برچسب ها
علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در برنامه شناسنامه حضور یافت. در ابتدای این برنامه گزیده‌ای از بیوگرافی علی جنتی به این صورت مطرح شد: «برنامه شناسنامه امروز شناسنامه مردی را ورق می زند که از کارگزاران انقلاب اسلامی است و به ظاهر شاید آقازاده هستند اما از آن نوع آقازاده‌هایی نیست که به پدر و خانواده‌اش متکی باشد بلکه ایشان همیشه بر روی پای خود ایستاده و عرصه‌های مختلف انقلاب و سختی‌های پر فراز و نشیب انقلاب اسلامی و نظام را طی کرده است؛ می‌توان گفت سختی‌های عرصه‌های مختلفی که برای هر فردی قابل تحمل نیست را پشت سر گذاشته است و طی مسیر کرده است.وی پیش از انقلاب مبارزات خارج از کشور را ساماندهی کرد و به سمت مبارزات مسلحانه رفت، بعد از انقلاب نیز در حساس‌ترین شرایط در جنوب صدا و سیمای خوزستان، شورای سرپرستی صدا و سیما خوزستان و همچنین استانداری خوزستان را در سه سال پایانی جنگ را تجربه کرده است.وی اکنون نیز سکاندار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و البته که با عرصه فرهنگ نیز غریبه نیست.» به گزارش آوای دنا ،متن زیر شرح گفت‌وگوی محمدحسین رنجبران سردبیر و مجری برنامه شناسنامه با علی جنتی است. شناسنامه: شما روحانی هستید، در سال ۵۲ از معمم بودن خارج شدید که به خارج از کشور رفتید و در سال ۵۸ هم که برای تبلیغ حزب جمهوری اسلامی به کرمانشاه رفتید معمم شدید. بعد از آن چه زمانی دیگر لباس بر تن نکردید؟ علت چه بود؟جنتی: ابتدای سال ۵۹ که قرار شد به عنوان مدیر صدا و سیمای مرکز اهواز خدمت کنم؛ با شرایطی که در آن زمان صدا و سیما داشت و وضعیت خاصی که داخل صدا و سیما حاکم بود، مناسب نبود که با لباس طلبگی به آن جا بروم. لذا به وضعی که امروز هست درآمدیم. شناسنامه: در بحث‌های طلبگی هنوز حضور دارید؟جنتی: متاسفانه فرصت پیدا نمی‌کنم؛ در دهه ۶۰ در تهران گاهی در درس‌های مختلف اساتید شرکت می‌کردم ولیکن از آن تاریخ به بعد به خصوص زمانی که به استانداری خراسان رفتم، و بعد هم به حوزه بین‌الملل وزارت ارشاد متأسفانه دیگر فرصت پرداختن به این مقوله را نداشتم. شناسنامه: شاگرد بزرگوارانی همچون پدر بزرگوارتان، شهید بهشتی، آیت الله خزعلی و آیت‌الله مقتدایی بودید و از شاگردان مدرسه شهید حقانی. فعالیت سیاسی خود را هم از مدرسه حقانی شروع کردید؟جنتی: بله؛ عزیزان دیگری هم چون آیت الله جوادی آملی، آیت‌الله آذری قمی، آیت‌الله گرامی و آیت‌الله شهید مفتح و بسیاری دیگر از بزرگان نیز از اساتید ما بودند. مبارزات ما از سال ۴۷ آغاز شد؛ اولین بار که توسط ساواک شناسایی شدیم سال ۴۷ بود؛ تعدادی اعلامیه به شخصی سپرده بودیم که به اصفهان ببرد و تحویل شخص مورد نظر ما دهد.این فرد نتوانسته بود فرد مورد نظر ما را در اصفهان بیابد، ناگزیر بازگشته بود و در قم دستگیر شد. شناسنامه: آقای کفعمی؟جنتی: بله، ایشان لو داد از چه کسی این‌ها را گرفته است و از همان زمان ما تحت تعقیب قرار گرفتیم؛ به تدریج بر پرونده ما در ساواک افزوده شد.شناسنامه: ساواک هم در نهایت نتوانست شما را دستگیر کند؛ من ‌خوانده‌ام که مطالعات بسیار عمیقی هم در باب مسائل انقلاب و کارهای فرهنگی نیز داشتید. از همان نوجوانی سرکلاس امام(ره) شرکت داشتید و سخنرانی‌های بزرگ امام مانند کاپیتولاسیون را درک کرده بودید.در کتاب خاطراتتان خواندم. دکتر شریعتی اثرگذاری خوبی در قشر فرهیخته و دانشجو ایجاد کرده بود. در جایی اذعان داشتید غذای فکری که شریعتی به جوانان ارائه می داد، غذای ناب و خالصی نبوده است و برخی انحرافات در آن وجود داشت؛ چطور می شود ایشان نگرش سطحی به اسلام داشته باشد و بتواند این چنین جوانان را جذب کند؟ جنتی: شعارهایی که شریعتی مطرح می کرد، شعارهای انقلابی بود؛ در آن زمان، فضا، فضای انقلابی بود آن زمان که عناصر چپ و مارکسیست در دانشگاه‌ها نفوذ داشت و فعالیت‌های تبلیغاتی انجام می‌داد؛ در چنین شرایطی فردی که به نام اسلام علم مبارزه و مقابله با رژیم را مطرح می کند، به طور طبیعی جاذبه‌هایی خواهد داشت.شریعتی بیشتر جامعه شناس بود، نمی‌توان گفت اسلام شناس به معنای کامل بود؛ به طور طبیعی ضعف‌هایی در گفتار و برداشت‌های وی از اسلام وجود داشت؛ برخی نکاتی که از سوی وی مطرح می‌شد همانند نکاتی که در رابطه با مرحوم مجلسی مطرح کرد، این گونه تلقی می‌شد که تمام روحانیت را زیر سوال می‌برد؛ در حالی که وی روحانیونی که اهل مبارزه نبودند را بیشتر مورد انتقاد قرار می‌داد.زمانی که مرحوم شهید محمد منتظری تمام کتاب‌های شریعتی را به حضرت امام (ره) دادند و ایشان مورد مطالعه قرار دادند، حضرت امام (ره) از نوع برخورد شریعتی با مرحوم مجلسی در زمان صفویه اظهار ناراحتی کرده بودند؛ شریعتی هر کسی را که شاهان سابق را به نوعی تائید می‌کردند، مورد نقد قرار داده است که مرحوم مجلسی نیز از جمله این افراد هستند. شناسنامه: نکته حضرت امام (ره) در این مورد چه بود؟جنتی: نکته حضرت امام (ره) این بود که شخصیت مرحوم مجلسی شخصیتی والا و وارسته بود و خدمات وی به اسلام و تشیع بسیار ارزنده است؛ این شخصیت از سوی شریعتی در بحث تشیع صفوی و تشیع علوی مورد نقد قرار گرفته است. شناسنامه: بعد از فوت مرحوم شریعتی، آقای ابراهیم یزدی برای دانشجویان خارج از کشور پیامی از حضرت امام (ره) بگیرد و تلاش داشت حضرت امام (ره) شریعتی را شهید خطاب کند که حضرت امام (ره) این کار را انجام ندادند؛ شما هم در دیداری که با حضرت امام (ره) داشتید نقدی کردید اگر این کار انجام می‌شد اثر بهتری می گذاشت.جنتی: نقد که نبود، ایشان در پیامشان فقد شریعتی یاد کرده بودند و این در بین دانشجویان مسلمان اروپا تأثیر منفی گذاشته بود، اثر بدی گذاشته بود آن‌ها می گفتند اگر کسی هم که در راه خدا مهاجرت کرده است و آن جا از دنیا رفته است شهید محسوب می‌‍شود. لذا من عنوان کردم اتحادیه دانشجویان ایرانی مقیم اروپا اندکی از پیام شما دلگیر هستند و انتظار داشتند به عنوان شهادت از مرگ شریعتی یاد می‌کردید؛ حضرت امام (ره) روی ترش کردند و فرمودند مگر من همانند روشنفکرها هستم که بگویم شهادت، شهادت. شهادت شرایطی دارد. شناسنامه: شما هم چیزی نگفتید.جنتی: من جرات نکردم دیگر حرفی بزنم. شناسنامه: چطور شد به فکر مبارزه مسلحانه افتادید؟جنتی: سال ۵۰ که حرکت مسلحانه آغاز شد، در ابتدا توسط چریکی‌های فدایی‌های خلق بود که بزرگ‌ترین عملیات آن‌ها در سیاهکل بود و محکوم به شکست شد که رژیم آن‌ها را محاصره کرد و تعداد زیادی از آن‌ها کشته شدند. مجاهدین خلق نیز از سوی دیگر کار خود را شروع کردند و مبارزه آن‌ها نیز مسلحانه بود.قبل از آن‌ها نیز حزب ملل اسلامی نیز حرکتی مسلحانه را آغاز کرده بودند، که حدود ۵۵ نفر بودند که همه نیز دستگیر شدند. در روحانیت و محیط حوزه این حرکت دیده نمی‌شد؛ در آن زمان به همراه جمعی از دوستان حوزوی به این فکر افتادیم که حرکت مسلحانه‌ای را آغاز کنیم؛ به طور طبیعی به دلیل نداشتن تجربه در این زمینه تلاش می‌کردیم خود را به مجموعه مجاهدین خلق نزدیک سازیم تا از تجربیات آن‌ها بهره ببریم.برادر من که یک بار به دلیل پخش رساله حضرت امام (ره) دستگیر شده بود و ۶ ماه محکوم شده بود در زندان با برخی از این عناصر آشنایی پیدا کرده بود و از آن جا به مجموعه مجاهدین خلق وصل شده بود و هنوز هم عضویت پیدا نکرده بود اما با آن‌ها ارتباط داشت، با آقای عزت‌الله شاهی که بعدا به عزت مطهری اسمش را عوض کرد.یکسری نوشته‌ها و دست‌نوشته‌های مجاهدین خلق را در زمینه اقتصاد، درباره نهج البلاغه و برداشت از قرآن، سوره محمد(ص) را دریافت می‌کردیم و به تدریج به دنبال تهیه سلاح رفتیم. در این گروه شاید یک قبضه سلاح هم بیشتر به دست ما نیامد اما در هر صورت به دنبال این امر بودیم؛ تصور می‌کردیم از طریق مبارزه مسلحانه باید راه را ادامه دهیم. شناسنامه: در ادامه به سمت رفتن به خارج از کشور کشیده شدید؛ برای رفتن به خارج از کشور با آقای رفسنجانی و مقام معظم رهبری مشورت کردید.جنتی: بله؛ در آن شرایط اخوی بنده هم دستگیر شده بودند، برخی از دوستان نیز مانند محمد حسین طارمی دستگیر شده بودند.بعدش آقای محمدی عراقی دستگیر شده بودند و دو سه نفر هم بیشتر از گروه نمانده بودیم. همه دوستان هم پیشنهاد کردند که بروید به خارج از کشور. بهترین گزینه برای ما خروج از کشور بود چرا که سرانجام کسی که دستگیر می‌شد یا اعدام یا حبس ابد بود؛ در نتیجه تصمیم به خروج از کشور گرفتم؛ در آن زمان در ابتدا به ذهن من رسید که با مقام معظم رهبری در این خصوص صحبت کنم و از این ایشان که در مشهد بودند استمداد بطلبم تا ایشان با توجه به آشناهایی که به منطقه سیستان و بلوچستان داشتند یک نفر را معرفی کنند تا کمک کند من به آن طرف مرز بروم که ایشان فرمودند من الان کسی را نمی شناسم. بعد خدمت آقای هاشمی رفسنجانی آمدم که ایشان فردی را معرفی کردند و از طریق آن ما رفتیم زاهدان و از آن جا هم قاچاقی را پیدا کردند ما را به آن طرف مرز بردند. شناسنامه: با شهید محمد منتظری بسیار محشور بودید؛ در مبارزات خارج از کشور نیز در سوریه و لبنان دو نفر اصلی یکی شما بودید و یکی ایشان؛ از ایشان برای ما بگوئید.جنتی: شهید منتظری بعد از یک دوره ۳-۲ ساله زندان، در حوزه به تدریس اقتصاد پرداخت. تعدادی از طلبه‌های جوان هم در دوره ایشان جمع شدند. این که در حوزه اقتصاد تدریس شود امری نو بود؛ ایشان در زندان آموخته بود. بعد هم کتابی را شروع کرد. بعد از شدت گرفتن اوضاع به خارج از کشور رفتند و در نجف مستقر شدند؛ بعد از نجف بلافاصله در سوریه و لبنان بود و گاهی هم به افغانستان، پاکستان و گاهی در حوزه خلیج فارس سفر می‌کرد.عمدتا نیز به فعالیت‌های مبارزاتی مشغول بودند و پیام‌های حضرت امام (ره)، کتاب‌های ایشان، را منتقل می‌کردند و با شخصیت‌های مختلف نیز در تماس بودند. شهریور سال ۵۴ مصادف شد با اختلافات درونی سازمان مجاهدین خلق؛ این اختلافات ایدئولوژیک بود که جمعی از آن‌ها مارکسیست شده بودند و بسیاری از عناصر مسلمان که در داخل سازمان مجاهدین خلق ارتباطشان با سازمان قطع شد و عمدتا به خارج از کشور آمدند و بیشتر به پاکستان می آمدند.تلاش شد این عناصر حفظ شوند و در راه مبارزه قرار گیرند؛ این‌ها از پاکستان به دمشق منتقل می‌شدند که در این میان آن‌ها که پرونده سنگین داشتند آن جا ماندند و ابتدا آموزش‌های نظامی و سیاسی دیدند و بعد هم به تدریج برای افرادی که وضعیت عادی داشتند مربی می‌شدند. شناسنامه: از افراد سرشناس چه کسانی به سوریه و لبنان آمدند؟جنتی: در طول نزدیک به ۴ سال که ما آن جا بودیم بیش از ۶۰ نفر برای آموزش به خارج از کشور آمدند؛ شهید محمد بروجردی از جمله آن ها بود که در جنوب لبنان هم نزدیک مرز اسرائیل که رفتیم ایشان هم بودند. شهید مهدی باکری آمدند، سردار سرلشگر رحیم صفوی به همراه دوستش آقای احمد فضائلی بودند که این دو هم دست پر برگشتند زیرا مقداری اسلحه هم با خود به ایران آوردند، آقای یونسی (وزیر سابق اطلاعات)بودند، آقای غرضی از جمله افرادی بودند که ثابت ماندند و آموزش‌های سیاسی می‌دادند. چون یک قسمت هم آموزش سیاسی بود که در این زمینه آقای غرضی بیشترین نقش را داشتند. شناسنامه: جایی اشاره کردید که با فلسطینی‌ها بده و بستان داشتید به طوری که آن‌ها آموزش‌هایی برای ما می‌گذاشتند و ما هم به نوعی گاهی افرادی را برای آن‌ها به اسرائیل میفرستادیم. از تبادلاتی که بین ایران و فلسطین بود نیز صحبت بفرمائید.جنتی: در اردوگاه‌هایی که فلسطینیان در اطراف دمشق داشتند، آموزش‌ها در آن انجام می شد؛ آموزش تکمیلی که آموزش استفاده از مواد منفجره بود یعنی با استفاده از مواد دسترسی مواد منفجره را می‌ساختند. بیشتر این آموزش‌ها هم در لبنان داده می‌شد. افراد آن جا می آمدند و شرکت می کردند و آموزش می‌دیدند و بر می گشتند.خانم دکتر زهرا پیشگاهی فرد به همراه همسر خود آقای شریف خانی به آن جا آمدند در حالی که بچه شیرخواره‌ای نیز همراهشان بود. تحت آموزش‌های مختلف در سوره لبنان قرار گرفتند و برای ورود به فلسطین اقدام کردند؛ اعلام آمادگی برای ورود به اسرائیل کردند. ما با مقام‌های فلسطینی صحبت کردیم و آن ها پیام‌های لازم و نقشه‌هایی را که لازم بود به داخل منتقل شود دادند و این‌ها بردند این پیام‌ها و بعد از گشت و گذاری هم که داشتند برگشتند شناسنامه: سال ۵۵ با لباس مبدل و پاسپورت کویتی به ایران آمدید؛ در این سفر علاوه بر دیدارها مختلف با افرادی از جمله شهید بهشتی، ازدواج هم کردید؛ ماجرای ازدواج خود را تعریف کنید.جنتی: در سال ۵۵ تصمیم گرفتم برای دریافت کمک‌های مالی و مشورت‌ها به ایران آمدم. البته پاسپورت کویتی نداشتم، پاسپورت یکی از کشورهای حوزه خلج فارس بود؛ آمدیم کویت و از سفارت ایران در این کشور ویزا گرفتم و به عنوان تبعه خارجی وارد ایران شدم و بعد که وارد ایران شدم تغییر لباس داده و به جای لباس عربی لباس عادی خودمان را پوشیدم.در این فرصت با شهید بهشتی، آقای هاشمی رفسنجانی و شهید قدوسی دیدار داشتم که مشورت‌های لازم و کمک‌های مالی را دریافت کردم. مقداری کمک‌های مالی هم نیاز داشتیم که از مرحوم حاج تقی حاج ترخانی گرفتم که از قبل هم با ایشان در ارتباط بودیم.من نمی دانستم که تا چه مدتی در خارج از کشور خواهم ماند و از طرفی علاقه مند بودم که از ایران و با یک ایرانی ازدواج کنم منتهی مشکل این بود که نمی‌توانستم هیچ جا خود را معرفی کنم.با توجه به شناختی که نسبت به برخی دوستان در زمانی که تحت تعقیب بودم، پیدا کردم و در سونقر کلیایی بودند به شهر کرمانشاه بیشتر رو آوردم تا در کرمانشاه موردی را برای ازدواج پیدا کردیم؛ بعد از این که دسترسی پیدا کردیم و برای ازدواج اقدام کردم دیدم که فرد مورد نظر آمادگی هر گونه فداکاری را دارد و همراه من خواهد بود؛ من از اول هم به ایشان گفتم که اگر با من ازدواج کنید ممکن است تا آخر نتوانید به داخل ایران بیایید. قبول کردند اما نمی توانستیم پدر و مادر ایشان توجیه کنیم؛ در نتیجه یکی از دوستان، استاد موسی موسوی که نماینده مقام معظم رهبری در کردستان بودند، در این امر وارد شدند و خواستگاری کردند و هر چه که پدر و مادر دختر می‌گفتند که پدر و مادر ایشان که هستند و این در حالی بود که پدر و مادر من در اسد آباد همدان تبعید بودند، اما گفتند که پدر و مادر ایشان در خارج از کشور هستند و خودم را نیز به عنوان دانشجویی در بیروت معرفی کردیم؛ خانواده همسرم از روی اعتمادی که به آقای موسوی داشتند قبول کردند؛ مراسم عقد در جمع بسیار کوچکی خوانده شد و ما به سرعت از کشور خارج شدیم و بعد همسرم به من ملحق شد.شناسنامه: چند فرزند دارید؟جنتی: ۳ تا فرزند دارم.یک پسر و دو دختر. شناسنامه: کجا به دنیا آمدند؟جنتی: پسر اول من در سال ۵۷ در دمشق به دنیا آمد. شناسنامه: حاج خانم از اوضاع خواستگاری گلایه نمی کنند؟جنتی: نه. در خاطرات من این ماجراها بیان شده است. شناسنامه: بعد از تبعید حضرت امام (ره) به پاریس سفری به لیبی داشتید تا با قذافی ملاقات داشته باشید. در این خصوص توضیحی بفرمائید.جنتی: شهروندان ایرانی در فرانسه در بدو ورود اقامت ۳ ماهه داشتند، ترس این وجود داشت که بعد از ۳ ماه نیز دولت فرانسه به حضرت امام (ره) برای خروج از فرانسه فشار آورد و به طور قانونی می‌توانستند که اخراج کنند؛ باید برای این امر فکری می شد؛ به دلیل این که افکار و سخنان حضرت امام (ره) در دنیا منتشر شده بود امکان این وجود داشت که هیچ کشوری حاضر به اجازه اقامت ایشان در آن کشور نشود.از طرفی بسیاری از کشورها با شاه هم ارتباط داشتند و نمی خواستند روابطشان را به هم بزنند. به این دلیل تصمیم گرفتیم تا با برخی از کشورها صحبت کنیم که من به همراه آقای غرضی تصمیم گرفتیم با مقامات لیبی صحبت کنیم.یک هفته ای برای ملاقات با قذافی ما را معطل کردند؛ در آخرین لحظات بازگشت به فرانسه، در زمانی که در فرودگاه بودیم، اجازه ملاقات داده شد؛ اما ما دیگر مهر خروج از لیبی بر روی پاسبورتمان خورده بود و نمی خواستیم با این وضعیت برویم زیرا همین اتفاق برای امام موسی صدر هم افتاده بود که او را از فرودگاه و زمانی که مهر لیبی بر پاسبورتش خورده بود برگردانده بودند. با نگرانی به ملاقات با قذافی رفتیم چرا که امام موسی صدر در گذشته در آن کشور ناپدید شده بود به خصوص این که مهر خروج از لیبی بر پاسپورت‌های ما خورده بود.این وضعیت بسیار نگران کننده بود و ترس این وجود داشت که به سرنوشت امام موسی صدر دچار شویم؛ ما را به پادگانی که قصر قذافی در آن بود، بردند و بعد از چند لحظه ای قذافی آمد و مسئله مطرح شد؛ قذافی از این ورود حضرت امام (ره) استقبال کرد و گفت اصلا لزومی ندارد که این مدت هم تمام شود ما از همین زمان آمادگی داریم که پذیرای ایشان باشیم. اعلام آمادگی هم کرد که ما هم می توانیم به شما پول و هم اسلحه بدهیم که ما اعلام بی نیازی کردیم و گفتیم احتیاجی نداریم. شناسنامه: از امام موسی صدر چیزی نپرسیدید؟جنتی: نه؛ امکان طرح چنین مسئله ای در آن شرایط وجود نداشت؛ با این گزارش و با خوشحالی به پاریس خدمت حضرت امام (ره) رسیدیم؛ حضرت امام (ره) با بی اعتنایی بیان کردند قذافی قابل اعتماد نیست. تعبیر صحبتشان به این مضمون بود که با طناب قذافی نمی‌شود به چاه رفت. سخن حضرت امام (ره) همانند آب سردی بر بدن ما بود چرا که با تمام تلاش‌هایی که صورت گرفت و سختی‌ها که تحمل شد، با چنین پاسخی از سوی حضرت امام (ره) مواجه شدیم؛ البته حضرت امام (ره) آینده‌ای را می دیدند که بر ما پوشیده بود. شناسنامه: در ابتدای انقلاب رئیس صدا و سیمای خوزستان شدید؛ چطور این پیشنهاد به شما شد؟جنتی: آقای غرضی استاندار خوزستان شده بود. آقای غرضی به شورای سرپرستی آن زمان که آقای دکتر هادی، موسوی خوئینی‌ها و اقای حداد عادل وآقای غضنفرپور بودند پیشنهاد داد که من مدیر صدا و سیمای خوزستان شوم؛ به این دلیل که پدر من نیز در اهواز در دادگاه انقلاب فعالیت می کردند علاقمند به حضور در کنار ایشان بودم، در نتیجه این پیشنهاد را پذیرفتم. شناسنامه: ماجرای نماز جمعه را پدر بزرگوار شما تعریف کردند؛ اعلام از طریق رادیو و تلویزیون از طریق شما انجام شد؟جنتی: بله؛ در زمانی که ایشان می‌خواستند نماز جمعه را در دانشگاه برگزار کنند خبر رسید که گروه‌های چپ و مارکسیست‌ها در دانشگاه سنگر بندی کردند تا نمازگزاران را مورد هجوم قرار دهند؛ نزدیک به زمان ظهر بود که مستقیم به استودیو رفتم.شناسنامه: خودتان پشت میکروفن رفتید؟جنتی: بله،این امر را اعلام کردم و از مردم خواستم در دانشگاه حضور پیدا کنند و با این افراد مقابله کنند؛ جمعیت بسیار عظیمی به سوی دانشگاه به راه افتادند؛ با حضور مردم اقدام آن‌ها ناموفق شد و افراد فرار کردند. شناسنامه: بعد از این عضو شورای سرپرستی صدا و سیما شدید؛ شما از طرف شهید بهشتی، از طرف شورای عالی قضایی به همراه اقای شیبانی معرفی شدید. دکتر حسن روحانی از مجلس و آقای غفاری و طارمی هم از دولت. در دیداری که با حضرت امام (ره) داشتید، ایشان به طور ویژه در زمینه موسیقی به شما تذکر می دهند که نظارت و توجه ویژه داشته باشید. که شما ذکر کرده بودید شاید امام نظر خاصی هم داشتند اما امام می‌فرمودند که صدای علمای بلاد درنیاید. در این خصوص صحبت کنید.جنتی: این سوالی بود که از سوی ما مطرح شد؛ مسئله موسیقی از جمله مسائلی بود که در ابتدای انقلاب بسیار مطرح بود؛ امام (ره) حدود این مسئله را مطرح نکردند ولیکن اذعان داشتند که به گونه ایی عمل نشود که سر و صدای علمای بلاد برخیزد. شناسنامه: حتی یک جا بیان کردید که یک میان برنامه پخش کردید که کمی موسیقی‌اش تند بوده سریع حاج احمد آقا زنگ زدند.جنتی: بله. معلوم بود که امام(ره) برنامه‌ها را رصد می‌کردند.حالا با این اوضاع فکر می کنید آن زمان که شما در شورای سرپرستی بودید کسی جرأت داشت درباره تک خوانی زنان با حضور امام و با این تأکیدات امام(ره)حرف بزند و چیزی پخش کند؟جنتی: آن زمان اصلا چنین بحثی مطرح نبود. به ذهن هم نمی‌آمد کسی بیاید و چنین چیزی را مطرح کند. شناسنامه: الان چه طور است که علی آقای جنتی می گویند تک خوانی زنان اگر مفسده‌ای نداشته باشد ایراد ندارد، با توجه به این که این تجربیاتی که شما دارید هرکسی ندارد. بالاخره شما از زبان امام شنیدید حتی می‌گویید شاید امام خودشان هم نظراتی داشته‌اند اما برای این که صدای علما درنیاید گفته‌اند این کارها نشود. چه طور شما در سال ۹۲ این حرف را می‌زنید؟جنتی: اینجا هم که من مستقیما انگیزه‌ای برای بیان این مطلب نداشتم. بعد هم دیگر ما به دلیل برخی از همین ملاحظات اصلا تا به حال اجازه تک خوانی به خانم‌ها در جمع آقایان که مطلقا داده نشده است. به هیچ وجه در این یک سال و اندی علی رغم شایعاتی که انجام شده اجازه داده نشده است. دو مورد گروه‌های خانم ها بوده است که در بین آن نیز خواننده زن بوده است فقط این دو مورد برای خانم‌ها اجرا شده است. شناسنامه: یعنی اصلا برای غیرخانم‌ها اجرا نشده است؟جنتی: نخیر اجرا نشده. شناسنامه: سال ۶۶-۶۳ استاندار خوزستان شدید؛ در زمانی که جنگ بود پذیرش این مسئولیت بسیار سخت بود؛ این مسئولیت را به دلیل دوستی با آقای ناطق پذیرفتید؟جنتی: با آقای ناطق رفاقت و روابط دوستانه داشتیم و ایشان نسبت به من محبت داشتند ولیکن با توجه به شناخت من نسبت به استان خوزستان و آمادگی برای حضور در منطقه جنگی و کمکی در جهت پشتیبانی از جبهه این مسئولیت را پذیرفتم؛ این مسئولیت بسیار سنگین بود؛ از طرفی همانند باقی استانداران کشور باید مسائل و مشکلات مردم استان را حل می کردیم در کنار این نیز جایی بود که منطقه جنگی بود و از این استان جنگ آغاز شده بود.بمباران های زیادی که می شد. برخی از شهرها مانند دزفول مرتب بمباران می شد و باید از نزدیک می‌رفتیم و تفقدی از آسیب دیدگان صورت می گرفت. خود رزمندگان مرتب مکان‌هایی را برای فعالیت خود می‌خواستند. شناسنامه: نخستین تجربه شما در زمینه وزارت ارشاد بعد از پایان استانداری خراسان معاون بین الملل وزارت ارشاد بود؛ در زمان آقای خاتمی بود؟جنتی: نه؛ در زمان آقای لاریجانی بود؛ در ابتدای حضور آقای لاریجانی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی من به عنوان معاون بین الملل شروع به کار کردم. شناسنامه: در وزارت ارشاد آقای مهاجرانی نیز همکاری داشتید؟جنتی: بله؛ از سال ۷۱ تا ۷۷ در وزارت ارشاد بودم؛ ۳سال ابتدایی را به عنوان معاون بین الملل وزارت ارشاد فعالیت می‌کردم؛ بر اساس پیشنهادی که خدمت مقام معظم رهبری داده شد، قرار بر این شد تمام دستگاه‌های خارج از کشور که فعالیت فرهنگی دارند مثل مجمع تقریب مذاهب، مثل مجمع اهل بیت، مثل سازمان تبلیغات اسلامی حوزه بین المللی‌شان، با معاونت بین الملل ارشاد یکی شود تا از پراکنده کاری جلوگیری شود.از سال ۷۴ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی از ادغام نهادهای مختلف با معاونت بین الملل تشکیل شد؛ از آن زمان که آیت‌الله تسخیری رئیس سازمان شدند من به عنوان قائم مقام و معاون انتشارات تبلیغات سازمان فعالیت می کردم؛ در آن دوره نیز من بیشتر در شورای معاونین وزارت ارشاد شرکت داشتم. شناسنامه: بعد از خارج نشین شدن آقای مهاجرانی با وی در ارتباط بودید؟جنتی: نه؛ به هیچ وجه ارتباط نداشتم.شناسنامه: نظر شما در خصوص وی بعد از این که به خارج رفتند چیست؟جنتی: آقای مهاجرانی در دوره ابتدای فعالیت خود با توجه به توصیه‌های مقام معظم رهبری مسیر را طی می کرد؛ به تدریج آقای مهاجرانی با نوع سیاست‌هایی که در حوزه فرهنگ از سوی مقام معظم رهبری ابلاغ می شد، زاویه پیدا کرد؛ این امر سبب شد شخص مقام معظم رهبری نسبت به وزارت ارشاد مسئله پیدا کردند؛ در ادامه به تدریج نمایندگان مجلس این زاویه را احساس کردند.شناسنامه: در سال ۷۶ ستاد آقای ناطق یا آقای خاتمی بودید؟جنتی: در ستاد کسی نبودم؛ در روزهای آخر با آقای ناطق نوری همراهی داشتم. شناسنامه: به ایشان رای دادید؟ فکر می کردید رای نیاورند؟جنتی: بله؛ فکر نمی کردم رای نیاورند.شناسنامه: چطور شد که سفیر ایران در کویت شدید؟ مدت طولانی هم بودید. دو دوره.جنتی: بله. با توجه به این که در حوزه بین الملل فعالیت می‌کردم و با وزارت خارجه مانوس بودم، در زمان دکتر کمال خرازی این پیشنهاد به من شد؛ با توجه به آشنایی که از قبل از انقلاب با کویت داشتم این مسئولیت را پذیرفتم و حدود ۴ سال در این مسئولیت در کویت بودم، تا سال ۸۱. که دوره بعدش از سال ۸۵ باز مجددا نزدیک به ۴ سال رفتم.شناسنامه: سال ۸۴ به چه کسی رای دادید؟جنتی: به آقای هاشمی رای دادم. شناسنامه: چطور شد که معاون سیاسی وزارت کشور دولت آقای احمدی نژاد شدید با توجه به این که اصولا کسانی در این پست قرار می گیرند که رای آن‌ها به رئیس جمهور باشد؟جنتی: در آن زمان در ستاد آقای هاشمی فعالیت می کردم؛ اعتقاد قلبی من این است که بعد از انتخابات هر کسی رئیس جمهور شود، چه من به او رای داده باشم و چه نداده باشم، نیاز به وجود من باشد باید کمک کنم؛ در آن زمان آقای پور محمدی به عنوان وزیر کشور انتخاب شد و این پیشنهاد را وی داد و با آقای احمدی نژاد نیز هماهنگ شده بود. چون بر اساس دستور العمل که آقای احمدی‌نژاد ابلاغ کرده بود همه وزرا باید معاونینشان را هماهنگ می کردند ان هم معاون سیاسی که مهم هم بود.بعد که آقای احمدی نژاد فهمید ما با آقای هاشمی همراهی داشتیم بر آقای پور محمدی فشار فوق العاده‌ای وارد کرد که ما را کنار بگذارد؛ آقای پور محمدی تا یک سالی مقاومت کردند ولیکن من راضی به فشار بر آقای پور محمدی نبودم و خود قبول کردم که کنار بروم. شناسنامه: مگر امکان دارد آقای احمدی نژاد از ابتدا خبر نداشته باشد که در ستاد آقای هاشمی فعالیت داشتید؟جنتی: ممکن است اطلاع نداشته باشند؛ به هر حال بعد از انتصاب ما حساسیت نسبت به ما ایجاد شد در حالی که طول آن مدت، تمام سخنرانی‌های من دفاع از مواضع دولت بوده است.شناسنامه: دوباره به کویت رفتید؛ گفته می‌شود در سیستم وزارت خارجه مرسوم نیست که سفیری که دو دوره یک جا بوده دوباره دور سوم بفرستند. اما شما را فرستادند.جنتی: اکنون این گونه نیست البته ما خیلی کارهای خلاف عرف بین المللی انجام می دهیم که یکی نیز این امر است که تعدادی از سفرا دو یا سه بار به یک ماموریت در کشور فرستاده شدند؛ ممکن است یک نفر به عنوان کارشناس یا نفر دوم در یک کشوری باشد و در دوره بعد به عنوان سفیر برود و هیچ مشکلی هم ندارد و کاملا متعارف است ولی در دوره دوم که قرار شد من بروم آقای احمدی نژاد اصرار بر رفتن من به کویت بود؛ در حالی که با توجه به اشرافی که به برخی دیگر از کشورهای حوزه خلیج فارس داشتم، با اصرار آقای احمدی نژاد به کویت رفتم. شناسنامه: سال ۸۸ نیز کویت بودید؟جنتی: بله؛ تا سال ۸۹ کویت بودم. شناسنامه: در انتخابات ۸۸ به چه کسی رای دادید؟جنتی: در این انتخابات رای مخفی بود؛ قرار بود رای‌ها عنوان نشود.شناسنامه: در باقی انتخابات نیز رای مخفی بود ولی بیان کردید.جنتی: به آقای احمدی نژاد رای ندادیم. شناسنامه: فتنه بزرگ سال ۸۸ شما را هم نگران کرد؟جنتی: اخباری از گوشه و کنار دنیا می شنیدیم که در مقابل سفارت خانه‌ها تجمع کردند؛ در مقابل سفارت خانه ایران در کویت نیز این تجمع وجود داشت؛ ما چند روز درگیر این وضعیت بودیم و همواره با مقامات امنیتی در تماس بودیم که افرادی که اعتراضی دارند نیایند به سفارت نزدیک شوند. پلیس کویت نیز همکاری و هماهنگی لازم را داشت.در انتخابات آن دوره از بین ۱۹ هزار نفر ایرانی که در کویت بودند و در این انتخابات شرکت کردند ۱۱ هزار نفر به اقای احمدی نژاد رای دادند؛ به هر حال افرادی که آقای موسوی رای داده بودند معترض بودند. شناسنامه: به دلیل ارتباطی که در گذشته با آقای موسوی داشتید تلاشی برای آرام کردن فضا نکردید؟جنتی: ارتباطی با داخل کشور به آن معنا نداشتیم. شناسنامه: در سال ۸۹ خبری مبنی بر کشف شبکه جاسوسی ایران در کویت منتشر شد؛ هم زمان با پایان دوره سفارت شما بود؛ این مرتبط با دوره سفیری شما بود؟جنتی: ارتباطی نداشت. خبرهایی که در ویکی پدیا در خصوص زندگی نامه من وجود دارد به اشتباه نوشتند که من را بازگرداندند؛ اصلا این گونه نبوده است؛ ماموریت‌های من معمولا در دوره‌های اخیر در وزارت خارجه ۳ ساله بوده است و گاهی بر حسب انتخاب فرد جایگزین تمدید می‌شد؛ من مدت ۶، ۷ ماه هم مدتم را آقای متکی تمدید کرده بودند. شناسنامه: آن جریان شبکه جاسوسی چه بود؟جنتی: این معمولا جریاناتی هستند که تلاش دارند دولت کویت را بترسانند که ایران دارد در آن جا دخالت می‌کند ؛ تا کنون چندین بار اتفاق افتاده است که برخی اتباع خود را بازداشت می‌کنند و بعد عنوان می‌کنند با برخی عناصر در داخل ایران مرتبط بودند و جاسوس هستند؛ کویت مطبوعاتی دارد که همواره مخالف ایران قلم می‌زدند و این مطبوعات به این قضایا دامن می‌زدند؛ تا امروز نیز تمام موارد ثابت شده است که ایران دخالتی نداشته است؛ مقامات کویتی نیز به این امر اعتراف دارند. شناسنامه: چه شد که آقای روحانی شما را برای این سمت انتخاب کرد؟جنتی: زمانی که آقای روحانی به عنوان رئیس جمهور انتخاب شدند و به دنبال انتخاب اعضای کابینه خود بودند، افراد متعددی برای وزارت خانه‌های مختلف از جمله وزارت ارشاد مطرح بودند؛ به دلیل این که ۱۲-۱۰ سال در وزارت امور خارجه فعالیت می کردم، علاقه داشتم به عنوان یک کارمند یا مدیر در وزارت امور خارجه ادامه فعالیت کنم با این که بازنشسته بودم و در مرکز تحقیقات کار پژوهشی و تحقیقاتی آن هم در حوزه سیاست خارجه به خصوص خاورمیانه و کشورهای عربی انجام می‌دادم.در نهایت اقای روحانی بعد از بررسی‌های مختلف با افراد متعدد به من وزارت ارشاد را پیشنهاد کردند و من نیز به شدت ابا و امتناع داشتم چرا که کم و بیش با مشکلات و حاشیه های این وزارت خانه آشنا بودم؛ آقای روحانی بر پذیرش این سمت از سوی من اصرار فوق العاده داشتند.به آقای روحانی گفتم که حاضر به پذیرش مسئولیت در برخی وزارت‌خانه‌های دیگر هستم. شناسنامه: کجاها را گفتید؟جنتی: مثلا وزارت کشور ولیکن آمادگی برای حضور در وزارت ارشاد نداشتم ولیکن تنها گزینه آقای روحانی بعد از بررسی‌ها من بودم. شناسنامه: قبل از شما با چه کسانی در خصوص پذیرش این مسئولیت صحبت شد؟جنتی: با افراد دیگری صحبت شده بود، شاید ضرورت نداشته باشد در این برنامه عنوان شود. شناسنامه: ارتباط با مجلس چگونه است؟جنتی: ارتباط ما خوب است و مشکلی با مجلس نداریم. شناسنامه: یعنی ارتباط آن‌ها خوب نیست؟جنتی: نه؛ برخی از دوستان در مجلس بر برخی نکات بحث دارند که همواره اعلام آمادگی کردیم و به کرات در کمیسیون فرهنگی حضور یافتیم. شناسنامه: برخی از روزنامه‌ها که حالا طرفداران و هم نظر با دولت هستند، هر از چند گاهی بحث استیضاح شما را کلید می‌زنند؛ قصد دارند شما را از موضع استیضاح دور نگه دارند یا می‌خواهند وضعیت مجلس و دولت را تیره نشان دهند.جنتی: از هدف آن‌ها اطلاع ندارم؛ بالاخره بر اساس برخی اظهارات این امر را بیان می کنند؛ اخیرا یکی از نمایندگان مجلس اظهار کرده بودند که قرار است فردا استیضاح فلانی را تقدیم هیات رئیسه کنیم؛ این امر منشا پرداختن برخی مطبوعات به این مطلب شده بود. حالا یکی بیاید بگوید امضاکنندگان به حد نصاب رسیده است یکی بگوید نرسیده. یکی بگوید مطرح نیست. شناسنامه: آیا دفاع و اشاعه ارزش‌های انقلاب را در برنامه خود دارید؟جنتی: قطعا این گونه است؛ هم در برنامه‌ای که به مجلس ارائه دادم و هم در سخنرانی که در مجلس انجام دادم و هم در تمام اظهارات و مصاحبه‌های خود به این امر اذعان دارم؛ من همواره به این نکته پای فشرده‌ام که نسبت به ارزش‌های انقلاب و باورهای انقلابی خود نگاه عمیق داریم؛ به خصوص در حوزه فرهنگ اعتقاد عمیق دارم که سیاست‌های مقام معظم رهبری در حوزه فرهنگ در بخش های مختلف بیان کردند باید دقیق اجرا کنیم.‌آقای روحانی نیز بر این نکته تاکید دارند که ممکن است مقام معظم رهبری نسبت به برخی از وزارت خانه ها نظر خاصی نداشته باشند ولیکن نسبت به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مساله فرهنگی عنایت خاص دارند بنابراین تمام توجهات ایشان باید مورد توجه قرار گیرد. شناسنامه: چه روش‌هایی را پیش روی دارید؟ زیرا این حرف در مقام صحبت آسان است. شما هم که فرد بسیار باتجربه هستید.جنتی: مقام معظم رهبری این را تبیین کردند؛ ایشان بارها فرموده‌اند که ما جبهه فرهنگی انقلاب داریم که باید از این عناصر مومن و پایبند به ارزش های انقلاب در این زمینه بهره ببریم به خصوص نیروهای جوانی که وارد این صحنه می شوند حالا چه در حوزه سینما چه هنرهای نمایشی این افراد باید از سوی وزارت خانه مورد حمایت قرار گیرند.برخی در آن طرف قرار دارند که ممکن است با انقلاب زاویه داشته باشند، ایشان با این که این افراد کار خود را بکنند بحثی ندارند ولیکن روی این که ما جبهه‌ای را که با انقلاب زاویه دارند حمایت کنیم بحث است. که آن را هم طبق سیاست‌هایی که ایشان ابلاغ می‌کنند دنبال می‌کنیم.ما در حوزه سینما مواردی که در سال ۸۹ مقام معظم رهبری در دیدار با مدیران حوزه سینما مطرح کردند، تمام را به سازمان امور سینمایی ابلاغ کردیم که دقیقا در حوزه‌های متخلف و بخش‌ها عمل کنند؛ در حوزه هنرهای نمایشی همین است. در حوزه کتاب نکاتی که ایشان در طول دو دهه مطرح فرموده‌اند و همه نیز تدوین شده است دقیقا مورد توجه است ممکن است گاهی اشکالی جزئی در کتابی پیدا شود. وقتی در سال ۹۲، شصت و شش هزار عنوان کتاب چاپ می کنیم که بیش از ۵۰ درصد آن چاپ اول هستند ممکن است در ۵ تا کتاب هم مشکلی بوده که از زیر دست ویراستار یا بررسی کننده در برود. این ها به نظرم قابل اغماض است. شناسنامه: به نظر خود در این مدت در این مسیر موفق بودید؟جنتی: اقدامات فوق العاده خوبی صورت گرفته است؛ در حوزه کتاب قبل از ما حدود۴-۳ سال هیئت نظارت بر کتاب نداشتیم؛ در طول این دوره ۲۱ نفر از شخصیت‌های علمی، فرهنگی و فرهیخته به شورای عالی انقلاب فرهنگی معرفی و تائید شدند تا در این زمینه شروع به فعالیت کنند.شورای پروانه ساخت فیلم، شورای پروانه نمایش فیلم و در تمام حوزه‌ها افراد اهل نظر تعیین شدند؛ من کار را به اهل آن واگذار کردم همان گونه که در سخنرانی خود در مجلس برای رای اعتماد این امر را متذکر شدم. در حوزه معاونت‌ها و چه در حوزه مدیران معمولا کسانی هستند که هم دارای فکر خاص هستند و هم بدون گرایش خاصی وهم اهل نظر هستند شناسنامه: در جایی اذعان کردید فرهنگ باید از مسائل سیاسی و امنیتی جدا شود؛ می‌دانید که عرصه نظامی و امنیتی در عرصه فرهنگی متمرکز شدند و در این زمینه فعالیت می‌کنند؛ صحبت شما را چگونه می‌توان معنا کرد؟جنتی: به یاد ندارم چنین تعبیری کرده باشم. من هیچ جا یادم نمی‌آید. اما این که نباید به مسئله فرهنگ نباید نگاه امنیتی داشته باشیم را بیان کردم؛ باید بر اساس معیارهای ارزشی که مسئله فرهنگ دارد به این مسئله نظر شود.شناسنامه: تا چه میزان به تهاجم فرهنگی معتقد هستید؟جنتی: در سخنرانی خود در مجلس در جریان رای اعتماد داشتم این مسئله را مطرح کردم؛ تهاجم فرهنگی را یک توهم نمی‌دانیم بلکه یک واقعیت است. مقام معظم رهبری نیز بیش از دو دهه بر این مسئله تاکید دارند؛ این امر جزء باورهای ما است و امری است که به آن عمل می شود و به دنبال مقابله با آن هستیم.در طی این مدت کتاب‌های بسیاری برای مجوز انتشار وارد شدند که احساس کردیم در این چارچوب می گنجد، در نتیجه مجوز چاپ به آن‌ها داده نشد. شناسنامه: در خصوص ممیزی کتاب دو نقل قول متفاوت از شما عنوان شده است؛ ممیزی قبل از نشر باید به ممیزی بعد از نشر منتقل شود و بعد از چند روز عنوان کردید بردن ممیزی به بعد از نشر صلاح نیست؛ کدام یک از این دو نظر اشتباه بوده است؟جنتی: گفته نشده است صلاح نیست. در ابتدای ورودم به وزارت ارشاد بر اساس بعضی از اظهارنظرهایی که آقای روحانی هم در دوران مبارزات انتخاباتی‌شان داشتند من بیان کردم ممیزی قبل از نشر را می توانیم حذف کنیم و به دست ناشرین سپرده شود؛ ناشرین بر اساس قوانین نشر ممیزی کنند؛ بعد از نشر در وزارت ارشاد ممیزی شود؛ فرد به دلیل آگاه بودن از قوانین رعایت ضوابط را انجام می دهد تا بعد از چاپ از سوی وزارت ارشاد گفته نشود فلان صفحه حذف شود و فلان قسمت باید تغییر کندو ناشران این امر را نپذیرفتند و برخی اذعان داشتند که وزارت ارشاد قصد دارد سانسور را از خود به ناشران منتقل کند؛ در نتیجه ما خود طبق ضوابط نشر خودمان وظیفه داریم این کار را بکنیم . و هیئت نظارت که ما به شورای انقلاب فرهنگی معرفی کردیم برای این بود این وظیفه را انجام دهد. بعد از ۲ ماه اعلام کردیم تمام ضوابط ممیزی نشر را قبول داریم و بر طبق قانون اعمال می کنیم و تا کنون نیز به این نحو اعمال شده است. شناسنامه: راه حل همان راه حل قدیمی است که انجام میشود؟جنتی: بله؛ همان راه حلی که در گذشته انجام می شد؛ البته هیات نظارت بر کتاب مباحثی را درون خود داشتند؛ باید به برخی از نهادها که شناخته شده هستند، مجوز داده شود تا خودشان اگر شورای کتاب دارند که مورد اعتماد هستند آن شورا اگر تصویب کرد تصویب وزارت ارشاد تلقی شود. شناسنامه: چندین بار از فهرست ممنوع القلم‌ها صحبت کردید در دوره دولت قبل. معاون فرهنگی شما اعلام کرده است سند مکتوبی در این زمینه وجود ندارد و این امر شفاهی بوده است؛ این اذعان درست است؟جنتی: منظور از مکتوب این است که جایی نوشته نشده است که لیست کرده باشند بگویند این مثلا ۷۰، ۸۰ تا آدم هر چه کتاب آوردند نباید بپذیریم. چنین لیستی نبوده است. ما آن را که بحث کردیم گفتیم بله ما آن را قبول داریم یک سری از افراد هستند که این ها آدم‌های بدنام و وابسته به رژیم گذشته هستند و شخصیت‌هایی هستند که مورد تأیید نیستند اما این که شما بیایید یک مجموعه را فقط به خاطر اسمش رد کنیم مورد قبول نیست کتاب را بررسی می کنیم؛ اگر محتوا مورد قبول ما باشد، تائید می شود. شناسنامه: الان مثلا داریم کسانی را که بر اساس ضوابط، نهادهای امنیتی این افراد را به شما ابلاغ کرده باشند جنتی: بله؛ وجود دارد. منتهی سیاست کلی این است که محتوای کتاب بررسی شود لذا بسیاری از کتاب هایی که در گذشته تنها به دلیل نام مولف یا ناشر رد شده بود، مورد بررسی قرار گرفت و برخی با اصلاحات و برخی بدون اصلاحات مورد تائید قرار گرفته است و اجازه چاپ داده شده است. شناسنامه: مجوز به دفن دو فردی که موسیقی زیرزمینی کار می‌کردند در دوره شما خبرساز شد؛ ماجرا چه بود؟جنتی: بارها در این باره توضیح دادیم ولیکن برخی هم چنان بر حرف خود پافشاری می کنند؛ دو فرد این گروه برادر بودند که با فرد ثالثی گروه موسیقی تشکیل دادند و نام گروه را سگ‌های زرد گذاشتند؛ اختلافاتی با هم پیدا کردند و نفر ثالث به این دو نفر تیراندازی کرده بود و این دو برادر را کشته بود.بحث انتقال جنازه این دو به ایران مطرح شد. نهاد غیر دولتی در خارج کشور تحت عنوان انجمن قربانیان خشونت هزینه حمل جنازه این افراد را پرداخت کرده بود و به ایران آوردند؛ ما را متهم کردند که ۱۰۰ هزار دلار برای حمل این جنازه‌ها به ایران هزینه کردیم که ما از این امر بی خبر بودیم.در دوران وزرای گذشته توافقی با شهرداری تهران شده بود مبنی بر این که قطعه ای به هنرمندان اختصاص داده شود؛ این که چه کسانی هنرمند شناخته می شود و باید در این قطعه دفن شود شورای شهر با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هماهنگ می کردند؛ این افراد را از وزارت ارشاد استعلام کردند.این افراد قربانی خشونت بودند و والدین این دو مقتول از افراد مورد تائید وزارت ارشاد و سینماگر بودند،اعلام شد می توانند در قطعه هنرمندان دفن شوند؛ دخالتی دیگری در این داستان نداشتیم و باقی سخنان اتهامات ناروا است. شناسنامه: پس صدور مجوز دفن آن‌ها در قطعه هنرمندان بیشتر به خاطر پدر آن‌ها بود؟جنتی: خود این خانواده هنرمند بوده است و این که داغدیده بودند، در نتیجه مجوز دفن این جنازه در قطعه هنرمندان صادر شد. شناسنامه: این که از پدر شما در برخی محافل و مطبوعات نوشته می‌شود، چه حسی پیدا می کنید؟جنتی: خود ایشان معمولا با سعه صدر برخورد می‌کنند. من از این جهت که پدر من است ناراحت می شوم. با این که واکنشی نشان نمی دهم ولیکن آدمی بر اساس علایق عاطفی خود دوست ندارد درباره پدر و یا برادرش از این صحبت ها بشنود. شناسنامه: تا چه اندازه با پدر اختلاف نظر دارید؟جنتی: بسیار اندک؛ برخی گمان می کنند اختلاف سلیقه ما بسیار است ولیکن در واقعیت این گونه نیست؛ گاهی در برخی مسائل سیاسی اختلاف نظر وجود داشته است، مربوط به الان هم نیست مثلا در دو دهه گذشته ممکن است اختلافاتی وجود داشته است. در کمال احترامی که من نسبت به پدر دارم و محبتی که پدر نسبت به من دارند این اختلاف نظر وجود داشت.شناسنامه: چه اندازه پدر را دوست دارید؟جنتی: این واضح است؛ جدای از این که پدر بنده است، از نظر معنوی مربی من هستند؛ اگر چیزی داشته باشم بخش عمده آن مرهون تربیت پدر است؛ زهد، تقوا، ورع و ساده زیستی و خصلت‌های والای اخلاقی ایشان برای من قابل لمس و مشاهده است بنابراین برای ایشان احترام بسیاری قائل هستم با توجه به این که اختلاف سلیقه هایی در برخی مسائل سیاسی یا فرهنگی وجود دارد. شناسنامه: آخرین توصیه ایشان به شما چه بود؟جنتی: به یاد ندارم؛ شاید زمانی به من گفتند به گونه ای عمل نکنید که بهانه دست کسی بدهید؛ این نکته ای بود که به یاد دارم به من گوشزد کردند. شناسنامه: پدر بزرگوارتان اذعان داشتند در بحث های شما و پدر، والده از ما طرفداری می‌کنند.جنتی: ما به طور مرتب هفته ای یک بار خدمت پدر می رسیم و مباحث مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و... مطرح می‌شود. شناسنامه: تلاشی برای بازگشت اخوی به مسیر انجام دادید؟جنتی: بله؛ در دومین دفعه دستگیری و ورود به زندان، به عنوان عضو سازمان مجاهدین خلق دستگیر شد؛ در زندان عملا همراه این سازمان بود، وقتی او از اعضای سازمان فاصله گرفته بود حتی زندانیان وی را بایکوت کرده بودند ؛ این طور هم برای او می‌شد زندان در زندان. بعد از آزاد شدن از زندان، او را به عنوان عضوی از سازمان مجاهدین خلق می شناختند که تفکر آن‌ها را دنبال می کرد.در اواخر ۵۷ و بعد سال ۵۸ با وی رفت و آمد داشتم، یک مدت هم که بیشتر در اصفهان بود و در یک دوره کاندید سازمان مجاهدین خلق بود؛ کاندید جنبش مجاهدین بحث می کردم با ایشان منتهی روش وی و برخی دوستان ما که بعد به این سازمان پیوستند، این بود که بعد از بحث طولانی مدت پاسخی از سوی آن ها نمی شنیدید؛ برادر من نیز این گونه بود؛ اصولا استدلالی نداشتند و پاسخی نمی دادند. در قم مثلا از جمله افرادی که با من هم پرونده بود و جز گروهی بود که تشکیل داده بودیم، او هم زندان بود و بعد پیروزی انقلاب آزاد شد. یک بار در قم با ایشان صحبت کردم و گفتم در خارج زندان این حوادث گذشته مجاهدین خلق این برخوردها را داشتند اخرش گفت فرمایشی ندارید و رفت. شناسنامه: ایشان از شما کوچکتر بودند؟جنتی: حدود سه سال کوچکتر بودند.
کد خبر: ۴۸۳۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۱۶

