سیاسی
رئیسجمهور گفت: اداره کشور در این شرایط کار سختی است و اینکه سازمان برنامه و بودجه و وزارت اقتصاد و بانک مرکزی و سایر بانکها به صحنه آمدند و تسهیلات برای کسبوکارهایی که دچار مشکل شده آغاز شده و تداوم دارد .
کد خبر: ۲۷۷۴۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۲۴
ببینید
کلیپی که ظاهرا توسط نیروهای مردمی مبارزه با کرونا تهیه شده و به شدت یادآور مستند روایت فتح و سالهای جنگ تحمیلیست. نریشنِ کلیپ کمی فضای جنگ را به ذهن متبادر میکند و از همین جهت هم در فضای مجازی بحثبرانگیز شده.
کد خبر: ۲۷۴۴۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۱۶
مدیر نمایشگاه «پلاک۴۰»:
مدیر نمایشگاه «پلاک۴۰» در یازدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر گفت: «پلاک ۴۰» قبل از هر چیز آغاز یک پژوهش است. شاید خود کسانی که به ما آثار را امانت دادند، تازه متوجه شدند که چه آثار ارزشمندی در گنجینهشان دارند.
کد خبر: ۲۴۴۸۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۲/۰۶
آوای رودکوف:«روایت عشق» عنوان شعری است که منصور نظری به راوی روایت فتح سیدالشهدای اهلقلم مرتضی آوینی تقدیم کرد.
کد خبر: ۹۳۰۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۲۰
من هم بریده ام و هم خسته، از فضای سیاسی خسته ام و دوری از سیاست را بر هرچیزی ترجیح می دهم اما یاد اواخر عمر سیدشهیدان اهل قلم افتادم، با تمام مشکلاتی که بر روی ساخت روایت فتح برایش ایجاد کردند و در ان برهه به گفته خودش نه انگیزه ای داشت و نه علاقه ای ولی تنها به خاطر تکلیفی که امام خامنه ای بر روی دوشش گذاشته بود ایستاد
کد خبر: ۲۵۶۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۱/۰۹
«خدایا ، تو می دانی که آنچه انجام می دهم نه برای کسب قدرت است و نه برای رسیدن به دنیای بی ارزش. من آمده ام تا پرچم ارزش های دینی برافراشته شود، سرزمین تو آباد گردد، امنیت بندگان ستم دیده ات فراهم آید و دستورها و احکام تو اجرا شود»بسم الله الرحمن الرحیمو اوفوا بالعهد ان العهد کان مسئولا سرورانم، مردمم، عزیزانم! اینک که پس از سال ها گذران فراز و نشیب انقلاب مان در پیشگاه شما ایستاده ام، آمده ام با تمام وجود اعلام کنم که بر پیمانم پایدار مانده ام. پیمانی که امام عزیزمان از روزی که در 19 سالگی پای در جبهه نهادم به من آموخت که «مدیون این مردمم»من تمام جوانی ام را همراه هزاران هزار جوان شریف دیگر، بر سر همین پیمان ماندم. زندگی من فقط به زندگی فرزند ساده ای از این خاک شریف نیست؛ زندگی ام زندگی تمام مردم ایران اسلامی است. روایت فتح مردمانی که چون انقلاب کردند و چون پای در دفاع گذاشتند در چشمان شان برق امید بود و پس از جنگ تا امروز هم همین امید زنده هست.آمدهام تا عشق و ایثار را زنده کنم، ایستادهام که دوباره به ایران، وطنم و به انقلاب، انقلاب نجیب و مظلوم اسلامی همچون آن روزهای بهشتی افتخار کنم. و من امروز تنها به این افتخار نمیکنم که کشوری مستقل هستیم، تنها به این افتخار نمیکنم که جوانانمان قلههای بلند دانش را فتح کردهاند و حتی تنها به این افتخار نمیکنم که یک وجب از خاکمان را به دشمن ندادیم و نخواهیم داد . بلکه به این میبالم که فرزند مردمی هستم که سخت، امید و ایمان به خدا دارند. و اگر با هم یکی باشیم و صادقانه تلاش کنیم خدا این امید را ناامید نمی کند. امید به آینده ای بهتر، به پیشرفت، به عدالت و به استقلال و آزادی. این بار آمدهام پیمان بزرگتری با مردمم، با امامم، با رهبر عزیزم و با دوستان شهیدم ببندم. با جانم عهد ببندم و به ایرانی افتخار کنم که هیچ کودکی