها می باشند. اما با دولت چگونه خواهد بود و رویکرد اصلی مجلس حمایت از دولت می باشد. از نظر شما مجلس کنونی از دولت حمایت می کند؟ با وجود اینکه بیشترین سوالات از وزرا و کارت زرد را در این دولت و مجلس داشته ایم. من دیگر به اینها عادت کرده ام. در زمان ما هم بیشترین تذکر و سوال وجود داشته است، تذکر مانعی ندارد افراد و نمایندگان می توانند تذکر بنویسند و قرائت شود این را نمی شود به مسئله مخالفت با دولت حمل کرد. در زمان آقای احمدی نژاد از این تذکر ها زیاد بود، الان هم وجود دارد. گاهی می گفتند تذکر به خود شخص رئیس حمهور هم زیاد شده بود. این را اگر تحلیل کنیم چند نکته وجود دارد. علت اینکه تذکر در مورد رئیس جمهور چه در دولت قبل و چه فعلی زیاد است به این دلیل است که به معاونت ها مستقیم نمی توانستند تذکر بدهند. به عنوان مثال نماینده نمی توانست به معاون محیط زیست تذکر دهد، همه تذکر های معاونت ها را به رئیس جمهور می نویسد. اگر جایی هم وزیر نباشد طبق آیین نامه به سرپرست هم نمی توانند تذکر بدهند باز هم باید به رئیس جمهور بدهند. نکته دیگر این که بسیاری از این تذکر ها تذکر نیست. زمانی که من معاون پارلمانی بودم نصف این تذکر ها را بر می گرداندم. چرا که آنها در غالب نیاز جامعه و یک درخواست بودند. مشکلاتی که مردم روستا یا شهری دارند و آن را در قالب تذکر به ریس جمهور می دادند. تذکر آنجایی است که خلافی صورت گرفته باشد. اما خلافی نبود، این نقص آیین نامه است. به نظر من باید تذکرات و درخواست ها تفکیک شود، که آن موقع هم بارها برای مجلس نوشتم. اما در مورد کارت زرد و قرمز باید بگویم این قضیه خیلی با روح قانون اساسی سازگار نیست. برای اینکه در قانون اساسی فقط سوال مطرح شده و رای گیری وجود ندارد. رای گیری تنها زمانی هست که استیضاح صورت گیرد .تذکر در قانون اساسی نیامده است و در آیین نامه اضافه شده که در آغاز شورای نگهبان قبول نکرده بود که با تسامح این را پذیرفتند. تسامح هم این بود که الزامی ندارد وزرا به تذکر کتبی نمایندگان جواب بدهند. در مجلس هشتم رای گیری درباره سوال هم به آیین نامه اضافه شد و گفتند که اگر 3 تا کارت زرد گرفتند و 3 بار سوال پرسیده شد و جواب ها قانع کننده نبود،استیضاح شکل می گیرد. اما بازهم شورای نگهبان این را نپذیرفت و آیین نامه را به این شکل تصحیح کردند که جریان استیضاح به ماده مربوطه آیین نامه می تواند به جریان بیافتد. یعنی این 3 کارت زرد چه باشد چه نباشد، می تواند استیضاح کنند . بنده از آیین نامه انتقاد دارم، این تذکر های شفاهی که در این مجلس به آیین نامه اضافه شد ، با روح قانون اساسی سازگار نیست. یعنی شکل اش را حفظ کردند و توانستند موافقت را از شورای نگهبان بگیرند، اما در عمل اشتباه است.
کد خبر: ۵۷۷۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۲۹
دکتر محمدرضا عارف در گفت وگو با روزنامه آفتاب بزد درخصوص مهمترین موضوعات روز کشور سخن گفت.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
متن کامل این گفتوگو در پی می آید:
ميخواستم در مورد احزاب اصلاحطلب جديدي كه اخیرا تشکیل شده اند نظرتان را بدانم. این احزاب به نسل اصلاح طلبان قبل از خود انتقاد می کنند و مثلا ميگويند این نسل تندرويهايي انجام دادهاند .یا گفته می شود که اصلاح طلبان بايد وارد تعامل با حكومت ميشدند كه نشدند و در واقع خسارتهايي را به جريان اصلاحات زدند. اول اينكه ميخواستم نظرتان را درمورد احزاب جديد بپرسم، دوم اينكه نقدهايي كه این احزاب به نسلهاي قبل تر ازخودشان دارندرا چقدر وارد و درست ميدانيد.
یکی از شعارهای قانون اساسي و اصلاحطلبان «دموكراسي» است ،لازمه دموكراسي هم حضور تشكلهاي مردمي می باشد. يعني اگر بخواهيم حقيقتا قانون اساسي به طور كامل پياده شودهيچ راهي جز تخزب نداريم. نگاه قانون اساسي در همه امور برمحوريت مردم است ، مردم تصميم گيرنده هستند حال گاهي مستقيم مثل انتخاب رئيس جمهور و نمايندگان مجلس گاهي هم غير مستقيم. اگر اين رويكرد را بپذيريم هيچ راهي جز تخزب نداريم. براي اينكه مسئله تحزب به معناي واقعي پياده شود بايد هر گروه و دستهاي كه تفكر خاصی دارد بتواند فعاليت خودش را شناسنامهدار كند. شناسنامهدار كردن يعني تشكيل يك تشكل؛ حال اگر این تشکل سیاسی باشد ميشود حزب و اگر در فضاي غير سياسي باشد می شود سازمانهاي مردم نهاد. من باتشكيل تشكلهاي مختلف موافقم. البته در شرايطي كه هنوز حزب به معناي واقعي و فراگیر در كشور نداريم می توانیم حركت جبههاي را دنبال كنيم؛ يعني احزاب همسو يا احزابي كه احساس ميكنند مشتركاتشان زياد است می توانند حركت جبههاي را دنبال كنند تا نقشی موثرتر در امور کشور داشته باشند. بنابراين خوشحاليم كه احزاب جديد تشكيل ميشوند و از آنها استقبال می کنیم . من از وزارت كشور كه با سعه صدر زمينه شناسنامهدار شدن فعالیت گروه ها را فراهم می کند تشکر می کنم.
در مورد قسمت بعدی سوال هم باید بگویم بحث انتقاد يك ضرورت برای حيات و رشد است. به خصوص که نقد پذيري جزء شعارهاي ماست اما آن عنصری که در نقد مهم است توجه به مسائل اخلاقي و نپرداختن به برخي حواشي است. نقد باید سازنده و مشفقانه باشد.در مورد نقد عملكرد گذشته نیز، باید این نقد بدون لکه دار کردن افراد و حفظ حرمت آنها باشد. حتما بايد يك جبهه نقد عملكرد خود را داشته باشد تا برخي از اشكالات و ضعفها را تكرار نكند. وقتي كه تشكلي در درون يك جبهه تشكيل ميشود و به نقد گذشته آن جبهه بپردازد به نظرم كار خوب و لازمی است،این کار می تواند مسیر حرکت مفیدتر و موثرتر را نشان دهد.
فكر نميكنيد تشكيلات ندا در این نقد گذشته تندروی كرده است؟ضمن اینکه جناح مقابل هم خيلي از اين حزب و مواضعش استقبال كرده است. مصداقا در مورد نداو مواضعشان چه نظري داريد؟
ما معياري براي تشخيص تندروي و كندروي موضع احزاب نداريم بلكه سليقهاي است .البته هيچ تشكلي نبايد به خودش اجازه دهد در مورد ديگران تصميم بگيرد و بگوید چه كسي باید از قطار اصلاحات پیاده شود و چه کسی بماند . معياري براي اصلاحطلبي سنجي نداريم كه بياييم بگوييم فلان فرد اصلاح طلب واقعي است فلاني اصلاح طلب واقعي نيست. هيچ تشكلي نبايد به خودش اجازه دهد در مورد ديگران تصميم گيري كند. اگر ميتواند، همسو شود و همكاري كند اگر نتوانست نبايد وارد مسائل حاشيهاي شود. به ويژه وقتي اينگونه رفتارها در فضاي سياسي كشورمان بروز پيدا ميكند متوجه افراد خاص و برخي بزرگان يك جبهه ميشود كه اين جفا در حق آن افراد است.
آقاي دكتر در مورد نقد های محتوایی ندا چه نظری دارید؟
اگر نقدها صادقانه و با نگاه به آینده باشد مطمئنا همه افراد از آن استقبال خواهند کرد.
منظورم خود «نقد» است. مثلا اینکه بگویند احزابي مثل مشاركت و مجاهدين تندرو بودند و عملكرد خودشان بود كه باعث شد مجوزشان لغو شود؟
اگر خواستيم نقد كنيم نبايد این نقد يك طرفه باشد. اخلاق به ما حكم ميكند كه افراد مورد نقد حاضر باشند تا بتوانند جواب دهند. مثلا در يك ميز گردي يا در يك هم انديشي که طرف ها هستند چنین نقد هایی هيچ اشكالي ندارد. بنابراین اگر تشکلی نسبت به رفتار تشكلي ديگر نقدي داشته باشد اولا بايد ببينيد آيا آن تشكل حاضر است بنشيند ودر كنار هم صحبت كنند. ثانیا بايد دو طرفه باشد يعني دو طرف حضور داشته باشند كه اگر حرفي و انتقادي دارند عنوان كنند.
آيا خودتان اين نقد را قبول داريد كه اين احزاب تندرويهايي كردند كه منجر به اين وضعيتشان شد؟
اولا من بر اين باورم كه نبايد شروع فعاليت خودمان را پايان فعاليت يك جريان بدانيم. آنقدر ظرفيت كار و نيرو در كشور داريم كه لازم نیست هيچ گروهي عضوگيري خود را از جدا شدگان بدنه گروه ديگر انجام دهد. در ضمن من هيچ وقت اينگونه هيچ گروهي را نقد نمی کنم و اگر نقدي می کنیم كلي است؛ يعني شرايط كشور ما طوري نيست كه ما بخواهيم احزابي را اینگونه نقد كنيم؛ به ويژه احزابي كه در مقطعي با برخي مشكلات و مسائلي روبرو شدند. اخلاق حكم ميكند با رعایت همه جوانب را داشته باشیم.
و نقدي كه اگر خودتان بخواهيد انجام دهيد؟
من در شرایط فعلی هيچ حزبي را نقد نميكنم چون نگاه من هميشه به آينده بوده و عقيده دارم نبايد در گذشته متوقف شويم. اگر نقد گذشته كمك به آينده كند، انجام ميدهيم. سعي ما بر اين است كه نقاط ضعفي كه ديگران داشتهاند را تكرار نكنيم؛ اگر تندروي بوده تندروي نكنيم، اگر انحصار طلبي بوده انحصار طلبي نكنيم ،اگر يك جا احساس ميكرديم از معيارها و شاخصهاي اصلاح طلبي فاصله گرفتهاند، فاصله نگيريم و ...
س: بدون ذكر نام بارها از انحصار طلبي صحبت فرموديد اكنون هم به آن اشاره كرديد. لطفا بگوييد اين مسئله متوجه چه گروههايي ميشود؟
آفت فعاليت و حركت سياسي انحصار طلبي است. در داخل يك حزب انحصار طلبي اين است كه از قبل مشخص باشد در كنگره چه كسي دبيركل ميشود و چه کسانی در دفتر سیاسی حضور پیدا خواهند کرد ؛ يعني فعاليتهاي حزبي كه نمودش فعاليتهاي جمعي است همه در يك نفر یا یک گروه محدود جمع شود . انحصار در داخل جبهه هم اين است كه يك تشكل و حزب بخواهد حرفهاي خود را به كرسي بنشاند. ممكن است در كوتاه مدت اين نگاه انحصار طلبي ما را به اهدافي برساند اما مطمئنا در دراز مدت اين نگاه نميتواند سامان پيدا كند و نميتواند ما را به سر مقصود منزل برساند و جز تضعیف کار تشکیلاتی و کنار گداشتن یا حذف تشکل ه نتیجه ای نخواهد داشت.
