برچسب ها
توصیه میشود رئیس جمهورمحترم به زودی در یک برنامه تلویزیونی حاضر شوند و به مردم توضیح دهند که دولت ایشان دیگر قادر نیست به تمام ایرانی ها یارانه نقدی بدهد و از مردم بخواهد تا حداقل آن هایی که به ایشان رای داده اند از دریافت نقدی یارانه منصرف شوند آوای دنا-مهدی مهرپور در تراز نوشت:این روزها خیلی ها نگرانند تا نکند دولت طرحی درباره فازدوم هدفمندی یارانه ها اجرایی کرده و آن ها را از دریافت نقدی یارانه ها محروم کند. البته این نگرانی بیشتر از سوی کسانی است که در گذشته یکبار از سوی مرکزآمار محمود احمدی نژاد مستحق دریافت یارانه نقدی شناخته نشده بودند ، آنها بازهم میترسند اگر یکبار دیگر طرح شناسایی دهکها یا همان خوشه بندی در فضای جامعه مطرح شود دوباره ممکن است همان ها در لیست افراد متمکن قرار گرفته و در این راه بازهم اشتباهاتی مانند گذشته رخ دهد.(به عنوان مثال یک کارگر نانوایی جز دهکهای بالای درآمدی شناخته شود!) بنابراین شکی نیست که اگر امکان شناسایی افراد غنی از فقیر وجود داشت این اتفاق میمون در همان ۲۸ آذر ۸۹ با فرمان محمود احمدی نژاد اجرایی میشد و کار به این جاها کشیده نمیشد اما ماجرا چیزدیگری است... واقعیت این است نه دیروز امکان شناسایی دهک های بالای درآمدی از اقشار آسیب پذیر وجود داشت و نه امروز و فردا. دولت خود به خوبی میداند قادر نیست عده ای را از دریافت نقدی یارانه ها محروم کند که اگر این اتفاق در شرایط کنونی رخ دهد سرانجام خوشی نخواهد داشت. حال چه باید کرد؟ آیا میتوان به همین روال قبلی راه را ادامه داد؟پاسخ کاملا منفی است. اکنون تیم اقتصادی حسن روحانی متوجه شده که دیگر نمیتواند راه احمدی نژاد را برای هدفمندی ادامه دهد.این یعنی حذف چند میلیون نفراز دریافت نقدی یارانه ها ؛ البته این بار مانند گذشته نیست ، دولت مجبور است عده ای را حذف کند تا بتواند ماههای بیشتری به متقاضیان واقعی یارانه نقدی بدهد که البته اگر این کار را نکند ماهانه بدهی هزار میلیارد تومانی برای خود به ارث خواهد گذاشت و پس از یکسال دیگر حتی قادر نخواهد بود به نیازمندان واقعی هم نقدا یارانه بدهد. این گونه که درآمارهای رسمی آمده اکنون ۷۵ میلیون نفر مشمول دریافت یارانه نقدی هستند و آن طور که عنوان می شود تمامی درآمدهای دولت از اصلاح قیمت حاملهای انرژی به علاوه ردیف های بودجه ای که در قانون برای پرداخت یارانه نقدی تعریف شده است ماهیانه حدود هزار میلیارد تومان کمتر از مبلغ پرداختی دولت به مردم یعنی ۳۵۰۰هزار میلیارد تومان است.به عبارت دیگر پرداخت نقدی یارانه ها به شیوه فعلی ماهیانه حدود هزار میلیارد تومان کسری برای دولت به همراه می آورد که یک کسری تقریبا ۳۰ درصدی برای رقم پرداخت هاست. با این اوصاف دولت مجبور است برای ادامه هدفمندی حداقل در مرحله اول ۳۰ درصد یارانه بگیران را حذف کند تا فقط به تعادل در درآمد و هزینه برسد. لذا باید پذیرفت به نفع دولت کنونی است هر چه سریعتر مقدمات حذف حداقل ۱۵ میلیون نفر را در مرحله اول فراهم کند تا در این روزها که از آن به عنوان پرچالش ترین روزهای دولت یاد میشود دغدغه پرداخت یارانه نقدی به عنوان یک چالش بزرگ تلقی نشود. مقدمه رفع این چالش کاهش تعداد یارانه بگیران است.در کنار موارد ذکرشده بدون شک شناسایی این افراد نیز کار راحتی نیست.