نماینده دائم فلسطین در شورای امنیت در جلسه ویژه این شورا در غزه از شورای امنیت خواست قطعنامهای را در محکومیت حمله نظامی رژیم صهیونیستی به غزه صادر کند و پایان خشونتها و لغو محاصره غزه را درخواست کرد.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، به نقل از سایت شبکه الجزیره، "ریاض منصور" نماینده دائم فلسطین در سازمان ملل اعلام کرد: اگر شورای امنیت به درخواستهای ما پاسخ ندهد، فلسطینیها راهی جز رفتن به هیأتهای قضایی سازمان ملل و نظام بینالمللی ندارند.
ریاض منصور با اشاره به دادگاه کیفری بینالمللی تهدید کرد، در صورتیکه شورای امنیت برای حمایت از فلسطینیها و پایان دادن به جنگ غزه کاری نکند، فلسطینیها به دادگاههای بینالمللی از جمله دادگاه کیفری و سازمانهای قضایی سازمان ملل مراجعه میکنند.
وی گفت: حمله وحشیانه اسرائیل به غزه به هیچوجه قابل توجیه نیست. این حملات به منزله دفاع از خود نیست بلکه تجاوز نظامی انتقامجویانهای است که از قبل برنامهریزی شده و نیروهای اشغالگر علیه غیرنظامیان تحت اشغال انجام میدهند.
سفیر فلسطین افزود: این حمله نابودی وحدت فلسطین و سقوط دولت توافق ملی را هدف قرار داده است.
سفیر رژیم صهیونیستی در سازمان ملل نیز عنوان داشت: اسرائیل در برابر حملات راکتی غزه راهی جز حملهی نظامی ندارد و تا حد زیادی خویشتنداری کرده است.
ریاض منصور در سخنرانیاش در برابر شورای امنیت گریه کرد.
وی خاطرنشان کرد که حمله اسرائیل اصول قوانین بینالمللی را نقض کرده است.
وی گریه کنان افزود: هر دفاعی از خود باید موجب کشتار کل یک ملت شود؟
کد خبر: ۳۹۱۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۲۸
سردار باقرزاده روايت میكند: «... پلاکها را دیدیم که بصورت پشت سر هم است. 555 و 556 . فهمیدیم که آنها با هم پلاک گرفتهاند. معمولاً اینها که با هم خیلی رفیق بودند، با هم میرفتند پلاک میگرفتند...»به گزارش خبرنگار دفاعی- امنيتی باشگاه خبرنگاران، کسی چه میدانست تاریخ دوباره در هشت سال دفاع مقدس تکرار شود و پسری سر بر بالین پدرش 25 سال آرام بگیرد و 25 سال این دو شهید گذر زمان را به نظاره بنشینند تا گروهی از بچههای تفحص بیایند و پدر و پسر را از دل صحرا به دیار خود بازگردانند... وقتی در احوالات آلالله میخواندیم: « امام حسین علیه السلام وقتی بر بالین حضرت علی اکبر علیه السلام رسید که جان باخته بود. صورت بر چهره خونین او نهاد و دشمن را نفرین کرد: «قتلالله قوماً قتلوک...» و تکرار میکرد که: «علی الدنیا بعدک العفا». و جوانان هاشمی را طلبید تا پیکر او را به خیمهگاه حمل کنند.
حضرت علی اکبر علیهالسلام ، نزدیکترین شهیدی است که با حضرت امام حسین علیه السلام دفن شده است. مزار مطهر او پایین پای اباعبدالله الحسین علیه السلام قرار دارد و به همین خاطر ضریح امام، شش گوشه دارد.»
پدر و پسر مازندرانی که در آغوش هم به شهادت رسیدند / پدر و پسر فدای حسین(ع)/
روایت تفحص از منطقه عملیاتی والفجر 6
روایت تفحص و کشف شهیدان مفقودالجسد؛ سید ابراهیم و سید حسین اسماعیل زاده، حکایت مرزبانان همیشه بیداری است که در کلاس شهادت، آموزگار وفاداری پسر و پدر به یکدیگر و وحدت وجودی انسانها برای قرب الیالله هستند.
سردار "سیدمحمد باقرزاده" مسئول كميته تفحص شهدا درباره چگونگی کشف پیکرهای مطهر شهیدان اسماعیل زاده - یک ساعت قبل از سال تحویل 89 در معراج شهدای اهواز - روايت میکند: « طی عملیات تفحص در منطقه چیلات، پیکر دو شهید پیدا شد، یکی از این شهدا نشسته بود و با لباس و تجهیزات کامل به دیوار تکیه داده بود. لباس زمستانی هم تنش بود. شهید دیگر لای پتو پیچیده شده بود. معلوم بود که این دراز کش مجروح شده است. اما سر شهید دوم بر روی دامن این شهید بود، یعنی شهید نشسته سر آن شهید دوم را به دامن گرفته بود. خوب، پلاک داشتند، پلاکها را دیدیم که بصورت پشت سر هم است. 555 و 556 . فهمیدیم که آنها با هم پلاک گرفتهاند. معمولاً اینها که با هم خیلی رفیق بودند، با هم میرفتند پلاک میگرفتند. اسامی را مراجعه کردیم در کامپیوتر. دیدیم که آن شهیدی که نشسته است، پدر است و آن شهیدی که درازکش است، پسر است. پدری سر پسر را به دامن گرفته است.
شهید سید ابراهیم اسماعیلزاده موسوی پدر و سید حسین اسماعیلزاده پسر است، اهل روستای باقر تنگه بابلسر.»
" شنیدهام عاشقا مخلصو و بیریا بودن؛ من هنوزم نفهمیدم که شهدا کیا بودن؛ همیشه سرگرم دم یا فاطمه مدد بودن؛ نشون دادن که راههای آسمونو بلد بودن؛ کبوترای رویاییِه آسمون بودن؛ تمومشون مصداقی از وسابقون بودن؛ مُقربون بودن؛ ای دل، ای دل، امون از دست دنیا، ای دل،ای دل، کجا رفتن شهیدا "
* زندگی نامه شهیدان سید ابراهیم و سید حسین اسماعیلزاده
در روز 25 آبان ماه سال 1304 هجری شمسی بود که به سید عبدالحسین اسماعیلزاده خبر رسید فرزندی که همسرش سیده ربابه به دنیا آورده، پسر است و او نیز به احترام نبی مخلص الهی نام او را سید ابراهیم نهاد.
کمتر کسی تصور این را میکرد که پشت چهره معصوم سید ابراهیم عالمی از رنج و مشقت البته همراه با فداکاری و ایثار نهفته است.
آغاز مشکلات سید ابراهیم زمانی بود که مادرش را از دست داد و بعد نیز پدر خویش را از دست داد و همه اینها قبل از هفت سالگی روی داد. بعد از درگذشت پدر و مادر، دارالایتام میزبان سید ابراهیم شد.
بعد از یک سال و اندی سید ابراهیم شروع به کار در منازل دامداران و زمینداران به طور سالیانه به اصطلاح "قراری" نمود.
این وضعیت تا 28 سالگی ادامه داشت، تا اینکه به روستای "پوستکلای بندپی" بابل برگشته و با دختر همسایه خویش "سیده رقیه مصطفی نژاد" ازدواج كرد.
این زوج با کار کردن بر سر زمین و در خانه زمینداران آن زمان، زندگی مشترک خود را آغاز میکنند و این در حالی است که در فقر و نداری لحظهای از پافشاری بر اعتقادات دست نکشیدند، حتی گفته میشود در همان لحظه تا نماز ظهر و عصر را نمیخواندند، هرگز ناهار نمیخوردند.
اما آنچه که زندگی پر از سختی آنها را شیرین می کرد، توکل و توسل به خدا و اهل بیت بود که این مطلب را میتوان از نام فرزند اول آنها فهمید (سید حسین). بله سید حسین نامی بود که به خاطر عشق وافر به اهل بیت(ع) بر فرزند اولشان نهادند.
بعدها صاحب سه دختر و سه پسر دیگر شدند. در مورد نحوه تربیت فرزندانشان چه میتوان گفت که آنچه عیان است چه حاجت به بیان است.
دخترانی اهل ولایت، با حجاب فاطمی و پسرانی با غیرت، اهل رزم و شهادت و شجاعت بودند.
پس از مدتی سید ابراهیم به عنوان باغبان، جذب کادر غیر نظامی ارتش در محل فعلی پایگاه نیروی هوایی بابلسر شد.
کمکم وضع درآمد او بهتر شد و توانست با همکاری اهالی محل و دوستی مهربان به نام خیرالله اسکندری، خانه کاهگِلی برای خود بسازد و تا زمان شهادت در همان خانه زندگی میکرد.
با اوجگیری نهضت امام خميني(ره) در سال1357 سید ابراهیم در تظاهراتها شرکت می نمود و این در حالی بود که خود به عنوان پرسنل ارتش محسوب میشد و از این جهت ترسی به خود راه نمیداد؛ چرا که او از سلاله پاکان و زاهدان شب و شیران روز بود و شیر را با ترس رابطه نیست.
او به همراه فرزندانش در فعالیتهای بعد از انقلاب علیه منافقین حضور داشت و پس از شروع جنگ تا زمان شهادت سه بار از طریق ارتش و بار چهارم به همراه اعزام طرح "لبیک یا خمینی" به جهبهها اعزام شد.
در اعزام آخر، دو پسر خود (سیدرضا و سید حسین) را به همراه خود داشت و سید باقر نیز در خدمت سربازی در جنوب مشغول دفاع بود و این در حالی بود که او 58 سال سن داشت.
اما "سید حسین" پس از گذران دوران پُر مَشَقَّت کودکی و نوجوانی زیر سایهی پُر مهر پدر و مادر و تحت تربیت مؤثر آنها در 16 سالگی با دختر دایی خویش "سلاله سادات" ازدواج کرد و پس از تولد اولین فرزندش "سید یحیی" در 17 سالگی برای خدمت سربازی به زاهدان رهسپار شد.
پس از یکسال و اندی با فرمان امام خمینی(ره) بر فرار سربازان از پادگانها، پس از پاره نمودن عکسهای شاه ملعون از پادگان خود فرار کرده و به محل میآید و پس از پیروزی انقلاب اسلامی در مبارزات علیه منافقین و مفسدین در شهر شرکت میكند و به ادامه تحصیل میپردازد.
حتی شبها برای مطالعه جهت استفاده از نور چراغی که بر تیربرقی نصب شده بود و از محل نیز فاصله داشت به آن مکان میرفت و به مطالعه میپرداخت، تا اینکه پس از اتمام دروس متوسطه به عنوان معلم در روستای "نفتچال" مشغول میشود.
علاقه وی به شاگردان جهت تعلیم دروس و آشنا کردن آنها با اسلام و انقلاب مثالزدنی بود، حتی هر جمعه سه نفر از شاگردانش را سوار بر موتور میکرد و به منزل میآورد و به آنها ناهار میداد. بعد آنها را به نماز جمعه میبرد و میگفت باید با بچهها رفیق شد تا حرف گوش کنند.
از طرف دیگر او نیز همانند پدر، زندگی را با فقر و نداری ولی با عزّت نفس آغاز کرد و تا سالها در خانهای محقَّر و کوچک که در حیاط پدری ساخته بود زندگی میکرد تا اینکه توانست خانه کوچک در محل دیگر برای خود بسازد.
عشق و علاقهاش به پدر و مادر بسیار زیاد بود و همیشه دوست داشت در کنار پدر و مادر باشد و به آنها خدمت کند.
بعد از شروع جنگ تحمیلی دو بار به جبههها اعزام شد.
علاقهاش به شهادت آنقدر زیاد بود که میگفت:
- «من اگر شهید نشدم و مُردم، مرا در دریا بیندازید.»