از لحاظ عمرانی دولت آقای روحانی هیچ جای قابل رقابتی با دولت آقای احمدی نژاد ندارد. جاده هایی که در این هشت سال دولت ایشان درست شده است یا بنای خانه برای کارمندان و مردم مستضعفینی که امید نداشتند، صاحب خانه شوند کارخانه های صنعتی که در کشور زده شد، هواپیمایی که به کشور وارد و به خطوط ناوگان هوایی ما افزوده شد، رشد قطار و راه آهنی که در هشت سال داشتیم و سایر خدمات درزمینه آب رسانی، برق و تلفن رسانی به روستاها و سنت تعدیل نرخ انرژی و پرداخت مستقیم به مردم از جمله اقدامات خوب دولت آقای احمدی نژاد بوده است و باعث شده مردم مستضعف به نیکی از آقای احمدی نژاد یاد کنند و این انتقادها هم تا حالا تاثیری نداشته است. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com : روح الله حسینیان ،نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی و عضو ارشد جبهه پایداری در گفت وگو با خبرنگار پارلمانی روزنامه روزان می گوید: مجموع عملکرد دولت احمدی نژاد از لحاظ عمرانی هیچ جای قابل رقابتی با دولت دولت روحانی ندارد. وی سوال از وزرا را حق مجلس می داند و تاکید می کند: در دولت احمدی نژاد سوال و تهدید به استیضاح خیلی زیاد بود و هیات رییسه هم از این سوال و استیضاح ها حمایت می کرد اما درحال حاضر لااقل هیات رییسه مجلس جلوی سوال و استیضاح ها را هم گرفته است. مشروح این گفتگو را در ادامه بخوانید: در ماه های اخیر انتقادهای بسیاری از دولت آقای احمدی نژاد مطرح است،لطفا به عنوان یکی از حامیان ایشان بفرمایید تاچه اندازه این نقدها را وارد می دانید؟ببینید؛هرکسی که کار می کند مورد انتقاد هم قرار می گیرد که ممکن است این انتقاد وارد هم باشد. اما یک دولت را باید در مجموع بررسی کنیم. باید ببینیم مجموع عملکرد دولت آقای احمدی نژاد از لحاظ سیاست خارجی و سیاست داخلی و اقتصاد چه بود؟ از لحاظ عمرانی دولت آقای روحانی هیچ جای قابل رقابتی با دولت آقای احمدی نژاد ندارد. جاده هایی که در این هشت سال دولت ایشان درست شده است یا بنای خانه برای کارمندان و مردم مستضعفینی که امید نداشتند، صاحب خانه شوند کارخانه های صنعتی که در کشور زده شد، هواپیمایی که به کشور وارد و به خطوط ناوگان هوایی ما افزوده شد، رشد قطار و راه آهنی که در هشت سال داشتیم و سایر خدمات درزمینه آب رسانی، برق و تلفن رسانی به روستاها و سنت تعدیل نرخ انرژی و پرداخت مستقیم به مردم از جمله اقدامات خوب دولت آقای احمدی نژاد بوده است و باعث شده مردم مستضعف به نیکی از آقای احمدی نژاد یاد کنند و این انتقادها هم تا حالا تاثیری نداشته است. با این تفاسیر به نظر شما اگر آقای احمدی نژاد بخواهند به قدرت بازگردند و برای ریاست جمهوری آینده کاندیدا شوند شانسی برای پیروزی دارند؟به نظر من در یک حالت عادی بسیاری از مردم رای مجددی به ایشان می دهند. میزان رای آقای احمدی نژاد بیشتر در شهرهای بزرگ است یا شهرستان ها؟همان منوالی که در سال 88 اتفاق افتاد به همان شکل مردم رای خواهند داد. در دولت قبل مردم نسبت به گرانی ها و طرح های نیمه تمام انتقادهایی داشتند و بعضا مواضع ایشان درخصوص آزادی بیان مورد انتقاد بود، درواقع این باور بوده و هست که در دوران آقای احمدی نژاد هم فضا بسته شد و هم با مخالفان برخورد تندی صورت گرفت،درخصوص این انتقادها چه پاسخی دارید؟اینها حتما دروغ است. دولت آقای احمدی نژاد چکار کرد که جلوی آزادی بیان را گرفت؟ آیا از رقبای خودش شکایت کرد؟ درحالی که این همه تهمت زدند و فضا سازی کردند فقط یک یا دو شکایت شد که آن هم بخشیده شد و گذشت اما همین دولت که شعار آزادی می دهد از سوی شورای عالی امنیت ملی چند شکایت از نمایندگان شده است یا وزیر دولت سابقه نداشته به خاطر سوال از نماینده شکایت کند که این اتفاق افتاده است. درحالی که قانون اساسی صراحتا حق سوال از وزرا را برای نمایندگان به رسمیت شناخته است.اما کی احمدی نژاد به مخالفان خودش خطاب کرد به جهنم بروید. اما آقای احمدی نژاد هم از اصطلاحات نامناسبی در گفتارشان استفاده می کردند؟مثلا. برخی از این اصطلاحات قابل گفتن نیست.نه شما بگویید اشکالی ندارد. فارغ از جملات زننده ای که قابل تکرار نیست و درجوامع بین المللی بسیار مورد انتقاد قرار گرفت از جمله مواردی که می توان به آن اشاره کرد همان خس و خاشاک بود که در نقد مخالفانشان به کار بردند؟این جمله درباره مخالفین نبود،من یادم هست این جمله درباره کسانی گفته شد که در خیابان شورش می کردند اما اینها فضاسازی کردند؛گفتند آقای احمدی نژاد به مخالفانش می گوید. به هرحال بخشی از همین آشوب های خیابانی منتقدان آقای احمدی نژاد بودند؟به نظر من دولت آقای احمدی نژاد به مراتب بیشتر از این دولت به مخالفین احترام می گذاشت. شما فرمودید سوال از وزرا حق مجلس است اما براساس آماری که خود مجلس ارائه داده تعداد این سوالات به مراتب نسبت به دولت آقای احمدی نژاد نه تنها به طور چشمگیری افزایش داشته بلکه بسیاری از وزرا در همان ماه های اولین سال کاری دولت تهدید به استیضاح شدند؟شما به عنوان یکی از چهره های شاخص منتقد دولت چه جوابی در توجیه این رویکرد مجلس دارید؟من این حرف را قبول ندارم،اتفاقا در دولت آقای احمدی نژاد دو مساله مطرح بود؛اول اینکه سوال و تهدید به استیضاح خیلی زیاد بود و هیات رییسه هم از این سوال و استیضاح ها حمایت می کرد اما درحال حاضر لااقل هیات رییسه مجلس جلوی سوال و استیضاح ها را هم گرفته است و به یکباره یکی از روسای هیات رییسه اعلام می کند هیچ استیضاحی در مجلس مطرح نیست در حالی که اینگونه نیست .هیات رییسه فضا سازی می کند تا جلوی سوال و استیضاح گرفته شود.سوالات مطرح می شود و پس از 7تا8ماه آن هم با فشار حاضر می شوند یکی از این سوالات را در دستور کار قرار دهند.امروز برعکس شده یعنی مجلس به مراتب منتفی شدن سوال و استیضاح را تسهیل می کند،درحالی که در گذشته راه را برای مطرح شدن سوال و استیضاح تسهیل می کردند. به نظر شما این سوال و استیضاح درحال حاضر باید به چه صورت انجام شود؟ما هم معتقدیم بالاخره دولت قوه مجریه است و با مشکلات فراوانی روبروست؛به قول مقام معظم رهبری قوه مجریه در وسط میدان عمل است اما مشکل این است که دولت از یک مشت انسانهای مسن استفاده می کند به همین دلیل دولت خیلی بی تحرک است و سوالاتی هم که مطرح می شود بسیار فنی است.درحال حاضر آمار غلط می دهند می گویند ما از رکود خارج شده ایم درحالی که باید این مساله به عینیه نشان داده شود یعنی کارخانه ای مجددا مشغول به کار شده یا کارخانه ها به ثبات رسیده اند و درحال تعطیلی نیستند و کارگرانشان را بیرون نمی کنند بانک مرکزی باید این مساله را اعلام کند که چطور شده ما از رکود خارج شده ایم فقط آمار نقطه به نقطه تورم را می دهند در حالی که به قول آقای روحانی مردم با جیبشان چنین احساسی نمی کنند که تورم مهار شده است.از دولت انتظار است باتوجه به ادعای وزیر نفت که می گوید در آمد نفتی ما بیشتر شده است یا آقای روحانی مدعی هستند تحریم ها ترک برداشته است و فشار قبلی نیست ، تحرک اقتصادی در کشور بیشتر شده باشد،درحالی که قیمت آب و برق گران شده بدون آنکه حرفی زده شود. آقای احمدی نژاد اگر قیمت برق و آب را گران می کرد بالاخره چیزی هم روی یارانه ها می گذاشت بنابراین سوالات امروز بیشتر فنی است تا سیاسی . اما خیلی ها استیضاح وزیرعلوم را سیاسی می دانند؟نه اینطور نبود. یعنی این استیضاح ربطی به بورسیه های غیرقانونی نداشت؟خیر، وزیر آموزش عالی دانشگاه را به سمت و سویی برد که فقط یک تلنگری نیاز داشت تا دانشگاه ها را برهم بریزد،افراد جریان فتنه را برسر کار آورد.به هرحال مگر چند نفر از فرزندان نمایندگان بورسیه داشته اند؟ثابت کنند استیضاح کنندگان از بورسیه بگیران بوده اند. پس از نظر شما دولت آقای روحانی برخلاف دولت اقای احمدی نژاد هیچ نقطه قوتی ندارد؟من اینطور نمی گویم. بالاخره هر دولتی نقاظ ضعف و قوتی دارد اما بحث ما برسر این است که باید مجموعه را بررسی کنیم؛به نظر من مجموعه دولت آقای روحانی دولت مجموعه ناکارآمدی است.
کد خبر: ۴۵۸۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۵

سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com : عضو شورای مرکزی موتلفه معتقد است که محمود احمدی نژاد می تواند یکی از گزینه های اصولگریان برای انتخابات ریاست جمهوری سال 96 باشد. حمیدرضا ترقی با بیان این مطلب در گفتگو با فرارو درباره اظهارات مشاور احمدی نژاد گفت: هنوز اصولگریان برای انتخابات ریاست جمهوری سال 96 هیچ تصمیم نگرفته اند و در حل حاضر تمام ذهن ها بر انتخابات سال آینده مجلس تمرکز دارد. او درباره اینکه اگر سال آینده انتخابات ریاست جمهوری باشد او برای حضور احمدی نژاد دعا می کند یا خیر گفت: فکر می کنم که اظهار نظر در این رابطه باید دقیق باشد. موضوعی که وجود دارد این است که تاکنون هیچ رییس جمهوری در ایران نتوانسته است برای دو دوره دیگر رییس جمهور شود. ترقی افزود: نکته بعدی اینکه حضور یک نامزد جدی از سوی اصولگرایان در پایان دوران ریاست جمهوری آقای روحانی بسیار بستگی به عمکرد او در پایان 4 ساله نخست دارد. اگر او در این 4 ساله موفق عمل کند شانس حضور معرفی یک نامزد جدی بسیار ضعیف است اما در غیر این صورت آقای احمدی نژاد می تواند یکی از گزینه های مطرح باشد. عضو شورای مرکزی موتلفه در خاتمه گفت: اما اگر اصولگریان بخواهند باردیگر از احمدی نژاد حمایت کند قطعا این بار نسبت به گذشته سخت گیری بیشتری خواهند کرد و علکمرد قبلی احمدی نژاد منهای اصولگریان را مورد توجه قرار خواهند داد.
کد خبر: ۴۵۳۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۰