اگر چه مراکز آماری درایران طبق آخرین سرشماری میدانند جمعیت کشور چه قدر است اما برخلاف کشورهای اروپایی به جز تعداد و جمعیت خانوارها چیز خیلی زیادی از شهروندان خود نمیدانند ! مثلا نمی دانند خانواده X که در محله Y زندگی میکند چه میزان درآمد دارد . طبق آمارهای رسمی ۲۰ میلیون نفر در ایران بیمه نیستند ، دولت هیچ گاه نتوانسته از درآمد ماهیانه اصناف و مغازه دارها باخبرشود و هیچ مرکز وسازمانی اطلاعات شفاهی از درآمد و هزینه یک خانوار ایرانی ندارد و تنها گروهی که اطلاعات درآمدی آنها مقداری شفاف است کارکنان خود دولت هستند. حال سوال این است چگونه میتوان در چنین فضایی که اطلاعات شفافی از درآمد  و هزینه یک خانوار وجود ندارد فقیر و ثروتمند را از یکدیگر جدا کرد ؟ اکنون که ۷۵میلیون ایرانی از دولت یارانه میگیرند چگونه میتوان این تعداد را حداقل به ۶۰-۵۵ میلیون کاهش داد . مطمئنا رسیدن تعداد یارانه بگیران به ۵۵میلیون  نفر فکر دولت را در مرحله ابتدایی مقداری آزاد خواهد کرد تا در این تنفس کوتاه بتواند مقدمات حذف تعداد دیگری از شهروندان را از دریافت یارانه نقدی اتخاذ کند. سوال اصلی این است چه باید کرد؟ به نظر نگارنده بهترین راهکاردر حال حاضر اتخاذ تصمیمات و فراهم آوردن شرایطی برای انصراف داوطلبانه مردم از دریافت یارانه نقدی است ؛البته روش خود اظهاری در حال حاضر روش مناسبی نیست .به دلیل اینکه حذف ۲۰-۱۵ میلیون نفر دریک برهه کاملا کوتاه (۳-۲ماه)امری غیرممکن بوده وازلحاظ متغیرهای اقتصادی تقریبا محال است توصیه میشود رئیس جمهورمحترم به زودی در یک برنامه تلویزیونی حاضر شوند و به مردم توضیح دهند که دولت ایشان دیگر قادر نیست به تمام ایرانی ها یارانه نقدی بدهد و از مردم بخواهد تا حداقل آن هایی که به ایشان رای داده اند از دریافت نقدی یارانه منصرف شوند. به نظر تنها راهکار در یک برهه کوتاه همین خود انصرافی اما به روش سرمایه اجتماعی است ؛ بدون شک رئیس جمهور با این توان و سرمایه اجتماعی خود به تنهایی میتواند حداقل چند میلیون را از دریافت یارانه نقدی منصرف کند ، پس از همین الان باید شروع کرد...
کد خبر: ۲۲۵۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۸/۲۴

اوای دنا-مردمان:پیشرفت و ترقی همه ملت ها جدا از نوع حکومت و ساختار سیاسی، رابطه مستقیمی به نوع فرهنگ، خصوصیات فردی و گروهی مردم دارد. وجود برخی خصایص منفی و نابهنجار در بین انسانها بطور غیر قابل انکاری میتواند در مسیر رشد و پیشرفت جوامع تاثیری شگرف برجای بگذارد. این ویژگی های منفی با نهادینه شدن در فرهنگ و زندگی روزانه موانع بزرگی بر سر راه تغییرات مثبت اجتماعی و سیاسی بر جای میگذارند. صفاتی که عمدتاً ارتباطی به نوع حکومت نداشته و معمولاً ریشه در تربیت، شخصیت و اعتقادات مردم دارد. در ادامه به مجموعه ای از این فاکتورها اشاره میکنیم:1-دروغگویینبود صداقت در گفتار و کردار باعث بوجود آمدن حس بی اعتمادی بین انسانها در زمینه های مختلف مانند روابط خانوادگی، تجارت و سیاست میگردد. در چنین محیطی دیگر براحتی نمی توان به دیگران اعتماد کرد و نوعی حس نا امنی در جامعه شکل می گیرد. دروغ توسط افرادی سست عنصر و ضعیف گفته میشود که مایلند با طی کوتاه ترین مسیر به اهدافشان دست یابند.2- ریا کارییکی نبودن ظاهر و باطن، آنچه که در درون میگذرد با آنچه که در بیرون اتفاق می افتند متفاوت است. خصیصه ای که بذر نفاق و دورنگی را در نهاد انسانها میکارد و محصولی جز ناامیدی و احساس عدم اطمینان در بر نخواهد داشت. فقدان خلوص نیت در انجام کارها و دو رویی چهره ای زشت از انسانها بر جای گذاشته و ارزش عمل انجام شده را بسیار کاهش خواهد داد. فاصله گرفتن از اهداف اصلی و کشیده شدن به سمت فرعیات از جمله پیامدهای این خصیصه است.3- چاپلوسیاشاعه فرهنگ چاپلوسی بخصوص در محیطهای کاری صدمات جبران ناپذیری به