اگر بخواهيد مثالهاي تاريخي بدون ذكر نام افراد بزنيد در چه مقطعي از تاريخ این انحصار طلبی ها رخ داد و منجر به آسیب شد؟
شما اگر عملكرد احزاب را بعد از انقلاب نگاه كنيد آسيب هايي داشتند. مثلا يك حزب براي مدت كوتاهي مي آيد رشد مي كند و تاثيرگذار است و حتي در انتخابات و محافل مختلف حضور پيدا مي كند اما اين تاثيرگذاري موقتي است كه من يكي از دلايل آن را ريشه در انحصارطلبي ميدانم. به همين دليل ما همان ابتدا كه بنياد اميد را راه اندازي كرديم به این آسیب توجه شد و تصميم گرفتيم رويكردمان خرد جمعی باشد ؛یعنی تلاش شود به تدريج نقش فرد و اسم فرد از بين برود ؛ما در این خصوص در بنیاد که یک سازمان مردم نهاد است در مجموع موفق بوده ايم. البته هنوز به آن مطلوب كه مدنظرمان بوده است نرسيدهايم.
ما تشكلها را صاحب عقل و شعور ميدانيم و معتقديم باید خردجمعي را دنبال کرد و اين طور نيست كه يك نفر هرچه ميگويد تشكل بايد عمل كند. مهم ترين محور همه فعاليت هاي ما از سال 86 كه بنياد امید آغاز به کار کرد «اخلاق» ، «عقلانيت» و «خردجمعي» بوده است. به نظر من اگر بحث «خردجمعي» را در همه تشكلهاي سياسي محور قرار دهيم آسيب پذيري احزاب و تشكل ها كم مي شود و كمتر به فرد محوري سوق پيدا مي كنند.
مثال تاريخي از دوران انتخابات و دوم خرداد ميزنيد؟
اينكه در كشور ما بيشتر احزاب دولت محور و دولت ساخته بودند، واقعيتي است كه اگر بخواهيم هر كدام را مطرح كنم شايد گروه و احزاب ديگر وضعيتشان بهتر از اين نباشد. بهتر است وارد مصداق نشويم ما روند را نگاه ميكنيم و تلاش مان اين است كه حداقل گروه ما اين كار را نكند و فعالیت ها و تقسیم وظایف و مسئولیت ها در چارچوب اساسنامه و مرامنامه از پایین به بالا در یک پروسه کاملا منطقی و دموکراتیک انجام شود.
آقاي دكتر! ندا بحث تعامل با حكومت را مطرح ميكند و به گونه ای اظهار نظر ميكند كه گویی قبليها تعامل كافي نداشتند.آيا اصلاح طلبان قبل از اين با حكومت تعامل نداشتند كه عدهاي در حال حاضر بحث تعامل را مطرح ميكنند؟
اصلاح طلبان بخشي از حكومت هستند. سهم اصلاح طلبان يعني تفكر اصلاحات، در پيروزي انقلاب و در همه صحنههاي بعد از انقلاب يك سهم قوي و تاثيرگذار و موثر بوده است.
تفكر اصلاحات را عملا تفكر انقلاب ميدانيم. مفهوم تعامل شايد زماني مطرح باشد كه قرابت و همدلی بين دو گروه نباشد. ما بخشي از حكومت هستيم.
براي ما همدلي، هماهنگي و همراهي با حكومت يك فرض است بنابراين همکاری و همراهی و نزدیکی با بخش های مختلف ل با حكومت چيز جديدي نيست. اين موضوع هميشه وجود داشته است.
ما بايد تلاش كنيم جايگاهمان را با پتانسيلي كه داريم تثبيت كنيم و جايگاه مناسبتر و بهتر را كسب كنيم. من به جاي واژه تعامل، از همكاري، همدلي و همراهي با بخشهاي حكومت نام بردم چرا كه ما رودرروي حكومت نيستيم كه بگوييم با حكومت تعامل مي كنيم بلكه ما بخشي از حكومت هستيم. ممكن است يكسري افراد كه در جناح مخالف هستند اين طور فكر نكنند. ميخواستم بدانم اين تعامل چه قدر بايد باشد؟
تعامل با گروه رقيب را قبول داريم. در داخل نظام همه گروههاي سياسي بايد با هم تعامل داشته باشند و بخشي از مشكلاتي كه در حال حاظر با آن روبه رو هستيم به دليل عدم همكاري، همدلي و تعامل بین گروههاست.
يعني بحث تعامل در اينجا وجهي ندارد چون اصلاح طلبان درون نظام هستند؟
ج: دقیقا،هميشه همدلي، همكاري و همفكري بوده است و در هيچ شرايطي نبوده كه ما با بخشهاي حكومت رابطهمان قطع باشد.
س: با توجه به اينكه پايگاه اصلاح طلبان از مردم می باشد اگر تعارضي بين خواسته حكومت و خواسته مردم پيش بيايد اصلاح طلبان چه كار ميكنند؟
اصلا امكان ندارد. ما بر اين باوريم كه نظام و حكومت ما مبتني بر مردم است. مشروعيت نظام را از مردم ميدانيم. خود امام اولين فرمايششان اين بود كه من به نمايندگي از مردم حكومت تشكيل ميدهم اين موضوع را در قانون اساسي نیز ميبينيد ،هر وقت نظام نياز دارد مشروعيت خود را تثبيت كند مردم حضور پيدا ميكنند. در مورد راهپيمايي 22 بهمن می بینید علي رغم بيمهريها، يا برخوردهاي غيرمنطقي با مردم و با توجه به مشكلاتي كه دارند اما حضورشان قابل توجه است. ما هيچ وقت فكر نميكنيم نظام بخواهد رودرروي مردم باشد كه تفكر اصلاحات بخواهد يكي را انتخاب كند.
می توان این سوال را به گونه ای دیگر هم مطرح کرد؛اگر بین خواسته مردم و دولت تعارضی پیش بیایدآن زمان اصلاحطلبان چه خواهند کرد؟
مبنا مردم هستند.
حتي اگر دولت نزدیک به اصلاح طلبان یا اصلاح طلب باشد؟
ج: بله . اما ما هيچ وقت فكر نمي كنيم تعارضي بين نظام و دولت و مردم پيش بيايد. شايد با دولت، مجلس يا بخشي از نظام اختلاف نظرهایی وجود داشته باشد. آن وقت ما مجبوريم و بايد منافع و مطالبات مردم را پيگيري كنيم چون خودمان را برآمده از مردم ميدانيم و فكر ميكنيم اصلاحطلبان برخلاف شعارهايي كه داده ميشود كه در بدنه جامعه نفوذ ندارند اتفاقا در بدنه جامعه نفوذ دارند. آقاي دكتر! در 8 سال گذشته بخش عظيمي از اصلاحطلبان از بدنه حكومت اخراج شدند و بعد از آنکه روحانی پیروز شد كمكم زمینه بازگشت اصلاحطلبان به قدرت صورت گرفت. اکنون مدام از تعامل با حکومت صحبت می شود ، حال این پرسش مطرح است که مرزهای این تعامل با بخش ها و گروه های داخل حکومت کجاست ؟
ج: سوال خوبی است.به نظر من مهمترين مرزها منافع ملي و خطوط قرمز نظام هستند. خوشبختانه اصلاحطلبان با رقباي خود روي اصول اختلافي ندارند؛ یعنی همه ما چه اصلاح طلب چه اصولگرا ارزشها و قانون اساسي را قبول داريم. اما مهمترين مسئله امروز،توجه به ارزشها و منافع ملی در همه تصمیمات و امور است ؛ معتقدم گاهي تصميماتي كه در گروهها و افراد گرفته ميشود توجه جدي به منافع ملي نميشود و در این تصمیمات اولویت منافع باندي و گروهي و جناحی را ميبينيم.
در حال حاضر اينها بخشهاي عظيمي از قدرت هستند و اجازه ورود به اصلاح طلبان را نميدهند. از ابتداي انقلاب دو گروه در داخل نظام روبهروي هم بودهاند؛ چپ و راست، خط امام وخط بازار، اصولگرا و اصلاحطلب ؛ همیشه يك گروه ، گروه دیگر را متهم به انحصارطلبي مي کند. گروه رقيب اصلاحات متاسفانه در عمل در طول سالهاي گذشته انحصارطلبي خود را نشان داده است.مثلا با حربههاي فرهنگي و تريبون هایی كه در اختيار داشته تلاش کرده رقیب خود را حذف کند ؛ رقيبي كه حذف شدني نيست و اگر حذف هم شود آنها هم به جايي نميرسند و مطمئنا کشور ضرر می کند.
بنابراين شما معتقديد مرزي براي تعامل وجود ندارد؟
اصلا هيچ مرزي وجود ندارد قانون اساسي و ارزشهايمان بهترين مصاديق است. مهمترين مسئلهاي كه بايد محور همكاريمان قرار گيرد منافع ملي است. اگر اين را مبنا قرار دهيم شايد بتوان راحت با رقيب تعامل و همکاری و همفكري كنيم.
يكي از بزرگترين سوابق شما معاون اولي در دوره اصلاحات بود. در آن دوران آيا خاطرهاي داريد از اينكه بخشي از اصلاح طلبان با عملكرد خاص خود جريان اصلاحات را منحرف كرده باشند؟
واژه انحراف را قبول ندارم اما گاهي با حرکاتی روبهرو ميشديم كه مقداري فعاليت ما را كند ميكرد.
آيا شما در برابر اینگونه حرکات موضعگيري کردید؟
موضعگيريهای من عموما محرمانه و خصوصي بوده است،با هدف اصلاح و حل مشکل! من بر اين عقيدهام كه به جاي «من»، «ما» را در نظر بگيريم ؛من همیشه سعي كردهام مواضع خودم را رسانهاي نكنم ؛يعني در این راستا عارف 93 با عارف 63 هيچ فرقي ندارد.
آقاي دكتر! فکر می کنید این تفکر شما بین مردم طرفداری دارد؟
به نظرم مردم هم همين تفكر را دارند و همين را ميخواهند.مردم از تندروي و دعواهاي رسانه ای كه هيچ چيزي از درونش درنميآيد خسته شدهاند. مشكل و اختلاف نظر داريم اما بايد بنشينيم با هم آنها را حل كنيم و حتی الامکان به سطح جامعه نکشانیم.
شايد عدهاي به دليل اين سياست شما به آقاي عارف بگويند «محافظهكار» و حتی اصولگرايان در مورد شما اصطلاح « اصلاح طلب بيخطر» را به كار ميبرند.
قرار نیست اصلاح طلب "خطرناک" باشد . اصلاح طلب واقعی منافع ملی را در نظر می گیرد . این بی خطر بودن یعنی عدم ایجاد هزینه برای مردم و کشور.بنابراین معتقدم نبايد هزينه مردم را بالا ببريم و دلشان را خالي كنيم. مردم خسته ميشوند از دعواهاي بيهوده. ما نميخواهيم براي رقيب خود در داخل نظام خطري ايجاد كنيم. خطر ما بايد متوجه دشمن باشد. بايد متوجه كساني باشد كه ميخواهند تيشه به ريشه انقلاب بزنند.
حالا من با همكارم اختلافنظر دارم چرا بايد آن را به تهدیدی تبديل كنم. به همين دليل هم در طول اين سه دهه گذشته هميشه يك خطوط قرمزي داشتهام و به اصولي وفادار بودم و تا آنجايي كه به اين خطوط قرمز و اصولم آسيب وارد نشده كوتاه آمدهام.