اصولگرایان اگر می‌خواهند مجددا به قدرت بازگردند باید دعا کنند تا آقای احمدی‌نژاد راضی به کاندیداتوری شود. اگر اصولگرایان می‌خواهند آقای روحانی در سال 96 رئیس‌جمهور نشود باید حتما به دنبال آقای احمدی‌نژاد بیایند چراکه کسی را برای رقابت با آقای روحانی ندارند. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com عبدالرضا داوری از جمله افراد نزدیک به محمود احمدی‌نژاد است که در نوشته‌ها و گفت‌وگوهایش به شکلی صریح از محمود احمدی‌نژاد دفاع می‌کند. داوری در مصاحبه تفصیلی‌اش با ایلنا، به نقد و بررسی دولت روحانی می‌پردازد و می‌گوید که روحانی اولین دولتی خواهد بود که شاید دور دوم ریاست جمهوری را نبیند و دلیل آن را تقابل روحانی و دولتمردانش با محمود احمدی‌نژاد می‌داند و البته می‌گوید تقابل روحانی با احمدی‌نژاد برای راضی نگه داشتن آیت‌الله هاشمی رفسنجانی است چراکه روحانی بدون برنامه‌ریزی هاشمی خواب ریاست جمهوری را هم نمی‌دید. از دیگر سو، وی می‌گوید که روحانی در عرصه‌ای "سیاست خارجی" قدم گذاشته و سرمایه‌گذاری کرده است که پارامترهایش دست وی نیست و اینک نیز می‌گوید توافق هسته‌ای در کار نخواهد بود. داوری از سوی دیگر مدعی عدم برنامه‌ریزی محمود احمدی‌نژاد برای انتخابات مجلس و ریاست جمهوری آتی است و البته بیان می‌کند که اصولگرایان برای بازگشت به قدرت چاره‌ای جز رجوع به محمود احمدی‌نژاد را ندارند. متن کامل مصاحبه دکتر عبدالرضا داوری با خبرگزاری ایلنا در ادامه آمده است: ارزیابی‌تان از عملکرد دولت آقای روحانی چیست؟ دولت آقای روحانی در این مدت دو خطای استراتژیک داشته است. خطای اولشان این بود که تمام تخم مرغ‌هایشان را در سبد مذاکرات هسته‌ای قرار داده‌اند و تمام توفیقات دولتشان را به توفیق در عرصه مذاکرات هسته‌ای گره زده‌اند که طبیعی است کمترین نوسان مثبت یا منفی در عرصه مذاکرات، می‌تواند کل عملکرد دولت را در محور مثبت یا منفی تحت‌الشعاع قرار دهد. در حوزه سیاسی هم دولت ایشان یک خطای عمده دیگر دارند و آن هم اینکه هویت مقابل خود را آقای احمدی‌نژاد تعریف کرده است، به یک معنا "دگر" دولت یازدهم را دولت نهم و دهم می‌دانند و ماموریت دولت خود را بازگرداندن عقربه‌های زمان به پیش از سال 1384 تعریف کرده است. این رفتار دولت یازدهم، سبد آراء آقای روحانی را به شدت آسیب‌پذیر کرده است چون به دلیل حملات غیرمنصفانه و بعضا کینه‌توزانه آقای روحانی و دولتشان به آقای احمدی‌نژاد و دولت قبل، آراء بخش مهمی از جامعه که در مناطق روستایی و کمتر توسعه‌یافته و حاشیه‌ای قرار دارند و تقریبا 75 درصد کل سبد آرا در هر انتخاباتی را شامل می‌شوند و به آقای احمدی‌نژاد شدیدا علاقه‌مند هستند در تضاد روحانی- احمدی نژاد که دولت یازدهم دنبال می‌کند از سبد آقای روحانی خارج می‌شود، آن هم در شرایطی که بخش مهمی از این اقشار در انتخابات سال 92 به آقای روحانی رای داده‌اند. بنابراین معتقدم با روند حملات کنونی علیه دولت قبل، آقای روحانی در جلب آراء این بخش مهم از جامعه دچار مشکل خواهد شد ضمن آنکه نظرسنجی‌های معتبر هم این پدیده را تایید می‌کند. یعنی می‌خواهید بگوئید که دیگر آقای روحانی در آن طبقاتی که گفتید حامی ندارد. معتقدم وقتی آقای روحانی بر اساس تحلیل و دستورالعملی که از آقای هاشمی دریافت کرده‌اند، هویت مقابل خود را آقای احمدی‌نژاد نشان می‌دهد، عملا سبد آرای کسانی که به آقای احمدی‌نژاد سمپاتی و علاقه دارند را از دست داده است. شما می‌گوئید آقای روحانی هویت خودش را بعد از انتخابات آقای احمدی‌نژاد قرار داد اما قبل از انتخابات هم اینکه هویت مقابل آقای روحانی، فردی مانند احمدی‌نژاد است، مشخص بود. در فضای عمومی کشور این طور نبود. شما صرفا فضای نخبگان، روشنفکران، دانشگاهیان و روزنامه‌نگاران را معیار ندانید. بدنه عمومی توده‌ها به ویژه در شهرهای کوچک‌تر و روستاها، به هیچ وجه تلقی‌شان این نبود که آقای روحانی در موضع ضدیت با آقای احمدی‌نژاد قرار دارد. اما در هنگام مناظرات و سفرهای تبلیغاتی، آقای روحانی صریحا به نقد سیاست‌های دولت دهم بالاخص سیاست‌های سیاست خارجی دولت می‌پرداخت. هویت مقابل آقای روحانی در انتخابات اخیر آقای جلیلی بود. آقای سعید جلیلی نزد افکارعمومی و مردم نماینده آقای احمدی‌نژاد نبود. آقای احمدی‌نژاد بارها اعلام کرد که من در انتخابات نماینده‌ای ندارم و در انتخابات هم از کسی اعلام حمایت نمی‌کنم. مردم این پیام را دریافت کردند. اگر قرار بود ضدیت با آقای احمدی‌نژاد، موجب رای‌آوری باشد باید آقای قالیباف رئیس‌جمهور می‌شد؛ چون در ایام پیش از انتخابات خرداد 92، بیشترین حملات علیه دولت آقای احمدی‌نژاد را آقای قالیباف و تیم سیاسی رسانه‌ای نزدیک به شهردار تهران ساماندهی کرد. پس از تحلیل‌ محتوای گفتارهای انتخاباتی کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری 92 متوجه شدیم که آقای قالیباف 3.7 برابر بیشتر از آقای روحانی علیه دولت دهم و آقای احمدی‌نژاد سخن گفته بود. اتفاقا کاندیداهای اصولگرا رای نیاوردند چون تمام هویت‌شان را در ضدیت‌ با آقای احمدی‌نژاد قرار داده بودند. با این حساب، با توجه به تحلیل شما اگر آقایان قالیباف و جلیلی هویت‌شان را در ضدیت آقای احمدی‌نژاد قرار نمی‌دادند، احتمال بیشتری برای ریاست جمهوری داشتند. شک نکنید که اگر اصولگرایان با پرچم ضدیت با آقای احمدی‌نژاد حرکت نمی‌کردند و در عین حال با بی‌تدبیری کمپین انتخاباتی آقای جلیلی، صحنه انتخابات به صحنه سازش – مقاومت تبدیل نمی‌شد، آقای روحانی هیچ شانسی برای ریاست‌جمهوری نداشت. اصولگرایان باید دو کار می‌کردند. اول آنکه باید نقشه راه انتخاباتی آقای هاشمی را می‌فهمیدند و می‌دیدند که آقای هاشمی در حال مهندسی انتخابات است تا بتوانند نقشه راه آقای هاشمی را ناکام کنند و صحنه انتخابات را به مدل مورد نظر خود یعنی صحنه کارآمدی تبدیل کنند که در ذهن آقای قالیباف بود ولی همانطور که قبلا گفتم، صحنه عوض شد و انتخابات به جای رقابت بر سر کارآمدی به صحنه رفراندوم هسته‌ای و دوگانه سازش – مقاومت تبدیل شد. نکته دومی که اصولگرایان باید به آن توجه می‌کردند این بود که از تقابل با آقای احمدی‌نژاد احتراز می‌کردند و نه تنها احتراز نکردند بلکه تلاش می‌کردند تا با تصویر خدمتگذار احمدی‌نژادی در صحنه حاضر می‌شدند و خود را بدیل آقای احمدی‌نژاد نشان می‌دادند که در این صورت با رای بالایی پیروز می‌شدند. البته با اقداماتی که در سال‌های 90 تا 92 بخش سیاسی – رسانه‌ای اصولگرایان علیه آقای احمدی‌نژاد سازماندهی کرد، آنان دیگر نمی‌توانستند با آقای احمدی‌نژاد تعامل کنند چراکه دو سال تقابل کرده بودند تا نماینده آقای احمدی‌نژاد را حذف کنند. شما اولین اشتباه آقای روحانی را در این دانستید که ایشان تمامی تخم‌مرغ‌های خود را در سبد مذاکرات هسته‌ای گذاشته است اما خیلی از تحلیل‌گران و صاحب‌نظران هم اعتقاد دارند که از قضا نقطه قوت و پیروزی آقای روحانی در همین عرصه مذاکرات هسته‌ای است. بهرحال توافقی صورت گرفت و مقداری از پول‌های بلوکه شده ایران آزاد شد و روند پرشتاب تحریم متوقف شد... می‌گویند پول‌ها آزاد شده، ولی مگر چقدر پول آزاد شده است؟‌ همین الان 2.8 میلیارد دلاری که قرار شده در چهار ماه به ما بدهند، در همین مدت 4 ماهه 30 میلیارد از درآمدهای صادرات نفت ایران مجددا بلوکه می‌شود. یعنی به ازاء هر یک دلار آزاد شده 11 دلار بلوکه می‌شود! ضمن آنکه در نحوه هزینه‌کرد همین دلارهای آزاد شده هم ده‌ها محدودیت وجود دارد. این مقدار هم پول را آزاد کردن بهتر از این بود که هیچ پولی آزاد نشود... عرض بنده این است که بزرگنمایی و اتکاء به این موضوع اشتباه بود. شما نباید تمامی تخم‌مرغ‌های خود را در سبدی قرار دهید وقتی همه پارامترهای آن سبد تحت کنترل شما نیست. شناخت تیم آقای روحانی از ماهیت آمریکایی‌ها، شناختی سطحی و غیرواقعی‌ است. آقایان فکر کردند که با لبخند زدن و خوش‌وبش‌های دیپلماتیک می‌توانند طرف غربی را نرم کنند که نه تنها این اتفاق رخ نداده است بلکه هرچه نرمتر برخورد کردیم سخت‌تر خوردیم. شما می‌گوئید شناخت سطحی و غیرواقعی است اما آقای ظریف به عنوان وزیر امور خارجه و رئیس تیم مذاکرات، سال‌ها در آمریکا تحصیل و زندگی کرده‌اند و علاوه بر آن، سفیر کشورمان در سازمان ملل بوده‌اند. سال‌ها حضور داشتن در آمریکا مانع عدم‌شناخت صحیح از آمریکا نیست. ممکن است فردی سال‌ها در آمریکا باشد ولی شناخت درستی از ماهیت آمریکا نداشته باشد. اعتقاد دارم آقای روحانی و تیمش شناخت درستی از امپریالیسم و استکبار ندارند. وقتی رهبری آمدند و گفتند من به مذاکرات خوش‌بین نیستم این موضع ایشان مبتنی بر یکسری داده‌ها و اطلاعات دقیق بود که چنین چیزی را بیان کردند. ولی آنقدر عملکرد دولت روحانی و آقای ظریف خوب بوده که فضای قبل شکسته و الان هیات‌های دیپلماتیک برای ورود به تهران درحال سبقت گرفتن از همدیگر هستند. مابه‌ازا این سفرها چیست؟ مابه‌ازایش این نیست که وقتی رئیس‌جمهور آمریکا به رئیس‌جمهور فرانسه می‌گوید از سفر هیات‌های اقتصادی کشورت به تهران جلوگیری کن، اولاند می‌گوید من نمی‌توانم و تورم نقطه به نقطه ما از حدود 45 درصد در حال کاهش است. ادعای کاهش تورم فقط به خاطر فضای روانی ناشی از توافق ژنو است، والا چه اتفاق مهمی در حوزه اقتصاد رخ داده است؟ اصلا چطور می‌شود که تورم پائین بیاید وقتی که رشد اقتصادی منفی است و همزمان نقدینگی ‌موجود در اقتصاد نسبت به سال قبل 30 درصد رشد کرده باشد؟ در حوزه اقتصادی به شکل واقعی هیچ اتفاقی نیافتاده است. فقط بازار ارز نسبت به رفتارهای دیپلماتیک، خوش‌بینی خود را بروز داده است و این موجب شده تا نرخ دلار در محدوده‌ای ثابت بماند. این به نظر شما دستاورد مثبتی نیست؟ این دستاورد هرچه که هست، ماهیت اقتصادی ندارد و به محض وقوع کمترین اختلال در مذاکرات، نرخ دلار جهش می‌کند. ضمن آنکه از سقوط آزاد بورس تهران غافل نشوید. شش میلیون سهامدار جزء و مردم عادی که در بازار بورس سرمایه‌گذاری کرده‌اند، در نه ماه اخیر خرد شده‌اند. واقعیت‌ها فقط شعار نیست. به نظرم، آقای روحانی در حوزه اقتصاد هیچ اقدام ملموسی نکرده است و فقط بر موج مذاکرات هسته‌ای جلو رفته است. هیچ واقعیت اقتصادی در ماه‌های اخیر تغییری نکرده است، حتی همین شیب کاهش تورم را نیز اگر بررسی کنید می‌بینید این روند از اسفند سال 91 شروع شده است و این روندی است که از دوره آقای احمدی‌نژاد با کنترل نقدینگی شروع است. بعد براساس آمارهای بانک مرکزی، رشد نقدینگی در سال 92 افزایش یافته و رشد اقتصادی‌مان هم که منفی است پس این نقدینگی افزایش یافته کجا جذب شده است؟ چطور می‌شود که با این شرایط تورم‌ با مکانیزم اقتصادی کاهش یافته باشد؟ این براساس اصول اقتصاد معقول نیست. تمام حرف من این است که تدبیر اقتصادی‌ نداشتیم بلکه اتفاق سیاسی رخ داده است و اینها آمدند از لحاظ روانی مقداری بازار را آرام کرده‌اند. این یک دستاورد نیست؟ این یک دستاورد موقت است. در سوم آذر 93، اگر توافقی صورت نگیرد، شرایط حتی بدتر از قبل می‌شود. به نظرم، شما امکان رسیدن به توافق غیرممکن می‌دانید؟ بله. چرا؟ وقتی رهبری خطوط قرمز را شفاف و بر اساس منافع ملی و محاسبات کارشناسی بیان کردند، معلوم است که این خطوط قرمز مورد مخالفت آمریکایی‌هاست. ظرفیت غنی‌سازی 190 هزار سویی که رهبری درباره غنی‌سازی اورانیوم اعلام کردند، فراتر از غنی‌سازی صنعتی است و وقتی این خطوط قرمز اعلام می‌شود نشان می‌دهد تلاش‌ها و فشارهای آمریکایی‌ها به ثمر نرسیده است. در یک دوره‌ای، اینها توانستند شکل مذاکرات را تغییر بدهند که شامل سطح و نوع مذاکرات بود. اینکه سطح مذاکرات بالاتر رفته است می‌تواند بر کیفیت مذاکرات اثرگذار باشد اما اینکه این تغییر سطح در نتیجه مذاکرات اثری داشته باشد، تصور درستی نیست. براساس آخرین گفته‌ها، حدود شصت، هفتاد درصد متن توافق جامع نهایی مورد توافق دو طرف مذاکره قرار گرفته است... خب ممکن است که حتی 99 درصد توافق صورت گیرد اما در یک درصد باقیمانده توافق نشود و این یک درصد، کل توافق را زیر سوال ببرد چون دربند آخر توافق ژنو آمده است تا در همه موارد طرفین به توافق نرسند، هیچ توافقی صورت نمی‌گیرد، به عبارتی طرفین بر سر دوراهی همه یا هیچ قرار دارند. مسئله اصلی آمریکایی‌ها با ما در مورد سطح غنی‌سازی است. آمریکایی‌ها به هیچ وجه ظرفیت غنی‌سازی 190 هزار سو را نمی‌پذیرند. مسئله اصلی ما هم رفع فوری همه تحریم‌هاست که آمریکایی‌ها هم به آسانی از این ابزار دست برنمی‌دارند. قبول دارید که آمریکایی‌ها بیش از ما به توافق جامع نیازمند هستند؟ این یک بحث دیگر است. آمریکایی‌ها اگر غنی‌سازی 190 هزار سویی را برای ایران قبول کنند، حزب دمکرات باید برای همیشه در تاریخ دفن شود. چون آنها می‌خواهند بگویند که ما بدون آنکه امتیازی به ایران بدهیم برنامه هسته‌ای ایران را تعطیل کردیم در حالی که اگر هم تحریم‌ها لغو شوند و هم ظرفیت 190 هزارسویی غنی‌سازی برای ایران تثبیت شود که اوباما در موقعیت بسیار سختی قرار می‌گیرد. البته این هدف با استقامت جدی بر سر منافع ملی کشورمان دست‌یافتنی بود اما خطای تیم آقای روحانی این بود که در آغاز کار عملا این پیام را به غربی‌ها دادندکه تحریم‌ها بر ایران موثر بوده و ما به خاطر تحریم‌هاست که آمده‌ایم و در حال مذاکره با آمریکا هستیم. این حرف شما را هم آقای روحانی و هم آقای ظریف بارها رد کردند. متاسفانه با رفتار دولت در آغاز کار و سخن گفتن از خزانه خالی و بحران اقتصادی، غربی‌ها این پیام را دریافت کردند و بر همین اساس هم رفتارشان را محکم تنظیم کردند. تا آنجا که جان کری گفت که توافق نکردن بهتر از توافق بد است. پذیرش ظرفیت غنی‌سازی 190 هزار سویی برای ایران، حتما برای آمریکایی‌ها یک توافق بد است. آقای ظریف هم بارها گفته بودند که ایران زیر بار هر توافقی نمی‌رود و توافق نکردن بهتر از توافق بد است... آقای ظریف هرچند این حرف را گفته است اما آقای کری این موضع را همان روز اول بیان کرد. با این شرایط سخن گفتن از نتیجه برد – برد کاملا بی‌معناست. شما بازی برد – برد را قبول دارید؟ من نتیجه برد – برد بین ایران انقلابی و آمریکای استکباری را از اساس قبول ندارم. چطور می‌شود با آمریکایی‌ها به نتیجه‌ای برسیم که هم پیروزی انقلاب اسلامی باشد و هم پیروزی جبهه شیطان، مگر چنین چیزی امکانپذیر است؟ اینکه شما چنین چیزی را می‌گوئید و از لفظ «شیطان» استفاده می‌کنید، بسیار ایدئولوژیک است. اما عرصه سیاست خارجی و دیپلماسی، عرصه رئالیستی است... اتفاقا استفاده از لفظ شیطان و استکبار برای جبهه غرب کاملا رئالیستی و مبتنی بر واقع‌گرایی است. جمهوری اسلامی هم قرار است ساختاری باشد که از انقلاب اسلامی دفاع کند. انقلاب اسلامی یعنی نفی همه آنچه استکبار است و تحقق کلمه توحید و توحید یعنی نفی استکبار. پس شما به هیچ وجه به مذاکرات خوشبین نیستید؟من اعتقاد دارم که مذاکرات به نقطه پایان رسیده است و در دو ماه آینده هم هیچ اتفاق معناداری نخواهد افتاد. آقای داوری! در هنگام مذاکرات یکسری واژه‌ها از سوی برخی جریانات سیاسی ظهور کرد که نمونه مشهور آن «دلواپسیم» بود. شما یا جریان آقای احمدی‌نژاد هم دلواپس هستید؟ بهرحال نگرانی جدی در مورد شیوه کنش تیم مذاکره‌کننده و پیام‌هایی که تیم دولت آقای روحانی به طرف غربی در این ماه‌ها منتقل کرده، وجود دارد. رهبری بارها از تیم مذاکره‌کننده دفاع کرده است. موضع رهبری با موضع جریان‌های سیاسی فرق می‌کند. بالآخره رهبری از یک موضع بالا جریان‌ها را هدایت می‌کنند. ولی موضع جریان‌ها سیاسی، موضع تعامل و نقد سیاسی است و نقش و سطح‌ تاثیرگذاری رهبری با جریان‌های سیاسی متفاوت است. جریان‌های سیاسی می‌توانند نگرانی‌هایشان را سریع و صریح گویند ولی رهبری به دلیل جایگاه‌شان شاید صلاح نباشد صریحا دغدغه‌ها و نگرانی‌هایشان را بیان کنند. حال به عنوان یک فعال سیاسی فکر می‌کنید این دلواپسی‌ها نزد رهبری هم وجود دارد. قطعا بیشترین دغدغه و در عین حال اشراف نسبت به منافع ملی را رهبری دارند؛ هرچند که من نمی‌دانم این دغدغه‌ها و نگرانی‌ها در کدام حوزه‌ها بیشتر است. آقای داوری! با این حال شاهد حمایت‌های مکرر مقام رهبری از دولت بوده‌ایم که در آخرین بار نیز در دیدارشان با گفتند که همه بدانند که من از دولت حمایت می‌کنم و با همه توانم به دولت کمک خواهم کرد... مگر از مقام معظم رهبری، توقعی غیر از این دارید؟‌ ولی نوع حمایت... اگر به نوع حمایت باشد، حمایت‌هایی که رهبری از آقای احمدی‌نژاد داشتند، در هیچ دوره‌ای مشابه ندارد. حمایتی که رهبری از دولت آقای احمدی‌نژاد کردند، حمایت گفتمانی بود و نه فقط حمایت اجرایی. به غیر از دولت آقای احمدی‌نژاد، رهبری از هیچ دولتی، حمایت گفتمانی نکردند. دوما، مگر از مقام معظم رهبری، توقعی غیر از این دارید؟‌ بهرحال سیاست رهبری در حمایت از دولت‌ها یک سیاست قطعی بوده است هرچند من حمایت ویژه‌ای هم از سوی مقام معظم رهبری در این ماه‌ها ندیده‌ام و فکر می‌کنم که حمایت‌هایی هم که ایشان تاکنون داشته‌اند، در راستای همان حمایت‌های متداول و معمول و جاری بوده است. ولی بالآخره ایشان مذاکره‌کننده‌کنندگان را فرزندان انقلاب دانستند و اعلام کردند که من از تیم مذاکره‌کننده حمایت می‌کنم... این حمایت کاملا طبیعی است چراکه تیم مذاکره‌کننده در حال مذاکره با دشمن است. وقتی سربازی را به جبهه فرستادید، باید این سرباز را از نظر لجستیک و تدارکات حمایت کرد. در عین حال رهبری چندین بار هم گفتند که من به مذاکرات خوشبین نیستم. آیا این دو قابل جمع است؟ خیر. من می‌خواهم بگویم که رهبری از مذاکرات حمایت می‌کنند تا اگر زمانی مذاکرات به نتیجه نرسید، دشمن سواستفاده نکند و باج‌خواهی و زیاده‌خواهی خود را به دوش ایران بیاندازند و بگویند چون رهبری ایران حمایت نکرد، مذاکرات شکست خورد. رهبری نظام حمایت کردند تا ماهیت دشمن روشن شود. تردیدی نداشته باشید که این روند به توافقی منجر نمی‌شود. اگر توافقی صورت نگیرد، این عدم توافق موجب شکست روحانی می‌شود؟ به نظرم به جهت خطای استراتژیک آقای روحانی، دولت بعد از عدم توافق در آذرماه، دچار دست‌اندازهای بسیاری جدی‌ خواهد شد. این دست‌اندازها در کدام عرصه‌ها بیشتر خواهد بود؟ در حوزه اقتصاد و سیاست داخلی مشکلات جدی خواهد بود. دولت آقای روحانی برای حوزه‌های اقتصادی و سیاست داخلی برنامه‌ جدی نداشته و همه موضوعات را به زلف سیاست خارجی گره زده و تصور کرده می‌تواند این پروژه را به پیش ببرند تا از سرریز ارتباط با غرب برای حوزه‌های اقتصادی و سیاست داخلی استفاده کنند؛ چراکه نگاه دولت به مذاکرات صرفا محدود به مسئله هسته‌ای نبوده است. مگر چه نگاهی بوده؟آقایان به همکاری راهبردی با غرب می‌اندیشند. اگر حرف‌تان هم درست باشد، آقای روحانی هم از همان زمان انتخابات، شعار تعامل‌ با دنیا را سر می‌دادند. تعامل با همکاری راهبردی متفاوت است. چون اینها نگاهی فراتر از مسئله هسته‌ای داشتند، تمامی تخم‌مرغ‌ها در این سبد قرار دادند و تصور کردند از سرریز همکاری راهبردی با امریکا، منافع اقتصادی بدست می‌آید و می‌توانند نقاط ضعف در سایر حوزه‌ها را بپوشانند. این باعث شد تا دچار خطای محاسباتی در تعیین استراتژی بشوند و با توجه به فضایی که امروز در مذاکرات داریم، بعید می‌دانم به این راحتی بتوانند خطایشان را جبران بکنند. شما در صحبت‌هایتان گفتید که بحث مذاکرات برای دولت بیش از مسئله هسته‌ای است و دولت به تعامل به غرب می‌اندیشد. اگر نگاهی به عملکرد آقای احمدی‌نژاد کنیم، می‌بینیم که در ایشان در چهار سال اولشان، وارد یک فضای پر از تنش شدند و به قول خودشان، دیپلماسی تهاجمی را به راه انداختند ولی در چهار سال دوم دولت‌شان، دیگر از آن تنش‌ها و اقدامات جنجالی خبری نبود بلکه ایشان بیشتر به اصول دیپلماسی پایبند بود و به سران غربی نامه می‌نوشت... نامه که در دولت نهم نوشته شد. بهرحال در چهار سال دوم، ایشان هم از بهبود و تعامل با غرب بدشان نمی‌آمد... این حرف به طور کلی صحیح نیست. نگاه آقای احمدی‌نژاد در دولت دهم، در امتداد نگاه دولت نهم بود. ایشان یک نگاه انسان‌محور در سیاست خارجی دارد که خروجی آن موضوع راهبردی مدیریت مشترک جهانی است که طی آن، همه کشورها باید در مدیریت جهان سهیم شوند. استراتژی‌ دیپلماسی آقای احمدی‌نژاد در طول دولت نهم و دهم تغییری نیافت، هرچند محیط بین‌الملل و شرایط داخلی در دولت دهم نسبت به دولت نهم تغییر کرد. پس منکر هرگونه تغییر در احمدی‌نژاد هستید؟ آقای احمدی‌نژاد در تاکتیک‌ها متکامل‌تر شدند ولی در اصول و راهبرد تغییری نکردند. ولی در سال‌های پایانی ریاست‌جمهوری‌شان دیگر از آن اقدامات و حرف‌های جنجالی‌ای مانند مسئله هولوکاست شاهد نبودیم. سوالات ایشان درباره هولوکاست همچنان پابرجاست و در عین حال بی‌پاسخ از طرف غرب. دیدید که در راه‌پیمایی روز قدس امسال نیز به این سوالات اشاره کردند. آقای احمدی‌نژاد در بحث هولوکاست فقط چند سوال مطرح کرده‌اند و هیچ وقت به دنبال تنش‌زایی نبودند... ولی در عمل، آنچه رخ می‌داد تنش‌زایی بود و چهار قطعنامه علیه کشورمان صادر شد. اینها بازنمایی رسانه‌ای است. اگر آقای احمدی‌نژاد، آن سوالات درباره هولوکاست را نمی‌پرسید هم باز آن قطعنامه‌ها صادر می‌شد. در عین حال یادتان باشد که مسئله‌ای که اقتصاد کشور ما را مختل کرد قطعنامه‌های مورد نظر شما نبود، بلکه مسئله تحریم بانک مرکزی در زمستان1390 و بعد از اتفاق مشکوک اشغال سفارت انگلیس در تهران، اقتصاد ایران را زیر ضرب برد و گرنه تا آن زمان تحریم‌ها فشار کمرشکنی وارد نکرده بودند. شما اشغال باغ قلهک را اقدامی مشکوک دانستید. این اقدام را برای برای به زمین زدن احمدی‌نژاد می‌دانید؟ نتیجه این عمل، تحریم بانک مرکزی ایران بود. به نظرم عاملان این اقدام خواسته یا ناخواسته، به انگلیس و غرب پاس گل دادند. دومین خطای استراتژیکی که گفتید حسن روحانی در این مدت انجام داده است، این بوده که وی هویت مقابل خود را محمود احمدی‌نژاد تعریف کرده است و بر این اساس به تخریب دولت قبل عمل کرده اما خیلی از حامیان ایشان می‌گویند دولت روحانی باید آنچه در هشت سال گذشته رخ داده را به مردم بیان کند؛ مثلا بگوید که میزان تورم، رشد کشور و... دولت آقای روحانی در حوزه اقتصادی هیچ نسخه جدیدی ندارد و عملا همان سیاست‌های اقتصادی آقای احمدی‌نژاد را دنبال می‌کند که قبل از حضور در دولت مداوما به همان سیاست‌ها حمله می‌کردند! آقای نوبخت زمانی که خارج از دولت بود می‌گفت اگر هدفمندی یارانه‌ها اجرا بشود، تورم به 500 درصد می‌رسد! ولی همین آقای نوبخت وقتی به دولت می‌آید و می‌خواهد فاز دوم هدفمندی را اجرا کند، می‌گوید تورم چندانی نخواهیم داشت! آقای نهاوندیان زمانی که خارج از دولت بود به رهبری نامه می‌نوشت که دولت آقای احمدی‌نژاد یارانه تولید را نمی‌دهد، اما مگر دولت آقای روحانی به تولید یارانه داد؟ آقای روحانی و تیمش چون پس از سال 84 دیگر هیچگاه فکر نمی‌کردند به راس دولت برسند، هشت سال علیه آقای احمدی‌نژاد سیاه‌نمایی کردند ولی وقتی به دولت آمدند، دیدند که تصمیمات آقای احمدی‌نژاد منطبق بر اصول کارشناسی بوده است و آقایان فقط شعار سیاسی می‌دادند. مگر نمی‌گفتند آقای احمدی‌نژاد قانون بهبود فضای کسب و کار را تعطیل کرده و شورای گفت‌وگو را برگزار نمی‌کند، حال بروید از آقای نهاوندیان بپرسید که در یک سال اخیر چند جلسه شورای گفتگو برگزار شده است؟ من به شما می‌گویم. در یکسال اخیر حتی یک جلسه از شورای گفت‌وگو هم برگزار نشده است. مگر آقایان مداوما نگفتند که آقای احمدی‌نژاد سازمان مدیریت را منحل کرد، پس حالا که دولت دستشان است چرا سازمان مدیریت را احیا نمی‌کنند؟ متاسفانه آقای روحانی به خاطر آنکه آقای هاشمی را راضی کند، مجبور شده هویت مقابل خودش را آقای احمدی‌نژاد قرار بدهد. اگر کسی دلسوز آقای روحانی بود، به ایشان می‌گفت که شما نباید این کار را بکنید ولی آقای روحانی به دلیل ملاحظاتی که با آقای هاشمی دارد، ناچار است هویت مقابل خود را آقای احمدی‌نژاد قرار دهد و همین رفتار، پاشنه آشیلش خواهد بود. با این روند اعتقاد دارم که آقای روحانی در سال 96 به سختی می‌تواند رای سال 84 آقای هاشمی را هم تکرار کند، یعنی رایش به 10 میلیون هم نمی‌رسد و شاید اولین رئیس‌جمهوری باشد که در دور دوم انتخاب نشود. آقای روحانی در چه زمانی رای نمی‌آورد؟ وقتی رقیبش در انتخابات سال 96، احمدی‌نژاد باشد؟ اعتقاد دارم اگر در سال 96 مجموعه‌ای با بینش، منش و روش آقای احمدی‌نژاد مقابل آقای روحانی قرار بگیرد، آنگاه آقای روحانی اولین رئیس‌جمهوری خواهد بود که دور دوم ریاست جمهوری را نمی‌بیند. به عنوان یکی از نزدیکان آقای احمدی‌نژاد، فکر می‌کنید ایشان در انتخابات سال 96 کاندیدا می‌شود؟ آقای احمدی‌نژاد دیگر اراده معطوف به قدرت ندارد و تا آنجا که می‌دانم به هیچ عنوان قصد کاندیداتوری یا برنامه‌ریزی در هیچ انتخاباتی را ندارند. البته این تحلیل شخصی بنده و مربوط به امروز است و از آینده خبری ندارم و نمی‌دانم چه اتفاقی خواهد افتاد. در چه شرایطی آقای احمدی‌نژاد در انتخابات سال 96 شرکت می‌کند؟ اگر آقای احمدی‌نژاد مجدداً رئیس‌جمهور شود، چیزی بر فضائل ایشان افزوده نمی‌شود. اما احتمالا اگر آقای احمدی‌نژاد احساس کنند که منافع مردم و انقلاب با تداوم شرایط کنونی به طور جدی به خطر می‌افتد و ایشان می‌توانند از منافع مردم و انقلاب صیانت کنند، نقش‌آفرین خواهند بود ولی امروز ممکن است که این تلقی را نداشته باشند. اگر آقای احمدی‌نژاد در چهار سال دیگر قصد کند که کاندیدا شود. آیا اصولگرایان که به قول شما هر کاری کردند تا آقای احمدی‌نژاد به زمین بزنند، چه می‌کنند؟ آنها که چاره‌ای ندارند. از قضا، اصولگرایان اگر می‌خواهند مجددا به قدرت بازگردند باید دعا کنند تا آقای احمدی‌نژاد راضی به کاندیداتوری شود. اگر اصولگرایان می‌خواهند آقای روحانی در سال 96 رئیس‌جمهور نشود باید حتما به دنبال آقای احمدی‌نژاد بیایند چراکه کسی را برای رقابت با آقای روحانی ندارند. اینکه مسائلی نظیر دادگاه احمدی‌نژاد از سوی اصولگرایان ایجاد شده، فکر نمی‌کنید به خاطر این است که اصولگرایان عزمشان را جزم کرده‌اند تا احمدی‌نژاد دیگر در صحنه سیاست کشور نباشد؟ برای پاسخ به سوال شما لازم است اصولگرایان را تفکیک کنیم. اصولگرایان یک بدنه کوچک حزبی‌ - رسانه‌ای دارند که بخشی از اینها رابطه خوبی با آقای احمدی‌نژاد ندارند. در عین حال جریان اصولگرایی یک بدنه اجتماعی ده میلیونی هستند و این سازمان رای به آقای احمدی‌نژاد سمپاتی و علاقه شدید دارد و با آقای احمدی‌نژاد احساس همذات‌پنداری می‌کنند. چه بخش کوچک حزبی اصولگرایی بخواهد یا نخواهد این بدنه بزرگ کاملا در سبد رای آقای احمدی‌نژاد مستقر است. به ویژه اگر آقای احمدی‌نژاد بخواهد با جریان آقای هاشمی رقابت علنی بکند، قطعا در آن زمان، سازمان رای بدنه اجتماعی اصولگرایی کلا در سبد رای آقای احمدی‌نژاد قرار می‌گیرد. آقای احمدی‌نژاد تا کی ‌می‌خواهند سکوت کنند؟فعلا سکوت ایشان ادامه دارد مگر اینگه ایشان به جمع‌بندی جدیدی برسند. فکر می‌کنید کی سکوت‌شان را می‌شکنند؟نمی‌دانم اما شاید در آینده آقای احمدی‌نژاد ضروری ببینند برای آگاهی افکارعمومی نکاتی را بیان کنند. ارزیابی خودتان از سکوت آقای احمدی‌نژاد چه بوده است؟ سکوت ایشان تا الان نتایجی خوبی داشته است ولی باید مقداری زمان گذشت و نتایج عملکرد دولت فعلی مشخص و فاصله واقعی بین ادعاها و عملکردها روشن شود. به نظرم اگر فضای شفاف‌تر شود، می‌توان از این سکوت عبور کرد. درباره جلسات آقای احمدی‌نژاد با وزرا و مدیرانش هم صحبت می‌کنید. این جلسات طبیعی است. آقای ناطق‌نوری با گذشت 30 سال از زمانی که وزیر کشور بوده‌اند، هنوز جلساتشان را با استاندارانشان برگزار می‌کند. این جلسات، بیشتر جلسات عاطفی است و آقای احمدی‌نژاد هیج جلسه سازمان‌یافته‌ای ندارد. پس تشکیل دولت در سایه را تکذیب می‌کنید. ایشان به هیچ وجه به دنبال دولت در سایه نیست. ارزیابی‌تان از انتقاداتی که اصولگرایان به دولت آقای روحانی می‌کنند، چیست؟ به نظرم یکی از خطاهایی که اصولگرایان دارند، این است که عرصه انتقاد از دولت آقای روحانی را به عرصه‌های فرعی می‌آورند. ما نباید تضاد اصلی‌مان با آقای روحانی را فراموش کنیم. ما دو تضاد اصلی با دولت آقای روحانی داریم: تضاد اول در عرصه استقلال‌خواهی است که ناشی از رفتار تیم دولت در مذاکرات هسته‌ای است و تضاد دوم در عرصه عدالتخواهی است که ناشی از رویکردهای تیم دولت یازدهم در عرصه اقتصادی است، هرچند تا امروز به دلیل اولویت‌دهی به مذاکرات هسته‌ای نتوانسته‌اند این رویکرد پیاده کنند اما گفتمان اقتصادی دولت آقای روحانی، بازتولید گفتمان اقتصادی دولت آقای هاشمی است؛ در واقع دولت آقای روحانی، دولت دوم آقای هاشمی است. به نظرم اصولگرایان به جای آنکه انتقاداتشان را به عرصه‌های فرهنگی ببرند که در شرایط امروز یک تضاد فرعی است، باید به تضاد اصلی یعنی تضاد بر سر مفاهیم استقلال و عدالت بپردازند. در اینجاست که می‌توان دولت را به شکل جدی به نقد کشاند و نقاط ضعف دولت آقای روحانی را برای مردم روشن کرد. آحاد جامعه هم به این تضادها، حساس هستند و برای همین است که دولت آقای روحانی هم تمایل دارد که انتقادات به دولت یازدهم از عرصه فرهنگی فراتر نرود. دلیلش چیست؟ اگر انتقادات به دولت یازدهم به عرصه فرهنگی محدود شود، دولت می‌تواند خلاهایش را در سایر حوزه‌ها از منظر افکار عمومی بپوشاند و در عین حال می‌تواند اقبال بخشی از اقشار اجتماعی که طالب آزادی‌های اجتماعی و فرهنگی بیشتر هستند را جلب کند. وقتی با حملات اصولگرایان در عرصه فرهنگی به دولت آقای روحانی، تصویر این دولت، به عنوان دولتی با دروازه‌های باز فرهنگی - اجتماعی ترسیم شود - که البته در واقع امر اینگونه نیست -، بخشی از اقشار اجتماعی از این تصویر دولت استقبال می‌کنند. بنابراین چنین شیوه‌ای برای مواجهه با دولت یازدهم خطای راهبردی جریان اصولگراست. اصولگرایان اگر می‌خواهند در مواجهه با دولت یازدهم موفق باشند، باید به نقاط ضعف واقعی و پاشنه آشیل اصلی دولت آقای روحانی، یعنی سیاست خارجی و اقتصاد بپردازند. آقای احمدی‌نژاد برای انتخابات مجلس سال 94 برنامه‌ای دارد؟ آقای احمدی‌نژاد هیچ برنامه‌ای برای هیچ انتخاباتی ندارند و قطعا در انتخابات مجلس بعدی هم حضور سازمان‌یافته‌ای نخواهند داشت. البته ممکن است برخی از وزرای ایشان با تصمیم شخصی در مناطقی که مقبولیت بومی و منطقه‌ای دارند، مثل آقای نیکزاد در اردبیل یا آقای شیخ‌الاسلام در چالوس در انتخابات حضور پیدا کنند که البته در این رابطه هم هنوز هیچ جمع‌بندی وجود ندارد. دلیل این عدم حضور سازمان‌یافته چیست؟ واقعیت ساختار سیاسی کشورمان این است که همیشه مجلس به نوعی تابع دولت می‌شود. اگر الان نیز نگاه کنید، مشاهده می‌کنید که بخش مهمی از مجلس با دولت آقای روحانی همراه شده است. تا قبل از سال 90 نیز مجلس با دولت آقای احمدی‌نژاد همراه بود. اگر آقای احمدی‌نژاد در انتخابات سال 96، کاندیدا نشود، احتمال دارد از کاندیدایی حمایت کنند؟ نمی‌دانم. آقای داوری! شما ریاست مجتمع هما (هواداران مردمی احمدی‌نژاد) را برعهده دارید. هما براساس چه سازوکاری راه‌اندازی شده است؟ بنده ریاستی در مجتمع هما ندارم. بیشتر نقش بنده نقش هماهنگ‌کننده است چون سازوکار درونی هما یک سازوکار کاملا خودجوش، درونی و از پایین به بالاست... می‌توان گفت هما حزب آقای احمدی‌نژاد است؟ به هیچ وجه. مجتمع هما با دفتر آقای احمدی‌نژاد هیچ نوع ارتباط سازمانی و ساختاری ندارد. هما مجموعه‌ای است که از پائین شکل گرفته و بخش کوچکی از بدنه نیروهای هوادار آقای احمدی‌نژاد که در مناطق مختلف کشور، در وبلاگ‌ها، در شبکه‌های اجتماعی و... فعال هستند و نیاز داشتند تا هماهنگی‌ها و هم‌افزایی‌هایی صورت گیرد را به هم پیوند داده است. آیا هما بدنه رای و ستاد آتی آقای احمدی‌نژاد در سال 96 خواهد بود؟ هما برای فعالیت سیاسی برنامه‌ای ندارد و نگاه‌مان غالبا فرهنگی و اجتماعی است. تا حالا چه اقداماتی مجمتع هما داشته است؟ تا الان یک فراخوان و ثبت‌نام اولیه داشته‌ایم و توانسته‌ایم برنامه‌های آموزشی محدودی هم برگزار کنیم. در حال حاضر سازماندهی و برنامه‌ریزی مطالعاتی و پژوهشی در برخی از حوزه‌ها را برای شناخت بهتر شرایط ایران و منطقه تکمیل کرده‌ایم. شما در بخشی از این مصاحبه بیان کردید که آقای روحانی برای رضایت‌خاطر آقای هاشمی هویت مقابلش را احمدی‌نژاد تعریف کرده است. حال اگر آقای روحانی این کار را به قول شما انجام ندهد، به نظر شما آقای هاشمی چه می‌کند؟ آقای روحانی، هویتی مستقل از آقای هاشمی ندارد و می‌توان دولت آقای روحانی را سایه‌ای پررنگ از دولت آقای هاشمی دانست. آقای هاشمی ایستاده که دولت آقای روحانی تولید شده است و گرنه آقای روحانی بدون برنامه‌ریزی آقای هاشمی، نمی‌توانست حتی خواب ریاست جمهوری را هم ببیند. رابطه اصلاح‌طلبان را با دولت آقای روحانی را چطور ارزیابی می‌کنید؟ اصلاح‌طلبان آقای روحانی را بیشتر به مثابه یک محلل و نه یک متحد نگاه می‌کنند. واقعیت این است که نظام بعد از فتنه 88، اصلاح‌طلبان را سه طلاقه کرد، حالا اصلاح‌طلبان می‌خواهند از محلل شدن آقای روحانی مشکل سه‌ طلاقه بودنشان را حل کنند. اینکه اصولگرایان می‌گویند اصلاح‌طلبان و روحانی به مشکل و جدایی برمی‌خورند را قبول دارید؟ در میان مدت این اتفاق نمی‌افتد. امروز آقایان خاتمی و هاشمی، که جریان اصلاحات و اعتدال را هدایت می‌کنند یک روحند در دو بدن. هر چند در بدنه اجتماعی اصلاح‌طلبان یکسری گلایه‌ها و غرغرها وجود دارد ولی این غرغرها نمی‌تواند در استراتژی کلان‌ این دو جریان اثرگذار باشد. ارزیابی‌تان از آینده سیاسی آقای مشایی چیست؟ آقای مشایی از خرداد سال گذشته کاملا از عرصه سیاسی خود را به عرصه فرهنگی منتقل کردند و مشغول مطالعات و پژوهش‌های فرهنگی هستند. احتمال برگشت‌شان به عرصه سیاست وجود دارد؟ اصلا. ایشان به هیچ‌وجه علاقه‌ای برای درگیر شدن با سیاست ندارند. اگر سال پیش هم کاندیدا شدند، به دلیل اصرار آقای احمدی‌نژاد بود. جنس آقای مشایی، جنس فرهنگ است. به فرض اینکه آقای احمدی‌نژاد در سال 96 در انتخابات حضور یابند و رئیس‌جمهور نیز شوند، آقای مشایی به عرصه دولت و سیاست باز می‌گردند؟ بعید می‌دانم آقای مشایی انگیزه‌ای برای کار اجرایی داشته باشند.
کد خبر: ۴۵۰۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۸