بخش اقتصاد و ساختار اداری کشورها وارد می آورد. انسانها باید بیاموزند بدون اغراق و صریح و با صداقت صحبت کنند ولو اینکه به ضررشان باشد. چرب زبانی صرفاً برای گرفتن امتیازات در هر زمینه ای امری نکوهیده است. هر فردی باید بتواند بدون واهمه به انتقادات سالم از دیگران بپردازد و مصالح را قربانی منافع خود نکند.4- تنبلیافراد تنبل انسانهای منفعل و بی تحرک هستند که چه در کارهای گروهی و چه فردی عامل بزرگی در کندی پیشرفت کارها محسوب میشوند. کسانی که در زندگی شخصی و شغلی خود از هر فرصتی برای کم کاری استفاده میکنند و این را نوعی زرنگی می پندارند باید بدانند که نتیجه منفی این عمل ابتدا گریبانگیر خودشان خواهد شد.5- زیاده خواهیقناعت و رضایت از داشته ها شرط اصلی رسیدن به خوشبختی است اما بسیاری هستند که هر چه دارند باز احساس کمبود میکنند و حرص و طمعی بی پایان برای جمع آوری مادیات در آنها موج میزند. آنها برای بدست آوردن از هیچ راهی چشمپوشی نمیکنند و اشتهای سیری ناپذیرشان باعث میشود تن به هرکاری بدهند حتی اگر به حق کشی و صدمات جدی به دیگران بینجامد. اگر هر کس به حق خود قانع باشد چه دنیای زیباتری خواهیم داشت.6- حسادتخاموش کردن شمع کسی هرگز باعث نخواهد شد شمع شما درخشانتر نور افشانی کند. حسادت یکی از ویرانگرترین خصیصه های انسانها است که هم خود رنج می برند و هم باعث رنج دیگران میشوند. فرد حسود خودش را در موقعیتی پایین تر از نفر مقابل می یابد و در خود احساس ضعف میکند و بجای رفع کاستی های خود شروع به ضربه زدن به او میکند. وسعت اثرات این خصیصه آنقدر بزرگ است که میتواند زندگی افراد را از هم بپاشاند.7- تنگ نظریاینکه کسی از موفقیت، شادی و داشته های دیگران ناراحت و از شکست و مشکلات و غم آنها خوشحال شود نوعی اختلال روانشناختی محسوب میگردد. افراد مبتلا کلاً نمی توانند تاب بیاورند که کسی به موقعیتی بهتر دست یابد و در این راه سعی می کنند سنگهای فراوانی بسمت وی پرتاب کنند. شاید در ظاهر خوشحال بنظر برسند ولی درونشان شعله های آتش فوران میکند. هدف اصلی زندگی انسانها کمک به هم نوع برای رسیدن به موفقیت آنها است و نه برعکس. بنابراین انسانهای تنگ نظر بر خلاف رودخانه پیشرفت حرکت میکنند و جریان آنرا کند می نمایند.8- دنیا پرستیمرگ به عنوان حقیقتی انکار ناپذیر جدا کننده انسان از این دنیا است. حقیقتی که همه انسانها به آن باور دارند ولی در هنگامه روزمرگی آنرا به دست فراموشی  میسپارند. آنقدر به دنیا و متعلقات آن چنگ میزنند که گویی جاودان زندگی خواهند کرد. احساس تعلق به دنیا و جاذبه های آن باعث میشود که بسیاری از ارزشهای دیگر نادیده گرفته شوند و هدف تنها ارضای هوای نفس و رسیدن به خواسته های بی اهمیت گردد. آنها به زندگی دو روزه دنیا دل خوش میکنند و با قدرت و مادیات خود را سرگرم میکنند. اینجاست که هوای لجام گسیخته نفس فرمان انجام انواع و اقسام ظلمها، بدرفتاریها، سوء استفاده ها و بی عدالتی ها را صادر میکند.9- ساده لوحیجامعه ای که مردمانش انسانهای ساده لوح و زودباور باشند بسیار آسیب پذیر و متزلزل خواهد شد. مانند یک کشتی که امواج، مسیر آنرا تعیین میکنند به هر سمتی کشیده میشود مگر اینکه خود را به بادبان آگاهی و تفکر مجهز نماید. انسانها میتوانند از زودباوری دیگران به راحتی برای رسیدن به اهداف خود استفاده کنند. هیچ حرفی را بدون تعقل و منطق نباید پذیرفت و همیشه انگیزهایی که در ورای بیان برخی سخنان مخفی شده است را باید مد نظر قرار داد. کلاهبرداران نه به دلیل هوش و ذکاوتشان، بلکه به دلیل ساده لوحی و زود باوری مردم از آنها سوء استفاده میکنند.10- خود خواهیشرط اصلی و عمده هموار شدن مسیر پیشرفت و رفع همه مشکلات این است که "خود خواهی" را به سمت "دیگر خواهی" سوق دهیم. شاید اغراق نباشد اگر بگوییم بسیاری از معضلات و ناهنجاری های رفتاری مردم ریشه در این خصیصه دارد.  