در دهههاي 70،80 هم به دفتر تحكيم وحدت انتقادي داشتهايد؟
من خودم يكي از فعالین انجمن اسلامي در دوره دانشجویی بودم و همواره از روند رو به رشد انجمن های اسلامي حمايت ميكردم. اما هر وقت احساس ميكردم كه موضعگيري اعضا و تصميمي كه ميگيرند ممكن است مشكلاتي ايجاد كند سعي ميكردم در حد توانم با توضيح و تذكر ، راهنمايي كنم. وقتي رئيس دانشگاه تهران شدم همان ارتباطي كه با انجمنهاي اسلامي داشتم با جامعه اسلامي دانشجویان داشتم. حتما می دانید جامعه اسلامي دانشجويان يك جريان رقيب بود و زمان مدیریت من از دانشگاه تهران مجوز فعالیت گرفت. در واقع همان ارتباطي كه با انجمن اسلامي داشتم با دیگر تشکلها هم داشتم و در همگرا كردن جريانهاي دانشجويي تلاش می کردم. همواره بعنوان یک استاد مسلمان که دغدغه اش تقویت تشکل های اسلامی در دانشگاه است اگر نقد یا نظری داشته ام به دانشجویان و افراد مسئول منتقل کرده ام.
به نظرتان اين انجمن تندرويهايي داشت كه منجر به غيرقانوني شدنشان شد؟
به هر حال بايد بپذيريم وقتی يك تشكل دانشجویی هستيم و اعضايش برخلاف تشكلهاي سياسي دائمی نيستند و فقط دوران داشنجویی عضو تشکل هستند. پس بعضي از مواضعي كه یک حزب سیاسی ميگيرد نبايد تشكلهاي دانشجويي بگيرند. بنابراين دخالت بيش از حد در امور اجرايي درست نیست . مثلا در برهه ای تشکل های دانشجویی می خواستند رییس دانشگاه انتخاب کنند، این درست نیست. باید ارتقاء فرهنگی و علمی دانشگاه و پیگیری مسایل صنفی اولویت تشکل های دانشجویی باشد .به نظرم بايد عملکرد جنبش دانشجويي در سه دهه گذشته به نقد كشيده شود تا نقد سازنده و مفید راهگشای آینده جنبش دانشجویی کشور باشد.
طي يك سال و نيم اخير غالب جريان اصلاحات به پرهيز از تندروي تاكيد ميكنند. می توانید صراحتا بفرمایید کجا ها تندروی شده است؟مثلا در مورد همین تشکل های دانشجویی.
اجازه بدهيد من در یک مصاحبه يك طرفه به قضاوت نپردازم ؛ نمی خواهم وارد مصادیق شوم. بارها اعلام آمادگي
16 آذر 83 را يك بار گفتهايد.
نه فقط 16 آذر 83 بلكه همه 16 آذرها از اول انقلاب را ببينيم. به هر حال بايد به بررسی نقش جنبش دانشجویی بپردازیم و تعیین کنیم آیا در حال حاضر این جنبش آن تاثيرگذاري كه قبلا داشت را دارد ؟اگر الان اين تاثیر گذاری را ندارد بايد آسيبشناسي شود چرا!.ما به یک جنبش دانشجویی با نشاط و پویا و دردمند و متعهد نیاز داریم.
آقاي دكتر!ما حدودا يك ماه پيش خدمت آقاي توفيقي بوديم و ايشان تاکید داشتند که در دولت قبل تلاش شد در حوزه وزارت علوم تمرکز گرایی رخ دهد اما در این دولت این تمرکز گرایی در حال از بین رفتن است ؛یعنی دانشگاهیان خودشان بتوانند در امور دانشگاه دخالت کنند و مثلا بتنوانند رییس دانشگاه انتخاب کنند.به نظر می رسد فرمایش جنابعالی که فرمودید جنبش دانشجویی نبایستی وارد کار اجرایی شود در تعارض با این موضوع است.
من اینگونه نگفتم؛یک زمانی یک تشکل دانشجویی می خواهد رییس دانشگاه انتخاب کند و زمانی دیگر ممکن است طی سازوکاری از دانشجویان بخواهند در مورد انتخاب رییس دانشگاه نظر بدهند. ما بعد از عملكرد دو دهه تمركزي كه در امور اجراي دانشگاه داشتيم به روش غيرمتمركز هيئت امنايي رسيده ایم. يعني محوريت تصميمات دانشگاه در هيئت امنا باشد. با ساز و كارهايي كه مراجع قانوني تاييد ميكنند. در آنجا قطعا دانشجو و استاد و كارمند بايد نقش داشته باشند در مديريت و در تصميمات دانشگاه؛ اما در جايگاه خودشان !اگر ميخواهيد دانشگاه مشكلات كشور را سامان دهد و اگر ميخواهيد دانشگاه مركز توليد علم باشد هم دانشجو بايد در تصميمات آن موثر باشد هم استاد و هم كارمند.اين اتفاقي است كه در دانشگاههاي بزرگ دنيا رخ داده و ما كشف نكرديم و تجربه موفقی هم بوده است.دانشجو را نباید حذف کرد اما يك تشكل دانشجویی نبايد به خودش اجازه دهد فقط او تصميم بگيرد. در مقاطعي ما اين فضا را حس ميكرديم.
در مورد تشکل اساتید هم که اخیرا مجوز گرفته توضیحاتی بفرمایید.
بحث خوبي را مطرح كرديد. ما از ابتداي انقلاب تشكلهاي دانشجوييمان قوي بودند؛ انجمنهاي اسلامي، حضور موثري داشتند و كمك ميكردند اما كمتر ما با تشكل فراگير و منسجم اساتيد روبه رو بوديم. دو تشكل شكل گرفتند اما بنا به دلایلی نشدند. خوشبختانه در روزها و هفته های بعد از 24 خرداد سال گذشته و براساس نيازي كه به طور طبيعي در دانشگاه ها حس ميشد ، پيشنهاد يك تشكل منسجم هيئت علمي داده شد. پس از بررسی هایی ضرورت داتشن تشکلی فراگیر از اساتید به تایید جمعی از اساتید رسید و به این نتیجه رسیدیم که این تشکل باید بیشتر صنفی باشد البته قرار شد تشکل از موضع گیری های سیاسی نیز منع نشود.بهر حال تعدادی اساتید برجسته در ا ایجاد ین تشکل حضور دارند و نمی شود گفت در امور مختلف موضع گیری نداشته باشند.همچنین به این نتیجه رسیدیم که باید در مسائل راهبردی علم و فناوری مثل سند چشم انداز و تحقق آنها مشارکت داشته باشند.بنابر این با این نگاه سال گذشته درخواست مجوز این تشکل به کمیسیون ماده ده قانون احزاب وزارت کشور ارسال شد و اخیرا این مجوز صادر شده است.من از وزارت کشور هر چند که تاخیر داشت تشکر می کنم.فکر می کنم این تشکل می تواند در کشور مهم و مو ثر باشد.
اساتيدي كه ميخواهند عضو اين تشكل شوند به معناي عام است يا خاص؟
همه اعضای هئیت علمی دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی و پژوهشی دولتی و غیر دولتی می توانند طبق ضوابط عضو شوند.
آقاي دكتر! چه عاملي باعث شد كه تخلفات مالي و اختلاسها در دولت آقای خاتمی نباشد يا خيلي كم باشد ؟
شاید نباید من به این سوال پاسخ بدهم اما ما براي انتخاب افراد خيلي مراقب بوديم هم از نظر سياسي، هم عقيدتي و فرهنگي به خصوص سلامت اقتصادي. خود من روي سلامت اقتصادي افراد و تعهد آنان خيلي وسواس داشتم و تاكيدم روي افرادي بود كه حرف و حديثي پشت سرشان نباشد، انصافا هم دولت آقاي خاتمي در اين زمينه موفق بود. در آن دوره اتهامات بيربطسیاسی و فرهنگی زده شد ولي كمتر به يك مدير دوران اصلاحات اتهام مسائل اقتصادي و اختلاس زده شد.اگر آن وسواس را به خرج نمی دادیم شاید تخلفات هزاران ميلياردي و غيره پيش مي آمد. خوشبختانه در آن دوره ما از اين موارد نداشتيم و البته نگاه ما نگاه پيشگيري بود. همواره من از نهادهاي نظارتي خواهش ميكردم و هم خود ما مراقبت ميكرديم اگر يك مديرمان خداي ناكرده در حال افتادن در يك مسير ناصحيح است، جلوگيري كنيم و به محض اينكه متوجه ميشديم تذكر ميداديم. الحمدالله دولت اصلاحات در اين زمينه موفق بود.
آقاي دكتر در مورد عملکرد شما یک انتقادی وجود دارد؛ در 8 سالي كه به اصلاحات خيلي فشار آمد شما در بعضي از نهادها از جمله شوراي عالي انقلاب فرهنگي و مجمع تشخيص عضويت داشتید و دارید؛در این ایام آقای عارف چه کاری برای اصلاحات انجام داد؟
قاعدتا هر کاری برای کشور و برای اصلاحات لازم بود انجام و تشخیص می دادم انجام می دادم.همانطور که گفتم اصلاح طلبان بخشی از حاکمیت هستند حتی اگر مقطعی از دولت و امور اجرایی دور باشند.شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجمع تشخیص مصلحت نظام هم بخشهایی از حکومت هستند.
در مورد حوزه دانشگاه خيلي از اتفاقاتي كه می افتاد مثل امنيتي كردن فضاي دانشگاهها هيچ ربطي به مصوبات شوراي انقلاب فرهنگي نداشت بلكه منش دستگاه های اجرايي بود. یعنی نهادهاي اجرايي، دانشگاهها را به سمت غيرفرهنگي و امنيتي می بردند و در برخی موارد به دوستان در دستگاه های اجرایی تذکراتی می دادم.
به هر حال شورا بر فعاليتهاي وزارت علوم ناظر است.
نظارت كه طبيعي است اما بپذیریم که رییس شورا رییس جمهور است و شورا نمی خواهد سمت و سویش برخلاف جهت حرکت کلی دولت باشد.من در شورا رابطه نزديكي با تك تك افراد داشتم و ديدگاههاي خود را مطرح ميكردم.
البته این نظر ها را رسانه ای نمی کردم.
به نظر من رسانهاي كردن مسائل در خیلی از موارد، راهحل درستي نيست. نبايد چالشها را به ميان مردم كشيد و دل مردم را خالي كرد.
به هر حال هميشه اختلاف نظر وجود دارد.
پس یک جاهایی نظر مخالف داشتید اما رسانه ای نمی کردید.
نمی گویم لزوما نظر مخالف داشتم بلکه نظر داشتم و نظرات خودم را به نحو مقتضی اعلام می کردم و الان هم اعلام می کنم ، اما عموما رسانهاي نميكنم من راهكار را اين ميدانم.
ما نظام را قبول داريم و اختلاف نظر ها دقيقا مثل مسائل خانواده است. شما چه قدر مسائل خانوادهتان را به دوستانتان ميگوييد؟ نگاه من هميشه به مسائل خودمان مثل داخل خانواده است. نميخواستم از يك فرصت و تريبوني براي تبيين و معرفي خودم استفاده كنم.
البته نميگويم ارتباط رسانهاي نباشد. ارتباط رسانهاي براي اين است كه مردم از رسانه استفاده كنند حتي بحثهاي چالشي ميتواند رسانهاي شود به شرط رعابت اخلاق و حرمت افراد و توجه به منافع ملی. شركت در بحثهاي اختلاف برانگيز و تفرقه برانگيز و اينكه نتيجهاش مطرح شدن يك نفر باشد من سعي ميكردم پرهيز كنم.
شما بحث ائتلاف نسبي با اصولگرايان در انتخابات مجلس را مطرح كرديد، مقداري رويايي نيست كه اصلاح طلبان بيايند با اصولگرايان ائتلاف نسبي داشته باشند؟
ج: فكر ميكنم بهمن سال گذشته بود در كنگره یکی از احزاب راهبردها و رويكردهاي خودم را درباره انتخابات مجلس آینده مطرح کردم.
اول: حفظ سرمايه اجتماعي كه خلق شده و تقويت آن (يعني مشاركت مردم را از 73 درصد بالاتر ببريم)
دوم؛ پيروزي در انتخابات 94. ما باید پیروز انتخابات شویم ؛لازمه این موضوع ارائه لیست واحد از سوی اصلاح طلبان در انتخابات است .