حتی برای بار سوم با اعزامش مخالفت شد؛ چون گفتند: تو معلمی و تازه از جهبهها آمدی ولی او کسی نبود که این موانع سد راه شهادتش شود و به هر طریقی موافقت مسئولین مربوطه را جلب کرد و بعد به منزل آمده و دور 4 فرزندانش مانند پروانه میگشت، گویا میدانست آخرین باری است که در سن 26 سالگی فرزندانش را سیر میبیند.
همیشه به همسرش میگفت:
- «من لیاقت شهادت را ندارم ولی اگر شهید شدم امام خمینی دل تو را آرام میکند. در شب شهادتش همسرش خواب میبیند که جسد شهید را بر سر زانو دارد و امام نیز در کنار او نشسته است.»
همسرش گفت:
- «سید حسین! تو راست گفتی که امام دل مرا آرام میکند.»
سر انجام این پدر و پسر همانند مولای خود اباعبداللهالحسين(ع)، در عملیات "والفجر 6 "در قلّههای سر به فلک کشیده "چیلات"، ابتدا پسر در آغوش پدر شهید شده و سپس پدر نیز همانجا در حالیکه سر فرزندش را بر آغوش گرفته بود، در اثر اصابت گلولهای به فیض عظیم شهادت نائل آمد.
شهیدان اسماعیل زاده 25 سال مفقودالجسد بودند تا اینکه گروهی از اعضای تفحص، پیکرهای مطهر این دو شهید بزرگوار را در تاریخ خردادماه 88 در منطقه چیلات کشف کرده و به آغوش خانوادهشان باز میگردانند.
روحشان شاد و يادشان پر رهرو و جاويدان باد
انتهای پيام/
کد خبر: ۳۸۹۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۲۵
یک رسانه آمریکایی طی گزارشی در خصوص سردار سرلشکر قاسم سلیمانی، وی را قهرمان فراملی جمهوری اسلامی ایران نام نهاد.خبرگزاری فارس: فرماندهای که مقامهای عالی پنتاگون از شنیدن نامش هراس دارند/ قهرمان فراملی ایران؛ قاسم سلیمانی
به گزارش آوای دنا به نقل از خبرگزاری فارس ، پایگاه خبری «وترنز نیوز» طی گزارشی در زمینه سرلشگر «قاسم سلیمانی»، فرمانده سپاه قدس ایران مینویسد: نام این فرمانده ایرانی برای کسانی که در زمینه خاورمیانه به مطالعه مشغولند ناشناس نیست .
در واقع نام قاسم سلیمانی بارها در رسانه های خبری چون «فاکس نیوز»، «واشنگتن پست»، «سیبیاس نیوز» و «گاردین» و.... تکرار میشود و فرماندهان عالیرتبه پنتاگون از شنیدن نام وی هراس دارند.
بر اساس این گزارش، ژنرال سلیمانی، فرمانده سپاه قدس ایران پیشتر به نیروهای افغانی جهت مقاومت علیه آمریکا کمک کرده بود. وی همچنین به جبهه مقاومت حزبالله لبنان نیز کمک های شایانی کرده است.
این پایگاه خبری در ادامه مینویسد: در داخل و خارج ایران هیچ کس نمیتواند منکر نقش وی در مبارزه علیه آمریکا و اسرائیل شود.
قاسم سلیمانی فردی بود که از سوی فرماندهی کل قوای ایران نیز پیام تبریک دریافت کرد. این در حالی است که در ایران جوانان زیادی وجود دارند که حاضرند جان خود را فدای «آیت الله علی خامنهای» ، رهبر عالی ایران و کشورشان کنند به ویژه در زمانی که جنگ و درگیری از سوی آمریکا و اروپا بر سوریه، عراق و اوکراین سایه افکنده و عبارت «همه گزینهها بر روی میز است» علیه ایران و نیز سوریه شنیده میشود.
به نوشته این پایگاه خبری، قاسم سلیمانی فردی است که «جان ماگر»، افسر سازمان سیا در عراق در وصف وی گفت: «سلیمانی قدرتمندترین نیروی اطلاعاتی در خاورمیانه است.»
وترنزنیوز در خاتمه آورده است: برای بسیاری از پیروان آیتالله خامنهای، ژنرال سلیمانی قهرمانی فراملی است که به نبرد علیه سلطه آمریکا و صهیونیسم کمک میکند.
کد خبر: ۳۸۸۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۲۴
همایش «خط قرمز» به همت تشکلهای دانشجویی و مردمی تهران، امروز، در حوزه هنری تهران با حضور کارشناسان و تنی چند از چهرههای سیاسی برگزار شد.به گزارش خبرنگار حوزه دانشگاه خبرگزاری فارس، همایش «خط قرمز» به همت تشکلهای دانشجویی و مردمی تهران، امروز، دوشنبه 23 تیرماه در تالار اندیشه حوزه هنری تهران با حضور کارشناسان و تنی چند از چهرههای سیاسی برگزار شد.
در این مراسم، آیتالله محیالدین حائری شیرازی عضو مجلس خبرگان رهبری، آیتالله قرهی رئیس حوزه علمیه امام مهدی(عج)، محمدحسن آصفری نماینده مجلس شورای اسلامی، ابومحمد عسگرخانی رئیس مرکز مطالعات عالی بینالمللی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، سیدمحمود نبویان نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی سعید قاسمی مدیر مجموعه فرهنگی میثاق، حسین کچویان عضو حقیقی شورای عالی انقلاب فرهنگی و ناصر نوبری سفیر سابق کشورمان در شوروی در سخنانی به بررسی روند مذاکرات هستهای پرداختند.
بر اساس این گزارش ابوالفضل زهرهوند، عضو سابق تیم مذاکرهکننده هستهای نیز در سخنانی گفت: اگر دلواپسیها در قبال موضوع مصالح ملی باشد، معقول است.
وی افزود: تیم مذاکرهکننده هستهای این دلواپسیها را بهعنوان یک ظرفیت ببیند و نگران شکست مذاکرات نباشد، بلکه نگران خطوط قرمز باشد.
همچنین محمدعلی رامین معاون مطبوعاتی سابق وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در سخنانی گفت: ما اتاق جنگ نداریم و من بهعنوان یک مسلمان آمادهام با کمک شما جوانان از همین امشب اتاق جنگ ی علیه مثلث ابلیس، یعنی آمریکا، انگلیس و صهیونیسم راهاندازی کنم.
کد خبر: ۳۸۷۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۲۳
چاک هاگل، وزیر دفاع آمریکا مدعی شد ما از تلاشهای روسها و ایرانیها برای کمک به عراق مطلعیم. این در حالی است که ما تاکنون در این تلاشها مشارکتی نداشتهایم.
به گزارش ایسنا به نقل از پایگاه خبری هیل، هاگل در حالی این ادعاهای خود را مطرح کرده است که در هفتههای اخیر گزارشاتی منتشر شده که در آنها ادعا شده است ایران و روسیه در مبارزات عراق با دولت اسلامی عراق و شام (داعش) همکاری داشتهاند.
یک مقام پنتاگون همچنین مدعی شد آمریکا معتقد است خلبانان ایرانی در آسمان عراق پرواز میکنند اما هیچ شواهدی که ثابت کند خلبانهای روس در عراق حضور دارند وجود ندارد.
روسیه اوایل هفته گذشته ۳ هواپیمای جنگ نده Su-۲۵ را به عراق فرستاده است که برای پشتیبانی هوایی از نیروهای زمینی مناسب است.
داعش در هفتههای اخیر بخشهای زیادی از سوریه و عراق را به تصرف خود درآورده است. آمریکا دهها هواپیما را روزانه به عراق هدایت میکند تا به جنگ این کشور کمک کند اما مقامات وزارت دفاع آمریکا گفتهاند هرگونه همکاری در این زمینه با هماهنگی عراقی ها انجام میشود.
بر اساس این گزارش همچنین حدود ۷۵۰ نیروی آمریکایی در بغداد و اربیل وجود دارند.
چاک هاگل در این باره گفت: همانطور که می دانید ما در حال پایان دادن به کار هیأتهای ارزیابی خود هستیم و آنها به زودی پیشنهادات و رهنمودهای خود را بر اساس ارزیابیهایشان ارائه خواهند داد.
کد خبر: ۳۸۴۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۲۱
ادوارد شواردنادزه، رئیسجمهوری سابق گرجستان و آخرین وزیر خارجه شوروی سابق، امروز (دوشنبه) پس از گذراندن یک دوره طولانی بیماری درگذشت.
به گزارش اوای دنا به نقل از ایسنا، شواردنادزه 86 ساله نقش مهمی در پایان جنگ سرد ایفا کرد که در آن دوره سمت وزارت امور خارجه شوروی را بر عهده داشت.
وی همچنین در سالهای اولیه پس از استقلال گرجستان نقش رهبری گروههای سیاسی را بر عهده داشت.
مارینا دویتاشویلی، دستیار وی امروز در گفتوگو با خبرگزاری رویترز گفت که وی پس از گذراندن یک دوره بیماری درگذشت. وی جزئیات بیشتری ارائه نکرد.
خبرگزاری اینترفاکس روسیه نیز این خبر را منتشر کرده است.
شواردنادزه در دوران رهبری میخاییل گورباچف، آخرین رهبر شوروی سابق، وزیر امور خارجه بود و شاهد آب شدن یخ روابط با غرب پیش از تخریب دیوار برلین و فروپاشی اتحاد کمونیستی شوروی بود.
پس از فروپاشی اتحاد شوروی شواردنادزه به گرجستان رفت تا رئیس جمهور شود و پس از مدتی هرج و مرج این کشور را به ثبات نزدیک کند.
وی در جریان انقلاب گل سرخ سال 2003 از قدرت ساقط شد و در سالهای پایانی عمرش در اقامتگاه خود زندگی میکرد و مسافرت نمیرفت.
رییس جمهور پیشین گرجستان، تحت فشار مخالفان حکومتش که مجلس و اکثر ساختمان های دولتی را به تصرف خود در آورده بودند، در ۲۳ نوامبر ۲۰۰۳ از مقام خود کناره گیری کرد. سرنگونی وی که بدون خونریزی توصیف شده، به انقلاب گل سرخ معروف شده است.
شواردنادزه از ۱۹۸۵ تا ۱۹۹۰ وزیر خارجه اتحاد شوروی بود. وی در ۱۹۴۶ به حزب کمونیست پیوست و در ۱۹۷۲ رهبر حزب کمونیست گرجستان شد.
در همین حال ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه تسلیت خود را بابت مرگ رئیس جمهور سابق گرجستان اعلام داشت.
دیمیتری پسکوف، سخنگوی پوتین گفت: رئیس جمهور تسلیت عمیق خود را به خانواده، دوستان نزدیک و ملت گرجستان به دلیل مرگ شواردنادزه اعلام داشته است.
سفر شواردنادزه به ایران
ادوارد شواردنادزه در اسفند 1367 خورشیدی حدود 56 روز پس از ارسال پیام تاریخی حضرت امام خمینی (ره) به میخاییل گورباچف، آخرین رهبر اتحاد جماهیر شوروی به عنوان وزیر امور خارجه این کشور به تهران وارد شد.
وی به جماران رفت تا پیام گورباچف را به استحضار امام برساند.
امام خمینی در 11 دی ماه 1367، پیامی به گورباچف فرستاد و ضمن تبیین برخی مسائل و پیشبینی شکست کمونیسم، رهبر اتحاد جماهیر شوروی را به پذیرش اسلام دعوت کرد.
کد خبر: ۳۸۱۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۱۶
مراقب باشید که برخی در صحنه سیاسی کشور، با شعار اعتدال، جریانهای مؤمن را کنار نزنند زیرا همین جریان مؤمن است که در مواقع خطر زودتر از همه سینه سپر میکند و در مشکلات نیز، دولت را به طور واقعی کمک میکند
کد خبر: ۳۸۱۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۱۶
سرمربی سابق تیم ملی فوتبال ایران گفت: کارلوس کیروش تیم ایران را در گروه 4 تیمی چهارم کرد و ما این نتیجه را با عباس آقا هم میتوانستیم به دست آوریم.