دیگر گرسنه سر به بالین نگذارد. به ایرانی افتخار کنم که جوانانش سرگردان یک شغل با عزت نباشند. به ایرانی افتخار کنم که هیچ پدری خجلت زده خانواده اش نباشد. به ایرانی افتخار کنم که در آن حرف زدن تمام شده باشد و همه با هم کار کنند. به ایرانی افتخار کنم که برادری علیه برادر دیگرش کینه و نفرت نپراکند. افتخار کنم به آرمان هایمان از یک سرزمین عادلانه که رعایت حقوق ملت و قانون اساسی سبب میشود کسی با خود نیندیشد بدون رابطه بازی، راه های پیشرفت او به سوی آینده بسته شده است. افتخار کنم به آرمان های بلندمان از وطنی که به جای سیاست بازان و سیاست پیشگان، سیاست اندیشان ، نخبگان و اندیشمندانش قدر ببینند و برصدر نشینند و افتخار کنم به امتی که روح اسلام، روح قرآن و روح نظام ولایی پایدارترین مرجع و ماوایش باشد. افتخار کنم به آرزوهایمان از امید به یک ایران بی کینه ، ایران بی ظلم، ایران بی تفرقه، ایران آباد و در یک کلام ایران اسلامی اسلامی.افتخار کنم به یک امید واقعی که اول بار در چشمان نازنین دوستان شهیدم دیدم و اینک در چشمان تک تک مردمی می بینم که منتظر آینده اید. باید بیشتر و بهتر کار کنیم تا این امید ، ناامید نشود. آمده ام به پوست و گوشت و خونم ایمان ببندم که پای این امید به بهتر شدن بایستم. بایستم که دوباره مردمم ببینند که ایران اسلامی، نه ایران چپ است و نه ایران راست. نه ایران ترک است و نه ایران فارس، نه ایران کرد است و نه ایران لر، نه ایران عرب است و نه ایران بلوچ، بلکه ایران اسلامی، فقط یک ایران است. ایران همه ما ، ایران بچه های ما، ایران بی کینه، ایران مستقل و آزاد، ایران اسلامی، ایران قرآن، ایران سربلند و ایران ایران.با اقتدا به مولایم امیرالمومنان علی (ع) عرضه می دارم که: «خدایا ، تو می دانی که آنچه انجام می دهم نه برای کسب قدرت است و نه برای رسیدن به دنیای بی ارزش. من آمده ام تا پرچم ارزش های دینی برافراشته شود، سرزمین تو آباد گردد، امنیت بندگان ستم دیده ات فراهم آید و دستورها و احکام تو اجرا شود». مرا برای عمل به این پیمان یار و یاور باش.مرا عهدی است با جانان که تا جان در بدن دارم/ هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم والسلام/ فرزند شما.
کد خبر: ۱۷۰۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۳/۱۴
اوای دنا-اسدالله ربانی مهر:چرا پيترسون آمريكايي بيشتر حاج بخشي را ميشناسد تا ما ...؟ اسكات پيترسون از خبرنگاران روزنامه آمريكايي كريستين ساينس مانيتور، سفري به ايران داشته و در موضوع جنگ تحقيق ميكرد و در ديداري كه با مسعود ده نمكي كارگردان سينماي ايران داشته ميگويد: «ما در آمريكا يك مركز فرهنگي راهاندازي كرديم و در مورد جنگ ايران و عراق تحقيق ميكنيم و روي مستندات جنگ شما بسيار كار كردهايم و همه مستندات را ترجمه كرديم و در اين مستندات، اولويت ما، مستندهاي روايت فتح است.»پيترسون آمريكايي ميگويد: «جنگ شما دو نماد داشته كه من عكس آن دو نماد را به ديوارهاي دفتر كارم زدم، اين دو نماد يكي شهيد آويني است و ديگر حاجبخشي و من عكس هر دو را در دفتر كارم نصب كردم. شهيد آويني نماد تفكر و روح جنگ است و حاج بخشي نماد شجاعت و حماسه جنگ است.»ما نسل سوميها زمان جنگ را تجربه نكردهايم اما در مورد حاج بخشي روايت ميكنند كه شب عمليات كه ميشد به رزمندگان روحيه ميداد و با شوخيهاي خود، شور و نشاط خاصي به رزمندگان ميداد، ظرفي پر شده از حنا به دست داشت و وارد ميشد و فرياد ميزد: كجا ميرويد، ميگفتند: كربلا، ميگفت من را با خودتان ميبريد، رزمندگان ميگفتند: نه جا نداريم، و حاجي بخشي با خنده دنبالشان ميكرد...