با اين رويكرد شروع كرديم و واقعا در يك سال گذشته روي رويكرد و راهبردهاي خود جدي ايستادهايم. گفتيم برنامه ميدهيم و الان داريم برنامه تدوين ميكنيم. ما گفتیم برخلاف برخی جریانات رقیب را نقی نمی کنیم و به همه جریانات داخل نظام اصالت می دهیم.
بايد با رقیب تعامل كنيم؛ شايد بهترين و مناسبترين مكان براي تعامل مجلس باشد.. من وقتي بحث ائتلاف نسبي با اصولگرایان را مطرح كردم همین موضوع مدنظرم بود.یعنی بتوانیم در مجلس مثلا 30 نفر را پیدا کنیم که محور تفاهم و همدلی و دوستی جریانات داخل مجلس باشند..اگر این اتفاق رخ دهد ما خیلی از اتفاقات که در مجلس رخ می دهد مثل دعوا ،سوال و تذکرات آنچنانی را درچنین مجلسی نخواهیم داشت.
در این شرایط مجلس ديگر به وظيفه خودش عمل ميكند يعني نگاهش ملي ميشود و به مسائل حاشيهاي كمتر ميپردازد. اين موضوع جزء راهبردهايمان است و به همين دليل اجماع كامل در جریان اصلاحات و ائتلاف نسبي را با بخشهايي از جریان رقیب را مطرح كرديم.
اميدوارم در اين مسير بتوانيم جلو برويم .البته وقتي ميتوانيم در این خصوص موفق شويم كه هر دو جناح این موضوع را بخواهند و قبول داشته باشند.
مثلا چه اشكالي دارد در مركز استاني كه 5 نماينده هست يك نفر در دو ليست مشترك باشد. يعني نميتوانيم در يك استان يك نفر را پيدا كنيم كه هر دو جناح قبولش داشته باشند؟
نشانههايي ديدهايد كه بخواهند؟
هر دو جناح بايد بخواهند.
چه اصولگرا و چه اصلاح طلب اين موضوع را قبول داشته اند؟
ج: من راهبرد خودم را مطرح كردم و انتظارم نداشتم روز اول از آن استقبال شود. اخيرا يكي از سايتهاي اصولگرا گفته هدف عارف از اين راهبرد تفرقهافكني در بين اصولگرايان است؛ به نظر من اين گفته نهايت بيتقوايي است. من نگاه خيرخواهانه به موضوع داشتم و اگر هم نشد اشكالي ندارد ما كه با كسي دعوايي نداريم. اين بحث هم مهم است كه شما چه كساني را اصولگرا ميدانيد؟ مثلا جبهه پايداري هم خود را اصولگرا ميداند.
ج: با دوستانی که این نظریه را قبول دارند و در جبهه رقیب فعالیت می کنند.
اسم نمی آورید؟
نه . نیازی نیست.
در یکی از سایت ها اسم آقای ناطق آمده بود .
گذشته آقای ناطق نشان می دهد که مطمئنا یکی از این افرادمی توانند ایشان باشند.اما بهتر است اسم نبریم.
جناح مقابل مرتب دوگانه عارف و ناطق را مطرح ميكند و به نظر می رسد ميخواهند يك مدل تفرقه را ه بیاندازد.به هرحال گفته می شود بخشی از اصلاح طلبان طرفدار حضور ناطق و حمایت از ایشان هستند و بخش دیگری از اصلاح طلبان بر عارف تمایل دارند.نظر جنابعالی چیست؟
اولا هر تشكل سياسي و حزبی بايد هويت خود را حفظ كند. اصلامهمترين دليل حضور ما تقويت هويتمان است.
هرچند خيلي تعصبي به تشكيلات ندارم اما به حفظ و ارتقاي هويت تشكيلاتی تاكيد دارم. امادر عين حال آمادگي نهايت همكاري را داريم. به هر حال، من در يك اردوگاه تعريف شدهام آقاي ناطق در اردوگاه ديگر.
ما نميتوانيم اين مسئله را نفي كنيم. حال اين دو اردوگاه چه قدر همپوشاني دارند و اهدافشان يكي است يك بحث تشکیلاتی است. واقعيت اين است كه اين دو اردوگاه مرامنامه شفافي ندارند كه خط كشي كنيم اين اصلاح طلب است، او اصولگرا. ما با حفظ هويت آمادگي کلی همكاري با همه دوستانمان در جبهه رقيب را داريم.
چه قدر شما مراقبت ميكنيد كه بين اصلاح طلبان تفرقه ايجاد نشود؟مصداقا عرض می کنم ؛از جانب شما در سایت های اصولگرا خبری منتشر شد مبنی بر اینکه «اصلاح طلبان رهبر ندارند.»این سخن باعث تفرقه افکنی می شود.
معمولا جواب اينگونه تيترها را نميدهم و هميشه از بداخلاقيهاي رسانهاي گلهمند هستم. انقلاب ما انقلاب فرهنگي بود و اين فرهنگي بودن انقلاب را فقط نبايد در حكومت ببينيم بلكه در نهادهاي عمومي و مردمي و مهمتر از همه رسانهها باید ببينيم؛ اگر اين موضوع را بپذيريم باید کمتر تيترهاي مشتريپسند و تفرقه افکن بزنبم.
دغدغه اصلي و مهم من انسجام داخلي اصلاحات است و تا اينجا هم با این راهبرد كوتاه آمده ام؛ هر تصميمي كه تا بحال گرفته ام در این راستا بوده است بر این باورم كه بايد جبههها هم مثل احزاب حساب و كتاب و رهبری مشخص داشته باشند.
ممكن است همین الان خبرنگاري از شما بپرسد كه آیا آقاي خاتمي را به عنوان رهبر جريان اصلاحات قبول داريد يا خير؟پاسخ شما چیست؟
موضع بنده را همه نسبت به آقاي خاتمي ميدانند و عملکردم در انتخابات ریاست جمهوری رویکردم را نسبت به جایگاه آقای خاتمی در جبهه اصلاحات نشان داده است و اخیرا نیز در همایش اصلاح طلبان موضع خودم نسبت به جایگاه ایشان را شفاف بیان نموده ام.
در حال حاضر همین اصولگرایانی که به عنوان معتدل شناخته می شوند وقتی همایشی برگزار می کنند تندروترین اصولگرا ها را دعوت می کنند و افتخار می نمایند که می خواهند با آنها ائتلاف کنند.بنابراین این بحث ائتلاف با اصولگرایان معتدل غیر واقعی است.
نه .من فكر ميكنم كه به واقعيت نزديك است .
این ائتلاف پس با چه کسانی است؟
الان نمی خواهم اسم بیاورم. يک زماني ممكن است كه يك تشكلي در يك مقطع خاص موضع تندي بگيرد تا طرفداران و سمپات هایش را به خودش نزديك كند. اين مسائل را به حساب رفتار آن تشکل نگذاريد؛ گاهي اين نشستها و جلسات براي انسجام دروني است .واقعيتها گاهي متفاوت از مسائل رسانهاي است و ما در دو جبهه گروههاي معتدل بسياري را داريم.و افراد برجسته تاثیرگذار در هر دو جبهه.
پس بیشتر مدنظرتان افراد هستند.
ج : الان در كشور ما نقش افراد كمتر از تشكلها نيست. اگر با ده نفر از افراد تاثيرگذار اصولگرا به توافق برسيم به نظرم جا انداختن آن خيلي راحتتر است.
رابطهتان با شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات چگونه است؟به هر حال حزب تشکیل ندادید و در این شرایط چکونه قرار است با جبهه در ارتباط باشید ؟
در مورد ضرورت تشکیل حزب بنده هیچ تردیدی ندارم؛ اما یک سوال همیشه برای من مطرح بود ه ؛ آیا تشکیل حزب قبل از انتخابات 94 به انسجام اصلاح طلبان کمک می کند یا خیر ؟ ؛ من در مورد این سوال به نتیجه نرسیدم ؛بنابراین تشکیل حزب را مرعا گذاشتیم تا بعد از انتخابات94 در مورد آن تصمیم گیری کنیم .در عين حال يك گروه سياسي به نام پويش اميد كه اعضای آن جوانان بودند را داریم كه در انتخابات 92 حضور جدي داشتند و خيلي از كارها در انتخابات با محوريت و همكاري آنان صورت ميگرفت.
وقتي مسئله حزب به تعویق افتاد دوستان و جوانا مرتبط با ما به سمت ثبت تشكل سیاسی جوانان رفتند كه بزودی ایجاد یک سازمان سياسي جوانان را به وزارت کشور اعلام و تقاضای مجوز خواهند کرد.
ارتباط ارگانيكي با شوراي هماهنگي نداريد؟
ج: ما با همه ارتباط مان نزديك است؛ اعضاي آنها در جلسات ما شركت ميكنند و ديدگاههاي ما را ميدانند.
آقاي دكتر لطفا در مورد پيشنهاد همه پرسي كه آقاي روحاني مطرح كردند نظرتان را بفرمایید.
ج: رئيسجمهور به عنوان بالاترين مقام اجرايي كشور حق دارد این قبیل مسائل را مطرح کند و واضح است كه هر رئيسجمهور به خصوص آقاي روحاني كه حقوقدان هم هستند وقتي يك پيشنهاد و طرحي را مطرح ميكند به حواشي و جوانب حقوقياش هم فكر ميكنند.
به نظر شما اين پيشنهاد قابل اجرا شدن است؟
بايد بپذيريم رئيسجمهور كشور حق دارد در همه امور اظهارنظر كند و پيشنهاد دهد منتهي با ساز و كارهاي قانوني. برخي اوقات بعضي افراد اجازه نميدهند حتی بالاترين مقام اجرايي كشور ديدگاه و نظرش را مطرح كند. ايشان مطمئنا به ساز و كارهايي كه در قانون اساسي ديده شده اشراف كامل دارد انقلاب و نظام ما براساس رفراندوم و نظر مردم به وجود آمده و پشتوانه و صاحب انقلاب، نظام و حكومت ما مردم هستند.قطعا توجه به نظر مردم در ایجاد آرامش بیشتر در دولت و ارائه جدی تر کار می تواند موثر باشد.
کد خبر: ۵۷۳۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۲۵
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:سخنگوی وزارت کشور با بیان این که تاریخ دقیق انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری هنوز مشخص نشده است، گفت: با توافق شورای نگهبان تاریخ دقیق رای گیری انتخابات آتی تا یک ماه آینده تعیین میشود.
حسینعلی امیری افزود: جلسات مشترکی با سیامک ره پیک معاون اجرایی و امور انتخابات شورای نگهبان برای تعیین روز رای گیری انتخابات آینده برگزار کردهایم و اکنون نیز در حال بررسی کارشناسی هستیم.
وی به ازدحام کار شورای نگهبان در ماههای پایانی سال اشاره کرد و اظهارداشت: شورای نگهبان در ماههای پایانی سال آینده هم قانون بودجه 95 و هم موضوع تایید صلاحیت نامزدهای انتخابات را در دستور کار خود دارد.
قائم مقام وزیر کشور در امور مجلس تصریح کرد: تا پیش از آغاز سالروز افتتاح مجلس شورای اسلامی (هفتم خرداد ماه 95) باید همه امورات انتخابات آینده از جمله رای گیری و اعلام نتایج انتخابات مجلس دهم به پایان رسیده باشد به همین منظور تاریخ رای گیری باید زودتر مشخص و برنامه ریزیهای لازم انجام شود.
امیری همچنین گفت: وزارت کشور و شورای نگهبان باید وقت کافی برای اعلام نهایی نتایج انتخابات و تشکیل مجلس دهم در وقت مقرر قانونی در هفتم خرداد 95 را داشته باشند.
وزارت کشور اخیرا در نامه ای از شورای نگهبان خواست تا برای انجام امور اجرایی انتخابات با هماهنگی این وزارتخانه تاریخ دقیق رای گیری انتخابات آینده را مشخص کند.
انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی و پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری قرار است اواخر سال آینده برگزار شود.