به گزارش خبرگزاری فارس، از نتایج تیم ملی در جام جهانی تنها مربی که هیچ اظهار نظری در مورد عملکرد کارلوس کیروش و نتایج او در جام جهانی نداشت محمد مایلیکهن بود. سکوت سرمربی سابق تیم ملی که به صراحت کلام شهرت دارد حکایت از آرامش قبل از طوفان میداد. محمد مایلیکهن مثل همیشه تمام حرفها را شنید و در گفتوگو با فارس سکوتش را شکست و تحلیل خود را از نتایج تیم ملی در جام جهانی و همچنین عملکرد کارلوس کیروش را به شرح زیر بیان کرد.
* تیم ملی با عباس آقا هم در جام جهانی چهارم میشد
ظاهرا در این کشور به جوان ایرانی و استعدادهایش توجهی نمیشود و انگار اصلا آنها وجود ندارند. در برنامه شب گذشته قرار بود مناظره موافقها و مخالفها برگزار شود اما در نهایت آنچه که دیدیم انتقادهای فردوسیپور، جاودانی و حاجرضایی از مجید جلالی بود. آنها به شدت علیه مجید جلالی موضع گرفتند. روزنامه منتسب به دولت مربی ایرانی را تبدیل به موتور گازی کرد و مربی خارجی را بنز نامید. من به خودروی بنز اعتقاد دارم، اما میخواهم بدانم در گروهی که فقط 4 تیم وجود داشتند آیا کارلوس کیروش میخواست تیم ملی ایران را پنجم کند؟ به عقیده من این تیم اگر دست عباسآقا هم بود همان تدارکاتچی زحمتکشی که کارلوس کیروش در مورد امید نمازی اسم او را به میان آورد باز هم تیم او چهارم میشد و پنجم نمیشد.
* مربی ایرانی به جای کیروش بود، بیچارهاش میکردند
ضمن اینکه طبق آمار سایت فیفا ما در اکثر موارد تیم آخر جام جهانی برزیل شدیم و در رابطه با آمارهای فنی تیم آخر جام شدیم.اکنون این عملکرد را با عملکرد تیم ملی در جام جهانی 98 فرانسه مقایسه کنید. با این حال مربی ایرانی هیچ انتقادی از کیروش نکرد و از گل بالاتر به ایشان نگفت اما آن تیتر وقیحانه علیه مربیان ایرانی به کار برده شد و جالب است هیچ کدام از مسئولان هم صدایشان درنیامد. در حالی که اگر یک مربی ایرانی به جای کیروش بود او را بیچاره میکردند.
* کسی به تعویضهای کیروش نپرداخت
ما در مقابل آرژانتین در دقیقه 92 گل خوردیم یعنی در زمانی که کیروش تعویضهایش را انجام داده بود اما هیچ کس به این مسئله نپرداخت که گل آرژانتین بعد از تعویضهای کیروش زده شد اما اگر مربی ایرانی بود همه میگفتند تعویض او اشتباه بوده و ما گل خوردیم. همین فردوسیپور چنین حرفی را میزد. البته از دید من تعویض کیروش درست انجام شد اما اگر مربی ایرانی بود برای آنکه او را بکوبند، از تعویضهایش ایراد میگرفتند.
* زمین تمرین تیم ملی در آفریقای جنوبی بدتر از کمپ تیم ملی بود
کیروش میگوید زمین کمپ تیم ملی کیفیتش خوب نیست همین زمین که ایشان از آن ایراد میگیرند در دوره سرمربیگری من یک رویا بود. ضمن اینکه فیلم اردوی تیم ملی در آفریقای جنوبی را ملاحظه کنید. زمینی که در آنجا ملیپوشان ما تمرین کردند بسیار بدتر از زمین کمپ تیمهای ملی بود. پس چرا هیچ صحبتی در این زمینه نشد؟ پس شاید بده بستانی وجود داشته است. ما که در عهد بوق نیستیم اما کیروش خودش کرنر میزند و خودش آن را گل میکند. او بارها به بهانه اینکه از کمپ تیمهای ملی بازدید کند، به برزیل رفت آیا وظیفه ایشان بود که چنین کاری انجام دهد؟
* فدارسیون فوتبال نیازی به دبیر ندارد
مهدی محمدنبی دبیر فدراسیون فوتبال دو ماه است که به عنوان سرپرست در کنار تیم ملی است در واقع معنی این حرف این است که فدراسیون فوتبال ما دو ماه است که دبیر ندارد، آن هم دبیری که بالاترین عامل اجرایی فدراسیون است. وقتی فدراسیون دو ماه بدون دبیر روزگار میگذراند معنایش آن است که به دبیر نیاز ندارد. همه کارها را باید خود کیروش انجام میداده است.
* جدایی نمازی ربطی به تیم بانوان آمریکا نداشت
کیروش میگوید کمبود امکانات است. سؤال من این است وقتی او جزو 10 مربی گران دنیاست چگونه کمبود امکانات داریم؟ پس پول بوده که به او بدهیم و پول است که امکانات میآورد. شب گذشته کیروش گفت نمازی برای حضور در تیم ملی بانوان آمریکا از تیم ملی جدا شد در حالی که این مسئله واقعیت ندارد. جریان چیز دیگری است که اکنون نمیخواهم آن را بگویم. وقتی نمازی از تیم ملی رفت کیروش او را با عباسآقای زحمتکش تدارکات تیم ملی مقایسه کرد. این توهین به مربی ایرانی بود.
* عوامل کیروش برای ماندنش جریان سازی کردند
کیروش وقتی همراه تیم ملی به اردوهای خارجی میرفت به ایران برنمیگشت. حتی وقتی فاصله اردو با پرتغال هم زیاد بود به ایران برنمیگشت و به کشورش میرفت اما اکنون چگونه با اینکه قراردادش تمام شده و پرتغال و برزیل خیلی با هم فاصله ندارند، به ایران برگشت. مگر قراردادش تا پایان جام جهانی نبود؟ کیروش و عواملش دو سه ماه قبل از شروع جام جهانی مدام فشار میآوردند و میگفتند که همه کشورها و باشگاهها او را میخواهند از آفریقای جنوبی گرفته تا باشگاههایی مثل منچستر یونایتد و تاتنهام و اگر با او قرارداد امضا نشود وامصیبتا خواهد شد. همه عواملش میخواستند زور کنند تا کیروش بماند. آیا این جریانسازیها طبیعی است؟ روزنامه منتسب به دولت مربیان ایرانی را موتور گازی مینامد پس شاید سایر مسئولان کشور هم باید از خارج کشور بیاوریم و لابد ما آدم لایق در این مملکت نداریم.
* نمایندگان مجلس چرا مقابل توهینها واکنش نشان نمیدهند
از عملکرد نمایندگان ملت در مجلس متعجبم. آیا آنها نمایندگان مردم نیستند و فقط زمانی که میخواهند رای بگیرند نماینده مردم میشوند؟ چرا آنها مقابل این توهینها هیچ واکنشی نشان نمیدهند و نسبت به توهین مربی ایرانی سکوت کردهاند؟ آقایان بذرپاش، رسایی، مطهری و کامران چرا واکنش نشان نمیدهید؟ برای کیروش هم پول بود هم از جان آدمیزاد تا شیر مرغ در اختیارش قرار گرفت اما او تیم ایران را در گروه 4 تیمی چهارم کرد و پنجم نشدیم.
* فردوسیپور و عواملش عوامفریبی میکنند
تریبون به طور یکطرفه در اختیار فردوسیپور و عواملش است و عوامفریبی میکند. کجای دنیا بر اساس نظرسنجی مربی انتخاب میکنند؟ نظر سنجی زمانی قابل اعتماد و اتکا است که ابتدا نظرات مخالف و موافق شنیده شود و سپس به رای گیری گذاشته شود، نه اینکه از 25 روز قبل خوراک یک طرفه داده شود و بعد نظرسنجی انجام شود. در ضمن برای کار تخصصی باید به نظر متخصصان مراجعه کرد نه عوام، مثلا اگر قصد سد سازی داشته باشید باید به نظر متخصصان مراجعه کنید نه عوام، نظر متخصصان هم در خفا گرفته می شود. من 5 روز قبل پیشبینی کرده بودم که فردوسیپور چنین نظرسنجی را بگذارد و از کیروش قدیس بسازد. ظاهرا شما خبرنگاران زورتان به مربیان ایرانی میرسد. مگر علی رضوانی خبرنگار واحد مرکزی خبر نبود که در تلویزیون گفت کیروش سه ماه است که در هالیدی به سر میبرد و وقتی کیروش به ایران برگشت حاضر نشد با رضوانی صحبت کند و گفت من هالیدی بودم. اگر این کارها و این حرفها را مربی ایرانی میزد بیچارهاش میکردید. مگر کیروش در یک نشست خبری وقتی سؤالی پرسیده شد که به ذائقهاش خوش نیامد نشست را ترک نکرد؟ اگر مربی ایرانی چنین کرده بود بیچاره شده بود.
* آن مربی (قلعهنویی) را محاکمه کردند
من با آن مربی (قلعهنویی) اختلاف سلیقه دارم اما وقتی او در جام ملتها در ضربات پنالتی به کره جنوبی باخت، فردوسیپور در برنامهاش دادگاه تشکیل داد که همین آقای حاج رضایی هم حضور داشت و آن مربی را محاکمه کردند. اما شب گذشته سه ساعت وقت به کیروش داده شد و پس از آن وقتی جلالی آمد سه به یک و غیرمنصفانه با او صحبت کردند، این مناظره نبود.
* یوزپلنگ ایرانی تبدیل به موش ایرانی شد
قرار بود ما در جام جهانی یوزپلنگهای ایرانی باشیم اما تبدیل به موش ایرانی شدیم. در باری با آرژانتین 10 دقیقه بازیکنان ما خودشان بودند، دیدید که چه کردند، آنقدر در ذهن بازیکنان ما کرده بودند که 5 گل از آرژانتین میخورید که خودشان نبودند، من بازیکنان ایرانی را میشناسم و استعدادهایشان را میدانم. هر ایرادی که از من بگیرند نمیتوانند تاریخ را عوض کنند. مایلیکهن هزار عیب دارد ولی سایت AFC در زمان سرمربیگری من نوشت که در فوتبال آسیا رنسانس به وجود آمد که علت آن شایستگی جوانان ایرانی بود. ما 10، 15 بازیکن را به باشگاههای خارجی صادر کردیم، مهدویکیا، یزدانی، میناوند، دینمحمدی، علی دایی، کریم باقری، نیما نکیسا، علی موسوی، رضا شاهرودی، خداداد عزیزی و سهراب بختیاری زاده، اینهایی که در ذهنم است. اما چه شد که در جام جهانی وقتی یک بازیکن در شرایط مناسب نیست دوباره در دیدار بعدی هم در ترکیب اصلی قرار میگیرد.