از حاج بخشي نقل شده كه وقتي در رسانههاي رژيم بعثي شايعه شده بود كه حاج بخشي كشته شده است، نزديك خط عمليات شد و در مصاحبه با خبرنگاران خارجي ميگفت: به صدام بگوييد: من از آن دنيا آمدهام تا تو را ببرم. همرزمان حاج بخشي نقل ميكنند در حالي كه پسر او در جبهه شهيد شده بود حتي حاضر نشد يك روز از عمليات و رزمندگان جدا شود و با همان شور و نشاط به رزمندگان روحيه ميداد و هيچ كس فكر نميكرد حاج بخشي دو ساعت پيش فرزندش شهيد شده و خودش روحيهاش را در ساعات حساس عمليات از دست نميدهد.
اما اين تنها گوشهاي از حماسهها و رشادتهاي مردان بزرگ دفاع مقدس است، آنهايي كه شجاعانه روي مين رفتند و از سيم خاردار دشمن گذشتند تا عزت و مردانگي را براي كشور به ارمغان آورند، تا امروز مردم اين سرزمين در عزت و سرافرازي زندگي كنند.اما جاي امثال حاج بخشيها امروز در ميان ما خالي است، كساني كه تمام وجودشان را براي انقلاب گذاشتند، دل باخته قدرت و ثروت و رياست نبودند، اهل تزوير نبودند، همه وجودشان اخلاص بود و با خداي خود معامله كردند نه با كسي ديگر، براي خدمت به خلق و انجام تكليف در برابر همه زيادهخواهي ايستادند و در نهايت جاودانه ماندند و براي هميشه در قلبها زنده و جاودانه هستند.بياييم در جامعه امروزي، راه و رسم حاج بخشيها را زنده نگه داريم، اين همه براي رياست و قدرت حرص نخوريم، براي پست و قدرت به تخريب ديگران متوسل نشويم، نسبت به حق و باطل جامعهمان بيتفاوت نباشيم، قدر شهدايمان را بدانيم و در مسير شهدا حركت کنيم، فرهنگ اسلامي را پاس بداريم و از غلطيدن جوانان پاكمان به دامن غرب جلوگيري كنيم.چرا بايد جوانان ما هنرپيشههاي غربي را بيشتر از امثال شهيد مرتضي آويني، محمود شهبازي، همت، باكري، زينالدين، چمران و ... بشناسند، چرا عكس حاج بخشي به عنوان نماد شجاعت در دفتر پيترسون آمريكايي باشد اما بعضي دانشآموزان و دانشجويان ما حتي نام حاج بخشي را نشنيده باشند؟ دستگاههاي فرهنگي ما، صدا و سيما، دانشگاهها و... به كجا ميروند چه انديشههايي را به جامعه تزريق ميكنند؟ در ساختمانهاي چند طبقه دستگاههاي فرهنگي ما چه ميگذرد؟ جوانان ما چقدر با فرهنگ حماسه آشنا هستند؟ آيا نسلهاي جديد امثال حاج بخشي دارد كه به جامعه تحويل دهد؟ در برابر نشانه گرفتن فكر فرزندانمان از سوي شبكههاي ماهوارهاي، چه كرده ايم؟ مسؤولان ما چقدر ديوار اعتماد بين خود و مردم را بالا برده اند؟ راستي در جامعهاي كه شهدا براي ما به يادگار گذاشتند، وضعيت حجاب، امر به معروف و نهي از منكر، خدمت به محرومين، پاكدستي و اخلاص، تقوا و پاكدامني چطور است؟ هر چند تلخ است اما بايد گفت واي به روزي كه از اصل فاصله گيريم... البته منکر خدمات دولتمردان عزیز نیستیم اما توقع بیشتری داریم .
باید امروز كاري كنيم شايد فردا مجالي براي آن نباشد.
کد خبر: ۳۶۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۲۴