منبع: خبرگزاری ایرنا
کد خبر: ۵۶۷۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۱۸
دبیرکل حزب مردمی اصلاحات گفت: آقای روحانی! دولت شما پیر است. این افراد باید به اتاق فکر بروند و اداره کار را جوانان در دست بگیرند.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com: محمدزارع فومنی دبیرکل حزب مردمی اصلاحات در کنگره اصلاحات عصر امروز (پنجشنبه) در کنگره سالیانه این حزب در مجتمع فرهنگی جماران، به بیان استراتژیهای خود برای دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی پرداخت و اظهار داشت: ما برای انتخابات مجلس آینده برنامههای مفصلی داریم.
وی افزود: ما مقابل هرکسی که بخواهدبرابر مردم بایستد خواهیم ایستاد و در انتخابات آتی نیز با تمام قدرت وارد خواهیم شد و از تشرهای هیچ گروهی نمیهراسیم.
دبیرکل حزب مردمی اصلاحات از عدم حضور برخی مدعوین به کنگره سالیانه این حزب انتقاد و تصریح کرد: اگر امروز من را سیلی میزنند به دلیل این است که چون منصور حلاج اسرار هویدا میکنم؛ همه جلسات دولت و نظام باید شیشهای باشد، هیچکس حق ندارد پشت پرده برای مردم تصمیم بگیرد.
به گفته فومنی، عارف، منتجبنیا، سیدمحمد خاتمی و کواکبیان از جمله افرادی بودند که به کنگره سالیانه حزب مردمی اصلاحات دعوت شده اما به این همایش نیامده بودند.
وی ادامه داد: امروز من فهمیدم که راه را اشتباه نمیروم و چون من از طبقه ضعیف هستم چپاولگران و سرمایهداران با من مشکل دارند اما فومنی، و فومنیها زندهاند تا زمانی که سکان این کشور را مقام معظم رهبری اداره میکند.
فومنی در ادامه اظهارات خود به انتقاد برخی افراد از رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام اشاره و تأکید کرد: هاشمی مردی برای همه فصول است اما متحجرین میخواهند هاشمی را بکوبند چون فاقد اخلاق هستند در حالیکه آیتالله هاشمی قلب تپنده انقلاب است و تخریب وی تخریب انقلاب و مقام معظم رهبری است.
دبیرکل حزب مردمی اصلاحات در ادامه اظهارات خود به آرایش کابینه دولت یازدهم نیز انتقاد کرد و گفت: آقای روحانی! دولت شما پیر است. این افراد باید به اتاق فکر بروند و اداره کار را جوانان در دست بگیرند.
فومنی در ادامه به اتفاقاتی که در مجلس شورای اسلامی در هنگام نطق علی مطهری نیز اشاره و خاطرنشان کرد: من به این مجلس تسلیت میگویم چرا که این مجلس نمیگذارد صدای ملت به ملت برسد.
وی در مورد استراتژی حزب مردمی اصلاحات نیز گفت: ما یک حزب اصلاحطلب نوینی هستیم که نه تنها به دنبال اصلاحات در اصولگرایی و تفکرات حجری هستیم بلکه میخواهیم در درون اصلاحطلبی نیز اصلاحاتی صورت بگیرد چراکه ما اصلاحاتی میخواهیم که با مردم باشد نه اینکه بر ضدمردم باشد.
دبیرکل جبهه مردمی اصلاحات در ادامه از اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور انتقاد کرد و گفت: من از درد چه کسی بگویم؟ در حالیکه دروغپردازی و گرانی دارد بیداد میکند.
فومنی ادامه داد: جوانان ما در حالیکه برخیهایشان چهل و اندی سال سن دارند هنوز در آرزوی ازدواج هستند. آقایان جلسه مفصل و هزینههای آنچنانی میگنند و دم از اصلاحطلبی و اصولگرایی میزنند. ما میگوییم که کاخ استبدادی را خمینی کبیر فرو ریخت اما حالا این کاخهای امروزی را چه کسی فرو میریزد.
وی در ادامه در تجلیل از دولت یازدهم به دلیل سیاست خارجی صحیح، اظهار داشت: ما از این دولت انتظارات بیشتری داریم.
منبع: خبرگزاری فارس
کد خبر: ۵۵۲۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۲
رئیس بنیاد امید ایرانیان گفت: هر تصمیمی که بهنفع نظام و کشور باشد میگیرم و هیچ ابایی از تصمیم خود برای انتخابات مجلس ندارم
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
محمدرضا عارف رئیس بنیاد امید ایرانیان، در پاسخ به سؤالی مبنی بر "آیا ستاد انتخاباتی شما در استانها تشکیل شده است؟" گفت: خیر، ما مخالفیم که ستادهای انتخاباتی از الآن تشکیل شود و برای همه این یک مسئله است و اصلاحطلبان و اصولگرایان وظیفه خود میدانند مردم را برای مشارکت حداکثری دعوت کنند.
وی در مورد سفرهای استانی خود نیز گفت: سفرهای استانی من فقط در حد حضور در دانشگاهها است.
رئیس بنیاد امید ایرانیان در پاسخ به سؤالی مبنی بر "آیا در شورای مشورتی اصلاحطلبان با محوریت آقای خاتمی شرکت میکنید؟" گفت: خیر، من شرکت نمیکنم، ما خودمان شورای مشورتی داریم.
وی همچنین در پاسخ به سؤال مبنی بر "شما به مرد انصرافهای انتخاباتی مشهور شدهاید به دلیل انصراف در انتخاباتهای مختلف، آیا در انتخابات مجلس آینده نیز انصراف میدهید؟" گفت: برای صلاح و نفع نظام و کشور هر تصمیمی صلاح باشد میگیرم و هیچ ابایی هم ندارم.
تسنیم
کد خبر: ۵۴۴۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۵
هرچند که حدود یک سال تا برگزاری انتخابات مجلس باقی مانده است و خبرهایی جسته و گریخته از گوشه و اطراف برای حضور شخصیت های شناخته شده جهت فتح صندلی های سبز بهارستان به گوش می رسد ولی نباید فراموش کرد برگزاري انتخابات رياست جمهوري يازدهم و اعلام پيروزي حسن روحاني در خرداد ماه سال گذشته سبب شد تا بحث و گفت و گو درباره انتخابات مجلس دهم بسيار زودتر از ادوار قبل ميان کنشگران سياسي آغاز شود.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
پارسینه نوشت:از آنجا که اصولگریان لشگر خود را در فتح پاستور شکست خورده دیدند پر بیراه نیست که گفته شود این افراد اولین دسته ای بودند که در سوت شروع مذاکرات و یارگیری دمیدند ولی اولین شخصی که رسما اعلام کرد براي مجلس دهم برنامه جدي دارد محمد رضا عارف بود. همچنين بايد دانست که اين اظهار نظرهاي زودهنگام در مورد اين آزمون، نشان از اهميت بيش از پيش و دو چندان اين دوره از انتخابات مجلس دارد و به زعم صاحب نظران اين دوره از انتخابات به طور ويژهتر نسبت به ادوار گذشته در دو سطح مطرح خواهد شد.در سطح اول گروهاي سياسي تلاش ميکنند تا به بهارستان راه پيدا کنند و در سطح ديگر شخصيتهاي مهم سياسي تلاش دارند که صندلي رياست مجلس را از آن خود کرده و بر آن تکيه بزنند. اصولگرايان نيز که سرخورده از انتخابات رياست جمهوري گذشته هستند به شدت در تلاش هستند با ساز و کار و ليستي قدرتمند وارد اين جدال شوند تا جان تازهاي بگيرند و از طرف ديگر اصلاحطلبان که خود را پيروز اين روزهاي سياست ميدانند تلاش جدي دارند که باز هم مانند گذشته به طور کامل به عرصه سياست کشور بازگردند و از هيچ ترفند سياسي فرو نميگذارند تا عرصه را براي حريف تنگ کنند.
در این مجال به حظور و تحرکات طیف های مختلف سیاسی برای بدست آوردن خانه ملت خواهیم پرداخت.
*جبهه پایداری و سعید جلیلی
هرچند که اصولگرايان در مجلس فعلي داراي اکثريت هستند ولي پس از شکستي که از اعتداليون در انتخابات رياست جمهوري متحمل شدند بشدت بر آنند که موقعيت خويش را اثبات کنند. از آنجايي که جريان اصولگرايي مانند اصلاحات خود به چندين گروه مختلف تقسيم ميشود، هر کدام هدفي جز تصاحب کرسيهاي مجلس ندارند و در اين بين شايد يکي از مهمترين گروهها در اردوگاه اصولگرايي که تلاش جدي دارد تا همچنان بقا و نقش سياسي داشته باشد جبهه پايداري است، جريان تازه اي که قبل از انتخابات مجلس نهم تشکيل شد. کارشناسان معتقدند پايداريها که رهبر معنوي گروه خود را آيتالله مصباحيزدي ميدانند، احتمالا با سر ليستي سعيد جليلي يا کامران باقري لنکراني در انتخابات حضور خواهند داشت ولي اميد اين طيف از اصولگرايان به حاميان سعيد جليلي در انتخابات است.
از سوي ديگر پس از تغيير فضاي سياسي کشور با روي کار آمدن دولت حسن روحاني، جبهه پايداري که به رغم هياهوي زياد سياسي در شرايط خوبی از نظر پايگاه مردميقرار ندارد، براي ادامه حضور در مجلس شوراي اسلامي، خروج نمايندگان خود از تهران و فعاليت در شهرستانها را در دستور کار خود قرار داده است. به گزارش سايت نو انديش، گفته ميشود از مدتي پيش کميتهاي در اين جبهه تشکيل و در حال بررسي و شناسايي حوزههاي انتخابيه غير استان تهران براي نمايندگان تهراني خود در مجلس شوراي اسلامي است. پايداريها به خوبي ميدانند مجلس آينده کارزار سختي براي آنها خواهد بود به ويژه اگر مردم حضور گستردهاي در انتخابات داشته باشند. همچنين راي سعيد جليلي در خرداد 92 ميزان مقبوليت اين جريان در ميان مردم را به خوبي مشخص کرد.
*اعتدالیون ومحمد رضا عارف
اولين شخصيتي که پس از به پايان رسيدن انتخابات رياست جمهوري صريحا اعلام کرد براي مجلس دهم برنامه جدي دارد محمد رضا عارف بود. عارف که نامزد اصلاحطلب مقام رياست جمهوري بود و بيشک اقبال عمومي را به همراه داشت ضمن مشورت با بزرگان همفکر خويش و براي پيشبرد بهتر اهداف اصلاحطلبان و اعتداليون از رقابت کناره گرفت، در اين بازه زماني محبوبيت ويژهاي در بين اقشار مختلف جامعه و در اردوگاه اصلاحطلبان کسب کرد و از او بعنوان شخصيت اثر گذار ياد ميکنند. از اين رو ميتوان عارف را مهمترين شخصيت در بين اصلاحطلبان براي حضور در ليست دانست که حتي ميتواند بر صندلي رياست مجلس تکيه کند. در این رابطه، داريوش قنبري نماينده اصلاحطلب مجلس هشتم از طرف همفکرانش ازهاشمي و خاتمي خواسته است که در انتخابات مجلس از محمدرضا عارف بعنوان محور اصلاحطلبان حمايت کنند. از جهتي که پيروزي اصلاحطلبان در انتخابات رياست جمهوري به اقدامات عارف نيز بر ميگردد و به دنبال هويت مستقل و خاص خودشان هستند و در تلاشند که به شکل کامل به عرصه سياست بازگردند، کميغير منطقي ميرسد که بجاي استفاده از عارف بدنبال شخص دیگری برای حضور در مجلس و حتی ریاست آن باشند. همچنين شرکت گسترده مردم در انتخابات رياست جمهوري و راي به اصلاحات و اعتدال يکي از شواهدي است که به گفته کارشناسان اکثريت مجلس در انتظار اصلاحطلبان ميباشد و عارف مهمترين سر ليست اين جريان خواهد بود.