* نکونام عامل انسجام تیمی بود
جواد نکونام اگر در زمین راه هم میرفت که این کار را نمیکرد اشکالی نداشت، زیرا او عامل مهمی برای انسجام تیمی بود، او کاپیتان تیم بود و فوقالعاده وظایفش را خوب انجام میداد. چرا مدام جوانان ایرانی را میکوبید؟ تیم ملی ایران در جام جهانی باید پوست میانداخت، بعد کیروش میگوید مهدی شریفی جوان آیندهداری است و آینده روشنی دارد، مگر من مهدویکیا، میناوند، علی موسوی و یزدانی 18 ساله را استفاده نکردم؟ و در فوتبالمان تحول به وجود نیاوردم؟
* گروه ما در جام جهانی 98 سختتر بود
کیروش میگوید دنیا ما را شناخته، ببخشید؟! مگر ما در جام جهانی 98 نتایج بهتری نگرفته بودیم؟ مگر گروه ما در جامهای جهانی 98 فرانسه و 78 آرژانتین و 2006 آلمان سخت تر از گروه ایران در جام جهانی 2014 نبود؟ در جام جهانی 78 ما با هلندی بازی کردیم که نایب قهرمان شد، اسکاتلند و پرو هم بودند، تازه حق هلند خورده شد که به نایب قهرمانی رسید. اما ما در جام جهانی برزیل با بوسنیای بازی کردیم که برای اولین بار بود به جام جهانی میآمد. جالب است میگویند چون این تیم شانسی برای صعود نداشت بهتر بازی کرد، در حالی که وقتی تیمی برد و باخت برایش فرقی نمیکند، راحت تر میتواند بازی کند، اما وایویلا از این زبان که آدمها چطور آن را میچرخانند.
* انتخاب سرمربی تیم ملی انتخابات ریاستجمهوری نیست
مگر انتخاب سرمربی تیم ملی انتخابات ریاستجمهوری است که همه افراد باید در آن نقش داشته باشند؟ زاکرونی چهار سال در ژاپن حضور داشت و او را یکی از موفقترین مربیان ژاپن مینامند اما بعد از جام جهانی برکنارش کردند، التماس هم نمیکند که بماند، بعد میگویند ژاپن 15 لژیونر و کره 20 لژیونر دارد، اما نتایج ما بدتر از آنها بوده است، ما باید استعداد و جوان ایرانی را باور کنیم، ما میتوانیم سه چهار تیم ملی در سطح خوب داشته باشیم. در خط هافبک ما کسی نبود که پاسهای توی در بدهد، اما از بختیار رحمانی و قاسم حدادیفر استفاده نمیشود.
* مربی ایرانی بود اعدامش میکردیم
علیرضا جهانبخش 10 دقیقه مقابل آرژانتین خوب بازی میکند اما در بازی بعد از او استفاده نمیشود. محمدرضا خلعتبری را خط میزند و میگوید چون در طول فصل زیاد بازی نکرد خط خورد، اما در مورد قوچاننژاد و اینکه او هم زیاد بازی نکرده بهانههایی میآورد که جالب است. خود من در مورد قضیه مهدی رحمتی از کیروش حمایت کردم و به نوعی او را تأیید کردم، اما مربیان معلم هستند و وقتی کار به آنجا میرسد که شاگرد میگوید اشتباه کردم و عذرخواهی میکند، چرا رحمتی دعوت نمیشود؟ مگر معلم وظیفهاش چیست؟ چرا هادی عقیلی که میتوانست به ما کمک کند دعوت نمیشود؟ چرا او را با تیم ملی به جام جهانی نبردند تا موش ایرانی نشویم. طبیعی است وقتی چینش تیم ملی 10، صفر است نمیتوانید به دروازه حریف برسید. علیرضا حقیقی هر چه توپ گرفت بلند فرستاد، در حالی که باید یکبار توپ را به دفاع راست بدهد، یک بار به دفاع چپ، اما هیچکدام از اینها نبود و فقط بلند توپها را میفرستادیم. اگر هر مربی ایرانی دیگر بود اعدامش میکردیم، بعد هم میگوییم ما عالی بودیم، مگر در گروه چهار تیمه باید پنجم میشدیم؟
* فیفا فکس زده که ایران به جام جهانی برگردد
فضا به گونهای است که انگار این آقا فتحالفتوح کرده است و شاید هم تیم ایران اشتباهی به تهران برگشته و فیفا فکس زده است که دوباره به برزیل برویم و مسابقات را ادامه بدهیم و عجب است که در این دوره ضعیفتر از سه دوره قبل جام جهانی نتیجه گرفته بودیم که این هم قابل پیشبینی بود. اما فردوسیپور دادار و دودور راه انداخته و این آقا را ستایش میکند. من به عادل فردوسیپور خیلی اعتقاد داشتم، اما اکنون نمیدانم چه بگویم. از فردا همه علیه من میشوند، اشکالی ندارد، وظیفهام است که از جوان و استعداد ایرانی دفاع کنم، من آنها را میشناسم، جوانان ایرانی طلا هستند. مگر خبرنگاران ایرانی با حداقل امکانات، بهترین کارها را نمیکنند؟ اگر خبرنگاران ایرانی هم امکانات خارجیها را داشتند بهتر کار میکردند. مسئولان ما فقط حرف از جوان ایرانی میزنند.
* کیروش بنز نیست
من گفتم به بنز اعتقاد دارم و آدم باید هر جا که دانش است آن را فرا بگیرد. من در 30، 40 کلاس مربیگری بوده ام که مدرس برخی از آن کلاس ها آلمانی بودند، آنها کشوری هستند که بعد از جنگ جهانی دوم و بعد از ویرانی کامل دوباره کشورشان را ساختند و با وطندوستی و تلاشی که داشتند و فعل خواستن، کشور خود را ساختند و اکنون ببینید کجای دنیا قرار دارند، اما این آقا بنز نبود. یک ضربالمثل داریم که میگویند فلان چیز را رنگ میکنند تا جای فلان چیز بفروشند. این آقا بیشترین پول را گرفته است، اما چند بازی در لیگ ما را دیده است؟ فقط به استانهایی مثل اصفهان رفته تا آثار تاریخی ببیند و یا در شهرهایی مثل انزلی که آب و هوای خوب و ساحل دارد حاضر شده است. شهرهایی که باید میرفت را نرفته است و خوابش را هم به ورزشگاههای ما آورده است و بعد هم میگویند ال و بل است و مدام هم عواملش فشار میآورند که قراردادش با پول بیشتر تمدید شود، مگر او را همه جا نمیخواستند؟
* کشور ما غیرممکنها را ممکن میکند
کیروش ابتدا عباس ترابیان سرپرست تیم ملی را کنار گذاشت و پس از آن والیزاده مدیر رسانهای تیم ملی را برکنار کرد، نمازی رفت، سیموئز رفت، میکو مربی بدنساز هم از تیم ملی جدا شد و بعد هم در مورد پیراهنهای تیم ملی دیدید که چه اتفاقی افتاد و مشخص شد که به خاطر یک مشت دلار بوده است، خدا را شکر که تاریخ را نمیتوان تغییر داد، همه دیدند که در جام جهانی 98 و جام ملتها تیم ملی ایران چه کارهایی کرد و از همه مهمتر اینکه عناوینی مثل بهترین بازیکن آسیا، آقای گل مسابقات و کاپ اخلاق را هم گرفتیم. تیم ملی فوتسال را هم به مقام چهارم جهان رساندند که اگر باشگاه ها همکاری میکردند و ما درخشان و انصاریفر را هم در آن مسابقات داشتیم حداقل نایب قهرمان میشدیم اما دستم خالی بود به همین خاطر صادق ورمرزیار بدون یک ثانیه استراحت و تعویض در تمام مسابقات بازی کرد. من مهم نیستم، مهم ایران است و ایرانیها، من نژادپرست نیستم، اما میگویم باید تواناییهای ایرانی و ایرانیها را باور داشته باشیم، بارها گفتهام ما از کشوری هستیم که غیرممکن ها را ممکن میکند.
* جوان ایرانی را تحقیر نکنید
تیم ملی والیبال ایران اکنون به جمع شش تیم برتر جهان راه پیدا کرده است و این شایستگی جوانان ایرانی را نشان میدهد، البته این را هم بدانید که در والیبال همواره تیم قویتر پیروز میشود اما در فوتبال تیمهایی که ضعیفتر هم هستند شانسی برای پیروزی دارند، در همین پرتغال، یونان در جام ملت های اروپا قهرمان شد. ما استعدادهای بینظیری داریم زیرا استعداد از بین خیل علاقمندان پیدا میشود و در ایران علاقمند به فوتبال زیاد است، همانطور که در کشتی مازندران از خیل علاقمندان استعداد به کشتی کشف میشود. خواهش میکنم ایرانی و جوانان ایرانی را تحقیر نکنید، این مسائل خون من را به جوش میآورد.
* فردوسیپور محو تماشای کیروش شد
کاش دلایل منطقی میگفتند، اما یک بار میگویند میزان دوندگی ملیپوشان ما زیاد شده است، اما در بازی سوم و مقابل بوسنی از لحاظ بدنی کم آوردیم، در فوتبال فقط معیار دوندگی نیست که اگر این طور بود از دومیدانیکاران عزیز استفاده میکردیم. همانطور که سوئیس هم مقابل آرژانتین بیشتر دوید. سوئیس یک تیم معمولی بود پس بهتر است در فضایی کاملاً غیراحساسی مسائل بررسی شود مگر قرار است در گروه چهار تیمی پنجم شویم؟ عباس آقای زحمتکش هم بود همین تیم ملی را چهارم میکرد، شما هم بودید تیم ملی در جام جهانی چهارم میشد و در گروه چهار تیمی پنجم نمیشدید، اما مربیان ایرانی مظلوم واقع شدند، من بارها در مورد علیرضا جهانبخش و استعدادش صحبت کردم، ما در لیگمان طلا داریم. کیروش میگوید امید ابراهیمی را به خاطر سپاهان خط زده است، اما مگر رحمان احمدی و احسان حاج صفی عضو تیم سپاهان نبودند و جالب است وقتی این حرفها را کیروش میزد فردوسیپور محو تماشای جمالش بود، اما اگر مربی ایرانی بود فردوسیپور چه چیزهایی که نمیگفت. من عادل را دوست دارم زیرا او هم ایرانی است.
* نمیگویم پول کیروش در جاهای دیگر جامعه هزینه میشد
من نمیگویم اگر به کیروش این همه پول نمیدادیم این پول در سایر امور جامعه استفاده میشد، اما میخواهم برایتان مسألهای را بگویم، یکی از اقوام من به سرطان مبتلا شده و من نسخه او را به داروخانه بردم، داروخانه گفت باید بیمه آن را تأیید کند و مسافت زیادی را تا بیمه طی کردم، آنجا سه هزار نفر شماره داده بودند. من خجالت میکشم که بخواهم از اسمم استفاده کنم، اما مردم گفتند شما چرا توی صف ایستاده اید و من را حلوا حلوا کردند و به داخل بردند، در حالی که من کسی نیستم و اگر کاری هم کردم صد برابر مزدش را گرفته ام با این حال مردم به من لطف دارند، به ارواح خاک مادرم و به بچه هایم قسم میخورم که در آنجا خیلیها به من لطف داشتند، البته بگویم هاشمی وزیر محترم بهداشت زحمات زیادی کشیده است، اما آنجا هم ازدحام زیاد جمعیت هم مردم و هم کارمندان زحمتکش را کلافه کرده بود. پس چطور میگویند پول نیست. کیروش یکی از 10 مربی گران دنیاست.