وقتی منفعت شخصی بر منفعت همگانی ارجحیت پیدا کند شاهد آن خواهیم بود که بی قانونی، هرج و مرج، مشاجرات و ناامنی رشد چشمگیری پیدا میکند.11- تجمل گراییمصرفی شدن جوامع عامل اصلی کاهش رشد اقتصادی و افزایش بدهی ها، فشارهای مالی و استرس است. این می تواند زنگ خطری برای آینده یک جامعه محسوب گردد. مردمی که بر اثر جابجا شدن ارزشهای فرهنگی با سرعتی سرسام آور به سمت تجمل گرایی و مصرفی شدن پیش می روند، در حقیقت منابع مالی خود را در اختیار بازارهای فرصت طلب قرار میدهند که این خود فشارهای همه جانبه ای را از لحاظ مالی و روحی به افراد وارد خواهد آورد. امروزه می بینیم که مردم برای چشم و هم چشمی و خریدن اتومبیل لوکس تر، گوشی موبایل پیشرفته تر، اسباب زندگی گرانتر، لباسهای مارک دار و غیره در رقابتی تنگاتنگ با هم قرار گرفته اند. تجمل گرایی به هر قیمتی: وام، شغل دوم و سوم، استقراض، استرس و ....12- ثروت اندوزیثروت اندوزی و انباشتگی ثروت بطور غیر متعارف و وسواسگونه افراد میتواند ضرری جبران ناپذیر به بدنه کل جامعه وارد کند. جمع شدن بخش وسیعی از ثروت در درست افرادی معدود، امکان دسترسی سایرین را به این منابع غیر ممکن میکند. انسانها باید به این درک برسند که ثروت نه برای انباشتگی بلکه ابزاری است برای تحریک سیستم اقتصادی و تولید یک کشور. ثروت اندوزان معمولا کسانی هستند که خود به ندرت از ثروتشان استفاده میکنند و فقط حرص جمع آوری آنرا می زنند.13- فریبکاریآیا میتوان تصور کرد ملتی را که در آن مردمش در روابط عاشقانه، تجارت، سیاست و مراوداتشان از انواع و اقسام مکرها، حیله ها، خیانتها و فریبکاریها استفاده کنند اما در عین حال مسیر پیشرفت را بپیمایند؟!14- شخصیت پرستیشخصیت پرستی را می توان در جوامع امروزی برای بت کردن افراد و ایجاد شخصیتی بی بدیل، افسانه ای و قابل پرستش در عرصه های مختلف مانند ورزش، سینما و سیاست به وضوح مشاهده کرد. آفت شخصیت پرستی باعث میشود که مردم چهره ای قهرمان از فرد مورد نظرشان مجسم کنند که هیچ ایراد و انتقادی به وی وارد نیست. در حالت کلی همه انسانها ممکن است اشتباه کنند و آگاه ترین افراد میتوانند تصمیمات اشتباه بگیرند و این یعنی "انسان بودن."15- خرافه پرستیشاید از ابتدای خلقت بشر، خرافات و عقاید بی اساس یکی از عواملی بوده که تا به امروز در دنیای تکنولوژی و صنعت هنوز گریبانگیر بسیاری از افراد است. عقایدی که نسل به نسل و بدون هیچ پشتوانه علمی، دینی و منطقی منتقل شده و سبب گردیده مشکلات و گرفتاری های زیادی برای نوع بشر بوجود آید.در انتها باید گفت که کلیه عوامل فوق قابل اصلاح می باشند. برخی از آنها ممکن است بصورت غریزی و غیر ارادی در انسانها وجود داشته باشند و نمی توان از کسی که با آن مبتلا است خرده گرفت ولی زمانی باید به انتقاد پرداخت که شخص مبتلا هیچ تلاشی برای رفع آنها انجام ندهد. مسلماً نمیتوان انتظار داشت که جامعه ای وجود داشته باشد که مردمانش خالی از این خصوصیات باشند اما میتوان با به حداقل رساندنشان راه را برای پیشرفت و رسیدن به جامعه ای سالم هموار کرد. در این میان باید اذعان داشت که تنها راه حل، اطلاع رسانی و آگاهی بخشی مداوم و همه گیر به آحاد مردم می باشد.
کد خبر: ۹۷۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۶/۱۸