*علی لاریجانی و صندلی ریاست بهارستان
علی لاریجانی از جمله چهره های سیاسی بود که هر چند نتوانسته است بر صندلی پاستور تکیه بزند اما توانست بر ریاست بهارستان بنشیند. علی لاریجانی ریاست دو مجلس هشتم و نهم را توانست با فراکسیونی که به راه انداخت به دست گیرد. فراکسیون رهروان ولایت مجلس نهم نیز توانست اقتدار لاریجانی را قوت ببخشید و وی را در برابر رقیبش یعنی حدادعادل پیروز کند. لاریجانی علاوه بر تلاش برای حضور قدرتمند در مجلس دهم باید این مجلس را نیز مدیریت کند تا مجلس نهم دچار تفرقه و تشت نشده و ریاستش متزلزل نشود. در حال حاضر همانطور برخی شنیده ها حکایت از آن دارد که برخی از نزدیکان آیت الله هاشمی رفسنجانی و رئیس جمهور دولت تمايل دارند که علي لاريجاني که از يک چهره اصولگراي محض به فردي فراجناحي تبديل شده است ميتواند بهتر از عارف باشد و تمایل زیادی دارند که او همچنان بر صندلی بهارستان تکیه بزند.
پدیده سیاست ایران؛ احمدی نژاد
محمود احمدينژاد پديده سياست ايران که پس از اتمام دوران رياستش کمتر از او خبري منتشر شده است، تمايل زيادي براي باقي ماندن در دايره سياستمداران و سياستمدار بودن دارد. بعضي اخبار حکايت از آن دارد که گروه نزديک به وي پس از نتيجه نگرفتن در انتخابات رياست جمهوري و شوراي شهر، تحرکات خود را براي حضور در مجلس دهم آغاز کرده اند و به موازات جريانات سياسي کشور جلسات انتخاباتي خود را کليد زده اند. گرچه بنا به گفته محمدرضا ميرتاجالديني معاون احمدينژاد اين جلسات تشکيلاتي نيست و تنها جمع وزرا و معاونان دولت سابق است اما گويي در پس اين جلسات اهداف انتخاباتي دنبال ميشود تا تيم دولت سابق به سياست بازگردند. معاون رييسجمهور سابق در جايي اشاره کرده است که «اگر در حال حاظر در ميان روستانشينان و قشر محروم کشور نظر سنجي صورت بگيرد، همگان خواهند دانست که آمار محبوبيت احمدينژاد خيلي بالاست».اين نکته ميتواند نشان گر اين باشد که نزديکان احمدينژاد در مناطق محروم و روستايي در حال پيشبرد اهداف خود براي رسيدن به مجلس هستند. از طرف ديگر، احمدينژاد که در مناظرههاي انتخاباتي حملات تندي را عليه بعضي از بزرگان نظام از جمله حجتالاسلام والمسلين ناطقنوري کرده بود، برخي از نزديکان خود را به ديدار وي فرستاده است تا زمينه ديدار با ايشان را فراهم کنند.احمدينژاد علاوه بر درخواست ديدار با ناطقنوري، افرادي را نيز نزد سيدمحمد خاتمي فرستاده است که همه اين اقدامات نشان دهنده برنامههاي خاص اين طيف براي رسيدن به مجلس است.ذکر این نکته مهم است که احمدی نژاد شخصی نیست که خود را در عزلتي 4 ساله قرار دهد و بيشک انتخابات پارلمان دهم براي او و همطيفانش نيز مجالي براي عرضاندام است و مجلس دهم را سکوي پرش خود قرار داده است که دوباره به کاخ رياست جمهوري برسد و در اين راه به احتمال زياد با بخشي از جبهه پايداري و اصولگرايان تندرو نيز ائتلافي خواهد داشت لذا نامزدهايي را در تهران و شهرستانهاي بزرگ از ليست خود معرفي خواهد کرد.
در يک نماي کلي ميتوان گفت که مجلس آينده بنا بر تحولات صورت گرفته در فضاي سياسي کشور به خصوص بعد از انتخابات رياست جمهوري، مجلسي خواهد بود با آرايش و چيدمان متفاوت نسبت به ادوار گذشته خود که تلاش دولت براي داشتن کرسيهاي مجلس و اقدامات اصلاحطلبان براي بازگشت کامل به عرصه سياست و کوشش اصولگرايان براي حفظ جايگاه فعلي خود، اهميت ويژه اي به دهمين دوره انتخابات مجلس شوراي اسلامي بخشيده است و اين اهميت با سپري شدن هر روز و نزديک تر شدن به موعد برگزاري اين انتخابات توجه و تحرکات سياسي را در بين اصلاحطلبان و اصولگرايان افزايش ميدهد.
کد خبر: ۵۴۰۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۲
حسین مرعشی عضو حزب کارگزاران سازندگی با اشاره به اینکه نسبت به مجلس فعلی از نزدیک شناخت ندارم، گفت: از دور که رفتارهای آنها را با دولت و مسئولان پیگیری میکنم احساس من این است که روزی خوف داشتیم که مجلس از کفایت تهی شود و اکنون این اتفاق افتاده است.
به گزارش فارس، حسین مرعشی عضو حزب کارگزاران سازندگی با حضور در جمع دانشجویان یاسوجی در دانشگاه علوم پزشکی و سالن حکیم جرجانی این شهر سخنانی ایراد کرد و به سئوالاتی پاسخ داد که حاشیههایی را نیز به دنبال داشت.
** دعوت از حسین مرعشی در این دانشگاه پس از آن صورت گرفت که بسیاری از شخصیتهای استان از قبل نسبت به ساختارشکنی برخی سخنرانان در دانشگاههای استان موضعگیری کرده بودند و ائمه جمعه در خطبهها نسبت به حضور افراد ساختارشکن هشدار داده بودند.
** در این آیین مطابق معمول رؤسای دانشگاههای علوم پزشکی و دانشگاه یاسوج و معاونین، مرعشی را همراهی میکردند در حالی که در مراسم سخنرانی عباس سلیمینمین در همین دانشگاه خبری از این افراد نبود و پایبندی به اعتدالگرایی تا حدود زیادی مشخص شد.
** حسین مرعشی در قسمت اول برنامه که سخنرانی بود، تلویحاً به این نکته اشاره کرد که اولویت ما انرژی هستهای نیست و کشور چین را مثال زد که وقتی از کار نظامیگری و ساخت سلاح هستهای دست کشید و وارد بازار اقتصادی شد اوضاع و احوال خوب امروزی را پیدا کرد.
** عضو ارشد حزب کارگزاران سازندگی در پاسخ به سؤال دانشجویی که از حل مشکلات کشور در طول مدت ۱۰۰ روز از سوی رئیسجمهور خبری نشد و اکنون پس از ۵۰۰ روز هنوز مشکلات به حال خود پابرجاست اظهار داشت: روحانی مدعی نشد که ۱۰۰ روزه مشکلات کشور را حل میکند بلکه قول داد که ۱۰۰ روزه مشکلات را برای مردم بازگو خواهد کرد.
** وی در این نشست در خصوص وزارت علوم و قضایای مربوط به آن گفت: ما در دانشگاه محبوب هستیم و روحانی هم برای احترام به این ذائقه دانشجویان که ما را میپسندند اصرار بر وزیری با گرایش سیاسی مورد پسند دانشجویان داشت و امروز هم شما بروید و در دانشگاهها محبوب شوید تا وزیر علوم از جنس شما بگذارند.
** مرعشی مشکلات دولت گذشته را مربوط به رئیسجمهور ندانست و با بیان اینکه در دوره پیش از انقلاب هم نخست وزیرها از جمله هویدا هر چند مروج بهاییت بودند اما فساد مالی نداشتند، تصریح کرد: معتقدم که اگر احمدینژاد شخصا مشکلی داشت دستگاه قضایی با او برخورد میکرد، اما مشکلات به دیگران برمیگشت که میبینیم دستگاه قضایی برای معاون اول وی و بابک زنجانی حکم صادر کرده است.
** برخی افراد حاضر در سالن معتقد بودند که مجری برنامه چه در برنامه سخنرانی منتجبنیا و چه در سخنرانی مرعشی خود یکی از عوامل ایجاد تنش بوده چرا که در هنگام سؤال دانشجویان طیف مقابل به حالت بسیار ناشیانه و یکطرفه اجازه صحبت به طرف مقابل را نمیداد.
** مرعشی در پاسخ به سؤال یکی از دانشجویان که برای له شدن مردم زیر چرخ اقتصاد با نسخه کارگزارانیها چه حرفی دارید، از وی در خصوص مشکلاتی که آقازادهها برای کشور ایجاد کردهاند سؤال کرد که مرعشی در جواب عنوان کرد: در دوره آقای هاشمی هر ساله نرخ رشد اقتصادی شش درصدی را داشتیم و نرخ تورم هم ۲۲ درصد بود.
وی خاطرنشان کرد: برای مثال خودم چند دوره نماینده کرمان در مجلس بودم و مسئولیت داشتم و روزی که مقام معظم رهبری به کرمان سفر کردند حدود ۳۰۰ هزار نامه به دست ایشان رسید که در آن یک نامه هم حاوی شکایت مردم از ما نبود.
** مرعشی در خصوص سخنان اخیر روحانی و عصبانیت وی و بیان این جمله که از استبداد به خدا پناه میبرم، افزود: روحانی از فشار شیاطین هم به خدا پناه میبرد.
** عضو حزب کارگزاران سازندگی به دوران حضور خود در زندان هم اشاره کرد و گفت: سه تا پتوی سربازی در زندان به من داده بودند که برخی اوقات یکی را زیر سر میگذاشتم و بار دیگر آن را زیر پا پهن میکردم و در هنگام نماز جور دیگری از آن استفاده میکردم، اما در مجموع این ۴۲ روز بازداشت به من بیش از ۴۲ ماه حضور در دولت خوش گذشت.
** اما مهمترین بخش سخنان عضو حزب کارگزاران سازندگی مربوط به مجلس فعلی و تشکیل مجلس آینده بود که گویی همه اهداف این سفر برای بیان این جمله بود «من مجلس فعلی را از نزدیک نمیشناسم، اما از دور که رفتارهای آنها را با دولت و مسئولان پیگیری میکنم احساس من این است که روزی خوفی داشتیم که مجلس از کفایت تهی شود و اکنون این اتفاق افتاده است».
** مرعشی دولت اصلاحات را دنباله دولت کارگزاران دانست و با بیان اینکه اگر مردم آقای هاشمی را دوست نمیداشتند در انتخابات دوم خرداد به خاتمی رأی نمیدادند، تصریح کرد: آقای هاشمی طرفدار ناطقنوری نبود و اگر اینگونه بود من به عنوان مرید آقای هاشمی و فائزه هاشمی به عنوان دختر ایشان به شهرهای مختلف سفر نمیکردیم و تبلیغ برای آقای خاتمی نمیشد.
** در پایات مرعشی در پاسخ به این سؤال خبرنگاران در خصوص ارتباط ناطقنوری با جریان اصلاحات و اینکه چرا در دوم خرداد از وی حمایت نشد و اکنون ناطق را متعلق به خود میدانند تنها به ذکر این نکته بسنده کرد که آقای ناطق استاد ما و تاج سر ماست.!