* من آدم مستقلی هستم
همانطور که در بین ما مربیان ممکن است آدم ناصالح وجود داشته باشد در بین شما خبرنگاران هم ممکن است افرادی وجود داشته باشد اما من این را میخواهم بگویم چرا جوان ایرانی را ذبح میکنیم و جوان ایرانی را از بین میبریم. همه ما پیشینه داریم من یک آدم مستقلی هستم نه طرفدار احمدینژاد هستم نه رفسنجانی و روحانی و خاتمی. اما دست هر کدام از اینها که برای این کشور و جوانان آن زحمت میکشند میبوسم. من از احمدینژاد حمایت کردم و به او اعتقاد داشته و دارم. خیلی جاها و در مقاطعی هم از او انتقاد کردم. از رئیس سازمان تربیت بدنی که معاون احمدینژاد بود تندترین انتقادها را کردم اگر میخواستم استفاده کنم بیشترین استفاده را در زمان ریاست جمهوری احمدینژاد میکردم. من هم بلدم چه کنم و در این کشور زندگ میکنم. بحث واردات خودرو، گرفتن وامهای کلان و زمین در فلان جا را بلدم اما یک ریال سوءاستفاده نکردم اگر چنین کردم مرا در میدان شهر دار بزنند. برای من مهم کشور ایران است. کشور ما بهشت است. ثروت فراوان داریم که ثروتش را به یغما میبرند. من همیشه مستقل بودم. اما از نمایندگان مجلس میخواهم مسائل را بررسی کنند. 4-5 نفر آنه بنشینند و مسائل را به دقت رصد کنند. فوتبال قدرت زیادی دارد و اکنون جام جهانی تمام دنیا را تحت تاثیر قرار داده. نمیگویم دولت ورود کند بلکه بررسی کنند ببینند پولهایی که داده شده در چه محلهایی هزینه شده است و اینکه تیم ایران که یوزپلنگان ایرانی بودند در جام جهانی تبدیل به موش ایرانی شدند.
*تشکر از ضرغامی و فردوسی پور
باید از صدا و سیما و شخص ضرغامی و همچنین فردوسیپور، رضا جاودانی و همه عوامل برنامهای که جام جهانی را پخش میکنند، تشکر کنم. زیرا زحمات زیادی میکشند و در هیچ جای دنیا مسابقات جام جهانی به این خوبی پوشش داده نمیشود و وظیفه دارم به عنوان یک ایرانی از آنها تشکر کنم، اما ما در برزیل به جای پوزپلنگ موش ایرانی شدیم ولی فردوسی پور گفت که باید به احترام این تیم کلاه از سر برداریم در حالی که سه گل از بوسنی خورده بودیم.
در جام جهانی 2006 در بازی آخر که مقابل آنگولا یک بر یک مساوی کردیم و مقابل پرتغال و مکزیک با همه ستاره های آنها بازی کردیم، همین مجری گفت: خداحافظ اقای برانکو. و به شدت از تیم ملی انتقاد کرد اما در جام جهانی برزیل به شدت جوسازی مثبت انجام داد.
کد خبر: ۳۷۹۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۱۳
خانم شاه پسند حسینی ملقب به «دا» صبح امروز در تهران درگذشت.به گزارش خبرنگار واحد مرکزی خبر؛ وی مادر سیده زهرا حسینی روای کتاب «دا» و یکی از شخصیتهای محوری این اثر بوده است.
شاهپسند حسینی ملقب به «دا» (که به زبان کردی به معنای «مادر» است) الهام بخش بسیاری از وقایع رمان «دا» بوده است.
سیده زهرا حسینی، راوی این کتاب نیز در مصاحبههای متعددی کتاب را به مادرش تقدیم و نقش او را در اثر خود بسیار تاثیرگذار عنوان کرده بود.
رمان «دا» اثری پرمخاطب درباره سالهای اولیه جنگ و بر اساس داستانی واقعی به نگارش درآمده است.
پیکر خانم شاه پسند حسینی فردا از مقابل منزلش در تهران تشییع و برای خاکسپاری به ایلام برده میشود.
ایشان متولد سال 1312، همسر شهید و مادر شهید و دو جانباز بود.
کد خبر: ۳۷۴۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۰۷
«پایی که جا ماند» در واقع سند مجروح شدن روح یک ملت است. پایی که جا ماند بهمعنای این است که ما هنوز تکهای از روح خود را در آن سرزمین گذاشتهایم
کد خبر: ۳۷۲۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۰۳
نماینده مردم تهران، ری،شمیرانات و اسلامشهر در مجلس با اشاره به بخشی از صحبتهای مقام معظم رهبری، گفت: امروز دشمن قادر نیست حادثه ای مثل صلح امام حسن(ع) را تحمیل کند اگر دشمن زیاد فشار آورد واقعه کربلا رخ خواهد داد.
به گزارش آوای دنا به نقل از خانه ملت، مهدی کوچک زاده در نشست علنی امروز (سه شنبه 3 تیرماه) مجلس شورای اسلامی در اخطار قانون اساسی گفت: اخطار بنده به بند 1و5 اصل 110 قانون اساسی تعیین سیاست های کلی نظام جمهوری اسلامی است که اعلان جنگ و صلاح را از وظایف و اختیارات رهبری جامعه بر می شمارد.
نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر در مجلس شورای اسلامی افزود: از نظر و دیدگاه قرآن شناسان و عالمان روحانی نیز جنگ یا صلح هیچکدام به ذات دارای ارزش و اصالت نیست و آنچه این گزینه ها را در شرایط گوناگون و عمل به آن را ضروری می سازد رأی و نظر امام و رهبر جامعه اسلامی است.
وی ادامه داد: به همین دلیل ترک کنندگان صحنه عاشورا به همان اندازه مغضوب درگاه الهی هستند که شماتت کنندگان امام حسن(ع) در ماجرای صلح با معاویه، چرا که هر دو رأی و نظر خود را بر رأی امام در آنچه حق الهی است مقدم داشتند.
کوچک زاده گفت: آقای رئیس جمهور در فرمایشات مورخ اول تیرماه 93 در کنگره بین المللی امام حسن(ع) فرمودند ما امروز نیازمند آن هستیم که از راه امام حسن(ع) مسیر او، وحدت او و راه صلح و ثبات جهان بیشتر بهره جوییم. ایشان در ادامه فرمایشات خود می فرمایند در دوران زندگی امام(ره) نیز دیدیم که او هم فرمانده میدان جنگ بود و هم راهبر مسیر صلح و دیدیم زمانی که فرمانده جنگ بود چگونه از نظر روحی راحت بود و آن زمان که مسیر صلح را انتخاب و راهبردی کرد چه سنگینی بر دوش ایشان ایجاد شد.
نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر در مجلس افزود: از فحوای کلام رئیس جمهور که بر حقوق دان بودن خود تأکید دارند و لازمه آن اشراف بر قانون اساسی و اختیارات رهبری است و همچنین روحانی بودنشان که لازمه قطعی آن تسلط بر موازین حکومت دینی جمهوری اسلامی است می توان متوجه شد که اختیار جنگ و صلح را بر عهده امام و رهبر جامعه می دانند.
وی تصریح کرد: از این رو نباید از این نکته غافل شد که در تمهید شرایط و مقدمات برای انجام وظیفه امام و رهبر جامعه، آحاد امت اسلامی و از جمله مسئولان اجرایی و شخص اول اجرایی هم وظایفی دارند که در صورت توجه نکردن به آن یا خدای ناخواسته صدور افعالی که موجب تحمیل شرایط بر امام گردد عقوبت چنین کوتاهی و بی توجهی کمتر از عقوبت بی توجهی به امر امام جامعه نیست.
کوچک زاده گفت: از همین رو است که امام در ارتباط با صلح امام حسن(ع) فرمود قضیه ایشان صلح تحمیلی بود، برای اینکه ایشان دوستان خائنی را دور خویش جمع کرده بود و نتوانست خلاف آن را انجام دهد و صلح تحمیلی کرد این صلحی هم که اکنون به ما می خواهند بگویند همین است و در مورد الگوبرداری و عبرت گیری از صلح امام حسن(ع) و حکمیت تحمیلی بر امام علی(ع) امام می فرمایند آن صلح تحمیلی که در عصر امام حسن واقع شد آن حکمیت تحمیلی که در زمان امام علی(ع) رخ داد که هر دو به دست اشخاص حیله گر درست شد ما را به سمت آن هدایت می کند که زیر بار صلح تحمیلی برویم.
وی با اشاره به بخشی از صحبت های مقام معظم رهبری گفت: من به شما عرض می کنم که امروز دشمن قادر نیست حادثه ای مثل صلح امام حسن(ع) را تحمیل کند اگر دشمن زیاد فشار آورد واقعه کربلا رخ خواهد داد.
کد خبر: ۳۷۱۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۰۳
شبهنظامیان دولت اسلامی عراق و شام موسوم به "داعش" همزمان با مبارزه با ارتش عراق در استان بیجی منزل به منزل رفته و درباره تعداد زنان مجرد و متاهل سوال میپرسند.
به گزارش ایندیپندنت، ارتش عراق و شبهنظامیان داعش برای بدست آوردن کنترل بزرگترین پالایشگاه عراق در خارج از استان بیجی در حال جنگ هستند. اما ساکنین استان بیجی که تحت کنترل کامل داعش است، بسیار وحشت زده هستند چرا که این شبهنظامیان منزل به منزل رفته و درباره تعداد زنان مجرد و متاهل هر خانه سوال میپرسند.
یکی از ساکنان گفت: من به شبهنظامیان داعش گفتم که ما تنها دو زن در خانه داریم که هردوی آنها ازدواج کردهاند. آنها در پاسخ به من گفتند که بسیاری از نیروهایشان مجرد هستند و به دنبال همسر میگردند. آنها تاکید کردند که باید وارد خانه شده و به شناسنامههای این زنان که در آن مجرد یا متاهل بودنشان قید شده، نگاهی بیندازند.
داعش به نیروهایش دستور داده است تا مردم محلی اهل تسنن را اذیت نکنند اما آنها در بسیاری از مناطقی که تصرف میکنند، اصول افراطی خود را اعمال میکنند.