ما چون می‌دانیم د رپرونده تامین اجتماعی حتی یک ایپسیلن و یک مورد تخلفی وجود ندارد حفاظت اطلاعات قوه قضاییه، وزارت اطلاعات و یا هر مرجع دیگری هر چه بیشتر تحقیقات کند حقیقت بیشتر روشن می‌شود و ما بیشتر استقبال می کنیم. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com به گزارش خبرنگار ایلنا، سعید مرتضوی در حاشیه مراسم ترحیم مادر آیت‌الله هاشمی شاهرودی در جمع خبرنگاران و در پاسخ به سوال خبرنگار ایلنا مبنی براینکه آیا در جلسات ولنجک احمدی‌نژاد برای انتخابات پیش‌روی مجلس شرکت می‌کنید، گفت: بنده هر از چندگاهی با آقای احمدی‌نژاد ملاقات و با وی صحبت می‌کنم. وی در خصوص آخرین وضعیت پرونده خود گفت: به دادسرا رفتم و جواب دادم و منتظر تصمیم هستم. مرتضوی با بیان اینکه تاریخ دیگری برای حضور در دادسرا یا صدور حکم مشخص نشده است درباره اینکه پرونده اش به وزارت اطلاعات ارجاع شده است اظهار داشت: خیر پرونده ام به وزارت اطلاعات ارجاع نشده است. رئیس سابق سازمان تامین اجتماعی ادامه داد: با توجه به اینکه پرونده تحقیق و تفحص سازمان تامین اجتماعی به حفاظت اطلاعات قوه قضاییه ارجاع شده بود این مرجع در حال رسیدگی و تهیه گزارش از آقای ترک همدانی از وکلای شکات هستند که اعتقاد دارند حفاظت اطلاعات قوه قضاییه صلاحیت ورود و تحقیقات در هیچ پرونده ای را ندارد و از این جهت مدعی‌اند که این پرونده باید به وزارت اطلاعات و یا هر مرجع دیگر صلاحیت‌دار برود. مرتضوی با بیان اینکه بر اساس قانون رئیس قوه قضاییه حق دارد هم حفاظت اطلاعات قوه قضاییه را تشکیل بدهد و هم پرونده‌های مد نظر را به آنجا ارجاع دهد، تصریح کرد: بیش از یک دهه است که حفاظت اطلاعات قوه قضاییه کار می‌کند و پرونده‌ها به آنجا ارجاع می‌شود و تاکنون نیز پرونده‌های مهمتر از این برای رسیدگی به آنجا ارسال شده و درباره آن پرونده‌ها گزارش داده و هم دادگاه‌ها و هم دیوان عالی کشو،ر گزارش آنجا را قبول کردند ولی این آقای وکیل ادعا می‌کند که حفاظت اطلاعات قوه قضاییه صلاحیت ندارد و این پرونده باید برای رسیدگی به وزارت اطلاعات ارجاع شود. وی افزود: ما چون می‌دانیم د رپرونده تامین اجتماعی حتی یک ایپسیلن و یک مورد تخلفی وجود ندارد حفاظت اطلاعات قوه قضاییه، وزارت اطلاعات و یا هر مرجع دیگری هر چه بیشتر تحقیقات کند حقیقت بیشتر روشن می‌شود و ما بیشتر استقبال می کنیم. دادستان سابق تهران در باره آخرین وضعیت پرونده کهریزک بیان کرد: این پرونده در شعبه 9 دیوان عالی در حال رسیدگی است و هر تصمیمی که دیوان بگیرد روی چشم می‌گذاریم و اجرا می کنیم. مرتضوی در پاسخ به سوال خبرنگار ایلنا مبنی بر اینکه شما در حالی میگویید که در تامین اجتماعی تخلفی صورت نگرفته که گزارش تحقیق و تفحص مجلس بیانگر تخلفات گسترده این سازمان در دوره مدیریت شما است نظرتان در این باره چیست؟ ابراز داشت: من قبلا در این باره توضیح داده‌ام. در این گزارش گفته شده ما 137 شرکت را به بابک زنجانی داده‌ایم. ما می‌گوییم اشکال ندارد. آقای بازپرس شما یک سند شرکتی که واگذار شده است را بیاورید. الان هم که بابک زنجانی حدود یکسالی است که به زندان رفته است. حتی اگر یک شرکت از تامین اجتماعی به بابک زنجانی واگذار شده،‌ سند آن را بیاورید. یا می‌گویند ما 10 رقم زمین را به یک مجموعه داده ایم ما می گوییم دروغ است اگر یک متر زمین در دوره من بفروش رفته سند آن را بیاورید. یا می‌گویند ما 150 میلیون به صدا وسیما داده‌ایم در حالی که حساب  وکتاب صداوسیما روشن است و حساب تامین اجتماعی هم مشخص است. رفته‌اند و بررسی کرده‌اند و دیدند که دروغ است. اگر یک مورد دیدند که پرداخت و واگذاری غیر قانونی وجود دارد، سند بیاورند تا پاسخ دهیم. وی در باره پرونده فاضل لاریجانی نیز بیان کرد: این پرونده در دادسرا مفتوح است اما من در جریان آن نیستم.
کد خبر: ۴۵۰۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۷