کد خبر: ۵۲۲۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۲۷
ییس جمهور طی نامه ای به مجلس، «فخرالدین دانش آشتیانی» را به عنوان گزینه پیشنهادی جدید برای تصدی این وزارتخانه معرفی کرده است
کد خبر: ۴۸۵۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۲۰
اصولگرایان همواره پایگاه ضعیفی نسبت به اصلاحطلبان داشتهاند ولی شخص احمدینژاد پایگاه اجتماعی بسیار قویتری از کل جریان اصولگرا دارد بنابراین بهنظر میآید که اصولگرایان و حتی پایداریها هم در انتها به این واقعیت برسند که بدون هماهنگی با احمدینژاد توان بازگشت به عرصه قدرت را ندارند. سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
آرمان- احسان اسقایی: این باراصولگرایان کمی زود شروع کردهاند. از طرفی احمدینژاد در حال دیدار با بزرگان است؛ چند روز پیش با آیتا... سیدحسن خمینی دیدار کرد و خبرهایی نیز از قصد او برای دیدار با حجتالاسلام خاتمی و حجتالاسلام ناطق نوری به گوش میرسد. پایداریها هم بیکار ننشستهاند و این بار قصد دارند خود را محور جریان اصولگرا معرفی کنند. دکتر صادق زیباکلام استاد دانشگاه و فعال سیاسی در گفتوگو با آرمان مطرح میکند که این رفتارها نشان از ورود احمدینژاد به عرصه انتخابات مجلس و ریاستجمهوری دارد. زیباکلام تاکید میکند: اگر روحانی در پرونده هستهای پیروزی بهدست نیاورد، آنگاه اصلاحطلبان در انتخابات ریاستجمهوری یک رقیب سرسخت پیش روی روحانی خواهند دید. رقیبی که آرام در کناری نشسته و به رصد تحرکات روحانی مشغول است. متن گفتوگوی صادق زیباکلام با آرمان را در ادامه میخوانید:به نظر میرسد جریان اصولگرا بعد از شکستی که درانتخابات ریاستجمهوری پذیرا شد، اینبار قصد دارد بهصورت هماهنگ به انتخابات ورود پیدا کند. چه چیز باعث شده که آنها تصمیم بگیرند برای این اقدام به برگزاری نشست مشترک اقدام کرده و شعار تصمیم واحد سر دهند؟در انتخابات 24خرداد جناح اصولگرا بهرغم حضور در مجلس و دولت، شکست سختی را بنا بهدلایل مختلف از جمله عملکرد ضعیف دولت گذشته و عدمهماهنگی با یکدیگر و همچنین اختلافات درونی متحمل شد؛ پس برای انتخابات مجلس دهم، اصولگرایان به این فکر افتادهاند که اینبار بهصورت تشکیلاتیتر به عرصه بازگردند. بازگشتی که به نظر میرسد از هیچگونه ضابطهای برخوردار نیست.به نظر میآید همه جریانهای اصولگرا اعم از پایداری و موتلفه در این گردهمایی بهدنبال وحدت هستند؛ چگونه این بازگشت را بدون ضابطه میدانید؟به این دلیل که هر گروهی در شرایط فعلی، به جای اینکه بخواهد به صورت شتابزده و با بوق و کرنا نشستی برگزار کند، حداقل باید در محافل خصوصی خود جلساتی را برگزار میکرد و از خود میپرسید که چه شد رای بالای احمدینژاد در سال84 تنها در 8سال به پایینترین میزان ممکن در میان رقبای روحانی یعنی 4میلیون رسید و اگر آنها یک جواب خوب برای این سوال پیدا میکردند و به یک نتیجهگیری واحد میرسیدند، تاثیربیشتری داشت تا اینکه شتابزده دست به برگزاری چنین نشستهایی بزنند.به نظر میرسد تندروها از هماکنون درنظر دارند رهبری سیاسی ائتلاف وحدت اصولگرایان را برعهده بگیرند. چرا اصولگرایان اینبار با محوریت پایداریها اقدام به مطرح کردن بحث وحدت کردند؟همانطور که اشاره کردید، نکته قابل توجه این است که در این میان تندروهای جریان اصولگرا خود را محور این جریان دانسته و میکوشند حتی میانهروها را یا از دور خارج کرده یا با خود همراه سازد. اصولگرایان میکوشند زمینه بازگشت خود را به قدرت فراهم کنند ولی متاسفانه بهجای اینکه از تندروها فاصله بگیرند و زمینه را برای روی کارآمدن همه طیفها فراهم کنند، رو به سمت پایداری آوردهاند، بدون اینکه متوجه باشند اصولگرایان چندان در سالهای اخیر خوب عمل نکردهاند که مردم به آنها اقبال لازم را داشته باشند. چه برسد به تندروهای آنها که سالهاست برای مردم شناخته شده اند.شاهد هستیم اطرافیان درجه یک احمدینژاد و خود او به این نشست دعوت نشده بودند. یعنی آنها را دیگر عضوی از جریان اصولگرایی نمیدانند؟بالاخره با ضربهای که اصولگرایان از جانب آنها خوردند این حس به وجود آمده که برای فراهم شدن حضور این جریان باید برای مدتی آنها را از خود دور کنند تا جایی که گاه اعلام میکنند احمدینژاد اساساً وهیچگاه اصولگرا نبوده است. آن هم به این دلیل که هیچگاه درطول دوران مسئولیت خود نامی از اصولگرایی نبرده است. عدم دعوت از جریان احمدینژاد تحلیلی است که ناشی از شتابزدگی تصمیمات این جریان دارد.به نظر میرسد احمدینژاد قصد فعال شدن در انتخابات مجلس دهم را دارد. ممکن است این موضوع تحقق پیدا کند؟بله. محمود احمدینژاد هم بیکار ننشسته و قصد دارد دوباره به عرصه سیاسی بازگردد. تحرکات اخیر او نشان میدهد که قصد دارد در انتخابات پیشرو و در مجلس آینده بهصورت فعالانه وارد شده و احتمالا در یک برنامه طولانیمدت نیز در فکر شرکت در انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم است. اصولگرایان همواره پایگاه ضعیفی نسبت به اصلاحطلبان داشتهاند ولی شخص احمدینژاد پایگاه اجتماعی بسیار قویتری از کل جریان اصولگرا دارد بنابراین بهنظر میآید که اصولگرایان و حتی پایداریها هم در انتها به این واقعیت برسند که بدون هماهنگی با احمدینژاد توان بازگشت به عرصه قدرت را ندارند.یعنی دیدارهای اخیر احمدینژاد با بزرگان هم در همین راستا تعریف میشود؟تحرکات اخیر احمدینژاد در ملاقات با بزرگان عرصه سیاست در ایران نشان میدهد او برای شرکت درانتخابات ریاستجمهوری آینده قصد نقشآفرینی دارد و بعید هم نیست که قصد داشته باشد بهصورت مستقیم وارد گردونه انتخابات شود.اگر احمدینژاد بخواهد در انتخابات ریاستجمهوری آینده شرکت کند، فضا را برای دکتر روحانی در آن زمان، چگونه ارزیابی میکنید؟در این صورت انتخابات آینده به عرصه رویارویی روحانی و احمدینژاد تبدیل خواهد شد و اگر قرار است امروز کار مهمی شود که فردا شاهد حضور کسی از جناح اصولگرا نباشیم تا برای روحانی دردسر ایجاد کند، دولت باید تمام توان خود را روی حل و فصل پرونده هستهای بگذارد. پیروزی روحانی در این زمینه یعنی حذف احمدینژاد از گردونه انتخابات ریاستجمهوری آینده و اگر روحانی نتواند در پرونده هستهای نقشآفرینی کند و نتواند تا قبل ازانتخابات ریاستجمهوری آینده به یک توافقنامه جامع و مانع با غرب برسد آنگاه باید شاهد یک رقیب نهچندان ضعیف بهنام احمدینژاد باشد.
کد خبر: ۴۷۲۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۳۰
برخی اصلاحطلبان قصد دارند جامعه را دوقطبی کنند و زیر سایه آن برای انتخابات تلاش کنند اما در این مرحله همگرایی و وحدت میان اصولگرایان بیش از هر زمان دیگری ضرورت دارد
به گزارش آوای دنا به نقل از افکار نیوز، محمد عباسی وزیر ورزش و جوانان دولت دهم با اشاره به تلاشهای برخی گروهها برای ایجاد تفرقه در جریان اصولگرایی اظهار داشت: اصولگرایان تمامی معیارهای اعتدال و ارزشهای اسلامی را درون خود دارند و بنابراین چیزی به اسم اصولگرای تندرو و معتدل نداریم و این موارد خودساخته است.
وی ادامه داد: کسانی که این دستهبندیها را انجام میدهند تحلیل درست و واضحی از مبانی انقلاب و اسلام ندارند و با دستهبندیهای غربی افکار خودشان را مطرح میکنند.
عباسی با تاکید بر اینکه عدهای از دوستان اصولگرا باید در برابر این طرح هوشیار باشند، بیان داشت: هدف از طرح چنین مباحثی ایجاد تفرقه است و باید چهرههای شاخص اصولگرایی مراقب باشند تا از درون این جریان یارگیری نشود.
*اصولگرایان آگاه باشند
وی خاطرنشان کرد: عدهای قصد دارند عدم انسجام درون جریان اصلاحطلبی را با ایجاد تفرقه در جریان اصولگرا جبران کنند و به صورت مشخص اصولگرایان باید آگاه باشند و سوابق اصولگرایی خود را به مزایده چنین افراد و گروههایی نگذارند.
وزیر ورزش و جوانان دولت دهم با اشاره به انتخابات مجلس آینده ، تصریح کرد: برخی اصلاحطلبان قصد دارند جامعه را دوقطبی کنند و زیر سایه آن برای انتخابات تلاش کنند اما در این مرحله همگرایی و وحدت میان اصولگرایان بیش از هر زمان دیگری ضرورت دارد زیرا هرچقدر به زمان انتخابات نزدیک شویم، این تلاشها شدت بیشتری خواهد گرفت.
کد خبر: ۴۳۴۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۲
مجلس کانونی است که مدعیان قلندر زیاد دارد و این همه در زمانه بستن لیست های انتخاباتی بیشتر نمود می یابد. وجه دوم در این میانه، سر لیست یک ائتلاف انتخاباتی است که می تواند در اقبال مردم به این لیست ها تاثیر گذار باشد.
محمود عزیزی :در انتخابات دهم مجلس این موضوع باید بیش از گذشته خود را نشان دهد. اگر سه انتخابات مجلس هفتم، هشتم و نهم با حضور کم رنگ لیست های اصلاح طلب همراه بود، آنها این بار اسب را زین کرده اند تا مجلس را از دست اصولگرایان بیرون بیاورند . اصولگرایان هم البته دست و پابسته نیستند و از مدتی قبل، مقدمات اتحاد خود را فراهم کرده اند.
اگر عارف به عنوان لیدر این روزهای اصلاح طلبان دو سال مانده به انتخابات مجلس از تلاش خود برای حضور در مجلس می گوید و هر هفته در یک نقطه کشور، شعبه ای از بنیاد امید ایرانیان را افتتاح می کند، اصولگرایان ترجیح می دهند چراغ خاموش جلساتشان را برگزار کنند.
جلساتی که حجت الاسلام تقوی محوریت آن را بر عهده گرفته و تلاش هم می کند که چندان در فضای رسانه ای نمودی نداشته باشد. تقوی خود چندان اهل مصاحبه نیست و کسانی هم که به این جلسات دعوت می شوند هدف از آن را« ترمیم اصولگرایی و وحدت » می خوانند.اما بی وجه است که انتخابات در این میانه مساله اصولگرایان نباشد. اینکه اصولگرایان فعلا موضوع انتخابات راچراغ خاموش می گذارنند، به این معنا نیست که تشکل های اصولگرا چشمی به حضور در لیست های انتخاباتی ائتلافی نداشته باشند.
تلاش برای یک لیست انتخاباتی
اگر حرف های بعد از انتخابات ریاست جمهوری چهره هایی نظیر حسینیان، زاکانی، حدادعادل را به عنوان طیف های مختلف مبنا قرار دهیم، ائتلاف انتخاباتی برای اصولگرایان ارجحیت دارد و این چنین وضعیتی به معنای رقابت بیشتر بر سر حضور در یک لیست نهایی است. لیستی که در نهایت ممکن است اصولگرایان را به مانند دو انتخابات گذشته، دو شقه وحتی سه شقه کند.
حداد عادل رئیس فراکسیون اصولگرایان در همه سال های گذشته یک نقطه محوری در جمع شدن گروهی از اصولگرایان بوده است. او این روزها مواضعی میانه دارد. هم دولت را نقد می کند .آن چنان که در یکی از نطق های میان دستورش از تلاش برخی فعالان فتنه ۸۸ برای ورود به دولت گفت و اینکه «آنها میخواهند زبان منتقدان دولت را با انگ و رنگ افراطگرا ببندند.»از آن سو،در زمان طرح سوال کریمی قدوسی نماینده مشهد و چهره نزدیک به جبهه پایداری از ظریف در مجلس، تلاش کرد که این سوال مطرح نشود؛ هر چند نماینده مشهد از این امر منصرف نشد.