به طور مثال آنها در شهر موصل یک زن را به همراه شوهرش شلاق زدند چرا که آن زن به جای استفاده ار برقع تنها یک روسری به سر داشت.منبع: خبرگزاری ایسنا
کد خبر: ۳۷۰۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۰۱
اي علي! هميشه فکر ميکردم که تو بر مرگ من مرثيه خواهي گفت و چقدر متأثرم که اکنون من بر تو مرثيه ميخوانم! اي علي! من آمدهام كه بر حال زار خود گريه كنم، زيرا تو بزرگتر از آني كه به گريه و لابه ما احتياج داشته باشي!... خوش داشتم که وجود غمآلود خود را به سرپنجه هنرمند تو بسپارم، و تو نيِ وجودم را با هنرمندي خود بنوازي و از لابلاي زير و بم تار و پود وجودم، سرود عشق و آواي تنهايي و آواز بيابان و موسيقي آسمان بشنوي ميخواستم که غمهاي دلم را بر تو بگشايم و تو «اکسير صفت» غمهاي کثيفم را به زيبايي مبدّل کني و سوزوگداز دلم را تسکين بخشي ميخواستم که پردههاي جديدي از ظلم وستم را که بر شيعيان علي(ع) و حسين(ع) ميگذرد، بر تو نشان دهم و کينهها و حقهها و تهمتها و دسيسهبازيهاي کثيفي را که اززمان ابوسفيان تا به امروز بر همه جا ظلمت افکنده است بنمايانم اي علي! تو را وقتي شناختم که کوير تو را شکافتم و در اعماق قلبت و روحت شنا کردم و احساسات خفته وناگفته خود را در آن يافتم. قبل از آن خود را تنها ميديدم و حتي از احساسات و افکار خود خجل بودم و گاهگاهي از غيرطبيعي بودن خود شرم ميکردم؛ اما هنگامي که با تو آشنا شدم، در دوري دور از تنهايي به در آمدم و با تو همراز و همنشين شدم اي علي! تو مرا به خويشتن آشنا کردي. من از خود بيگانه بودم. همه ابعاد روحي و معنوي خود را نميدانستم. تو دريچهاي به سوي من باز کردي و مرا به ديدار اين بوستان شورانگيز بردي و زشتيها و زيباييهاي آن را به من نشان دادي. اي علي! شايد تعجب کني اگر بگويم که همين هفته گذشته که به محور جنگ «بنت جبيل» رفته بودم و چند روزي را در سنگرهاي متقدّم «تل مسعود» در ميان جنگ ندگان «امل» گذراندم، فقط يک کتاب با خودم بردم و آن «کوير» تو بود؛ کوير که يک عالم معنا و غنا داشت و مرا به آسمانها ميبرد و ازليّت و ابديّت را متصل ميکرد؛ کويري که در آن نداي عدم را ميشنيدم، از فشار وجود ميآرميدم، به ملکوت آسمانها پرواز ميکردم و در دنياي تنهايي به درجه وحدت ميرسيدم؛ کويري که گوهر وجود مرا، لخت و عريان، در برابر آفتاب سوزان حقيقت قرار داده، ميگداخت و همه ناخالصيها را دود و خاکستر ميکرد و مرا در قربانگاه عشق، فداي پروردگار عالم مينمود ... اي علي! همراه تو به کوير ميروم؛ کوير تنهايي، زير آتش سوزان عشق، در توفانهاي سهمگين تاريخ که امواج ظلم و ستم، در درياي بيانتهاي محروميت و شکنجه، بر پيکر کشتي شکسته حيات وجود ما ميتازد اي علي! همراه تو به حج ميروم؛ در ميان شور و شوق، در مقابل ابّهت وجلال، محو ميشوم، اندامم ميلرزد و خدا را از دريچه چشم تو ميبينم و همراه روح بلند تو به پرواز در ميآيم و با خدا به درجه وحدت ميرسم اي علي! همراه تو به قلب تاريخ فرو ميروم، راه و رسم عشق بازي را ميآموزم و به علي بزرگ آنقدر عشق ميورزم که از سر تا به پا ميسوزم .... اي علي! همراه تو به ديدار اتاق کوچک فاطمه ميروم؛ اتاقي که با همه کوچکياش، از دنيا و همه تاريخ بزرگتر است؛ اتاقي که يک در به مسجدالنبي دارد و پيغمبر بزرگ، آن را با نبوّت خود مبارک کرده است، اتاق کوچکي که علي(ع)، فاطمه(س)، زينب(س)، حسن(ع) و حسين(ع) را يکجا در خود جمع نموده است؛ اتاق کوچکي که مظهر عشق، فداکاري، ايمان، استقامت و شهادت است.راستي چقدر دلانگيز است آنجا که فاطمه کوچک را نشان ميدهي که صورت خاکآلود پدر بزرگوارش را با دستهاي بسيار کوچکش نوازش ميدهد و زير بغل او را که بيهوش بر زمين افتاده است، ميگيرد و بلند ميکند اي علي! تو «ابوذر غفاري» را به من شناساندي، مبارزات بيامانش را عليه ظلم و ستم نشان دادي، شجاعت، صراحت، پاکي و ايمانش را نمودي و اين پيرمرد آهنيناراده را چه زيبا تصوير کردي، وقتي که استخوانپارهاي را به دست گرفته، بر فرق «ابن کعب» ميکوبد و خون به راه مياندازد! من فرياد ضجهآساي ابوذر را از حلقوم تو ميشنوم و در برق چشمانت، خشم او را ميبينم، در سوز و گداز تو، بيابان سوزان ربذه را مييابم که ابوذر قهرمان، بر شنهاي داغ افتاده، در تنهايي و فقر جان ميدهد اي علي! تو در دنياي معاصر، با شيطانها و طاغوتها به جنگ پرداختي، با زر و زور و تزوير درافتادي؛ با تکفير روحانينمايان، با دشمني غربزدگان، با تحريف تاريخ، با خدعه علم، با جادوگري هنر روبهرو شدي، همه آنها عليه تو به جنگ پرداختند؛ اما تو با معجزه حق و ايمان و روح، بر آنها چيره شدي، با تکيه به ايمان به خدا و صبر و تحمل دريا و ايستادگي کوه و برّندگي شهادت، به مبارزه خداوندان «زر و زور و تزوير» برخاستي و همه را به زانو در آوردي اي علي! دينداران متعصّب و جاهل، تو را به حربه تکفير کوفتند و از هيچ دشمني و تهمت فروگذار نکردند و غربزدگان نيز که خود را به دروغ، «روشنفکر» ميناميدند، تو را به تهمت ارتجاع کوبيدند و اهانتها کردند. رژيم شاه نيز که نميتوانست وجود تو را تحمّل کند و روشنگري تو را مخالف مصالح خود ميديد، تو را به زنجير کشيد و بالاخره... «شهيد» کرد ... . يکي از مارکسيستهاي انقلابينما در جمع دوستانش در اروپا ميگفت: «دکتر علي شريعتي، انقلاب کمونيستي ايران را هفتاد سال به تأخير انداخت» و من ميگويم که: «دکتر علي شريعتي، سير تکاملي مبارزه در راه حقّ و عدالت را هفتاد سال به جلو برد »... . تو اي شمع زيباي من! چه خوب سوختي و چه زيبا نور تاباندي، و چه باشکوه، هستي خود را در قربانگاه عشق، فداي حق کردي . من هيچگاه از سوزش قلب تو و کوه اندوه تو و هاله حزني که بر وجودت سايه افکنده بود، احساس نگراني نميکردم؛ زيرا ميدانستم که تو شمعي و بايد بسوزي تا نور بدهي. سوختن، حيات است و آرامش، مرگ تو؛ و حرام است که شمع مقدّس وجود تو، قبل از آنکه سر تا به پا بسوزد، خاموش و تاريک گردد .اي علي! اي نماينده غم! اي درياي درد! اين رحمت بزرگ خدا بر تو گوارا باد ... . اي علي! شيعيان «حسين» در لبنان زندگي تيره و تاري دارند، توفان بلا بر آنها وزيدن گرفته است، سيلي بنيانکن ميخواهد که ريشه اين درخت عظيم را براندازد. همه ستمگران وجنايت پيشگان و عمّال ظلم و کفر و جهل، عليه ما به ميدان آمدهاند، قدرتهاي بزرگ جهاني، با زور و پول و نفوذ خود در پي نابودي ما هستند. مسيحيان به دشمني ما کمر بستهاند و مناطق فلکزده ما را زير رگبار گلولهها به خاک و خون ميکشند و همه روزه شهيدي به قافله شهداي خونينکفن ما اضافه ميشود، متحدين و عوامل کشورهاي به اصطلاح چپي نيز ما را دشمن استراتژيک خود ميدانند و در پنهان و آشکار، به دنبال نابودي ما هستند. عدّهاي از روحانينمايان و مؤمنين تقليدي و ظاهري نيز ما را محکوم ميکنند، که چرا با انقلاب فلسطين همکار و همقدم شدهايم. به شهداي ما اهانت ميکنند و آنها را «شهيد» نمينامند، زيرا فتواي مرجع براي قتال ضد اسرائيل و کتائب هنوز صادر نشده است! اين روحانينمايان، ما را به حربه تکفير ميکوبند . اي علي! به جسد بيجان تو مينگرم که از هر جانداري زندهتر است؛ يک دنيا غم، يک دنيا درد، يک کوير تنهايي، يک تاريخ ظلم وستم، يک آسمان عشق، يک خورشيد نور و شور و هيجان، از ازليّت تا به ابديت در اين جسد بيجان نهفته است تو اي علي! حيات جاويد يافتهاي و ما مردگان متحرک آمدهايم تا از فيض وجود تو، حيات يابيم قسم به غم، که تا روزگاري که درياي غم بر دلم موج ميزند، اي علي، تو در قلب من زنده و جاويدي ... .قسم به شهادت، که تا وقتي که فداييان از جان گذشته، حيات و هستي خود را در قربانگاه عشق فدا ميکنند، تو بر شهادت پاک آنها شاهدي و شهيدي ! و تو اي خداي بزرگ! علي را به ما هديه کردي تا راه و رسم عشقبازي و فداکاري را به ما بياموزاند؛ چون «شمع» بسوزد و راه ما را روشن کند و مابه عنوان بهترين و ارزندهترين هديه خود، او را به تو تقديم ميکنيم، تا در ملکوت اعلاي تو بياسايد و زندگي جاويد خود را آغاز کند...)) 29 خرداد سالروز شهادت دکتر شریعتی به همه دوستاران ایشان تسلیت باد
کد خبر: ۳۶۸۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۲۹
شهید گمنامی که در سال 1389 در مقبره شهدای گمنام قرچک به خاک سپرده شده بود، شناسایی و شوق دیدار 32 ساله پدر و مادر این شهید بزرگوار پایان یافت.
به گزارش آوای دنا ، اگر به تاریخ پر فراز و نشیب انقلاب اسلامی ایران بنگریم، یکی از مهمترین و سرنوشت سازترین توطئه های دشمنان علیه ملت ایران، تحمیل جنگ هشت ساله بود که بر اثر آن بسیاری از جوانان و نوجوانان این کشور برای دفاع از خاک ایران اسلامی بسیج شده و به جبهه های جنگ اعزام شدند.
در طول جنگ هشت ساله تحمیلی، شهادت یکی از مفاهیم اصلی کشور شد و هر روز ملت ایران شاهد تشییع پیکر پاک و مطهر یکی از جان بر کفان ایران اسلامی بود که در راه دفاع از انقلاب اسلامی و تبعیت از ولایت فقیه از جانشان گذشتند.
شهیدانی که به گمنامی خود افتخار می کردند
در این میان انسان های بزرگی بودند که علاوه بر نثار جانشان در راه تعالی فرهنگ اسلامی، گمنام ماندند و هیچگاه مردم و حتی خانواده هایشان از سرنوشت آنان خبری پیدا نکردند، شهیدانی که گمنامی را دوست داشتند و به گمنام بودن خود افتخار می کردند.
اما هر از چند گاهی بر اساس تقدیر الهی، یکی از شهدای گمنام دفاع مقدس مورد شناسایی قرار گرفته تا از یک طرف مردم اشتیاق یک پدر و مادر شهید را حس کرده و جایگاه این انسان های بزرگ را بدانند و از طرف دیگر یاد شهدا از ذهن و یاد مردم ایران خارج نشود.
شوق دیدار پدر و مادر شهید پس از ۳۲ سال در قرچک
در اتفاقی خاطره انگیز، شهید گمنامی که در سال ۱۳۸۹ در مقبره شهدای گمنام قرچک به خاک سپرده شده بود، شناسایی و آرزوی ۳۲ ساله پدر و مادر این شهید بزرگوار پایان یافت.
پس از انجام آزمایشات مکرر ژنتیک و تأیید نهادهای مربوطه، پدر و مادر شهید حمید رضا مهرآیی با حضور در شهرستان قرچک در مقبره شهدای گمنام این شهرستان حضور یافته و بر بالین قبر مطهر فرزند دلیرشان حاضر شدند.
خانواده شهید مهرآیی که با دیدن فرزندشان پس از ۳۲ سال قادر به سخن گفتن نبودند، صحنه هایی از عشق و دلداگی والدین به فرزندان را به معرض نمایش گذاشتند که عظمت این نظام اسلامی را بیش از گذشته یادآور می شود.
آزمایش ژنتیک قطعیت شناسایی شهید گمنام در قرچک را تأیید کرد
آزمان کادری در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار داشت: بر اساس پیش بینی های صورت گرفته، هر شهید گمنامی که وارد کشور می شود، مورد آزمایش خون و ژنتیک قرار می گیرد و از پدران و مادران شهدایی که فرزندان آنان هنوز گمنام هستند نیز آزمایش ژنتیک گرفته می شود.
رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران قرچک افزود: پس از انجام آزمایشات و تطبیق آن مشخص شد که یکی از شهدای گمنام مدفون شده در مقبره شهدای گمنام قرچک کسی جز حمیدرضا مهرآیی نیست.
وی افزود: پس از قطعیت یافتن آزمایشات و تأیید بنیاد شهید و ارگان های مسئول، عصر امروز پدر و مادر شهید مهرآبی با حضور در مقبره شهدای گمنام قرچک، پس از ۳۲ سال به دیدار فرزند شهیدشان شتافتند.