حضرت حجت‌الاسلام محمدرضا ميرتاج‌الديني، معاون پارلماني دولت دهم بر اين باور است كه هنوز مردم مي‌خواهند احمدي‌نژاد برگردد و اعتقاد دارد كه مجلس بعدي مجلس اصولگرايان است و طيف اصولگريان هم جبهه پايداري را تنها نمي‌گذارند. وی معتقد است كه دولت يازدهم درك كرد كه مردم به دولت قبل تعصب دارند و براي همين بود كه انتقادات خود به دولت قبل را متوقف كرد و به راهكارهايي براي تحقق وعده‌هاي خود انديشيد. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com : مشروح گفت‌وگو ميرتاج الديني با«آرمان»را در ذيل مي‌خوانيد:  با توجه به اينكه يكسال و يك ماه از آغاز فعاليت دولت تدبير واميد مي‌گذرد، عملكرد اين دولت را چطور ارزيابي مي‌كنيد؟ با توجه به سابقه كاري كه در مجلس و دولت داشتم عملكرد يكسال را براي ارزيابي كافي نمي‌دانم. در يك سال طليعه حركتي دولت مشخص مي‌شود، بنابراين نبايد انتظار كارهاي عملياتي اثربخش را از يك دولت در سال اول فعاليتش داشته باشيم بلكه رويكردها، جهت‌گيري‌ها، برنامه‌ريزي‌ها بيشتر در اين يك سال معلوم مي‌شود. باز زماني يك سال زمان كافي براي اظهارنظر به عملكرد دولت نيست.  با توجه به اينكه به جهت‌گيري و برنامه‌ريزي‌هاي دولت اشاره كرديد، فكر مي‌كنيد اين دولت توانست در همين مسير گام‌هاي خوبي بردارد؟ اگر بخواهم به اين سوال به نحو ديگري پاسخ بدهم، بايد بگويم كه تا اندازه‌اي جهت‌گيري‌ها و رويكردهاي دولت در اين يكسال مشخص شده است. عملكرد دولت در اين مدت كه كارخود را آغاز كرده است به صورت نسبي ديدم؛ دولت آقاي روحاني با يك رويكرد نقادي تمام عيار نسبت به دولت قبلي بروز و ظهور داشت و به نوعي مي‌خواستند همه آنچه را كه دولت قبلي انجام داده بود را زير تيغ نقد خودشان قرار دهند.   به هر حال آنچه تحويل دولت يازدهم شد ماحصل عملكرد دولت قبل بود كه بايد به اطلاع جامعه مي‌رسيد. اينطور چرا نمي‌گوييد كه به دليل ورود مديران و مسئولان جديد به دستگاه‌ها و نهادها، طبيعي است كه وضعيت موجود را بررسي ‌كنند و گزارش‌هايي به دولت و شخص آقاي رئيس‌جمهور بدهند كه متاسفانه همه اين گزارش‌ها، اظهارنظرها با رويكرد انتقادي بود. بر‌اين اعتقاد هستم که عملكرد دولت يازدهم در اين بخش، يك جهت‌گيري ناقص بود و درست نبود چرا كه هر دولتي كه بر سر كار مي‌آيد بايد همت خود را معطوف به اين امر كند كه مشكلات جامعه و مردم را حل كند و آثار خوبي از خود به جاي بگذارد. اينكه يك نفر بيايد همه اقدامات و فعاليت‌هاي دولت قبل از خودش را نفي كند، رويكرد درستي نيست بلكه بايد با اين جهت پيش برويم كه كارهاي و اقدامات مثبتي در گذشته انجام شده و مثلا اين اقدامات بزرگ هم بوده است البته حالا قرار نيست وارد ارزيابي دولت قبلي ‌شويم. اين موضوع را هم لازم است مطرح كنم كه در كارهاي بزرگ، اشتباهاتي هم رخ مي‌دهد و نواقصي هم پيش مي‌آيد. ما اگر اشتباهات و نواقص را در كنار كارهايي كه انجام شده است بيان كنيم، مردم بيشتر مي‌پذيرند تا اينكه تنها بخواهيم نفي كنيم. بنابراين اين رويكرد در ماه‌هاي اول دولت يازدهم بيشتر بود كه شاهد بوديم اين انتقادها در جامعه پس زده شد و جواب نداد كه حتي دولت از نيمه دوم سال اول رويكردش عوض شد.  منظورتان از تغيير رويكرد دولت چيست؟ يعني دولت و رئيس‌جمهور به سمتي رفتند كه كارها و اقدامات خودشان را عنوان كنند. دولت در شش ماه اول كاري خود نمي‌توانست گزارشي از كارهايش ارائه بدهد به همين دليل انتقاد از دولت قبل را پيش روي خود قرار داد حتي در گزارش صد روزه آقاي رئيس‌جمهور همين جهت‌گيري و رويكردها ديده مي‌شد يعني تمام آن، نقد دولت گذشته بود و در جامعه هم انتقادهاي زيادي به اين مساله وارد شد بنابراين از نيمه دوم سال گذشته يعني در يك سال اول دولت، جهت‌گيري دولت يك مقدار اصلاح شد و دولتمردان و رئيس‌جمهور به ميزاني از كارهاي خودشان گفتند و البته انتقاد بطور كامل قطع نشد و در بخش‌هايي باز هم انتقاد كردند.  فكر نمي‌كنيد دولت قبل جاي نقد داشت؟ من اين موضوع را نفي نكردم املاي نانوشته غلط ندارد. دولتي 8 سال روي كار باشد حتما جاي نقد دارد. بعضي‌ها همين يك سال عملكرد آقاي روحاني در دولت يازدهم را چقدر نقد مي‌كنند. 4 سال دولت تكميل شود، باز عده‌اي نقد مي‌كنند. كسي كه روي كار است، بطور حتم براي حل مشكلات، فعاليت و تلاش مي‌كند اما همه مشكلات را نمي‌تواند حل كند. نواقصي هم حتما وجود دارد. در زمان آقاي احمدي‌نژاد، شخص رئيس‌جمهور فضاي نقد را باز گذاشته بود و با توجه به اينكه فضا باز بود، نقد دولت‌هاي قبل نسبت به آن دولت كمتر به گوش مي‌رسيد و يكي هم مخالفين و منتقدين دولت‌هاي نهم ودهم بيشتر بودند. باز هم تكرار مي‌كنم كه فضاي نقد در اينجا بازتر بود در حالي كه در گذشته اينچنين نبود. زمان آقاي خاتمي هم يكپارچه دوم خردادي‌ها و اصلاح‌طلب‌ها از رئيس‌جمهور و دولت حمايت مي‌كردند و فقط جريان ارزشي كه آن موقع اصولگرايان بودند و بعدها جبهه اصولگرايان شكل گرفت، انتقاد مي‌كردند اما نسبت به دولت‌هاي نهم ودهم، جريان اصلاح‌طلب مخالف بود، نقد تمام عيار داشت و علاوه بر آن بخش‌ها و طيف‌هايي از داخل جريان اصولگرا دولت‌هاي نهم و دهم را نقد مي‌كردند.  خيلي از تحليل گران سياسي بر اين باور هستند كه آقاي روحاني يك ويرانه را تحويل گرفت. من اين را قبول ندارم براي اينكه آقاي احمدي‌نژاد چندين بار در سال آخر حضورخود در دولت، گزارش‌هاي بسيار جامع و گسترده‌اي ارائه كرد. او هم در ديدار همه مسئولين و كارگزاران با مقام معظم رهبري و هم دو يا سه مورد به تلويزيون آمد و به همه مردم گزارش داد. اگر اين گزارش‌ها را ببينيم و منصفانه نگاه كنيم، در بخش‌هاي مختلف توليد صنعت، فولاد، سيمان، برق، جاده‌سازي، مسكن و... همه اينها معلوم مي‌شود كه دولت‌هاي نهم و دهم حداقل سه تا چهار برابر دولت‌هاي قبلي كار كرده است. چطور كسي مي‌تواند آنقدر غير‌منصفانه قضاوت كند و بگويد ويرانه‌اي را تحويل گرفته است. براي نمونه برق ما از 37 هزار مگاوات به حدود 70 هزار مگا وايت رسيده بود. ما در كشور قطعي برقي نداشتيم، حتي صادرات هم داشتيم؛ اين مي‌شود ويرانه؟ ساخت نزديك 2 ميليون مسكن مهر در دولت‌هاي قبلي برنامه‌ريزي شد و نزديك يك ميليون و سيصد هزار عدد از آنها تمام شده بود. 700 مسكن براي تكميل ماند كه به اين دولت تحويل شد. اگر ما براي هر خانواده متوسط طبقات پايين 4-5 نفر در نظر بگيريم، مشكل مسكن يك ميليون مسكن مهر يعني 5 ميليون نفر و اگر 300 تا هم آنجا حساب كنيم، 6 ميليون و 500 هزار نفر حل شده بود، اين ويرانه است؟ هر دولت بيايد و مشكل مسكن دو ميليون نفر را حل كند، شاهكار انجام داده است اينها مي‌گويند كه ويرانه است. چون هنوز عملكردي از خودشان نداشتند كه به مردم گزارش بدهند، بايد گذشته را نقد مي‌كردند كه اين روش در جامعه جواب نداد چون بالاخره مردم عملكرد دولت را مي‌ديدند. دولتي كه چهار دوره كل كشور را بگردد و كل كابينه را بردارد، ببرد به مناطق دور و نزديك استاني، كار آساني نبود. يك زماني همه متمركز مي‌شدند در مركز كشور و استان‌هاي ديگر هم به دولت توجه داشتند ولي اين رويكرد را آقاي احمدي‌نژاد شروع كرد و دو دوره هم ادامه داد. اگر سال آخر يك سري مشكلات پيش آمد كه اگر آن مشكلات نبود، بيشتر از اين هم مي‌توانست برود. اگر من اينطور بحث مي‌كنم به اين معنا نيست كه بگويم هيچ انتقادي وارد نيست.  اشاره به سفرهاي استاني داشتيد، چرا آقاي احمدي‌نژاد بصورت فله‌اي مصوب‌ و طرح‌هاي عمراني و غير عمراني را تصويب مي‌كرد؟ جواب شما را اينگونه بدهم كه هر چه جلوتر مي‌رويم، قضايا بيشتر روشن مي‌شود اول اين صحبتي كه شما مي‌كنيد، درست نيست. خوشبختانه بعد از يكسال از عمر دولت جديد، قضايا دارد بيشتر روشن مي‌شود. اين حركت حركت مثبت و مقبولي بود كه الان اين دولت هم آغاز كرده است.  چه حركتي؟ آقاي احمدي‌نژاد نخستين جلسه هيات دولت را در مشهد تشكيل داد ولي آقاي روحاني آن را به تاخير انداخت كه در همين سفر من در خبرها شنيدم 190 تصميم درباره استان خراسان گرفتند، اين فله‌اي نيست؟   بهتر از ما مي‌دانيد كه تصميم با تصويب تفاوت دارد. بله مزاح لفظي كه نداريم؛ اسمش را بذاريم تصميم يا مصوبه يك چيز است.  آقاي ميرتاج الديني تصميم و تصويب معنايش متفاوت است. از شما بعيداست اين را مي‌گوييد، من در دولت بودم، در دولت قبلي هم بعدها براي اينكه بحث‌هاي حقوقي بين دولت و مجلس پيش آمده بود، مصوبه را عنوان ديگري مي‌گفتند ولي ماهيت هم يك چيز است. بالاخره تصميم مي‌گيرند كه مثلا جاده‌اي در اين روستا يا در استان اصلاح يا ساخته بشود، يك بيمارستاني ساخته شود، پلي ساخته شود، اينها تصميمات است اسمش را مي‌شود مصوبه گذاشت.  دولت قبلي بدون حضور هيچ كارشناسي و در همان استان مصوبه‌ها را تصويب مي‌كرد؟ خير؛ اينطور نبود. دولت دهم قبل از اينكه به شهري سفر كند، مسائل و مشكلات آنجا را بررسي و حتي جلساتي نيز مي‌گذاشتند. اين صحبت‌هایي كه مي‌شود شانتاژ و فضا‌سازي تبليغاتي بود كه عده‌اي هم عليه دولت آن موقع راه انداخته بودند. من در جريان كار بودم؛ از دو سه ماه قبل كه عزيزان مي‌خواستند به يك استاني بروند، كارها شروع مي‌شد. اول در خود استان، كارگروه‌هاي مختلف معاون عمراني استاندار درگير بودند. در شهرها پيشنهادهاي خودشان را مي‌دانند و بعد اين پيشنهادات به استان مي‌رسيد و در آنجا بررسي مي‌كردند. يكي دوهفته قبل از سفر مي‌آمدند در تهران، جلساتي با حضور معاون اول برگزار مي‌شد و اين پيشنهادات را بررسي مي‌كردند و يك جلساتي هم با حضور نمايندگان مجلس براي همين موضوع تشكيل مي‌شد. من، خودم به عنوان معاون پارلماني آن دولت، از نزديك شاهد بودم كه پيشنهادات را سبك و سنگين مي‌كردند. در نهايت از اين پيشنهادات، برخي را براي هر كدام از وزارتخانه‌ها مي‌گذاشتند و درباره آنها تصميماتي مي‌گرفتند و مي‌آوردند در دولت چون در دولت بايد تصويب مي‌شد. دور آخر سفرها هم مصوبات سفرهاي قبلي را بررسي مي‌كردند و مي‌گفتند وزارت صنعت و معدن، 20 تصميم درباره وزارتخانه شماست كه بايد انجام مي‌داديد. به آنها مي‌گفتند از اين 20 مصوبه، به 10 مصوبه عمل كرديد و 10 مصوبه ديگر مانده است و بايد درباره عملياتي نشدن آنها توضيح دهيد.  به بحث ديگري بپردازيم؛ راستي دانشگاه ايرانيان آقاي احمدي‌نژاد به كجا رسيده است؟ در جريان جزيياتش نيستم از اين سوال عبور كنيم.  آقاي تركان يك صحبتي داشتند مبني بر اينكه هنوز دولت قبل اتومبيل‌ها و ساختمان‌هاي اداري را برنگردانده است. چرا برنمي‌گردانند؟ اين هم من در جزيياتش نيستم. معاون نهاد آقاي بقايي بود و مي‌توانيد از ايشان چنين سوالي را بپرسيد ولي يكي از اتومبيل‌های دولت تا يك ماه و نيم در اختيار من بود تا اينكه منتقل شديم به صداو سيما و ماشين‌ها را به نهاد رياست‌جمهوري تحويل داديم. ماشيني كه در اختيار بقيه وزرا بود، هم همينطور حالا اگر چيزي باشد، من در جريان نيستم.  انتخابات مجلس دهم را چطور مي‌بينيد؟ انتخابات مجلس دهم مي‌تواند يكي از پرشورترين، رقابتي‌ترين و حساس‌ترين رقابت‌ها باشد. به دليل اينكه جريان اصولگرا در انتخابات ريــاست‌جــمــهـوري، شكست خورده بود و يك مقدار خودشان را جمع وجور كرده‌اند.  فكر مي‌كنيد دليل اصلي شكست آنها چه بود؟  چون در دو، سه انتخابات پيروزي پشت سر هم مثل رياست‌جمهوري، مجالس هفتم و هشتم حتي نهم شدند و اين موضوع آنها را يك مقدار خاطر جمع كرده بود كه هميشه رويكرد مردم به آنهاست و رقابت در داخل جريان اصولگرايي ايجاد شده بود. اين انتخابات رياست‌جمهوري اخير كه جريان اصولگرا با تشتت آمد، كانديداهاي متعدد داشت و جريان اصلاح‌طلب تدبير كرد، كانديداهايشان را يكي كردند و پيروز شدند. اين انتخابات طبعا يك هشدار براي جريان اصولگرا بود و به آنها فهماند در انتخابات مجلس تلاش بيشتري داشته و طيف‌هاي درون اين جبهه و جريان به هم نزديك شوند. از طرف ديگر با توجه به پيروزي‌اي كه آقاي روحاني در رياست‌جمهوري داشتند، طرفداران ايشان و همينطور جريانات نزديك به جريان اصلاح‌طلبي يا طيف‌هايي از داخل جريان اصلاح‌طلبي براي انتخابات مجلس فعال‌تر خواهند شد چون اكثريت مجلس در دوره دهم، بسيار تعيين‌كننده است بنابراين انتخابات مجلس بعدي را پر شور و رقابتي مي‌دانم و چون انتخابات مجلس مثل انتخابات رياست‌جمهوري نيست كه يك نفر نماد يك جريان مي‌شود و همه به او اقبال مي‌كنند. مجلس واقعا مجلس مردمي است و در شهرستان‌ها، شهرهاي كوچك و شهرهاي بزرگ، مردم نماينده خودشان را انتخاب مي‌كنند. بنابراين نمايندگان فعلي پايگاه مردمي دارند و فارغ از جريان سياسي و فارغ از اينكه مربوط به كدام جريان سياسي هستند از پايگاه مردمي برخوردارند كه بر همين اساس ارتباطات مردمي آنها قوي است و اين ارتباط را با مردم هم حفظ كردند. به دليل اينكه بنده چون هم در مجلس بودم و هم ارتباطات پارلماني داشتم و دارم، يكي از دغدغه‌هاي بسيار جدي و هميشگي نمايندگان مجلس پيگيري مشكلات و مسائل حوزه انتخاباتي خودشان و حل مشكلات مردم است كه اين رويكرد همچنان محفوظ است و آن را ادامه مي‌دهند، بنابراين يك پايگاه مردمي دارند.  پيش بيني مي‌كنيد مجلس دهم مجلس اصولگرا مي‌شود؟ من پيش بيني نمي‌كنم اما اقليت آن مجلس جاندار و قوي خواهد بود.  همچنان جبهه پايداري سر جايش هست؟ جبهه پايداري يك طيف از اصولگرايان است.  طيف سياسي خارج مجلس جبهه پايداري چطور؟ آنها هم در داخل جريان اصولگرا هستند. اينها با هم كنار مي‌آيند و با جريان اصولگرايان مي‌شوند.  تعامل دولت و مجلس را چطور مي‌بينيد؟  هيات رئيسه مجلس تلاشش بر اين است تعامل بين دولت و مجلس خوب باشد. اين رويكرد را مي‌پسندم و بدان اعتقاد دارم. معتقدم بايد دولت را براي حل مشكلات جامعه كمك كرد چون بار سنگين اداري كشور بر دوش دولت است. اگر دولت در كشمكش مسائل سياسي قرار بگيرد، نخستين قرباني اين كشمكش، مردم هستند و مسائل و مشكلات جامعه حل نمي‌شود. اگر مجالس گذشته را از ابتدا بررسي كنيم، هميشه رويكرد مجالس اين بوده كه هيات رئيسه مجلس و شخص رئيس مجلس سعي مي‌كردند تعامل منطقي بين دولت و مجلس شكل بگيرد و بتوانند به دولت كمك كند الان هم اين رويكرد وجود دارد. اين تاكيد بايد در مجلس بعدي هم حفظ شود. در بدنه مجلس، منتقدين جدي براي دولت وجود دارد ولي همينطور كه اشاره كردم، رقابت‌هاي سياسي در جاي خودش و جامعه پويا و سياسي اين رقابت‌ها را هميشه خواهد داشت و نمي‌توانيم اينها را حذف كنيم چون از بالندگي جامعه مي‌كاهد اما براي حل معضلات جامعه به صورت اقتصادي و معيشت مردم، هميشه رويكرد تعاملي را بايد حفظ كنيم مجلس هم بايد به كمك دولت بياید در اين جريان دولت بتواند مشكلات مردم را حل كند.  تعامل دولت قبل و مجلس را چطور مي‌بينيد؟ تعامل دولت قبل با مجلس در 6 سال اول خوب بود دو سال آخر اين رابطه خيلي بهم خورد.  دليلش را در چه مي‌بينيد؟ هميشه در اختلاف بين دولت و مجلس مسائل سياسي بيشتر تاثيرگذار است و علتش هم همين است.  اين تغيير نگرش سياسي از سوي دولت بود يا از سوي مجلس؟ انتقادها نسبت به دولت از سوي مجلس بيشتر شده بود.  فكر نمي‌كنيد به خاطر عملكرد دولت بود؟ اشاره داشتم كه عملكرد هميشه جاي نقد و بررسي دارد اما حاشيه‌هاي سياسي بيشتر غالب بود.  از چه جانب، مجلس يا دولت؟ انتقادهايي كه مجلسي‌ها به دولت داشتند. فكر مي‌كنيد انتقادهايشان منطقي بود يا نه؟ موردي بايد بررسي شود. بطور كلي نمي‌شود نظر داد. بالاخره در مواقعي حق با مجلس و برخي اوقات هم حق با دولت بود.  ادبيات سياسي احمدي‌نژاد را چطور مي‌بينيد؟ آقاي احمدي‌نژاد ادبيات سياسي‌اش در خارج از كشور، ادبيات انقلابي و هجومي بود و انفعالي نبود و پس از حرفي كه مي‌زد، فضاي سنگيني در سطح جهاني ايجاد مي‌شد.  ادبيات آقاي روحاني را چطور ارزيابي مي‌كنيد؟ ادبيات آقاي روحاني ادبيات ديپلماتيك است.  شما كدام را مي‌پسنديد؟ معتقدم نبايد انفعالي عمل كنيم، انقلاب اسلامي در دنيا به وجود آمد نبايد در مقابل جريانات حاكميت در جهان منفعل باشد و همين حركت كوبنده امام (ره) بود كه در دنيا مستضعفين را جذب و آنها را عليه نهضت‌هاي آزاديبخش در جهان جمع كرد، رويكرد انقلاب اسلامي اين است. شهيد رجايي وقتي در مجمع عمومي سازمان ملل صحبت مي‌كند سخنراني قاطع و انقلابي در مقابل ابرقدرت‌ها ارائه داد، پاهاي خودش را نشان مي‌دهد كه پاهاي من از رژيمي شكنجه شده كه شما از اين رژيم حمايت مي‌كرديد. امام وقتي انقلاب كرد، بسيج مستضعفين را تشكيل داد نه بسيج جوانان انقلابي و مسلمان ايران بلكه بسيج مستضعفين جهان و پيام‌هايي كه دادند، با رويكرد انقلاب بود. دولت نبايد رويكرد انقلاب را فراموش كند. دولت برآمده از اين انقلاب است البته با رعايت سه عنصر اصلي كه مقام معظم رهبري تاكيد كرده و آن عبارت است از حكمت، مصلحت و تدبير كه بايد رعايت شود.  آقاي احمدي‌نژاد در انتخابات شركت مي‌كند‌؟ چيزي اعلام نكرده است، خودش كه براي مجلس نمي‌آيد.  اطرافيان ايشان چطور؟ من در جريان نيستم چون در مكان‌ها و مقاطع مختلف كه صحبت كرده است، نسبت به اينكه براي مجلس كاري كرده باشد موضوعي را اعلام نكرده است.  انتخابات رياست‌جمهوري چطور؟ هنوز خيلي زود است اما مردم از الان اين خواسته را دارند.  از مديريت آقاي ضرغامي چقدر مانده است؟ درباره رياست سازمان صداوسيما، مقام معظم رهبري تصميم مي‌گيرند، بنابراين هيچ كس مطلع نيست كه چگونه خواهد شد و تا آبان ماه حكم آقاي ضرغامي كه هست و ايشان تا آن زمان حضور دارند. بعد از آن را بايد همه منتظر باشيم كه مقام معظم رهبري تصميم خودشان را اعلام كنند.
کد خبر: ۴۴۶۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۳

وی درباره صحبت‌های دایی مبنی بر اینکه احمدی‌نژاد او را از سرمربیگری تیم ملی برکنار کرده، گفت: او می‌گوید آقای احمدی‌نژاد او را از تیم ملی برکنار کرده اما او در زمان آقای احمدی‌نژاد سرمربی تیم ملی شد.در حالی که من که می گفتند یک احمدی‌نژادی هستم در دوره هشت ساله ایشان، هرگز سرمربی پرسپولیس نشدم!دولت بهار/ علی دایی شب گذشته پس از برکناری از سمت سرمربیگری پرسپولیس روی خط برنامه نود آمد و در پاسخ به صحبت های سیاسی رئیس هیات مدیره پرسپولیس و در واکنش به صحبت های عادل فردوسی پور در خصوص علت عزل وی از تیم ملی گفت: اینکه شما یکطرفه عنوان می کنید احمدی نژاد مرا سرمربی تیم ملی کرد درست نیست. آقای احمدی نژاد من را برکنار کرد اما من از سوی آقای علی آبادی به عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب شدم. علی دایی در پاسخ به این پرسش که حتما علی آبادی با دستور مستقیم رئیس جمهور شما را سرمربی تیم ملی کرده است گفت:یعنی وقتی آقای وزیر ورزش الان مرا برکنار کنار گذاشته، من بگویم آقای روحانی مرا برکنار کرده است. اصلا اینطور نیست. آقای کفاشیان به من اس ام اس داد که آقای مهندس با شما کار دارد و بعد هم ایشان به من گفتند که شما سرمربی تیم ملی هستید. اما برکناری من با دستور مستقیم احمدی نژاد بود. سرمربی پیشین تیم ملی فوتبال ایران که بارها این ادعای کذب را عنوان کرده بود گفت: برای اولین و آخرین بار می‌گویم. دلیل اصلی برکناری ام از تیم ملی این بود که به من گفتند باید در ستاد انتخاباتی آقای احمدی نژاد باشم اما من قبول نکردم و آقایان مرا برکنار کردند. ظاهرا علی دایی فراموش کرده است که پس از باخت تلخ تیم ملی مقابل عربستان در حضور یکصد هزار تماشاچی ایرانی، هواداران به شدت خواستار عزل وی از سرمربی گری تیم ملی شدند و وی مسبب اصلی نرفتن تیم ملی ایران به جام جهانی 2010 بود. عدم استفاده علی دایی از علی کریمی در بازی با عربستان که در حکم انتقام گیری سرمربی تیم ملی از علی کریمی بود، باعث شد از دقیقه 60 به بعد هواداران علیه سر مربی وقت تیم ملی شعار دهند و علی کریمی را تشویق کنند. این صحبت های دایی که با استقبال عادل فردوسی پور مطرح شد، در پایان با لفظ  “نبش قبر نکنید” از جانب هر دوطرف پایان یافت. اما این پایان این ماجرا نبود، چند دقیقه بعد محمد مایلی کهن روی خط آمد و در مقابل جو سازی دایی و فردوسی پور اعلام موضع کرد. مایلی‌کهن سرمربی اسبق تیم ملی و پرسپولیس روی خط تلفنی برنامه نود آمد  و گفت: خدمت شما آقای کی‌روشی‌پور و میهمان برنامه آقای رحیمی سلام عرض می‌کنم و ممنون از اینکه شما آقای کی‌روشی‌پور به من وقت دادید. پس از آغاز صحبت‌های مایلی‌کهن عادل فردوسی‌پور واکنش نشان داد و خطاب به او گفت: آقای مایلی‌کهن اگر قرار باشد که اینطور صحبت کنید و در این فضا سخن بگوییم فکر می کنم صحبت نکنیم بهتر باشد. مایلی‌کهن سپس به صحبت‌هایش ادامه داد و خاطرنشان کرد: شما (فردوسی‌پور) در حال نابود کردن فوتبال این کشور هستید، چرا منی که عاشق فوتبال هستم نباید صحبت کنم؟ وی خطاب به مدیرعامل پیشین باشگاه پرسپولیس گفت: آقای رحیمی شما می گویی که آقای سیاسی با مایلی کهن صحبت کرده است. آیا ایشان برای صحبت با من باید از شما اجازه می گرفت؟ ایشان پنجشنبه هفته گذشته به من پیام داد که می‌خواهم شما را ببینم و با هم قرار ملاقات گذاشتند. او از من مشورت خواست و هیچ پیشنهادی درباره سرمربی گری به بنده نداد. سرمربی پیشین تیم ملی فوتبال کشورمان با بیان اینکه، آقای رحیمی وقتی سرمربی تیمتان با لباس شخصی سر تمرین می رود شما چرا برخورد نمی کنید؟، اظهار داشت: بنده بعد از صحبت با آقای سیاسی به او گفتم که نوع برکناری سرمربی پرسپولیس کاملاً اشتباه بوده و احساسی برخورد کردید. سرمربی‌ای که هم دشمن خودش بود و هم دشمن هواداران! کجای دنیا دیده‌اید که سرمربی یک تیم با لباس شخصی به تمرین برود؟ مایلی‌کهن یادآور شد: رحیمی گفته 14 میلیارد به او پول داده‌اند و این یعنی اینکه پول در اختیارش بوده است. مشکل این بوده که آقایان می‌خواستند با قلدری بمانند و اینکه می‌گفتند قراردادهای ما باید مشخص شود، یعنی فقط مشکل‌شان پول بوده است. سرمربی تیم به جای اینکه به امور تیم برسد کارهای دیگری انجام می‌داد. وی درباره صحبت‌های دایی مبنی بر اینکه احمدی‌نژاد او را از سرمربیگری تیم ملی برکنار کرده، گفت: او می‌گوید آقای احمدی‌نژاد او را از تیم ملی برکنار کرده اما او در زمان آقای احمدی‌نژاد سرمربی تیم ملی شد.در حالی که من که می گفتند یک احمدی‌نژادی هستم در دوره هشت ساله ایشان، هرگز سرمربی پرسپولیس نشدم! مایلی کهن ادامه داد: شما برای اینکه منافع خود را حفظ کنید همه را متهم می کنید. همین حالا آقای احمدی نژاد را متهم کردید. آقای علی آبادی که علی دایی را سرمربی پرسپولیس کرده، معاون اوباما یا معاون آقای احمدی نژاد   بوده است؟ عادل فردوسی که از این سخنان مایلی کهن برآشفت، به مایلی کهن پایان وقت را یادآوری کرد. مایلی کهن در پاسخ به این اقدام فردوسی پور گفت: شما هدایت شده عمل می کنید. چرا فرصت ندارید؟ چرا فرصت تمام شده است؟ خود شما به نوعی طلبکار هستید. سرمربی پیشین تیم ملی فوتبال کشورمان که پیشتر علی دایی را «آقا قلدره» ای نامیده بود که زیر پرچم آمریکا برای دریافت گرین کارت سوگند خورده است، با انتقاد از فردوسی‌پور، خاطرنشان کرد: شما اگر عادل بودی در برنامه سیاسی را هم دعوت می‌کردی. آقای کی‌روشی‌پور شما و اطرافیانت فوتبال را به لجن کشیده‌اید. کی‌روش که به شما توهین کرد هیچ چیز به او نگفتی اما به من گفتی نژادپرستم. فوتبال ما باید جزو 10 تیم برتر دنیا باشد اما شما و دار و دسته‌ات فوتبال را نابود کرده‌اید و اکنون 16 سال است که آنتن دست شماست.
کد خبر: ۴۳۶۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۵