حداد عادل در هر صورت، چه اصولگرایان بخواهند در شهری مثل تهران یک لیست داشته باشند و چه دو لیست، یکی از سر لیست های انتخابی اصولگرایان خواهد بود که از حمایت جمعیت ایثارگران ورهپویان برخودار است.
طیف دیگر اصولگرایان که اصولگرایان سنتی و چهارده تشکل جبهه پیروان را شامل می شود، ممکن است در تهران بر چهره ای چون محمد حسن ابوترابی که از حمایت جامعه روحانیت و جبهه پیروان برخودار است، اجماع کنند.
حضوری که معادلات را بر هم می زند
با این حال حضور ناطق نوری می تواند به مانند یک بمب خبری همه معادلات انتخاباتی را بر هم بزند. ناطق نوری که از بعد از تشکیل دولت با قبول مسئولیت در دانشگاه آزاد بیشتر در مجامع عمومی حاضر می شود در آخرین اظهار نظرش درباره حضورش در انتخابات مجلس گفت:« هنوز در این زمینه تصمیم نگرفتم.» خبری که برای آنها که امیدوار به بازگشت او به عرصه هستند امیدوار کننده است چرا که تا پیش از این همه اظهار نظر های ناطق نوری معطوف به عدم حضور در فضای سیاسی بود.
ناطق نوری
حامیان دولت، اصلاح طلبان و گروهی از اصولگرایان از جمله علاقمندان به حضور مجدد ناطق نوری در کشور هستند. با این حال، باهنر دبیر کل جبهه پیروان درگفت وگویی در پاسخ به اینکه برای ورود به انتخابات مجلس آینده ، نظرشان را پرسیدید؟، گفت:« سؤال کردیم که آیا میآیید یا نمیآیید؟! پاسخ آقای ناطق نوری هیچ تغییری نکرد و تا آنجایی که من اطلاع دارم، این است که آقای ناطق میگویند "من نمیآیم". اینکه در آینده چه اتفاقی میافتد نمیدانم، خب در عالم سیاست ممکن است هر اتفاقی بیفتد ولی تا الان که من خبر دارم، آقای ناطق نوری قانع نیست و اصلاً قرار نیست برای انتخابات مجلس بیاید.»
یاران احمدی نژاد و انتخابات
در این میانه نباید از یاران احمدی نژاد هم گذشت. اگر چه چهره های نزدیک احمدی نژاد چون داوری می گویند او برنامه ای برای انتخابات مجلس دهم ندارد، اما هیچ یک از آنها نمی توانند انکار کنند که احمدی نژاد خودش هم بخواهد نمی تواند از معادلات قدرت بیرون بماند.آنها که شورای شهر دوم را به خاطر دارند به خوبی روزهایی را به یاد می آورند که احمدی نژاد به عنوان رئیس ستاد انتخاباتی آبادگران تنها فرد امیدوار به موفقیت این طیف در انتخابات شورای شهر دوم بود.غلامحسین الهام، برخی وزرای سابق دولت چهره های نزدیک به احمدی نژاد هستند که تصمیم آنها برای حضور در عرصه می تواند معادلات را تغییر دهد.
طیف رضایی
در میانه اصولگرایان، طیف حامی رضایی که در مجلس نهم هم تلاش کرد مانور قدرت بدهد،در عمل ناموفق بودند و بسیاری از چهره های نزدیک به جبهه ایستادگی نتوانستند در راهیابی به مجلس موفق باشند.امیدوار رضایی برادر محسن رضایی، حجت الاسلام امیری عضو شورای مرکزی این تشکل، روح الامینی و حجت الاسلام علوی وزیر کنونی اطلاعات چهره هایی بودندکه در مجلس نهم از این طیف برای مجلس کاندیدا شدند،اما توفیقی در عمل نیافتند.
رهروان ولایت و انتخابات مجلس دهم
فراکسیون رهروان ولایت که در انتخابات مجلس نهم بزرگترین فراکسیون مجلس شد، حامیان ریاست رئیس مجلس محسوب می شوند. اینکه این فراکسیون در انتخابات دور آینده چه میزان بتواند نقش آفرینی بکند، امری است که هنوز در هاله ابهام است. حضور اکثریت نمایندگان شهرستانها در این فراکسیون و نقش آفرینی آنها بیش از همه به لیست های انتخاباتی دیگر وابسته است.با این حال حمایت این فراکسیون می تواند به اندازه سهم خود در انتخابات موثر باشد. نقشی که در استانهای با جمعیت کمتر، بیشتر نمود خواهد داشت.
جبهه پایداری و معادله چند وجهی مجلس دهم
تشکلی که اگر چه سابقه زیادی ندارد، اما صدای بلندی در مراکز قدرت دارد. انتخابات مجلس نهم نمود موفقیت ظاهری این تشکل شد.اما در مجلس این گروه از نمایندگان موفق به تشکیل یک فراکسیون منسجم نشدند.اگر در مجلس هشتم آنها توانستند فراکسیون انقلاب اسلامی را با گروهی از نمایندگان تشکیل بدهند ، در مجلس نهم در این خصوص توفیق نیافتند و در نهایت در دل فراکسیون اصولگرایان قرار گرفتند. اگر قرار بر ائتلاف های انتخاباتی در میان اصولگرایان باشد، سابقه جبهه پایداری نشان می دهد که آنها چندان به سیستم های ائتلافی نمی توانند همراه باشند و ممکن است اگر قاعده بازی را به نفع خود نبینند، تصمیم به لیست حضور در انتخابات با لیست مستقل بگیرند.
حامیان دولت و سر لیست هایی که مشخص نیست
وقتی در اوائل تشکیل دولت یازدهم یونسی مشاور امور اقوام رئیس جمهور درسفر هایش به استانهای مختلف گفت که باید ستاد های انتخاباتی فعال باقی بماند، این امر با انتقادهای گروهی ازاصولگرایان در مجلس روبرو شد. مرد دیگر دولت که نقش زیادی در انتقاد مجلسیان از دولت داشت محمد رضا ترکان رئیس مناطق آزاد بود که از برخی رفتارهای جریان های منتقد دولت در مجلس انتقاد کرد و گفت که مردم پاسخ خود را به این رفتار ها در انتخابات مجلس آینده خواهند داد.
تذکر های چهره هایی مانند باهنر و اینکه فعلا برای ورود به موضوع انتخابات زود است و دولت باید 2 سال با مجلس فعلی کار کند، دولتمردان را به این نتیجه رسانده است که فعلا اظهار نظر در این بحث را مسکوت بگذارند تا زمانش برسد.
کسی نمی داند که حامیان دولت با چه ترکیبی برای مجلس آینده حرکت خواهند کردو چه چهره هایی سر لیستی را در این انتخابات قبول می کنند، اما اصلاح طلبان خصوصا حزب کارگزاران سازندگی امید زیادی به بازگشت به قدرت دارد.
کد خبر: ۳۳۷۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۲۵
محمد رضا عارف گفت: حتما حتما و محکم در انتخابات مجلس آینده حضور خواهم داشت.محمد رضا عارف در حاشیه مراسم ختم پدر همسر سید محمد خاتمی که بعدازظهر امروز در مسجد الغدیر برگزار شد در جمع خبرنگاران در پاسخ به اینکه آیا در انتخابات مجلس آینده شرکت می کنید، گفت: محکم محکم در انتخابات شرکت می کنم.
وی افزود: فعلا بحث سرلیستی مطرح نیست اما حضور جدی در انتخابات خواهیم داشت.منبع: مهر
کد خبر: ۳۰۵۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۲۰
من توقعي از آقای روحانی نداشتم شايد انتظاري كه داشتم اين بود كه با توجه به تجربه 30 سال مديريتيام آقاي روحاني در برخي امور بيشتر از من مشورت ميگرفتند
کد خبر: ۲۶۷۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۱/۳۰
احمدي نژاد در پاسخ به این پرسش که عکسالعمل شما در برابر هجمههای وارده علیه دولتهای نهم و دهم چیست، گفت: «این موضوعات مهم نیست»
کد خبر: ۲۰۴۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۶/۲۳
اوای دنا:نماینده مردم کهگیلویه در مجلس هشتم گفت: منتخبان مجلس نهم باید دست بهدست هم دهند و با تعامل با دولت برای حل مشکلات مردم گام بردارند.سید علی محمد بزرگواری افزود: در اوج رقابتهای انتخاباتی هم معتقد بودیم که باید رقابتها توأم با رفاقت باشد.وی گفت: اعتقاد ما این بود که کاندیداها نباید یکدیگر را تخریب کنند؛ در حال حاضر هم که انتخابات تمام شده و تب و تاب و احساسات فرو نشسته کسانی که منتخب مردم هستند باید به شعارهایی که دادهاند، عمل کنند.بزرگواری در کفتگو با خبرگزاری خانه ملت ضمن تأکید بر توجه منتخبین مردم به قانونگذاری، نظارت و پیگیری مطالبات مردم اظهار داشت: اگر منتخبین ملت عقربه حرکت خودشان را به سمت عمل به گفتههایشان بچرخانند کسی وقت نمیکند که با کسی درگیری داشته باشد یا بخواهد برخوردهای غیراخلاقی کند.این نماینده اصولگرای مجلس از منتخبین مردم خواست که در مجلس آینده به وعدههایی که دادند عمل کنند و گفت: وقتی بررسی میکنیم میبینیم که هدف در شعارهای همه کاندیدا مسائلی مثل خدمت به مردم در عرصههای مختلف مثل قانونگذاری، نظارت و پیگیری مطالبات مردم بوده و خیلی از کاندیداها به معضل بیکاری نیز توجه داشتهاند برهمین اساس باید برای عمل به این وعدهها چارهاندیشی کنند.بزرگواری افزود: منتخبین مجلس نهم باید دست بهدست هم دهند و با تعامل با دولت برای حل مشکلات مردم گام بردارند. کار خاتمی عاقلانه بود
سید علیمحمد بزرگواری اظهار کرد: بهنظر من کار خاتمی برای حضور و شرکت در انتخابات عاقلانه بود.نماینده مردم کهگیلویه و بهمئی و چرام در مجلس شورای اسلامی بیان داشت: شاید اگر برخی در جریان اصلاحات نبود حوادث پس از انتخابات ریاستجمهوری اتفاق نمیافتاد.این عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس شورای اسلامی در زمینه انتخابات اخیر مجلس بیان داشت: در کل کشور انتخابات خوب برگزار شد و مطالبه مردم و مقام معظم رهبری برآورده شد.بزرگواری افزود: حضور حداکثری مردم موجب شد که استکبار در زمینه تهدیدها و تحریمها در موضع انفعالی قرار گیرند.این نماینده منتخب مردم برای حضور در مجلس نهم شورای اسلامی به وجه دیگر این انتخابات اشاره کرد و افزود: از سوی دیگر وقتی میبینیم که بسیاری از نمایندگان مجلس هشتم در این انتخابات رای نمیآورند حاکی از وجود روح مردمسالاری دینی در کشور بوده که مردم خودشان تصمیم میگیرند و تصمیم آنها نیز کارساز است.وی رویکرد مجلس نهم را رویکردی اصولگرایانه دانست و گفت: چهرههای جدیدی که وارد مجلس شدهاند اکثرا اصولگرا هستند.بزرگواری به وضعیت هیأت رئیسه مجلس هشتم و همچنین هیأت رئیسه مجلس نهم اشاره کرد و گفت: عملکرد هیأت رئیسه مجلس هشتم را خوب ارزیابی کردم که باید در مجلس نهم هیأت رئیسهای قویتر با تلفیقی از نیروهای کارآمد شکل بگیرد./
کد خبر: ۵۹۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۲/۲۷