خانواده شهید مهرآیی ساکن تهران هستند
کادری ادامه داد: شهید مهرآیی متولد سال ۱۳۴۲ است که در عملیات بیت المقدس در سال ۱۳۶۱ به درجه رفیع شهادت نائل امد و مفقود الاثر شد و در سال ۱۳۸۹ همراه یک شهید گمنام دیگر و با حضور پرشور مردم ولایتمدار قرچک در مقبره شهدای گمنام این شهرستا ن آرام گرفت.
این مسئول گفت: خانواده شهید مهرآیی ساکن تهران هستند و پس از حضور در قرچک بر سر مزار این شهید بزرگوار حاضر شده و اشک شادی ریخته و با فرزند شجاع و دلیرشان نجوا کردند.
وی بیان داشت: حضور پدر و مادر شهید مهرآیی و اشک ها و ناله های خانواده این شهید بزرگوار صحنه های حزن انگیزی از فراق ۳۲ ساله والدین شهدا با فرزندانشان را به نمایش گذاشت.
کادری گفت: امروز پاسداری از خون مطهر شهدا باید وظیفه همه مردم و آحاد ملت باشد، شهدایی که از بهترین سرمایه و هستی شان گذشتند تا ما در آسایشی و امنیت زندگی کنیم.
مهر/
کد خبر: ۳۶۶۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۲۸
این تحلیلی نادرست است که همه گناه این وضعیت را به گردن داعش انداخت. تحرکات شبه نظامیان ایران تحت پوشش دولت عراق است. این وضعیتی خطرناک است که باید هرچه زودتر متوقف شود.
به گزارش سرویس سیاسی جام نیوز، "صالح المطلق" معاون نخست وزیر عراق پس از سفر روز دوشنبه "نیچروان بارزانی" نخست وزیر اقلیم کردستان عراق به جمهوری اسلامی ایران، در گفت و گو با صدای امریکا (VOA) در اظهارات قابل تأمل، اتهاماتی را به جمهوری اسلامی ایران و نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی وارد ساخت.
"صالح المطلق" از رهبران سیاسی سنی عراق می باشد که در جریان تعقیب قضائی "طارق الهاشمی" به جرم حمایت و هدایت تروریست های عراق، انتقادات شدیدی را متوجه "نوری مالکی" نخست وزیر عراق کرد.
وی که از اهالی استان الانبار (مقر داعش و افراطیون سنی) می باشد، بارها اتهاماتی را متوجه نوری مالکی کرده است و در جریان حملات تروریستی داعش به استان های مختلف عراق، دولت نوری مالکی را مسبب اختلافات مذهبی در عراق معرفی کرده است.
المطلق در این مصاحبه می کوشد پس از موفقیت "ائتلاف دولت قانون" وابسته به جریان نوری مالکی در انتخابات پارلمانی عراق، ضمن تضعیف ارتش و نیروهای امنیتی عراق، دولت مالکی را دولتی غیر ملی و عامل اصلی اختلافات مذهبی در عراق معرفی نماید.
در ادامه متن کامل این گفت و گو که در وب سایت صدای امریکا منتشر شده است را می خوانید:
اوضاع عراق را در حال حاضر چگونه می توان توصیف کرد؟
وضعیت عراق بسیار وخیم است؛ کشور با شرایط سختی روبرو شده و احتمال جنگ داخلی در بغداد و سایر مناطق مختلف کشور وجود دارد، بویژه در صورتی که تدابیر و یک راه حل فوری اتخاذ نشود.
در حقیقت این یک قیام بزرگ مردمی است، نه اقدامی از طرف داعش به تنهایی. واکنش (سنیها) به ستم زیادی است که از مدتها پیش ادامه داشته است. ما بارها در این باره هشدار دادیم که ادامه ظلم و تبعیض، انفجار مردم (سنی) را در پی خواهد داشت، و این انفجار رخ داد.
شرایط کنونی، بیش از اقدام نظامی، نیازمند یک راه حل سیاسی فوری است. اقدام نظامی بر خلاف مصالح عراق است و موجب بروز جنگ داخلی میشود. زیرا شبه نظامیان اکنون سلاحهای ارتش را در دست دارند. ارتش پس از رویدادهای انبار و موصل روحیه خود را از دست داده و زمان نیاز دارد تا بتواند روحیه خود را بازیابد. بعد از سالها آموزش و سپس تجهیز ارتش عراق توسط آمریکا، چرا این ارتش در عمل نمیتواند با شبه نظامیان مخالف مبارزه کند؟
ارتش عراق بر مبنای نادرستی ایجاد شد. ارتش از ابتدا ارتشی میهنی نبوده و با شهروندان عراقی تعاملی ملی و میهنی نداشته؛ فرماندهان ارتش فاسد هستند. مردم را بازداشت و اذیت کرده و با رشوه آنها ار آزاد میکردند.
شهروندان تحمل این وضعیت را نداشتند. نخستین اعتراضهای مسالمت آمیز شکل گرفت. ولی داعش به میان آمد. تظاهرات ملیونی مردم سنی یک سال جریان داشت. ولی بدون پاسخ گذاشتن مطالبات آنها، راه دیگر و آن هم قیام مسلحانه را به دنبال داشت.
این تحلیلی نادرست است که همه گناه این وضعیت را به گردن داعش انداخت. داعش یک گروه تروریستی و نامحبوب در بین سنیها و شیعههای عراق است. عراقیها نمیپذیرند گروهی مانند داعش بر آنها حاکم باشد. ولی ظلم و ستم دولت باعث سوء استفاده داعش شد. ظلم و ستم به داعش فرصت داد تا چنین شرایطی را ایجاد کند. آیا شما گزارش برخی رسانه ها مبنی بر حضور نیروهای سپاه قدس ایران در عراق را تایید می کنید؟ و آیا مدرکی در اینباره می توانید ارایه بدهید؟
ایرانیها به اشکال مختلف در عراق حضور دارند. نمیدانم در حال حاضر چه تعدادی از نیروهای ایرانی در عراق حضور دارند. ولی میدانم که ایران شبه نظامیان مجهز و آموزش دیده ای را از سال ۲۰۰۶ به عراق فرستاده که مردم را به قتل میرسانند.
امروز بدون حجب و حیا در داخل خیابانهای عراق گشت زنی کرده و تحت پوشش دولت عراق در بین مردم نفوذ کرده و آدم کشی میکنند. تحرکات شبه نظامیان ایران تحت پوشش دولت عراق است. این وضعیتی خطرناک است که باید هرچه زودتر متوقف شود. هدف آنها اکنون مبارزه با داعش و سپس افزایش نقش این شبه نظامیان در عراق است. به نظر شما در چنین شرایطی امریکا چه نقشی میتواند داشته باشد؟
من معتقدم اساساً امریکا میتواند عامل راه حل سیاسی در عراق باشد. وقتی نیروهای آمریکایی از عراق خارج میشدند ، گفتیم آقای (باراک) اوباما رییس جمهور آمریکا مسئول عواقب خروج این نیروهاست. ولی او مسوولیت عواقب خروج نیروهای آمریکایی را نپذیرفت.
بدون توجه به عواقب خروج نظامیان امریکا ، آنها را خارج کردند. حتی در واشنگتن این را گفتیم که نباید نیروهای آمریکایی از عراق خارج شوند. ولی آنها از عراق خارج شدند و نیروهای ایرانی خلأ بوجود آمده را پر کردند. شبه نظامیان و احزاب فرقه گرا افزایش یافتند.
اسلام سیاسی در عراق نمیتواند کشور را اداره کند. آمریکا و سایرین باید این را بدانند. عراق لازم است از طریق سکولار و دموکراتیک اداره شود. اسلام سیاسی چه شیعه و چه سنی کشور را با فاجعه مواجه میکند، همان شرایطی که اکنون رخ داده است.
امریکا مسئول وضعیتی است که اکنون ایجاد شده و نباید تنها با حمله هوایی به اینجا و آنجا واکنش نشان دهد، بلکه به موازات آن لازم است راه حلهای سیاسی را بکارگیرد.
خاطر نشان می سازیم این اظهارات از سوی المطلق در حالی مطرح می گردد که دولت های مداخله گر سعی در ایجاد اختلافات شدید مذهبی در منطقه و تغییر نظام های سیاسی دینی به نظام های سکولار و سرسپرده هستند.
در پایان متذکر می شویم که مجامع بین المللی و کشورهای منطقه، بر نقش مؤثر ایران در بحران های منطقه ای چون سوریه و عراق تاکید دارند و همچنین جان کری وزیر امور خارجه ایالات متحده روز دوشنبه گفت: «امریکا برای مذاکره با ایران در باره بحران کنونی عراق آماده است.»
کد خبر: ۳۶۵۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۲۷
کوکب حاتمی بانوی شاعره گچسارانی که یکی از زنان نخبه است، در حال نگارش رویاهای به واقعیت پیوسته خانواده شهدای استان کهگیلویه و بویراحمد است.به گزارش آوای دنا ،او به خبرنگار ایرنا گفت: این کتاب جمع آوری خواب هایی است که خانواده های شهدا از فرزندان شهید خود دیده اند و تدوین این کتاب می تواند بخشی از خاطره خانواده شهدا را به عنوان میراث معنوی ماندگار کند.
کوکب سوخته، خلوت دل، خاطرات شور، تولد شهاب،آبی آسمانی، مرغک و وقتی که تو می اندیشی بخشی از آثار این بانوی نخبه است که قسمتی ازاین آثار حاصل روزهای زندانی بودنش پشت میله های زندان ساواک و حضور شش ماهه به عنوان نیروهای خدمات رسان خیاط در پشت جبهه جنگ تحمیلی بوده است.
وی با یادآوری بخشی از خاطرات خود در زندان های ساواک گفت: انقلاب ملت ایران که مهمترین اهداف آن فرهنگی است با خون ها و تحمل مرارت های زیادی به دست آمده است و باید با برنامه ریزی حساب شده برای پر رنگ کردن هر چه بیشتر فرهنگ اسلامی و تحکیم بنیاد خانواده تلاش کرد.
حاتمی بابیان اینکه برای کسب موفقیت هیچگاه دیر نمی شود و باوجود گذشت زمان باید تلاش کرد، از ادامه تحصیل به عنوان مهمترین اولویت کاری خود در شرایط کنونی یادکرد.
کوکب حاتمی به عنوان یکی از زنان نخبه کهگیلویه وبویراحمد،الگوی یک زن موفق محسوب می شود.
وی از خودباروی به عنوان مهمترین رمز موفقیت برای زنان یاد کرد.
این زن شاعره خوش ذوق وقریحه معتقد است که زنان با نقش آفرینی در زندگی اجتماعی و تربیت فرزندان موفق در توسعه همه جانبه کشور سهم بسرایی دارند.
وی گفت: مسوولیت پذیری، موقعیت شناسی و کم کردن فاصله روانی بین مادران و دختران رمز موفقیت بانوان است.
وی انتخاب جامعه هدف برای برپایی برنامه های فرهنگی اصلاح سبک زندگی را راهکاری مناسب برای تقویت بنیه های فرهنگی و ترویج فرهنگ ناب محمدی (س) در زندگی خانوادها دانست.
این بانوی موفق با اشاره به نقش تکنولوژی نوین به ویژه ماهواره و تلفن همراه به عنوان عوامل مهم سرد شدن ارتباطات عاطفی اعضای خانواده بر اجرای برنامه های آموزشی هدفمند برای جامعه زنان تاکید کرد.
عضویت در شورای اسلامی شهر دوگنبدان مرکز شهرستان گچساران، برگزیده شدن به عنوان بانوی موفق استان های جنوب کشور در جشنواره منطقه ای و انتخاب کتاب کوکب سوخته این بانوی موفق به عنوان 20 اثر برگزیده کشور بخشی از افتخارات ماندگار اوست.