آقای رئیس جمهور می‌گوید که عده‌ای می‌گویند باید دختر و پسر را جدا کنیم. ایشان حتما می‌دانند که این طور نیست که «عده‌ای» می‌گویند؛ بلکه اسلام می‌گوید
کد خبر: ۴۳۲۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۱۹

به گزارش آوای دنا به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری، در ادامه عیادت مسئولان از رهبر معظم انقلاب پس از انجام عمل جراحی صبح امروز، آقای علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی، آیت الله هاشمی شاهرودی رئیس شورای عالی حل اختلاف قوا، آقای جهانگیری معاون اول رییس جمهور، آقای احمدی نژاد رییس جمهور سابق، آقای شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی، جمعی از فرماندهان عالیرتبه نظامی و انتظامی و همچنین تعدادی از مسئولان، با حضور در بیمارستان محل بستری رهبر انقلاب از ایشان عیادت کردند.همچنین آقای دکتر هاشمی وزیر بهداشت نیز با حضور در بیمارستان از نزدیک درجریان  روند درمانی رهبر انقلاب اسلامی قرار گرفت.
کد خبر: ۴۳۱۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۱۷

تحریم‌های جدید آمریکا در قبال ایران جدید نیست، من از بی‌شهامتی عراقچی و ظریف در برابر انتقاد اصولگرایان در برابر تحریم‌های جدید ناراحت هستم و گاهی اوقات به دنبال جسارت احمدی‌نژاد می‌گردم به گزارش آوای دنا به نقل از «خبرگزاری دانشجو»،‌ صادق زیبا کلام استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران  امروز در مناظره‌ آینده مذاکرات هسته‌ای؛ فرصت‌ها و چالش‌ها که امروز در محل موسسه دیدبان آمریکا برگزار شده اظهار داشت: تحریم‌های جدید آمریکا در قبال ایران جدید نیست، من از بی‌شهامتی عراقچی و ظریف در برابر انتقاد اصولگرایان در برابر تحریم‌های جدید ناراحت هستم و گاهی اوقات به دنبال جسارت احمدی‌نژاد می‌گردم، چراکه این ها تحریم‌ها جدید نیست و تحریم های جدید را کنگره تصویب میکند و اگر این موضوع اتفاق می افتاد تا پایان سال 2014 صادرات نفت ایران صفر می‌شد. استاد دانشگاه تهران افزود: تجربه 34 ساله نشان داده که سیاست خارجی هر وقت گرفتار ایدئولوژی شده است، منافع ملی باخته است. وی تصریح کرد: در حال حاضر تغییر و تحول بسیار اساسی و بنیادی با تیم مذاکره کننده جدید به وجود آمده است و دولت یازدهم تحولی بنیادین در مذاکرات هسته ای ایجاد کرد. در واقع تا قبل از دور جدید مذاکرات، نگاه مسئولین به موضوع هسته‌ای نگاهی ابزاری بود. در فاصله سال های 84 تا 92 رویکرد و سیاست دولت وقت این بود که ما برنامه هسته ای را با همه توان به پیش می بریم و غرب هم نمی تواند کاری انجام دهد اما نتیجه آن شد که پرونده هسته ای از شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع داده شد. زیبا کلام تاکید کرد: در حال حاضر بعد از 8 سال به غربی‌ها می‌گوییم که نگرانی شما را درک کرده و برطرف می کنیم و در مقابل آنها هم گفته‌اند که ما می‌پذیریم شما می‌توانید غنی‌سازی کنید و حتی 3درصد هم باشد. در واقع آنها خواستار این هستند که اگر روزی خواستید بمب هسته‌ای تولید کنید به جای 1 سال،‌ 5 سال طول بکشد و برای همین می‌گویند نباید 19 هزار سانتریفیوژ باشد. چراکه با این رقم طی یک سال می‌توانید سلاح هسته‌ای تولید کرد. این استاد دانشگاه تهران ادامه داد: از دیدگاه آقای احمدی نژاد و اصولگرایان، فعالیت هسته ای ایران خاکریز اول ما در جنگ با آمریکا و غرب بود و دواقع هسته‌ای ابزاری برای پیشبرد سیاست خارجی ما قرار گرفت.همچنین در زمان خاتمی و در سال 82 منافقین فعالیت‌های هسته‌ای را لو دادند و خاتمی رسما اعلام کرد که ما دانش هسته‌ای داریم. سیاست ایران در دوسال آخر کج‌دار مریز بود و اینکه هسته‌ای باید جلو برود. زیباکلام افزود: تنها دلیلی که موجب نگرانی غرب در مورد فعالیت‌های هسته‌ای ما شده این است که ایران تنها کشوری است که خواهان نابود کردن اسرائیل است و در عمل نیز هرچه در توانش بوده، انجام داده است و این موضوع آنها را آنها را نگران کرده است.هر کشوری که بتواند به اورانیم 30 درصد برسد، می‌تواند در فاصله‌ای کوتاه تا یکسال اورانیوم را به 80 تا 90 درصد غنی کندو ما تنها گارانتی که به غرب دادیم حکم شرعی است. این استاد دانشگاه تهران اظهار داشت: قطعنامه 598 هیچ افتخاری برای ایران نداشت و توافقنامه ژنو هم هیچ افتخاری برای ما ندارد ضمن اینکه همین نگاه هم نسبت به توافقنامه الجزایر که در سال 1981 منعقد شد نیز وجود داشت. در واقع ادامه برنامه هسته‌ای ایران از سال 84 تاکنون اشتباه بوده است. همانطور که ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر اشتباه بود ولی هیچ کس جرات نمی‌کرد که این موارد را مطرح کند و این امر دقیقا در مورد ماجرای گروگانگیری جاسوسان آمریکایی نیز اتفاق افتاده است. مگر گرفتن سفارت و گروگان‌گیری برای ایران افتخار نبود پس چرا از آن در تقویم نامی نمی‌بریم و معتقدم توافق ژنو هم چنین سرنوشتی پیدا می‌کند. اورانیوم اکسید شده ایران زمانی که به باد هوا رفت به مانند گرفتن فاو و حاج عمران و سپس تقدیم آن به عراقی‌ها بود زیرا تلاش‌های فراوانی برای به دست آوردن آن صورت گرفته بود و بهای سیاست غلط هسته‌ای که در گذشته وجود داشته است را هم‌اکنون باید بپردازیم. این استاد دانشگاه ادامه داد: نتانیاهو ناراحت است چرا که راه قبلی که ایران در بحث هسته‌ای می‌رفت ما را یک راست به سمت دره می‌برد و حالا این مذاکرات جدید ما را بر لبه پرتگاه نگه داشته است. امروز باید از کسانی که در 10 سال گذشته درباره هسته‌ای صحبت می‌کردند توضیح بخواهیم که چرا سیاست‌هایی انتخاب شد که کشور را به چنین مرحله‌ای برساند.
کد خبر: ۴۳۰۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۱۶

سخنگوی تعلیق شده حزب کارگزاران سازندگی گفت: حتی آقای روحانی هم تأکید دارد که وامدار هیچ جناحی نیست، بنابراین اگر کسی در عرصه سیاست بگوید وابسته به هیچ جناحی نیست همانند کسی است که در جامعه بگوید متعلق به هیچ خانواده‌ای نیست.به گزارش آوای دنا به نقل از مشرق، حسین مرعشی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی در گفت‌وگویی اظهار داشت: علی‌رغم گذشت بیش از صد سال از تجربه مردم‌سالاری یا دموکراسی هنوز جامعه ما در عرصه سیاست از جمله جوامع مبتدی به حساب می‌آید به همین دلیل است که معمولاً در انتخابات‌ها با یک روند قابل پیش‌بینی روبه‌رو نیستیم و با پدیده مواجه هستیم. *پدیده‌های انتخاباتی در ایران برای تشکیل سازمان زمانی صرف نمی‌کنند وی افزود: به عنوان مثال، آقای خاتمی پدیده سال ۷۶، آقای احمدی‌نژاد پدیده سال ۸۴ و آقای روحانی پدیده سال ۹۲ محسوب می‌شوند.بنابراین، اساساً افراد وقتی در معرض پدیده شدن قرار می‌گیرند برای تشکیل سازمان وقت کافی صرف نمی‌کنند. *هرکسی در ایران ممکن است با کمی شانس رئیس‌جمهور شود مرعشی با بیان اینکه تجربه سیاسی در ایران نشان داده که ممارست، پیگیری، مسئولیت‌پذیری و هزینه برای رسیدن به مقامات اجرایی در طول سال‌های متمادی نیاز نیست، گفت: هر کسی با کمی شانس و تلاش ممکن است به پدیده بدل و رئیس‌جمهور ایران شود، بنابراین، من این نقطه از سیاست ایران را می‌توانم نقطه تکامل‌نایافتگی نامگذاری کنم. وی در پاسخ به این پرسش که پس شما معتقدید که دولت به جبهه اجتماعی خود بی‌اعتناست، خاطرنشان کرد: اساساً اگر شما بگویید که دولت جبهه اجتماعی حامی خود را حمایت نمی‌کند این پرسش جدی پیش می‌آید که حامیان اجتماعی دولت چه کسانی هستند، یعنی اصلاً چه تعریفی از آن جبهه وجود دارد که انتظار حمایت داریم. *در مورد ماهیت جبهه حامی روحانی در خود دولت نیز ابهام وجود دارد وی به نسیم بیداری گفت: متأسفانه هیچ ارزیابی جدی و کارشناسی‌شده از این جبهه اجتماعی وجود ندارد؛ در مورد ماهیت جبهه‌ای که رأی دکتر روحانی را ساخت حتی در درون دولت هم این ابهام وجود دار که اصلاح‌طلبان این رأی را ساختند، اصولگرایان یا اعتدالیون؟ مرعشی با تأکید بر اینکه در رأی به دست آمده برای آقای روحانی جایگاه هاشمی، خاتمی، عارف و حتی شخص آقای روحانی مشخص نیست، گفت: حرف من این است که صرف مبارک بودن پدیده انتخاب شدن آقای روحانی کافی نیست، چرا که ممکن است از دل یک پدیده مبارک، پدیده‌ای شوم بیرون آید، همانطور که از پدیده مبارک دوم خرداد پدیده پرضرر انتخابات ۸۴ به وجود آمد. *اینکه روحانی بگوید وامدار جناحی نیست مانند این است که شخصی بگوید متعلق به خانواده‌ای نیست سخنگوی تعلیق‌شده حزب کارگزاران به اظهارات رئیس‌جمهور مبنی بر اینکه به هیچ یک از جناح‌های کشور وابسته نیستم گفت: حتی آقای روحانی هم تأکید دارد که وامدار هیچ جناحی نیست، بنابراین اگر کسی در عرصه سیاست بگوید وابسته به هیچ جناحی نیست همانند کسی است که در جامعه بگوید متعلق به هیچ خانواده‌ای نیست. وی در پاسخ به این پرسش که آیا این تحلیل را قبول دارید که دولت با سکوت و تجاهل به دنبال خرید زمان برای به ثبات رساندن اقتصاد و سیاست خارجی است و پس از حل آنان سراغ حوزه‌های پرحرف و حدیث برود؟ اظهار کرد: تجاهل را قبول دارم، ولی علت را خرید زمان برای رسیدن به ثبات نمی‌دانم و معتقدم برای بررسی این سؤال باید به گذشته برگردیم. مرعشی ادامه داد: در دوم خرداد سال ۷۶ حاصل اعتراف نیروهایی به رهبری کلان آقای هاشمی و رهبری سیاسی کارگزاران و نیروهای چپ به محوریت روحانیون مبارز و سازمان مجاهدین انقلاب بود، ولی بعد از استقرار آقای خاتمی این جریان به رسمیت شناخته نشد و به تدریج یاران آقای هاشمی و خاتمی از هم جدا شدند و حاصل آن خانه‌نشینی توأم آقایان هاشمی و خاتمی شد. *روحانی اگر اشتباه خاتمی را تکرار کند خانه نشین می‌شود/ بی اعتنایی به عقبه اجتماعی به ضرر دولت تمام می شود به گفته مرعشی در انتخابات ریاست‌جمهور سال ۹۲ اصلاح‌طلبان و نیروهای میانه ائتلافی تشکیل دادند که حاصل آن ریاست‌جمهوری آقای روحانی بود، بنابراین اگر آقای روحانی و دوستانشان همان اشتباه بعد از دوم خرداد را این بار نسبت به آقایان هاشمی، خاتمی، عارف و پشتوانه مردمی خود مرتکب شوند دقیقاً‌همان اتفاق می‌افتد خواه بعد از چهار سال یا هشت سال. *در سیاست منحنی سینوسی مفید نیست به اعتقاد این فعال سیاسی اصلاح‌طلب در سیاست، منحنی سینوسی مفید نخواهد بود و این به معنای این است که هشت سال در مسیری برویم و هشت سال بعد در مسیر دیگری، برآیند این نوع کار کردن برای کشور صفر می‌شود. وی با تأکید بر اینکه در سیاست کشور احتیاج به خط سیر رو به تکامل داریم، گفت: باید مسیرهای اصلاحی را نهادینه کنیم تا هر دولتی پس از دولت دیگر آمد، ادامه‌دهنده مسیر توسعه‌ای باشد نه اینکه بخواهد از صفر شروع کند. سخنگوی تعلیق‌شده حزب کارگزاران تصریح کرد: آقای روحانی تعبیر بسیار زیبایی در ابتدای شروع به کار دولت به کار برد و گفت دولت مشغول آواربرداری خرابی‌های به بار آمده دولت قبل است، البته برای دولت دکتر روحانی شانسی که وجود دارد این است که بعد از دولت احمدی نژاد بر سر کار آمده و هر عملی را که انجام دهد مثبت است، اما چرا باید چنین باشد؟ *به روحانی گفتم موافقان شما اگر مردد نباشند، جدی هم نیستند/قائل به استفاده حداکثری از نیروهای اصلاح‌طلب در دولت نیستم مرعشی به اولین جلسه اصلاح‌طلبان با رئیس‌جمهور اشاره و اظهار کرد: من در آن جلسه به آقای روحانی گفتم که مخالفین شما در مخالفت با شما بسیار جدی هستند اما موافقانتان اگر مردد نباشند، حداقل جدی نیستند و این هم هیچ دلیلی جز نخواستن دولت ندارد. وی ادامه داد: خیلی‌ها حاضرند با افتخار به دولت کمک کنند. تاکنون برای استفاده از این نیروها در ستاد مرکزی دولت تردید وجود داشته است. من قائل به این نیستم که باید به صورت حداکثری از نیروهای اصلاح‌طلب استفاده کرد ولی مرز آن تا جایی است که دولت زیر سؤال نرود، چه دلیلی دارد در جاهای حساس و مؤثر دولت نیروی مونتاژی به کار ببرد، یک نفر از ستاد آقای قالیباف، یک نفر از ستاد آقای ولایتی و... استفاده کند. *اطمینان دارم دولت روحانی هشت ساله خواهد بود عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران در پاسخ به این پرسش که خیلی‌ها معتقدند که دولت آقای روحانی دولت چهار ساله خواهد بود، گفت: من فکر نمی‌کنم راجع به چهار ساله دوم دولت آقای روحانی تردیدی وجود داشته باشد، چرا که تاکنون در ایران همه دولت ها هشت ساله بوده‌اند و دوم اینکه این دولت به اندازه کافی خردمند است و حل و فصل مسائل بین‌المللی ایران در ماه‌های آینده از دستاوردهای تاریخی کشور به حساب خواهد آمد و به دولت کمک خواهد کرد. مرعشی با تأکید بر اینکه من از هشت ساله بودن دولت روحانی اطمینان دارم، خاطرنشان کرد: به نظر من خطر بعد از هشت سال دولت آقای روحانی است، چرا که ترس من از این است که این بهبودی‌ها به روند تبدیل نشود. من معتقدم همه افراد مؤثر برای دوران بعد از قدرت خود نهادسازی کنند، خواه سیاسی خواه اقتصادی، همه باید نگاهی توسعه‌گرا داشته باشیم و این یعنی کادرسازی و نهادسازی. وی در پایان با طرح این پرسش که مگر می‌شود که افراد پس از دهها سال تجربه خانه‌نشین شوند، گفت: کاری که دولت روحانی باید بکند این است که اصلاح را به یک روند تبدیل کند یعنی به یک اقدام غیر قابل بازگشت، در این صورت پیش‌بینی من این است که آقای روحانی در انتخابات بعد موفق‌تر و با رأی بیشتر پیروز خواهد شد.
کد خبر: ۴۱۱۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۲۵

دولتی ها در همه مصاحبه‌هایی که انجام می‌دهند اقدامات دولت قبل را زیر سوال می برند در حالیکه در طی این چند ماه مردم می‌بینند که با شعار اعتدال مشکلات‌شان حل نشده است. نه جلوی تورم گرفته شده و نه رکود از صنایع مختلف رفع شده است و مردم هم همچنان در فشار و مشکل به‌سر می‌برند. آوای دنا :حمیدرضا ترقی، در گفتگو با نامه نیوز، نوع برخورد دولت فعلی با احمدی نژاد را مورد انتقاد قرار داد و گفت: این نوع برخورد تند اصلاح‌طلبان و دولتمردان نسبت به عملکرد دولت احمدی‌نژاد باعث می‌شود به مرور زمان، نوعی مظلومیت برای احمدی‌نژاد نزد افکار عمومی ایجاد شود، زیرا این انتقاداتی که به دولت سابق می‌شود، با آن چیزی که مردم مشاهده کرده اند، تفاوت‌های زیادی دارد و اکثر این سیاه نمایی‌ها خلاف واقع است. وی به مصاحبه‌‌های دولتمردان علیه دولت قبل از سویی و بهبود نیافتن اوضاع از سویی دیگر، اشاره کرد و گفت: دولتی ها در همه مصاحبه‌هایی که انجام می‌دهند اقدامات دولت قبل را زیر سوال می برند در حالیکه در طی این چند ماه مردم می‌بینند که با شعار اعتدال مشکلات‌شان حل نشده است. نه جلوی تورم گرفته شده و نه رکود از صنایع مختلف رفع شده است و مردم هم همچنان در فشار و مشکل به‌سر می‌برند. این چهره اصولگرا با اشاره به اینکه اگر آقای روحانی نتواند مشکلات اقتصادی را حل‌و فصل کند، به طور طبیعی گرایش مردم به ویژه قشر ضعیف جامعه، به سمت احمدی‌نژاد بیشتر می‌شود، خاطرنشان کرد: در حال حاضر ممکن است در شهرها که مردم بیشتر درگیر مسائل سیاسی هستند، این نوع سیاه نمایی‌ها و نفی عملکرد‌های مثبت جواب بدهد، اما در سطح شهرستان‌ها و روستاها که پروژه های دولت احمدی‌نژاد را از نزدیک دیده‌اند این سیاه نمایی‌ها تاثیری معکوس می‌گذارد. عضو شورای مرکزی حزب موتلفه با بیان اینکه ادامه این روند اقبال عمومی به سمت آقای احمدی نژاد را بیشتر می‌کند، افزود: دولت و اصلاح‌طلبان باید در روش تخریب آقای احمدی نژاد تجدیدنظر کنند و همانطور که نکات منفی عملکرد ایشان را می‌گویند حداقل نکات مثبتش را هم بیان کنند تا  افکار عمومی به سمت ساختن یک چهره مظلوم از احمدی‌نژاد نرود. این فعال سیاسی آمدن احمدی‌نژاد در انتخابات آتی ریاست جمهوری را وابسته به عملکرد دولت یازدهم دانست و گفت: همه ‌امور به موفقیت دولت آقای روحانی در حل مشکلات اقتصادی در زمان باقی مانده بستگی دارد. اگر دولت نتواند بر بیکاری، تورم، رکود غلبه پیدا کند، قطعا احمدی‌نژاد یا هر فرد دیگری که از وی حمایت می‌کند، ممکن است رای بیاورد و انتخاب شود. نماینده دور پنجم مجلس شورای اسلامی، با اشاره به رابطه‌ جبهه پایداری با احمدی‌نژاد و احتمال پیوند دوباره این دو  گفت: رابطه‌ خاصی را بین جبهه پایداری و آقای احمدی نژاد نمی‌بینیم. به هرصورت اعضای جبهه پایداری و ما اصولگرایان، بر این عقیده ایم که به بهانه نقاط منفی دولت گذشته، نمی‌توانیم خط قرمزی بر روی نقاط مثبت عملکرد احمدی‌نژاد بکشیم و با نادیده گرفتن نقاط مثبت دولت گذشته به شدت مخالف هستیم. حمیدرضا ترقی در پاسخ به این سوال که روسای‌جمهور گذشته هرکدام توانسته‌اند، جریان سیاسی خاصی را در جامعه ایجاد کنند، و آیا احمدی‌نژاد هم توانسته است چنین جریانی را در بین مردم ایجاد کند یانه؟ تصریح کرد: آقای احمدی‌نژاد تا حد قابل توجهی توانسته است تفکر پرکاری، روحیه جهادی در مدیریت و توجه به ارزش‌های معنوی را در بین مردم ایجاد کند. بحث توجه به نقاط محروم موضوع دیگری است که احمدی‌نژاد توانست در زمان حضورش در قدرت گام هایی در خصوص آن بردارد، درحالی که هیچ‌یک از دولت‌های گذشته نتوانسته بودند، در این زمینه اقدام مثبتی صورت دهند.
کد خبر: ۴۰۲۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۱۰