امام جمعه موقت گچساران گفت: کوکب حاتمی الگوی یک زن نمونه و موفق است.
حجت الاسلام پرویز خواجه زاده افزود: این بانوی صبور در سال های 52 تا 57 زندان های ساواک شکنجه های زیادی را متحمل شده است و از پیشتازان زنان مبارز در استان کهگیلویه و بویراحمد بوده است.
وی اظهار کرد: حضور او در جبهه های جنگ تحمیلی او را اسوه زنان خودساخته انقلابی کرده است به گونه ای که دو بار به عنوان چهره شاخص بانوان ایرانی در جشنواره های ملی معرفی شده است.
کد خبر: ۳۶۵۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۲۵
به گزارش آوای دنا، «جبهه انقلاب اسلامی در فضای مجازی» با انتشار بیانیه ای اعلام موجودیت کرد که متن این بیانیه بدین شرح است:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَی وَ فُرَادَی*
«مسئولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست. انقلاب مردم ایران نقطۀ شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداری حضرت حجت -ارواحنافداه- است»*. از طرفی «در دنیای اسلام، جوانان عصر ارتباطات و عصر اینترنت که با مسائلِ دور از محیط خود بهراحتی میتوانند ارتباط بگیرند، دنبال این هستند که دربارهٔ مسائل انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی و دربارهٔ معمار این بنای عظیم، مطالب بیشتری بدانند»*؛ در نتیجه از جملۀ مهمترین تکالیف همه ما «استفاده حداکثری از فضایمجازی بهمنظور ارتباط و همکاری وسیع و هدفمند با ملتها، خصوصاً ملل مسلمان، در جهت ترویج و تحقق گفتمان انقلاب اسلامی» و «برنامهریزی برای گسترش هدفمند ارتباطات و همکاریهای جهانی با ملتها اعم از نخبگان و توده مردم از طریق فضایمجازی در چارچوب گفتمان انقلاب اسلامی» است.
در این راهِ روشن «نکتهای که وجود دارد این است که نظام اسلامی با مبارزه بهوجود آمد، بدون مبارزه این نظام تحققپذیر نبود؛ همهٔ آرزوهای بزرگ در دنیا همینجور است. حفظ نظام و پایداری نظام هم با مبارزه بهوجود آمد؛ اگر مبارزهٔ مردم نبود، اگر مبارزهٔ امام نبود، اگر مبارزهٔ مسئولان در میدانهای مختلف نبود، این نظام باقی نمیماند و از بین میرفت»*؛ پس «کار من و شما ادامهٔ آن مبارزه است، و بدون مبارزه»* نمیتوانیم «به آن هدفها دست پیدا»* کنیم، پس «تا بانگ لاالهالاالله و محمد رسولاللّه بر تمام جهان طنین نیفکند مبارزه هست و تا مبارزه در هر جای جهان علیه مستکبرین هست ما هستیم»* ، البته «مبارزهٔ صمیمی، جدی و خردمندانه»*.
خدای والا هم مژده داده است «که اگر مبارزه کنید، اگر صبر کنید، اگر به خدای متعال توکّل کنید، در جایی که گمان آن را نمیبرید و امید آن را ندارید، به شما قدرت خواهیم داد.»* ...
از 17 اسپند 1390 چند سال میگذرد؛ در این روز، به عناوین بسیاری از مقامات کشور، عنوان تازهای افزوده شد و امام خامنهای فرمان تأسیس «شورای عالی فضایمجازی»* در برترین تراز را صادر فرمودند.
گفتار امام بارها گفته و بازگفته شده است که «فضایمجازی به اندازه انقلاب اسلامی اهمیت دارد»* و «اداره فضای مجازی کشور نیازمند حرکتی انقلابی است»*؛ گرچه علیالظاهر چشمداشتن به درک این پیام برجسته توسط مسئولان کشور، دور از انتظار است.
این بیتوجهیِ درآورِ مسئولان، انگیزه شد «جوانان مؤمن و انقلابی»* همزمان با زادروز نجاتبخش بشریت «اراده»* کنند، جبهه «انقلاب اسلامی»* در فضایمجازی را با آرمانِ ایجادِ دگرگونی بنیادین در زیرساختها و محتوای فضایمجازی و «گفتمانسازی»* و پیگیریِ نهضتِ «مطالبه»* بر محور فرمانهای امام خامنهای، پایهریزی کنند.
این جبهه پس از «مرزبندی صحیح و صریح با جبههٔ دشمن»* مأموریتهای خود را در «مواجهه فعال و مبتکرانه» با «جبههٔ پرقدرت غربی»* و «جبههٔ استکبار»* و«جبهه فرهنگیِ دشمن و تهاجم نوبهنو و سازمان یافته از سوی دشمن»* تعریف میکند و با «حضور قوی و هدفمند» «در مجامع و سازمان های جهانی و ایجاد ائتلاف قوی مرکب از ملتها و دولتها در جهت کاهش حاکمیت قدرتهای بزرگ در عرصه اینترنت و به وجود آمدن بستر عادلانه و اخلاقی برای استفاده از این ابزار توسط همه ملتها و دولتها و همچنین تأمین حقوق ملت ایران در این عرصه» اقدام خواهد کرد.
اهداف جبهه انقلاب اسلامی در فضایمجازی بدین شرح است:
1/ مواجه فعال و مبتکرانه و حضور خلاقانه در فضایمجازی، از نظر فنی و محتوایی.
۲/ به حداقل رساندن اتکای فنی کشور به کشورهای دیگر در فضایمجازی از طریق تولید سیستمعامل بومی و طراحی سختافزارها و نرمافزارهای مناسب دیگر.
۳/ کاهش مراجعه کاربران ایرانی به اینترنت جهانی از طریق اجرای شبکه ملی اطلاعات، آی پی تی وی، آی پی مدیا و پروژههای دیگر و راهاندازی و تقویتِ جایگزینهای مناسب برای سرویسهای خارجی از جمله راهاندازی یا تقویت حداقل یک موتورجستجو و چندین سرویس ایمیل قوی و قابل رقابت با نمونههای مطرح خارجی.
۴/ آموزش عمومی، فرهنگسازی و هشیارسازی مردم در مورد مخاطرات فضایمجازی از طریق تولید تارنماهای آموزشیِ قوی و جذاب و اقدامات متناسب دیگر.
۵/ مقدم داشتن محتوا نسبت به زیرساختها و تولید وسیع و زاینده محتوای مفید در فضایمجازی.
۶/ استفاده حداکثری از نیروها و تشکلهای مردمیِ حزباللهی با هدف استفاده از فرصتهای فضایمجازی و ایجاد باشگاهها، کانونها و انجمنهای عمومی و تخصصی.
۷/ مسلط کردن کشور بر دروازههای ورودی و خروجی فضایمجازی، به نحوی که امکان ارتباطات رمز شده و دور زدن سامانه فیلترینگ کشور وجود نداشته باشد.
۸/ دستیابی به بالاترین سطح از امنیت و سلامت در فضایمجازی از طریق تولید سامانه ضدبدافزار بومی و تقویت و بالا بردن سرعت و دقت سامانههای پالایش محتوای مضر.
۹/ در نظر گرفتن شرایط جنگ فرهنگی از طریق تولید بازیهای رایانهای قوی و جذاب و حاکم کردن روحیه جهادی و گسترش تعامل و همافزایی در میان نهادها و فعالان فضایمجازی.
۱۰/ صیانت از زیرساختهای حیاتی در برابر حملات اینترنتی و جلوگیری از نقض حریم خصوصی و سرقت اطلاعاتِ کاربران.
۱۱/ ارتباط و همکاری با ملتها از طریق ایجاد گروه بزرگ و قوی از پایگاههای خارجیِ هماهنگ با سیاست های جمهوری اسلامی ایران در عرصههای گوناگون به ویژه عرصه فرهنگی.
۱۲/ ایجاد ائتلاف قوی از ملتها و دولتهای جهان با هدف تشکیل سازمان جهانی اینترنت و از میان بردن انحصار آمریکا در فضایمجازی.
عملا و بصورت بالقوه تمامی «مراکز و پایگاههای اطلاعرسانی، خبری و اینترنتی»* و «تشکلهای مردمیِ»* «علمی، فرهنگی و سیاسیِ»* «عدالتخواه»* و «انقلابی»* به صورت همهگیر، تارنماها و دفترهای جبهه انقلاب اسلامی در فضایمجازی هستند و «آحاد مردم»* و «مظلومین عالم»* خصوصاً هرکس که «با ظالم نمیسازد و از مظلوم دفاع میکند»* عضو این جبهه شمرده میشود/.جبهه انقلاب اسلامی در فضایمجازی
کد خبر: ۳۶۳۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۲۴
گروه تکفیری داعش با عنوان دولت اسلامی عراق و شام که توسط کشورهای غربی و عربی حامی گروههای تروریستی ضدسوری تجهیز و مسلح شده است، ممنوعیت های زیادی را بر مردم مناطق زیر نفوذ خود اعمال می کند.به گزارش پایگاه 598، این گروه وابسته به القاعده هر چند در عراق و با ادعای مبارزه با آمریکا شکل گرفت، اما با کسب حمایت کشورهای غربی عربی ضد سوری و دریافت میلیون ها دلار پول و تسلیحات، علیه نظام سوریه وارد جنگ شد.
داعش به دلیل کشتار مردم طرفدار دولت سوریه و همچنین نظامیان این کشور بویژه سربریدن و سوزندان سرها در آتش، خشن ترین گروه تروریستی تکفیری مورد حمایت کشورهای عربی غربی ضدسوری شناخته می شوند.
بیشتر اعضای این گروه و همچنین دیگر گروه تکفیری جبهه النصره مزدوران جنگ ی خارجی از کشورهای عربی و حتی اروپایی به ویژه فرانسه و آلمان هستند.
داعش که به تازگی شهر موصل عراق را اشغال کرده است در مناطق تحت نفوذ خود، مجازات های شدیدی مانند سربریدن برای نادیده گرفتن دستورات خود اجرا می کند که سبب شده بسیاری از مردم مناطق تحت سلطه مجبور شوند فقط برای انجام موارد ضروری از خانه خارج شوند که بیشتر شامل مردان می شود.
شهر رقه در سوریه از جمله مناطق تحت اشغال گروه تکفیری داعش است که به گزارش شبکه المیادین مردم مجبورند محدودیت های زیادی از جمله موارد زیر را تحمل کنند.
1 - پوشیدن شلوار جین (برای زنان)
2 - پوشیدن شلوار جین توسط مردان کمر باریک
3 - کوتاه کردن مو
4 - نمایش لباس های زنانه در ویترین
5 - کار کردن مردان در فروشگاه لباس زنانه
6 - ورود مردان به مغازه های لباس خیاطی زنانه
7 - تبلیغ آرایشگاه های زنانه
8 - مراجعه زنان به پزشک مرد
9 - شانه کردن موی سر و صورت (برای مردان)
10 - کشیدن سیگار و قلیان
11 - نشستن زنان روی صندلی
کد خبر: ۳۶۲۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۲۱
امروز شعار بعضی پولدارهای بخشهای مرفهنشین شهر «فرزند کمتر، سگ و گربه بیشتر» است و از قصابی برای سگشان هم فیله میخرند
کد خبر: ۳۶۰۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۱۹
کشاورزی با 70 درصد جانبازی در 30 کیلومتری بندر ماهشهر خوزستان به رغم اینکه یک پا و یک دستش را در جریان جنگ تحمیلی از دست داده است اما بدون اینکه خم به ابرو بیاورد کماکان زیر آفتاب سوزان به کار کشاورزی اش ادامه می دهد. او کار در زمین های کشاورزی را جبهه جنگ ی می داند که نوع دیگری از نبرد در جریان دفاع مقدس است.
منبع: شبکه 1 سیما
کد خبر: ۳۵۸۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۱۶