سخن این وجیزه با برادر عزیزمان جناب آقای ناطق‌نوری در دو بخش خلاصه می‌شود. اول؛ آنچه از ایشان انتظار می‌رفت که بگویند و نگفتند. دوم؛ آنچه باید می‌دیدند و متاسفانه ندیدند! بخوانید! آوای دنا-کیهان در یاداشت امروز خود به قلم حسین شریعتمداری در واکنش به سخنان اخیر ناطق نوری نوشت :«علی‌علیه‌السلام در امر خلافت و حکومت‌داری و اداره کشور با هیچکس تعارف نداشت. جناح، گروه و خط برای او اهمیتی نداشت و معیار او در حکومت‌داری حق و عدل بود. به همین دلیل می‌گفت؛ اگر من خلافت را بپذیرم کسانی را که پیش از من در حکومت‌داری ظلمی به مردم کرده‌اند و از بیت‌المال برای خود هزینه کرده‌اند، رها نمی‌کنم و حساب آنها را هم می‌رسم... شخصی مسئولیتی را در کشور برعهده می‌گیرد- اشاره به آقای احمدی‌نژاد- و هر طور دلش خواست بیت‌المال را خرج می‌کند، آن وقت می‌گویند تا زمانی که بر مسند است، مصلحت نیست جلوی او را بگیریم وقتی هم که از مسندش کنار رفت می‌گویند حالا که رفته است و دیگر مرده را لگد نزنیم، پس کی و کجا می‌خواهیم حساب بیت‌المال را برسیم»؟بخشی از سخنان حجت‌الاسلام والمسلمین ناطق‌نوری است که در مراسم احیای شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان در حرم مطهر حضرت امام(ره) ایراد کرده‌اند. اظهارات آقای ناطق با استقبال گسترده رسانه‌های بیگانه و جریانات ضدانقلاب روبرو شد و روزنامه‌های زنجیره‌ای تیتر اول خود را همراه با عکس و تقدیر فراوان به نقل سخنان ایشان اختصاص دادند که طبیعی! بود و حق! داشتند. این نوشته اما، اظهارات آن شب جناب ناطق را از زاویه‌ای دیگر می‌نگرد، زیرا با توجه به سوابق آقای ناطق بر این باوریم که ایشان مثل همیشه حسن‌ ظن داشته‌اند و بی‌آن که متوجه باشند مورد سوءاستفاده یک جریان آلوده سیاسی قرار گرفته‌اند، وگرنه ارادت شناخته شده آقای ناطق به اسلام و انقلاب و امام(ره) نمی‌تواند ایشان را با طیفی همراه کند که نه فقط ارادتی به امام راحل(ره) ندارند بلکه سابقه‌ای سیاه از وطن‌فروشی و دشمنی با حضرتش در کارنامه آنان ثبت است... و در این‌باره گفتنی است که؛1- بخشی از سخنان آقای ناطق به ادعای ایشان درباره حیف و میل بیت‌المال از سوی آقای احمدی‌نژاد اختصاص داشت که بدون قضاوت نسبت به صحت و سقم این اتهام باید گفت جناب ناطق از برخورد آقای احمدی‌نژاد در مناظره‌ انتخاباتی سال 88 به شدت برافروخته بود که چرا یکسویه به ایشان اتهام زده‌اند و حالا آقای ناطق‌نوری به همان روشی متوسل می‌شود که آن را بسیار مذموم و ناپسند معرفی کرده بود.اما این بخش از اظهارات آقای ناطق‌نوری موضوع یادداشت پیش‌روی نیست و گفتنی است که کیهان اولین رسانه و در بسیاری از موارد، تنها رسانه‌ای بود که به برخی از پلشتی‌ها، قانون‌شکنی‌ها و سوءاستفاده از بیت‌المال در دولت سابق پرداخته و هزینه آن را هم متحمل شده است، اگرچه تخلفات و پلشتی‌های دولت سابق با  انبوه تخلفات و سوءاستفاده‌های اقتصادی و قانون‌شکنی‌ها در دولت‌های سازندگی و اصلاحات، قابل مقایسه نیست و اساسا باید گفت؛ انحراف دولت سابق دقیقا از هنگامی شروع شد که آقای احمدی‌نژاد و حلقه انحرافی پیرامون ایشان راه و رسم اصولگرایی را کنار گذاشته و به دنباله‌روی از بینش و روش مدعیان اصلاحات و حزب کارگزاران روی آوردند... و این رشته سر دراز دارد که در آینده به آن خواهیم پرداخت.اما، سخن این وجیزه با برادر عزیزمان جناب آقای ناطق‌نوری در دو بخش خلاصه می‌شود. اول؛ آنچه از ایشان انتظار می‌رفت که بگویند و نگفتند. دوم؛ آنچه باید می‌دیدند و متاسفانه ندیدند! بخوانید!2- آقای ناطق می‌فرمایند معیار حضرت‌ امیرالمومنین‌علیه‌السلام درحکومت و کشورداری حق و عدل بود که استناد شایسته‌ای به کلام حضرت امیر است. اما حضرت درباره حق و عدل بیان حکیمانه دیگری هم دارند و تاکید می‌فرمایند که؛ الحق اوسع الاشیاء فی‌التواصف و اضیقها فی التناصف- وقتی پای سخن گفتن از حق در میان باشد، میدان آن وسیع است و می‌توان درباره آن داد سخن داد. اما هنگامی که نوبت عمل به حق می‌رسد، دامنه آن بسیار تنگ و محدود است، یعنی آنچه شایسته و درخور تقدیر است، عمل به حق است وگرنه، سخن گفتن درباره آن به آسانی ممکن است و صدالبته ارزش چندانی ندارد (ترجمه آزاد با امانت‌داری در محتوا).اکنون و با عرض پوزش باید از جناب ناطق پرسید، چرا آنهمه سوءاستفاده از بیت‌المال، فساد اقتصادی، فرار از قانون و دهها و بلکه صدها پلشتی‌ دیگر که برخی از مدعیان اصلاحات و داعیه‌داران حزب سازندگی در طول حاکمیت خود بر قوه مجریه مرتکب شده بودند را وانهاده  و از میان انبوه آن جرایم مشهود و اثبات شده، تنها به یک نمونه - بر فرض صحت- هنوز اثبات نشده بسنده کرده‌اید؟ آیا فساد  اقتصادی 3 هزار میلیارد تومانی که اطرافیان کنونی حضرتعالی از متهم ردیف اول آن- بعد از اثبات جرم- با عنوان «کارآفرین»! یاد کرده و شایسته تقدیر دانسته بودند و نه مجازات، قابل ذکر نبود؟ بابک زنجانی در مصاحبه با روزنامه توقیف شده آسمان- متعلق به کارگزاران- به صراحت اعتراف کرده بود که آغاز کار وی در دوران مرحوم نوربخش در دولت آقای هاشمی بوده است، چرا به این واقعیت تلخ اشاره‌ای نفرمودید. مگر دهها نفر از نمایندگان مدعی اصلاحات مجلس ششم در زد و بند با شهرام جزایری دست نداشتند؟ فساد اقتصادی کلان «مارین‌سرویس»، ماجرای پلشت «پترو پارس» در صنعت نفت، قرارداد ننگین کرسنت که دهها‌میلیارد دلار خسارت به بیت‌المال مسلمین تحمیل کرده است. فساد معروف به «استات اویل»،  و دهها نمونه دیگر از این دست، ارزش اشاره نداشت که بدون کمترین اشاره از کنار آنها عبور کردید؟گله فرموده‌اید که وقتی احمدی‌نژاد در مسند مسئولیت بود به بهانه مسئولیت ایشان و بعد از کنار رفتن از مسئولیت هم با این بهانه که نباید به مرده لگد زد از رسیدگی به پرونده حیف و میل بیت‌المال از سوی ایشان خودداری شده است! و اعتراض کرده‌اید که «پس کی و کجا می‌خواهیم حساب بیت‌المال را برسیم»؟ گلایه جنابعالی می‌تواند به جا و بایسته باشد- البته در صورت اثبات اتهام- ولی پرسش این است که چرا از معطل ماندن پرونده سوءاستفاده آقای مهدی هاشمی سخنی به میان نیاورده‌اید؟! چرا نسبت به تأخیر غیرقابل توجیه در رسیدگی به پرونده «کرسنت» و کسانی که این قرارداد خسارت‌آفرین را به نظام تحمیل کرده‌اند و هم‌اکنون نیز برخی از آنان بر مسند مسئولیت نشسته‌اند، سکوت فرموده‌اید؟ انتظار آن بود که به ماجرای دادگاه رسیدگی به اتهامات شهردار اسبق نیز اشاره می‌فرمودید و صدا به اعتراض بلند می‌کردید که چرا در جلسات دادگاه وی نزدیک به 20 تن از وزرا و مسئولان بلندپایه وقت در حمایت از ایشان حضور پیدا می‌کردند و... آیا این موارد قابل اشاره نبود؟حضرتعالی در صفحه 51 از جلد دوم کتاب خاطرات خویش به ماجرای استیضاح خود به عنوان وزیر کشور وقت اشاره کرده و آورده‌اید چند تن از نمایندگان به این علت که نسبت به واگذاری زمین‌های اطراف تهران از سوی حاکم‌ شرع وقت شهرداری بی‌تفاوت بوده‌اید، در پی استیضاح شما بودند و نوشته‌اید «روز‌استیضاح که به مجلس رفتم، آقای هاشمی خیلی نگران بود و گفت؛ آقای‌ناطق! استیضاح‌کنندگان خیلی قوی برخورد می‌کنند و من گفتم؛ نگران نباشید، لیست اکثریت نمایندگان مجلس که زمین گرفته‌اند را تهیه کرده‌ام، حتی اسم آقای هاشمی رفسنجانی هم بود، شروع کردم به خواندن اسامی و نمایندگان که دیدند دارم اسامی همه را می‌خوانم و آبروریزی می‌شود، گفتند نخوانید... و رأی آوردم».خب! جناب ناطق‌عزیز، چرا در جایگاه وزیر کشور، از رسیدگی به جرایم نمایندگانی که به ناحق زمین‌های اطراف تهران را تصاحب کرده بودند، چشم‌پوشی کردید؟! و به قول خودتان «پس کی و کجا می‌خواهیم حساب بیت‌المال را برسیم»؟! ... و  البته کسی در مصلحت‌اندیشی حضرتعالی برای نظام کمترین تردیدی ندارد.3- و اما، آنچه آقای ناطق در سخنرانی شب بیست و یکم ندیده است و باید می‌دید، یعنی از شخصیت آزمون داده‌ای نظیر ایشان انتظار می‌رفت که ببیند، هویت واقعی کسانی است که برای اظهارات آن شب ایشان در محافل و رسانه‌های خود هورا کشیده و به‌به گفته‌اند و هنوز هم این هورا کشیدن‌ها ادامه دارد. آقای ناطق این جریان سیاسی همان است که حضور شما را در ریاست‌مجلس با هو و جنجال و اهانت نفی می‌کرد. همان‌ها که شعار «مجلس زوری نمی‌خوایم، ناطق‌نوری نمی‌خوایم» سر داده بودند. همان طیفی که در فتنه 78 علیه اسلام و امام و نظام شمشیرها را از رو بسته بودند تا آنجا که حضرتعالی- به حق- اعلام کردید؛ «باید آنها را به سینه دیوار گذاشت و تیرباران کرد». همان‌ها که در فتنه آمریکایی-اسرائیلی 88 آشکارا دست به وطن‌فروشی زدند. به ساحت مقدس امام‌حسین(ع) اهانت کردند. مسجد را به آتش کشیدند، صف عزاداران نمازگزار عاشورا را سنگ‌باران کردند، تصویر مبارک حضرت امام(ره) را پاره کرده و زیر پا لگدمال کردند، به نفع اسرائیل شعار «نه غزه نه لبنان» سر دادند وطن‌فروشی و خباثت را تا آنجا کشاندند که نتانیاهو آنان را «بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران» نامید و اوباما، حمایت همه جانبه از آنها را یکی از اهداف استراتژیک آمریکا اعلام کرد و...جناب ناطق، از شما بعید بود و هنوز هم بعید و تعجب‌آور است که چرا اینهمه زشتی و پلشتی و خباثت جریان یاد شده را ندیده‌اید و چرا با مشاهده کف زدن و هورا کشیدن آنان برای اظهارات آن شب خود، با عصبانیت علیه آنها نشوریده و خروش برنداشته‌اید که شما را با آنان کاری نیست و...4- برادر گرامی، جناب آقای ناطق‌نوری، مدعیان اصلاحات با آن کارنامه سیاهی که دارند- و حلقه انحرافی- با انحراف آشکار و خسارت‌هایی که به بار آورده‌اند-  در نهایت و البته با برخی از تفاوت‌ها، در کنار هم قابل تعریف هستند. و شایسته نیست حضرتعالی در مخالفت با آقای احمدی‌نژاد - صرفنظر از این که حق با شما باشد یا ایشان- مورد سوءاستفاده اصحاب فتنه قرار بگیرید.و بالاخره از ارادت نگارنده به خویش باخبرید و به یقین می‌دانید که کمترین آسیب و خدشه به سوابق حضرتعالی و جایگاهی را که داشته‌اید و باید برای همیشه داشته باشید، نمی‌پسندیم. از این روی امید است بر نگارنده در نگارش‌ این وجیزه خرده نگیرید، و خدای نخواسته اگر جسارتی هم در میان بوده است، ناخواسته بدانید، و تنها به این  حساب بنویسید، که حضرتعالی را مثل همیشه متعلق به اسلام و نظام و امام می‌خواهیم و مشاهده سوءاستفاده احتمالی از شخصیت شما را سخت و تلخ و ناگوار تلقی می‌کنیم.حسین شریعتمداری
کد خبر: ۳۹۳۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۳۰

رئیس اصلاح‌طلب کمیسیون برنامه و بودجه مجلس می‌گوید مسئولان دولت از شمشیر احیای سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی علیه دولت قبلی استفاده کردند اما خود نمی‌خواهند آن را عملی کنند
کد خبر: ۳۸۷۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۲۴

به آقای احمدی نژاد رای دادم و آن چیزی که ما را جذب کرد شعار عدالت ایشان بود، ساده‌زیستی، سخت‌کوشی و اینکه به همه استان‌ها و حتی بخش‌های کوچک هم می‌رفتند.و هیچ پشیمان هم نیستیم، عمل به تکلیف به وظیفه پشیمانی ندارد
کد خبر: ۳۸۳۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۲۰

اگر آقایان مدعی هستند این خودروها در اختیار آقای احمدی نژاد است چرا به جای اقدام از طریق مراجع قضایی فقط در رسانه ها این موضوعات را مطرح می کنند؟ این نشان می دهد این افراد به دنبال سانتاژ رسانه ای برای غوغاسازی هستند و هیچگونه مدرکی هم در اختیار ندارند.آوای دنا/ عبدالرضا داوری در گفتگو با خبرگزاری آریا ضمن تکذیب خبر لغو مجوز دانشگاه ایرانیان گفت: موضوع دانشگاه ایرانیان به طور جدی پیگیری می شود البته وزارت علوم یکسری مواضع غیر صادقانه دارد. وی افزود: استدال های این وزارتخانه کاملا خارج از چارچوب قانون است چراکه مجوز دانشگاه آقای احمدی نژاد از سوی بالاترین مرجع تصمیم گیر در حوزه آموزش عالی کشور یعنی شورای عالی انقلاب فرهنگی صادرشده است. این فعال رسانه ای حامی احمدی نژاد اظهار داشت: مجموع مدیریت وزارت علوم فاقد صداقت، با انگیزه سیاسی و با تنگ نظری با موضوع دانشگاه ایرانیان برخورد می کنند البته مجوز دانشگاه به جای خودش برقرار است و فعالیت این دانشگاه در چارچوب قانون پیش می رود و توجهی هم به این اظهارات غیرقانونی نمی کند. وی ادامه داد: اگر مدیران وزارت علوم برای اثبات غیرقانونی بودن این دانشگاه سندی دارند چرا از طریق مراجع قضایی و قانونی اقدام نمی کنند و فقط مصاحبه سیاسی می کنند در واقع همین که در یک سال گذشته وزارت علوم نتوانسته سندی برای غیرقانونی بودن این دانشگاه به مراجع قضایی ارائه دهد نشان دهنده مغرضانه بودن اقدام این وزارتخانه است. وی همچنین با رد خبر استفاده احمدی نژاد از 26 خودروی ریاست جمهوری گفت:اگر آقایان مدعی هستند این خودروها در اختیار آقای احمدی نژاد است چرا به جای اقدام از طریق مراجع قضایی فقط در رسانه ها این موضوعات را مطرح می کنند؟ این نشان می دهد این افراد به دنبال سانتاژ رسانه ای برای غوغاسازی هستند و هیچگونه مدرکی هم در اختیار ندارند. این فعال رسانه ای گفت: کسانی که این مسائل را علیه آقای احمدی نژاد مطرح می کنند می خواهند بر خطاها و ضعف مدیریتی دولت یازدهم سرپوش بگذارند. پروژه اینها این است که همه مشکلات را متوجه دولت آقای احمدی نژاد کنند در حالی که آقایان باید بفهمند این حربه تا یک جایی جواب می دهد. وی با اشاره با مجوز دانشگاه محمدرضا عارف گفت: از آنجایی که آقای عارف در انتخابات 92 نقش مهمی در پروژه آقای هاشمی ایفا کرد بنابراین صدور مجوز برای دانشگاه ایشان کمترین غنیمتی است که نصیبش شده است.
کد خبر: ۳۷۶۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۰۹

آقای دکتر احمدی‌نژاد ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های لازم را برای بازگشت به صحنه سیاست دارد و با بعضی انعطاف‌ها حتی می‌تواند منشأ اثر هم باشد
کد خبر: ۳۶۴۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۲۴

آوای دنا:دولت روحانی به شکلی عمل می کند که زمانی که در متن جامعه می رویم، مردم منتظر بازگشت احمدی نژاد هستند.  روح الله حسینیان ، عضو جبهه پایداری در گفت و گو با خبرنگار جمهوریت در خصوص انتقادات مطرح شده به موضع گیری های جبهه پایداری در برابر دولت حسن روحانی گفت: ما به عنوان جبهه پایداری وفادار به نظام و انقلاب هستیم و به همین دلیل در مقابل نابسامانی هایی که در دولت آقای روحانی به وجود می آید، می ایستیم و مخالفت می کنیم. نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر در مجلس شورای اسلامی در ادامه این مطلب افزود: از این که جزو مخالفان دولت آقای روحانی هستیم بسیار خوشحال و راحت هستیم و به این موضوع می بالیم که در برابر موضع آقای روحانی و نزدیکانش به عنوان مخالف، شناخته می شویم. حسینیان هم چنین تصریح کرد: امروز به ما انتقاد می کنند که چرا از دولت احمدی نژاد حمایت می کردید و امروز به دولت روحانی انتقاد می کنید، که پاسخ این سوال بسیار واضح است چرا که مجموعه دولت قبل را قبول داشتیم و مواضع و سیاست ها و رفتارهایشان را درست می دانستیم. وی در پاسخ به این سوال که چگونه از رییس جمهور سابق با وجود سیاست های اقتصادی اش که موجب ایجاد مشکلات و بحران های زیادی شد و با وجود برخی نزدیکان مساله دار  ایشان و رفتارهایی هم چون 11 روز خانه نشینی حمایت می کنید، گفت: من تاکید کردم که ما مجموعه دولت قبل را قبول داشتیم و با یک فرد یا یک اتفاق نباید بحث را عوض کرد. حسینیان تاکید کرد: ما جهان بینی روحانی را قبول نداریم و با آن مخالف هستیم و این مخالفت خود را به صورت نقد منطقی و استدلالی بیان می کنیم. این عضو جبهه پایداری درباره اخباری مبنی بر ایجاد فاصله بین مشایی و احمدی نژاد و این که عده ای این جدایی را صوری و راهکاری برای بازگشت احمدی نژاد می دانند، تاکید کرد: من کاری ندارم اصولگرایان بااحمدی نژاد با مشایی یا بدون مشایی چه رفتاری می خواهند داشته باشند ، چرا که  بازگشت مجدد احمدی نژاد نیز فارغ از این دست از بحث های جدایی و دیگر داستان ها قابل طرح است. وی در خصوص جایگاه احمدی نژاد مدعی شد: دولت روحانی به شکلی عمل می کند که زمانی که در متن جامعه می رویم، مردم منتظر بازگشت احمدی نژاد هستندحسینیان در خصوص این اظهارات تاکید کرد: این چند وقت در مساجد و بین مردم دیده ام که مردم تاچه اندازه رفتارهای دولت روحانی را نقد می کنند و سیاست های شخص رییس جمهور و وزرایش را نمی پسندند. عضو جبهه پایداری هم چنین گفت: عملکرد دولت روحانی در همین یکسال به شکلی بوده است که مردم از دولت آقای احمدی نژاد به عنوان روزهای طلایی یاد می کنند و بازگشت وی را آرزو و برای بازگشت وی لحظه شماری می کنند.
کد خبر: ۳۶۱۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۲۰

حجت الاسلام والمسلمین ناصرنقویان گفت: تمام دولت ها اعم از دولت کنونی و حتی دولت های گذشته در کنار یکدیگر برای حل مشکل مردم یک مجمع تشکیل دهند.به گزارش آوای دنا ، این استاد دانشگاه روز پنج شنبه در نخستین مجمع نمایندگان ادواری شورای عالی استان ها افزود: چه اشکالی دارد وقتی دولت جدیدی سرکار می آید وزرا و رییس جمهوری های قبلی را جمع کرده و از آنها مشورت بگیرند. وی با بیان این که من نسبت به دولت آقای احمدی نژاد انتقادهایی داشته و بابت همین انتقادها چندین بار به دادسرای روحانیت رفته ام گفت: با این حال معتقدم باید از تجربیات دولت های قبل برای حل مشکلات مردم استفاده کرد. نقویان با اشاره به مشخصات استاندارد شهری گفت: یک جامعه استاندارد دارای سه ویژگی است اول این که مردم آن شهر باید خداشناس باشند. نقویان با اشاره به این که اکنون اروپا خدا را کنار گذاشته یا اساسا خدا را برای روز مبادا در نظر می گیرند گفت: به عنوان مثال شبکه CNN آمریکا بعد از وقوع 11 سپتامبر برای حفظ آرامش مردم توصیه هایی اعلام کرد که یکی از این توصیه ها خواندن دعا بود. وی فقیر نبودن مردم جامعه را از دیگر مشخصات استانداردهای شهری عنوان کرد و افزود: شهری که مردم آن فقیر هستند درکی از خدا نخواهند داشت. نقویان با اشاره به پیام آیت الله جوادی آملی به سمینار اقتصاد مقاومتی در قم گفت: ایشان در پیام خود آورده اند دست و جیبی که تهی است به درد قیام نمی خورد چه رسد به مقاومت، همچنین وی تاکید کرده که بیت المال مسلمانان را به دست افرادی که اقتصادشناس هستند بسپارید. این استاد دانشگاه تاکید کرد: نباید اقتصاد را به دست افرادی که اطلاعات اقتصادی ندارند سپرد چرا که اقتصاد فوت و فنی دارد. وی از دیگر شاخص های استاندارد شهری را نداشتن اضطراب و ترس دانست و گفت: مردم جامعه اسلامی نباید از حقیقت گویی و گرفتن حق خود ترس داشته باشند نباید از این که به ریاست قوه قضاییه نامه می نویسند بترسند یا اگر مطلبی به رییس جمهور می گویند یا به مرجع تقلید جمله ای می گویند ترس و اضطراب داشته باشند.
کد خبر: ۳۵۱۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۰۸

ثروتی گفت: مجمع تشخیص مصلحت نظام برای آنکه در تدوین برنامه پنجم خللی وارد نشود، این طرح را تا پایان اجرای برنامه چهارم از برنامه پنجم خارج کرد. قرار بر این بود که دولت در برنامه پنجم طرح خود در این زمینه را ارائه کند که این اتفاق نیفتاد.آوای دنا : عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس گفت: طرح اصلاح نحوه انتخاب رئیس کل بانک مرکزی که بر اساس آن عزل رئیس کل بانک مرکزی تنها با نظر رئیس جمهور نخواهد بود، به کمیسیون اقتصاد کلان مجمع تشخیص مصلحت نظام رفت. موسی الرضا ثروتی ، با بیان اینکه طرح اصلاح شیوه انتخاب رئیس کل بانک مرکزی، از جمله مواردی بود که در تدوین برنامه پنجم مورد بررسی قرار گرفت، گفت: در آن زمان مجلس پیشنهاد داد که نصب رئیس کل بانک مرکزی تحت نظر رئیس جمهور باشد ولی عزل آن با موافقت سران سه قوه، معاونین سه قوه، دادستان کل کشور و وزیر اقتصاد و دارایی صورت گیرد. وی افزود: آقای احمدی نژاد اجازه نداد این طرح به تصویب برسد. مقام معظم رهبری نیز بررسی این موضوع را به مجمع تشخیص مصلحت نظام سپردند. استدلال آقای احمدی نژاد این بود که نمی توان با تصویب این طرح کشور را اداره کرد. ثروتی گفت: مجمع تشخیص مصلحت نظام برای آنکه در تدوین برنامه پنجم خللی وارد نشود، این طرح را تا پایان اجرای برنامه چهارم از برنامه پنجم خارج کرد. قرار بر این بود که دولت در برنامه پنجم طرح خود در این زمینه را ارائه کند که این اتفاق  نیفتاد. وی گفت: از آنجا که مجمع تشخیص طبق دستور رهبری بایستی در این خصوص نظر خود را اعلام کند، در حال حاضر این طرح در کمیسیون اقتصاد کلان مجمع تشخیص مصلحت نظام در حال بررسی است.عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی گفت: اگر این طرح به تصویب برسد، در انتخاب رئیس کل بانک مرکزی، سه قوه نیز مشارکت خواهند داشت و لذا از انحصاری شدن نظام پولی کشور جلوگیری می شود.منبع: تسنیم
کد خبر: ۳۴۳۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۳۰